مطالب
تکمیل کلاس DelegateCommand

مدت‌ها از کلاس DelegateCommand معرفی شده در این آدرس استفاده می‌کردم. این کلاس یک مشکل جزئی دارد و آن هم عدم بررسی مجدد قسمت canExecute به صورت خودکار هست.

خلاصه‌ای برای کسانی که بار اول هست با این مباحث برخورد می‌کنند؛ یا MVVM به زبان بسیار ساده:

در برنامه نویسی متداول سیستم مایکروسافتی، در هر سیستمی که ایجاد کرده و در هر فناوری که ارائه داده از زمان VB6 تا امروز، شما روی یک دکمه مثلا دوبار کلیک می‌کنید و در فایل اصطلاحا code behind این فرم و در روال رخدادگردان آن شروع به کد نویسی خواهید کرد. این مورد تقریبا در همه جا صادق است؛ از WinForms تا WPF تا Silverlight تا حتی ASP.NET Webforms . به عمد هم این طراحی صورت گرفته تا برنامه نویس‌ها در این محیط‌ها زیاد احساس غریبی نکنند. اما این روش یک مشکل مهم دارد و آن هم «توهم» جداسازی رابط کاربر از کدهای برنامه است. به ظاهر یک فایل فرم وجود دارد و یک فایل جدای code behind ؛ اما در عمل هر دوی این‌ها یک partial class یا به عبارتی «یک کلاس» بیشتر نیستند. «فکر می‌کنیم» که از هم جدا شدند اما واقعا یکی هستند. شما در code behind صفحه به صورت مستقیم با عناصر رابط کاربری سروکار دارید و کدهای شما به این عناصر گره خورده‌اند.
شاید بپرسید که چه اهمیتی دارد؟
مشکل اول: امکان نوشتن آزمون‌ها واحد برای این متدها وجود ندارد یا بسیار سخت است. این متدها فقط با وجود فرم و رابط کاربری متناظر با آن‌ها هست که معنا پیدا می‌کنند و تک تک عناصر آن‌ها وهله سازی می‌شوند.
مشکل دوم: کد نوشته فقط برای همین فرم جاری آن قابل استفاده است؛ چون به صورت صریح به عناصر موجود در فرم اشاره می‌کند. نمی‌تونید این فایل code behind رو بردارید بدون هیچ تغییری برای فرم دیگری استفاده کنید.
مشکل سوم: نمی‌تونید طراحی فرم رو بدید به یک نفر، کد نویسی اون رو به شخصی دیگر. چون ایندو لازم و ملزوم یکدیگرند.

این سیستم کد نویسی دهه 90 است.
چند سالی است که طراحان سعی کرده‌اند این سیستم رو دور بزنند و روش‌هایی رو ارائه بدن که در آن‌ها فرم‌های برنامه و فایل‌های پیاده سازی کننده‌ی منطق آن هیچگونه ارتباط مستقیمی باهم نداشته باشند؛ به هم گره نخورده باشند؛ ارجاعی به هیچیک از عناصر بصری فرم را در خود نداشته باشند. به همین دلیل ASP.NET MVC به وجود آمده و در همان سال‌ها مثلا MVVM .

سؤال:
الان که رابط کاربری از فایل پیاده سازی کننده منطق آن جدا شده و دیگر Code behind هم نیست (همان partial class های متداول)، این فایل‌ها چطور متوجه می‌شوند که مثلا روی یک فرم، شیءایی قرار گرفته؟ از کجا متوجه خواهند شد که روی دکمه‌ای کلیک شده؟ این‌ها که ارجاعی از فرم را در درون خود ندارند.
در الگوی MVVM این سیم کشی توسط امکانات قوی Binding موجود در WPF میسر می‌شود. در ASP.NET MVC چیزی شبیه به آن به نام Model binder و همان مکانیزم‌های استاندارد HTTP این کار رو می‌کنه. در MVVM شما بجای code behind خواهید داشت ViewModel (اسم جدید آن). در ASP.NET MVC این اسم شده Controller. بنابراین اگر این اسامی رو شنیدید زیاد تعجب نکنید. این‌ها همان Code behind قدیمی هستند اما ... بدون داشتن ارجاعی از رابط کاربری در خود که ... اطلاعات موجود در فرم به نحوی به آن‌ها Bind و ارسال می‌شوند.
این سیم کشی‌ها هم نامرئی هستند. یعنی فایل ViewModel یا فایل Controller نمی‌دونند که دقیقا از چه کنترلی در چه فرمی این اطلاعات دریافت شده.
این ایده هم جدید نیست. شاید بد نباشه به دوران طلایی Win32 برگردیم. همان توابع معروف PostMessage و SendMessage را به خاطر دارید؟ شما در یک ترد می‌تونید با مثلا PostMessage شیءایی رو به یک فرم که در حال گوش فرا دادن به تغییرات است ارسال کنید (این سیم کشی هم نامرئی است). بنابراین پیاده سازی این الگوها حتی در Win32 و کلیه فریم ورک‌های ساخته شده بر پایه آن‌ها مانند VCL ، VB6 ، WinForms و غیره ... «از روز اول» وجود داشته و می‌تونستند بعد از 10 سال نیان بگن که اون روش‌های RAD ایی رو که ما پیشنهاد دادیم، می‌شد خیلی بهتر از همان ابتدا، طور دیگری پیاده سازی بشه.

ادامه بحث!
این سیم کشی یا اصطلاحا Binding ، در مورد رخدادها هم در WPF وجود داره و اینبار به نام Commands معرفی شده‌است. به این معنا که بجای اینکه بنویسید:
<Button  Click="btnClick_Event">Last</Button>

بنویسید:
<Button Command="{Binding GoLast}">Last</Button>

حالا باید مکانیزمی وجود داشته باشه تا این پیغام رو به ViewModel برنامه برساند. اینکار با پیاده سازی اینترفیس ICommand قابل انجام است که معرفی یک کلاس عمومی از پیاده سازی آن‌را در ابتدای بحث مشاهده نمودید.
در یک DelegateCommand،‌ توسط متد منتسب به executeAction، مشخص خواهیم کرد که اگر این سیم کشی برقرار شد (که ما دقیقا نمی‌دانیم و نمی‌خواهیم که بدانیم از کجا و کدام فرم دقیقا)، لطفا این اعمال را انجام بده و توسط متد منتسب به canExecute به سیستم Binding خواهیم گفت که آیا مجاز هستی این اعمال را انجام دهی یا خیر. اگر این متد false برگرداند، مثلا دکمه یاد شده به صورت خودکار غیرفعال می‌شود.
اما مشکل کلاس DelegateCommand ذکر شده هم دقیقا همینجا است. این دکمه تا ابد غیرفعال خواهد ماند. در WPF کلاسی وجود دارد به نام CommandManager که حاوی متدی استاتیکی است به نام InvalidateRequerySuggested. اگر این متد به صورت دستی فراخوانی شود، یکبار دیگر کلیه متدهای منتسب به تمام canExecute های تعریف شده، به صورت خودکار اجرا می‌شوند و اینجا است که می‌توان دکمه‌ای را که باید مجددا بر اساس شرایط جاری تغییر وضعیت پیدا کند، فعال کرد. بنابراین فراخوانی متد InvalidateRequerySuggested یک راه حل کلی رفع نقیصه‌ی ذکر شده است.
راه حل دومی هم برای حل این مشکل وجود دارد. می‌توان از رخدادگردان CommandManager.RequerySuggested استفاده کرد. روال منتسب به این رخدادگردان هر زمانی که احساس کند تغییری در UI رخ داده، فراخوانی می‌شود. بنابراین پیاده سازی بهبود یافته کلاس DelegateCommand به صورت زیر خواهد بود:

using System;
using System.Windows.Input;

namespace MvvmHelpers
{
// Ref.
// - http://johnpapa.net/silverlight/5-simple-steps-to-commanding-in-silverlight/
// - http://joshsmithonwpf.wordpress.com/2008/06/17/allowing-commandmanager-to-query-your-icommand-objects/
public class DelegateCommand<T> : ICommand
{
readonly Func<T, bool> _canExecute;
bool _canExecuteCache;
readonly Action<T> _executeAction;

public DelegateCommand(Action<T> executeAction, Func<T, bool> canExecute = null)
{
if (executeAction == null)
throw new ArgumentNullException("executeAction");

_executeAction = executeAction;
_canExecute = canExecute;
}

public event EventHandler CanExecuteChanged
{
add { if (_canExecute != null) CommandManager.RequerySuggested += value; }
remove { if (_canExecute != null) CommandManager.RequerySuggested -= value; }
}

public bool CanExecute(object parameter)
{
return _canExecute == null ? true : _canExecute((T)parameter);
}

public void Execute(object parameter)
{
_executeAction((T)parameter);
}
}
}

استفاده از آن هم در ViewModel ساده است. یکبار خاصیتی به این نام تعریف می‌شود. سپس در سازنده کلاس مقدار دهی شده و متدهای متناظر آن تعریف خواهند شد:

public DelegateCommand<string> GoLast { set; get; }

//in ctor
GoLast = new DelegateCommand<string>(goLast, canGoLast);

private bool canGoLast(string data)
{
//ex.
return ListViewGuiData.CurrentPage != ListViewGuiData.TotalPage - 1;
}

private void goLast(string data)
{
//do something
}

مزیت کلاس DelegateCommand جدید هم این است که مثلا متد canGoLast فوق، به صورت خودکار با به روز رسانی UI ، فراخوانی و تعیین اعتبار مجدد می‌شود.


مطالب
آموزش (jQuery) جی کوئری 2#
در ادامه مطلب قبلی آموزش (jQuery) جی کوئری 1# به ادامه بحث می‌پردازیم.

توابع سودمند
با وجود آنکه انتخاب کردن و ایجاد مجموعه ای از عناصر صفحه یکی از معمول‌ترین و پراستفاده‌ترین کاربردهای تابع ()$ محسوب می‌شود، این تابع توانایی‌های دیگری نیز دارد. یکی از مفید‌ترین آنها استفاده شدن به عنوان فضای نام گروهی برای توابع سودمند می‌باشد. تعداد زیادی تابع سودمند با استفاده از $ به عنوان فضای نام قابل دسترسی می‌باشند که اکثر نیازهای یک صفحه را پاسخگو می‌باشند در این پست برخی از آنها را معرفی می‌کنیم در پست‌های آینده سعی می‌کنیم توابع سودمند بیشتری را شرح دهیم.

فراخوانی و استفاده از این توابع در ابتدا ممکن است کمی عجیب به نطر برسد. به مثال زیر دقت کنید که تابع سودمند () trim را فراخوانی کرده ایم.
$.trim(someString);
 
در صورتی که نوشتن علامت $ برای شما عجیب به نطر می‌رسد می‌توانید شناسه دیگر با نام jQuery به کار ببرید. کد زیر دقیقا مانند بالا عمل می‌کند شاید درک آن راحت‌تر هم باشد.
jQuery.trim(someString);

بدیهی است که از  jQuery یا $ تنها به عنوان فضای نامی که تابع ()trim در آن تعریف شده اند، استفاده شده باشد.

نکته: اگر چه در نوشته‌های آنلاین jQuery، این عناصر به عنوان توابع سودمند در معرفی شده اند اما در حقیقت آنها متدهایی برای تابع ()$ می‌باشند.

