مطالب
احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular - قسمت سوم - ورود به سیستم
پس از ایجاد AuthService در قسمت قبل، اکنون می‌خواهیم از آن برای تکمیل صفحه‌ی ورود به سیستم و همچنین تغییر منوی بالای برنامه یا همان کامپوننت header استفاده کنیم.


ایجاد ماژول Dashboard و تعریف کامپوننت صفحه‌ی محافظت شده

قصد داریم پس از لاگین موفق، کاربر را به یک صفحه‌ی محافظت شده هدایت کنیم. به همین جهت ماژول جدید Dashboard را به همراه کامپوننت یاد شده، به برنامه اضافه می‌کنیم:
>ng g m Dashboard -m app.module --routing
>ng g c Dashboard/ProtectedPage
پس از اجرای این دستورات، ابتدا به فایل app.module.ts مراجعه کرده و تعریف این ماژول را که به صورت خودکار به قسمت imports اضافه شده‌است، به قبل از AppRoutingModule منتقل می‌کنیم تا مسیریابی‌های آن توسط catch all ماژول AppRouting لغو نشوند:
import { DashboardModule } from "./dashboard/dashboard.module";

@NgModule({
  imports: [
    //...
    DashboardModule,
    AppRoutingModule
  ]
})
export class AppModule { }
همچنین به فایل dashboard-routing.module.ts ایجاد شده مراجعه کرده و مسیریابی کامپوننت جدید ProtectedPage را اضافه می‌کنیم:
import { ProtectedPageComponent } from "./protected-page/protected-page.component";

const routes: Routes = [
  { path: "protectedPage", component: ProtectedPageComponent }
];


ایجاد صفحه‌ی ورود به سیستم

در قسمت اول این سری، کارهای «ایجاد ماژول Authentication و تعریف کامپوننت لاگین» انجام شدند. اکنون می‌خواهیم کامپوننت خالی لاگین را به نحو ذیل تکمیل کنیم:
export class LoginComponent implements OnInit {

  model: Credentials = { username: "", password: "", rememberMe: false };
  error = "";
  returnUrl: string;
مدل login را همان اینترفیس Credentials تعریف شده‌ی در قسمت قبل درنظر گرفته‌ایم. به همراه دو خاصیت error جهت نمایش خطاها در ذیل قسمت لاگین و همچنین ذخیره سازی returnUrl در صورت وجود:
  constructor(
    private authService: AuthService,
    private router: Router,
    private route: ActivatedRoute) { }

  ngOnInit() {
    // reset the login status
    this.authService.logout(false);

    // get the return url from route parameters
    this.returnUrl = this.route.snapshot.queryParams["returnUrl"];
  }
AuthService را به سازنده‌ی کامپوننت لاگین تزریق کرده‌ایم تا بتوان از متدهای login و Logout آن استفاده کرد. همچنین از سرویس Router برای استفاده‌ی از متد navigate آن استفاده می‌کنیم و از سرویس ActivatedRoute برای دریافت کوئری استرینگ returnUrl، در صورت وجود، کمک خواهیم گرفت.
اکنون متد ارسال این فرم چنین شکلی را پیدا می‌کند:
  submitForm(form: NgForm) {
    this.error = "";
    this.authService.login(this.model)
      .subscribe(isLoggedIn => {
        if (isLoggedIn) {
          if (this.returnUrl) {
            this.router.navigate([this.returnUrl]);
          } else {
            this.router.navigate(["/protectedPage"]);
          }
        }
      },
      (error: HttpErrorResponse) => {
        console.log("Login error", error);
        if (error.status === 401) {
          this.error = "Invalid User name or Password. Please try again.";
        } else {
          this.error = `${error.statusText}: ${error.message}`;
        }
      });
  }
در اینجا توسط وهله‌ی تزریق شده‌ی this.authService، کار فراخوانی متد login و ارسال شیء Credentials به سمت سرور صورت می‌گیرد. خروجی متد login یک Observable از نوع boolean است. بنابراین در صورت true بودن این مقدار و یا موفقیت آمیز بودن عملیات لاگین، کاربر را به یکی از دو صفحه‌ی protectedPage و یا this.returnUrl (در صورت وجود)، هدایت خواهیم کرد.
صفحه‌ی خالی protectedPage را در ابتدای بحث، در ذیل ماژول Dashboard ایجاد کردیم.
در سمت سرور هم در صورت شکست اعتبارسنجی کاربر، یک return Unauthorized صورت می‌گیرد که معادل error.status === 401 کدهای فوق است و در اینجا در قسمت خطای عملیات بررسی شده‌است.

قالب این کامپوننت نیز به صورت ذیل به model از نوع Credentials آن متصل شده‌است:
<div class="panel panel-default">
  <div class="panel-heading">
    <h2 class="panel-title">Login</h2>
  </div>
  <div class="panel-body">
    <form #form="ngForm" (submit)="submitForm(form)" novalidate>
      <div class="form-group" [class.has-error]="username.invalid && username.touched">
        <label for="username">User name</label>
        <input id="username" type="text" required name="username" [(ngModel)]="model.username"
          #username="ngModel" class="form-control" placeholder="User name">
        <div *ngIf="username.invalid && username.touched">
          <div class="alert alert-danger"  *ngIf="username.errors['required']">
            Name is required.
          </div>
        </div>
      </div>

      <div class="form-group" [class.has-error]="password.invalid && password.touched">
        <label for="password">Password</label>
        <input id="password" type="password" required name="password" [(ngModel)]="model.password"
          #password="ngModel" class="form-control" placeholder="Password">
        <div *ngIf="password.invalid && password.touched">
          <div class="alert alert-danger"  *ngIf="password.errors['required']">
            Password is required.
          </div>
        </div>
      </div>

      <div class="checkbox">
        <label>
          <input type="checkbox" name="rememberMe" [(ngModel)]="model.rememberMe"> Remember me
        </label>
      </div>

      <div class="form-group">
        <button type="submit" class="btn btn-primary" [disabled]="form.invalid ">Login</button>
      </div>

      <div *ngIf="error" class="alert alert-danger " role="alert ">
        {{error}}
      </div>
    </form>
  </div>
</div>
در اینجا خاصیت‌های نام کاربری، کلمه‌ی عبور و همچنین rememberMe مدل، از کاربر دریافت می‌شوند؛ به همراه بررسی اعتبارسنجی سمت کلاینت آن‌ها؛ با این شکل:


برای آزمایش برنامه، نام کاربری Vahid و کلمه‌ی عبور 1234 را وارد کنید.


تکمیل کامپوننت Header برنامه

در ادامه، پس از لاگین موفق شخص، می‌خواهیم صفحه‌ی protectedPage را نمایش دهیم:


در این صفحه، Login از منوی سایت حذف شده‌است و بجای آن Logout به همراه «نام نمایشی کاربر» ظاهر شده‌اند. همچنین توکن decode شده به همراه تاریخ انقضای آن نمایش داده شده‌اند.
برای پیاده سازی این موارد، ابتدا از کامپوننت Header شروع می‌کنیم:
export class HeaderComponent implements OnInit, OnDestroy {

  title = "Angular.Jwt.Core";

  isLoggedIn: boolean;
  subscription: Subscription;
  displayName: string;

  constructor(private authService: AuthService) { }
این کامپوننت وضعیت گزارش شده‌ی ورود شخص را توسط خاصیت isLoggedIn در اختیار قالب خود قرار می‌دهد. برای این منظور به سرویس AuthService تزریق شده‌ی در سازنده‌ی خود نیاز دارد.
اکنون در روال رخ‌دادگردان ngOnInit، مشترک authStatus می‌شود که یک BehaviorSubject است و از آن جهت صدور رخ‌دادهای authService به تمام کامپوننت‌های مشترک به آن استفاده کرده‌ایم:
  ngOnInit() {
    this.subscription = this.authService.authStatus$.subscribe(status => {
      this.isLoggedIn = status;
      if (status) {
        this.displayName = this.authService.getDisplayName();
      }
    });
  }
Status بازگشت داده شده‌ی توسط آن از نوع boolean است و در صورت true بودن، خاصیت isLoggedIn را نیز true می‌کند که از آن در قالب این کامپوننت برای نمایش و یا مخفی کردن لینک‌های login و logout استفاده خواهیم کرد.
همچنین اگر این وضعیت true باشد، مقدار DisplayName کاربر را نیز از سرویس authService دریافت کرده و توسط خاصیت this.displayName در اختیار قالب Header قرار می‌دهیم.
در آخر برای جلوگیری از نشتی حافظه، ضروری است اشتراک به authStatus، در روال رخ‌دادگردان ngOnDestroy لغو شود:
  ngOnDestroy() {
    // prevent memory leak when component is destroyed
    this.subscription.unsubscribe();
  }

همچنین در قالب Header، مدیریت دکمه‌ی Logout را نیز انجام خواهیم داد:
  logout() {
    this.authService.logout(true);
  }

با این مقدمات، قالب Header اکنون به صورت ذیل تغییر می‌کند:
<nav class="navbar navbar-default">
  <div class="container-fluid">
    <div class="navbar-header">
      <a class="navbar-brand" [routerLink]="['/']">{{title}}</a>
    </div>
    <ul class="nav navbar-nav">
      <li class="nav-item" routerLinkActive="active" [routerLinkActiveOptions]="{ exact: true }">
        <a class="nav-link" [routerLink]="['/welcome']">Home</a>
      </li>
      <li *ngIf="!isLoggedIn" class="nav-item" routerLinkActive="active">
        <a class="nav-link" queryParamsHandling="merge" [routerLink]="['/login']">Login</a>
      </li>
      <li *ngIf="isLoggedIn" class="nav-item" routerLinkActive="active">
        <a class="nav-link" (click)="logout()">Logoff [{{displayName}}]</a>
      </li>
      <li *ngIf="isLoggedIn" class="nav-item" routerLinkActive="active">
        <a class="nav-link" [routerLink]="['/protectedPage']">Protected Page</a>
      </li>
    </ul>
  </div>
</nav>
در اینجا توسط ngIfها وضعیت خاصیت isLoggedIn این کامپوننت را بررسی می‌کنیم. اگر true باشد، Logoff به همراه نام نمایشی کاربر را در منوی راهبری سایت ظاهر خواهیم کرد و در غیراینصورت لینک به صفحه‌ی Login را نمایش می‌دهیم.


