مطالب
ارائه‌ی قالبی عمومی برای استفاده از تقویم‌های جاوااسکریپتی در Blazor
در این مطلب قصد داریم کتابخانه‌ای با قابلیت استفاده‌ی مجدد را جهت بکارگیری «PersianDatePicker یک DatePicker شمسی به زبان JavaScript که از تاریخ سرور استفاده می‌کند» ارائه دهیم. نکات ارائه شده‌ی در آن‌را می‌توان جهت تبدیل و استفاده‌ی از تمام DatePickerهای مشابه نیز بکاربرد.



نیازهای یک ورودی تاریخ سازگار با EditForm

- باید قابلیت استفاده‌ی مجدد را داشته باشد. یعنی باید به صورت یک کامپوننت مجزا و یا به صورت یک کتابخانه‌ی مجزا ارائه شود.
- باید با سیستم اعتبارسنجی EditForm یکپارچه باشد.
- باید جنریک باشد. یعنی باید بتوان در صورت نیاز DateTime ، DateTimeOffset و DateOnly و نمونه‌های nullable آن‌هارا توسط این کامپوننت دریافت کرد و ورودی و خروجی آن رشته‌ای نباشد.


نیاز به ارث‌بری از <InputBase<T جهت ارائه‌ی کامپوننت‌هایی سازگار با EditForm

تقریبا تمام کامپوننت‌های استاندارد EditForm ارائه شده‌ی توسط Blazor، از کامپوننت پایه‌ای به نام <InputBase<T مشتق می‌شوند. این کلاس، یک کلاس abstract است که قابلیت‌های بیشتری را نسبت به یک input ساده‌ی HTML ای مانند اعتبارسنجی سازگار با EditForm ارائه می‌دهد. به همین جهت توصیه می‌شود تا اگر خواستید یک کامپوننت ورودی را برای استفاده‌ی در Blazor و EditForm آن طراحی کنید، با ارث‌بری از این کلاس شروع کنید و صرفا کار را با یک input ساده، شروع نکنید.
برای استفاده‌ی از آن، ابتدای کامپوننت Blazor ما به این صورت شروع خواهد شد:
@typeparam T
@inherits InputBase<T>
که دو متد را برای بازنویسی در اختیار ما قرار می‌دهد:
    protected override bool TryParseValueFromString(
        string? value,
        [MaybeNullWhen(false)] out T result,
        [NotNullWhen(false)] out string? validationErrorMessage)
    {
      // ...
    }

    protected override string FormatValueAsString(T? value)
    {
      // ...
    }
علت وجود این دو متد، این است که مرورگرها، رشته‌ها را در اختیار ما قرار می‌دهند و ما باید راهی را برای تبدیل T به یک رشته و عکس آن را ارائه دهیم. با بازنویسی متد TryParseValueFromString، می‌توان رشته‌ی دریافتی از کاربر را تبدیل به T کرد و اگر این تبدیل میسر نبود، با مقدار دهی validationErrorMessage، مشکل را به کاربر، با یک پیام شکست اعتبارسنجی، اعلام کرد. کار متد FormatValueAsString، تبدیل T به یک رشته‌است تا در input واقع در صفحه، نمایش داده شود. در اینجا می‌توان فرمت خاصی را به شیء دریافتی اعمال و نمایش داد.


ایجاد یک کتابخانه‌ی جدید برای محصور سازی DatePicker جاوااسکریپتی

چون قصد استفاده‌ی مجدد از این کامپوننت جدید را در پروژه‌های مختلف داریم، بهتر است آن‌را تبدیل به یک «کتابخانه‌ی Blazor» کنیم. به همین جهت کتابخانه‌ی فرضی BlazorPersianJavaScriptDatePicker.Lib را در اینجا ایجاد کرده‌ایم.
در ابتدا دو فایل PersianDatePicker.js و PersianDatePicker.css موجود و مدنظر را در پوشه‌های js و css پوشه‌ی wwwroot این کتابخانه کپی می‌کنیم. بنابراین استفاده کننده‌ی از آن، مانند پروژه‌ی blazor wasm جدیدی به نام BlazorPersianJavaScriptDatePicker، باید ارجاعاتی را به آن‌ها به صورت زیر اضافه کند:
<link href="_content/BlazorPersianJavaScriptDatePicker.Lib/css/PersianDatePicker.css" rel="stylesheet"/>
<script src="_content/BlazorPersianJavaScriptDatePicker.Lib/js/PersianDatePicker.js?v=1"></script>
همچنین در فایل Imports.razor_ آن نیز بهتر است فضای نام این کتابخانه، ذکر شود تا به سادگی بتوان از کامپوننت PersianDatePicker در آن استفاده کرد:
@using BlazorPersianJavaScriptDatePicker.Lib


شروع به پیاده سازی کامپوننت PersianDatePicker

در ادامه کامپوننت جدید PersianDatePicker.razor را به پروژه‌ی کتابخانه اضافه می‌کنیم. قسمت razor آن به صورت زیر است:
@typeparam T
@inherits InputBase<T>

<div>
    <span style="cursor:pointer"
          onclick="PersianDatePicker.Show(document.getElementById('@ElementId'), '@Today')">
        📅
    </span>
    <input
        @attributes="@AdditionalAttributes"
        type="text" dir="ltr"
        @ref="ElementReference"
        name="@ElementId" id="@ElementId"
        autocapitalize="off" autocorrect="off" autocomplete="off"
       
        value="@EnteredValue"
        @oninput="OnInput"/>

    @if (ValueExpression is not null)
    {
        <ValidationMessage For="@ValueExpression"/>
    }
</div>
همانطور که مشاهده می‌کنید، کار با جنریک تعریف کردن و ارث‌بری از InputBase شروع می‌شود.
در اینجا با کلیک بر روی دکمه‌ی 📅، کار فراخوانی متد PersianDatePicker.Show مربوط به datePicker جاوا اسکریپتی صورت می‌گیرد. همچنین هر طراحی را که در اینجا ارائه دهیم، قالب UI پیش‌فرض InputBase را بازنویسی می‌کند.


