مطالب
استخراج داده های وب سرویس توسط SSIS
یکی از راه‌های انتقال اطلاعات بین زیر سیستم ها، استفاده از وب سرویس‌ها است . در این پست نحوه استخراج اطلاعات از وب سرویس و تبدیل آنها به یک فایل XML را به کمک package‌های SSIS توضیح می‌دهم . 
در قدم اول نیاز به یک سرویس داریم که برای نمونه سرویس زیر را طراحی و پیاده سازی می‌کنیم :
متدی به نام HelloWorld در کلاس GetUserInfo که خروجی آن آرایه ای از کلاس UserInfo است. 


و اجرای سرویس
 


و ساختار سرویس که SSIS به این ساختار نیاز دارد .

 

حال از محیط BIDS یک پروژه SSIS ایجاد می‌کنیم (برای آشنایی با BIDS به این پست مراجعه کنید) و یک Web Service Task به آن اضافه می‌کنیم :

 


سپس روی task دوبار کلیک کنید تا پنجره تنظیمات آن باز شود :

 


حال باید یک دیتا سورس کانکشن که همان سرویس ما می‌باشد تعریف کنیم :


دکمه تست را فشار دهید تا تاییدیه معتبر بودن سرویس را دریافت کنید ، OK را فشار دهید .

در قدم بعد SSIS به قالب فایل xml که در خروجی WSDL است نیاز دارد . اگر این فایل را دارید آدرس آن را باید در قسمت WSDL FIle وارد کنید در غیر این صورت (مانند شرایط فعلی این مثال) باید این فایل را از سرویس خود دانلود کنید . نکته اینکه در صورتی که این فایل را ندارید ، گزینه overwriteWSDLFile را True کنید و مسیر یک فایلی که در سیستم شما موجود نیست را در آدرس WSDLFile وارد کنید . 



حال شما فایل مورد نظر را دارید :

 

اگر به تب input بازگردید می‌توانید ادامه تنظیمات را انجام دهید :

 


حال باید خروجی مورد نظر از این سرویس را تعریف کنیم . دو نوع خروجی برای ما امکان پذیر است . یکی انتقال اطلاعات به یک فایل (مناسب برای مواردی که نیاز به داده‌های offline دارید) و یکی منتقل کردن آنها به متغیر‌های خود SSIS Package برای استفاده در کام‌های بعدی flow (برای مواردی که نیاز به انجام تغییرات روی داده‌های Online دارید) .

 

پس از انجام این تنظیمات باید کانکشن هایی مطابق زیر داشته باشید :

 

F5 را فشار دهید تا عملیات شروع شود :

 و خروجی :

مطالب دوره‌ها
کوئری نویسی مقدماتی در RavenDB
با شروع کوئری نویسی مقدماتی در RavenDB، در قسمت اول این مباحث، توسط فراخوانی متد Load یک سشن، آشنا شدید. در ادامه مباحث تکمیلی آن‌را مرور خواهیم کرد.

امکان استفاده از LINQ در RavenDB

RavenDB از LINQ جهت کوئری نویسی پشتیبانی می‌کند. برای استفاده از آن، در ادامه مطلب اول، ابتدا سرور RavenDB را اجرا نموده و سپس برنامه کنسول را به نحو ذیل تغییر دهید:
using System;
using System.Linq;
using Raven.Client.Document;
using RavenDBSample01.Models;

namespace RavenDBSample01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var store = new DocumentStore
            {
                Url = "http://localhost:8080"
            }.Initialize())
            {
                using (var session = store.OpenSession())
                {
                    var questions = session.Query<Question>().Where(x => x.Title.StartsWith("Raven"));
                    foreach (var question in questions)
                    {
                        Console.WriteLine(question.Title);
                    }
                }
            }
        }
    }
}
در RavenDB برای دسترسی به امکانات LINQ، کار با متد Query یک سشن آغاز می‌شود و پس از آن، امکان استفاده از متدهای متداول LINQ مانند مثال فوق وجود خواهد داشت. البته بدیهی است مباحثی مانند JOIN و امثال آن در یک بانک اطلاعاتی NoSQL پشتیبانی نمی‌شود. ضمنا باید درنظر داشت که مبحث safe by default در اینجا نیز اعمال می‌شود. برای مثال اگر به کنسول سرور RavenDB که در حال اجرا است مراجعه کنید، یک چنین خروجی را حین اجرای مثال فوق می‌توان مشاهده کرد که در آن pageSize پیش فرضی اعمال شده است:
Available commands: cls, reset, gc, q
Request #   1: GET     -   179 ms - <system>   - 404 - /docs/Raven/Replication/Destinations
Request #   2: GET     - 3,818 ms - <system>   - 200 - /indexes/dynamic/Questions?&query=Title%3ARaven*&pageSize=128
        Query: Title:Raven*
        Time: 3,494 ms
        Index: Auto/Questions/ByTitle
        Results: 2 returned out of 2 total.
یعنی در عمل کوئری‌را که اجرا کرده است، شبیه به کوئری ذیل می‌باشد و یک Take پیش فرض بر روی آن اعمال شده است:
var questions = session.Query<Question>().Where(x => x.Title.StartsWith("Raven")).Take(128);
علت این مساله نیز به تصمیم نویسنده اصلی آن بر می‌گردد؛ ایشان پیش از شروع به تهیه RavenDB، کار تهیه انواع و اقسام پروفایلرهای مهم ORMهای معروف مانند NHibernate و Entity framework را انجام داده است و در این حین، یکی از مهم‌ترین مشکلاتی را که با آن‌ها در کدهای متداول برنامه نویس‌ها یافته است، unbounded queries است. کوئری‌هایی که حد و مرزی برای بازگشت اطلاعات قائل نمی‌شوند. داشتن این نوع کوئری‌ها با تعداد بالای کاربر، یعنی مصرف بیش از حد RAM بر روی سرور، به همراه بار پردازشی بیش از حد و غیر ضروری. چون عملا حتی اگر 10 هزار رکورد بازگشت داده شوند، عموم برنامه نویس‌ها حداکثر 100 رکورد آن‌را در یک صفحه نمایش می‌دهند و نه تمام رکوردها را.


ارتباط Lucene.NET و RavenDB

کل LINQ API تهیه شده در RavenDB یک محصور کننده امکانات Lucene.NET است. اگر پیشتر با Lucene.NET کار کرده باشید، در خروجی حالت دیباگ کنسول سرور فوق، سطر «Query: Title:Raven*» آشنا به نظر خواهد رسید. دقیقا کوئری LINQ نوشته شده به یک کوئری با Syntax مخصوص Lucene.NET ترجمه شده‌است. برای نمونه اگر علاقمند باشید که مستقیما کوئری‌های خاص لوسین را در RavenDB اجرا کنید، از Syntax ذیل می‌توان استفاده کرد:
var questions = session.Advanced.LuceneQuery<Question>().Where("Title:Raven*").ToList();
و یا اگر علاقمند به حفظ کردن Syntax خاص لوسین نیستید، یک سری متد الحاقی خاص نیز در اینجا برای LuceneQuery تدارک دیده شده است. برای مثال کوئری رشته‌ای فوق، معادل کوئری strongly typed ذیل است:
var questions = session.Advanced.LuceneQuery<Question>().WhereStartsWith(x => x.Title, "Raven").ToList();

