MVC Scaffolding #3
آشنایی با ساختار اصلی MVC Scaffolding
پس از نصب MVC Scaffolding از طریق NuGet به پوشه Packages مراجعه نمائید. در اینجا پوشههای MvcScaffolding، T4Scaffolding و T4Scaffolding.Core ساختار اصلی این بسته را تشکیل میدهند. برای نمونه اگر پوشه T4Scaffolding\tools را باز کنیم، شاهد تعدادی فایل ps1 خواهیم بود که همان فایلهای پاورشل هستند. مطابق طراحی NuGet، همواره فایلی با نام init.ps1 در ابتدا اجرا خواهد شد. همچنین در اینجا پوشههای T4Scaffolding\tools\EFRepository و T4Scaffolding\tools\EFDbContext نیز قرار دارند که حاوی قالبهای اولیه کدهای مرتبط با الگوی مخزن و DbContext تولیدی میباشند.
در پوشه MvcScaffolding\tools، ساختار قالبهای پیش فرض تولید Viewها و کنترلرهای تولیدی قرار دارند. در اینجا به ازای هر مورد، دو نگارش vb و cs قابل مشاهده است.
سفارشی سازی قالبهای پیش فرض Viewهای MVC Scaffolding
برای سفارشی سازی قالبهای پیش فرض از دستور کلی زیر استفاده میشود:
Scaffold CustomTemplate Name Template
Scaffold CustomTemplate View Index
اگر دستور فوق را اجرا کنیم، فایل جدیدی به نام CodeTemplates\Scaffolders\MvcScaffolding.RazorView\Index.cs.t4 به پروژه جاری اضافه میشود. از این پس کلیه فرامین اجرایی، از نسخه محلی فوق بجای نمونههای پیش فرض استفاده خواهند کرد.
در ادامه قصد داریم اندکی این قالب پیش فرض را جهت اعمال ویژگی DisplayName به هدر جدول تولیدی نمایش اطلاعات Tasks تغییر دهیم. در کلاس Task، خاصیت زمان موعود با ویژگی DisplayName مزین شده است. این نام نمایشی حین تولید فرمهای ثبت و ویرایش اطلاعات بکار گرفته میشود، اما در زمان تولید جدول اطلاعات ثبت شده، به هدر جدول اعمال نمیگردد.
[DisplayName("Due Date")] public DateTime? DueDate { set; get; }
// Describes the information about a property on the model class ModelProperty { public string Name { get; set; } public string DisplayName { get; set; } public string ValueExpression { get; set; } public EnvDTE.CodeTypeRef Type { get; set; } public bool IsPrimaryKey { get; set; } public bool IsForeignKey { get; set; } public bool IsReadOnly { get; set; } }
static string GetDisplayName(EnvDTE.CodeProperty prop) { var displayAttr = prop.Attributes.OfType<EnvDTE80.CodeAttribute2>().Where(x => x.FullName == typeof(System.ComponentModel.DisplayNameAttribute).FullName).FirstOrDefault(); if(displayAttr == null) { return prop.Name; } return displayAttr.Value.Replace("\"",""); }
اکنون برای اعمال متد GetDisplayName، متد GetEligibleProperties را یافته و به نحو زیر تغییر دهید:
results.Add(new ModelProperty { Name = prop.Name, DisplayName = GetDisplayName(prop), ValueExpression = "Model." + prop.Name, Type = prop.Type, IsPrimaryKey = Model.PrimaryKeyName == prop.Name, IsForeignKey = ParentRelations.Any(x => x.RelationProperty == prop), IsReadOnly = !prop.IsWriteable() });
اکنون قسمت هدر جدول تولیدی را در ابتدای فایل t4 یافته و به نحو زیر تغییر میدهیم تا از DisplayName استفاده کند:
<# List<ModelProperty> properties = GetModelProperties(Model.ViewDataType, true); foreach (ModelProperty property in properties) { if (!property.IsPrimaryKey && !property.IsForeignKey) { #> <th> <#= property.DisplayName #> </th> <# } } #>
PM> Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force
سفارشی سازی قالبهای پیش فرض کنترلرهای MVC Scaffolding
در ادامه قصد داریم کدهای الگوی مخزن تهیه شده را اندکی تغییر دهیم. برای مثال با توجه به اینکه از تزریق وابستگیها استفاده خواهیم کرد، نیازی به سازنده اولیه پیش فرض کنترلر که در بالای آن ذکر شده «در صورت استفاده از یک DI این مورد را حذف کنید»، نداریم. برای این منظور دستور زیر را اجرا کنید:
PM> Scaffold CustomTemplate Controller ControllerWithRepository
به این ترتیب فایل جدید CodeTemplates\Scaffolders\MvcScaffolding.Controller\ControllerWithRepository.cs.t4 به پروژه جاری اضافه خواهد شد. در این فایل چند سطر ذیل را یافته و سپس حذف کنید:
// If you are using Dependency Injection, you can delete the following constructor public <#= Model.ControllerName #>() : this(<#= String.Join(", ", Repositories.Values.Select(x => "new " + x.RepositoryTypeName + "()")) #>) { }
PM> Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force -ForceMode ControllerOnly
یا اگر نیاز به تغییر کدهای الگوی مخزن مورد استفاده است میتوان از دستور ذیل استفاده کرد:
Scaffold CustomScaffolder EFRepository
لیست Scaffolderهای مهیا با دستور Get-Scaffolder قابل مشاهده است.
context.Chapters.Add(new Chapter { Title = "آزمایش متن فارسی", Text = "برای نمونه تهیه شدهاست", User = user1.Entity });
کامپایل افزونهی spell fix1
افزونهی spell fix، به همراه هیچکدام از توزیعهای باینری SQLite ارائه نمیشود. ارائهی آن فقط به صورت سورس کد است و باید خودتان آنرا کامپایل کنید!
برای این منظور ابتدا به آدرس https://www.sqlite.org/src/dir?ci=99749d4fd4930ccf&name=ext/misc مراجعه کرده و فایل ext/misc/spellfix.c آنرا دریافت کنید. اگر بر روی لینک spellfix.c کلیک کنید، در نوار ابزار بالای صفحهی بعدی، لینک download آن هم وجود دارد.
سپس به صفحهی دریافت اصلی SQLite یعنی https://www.sqlite.org/download.html مراجعه کرده و بستهی amalgamation آنرا دریافت کنید. این بسته به همراه کدهای اصلی SQLite است که باید در کنار افزونههای آن قرار گیرند تا بتوان این افزونهها را کامپایل کرد. بنابراین پس از دریافت بستهی amalgamation و گشودن آن، فایل spellfix.c را به داخل پوشهی آن کپی کنید:
اکنون نوبت به کامپایل فایل spellfix.c و تبدیل آن به یک dll است تا بتوان آنرا به صورت یک افزونه در برنامه بارگذاری کرد. برای این منظور از هر کامپایلر ++C ای میتوانید استفاده کنید. برای نمونه به آدرس http://www.codeblocks.org/downloads/binaries مراجعه کرده و بستهی codeblocks-20.03mingw-setup.exe را دریافت کنید (بستهای که به همراه mingw است). پس از نصب آن، در مسیر C:\Program Files (x86)\CodeBlocks\MinGW\bin میتوانید کامپایلر چندسکویی gcc را مشاهده کنید. توسط آن میتوان با اجرای دستور زیر، سبب تولید فایل spellfix1.dll شد:
"C:\Program Files (x86)\CodeBlocks\MinGW\bin\gcc.exe" -g -shared -fPIC -Wall D:\path\to\sqlite-amalgamation-3310100\spellfix.c -o spellfix1.dll
روش معرفی افزونههای SQLite به Microsoft.Data.Sqlite
EF Core، از بستهی Microsoft.Data.Sqlite در پشت صحنه برای کار با SQLite استفاده میکند و در اینجا هم برای معرفی افزونهی کامپایل شده، باید ابتدا آنرا به اتصال برقرار شده، معرفی کرد. خود Sqlite در ویندوز، افزونههایش را بر اساس معرفی مستقیم مسیر فایل dll آنها بارگذاری نمیکند. بلکه path ویندوز را برای جستجوی آنها بررسی کرده و در صورتیکه فایل dll ای را افزونه تشخیص داد، آنرا بارگذاری میکند. بنابراین یا باید به صورت دستی مسیر فایل dll تولید شده را به متغیر محیطی path ویندوز اضافه کرد و یا میتوان توسط قطعه کد زیر، آنرا به صورت پویایی معرفی کرد:
using System; using System.Collections.Generic; using System.IO; using System.Runtime.InteropServices; namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer { public static class LoadSqliteExtensions { public static void AddToSystemPath(string extensionsDirectory) { if (!RuntimeInformation.IsOSPlatform(OSPlatform.Windows)) { throw new NotSupportedException("Modifying the path at runtime only works on Windows. On Linux and Mac, set LD_LIBRARY_PATH or DYLD_LIBRARY_PATH before running the app."); } var path = new HashSet<string>(Environment.GetEnvironmentVariable("PATH").Split(Path.PathSeparator)); if (path.Add(extensionsDirectory)) { Environment.SetEnvironmentVariable("PATH", string.Join(Path.PathSeparator, path)); } } } }
در ادامه پیش از معرفی services.AddDbContext، باید مسیر پوشهی افزونهها را ثبت کرد و سپس UseSqlite را به همراه اتصالی استفاده کرد که توسط متد LoadExtension آن، افزونهی spellfix1 به آن معرفی شدهاست:
LoadSqliteExtensions.AddToSystemPath("path to .dll file"); services.AddDbContext<ApplicationDbContext>((serviceProvider, optionsBuilder) => { var connection = new SqliteConnection(connectionString); connection.Open(); connection.LoadExtension("spellfix1"); // Passing in an already open connection will keep the connection open between requests. optionsBuilder.UseSqlite(connection); });
ایجاد جداول ویژهی spell fix در برنامه
در قسمت اول، با متد createFtsTables آشنا شدیم. اکنون این متد را برای ایجاد جداول کمکی مرتبط با افزونهی spell fix به صورت زیر تکمیل میکنیم:
private static void createFtsTables(ApplicationDbContext context) { // For SQLite FTS // Note: This can be added to the `protected override void Up(MigrationBuilder migrationBuilder)` method too. context.Database.ExecuteSqlRaw(@"CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS ""Chapters_FTS"" USING fts5(""Text"", ""Title"", content=""Chapters"", content_rowid=""Id"");"); // 'SQLite Error 1: 'no such module: spellfix1'.' --> must be loaded ... // EditCost for unicode support context.Database.ExecuteSqlRaw("CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS Chapters_FTS_Vocab USING fts5vocab('Chapters_FTS', 'row');"); context.Database.ExecuteSqlRaw("CREATE TABLE IF NOT EXISTS Chapters_FTS_SpellFix_EditCost(iLang INT, cFrom TEXT, cTo TEXT, iCost INT);"); context.Database.ExecuteSqlRaw("CREATE VIRTUAL TABLE IF NOT EXISTS Chapters_FTS_SpellFix USING spellfix1(edit_cost_table=Chapters_FTS_SpellFix_EditCost);"); }
- همانطور که مشاهده میکنید، ابتدا بر اساس Chapters_FTS یا همان جدول مجازی FTS برنامه، یک جدول مجازی از نوع fts5vocab ایجاد میشود. کار آن استخراج توکنهای FTS و آماده سازی آنها برای استفاده در غلط یاب املایی هستند.