تکمیل کامپوننت صفحه‌ی محافظت شده

در تصویر قبل، نمایش توکن decode شده را نیز مشاهده کردید. این نمایش توسط کامپوننت صفحه‌ی محافظت شده، مدیریت می‌شود:
import { Component, OnInit } from "@angular/core";
import { AuthService } from "../../core/services/auth.service";

@Component({
  selector: "app-protected-page",
  templateUrl: "./protected-page.component.html",
  styleUrls: ["./protected-page.component.css"]
})
export class ProtectedPageComponent implements OnInit {

  decodedAccessToken: any = {};
  accessTokenExpirationDate: Date = null;

  constructor(private authService: AuthService) { }

  ngOnInit() {
    this.decodedAccessToken = this.authService.getDecodedAccessToken();
    this.accessTokenExpirationDate = this.authService.getAccessTokenExpirationDate();
  }
}
در اینجا به کمک سرویس تزریقی AuthService، یکبار با استفاده از متد getDecodedAccessToken آن، مقدار اصلی توکن را و بار دیگر توسط متد getAccessTokenExpirationDate آن، تاریخ انقضای توکن دریافتی از سمت سرور را نمایش می‌دهیم؛ با این قالب:
<h1>
  Decoded Access Token
</h1>

<div class="alert alert-info">
  <label> Access Token Expiration Date:</label> {{accessTokenExpirationDate}}
</div>

<div>
  <pre>{{decodedAccessToken | json}}</pre>
</div>


کدهای کامل این سری را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.AngularClient وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o، برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد (و یا همان اجرای فایل ng-serve.bat). همچنین باید به پوشه‌ی ASPNETCore2JwtAuthentication.WebApp نیز مراجعه کرده و فایل dotnet_run.bat را اجرا کنید، تا توکن سرور برنامه نیز فعال شود.
نظرات مطالب
یکپارچه سازی Angular CLI و ASP.NET Core در VS 2017
برای توسعه پروژه در کل بهتر است پروژه‌ها رو یکی کنیم یا جدا از هم توسعه بدیم؟
و اگر جدا کنیم باید قسمت backend خاصیت EnableCors را فعال کنیم ؟  تنظیمات اضافه‌تر دیگری هم لازم دارد؟
مطالب
Angular Material 6x - قسمت اول - افزودن آن به برنامه
کتابخانه‌ی Angular Material تعدادی کامپوننت زیبای با قابلیت استفاده‌ی مجدد، به خوبی آزمایش شده و با قابلیت دسترسی بالا را بر اساس الگوهای Material Design ارائه می‌دهد. برای توسعه دهندگان Angular، کتابخانه‌ی Angular Material پیاده سازی مرجع رهنمودهای طراحی متریال گوگل است که توسط تیم اصلی Angular پیاده سازی و توسعه داده می‌شود. در این سری، مفاهیم طراحی نگارش 6x این کتابخانه را به همراه نحوه‌ی برپایی و تنظیم آن و همچنین کار با کامپوننت‌های پیشرفته‌ی آن، بررسی خواهیم کرد.


منابع و مآخذ مرتبط با کتابخانه‌ی Angular Material

در اینجا مآخذ اصلی کار با این کتابخانه را ملاحظه می‌کنید که شامل اصول طراحی متریال و مخازن اصلی توسعه‌ی آن می‌باشند:
Material Design Specification
- https://material.io/design
Angular Material
- https://material.angular.io
- https://github.com/angular/material2


مفاهیم پایه‌ی طراحی متریال

چرا «زیبایی» رابط کاربری مهم است؟
در ابتدای معرفی کتابخانه‌ی Angular Material عنوان شد که این مجموعه به همراه تعدادی کامپوننت «زیبا» است. بنابراین این سؤال مطرح می‌شود که چرا و یا تا چه اندازه «زیبایی» رابط کاربری اهمیت دارد؟ مهم‌ترین دلیل آن بهبود تجربه‌ی کاربری است. بر اساس تحقیقاتی که بر روی کاربران بسیاری صورت گرفته‌است، مشخص شده‌است کاربران، با رابط‌های کاربری زیبا نتایج بهتری را از لحاظ کاهش زمان اتمام کار و تعداد خطاهای مرتبط دریافت می‌کنند.

اما ... طراحی برنامه‌های زیبا مشکل است. به همین جهت استفاده از کتابخانه‌های غنی مانند طراحی متریال که این امر را سهولت می‌بخشند، ضروری است. طراحی متریال یک زبان کامل طراحی برنامه‌های زیبا است. توسط گوگل طراحی شده‌است و دو هدف اصلی را دنبال می‌کند:
- وفاداری به اصول کلاسیک طراحی رابط کاربری
- ارائه‌ی تجربه‌ی کاربری یک‌دست و هماهنگ، در بین وسایل و اندازه‌های صفحات نمایشی مختلف

اصول پایه‌ی طراحی متریال نیز شامل موارد زیر است:
- «متریال» یک متافور است و بر اساس مطالعه‌ی نحوه‌ی کار با کاغذ، مرکب و ارتباط بین اشیاء در دنیای واقعی پدید آمد‌ه‌است.
- اشیاء در دنیای واقعی دارای ارتباط‌های ابعادی و حجمی هستند. برای مثال دو برگه‌ی کاغذ یک فضا را اشغال نمی‌کنند. طراحی متریال برای نمایش این ارتباط سه بعدی بین اشیاء، از نور و سایه استفاده می‌کند.
- در دنیای واقعی، اشیاء از درون یکدیگر رد نمی‌شوند. این مورد در طراحی متریال نیز صادق است.
- طراحی متریال به همراه جعبه‌ی رنگ مخصوص و بکارگیری فضاهای خالی و عناوین درشت بسیار مشخص، واضح و عمدی است.
- طراحی متریال به همراه حرکت و پویانمایی، جهت ارائه‌ی مفاهیم مختلف به کاربر، جهت درک بهتر او از برنامه است.


برپایی پیشنیازهای ابتدایی کار با Angular Material

پیش از ادامه‌ی بحث فرض بر این است که آخرین نگارش Angular CLI را نصب کرده‌اید و اگر پیشتر آن‌را نصب کرده‌اید، یکبار دستور ذیل را اجرا کنید تا تمام وابستگی‌های سراسری نصب شده‌ی در سیستم به صورت خودکار به روز رسانی شوند:
 npm update -g
سپس برنامه‌ی کلاینت Angular این سری را به همراه تنظیمات ابتدایی مسیریابی آن از طریق صدور فرمان ذیل آغاز می‌کنیم:
 ng new MaterialAngularClient --routing
پس از ایجاد ساختار اولیه‌ی برنامه و نصب خودکار وابستگی‌های آن، جهت آزمایش برنامه، به پوشه‌ی آن وارد شده و آن‌را اجرا می‌کنیم:
cd MaterialAngularClient
ng serve -o
که به این ترتیب برنامه در آدرس http://localhost:4200 و مرورگر پیش‌فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.


