مطالب
React 16x - قسمت 24 - ارتباط با سرور - بخش 3 - نکات تکمیلی کار با Axios
پس از آشنایی با مقدمات کار با Axios، در این قسمت امکانات پیشرفته‌تر آن‌را مانند خطایابی سراسری، interceptors  و ... بررسی می‌کنیم.


به روز رسانی‌های خوشبینانه‌ی UI

پیاده سازی اعمال CRUD توسط Axios در قسمت قبل، به همراه یک مشکل مهم است: اعمال کار با شبکه و سرور، زمانبر هستند و مدتی طول می‌کشد تا پاسخ عملیات از سمت سرور دریافت شود. در این بین اگر خطایی رخ دهد، مابقی کدهای نوشته شده‌ی در متدهایی مانند Update و Delete، اجرا نمی‌شوند. به این حالت «به روز رسانی بدبینانه‌ی UI» گفته می‌شود. در حالت خوشبینانه، فرض بر این است که در اکثر موارد، فراخوانی سرور با موفقیت به پایان می‌رسد. در یک چنین حالتی، ابتدا UI به روز رسانی می‌شود و سپس فراخوانی‌های سمت سرور صورت می‌گیرند. اگر این فراخوانی با شکست مواجه شد، مجددا UI را به حالت قبلی آن باز می‌گردانیم:
  handleDelete = async post => {
    const posts = this.state.posts.filter(item => item.id !== post.id);
    this.setState({ posts });

    await axios.delete(`${apiEndpoint}/${post.id}`);
  };
در کدهای فوق، ابتدا UI به روز رسانی می‌شود (که بسیار سریع است)، سپس حذف سمت سرور صورت می‌گیرد. یک چنین پیاده سازی، به کاربر حس کار با یک برنامه‌ی بسیار سریع را القاء می‌کند؛ هرچند فراخوانی سمت سرور انجام شده، ممکن است مدتی طول بکشد.
اما اگر در این بین خطایی رخ داد، چه باید کرد؟ باید آخرین تغییر انجام شده را به حالت اول باز گرداند. انجام یک چنین کاری در React ساده‌است. چون ما state را به صورت مستقیم ویرایش نمی‌کنیم، همیشه می‌توان ارجاعی را به state قبلی، ذخیره و سپس در صورت نیاز آن‌را بازیابی کرد:
  handleDelete = async post => {
    const originalPosts = this.state.posts;

    const posts = this.state.posts.filter(item => item.id !== post.id);
    this.setState({ posts }); // Optimistic Update

    try {
      await axios.delete(`${apiEndpoint}/${post.id}`);
    } catch (ex) {
      alert("An error occurred when deleting a post!");
      this.setState({ posts: originalPosts }); // Undo changes
    }
  };
در اینجا در ابتدا توسط متغیر originalPosts، ارجاعی را به وضعیت قبلی آرایه‌ی posts موجود در state (وضعیت ابتدایی UI)، نگهداری می‌کنیم. سپس کار حذف بسیار سریع آیتم درخواستی را از UI انجام می‌دهیم. اکنون کار حذف اصلی رکورد را از سرور، درون یک try/catch انجام خواهیم داد. اگر خطایی رخ دهد، پیامی را به کاربر نمایش داده و سپس مجددا state را به همان originalPosts پیشین، باز خواهیم گرداند.


مدیریت خطاهای رخ داده‌ی در حین فراخوانی سرور

تا اینجا مشاهده کردیم که یک روش مدیریت خطاها در کدهای Axios، قرار دادن آن‌ها در یک قطعه کد try/catch است. در اینجا نیز باید بتوان بین خطاهای پیش بینی شده و نشده، تفاوت قائل شد.
- خطاهای پیش بینی شده: برای مثال اگر درخواست حذف رکوردی را دادیم که در بانک اطلاعاتی موجود نیست، انتظار داریم سرور، خطای 404 یا return NotFound را بازگشت دهد و یا 400 که معادل bad request است و در حالت ارسال داده‌هایی غیرمعتبر، رخ می‌دهد. در این موارد بهتر است خطاهایی خاص را به کاربران نمایش داد؛ برای مثال رکورد درخواستی وجود ندارد یا پیشتر حذف شده‌است.
- خطاهای پیش بینی نشده: این نوع خطاها نباید و یا قرار نیست در شرایط عادی رخ دهند. برای مثال اگر شبکه در دسترس نیست، امکان ارتباط با سرور نیز میسر نخواهد بود و یا حتی ممکن است خطایی در کدهای سمت سرور، سبب بروز خطایی شده باشد. این نوع خطاها ابتدا باید لاگ شوند تا با بررسی‌های آتی آن‌ها، بتوان مشکلات پیش بینی نشده را بهتر برطرف کرد. همچنین در یک چنین مواردی، باید یک پیام خطای خیلی عمومی را به کاربر نمایش داد؛ برای مثال «یک خطای پیش بینی نشده رخ داده‌است.».

برای مدیریت این دو حالت باید به جزئیات شیء ex، در بدنه‌ی catch، دقت کرد که دارای دو خاصیت request و response است. اگر ex.response تنظیم شده بود، یعنی دریافت خروجی از سرور موفقیت آمیز بوده‌است. اگر سرور در دسترس نباشد و یا برنامه‌ی سمت سرور کرش کرده باشد، ex.response نال خواهد بود. اگر ex.request نال نبود، یعنی ارسال درخواست به سمت سرور با موفقیت انجام شده‌است. برای مثال جهت بررسی خطای مورد انتظار 404، می‌توان در قسمت catch(ex) به صورت زیر عمل کرد:
try {
  await axios.delete(`${apiEndpoint}/${post.id}`);
} catch (ex) {
  if (ex.response && ex.response.status === 404) {
     alert("This post has already been deleted!");
  } else {
     console.log("Error", ex);
     alert("An unexpected error occurred when deleting a post!");
  }

  this.setState({ posts: originalPosts }); // Undo changes
}
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا شیء response نال است یا خیر؟ سپس خاصیت status آن‌را برای بررسی خطاهای پیش بینی شده، بررسی می‌کنیم. خطایی که در اینجا نمایش داده می‌شود، اختصاصی‌تر است. در غیراینصورت، ابتدا باید این خطا لاگ شود و سپس یک اخطار عمومی نمایش داده می‌شود. پس از بررسی هر دو حالت، باید UI را مجددا به حالت اول آن بازگشت داد.
عموما خطاهای پیش‌بینی شده را لاگ نمی‌کنیم؛ چون ممکن است کاربر، یک صفحه را در چندین برگه باز کرده باشد و در یکی، رکوردی را حذف کند. در این حال، این رکورد هنوز در برگه‌های دیگر موجود است و اگر مجددا درخواست حذف آن‌را صادر کند، مشکل خاصی از دیدگاه برنامه رخ نداده‌است و نیازی به پیگیری‌های آتی را ندارد. یعنی صرفا یک client error است.


مدیریت سراسری خطاهای رخ داده‌ی در حین فراخوانی سرور

برای مدیریت خطاها، نیاز است یک چنین try/catchهایی را در تمام قسمت‌های برنامه که با سرور کار می‌کنند، قرار دهیم. برای کاهش این کدهای تکراری، از interceptors کتابخانه‌ی Axios استفاده می‌شود. در این کتابخانه می‌توان در جاهائیکه درخواستی به سمت سرور ارسال می‌شود و یا پاسخی از سمت سرور دریافت می‌شود، قطعه کدهایی سراسری را قرار داد و بر روی درخواست و یا پاسخ، تغییراتی را اعمال کرد و یا حتی اطلاعات مربوطه را لاگ کرد؛ به این نوع قطعه کدها، interceptor گفته می‌شود و برای تعریف آن‌ها می‌توان از axios.interceptors.request و یا axios.interceptors.response، خارج از کلاس جاری استفاده کرد. برای مثال بر روی شیء axios.interceptors.response، می‌توان متد use را فراخوانی کرد که دو پارامتر را که هر کدام یک callback function هستند، می‌پذیرد. اولی در صورت موفقیت آمیز بودن response فراخوانی می‌شود و دومی در صورت شکست آن. اگر نیازی به هر کدام نبود، می‌توان آن‌را به null مقدار دهی کرد. اگر مدیریت قسمت شکست علمیات مدنظر است، نیاز خواهد بود در پایان این callback function، یک Rejected Promise را بازگشت داد تا ادامه‌ی برنامه، به درستی مدیریت شود. در این حالت اگر خطایی رخ دهد، ابتدا این interceptor فراخوانی می‌شود و سپس کنترل به بدنه‌ی catch منتقل خواهد شد:
import "./App.css";

import axios from "axios";
import React, { Component } from "react";

axios.interceptors.response.use(null, error => {
  console.log("interceptor called.");
  return Promise.reject(error);
});

const apiEndpoint = "https://localhost:5001/api/posts";
class App extends Component {
اکنون می‌خواهیم قطعه کد نمایش خطاهای عمومی پیش بینی نشده را از تمام بدنه‌های catch حذف کرده و به یک interceptor منتقل کنیم:
axios.interceptors.response.use(null, error => {
  const expectedError =
    error.response &&
    error.response.status >= 400 &&
    error.response.status < 500;

  if (!expectedError) {
    console.log("Error", error);
    alert("An unexpected error occurred when deleting a post!");
  }

  return Promise.reject(error);
});
خطاهای پیش بینی شده عموما در بازه‌ی 400 تا 500 قرار دارند. به همین جهت اگر یک چنین خطاهایی را دریافت کردیم، اخطاری را نمایش نداده و صرفا کنترل را به catch block منتقل می‌کنیم. اما اگر خطا، پیش بینی نشده بود، کار لاگ کردن خطا و همچنین نمایش اخطار را در اینجا انجام خواهیم داد.

یک نکته: استفاده از try/catchها فقط برای بازگشت UI به حالت قبلی و یا نمایش خطایی خاص به کاربر توصیه می‌شوند. اگر از روش «به روز رسانی‌های خوشبینانه‌ی UI» استفاده نمی‌کنید و همچنین خطاهای ویژه‌ای بجز خطای عمومی لاگ شده‌ی در interceptor فوق مدنظر شما نیست، نیازی هم به try/catch نخواهد بود و پس از بروز خطا، قسمت‌های بعدی کد اجرا نمی‌شوند؛ اما خطای عمومی فوق نمایش داده خواهد شد.