- سپس جدول ویژهی EditCost را مشاهده میکنید. نام آن مهم نیست، اما ساختار آن باید دقیقا به همین صورت باشد. اگر این جدول اختیاری را تهیه کنیم، الگوریتم spellfix1 به utf8 سوئیچ خواهد کرد و برای پردازش متون یونیکد، بدون مشکل کار میکند. بدون آن، جستجوهای فارسی نتایج مطلوبی را به همراه نخواهند داشت.
- در آخر جدول مجازی مرتبط با spellfix1 که از جدول cost_table معرفی شده استفاده میکند، ایجاد شدهاست.
اجرای این دستورات، جداول زیر را ایجاد میکنند (که ساختار آنها استاندارد است و باید مطابق فرمولهای مستندات آنها باشد):
به روز رسانی جدول واژه نامهی غلط یابی برنامه
آخرین جدولی را که ایجاد کردیم، Chapters_FTS_SpellFix است که اطلاعات خودش را از Chapters_FTS_Vocab دریافت میکند:
هر بار که بانک اطلاعاتی را به روز میکنیم، نیاز است اطلاعات این جدول را نیز توسط دستور زیر به روز کرد:
database.ExecuteSqlRaw(@"INSERT INTO Chapters_FTS_SpellFix(word, rank) SELECT term, cnt FROM Chapters_FTS_Vocab WHERE term not in (SELECT word from Chapters_FTS_SpellFix_vocab)");
database.ExecuteSqlRaw("INSERT INTO Chapters_FTS_SpellFix(command) VALUES(\"reset\");");
کوئری گرفتن از جدول مجازی Chapters_FTS_SpellFix
تا اینجا افزونهی spellfix1 را کامپایل و به سیستم معرفی کردیم. سپس جداول واژه نامهی آنرا نیز تشکیل دادیم، اکنون نوبت به کوئری گرفتن از آن است. به همین جهت یک موجودیت بدون کلید دیگر را بر اساس ساختار خروجی کوئریهای آن ایجاد کرده:
namespace EFCoreSQLiteFTS.Entities { public class SpellCheck { public string Word { get; set; } public decimal Rank { get; set; } public decimal Distance { get; set; } public decimal Score { get; set; } public decimal Matchlen { get; set; } } }
namespace EFCoreSQLiteFTS.DataLayer { public class ApplicationDbContext : DbContext { //... protected override void OnModelCreating(ModelBuilder builder) { base.OnModelCreating(builder); builder.Entity<SpellCheck>().HasNoKey().ToView(null); } //... } }
در آخر، کوئری گرفتن از این جدول، ساختار زیر را دارد:
foreach (var item in context.Set<SpellCheck>().FromSqlRaw( @"SELECT word, rank, distance, score, matchlen FROM Chapters_FTS_SpellFix WHERE word MATCH {0} and top=6", "فارشی")) { Console.WriteLine($"Word: {item.Word}"); Console.WriteLine($"Distance: {item.Distance}"); }
top=6 در این کوئری خاص یعنی 6 رکورد را بازگشت بده.
یک نکته: اگر میخواهید کوئری فوق را توسط برنامهی «DB Browser for SQLite» اجرا کنید، باید از منوی tools آن، گزینهی load extension را انتخاب کرده و فایل dll افزونه را به برنامه معرفی کنید.
کدهای کامل این سری را از اینجا میتوانید دریافت کنید.
سفارشی سازی نرمال سازها
اگر به طراحی جداول ASP.NET Core Identity دقت کنید، تعدادی فیلد اضافی حاوی کلمهی Normalized را هم مشاهده خواهید کرد. برای مثال:
در جدول کاربران، فیلدهای Email و UserName به همراه دو فیلد اضافهی NormalizedEmail و NormalizedUserName وجود دارند.
مقدار دهی و مدیریت این فیلدهای ویژه به صورت خودکار توسط کلاسی به نام UpperInvariantLookupNormalizer صورت میگیرد:
public class UpperInvariantLookupNormalizer : ILookupNormalizer
همانطور که در مطلب «نرمال سازی اطلاعات کاربران در حین ثبت نام» نیز عنوان شد، برای مثال ایمیلهای جیمیل را میتوان با چندین حالت مختلف ثبت کرد و یک کاربر به این صورت میتواند شرط یکتا بودن آدرس ایمیلهای تنظیم شدهی در کلاس IdentityServicesRegistry را دور بزند:
identityOptionsUser.RequireUniqueEmail = true;
چون تنها یک اینترفیس ILookupNormalizer وجود دارد، باید بر اساس محتوای کلیدی که به آن ارسال میشود:
public override string Normalize(string key)
پس از تدارک کلاس CustomNormalizer، تنها کاری را که باید در جهت معرفی و جایگرینی آن انجام داد، تغییر ذیل در کلاس IdentityServicesRegistry است:
services.AddScoped<ILookupNormalizer, CustomNormalizer>(); services.AddScoped<UpperInvariantLookupNormalizer, CustomNormalizer>();
بنابراین دیگر نیازی نیست تا در حین ثبتنام نسبت به تمیزسازی ایمیلها و یا نامهای کاربری اقدام کنیم. سرویس ILookupNormalizer در پشت صحنه به صورت خودکار در تمام مراحل ثبت نام و به روز رسانیها توسط ASP.NET Core Identity استفاده میشود.
سفارشی سازی UserValidator
ASP.NET Core Identity به همراه یک سرویس توکار اعتبارسنج کاربران است که با پیاده سازی اینترفیس IUserValidator ارائه شدهاست:
public class UserValidator<TUser> : IUserValidator<TUser> where TUser : class
بنابراین اگر قصد تهیهی یک IUserValidator جدید را داشته باشیم، از تمام تنظیمات و بررسیهای پیش فرض سرویس توکار UserValidator فوق محروم میشویم. به همین جهت برای سفارشی سازی این سرویس، از خود کلاس UserValidator ارث بری کرده و سپس base.ValidateAsync آنرا فراخوانی میکنیم. با اینکار سبب خواهیم شد تا تمام اعتبارسنجیهای پیشفرض ASP.NET Core Identity اعمال شده و پس از آن منطقهای سفارشی اعتبارسنجی خود را که در کلاس CustomUserValidator قابل مشاهده هستند، اضافه میکنیم.
public override async Task<IdentityResult> ValidateAsync(UserManager<User> manager, User user) { // First use the built-in validator var result = await base.ValidateAsync(manager, user).ConfigureAwait(false); var errors = result.Succeeded ? new List<IdentityError>() : result.Errors.ToList(); // Extending the built-in validator validateEmail(user, errors); validateUserName(user, errors); return !errors.Any() ? IdentityResult.Success : IdentityResult.Failed(errors.ToArray()); }
پس از تدارک کلاس CustomUserValidator، تنها کاری را که باید در جهت معرفی و جایگرینی آن انجام داد، تغییر ذیل در کلاس IdentityServicesRegistry است:
services.AddScoped<IUserValidator<User>, CustomUserValidator>(); services.AddScoped<UserValidator<User>, CustomUserValidator>();
سفارشی سازی PasswordValidator
مراحل سفارشی سازی اعتبارسنج کلمات عبور نیز همانند تهیهی CustomUserValidator فوق است.
