مطالب
آشنایی با قابلیت FileStream اس کیوال سرور 2008 - قسمت سوم

در انتهای قسمت قبل، نحوه‌ی ایجاد یک جدول جدید با فیلدی از نوع فایل استریم بررسی شد، حال اگر جدولی از پیش وجود داشت، نحوه‌ی افزودن فیلد ویژه مورد نظر به آن، به صورت زیر است:

alter table tbl_files set(filestream_on ='default')

go
alter table tbl_files
add

[systemfile] varbinary(max) filestream null ,
FileId uniqueidentifier not null rowguidcol unique default (newid())
go

در ادامه جدول tblFiles قسمت قبل را در نظر بگیرید:

CREATE TABLE [tblFiles](
[FileId] [uniqueidentifier] ROWGUIDCOL NOT NULL,
[Title] [nvarchar](255) NOT NULL,
[SystemFile] [varbinary](max) FILESTREAM NULL,
UNIQUE NONCLUSTERED
(
[FileId] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF, IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY] FILESTREAM_ON [fsg1]

ALTER TABLE [dbo].[tblFiles] ADD DEFAULT (newid()) FOR [FileId]
GO

نحوه‌ی افزودن رکوردی جدید به جدول tblFiles :

INSERT INTO [tblFiles]
(
[Title],
[SystemFile]
)
VALUES
(
'file-1',
CAST('data data data' AS VARBINARY(MAX))
)
در اینجا سعی کرده‌ایم یک رشته ساده را در فیلدی از نوع فایل استریم ذخیره کنیم که روش کار به صورت فوق است. از آنجائیکه مقدار پیش فرض FileId را هنگام تعریف جدول به NEWID تنظیم کرده‌ایم، نیازی به ذکر آن نیست و به صورت خودکار محاسبه و ذخیره خواهد شد.
اگر کنجکاو باشید که این فایل اکنون کجا ذخیره شده و نحوه‌ی مدیریت آن توسط اس کیوال سرور به چه صورتی است، فقط کافی است به مسیری که هنگام افزودن گروه فایل‌ها و فایل مربوطه در تنظیمات خواص دیتابیس در قسمت قبل مشخص کردیم، مراجعه کرد (شکل زیر).



بدیهی است افزودن یک رشته به این صورت کاربرد عملی ندارد و صرفا جهت یک مثال ارائه شد. در ادامه، نحوه‌ی ثبت محتویات یک فایل را در فیلدی از نوع فایل استریم و سپس خواندن اطلاعات آن‌را از طریق برنامه نویسی بررسی خواهیم کرد:

using System;
using System.IO;
using System.Data.SqlClient;
using System.Data;

namespace FileStreamTest
{
class CFS
{
/// <summary>
/// افزودن رکورد به جدول حاوی ستونی از نوع فایل استریم
/// </summary>
/// <param name="filePath">مسیر فایل</param>
/// <param name="title">عنوانی دلخواه</param>
public static void AddNewRecord(string filePath, string title)
{
//آیا فایل وجود دارد؟
if (!File.Exists(filePath))
throw new FileNotFoundException(
"لطفا مسیر فایل معتبری را مشخص نمائید", filePath);

//خواندن اطلاعات فایل در آرایه‌ای از بایت‌ها
byte[] buffer = File.ReadAllBytes(filePath);

using (SqlConnection objSqlCon = new SqlConnection())
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objSqlCon.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objSqlCon.Open();

//شروع یک تراکنش
using (SqlTransaction objSqlTran = objSqlCon.BeginTransaction())
{
//ساخت عبارت افزودن پارامتری
using (SqlCommand objSqlCmd = new SqlCommand(
"INSERT INTO [tblFiles]([Title],[SystemFile]) VALUES(@title , @file)",
objSqlCon, objSqlTran))
{
objSqlCmd.CommandType = CommandType.Text;

//تعریف وضعیت پارامترها و مقدار دهی آن‌ها
objSqlCmd.Parameters.AddWithValue("@title", title);
objSqlCmd.Parameters.AddWithValue("@file", buffer);

//اجرای فرامین
objSqlCmd.ExecuteNonQuery();
}

//پایان تراکنش
objSqlTran.Commit();
}
}
}

/// <summary>
/// دریافت اطلاعات فایل ذخیره شده به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها
/// </summary>
/// <param name="fileId">کلید مورد استفاده</param>
/// <returns></returns>
public static byte[] GetDataFromDb(string fileId)
{
byte[] data = null;

using (SqlConnection objConn = new SqlConnection())
{
//کوئری اس کیوال پارامتری جهت دریافت محتویات فایل
string cmdText = "SELECT SystemFile FROM tblFiles WHERE FileId=@id";
using (SqlCommand objCmd = new SqlCommand(cmdText, objConn))
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objConn.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objConn.Open();

//تنظیم کردن وضعیت و مقدار پارامتر تعریف شده در کوئری
objCmd.Parameters.AddWithValue("@id", fileId);

//اجرای فرامین و دریافت فایل
using (SqlDataReader objread = objCmd.ExecuteReader())
{
if (objread != null)
if (objread.Read())
{
if (objread["SystemFile"] != DBNull.Value)
data = (byte[])objread["SystemFile"];
}
}
}
}

return data;
}
}
}

مثالی در مورد روش استفاده از کلاس فوق :

using System.IO;

namespace FileStreamTest
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
CFS.AddNewRecord(@"C:\filest05.PNG", "test1");

//آی دی رکورد ذخیره شده در دیتابیس برای مثال
byte[] data = CFS.GetDataFromDb("BB848D45-382C-4D95-BF4E-52C3509407D4");
if (data != null)
{
File.WriteAllBytes(@"C:\tst.PNG", data);
}
}
}
}
روش فوق با روش متداول افزودن یک فایل به دیتابیس اس کیوال سرور هیچ تفاوتی ندارد و این‌جا هم بدون مشکل کار می‌کند. اطلاعات نهایی به صورت فایل‌هایی بر روی سیستم که توسط اس کیوال سرور مدیریت خواهند شد و با جدول شما یکپارچه‌اند، ذخیره می‌شوند.

در روش دیگری که در اکثر مقالات مرتبط مورد استفاده است، از شیء SqlFileStream کمک گرفته شده و نحوه‌ی انجام آن نیز به صورت زیر می‌باشد.
در ابتدا دو رویه ذخیره شده زیر را ایجاد می‌کنیم:

CREATE PROCEDURE [AddFile](@Title NVARCHAR(255), @filepath VARCHAR(MAX) OUTPUT)
AS
BEGIN
SET NOCOUNT ON;

DECLARE @ID UNIQUEIDENTIFIER
SET @ID = NEWID()

INSERT INTO [tblFiles]
(
[FileId],
[title],
[SystemFile]
)
VALUES
(
@ID,
@Title,
CAST('' AS VARBINARY(MAX))
)

SELECT @filepath = SystemFile.PathName()
FROM tblFiles
WHERE FileId = @ID
END
GO

CREATE PROCEDURE [GetFilePath](@Id VARCHAR(50))
AS
BEGIN
SET NOCOUNT ON;

SELECT SystemFile.PathName()
FROM tblFiles
WHERE FileId = @ID
END
در رویه ذخیره شده AddFile ، ابتدا رکوردی بر اساس عنوان دلخواه ورودی با یک فایل خالی ایجاد می‌شود. سپس مسیر سیستمی این فایل را در آرگومان خروجی filepath قرار می‌دهیم. SystemFile.PathName از اس کیوال سرور 2008 جهت فیلدهای فایل استریم به اس کیوال سرور اضافه شده است. از این مسیر در برنامه خود جهت نوشتن بایت‌های فایل مورد نظر در آن توسط شیء SqlFileStream استفاده خواهیم کرد.
رویه ذخیره شده GetFilePath نیز تنها مسیر سیستمی فایل استریم ذخیره شده را بر می‌گرداند.
به این ترتیب کدهای برنامه به صورت زیر تغییر خواهند کرد:

using System.Data.SqlClient;
using System.Data;
using System.Data.SqlTypes;
using System.IO;

namespace FileStreamTest
{
class CFSqlFileStream
{
/// <summary>
/// افزودن رکورد به جدول حاوی ستونی از نوع فایل استریم
/// </summary>
/// <param name="filePath">مسیر فایل</param>
/// <param name="title">عنوانی دلخواه</param>
public static void AddNewRecord(string filePath, string title)
{
//آیا فایل وجود دارد؟
if (!File.Exists(filePath))
throw new FileNotFoundException(
"لطفا مسیر فایل معتبری را مشخص نمائید", filePath);

