مطالب
نکاتی توصیه ای برای برنامه نویسی اندروید : قسمت اول
اگر جدیدا قصد برنامه نویسی اندروید را کرده‌اید، یا هنوز روش‌های متدوالی را برای کار با این زبان انتخاب نکرده‌اید؛ به نظرم این مقاله می‌تواند کمک خوبی برای شما باشد. مسائلی که بیان میکنم در واقع از تجربیات شخصی و راه حل هایی است که برای خودم تعیین کرده‌ام و تعدادی از آن‌ها را در طول مدتی که در این زمینه فعالیت کرده‌ام، از جاهای مختلف دیده و در یک جا گردآوری کرده‌ام. برای نامگذاری اشیاء و متغیرها و دیگر موارد، من از این قاعده پیروی میکنم که به نظرم بسیار ایده آل می‌باشد. الگوی معماری هم که جدیدا مورد استفاده قرار داده‌ام، الگوی MVP است که نمونه‌ای از آن، در گیت هاب قرار گرفته است. البته این مثال ساده تر نیز وجود دارد. تشریح کامل این معماری را به همراه آزمون واحد آن، می‌توانید در این مقاله سه قسمتی ببینید.

در اینجا، یک سری نکات را در طول برنامه نویسی، متذکر می‌شوم تا مدیریت کدهای شما را در اندروید راحت‌تر کند.

یک نکته‌ی دیگر را که باید متذکر شوم این است که همه اصطلاحاتی که در این مقاله استفاده می‌شوند بر اساس اندروید استادیو و مستندات رسمی گوگل است است؛ به عنوان نمونه عبارت‌های ماژول و پروژه آن چیزی هستند که ما در اندروید استادیو به آن‌ها اشاره می‌کنیم، نه آنچه که کاربران Eclipse به آن اشاره می‌کنند.

یک. برای هر تکه کد و یا متدی که می‌نویسید مستندات کافی قرار دهید و اگر این متد نیاز به مجوز خاصی دارد مانند نمونه زیر، آن را حتما ذکر کنید:
/**
     *
     * <p>
     *   check network is available or not <br/>
     *   internet connection is not matter,for check internet connection refer to IsInternetConnected() Method in this class
     * </p>
       * <p>
     *   Required Permission : <b>android.permission.ACCESS_NETWORK_STATE</b>
     * </p>
     * @param context
     * @return returns true if a network is available
     */
    public boolean isNetworkAvailable(Context context) {

        ConnectivityManager connectivityManager
                = (ConnectivityManager) context.getSystemService(Context.CONNECTIVITY_SERVICE);
        NetworkInfo activeNetworkInfo = connectivityManager.getActiveNetworkInfo();
        return activeNetworkInfo != null && activeNetworkInfo.isConnected();
    }
همچنین اگر، مورد خاص دیگری مثل بالا بود، حتما آن را ذکر کنید. می‌توانید از تگ گذاری در کامنت ها نیز استفاده کنید. از ویژگی‌های کامنت todo در اندروید استادیو این است که میتوانید در حین کار با سیستم گیت نیز از آن بهره ببرید  و قبل از کامیت کردن کد، کدهای todo به شما یادآوری شوند و هر پیکربندی را که لازم دارید، روی آن انجام دهید.



دو. از یک کلاس واحد جهت استفاده از اطلاعات عمومی و یا ثابت‌ها استفاده نمایید. این اطلاعات می‌توانند شامل: مسیرها، آدرس‌های وب سرویس، شماره اختصاصی هر نوتیفیکیشن و .... باشند. برای اینکار میتوان هر کدام از اطلاعات را داخل یک کلاس قرار داد و همه این کلاس‌ها را به صورت استاتیک تعریف کنید تا بدین شکل در دسترس قرار بگیرند (از الگوی singleton هم می‌توان استفاده کرد).
public class ProjectSettings
{
       public static NotificationsId=new NotificationsId();
       public static UrlAddresss=new UrlAddresss();
       public static SdPath=new SdPath();
       ......
}
نحوه صدا زدن هم به همین شکل می‌شود:
ProjectSettings.NotificationsId.UpdateNotificationId
بدین شکل هم به طور ساده و مفهومی صدا زده می‌شود و هم اینکه در همه جای برنامه این ثابت‌ها و مقادیر قابل استفاده هستند. به عنوان مثال به شماره هر نوتیفیکیشن از همه جا دسترسی دارید و هم اینکه شماره‌ای تکراری اشتباها انتخاب نمی‌شود.

سه. حداکثر استفاده از اینترفیس را به خصوص برای UI انجام بدهید:
به عنوان نمونه، بسیاری نمایش یک toast را به شکل زیر انجام می‌دهند:
Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show();
یا اینکه برای یک دیالوگ مستقیما و در جا همانجا به کدنویسی مشغول می‌شوند. این روش‌ها هیچ مشکلی ندارند ولی در آینده نگهداری کد را مشکل می‌کنند. مثلا تصور کنید شما بسیاری از جاهای برنامه، Toast زدید و حالا قصد دارید در نسخه بعدی برنامه، toast‌های دلخواه و یا custom ایی را ایجاد کنید. در این صورت مجبورید کل برنامه را رصد کرده و هر جا toast هست آن را تغییر دهید. در اینجا هم اصول DRY را نادیده گرفته‌اید و هم زحمت شما زیاد شده‌است و حتی ممکن است یک یا چندتایی از قلم بیفتند. برای دیالوگ‌ها هم بدین صورت خواهد بود و خیلی از مسائل دیگر. به همین جهت استفاده از اینترفیس‌ها توصیه می‌شود و فردا نیز اگر باز یک کلاس دیگر را نوشتید، خیلی راحت آن را با کلاس فعلی تعویض می‌کنید.
public interface IMessageUI
{
    void ShowToast(Context context,String message);
}

public class MessageUI impelement IMessageUI
{
      public void ShowToast(Context context,string message)
       {
              Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show();
       }
}

چهار
. اگر برای اولین بار است وارد اندروید می‌شوید، خوب چرخه‌های یک شیء، چون اکتیویتی یا فراگمنت را یاد بگیرید تا در آینده با مشکلات خاصی روبرو نشوید.
به عنوان مثال درست است که اولین رویداد فراخوانی در onCreate رخ میدهد ولی همیشه محل مناسبی برای دریافت دیتاها در زمان اولیه نیست. به عنوان مثال تصور کنید که لیستی در اکتیویتی A دارید و به اکتیویتی B می‌روید و یک آیتم به اطلاعات اضافه می‌شود و موقعی که به اکتیویتی A بر می‌گردید، زیاد تعجب نکنید که لیست دقیقا به همان شکل قبلی است و خبری از آیتم جدید نیست.
  چون اکتیویتی در حالت stop بوده و بعد از آن به حالت Resume رفته و تا موقعی که این اکتیویتی از حافظه خارج نشود یا گوشی چرخش نداشته باشد، واکشی دیتاها صورت نخواهد گرفت. پس بهترین مکان در این حالت، رویداد OnStart است که در هر دو وضعیت صدا زده می‌شود؛ یا اینکه در OnRestatr روی آداپتور تغییرات جدید را اعمال کنید تا نیازی به واکشی مجدد داده‌ها نباشد. 



به طور خلاصه نحوه اجرای رویدادها بدین شکل است که ابتدای رویداد OnCreate اجرا می‌شود که هنوز هیچ UI ئی در آن پیاده سازی نشده‌است و شما در اینجا موظفید Layout خود را معرفی کنید. رویداد OnStart بعد از آن موقعی که UI آماده شده است، اجرا می‌گردد. سپس رویداد OnResume اجرا می‌شود.

