مطالب
معرفی ELMAH

عموما کاربران نمی‌توانند گزارش خطای خوبی را ارائه بدهند و البته انتظاری هم از آنان نیست. تنها گزارشی که از یک کاربر دریافت می‌کنید این است: "برنامه کار نمی‌کنه!" و همین!
روش‌های متعددی برای لاگ کردن خطاهای یک برنامه ASP.Net موجود است؛ چه خودتان آن‌ها را توسعه دهید و یا از ASP.NET health monitoring استفاده کنید.
روش دیگری که این روزها در وبلاگ‌های متعددی در مورد آن مطلب منتشر می‌شود، استفاده از ELMAH است. (البته ELMAH به تازگی منتشر نشده ولی تا کیفیت محصولی به عموم ثابت شود مدتی زمان می‌برد)

ELMAH یک ماژول رایگان و سورس باز لاگ کردن خطاهای مدیریت نشده برنامه‌های ASP.Net‌ است. برای استفاده از این ماژول نیازی نیست تا تغییری در برنامه خود ایجاد کنید یا حتی آن‌را کامپایل مجدد نمائید. یک فایل dll‌ دارد به همراه کمی تغییر در web.config برنامه جهت معرفی آن و این تمام کاری است که برای برپایی آن لازم است صورت گیرد. این ماژول تمامی خطاهای مدیریت نشده‌ی برنامه شما را لاگ کرده (در حافظه سرور، در یک فایل xml ، در یک دیتابیس اس کیوال سرور یا اوراکل ، در یک دیتابیس اکسس و یا در یک دیتابیس اس کیوال لایت) و برای مرور آن‌ها یک صفحه‌ی وب سفارشی یا فیدی مخصوص را نیز در اختیار شما قرار می‌دهد. همچنین این قابلیت را هم دارد که به محض بروز خطایی یک ایمیل را نیز به شما ارسال نماید.

با توجه به این‌که این ماژول در Google code قرار گرفته احتمالا دسترسی به آن مشکل خواهد بود. سورس و فایل‌های کامپایل شده آن‌را از آدرس‌های زیر نیز می‌توان دریافت نمود:
( + و + و +)

نحوه استفاده از ELMAH :

برای استفاده از ELMAH دو کار را باید انجام دهید:
الف) کپی کردن فایل Elmah.dll در پوشه bin برنامه
ب) تنظیم وب کانفیگ برنامه

بهترین مرجع برای آشنایی با نحوه بکار گیری این ماژول، مراجعه به فایل web.config موجود در پوشه samples آن است. بر اساس این فایل نمونه:

- ابتدا باید configSections آن را به وب کانفیگ خود اضافه کنید.

- سپس تگ elmah باید اضافه شود. در این تگ موارد زیر مشخص می‌شوند:
الف) آیا خطاها توسط آدرس elmah.axd توسط کاربران راه دور قابل مشاهده شود یا خیر.
ب) خطاها کجا ذخیره شوند؟ موارد زیر پشتیبانی می‌شوند:
دیتابیس‌های اس کیوال سرور ، اوراکل ، حافظه سرور، فایل‌های xml ، دیتابیس SQLite ، دیتابیس اکسس و یا دیتابیسی از نوع VistaDB
ج) آیا خطاها ایمیل هم بشوند؟ اگر بلی، تگ مربوطه را تنظیم کنید.
د) آیا خطاها به اکانت twitter شما نیز ارسال شوند؟

- در ادامه تگ مربوط به معرفی این httpModules باید تنظیم شود.

- سپس httpHandlers ایی به نام elmah.axd که جهت مرور خطاها می‌توان از آن استفاده نمود معرفی می‌گردد.

- از IIS7 استفاده می‌کنید؟ قسمت system.webServer را نیز باید اضافه نمائید.

- و در آخر نحوه‌ی دسترسی به elmah.axd مشخص می‌شود. اگر اجازه دسترسی از راه دور را داده باشید، به این طریق می‌شود دسترسی را فقط به کاربران مجاز و تعیین اعتبار شده، اعطاء کرد و یا به نقشی مشخص مانند ادمین و غیره.

برای نمونه، اگر بخواهید از دیتابیس SQLite جهت ذخیره سازی خطاهای حاصل شده استفاده نمائید و نیز از ارسال ایمیل صرفنظر کنید، وب کانفیگ برنامه شما باید به شکل زیر تغییر یابد:
<?xml version="1.0"?>

<configuration>
<configSections>
<sectionGroup name="elmah">
<section name="security" requirePermission="false" type="Elmah.SecuritySectionHandler, Elmah"/>
<section name="errorLog" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorLogSectionHandler, Elmah" />
<section name="errorMail" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorMailSectionHandler, Elmah" />
<section name="errorFilter" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorFilterSectionHandler, Elmah"/>
<section name="errorTweet" requirePermission="false" type="Elmah.ErrorTweetSectionHandler, Elmah"/>
</sectionGroup>
</configSections>

<elmah>
<security allowRemoteAccess="1" />
<errorLog type="Elmah.SQLiteErrorLog, Elmah" connectionStringName="cn1" />
</elmah>


<appSettings/>

<connectionStrings>
<add name="cn1" connectionString="data source=~/ErrorsLog/Errors.db" />
</connectionStrings>

<system.web>
<httpModules>
<add name="ErrorLog" type="Elmah.ErrorLogModule, Elmah"/>
</httpModules>

<httpHandlers>
<add verb="POST,GET,HEAD" path="elmah.axd" type="Elmah.ErrorLogPageFactory, Elmah" />
</httpHandlers>

