اشتراک‌ها
کتابخانه DoFilter

DoFilter is a Full Responsive Bootstrap Multipurpose Filtering and Shorting plugin built on Latest Version of Bootstrap Framework (v3.3.7), HTML5, CSS3 and jQuery. Its wonderful features can be used to Filtering and Shorting your website content as like Portfolio, Service, Team, Blog, Products, Pricing, FAQ etc. Also you can customize it for Filtering and Shorting any your website content.

DoFilter is a Full Responsive Isotope Multipurpose Filtering and Shorting plugin. Filtering can hide and show item elements with the filter option. Items that match that filter will be shown. DoFilter Responsive Isotope Multipurpose Filtering and Shorting can rearrange the order of item elements based on their data. Items that do not match will be hidden.

There are 19+ filter styles with 100% responsive design. Indeed, you will be able to showcase your content on mobile devices such as smart phones and tablets. It has many features like CSS3 and jQuery animations, single and multiple Shorting and Filtering. All the codes are clean and well organized. Also have proper help documentation. It looks great with all types of devices. 

کتابخانه DoFilter
اشتراک‌ها
کتابخانه responsive-overlay-menu

Framework for making responsive cross-browser overlay menus. Demos

Features

  • works in all browsers
  • works on all device
  • tiny, < 600bytes
  • responsive
  • super fast
  • uses jQuery animations
  • framework not a template
  • easy to use
  • free to use and abuse (MIT license)
کتابخانه responsive-overlay-menu
نظرات مطالب
استفاده از GitHub Actions برای Build و توزیع خودکار پروژه‌های NET Core.
یکی از پیشنیازهای کار با سیستم‌های DevOps، دسترسی به یک CLI پیشرفته‌است. CLI مربوط به NET Full. برای کامپایل یک پروژه، چنین شکلی را دارد (و من بعید می‌دانم که 99 درصد توسعه دهندگان دانت، حتی یکبار از آن به صورت مستقیم استفاده کرده باشند). ایرادی هم به آن وارد نیست؛ چون طراحی اصلی آن به حدود سال‌های 2000 میلادی بر می‌گردد. اما برای NET Core. وضع فرق می‌کند. CLI پیشرفته‌ی آن هست که از ایجاد پروژه تا افزودن ارجاعات، ساخت و اجرا را به سادگی مدیریت می‌کند و همچنین چندسکویی است و سازگاری کاملی را با سیستم‌های DevOps جدید دارد. یک چنین CLI ایی برای Full .NET Framework وجود ندارد و در حد batch نویسی برای csc.exe است؛ چون ویژوال استودیو تا به امروز تمام پیچیدگی‌های آن‌را مدیریت کرده و نیازی به این CLI نبوده. اما در سایر سکوهای کاری این CLI هست که مدیریت تمام امور را انجام می‌دهد. حتی اگر بحث انتقال پروژه‌های WinForms و یا WPF به NET Core 3.0. مطرح هست، باز هم یکی از مهم‌ترین دلایل آن دسترسی به همین سیستم Build پیشرفته‌است. 
مطالب
ایجاد ایندکس منحصربفرد در EF Code first
در EF Code first برای ایجاد UNIQUE INDEX ویژگی یا تنظیمات Fluent API خاصی درنظر گرفته نشده است و می‌توان از همان روش‌های متداول اجرای مستقیم کوئری SQL بر روی بانک اطلاعاتی جهت ایجاد UNIQUE INDEX‌ها کمک گرفت:
public static void CreateUniqueIndex(this DbContext context, string tableName, string fieldName)
{
      context.Database.ExecuteSqlCommand("CREATE UNIQUE INDEX [IX_Unique_" + tableName 
+ "_" + fieldName + "] ON [" + tableName + "]([" + fieldName + "] ASC);");
}
و این کل کاری است که باید در متد Seed کلاس مشتق شده از DbMigrationsConfiguration انجام شود. مثلا:
public class MyDbMigrationsConfiguration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
{
        public BlogDbMigrationsConfiguration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            CreateUniqueIndex(context, "table1", "field1");
            base.Seed(context);
        }
}
روش فوق کار می‌کند اما آنچنان مناسب نیست؛ چون به صورت strongly typed تعریف نشده است و اگر نام جداول یا فیلدها را بعدها تغییر دادیم، به مشکل برخواهیم خورد و کامپایلر خطایی را صادر نخواهد کرد؛ چون table1 و field1 در اینجا به صورت رشته تعریف شده‌اند.
برای حل این مشکل و تبدیل کدهای فوق به کدهایی Refactoring friendly، نیاز است نام جدول به صورت خودکار از DbContext دریافت شود. همچنین نام خاصیت یا فیلد نیز به صورت strongly typed قابل تعریف باشد.
کدهای کامل نمونه بهبود یافته را در ذیل مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Entity.Infrastructure;
using System.Data.Objects;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;
using System.Text.RegularExpressions;

namespace General
{
    public static class ContextExtensions
    {
        public static string GetTableName<T>(this DbContext context) where T : class
        {
            ObjectContext objectContext = ((IObjectContextAdapter)context).ObjectContext;
            return objectContext.GetTableName<T>();
        }