ASP.NET Core Identity به همراه یک سرویس توکار اعتبارسنج کلمات عبور کاربران است که با پیاده سازی اینترفیس IPasswordValidator ارائه شدهاست:
public class PasswordValidator<TUser> : IPasswordValidator<TUser> where TUser : class
private static void setPasswordOptions(PasswordOptions identityOptionsPassword, SiteSettings siteSettings) { identityOptionsPassword.RequireDigit = siteSettings.PasswordOptions.RequireDigit; identityOptionsPassword.RequireLowercase = siteSettings.PasswordOptions.RequireLowercase; identityOptionsPassword.RequireNonAlphanumeric = siteSettings.PasswordOptions.RequireNonAlphanumeric; identityOptionsPassword.RequireUppercase = siteSettings.PasswordOptions.RequireUppercase; identityOptionsPassword.RequiredLength = siteSettings.PasswordOptions.RequiredLength; }
"PasswordOptions": { "RequireDigit": false, "RequiredLength": 6, "RequireLowercase": false, "RequireNonAlphanumeric": false, "RequireUppercase": false },
بنابراین در اینجا نیز ارائهی یک پیاده سازی خام از IPasswordValidator سبب خواهد شد تا تمام اعتبارسنجیهای توکار کلاس PasswordValidator اصلی را از دست بدهیم. به همین جهت کار را با ارث بری از همین کلاس توکار شروع کرده و ابتدا متد base.ValidateAsync آنرا فراخوانی میکنیم تا مطمئن شویم، مدخل PasswordOptions تنظیمات یاد شده، حتما پردازش خواهند شد. سپس منطق سفارشی خود را اعمال میکنیم.
برای مثال در کلاس CustomPasswordValidator تهیه شده، به مدخل PasswordsBanList فایل appsettings.json مراجعه شده و کاربران را از انتخاب کلمات عبوری به شدت ساده، منع میکند.
پس از تدارک کلاس CustomPasswordValidator، تنها کاری را که باید در جهت معرفی و جایگرینی آن انجام داد، تغییر ذیل در کلاس IdentityServicesRegistry است:
services.AddScoped<IPasswordValidator<User>, CustomPasswordValidator>(); services.AddScoped<PasswordValidator<User>, CustomPasswordValidator>();
پردازش نتایج اعتبارسنجها
این اعتبارسنجها در خروجیهای IdentityResult تمام متدهای ASP.NET Core Identity ظاهر میشوند. بنابراین فراخوانی سادهی UpdateUserAsync اشتباه است و حتما باید خروجی آنرا جهت پردازش IdentityResult آن بررسی کرد. به همین جهت تعدادی متد الحاقی به کلاس IdentityExtensions اضافه شدهاند تا کارکردن با IdentityResult را سادهتر کنند.
public static void AddErrorsFromResult(this ModelStateDictionary modelStat, IdentityResult result)
public static string DumpErrors(this IdentityResult result, bool useHtmlNewLine = false)
استفادهی از این متدهای الحاقی را در کنترلرهای برنامه میتوانید مشاهده کنید.
استفادهی از اعتبارسنجها جهت انجام Remote validation
اگر به RegisterController دقت کنید، اکشن متدهای ValidateUsername و ValidatePassword قابل مشاهده هستند:
[AjaxOnly, HttpPost, ValidateAntiForgeryToken] [ResponseCache(Location = ResponseCacheLocation.None, NoStore = true)] public async Task<IActionResult> ValidateUsername(string username, string email)
[AjaxOnly, HttpPost, ValidateAntiForgeryToken] [ResponseCache(Location = ResponseCacheLocation.None, NoStore = true)] public async Task<IActionResult> ValidatePassword(string password, string username)
IPasswordValidator<User> passwordValidator, IUserValidator<User> userValidator,
به این ترتیب کاربران در حین ثبت نام، راهنمای بهتری را جهت انتخاب کلمات عبور و نام کاربری مشاهده خواهند کرد و این بررسیها نیز Ajax ایی هستند و پیش از ارسال فرم نهایی به سرور اتفاق میافتند.
برای فعالسازی Remote validation، علاوه بر ثبت اسکریپتهای Ajax ایی، خواص کلاس RegisterViewModel نیز از ویژگی Remote استفاده میکنند:
[Required(ErrorMessage = "(*)")] [Display(Name = "نام کاربری")] [Remote("ValidateUsername", "Register", AdditionalFields = nameof(Email) + "," + ViewModelConstants.AntiForgeryToken, HttpMethod = "POST")] [RegularExpression("^[a-zA-Z_]*$", ErrorMessage = "لطفا تنها از حروف انگلیسی استفاده نمائید")] public string Username { get; set; }
یک نکته: برای اینکه Remote Validation را به همراه ValidateAntiForgeryToken استفاده کنیم، تنها کافی است نام فیلد مخفی آنرا به لیست AdditionalFields به نحوی که مشاهده میکنید، اضافه کنیم.
کدهای کامل این سری را در مخزن کد DNT Identity میتوانید ملاحظه کنید.
@Html.AntiForgeryToken()
//Post in Ajax services.AddAntiforgery(o => o.HeaderName = "XSRF-TOKEN");
function initDataTables() { table.destroy(); table = $("#tblJs").DataTable({ processing: true, serverSide: true, filter: true, ajax: { url: '@Url.Page("yourPage","yourHandler")', beforeSend: function (xhr) { xhr.setRequestHeader("XSRF-TOKEN", $('input:hidden[name="__RequestVerificationToken"]').val()); }, type: "POST", datatype: "json" }, language: { url: "/Persian.json" }, responsive: true, select: true, columns: scheme, select: true, }); }
processing: true, serverSide: true, filter: true, ajax: { url: '@Url.Page("yourPage","yourHandler ")', beforeSend: function (xhr) { xhr.setRequestHeader("XSRF-TOKEN", $('input:hidden[name="__RequestVerificationToken"]').val()); }, type: "POST", datatype: "json" },
public class FiltersFromRequestDataTable { public string length { get; set; } public string start { get; set; } public string sortColumn { get; set; } public string sortColumnDirection { get; set; } public string sortColumnIndex { get; set; } public string draw { get; set; } public string searchValue { get; set; } public int pageSize { get; set; } public int skip { get; set; } }
public static void GetDataFromRequest(this HttpRequest Request, out FiltersFromRequestDataTable filtersFromRequest) { //TODO: Make Strings Safe String filtersFromRequest = new(); filtersFromRequest.draw = Request.Form["draw"].FirstOrDefault(); filtersFromRequest.start = Request.Form["start"].FirstOrDefault(); filtersFromRequest.length = Request.Form["length"].FirstOrDefault(); filtersFromRequest.sortColumn = Request.Form["columns[" + Request.Form["order[0][column]"].FirstOrDefault() + "][name]"].FirstOrDefault(); filtersFromRequest.sortColumnDirection = Request.Form["order[0][dir]"].FirstOrDefault(); filtersFromRequest.searchValue = Request.Form["search[value]"].FirstOrDefault(); filtersFromRequest.pageSize = filtersFromRequest.length != null ? Convert.ToInt32(filtersFromRequest.length) : 0; filtersFromRequest.skip = filtersFromRequest.start != null ? Convert.ToInt32(filtersFromRequest.start) : 0; filtersFromRequest.sortColumnIndex = Request.Form["order[0][column]"].FirstOrDefault(); filtersFromRequest.searchValue = filtersFromRequest.searchValue?.ToLower(); }
Request.GetDataFromRequest(out FiltersFromRequestDataTable filtersFromRequest);
public static PaginationDataTableResult<T> ToDataTableJs<T>(this IEnumerable<T> source, FiltersFromRequestDataTable filtersFromRequest) { int recordsTotal = source.Count(); CofingPaging(ref filtersFromRequest, recordsTotal); var result = new PaginationDataTableResult<T>() { draw = filtersFromRequest.draw, recordsFiltered = recordsTotal, recordsTotal = recordsTotal, data = source.OrderByIndex(filtersFromRequest).Skip(filtersFromRequest.skip).Take(filtersFromRequest.pageSize).ToList() }; return result; } private static void CofingPaging(ref FiltersFromRequestDataTable filtersFromRequest, int recordsTotal) { if (filtersFromRequest.pageSize == -1) { filtersFromRequest.pageSize = recordsTotal; filtersFromRequest.skip = 0; } }
private static IEnumerable<T> OrderByIndex<T>(this IEnumerable<T> source, FiltersFromRequestDataTable filtersFromRequest) { var props = typeof(T).GetProperties(); string propertyName = ""; for (int i = 0; i < props.Length; i++) { if (i.ToString() == filtersFromRequest.sortColumnIndex) propertyName = props[i].Name; } System.Reflection.PropertyInfo propByName = typeof(T).GetProperty(propertyName); if (propByName is not null) { if (filtersFromRequest.sortColumnDirection == "desc") source = source.OrderByDescending(x => propByName.GetValue(x, null)); else source = source.OrderBy(x => propByName.GetValue(x, null)); } return source; }
var result = query.ToDataTableJs(filtersFromRequest); return new JsonResult(result);