استفاده مجدد از کوئری‌ها در RavenDB

در RavenDB، متد Query به صورت immutable تعریف شده است و متد LuceneQuery حالت mutable دارد (ترکیبات آن نیز یک وهله است).
یک مثال:
var query = session.Query<User>().Where(x => x.Name.StartsWith("A"));
var ageQuery = query.Where(x => x.Age > 21);
var eyeQuery = query.Where(x => x.EyeColor == "blue");
در اینجا از کوئری ابتدایی، در دو کوئری مجزا استفاده مجدد شده است. ترجمه خروجی سه کوئری فوق به نحو زیر است:
query - Name:A*
ageQuery - (Name:A*) AND (Age_Range:{Ix21 TO NULL})
eyeQuery - (Name:A*) AND (EyeColor:blue)
به این معنا که زمانیکه به eyeQuery رسیدیم، نتیجه ageQuery با آن ترکیب نمی‌شود؛ چون متد Query از نوع immutable است.
در ادامه اگر همین سه کوئری فوق را با فرمت LuceneQuery تهیه کنیم، به عبارات ذیل خواهیم رسید:
var luceneQuery = session.Advanced.LuceneQuery<User>().WhereStartsWith(x => x.Name, "A");
var ageLuceneQuery = luceneQuery.WhereGreaterThan(x => x.Age, 21);
var eyeLuceneQuery = luceneQuery.WhereEquals(x => x.EyeColor, "blue");
در خروجی‌های این سه کوئری، مورد سوم مهم است:
luceneQuery - Name:A* 
ageLuceneQuery - Name:A* Age_Range:{Ix21 TO NULL}
eyeLuceneQuery - Name:A* Age_Range:{Ix21 TO NULL} EyeColor:blue
همانطور که مشاهده می‌کنید، کوئری سوم، عبارت کوئری دوم را نیز به همراه دارد؛ این مورد دقیقا مفهوم اشیاء mutable یا تک وهله‌ای است مانند LuceneQuery در اینجا.


And و Or شدن کوئری‌های ترکیبی در RavenDB
در مثال استفاده مجدد از کوئری‌ها، زمانیکه از Where استفاده شد، بین عبارات حاصل AND قرار گرفته است. این مورد را به نحو ذیل می‌توان تنظیم کرد و مثلا به OR تغییر داد:
session.Advanced.LuceneQuery<User>().UsingDefaultOperator(QueryOperator.And);

صفحه بندی اطلاعات در RavenDB

در ابتدای بحث عنوان شد که کوئری LINQ اجرا شده در RavenDB، یک Take مخفی و پیش فرض تنظیم شده به 128 آیتم را دارد. اکنون سؤال این خواهد بود که چگونه می‌توان اطلاعات را به صورت صفحه بندی شده، بر اساس شماره صفحه خاصی نمایش داد.
using System;
using System.Linq;
using Raven.Client.Document;
using RavenDBSample01.Models;

namespace RavenDBSample01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var store = new DocumentStore
            {
                Url = "http://localhost:8080"
            }.Initialize())
            {
                using (var session = store.OpenSession())
                {
                    int pageNumber = 0;
                    int resultsPerPage = 2;

                    var questions = session.Query<Question>()
                                           .Where(x => x.Title.StartsWith("Raven"))
                                           .Skip(pageNumber * resultsPerPage)
                                           .Take(resultsPerPage);
                    foreach (var question in questions)
                    {
                        Console.WriteLine(question.Title);
                    }
                }
            }
        }
    }
}
برای انجام صفحه بندی در RavenDB، کافی است از متدهای Skip و Take بر اساس محاسباتی که مشاهده می‌کنید، استفاده گردد.


دریافت اطلاعات آماری کوئری اجرا شده

در RavenDB امکان دریافت یک سری اطلاعات آماری از کوئری اجرا شده نیز وجود دارد؛ برای مثال یک کوئری چند ثانیه طول کشیده است، چه تعدادی رکورد را بازگشت داده است و امثال آن. برای پیاده سازی آن، نیاز است از متد الحاقی Statistics به نحو ذیل استفاده کرد:
using System;
using System.Linq;
using Raven.Client.Document;
using RavenDBSample01.Models;
using Raven.Client;

namespace RavenDBSample01
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var store = new DocumentStore
            {
                Url = "http://localhost:8080"
            }.Initialize())
            {
                using (var session = store.OpenSession())
                {
                    int pageNumber = 0;
                    int resultsPerPage = 2;
                    RavenQueryStatistics stats;
                    var questions = session.Query<Question>()
                                           .Statistics(out stats)
                                           .Where(x => x.Title.StartsWith("Raven"))
                                           .Skip(pageNumber * resultsPerPage)
                                           .Take(resultsPerPage);
                    foreach (var question in questions)
                    {
                        Console.WriteLine(question.Title);
                    }

                    Console.WriteLine("TotalResults: {0}", stats.TotalResults);
                }
            }
        }
    }
}
متد الحاقی Statistics پس از متد Query که نقطه آغازین نوشتن کوئری‌های LINQ است، فراخوانی شده و یک پارامتر out از نوع RavenQueryStatistics تعریف شده در فضای نام Raven.Client را دریافت می‌کند. پس از پایان کوئری می‌توان از این خروجی جهت نمایش اطلاعات آماری کوئری استفاده کرد.


امکانات ویژه فضای نام Raven.Client.Linq

یک سری متد الحاقی خاص جهت تهیه ساده‌تر کوئری‌های LINQ در فضای نام Raven.Client.Linq قرار دارند که پس از تعریف آن قابل دسترسی خواهند بود:
var list = session.Query<Question>().Where(q => q.By.In<string>(arrayOfUsers))).ToArray()
برای مثال در اینجا متد الحاقی جدید In را مشاهده می‌کنید که شبیه به کوئری SQL ذیل در دنیای بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای عمل می‌کند:
 SELECT * FROM tbl WHERE data IN (1, 2, 3)

اتصال به RavenDB با استفاده از برنامه معروف LINQPad

اگر علاقمند باشید که کوئری‌های خود را در محیط برنامه معروف LINQPad نیز آزمایش کنید، درایور مخصوص RavenDB آن‌را از آدرس ذیل می‌توانید دریافت نمائید:
مطالب
ایجاد Drop Down List های آبشاری توسط Kendo UI
پیشتر مطلبی را در مورد ایجاد Drop Down List‌های به هم پیوسته توسط jQuery Ajax در این سایت مطالعه کرده بودید. شبیه به همان مطلب را اینبار قصد داریم توسط Kendo UI پیاده سازی کنیم.


مدل‌های برنامه

در اینجا قصد داریم لیست گروه‌ها را به همراه محصولات مرتبط با آن‌ها، توسط دو drop down list نمایش دهیم:
public class Category
{
    public int CategoryId { set; get; }
    public string CategoryName { set; get; }
 
    [JsonIgnore]
    public IList<Product> Products { set; get; }
}


public class Product
{
    public int ProductId { set; get; }
    public string ProductName { set; get; }
}
از ویژگی JsonIgnore جهت عدم درج لیست محصولات، در خروجی JSON نهایی تولیدی گروه‌ها، استفاده شده‌است.