ایجاد یک HTTP Service با قابلیت استفاده‌ی مجدد

تا اینجا تعریف interceptor را پیش از کلاس کامپوننت جاری قرار داده‌ایم که هم سبب شلوغی این ماژول شده‌است و هم در صورت نیاز به آن در سایر برنامه‌ها، باید همین قطعه کد را مجددا در آن‌ها کپی کرد. به همین جهت پوشه‌ی جدید src\services را ایجاد کرده و سپس فایل src\services\httpService.js را در آن با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
import axios from "axios";

axios.interceptors.response.use(null, error => {
  const expectedError =
    error.response &&
    error.response.status >= 400 &&
    error.response.status < 500;

  if (!expectedError) {
    console.log("Error", error);
    alert("An unexpected error occurred when deleting a post!");
  }

  return Promise.reject(error);
});

export default {
  get: axios.get,
  post: axios.post,
  put: axios.put,
  delete: axios.delete
};
در اینجا علاوه بر انتقال interceptor تعریف شده، کار export متدهای axios نیز به صورت یک شیء جدید صورت گرفته‌است.
سپس به app.js مراجعه کرده و این ماژول را با یک نام دلخواه import می‌کنیم:
import http from "./services/httpService";
در ادامه هرجائیکه ارجاعی به axios وجود دارد، آن‌را با http فوق جایگزین می‌کنیم. در این حالت می‌توان "import axios from "axios را نیز از ابتدای app.js حذف کرد. مزیت اینکار، مخفی کردن Axios، در پشت صحنه‌ی ماژول جدیدی است که ایجاد کردیم. به این ترتیب اگر در آینده خواستیم، Axios را با کتابخانه‌ی دیگری جایگزین کنیم، در کل برنامه تنها نیاز است این httpService.js جدید را تغییر دهیم.


ایجاد یک ماژول Config

بهبود دیگری را که می‌توانیم اعمال کنیم، انتقال const apiEndpoint تعریف شده، به یک ماژول مجزا است؛ تا اگر نیاز به استفاده‌ی از آن در قسمت‌های دیگری نیز وجود داشت، به سادگی بتوان آن‌را مدیریت کرد. به همین جهت فایل جدید src\config.json را با محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
{
   "apiEndpoint" : "https://localhost:5001/api/posts"
}
سپس به فایل app.js بازگشته و ابتدا const apiEndpoint را حذف و سپس import زیر را به ابتدای فایل، اضافه می‌کنیم:
import config from "./config.json";
اکنون هر جائی در کدهای خود که apiEndpoint را داریم، تبدیل به config.apiEndpoint می‌کنیم.


نمایش بهتر خطاها به کاربر توسط کتابخانه‌ی react-toastify

بجای alert توکار مرورگرها، می‌توان یک صفحه‌ی دیالوگ زیباتر را برای نمایش خطاها درنظر گرفت. به همین جهت ابتدا کتابخانه‌ی react-toastify را نصب می‌کنیم:
> npm i react-toastify --save
سپس به فایل app.js مراجعه کرده و importهای لازم آن‌را اضافه می‌کنیم:
import { ToastContainer } from "react-toastify";
import "react-toastify/dist/ReactToastify.css";
همچنین نیاز است ToastContainer را به ابتدای متد render نیز اضافه کرد:
  render() {
    return (
      <React.Fragment>
        <ToastContainer />
اکنون به src\services\httpService.js مراجعه کرده و alert آن‌را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
import { toast } from "react-toastify";
// ...

axios.interceptors.response.use(null, error => {
  // ...
  if (!expectedError) {
    // ...
    toast.error("An unexpected error occurrred.");
  }
ابتدا، شیء toast آن import می‌شود و سپس توسط این شیء می‌توان از متد error آن، جهت نمایش خطاهایی شکیل‌تر استفاده کرد؛ با این خروجی:



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-22-backend-part-03.zip و sample-22-frontend-part-03.zip
مطالب
5 قابلیت برتر جدید در ASP.NET Web API 2
ASP.NET Web API 2 بهمراه یک سری قابلیت جدید جالب منتشر شده است. در این پست 5 قابلیت برتر از این قابلیت‌های جدید را بررسی می‌کنیم.


1. Attribute Routing

در کنار سیستم routing فعلی، ASP.NET Web API 2 حالا از Attribute Routing هم پشتیبانی می‌کند. در مورد سیستم routing فعلی، می‌توانیم قالب‌های متعددی برای routing بنویسیم. هنگامی که یک درخواست به سرور میرسد، کنترلر مناسب انتخاب شده و اکشن متد مناسب فراخوانی می‌شود.
در لیست زیر قالب پیش فرض routing در Web API را مشاهده می‌کنید.
Config.Routes.MapHttpRoute(
     name: "DefaultApi",
     routeTemplate: "api/{Controller}/{id}",
     defaults: new { id = RouteParameter.Optional }
);
این رویکرد routing مزایای خود را دارد. از جلمه اینکه تمام مسیرها در یک مکان واحد تعریف می‌شوند، اما تنها برای الگوهایی مشخص. مثلا پشتیبانی از nested routing روی یک کنترلر مشکل می‌شود.
در ASP.NET Web API 2 به سادگی می‌توانیم الگوی URI ذکرد شده را پشتیبانی کنیم. لیست زیر نمونه ای از یک الگوی URI با AttributeRouting را نشان می‌دهد.
URI Pattern --> books/1/authors

[Route("books/{bookId}/authors")]
public IEnumerable<Author> GetAuthorByBook(int bookId) { ..... }

2. CORS - Cross Origin Resource Sharing

بصورت نرمال، مرورگرها اجازه درخواست‌های cross-domain را نمی‌دهند، که بخاطر same-origin policy است. خوب، (CORS (Cross Origin Resource Sharing چیست؟
CORS یک مکانیزم است که به صفحات وب این را اجازه می‌دهد تا یک درخواست آژاکسی (Ajax Request) به دامنه ای دیگر ارسال کنند. دامنه ای به غیر از دامنه ای که صفحه وب را رندر کرده است. CORS با استاندارد‌های W3C سازگار است و حالا ASP.NET Web API در نسخه 2 خود از آن پشتیبانی می‌کند.

3. OWIN (Open Web Interface for .NET) self-hosting

ASP.NET Web API 2 بهمراه یک پکیج عرضه می‌شود، که Microsoft.AspNet.WebApi.OwinSelfHost نام دارد.
طبق گفته وب سایت http://owin.org :
OWIN یک اینترفیس استاندارد بین سرور‌های دات نت و اپلیکیشن‌های وب تعریف می‌کند. هدف این اینترفیس جداسازی (decoupling) سرور و اپلیکیشن است. تشویق به توسعه ماژول‌های ساده برای توسعه اپلیکیشن‌های وب دات نت. و بعنوان یک استاندارد باز (open standard) اکوسیستم نرم افزار‌های متن باز را تحریک کند تا ابزار توسعه اپلیکیشن‌های وب دات نت توسعه یابند.
بنابراین طبق گفته‌های بالا، OWIN گزینه ای ایده آل برای میزبانی اپلیکیشن‌های وب روی پروسس هایی به غیر از پروسس IIS است. پیاده سازی‌های دیگری از OWIN نیز وجود دارند، مانند Giacomo، Kayak,Firefly و غیره. اما Katana گزینه توصیه شده برای سرور‌های مایکروسافت و فریم ورک‌های Web API است.


4. IHttpActionResult

در کنار دو روش موجود فعلی برای ساختن response اکشن متد‌ها در کنترلر ها، ASP.NET Web API 2 حالا از مدل جدیدی هم پشتیبانی می‌کند.
IHttpResponseMessage یک اینترفیس است که بعنوان یک فاکتوری (factory) برای HttpResponseMessage کار می‌کند. این روش بسیار قدرتمند است بدلیل اینکه web api را گسترش می‌دهد. با استفاده از این رویکرد، می‌توانیم response هایی با هر نوع دلخواه بسازیم.
برای اطلاعات بیشتر به how to serve HTML with IHTTPActionResult مراجعه کنید.


5. Web API OData

پروتکل (OData (Open Data Protocol در واقع یک پروتکل وب برای کوئری گرفتن و بروز رسانی داده‌ها است. ASP.NET Web API 2 پشتیبانی از expand, $select$ و value$ را اضافه کرده است. با استفاده از این امکانات، می‌توانیم نحوه معرفی پاسخ سرور را کنترل کنیم، یعنی representation دریافتی از سرور را می‌توانید سفارشی کنید.
  • expand$: بصورت نرمال، هنگام کوئری گرفتن از یک کالکشن OData، پاسخ سرور موجودیت‌های مرتبط (related entities) را شامل نمی‌شود. با استفاده از expand$ می‌توانیم موجودیت‌های مرتبط را بصورت inline در پاسخ سرور دریافت کنیم.
  • select$: از این متد برای انتخاب چند خاصیت بخصوص از پاسخ سرور استفاده می‌شود، بجای آنکه تمام خاصیت‌ها بارگذاری شوند.
  • value$: با این متد مقدار خام (raw) فیلد‌ها را بدست می‌آورید، بجای دریافت آنها در فرمت OData.


