مطالب
بهبود سرعت نمایش صفحات در ASP.NET MVC با حذف View Engines اضافی
در ASP.NET MVC امکان استفاده از چند View Engine به صورت همزمان وجود دارد و همچنین هربار که قرار است Viewایی رندر شود، از تمام این‌ها تا یافتن موتور مناسب نمایش View جاری کوئری می‌گیرد. بدیهی است هرچقدر تعداد موتورهای ثبت شده در اینجا بیشتر باشند، زمان بیشتری نیز برای یافتن موتور نمایشی مناسب صرف خواهد شد؛ خصوصا اگر موتور مناسب در آخر لیست ثبت شده باشد.
در ASP.NET MVC 3 دو موتور نمایشی به صورت پیش فرض نصب هستند (WebForms and Razor). بنابراین اگر صرفا از Razor استفاده می‌کنید، می‌توان موتور اول را کلا از سیستم پردازشی برنامه حذف کرد. برای اینکار تنها کافی است در فایل global.asax.cs برنامه بنویسیم:
protected void Application_Start() {
    ViewEngines.Engines.Clear();
    ViewEngines.Engines.Add(new RazorViewEngine());
    ...
}
این موارد را توسط Glimpse بهتر می‌توان بررسی کرد. Glimpse یک پروفایلر سمت سرور ASP.NET است و دارای نسخه مخصوص ASP.NET MVC نیز می‌باشد. برای نصب آن باید از طریق NuGet اقدام کرد و حتما دقت داشته باشید که نسخه MVC آن باید نصب شود تا برگه‌های Routing و View آن ظاهر شوند.
پس از نصب از طریق NuGet، به صورت خودکار اسمبلی‌های لازم به پروژه اضافه شده و همچنین فایل web.config برنامه نیز ویرایش می‌شود. در انتهای این فایل سطر ذیل مشخص می‌کند که Glimpse فعال باشد یا خیر.
<glimpse enabled="true" />
پس از نصب، برنامه را اجرا کرده و به آدرس http://localhost/glimpse.axd مراجعه کنید تا صفحه تنظیمات آن ظاهر شود. تنها کاری که باید در اینجا صورت گیرد کلیک بر روی دکمه Turn Glimpse On است.


 به این ترتیب یک کوکی به مرورگر اضافه شده و اکنون پس از بازگشت به صفحه اصلی برنامه و refresh کامل صفحه، در کنار سمت راست پایین صفحه، آیکن آن ظاهر خواهد شد.


بر روی این آیکن کلیک نمائید تا در برگه‌ی View آن، انواع Viewهایی که درگیر نمایش صفحه جاری بوده‌اند، مشخص شوند:


همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا دو موتور پیش فرض فعال بوده و پس از سعی و خطای صورت گرفته، در انتهای کار Razor انتخاب شده است. اکنون اگر نکته حذف موتورهای نمایشی اضافی را اعمال کنیم به تصویر زیر خواهیم رسید:


هم تعداد سعی و خطاها کمتر شده و هم تعداد فایل‌هایی که بررسی شده است به حداقل رسیده (برای مثال در حالتیکه موتور WebForms فعال باشد، چهار فایل با پسوندهای مختلف در مکان‌های پیش فرض نیز حتما جستجو خواهند شد).
 
نظرات مطالب
مروری بر کدهای کلاس SqlHelper
- اگر مجددا throw بشه مشکلی نداره. مثلا اگر به کدهای کتابخانه NHibernate استفاده کنید، گاهی از اوقات از این روش استفاده کرده، مثلا برای ارائه پیغام واضح‌تری به کاربر اگر پیغام exception اولیه مفهوم نیست. یا می‌خواهید یک Exception کلی را لاگ کنید اما یک نمونه ساده‌تر را مثلا به دلایل امنیتی به کاربر نمایش دهید. اما حتما این لاگ کردن اولیه باید لحاظ شود چون فوق العاده در طول زمان کیفیت کد را بالا می‌برد و مشکلات را نمایان‌ می‌کند.
در کل یک کلاس پایه تا حد امکان نباید try/catch داشته باشد. سطح‌های بالاتر باید در این مورد تصمیم گیری کنند.
- من تگ a href الی آخر را دستی درست می‌کنم.
نظرات مطالب
EF Code First #4
- این‌ها ساده هستند و قابل اجرا بر روی دیتابیس ریموت (فقط باید ConnectionString را صریحا ذکر کنید):
Update-Database -StartUpProjectName "...name..." -ConnectionString "...data..." -ConnectionProviderName "System.Data.SqlClient"
- و بله. «ویژگی مهاجرت خودکار» را در برنامه فعال کنید و لذت ببرید. نیازی به هیچ دستور پاور شلی ندارد. هر زمان که مدل‌های شما تغییر کرد، به صورت خودکار ساختار بانک اطلاعاتی را در اولین اجرای بعدی برنامه، به روز می‌کند.
- «بازسازی جدول MigrationHistory با کد نویسی در EF Code first»
مطالب
پیاده سازی Unobtrusive Ajax در ASP.NET Core 1.0
پیاده سازی Unobtrusive Ajax را در ASP.NET MVC 5.x، می‌توانید در مطلب «ASP.NET MVC #21» مطالعه کنید. HTML Helpers مرتبط با Ajax، به طور کامل از ASP.NET Core 1.0 حذف شده‌اند. اما این مورد به این معنا نیست که نمی‌توان Unobtrusive Ajax را در ASP.NET Core که تمرکزش بیشتر بر روی Tag Helpers جدید هست تا HTML Helpers قدیمی، پیاده سازی کرد.


Unobtrusive Ajax چیست؟

در حالت معمولی، با استفاده از متد ajax جی‌کوئری، کار ارسال غیرهمزمان اطلاعات، به سمت سرور صورت می‌گیرد. چون در این روش کدهای جی‌کوئری داخل صفحات برنامه‌های ما قرار می‌گیرند، به این روش، «روش چسبنده» می‌گویند. اما با استفاده از افزونه‌ی «jquery.unobtrusive-ajax.min.js» مایکروسافت، می‌توان این کدهای چسبنده را تبدیل به کدهای غیرچسنبده یا Unobtrusive کرد. در این حالت، پارامترهای متد ajax، به صورت ویژگی‌ها (attributes) به شکل data-ajax به المان‌های مختلف صفحه اضافه می‌شوند و به این ترتیب، افزونه‌ی یاد شده به صورت خودکار با یافتن مقادیر ویژگی‌های data-ajax، این المان‌ها را تبدیل به المان‌های ای‌جکسی می‌کند. در این حالت به کدهایی تمیزتر و عاری از متدهای چسبنده‌ی ajax قرار گرفته‌ی در داخل صفحات وب خواهیم رسید.
روش طراحی Unobtrusive را در کتابخانه‌های معروفی مانند بوت استرپ هم می‌توان مشاهده کرد.


پیشنیازهای فعال سازی Unobtrusive Ajax در ASP.NET Core 1.0

توزیع افزونه‌ی «jquery.unobtrusive-ajax.min.js» مایکروسافت، از طریق bower صورت می‌گیرد که پیشتر در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 14 - فعال سازی اعتبارسنجی ورودی‌های کاربران» با آن آشنا شدیم. در اینجا نیز برای دریافت آن، تنها کافی است فایل bower.json را به نحو ذیل تکمیل کرد:
{
  "name": "asp.net",
  "private": true,
  "dependencies": {
   "bootstrap": "3.3.6",
   "jquery": "2.2.0",
   "jquery-validation": "1.14.0",
   "jquery-validation-unobtrusive": "3.2.6",
   "jquery-ajax-unobtrusive": "3.2.4"
  }
}
و پس از آن فایل bundleconfig.json مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 21 - بررسی تغییرات Bundling و Minification» یک چنین شکلی را پیدا می‌کند:
[
  {
   "outputFileName": "wwwroot/css/site.min.css",
   "inputFiles": [
    "bower_components/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css",
    "content/site.css"
   ]
  },
  {
   "outputFileName": "wwwroot/js/site.min.js",
   "inputFiles": [
    "bower_components/jquery/dist/jquery.min.js",
    "bower_components/jquery-validation/dist/jquery.validate.min.js",
    "bower_components/jquery-validation-unobtrusive/jquery.validate.unobtrusive.min.js",
    "bower_components/jquery-ajax-unobtrusive/jquery.unobtrusive-ajax.min.js",
    "bower_components/bootstrap/dist/js/bootstrap.min.js"
   ],
   "minify": {
    "enabled": true,
    "renameLocals": true
   },
   "sourceMap": false
  }
]
در اینجا فایل‌های css و اسکریپت مورد نیاز برنامه، به ترتیب اضافه شده و یکی خواهند شد. خروجی نهایی آن‌ها به شکل زیر در صفحات وب مورد استفاده قرار می‌گیرند:
<!DOCTYPE html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>@ViewBag.Title - My ASP.NET Application</title>
    <link href="~/css/site.min.css" rel="stylesheet" />
</head>
<body>
    <div>
        <div>
                @RenderBody()
        </div>
    </div>

