مطالب
ایجاد زیر گریدهای چند سطحی در jqGrid
همانطور که در مطلب ایجاد زیرگریدها در jqGrid مشاهده کردید، هرچند این قابلیت برای نمایش لیست ساده‌ای از عناصر مفید است اما ... امکانات آنچنانی را به همراه ندارد. برای مثال صفحه بندی، جستجو، سفارشی سازی عناصر و غیره را به همراه ندارد. اگر علاقمند باشید که این امکانات را نیز اضافه کنید، می‌توان این زیرگرید را با یک گرید کامل jqGrid نیز جایگزین کرد. همچنین اگر نیاز بود، این گرید جدید چون یک jqGrid کامل است، باز هم می‌توان یک سطح دیگر را به آن افزود و الی آخر.



جایگزین کردن یک Subgrid با یک jqGrid کامل

خلاصه‌ی عملیات جایگزینی یک Subgrid را توسط یک jqGrid کامل، در ذیل مشاهده می‌کنید:
            $('#list').jqGrid({
                caption: "آزمایش دوازدهم",
                //..........مانند قبل
                subGrid: true,
                subGridRowExpanded: grid1RowExpanded
            });

        function grid1RowExpanded(subGridId, rowId) {
            var subgridTableId = subGridId + "_t";
            var pagerId = "p_" + subgridTableId;
            var container = 'g_' + subGridId;
            $("#" + subGridId).html('<div dir="rtl" id="' + container + '" style="width:100%; height: 100%">' +
                '<table id="' + subgridTableId + '" class="scroll"></table><div id="'
                + pagerId + '" class="scroll"></div>');

            var url = '@Url.Action("GetOrderDetails", "Home", routeValues: new { id = "js-id" })'
                      .replace("js-id", encodeURIComponent(rowId)); // تزریق اطلاعات سمت کاربر به خروجی سمت سرور

            $("#" + subgridTableId).jqGrid({
                caption: "ریز اقلام سفارش " + rowId,
                autoencode: true, //security - anti-XSS
                url: url,
                //..........مانند قبل
            });
        }
همانند نمایش subgridهای معمولی، ابتدا subGrid: true باید اضافه شود تا ستونی با ردیف‌های + دار، ظاهر شود. اینبار توسط روال رویدادگردان subGridRowExpanded، کنترل نمایش subgrid را در دست گرفته و آن‌را با یک jqGrid جایگزین می‌کنیم.
امضای متد grid1RowExpanded، شامل id یک div است که گرید جدید در آن قرار خواهد گرفت، به همراه Id ردیفی که اطلاعات زیرگرید آن نیاز است از سرور واکشی شود.
بر مبنای subGridId، مانند قبل، یک جدول و یک div را برای نمایش jgGrid و pager آن به صفحه به صورت پویا اضافه می‌کنیم.
سپس تعاریف jqGrid آن مانند قبل است و  نکته‌ی خاصی ندارد. بدیهی است گرید جدید نیز می‌تواند در صورت نیاز یک subgrid دیگر داشته باشد.
در اینجا تنها نکته‌ی مهم آن نحوه‌ی ارسال اطلاعات rowId به سرور است. اکشن متدی که قرار است اطلاعات زیر گرید را تامین کند، یک چنین امضایی دارد:
   public ActionResult GetOrderDetails(int id, JqGridRequest request)
بنابراین نیاز است که به نحوی rowId را به آن ارسال کرد. مشکل اینجا است که Url.Action یک کد سمت سرور است و rowId یک متغیر سمت کاربر. نمی‌توان این متغیر را در کدهای Razor مستقیما قرار داد. اما می‌توان یک محل جایگزینی را در کدهای سمت سرور پیش بینی کرد. مثلا js-id. زمانیکه این رشته در صفحه رندر می‌شود، به صورت معمول و به کمک متد replace جاوا اسکریپت، js-id آن‌را با rowId جایگزین می‌کنیم. به این ترتیب امکان تزریق اطلاعات سمت کاربر به خروجی سمت سرور Razor میسر می‌شود.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
jqGrid12.zip
مطالب
استفاده از دیتابیس Sqlite در الکترون (قسمت دوم)
در مقاله قبلی با یکی از کتابخانه‌های مدیریت دیتابیس sqlite آشنا شدیم و و یاد گرفتیم که چگونه یک دیتابیس جدید را بسازیم و اطلاعات را از آن دریافت کنیم. در این مقاله قصد داریم، بیشتر در مورد دستورات این کتابخانه بدانیم و بفهمیم که چگونه باید آن‌ها را به کار بست.

دستورات بدون خروجی:
یک سری از دستورات هستند که خروجی ندارند و رکوردی را باز نمی‌گردانند و برای اجرای دستوراتی چون افزودن، به روزرسانی و حذف بسیار مناسبند. اجرای  این دستورات را ما به متدی به نام run می‌سپاریم. در دفعه قبل که از این دستور استفاده کردیم، پارامتری برای تعیین کردن نداشت؛ ولی در این مقاله، دستور با پارامتر آن را اجرا می‌کنیم:
ابتدا کدهای زیر را به فایل html، برای درج رکورد جدید اضافه می‌کنیم:
First Name:<br/>
<input type="text" id="txtfname" /><br/>
Last Name:<br/>
<input type="text" id=txtlname /><br/>
Number:<br/>
<input type="tel" id="txttel" /><br/>
<button id="btnsubmit">Save</button><br/>
برای خواندن مقادیر هم از این تابع کمک می‌گیریم:
function GetValues()
{
  let fname=$("#txtfname").val();
  let lname=$("#txtlname").val()
  let tel=$("#txttel").val();
  let row=
  {
    fname:fname,
    lname:lname,
    number:tel
  };
  return row;
}
سپس تکه کد زیر را  با کمک  جی کوئری اضافه می‌کنیم:
$("#btnsubmit").click((e)=>{
  e.preventDefault();
  let row=GetValues();

  //save in db
  //get last id
  let statement==db.prepare("select id from numbers order by id desc limit 1");
  let lastRecord=statement.getAsObject({}).id;
  row.id=lastRecord++;
  let count=db.prepare("select count(*) as count from numbers order by id desc").getAsObject({}).count;
  statement.free();
  let insertCommand="insert into numbers values(?,?,?,?)";
  db.run(insertCommand,[row.id,row.fname,row.lname,String(row.number)])
  let newcount=db.prepare("select count(*) as count from numbers order by id desc").getAsObject({}).count;
  SaveChanges();

//show in the table
if(count<newcount)
{
  AddToTable(row);
}
});
});
متد GetValues  مقادیر را از input‌ها دریافت و در متغیر row نگهداری می‌کند. سپس برای درج رکورد، از آنجاکه ما فیلد id را افزایشی تعیین نکرده‌ایم، باید آخرین رکورد موجود در جدول را واکشی کنیم که برای این منظور از متد prepare کمک می‌گیریم. این متد در عوض کوئری داده شده، یک شیء statement را بر می‌گرداند که حاوی نتایج کوئری داده شده است؛ ولی هنوز به مرحله اجرا نرسیده است. برای اجرای دستور کوئری، دو متد وجود دارند که یکی step است و دیگری getAsObject می‌باشد. متد getAsObject برای زمانی خوب است که شما در حد یک رکورد خروجی دارید و می‌خواهید همان یک رکورد را به صورت شیء برگردانید؛ یعنی با "نام شی.نام خصوصیت" به آن دسترسی پیدا کنید. همانطور که می‌بینید ما درخواست فیلد id را کرده‌ایم و تنها یک رکورد را درخواست کرده‌ایم که باعث می‌شود به راحتی به فیلد id دسترسی داشته باشیم. وجود علامت {} داخل این متد به این معنی است که پارامتری برای ارسال وجود ندارد. ولی اگر قرار بود پارامتری را داشته باشیم، به این شکل می‌نوشتیم:
var statement= db.prepare("SELECT * FROM NUMBERS WHERE fname=@fname AND lname=@lname");

var result = statement .getAsObject({'@fname' :'ali', '@lname' : 'yeganeh'});
اگر دوست داشتید دوباره از این دستور کوئری بگیرید ولی با مقادیر متفاوت، می‌توانید از متد bind کمک بگیرید:
statement.bind(['hossein','yeganeh']);
متد دیگری هم برای پاکسازی پارامترها به نام reset، وجود دارد که فضای اختصاصی و گرفته شده توسط پارامترها را باز می‌گرداند.

متد step همانند متدهای next در cursor یا read در datareader عمل میکند و با هر بار صدا زدن، یک رکورد، به سمت جلو حرکت می‌کند. دریافت هر رکورد جاری توسط متد get و نوع خروجی آرایه انجام می‌شود:
while(statement.step())
{
     var rec=statement.get();
}
بعد از اینکه کارمان با آن تمام شد، برای پاکسازی حافظه از متد free استفاده می‌کنیم. در دستورات بعد، شیء statement را مستقیما مورد استفاده قرار داده‌ایم و توسط آن تعداد رکوردها را دریافت کرده‌ایم. سپس با استفاده از متد run دستور درج را داده‌ایم. اینبار این متد را به شکل متفاوتی استفاده کردیم و به آن پارامتری هم دادیم. نحوه ارائه پارامتر به این متد، باید به صورت آرایه و به ترتیب علامت‌های ؟ باشد. نهایتا با دریافت تعداد رکوردهای جاری و مقایسه با تعداد رکوردهای سابق متوجه می‌شویم که آیا رکوردی اضافه شده است یا خیر؟ در صورتی که اضافه شده است، باید رکورد جدید در جدول، توسط جی کوئری نمایش داده شود و تغییرات دیتابیس هم روی دیسک سخت ذخیره شوند. چون دیتابیس مورد استفاده به صورت in-memory یعنی مقیم در حافظه مورد استفاده قرار میگیرد، باید کل دیتابیس، بر روی دیسک سخت رونویسی شود. متد SaveChanges شامل کد زیر است که حاوی کد ارسال پیام به Main Thread یا Main Process می‌باشد تا در دیسک سخت بنویسد:
  const {ipcRenderer} = require('electron');
function SaveChanges()
{
    ipcRenderer.send("SaveToDb");
}
و برای ترد اصلی:
const {ipcMain} = require('electron');
ipcMain.on("SaveToDb", (event, arg) => {
  SaveToDb();
});

function SaveToDb()
{
  var data=db.export();
  var buffer=new Buffer(data);
  fs.writeFileSync(dbPath,buffer);
}

پی نوشت :یکی از بهترین روش‌ها این است که از همین تعداد سطرها برای id رکورد استفاده کنیم. چرا که فیلد id به عنوان کلید اصلی است و چینش فیزیکی دارد و از لحاظ کارایی بهتر است ولی به علت آموزشی بودن مطلب و آشنایی با دیگر دستورات، این شیوه را انتخاب کردیم.

ویرایش رکورد
ابتدا template string سطر جدول را به شکل زیر تغییر می‌دهیم:
function AddToTable(row)
{
  let tableBody=$("#people");
  let rowTemplate=`<tr><td>${row.fname}</td><td>${row.lname}</td><td>${row.number}</td><td><button class=
  "btn btn-success btnupdate" data-id="${row.id}" >Edit</button></td></tr>`;
  tableBody.append(rowTemplate);
}
تغییری که رخ داده است این است که یک دکمه ویرایش، به صفحه اضافه شده‌است که خصوصیت data-id آن با id رکورد پر خواهد شد.
سپس در تگ اسکریپت، در رویداد ready جی کوئری، این دستورات را اضافه می‌کنیم:
$("#people").on('click','.btnupdate',function(e)
{
  e.preventDefault();

  row.id=$(this).data("id");
  let row=GetValues();
  db.run("UPDATE NUMBERS SET FNAME=?,LNAME=?,NUMBER=? WHERE ID=?",[row.fname,row.lname,row.number,row.id]);
  SaveChanges();
  
  tr=$(this).closest("tr");
  let column=0;
  tr.find("td").each(function(index)
  {
    oldRow=$(this);
    switch(column)
    {
      case 0: //fname
        oldRow.text(row.fname);
        break;
      case 1: //lname
        oldRow.text(row.lname);
        break;
      case 2: //number
        oldRow.text(row.number);
        break;
    }
    column++;
  });
});
ابتدای id ذخیره شده در المان و مقادیر جدید را دریافت می‌کنیم. با استفاده از متد run کوئری به روزرسانی را به همراه پارامترها ارسال میکنیم و نتیجه را بر روی دیسک سخت ذخیره می‌کنیم. از اینجا به بعد نقش جی کوئری پر رنگ‌تر می‌شود و به خوبی می‌توانیم اهمیت آن را درک کنیم. سطر دکمه جاری را پیدا می‌کنیم و مقادیر جدید را ستون به ستون تغییر می‌دهیم.

