نظرات مطالب
ساخت DropDownList های مرتبط به کمک jQuery Ajax در MVC
ببین دوست من ، ابتدا نگاهی به ساختار dropdown  لیست‌ها داشته باش.
مقداری که باید توی dropdown نشان داده بشند چیزی به این صورته :
<option value="value">Name</option>
مقداری که به سرور ارسال می‌شه مقدار داخل value  هست و چیزی که نمایش داده می‌شه جای Name  قرار می‌گیره
حالا ما ابن جا می‌خواهیم این قسمت‌ها رو خودمان درست کنیم.
در یک حلقه each  به اضای مقادیری که از سرور گرفتیم loop  می زنیم option  را می‌سازیم و به dropdown  اضافه می‌کنیم.
در مورد این قسمت هم باید بگم
مثلا برای یک رکورد که داری ای دی 100 و عنوان AmirHossein  هست این option  اینطوری ساخته می‌شه:
<option value="100">AmirHossein</option>

مطالب
امکان استفاده‌ی از قیود مسیریابی سفارشی ASP.NET Core در Blazor SSR برای رمزگشایی خودکار پارامترهای دریافتی

در Blazor می‌توان مسیریابی‌های پارامتری را به صورت زیر نیز تعریف کرد:

@page "/post/edit/{EditId:int}"

که در اینجا EditId، یک پارامتر مسیریابی از نوع int تعریف شده و به صورت زیر در کدهای صفحه‌ی مرتبط، قابل دسترسی است:

[Parameter] public int? EditId { set; get; }

int تعریف شده‌ی در این مسیریابی، یک routing constraint و یا یک قید مسیریابی محسوب می‌شود و استفاده‌ی از آن، چنین مزایایی را به همراه دارد:

- در این حالت فقط EditId های عددی پردازش می‌شوند و اگر رشته‌ای دریافت شود، کاربر با خروجی از نوع 404 و یا «یافت نشد»، مواجه خواهد شد.

- امکان اعتبارسنجی مقادیر دریافتی، پیش از ارسال آن‌ها به صفحه و پردازش صفحه.

قیود پیش‌فرض تعریف شده‌ی در Blazor

اگر به مستندات مسیریابی Blazor مراجعه کنیم، به‌نظر فقط این موارد را می‌توان به‌عنوان قیود پارامترهای مسیریابی تعریف کرد:

bool, datetime, decimal, double, float, guid, int, long, nonfile 

و ... توضیحاتی در مورد اینکه آیا امکان بسط آن‌ها وجود دارند یا خیر، فعلا در مستندات رسمی آن، ذکر نشده‌اند.

در Blazor 8x می‌توان از قیود مسیریابی سفارشی ASP.NET Core نیز استفاده کرد!

ASP.NET Core سمت سرور، به همراه امکان سفارشی سازی قیودمسیریابی خود نیز هست که آن‌را می‌توان به کمک اینترفیسIRouteConstraint پیاده سازی کرد:

namespace Microsoft.AspNetCore.Routing  
{  
    public interface IRouteConstraint  
    {  
        bool Match(  
            HttpContext httpContext,  
            IRouter route,  
            string routeKey,  
            RouteValueDictionary values,  
            RouteDirection routeDirection);  
    }  
} 

جالب اینجا است که می‌توان این نمونه‌های سفارشی را حداقل در نگارش جدید Blazor 8x SSR نیز استفاده کرد؛ هرچند در مستندات رسمی Blazor هنوز به آن‌ اشاره‌ای نشده‌است.

در امضای متد Match فوق، دو پارامتر routeKey و values آن بیش از مابقی مهم هستند:

- routeKey مشخص می‌کند که الان کدام پارامتر مسیریابی (مانند EditId در این مطلب) در حال پردازش است.

- values، یک دیکشنری است که کلید هر عضو آن، پارامتر مسیریابی و مقدار آن، مقدار دریافتی از URL جاری است.

- اگر این متد مقدار true را برگرداند، یعنی مسیریابی وارد شده‌ی به آن، با موفقیت پردازش و اعتبارسنجی شده و می‌توان صفحه‌ی مرتبط را نمایش داد؛ در غیراینصورت، کاربر پیام یافت نشدن آن صفحه و مسیر درخواستی را مشاهده می‌کند.

پیاده سازی یک قید سفارشی رمزگشایی پارامترهای مسیریابی

فرض کنید قصد ندارید که پارامترهای مسیریابی ویرایش رکوردهای خاصی را دقیقا بر اساس Id متناظر عددی آن‌ها در بانک اطلاعاتی، نمایش دهید؛ برای مثال نمی‌خواهید دقیقا آدرس post/edit/1 را به کاربر نمایش دهید؛ چون نمایش این اعداد عموما ساده و ترتیبی، حدس زدن آن‌ها را ساده‌ کرده و ممکن است در آینده مشکلات امنیتی را به همراه داشته باشد.

می‌خواهیم از آدرس‌های متداول و ساده‌ی عددی زیر:

@page "/post/edit/{EditId:int}"

به آدرس رمزنگاری شده‌ی زیر برسیم:

@page "/post/edit/{EditId:encrypt}"

اگر به این آدرس جدید دقت کنید، در اینجا از نام قید جدیدی به نام encrypt استفاده شده‌است که جزو قیود پیش‌فرض سیستم مسیریابی Blazor نیست. روش تعریف آن به صورت زیر است:

using System.Globalization;
using DNTCommon.Web.Core;

namespace Blazor8xSsrComponents.Utils;

public class EncryptedRouteConstraint(IProtectionProviderService protectionProvider) : IRouteConstraint
{
    public const string Name = "encrypt";

    public bool Match(HttpContext? httpContext,
        IRouter? route,
        string routeKey,
        RouteValueDictionary values,
        RouteDirection routeDirection)
    {
        ArgumentNullException.ThrowIfNull(routeKey);
        ArgumentNullException.ThrowIfNull(values);

        if (!values.TryGetValue(routeKey, out var routeValue))
        {
            return false;
        }

        var valueString = Convert.ToString(routeValue, CultureInfo.InvariantCulture);
        values[routeKey] = string.IsNullOrEmpty(valueString) ? null : protectionProvider.Decrypt(valueString);

        return true;
    }
}

توضیحات:

- در قیود سفارشی می‌توان سرویس‌ها را به سازنده‌ی کلاس تزریق کرد و برای مثال از سرویس IProtectionProviderService که در کتابخانه‌ی DNTCommon.Web.Core تعریف شده، برای رمزگشایی اطلاعات رسیده، استفاده کرده‌ایم.

- یک نام را هم برای آن درنظر گرفته‌ایم که از این نام در فایل Program.cs به صورت زیر استفاده می‌شود:

builder.Services.Configure<RouteOptions>(opt =>
{
    opt.ConstraintMap.Add(EncryptedRouteConstraint.Name, typeof(EncryptedRouteConstraint));
});

یعنی زمانیکه سیستم مسیریابی به قید جدیدی به نام encrypt می‌رسد:

@page "/post/edit/{EditId:encrypt}"

آن‌را در لیست ConstraintMap ای که به نحو فوق به سیستم معرفی شده، جستجو می‌کند. اگر این نام یافت شد، سپس کلاس EncryptedRouteConstraint متناظر را نمونه سازی کرده و در جهت پردازش مسیر رسیده، مورد استفاده قرار می‌دهد.

- در کلاس EncryptedRouteConstraint و متد Match آن، مقدار رشته‌ای EditId دریافت شده‌ی از طریق آدرس جاری درخواستی، رمزگشایی شده و بجای مقدار فعلی رمزنگاری شده‌ی آن درج می‌شود. همین اندازه برای مقدار دهی خودکار پارامتر EditId ذیل در صفحات مرتبط، کفایت می‌کند:

[Parameter] public string? EditId { set; get; }

یعنی دیگر نیازی نیست تا در صفحات مرتبط، کار رمزگشایی EditId، به صورت دستی انجام شود.

مطالب
نمایش در حال بارگذاری بودن صفحه در برنامه‌های Angular
پیشتر در مورد HTTP Client جدید Angular، مطلب «ارتقاء به HTTP Client در Angular 4.3» را بررسی کردیم. یکی دیگر از قابلیت‌های HttpClient که روش اصلی دسترسی به اطلاعات از راه دور در Angular 5 نیز می‌باشد، امکان تعریف Interceptors سفارشی برای آن است. به کمک Interceptors می‌توان به تمامی درخواست‌های HTTP ارسالی و پاسخ‌های دریافتی از سرور گوش فرا داد و در این بین منطق ویژه‌ای را پیاده سازی کرد؛ مانندcaching ،logging و غیره. در مطلب جاری قصد داریم از این قابلیت برای نمایش یک loading bar مشخص کننده‌ی شروع و پایان تمامی درخواست‌های HTTP استفاده کنیم.


دریافت و نصب پیشنیازها

برای نمایش loading bar در بالای صفحه، از کامپوننت ng2-slim-loading-bar استفاده خواهیم کرد. دمویی از آن‌را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.
برای نصب آن، ابتدا دستور ذیل را در ریشه‌ی پروژه اجرا کنید:
 npm install ng2-slim-loading-bar --save
پس از آن فایل angular-cli.json. را گشوده و فایل css آن‌را تعریف نمائید:
"styles": [
   "../node_modules/ng2-slim-loading-bar/style.css",
   "styles.css"
],
در ادامه به فایل app.module.ts مراجعه کرد و ماژول آن‌را نیز به نحو ذیل به برنامه معرفی کنید:
import {SlimLoadingBarModule} from 'ng2-slim-loading-bar';

@NgModule({
imports: [
     //...
     SlimLoadingBarModule.forRoot()
  ]
})
export class AppModule {
}

پس از این مقدمات، هرجایی که نیاز به استفاده‌ی از آن با کدنویسی باشد، ابتدا سرویس SlimLoadingBarService آن‌را به سازنده‌ی کلاس کامپوننت مدنظر تزریق می‌کنیم و سپس از متدهای start ،stop و complete آن می‌توان استفاده کرد.
 import {SlimLoadingBarService} from 'ng2-slim-loading-bar';
همچنین برای نمایش این کامپوننت باید selector آن را در فایل app.component.html در بالای صفحه اضافه کرد:
  <ng2-slim-loading-bar></ng2-slim-loading-bar>


تدارک یک LoaderInterceptor برای استفاده از ng2-slim-loading-bar

در ادامه می‌خواهیم هر زمانیکه در سراسر برنامه، درخواست HTTP ایی شروع شد، این کامپوننت نمایش داده شود و در پایان درخواست و یا درصورت بروز خطایی، پایان یابد و مخفی شود. برای این منظور یک Interceptor جدید را به صورت ذیل به پوشه‌ی Core برنامه اضافه می‌کنیم:
 ng g s core/interceptors/LoaderInterceptor --spec false
با این کدها:
import { Injectable } from "@angular/core";
import { HttpEvent, HttpHandler, HttpInterceptor, HttpRequest, HttpResponse } from "@angular/common/http";
import { Observable } from "rxjs/Observable";
import "rxjs/add/operator/do";
import { SlimLoadingBarService } from "ng2-slim-loading-bar";


@Injectable()
export class LoaderInterceptorService implements HttpInterceptor {

  constructor(private loadingBar: SlimLoadingBarService) {
  }

  intercept(req: HttpRequest<any>, next: HttpHandler): Observable<HttpEvent<any>> {
    // start our loader here
    this.loadingBar.start();
    return next.handle(req).do(
      (event: HttpEvent<any>) => {
        if (event instanceof HttpResponse) {
          this.loadingBar.complete();
        }
      },
      (err: any) => {
        this.loadingBar.complete();
      });
  }
}
توضیحات:
- برای پیاده سازی یک interceptor جدید، نیاز است کلاس سرویسی را که HttpInterceptor را پیاده سازی می‌کند، ایجاد کنیم. برای تکمیل این پیاده سازی نیاز است متد intercept را با امضایی که مشاهده می‌کنید، تعریف کنیم:
 intercept(req: HttpRequest<any>, next: HttpHandler): Observable<HttpEvent<any>> {
- در اینجا پارامتر req به خود درخواست Http اشاره می‌کند.
- کار پارامتر next تنظیم و بازگشت یک HttpEvent observable توسط متد handle آن است.