public static IEnumerable<TSource> WhereSearchValue<TSource>(this IEnumerable<TSource> source, Func<TSource, bool> predicate) { return source.Where(predicate); } public static bool ContainsSearchValue(this string source, string toCheck) { return source != null && toCheck != null && source.IndexOf(toCheck, StringComparison.OrdinalIgnoreCase) >= 0; }
if (!string.IsNullOrEmpty(filtersFromRequest.searchValue)) query = query.WhereSearchValue(x => x.title.ContainsSearchValue(filtersFromRequest.searchValue) || x.id.ToString().ContainsSearchValue(filtersFromRequest.searchValue)).AsQueryable();
public JsonResult OnPostList() { Request.GetDataFromRequest(out FiltersFromRequestDataTable filtersFromRequest); var query = _Repo.GetQueryable().Select(x => new VmAdminList() { title = x.Title, } ); if (!string.IsNullOrEmpty(filtersFromRequest.searchValue)) query = query.WhereSearchValue(x => x.title.ContainsSearchValue(filtersFromRequest.searchValue) || x.id.ToString().ContainsSearchValue(filtersFromRequest.searchValue)).AsQueryable(); var result = query.ToDataTableJs(filtersFromRequest); return new JsonResult(result); }
data: function (d) { d.parentId = parentID; d.StartDateTime= StartDateTime; },
if (!int.TryParse(Request.Form["parentId"].FirstOrDefault(), out int parentId)) throw new NullReferenceException();
dataSrc: function (json) { $("#count").val(json.data.length); var sum = 0; json.data.forEach(function (item) { if (!isNullOrEmpty(item.credit)) sum += parseInt(item.credit); }) $("#sum").val(separate(sum)); return json.data; }
columns: [ { data: 'name' }, { data: 'position' }, { data: 'salary' }, { data: 'office' } ]
public class JsDataTblGeneretaor<T> { public readonly DataTableSchemaResult DataTableSchemaResult = new(); public JsDataTblGeneretaor<T> CreateTableSchema() { var props = typeof(T).GetProperties(); foreach (var prop in props) { DataTableSchemaResult.SchemaResult.Add(new() { data = prop.Name, sortable = (prop.PropertyType == typeof(int)) || (prop.PropertyType == typeof(bool)) || (prop.PropertyType == typeof(DateTime)), width = "", visible = (prop.PropertyType != typeof(DateTime)) }); } return this; } public JsDataTblGeneretaor<T> CreateTableColumns() { var props = typeof(T).GetProperties(); CustomAttributeData displayAttribute; foreach (var prop in props) { string displayName = prop.Name; displayAttribute = prop.CustomAttributes.FirstOrDefault(x => x.AttributeType.Name == "DisplayAttribute"); if (displayAttribute != null) { displayName = displayAttribute.NamedArguments.FirstOrDefault().TypedValue.Value.ToString(); } DataTableSchemaResult.Colums.Add(displayName); } return this; } public JsDataTblGeneretaor<T> AddCustomSchema(string data, bool? sortable = null, bool? visible = null, string width = null, string className = null) { if (DataTableSchemaResult.SchemaResult == null || !DataTableSchemaResult.SchemaResult.Any()) return this; foreach (var item in DataTableSchemaResult.SchemaResult.Where(x => x.data == data)) { if (sortable != null) item.sortable = sortable.Value; if (visible != null) item.visible = visible.Value; if (width != null) item.width = width; if (className != null) item.className = className; } return this; } public JsDataTblGeneretaor<T> SerializeSchema() { if (DataTableSchemaResult.SchemaResult == null || !DataTableSchemaResult.SchemaResult.Any()) return this; DataTableSchemaResult.SerializedSchemaResult = JsonSerializer.Serialize(DataTableSchemaResult.SchemaResult); return this; } } public class DataTableSchema { public string data { get; set; } public bool sortable { get; set; } public string width { get; set; } public bool visible { get; set; } public string className { get; set; } } public class DataTableSchemaResult { public readonly List<DataTableSchema> SchemaResult = new(); public readonly List<string> Colums = new(); public string SerializedSchemaResult = ""; }
public void OnGet() { //Create Data Table Js Schema and Columns Dynamicly JsDataTblGeneretaor<yourVM> tblGeneretaor = new(); DataTableSchemaResult = tblGeneretaor.CreateTableColumns().CreateTableSchema().SerializeSchema().DataTableSchemaResult; }
.AddCustomSchema("yourProperty",visible:false)
var scheme = JSON.parse('@Html.Raw(Model.DataTableSchemaResult.SerializedSchemaResult)')
@foreach (var col in Model.DataTableSchemaResult.Colums) { <th>@col</th> }
به همین جهت اگر میخواهید رزومهی غنیتری را ارائه دهید، فراگیری React میتواند موقعیتهای شغلی بیشتری را نصیب شما کند.
ساختار کلی یک برنامهی React
کامپوننتها (جزئی از یک رابط کاربری) قلب هر برنامهی React ای را تشکیل میدهند. برای ساخت یک برنامهی React، تعدادی کامپوننت مستقل را تهیه و با هم ترکیب میکنیم تا به رابط کاربری نهایی برسیم.
هر برنامهی React، حداقل از یک کامپوننت تشکیل میشود که به آن Root component هم میگویند. این کامپوننت بیانگر کل برنامهاست و دربرگیرندهی مابقی Child components برنامه است. بنابراین ساختار هر برنامهی React، شبیه به درختی از کامپوننتها است. اگر با Angular 2 به بعد کار کرده باشید، این مفهوم برای شما آشنا است.
یک مثال: فرض کنید میخواهیم UI برنامهای را به مانند رابط کاربری Twitter، ایجاد کنیم. هر قسمت یک صفحهی توئیتر، به کامپوننتهایی شکسته میشود؛ مانند منوی راهبری، نمایش پروفایل شخص، نمایش لیست آخرین اخبار مورد علاقهی شخص و نمایش فید. اگر بخواهیم این ساختار را توسط یک برنامهی React شبیه سازی کنیم، در بالاترین سطح، کامپوننت root را خواهیم داشت که کار ترکیب و نمایش سایر کامپوننتهای برنامه مانند nav bar ، trends ، profile و feed را انجام میدهد. اکنون در این ساختار ایجاد شده، برای مثال کامپوننت feed نیز میتواند از چندین کامپوننت مجزا تشکیل شود؛ مانند کامپوننتهای tweet و like.
بنابراین هر کامپوننت، قسمتی از UI را تشکیل میدهد. هر کدام از آنها به صورت مجزای از دیگری ساخته شده و سپس در کنار هم قرار میگیرند تا UI نهایی را شکل دهند:
هر کامپوننت در React به صورت یک کلاس ES6، با ساختاری که دارای یک شیء state و متد render است، تشکیل میشود:
class Tweet { state = {}; render() { } }
مزیت کارکردن با Virtual DOM، سادگی ایجاد، تغییر و به روز رسانی آن در مقایسه با DOM واقعی است که در نهایت کار رندر عناصر UI را در مرورگر انجام میدهد. زمانیکه در state کامپوننتی تغییری رخ میدهد، یک React Element جدید تولید میشود. سپس React این شیء جدید را با نمونهی قبلی آن مقایسه کرده و تغییرات رخداده را محاسبه میکند. در آخر این تغییرات را به DOM واقعی اعمال میکند تا با Virtual DOM موجود هماهنگ شود.
بنابراین در حین کار با React، دیگر همانند کار با جاوا اسکریپت خالص و یا jQuery، مستقیما عناصر UI و DOM واقعی را تغییر نمیدهیم. در اینجا فقط state یک کامپوننت را تغییر میدهیم و سپس React، کار ایجاد شیء UI درون حافظهای متناظر با آن و سپس اعمال آنرا به UI نهایی قابل مشاهدهی در مرورگر، انجام میدهد. به همین جهت به این کتابخانه React میگویند! چون به تغییرات state کامپوننتها واکنش نشان میدهد و سپس DOM واقعی را به روز میکند.
Angular یا React؟!
هر دوی React و Angular از لحاظ طراحی کامپوننتها بسیار شبیه به هم هستند؛ اما Angular یک فریمورک است و React تنها یک کتابخانه. تنها کاری را که React انجام میدهد، رندر View است و هماهنگ نگه داشتن آن با state کامپوننتها. این تمام کاری است که React انجام میدهد؛ نه بیشتر و نه کمتر! بنابراین یادگیری React، بسیار سریعتر و سادهتر از Angular است. بدیهی است یک برنامهی تک صفحهای وب، از اجزای دیگری مانند مسیریابی و یا کار با سرویسهای HTTP نیز تشکیل میشود. در React شما مختار هستید که کتابخانههای جانبی فراهم شدهی برای آنرا خودتان انتخاب کرده و استفاده کنید؛ برخلاف روشی که در Angular مرسوم است و به صورت مشخص و ثابتی به همراه این فریمورک ارائه میشوند.
برپایی محیط توسعهی React
اولین برنامهای را که برای کار با React باید نصب کنید، node.js است. البته ما در این سری قرار نیست با node.js کار کنیم؛ اما از یکی از اجزای آن به نام node package manager یا npm، برای نصب کتابخانهی جاوا اسکریپتی ثالث، زیاد استفاده خواهیم کرد. پس از نصب آن، به خط فرمان مراجعه کرد و دستور زیر را صادر کنید:
> npm install -g npm@latest
اگر هم خیلی پیشترها node.js را نصب کردهاید (برای مثال چند سال قبل!)، نصب نگارش جدید آن احتمالا کار نخواهد کرد. حتی عزل و نصب مجدد آن نیز کارساز نیست. در این حالت باید پس از عزل آن، پوشههای قدیمی آنرا یکی یکی یافته و دستی حذف کنید . سپس مجددا آنرا نصب کنید.