//خواندن اطلاعات فایل در آرایه‌ای از بایت‌ها
byte[] buffer = File.ReadAllBytes(filePath);

using (SqlConnection objSqlCon = new SqlConnection())
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objSqlCon.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objSqlCon.Open();

//شروع یک تراکنش
using (SqlTransaction objSqlTran = objSqlCon.BeginTransaction())
{
//استفاده از رویه ذخیره شده افزودن فایل
using (SqlCommand objSqlCmd = new SqlCommand(
"AddFile", objSqlCon, objSqlTran))
{
objSqlCmd.CommandType = CommandType.StoredProcedure;

//مشخص ساختن وضعیت و مقدار پارامتر عنوان
SqlParameter objSqlParam1 = new SqlParameter("@Title", SqlDbType.NVarChar, 255);
objSqlParam1.Value = title;

//مشخص ساختن پارامتر خروجی رویه ذخیره شده
SqlParameter objSqlParamOutput = new SqlParameter("@filepath", SqlDbType.VarChar, -1);
objSqlParamOutput.Direction = ParameterDirection.Output;

//افزودن پارامترها به شیء کامند
objSqlCmd.Parameters.Add(objSqlParam1);
objSqlCmd.Parameters.Add(objSqlParamOutput);

//اجرای رویه ذخیره شده
objSqlCmd.ExecuteNonQuery();

//و سپس دریافت خروجی آن
string Path = objSqlCmd.Parameters["@filepath"].Value.ToString();

//زمینه تراکنش فایل استریم موجود را دریافت کرده و از آن برای نوشتن محتویات فایل استفاده خواهیم کرد
//این مورد نیز یکی از تازه‌های اس کیوال سرور 2008 است
using (SqlCommand objCmd = new SqlCommand(
"SELECT GET_FILESTREAM_TRANSACTION_CONTEXT()", objSqlCon, objSqlTran))
{
byte[] objContext = (byte[])objCmd.ExecuteScalar();
using (SqlFileStream objSqlFileStream =
new SqlFileStream(Path, objContext, FileAccess.Write))
{
objSqlFileStream.Write(buffer, 0, buffer.Length);
}
}
}

objSqlTran.Commit();
}
}
}

/// <summary>
/// دریافت اطلاعات فایل ذخیره شده به صورت آرایه‌ای از بایت‌ها
/// </summary>
/// <param name="fileId">کلید مورد استفاده</param>
/// <returns></returns>
public static byte[] GetDataFromDb(string fileId)
{
byte[] buffer = null;

using (SqlConnection objSqlCon = new SqlConnection())
{
//todo: کانکشن استرینگ باید از یک فایل کانفیگ خوانده شود
objSqlCon.ConnectionString =
"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2009;Integrated Security = true";
objSqlCon.Open();

//شروع یک تراکنش
using (SqlTransaction objSqlTran = objSqlCon.BeginTransaction())
{
//استفاده از رویه ذخیره شده دریافت مسیر فایل
using (SqlCommand objSqlCmd =
new SqlCommand("GetFilePath", objSqlCon, objSqlTran))
{
objSqlCmd.CommandType = CommandType.StoredProcedure;

//مشخص ساختن پارامتر ورودی رویه ذخیره شده و مقدار دهی آن
SqlParameter objSqlParam1 = new SqlParameter("@ID", SqlDbType.VarChar, 50);
objSqlParam1.Value = fileId;
objSqlCmd.Parameters.Add(objSqlParam1);

//اجرای رویه ذخیره شده و دریافت مسیر سیستمی فایل استریم
string path = string.Empty;
using (SqlDataReader sdr = objSqlCmd.ExecuteReader())
{
sdr.Read();
path = sdr[0].ToString();
}

//زمینه تراکنش فایل استریم موجود را دریافت کرده و از آن برای خواندن محتویات فایل استفاده خواهیم کرد
//این مورد نیز یکی از تازه‌های اس کیوال سرور 2008 است
using (SqlCommand objCmd = new SqlCommand(
"SELECT GET_FILESTREAM_TRANSACTION_CONTEXT()", objSqlCon, objSqlTran))
{
byte[] objContext = (byte[])objCmd.ExecuteScalar();

using (SqlFileStream objSqlFileStream =
new SqlFileStream(path, objContext, FileAccess.Read))
{
buffer = new byte[(int)objSqlFileStream.Length];
objSqlFileStream.Read(buffer, 0, buffer.Length);
}
}
}

objSqlTran.Commit();
}
}

return buffer;
}
}
}
در پایان برای تکمیل بحث می‌توان به مقاله‌ی مرجع زیر مراجعه کرد:
FILESTREAM Storage in SQL Server 2008

نظرات مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت یازدهم - کار با فرم‌ها - قسمت دوم
مثال‌های این سری به نگارش RC2 به روز رسانی شدند. تغییرات صورت گرفته را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
خلاصه‌ی آن در مورد «فرم‌های reactive جدید» به صورت زیر است:
1- به فایل systemjs.config.js، در قسمت ngPackageNames نام forms هم اضافه می‌شود. این forms از طریق وابستگی زیر
"dependencies": {
    "@angular/forms": "^0.1.0",
  },
که به فایل package.json اضافه می‌شود، تامین خواهد شد.
2- به فایل main.ts این تغییرات اضافه می‌شوند:
// ...
import {disableDeprecatedForms, provideForms} from '@angular/forms';
// ...
bootstrap(AppComponent, [
    disableDeprecatedForms(),
    provideForms()
]);
3- در کدها هرجایی Control هست، به FormControl تبدیل می‌شود که از ماژول ذیل تامین خواهد شد:
import { FormControl } from '@angular/forms';
4- ngFormModel به formGroup تغییرنام خواهد یافت. این دایرکتیو جدید به صورت زیر تامین می‌شود:
directives: [REACTIVE_FORM_DIRECTIVES]
5- تمام inputها باید دارای name باشند. در غیراینصورت خطا خواهید گرفت.
6- Validators اینبار از ماژول ذیل تامین می‌شود:
import { Validators, REACTIVE_FORM_DIRECTIVES, FormControl, FormGroup } from '@angular/forms';
بجای ماژول قدیمی angular/common. اگر این تغییر را اعمال نکنید، امکان استفاده‌ی از آن‌ها را در new FormControl نخواهید داشت.
7- FormBuilder سازگاری با reactive forms جدید ندارد و با FormGroup جایگزین شد.
مطالب
فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت سوم - Data binding
در قسمت قبل، ساختار فرم ثبت اطلاعات کارمندان را تکمیل کردیم. در این قسمت قصد داریم این اطلاعات را در کامپوننت آن توسط data binding دریافت کنیم.