افزودن کتابخانه‌ی Angular Material به برنامه

در طول این سری از سایت https://material.angular.io زیاد استفاده خواهیم کرد. همواره به روزترین روش افزودن کتابخانه‌ی Angular Material به یک برنامه‌ی موجود را در آدرس https://material.angular.io/guide/getting-started می‌توانید مشاهده کنید که خلاصه‌ی آن به صورت زیر است:
البته در Angular 6 روش تفصیلی نصب فوق که شامل 6 مرحله‌است، به صورت زیر هم خلاصه شده‌است:
 ng add @angular/material
متاسفانه در زمان نگارش این مطلب، نگارش 6.3.1 آن توسط دستور فوق نصب نشد و خطای «Error: Collection "@angular/material" cannot be resolved.» ظاهر گردید. البته روش رفع آن در اینجا بحث شده‌است که مهم نیست و در نگارش‌های رسمی بعدی حتما لحاظ خواهد شد. به همین جهت روش تفصیلی آن‌را که همیشه کار می‌کند، در ادامه پیگیری می‌کنیم. ابتدا بسته‌های ذیل را نصب کنید:
npm install --save @angular/material @angular/cdk
npm install --save @angular/animations
npm install --save hammerjs
- دستور اول  angular/cdk و angular/material را نصب می‌کند. cdk در اینجا به معنای کیت توسعه‌ی کامپوننت‌های Angular است که امکان استفاده‌ی از ویژگی‌های Angular Material را بدون الزامی به پیروی از زبان طراحی متریال، میسر می‌کند.
- همانطور که عنوان شد، طراحی متریال مبتنی بر حرکت و پویانمایی است. به همین جهت تعدادی از کامپوننت‌های آن نیاز به بسته‌ی angular/animations را دارند که توسط دستور دوم نصب می‌شود.
- دستور سوم نیز کامپوننت‌های slide و slider را پشتیبانی می‌کند (Gesture Support). البته پس نصب این وابستگی، نیاز است به فایل src/main.ts مراجعه کرده و یک سطر زیر را نیز افزود:
 import "hammerjs";
در ادامه پس از نصب بسته‌ی پویانمایی، به فایل app.module.ts مراجعه کرده و BrowserAnimationsModule را به لیست imports اضافه می‌کنیم:
import { BrowserAnimationsModule } from "@angular/platform-browser/animations";

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    BrowserAnimationsModule,
    AppRoutingModule
  ]
})
export class AppModule { }

مدیریت بهتر import کامپوننت‌های Angular Material

در ادامه به ازای هر کامپوننت Angular Material باید ماژول آن‌را به لیست imports افزود که پس از مدتی به یک فایل app.module.ts بسیار شلوغ خواهیم رسید. برای مدیریت بهتر این فایل، از روش مطرح شده‌ی در مطلب «سازماندهی برنامه‌های Angular» استفاده خواهیم کرد.
به همین جهت دو پوشه‌ی core و shared را درون پوشه‌ی src/app ایجاد می‌کنیم:


محتویات فایل src\app\core\core.module.ts به صورت زیر است:
import { CommonModule } from "@angular/common";
import { NgModule, Optional, SkipSelf } from "@angular/core";
import { RouterModule } from "@angular/router";


@NgModule({
  imports: [CommonModule, RouterModule],
  exports: [
    // components that are used in app.component.ts will be listed here.
  ],
  declarations: [
    // components that are used in app.component.ts will be listed here.
  ],
  providers: [
    /* ``No`` global singleton services of the whole app should be listed here anymore!
       Since they'll be already provided in AppModule using the `tree-shakable providers` of Angular 6.x+ (providedIn: 'root').
       This new feature allows cleaning up the providers section from the CoreModule.
       But if you want to provide something with an InjectionToken other that its class, you still have to use this section.
    */
  ]
})
export class CoreModule {
  constructor(@Optional() @SkipSelf() core: CoreModule) {
    if (core) {
      throw new Error("CoreModule should be imported ONLY in AppModule.");
    }
  }
}
در مورد جزئیات آن در مطلب «سازماندهی برنامه‌های Angular توسط ماژول‌ها» کاملا بحث شده‌است.
محتویات فایل src\app\shared\shared.module.ts نیز به صورت زیر است:
import { CommonModule } from "@angular/common";
import { HttpClientModule } from "@angular/common/http";
import { ModuleWithProviders, NgModule } from "@angular/core";
import { FormsModule } from "@angular/forms";

@NgModule({
  imports: [
    CommonModule,
    FormsModule,
    HttpClientModule
  ],
  entryComponents: [
    // All components about to be loaded "dynamically" need to be declared in the entryComponents section.
  ],
  declarations: [
    // common and shared components/directives/pipes between more than one module and components will be listed here.
  ],
  exports: [
    // common and shared components/directives/pipes between more than one module and components will be listed here.
    CommonModule,
    FormsModule,
    HttpClientModule,
  ]
  /* No providers here! Since they’ll be already provided in AppModule. */
})
export class SharedModule {
  static forRoot(): ModuleWithProviders {
    // Forcing the whole app to use the returned providers from the AppModule only.
    return {
      ngModule: SharedModule,
      providers: [ /* All of your services here. It will hold the services needed by `itself`. */]
    };
  }
}
سپس تعاریف import این دو فایل را به فایل app.module.ts اضافه می‌کنیم:
import { CoreModule } from "./core/core.module";
import { SharedModule } from "./shared/shared.module";

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    BrowserAnimationsModule,
    CoreModule,
    SharedModule.forRoot(),
    AppRoutingModule
  ]
})
export class AppModule { }
پس از این مقدمات، فایل جدید src\app\shared\material.module.ts را در پوشه‌ی shared ایجاد می‌کنیم تا بتوانیم مداخل کامپوننت‌های Angular Material را صرفا به آن اضافه کنیم؛ با این محتوا:
import { CdkTableModule } from "@angular/cdk/table";
import { NgModule } from "@angular/core";
import {
  MatAutocompleteModule,
  MatButtonModule,
  MatButtonToggleModule,
  MatCardModule,
  MatCheckboxModule,
  MatChipsModule,
  MatDatepickerModule,
  MatDialogModule,
  MatExpansionModule,
  MatFormFieldModule,
  MatGridListModule,
  MatIconModule,
  MatInputModule,
  MatListModule,
  MatMenuModule,
  MatNativeDateModule,
  MatPaginatorModule,
  MatProgressBarModule,
  MatProgressSpinnerModule,
  MatRadioModule,
  MatRippleModule,
  MatSelectModule,
  MatSidenavModule,
  MatSliderModule,
  MatSlideToggleModule,
  MatSnackBarModule,
  MatSortModule,
  MatStepperModule,
  MatTableModule,
  MatTabsModule,
  MatToolbarModule,
  MatTooltipModule,
} from "@angular/material";

@NgModule({
  imports: [
    MatAutocompleteModule,
    MatButtonModule,
    MatButtonToggleModule,
    MatCardModule,
    MatCheckboxModule,
    MatChipsModule,
    MatDatepickerModule,
    MatDialogModule,
    MatExpansionModule,
    MatFormFieldModule,
    MatGridListModule,
    MatIconModule,
    MatInputModule,
    MatListModule,
    MatMenuModule,
    MatNativeDateModule,
    MatPaginatorModule,
    MatProgressBarModule,
    MatProgressSpinnerModule,
    MatRadioModule,
    MatRippleModule,
    MatSelectModule,
    MatSidenavModule,
    MatSliderModule,
    MatSlideToggleModule,
    MatSnackBarModule,
    MatStepperModule,
    MatSortModule,
    MatTableModule,
    MatTabsModule,
    MatToolbarModule,
    MatTooltipModule,
    CdkTableModule
  ],
  exports: [
    MatAutocompleteModule,
    MatButtonModule,
    MatButtonToggleModule,
    MatCardModule,
    MatCheckboxModule,
    MatChipsModule,
    MatDatepickerModule,
    MatDialogModule,
    MatExpansionModule,
    MatGridListModule,
    MatIconModule,
    MatInputModule,
    MatListModule,
    MatMenuModule,
    MatNativeDateModule,
    MatPaginatorModule,
    MatProgressBarModule,
    MatProgressSpinnerModule,
    MatRadioModule,
    MatRippleModule,
    MatSelectModule,
    MatSidenavModule,
    MatSliderModule,
    MatSlideToggleModule,
    MatSnackBarModule,
    MatStepperModule,
    MatSortModule,
    MatTableModule,
    MatTabsModule,
    MatToolbarModule,
    MatTooltipModule,
    CdkTableModule
  ]
})
export class MaterialModule {
}
در اینجا هر کامپوننت مورد نیاز، به قسمت‌های import و exports اضافه شده‌اند.
سپس MaterialModule را نیز به قسمت‌های imports و exports فایل src\app\shared\shared.module.ts اضافه خواهیم کرد:
import { MaterialModule } from "./material.module";

@NgModule({
  imports: [
    CommonModule,
    FormsModule,
    HttpClientModule,
    MaterialModule
  ],
  exports: [
    // common and shared components/directives/pipes between more than one module and components will be listed here.
    CommonModule,
    FormsModule,
    HttpClientModule,
    MaterialModule
  ]
})
export class SharedModule {
}
به این ترتیب در هر ماژول جدیدی که به برنامه اضافه شود و نیاز به کار با Angular Material را داشته باشد، تنها کافی است SharedModule را import کرد؛ مانند app.module.ts برنامه (البته بدون ذکر متد forRoot آن که این forRoot فقط محض ماژول اصلی برنامه است).

تا اینجا جهت اطمینان از اجرای برنامه، دستور ng serve -o را از ابتدا اجرا کنید.