در ادامه در خط فرمان و توسط npm، قالب create-react-app را نصب خواهیم کرد:
> npm i -g create-react-app
ابزار دیگری که در این سری از آن استفاده خواهیم کرد، ادیتور بسیار معروف و محبوب VSCode است. پس از دریافت و نصب آن، چند افزونهی زیر را نیز به آن اضافه خواهیم کرد:
برای نصب آنها، پنل extensions را در VSCode، از نوار ابزار کنار صفحهی آن، انتخاب کرده و نامهای فوق را در آن جستجو و سپس نصب کنید.
و یا میتوانید این فایل را اجرا کرده و تعدادی از افزونههای مفید VSCode را یکجا نصب کنید: install-addons.zip
همچنین قابلیت فرمتکردن پس از Save را نیز در VSCode فعال کنید تا پس از هربار Save، اعمال این افزونهها به صورت خودکار صورت گیرد. برای این منظور گزینهی file->preferences->settings را در VSCode انتخاب کرده و سپس save را جستجو کرده و Format On Save را انتخاب کنید:
علاوه بر اینها، جهت کار بهتر با VSCode، بهتر است بررسی کنندههای کدهای جاوا اسکریپتی (static code analyzers) را نیز با اجرای دستور زیر نصب کنید:
> npm i -g typescript eslint tslint eslint-plugin-react-hooks
پس از این تغییرات، نیاز است یکبار VSCode را بسته و مجددا باز کنید. سپس مجددا گزینهی file->preferences->settings را در VSCode انتخاب کرده و ابتدا eslint را در اینجا جستجو کنید. در صفحهی نمایش تنظیمات آن، گزینهی Auto fix on save آنرا انتخاب نمائید. در آخر در همین قسمت settings، عبارت prettier را انتخاب کنید. در اینجا اگر گزینهی قدیمی یکپارچگی با eslint آن هنوز وجود دارد، آنرا از حالت انتخاب شده خارج کنید (به صورت قرمز و deprecated نمایش داده میشود) تا افزونهی prettier بدون مشکل و خطا کار کند (disable Prettier ESLint integration).
ایجاد قالب اولین برنامهی React
در ادامه برای ایجاد اولین برنامهی React، از بستهی create-react-app که پیشتر آنرا نصب کردیم، استفاده میکنیم. برای این منظور در خط فرمان دستور زیر را صادر کنید:
> create-react-app sample-01
این قالب نه تنها React را نصب میکند، بلکه یک development server را برای اجرا و مشاهدهی سریع برنامه، webpack را برای یکی کردن فایلها (bundling & minification)، Babel را برای کامپایل کدهای فایلهای JSX و ... نیز نصب میکند. بنابراین به این ترتیب، یک پروژهی تنظیم شده و آمادهی استفاده و توسعه را شاهد خواهیم بود که نیازی به تنظیمات اولیهی آن نیست.
پس ایجاد برنامه، وارد پوشهی sample-01 شده و دستور npm start را صادر کنید:
> cd sample-01 > npm start
development server آن، تغییرات فایلهای برنامه را تحت نظر قرار میدهد و با هر تغییری، به صورت خودکار برنامه را در مرورگر بارگذاری مجدد خواهد کرد.
بررسی ساختار اولین پروژهی React ایجاد شده
ساختار پوشهها و فایلهای مثال اولیهی ایجاد شده توسط قالب create-react-app به صورت زیر است:
البته شما در این تصویر پوشهی node_modules را که در کنار این پوشهها قرار دارد، مشاهده نمیکنید. وجود یک چنین پوشهی سنگینی با هزاران فایل داخل آن، کار نمایشی IDEها را با مشکل مواجه میکند (مصرف حافظهی بالا، به همراه کند شدن شدید آن). اگر نمیخواهید این پوشه نمایش داده شود، در مسیر file->preferences->settings، عبارت npm را جستجو کرده و سپس در قسمت npm: exclude آن، بر روی لینک edit in settings.json کلیک کنید:
و سپس در فایل باز شده، یک چنین تنظیمی را میتوانید اضافه و یا ویرایش و تکمیل کنید:
"files.exclude": { "**/.git": true, "**/.svn": true, "**/.hg": true, "**/CVS": true, "**/.DS_Store": true, "**/node_modules": true, "**/wwwroot": true, "**/bower_components": true, "**/**/bin": true, "**/**/obj": true, "**/packages": true },
در ادامه پوشهی public این پروژه را مشاهده میکنید. تمام فایلهایی که قرار است به صورت عمومی توسط برنامه ارائه شوند، مانند favicon.ico و غیره، در این پوشه قرار میگیرند.
در این پوشه بر روی فایل index.html آن کلیک کنید تا بتوان محتوای آنرا بهتر بررسی کرد. برای مثال در ابتدای آن، درج تعدادی متادیتا را که یکی از آنها ذکر manifest.json است، مشاهده میکنید. کار فایل manifest.json، ارائهی یک سری متادیتای خاص مخصوص دستگاههای موبایل است که در آنها بجای favicon.ico، میتوان از تصاویر و یا آیکنهای بزرگتری مانند فایلهای png موجود در پوشهی public، استفاده کرد. در ادامهی این فایل، به تنظیم زیر میرسیم:
<body> <noscript>You need to enable JavaScript to run this app.</noscript> <div id="root"></div>
در پوشهی src و فایل App.js آن، شاهد یک کامپوننت ابتدایی هستید که کار رندر صفحهی مشکی پیشفرض این قالب را انجام میدهد. در این فایل، شاهد بازگشت یک چنین تگهایی هستیم:
return ( <div className="App"> <header className="App-header"> ... </header> </div> );
برای درک بهتر آن به آدرس https://babeljs.io/repl مراجعه کنید. سپس در سمت چپ صفحه، یک قطعه کد jsx را به یک ثابت انتساب دهید:
const element = <h1>Hello World!</h1>;
همانطور که مشاهده میکنید، این قطعه کد jsx (که یک رشتهی معمولی نیست)، توسط Babel به یک قطعه کد کاملا جاوا اسکریپتی قابل درک برای مرورگر تبدیل شدهاست:
"use strict"; var element = React.createElement("h1", null, "Hello World!");
بدیهی است نوشتن کدهای jsx، سادهتر از نوشتن قطعه کد فوق است و درک آن نیز به علت شباهت آن به HTML، آسانتر است. به همین جهت در کدهای React، ما از jsx استفاده میکنیم و تفسیر آنرا به Babel واگذار خواهیم کرد.
در پوشهی src، فایل مهم دیگری که وجود دارد، index.js است. این فایل نقطهی آغازین برنامه را مشخص میکند. در قسمتهای بعدی، محتویات این فایل را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
در اینجا فایل serviceWorker.js را نیز مشاهده میکنید. این فایل به صورت خودکار توسط قالب create-react-app ایجاد شدهاست و کار آن کمک به ارائهی محلی برنامه، توسط development server آن است. بنابراین ما کاری با این فایل نخواهیم داشت.
نوشتن اولین برنامهی React
به پوشهی src ایجاد شده مراجعه کرده و تمام فایلهای موجود و پیشفرض آنرا حذف کنید. در ادامه خودمان آنها را از صفر ایجاد خواهیم کرد. برای این منظور فایل جدید و خالی src\index.js را ایجاد میکنیم. در ابتدای کار نیاز است تعدادی ماژول React را import کنیم.
import React from "react"; const element = <h1>Hello World!</h1>; console.log(element);
اگر هنوز برنامه توسط دستور npm start در حال اجرا است، هر بار که فایل index.js را ذخیره میکنیم، خروجی نهایی را در مرورگر نمایش میدهد (اگر هم آنرا بستهاید، یکبار از طریق خط فرمان، دستور npm start را در ریشهی پروژه، صادر کنید). به این قابلیت hot module reloading هم گفته میشود.
در این حالت اگر به مرورگر مراجعه کنید، یک صفحهی سفید را مشاهده خواهید کرد. اکنون دکمهی F12 را فشرده (و یا ctrl+shift+i) و developer console مرورگر را باز کنید.
شیءای را که در اینجا مشاهده میکنید، همان حاصل console.log کدهای فوق است؛ به عبارتی Babel، عبارت jsx ما را تبدیل به یک شیء جاوا اسکریپتی قابل فهم برای مرورگر کردهاست که از دیدگاه React، جزئی از همان Virtual DOM ای است که پیشتر معرفی شد (نمایش درون حافظهای DOM مختص React، جهت محاسبهی تغییرات، با تغییر state هر کامپوننت و سپس اعمال آنها به DOM اصلی در مرورگر).
اکنون میخواهیم این المان را در DOM اصلی، رندر کرده و نمایش دهیم:
import React from "react"; import ReactDOM from "react-dom"; const element = <h1>Hello World!</h1>; console.log(element); ReactDOM.render(element, document.getElementById("root"));
اکنون پس از ذخیره سازی فایل index.js، اگر به مرورگر مراجعه کنید، عبارت Hello World! را مشاهده خواهید کرد:
همانطور که در این تصویر نیز مشخص است، المان h1 ما را داخل div ای با id مساوی root، درج کردهاست.
هدف از این مثال ساده، نمایش نحوهی کارکرد React، در پشت صحنه بود. در یک برنامهی واقعی، بجای رندر یک المان ساده در DOM، کار رندر App component را انجام خواهیم داد. کامپوننت App، کامپوننت ریشهای برنامه بوده و میتواند شامل درختی از کامپوننتها که UI نهایی را تشکیل میدهند، شود.