نیاز به دریافت تاریخ تنظیم شده‌ی توسط کدهای جاوااسکریپتی در کامپوننت Blazor

کتابخانه‌های جاوااسکریپتی با مقداردهی مستقیم textbox.value سبب تغییر مقدار آن می‌شوند. نکته‌ی مهم اینجا است که نه فقط Blazor این تغییرات را ردیابی نمی‌کند، بلکه اگر با استفاده از متد استاندارد جاوااسکریپتی addEventListener به تغییرات این input گوش فرا دهیم، هیچ رخدادی را مشاهده نخواهیم کرد. به همین جهت نیاز است اندکی کدهای PersianDatePicker.js را تغییر دهیم (و این مورد جهت تمام کتابخانه‌های مشابه یکسان است):
    function setValue(date) {
        _textBox.value = date;

        // NOTE: To notify the addEventListener('change', fn)
        _textBox.dispatchEvent(new Event('change'));

        _textBox.focus();
        hide();
        try {
            _textBox.onchange();
        }catch(ex) {}
    }
در اینجا پس از تغییر خاصیت value، باید به صورت دستی سبب بروز رخداد change شد تا addEventListenerها بتوانند این رخداد را ردیابی کنند. به همین جهت فایل مجزایی را به نام wwwroot\js\activateDatePicker.js به کتابخانه‌ی blazor اضافه می‌کنیم:
window.activateDatePicker = {
  enableDatePicker: function (element, objectReference) {
       element.addEventListener('change', function (evt) {    
            objectReference.invokeMethodAsync("OnInputFieldChanged", this.value);
       });
  }
};
هدف از این کدها این است که جهت element یا همان datePicker جاری، بتوان رخ‌داد change را ثبت کرد و به تغییرات آن گوش فرا داد تا هر زمانیکه کدهای جاوا اسکریپتی datePicker سبب تغییری در خاصیت value شدند، بتوان آن‌را به کامپوننت Blazor ارسال کرد. وهله‌ای از این کامپوننت توسط objectReference در اینجا دریافت شده و سپس متد OnInputFieldChanged کامپوننت را با مقدار جدید وارد شده، فراخوانی می‌کند.
بنابراین این فایل جدید نیز باید به index.html مصرف کننده اضافه شود:
<script src="_content/BlazorPersianJavaScriptDatePicker.Lib/js/activateDatePicker.js?v=1"></script>


فعالسازی DatePicker در اولین بار نمایش کامپوننت Blazor

تا اینجا زیرساخت دریافت مقدار تنظیمی توسط کاربر را در کامپوننت Blazor فراهم کردیم. اکنون نوبت به استفاده‌ی از آن است:
public partial class PersianDatePicker<T> : IDisposable
{
    private bool _isDisposed;
    private DotNetObjectReference<PersianDatePicker<T>>? _objectReference;
    private string ElementId { get; } = Guid.NewGuid().ToString("N");
    private ElementReference? ElementReference { set; get; }
    private string Today { get; } = DateTime.Now.ToShortPersianDateString();

    [Inject] private IJSRuntime JsRuntime { set; get; } = default!;

    public void Dispose()
    {
        Dispose(true);
        GC.SuppressFinalize(this);
    }

    protected override async Task OnAfterRenderAsync(bool firstRender)
    {
        if (firstRender)
        {
            _objectReference = DotNetObjectReference.Create(this);
            await JsRuntime.InvokeVoidAsync("activateDatePicker.enableDatePicker", ElementReference, _objectReference);
            EnteredValue = CurrentValueAsString;
            StateHasChanged();
        }
    }

    protected override void Dispose(bool disposing)
    {
        base.Dispose(disposing);
        if (!_isDisposed)
        {
            try
            {
                _objectReference?.Dispose();
            }
            finally
            {
                _isDisposed = true;
            }
        }
    }
}
- اگر دقت کرده باشید در تعاریف razor کامپوننت، "ref="ElementReference@ وجود دارد که یک ElementReference است و توسط آن می‌توان در متد OnAfterRenderAsync، ارجاعی را به المان جاری، به کدهای جاوااسکریپتی متد enableDatePicker ارسال کرد.
- همچنین چون نمی‌خواهیم متد OnInputFieldChanged را به صورت static تعریف کنیم، نیاز است تا یک DotNetObjectReference را ایجاد و به متد enableDatePicker ارسال کرد تا توسط آن بتوان به یک instance method کلاس جاری دسترسی یافت و به سادگی مقادیر کامپوننت را تغییر داد:
[JSInvokable]
public void OnInputFieldChanged(string? value)
- در پایان کار کامپوننت، باید این DotNetObjectReference را Dispose کرد.


