مطالب
بررسی Transactions و Locks در SQL Server

مقدمه

SQL Server، با هر تقاضا به عنوان یک واحد مستقل رفتار می‌کند. در وضعیت‌های پیچیده ای که فعالیت‌ها توسط مجموعه ای از دستورات SQL انجام می‌شود، به طوری که یا همه باید اجرا شوند یا هیچکدام اجرا نشوند، این روش مناسب نیست. در چنین وضعیت هایی، نه تنها تقاضاهای موجود در یک دنباله به یکدیگر بستگی دارند، بلکه شکست یکی از تقاضاهای موجود در دنباله، به معنای این است که کل تقاضاهای موجود در دنباله باید لغو شوند، و تغییرات حاصل از تقاضاهای اجراشده در آن دنباله خنثی شوند تا بانک اطلاعاتی به حالت قبلی برگردد.

1- تراکنش چیست؟

تراکنش شامل مجموعه ای از یک یا چند دستور SQL است که به عنوان یک واحد عمل می‌کنند. اگر یک دستور SQL در این واحد با موفقیت اجرا نشود، کل آن واحد خنثی می‌شود و داده هایی که در اجرای آن واحد تغییر کرده اند، به حالت اول برگردانده می‌شود. بنابراین تراکنش وقتی موفق است که هر یک از دستورات آن با موفقیت اجرا شوند. برای درک مفهوم تراکنش مثال زیر را در نظر بگیرید: سهامدار A در معامله ای 400 سهم از شرکتی را به سهامدار B می‌فروشد. در این سیستم، معامله وقتی کامل می‌شود که حساب سهامدار A به اندازه 400 بدهکار و حساب سهامدار B همزمان به اندازه 400 بستانکار شود. اگر هر کدام از این مراحل با شکست مواجه شود، معامله انجام نمی‌شود.


2- خواص تراکنش

هر تراکنش دارای چهار خاصیت است (معروف به ACID) که به شرح زیر می‌باشند:


2-1- خاصیت یکپارچگی (Atomicity)

یکپارچگی به معنای این است که تراکنش باید به عنوان یک واحد منسجم (غیر قابل تفکیک) در نظر گرفته شود. در مثال مربوط به مبادله سهام، یکپارچگی به معنای این است که فروش سهام توسط سهامدار A و خرید آن سهام توسط سهامدار B، مستقل از هم قابل انجام نیستند و برای این که تراکنش کامل شود، هر دو عمل باید با موفقیت انجام شوند.
اجرای یکپارچه، یک عمل "همه یا هیچ" است. در عملیات یکپارچه، اگر هر کدام از دستورات موجود در تراکنش با شکست مواجه شوند، اجرای تمام دستورات قبلی خنثی می‌شود تا به جامعیت بانک اطلاعاتی آسیب نرسد.

2-2- خاصیت سازگاری (Consistency)

سازگاری زمانی وجود دارد که هر تراکنش، سیستم را در یک حالت سازگار قرار دهد (چه تراکنش به طور کامل انجام شود و چه در اثر وجود خطایی خنثی گردد). در مثال مبادله سهام، سازگاری به معنای آن است که هر بدهکاری مربوط به حساب فروشنده، موجب همان میزان بستانکاری در حساب خریدار می‌شود.
در SQL Server، سازگاری با راهکار ثبت فایل سابقه انجام می‌گیرد که تمام تغییرات را در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌کند و جزییات را برای ترمیم تراکنش ثبت می‌نماید. اگر سیستم در اثنای اجرای تراکنش خراب شود، فرآیند ترمیم SQL Server با استفاده از این اطلاعات، تعیین می‌کند که آیا تراکنش با موفقیت انجام شده است یا خیر، و در صورت عدم موفقیت آن را خنثی می‌کند. خاصیت سازگاری تضمین می‌کند که بانک اطلاعاتی هیچگاه تراکنش‌های ناقص را نشان نمی‌دهد.

2-3- خاصیت تفکیک (Isolation)

تفکیک موجب می‌شود هر تراکنش در فضای خودش و جدا از سایر تراکنش‌های دیگری که در سیستم انجام می‌گیرد، اجرا شود و نتایج هر تراکنش فقط در صورت کامل شدن آن قابل مشاهده است. اگر چندین تراکنش همزمان در سیستم در حال اجرا باشند، اصل تفکیک تضمین می‌کند که اثرات یک تراکنش تا کامل شدن آن، قابل مشاهده نیست. در مثال مربوط به مبادله سهام، اصل تفکیک به معنای این است که تراکنش بین دو سهامدار، مستقل از تمام تراکنش‌های دیگری است که در سیستم به مبادله سهام می‌پردازند و اثر آن وقتی برای افراد قابل مشاهده است که آن تراکنش کامل شده باشد. این اصل در مواردی که سیستم همزمان از چندین کاربر پشتیبانی می‌کند، مفید است.

2-4- پایداری (Durability)

پایداری به معنای این است که تغییرات حاصل از نهایی شدن تراکنش، حتی در صورت خرابی سیستم نیز پایدار می‌ماند. اغلب سیستم‌های مدیریت بانک اطلاعاتی رابطه ای، از طریق ثبت تمام فعالیت‌های تغییر دهنده‌ی داده‌ها در بانک اطلاعاتی، پایداری را تضمین می‌کنند. در صورت خرابی سیستم یا رسانه ذخیره سازی داده ها، سیستم قادر است آخرین بهنگام سازی موفق را هنگام راه اندازی مجدد، بازیابی کند. در مثال مربوط به مبادله سهام، پایداری به معنای این است که وقتی انتقال سهام از سهامدار A به B با موفقیت انجام گردید، حتی اگر سیستم بعداً خراب شد، باید نتیجه‌ی آن را منعکس سازد.

3- مشکلات همزمانی(Concurrency Effects):

3-1- Dirty Read:

زمانی روی می‌دهد که تراکنشی رکوردی را می‌خواند، که بخشی از تراکنشی است که هنوز تکمیل نشده است، اگر آن تراکنش Rollback شود اطلاعاتی از بانک اطلاعاتی دارید که هرگز روی نداده است.
 اگر سطح جداسازی تراکنش (پیش فرض) Read Committed باشد، این مشکل بوجود نمی‌آید.

3-2- Non-Repeatable Read:

زمانی ایجاد می‌شود که رکوردی را دو بار در یک تراکنش می‌خوانید و در این اثنا یک تراکنش مجزای دیگر داده‌ها را تغییر می‌دهد. برای پیشگیری از این مسئله باید سطح جداسازی تراکنش برابر با Repeatable Read یا Serializable باشد.

3-3- Phantoms:

با رکوردهای مرموزی سروکار داریم که گویی تحت تاثیر عبارات Update و Delete صادر شده قرار نگرفته اند. به طور خلاصه شخصی عبارت Insert را درست در زمانی که Update مان در حال اجرا بوده انجام داده است، و با توجه به اینکه ردیف جدیدی بوده و قفلی وجود نداشته، به خوبی انجام شده است. تنها چاره این مشکل تنظیم سطح Serializable است و در این صورت بهنگام رسانی‌های جداول نباید درون بخش Where قرار گیرد، در غیر این صورت Lock خواهند شد.

3-4- Lost Update:

زمانی روی می‌دهد که یک Update به طور موفقیت آمیزی در بانک اطلاعاتی نوشته می‌شود، اما به طور اتفاقی توسط تراکنش دیگری بازنویسی می‌شود. راه حل این مشکل بستگی به کد شما دارد و بایست به نحوی تشخیص دهید، بین زمانی که داده‌ها را می‌خوانید و زمانی که می‌خواهید آنرا بهنگام کنید، اتصال دیگری رکورد شما را بهنگام کرده است.

4- منابع قابل قفل شدن

6 منبع قابل قفل شدن برای SQL Server وجود دارد و آن‌ها سلسله مراتبی را تشکیل می‌دهند. هر چه سطح قفل بالاتر باشد، Granularity  کمتری دارد. در ترتیب آبشاری Granularity عبارتند از:
•  Database: کل بانک اطلاعاتی قفل شده است، معمولاً طی تغییرات Schema بانک اطلاعاتی روی می‌دهد.
•  Table: کل جدول قفل شده است، شامل همه اشیای مرتبط با جدول.
•  Extent: کل Extent (متشکل از هشت Page) قفل شده است.
•  Page: همه داده‌ها یا کلیدهای Index در آن Page قفل شده اند.
•  Key: قفلی در کلید مشخصی یا مجموعه کلید هایی Index وجود دارد. ممکن است سایر کلید‌ها در همان Index Page تحت تاثیر قرار نگیرند.
•  (Row or Row Identifier (RID: هر چند قفل از لحاظ فنی در Row Identifier قرار می‌گیرد ولی اساساً کل ردیف را قفل می‌کند.

5- تسریع قفل (Lock Escalation) و تاثیرات قفل روی عملکرد

اگر تعداد آیتم‌های قفل شده کم باشد نگهداری سطح بهتری از Granularity (مثلاً RID به جای Page) معنی دار است. هرچند با افزایش تعداد آیتم‌های قفل شده، سربار مرتبط با نگهداری آن قفل‌ها در واقع باعث کاهش عملکرد می‌شود، و می‌تواند باعث شود قفل به مدت طولانی‌تری در محل باشد(هر چه قفل به مدت طولانی‌تری در محل باشد، احتمال این که شخصی آن رکورد خاص را بخواهد بیشتر است).
هنگامی که تعداد قفل نگهداری شده به آستانه خاصی برسد آن گاه قفل به بالاترین سطح بعدی افزایش می‌یابد و قفل‌های سطح پایین‌تر نباید به شدت مدیریت شوند (آزاد کردن منابع و کمک به سرعت در مجادله).
توجه شود که تسریع مبتنی بر تعداد قفل هاست و نه تعداد کاربران.

6- حالات قفل (Lock Modes):

همانطور که دامنه وسیعی از منابع برای قفل شدن وجود دارد، دامنه ای از حالات قفل نیز وجود دارد.