خواندن و بازگردانی رکوردها

در مقاله قبلی با دستور each آشنا شدیم که یک متد غیرهمزمان بود و نتیجه هر رکورد را با یک callback به ما بازگشت میداد. در اصل این متد شامل 4 پارامتر است: پارامتر اول آن، کوئری ارسالی است. پارامتر دوم آن، پارامتر کوئری‌ها ، پارامتر سوم، تابع callback که به ازای هر رکورد اجرا می‌شود و پارامتر چهارم، تابع done می باشد. یعنی زمانی که کلیه رکوردها بازگشت داده شدند. شکل کامل آن به این صورت است:
db.each("SELECT name,age FROM users WHERE age >= $majority",
  {$majority:18},
  function(row){console.log(row.name)},
                                function(){console.log("done");}
  );


در این مقاله با متد دیگری به نام exec نیز آشنا می‌شویم که بازگردانی مقادیر در آن به صورت همزمان صورت می‌گیرد و توانایی آن را دارد که چندین دستور select را بازگردانی کند. به عنوان مثال دستور زیر را در نظر بگیرید:
SELECT ID FROM NUMBERS;SELECT FNAME,LNAME FROM NUMBERS
شکل خروجی آن به این صورت خواهد بود:
 [
         {columns: ['id'], values:[[1],[2],[3]]},
         {columns: ['fname','lname'], values:[['ali','yeganeh'],['hossein','yeganeh'],['mohammad','yeganeh']]}
    ]
پس اگر بخواهیم کد بازیابی رکورهای جدول numbers را در این پروژه با این متد بازنویسی کنیم، از کد زیر استفاده می‌کنیم:
var records=db.exec("select * from numbers");
let values=records[0].values;
let length=values.length;

for(let i=0;i<length;i++)
{
  let object=values[i];
  let row={
    id:object[0],
    fname:object[1],
    lname:object[2],
    number:object[3]
  };
  AddToTable(row);
}
در کد بالا از آنجا که تنها یک data result یا query result داریم، فقط اندیس 0 آن را می‌خوانیم و سپس تعداد آرایه‌ها را که برابر تعداد رکوردهاست، دریافت می‌کنیم و در یک حلقه، رکورد به رکورد، در جدول اضافه می‌کنیم.
مطالب
Implementing second level caching in EF code first
هدف اصلی از انواع و اقسام مباحث caching اطلاعات، فراهم آوردن روش‌هایی جهت میسر ساختن دسترسی سریعتر به داده‌هایی است که به صورت متناوب در برنامه مورد استفاده قرار می‌گیرند، بجای مراجعه مستقیم به بانک اطلاعاتی و خواندن اطلاعات از دیسک سخت.

عموما در ORMها دو سطح کش می‌تواند وجود داشته باشد:
الف) سطح اول کش
که نمونه بارز آن در EF Code first استفاده از متد context.Entity.Find است. در بار اول فراخوانی این متد، مراجعه‌ای به بانک اطلاعاتی صورت گرفته تا بر اساس primary key ذکر شده در آرگومان آن، رکورد متناظری بازگشت داده شود. در بار دوم فراخوانی متد Find، دیگر مراجعه‌ای به بانک اطلاعاتی صورت نخواهد گرفت و اطلاعات از سطح اول کش (یا همان Context جاری) خوانده می‌شود.
بنابراین سطح اول کش در طول عمر یک تراکنش معنا پیدا می‌کند و به صورت خودکار توسط EF مدیریت می‌شود.

ب) سطح دوم کش
سطح دوم کش در ORMها طول عمر بیشتری داشته و سراسری است. هدف از آن کش کردن اطلاعات عمومی و پر مصرفی است که در دید تمام کاربران قرار دارد و همچنین تمام کاربران می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند. بنابراین محدود به یک Context نیست.
عموما پیاده سازی سطح دوم کش خارج از ORM مورد استفاده قرار می‌گیرد و توسط اشخاص و شرکت‌های ثالث تهیه می‌شود.
در حال حاضر پیاده سازی توکاری از سطح دوم کش در EF Code first وجود ندارد و قصد داریم در مطلب جاری به یک پیاده سازی نسبتا خوب از آن برسیم.


تلاش‌های صورت گرفته

تا کنون دو پیاده سازی نسبتا خوب از سطح دوم کش در EF صورت گرفته:

Entity Framework Code First Caching
Caching the results of LINQ queries

مورد اول برای ایده گرفتن خوب است. بحث اصلی پیاده سازی سطح دوم کش، یافتن کلیدی است که معادل کوئری LINQ در حال فراخوانی است. سطح دوم کش را به صورت یک Dictionary تصور کنید. هر آیتم آن تشکیل شده است از یک کلید و یک مقدار. از کلید برای یافتن مقدار متناظر استفاده می‌شود.
اکنون مشکل چیست؟ در یک برنامه ممکن است صدها کوئری لینک وجود داشته باشد. چطور باید به ازای هر کوئری LINQ یک کلید منحصربفرد تولید کرد؟
در مطلب «Entity Framework Code First Caching» از متد ToString استفاده شده است. اگر این متد، بر روی یک عبارت LINQ در EF Code first فراخوانی شود، معادل SQL آن نمایش داده می‌شود. بنابراین یک قدم به تولید کلید منحصربفرد متناظر با یک کوئری نزدیک شده‌ایم. اما ... مشکل اینجا است که متد ToString پارامترها را لحاظ نمی‌کند. بنابراین این روش اصلا قابل استفاده نیست. چون کاربر به ازای تمام پارامترهای ارسالی، همواره یک نتیجه را دریافت خواهد کرد.
در مقاله «Caching the results of LINQ queries» این مشکل برطرف شده است. با parse کامل expression tree یک عبارت LINQ کلید منحصربفرد معادل آن یافت می‌شود. سپس بر این اساس می‌توان نتیجه کوئری را به نحو صحیحی کش کرد. در این روش پارامترها هم لحاظ می‌شوند و مشکل مقاله قبلی را ندارد.
اما این مقاله دوم یک مشکل مهم را به همراه دارد: روشی را برای حذف آیتم‌ها از کش ارائه نمی‌دهد. فرض کنید مقالات سایت را در سطح دوم کش قرار داده‌اید. اکنون یک مقاله جدید در سایت ثبت شده است. اصطلاحا برای invalidating کش در این روش، راهکاری پیشنهاد نشده است.


پیاده سازی بهتری از سطح دوم کش در EF Code fist

می‌توان از همان روش یافتن کلید منحصربفرد معادل با یک کوئری LINQ، که در مقاله دوم فوق، یاد شد، کار را شروع کرد و سپس آن‌را به مرحله‌ای رساند که مباحث حذف کش نیز به صورت خودکار مدیریت شود. پیاده سازی آن را برای برنامه‌های وب در ذیل ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Data;
using System.Data.Entity;
using System.Data.Objects;
using System.Diagnostics;
using System.Linq;
using System.Web;
using System.Web.Caching;

namespace EfSecondLevelCaching.Core
{
    public static class EfHttpRuntimeCacheProvider
    {
        #region Methods (6)

        // Public Methods (2) 

        public static IList<TEntity> ToCacheableList<TEntity>(
                            this IQueryable<TEntity> query,
                            int durationMinutes = 15,
                            CacheItemPriority priority = CacheItemPriority.Normal)
        {
            return query.Cacheable(x => x.ToList(), durationMinutes, priority);
        }

        /// <summary>
        /// Returns the result of the query; if possible from the cache, otherwise
        /// the query is materialized and the result cached before being returned.
        /// The cache entry has a one minute sliding expiration with normal priority.
        /// </summary>
        public static TResult Cacheable<TEntity, TResult>(
                            this IQueryable<TEntity> query,
                            Func<IQueryable<TEntity>, TResult> materializer,
                            int durationMinutes = 15,
                            CacheItemPriority priority = CacheItemPriority.Normal)
        {
            // Gets a cache key for a query.
            var queryCacheKey = query.GetCacheKey();

            // The name of the cache key used to clear the cache. All cached items depend on this key.
            var rootCacheKey = typeof(TEntity).FullName;

            // Try to get the query result from the cache.
            printAllCachedKeys();
            var result = HttpRuntime.Cache.Get(queryCacheKey);
            if (result != null)
            {
                debugWriteLine("Fetching object '{0}__{1}' from the cache.", rootCacheKey, queryCacheKey);
                return (TResult)result;
            }

            // Materialize the query.
            result = materializer(query);

            // Adding new data.
            debugWriteLine("Adding new data: queryKey={0}, dependencyKey={1}", queryCacheKey, rootCacheKey);
            storeRootCacheKey(rootCacheKey);
            HttpRuntime.Cache.Insert(
                    key: queryCacheKey,
                    value: result,
                    dependencies: new CacheDependency(null, new[] { rootCacheKey }),
                    absoluteExpiration: DateTime.Now.AddMinutes(durationMinutes),
                    slidingExpiration: Cache.NoSlidingExpiration,
                    priority: priority,
                    onRemoveCallback: null);

            return (TResult)result;
        }

        /// <summary>
        /// Call this method in `public override int SaveChanges()` of your DbContext class 
        /// to Invalidate Second Level Cache automatically.
        /// </summary>        
        public static void InvalidateSecondLevelCache(this DbContext ctx)
        {
            var changedEntityNames = ctx.ChangeTracker
                                      .Entries()
                                      .Where(x => x.State == EntityState.Added ||
                                                  x.State == EntityState.Modified ||
                                                  x.State == EntityState.Deleted)
                                      .Select(x => ObjectContext.GetObjectType(x.Entity.GetType()).FullName)
                                      .Distinct()
                                      .ToList();

            if (!changedEntityNames.Any()) return;

            printAllCachedKeys();
            foreach (var item in changedEntityNames)
            {
                item.removeEntityCache();
            }
            printAllCachedKeys();
        }
        // Private Methods (4) 

        private static void debugWriteLine(string format, params object[] args)
        {
            if (!Debugger.IsAttached) return;
            Debug.WriteLine(format, args);
        }

        private static void printAllCachedKeys()
        {
            if (!Debugger.IsAttached) return;
            debugWriteLine("Available cached keys list:");
            int count = 0;
            var enumerator = HttpRuntime.Cache.GetEnumerator();
            while (enumerator.MoveNext())
            {
                if (enumerator.Key.ToString().StartsWith("__")) continue; // such as __System.Web.WebPages.Deployment
                debugWriteLine("queryKey: {0}", enumerator.Key.ToString());
                count++;
            }
            debugWriteLine("count: {0}", count);
        }

        private static void removeEntityCache(this string rootCacheKey)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(rootCacheKey)) return;
            debugWriteLine("Removing items with dependencyKey={0}", rootCacheKey);
            // Removes all cached items depend on this key.
            HttpRuntime.Cache.Remove(rootCacheKey);
        }

        private static void storeRootCacheKey(string rootCacheKey)
        {
            // The cacheKeys of a cacheDependency that are not already in cache ARE NOT inserted into the cache 
            // on the Insert of the item in which the dependency is used.
            if (HttpRuntime.Cache.Get(rootCacheKey) != null)
                return;

            HttpRuntime.Cache.Add(
                rootCacheKey,
                rootCacheKey,
                null,
                Cache.NoAbsoluteExpiration,
                Cache.NoSlidingExpiration,
                CacheItemPriority.Default,
                null);
        }

        #endregion Methods
    }
}

توضیحات کدهای فوق

در اینجا یک متدالحاقی به نام Cacheable توسعه داده شده است که می‌تواند در انتهای کوئری‌های LINQ شما قرار گیرد. مثلا:

var data = context.Products.AsQueryable().Cacheable(x => x.FirstOrDefault());

کاری که در این متد انجام می‌شود به این شرح است:
الف) ابتدا کلید منحصربفرد معادل کوئری LINQ فراخوانی شده محاسبه می‌شود.
ب) بر اساس نام کامل نوع Entity در حال استفاده، کلید دیگری به نام rootCacheKey تولید می‌گردد.
شاید بپرسید اهمیت این کلید چیست؟
فرض کنید در حال حاضر 1000 آیتم در کش وجود دارند. چه روشی را برای حذف آیتم‌های مرتبط با کش Entity1 پیشنهاد می‌دهید؟ احتمالا خواهید گفت تمام کش را بررسی کرده و آیتم‌ها را یکی یکی حذف می‌کنیم.
این روش بسیار کند است (و جواب هم نمی‌دهد؛ چون کلیدی که در اینجا تولید شده، هش MD5 معادل کوئری است و نمی‌توان آن‌را به موجودیتی خاص ربط داد) و ... نکته جالبی در متد HttpRuntime.Cache.Insert برای مدیریت آن پیش بینی شده است: استفاده از CacheDependency.
توسط CacheDependency می‌توان گروهی از آیتم‌های هم‌خانواده را تشکیل داد. سپس برای حذف کل این گروه کافی است کلید اصلی CacheDependency را حذف کرد. به این ترتیب به صورت خودکار کل کش مرتبط خالی می‌شود.
ج) مراحل بعدی آن هم یک سری اعمال متداول هستند. ابتدا توسط HttpRuntime.Cache.Get بررسی می‌شود که آیا بر اساس کلید متناظر با کوئری جاری، اطلاعاتی در کش وجود دارد یا خیر. اگر بله، نتیجه از کش خوانده می‌شود. اگر خیر، کوئری اصطلاحا materialized می‌شود تا بر روی بانک اطلاعاتی اجرا شده و نتیجه بازگشت داده شود. سپس این نتیجه را در کش قرار می‌دهیم.