افزودن چند کامپوننت مقدماتی متریال به برنامه

بهترین روش کار با این مجموعه، بررسی مستندات آن در سایت https://material.angular.io/components است. برای مثال برای افزودن دکمه، به مستندات آن مراجعه کرده و بر روی دکمه‌ی view source کلیک می‌کنیم:


سپس کدهای قسمت HTML آن‌را به برنامه و فایل app.component.html اضافه خواهیم کرد:
 <button mat-button>Click me!</button>
به همین ترتیب مستندات check box را یافته و آن‌را نیز اضافه می‌کنیم:
 <mat-checkbox>Check me!</mat-checkbox>
تا اینجا اگر برنامه را توسط دستور ng serve -o اجرا کنیم، یک چنین خروجی حاصل می‌شود:


البته شکل ظاهری آن‌ها تا اینجا آنچنان مطلوب نیست. برای رفع این مشکل، نیاز است یک قالب را به این کنترل‌ها و کامپوننت‌ها اعمال کرد. به همین جهت فایل styles.css واقع در ریشه‌ی برنامه را گشوده و قالب پیش‌فرض متریال را به آن اضافه می‌کنیم:
 @import "~@angular/material/prebuilt-themes/indigo-pink.css";
قالب‌های از پیش آماده‌ی متریال را در پوشه‌ی node_modules\@angular\material\prebuilt-themes می‌توانید مشاهده کنید.



پس از اعمال قالب، اکنون است که شکل ظاهری کنترل‌های آن بسیار بهتر شده‌اند و همچنین کار با آن‌ها به همراه پویانمایی نیز شده‌است:



افزودن آیکن‌های متریال به برنامه

مرحله‌ی آخر این تنظیمات، افزودن آیکن‌های متریال به برنامه‌است. برای این منظور فایل src\index.html را گشوده و یک سطر ذیل را به head اضافه کنید:
 <link href="https://fonts.googleapis.com/icon?family=Material+Icons" rel="stylesheet">
برای آزمایش آن، به فایل app.component.html مراجعه کرده و تعریف دکمه‌ای را که اضافه کردیم، به صورت ذیل با افزودن mat-icon تغییر می‌دهیم:
<button mat-button>
  <mat-icon>face</mat-icon>
  Click me!
</button>
<mat-checkbox>Check me!</mat-checkbox>
که این خروجی را تولید می‌کند:


لیست کامل این آیکن‌ها را به همراه توضیحات تکمیلی آن‌ها، در آدرس ذیل می‌توانید ملاحظه کنید:
http://google.github.io/material-design-icons

البته چون ما نمی‌خواهیم این آیکن‌ها را از وب بارگذاری کنیم، برای نصب محلی آن‌ها ابتدا دستور زیر را در ریشه‌ی پروژه صادر کنید:
 npm install material-design-icons --save
این آیکن فونت‌ها پس از نصب، در مسیر node_modules\material-design-icons\iconfont قابل مشاهده هستند:


همانطور که مشاهده می‌کنید، برای استفاده‌ی از این فایل‌های آیکن فونت محلی، تنها کافی است فایل material-icons.css را به برنامه معرفی کنیم. برای این منظور فایل angular.json را گشوده و قسمت styles آن‌را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
"styles": [
   "node_modules/material-design-icons/iconfont/material-icons.css",
   "src/styles.css"
],
اکنون دیگر نیازی به ذکر link href اضافه شده‌ی به فایل src\index.html نداریم و باید از آن حذف شود.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: MaterialAngularClient-01.zip
برای اجرای آن نیز ابتدا فایل restore.bat و سپس فایل ng-serve.bat را اجرا کنید.
مطالب
نکاتی توصیه ای برای برنامه نویسی اندروید : قسمت دوم
در ادامه‌ی قسمت اول، ده مورد دیگر از نکات کاربردی را بیان می‌کنیم.

  یازده. در جاوا رویدادها با استفاده از اینترفیس‌ها پیاده سازی می‌شوند. برای نامگذاری یک رویداد، قاعده آن در جاوا بدین شکل است که نام‌ها به صورت (+ ) Camel نوشته شده و آخرین عبارت هم Listener باشد و نیازی هم به حرف I در نامگذاری اینترفیس نیست؛ چون همه می‌دانند که این Listener آخری یعنی رویدادی که با اینترفیس پیاده سازی شده است و استفاده از I بی معنی است. هر چند بر خلاف دات نت، در اینجا استفاده از قاعده I چندان متداول نیست.
 public interface CopyFileListener
    {
        void PublishProgress(long fileSize,long copiedSize);
    }

دوازده. گوگل اینترفیس‌هایی را که برای رویدادها میسازد، داخل کلاس اصلی تعریف میکند. پس بهتر هست که شما هم همین روند را ادامه بدید و از این قاعده خارج نشوید. اگر خوب دقت کرده باشید، در برنامه نویسی اندروید تمام اینترفیس‌ها داخل کلاس اصلی هستند:
 textView.setOnClickListener(new View.OnClickListener() {
            @Override
            public void onClick(View v) {
                
            }
        });
در کد بالا رویداد OnclickListener در خود کلاس View تعریف شده است. پس ما هم بهتر هست همین کار را بکنیم:
public class MemoryWare {

    public interface CopyFileListener
    {
        void PublishProgress(long fileSize,long copiedSize);
    }
....
}
یک نکته دیگر اینکه موقعی که یک رویداد را به یک پراپرتی set انتساب می‌دهیم، رسم این است که نام آن پراپرتی با عبارت SetOn آغاز شود و با نام اینترفیس پایان یابد:
SetOnClickListener
البته اگر کلاس شما لیستی از رویدادها را درست میکند بهتر است از عبارت Add به جای SetOn استفاده کنید و برای آن یک Remove هم قرار دهید. نمونه آن را می‌توانید در کد زیر ببینید:
 editText.addTextChangedListener(new TextWatcher() {
            @Override
            public void beforeTextChanged(CharSequence s, int start, int count, int after) {

            }

            @Override
            public void onTextChanged(CharSequence s, int start, int before, int count) {

            }

            @Override
            public void afterTextChanged(Editable s) {

            }
        });

سیزده
. آداپتورها و آداپتور ویوها (چون لیست) قسمت مهمی از برنامه‌های اندرویدی به شمار می‌آیند؛ تا حدی که در بیشتر برنامه‌های ساده هم حضور پررنگی دارند. ولی برای استفاده از این آداپتورها باید بدانید که نحوه کار آن‌ها چگونه است. بسیاری از کاربران در این قسمت اشتباهات زیادی می‌کنند. اگر در stackOverflow هم در اینباره نگاه کنید، با حجم انبوهی از سوالات روبرو می‌شوید و فقط به خاطر اینکه نحوه کارکرد آن را نمی‌دانند، به مشکل برخورده‌اند.
کلاس BaseAdapter اصلی‌ترین کلاس آداپتور هاست که بقیه از آن مشتق شده‌اند و معروفترین مشتقات آن، کلاس‌های CursorAdapter و ArrayAdapter هستند که امکانات بیس آداپتور را افزایش داده‌اند.به عنوان مثال در کد پایین از ArrayAdapter استفاده شده است.


نحوه کار یک آداپتور بدین صورت است که متدی را به نام GetView با قابلیت override دارد که با هر تعداد آیتم موجود صدا زده می‌شود. ولی اگر تصور کنیم فقط چند صدهزار آیتم هم داشته باشیم، آیا واقعا اجرا می‌شود؟ جواب این سوال این است که با هر بار اسکرولی که شما میکنید آیتم‌های بعدی ایجاد می‌شوند ولی باز این سوال پیش می‌آید که هر آیتم برای خود جداگانه تشکیل می‌شود؟ مطمئنا جواب خیر است. آداپتورها از سیستمی به نام ViewRecycler برای کش کردن آیتم‌های ایجاد شده استفاده می‌کنند و با هر اسکرولی که انجام می‌شود آیتم‌های بعدی از روی آیتم‌های قبلی که قبلا از صفحه خارج شده‌اند، ساخته می‌شوند و آیتم‌های کش شده قبلی را با پارامتری با نام convertView به دست شما می‌رساند.
کد زیر را ببینید:
  @Override
    public View getView(int position, View rowView, ViewGroup parent) {

        ViewHolder viewHolder=null;
        if(rowView==null)
        {
            // 1. Create inflater
            LayoutInflater inflater = (LayoutInflater) context
                    .getSystemService(Context.LAYOUT_INFLATER_SERVICE);

            // 2. Get rowView from inflater
            rowView = inflater.inflate(R.layout.row_bank_group_list, parent, false);
            viewHolder=new ViewHolder();
            viewHolder.txtGroupName=(TextView) rowView.findViewById(R.id.text_groupName);
            rowView.setTag(viewHolder);
        }
        else
        {
            viewHolder=(ViewHolder)rowView.getTag();
        }
        viewHolder.txtGroupName.setText(getItem(position).getName());
        viewHolder.txtGroupName.setTypeface(new FontSystem().get_General_Font(context));
        viewHolder.txtGroupName.setTextColor(context.getResources().getColor(R.color.black));

        return rowView;
    }
کد بالا ابتدا بررسی میکند که آیا convertView نال است یا خیر. اگر نال بود به این معنا است که کش برای شما چیزی نداشته است و باید آیتم جدیدی را بسازید. پس اشیاء موجود در آن را در حافظه می‌آورید و مقداردهی می‌کنید. ولی اگر برابر نال نباشد، یعنی کش حاوی یک سری آیتم است که قبلا ایجاد شده‌اند. پس نیاز به inflate کردن مجدد ندارد و میتوانید  همان را مستقیما مورد استفاده قرار دهید و با مقادیر جدید آن را ست کنید.
کلاس داخلی ViewHolder هم یک الگو برای عدم بررسی Viewهای داخل آن است که نیازی به یافتن و تبدیل مجدد آن‌ها نداشته باشید. در این روش شیء، داخل خصوصیت tag آیتم قرار گرفته است و وقتی از کش برداشته شود، خاصیت تگ آن را می‌خوانیم و مستقیما مورد استفاده قرار می‌دهیم. در این حالت شما بهترین استفاده را از پردازش‌ها و حافظه، می‌کنید.