6-1- (Shared Locks (S:

زمانی استفاده می‌شود، که فقط باید داده‌ها را بخوانید، یعنی هیچ تغییری ایجاد نخواهید کرد. Shared Lock با سایر Shared Lock‌های دیگر سازگار است، البته قفل‌های دیگری هستند که با Shared Lock سازگار نیستند. یکی از کارهایی که Shared Lock انجام می‌دهد، ممانعت از انجام Dirty Read از طرف کاربران است.

6-2- (Exclusive Locks (X:

این قفل‌ها با هیچ قفل دیگری سازگار نیستند. اگر قفل دیگری وجود داشته باشد، نمی‌توان به Exclusive Lock دست یافت و همچنین در حالی که Exclusive Lock فعال باشد، به هر قفل جدیدی از هر شکل اجازه ایجاد شدن در منبع را نمی‌دهند.
این قفل از اینکه دو نفر همزمان به حذف کردن، بهنگام رسانی و یا هر کار دیگری مبادرت ورزند، پیشگیری می‌کند.

6-3- (Update Locks (U:

این قفل ‌ها نوعی پیوند میان Shared Locks و Exclusive Locks هستند.
برای انجام Update باید بخش Where را (در صورت وجود) تایید اعتبار کنید، تا دریابید فقط چه ردیف هایی را می‌خواهید بهنگام رسانی کنید. این بدان معنی است که فقط به Shared Lock نیاز دارید، تا زمانی که واقعاً بهنگام رسانی فیزیکی را انجام دهید. در زمان بهنگام سازی فیزیکی نیاز به Exclusive Lock دارید.
Update Lock نشان دهنده این واقعیت است که دو مرحله مجزا در بهنگام رسانی وجود دارد، Shared Lock ای دارید که در حال تبدیل شدن به Exclusive Lock است. Update Lock تمامی Update Lock‌های دیگر را از تولید شدن باز می‌دارند، و همچنین فقط با Shared Lock و Intent Shared Lock‌ها سازگار هستند.

6-4- Intent Locks:

با سلسله مراتب شی سر و کار دارد. بدون Intent Lock، اشیای سطح بالاتر نمی‌دانند چه قفلی را در سطح پایین‌تر داشته اید. این قفل‌ها کارایی را افزایش می‌دهند و 3 نوع هستند:

6-4-1- (Intent Shared Lock (IS:

Shared Lock در نقطه پایین‌تری در سلسله مراتب، تولید شده یا در شرف تولید است. این نوع قفل تنها به Table و Page اعمال می‌شود.

6-4-2- (Intent Exclusive Lock (IX:

همانند Intent Shared Lock است اما در شرف قرار گرفتن در آیتم سطح پایین‌تر است.

6-4-3- (Shared With Intent Exclusive (SIX:

Shared Lock در پایین  سلسله مراتب شی تولید شده یا در شرف تولید است اما Intent Lock قصد اصلاح داده‌ها را دارد بنابراین در نقطه مشخصی تبدیل به Intent Exclusive Lock می‌شود.

6-5- Schema Locks:

به دو شکل هستند:

6-5-1- (Schema Modification Lock (Sch-M:

تغییر Schema به شی اعمال شده است. هیچ پرس و جویی یا سایر عبارت‌های Create، Alter و Drop نمی‌توانند در مورد این شی در مدت قفل Sch-M اجرا شوند. با همه حالات قفل ناسازگار است.

6-5-2- (Schema Stability Lock (Sch-S:

بسیار شبیه به Shared Lock است، هدف اصلی این قفل پیشگیری از Sch-M است وقتی که قبلاً قفل هایی برای سایر پرس و جو-ها (یا عبارت‌های Create، Alter و Drop) در شی فعال شده اند. این قفل با تمامی انواع دیگر قفل سازگار است به جز با Sch-M.

6-6- (Bulk Update Locks (BU:

این قفل‌ها بارگذاری موازی داده‌ها را امکان پذیر می‌کنند، یعنی جدول در مورد هر فعالیت نرمال (عبارات T-SQL) قفل می‌شود، اما چندین عمل bcp یا Bulk Insert را می‌توان در همان زمان انجام داد. این قفل فقط با Sch-S و سایر قفل هایBU سازگار است.

7- سطوح جداسازی (Isolation Level):

7-1- Read Committed (وضعیت پیش فرض):

با Read Committed همه Shared Lock‌های ایجاد شده، به محض اینکه عبارت ایجاد کننده آنها تکمیل شود، به طور خودکار آزاد می‌شوند. به طور خلاصه قفل‌های مرتبط با عبارت Select به محض تکمیل عبارت Select آزاد می‌شوند و SQL Server منتظر پایان تراکنش نمی‌ماند. اگر تراکنش پرس و جویی را انجام می‌دهد که داده‌ها را اصلاح می‌کند (Insert، Delete و Update) قفل‌ها برای مدت تراکنش نگه داشته می‌شوند.
با این سطح پیش فرض، می‌توانید مطمئن شوید جامعیت کافی برای پیشگیری از Dirty Read دارید، اما همچنان Phantoms و Non-Repeatable Read می‌تواند روی دهد.

7-2- Read Uncommitted:

خطرناک‌ترین گزینه از میان تمامی گزینه‌ها است، اما بالاترین عملکرد را به لحاظ سرعت دارد. در واقع با این تنظیم سطح تجربه همه مسائل متعدد هم زمانی مانند Dirty Read امکان پذیر است. در واقع با تنظیم این سطح به SQL Server اعلام می‌کنیم هیچ قفلی را تنظیم نکرده و به هیچ قفلی اعتنا نکند، بنابراین هیچ تراکنش دیگری را مسدود نمی‌کنیم.
می‌توانید همین اثر Read Uncommitted را با اضافه کردن نکته بهینه ساز  NOLOCK در پرس و جو‌ها بدست آورید.

7-3- Repeatable Read:

سطح جداسازی را تا حدودی افزایش می‌دهد و سطح اضافی محافظت همزمانی را با پیشگیری از Dirty Read و همچنین Non-Repeatable Read فراهم می‌کند.
پیشگیری از Non-Repeatable Read بسیار مفید است اما حتی نگه داشتن Shared Lock تا زمان پایان تراکنش می‌تواند دسترسی کاربران به اشیا را مسدود کند، بنابراین به بهره وری لطمه وارد می‌کند.
نکته بهینه ساز برای این سطح REPEATEABLEREAD است.

7-4- Serializable:

این سطح از تمام مسائل هم زمانی پیشگیری می‌کند به جز برای Lost Update.
این تنظیم سطح به واقع بالاترین سطح آنچه را که سازگاری نامیده می‌شود، برای پایگاه داده فراهم می‌کند. در واقع فرآیند بهنگام رسانی برای کاربران مختلف به طور یکسان عمل می‌کند به گونه ای که اگر همه کاربران یک تراکنش را در یک زمان اجرا می‌کردند، این گونه می‌شد « پردازش امور به طور سریالی».
با استفاده از نکته بهینه ساز SERIALIZABLE یا HOLDLOCK در پرس و جو شبیه سازی می‌شود.

7-5- Snapshot:

جدترین سطح جداسازی است که در نسخه 2005 اضافه شد، که شبیه ترکیبی از Read Committed و Read Uncommitted است. به طور پیش فرض در دسترس نیست، در صورتی در دسترس است که گزینه ALLOW_SNAPSHOT_ISOLATION برای بانک اطلاعاتی فعال شده  باشد.(برای هر بانک اطلاعاتی موجود در تراکنش)
Snapshot مشابه Read Uncommitted هیچ قفلی ایجاد نمی‌کند. تفاوت اصلی آن‌ها در این است که تغییرات صورت گرفته در بانک اطلاعاتی را در زمان‌های متفاوت تشخیص می‌دهند. هر تغییر در بانک اطلاعاتی بدون توجه به زمان یا Commit شدن آن، توسط پرس و جو هایی که سطح جداسازی Read Uncommitted را اجرا می‌کنند، دیده می‌شود. با Snapshot فقط تغییراتی که قبل از شروع تراکنش، Commit شده اند، مشاهده می‌شود.
از شروع تراکنش Snapshot، تمامی داده‌ها دقیقاً مشاهده می‌شوند، زیرا در شروع تراکنش Commit شده اند.
نکته: در حالی که Snapshot توجهی به قفل‌ها و تنظیمات آنها ندارد، یک حالت خاص وجود دارد. چنانچه هنگام انجام Snapshot یک عمل Rollback (بازیافت) بانک اطلاعاتی در جریان باشد، تراکنش Snapshot قفل‌های خاصی را برای عمل کردن به عنوان یک مکان نگهدار  و سپس انتظار برای تکمیل Rollback تنظیم می‌کند. به محض تکمیل Rollback، قفل حذف شده و Snapshot به طور طبیعی به جلو حرکت خواهد کرد.


 
نظرات مطالب
بررسی دو نکته (ترفند) کاربردی در SQL Server
یک مورد استفاده کاربردی، از رویه sp_MSforeachtable به هنگام تجمیع بانک‌های اطلاعاتی است (برای مثال تجمیع دو DB کوچک در یک DB بزرگتر). برای این منظور می‌توان در ابتدا تمامی Constraint‌های جداول را موقتاً غیر فعال کرد، عملیات Load داده در جداول را انجام داد و مجدداً آنها را فعال نمود.
چنانچه از SSIS Package برای اینکار استفاده شود، با فرض اینکه در مرحله قبل Schema تمامی اشیاء بانک منتقل شده است، Control Flow این Package شامل Step‌های زیر میباشد:
گام اول - غیر فعال کردن تمامی Constraint‌های جداول
برای این منظور از Object موسوم به Execute SQL Task به این صورت استفاده میشود که در بخش SQL Statement دستور زیر نوشته شود:
 exec sp_MSforeachtable 'ALTER TABLE ? NOCHECK CONSTRAINT ALL'
گام دوم - انتقال داده‌ها به شکل Data Only
برای این منظور از Object موسوم به Transfer SQL Server Objects Task به صورت زیر استفاده میشود :
در بخش Object تغییرات زیر اعمال شود:
- در قسمت Destination ، پروپرتی CopyData با مقدار True و ExistingData با مقدار Append تنظیم شود.
- در قسمت Destination Copy & Option ، پروپرتی CopyAllTables در بخش ObjectsToCopy با مقدارTrue تنظیم شود.
 
