مطالب
بررسی مفهوم Event bubbling در جی کوئری و تاثیر آن بر کارآیی کدهای نوشته شده
Event bubbling یا جوشیدن رویدادها به مفهوم انتقال رویدادهای رخ داده در یک المنت به سمت المنت یا المنت‌های والد می‌باشد. برای مثال با کلیک بر روی یک المنت در صفحه، رویداد کلیک هم در همان المنت اجرا خواهد شد و هم در المنت‌های والد.
ساختار سند زیر را در نظر بگیرید:
<div id="parent">
    <div id="child1">
        <div id="child2">
            <div id="child3"></div>
        </div>
    </div>
</div>
حال اگر برای هرکدام از divهای موجود در سند، یک هندلر برای مدیریت رویداد کلیک نوشته شود و کاربر بر روی child3 کلیک کند، به ترتیب ابتدا رویداد مربوط به المنت child3 سپس child2 سپس child1 و در نهایت parent اجرا خواهد شد. یعنی با کلیک بر روی child3، تمامی هندلرهای کلیک اجرا خواهند شد. دلیل اینکار همان مفهوم Event bubbling است.
Event bubbling فقط مختص صفحات وب نیست؛ بلکه در تمامی سیستم عامل‌ها یکی از مفاهیم مدیریت رخدادها(Events) است. حتی در برنامه‌های مبتنی بر ویندوز فرم هم شما با این مفهوم برخورد کرده‌اید.
در صفحات وب، در نهایت رویدادها به شیء Window منتقل می‌شوند و در یک وب فرم، به From اصلی برنامه.
حال با این مقدمه به سراغ بهینه سازی کدهای نوشته شده‌ی خود می‌رویم. اگر از کتابخانه‌ی جی‌کوئری استفاده کرده باشید، حتما از رویدادهای مختلف ماوس و صفحه کلید بهره برده‌اید. تصور برنامه‌ای که از رویدادها استفاده نکند و باید با کاربر در تعامل باشد، غیرممکن است؛ زیرا این رویدادها هستند که درخواست‌های کاربر را به برنامه منتقل می‌کنند.
به قطعه کد زیر توجه کنید:
$('#parent').on('click', function (event) {

});

$('#child1').on('click', function (event) {

});

$('#child2').on('click', function (event) {

});
ما یک هندلر برای مدیریت رویداد کلیک المنت parent نوشته‌ایم؛ یکی برای المنت child1 و یکی دیگر برای child2. با استفاده از مفهوم جوشیدن رخدادها می‌توانیم هر سه هندلر را حذف و به یک هندلر تبدیل کنیم!
$(document).on('click', '#parent, #child1, #child2, #child3', function (event) {

});
شاید بپرسید مزیت اینکار چیست؟ نکته‌ی کلیدی در همینجاست. میزان حافظه‌ی مصرفی مدیریت یک رخداد، به مراتب کمتر از چندین رخداد است.
در واقع شما فقط یک هندلر را ثبت و تمامی کارهای لازم را به آن می‌سپارید. شدیدا توصیه می‌شود که در نوشتن کدهای خود از ایجاد هندلر بر روی هر عنصر خودداری کنید.
برای مثال اگر شما در صفحه‌ی مدیریت پست‌ها قرار دارید و برای ویرایش هر پست دکمه‌ای را تعیین کرده باشید به جای نوشتن کدی مانند زیر:
$('.post .edit').on('click', function (event) {

});
از نسخه‌ی بهینه شده‌ی آن استفاده کنید:
$(document).on('click', '.post .edit', function (event) {

});
تصور کنید شما در همین صفحه 50 پست را به کاربر نشان داده باشید و اگر از کد بالا استفاده کنید، به ازای هر 50 دکمه‌ی ویرایش، یک هندلر برای رویداد کلیک خواهید داشت. حالا اگر از کد پایین استفاده کنید، تنها یک هندلر برای 50 رویداد خواهید داشت.
همان صفحه‌ی مدیریت پست را در نظر بگیرید. 50 پست داریم. هر کدام یک دکمه‌ی ویرایش، حذف، امتیازات، کامنتها و کلی ابزار دیگر که همه با رویداد کلیک فعال می‌شوند. چیزی حدود به 300 رویداد را باید ثبت کنید!
این واقعا یک تراژدی بزرگ در مصرف حافظه محسوب می‌شود. پس بهینه‌تر است تا با نوشتن یک رویداد کلیک روی کل شیء سند، از ایجاد هندلرهای اضافی خودداری کنید.

در اینجا دو نکته قابل ذکر است:
1- چگونه از Event bubbling جلوگیری کنیم؟
برخی از اوقات لازم است تا در لایه‌های تو در تو، به ازای هر لایه، کد خاصی اجرا شود. یعنی با کلیک بر روی child3 نمی‌خواهیم رویداد مربوط به parent یا حتی child2 اجرا شوند. در این حالت باید از event.stopPropagation در بدنه‌ی هندلر استفاده کنیم.

2- چگونه می‌توان تشخیص داد که بر روی کدام لایه یا المنت کلیک شده است؟
شما با استفاده از event.event.target، به شیء هدف دسترسی خواهید داشت. برای مثال اگر قصد داشته باشیم که قسمتی از کدهای ما فقط بر روی یک المنت خاص اجرا شوند، می‌توانیم به شکل زیر آنها را تفکیک کنیم:
        var elemnt = $(event.target);
        if (elemnt.attr('id') === 'parent') {
            alert('this is parnet');
        }
        else if (elemnt.attr('id') === 'child2') {
            alert('this is child2');
        }
البته نوشتن شرط برای همه‌ی المنت‌ها در یک هندلر هم باعث طولانی شدن کدها و هم تولید کد اضافه خواهد شد. خوشبختانه جی کوئری، مدیریت و ثبت رخدادها را هوشمندانه انجام می‌دهد. به جای نوشتن شرط، به راحتی کدهای مربوط به هر المنت را در یک رجیستر کننده‌ی جدا بنویسید و در نهایت جی کوئری آن‌ها را برای شما به یک هندلر منتقل خواهد کرد:
$(document).ready(function () {