<compilation debug="true"/>

<authentication mode="Windows" />
</system.web>

</configuration>
در اینجا یک پوشه جدید به نام ErrorsLog را باید به ریشه سایت خود اضافه کنید (یا هر نام دلخواه دیگری که در قسمت connectionStrings باید تنظیم شود). فایل Errors.db به صورت خودکار ایجاد خواهد شد. بدیهی است کاربر ASP.net باید دسترسی write بر روی این پوشه داشته باشد تا عملیات ثبت خطاها با موفقیت صورت گیرد. همچنین فایل System.Data.SQLite.DLL نیز باید در پوشه bin برنامه شما کپی شود.
ساده‌ترین تنظیم این ماژول استفاده از حالت xml است که به ازای هر خطا یک فایل xml را تولید کرده و نیاز به اسمبلی دیگری بجز ماژول مربوطه نخواهد داشت.

تذکر:
از لحاظ امنیتی مثال فوق توصیه نمی‌شود زیرا allowRemoteAccess آن 1 است و قسمت authorization ذکر نشده است. این مثال فقط جهت راه اندازی و آزمایش اولیه ارائه گردیده است. (همچنین بهتر است این نام پیش فرض را به نامی دیگر مثلا myloggermdl.axd تغییر داده و در قسمت httpHandlers تنظیم نمائید. سپس این نام را به تگ location نیز اضافه کنید)

اکنون برای مشاهده خروجی این ماژول به انتهای آدرس سایت خود، elmah.axd را اضافه کرده و سپس enter کنید:



همانطور که در تصویر مشخص است، تمامی خطاهای لاگ شده گزارش داده شده‌اند. همچنین دو نوع فید به همراه امکان دریافت خطاها به صورت CSV نیز موجود است. با کلیک بر روی لینک details ، صفحه‌ی بسیار ارزنده‌ای ارائه می‌شود که تقریبا نحوه‌ی وقوع ماجرا را بازسازی می‌کند.
نکته‌ی مهمی که در صفحه‌ی جزئیات ارائه می‌شود (علاوه بر stack trace‌ و مشخصات کاربر)، مقادیر تمامی فیلدهای یک صفحه هنگام بروز خطا است (قسمت Raw/Source data in XML or in JSON در این صفحه) :



به این صورت دیگر نیازی نیست از کاربر بپرسید چه چیزی را وارد کرده بودید که خطا حاصل شد. دقیقا مقادیر فیلدهای همان صفحه‌ی زمان بروز خطا نیز برای شما لاگ می‌گردد.


نکته:
ماژول SQLite ایی که به همراه مجموعه ELMAH ارائه می‌شود 32 بیتی کامپایل شده (64 بیتی آن نیز موجود است که باید از آن در صورت لزوم استفاده شود). بنابراین برای اینکه در یک سرور 64 بیتی به مشکل برنخورید و خطای BadImageFormat را دریافت نکنید نیاز است تا به این نکته دقت داشت.

برای مطالعه بیشتر:

Error Logging Modules And Handlers
Sending ELMAH Errors Via GMail
Exception-Driven Development
Using HTTP Modules and Handlers to Create Pluggable ASP.NET Components

مطالب
لینک‌های هفته دوم آذر

وبلاگ‌ها و سایت‌های ایرانی


Visual Studio


امنیت

ASP. Net


طراحی وب


اس‌کیوال سرور


سی‌شارپ


عمومی دات نت


متفرقه


نظرات مطالب
اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity
یک نکته: روش تعیین اعتبار دستی یک JWT
اگر خواستید رشته‌ی JWT دریافتی را در سمت سرور و بر اساس تنظیمات ابتدایی برنامه، بدون نیاز به تکرار آن‌ها و به صورت دستی اعتبارسنجی کنید، روش انجام کار به صورت زیر است:
public class TokenFactoryService
{
    private readonly JwtBearerOptions _jwtBearerOptions;

    public TokenFactoryService(IOptionsSnapshot<JwtBearerOptions> jwtBearerOptions)
    {
        if (jwtBearerOptions == null)
        {
            throw new ArgumentNullException(nameof(jwtBearerOptions));
        }

        _jwtBearerOptions = jwtBearerOptions.Value ?? throw new ArgumentNullException(nameof(jwtBearerOptions));
    }

    // From: https://github.com/dotnet/aspnetcore/blob/a450cb69b5e4549f5515cdb057a68771f56cefd7/src/Security/Authentication/JwtBearer/src/JwtBearerHandler.cs
    public bool ValidateJwt(string token)
    {
        foreach (var validator in _jwtBearerOptions.SecurityTokenValidators)
        {
            try
            {
                if (validator.CanReadToken(token))
                {
                    validator.ValidateToken(token, _jwtBearerOptions.TokenValidationParameters, out _);
                }
            }
            catch
            {
                return false;
            }
        }

        return true;
    }
}
مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت هشتم

معرفی الگوی Repository

روش متداول کار با فناوری‌های مختلف دسترسی به داده‌ها عموما بدین شکل است:
الف) یافتن رشته اتصالی رمزنگاری شده به دیتابیس از یک فایل کانفیگ (در یک برنامه اصولی البته!)
ب) باز کردن یک اتصال به دیتابیس
ج) ایجاد اشیاء Command برای انجام عملیات مورد نظر
د) اجرا و فراخوانی اشیاء مراحل قبل
ه) بستن اتصال به دیتابیس و آزاد سازی اشیاء