منبع داده JSON سمت سرور

پس از مشخص شدن مدل‌های برنامه، اکنون توسط دو اکشن متد، لیست گروه‌ها و همچنین لیست محصولات یک گروه خاص را با فرمت JSON بازگشت می‌دهیم:
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Web.Mvc;
using KendoUI12.Models;
using Newtonsoft.Json;
 
namespace KendoUI12.Controllers
{
 
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View(); // shows the page.
        }
 
        [HttpGet]
        public ActionResult GetCategories()
        {
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(CategoriesDataSource.Items),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
 
        [HttpGet]
        public ActionResult GetProducts(int categoryId)
        {
 
            var products = CategoriesDataSource.Items
                            .Where(category => category.CategoryId == categoryId)
                            .SelectMany(category => category.Products)
                            .ToList();
 
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(products),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
    }
}
بار اولی که صفحه بارگذاری می‌شود، توسط یک درخواست Ajax ایی، لیست گروه‌ها دریافت خواهد شد. سپس با انتخاب یک گروه، اکشن متد GetProducts جهت بازگرداندن لیست محصولات آن گروه، فراخوانی می‌گردد.
در اینجا به عمد از JsonConvert.SerializeObject استفاده شده‌است تا ویژگی JsonIgnore کلاس گروه‌ها، توسط کتابخانه‌ی JSON.NET مورد استفاده قرار گیرد (ASP.NET MVC برخلاف ASP.NET Web API به صورت پیش فرض از JSON.NET استفاده نمی‌کند).


کدهای سمت کاربر برنامه

کدهای جاوا اسکریپتی Kendo UI را جهت تعریف دو drop down list به هم مرتبط و آبشاری، در ادامه ملاحظه می‌کنید:
<!--نحوه‌ی راست به چپ سازی -->
<div class="k-rtl k-header demo-section">
    <label for="categories">گروه‌ها: </label><input id="categories" style="width: 270px" />
    <label for="products">محصولات: </label><input id="products" disabled="disabled" style="width: 270px" />
</div>
 
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $("#categories").kendoDropDownList({
                optionLabel: "انتخاب گروه...",
                dataTextField: "CategoryName",
                dataValueField: "CategoryId",
                dataSource: {
                    transport: {
                        read: {
                            url: "@Url.Action("GetCategories", "Home")",
                            dataType: "json",
                            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                            type: 'GET'
                        }
                    }
                }
            });
 
            $("#products").kendoDropDownList({
                autoBind: false, // won’t try and read from the DataSource when it first loads
                cascadeFrom: "categories", // the id of the DropDown you want to cascade from
                optionLabel: "انتخاب محصول...",
                dataTextField: "ProductName",
                dataValueField: "ProductId",
                dataSource: {
                    // When the serverFiltering is disabled, then the combobox will not make any additional requests to the server.
                    serverFiltering: true, // the DataSource will send filter values to the server
                    transport: {
                        read: {
                            url: "@Url.Action("GetProducts", "Home")",
                            dataType: "json",
                            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                            type: 'GET',
                            data: function () {
                                return { categoryId: $("#categories").val() };
                            }
                        }
                    }
                }
            });
        });
    </script>
 
    <style scoped>
        .demo-section {
            width: 100%;
            height: 100px;
        }
    </style>
}
دراپ داون اول، به صورت متداولی تعریف شده‌است. ابتدا فیلدهای Text و Value هر ردیف آن مشخص و سپس منبع داده آن به اکشن متد GetCategories تنظیم گردیده‌است. به این ترتیب با اولین بار مشاهده‌ی صفحه، این دراپ داون پر خواهد شد.
سپس دراپ دوم که وابسته‌است به دراپ داون اول، با این نکات طراحی شده‌است:
الف) خاصیت autoBind آن به false تنظیم شده‌است. به این ترتیب این دراپ داون در اولین بار نمایش صفحه، به سرور جهت دریافت اطلاعات مراجعه نخواهد کرد.
ب) خاصیت cascadeFrom آن به id دراپ داون اول تنظیم شده‌است.
ج) در منبع داده‌ی آن دو تغییر مهم وجود دارند:
- خاصیت serverFiltering به true تنظیم شده‌است. این مورد سبب خواهد شد تا آیتم گروه انتخاب شده، به سرور ارسال شود.
- خاصیت data نیز تنظیم شده‌است. این مورد پارامتر categoryId اکشن متد GetProducts را تامین می‌کند و مقدار آن از مقدار انتخاب شده‌ی دراپ داون اول دریافت می‌گردد.

اگر برنامه را اجرا کنیم، برای بار اول لیست گروه‌ها دریافت خواهند شد:


سپس با انتخاب یک گروه، لیست محصولات مرتبط با آن در دراپ داون دوم ظاهر می‌گردند:



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
مدیریت طول عمر DbContext در برنامه‌های Blazor SSR

فرض کنید یک صفحه‌ی Blazor SSR، از سه کامپوننت منوی سمت راست، محتوای اصلی صفحه و فوتر سایت که به همراه متنی است، تشکیل شده‌است. منوی سمت راست، به همراه لینک‌هایی‌است که آمار آن‌ها را نیز نمایش می‌دهد و این اطلاعات را از بانک اطلاعاتی، به کمک EF-Core دریافت می‌کند. فوتر صفحه، سال شروع به کار و نام برنامه را از بانک اطلاعاتی دریافت می‌کند و محتوای اصلی صفحه نیز از بانک اطلاعاتی دریافت می‌شود. پس از تکمیل این سه کامپوننت مجزا، اگر برنامه را اجرا کنید، بلافاصله با خطای زیر مواجه می‌شوید:

A second operation started on this context before a previous operation completed

مشکل کجاست؟! مشکل اینجاست که تنها یک نمونه از DbContext، در طول درخواست جاری رسیده، بین سه کامپوننت جاری برنامه به اشتراک گذاشته می‌شود (به سازنده‌ی سرویس‌های مرتبط تزریق می‌شود) و ... در Blazor SSR، پردازش کامپوننت‌های یک صفحه، به صورت موازی و همزمان انجام می‌شوند؛ یعنی ترتیبی نیست. اگر ابتدا کامپوننت منو، بعد محتوای صفحه و در آخر فوتر، رندر می‌شدند، هیچگاه پیام فوق را مشاهده نمی‌کردیم؛ اما ... هر سه کامپوننت، با هم و همزمان رندر می‌شوند و سپس نتیجه‌ی نهایی در Response درج خواهد شد. یعنی یک DbContext بین چندین ترد به اشتراک گذاشته می‌شود که چنین حالتی توسط EF-Core پشتیبانی نمی‌شود و مجاز نیست.

روش مواجه شدن با یک چنین حالت‌هایی، نمونه سازی مجزای DbContext به ازای هر کامپوننت است که نمونه‌ای از آن‌را پیشتر در مطلب «نکات ویژه‌ی کار با EF-Core در برنامه‌های Blazor Server» مشاهده کرده‌اید. در این مطلب، راه‌حل دیگری برای اینکار ارائه می‌شود که ساده‌تر است و نیازی به تغییرات آنچنانی در کدهای کامپوننت‌ها و کل برنامه ندارد.