نیاز به تبدیل T به تاریخ رشته‌ای و برعکس

زیر ساخت تبدیلات جنریک تاریخ میلادی به شمسی در کتابخانه‌ی « DNTPersianUtils.Core » پیش‌بینی شده‌است و فقط کافی است از آن استفاده کنیم. با وجود این زیرساخت، تهیه‌ی کامپوننت‌های جنریک تاریخ شمسی بسیار ساده می‌شود:
public partial class PersianDatePicker<T> : IDisposable
{
    private string? _enteredValue;

    private string? EnteredValue
    {
        set => _enteredValue = value;
        get => UsePersianNumbers ? _enteredValue.ToPersianNumbers() : _enteredValue;
    }

    [Parameter] public bool UsePersianNumbers { set; get; }

    [Parameter] public string ParsingErrorMessage { get; set; } = "لطفا در ورودی {0} تاریخ شمسی معتبری را وارد نمائید.";

    [Parameter] public int BeginningOfCentury { set; get; } = 1400;

    private void OnInput(ChangeEventArgs e)
    {
        SetCurrentValue(e.Value as string);
    }

    private void SetCurrentValue(string? value)
    {
        EnteredValue = value;
        CurrentValueAsString = value;
    }

    [JSInvokable]
    public void OnInputFieldChanged(string? value)
    {
        SetCurrentValue(value);
    }

    protected override void OnInitialized()
    {
        base.OnInitialized();
        SanityCheck();
    }

    protected override bool TryParseValueFromString(
        string? value,
        [MaybeNullWhen(false)] out T result,
        [NotNullWhen(false)] out string? validationErrorMessage)
    {
        validationErrorMessage = string.Format(CultureInfo.InvariantCulture, ParsingErrorMessage, DisplayName);
        if (!value.TryParsePersianDateToDateTimeOrDateTimeOffset(out result, BeginningOfCentury))
        {
            return false;
        }

        if (result is null)
        {
            throw new InvalidOperationException(validationErrorMessage);
        }

        validationErrorMessage = null;
        return true;
    }

    protected override string FormatValueAsString(T? value)
    {
        return !string.IsNullOrWhiteSpace(EnteredValue) ? EnteredValue : value.FormatDateToShortPersianDate();
    }

    private void SanityCheck()
    {
        if (!Value.IsDateTimeOrDateTimeOffsetType())
        {
            throw new InvalidOperationException(
                "The `Value` type is not a supported `date` type. DateTime, DateTime?, DateTimeOffset and DateTimeOffset? are supported.");
        }
    }

    // ...
}
در اینجا قسمت نهایی و تکمیلی کامپوننت محصور کننده‌ی DatePicker را مشاهده می‌کنید که بسیار ساده‌است:
- InputBase به همراه یک خاصیت عمومی دوطرفه‌ی Value است که امکان تعریفی مانند bind-Value@ را میسر می‌کند.
- این Value به همراه یک خاصیت متناظر رشته‌ای به نام CurrentValueAsString نیز هست که در اینجا از آن استفاده می‌کنیم و کار با آن، بایندینگ دوطرفه و همچنین اعتبارسنجی خودکار و فعالسازی متدهای بازنویسی شده‌ی InputBase را میسر می‌کند.
- پیاده سازی متدهای بازنویسی شده‌ی جنریک TryParseValueFromString و FormatValueAsString، با استفاده از دو متد TryParsePersianDateToDateTimeOrDateTimeOffset و FormatDateToShortPersianDate کتابخانه‌ی « DNTPersianUtils.Core » انجام شده‌اند و اصل کار تهیه‌ی یک کامپوننت جنریک تاریخ شمسی را انجام می‌دهند.


استفاده‌ی از کامپوننت Blazor تهیه شده‌

یک کامپوننت تاریخ شمسی باید بتواند تمام حالات و نوع‌های زیر را پوشش دهد که به لطف جنریک بودن کامپوننت تهیه شده، این امر میسر است:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorPersianJavaScriptDatePicker.ViewModels;

public class InputPersianDateViewModel
{
    [Required] public string Name { set; get; } = default!;

    [Required] public DateTime BirthDayGregorian { set; get; } = DateTime.Now.AddYears(-40);

    public DateTime? LoginAt { set; get; } = DateTime.Now.AddMinutes(-2);

    [Required] public DateTimeOffset LogoutAt { set; get; }

    public DateTimeOffset? RegisterAt { set; get; } = DateTimeOffset.Now.AddMinutes(-10);
}
سپس از این کامپوننت، در صفحه‌ی Index مثال پیوست به صورت زیر استفاده شده‌است:
<EditForm Model="Model" OnValidSubmit="DoSave">
    <DataAnnotationsValidator/>

    <div>
        <label>تاریخ تولد</label>
        <div>
            <PersianDatePicker
                @bind-Value="Model.BirthDayGregorian"
                UsePersianNumbers="false"
               />
        </div>
    </div>

    <button type="submit">ارسال</button>
</EditForm>


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:  BlazorPersianJavaScriptDatePicker.zip
نظرات مطالب
کنترل FileUpload داخل ASP.Net Ajax UpdatePanel
باید در نحوه‌ی ارسال فایل به سرور دست برد و اون رو سفارشی کرد. مثلا با استفاده از یک generic handler . نحوه پیاده سازی آن‌را در jQuery می‌تونید اینجا مشاهده کنید:
http://www.ajaxprojects.com/ajax/tutorialdetails.php?itemid=512

توسط ASP.Net ajax هم همین مفهوم به شکل دیگری پیاده سازی می‌شود:
http://msmvps.com/blogs/luisabreu/archive/2006/12/14/uploading-files-without-a-full-postback.aspx
مطالب
طراحی گزارش در Stimulsoft Reports.Net – بخش 1

برای طراحی گزارش شما میتوانید به سه روش این کار را انجام دهید.

1- طراحی در برنامه طراح گزارش

2- طراحی از داخل ویژوال استودیو

3- طراحی گزارش در زمان اجرا

برای شروع شما میتوانید نسخه آزمایشی این گزارش‌ساز را دریافت کنید. تنها محدودیت این نسخه نمایش عبارت Demo در چاپ میباشد.

