مطالب
LocalDB FAQ
SQL Server Express LocalDB یا به صورت خلاصه LocalDB، یک بانک اطلاعاتی‌است که به صورت متصل به پروسه‌ی برنامه‌ی جاری اجرا می‌شود؛ برخلاف رویه‌ی متداول بانک‌های اطلاعاتی که به صورت یک سرویس مستقل اجرا می‌شوند. هدف آن، جایگزین کردن نگارش Express نیست و بیشتر حجم کم و سهولت توزیع آن مدنظر بوده‌است. برای مثال نگارش Express به صورت یک سرویس مجزا و مستقل بر روی سیستم نصب می‌شود؛ اما LocalDB به همراه و متصل به برنامه‌ی نوشته شده، اجرا می‌شود:


اگر به تصویر فوق دقت کنید، یک child process جدید به نام sqlservr.exe نیز به همراه برنامه‌ی آزمایشی ما به صورت خودکار اجرا شده‌است. این child process به همراه پارامترهای ذیل است (که توسط NET Framework. مقدار دهی می‌شوند و مدیریت نهایی آن خودکار است):
 "C:\Program Files\Microsoft SQL Server\120\LocalDB\Binn\\sqlservr.exe"   
-c -SMSSQL12E.LOCALDB
-sLOCALDB#5657074F
-d"C:\Users\Vahid\AppData\Local\Microsoft\Microsoft SQL Server Local DB\Instances\MSSQLLocalDB\master.mdf"
-l"C:\Users\Vahid\AppData\Local\Microsoft\Microsoft SQL Server Local DB\Instances\MSSQLLocalDB\mastlog.ldf"
-e"C:\Users\Vahid\AppData\Local\Microsoft\Microsoft SQL Server Local DB\Instances\MSSQLLocalDB\error.log"
بنابراین LocalDB برخلاف SQL Server CE، یک بانک اطلاعاتی in-process نیست و به صورت یک پروسه‌ی مجزا اجرا می‌شود. زمانیکه از SQL Server CE استفاده می‌شود، موتور این بانک اطلاعاتی چند فایل DLL بیشتر نیستند و نهایتا اجرای آن داخل پروسه‌ی برنامه‌ی ما و همانند اجرای سایر DLLهای متصل و مورد استفاده‌ی به آن است.
اما LocalDB یک بانک اطلاعاتی user-mode است و در پروفایل کاربر جاری سیستم اجرا می‌شود. این بانک اطلاعاتی یک بار بر روی سیستم نصب می‌شود و در هر برنامه‌ای که از آن استفاده می‌کنید، یک child process مجزای خاص خودش را (sqlservr.exe) اجرا خواهد کرد. اجرا و خاتمه‌ی این child processها نیز خودکار هستند و نیازی به دخالت مستقیم برنامه ندارند.
البته به نظر توسعه‌ی SQL Server CE متوقف شده‌است و دیگر پشتیبانی نمی‌شود. بنابراین گزینه‌ی ترجیح داده شده‌ی برای کارهایی با حجم‌های بانک اطلاعاتی زیر 10 گیگابایت ، می‌تواند LocalDB باشد. به علاوه اینکه قابلیت‌های T-SQL بیشتری را نیز پشتیبانی می‌کند و همچنین پشتیبانی منظمی نیز از آن وجود دارد. برای مثال پیش نمایش نگارش 2016 آن نیز موجود است.

در ادامه، یک سری پرسش و پاسخ متداول جهت کار با LocalDB را مرور خواهیم کرد.


محل دریافت آخرین نگارش مستقل آن کجاست؟

همانطور که عنوان شد، یکی از مهم‌ترین اهداف LocalDB، سهولت توزیع آن است و عدم نیاز به یک Admin سیستم، برای نصب و نگهداری آن. نگارش 2014 SP1 آن‌را از آدرس ذیل می‌توانید دریافت کنید:
https://www.microsoft.com/en-us/download/details.aspx?id=46697

در اینجا نسخه‌های متعددی وجود دارند. برای مثال اگر سیستم شما 64 بیتی است، تنها نیاز است ENU\x64\SqlLocalDB.msi را دریافت و نصب کنید:



پارامترهای نصب خاموش آن برای توزیع ساده‌ی برنامه کدامند؟

اگر می‌خواهید نصاب LocalDB را به همراه setup برنامه‌ی خود توزیع کنید، می‌توانید روش توزیع خاموش را با ذکر پارامترهای ذیل، مورد استفاده قرار دهید:
 msiexec /i SqlLocalDB.msi /qn IACCEPTSQLLOCALDBLICENSETERMS=YES


رشته‌ی اتصالی مخصوص آن کدام است؟

  <connectionStrings>
    <add name="Sample35Context"
        connectionString="Data Source=(LocalDB)\MSSQLLocalDB;AttachDbFilename=|DataDirectory|\test.mdf;Integrated Security=True;"
        providerName="System.Data.SqlClient" />
  </connectionStrings>
اگر نگارش 2014 SP1 آن‌را نصب کرده باشید، رشته‌ی اتصالی فوق، تمام آن‌چیزی است که برای شروع به کار با آن، نیاز دارید و دارای دو قسمت مهم است:
الف) ذکر وهله‌ی مدنظر
در اینجا وهله‌ی MSSQLLocalDB ذکر شده‌است؛ اما چه وهله‌هایی بر روی سیستم نصب هستند و چطور می‌توان وهله‌ی دیگری را ایجاد کرد؟ برای این منظور، به پارامترهای sqlservr.exe ابتدای بحث دقت کنید. اکثر آن‌ها به پوشه‌ی ذیل اشاره می‌کنند:
 C:\Users\your_user_name_here\AppData\Local\Microsoft\Microsoft SQL Server Local DB\Instances
با یک چنین محتوایی

در این پوشه، وهله‌‌های موجود و نصب شده‌ی بر روی سیستم شما نمایش داده می‌شوند که یکی از آن‌ها را می‌توانید در رشته‌ی اتصالی فوق ذکر کنید.
به علاوه، این لیست را توسط برنامه‌ی کمکی SqlLocalDB.exe، به همراه پارامتر info یا i نیز می‌توانید دریافت و بررسی کنید:


برنامه‌ی کمکی SqlLocalDB.exe به همراه نصاب LocalDB، نصب می‌شود و توسط آن می‌توان نگارش‌های مختلف نصب شده‌را با پارامتر v و وهله‌ی مختلف موجود را با پارامتر i مشاهده کرد.
همچنین اگر می‌خواهید وهله‌ی جدیدی را بجز وهله‌ی پیش فرض MSSQLLocalDB ایجاد کنید، می‌توانید از پارامتر create آن به نحو ذیل استفاده نمائید:
For LocalDB SQL EXPRESS 2014
 "C:\Program Files\Microsoft SQL Server\120\Tools\Binn\SqlLocalDB.exe" create "v12.0" 12.0 -s

For LocalDB SQL Express 2012
 "C:\Program Files\Microsoft SQL Server\110\Tools\Binn\SqlLocalDB.exe" create "v11.0" 11.0 -s

ب) ذکر DataDirectory
در رشته‌ی اتصالی فوق، پارامتر DataDirectory نیز ذکر شده‌است تا بتوان مسیر بانک اطلاعاتی را به صورت نسبی و بدون ذکر عبارت دقیق آن که ممکن است در سیستم‌های دیگر متفاوت باشد، پردازش کرد. این پارامتر در برنامه‌های وب به پوشه‌ی استاندارد app_data اشاره می‌کند و نیازی به تنظیم اضافه‌تری ندارد. اما در برنامه‌های دسکتاپ باید به نحو ذیل به صورت دستی، در آغاز برنامه مقدار دهی شود:
 AppDomain.CurrentDomain.SetData("DataDirectory", AppDomain.CurrentDomain.BaseDirectory);
به این ترتیب DataDirectory به محل قرارگیری فایل exe برنامه اشاره می‌کند. بدیهی است در اینجا هر پوشه‌ی دیگری را نیز می‌توانید ذکر کنید:
 AppDomain.CurrentDomain.SetData("DataDirectory", Path.Combine(AppDomain.CurrentDomain.BaseDirectory, "db"));
برای نمونه تنظیم فوق به زیر پوشه‌ی db، در کنار فایل exe برنامه اشاره می‌کند.


محل نصب بانک‌های اطلاعاتی پیش فرض آن کدام است؟

ذکر AttachDbFilename در رشته‌ی اتصالی فوق، اختیاری است. در صورت عدم ذکر آن، بانک اطلاعاتی ایجاد شده را در یکی از مسیرهای ذیل می‌توانید جستجو کنید:
 C:\Users\USERNAME\AppData\Local\Microsoft\Microsoft SQL Server Local DB\Instances
C:\Users\USERNAME\AppData\Local\Microsoft\VisualStudio\SSDT
همچنین در این محل‌ها فایل‌های log متنی خطاهای این بانک اطلاعاتی را نیز می‌توان مشاهده کرد. بنابراین اگر به خطای خاصی برخوردید، بهترین کار، بررسی این فایل‌‌ها است.


آیا می‌توان فایل‌های mdf و ldf آن‌را به نگارش کامل SQL Server متصل (attach) کرد؟

بله. اما باید دقت داشته باشید که SQL Server به محض اتصال یک بانک اطلاعاتی با نگارش پایین‌تر به آن، ابتدا شماره نگارش آن‌‌را به روز می‌کند. یعنی دیگر نخواهید توانست این بانک اطلاعاتی را با نگارش پایین‌تر LocalDB باز کنید و یک چنین پیام خطایی را دریافت خواهید کرد:
 The database xyz cannot be opened because it is version 706. This server supports version 663 and earlier. A downgrade path is not supported.


چگونه محتوای بانک‌های اطلاعاتی LocalDB را با VS.NET مشاهده کنیم؟

از منوی view گزینه‌ی server explorer را انتخاب کنید. بر روی data connections کلیک راست کرده و گزینه‌ی Add connection را انتخاب کنید.