        public static string GetTableName<T>(this ObjectContext context) where T : class
        {
            var sql = context.CreateObjectSet<T>().ToTraceString();
            var regex = new Regex("FROM (?<table>.*) AS");
            var match = regex.Match(sql);
            string table = match.Groups["table"].Value;
            return table
                    .Replace("`", string.Empty)
                    .Replace("[", string.Empty)
                    .Replace("]", string.Empty)
                    .Replace("dbo.", string.Empty)
                    .Trim();
        }

        private static bool hasUniqueIndex(this DbContext context, string tableName, string indexName)
        {
            var sql = "SELECT count(*) FROM INFORMATION_SCHEMA.TABLE_CONSTRAINTS where table_name = '" 
                      + tableName + "' and CONSTRAINT_NAME = '" + indexName + "'";
            var result = context.Database.SqlQuery<int>(sql).FirstOrDefault();
            return result > 0;
        }

        private static void createUniqueIndex(this DbContext context, string tableName, string fieldName)
        {
            var indexName = "IX_Unique_" + tableName + "_" + fieldName;
            if (hasUniqueIndex(context, tableName, indexName))
                return;

            var sql = "ALTER TABLE [" + tableName + "] ADD CONSTRAINT [" + indexName + "] UNIQUE ([" + fieldName + "])";
            context.Database.ExecuteSqlCommand(sql);
        }

        public static void CreateUniqueIndex<TEntity>(this DbContext context, Expression<Func<TEntity, object>> fieldName) where TEntity : class
        {
            var field = ((MemberExpression)fieldName.Body).Member.Name;
            createUniqueIndex(context, context.GetTableName<TEntity>(), field);
        }
    }
}

توضیحات
متد GetTableName ، به کمک SQL تولیدی حین تعریف جدول متناظر با کلاس جاری، نام جدول را با استفاده از عبارات باقاعده جدا کرده و باز می‌گرداند. به این ترتیب به دقیق‌ترین نامی که واقعا جهت تولید جدول مورد استفاده قرار گرفته است خواهیم رسید.
در مرحله بعد آن، همان متد createUniqueIndex ابتدای بحث را ملاحظه می‌کنید. در اینجا جهت حفظ سازگاری بین SQL Server کامل و SQL CE از UNIQUE CONSTRAINT استفاده شده است که همان کار ایجاد ایندکس منحصربفرد را نیز انجام می‌دهد. به علاوه مزیت دیگر آن امکان دسترسی به تعاریف قید اضافه شده توسط view ایی به نام INFORMATION_SCHEMA.TABLE_CONSTRAINTS است که در نگارش‌های مختلف SQL Server به یک نحو تعریف گردیده و قابل دسترسی است. از این view در متد hasUniqueIndex جهت بررسی تکراری نبودن UNIQUE CONSTRAINT در حال تعریف، استفاده می‌شود. اگر این قید پیشتر تعریف شده باشد، دیگر سعی در تعریف مجدد آن نخواهد شد.
متد CreateUniqueIndex تعریف شده در انتهای کلاس فوق، امکان دریافت نام خاصیتی از TEntity را به صورت strongly typed میسر می‌سازد.
اینبار برای تعریف یک قید و یا ایندکس منحصربفرد بر روی خاصیتی مشخص در متد Seed، تنها کافی است بنویسیم:
context.CreateUniqueIndex<User>(x=>x.Name);
در اینجا دیگر از رشته‌ها خبری نبوده و حاصل نهایی Refactoring friendly است. به علاوه نام جدول را نیز به صورت خودکار از context استخراج می‌کند.
 
مطالب
نکاتی توصیه ای برای برنامه نویسی اندروید : قسمت اول
اگر جدیدا قصد برنامه نویسی اندروید را کرده‌اید، یا هنوز روش‌های متدوالی را برای کار با این زبان انتخاب نکرده‌اید؛ به نظرم این مقاله می‌تواند کمک خوبی برای شما باشد. مسائلی که بیان میکنم در واقع از تجربیات شخصی و راه حل هایی است که برای خودم تعیین کرده‌ام و تعدادی از آن‌ها را در طول مدتی که در این زمینه فعالیت کرده‌ام، از جاهای مختلف دیده و در یک جا گردآوری کرده‌ام. برای نامگذاری اشیاء و متغیرها و دیگر موارد، من از این قاعده پیروی میکنم که به نظرم بسیار ایده آل می‌باشد. الگوی معماری هم که جدیدا مورد استفاده قرار داده‌ام، الگوی MVP است که نمونه‌ای از آن، در گیت هاب قرار گرفته است. البته این مثال ساده تر نیز وجود دارد. تشریح کامل این معماری را به همراه آزمون واحد آن، می‌توانید در این مقاله سه قسمتی ببینید.

در اینجا، یک سری نکات را در طول برنامه نویسی، متذکر می‌شوم تا مدیریت کدهای شما را در اندروید راحت‌تر کند.