اگر در برنامه‌های یک تازه کار به هر محلی از برنامه او دقت کنید این 5 مرحله را می‌توانید مشاهده کنید. همه جا! قسمت ثبت، قسمت جستجو، قسمت نمایش و ...
مشکلات این روش:
1- حجم کارهای تکراری انجام شده بالا است. اگر قسمتی از فناوری دسترسی به داده‌ها را به اشتباه درک کرده باشد، پس از مطالعه بیشتر و مشخص شدن نحوه‌ی رفع مشکل، قسمت عمده‌ای از برنامه را باید اصلاح کند (زیرا کدهای تکراری همه جای آن پراکنده‌اند).
2- برنامه نویس هر بار باید این مراحل را به درستی انجام دهد. اگر در یک برنامه بزرگ تنها قسمت آخر در یکی از مراحل کاری فراموش شود دیر یا زود برنامه تحت فشار کاری بالا از کار خواهد افتاد (و متاسفانه این مساله بسیار شایع است).
3- برنامه منحصرا برای یک نوع دیتابیس خاص تهیه خواهد شد و تغییر این رویه جهت استفاده از دیتابیسی دیگر (مثلا کوچ برنامه از اکسس به اس کیوال سرور)، نیازمند بازنویسی کل برنامه می‌باشد.
و ...

همین برنامه نویس پس از مدتی کار به این نتیجه می‌رسد که باید برای این‌کارهای متداول، یک لایه و کلاس دسترسی به داده‌ها را تشکیل دهد. اکنون هر قسمتی از برنامه برای کار با دیتابیس باید با این کلاس مرکزی که انجام کارهای متداول با دیتابیس را خلاصه می‌کند، کار کند. به این صورت کد نویسی یک نواختی با حذف کدهای تکراری از سطح برنامه و همچنین بدون فراموش شدن قسمت مهمی از مراحل کاری، حاصل می‌گردد. در اینجا اگر روزی قرار شد از یک دیتابیس دیگر استفاده شود فقط کافی است یک کلاس برنامه تغییر کند و نیازی به بازنویسی کل برنامه نخواهد بود.

این روزها تشکیل این لایه دسترسی به داده‌ها (data access layer یا DAL) نیز مزموم است! و دلایل آن در مباحث چرا به یک ORM نیازمندیم برشمرده شده است. جهت کار با ORM ها نیز نیازمند یک لایه دیگر می‌باشیم تا یک سری اعمال متداول با آن‌هارا کپسوله کرده و از حجم کارهای تکراری خود بکاهیم. برای این منظور قبل از اینکه دست به اختراع بزنیم، بهتر است به الگوهای طراحی برنامه نویسی شیء گرا رجوع کرد و از رهنمودهای آن استفاده نمود.

الگوی Repository یکی از الگوهای برنامه‌ نویسی با مقیاس سازمانی است. با کمک این الگو لایه‌ای بر روی لایه نگاشت اشیاء برنامه به دیتابیس تشکیل شده و عملا برنامه را مستقل از نوع ORM مورد استفاه می‌کند. به این صورت هم از تشکیل یک سری کدهای تکراری در سطح برنامه جلوگیری شده و هم از وابستگی بین مدل برنامه و لایه دسترسی به داده‌ها (که در اینجا همان NHibernate می‌باشد) جلوگیری می‌شود. الگوی Repository (مخزن)، کار ثبت،‌ حذف، جستجو و به روز رسانی داده‌ها را با ترجمه آن‌ها به روش‌های بومی مورد استفاده توسط ORM‌ مورد نظر، کپسوله می‌کند. به این شکل شما می‌توانید یک الگوی مخزن عمومی را برای کارهای خود تهیه کرده و به سادگی از یک ORM به ORM دیگر کوچ کنید؛ زیرا کدهای برنامه شما به هیچ ORM خاصی گره نخورده و این عملیات بومی کار با ORM توسط لایه‌ای که توسط الگوی مخزن تشکیل شده، صورت گرفته است.

طراحی کلاس مخزن باید شرایط زیر را برآورده سازد:
الف) باید یک طراحی عمومی داشته باشد و بتواند در پروژه‌های متعددی مورد استفاده مجدد قرار گیرد.
ب) باید با سیستمی از نوع اول طراحی و کد نویسی و بعد کار با دیتابیس، سازگاری داشته باشد.
ج) باید امکان انجام آزمایشات واحد را سهولت بخشد.
د) باید وابستگی کلاس‌های دومین برنامه را به زیر ساخت ORM مورد استفاده قطع کند (اگر سال بعد به این نتیجه رسیدید که ORM ایی به نام XYZ برای کار شما بهتر است، فقط پیاده سازی این کلاس باید تغییر کند و نه کل برنامه).
ه) باید استفاده از کوئری‌هایی از نوع strongly typed را ترویج کند (مثل کوئری‌هایی از نوع LINQ).