گام سوم - فعال کردن مجدد Constraint‌های جداول 
برای این منظور از Object موسوم به Execute SQL Task به صورت زیر استفاده میشود :
در بخش SQL Statement دستور زیر نوشته شود:
 exec sp_MSforeachtable 'ALTER TABLE ? CHECK CONSTRAINT ALL'
نکته: در صورت وجود Trigger برای جداول بانک اطلاعاتی نیز می‌توان به همین شکل عمل نمود. (ابتدا آنها را غیر فعال و مجدا فعال کرد)

برای مثال شکل SSIS Package فوق به صورت تصویر فوق است.

مطالب
استفاده از IIS Express 7.5 در VS.NET

استفاده از IIS در VS.NET و پروژه‌های ASP.NET داستان خودش را دارد. در نگارش‌های 2002 و 2003 آن، تنها وب سرور قابل استفاده جهت کار با VS.NET همان IIS اصلی بود. مهم‌ترین مشکل این روش، نیاز به داشتن دسترسی مدیریتی بر روی سیستم بود (که در بعضی از شرکت‌ها، این مورد برای عموم کاربران ممنوع است) به همراه نصب جداگانه‌ و تنظیمات مخصوص IIS ، صرفا جهت آزمایش یک برنامه‌ی ساده؛ همچنین با توجه به اینکه IIS جزو کامپوننت‌ها ویندوز بوده و هر نگارشی، IIS خاص خودش را دار است، این مورد هم مشکلات ویژه‌ای را به همراه دارد (برای مثال IIS5 ویندوز XP را با IIS7 ویندوز سرور 2008 در نظر بگیرید؛ یکی برای توسعه یکی جهت محیط کاری). این روش در VS.Net 2005 کنار گذاشته شد و از وب سرور توکاری به نام Cassini یا ASP.NET Development Server استفاده گردید. به این صورت دیگر نیازی به نصب مجزای IIS کامل جهت آزمایش‌ برنامه‌های ASP.NET نبود و همچنین نیاز به داشتن دسترسی مدیریتی الزامی نیز منتفی گردید. این روش هنوز هم تا نگارش 2010 ویژوال استودیو مرسوم است؛ اما ... اما کسانی که با Cassini کار کرده باشند می‌دانند که یک سری از رفتار‌های آن با IIS واقعی تطابق ندارد و اگر برنامه‌ی ASP.NET شما با Cassini خوب نمایش داده می‌شود الزامی ندارد که با IIS واقعی هم به همان نحو رفتار کند، برای نمونه رفتار مسیریابی آدرس‌های نسبی در IIS واقعی و Cassini یکی نیست. علاوه بر آن IIS های 7 و 7.5 هم امکانات و ویژگی‌های خاص خود را دارند که Cassini آن‌ها را پوشش نمی‌دهد؛ به علاوه این دو فقط در ویندوزهای جدید مانند ویندوز سرور 2008 یا ویندوز 7 قابل دسترسی هستند. به همین جهت اخیرا یک نسخه‌ی سبک و express از IIS 7.5 به صورت جداگانه برای برنامه نویس‌ها فقط جهت آزمودن برنامه‌های خود تهیه شده‌ است و البته هدفگیری اصلی آن پروژه‌ی WebMatrix است؛ به همراه ویژگی‌های جدید IIS7 مانند امکان آزمودن تنظیمات ویژه IIS7 در وب کانفیگ برنامه، پشتیبانی کامل از SSL ، Url Rewrite و سایر ماژول‌های IIS7، عدم نیاز به دسترسی مدیریتی برای اجرای آن، امکان اجرای آن بر روی پورت‌های مختلف بدون تداخل با وب سرور(های) موجود بر روی سیستم و همچنین برخلاف IIS7 اصلی، بر روی ویندوز XP نیز قابل اجرا است. حجم نگارش IIS Express 7.5 تنها 3.9 مگابایت است:


سرویس پک یک ویژوال استودیوی 2010 (که در زمان نگارش این مطلب نسخه‌ی بتای آن ارائه شده)، یک گزینه‌ی جدید را به منوی کلیک راست بر روی نام پروژه در VS.NET به نام Use IIS Express ، اضافه کرده است تا به سادگی بتوان از این امکان جدید استفاده کرد (یا به عبارتی با IIS Express یکپارچه است و نیاز به تنظیم خاصی ندارد).
در سایر حالات (و نسخه‌هایی که این یکپارچگی وجود ندارد و نخواهد داشت) به صورت زیر می‌توان عمل کرد:
روش اول:
دستور زیر را در خط فرمان وارد نمائید:
"C:\Program Files\IIS Express\iisexpress.exe" /path:D:\Prog\1389\MySite\ /port:4326 /clr:v4.0
به این صورت وب سروری جهت ارائه‌ی سایتی با مسیر ذکر شده بر روی پورت 4326 (http://localhost:4326/) بر اساس دات نت 4 تشکیل خواهد شد (برای نمونه جهت دات نت سه و نیم مقدار v3.5 را وارد نمائید).

روش دوم (که در حقیقت همان روش اول با ارائه‌ی پشت صحنه‌ی موقت آن است):
الف) ابتدا به مسیر My Documents\IISExpress\config مراجعه کرده و فایل applicationhost.config را باز کنید. سپس گره مربوط به site را یافته (حدود سطر 153) و گزینه‌ی serverAutoStart را حذف کنید:
<site name="WebSite1" id="1">
<application path="/">
<virtualDirectory path="/" physicalPath="%IIS_SITES_HOME%\WebSite1" />
</application>
<bindings>
<binding protocol="http" bindingInformation=":8080:localhost" />
</bindings>
</site>
ب) سپس تنظیمات سایت مورد نظر خود را به صورت دستی به این فایل اضافه کنید. برای مثال:
<site name="WebSite2" id="2">
<application path="/" applicationPool="Clr4IntegratedAppPool">
<virtualDirectory path="/" physicalPath="D:\Prog\1389\MyTestSite\" />
</application>
<bindings>
<binding protocol="http" bindingInformation=":1389:localhost" />
</bindings>
</site>
توضیحات:
Name در اینجا نامی دلخواه است که وارد خواهید نمود.
Id شماره سایتی است که ثبت خواهد شد.
applicationPool در اینجا بسیار مهم است. اگر سایت شما مبتنی بر دات نت 4 است، Clr4IntegratedAppPool را وارد نمائید و اگر غیر از این است، Clr2IntegratedAppPool باید تنظیم شود.
physicalPath همان مسیر پروژه شما است.
در قسمت bindingInformation هم می‌توان شماره پورت مورد نظر را وارد کرد.

اکنون فایل applicationhost.config را ذخیره کرده و ببندید.
سپس دستور زیر را در خط فرمان ویندوز وارد نمائید:
"C:\Program Files\IIS Express\iisexpress.exe" /site:WebSite2
که در اینجا WebSite2 همان مدخل جدیدی است که به فایل applicationhost.config اضافه شده است. به این صورت آدرس http://localhost:1389/ جهت دسترسی به سایت شما آماده استفاده خواهد بود.

تنظیمات دیباگر VS.NET :
تا اینجا تنها موفق شده‌ایم که این وب سرور آزمایشی را راه اندازی کنیم. اما نکته‌ی مهم امکان دیباگ کردن برنامه توسط آن‌را از دست داده‌ایم. برای این منظور در VS.NET به خواص پروژه، برگه‌ی Web آن مراجعه کنید. در قسمت Servers گزینه‌ی use custom web server را انتخاب کرده و آدرسی را که در یکی از دو روش فوق ساخته‌اید وارد نمایید. برای مثال http://localhost:4326/
همچنین باید دقت داشت که در همین قسمت هیچکدام از debuggers ذیل گزینه‌ی use custom web server نباید تیک خورده باشند (چون VS.NET دقیقا نمی‌داند که باید به کدام پروسه در ویندوز attach شود).
اکنون برنامه را در حالت دیباگ در VS.NET آغاز کنید (بدیهی است فرض بر این است که iisexpress.exe با تنظیمات ذکر شده باید در حال اجرا باشد).
و ... حداقل مزیت آن بسیار سریع‌تر بودن این روش نسبت به Cassini یا ASP.NET Development Server است.
تا اینجا فقط VS.NET به صورت خودکار مرورگر را باز کرده و سایت نمایش داده می‌شود؛ اما اگر در قسمتی از کدهای خود breakpoint قرار دهیم کار نمی‌کند. برای این منظور باید در حین اجرای برنامه، از منوی debug ، گزینه‌ی attach to process را انتخاب کرده و به iisexpress متصل شوید.

مطالب
استفاده از Google Analytics در ASP.Net

قبل از استفاده از بلاگر، در سایت wordpress وبلاگ داشتم، که به‌دلایلی کنسل شد. تفاوت محسوسی را که اینجا مشاهده می‌کنم، نبود قسمت آمار سایت است. در سایت wordpress آمار مبسوطی را از بازدید کنندگان سایت می‌توانید در کنترل پنل مدیریتی وبلاگ مشاهده کنید، اما در اینجا خیر.
به همین جهت اولین کاری را که انجام دادم استفاده از سرویس رایگان persianstat بود که انصافا هم با کیفیت است و قابل مقایسه با آماری که wordpress ارائه می‌دهد، می‌باشد.
جالب اینجا است که هر چند هاست اینجا، گوگل است اما استفاده‌ی خودکار از ابزار Google analytics در آن مهیا نیست. احتمالا علت آن آماده نبودن API آن است که قرار است به زودی ارائه شود، بنابراین ارزش وقت گذاشتن را دارد.