عملکرد صفحه آماده (The document ready handler)
هنگامی که از Unobtrusive JavaScriptاستفاده می‌کنیم، رفتار از ساختار جدا می‌شود، بنابراین برای انجام عملیات روی عناصر صفحه باید منتظر بمانیم تا انها ایجاد شوند. برای رسیدن به این هدف، ما نیاز به راهی داریم که تا زمان ایجاد عناصر DOM روی صفحه منتظر بماند قبل از آن عملیات را اجرا کند.
به طور معمول از onload برای نمونه‌های window استفاده می‌شود، که پس از لود شدن کامل صفحه ، دستور‌ها قابل اجرا می‌باشند. بنابراین ساختار کلی آن کدی مانند زیر خواهد بود:
window.onload = function() {
    $("table tr:nth-child(even)").addClass("even");
};

نوشتن کد به صورت بالا سبب می‌شود که کد پس از بارگذاری کامل صفحه اجرا شود. متاسفانه، مرورگرها تا بعد از ساخته شدن عناصر صفحه صبر نمی‌کنند، بلکه پس از ساخت درخت عناصر صفحه منتظر بارگذاری کامل منابع خارجی صفحه مانند تصاویر نیز می‌مانند و سپس آنها را در پنجره مرورگر نمایش می‌دهند. در نتیجه بازدید کننده زمان زیادی منتظر می‌ماند تا رویداد onload تکمیل شود.
حتی بدتر از آن، زمانی است که اگر به طور مثال یکی از تصاویر با مشکل مواجه شود که زمان قابل توجهی صرف بارگذاری آن شود، کاربر باید تمام این مدت را صبر کند تا پس از آن بتواند با این صفحه کار کند. این نکته می‌تواند دلیلی برای استفاده نکردن از Unobtrusive JavaScriptبرای شروع کار باشد.
اما راه بهتری نیز وجود دارد، می‌توانیم تنها زمانی که قسمت ساختار عناصر صفحه ترجمه شده و HTML به درخت عناصر تبدیل می‌شود، صبر کنیم . پس از آن کد مربوط به رفتار‌ها را اجرا کنیم. رسیدن به این روش برای استفاده از Cross-Browser کمی مشکل است، اما به لطف jQuery و قدرت آن، این امر به سادگی امکان پذیر است و دیگر نیازی به منتظر ماندن برای بارگذاری منابع صفحه مانند تصاویر و ویدیوها نمی‌باشد. Syntax زیر نمونه ای از چنین حالتی است:
$(document).ready(function() {
   $("table tr:nth-child(even)").addClass("even");
});

ابتدا صفحه مورد نظر را به تابع ()$ ارسال کرده ایم، سپس هر زمان که آن صفحه آماده شد (Ready) ، تابع ارسال شده به آن اجرا خواهد شد. البته می‌توان کد نوشته شده بالا را به شکل مختصرتری هم نوشت:
$(function() {
    $("table tr:nth-child(even)").addClass("even");
});

با ارسال تابع به ()$، ما مرورگر را مجبور می‌کنیم که برای اجرای کد تا زمانی که DOM کامل لود شود (فقط DOM لود شود) منتظر بماند. حتی بهتر از آن ما می‌توانیم از این تکنیک چندین با در همان سند HTML استفاده کرده و مرورگر تمامی تابع‌های مشخص شده توسط ما را به ترتیب اجرا خواهد کرد. (یعنی من در دیک صفحه می‌توانم چنین بار تابع ()ready را فراخوانی کنم). در مقابل روش OnLoad پنجره فقط اجازه اجرای یکبار تابع را به ما می‌دهد.
این هم یکی دیگر از کارکردهای دیگر تابع ()$ می‌باشد. حال به یکی دیگر از امکاناتی که این تابع برای ما فراهم می‌کند دقت کنید.

ساختن اجزای DOM (ساختن عناصر صفحه)
یکی دیگر از کارهایی که تابع ()$ می تواند برای ما انجام دهد ایجاد کردن عناصر صفحه است. به این منظور ورودی تابع ()$ را یک رشته که حاوی دستور HTML مربوط به ساخت یک عنصر می‌باشد، قرار می‌دهیم. برای مثال دستور زیر یک تگ p ایجاد می‌کند:
$("<p>Hi there!</p>")

اما ایجاد یک عنصر DOM یا (سلسله مراتب عناصر DOM) برای ما به تنهایی سودمند نیست، و هدف ما چیز دیگری است. ایجاد اشیا صفحه توسط ()$ زمانی برای ما مفید خواهد بود که بخواهیم به هنگام ساخت، تابعی بروی آن اعمال کنیم یا به محض ساخت آن را به تابعی ارسال کنیم به کد زیر دقت کنید:
<html>
   <head>
        <title>Follow me!</title>
        <script type="text/javascript" src="../scripts/jquery-1.2.js"></script>
        <script type="text/javascript">
           // در زمان Reday بودن صفحه عنصر مورد نظر ایجاد می‌شود
           $(function(){
              $("<p>Hi there!</p>").insertAfter("#followMe");
           });
        </script>
    </head>
<body>
     <p id="followMe">Follow me!</p>
</body>
</html>

در کد بالا زمانی که صفحه مورد نظر Ready شد تابع مورد نظر ما اجرا شده و در عناصر صفحه بعد از عنصری که id آن followMe می‌باشد یک عنصر p را ایجاد می‌کند. که خروجی آن شبیه تصویر زیر خواهد بود.

مزیت دیگر jQuery این است که در صورتی که امکانی را ندارد شما به آسانی می‌توانید آن را توسعه داده و برای آن پلاگین طراحی کنید.

برای پایان دادن به این پست همانطور که دیدیم jQuery قادر به انجام کارهای زیر است:
  • انتخاب عناصر و ایجاد مجموعه ای از آنها که آماده اعمال متد‌های مختلف می‌باشند.
  • استفاده به عنوان یک فضای نام برای توابع سودمند.
  • ایجاد اشیا مختلف HTML بروی صفحه.
  • اجرای کد به محض آماده شدن اشیای صفحه.

موفق وموید باشید

مطالب
فشرده سازی فایل های CSS و JavaScript بصورت خودکار توسط MS Ajax Minifier
با توجه به افزایش کاربرد jQuery و دیگر کتابخانه‌های جاوا اسکریپت در برنامه‌های تحت وب، یکی از چالش‌های همیشگی برنامه نویسان، فشرده سازی فایل‌های دربرگیرنده کدهای جاوا اسکریپت و شیوه نامه‌ها  می باشد. برای این منظور راه‌های مختلفی مانند استفاده از ابزارهای آنلاین مانند این +  و این +  وجود دارند. اما یک روش خودکار هم وجود دارد که در زمان Build پروژه‌های دات نت می‌توان از آن بهره گرفت.

Microsoft Ajax Minifier
یک ابزار رایگان جهت فشرده سازی فایل‌های جاوا اسکریپت و شیوه نامه‌ها است. شما می‌توانید این ابزار را از صفحه خانگی آن در سایت asp.net دریافت کنید. جهت استفاده از این ابزار می‌توان از طریق خط فرمان عمل کرد. اما روش ساده‌تر که هدف اصلی این مطلب است به شرح زیر است:
1. در VisualStudio.NET از طریق منو به مسیر Tools, Options, Projects and Solutions بروید و گزینه Always show solution را تیک بزنید.

2. از Solution Explorer بر روی عنوان پروژه کلیک راست کرده و گزینه Unload Project را انتخاب نمایید.

3. مجدداً روی عنوان پروژه کلیک راست کرده و گزینه Edit را انتخاب کنید و دستورات زیر را قبل از بسته شدن تگ Project اضافه کنید:
<Import Project="$(MSBuildExtensionsPath)\Microsoft\MicrosoftAjax\ajaxmin.tasks" />
<Target Name="AfterBuild">
<ItemGroup>
  <JS Include="**\*.js" Exclude="**\*.min.js;Scripts\*.js" />
</ItemGroup>
<ItemGroup>
  <CSS Include="**\*.css" Exclude="**\*.min.css" />
</ItemGroup>
<AjaxMin 
    JsSourceFiles="@(JS)"  JsSourceExtensionPattern="\.js$" JsTargetExtension=".min.js"
    CssSourceFiles="@(CSS)" CssSourceExtensionPattern="\.css$" CssTargetExtension=".min.css"  />
</Target>
4. دوباره بر روی عنوان پروژه کلیک راست کرده و گزینه Reload Project را انتخاب کنید.
توجه کنید که با این کار ما یک MSBuild task با عنوان ajaxmini به پروژه اضافه کردیم. این وظیفه که در زمان Build پروژه اجرا خواهد شد فایل‌های جاوا اسکریپت را فشرده و با پسوند .min.js و همچنین فایل‌های CSS را پس از فشرده سازی با پسوند .min.css در همان مسیر فایل مادر بطور خودکار ذخیره می‌کند.

نکته:
اگر به دستورات تنظیمات فوق نگاه دقیقتری بیندازیم، متوجه عبارات Include و Exclude می شویم. توسط این دو صفت شما می‌توانید الگوهایی را جهت فشرده سازی و یا عدم فشرده سازی تعریف کنید. بدین معنا که توسط الگوی‌های ذکر شده در تنظیمات فوق از فشرده سازی فایل‌های با پسوند .min.css و .min.js خودداری می‌شود.
در این شرایط در حین توسعه برنامه، شما می‌توانید از فایل‌های با کد خوانا استفاده نمایید و زمان انتشار و Build پروژه بصورت خودکار آنها را با فایل‌های فشرده جایگزین کنید.
این ابزار تمامی فضاهای خالی، ';‌' و '{ }'‌های اضافی و توضیحات را از کدهای شما حذف می‌کند. متغیر‌ها و توابع شما را به اسامی کوجک‌تر تغییر نام می‌دهد. و ...  
همچنین شما از کتابخانه این پروژه می‌توانید در زمان اجرا و سورس برنامه خود استفاده کنید. جهت اطلاعات بیشتر می‌توانید به سایت مربوطه  مراجعه نمایید.
 
مطالب
ckeditor در برابر tinymce
این دو ادیتور  یعنی CKEditor و TinyMCE  دو تا از محبوب‌ترین ادیتورهای موجود تحت وب هستند که به صورت متن باز ارائه می‌شوند و از لحاظ قدرت و کارآیی در رده بالایی قرار دارند. همچنین مستندات و api‌های خوبی هم در مورد آنها موجود است؛ ولی در هنگام استفاده خیلی‌ها شاید این سؤال را داشته باشند که کدام ادیتور را انتخاب کنند؟ حتی اگر هر دو ادیتور امکاناتی بیش از نیاز ما را فراهم کنند، باز هم انسان در پی بهترین هاست. 
در این مطلب به مزایا و معایب اشاره نشده و قصد تخریب ادیتور خاصی را نداریم؛ بلکه خصوصیات آن‌ها بررسی شده و در نهایت توسعه دهنده می‌تواند بر اساس این‌ها، ابزار درستی را برای کارش، انتخاب کند.

رابط کاربری یا user interface
ckeditor داری رابط کاربری است که برای همه ادیتورها به صورت پیش فرض وجود دارد و این حالت برای خیلی از کاربرها شناخته شده هست.