مورد بعدی که باید به آن دقت داشت، خالی کردن کش، پس از به روز رسانی اطلاعات توسط کاربران است. این کار در متد InvalidateSecondLevelCache صورت می‌گیرد. به کمک ChangeTracker می‌توان نام نوع‌های موجودیت‌های تغییر کرده را یافت. چون کلید اصلی CacheDependency را بر مبنای همین نام نوع‌های موجودیت‌ها تعیین کرده‌ایم، به سادگی می‌توان کش مرتبط با موجودیت یافت شده را خالی کرد.
استفاده از متد InvalidateSecondLevelCache یاد شده به نحو زیر است:

using System.Data.Entity;
using EfSecondLevelCaching.Core;
using EfSecondLevelCaching.Test.Models;

namespace EfSecondLevelCaching.Test.DataLayer
{
    public class ProductContext : DbContext
    {
        public DbSet<Product> Products { get; set; }

        public override int SaveChanges()
        {
            this.InvalidateSecondLevelCache();
            return base.SaveChanges();
        }        
    }
}

در اینجا با تحریف متد SaveChanges، می‌توان درست در زمان اعمال تغییرات به بانک اطلاعاتی، قسمتی از کش را غیرمعتبر کرد.


نحوه استفاده از سطح دوم کش توسعه داده شده

مثالی از کاربرد متدهای الحاقی توسعه داده شده را در ذیل مشاهده می‌کنید:

using System.Data.Entity;
using System.Linq;
using EfSecondLevelCaching.Core;
using EfSecondLevelCaching.Test.DataLayer;
using EfSecondLevelCaching.Test.Models;
using System;

namespace EfSecondLevelCaching
{
    public static class TestUsages
    {
        public static void RunQueries()
        {
            using (ProductContext context = new ProductContext())
            {
                var isActive = true;
                var name = "Product1";

                // reading from db
                var list1 = context.Products
                                   .OrderBy(one => one.ProductNumber)
                                   .Where(x => x.IsActive == isActive && x.ProductName == name)
                                   .ToCacheableList();

                // reading from cache
                var list2 = context.Products
                                   .OrderBy(one => one.ProductNumber)
                                   .Where(x => x.IsActive == isActive && x.ProductName == name)
                                   .ToCacheableList();

                // reading from cache
                var list3 = context.Products
                                   .OrderBy(one => one.ProductNumber)
                                   .Where(x => x.IsActive == isActive && x.ProductName == name)
                                   .ToCacheableList();

                // reading from db
                var list4 = context.Products
                                   .OrderBy(one => one.ProductNumber)
                                   .Where(x => x.IsActive == isActive && x.ProductName == "Product2")
                                   .ToCacheableList();
            }

            // removes products cache
            using (ProductContext context = new ProductContext())
            {
                var p = new Product()
                {
                    IsActive = false,
                    ProductName = "P4",
                    ProductNumber = "004"
                };
                context.Products.Add(p);
                context.SaveChanges();
            }

            using (ProductContext context = new ProductContext())
            {
                var data = context.Products.AsQueryable().Cacheable(x => x.FirstOrDefault());
                var data2 = context.Products.AsQueryable().Cacheable(x => x.FirstOrDefault());
                context.SaveChanges();
            }
        }
    }
}

در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم به یک چنین خروجی در پنجره Debug ویژوال استودیو خواهیم رسید:

Adding new data: queryKey=72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F, dependencyKey=EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product

Available cached keys list:
queryKey: EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product
queryKey: 72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F
count: 2

Fetching object 'EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product__72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F' from the cache.

Available cached keys list:
queryKey: EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product
queryKey: 72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F
count: 2

Fetching object 'EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product__72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F' from the cache.

Available cached keys list:
queryKey: EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product
queryKey: 72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F
count: 2

Adding new data: queryKey=11A2C33F9AD7821A0A31003BFF1DF886, dependencyKey=EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product

Available cached keys list:
queryKey: 72AF5DA1BA9B91E24DCCF83E88AD1C5F
queryKey: 11A2C33F9AD7821A0A31003BFF1DF886
queryKey: EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product
count: 3

Removing items with dependencyKey=EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product
Available cached keys list:
count: 0
Available cached keys list:
count: 0

Adding new data: queryKey=02E6FE403B461E45C5508684156C1D10, dependencyKey=EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product

Available cached keys list:
queryKey: 02E6FE403B461E45C5508684156C1D10
queryKey: EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product
count: 2


Fetching object 'EfSecondLevelCaching.Test.Models.Product__02E6FE403B461E45C5508684156C1D10' from the cache.

توضیحات:
در زمان تولید list1 چون اطلاعاتی در کش سطح دوم وجود ندارد، پیغام Adding new data قابل مشاهده است. اطلاعات از بانک اطلاعاتی دریافت شده و سپس در کش قرار داده می‌شود.
حین فراخوانی list2 که دقیقا همان کوئری list1 را یکبار دیگر فراخوانی می‌کند، به عبارت Fetching object خواهیم رسید که بر دریافت اطلاعات از کش سطح دوم بجای مراجعه به بانک اطلاعاتی دلالت دارد.
در list4 چون پارامترهای کوئری تغییر کرده‌اند، بنابراین دیگر کلید منحصربفرد معادل آن با list1 و lis2 یکی نیست و اینبار پیغام Adding new data مشاهده می‌شود؛ چون برای دریافت اطلاعات آن نیاز است که به بانک اطلاعاتی مراجعه شود.
در ادامه یک context دیگر باز شده و در آن رکوردی به بانک اطلاعاتی اضافه می‌شود. به همین دلیل اینبار پیام Removing items with dependencyKey قابل مشاهده است. به عبارتی متد InvalidateSecondLevelCache وارد عمل شده است و بر اساس تغییری که صورت گرفته، کش را غیرمعتبر کرده است.
سپس در context بعدی تعریف شده، دوبار متد FirstOrDefault فراخوانی شده است. اولین مورد Adding new data است و دومین فراخوانی به Fetching object ختم شده است (دریافت اطلاعات از کش).

کدهای کامل این پروژه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
  EfSecondLevelCaching.zip
مطالب
بررسی کارآیی کوئری‌ها در SQL Server - قسمت پنجم - خواندن Query Plans
برای هر کوئری که به SQL Server ارسال می‌شود، یک Plan تولید خواهد شد. این عملیات نیز توسط بخش Query Optimizer آغاز می‌گردد. به آن می‌توان همانند فریم‌ورکی که درون SQL Server قرار گرفته و کارش یافتن یک Query Plan مناسب مخصوص کوئری رسیده‌است، نگاه کرد. ابتدا عملیات Parsing صورت می‌گیرد. توسط آن Syntax کوئری رسیده بررسی شده و صحت آن تائید می‌گردد. پس از آن یک Parser tree تولید می‌شود که نمای درونی آن کوئری است. سپس فاز Binding رخ می‌دهد که در آن بررسی می‌شود که آیا تمام اشیاء موجود درخواستی توسط کوئری وجود داشته و توسط کاربر قابل دسترسی هستند. خروجی این فاز یک Query Tree است که به فاز بهینه سازی ارسال می‌شود. یک Query Tree به همراه اعمالی منطقی است. این اعمال منطقی توصیف رخ‌دادهایی می‌باشند که قرار است اتفاق بیفتند؛ مانند خواندن اطلاعات از یک جدول، مرتب سازی اطلاعات، ایجاد جوین و غیره. سپس بهینه ساز، این اعمال منطقی را تبدیل به اعمال فیزیکی می‌کند. برای مثال خواندن اطلاعات از یک جدول، تبدیل به یک Index seek می‌شود. یک جوین تبدیل به یک حلقه‌ی تو در تو می‌شود. در آخر این اعمال فیزیکی در کنار هم قرار گرفته و Query Plan را تشکیل می‌دهند و ما به عنوان یک توسعه دهنده می‌توانیم با بررسی این Plan دریابیم که SQL Server با کوئری رسیده، چگونه برخورد کرده و قرار است چگونه آن‌را اجرا کند.


Plan چیست؟



در اینجا Plan کوئری ساده‌ای را مشاهده می‌کنید. کار آن انتخاب نام، نام خانوادگی و آدرس ایمیل افرادی است که نام خانوادگی آن‌ها با Whit شروع می‌شود و بر روی دو جدول که با هم جوین شده‌اند عمل می‌کند.
اولین موردی را که باید در یک Plan به آن دقت کرد، عملگرهای آن است که شامل select، nested loop، index seek و clustered index seek می‌باشند. index seek بر روی جدول اشخاص و clustered index seek بر روی جدول ایمیل‌ها صورت می‌گیرد. nested loop بیانگر جوین بین جداول است. این عملگرها بیانگر اعمال فیزیکی هستند که رخ داده‌اند.
همچنین تعدادی پیکان (arrow) را هم مشاهده می‌کنید که بیانگر جهت سیلان داده‌ها است. اطلاعات از طریق index seek و clustered index seek به nested loop می‌رسند و در نهایت به عملگر select ارائه خواهند شد.
در این تصویر، هزینه‌های تخمینی مرتبط با هر عملگر نیز قابل مشاهده‌است که نسبت به کل کوئری محاسبه شده‌اند. این هزینه، بدون واحد است و به معنای میزان زمان و یا CPU صرف شده‌ی برای انجام عمل خاصی نیست و صرفا برای مقایسه‌ی هزینه‌ی نسبی عملگرها در کل یک Plan کاربرد دارد. باید دقت داشت که هزینه‌های نمایش داده شده‌ی در یک Plan، همیشه تخمینی هستند. در قسمت‌های قبل در مورد نحوه‌ی دریافت estimated plan و actual plan بحث کردیم. هیچگاه چیزی به نام Actual cost در یک Actual plan وجود ندارد و همیشه تخمینی است. روش محاسبه‌ی آن‌ها توسط الگوریتم‌های بهینه ساز است و مستقل از سخت افزار مورد استفاده.

در یک پلن، مدت زمان انجام یک کوئری، میزان I/O ، locks و wait statistics قابل مشاهده نیستند. البته اگر از SQL Server 2016 به بعد استفاده می‌کنید و یک Actual plan را محاسبه کرده‌اید، مدت زمان انجام یک کوئری و میزان I/O نیز در Plan قابل مشاهده‌اند.


از چه جهتی باید یک Plan را خواند؟

اگر هدف، بررسی «سیلان کنترل» است (Control flow)، باید یک Plan را از «چپ به راست» خواند. یعنی از عملگر select شروع می‌کنیم که کوئری ما را کنترل می‌کند. سپس به nested loop می‌رسیم که نام و نام خانوادگی را از جدول اشخاص دریافت می‌کند. این nested loop نیز با کمک ایندکس‌های تعریف شده، شرط کوئری را بر آورده می‌کند.
اما جهت «سیلان اطلاعات» در یک Plan از «راست به چپ» است (Data flow). اطلاعات از طریق index seekها به حلقه و سپس select می‌رسند.