برای نمونه در اینجا ابتدا سرویس SlimLoadingBarService به سازنده‌ی کلاس interceptor‌  تزریق شده‌است. سپس توسط آن می‌توان به متدهای start و complete این کامپوننت دسترسی یافت. برای مثال در ابتدای کار گوش فرادادن به درخواست جاری، متد start فراخوانی شده‌است و سپس زمانیکه پاسخی از سرور دریافت شده و یا خطایی رخ‌داده، متد complete آن فراخوانی شده‌است.


ثبت و معرفی LoaderInterceptorService به سیستم

برای معرفی interceptor تهیه شده، به فایل app.module.ts مراجعه کرد و قسمت providers آن‌را به نحو ذیل تکمیل می‌کنیم: 
 @NgModule({
  providers: [
   { provide: HTTP_INTERCEPTORS, useClass: LoaderInterceptorService, multi: true }
  ]
})
export class AppModule {}


آزمایش برنامه

اکنون اگر قسمت‌های مختلف برنامه را که با HttpClient جدید کار می‌کنند بررسی کنید، متوجه خواهید شد که با شروع هر درخواست، loading bar قرمزی در بالای صفحه ظاهر می‌شود و در پایان درخواست، به صورت خودکار مخفی می‌گردد. نکته‌ی مهم این روش عدم نیاز به تغییری در قسمت‌های مختلف برنامه است. این interceptor سراسری است و به صورت یکسانی بر روی کل برنامه تاثیر می‌گذارد.
مطالب
تغییرات بوجود آمده در Mobile Features-MVC4
یکی دیگه از امکاناتی که به MVC4 اضافه شده و برام جالب بود پشتیبانی توکار از مرورگرهای موبایل و تبلت‌ها است به این صورت که اگر به عنوان مثال یک فایل  Layout.cshtml  داشته باشیم و یک فایل   Layout.Mobile.cshtml  بسازیم MVC به صورت خودکار در زمانی که کاربر به وسیله موبایل یا تبلت به سایت ما وارد میشود تشخیص داده و  Layout  مربوط به موبایل را که  Layout.Mobile.cshtml   اعمال میکند.
در این رابطه کتابخانه  JQuery  افزونه بسیار قوی را ارائه داده که به راحتی میتوان از آن در برنامه خود استفاده کرد.
این افزونه فقط شامل چند فایل عکس, جاوا اسکریپ یا CSS نیست بلکه با پشتیانی کامل از صفحات لمسی ,تبلت‌ها , Smart Phone‌ها ویژگی قدرتمندی را به برنامه نویس میدهد.
در ادامه قصد دارم شما را با یک صفحه ساده ساخته شده توسط این کتابخانه قذرتمند آشنا کنم.
ابتدا یک پروژه خالی MVC4 ایجاد کنید.(هدف ما بیشتر برای آشنایی با کتابخانه JQuery Mobile است پس میتوان از یک صفحه Html ساده نیز استفاده نمود).
سپس در  کنسول Nuget برای نصب JQuery Mobile عبارت زیر را تایپ کنید.

PM> Install-Package jquery.mobile

حال پس از نصب آن شاهد اضافه شدن  فایلهای  عکس, جاوا اسکریپ و CSS هستید.
نکته ای که باید توجه کرد این است که اگر از MVC4  استفاده میکنید این فایلها چون در پوشه Content ودر Root این پوشه ایجاد میشود امکان دارد ظاهر اصلی سایت را بهم بزند و شاید هم بعضی از فایلهای جاوا اسکریپت شما اجرا نشود و این به علت ویژگی Bundling است که کل فایل هایی که در Root فولدر Content , Script قرار دارد را Bundle  میکند وامکان تداخل در فایلهای CSS و جاوااسکریپت وجود دراد.که میتوان فایلهای مربوط به JQuery Mobile  را در فولدر‌های جداگانه نگهداری کرد.(بازهم میگم ممکن است)
نکته دیگر این است که شما زمانی که به وسیله تبلت یا مویایل خود سایت را مشاهده میکنید ممکن است سایت را خیلی ریز ببینبد که با اضافه کردن یک متا تگ به شکل زیر قابل حل است.
 <meta name="viewport" content="width=device-width">
حال یک صفحه HTML خالی را باز کرده و کدهای زیر را وارد کنید:
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width,initial-sclae=1" />
    <link href="Content/jquery.mobile-1.1.0.css" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="Scripts/jquery-1.6.4.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="Scripts/jquery.mobile-1.1.0.js" type="text/javascript"></script>

    <title></title>
</head>
<body>
    <div data-role="page">
        <div data-role="header" data-theme="b">
            <h1>this is a test
            </h1>
        </div>
        <div data-role="conent">
            <ul data-role="listview" data-filter="true" data-inset="true" data-theme="e">
                <li><a href="#">Water</a></li>
                <li><a href="#">Pepsi</a></li>
                <li><a href="#">Diet Pepsi</a></li>
                <li><a href="#">Beer</a></li>
                <a href="#" data-role="button" data-theme="b">Click ME</a>
            </ul>
        </div>
        <div data-role="footer" data-theme="b" data-position="fixed">
            <h1>footer
            </h1>
        </div>
    </div>
</body> 
توجه داشته باشید که ترتیب اضافه کردن script  ها به صفحه مهم است.
توضیح کد بالا:
 data-role="page"
مشخص کننده محدوده صفحه است. 
" data-role="header
مشخص کننده هدر صفحه است.
"data-theme="e
مشخص کننده تم  صفحه است.برای اطلاعات بیشتر در باره این تنظیم به این سایت JQueryMobile مراجع نمایید.
"data-role="listview
همانطور که از اسمش پیداست برای مشخص کردن listview است.وباقی کد نیز مشخص است.
 "data-filter="true
توسط ویژگی بالا یک فیلترینگ زیبا بر روی آیتم های listview خواهیم داشت.
" data-inset="true"
واگر مقدار true باشد لبه‌های  listview  به صورت گرد در خواهند آمد.

MVC Mobile app

در قسمت‌های بعدی توضیحات کاملتری ارائه خواهم داد.
در ضمن اگر قلت املاعی دارم به بزرگی خودتون ببخشید.;)

مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت دوازدهم- یکپارچه سازی با اکانت گوگل
در مطلب قبلی «استفاده از تامین کننده‌های هویت خارجی»، نحوه‌ی استفاده از اکانت‌های ویندوزی کاربران یک شبکه، به عنوان یک تامین کننده‌ی هویت خارجی بررسی شد. در ادامه می‌خواهیم از اطلاعات اکانت گوگل و IDP مبتنی بر OAuth 2.0 آن به عنوان یک تامین کننده‌ی هویت خارجی دیگر استفاده کنیم.


ثبت یک برنامه‌ی جدید در گوگل

اگر بخواهیم از گوگل به عنوان یک IDP ثالث در IdentityServer استفاده کنیم، نیاز است در ابتدا برنامه‌ی IDP خود را به آن معرفی و در آنجا ثبت کنیم. برای این منظور مراحل زیر را طی خواهیم کرد:

1- مراجعه به developer console گوگل و ایجاد یک پروژه‌ی جدید
https://console.developers.google.com
در صفحه‌ی باز شده، بر روی دکمه‌ی select project در صفحه و یا لینک select a project در نوار ابزار آن کلیک کنید. در اینجا دکمه‌ی new project و یا create را مشاهده خواهید کرد. هر دوی این مفاهیم به صفحه‌ی زیر ختم می‌شوند:


در اینجا نامی دلخواه را وارد کرده و بر روی دکمه‌ی create کلیک کنید.

2- فعالسازی API بر روی این پروژه‌ی جدید


در ادامه بر روی لینک Enable APIs And Services کلیک کنید و سپس google+ api را جستجو نمائید.
پس از ظاهر شدن آن، این گزینه را انتخاب و در صفحه‌ی بعدی، آن‌را با کلیک بر روی دکمه‌ی enable، فعال کنید.

3- ایجاد credentials


در اینجا بر روی دکمه‌ی create credentials کلیک کرده و در صفحه‌ی بعدی، این سه گزینه را با مقادیر مشخص شده، تکمیل کنید:
• Which API are you using? – Google+ API
• Where will you be calling the API from? – Web server (e.g. node.js, Tomcat)
• What data will you be accessing? – User data
سپس در ذیل این صفحه بر روی دکمه‌ی «What credentials do I need» کلیک کنید تا به صفحه‌ی پس از آن هدایت شوید. اینجا است که مشخصات کلاینت OAuth 2.0 تکمیل می‌شوند. در این صفحه، سه گزینه‌ی آن‌را به صورت زیر تکمیل کنید:
• نام: همان مقدار پیش‌فرض آن
• Authorized JavaScript origins: آن‌را خالی بگذارید.
• Authorized redirect URIs: این مورد همان callback address مربوط به IDP ما است که در اینجا آن‌را با آدرس زیر مقدار دهی خواهیم کرد.
https://localhost:6001/signin-google
این آدرس، به آدرس IDP لوکال ما اشاره می‌کند و مسیر signin-google/ آن باید به همین نحو تنظیم شود تا توسط برنامه شناسایی شود.
سپس در ذیل این صفحه بر روی دکمه‌ی «Create OAuth 2.0 Client ID» کلیک کنید تا به صفحه‌ی «Set up the OAuth 2.0 consent screen» بعدی هدایت شوید. در اینجا دو گزینه‌ی آن‌را به صورت زیر تکمیل کنید:
- Email address: همان آدرس ایمیل واقعی شما است.
- Product name shown to users: یک نام دلخواه است. نام برنامه‌ی خود را برای نمونه ImageGallery وارد کنید.
برای ادامه بر روی دکمه‌ی Continue کلیک نمائید.