نقش ngModel در data binding

ngModel دایرکتیوی است که وجود آن سبب می‌شود تا Angular آن المان ورودی خاص را تحت نظر قرار دهد:
<!--no binding -->
<input name="firstname" ngModel>
در حالت تعریفی فوق، هیچگونه عملیات data binding ایی صورت نمی‌گیرد؛ اما Angular به علت وجود ngModel، از وجود این فیلد مطلع شده‌است. اما کامپوننت برنامه اطلاعات خاصی را دریافت نخواهد کرد.
برای رفع این مشکل می‌توان با data binding یک طرفه شروع کرد:
<!--one way binding -->
<input name="firstname" [ngModel]="firstName">
در اینجا از syntax ویژه‌ی property binding استفاده شده و ngModel داخل [] قرار گرفته‌است و به firstName تنظیم شده‌است. در این حالت Angular در کامپوننت متناظر با این قالب HTML ایی، به دنبال یک خاصیت عمومی به نام firstName می‌گردد و مقدار اولیه‌ی این فیلد را از آن دریافت می‌کند.
در حالت data binding یک طرفه، اگر کاربر اطلاعات فیلد firstname را در فرم برنامه تغییر دهد، این اطلاعات به خاصیت عمومی firstName منعکس نخواهد شد.
برای رفع این مشکل (در صورت نیاز)، می‌توان از data binding دو طرفه استفاده کرد:
<!--two way binding -->
<input name="firstname" [ngModel]="firstName"
(ngModelChange)="firstName=$event">
این حالت شبیه به حالت data binding یک طرفه است؛ با این تفاوت که رویدادگردانی ngModelChange نیز به آن اضافه شده‌است. در اینجا event$ به مقدار فیلد تغییر یافته اشاره می‌کند و آن‌را به firstName انتساب می‌دهد.
البته این حالت دو طرفه، syntax ساده شده‌ی زیر را که به banana in the box نیز معروف شده‌است (موز همان () است و جعبه به [] اشاره می‌کند)، نیز می‌تواند داشته باشد که بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد:
<!--two way binding -->
<input name="firstname" [(ngModel)]="firstName">


تعریف مدل فرم ثبت اطلاعات کارمندان

برای نگهداری اطلاعات فرم کارمندان، کلاس Employee را به ماژول Employee اضافه می‌کنیم:
 > ng g cl Employee/Employee
با این خروجی:
 installing class
  create src\app\Employee\employee.ts
سپس ساختار این کلاس را به نحو ذیل تکمیل خواهیم کرد که هر کدام از خواص آن، معادل یکی از المان‌های فرم است:
export class Employee {
  constructor(
    public firstName: string,
    public lastName: string,
    public isFullTime: boolean,
    public paymentType: string,
    public primaryLanguage: string
  ) {}
}
TypeScript این امکان را می‌دهد تا بتوان خواص عمومی را مستقیما در سازنده‌ی کلاس تعریف کرد. بنابراین در اینجا برای نمونه firstName هم یکی از آرگومان‌های سازنده‌ی کلاس کارمند است و هم یک خاصیت عمومی تعریف شده‌ی در آن. به علاوه در اینجا می‌توان به این خواص، مقادیر پیش فرضی را نیز انتساب داد تا در حین وهله سازی آن بتوان از تعریف اجباری یک سری از پارامترها صرفنظر کرد.

پس از آن، به فایل employee-register.component.ts مراجعه کرده و وهله‌ای از کلاس را به صورت یک خاصیت عمومی در اختیار قالب HTML ایی آن که فرم جاری را تشکیل می‌دهد، قرار می‌دهیم:
import { Employee } from "app/employee/employee";

export class EmployeeRegisterComponent implements OnInit {
  languages = ["Persian", "English", "Spanish", "Other"];
  model = new Employee("Vahid", "N", true, "FullTime", "Persian");
ابتدا کلاس کارمند import شده و سپس وهله‌ای از آن به نام model، به صورت یک خاصیت عمومی در اختیار قالب آن قرار گرفته‌است.


تغییر قالب فرم ثبت اطلاعات کارمندان برای اتصال به model

در ادامه، مرحله به مرحله قالب فرم جاری را جهت اتصال به شیء model فوق تغییر خواهیم داد:

اتصال به Text boxes

  <form #form="ngForm" novalidate>
    <div class="form-group">
      <label>First Name</label>
      <input type="text" class="form-control" name="firstName" [(ngModel)]="model.firstName">
    </div>

    <div class="form-group">
      <label>Last Name</label>
      <input type="text" class="form-control" name="lastName" [(ngModel)]="model.lastName">
    </div>
همانطور که مشاهده می‌کنید، اینبار ngModel خالی قسمت قبل را توسط syntax تکمیلی banana in the box به data binding دو طرفه تغییر داده‌ایم. به این ترتیب در ابتدای نمایش فرم، این دو فیلد، مقادیر اولیه نام و نام خانوادگی را از شیء model دریافت کرده و نمایش می‌دهند. به علاوه اگر فرم نیز تغییر کند، این اطلاعات به شیء model و خواص آن نیز منعکس می‌شوند.

برای بررسی این مورد، در پایان فرم جهت دیباگ data binding، اطلاعاتی را که در مدل داریم و همچنین اطلاعاتی را که Angular در حال نظارت بر آن‌ها است، به صورت json در صفحه درج می‌کنیم:
    <button class="btn btn-primary" type="submit">Ok</button>
  </form>
  Model: {{ model | json }}
  <br> Angular: {{ form.value | json }}
  <br> form.pristine: {{ form.pristine }}
برای مثال یکبار [()] را به [] تبدیل کنید و سپس سعی در تغییر مقادیر فرم نمائید. مشاهده می‌کنید هرچند این اطلاعات تحت نظارت Angular هستند، اما چون data binding به حالت یک طرفه تغییر کرده‌است، دیگر انعکاس آن‌ها، در Model مشاهده نمی‌شوند.


اتصال به Check boxes

    <div class="checkbox">
      <label>
            <input type="checkbox" name="is-full-time"
                   [(ngModel)]="model.isFullTime"> Full Time Employee
            </label>
    </div>
روش کار در اینجا نیز همانند قبل است. با استفاده از data binding دو طرفه، مقدار checkbox را به یک خاصیت عمومی boolean انتساب داده‌ایم و برعکس (زمانیکه فرم برای بار اول نمایش داده می‌شود، مقدار اولیه‌ی خود را از شیء model دریافت می‌کند).

اتصال به Radio buttons

    <label>Payment Type</label>
    <div class="radio">
      <label>
            <input type="radio" name="paymentType" value="FullTime" checked
                   [(ngModel)]="model.paymentType">
                Full Time
            </label>
    </div>
    <div class="radio">
      <label>
            <input type="radio" name="paymentType" value="PartTime"
                   [(ngModel)]="model.paymentType">
                Part Time
            </label>
    </div>
روش اتصال به radio buttons نیز بر اساس data binding دو طرفه‌است. فقط در اینجا دقیقا یک خاصیت مشخص، به چندین radio button متصل شده‌است و در نهایت در این گروه که بر اساس name هایی یکسان تشکیل شده‌است، یک مقدار انتخاب می‌شود و مقدار آن از ویژگی value المان متناظر دریافت می‌گردد.

اتصال به Drop downs

    <div class="form-group">
      <label>Primary Language</label>
      <select class="form-control" name="primaryLanguage" [(ngModel)]="model.primaryLanguage">
          <option *ngFor="let lang of languages">
             {{ lang }}
          </option>
      </select>
    </div>
در اینجا نیز ابتدا نامی به این المان انتساب داده شده‌است و سپس توسط data binding دو طرفه، خاصیت متناظری از مدل را به این المان متصل کرده‌ایم یا برعکس؛ زمانیکه این فرم برای اولین بار نمایش داده می‌شود، مقدار اولیه‌ی این فیلد بر اساس مقدار آن در شیء model تعیین می‌شود:



نحوه‌ی فراخوانی یک متد در حین data binding دو طرفه

همانطور که در ابتدای بحث نیز عنوان شد، data binding دو طرفه را به نحو دیگری نیز می‌توان تعریف کرد:

<div class="form-group">
            <label>First Name</label>
            <input type="text" class="form-control" name="firstName" 
                [ngModel]="model.firstName" 
                (ngModelChange)="firstNameToUpperCase($event)">
</div>
در اینجا بجای استفاده‌ی از syntax معروف banana in the box، از روش اتصال یک طرفه و سپس دریافت تغییرات از طریق یک رخدادگردان استفاده شده‌است. مزیت این روش امکان دسترسی همزمان به مقدار وارد شده‌ی توسط کاربر، در کامپوننت متناظر می‌باشد:
  firstNameToUpperCase(value: string) {
    if (value.length > 0)
      this.model.firstName = value.charAt(0).toUpperCase() + value.slice(1);
    else
      this.model.firstName = value;
  }
برای مثال در اینجا اگر کاربر حرف اول یک نام را با حروف کوچک وارد کند، توسط این متد به حرف بزرگ تبدیل شده و جایگزین می‌شود. این جایگزینی نیز بلافاصله در فرم منعکس خواهد شد.