چند مقاله خوب دیگر

نظرات مطالب
نحوه استفاده از ViewModel در ASP.NET MVC
سلاام ...
من تاجاییکه میتونستم چیزهایی که درباره viemodel  و automapper توی سایت بود رو خوندم ولی چیزی که میخواستم را پیدا نکردم شاید هم درک درستی ازش نداشتم در کل سوال سوال من از شما دوستان اینه : 
یک viewmodel دارم که از چندین جدول توی db ایجاد شده که در زیر نوشتمش : 
public class ResumeViewModel
    {
        public ResumeViewModel()
        {
            
        }
        public ResumeViewModel(IEnumerable<Resume> resum, IEnumerable<Work_Experience_Job_Seeker> workExperienceJobSeekerOfViewModel, IEnumerable<Job_Expertises> jobExpertisesOfViewModel, IEnumerable<Degrees_Work_Experience_Required> degreesWorkExperienceRequiredOfViewModel, IEnumerable<Specialized_Course> specializedCourseOfViewModel, IEnumerable<Book_Published> bookPublishedOfViewModel, IEnumerable<Basic_Table> basicTable)
        {
            ResumeOfViewModel = resum;
            WorkExperienceJobSeekerOfViewModel = workExperienceJobSeekerOfViewModel;
            JobExpertisesOfViewModel = jobExpertisesOfViewModel;
            DegreesWorkExperienceRequiredOfViewModel = degreesWorkExperienceRequiredOfViewModel;
            SpecializedCourseOfViewModel = specializedCourseOfViewModel;
            BookPublishedOfViewModel = bookPublishedOfViewModel;
            BasicTable = basicTable;
        }
        public IEnumerable<Resume> ResumeOfViewModel { get; set; }
        public IEnumerable<Work_Experience_Job_Seeker> WorkExperienceJobSeekerOfViewModel { get; set; }
        public IEnumerable<Job_Expertises> JobExpertisesOfViewModel { get; set; }
        public IEnumerable<Degrees_Work_Experience_Required> DegreesWorkExperienceRequiredOfViewModel { get; set; }
        public IEnumerable<Specialized_Course> SpecializedCourseOfViewModel { get; set; }
        public IEnumerable<Book_Published> BookPublishedOfViewModel { get; set; }
        public IEnumerable<Basic_Table> BasicTable { get; set; }

        public int NumberForm { get; set; } // EditResumes.chtml & ShowResumes.chtml  ===> baraye select kardan formha :D 

        }
و این viewmodel رو توی متد Edit Resume  استفاده کردم که متد get  بصورت زیر ::
        [HttpGet]
        public ActionResult EditResumes(int id)
        {
            var contex = new Final_My_ProjectEntities2();
            var res1 = contex.Resumes.Where(rec => rec.Resume_ID == id);
            var res2 = contex.Work_Experience_Job_Seeker.Where(rec => rec.Resume_ID == id).ToList();
            var res3 = contex.Job_Expertises.Where(rec => rec.Resume_ID == id).ToList();
            var res4 = contex.Degrees_Work_Experience_Required.Where(rec => rec.Resume_ID == id).ToList();
            var res5 = contex.Specialized_Course.Where(rec => rec.Resume_ID == id).ToList();
            var res6 = contex.Book_Published.Where(rec => rec.Resume_ID == id).ToList();
            var res12 = contex.Basic_Table.ToList();
            var viewModel = new ResumeViewModel(res1, res2, res3, res4, res5, res6,res12);
            var items = new SelectList(
                 new[]
                    {
                        new {Value = "1", Text = "فرم مهارت ها"},
                        new {Value = "2", Text = "فرم کتاب/مقالات منتشر شده"},
                        new {Value = "3", Text = "فرم سابقه کاری"},
                        new {Value = "4", Text = "فرم دوره‌های تخصصی گذرانده"},
                        new {Value = "5", Text = "فرم تخصص‌های شغلی"},
                        new {Value = "6", Text = "فرم مدارک تحصیلی"}
                    },
             "Value", "Text");

            ViewBag.Form = new SelectList(items, "Value", "Text");

            var res7 = contex.Basic_Table.Where(rec => rec.Domain == "MilitaryStatus").ToList();
            ViewBag.MilitaryStatus = new SelectList(res7, "Value", "Meaning",res1);

            var res8 = contex.Basic_Table.Where(rec => rec.Domain == "Sex");
            ViewBag.Sex = new SelectList(res8, "Value", "Meaning", res1);

            var res9 = contex.Basic_Table.Where(rec => rec.Domain == "MartialStatus").ToList();
            ViewBag.MartialStatus = new SelectList(res9, "Value", "Meaning", res1);

            var res10 = contex.Basic_Table.Where(rec => rec.Domain == "Degree").ToList();
            ViewBag.Degree = new SelectList(res10, "Value", "Meaning");

            var res11 = contex.Basic_Table.Where(rec => rec.Domain == "Ability").ToList();
            ViewBag.Ability = new SelectList(res11, "Value", "Meaning");


            return View(viewModel);
        }
و view  این متد بصورت زیر هست البته قسمتی از آن :: 
@model Final_My_Project.ViewModels.ResumeViewModel

@{
    ViewBag.Title = "ویرایش رزومه";
    ViewBag.PartOne = "فرم مهارت ها";
    ViewBag.PartTwo = "فرم کتاب/مقالات منتشر شده";
    ViewBag.Part3 = "فرم سابقه کاری";
    ViewBag.Part4 = "فرم دوره‌های تخصصی گذرانده";
    ViewBag.Part5 = "فرم تخصص‌های شغلی";
    ViewBag.Part6 = "فرم مدارک تحصیلی";

}
<h2 style="font-family:  Arial;">@ViewBag.Title</h2><br/>
   <script type="text/javascript">
       $(function () {
           $('#Gender').change(function () {
               var selectKind = $(this).find('option:selected').text();
               var divMilitary;
               if (selectKind == "زن") {
                   divMilitary = $('#Military');
                   divMilitary.hide();
                   divMilitary.css('display', 'none');
               }
               else if (selectKind == "مرد") {
                   divMilitary = $('#Military');
                   divMilitary.show();
                   divMilitary.css('display', 'block');

               }
           });
       });
</script>

<script type="text/javascript">
    $(function () {
        $('#SelectForm').change(function () {
            var selectFrom = $(this).find('option:selected').text();

            if (selectFrom == "فرم مهارت ها") {
                $('#PartOne').show();
                $('#PartOne').css('display', 'block');
                $('#PartTwo').hide();
                $('#PartTwo').css('display', 'none');
                $('#Part3').hide();
                $('#Part3').css('display', 'none');
                $('#Part4').hide();
                $('#Part4').css('display', 'none');
                $('#Part5').hide();
                $('#Part5').css('display', 'none');
                $('#Part6').hide();
                $('#Part6').css('display', 'none');


            }
            if (selectFrom == "فرم کتاب/مقالات منتشر شده") {
                $('#PartTwo').show();
                $('#PartTwo').css('display', 'block');
                $('#PartOne').show();
                $('#PartOne').css('display', 'none');
                $('#Part3').hide();
                $('#Part3').css('display', 'none');
                $('#Part4').hide();
                $('#Part4').css('display', 'none');
                $('#Part5').hide();
                $('#Part5').css('display', 'none');
                $('#Part6').hide();
                $('#Part6').css('display', 'none');

            }
            if (selectFrom == "فرم سابقه کاری") {

                $('#Part3').show();
                $('#Part3').css('display', 'block');
                $('#PartTwo').hide();
                $('#PartTwo').css('display', 'none');
                $('#PartOne').show();
                $('#PartOne').css('display', 'none');
                $('#Part4').hide();
                $('#Part4').css('display', 'none');
                $('#Part5').hide();
                $('#Part5').css('display', 'none');
                $('#Part6').hide();
                $('#Part6').css('display', 'none');


            }
            if (selectFrom == "فرم دوره‌های تخصصی گذرانده") {

                $('#Part4').show();
                $('#Part4').css('display', 'block');
                $('#PartTwo').hide();
                $('#PartTwo').css('display', 'none');
                $('#PartOne').show();
                $('#PartOne').css('display', 'none');
                $('#Part3').hide();
                $('#Part3').css('display', 'none');
                $('#Part5').hide();
                $('#Part5').css('display', 'none');
                $('#Part6').hide();
                $('#Part6').css('display', 'none');

            }
            if (selectFrom == "فرم تخصص‌های شغلی") {

                $('#Part5').show();
                $('#Part5').css('display', 'block');
                $('#PartTwo').hide();
                $('#PartTwo').css('display', 'none');
                $('#PartOne').show();
                $('#PartOne').css('display', 'none');
                $('#Part3').hide();
                $('#Part3').css('display', 'none');
                $('#Part4').hide();
                $('#Part4').css('display', 'none');
                $('#Part6').hide();
                $('#Part6').css('display', 'none');

            }

            if (selectFrom == "فرم مدارک تحصیلی") {

                $('#Part6').show();
                $('#Part6').css('display', 'block');
                $('#Part5').show();
                $('#Part5').css('display', 'none');
                $('#PartTwo').hide();
                $('#PartTwo').css('display', 'none');
                $('#PartOne').show();
                $('#PartOne').css('display', 'none');
                $('#Part3').hide();
                $('#Part3').css('display', 'none');
                $('#Part4').hide();
                $('#Part4').css('display', 'none');
            }

        });
    });

</script>

@Html.DropDownListFor(m=>m.NumberForm, (SelectList)ViewBag.Form, new { id = "SelectForm" })


@using (Html.BeginForm())
{
    @Html.ValidationSummary(true)

        <div id="PartOne" >
    <h3 style="font-family: Arial; color: #008080; font-weight: bold; ">@ViewBag.PartOne</h3><br/>
    @foreach (var item in Model.ResumeOfViewModel)
    {
        <table dir="rtl">
            <tr>
                <td>
                    @Html.Label("عنوان رزومه")
                </td>
                <td>
                    @Html.TextBoxFor(model =>item.Title_Of_Resume  , new {@class = "text", style = "width:100 px"})
                    @Html.ValidationMessageFor(model => item.Title_Of_Resume)
                </td>
            </tr>
            <tr>
                <td>
        <div id="Gender" >
        @Html.Label("نوع جنسیت")
         @Html.DropDownList("نوع جنسیت", new SelectList(ViewBag.Sex, 
                       "Value", "Text", item.Sex_ID == 0 ? 0 : item.Sex_ID))
        @Html.ValidationMessageFor(model => item.Sex_ID)
        </div>
    </td>

                <td>
                    <div >
                        @Html.Label("وضعیت تاهل")
         @Html.DropDownList("وضعیت تاهل", new SelectList(ViewBag.MartialStatus, 
                       "Value", "Text", item.Martial_Status_ID == 0 ? 0 : item.Martial_Status_ID))
                        @Html.ValidationMessageFor(model => item.Martial_Status_ID)
                    </div>

                </td>
            </tr>

            <tr id="Military" style="display: none;">
                <td>
                    @Html.Label("وضعیت نظام وظیفه")
                </td>
                <td>
         @Html.DropDownList("وضعیت نظام وظیفه", new SelectList(ViewBag.MilitaryStatus,
                           "Value", "Text", item.Military_Status_ID == 0 ? 0 : item.Military_Status_ID), new { id = "Gender" })
                    @Html.ValidationMessageFor(model => item.Military_Status_ID)
                </td>

            </tr>

            <tr>
                <td>
                    @Html.Label("آشنایی با رایانه")
                </td>
                <td>
                    @Html.DropDownListFor(model => item.Knowledge_Of_Computers_ID, (SelectList)ViewBag.Ability)
                    @Html.ValidationMessageFor(model => item.Knowledge_Of_Computers_ID)
                </td>
            </tr>