4- دریافت credentials
در پایان این گردش کاری، به صفحه‌ی نهایی «Download credentials» می‌رسیم. در اینجا بر روی دکمه‌ی download کلیک کنید تا ClientId  و ClientSecret خود را توسط فایلی به نام client_id.json دریافت نمائید.
سپس بر روی دکمه‌ی Done در ذیل صفحه کلیک کنید تا این پروسه خاتمه یابد.


تنظیم برنامه‌ی IDP برای استفاده‌ی از محتویات فایل client_id.json

پس از پایان عملیات ایجاد یک برنامه‌ی جدید در گوگل و فعالسازی Google+ API در آن، یک فایل client_id.json را دریافت می‌کنیم که اطلاعات آن باید به صورت زیر به فایل آغازین برنامه‌ی IDP اضافه شود:
الف) تکمیل فایل src\IDP\DNT.IDP\appsettings.json
{
  "Authentication": {
    "Google": {
      "ClientId": "xxxx",
      "ClientSecret": "xxxx"
    }
  }
}
در اینجا مقادیر خواص client_secret و client_id موجود در فایل client_id.json دریافت شده‌ی از گوگل را به صورت فوق به فایل appsettings.json اضافه می‌کنیم.
ب) تکمیل اطلاعات گوگل در کلاس آغازین برنامه
namespace DNT.IDP
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
   // ... 

            services.AddAuthentication()
                .AddGoogle(authenticationScheme: "Google", configureOptions: options =>
                {
                    options.SignInScheme = IdentityServerConstants.ExternalCookieAuthenticationScheme;
                    options.ClientId = Configuration["Authentication:Google:ClientId"];
                    options.ClientSecret = Configuration["Authentication:Google:ClientSecret"];
                });
        }
خود ASP.NET Core از تعریف اطلاعات اکانت‌های Google, Facebook, Twitter, Microsoft Account و  OpenID Connect پشتیبانی می‌کند که در اینجا نحوه‌ی تنظیم اکانت گوگل آن‌را مشاهده می‌کنید.
- authenticationScheme تنظیم شده باید یک عبارت منحصربفرد باشد.
- همچنین SignInScheme یک چنین مقداری را در اصل دارد:
 public const string ExternalCookieAuthenticationScheme = "idsrv.external";
از این نام برای تشکیل قسمتی از نام کوکی که اطلاعات اعتبارسنجی گوگل در آن ذخیره می‌شود، کمک گرفته خواهد شد.


آزمایش اعتبارسنجی کاربران توسط اکانت گوگل آن‌ها

اکنون که تنظیمات اکانت گوگل به پایان رسید و همچنین به برنامه نیز معرفی شد، برنامه‌ها را اجرا کنید. مشاهده خواهید کرد که امکان لاگین توسط اکانت گوگل نیز به صورت خودکار به صفحه‌ی لاگین IDP ما اضافه شده‌است:


در اینجا با کلیک بر روی دکمه‌ی گوگل، به صفحه‌ی لاگین آن که به همراه نام برنامه‌ی ما است و انتخاب اکانتی از آن هدایت می‌شویم:


پس از آن، از طرف گوگل به صورت خودکار به IDP (همان آدرسی که در فیلد Authorized redirect URIs وارد کردیم)، هدایت شده و callback رخ‌داده، ما را به سمت صفحه‌ی ثبت اطلاعات کاربر جدید هدایت می‌کند. این تنظیمات را در قسمت قبل ایجاد کردیم:
namespace DNT.IDP.Controllers.Account
{
    [SecurityHeaders]
    [AllowAnonymous]
    public class ExternalController : Controller
    {
        public async Task<IActionResult> Callback()
        {
            var result = await HttpContext.AuthenticateAsync(IdentityServer4.IdentityServerConstants.ExternalCookieAuthenticationScheme);
            var returnUrl = result.Properties.Items["returnUrl"] ?? "~/";

            var (user, provider, providerUserId, claims) = await FindUserFromExternalProvider(result);
            if (user == null)
            {
                // user = AutoProvisionUser(provider, providerUserId, claims);
                
                var returnUrlAfterRegistration = Url.Action("Callback", new { returnUrl = returnUrl });
                var continueWithUrl = Url.Action("RegisterUser", "UserRegistration" ,
                    new { returnUrl = returnUrlAfterRegistration, provider = provider, providerUserId = providerUserId });
                return Redirect(continueWithUrl);
            }
اگر خروجی متد FindUserFromExternalProvider آن null باشد، یعنی کاربری که از سمت تامین کننده‌ی هویت خارجی/گوگل به برنامه‌ی ما وارد شده‌است، دارای اکانتی در سمت IDP نیست. به همین جهت او را به سمت صفحه‌ی ثبت نام کاربر هدایت می‌کنیم.
در اینجا نحوه‌ی اصلاح اکشن متد Callback را جهت هدایت یک کاربر جدید به صفحه‌ی ثبت نام و تکمیل اطلاعات مورد نیاز IDP را مشاهده می‌کنید.
returnUrl ارسالی به اکشن متد RegisterUser، به همین اکشن متد جاری اشاره می‌کند. یعنی کاربر پس از تکمیل اطلاعات و اینبار نال نبودن user او، گردش کاری جاری را ادامه خواهد داد و به برنامه با این هویت جدید وارد می‌شود.


اتصال کاربر وارد شده‌ی از طریق یک IDP خارجی به اکانتی که هم اکنون در سطح IDP ما موجود است

تا اینجا اگر کاربری از طریق یک IDP خارجی به برنامه وارد شود، او را به صفحه‌ی ثبت نام کاربر هدایت کرده و پس از دریافت اطلاعات او، اکانت خارجی او را به اکانتی جدید که در IDP خود ایجاد می‌کنیم، متصل خواهیم کرد. به همین جهت بار دومی که این کاربر به همین ترتیب وارد سایت می‌شود، دیگر صفحه‌ی ثبت نام و تکمیل اطلاعات را مشاهده نمی‌کند. اما ممکن است کاربری که برای اولین بار از طریق یک IDP خارجی به سایت ما وارد شده‌است، هم اکنون دارای یک اکانت دیگری در سطح IDP ما باشد؛ در اینجا فقط اتصالی بین این دو صورت نگرفته‌است. بنابراین در این حالت بجای ایجاد یک اکانت جدید، بهتر است از همین اکانت موجود استفاده کرد و صرفا اتصال UserLogins او را تکمیل نمود.
به همین جهت ابتدا نیاز است لیست Claims بازگشتی از گوگل را بررسی کنیم:
var (user, provider, providerUserId, claims) = await FindUserFromExternalProvider(result);  
foreach (var claim in claims)
{
   _logger.LogInformation($"External provider[{provider}] info-> claim:{claim.Type}, value:{claim.Value}");
}
در اینجا پس از فراخوانی FindUserFromExternalProvider، لیست Claims بازگشت داده شده‌ی توسط IDP خارجی را لاگ می‌کنیم که در حالت استفاده‌ی از گوگل چنین خروجی را دارد:
External provider[Google] info-> claim:http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/name, value:Vahid N.
External provider[Google] info-> claim:http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/givenname, value:Vahid
External provider[Google] info-> claim:http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/surname, value:N.
External provider[Google] info-> claim:urn:google:profile, value:https://plus.google.com/105013528531611201860
External provider[Google] info-> claim:http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/emailaddress, value:my.name@gmail.com
بنابراین اگر بخواهیم بر اساس این claims بازگشتی از گوگل، کاربر جاری در بانک اطلاعاتی خود را بیابیم، فقط کافی است اطلاعات claim مخصوص emailaddress آن‌را مورد استفاده قرار دهیم:
        [HttpGet]
        public async Task<IActionResult> Callback()
        {
            // ...

            var (user, provider, providerUserId, claims) = await FindUserFromExternalProvider(result);
            if (user == null)
            {
                // user wasn't found by provider, but maybe one exists with the same email address?  
                if (provider == "Google")
                {
                    // email claim from Google
                    var email = claims.FirstOrDefault(c =>
                        c.Type == "http://schemas.xmlsoap.org/ws/2005/05/identity/claims/emailaddress");
                    if (email != null)
                    {
                        var userByEmail = await _usersService.GetUserByEmailAsync(email.Value);
                        if (userByEmail != null)
                        {
                            // add Google as a provider for this user
                            await _usersService.AddUserLoginAsync(userByEmail.SubjectId, provider, providerUserId);

                            // redirect to ExternalLoginCallback
                            var continueWithUrlAfterAddingUserLogin =
                                Url.Action("Callback", new {returnUrl = returnUrl});
                            return Redirect(continueWithUrlAfterAddingUserLogin);
                        }
                    }
                }


                var returnUrlAfterRegistration = Url.Action("Callback", new {returnUrl = returnUrl});
                var continueWithUrl = Url.Action("RegisterUser", "UserRegistration",
                    new {returnUrl = returnUrlAfterRegistration, provider = provider, providerUserId = providerUserId});
                return Redirect(continueWithUrl);
            }
در اینجا ابتدا بررسی شده‌است که آیا کاربر جاری واکشی شده‌ی از بانک اطلاعاتی نال است؟ اگر بله، اینبار بجای هدایت مستقیم او به صفحه‌ی ثبت کاربر و تکمیل مشخصات او، مقدار email این کاربر را از لیست claims بازگشتی او از طرف گوگل، استخراج می‌کنیم. سپس بر این اساس اگر کاربری در بانک اطلاعاتی وجود داشت، تنها اطلاعات تکمیلی UserLogin او را که در اینجا خالی است، به اکانت گوگل او متصل می‌کنیم. به این ترتیب دیگر کاربر نیازی نخواهد داشت تا به صفحه‌ی ثبت اطلاعات تکمیلی هدایت شود و یا اینکه بی‌جهت رکورد User جدیدی را مخصوص او به بانک اطلاعاتی اضافه کنیم.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
مطالب
دریافت و نمایش تصاویر از سرور در برنامه‌های Angular
عملیات دریافت اطلاعات راه دور، در برنامه‌های Angular به صورت Ajax انجام می‌شود. در این حالت، پردازش تصاویر دریافتی از سرور، به علت داشتن محتوای باینری، نیاز به رعایت یک سری نکات خاص دارد که آن‌ها را در این مطلب مرور خواهیم کرد.