 تا بدینجا اکتیویتی مشکلی ندارد و میتواند به عملیات پاسخ دهد ولی اگر قسمتی از اکتیویتی در زیر لایه‌ای از UI پنهان شود، به عنوان مثال دیالوگی باز شود که قسمتی از اکتیویتی را بپوشاند و یا منویی همانند تلگرام قسمتی از صفحه را بپوشاند، اکتیویتی اصطلاحا در حالت Pause قرار گرفته و بدین ترتیب رویداد OnPause اجرا می‌گردد. اگر همین دیالوگ بسته شود و مجددا اکتیویتی به طور کامل نمایان گردد مجددا رویداد OnResume اجرا می‌گردد.

از رویداد Onresume میتوانید برای کارهایی که بین زمان آغاز اکتیویتی و برگشت اکتیویتی مشترکند استفاده کرد. اگر به هر نحوی اکتیویتی به طور کامل پنهان شود٬، به این معناست که شما به اکتیویتی دیگری رفته‌اید رویداد OnStop اجرا شده‌است و در صورت بازگشت، رویداد OnRestart اجرا خواهد شد. ولی اگر مدت طولانی از رویداد OnStop بگذرد احتمال اینکه سیستم مدیریت منابع اندروید، اکتیویتی شما را از حافظه خارج کند زیاد است و رویداد OnDestroy صورت خواهد گرفت. در این حالت دفعه بعد، مجددا همه عملیات از ابتدا آغاز می‌گردند.

پنج. سرویس را با تردهای UI ترکیب نکنید. بعضا دیده می‌شود که کاربران AsyncTask را داخل سرویس استفاده می‌کنند ولی این را بدانید که سرویس یک ترد پردازشی جداگانه است و تضمینی برای ارتباط با UI به شما نمی‌دهند. هر چند گوگل جدیدا تمهیداتی را برای آن اندیشیده است که به شما اجازه اینکار را نمی‌دهد. ولی اگر باز هم اندروید استادیو به شما خورده‌ای نگرفت، خودتان این قانون را اجرا کنید. قرار نیست یک AsyncTask با سرویس ترکیب شود.

شش. اگر برنامه شما قرار است در چندین حالت مختلفی که اتفاق می‌افتد، یک کار خاصی را انجام دهد، برای برنامه‌تان یک Receiver بنویسید و در آن کدهای تکراری را نوشته و در محل‌های مختلف وقوع آن رویدادها، رسیور را صدا بزنید. برای نمونه برنامه تلگرام یک سرویس پیام رسان پشت صحنه دارد که در دو رویداد قرار است اجرا شوند. یکی موقعی که گوشی بوت خود را تکمیل کرده است و در حال آغاز فرایندهای سیستم عامل است و دیگر زمانی است که برنامه اجرا می‌شود. در اینجا تلگرام از یک رسیور سیستمی برای آگاهی از بوت شدن و یک رسیور داخل برنامه جهت آگاهی از اجرای برنامه استفاده میکند و هر دو به یک کلاس از جنس BroadcastReceiver متصلند:
      <receiver android:name=".AppStartReceiver" android:enabled="true">
            <intent-filter>
                <action android:name="org.telegram.start" />
                <action android:name="android.intent.action.BOOT_COMPLETED" />
            </intent-filter>
        </receiver>

public class AppStartReceiver extends BroadcastReceiver {
    public void onReceive(Context context, Intent intent) {
        AndroidUtilities.runOnUIThread(new Runnable() {
            @Override
            public void run() {
                ApplicationLoader.startPushService();
            }
        });
    }
}
برای نام رسیورهای داخلی هم میتوانید مورد شماره 2 را اجرا کنید.
برنامه تلگرام حتی برای حالت‌های پخش هم رسیورها استفاده کرده است که در همین رسیور وضعیت تغییر پلیر مشخص می‌شود:
    <receiver android:name=".MusicPlayerReceiver" >
            <intent-filter>
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.close" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.pause" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.next" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.play" />
                <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.previous" />
                <action android:name="android.intent.action.MEDIA_BUTTON" />
                <action android:name="android.media.AUDIO_BECOMING_NOISY" />
            </intent-filter>
        </receiver>
اینگونه تلگرام میتواند از همه جا سرویس را کنترل کند. مثلا موقعی که دانلود یک موزیک تمام شده، سریعا پخش آن موزیک دانلود شده را آغاز کند.

هفت. اگر از یک ORM برای لایه داده‌ها استفاده می‌کنید (قبلا در سایت جاری در مورد ORM‌های اندروید صحبت کرده‌ایم و  ORM‌های خوش دستی که خودم از آن‌ها استفاده میکنم ActiveAndroid و CPORM هستند که هم کار کردن با آنها راحت است و هم اینکه امکانات خوبی را عرضه می‌کنند) در این نوع ORM‌ها شما نباید انتظار چیزی مانند EF را داشته باشید و در بعضی موارد باید کمی خودتان کمک کنید. به عنوان مثال در Active Android برای ایجاد یک inner join باید به شکل زیر بنویسید:
     From query= new Select()
               .from(Poem.class)
               .innerJoin(BankPoemsGroups.class)
               .on("poems.id=bank_poems_groups.poem")
               .where("BankGroup=?", String.valueOf(groupId));
        return query.execute();
همانطور که می‌بینید بخش‌هایی از آن مثل جوین‌ها و شرط‌ها را باید خودتان تکمیل کنید. از آنجا که ممکن است در آینده نام فیلد تغییر کند یا اینکه در حین انبوهی از کدها، عبارت رشته‌ای را اشتباه وارد کنید، بهتر است به این فرم کار کنید:
@Table(name="poems")
public class Poem extends Model {

    public static String tableName="poems";
    public static  String codeColumn="code";
    public static  String titleColumn="title";
    public static  String bookColumn="book";
    ......

    @Column(name="code",index = true)
    public int Code;

    @Column(name="title")
    public String Title;

    @Column(name="book")
    public Book Book;
.....}
در مدل بالا، نام فیلدها و جداول به صورت استاتیک تعریف شده‌اند. حالا می‌توانیم از این اسامی به راحتی در لایه سرویس استفاده کنیم:
    From query= new Select()
               .from(Poem.class)
               .innerJoin(BankPoemsGroups.class)
               .on(Poem.TableName+"."+ Poem.IdColumn+"="+ BankPoemsGroups.TableName+"."+ BankPoemsGroups.PoemColumn)
               .where(Poem.BankGroupColumn+"=?", String.valueOf(groupId));
        return query.execute();
حالا کمی بهتر شد. هم برای تغییر آینده بهتر شد و هم اینکه احتمال خطای تایپی کاهش یافت. ولی باز هم ایجاد کوئری هنوز سخت است و نوشتن مرتب یک رابطه جوین و شرطی و چسباندن مداوم رشته‌ها کار خسته کننده‌ای است و احتمال خطای سهوی و انسانی هم در آن بالاست. برای رفع این مشکل بهتر است یک کلاس جدید برای ساخت این کوئری‌ها داشته باشیم که یک نمونه از آن را در این پایین می‌بینید:
public class QueryConcater {
  public String GetInnerJoinQuery(String table1,String field1,String table2,String field2)
    {
        String query=table1 +"." +field1+"="+table2+"."+field2;
        return query;
    }
......
}
در ادامه برای مرتب سازی و شرط و ... هم می‌نویسیم:
   return new Select()
                .from(Color.class)
                .innerJoin(ProductItem.class)
                .on(queryConcater.GetInnerJoinQuery(ProductItem.TableName,
                        ProductItem.ColorColumn, Color.TableName))
                .where(queryConcater.WhereConditionQuery
                        (ProductItem.TableName, ProductItem.ProductColumn), productId)
                .execute();
در دستورات بالا از این کلاس دو متد برای کوئری جوین و یکی هم برای ساخت شرط ایجاد شده است و مقادیر به صورت پارامتر داده شده‌اند. این الگو کمک میکند که اگر هم این تکه کد اشتباه باشد، با تغییر یکجا بقیه کدها هم تغییر میکنند و اگر در آینده هم ORM تغییر یافت، نحوه کوئری نویسی‌ها در این کلاس تغییر کنند، نه اینکه در طول لایه سرویس پراکنده باشند.