استفاده از کلاس پایه‌ی OwningComponentBase برای نمونه سازی مجدد DbContext به‌ازای هر کامپوننت

زمانیکه در برنامه‌های Blazor SSR از روش استاندارد زیر برای دسترسی به سرویس‌های مختلف برنامه استفاده می‌کنیم:

@inject IHotelRoomService HotelRoomService

طول عمر دریافتی سرویس، دقیقا بر اساس طول عمر اصلی تعریف شده‌ی آن عمل می‌کند (شبیه به برنامه‌های ASP.NET Core). یعنی برای مثال اگر Scoped باشد، DbContext تزریق شده‌ی در آن هم Scoped است و این DbContext، بین تمام کامپوننت‌های در حال پردازش موازی در طول یک درخواست، به‌اشتراک گذاشته می‌شود که مطلوب ما نیست. ما می‌خواهیم بتوانیم به ازای هر کامپوننت مجزای صفحه، یک DbContext جدید داشته باشیم. یعنی باید بتوانیم خودمان این سرویس Scoped را نمونه سازی کنیم و نه اینکه آن‌را مستقیما از سیستم تزریق وابستگی‌ها دریافت کنیم.

بنابراین اگر بخواهیم قسمت‌های مختلف برنامه را تغییر ندهیم و همان تعاریف ابتدایی services.AddDbContext و Scoped تعریف کردن سرویس‌های برنامه بدون تغییر باقی بمانند (و از IDbContextFactory و موارد مشابه دیگر مطلب «نکات ویژه‌ی کار با EF-Core در برنامه‌های Blazor Server» هم استفاده نکنیم)، باید جایگزینی را برای نمونه سازی سرویس‌ها ارائه دهیم. به همین جهت در ابتدا، یک ویژگی جدیدی را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:

[AttributeUsage(AttributeTargets.Property)]
public sealed class InjectComponentScopedAttribute : Attribute
{
}

تا بتوانیم بجای:

@inject IHotelRoomService HotelRoomService

بنویسیم:

[InjectComponentScoped] internal IHotelRoomService HotelRoomService { set; get; } = null!;

مرحله‌ی بعد، نوبت به نمونه سازی خودکار این سرویس‌های درخواستی علامتگذاری شده‌ی با InjectComponentScoped است. برای این منظور، تمام کامپوننت‌های برنامه را از کلاس پایه و استاندارد OwningComponentBase ارث‌بری می‌کنیم. مزیت اینکار، امکان دسترسی به خاصیتی به نام ScopedServices در تمام کامپوننت‌های برنامه است که توسط آن می‌توان به متد ScopedServices.GetRequiredService آن دسترسی یافت. یعنی با ارث‌بری از کلاس پایه‌ی OwningComponentBase به ازای هر کامپوننت، به صورت خودکار Scope جدیدی شروع می‌شود که توسط آن می‌توان به نمونه‌ی جدیدی از سرویس مدنظر دسترسی یافت و نه به نمونه‌ی اشتراکی در طی درخواست جاری.

اکنون اگر از این مزیت به صورت زیر استفاده کنیم، می‌توان تمام سرویس‌های درخواستی مزین به InjectComponentScopedAttribute یک کامپوننت را به صورت خودکار یافته و با استفاده از ScopedServices.GetRequiredService، مقدار دهی کرد:

public class BlazorScopedComponentBase : OwningComponentBase
{
    private static readonly ConcurrentDictionary<Type, Lazy<List<PropertyInfo>>> CachedProperties = new();

    private List<PropertyInfo> InjectComponentScopedPropertiesList => CachedProperties.GetOrAdd(GetType(),
            type => new Lazy<List<PropertyInfo>>(
                () => type.GetProperties(BindingFlags.DeclaredOnly | BindingFlags.Instance |
                                         BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Public)
                    .Where(p => p.GetCustomAttribute<InjectComponentScopedAttribute>() is not null)
                    .ToList(), LazyThreadSafetyMode.ExecutionAndPublication)).Value;

    protected override void OnInitialized()
    {
        foreach (var propertyInfo in InjectComponentScopedPropertiesList)
        {
            propertyInfo.SetValue(this, ScopedServices.GetRequiredService(propertyInfo.PropertyType));
        }
    }
}

این سرویس، اینبار طول عمری، محدود به کامپوننت جاری را خواهد داشت و بین سایر کامپوننت‌های درحال پردازش درخواست جاری، به اشتراک گذاشته نمی‌شود و همچنین به صورت خودکار هم در پایان درخواست، Dispose می‌شود.

فعالسازی ارث‌بری خودکار در تمام کامپوننت‌های برنامه

مرحله‌ی بعد، ارث‌بری خودکار تمام کامپوننت‌های برنامه از OwningComponentBase سفارشی فوق است و در اینجا قصد نداریم تمام کامپوننت‌ها را جهت معرفی آن، به صورت دستی تغییر دهیم. برای اینکار فقط کافی است به فایل Imports.razor_ مراجعه و یک سطر زیر را در آن درج کنیم:

@inherits BlazorScopedComponentBase

با اینکار یک ارث‌بری سراسری در کل برنامه رخ می‌دهد و تمام کامپوننت‌ها، از BlazorScopedComponentBase مشتق خواهند شد. یعنی پس از این تغییر، اگر سرویسی را به صورت زیر معرفی و با ویژگی InjectComponentScoped علامتگذاری کردیم:

[InjectComponentScoped] internal IHotelRoomService HotelRoomService { set; get; } = null!;

به صورت خودکار یافت شده و نمونه سازی Scoped محدود به طول عمر همان کامپوننت می‌شود که بین سایر کامپوننت‌ها، به اشتراک گذاشته نخواهد شد.

یک نکته: اگر کامپوننت شما متد OnInitialized را بازنویسی می‌کند، ‌فراموش نکنید که در ابتدای آن باید ()base.OnInitialized را هم فراخوانی کنید تا متد OnInitialized کامپوننت پایه‌ی BlazorScopedComponentBase نیز فراخوانی شود. البته این مورد در حین بازنویسی نمونه‌ی async آن مهم نیست؛ چون همیشه OnInitialized غیر async در ابتدا فراخوانی می‌شود و سپس نمونه‌ی async آن اجرا خواهد شد.

مطالب
توسعه برنامه‌های Cross Platform با Xamarin Forms & Bit Framework - قسمت چهاردهم
در این قسمت قصد داریم به بررسی نحوه‌ی مدیریت خطاها و لاگ کردن آنها بپردازیم. همچنین در ادامه Analytics را در برنامه فعال می‌کنیم تا اطلاعاتی از دستگاه‌های کاربران و ... را به دست بیاوریم (اگر آخرین تغییرات XamApp را Pull/Clone کنید، حاوی تمامی تغییرات زیر است).