کدهای سمت سرور دریافت تصویر

در اینجا کدهای سمت سرور برنامه، نکته‌ی خاصی را به همراه نداشته و صرفا یک تصویر ساده (محتوای باینری) را بازگشت می‌دهد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    public class ShowImagesController : Controller
    {
        [HttpGet("[action]")]
        public IActionResult GetImage()
        {
            return File("~/assets/resume.png", "image/png");
        }
    }
}
که در نهایت با آدرس api/ShowImages/GetImage در سمت کلاینت قابل دسترسی خواهد بود.


سرویس دریافت محتوای باینری در برنامه‌های Angular

برای اینکه HttpClient برنامه‌های Angular بتواند محتوای باینری را بجای محتوای JSON پیش‌فرض آن دریافت کند، نیاز است نوع خروجی سمت سرور آن‌را به blob تنظیم کرد:
import { Injectable } from "@angular/core";
import { Observable } from "rxjs/Observable";
import { HttpClient } from "@angular/common/http";

@Injectable()
export class DownloadBinaryDataService {

  constructor(private httpClient: HttpClient) { }

  public getImage(): Observable<Blob> {
    return this.httpClient.get("/api/ShowImages/GetImage", { responseType: "blob" });
  }
}
به این ترتیب پس از اشتراک به متد getImage این سرویس، اطلاعات باینری این تصویر را دریافت خواهیم کرد.


ساخت URL برای دسترسی به اطلاعات باینری

تمام مرورگرهای جدید از ایجاد URL برای اشیاء Blob دریافتی از سمت سرور، توسط متد توکار URL.createObjectURL پشتیبانی می‌کنند. این متد، شیء URL را از شیء window جاری دریافت می‌کند و سپس اطلاعات باینری را دریافت کرده و آدرسی را جهت دسترسی موقت به آن تولید می‌کند.
بنابراین ابتدا سرویس جدیدی را در مسیر src\app\core\window.service.ts جهت دسترسی به این شیء پنجره ایجاد می‌کنیم:
import { Injectable } from "@angular/core";

function getWindow(): any {
  return window;
}

@Injectable()
export class WindowRefService {
  get nativeWindow(): any {
    return getWindow();
  }
}
هدف این است که در برنامه مستقیما با شیء window کار نکنیم و این سرویس تامین کننده‌ی آن باشد.
چون این سرویس، یک سرویس سراسری است، آن‌را در قسمت providers مربوط به CoreModule ثبت خواهیم کرد تا در تمام برنامه قابل دسترسی شود:
import { WindowRefService } from "./window.service";

@NgModule({
  providers: [
    WindowRefService
  ]
})
export class CoreModule {}
اکنون هر قسمتی از برنامه که می‌خواهد برای دسترسی به این تصویر و نمایش آن، آدرسی از آن‌را داشته باشد، باید به صورت ذیل عمل کند:
const urlCreator = this.nativeWindow.URL;
imageBlobUrl = urlCreator.createObjectURL(imageDataBlob);


اصلاح Content Security Policy سمت سرور جهت نمایش تصاویر blob

زمانیکه از متد createObjectURL استفاده می‌شود، یک نمونه آدرس تولیدی آن چنین شکلی را پیدا می‌کند:
<img src="blob:http://localhost:5000/9d4bae44-00bc-4ed8-9f27-cac2de5ecd5d">
در این حالت در Content Security Policy سمت سرور، نیاز است امکان دسترسی به تصاویر از نوع blob را نیز آزاد معرفی کنید:
 img-src 'self' data: blob:
در غیراینصورت مرورگر نمایش یک چنین تصاویری را سد خواهد کرد.


دریافت تصویر از سرور و نمایش آن در برنامه‌ی Angular

پس از این مقدمات، کامپوننتی که یک تصویر را از سمت سرور دریافت کرده و نمایش می‌دهد، چنین کدی را خواهد داشت:
import { WindowRefService } from "./../../core/window.service";
import { DownloadBinaryDataService } from "app/angular-http-client-blob/download-binary-data.service";
import { Component, OnInit, ViewChild, ElementRef } from "@angular/core";
import { DomSanitizer, SafeUrl } from "@angular/platform-browser";

@Component({
  templateUrl: "./download-blobs.component.html",
  styleUrls: ["./download-blobs.component.css"]
})
export class DownloadBlobsComponent implements OnInit {

  @ViewChild("sampleImage1") sampleImage1: ElementRef;
  private nativeWindow: Window;
  imageBlobUrl: string;
  sanitizedImageBlobUrl: SafeUrl;

  constructor(private downloadService: DownloadBinaryDataService,
    private windowRefService: WindowRefService, private sanitizer: DomSanitizer) { }

  ngOnInit() {
    this.nativeWindow = this.windowRefService.nativeWindow;
    this.downloadService.getImage().subscribe(imageDataBlob => {
      const urlCreator = this.nativeWindow.URL;
      this.imageBlobUrl = urlCreator.createObjectURL(imageDataBlob); // doesn't work -> <img [src]="imageBlobUrl">
      this.sampleImage1.nativeElement.src = this.imageBlobUrl; // works -> <img #sampleImage1>
      this.sanitizedImageBlobUrl = this.sanitizer.bypassSecurityTrustUrl(this.imageBlobUrl); // works -> <img [src]="sanitizedImageBlobUrl">
    });
  }
}
با این قالب:
<h1>Angular HttpClient Blob</h1>

<h4>#sampleImage1</h4>
<img #sampleImage1>

<h4>imageBlobUrl</h4>
<img [src]="imageBlobUrl">

<h4>sanitizedImageBlobUrl</h4>
<img [src]="sanitizedImageBlobUrl">
در اینجا در ngOnInit، به سرویس پنجره دسترسی یافته و وهله‌ای از آن‌را جهت کار با متد createObjectURL شیء URL آن دریافت می‌کنیم.
سپس مشترک متد getImage دریافت تصویر شده و اطلاعات نهایی آن‌را به صورت imageDataBlob دریافت می‌کنیم.
این اطلاعات باینری را به متد createObjectURL ارسال کرده و آدرس موقتی این تصویر را در مرورگر بدست می‌آوریم.

در ادامه سه روش کار با این URL نهایی را بررسی کرده‌ایم:
- دسترسی مستقیم به imageBlobUrl
this.imageBlobUrl = urlCreator.createObjectURL(imageDataBlob); // doesn't work -> <img [src]="imageBlobUrl">
و سپس انتساب آن به خاصیت src یک تصویر در قالب این کامپوننت:
<h4>imageBlobUrl</h4>
<img [src]="imageBlobUrl">
چون در این حالت Angular این URL را امن سازی می‌کند، یک چنین خروجی unsafe:blob بجای blob تولید خواهد شد:
<img _ngcontent-c1="" src="unsafe:blob:http://localhost:5000/a4505339-5da2-4303-949c-8e6a7cfff2fc">
که این مورد نیز توسط مرورگر با خطای ذیل سد می‌شود:
Refused to load the image 'unsafe:blob:http://localhost:5000/a4505339-5da2-4303-949c-8e6a7cfff2fc' 
because it violates the following Content Security Policy directive: "img-src 'self' data: blob:".

- برای رفع این مشکل، می‌توان از سرویس DomSanitizer آن که به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است استفاده کرد:
this.sanitizedImageBlobUrl = this.sanitizer.bypassSecurityTrustUrl(this.imageBlobUrl); // works -> <img [src]="sanitizedImageBlobUrl">
اینبار یک چنین انتسابی به صورت مستقیم کار می‌کند:
<img [src]="sanitizedImageBlobUrl">
چون خروجی آن دیگر unsafe:blob نیست:
<img _ngcontent-c1="" src="blob:http://localhost:5000/a4505339-5da2-4303-949c-8e6a7cfff2fc">

- روش دیگر نمایش این تصویر، انتساب این آدرس به شیء بومی این تصویر است. برای اینکار در قالب این کامپوننت، یک template reference variable را به img نسبت می‌دهیم:
<img #sampleImage1>
سپس در کامپوننت جاری، توسط تعریف یک ViewChild، می‌توان به این متغیر دسترسی یافت:
@ViewChild("sampleImage1") sampleImage1: ElementRef;
اکنون که دسترسی مستقیمی را به این شیء پیدا کرده‌ایم، نحوه‌ی مقدار دهی خاصیت src آن به صورت ذیل خواهد بود:
this.sampleImage1.nativeElement.src = this.imageBlobUrl; // works -> <img #sampleImage1>

در نهایت Angular یک چنین خروجی را برای نمایش اینگونه تصاویر، بر اساس کدهای فوق رندر می‌کند:
<ng-component _nghost-c1=""><h1 _ngcontent-c1="">Angular HttpClient Blob</h1>

<h4 _ngcontent-c1="">#sampleImage1</h4>
<img _ngcontent-c1="" src="blob:http://localhost:5000/a4505339-5da2-4303-949c-8e6a7cfff2fc">

<h4 _ngcontent-c1="">imageBlobUrl</h4>
<img _ngcontent-c1="" src="unsafe:blob:http://localhost:5000/a4505339-5da2-4303-949c-8e6a7cfff2fc">

<h4 _ngcontent-c1="">sanitizedImageBlobUrl</h4>
<img _ngcontent-c1="" src="blob:http://localhost:5000/a4505339-5da2-4303-949c-8e6a7cfff2fc">
</ng-component>



کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
استفاده از SQL-CE به کمک NHibernate

خلاصه‌ای را در مورد SQL Server CE قبلا در این سایت مطالعه‌ کرده‌اید. در ادامه خلاصه‌ای کاربردی را از تنظیمات و نکات مرتبط به کار با SQL-CE به کمک NHibernate ملاحظه خواهید نمود:

1) دریافت SQL-CE 4.0


همین مقدار برای استفاده از SQL-CE 4.0 به کمک NHibernate کفایت می‌کند و حتی نیازی به نصب سرویس پک یک VS 2010 هم نیست.