یک نکته‌ی دیگر را که باید متذکر شوم این است که همه اصطلاحاتی که در این مقاله استفاده می‌شوند بر اساس اندروید استادیو و مستندات رسمی گوگل است است؛ به عنوان نمونه عبارت‌های ماژول و پروژه آن چیزی هستند که ما در اندروید استادیو به آن‌ها اشاره می‌کنیم، نه آنچه که کاربران Eclipse به آن اشاره می‌کنند.

یک. برای هر تکه کد و یا متدی که می‌نویسید مستندات کافی قرار دهید و اگر این متد نیاز به مجوز خاصی دارد مانند نمونه زیر، آن را حتما ذکر کنید:
/**
     *
     * <p>
     *   check network is available or not <br/>
     *   internet connection is not matter,for check internet connection refer to IsInternetConnected() Method in this class
     * </p>
       * <p>
     *   Required Permission : <b>android.permission.ACCESS_NETWORK_STATE</b>
     * </p>
     * @param context
     * @return returns true if a network is available
     */
    public boolean isNetworkAvailable(Context context) {

        ConnectivityManager connectivityManager
                = (ConnectivityManager) context.getSystemService(Context.CONNECTIVITY_SERVICE);
        NetworkInfo activeNetworkInfo = connectivityManager.getActiveNetworkInfo();
        return activeNetworkInfo != null && activeNetworkInfo.isConnected();
    }
همچنین اگر، مورد خاص دیگری مثل بالا بود، حتما آن را ذکر کنید. می‌توانید از تگ گذاری در کامنت ها نیز استفاده کنید. از ویژگی‌های کامنت todo در اندروید استادیو این است که میتوانید در حین کار با سیستم گیت نیز از آن بهره ببرید  و قبل از کامیت کردن کد، کدهای todo به شما یادآوری شوند و هر پیکربندی را که لازم دارید، روی آن انجام دهید.



دو. از یک کلاس واحد جهت استفاده از اطلاعات عمومی و یا ثابت‌ها استفاده نمایید. این اطلاعات می‌توانند شامل: مسیرها، آدرس‌های وب سرویس، شماره اختصاصی هر نوتیفیکیشن و .... باشند. برای اینکار میتوان هر کدام از اطلاعات را داخل یک کلاس قرار داد و همه این کلاس‌ها را به صورت استاتیک تعریف کنید تا بدین شکل در دسترس قرار بگیرند (از الگوی singleton هم می‌توان استفاده کرد).
public class ProjectSettings
{
       public static NotificationsId=new NotificationsId();
       public static UrlAddresss=new UrlAddresss();
       public static SdPath=new SdPath();
       ......
}
نحوه صدا زدن هم به همین شکل می‌شود:
ProjectSettings.NotificationsId.UpdateNotificationId
بدین شکل هم به طور ساده و مفهومی صدا زده می‌شود و هم اینکه در همه جای برنامه این ثابت‌ها و مقادیر قابل استفاده هستند. به عنوان مثال به شماره هر نوتیفیکیشن از همه جا دسترسی دارید و هم اینکه شماره‌ای تکراری اشتباها انتخاب نمی‌شود.

سه. حداکثر استفاده از اینترفیس را به خصوص برای UI انجام بدهید:
به عنوان نمونه، بسیاری نمایش یک toast را به شکل زیر انجام می‌دهند:
Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show();
یا اینکه برای یک دیالوگ مستقیما و در جا همانجا به کدنویسی مشغول می‌شوند. این روش‌ها هیچ مشکلی ندارند ولی در آینده نگهداری کد را مشکل می‌کنند. مثلا تصور کنید شما بسیاری از جاهای برنامه، Toast زدید و حالا قصد دارید در نسخه بعدی برنامه، toast‌های دلخواه و یا custom ایی را ایجاد کنید. در این صورت مجبورید کل برنامه را رصد کرده و هر جا toast هست آن را تغییر دهید. در اینجا هم اصول DRY را نادیده گرفته‌اید و هم زحمت شما زیاد شده‌است و حتی ممکن است یک یا چندتایی از قلم بیفتند. برای دیالوگ‌ها هم بدین صورت خواهد بود و خیلی از مسائل دیگر. به همین جهت استفاده از اینترفیس‌ها توصیه می‌شود و فردا نیز اگر باز یک کلاس دیگر را نوشتید، خیلی راحت آن را با کلاس فعلی تعویض می‌کنید.
public interface IMessageUI
{
    void ShowToast(Context context,String message);
}

public class MessageUI impelement IMessageUI
{
      public void ShowToast(Context context,string message)
       {
              Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show();
       }
}

چهار
. اگر برای اولین بار است وارد اندروید می‌شوید، خوب چرخه‌های یک شیء، چون اکتیویتی یا فراگمنت را یاد بگیرید تا در آینده با مشکلات خاصی روبرو نشوید.
به عنوان مثال درست است که اولین رویداد فراخوانی در onCreate رخ میدهد ولی همیشه محل مناسبی برای دریافت دیتاها در زمان اولیه نیست. به عنوان مثال تصور کنید که لیستی در اکتیویتی A دارید و به اکتیویتی B می‌روید و یک آیتم به اطلاعات اضافه می‌شود و موقعی که به اکتیویتی A بر می‌گردید، زیاد تعجب نکنید که لیست دقیقا به همان شکل قبلی است و خبری از آیتم جدید نیست.
  چون اکتیویتی در حالت stop بوده و بعد از آن به حالت Resume رفته و تا موقعی که این اکتیویتی از حافظه خارج نشود یا گوشی چرخش نداشته باشد، واکشی دیتاها صورت نخواهد گرفت. پس بهترین مکان در این حالت، رویداد OnStart است که در هر دو وضعیت صدا زده می‌شود؛ یا اینکه در OnRestatr روی آداپتور تغییرات جدید را اعمال کنید تا نیازی به واکشی مجدد داده‌ها نباشد. 