    $(document).on('click','#parent', function (event) {

    });

    $(document).on('click','#child1', function (event) {

    });

    $(document).on('click','#child2', function (event) {
        event.st
    });

});

یکی دیگر از مهمترین مزایای کدنویسی به شکل فوق اینست که حتی رویدادهای مربوط به اشیایی که به صورت پویا به سند اضافه می‌شوند، اجرا خواهند شد.
در صفحه‌ی اصلی همین سایت بر روی دکمه‌ی بارگزاری بیشتر کلیک کنید. پس از اضافه شدن پست‌ها سعی کنید به یک پست امتیاز دهید. اتفاقی نخواهد افتاد. زیرا برای عناصری که بصورت پویا به صفحه اضافه شده‌اند رویدادی ثبت نشده است، که اگر از کدهای فوق استفاده شود با کمترین هزینه به هدف دلخواه خود خواهیم رسید.
پس همیشه رویدادها را تا حد امکان بر روی عنصر ریشه تعریف کنید.
دیدن لینک زیر برای اجرای یک تست و درک بهتر مطلب خالی از لطف نخواهد بود:
http://jsperf.com/jquery-body-delegate-vs-document-delegate
بازخوردهای دوره
استفاده از StructureMap به عنوان یک IoC Container
با سلام و تشکر از مقاله‌های خوبتون
در سمپل UOW آموزشهای EF CodeFirst یک لایه به نام IoCConfig گزاشتین که فقط شامل یک کلاس SmObjectFactory است. آیا برای این بود که چند نوع برنامه مثل وب و دسکتاپ از آن استفاده می‌کردن؟
من درGlobal.asax برنامه وب خودم کلاس SmObjectFactory رو قرار دادم و برنامه هم به درستی کار می‌کند. 
کدام روش بهتر است و آیا تفاوتی دارند؟
نظرات مطالب
React 16x - قسمت 29 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران - بخش 4 - محافظت از مسیرها
- می‌توان دسترسی داشت. پس از لاگین، برنامه را در چند برگه‌ی مجزا باز کنید، باز هم کار می‌کند و کاربر جاری تشخیص داده می‌شود. این محدودیت دسترسی مربوط به دومین جاری برنامه است و نه برگه‌های آن (مفهوم پیاده سازی sand box یا قرنطینه‌ی امنیتی).
- در مورد جزئیات محل‌های ذخیره سازی:
- در مورد علت استفاده‌ی از local storage و مزایا و معایب آن (نگاهی به محل ذخیره سازی JWT و نکات مرتبط با آن ) در اینجا : معرفی JSON Web Token
مطالب
استفاده از افزونه‌ی jQuery Autocomplete در ASP.NET

با استفاده از AutoComplete TextBoxes می‌توان گوشه‌ای از زندگی روزمره‌ی کاربران یک برنامه را ساده‌تر کرد. مشکل مهم dropDownList ها دریک برنامه‌ی وب، عدم امکان تایپ قسمتی از متن مورد نظر و سپس نمایان شدن آیتم‌های متناظر با آن در اسرع وقت می‌باشد. همچنین با تعداد بالای آیتم‌ها هم حجم صفحه و زمان بارگذاری را افزایش می‌دهند. راه حل‌های بسیار زیادی برای حل این مشکل وجود دارند و یکی از آن‌ها ایجاد AutoComplete TextBoxes است. پلاگین‌های متعددی هم جهت پیاده سازی این قابلیت نوشته‌ شده‌اند منجمله jQuery Autocomplete . این پلاگین دیگر توسط نویسنده‌ی اصلی آن نگهداری نمی‌شود اما توسط برنامه نویسی دیگر در github ادامه یافته است. در ادامه نحوه‌ی استفاده از این افزونه‌ را در ASP.NET Webforms بررسی خواهیم کرد.

الف) دریافت افزونه

لطفا به آدرس GitHub ذکر شده مراجعه نمائید.

سپس برای مثال پوشه‌ی js را به پروژه افزوده و فایل‌های jquery-1.5.min.js ، jquery.autocomplete.js ، jquery.autocomplete.css و indicator.gif را در آن کپی کنید. فایل indicator.gif به همراه مجموعه‌ی دریافتی ارائه نمی‌شود و یک آیکن loading معروف می‌تواند باشد.
علاوه بر آن یک فایل جدید custom.js را نیز جهت تعاریف سفارشی خودمان اضافه خواهیم کرد.


ب) افزودن تعاریف افزونه به صفحه

در ذیل نحوه‌ی افزودن فایل‌های فوق به یک master page نمایش داده شده است.
در اینجا از قابلیت‌های جدید ScriptManager (موجود در سرویس پک یک دات نت سه و نیم و یا دات نت چهار) جهت یکی کردن اسکریپت‌ها کمک گرفته شده است. به این صورت تعداد رفت و برگشت‌ها به سرور به‌جای سه مورد (تعداد فایل‌های اسکریپت مورد استفاده)، یک مورد (نهایی یکی شده) خواهد بود و همچنین حاصل نهایی به صورت خودکار به شکلی فشرده شده به مرورگر تحویل داده شده، سرآیندهای کش شدن اطلاعات به آن اضافه می‌گردد (که در سایر حالات متداول اینگونه نیست)؛ به علاوه Url نهایی آن هم بر اساس hash فایل‌ها تولید می‌شود. یعنی اگر محتوای یکی از این فایل‌ها تغییر کرد، چون Url نهایی تغییر می‌کند، دیگر لازم نیست نگران کش شدن و به روز نشدن اسکریپت‌ها در سمت کاربر باشیم.