در قسمت بعد مباحث اعتبارسنجی فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها را بررسی می‌کنیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-03.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
مطالب
ایجاد ابزارهای سراسری ویژه NET Core.
از زمان ارائه نگارش net core 2.1.، ابزارهای سراسری (Global tools) نیز معرفی شدند. استفاده از این ابزارها در محیط cli در جهت آسان‌تر شدن و سریعتر شدن وظایف، صورت می‌پذیرد. net core sdk. مربوطه، تمامی امکانات لازم از جهت ایجاد، حذف و به روزرسانی ابزارها را از طریق nuget شامل می‌گردد. تعداد بسیار زیادی از این ابزارها در حال حاضر ایجاد شده‌اند که در لیست زیر، تعدادی از آن‌ها را معرفی میکنیم و سپس به نحوه‌ی ایجاد این نوع ابزارها میپردازیم.
  • dotnet-ignore : این ابزار جهت دریافت فایل‌های gitignore. کاربرد داشته و از یک مخزن عمومی گیت هاب جهت دریافت این فایل‌ها استفاده میکند. این مخزن شامل انواع قالب‌های gitignore در پروژه‌های متفاوت میباشد. با استفاده از این ابزار، ایجاد فایل gitignore راحت‌تر و سریعتر امکانپذیر میباشد.
  • dotnet-serve : میزبانی و نمایش لیست فایل‌های استاتیک محلی و اجرای آن‌ها را در بستر http، فراهم مینماید.
  • dotnet-cleanup : جهت پاکسازی محیط بیلد مانند دایرکتوری‌های bin و obj میباشد. همان کار گزینه clean در منوی بیلد را بازی میکند.
  • dotnet-warp : این ابزار در واقع پروژه Warp است که برای ایجاد یک تک فایل اجرایی جهت انتقال راحت‌تر فایل پروژه صورت میگیرد که همه وابستگی‌های آن در همان تک فایل قرار میگیرد.
  • Amazon.ECS.Tools Amazon.ElasticBeanstalk.Tools  و  Amazon.Lambda.Tools  : این ابزارها که به صورت رسمی از طرف آمازون ارائه شده‌اند که جهت deploy شدن راحت‌تر پروژه به محیط‌های توسعه وب آمازون مورد استفاده قرار میگیرند.
جهت مشاهده لیست کامل این ابزارها، به این مخزن گیت هاب مراجعه نمایید. نام ابزار و همچنین لینک‌ها و توضیحات هر کدام، در این مخزن موجود است. همچنین جهت اضافه شدن ابزاری که در لیست نیست، از طریق ایجاد issue یا pull request لیست را به روزرسانی نمایید.

نحوه‌ی نصب، حذف و به روزرسانی ابزارهای سراسری
جهت نصب یک ابزار، از دستور زیر استفاده میکنیم:
dotnet tool install -g dotnet-ignore
سوییچ g به معنای نصب سراسری ابزار و افزوده شدن آن به متغیرهای محیطی PATH میباشد که به راحتی در هر مسیری از محیط کنسول در دسترس خواهد بود و به مسیر dotnet/tools/. محدود نخواهد بود.
جهت مشاهده لیست تمامی ابزاهای سراسری نصب شده بر روی سیستم میتوانید از کامند زیر استفاده نمایید:
dotnet tool list -g
نحوه به روزرسانی ابزار و ارتقا آن به آخرین نسخه پایدار، با دستور زیر میباشد:
dotnet tool update -g dotnet-ignore
دستور حذف:
dotnet tool uninstall -g dotnet-ignore

ایجاد یک ابزار سراسری
جهت ساخت یک ابزار سراسری نیاز است تا یک پروژه را از نوع کنسول ایجاد نمایید و سپس به فایل csproj، خطوط زیر را اضافه کنید:
<PropertyGroup>
    <PackAsTool>true</PackAsTool>
    <ToolCommandName>dotnet-mytool</ToolCommandName>
    <PackageOutputPath>./nupkg</PackageOutputPath>
</PropertyGroup>
گزینه PackAsTool، امکان تبدیل فایل اجرایی شما را به یک ابزار سراسری فراهم میکند. دو گزینه بعدی که اختیاری است، به ترتیب شامل نام ابزار سراسری است که در صورت ذکر نشدن نام فایل پروژه، بدون پسوند csproj. میباشد و سومین مورد نیز مسیر قرارگیری فایل ابزار سراسری به عنوان یک بسته nuget میباشد.
جهت ساخته شدن فایل، ابتدا یکبار پروژه را بیلد کرده و پس از اجرای دستور dotnet pack، فایل پکیج در مسیر ذکر شده ساخته میشود و آماده انتقال به مخازن nuget میباشد. جهت تست و اجرای ابزار بر روی سیستم خود قبل از عرضه نهایی نیاز است تا با دستور زیر آن را بر روی سیستم خود نصب و آزمایش نمایید:
dotnet tool install --global --add-source ./nupkg globaltools
سوییچ global که در بالاتر نیز توضیح داده شد، باعث نصب سراسری ابزار میگردد و سوییچ add-source که بعد از آن مسیر فایل ابزار، آمده است، به این معنا است که به صورت موقت، این دایرکتوری یا مسیر را به عنوان مخزن nuget  شناسایی کرده تا امکان یافتن بسته در آن مسیر مهیا گردد و سپس نام پروژه در پایان ذکر میگردد. در آخر جهت اطمینان از نصب میتوانید ابزار را صدا بزنید:
dotnet-mytool
با توجه به اینکه اصل مطلب گفته در رابطه با ایجاد یک ابزار سراسری در اینجا به پایان میرسد، ولی ایجاد یک ابزار خط فرمانی نیازمند یک سری کدنویسی‌ها جهت ایجاد کامندها و سوییچ‌ها و راهنمای مربوط به آن نیز میباشد. بدین جهت کتابخانه زیر را نصب نمایید:
https://www.nuget.org/packages/McMaster.Extensions.CommandLineUtils
این کتابخانه شامل کلاس هایی جهت ایجاد یک ابزار خط فرمانی راحت‌تر میباشد.

ایجاد یک ابزار عمومی جهت یادداشت نویسی
برای استفاده از این کتابخانه، یک پروژه از نوع کنسول را با نام globaltools ایجاد نمایید و کتابخانه‌ی بالا را نصب نمایید. سپس به ازای هر کامند، یک کلاس را ایجاد میکنیم. ابتدا جهت ایجاد کامندی با نام NewNote یک کلاس را به همین نام میسازیم:
[Command(Description="Add a new note")]
    public class NewNote
    {
        [Required]
        [Option(Description="title of note")]
        public string Title{ get; set; }

        [Option(Description="content of note")]
        public string Body{ get; set; }
    }
با مزین کردن کلاس به ویژگی command، این کلاس را یک کامند معرفی کرده و شرحی از کاری که این کامند را انجام میدهد، نیز وارد می‌کنیم. این شرح بعدا در ابزار تولید شده به عنوان متن راهنما به کار می‌رود. سپس پراپرتی‌هایی را که با ویژگی option مزین گشته‌اند، به عنوان سوییچ معرفی میکنیم. همچنین میتوان از DataAnotation‌ها نیز جهت اعتبار سنجی نیز استفاده نمود. 
بعد از ایجاد موارد بالا، نیاز است که اکشنی که باید این کامند را اجرا کند، به آن اضافه کرد. جهت افزودن این اکشن، یک متد را با نام OnExecute، به بدنه این کلاس اضافه می‌کنیم:
[Command(Description="Add a new note")]
    public class NewNote:BaseClass
    {
        [Required]
        [Option(Description="title of note")]
        public string Title{ get; set; }