به طور خلاصه نحوه اجرای رویدادها بدین شکل است که ابتدای رویداد OnCreate اجرا می‌شود که هنوز هیچ UI ئی در آن پیاده سازی نشده‌است و شما در اینجا موظفید Layout خود را معرفی کنید. رویداد OnStart بعد از آن موقعی که UI آماده شده است، اجرا می‌گردد. سپس رویداد OnResume اجرا می‌شود.

 تا بدینجا اکتیویتی مشکلی ندارد و میتواند به عملیات پاسخ دهد ولی اگر قسمتی از اکتیویتی در زیر لایه‌ای از UI پنهان شود، به عنوان مثال دیالوگی باز شود که قسمتی از اکتیویتی را بپوشاند و یا منویی همانند تلگرام قسمتی از صفحه را بپوشاند، اکتیویتی اصطلاحا در حالت Pause قرار گرفته و بدین ترتیب رویداد OnPause اجرا می‌گردد. اگر همین دیالوگ بسته شود و مجددا اکتیویتی به طور کامل نمایان گردد مجددا رویداد OnResume اجرا می‌گردد.

از رویداد Onresume میتوانید برای کارهایی که بین زمان آغاز اکتیویتی و برگشت اکتیویتی مشترکند استفاده کرد. اگر به هر نحوی اکتیویتی به طور کامل پنهان شود٬، به این معناست که شما به اکتیویتی دیگری رفته‌اید رویداد OnStop اجرا شده‌است و در صورت بازگشت، رویداد OnRestart اجرا خواهد شد. ولی اگر مدت طولانی از رویداد OnStop بگذرد احتمال اینکه سیستم مدیریت منابع اندروید، اکتیویتی شما را از حافظه خارج کند زیاد است و رویداد OnDestroy صورت خواهد گرفت. در این حالت دفعه بعد، مجددا همه عملیات از ابتدا آغاز می‌گردند.

پنج. سرویس را با تردهای UI ترکیب نکنید. بعضا دیده می‌شود که کاربران AsyncTask را داخل سرویس استفاده می‌کنند ولی این را بدانید که سرویس یک ترد پردازشی جداگانه است و تضمینی برای ارتباط با UI به شما نمی‌دهند. هر چند گوگل جدیدا تمهیداتی را برای آن اندیشیده است که به شما اجازه اینکار را نمی‌دهد. ولی اگر باز هم اندروید استادیو به شما خورده‌ای نگرفت، خودتان این قانون را اجرا کنید. قرار نیست یک AsyncTask با سرویس ترکیب شود.

شش. اگر برنامه شما قرار است در چندین حالت مختلفی که اتفاق می‌افتد، یک کار خاصی را انجام دهد، برای برنامه‌تان یک Receiver بنویسید و در آن کدهای تکراری را نوشته و در محل‌های مختلف وقوع آن رویدادها، رسیور را صدا بزنید. برای نمونه برنامه تلگرام یک سرویس پیام رسان پشت صحنه دارد که در دو رویداد قرار است اجرا شوند. یکی موقعی که گوشی بوت خود را تکمیل کرده است و در حال آغاز فرایندهای سیستم عامل است و دیگر زمانی است که برنامه اجرا می‌شود. در اینجا تلگرام از یک رسیور سیستمی برای آگاهی از بوت شدن و یک رسیور داخل برنامه جهت آگاهی از اجرای برنامه استفاده میکند و هر دو به یک کلاس از جنس BroadcastReceiver متصلند:
      <receiver android:name=".AppStartReceiver" android:enabled="true">
            <intent-filter>
                <action android:name="org.telegram.start" />
                <action android:name="android.intent.action.BOOT_COMPLETED" />
            </intent-filter>
        </receiver>

public class AppStartReceiver extends BroadcastReceiver {
    public void onReceive(Context context, Intent intent) {
        AndroidUtilities.runOnUIThread(new Runnable() {
            @Override
            public void run() {
                ApplicationLoader.startPushService();
            }
        });
    }
}
برای نام رسیورهای داخلی هم میتوانید مورد شماره 2 را اجرا کنید.
برنامه تلگرام حتی برای حالت‌های پخش هم رسیورها استفاده کرده است که در همین رسیور وضعیت تغییر پلیر مشخص می‌شود:
    <receiver android:name=".MusicPlayerReceiver" >
            <intent-filter>
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.close" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.pause" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.next" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.play" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.previous" />
                <action android:name="android.intent.action.MEDIA_BUTTON" />
                <action android:name="android.media.AUDIO_BECOMING_NOISY" />
            </intent-filter>
        </receiver>
اینگونه تلگرام میتواند از همه جا سرویس را کنترل کند. مثلا موقعی که دانلود یک موزیک تمام شده، سریعا پخش آن موزیک دانلود شده را آغاز کند.