بررسی مدل برنامه

مدل این قسمت (برنامه NHSample4 از نوع کنسول با همان ارجاعات متداول ذکر شده در قسمت‌های قبل)، از نوع many-to-many می‌باشد. در اینجا یک واحد درسی توسط چندین دانشجو می‌تواند اخذ شود یا یک دانشجو می‌تواند چندین واحد درسی را اخذ نماید که برای نمونه کلاس دیاگرام و کلاس‌های متشکل آن به شکل زیر خواهند بود:



using System.Collections.Generic;

namespace NHSample4.Domain
{
public class Course
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Teacher { get; set; }
public virtual IList<Student> Students { get; set; }

public Course()
{
Students = new List<Student>();
}
}
}


using System.Collections.Generic;

namespace NHSample4.Domain
{
public class Student
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual IList<Course> Courses { get; set; }

public Student()
{
Courses = new List<Course>();
}
}
}

کلاس کانفیگ برنامه جهت ایجاد نگاشت‌ها و سپس ساخت دیتابیس متناظر

using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate.Tool.hbm2ddl;

namespace NHSessionManager
{
public class Config
{
public static FluentConfiguration GetConfig()
{
return
Fluently.Configure()
.Database(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString(x => x.FromConnectionStringWithKey("DbConnectionString"))
)
.Mappings(
m => m.AutoMappings.Add(
new AutoPersistenceModel()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample4.Domain.Course).Assembly))
.ExportTo(System.Environment.CurrentDirectory)
);
}

public static void CreateDb()
{
bool script = false;//آیا خروجی در کنسول هم نمایش داده شود
bool export = true;//آیا بر روی دیتابیس هم اجرا شود
bool dropTables = false;//آیا جداول موجود دراپ شوند
new SchemaExport(GetConfig().BuildConfiguration()).Execute(script, export, dropTables);
}
}
}
چند نکته در مورد این کلاس:
الف) با توجه به اینکه برنامه از نوع ویندوزی است، برای مدیریت صحیح کانکشن استرینگ، فایل App.Config را به برنامه افروده و محتویات آن‌را به شکل زیر تنظیم می‌کنیم (تا کلید DbConnectionString توسط متد GetConfig مورد استفاده قرارگیرد ):

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
<connectionStrings>
<!--NHSessionManager-->
<add name="DbConnectionString"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true"/>
</connectionStrings>
</configuration>

ب) در NHibernate سنتی (!) کار ساخت نگاشت‌ها توسط یک سری فایل xml صورت می‌گیرد که با معرفی فریم ورک Fluent NHibernate و استفاده از قابلیت‌های Auto Mapping آن، این‌کار با سهولت و دقت هر چه تمام‌تر قابل انجام است که توضیحات نحوه‌ی انجام ‌آن‌را در قسمت‌های قبل مطالعه فرمودید. اگر نیاز بود تا این فایل‌های XML نیز جهت بررسی شخصی ایجاد شوند، تنها کافی است از متد ExportTo آن همانگونه که در متد GetConfig استفاده شده، کمک گرفته شود. به این صورت پس از ایجاد خودکار نگاشت‌ها، فایل‌های XML متناظر نیز در مسیری که به عنوان آرگومان متد ExportTo مشخص گردیده است، تولید خواهند شد (دو فایل NHSample4.Domain.Course.hbm.xml و NHSample4.Domain.Student.hbm.xml را در پوشه‌ای که محل اجرای برنامه است خواهید یافت).

با فراخوانی متد CreateDb این کلاس، پس از ساخت خودکار نگاشت‌ها، database schema متناظر، در دیتابیسی که توسط کانکشن استرینگ برنامه مشخص شده، ایجاد خواهد شد که دیتابیس دیاگرام آن‌را در شکل ذیل مشاهده می‌نمائید (جداول دانشجویان و واحدها هر کدام به صورت موجودیتی مستقل ایجاد شده که ارجاعات آن‌ها در جدولی سوم نگهداری می‌شود).



پیاده سازی الگوی مخزن

اینترفیس عمومی الگوی مخزن به شکل زیر می‌تواند باشد:

using System;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;

namespace NHSample4.NHRepository
{
//Repository Interface
public interface IRepository<T>
{
T Get(object key);

T Save(T entity);
T Update(T entity);
void Delete(T entity);

IQueryable<T> Find();
IQueryable<T> Find(Expression<Func<T, bool>> predicate);
}
}

سپس پیاده سازی آن با توجه به کلاس SingletonCore ایی که در قسمت قبل تهیه کردیم (جهت مدیریت صحیح سشن فکتوری)، به صورت زیر خواهد بود.
این کلاس کار آغاز و پایان تراکنش‌ها را نیز مدیریت کرده و جهت سهولت کار اینترفیس IDisposable را نیز پیاده سازی می‌کند :

using System;
using System.Linq;
using NHSessionManager;
using NHibernate;
using NHibernate.Linq;

namespace NHSample4.NHRepository
{
public class Repository<T> : IRepository<T>, IDisposable
{
private ISession _session;
private bool _disposed = false;

public Repository()
{
_session = SingletonCore.SessionFactory.OpenSession();
BeginTransaction();
}

~Repository()
{
Dispose(false);
}

public T Get(object key)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

return _session.Get<T>(key);
}

public T Save(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

_session.Save(entity);
return entity;
}

public T Update(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

_session.Update(entity);
return entity;
}

public void Delete(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return;

_session.Delete(entity);
}

public IQueryable<T> Find()
{
if (!isSessionSafe) return null;

return _session.Linq<T>();
}

public IQueryable<T> Find(System.Linq.Expressions.Expression<Func<T, bool>> predicate)
{
if (!isSessionSafe) return null;

return Find().Where(predicate);
}

void Commit()
{
if (!isSessionSafe) return;

if (_session.Transaction != null &&
_session.Transaction.IsActive &&
!_session.Transaction.WasCommitted &&
!_session.Transaction.WasRolledBack)
{
_session.Transaction.Commit();
}
else
{
_session.Flush();
}
}

void Rollback()
{
if (!isSessionSafe) return;

if (_session.Transaction != null && _session.Transaction.IsActive)
{
_session.Transaction.Rollback();
}
}

private bool isSessionSafe
{
get
{
return _session != null && _session.IsOpen;
}
}

void BeginTransaction()
{
if (!isSessionSafe) return;