در tinymce رابط کاربری به غیر از نوار ابزار میتواند شامل منو هم باشد؛ با اینکه استفاده از منو آنچنان در ادیتور مورد استقبال قرار نمی‌گیرد ولی ممکن است بعضی‌ها این ویژگی را دوست داشته باشند:

برای حذف منو در این ادیتور یا مشخص کردن چه عناصری نمایش داده شود، این کد در سایت سازنده نوشته شده:
// Disable all menus
tinymce.init({
    menubar : false
});

// Configure different order
tinymce.init({ 
    menubar: "tools table format view insert edit"
});

پلاگین‌ها Plugins
وقتی بحث پلاگین پیش کشیده می‌شود، انتخابی بین ساده بودن و اختصاصی بودن پیش خواهد آمد. به نظر می‌رسد پلاگین‌های ck در حالت عادی بیشتر از tiny هستند و امکانات بیشتری را نسبت به tiny ارائه می‌کنند؛ برای مثال به دیالوگ درج تصویر در دو شکل زیر نگاه کنید: در ck شما امکانات بیشتری برای درج یک تصویر دارید تا tiny

آپلود تصویر در ckeditor

CKEditor

tinymce

Tinymce

در نسخه‌های پیشین tiny این دیالوگ‌ها به صورت پنجره‌های popup باز می‌شدند، ولی در تمامی نسخه‌های ck بسیاری از این پنجره‌ها بدین صورت باز نشده و سفارشی هستند. درست است که در ظاهر مثل هم باز می‌شوند ولی مکانیزم و روش باز شدن آن‌ها با یکدیگر متفاوت است و در واقع ck با روشی هوشمندانه و با استفاده از کدهای جاوا اسکریپت و ترکیب لایه‌های html این روش را پیاده سازی می‌کند.

شاید بگویید خوب چه فرقی می‌کند که از چه روشی برای پیاده سازی استفاده شود؟ این مورد از دو جنبه مورد بررسی قرار می‌گیرد:

1 - اگر به مرورگرهایی چون IE دقت کرده باشید، می‌بینید که موقعی‌که یک popup باز می‌شود، به عنوان یک پنجره‌ی جدید باز می‌شود و باعث شلوغ شدن صفحه می‌گردد و بیشتر موجب آزار کاربر می‌گردد.
2- ساخت واقعی یک صفحه popup منجر شدن به ایجاد یک پنجره ای جدید و طی شدن فرآیندهای مربوط به بارگذاری و رندر شدن یک صفحه‌ی جدید می‌باشد؛ ولی در مورد پنجره‌های سفارشی این فرآیندها صورت نمی‌گیرد. این مورد بر روی بسیاری از هاست‌ها خود را به وضوح نمایش می‌دهد و ck در صرفه جویی از زمان، به مراتب بهتر عمل می‌کند. 


از نسخه tinymce 4 به بعد مکانیزم سفارشی بودن دیالوگ‌ها بر روی این ادیتور نیز صورت گرفته است.

کپی و پیست Copy - Paste

بسیاری از کاربران گاهی اوقات مطالب خود را از جایی یا از یک صفحه‌ی وب دیگر به ادیتور کپی می‌کنند. برای مثال در اینجا صفحه‌ی گوگل را به داخل ادیتورها کپی می‌کنیم و به نظر میرسد ckeditor در این مواقع رفتار بهتری نسبت به tiny از خود نشان می‌دهد.

در تاینی لوگوی گوگل دقیقا در وسط قرار گرفته و بعضی موارد خاص مانند فرم‌ها به خوبی نمایش داده می‌شوند؛ ولی در ck شما متن تمیزتری دارید و طوری نشان داده می‌شود که یک css کاربرپسند به آن اضافه شده است.

ckeditor

Ckeditor


انعطاف پذیری Flexibility

هر دو ادیتور در این زمینه به خوبی طراحی شده‌اند و با استفاده از جاوا اسکریپت می‌توان آن‌ها را به سادگی توسعه داد و امکانات دلخواهتان را به آن اضافه کنید ولی در کل ckeditor در  زمینه apiهای برنامه نویسی، پیشروتر از رقیبش tinymce است.

حجم یا سایز ادیتورها Size

با توجه به رشد اینترنت در گوشی‌های همراه و دیگر وسایل همراه، حجم منابع اینترنتی بیش از قبل مورد توجه قرار می‌گیرد. در این زمینه tinymce برگ برنده‌ای داشته و بهتر است بدانید که حجم این ویرایشگر تقریبا نصف رقیبش یعنی ckeditor می‌باشد.

حالا شما با توجه به موارد بالا می‌توانید ادیتور خود را انتخاب کنید.

در اینجا هم می‌توانید فایل‌های مربوط به زبان را نیز دانلود کنید که هر دو از زیان فارسی پشتیبانی می‌کنند.

فایل‌های زبان TinyMCE 

فایل‌های زبان CKeditor 



منابع:

http://www.krizalys.com/article/ckeditor-vs-tinymce  

http://www.tinymce.com/wiki.php/Configuration:menubar

مطالب
xamarin.android قسمت سوم
Theme
برای اینکه بتوانیم ظاهر گرافیکی layout‌ها را کنترل نماییم، از Theme که مجموعه‌ای از styleهای گرافیکی می‌باشد، استفاده می‌کنیم. در اندروید مجموعه‌ای از تم‌های از پیش ساخته شده که به آنها Builtin Theme نیز گفته می‌شود می‌توانیم استفاده کنیم. تم‌ها ظاهر گرافیکی کلیه کنترل‌های Layout را با نام‌های زیر، کنترل می‌کنند:
statusBarColor
textColorPrimary
colorAccent
ColorPrimary
WindowBackground

اگر ساختار زیر را در یک صفحه استاندارد برنامه‌های موبایل را در نظر بگیریم، styleها هر بخش، یک نام منحصر به فرد دارد:



اگر بخواهیم از style‌های از پیش طراحی شده‌ی اندروید استفاده نماییم، ابتدا میتوانیم در صفحه‌ی layout در زامارین، style مربوطه را از بخش Theme استفاده کرده و نتیجه را مشاهده کنیم. ولی تغییر style سبب تغییر layout در زمان اجرا نمی‌شود. هرگاه بخواهیم از styleهای استاندارد یا builtin اندروید استفاده نماییم، در Activity توسط خصوصیت Theme با فرمت:
[Activity(Theme = "@style/NameThem")]
تم را به‌عنوان تم داخلی وسپس نام کامل تم را می‌نویسیم.
 
CustomTheme
در طراحی فرم‌ها ممکن است بخواهیم از یک استایل خاص builtin استفاده کنیم؛ ولی ممکن است بعضی از استایل‌های آن را استفاده نکنیم، مانند تمی که از قبل استفاده شده‌است، از روش زیر استفاده می‌کنیم:
- بر روی دایرکتوری value راست کلیک میکنیم. گزینه add new item را انتخاب و یک فایل xmlfile را با نام style ایجاد میکنیم.
- style‌های جدید منابع application می‌باشند که در بخش resource از آن‌ها استفاده میکنیم. هر استایل جدید را توسط Style Tag مشخص میکنیم و در خصوصیت Name، نام Style را مشخص میکنیم.
ممکن است در یک Style نتوانیم و یا نخواهیم تمامی Style‌های مورد نیاز را تامین کنیم. از این رو توسط Parent، یک StyleBuition تعریف نموده که این Styleها از آن مشتق می‌شوند. اگر در Theme جدید گزینه‌ها مشخص شوند، تم اصلی تغییر نمی‌کند. در غیر اینصورت تمامی گزینه‌های تعریف شده در تم جدید از ThemParent مقدار دهی می‌شود.
توسط item می‌توان یک style را تعریف نمود. در Activity توسط
 [Activity(Theme = "@style/NameThem")]
می‌توانیم استایل سفارشی شده خودمان را مشخص کنیم.

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<resources>
  <style name="MainTheme" parent="Theme.AppCompat.Light.DarkActionBar">
     <item name="windowNoTitle">true</item>
     <item name="windowActionBar">false</item>
  </style>
</resources>
 
  
Navigation Menu
کتابخانه متریال دیزاین کتابخانه جدیدی می‌باشد که به اندروید اضافه شده‌است. توسط  آن می‌توانیم کنترل‌های جدید را با استایل‌های جدید برای Appهای اندروید، تولید کنیم. ابتدا نیاز به نصب Component‌های ذیل در زامارین می‌باشد.
 
استفاده که از کتابخانه متریال دیزاین
برای اینکه بتوانیم Navigation menu را ایجاد کنیم، باید از نیوگت، کتابخانه‌های Appcompat و Designlibrary را انتخاب و نصب نماییم و اگر نگارش ویژوال استودیوی شما 15.7.3باشد، از ابتدا بصورت اتوماتیک نصب شده است و احتیاجی به این مراحل نمی‌باشد. بدیهی است در زمان نصب باید از نرم افزار‌های تحریم گذر نیز استفاده کرد.
  
ساخت Menu
NavigationMenu، منوی اصلی منو می‌باشد که با Swipping از گوشه راست به چپ، باز یا بسته می‌شود یا با کلیک بر روی دکمه‌ی Menu بر روی Toolbar، منو را باز یا بسته میکند.
قدم اول: نصب منو
منظور همان اضافه کردن کتابخانه‌ها است.
قدم دوم:
ابتدا باید گزینه‌های منو را در یک فایل xml تعریف نمود. هر گزینه‌ی آن از دو بخش متن اصلی منو و ID منو تشکیل شده‌است.
بر روی دایرکتوری Resource راست کلیک کرده و یک دایرکتوری یا پوشه را به نام Menu ایجاد می‌کنیم. بر روی دایرکتوری منو، راست کلیک کرده و یک فایل Xml را به آن اضافه می‌کنیم. برای آنکه بتوانیم در این فایل دستورات ساخت منو را نوشته و به نحوی که توسط اندروید قابل خواندن و تبدیل به منو باشد، ساختار منو را از آدرس زیر ویژوال استودیو دانلود میکنیم.
 <menu xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android">

توسط Group مجموعه گزینه‌های منو را را معرفی میکنیم.
هر گزینه در منو ی اصلی توسط یک آیتم مشخص میشود. برای آنکه هنگام کلیک بر روی هر گزینه از طریق برنامه نویسی بتوانیم گزینه انتخاب شده را شناسایی کنیم، یک آی دی منحصر بفرد را به هر گزینه اختصاص میدهیم. زمانیکه بر روی یک گزینه کلیک میشود، توسط این ID‌ها میتوانیم شناسایی کنیم کدام گزینه انتخاب شده‌است.
خصوصیت Android :Title متن اصلی منو را مشخص میکند.
 <?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<menu xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android">
  <group android:checkableBehavior="single">
     <item android:id="@+id/menuItemHome" android:title="صفحه اصلی"></item>
     <item android:id="@+id/menuItemInsertProduct" android:title="ورود کالا جدید" ></item>
     <item android:id="@+id/menuItemListProduct" android:title="مشاهده کالاها"></item>
     <item android:id="@+id/menuItemExit"  android:title="خروج"></item>
  </group>
</menu>