هفت. اگر از یک ORM برای لایه داده‌ها استفاده می‌کنید (قبلا در سایت جاری در مورد ORM‌های اندروید صحبت کرده‌ایم و  ORM‌های خوش دستی که خودم از آن‌ها استفاده میکنم ActiveAndroid و CPORM هستند که هم کار کردن با آنها راحت است و هم اینکه امکانات خوبی را عرضه می‌کنند) در این نوع ORM‌ها شما نباید انتظار چیزی مانند EF را داشته باشید و در بعضی موارد باید کمی خودتان کمک کنید. به عنوان مثال در Active Android برای ایجاد یک inner join باید به شکل زیر بنویسید:
     From query= new Select()
               .from(Poem.class)
               .innerJoin(BankPoemsGroups.class)
               .on("poems.id=bank_poems_groups.poem")
               .where("BankGroup=?", String.valueOf(groupId));
        return query.execute();
همانطور که می‌بینید بخش‌هایی از آن مثل جوین‌ها و شرط‌ها را باید خودتان تکمیل کنید. از آنجا که ممکن است در آینده نام فیلد تغییر کند یا اینکه در حین انبوهی از کدها، عبارت رشته‌ای را اشتباه وارد کنید، بهتر است به این فرم کار کنید:
@Table(name="poems")
public class Poem extends Model {

    public static String tableName="poems";
    public static  String codeColumn="code";
    public static  String titleColumn="title";
    public static  String bookColumn="book";
    ......

    @Column(name="code",index = true)
    public int Code;

    @Column(name="title")
    public String Title;

    @Column(name="book")
    public Book Book;
.....}
در مدل بالا، نام فیلدها و جداول به صورت استاتیک تعریف شده‌اند. حالا می‌توانیم از این اسامی به راحتی در لایه سرویس استفاده کنیم:
    From query= new Select()
               .from(Poem.class)
               .innerJoin(BankPoemsGroups.class)
               .on(Poem.TableName+"."+ Poem.IdColumn+"="+ BankPoemsGroups.TableName+"."+ BankPoemsGroups.PoemColumn)
               .where(Poem.BankGroupColumn+"=?", String.valueOf(groupId));
        return query.execute();
حالا کمی بهتر شد. هم برای تغییر آینده بهتر شد و هم اینکه احتمال خطای تایپی کاهش یافت. ولی باز هم ایجاد کوئری هنوز سخت است و نوشتن مرتب یک رابطه جوین و شرطی و چسباندن مداوم رشته‌ها کار خسته کننده‌ای است و احتمال خطای سهوی و انسانی هم در آن بالاست. برای رفع این مشکل بهتر است یک کلاس جدید برای ساخت این کوئری‌ها داشته باشیم که یک نمونه از آن را در این پایین می‌بینید:
public class QueryConcater {
  public String GetInnerJoinQuery(String table1,String field1,String table2,String field2)
    {
        String query=table1 +"." +field1+"="+table2+"."+field2;
        return query;
    }
......
}
در ادامه برای مرتب سازی و شرط و ... هم می‌نویسیم:
   return new Select()
                .from(Color.class)
                .innerJoin(ProductItem.class)
                .on(queryConcater.GetInnerJoinQuery(ProductItem.TableName,
                        ProductItem.ColorColumn, Color.TableName))
                .where(queryConcater.WhereConditionQuery
                        (ProductItem.TableName, ProductItem.ProductColumn), productId)
                .execute();
در دستورات بالا از این کلاس دو متد برای کوئری جوین و یکی هم برای ساخت شرط ایجاد شده است و مقادیر به صورت پارامتر داده شده‌اند. این الگو کمک میکند که اگر هم این تکه کد اشتباه باشد، با تغییر یکجا بقیه کدها هم تغییر میکنند و اگر در آینده هم ORM تغییر یافت، نحوه کوئری نویسی‌ها در این کلاس تغییر کنند، نه اینکه در طول لایه سرویس پراکنده باشند.

هشت. سعی کنید همیشه از یک سیستم گزارش خطا در اپلیکیشن خود استفاده کنید. در حال حاضر معروفترین سیستم گزارش خطا Acra است که می‌توانید backend آن را هم از اینجا تهیه کنید و اگر هم نخواستید، سایت Tracepot امکانات خوبی را به رایگان برای شما فراهم می‌کند. از این پس با سیستم آکرا شما به یک سیستم گزارش خطا متصلید که خطاهای برنامه شما در گوشی کاربر به شما گزارش داده خواهد شد. این گزارش‌ها شامل:
  • وضعیت گوشی در حین باز شدن برنامه و در حین خطا چگونه بوده است.
  • مشخصات گوشی
  • این خطا به چه تعداد رخ داده است و برای چه تعداد کاربر
  • گزارش گیری بر اساس اولین تاریخ رخداد خطا و آخرین تاریخ، نسخه سیستم عامل اندروید، ورژن برنامه شما و...
و امکانات دیگر.