هشت. سعی کنید همیشه از یک سیستم گزارش خطا در اپلیکیشن خود استفاده کنید. در حال حاضر معروفترین سیستم گزارش خطا Acra است که می‌توانید backend آن را هم از اینجا تهیه کنید و اگر هم نخواستید، سایت Tracepot امکانات خوبی را به رایگان برای شما فراهم می‌کند. از این پس با سیستم آکرا شما به یک سیستم گزارش خطا متصلید که خطاهای برنامه شما در گوشی کاربر به شما گزارش داده خواهد شد. این گزارش‌ها شامل:
  • وضعیت گوشی در حین باز شدن برنامه و در حین خطا چگونه بوده است.
  • مشخصات گوشی
  • این خطا به چه تعداد رخ داده است و برای چه تعداد کاربر
  • گزارش گیری بر اساس اولین تاریخ رخداد خطا و آخرین تاریخ، نسخه سیستم عامل اندروید، ورژن برنامه شما و...
و امکانات دیگر.

نه. آکرا همانند Elmah نمی‌تواند خطاهای catch شده را دریافت کند. برای حل این مشکل عبارت زیر را در catch‌ها بنویسید:
ACRA.getErrorReporter().handleException(caughtException);

ده. بر خلاف سیستم دات نت که شما اجباری به استفاده از Try Catch‌ها ندارید. در جاوا اینگونه نیست و هر متدی که Throw روی آن انجام شده باشد مستلزم  استفاده از catch است. به همین دلیل در شماره نه گفتیم که چگونه باید این مشکل را حل کنیم. ولی در بسیاری از اوقات پیش می‌آید که ما داریم از ماژول‌های متفاوتی استفاده میکنیم که جدا از ماژول اصلی برنامه هستند و این مورد باعث می‌شود که بعضی افراد یا Acra را در همه ماژول‌ها صدا بزنند یا اینکه بی خیال آن شوند. ولی کار راحت‌تر این است که شما هم همانند برنامه نویسان جاوا متد خود را به Throw مزین کنید تا در هنگام استفاده از آن در برنامه اصلی نیاز به catch شدن باشد. در واقع شما نباید catch‌ها را داخل یک کتابخانه جدا و مستقل قرار دهید و روش صحیح هم همین است حالا چه استفاده از آکرا نیاز باشد و چه نباشد.

نمونه اشتباه:
 public  void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) {
        try {
        InputStream in = new FileInputStream(source);
        OutputStream out = new FileOutputStream(destination);

        long fileLength=new File(source).length();
        // Transfer bytes from in to out
        byte[] buf = new byte[64*1024];
        int len;
        long total=0;
        while ((len = in.read(buf)) > 0) {
            out.write(buf, 0, len);
            total+=len;
            copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total);
        }
        in.close();

            out.close();
        } catch (IOException e) {
            e.printStackTrace();
        }
    }
نمونه صحیح:
    public  void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) throws IOException {

        InputStream in = new FileInputStream(source);
        OutputStream out = new FileOutputStream(destination);

        long fileLength=new File(source).length();
        // Transfer bytes from in to out
        byte[] buf = new byte[64*1024];
        int len;
        long total=0;
        while ((len = in.read(buf)) > 0) {
            out.write(buf, 0, len);
            total+=len;
            copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total);
        }
        in.close();

            out.close();
    }
  ادامه دارد...
مطالب
بومی سازی تاریخ و اعداد در جاوا اسکریپت در سال 2020
احتمالا تا به امروز در برنامه‌های جاوا اسکریپتی خود از کتابخانه‌های ثالث و یا توابع ویژه‌ای برای نمایش شمسی تاریخ، نمایش فارسی اعداد، افزودن جدا کننده‌ی سه رقمی اعداد (جداکننده‌ی هزارگان)، نمایش تاریخ نسبی مانند 1 روز قبل و ... استفاده کرده‌اید. خبر خوب اینکه موتور جاوا اسکریپتی تمام مرورگرهای جدید (از فایرفاکس 29 و کروم 24 به بعد) به صورت توکار یک چنین تبدیل‌هایی را پشتیبانی می‌کنند و برای مثال برای تبدیل تاریخ میلادی به شمسی و نمایش آن، در بسیاری از موارد نیازی به کتابخانه‌ی حجیم moment.js (و یا سایر روش‌های مرسوم خانگی) نیست.


معرفی API استاندارد بومی سازی JavaScript

Internationalization یا به صورت خلاصه i18n (یعنی یک i به همراه 18 حرف و یک n)، پروسه‌ای که در آن برنامه به نحوی طراحی می‌شود تا خروجی آن قابلیت استفاده‌ی برای انواع و اقسام فرهنگ‌ها را داشته باشد. برای مثال دو متد زیر را در نظر بگیرید:
function formatDate(d)
{
  var month = d.getMonth() + 1;
  var date = d.getDate();
  var year = d.getFullYear();
  return month + "/" + date + "/" + year;
}

function formatMoney(amount)
{
  return "$" + amount.toFixed(2);
}
آیا در همه جای دنیا، تاریخ به صورت ماه، روز و سال نمایش داده می‌شود؛ آن هم به صورت میلادی؟ و یا آیا خروجی فرمت شده‌ی یک مقدار پولی، همیشه با دلار شروع می‌شود و نمایش آن نیز با اعداد انگلیسی است؟
پیشتر جاوا اسکریپت برای مدیریت یک چنین مواردی (i18n-aware formatting) از متد toLocaleString استفاده می‌کرد (و هنوز هم برای پشتیبانی از برنامه‌های قدیمی، از API عمومی آن حذف نشده‌است) و خروجی آن از هر مرورگر و پیاده سازی خاصی، به مرورگر دیگری می‌تواند متفاوت باشد؛ حتی اگر جزئیات دقیقی هم درخواست شود. برای رفع این مشکل، استاندارد ECMAScript Internationalization API ارائه شد تا قابلیت‌های توکار i18n جاوا اسکریپت را بهبود بخشیده و همچنین یک‌دست کند. توسط آن امکان انتخاب یک یا چند منطقه‌ی خاص و سپس فرمت کردن تاریخ، اعداد و یا حتی مرتب سازی واژه‌ها و عبارات با معرفی collations، میسر می‌باشد. در اینجا حتی امکان سفارشی سازی این فرمت‌ها نیز پیش‌بینی شده‌است.


معرفی اینترفیس Intl

i18n API در یک شیء سراسری به نام Intl قابل دسترسی است و تعدادی از سازنده‌های آن Intl.Collator ،Intl.DateTimeFormat و Intl.NumberFormat نام دارند؛ مانند:
const result =  new Intl.NumberFormat("fa").format(123456)
برای کار با این شیء، نیازی به import هیچ ماژول و یا کتابخانه‌ای نیست و جزئی از جاوا اسکریپت استاندارد می‌باشد. به همین جهت کار با آن حجمی را به برنامه‌ی شما اضافه نخواهد کرد.