سپس باید در Layout مورد نظر همانند صفحه Main، ساختار اصلی برنامه شامل Toolbar و Menu را بصورت زیر تعریف نماییم:
<android.support.v7.widget.Toolbar
  android:layout_width="match_parent"
  android:id="@+id/toolbar1"
  android:background="#33B86C"
  android:minHeight="?android:attr/actionBarSize"
  android:layout_height="wrap_content">
</android.support.v7.widget.Toolbar>

ساختار منو به صورت زیر است:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<menu xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android">
  <group android:checkableBehavior="single">
    <item android:id="@+id/menuItemHome" android:title="صفحه اصلی"></item>
    <item android:id="@+id/menuItemInsertProduct" android:title="ورود کالا جدید" ></item>
    <item android:id="@+id/menuItemListProduct" android:title="مشاهده کالاها"></item>
    <item android:id="@+id/menuItemExit"  android:title="خروج"></item>
  </group>
</menu>
در Linearlayout ریشه، گزینه Fitssystemwindow را true میکنیم که سایز linearlayout را با سایز موبایل جدید اندازه می‌کند. سپس از toolbox، کنترل Toolbarرا به پنجره اضافه میکنیم که در بالای صفحه قرار می‌گیرد.
toolbar اضافه شده، toolbar استاندارد قبل از متریال دیزاین میباشد. در واقع toolbar اول، Toolbar استاندارد اندروید می‌باشد. برای آنکه از Toolbar متریال دیزاین استفاده کنیم، کنترل‌های متریال دیزاین در بخش supportlibrary اضافه میشود و Toolbar متریال دیزاین را اضافه میکنیم. علامت ؟ یعنی اینکه می‌خواهیم از اندازه سیستمی استفاده کنیم. اگر بخواهیم حداقل سایز Toolbarبر اساس پیش فرض در دستگاه‌های مختلف باشد، از علامت Android :attr ? استفاده میکنیم. اگر بخواهیم حداقل ارتفاع پیشنهادی اندروید در هر موبایل متصل شود، از خصوصیت Action Bar Size  استفاده میکنیم. این خصوصیت زمانی عمل میکند که Height  آن Wrapcontent باشد.
گذاشتن دکمه منو: برای آنکه بتوانیم دکمه منو را به Toolbar اضافه کنیم، از دکمه Image Button استفاده میکنیم که یک دکمه‌ی معمولی می‌باشد ولی خلاصه‌ی آن عکس است. در خصوصیت Back ground دکمه، بصورت زیر نام فایل آیکن منو را در دایرکتوری Drawable، مشخص میکنیم و خصوصیت src آن‌را null می‌کنیم تا تصویری بجز تصویر انتخابی نباشد.
برای آنکه بتوانیم پنجره اصلی منو را به صورتیکه دارای قابلیت حرکت به راست و چپ باشد، ایجاد کنیم، از کنترلی به‌نام  Drowerlayout استفاده میکنیم که بر روی صفحه قرار میگیرد. DrawerLayout در linearlayout ریشه قرار میگیرد و یا بعد از ToolBar و حتما باید خصوصیت fitsystemwindow کنترل Drawer را True کنیم. جهت نمایش گزینه‌های اصلی در Drawer از کنترل NavigationٰView استفاده می‌کنیم.
گزینه‌های منو در کنترلی به نام Navigationview قرار دارد. این کنترل باید در Drawerlayout قرار گیرد. توسط فضای نام منو، محل فایل xml را که منو درون آن قرار گرفته است، مشخص می‌کنیم. آدرس این دستور در این مسیر می‌باشد:
 xmlns:app="http://schemas.android.com/apk/res-auto"
Layout gravity  آن را end  قرار میدهیم که از سمت راست قرار بگیرد. Fit system Window را هم True میکنیم تا گزینه‌های داخل آن‌را هم Fit کند. Theme باید از نوع تم‌های متریال دیزاین و با کلمه Them . App Compact. ligth.NoActionBar باشد. برای آنکه اکتیویتی‌ها، متریال دیزاین را ساپورت کنند، میتوان از کلاس  App compact Activity  استفاده کنیم. Tool bar بصورت پیش فرض لیبل اکتیویتی را نشان می‌دهد و دستور زیر عنوان Toolbar را حذف میکند.
 SupportActionBar.SetDisplayShowTitleEnabled(false);
 
مدیریت گزینه‌های منو
به محض انتخاب یک گزینه درون NavigationView، رخدادی به نام NavigationItemSelected صادر می‌شود که توسط آن میتوانیم گزینه‌ی انتخاب شده را از طریق برنامه نویسی مدیریت کنیم. این کنترل در Android.Support.V7.Widget و NameSpace بالا قرار میگیرد. سپس یک رخ‌داد گردان را با نام navigationItemSelected پیاده سازی می‌کنیم. اطلاعات مربوط به گزینه‌ی انتخاب شده، در پارامتر دوم از این تابع NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs ذخیره می‌شود. ID، آیتم انتخاب شده در فایل Menu را باز می‌گرداند.
        var navigationview = this.FindViewById<NavigationView>(Resource.Id.navigationView1);
        navigationview.NavigationItemSelected += Navigationview_NavigationItemSelected;
        private void Navigationview_NavigationItemSelected(object sender, NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs e)
        {
            Intent intent = null;
            switch (e.MenuItem.ItemId)
            {
                case Resource.Id.menuItemHome:

                    break;
                case Resource.Id.menuItemExit:
                    Finish();
                    break;
                case Resource.Id.menuItemInsertProduct:

                    break;
                case Resource.Id.menuItemListProduct:

                    break;
            }
        }
 
مدیریت اکتیویتی‌ها توسط Menu
با انتخاب گزینه Menu باید اکتیویتی مربوطه انتخاب شود. بنابراین برای هر گزینه‌ی منو یک Layout و اکتیویتی را ایجاد می‌کنیم و اجرا میکنیم. ولی در اکتیویتی جدید Toolbar وجود ندارد.
 
تکنیک ادغام:
برای آنکه در Layoutهای مختلف، تولبار و منو و یا هر View دیگری را بصورت مشترک استفاده کنیم، یک فایل xml را به دایرکتوری Layout اضافه می‌کنیم. دستور Merge میتواند تمام layoutها را به درون layoutهای دیگر مانند home,insert ادغام و یا تزریق کند. جهت استفاده از Merge در layoutهای دیگر نیاز به Id منحصر به فرد می‌باشد.
<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<merge xmlns:android="http://schemas.android.com/apk/res/android" 
    xmlns:app="http://schemas.android.com/apk/res-auto" android:id="@+id/toolbarlayout">
    <android.support.v7.widget.Toolbar android:layout_width="match_parent" android:id="@+id/toolbar1" android:background="#33B86C" android:minHeight="?android:attr/actionBarSize" android:layout_height="wrap_content">
        <ImageButton android:layout_width="wrap_content" android:layout_height="wrap_content" android:id="@+id/imageButton1" android:background="@drawable/mainmenu" android:layout_gravity="end" />
    </android.support.v7.widget.Toolbar>
    <android.support.v4.widget.DrawerLayout android:layout_width="match_parent" android:layout_height="match_parent" android:id="@+id/drawerLayout1" android:fitsSystemWindows="true">
        <android.support.design.widget.NavigationView android:minWidth="25px" android:minHeight="25px" android:layout_width="200dp" android:layout_height="match_parent" android:layout_gravity="end" app:menu="@menu/menu" android:id="@+id/navigationView1" android:fitsSystemWindows="true" />
    </android.support.v4.widget.DrawerLayout>
</merge>

در اکتیویتی‌های دیگر باید Toolbar و مدیریت گزینه‌های منو با کد‌های مشابه Main انجام شود.
        private void Navigationview_NavigationItemSelected(object sender, NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs e)
        {
            Intent intent = null;
            switch (e.MenuItem.ItemId)
            {
                case Resource.Id.menuItemHome:
                    intent = new Intent(this, typeof(MainActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemExit:
                    Finish();
                    break;
                case Resource.Id.menuItemInsertProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(InsertActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemListProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(ListProductsActivity));
                    break;
            }
            if (intent != null) { }
        }
بنابراین دستورات xmlTollbar  و darawer layout در تمامی Layoutها و دستورات سی شارپ، کنترل کننده Toolbar و منو در تمامی اکتیویتی‌ها تکرار شده‌اند.
 
حل مشکلات Layout
یک فایل Xml را به Layout  اضافه می‌کنیم و درون آن Tag merge و کد‌های مشترک Drawer out و Toolbar را داخل تگ Merge اضافه می‌کنیم. جهت استفاده از کدهای (مقدار فایل ایکس ام ال ساخته شده که Tag merge داخل آن است)  Merge، در layout های دیگر، از دستور Include  استفاده می‌کنیم.
نام لی‌آوت را در خصوصیت Layout اضافه می‌کنیم. برای آنکه کد‌های سی شارپ کنترل کننده‌ی Toolbar و Menu چندین Toolbar وجود دارد که در یکی از آن‌ها یک کلاس واسط از کلاس app compat Activity  را به ارث میبریم. تابع Protected را از آن بازنویسی کرده و تمام کد‌های مدیریت Toolbar و منو را در آن پیاده سازی می‌کنیم. تمام اکتیویتی‌های برنامه را از این کلاس به ارث می‌بریم. بنابراین تابع InitieToolbar به تمامی فرزندان نیز به ارث برده می‌شود. در زمان اجرای دستورات، this ، اکتیویتی جاری می‌باشد.
    public class BaseAcitivity : AppCompatActivity
    {
        protected void InitieToolbar()
        {
            var toolbar = this.FindViewById<widgetV7.Toolbar>(Resource.Id.toolbar1);
            this.SetSupportActionBar(toolbar);
            //SupportActionBar.SetDisplayShowTitleEnabled(false);
            var imagebutton = toolbar.FindViewById<ImageButton>(Resource.Id.imageButton1);
            imagebutton.Click += Imagebutton_Click;
            var navigationview = this.FindViewById<NavigationView>(Resource.Id.navigationView1);
            navigationview.NavigationItemSelected += Navigationview_NavigationItemSelected;
        }

        private void Navigationview_NavigationItemSelected(object sender, NavigationView.NavigationItemSelectedEventArgs e)
        {
            Intent intent = null;
            switch (e.MenuItem.ItemId)
            {
                case Resource.Id.menuItemHome:
                    intent = new Intent(this, typeof(MainActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemExit:
                    Finish();
                    break;
                case Resource.Id.menuItemInsertProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(InsertActivity));
                    break;
                case Resource.Id.menuItemListProduct:
                    intent = new Intent(this, typeof(ListProductsActivity));
                    break;
            }
            if (intent != null)
                StartActivity(intent);
        }

        private void Imagebutton_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            var drawerlayout = this.FindViewById<DrawerLayout>(Resource.Id.drawerLayout1);
            if (drawerlayout.IsDrawerOpen(Android.Support.V4.View.GravityCompat.End) == false)
            {
                drawerlayout.OpenDrawer(Android.Support.V4.View.GravityCompat.End);
            }
            else
            {
                drawerlayout.CloseDrawer(Android.Support.V4.View.GravityCompat.End);
            }
        }
    }
 
اگر بخواهیم یک تم در تمامی اکتیویتی‌ها  به صورت سراسری استفاده شود، از فایل تنظمیات اندروید بنام AndroidManifest در دایرکتوری Properties استفاده می‌کنیم و در  بخش Application Theme، نام تم را مشخص میکنیم:
 android:theme="@style/Theme.AppCompat.Light.NoActionBar"
 