نه. آکرا همانند Elmah نمی‌تواند خطاهای catch شده را دریافت کند. برای حل این مشکل عبارت زیر را در catch‌ها بنویسید:
ACRA.getErrorReporter().handleException(caughtException);

ده. بر خلاف سیستم دات نت که شما اجباری به استفاده از Try Catch‌ها ندارید. در جاوا اینگونه نیست و هر متدی که Throw روی آن انجام شده باشد مستلزم  استفاده از catch است. به همین دلیل در شماره نه گفتیم که چگونه باید این مشکل را حل کنیم. ولی در بسیاری از اوقات پیش می‌آید که ما داریم از ماژول‌های متفاوتی استفاده میکنیم که جدا از ماژول اصلی برنامه هستند و این مورد باعث می‌شود که بعضی افراد یا Acra را در همه ماژول‌ها صدا بزنند یا اینکه بی خیال آن شوند. ولی کار راحت‌تر این است که شما هم همانند برنامه نویسان جاوا متد خود را به Throw مزین کنید تا در هنگام استفاده از آن در برنامه اصلی نیاز به catch شدن باشد. در واقع شما نباید catch‌ها را داخل یک کتابخانه جدا و مستقل قرار دهید و روش صحیح هم همین است حالا چه استفاده از آکرا نیاز باشد و چه نباشد.

نمونه اشتباه:
 public  void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) {
        try {
        InputStream in = new FileInputStream(source);
        OutputStream out = new FileOutputStream(destination);

        long fileLength=new File(source).length();
        // Transfer bytes from in to out
        byte[] buf = new byte[64*1024];
        int len;
        long total=0;
        while ((len = in.read(buf)) > 0) {
            out.write(buf, 0, len);
            total+=len;
            copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total);
        }
        in.close();

            out.close();
        } catch (IOException e) {
            e.printStackTrace();
        }
    }
نمونه صحیح:
    public  void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) throws IOException {

        InputStream in = new FileInputStream(source);
        OutputStream out = new FileOutputStream(destination);

        long fileLength=new File(source).length();
        // Transfer bytes from in to out
        byte[] buf = new byte[64*1024];
        int len;
        long total=0;
        while ((len = in.read(buf)) > 0) {
            out.write(buf, 0, len);
            total+=len;
            copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total);
        }
        in.close();

            out.close();
    }
  ادامه دارد...
مطالب
امکان استفاده از کتابخانه‌های native در Blazor WASM 6x
کتابخانه‌‌های بسیاری هستند که به زبان‌های C ، C++ ، Rust و امثال آن تهیه شده‌اند. دات نت 6، قابلیت جدید استفاده‌ی از این نوع کتابخانه‌ها را بدون نیاز به تبدیل کدهای آن‌ها به #C، به برنامه‌های سمت کلاینت Blazor Web Assembly اضافه کرده که در این مطلب، نمونه‌ای از آن‌را با استفاده از بانک اطلاعاتی SQLite در برنامه‌های Blazor WASM 6x، بررسی خواهیم کرد. یعنی یک برنامه‌ی SPA سمت کلاینت که بدون نیاز به سرور و Web API، تنها با استفاده از EF-Core و بانک اطلاعاتی بومی SQLite می‌تواند اطلاعات مورد نیاز خود را ثبت و یا بازیابی کند (همه چیز داخل مرورگر رخ می‌دهد).


ایجاد یک پروژه‌ی Blazor WASM جدید

یک پوشه‌ی جدید دلخواه را به نام BlazorWasmSQLite ایجاد کرده و با اجرای دستور dotnet new blazorwasm، یک پروژه‌ی Blazor Web Assembly خالی جدید را در آن آغاز می‌کنیم. همانطور که از دستور نیز مشخص است، این پروژه از نوع hosted که به همراه Web API هم هست، نمی‌باشد.


افزودن Context و مدل EF-Core به برنامه

مدل برنامه به صورت زیر در پوشه‌ی Models آن قرار می‌گیرد:
namespace BlazorWasmSQLite.Models;

public class Car
{
  public int Id { get; set; }

  public string Brand { get; set; }

  public  int Price { get; set; }
}
و Context ای که آن‌را در معرض دید قرار می‌دهد، به صورت زیر تعریف خواهد شد:
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using BlazorWasmSQLite.Models;

namespace BlazorWasmSQLite.Data;

public class ClientSideDbContext : DbContext
{
  public DbSet<Car> Cars { get; set; } = default!;

  public ClientSideDbContext(DbContextOptions<ClientSideDbContext> options) :
    base(options)
  {
  }
}
همچنین چون می‌خواهیم از بانک اطلاعاتی SQLite استفاده کنیم، وابستگی زیر را به فایل csproj برنامه اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.BlazorWebAssembly">
  <ItemGroup>
    <!-- EF Core and Sqlite -->
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Sqlite" Version="6.0.1" />
  </ItemGroup>
</Project>
سپس این Context را به نحو زیر به فایل Program.cs معرفی می‌کنیم:
using Microsoft.AspNetCore.Components.Web;
using Microsoft.AspNetCore.Components.WebAssembly.Hosting;
using BlazorWasmSQLite;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using BlazorWasmSQLite.Data;

var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
builder.RootComponents.Add<App>("#app");
builder.RootComponents.Add<HeadOutlet>("head::after");

builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });

// Sets up EF Core with Sqlite
builder.Services.AddDbContextFactory<ClientSideDbContext>(options =>
      options
        .UseSqlite($"Filename=DemoData.db")
        .EnableSensitiveDataLogging());

await builder.Build().RunAsync();
در مورد علت استفاده‌ی از AddDbContextFactory و نکات مرتبط با آن، به مطلب «نکات ویژه‌ی کار با EF-Core در برنامه‌های Blazor Server» مراجعه نمائید.


ثبت تعدادی رکورد در بانک اطلاعاتی

در ادامه سعی می‌کنیم در فایل Index.razor، تعدادی رکورد را به بانک اطلاعاتی اضافه کنیم:
@page "/"

@using Microsoft.Data.Sqlite
@using Microsoft.EntityFrameworkCore
@using BlazorWasmSQLite.Data
@using BlazorWasmSQLite.Models


<PageTitle>Index</PageTitle>

<h1>Hello, world!</h1>

Welcome to your new app.

<SurveyPrompt Title="How is Blazor working for you?" />

@code {
  [Inject]
  private IDbContextFactory<ClientSideDbContext> _dbContextFactory { get; set; } = default!;

  protected override async Task OnInitializedAsync()
  {
    await using var db = await _dbContextFactory.CreateDbContextAsync();
    await db.Database.EnsureCreatedAsync();

    // create seed data
    if (!db.Cars.Any())
    {
      var cars = new[]
      {
        new Car { Brand = "Audi", Price = 21000 },
        new Car { Brand = "Volvo", Price = 11000 },
        new Car { Brand = "Range Rover", Price = 135000 },
        new Car { Brand = "Ford", Price = 8995 }
      };

      await db.Cars.AddRangeAsync(cars);
      await db.SaveChangesAsync();
    }

    await base.OnInitializedAsync();
  }
}
در این مثال سعی شده‌است ساده‌ترین حالت ممکن کار با EF-Core در پیش گرفته شود؛ چون هدف اصلی آن، دسترسی به SQLite است.


اولین سعی در اجرای برنامه

در ادامه سعی می‌کنیم تا برنامه را اجرا کنیم. با خطای زیر متوقف خواهیم شد:
crit: Microsoft.AspNetCore.Components.WebAssembly.Rendering.WebAssemblyRenderer[100] Unhandled exception rendering component:
The type initializer for 'Microsoft.Data.Sqlite.SqliteConnection' threw an exception. System.TypeInitializationException:
The type initializer for 'Microsoft.Data.Sqlite.SqliteConnection' threw an exception. ---> System.Reflection.TargetInvocationException:
Exception has been thrown by the target of an invocation. ---> System.DllNotFoundException: e_sqlite3 at
SQLitePCL.SQLite3Provider_e_sqlite3.SQLitePCL.ISQLite3Provider.sqlite3_libversion_number()
عنوان می‌کند که فایل‌های بانک اطلاعاتی SQLite به همراه EF-Core را نمی‌تواند پیدا کند. یا به عبارتی هر DLL بومی را نمی‌توان داخل مرورگر اجرا کرد.


رفع مشکل کار با SQLite با کامپایل ویژه‌ی آن

برای دسترسی به کدهای native در Blazor WASM و مرورگر، باید آن‌ها را توسط کامپایلر emcc به صورت زیر کامپایل کرد:
$ git clone https://github.com/cloudmeter/sqlite
$ cd sqlite
$ emcc sqlite3.c -shared -o e_sqlite3.o
در اینجا هر نوع فایل portable native code با فرمت‌های o. یا object files، .a و یا archive files و یا .bc یا bitcode و یا .wasm یا Standalone WebAssembly modules توسط Blazor wasm قابل استفاده هستند که در مثال فوق نمونه‌ی object files آن‌ها توسط کامپایلر تولید می‌شود.
مرحله‌ی بعد، معرفی این object file تولید شده به برنامه است. برای اینکار ابتدا باید dotnet workload install wasm-tools را نصب کرد (مهم). سپس به فایل csproj برنامه مراجعه کرده و فایل e_sqlite3.o را به آن معرفی می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.BlazorWebAssembly">
  <ItemGroup>
    <!-- EF Core and Sqlite -->
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Sqlite" Version="6.0.1" />
    <NativeFileReference Include="Data\e_sqlite3.o" />
  </ItemGroup>
</Project>
در اینجا فرض شده‌است که فایل o. حاصل، در پوشه‌ی data قرار دارد. این نوع فایل‌ها توسط NativeFileReferenceها به برنامه معرفی می‌شوند.