            <tr>
                <td>
                    @Html.Label("آشنایی با امور اداری و دفتری")
                </td>
                <td>
                    @Html.DropDownListFor(model => item.Knowledge_Administrative_and_Clerical_ID, (SelectList) ViewBag.Ability)
                    @Html.ValidationMessageFor(model => item.Knowledge_Administrative_and_Clerical_ID)
                </td>
            </tr>

            <tr>
                <td>
                    @Html.Label("آشنایی با زبان انگلیسی")
                </td>
                <td>
                    @Html.DropDownListFor(model => item.Knowledge_Of_English_ID, (SelectList) ViewBag.Ability)
                    @Html.ValidationMessageFor(model => item.Knowledge_Of_English_ID)
                </td>
            </tr>

            <tr>
                <td>
                    @Html.Label("آشنایی با زبان عربی")
                </td>
                <td>
                    @Html.DropDownListFor(model => item.Knowledge_Of_Arabic_ID, (SelectList) ViewBag.Ability)
                    @Html.ValidationMessageFor(model => item.Knowledge_Of_Arabic_ID)
                </td>
            </tr>

            <tr>
                <td>
                    @Html.Label("آشنایی با ماکروسافت آفیس")
                </td>
                <td>
                    @Html.DropDownListFor(model =>item.Knowledge_Of_Office_ID, (SelectList) ViewBag.Ability)
                    @Html.ValidationMessageFor(model => item.Knowledge_Of_Office_ID)
                </td>
            </tr>

            <tr>
                <td>  
                    @Html.Label("آشنایی با امور مالی و حسابداری")
                </td>
                <td>
                    @Html.DropDownListFor(model =>item.Knowledge_Of_Finance_ID, (SelectList) ViewBag.Ability)
                    @Html.ValidationMessageFor(model => item.Knowledge_Of_Finance_ID)
                </td>
            </tr>

            <tr>
                <td>
                    @Html.Label("آشنایی با مدیریت")
                </td>
                <td>
                    @Html.DropDownListFor(model =>item.Knowledge_Of_Manage_ID, (SelectList) ViewBag.Ability)
                    @Html.ValidationMessageFor(model =>item.Knowledge_Of_Manage_ID)
                </td>
            </tr>

            <tr>
                <td>
                    @Html.Label("گواهینامه رانندگی پایه یک")

                </td>
                <td>
                    @Html.DropDownListFor(model =>item.Driving_license_One_ID, (SelectList) ViewBag.Ability)
                    @Html.ValidationMessageFor(model =>item.Driving_license_One_ID)
                </td>
            </tr>

            <tr>
                <td>
                    @Html.Label("گواهینامه رانندگی پایه دو")
                </td>
                <td>
                    @Html.DropDownListFor(model =>item.Driving_license_Two_ID, (SelectList) ViewBag.Ability)
                    @Html.ValidationMessageFor(model =>item.Driving_license_Two_ID)
                </td>
            </tr>

            <tr>
                <td>
                    @Html.Label("گواهینامه رانندگی پایه موتورسیکلت")
                </td>
                <td>
                    @Html.DropDownListFor(model =>item.Certificate_Motor_ID, (SelectList) ViewBag.Ability)
                    @Html.ValidationMessageFor(model =>item.Certificate_Motor_ID)
                </td>
            </tr>

            <tr>
                <td>
                    @Html.Label("ماشین شخصی")
                </td>
                <td>
                    @Html.DropDownListFor(model =>item.Personal_Vehicle_ID, (SelectList) ViewBag.Ability)
                    @Html.ValidationMessageFor(model =>item.Personal_Vehicle_ID)
                </td>
            </tr>

            <tr>
                <td>
                    @Html.Label("روابط عمومی")
                </td>
                <td>
                    @Html.DropDownListFor(model =>item.Public_Relationship_ID, (SelectList) ViewBag.Ability)
                    @Html.ValidationMessageFor(model =>item.Public_Relationship_ID)
                </td>
            </tr>

            <tr>
                <td>
                    @Html.Label("دیگر توانایی ها")

                </td>
                <td>
                    @Html.EditorFor(model =>item.Etc_Ability)
                    @Html.ValidationMessageFor(model =>item.Etc_Ability)
                </td>
            </tr>

        </table>
    }
        </div>

    
        <p>
            <input type="submit" value="Save" onclick="return confirm('از ثبت اطلاعات مطمئن هستید؟')" />
        </p>
}

<div>
    @Html.ActionLink("بازگشت به مدیریت رزومه ها", "ManageOfResumes")
</div>

@section scripts {
    @Scripts.Render("~/bundles/jqueryval")
}
و مشکل اینجاست که بعد از ثبت اطلاعات وقتی به متد post میره مقدارش null  هستش ... درحالیکه فقط در صورت edit  اینجوریه وقتی از همین viewmodel  برای مشاهده رزومه که فقط گزارشگیریه استفاده میکنم نتیجه را میبینم ولی اینجا نه !
متد پست بصورت زیر هستش ... اگر میدونید چطور و چی کار کنم که این درست شه ممنون میشم ... چون دیگه نمیدونم تو متد پست چی بنویسم ... منتظر جوابم ... که چرا null میده و اینکه تو متد پست چطور اینارو ذخیره کنم توی db .../؟
        [HttpPost]
        public ActionResult EditResumes(ResumeViewModel model) // model null mishe ! CHERAA??!
        {
            var contex = new Final_My_ProjectEntities2();
            try
            {
                if (ModelState.IsValid)
                {

                    // Code... che cody?
                    contex.SaveChanges();
                }

            }
            catch (Exception)
            {

                ViewBag.wrong = "لطفا داده‌های ورودی را بررسی نمایید";
            }
            return View(model);

        }

مطالب
Blazor 5x - قسمت 23 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران Blazor Server - بخش 3 - کار با نقش‌های کاربران
در قسمت قبل، روش یکپارچه سازی context مربوط به ASP.NET Core Identity را با یک برنامه‌ی Blazor Server، بررسی کردیم. در این قسمت می‌خواهیم محدود کردن دسترسی‌ها را بر اساس نقش‌های کاربران و همچنین کدنویسی مستقیم، بررسی کنیم.


کار با Authentication State از طریق کدنویسی

فرض کنید در کامپوننت HotelRoomUpsert.razor نمی‌خواهیم دسترسی‌ها را به کمک اعمال ویژگی attribute [Authorize]@ محدود کنیم؛ می‌خواهیم اینکار را از طریق کدنویسی مستقیم انجام دهیم:
// ...

@*@attribute [Authorize]*@


@code
{
    [CascadingParameter] public Task<AuthenticationState> AuthenticationState { get; set; }

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        var authenticationState = await AuthenticationState;
        if (!authenticationState.User.Identity.IsAuthenticated)
        {
            var uri = new Uri(NavigationManager.Uri);
            NavigationManager.NavigateTo($"/identity/account/login?returnUrl={uri.LocalPath}");
        }
        // ...
- در اینجا در ابتدا اعمال ویژگی Authorize را کامنت کردیم.
- سپس یک پارامتر ویژه را از نوع CascadingParameter، به نام AuthenticationState تعریف کردیم. این خاصیت از طریق کامپوننت CascadingAuthenticationState که در قسمت قبل به فایل BlazorServer.App\App.razor اضافه کردیم، تامین می‌شود.
- در آخر در روال رویدادگردان OnInitializedAsync، بر اساس آن می‌توان به اطلاعات User جاری وارد شده‌ی به سیستم دسترسی یافت و برای مثال اگر اعتبارسنجی نشده بود، با استفاده از NavigationManager، او را به صفحه‌ی لاگین هدایت می‌کنیم.
- در اینجا روش ارسال آدرس صفحه‌ی فعلی را نیز مشاهده می‌کنید. این امر سبب می‌شود تا پس از لاگین، کاربر مجددا به همین صفحه هدایت شود.

authenticationState، امکانات بیشتری را نیز در اختیار ما قرار می‌دهد؛ برای مثال با استفاده از متد ()authenticationState.User.IsInRole آن می‌توان دسترسی به قسمتی را بر اساس نقش‌های خاصی محدود کرد.


ثبت کاربر ادمین Identity

در ادامه می‌خواهیم دسترسی به کامپوننت‌های مختلف را بر اساس نقش‌ها، محدود کنیم. به همین جهت نیاز است تعدادی نقش و یک کاربر ادمین را به بانک اطلاعاتی برنامه اضافه کنیم. برای اینکار به پروژه‌ی BlazorServer.Common مراجعه کرده و تعدادی نقش ثابت را تعریف می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Common
{
    public static class ConstantRoles
    {
        public const string Admin = nameof(Admin);
        public const string Customer = nameof(Customer);
        public const string Employee = nameof(Employee);
    }
}
علت قرار دادن این کلاس در پروژه‌ی Common، نیاز به دسترسی به آن در پروژه‌ی اصلی Blazor Server و همچنین در پروژه‌ی سرویس‌های برنامه‌است. فضای نام این کلاس را نیز در فایل imports.razor_ قرار می‌دهیم.