تمام این سازنده‌ها می‌توانند با یک فرهنگ و یا آرایه‌ا‌‌ی از فرهنگ‌های مدنظر شروع شوند:
const portugueseTime =  new Intl.DateTimeFormat(["pt-BR", "pt-PT"], options);
در مثال اول فرهنگ فارسی و در مثال دوم فرهنگ پرتغالی که در برزیل و پرتغال مورد استفاده‌است، ذکر شده‌اند.
پارامتر اختیاری دوم آن‌ها نیز تنظیماتی است که جهت سفارشی سازی این بومی سازی می‌توان تعریف کرد.


نمایش شمسی تاریخ میلادی توسط i18n API

پس از معرفی i18n API، اکنون می‌خواهیم در طی مثال‌هایی، تمام کتابخانه‌های ثالث تبدیل تاریخ میلادی به شمسی را کنار گذاشته و با استفاده از جاوا اسکریپت استاندارد، این تبدیل را انجام دهیم. پارامتر دوم سازنده‌ی new Intl.DateTimeFormat که تنظیمات آن‌را مشخص می‌کند، می‌تواند به همراه ترکیبی از موارد زیر باشد که مقادیر مجاز برای آن‌ها را نیز مشاهده می‌کنید:
{
  weekday: 'narrow' | 'short' | 'long',
  era: 'narrow' | 'short' | 'long',
  year: 'numeric' | '2-digit',
  month: 'numeric' | '2-digit' | 'narrow' | 'short' | 'long',
  day: 'numeric' | '2-digit',
  hour: 'numeric' | '2-digit',
  minute: 'numeric' | '2-digit',
  second: 'numeric' | '2-digit',
  timeZoneName: 'short' | 'long',
// Time zone to express it in
  timeZone: 'Asia/Shanghai',
  // Force 12-hour or 24-hour
  hour12: true | false,
// Rarely-used options
  hourCycle: 'h11' | 'h12' | 'h23' | 'h24',
  formatMatcher: 'basic' | 'best fit'
}
برای نمونه، ذکر Intl.DateTimeFormat بدون هیچ تنظیمی و فقط با تعیین فرهنگ فارسی:
var dateFormat = new Intl.DateTimeFormat("fa");
console.log(dateFormat.format(Date.now()));
خروجی «۱۳۹۸/۱۲/۱» را نمایش می‌دهد.


نمایش تاریخ شمسی با فرمت «۱۳۹۸ اسفند ۱, پنجشنبه»

برای تبدیل تاریخ میلادی به شمسی می‌توان از سازنده‌ی new Intl.DateTimeFormat با فرهنگ fa استفاده کرد. در اینجا ذکر مقدار long برای نام روز هفته، سبب درج نام روز می‌شود. نمایش سال به صورت عددی تنظیم شده‌است، ماه را به صورت بلند و نام کامل نمایش می‌دهد و مقدار روز را به صورت عددی درج می‌کند. این اعداد نیز فارسی هستند:
const date = new Date(Date.UTC(2020, 1, 20, 3, 0, 0, 200));
const faDate = new Intl.DateTimeFormat("fa", {
  weekday: "long",
  year: "numeric",
  month: "long",
  day: "numeric"
}).format(date);
console.log(faDate);
که برای نمونه سبب درج خروجی «۱۳۹۸ اسفند ۱, پنجشنبه» در کنسول توسعه دهندگان مرورگر خواهد شد.

اگر فقط نیاز به نمایش «۱ اسفند ۱۳۹۸» بود، می‌توان از تنظیمات زیر که در آن ماه، روز و سال ذکر شده‌اند و در آن، ماه به صورت کامل و بلند نمایش داده می‌شود، استفاده کرد:
const isoString = new Date().toISOString();
const date = new Date(isoString);
console.log(
  new Intl.DateTimeFormat("fa", {
    month: "long",
    day: "numeric",
    year: "numeric"
  }).format(date)
);

یک نکته: همین خروجی را با متد قدیمی toLocaleDateString نیز می‌توان به دست آورد؛ اما روش توصیه شده برای برنامه‌های جدید، همان استفاده از new Intl است.
console.log(
  new Date().toLocaleDateString("fa", {
    month: "long",
    day: "numeric",
    year: "numeric"
  })
);

نمایش تاریخ شمسی با فرمت «۹۸/۱۲/۱،‏ ۶:۳۰»

برای اینکار پس از ذکر فرهنگ fa، تمام اجزای تاریخ را به صورت عددی مشخص می‌کنیم و سال را نیز دو رقمی نمایش خواهیم داد:
const date = new Date(Date.UTC(2020, 1, 20, 3, 0, 0, 200));
const fmt = new Intl.DateTimeFormat("fa", {
  year: "2-digit",
  month: "numeric",
  day: "numeric",
  hour: "numeric",
  minute: "numeric"
});
console.log(fmt.format(date));
در این حالت اگر نیاز بود حتما اعداد ماه و روز، دو رقمی باشند، می‌توان تنظیم 2-digit را صریحا ذکر کرد:
const faDateTime = new Intl.DateTimeFormat("fa", {
  year: "2-digit",
  month: "2-digit",
  day: "2-digit",
  hour: "2-digit",
  minute: "2-digit",
  timeZoneName: "short"
}).format;
const now = Date.now();
console.log(faDateTime(now));
با خروجی «۹۸/۱۲/۰۱،‏ ۱۲:۵۹ (‎+۳:۳۰ گرینویچ)»

و یا اگر «۱ اسفند ۱۳۹۸،‏ ۰۹:۲۹ (UTC)» مدنظر بود، می‌توان ماه را به long تنظیم کرد و مقدار timeZone را صریحا ذکر نمود (که البته ذکر تنظیمات timeZone اختیاری است):
const faTime = new Intl.DateTimeFormat("fa", {
  year: "numeric",
  month: "long",
  day: "numeric",
  hour: "2-digit",
  minute: "2-digit",
  timeZoneName: "short",
  timeZone: "UTC"
});
console.log(faTime.format(now));

نمایش تاریخ‌های نسبی مانند «1 روز بعد»
برای نمایش تاریخ‌های نسبی، می‌توان از شیء new Intl.RelativeTimeFormat استفاده کرد:
const rtf = new Intl.RelativeTimeFormat("en", {
  localeMatcher: "best fit", // other values: "lookup"
  numeric: "always", // other values: "auto"
  style: "long", // other values: "short" or "narrow"
});
console.log(rtf.format(-1, "day"));
console.log(rtf.format(1, "day"));
با خروجی‌های «۱ روز پیش» و «۱ روز بعد»


نمایش اعداد فارسی توسط i18n API

احتمالا برای تبدیل اعداد انگلیسی به فارسی و نمایش آن‌ها، متدهایی را برای replace حروف و اعداد طراحی کرده‌اید. به کمک شیء استاندارد Intl.NumberFormat دیگر نیازی به آن‌ها نخواهید داشت!
خروجی شیء Intl.NumberFormat به همراه ذکر فرهنگ فارسی و هیچ تنظیم اضافه‌تری
console.log(new Intl.NumberFormat("fa").format(123456));
به صورت «۱۲۳٬۴۵۶» است که هم اعداد آن فارسی شده‌اند و هم به همراه جداکننده‌ی هزارگان خودکار است.