در صفحه‌ی باز شده، گزینه‌ی Microsoft SQL server  را انتخاب کنید. در صفحه‌ی بعد، ذکر server name مطابق data source رشته‌ی اتصالی بحث شده و سپس انتخاب گزینه‌ی attach a database file کفایت می‌کند:


پس از کلیک بر روی ok، امکان کار با اجزای این بانک اطلاعاتی را خواهید داشت:



چگونه از LocalDB با EF استفاده کنیم؟

EF 6.x به صورت پیش فرض از بانک اطلاعاتی LocalDB استفاده می‌کند و تنها داشتن یک چنین تنظیمی در فایل کانفیگ برنامه، برای کار با آن کافی است:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
  <configSections>
    <section name="entityFramework" type="System.Data.Entity.Internal.ConfigFile.EntityFrameworkSection, EntityFramework, Version=6.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" requirePermission="false" />
  </configSections>
  <connectionStrings>
    <add name="Sample35Context"
        connectionString="Data Source=(LocalDB)\MSSQLLocalDB;AttachDbFilename=|DataDirectory|\test.mdf;Integrated Security=True;"
        providerName="System.Data.SqlClient" />
  </connectionStrings>
  <startup>
    <supportedRuntime version="v4.0" sku=".NETFramework,Version=v4.5" />
  </startup>
  <entityFramework>
    <defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.LocalDbConnectionFactory, EntityFramework">
      <parameters>
        <parameter value="mssqllocaldb" />
      </parameters>
    </defaultConnectionFactory>
    <providers>
      <provider invariantName="System.Data.SqlClient" type="System.Data.Entity.SqlServer.SqlProviderServices, EntityFramework.SqlServer" />
    </providers>
  </entityFramework>
</configuration>
یک قسمت آن ذکر رشته‌ی اتصالی است که در مورد آن بحث شد و قسمت دوم آن، ذکر connection factory مخصوص localdb است که به صورت فوق می‌باشد. تنظیم دیگری برای کار با LocalDB و EF 6.x نیازی نیست.
البته باید دقت داشت که اسمبلی EntityFramework.SqlServer نیز به صورت خودکار به همراه بسته‌ی نیوگت EF 6.x به برنامه اضافه می‌شود که استفاده‌ی از connection factory ذکر شده را میسر می‌کند.


استفاده‌ی از LocalDB به همراه برنامه‌های وب چگونه است؟

سه نکته را باید در حین استفاده‌ی از LocalDB، در برنامه‌های وب اجرا شده‌ی بر روی IIS مدنظر داشت:
الف) LocalDB یک بانک اطلاعاتی user-mode است و child process آن تحت مجوز اکانت تنظیم شده‌ی برای آن کار می‌کند.
ب) همانطور که عنوان شد، در رشته‌ی اتصالی ذکر شده، پارامتر DataDirectory به پوشه‌ی استاندارد app_data اشاره می‌کند که فایل‌های قرار گرفته‌ی در آن توسط IIS محافظت می‌شوند و از طریق وب قابل دسترسی و دانلود نیستند.
ج) child process مربوط به LocalDB، نیاز به دسترسی write، برای کار با فایل‌های mdf و ldf خود دارد.

برای مورد الف نیاز است تا به تنظیمات application pool برنامه مراجعه کرده و سپس بر روی آن کلیک راست کرد و گزینه‌ی advanced settings را انتخاب نمود. در اینجا گزینه‌ی load user profile باید true باشد:


تنظیم load user profile ضروری است اما کافی نیست. پس از آن باید setProfileEnvironment را نیز به true تنظیم کرد. تنظیم این مورد در کنسول مدیریتی IIS به صورت زیر است.
ابتدا ریشه‌ی اصلی سرور را انتخاب کنید و سپس به configuration editor آن وارد شوید:


در ادامه از دارپ داون آن، گزینه‌ی system.applicationHost و زیر شاخه‌ی applicationPools آن‌را انتخاب کنید:


در اینجا application pool defaults و سپس در آن processModel را نیز باز کنید:


اکنون امکان ویرایش setProfileEnvironment را به true خواهید داشت:


پس از این تنظیم، ابتدا بر روی دکمه‌ی apply سمت راست صفحه کلیک کرده و سپس نیاز است یکبار IIS را نیز ریست کنید تا تنظیمات اعمال شوند.


در ادامه برای تنظیم دسترسی write (موارد ب و ج)، ابتدا بر روی پوشه‌ی app_data برنامه، کلیک راست کرده و برگه‌ی security آن‌را باز کنید. سپس بر روی دکمه‌ی edit کلیک کرده و در صفحه‌ی باز شده بر روی دکمه‌ی add کلیک کنید تا بتوان به کاربر application pool برنامه دسترسی write داد:


در اینجا iis apppool\TestLocalDB را وارد کرده و بر روی دکمه‌ی check name کلیک کنید.

iis apppool آن که مشخص است. عبارت TestLocalDB نام application pool ایی است که برای برنامه‌ی وب خود ایجاد کرده‌ایم (بهتر است به ازای هر برنامه‌ی وب، یک application pool مجزا تعریف شود).


در اینجا بر روی OK کلیک کرده و به این کاربر جدید اضافه شده، دسترسی full control را بدهید تا برنامه و یوزر آن بتواند فایل‌های mdf و ldf را ایجاد کرده و به روز رسانی کنند.

پس از تنظیم load user profile و همچنین set profile environment و دادن دسترسی write به کاربر application pool برنامه، اکنون child process مربوط به local db را می‌توان ذیل پروسه‌ی IIS مشاهده کرد و برنامه قادر به استفاده‌ی از LocalDB خواهد بود:

مطالب
بررسی مباحث Streaming در ‎‎‎.NET - مقدمه

هدف بررسی کامل مباحث Streaming در دات نت فریمورک می‌باشد.

Stream چیست؟

دنباله‌ای از بایت‌ها که می‌توان آنها را از یک backing store (انبار پشتیبان) خواند یا در آن نوشت.

Backing Store 

یک رسانه ذخیره سازی از جمله Disk-Drive، Memory و Network Location می‌باشد که به عنوان منبع یا مقصدی برای خواندن و نوشتن بایت‌ها به صورت دنباله‌ای، می‌توان از آن استفاده کرد.


زمانی که قرار است داده ذخیره شده به صورت Stream مصرف شود، مزیت مقیاس پذیری را نیز خواهید داشت. لذا لازم نیست با مشکل محدودیت حافظه نیز درگیر شوید.

آشنایی با معماری Streaming در دات نت

Streaming در دات نت، توسط سه مفهوم: backing store، decorators و adapters در برگرفته شده است. 

کلاسی به نام Stream در دات نت، برای ارائه یکسری متد مشترک برای Reading، Writing و Positioning در نظر گرفته شده است که همچنین کلاس پایه Backing Store Streams و Decorator Streams نیز می‌باشد. 

اعضای کلاس Stream را می‌توان به شکل زیر گروه بندی کرد:


در نظر داشته باشید که Stream ها، دارای اشاره گری به مکان جاری تحت عنوان Pointer نیز می‌باشند. مقدار پیش فرض آن «صفر» می‌باشد و زمانی که شروع به خواندن از Stream کنید، این خواندن از مکانی شروع می‌شود که Pointer به آنجا اشاره می‌کند. به شکل زیر توجه کنید:

اگر قرار باشد 3 بایت اول خوانده شود، لذا حالت زیر را خواهیم داشت: 

همانطور که مشخص است، Pointer مربوط به Stream به اولین خانه‌ای اشاره می‌کند که در Read‌های بعدی قرار است خوانده شود. در نهایت با خواندن دو بایت دیگر، حالت زیر را خواهیم داشت:

برای Reading و Writing متدهای زیر در کلاس System.IO.Stream در نظر گرفته شده‌اند:

(Read(byte[] buffer,int offset,int count

buffer: آرایه‌ای از بایت‌ها برای نگهداری داده‌ی خوانده شده از Stream
offset: برخلاف تصور، اندیسی است که مکان شروع ذخیره سازی در buffer را مشخص می‌کند و نه مکان شروع خواندن از Stream
count: بیشترین تعداد بایت برای خواندن از Stream می‌باشد. با توجه به اینکه ممکن است به انتهای Stream رسیده باشیم یا اینکه در شرایطی مثلا در Network Streamها چه بسا خود Stream تصمیم بگیرد تعداد بایت کمتری از این مقدار Count را برای ما ارائه دهد. از این رو همیشه مقداری که برای Count مشخص می‌کنید همان مقداری نیست که متد Read برای شما برگشت خواهد داد.
return: تعداد بایت‌هایی که خوانده شده است یا اگر به انتهای Stream رسیده باشیم «0» برگشت خواهد داد. از این رو تکه کد زیر برای خواندن کل داده به یکباره، قابل اطمینان نخواهد بود. 

byte[] dataToRead=new byte[stream.Length];
int bytesRead=stream.Read(dataToRead,0,dataToRead.Length);

راه حل جایگزین می‌تواند به شکل زیر باشد:

static byte[] ReadBytes(Stream stream)
    {
        // dataToRead will hold the data read from the stream
        byte[] dataToRead = new byte[stream.Length];
        //this is the total number of bytes read. this will be incremented 
        //and eventually will equal the bytes size held by the stream
        int totalBytesRead = 0;
        //this is the number of bytes read in each iteration (i.e. chunk size)
        int chunkBytesRead = 1;
        while (totalBytesRead < dataToRead.Length && chunkBytesRead > 0)
        {
            chunkBytesRead = stream.Read(dataToRead, totalBytesRead, 
                dataToRead.Length - totalBytesRead);
            totalBytesRead = totalBytesRead + chunkBytesRead;
        }
        return dataToRead;
    }
در کد بالا تا زمانیکه مجموع تعداد بایت‌های خوانده شده کوچکتر از طول Stream باشد و همچنین به انتهای Stream نرسیده باشیم (chunkBytesRead>0)، عملیات خواندن انجام خواهد گرفت. خوشبختانه در کلاس BinaryReader متدی برای این کار در نظر گرفته شده است که در آینده با آنها بیشتر آشنا خواهیم شد.
byte[] data = new BinaryReader (s).ReadBytes (1000);
ReadByte

return: یک بایت را از مکان فعلی که Pointer به آن اشاره می‌کند، می‌خواند. اگر خروجی «-1» باشد، به انتهای Stream رسیده اید.
برخلاف انتظار، خروجی این متد از نوع int می‌باشد؛ چرا که لازم است «-1» را نیز در برگیرد.