2) ابزار سازی جهت ایجاد یک بانک اطلاعاتی خالی SQL-CE

using System;
using System.IO;

namespace NHibernate.Helper.DbSpecific
{
public class SqlCEDbHelper
{
const string engineTypeName = "System.Data.SqlServerCe.SqlCeEngine, System.Data.SqlServerCe";

/// <summary>
/// note: this method will delete existing db and then creates a new one.
/// </summary>
/// <param name="filename"></param>
/// <param name="password"></param>
public static void CreateEmptyDatabaseFile(string filename, string password = "")
{
if (File.Exists(filename))
File.Delete(filename);

var type = System.Type.GetType(engineTypeName);
var localConnectionString = type.GetProperty("LocalConnectionString");
var createDatabase = type.GetMethod("CreateDatabase");

var engine = Activator.CreateInstance(type);

string connectionStr = string.Format("Data Source='{0}';Password={1};Encrypt Database=True", filename, password);
if (string.IsNullOrWhiteSpace(password))
connectionStr = string.Format("Data Source='{0}'", filename);

localConnectionString.SetValue(
obj: engine,
value: connectionStr,
index: null);
createDatabase.Invoke(engine, new object[0]);
}

/// <summary>
/// use this method to compact or encrypt existing db or decrypt it to a new db with all records
/// </summary>
/// <param name="sourceConnection"></param>
/// <param name="destConnection"></param>
public static void CompactDatabase(string sourceConnection, string destConnection)
{
var type = System.Type.GetType(engineTypeName);
var engine = Activator.CreateInstance(type);

var localConnectionString = type.GetProperty("LocalConnectionString");
localConnectionString.SetValue(
obj: engine,
value: sourceConnection,
index: null);

var compactDatabase = type.GetMethod("Compact");
compactDatabase.Invoke(engine, new object[] { destConnection });
}
}
}

کلاس فوق، یک کلاس عمومی است و مرتبط به NHibernate نیست و در همه جا قابل استفاده است.
متد CreateEmptyDatabaseFile یک فایل بانک اطلاعاتی خالی با فرمت مخصوص SQL-CE را برای شما تولید خواهد کرد. به این ترتیب می‌توان بدون نیاز به ابزار خاصی، سریعا یک بانک خالی را تولید و شروع به کار کرد. در این متد اگر کلمه عبوری را وارد نکنید، بانک اطلاعاتی رمزنگاری شده نخواهد بود و اگر کلمه عبور را وارد کنید، دیتابیس اولیه به همراه کلیه اعمال انجام شده بر روی آن در طول زمان، با کمک الگوریتم AES به صورت خودکار رمزنگاری خواهند شد. کل کاری را هم که باید انجام دهید ذکر این کلمه عبور در کانکشن استرینگ است.
متد CompactDatabase، یک متد چند منظوره است. اگر بانک اطلاعاتی SQL-CE رمزنگاری نشده‌ای دارید و می‌خواهید کل آن‌را به همراه تمام اطلاعات درون آن رمزنگاری کنید، می‌توانید جهت سهولت کار از این متد استفاده نمائید. آرگومان اول آن به کانکشن استرینگ بانکی موجود و آرگومان دوم به کانکشن استرینگ بانک جدیدی که تولید خواهد شد، اشاره می‌کند.
همچنین اگر یک بانک اطلاعاتی SQL-CE رمزنگاری شده دارید و می‌خواهید آن‌را به صورت یک بانک اطلاعاتی جدید به همراه تمام رکوردهای آن رمزگشایی کنید، باز هم می‌توان از این متد استفاده کرد. البته بدیهی است که کلمه عبور را باید داشته باشید و این کلمه عبور جایی درون فایل بانک اطلاعاتی ذخیره نمی‌شود. در این حالت در کانکشن استرینگ اول باید کلمه عبور ذکر شود و کانکشن استرینگ دوم نیازی به کلمه عبور نخواهد داشت.

فرمت کلی کانکشن استرینگ SQL-CE هم به شکل زیر است:

Data Source=c:\path\db.sdf;Password=1234;Encrypt Database=True

البته این برای حالتی است که قصد داشته باشید بانک اطلاعاتی مورد استفاده را رمزنگاری کنید یا از یک بانک اطلاعاتی رمزنگاری شده استفاده نمائید. اگر بانک اطلاعاتی شما کلمه عبوری ندارد، ذکر Data Source=c:\path\db.sdf کفایت می‌کند.

این کلاس هم از این جهت مطرح شد که NHibernate می‌تواند ساختار بانک اطلاعاتی را بر اساس تعاریف نگاشت‌ها به صورت خودکار تولید و اعمال کند، «اما» بر روی یک بانک اطلاعاتی خالی SQL-CE از قبل تهیه شده (در غیراینصورت خطای The database file cannot be found. Check the path to the database را دریافت خواهید کرد).

نکته:
اگر دقت کرده باشید در این کلاس engineTypeName به صورت رشته ذکر شده است. چرا؟
علت این است که با ذکر engineTypeName به صورت رشته، می‌توان از این کلاس در یک کتابخانه عمومی هم استفاده کرد، بدون اینکه مصرف کننده نیازی داشته باشد تا ارجاع مستقیمی را به اسمبلی SQL-CE به برنامه خود اضافه کند. اگر این ارجاع وجود داشت، متدهای یاد شده کار می‌کنند، در غیراینصورت در گوشه‌ای ساکت و بدون دردسر و بدون نیاز به اسمبلی خاصی برای روز مبادا قرار خواهند گرفت.


3) ابزار مرور اطلاعات بانک اطلاعاتی SQL-CE

با استفاده از management studio خود SQL Server هم می‌شود با بانک‌های اطلاعاتی SQL-CE کار کرد، اما ... اینبار برخلاف نگارش کامل اس کیوال سرور، با یک نسخه‌ی بسیار بدوی، که حتی امکان rename فیلدها را هم ندارد مواجه خواهید شد. به همین جهت به شخصه برنامه SqlCe40Toolbox را ترجیح می‌دهم و اطمینان داشته باشید که امکانات آن برای کار با SQL-CE از امکانات ارائه شده توسط management studio مایکروسافت، بیشتر و پیشرفته‌تر است!



4) تنظیمات NHibernate جهت کار با SQL-CE

الف) پس از نصب SQL-CE ، فایل‌های آن‌را در مسیر C:\Program Files\Microsoft SQL Server Compact Edition\v4.0 می‌توان یافت. درایور ADO.NET آن هم در مسیر C:\Program Files\Microsoft SQL Server Compact Edition\v4.0\Desktop قرار دارد. بنابراین در ابتدا نیاز است تا ارجاعی را به اسمبلی System.Data.SqlServerCe.dll به برنامه خود اضافه کنید (نام پوشه desktop آن هم غلط انداز است. از این جهت که نگارش 4 آن، به راحتی در برنامه‌های ذاتا چند ریسمانی ASP.Net بدون مشکل قابل استفاده است).
نکته مهم: در این حالت NHibernate قادر به یافتن فایل درایور یاد شده نخواهد بود و پیغام خطای «Could not create the driver from NHibernate.Driver.SqlServerCeDriver» را دریافت خواهید کرد. برای رفع آن، اسمبلی System.Data.SqlServerCe.dll را در لیست ارجاعات برنامه یافته و در برگه خواص آن، خاصیت «Copy Local» را true کنید. به این معنا که NHibernate این اسمبلی را در کنار فایل اجرایی برنامه شما جستجو خواهد کرد.

ب) مطلب بعد، تنظیمات ابتدایی NHibernate‌ است جهت شناساندن SQL-CE . مابقی مسایل (نکات mapping، کوئری‌ها و غیره) هیچ تفاوتی با سایر بانک‌های اطلاعاتی نخواهد داشت و یکی است. به این معنا که اگر برنامه شما از ویژگی‌های خاص بانک‌های اطلاعاتی استفاده نکند (مثلا اگر از رویه‌های ذخیره شده اس کیوال سرور استفاده نکرده باشد)، فقط با تغییر کانکشن استرینگ و معرفی dialect و driver جدید، به سادگی می‌تواند به یک بانک اطلاعاتی دیگر سوئیچ کند؛ بدون اینکه حتی بخواهید یک سطر از کدهای اصلی برنامه خود را تغییر دهید.



تنها نکته جدید آن این متد است:

private Configuration getConfig()
{
var configure = new Configuration();
configure.SessionFactoryName("BuildIt");

configure.DataBaseIntegration(db =>
{
db.ConnectionProvider<DriverConnectionProvider>();
db.Dialect<MsSqlCe40Dialect>();
db.Driver<SqlServerCeDriver>();
db.KeywordsAutoImport = Hbm2DDLKeyWords.AutoQuote;
db.IsolationLevel = IsolationLevel.ReadCommitted;
db.ConnectionString = ConnectionString;
db.Timeout = 10;

//for testing ...
db.LogFormattedSql = true;
db.LogSqlInConsole = true;
});

return configure;
}

که در آن نحوه تعریف MsSqlCe40Dialect و SqlServerCeDriver مشخص شده است.

نکته حاشیه‌ای!
در این مثال primary key از نوع identity تعریف شده و بدون مشکل کار کرد. همین را اگر با EF تست کنید، این خطا را دریافت می‌کنید: «Server-generated keys and server-generated values are not supported by SQL Server Compact». بله، EF نمی‌تواند با primary key از نوع identity حین کار با SQL-CE کار کند. برای رفع آن توصیه شده است که از Guid استفاده کنید!

نکته تکمیلی:
استفاده از Dialect سفارشی در NHibernate


نکته پایانی!
و در پایان باید اشاره کرد که SQL-CE یک بانک اطلاعاتی نوشته شده با دات نت نیست (با CPP نوشته شده است و نصب آن هم نیاز به ران تایم به روز VC را دارد). به این معنا که جهت سیستم‌های 64 بیتی و 32 بیتی باید نسخه مناسب آن‌را توزیع کنید. یا اینکه Target platform پروژه جاری دات نت خود را بر روی X86 قرار دهید (نه بر روی Any CPU پیش فرض) و در این حالت تنها یک نسخه X86 بانک اطلاعاتی SQL-CE و همچنین برنامه خود را برای تمام سیستم‌ها توزیع کنید.

مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 15 - بررسی تغییرات Caching
در نگارش‌های پیشین ASP.NET MVC با استفاده از Output Cache، امکان کش کردن خروجی یک اکشن متد، وجود دارد. مکانیزم Output Cache از ASP.NET Core حذف شده‌است؛ اما جایگزین‌های قابل توجهی برای آن تدارک دیده شده‌اند.


معرفی Response Cache

جایگزین ویژگی حذف شده‌ی OutputCache در ASP.NET Core، ویژگی جدیدی است به نام ResponseCache و هدف آن تنظیم هدرهای مرتبط با caching مخصوص HTTP Response ارائه شده‌است. به همین جهت با مکانیزم OutputCache قدیمی ASP.NET MVC که اطلاعات را در حافظه‌ی سرور کش می‌کرد، کاملا متفاوت است.
البته قرار است میان افزار OutputCache را در نگارش‌های آتی ASP.NET Core نیز ارائه کنند.
[ResponseCache(Duration = 60)]
public IActionResult Contact()
{
   ViewData["Message"] = "Your contact page.";
   return View();
}
در اینجا مثالی را از نحوه‌ی تعریف این ویژگی جدید، ملاحظه می‌کنید که در آن مقدار خاصیت مدت زمان کش شدن، برحسب ثانیه است. استفاده‌ی از آن سبب خواهد شد تا هدر HTTP ذیل به خروجی از سرور اضافه شود:
 Cache-Control: public,max-age=60

یک نکته:
این ویژگی را هم می‌توان به کل کنترلر اعمال کرد و هم به یک اکشن متد خاص. اگر این ویژگی هم به کنترلر و هم به اکشن متدی در آن کنترلر اعمال شده باشد، تنظیمات در سطح متدها، تنظیمات در سطح کلاس را بازنویسی می‌کنند.