ساخت TabPage
پیشنیاز: نصب کتابخانه‌های متریال دیزاین همانند قبل و طبق ورژن Sdk نصب شده
اگر بخواهیم چندین صفحه را بر روی یکدیگر Stack و یا Overload نماییم، از Tabpage استفاده می‌کنیم. صفحاتی‌که از TabPage استفاده می‌کنند، با انگشت جابجا میشوند و همانند برنامه‌ی واتساپ Fragment می‌باشند و هر Fragment دارای layout و اکتیویتی مربوط به خود می‌باشد. معماری layout آن بصورت زیر است:


ToolBar، در بالای فرم قرار می‌گیرد. TabLayou که بصورت TabPage آن‌ها را به عهده دارد. Viewpager مدیریت Layout‌ها را به هنگام Swipe یا جابجایی به عهده دارد.
یک layout را برای Toolbar قرار می‌دهیم. سپس Layout اصلی main را طراحی میکنیم. پس از اضافه کردن ToolBar، ابزار TabLayout را در بخش SupportLibrary متریال دیزاین انتخاب و در صفحه می‌کشیم. TabLayout در پایین Toolbar قرار می‌گیرد و با انتخاب رنگ یکسان برای هر دو، متصل و یکنواخت به نظر می‌رسد. سپس از Layout از Toolbar آیتم ViewPager را بر روی صفحه قرار می‌دهیم. اگر LayoutWeight آن را یک قرار دهیم، تمام ارتفاع صفحه را به ما تخصیص می‌دهد. زمانیکه در TabLayout تب‌ها جابجا می‌شوند یا بر روی یک آیکن کلیک می‌شود، صفحه مربوطه در بخش ViewPager به کاربر نمایش داده میشود. هر Page یک فرگمنت می‌باشد. به ازای هر فرگمنت یک Layout به دایرکتوری layout اضافه کرده و به ازای هر layoutFragment یک Activity Fragment را اضافه می‌کنیم. یک اکتیویتی از نوع را Android.Support.v4.AppFragment ایجاد میکنیم.
    public class Fragment1 : Android.Support.V4.App.Fragment
    {
        public override void OnCreate(Bundle savedInstanceState)
        {
            base.OnCreate(savedInstanceState);
        }
        public override View OnCreateView(LayoutInflater inflater,
      ViewGroup container, Bundle savedInstanceState)
        {
            return inflater.Inflate(Resource.Layout.FragmentLayout1, container, false);
        }
    }
ابتدا باید viewpager در Layout اصلی را پیدا کرده و با دستور زیر به Tablayout متصل کنیم:
 var tablayout = FindViewById<Android.Support.Design.Widget.TabLayout>(Resource.Id.tabLayout1);
var viewpager = FindViewById<ViewPager>(Resource.Id.viewPager1);
tablayout.SetupWithViewPager(viewpager);
زمانیکه آیکن را در TabLayout انتخاب میکنیم یا با انگشت Swipe میکنیم، به ترتیب بین صفحات که از Position صفحه آغاز شده‌اند، حرکت می‌کنیم، باید فرگمنت همان Position را نشان دهیم و این مدیریت توسط بخشی به‌نام Adapter انجام میشود. یک Adapter را به کنترلر اضافه میکنیم و از کلاس Fragment pager adapter به ارث می‌بریم. بر روی کلاس Fragment pager adapter ، دکمه‌های کنترل و نقطه را میزنیم و سپس کلاس را پیاده سازی می‌کنیم. در این حالت دو تابع را به ما می‌دهد: تابع Get item .count مجددا بر روی کلاس پدر راست کلیک میکنیم. در تابع کانت تعداد کل صفحه‌ها را (Layout ها) را انتخاب میکنیم. هرگاه از یک صفحه به صفحه‌ی دیگری انتقال پیدا کنیم، موقعیت صفحه جدیدی که از یک شروع میشود را به تابع Get Item بر اساس موقعیت Object  از fragment مربوطه new کرده و بعنوان خروجی باز می‌گرداند.
    class TabFragmentAdapter : FragmentPagerAdapter
    {
        public TabFragmentAdapter(FragmentManager fm) : base(fm)
        {
        }
        public override int Count => 3;
        public override Fragment GetItem(int position)
        {
            switch (position)
            {
                case 0: return new Fragment1();
                case 1: return new Fragment2();
                case 2: return new Fragment3();
                default: return new Fragment1();
            }
        }


        //int f1() { return 100; }
        //int f1 => 100;
    }
و در اکتیویتی اصلی، کد زیر را برای Load فرگمنت‌ها نیز قرار می‌دهیم:
 viewpager.Adapter = new TabFragmentAdapter(this.SupportFragmentManager);
  
آیکن برای TabPage
سپس اگر بخواهیم آیکن‌های Tab را به ترتیب تعریف کنیم، از تابع Gettabat استفاده میکنیم. پارامتر ورودی آن موقعیت Tab page میباشد و Set icon هم آیکن‌های دایرکتوری Drawable را انتخاب میکند.
 tablayout.GetTabAt(0).SetIcon(Resource.Drawable.iconCall);
 

نمایش متن همراه با عکس
 اگر بخواهیم آیکن‌های تب پیج را سفارشی کنیم، از Layout استفاده میکنیم که عرض و ارتفاع آن wrap Content  باشند و درون آن یک Text view که معادل Lable میباشند، قرار میدهند:
 View iconlayout1 = LayoutInflater.Inflate(Resource.Layout.custom_TabIconLayout, null);
var txt = iconlayout1.FindViewById<TextView>(Resource.Id.tabTextIcon);
txt.Text = "تماس";
txt.SetCompoundDrawablesWithIntrinsicBounds(Resource.Drawable.iconCall, 0, 0, 0);
tablayout.GetTabAt(0).SetCustomView(iconlayout1);

کدهای مطلب جاری برای دریافت: Navigation-TabPage-samples.zip
مطالب
آزمایش Web APIs توسط Postman - قسمت دوم - ایجاد گردش کاری بین درخواست‌ها
تا اینجا مثال‌هایی را که بررسی کردیم، متکی به خود بودند و اطلاعات هر کدام، از یک درخواست به درخواستی دیگر کاملا متفاوت بود. همچنین اطلاعات ارسالی و یا دریافتی توسط آن‌ها نیز ثابت و از پیش تعیین شده بود.


کار با اطلاعات متغیر دریافتی از سرور

در Postman یک برگه‌ی جدید را باز کنید و سپس آدرس https://httpbin.org/uuid را در حالت Get درخواست نمائید:


این درخواست، یک Guid اتفاقی جدید را باز می‌گرداند. هربار که بر روی دکمه‌ی Send کلیک کنیم، مقدار Guid دریافتی متفاوت خواهد بود. این خروجی دقیقا حالتی است که در برنامه‌های دنیای واقعی با آن سر و کار داریم. در این نوع برنامه‌ها، پیشتر نمی‌توان مقدار خروجی دریافتی از سرور را پیش‌بینی کرد. همچنین علاقمندیم این مقدار دریافتی (از درخواست 1) را به Post request ای که در انتهای قسمت قبل ایجاد کردیم (درخواست 2)، ارسال کنیم و اطلاعاتی را بین درخواست‌ها به اشتراک بگذاریم.
برای این منظور، مجموعه‌ی httpbin ای را که در قسمت قبل ایجاد کردیم، انتخاب کرده و Post request ذخیره شده‌ی در آن‌را انتخاب کنید تا مجددا جزئیات آن بازیابی شود:

اکنون با مراجعه به برگه‌ی بدنه‌ی درخواست آن، قصد داریم یک خاصیت جدید id را با guid دریافتی از سرور توسط درخواستی دیگر، مقدار دهی کنیم:


برای دسترسی به این اطلاعات، می‌توان از ویژگی بسیار قدرتمند postman به نام متغیرها استفاده کرد. به همین جهت به برگه‌ی درخواست دریافت guid مراجعه کرده و برگه‌ی Tests آن‌را باز کنید:


این قسمت پس از پایان درخواست جاری، اجرا می‌شود. بنابراین دراینجا فرصت خواهیم داشت تا مقدار دریافتی از سرور را در یک متغیر ذخیره کنیم. سپس می‌توان از این متغیر در حین ارسال درخواستی دیگر استفاده کرد. در پنل کنار textbox نوشتن آزمون‌ها، تعدادی نمونه کد هم وجود دارند. برای مثال در اینجا نمونه کد «Set a global variable» را با کلیک بر روی آن انتخاب می‌کنیم:
 pm.globals.set("uuid", "foo");
در این مثال key/value این متغیر سراسری، با یک کلید مشخص و مقداری ثابت، مقدار دهی شده‌اند.

اکنون مجددا بر روی دکمه‌ی Send این درخواست کلیک کنید. پس از اجرای آن، این قطعه کد اجرا شده و یک متغیر سراسری، با کلید uuid و مقدار ثابت مشخص شده، در تمام برگه‌های postman در دسترس خواهند بود. برای بررسی صحت این عملیات، می‌توانید بر روی دکمه‌‌ای با آیکن چشم، در بالای سمت راست صفحه، کلیک کنید:


در ادامه برای استفاده‌ی از این متغیر سراسری، به برگه‌ی Post request مراجعه کرده و بدنه‌ی درخواست را به صورت زیر ویرایش می‌کنیم:
{
"name": "Vahid",
"id": "{{uuid}}"
}
در جائیکه بدنه‌ی درخواست درج می‌شود، متغیرها باید درون {{ }} قرار گیرند.
سپس این درخواست را ارسال کنید، در خروجی دریافتی از سرور httpbin، خاصیت و مقدار جدید id قابل مشاهده هستند که به معنای ارسال صحیح آن به سرور است:
    "json": {
        "id": "foo",
        "name": "Vahid"
    },
در اینجا، foo، مقداری است که از یک درخواست دیگر خوانده شده و توسط درخواست مجزای post جاری، ارسال گردیده‌است.
در این مرحله بر روی دکمه‌ی Save برگه‌ی uuid کلیک کرده و آن‌را در مجموعه‌ی httpbin، ذخیره کنید.