<%@ Master Language="C#" AutoEventWireup="true" CodeBehind="Site.master.cs" Inherits="AspNetjQueryAutocompleteTest.Site" %>

<!DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd">
<html xmlns="http://www.w3.org/1999/xhtml">
<head runat="server">
<title></title>
<asp:PlaceHolder Runat="server">
<link href="<%= ResolveClientUrl("~/js/jquery.autocomplete.css")%>" rel="stylesheet" type="text/css" />
</asp:PlaceHolder>
<asp:ContentPlaceHolder ID="head" runat="server">
</asp:ContentPlaceHolder>
</head>
<body>
<form id="form1" runat="server">
<asp:ScriptManager ID="ScriptManager1" runat="server">
<CompositeScript>
<Scripts>
<asp:ScriptReference Path="~/js/jquery-1.5.min.js" />
<asp:ScriptReference Path="~/js/jquery.autocomplete.js" />
<asp:ScriptReference Path="~/js/custom.js" />
</Scripts>
</CompositeScript>
</asp:ScriptManager>
<div>
<asp:ContentPlaceHolder ID="ContentPlaceHolder1" runat="server">
</asp:ContentPlaceHolder>
</div>
</form>
</body>
</html>
علت استفاده از ResolveClientUrl در حین تعریف فایل css در اینجا به عدم مجاز بودن استفاده از ~ جهت مسیر دهی فایل‌های css در header صفحه بر می‌گردد.


ج) افزودن یک صفحه‌ی ساده به برنامه
<%@ Page Title="" Language="C#" MasterPageFile="~/Site.Master" AutoEventWireup="true"
CodeBehind="default.aspx.cs" Inherits="AspNetjQueryAutocompleteTest._default" %>

<asp:Content ID="Content1" ContentPlaceHolderID="head" runat="server">
</asp:Content>
<asp:Content ID="Content2" ContentPlaceHolderID="ContentPlaceHolder1" runat="server">
<asp:TextBox ID="txtShenas" runat="server" />
</asp:Content>

فرض کنید می‌خواهیم افزونه‌ی ذکر شده را به TextBox استاندارد فوق اعمال کنیم. ID این TextBox در نهایت به شکل ContentPlaceHolder1_txtShenas رندر خواهد شد. البته در ASP.NET 4.0 با تنظیم ClientIDMode=Static می‌توان ID انتخابی خود را به جای این ID خودکار درنظر گرفت و اعمال کرد. اهمیت این مساله در قسمت (ه) مشخص می‌گردد.


د) فراهم آوردن اطلاعات مورد استفاده توسط افزونه‌ی AutoComplete به صورت پویا

مهم‌ترین قسمت استفاده از این افزونه، تهیه‌ی اطلاعاتی است که باید نمایش دهد. این اطلاعات باید به صورت فایلی که هر سطر آن حاوی یکی از آیتم‌های مورد نظر است، تهیه گردد. برای این منظور می‌توان از فایل‌های ASHX یا همان Generic handlers استفاده کرد:

using System;
using System.Data.SqlClient;
using System.Text;
using System.Web;

namespace AspNetjQueryAutocompleteTest
{
public class AutoComplete : IHttpHandler
{
public void ProcessRequest(HttpContext context)
{
string prefixText = context.Request.QueryString["q"];
var sb = new StringBuilder();

using (var conn = new SqlConnection())
{
//todo: این مورد باید از فایل کانفیگ خوانده شود
conn.ConnectionString = "Data Source=(local);Initial Catalog=MyDB;Integrated Security = true";
using (var cmd = new SqlCommand())
{
cmd.CommandText = @" select Field1 ,Field2 from tblData where Field1 like @SearchText + '%' ";
cmd.Parameters.AddWithValue("@SearchText", prefixText);
cmd.Connection = conn;
conn.Open();
using (var sdr = cmd.ExecuteReader())
{
if (sdr != null)
while (sdr.Read())
{
string field1 = sdr.GetValue(0) == DBNull.Value ? string.Empty : sdr.GetValue(0).ToString().Trim();
string field2 = sdr.GetValue(1) == DBNull.Value ? string.Empty : sdr.GetValue(1).ToString().Trim();
sb.AppendLine(field1 + "|" + field2);
}
}
}
}

context.Response.Write(sb.ToString());
}

public bool IsReusable
{
get
{
return false;
}
}
}
}

در این مثال از ADO.NET کلاسیک استفاده شده است تا به عمد نحوه‌ی تعریف پارامترها یکبار دیگر مرور گردند. اگر از LINQ to SQL یا Entity framework یا NHibernate و موارد مشابه استفاده می‌کنید، جای نگرانی نیست؛ زیرا کوئری‌های SQL تولیدی توسط این ORMs به صورت پیش فرض از نوع پارامتری هستند (+).
در این مثال اطلاعات دو فیلد یک و دوی فرضی از جدولی با توجه به استفاده از like تعریف شده دریافت می‌گردد. به عبارتی همان متد StartsWith معروف LINQ بکارگرفته شده است.
به صورت خلاصه افزونه، کوئری استرینگ q را به این فایل ashx ارسال می‌کند. سپس کلیه آیتم‌های شروع شده با مقدار دریافتی، از بانک اطلاعاتی دریافت شده و هر کدام قرارگرفته در یک سطر جدید بازگشت داده می‌شوند.
اگر دقت کرده باشید در قسمت sb.AppendLine ، با استفاده از "|" دو مقدار دریافتی از هم جدا شده‌اند. عموما یک مقدار کفایت می‌کند (در 98 درصد موارد) ولی اگر نیاز بود تا توضیحاتی نیز نمایش داده شود از این روش نیز می‌توان استفاده کرد. برای مثال یک مقدار خاص به همراه توضیحات آن به عنوان یک آیتم نمایش داده شده مد نظر است.