CanRead
ممکن است یک Stream از عملیات خواندن پشتیبانی نکند؛ این محدودیت از طریق حالت جاری Backing Store تعیین می‌شود. برای مثال:

با توجه به حالت FileStream که فقط برای Append کردن وهله سازی شده است، امکان خواندن را نخواهید داشت. بنابراین زمانیکه از کلاس شخص ثالثی برای خواندن از Stream استفاده می‌کنید، به‌صلاح است (به منظور Defensive Programming) که از متد CanRead قبل خواندن بهره ببرید.

(Write(byte[] array,int offset,int count

array: آرایه ای از بایت‌ها که قرار است در Stream درج شوند.
offset: اندیس شروع array برای درج کردن در Stream را مشخص می‌کند.
count: بیشترین تعداد بایتی که از array در Stream درج خواهد شد.

WriteByte

برای درج یک بایت در Stream استفاده می‌شود.

CanWrite

برای تشخص پشتیبانی کردن Stream از عملیات درج کردن مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

عملیات Seeking 

با انجام هر یک از عملیات Read  و Write برروی Stream، باعث تغییر مکان Pointer مربوط به آن خواهید شد. در صورتیکه نیاز است به صورت انتخابی مکان خاصی از Stream را برای شروع درج کردن یا خواندن انتخاب کنید، Seeking کمک کننده خواهد بود.

باید توجه داشت که پشتیبانی از این عملیات به backing store مورد استفاده وابسته می‌باشد. از این رو باید دانست که MemoryStream و FileStream از Seeking پشتیبانی کرده ولی در مقابل NetworkStream، PipeStream و همچنین Decorator Streams به غیر از BufferedStream قابلیت Seeking را ندارند. BufferedStream با ایجاد پوششی برروی یک Stream به اصطلاح non-seekable، امکان Seeking درون Buffer داخلی خود را مهیا خواهد کرد.

برای عملیات Seeking نیز اعضایی در کلاس پایه System.IO.Stream در نظر گرفته شده است:

(Seek(long Offset,SeekOrigin origin

برای تنظیم مکان Pointer در Stream استفاده خواهد شد. 

(SetLength(long value

متدی برای تنظیم طول Stream، که اگر value ارسال شده کوچکتر از طول فعلی Stream باشد، آن را کوتاه کرده و در غیر این صورت، Stream موردنظر گسترش خواهد یافت. برای استفاده از این متد، Stream مورد نظر باید قابلیت Writing و Seeking را داشته باشد.

Length

پراپرتی فقط خواندنی که طول Stream را مشخص می‌کند. در صورتیکه Stream مورد نظر Seekable باشد، می‌توان از این پراپرتی بهر برد؛ این بدین معنی است که اگر با یک Stream از نوع non-seekable کار می‌کنید، در صورت استفاده از این خصوصیت، تمام بایت‌های Stream خوانده شده و بعد از قرار گرفتن در  یک buffer (به عنوان مثال در memory)، محاسبه خواهد شد.

Position

پراپرتی برای خواندن یا تنظیم مکان فعلی Pointer مربوط به Stream، می‌باشد. برای استفاده از آن لازم است Stream مورد استفاده Seekable باشد.

CanSeek

مشخص می‌کند که Stream مورد استفاده Seekable  می باشد یا خیر.

تفاوت متد Seek و پراپرتی Position برای عملیات Seeking

به طور خلاصه با استفاده از متد Seek انعطاف پذیری بالایی خواهید داشت. با مقدار دهی پراپرتی Position، این مقدار همیشه نسبت به ابتدای Stream در نظر گرفته خواهد شد (شکل زیر)؛ این در حالی است که با استفاده از متد Seek می‌توان مشخص کرد که مقدار Offset تنظیم شده نسبت به ابتدا، مکان جاری و یا انتهای Stream می‌باشد.

مثال:

        using (FileStream fs = File.Create(@"C:\files\testfile3.txt"))
        {
            // position is 0
            long pos = fs.Position;
            // sets the position to 1
            fs.Position = 1; 
         
            byte[] arrbytes = { 100, 101 };
            //writes the content of arrbytes into current position - which is 1
            fs.Write(arrbytes, 0, arrbytes.Length);
            //position is now 3 as its advanced by write
            pos = fs.Position;
            fs.Position = 0;
            byte[] readdata1 = ReadBytes(fs);
        }
در تکه کد بالا قصد داریم تعدادی بایت را در یک فایل متنی ذخیره کنیم. برای نشان دادن عملیات Seeking، ابتدا Position را با عداد «1» تنظیم کرده‌ایم. با استفاده از متد Write عمل درج بایت‌ها با شروع از مکان اندیس «1» را انجام داده‌ایم. در این لحظه، Position عدد «3» را نشان می‌دهد. حال برای خواندن Stream لازم است Position را با «0» مقدار دهی کنیم تا Pointer دوباره به ابتدای Stream اشاره کند و عملیات خواندن را انجام داده‌ایم. اگر تکه کد بالا را دیباگ کنیم، به نتیجه نشان داده شده در شکل زیر خواهیم رسید:

Closing and Flushing 

کلاس پایه System.IO.Stream اینترفیس IDisposable را پیاده سازی کرده است؛ لذا بهتر است برای آزاد سازی منابع از جمله: file handle در FileStream یا socket handle در NetworkStream، بعد از استفاده، متد Dispose آنها را فراخوانی کنید یا با وهله سازی آنها در بدنه using، این فراخوانی به صورت ضمنی انجام شود. 

نکته: باید توجه کنید که با Close (معادل Dispose) شدن decorator streamها ، backing store stream داخلی آنها نیز Close خواهد شد.

با توجه به اینکه I/O عملیات پرهزینه‌ای می‌باشد، برخی از انواع Stream‌ها به منظور بهبود کارآیی از یک مکانیزم بافر داخلی استفاده می‌کنند. به این شکل که عملیات Write، داده را به جای آنکه درون backing store ذخیره سازی کند، درون این بافر ذخیره سازی خواهد کرد. زمانیکه این بافر پر شود یا به صورت صریح متدهای Flush یا Close فراخوانی شده باشند، داده موجود در بافر درون backing store ذخیره خواهد شد. در نتیجه عملیات Read هم می‌تواند به بخشی از داده اصلی که هم اکنون درون بافر می‌باشد، دسترسی سریع‌تری داشته باشد. به عنوان مثال FileStream از این مکانیزم داخلی برخوردار است. سایز پیش فرض این بافر ‏‏4KB (قابل تنظیم است) می‌باشد. برای سایر مواردی که این امکان برایشان وجود ندارد، می‌توان از BufferedStream برای Decorate کردن Stream مورد نظر خود استفاده کرد.

نکته: به صورت پیش فرض، Streamها thread-safe نیستند و امکان خواندن و نوشتن همزمان توسط چند thread برروی یک stream مشترک را نخواهید داشت. برای حل این موضوع، متد استاتیکی در کلاس Stream تحت عنوان Synchronized در نظر گرفته شده است که یک thread-safe wrapper را به برروی stream ورودی در نظر گرفته و آن را به عنوان خروجی برگشت خواهد داد. 

 [HostProtection(SecurityAction.LinkDemand, Synchronization = true)]
    public static Stream Synchronized(Stream stream)
    {
      if (stream == null)
        throw new ArgumentNullException("stream");
      if (stream is Stream.SyncStream)
        return stream;
      return (Stream) new Stream.SyncStream(stream);
    }
مطالب
محدود کردن دسترسی به اس کیوال سرور بر اساس IP

عموما محدود کردن دسترسی بر اساس IP بهتر است بر اساس راه حل‌هایی مانند فایروال، IPSec و یا RRAS IP Filter صورت گیرد که جزو بهینه‌ترین و امن‌ترین راه حل‌های ممکن هستند.
در ادامه قصد داریم این محدودیت را با استفاده از امکانات خود اس کیوال سرور انجام دهیم (بلاک کردن کاربران بر اساس IP های غیرمجاز). مواردی که در ادامه ذکر خواهند شد در مورد اس کیوال سرور 2005 ، سرویس پک 2 به بعد و یا اس کیوال سرور 2008 صادق است.
اس کیوال سرور این قابلیت را دارد که می‌توان بر روی کلیه لاگین‌های صورت گرفته در سطح سرور تریگر تعریف کرد. به این صورت می‌توان تمامی لاگین‌ها را برای مثال لاگ کرد (جهت بررسی مسایل امنیتی) و یا می‌توان هر لاگینی را که صلاح ندانستیم rollback نمائیم (ایجاد محدودیت روی لاگین در سطح سرور).