سپس در فایل BlazorServer.App\appsettings.json، مشخصات ابتدایی کاربر ادمین را ثبت می‌کنیم:
{
  "AdminUserSeed": {
    "UserName": "vahid@dntips.ir",
    "Password": "123@456#Pass",
    "Email": "vahid@dntips.ir"
  }
}
جهت دریافت strongly typed این تنظیمات در برنامه، کلاس معادل AdminUserSeed را به پروژه‌ی Models اضافه می‌کنیم:
namespace BlazorServer.Models
{
    public class AdminUserSeed
    {
        public string UserName { get; set; }
        public string Password { get; set; }
        public string Email { get; set; }
    }
}
که به صورت زیر در فایل BlazorServer.App\Startup.cs به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی می‌شود:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {

        public IConfiguration Configuration { get; }

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddOptions<AdminUserSeed>().Bind(Configuration.GetSection("AdminUserSeed"));
            // ...
اکنون می‌توان سرویس افزودن نقش‌ها و کاربر ادمین را در پروژه‌ی BlazorServer.Services تکمیل کرد:
using System;
using System.Linq;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorServer.Common;
using BlazorServer.DataAccess;
using BlazorServer.Models;
using Microsoft.AspNetCore.Identity;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.Extensions.Options;

namespace BlazorServer.Services
{
    public class IdentityDbInitializer : IIdentityDbInitializer
    {
        private readonly ApplicationDbContext _dbContext;
        private readonly UserManager<IdentityUser> _userManager;
        private readonly RoleManager<IdentityRole> _roleManager;
        private readonly IOptions<AdminUserSeed> _adminUserSeedOptions;

        public IdentityDbInitializer(
            ApplicationDbContext dbContext,
            UserManager<IdentityUser> userManager,
            RoleManager<IdentityRole> roleManager,
            IOptions<AdminUserSeed> adminUserSeedOptions)
        {
            _dbContext = dbContext ?? throw new ArgumentNullException(nameof(dbContext));
            _roleManager = roleManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(roleManager));
            _userManager = userManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(userManager));
            _adminUserSeedOptions = adminUserSeedOptions ?? throw new ArgumentNullException(nameof(adminUserSeedOptions));
        }

        public async Task SeedDatabaseWithAdminUserAsync()
        {
            if (_dbContext.Roles.Any(role => role.Name == ConstantRoles.Admin))
            {
                return;
            }

            await _roleManager.CreateAsync(new IdentityRole(ConstantRoles.Admin));
            await _roleManager.CreateAsync(new IdentityRole(ConstantRoles.Customer));
            await _roleManager.CreateAsync(new IdentityRole(ConstantRoles.Employee));

            await _userManager.CreateAsync(
                new IdentityUser
                {
                    UserName = _adminUserSeedOptions.Value.UserName,
                    Email = _adminUserSeedOptions.Value.Email,
                    EmailConfirmed = true
                },
                _adminUserSeedOptions.Value.Password);

            var user = await _dbContext.Users.FirstAsync(u => u.Email == _adminUserSeedOptions.Value.Email);
            await _userManager.AddToRoleAsync(user, ConstantRoles.Admin);
        }
    }
}
این سرویس، با استفاده از دو سرویس توکار UserManager و RoleManager کتابخانه‌ی Identity، ابتدا سه نقش ادمین، مشتری و کارمند را ثبت می‌کند. سپس بر اساس اطلاعات AdminUserSeed تعریف شده، کاربر ادمین را ثبت می‌کند. البته این کاربر در این مرحله، یک کاربر معمولی بیشتر نیست. در مرحله‌ی بعد است که با انتساب نقش ادمین به او، می‌توان کاربر او را بر اساس این نقش ویژه، شناسایی کرد. کلاس‌های IdentityRole و IdentityUser، کلاس‌های پایه‌ی نقش‌ها و کاربران کتابخانه‌ی Identity هستند.

پس از تعریف این سرویس، نیاز است آن‌را به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه اضافه کرد:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IIdentityDbInitializer, IdentityDbInitializer>();
            // ...
مرحله‌ی آخر، اعمال و اجرای سرویس IIdentityDbInitializer، در زمان آغاز برنامه‌است و محل توصیه شده‌ی آن، در متد Main برنامه‌ی اصلی، پیش از اجرای برنامه‌است. به همین جهت، نیاز است BlazorServer.DataAccess\Utils\MigrationHelpers.cs را به صورت زیر ایجاد کرد:
using System;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using Polly;

namespace BlazorServer.DataAccess.Utils
{
    public static class MigrationHelpers
    {
        public static void MigrateDbContext<TContext>(
                this IServiceProvider serviceProvider,
                Action<IServiceProvider> postMigrationAction
                ) where TContext : DbContext
        {
            using var scope = serviceProvider.CreateScope();
            var scopedServiceProvider = scope.ServiceProvider;
            var logger = scopedServiceProvider.GetRequiredService<ILogger<TContext>>();
            using var context = scopedServiceProvider.GetService<TContext>();

            logger.LogInformation($"Migrating the DB associated with the context {typeof(TContext).Name}");

            var retry = Policy.Handle<Exception>().WaitAndRetry(new[]
                {
                    TimeSpan.FromSeconds(5), TimeSpan.FromSeconds(10), TimeSpan.FromSeconds(15)
                });

            retry.Execute(() =>
                {
                    context.Database.Migrate();
                    postMigrationAction(scopedServiceProvider);
                });

            logger.LogInformation($"Migrated the DB associated with the context {typeof(TContext).Name}");
        }
    }
}
در مورد این متد و استفاده از Polly جهت تکرار عملیات شکست خورده پیشتر در مطلب «اضافه کردن سعی مجدد به اجرای عملیات Migration در EF Core» بحث شده‌است.
کار متد الحاقی فوق، دریافت یک IServiceProvider است که به سرویس‌های اصلی برنامه اشاره می‌کند. سپس بر اساس آن، یک Scoped ServiceProvider را ایجاد می‌کند تا درون آن بتوان با Context برنامه در طی مدت کوتاهی کار کرد و در پایان آن، سرویس‌های ایجاد شده را Dispose کرد.
در این متد ابتدا Database.Migrate فراخوانی می‌شود تا اگر مرحله‌ای از Migrations برنامه هنوز به بانک اطلاعاتی اعمال نشده، کار اجرا و اعمال آن انجام شود. سپس یک متد سفارشی را از فراخوان دریافت کرده و اجرا می‌کند. برای مثال توسط آن می‌توان IIdentityDbInitializer در فایل BlazorServer.App\Program.cs به صوت زیر فراخوانی کرد:
public static void Main(string[] args)
{
    var host = CreateHostBuilder(args).Build();
    host.Services.MigrateDbContext<ApplicationDbContext>(
     scopedServiceProvider =>
            scopedServiceProvider.GetRequiredService<IIdentityDbInitializer>()
                                 .SeedDatabaseWithAdminUserAsync()
                                 .GetAwaiter()
                                 .GetResult()
    );
    host.Run();
}
تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، سه نقش پیش‌فرض، به بانک اطلاعاتی برنامه اضافه شده‌اند:


و همچنین کاربر پیش‌فرض سیستم را نیز می‌توان مشاهده کرد:


که نقش ادمین و کاربر پیش‌فرض، به این صورت به هم مرتبط شده‌اند (یک رابطه‌ی many-to-many برقرار است):



محدود کردن دسترسی کاربران بر اساس نقش‌ها

پس از ایجاد کاربر ادمین و تعریف نقش‌های پیش‌فرض، اکنون محدود کردن دسترسی به کامپوننت‌های برنامه بر اساس نقش‌ها، ساده‌است. برای این منظور فقط کافی است لیست نقش‌های مدنظر را که می‌توانند توسط کاما از هم جدا شوند، به ویژگی Authorize کامپوننت‌ها معرفی کرد:
@attribute [Authorize(Roles = ConstantRoles.Admin)]
و یا از طریق کدنویسی به صورت زیر نیز قابل اعمال است:
    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        var authenticationState = await AuthenticationState;
        if (!authenticationState.User.Identity.IsAuthenticated ||
            !authenticationState.User.IsInRole(ConstantRoles.Admin))
        {
            var uri = new Uri(NavigationManager.Uri);
            NavigationManager.NavigateTo($"/identity/account/login?returnUrl={uri.LocalPath}");
        }


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-23.zip
مطالب
ارتباط بین کامپوننت‌ها در Vue.js - قسمت اول ارتباط بین Parent و Child

برنامه‌های Vue.jsای از چندین کامپوننت برای بخش بندی هر قسمت تشکیل میشوند و این بخش بندی برای مدیریت بهتر تغییرات، خطایابی، نگهداری و استفاده مجدد (reusable) می‌باشد. فرض کنید تعدادی کامپوننت در برنامه داریم و اطلاعات این کامپوننت‌ها بهم وابسته می‌باشند؛ بطور مثال یک کامپوننت انتخاب دسته بندی را داریم و به محض تغییر این مقدار، میخواهیم لیستی از محصولات پیشنهادی یا پرفروشِ آن دسته بندی، در کامپوننت پایین صفحه نمایش داده شود و یا خرید یک محصول را در نظر بگیرید که بلافاصله محتوای نمایش سبد خرید، بروزرسانی شود. در این مقاله ارتباط از نوع Parent و Child بین کامپوننت‌ها بررسی میشود.

 نکته: برای ارسال اطلاعات از کامپوننتِ Parent به Child، از  Props استفاده میشود و برای ارتباط از Child به Parent، از emit$ استفاده میشود.


یک برنامه Vue.js با نام vue-communication-part-1 ایجاد نمایید. سپس دو کامپوننت را با نام‌های Parent و Child، در پوشه components ایجاد کنید:



در کامپوننت Parent، یک تابع با نام increase وجود دارد که مقدار متغیر parentCounter را افزایش میدهد. چون قصد داریم مقدار متغیر parentCounter در کامپوننت Child نیز بروزرسانی شود، آن را به کامپوننت Child پاس میدهیم:

<Child :childCounter="parentCounter"/>

محتوای کامپوننت Parent:

<template>
  <div>
    <div>
      <h2>Parent Component</h2>
      <!-- را نمایش میدهید parentCounter مقدار -->
      <h1>{{ parentCounter }}</h1>
      <button @click="increase">Increase Parent</button>
    </div>
    <div>
      <!-- پاس میدهید Child در کامپوننت childCounter را به پراپرتی parentCounter مقدار -->
      <!--از طریق  decreaseParent سبب اتصال و فراخوانی تابع  @callDecreaseParent به  decreaseParent با انتساب -->
      <!-- میشود Child  در کامپوننت  callDecreaseMethodInParent تابع   -->
      <Child :childCounter="parentCounter" @callDecreaseParent="decreaseParent"/>
    </div>
  </div>
</template>

<script>
//برای استفاده در کامپوننت جاری Child ایمپورت کردن کامپوننت
import Child from "./Child.vue";

export default {
  // در این بخش متغیرهای مورد نیاز کامپوننت را تعریف میکنیم
  data() {
    return {
      parentCounter: 0
    };
  },
  components: {
    // میتوان آرایه ای از کامپوننت‌ها را در یک کامپوننت استفاده نمود
    // در این مثال فقط از یک کامپوننت استفاده شده
    Child
  },
  methods: {
    //را یک واحد افزایش میدهد parentCounter این متد مقدار
    increase() {
      this.parentCounter++;
    },
    decreaseParent() {
      this.parentCounter--;
    }
  }
};
</script>

<style>
.parent-block,
.child {
  text-align: center;
  margin: 20px;
  padding: 20px;
  border: 2px gray solid;
}
</style>


در کامپوننت Child  قصد دریافت مقدار پراپرتیِ childCounter را داریم که از طریق کامپوننت Parent، مقدارش تنظیم و بروزرسانی میشود. به این منظور در قسمت props  یک متغیر بنام childCounter را ایجاد میکنیم. 