ه) اعمال نهایی افزونه به TextBox

در ادامه پیاده سازی فایل custom.js برای استفاده از امکانات فراهم شده در قسمت‌های قبل ارائه گردیده است:

function formatItem(row) {
return row[0] + "<br/><span style='text-align:justify;' dir='rtl'>" + row[1] + "</span>";
}

$(document).ready(function () {
$("#ContentPlaceHolder1_txtShenas").autocomplete('AutoComplete.ashx', {
//Minimum number of characters a user has to type before the autocompleter activates
minChars: 0,
delay: 5,
//Only suggested values are valid
mustMatch: true,
//The number of items in the select box
max: 20,
//Fill the input while still selecting a value
autoFill: false,
//The comparison doesn't looks inside
matchContains: false,
formatItem: formatItem
});
});

پس از این مقدمات، اعمال افزونه‌ی autocomplete به textBox ایی با id مساوی ContentPlaceHolder1_txtShenas ساده است. اطلاعات از فایل AutoComplete.ashx دریافت می‌گردد و تعدادی از خواص پیش فرض این افزونه در اینجا مقدار دهی شده‌اند. لیست کامل آن‌ها را در فایل jquery.autocomplete.js می‌توان مشاهده کرد.
تنها نکته‌ی مهم آن استفاده از پارامتر اختیاری formatItem است. اگر در حین تهیه‌ی AutoComplete.ashx خود تنها یک آیتم را در هر سطر نمایش می‌دهید و از "|" استفاده نکرده‌اید، نیازی به ذکر آن نیست. در این مثال ویژه، فیلد یک در یک سطر و فیلد دو در سطر دوم یک آیتم نمایش داده می‌شوند:



نظرات اشتراک‌ها
تبدیلگر ایران سیستم به یونیکد
این درایور قدیمی، 32 بیتی هست. برنامه‌های دات نتی در سیستم‌های 64 بیتی زمانیکه در حالت AnyCPU کامپایل شده‌اند، امکان دسترسی به DLLهای native غیر 64 بیتی را ندارند.
راه حل:
- در مورد برنامه‌های Web، تنظیمات Any CPU و امثال آن تاثیری ندارند و مهم نیستند. در اینجا باید به تنظیمات Application pool در IIS مراجعه کرده و Enable 32 bit Applications را انتخاب کنید.


- اگر برنامه‌ی دسکتاپ هست، باید platform target خواص پروژه را به X86 تنظیم کنید.
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت بیست و یکم

آغاز فصل سوم:

در فصل گذشته در مورد بسته بندی و توزیع اسمبلی‌ها، بررسی‌هایی را انجام دادیم. در این نوع توزیع، فرض ما بر این بود که دسترسی به اسمبلی‌ها، از طریق دایرکتوری خود اپلیکیشن می‌باشد؛ ولی برای اسمبلی‌های عمومی، صحبتی به میان نیاوردیم. در این فصل، ما تمرکز خود را برای توزیع اسمبلی‌های عمومی می‌گذاریم. اسمبلی‌های عمومی این قابلیت را می‌دهند که از طریق چند اپلیکیشن قابل دسترسی باشند. ساده‌ترین و قابل دسترس‌ترین نمونه‌ی این اسمبلی‌ها، اسمبلی‌های خود دات نت فریم ورک هستند؛ یا نمونه‌ی دیگر، شرکت‌های ثالثی مثل تلریک، که برای استفاده‌ی دیگر برنامه نویسان اسمبلی می‌سازند.

مشکلی که در توزیع اسمبلی‌های عمومی وجود دارد این است که شما باید این اطمینان را کسب کنید که اسمبلی شما، همیشه همان اسمبلی خواهد بود و تغییری در آن رخ نخواهد داد. فرض کنید که شما از یک اسمبلی که توسط شرکت تلریک تهیه شده است استفاده کرده‌اید و برنامه‌ی شما به خوبی با آن کار می‌کند. ولی چه اتفاقی می‌افتد که اگر برنامه‌ی دیگری بعد از شما نصب شود و از همان اسمبلی، منتها از نسخه‌ی دیگر آن استفاده می‌کند؟ بله برنامه‌ی شما احتمال زیادی دارد که در این حالت به مشکل بر بخورد یا اینکه شخص دیگری یک اسمبلی دیگری همنام اسمبلی و هم نسخه‌ی اسمبلی شما تولید می‌کند. برای رفع این مشکلات مایکروسافت تمهیداتی را اندیشیده است که ما به آن می‌گوییم «اسمبلی با نام قوی Strong Name Assembly».

اسمبلی‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند: اسمبلی‌های با نام قوی و اسمبلی هایی با نام ضعیف ( این مورد در مستندات مایکروسافت نیست و توسط نویسنده‌ی کتاب، این اصطلاح ایجاد شده است).

در قسمت دوم گفتیم که اسمبلی‌ها از قسمت‌هایی چون جداول مانیفست، هدرها، متادیتاها و ... تشکیل می‌شوند. اسمبلی‌های نام قوی هم به همین شکل هستند. فقط توسط جفت کلید عمومی و خصوصی محافظت و امضا می‌شوند که برای ناشر، یک کلید منحصر به فرد را ایجاد می‌کنند و به ناشر این اطمینان را می‌دهند که اگر جفت کلیدی را که در دست شما است، به کسی ندهید، هیچ کس دیگری نمی‌تواند اسمبلی را با مشخصات اسمبلی شما امضاء کند.

حال یک اسمبلی نام قوی، دارای چهار خصوصیت است: نام اسمبلی بدون پسوند، نگارش، فرهنگ (Culture) و کلید عمومی.

از آنجا که خود کلید عمومی بسیار بزرگ می‌باشد، ما برای استفاده‌ی راحت‌تر، از توکن کلید عمومی استفاده می‌کنیم که طول کمتری دارد. توکن کلید عمومی، یک مقدار هش شده است که از کلید عمومی به دست می‌آید:

"MyTypes, Version=1.0.8123.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089"
"MyTypes, Version=1.0.8123.0, Culture="en­US", PublicKeyToken=b77a5c561934e089" 
"MyTypes, Version=2.0.1234.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089"
"MyTypes, Version=1.0.8123.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b03f5f7f11d50a3a"

استفاده از فضای نام

System.Reflection.AssemblyName

به شما اجازه‌ی ساخت و دریافت اطلاعاتی را از اسمبلی‌ها می‌دهد؛ هر نوع اطلاعاتی را که شامل 4 خصوصیت بالا می‌شود، به شما می‌دهد.

از آنجا که مطالب مربوطه به  امضاء کردن اسمبلی، در سایت جاری موجود می‌باشند، این مباحث را می‌توانید از طریق این مقاله "نام قوی" دنبال کنید تا در این باره گزافه گویی نکرده باشیم .