در برنامه‌های Native موبایل که شامل Xamarin Forms نیز می‌شود، هر خطایی می‌تواند باعث Crash کردن کل برنامه شود. در Bit Framework، تمامی خطاها مدیریت می‌شوند، تا جلوی بسته شدن برنامه گرفته شود و از این بابت مشکلی متوجه برنامه نمی‌شود و در کدها نیازی به نوشتن Try/Catch هم نیست. خطاها پس از رخ دادن، به کلاس BitExceptionHandler ارسال می‌شوند. شما می‌توانید از این کلاس ارث بری کنید و به شکل زیر حداقل از رخ دادن خطاها در Debug Mode مطلع شوید:
public class XamAppExceptionHandler : BitExceptionHandler
{
     public override void OnExceptionReceived(Exception exp, IDictionary<string, string> properties = null)
      {
#if DEBUG
            System.Diagnostics.Debugger.Break();
#endif
            base.OnExceptionReceived(exp, properties);
      }
}
سپس در ابتدای برنامه‌های Android/iOS/Windows یعنی در فایل‌های MainActivity.cs/AppDelegate.cs/App.xaml.cs کد زیر را برای معرفی کلاس خودتان استفاده کنید:
BitExceptionHandler.Current = new XamAppExceptionHandler();
به صورت پیش فرض، تمامی خطاها را در قسمت System.Diagnostics.Debugger.Break مشاهده خواهید نمود، ولی می‌توانید با باز کردن Exception Settings از منوی Debug > Windows > Exception Settings در ویژوال استودیو و تیک زدن Common Language Runtime Exceptions، تمامی خطاها را در جائیکه رخ می‌دهند، مشاهده کنید که به شما اطلاعات بیشتری نیز می‌دهد.


حال برای لاگ کردن این خطاها، می‌توانید از Microsoft's AppCenter استفاده کنید. استفاده از امکانات App Center رایگان بوده و برای استفاده‌ی در ایران محدودیتی ندارد. ابتدا در سایت مربوطه ثبت نام کنید و سپس سه بار Add New app را بزنید و به نام‌های XamApp_Windows، XamApp_iOS و XamApp_Android سه برنامه را بسازید و برای Android و iOS گزینه‌ی Xamarin را انتخاب و برای ویندوز نیز UWP را انتخاب کنید.

سپس پکیج‌های Microsoft.AppCenter.Crashes و Microsoft.AppCenter.Analytics را بر روی XamApp نصب نموده و کد زیر را در سه فایل AppDelegate.cs/MainActivity.cs/App.xaml.cs برای iOS/Android/Windows کپی کنید:

AppCenter.Start("copy-your-guid-key-for-iOS-Android-Windows-here", typeof(Crashes), typeof(Analytics));

برای هر یک از برنامه‌های Android/iOS/Windows یک Guid متفاوت دارید که در قسمت Getting Started در سایت App Center می‌توانید آنها را مشاهده کنید. هر بار که این کد را کپی می‌کنید، مقدار Guid درست را بگذارید.

برای گزارش کردن خطاهای برنامه، کافی است کد زیر را به XamAppExceptionHandler.cs که در ابتدای این قسمت در موردش صحبت کرده بودیم اضافه کنید:

Crashes.TrackError(exp, properties);

حال اگر برنامه را اجرا و شروع به تست کنید و یا آن را در اختیار تسترها و مشتری‌ها بگذارید، نه تنها گزارش تمامی خطاها و کرش‌ها را خواهید داشت که حتی آمار استفاده کننده‌های برنامه (شامل کشور و مشخصات دستگاه و ...) را نیز خواهید داشت.


حال در یک کد ده خطی، اگر در خط پنجم خطایی رخ دهد، اگر چه باعث بسته شدن برنامه نمی‌شود و لاگ نیز می‌شود، ولی در مواقعی خیلی خاص، شاید بخواهید در صورت رخ دادن خطا، چند خط کد بعدی کماکان اجرا شوند. در این حالت شما Try/Catch می‌نویسید که برای عبور کردن از خطا از آن استفاده کرده‌اید. در این صورت، ترجیحا آن را به شکل زیر بنویسید:

// code 1...
try
{
      // code 2...
}
catch (Exception ex)
{
                BitExceptionHandler.Current.OnExceptionReceived(ex, new Dictionary<string, string>
                {
                    { "SomeData", "2" }
                });
}
// code 3...

در این کد مثال، فرض کنیم که برخی اوقات در code 2 خطایی رخ می‌دهد که برای ما مهم نیست و می‌خواهیم حتی در صورت رخ دادن خطا، code 3 اجرا شود. توصیه می‌کنیم در این موارد که در برنامه خیلی هم نباید متداول باشد، لااقل خطا را با کمک کد BitExceptionHandler.Current.OnExceptionReceived لاگ کنید و همچنین با داشتن یک Dictionary می‌توانید حتی دیتای بیشتری را نیز به AppCenter فرستاده و در پرتال مربوطه مشاهده کنید.

به صورت کلی بهتر است از این نوع Try/Catch‌ها پرهیز کنید و حتی اگر جایی Catch ای نوشتید، در نهایت دوباره خطا را throw کنید.

try
{
     // some codes...
}
catch
{
      // Do something related to exception...
      // for example, show some alerts to the user.
      throw; // You don't need to call BitExceptionHandler.Current.OnExceptionReceived...
}

در مثال فوق، قصد داریم وقتی خطایی رخ داد، پیامی را به کاربر اطلاع دهیم. در این صورت، پس از نمایش پیام مربوطه، مجددا خطا را throw کنید. در این صورت، نیازی به فراخوانی BitExceptionHandler.Current.OnExceptionReceieved نیز نیست.


البته AppCenter در زمینه پابلیش کردن برنامه و همچنین Push Notification و ... نیز دارای امکاناتی هست که به موضوع این قسمت ارتباطی ندارند.

مطالب
OpenCVSharp #9
تغییر اندازه، و چرخش تصاویر

در OpenCV با استفاده از مفهومی به نام affine transform، امکان تغییر اندازه و همچنین چرخش تصاویر میسر می‌شود. در اینجا، تصویر در یک ماتریس دو در سه ضرب می‌شود تا انتقالات یاد شده، انجام شوند.
private static void rotateImage(double angle, double scale, Mat src, Mat dst)
{
    var imageCenter = new Point2f(src.Cols / 2f, src.Rows / 2f);
    var rotationMat = Cv2.GetRotationMatrix2D(imageCenter, angle, scale);
    Cv2.WarpAffine(src, dst, rotationMat, src.Size());
}
متد فوق کار چرخش تصویر مبدا (src) را به تصویر مقصد (dst) انجام می‌دهد. این عملیات توسط متد WarpAffine مدیریت شده و مهم‌ترین پارامتر آن، پارامتر سوم آن است که ماتریس تعریف کننده‌ی انتقالات تعریف شده توسط متد GetRotationMatrix2D است. در اینجا مرکز مشخص شده، زاویه و مقیاس، نحوه‌ی چرخش را تعریف می‌کنند.
برای مشاهده‌ی بهتر تاثیر پارامترهای مختلف در اینجا، به مثال ذیل دقت کنید:
using OpenCvSharp;
using OpenCvSharp.CPlusPlus;
 
namespace OpenCVSharpSample09
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            using (var src = new Mat(@"..\..\Images\Penguin.Png", LoadMode.AnyDepth | LoadMode.AnyColor))
            using (var dst = new Mat())
            {
                src.CopyTo(dst);
 
                using (var window = new Window("Resize/Rotate/Blur",
                                                image: dst, flags: WindowMode.AutoSize))
                {
                    var angle = 0.0;
                    var scale = 0.7;
 
                    var angleTrackbar = window.CreateTrackbar(
                        name: "Angle", value: 0, max: 180,
                        callback: pos =>
                        {
                            angle = pos;
                            rotateImage(angle, scale, src, dst);
                            window.Image = dst;
                        });
 
                    var scaleTrackbar = window.CreateTrackbar(
                        name: "Scale", value: 1, max: 10,
                        callback: pos =>
                        {
                            scale = pos / 10f;
                            rotateImage(angle, scale, src, dst);
                            window.Image = dst;
                        }); 
 
                    angleTrackbar.Callback.DynamicInvoke(0);
                    scaleTrackbar.Callback.DynamicInvoke(1);
 