_session.BeginTransaction();
}


public void Dispose()
{
Dispose(true);
// tell the GC that the Finalize process no longer needs to be run for this object.
GC.SuppressFinalize(this);
}

protected virtual void Dispose(bool disposeManagedResources)
{
if (_disposed) return;
if (!disposeManagedResources) return;
if (!isSessionSafe) return;

try
{
Commit();
}
catch (Exception ex)
{
Console.WriteLine(ex.ToString());
Rollback();
}
finally
{
if (isSessionSafe)
{
_session.Close();
_session.Dispose();
}
}

_disposed = true;
}
}
}
اکنون جهت استفاده از این کلاس مخزن به شکل زیر می‌توان عمل کرد:

using System;
using System.Collections.Generic;
using NHSample4.Domain;
using NHSample4.NHRepository;

namespace NHSample4
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//ایجاد دیتابیس در صورت نیاز
//NHSessionManager.Config.CreateDb();


//ابتدا یک دانشجو را اضافه می‌کنیم
Student student = null;
using (var studentRepo = new Repository<Student>())
{
student = studentRepo.Save(new Student() { Name = "Vahid" });
}

//سپس یک واحد را اضافه می‌کنیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
var course = courseRepo.Save(new Course() { Teacher = "Shams" });
}

//اکنون یک واحد را به دانشجو انتساب می‌دهیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
courseRepo.Save(new Course() { Students = new List<Student>() { student } });
}

//سپس شماره دروس استادی خاص را نمایش می‌دهیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
var query = courseRepo.Find(t => t.Teacher == "Shams");

foreach (var course in query)
Console.WriteLine(course.Id);
}

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید در این سطح دیگر برنامه هیچ درکی از ORM مورد استفاده ندارد و پیاده سازی نحوه‌ی تعامل با NHibernate در پس کلاس مخزن مخفی شده است. کار آغاز و پایان تراکنش‌ها به صورت خودکار مدیریت گردیده و همچنین آزاد سازی منابع را نیز توسط اینترفیس IDisposable مدیریت می‌کند. به این صورت امکان فراموش شدن یک سری از اعمال متداول به حداقل رسیده، میزان کدهای تکراری برنامه کم شده و همچنین هر زمانیکه نیاز بود، صرفا با تغییر پیاده سازی کلاس مخزن می‌توان به ORM دیگری کوچ کرد؛ بدون اینکه نیازی به بازنویسی کل برنامه وجود داشته باشد.

دریافت سورس برنامه قسمت هشتم

ادامه دارد ...


اشتراک‌ها
دوره ی Blazor

دوره‌ی آموزشی Blazor از کانال dotNet

دوره ی Blazor
اشتراک‌ها
افزونه ی Template Creator

ساخت تمپلیت‌های دلخواه با استفاده از dotnet new 

افزونه ی Template Creator
اشتراک‌ها
منبع کدهای MS-DOS در گیت هاب

In March 2014, Microsoft released the source code to MS-DOS 1.25 and 2.0 via the Computer History Museum. The announcement also contains a brief history of how MS-DOS came to be for those new to the subject, and ends with many links to related articles and resources for those interested in learning more.

Today, we're re-open-sourcing MS-DOS on GitHub. Why? Because it's much easier to find, read, and refer to MS-DOS source files if they're in a GitHub repo than in the original downloadable compressed archive file. 

منبع کدهای MS-DOS در گیت هاب
مطالب
بررسی روش ارتقاء به NET Core 1.1.
نگارش پایدار NET Core 1.1. روز قبل منتشر شد. در ادامه نحوه‌ی ارتقاء پروژه‌‌های نگارش 1.0 RTM را به این نگارش بررسی خواهیم کرد.


دریافت نصاب NET Core 1.1.

برای این منظور به آدرس https://www.microsoft.com/net/download/core مراجعه کرده و فایل NET Core 1.1 SDK - Installer. را دریافت و نصب کنید. برای ظاهر شدن این گزینه باید حالت Current را بجای LTS (Long Term Support) انتخاب کرد:


همچنین در اینجا بسته NET Core 1.1 runtime - Installer. را هم جداگانه می‌توان دریافت و نصب کرد.


به روز رسانی فایل‌های global.json پروژه‌ها

اولین کاری را که باید پس از نصب نگارش‌های جدید NET Core. انجام داد، به روز رسانی شماره نگارش SDK درج شده‌ی در فایل‌های global.json تمام پروژه‌های موجود است. در غیراینصورت NuGet بسته‌های جدید مرتبط با آن‌ها را دریافت نخواهد کرد و آن‌ها را در لیست به روز شده‌ها نخواهید یافت.
برای این منظور خط فرمان را گشوده و دستور ذیل را صادر کنید:
 C:\>dotnet --version
1.0.0-preview2-1-003177
خروجی آن عبارتی است که باید قسمت نگارش SDK درج شود:
{
  "projects": [ "src", "test" ],
  "sdk": {
    "version": "1.0.0-preview2-1-003177"
  }
}