مکانیزم اعمال این امضاء بدین شکل است که بعد از ساخت فایل PE که شامل مانیفست است، کل محتویات آن ( به جز امضاهای شناسایی و هدر (Checksum) و اطلاعات مربوط به نام قوی) هش می‌شوند و سپس این مقدا هش شده توسط کلید خصوصی امضاء می‌شود و در همان PE، در بخش هش نشده‌ای به نام Reserved Section ذخیره می‌گردند و در نهایت CLR Header برای ارتباط با این بخش آپدیت می‌شود. 

تصویر زیر توضیح بند بالا را نشان می‌دهد:

 

مختصری در مورد GAC

اگر مقاله‌ی بالا را خوانده باشید، الان باید بدانید که GAC، وظیفه‌ی رجیستر و توزیع اسمبلی نام قوی را بر عهده دارد؛ ولی چرا باید اینکار را به GAC، واگذار کنیم؟ فرض کنید دو اسمبلی با نام‌های dotnettips.dll وجود دارند. اگر قرار باشد هر دو داخل یک دایرکتوری قرار بگیرند، مسلما اسمبلی دوم بر روی اسمبلی اولی overwrite خواهد شد. درنتیجه کاری که GAC انجام می‌دهد، جلوگیری از این اتفاق است و GAC مدیریت می‌کند که در داخل مسیر
%SystemRoot%\Microsoft.NET\Assembly
زیرشاخه هایی ایجاد شوند و اسمبلی‌ها در آن‌ها قرار بگیرند.

هر اسمبلی را که توزیع می‌کنید، حتما حداقل به یک اسمبلی نام قوی ارجاع خواهد داشت؛ دلیل این گفته هم وجود فضای نام system.object در اسمبلی mscorlib است. برای همین، موقعیکه شما با csc، کامپایل می‌کنید، از سوئیچ reference استفاده می‌شود تا ارجاعی را به نام اسمبلی مورد نظر داشته باشد. اگر نام اسمبلی به طور کامل به همراه مسیر ذکر شود که مستقیما از همانجا فراخوانی می‌شود؛ در غیر این صورت مسیرهای زیر مورد بررسی قرار می‌گیرند:
  1. مسیر پوشه‌ی کاری برنامه
  2. مسیر کامپایلر CSC
  3. هر مسیری که با سوئیچ lib به کامپایلر معرفی کرده باشید.
  4. هر مسیری که با متغیرهای Lib Environment مشخص شده باشند.
بنابراین اگر شما مثلا از یک اسمبلی مانند system.drawing استفاده کرده باشید، کمپایلر به طور خودکار دستور زیر را صادر می‌کند:
/reference:System.Drawing.dll
و همانطور که گفته شد، کامپایلر شروع به اسکن دایرکتوری‌ها می‌کند و در نهایت آن را در مسیر خود کامپایلر، یعنی مورد 2 پیدا می‌کند. برنامه کمپایل می‌شود، ولی این اسمبلی همان اسمبلی نیست که برنامه در زمان اجرا، مورد استفاده قرار می‌دهد؛ چون این اسمبلی یک اسمبلی نام قوی است و انتظار می‌رود تا در مسیر مورد تایید GAC یافت شود. به همین دلیل است که موقع نصب دات نت فریم ورک، از هر اسمبلی، دو نسخه بر روی سیستم کپی می‌شود. یکی در مسیر کامپایل و دیگری برای GAC.
در ضمن اسمبلی‌های موجود در مسیر کامپایلر به هیچ عنوان اهمیتی به نوع ماشین نمی‌دهند؛ چون متادیتاهای اسمبلی آن‌ها اهمیت دارند نه کد IL آن‌ها. کد IL فقط در زمان اجرا، برای ما اهمیت دارد و در زمان کامپایل، همان متادیتا کفایت می‌کند و در نهایت برنامه موقع اجرا، با توجه به نوع ماشین x86,x36,ARM، اسمبلی مورد نیاز خود را از طریق GAC فراهم می‌کند که هر یک از اسمبلی‌های مخصوص هر ماشین، توسط GAC، در داخل زیر شاخه‌های مخصوص خود قرار گرفته‌اند.
مطالب
بهبود کارآیی Reflection در دات نت 7
استفاده‌ی از Reflection در زیر ساخت‌های دات نت و ASP.NET Core، بسیار گسترده‌است؛ به همین جهت هرگونه بهبود کارآیی در این زمینه، نه فقط بر روی خود فریم‌ورک، بلکه تمام برنامه‌هایی که از آن استفاده می‌کنند هم تاثیر گذار است. از این لحاظ دات نت 7 شاهد تغییرات گسترده‌ای است تا حدی که کارآیی برنامه‌های مبتنی بر دات نت 7 ای که از Reflection استفاده می‌کنند، نسبت به نگارش‌های قبلی دات نت، حداقل 2 برابر شده‌است و این برنامه‌ها تنها کاری را که باید انجام دهند، صرفا تغییر target framework مورد استفاده‌ی در آن‌ها به نگارش جدید است. در این مطلب نحوه‌ی رسیدن به این کارآیی بالاتر را بررسی خواهیم کرد.


تدارک یک آزمایش برای بررسی میزان افزایش کارآیی Reflection در دات نت 7

یک برنامه‌ی کنسول جدید را ایجاد کرده و سپس کلاس Person را به صورت زیر به آن اضافه می‌کنیم:
namespace NET7Reflection;

public class Person
{
    private int _age;

    internal Person(int age) => _age = age;

    private int GetAge() => _age;

    private void SetAge(int age) => _age = age;
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، سازنده‌ی این کلاس، internal است و همچنین دو متد private هم دارد که اگر بخواهیم از آن در جای  دیگری استفاده کنیم، یکی از روش‌های متداول جهت دسترسی به این امکانات خصوصی، استفاده از Reflection است.
به همین جهت ابتدا کتابخانه‌ی BenchmarkDotNet را با TargetFramework دات نت 7 به صورت زیر به پروژه اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">

  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net7.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="BenchmarkDotNet" Version="0.13.4" />
  </ItemGroup>

</Project>
در ادامه، یک کلاس آزمایش کارآیی برنامه را که با استفاده از Reflection، به امکانات خصوصی کلاس Person دسترسی پیدا می‌کند، مشاهده می‌کنید:
using System.Reflection;
using BenchmarkDotNet.Attributes;

namespace NET7Reflection;