چهارده. یکی از کارهایی را که قبل از کار کردن در یک مسیر فیزیکی باید انجام دهید این است که مطمئن باشید اجازه نوشتن در آن ناحیه را دارید یا خیر. در غیر اینصورت برنامه شما با خطای FC روبرو می‌شود و اجرای آن خاتمه می‌یابد. به همین دلیل اکثر برنامه نویسان از متد CanWrite در کلاس File استفاده می‌کنند. ولی در هنگام استفاده از این متد باید دقت داشته باشید که کلاس File فقط باید حاوی مسیر باشد و اسمی از فایل مربوطه در آن نباشد. دلیل هم آن است که این احتمال می‌رود اگر فایلی هم وجود نداشته باشد، مقدار false را به شما برگرداند. مثال زیر قرار است فایلی را در کارت حافظه بنویسید، ولی بررسی اجازه نوشتن در مسیر، اشتباه است:
File file=new File(sdcardPath,fileName);

if(file.CanWrite())
{
  .....
}
کد بالا را به طور صحیح بازنویسی می‌کنیم:
File file=new File(sdcardPath);

if(file.CanWrite())
{
file=new File(sdcardPath,filePath);
  .....
}
اگر هنگام تست این کد مشکلی نداشتید، دلیل بر صحت کد نیست. بلکه بنابر تجربه شخصی من، زمانی این مشکل پیش آمده بود که روی چند گوشی تست شده و بعدها مشکل در گوشی پیش آمده بود که هم مدل و دقیقا مشابه یکی از گوشی‌های تستی بود.

پانزده. کارت حافظه خارجی: همه برنامه نویسان اندروید حداقل یکبار از کد زیر استفاده کرده اند:
Environment.getExternalStorageDirectory()
بررسی‌ها در استک اورفلو نشان می‌دهد که برنامه نویسان، گزارش عملکرد اشتباهی را از این متد دارند. ولی حقیقت این است که این متد به هیچ عنوان مقدار اشتباهی را بر نمی‌گرداند. بلکه منطق آن متفاوت از چیزی است که شما فکر می‌کنید. وقتی ما صحبت از حافظه خارجی برای یک گوشی میکنیم، منظور همان کارت حافظه‌ای است که به طور جداگانه داخل گوشی قرار داده‌ایم و انتظار داریم متد بالا آدرس و مدخل همین کارت را برای ما فراهم کند. ولی در کمال تعجب می‌بینیم که آدرس حافظه داخلی برگردانده می‌شود. پس باید ببینیم اندروید از  آن چه انتظاری دارد؟
هر برنامه‌ای که در اندروید نصب می‌شود در مسیر
/Data/Data
یک دایرکتوری با نام خود دارد مثل:
/Data/Data/Info.Dotnettips.MyApp
این دایرکتوری تنها متعلق به این برنامه بوده و کسی جز Root به آن دسترسی ندارد. اندروید این دایرکتوری را به عنوان حافظه داخلی در نظر میگیرد که برای کار با آن نیاز به هیچ آدرس دهی نیست. ولی در کنار این دایرکتوری حافظه داخلی خود گوشی که در آن انبوه فایل‌های خود را ذخیره می‌کنید هم هست که اندروید آن را حافظه خارجی می‌پندارد. حال آن حافظه‌ای را که شما جداگانه به صورت یک کارت یا USB OTG متصل میکنید، به عنوان حافظه خارجی در نظر نمیگیرد. در صورتی که شما چنین انتظاری را دارید، برای حل این مشکل بهتر است از کدهای موجود مثل کد زیر استفاده کنید:
    /**
     * it will returns sd path for you
     *  <p>
     *  <b>Required Permission: </b>android.permission.READ_EXTERNAL_STORAGE<br/>
     * </p>
     * @return
     */
    public  List<String> GetExternalMounts() {
        final List<String> out = new ArrayList<>();
        String reg = "(?i).*vold.*(vfat|ntfs|exfat|fat32|ext3|ext4).*rw.*";
        String s = "";
        try {
            final Process process = new ProcessBuilder().command("mount")
                    .redirectErrorStream(true).start();
            process.waitFor();
            final InputStream is = process.getInputStream();
            final byte[] buffer = new byte[1024];
            while (is.read(buffer) != -1) {
                s = s + new String(buffer);
            }
            is.close();
        } catch (final Exception e) {
            e.printStackTrace();
        }

        // parse output
        final String[] lines = s.split("\n");
        for (String line : lines) {
            if (!line.toLowerCase(Locale.US).contains("asec")) {
                if (line.matches(reg)) {
                    String[] parts = line.split(" ");
                    for (String part : parts) {
                        if (part.startsWith("/"))
                            if (!part.toLowerCase(Locale.US).contains("vold"))
                                if(new File(part).canWrite())
                                    out.add(part);
                    }
                }
            }
        }
        return out;
    }

شانزده.
یکی از روش‌های انتقال اطلاعات بین اکتیویتی‌ها مختلف استفاده از Extras هاست که شما با تعیین یک نام یا کلید، اطلاعات مربوطه را ارسال و توسط همان کلید؛ اطلاعات را در اکتیویتی مقصد دریافت میکنید:
notesIntent.putExtra("PartyId", PartyId);
startActivity(notesIntent);
و در مقصد:
PartyId=getIntent().getLongExtra("PartyId",0);
در این حالت بهتر است با این رشته‌ها نیز همانند مورد شماره دو در قسمت اول رفتار شود تا نیازی به نوشتن و تکرار این نام‌ها نباشد. ولی با یک نگاه به استانداردهای نوشته شده در خود اندروید و بسیاری از کتابخانه‌های ثالث در می‌یابیم که بهترین روش این است که این کلید‌ها را به صورت متغیرهای ایستا در خود اکتیویتی ذخیره کنیم؛ در این حالت هر کلید در جایگاه واقعی خودش قرار گرفته است. نمونه‌ای از این استفاده را می‌توانید در کتابخانه FilePicker مشاهده کنید:
i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_ALLOW_MULTIPLE, false);
i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_ALLOW_CREATE_DIR, false);
i.putExtra(FilePickerActivity.EXTRA_MODE, FilePickerActivity.MODE_FILE);

هفده.
قواعد نامگذاری: برای نامگذاری متغیرها از قانون CamelCase استفاده میکنیم. ولی برای حالات زیر از روش‌های دیگر استفاده می‌شود:
  • برای ثابت‌ها از حروف بزرگ و _ استفاده کنید.
  • برای متغیرهای خصوصی از حرف m در ابتدای نام متغیر استفاده کنید.
  • برای متغیرهای استاتیک از حرف s در ابتدای نام متغیر استفاده کنید.
نمونه ای از این نامگذاری که توسط مستندات گوگل سفارش شده است:
public class MyClass {
    public static final int SOME_CONSTANT = 42;
    public int publicField;
    private static MyClass sSingleton;
    int mPackagePrivate;
    private int mPrivate;
    protected int mProtected;
}

هجده:
قاعده نظم و ترتیب در import‌ها توسط مستندات گوگل بدین شکل تعریف شده است:
  1. نام پکیج‌های ارائه شده توسط گوگل
  2. نام پکیج‌های ثالث
  3. نام پکیج‌های موجود در java و javax
  4. پکیج‌های موجود در پکیج اصلی
البته رعایت این قاعده کمی سخت و عموما بدون اجراست ولی نگران نباشید. از آنجایی که ادیتور از طرف jet brains ارائه شده‌است و عمل import به طور خودکار صورت میگیرد و با ابزارهای دیگری که در دل این ادیتور قرار گرفته است، این عمل به طور خودکار انجام می‌گیرد.

نوزدهم. مرتب سازی متدهای دسترسی یک کلاس: بسیار خوب است که همیشه کدهای ما نظم خاصی را داشته باشد تا پیگیری‌های شخصی و تیمی در آن راحت‌تر صورت بگیرد. برای مثال در یک کلاس ابتدا متدهای public و سپس private قرار گیرند و الی آخر.
الگوی عمومی که برای کار با جاوا صورت گرفته است به شکل زیر می‌باشد:
public, protected, private,abstract, static, transient, volatile, synchronized, final, native.
البته این متدهای دسترسی بسته به فیلد بودن و متد بودن نیز تغییر میکند. به عنوان مثال ابتدا فیلدها در نظر گرفته می‌شوند و سپس متدها و ...
ادیتور intelij شامل تنظمیاتی برای مرتب سازی کدهاست که در این مورد بسیار سودمند است. با طی کردن مسیر زیر می‌توانید برای آن ترتیب اینگونه موارد را مشخص کنید.
Settings>Editor>Code Style>Arrangement
در اینجا شما امکان تعاریف این ترتیب‌ها را دارید. البته بهتر هست در حالت پیش فرض باشد تا حالتی عمومی بین افراد مختلف برقرار باشد.