چگونه یک Query Plan را شروع به بررسی کنیم؟

ابتدا در management studio از منوی Query، گزینه‌ی Include actual execution plan را انتخاب می‌کنیم. سپس کوئری زیر را اجرا می‌کنیم:
USE [WideWorldImporters];
GO

SELECT
    [s].[StateProvinceName],
    [s].[SalesTerritory],
    [s].[LatestRecordedPopulation],
    [s].[StateProvinceCode]
FROM [Application].[Countries] [c]
    JOIN [Application].[StateProvinces] [s]
    ON [s].[CountryID] = [c].[CountryID]
WHERE [c].[CountryName] = 'United States';
GO
نتیجه‌ی آن تولید Query Plan زیر است:


در اینجا چهار عملگر select، nested loop، clustered index seek و clustered index scan مشاهده می‌شوند. شاید اینطور به نظر برسد که در این Plan، ابتدا clustered index scan و clustered index seek انجام می‌شوند و سپس به nested loop می‌رسیم (اگر Plan را بر اساس سیلان داده، از راست به چپ بخوانیم)؛ اما اینطور نیست. عملگرها در اینجا در حقیقت یک سری iterator هستند که با دریافت ردیف‌های مرتبط، بلافاصله آن‌ها را به nested loop ارسال می‌کنند. این nested loop نیز ردیف‌هایی را که با جوین انجام شده تطابق دارند، به سمت select ارسال می‌کند.
اگر به تصویر دقت کنید هر کدام از ایندکس‌ها به یک جدول اشاره می‌کنند که نام آن بالای عدد هزینه درج شده‌است. برای مشاهده نام کامل شیء متناظر با آن، می‌توان اشاره‌گر ماوس را بر روی ایندکس حرکت داد و به اطلاعات قسمت Object دقت کرد:


و یا اگر اطلاعات کاملتری از این popup را نیاز داشتید، عملگر مدنظر را انتخاب کرده و سپس دکمه‌ی F4 را فشار دهید:



در برگه‌ی خواص ظاهر شده می‌توان ریز جزئیات تمام اطلاعات مرتبط با عملگر انتخاب شده را مشاهده کرد. برای مثال در اینجا حتی اطلاعات Logical reads را بدون روشن کردن SET STATISTICS IO ON می‌توان مشاهده کرد:


همچنین با توجه به انتخاب گزینه‌ی Include actual execution plan، تعداد ردیف‌های بازگشت داده شده‌ی واقعی و تخمینی، با هدایت اشاره‌گر ماوس بر روی یکی از اشیاء مرتبط با بررسی ایندکس‌ها، قابل مشاهده هستند:


گزارش این تعداد ردیف‌ها، با حرکت اشاره‌گر ماوس، بر روی پیکان‌های منتهی به nested loop و یا select نیز قابل مشاهده هستند:


به این ترتیب می‌توان دریافت که چه مقدار اطلاعات در طول این Plan و قسمت‌های مختلف آن، از سمت راست به چپ، در حال جابجایی است.

اکنون در ادامه سعی می‌کنیم توسط DMO's، این Plan را از Plan cache دریافت کنیم:
SET TRANSACTION ISOLATION LEVEL READ UNCOMMITTED;
SELECT [cp].[size_in_bytes],
    [cp].[cacheobjtype],
    [cp].[objtype],
    [cp].[plan_handle],
    [dest].[text],
    [plan].[query_plan]
FROM [sys].[dm_exec_cached_plans] [cp]
CROSS APPLY [sys].[dm_exec_sql_text]([cp].[plan_handle]) [dest]
CROSS APPLY [sys].[dm_exec_query_plan]([cp].[plan_handle]) [plan]
WHERE [dest].[text] LIKE '%StateProvinces%'
OPTION(MAXDOP
1,
RECOMPILE);
ستون آخر این کوئری به query_plan اشاره می‌کند که در management studio به صورت یک لینک قابل کلیک ظاهر می‌شود. اگر بر روی آن کلیک کنیم، به تصویر زیر خواهیم رسید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، اینبار تنها اطلاعات تخمینی در این Plan ظاهر شده‌اند؛ چون اطلاعات آن از کش خوانده شده‌است. همچنین در اینجا اطلاعات I/O مانند حالت Actual Plan، در برگه‌ی خواص عملگرهای این Plan، قابل مشاهده نیستند.


نگاهی به اطلاعات XML ای یک Plan

اگر کوئری زیر را با فرض انتخاب Include actual execution plan در منوی Query اجرا کنیم:
SELECT
    [o].[OrderID],
    [ol].[OrderLineID],
    [o].[OrderDate],
    [o].[CustomerID],
    [ol].[Quantity],
    [ol].[UnitPrice]
FROM [Sales].[Orders] [o]
    JOIN [Sales].[OrderLines] [ol]
    ON [o].[OrderID] = [ol].[OrderID];
GO
به این Plan خواهیم رسید که نوع بررسی ایندکس‌ها و جوین آن متفاوت است:


در اینجا با کلیک راست بر روی Plan، می‌توان گزینه‌ی Show Execution Plan XML را نیز انتخاب کرد. گاهی از اوقات کار کردن با این اطلاعات، به صورت XML ای ساده‌تر است و فرمت آن از هر نگارش به نگارش دیگر SQL Server می‌تواند متفاوت باشد.
برای مثال اگر در برگه‌ی نمایش این اطلاعات، دکمه‌های ctrl+f را فشرده و به دنبال runtime بگردیم، خیلی سریعتر می‌توان به اطلاعات I/O ،CPU و تعداد ردیف‌های بازگشت داده شده، رسید.


و یا حتی اطلاعات wait statistics را نیز می‌توان به سادگی در اینجا مشاهده کرد تا مشخص شود چرا یک کوئری خوب عمل نمی‌کند:



اجرای چند کوئری با هم و بررسی Query Plan آن‌ها

اگر دو کوئری زیر را با فرض انتخاب Include actual execution plan در منوی Query با هم اجرا کنیم:
USE [WideWorldImporters];
GO

SELECT
    [CustomerID],
    [TransactionAmount]
FROM [Sales].[CustomerTransactions]
WHERE [CustomerID] = 1056;
GO


SELECT
    [o].[OrderID],
    [ol].[OrderLineID],
    [o].[OrderDate],
    [o].[CustomerID],
    [ol].[Quantity],
    [ol].[UnitPrice]
FROM [Sales].[Orders] [o]
    JOIN [Sales].[OrderLines] [ol]
    ON [o].[OrderID] = [ol].[OrderID];
GO
به این Plan خواهیم رسید که نکته‌ی مهم آن، هزینه‌ی انجام کوئری‌ها است:


هزینه‌ی اولین کوئری نسبت به کل batch جاری، 10 درصد است و هزینه‌ی دومین کوئری، 90 درصد. بنابراین اگر چندین کوئری را با هم اجرا کنیم، به این صورت می‌توان هزینه‌ی هر کدام را نسبت به کل عملیات، تخمین بزنیم. در هر کوئری نیز هزینه‌هایی درج شده‌اند که صرفا متعلق به همان کوئری هستند. برای مثال در اولین کوئری، key lookup سنگین‌ترین عملگر کل کوئری است.
مطالب
آغاز به کار با Twitter Bootstrap در ASP.NET MVC
Twitter Bootstrap یک فریم ورک CSS بسیار محبوب سورس باز تولید برنامه‌های وب به کمک HTML، CSS و جاوا اسکریپت است. این فریم ورک حاوی بسیاری از المان‌های مورد نیاز جهت تولید وب سایت‌هایی زیبا، مانند دکمه‌ها، عناصر فرم‌ها، منوها، ویجت‌ها و غیره است. تمام این‌ها نیز همانطور که عنوان شد برمبنای HTML، CSS و جاوا اسکریپت تهیه شده‌اند؛ بنابراین در هر نوع فناوری سمت سروری مانند ASP.NET، PHP، روبی و امثال آن قابل استفاده است.


دریافت Twitter Bootstrap

محل اصلی دریافت Twitter Bootstrap، آدرس ذیل است:
البته ما از آن در اینجا به شکل خام فوق استفاده نخواهیم کرد؛ زیرا نیاز است قابلیت‌های استفاده در محیط‌های راست به چپ فارسی نیز به آن اضافه شود. برای این منظور می‌توانید از یکی از دو بسته نیوگت ذیل استفاده نمائید:


و یا حتی از منابع سایت http://rbootstrap.ir نیز می‌توان استفاده کرد.
برای نمونه دستور زیر را در کنسول پاورشل ویژوال استودیو وارد نمائید تا اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS مورد نیاز به پروژه جاری اضافه شوند:
 PM> Install-Package Twitter.BootstrapRTL
پس از نصب، شاهد افزوده شدن چنین فایل‌هایی به یک پروژه ASP.NET MVC خواهیم بود:


در اینجا فایل‌های min، نگارش‌های فشرده شده فایل‌های js یا css هستند که با توجه به امکانات اضافه شده به ASP.NET MVC4، از آن‌ها استفاده نخواهیم کرد و برای افزودن و تعریف آن‌ها از امکانات Bundling and minification توکار فریم ورک ASP.NET MVC به نحوی که در ادامه توضیح داده خواهد شد، استفاده می‌کنیم.
فایل‌های png اضافه شده، آیکون‌های مخصوص Twitter Bootstrap هستند که اصطلاحا به آن‌ها sprite images نیز گفته می‌شود. در این نوع تصاویر، تعداد زیادی آیکون در کنار هم، برای بهینه سازی تعداد بار رفت و برگشت به سرور جهت دریافت تصاویر، طراحی شده و قرار گرفته‌اند.
فایل‌های js این مجموعه اختیاری بوده و برای استفاده از ویجت‌های Twitter Bootstrap مانند آکاردئون کاربرد دارند. این فایل‌ها برای اجرا، نیاز به jQuery خواهند داشت.


افزودن تعاریف اولیه Twitter Bootstrap به یک پروژه ASP.NET MVC

امکانات Bundling and minification در نوع پروژه‌های نسبتا جامع‌تر ASP.NET MVC به صورت پیش فرض لحاظ شده است. اما اگر یک پروژه خالی را شروع کرده‌اید، نیاز است بسته نیوگت آن‌را نیز نصب کنید:
 PM> Install-Package Microsoft.AspNet.Web.Optimization
پس از آن، کلاس کمکی BundleConfig ذیل را به پروژه جاری اضافه نمائید. به کمک آن قصد داریم امکانات Bundling and minification را فعال کرده و همچنین به آن بگوییم اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS تعریف شده را به همان نحوی که معرفی می‌کنیم، پردازش کن (توسط کلاس سفارشی AsIsBundleOrderer).

using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Optimization;

namespace Mvc4TwitterBootStrapTest.Helper
{
    /// <summary>
    /// A custom bundle orderer (IBundleOrderer) that will ensure bundles are 
    /// included in the order you register them.
    /// </summary>
    public class AsIsBundleOrderer : IBundleOrderer
    {
        public IEnumerable<FileInfo> OrderFiles(BundleContext context, IEnumerable<FileInfo> files)
        {
            return files;
        }
    }

    public static class BundleConfig
    {
        private static void addBundle(string virtualPath, bool isCss, params string[] files)
        {
            BundleTable.EnableOptimizations = true;

            var existing = BundleTable.Bundles.GetBundleFor(virtualPath);
            if (existing != null)
                return;

            Bundle newBundle;
            if (HttpContext.Current.IsDebuggingEnabled)
            {
                newBundle = new Bundle(virtualPath);
            }
            else
            {
                newBundle = isCss ? new Bundle(virtualPath, new CssMinify()) : new Bundle(virtualPath, new JsMinify());
            }
            newBundle.Orderer = new AsIsBundleOrderer();

            foreach (var file in files)
                newBundle.Include(file);

            BundleTable.Bundles.Add(newBundle);
        }

        public static IHtmlString AddScripts(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyles(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Render(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddScriptUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, false, files);
            return Scripts.Url(virtualPath);
        }

        public static IHtmlString AddStyleUrl(string virtualPath, params string[] files)
        {
            addBundle(virtualPath, true, files);
            return Styles.Url(virtualPath);
        }
    }
}
نکته دیگری که در این کلاس سفارشی درنظر گرفته شده، عدم فعال سازی مباحث Bundling and minification در حالت Debug است. اگر در وب کانفیگ، تنظیمات پروژه را بر روی Release قرار دهید فعال خواهد شد (مناسب برای توزیع) و در حالت توسعه برنامه (حالت دیباگ)، این اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS، قابلیت دیباگ و بررسی را نیز خواهند داشت.