روش دسترسی و به اشتراک گذاری مقدار متغیر uuid دریافتی

تا اینجا متغیر سراسری uuid تنظیم شده، دارای یک مقدار ثابت است. برای تنظیم آن به مقدار Guid دریافتی از سرور، مجددا به برگه‌ی Tests درخواست uuid مراجعه می‌کنیم و آن‌را به نحو زیر تکمیل خواهیم کرد:



pm.response حاوی کل اطلاعات شیء response است و برای مثال بدنه‌ی response دریافتی از سمت سرور httpbin، یک چنین شکلی را دارد:
{
    "uuid": "4594e7ad-cae3-487b-bd42-fc49c312c0e9"
}
با فراخوانی متد json بر روی این شیء، اکنون می‌توان به اطلاعات آن همانند یک شیء متداول جاوا اسکریپتی که دارای کلید و خاصیت uuid است، دسترسی یافت:
let jsonResponse = pm.response.json();
pm.globals.set("uuid", jsonResponse.uuid);
پس از این تنظیم، مجددا درخواست را ارسال کنید که سبب دریافت uuid جدیدی می‌شود:
{
    "uuid": "83d437a8-bce6-438b-8693-068e5399182c"
}
برای بررسی نتیجه‌ی این عملیات، با کلیک بر روی دکمه‌‌ای با آیکن چشم، در بالای سمت راست صفحه، چنین خروجی قابل مشاهده خواهد بود:


که به معنای دسترسی به مقدار متغیر uuid دریافتی از سمت سرور و تنظیم آن به عنوان یک متغیر سراسری است.
اکنون اگر مجددا به برگه‌ی مجزای Post request مراجعه و آن‌را ارسال کنیم، در خروجی بدنه‌ی response دریافتی از سمت سرور:
   "json": {
        "id": "83d437a8-bce6-438b-8693-068e5399182c",
        "name": "Vahid"
    },
دقیقا ارسال همان مقدار متغیر دریافتی از برگه‌ای دیگر که توسط متغیر {{uuid}} تنظیم شده‌، قابل مشاهده‌است.
تا اینجا تمام برگه‌های باز را ذخیره کنید:


در این تصویر، uuid پس از Post request قرار گرفته، چون ترتیب ذخیره سازی آن‌ها به همین صورت بوده‌است. اما نیاز است uuid را به پیش از درخواست post، منتقل کرد. برای اینکار می‌توان از drag/drop آیتم آن کمک گرفت.


نوشتن یک آزمون ساده

هدف اصلی از برگه‌ی Tests هر درخواست در Postman، نوشتن آزمون‌های مختلف است. به همین جهت برای نوشتن یک آزمون ساده، به برگه‌ی Post request که هم اکنون باز است، مراجعه کرده و سپس برگه‌ی Tests آن‌را به صورت زیر تنظیم می‌کنیم:


pm.test("Status code is 200", function () {
    pm.response.to.have.status(200);
});
در اینجا در پنل code snippets کناری آن، بر روی لینک و گزینه‌ی «Status code: code is 200» کلیک کرده‌ایم تا به صورت خودکار، قطعه کد فوق را تولید کند. البته Tests را در قسمت‌های بعدی با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد. در اینجا بیشتر هدف آشنایی مقدماتی با برگه‌ی Tests آن است.
این آزمون، بررسی می‌کند که آیا status code بازگشتی از سرور 200 است یا خیر؟ برای اجرای آن، فقط کافی است بر روی دکمه Send این برگه کلیک کنید:


نتیجه‌ی آن‌را در برگه‌ی جدید Test Results، در قسمت نمایش response دریافتی از سمت سرور، می‌توان مشاهده کرد که بیانگر موفقیت آمیز بودن آزمایش انجام شده‌است.
اگر علاقمندید تا حالت شکست آن‌را نیز مشاهده کنید، بجای عدد 200، عدد 404 را وارد کرده و مجددا درخواست را ارسال کنید.


اجرای ترتیبی آیتم‌های یک مجموعه

تا اینجا اگر درخواست‌ها را در مجموعه‌ی httpbin ذخیره کرده و همچنین ترتیب آن‌ها را نیز به نحوی که گفته شد، اصلاح کرده باشید، یک چنین شکلی را باید مشاهده کنید:


در اینجا برای اجرای ترتیبی این آیتم‌ها و اجرای گردش کاری کوچکی که ایجاد کرده‌ایم (درخواست post باید پس از درخواست uuid و بر اساس مقدار دریافتی آن از سرور اجرا شود)، می‌توان از collection runner برنامه‌ی Postman استفاده کرد:


با کلیک بر روی دکمه‌ی Runner، در نوار ابزار برنامه‌ی Postman، صفحه‌ی Collection runner آن ظاهر می‌شود. در این صفحه ابتدا httpbin collection را انتخاب می‌کنیم که سبب نمایش محتویات و اجزای آن خواهد شد. سپس بدون ایجاد هیچگونه تغییری در تنظیمات این صفحه، بر روی دکمه‌ی run httpbin کلیک می‌کنیم:


پس از اجرای خودکار مراحل این مجموعه، نتیجه‌ی عملیات ظاهر می‌شود:


در اینجا هر مرحله، پس از مرحله‌ای دیگر اجرا شده و اگر آزمایشی نیز به همراه آن‌ها بوده باشد نیز اجرا شده‌است. همچنین اگر بر روی نام هر کدام از مراحل کلیک کنیم، می‌توان جزئیات آن‌ها را نیز دقیقا بررسی کرد:


امکان اجرای یک چنین قابلیتی توسط برنامه‌ی CLI ای به نام newman نیز به همراه Postman وجود دارد که جهت استفاده‌ی در continuous integration servers می‌تواند بسیار مفید باشد. جزئیات آن‌را در قسمت‌های بعدی بررسی خواهیم کرد.
مطالب
فیلترها در MVC
هنگامی که درخواستی به سرور ارسال می‌گردد، به کنترلر و اکشن مربوطه جهت پاسخگویی هدایت می‌شود. خب شاید مواقعی شما نیاز داشته باشید قبل یا بعد از اجرای اکشن متدی، کدی اجرا گردد. به‌همین جهت در MVC قابلیتی بنام Filter ارائه گردید.
فیلتر، یک کلاس سفارشی است که شما می‌توانید منطق برنامه را جهت اجرا، قبل یا بعد از اجرای یک اکشن متد، در آن پیاده سازی نمایید. فیلترها می‌توانند به یک اکشن متد و یا کنترلری منتسب شوند که در ادامه با این روشها آشنا خواهید شد.

در لیست زیر انواع فیلترها و اینترفیس‌هایی که باید توسط کلاس سفارشی شما پیاده سازی شوند، معرفی شده است.

 نوع توضیح
 فیلتر توکار
 اینترفیس
 Authorization
انجام عملیات احراز هویت و سطح دسترسی، قبل از اجرای کد اکشن متد  
 [Authorize] و [RequireHttps]  
 IAuthorizationFilter 
 Action
اجرای کدهایی قبل از اجرای کدهای اکشن متد 
   IActionFilter 
 Result
اجرای کدهایی قبل یا بعد از تولید ویو (View result) 
 [OutputCache]   IResultFilter 
Exception
اجرای کدهایی در صورت وجود استثنای مدیریت نشده 
[HandleError] 
IExceptionFilter
مثال: هنگامی که خطایی در حین اجرای اکشن متدی رخ می‌دهد، فیلتر توکار MVC بنام HandleError اجرا می‌شود. این فیلتر توکار فایل Error.cshtml را که در فولدر Shared قرار دارد، رندر می‌کند و نمایش می‌دهد.
در تکه کد زیر نحوه‌ی استفاده از این فیلتر را مشاهده می‌کنید:
[HandleError]
public class HomeController : Controller
{
    public ActionResult Index()
    {
        //throw exception for demo
        throw new Exception("This is unhandled exception");
            
        return View();
    }

    public ActionResult About()
    {
        return View();
    }

    public ActionResult Contact()
    {
        return View();
    }        
}

نکته: فیلترهای اعمال شده‌ی به یک کنترلر، به تمام اکشن متدهای آن نیز اعمال می‌گردند. 

در کد بالا خصیصه‌ی HandleError به HomeController اعمال شده است. بنابراین در صورت بروز خطایی در هر کدام از اکشن‌ها، صفحه‌ی Error.cshtml نمایش داده خواهد شد و در تظر داشته باشید که خطاها توسط try-catch هندل نشده‌اند.
باید جهت عملکرد صحیح فیلتر توکار HandleErrorAttribute، مقدار customErrors در قسمت System.web فایل web.config مساوی on باشد.
<customErrors mode="On" />


مهیا کنندگان فیلترها

بصورت پیش فرض MVC از سه طریق زیر فیلترها را جهت استفاده‌ی در برنامه فراهم می‌کند:

  1. خصیصه‌ی GlobalFilters.Filters برای فیلترهای سراسری
  2. کلاس FilterAttributeFilterProvider برای فیلترهای خصیصه‌ای
  3. کلاس ControllerInstanceFilterProvider جهت افزودن کنترلر به یک وهله از FilterProviderCollection

در ادامه با نحوه‌ی ایجاد یک فیلتر، بوسیله‌ی هر یک از روش‌های بالا، با ذکر مثالی بیشتر آشنا خواهید شد.

ترتیب اجرای فیلترها

همانطور که در ابتدا اشاره شد، در MVC چهار نوع فیلتر معرفی شده است که امکان استفاده‌ی از آنها به‌صورت همزمان در سطح کنترلر و یا اکشن متد وجود دارد. اما ترتیب  اجرای آنها متفاوت و به ترتیب زیر است:

  1. فیلترهای Authorization
  2. فیلترهای Action
  3. فیلترهای Result یا Response
  4. فیلترهای Exception

فیلترها براساس ترتیب اشاره شده‌ی در بالا اجرا خواهند شد. در صورتیکه چند فیلتر از یک نوع استفاده شود، جهت تقدم و تاخر در اجرا، از خاصیت Order استفاده خواهد شد. بعنوان مثال در کد زیر بدلیل خاصیت Order=1 ابتدا AuthorizationFilterB  و سپس AuthorizationFilterA اجرا می‌شود.

[AuthorizationFilterA(Order=2)]
[AuthorizationFilterB(Order=1)]
public ActionResult Index()
{          
    return View();
}
علاوه بر خاصیت Order، مقدار Scope نیز سطح سومی از ترتیب اجرای فیلترها می‌باشد. مقادیر Scope بشرح زیر است:
public enum FilterScope
{
    First = 0,
    Global = 10,
    Controller = 20,
    Action = 30,
    Last = 100,
}
این خصیصه‌ی فیلترها در محل بکار گیری آنها مقدار دهی می‌شود. در صورتیکه فیلتری بصورت سراسری رجیستر شود، Scope آن برابر 10 و در سطح کنترلر، برابر 20 خواهد بود و الی آخر.

نکته: مقدار Scope فیلترهای Authorization برابر 0 و فیلترهای Exception برابر 100 می‌باشد.

ایجاد فیلتر سفارشی

روش اول: پیاده سازی اینترفیس یکی از انواع فیلترها و ارث بری از کلاس FilterAttribute

در این روش متدهایی که باید پیاده سازی شوند متفاوت خواهد بود. به همین جهت متدهای هر نوع بشرح زیر معرفی می‌شود:

  • IAuthorizationFilter
// Called when authorization is required
void OnAuthorization(AuthorizationContext filterContext)
  • IActionFilter
// Called after the action method executes
void OnActionExecuted(ActionExecutedContext filterContext)

// Called before an action method executes
void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
  • IResultFilter
// Called after an action result executes
void OnResultExecuted(ResultExecutedContext filterContext)

// Called before an action result executes
void OnResultExecuting(ResultExecutedContext filterContext)
  • IException
// Called when an exception occurs
void OnException(ExceptionContext filterContext)

یادآوری: همانطور که در ابتدای مقاله اشاره شد، فیلترها قبل یا بعد از اجرای اکشن متدها فراخوانی خواهند شد. بنابراین به کامنت بالای متد فیلترها دقت داشته باشید.