        [Option(Description="content of note")]
        public string Body{ get; set; }

        public void OnExecute(IConsole console)
        {

            var dir = GetBaseDirectory();
            if(!Directory.Exists(dir))
            {
                Directory.CreateDirectory(dir);
            }
            var filePath = Path.Combine(dir, Title + ".txt");
            File.WriteAllText(filePath, Body);
            console.WriteLine("the note is saved");
        }
    }
در پارامتر این متد، یک اینترفیس با نام IConsole جهت ارتباط با محیط کنسول دیده میشود که در پایان عملیات، پیام «یادداشت ذخیره شد» توسط آن چاپ میگردد. کار این متد به طور خلاصه این است که مسیر اجرایی ابزار جاری را دریافت کرده و سپس در یک دایرکتوری با نام notes، برای هر یادداشت یک فایل ایجاد شده و محتوای دریافتی از کاربر داخل آن قرار میگرد و نام هر فایل، موضوع یادداشتی است که کاربر وارد کرده‌است. متد GetBaseDirectory که مسیر ذخیره یادداشت‌ها را بر میگرداند، در کلاس BaseClass با محتوای زیر قرار گرفته است:
public class BaseClass
    {
        protected string GetBaseDirectory(){
            var baseDirectory = Environment.CurrentDirectory;
            return (Path.Combine(baseDirectory, "notes"));
        }
    }

کامند بعدی، لیست یادداشت‌های ثبت شده‌است:
public class List:BaseClass
    {
        [Option(Description="search a phrase in notes title")]
        public string Grep{ get; set; }
        public void OnExecute(IConsole console)
        {
            try
            {
                var baseDirectory = GetBaseDirectory();

                var dir = new DirectoryInfo(baseDirectory);
                var files = dir.GetFiles();
                foreach(var file in files)
                {
                    if(!String.IsNullOrEmpty(Grep) && !file.Name.Contains(Grep))
                        continue;

                    console.WriteLine(Path.GetFileNameWithoutExtension(file.Name));
                }
            }
            catch (Exception e)
            {
                console.WriteLine(e.Message);
            }
        }
    }
کار این کلاس، بازگردانی لیستی از یادداشت‌های ثبت شده است که حاوی سوییچ grep برای فیلتر کردن اسامی یادداشت هاست.
کلاس بعدی show نیز جهت نمایش کلاس بر اساس عنوان یادداشت است:
[Command(Description="show contnet of note")]
    public class Show:BaseClass
    {
        [Required]
        [Option(Description="title of note")]
        public string Title{ get; set; }


        public void OnExecute(IConsole console){
            var baseDirectory = GetBaseDirectory();
            var file = Path.Combine(baseDirectory, Title+".txt");

            if(!File.Exists(file))
            {
                console.WriteLine("The Note NotFound...");
                return;
            }
            console.WriteLine(File.ReadAllText(file));

        }
    }
در صورتیکه یادداشت مورد نظر وجود نداشته باشد، با پیام The Note NotFound کار به پایان میرسد.
بعد از اتمام کامندهای مربوطه، به کلاس program رفته و برای آن نیز ویژگی command را اضافه می‌کنیم و همچنین ویژگی subCommand را جهت معرفی کامندهایی که در برنامه در دسترس کاربر قرار میگیرند، اضافه میکنیم:
    [Command(Description="An Immediate Note Saver")]
    [Subcommand(typeof(NewNote),typeof(List),typeof(Show))]
    class Program
    {
        static int Main(string[] args)
        {
            return CommandLineApplication.Execute<Program>(args);
        }

        public int OnExecute(CommandLineApplication app, IConsole console)
        {
            console.WriteLine("You must specify a subcommand.");
            console.WriteLine();
            app.ShowHelp();
            return 1;
        }
    }
از آنجا که کلاس Program نیز به ویژگی command مزین شده‌است، متد OnExecute را اضافه می‌کنیم. تنها تفاوت این متد با متدهای قبلی، در نوع خروجی آن است که هر مقدار غیر از صفر، به منزله خطا میباشد. در این حالت چون کاربر کامندی را صادر نکرده است، ابتدا به کاربر اجباری بودن کامند را گوشزد کرده و سپس از طریق متد ShowHelp، راهنمای کار با ابزار را به او نشان داده و سپس کد یک را به منزله رخ دادن خطا یا اعلام شرایط غیرعادی بازمیگردانیم. نوع خروجی متد OnExecute در صورتی که void باشد، به معنای مقدار 0 میباشد که در کلاس‌های قبلی از آن استفاده کرده‌ایم.
در نهایت متد Main را نیز به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
        static int Main(string[] args)
        {
            return CommandLineApplication.Execute<Program>(args);
        }
تکه کد CommandLineApplication.Execute آرگومان‌های ورودی را دریافت کرده و کامند مورد نظر را شناسایی میکند و همچنین مقدار عددی که از آن جهت return شدن استفاده می‌کند، همان عددهای صفر و غیر صفر میباشد که در بالا توضیح داده شده است.

نمونه استفاده از ابزار نهایی
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes new-note -t "sample1" -b "this is body"
the note is saved
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes new-note -t "test1" -b "this is body of another note"
the note is saved
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes list
sample1
test1
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes list -g sa
sample1
PS D:\projects\Samples\globaltools> dotnet-notes show -t sample1
this is body
در ابزار بالا کامند new-note به صورت جدا از هم با خط تیره مشخص شده‌است. دلیل این امر نیز جداشدن این کلمات در نام کلاس با حروف بزرگ است. در صورتیکه قصد ندارید نام کامندها با خط تیره از هم جدا شوند، باید نام کلاس را از NewNote به Newnote تغییر دهید.
مطالب
نقش compile$ در Angular چیست؟

در مواقعی نیاز است تا محتوایی را به صورت داینامیک به کدهای موجود در یک app Angular  تزریق کنیم و یا محتوای موجود را تغییر دهیم. اگر این محتوای لود شده دارای دایرکتیوهای  Angularباشد بعد از لود محتوا متوجه می‌شویم که کدهای Angular ما کار نمی‌کنند. چرا؟  اینجاست که نقش  compile$  مشخص می‌شود. از طریق  compile$ محتوای لود شده مجددا در محدوده تحت مدیریت Angular قرار گرفته و مشکل حل می‌شود. مثال زیر را بررسی می‌کنیم :

app.directive("otcDynamic", function(){
    return {
        link: function(scope, element){
            element.html("<button ng-click='doSomething()'>{{label}}</button>");
        }
    };
});

در کد فوق  ما یک دکمه را که در کلیک آن قرار است متدی توسط Angular فراخوانی شود، به صورت داینامیک ایجاد کرده و به المنت مورد نظرمان اضافه کرده‌ایم. دقت داشته باشید که این محتوا ممکن است مثلا توسط درخواست‌های Ajax از جایی فراخوانی شود. با کلیک بر روی دکمه‌ی ایجاد شده، متد doSomething اجرا نخواهد شد؛ چرا که Angular قادر به تشخیص HTML تزریق شده نمی‌باشد و در واقع اصلا از وجود کد ما خبری ندارد. برای حل این مشکل از compile $ استفاده می‌کنیم:

app.directive("otcDynamic", function($compile){
    return{
        link: function(scope, element){
            var template = "<button ng-click='doSomething()'>{{label}}</button>";
            var linkFn = $compile(template);
            var content = linkFn(scope);
            element.append(content);
        }
    }
});

با استفاده از compile $ در واقع ما کدهای خود را مجددا تحت مدیریت Angular قرار می‌دهیم. مثال فوق یک مثال ساده از این مبحث بود. در واقع کدهای تزریق شده می‌توانند شامل کل HTML تحت مدیریت Angular باشد که مثلا از طریق درخواست‌های Ajax به‌روز رسانی می‌شوند.

مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 22 - توزیع برنامه توسط IIS
روش کار برنامه‌های ASP.NET Core در IIS کاملا متفاوت است با تمام نگارش‌های پیشین ASP.NET؛ از این جهت که برنامه‌های ASP.NET Core در اصل یک برنامه‌ی متکی به خود از نوع Console می‌باشند. به همین جهت برای هاست شدن نیازی به IIS ندارند. این نوع برنامه‌ها به همراه یک self-hosted Web server ارائه می‌شوند (به نام Kestrel) و این وب سرور توکار است که تمام درخواست‌های رسیده را دریافت و پردازش می‌کند. هرچند در اینجا می‌توان از IIS صرفا به عنوان یک «front end proxy» استفاده کرد؛ از این جهت که Kestrel تنها یک وب سرور خام است و تمام امکانات و افزونه‌های مختلف IIS را شامل نمی‌شود.
بر روی ماشین‌های ویندوزی و ویندوزهای سرور، استفاده‌ی از IIS به عنوان پروکسی درخواست‌ها و ارسال آن‌ها به Kestrel، روش توصیه شده‌است؛ از این جهت که حداقل قابلیت‌هایی مانند «port 80/443 forwarding»، مدیریت طول عمر برنامه، مدیریت مجوزهای SLL آن و خیلی از موارد دیگر توسط Kestrel پشتیبانی نمی‌شود.


معماری پردازش نگارش‌های پیشین ASP.NET در IIS


در نگارش‌های پیشین ASP.NET، همه چیز داخل پروسه‌‌ای به نام w3wp.exe و یا IIS Worker Process پردازش می‌شود که در اصل چیزی نیست بجز همان IIS Application Pool. این AppPoolها، برنامه‌های ASP.NET شما را هاست می‌کنند و همچنین سبب وهله سازی و اجرای آن‌ها نیز خواهند شد.
در اینجا درایور http.sys ویندوز، درخواست‌های رسیده را دریافت کرده و سپس آن‌ها را به سمت سایت‌هایی نگاشت شده‌ی به AppPoolهای مشخص، هدایت می‌کند.


معماری پردازش برنامه‌های ASP.NET Core در IIS

روش اجرای برنامه‌های ASP.NET Core با نگارش‌های پیشین آن‌ها کاملا متفاوت هستند؛ از این جهت که داخل پروسه‌ی w3wp.exe اجرا نمی‌شوند. این برنامه‌ها در یک پروسه‌ی مجزای کنسول خارج از پروسه‌ی w3wp.exe اجرا می‌شوند و حاوی وب سرور توکاری به نام کسترل (Kestrel) هستند.


 این وب سرور، وب سروری است تماما دات نتی و به شدت برای پردازش تعداد بالای درخواست‌ها بهینه سازی شده‌است؛ تا جایی که کارآیی آن در این یک مورد چند 10 برابر IIS است. هرچند این وب سرور فوق العاده سریع است، اما «تنها» یک وب سرور خام است و به همراه سرویس‌های مدیریت وب، مانند IIS نیست.


در تصویر فوق مفهوم «پروکسی» بودن IIS را در حین پردازش برنامه‌های ASP.NET Core بهتر می‌توان درک کرد. ابتدا درخواست‌های رسیده به IIS می‌رسند و سپس IIS آن‌ها را به طرف Kestrel هدایت می‌کند.
برنامه‌های ASP.NET Core، برنامه‌های کنسول متکی به خودی هستند که توسط دستور خط فرمان dotnet اجرا می‌شوند. این اجرا توسط ماژولی ویژه به نام AspNetCoreModule در IIS انجام می‌شود.


همانطور که در تصویر نیز مشخص است، AspNetCoreModule یک ماژول بومی IIS است و هنوز برای اجرا نیاز به IIS Application Pool دارد؛ با این تفاوت که در تنظیم AppPoolهای برنامه‌های ASP.NET Core، باید NET CLR Version. را به No managed code تنظیم کرد.


اینکار از این جهت صورت می‌گیرد که IIS در اینجا تنها نقش یک پروکسی هدایت درخواست‌ها را به پروسه‌ی برنامه‌ی حاوی وب سرور Kestrel، دارد و کار آن وهله سازی NET Runtime. نیست. کار AspNetCoreModule این است که با اولین درخواست رسیده‌ی به برنامه‌ی شما، آن‌را بارگذاری کند. سپس درخواست‌های رسیده را دریافت و به سمت برنامه‌ی ASP.NET Core شما هدایت می‌کند (به این عملیات reverse proxy هم می‌گویند).


اگر دقت کرده باشید، برنامه‌های ASP.NET Core، هنوز دارای فایل web.config ایی با محتوای ذیل هستند:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
  <system.webServer>
    <handlers>
      <add name="aspNetCore" path="*" verb="*"
           modules="AspNetCoreModule" resourceType="Unspecified"/>
    </handlers>
    <aspNetCore processPath="%LAUNCHER_PATH%"
                arguments="%LAUNCHER_ARGS%" stdoutLogEnabled="false"
                stdoutLogFile=".\logs\stdout" forwardWindowsAuthToken="false"/>
  </system.webServer>
</configuration>
توسط این تنظیمات است که AspNetCoreModule فایل‌های dll برنامه‌ی شما را یافته و سپس برنامه را به عنوان یک برنامه‌ی کنسول بارگذاری می‌کند (با توجه به اینکه حاوی کلاس Program و متد Main هستند).
یک نکته: در زمان publish برنامه، تنظیم و تبدیل مقادیر LAUNCHER_PATH و LAUNCHER_ARGS به معادل‌های اصلی آن‌ها صورت می‌گیرد (در ادامه مطلب بحث خواهد شد).


آیا واقعا هنوز نیازی به استفاده‌ی از IIS وجود دارد؟

هرچند می‌توان Kestrel را توسط یک IP و پورت مشخص، عمومی کرد و استفاده نمود، اما حداقل در ویندوز چنین توصیه‌ای نمی‌شود و بهتر است از IIS به عنوان یک front end proxy استفاده کرد؛ به این دلایل:
- اگر می‌خواهید چندین برنامه را بر روی یک وب سرور که از طریق پورت‌های 80 و 443 ارائه می‌شوند داشته باشید، نمی‌توانید از Kestrel  به صورت مستقیم استفاده کنید؛ زیرا از مفهوم host header routing که قابلیت ارائه‌ی چندین برنامه را از طریق پورت 80 و توسط یک IP میسر می‌کند، پشتیبانی نمی‌کند. برای اینکار نیاز به IIS و یا در حقیقت درایور http.sys ویندوز است.
- IIS خدمات قابل توجهی را به برنامه‌ی شما ارائه می‌کند. برای مثال با اولین درخواست رسیده، به صورت خودکار آن‌را اجرا و بارگذاری می‌کند؛ به همراه تمام مدیریت‌های پروسه‌ای که در اختیار برنامه‌های ASP.NET در طی سالیان سال قرار داشته‌است. برای مثال اگر پروسه‌ی برنامه‌ی شما در اثر استثنایی کرش کرد، دوباره با درخواست بعدی رسیده، حتما برنامه را بارگذاری و آماده‌ی خدمات دهی مجدد می‌کند.
- در اینجا می‌توان تنظیمات SSL را بر روی IIS انجام داد و سپس درخواست‌های معمولی را به Kestrel  ارسال کرد. به این ترتیب با یک مجوز می‌توان چندین برنامه‌ی Kestrel را مدیریت کرد.
- IISهای جدید به همراه ماژول‌های بومی بسیار بهینه و کم مصرفی برای مواردی مانند gzip compression of static content, static file caching, Url Rewriting هستند که با فعال سازی آن‌ها می‌توان از این قابلیت‌ها، در برنامه‌های ASP.NET Core نیز استفاده کرد.