نگاهی به تنظیمات پروژهی ایجاد شده
اگر فایل package.json پروژه را باز کنید، یک چنین بستههایی در آن درج شدهاست:
{ "name": "sample-01", "version": "0.1.0", "private": true, "dependencies": { "react": "^16.11.0", "react-dom": "^16.11.0", "react-scripts": "3.2.0" }, "scripts": { "start": "react-scripts start", "build": "react-scripts build", "test": "react-scripts test", "eject": "react-scripts eject" }, "eslintConfig": { "extends": "react-app" }, "browserslist": { "production": [ ">0.2%", "not dead", "not op_mini all" ], "development": [ "last 1 chrome version", "last 1 firefox version", "last 1 safari version" ] } }
بستهی react-scripts است که کار مدیریت چهار جزء قسمت scripts این فایل را انجام میدهد. برای نمونه دستور npm start ای که در اینجا تعریف شده، سبب اجرای react-scripts start میشود. در ادامه اگر دستور npm run build را اجرا کنیم، یک بستهی نهایی بهینه سازی شده را تولید میکند.
آخرین دستور آن eject است. اگر دستور npm run eject را اجرا کنید، امکان سفارشی سازی پشت صحنهی create-react-app را خواهید داشت؛ اما در نهایت به یک فایل package.json بسیار شلوغ خواهیم رسید (اینبار ارجاعات به Babel، Webpack و تمام ابزارهای دیگر نیز ظاهر میشوند). همچنین این عملیات نیز یک طرفهاست. یعنی از این پس قرار است کنترل تمام این پشت صحنه، در اختیار ما باشد و به روز رسانیهای بعدی create-react-app را با مشکل مواجه میکند. این گزینه صرفا مختص توسعه دهندگان پیشرفتهی React است.
کدهای کامل این قسمت را از اینجا میتوانید دریافت کنید: sample-01.zip
در قسمت بعد، پیشنیازهای جاوا اسکریپتی شروع به کار با React را بررسی میکنیم.
ORDER BY order_by_expression [ COLLATE collation_name ] [ ASC | DESC ] [ ,...n ] [ <offset_fetch> ] <offset_fetch> ::= { OFFSET { integer_constant | offset_row_count_expression } { ROW | ROWS } [ FETCH { FIRST | NEXT } {integer_constant | fetch_row_count_expression } { ROW | ROWS } ONLY ] }
Create Table Testoffset (BusinessEntityID int, FirstName varchar(100) , LastName varchar(100) ); Insert into Testoffset (BusinessEntityID,FirstName,LastName) Values(1,'Ken','Sánchez') ,(2,'Terri','Duffy') ,(3,'Roberto','Tamburello') ,(4,'Rob','Walters') ,(5,'Gail','Erickson') ,(6,'Jossef','Goldberg') ,(7,'Dylan','Miller') ,(8,'Diane','Margheim') ,(9,'Gigi','Matthew') ,(10,'Michael','Raheem')
SELECT BusinessEntityID, FirstName, LastName FROM Testoffset ORDER BY BusinessEntityID OFFSET 3 ROWS FETCH First 3 ROWS only
در خیلی از مواقع workflowها به مرحلهای میرسند که احتیاج به دستوری از بیرون از فرآیند دارند. در هنگام انتظار، اگر به هر دلیلی workflow از حافظه حذف شود، امکان ادامه فرآیند وجود ندارد. اما میتوان با Persist (ذخیره) کردن آن، در زمان انتظار و فراخوانی مجدد آن در هنگام نیاز، این ریسک را برطرف نمود.
قصد دارم با این مثال، طریقه persist شدن یک workflow در زمانیکه نیاز به انتظار برای تایید دارد و فراخوانی آن از همان نقطه پس از تایید مربوطه را توضیح دهم.
ساختار اینترفیس کاربری ما WPF میباشد. پس در ابتدا یک پروژه از نوع WPF ایجاد میکنیم. اسم solution را PersistWF و اسم Project را PersistWF.UI انتخاب میکنیم.
در پروژه UI نام فایل MainWindow.xaml را به AddRequest.xaml تغییر میدهیم. همچنین اسم کلاس مربوطه را در codebehind
همین طور مقدار StartupUri را هم در app.xaml اصلاح میکنیم
StartupUri="AddRequest.xaml"
Reference های زیر رو هم به پروژه اضافه میکنیم
•System.Activities •System.Activities.DurableInstancing •System.Configuration •System.Data.Linq •System.Runtime.DurableInstancing •System.ServiceModel •System.ServiceModel.Activities •System.Workflow.ComponentModel •System.Runtime.DurableInstancing •System.Activities.DurableInstancing
قرار است کاربری ثبت نام کند، در فرایند ثبت، منتظر تایید یکی از مدیران قرار میگیرد. مدیر، لیست کاربران جدید را میبینید، یک کاربر را انتخاب میکند؛ مقادیر لازم را وارد میکند و سپس پروسه تایید را انجام میدهد که فراخوانی فرآیند مربوطه از همان قسمتیاست که منتظر تایید مانده است.
برای Persist کردن workflow از کلاس SqlWorkflowInstanceStore استفاده میکنم. این شی به connection ای به یک دیتابیس با یک ساختار معین احتیاج دارد. خوشبختانه اسکریپتهای مورد نیاز این ساختار در پوشه [Drive]:\Windows\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\SQL\en وجود دارند. دو اسکریپت با نامهای SqlWorkflowInstanceStoreSchema و SqlWorkflowInstanceStoreLogic باید به ترتیب در دیتابیس اجرا شوند.
من یک دیتابیس با نام PersistWF ایجاد میکنم و اسکریپتها را بر روی آن اجرا میکنم. یک جدول هم برای نگهداری کاربران ثبت شده در همین دیتابیس ایجاد میکنم.
و شمایل دیتابیس ما پس از اجرا کردن اسکریپتها و ساختن جدول User بدین شکل است:
XAML زیر، ساختار فرم AddRequest میباشد که قرار است نقش UI برنامه را ایفا کند. آن را با XAMLهای پیش فرض عوض کنید.
<Window x:Class="PersistWF.UI.AddRequest" xmlns="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation" xmlns:x="http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml" Title="MainWindow" Height="520" Width="550" Loaded="Window_Loaded"> <Grid MinWidth="300" MinHeight="100" Width="514"> <Label Height="30" Margin="5,10,10,10" Name="lblName" VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90" HorizontalContentAlignment="Right">Name:</Label> <Label Height="30" Margin="270,10,10,10" Name="lblPhone" VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90" HorizontalContentAlignment="Right">Phone Number:</Label> <Label Height="30" Margin="5,40,10,10" Name="lblEmail" VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="90" HorizontalContentAlignment="Right">Email:</Label> <TextBox Height="25" Margin="100,10,10,10" Name="txtName" VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="170" /> <TextBox Height="25" Margin="365,10,10,10" Name="txtPhone" VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="100" /> <TextBox Height="25" Margin="100,40,10,10" Name="txtEmail" VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="300" /> <Button Height="23" Margin="100,86,0,0" Name="brnRegister" VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Left" Width="70" Click="brnRegister_Click">Register</Button> <ListView x:Name="lstUsers" Margin="10,125,10,10" Height="145" VerticalAlignment="Top" ItemsSource="{Binding}" HorizontalContentAlignment="Center" SelectionChanged="lstUsers_SelectionChanged" > <ListView.View> <GridView> <GridViewColumn Header="Current User" Width="480"> <GridViewColumn.CellTemplate> <DataTemplate> <StackPanel Orientation="Horizontal"> <TextBlock Text="{Binding Name}" Width="110"/> <TextBlock Text="{Binding Phone}" Width="70"/> <TextBlock Text="{Binding Email}" Width="130"/> <TextBlock Text="{Binding Status}" Width="70"/> <TextBlock Text="{Binding AcceptedBy}" Width="100"/> </StackPanel> </DataTemplate> </GridViewColumn.CellTemplate> </GridViewColumn> </GridView> </ListView.View> </ListView> <Label Height="37" HorizontalAlignment="Stretch" Margin="10,272,5,10" Name="lblSelectedNotes" VerticalAlignment="Top" Visibility="Hidden" /> <Label Height="30" Margin="10,0,0,140" Name="lblAgent" VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="40" HorizontalContentAlignment="Left" Visibility="Hidden">Admin Name:</Label> <TextBox Height="25" Margin="60,0,0,140" Name="txtAcceptedBy" VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="190" Visibility="Hidden" /> <Button Height="25" Margin="270,0,0,140" Name="btnAccept" VerticalAlignment="Bottom" HorizontalAlignment="Left" Width="90" Click="btnAccept_Click" Visibility="Hidden">Accept</Button> <Label Height="27" HorizontalAlignment="Left" Margin="10,0,0,110" Name="lblEvent" VerticalAlignment="Bottom" Width="76">Event Log</Label> <ListBox Margin="12,0,5,12" Name="lstEvents" Height="100" VerticalAlignment="Bottom" FontStretch="Condensed" FontSize="10" /> </Grid> </Window>
اگر همه چیز مرتب باشد؛ ساختار فرم شما باید به این شکل
باشد
اکثر workflowها از activity معروف WrteLine استفاده میکنند که برای نمایش یک رشته به کار میرود. ما هم در workflow مثالمان از این Activity استفاده میکنیم. اما برای اینکه مقادیری که توسط این Activity ایجاد میشوند در کادر event log فرم خودمان نمایش داده شود؛ احتیاج داریم که یک TextWriter سفارشی برای خودمان ایجاد کنیم. اما قبل از آن یک کلاس static در پروژه ایجاد میکنیم که بتوانیم در هر قسمتی، به فرم دسترسی داشته باشیم.