پس از افزودن کلاس‌های کمکی فوق، به فایل layout پروژه مراجعه کرده و تعاریف ذیل را به ابتدای فایل اضافه نمائید:
@using Mvc4TwitterBootStrapTest.Helper
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <title>@ViewBag.Title</title>
    @BundleConfig.AddStyles("~/Content/css",
                            "~/Content/bootstrap.css",
                            "~/Content/bootstrap-responsive.css",
                            "~/Content/Site.css"
                            )
    @BundleConfig.AddScripts("~/Scripts/js",
                            "~/Scripts/jquery-1.9.1.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.validate.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js",
                            "~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js",
                            "~/Scripts/bootstrap.min.js"
                            )
    @RenderSection("JavaScript", required: false)
</head>
و اگر برنامه را اجرا کنید، بجای حداقل 8 مدخل اشاره کننده به فایل‌های اسکریپت و CSS مورد نیاز یک برنامه ASP.NET MVC، فقط دو مدخل ذیل را مشاهده خواهید نمود:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <title>Index</title>
    <link href="/Content/css?v=vsUQD0OJg4AJ-RZH8jSRRCu_rjl2U1nZrmSsaUyxoAc1" rel="stylesheet"/>
    <script src="/Scripts/js?v=GezdoTDiWY3acc3mI2Ujm_7nKKzh6Lu1Wr8TGyyLpW41"></script>
</head>
به این ترتیب تعداد رفت و برگشت‌های مرورگر به سرور، برای دریافت فایل‌های مورد نیاز جهت رندر صحیح یک صفحه، به شدت کاهش خواهد یافت. همچنین این فایل‌ها در حالت release فشرده نیز خواهند شد؛ به همراه تنظیم خودکار هدر کش شدن آن‌ها برای مدتی مشخص، جهت کاهش بار سرور و کاهش پهنای باند مصرفی آن.


مفاهیم پایه‌ای Twitter Bootstrap

الف) Semantic class names
به عبارتی کلاس‌های Twitter Bootstrap دارای نام‌هایی معنا دار و مفهومی می‌باشند؛ مانند کلاس‌های CSS‌ایی، به نام‌های Succes، Error، Info و امثال آن. این نام‌ها مفهومی را می‌رسانند؛ اما در مورد نحوه پیاده سازی آن‌ها جزئیاتی را بیان نمی‌کنند.
برای نمونه می‌توان کلاسی را به نام redText ایجاد کرد. هر چند این نام، توضیحاتی را در مورد علت وجودی‌اش بیان می‌کند، اما بسیار ویژه بوده و در مورد جزئیات پیاده سازی آن نیز اطلاعاتی را ارائه می‌دهد. در این حالت redText معنایی ندارد. چرا یک Text باید قرمز باشد؟ برای مثال این متن قرمز است چون مثلا شخصی، به آن رنگ ویژه علاقه دارد، یا اینکه قرمز است بخاطر نمایش خطایی در صفحه؟ به همین جهت در Twitter Bootstrap از نام‌های مفهومی یاده شده، مانند Error استفاده می‌شود. نام‌هایی معنا دار اما بدون دقیق شدن در مورد ریز جزئیات پیاده سازی آن‌ها. در این حالت می‌توان قالب جدیدی را تدارک دید و با ارائه تعاریف جدیدی برای کلاس Error و نحوه نمایش دلخواهی را به آن اعمال نمود.
یا برای نمونه نام rightside را برای نمایش ستونی در صفحه، درنظر بگیرید. این نام بسیار ویژه است؛ اما Sematic name آن می‌تواند sidebar باشد تا بدون دقیق شدن در جزئیات پیاده سازی آن، در چپ یا راست صفحه قابل اعمال باشد.
Semantic class names کلیدهایی هستند جهت استفاده مجدد از قابلیت‌های یک فریم ورک CSS.

ب) Compositional classes
اکثر کلاس‌های Twitter Bootstrap دارای محدوده کاری کوچکی هستند و به سادگی قابل ترکیب با یکدیگر جهت رسیدن به نمایی خاص می‌باشند. برای مثال به سادگی می‌توان به یک table سه ویژگی color، hover و width برگرفته شده از Twitter Bootstrap را انتساب داد و نهایتا به نتیجه دلخواه رسید؛ بدون اینکه نگران باشیم افزودن کلاس جدیدی در اینجا بر روی سایر کلاس‌های انتساب داده شده، تاثیر منفی دارد.

ج) Conventions
برای استفاده از اکثر قابلیت‌های این فریم ورک CSS یک سری قراردادهای پیش فرضی وجود دارند. برای مثال اگر از کلاس توکار pagination به همراه یک سری ul و li استفاده کنید، به صورت خودکار یک pager شکیل ظاهر خواهد شد. یا برای مثال اگر به یک html table کلاس‌های table table-striped table-hover را انتساب دهیم، به صورت خودکار قراردادهای پیش فرض table مجموعه Twitter Bootstrap به آن اعمال شده، به همراه رنگی ساختن یک درمیان زمینه ردیف‌ها و همچنین فعال سازی تغییر رنگ ردیف‌ها با حرکت ماوس از روی آن‌ها.


طرحبندی صفحات یک سایت به کمک Twitter Bootstrap

بررسی Grid layouts

Layout به معنای طرحبندی و چیدمان محتوا در یک صفحه است. یکی از متداولترین روش‌های طرحبندی صفحات چه در حالت چاپی و چه در صفحات وب، چیدمان مبتنی بر جداول و گریدها است. از این جهت که نحوه سیلان و نمایش محتوا از چپ به راست و یا راست به چپ را به سادگی میسر می‌سازند؛ به همراه اعمال حاشیه‌های مناسب جهت قسمت‌های متفاوت محتوای ارائه شده. Grid در طرحبندی، نمایش بصری نخواهد داشت اما در ساختار صفحه وجود داشته و مباحثی مانند جهت، موقعیت و یکپارچگی و یکدستی طراحی را سبب می‌شود.
به علاوه مرورگرها و مفهوم Grid نیز به خوبی با یکدیگر سازگار هستند. در دنیای HTML و ،CSS طراحی‌ها بر اساس مفهوم ساختار مستطیلی اشیاء صورت می‌گیرد:


برای نمونه در اینجا تصویر CSS Box Model را مشاهده می‌کنید. به این ترتیب، هر المان دارای محدوده‌ای مستطیلی با طول و عرض مشخص، به همراه ویژگی‌هایی مانند Margin، Border و Padding است.
در سال‌های اولیه طراحی وب، عموما کارهای طراحی صفحات به کمک HTML Tables انجام می‌شد. اما با پخته‌تر شدن CSS، استفاده از Tables برای طراحی صفحات کمتر و کمتر گشت تا اینکه نهایتا فریم ورک‌های CSS ایی پدید آمدند تا طراحی‌های مبتنی بر CSS را با ارائه گرید‌ها، ساده‌تر کنند. مانند Blue print، 960 GS و ... Twitter Bootstrap که طراحی مبتنی بر گرید‌های CSS ایی را به مجموعه قابلیت‌های دیگر خود افزوده است.


بررسی Fixed Grids

در اینجا در صفحه layout برنامه، یک Div دربرگیرنده دو Div دیگر را مشاهده می‌کنید:
<body>
    <div>
        <div>
            <h1>
                Title Title
            </h1>
            Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text
        </div>
        <div>
            @RenderBody()
        </div>
    </div>
</body>
اگر در این حالت صفحه را در مرورگر بررسی کنیم، تمام قسمت‌های نمایش داده شده به همین نحو از بالا به پایین صفحه قرار خواهند گرفت. اما قصد داریم این محتوا را، دو ستونی نمایش دهیم. Div به همراه Title در یک طرف صفحه و Div دربرگیرنده محتوای صفحات، در قسمتی دیگر.
برای اینکار در Twitter Bootstrap از کلاسی به نام row استفاده می‌شود که بیانگر یک ردیف است. این کلاس را به خارجی‌ترین Div موجود اعمال خواهیم کرد. در یک صفحه، هر تعداد row ایی را که نیاز باشد، می‌توان تعریف کرد. داخل این ردیف‌ها، امکان تعریف ستون‌های مختلف و حتی تعریف ردیف‌های تو در تو نیز وجود دارد. هر ردیف Twitter Bootstrap از 12 ستون تشکیل می‌شود و برای تعریف آن‌ها از کلاس span استفاده می‌گردد. در این حالت جمع اعداد ذکر شده پس از span باید 12 را تشکیل دهند.
<body>
    <div class="row">
        <div class="span7">
            <h1>
                Title Title
            </h1>
            Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text Text
        </div>
        <div  class="span5">
            @RenderBody()
        </div>
    </div>
</body>
برای نمونه در اینجا کلاس row به خارجی‌ترین Div موجود اعمال شده است. دو Div داخلی هر کدام دارای کلاس‌های span ایی جهت تشکیل ستون‌های داخل این ردیف هستند. جمع اعداد بکارگرفته شده پس از آن‌ها، عدد 12 را تشکیل می‌دهد. به این ترتیب به یک طراحی دو ستونی خواهیم رسید.


در این تصویر، قسمت RenderBody کار رندر اکشن متد Index کنترلر Home برنامه را با Viewایی معادل کدهای ذیل، انجام داده است:
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
    Index</h2>
<div class="hero-unit">
    <h2>@ViewBag.Message</h2>
    <p>
        This is a template to demonstrate the way to beautify the default MVC template
        using Twitter Bootstrap website. It is pretty simple and easy.</p>
    <p>
        <a href="http://asp.net/mvc" class="btn btn-primary btn-large" style="color: White;">
            To learn more about ASP.NET MVC visit &raquo;</a></p>
</div>

درک نحوه عملکرد Grid در Twitter Bootstrap

در مثال ذیل 5 ردیف را مشاهده می‌کنید:
    <div class="row">
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
        <div class="span1">1</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span3">3</div>
        <div class="span4">4</div>
        <div class="span5">5</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span5">5</div>
        <div class="span7">7</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span3">3</div>
        <div class="span7 offset2">7 offset 2</div>
    </div>
    <div class="row">
        <div class="span12">12</div>
    </div>
در هر ردیف، امکان استفاده از حداکثر 12 ستون وجود دارد که یا می‌توان مانند ردیف اول، 12 ستون را ایجاد کرد و یا مانند ردیف دوم، سه ستون با عرض‌های متفاوت (و یا هر ترکیب دیگری که به جمع 12 برسد).
در ستون چهارم، از کلاس offset نیز استفاده شده است. این مورد سبب می‌شود ستون جاری به تعدادی که مشخص شده است به سمت چپ (با توجه به استفاده از حالت RTL در اینجا) رانده شود و سپس ترسیم گردد.
یا اینکه می‌توان مانند ردیف آخر، یک ستون را به عرض 12 که در حقیقت 940 پیکسل است، ترسیم نمود.
برای اینکه بتوانیم این گرید تشکیل شده و همچنین ستون‌ها را بهتر مشاهده کنیم، به فایل style.css سایت، تنظیم زیر را اضافه کنید:
[class*="span"]
{
background-color: lightblue;
text-align: center;
margin-top: 15px;
}


نکته جالب این گرید، Responsive یا واکنشگرا بودن آن است. در این حالت، عرض مرورگر را کم و زیاد کنید. خواهید دید که ستون‌ها در صورتیکه در عرض نمایشی جاری، قابل ارائه نباشند، به ردیف‌های بعدی منتقل خواهند شد.
البته باید دقت داشت که این گرید هیچگاه یک ستون را نخواهد شکست. برای نمونه ردیف آخر، همواره با همان عرض ثابتش نمایش داده می‌شود و با کوچکتر کردن اندازه مرورگر، یک اسکرول افقی برای نمایش محتوای آن ظاهر خواهد شد.


یک نکته
اگر نمی‌خواهید که چنین رفتار واکنش‌گرایی بروز کند، نیاز است کلیه ردیف‌ها را در div ایی با کلاسی به نام container محصور کنید.
به این ترتیب ابتدا گرید نمایش داده شده، در میانه صفحه ظاهر خواهد شد (پیشتر از سمت راست شروع شده بود). همچنین دیگر با کوچک و بزرگ شدن اندازه مرورگر، ستون‌ها به شکل یک پشته بر روی هم قرار نخواهند گرفت. (اگر پس از این تنظیم، چنین قابلیتی را مشاهده نکردید و هنوز هم طراحی، واکنشگرا بود، تعریف bootstrap-responsive.css را نیاز است برای آزمایش، از هدر صفحه حذف کنید)


بررسی Fluid Grids

به گرید قسمت قبل از این جهت Fixed Grid گفته می‌شود که عرض هر span آن با یک عدد مشخص تعیین گشته است. اما در حالت Fluid Grid، عرض هر span برحسب درصد تعیین می‌شود. بکارگیری درصد در اینجا به معنای امکان تغییر عرض یک ستون بر اساس عرض جاری Container آن است. در اینجا span12 دارای عرض 100 درصد خواهد بود.
در مثال قبل، برای استفاده از Fluid grids، تنها کافی است هرجایی کلاسی مساوی row وجود دارد، به row-fluid تغییر کند. همچنین کلاس container را به container-fluid تغییر دهید.
برای آزمایش آن، اندازه و عرض نمایشی مرورگر خود را تغییر دهید. اینبار مشاهده خواهید کرد که برخلاف حالت Fixed Grid، عرض ستون‌ها به صورت خودکار کم و زیاد می‌شوند. این مورد بر روی محتوای قرار گرفته در این ستون‌ها نیز تاثیر گذار است. برای مثال اگر یک تصویر را در حالت Fluid grid در ستونی قرار دهید، با تغییر عرض مرورگر، اندازه این تصویر نیز تغییر خواهند کرد؛ اما در حالت Fixed Grid خیر.
حالت Fluid، شیوه متداول استفاده از bootstrap در اکثر سایت‌های مهمی است که تابحال از این فریم ورک CSS استفاده کرده‌اند.