    <script src="~/js/site.min.js" type="text/javascript" asp-append-version="true"></script>
    @RenderSection("Scripts", required: false)
</body>
</html>
در اینجا تنها دو فایل نهایی این عملیات، یعنی css/site.min.css و js/site.min.js به صفحه الحاق شده‌اند که حاوی تمام پیشنیازهای اسکریپتی و شیوه‌نامه‌های برنامه هستند و در این حالت دیگر نیاز به افزودن آن‌ها به دیگر صفحات سایت نیست.


استفاده از معادل‌های واقعی Unobtrusive Ajax در ASP.NET Core 1.0

واقعیت این است که HTML Helper ای‌جکسی حذف شده‌ی از ASP.NET Core 1.0، کاری بجز افزودن ویژگی‌های data-ajax را که توسط افزونه‌ی jquery.unobtrusive-ajax.min.js پردازش می‌شوند، انجام نمی‌دهد و این افزونه مستقل است از مباحث سمت سرور و به نگارش خاصی از ASP.NET گره نخورده است. بنابراین در اینجا تنها کاری را که باید انجام داد، استفاده از همان ویژگی‌های اصلی است که این افزونه قادر به شناسایی آن‌ها است.
خلاصه‌ی آن‌ها را جهت انتقال کدهای قدیمی و یا تهیه‌ی کدهای جدید، در جدول ذیل می‌توانید مشاهده کنید:

 HTML attribute   AjaxOptions 
 data-ajax-confirm   Confirm 
 data-ajax-method   HttpMethod 
 data-ajax-mode   InsertionMode 
 data-ajax-loading-duration   LoadingElementDuration 
 data-ajax-loading   LoadingElementId 
 data-ajax-begin   OnBegin 
 data-ajax-complete   OnComplete 
 data-ajax-failure   OnFailure 
 data-ajax-success   OnSuccess 
 data-ajax-update   UpdateTargetId 
 data-ajax-url   Url 
   
در ASP.NET Core 1.0، به علت حذف متدهای کمکی Ajax دیگر خبری از AjaxOptions نیست. اما اگر علاقمند به انتقال کدهای قدیمی به ASP.NET Core 1.0 هستید، معادل‌های اصلی این پارامترها را می‌توانید در ستون HTML attribute مشاهده کنید.

چند نکته:
- اگر قصد استفاده‌ی از این ویژگی‌ها را دارید، باید ویژگی "data-ajax="true را نیز حتما قید کنید تا سیستم Unobtrusive Ajax فعال شود.
- ویژگی data-ajax-mode تنها با ذکر data-ajax-update (و یا همان UpdateTargetId پیشین) معنا پیدا می‌کند.
- ویژگی data-ajax-loading-duration نیاز به ذکر data-ajax-loading (و یا همان LoadingElementId پیشین) را دارد.
- ویژگی data-ajax-mode مقادیر before، after و replace-with را می‌پذیرد. اگر قید نشود، کل المان با data دریافتی جایگزین می‌شود.
- سه callback قابل تعریف data-ajax-complete، data-ajax-failure و data-ajax-success، یک چنین پارامترهایی را از سمت سرور در اختیار کلاینت قرار می‌دهند:

parameters  
 Callback  
 xhr, status   data-ajax-complete 
 data, status, xhr   data-ajax-success 
 xhr, status, error   data-ajax-failure 

برای مثال می‌توان ویژگی data-ajax-success را به نحو ذیل در سمت کلاینت مقدار دهی کرد:
 data-ajax-success = "myJsMethod"
این متد جاوا اسکریپتی یک چنین امضایی را دارد:
  function myJsMethod(data, status, xhr) {
}
در این حالت در سمت سرور، پارامتر data در یک اکشن متد، به صورت ذیل مقدار دهی می‌شود:
 return Json(new { param1 = 1, param2 = 2, ... });
و در سمت کلاینت در متد myJsMethod این پارامترها را به صورت data.param1 می‌توان دریافت کرد.


مثال‌هایی از افزودن ویژگی‌های data-ajax به المان‌های مختلف

 در حالت استفاده از Form Tag Helpers که در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 12 - معرفی Tag Helpers» بررسی شدند، یک فرم ای‌جکسی، چنین تعاریفی را پیدا خواهد کرد:
با این ViewModel فرضی
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.ViewModels.Account
{
    public class RegisterViewModel
    {
        [Required]
        [EmailAddress]
        [Display(Name = "Email")]
        public string Email { get; set; }
    }
}
که در View متناظر Ajax ایی ذیل استفاده شده‌است:
@using Core1RtmEmptyTest.ViewModels.Account
@model RegisterViewModel
@{
}
 
<form method="post"
      asp-controller="TestAjax"
      asp-action="Index"
      asp-route-returnurl="@ViewBag.ReturnUrl"
      class="form-horizontal"
      role="form"
      data-ajax="true"
      data-ajax-loading="#Progress"
      data-ajax-success="myJsMethod">
 
    <input asp-for="Email" class="form-control" />
    <span asp-validation-for="Email" class="text-danger"></span>
 
    <button type="submit">ارسال</button>
 
    <div id="Progress" style="display: none">
        <img src="images/loading.gif" alt="loading..." />
    </div>
</form>
 
@section scripts{
    <script type="text/javascript">
        function myJsMethod(data, status, xhr) {
            alert(data.param1);
        }
    </script>
}
در اینجا تمام تعاریف مانند قبل است؛ تنها سه ویژگی data-ajax جهت فعال سازی jquery-ajax-unobtrusive به فرم اضافه شده‌اند. همچنین یک callback دریافت پیام موفقیت آمیز بودن عملیات Ajax ایی نیز تعریف شده‌است.

این View از کنترلر ذیل استفاده می‌کند:
using Core1RtmEmptyTest.ViewModels.Account;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
 
namespace Core1RtmEmptyTest.Controllers
{
    public class TestAjaxController : Controller
    {
 
        public IActionResult Index()
        {
            return View();
        }
 
        [HttpPost]
        public IActionResult Index([FromForm]RegisterViewModel vm)
        {
            var ajax = isAjax();
            if (ajax)
            {
                // it's an ajax post
            }
 
 
            if (ModelState.IsValid)
            {
                //todo: save data
 
                return Json(new { param1 = 1, param2 = 2 });
            }
            return View();
        }
 
        private bool isAjax()
        {
            return Request?.Headers != null && Request.Headers["X-Requested-With"] == "XMLHttpRequest";
        }
    }
}
به ASP.NET Core 1.0، متد کمکی IsAjax اضافه نشده‌است؛ اما تعریف آن‌را در این کنترلر مشاهده می‌کنید. در مورد قید FromForm در ادامه توضیح داده خواهد شد (هرچند در این مورد خاص، حالت پیش فرض است و الزامی به قید آن نیست).