برنامه Designer  را اجرا کنید. در صورتی که برای اولین بار است این برنامه را اجرا میکنید ابتدا باید رابط کاربری خود را انتخاب نمایید. نوار ابزار سمت چپ تمامی ابزارهای پر‌کاربرد طراحی گزارش را در اختیارتان قرار میدهد. ابزارهایی که در این بخش درباره آنها توضیح داده خواهد شد عبارتند از:

Header, Footer, Data, Page Header, Page Footer, Report Title, Report Summery

*به ابزارهای بالا Band گفته میشود.

Header , Footer :

همانطور که از نامشان پیداست در قسمت بالا و پایین بخشی از گزارش قرار میگیرند که برای استفاده در بالا و پایین بند Data میباشد. به عنوان مثال بند Header مناسب طراحی سرستونهای یک جدول میباشد و بند Footer  هم جهت نمایش اطلاعات انتهایی یک جدول. ولی شما میتوانید با تنظیم خصوصیات هر بند رفتار و نمایش آنها را به طور کل تغییر دهید. نکته مثبت این گزارش‌ساز این است که شما میتوانید بیش از یک واحد از هر بند را بر روی صفحه طراح خود قرار دهید، به عنوان مثال شما میتوانید دو بند Header داشته باشید که یکی در صفحات زوج و دیگری در صفحات فرد نمایش داده شود.

Data :

این بند جهت نمایش اطلاعات از منبع داده‌ها میباشد. به این معنا که به ازای هر سطر از داده‌ها یک بار این بخش نمایش داده میشود. تعداد دفعات نمایش این بند محدود به تعداد سطرهای منبع داده و یا اندازه صفحه و همچنین خصوصیت محدوده نمایش سطرها در یک صفحه میباشد.

Page Header , Page Footer :

این دو بند با توجه به نامشان جهت نمایش در بالا و پایین هر صفحه از گزارش میباشد. البته باز هم یادآور میشوم که با تغییر در خصوصیات‌شان میتوانید رفتار و نحوه نمایش آنها را تغییر دهید.

Report Title :

این بند فقط در ابتدای گزارش نمایش داده خواهد شد.

Report Summery :

این بند بلافاصله بعد از اتمام گزارش نمایش داده خواهد شد.

مثال :

برای شروع در Designer یک گزارش جدید از نوع Blank Report ایجاد نمایید. سپس در پنل Dictionary بر روی New Item کلیک کرده و گزینه XML Data را انتخاب نمایید. با توجه به محل نصب گزارش‌ساز وارد مسیر …\Bin\Data شده و فایلهای Demo.xsd و Demo.xml را برای قسمتهای مربوطه انتخاب نمایید. یک بار دیگر بر رو New Item کلیک کرده و گزینه New Data Source را انتخاب نمایید، از لیست ظاهر شده کانکشنی را که ایجاد کرده‌اید را انتخاب نمایید؛ نتیجه کار تا اینجا باید به صورت زبر باشد.

جدول Product را دراگ کرده و بر روی صفحه طراحی گزارش رها کنید. فرم Data ظاهر میشود این فرم را مطابق تصویر زیر تنظیم نمایید.

حال بر روی صفحه طراحی گزارش بندهای Header, Data, Footer مشاهده میشود؛ حال شما میتوانید با کلیک بر روی سربرگ Preview خروجی گزارش را ببینید.

توابع :

این گزارش‌ساز دارای توابع بسیاری است که اکثر نیازهای شما را برطرف می‌کند به عنوان مثال تابع تبدیل عدد به حروف به زبان فارسی. همچنین شما میتوانید توابع خاص خود را ساخته و به صورت رفرنس به گزارش اضافه نمایید.

در این بخش ما از توابع موجود در گزارش استفاده خواهیم کرد. برای شروع بر روی کامپوننت Text در بند Footer  زیر ستون UnitPrice دابل کلیک کرده تا فرم TextEditor ظاهر شود. سربرگ Summery را انتخاب نمایید. مطابق اطلاعات زیر بخشها را تنظیم نمایید.

Summery Function: Sum

Data Band: DataProducts

Data Column: Products.UnitPrice

حال بر روی سربرگ Preview کلیک نمایید تا خروجی گزارش را ببینید. جمع ستون UnitPrice فقط در صفحه آخر نمایش داده خواهد شد. اگر بخواهید جمع ستون در پایین هر صفحه نمایش داده شود ابتدا باید خصوصیت Print on All Pages بند Footer به True ست شود. سپس بر روی کامپوننت Text در بند Footer، دابل کلیک نمایید و در فرم TextEditor سربرگ Summery تیک Running Total را به حالت انتخاب شده در بیاورید، حال خروجی گزارش را ببینید، جمع در انتهای هر صفحه ظاهر میشود.

متغیرها :

در این گزارش ساز دو نوع متغیر وجود دارد؛ نرمال و سیستمی. نوع سیستمی شامل متغیرهایی میشود که کاربرد مشخصی در تهیه گزارش دارند، مثل شماره صفحه، شماره ردیف، عنوان گزارش و ...

برای مثال شما میتوانید متغیر سیستمی Line را برای روی صفحه طراحی دراگ کنید. دو کامپوننت Text بر روی صفحه ایجاد میشود. اولی با محتوای Line و دومی با محتوای {Line}. اولی را به بند Header و دومی را به بند Data منتقل کنید و سپس خروجی گزارش را مشاهده نمایید، حال گزارش شما دارای شماره ردیف است.

متغیرهای نرمال تقریبا همانند متغیرهایی هستند که همه روزه شما در برنامه‌های خود از آنها استفاده می‌کنید. با کلیک بر روی New Item گزینه New Variable را انتخاب نمایید و نوع متغیر را Decimal انتخاب نمایید، سپس متغیر ایجاد شده را دراگ کرده و بروی صفحه طراحی قرار دهید و مشابه متغیر Line عمل کرده و کامپوننتهای Text را در بندهای مناسب قرار دهید. سپس بند Data بر روی صفحه طراحی را انتخاب نمایید، در پنل Properties بر روی Eventes کلیک کرده سپس در رویداد Rendering کد زیر را وارد نمایید.