Data is the private memory of each component where you can store any variables you need. Props are how you pass this data from a parent component down to a child component

محتوای کامپوننت Child

<template>
  <div>
    <h3>Child Component</h3>
    <!-- را نمایش میدهید childCounter مقدار -->
    <h3>{{ childCounter }}</h3>
    <button @click="increase">Increase Me</button>
    <button @click="callDecreaseMethodInParent">Call Decrease Method In Parent</button>
  </div>
</template>

<script>
export default {
  // استفاده میشود Child به  Parent برای ارتباط بین کامپوننت  props از
  props: {
    childCounter: Number
  },
  data() {
    return {};
  },
  methods: {
    //را یک واحد افزایش میدهد childCounter این متد مقدار
    increase() {
      this.childCounter++;
    },
    // فراخوانی میکند Parent را در کامپوننت decreaseParent تابع
    callDecreaseMethodInParent() {
      this.$emit("callDecreaseParent");
    }
  }
};
</script>


محتوای کامپوننت اصلی برنامه  App.vue:

<template>
  <div id="app">
    <img alt="Vue logo" src="./assets/logo.png">
    <parent></parent>
  </div>
</template>

<script>
import Parent from "./components/Parent.vue";

export default {
  name: "app",
  components: {
    parent: Parent
  }
};
</script>
<style>
#app {
  width: 50%;
  margin: 0 auto;
  text-align: center;
}
</style>

اکنون برنامه را با دستور زیر اجرا کنید:

npm run serve

بعد از اجرای دستور فوق، روی گزینه زیر ctrl+click میکنیم تا نتیجه کار در مرورگر قابل رویت باشد: 

نمایش صفحه زیر نشان دهنده‌ی درستی انجام کار تا اینجا است:

اکنون روی دکمه‌ی Increase Parent کلیک میکنیم. همزمان مقدار شمارشگر، در هر دو کامپوننت Parent و Child افزایش می‌یابد و این بدین معناست که با استفاده از Props میتوانیم داده‌های دلخواهی را در کامپوننت Child بروز رسانی کنیم. هر زمانی روی دکمه‌ی Increase Me در کامپوننت Child کلیک کنیم، فقط به مقدار شمارشگر درون خودش اضافه میشود و تاثیری را بر شمارشگر Parent ندارد. در واقع یک کپی از مقدار شمارشگر Parent را درون خود دارد.

در ادامه قصد داریم بروزرسانی داده را از Child به Parent انجام دهیم. برای انجام اینکار از emit$ استفاده میکنیم. در دیکشنری Cambridge Dictionary معنی emit به ارسال یک سیگنال ترجمه شده‌است. در واقع بااستفاده از emit میتوانیم یک تابع را در کامپوننت Parent فراخوانی کنیم و در آن تابع، کد دلخواهی را برای دستکاری داده‌ها مینویسیم.

در تابع callDecreaseMethodInParent در کامپوننت Child، کد زیر را قرار میدهیم:

 this.$emit("callDecreaseParent");

هر زمان‌که این تابع اجرا شود، یک سیگنال از طریق کد زیر برای کامپوننت Parent ارسال میشود:

      <Child  @callDecreaseParent="decreaseParent"/>

در کد فوق مشخص شده که با ارسال سیگنال callDecreaseParent، تابع decreaseParent در کامپوننت Parent فراخوانی شود.


کد کامل مثال بالا 

نکته:  برای اجرای برنامه و دریافت پکیج‌های مورد استفاده در مثال جاری، نیاز است دستور زیر را اجرا کنید: 

npm install



چند نکته

this.$emit 
//dispatches an event to its parent component

کد فوق سبب اجرای یک تابع در کامپوننتِ Parent خودش میشود.

this.$parent
// gives you a reference to the parent component

ارجاعی به کامپوننت Parent خودش را فراهم میکند:

this.$root
// gives you a reference to the root component

زمانیکه چندین کامپوننت تو در تو را داریم یا به اصطلاح  nested component، سبب ارجاعی به بالاترین کامپوننت Parent میگردد.

this.$parent.$emit
// will make the parent dispatch the event to its parent

سبب اجرای تابعِ Parent کامپوننتِ Parent جاری میشود. به بیان ساده اگر این کد در کامپوننت فرزند فراخوانی شود، سبب اجرای تابعی در کامپوننت پدربزرگِ خود میشود.

this.$root.$emit
// will make the root dispatch the event to itself

سبب اجرای تابعی در کامپوننت root میشود (بالاترین کامپوننتِ پدرِ کامپوننت جاری).


تابع emit$ دارای آگومان‌های دیگری برای پاس دادن اطلاعات از کامپوننت Child به Parent می‌باشد؛ مثل زمانیکه قصد دارید اطلاعاتی در مورد محصول خریداری شده را به سبد خرید پاس دهید. در مثال دیگری که در ادامه قرار میگیرد نحوه کارکرد ارتباط کامپوننت Parent و Child را در یک برنامه بهتر تجربه میکنیم.

پیاده سازی یک سبد خرید ساده با روش مقاله‌ی جاری 

نکته:  برای اجرای برنامه و دریافت پکیج‌های مورد استفاده در مثال جاری، نیاز است دستور زیر را اجرا کنید:  

npm install

همچنین نیاز هست تا پکیچ node-sass را با دستور زیر برای این مثال نصب کنید.

npm install node-sass

مطالب
توسعه برنامه‌های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت نهم
در قسمت‌های قبل یاد گرفتید که چطور View و View Model را در متد RegisterTypes در App.xaml.cs به یکدیگر وصل کرده و به آن‌ها یک اسم دهید و با Navigation Service آن‌ها را در حالت‌های مختلف مثل Navigation Page و Master Detail و Popup و ... باز کنید و بین صفحات جابجا شوید.
در View‌ها دو مورد را به صورت ابتدایی توضیح دادیم، Binding و Command. در این قسمت وارد جزئیات می‌شویم.

Command قطعه‌ای کد در View Model است (عموما یک متد CSharp ای) که در View می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. برای این که کلیک بر روی یک دکمه، متد مربوطه در View Model را اجرا کند، آن را درون یک BitDelegateCommand قرار دادیم و به Command دکمه Bind کردیم.
می‌دانیم که Button، بجز کلیک، دارای Event‌های دیگری نیز هست. علاوه بر این، ممکن است بجای کلیک دکمه، بخواهیم زمانیکه روی یک عکس عمل Swipe انجام می‌شود، کاری در سمت View Model انجام شود.
برای حل این مشکل از Event To Command و Gesture Recognizer استفاده می‌کنیم. مورد اول همانطور که از نام‌اش پیداست، وظیفه آن اتصال بر قرار کردن بین یک Event و یک Command است و دومی نیز برای مسائلی چون Swipe - Tap - Pan - Pinch و ... بکار می‌رود.
در کد پایین که می‌تواند در HelloWorldView.xaml در پروژه XamApp نیز تست شود، یکبار Command دکمه را Bind کرده‌ایم و یکبار Clicked Event آن را، که البته نتیجه یکی است! به جای نام Clicked می‌توان نام هر یک از Event‌‌ها را نوشت. همچنین این کار بجز Button، بر روی باقی کنترل‌ها نیز کار می‌کند.
        <Button Command="{Binding IncreaseStepsCountCommand}" Text="Button with command binding" />
        <Button Text="Button with event to command">
            <Button.Behaviors>
                <prismBehaviors:EventToCommandBehavior Command="{Binding IncreaseStepsCountCommand}" EventName="Clicked" />
            </Button.Behaviors>
        </Button>
همانطور که می‌بینید، EventToCommandBehavior که توسط Prism ارائه شده‌است، به Behavior‌های Button اضافه شده‌است. هر Behavior، رفتاری خاص را به کنترل‌های شما اضافه می‌کند و امکان نوشتن Custom behavior نیز وجود دارد که از موضوع این بحث خارج است.

prismBehaviors در بالای فایل Xaml به شکل زیر تعریف شده است:
xmlns:prismBehaviors="clr-namespace:Prism.Behaviors;assembly=Prism.Forms"
این عمل معادل using نوشتن در بالای فایل‌های CSharp است و می‌گوید که EventToCommandBehavior در کدام namespace و dll است. وقتی این کار را می‌کنید، می‌توانید در Xaml به تمامی کلاس‌های آن namespace دسترسی داشته باشید.

در همان مثال HelloWorldView.xaml، یک Label بود که تعداد زده شدن دکمه را نشان می‌داد. اگر بخواهیم وقتی روی آن Label به سمت چپ Swipe می‌کنیم نیز Command مربوطه اجرا شود، خواهیم داشت:
        <Label Text="{Binding StepsCount, StringFormat='{}Button tapped {0} times!'}">
            <Label.GestureRecognizers>
                <SwipeGestureRecognizer Command="{Binding IncreaseStepsCountCommand}" Direction="Left" />
            </Label.GestureRecognizers>
        </Label>
در صورتیکه قصد تست بر روی Windows-UWP را دارید و صفحه نمایش لمسی ندارید، مطابق با آموزش قسمت Windows همین سری آموزشی، بر روی Simulator خروجی بگیرید.

در مورد Command، مطالبی چون Command Parameter و Event Args Parameter Path و Event Args Converter باقی می‌مانند که در قسمت‌های بعدی به آن‌ها نیز خواهیم پرداخت. ولی به صورت کلی در نظر داشته باشید که جای منطق برنامه، در سمت View Model است و اگر در سناریویی نمی‌دانستید که چگونه در واکنش به تغییری در View، در سمت View Model کاری کنید، می‌توانید همینجا سوال خود را بپرسید.