و یا Action Link ای‌جکسی نیز به صورت خلاصه به این نحو قابل تعریف است:
<div id="EmployeeInfo">
<a 
 asp-controller="MyController" asp-action="MyAction"
 data-ajax="true" 
 data-ajax-loading="#Progress" 
 data-ajax-method="POST" 
 data-ajax-mode="replace" 
 data-ajax-update="#EmployeeInfo">
 Get Employee-1 info
</a>

  <div id="Progress" style="display: none">
    <img src="images/loading.gif" alt="loading..."  />
  </div>
</div>


نکته‌ای در مورد اکشن متدهای ای‌جکسی در ASP.NET Core 1.0

همانطور که در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 18 - کار با ASP.NET Web API»، قسمت «تغییرات Model binding پیش فرض، برای پشتیبانی از ASP.NET MVC و ASP.NET Web API» نیز ذکر شد:
public IActionResult Index([FromBody] MyViewModel vm)
{
   return View();
}
ذکر ویژگی FromBody در اینجا الزامی است. از این جهت که اطلاعات با فرمت JSON، از قسمت body درخواست استخراج و به MyViewModel بایند خواهند شد (در حالت dataType: json). و اگر dataType : application/x-www-form-urlencoded; charset=utf-8 بود (مانند حالت پیش فرض Unobtrusive Ajax)، باید از ویژگی FromForm استفاده شود. در غیر اینصورت در سمت سرور نال دریافت خواهیم کرد.
مطالب
PowerShell 7.x - قسمت نهم - آشنایی با Crescendo
همانطور که در ابتدای این سری نیز اشاره شد، یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد PowerShell، طراحی شیءگرای آن است، به‌طوریکه خروجی cmdletهای آن، به صورت آبجکت هستند. همچنین، در PowerShell امکان اجرای کامندهای native نیز وجود دارد. به عنوان مثال اگر کامند زیر را وارد کنید: 
git log --oneline
خروجی، همانطوری که در دیگر shellها انتظار میرود، نمایش داده خواهد شد؛ یعنی به صورت string. همچنین امکان intellisense را نیز برای پارامترهای کامند موردنظر نخواهیم داشت؛ چون در اصل، به اصطلاح یک legacy command است و نه یک cmdlet. برای بهره بردن از امکانات PowerShell میتوانیم این نوع کامندها را توسط یک wrapper به cmdlet تبدیل کنیم، اما آپدیت نگه‌داشتن این wrapper و نوشتن آن فرآیند سختی است. برای سهولت انجام اینکار، یک فریم‌ورک تحت عنوان Crescendo توسط مایکروسافت ارائه شده است.
یک مثال
فرض کنید میخواهیم کامند git log را به همراه تعدادی از دستورات آن به یک PowerShell cmdlet تبدیل کنیم؛ برای اینکار ابتدا نیاز است ماژول عنوان شده را نصب کنیم: 
Install-Module -Name Microsoft.PowerShell.Crescendo
بعد از نصب ماژول فوق، یکسری cmdlet به مجموعه کامندهای PowerShell اضافه خواهند شد. یکی از این کامندها New-CrescendoCommand است. با کمک این کامند، فایل JSON موردنیاز Crescendo را میتوانیم تولید کنیم: 
$Configuration = @{
    '$schema' = "https://aka.ms/PowerShell/Crescendo/Schemas/2021-11"
    Commands  = @()
}
$parameters = @{
    Verb = "Get"
    Noun = "GitLog"
    OriginalName = "git"
}
$Configuration.Commands += New-CrescendoCommand @parameters

$Configuration | ConvertTo-Json -Depth 3 | Out-File ./git-ps.json
در اینجا تعیین کرده‌ایم که کامندی که میخواهیم برایمان تولید شود، چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد. به عنوان مثال Verb آن Get و Noun آن باید GitLog باشد (براساس استانداری که مایکروسافت برای نامگذاری cmdletها پیشنهاد میدهد). در نهایت میتوانیم به صورت Get-GitLog از آن استفاده کنیم. همچنین legacy command اصلی که میخواهیم برای آن cmdlet ایجاد کنیم نیز توسط OriginalName تعیین شده‌است. لازم به ذکر است که در ویندوز باید مسیر کامل آن را وارد کنید. سپس با اجرای دستورات فوق، خروجی زیر برایمان تولید خواهد شد: 
{
  "Commands": [
    {
      "Verb": "Get",
      "Noun": "GitLog",
      "OriginalName": "git",
      "OriginalCommandElements": null,
      "Platform": [
        "Windows",
        "Linux",
        "MacOS"
      ],
      "Elevation": null,
      "Aliases": null,
      "DefaultParameterSetName": null,
      "SupportsShouldProcess": false,
      "ConfirmImpact": null,
      "SupportsTransactions": false,
      "NoInvocation": false,
      "Description": null,
      "Usage": null,
      "Parameters": [],
      "Examples": [],
      "OriginalText": null,
      "HelpLinks": null,
      "OutputHandlers": null
    }
  ],
  "$schema": "https://aka.ms/PowerShell/Crescendo/Schemas/2021-11"
}
نکته: دقت داشته باشید که schema$ باید درون single quote نوشته شود؛ چون در غیراینصورت، key آن درون فایل تولید شده، خالی خواهد بود: 
"": "https://aka.ms/PowerShell/Crescendo/Schemas/2021-11",
با کمک این schema درون Visual Studio Code امکان Intelisense را نیز خواهیم داشت: 


اکنون باید این فایل Configuration را به Crescendo معرفی کنیم تا cmdlet را برایمان تولید کند. اینکار را توسط Export-CrescendoModule انجام خواهیم داد: 

Export-CrescendoModule -Configuration ./git-ps.json -ModuleName ./git-ps.psm1

با اجرای دستور فوق، فایل‌های git.psm1 و همچنین git.psd1 تولید خواهند شد. نیاز به بررسی فایل‌های جنریت شده نیست؛ چون تنها جایی که با آن باید در ارتباط باشیم، همان فایل JSON ابتدای بحث است که در ادامه آن را بررسی خواهیم کرد. اما قبل از آن اجازه دهید ماژول تولید شده را Import کنیم و دستور Get-GitLog را وارد کنیم: 

PP /> Import-Module ./git-ps.psd1
PS /> Get-GitLog

usage: git [-v | --version] [-h | --help] [-C <path>] [-c <name>=<value>]
           [--exec-path[=<path>]] [--html-path] [--man-path] [--info-path]
           [-p | --paginate | -P | --no-pager] [--no-replace-objects] [--bare]
           [--git-dir=<path>] [--work-tree=<path>] [--namespace=<name>]
           [--super-prefix=<path>] [--config-env=<name>=<envvar>]
           <command> [<args>]

These are common Git commands used in various situations:

start a working area (see also: git help tutorial)
   clone     Clone a repository into a new directory
   init      Create an empty Git repository or reinitialize an existing one

work on the current change (see also: git help everyday)
   add       Add file contents to the index
   mv        Move or rename a file, a directory, or a symlink
   restore   Restore working tree files
   rm        Remove files from the working tree and from the index

examine the history and state (see also: git help revisions)
   bisect    Use binary search to find the commit that introduced a bug
   diff      Show changes between commits, commit and working tree, etc
   grep      Print lines matching a pattern
   log       Show commit logs
   show      Show various types of objects
   status    Show the working tree status

grow, mark and tweak your common history
   branch    List, create, or delete branches
   commit    Record changes to the repository
   merge     Join two or more development histories together
   rebase    Reapply commits on top of another base tip
   reset     Reset current HEAD to the specified state
   switch    Switch branches
   tag       Create, list, delete or verify a tag object signed with GPG

collaborate (see also: git help workflows)
   fetch     Download objects and refs from another repository
   pull      Fetch from and integrate with another repository or a local branch
   push      Update remote refs along with associated objects

'git help -a' and 'git help -g' list available subcommands and some
concept guides. See 'git help <command>' or 'git help <concept>'
to read about a specific subcommand or concept.
See 'git help git' for an overview of the system.