Variable1 += Products.UnitPrice

حال در خروجی گزارش میتوانید مقادیر محاسبه شده را ببینید. توجه داشته باشید که شما میتوانید در رویدادهای این گزارش‌ساز به زبان VB و C# برنامه نویسی کنید و محدود به یک خط کد نمی‌باشید.

شما میتوانید گزارش ساخته شده را به صورتهای مختلف ذخیره کنید از جمله کد C# و یا یک اپلیکیشن قابل اجرا. 

Report.mrt 

مطالب
بررسی دقیق عملکرد AutoMapper
همانطور که اطلاع دارید، AutoMapper ابزاری برای نگاشت خودکار بین Model و Dto می‌باشد؛ که به صورت نادرست تصور کاهش سرعت در استفاده کردن از آن، بین توسعه دهندگان جا افتاده‌است. در این مقاله قصد داریم به صورت دقیق، به بررسی سرعت عملکرد استفاده از AutoMapper و مقایسه آن با نگاشت دستی بپردازیم.
کد‌های کامل این قسمت را میتوانید از اینجا clone کرده و شخصا تست نمایید.

ابتدا یک پروژه‌ی Console Application را ساخته و AutoMapper را به همراه Ef6، نصب مینماییم. سپس دو کلاس جدید را به نام‌های User و Address به صورت زیر در پوشه‌ی Models مینویسیم.
using System.Collections.Generic;

namespace AutoMapperComparison.Models
{
    public class User
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Name { get; set; }

        public ICollection<Address> Addresses { get; set; }
    }
}
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace AutoMapperComparison.Models
{
    public class Address
    {
        public int Id { get; set; }

        public double? Code { get; set; }

        public string Title { get; set; }

        public int UserId { get; set; }

        [ForeignKey(nameof(UserId))]
        public virtual User User { get; set; }
    }
}
بدیهی است که این دو مدل با همدیگر رابطه‌ی 1 به چند دارند. حال کافیست AppDbContext خود را به صورت زیر تعریف نماییم.
نکته: در متد Seed، برای ثبت رکورد‌های اولیه، از BulkInsert استفاده شده است (باید پکیج BulkInsert را نیز نصب نمایید)
using EntityFramework.BulkInsert.Extensions;
using System.Collections.Generic;
using System.Data.Entity;
using System.Data.SqlClient;

namespace AutoMapperComparison.Models
{
    public class AppDbContextInitializer : DropCreateDatabaseAlways<AppDbContext>
    {
        protected override void Seed(AppDbContext context)
        {
            User user = context.Users.Add(new User { Name = "Test" });

            context.SaveChanges();

            List<Address> addresses = new List<Address>();

            for (int i = 0; i < 500000; i++)
            {
                addresses.Add(new Address { Id = i, Code = 1, Title = "Test", UserId = user.Id });
            }

            context.BulkInsert(addresses);

            base.Seed(context);
        }
    }

    public class AppDbContext : DbContext
    {
        static AppDbContext()
        {
            Database.SetInitializer(new AppDbContextInitializer());

            //Database.SetInitializer<AppDbContext>(null);
        }

        public AppDbContext()
            : base(new SqlConnection(@"Data Source=.;Initial Catalog=AppDbContext;Integrated Security=True"), contextOwnsConnection: true)
        {
            Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false;
            Configuration.EnsureTransactionsForFunctionsAndCommands = false;
            Configuration.LazyLoadingEnabled = false;
            Configuration.ProxyCreationEnabled = false;
            Configuration.ValidateOnSaveEnabled = false;
            Configuration.UseDatabaseNullSemantics = false;
        }

        public DbSet<User> Users { get; set; }

        public DbSet<Address> Addresses { get; set; }
    }
}
 برای اینکه مقایسه انجام شده دقیق باشد، تمامی Configuration‌های اضافی را نیز غیر فعال نموده‌ام.
فقط نیاز داریم یک Dto را برای Address نیز تعریف کنیم؛ چون قرار است نگاشت از Model به Dto از روی Address و AddressDto انجام شود.
کلاس AddressDto را به صورت زیر ایجاد میکنیم:
namespace AutoMapperComparison.Models
{
    public class AddressDto
    {
        public int Id { get; set; }

        public double? Code { get; set; }

        public string Title { get; set; }

        public int UserId { get; set; }

        public string UserName { get; set; }
    }
}
قرار است به صورت خودکار از طریق AutoMapper و همچنین به صورت دستی، نگاشت از Model به Dto مربوطه انجام شود.
 حال نیاز است فایل Program.cs را باز کرده و تغییرات زیر را اعمل نماییم:
using AutoMapper;
using AutoMapper.QueryableExtensions;
using AutoMapperComparison.Models;
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Diagnostics;
using System.Linq;

namespace AutoMapperComparison
{
    public class Program
    {
        public static void Main()
        {
            Mapper.Initialize(cfg =>
            {
                cfg.CreateMap<Address, AddressDto>();
            });

            Console.WriteLine($"Create Db {DateTimeOffset.UtcNow}");
            using (AppDbContext db = new AppDbContext())
            {
                db.Database.Initialize(force: true);
                db.Database.ExecuteSqlCommand("DBCC DROPCLEANBUFFERS"); //Removes all clean buffers from the buffer pool, and columnstore objects from the columnstore object pool
                Console.WriteLine(db.Addresses.ProjectTo<AddressDto>());
                Console.WriteLine(db.Addresses.Select(add => new AddressDto { Id = add.Id, Code = add.Code, Title = add.Title, UserId = add.UserId, UserName = add.User.Name }));
            }