برای استفاده از Google analytics ، پس از ثبت نام و ورود به آن، سایت مورد نظر را معرفی کرده (در قسمت Add Website Profile) و نهایتا یک کد جاوا اسکریپتی به شما خواهد داد که می‌توانید آنرا به صفحات مورد نظر خود در سایت اضافه نمائید تا تحت کنترل آماری قرار گیرد. محدودیتی هم در مورد تعداد سایت وجود ندارد و با یک اکانت می‌توانید چندین سایت را معرفی کرده و تحت کنترل قرار دهید.
اگر از ASP.Net استفاده می‌کنید، تنها کافی است به master page سایت مراجعه کنید و پیش از بسته شدن تگ body ، اسکریپت مربوط به Google analytics را اضافه کنید تا تمام سایت را تحت کنترل قرار دهید.
یا اگر علاقمند بودید که اینکار را به صورت "شیک‌تری" انجام دهید، می‌توان از این http module استفاده کرد. به این صورت ابتدا تگ بسته شدن body به صورت خودکار پیدا شده و سپس اسکریپت به پیش از آن اضافه می‌شود.
این روش بار بزرگ تهیه آمار سایت را حذف خواهد کرد. عموما دیتابیس جمع آوری آمار سایت خیلی زود (برای مثال پس از گذشت 6 ماه) حجیم می‌شود و تاثیر مشهودی را بر روی کارآیی سایت خواهد گذاشت. بنابراین، این سؤال مطرح می‌شود که چرا گوگل اینکار را برای ما انجام ندهد؟! هزینه بانک اس کیوال سرور بر روی هاست‌های اینترنتی بالا بوده و حجمی را هم که در اختیار قرار می‌دهند محدود است. در صورت نیاز به حجم‌های بالاتر باید هزینه بیشتری را پرداخت کرد. بنابراین هم از لحاظ قیمت و هچنین کارآیی سایت، استفاده از این سرویس واقعا مقرون به صرفه است. بعلاوه از تنوع آماری که ارائه می‌دهد نیز نمی‌توان چشم پوشی کرد. برای مثال کاربران چه واژه‌های کلیدی را در موتورهای جستجو وارد کرده‌اند تا به سایت شما رسیده‌اند؟ چند درصد کاربر وفادار دارید؟! (کاربرهای وفادار، منظور افرادی هستند که به صورت منظم به سایت سر می‌زنند) و امثال این. انصافا تهیه چنین ماژولی برای یک سایت از لحاظ برنامه نویسی شاید با برنامه نویسی کل یک سایت برابری کند.
اگر هم نیاز به یک برنامه سورس باز داشتید که هر روز به اکانت Google analytics شما سر بزند و اطلاعات آنرا استخراج کرده و در یک بانک SQL server ذخیره کند، می‌توانید به پروژه سی شارپ زیر مراجعه نمائید:
Google Analytics Data Extractor

البته باید دقت داشت که پس از ارائه API کامل Google analytics ، دیگر نیازی به این نوع روش‌های ابتکاری وجود نداشته و استخراج داده از آن بسیار ساده‌تر خواهد شد.

مطالب
طراحی یک گرید با Angular و ASP.NET Core - قسمت دوم - پیاده سازی سمت کلاینت
در قسمت قبل، کار پیاده سازی سمت سرور نمایش اطلاعات یک گرید، به پایان رسید. در این قسمت می‌خواهیم از سمت کلاینت، اطلاعات صفحه بندی و مرتب سازی را به سمت سرور ارسال کرده و همچنین نتیجه‌ی دریافتی از سرور را نمایش دهیم.



پیشنیازهای نمایش اطلاعات گرید به همراه صفحه بندی اطلاعات

در مطلب «Angular CLI - قسمت ششم - استفاده از کتابخانه‌های ثالث» نحوه‌ی نصب و معرفی کتابخانه‌ی ngx-bootstrap را بررسی کردیم. دقیقا همان مراحل، در اینجا نیز باید طی شوند و از این مجموعه تنها به کامپوننت Pagination آن نیاز داریم. همان قسمت ذیل گرید تصویر فوق که شماره صفحات را جهت انتخاب، نمایش داده‌است.
بنابراین ابتدا فرض بر این است که دو بسته‌ی بوت استرپ و ngx-bootstrap را نصب کرده‌اید:
> npm install bootstrap --save
> npm install ngx-bootstrap --save
در فایل angular-cli.json. شیوه‌نامه‌ی بوت استرپ را نیز افزوده‌اید:
  "apps": [
    {
      "styles": [
    "../node_modules/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
        "styles.css"
      ],
پس از آن باید به‌خاطر داشت که کامپوننت نمایش صفحه بندی این مجموعه PaginationModule نام دارد و باید در نزدیک‌ترین ماژول مورد نیاز، ثبت و معرفی شود:
import { PaginationModule } from "ngx-bootstrap";

@NgModule({
  imports: [
    PaginationModule.forRoot()
  ]
برای نمونه در این مثال، ماژولی به نام simple-grid.module.ts دربرگیرنده‌ی گرید مطلب جاری است و به صورت ذیل به برنامه اضافه شده‌است:
 >ng g m SimpleGrid -m app.module --routing
بنابراین تعریف PaginationModule باید به قسمت imports این ماژول اضافه شود و تعریف آن در app.module.ts تاثیری بر روی این قسمت نخواهد داشت.

کامپوننتی هم که مثال جاری را نمایش می‌دهد به صورت ذیل به ماژول SimpleGrid فوق اضافه شده‌است:
 >ng g c SimpleGrid/products-list


تهیه معادل‌های قراردادهای سمت سرور در سمت Angular

در قسمت قبل، تعدادی قرارداد مانند پارامترهای دریافتی از سمت کلاینت و ساختار اطلاعات ارسالی به سمت کلاینت را تعریف کردیم. اکنون جهت کار strongly typed با آن‌ها در سمت یک برنامه‌ی تایپ اسکریپتی Angular، کلاس‌های معادل آن‌ها را تهیه می‌کنیم.

ساختار شیء محصول دریافتی از سمت سرور
 >ng g cl SimpleGrid/app-product
با این محتوا
export class AppProduct {
  constructor(
    public productId: number,
    public productName: string,
    public price: number,
    public isAvailable: boolean
  ) {}
}
که در اینجا هر کدام از خواص ذکر شده، معادل camel case نمونه‌ی سمت سرور خود هستند (چون JSON.NET در ASP.NET Core، به صورت پیش فرض یک چنین خروجی را تولید می‌کند).

ساختار معادل پارامترهای صفحه بندی و مرتب سازی ارسالی به سمت سرور
 >ng g cl SimpleGrid/PagedQueryModel
با این محتوا
export class PagedQueryModel {
  constructor(
    public sortBy: string,
    public isAscending: boolean,
    public page: number,
    public pageSize: number
  ) {}
}
در اینجا همان ساختار IPagedQueryModel سمت سرور را مشاهده می‌کنید. از آن جهت مشخص سازی جزئیات صفحه بندی و نحوه‌ی مرتب سازی اطلاعات، استفاده می‌شود.

ساختار معادل اطلاعات صفحه بندی شده‌ی دریافتی از سمت سرور
 >ng g cl SimpleGrid/PagedQueryResult
با این محتوا
export class PagedQueryResult<T> {
  constructor(public totalItems: number, public items: T[]) {}
}
این ساختار جنریک نیز دقیقا معادل همان PagedQueryResult سمت سرور است و حاوی تعداد کل ردیف‌های یک کوئری و تنها قسمتی از اطلاعات صفحه بندی شده‌ی آن می‌باشد.

ساختار ستون‌های گرید نمایشی
 >ng g cl SimpleGrid/GridColumn
با این محتوا
export class GridColumn {
  constructor(
    public title: string,
    public propertyName: string,
    public isSortable: boolean
  ) {}
}
هر ستون نمایش داده شده، دارای یک برچسب، خاصیتی مشخص در سمت سرور و بیانگر قابلیت مرتب سازی آن می‌باشد. اگر isSortable به true تنظیم شود، با کلیک بر روی سرستون‌ها می‌توان اطلاعات را بر اساس آن ستون، مرتب سازی کرد.


تهیه سرویس ارسال اطلاعات صفحه بندی به سرور و دریافت اطلاعات از آن

پس از تدارک این مقدمات، اکنون کار تعریف سرویسی که این اطلاعات را به سمت سرور ارسال می‌کند و نتیجه را باز می‌گرداند، به صورت ذیل خواهد بود:
 >ng g s SimpleGrid/products-list -m simple-grid.module
این دستور سبب ایجاد کلاس ProductsListService شده و همچنین قسمت providers ماژول simple-grid را نیز بر این اساس به روز رسانی می‌کند.
پیش از تکمیل این سرویس، نیاز است متدی را جهت تبدیل یک شیء، به معادل کوئری استرینگ آن تهیه کنیم:
  toQueryString(obj: any): string {
    const parts = [];
    for (const key in obj) {
      if (obj.hasOwnProperty(key)) {
        const value = obj[key];
        if (value !== null && value !== undefined) {
          parts.push(encodeURIComponent(key) + "=" + encodeURIComponent(value));
        }
      }
    }
    return parts.join("&");
  }
در قسمت قبل امضای متد GetPagedProducts دارای ویژگی HttpGet است. بنابراین، نیاز است اطلاعات را به صورت کوئری استرینگ از سمت کلاینت دریافت کند و متد toQueryString فوق به صورت خودکار بر روی تمام خواص یک شیء دلخواه حرکت کرده و آن‌ها را تبدیل به یک رشته‌ی حاوی کوئری استرینگ‌ها می‌کند.
[HttpGet("[action]")]
public PagedQueryResult<Product> GetPagedProducts(ProductQueryViewModel queryModel)
برای نمونه متد toQueryString فوق است که سبب ارسال یک چنین درخواستی به سمت سرور می‌شود:
 http://localhost:5000/api/Product/GetPagedProducts?sortBy=productId&isAscending=true&page=2&pageSize=7

پس از این تعریف، سرویس ProductsListService  به صورت ذیل تکمیل خواهد شد:
@Injectable()
export class ProductsListService {
  private baseUrl = "api/Product";

  constructor(private http: Http) {}

  getPagedProductsList(
    queryModel: PagedQueryModel
  ): Observable<PagedQueryResult<AppProduct>> {
    return this.http
      .get(`${this.baseUrl}/GetPagedProducts?${this.toQueryString(queryModel)}`)
      .map(res => {
        const result = res.json();
        return new PagedQueryResult<AppProduct>(
          result.totalItems,
          result.items
        );
      });
  }
در اینجا از متد toQueryString، جهت تکمیل متد get ارسالی به سمت سرور استفاده شده‌است تا پارامترها را به صورت کوئری استرینگ‌ها تبدیل کرده و ارسال کند.
سپس در متد map آن، res.json دقیقا همان ساختار PagedQueryResult سمت سرور را به همراه دارد. اینجا است که فرصت خواهیم داشت نمونه‌ی سمت کلاینت آن‌را که در ابتدای بحث تهیه کردیم، وهله سازی کرده و بازگشت دهیم (نگاشت فیلدهای دریافتی از سمت سرور به سمت کلاینت).