مروری بر طراحی واکنشگرا یا Responsive

این روزها تعدادی از کاربران، با استفاده از ابزارهای موبایل و تبلت‌ها از وب سایت‌ها بازدید می‌کنند. هر کدام از این‌ها نیز دارای اندازه نمایشی متفاوتی می‌باشند. بنابراین نیاز خواهد بود تا حالت بهینه‌ای را جهت اینگونه وسایل نیز طراحی نمود. حالت بهینه در اینجا به معنای قابل خواندن بودن متون، امکان استفاده از لینک‌های ورود به صفحات مختلف و همچنین حذف اسکرول و مباحث زوم جهت مشاهده صفحات است.
یکی از ویژگی‌های CSS به نام media چنین قابلیتی را فراهم می‌سازد. برای نمونه قسمتی از فایل bootstrap-responsive.css دارای چنین تعاریفی است:
@media (min-width: 768px) and (max-width: 979px) {
    .hidden-desktop {
        display: inherit !important;
    }
توسط این تنظیمات، شیوه نامه تعیین شده، تنها به صفحاتی با اندازه‌هایی بین 768 تا 979 پیکسل اعمال می‌شود (تعدادی از تبلت‌ها برای نمونه).
Bootstrap برای مدیریت اندازه‌های مختلف وسایل موبایل، شیوه‌نامه‌های خاصی را تدارک دیده است که از اندازه px480 و یا کمتر، تا px1200 و یا بیشتر را پوشش می‌دهد.
به این ترتیب با اندازه px940 که پیشتر در مورد آن بحث شد، اندازه span12 به صورت خودکار به اندازه‌های متناسب با صفحات نمایشی کوچکتر تنظیم می‌گردد. همچنین برای اندازه‌های صفحات کوچکتر از 768px به صورت خودکار از Fluid columns استفاده می‌گردد.
تنها کاری که برای اعمال این قابلیت باید صورت گیرد، افزودن تعاریف فایل bootstrap-responsive.css به هدر صفحه است که در قسمت قبل انجام گردید. این فایل باید پس از فایل اصلی bootstrap.css اضافه شود.


کلاس‌های کمکی طراحی واکنشگرا

Bootstrap شامل تعدادی کلاس کمکی در فایل bootstrap-responsive.css خود می‌باشد شامل visible-phone، visible-tablet و visible-desktop به علاوه hidden-phone، hidden-tablet و hidden-desktop. به این ترتیب می‌توان محتوای خاصی را جهت وسایل ویژه‌ای نمایان یا مخفی ساخت.
برای مثال محتوای مشخص شده با کلاس hidden-desktop، در اندازه وسایل دسکتاپ نمایش داده نخواهد شد.
برای آزمایش آن، شش div را با کلاس‌های یاد شده و محتوایی دلخواه ایجاد کرده و سپس اندازه عرض مرورگر را تغییر دهید تا بهتر بتوان مخفی یا نمایان ساختن محتوا را بر اساس اندازه صفحه جاری درک کرد.
یکی از کاربردهای این قابلیت، قرار دادن تبلیغاتی با اندازه‌های تصاویری مشخص برای وسایل مختلف است؛ بجای اینکه منتظر شویم تا Fluid layout اندازه تصاویر را به صورت خودکار کوچک یا بزرگ کند، که الزاما بهترین کیفیت را حاصل نخواهد ساخت.
    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span4">
                <div class="visible-phone">
                    visible-phone</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="visible-tablet">
                    visible-tablet</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="visible-desktop">
                    visible-desktop</div>
            </div>
        </div>
    </div>
    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span4">
                <div class="hidden-phone">
                    hidden-phone</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="hidden-tablet">
                    hidden-tablet</div>
            </div>
            <div class="span4">
                <div class="hidden-desktop">
                    hidden-desktop</div>
            </div>
        </div>
    </div>

نظرات مطالب
آشنایی با مفاهیم نوع داده Enum و توسعه آن - قسمت دوم
به Attribute ایی که در اینجا توسعه داده شده (یا از آن استفاده شده)، اصطلاحا data annotation هم گفته می‌شود. یک سری از فریم ورک‌ها به صورت توکار قادر به استفاده از آن‌ها هستند مانند ASP.NET MVC برای نمایش توضیحات مرتبط یا نمایش برچسب‌ها به صورت خودکار.
مطالب فوق رو می‌تونید پایه طراحی این نوع کتابخانه‌ها درنظر بگیرید.
مطالب
روش دیباگ برنامه‌های مبتنی بر Angular CLI در VSCode
در انتهای مطلب «فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت پنجم - ارسال اطلاعات به سرور» در مورد «بارگذاری اطلاعات drop down از سرور» بحث شد. در اینجا می‌خواهیم قبل از نمایش اطلاعات این drop down در رابط کاربری، بر روی سطر this.languages = data در VSCode، یک break-point را قرار دهیم و اطلاعات دریافتی از سرور را بررسی کنیم.


پیشنیازها

در اینجا فرض بر این است که موارد ذیل را نصب کرده‌اید:
- آخرین نگارش مرورگر Chrome
- افزونه‌ی Debugger for Chrome که از آن برای دیباگ کدهای جاوا اسکریپتی و تایپ‌اسکریپتی یکپارچه‌ی با VSCode می‌توان استفاده کرد.


تنظیمات VSCode جهت دیباگ برنامه‌های مبتنی بر Angular CLI

کدهای مطلب «فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت پنجم - ارسال اطلاعات به سرور» از انتهای بحث آن قابل دریافت هستند. این کدها را دریافت کرده و سپس پوشه‌ی اصلی آن‌را در VSCode باز کنید. اگر در ویندوز هستید با کلیک راست بر روی پوشه، گزینه‌ی Open With Code ظاهر می‌شود و یا حتی می‌توان از طریق خط فرمان به پوشه‌ی اصلی برنامه مراجعه کرده و سپس دستور . code را صادر نمود.

در ادامه نیاز است دیباگر VSCode را تنظیم کنیم. اگر پیشتر هیچ تنظیمی را نداشته باشید، پس از مراجعه‌ی به برگه‌ی debug آن، بر روی دکمه‌ی سبز رنگ Start Debugging آن کلیک کنید. در ادامه در منوی باز شده، گزینه‌ی Chrome را انتخاب کنید:


اینکار سبب می‌شود تا فایل جدید vscode\launch.json. به پوشه‌ی جاری اضافه شده و سپس تنظیمات دیباگر کروم در آن قرار گیرند.

حالت دوم شبیه به حالتی است که برنامه‌ی مورد بحث جاری دارد: پیشتر دیباگری مانند NET Core. در آن تنظیم شده‌است. در این حالت، منوی drop down مربوط به دیباگرهای تنظیم شده را گشوده و سپس گزینه‌ی آخر آن یعنی Add configuration را انتخاب کنید:


در اینجا نیز منوی Intellisense آن ظاهر شده و امکان انتخاب گزینه‌ی Chrome را می‌دهد:


در نهایت هر دو حالت به ایجاد فایل جدید vscode\launch.json. و یا ویرایش آن منتهی می‌شوند. در اینجا تنها کاری را که باید انجام داد، تغییر پورت پیش فرض آن است:
- اگر از دستور ng serve استفاده می‌کنید، این پورت را به 4200 تغییر دهید (پورت پیش فرض این دستور است؛ برای تغییر آن، از پارامتر port-- در دستور ng serve استفاده کنید):
{
  "version": "0.2.0",
  "configurations": [
    {
      "type": "chrome",
      "request": "launch",
      "name": "Launch Chrome with ng serve",
      "url": "http://localhost:4200/#",
      "webRoot": "${workspaceRoot}"
    }
  ]
}

- اگر از دستورات dotnet watch run و سپس ng build -watch استفاده می‌کنید (اولی وب سرور آزمایشی NET Core. را راه اندازی می‌کند و دومی کار ساخت پیوسته‌ی برنامه‌ی Angular را انجام می‌دهد)،  این پورت را بر روی 5000 تنظیم کنید:
{
  "version": "0.2.0",
  "configurations": [
    {
      "type": "chrome",
      "request": "launch",
      "name": "Launch Chrome for dotnet build & ng build",
      "url": "http://localhost:5000/#",
      "webRoot": "${workspaceRoot}"
    }
  ]
}


آزمایش یک break point و بررسی مقادیر دریافتی از سرور

تا اینجا کاری را که انجام دادیم، به افزودن یک قطعه تنظیم جدید به فایل vscode\launch.json. خلاصه می‌شود.

در ادامه به کامپوننت employee-register.component.ts مراجعه کرده و سطر this.languages = data را تبدیل به یک سطر مستقل درون {} می‌کنیم تا بتوانیم بر روی آن break point قرار دهیم:
  ngOnInit() {
    this.formPoster.getLanguages().subscribe(
      data => {
        this.languages = data;
      },
      err => console.log("get error: ", err)
    );
  }

پس از آن از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دو پنجره‌ی کنسول مجزا را باز کنید. در اولی دستورات
>npm install
>ng build --watch
و در دومی دستورات ذیل را اجرا کنید:
>dotnet restore
>dotnet watch run

سپس به برگه‌ی دیباگ مراجعه کرده و گزینه‌ی جدید Launch Chrome for dotnet build & ng build را انتخاب و سپس بر روی دکمه‌ی سبز رنگ اجرای آن کلیک کنید:


اکنون اگر صفحه‌ی مشاهده‌ی فرم را در مرورگر کروم باز شده درخواست کنیم، به این break point خواهیم رسید؛ اما ... حاوی اطلاعات data نیست. برای رفع این مشکل نیاز است تنظیمات پیش‌فرض را به صورت ذیل بهبود بخشید:
{
  "version": "0.2.0",
  "configurations": [
    {
      "type": "chrome",
      "request": "launch",
      "name": "Launch Chrome for dotnet build & ng build",
      "url": "http://localhost:5000",
      "runtimeArgs": [
        "--user-data-dir",
        "--remote-debugging-port=9222",
        "--disable-session-crashed-bubble"
      ],
      "sourceMaps": true,
      "trace": true,
      "webRoot": "${workspaceRoot}/wwwroot/",
      "userDataDir": "${workspaceRoot}/.vscode/chrome"
    }
  ]
}
- در این تنظیمات تکمیلی وجود runtimeArgs و userDataDir جهت مدیریت داشتن چندین وهله‌ی از کروم و باز بودن برگه‌های مختلف آن مفید است.
- تنظیم sourceMaps و همچنین مشخص سازی محل دقیق پوشه‌ی قرارگیری فایل‌های نهایی ng build که همان پوشه‌ی wwwroot است در webRoot سبب خواهند شد تا اینبار break point ما حاوی اطلاعات واقعی data دریافتی از سرور باشند (با نزدیک کردن اشاره‌گر ماوس به data، اطلاعات تکمیلی آن ظاهر می‌شود):

  - اگر از دستور ng serve استفاده می‌کنید، در این تنظیمات پورت را به 4200 و محل پوشه‌ی wwwroot را به dist تغییر دهید (مطابق تنظیمات فایل angular-cli.json.).
مطالب
آشنایی با معماری فیزیکی یک بانک اطلاعاتی
یکی از مهمترین مسائلی که به مدیر پایگاه داده، در پیاده سازی صحیح و نگهداری و برطرف سازی مشکلات می‌تواند کمک کند، شناخت و درک مفاهیم صحیحی از معماری فیزیکی یک بانک اطلاعاتی است. در این مقاله قصد دارم به معرفی برخی از این موارد بپردازم.