اصلاح فایل project.json پس از به روز رسانی فایل global.json

در ادامه باید فایل project.json نیز اندکی ویرایش شود تا شماره platform جدید را نیز درج کند. همچنین محل قرارگیری یکسری از بسته‌ها نیز باید تغییر کنند. در غیر اینصورت با اولین کامپایل Solution چنین خطاهایی را دریافت خواهید کرد:
 Can not find runtime target for framework '.NETCoreApp,Version=v1.0' compatible with one of the target runtimes: 'win10-x64, win81-x64, win8-x64, win7-x64'.
The project does not list one of 'win10-x64, win81-x64, win8-x64, win7-x64' in the 'runtimes' section.
برای رفع این مشکل، عبارت netcoreapp را در Solution جاری جستجو کرده و آن‌ها را به نحو ذیل تغییر دهید:
"frameworks": {
    "netcoreapp1.1": {
        "dependencies": {
            "Microsoft.NETCore.App": {
                "type": "platform",
                "version": "1.1.0"
            }
        },
        "imports": [
            "dnxcore50",
            "portable-net45+win8"
        ]
    }
},

یک نکته: اگر هنوز Microsoft.NETCore.App را در لیست dependencies ابتدای فایل project.json دارید، آن‌را حذف کنید؛ چون در قسمت frameworks فوق درج شده‌است. در غیراینصورت پیام تکراری بودن این کلید را دریافت خواهید کرد.

پس از طی دو مرحله‌ی فوق، یکبار پروژه را بسته و مجددا باز کنید.


به روز رسانی بسته‌های نیوگت پایدار

قبل از هر کاری مطمئن شوید که آخرین بسته‌ی خود NuGet را نیز نصب کرده‌اید (مهم). به روز رسانی‌های اخیر آن بیشتر در جهت سازگاری با پروژه‌های NET Core. است.
https://dist.nuget.org/index.html

در ادامه برای به روز رسانی بسته‌های نیوگت، می‌توان بر روی گره References کلیک راست کرد و سپس انتخاب گزینه‌ی Manage NuGet Packages و در آخر انتخاب برگه‌ی Updates و انتخاب کتابخانه‌های به روز شده. این روش برای حالت داشتن چندین پروژه در یک Solution اندکی کند است.


روش سریعتر که تمام پروژه‌ها را نیز به صورت خودکار بررسی و به روز می‌کند، مراجعه به کنسول پاورشل نیوگت و سپس صدور دستور ذیل است:
 PM> Update-Package
اگر در میان کار خطایی را دریافت کردید، این دستور را مجددا اجرا کنید (جهت اطمینان حداقل دوبار این دستور را صادر کنید).
به علاوه پس از پایان کار، یکبار به طور کامل ویژوال استودیو را بسته و مجددا باز کنید. سپس این دستور را یکبار دیگر هم صادر کنید.


به روز رسانی بسته‌های نیوگت آزمایشی

یکسری از بسته‌ها مانند Microsoft.AspNetCore.Razor.Tools تنها با انتخاب حالت include prereleases ظاهر می‌شوند که آن‌ها را نیز باید به روز کرد:



تغییر مهم ابزارهای EF Core

در کل Solution عبارت Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools را جستجو کرده و با نام جدید Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools.DotNet جایگزین کنید.


در آخر یک نمونه فایل project.json به روز شده‌ی یک برنامه‌ی ASP.NET Core 1.1 را در ذیل مشاهده می‌کنید:
{
    "dependencies": {
        "Microsoft.AspNetCore.Diagnostics": "1.1.0",
        "Microsoft.AspNetCore.Diagnostics.EntityFrameworkCore": "1.1.0",
        "Microsoft.AspNetCore.Http.Extensions": "1.1.0",
        "Microsoft.AspNetCore.Mvc": "1.1.0",
        "Microsoft.AspNetCore.Mvc.Core": "1.1.0",
        "Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers": "1.1.0",
        "Microsoft.AspNetCore.Razor.Runtime": "1.1.0",
        "Microsoft.AspNetCore.Razor.Tools": {
            "version": "1.1.0-preview4-final",
            "type": "build"
        },
        "Microsoft.AspNetCore.Server.IISIntegration": "1.1.0",
        "Microsoft.AspNetCore.Server.Kestrel": "1.1.0",
        "Microsoft.AspNetCore.Session": "1.1.0",
        "Microsoft.AspNetCore.SpaServices": "1.0.0-beta-000019",
        "Microsoft.AspNetCore.StaticFiles": "1.1.0",
        "Microsoft.EntityFrameworkCore": "1.1.0",
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.InMemory": "1.1.0",
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools.DotNet": {
            "version": "1.1.0-preview4-final",
            "type": "build"
        },
        "Microsoft.Extensions.Configuration.Binder": "1.1.0",
        "Microsoft.Extensions.Configuration.Json": "1.1.0",
        "Microsoft.Extensions.Logging.Console": "1.1.0",
        "Microsoft.Extensions.Logging.Debug": "1.1.0",
        "Microsoft.VisualStudio.Web.CodeGeneration.Tools": {
            "version": "1.1.0-preview4-final",
            "type": "build"
        },
        "Microsoft.VisualStudio.Web.CodeGenerators.Mvc": {
            "version": "1.1.0-preview4-final",
            "type": "build"
        }
    },
 
    "tools": {
        "BundlerMinifier.Core": "2.2.301",
        "Microsoft.AspNetCore.Razor.Tools": "1.1.0-preview4-final",
        "Microsoft.VisualStudio.Web.CodeGeneration.Tools": {
            "version": "1.1.0-preview4-final",
            "imports": [
                "portable-net45+win8"
            ]
        },
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools.DotNet": {
            "version": "1.1.0-preview4-final",
            "imports": [
                "portable-net45+win8"
            ]
        },
        "Microsoft.AspNetCore.Server.IISIntegration.Tools": "1.1.0-preview4-final"
    },
 