در تصویر بالا متدها به ترتیب متدهای دستری بین بلوک‌های کامنت method start و method end قرار گرفته اند.

 همچنین شامل گزینه‌های دیگری نیز میباشد که به نظرم فعال کردنشان بسیار خوب است. گزینه keep overridden methods together به شما کمک می‌کند تا متدهایی را که رونویسی می‌شوند، در کنار یکدیگر قرار بگیرند که برای کلاس‌های اندرویدی مثل اکتیویتی‌ها و فرگمنت‌ها و ... بسیار خوب است. گزینه مفید دیگر Keep dependent methods together است که در دو حالت عمقی یا خطی متدهای وابسته (متدهایی که متدهای دیگر را در آن کلاس صدا میزنند) در کنار یکدیگر قرار میدهد و مابقی گزینه‌ها، که بسیار سودمند هست. به هر حال هر قاعده‌ای را که برای خود انتخاب میکنید اگر در حالت پیش فرض نیست بهتر است در مستندات پروژه ذکر شود تا افراد دیگر سریعتر به موضوع پی ببرند.

قسمت بیستم. این مورد برای افراد تازه کار می‌باشد که تازه اندروید استادیو را باز کرده‌اند و مشغول کدنویسی می‌باشند. یکی از مواردی که در همان مرحله اول به آن برمیخورید این است که intellisense  ادیتور به بزرگی و کوچکی حروف حساس است و تنها با حرف اول سازگاری دارد. برای تغییر این مسئله باید مسیر زیر را طی کنید:
Settings>Editor>Completion>Case-sensitive Completion>None
حالا با تایپ هر کلمه، دستورات و آبجکت‌هایی را که شامل آن کلمات باشند، به شما نمایش داده خواهند شد.

مطالب
مدیریت دانلود‌های همزمان از یک سایت و بحث تایم آوت
یک سرویس ویندوز ان تی با سی شارپ نوشته‌ام که کارش مراجعه به یک سری آدرس RSS و ذخیره سازی آنها به صورت آنالیز شده در یک دیتابیس SQL server است (این مورد ضعفی است که اکثر برنامه‌های فیدخوان دارند و پس از مدتی کار با آنها این احساس را دارید که اطلاعات گذشته را از دست داده‌اید).
در طی آزمایش اولیه این سرویس، به مشکل عجیب timeout پس از باز کردن برای مثال سومین یا چهارمین thread همزمان برای دانلود کردن اطلاعات بر خوردم. همه چیز درست بود، از کلاس‌ها، دریافت اطلاعات از وب و غیره، اما برنامه کار نمی‌کرد. این مشکل فقط هم با feedburner.com رخ می‌داد (همانطور که مطلع هستید feedburner.com سرویسی را جهت پیگیری آمار مشترکین فیدهای شما ارائه می‌دهد که بسیار جالب است. برای مثال چند نفر مشترک دارید، یا یک سری نمودار و غیره. به همین جهت رسم شده است که اکثر سایت‌ها فیدهای خودشان را در این سایت نیز ثبت می‌کنند).
پس از مدتی جستجو به نکته جالب زیر برخوردم که شاید برای شما هم در آینده مفید باشد:
مطابق RFC2068 - Hypertext Transfer Protocol -- HTTP/1.1 ، شما تنها مجازید 2 کانکشن فعال به یک سایت باز کنید. این علت تایم آوت در سومین thread ایجاد شده بود. برای مثال IE این مورد را محترم می‌شمارد. در دات نت نیز به صورت پیش فرض این محدودیت قرار داده شده است که به‌سادگی می‌توان آنرا تغییر داد. برای این منظور باید یک فایل app.config به پروژه اضافه کرد و سپس خطوط زیر را به آن افزود:

<configuration>
<system.net>
<connectionManagement>
<add address="*" maxconnection="100" />
</connectionManagement>
</system.net>
</configuration>


بعد از این تغییر مشکل timeout برنامه حل شد.

برای مدیریت چندین ترد همزمان دانلود کننده و در صف قرار دادن آنها در این پروژه، از کتابخانه سورس باز زیر استفاده کردم:
http://www.codeplex.com/smartthreadpool

مآخذ:
http://msdn.microsoft.com/en-us/library/fb6y0fyc.aspx
http://www.faqs.org/rfcs/rfc2068.html
http://vahidnasiri.blogspot.com
http://odetocode.com/Blogs/scott/archive/2004/06/08/272.aspx

پ.ن.
برای اینکه در بلاگر بتوانید متون حاوی xml را ارسال کنید باید از سرویس زیر استفاده کنید
http://www.elliotswan.com/postable/
نظرات مطالب
بررسی نحوه‌ی راه اندازی پروژه‌ی Decision
- مطالعه «پیشنیازهای توسعه‌ی برنامه» +  «... نیاز است در درایو C، پوشه‌ی خالی به نام FileStream از پیش تهیه شده باشد ...» + خطاها را دقیق ارسال کنید. تصویر ارسال نکنید. اصل خطاها به صورت متنی و کامل (بدون خلاصه نویسی) برای بررسی نیاز هستند. 
- خطای دوم مرتبط به است به نقایص نصب ویژوال استودیوی شما. اطلاعات بیشتر
مطالب
بررسی اجمالی Redis
نام Redis از Remote Dictionary server گرفته شده‌است. Redis یکی از محبوب‌ترین key-value store‌ها می‌باشد و هم چنین توسط برند‌های بزرگ IT جهان استفاده می‌شود. لازم به ذکر است  Amazon Elastic Cache از Redis پشتیبانی می‌کند. Redis یک دیتابیس No SQL است و بر روی مفهوم زوج  کلید-مقدار (key-value ) کار می‌کند. key-value store امکانی را برای ذخیره داده‌ها که Value  نامیده میشود، در یک Key فراهم می‌کند. شما می‌توانید بعدا این داد‌ه‌ها را دریافت کنید، تنها اگر نام دقیق کلیدی را که برای ذخیره داده استفاده کرده‌اید، بدانید.

What Is In-Memory, Key-Value Store  

Key-Value store یک سیستم ذخیره سازی است؛ جایی که داده‌ها به صورت زوج کلید-مقدار ذخیره می‌شوند. وقتی که میگوییم in-memory key-value store (زوج کلید-مقدار مقیم در حافظه)، منظور این است که زوج کلید-مقدار در حافظه اصلی RAM ذخیره می‌شوند. بنابراین می‌توانیم بگوییم Redis داده‌ها را در حافظه به شکل زوج کلید-مقدار ذخیره کرده است. 
در Redis کلید‌ها باید string باشند؛ ولی value ‌ها می‌توانند یک string ، list ، set ، sorted set یا hash باشند. 
 
Advantage And Disadvantage of Redis over DBMS  

Database Management systems همه چیز را در حافظه ثانویه ذخیره می‌کند که باعث می‌شود خواندن و نوشتن عملیات، تا اندازه‌ای کند باشد. این در حالی است که Redis  همه چیز را در حافظه اصلی ذخیره می‌کند و همین موضوع باعث می‌شود که خواندن و نوشتن داده‌ها توسط آن خیلی سریع باشند. 
حافظه اصلی محدود است. بنابراین Redis نمی‌تواند فایل‌های بزرگ یا binary data را ذخیره کند و تنها اطلاعات متنی کوچک را ذخیره می‌کند که نیاز است قابل دسترسی و اصلاح باشند و با نرخ خیلی سریعی قابل درج باشند. اگر تلاش کنیم که داده‌های بیشتری را نسبت به حافظه موجود بنویسیم، در این حالت خطا دریافت خواهیم کرد.

 Redis  RDBMS
Redis  همه چیز را در حافظه اصلی ذخیره می‌کند. RDBMS همه چیز را در حافظه ثانویه ذخیره می‌کند.
در Redis بخاطر ذخیره سازی داده‌ها در حافظه اصلی، خواندن و نوشتن عملیات به شدت سریع می‌باشد. در RDBMS بخاطر ذخیره سازی داده‌ها در حافظه ثانویه، خواندن و نوشتن
عملیات کند است.
حافظه اصلی از نظر size کوچکتر و از لحاظ قیمت نسبت به حافظه ثانویه گرانتر می‌باشد. Redis نمی‌تواند داده‌های بزرگ یا binary data را ذخیره کند.    حافظه ثانویه از نظر size  بزرگتر و از لحاظ قیمت نسبت به حافظه اصلی ارزان‌تر می‌باشد. RDBMS به آسانی می‌تواند با انواع فایل‌ها کار کند.   