[MemoryDiagnoser(false)]
public class Benchmarks
{
    private readonly object?[] _ageParams = { 30 };

    private readonly ConstructorInfo _ctor =
        typeof(Person).GetConstructor(BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance, new[] { typeof(int) })!;

    private readonly MethodInfo _getAgeMethod =
        typeof(Person).GetMethod("GetAge", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance)!;

    private readonly Person _person = new(10);

    private readonly MethodInfo _setAgeMethod =
        typeof(Person).GetMethod("SetAge", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance)!;

    [Benchmark]
    public int GetAge() =>
        (int)typeof(Person).GetMethod("GetAge", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance)!
                           .Invoke(_person, Array.Empty<object?>())!;

    [Benchmark]
    public int GetAgeCachedMethod() => (int)_getAgeMethod.Invoke(_person, Array.Empty<object?>())!;

    [Benchmark]
    public void SetAge() =>
        typeof(Person).GetMethod("SetAge", BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance)!
                      .Invoke(_person, new object?[] { 30 });

    [Benchmark]
    public void SetAgeCachedMethod() => _setAgeMethod.Invoke(_person, new object?[] { 30 });

    [Benchmark]
    public void SetAgeCachedMethodCachedParams() => _setAgeMethod.Invoke(_person, _ageParams);

    [Benchmark]
    public Person Ctor() =>
        (Person)typeof(Person).GetConstructor(BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Instance, new[] { typeof(int) })!
                              .Invoke(_person, new object?[] { 30 })!;

    [Benchmark]
    public Person CtorCachedCtorInfo() => (Person)_ctor.Invoke(_person, new object?[] { 30 })!;

    [Benchmark]
    public Person CtorCachedCtorInfoCachedParams() => (Person)_ctor.Invoke(_person, _ageParams)!;
}
توضیحات:
- در اینجا نحوه‌ی کار با متدهای خصوصی کلاس Person را توسط Reflection مشاهده می‌کنید. برای مثال در متد GetAge، به نحو متداولی این کار صورت گرفته‌است. در متد GetAgeCachedMethod، قسمت دریافت اطلاعات متد، کش شده‌است و برای نمونه در متد SetAgeCachedMethodCachedParams، هم کش شدن قسمت دریافت اطلاعات متد را مشاهده می‌کنید و هم کش شدن پارامتر ارسالی به آن‌را.
- این آزمایش را با فراخوانی زیر و تنظیم target framework به دات نت 6 و سپس دات نت 7، به صورت جداگانه‌ای اجرا می‌کنیم:
using BenchmarkDotNet.Running;
using NET7Reflection;

BenchmarkRunner.Run<Benchmarks>();
حاصل اجرای آن با target framework دات نت 6 به صورت زیر است:



و با target framework دات نت 7 به صورت زیر:


همانطور که مشاهده می‌کنید، در اکثر موارد، کارآیی Reflection در دات نت 7، حداقل 2 برابر نمونه‌ی مشابه دات نت 6 است.


چه تغییری در دات نت 7 سبب بهبود قابل ملاحظه‌ی کارآیی Reflection شده‌است؟

جزئیات تغییرات صورت گرفته‌ی در Reflection دات نت 7 را می‌توانید در این pull request مشاهده کنید که در حقیقت از امکانات سطح پایین IL Emit استفاده کرده‌اند. در این مورد پیشتر تعدادی مطلب ذیل عنوان «آشنایی با Reflection.Emit» در این سایت منتشر شده‌اند که می‌توانید آن‌ها را بررسی کنید.
در کل هرچند تغییرات جدید دات نت مانند ارائه‌ی انواع و اقسام source generators، در تعدادی از موارد نیاز به Reflection را کمتر کرده‌اند و کارآیی بیشتری را ارائه داده‌اند، اما Reflection هیچگاه منسوخ نخواهد شد و هرگونه بهبود کارآیی در این زمینه، بر روی کل فریم‌ورک و برنامه‌های مشتق شده‌ی از آن، تاثیر قابل توجهی را خواهد گذاشت.
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #23
- گزینه‌ی «"uncheck “Verify that file exists» را هم امتحان کنید.
- این سؤال خارج از بحث است. بازگرداندن View هیچ ارتباطی به مسیریابی ندارد. فقط کافی است بنویسید:
return View("~/Views/....مسیر کامل فایل", model);
تولید URLهای خودکار بر اساس اطلاعات مسیریابی در Viewهای برنامه، توسط متدهای توکار ActionLink و امثال آن انجام می‌شود.
- تمام خطاهای مدیریت نشده‌ی برنامه‌های وب در لاگ ویندوز ثبت می‌شوند. آن‌ها را بررسی کنید. همچنین ELMAH را هم نصب کنید تا خطاها را برای بررسی بیشتر لاگ کند.
- روش‌های قدیمی را با MVC کار نکنید. صفحه‌ی اول سایت، همان صفحه‌ای است که در مسیریابی پیش فرض تعریف شده‌است. یعنی همان اکشن متد Index در کنترلر Home، به همراه View ایی که مد نظر شما است.
نظرات مطالب
iTextSharp و استفاده از قلم‌های محدود فارسی
روش متداول، نصب Adobe reader در سمت کاربر است. اکتیوایکس آن سال‌ها است که با اکثر مرورگرها کار می‌کند و امکان مشاهده فایل pdf را درون خود مرورگر به صورت یکپارچه میسر کرده.
https://www.dntips.ir/2011/07/pdf-winforms-wpf.html
مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 18 - کار با ASP.NET Web API
در ASP.NET Core، برخلاف نگارش‌های قبلی ASP.NET که ASP.NET Web API مجزای از ASP.NET MVC و همچنین وب فرم‌ها ارائه شده بود، اکنون جزئی از ASP.NET MVC است و با آن یکپارچه می‌باشد. بنابراین پیشنیازهای راه اندازی Web API با ASP.NET Core شامل سه مورد ذیل هستند که پیشتر آن‌ها را بررسی کردیم:
الف) فعال سازی ارائه‌ی فایل‌های استاتیک
ب) فعال سازی ASP.NET MVC
ج) آشنایی با تغییرات مسیریابی

و مابقی آن صرفا یک سری نکات تکمیلی هستند که در ادامه آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.