    "frameworks": {
        "netcoreapp1.1": {
            "dependencies": {
                "Microsoft.NETCore.App": {
                    "type": "platform",
                    "version": "1.1.0"
                }
            },
            "imports": [
                "dnxcore50",
                "portable-net45+win8"
            ]
        }
    },
 
    "buildOptions": {
        "emitEntryPoint": true,
        "preserveCompilationContext": true
    },
 
    "runtimeOptions": {
        "configProperties": {
            "System.GC.Server": true
        }
    },
 
    "publishOptions": {
        "include": [
            "wwwroot",
            "Features",
            "appsettings.json",
            "web.config"
        ]
    },
 
    "configurations": {
        "Release": {
            "buildOptions": {
                "optimize": true,
                "platform": "anycpu"
            }
        }
    },
 
    "scripts": {
        "precompile": [
            "dotnet bundle"
        ],
        "prepublish": [
            //"bower install"
        ],
        "postpublish": [ "dotnet publish-iis --publish-folder %publish:OutputPath% --framework %publish:FullTargetFramework%" ]
    }
}


به روز رسانی پروژه‌ی Test

اگر از MSTest برای انجام آزمون‌های واحد استفاده می‌کنید، تغییرات فایل project.json آن نیز شامل تغییر شماره نگارش NETStandard.Library به 1.6.1 است و همچنین خود بسته‌های mstest نیز به روز شده‌اند. به علاوه قسمت frameworks آن نیز باید همانند مطالبی که عنوان شد، به روز شود:
{
    "version": "1.0.0-*",
 
    "testRunner": "mstest",
    "dependencies": {
        "Microsoft.EntityFrameworkCore": "1.1.0",
        "Microsoft.EntityFrameworkCore.InMemory": "1.1.0",
        "NETStandard.Library": "1.6.1",
        "dotnet-test-mstest": "1.1.2-preview",
        "MSTest.TestFramework": "1.0.6-preview"
    },
 
    "frameworks": {
        "netcoreapp1.1": {
            "dependencies": {
                "Microsoft.NETCore.App": {
                    "type": "platform",
                    "version": "1.1.0"
                }
            },
            "imports": [
                "dnxcore50",
                "portable-net45+win8"
            ]
        }
    }
}
مطالب
توسعه برنامه‌های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت نهم
در قسمت‌های قبل یاد گرفتید که چطور View و View Model را در متد RegisterTypes در App.xaml.cs به یکدیگر وصل کرده و به آن‌ها یک اسم دهید و با Navigation Service آن‌ها را در حالت‌های مختلف مثل Navigation Page و Master Detail و Popup و ... باز کنید و بین صفحات جابجا شوید.
در View‌ها دو مورد را به صورت ابتدایی توضیح دادیم، Binding و Command. در این قسمت وارد جزئیات می‌شویم.

Command قطعه‌ای کد در View Model است (عموما یک متد CSharp ای) که در View می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. برای این که کلیک بر روی یک دکمه، متد مربوطه در View Model را اجرا کند، آن را درون یک BitDelegateCommand قرار دادیم و به Command دکمه Bind کردیم.
می‌دانیم که Button، بجز کلیک، دارای Event‌های دیگری نیز هست. علاوه بر این، ممکن است بجای کلیک دکمه، بخواهیم زمانیکه روی یک عکس عمل Swipe انجام می‌شود، کاری در سمت View Model انجام شود.
برای حل این مشکل از Event To Command و Gesture Recognizer استفاده می‌کنیم. مورد اول همانطور که از نام‌اش پیداست، وظیفه آن اتصال بر قرار کردن بین یک Event و یک Command است و دومی نیز برای مسائلی چون Swipe - Tap - Pan - Pinch و ... بکار می‌رود.
در کد پایین که می‌تواند در HelloWorldView.xaml در پروژه XamApp نیز تست شود، یکبار Command دکمه را Bind کرده‌ایم و یکبار Clicked Event آن را، که البته نتیجه یکی است! به جای نام Clicked می‌توان نام هر یک از Event‌‌ها را نوشت. همچنین این کار بجز Button، بر روی باقی کنترل‌ها نیز کار می‌کند.
        <Button Command="{Binding IncreaseStepsCountCommand}" Text="Button with command binding" />
        <Button Text="Button with event to command">
            <Button.Behaviors>
                <prismBehaviors:EventToCommandBehavior Command="{Binding IncreaseStepsCountCommand}" EventName="Clicked" />
            </Button.Behaviors>
        </Button>
همانطور که می‌بینید، EventToCommandBehavior که توسط Prism ارائه شده‌است، به Behavior‌های Button اضافه شده‌است. هر Behavior، رفتاری خاص را به کنترل‌های شما اضافه می‌کند و امکان نوشتن Custom behavior نیز وجود دارد که از موضوع این بحث خارج است.

prismBehaviors در بالای فایل Xaml به شکل زیر تعریف شده است:
xmlns:prismBehaviors="clr-namespace:Prism.Behaviors;assembly=Prism.Forms"
این عمل معادل using نوشتن در بالای فایل‌های CSharp است و می‌گوید که EventToCommandBehavior در کدام namespace و dll است. وقتی این کار را می‌کنید، می‌توانید در Xaml به تمامی کلاس‌های آن namespace دسترسی داشته باشید.