                    Cv2.WaitKey();
                }
            }
        }
 
        private static void rotateImage(double angle, double scale, Mat src, Mat dst)
        {
            var imageCenter = new Point2f(src.Cols / 2f, src.Rows / 2f);
            var rotationMat = Cv2.GetRotationMatrix2D(imageCenter, angle, scale);
            Cv2.WarpAffine(src, dst, rotationMat, src.Size());
        }
    }
}
با این خروجی:


در این مثال، مانند مطلب قسمت قبل، ابتدا یک پنجره‌ی سازگار با C++ API ایجاد شده و سپس دو tracker به آن اضافه شده‌اند. این trackers کار دریافت ورودی اطلاعات را از کاربر به عهده دارند (دریافت مقادیر زاویه‌ی چرخش و مقیاس) و مقادیر دریافتی از آن‌ها، در نهایت به متد rotateImage ارسال می‌شوند. این متد کار چرخش و تغییر مقیاس تصویر اصلی را انجام داده و نتیجه را به تصویر dst کپی می‌کند. در آخر تصویر dst در پنجره به روز شده و نمایش داده می‌شود.


تغییر اندازه‌ی تصاویر

اگر صرفا قصد تغییر اندازه‌ی تصاویر را دارید (بدون چرخش آن‌ها)، متد ویژه‌ای به نام Resize برای این منظور تدارک دیده شده‌است:
var resizeTrackbar = window.CreateTrackbar(
    name: "Resize", value: 1, max: 100,
    callback: pos =>
    {
        Cv2.Resize(src, dst,
            new Size(src.Width + pos, src.Height + pos),
            interpolation: Interpolation.Cubic);
        window.Image = dst;
    });
در اینجا یک tracker دیگر به پنجره‌ی اصلی اضافه شده و توسط آن کار تعیین تغییر اندازه‌ی تصویر انجام می‌شود. نکته‌ی مهم این متد، امکان تعیین الگوریتم تغییر اندازه است که برای مثال در اینجا از Interpolation.Cubic استفاده شده‌است (احتمالا با این نام‌ها در برنامه‌های معروف کار با تصاویر، مانند فتوشاپ آشنایی دارید).

اگر می‌خواهید مقادیر پارامترهای چرخشی تصویر نیز در اینجا اعمال شوند، می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
var resizeTrackbar = window.CreateTrackbar(
    name: "Resize", value: 1, max: 100,
    callback: pos =>
    {
        rotateImage(angle, scale, src, dst);
        Cv2.Resize(dst, dst,
            new Size(src.Width + pos, src.Height + pos),
            interpolation: Interpolation.Cubic);
        window.Image = dst;
    });
در این کد ابتدا تصویر اصلی چرخش یافته و سپس در متد Resize از این تصویر چرخش یافته، به عنوان src استفاده می‌شود (هر دو پارامتر متد Resize به dst تنظیم شده‌اند).



مات کردن تصاویر

در OpenCV با استفاده از متدهای GaussianBlur و یا medianBlur ، می‌توان تصاویر را  مات کرد که نمونه‌ای از آن‌را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
var blurTrackbar = window.CreateTrackbar(
   name: "Blur", value: 1, max: 100,
   callback: pos =>
   {
       if (pos % 2 == 0) pos++;
 
       rotateImage(angle, scale, src, dst);
       Cv2.GaussianBlur(dst, dst, new Size(pos, pos), sigmaX: 0);
       window.Image = dst;
   });
در اینجا ابتدا تصویر اصلی به متد چرخش تصویر ارسال شده و نتیجه‌ی آن در متد GaussianBlur استفاده خواهد شد. اندازه‌ی مشخص شده‌ی در این متد باید توسط اعداد فرد تعیین گردد. پارامتر sigmaX به معنای standard deviation در جهت x است و اگر صفر تعیین شود، برای محاسبه‌ی آن از پارامتر اندازه‌ی تعیین شده کمک گرفته خواهد شد.



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
نمایش فرم‌های مودال Ajax ایی در ASP.NET MVC به کمک Twitter Bootstrap
ممنون از شما واقعاً مطلب جالبی بود،
فقط یک سوال :
کلاس‌های مدل من Product و Category است، نحوه نمایش گروه محصولات در DropDownList به چه صورتی است؟
ابتدا من یک ViewModel ایجاد کردم :
public class ProductCategoryViewModel
{
public Product Product{get;set;}
public Category Category{get;set;}
}
و سپس در RenderModalPartialView به PartialView مربوطه پاس دادم :

public ActionResult RenderModalPartialView()
        {
            //رندر پارشال ویوو صفحه مودال به همراه اطلاعات مورد نیاز آن
            return PartialView(viewName: "_ModalPartialView", model: new ProductCategoryViewModel());
        }
در PartialView هم برای نمایش نام گروه محصولات از طریق ViewBag لیست گروه محصولات داده شده را در یک DropDownList به صورت زیر استفاده کردم :
@Html.DropDownListFor(model => model.Product.CategoryId, (SelectList)ViewBag.CategryNames, "--گروه موردنظر را انتخاب کنید--")
اما روش فوق کارساز نیست و با کلیک بر روی باتن Modal  را نمایش نمی‌دهد .

و یه سوال دیگه اینکه چطور قالب T4 تولید شده رو برای حالت فرم‌های مدال بازنویسی کنیم؟ البته ظاهراً باید توی قسمت :
if(mvcHost.IsPartialView) {
#>

<#

قالب موردنظر (_ModalPartialView ) برای حالت مدال فرم رو باید بنویسم، من با سینتکس T4 آشنا نیستم ، میشه لطف کنید راهنمایی کنید؟
مطالب
تصادفی کردن آیتمهای لیست با استفاده از Extension Method
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که بخواهید در هر بار واکشی لیستی از اطلاعات، مثلا از دیتابیس، آیتمهای آن را بصورت تصادفی مرتب کنید.
 من در پروژه اخیرم برای نمایش یک سری سوال مجبور بودم که در هر بار نمایش سوالات، لیست را به صورت رندوم مرتب کنم و به کاربر نمایش بدم. برای حصول این مهم، یک extension method به شکل زیر نوشتم:
    public static class RandomExtentions
    {
        public static void Shuffle<T>(this IList<T> list)
        {
            Random rng = new Random();
            Thread.Sleep(100);
            int n = list.Count;
            while (n > 1)
            {
                n--;
                int k = rng.Next(n + 1);
                T value = list[k];
                list[k] = list[n];
                list[n] = value;
            }
        }
    }
در این تابع که اسمش را Shuffle گذاشتم، با دریافت یک لیست از نوع T، آیتم‌های درون لیست را به صورت تصادفی مرتب می‌کند.