            Console.WriteLine($"Normal Select {DateTimeOffset.UtcNow}");
            using (AppDbContext db = new AppDbContext())
            {
                db.Database.ExecuteSqlCommand("DBCC DROPCLEANBUFFERS");
                Stopwatch watch = Stopwatch.StartNew();
                List<AddressDto> addresses = db.Addresses.AsNoTracking().Select(add => new AddressDto { Id = add.Id, Code = add.Code, Title = add.Title, UserId = add.UserId, UserName = add.User.Name }).ToList();
                List<AddressDto> addresses2 = db.Addresses.AsNoTracking().Select(add => new AddressDto { Id = add.Id, Code = add.Code, Title = add.Title, UserId = add.UserId, UserName = add.User.Name }).ToList();
                watch.Stop();
                Console.WriteLine($"{watch.ElapsedMilliseconds} {addresses.Count} {addresses2.Count}");
            }

            Console.WriteLine($"AutoMapper Exec {DateTimeOffset.UtcNow}");
            using (AppDbContext db = new AppDbContext())
            {
                db.Database.ExecuteSqlCommand("DBCC DROPCLEANBUFFERS");
                Stopwatch watch = Stopwatch.StartNew();
                List<AddressDto> addresses = db.Addresses.AsNoTracking().ProjectTo<AddressDto>().ToList();
                List<AddressDto> addresses2 = db.Addresses.AsNoTracking().ProjectTo<AddressDto>().ToList();
                watch.Stop();
                Console.WriteLine($"{watch.ElapsedMilliseconds} {addresses.Count} {addresses2.Count}");
            }

            Console.ReadKey();
        }
    }
}
نکته: از دستور DBCC DROPCLEANBUFFERS جهت خالی کردن بافر sql server برای رسیدن به نتیجه‌ی هرچه دقیق‌تر استفاده شده است.
بعد از اجرا کردن، ابتدا بررسی میکنیم که کوئری اجرا شده‌ی دو نوع مختلف، هیچ تفاوتی با هم نداشته باشند.


حال نتایج بدست آمده، در قسمت پایین‌تر آن نمایان میشود:


البته نتیجه‌ی این آزمایش بسته به سخت افزار سیستم شما ممکن است کمی متفاوت باشد.

در سه آزمایش دیگر به صورت متوالی نتیجه‌ی زیر بدست آمد:

Normal   AutoMapper
 2451  2378
 2120  2111
 2202  2124

اگر این مقدار جزئی از تفاوت بین دو نوع مختلف آزمایش را مورد نظر نگیریم، میتوان گفت که هر دو روش نتیجه‌ی کاملا یکسانی خواهند داشت. فقط با استفاده از AutoMapper کد‌های کمتری نوشته شده‌است!

اما دلیل چیست؟ از آنجایی که ProjectTo از Dto به Model انجام شده و Lambda Expressionی که به سمت Entity Framework فرستاده شده‌است با روش Normal کاملا برابر است و بقیه‌ی عملیات توسط EF انجام میشود، با قاطعیت میتوان گفت که هر دو روش ذکر شده از نظر Performance کاملا یکسان خواهند بود.

نکته: البته به این موضوع باید توجه شود که اگر همین آزمایش را بطور مثال با استفاده از یک Listی از رکورد‌های درون Memory ساخته شده توسط خودمان انجام دهیم، آن موقع نتیجه‌ی یکسانی نخواهیم داشت، به دلیل اینکه EFی دیگر وجود نخواهد داشت که مسئولیت بازگشت داده‌ها را بر عهده بگیرد. از آنجائیکه اکثر کارهایی که توقع داریم AutoMapper برای ما انجام دهد، توسط ORM بازگشت داده میشود، پس میتوان گفت نکته‌ی فوق تقریبا در دنیای واقعی رخ نخواهد داد و باعث مشکل نخواهد شد.

نظرات مطالب
آموزش ساخت و کار با subdomain در حالت لوکال هاست
مراحل کلی کار به این شکل است:
1- باز کردن فایل hosts و نوشتن کدهای زیر (البته شما می‌توانید هر اسم دلخواهی وارد نمایید)
 127.0.0.1 localhost
127.0.0.1 mysite.com
127.0.0.1 master.mysite.com
127.0.0.1 store1.mysite.com
127.0.0.1 store2.mysite.com
127.0.0.1 store3.mysite.com
127.0.0.1 store4.mysite.com
127.0.0.1 store5.mysite.com
127.0.0.1 store6.mysite.com
127.0.0.1 store7.mysite.com
127.0.0.1 store8.mysite.com
127.0.0.1 store9.mysite.com
2- اضافه کردن کد‌های زیر به قسمت binding در فایل applicationHosts.config از مسیر نصب IISExpress
 <bindings>
<!--<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:localhost" />-->
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:master.mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:store1.mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:store2.mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:store3.mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:store4.mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:store5.mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:store6.mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:store7.mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:store8.mysite.com" />
<binding protocol="http" bindingInformation="*:80:store9.mysite.com" />
  </bindings>
3- باید برای IIS این آدرس‌ها را رجیستر کرد در غیر این صورت در زمان اجرا با خطا مواجه می‌شویم
برای این کار ابتدا cmd را با دسترسی مدیریتی اجرا کنید و با استفاده از دستور زیر می‌توان تک تک دامنه‌ها را رجیستر کرد:
 netsh http add urlacl url=http://mysite.com:80/ user=everyone
netsh http add urlacl url=http://master.mysite.com:80/ user=everyone
.
.
.
netsh http add urlacl url=http://store9.mysite.com:80/ user=everyone
در این صورت با اجرای پروژه سایت شما با آدرس‌های mysite.com و زیر دامنه‌های آن در دسترس خواهد بود.
پ.ن: در صورتی که نمی‌خواهید از پورت 80 استفاده کنید میتوانید به جای 80 پورت دلخواه خود را وارد نمایید. در این صورت از طریق آدرس mysite.com:mportnumber در دسترس خواهد بود  
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 7 - بررسی رابطه‌ی One-to-Many
در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 4 - کار با بانک‌های اطلاعاتی از پیش موجود»، نحوه‌ی مهندسی معکوس ساختار جداول و ارتباطات یک بانک اطلاعاتی از پیش موجود را به روش Code First بررسی کردیم. با توجه به رسمی بودن این ابزار، می‌توان از آن برای یافتن معادل‌های سمت بانک اطلاعاتی، در EF Core نیز استفاده کرد. برای مثال بررسی کرد، درک EF Core از بانک اطلاعاتی طراحی شده چیست و هر چند در آن مطلب عنوان شد که می‌توان با پارامتر data-annotations-- ، خروجی نهایی را بر اساس روش data-annotations، بجای Fluent API به دست آورد، اما در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها» مشاهده کردیم که بسیاری از تنظیمات پیشرفته‌ی EF Core، اساسا معادل data-annotation ایی ندارند. بنابراین بهتر است این پارامتر را فعال سازی نکنید.