در همان مثال HelloWorldView.xaml، یک Label بود که تعداد زده شدن دکمه را نشان می‌داد. اگر بخواهیم وقتی روی آن Label به سمت چپ Swipe می‌کنیم نیز Command مربوطه اجرا شود، خواهیم داشت:
        <Label Text="{Binding StepsCount, StringFormat='{}Button tapped {0} times!'}">
            <Label.GestureRecognizers>
                <SwipeGestureRecognizer Command="{Binding IncreaseStepsCountCommand}" Direction="Left" />
            </Label.GestureRecognizers>
        </Label>
در صورتیکه قصد تست بر روی Windows-UWP را دارید و صفحه نمایش لمسی ندارید، مطابق با آموزش قسمت Windows همین سری آموزشی، بر روی Simulator خروجی بگیرید.

در مورد Command، مطالبی چون Command Parameter و Event Args Parameter Path و Event Args Converter باقی می‌مانند که در قسمت‌های بعدی به آن‌ها نیز خواهیم پرداخت. ولی به صورت کلی در نظر داشته باشید که جای منطق برنامه، در سمت View Model است و اگر در سناریویی نمی‌دانستید که چگونه در واکنش به تغییری در View، در سمت View Model کاری کنید، می‌توانید همینجا سوال خود را بپرسید.

Binding نیز همان طور که تا الان متوجه شده‌اید، باعث اتصال دو چیز به یک دیگر می‌شود. وقتی می‌نویسیم:
<Label Text="{Binding StepsCount, StringFormat='{}Button tapped {0} times!'}" />
داریم Text را که یک Property در Label در View است، به StepsCount که یک Property در View Model است، وصل می‌کنیم.
هر Binding یک Source دارد. به صورت پیش فرض، چون داریم از Prism استفاده می‌کنیم، تمامی Binding‌ها در View به صورت پیش فرض به View Model اشاره می‌کنند؛ مگر اینکه چیز دیگری بگوییم. برای مثال، اگر بخواهیم یک Label داشته باشیم که متن یک Entry را نمایش می‌دهد، هیچ‌یک از این دو در View Model نیستند. پس در این Binding خاص، باید سورس را نیز مشخص کنیم:
        <Entry x:Name="MyEntry" />
        <Label Text="{Binding Text, Source={x:Reference MyEntry}}" />
این باعث می‌شود که Text، که یک Property در Label است، به Text، که یک Property در کنترلی با نام MyEntry است، وصل شود.

x:DataType
Binding‌ها به صورت پیش فرض، در زمان اجرا و با کمک Reflection کار می‌کنند؛ این مهم دو مسئله را ایجاد می‌کند:
1- اگر در View، نام Property مد نظر در View Model را به اشتباه بنویسید، تا زمانیکه برنامه را اجرا نکنید و وارد آن فرم نشوید، متوجه مشکل دار بودن ماجرا نمی‌شوید و وقتی در View Model نام یک Property را عوض می‌کنید، در سمت View در هنگام Build خطایی نمی‌گیرید.
2- Reflection چیز خوبی است و برخی سناریوها بدون آن خیلی سخت پیاده سازی می‌شوند؛ ولی Reflection سربار کارآیی دارد و بهتر است در صورت امکان از آن پرهیز شود.
برای حل این مشکل در Xamarin Forms امکانی به نام x:DataType معرفی شده‌است که در View می‌گویید که Source چه کلاسی است، که قاعدتا View Model است. برای این کار داریم:
<ContentPage
...
    xmlns:vm="clr-namespace:XamApp.ViewModels"
    x:DataType="vm:HelloWorldViewModel">
با این روش، هر دو مشکل فوق حل می‌شوند و هم خطای زمان Build برای Binding‌های اشتباه خواهیم داشت و هم بدون Reflection از Binding‌ها استفاده می‌کنیم که بهبود سرعت برنامه را در بر دارد.

INotifyPropertyChanged
در مثال XamApp، وقتی روی دکمه کلیک می‌کنیم، مقدار StepsCount را که یک Property در View Model است، یکی یکی افزایش می‌دهیم. این Property در View به Label بایند شده‌است. وقتی مقداری در View Model که سورس Binding ما محسوب می‌شود رخ می‌دهد، View چگونه خبر دار می‌شود؟
هر کلاسی که بخواهد در Binding به عنوان Source استفاده شود (منجمله View Model)، می‌تواند یک interface را پیاده سازی کند؛ به نام INotifyPropertyChanged. همچنین تعریف یک Property نیز باید به این شکل باشد:
        private int _StepsCount;
        public int StepsCount
        {
            get => _StepsCount;
            set => SetProperty(ref _StepsCount, value);
        }
طبیعتا این کد که در سناریوهایی می‌تواند حتی پیچیده‌تر شود، جالب نیست و برای همین ما از  PropertyChanged.Fody استفاده کرده‌ایم که در زمان Build، خودش همه مسائل را مدیریت می‌کند و کد فوق به سادگی می‌تواند به صورت زیر نوشته شود:
public int StepsCount { get; set; }
به صفحه GitHub این کتابخانه مراجعه کنید و با سایر امکانات فوق العاده‌ی آن آشنا شوید!
در Binding، موارد دیگری چون Value Converters و Relative Source نیز وجود دارند که در ادامه با آنها آشنا می‌شویم. اگر در Binding نیز مشکلی دارید، می‌توانید همینجا نیز بپرسید.