تعیین مکان کش شدن خروجی یک اکشن متد

در هدر فوق، عبارت public را مشاهده می‌کنید. این public بودن به این معنا است که امکان کش شدن این خروجی، توسط کش سرورهای اشتراکی بین راه هم وجود دارد.
اگر می‌خواهید این امکان را غیرفعال کنید، نیاز است این public به private تنظیم شود:
[ResponseCache(Duration = 60, Location = ResponseCacheLocation.Client)]
تنظیم Location فوق به Client به معنای private شدن هدر تنظیم شده و صرفا کش شدن خروجی، توسط کش مرورگر کاربر می‌باشد.


غیرفعال کردن کش شدن خروجی یک اکشن متد

اگر خواستید از کش شدن خروجی یک اکشن متد تحت هر حالتی جلوگیری کنید، مکان آن‌را به None و NoStore آن‌را به true تنظیم کنید:
[ResponseCache(Location = ResponseCacheLocation.None, NoStore = true)]
public IActionResult Error()
{
   return View();
}
این تنظیم سبب افزوده شدن یک چنین هدر HTTP ایی به خروجی از سرور می‌شود:
Cache-Control: no-store,no-cache
Pragma: no-cache


امکان تعریف پروفایل‌های کش

بجای اینکه تنظیمات کش کردن تکراری را به انواع و اقسام اکشن متدها اعمال کنیم، می‌توان برای آن‌ها پروفایل ایجاد کرده و از نام این پروفایل، جهت به اشتراک گذاری تنظیمات استفاده کنیم. برای این منظور به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و جایی که سرویس ASP.NET MVC را فعال سازی کرده‌اید، پروفایل کش جدیدی را تعریف کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc(options =>
    {
        options.CacheProfiles.Add("PrivateCache",
            new CacheProfile
            {
                Duration = 60,
                Location = ResponseCacheLocation.Client
            }); 
    });
پس از آن برای استفاده‌ی از این تنظیمات اشتراکی، فقط کافی است تا نام پروفایل مرتبطی را ذکر کنیم:
[ResponseCache(CacheProfileName = "PrivateCache")]


معرفی سرویس کش درون حافظه‌ای

در نگارش‌های پیشین ASP.NET، متدهایی برای کش کردن موقتی اطلاعات در حافظه و سپس بازیابی آن‌ها وجود داشتند. در ASP.NET Core، این متدها توسط سرویس ارائه کننده‌ی IMemoryCache در اختیار برنامه قرار می‌گیرند. برای فعال سازی این سرویس جدید باید مراحل ذیل طی شوند:
الف) ابتدا بسته‌ی Microsoft.Extensions.Caching.Memory را به لیست وابستگی‌های پروژه در فایل project.json اضافه کنید:
{
    "dependencies": {
      //same as before
      "Microsoft.Extensions.Caching.Memory": "1.0.0"
 },
ب) سپس به کلاس آغازین برنامه مراجعه کرده و سرویس آ‌ن‌را معرفی و ثبت کنید:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
  services.AddMemoryCache();
ج) پس از آن سرویس پیاده سازی کننده‌ی IMemoryCache،  در تمام اجزای برنامه در دسترس خواهد بود. برای مثال:
[Route("DNT/[controller]")]
public class AboutController : Controller
{
    private readonly IMemoryCache _memoryCache;
 
    public AboutController(IMemoryCache memoryCache)
    {
        _memoryCache = memoryCache;
    }
 
    [Route("")]
    public ActionResult Hello()
    {
 
        string cacheKey = "my-cache-key";
        string greeting;
 
        if (!_memoryCache.TryGetValue(cacheKey, out greeting))
        {
             greeting = "Hello";
            // store in the cache
            _memoryCache.Set(cacheKey, greeting,
                new MemoryCacheEntryOptions()
                .SetAbsoluteExpiration(TimeSpan.FromMinutes(1)));
        }
 
        return Content($"{greeting} from DNT!");
    }
در مثال فوق، ابتدا وابستگی سرویس کش درون حافظه‌ای، به سازنده‌ی کنترلر تزریق شده‌است. تامین آن هم توسط سرویسی که در کلاس آغازین برنامه ثبت کردیم، انجام می‌شود. پس از آن در اکشن متد Hello، سعی کرده‌ایم بر اساس کلید کشی که مشخص کرده‌ایم، مقداری را بازیابی کنیم. اگر این مقدار وجود نداشته باشد، آن‌را توسط متد Set تنظیم خواهیم کرد تا برای دفعات آتی فراخوانی این متد، مورد استفاده قرار گیرد.
تنظیمات منقضی شدن کش نیز به حالت absolute تنظیم شده‌است. یعنی پس از یک دقیقه حتما منقضی می‌شود. اگر فراخوانی‌های این متد زیاد است، می‌توان حالت منقضی شدن sliding را تنظیم کرد:
 new MemoryCacheEntryOptions()
  .SetSlidingExpiration(TimeSpan.FromMinutes(5))
در این حالت اگر پیش از اتمام 5 دقیقه‌ی تنظیم شده، درخواستی به سرور رسید، این کش برای 5 دقیقه‌ی بعد نیز مجددا تمدید می‌شود.
اگر خواستیم تا این کش سر ساعت منقضی شود، اما در طی این یک ساعت به صورت sliding عمل کند، می‌توان از ترکیب دو حالت مطلق و لغزشی استفاده کرد:
 new MemoryCacheEntryOptions()
  .SetSlidingExpiration(TimeSpan.FromMinutes(5))
  .SetAbsoluteExpiration(TimeSpan.FromHours(1))

یک نکته: اگر فشار حافظه‌ی سرور زیاد شود، مدیر حافظه‌ی این کش، شروع به منقضی کردن آیتم‌هایی با حق تقدم پایین می‌کند. بالاترین حق تقدم را حالت NeverRemove ذیل دارد:
 new MemoryCacheEntryOptions()
  .SetPriority(CacheItemPriority.NeverRemove))


معرفی Tag Helpers مخصوص کش کردن قسمتی از صفحه

در ادامه‌ی مبحث معرفی Tag Helpers، تعدادی از آن‌ها جهت کش کردن محتوای قسمتی از صفحه، طراحی شده‌اند:
<cache expires-after="@TimeSpan.FromMinutes(10)">
    @Html.Partial("_WhatsNew")
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
تگ جدید cache محتوای دربرگیرنده‌ی آن‌را «در حافظه‌ی سرور» کش می‌کند (و در پشت صحنه از همان کش درون حافظه‌ای که پیشتر بحث شد، استفاده می‌کند). تگ cache در خروجی HTML نهایی مشاهده نمی‌شود و صرفا مفهومی سمت سرور است.
برای نمونه در مثال فوق، محتوای پارشال ویوو رندر شده و همچنین تاریخی که پس از آن نمایش داده شده‌است، به مدت 10 دقیقه در حافظه‌ی سرور کش می‌شوند. اگر این زمان تنظیم نشود، تا زمانیکه برنامه در سرور مشغول به کار است، این قسمت منقضی نخواهد شد.
در اینجا اگر expires-after ذکر شده بود، یعنی پس از این مدت زمان، کش منقضی می‌شود.
<cache expires-after="@TimeSpan.FromSeconds(5)">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
 اگر expires-on آن ذکر شود، می‌توان تاریخ و زمان مشخصی را در اینجا ذکر کرد (برای مثال فردا ساعت 10، با فراخوانی DateTime.Today.AddDays).
<cache expires-on="@DateTime.Today.AddDays(1).AddTicks(-1)">
  <!--View Component or something that gets data from the database-->
 *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
همچنین می‌توان از expires-sliding نیز استفاده کرد. به این معنا که اگر در طی مدتی خاص این صفحه درخواست نشد، آنگاه این کشی منقضی می‌شود.
<cache expires-sliding="@TimeSpan.FromMinutes(5)">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
همچنین در اینجا می‌توان کش کردن را به ازای کاربران مختلف، کوئری استرینگ‌های مختلف و امثال آن انجام داد (با ارائه‌ی محتوای متفاوتی به ازای پارامترهای مختلف):
<cache vary-by-user="true">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
در این حالت دیگر نیازی نیست تا نگران این باشیم که آیا محتوای قسمت کش شده‌ی از صفحه برای تمام کاربران در دسترس است یا خیر؟ در اینجا هر کاربر لاگین شده‌ی به سیستم، نگارش کش شده‌ی خاص خودش را دریافت می‌کند.

<cache vary-by-route="id">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
در اینجا به ازای پارامتر آی‌دی مسیریابی، نگارش‌های مختلف کش شده‌ای از صفحه تامین می‌شوند. در اینجا می‌توان لیستی از پارامترهای جدا شده‌ی با کاما را مشخص کرد.

<cache vary-by-query="search">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
امکان کش کردن محتوای صفحه به ازای کوئری استرینگ‌های مختلف تنظیم شده نیز وجود دارد.

<cache vary-by-cookie="MyAppCookie">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
در اینجا به ازای محتواهای مختلف کوکی خاصی به نام MyAppCookie، نگارش‌های مختلف کش شده‌ای از صفحه ذخیره می‌شوند.

 <cache vary-by-header="User-Agent">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
در اینجا می‌توان به ازای هدرهای مختلف پروتکل HTTP نگارش‌های کش شده‌ی متفاوتی را ارائه داد.

<cache vary-by="@ViewBag.ProductId">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
اگر خواستید کلید کش را خودتان تعیین کنید از vary-by استفاده کنید.

 <cache vary-by-user="true" vary-by-route="id">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>
امکان ترکیب این موارد با هم نیز وجود دارد.

به علاوه چون زیر ساخت این Tag Helper همان Microsoft.Extensions.Caching.Memory است، امکان تنظیم حق تقدم حذف شدن آیتم‌های کش شده نیز وجود دارد:
<cache expires-sliding="@TimeSpan.FromMinutes(10)"
priority="@Microsoft.Extensions.Caching.Memory.CacheItemPriority.NeverRemove">
    <!--View Component or something that gets data from the database-->
    *last updated  @DateTime.Now.ToLongTimeString()
</cache>


مبحث تکمیلی

امکان ذخیره سازی آیتم‌های کش شده در بانک اطلاعاتی (بجای حافظه‌ی فرار) نیز پیش بینی شده‌است که تحت عنوان «کش توزیع شده» در دسترس است.
Working with a Distributed Cache
مطالب
EF Code First #2

در قسمت قبل با تنظیمات و قراردادهای ابتدایی EF Code first آشنا شدیم، هرچند این تنظیمات حجم کدنویسی ابتدایی راه اندازی سیستم را به شدت کاهش می‌دهند، اما کافی نیستند. در این قسمت نگاهی سطحی و مقدماتی خواهیم داشت بر امکانات مهیا جهت تنظیم ویژگی‌های مدل‌های برنامه در EF Code first.