مثال: پیاده سازی اینترفیس IExceptionFilter و ارث بری از کلاس FilterAttribute جهت تهیه‌ی فیلتری سفارشی از نوع Exception

class CustomErrorHandler : FilterAttribute, IExceptionFilter
{
    public override void IExceptionFilter.OnException(ExceptionContext filterContext)
    {
        Log(filterContext.Exception);

        base.OnException(filterContext);
    }

    private void Log(Exception exception)
    {
        //log exception here..
    }
}

روش دوم:
ارث بری از ActionFilterAttribute
کلاس abstract فوق دارای چهار متد زیر جهت تحریف است. همانطور که مشاهده می‌کنید این کلاس علاوه بر دو متد OnActionExecuted و OnActionExecuting دارای دو متد دیگر OnResultExecuting و OnResultExecuted که به‌ترتیب قبل و بعد خروجی (Result) اکشن متد اجرا می‌شوند، نیز می‌باشد. این نوع فیلترها عموما جنبه‌ی استفاده عمومی داشته و می‌توان از آنها جهت logging ،caching و یا authorization استفاده کرد.
// Called by MVC after the action method executes
void OnActionExecuted(ActionExecutedContext filterContext)

// Called by MVC before the action method executes
void OnActionExecuted(ActionExecutedContext filterContext)

// Called by MVC after the action result executes
void OnResultExecuted(ResultExecutedContext filterContext)

// Called by MVC before the action result executes
void OnResultExecuting(ResultExecutingContext filterContext)

مثال: کلاس LogAttribute که از کلاس ActionFilterAttribute ارث بری کرده است، عملیات قبل و بعد از اجرای اکشن متد را لاگ می‌کند.
public class LogAttribute : ActionFilterAttribute
{
    public override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext filterContext)
    {
        Log("OnActionExecuted", filterContext.RouteData); 
    }

    public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
    {
        Log("OnActionExecuting", filterContext.RouteData);      
    }

    public override void OnResultExecuted(ResultExecutedContext filterContext)
    {
        Log("OnResultExecuted", filterContext.RouteData);      
    }

    public override void OnResultExecuting(ResultExecutingContext filterContext)
    {
        Log("OnResultExecuting ", filterContext.RouteData);      
    }

    private void Log(string methodName, RouteData routeData)
    {
        var controllerName = routeData.Values["controller"];
        var actionName = routeData.Values["action"];
        var message = String.Format("{0}- controller:{1} action:{2}", methodName, 
                                                                    controllerName, 
                                                                    actionName);
        Debug.WriteLine(message);
    }
}

روش سوم:
پیاده سازی داخل کنترلر
کلاس Controller  می‌تواند هر یک از اینترفیس‌های فیلترها را پیاده سازی نماید. به عبارت دیگر در هر کلاس کنترلر می‌توانید متدهای زیر را تحریف نمایید.
  • OnAuthorization ^
  • OnException ^
  • OnActionExecuting ^
  • OnActionExecuted ^
  • OnResultExecuting ^
  • OnResultExecuted ^


روش چهارم: ارث بری از کلاس فیلترهای توکار و مهیای در MVC و تحریف متدهای آن 
در کد زیر با تحریف و سفارشی سازی متد OnException مخصوص فیلتر توکار HandleError، قابلیت‌های آن افزایش یافته است:

class CustomErrorHandler : HandleErrorAttribute
{
    public override void OnException(ExceptionContext filterContext)
    {
        Log(filterContext.Exception);

        base.OnException(filterContext);
    }

    private void Log(Exception exception)
    {
        //log exception here..
    }
}


رجیستر فیلترها

  • سراسری:

درصورتی که قصد داشته باشید فیلتری بصورت سراسری و در کل برنامه فعال گردد باید آن را در رویداد Application_Start فایل Global.asax.cs بوسیله‌ی متد RegisterGlobalFilters کلاس FiterConfig رجیستر نمایید. بعد از آن فیلتر به کلیه‌ی کنترلرها و اکشن متدها اعمال می‌گردد.

public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication
{
    protected void Application_Start()
    {
          FilterConfig.RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters);
    }
}

// FilterConfig.cs located in App_Start folder 
public class FilterConfig
{
    public static void RegisterGlobalFilters(GlobalFilterCollection filters)
    {
        filters.Add(new HandleErrorAttribute());

        // add your new custom filters
        filters.Add(new LogAttribute()); 
        filters.Add(new CustomErrorHandler());
     }
}

در کد بالا فیلتر توکار HandleError و البته فیلترهای سفارشی دیگری نیز به صورت سراسری به تمام اکشن متدهای کنترلرها اعمال گردیده است.

  • کنترلر: در صورتی که فقط بخواهید یک فیلتر به کل اکشن‌های یک کنترلر اعمال گردد. همانند آنچه که در مثال ابتدایی بدان اشاره شد.
[HandleError]
public class HomeController : Controller
  • اکشن متد: اعمال یک فیلتر به یک اکشن متد خاص کنترلر. در کد زیر فیلتر HandleError فقط به اکشن متد Index کنترلر Home اعمال خواهد شد.
public class HomeController : Controller
{
    [HandleError]
    public ActionResult Index()
    {
        return View();
    }
}
مطالب
آشنایی با کلیدهای کنترلی و کاربرد آنها
کلید‌ها یا کاراکترهای کنترلی  که در ویکی پدیای فارسی به نویسه‌های کنترلی ترجمه شده اند تنها یک خط تعریف دارند:
یک کاراکتر کنترلی، یک نقطه کدی است که به وسیله علائم نوشتاری قابل نمایش نباشد. مانند  Backspace

تعریف بالا به ما می‌گوید که در یک متن نوشتاری، به غیر از کد حروفی که مشاهده می‌کنیم، کدهای دیگری هم هستن که قابل نمایش نیستند ولی بین متون وجود دارند. شاید شما تعدادی از آن‌ها را بشناسید مثل کدهای 10 و 13 برای خط بعد و اول سطر که به line feed و carriage return معروف هستند. در این نوشتار قصد داریم با تعدادی از آنها آشنا شویم.

قبل از آغاز این نوشتار به شما توصیه می‌کنم یک نگاه اجمالی هم که شده بر نوشتار «داستانی از unicode» داشته باشید تا اطلاعات تکمیلی‌تری از این نوشتار به دست آورید. مبحث کلیدهای کنترلی از زمانی آغاز شد که کدهای اسکی ایجاد شدند و به دو دسته‌ی c0 و c1 تقسیم شدند. خود کدهای اسکی هم بر اساس کدهای تلگراف ایجاد شدند و بسیاری از کلید‌های کنترلی هم از آنجا به استاندارد اسکی پیوستند و برای ارتباط و کنترل دستگاه‌هایی چون چاپگرها و تهیه اطلاعات متا در مورد طلاعاتی که قرار بود در نوار مغناطیسی ذخیره شوند به کار رفتند. به عنوان نمونه کد 10 به عنوان line feed در چاپگر، یک خط  کاغذ را به سمت داخل می‌کشید و کد 13 هم باعث می‌شد چاپگر به ابتدای سطر بازگردد. البته بیشتر این کاراکترها در پردازش متون به خصوص امروزه استفاده نمی‌شوند و فقط یک سری از آن‌ها رایج هستند؛ مثل دو موردی که در بالا و در همین خط به آن‌ها اشاره شد.
دسته‌ی c0 از کد 0 آغاز شده و تا کد 31 ادامه می‌یابد. دو کد بعدی که کدهای Space و DEL هستند در هیچ گروهی قرار نمی‌گیرند. گروه c1 از کدهای 128 آغاز شده و تا 159 ادامه می‌یابند که جدول این گروه‌ها و کلید‌ها کنترلی را می‌توانید مشاهده کنید. برای مثال اولین کلید کنترلی که کد آن 0 است به نام نال است که در قدیم هم برای بستن رشته‌ها در زبان سی از آن استفاده می‌کردیم.
 هر چند به مرور زمان هم تعدادی از همین کلیدهای کنترلی کاربرد خود را از دست دادند و برای آن‌ها شکلک هایی چون خنده، قلب، نت موسیقی و ... را قرار دادند ولی گاهی اوقات برنامه نویس‌ها هنوز در برنامه‌های خود از کد آن‌ها برای کارهایی چون انجام عملیات بیتی استفاده می‌کنند.

استفاده‌های C0
کلید‌های کنترلی این دسته بیشتر برای منظم ساختن متن‌های ساده و همچنین ایجاد ارتباط در پروتکل ارتباطی و دستگاه‌های مختلف به کار می‌رفت؛ ارسال فرمان‌هایی چون آغاز و توقف کار یا انجام عملی خاص توسط هر یک از این کلیدها صورت می‌گرفت. دستگاه‌هایی چون کارت پانچ‌ها، ماشین تایپ و موارد مشابه، از این نوع هستند. با اینکه عمر این دستگاه به سر آمد ولی کلیدهای کنترلی جان سالم به در بردند.

استفاده‌های C1
این دسته در اواخر سال 1970 اضافه شدند و بیشتر برای ارتباط با چاپگر و صفحه‌ی نمایش به کار می‌رفتند؛ مثل پیمایش‌های افقی و عمودی، تعریف ناحیه‌ای برای پر کردن فرم و Line-Break و کلیدهای انتقالی (شیفت) برای پشتیبانی از کلیدهای کنترلی و قابل چاپ بیشتر. 2 تا از کلیدها هم برای استفاده‌ی خصوصی برنامه نویس کنار گذاشته شدند و 4 تا هم رزرو شده برای استفاده‌ی آینده، تا بعدا استانداردسازی شوند.


کلیدهای کنترلی در سی شارپ
بسیاری از ما از علامت \ در کدهایمان برای قرار دادن کلید‌های کنترلی استفاده می‌کنیم مثل r\n\ که ترکیب دو کد CR و LF است.

برای شناسایی یک کلید کنترلی در سی شارپ از متد ایستای Char.IsControl استفاده می‌نماییم. کد زیر در مجموعه‌ی MSDN برای نشان دادن قابلیت این متد نوشته شده است که در طی یک حلقه رنجی از کد پوینت‌ها را بررسی کرده و نتیجه را به صورت شش ستونی در کنسول نمایش می‌دهد. یا کد مشابه دیگر که بر اساس دسیمال نمایش می‌دهد.
using System;

public class ControlChars
{
   public static void Main()
   {
      int charsWritten = 0;

      for (int ctr = 0x00; ctr <= 0xFFFF; ctr++)
      {
         char ch = Convert.ToChar(ctr);
         if (char.IsControl(ch))
         {
            Console.Write(@"\U{0:X4}    ", ctr);
            charsWritten++;
            if (charsWritten % 6 == 0)
               Console.WriteLine();
         }     
      }  
   }
}
// The example displays the following output to the console: 
//       \U0000    \U0001    \U0002    \U0003    \U0004    \U0005 
//       \U0006    \U0007    \U0008    \U0009    \U000A    \U000B 
//       \U000C    \U000D    \U000E    \U000F    \U0010    \U0011 
//       \U0012    \U0013    \U0014    \U0015    \U0016    \U0017 
//       \U0018    \U0019    \U001A    \U001B    \U001C    \U001D 
//       \U001E    \U001F    \U007F    \U0080    \U0081    \U0082 
//       \U0083    \U0084    \U0085    \U0086    \U0087    \U0088 
//       \U0089    \U008A    \U008B    \U008C    \U008D    \U008E 
//       \U008F    \U0090    \U0091    \U0092    \U0093    \U0094 
//       \U0095    \U0096    \U0097    \U0098    \U0099    \U009A 
//       \U009B    \U009C    \U009D    \U009E    \U009F

آیا هنوز برنامه نویس‌ها از کلیدهای کنترلی استفاده می‌کنند؟
این سوال بستگی به برنامه‌ای دارد که شما می‌نویسید. باید گفت هنوز بسیاری از آن‌ها در بسیاری از برنامه‌ها استفاده می‌شوند. مانند بعضی از درایور‌ها برای ارسال اطلاعات به سمت یک قطعه یا دستگاه یا حتی از شما می‌خواهند برنامه‌ای بنویسید که با دستگاه‌های قدیمی ارتباط برقرار کند. برنامه‌هایی که نیاز به کار با رشته‌ها دارند و ...