تکمیل کامپوننت نمایش گرید

قسمت آخر این مطلب، استفاده‌ی از این ساختارها و سرویس‌ها و نمایش اطلاعات دریافتی از آن‌ها است. برای این منظور ابتدا نیاز است سرستون‌های این گرید را تهیه کرد:


  <table class="table table-striped table-hover table-bordered table-condensed">
    <thead>
      <tr>
        <th class="text-center" style="width:3%">#</th>
        <th *ngFor="let column of columns" class="text-center">
          <div *ngIf="column.isSortable" (click)="sortBy(column.propertyName)" style="cursor: pointer">
            {{ column.title }}
            <i *ngIf="queryModel.sortBy === column.propertyName" class="glyphicon"
              [class.glyphicon-sort-by-order]="queryModel.isAscending" [class.glyphicon-sort-by-order-alt]="!queryModel.isAscending"></i>
          </div>
          <div *ngIf="!column.isSortable" style="cursor: pointer">
            {{ column.title }}
          </div>
        </th>
      </tr>
    </thead>
در اینجا ابتدا بررسی می‌شود که آیا یک ستون قابلیت مرتب سازی را دارد، یا خیر؟ اگر اینطور است، در کنار آن یک گلیف آیکن مرتب سازی درج می‌شود. اگر خیر، صرفا متن عنوان آن نمایش داده خواهد شد. می‌شد تمام این موارد را به ازای هر ستون به صورت مجزایی ارائه داد، اما در این حالت به کدهای تکراری زیادی می‌رسیدیم. به همین جهت از یک حلقه بر روی تعریف ستون‌های این گرید استفاده شده‌است. آرایه‌ی این ستون‌ها نیز به صورت ذیل تعریف می‌شود:
export class ProductsListComponent implements OnInit {
  columns: GridColumn[] = [
    new GridColumn("Id", "productId", true),
    new GridColumn("Name", "productName", true),
    new GridColumn("Price", "price", true),
    new GridColumn("Available", "isAvailable", true)
  ];

همچنین در کدهای قالب این کامپوننت، مدیریت کلیک بر روی یک سر ستون را نیز مشاهده می‌کنید:
export class ProductsListComponent implements OnInit {
  itemsPerPage = 7;
  queryModel = new PagedQueryModel("productId", true, 1, this.itemsPerPage);

  sortBy(columnName) {
    if (this.queryModel.sortBy === columnName) {
      this.queryModel.isAscending = !this.queryModel.isAscending;
    } else {
      this.queryModel.sortBy = columnName;
      this.queryModel.isAscending = true;
    }
    this.getPagedProductsList();
  }
}
در این‌حالت اگر ستونی که بر روی آن کلیک شده، پیشتر مرتب سازی شده‌است، صرفا خاصیت صعودی بودن آن برعکس خواهد شد. در غیراینصورت، نام خاصیت درخواستی مرتب سازی و جهت آن نیز مشخص می‌شود. سپس مجددا این گرید توسط متد getPagedProductsList رندر خواهد شد.

کار رندر بدنه‌ی اصلی گرید توسط همین چند سطر در قالب آن مدیریت می‌شود:
    <tbody>
      <tr *ngFor="let item of queryResult.items; let i = index">
        <td class="text-center">{{ itemsPerPage * (currentPage - 1) + i + 1 }}</td>
        <td class="text-center">{{ item.productId }}</td>
        <td class="text-center">{{ item.productName }}</td>
        <td class="text-center">{{ item.price | number:'.0' }}</td>
        <td class="text-center">
          <input id="item-{{ item.productId }}" type="checkbox" [checked]="item.isAvailable"
            disabled="disabled" />
        </td>
      </tr>
    </tbody>
  </table>
اولین ستون آن، اندکی ابتکاری است. در اینجا شماره ردیف‌های خودکاری در هر صفحه درج خواهند شد. این شماره ردیف نیز جزو ستون‌های منبع داده‌ی فرضی برنامه نیست. به همین جهت برای درج آن، توسط let i = index در ngFor، به شماره ایندکس ردیف جاری دسترسی پیدا می‌کنیم. سپس توسط محاسباتی بر اساس تعداد ردیف‌های هر صفحه و شماره‌ی صفحه‌ی جاری، می‌توان شماره ردیف فعلی را محاسبه کرد.

در اینجا حلقه‌ای بر روی queryResult.items تشکیل شده‌است. این منبع داده به صورت ذیل در کامپوننت متناظر مقدار دهی می‌شود:
export class ProductsListComponent implements OnInit {
  itemsPerPage = 7;
  currentPage: number;
  numberOfPages: number;
  isLoading = false;
  queryModel = new PagedQueryModel("productId", true, 1, this.itemsPerPage);
  queryResult = new PagedQueryResult<AppProduct>(0, []);

  constructor(private productsListService: ProductsListService) {}

  ngOnInit() {
    this.getPagedProductsList();
  }

  private getPagedProductsList() {
    this.isLoading = true;
    this.productsListService
      .getPagedProductsList(this.queryModel)
      .subscribe(result => {
        this.queryResult = result;
        this.isLoading = false;
      });
  }
}
ابتدا سرویس ProductsListService را که در ابتدای بحث تکمیل شد، به سازنده‌ی این کامپوننت تزریق می‌کنیم. به کمک آن می‌توان در متد getPagedProductsList، ابتدا queryModel جاری را که شامل اطلاعات مرتب سازی و صفحه بندی است، به سرور ارسال کرده و سپس نتیجه‌ی نهایی را به queryResult انتساب دهیم. به این ترتیب تعداد کل رکوردها و همچنین آیتم‌های صفحه‌ی جاری دریافت می‌شوند. اکنون حلقه‌ی ngFor نمایش بدنه‌ی گرید، کار تکمیل صفحه‌ی جاری را انجام خواهد داد.

قسمت آخر کار، افزودن کامپوننت نمایش شماره صفحات است:


  <div align="center">
    <pagination [maxSize]="8" [boundaryLinks]="true" [totalItems]="queryResult.totalItems"
      [rotate]="false" previousText="&lsaquo;" nextText="&rsaquo;" firstText="&laquo;"
      lastText="&raquo;" (numPages)="numberOfPages = $event" [(ngModel)]="currentPage"
      (pageChanged)="onPageChange($event)"></pagination>
  </div>
  <pre class="card card-block card-header">Page: {{currentPage}} / {{numberOfPages}}</pre>
در اینجا از کامپوننت pagination مجموعه‌ی ngx-bootstarp استفاده شده‌است و یک سری از خواص مستند شده‌ی آن‌، مقدار دهی شده‌اند؛ مانند متن‌های صفحه‌ی بعد و قبل و امثال آن. مدیریت کلیک بر روی شماره‌های آن، در کامپوننت جاری به صورت ذیل است:
export class ProductsListComponent implements OnInit {
  itemsPerPage = 7;
  currentPage: number;
  numberOfPages: number;

  onPageChange(event: any) {
    this.queryModel.page = event.page;
    this.getPagedProductsList();
  }
}
علت تعریف دو خاصیت اضافه‌ی currentPage و numberOfPages، استفاده‌ی از آن‌ها در قسمت ذیل این شماره‌ها (خارج از کامپوننت نمایش شماره صفحات) جهت نمایش page 1/x است.
هر زمانیکه کاربر بر روی شما‌ره‌ای کلیک می‌کند، رخ‌داد onPageChange فراخوانی شده و در این‌حالت تنها کافی است شماره صفحه‌ی درخواستی queryModel جاری را به روزرسانی کرده و سپس آن‌را در اختیار متد getPagedProductsList جهت دریافت اطلاعات این صفحه‌ی درخواستی قرار دهیم.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
بلاگر و دومین سفارشی

سلام؛ نوروز مبارک!
امیدوارم در این سال جدید برقرار به مانند سیسکو، محبوب مثل گوگل، پایدار همانند اینتل، به دور از گزند مثل ویندوز 7 و موفق همانند مایکروسافت باشید!

یک دامنه‌ی جدید به نام dotnettips.info برای وبلاگ تهیه و تنظیم کردم که شرح انجام آن برای علاقمندان به صورت زیر است:

الف) خرید یک دامنه (برای مثال من از اینجا تهیه کردم)
ب) تنظیمات CNAME و A Records آن دامنه
برای مثال ممکن است کنترل پنل دامنه‌ی شما به صورت زیر باشد. در این حالت به قسمت DNS مراجعه کرده:



و در ادامه تغییرات ذیل را اعمال نمائید:
در قسمت A Records چهار آدرس IP مربوط به گوگل باید وارد شوند:



4 رکورد جدید را باید ایجاد کنید:



سپس CNAME مربوط به بلاگر باید وارد شود:



ج) اکنون به تنظیمات بلاگ خود مراجعه کرده و نام دامنه جدید را وارد نمائید:



اعمال این تغییرات بین 7 ساعت تا 24 ساعت طول خواهد کشید (مدتی طول می‌کشد تا گوگل آدرس شما را فعال کند؛ مدتی هم طول خواهد کشید تا اطلاعات DNS شما در سراسر سرورهای مرتبط در دنیا به روز شود). بنابراین در این بین، انجام این تنظیمات و رها کردن سایت به حال خود کفایت می‌کند.