تنظیمات EF Code first توسط اعمال متادیتای خواص

اغلب متادیتای مورد نیاز جهت اعمال تنظیمات EF Code first در اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll قرار دارند. بنابراین اگر مدل‌های خود را در اسمبلی و پروژه class library جداگانه‌ای تعریف و نگهداری می‌کنید (مثلا به نام DomainClasses)، نیاز است ابتدا ارجاعی را به این اسمبلی به پروژه جاری اضافه نمائیم. همچنین تعدادی دیگر از متادیتای قابل استفاده در خود اسمبلی EntityFramework.dll قرار دارند. بنابراین در صورت نیاز باید ارجاعی را به این اسمبلی نیز اضافه نمود.
همان مثال قبل را در اینجا ادامه می‌دهیم. دو کلاس Blog و Post در آن تعریف شده (به این نوع کلاس‌ها POCO – the Plain Old CLR Objects نیز گفته می‌شود)، به همراه کلاس Context که از کلاس DbContext مشتق شده است. ابتدا دیتابیس قبلی را دستی drop کنید. سپس در کلاس Blog، خاصیت public int Id را مثلا به public int MyTableKey تغییر دهید و پروژه را اجرا کنید. برنامه بلافاصله با خطای زیر متوقف می‌شود:

One or more validation errors were detected during model generation:
\tSystem.Data.Entity.Edm.EdmEntityType: : EntityType 'Blog' has no key defined.

زیرا EF Code first در این کلاس خاصیتی به نام Id یا BlogId را نیافته‌است و امکان تشکیل Primary key جدول را ندارد. برای رفع این مشکل تنها کافی است ویژگی Key را به این خاصیت اعمال کنیم:

using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
[Key]
public int MyTableKey { set; get; }

همچنین تعدادی ویژگی دیگر مانند MaxLength و Required را نیز می‌توان بر روی خواص کلاس اعمال کرد:

using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
[Key]
public int MyTableKey { set; get; }

[MaxLength(100)]
public string Title { set; get; }

[Required]
public string AuthorName { set; get; }

public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}

این ویژگی‌ها دو مقصود مهم را برآورده می‌سازند:
الف) بر روی ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده تاثیر دارند:

CREATE TABLE [dbo].[Blogs](
[MyTableKey] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[Title] [nvarchar](100) NULL,
[AuthorName] [nvarchar](max) NOT NULL,
CONSTRAINT [PK_Blogs] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[MyTableKey] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF,
IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]

همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا طول فیلد Title به 100 تنظیم شده است و همچنین فیلد AuthorName اینبار NOT NULL است. به علاوه primary key نیز بر اساس ویژگی Key اعمالی تعیین شده است.
البته برای اجرای کدهای تغییر کرده مدل، فعلا بانک اطلاعاتی قبلی را دستی می‌توان حذف کرد تا بتوان به ساختار جدید رسید. در مورد جزئیات مبحث DB Migration در قسمت‌های بعدی مفصلا بحث خواهد شد.

ب) اعتبار سنجی اطلاعات پیش از ارسال کوئری به بانک اطلاعاتی
برای مثال اگر در حین تعریف وهله‌ای از کلاس Blog، خاصیت AuthorName مقدار دهی نگردد، پیش از اینکه رفت و برگشتی به بانک اطلاعاتی صورت گیرد، یک validation error را دریافت خواهیم کرد. یا برای مثال اگر طول اطلاعات خاصیت Title بیش از 100 حرف باشد نیز مجددا در حین ثبت اطلاعات، یک استثنای اعتبار سنجی را مشاهده خواهیم کرد. البته امکان تعریف پیغام‌های خطای سفارشی نیز وجود دارد. برای این حالت تنها کافی است پارامتر ErrorMessage این ویژگی‌ها را مقدار دهی کرد. برای مثال:
[Required(ErrorMessage = "لطفا نام نویسنده را مشخص نمائید")]
public string AuthorName { set; get; }

نکته‌ی مهمی که در اینجا وجود دارد، وجود یک اکوسیستم هماهنگ و سازگار است. این نوع اعتبار سنجی هم با EF Code first هماهنگ است و هم برای مثال در ASP.NET MVC به صورت خودکار جهت اعتبار سنجی سمت سرور و کلاینت یک مدل می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و مفاهیم و روش‌های مورد استفاده در آن نیز یکی است.


تنظیمات EF Code first به کمک Fluent API

اگر علاقمند به استفاده از متادیتا، جهت تعریف قیود و ویژگی‌های خواص کلاس‌های مدل خود نیستید، روش دیگری نیز در EF Code first به نام Fluent API تدارک دیده شده است. در اینجا امکان تعریف همان ویژگی‌ها توسط کدنویسی نیز وجود دارد، به علاوه اعمال قیود دیگری که توسط متادیتای مهیا قابل تعریف نیستند.
محل تعریف این قیود، کلاس Context که از کلاس DbContext مشتق شده است، می‌باشد و در اینجا، کار با تحریف متد OnModelCreating شروع می‌شود:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }

protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder.Entity<Blog>().HasKey(x => x.MyTableKey);
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.Title).HasMaxLength(100);
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.AuthorName).IsRequired();

base.OnModelCreating(modelBuilder);
}
}
}

به کمک پارامتر modelBuilder، امکان دسترسی به متدهای تنظیم کننده ویژگی‌های خواص یک مدل یا موجودیت وجود دارد. در اینجا چون می‌توان متدها را به صورت یک زنجیره به هم متصل کرد و همچنین حاصل نهایی شبیه به جمله بندی انگلیسی است، به آن Fluent API یا API روان نیز گفته می‌شود.
البته در این حالت امکان تعریف ErrorMessage وجود ندارد و برای این منظور باید از همان data annotations استفاده کرد.


نحوه مدیریت صحیح تعاریف نگاشت‌ها به کمک Fluent API

OnModelCreating محل مناسبی جهت تعریف حجم انبوهی از تنظیمات کلاس‌های مختلف مدل‌های برنامه نیست. در حد سه چهار سطر مشکلی ندارد اما اگر بیشتر شد بهتر است از روش زیر استفاده شود:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;
using System.Data.Entity.ModelConfiguration;

namespace EF_Sample01
{
public class BlogConfig : EntityTypeConfiguration<Blog>
{
public BlogConfig()
{
this.Property(x => x.Id).HasColumnName("MyTableKey");
this.Property(x => x.RowVersion).HasColumnType("Timestamp");
}
}


با ارث بری از کلاس EntityTypeConfiguration،‌ می‌توان به ازای هر کلاس مدل، تنظیمات را جداگانه انجام داد. به این ترتیب اصل SRP یا Single responsibility principle نقض نخواهد شد. سپس برای استفاده از این کلاس‌های Config تک مسئولیتی به نحو زیر می‌توان اقدام کرد:

protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
{
modelBuilder.Configurations.Add(new BlogConfig());




نحوه تنظیمات ابتدایی نگاشت کلاس‌ها به بانک اطلاعاتی در EF Code first

الزامی ندارد که EF Code first حتما با یک بانک اطلاعاتی از نو تهیه شده بر اساس پیش فرض‌های آن کار کند. در اینجا می‌توان از بانک‌های اطلاعاتی موجود نیز استفاده کرد. اما در این حالت نیاز خواهد بود تا مثلا نام جدولی خاص با کلاسی مفروض در برنامه، یا نام فیلدی خاص که مطابق استانداردهای نامگذاری خواص در سی شارپ تعریف نشده، با خاصیتی در یک کلاس تطابق داده شوند. برای مثال اینبار تعاریف کلاس Blog را به نحو زیر تغییر دهید:

using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace EF_Sample01.Models
{
[Table("tblBlogs")]
public class Blog
{
[Column("MyTableKey")]
public int Id { set; get; }

[MaxLength(100)]
public string Title { set; get; }

[Required(ErrorMessage = "لطفا نام نویسنده را مشخص نمائید")]
public string AuthorName { set; get; }

public IList<Post> Posts { set; get; }

[Timestamp]
public byte[] RowVersion { set; get; }
}
}

در اینجا فرض بر این است که نام جدول متناظر با کلاس Blog در بانک اطلاعاتی مثلا tblBlogs است و نام خاصیت Id در بانک اطلاعاتی مساوی فیلدی است به نام MyTableKey. چون نام خاصیت را مجددا به Id تغییر داده‌ایم، دیگر ضرورتی به ذکر ویژگی Key وجود نداشته است. برای تعریف این دو از ویژگی‌های Table و Column جهت سفارشی سازی نام‌های خواص و کلاس استفاده شده است.
یا اگر در کلاس خود خاصیتی محاسبه شده بر اساس سایر خواص، تعریف شده است و قصد نداریم آن‌را به فیلدی در بانک اطلاعاتی نگاشت کنیم، می‌توان از ویژگی NotMapped برای مزین سازی و تعریف آن کمک گرفت.
به علاوه اگر از نام پیش فرض کلید خارجی تشکیل شده خرسند نیستید می‌توان به کمک ویژگی ForeignKey، نسبت به تعریف مقداری جدید مطابق تعاریف یک بانک اطلاعاتی موجود، اقدام کرد.
همچنین خاصیت دیگری به نام RowVersion در اینجا اضافه شده که با ویژگی TimeStamp مزین گردیده است. از این خاصیت ویژه برای بررسی مسایل همزمانی ثبت اطلاعات در EF استفاده می‌شود. به علاوه بانک اطلاعاتی می‌تواند به صورت خودکار آن‌را در حین ثبت مقدار دهی کند.
تمام این تغییرات را به کمک Fluent API نیز می‌توان انجام داد:

modelBuilder.Entity<Blog>().ToTable("tblBlogs");
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.Id).HasColumnName("MyTableKey");
modelBuilder.Entity<Blog>().Property(x => x.RowVersion).HasColumnType("Timestamp");



تبدیل پروژه‌های قدیمی EF به کلاس‌های EF Code first به صورت خودکار

روش متداول کار با EF از روز اول آن، مهندسی معکوس خودکار اطلاعات یک بانک اطلاعاتی و تبدیل آن به یک فایل EDMX بوده است. هنوز هم می‌توان از این روش در اینجا نیز بهره جست. برای مثال اگر قصد دارید یک پروژه قدیمی را تبدیل به نمونه جدید Code first کنید، یا یک بانک اطلاعاتی موجود را مهندسی معکوس کنید، بر روی پروژه در Solution explorer کلیک راست کرده و گزینه Add|New Item را انتخاب کنید. سپس از صفحه ظاهر شده، ADO.NET Entity data model را انتخاب کرده و در ادامه گزینه «Generate from database» را انتخاب کنید. این روال مرسوم کار با EF Database first است.
پس از اتمام کار به entity data model designer مراجعه کرده و بر روی صفحه کلیک راست نمائید. از منوی ظاهر شده گزینه «Add code generation item» را انتخاب کنید. سپس در صفحه باز شده از لیست قالب‌های موجود، گزینه «ADO.NET DbContext Generator» را انتخاب نمائید. این گزینه به صورت خودکار اطلاعات فایل EDMX قدیمی یا موجود شما را تبدیل به کلاس‌های مدل Code first معادل به همراه کلاس DbContext معرف آن‌ها خواهد کرد.