همانطور که مشاهده میکنید، خروجی دستور git، نمایش داده شده‌است. دلیل آن نیز این است که در فایل configuration، هیچ آرگومانی را به عنوان ورودی آن تعیین نکرده‌ایم. برای اضافه کردن آرگومان‌های موردنظر باید پراپرتی OrginalCommandElements را مقدار دهی کنیم: 

"OriginalCommandElements": ["log", "--oneline"],

بنابراین با فراخوانی دستور Get-GitLog، در اصل دستور git log —oneline فراخوانی خواهد شد:  

PS /> Get-GitLog

e9590e8 init

اما تا اینجا نیز خروجی به صورت رشته‌ایی است. برای داشتن یک خروجی Object، باید پراپرتی OutputHandlers را از Configuration، تغییر دهیم: 

"OutputHandlers": [
  {
    "ParameterSetName": "Default",
    "Handler": "$args[0] | ForEach-Object { $hash, $message = $_.Split(' ', 2) ; [PSCustomObject]@{ Hash = $hash; Message = $message } }"
  }
]

در اینجا توسط args$ به خروجی کامند اصلی دسترسی خواهیم داشت. این خروجی را سپس با کمک ForEach-Object، به یک شیء با پراپرتی‌های Hash و Message تبدیل کرده‌ایم. در اینجا فقط میخواستم روال تهیه یک آبجکت را از کامندهایی که خروجی JSON ندارند، نشان دهم؛ اما خوشبختانه توسط پرچم pretty در git log، امکان تهیه‌ی خروجی JSON را نیز داریم: 

git log --pretty=format:'{"commit": "%h", "author": "%an", "date": "%ad", "message": "%s"}'

در نتیجه عملاً نیازی به split کردن نیست و بجای آن میتوانیم به صورت مستقیم، خروجی را توسط ConvertFrom-Json پارز کنیم: 

"OutputHandlers": [
  {
    "ParameterSetName": "Default",
    "Handler": "$args[0] | ConvertFrom-Json"
  }
]

همچنین درون فایل schema با کمک پراپرتی Parameters، امکان تعریف پارامتر را نیز برای کامند Get-GitLog خواهیم داشت. به عنوان مثال میتوانیم فلگ reverse را نیز به کامند اصلی از طریق PowerShell ارسال کنیم: 

"Parameters": [
  {
    "Name": "reverse",
    "OriginalName": "--reverse",
    "ParameterType": "switch",
    "Description": "Reverse the order of the commits in the output."
  }
],

دقت داشته باشیم که با هربار تغییر فایل schema باید توسط دستور Export-CrescendoModule ماژول موردنظر را تولید کنید:

Export-CrescendoModule -Configuration ./git-ps.json -ModuleName ./git-ps.psm1
Import-Module ./git-ps.psd1

در نهایت cmdletمان به این صورت قابل استفاده خواهد بود:

مطالب
MVC Scaffolding #2
از آنجائیکه اصل کار با MVC Scaffolding از طریق خط فرمان پاورشل انجام می‌شود، بنابراین بهتر است در ادامه با گزینه‌ها و سوئیچ‌های مرتبط با آن بیشتر آشنا شویم.
دو نوع پارامتر حین کار با MVC Scaffolding مهیا هستند:

الف) سوئیچ‌ها
مانند پارامترهای boolean عمل کرده و شامل موارد ذیل می‌باشند. تمام این پارامترها به صورت پیش فرض دارای مقدار false بوده و ذکر هرکدام در دستور نهایی سبب true شدن مقدار آن‌ها می‌گردد:
Repository: برای تولید کدها بر اساس الگوی مخزن
Force: برای بازنویسی فایل‌های موجود.
ReferenceScriptLibraries: ارجاعاتی را به اسکریپت‌های موجود در پوشه Scripts، اضافه می‌کند.
NoChildItems: در این حالت فقط کلاس کنترلر تولید می‌شود و از سایر ملحقات مانند تولید Viewها، DbContext و غیره صرفنظر خواهد شد.

ب) رشته‌ها
این نوع پارامترها، رشته‌ای را به عنوان ورودی خود دریافت می‌کنند و شامل موارد ذیل هستند:
ControllerName: جهت مشخص سازی نام کنترلر مورد نظر
ModelType: برای ذکر صریح کلاس مورد استفاده در تشکیل کنترلر بکار می‌رود. اگر ذکر نشود، از نام کنترلر حدس زده خواهد شد.
DbContext: نام کلاس DbContext تولیدی را مشخص می‌کند. اگر ذکر نشود از نامی مانند ProjectNameContex استفاده خواهد کرد.
Project: پیش فرض آن پروژه جاری است یا اینکه می‌توان پروژه دیگری را برای قرار دادن فایل‌های تولیدی مشخص کرد. (برای مثال هربار یک سری کد مقدماتی را در یک پروژه جانبی تولید کرد و سپس موارد مورد نیاز را از آن به پروژه اصلی افزود)
CodeLanguage: می‌تواند cs یا vb باشد. پیش فرض آن زبان جاری پروژه است.
Area: اگر می‌خواهید کدهای تولیدی در یک ASP.NET MVC area مشخص قرار گیرند، نام Area مشخصی را در اینجا ذکر کنید.
Layout: در حالت پیش فرض از فایل layout اصلی استفاده خواهد شد. اما اگر نیاز است از layout دیگری استفاده شود، مسیر نسبی کامل آن‌را در اینجا قید نمائید.

یک نکته:
نیازی به حفظ کردن هیچکدام از موارد فوق نیست. برای مثال در خط فرمان پاورشل، دستور Scaffold را نوشته و پس از یک فاصله، دکمه Tab را فشار دهید. لیست پارامترهای قابل اجرای در این حالت ظاهر خواهند شد. اگر در اینجا برای نمونه Controller انتخاب شود، مجددا با ورود یک فاصله و خط تیره و سپس فشردن دکمه Tab، لیست پارامترهای مجاز و همراه با سوئیچ کنترلر ظاهر می‌گردند.


MVC Scaffolding و مدیریت روابط بین کلاس‌ها

مثال قسمت قبلی بسیار ساده و شامل یک کلاس بود. اگر آن‌را کمی پیچیده‌تر کرده و برای مثال روابط one-to-many و many-to-many را اضافه کنیم چطور؟
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace MvcApplication1.Models
{
    public class Task
    {
        public int Id { set; get; }

        [Required]
        public string Name { set; get; }

        [DisplayName("Due Date")]
        public DateTime? DueDate { set; get; }

        [ForeignKey("StatusId")]
        public virtual Status Status { set; get; } // one-to-many
        public int StatusId { set; get; }

        [StringLength(450)]
        public string Description { set; get; }

        public virtual ICollection<Tag> Tags { set; get; } // many-to-many
    }

    public class Tag
    {
        public int Id { set; get; }

        [Required]
        public string Name { set; get; }

        public virtual ICollection<Task> Tasks { set; get; } // many-to-many
    }

    public class Status
    {
        public int Id { set; get; }

        [Required]
        public string Name { set; get; }
    }
}
کلاس Task تعریف شده اینبار دارای رابطه many-to-many با برچسب‌های مرتبط با آن است. همچنین یک رابطه one-to-many با کلاس وضعیت هر Task نیز تعریف شده است. به علاوه نکته تعریف «کار با کلیدهای اصلی و خارجی در EF Code first» نیز در اینجا لحاظ گردیده است.
در ادامه دستور تولید کنترلر‌های Task، Tag و Status ساخته شده با الگوی مخزن را در خط فرمان پاورشل ویژوال استودیو صادر می‌کنیم:
PM> Scaffold Controller -ModelType Task -ControllerName TasksController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force
PM> Scaffold Controller -ModelType Tag -ControllerName TagsController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force
PM> Scaffold Controller -ModelType Status -ControllerName StatusController -DbContextType TasksDbContext -Repository -Force
اگر به کارهایی که در اینجا انجام می‌شود دقت کنیم، می‌توان صرفه جویی زمانی قابل توجهی را شاهد بود؛ خصوصا در برنامه‌هایی که از ده‌ها فرم ورود اطلاعات تشکیل شده‌اند. فرض کنید قصد استفاده از ابزار فوق را نداشته باشیم. باید به ازای هر عملیات CRUD دو متد را ایجاد کنیم. یکی برای نمایش و دیگری برای ثبت. بعد بر روی هر متد کلیک راست کرده و Viewهای متناظری را ایجاد کنیم. سپس مجددا یک سری پیاده سازی «مقدماتی» تکراری را به ازای هر متد جهت ثبت یا ذخیره اطلاعات تدارک ببینیم. اما در اینجا پس از طراحی کلاس‌های برنامه، با یک دستور، حجم قابل توجهی از کدهای «مقدماتی» که بعدها مطابق نیاز ما سفارشی سازی و غنی‌تر خواهند شد، تولید می‌گردند.