مثال :
var x =new  List<int>();
x.Add(1);
x.Add(2);
x.Add(3);
x.Add(4);
x.Add(5);
x.Shuffle();
در این مثال لیست x که از نوع int میباشد پس از فراخوانی Shuffle به یک لیست نامرتب تبدیل میشود که نحوه چیدمان در هر بار فراخوانی، تصادفی خواهد بود.
مطالب
مقایسه کارآیی روش‌های مختلف جایگزین کردن حروف در یک رشته در برنامه‌های NET.
فرض کنید قصد دارید عملیات نرمال سازی اطلاعات را بر روی یک رشته انجام داده و برای مثال اعداد فارسی و انگلیسی موجود در یک رشته را یک‌دست کنید. اولین روشی که برای اینکار به ذهن می‌رسد، استفاده از متد Replace است:
private static string toPersianNumbersUsingReplace(string data)
{
    if (string.IsNullOrWhiteSpace(data)) return string.Empty;
    return
      data
        .Replace("0", "\u06F0")
        .Replace("1", "\u06F1")
        .Replace("2", "\u06F2")
        .Replace("3", "\u06F3")
        .Replace("4", "\u06F4")
        .Replace("5", "\u06F5")
        .Replace("6", "\u06F6")
        .Replace("7", "\u06F7")
        .Replace("8", "\u06F8")
        .Replace("9", "\u06F9");
}
اما آیا این روش، کارآیی مناسبی را به همراه دارد؟ در ادامه چند روش دیگر را نیز جهت جایگزین کردن حروف، معرفی کرده و کارآیی آن‌ها را با هم مقایسه می‌کنیم.


جایگزین کردن حروف با استفاده از Replace معمولی توسط رشته‌ها

نگارش اصلی تبدیل تمام اعداد موجود در یک رشته به اعداد فارسی، به صورت زیر است که در آن یک دست سازی اعداد عربی هم درنظر گرفته شده‌اند (برای مثال طرز نگارش عدد 4 فارسی و عربی متفاوت است):
        private static string toPersianNumbersUsingReplace(string data)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(data)) return string.Empty;
            return
                toEnglishNumbers(data)
                .Replace("0", "\u06F0")
                .Replace("1", "\u06F1")
                .Replace("2", "\u06F2")
                .Replace("3", "\u06F3")
                .Replace("4", "\u06F4")
                .Replace("5", "\u06F5")
                .Replace("6", "\u06F6")
                .Replace("7", "\u06F7")
                .Replace("8", "\u06F8")
                .Replace("9", "\u06F9");
        }

        private static string toEnglishNumbers(string data)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(data)) return string.Empty;
            return
               data.Replace("\u0660", "0") //٠
                   .Replace("\u06F0", "0") //۰
                   .Replace("\u0661", "1") //١
                   .Replace("\u06F1", "1") //۱
                   .Replace("\u0662", "2") //٢
                   .Replace("\u06F2", "2") //۲
                   .Replace("\u0663", "3") //٣
                   .Replace("\u06F3", "3") //۳
                   .Replace("\u0664", "4") //٤
                   .Replace("\u06F4", "4") //۴
                   .Replace("\u0665", "5") //٥
                   .Replace("\u06F5", "5") //۵
                   .Replace("\u0666", "6") //٦
                   .Replace("\u06F6", "6") //۶
                   .Replace("\u0667", "7") //٧
                   .Replace("\u06F7", "7") //۷
                   .Replace("\u0668", "8") //٨
                   .Replace("\u06F8", "8") //۸
                   .Replace("\u0669", "9") //٩
                   .Replace("\u06F9", "9"); //۹
        }


جایگزین کردن حروف با استفاده از Replace معمولی توسط کاراکترها

اینبار همان حالت قبل را درنظر بگیرید؛ با این تفاوت که بجای رشته‌ها از کاراکترها استفاده شود. برای مثال بجای:
  .Replace("\u0669", "9") //٩
خواهیم داشت:
  .Replace('\u0669', '9') //٩


جایگزین کردن حروف با استفاده از String Builder

در ادامه بجای استفاده از متد Replace متداول، آرایه‌ای از حروف قابل جایگزینی را توسط یک StringBuilder ایجاد کرده و حروف را یکی یکی تبدیل می‌کنیم و به این ترتیب برخلاف متد Replace، هربار برای جایگزینی یک مورد خاص، مجددا از ابتدای رشته شروع به جستجو نمی‌شود:
        private static string toPersianNumbersUsingStringBuilder(string data)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(data)) return string.Empty;

            var strBuilder = new StringBuilder(data);
            for (var i = 0; i < strBuilder.Length; i++)
            {
                switch (strBuilder[i])
                {
                    case '0':
                    case '\u0660':
                        strBuilder[i] = '\u06F0';
                        break;

                    case '1':
                    case '\u0661':
                        strBuilder[i] = '\u06F1';
                        break;

                    case '2':
                    case '\u0662':
                        strBuilder[i] = '\u06F2';
                        break;

                    case '3':
                    case '\u0663':
                        strBuilder[i] = '\u06F3';
                        break;

                    case '4':
                    case '\u0664':
                        strBuilder[i] = '\u06F4';
                        break;

                    case '5':
                    case '\u0665':
                        strBuilder[i] = '\u06F5';
                        break;

                    case '6':
                    case '\u0666':
                        strBuilder[i] = '\u06F6';
                        break;

                    case '7':
                    case '\u0667':
                        strBuilder[i] = '\u06F7';
                        break;

                    case '8':
                    case '\u0668':
                        strBuilder[i] = '\u06F8';
                        break;

                    case '9':
                    case '\u0669':
                        strBuilder[i] = '\u06F9';
                        break;

                    default:
                        strBuilder[i] = strBuilder[i];
                        break;
                }
            }

            return strBuilder.ToString();
        }


جایگزین کردن حروف با استفاده از ToCharArray

متد زیر دقیقا شبیه به حالت استفاده از String Builder است؛ با یک تفاوت مهم: بجای استفاده از String Builder برای تهیه‌ی آرایه‌ای از حروف قابل تغییر، از متد ToCharArray استفاده شده‌است:
        private static string toPersianNumbersUsingToCharArray(string data)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(data)) return string.Empty;

            var letters = data.ToCharArray();
            for (var i = 0; i < letters.Length; i++)
            {
                switch (letters[i])
                {
                    case '0':
                    case '\u0660':
                        letters[i] = '\u06F0';
                        break;

                    // مانند قبل

                }
            }

            return new string(letters);
        }


جایگزین کردن حروف با استفاده از string.Create

string.Create یکی از تازه‌های NET Core. است که امکان تغییر مستقیم یک قطعه string را میسر می‌کند:
        private static string toPersianNumbersUsingStringCreate(string data)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(data)) return string.Empty;

            return string.Create(data.Length, data, (chars, context) =>
            {
                for (var i = 0; i < data.Length; i++)
                {
                    switch (context[i])
                    {
                        case '0':
                        case '\u0660':
                            chars[i] = '\u06F0';
                            break;

                    // مانند قبل

                    }
                }
            });
        }
در کدهای فوق، ابتدا طول رشته‌ی نهایی بازگشتی از string.Create مشخص می‌شود. سپس توسط پارامتر دوم، داده‌هایی که قرار است بر روی آن‌ها کاری صورت گیرد به متد string.Create ارسال می‌شوند. در آخر عملیات نهایی در action delegate تعریف شده رخ می‌دهد. در اینجا chars، به بافر درونی رشته‌ای که بازگشت داده می‌شود، اشاره می‌کند و باید پر شود (این بافر مستقیما در دسترس است). context همان پارامتر دوم متد string.Create است.