تعریف مسیریابی کلی کنترلر

در اینجا همانند مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 9 - بررسی تغییرات مسیریابی»، می‌توان در صورت نیاز، مسیریابی کلی کنترلر را توسط ویژگی Route بازنویسی کرد و برای مثال درخواست‌های آن‌را محدود به درخواست‌هایی کرد که با api/ شروع شوند:
[Route("api/[controller]")] // http://localhost:7742/api/test
public class TestController : Controller
{
    private readonly ILogger<TestController> _logger;
 
    public TestController(ILogger<TestController> logger)
    {
        _logger = logger;
    }
[controller] هم در اینجا یک توکن پیش فرض است که با نام کنترلر جاری یا همان Test، به صورت خودکار جایگزین می‌شود.
در مورد سرویس ثبت وقایع نیز در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 17 - بررسی فریم ورک Logging» بحث کردیم و از آن می‌توان برای ثبت استثناءهای رخ داده استفاده کرد.


یک کنترلر ، اما با قابلیت‌های متعدد

همانطور که ملاحظه می‌کنید، اینبار کلاس پایه‌ی این کنترلر Test، همان Controller متداول ASP.NET MVC ذکر شده‌است و نه Api Controller سابق. تمام قابلیت‌های موجود در این‌دو توسط همان Controller ارائه می‌شوند.


هنوز پیش فرض‌های سابق Web API برقرار هستند

در مثال ذیل که به نظر یک کنترلر ASP.NET MVC است،
- هنوز متد Get مربوط به Web API که به صورت پیش فرض به درخواست‌های Get ختم شده‌ی به نام کنترلر پاسخ می‌دهد، برقرار است (متد IEnumerable<string> Get). برای مثال اگر شخصی در مرورگر، آدرس http://localhost:7742/api/test را درخواست دهد، متد Get اجرا می‌شود.
- در اینجا می‌توان نوع خروجی متد را دقیقا از همان نوع اشیاء مدنظر، تعیین کرد؛ برای نمونه تعریف  <IEnumerable<string در مثال زیر.
- مهم نیست که از return Json استفاده کنید و یا خروجی را مستقیما با فرمت <IEnumerable<string ارائه دهید.
- اگر نیاز به کنترل بیشتری بر روی HTTP Response Status بازگشتی داشتید، می‌توانید از متدهایی مانند return Ok و یا return BadRequest در صورت بروز مشکلی استفاده نمائید. برای مثال در متد IActionResult GetEpisodes2، استثنای فرضی حاصل، ابتدا توسط سرویس ثبت وقایع ذخیره شده و در آخر یک BadRequest بازگشت داده می‌شود.
- تمام مسیریابی‌ها را توسط ویژگی Route و یا نوع‌های درخواستی مانند HttpGet، می‌توان بازنویسی کرد؛ مانند مسیر /api/path1
- امکان محدود ساختن نوع پارامترهای دریافتی همانند متد Get(int page) ذیل، توسط ویژگی‌های مسیریابی وجود دارد.
[Route("api/[controller]")] // http://localhost:7742/api/test
public class TestController : Controller
{
    private readonly ILogger<TestController> _logger;
 
    public TestController(ILogger<TestController> logger)
    {
        _logger = logger;
    }
 
    [HttpGet]
    public IEnumerable<string> Get() // http://localhost:7742/api/test
    {
        return new [] { "value1", "value2" };
    }
 
    [HttpGet("{page:int}")]
    public IActionResult Get(int page) // http://localhost:7742/api/test/1
    {
        return Json(new[] { "value3", "value4" });
    }
 
    [HttpGet("/api/path1")]
    public IActionResult GetEpisodes1() // http://localhost:7742/api/path1
    {
        return Json(new[] { "value5", "value6" });
    }
 
    [HttpGet("/api/path2")]
    public IActionResult GetEpisodes2() // http://localhost:7742/api/path2
    {
        try
        {
            // get data from the DB ...
            return Ok(new[] { "value7", "value8" });
        }
        catch (Exception ex)
        {
            _logger.LogError("Failed to get data from the API", ex);
            return BadRequest();
        }
    } 
}
بنابراین در اینجا اگر می‌خواهید یک کنترلر ASP.NET Web API 2.x را به ASP.NET Core 1.0 ارتقاء دهید، تمام متدهای Get و Put و امثال آن هنوز معتبر هستند و مانند سابق عمل می‌کنند:
    [Route("api/[controller]")]
    public class ValuesController : Controller
    {
        // GET: api/values
        [HttpGet]
        public IEnumerable<string> Get()
        {
            return new string[] { "value1", "value2" };
        }
// GET api/values/5
        [HttpGet("{id}")]
        public string Get(int id)
        {
            return "value";
        }
// POST api/values
        [HttpPost]
        public void Post([FromBody]string value)
        {
        }
// PUT api/values/5
        [HttpPut("{id}")]
        public void Put(int id, [FromBody]string value)
        {
        }
// DELETE api/values/5
        [HttpDelete("{id}")]
        public void Delete(int id)
        {
        }
    }
}
در مورد ویژگی FromBody در ادامه بیشتر بحث خواهد شد.