روش دیگری نیز برای انجام اینکار وجود دارد. نیاز است افزونه‌ی به نام Entity Framework Power Tools را دریافت کنید. پس از نصب، از منوی Entity Framework آن گزینه‌ی «Reverse Engineer Code First» را انتخاب نمائید. در اینجا می‌توان مشخصات اتصال به بانک اطلاعاتی را تعریف و سپس نسبت به تولید خودکار کدهای مدل‌ها و DbContext مرتبط اقدام کرد.



استراتژی‌های مقدماتی تشکیل بانک اطلاعاتی در EF Code first

اگر مثال این سری را دنبال کرده باشید، مشاهده کرده‌اید که با اولین بار اجرای برنامه، یک بانک اطلاعاتی پیش فرض نیز تولید خواهد شد. یا اگر تعاریف ویژگی‌های یک فیلد را تغییر دادیم، نیاز است تا بانک اطلاعاتی را دستی drop کرده و اجازه دهیم تا بانک اطلاعاتی جدیدی بر اساس تعاریف جدید مدل‌ها تشکیل شود که ... هیچکدام از این‌ها بهینه نیستند.
در اینجا دو استراتژی مقدماتی را در حین آغاز یک برنامه می‌توان تعریف کرد:

System.Data.Entity.Database.SetInitializer(new DropCreateDatabaseIfModelChanges<Context>());
// or
System.Data.Entity.Database.SetInitializer(new DropCreateDatabaseAlways<Context>());

می‌توان بانک اطلاعاتی را در صورت تغییر اطلاعات یک مدل به صورت خودکار drop کرده و نسبت به ایجاد نمونه‌ای جدید اقدام کرد (DropCreateDatabaseIfModelChanges)؛ یا در حین آزمایش برنامه همیشه (DropCreateDatabaseAlways) با شروع برنامه، ابتدا باید بانک اطلاعاتی drop شده و سپس نمونه جدیدی تولید گردد.
محل فراخوانی این دستور هم باید در نقطه آغازین برنامه، پیش از وهله سازی اولین DbContext باشد. مثلا در برنامه‌های وب در متد Application_Start فایل global.asax.cs یا در برنامه‌های WPF در متد سازنده کلاس App می‌توان بانک اطلاعاتی را آغاز نمود.
البته الزامی به استفاده از کلاس‌های DropCreateDatabaseIfModelChanges یا DropCreateDatabaseAlways وجود ندارد. می‌توان با پیاده سازی اینترفیس IDatabaseInitializer از نوع کلاس Context تعریف شده در برنامه، همان عملیات را شبیه سازی کرد یا سفارشی نمود:

public class MyInitializer : IDatabaseInitializer<Context>
{
public void InitializeDatabase(Context context)
{
if (context.Database.Exists() ||
context.Database.CompatibleWithModel(throwIfNoMetadata: false))
context.Database.Delete();

context.Database.Create();
}
}

سپس برای استفاده از این کلاس در ابتدای برنامه، خواهیم داشت:

System.Data.Entity.Database.SetInitializer(new MyInitializer());


نکته:
اگر از یک بانک اطلاعاتی موجود استفاده می‌کنید (محیط کاری) و نیازی به پیش فرض‌های EF Code first ندارید و همچنین این بانک اطلاعاتی نیز نباید drop شود یا تغییر کند، می‌توانید تمام این پیش فرض‌ها را با دستور زیر غیرفعال کنید:

Database.SetInitializer<Context>(null);

بدیهی است این دستور نیز باید پیش از ایجاد اولین وهله از شیء DbContext فراخوانی شود.


همچنین باید درنظر داشت که در آخرین نگارش‌های پایدار EF Code first، این موارد بهبود یافته‌اند و مبحثی تحت عنوان DB Migration ایجاد شده است تا نیازی نباشد هربار بانک اطلاعاتی drop شود و تمام اطلاعات از دست برود. می‌توان صرفا تغییرات کلاس‌ها را به بانک اطلاعاتی اعمال کرد که به صورت جداگانه، در قسمتی مجزا بررسی خواهد شد. به این ترتیب دیگر نیازی به drop بانک اطلاعاتی نخواهد بود. به صورت پیش فرض در صورت از دست رفتن اطلاعات یک استثناء را سبب خواهد شد (که توسط برنامه نویس قابل تنظیم است) و در حالت خودکار یا دستی با تنظیمات ویژه قابل اعمال است.



تنظیم استراتژی‌های آغاز بانک اطلاعاتی در فایل کانفیگ برنامه

الزامی ندارد که حتما متد Database.SetInitializer را دستی فراخوانی کنیم. با اندکی تنظیم فایل‌های app.config و یا web.config نیز می‌توان نوع استراتژی مورد استفاده را تعیین کرد:

<appSettings>
<add key="DatabaseInitializerForType MyNamespace.MyDbContextClass, MyAssembly"
value="MyNamespace.MyInitializerClass, MyAssembly" />
</appSettings>

<appSettings>
<add key="DatabaseInitializerForType MyNamespace.MyDbContextClass, MyAssembly"
value="Disabled" />
</appSettings>

یکی از دو حالت فوق باید در قسمت appSettings فایل کانفیگ برنامه تنظیم شود. حالت دوم برای غیرفعال کردن پروسه آغاز بانک اطلاعاتی و اعمال تغییرات به آن، بکار می‌رود.
برای نمونه در مثال جاری، جهت استفاده از کلاس MyInitializer فوق، می‌توان از تنظیم زیر نیز استفاده کرد:

<appSettings>
<add key="DatabaseInitializerForType EF_Sample01.Context, EF_Sample01"
value="EF_Sample01.MyInitializer, EF_Sample01" />
</appSettings>



اجرای کدهای ویژه در حین تشکیل یک بانک اطلاعاتی جدید

امکان سفارشی سازی این آغاز کننده‌های پیش فرض نیز وجود دارد. برای مثال:

public class MyCustomInitializer : DropCreateDatabaseIfModelChanges<Context>
{
protected override void Seed(Context context)
{
context.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
context.Database.ExecuteSqlCommand("CREATE INDEX IX_title ON tblBlogs (title)");
base.Seed(context);
}
}

در اینجا با ارث بری از کلاس DropCreateDatabaseIfModelChanges یک آغاز کننده سفارشی را تعریف کرده‌ایم. سپس با تحریف متد Seed آن می‌توان در حین آغاز یک بانک اطلاعاتی، تعدادی رکورد پیش فرض را به آن افزود. کار ذخیره سازی نهایی در متد base.Seed انجام می‌شود.
برای استفاده از آن اینبار در حین فراخوانی متد System.Data.Entity.Database.SetInitializer، از کلاس MyCustomInitializer استفاده خواهیم کرد.
و یا توسط متد context.Database.ExecuteSqlCommand می‌توان دستورات SQL را مستقیما در اینجا اجرا کرد. عموما دستوراتی در اینجا مدنظر هستند که توسط ORMها پشتیبانی نمی‌شوند. برای مثال تغییر collation یک ستون یا افزودن یک ایندکس و مواردی از این دست.


سطح دسترسی مورد نیاز جهت فراخوانی متد Database.SetInitializer

استفاده از متدهای آغاز کننده بانک اطلاعاتی نیاز به سطح دسترسی بر روی بانک اطلاعاتی master را در SQL Server دارند (زیرا با انجام کوئری بر روی این بانک اطلاعاتی مشخص می‌شود، آیا بانک اطلاعاتی مورد نظر پیشتر تعریف شده است یا خیر). البته این مورد حین کار با SQL Server CE شاید اهمیتی نداشته باشد. بنابراین اگر کاربری که با آن به بانک اطلاعاتی متصل می‌شویم سطح دسترسی پایینی دارد نیاز است Persist Security Info=True را به رشته اتصالی اضافه کرد. البته این مورد را پس از انجام تغییرات بر روی بانک اطلاعاتی جهت امنیت بیشتر حذف کنید (یا به عبارتی در محیط کاری Persist Security Info=False باید باشد).

Server=(local);Database=yourDatabase;User ID=yourDBUser;Password=yourDBPassword;Trusted_Connection=False;Persist Security Info=True


تعیین Schema و کاربر فراخوان دستورات SQL

در EF Code first به صورت پیش فرض همه چیز بر مبنای کاربری با دسترسی مدیریتی یا dbo schema در اس کیوال سرور تنظیم شده است. اما اگر کاربر خاصی برای کار با دیتابیس تعریف گردد که در هاست‌های اشتراکی بسیار مرسوم است، دیگر از دسترسی مدیریتی dbo خبری نخواهد بود. اینبار نام جداول ما بجای dbo.tableName مثلا someUser.tableName می‌باشند و عدم دقت به این نکته، اجرای برنامه را غیرممکن می‌سازد.
برای تغییر و تعیین صریح کاربر متصل شده به بانک اطلاعاتی اگر از متادیتا استفاده می‌کنید، روش زیر باید بکارگرفته شود:

[Table("tblBlogs", Schema="someUser")]    
public class Blog

و یا در حالت بکارگیری Fluent API به نحو زیر قابل تنظیم است:

modelBuilder.Entity<Blog>().ToTable("tblBlogs", schemaName:"someUser");






نظرات مطالب
چک لیست امنیتی پروژه های نرم افزاری تحت وب
با سلام،
در این روش هکر خودش رو توی مسیر ورود و خروج پکت‌های سرور قرار میده و با کمک ابزارهایی پکت‌های ورودی و خروجی سرور رو شنود می‌کنه و اطلاعات رو ذخیره می‌کنه.
در این موارد اطلاعات حساسی مثل نام کاربری و کلمه عبور کاربران ک هدر صفحات ورود و یا حتی ثبت نام که بصورت Clear Text به سرور ارسال میشن، به راحتی در اختیار هکر قرار می‌گیرن.
بهترین راه حل مقابله با این قضیه استفاده از SSL روی سایت است. بدین صورت وقتی کاربر وارد یکی از صفحات سایت شما میشه، سرور یک پروتوکل امنیتی رو با مرورگر کاربر به اشتراک می‌گذاره و مرورگر کاربر متوجه میشه که باید بر اساس پروتکلی که دریافت کرده داده‌های ارسالیش رو در سمت کلاینت هش کنه و بعد برای سرور ارسال کنه. این روش امنیت بسیار بالایی داره.