Binding نیز همان طور که تا الان متوجه شده‌اید، باعث اتصال دو چیز به یک دیگر می‌شود. وقتی می‌نویسیم:
<Label Text="{Binding StepsCount, StringFormat='{}Button tapped {0} times!'}" />
داریم Text را که یک Property در Label در View است، به StepsCount که یک Property در View Model است، وصل می‌کنیم.
هر Binding یک Source دارد. به صورت پیش فرض، چون داریم از Prism استفاده می‌کنیم، تمامی Binding‌ها در View به صورت پیش فرض به View Model اشاره می‌کنند؛ مگر اینکه چیز دیگری بگوییم. برای مثال، اگر بخواهیم یک Label داشته باشیم که متن یک Entry را نمایش می‌دهد، هیچ‌یک از این دو در View Model نیستند. پس در این Binding خاص، باید سورس را نیز مشخص کنیم:
        <Entry x:Name="MyEntry" />
        <Label Text="{Binding Text, Source={x:Reference MyEntry}}" />
این باعث می‌شود که Text، که یک Property در Label است، به Text، که یک Property در کنترلی با نام MyEntry است، وصل شود.

x:DataType
Binding‌ها به صورت پیش فرض، در زمان اجرا و با کمک Reflection کار می‌کنند؛ این مهم دو مسئله را ایجاد می‌کند:
1- اگر در View، نام Property مد نظر در View Model را به اشتباه بنویسید، تا زمانیکه برنامه را اجرا نکنید و وارد آن فرم نشوید، متوجه مشکل دار بودن ماجرا نمی‌شوید و وقتی در View Model نام یک Property را عوض می‌کنید، در سمت View در هنگام Build خطایی نمی‌گیرید.
2- Reflection چیز خوبی است و برخی سناریوها بدون آن خیلی سخت پیاده سازی می‌شوند؛ ولی Reflection سربار کارآیی دارد و بهتر است در صورت امکان از آن پرهیز شود.
برای حل این مشکل در Xamarin Forms امکانی به نام x:DataType معرفی شده‌است که در View می‌گویید که Source چه کلاسی است، که قاعدتا View Model است. برای این کار داریم:
<ContentPage
...
    xmlns:vm="clr-namespace:XamApp.ViewModels"
    x:DataType="vm:HelloWorldViewModel">
با این روش، هر دو مشکل فوق حل می‌شوند و هم خطای زمان Build برای Binding‌های اشتباه خواهیم داشت و هم بدون Reflection از Binding‌ها استفاده می‌کنیم که بهبود سرعت برنامه را در بر دارد.

INotifyPropertyChanged
در مثال XamApp، وقتی روی دکمه کلیک می‌کنیم، مقدار StepsCount را که یک Property در View Model است، یکی یکی افزایش می‌دهیم. این Property در View به Label بایند شده‌است. وقتی مقداری در View Model که سورس Binding ما محسوب می‌شود رخ می‌دهد، View چگونه خبر دار می‌شود؟
هر کلاسی که بخواهد در Binding به عنوان Source استفاده شود (منجمله View Model)، می‌تواند یک interface را پیاده سازی کند؛ به نام INotifyPropertyChanged. همچنین تعریف یک Property نیز باید به این شکل باشد:
        private int _StepsCount;
        public int StepsCount
        {
            get => _StepsCount;
            set => SetProperty(ref _StepsCount, value);
        }
طبیعتا این کد که در سناریوهایی می‌تواند حتی پیچیده‌تر شود، جالب نیست و برای همین ما از  PropertyChanged.Fody استفاده کرده‌ایم که در زمان Build، خودش همه مسائل را مدیریت می‌کند و کد فوق به سادگی می‌تواند به صورت زیر نوشته شود:
public int StepsCount { get; set; }
به صفحه GitHub این کتابخانه مراجعه کنید و با سایر امکانات فوق العاده‌ی آن آشنا شوید!
در Binding، موارد دیگری چون Value Converters و Relative Source نیز وجود دارند که در ادامه با آنها آشنا می‌شویم. اگر در Binding نیز مشکلی دارید، می‌توانید همینجا نیز بپرسید.
مطالب
استفاده از EF در اپلیکیشن های N-Tier : قسمت اول
تمام اپلیکیشن‌ها را نمی‌توان در یک پروسس بسته بندی کرد، بدین معنا که تمام اپلیکیشن روی یک سرور فیزیکی قرار گیرد. در عصر حاظر معماری بسیاری از اپلیکیشن‌ها چند لایه است و هر لایه روی سرور مجزایی توزیع می‌شود. بعنوان مثال یک معماری کلاسیک شامل سه لایه نمایش (presentation)، اپلیکیشن (application) و داده (data) است. لایه بندی منطقی (logical layering) یک اپلیکیشن می‌تواند در یک App Domain واحد پیاده سازی شده و روی یک کامپیوتر میزبانی شود. در این صورت لازم نیست نگران مباحثی مانند پراکسی ها، مرتب سازی (serialization)، پروتوکل‌های شبکه و غیره باشیم. اما اپلیکیشن‌های بزرگی که چندین کلاینت دارند و در مراکز داده میزبانی می‌شوند باید تمام این مسائل را در نظر بگیرند. خوشبختانه پیاده سازی چنین اپلیکیشن هایی با استفاده از Entity Framework و دیگر تکنولوژی‌های مایکروسافت مانند WCF, Web API ساده‌تر شده است. منظور از n-Tier معماری اپلیکیشن هایی است که لایه‌های نمایش، منطق تجاری و دسترسی داده هر کدام روی سرور مجزایی میزبانی می‌شوند. این تفکیک فیزیکی لایه‌ها به بسط پذیری، مدیریت و نگهداری اپلیکیشن‌ها در دراز مدت کمک می‌کند، اما معمولا تاثیری منفی روی کارایی کلی سیستم دارد. چرا که برای انجام عملیات مختلف باید از محدوده ماشین‌های فیریکی عبور کنیم.

معماری N-Tier چالش‌های بخصوصی را برای قابلیت‌های change-tracking در EF اضافه می‌کند. در ابتدا داده‌ها توسط یک آبجکت EF Context بارگذاری می‌شوند اما این آبجکت پس از ارسال داده‌ها به کلاینت از بین می‌رود. تغییراتی که در سمت کلاینت روی داده‌ها اعمال می‌شوند ردیابی (track) نخواهند شد. هنگام بروز رسانی، آبجکت Context جدیدی برای پردازش اطلاعات ارسالی باید ایجاد شود. مسلما آبجکت جدید هیچ چیز درباره Context پیشین یا مقادیر اصلی موجودیت‌ها نمی‌داند.

در نسخه‌های قبلی Entity Framework توسعه دهندگان با استفاده از قالب ویژه ای بنام Self-Tracking Entities می‌توانستند تغییرات موجودیت‌‌ها را ردیابی کنند. این قابلیت در نسخه EF 6 از رده خارج شده است و گرچه هنوز توسط ObjectContext پشتیبانی می‌شود، آبجکت DbContext از آن پشتیبانی نمی‌کند.

در این سری از مقالات روی عملیات پایه CRUD تمرکز می‌کنیم که در اکثر اپلیکیشن‌های n-Tier استفاده می‌شوند. همچنین خواهیم دید چگونه می‌توان تغییرات موجودیت‌ها را ردیابی کرد. مباحثی مانند همزمانی (concurrency) و مرتب سازی (serialization) نیز بررسی خواهند شد. در قسمت یک این سری مقالات، به بروز رسانی موجودیت‌های منفصل (disconnected) توسط سرویس‌های Web API نگاهی خواهیم داشت.


بروز رسانی موجودیت‌های منفصل با Web API

سناریویی را فرض کنید که در آن برای انجام عملیات CRUD از یک سرویس Web API استفاده می‌شود. همچنین مدیریت داده‌ها با مدل Code-First پیاده سازی شده است. در مثال جاری یک کلاینت Console Application خواهیم داشت که یک سرویس Web API را فراخوانی می‌کند. توجه داشته باشید که هر اپلیکیشن در Solution مجزایی قرار دارد. تفکیک پروژه‌ها برای شبیه سازی یک محیط n-Tier انجام شده است.

فرض کنید مدلی مانند تصویر زیر داریم.

همانطور که می‌بینید مدل جاری، سفارشات یک اپلیکیشن فرضی را معرفی می‌کند. می‌خواهیم مدل و کد دسترسی به داده‌ها را در یک سرویس Web API پیاده سازی کنیم، تا هر کلاینتی که از HTTP استفاده می‌کند بتواند عملیات CRUD را انجام دهد. برای ساختن سرویس مورد نظر مراحل زیر را دنبال کنید.

  • در ویژوال استودیو پروژه جدیدی از نوع ASP.NET Web Application بسازید و قالب پروژه را Web API انتخاب کنید. نام پروژه را به Recipe1.Service تغییر دهید.
  • کنترلر جدیدی از نوع WebApi Controller با نام OrderController به پروژه اضافه کنید.
  • کلاس جدیدی با نام Order در پوشه مدل‌ها ایجاد کنید و کد زیر را به آن اضافه نمایید.
public class Order
{
    public int OrderId { get; set; }
    public string Product { get; set; }
    public int Quantity { get; set; }
    public string Status { get; set; }
    public byte[] TimeStamp { get; set; }
}
  • با استفاده از NuGet Package Manager کتابخانه Entity Framework 6 را به پروژه اضافه کنید.
  • حال کلاسی با نام Recipe1Context ایجاد کنید و کد زیر را به آن اضافه نمایید.
public class Recipe1Context : DbContext
{
    public Recipe1Context() : base("Recipe1ConnectionString") { }
    
    public DbSet<Order> Orders { get; set; }
    
    protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
    {
        modelBuilder.Entity<Order>().ToTable("Orders");
        // Following configuration enables timestamp to be concurrency token
        modelBuilder.Entity<Order>().Property(x => x.TimeStamp)
            .IsConcurrencyToken()
            .HasDatabaseGeneratedOption(DatabaseGeneratedOption.Computed);
    }
}

  • فایل Web.config پروژه را باز کنید و رشته اتصال زیر را به قسمت ConnectionStrings اضافه نمایید.
<connectionStrings>
  <add name="Recipe1ConnectionString"
    connectionString="Data Source=.;
    Initial Catalog=EFRecipes;
    Integrated Security=True;
    MultipleActiveResultSets=True"
    providerName="System.Data.SqlClient" />
</connectionStrings>
  • فایل Global.asax را باز کنید و کد زیر را به آن اضافه نمایید. این کد بررسی Entity Framework Compatibility را غیرفعال می‌کند.
protected void Application_Start()
{
    // Disable Entity Framework Model Compatibilty
    Database.SetInitializer<Recipe1Context>(null);
    ...
}
  • در آخر کد کنترلر Order را با لیست زیر جایگزین کنید.
public class OrderController : ApiController
{
    // GET api/order
    public IEnumerable<Order> Get()
    {
        using (var context = new Recipe1Context())
        {
            return context.Orders.ToList();
        }
    }

    // GET api/order/5
    public Order Get(int id)
    {
        using (var context = new Recipe1Context())
        {
            return context.Orders.FirstOrDefault(x => x.OrderId == id);
        }
    }