Redis Advantages

  • Redis  : Exceptionally fast خیلی سریع است و می‌تواند حدود 110000  ، SET   و 81000 ،  GET را به ازای هر ثانیه انجام دهد.
  • Redis : Supports rich data type بیشتر دیتا تایپ‌ها را  که توسعه دهندگان قبلا آن‌ها را شناخته‌اند، پشتیبانی می‌کند؛ از قبیل string ، list ، set ، sorted set یا hash .
  •  Operations are atomic  : تمام عملیات Redis اتمیک می‌باشند که این اطمینان خاطر را میدهد اگر دو کلاینت به صورت همزمان به آن دسترسی داشته باشند، Redis server مقدار update شده را دریافت خواهد کرد. 
  • Redis : Multi-utility tool یک ابزار چند منظوره است که می‌تواند در برخی از سناریو‌ها استفاده شود از قبیل:  Redis ) messaging-queues , caching   به صورت بومی از Publish/Subscribe پشتیبانی می‌کند ) , هر داده ای با طول عمر کوتاه در Application مانند web application sessions , ... .
 

Redis Single Instance Architecture 

معماری Redis شامل دو پروسه اصلی است: 
1- Redis client
2- Redis Server


Redis client و Redis Server هر دو می‌توانند در یک کامپیوتر یا کامپیوتر‌های متفاوت باشند. Redis server مسئول ذخیره سازی داده‌ها در حافظه می‌باشد. همانطور که متوجه هستیم، Redis همه چیز را در حافظه اصلی ذخیره می‌کند و حافظه اصلی فرار است؛ از این رو زمانیکه Redis server یا کامپیوتر را راه اندازی مجدد (restart) می‌کنیم، همه داده‌های ذخیره شده را از دست خواهیم داد. بنابراین نیازمند یک راه‌حل، جهت ماندگاری datastore می‌باشیم. 


Redis Persistance 
 
سه راه متفاوت وجود دارد که Redis را پایدار می‌کند : RDB ، AOF و دستور SAVE

1-  RDB : RDB Mechanism یک نمونه از تمام داده‌های در حافظه را تهیه و آن‌ها را در حافظه ثانویه ذخیره می‌کند (ذخیره سازی ماندگار) که در یک وقفه مشخص اتفاق می‌افتد. بنابراین این شانس وجود دارد که شما داده‌هایی را از دست بدهید که بعد از آخرین Set , RDB’s snapshot  شده‌اند . 

2-AOF : AOF همه عملیات نوشتن دریافت شده توسط سرور را ثبت می‌کند. بنابراین همه چیز پایدار است. مشکل استفاده از AOF  این است که برای هر عملیات، شروع به نوشتن در دیسک می‌کند و این یک کار هزینه‌بر است و هم چنین اندازه فایل AOF بزرگتر از RDB می‌باشد. 

3-SAVE Command : شما می‌توانید Redis server را مجبور کنید که یک RDB snapshot را ایجاد کند؛ هر زمانکه Redis console client از دستور SAVE استفاده می‌کند.

در ضمن می‌توانید از AOF  و RDB با هم استفاده کنید تا بهترین نتیجه ماندگاری را داشته باشید. 
 
Redis Replication 

Replication یک تکنیک است که کامپیوتر‌ها را درگیر می‌کند تا دسترسی پذیری داده‌ها و تحمل خطا را با ضریب بیشتری امکان پذیر کنند. در یک محیط Replication، کامپیوتر‌ها، داده‌های یکسانی را با یکدیگر به اشتراک می‌گذارند؛ حتی اگر چندین کامپیوتر دچار مشکل شوند، باز هم، همه داده‌ها در دسترس خواهند بود که به صورت Master/Slaves  می‌باشند.


تمام slave‌ها شامل داده‌های یکسانی همانند master می‌باشند. وقتی‌که یک slave جدید در محیط Replication ایجاد می‌شود، master به صورت خودکار همه داده‌ها را با sync ، slave می‌کند.
تمام Query ‌ها به سرور master هدایت می‌شوند و سپس سرور master عملیات را اجرا می‌کند. وقتی‌که یک عملیات نوشتن اتفاق می‌افتد، سرور master داده‌هایی را که به‌تازگی نوشته شده‌اند، در تمام slave‌ها تکثیر می‌کند. 
 اگر اتفاقی در سرور master رخ دهد، تمام داده‌ها از بین می‌روند؛ در این حالت باید یک slave را به master تبدیل کنیم. 

Clustering In Redis 

Clustering یک تکنیک می‌باشد که توسط آن می‌توان داده‌ها را در چندین کامپیوتر تقسیم بندی کرد. فرض کنید که یک سرور Redis را با 64GB حافظه در اختیار داریم. در این حالت می‌توانیم 64GB داده داشته باشیم. اگر  10 تا clustered computer را که هر کدام 64GB حافظه اصلی دارند، داشته باشیم، در این حالت می‌توان 640GB  داده را ذخیره کرد. 
 

در تصویر بالا می‌توانیم ببینیم که داده‌ها در چهار node، ذخیره شده‌اند. هر node یک Redis Server پیکربندی شده می‌باشد؛ به عنوان یک cluster node. اگر یکی از node ‌ها دچار مشکل شوند، سپس کل cluster متوقف می‌شود. 

Redis Client 

وب سایت Try Redis ، یک Redis console client  آنلاین است و به شما کمک می‌کند تا یاد بگیرید چگونه از Redis console client  استفاده کنید.


در قسمت بعد در رابطه با نصب Redis  بر روی سیستم عامل ویندوز و دیتا تایپ‌ها در Redis صحبت خواهیم کرد.
مطالب دوره‌ها
ایندکس‌ها در RavenDB
RavenDB یک Document database است و در این نوع بانک‌های اطلاعاتی، اسکیما و ساختار مشخصی وجود ندارد. شاید اینطور به نظر برسد، زمانیکه با دات نت کلاینت RavenDB کار می‌کنیم، یک سری کلاس مشخص دات نتی داشته و این‌ها ساختار اصلی کار را مشخص می‌کنند. اما در عمل RavenDB چیزی از این کلاس‌ها و خواص نمی‌داند و این کلاس‌های دات نتی صرفا کمکی هستند جهت سهولت اعمال Serialization و Deserialization اطلاعات. زمانیکه اطلاعاتی را در RavenDB ذخیره می‌کنیم، هیچ نوع قیدی در مورد ساختار نوع سندی که در حال ذخیره است، اعمال نمی‌شود.
خوب؛ اکنون این سؤال مطرح می‌شود که RavenDB چگونه اطلاعاتی را در این اسناد بدون اسکیما جستجو می‌کند؟ اینجا است که مفهوم و کاربرد ایندکس‌ها مطرح می‌شوند. ما در قسمت قبل که کوئری نویسی مقدماتی را بررسی کردیم، عملا ایندکس خاصی را به صورت دستی جهت انجام جستجو‌ها ایجاد نکردیم؛ از این جهت که خود RavenDB به کمک امکانات dynamic indexing آن، پیشتر اینکار را انجام داده است. برای نمونه به سطر ارسال کوئری به سرور، که در قسمت قبل ارائه شد، دقت کنید. در اینجا ارسال کوئری به indexes/dynamic کاملا مشخص است:
Request #   2: GET     - 3,818 ms - <system>   - 200 - /indexes/dynamic/Questions?&query=Title%3ARaven*&pageSize=128

Dynamic Indexes یا ایندکس‌های پویا

ایندکس‌های پویا زمانی ایجاد خواهند شد که ایندکس صریحی توسط برنامه نویس تعریف نگردد. برای مثال زمانیکه یک کوئری LINQ را صادر می‌کنیم، RavenDB بر این اساس و برای مثال فیلدهای قسمت Where آن، ایندکس پویایی را تولید خواهد کرد. ایجاد ایندکس‌ها در RavenDB از اصل عاقبت یک دست شدن پیروی می‌کنند. یعنی مدتی طول خواهد کشید تا کل اطلاعات بر اساس ایندکس جدیدی که در حال تهیه است، ایندکس شوند. بنابراین تولید ایندکس‌های پویا در زمان اولین بار اجرای کوئری، کوئری اول را اندکی کند جلوه خواهند داد؛ اما کوئری‌های بعدی که بر روی یک ایندکس آماده اجرا می‌شوند، بسیار سریع خواهند بود.


Static indexes یا ایندکس‌های ایستا

ایندکس‌های پویا به دلیل وقفه ابتدایی که برای تولید آن‌ها وجود خواهد داشت، شاید آنچنان مطلوب به نظر نرسند. اینجا است که مفهوم ایندکس‌های ایستا مطرح می‌شوند. در این حالت ما به RavenDB خواهیم گفت که چه چیزی را ایندکس کند. برای تولید ایندکس‌های ایستا، از مفاهیم Map/Reduce که در پیشنیازهای دوره جاری در مورد آن بحث شد، استفاده می‌گردد. خوشبختانه تهیه Map/Reduceها در RavenDB پیچیده نبوده و کل عملیات آن توسط کوئری‌های LINQ قابل پیاده سازی است.
تهیه ایندکس‌های پویا نیز در تردهای پس‌زمینه انجام می‌شوند. از آنجائیکه RavenDB برای اعمال Read، بهینه سازی شده است، با ارسال یک کوئری به آن، این بانک اطلاعاتی، کلیه اطلاعات آماده را در اختیار شما قرار خواهد داد؛ صرفنظر از اینکه کار تهیه ایندکس تمام شده است یا خیر.