ماخذ IP ها و همچنین CNAME فوق مستندات رسمی گوگل است: (+)

اگر هم برای سایت خود یک فید از نوع feedburner ثبت کرده باشید، خوانندگان فید وبلاگ شما نیاز به هیچ نوع تغییر و تنظیمی نخواهند داشت.

مطالب
آشنایی با Feature Toggle - بخش اول
فرض کنید میخواهید برای بخش‌هایی از نرم افزاری که طراحی کرده‌اید ، امکانی را در نظر بگیرید که بتوانید زمانیکه نرم افزار در حال استفاده‌است، قابلیت‌هایی از آن‌را فعال یا غیرفعال نمایید؛ بدون اینکه نرم افزار از دسترس خارج شود. Feature Toggle که تحت عنوان Feature Flag هم شناخته می‌شود همین امکان را برای ما به ارمغان می‌آورد و ما را قادر می‌سازد تا قابلیت‌هایی را از نرم افزار، فعال یا غیرفعال کنیم، بدون اینکه نیاز باشد نرم افزار از دسترس مشتریان خارج شود و یا نیاز باشد نسخه‌ی جدیدی از نرم افزار  منتشر شود. برای مثال قابلیت ثبت نام کاربران را در بازه‌های خاصی غیرفعال کنیم و یا فرض کنید قابلیت جدیدی به نرم افزار اضافه کرده‌اید و میخواهید بعد از پابلیش، در یک بازه زمانی که نرم افزار شما بازدید کننده‌های کمتری دارد، آن‌را موقتا فعال کنید، نتیجه خروجی را ببینید و سپس آن را غیر فعال نمایید. در ادامه این مقاله سعی خواهیم کرد ابتدا با یک مثال ساده با این قابلیت آشنا شویم و سپس به معرفی یکی از کتابخانه‌های محبوب در این زمینه بپردازیم.
Feature Toggle چیزی بیشتر از یک دستور IF نیست، اگر شرط مورد نظر برقرار بود، کد را اجرا میکند، در غیر اینصورت از اجرای آن بخش صرف نظر میکند.
IF (currentYear<2023){
alert('Wear a mask!');
}
در قطعه کد فوق، سال جاری را چک کرده‌ایم و گفته‌ایم اگر سال جاری کمتر از سال 2023 بود، به بازدید کننده یک پیغام را نمایش دهیم. حال فرض کنید بیماری کرونا، پیش از سال 2023 از بین برود، ولی طبق این شرط همچنان پیغام به کاربران نمایش داده میشود. میتوانیم فعال و غیر فعال بودن نمایش این پیغام را یا از دیتابیس و یا از فایل appsetting.json  بخوانیم که در این حالت  به صورت زیر می‌باشد :
var showCoronaAlert=_cofiguration.GetValue<bool>("Features:showCoronaAlert"); // or read this from Database
If(showCoronaAlert){
alert(Wear a amask!);
}
در این روش بجای اینکه تاریخ را چک کنیم و بر اساس آن تصمیم بگیریم که آیا پیغامی نمایش داده شود یا نه، وضعیت نمایش آن را از فایل تنظیمات و یا دیتابیس خوانده‌ایم. در این حالت دیگر نیازی به تغییر و انتشار نسخه‌ی جدیدی از نرم افزار نیست و فقط کافی‌است مقدار مربوط به نمایش پیغام را در دیتابیس و یا فایل تنظیمات، به روزسانی نماییم.

 کتابخانه  Microsoft.FeatureManagement
کتابخانه  Microsoft.FeatureManagement  توسط تیم اژور پیاده سازی و نوشته شده‌است و برای خواندن اطلاعات، از همان IConfiguration استفاده میکند که ما را قادر می‌سازد تنظیمات را از منابع مختلفی بخوانیم  و همچنین  قابلیت‌های آن فراتر از تنظیم یک مقدار با true/false می‌باشد که در ادامه با بعضی از آنها آشنا خواهیم شد.
ابتدا نیاز هست این کتابخانه را به صورت زیر نصب نماییم :
Install-Package Microsoft.FeatureManagement

سپس نیاز هست در متد ConfigureService، سرویس مربوطه را اضافه نماییم :
using Microsoft.FeatureManagement;
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddFeatureManagement();
}

این کتابخانه به صورت پیش فرض، اطلاعات feature‌ها را از بخشی (section) تحت عنوان FeatureManagement  از فایل appsetting.json می‌خواند. پس نیاز داریم این بخش را در appsetting.json تعریف نماییم  ( لیست تمامی قابلیت‌هایی را که قصد داریم به صورت داینامیک فعال/غیرفعال کنیم، در این بخش اضافه خواهیم کرد):
"FeatureManagement": {
   
}
اگر تمایل داشتید از اسم دیگری برای بخش تنظیمات، در فایل appsetting. json  استفاده نمایید، می‌توانید به صورت زیر این کار را انجام دهید :
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
 services.AddFeatureManagement(Configuration.GetSection("MyFeatureManagement"))
}
در این مقاله از همان اسم پیش فرض استفاده شده است.
افزودن یک قابلیت جدید
"FeatureManagement": {
   "MaskAlert":true
}

همان مثال بالا را  در بخش FeatureManagement  اضافه کرده‌ایم  و مقدار true را به معنی فعال بودن، برای آن در نظر گرفته‌ایم. این حالت، ساده‌ترین روش ثبت یک قابلیت با استفاده از این کتابخانه می‌باشد. برای بررسی وضعیت هر کدام از قابلیت‌ها باید اینترفیس  IFeatureManager   را به کلاس مربوطه تزریق نماییم و سپس بر اساس نام قابلیت، وضعیت آن را بررسی نماییم:
 public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IFeatureManager _featureManager;

        public HomeController(IFeatureManager featureManager)
        {
            _featureManager = featureManager;
        }
        public async Task<IActionResult> Index()
        {
            if(await _featureManager.IsEnabledAsync("MaskAlert"))
            {
                // show messeage
            }

            return View();
        }
    }
اگر نیاز هست از اسم دیگری برای بخش (section)

فعال سازی بر اساس تاریخ (TimeWindowsFilter)
یکی از قابلیت‌های این کتابخانه، فعال سازی بر اساس بازه زمانی هست. اگر نیاز دارید یک قابلیت در یک بازه‌ی خاص فعال شود، میتوانید از این قابلیت استفاده کنید. برای فعال سازی این امکان، باید فیلتر TimeWindowFilter را که به صورت توکار به همراه کتابخانه وجود دارد، به صورت زیر در متد configureServices ثبت نماییم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{ 
    services.AddFeatureManagement().AddFeatureFilter<TimeWindowFilter>();
}

و سپس یک Feature را در بخش FeatureManagement همانند زیر تعریف میکنیم که توسط آن مشخص کرده‌ایم این قابلیت در بازه‌ی زمانی بین دو تاریخ تعریف شده، فعال باشد :
 "FeatureManagement": {
    "EmergencyBanner": {
      "EnabledFor": [
        {
          "Name": "Microsoft.TimeWindow",
          "Parameters": {
            "Start": "01 Mar 2021 12:00:00 +00:00",
            "End": "01 Apr 2021 12:00:00 +00:00"
          }
        }
      ]
    }
  }
و نحوه‌ی بررسی فعال بودن آن، همانند روش قبل می‌باشد و فقط کافیست اسم Feature را به متد IsEnabledAsync بدهیم:
if(await _featureManager.IsEnabledAsync("EmergencyBanner")){
// show Emergency banner 
}

 پارامتر‌های Start و End میتوانند به صورت تکی هم استفاده شوند؛ به این معنا که میتوانید فقط پارامتر start را مقدار دهی کنید و در این حالت از تاریخ مورد نظر به بعد، Feature مورد نظر فعال می‌باشد و یا اگر فقط پارامتر End مقدار دهی شود، Feature مورد نظر فقط تا تاریخ تعیین شده فعال هست و بعد از آن برای همیشه غیرفعال می‌شود.
در زیر، نمونه‌ای از این حالت تنظیم شده‌است :
"FeatureManagement": {
    "EmergencyBanner": {
      "EnabledFor": [
        {
          "Name": "Microsoft.TimeWindow",
          "Parameters": {
            "End": "01 Apr 2021 12:00:00 +00:00"
          }
        }
      ]
    }
  }

فیلتر‌های سفارشی
از دیگر مزایای این کتابخانه این هست که محدود به فیلترهای توکار خود آن نیستیم و امکان توسعه و نوشتن فیلتر‌های سفارشی را به ما میدهد. برای مثال اگر یک قابلیت را در نرم افزار پیاده سازی کرده‌ایم که میخواهیم فقط بر روی مرورگر‌های خاصی در دسترس باشد، میتوانیم به صورت زیر این کار را انجام دهیم:
ابتدا در appsetting.json قابلیت (Feature) مورد نظر را به صورت زیر تعریف می‌کنیم :
"FeatureManagement": {
    "ChatV2": {
      "EnabledFor": [
        {
          "Name": "BrowserFilter",
          "Parameters": {
            "AllowedBrowsers": [ "Chrome" ]
          }
        }
      ]
    }
  }
سپس فیلتر سفارشی را به صورت زیر پیاده سازی میکنیم :
[FilterAlias("BrowserFilter")]
public class BrowserFilter:IFeatureFilter
    {
        private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;

        public BrowserFilter(IHttpContextAccessor httpContextAccessor)
        {
            _httpContextAccessor = httpContextAccessor ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpContextAccessor));
        }

        public Task<bool> EvaluateAsync(FeatureFilterEvaluationContext context)
        {
            var userAgent = _httpContextAccessor.HttpContext.Request.Headers["User-Agent"].ToString();
            var settings = context.Parameters.Get<BrowserFilterSettings>();
            return Task.FromResult(settings.AllowedBrowsers.Any(userAgent.Contains));
        }
    }