اگر می‌خواهید این جداکننده‌ی هزارگان نمایش داده نشود، نیاز است تنظیمات آن‌را به همراه useGrouping: false، به صورت زیر ذکر کرد:
console.log(
   new Intl.NumberFormat("fa", { useGrouping: false }).format(123456)
);

این شیء یک مقدار غیرعددی را
console.log(new Intl.NumberFormat("fa").format("تست"));
به صورت «ناعدد» نمایش می‌دهد.

و یا برای نمایش واحد پولی، می‌توان حالت نمایش را به currency و نوع currency را به IRR که ریال است، تنظیم کرد:
const gasPrice = new Intl.NumberFormat("fa", {
  style: "currency",
  currency: "IRR",
  minimumFractionDigits: 3
});
console.log(gasPrice.format(5.2597));
با این خروجی: «‎ریال ۵٫۲۶۰» که در اینجا امکان تنظیم نمایش تعداد اعشار آن نیز میسر است.

برای نمایش درصد پس از اعداد می‌توان از تنظیم زیر استفاده کرد:
const faPercent = new Intl.NumberFormat("fa", {
  style: "percent",
  minimumFractionDigits: 2
}).format;
console.log(faPercent(0.438));
که خروجی «۴۳٫۸۰٪» را نمایش می‌دهد.

و یا برای نمایش ممیز به همراه تنظیم دقت آن داریم:
const persianDecimal = new Intl.NumberFormat("fa", {
  minimumIntegerDigits: 2,
  maximumFractionDigits: 2
});
console.log(persianDecimal.format(3.1416));
با این خروجی: «۰۳٫۱۴»
نظرات مطالب
برنامه ریزی به روش چابک
خواهش می‌کنم. اسم کتاب " Getting Results the Agile Way: A Personal Results System for Work and Life " است که می‌شود از  آمازون   خریداری کرد. اما می‌توانید یک خلاصه بسیار مفید از این کتاب را که توسط خود نویسنده کتاب تهیه شده در  این  آدرس مطالعه کنید. موفق باشید.
اشتراک‌ها
بررسی تغییرات ASP.NET Core در NET 8 RC 2.

.NET 8 Release Candidate 2 (RC2) is now available and includes many great new improvements to ASP.NET Core!

This is the last release candidate that we plan to share before the final .NET 8 release later this year. Most of the planned features and changes for .NET 8 are part of this release candidate and are ready for you to try out. You can find the full list of what’s new in ASP.NET Core in .NET 8 in the docs. 

بررسی تغییرات ASP.NET Core در NET 8 RC 2.
اشتراک‌ها
NET 7 Preview 4. منتشر شد

The fourth preview of .NET 7 includes enhancements to observability in the .NET implementation of OpenTelemetry, the addition of properties to track microseconds and nanoseconds in date and time structures, new metrics for caching extensions, performance-boosting “on stack replacement,” APIs to work with .tar archives, and additional features as part of an ongoing effort to improve the performance of and add features to regular expressions in .NET 7.  

NET 7 Preview 4. منتشر شد
مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت چهارم

در این قسمت یک مثال ساده از insert ، load و delete را بر اساس اطلاعات قسمت‌های قبل با هم مرور خواهیم کرد. برای سادگی کار از یک برنامه Console استفاده خواهد شد (هر چند مرسوم شده است که برای نوشتن آزمایشات از آزمون‌های واحد بجای این نوع پروژه‌ها استفاده شود). همچنین فرض هم بر این است که database schema برنامه را مطابق قسمت قبل در اس کیوال سرور ایجاد کرده اید (نکته آخر بحث قسمت سوم).

یک پروژه جدید از نوع کنسول را به solution برنامه (همان NHSample1 که در قسمت‌های قبل ایجاد شد)، اضافه نمائید.
سپس ارجاعاتی را به اسمبلی‌های زیر به آن اضافه کنید:
FluentNHibernate.dll
NHibernate.dll
NHibernate.ByteCode.Castle.dll
NHSample1.dll : در قسمت‌های قبل تعاریف موجودیت‌ها و نگاشت‌ آن‌ها را در این پروژه class library ایجاد کرده بودیم و اکنون قصد استفاده از آن را داریم.

اگر دیتابیس قسمت قبل را هنوز ایجاد نکرده‌اید، کلاس CDb را به برنامه افزوده و سپس متد CreateDb آن‌را به برنامه اضافه نمائید.

using FluentNHibernate;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHSample1.Mappings;

namespace ConsoleTestApplication
{
class CDb
{
public static void CreateDb(IPersistenceConfigurer dbType)
{
var cfg = Fluently.Configure().Database(dbType);

PersistenceModel pm = new PersistenceModel();
pm.AddMappingsFromAssembly(typeof(CustomerMapping).Assembly);
var sessionSource = new SessionSource(
cfg.BuildConfiguration().Properties,
pm);

var session = sessionSource.CreateSession();
sessionSource.BuildSchema(session, true);
}
}
}
اکنون برای ایجاد دیتابیس اس کیوال سرور بر اساس نگاشت‌های قسمت قبل، تنها کافی است دستور ذیل را صادر کنیم:

CDb.CreateDb(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString("Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true")
.ShowSql());

تمامی جداول و ارتباطات مرتبط در دیتابیسی که در کانکشن استرینگ فوق ذکر شده است، ایجاد خواهد شد.

در ادامه یک کلاس جدید به نام Config را به برنامه کنسول ایجاد شده اضافه کنید:

using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate;
using NHSample1.Mappings;

namespace ConsoleTestApplication
{
class Config
{
public static ISessionFactory CreateSessionFactory(IPersistenceConfigurer dbType)
{
return
Fluently.Configure().Database(dbType
).Mappings(m => m.FluentMappings.AddFromAssembly(typeof(CustomerMapping).Assembly))
.BuildSessionFactory();
}
}
}
اگر بحث را دنبال کرده باشید، این کلاس را پیشتر در کلاس FixtureBase آزمون واحد خود، به نحوی دیگر دیده بودیم. برای کار با NHibernate‌ نیاز به یک سشن مپ شده به موجودیت‌های برنامه می‌باشد که توسط متد CreateSessionFactory کلاس فوق ایجاد خواهد شد. این متد را به این جهت استاتیک تعریف کرده‌ایم که هیچ نوع وابستگی به کلاس جاری خود ندارد. در آن نوع دیتابیس مورد استفاده ( برای مثال اس کیوال سرور 2008 یا هر مورد دیگری که مایل بودید)، به همراه اسمبلی حاوی اطلاعات نگاشت‌های برنامه معرفی شده‌اند.