1:data pages اساسی‌ترین واحد نگهداری داده در اس کیوال سرور، صفحه نام دارد. فضای دیسک اختصاص یافته به فایل داده بانک، برای یک بانک اطلاعاتی به صورت منطقی به صفحات پیوسته از صفر تا n تقسیم بندی می‌شود. همچنین لازم به ذکر است عملیات خواندن و یا نوشتن در دیسک، در سطح این صفحه‌ها صورت می‌گیرد که در تصویر زیر قابل مشاهده است:


 لازم به ذکر است در sql server هر صفحه، 8 کیلوبایت است. این مورد به این معنی است که هر بانک اطلاعاتی، دارای 128 صفحه به ازای هر یک مگابایت است. هر صفحه دارای 96 بایت با عنوان header یا سرصفحه است که شامل اطلاعات سیستمی در مورد صفحه است. این اطلاعات سیستمی شامل مواردی چون page number یا شماره صفحه و نوع صفحه یا page type و مقدار فضای خالی آن صفحه و شماره شناسایی یک واحد اختصاص یافته یا به اختصار allocation unit id و.... هستند می‌باشد. نکته جالب و قابل توجه این است که فایل‌های ثبت وقایع یا Log files از صفحه استفاده نمی‌کنند؛ بلکه شامل یکسری رکورد log هستند.
 برای بدست آوردن اطلاعات در مورد فایلهای دیتابیس می‌توانید از کد زیر استفاده نمایید SELECT * FROM sys.database_files که خروجی زیر را به شما نشان می‌دهد:


 extents: به ابتدایی‌ترین قسمتی که sql server امکان مدیریت بر آن را دارد extent گویند. هر extent شامل 8 صفحه‌ی به هم پیوسته است. لازم به ذکر است که sql server هر 1 مگابایت را به شانزده extent اختصاص می‌دهد. sql server شامل دونوع extent است که عبارتند از : uniform,mixed uniform extent متعلق به یک شیء است و هر هشت صفحه‌ی آن فقط توسط یک شیء قابل استفاده‌است. mixed extent می‌تواند حداکثر بین هشت شیء به اشتراک گذاشته شود؛ به نحوی که هر یک از هشت صفحه می‌توانند متعلق به یک شیء باشند. همانطور که در شکل زیر می‌بینید به طور پیش فرض با ایجاد یک جدول، یک mixed extent به آن اختصاص داده می‌شود. در صورتیکه این شیء به اندازه‌ی هشت صفحه رشد کند، به آن یک uniform extent اختصاص داده میشود.


فایلهای بانک اطلاعاتی
هر بانک اطلاعاتی در sql server دارای سه نوع فایل است
فایلهای داده اولیه یا به اختصار primary data files
فایلهای داده‌های ثانویه یا به اختصار secondary data files
فایلهای ثبت وقایع یا به اختصار log file
فایل ثبت وقایع برای نگهداری و ثبت وقایع که برای عملیات recovery مورد نیاز است. معمولا یک بانک اطلاعاتی یک log file دارد؛ ولی می‌تواند بیشتر هم داشته باشد. پسوند این نوع فایلها ldf است .

مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت هفتم - امکان تعریف جزیره‌های تعاملی Blazor WASM
در قسمت‌های قبل، نحوه‌ی تعریف جزیره‌های تعاملی Blazor Server را به همراه نکات مرتبط با آن‌ها بررسی کردیم. برای مثال مشاهده کردیم که چون Blazor Server و SSR هر دو بر روی سرور اجرا می‌شوند، از لحاظ دسترسی به اطلاعات و کار با سرویس‌ها، هماهنگی کاملی دارند و می‌توان کدهای یکسان و یکدستی را در اینجا بکار گرفت. در Blazor 8x، امکان تعریف جزیره‌های تعاملی Blazor WASM نیز وجود دارد که به همراه تعدادی نکته‌ی ویژه، در مورد نحوه‌ی مدیریت سرویس‌های مورد استفاده‌ی در این کامپوننت‌ها است.


معرفی برنامه‌ی Blazor WASM این مطلب

در این مطلب قصد داریم دقیقا قسمت جزیره‌ی تعاملی Blazor Server همان برنامه‌ی مطلب قبل را توسط یک جزیره‌ی تعاملی Blazor WASM بازنویسی کنیم و با نکات و تفاوت‌های ویژه‌ی آن آشنا شویم. یعنی زمانیکه صفحه‌ی SSR نمایش جزئیات یک محصول ظاهر می‌شود، نحوه‌ی رندر و پردازش کامپوننت نمایش محصولات مرتبط و مشابه، اینبار یک جزیره‌ی تعاملی Blazor WASM باشد. بنابراین قسمت عمده‌ای از کدهای این دو قسمت یکی است؛ فقط نحوه‌ی دسترسی به سرویس‌ها و محل قرارگیری تعدادی از فایل‌ها، متفاوت خواهد بود.


ایجاد یک پروژه‌ی جدید Blazor WASM تعاملی در دات نت 8

بنابراین در ادامه، در ابتدای کار نیاز است یک پوشه‌ی جدید را برای این پروژه، ایجاد کرده و بجای انتخاب interactivity از نوع Server:
dotnet new blazor --interactivity Server
اینبار برای اجرای در مرورگر توسط فناوری وب‌اسمبلی، نوع WebAssembly را انتخاب کنیم:
dotnet new blazor --interactivity WebAssembly
در این حالت، Solution ای که ایجاد می‌شود، به همراه دو پروژه‌‌است (برخلاف پروژه‌های Blazor Server تعاملی که فقط شامل یک پروژه‌ی سمت سرور هستند):
الف) یک پروژه‌ی سمت سرور (برای تامین backend و API و سرویس‌های مرتبط)
ب) یک پروژه‌ی سمت کلاینت (برای اجرای مستقیم درون مرورگر کاربر؛ بدون داشتن وابستگی مستقیمی به اجزای برنامه‌ی سمت سرور)

این ساختار، خیلی شبیه به ساختار پروژه‌های نگارش قبلی Blazor از نوع Hosted Blazor WASM است که در آن، یک پروژه‌ی ASP.NET Core هاست کننده‌ی پروژه‌ی Blazor WASM وجود دارد و یکی از کارهای اصلی آن، فراهم ساختن Web API مورد استفاده‌ی در پروژه‌ی WASM است.

در حالتیکه نوع تعاملی بودن پروژه را Server انتخاب کنیم (مانند مثال قسمت پنجم)، فایل Program.cs آن به همراه دو تعریف مهم زیر است که امکان تعریف کامپوننت‌های تعاملی سمت سرور را میسر می‌کنند:
// ...

builder.Services.AddRazorComponents()
       .AddInteractiveServerComponents();

// ...

app.MapRazorComponents<App>()
   .AddInteractiveServerRenderMode();
مهم‌ترین قسمت‌های آن، متدهای AddInteractiveServerComponents و AddInteractiveServerRenderMode هستند که server-side rendering را به همراه امکان داشتن کامپوننت‌های تعاملی، ممکن می‌کنند.

این تعاریف در فایل Program.cs (پروژه‌ی سمت سرور) قالب جدید Blazor WASM به صورت زیر تغییر می‌کنند تا امکان تعریف کامپوننت‌های تعاملی سمت کلاینت از نوع وب‌اسمبلی، میسر شود:
// ...

builder.Services.AddRazorComponents()
    .AddInteractiveWebAssemblyComponents();

// ...

app.MapRazorComponents<App>()
    .AddInteractiveWebAssemblyRenderMode()
    .AddAdditionalAssemblies(typeof(Counter).Assembly);

نیاز به تغییر معماری برنامه جهت کار با جزایر Blazor WASM

همانطور که در قسمت پنجم مشاهده کردیم، تبدیل کردن یک کامپوننت Blazor، به کامپوننتی تعاملی برای اجرای در سمت سرور، بسیار ساده‌است؛ فقط کافی است rendermode@ آن‌را به InteractiveServer تغییر دهیم تا ... کار کند. اما تبدیل همان کامپوننت نمایش محصولات مرتبط، به یک جزیره‌ی وب‌اسمبلی، نیاز به تغییرات قابل ملاحظه‌ای را دارد؛ از این لحاظ که اینبار این قسمت قرار است بر روی مرورگر کاربر اجرا شود و نه بر روی سرور. در این حالت دیگر کامپوننت ما دسترسی مستقیمی را به سرویس‌های سمت سرور ندارد و برای رسیدن به این مقصود باید از یک Web API در سمت سرور کمک بگیرد و برای کار کردن با آن API در سمت کلاینت، از سرویس HttpClient استفاده کند. به همین جهت، پیاده سازی معماری این روش، نیاز به کار بیشتری را دارد:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، برای فعالسازی یک جزیره‌ی تعاملی وب‌اسمبلی، نمی‌توان کامپوننت RelatedProducts آن‌را مستقیما در پروژه‌ی سمت سرور قرار داد و باید آن‌را به پروژه‌ی سمت کلاینت منتقل کرد. در ادامه پیاده سازی کامل این پروژه را با توجه به این تغییرات بررسی می‌کنیم.


مدل برنامه: رکوردی برای ذخیره سازی اطلاعات یک محصول

از این جهت که مدل برنامه (که در قسمت پنجم معرفی شد) در دو پروژه‌ی Client و سرور قابل استفاده‌است، به همین جهت مرسوم است یک پروژه‌ی سوم Shared را نیز به جمع دو پروژه‌ی جاری solution اضافه کرد و فایل این مدل را در آن قرار داد. بنابراین این فایل را از پوشه‌ی Models پروژه‌ی سرور به پوشه‌ی Models پروژه‌ی جدید BlazorDemoApp.Shared در مسیر جدید BlazorDemoApp.Shared\Models\Product.cs منتقل می‌کنیم. مابقی کدهای آن با قسمت پنجم تفاوتی ندارد.
سپس به فایل csproj. پروژه‌ی کلاینت مراجعه کرده و ارجاعی را به پروژه‌ی جدید BlazorDemoApp.Shared اضافه می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.BlazorWebAssembly">

  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net8.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorDemoApp.Shared\BlazorDemoApp.Shared.csproj" />
  </ItemGroup>

</Project>
نیازی نیست تا اینکار را برای پروژه‌ی سرور نیز تکرار کنیم؛ از این جهت که ارجاعی به پروژه‌ی کلاینت، در پروژه‌ی سرور وجود دارد که سبب دسترسی به این پروژه‌ی Shared هم می‌شود.


سرویس برنامه: سرویسی برای بازگشت لیست محصولات

چون Blazor Server و صفحات SSR آن هر دو بر روی سرور اجرا می‌شوند، از لحاظ دسترسی به اطلاعات و کار با سرویس‌ها، هماهنگی کاملی وجود داشته و می‌توان کدهای یکسان و یکدستی را در اینجا بکار گرفت. یعنی هنوز هم همان مسیر قبلی سرویس Services\ProductStore.cs در این پروژه‌ی سمت سرور نیز برقرار است و نیازی به تغییر مسیر آن نیست. البته بدیهی است چون این پروژه جدید است، باید این سرویس را در فایل Program.cs برنامه‌ی سمت سرور به صورت زیر معرفی کرد تا در فایل razor برنامه‌ی آن قابل دسترسی شود:
builder.Services.AddScoped<IProductStore, ProductStore>();


تکمیل فایل Imports.razor_ پروژه‌ی سمت سرور

جهت سهولت کار با برنامه، یک سری مسیر و using را نیاز است به فایل Imports.razor_ پروژه‌ی سمت سرور اضافه کرد:
@using static Microsoft.AspNetCore.Components.Web.RenderMode
// ...
@using BlazorDemoApp.Client.Components.Store
@using BlazorDemoApp.Client.Components
سطر اول سبب می‌شود تا بتوان به سادگی به اعضای کلاس استاتیک RenderMode، در برنامه‌ی سمت سرور دسترسی یافت. دو using جدید دیگر سبب سهولت دسترسی به کامپوننت‌های قرارگرفته‌ی در این مسیرها در صفحات SSR برنامه‌ی سمت سرور می‌شوند.


تکمیل صفحه‌ی نمایش لیست محصولات

کدها و مسیر کامپوننت ProductsList.razor، با قسمت پنجم دقیقا یکی است. این صفحه، یک صفحه‌ی SSR بوده و در همان سمت سرور اجرا می‌شود و دسترسی آن به سرویس‌های سمت سرور نیز ساده بوده و همانند قبل است.