کلاس BrowserFilter :
  public class BrowserFilterSettings
    {
        public string[] AllowedBrowsers { get; set; }
    }
بعد از پیاده سازی فیلتر فوق نیاز هست فیلتر سفارشی را که در بالا نوشتیم، در متد ConfigureServices ثبت نماییم. با توجه به اینکه برای تشخیص نوع مروگر کاربر نیاز هست  هدر درخواست را بررسی کنیم، پس نیاز هست IHttpContextAccessor را هم ثبت نماییم:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.TryAddSingleton<IHttpContextAccessor, HttpContextAccessor>();
            services.AddFeatureManagement()
                .AddFeatureFilter<BrowserFilter>();
        }
و برای بررسی فعال بودن قابلیت مورد نظر فقط کافیست مانند قبل، اسم قابلیت مورد نظر را به صورت زیر بررسی کنیم :
if(await _featureManager.IsEnabledAsync("ChatV2")){
// do something 
}

* از دیگر قابلیت‌های این کتابخانه، فعال و غیر فعال کردن کنترلر و اکشن متدها بر اساس وضعیت Feature‌ها می‌باشد که در بخش دوم این مقاله به توضیح این موارد خواهیم پرداخت.
مطالب
وادار کردن خود به کامنت نوشتن

قابلیت جالبی در ویژوال استودیو وجود دارد که شاید کمتر در مورد آن مطلب نوشته شده است و آن هم تنظیم پروژه به نحوی است که اگر برای کلیه موارد public کامنتی نوشته نشود، برنامه کامپایل نخواهد شد. همچنین اگر نام پارامتری را تغییر دادید، اما کامنت مرتبط با آن را به روز نکردید، باز هم خطای کامپایل را دریافت خواهید کرد که از این لحاظ هم بسیار عالی است و به نوعی «وادار کردن خود به کامنت نوشتن» است.

برای این تنظیم، ابتدا به برگه خواص پروژه مراجعه کنید. سپس در قسمت Build تنظیمات زیر را اعمال نمائید:
Treat warnings as errors را بر روی All قرار دهید.
در ذیل آن، در قسمت Output‌، گزینه‌ی XML Documentation file را تیک بزنید.

البته این تغییر بهتر است در یک پروژه جدید مد نظر باشد، چون اگر الان اقدام به این تنظیم کنید، به طور قطع از خیر آن خواهید گذشت! کامنت نویسی به مرور و در حین توسعه یک برنامه یا کتابخانه قابل تحمل است وگرنه اگر برای روز آخر قرار داده شود، به احتمال زیاد انجام نخواهد شد.

مطالب مرتبط:



مطالب دوره‌ها
چرا XML و چرا پشتیبانی توکار از آن در SQL Server
مقدمه

فیلدهای XML از سال 2005 به امکانات توکار SQL Server اضافه شده‌اند و بسیاری از مزایای دنیای NoSQL را درون SQL Server رابطه‌ای مهیا می‌سازند. برای مثال با تعریف یک فیلد به صورت XML، می‌توان از هر ردیف به ردیفی دیگر، اطلاعات متفاوتی را ذخیره کرد؛ به این ترتیب امکان کار با یک فیلد که می‌تواند اطلاعات یک شیء را قبول کند و در حقیقت امکان تعریف اسکیمای پویا و متغیر را در کنار امکانات یک بانک اطلاعاتی رابطه‌ای که از اسکیمای ثابت پشتیبانی می‌کند، میسر می‌شود.
همچنین SQL Server در این حالت قابلیتی را ارائه می‌دهد که در بسیاری از بانک‌های اطلاعاتی NoSQL میسر نیست. در اینجا در صورت نیاز و لزوم می‌توان اسکیمای کاملا مشخصی را به یک فیلد XML نیز انتساب داد؛ هر چند این مورد اختیاری است و می‌توان یک un typed XML را نیز بکار برد. به علاوه امکانات کوئری گرفتن توکار از این اطلاعات را به کمک XPath ترکیب شده با T-SQL، نیز فراموش نکنید.
بنابراین اگر یکی از اهداف اصلی گرایش شما به سمت دنیای NoSQL، استفاده از امکان تعریف اطلاعاتی با اسکیمای متغیر و پویا است، فیلدهای نوع XML اس کیوال سرور را مدنظر داشته باشید.
یک مثال عملی: فناوری Azure Dev Fabric's Table Storage (نسخه Developer ویندوز Azure که روی ویندوزهای معمولی اجرا می‌شود؛ یک شبیه ساز خانگی) به کمک SQL Server و فیلدهای XML آن طراحی شده است.



چرا XML و چرا پشتیبانی توکار از آن در SQL Server

یک سند XML معمولا بیشتر از یک قطعه داده را در خود نگهداری می‌کند و نوع داده‌ی پیچیده محسوب می‌شود؛ برخلاف داده‌هایی مانند int یا varchar که نوع‌هایی ساده بوده و تنها یک قطعه از اطلاعات خاصی را در خود نگهداری می‌کنند. بنابراین شاید این سؤال مطرح شود که چرا از این نوع داده پیچیده در SQL Server پشتیبانی شده‌است؟
- از سال‌های نسبتا دور، از XML برای انتقال داده‌ها بین سیستم‌ها و سکوهای کاری مختلف استفاده شده‌است.
- استفاده‌ی گسترده‌ای در برنامه‌های تجاری دارد.
- بسیاری از فناوری‌های موجود از آن پشتیبانی می‌کنند.
برای مثال اگر با فناوری‌های مایکروسافتی کار کرده باشید، به طور قطع حداقل در یک یا چند قسمت از آن‌ها، مستقیما از XML استفاده شده‌است.
بنابراین با توجه به اهمیت و گستردگی استفاده از آن، بهتر است پشتیبانی توکاری نیز از آن داخل موتور یک بانک اطلاعاتی، پیاده سازی شده باشد. این مساله سهولت تهیه پشتیبان‌های خودکار، بازیابی آن‌ها و امنیت یکپارچه با SQL Server را به همراه خواهد داشت؛ به همراه تمام زیرساخت‌های مهیای در SQL Server.



روش‌های مختلف ذخیره سازی XML در بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای

الف) ذخیره سازی متنی
این روش نیاز به نگارش خاصی از SQL Server یا بانک اطلاعاتی الزاما خاصی نداشته و با تمام بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای سازگار است؛ مثلا از فیلدهای varchar برای ذخیره سازی آن استفاده شود. مشکلی که این روش به همراه خواهد داشت، از دست دادن ارزش یک سند XML و برخورد متنی با آن است. زیرا در این حالت برای تعیین اعتبار آن یا کوئری گرفتن از آن‌ها نیاز است اطلاعات را از بانک اطلاعاتی خارج کرده و در لایه‌ای دیگر از برنامه، کار جستجو پردازش آن‌ها را انجام داد.

ب) تجزیه XML به چندین جدول رابطه‌ای
برای مثال یک سند XML را درنظر بگیرید که دارای اطلاعات شخص و خرید‌های او است. می‌توان این سند را به چندین فیلد در چندین جدول مختلف رابطه‌ای تجزیه کرد و سپس با روش‌های متداول کار با بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای از آن‌ها استفاده نمود.

ج) ذخیره سازی آن‌ها توسط فیلدهای خاص XML
در این حالت با استفاده از فیلدهای ویژه XML می‌توان از فناوری‌های مرتبط با XML تمام و کمال استفاده کرد. برای مثال تهیه کوئری‌های پیچیده داخل همان بانک اطلاعاتی بدون نیاز به تجزیه سند به چندین جدول و یا خارج کردن آن‌ها از بانک اطلاعاتی و جستجوی بر روی آن‌ها در لایه‌ای دیگر از برنامه.


موارد کاربرد XML در SQL Server

کاربردهای مناسب

- اطلاعات، سلسله مراتبی و تو در تو هستند. XQuery و XPath در این موارد بسیار خوب عمل می‌کند.
- ساختار قسمتی از اطلاعات ثابت است و قسمتی از آن خیر. برای نمونه، یک برنامه‌ی فرم ساز را درنظر بگیرید که هر فرم آن هر چند دارای یک سری خواص ثابت مانند نام، گروه و امثال آن است، اما هر کدام دارای فیلدهای تشکیل دهنده متفاوتی نیز می‌باشد. به این ترتیب با استفاده از یک فیلد XML، دیگری نیازی به نگران بودن در مورد نحوه مدیریت اسکیمای متغیر مورد نیاز، نخواهد بود.
نمونه‌ی دیگر آن ذخیره سازی خواص متغیر اشیاء است. هر شیء دارای یک سری خواص ثابت است اما خواص توصیف کننده‌ی آن‌ها از هر رکورد به رکوردی دیگر متفاوت است.

کاربردهای نامناسب

- کل اطلاعات را داخل فیلد XML قرار دادن. هدف از فیلدهای XML قرار دادن یک دیتابیس داخل یک سلول نیست.
- ساختار تعریف شده کاملا مشخص بوده و به این زودی‌ها هم قرار نیست تغییر کند. در این حالت استفاده از قابلیت‌های رابطه‌ای متداول SQL Server مناسب‌تر است.
- قرار دادن اطلاعات باینری بسیار حجیم در سلول‌های XML ایی.
 


تاریخچه‌ی پشتیبانی از XML در نگارش‌های مختلف SQL Server

الف) SQL Server 2000
در SQL Server 2000 روش (ب) توضیح داده شده در قسمت قبل، پشتیبانی می‌شود. در آن برای تجزیه یک سند XML به معادل رابطه‌ای آن، از تابعی به نام OpenXML استفاده می‌شود و برای تبدیل این اطلاعات به XML از روش Select … for XML می‌توان کمک گرفت. همچنین تاحدودی مباحث XPath Queries نیز در آن گنجانده شد‌ه‌است.

ب) SQL Server 2005
در نگارش 2005 آن، برای اولین بار نوع داده‌ای ویژه XML معرفی گشت به همراه امکان تعریف اسکیمای XML و اعتبارسنجی آن و پشتیبانی از XQuery برای جستجوی سریع بر روی داده‌های XML داخل همان بانک اطلاعاتی، بدون نیاز به استخراج اطلاعات XML و پردازش مجزای آن‌ها در لایه‌ای دیگر از برنامه.