اکنون سورس کامل مثال برنامه را در نظر بگیرید:

کلاس CDbOperations جهت اعمال ثبت و حذف اطلاعات:

using System;
using NHibernate;
using NHSample1.Domain;

namespace ConsoleTestApplication
{
class CDbOperations
{
ISessionFactory _factory;

public CDbOperations(ISessionFactory factory)
{
_factory = factory;
}

public int AddNewCustomer()
{
using (ISession session = _factory.OpenSession())
{
using (ITransaction transaction = session.BeginTransaction())
{
Customer vahid = new Customer()
{
FirstName = "Vahid",
LastName = "Nasiri",
AddressLine1 = "Addr1",
AddressLine2 = "Addr2",
PostalCode = "1234",
City = "Tehran",
CountryCode = "IR"
};

Console.WriteLine("Saving a customer...");

session.Save(vahid);
session.Flush();//چندین عملیات با هم و بعد

transaction.Commit();

return vahid.Id;
}
}
}

public void DeleteCustomer(int id)
{
using (ISession session = _factory.OpenSession())
{
using (ITransaction transaction = session.BeginTransaction())
{
Customer customer = session.Load<Customer>(id);
Console.WriteLine("Id:{0}, Name: {1}", customer.Id, customer.FirstName);

Console.WriteLine("Deleting a customer...");
session.Delete(customer);

session.Flush();//چندین عملیات با هم و بعد

transaction.Commit();
}
}
}
}
}
و سپس استفاده از آن در برنامه

using System;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate;
using NHSample1.Domain;

namespace ConsoleTestApplication
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//CDb.CreateDb(SQLiteConfiguration.Standard.ConnectionString("data source=sample.sqlite").ShowSql());
//return;

//todo: Read ConnectionString from app.config or web.config
using (ISessionFactory session = Config.CreateSessionFactory(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString("Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true")
.ShowSql()
))
{
CDbOperations db = new CDbOperations(session);
int id = db.AddNewCustomer();
Console.WriteLine("Loading a customer and delete it...");
db.DeleteCustomer(id);
}

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}
توضیحات:
نیاز است تا ISessionFactory را برای ساخت سشن‌های دسترسی به دیتابیس ذکر شده در تنظمیات آن جهت استفاده در تمام تردهای برنامه، ایجاد نمائیم. لازم به ذکر است که تا قبل از فراخوانی BuildSessionFactory این تنظیمات باید معرفی شده باشند و پس از آن دیگر اثری نخواهند داشت.
ایجاد شیء ISessionFactory هزینه بر است و گاهی بر اساس تعداد کلاس‌هایی که باید مپ شوند، ممکن است تا چند ثانیه به طول انجامد. به همین جهت نیاز است تا یکبار ایجاد شده و بارها مورد استفاده قرار گیرد. در برنامه به کرات از using استفاده شده تا اشیاء IDisposable را به صورت خودکار و حتمی، معدوم نماید.

بررسی متد AddNewCustomer :
در ابتدا یک سشن را از ISessionFactory موجود درخواست می‌کنیم. سپس یکی از بهترین تمرین‌های کاری جهت کار با دیتابیس‌ها ایجاد یک تراکنش جدید است تا اگر در حین اجرای کوئری‌ها مشکلی در سیستم، سخت افزار و غیره پدید آمد، دیتابیسی ناهماهنگ حاصل نشود. زمانیکه از تراکنش استفاده شود، تا هنگامیکه دستور transaction.Commit آن با موفقیت به پایان نرسیده باشد، اطلاعاتی در دیتابیس تغییر نخواهد کرد و از این لحاظ استفاده از تراکنش‌ها جزو الزامات یک برنامه اصولی است.
در ادامه یک وهله از شیء Customer را ایجاد کرده و آن‌را مقدار دهی می‌کنیم (این شیء در قسمت‌های قبل ایجاد گردید). سپس با استفاده از session.Save دستور ثبت را صادر کرده، اما تا زمانیکه transaction.Commit فراخوانی و به پایان نرسیده باشد، اطلاعاتی در دیتابیس ثبت نخواهد شد.
نیازی به ذکر سطر فلاش در این مثال نبود و NHibernate اینکار را به صورت خودکار انجام می‌دهد و فقط از این جهت عنوان گردید که اگر چندین عملیات را با هم معرفی کردید، استفاده از session.Flush سبب خواهد شد که رفت و برگشت‌ها به دیتابیس حداقل شود و فقط یکبار صورت گیرد.
در پایان این متد، Id ثبت شده در دیتابیس بازگشت داده می‌شود.

چون در متد CreateSessionFactory ، متد ShowSql را نیز ذکر کرده بودیم، هنگام اجرای برنامه، عبارات SQL ایی که در پشت صحنه توسط NHibernate تولید می‌شوند را نیز می‌توان مشاهده نمود:



بررسی متد DeleteCustomer :
ایجاد سشن و آغاز تراکنش آن همانند متد AddNewCustomer است. سپس در این سشن، یک شیء از نوع Customer با Id ایی مشخص load‌ خواهد گردید. برای نمونه، نام این مشتری نیز در کنسول نمایش داده می‌شود. سپس این شیء مشخص و بارگذاری شده را به متد session.Delete ارسال کرده و پس از فراخوانی transaction.Commit ، این مشتری از دیتابیس حذف می‌شود.

برای نمونه خروجی SQL پشت صحنه این عملیات که توسط NHibernate مدیریت می‌شود، به صورت زیر است:

Saving a customer...
NHibernate: select next_hi from hibernate_unique_key with (updlock, rowlock)
NHibernate: update hibernate_unique_key set next_hi = @p0 where next_hi = @p1;@p0 = 17, @p1 = 16
NHibernate: INSERT INTO [Customer] (FirstName, LastName, AddressLine1, AddressLine2, PostalCode, City, CountryCode, Id) VALUES (@p0, @p1, @p2, @p3, @p4, @p5, @p6, @p7);@p0 = 'Vahid', @p1 = 'Nasiri', @p2 = 'Addr1', @p3 = 'Addr2', @p4 = '1234', @p5 = 'Tehran', @p6 = 'IR', @p7 = 16016
Loading a customer and delete it...
NHibernate: SELECT customer0_.Id as Id2_0_, customer0_.FirstName as FirstName2_0_, customer0_.LastName as LastName2_0_, customer0_.AddressLine1 as AddressL4_2_0_, customer0_.AddressLine2 as AddressL5_2_0_, customer0_.PostalCode as PostalCode2_0_, customer0_.City as City2_0_, customer0_.CountryCode as CountryC8_2_0_ FROM [Customer] customer0_ WHERE customer0_.Id=@p0;@p0 = 16016
Id:16016, Name: Vahid
Deleting a customer...
NHibernate: DELETE FROM [Customer] WHERE Id = @p0;@p0 = 16016
Press a key...
استفاده از دیتابیس SQLite بجای SQL Server در مثال فوق:

فرض کنید از هفته آینده قرار شده است که نسخه سبک و تک کاربره‌ای از برنامه ما تهیه شود. بدیهی است SQL server برای این منظور انتخاب مناسبی نیست (هزینه بالا برای یک مشتری، مشکلات نصب، مشکلات نگهداری و امثال آن برای یک کاربر نهایی و نه یک سازمان بزرگ که حتما ادمینی برای این مسایل در نظر گرفته می‌شود).
اکنون چه باید کرد؟ باید برنامه را از صفر بازنویسی کرد یا قسمت دسترسی به داده‌های آن‌را کلا مورد باز بینی قرار داد؟ اگر برنامه اسپاگتی ما اصلا لایه دسترسی به داده‌ها را نداشت چه؟! همه جای برنامه پر است از SqlCommand و Open و Close ! و عملا استفاده از یک دیتابیس دیگر یعنی باز نویسی کل برنامه.
همانطور که ملاحظه می‌کنید، زمانیکه با NHibernate کار شود، مدیریت لایه دسترسی به داده‌ها به این فریم ورک محول می‌شود و اکنون برای استفاده از دیتابیس SQLite تنها باید تغییرات زیر صورت گیرد:
ابتدا ارجاعی را به اسمبلی System.Data.SQLite.dll اضافه نمائید (تمام این اسمبلی‌های ذکر شده به همراه مجموعه FluentNHibernate ارائه می‌شوند). سپس:
الف) ایجاد یک دیتابیس خام بر اساس کلاس‌های domain و mapping تعریف شده در قسمت‌های قبل به صورت خودکار

CDb.CreateDb(SQLiteConfiguration.Standard.ConnectionString("data source=sample.sqlite").ShowSql());
ب) تغییر آرگومان متد CreateSessionFactory

//todo: Read ConnectionString from app.config or web.config
using (ISessionFactory session = Config.CreateSessionFactory(
SQLiteConfiguration.Standard.ConnectionString("data source=sample.sqlite").ShowSql()
))
{
...