لاگ کردن کلیه لاگین‌های صورت گرفته به سرور

ایجاد جدولی برای ذخیره سازی اطلاعات لاگین‌ها:

USE [master]
GO

SET ANSI_NULLS ON
GO

SET QUOTED_IDENTIFIER ON
GO

SET ANSI_PADDING ON
GO

CREATE TABLE [dbo].[Logging](
[id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[LogonTime] [datetime] NULL,
[LoginName] [nvarchar](max) NULL,
[ClientHost] [varchar](50) NULL,
[LoginType] [varchar](100) NULL,
[AppName] [nvarchar](500) NULL,
[FullLog] [xml] NULL,
CONSTRAINT [PK_IP_Log] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[id] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF, IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]

GO

SET ANSI_PADDING OFF
GO

ALTER TABLE [dbo].[Logging] ADD CONSTRAINT [DF_IP_Log_LogonTime] DEFAULT (getdate()) FOR [LogonTime]
GO

در ادامه یک تریگر لاگین را جهت ذخیره سازی اطلاعات کلیه لاگین‌ها به سرور ایجاد می‌نمائیم:
USE [master]
GO

CREATE TRIGGER LogonTrigger
ON ALL SERVER
FOR LOGON
AS
BEGIN
DECLARE @data XML
SET @data = EVENTDATA()

INSERT INTO [Logging]
(
[LoginName],
[ClientHost],
[LoginType],
[AppName],
[FullLog]
)
VALUES
(
@data.value('(/EVENT_INSTANCE/LoginName)[1]', 'nvarchar(max)'),
@data.value('(/EVENT_INSTANCE/ClientHost)[1]', 'varchar(50)'),
@data.value('(/EVENT_INSTANCE/LoginType)[1]', 'varchar(100)'),
APP_NAME(),
@data
)
END
اکنون برای مثال از آخرین 100 لاگین انجام شده، به صورت زیر می‌توان گزارشگیری کرد:

SELECT TOP 100 * FROM [master].[dbo].[Logging] ORDER BY id desc
و بدیهی است در تریگر فوق می‌توان روی هر کدام از آیتم‌های دریافتی مانند ClientHost و غیره فیلتر ایجاد کرد و تنها موارد مورد نظر را ثبت نمود.

محدود کردن کاربران بر اساس IP

ClientHost ایی که در رخ‌داد لاگین فوق بازگشت داده می‌شود همان IP کاربر راه دور است. برای فیلتر کردن IP های غیرمجاز، ابتدا در دیتابیس مستر یک جدول برای ذخیره سازی IP های مجاز ایجاد می‌کنیم و IP های کلیه کلاینت‌های معتبر خود را در آن وارد می‌کنیم:

USE [master]
GO
CREATE TABLE [IP_RESTRICTION](
[ValidIP] [varchar](15) NOT NULL,
CONSTRAINT [PK_IP_RESTRICTION] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[ValidIP] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF, IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]

سپس تریگر لاگین ما برای منع کاربران غیرمجاز بر اساس IP ، به صورت زیر خواهد بود:

USE [master]
GO

CREATE TRIGGER [LOGIN_IP_RESTRICTION]

ON ALL SERVER
FOR LOGON
AS
BEGIN
DECLARE @host NVARCHAR(255);
SET @host = EVENTDATA().value('(/EVENT_INSTANCE/ClientHost)[1]', 'nvarchar(max)');

IF (
NOT EXISTS(
SELECT *
FROM MASTER.dbo.IP_RESTRICTION
WHERE ValidIP = @host
)
)
BEGIN
ROLLBACK;
END
END;
اخطار مهم!
تریگر فوق خطرناک است! ممکن است خودتان هم دیگر نتوانید لاگین کنید!! (حتی با اکانت ادمین)
بنابراین قبل از لاگین حتما IP لوکال و یا ClientHost لوکال را هم وارد کنید.
اگر گیر افتادید به صورت زیر می‌شود رفع مشکل کرد:
تنها حالتی که تریگر لاگین را فعال نمی‌کند Dedicated Administrator Connection است یا DAC هم به آن گفته می‌شود. به صورت پیش فرض برای ایجاد این اتصال اختصاصی باید به کامپیوتری که اس کیوال سرور بر روی آن نصب است به صورت لوکال لاگین کرد و سپس در خط فرمان دستور زیر را صادر کنید (حرف A آن باید بزرگ باشد):

C:\>sqlcmd -A -d master -q "insert into IP_RESTRICTION(validip) values('<local machine>')"
به این صورت local machine به جدول IP های مجاز اضافه شده و می‌توانید لاگین کنید!
این نوع تریگرها در قسمت server objects در management studio ظاهر می‌شوند.

مطالب
تنظیمات CORS در ASP.NET Core
برنامه‌های امروزی، ممکن است به چندین Web API مستقل، تبدیل شده و سپس برنامه‌هایی (Front-ends) جدای از آن‌ها برای کار با آن‌ها ایجاد شوند. بنابراین این وظیفه‌ی برنامه‌‌های Web API است که مطمئن شوند کلاینت‌ها قادر به تعامل با آن‌ها هستند. CORS استانداردی است که یک چنین امکانی را مهیا می‌کند.



CORS چیست؟

CORS و یا cross origin resource sharing، یک مکانیزم امنیتی است که در تمام مرورگرهای جدید جهت جلوگیری از ارسال اطلاعات یک وب سایت، به وب سایتی دیگر، درنظر گرفته شده‌است. درخواست دسترسی به یک منبع (Resource) مانند تصویر، داده و غیره، خارج از سرآغاز آن، یک درخواست cross-origin نامیده می‌شود. برای مدیریت یک چنین درخواست‌هایی، استانداردی به نام CORS طراحی شده‌است. می‌توان به آن مانند نگهبانی یک ساختمان نگاه کرد که تا مجوز خاصی به آن‌ها ارائه نشود، امکان دسترسی به منابع ساختمان را صادر نخواهند کرد.


Origin چیست؟

سرآغاز یک درخواست از سه قسمت تشکیل می‌شود:
- Protocol/Scheme مانند HTTP/HTTPS
- Host مانند نام دومین
- شماره پورت مانند 443 برای پروتکل HTTPS  یا پورت 80 برای HTTP که عموما هر دو مورد به علت پیش‌فرض بودن، ذکر نمی‌شوند

بنابراین URLای مانند https://www.dntips.ir یک Origin را مشخص می‌کند. در اینجا به تمام منابعی که از این سرآغاز شروع می‌شوند و سه قسمت یاد شده‌ی آن‌ها یکی است، same-origin گفته می‌شود.
در این حالت اگر منابعی به URLهایی مانند https://www.dntips.ir (پروتکل متفاوت) و یا https://github.com (با host متفاوت) اشاره کنند، به آن‌ها Different-Origin گفته خواهد شد.


سیاست امنیتی Same-Origin چیست؟

سیاست امنیتی Same-Origin که به صورت توکار در تمام مرورگرهای امروزی تعبیه شده‌است، مانع تعامل سرآغازهایی متفاوت، جهت جلوگیری از حملات امنیتی مانند Cross-Site Request Forgery یا CSRF می‌شود. این سیاست امنیتی بسیار محدود کننده‌است و برای مثال مانع این می‌شود که بتوان توسط کدهای JavaScript ای، درخواستی را به سرآغاز دیگری ارسال کرد؛ حتی اگر بدانیم درخواست رسیده از منبعی مورد اطمینان صادر شده‌است. برای مثال اگر سایت جاری یک درخواست Ajax ای را به https://anotherwebsite.com/api/users ارسال کند، چون قسمت host مربوط به origin آن‌ها یکی نیست، این عملیات توسط مرورگر غیرمجاز شمرده شده و مسدود می‌شود.


چگونه می‌توان از تنظیمات CORS، برای رفع محدودیت‌های سیاست‌های دسترسی Same-Origin استفاده کرد؟

استاندارد CORS تعدادی header ویژه را جهت تبادل اطلاعات بین سرور و مرورگر مشخص کرده‌است تا توسط آن‌ها بتوان منابع را بین سرآغازهای متفاوتی به اشتراک گذاشت. در این حالت ابتدا کلاینت درخواستی را به سمت سرور ارسال می‌کند. سپس سرور پاسخی را به همراه هدرهای ویژه‌ای که مشخص می‌کنند به چه منابعی و چگونه می‌توان دسترسی یافت، به سمت کلاینت ارسال خواهد کرد. اکثر این هدرها با Access-Control-Allow شروع می‌شوند:
• Access-Control-Allow-Origin
در آن لیست سرآغازهایی را که سرور مایل است منابع خود را با آن‌ها به اشتراک بگذارد، مشخص می‌شوند. در حالت توسعه‌ی برنامه می‌توان از مقدار * نیز برای آن استفاده کرد تا هر سرآغازی بتواند به منابع سرور دسترسی پیدا کند. اما از استفاده‌ی این مقدار سراسری و کلی، در حالت انتشار برنامه خودداری کنید.
• Access-Control-Allow-Headers
• Access-Control-Allow-Methods
• Access-Control-Allow-Credentials


درخواست‌های ویژه‌ی Pre-Flight

در بسیاری از موارد، مرورگر زمانیکه تشخیص می‌دهد درخواست صادر شده‌ی از طرف برنامه، قرار است به یک Origin دیگر ارسال شود، خودش یک درخواست ویژه را به نام Pre-Flight و از نوع OPTIONS به سمت سرور ارسال می‌کند. علت آن این است که سرورهای قدیمی، مفهوم CORS را درک نمی‌کنند و در برابر درخواست‌های ویژه‌ای مانند Delete که از سرور جاری صادر نشده باشند، مقاومت می‌کنند (صرفا درخواست‌های Same-Origin را پردازش می‌کنند). به همین جهت است که اگر به برگه‌ی network ابزارهای توسعه دهندگان مرورگر خود دقت کنید، درخواست‌های cross-origin به نظر دوبار ارسال شده‌اند. بار اول درخواستی که method آن، options است و در خواست دوم که درخواست اصلی است و برای مثال method آن put است. این درخواست اول، Pre-Flight Request نام دارد. هدف آن این است که بررسی کند آیا سرور مقصد، استاندارد CORS را متوجه می‌شود یا خیر و آیا اینقدر قدیمی است که صرفا درخواست‌های Same-Origin را پردازش می‌کند و مابقی را مسدود خواهد کرد. اگر سرور درخواست Pre-Flight را درک نکند، مرورگر درخواست اصلی را صادر نخواهد کرد.



البته درخواست‌های pre-flight بیشتر در حالت‌های زیر توسط مرورگر صادر می‌شوند:
- اگر متد اجرایی مدنظر، متدی بجز GET/POST/HEAD باشد.
- اگر content type درخواست‌های از نوع POST، چیزی بجز application/x-www-form-urlencoded, multipart/form-data و یا text/plain باشند.
- اگر درخواست، به همراه یک هدر سفارشی باشد نیز سبب صدور یک pre-flight request خواهد شد.