سعی در اجرای مجدد برنامه

پس از نصب wasm-tools و ذکر NativeFileReference فوق، اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، برنامه بدون مشکل اجرا خواهد شد:



کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorWasmSQLite.zip
نظرات مطالب
خودکار کردن تعاریف DbSetها در EF Code first
در EF Core یک چنین شکلی را پیدا می‌کند (البته «روش صحیح بارگذاری پویای اسمبلی‌ها در NET Core.» را هم مدنظر داشته باشید):
    public class BloggingContext : DbContext
    {        
        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            loadEntities(modelBuilder,
            asmPath: @"D:\Prog\SomeAsm1\bin\Debug\netstandard2.0\SomeAsm1.dll",
            nameSpace: "SomeAsm1.Models");
            base.OnModelCreating(modelBuilder);
        }

        private static void loadEntities(ModelBuilder modelBuilder, string asmPath, string nameSpace)
        {
            var modelInAssembly = AssemblyLoadContext.Default.LoadFromAssemblyPath(asmPath);
            // var modelInAssembly = Assembly.Load(new AssemblyName("ModuleApp"));
            var entityMethod = typeof(ModelBuilder).GetMethod("Entity", new Type[] { });
            foreach (var type in modelInAssembly.ExportedTypes)
            {
                if (type.BaseType is System.Object && !type.IsAbstract && type.Namespace == nameSpace)
                {
                    entityMethod.MakeGenericMethod(type).Invoke(modelBuilder, new object[] { });
                }
            }
        }
مطالب
حذف سریع تمام رکوردها در SQL server

فرض کنید یک دیتابیس آزمایشی دارید که می‌خواهید تمام رکوردهای آن‌را حذف کنید. اگر در این دیتابیس انواع و اقسام کلیدهای خارجی و تریگر و امثال آن وجود داشته باشند، صرفا با یک دستور delete ساده کار به پایان نمی‌رسد و موفق به حذف رکوردها نخواهید شد (چون این قید و بندها به همین جهت طراحی شده‌اند تا یکپارچگی دیتابیس حفظ شود).
اما اگر واقعا این قیود در این لحظه مهم نبودند و نیاز بود تا تمام رکوردها را حذف کنیم، سریعترین راه حل موجود چیست؟

--Disable Constraints & Triggers
exec sp_MSforeachtable 'ALTER TABLE ? NOCHECK CONSTRAINT ALL'
exec sp_MSforeachtable 'ALTER TABLE ? DISABLE TRIGGER ALL'
--Perform delete operation on all table for cleanup
exec sp_MSforeachtable 'DELETE ?'
--Enable Constraints & Triggers again
exec sp_MSforeachtable 'ALTER TABLE ? CHECK CONSTRAINT ALL'
exec sp_MSforeachtable 'ALTER TABLE ? ENABLE TRIGGER ALL'
--Reset Identity on tables with identity column
exec sp_MSforeachtable 'IF OBJECTPROPERTY(OBJECT_ID(''?''), ''TableHasIdentity'') = 1 BEGIN DBCC CHECKIDENT (''?'',RESEED,0) END'

اسکریپت فوق تمامی رکوردهای دیتابیس جاری را حذف کرده و همچنین فیلدهای identity را نیز مجددا به حالت اول باز می‌گرداند.

توضیحات:
sp_Msforeachtable یکی از رویه‌های ذخیره شده‌ی سیستمی اس کیوال سرور می‌باشد که مستند نشده است. اگر نیاز داشتید کدی را بدون نوشتن یک کرسر و امثال آن، بر روی تمامی جداول اجرا کنید می‌توان از آن استفاده نمود.
امضای این رویه ذخیره شده به صورت زیر است:

exec @RETURN_VALUE=sp_MSforeachtable @command1, @replacechar, @command2,
@command3, @whereand, @precommand, @postcommand

که در آن:
RETURN_VALUE مقدار بازگشتی است.
Command1 اولین دستوری است که اجرا خواهد شد (به همین ترتیب سپس Command2 و بعد از آن Command3 اجرا خواهد گردید)
Replacechar کاراکتری است که در دستور T-SQL مورد نظر جایگزین نام جدول خواهد شد. مقدار پیش فرض آن ? است.
Precommand پیش از پردازش عملیات روی هر جدولی اجرا می‌شود.
Postcommand پس از اجرای کلیه دستورات روی تمامی جداول، اجرا خواهد شد.

چند مثال:
نمایش تمامی جداول دیتابیس جاری
EXEC sp_MSforeachtable "print '?'"
نمایش اندازه‌ی جداول یک دیتابیس
EXEC sp_msforeachtable 'sp_spaceused ''?'''

اشتراک‌ها
نحوه حذف رفرنس های استفاده نشده در پروژه با استفاده از ریشارپر

This command allows cleaning up project and assembly references that have no actual usages in source code. You can apply this command on a project, solution folder, or the entire solution. Before deletion is complete, you will be able to see all references that are going to be removed and. if necessary, preserve the ones that you want to keep.

نحوه حذف رفرنس های استفاده نشده در پروژه با استفاده از ریشارپر