نمایی از دیتابیس SQLite تشکیل شده پس از اجرای متد قسمت الف ، در برنامه Lita :




دریافت سورس برنامه تا این قسمت

نکته:
در سه قسمت قبل، تمام خواص پابلیک کلاس‌های پوشه domain را به صورت معمولی و متداول معرفی کردیم. اگر نیاز به lazy loading در برنامه وجود داشت، باید تمامی کلاس‌ها را ویرایش کرده و واژه کلیدی virtual را به کلیه خواص پابلیک آن‌ها اضافه کرد. علت هم این است که برای عملیات lazy loading ، فریم ورک NHibernate باید یک سری پروکسی را به صورت خودکار جهت کلاس‌های برنامه ایجاد نماید و برای این امر نیاز است تا بتواند این خواص را تحریف (override) کند. به همین جهت باید آن‌ها را به صورت virtual تعریف کرد. همچنین تمام سطرهای Not.LazyLoad نیز باید حذف شوند.

ادامه دارد ...


مطالب
کاهش حجم قابل ملاحظه‌ی برنامه‌های Angular با استفاده از RxJS 5.5
Angular 5.x به همراه پشتیبانی از RxJS 5.5.x منتشر شده‌است. RxJS 5.5 نیز به همراه تغییر قابل ملاحظه‌ای در نحوه‌ی import اجزای آن توسط ویژگی جدید lettable operators است. در این مطلب نحوه‌ی ارتقاء برنامه‌های قبلی به این نگارش جدید و همچنین اثر آن‌را بر اندازه‌ی برنامه‌ی نهایی تولید شده، بررسی می‌کنیم.


روش جدید import اجزای RxJS در نگارش 5.5 آن

تغییرات تعاریف عملگرها:
تا پیش از Angular 5 و RxJS 5.5 (و یا Angular CLI versions <1.5.0)، اگر نیاز به عملگری (operator/function) مانند map وجود داشت، روش import آن به صورت زیر بود:
import 'rxjs/add/operator/map';
اما پس از RxJS 5.5 امکان import آن‌ها با روش مخصوص ES 6 میسر شده‌است (به نام جمع operators دقت داشته باشید؛ چون مسیر rxjs/observable نیز وجود دارد):
import { map } from 'rxjs/operators';
بنابراین در این حالت دیگر روش import یکجای این تعاریف در فایلی مانند «rxjs-operators.ts» وجود ندارد و این تعاریف باید به ازای هر فایلی که از آن‌ها استفاده می‌کنند، مانند سایر importهای ES 6 یکبار دیگر مجددا ذکر شوند؛ مانند:
import { map, catchError, tap } from 'rxjs/operators';
در حالت کلی مسیر node_modules/rxjs/operators را برای یافتن متدهای جدید بررسی کنید.

همچنین در این نگارش، Observable بجای rxjs/Rx :
import { Observable } from 'rxjs/Rx';
از rxjs/Observable دریافت می‌شود:
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
تا بتوان از قابلیت‌های جدید آن استفاده کرد.

تغییرات تعاریف statics:
برای صدور خطاها بجای throw قبلی:
import 'rxjs/add/observable/throw';

Observable.throw('error');
خواهیم داشت:
import { ErrorObservable } from 'rxjs/observable/ErrorObservable';

ErrorObservable.create('error');

و برای ایجاد تایمر، بجای timer پیشین:
import "rxjs/add/observable/timer";

const timerSource$ = Observable.timer(initialDelay);
خواهیم داشت:
import { timer } from 'rxjs/observable/timer';  

const timerSource$ = timer(initialDelay);
و به طور کلی مسیر node_modules\rxjs\observable را برای یافتن تعاریف static قبلی جستجو کنید.


معرفی lettable operators

Lettable Operators توابعی هستند که یک observable را دریافت و یک observable را بازگشت می‌دهند؛ به آن‌ها pipeable operators هم می‌گویند. از این جهت که در اینجا متد جدید pipe، برای ترکیب چندین تابع عملگر بر روی مقادیر observable توسط آن، ارائه شده‌است.
مزیت این روش این است که pipeable/lettable operators، یک سری تابع محض هستند و اگر مورد استفاده قرار نگیرند، به سادگی توسط سیستم و ابزار ساخت برنامه، از فایل نهایی حذف خواهند شد؛ یا اصطلاحا tree-shakable هست. اما روش پیشین تعریف این عملگرها، tree-shakable نبوده و حتی اگر توسط برنامه مورد استفاده قرار نگیرند، در بسته‌ی نهایی تولید شده، حضور خواهند داشت. Tree-shaking به معنای پروسه‌ی حذف کدهای مرده است. روش جدید استفاده‌ی از importهای ES 6، امکان تشخیص عملگرهای استفاده نشده را توسط ابزارهایی مانند TS-Lint و تنظیمات کامپایلر TypeScript به سادگی میسر می‌کنند و به این ترتیب با حذف متدها و ماژول‌های استفاده نشده، می‌توان به حجم نهایی بسیار کمتری رسید.


روش قبلی تعریف عملگرهای Observable، اصطلاحا Patching نامیده می‌شود. به این معنا که هر متد جدید import شده‌ی در برنامه، به Observable.prototype اصلی اضافه و وصله می‌شود. اما در این روش جدید، تنها متد وصله شده‌ی از پیش موجود، Observable.prototype.pipe است و تمام متدهای دیگر import شده، توابع محض هستند و نه وصله‌ای به Observable.prototype اصلی. زمانیکه وصله‌ای به Observable.prototype متصل می‌شود، دیگر امکان حذف آن توسط ابزارهای ساخت برنامه وجود ندارد (حتی اگر استفاده نشده باشند)؛ اما اگر این متدها به صورت خالص و مجزای از Observable.prototype ارائه شوند، امکان حذف کدهای مرده و استفاده نشده، به سادگی میسر خواهد شد؛ چون توابعی خالص و متکی به خود هستند.

یک نمونه مثال استفاده‌ی از pipeable/lettable operators را در کد زیر مشاهده می‌کنید:
import { from} from 'rxjs/observable/from';
import { map, scan, filter } from 'rxjs/operators';

const source$ = range(1,10);

const sumOfSquaredOddNumbers$ = source$.pipe(
   filter(n => n % 2 !== 0), 
   map(n => n * n),
   scan((acc,s) => acc + s, 0)
);
sumOfSquaredOddNumbers$.subscribe(v => console.log(v));

/*** Output ****/ 
1
10
35
84
165
این مثال، جمع به توان 2 اعداد را در یک بازه‌ی مشخص، محاسبه می‌کند. برای این منظور ابتدا یک منبع Observable توسط متد range ایجاد شده‌است.
در اینجا روش تعریف Observableها نیز تغییر کرده‌است و از متد of جهت کار با تعدادی ورودی مشخص و یا متد range برای کار با بازه‌ای از اعداد، استفاده می‌شود:
import { of } from 'rxjs/observable/of';
import { from } from 'rxjs/observable/from';
import { range } from 'rxjs/observable/range';

const source$ = of(1,2,3);
const rangeSource$ = range(0,5);
سپس توسط متد pipe، ترکیبی از متدهای RxJS را مشاهده می‌کند که بر روی منبع Observable اصلی کار می‌کنند.
متد filter، اعداد فرد بازه را انتخاب می‌کند. متد map این اعداد انتخابی را به توان 2 می‌رساند و سپس متد scan آن‌ها را با هم جمع می‌زند و نتیجه توسط متد pipe به صورت یک Observable دیگر بازگشت داده می‌شود که می‌توان مشترک آن شد و برای مثال خروجی فوق را در console درج کرد.