لیست زیر مشخص می‌کند که کدامیک از کلیدهای کنترلی تا چه اندازه امروزه توسط برنامه نویسان استفاده می‌شوند.
 Null استفاده روزمره‌ای از آن در همه‌ی برنامه‌ها وجود دارد و نیاز به معرفی ندارد.
 Transmission Control
 این کلید‌ها که 10 عدد هستند شامل SOH , ACK , DLE , ENQ , EOT , ETB , ETX , Nak , STX , SYN هستند. کاربردشان در انتقال اطلاعات بود ولی امروزه استفاده از آن‌ها به شدت کم شده است و انتقال داده‌ها با سوکت TCP/IP و HTTP و FTP و دیگر پروتکول‌ها به سرانجام رسید و گاها برای بعضی کاربردهای ویژه استفاده می‌شوند.
 BEL  این مورد واقعا کاربردش را از دست داده است. وظیفه قبلی‌اش ارسال یه هشدار یا یک زنگ اخطار به کاربر بود. مثلا برای اینکه ماشین تایپ به کاربر هشدار بدهد به آخر خط رسیده است، یک کد BELL به سمت آن ارسال می‌کرد.
 Format Effectors
 کدهای این دسته عبارتند از BS , CR , FF , HT , HTJ , HTS , IND , LF , NEL , PLD , PLU , RI , VT , VTS  هستند که احتمالا مهمترین کدهایی هستند که امروزه از آن‌ها استفاده می‌شود. کاربردشان در فرمت بندی یا قالب بندی متون نوشته شده یا همان کلید‌های قابل چاپ می‌باشد. CR و LF که همیشه معرف حضور ما هستند و بودنشان در سیستم یک امر حیاتی است. HT که همان tab است. BS که همان Backspace است. FF و VT هم که امروزه به ندرت استفاده می‌شوند.
Device Control هنوز برای ارتباط با دستگاه‌های مختلف مثل کار با پورتها استفاده می‌شوند. کلیدهای معروف آن DC1 و DC3 هستند که به XON و XOFF هم شناخته می‌شوند. یکی از کاربردهای آن.
 SUB  یک نماد جایگزین که استفاده‌ی خود را از دست داده است. موقعیکه نمادی نامعتبر بود یا خطایی رخ می‌داد، این نماد جایگزین آن می‌شد. امروزه بیشتر از علامت ؟ در متون استفاده می‌شود. در یک صفحه کلید استاندارد این کد توسط فشرده شدن Ctrl+Z ارسال می‌شود.
 CAN , EM  کاربردی امروزه ندارد. CAN برای کنترل خطا به کار می‌رفت و EM در نوارهای مغناطیسی.
 Information Separators
 شامل 4 کلید FS ,GS , RS و US می‌شود که برای جداسازی داده‌ها از یکدیگر به کار می‌روند؛ ولی به‌خاطر جایگزینی آن‌ها با اسنادی مثل XML یا دیتابیس‌ها، استفاده از آن‌ها تا حدودی به پایان رسیده است.
 SP همان کلید space است که نیاز به معرفی ندارد و کارش گویای همه چیز هست.
 DELL  همان کلید Delete است.
 NBSP این کلید همان کاراکتر ;nbsp& است که در کدهای HTML استفاده می‌شود.
 SHY علامت - یا Hyphen است که به شدت استفاده از آن کم شده است.

نظرات مطالب
تاریخ شمسی برای blogger !
- لطفا آدرس بلاگی را که پس از اعمال کدهای فوق تغییری نکرده اینجا جهت بررسی ذکر بفرمائید.
این فارسی سازی با قالب استاندارد بلاگر (که به نظر در اکثر موارد همین است) سازگار است.

- اون مطلب رو درباره توضیح در مورد برنامه نویسی آن نوشتم و هنگام استفاده کاربردی ندارد و صرفا کپی کردن اطلاعات اسکریپت قسمت دوم مطلب بالا در header صفحه کفایت می‌کند.
مطالب
CoffeeScript #15

قسمت‌های اصلاح نشده

در ادامه‌ی مطالب قسمت قبل، به برخی دیگر از معایب طراحی در جاوااسکریپت که در CoffeeScript نیز اصلاح نشده‌اند می‌پردازیم.

استفاده از parseInt

تابع ()parseInt در جاوااسکریپت، در صورتیکه یک مقدار رشته‌ای را به آن ارسال کنید و پایه‌ی مناسب آن را تعیین نکنید، نتایج غیره منتظره‌ای (unexpected) را باز می‌گرداند . برای مثال:

# Returns 8, not 10!
parseInt('010') is 8
البته ممکن است شما این کد را در مرورگر خود تست کنید و مقدار 10 را باز گرداند؛ اما این برای همه‌ی مرورگرها یکسان نیست. برای اطمینان از مقدار بازگشتی صحیح، همیشه پایه‌ی آن را تعیین کنید.
# Use base 10 for the correct result
parseInt('010', 10) is 10
دقت کنید این چیزی نیست که CoffeeScript بتواند برای شما انجام دهد؛ شما فقط یادتان باشد که همیشه پایه‌ی صحیح را در موقع استفاده‌ی از ()parseInt تعریف کنید.

Strict mode


Strict mode یکی از قابلیت‌های ECMAScript 5 است که به شما اجازه می‌دهد تا یک برنامه یا تابع جاوااسکریپت را در محیطی محدود اجرا کنید. این محدودیت موجب نمایش بیشتر خطاها و هشدارها نسبت به حالت نرمال می‌شود و به توسعه دهندگان این امکان را می‌دهد تا از نوشتن کدهای غیر قابل بهینه سازی برای اشتباهات رایج جلوگیری کنند.
به عبارت دیگر Strict mode باعث کاهش اشکالات، افزایش امنیت، بهبود عملکرد و حذف برخی از سختی‌های استفاده از ویژگی‌های زبان می‌شود.
در حال حاضر Strict mode، در مرورگرهای زیر پشتیبانی می‌شود:

  • Chrome >= 13.0
  • Safari >= 5.0
  • Opera >= 12.0
  • Firefox >= 4.0
  • IE >= 10.0

با این حال، Strict mode به طور کامل با مرورگرهای قدیمی سازگار است.


تغییرات Strict mode

بیشتر تغییرات Strict mode مربوط به syntax جاوااسکریپت بوده است:

  • خطا در پروپرتی‌ها و نام آرگومان‌های تابع تکراری
  • خطا در عدم استفاده‌ی صحیح از delete
  • خطا در زمان دسترسی به arguments.caller و arguments.callee (به دلایل عملکرد)
  • استفاده از عمگر with سبب بروز خطای نحوی می‌شود
  • متغیرهای خاص مانند undefined که قابل نوشتن نیستند
  • معرفی کلمات کلیدی رزرو شده مانند implements, interface, let, package, private, protected, public, static و yield.

با این حال، برخی از رفتارهای زمان اجرای Strict mode نیز تغییر کرده است:

  • متغییرهای سراسری به صورت صریح و روشن هستند (کلمه کلیدی var نیاز است). مقدار سراسری this نیز به صورت undefined است.
  • eval نمی‌تواند متغیر جدیدی را در حوزه‌ی محلی خود تعریف کند.
  • بدنه‌ی هر تابع باید قبل از استفاده تعریف شده باشد (قبلا گفتم که در جاوااسکریپت شما می‌توانید قبل از تعریف تابع آن را فراخوانی کنید).
  • آرگومان‌ها تغییر ناپذیر هستند.

CoffeeScript در حال حاضر بسیاری از الزامات Strict mode را پیاده سازی کرده‌است مانند: همیشه از کلمه کلیدی var برای تعریف متغیر استفاده می‌کند؛ اما فعال کردن Strict mode در برنامه‌های CoffeeScript نیز بسیار مفید خواهد بود. در واقع CoffeeScript بر روی انطباق برنامه‌ها با Strict mode در زمان کامپایل را، در برنامه‌های آینده خود دارد.


استفاده از Strict mode

برای فعال کردن بررسی محدودیت، کد و توابع خود را با این رشته شروع کنید:
->
  "use strict"

  # ... your code ...
فقط با استفاده از رشته "use strict". به مثال زیر توجه کنید:
do ->
  "use strict"
  console.log(arguments.callee)
اجرای قطعه کد بالا درحالت strict mode، سبب بروز خطای syntax می‌شود؛ در حالیکه در حالت معمول این کد به خوبی اجرا می‌شود.
Strict mode دسترسی به arguments.callee و arguments.caller، که تاثیر بدی را بر روی عملکرد کد شما دارند، حذف می‌کند و استفاده‌ی از آنها سبب بروز خطا می‌شود.

در مثال زیر در حالت strict mode سبب بروز خطای TypeError می‌شود، اما در حالت نرمال به خوبی اجرا شده و یک متغیر سراسری را ایجاد می‌کند.
do ->
  "use strict"
  class @Spine
دلیل این رفتار این است که در Strict mode متغیر this به صورت undefined است؛ در حالیکه در حالت نرمال، this به شیء window اشاره می‌کند. راه حل این مشکل تعریف متغیرهای سراسری به صورت صریح به شیء window است.
do ->
  "use strict"
  class window.Spine
در حالیکه توصیه می‌شود که همیشه Strict mode فعال باشد، اما Strict mode هیچ یک از ویژگی‌های جدید جاوااسکریپت را که هنوز آماده نیست، فعال نمی‌کند و در واقع به علت بررسی بیشتر کدهای شما در زمان اجرا، باعث کاهش سرعت می‌شود.
شما می‌توانید در زمان توسعه برنامه جاوااسکریپت خود Strict mode را فعال کنید و در زمان انتشار، بدون Strict mode برنامه‌ی خود را منتشر کنید.

JavaScript Lint 

JavaScript Lint یک ابزار بررسی کیفیت کدهای جاوااسکریپت است و اجرای برنامه‌ی شما از طریق این راه عالی باعث بهبود کیفیت و بهترین شیوه‌ی کد نویسی می‌شود. این پروژه براساس ابزار JSLint است. شما می‌توانید چک لیست سایت JSLint را که شامل موضوعاتی است که باید آن‌ها در نظر داشته باشید، مانند متغیرهای سراسری، فراموش کردن نوشتن سمی کالن، کیفیت ضعیف عمل مقایسه را نام برد.

خبر خوب این است که CoffeeScript تمام موارد گفته شده‌ی در چک لیست را انجام می‌دهد. بنابراین کد تولیدی CoffeeScript با JavaScript Lint کاملا سازگار است. در واقع ابزار coffee از lint ،option پشتیبانی می‌کند.

coffee --lint index.coffee
  index.coffee: 0 error(s), 0 warning(s)