کلاسی را با نام ApplicationInterface به پروژه اضافه کرده و یک Property استاتیک از جنس فرم AddRequest هم
برای آن تعریف میکنیم:
using System; using System.Collections.Generic; using System.Linq; using System.Text; using System.Threading.Tasks; namespace PersistWF.UI { public static class ApplicationInterface { public static AddRequest _app { get; set; } } }
به Constructor کلاس موجود در فایل AddRequest.xaml.cs این خط کد رو اضافه میکنم
public AddRequest() { InitializeComponent(); ApplicationInterface._app = this; }
private void AddEvent(string szText) { lstEvents.Items.Add(szText); } public ListBox GetEventListBox() { return this.lstEvents; }
متد اول برای اضافه کردن یک event Log و متد دوم هم که کنسول لاگ را در اختیار درخواست کنندهاش قرار میدهد.
و حالا کلاس TextWriter سفارشیامان را مینویسیم. یک کلاس به نام ListBoxTextWriter به پروژه اضافه میکنیم که از TextWriter مشتق میشود و محتویات آنرا در زیر میبینید:
using System; using System.Collections.Generic; using System.IO; using System.Linq; using System.Text; using System.Threading.Tasks; using System.Windows.Controls; namespace PersistWF.UI { public class ListBoxTextWriter : TextWriter { const string textClosed = "This TextWriter must be opened before use"; private Encoding _encoding; private bool _isOpen = false; private ListBox _listBox; public ListBoxTextWriter() { // Get the static list box _listBox = ApplicationInterface._app.GetEventListBox(); if (_listBox != null) _isOpen = true; } public ListBoxTextWriter(ListBox listBox) { this._listBox = listBox; this._isOpen = true; } public override Encoding Encoding { get { if (_encoding == null) { _encoding = new UnicodeEncoding(false, false); } return _encoding; } } public override void Close() { this.Dispose(true); } protected override void Dispose(bool disposing) { this._isOpen = false; base.Dispose(disposing); } public override void Write(char value) { if (!this._isOpen) throw new ApplicationException(textClosed); ; this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(value.ToString()))); } public override void Write(string value) { if (!this._isOpen) throw new ApplicationException(textClosed); if (value != null) this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(value))); } public override void Write(char[] buffer, int index, int count) { String toAdd = ""; if (!this._isOpen) throw new ApplicationException(textClosed); ; if (buffer == null || index < 0 || count < 0) throw new ArgumentOutOfRangeException("buffer"); if ((buffer.Length - index) < count) throw new ArgumentException("The buffer is too small"); for (int i = 0; i < count; i++) toAdd += buffer[i]; this._listBox.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this._listBox.Items.Add(toAdd))); } } }
همان طور که میبینید کلاس ListBoxTextWriter از کلاس abstract TextWriter مشتق شده و پیاده سازی از متد Write را فراهم میکند تا یک رشته را به کنترل ListBox اضافه کنه. (البته سه تا از این متدها را Override میکنیم تا بتوانیم یک رشته، یک کاراکتر و یا آرایه ای از کاراکترها را به ListBox اضافه کنیم) در constructor پیشفرض از کلاس ApplicationInterface استفاده کردیم تا بتوانیم کنترل lstEvents را از فرم اصلی برنامه به دست بیاوریم. برای Add کردن از Dispatcher و متد BeginInvoke مرتبط با آن استفاده کردیم . این کار، متد را قادر میسازد حتی وقتیکه از یک thread متفاوت فراخوانی میشود، کار کند.
حالا میتوانیم از این کلاس، به عنوان مقدار خاصیت TextWriter برای WriteLine استفاده کنیم.
به کلاس ApplicationInterface برگردیم تا متد زیر را هم به آن اضافه کنیم
public static void AddEvent(String status) { if (_app != null) { new ListBoxTextWriter(_app.GetEventListBox()).WriteLine(status); } }
این هم از constructor دومی استفاده میکنه برای معرفی ListBox.
برای ارتباط با دیتابیس از LINQ to SQL استفاده میکنیم تا User رو ذخیره و بازیابی کنیم. به پروژه یک آیتم از نوع LINQ to SQL با نام UserData.dbml اضافه میکنیم. به دیتابیس متصل شده و جدول User رو به محیط Design میکشیم. در ادامه برای شی کلاس SQLWorkflowInstanceStore هم از همین Connectionstring استفاده میکنیم.
برای ایجاد workflow مورد نظر، به دو Activity سفارشی احتیاج داریم که باید خودمان ایجاد نماییم. یک پوشه با نام Activities به پروژه اضافه میکنم تا کلاسهای مورد نظر را آنجا ایجاد کنیم.
1. یک Activity برای ایجاد User
این Activity تعدادی پارامتر از نوع InArgument دارد که توسط آنها یک Instance از کلاس User ایجاد میکند و در حقیقت آن را به دیتابیس میفرستد و دخیره میکند. Connectionstring را هم میشود توسط یک آرگومان ورودی دیگر مقدار دهی کرد. یک آرگومان خروجی هم برای این Activity در نظر میگیریم تا User ایجاد شده را برگردانیم. روی پوشهی Activities کلیک راست میکنیم و Add - NewItem را انتخاب میکنیم. از لیست workflowها Template مربوط به CodeActivity را انتخاب کرده و یک CodeActivity با نام CreateUser ایجاد میکنیم
محتویات این کلاس را هم مانند زیر کامل میکنیم
using System; using System.Collections.Generic; using System.Linq; using System.Text; using System.Activities; namespace PersistWF.UI.Activities { public sealed class CreateUser : CodeActivity { public InArgument<string> Name { get; set; } public InArgument<string> Email { get; set; } public InArgument<string> Phone { get; set; } public InArgument<string> ConnectionString { get; set; } public OutArgument<User> User { get; set; } protected override void Execute(CodeActivityContext context) { // ایجاد کاربر User user = new User(); user.Email = Email.Get(context); user.Name = Name.Get(context); user.Phone = Phone.Get(context); user.Status = "New"; user.WorkflowID = context.WorkflowInstanceId; UserDataDataContext db = new UserDataDataContext(ConnectionString.Get(context)); db.Users.InsertOnSubmit(user); db.SubmitChanges(); User.Set(context, user); } } }
متد Execute، توسط مقادیری که به عنوان پارامتر دریافت شده، یک شی از کلاس User ایجاد میکند و به کمک DataContext آنرا در دیتابیس دخیره کرده و در آخر User ذخیره شده را در اختیار پارامتر خروجی قرار میدهد.
1. یک Activity برای انتظار دریافت تایید
این Activity قرار است Workflow را Idle کند تا زمانیکه مدیر دستور تایید را با فراخوانی مجدد workflow از این همین
قسمت صادر نماید.
این Activity باید از NativeActivity مشتق شده و برای اینکه workflow را وادرا به معلق شدن کند کافیاست خاصیت CanInduceIdle را با مقدار برگشتی true , override کنیم.
مثل قسمت قبل یک CodeActivity ایجاد میکنیم. اینبار با نام WaitForAccept که محتویاتش را هم مانند زیر تغییر میدهیم.
using System; using System.Collections.Generic; using System.Linq; using System.Text; using System.Activities; using System.Workflow.ComponentModel; namespace PersistWF.UI.Activities { public sealed class WaitForAccept<T> : NativeActivity<T> { public WaitForAccept() :base() { } public string BookmarkName { get; set; } public OutArgument<T> Input { get; set; } protected override void Execute(NativeActivityContext context) { context.CreateBookmark(BookmarkName, new BookmarkCallback(this.Continue)); } private void Continue(NativeActivityContext context, Bookmark bookmark, object value) { Input.Set(context, (T)value); } protected override bool CanInduceIdle { get { return true; } } } }
ما User هایی را که به این نقطه رسیدنْ نمایش میدهیم. مدیر اونها را دیده و با مقدار دهی فیلد AcceptedBy، آن User را از اینجا به workflow میفرستد و ما user وارد شده را در ادامهی فرآیند Accept میکنیم.
برای ایجاد workflow هم میتوانید از designer استفاده کنید و هم میتوانید کد مربوط به workflow را پیاده سازی کنید.