تنظیمات روابط یک به چند در EF Core

همان اسکریپت ابتدای مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 4 - کار با بانک‌های اطلاعاتی از پیش موجود» را درنظر بگیرید. رابطه‌ی تعریف شده‌ی در آن از نوع one-to-many است: یک بلاگ که می‌تواند چندین مطلب را داشته باشد.


اگر EF Core را وادار به تولید نگاشت‌های Code First معادل آن کنیم، به این خروجی‌ها خواهیم رسید:
الف) با استفاده از روش Fluent API
دستور استفاده شده برای مهندسی معکوس بانک اطلاعاتی نمونه:
 dotnet ef dbcontext scaffold "Data Source=(local);Initial Catalog=BloggingCore2016;Integrated Security = true" Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer -o Entities --context MyDBDataContext --verbose
با خروجی:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public partial class Blog
    {
        public Blog()
        {
            Post = new HashSet<Post>();
        }

        public int BlogId { get; set; }
        public string Url { get; set; }

        public virtual ICollection<Post> Post { get; set; }
    }
}

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public partial class Post
    {
        public int PostId { get; set; }
        public string Content { get; set; }
        public string Title { get; set; }

        public virtual Blog Blog { get; set; }
        public int BlogId { get; set; }
    }
}

using System;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.EntityFrameworkCore.Metadata;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public partial class MyDBDataContext : DbContext
    {
        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(@"Data Source=(local);Initial Catalog=BloggingCore2016;Integrated Security = true");
        }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Entity<Blog>(entity =>
            {
                entity.Property(e => e.Url).IsRequired();
            });

            modelBuilder.Entity<Post>(entity =>
            {
                entity.HasOne(d => d.Blog)
                    .WithMany(p => p.Post)
                    .HasForeignKey(d => d.BlogId);
            });
        }

        public virtual DbSet<Blog> Blog { get; set; }
        public virtual DbSet<Post> Post { get; set; }
    }
}

نحوه‌ی تشخیص خودکار روابط

EF Core به صورت پیش فرض، روابط را بر اساس ارجاعات بین کلاس‌ها تشخیص می‌دهد. در اینجا به خاصیت Blog نام navigation property را می‌دهند:
 public virtual Blog Blog { get; set; }
و به خاصیت Post نیز Collection navigation property می‌گویند:
 public virtual ICollection<Post> Post { get; set; }
در اینجا اگر تنها دو navigation property، در کلاس‌های به هم مرتبط شده، یافت شوند، به صورت خودکار به عنوان دو سر رابطه تنظیم می‌شوند. اگر بیشتر از یک navigation property در کلاسی وجود داشت، هیچ رابطه‌ای به صورت خودکار تشکیل نشده و باید ابتدا و انتهای روابط را به صورت دستی مشخص نمود.


نحوه‌ی تشخیص خودکار کلیدهای خارجی
اگر در یک طرف رابطه‌ی تشخیص داده شده، خاصیتی با یکی از سه نام زیر وجود داشت:
<primary key property name>
<navigation property name><primary key property name>
<principal entity name><primary key property name>
آنگاه این خاصیت به صورت خودکار به عنوان کلید خارجی تنظیم می‌شود. در رابطه‌ی فوق Blog از نوع principal است (پدر رابطه) و Post از نوع dependent (فرزند رابطه).
برای مثال در رابطه‌ی فوق، نام خاصیت BlogId دقیقا بر اساس همان الگوی <primary key property name> طرف دیگر رابطه‌است:
  public virtual Blog Blog { get; set; }
  public int BlogId { get; set; }
بنابراین به صورت خودکار به عنوان کلید خارجی درنظر گرفته می‌شود.

تا اینجا اگر مطلب را دنبال کرده باشید به این نتیجه خواهید رسید که دو کلاس فوق، اساسا نیازی به هیچ نوع تنظیم Fluent و یا Data annotations ایی برای برقراری ارتباط یک به چند ندارند. چون روابط بین آن‌ها بر اساس خواص راهبری (navigation property) و همچنین الگوی <primary key property name>، به صورت خودکار قابل تشخیص و تنظیم است. به علاوه ... در هر طرف رابطه، فقط یک navigation property وجود دارد و نیازی به تنظیم دستی سر دیگر رابطه نیست.