ج) SQL Server 2008 به بعد
در اینجا فاز نگهداری این نوع داده خاص شروع شده و بیشتر شامل یک سری بهبودهای کوچک در کارآیی و نحوه‌ی استفاده از آن‌ها می‌شود.



استفاده از XML با کمک SQLCLR

از SQL Server 2005 به بعد، امکان استفاده از کلیه‌ی امکانات موجود در فضای نام System.Xml دات نت، در SQL Server نیز به کمک SQL CLR مهیا شده‌است. همچنین از SQL Server 2008 به بعد، امکانات فضای نام System.Xml.Linq و مباحث LINQ to XML نیز توسط SQL CLR پشتیبانی می‌شوند.
البته این امکانات در SQL Server 2005 نیز قابل استفاده هستند، اما اسمبلی شما unsafe تلقی می‌شود. پس از آزمایشات و بررسی کافی، فضای نام مرتبط با LINQ to XML و امکانات آن، به عنوان اسمبلی‌هایی امن و قابل استفاده در SQL Server 2008 به بعد، معرفی شده‌اند.




مزایای وجود فیلد ویژه XML در SQL Server

پس از اینکه فیلدهای XML به صورت یک نوع داده بومی بانک اطلاعاتی SQL Server معرفی شدند، مزایای ذیل بلافاصله در اختیار برنامه نویس‌ها قرار گرفت:
- امکان تعریف آن‌ها به صورت یک ستون جدولی خاصی
- استفاده از آن‌ها به عنوان یک پارامتر رویه‌های ذخیره شده
- امکان تعریف خروجی توابع scalar سفارشی تعریف شده به صورت XML
- امکان تعریف متغیرهای T-SQL از نوع XML

برای مثال در اینجا نحوه‌ی تعریف یک جدول جدید دارای فیلدی از نوع XML را مشاهده می‌کنید:
 CREATE TABLE xml_tab
(
  id INT,
  xml_col  XML
)
- پشتیبانی از فناوری‌های XML ایی مانند اعتبارسنجی اسکیما و نوشتن کوئری‌های پیشرفته با XQuery و XPath.
- امکان تعریف ایندکس‌های XML ایی اضافه شده‌است.



چه نوع XML ایی را می‌توان در فیلدهای XML ذخیره کرد؟

فیلدهای XML امکان ذخیره سازی داده‌های XML خوش فرم را مطابق استاندارد یک XML، دارند. حداکثر اندازه قابل ذخیره سازی در یک فیلد XML دو گیگابایت است.
البته امکانات مهیای در SQL Server در بسیاری از موارد فراتر از استاندارد یک XML هستند. به این معنا که در فیلدهای XML می‌توان Documents و یا Fragments را ذخیره سازی کرد. یک سند XML یا Document حاوی تنها یک ریشه اصلی است؛ اما یک Fragment می‌تواند بیش از یک ریشه اصلی را در خود ذخیره کند. یک مثال:
 DECLARE @xml_tab TABLE (xml_col XML)
-- document
INSERT @xml_tab VALUES ('<person/>')
-- fragment
INSERT @xml_tab VALUES ('<person/><person/>')
SELECT * FROM @xml_tab
مدل داده‌ای XML در SQL Server بر مبنای استانداردهای  XQuery و XPath طراحی شده‌است و این استانداردها Fragments را به عنوان یک قطعه داده XML معتبر، قابل پردازش می‌دانند؛ علاوه بر آن مقادیر null و خالی را نیز معتبر می‌دانند. برای مثال عبارات ذیل معتبر هستند:
 DECLARE @xml_tab TABLE (xml_col XML)
-- text only
INSERT @xml_tab VALUES ('data data data .....')
-- empty string
INSERT @xml_tab VALUES ('')
-- null value
INSERT @xml_tab VALUES (null)
SELECT * FROM @xml_tab
همچنین امکان ذخیره سازی یک متن خالی بدون فرمت نیز در اینجا مجاز است. بنابراین به کمک T-SQL می‌توان برای مثال نوع داده varchar و varchar max را به XML تبدیل کرد و برعکس. امکان تبدیل Text و NText (منسوخ شده) نیز به XML وجود دارد ولی در این حالت خاص، عکس آن، پشتیبانی نمی‌شود.
به علاوه باید دقت داشت که در SQL Server نوع داده‌ای XML برای ذخیره سازی داده‌ها بکار گرفته می‌شود. به این معنا که در اینجا پیشوندهای فضاهای نام XML بی‌معنا هستند.
 DECLARE @xml_tab TABLE (xml_col XML)
INSERT @xml_tab VALUES ('<doc/>')
INSERT @xml_tab VALUES ('<doc xmlns="http://www.doctors.com"/>')
-- این سه سطر در عمل یکی هستند
INSERT @xml_tab VALUES ('<doc xmlns="http://www.documents.com"/>')
INSERT @xml_tab VALUES ('<dd:doc xmlns:dd="http://www.documents.com"/>')
INSERT @xml_tab VALUES ('<rr:doc xmlns:rr="http://www.documents.com"/>')
SELECT * FROM @xml_tab
در این مثال، سه insert آخر در عمل یکی درنظر گرفته می‌شوند.



Encoding ذخیره سازی داده‌های XML

SQL Server امکان ذخیره سازی اطلاعات متنی را به فرمت UFT8، اسکی و غیره، دارد. اما جهت پردازش فیلدهای XML و ذخیره سازی آن‌ها از Collation پیش فرض بانک اطلاعاتی کمک خواهد گرفت. البته ذخیره سازی نهایی آن همیشه با فرمت UCS2 است (یونیکد دو بایتی).
 DECLARE @xml_tab TABLE  (id INT, xml_col XML)

INSERT INTO @xml_tab
VALUES
  (
5,
N'<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<doc1>
  <row name="vahid"></row>
</doc1>
')
برای نمونه به مثال فوق دقت کنید. اگر آن‌را اجرا کنید، برنامه با خطای ذیل متوقف خواهد شد:
 XML parsing: line 1, character 38, unable to switch the encoding
علت اینجا است که با قرار دادن N در ابتدای رشته XML ایی در حال ذخیره سازی، آن‌را به صورت یونیکد دوبایتی معرفی کرده‌ایم اما encoding سند در حال ذخیره سازی utf-8 تعریف شده‌است و این‌دو با هم سازگاری ندارند.
برای حل این مشکل باید N ابتدای رشته را حذف کرد. روش دوم، معرفی و استفاده از utf-16 است بجای utf-8 در ویژگی encoding.
همچنین در این حالت اگر encoding را utf-16 معرفی کنیم و ابتدای رشته در حال ذخیره سازی N قرار نگیرد، باز با خطای unable to switch the encoding مواجه خواهیم شد.



نحوه‌ی ذخیره سازی اطلاعات XML ایی در SQL Server

SQL Server فرمت اطلاعات XML وارد شده را حفظ نمی‌کند. برای مثال اگر قطعه کد زیر را اجرا کنید
 DECLARE @xml_tab TABLE  (id INT, xml_col XML)

INSERT INTO @xml_tab
VALUES
  (
5,
'<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?><doc1><row name="vahid"></row></doc1>'
  )
   
SELECT * FROM @xml_tab
خروجی Select انجام شده به صورت زیر است:
 <doc1>
  <row name="vahid" />
</doc1>
اطلاعات و داده نهایی، بدون تغییری از آن قابل استخرج است. اما اصطلاحا lexical integrity آن حفظ نشده و نمی‌شود. بنابراین در اینجا ذکر سطر xml version ضروری نیست و یا برای مثال اگر ویژگی‌ها را توسط " و یا ' مقدار دهی کنید، همیشه توسط "  ذخیره خواهد شد.



ذخیره سازی داده‌هایی حاوی کاراکترهای غیرمجاز XML

اطلاعات دنیای واقعی همیشه به همراه اطلاعات تک کلمه‌ای ساده نیست. ممکن است نیاز شود انواع و اقسام حروف و تگ‌ها نیز در این بین به عنوان داده ذخیره شوند. روش حل استاندارد آن بدون نیاز به دستکاری اطلاعات ورودی، استفاده از CDATA است:
 DECLARE @xml_tab TABLE  (id INT, xml_col XML)

INSERT INTO @xml_tab
VALUES
  (
5,
'<person><![CDATA[ 3 > 2 ]]></person>'
  )
   
SELECT * FROM @xml_tab
در این حالت خروجی select اطلاعات ذخیره شده به صورت زیر خواهد بود:
 <person> 3 &gt; 2 </person>
به صورت خودکار قسمت CDATA پردازش شده و اصطلاحا حروف غیرمجاز XML ایی به صورت خودکار escape شده‌اند.



محدودیت‌های فیلدهای XML

- امکان مقایسه مستقیم را ندارند؛ بجز مقایسه با نال. البته می‌توان XML را تبدیل به مثلا varchar کرد و سپس این داده رشته‌ای را مقایسه نمود. برای مقایسه با null توابع isnull و coalesce نیز قابل بکارگیری هستند.
- order by و group by بر روی این فیلدها پشتیبانی نمی‌شود.
- به عنوان ستون کلید قابل تعریف نیست.
- به صورت منحصربفرد و unique نیز قابل علامتگذاری و تعریف نیست.
- فیلدهای XML نمی‌توانند دارای collate باشند.
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
اعمال نشدن گروهبندی
« ... در اینجا به کمک متد Group، قابلیت گروه بندی بر روی این ستون فعال شده و سپس باید فرمولی را جهت مشخص سازی حد و مرز گروه مشخص کنیم. برای مثال در اینجا اگر مقادیر ردیف جاری (val2) و ردیف قبلی (val1) یکسان نبودند، یعنی گروه خاتمه یافته و گروه جدیدی شروع می‌شود (به همین جهت عنوان شد که مرتب سازی اطلاعات ضروری است ) ... »