توضیحات بیشتر:
در دات نت، رشته‌ها نوع‌های ارجاعی (reference type) غیرقابل تغییر (immutable) هستند. به این معنا که هر زمانیکه ایجاد شدند، دیگر نمی‌توان محتوای آن‌ها را تغییر داد. به همین جهت است که مجبور هستیم آن‌ها را برای مثال توسط ToCharArray به یک آرایه تبدیل کنیم و سپس این آرایه‌ی قابل تغییر را ویرایش کنیم. در حین کار با رشته‌ها، این غیرقابل تغییر بودن، سبب تخصیص حافظه‌های بیش از حدی می‌شوند. اگر بخواهیم قسمتی از یک رشته را جدا و یا جایگزین کنیم و یا تعدادی رشته را با هم جمع بزنیم، نتیجه‌ی آن نیاز به یک تخصیص حافظه‌ی جدید را دارد. راه حل استاندارد مواجه شدن با این مشکل، استفاده از StringBuilder است که از یک بافر داخلی برای انجام کارهای خودش استفاده می‌کند و زمانیکه نتیجه‌ی نهایی را از آن درخواست می‌کنیم، تخصیص حافظه‌ای را برای تولید رشته‌ی حاصل انجام می‌دهد. البته این مورد نیاز به اندازه گیری دارد و ارزش StringBuilder با حجم بالایی از اطلاعات متنی مشخص می‌شود؛ وگرنه همانطور که مشاهده می‌کنید (در نتیجه‌ی نهایی بحث در ادامه)، الزاما کدهای سریعتری را به همراه نخواهد داشت.
هدف از string.Create، ایجاد رشته‌ها از داده‌های موجود است. هدف اصلی آن کاهش تخصیص‌های حافظه و کپی کردن اطلاعات است و امضای آن به صورت زیر می‌باشد:
public static string Create<TState> (int length, TState state, System.Buffers.SpanAction<char,TState> action);
مزیت این متد، عدم نیاز به یک پیش‌بافر است؛ به این معنا که مستقیما بر روی قسمتی از حافظه کار می‌کند که ارجاعی را به رشته‌ی «بازگشتی» دارد. یعنی در حالت کار با string.Create، غیرقابل تغییر بودن رشته‌ها در دات نت دیگر صادق نخواهد بود و برای تغییر آن نیازی به تخصیص بافر، کپی کردن و تخصیص حافظه‌ی نهایی برای بازگشت نتیجه نیست. پارامتر SpanAction آن، امکان دسترسی مستقیم به این ناحیه‌ی از حافظه را میسر می‌کند.
هنگام کار با این متد، chars ای که در اختیار ما قرار می‌گیرد، یک <Span<char اشاره کننده به رشته‌ی نهایی است که قرار است بازگشت داده شود (در ابتدای کار بر اساس اندازه‌ای که مشخص می‌شود، یک رشته‌ی خالی تخصیص داده می‌شود، اما بافر پر کردن آن اینبار در دسترس است و نیازی به تخصیص و کپی جداگانه‌ای را ندارد). بنابراین روش کار با این متد، پر کردن بافر درونی رشته‌ی بازگشتی (همان chars در اینجا) به صورت مستقیم است؛ کاری که با یک رشته‌ی معمولی نمی‌توان انجام داد.
State یا همان پارامتر دوم این متد، هر چیزی می‌تواند باشد. اگر نیاز است چندین رشته را در اینجا دریافت کنید تا بتوان بر اساس آن رشته‌ی نهایی را تشکیل داد، یک struct را تعریف کرده و بجای state به آن ارسال کنید. سپس این state توسط پارامتر context مربوط به SpanAction<char, string> action قابل دریافت و استفاده‌است که در این مثال، context همان data ارسالی به این متد است.

سؤال: در حین کار با string.Create، باید از پارامتر data استفاده کنیم و یا از context دریافتی؟ به نظر در مثال فوق، data و context یکی هستند. اکنون داخل action delegate مهیا که جهت ساخت رشته‌ی نهایی بکار می‌رود، باید از data استفاده کرد و یا از context؟
 return string.Create(data.Length, data, (chars, context) => {});
در اینجا اگر در داخل action delegate، ارجاعی را به data داشته باشیم، یک closure تشکیل می‌شود و در این حالت کامپایلر برای مدیریت آن، نیاز به تولید یک کلاس را در پشت صحنه خواهد داشت که خودش سبب کاهش کارآیی می‌گردد. به همین جهت متد Create، پارامتر state را به صورت معمولی دریافت می‌کند و آن‌را توسط context در اختیار delegate قرار می‌دهد تا نیازی نباشد delegate تعریف شده، یک closure را تشکیل دهد.


نتیجه‌ی نهایی بررسی کارآیی روش‌های مختلف جایگزین کردن حروف در یک رشته

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: ReplacePerformanceTests.zip


ستون op/s در اینجا، مهم‌ترین ستون گزارش است و به معنای تعداد عملیات قابل انجام در یک ثانیه است. از 670 هزار عملیات در ثانیه با Replace معمولی، به 5 میلیون عملیات در ثانیه رسیده‌ایم که بسیار قابل توجه‌است.
همانطور که مشاهده می‌کنید، string.Create، سریعترین نگارش موجود است. در این بین نگارشی که از ToCharArray استفاده می‌کند، قابلیت انتقال بیشتری را دارد؛ از این جهت که نگارش‌های دیگر NET. هنوز دسترسی به string.Create را ندارند. همچنین نگارش کاراکتری متد Replace، از متد رشته‌ای آن سریعتر عمل کرده‌است.
نظرات مطالب
صفحه بندی، مرتب سازی و جستجوی پویای اطلاعات به کمک Kendo UI Grid
- پویا هست و خروجی دسترسی هم گرفتید. زمانیکه تعریف می‌کنید:
new Field { Type = column.DataType }
یعنی در لیست نهایی، خاصیتی با نام ثابت Type و با مقدار متغیر column.DataType را تولید کن (نام خاصیت، مقدار ثابت نام خاصیت را در JSON نهایی تشکیل می‌دهد).
+ نیازی هم به این همه پیچیدگی نداشت. تمام کارهایی را که انجام دادید با تهیه خروجی ساده <List<Field از یک متد دلخواه، یکی هست و نیازی به anonymous type کار کردن نبود.
- به همان کلاس فیلد، خواص دیگر مورد نیاز را اضافه کنید (عنوان و سایر مشخصات یک فیلد) و در نهایت لیست ساده <List<Field را بازگشت دهید. هر خاصیت کلاس Field، یک ستون گرید را تشکیل می‌دهد.
- همچنین دقت داشته باشید اگر از روش مطلب جاری استفاده می‌کنید، اطلاعات ستون‌‌های نهایی باید در فیلد Data نهایی قرار گیرند (قسمت «پیشنیاز تامین داده مخصوص Kendo UI Grid» در بحث).