یک نکته: اگر می‌خواهید خروجی Web API شما همواره JSON باشد، می‌توانید ویژگی جدید Produces را به شکل ذیل به کلاس کنترلر اعمال کنید:
 [Produces("application/json")]
[Route("api/[controller]")] // http://localhost:7742/api/test
public class TestController : Controller


تغییرات Model binding پیش فرض، برای پشتیبانی از ASP.NET MVC و ASP.NET Web API

فرض کنید مدل زیر را به برنامه اضافه کرده‌اید:
namespace Core1RtmEmptyTest.Models
{
    public class Person
    {
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public int Age { get; set; }
    }
}
و همچنین قصد دارید اطلاعات آن‌را از کاربر توسط یک عملیات POST دریافت کرده و به شکل JSON نمایش دهید:
using Core1RtmEmptyTest.Models;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class PersonController : Controller
    {
        public IActionResult Index()
        {
            return View();
        }
 
        [HttpPost]
        public IActionResult Index(Person person)
        {
            return Json(person);
        }
    }
}
برای اینکار، از jQuery به نحو ذیل استفاده می‌کنیم (از این جهت که بیشتر ارسال‌های به سرور جهت کار با Web API نیز Ajax ایی هستند):
@section scripts
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $.ajax({
                type: 'POST',
                url: '/Person/Index',
                dataType: 'json',
                contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                data: JSON.stringify({
                    FirstName: 'F1',
                    LastName: 'L1',
                    Age: 23
                }),
                success: function (result) {
                    console.log('Data received: ');
                    console.log(result);
                }
            });
        });
    </script>
}


همانطور که مشاهده می‌کنید، اگر در ابتدای این متد یک break-point قرار دهیم، اطلاعاتی را از سمت کاربر دریافت نکرده‌است و مقادیر دریافتی نال هستند.
این مورد یکی از مهم‌ترین تغییرات Model binding این نگارش از ASP.NET MVC با نگارش‌های قبلی آن است. در اینجا اشیاء پیچیده از request body دریافت و bind نمی‌شوند و باید به نحو ذیل، محل دریافت و تفسیر آن‌ها را دقیقا مشخص کرد:
 public IActionResult Index([FromBody]Person person)
زمانیکه ویژگی FromBody را مشخص می‌کنیم، آنگاه اطلاعات دریافتی از request body دریافتی، به شیء Person نگاشت خواهند شد.


نکته‌ی مهم: حتی اگر FromBody را ذکر کنید ولی از JSON.stringify در سمت کاربر استفاده نکنید، باز هم نال دریافت خواهید کرد. بنابراین در این نگارش ذکر JSON.stringify نیز الزامی است.


حالت‌های دیگر تغییرات Model Binding در ASP.NET Core

تا اینجا مشخص شد که اگر یک درخواست Ajax ایی را به سمت سرور یک برنامه‌ی ASP.NET Core ارسال کنیم، به صورت پیش فرض به اشیاء پیچیده‌ی سمت سرور bind نمی‌شود و باید حتما ویژگی FromBody را نیز مشخص کرد تا اطلاعات را از request body واکشی کند (محل دریافت اطلاعات پیش فرض آن نامشخص است).
یک سؤال: اگر به سمت یک چنین اکشن متدی، اطلاعات فرمی را به حالت معمول ارسال کنیم، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
ارسال اطلاعات فرم‌ها به سرور، همواره شامل دو تغییر ذیل است:
  var dataType = 'application/x-www-form-urlencoded; charset=utf-8';
 var data = $('form').serialize();
اطلاعات فرم سریالایز می‌شوند و data type مخصوصی هم برای آن‌ها تنظیم خواهد شد. در این حالت، ارسال یک چنین اطلاعاتی به سمت اکشن متد فوق، با خطای 415 unsupported media type متوقف می‌شود. برای رفع این مشکل باید از ویژگی دیگری به نام FromForm استفاده کرد:
 [HttpPost]
public IActionResult Index([FromForm]Person person)
حالت‌های دیگر ممکن را در تصویر ذیل ملاحظه می‌کنید:


علت این مساله نیز بالا رفتن میزان امنیت سیستم است. در نگارش‌های قبلی، تمام مکان‌ها و حالت‌های میسر جستجو می‌شوند و اگر یکی از آن‌ها قابلیت تطابق با خواص شیء مدنظر را داشته باشد، کار binding به پایان می‌رسد. اما در اینجا با مشخص شدن محل دقیق منبع اطلاعات، دیگر سایر حالات جستجو نشده و سطح حمله کاهش پیدا می‌کند.
در اینجا باید مشخص کرد که دقیقا اطلاعاتی که قرار است به یک شیء پیچیده Bind شوند، آیا از یک Form تامین می‌شوند، یا از Body و یا از هدر، کوئری استرینگ، مسیریابی و یا حتی از یک سرویس.
تمام این حالت‌ها مشخص هستند (برای مثال دریافت اطلاعات از هدر درخواست HTTP و انتساب آن‌ها به خواص متناظری در شیء مشخص شده)، منهای FromService آن که به نحو ذیل عمل می‌کند:
در این حالت می‌توان در سازنده‌ی کلاس مدل خود، سرویسی را تزریق کرد و توسط آن خاصیتی را مقدار دهی نمود:
public class ProductModel
{
    public ProductModel(IProductService prodService)
    {
        Value = prodService.Get(productId);
    }
    public IProduct Value { get; private set; }
}
این تزریق وابستگی‌ها برای اینکه تکمیل شود، نیاز به ویژگی FromServices خواهد داشت:
 public async Task<IActionResult> GetProduct([FromServices]ProductModel product)
{
}
وجود ویژگی FromServices به این معنا است که سرویس‌های مدل یاد شده را از تنظیمات ابتدایی IoC Container خود خوانده و سپس در اختیار مدل جاری قرار بده. به این ترتیب حتی تزریق وابستگی‌ها در مدل‌های برنامه هم میسر می‌شود.


تغییر تنظیمات اولیه‌ی خروجی‌های ASP.NET Web API

در اینجا حالت ارائه‌ی خروجی XML به صورت پیش فرض فعال نیست. اگر علاقمند به افزودن آن نیز باشید، نحوه‌ی کار را در متد ConfigureServices کلاس آغازین برنامه در کدهای ذیل مشاهده می‌کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc(options =>
    {
        options.FormatterMappings.SetMediaTypeMappingForFormat("xml", new MediaTypeHeaderValue("application/xml")); 
 
    }).AddJsonOptions(options =>
    {
        options.SerializerSettings.ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver();
        options.SerializerSettings.DefaultValueHandling = DefaultValueHandling.Include;
        options.SerializerSettings.NullValueHandling = NullValueHandling.Ignore;
    });
همچنین اگر خواستید تنظیمات ابتدایی JSON.NET را تغییر داده و برای مثال خروجی JSON تولیدی را camel case کنید، این‌کار را توسط متد AddJsonOptions به نحو فوق می‌توان انجام داد.