نحوه‌ی توزیع برنامه‌های ASP.NET Core به IIS

روش اول: استفاده از دستور خط فرمان dotnet publish

برای این منظور به ریشه‌ی پروژه‌ی خود وارد شده و دستور dotnet publish را با توجه به پارامترهای ذیل اجرا کنید:
 dotnet publish --framework netcoreapp1.0 --output "c:\temp\mysite" --configuration Release
در اینجا برنامه کامپایل شده و همچنین مراحلی که در فایل project.json نیز ذکر شده‌اند، اعمال می‌شود. برای مثال در اینجا پوشه‌ها و فایل‌هایی که در قسمت include ذکر شده‌اند به خروجی کپی خواهند شد. همچین در قسمت scripts تمام مراحل ذکر شده مانند یکی کردن و فشرده سازی اسکریپت‌ها نیز انجام خواهد شد. قسمت postpublish تنها کاری را که انجام می‌دهد، ویرایش فایل web.config برنامه و تنظیم LAUNCHER_PATH و LAUNCHER_ARGS آن به مقادیر واقعی آن‌ها است.
{

    "publishOptions": {
        "include": [
            "wwwroot",
            "Features",
            "appsettings.json",
            "web.config"
        ]
    },
 
    "scripts": {
        "precompile": [
            "dotnet bundle"
        ],
        "prepublish": [
            //"bower install"
        ],
        "postpublish": [ "dotnet publish-iis --publish-folder %publish:OutputPath% --framework %publish:FullTargetFramework%" ]
    }
}
و در نهایت اگر به پوشه‌ی output ذکر شده‌ی در فرمان فوق مراجعه کنید، این خروجی نهایی است که باید به صورت دستی به وب سرور خود برای اجرا انتقال دهید که به همراه تمام DLLهای مورد نیاز برای برنامه نیز هست.


پس از انتقال این فایل‌ها به سرور، مابقی مراحل آن مانند قبل است. یک Application جدید تعریف شده و سپس ابتدا مسیر آن مشخص می‌شود و نکته‌ی اصلی، انتخاب AppPool ایی است که پیشتر شرح داده شد:


برنامه‌های ASP.NET Core باید به AppPool ایی تنظیم شوند که NET CLR Version. آن‌ها No Managed Code است. همچنین بهتر است به ازای هر برنامه‌ی جدید یک AppPool مجزا را ایجاد کنید تا کرش یک برنامه تاثیر منفی را بر روی برنامه‌ی دیگری نگذارد.

روش دوم: استفاده از ابزار Publish خود ویژوال استودیو

اگر علاقمند هستید که روش خط فرمان فوق را توسط ابزار publish ویژوال استودیو انجام دهید، بر روی پروژه در solution explorer کلیک راست کرده و گزینه‌ی publish را انتخاب کنید. در صفحه‌ای که باز می‌شود، بر روی گزینه‌ی custom کلیک کرده و نامی را وارد کنید. از این نام پروفایل، جهت ساده سازی مراحل publish، در دفعات آتی فراخوانی آن استفاده می‌شود.


در صفحه‌ی بعدی اگر گزینه‌ی file system را انتخاب کنید، دقیقا همان مراحل روش اول تکرار می‌شوند:


سپس می‌توانید فریم ورک برنامه و نوع ارائه را مشخص کنید:


و در آخر کار، Publish به این پوشه‌ی مشخص شده که به صورت پیش فرض در ذیل پوشه‌ی bin برنامه‌است، صورت می‌گیرد.


روش عیب یابی راه اندازی اولیه‌ی برنامه‌های ASP.NET Core

در اولین سعی در اجرای برنامه‌ی ASP.NET Core بر روی IIS به این خطا رسیدم:


در event viewer ویندوز چیزی ثبت نشده بود. اولین کاری را که در این موارد می‌توان انجام داد به این صورت است. از طریق خط فرمان به پوشه‌ی publish برنامه وارد شوید (همان پوشه‌ای که توسط IIS عمومی شده‌است). سپس دستور dotnet prog.dll را صادر کنید. در اینجا prog.dll نام dll اصلی برنامه یا همان نام پروژه است:


همانطور که مشاهده می‌کنید، برنامه به دنبال پوشه‌ی bower_components ایی می‌گردد که کار publish آن انجام نشده‌است (این پوشه در تنظیمات آغازین برنامه عمومی شده‌است و در لیست include قسمت publishOptions فایل project.json فراموش شده‌است).

روش دوم، فعال سازی stdoutLogEnabled موجود در فایل وب کانفیگ، به true است. در اینجا web.config نهایی تولیدی توسط عملیات publish را مشاهده می‌کنید که در آن پارامترهای  processPath و arguments مقدار دهی شده‌اند (همان قسمت postpublish فایل project.json). در اینجا مقدار stdoutLogEnabled به صورت پیش فرض false است. اگر true شود، همان خروجی تصویر فوق را در پوشه‌ی logs خواهید یافت:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
  <system.webServer>
    <handlers>
      <add name="aspNetCore" path="*" verb="*" modules="AspNetCoreModule" resourceType="Unspecified" />
    </handlers>
    <aspNetCore processPath="dotnet" arguments=".\Core1RtmEmptyTest.dll" stdoutLogEnabled="true" stdoutLogFile=".\logs\stdout" forwardWindowsAuthToken="false" />
  </system.webServer>
</configuration>
البته اگر کاربر منتسب به AppPool برنامه، دسترسی نوشتن در این پوشه را نداشته باشد، خطای ذیل را در event viewer ویندوز مشاهده خواهید کرد:
 Warning: Could not create stdoutLogFile \\?\D:\Prog\1395\Core1RtmEmptyTest\src\Core1RtmEmptyTest\bin\Release\PublishOutput\logs\stdout_10064_201672893654.log, ErrorCode = -2147024893.
همچنین پوشه‌ی logs را هم باید خودتان از پیش ایجاد کنید. به عبارتی کاربر منتسب به AppPool برنامه باید دسترسی نوشتن در پوشه‌ی logs واقع در ریشه‌ی برنامه را داشته باشد. این کاربر  IIS AppPool\DefaultAppPool نام دارد.



حداقل‌های یک هاست ویندوزی که می‌خواهد برنامه‌های ASP.NET Core را ارائه دهد

پس از نصب IIS، نیاز است ASP.NET Core Module نیز نصب گردد. برای این‌کار اگر بسته‌ی NET Core Windows Server Hosting. را نصب کنید، کافی است:
https://go.microsoft.com/fwlink/?LinkId=817246

این بسته به همراه NET Core Runtime, .NET Core Library. و ASP.NET Core Module است. همچنین همانطور که عنوان شد، برنامه‌های ASP.NET Core باید به AppPool ایی تنظیم شوند که NET CLR Version. آن‌ها No Managed Code است. این‌ها حداقل‌های راه اندازی یک برنامه‌ی ASP.NET Core بر روی سرورهای ویندوزی هستند.


هنوز فایل app_offline.htm نیز در اینجا معتبر است

یکی از خواص ASP.NET Core Module، پردازش فایل خاصی است به نام app_offline.htm. اگر این فایل را در ریشه‌ی سایت قرار دهید، برنامه پردازش تمام درخواست‌های رسیده را قطع خواهد کرد و سپس پروسه‌ی برنامه خاتمه می‌یابد. هر زمانیکه این فایل حذف شد، مجددا با درخواست بعدی رسیده، برنامه آماده‌ی پاسخگویی می‌شود.
اشتراک‌ها
ساخت یک محیط توسعه زیبا در اندروید استودیو
 این مطلب برنامه نویسان اندروید را از تنظیمات متعدد و سفارشی سازی محیط کاری  دور خواهدکرد و در واقع با انجام تنظیمات ذیل به محیط کاری که در عکس مشاهده میکنند خواهند رسید .
  • ترکیب رنگی زیبا و طراحی متریال محیط در عکس زیر قابل مشاهده می‌باشد 


۱. تنظیمات GUI Theme :
از منوی File بر روی Settings کلیک می‌کنیم و بر روی Plugin کلیک کرده در قسمت جستجو عبارت مقابل ( Material Theme UI ) را  جستجو کرده و بر روی Install jetBrains Plugin کلیک می‌کنیم که Plugin مورد نظر ما نصب خواهد شد که بعد نصب اندروید استودیو را Restart می‌کنیم . (تنظیمات طبق عکس زیر انجام گردد) 
دسترسی به مخزن گیت هاب ‍   Material Theme UI for jetBrains  
⌘⇧a → "Plugins" → ↩ → ⌃⌥b → <search> → "Material Theme UI" → [Install plugin] → ⌃⌥c → ⎋ → <restart>

۲. تنظیمات Editor Scheme :
از منوی File بر روی Settings کلیک کرده و از قسمت Editor بر روی Color Scheme کلیک کرده و از قسمت Scheme که chroMATERIAL را انتخاب کرده و بر روی Apply/OK  کلیک می‌کنیم.
⌘⇧a → "Color Scheme" → [3. ChroMATERIAL]
و از قسمت Color Scheme Font که Use color scheme font instead را انتخاب و فونت را Lucida Snas Typewriter انتخاب و Apply/ok می‌کنیم.