بنابراین در برنامه‌های SPA خود که اطلاعات را با فرمت JSON به سمت یک Web API ارسال می‌کنند (و Origin آن‌ها یکی نیست)، حتما شاهد درخواست‌های Pre-Flight نیز خواهید بود.


تنظیمات CORS در ASP.NET Core

اکنون که با مفهوم CORS آشنا شدیم، در ادامه به نحوه‌ی انجام تنظیمات آن در برنامه‌های ASP.NET Core خواهیم پرداخت.
تنظیمات ابتدایی CORS در فایل Startup.cs و متد ConfigureServices آن انجام می‌شوند:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) 
{ 
    // Add service and create Policy with options 
    services.AddCors(options => 
    { 
        options.AddPolicy("CorsPolicy", 
            builder => builder.AllowAnyOrigin() 
            .AllowAnyMethod() 
            .AllowAnyHeader() 
            .AllowCredentials() ); 
    }); 
     
    // Make sure MVC is added AFTER CORS 
    services.AddMvc(); 
}
ابتدا توسط متد AddCors، سرویس‌های مرتبط، به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core اضافه خواهند شد و سپس در قسمت تنظیمات آن می‌توان همان هدرهای Access-Control-Allow را که پیشتر در مورد آن‌ها بحث کردیم، تعریف و مقدار دهی کرد. برای مثال تنظیم AllowAnyOrigin، همان استفاده‌ی از مقدار * در هدر Access-Control-Allow-Origin تولیدی است. باید دقت داشت که تنظیمات این سرویس‌ها باید پیش از افزودن سرویس‌های MVC انجام شوند.
در اینجا CorsPolicy که به عنوان پارامتر مشخص شده‌است، نام این سیاست دسترسی سفارشی است و در قسمت‌های مختلف برنامه می‌توان ارجاعاتی را به این نام تعریف کرد.

و برای تعریف سرآغازی خاص و یا متدی مشخص، می‌توان به صورت زیر عمل کرد (ذکر صریح WithOrigins برای حالت توزیع برنامه مناسب است و از دیدگاه امنیتی، استفاده‌ی از AllowAnyOrigin کار صحیحی نیست ):
services.AddCors(options =>
{
    options.AddPolicy("AllowOrigin",
            builder => builder.WithOrigins("http://localhost:55294")
                              .WithMethods("GET", "POST", "HEAD"));
});

پس از تنظیم سیاست دسترسی مدنظر، اکنون نوبت به اعمال آن است. اینکار در متد Configure فایل Startup.cs انجام می‌شود:
public void Configure(IApplicationBuilder app) 
{ 
    // ... 
 
    app.UseCors("CorsPolicy"); 
     
    // ... 
     
    app.UseMvc(routes => 
    { 
        routes.MapRoute( 
            name: "default", 
            template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}"); 
    }); 
}
در اینجا متد UseCors که میان‌افزار CORS را فعال می‌کند، باید پیش‌از میان‌افزار Mvc تعریف شود تا بتواند هدرها را اعمال کند. همچنین نامی که در اینجا به عنوان پارامتر آن استفاده شده، دقیقا به همان نامی که برای تنظیمات سیاست دسترسی درنظر گرفته شد، اشاره می‌کند.
متد app.UseCors، یک متد سراسری است و کل سیستم را داخل این سیاست دسترسی CORS قرار می‌دهد. اگر می‌خواهید صرفا به کنترلر خاصی این تنظیمات اعمال شوند، می‌توان از فیلتر EnableCors با ذکر نام سیاست دسترسی تعریف شده، استفاده کرد (در این حالت ذکر services.AddCors ضروری است و از ذکر app.UseCors صرفنظر می‌شود):
[EnableCors("CorsPolicy")]
public class MyApiController : Controller

و یا اگر می‌خواهید از app.UseCors سراسری استفاده کنید، اما آن‌را برای کنترلر و یا حتی اکشن متد خاصی غیرفعال نمائید، می‌توان از فیلتر [DisableCors] استفاده کرد.

چند نکته:
- به نام رشته‌ای سیاست دسترسی تعریف شده، دقت داشته باشید. اگر این نام را درست ذکر نکنید، هدری تولید نخواهد شد.
- میان‌افزار CORS، برای درخواست‌های same-origin نیز هدری را تولید نمی‌کند.


امکان تعریف سیاست‌های دسترسی بدون نام نیز وجود دارد

در هر دو روش فوق که یکی بر اساس app.UseCors سراسری و دیگری بر اساس فیلتر EnableCors اختصاصی کار می‌کنند، ذکر نام سیاست دسترسی options.AddPolicy ضروری است. اگر علاقه‌ای به ذکر این نام ندارید، می‌توان به طور کامل از تنظیم services.AddCors صرفنظر کرد (قسمت پارامتر و تنظیمات آن‌را ذکر نکرد) و متد app.UseCors را به صورت زیر تنظیم نمود که قابلیت داشتن تنظیمات خاص خود را نیز دارا است:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
      services.AddCors();
      services.AddMvc();
}

public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
{
    if (env.IsDevelopment())
    {
        app.UseDeveloperExceptionPage();
    }
 
    app.UseCors(policyBuilder =>
    {
        string[] origins = new string[] { "http://localhost:2000", "http://localhost:2001" };
 
        policyBuilder
            .AllowAnyHeader()
            .AllowAnyMethod()
            .WithOrigins(origins);
    });
 
    app.UseMvc();
}

روش دیگر انجام اینکار، تعریف یک DefaultPolicy است:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddCors(options =>
    {
        options.AddDefaultPolicy(
            builder =>
            {
            builder
                .AllowAnyOrigin()
                .AllowAnyMethod()
                .AllowAnyHeader();
            });
          options.AddPolicy("MyCORSPolicy",
            builder =>
            {
                builder.WithOrigins("http://localhost:49373")
                                    .AllowAnyHeader()
                                    .AllowAnyMethod();
            });
     });
    services.AddMvc().AddNewtonsoftJson();
}
در اینجا در متد AddCors می‌توان چندین AddPolicy نامدار را داشت، به همراه یک AddDefaultPolicy بدون نام. استفاده‌ی از سیاست نام‌دار تعریف شده، یا توسط متد سراسری app.UseCors("MyCORSPolicy") انجام می‌شود و یا توسط فیلتر [EnableCors("MyCORSPolicy")]. اما اگر فیلتر [EnableCors] را بدون ذکر نامی قید کنیم، از همان تنظیمات AddDefaultPolicy استفاده خواهد کرد.


خطاهای متداول حین کار با CORS

خطای کار با SignalR و ارسال اطلاعات اعتبارسنجی کاربر

Access to XMLHttpRequest at 'http://localhost:22135/chat/negotiate?jwt=<removed the jwt key>' 
from origin 'http://localhost:53150' has been blocked by CORS policy: Response to preflight request doesn't pass access control check: 
The value of the 'Access-Control-Allow-Origin' header in the response must not be the wildcard '*' when the request's credentials mode is 'include'. 
The credentials mode of requests initiated by the XMLHttpRequest is controlled by the withCredentials attribute.
برای رفع این مشکل کافی است متد AllowCredentials نیز قید شود:
services.AddCors(options =>
{
     options.AddPolicy("AllowAllOrigins",
         builder =>
          {
              builder
                 .AllowAnyOrigin()
                 .AllowAnyHeader()
                 .AllowAnyMethod()
                 .AllowCredentials();
          });
    });

تمام اعتبارسنجی‌ها و اطلاعات کوکی‌ها در سمت سرور قابل دسترسی نیستند

CORS به صورت پیش‌فرض اطلاعات کوکی‌ها را به دومینی دیگر ارسال نمی‌کند. در این حالت اگر حتما نیاز به انجام اینکار است، باید در درخواست Ajax ای ارسالی، خاصیت withCredentials به true تنظیم شود. همچنین سمت سرور نیز هدر Access-Control-Allow-Credentials را تنظیم کند (همان متد AllowCredentials فوق). در اینجا Credentials به کوکی‌ها، هدرهای اعتبارسنجی (مانند هدرهای JWT) کاربران و یا مجوزهای TLS کلاینت‌ها اشاره می‌کند.
var xhr = new XMLHttpRequest();
xhr.open('get', 'http://www.example.com/api/test');
xhr.withCredentials = true;

//In jQuery:
$.ajax({
  type: 'get',
  url: 'http://www.example.com/home',
  xhrFields: {
    withCredentials: true
}

//ES6 fetch API:
fetch(
   'http://remote-url.com/users',
   {
     'PUT',
     headers: {
          'Accept': 'application/json',
          'Content-Type': 'application/json'
     },
     mode: 'cors',
     credentials: 'include',
     body: JSON.stringify(body)
   }
)
.then((response) => response.json())
.then((response) => console.log(response))
.catch((error) => console.error(error));

CORS حساس به حروف کوچک و بزرگ است

روش دیگر تنظیم فیلتر EnableCors را در اینجا مشاهده می‌کنید:
[EnableCors(origins: "http://MyWebsite.com", headers: "*", methods: "*")]
//is not the same as this:
[EnableCors(origins:"http://mywebsite.com", headers: "*", methods: "*")]
اگر بجای * دقیقا origins را مشخص کردید، بخاطر داشته باشید که این تنظیم به کوچکی و بزرگی حروف حساس است و در صورت اشتباهی (مانند ذکر MyWebSite بجای mywebsite متداول با حروف کوچک)، درخواست‌های رسیده مسدود خواهند شد. همچنین همانطور که ذکر شد، بین HTTP و HTTPS نیز تفاوت وجود دارد و origin این‌ها یکی درنظر گرفته نمی‌شود و حتی اگر تمام حروف را هم کوچک وارد کرده باشید، باز هم تنظیمات جداگانه‌ای را نیاز خواهند داشت.