    // POST api/order
    public HttpResponseMessage Post(Order order)
    {
        // Cleanup data from previous requests
        Cleanup();
        
        using (var context = new Recipe1Context())
        {
            context.Orders.Add(order);
            context.SaveChanges();
            // create HttpResponseMessage to wrap result, assigning Http Status code of 201,
            // which informs client that resource created successfully
            var response = Request.CreateResponse(HttpStatusCode.Created, order);
            // add location of newly-created resource to response header
            response.Headers.Location = new Uri(Url.Link("DefaultApi",
                new { id = order.OrderId }));
            return response;
        }
    }

    // PUT api/order/5
    public HttpResponseMessage Put(Order order)
    {
        using (var context = new Recipe1Context())
        {
            context.Entry(order).State = EntityState.Modified;
            context.SaveChanges();
            // return Http Status code of 200, informing client that resouce updated successfully
            return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.OK, order);
        }
    }

    // DELETE api/order/5
    public HttpResponseMessage Delete(int id)
    {
        using (var context = new Recipe1Context())
        {
            var order = context.Orders.FirstOrDefault(x => x.OrderId == id);
            context.Orders.Remove(order);
            context.SaveChanges();
            // Return Http Status code of 200, informing client that resouce removed successfully
            return Request.CreateResponse(HttpStatusCode.OK);
        }
    }

    private void Cleanup()
    {
        using (var context = new Recipe1Context())
        {
            context.Database.ExecuteSqlCommand("delete from [orders]");
        }
    }
}

قابل ذکر است که هنگام استفاده از Entity Framework در MVC یا Web API، بکارگیری قابلیت Scaffolding بسیار مفید است. این فریم ورک‌های ASP.NET می‌توانند کنترلرهایی کاملا اجرایی برایتان تولید کنند که صرفه جویی چشمگیری در زمان و کار شما خواهد بود.

در قدم بعدی اپلیکیشن کلاینت را می‌سازیم که از سرویس Web API استفاده می‌کند.

  • در ویژوال استودیو پروژه جدیدی از نوع Console Application بسازید و نام آن را به Recipe1.Client تغییر دهید.
  • کلاس موجودیت Order را به پروژه اضافه کنید. همان کلاسی که در سرویس Web API ساختیم.

نکته: قسمت هایی از اپلیکیشن که باید در لایه‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرند - مانند کلاس‌های موجودیت‌ها - بهتر است در لایه مجزایی قرار داده شده و به اشتراک گذاشته شوند. مثلا می‌توانید پروژه ای از نوع Class Library بسازید و تمام موجودیت‌ها را در آن تعریف کنید. سپس لایه‌های مختلف این پروژه را ارجاع خواهند کرد.

فایل program.cs را باز کنید و کد زیر را به آن اضافه نمایید.

private HttpClient _client;
private Order _order;

private static void Main()
{
    Task t = Run();
    t.Wait();
    
    Console.WriteLine("\nPress <enter> to continue...");
    Console.ReadLine();
}

private static async Task Run()
{
    // create instance of the program class
    var program = new Program();
    program.ServiceSetup();
    program.CreateOrder();
    // do not proceed until order is added
    await program.PostOrderAsync();
    program.ChangeOrder();
    // do not proceed until order is changed
    await program.PutOrderAsync();
    // do not proceed until order is removed
    await program.RemoveOrderAsync();
}

private void ServiceSetup()
{
    // map URL for Web API cal
    _client = new HttpClient { BaseAddress = new Uri("http://localhost:3237/") };
    // add Accept Header to request Web API content
    // negotiation to return resource in JSON format
    _client.DefaultRequestHeaders.Accept.
        Add(new MediaTypeWithQualityHeaderValue("application/json"));
}

private void CreateOrder()
{
    // Create new order
    _order = new Order { Product = "Camping Tent", Quantity = 3, Status = "Received" };
}

private async Task PostOrderAsync()
{
    // leverage Web API client side API to call service
    var response = await _client.PostAsJsonAsync("api/order", _order);
    Uri newOrderUri;
    
    if (response.IsSuccessStatusCode)
    {
        // Capture Uri of new resource
        newOrderUri = response.Headers.Location;
        // capture newly-created order returned from service,
        // which will now include the database-generated Id value
        _order = await response.Content.ReadAsAsync<Order>();
        Console.WriteLine("Successfully created order. Here is URL to new resource: {0}",  newOrderUri);
    }
    else
        Console.WriteLine("{0} ({1})", (int)response.StatusCode, response.ReasonPhrase);
}

private void ChangeOrder()
{
    // update order
    _order.Quantity = 10;
}

private async Task PutOrderAsync()
{
    // construct call to generate HttpPut verb and dispatch
    // to corresponding Put method in the Web API Service
    var response = await _client.PutAsJsonAsync("api/order", _order);
    
    if (response.IsSuccessStatusCode)
    {
        // capture updated order returned from service, which will include new quanity
        _order = await response.Content.ReadAsAsync<Order>();
        Console.WriteLine("Successfully updated order: {0}", response.StatusCode);
    }
    else
        Console.WriteLine("{0} ({1})", (int)response.StatusCode, response.ReasonPhrase);
}

private async Task RemoveOrderAsync()
{
    // remove order
    var uri = "api/order/" + _order.OrderId;
    var response = await _client.DeleteAsync(uri);

    if (response.IsSuccessStatusCode)
        Console.WriteLine("Sucessfully deleted order: {0}", response.StatusCode);
    else
        Console.WriteLine("{0} ({1})", (int)response.StatusCode, response.ReasonPhrase);
}

اگر اپلیکیشن کلاینت را اجرا کنید باید با خروجی زیر مواجه شوید:

Successfully created order: http://localhost:3237/api/order/1054
Successfully updated order: OK
Sucessfully deleted order: OK

شرح مثال جاری

با اجرای اپلیکیشن Web API شروع کنید. این اپلیکیشن یک کنترلر Web API دارد که پس از اجرا شما را به صفحه خانه هدایت می‌کند. در این مرحله اپلیکیشن در حال اجرا است و سرویس‌های ما قابل دسترسی هستند.

حال اپلیکیشن کنسول را باز کنید. روی خط اول کد program.cs یک breakpoint تعریف کرده و اپلیکیشن را اجرا کنید. ابتدا آدرس سرویس Web API را پیکربندی کرده و خاصیت Accept Header را مقدار دهی می‌کنیم. با این کار از سرویس مورد نظر درخواست می‌کنیم که داده‌ها را با فرمت JSON بازگرداند. سپس یک آبجکت Order می‌سازیم و با فراخوانی متد PostAsJsonAsync آن را به سرویس ارسال می‌کنیم. این متد روی آبجکت HttpClient تعریف شده است. اگر به اکشن متد Post در کنترلر Order یک breakpoint اضافه کنید، خواهید دید که این متد سفارش جدید را بعنوان یک پارامتر دریافت می‌کند و آن را به لیست موجودیت‌ها در Context جاری اضافه می‌نماید. این عمل باعث می‌شود که آبجکت جدید بعنوان Added علامت گذاری شود، در این مرحله Context جاری شروع به ردیابی تغییرات می‌کند. در آخر با فراخوانی متد SaveChanges داده‌ها را ذخیره می‌کنیم. در قدم بعدی کد وضعیت 201 (Created) و آدرس منبع جدید را در یک آبجکت HttpResponseMessage قرار می‌دهیم و به کلاینت ارسال می‌کنیم. هنگام استفاده از Web API باید اطمینان حاصل کنیم که کلاینت‌ها درخواست‌های ایجاد رکورد جدید را بصورت POST ارسال می‌کنند. درخواست‌های HTTP Post بصورت خودکار به اکشن متد متناظر نگاشت می‌شوند.

در مرحله بعد عملیات بعدی را اجرا می‌کنیم، تعداد سفارش را تغییر می‌دهیم و موجودیت جاری را با فراخوانی متد PutAsJsonAsync به سرویس Web API ارسال می‌کنیم. اگر به اکشن متد Put در کنترلر سرویس یک breakpoint اضافه کنید، خواهید دید که آبجکت سفارش بصورت یک پارامتر دریافت می‌شود. سپس با فراخوانی متد Entry و پاس دادن موجودیت جاری بعنوان رفرنس، خاصیت State را به Modified تغییر می‌دهیم، که این کار موجودیت را به Context جاری می‌چسباند. حال فراخوانی متد SaveChanges یک اسکریپت بروز رسانی تولید خواهد کرد. در مثال جاری تمام فیلدهای آبجکت Order را بروز رسانی می‌کنیم. در شماره‌های بعدی این سری از مقالات، خواهیم دید چگونه می‌توان تنها فیلدهایی را بروز رسانی کرد که تغییر کرده اند. در آخر عملیات را با بازگرداندن کد وضعیت 200 (OK) به اتمام می‌رسانیم.

در مرحله بعد، عملیات نهایی را اجرا می‌کنیم که موجودیت Order را از منبع داده حذف می‌کند. برای اینکار شناسه (Id) رکورد مورد نظر را به آدرس سرویس اضافه می‌کنیم و متد DeleteAsync را فراخوانی می‌کنیم. در سرویس Web API رکورد مورد نظر را از دیتابیس دریافت کرده و متد Remove را روی Context جاری فراخوانی می‌کنیم. این کار موجودیت مورد نظر را بعنوان Deleted علامت گذاری می‌کند. فراخوانی متد SaveChanges یک اسکریپت Delete تولید خواهد کرد که نهایتا منجر به حذف شدن رکورد می‌شود.

در یک اپلیکیشن واقعی بهتر است کد دسترسی داده‌ها از سرویس Web API تفکیک شود و در لایه مجزایی قرار گیرد.

نظرات اشتراک‌ها
معرفی کامپوننت DNTCaptcha.Blazor
- این captcha بر اساس اعتبارسنجی خودکار اطلاعات در EditForm کار می‌کند. یعنی تازمانیکه اعتبارسنجی اطلاعات که این فیلد هم جزئی از آن است تکمیل نشده باشد، اطلاعات تائید شده‌ای جهت ثبت نهایی به رخ‌داد گردان sumbit فرم ارسال نمی‌شود. همچنین خود این کپچا به همراه یک تایمر هست که اطلاعات را به صورت خودکار تغییر می‌دهد.
+ اگر مقدار Value آن‌را تغییر دهید (bind-Value@)، سبب رندر مجدد کامپوننت خواهید شد. در Blazor اگر کامپوننت parent، مقدار تعدادی از پارامترهای کامپوننت قرار گرفته‌ی در آن‌را تغییر دهد، سبب رندر مجدد آن کامپوننت می‌شود.