چند نکته:
- با توجه به اینکه مدل‌ها تغییر کرده‌اند، نیاز است بانک اطلاعاتی متناظر نیز به روز گردد. مطالب مرتبط با آن‌را در مباحث Migrations می‌توانید مطالعه نمائید.
- View تولیدی رابطه many-to-many را پشتیبانی نمی‌کند. این مورد را باید دستی اضافه و طراحی کنید: (^ و ^)
- رابطه one-to-many به خوبی با View متناظری دارای یک drop down list تولید خواهد شد. در اینجا لیست تولیدی به صورت خودکار با مقادیر خاصیت Name کلاس Status پر می‌شود. اگر این نام دقیقا Name نباشد نیاز است توسط ویژگی به نام DisplayColumn که بر روی نام کلاس قرار می‌گیرد، مشخص کنید از کدام خاصیت باید استفاده شود.
@Html.DropDownListFor(model => model.StatusId,
((IEnumerable<Status>)ViewBag.PossibleStatus).Select(option => new SelectListItem {
  Text = (option == null ? "None" : option.Name),
  Value = option.Id.ToString(),
  Selected = (Model != null) && (option.Id == Model.StatusId)
}), "Choose...")
@Html.ValidationMessageFor(model => model.StatusId)


تولید آزمون‌های واحد به کمک MVC Scaffolding

MVC Scaffolding امکان تولید خودکار کلاس‌ها و متدهای آزمون واحد را نیز دارد. برای این منظور دستور زیر را در خط فرمان پاورشل وارد نمائید:
 PM> Scaffold MvcScaffolding.ActionWithUnitTest -Controller TasksController -Action ArchiveTask -ViewModel Task
دستوری که در اینجا صادر شده است نسبت به حالت‌های کلی قبلی، اندکی اختصاصی‌تر است. این دستور بر روی کنترلری به نام TasksController، جهت ایجاد اکشن متدی به نام ArchiveTask با استفاده از کلاس ViewModel ایی به نام Task اجرا می‌شود. حاصل آن ایجاد اکشن متد یاد شده به همراه کلاس TasksControllerTest است؛ البته اگر حین ایجاد پروژه جدید در ابتدای کار، گزینه ایجاد پروژه آزمون‌های واحد را نیز انتخاب کرده باشید. نام پروژه پیش فرضی که جستجوی می‌شود YourMvcProjectName.Test/Tests است.
 نکته مهم آن، عدم حذف یا بازنویسی کامل کنترلر یاد شده است. کاری هم که در تولید متد آزمون واحد متناظر انجام می‌شود، تولید بدنه متد آزمون واحد به همراه تولید کدهای اولیه الگوی Arrange/Act/Assert است. پر کردن جزئیات بیشتر آن با برنامه نویس است.
و یا به صورت خلاصه‌تر:
 PM> Scaffold UnitTest Tasks Delete
در اینجا متد آزمون واحد کنترلر Tasks و اکشن متد Delete آن، تولید می‌شود.

کار مقدماتی با MVC Scaffolding و امکانات مهیای در آن همینجا به پایان می‌رسد. در قسمت‌های بعد به سفارشی سازی این مجموعه خواهیم پرداخت.
مطالب
ایجاد چارت سازمانی تحت وب #1
برای ایجاد چارت سازمانی همواره از راههای دیگر استفاده میکردیم مثلا از تصویر و فایل PDF ، فلش و یا ...
این مورد همیشه باعث اذیت طراحان وب و برنامه نویسان تحت وب بود. با ظهور برخی امکانات در HTML5 که میتوانید توضیحات آن را در مطلب Canvas Reference - قسمت اول سایت جاری مطالعه نمائید ، هم اکنون با استفاده از این امکانات و کتابخانه مربوط به ساخت نمودار سازمانی میتوانید مانند شکل ذیل نمودار در وب ایجاد نمائید.

نمودار سازمانی

برای اینکار ابتدا یک صفحه index.html ایجاد نموده و در قسمت body آن یک المنت از نوع canvas ایجاد نمائید:

<canvas id="canvas1" width="800" height="800" ></canvas>
سپس فایلهای مورد نیاز را در قسمت head آن ارجاع نمائید:
<link rel="shortcut icon" href="/favicon.ico" type="image/x-icon" >
<!--[if ie]><script type="text/javascript" src="excanvas.js"></script><![endif]-->
<script type="text/javascript" src="orgchart.js"></script>
حال در انتهای متن فایل html این کد را قرار دهید :
var o = new orgChart();

o.addNode(1, '', '', 'Root node');
o.addNode(2, 1, 'u', 'u-node 1');
o.addNode(3, 1, 'u', 'u-node 2');
o.addNode(4, 1, 'u', 'u-node 3');
o.addNode(5, 1, 'l', 'l-node 1');
o.addNode(6, 1, 'l', 'l-node 2');
o.addNode(7, 1, 'r', 'r-node 1');
o.addNode(8, 1, 'r', 'r-node 2');
o.addNode(9, 1, 'r', 'r-node 3');

o.addNode('', '', '', 'Root 2');
o.addNode('', 'Root 2', 'r', 'using');
o.addNode('', 'Root 2', 'r', 'text as\nid');

o.drawChart('canvas1');
انواع نود در نمودار :
u -> نودهایی که در یک سطح افقی (کنار هم ) و در سطح زیرین یک پدر قرار میگیرند.
l -> نودهایی که در یک سطح عمودی ( زیر هم ) و در سمت چپ نود پدر قرار میگیرند.
r -> نوهایی که در یک سطح عمودی ( زیر هم ) و در سمت راست نود پدر قرار میگیرند.

پارامترهای نودها :
  1. شناسه نود است و میتواند عدد یا رشته باشد . در صورتی که خالی بماند متن نود بعنوان شناسه استفاده میشود.
  2. شناسه نود پدر است و در صورتی که خالی ( یا ناشناس ) باشد بعنوان نود اصلی ( پدر ) نمایش داده میشود.
  3. نوع اتصال نودهای r , l , u . برای نود پدر نادیده گرفته میشود.
  4. متن نود . استفاده از "n\"  جلمه را شکسته و به خط جدید منتقل میکند.
  5. نود با نشانه مشخص ( اگر 1 باشد ، حاشیه با ضخامت کشیده میشود. ( اختیاری )
  6. آدرس یک نود - اختصاص آدرس url  جهت اضافه کردن آن به یک نود ( اختیاری )
  7. رنگ خط حاشیه ( اختیاری )
  8. رنگ پس زمینه ( اختیاری )
  9. رنگ متن و فونت ( اختیاری )

پارامترهای تابع ()drowChart :

  1. شناسه المنت canvas
  2. تراز کردن نمودار با استفاده از حرف 'c' یا کلمه 'center' . در صورت حذف ، نمودار در سمت چپ صفحه نمایش داده خواهد شد. تراز چپ ( اختیاری )
  3. تناسب اندازه canvas .  اگر true باشد canvas به اندازه نمودار چارت ، تغییر اندازه میدهد . (اختیاری)
مطمئن باشید که فایل index.html , excanvas.js  ,orgchart.js  در یک فولدر قرار گرفته باشند .
در مطلب بعدی نمایش با رنگهای مختلف ارائه خواهد شد.

مورد نیازهای مطلب جاری :
  1. excanvas.js
  2. orgchart.js
  3. index.html
مطالب دوره‌ها
نحوه برقراری ارتباطات بین صفحات، سیستم راهبری و ViewModelها در قالب پروژه WPF Framework
هدف از قالب پروژه WPF Framework ایجاد یک پایه، برای شروع سریع یک برنامه تجاری WPF جدید است. بنابراین فرض کنید که این قالب، هم اکنون در اختیار شما است و قصد دارید یک صفحه جدید، مثلا تغییر مشخصات کاربری را به آن اضافه کنید. کدهای کامل این قابلیت هم اکنون در قالب پروژه موجود است و به این ترتیب توضیح جزئیات روابط آن در اینجا ساده‌تر خواهد بود.

1) ایجاد صفحه تغییر مشخصات کاربر
کلیه Viewهای برنامه، در پروژه ریشه، ذیل پوشه Views اضافه خواهند شد. همچنین چون در آینده تعداد این فایل‌ها افزایش خواهند یافت، بهتر است جهت مدیریت آن‌ها، به ازای هر گروه از قابلیت‌ها، یک پوشه جدید را ذیل پوشه Views اضافه کرد.


همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا پوشه UserInfo به همراه یک فایل جدید XAML به نام ChangeProfile.xaml، ذیل پوشه Views پروژه ریشه اصلی اضافه شده‌اند.
ChangeProfile.xaml از نوع Page است؛ از این جهت که اگر به فایل MainWindow.xaml که سیستم راهبری برنامه در آن تعبیه شده است مراجعه کنید، یک چنین تعریفی را ملاحظه خواهید نمود:
<CustomControls:FrameFactory
                    x:Name="ActiveScreen"            
                    HorizontalContentAlignment="Stretch"
                    VerticalContentAlignment="Stretch"     
                    NavigationUIVisibility="Hidden"            
                    Grid.Column="1" 
                    Margin="0" />
سورس کامل کنترل سفارشی FrameFactory.cs را در پروژه Infrastructure برنامه می‌توانید مشاهده کنید. FrameFactory در حقیقت یک کنترل Frame استاندارد است که مباحث تزریق وابستگی‌ها و همچنین راهبری خودکار سیستم در آن تعریف شده‌اند.
مرحله بعد، تعریف محتویات فایل ChangeProfile.xaml است. در این فایل اطلاعات انقیاد داده‌ها از ViewModel مرتبط که در ادامه توضیح داده خواهد شد دریافت می‌گردد. مثلا مقدار خاصیت ChangeProfileData.Password، از ViewModel به صورت خودکار تغذیه خواهد شد.
در این فایل یک سری DynamicResource را هم برای تعریف دکمه‌های سبک مترو ملاحظه می‌کنید. کلیدهای متناظر با آن در فایل Icons.xaml که در فایل App.xaml برای کل برنامه ثبت شده است، تامین می‌گردد.


2) تنظیم اعتبارسنجی صفحه اضافه شده
پس از اینکه صفحه جدید اضافه شد، نیاز است وضعیت دسترسی به آن مشخص شود:
/// <summary>
/// تغییر مشخصات کاربر جاری
/// </summary>
[PageAuthorization(AuthorizationType.FreeForAuthenticatedUsers)]
public partial class ChangeProfile
برای این منظور به فایل code behind این صفحه یعنی ChangeProfile.xaml.cs مراجعه و تنها، ویژگی فوق را به آن اضافه خواهیم کرد. ویژگی PageAuthorization به صورت خودکار توسط فریم ورک تهیه شده خوانده و اعمال خواهد شد. برای نمونه در اینجا کلیه کاربران اعتبارسنجی شده در سیستم می‌توانند مشخصات کاربری خود را تغییر دهند.
در مورد نحوه تعیین نقش‌های متفاوت در صورت نیاز، در قسمت قبل بحث گردید.


3) تغییر منوی برنامه جهت اشاره به صفحه جدید
خوب، ما تا اینجا یک صفحه جدید را تهیه کرده‌ایم. در مرحله بعد باید مدخلی را در منوی برنامه جهت اشاره به آن تهیه کنیم.
منوی برنامه در فایل MainMenu.xaml قرار دارد. اطلاعات متناظر با دکمه ورود به صفحه تغییر مشخصات کاربری نیز به شکل ذیل تعریف شده است:
                <Button Style="{DynamicResource MetroCircleButtonStyle}"
                        Height="55" Width="55"  
                        Command="{Binding DoNavigate}"
                        CommandParameter="\Views\UserInfo\ChangeProfile.xaml"
                        Margin="2">
                    <Rectangle Width="28" Height="17.25">
                        <Rectangle.Fill>
                            <VisualBrush Stretch="Fill" Visual="{StaticResource appbar_user_tie}" />
                        </Rectangle.Fill>
                    </Rectangle>
                </Button>
به ازای هر صفحه جدیدی که تعریف می‌شود تنها کافی است CommandParameter ایی مساوی مسیر فایل XAML مورد نظر، در فایل منوی برنامه قید شود. منوی اصلی دارای ViewModel ایی است به نام MainMenuViewModel.cs که در پروژه Infrastructure پیشتر تهیه شده است.
در این ViewModel تعاریف DoNavigate و پردازش پارامتر دریافتی به صورت خودکار صورت خواهد گرفت و سورس کامل آن در اختیار شما است. بنابراین تنها کافی است CommandParameter را مشخص کنید، DoNavigate کار هدایت به آن‌را انجام خواهد داد.


4) ایجاد ViewModel متناظر با صفحه
مرحله آخر افزودن یک صفحه، تعیین ViewModel متناظر با آن است. عنوان شد که اطلاعات مورد نیاز جهت عملیات Binding در این فایل قرار می‌گیرند و اگر به فایل ChangeProfileViewModel.cs مراجعه کنید (نام آن مطابق قرارداد، یک کلمه ViewModel را نسبت به نام View متناظر بیشتر دارد)، چنین خاصیت عمومی را در آن خواهید یافت.


مطابق قراردادهای توکار قالب تهیه شده:
- نیاز است ViewModel تعریف شده از کلاس پایه BaseViewModel مشتق شود تا علاوه بر تامین یک سری کدهای تکراری مانند:
 public abstract class BaseViewModel : DataErrorInfoBase, INotifyPropertyChanged, IViewModel
سبب شناسایی این کلاس به عنوان ViewModel و برقرار تزریق وابستگی‌های خودکار در سازنده آن نیز گردد.
- پس از اضافه شدن کلاس پایه BaseViewModel نیاز است تکلیف خاصیت public override bool ViewModelContextHasChanges را نیز مشخص کنید. در اینجا به سیستم راهبری اعلام می‌کنید که آیا در ViewModel جاری تغییرات ذخیره نشده‌ای وجود دارند؟ فقط باید true یا false را بازگردانید. برای مثال خاصیت uow.ContextHasChanges برای این منظور بسیار مناسب است و از طریق پیاده سازی الگوی واحد کار به صورت خودکار چنین اطلاعاتی را در اختیار برنامه قرار می‌دهد.

در ViewModelها هرجایی که نیاز به اطلاعات کاربر وارد شده به سیستم داشتید، از اینترفیس IAppContextService در سازنده کلاس ViewModel جاری استفاده کنید. اینترفیس IUnitOfWork امکانات ذخیره سازی اطلاعات و همچنین مشخص سازی وضعیت Context جاری را در اختیار شما قرار می‌دهد.
کلیه کدهای کار کردن با یک موجودیت باید در کلاس سرویس متناظر با آن قرار گیرند و این کلاس سرویس توسط اینترفیس آن مانند IUsersService در اینجا باید توسط سازنده کلاس در اختیار ViewModel قرار گیرد.
تزریق وابستگی‌ها در اینجا خودکار بوده و تنظیمات آن در فایل IocConfig.cs پروژه Infrastructure قرار دارد. این کلاس آنچنان نیازی به تغییر ندارد؛ اگر پیش فرض‌های نامگذاری آن‌را مانند کلاس‌های Test و اینترفیس‌های ITest، در لایه سرویس برنامه رعایت شوند.
مطالب
پیاده سازی برنامه‌های چند مستاجری در ASP.NET Core

سناریویی را در نظر بگیرید که یک برنامه وب نوشته شده، قرار است به چندین مستاجر (مشتری یا tenant) خدماتی را ارائه کند. در این حالت اطلاعات هر مشتری به صورت کاملا جدا شده از دیگر مشتریان در سیستم قرار دارد و فقط به همان قسمت‌ها دسترسی دارد.

مثلا یک برنامه مدیریت رستوران را در نظر بگیرید که برای هر مشتری، در دامین مخصوص به خود قرار دارد و همه آنها به یک سیستم متمرکز متصل شده و اطلاعات خود را از آنجا دریافت می‌کنند.

 در معماری Multi-Tenancy، چندین کاربر می‌توانند از یک نمونه (Single Instance) از اپلیکیشن نرم‌افزاری استفاده کنند. یعنی این نمونه روی سرور اجرا می‌شود و به چندین کاربر سرویس می‌دهد. هر کاربر را یک Tenant می‌نامیم. می‌توان به Tenantها امکان تغییر و شخصی‌سازی بخشی از اپلیکیشن را داد؛ مثلا امکان تغییر رنگ رابط کاربری و یا قوانین کسب‌وکار، اما آنها نمی‌توانند کدهای اپلیکیشن را شخصی‌سازی کنند.