در حالت بروز خطای مدیریت نشده‌ای در سمت سرور، ASP.NET Core هدرهای CORS را ارسال نمی‌کند
اطلاعات بیشتر 
مطالب
تنظیمات پیشنهادی حداکثر حافظه‌ی مصرفی اس کیوال سرور

به صورت پیش فرض تنظیمات حافظه‌ی اس کیوال سرور به صورتی است که به آن اجازه می‌دهد تمامی حافظه‌ی مهیای سیستم عامل را مصرف کند! اگر شخصی با این مساله آشنایی نداشته باشد احتمالا تصور خواهد کرد که اس کیوال سرور نشتی حافظه دارد یا کلا مشکلی در سیستم روی داده است که تا این حد مصرف حافظه بالا رفته است.
برای مشاهده‌ی این تنظیمات روی instance سرور مورد نظر کلیک راست کرده و گزینه خواص را انتخاب کنید. سپس در صفحه‌ی باز شده گزینه memory را مشاهده نمائید.
البته این‌کار را با استفاده از دستورات T-SQL هم می‌توان انجام داد:

EXEC sp_configure 'show advanced options', 1
RECONFIGURE WITH OVERRIDE

EXEC sp_configure 'max server memory (MB)'

EXEC sp_configure 'show advanced options', 0
RECONFIGURE WITH OVERRIDE

نتیجه‌ی آن بر روی سیستم برنامه نویسی من به صورت زیر است:



که البته عمدا آن‌را بر روی یک گیگ تنظیم کرده‌ام تا عملکرد سیستم مختل نشود. (چون اگر غیر از این باشد، تعارفی نداشته و هر آنچه را که صلاح بداند مصرف می‌کند!)
کمی در بلاگ‌های رسمی برنامه نویس‌های اس کیوال سرور در سایت MSDN در این‌‌باره جستجو کردم و نتیجه آن به صورت زیر است:

تنظیمات حداکثر حافظه‌ی مصرفی اس کیوال سرورهای 2005 و 2008
برای یک سیستم عامل 64 بیتی:

Physical RAM MaxMem Setting
2GB 1500
4GB 3200
6GB 4800
8GB 6700
12GB 10600
16GB 14500
24GB 22400
32GB 30000
48GB 45000
64GB 59000


برای سروری 32 بیتی این اعداد حداکثر را تقریبا منهای 300 مگابایت نمائید. (و البته همانطور که مطلع هستید در سیستم عامل‌های سرور 32 بیتی، اگر بیشتر از 2 گیگا بایت رم داشتید سوئیچ 3GB و اگر بیشتر از 4 گیگابایت رم مهیا بود، سوئیچ PAE باید در boot.ini تنظیم شوند. در غیر اینصورت هزینه‌ی سخت افزاری بیهوده‌ای را متحمل شده‌اید، زیرا استفاده‌ی بهینه‌ای از آن در یک سیستم عامل 32 بیتی نخواهد شد)

و این اعداد را همانطور که ذکر شد، در تنظیمات سرور می‌توان وارد نمود ( از طریق management studio ) و یا با استفاده از دستورات T-SQL نیز این امر میسر است: (در مثال زیر حداکثر حافظه مجاز مصرفی به 2300 مگابایت تنظیم می‌شود)

EXEC sp_configure 'show advanced options', 1
RECONFIGURE WITH OVERRIDE

EXEC sp_configure 'max server memory (MB)', 2300

EXEC sp_configure 'show advanced options', 0
RECONFIGURE WITH OVERRIDE

و البته لازم به ذکر است که اعداد فوق برای حالتی پیشنهاد شده است که سرور مورد نظر فقط یک کار و آن‌هم اجرا و سرویس دهی اس کیوال سرور را به عهده داشته باشد. بدیهی است اگر از این سرور استفاده‌های دیگری هم می‌شود این اعداد را باید کمتر نیز در نظر گرفت.


برای مطالعه‌ی بیشتر
http://sqlnerd.blogspot.com/2006/07/memory-use-in-sql-server.html
http://blogs.msdn.com/axperf/archive/2008/03/10/welcome-database-configuration-checklist-part-1.aspx
http://technet.microsoft.com/en-us/library/bb124810.aspx

پروژه‌ها
فروشگاه اینترنتی (الکترونیک) با معماری سه لایه
دانلود پروژه فروشگاه اینترنتی با معماری سه لایه

این پروژه به کمک امکانات شیرین C#‎.NET, ASP.NET,jQuery در محیط Visual Studio 2010 طراحی و پیاده سازی شده است.
ممکن است در این برنامه به اشکالاتی برخورد کنید چون یک پروژه کاری بوده که در طی یک کلاس درس تکمیل شده و هم اکنون در اختیار شما قرار می‌گیرد لطفا در صورت بروز مشکل از طریق بازخورد مطرح فرمایید و از ارسال پیام خصوصی خودداری نمایید.
پروژه با معماری سه لایه طراحی و پیاده سازی شده است
 که شامل لایه DAL برای ارتباط با بانک
 BLL برای اعمال قوانین تجاری
و لایه نمایش آن که ASP.NET استفاده شده است
 بانک اطلاعاتی برنامه با SQL SERVER 2008 می‌باشد که می‌توانید آن را تغییر داده و از بانک اطلاعاتی دلخواه خود استفاده کنید.
فایل اسکریپت نیز در کنار پروژه برای نسخه‌های دیگر SQL قرار گرفته است.
 لازم به ذکر است که برنامه ProviderBase نیز می‌باشد.
یعنی شما میتوانید بانک دلخواه خود را استفاده نموده و بدون کوچکترین تغییری در برنامه سایت از آن استفاده نمایید فقط کافی است که در فایل web.config مشخصات آن Provider را ثبت نموده و کدهای مربوط به Provider خود را بنویسید.
برای استفاده ابتدا دیتابیس را در SQL خود Attach کرده و در فایل web.config در قسمت تنظیمات ConnectionString تنظیمات سرور و نام دیتابیس را وارد نمایید.

این پروژه دارای امکانات
  • فروشگاه اینترنتی با قابلیت گروه بندی محصولات
  • ذخیره تصاویر در دیتابیس و بازیابی با یک Handler
  • سرویس اعلانات سایت
  • درج کلمات کلیدی هر صفحه به صورت اتوماتیک و با توجه به محتوای صفحه
  • استفاده از قابلیت Profile برای کاربران
  • کارت خرید و ذخیره آن در پروفایل کاربر
  • ثبت سوابق خرید کاربر
  • ثبت فیش‌های پرداختی کاربر
  • ثبت نام کاربران جدید در سایت
  • ثبت، نمایش و مدیریت سخنان قصار در نرم افزار
  • امکان Cache کردن اطلاعات دریافتی از بانک و مدیریت Cache 
  • پیاده سازی تمامی کویری‌های بان با Store Procedure در SQL Server
  • استفاده از سرویس Membership
  • خواندن تنظیمات برنامه از فایل Web.Config و معادل‌سازی آن با کلاس‌های مربوطه
  • و ...
البته شاید کامل نباشد اما به عنوان یک منبع آموزشی در زمینه برنامه نویسی سه لایه و بعضی ایده‌های خاص ممکن است برای دوستان مبتدی و متوسطه در زمینه طراحی سایت مفید واقع شود.
در صورت لزوم می‌توانید به لینک اصلی این پروژه در آدرس سایت ما مراجعه نمایید.
نام کاربری و کلمه عبور مدیریت سایت:
UserName: Admin
Password: 1234567@
----------
UserName: Saber_Fatholahi
Password: 1234567@

مطالب
مقایسه ساختاری دو دیتابیس SQL Server

یکی از مواردی که در محیط کاری زیاد پیش می‌آید بحث همگام نبودن دیتابیس توسعه با دیتابیس کاری است.
منظور از دیتابیس توسعه، همان دیتابیسی است که برای برنامه نویسی و آزمایش از آن استفاده می‌شود و دیتابیس کاری هم مشخص است (برای مثال بر روی یک سرور در اینترانت داخلی یک شرکت و یا بر روی یک سرور اینترنتی قرار دارد). عادت‌های مختلفی هم این‌جا ممکن است وجود داشته باشد، برای مثال تغییرات جدید بر روی دیتابیس کاری اعمال شود و سپس فراموش شود که همان‌ها نیز باید به دیتابیس توسعه هم اعمال شوند تا در تغییرات بعدی برای آزمایش دچار مشکل نشویم و برعکس. بعد از یک مدت هم تبدیل به کابوس می‌شود؛ نمی‌دانیم الان دیتابیس کاری جدیدتر است یا دیتابیس توسعه؛ و یا اینکه کلا دو دیتابیس مفروض چه تفاوت‌های ساختاری با هم دارند (بدیهی است بحث دیتا در اینجا در درجه‌ی اول اهمیت قرار ندارد). فرصت این هم وجود ندارد که تک تک جداول، ویووها، رویه‌های ذخیره شده و خلاصه تمامی اشیاء مرتبط را بررسی کنیم که چه اختلافی با هم دارند. اینجا مستندات هم کمکی نخواهند کرد چون صحبت از یک جدول با 5 فیلد در میان نیست که موارد را سریع و به صورت دستی تطابق دهیم. همچنین این مشکل عموما زمانی رخ می‌دهد که یکی از دو طرف در حال حاضر مستندات کامل و به روزی ندارد. اکنون چه باید کرد؟
اولین فکری که به ذهن خطور می‌کند مراجعه به ابزارهای جانبی است (مثلا Red Gate's SQL Compare چند صد دلاری) غافل از اینکه خود Visual studio 2008 (نگارش‌های تیمی و دیتابیسی) این قابلیت را نیز ارائه می‌دهد (شکل زیر).


پس از انتخاب new schema comparison ، در صفحه‌ای که ظاهر می‌شود، بر روی new connection کلیک کرده و دیتابیس‌های مبداء و مقصد را جهت مقایسه ساختاری انتخاب نمائید و سپس بر روی دکمه Ok کلیک کنید.