چگونه یک ایندکس ایستا را ایجاد کنیم؟

اگر به کنسول مدیریتی سیلورلایت RavenDB مراجعه کنیم، حاصل کوئری‌های LINQ قسمت قبل را در برگه‌ی ایندکس‌های آن می‌توان مشاهده کرد:


در اینجا بر روی دکمه Edit کلیک نمائید، تا با نحوه تهیه این ایندکس پویا آشنا شویم:


این ایندکس، یک نام داشته به همراه قسمت Map از پروسه Map/Reduce که توسط یک کوئری LINQ تهیه شده است. کاری که در اینجا انجام شده، ایندکس کردن کلیه سؤالات، بر اساس خاصیت عنوان آن‌ها است.
اکنون اگر بخواهیم همین کار را با کدنویسی انجام دهیم، به صورت زیر می‌توان عمل کرد:
using System;
using System.Linq;
using Raven.Client.Document;
using RavenDBSample01.Models;
using Raven.Client;
using Raven.Client.Linq;
using Raven.Client.Indexes;

namespace RavenDBSample01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var store = new DocumentStore
            {
                Url = "http://localhost:8080"
            }.Initialize())
            {
                store.DatabaseCommands.PutIndex(
                name: "Questions/ByTitle",
                indexDef: new IndexDefinitionBuilder<Question>
                {
                    Map = questions => questions.Select(question => new { Title = question.Title } )
                });
            }
        }
    }
}
کار با شیء DatabaseCommands یک DocumentStore شروع می‌شود. سپس توسط متد PutIndex آن می‌توان یک ایندکس جدید را تعریف کرد. این متد نیاز به نام ایندکس ایجاد شده و همچنین حداقل، متد Map آن‌را دارد. برای این منظور از شیء IndexDefinitionBuilder برای تعریف نحوه جمع آوری اطلاعات ایندکس کمک خواهیم گرفت. در اینجا خاصیت Map آن‌را باید توسط یک کوئری LINQ که فیلدهای مدنظر را بازگشت می‌دهد، مقدار دهی کنیم.
برنامه را اجرا کرده و سپس به کنسول مدیریتی تحت وب RavenDB، قسمت ایندکس‌های آن مراجعه کنید. در اینجا می‌توان ایندکس جدید ایجاد شده را مشاهده کرد:


هرچند همین اعمال را در کنسول مدیریتی نیز می‌توان انجام داد، اما مزیت آن در سمت کدها، دسترسی به intellisense و نوشتن کوئری‌های strongly typed است.

روش استفاده از store.DatabaseCommands.PutIndex اولین روش تولید Index در RavenDB با کدنویسی است. روش دوم، بر اساس ارث بری از کلاس AbstractIndexCreationTask شروع می‌شود و مناسب است برای حالتیکه نمی‌خواهید کدهای تولید ایندکس، با کدهای سایر قسمت‌های برنامه مخلوط شوند:
    public class QuestionsByTitle : AbstractIndexCreationTask<Question>
    {
        public QuestionsByTitle()
        {
            Map = questions => questions.Select(question => new { Title = question.Title });
        }
    }
در اینجا با ایجاد یک کلاس جدید و ارث بری از کلاس AbstractIndexCreationTask کار شروع می‌شود. سپس در سازنده این کلاس، خاصیت Map را مقدار دهی می‌کنیم. مقدار آن نیز یک کوئری LINQ است که کار Select فیلدهای شرکت دهنده در کار تهیه ایندکس را انجام می‌دهد.
اکنون برای معرفی آن به برنامه باید از متد IndexCreation.CreateIndexes استفاده کرد. این متد، نیاز به دریافت اسمبلی محل تعریف کلاس‌های تولید ایندکس را دارد. به این ترتیب تمام کلاس‌های مشتق شده از AbstractIndexCreationTask را یافته و ایندکس‌های متناظری را تولید می‌کند.
            using (var store = new DocumentStore
            {
                Url = "http://localhost:8080"
            }.Initialize())
            {
                IndexCreation.CreateIndexes(typeof(QuestionsByTitle).Assembly, store);
            }
این روش، قابلیت نگهداری و نظم بهتری دارد.


استفاده از ایندکس‌های ایستای ایجاد شده

تا اینجا موفق شدیم ایندکس‌های ایستای خود را با کد نویسی ایجاد کنیم. در ادامه قصد داریم از این ایندکس‌ها در کوئری‌های خود استفاده نمائیم.
            using (var store = new DocumentStore
            {
                Url = "http://localhost:8080"
            }.Initialize())
            {
                using (var session = store.OpenSession())
                {
                    var questions = session.Query<Question>(indexName: "QuestionsByTitle")
                                           .Where(x => x.Title.StartsWith("Raven")).Take(128);
                    foreach (var question in questions)
                    {
                        Console.WriteLine(question.Title);
                    }
                }
            }
استفاده از ایندکس تعریف شده نیز بسیار ساده می‌باشد. تنها کافی است نام آن‌را به متد Query ارسال نمائیم. اینبار اگر به خروجی کنسول سرور RavenDB دقت کنیم، از ایندکس indexes/QuestionsByTitle بجای ایندکس‌های پویا استفاده کرده است:
Request # 147: GET     -    58 ms - <system>   - 200 - /indexes/QuestionsByTitle?&query=Title%3ARaven*&pageSize=128
        Query: Title:Raven*
        Time: 7 ms
        Index: QuestionsByTitle
        Results: 2 returned out of 2 total.
روش مشخص سازی نام ایندکس با استفاده از رشته‌ها، با هر دو روش store.DatabaseCommands.PutIndex و استفاده از AbstractIndexCreationTask سازگار است. اما اگر ایندکس‌های خود را با ارث بری از AbstractIndexCreationTask ایجاد کرده‌ایم، می‌توان نام کلاس مشتق شده را به صورت یک آرگومان جنریک دوم به متد Query به شکل زیر ارسال کرد تا از مزایای تعریف strongly typed آن نیز بهره‌مند شویم:
                    var questions = session.Query<Question, QuestionsByTitle>()
                                           .Where(x => x.Title.StartsWith("Raven")).Take(128);

ایجاد ایندکس‌های پیشرفته با پیاده سازی Map/Reduce

حالتی را در نظر بگیرید که در آن قصد داریم تعداد عنوان‌های سؤالات مانند هم را بیابیم (یا تعداد مطالب گروه‌های مختلف یک وبلاگ را محاسبه کنیم). برای انجام اینکار با سرعت بسیار بالا، می‌توانیم از ایندکس‌هایی با قابلیت محاسباتی در RavenDB استفاده کنیم. کار با ارث بری از کلاس AbstractIndexCreationTask شروع می‌شود. آرگومان جنریک اول آن، نام کلاسی است که در تهیه ایندکس شرکت خواهد داشت و آرگومان دوم (و اختیاری) ذکر شده، نتیجه عملیات Reduce است:
    public class QuestionsCountByTitleReduceResult
    {
        public string Title { set; get; }
        public int Count { set; get; }
    }

    public class QuestionsCountByTitle : AbstractIndexCreationTask<Question, QuestionsCountByTitleReduceResult>
    {
        public QuestionsCountByTitle()
        {
            Map = questions => questions.Select(question =>
                                                    new
                                                    {
                                                        Title = question.Title,
                                                        Count = 1
                                                    });
            Reduce = results => results.GroupBy(x => x.Title)
                                       .Select(g =>
                                                   new
                                                   {
                                                       Title = g.Key,
                                                       Count = g.Sum(x => x.Count)
                                                   });
        }
    }
در اینجا یک ایندکس پیشرفته را تعریف کرده‌ایم که در آن در قسمت Map، کار ایندکس کردن تک تک عنوان‌ها انجام خواهد شد. به همین جهت مقدار Count در این حالت، عدد یک است. در قسمت Reduce، بر روی نتیجه قسمت Map کوئری LINQ دیگری نوشته شده و تعداد عنوان‌های همانند، با گروه بندی اطلاعات، شمارش گردیده است.
اکنون برای استفاده از این ایندکس، ابتدا توسط متد IndexCreation.CreateIndexes، کار معرفی آن به RavenDB صورت گرفته و سپس متد Query سشن باز شده، دو آرگومان جنریگ را خواهد پذیرفت. اولین آرگومان، همان نتیجه Map/Reduce است و دومین آرگومان نام کلاس ایندکس جدید تعریف شده می‌باشد:
            using (var store = new DocumentStore
            {
                Url = "http://localhost:8080"
            }.Initialize())
            {
                IndexCreation.CreateIndexes(typeof(QuestionsCountByTitle).Assembly, store);

                using (var session = store.OpenSession())
                {
                    var result = session.Query<QuestionsCountByTitleReduceResult, QuestionsCountByTitle>()
                                         .FirstOrDefault(x => x.Title == "Raven") ?? new QuestionsCountByTitleReduceResult();
                    Console.WriteLine(result.Count);
                }
            }
در کوئری فوق چون عملیات بر روی نتیجه نهایی باید صورت گیرد از FirstOrDefault استفاده شده است. این کوئری در حقیقت بر روی قسمت Reduce پیشتر محاسبه شده، اجرا می‌شود.