بدون داشتن دانش کافی، پیاده سازی معماری multi tenant می‌تواند تبدیل یه یک چالش بزرگ شود. مخصوصا در نسخه‌ی قبلی ASP.NET که یکپارچه نبودن فریم ورک‌های مختلف می‌توانست باعث ایجاد چندین پیاده سازی مختلف در برنامه شود. موضوع وقتی پیچیده‌تر می‌شد که شما قصد داشتید در یک برنامه چندین فریم ورک مختلف مثل SignalR, MVC, Web API را مورد استفاده قرار دهید.

خوشبختانه اوضاع با وجود OWIN بهتر شده و ما در این مطلب قصد استفاده از یک تولکیت را به نام SaasKit، برای پیاده سازی این معماری در ASP.NET Core داریم. هدف از این toolkit، ساده‌تر کردن هر چه بیشتر ساخت برنامه‌های SaaS (Software as a Service) هست. با استفاده از OWIN ما قادریم که بدون در نظر گرفتن فریم ورک مورد استفاده، رفتار مورد نظر خودمان را مستقیما در یک چرخه درخواست HTTP پیاده سازی کنیم و البته به لطف طراحی خاص ASP.NET Core 1.0 و استفاده از میان افزار‌هایی مشابه OWIN در برنامه، کار ما با SaasKit باز هم راحت‌تر خواهد بود.

شروع کار 

یک پروژه ASP.NET Core جدید را ایجاد کنید و سپس ارجاعی را به فضای نام SaasKit.Multitenancy  (موجود در Nuget) بدهید. 
PM> Install-Package SaasKit.Multitenancy
بعد از اینکار ما باید به SaasKit اطلاع دهیم که چطور مستاجر‌های ما را شناسایی کند.

شناسایی مستاجر (tenant) 

اولین جنبه در معماری multi-tenant، شناسایی مستاجر بر اساس اطلاعات درخواست جاری می‌باشد که می‌تواند از hostname ، کاربر جاری یا یک HTTP header باشد.
ابتدا به تعریف کلاس مستاجر می‌پردازیم: 
    public class AppTenant
    {
        public string Name { get; set; }
        public string[] Hostnames { get; set; }
    }
سپس از طریق پیاده سازی اینترفیس ITenantResolver  و نوشتن یک tenant resolver به SaasKit اطلاع می‌دهیم که چطور مستاجر جاری را بر اساس اطلاعات درخواست جاری شناسایی کند و در صورتیکه موفق به شناسایی شود، یک وهله از نوع <TenantContext<TTenant را بازگشت خواهد داد. 
    public class AppTenantResolver : ITenantResolver<AppTenant>
    {
        IEnumerable<AppTenant> tenants = new List<AppTenant>(new[]
        {
            new AppTenant {
                Name = "Tenant 1",
                Hostnames = new[] { "localhost:6000", "localhost:6001" }
            },
            new AppTenant {
                Name = "Tenant 2",
                Hostnames = new[] { "localhost:6002" }
            }
        });
        public async Task<TenantContext<AppTenant>> ResolveAsync(HttpContext context)
        {
            TenantContext<AppTenant> tenantContext = null;
            var tenant = tenants.FirstOrDefault(t =>
                t.Hostnames.Any(h => h.Equals(context.Request.Host.Value.ToLower())));
            if (tenant != null)
            {
                tenantContext = new TenantContext<AppTenant>(tenant);
            }
            return tenantContext;
        }
    }
در نظر داشته باشید که اینجا ما اطلاعات مستاجر را از روی hostname استخراج کردیم؛ اما از آنجا که شما به شیء HttpContext دسترسی کاملی دارید، می‌توانید از هر چیزی که مایل باشید استفاده کنید؛ مثل URL، اطلاعات کاربر، هدر‌های HTTP و غیره. در اینجا فعلا مشخصات مستاجر‌های خودمان را در کد نوشتیم. اما شما می‌توانید در برنامه خودتان این اطلاعات را از فایل تنظیمات برنامه و یا یک بانک اطلاعاتی دریافت کنید.
 

سیم کشی کردن 

بعد از پیاده سازی این اینترفیس نوبت به سیم کشی‌های SaasKit میرسد. من در اینجا سعی کردم که مثل الگوی برنامه‌های ASP.NET Core عمل کنم. ابتدا نیاز داریم که وابستگی‌های SaasKit را ثبت کنیم. فایل startups.cs  را باز کنید و کدهای زیر را در متد ConfigureServices اضافه نمایید: 
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        services.AddMultitenancy<AppTenant, AppTenantResolver>();
    }
سپس باید میان افزار SaasKit را ثبت کنیم. کدهای زیر را به متد Configure اضافه کنید:
    public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env, ILoggerFactory loggerFactory)
    {
        // after .UseStaticFiles()
        app.UseMultitenancy<AppTenant>();
        // before .UseMvc()
    }


دریافت مستاجر جاری 

حالا هر جا که نیاز به وهله‌ای از شیء مستاجر جاری داشتید، می‌توانید به روش زیر عمل کنید: 
    public class HomeController : Controller
    {
        private AppTenant tenant;
        public HomeController(AppTenant tenant)
        {
            this.tenant = tenant;
        }
    }
به عنوان مثال قصد داریم نام مستاجر را در عنوان سایت نمایش دهیم. برای اینکار ما از قابلیت جدید MVC Core یعنی تزریق سرویس‌ها به View استفاده خواهیم کرد.  در فایل Layout.cshtml_ تکه کد زیر را به بالای صفحه اضافه کنید:
    @inject AppTenant Tenant;
این کد، AppTenant را برای ما در تمامی View‌ها از طریق شی Tenant قابل دسترس می‌کند. حالا می‌توانیم در View خود از جزییات مستاجر به شکل زیر استفاده کنیم: 
    <a asp-controller="Home" asp-action="Index">@Tenant.Name</a>


اجرای نمونه مثال 

فایل project.json را باز کنید و مقدار web را به شکل زیر مقدار دهی کنید: (در اینجا برای سایت خود 3 آدرس را نگاشت کردیم) 
    "commands": {
      "web": "Microsoft.AspNet.Server.Kestrel --server.urls=http://localhost:6000;http://localhost:6001;http://localhost:6002",
    },
سپس کنسول را در محل ریشه پروژه باز نموده و دستور زیر را اجرا کنید: 
    dotnet run
حال اگر در مرورگر خود آدرس http://localhost:6000 را وارد کنیم، مستاجر 1 را خواهیم دید:


و اگر آدرس http://localhost:6002 را وارد کنیم، مستاجر 2 را مشاهده می‌کنیم:


قابل پیکربندی کردن مستاجر ها 

از آنجائیکه نوشتن مشخصات مستاجر‌ها در کد زیاد جالب نیست، برای همین تصمیم داریم که این مشخصات را با استفاده از قابلیت‌های ASP.NET Core از فایل appsettings.json دریافت کنیم. تنظیمات مستاجر‌ها را مطابق اطلاعات زیر به این فایل اضافه کنید:

    "Multitenancy": {
      "Tenants": [
        {
          "Name": "Tenant 1",
          "Hostnames": [
            "localhost:6000",
            "localhost:6001"
          ]
        },
        {
          "Name": "Tenant 2",
          "Hostnames": [
            "localhost:6002"
          ]
        }
      ]
    }
سپس کلاسی را که بیانگر تنظیمات چند مستاجری باشد، می‌نویسیم: 
    public class MultitenancyOptions
    {
        public Collection<AppTenant> Tenants { get; set; }
    }
حالا نیاز داریم که به برنامه اعلام کنیم تا تنظیمات مورد نیاز خود را از فایل appsettings.json بخواند. کد زیر را به ConfigureServices اضافه کنید: 
    services.Configure<MultitenancyOptions>(Configuration.GetSection("Multitenancy"));
سپس کدهای resolver خود را جهت دریافت اطلاعات از MultitenancyOptions مطابق زیر تغییر می‌دهیم: 
    public class AppTenantResolver : ITenantResolver<AppTenant>
    {
        private readonly IEnumerable<AppTenant> tenants;
        public AppTenantResolver(IOptions<MultitenancyOptions> options)
        {
            this.tenants = options.Value.Tenants;
        }
        public async Task<TenantContext<AppTenant>> ResolveAsync(HttpContext context)
        {
            TenantContext<AppTenant> tenantContext = null;
            var tenant = tenants.FirstOrDefault(t => 
                t.Hostnames.Any(h => h.Equals(context.Request.Host.Value.ToLower())));
            if (tenant != null)
            {
                tenantContext = new TenantContext<AppTenant>(tenant);
            }
            return Task.FromResult(tenantContext);
        }
    }
برنامه را یکبار re-build کرده و اجرا کنید . 