اگر اس کیوال سرور 2008 را نصب کرده باشید، با پیغام زیر روبرو خواهید شد:


برای رفع این مشکل باید بسته به روز رسانی زیر را نصب کرد تا این نگارش نیز پشتیبانی شود:

(برای نصب حتما باید SP1 مربوط به VS.Net 2008 پیشتر نصب شده باشد)

پس از کلیک بر روی دکمه Ok، کار آنالیز دو دیتابیس شروع شده و تفاوت‌ها گزارش داده می‌شوند:


همچنین جهت سهولت کار، اسکریپت T-SQL ایی را نیز به نام schema update script تولید می‌کند که با اجرای آن به سادگی کار به روز رسانی دیتابیس مقصد صورت خواهد گرفت.


در پایان یا می‌توان اسکریپت تولید شده را ذخیره کرد و در زمانی دلخواه اجرا و اعمال نمود و یا می‌توان بلافاصله بر روی دکمه write updates که در نوار ابزار ظاهر شده است کلیک کرد تا دیتابیس مقصد از لحاظ ساختاری با دیتابیس مبداء یکی شود.



مطالب
استفاده از LocalDb در IIS، قسمت دوم: مالکیت وهله ها
در قسمت قبلی این مقاله گفتیم که دو خاصیت از LocalDb هنگام استفاده از Full IIS باعث بروز خطا می‌شوند:

  • LocalDb نیاز دارد که پروفایل کاربر بارگذاری شده باشد
  • بصورت پیش فرض وهله LocalDb متعلق به یک کاربر بوده، و خصوصی است

در قسمت قبل دیدیم چگونه باید پروفایل کاربر را بدرستی بارگذاری کنیم. در این مقاله به مالکیت وهله‌ها (instance ownership) می‌پردازیم.


مشکل وهله خصوصی

در پایان قسمت قبلی، اپلیکیشن وب را در این حالت رها کردیم:

همانطور که مشاهده می‌کنید با خطای زیر مواجه هستیم:

System.Data.SqlClient.SqlException: Cannot open database "OldFashionedDB" requested by the login. The login failed.
Login failed for user 'IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0'. 

این بار پیغام خطا واضح و روشن است. LocalDb با موفقیت اجرا شده و اپلیکیشن وب هم توانسته به آن وصل شود، اما این کانکشن سپس قطع شده چرا که دسترسی به وهله جاری وجود نداشته است. اکانت ApplicationPoolIdentity (در اینجا IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0) نتوانسته به دیتابیس LocalDb وارد شود، چرا که دیتابیس مورد نظر در رشته اتصال اپلیکیشن (OldFashionedDB) وجود ندارد. عجیب است، چرا که وصل شدن به همین دیتابیس با رشته اتصال جاری در ویژوال استودیو با موفقیت انجام می‌شود.

همانطور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید از ابزار SQL Server Object Explorer استفاده شده است. این ابزار توسط SQL Server Data Tools معرفی شد و در نسخه‌های بعدی ویژوال استودیو هم وجود دارد و توسعه یافته است. چطور ممکن است ویژوال استودیو براحتی بتواند به دیتابیس وصل شود، اما اپلیکیشن وب ما با همان رشته اتصال نمی‌تواند دیتابیس را باز کند؟ در هر دو صورت رشته اتصال ما بدین شکل است:

Data Source=(localdb)\v11.0;Initial Catalog=OldFashionedDB;Integrated Security=True

پاسخ این است که در اینجا، دو وهله از LocalDb وجود دارد. بر خلاف وهله‌های SQL Server Express که بعنوان سرویس‌های ویندوزی اجرا می‌شوند، وهله‌های LocalDb بصورت پروسس‌های کاربری (user processes) اجرا می‌شوند. هنگامی که کاربران مختلفی سعی می‌کنند به LocalDb متصل شوند، برای هر کدام از آنها پروسس‌های مجزایی اجرا خواهد شد. هنگامی که در ویژوال استودیو به localdb)\v11.0) وصل می‌شویم، وهله ای از LocalDb ساخته شده و در حساب کاربری ویندوز جاری اجرا می‌شود. اما هنگامی که اپلیکیشن وب ما در IIS می‌خواهد به همین دیتابیس وصل شود، وهله دیگری ساخته شده و در ApplicationPoolIdentity اجرا می‌شود. گرچه ویژوال استودیو و اپلیکیشن ما هر دو از یک رشته اتصال استفاده می‌کنند، اما در عمل هر کدام به وهله‌های متفاوتی از LocalDb دسترسی پیدا خواهند کرد. پس مسلما دیتابیسی که توسط وهله ای در ویژوال استودیو ساخته شده است، برای اپلیکیشن وب ما در IIS در دسترس نخواهد بود.

یک مقایسه خوب از این وضعیت، پوشه My Documents در ویندوز است. فرض کنید در ویژوال استودیو کدی بنویسیم که در این پوشه یک فایل جدید می‌سازد. حال اگر با حساب کاربری دیگری وارد ویندوز شویم و به پوشه My Documents برویم این فایل را نخواهیم یافت. چرا که پوشه My Documents برای هر کاربر متفاوت است. بهمین شکل، وهله‌های LocalDb برای هر کاربر متفاوت است و به پروسس‌ها و دیتابیس‌های مختلفی اشاره می‌کنند.

به همین دلیل است که اپلیکیشن وب ما می‌تواند بدون هیچ مشکلی روی IIS Express اجرا شود و دیتابیس را باز کند. چرا که IIS Express درست مانند LocalDb یک پروسس کاربری است. IIS Express توسط ویژوال استودیو راه اندازی می‌شود و روی حساب کاربری جاری اجرا می‌گردد، پس پروسس آن با پروسس خود ویژوال استودیو یکسان خواهد بود و هر دو زیر یک اکانت کاربری اجرا خواهند شد.


راه حل ها

درک ماهیت مشکل جاری، راه حال‌های مختلفی را برای رفع آن بدست می‌دهد. از آنجا که هر راه حل مزایا و معایب خود را دارد، بجای معرفی یک راه حال واحد چند راهکار را بررسی می‌کنیم.


رویکرد 1: اجرای IIS روی کاربر جاری ویندوز

اگر مشکل، حساب‌های کاربری مختلف است، چرا خود IIS را روی کاربر جاری اجرا نکنیم؟ در این صورت ویژوال استودیو و اپلیکیشن ما هر دو به یک وهله از LocalDb وصل خواهند شد و همه چیز بدرستی کار خواهد کرد. ایجاد تغییرات لازم نسبتا ساده است. IIS را اجرا کنید و Application Pool مناسب را انتخاب کنید، یعنی همان گزینه که برای اپلیکیشن شما استفاده می‌شود.

قسمت Advanced Settings را باز کنید:

روی دکمه سه نقطه کنار خاصیت Identity کلیک کنید تا پنجره Application Pool Identity باز شود:

در این قسمت می‌توانید از حساب کاربری جاری استفاده کنید. روی دکمه Set کلیک کنید و نام کاربری و رمز عبور خود را وارد نمایید. حال اگر اپلیکیشن را مجددا اجرا کنید، همه چیز باید بدرستی اجرا شود.

خوب، معایب این رویکرد چیست؟ مسلما اجرای اپلیکیشن وب روی اکانت کاربری جاری، ریسک‌های امنیتی متعددی را معرفی می‌کند. اگر کسی بتواند اپلیکیشن وب ما را هک کند، به تمام منابع سیستم که اکانت کاربری جاری به آنها دسترسی دارد، دسترسی خواهد داشت. اما اجرای اپلیکیشن مورد نظر روی ApplicationPoolIdentity امنیت بیشتری را ارائه می‌کند، چرا که اکانت‌های ApplicationPoolIdentity دسترسی بسیار محدود‌تری به منابع سیستم محلی دارند. بنابراین استفاده از این روش بطور کلی توصیه نمی‌شود، اما در سناریو‌های خاصی با در نظر داشتن ریسک‌های امنیتی می‌تواند رویکرد خوبی باشد.


رویکرد 2: استفاده از وهله مشترک

یک راه حال دیگر استفاده از قابلیت instance sharing است. این قابلیت به ما این امکان را می‌دهد تا یک وهله LocalDb را بین کاربران یک سیستم به اشتراک بگذاریم. وهله به اشتراک گذاشته شده، توسط یک نام عمومی (public name) قابل دسترسی خواهد بود.

ساده‌ترین راه برای به اشتراک گذاشتن وهله‌های LocalDb استفاده از ابزار SqlLocalDB.exe است. بدین منظور Command Prompt را بعنوان مدیر سیستم باز کنید و فرمان زیر را اجرا نمایید:

sqllocaldb share v11.0 IIS_DB
این فرمان وهله خصوصی LocalDb را با نام عمومی IIS_DB به اشتراک می‌گذارد. حال تمام کاربران سیستم می‌توانند با آدرس localdb)\.\IIS_DB) به این وهله وصل شوند. این فرمت آدرس دهی سرور دیتابیس، مشخص می‌کند که از یک وهله shared استفاده می‌کنیم. رشته اتصال جدید مانند لیست زیر خواهد بود:

Data Source=(localdb)\.\IIS_DB;Initial Catalog=OldFashionedDB;Integrated Security=True

پیش از آنکه اپلیکیشن وب ما بتواند به این وهله متصل شود، باید لاگین‌های مورد نیاز برای ApplicationPoolIdentity را ایجاد کنیم. راه اندازی وهله ساده است، کافی است دیتابیس را در SQL Server Object Explorer باز کنید. این کار اتصالی به دیتابیس برقرار می‌کند و آن را زنده نگاه می‌دارد. برای ایجاد لاگین مورد نظر، می‌توانیم در SQL Server Object Explorer یک کوئری اجرا کنیم:

create login [IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0] from windows;
exec sp_addsrvrolemember N'IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0', sysadmin

اسکریپت بالا به اکانت ApplicationPoolIdentity سطح دسترسی کامل می‌دهد. در صورت امکان بهتر است از سطوح دسترسی محدود‌تری استفاده کنید، مثلا دسترسی به دیتابیس یا جداولی مشخص. حالا می‌توانید اپلیکیشن را مجددا اجرا کنید و همه چیز بدون خطا باید کار کند.