تغییر نام عملگرهای قبلی RxJS

تا اینجا دریافتیم که هدف اصلی pipeable/lettable operators، عدم معرفی آن‌ها به صورت یک وصله‌ی جدید جدانشدنی از Observable.prototype، به صورت توابع خالص است. اکنون که این عملگرها، تبدیل به متدهای خالص و متکی به خود شده‌اند، نباید با متدهای اصلی جاوا اسکریپت تداخل نام پیدا کنند؛ به همین جهت برای ارتقاء کدهای قدیمی خود، به این تغییر نام‌ها نیاز خواهید داشت: متد do به tap تغییر نام یافته‌است. متد switch شده‌است switchAll. بجای catch اینبار catchError داریم و finally شده‌است finalize.


مثالی از ارتقاء کدهای قدیمی به روش جدید RxJS 5.5

اگر مثال روش قدیمی مبتنی بر وصله کردن Observable.prototype، به صورت زیر باشد:
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
import 'rxjs/add/operator/map';
import 'rxjs/add/operator/filter';

names = allUserData.
         map(user => user.name).
         filter(name => name);
معادل جدید آن به این صورت تغییر می‌کند:
import { Observable } from 'rxjs/Observable';
import { map, filter } from 'rxjs/operators';

names = allUserData.pipe(
   map(user => user.name),
   filter(name => name),
);
زمانیکه تعریف Observable از مسیر rxjs/Observable درخواست می‌شود، به همراه عملگر وصله شده‌ی pipe نیز هست. به همین جهت نیازی به تعریف مجدد آن نیست. پس از آن متدهای map و filter، به داخل pipe منتقل می‌شوند. در این بین نیاز است تغییر نام متدها را که پیشتر نیز ذکر شد، مدنظر داشته باشید.
به عنوان یک مثال تکمیلی، کدهای سری «احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular» جهت استفاده‌ی از pipeable/lettable operators به روز رسانی شده‌اند. لیست تغییرات آن‌ها را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
مطالب
متد جدید Chunk در دات نت 6
متد جدید ()Chunk در دات نت 6، به مجموعه‌ی LINQ اضافه شده‌است. این متد امکانی را فراهم میکند که بتوان مجموعه‌ای را به گروه‌های کوچکتر، تقسیم کنیم .


وضعیت فعلی  پیاده سازی این قابلیت 
در نسخه‌های قبلی دات نت، چنین قابلیتی برای تقسیم یک مجموعه، به مجموعه‌های کوچکتر بصورت توکار وجود ندارد.
مجموعه‌ی زیر را در نظر بگیرید:
int[] numbers = new int[] {6, 5, 1, 9, 18, 5, 3, 21};
این عملیات تقسیم به مجموعه‌های کوچکتر می‌تواند توسط متد‌های Take و Skip، انجام شود که نتیجه نهایی آنچنان چشم نواز نیست!
var coll1 = numbers.Take(2);
var coll2 = numbers.Skip(2).Take(2);
var coll3 = numbers.Skip(4).Take(2);
var coll4 = numbers.Skip(6).Take(2);

با کمی تامل شاید بتوان روش‌های بهتری نیز برای این نیاز ارائه کرد. در این پرسش و پاسخ که رای بالایی هم دارد، یک متد الحاقی برای تقسیم یک مجموعه، به زیر مجموعه‌های کوچکتر ارائه شده‌است:
static class LinqExtensions
{
    public static IEnumerable<IEnumerable<T>> Split<T>(this IEnumerable<T> list, int parts)
    {
        int i = 0;
        var splits = from item in list
                     group item by i++ % parts into part
                     select part.AsEnumerable();
        return splits;
    }
}

پیاده سازی جدید
در دات نت 6، متد جدید Chunk می‌تواند یک مجموعه را به زیر مجموعه‌های کوچکتری تبدیل کند.
فرض کنید یک مجموعه‌ی بزرگ از اعداد تصادفی را داریم:
List<int> numbers = new();

int counter = 0;
Random rand = new(DateTime.Now.Millisecond);
while(counter < 100)
{
    numbers.Add(rand.Next(1, 1000));
    counter++;
}
با استفاده از متد Chunk میتوان این مجموعه‌ی 100 عضوی را به 10 مجموعه‌ی 10 عضوی، تبدیل کرد. این متد مقداری را بعنوان پارامتر دریافت میکند که سایز زیر مجموعه‌هایی است که قرار است تولید شوند.

شرایط خاص در این متد
اگر با تقسیم مجموعه‌ی بزرگتر، زیر مجموعه‌ها تعداد یکسانی عضو نداشتند، چه اتفاقی می‌افتد؟
فرض کنید مجموعه‌ی اصلی 100 عضو و زیر مجموعه‌ها 8 عضو داشته باشند:
IEnumerable<int[]> sublists = numbers.Chunk(8);
چند زیر مجموعه تولید خواهد شد؟ هر مجموعه چند عضو را خواهد داشت؟
خروجی تابع Chunk، سیزده زیر مجموعه دارد؛  12 زیر مجموعه‌ی اول آن، 8 عضوی است که خارج قسمت صحیح تقسیم عدد 100 بر عدد 8 می‌باشد و مجموعه‌ی آخر آن، 4 عضوی است که باقیمانده‌ی تقسیم صحیح 100 بر 8 است. در زمانیکه تعداد زیر مجموعه‌ها فرد است، به این رفتار دقت داشته باشید.
  محاسبه‌ی میانگین ششمین زیر مجموعه‌ی تولید شده در قسمت فوق :
var avg=sublists.ElementAt(6).Average();
نظرات مطالب
بررسی بهبودهای پروسه‌ی Build در دات‌نت 8

یک نکته‌ی تکمیلی: چگونه آنالایزرهای بسیار کند را پیدا کنیم؟!

پس از غنی‌سازی پروژه با تعدادی Roslyn Analyzer، با اولین موردی که مواجه خواهیم شد، بالا رفتن زمان کامپایل است؛ گاهی از اوقات تا حدی که کار کامپایل، چند دقیقه طول می‌کشد. در این حالت شاید این سؤال مطرح شود که کدامیک از این آنالایزرهای اضافه شده، بیشترین زمان را به خودش اختصاص داده؟

برای پاسخ به این سؤال، فقط کافی است پروژه را با سوئیچ bl/، کامپایل کنیم:

dotnet build /bl

خروجی آن که یک فایل باینری است به نام msbuild.binlog، توسط برنامه‌ی «MSBuild Binary and Structured Log Viewer» قابل مشاهده‌است:

پس از باز کردن این فایل در برنامه‌ی یاد شده، می‌توان ذیل قسمت Analyzer summary (مانند تصویر فوق)، زمان صرف شده‌ی توسط هر آنالایزر را مشاهده کرد و در صورت نیاز، موارد زمانبر را از پروژه حذف کرد.

یا حتی می‌توانید اجرای تمام آنالایزرها را برای حالت دیباگ، غیرفعال کنید:

dotnet run -p:RunAnalyzers=false