در آخر 

اولین قدم در پیاده سازی یک معماری multi-tenant، تصمیم گیری درباره این موضوع است که شما چطور مستاجر خود را شناسایی کنید. به محض این شناسایی شما می‌توانید عملیات‌های بعدی خود را مثل تفکیک بخشی از برنامه، فیلتر کردن داده‌ای، نمایش یک view خاص برای هر مستاجر و یا بازنویسی قسمت‌های مختلف برنامه بر اساس هر مستاجر، انجام دهید.

_ سورس مثال بالا در گیت هاب قابل دریافت می‌باشد.

_ منبع: اینجا  

مطالب
C# 6 - Exception Filtering
سی‌شارپ نیز مانند بسیاری از زبان‌های شیءگرای دیگر، امکان فیلتر کردن استثناءها را بر اساس نوع آن‌ها، دارا است. برای مثال:
try
{
    // some code to check  ...
}
catch (InvalidOperationException ex)
{
    // do your handling for invalid operation ...
}
catch (IOException ex)
{
    // do your handling for IO error ...
}
در اینجا می‌توان بر اساس نوع استثنای مدنظر، چندین catch را نوشت و مدیریت کرد. اما گاهی از اوقات شاید بهتر باشد بجای مدیریت کلی یک نوع از استثناءها، فقط نوعی خاص را صرفا بر اساس شرایطی مشخص، مدیریت کرد. این قابلیت، تحت عنوان Exception Filtering به C# 6 اضافه شده‌است و شکل کلی آن به صورت ذیل است:
 catch (SomeException ex) when (someConditionIsMet)
{
    // Your handler logic
}
در این حالت ابتدا نوع استثناء بررسی می‌شود و سپس شرطی که در قسمت when ذکر شده‌است. اگر هر دو با هم برقرار بودند، آنگاه این استثنای خاص مدیریت خواهد شد؛ در غیر اینصورت، از مدیریت این نوع استثناء صرفنظر می‌گردد. این قابلیت، از ابتدای ارائه‌ی CLR وجود داشته‌است، اما C#6 تازه شروع به استفاده‌ی از آن کرده‌است (و VB.NET از چند نگارش قبل).

علاوه بر این در اینجا می‌توان چندین بدنه‌ی catch مجزا را به ازای یک نوع استثنای مشخص به همراه whenهای متفاوتی نیز تعریف کرد و از این لحاظ محدودیتی وجود ندارد. فقط در این حالت باید به تقدم و تاخرها دقت داشت. برای نمونه در مثال ذیل، ترکیب چندین شرط متفاوت را بر اساس یک نوع مشخص استثناء، مشاهده می‌کنید. در اینجا اگر برای نمونه شرط ذکر شده‌ی در قسمت when مربوط به catch اولی صادق باشد، همینجا کار خاتمه می‌یابد و سایر catchها بررسی نمی‌شوند:
 catch (SomeDependencyException ex) when (condition1 && condition2)
{
 
}
catch (SomeDependencyException ex) when (condition1)
{
 
}
catch (SomeDependencyException ex)
{
 
}
مورد آخر، حالت catch all را دارد و در صورت شکست دو catch قبلی اجرا می‌شود. اما باید دقت داشت که اگر این catch all بدون شرط و بدون قسمت when را در ابتدا ذکر کنیم، دیگر کار به بررسی سایر catchهای این نوع استثنای خاص نخواهد رسید:
 catch (SomeDependencyException ex)
{
 
}
catch (SomeDependencyException ex) when (condition1 && condition2)
{
 
}
catch (SomeDependencyException ex) when (condition1)
{
 
}
در مثال فوق هیچگاه دو catch تعریف شده‌ی پس از catch all اولی اجرا نمی‌شوند.


لاگ کردن استثناءها در C# 6 بدون مدیریت آن‌ها

به مثال ذیل دقت کنید:
 try
{
    DoSomethingThatMightFail(s);
}
catch (Exception ex) when (Log(ex, "An error occurred"))
{
    // this catch block will never be reached
}

...

static bool Log(Exception ex, string message, params object[] args)
{
   Debug.Print(message, args);
   return false;
}
در قسمت when می‌توان هر متدی که true یا false را برگرداند، فراخوانی کرد. در این مثال، متدی تعریف شده‌است که false بر می‌گرداند. یعنی این استثناء کلی از نوع Exception هرچند به ظاهر دارای قسمت when است و مدیریت شده‌است، اما چون خروجی متد Log قسمت when آن مساوی false است، مدیریت نخواهد شد. یعنی در اینجا می‌توان بدون مدیریت یک استثناء، اطلاعات کامل آن‌را لاگ کرد!


تفاوت C# 6 - Exception Filtering با if/else نوشتن در بدنه‌ی catch چیست؟

تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که کدهای if/else دار داخل بدنه‌ی catch کدهای قدیمی را مانند کد ذیل:
try
{
    var request = WebRequest.Create("http://www.google.coom/");
    var response = request.GetResponse();
}
catch (WebException we)
{
    if (we.Status == WebExceptionStatus.NameResolutionFailure)
    {
        //handle DNS error
        return;
    }
    if (we.Status == WebExceptionStatus.ConnectFailure)
    {
        //handle connection error
        return;
    }
 
    throw;
}
می‌توان به شکل جدید C# 6 به همراه when نوشت و تبدیل کرد:
try
{
    var request = WebRequest.Create("http://www.google.coom/");
    var response = request.GetResponse();
}
catch (WebException we) when (we.Status == WebExceptionStatus.NameResolutionFailure)
{
    //Handle NameResolutionFailure Separately
}
catch (WebException we) when (we.Status == WebExceptionStatus.ConnectFailure)
{
    //Handle ConnectFailure Separately
}
اما باید دقت داشت که تفاوت مهم قطعه کد دوم، در مباحث Stack unwinding است. در مثال اولی که if/else داخل بدنه‌ی catch نوشته شده‌است، اطلاعات local محل فراخوانی متدی را که سبب بروز استثناء شده‌است، از دست خواهیم داد؛ اما در مثال دوم خیر.
به این معنا که exception filters سبب Stack unwinding نمی‌شوند. با هربار ورود به بدنه‌ی catch، اصطلاحا عملیات Stack unwinding صورت می‌گیرد. یعنی اطلاعات stack مربوط به متدهای پیش از فراخوانی متدی که سبب بروز استثناء شده‌است، از بین می‌روند. به این ترتیب تشخیص مقادیر متغیرهایی که سبب بروز این استثناء شده‌اند نیز میسر نخواهد بود و دیگر نمی‌توان با قطعیت عنوان کرد که چه مقادیری و چه اطلاعاتی سبب بروز این مشکل شده‌اند. اما در حالت exception filters در قسمت when آن هنوز وارد بدنه‌ی catch نشده‌ایم. در اینجا دسترسی کاملی به اطلاعات stack جاری و مقادیر متغیرهای محلی که سبب بروز این استثناء شده‌اند وجود دارد.

تفاوت stack با stack trace چیست؟ stack قطعه‌ای از حافظه‌است که اطلاعاتی در مورد نحوه‌ی فراخوانی متدها، آدرس بازگشتی آن‌ها، آرگومان و همچنین متغیرهای محلی آن‌ها را دارا است. اما stack trace تنها یک رشته‌است و بیانگر نام متدهایی است که هم اکنون بر روی stack قرار دارند. احتمالا پیشتر خوانده بودید که فراخوانی throw داخل بدنه‌ی catch سبب حفظ stack trace می‌شود و اگر throw ex صورت گیرد، این اطلاعات از دست می‌روند و بازنویسی می‌شوند. اما در C# 6 امکان حفظ کل اطلاعات stack به همراه exception filtering میسر شده‌است.