۳. تنظیمات HOLO Logcat :
به مسیر زیر مراجعه کرده Preferences → Editor → Colors & Fonts → Android Logcat و تنظیمات Logcat را طبق سلیقه خود مشخص می‌کنیم و در نهایت Apply/ok می‌کنیم .
⌘⇧a → "Android Logcat" → [Save as...] → "ChroMATERIAL + HOLO"¹ → ↩ → <set foreground colors as in the table ↑> → ⎋
Type   : Color
verbose: #BBB debug: #33B5E5 info: #9C0 assert: #A6C error: #F44 warning: #FB3 

ساخت یک محیط توسعه زیبا در اندروید استودیو
اشتراک‌ها
ویرایش و تغییر سایز عکس با استفاه از کلاس WebImage
حتما در خلال نوشتن یک برنامه نیاز پیدا کردید که سایز یک عکس را تغییر دهید، بچرخانید، واترمارک بزنید و خیلی کارهای دیگر...
خصوصا زمانی که قرار است پروژه، توسط GTmetrix بررسی شود و شما امتیاز بگیرید. حتما متوجه شدید که یکی از ملزومات داشتن یک Seo خوب، داشتن سرعت قابل قبول در بارگذاری تصاویر است و می‌دانیم که کاربران یک سایت، لزوما دیدگاه، دقت و حساسیت یک برنامه نویس را ندارند و بهترین کار این است که بطور قهری سایز تصاویر در پروژه بصورت صحیح تنظیم شود. بعنوان مثلا ممکن است یک کاربر برای داشتن یک آواتار از عکس بسیار بزرگ (PX 400*600) استفاده کند و این درحالی است که چنین اندازه ای برای یک آواتار غیرمنطقی مخرب است و صرفا باعث کاهش زمان بارگذاری سایت خواهد شد.

راه حل :

یکی از راه حل‌های موجود استفاده از کلاس WebImage  است که شما می‌توانید عملیات ویرایش یک عکس را خودتان مدیریت کنید. یادداشت زیر کدهای لازم برای استفاده از این کلاس می‌باشد.
[HttpPost]
    public ActionResult Index(HttpPostedFileBase file)
    {
        WebImage img = new WebImage(file.InputStream);
        if (img.Width > 1000)
            img.Resize(1000, 1000,false);
        img.Save("path");
        return View();
    }
در قطعه کد بالا انتخاب‌ها گوناگونی در ارسال تصویر و ویرایش داریم که شما می‌توانید بسته به نیاز خود آن را تغییر دهید. بعنوان مثال شما می‌توانید بعد از ذخیره عکس در مسیر فیزیکی سرور، آن را به راحتی ویرایش کنید. به مثال زیر توجه کنید
        WebImage img = new WebImage("path");
        if (img.Width > 720)}
            img.Resize(720, 460 ,false);
        img.Save("path");

 برای آگاهی و مطالعه بیشتر در خصوص Constuctors و Properties و Methods مربوط به کلاس WebImage می‌توانید به لینک WebImage Class in MSDN مراجعه فرمایید.
ویرایش و تغییر سایز عکس با استفاه از کلاس WebImage
مطالب
فشرده سازی فایل ها در NET 4.5.
با اضافه شده فضای نام  System.IO.Compression در NET 4.5. دیگر بدون نیاز به کتابخانه‌های همچون DotNetZip به راحتی می‌توانید فایل‌های خود را فشرده یا باز کنید.

کلاس ZipFile
این کلاس امکان فشرده یا باز نمون فایل یا یک پوشه را در اختیارمان قرار میدهد. مثلا برای فشرده سازی یک پوشه از کد زیر استفاده می‌نمایید
string startPath = @"c:\example\start";
string zipPath = @"c:\example\result.zip";
ZipFile.CreateFromDirectory(startPath, zipPath);
برای بار نمون یک فایل فشرده هم از تابع ExtractToDirectory استفاده نمایید
string extractPath = @"c:\example\extract";
ZipFile.ExtractToDirectory(zipPath, extractPath);
کلاس ZipArchive
کلاس ZipFile و ZipArchive  مکمل هم دیگر هستند و اکثرا با هم دیگر کاربرد دارد اما این کلاس برای دستکاری فایل Zip استفاده می‌شود مثلا برای ایجاد یک فایل zip و کنترل بیشتر بر روی آن در مثال زیر یک ابتدا یک فایل خالی ایجاد کرده ایم و با تابع CreateEntityFromFile فایل‌های مورد را با مسیر و نام آن و حتی کیفیت فشردگی به آن اضافه نموده اید.
using (ZipArchive zipFile = ZipFile.Open(zipName, ZipArchiveMode.Create))
{
    zipFile.CreateEntryFromFile(@"C:\Temp\File1.txt", "File1.txt");
    zipFile.CreateEntryFromFile(@"C:\Temp\File2.txt", "File2.txt", CompressionLevel.Fastest);
}
اما اگر بخواهیم فایل Zip  را در یک MemoryStream ایجاد کنیم کافیست از کد زیر استفاده نمایید
using (MemoryStream zipStream = new MemoryStream())
{
        using (ZipArchive zipFile = new ZipArchive(zipStream, ZipArchiveMode.Create))
        {
                zipFile.CreateEntryFromFile(filepath, filename);
        }
}
حال می‌خواهیم یک فایل Zip را باز کنیم. کلاس ZipArchiveEntry برای دسترسی به فایل‌های موجود در فایل Zip می‌باشد.
using (ZipArchive archive = ZipFile.OpenRead(zipName))
{
    foreach (ZipArchiveEntry file in archive.Entries)
    {
           Console.WriteLine("File Name: {0}", file.Name);
           Console.WriteLine("File Size: {0} bytes", file.Length);
           Console.WriteLine("Compression Ratio: {0}", ((double)file.CompressedLength  / file.Length).ToString("0.0%"));
           file.ExtractToFile(directorypath);
    }
}

نظرات مطالب
AngularJS #2
سلام
بنده طبق فرمایشات شما به روش زیر عمل کردم ولی بهم کار نمیده و پارشال مورد نظر را به من نشان نمیده. میشه بگید مشکل از کجاست؟
public class PostController : Controller
    {
        ApplicationDbContext db;
        // GET: Post
        public ActionResult List()
        {
            using (db=new ApplicationDbContext())
            {
                var query = db.Posts.ToList();
                return PartialView("List",query);
            }
        }
    }

و کدهای ویو:
<div ng-app="postmodule">

    <div ng-controller="PostController">
        <ul>
            <li ng-repeat="item in ListOfItems">
                {{item.Title}}
                <hr />
                {{item.Text}}
            </li>
        </ul>
    </div>

</div>

و کدهایی که در فایل _Layout.cshtml نوشته ام:
    <div class="container body-content" >

        <script src="~/Scripts/angular.js"></script>
        <script src="~/Scripts/angular-route.js"></script>
        <script>
            var PostApp = angular.module('postmodule', []).config(['$routeProvider',
  function ($routeProvider) {
      $routeProvider.
          when('/list', {
              templateUrl: '/Post/List',
              controller: 'PostController'
          });
  }]);
            PostApp.controller('PostController', function ($scope, $http, postServices) {
                //...
                $scope.ListOfItems =
                              postServices.GetPosts()
                                  .success(function (data) {
                                      $scope.ListOfItems = data;
                                  });
                //...
            });
            PostApp.service('postServices', function ($http) {
                this.GetPosts = function () {
                    return $http.get('/Post/List');
                };
            });
        </script>

        <a href="#list">list post</a>
        <div ng-view=""></div>

        @RenderBody()
        <hr />
        <footer>
            <p>&copy; @DateTime.Now.Year - My ASP.NET Application</p>
        </footer>
    </div>