تکمیل صفحه‌ی نمایش جزئیات یک محصول

کدها و مسیر کامپوننت ProductDetails.razor، با قسمت پنجم دقیقا یکی است. این صفحه، یک صفحه‌ی SSR بوده و در همان سمت سرور اجرا می‌شود و دسترسی آن به سرویس‌های سمت سرور نیز ساده بوده و همانند قبل است ... البته بجز یک تغییر کوچک:
<RelatedProducts ProductId="ProductId" @rendermode="@InteractiveWebAssembly"/>
در اینجا حالت رندر این کامپوننت، به InteractiveWebAssembly تغییر می‌کند. یعنی اینبار قرار است تبدیل به یک جزیره‌ی وب‌اسمبلی شود و نه یک جزیره‌ی Blazor Server که آن‌را در قسمت پنجم بررسی کردیم.


تکمیل کامپوننت نمایش لیست محصولات مشابه و مرتبط

پس از این توضیحات، به اصل موضوع این قسمت رسیدیم! کامپوننت سمت سرور RelatedProducts.razor قسمت پنجم ، از آنجا cut شده و به مسیر جدید BlazorDemoApp.Client\Components\Store\RelatedProducts.razor منتقل می‌شود. یعنی کاملا به پروژه‌ی وب‌اسمبلی منتقل می‌شود. بنابراین کدهای آن دیگر دسترسی مستقیمی به سرویس دریافت اطلاعات محصولات ندارند و برای اینکار نیاز است در سمت سرور، یک Web API Controller را تدارک ببینیم:
using BlazorDemoApp.Services;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace BlazorDemoApp.Controllers;

[ApiController]
[Route("/api/[controller]")]
public class ProductsController : ControllerBase
{
    private readonly IProductStore _store;

    public ProductsController(IProductStore store) => _store = store;

    [HttpGet("[action]")]
    public IActionResult Related([FromQuery] int productId) => Ok(_store.GetRelatedProducts(productId));
}
این کلاس در مسیر Controllers\ProductsController.cs پروژه‌ی سمت سرور قرار می‌گیرد و کار آن، بازگشت اطلاعات محصولات مشابه یک محصول مشخص است.
برای اینکه مسیریابی این کنترلر کار کند، باید به فایل Program.cs برنامه، مراجعه و سطرهای زیر را اضافه کرد:
builder.Services.AddControllers();
// ...
app.MapControllers();

یک نکته: همانطور که مشاهده می‌کنید، در Blazor 8x، امکان استفاده از دو نوع مسیریابی یکپارچه، در یک پروژه وجود دارد؛ یعنی Blazor routing  و  ASP.NET Core endpoint routing. بنابراین در این پروژه‌ی سمت سرور، هم می‌توان صفحات SSR و یا Blazor Server ای داشت که مسیریابی آن‌ها با page@ مشخص می‌شوند و همزمان کنترلرهای Web API ای را داشت که بر اساس سیستم مسیریابی ASP.NET Core کار می‌کنند.

بر این اساس در پروژه‌ی سمت کلاینت، کامپوننت RelatedProducts.razor باید با استفاده از سرویس HttpClient، اطلاعات درخواستی را از Web API فوق دریافت و همانند قبل نمایش دهد که تغییرات آن به صورت زیر است:

@using BlazorDemoApp.Shared.Models
@inject HttpClient Http

<button class="btn btn-outline-secondary" @onclick="LoadRelatedProducts">Related products</button>

@if (_loadRelatedProducts)
{
    @if (_relatedProducts == null)
    {
        <p>Loading...</p>
    }
    else
    {
        <div class="mt-3">
            @foreach (var item in _relatedProducts)
            {
                <a href="/ProductDetails/@item.Id">
                    <div class="col-sm">
                        <h5 class="mt-0">@item.Title (@item.Price.ToString("C"))</h5>
                    </div>
                </a>
            }
        </div>
    }
}

@code{

    private IList<Product>? _relatedProducts;
    private bool _loadRelatedProducts;

    [Parameter]
    public int ProductId { get; set; }

    private async Task LoadRelatedProducts()
    {
        _loadRelatedProducts = true;
        var uri = $"/api/products/related?productId={ProductId}";
        _relatedProducts = await Http.GetFromJsonAsync<IList<Product>>(uri);
    }

}
و ... همین! اکنون برنامه قابل اجرا است و به محض نمایش صفحه‌ی جزئیات یک محصول انتخابی، کامپوننت RelatedProducts، در حالت وب‌اسمبلی جزیره‌ای اجرا شده و لیست این محصولات مرتبط را نمایش می‌دهد.
در ادامه یکبار برنامه را اجرا می‌کنیم و ... بلافاصله پس از انتخاب صفحه‌ی نمایش جزئیات یک محصول، با خطای زیر مواجه خواهیم شد!
System.InvalidOperationException: Cannot provide a value for property 'Http' on type 'RelatedProducts'.
There is no registered service of type 'System.Net.Http.HttpClient'.


اهمیت درنظر داشتن pre-rendering در حالت جزیره‌های وب‌اسمبلی

استثنائی را که مشاهده می‌کنید، به علت pre-rendering سمت سرور این کامپوننت، رخ‌داده‌است.
زمانیکه کامپوننتی را به این نحو رندر می‌کنیم:
<RelatedProducts ProductId="ProductId" @rendermode="@InteractiveWebAssembly"/>
به صورت پیش‌فرض در آن pre-rendering نیز فعال است؛ یعنی این کامپوننت دوبار رندر می‌شود:
الف) یکبار در سمت سرور تا HTML حداقل قالب آن، به همراه سایر قسمت‌های صفحه‌ی SSR جاری به سمت مرورگر کاربر ارسال شود.
ب) یکبار هم در سمت کلاینت، زمانیکه Blazor WASM بارگذاری شده و فعال می‌شود.

استثنائی را که مشاهده می‌کنیم، مربوط به حالت الف است. یعنی زمانیکه برنامه‌ی ASP.NET Core هاست برنامه، سعی می‌کند کامپوننت RelatedProducts را در سمت سرور رندر کند، اما ... ما سرویس HttpClient را در آن ثبت و فعالسازی نکرده‌ایم. به همین جهت است که عنوان می‌کند این سرویس را پیدا نکرده‌است. برای رفع این مشکل، چندین راه‌حل وجود دارند که در ادامه آن‌ها را بررسی می‌کنیم.


راه‌حل اول: ثبت سرویس HttpClient در سمت سرور

یک راه‌حل مواجه شدن با مشکل فوق، ثبت سرویس HttpClient در فایل Program.cs برنامه‌ی سمت سرور به صورت زیر است:
builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient 
{ 
    BaseAddress = new Uri("http://localhost/") 
});
پس از این تعریف، کامپوننت RelatedProducts، در حالت prerendering ابتدایی سمت سرور هم کار می‌کند و برنامه با استثنائی مواجه نخواهد شد.


راه‌حل دوم: استفاده از polymorphism یا چندریختی

برای اینکار اینترفیسی را طراحی می‌کنیم که قرارداد نحوه‌ی تامین اطلاعات مورد نیاز کامپوننت RelatedProducts را ارائه می‌کند. سپس یک پیاده سازی سمت سرور را از آن خواهیم داشت که مستقیما به بانک اطلاعاتی رجوع می‌کند و همچنین یک پیاده سازی سمت کلاینت را که از HttpClient جهت کار با Web API استفاده خواهد کرد.
از آنجائیکه این قرارداد نیاز است توسط هر دو پروژه‌ی سمت سرور و سمت کلاینت استفاده شود، باید آن‌را در پروژه‌ی Shared قرار داد تا بتوان ارجاعاتی از آن‌را به هر دو پروژه اضافه کرد؛ برای مثال در فایل BlazorDemoApp.Shared\Data\IProductStore.cs به صورت زیر:
using BlazorDemoApp.Shared.Models;

namespace BlazorDemoApp.Shared.Data;

public interface IProductStore
{
    IList<Product> GetAllProducts();
    Product GetProduct(int id);
    Task<IList<Product>?> GetRelatedProducts(int productId);
}
این همان اینترفیسی است که پیشتر در فایل ProductStore.cs سمت سرور تعریف کرده بودیم؛ با یک تفاوت: متد GetRelatedProducts آن async تعریف شده‌است که نمونه‌ی سمت کلاینت آن باید با متد GetFromJsonAsync کار کند که async است.
پیاده سازی سمت سرور این اینترفیس، کاملا مهیا است و فقط نیاز به تغییر زیر را دارد تا با خروجی Task دار هماهنگ شود:
public Task<IList<Product>?> GetRelatedProducts(int productId)
    {
        var product = ProductsDataSource.Single(x => x.Id == productId);
        return Task.FromResult<IList<Product>?>(ProductsDataSource.Where(p => product.Related.Contains(p.Id))
                                                                 .ToList());
    }
و اکشن متد متناظر هم باید به صورت زیر await دار شود تا خروجی صحیحی را ارائه دهد:
[HttpGet("[action]")]
public async Task<IActionResult> Related([FromQuery] int productId) =>
        Ok(await _store.GetRelatedProducts(productId));
همچنین پیشتر سرویس آن در فایل Program.cs برنامه‌ی سمت سرور، ثبت شده‌است و نیاز به نکته‌ی خاصی ندارد.

در ادامه نیاز است یک پیاده سازی سمت کلاینت را نیز از آن تهیه کنیم که در فایل BlazorDemoApp.Client\Data\ClientProductStore.cs درج خواهد شد:
public class ClientProductStore : IProductStore
{
    private readonly HttpClient _httpClient;

    public ClientProductStore(HttpClient httpClient) => _httpClient = httpClient;

    public IList<Product> GetAllProducts() => throw new NotImplementedException();

    public Product GetProduct(int id) => throw new NotImplementedException();

    public Task<IList<Product>?> GetRelatedProducts(int productId) =>
        _httpClient.GetFromJsonAsync<IList<Product>>($"/api/products/related?productId={productId}");
}
در این بین بر اساس نیاز کامپوننت نمایش لیست محصولات مشابه، فقط به متد GetRelatedProducts نیاز داریم؛ بنابراین فقط همین مورد در اینجا پیاده سازی شده‌است. پس از این تعریف، نیاز است سرویس فوق را در فایل Program.cs برنامه‌ی کلاینت هم ثبت کرد (به همراه سرویس HttpClient ای که در سازنده‌ی آن تزریق می‌شود):
builder.Services.AddScoped<IProductStore, ClientProductStore>();
builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });
به این ترتیب این سرویس در کامپوننت RelatedProducts قابل دسترسی می‌شود و جایگزین سرویس HttpClient تزریقی قبلی خواهد شد. به همین جهت به فایل کامپوننت ProductStore مراجعه کرده و فقط 2 سطر آن‌را تغییر می‌دهیم:
الف) معرفی سرویس IProductStore بجای HttpClient قبلی
@inject IProductStore ProductStore
ب) استفاده از متد GetRelatedProducts این سرویس:
private async Task LoadRelatedProducts()
{
   _loadRelatedProducts = true;
   _relatedProducts = await ProductStore.GetRelatedProducts(ProductId);
}
مابقی قسمت‌های این کامپوننت یکی است و تفاوتی با قبل ندارد.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنیم، پس از مشاهده‌ی جزئیات یک محصول، بارگذاری کامپوننت Blazor WASM آن در developer tools مرورگر کاملا مشخص است:



راه‌حل سوم: استفاده از سرویس PersistentComponentState

با استفاده از سرویس PersistentComponentState می‌توان اطلاعات دریافتی از بانک‌اطلاعاتی را در حین pre-rendering در سمت سرور، به جزایر تعاملی انتقال داد و این روشی است که مایکروسافت برای پیاده سازی مباحث اعتبارسنجی و احراز هویت در Blazor 8x در پیش‌گرفته‌است. این راه‌حل را در قسمت بعد بررسی می‌کنیم.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor8x-WebAssembly-Normal.zip
نظرات مطالب
طراحی گردش کاری با استفاده از State machines - قسمت سوم
- مورد استفاده در هر شرکتی با بیش از یک نفر کارمند.
مانند گردش کاری درخواست:
  1. مساعده
  2. مرخصی
  3. ماموریت
  4. تائید ساعات کاری
  5. درخواست و تائید تشکیل یک جلسه
  6. پر کردن و تائید تایم شیت
و ... تمام کارهای یک سازمان یا شرکت
-  هدف آشنایی بصری شما با نحوه حل مسایل چند مرحله‌ای که در ابتدا ساده به نظر می‌رسند، اما 10 مرحله که به آن اضافه شود، مدیریت آن به روش‌های متداول طاقت فرسا خواهد شد.
- وجود این تصاویر، تولید کننده کد و امثال آن صرفا برای ساده کردن توضیح انبوهی متن، به همراه روشی برای حل آن بود.