معایب این روش چیست؟ مشکل اصلی در این رویکرد این است که پیش از آنکه اپلیکیشن ما بتواند به وهله مشترک دسترسی داشته باشد، باید وهله مورد نظر را راه اندازی و اجرا کنیم. بدین منظور، حساب کاربری ویندوزی که مالکیت وهله را دارد باید به آن وصل شود و کانکشن را زنده نگه دارد، در غیر اینصورت وهله LocalDb قابل دسترسی نخواهد بود.


رویکرد 3: استفاده از SQL Server Express

از آنجا که نسخه کامل SQL Server Express بعنوان یک سرویس ویندوزی اجرا می‌شود، شاید بهترین راه استفاده از همین روش باشد. کافی است یک نسخه از SQL Server Express را نصب کنیم، دیتابیس مورد نظر را در آن بسازیم و سپس به آن متصل شویم. برای این کار حتی می‌توانید از ابزار جدید SQL Server Data Tools استفاده کنید، چرا که با تمام نسخه‌های SQL Server سازگار است. در صورت استفاده از نسخه‌های کامل تر، رشته اتصال ما بدین شکل تغییر خواهد کرد:

Data Source=.\SQLEXPRESS;Initial Catalog=OldFashionedDB;Integrated Security=True
مسلما در این صورت نیز، لازم است اطمینان حاصل کنیم که ApplicationPoolIdentity به وهله SQL Server Express دسترسی کافی دارد. برای این کار می‌توانیم از اسکریپت قبلی استفاده کنیم:

create login [IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0] from windows;
exec sp_addsrvrolemember N'IIS APPPOOL\ASP.NET v4.0', sysadmin

حال اجرای مجدد اپلیکیشن باید با موفقیت انجام شود. استفاده از این روش مسلما امکان استفاده از LocalDb را از ما می‌گیرد. ناگفته نماند که وهله‌های SQL Server Express همیشه در حال اجرا خواهند بود چرا که بصورت سرویس‌های ویندوزی اجرا می‌شوند. همچنین استفاده از این روش ممکن است شما را با مشکلاتی هم مواجه کند. مثلا خرابی رجیستری ویندوز می‌تواند SQL Server Express را از کار بیاندازد و مواردی از این دست. راهکار‌های دیگری هم وجود دارند که در این مقاله به آنها نپرداختیم. مثلا می‌توانید از AttachDbFilename استفاده کنید یا از اسکریپت‌های T-SQL برای استفاده از وهله خصوصی ASP.NET کمک بگیرید. اما این روش‌ها دردسر‌های زیادی دارند، بهمین دلیل از آنها صرفنظر کردیم.


مطالعه بیشتر درباره LocalDb

مطالب
دریافت خطای database is not accessible و نحوه‌ی رفع مشکل

ممکن است هنگام تلاش جهت اتصال به دیتابیس اس کیوال سرور 2005 به بعد از طریق management studio با پیغام خطای زیر مواجه شوید:
The database XYZ is not accessible. (ObjectExplorer)

و یا اگر بر روی همین دیتابیس کلیک راست کرده و به خواص آن مراجعه کنیم، خطای 952 زیر صادر شود:

Database 'XYZ' is in transition. Try the statement later. (Microsoft SQL Server, Error: 952)

اصلا نگران نباشید؛ هیچ مشکلی نیست!
ابتدا رویه‌ی ذخیره شده‌ی sp_who2 را اجرا کنید. یک لیست از کانکشن‌های باز به دیتابیس‌های موجود را به شما خواهد داد.
در این لیست به دنبال کانکشن‌های موجود به دیتابیسی که این خطا را می‌دهد بگردید. Pid این کانکشن‌ها را یافته و سپس با دستور kill pid آن‌ها را از بین ببرید. مشکل حل خواهد شد.
عموما نبستن خود management studio سبب این مشکل می‌شود. بنابراین حتی یکبار باز و بسته کردن آن نیز باید این مشکل را برطرف کند (یا تمام management studio های متصل، که البته راه ساده‌تر همان kill کردن pid آن‌ها است).

مطالب
ذخیره سازی فایل‌ها در دیتابیس یا استفاده از فایل سیستم متداول؟

اگر به ساز و کار شیرپوینت مایکروسافت دقت کنید، همه چیز را داخل دیتابیس ذخیره می‌کند (از اطلاعات رکوردها گرفته تا فایل‌ها و غیره). حال شاید این سؤال مطرح شود که برای ذخیره سازی فایل‌هایی با تعداد بیش از یک میلیون عدد، استفاده از دیتابیس مناسب است یا فایل سیستم متداول. برای پاسخ به این سؤال باید به نکات ذیل توجه داشت:

- هر نوع عملیاتی که بر روی فایل‌ها صورت گیرد، بستن، بازکردن و غیره، نیازمند اعمالی در سطح سیستم عامل است (برای مثال بررسی سطح دسترسی لازم برای انجام این‌کارها).
- هر گونه عملیاتی بر روی فایل‌ها نیازمند یک حداقل قفل گذاری بر روی آن‌ها است که این نیز مصرف CPU قابل توجهی را سبب خواهد شد.
- تمامی اعمال ذکر شده کل سرور و تمامی سرویس‌های در حال اجرا را تحت تاثیر قرار داده و بازدهی آن‌ها‌را کاهش می‌دهند.
- حتی سیستم عامل‌ها نیز از یک file system database جهت مدیریت اعمال خود استفاده می‌کنند اما این روش برای مدیریت میلیون‌ها و میلیاردها فایل بهینه سازی نشده است.
- ذخیره سازی میلیون‌ها و میلیاردها فایل به تدریج سبب ایجاد fragmentation قابل توجهی شده و این مورد نیز بر روی کارآیی تاثیر منفی خواهد گذاشت (همچنین این مورد بر روی طول عمر تجهیزات ذخیره سازی داده‌ها تاثیر منفی دارند).
- تهیه پشتیبان و بازگرداندن میلیون‌ها فایل بسیار زمانگیر است (برای مثال جابجایی یک فایل یک مگابایتی بسیار سریعتر است از جابجایی 100 فایل 10 کیلوبایتی).
- مدیریت تغییرات و همچنین بررسی اینکه چه شخصی چه فایلی را قرار داده، حذف کرده یا تغییر داده است در حالت استفاده از file system مشکل است.
- به صورت پیش فرض عموما مباحث replication و امثال آن‌ توسط روش استفاده از file system خصوصا با تعداد بالای فایل، پشتیبانی نمی‌شود.
- در حالت استفاده از file system ، برنامه‌های وب باید دسترسی write بر روی یک سری پوشه داشته باشند که این مورد همیشه از دیدگاه امنیتی مساله ساز بوده و مشکل آفرین.
- کرش file system مساوی است با کرش سیستم عامل و بازگشت این‌ها زمان‌بر خواهد بود.

با توجه به این نکات استفاده از دیتابیس برای ذخیره سازی تعداد زیادی فایل، مزایای زیر را به همراه خواهد داشت:

- اکثر سیستم‌های دیتابیسی امروزی برای کار با حجم عظیمی از داده‌ها به حد بلوغ خود رسیده‌اند.
- هنگام استفاده از دیتابیس برای ذخیره سازی فایل‌ها دیگر سر و کار ما با میلیون‌ها فایل نخواهد بود و حداکثر چند فایل دیتابیس و ملحقات آن مانند لاگ فایل، کل سیستم را تشکیل می‌دهند.
- فایل‌های دیتابیس برای مثال SQL Server ، همیشه توسط SQL Server در حالت باز قرار داشته و مباحث قفل‌گذاری بر روی فایل‌های دیتابیس و بررسی سطح دسترسی و غیره توسط سیستم عامل در این‌جا به حداقل خود می‌رسد.
- در این حالت بار سیستم عامل شما تنها سیستمی است که مشغول سرویس دهی اطلاعات دیتابیس‌های شما است.
- جستجوی فایل‌ها، حتی جستجو در محتوای این فایل‌های ذخیره شده در یک دیتابیس بسیار سریعتر از روش file system می‌باشد. امکان استفاده از کوئری‌های SQL انعطاف پذیری خاصی را به این سیستم‌ها خواهند داد (برای مثال قابلیت full text search مربوط به SQL server امکان جستجو بر روی رکوردهایی با محتوای pdf را نیز پس از انجام اندکی تنظیمات، دارا می‌باشد).
- هنگام کار با دیتابیس مباحث تراکنشی نقش بسیار حائز اهمیتی را بازی می‌کنند اما عموما سیستم عامل‌ها در این زمینه نیازمند کار و برنامه نویسی قابل توجهی هستند (این قابلیت به ویندوز ویستا اضافه شده است).
- کرش یک دیتابیس عموما سبب کرش سیستم عامل یا حتی کرش سایر دیتابیس‌های موجود نخواهد شد.
- امکان تهیه پشتیبان از دیتابیس‌ها و بازیابی آن‌ها ساده است. (حداقل از بازیابی میلیون‌ها فایل ساده‌تر است)
- امکانات replication به صورت پیش فرض در اکثر سیستم‌های دیتابیسی امروزی مهیا است.
- امکان ثبت وقایع و مدیریت اطلاعات افزوده شده به دیتابیس، از طریق نرم افزارهایی که برای این کار نوشته خواهند شد (یا حتی امکانات توکار این برنامه‌ها) از هر لحاظ نسبت به روش file system برتری دارد.
- امکانات سوئیچ کردن به دیتابیسی دیگر در شبکه در صورت کرش یک نود، مهیا است و پیش بینی شده است.
- برای استفاده از یک دیتابیس توسط یک برنامه وب، نیازی به داشتن دسترسی write بر روی هیچ فولدری وجود ندارد که این خود یک مزیت امنیتی مهم است و همچنین امکان محدود کردن سطوح دسترسی به فایل‌های ذخیره شده در دیتابیس با برنامه‌های نوشته شده نیز ساده‌تر است. (البته در این‌جا مسلما منظور از دیتابیس، دیتابیس Access نیست و SQL Server یا MySQL مد نظر هستند)