برای پیاده سازی از طریق کد، یک کلاس با نام UserWF ایجاد میکنیم و محتویات workflow را مانند زیر پیاده سازی خواهیم کرد:
using PersistWF.UI.Activities; using System; using System.Activities; using System.Activities.Statements; using System.Collections.Generic; using System.IO; using System.Linq; using System.Text; using System.Threading.Tasks; namespace PersistWF.UI { public sealed class UserWF : Activity { public InArgument<string> Name { get; set; } public InArgument<string> Email { get; set; } public InArgument<string> Phone { get; set; } public InArgument<string> ConnectionString { get; set; } public InArgument<TextWriter> Writer { get; set; } public UserWF() { Variable<User> User = new Variable<User> { Name = "User" }; this.Implementation = () => new Sequence { DisplayName = "EnterUser", Variables = { User }, Activities = { new CreateUser // 1. ایجاد کاربر با ورود پارامترهای ورودی { ConnectionString = new InArgument<string>(c=> ConnectionString.Get(c)), Email = new InArgument<string>(c=> Email.Get(c)), Name = new InArgument<string>(c=> Name.Get(c)), Phone = new InArgument<string>(c=> Phone.Get(c)), User = new OutArgument<User>(c=> User.Get(c)) }, new WriteLine // 2. لاگ مربوط به دخیره کاربر { TextWriter = new InArgument<TextWriter>(c=> Writer.Get(c)), Text = new InArgument<string>(c=> string.Format("User {0} Registered and waiting for Accept", Name.Get(c) ) ) }, new InvokeMethod { TargetType = typeof(ApplicationInterface), // 3. برای به روزرسانی لیست کاربران ثبت شده در نمایش فرم MethodName = "NewUser", Parameters = { new InArgument<User>(env => User.Get(env)) } }, new WaitForAccept<User> // 4. اینجا فرایند متوقف میشود و منتظر تایید مدیر میماند { BookmarkName = "GetAcceptes", Input = new OutArgument<User>(env => User.Get(env)) }, new WriteLine // 5. لاگ مربوط به تایید شدن کاربر { TextWriter = new InArgument<TextWriter>(c=> Writer.Get(c)), Text = new InArgument<string>(c=> string.Format("User {0} Accepter by {1}",Name.Get(c),User.Get(c).AcceptedBy)) } } }; } } }
اگر بخوایم از Designer استفاده کنیم. فرایندمان چیزی شبیه شکل زیر خواهد بود
به Application بر میگردیم تا آن را پیاده سازی کنیم. ابتدا به app.config که اتوماتیک ایجاد شده رفته تا اسم Connectionstring رو به UserGenerator تغییر دهیم. محتویات درون app.config به شکل زیر است.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?> <configuration> <configSections> </configSections> <connectionStrings> <add name="UserGenerator" connectionString="Data Source=.;Initial Catalog=PersistWF;Integrated Security=True" providerName="System.Data.SqlClient" /> </connectionStrings> <startup> <supportedRuntime version="v4.0" sku=".NETFramework,Version=v4.5" /> </startup> </configuration>
در کلاس AddRequest کد زیر را اضافه میکنم. برای نگهداری مقدار connectionstring
private string _connectionString = "";
همچنین کدهای زیر را به رویداد Load فرم اضافه میکنم تا مقدار ConnectionString را از Config بخوانم:
Configuration config = ConfigurationManager.OpenExeConfiguration(ConfigurationUserLevel.None); ConnectionStringsSection css = (ConnectionStringsSection)config.GetSection("connectionStrings"); _connectionString = css.ConnectionStrings["UserGenerator"].ConnectionString;
خط زیر را هم به کلاس AddRequest اضافه نمایید.
private InstanceStore _instanceStore;
این ارجاعیه به کلاس InstanceStore که برای Persist و Load کردن workflow از آن استفاده میکنیم و کدهای زیر را هم به رویداد Load فرم اضافه میکنیم.
_instanceStore = new SqlWorkflowInstanceStore(_connectionString); InstanceView view = _instanceStore.Execute(_instanceStore.CreateInstanceHandle(), new CreateWorkflowOwnerCommand(), TimeSpan.FromSeconds(30)); _instanceStore.DefaultInstanceOwner = view.InstanceOwner;
InstanceStore یک کلاس abstract می باشد که همهی Providerهای مربوط به persistence از آن مشتق میشوند. در این پروژه من از کلاس SqlWorkflowInstanceStore استفاده کردم تا workflowها را در دیتابیسSQL Server ذخیره کنم.
برای ایجاد یک Request مقادیر را از فرم دریافت کرده، یک User ایجاد میکنیم و آن را در فرآیند به جریان میاندازیم. این کار را در رویداد کلیک دکمه Register انجام میدهیم
private void brnRegister_Click(object sender, RoutedEventArgs e) { Dictionary<string, object> parameters = new Dictionary<string, object>(); parameters.Add("Name", txtName.Text); parameters.Add("Phone", txtPhone.Text); parameters.Add("Email", txtEmail.Text); parameters.Add("ConnectionString", _connectionString); parameters.Add("Writer", new ListBoxTextWriter(lstEvents)); WorkflowApplication i = new WorkflowApplication (new UserWF(), parameters); // Setup persistence i.InstanceStore = _instanceStore; i.PersistableIdle = (waiea) => PersistableIdleAction.Unload; i.Run(); }
پارامترهای ورودی را از روی فرم مقدار دهی میکنیم. یک شی از کلاس WorkflowApplication ایجاد میکنیم. خاصیت InstanceStore آن را با Store ای که ایجاد کردیم مقدار دهی میکنیم. توسط رویداد PersistableIdle فرآیند رو مجبور میکنیم به Persist شدن و Unload شدن.
و سپس فرایند را اجرا میکنم.
اگر یادتان باشد، در فرآیند، از یک InvoceMethod استفاده کردیم. متد مورد نظر را هم در کلاس ApplicationInterface.cs ایجاد میکنیم.
public static void NewUser(User l) { if (_app != null) _app.AddNewUser(l); }
همین طور که میبینید، یک متد هم در کلاس AddRequest ایجاد میشود؛ با این محتوا
public void AddNewUser(User l) { this.lstUsers.Dispatcher.BeginInvoke(new Action(() => this.lstUsers.Items.Add(l))); }
این متد فقط یک کاربر را به لیست کاربران اضافه میکند. این لیست همه کاربران را نشان میدهد. توسط رویداد SelectionChanged این کنترل، کاربر انتخاب شده را بررسی کرده در صورتی که کاربر جدید باشد، امکان تایید شدن را برایش فراهم میکنیم؛ که نمایش دکمه تایید است.
private void lstUsers_SelectionChanged(object sender, SelectionChangedEventArgs e) { if (lstUsers.SelectedIndex >= 0) { User l = (User)lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex]; lblSelectedNotes.Visibility = Visibility.Visible; if (l.Status == "New") { lblAgent.Visibility = Visibility.Visible; txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Visible; btnAccept.Visibility = Visibility.Visible; } else { lblAgent.Visibility = Visibility.Hidden; txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Hidden; btnAccept.Visibility = Visibility.Hidden; } } else { lblSelectedNotes.Content = ""; lblSelectedNotes.Visibility = Visibility.Hidden; lblAgent.Visibility = Visibility.Hidden; txtAcceptedBy.Visibility = Visibility.Hidden; btnAccept.Visibility = Visibility.Hidden; } }
و برای رویداد کلیک دکمه تایید کاربر :
private void btnAccept_Click(object sender, RoutedEventArgs e) { if (lstUsers.SelectedIndex >= 0) { User u = (User)lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex]; Guid id = u.WorkflowID.Value; UserDataDataContext dc = new UserDataDataContext(_connectionString); dc.Refresh(RefreshMode.OverwriteCurrentValues, dc.Users); u = dc.Users.SingleOrDefault<User>(x => x.WorkflowID == id); if (u != null) { u.AcceptedBy = txtAcceptedBy.Text; u.Status = "Assigned"; dc.SubmitChanges(); // Clear the input txtAcceptedBy.Text = ""; } // Update the grid lstUsers.Items[lstUsers.SelectedIndex] = u; lstUsers.Items.Refresh(); WorkflowApplication i = new WorkflowApplication(new UserWF()); i.InstanceStore = _instanceStore; i.PersistableIdle = (waiea) => PersistableIdleAction.Unload; i.Load(id); try { i.ResumeBookmark("GetAcceptes", u); } catch (Exception e2) { AddEvent(e2.Message); } } }
کاربر را انتخاب میکنم مقادیرش را تنظیم میکنیم. آن را دخیره کرده و workflow را از روی guid مربوط به آن که قبلا در فرآیند به Entity دادیم، Load میکنیم و همانطور که میبینید توسط متد ResumeBookmark فرآیند رو از جایی که میخواهیم ادامه میدهیم. البته میتوان تایید کاربر را هم در خود فرآیند انجام داد و چون نوشتن Activity مرتبط با آن تقریبا تکراری است با اجازهی شما من اون رو ننوشتم و زحمتش با خودتونه.
حالا فقط ماندهاست که همه کاربران را در ابتدای نمایش فرم از دیتابیس فراخوانی کنیم و در لیست نمایش دهیم:
private void LoadExistingLeads() { UserDataDataContext dc = new UserDataDataContext(_connectionString); dc.Refresh(RefreshMode.OverwriteCurrentValues, dc.Users); IEnumerable<User> q = dc.Users; foreach (User u in q) { AddNewUser(u); } }
و فراخوانی این متد را به انتهای رویداد Load صفحه واگذار میکنیم.
پروژه رو اجرا کرده و یک کاربر را اضافه میکنم. همانطور که میدانید این کاربر در فرآیند ایجاد و در دیتابیس ذخیره میشود
برنامه را میبندم و دوباره اجرا میکنم. کاربر را انتخاب میکنم و یک نام برای admin انتخاب و آن را تایید میکنم. فرآیند را از bookmark مورد نظر اجرا کرده و به پایان میرسد. با بسته شدن برنامه، فرایند Idle و Unload میشود و ذخیره آن در sqlserver صورت میگیرد.
خواندنیهای 19 تیر
امنیت
توسعه وب
دات نت فریم ورک
دبلیو سی اف
دبلیو پی اف و سیلور لایت
متفرقه
محیطهای مجتمع توسعه
مرورگرها
مسایل انسانی، اجتماعی و مدیریتی برنامه نویسی
ویندوز
پی اچ پی