استفاده از Fluent API برای تنظیم رابطه‌ی One-to-Many

در تنظیمات فوق، در متد OnModelCreating، ذکر صریح این روابط را صرفا جهت از بین بردن هرگونه ابهامی مشاهده می‌کنید:
modelBuilder.Entity<Post>(entity =>
{
    entity.HasOne(d => d.Blog)
             .WithMany(p => p.Post)
             .HasForeignKey(d => d.BlogId);
});
از هر طرفی که شروع می‌کنید، متدهای HasOne و یا HasMany، مشخص کننده‌ی navigation property هستند که در سمت موجودیت معرفی شده قرار دارند. در اینجا چون کار با موجودیت Post شروع شده‌است، متد HasOne به خاصیت راهبری در همان سمت و به خاصیت Blog آن اشاره می‌کند.
مرحله‌ی بعد، مشخص کردن سر دیگر رابطه (inverse navigation) است. این‌کار توسط یکی از متدهای WithOne و یا WithMany انجام می‌شود.
متدهایی که اسامی فرد دارند مانند HasOne/WithOne به یک navigation property ساده اشاره می‌کنند.
متدهایی که اسامی جمع دارند مانند HasMany/WithMany به collection navigation properties اشاره خواهند کرد.
متد HasForeignKey نیز برای ذکر صریح کلید خارجی بکار رفته‌است.


ب) با استفاده از روش data-annotations
دستور استفاده شده برای مهندسی معکوس بانک اطلاعاتی نمونه:
 dotnet ef dbcontext scaffold "Data Source=(local);Initial Catalog=BloggingCore2016;Integrated Security = true" Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer -o Entities --context MyDBDataContext --verbose -a
با خروجی:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public partial class Blog
    {
        public Blog()
        {
            Post = new HashSet<Post>();
        }

        public int BlogId { get; set; }

        [Required]
        public string Url { get; set; }

        [InverseProperty("Blog")]
        public virtual ICollection<Post> Post { get; set; }
    }
}

using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.ComponentModel.DataAnnotations.Schema;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public partial class Post
    {
        public int PostId { get; set; }
        public string Content { get; set; }
        public string Title { get; set; }

        [ForeignKey("BlogId")]
        [InverseProperty("Post")]
        public virtual Blog Blog { get; set; }
        public int BlogId { get; set; }
    }
}

using System;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.EntityFrameworkCore.Metadata;

namespace Core1RtmEmptyTest.Entities
{
    public partial class MyDBDataContext : DbContext
    {
        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(@"Data Source=(local);Initial Catalog=BloggingCore2016;Integrated Security = true");
        }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
        }

        public virtual DbSet<Blog> Blog { get; set; }
        public virtual DbSet<Post> Post { get; set; }
    }
}
همانطور که در توضیحات روش Fluent API عنوان شد، این مدل خاص، چون دقیقا بر اساس پیش فرض‌های EF Core طراحی شده‌است، نیازی به هیچگونه تنظیم اضافه‌تری ندارد. اما اگر کلید خارجی، مطابق سه الگویی که عنوان شد، قابل تشخیص نباشد، باید آن‌را در روش data annotations توسط ویژگی ForeignKey، به نحو صریحی مشخص کرد:
  [ForeignKey("BlogId")]
  [InverseProperty("Post")]
  public virtual Blog Blog { get; set; }
  public int BlogId { get; set; }
همچنین اگر بیش از یک خاصیت راهبری (navigation property) وجود داشت، ذکر InverseProperty نیز ضروری است تا مشخص شود سر دیگر این رابطه دقیقا کدام است.
در این حالت (داشتن بیش از یک خاصیت راهبری)، باید ویژگی InverseProperty را نیز به سر دوم رابطه، اعمال کرد.
   [InverseProperty("Blog")]
  public virtual ICollection<Post> Post { get; set; }

مطالب تکمیلی

علت virtual بودن خواص راهبری تولید شده

اگر دقت کنید، EF Core کدی را که تولید کرده‌است، به همراه خاصیت‌هایی virtual است:
public virtual Blog Blog { get; set; }
در اینجا تمام خاصیت‌های راهبری virtual تعریف شده‌اند. علت آن، به پیاده سازی مباحث AOP بر می‌گردد. زمانیکه خاصیتی به صورت virtual تعریف می‌شود، EF core می‌تواند آن‌را توسط یک شیء پروکسی شفاف احاطه کند. این پروکسی‌ها دو هدف را دنبال می‌کند:
الف) پیاده سازی lazy loading (بارگذاری خودکار اعضای مرتبط (همان خواص راهبری) با اولین دسترسی به آن‌ها)
ب) پیاده سازی change tracking

مبحث lazy loading فعلا در EF Core 1.0 پشتیبانی نمی‌شود. اما change tracking آن فعال است.
بنابراین اگر مشاهده کردید خواص راهبری به صورت virtual تعریف شده‌اند، علت آن فعال سازی lazy loading است و اگر سایر خواص به صورت virtual تعریف شده‌اند، هدف اصلی آن بهبود عملکرد سیستم change tracking است.
همچنین اگر دقت کرده باشید، نوع مجموعه‌ها نیز ICollection ذکر شده‌است. این مورد نیز یکی دیگر از پیش فرض‌های توکار EF Core است؛ در جهت تشکیل پروکسی‌ها بر روی خواص راهبری مجموعه‌ای (علاوه بر virtual تعریف کردن آن‌ها). عنوان شده‌است که اگر برای مثال از List استفاده کنید (پیاده سازی اینترفیس) یا هر اینترفیس دیگری که از ICollection  مشتق شده‌است، این پروکسی‌ها تشکیل نخواهند شد.


واکشی اعضای به هم مرتبط

همانطور که عنوان شد، نگارش اول EF Core برخلاف EF 6.x از Lazy loading پشتیبانی نمی‌کند. البته این مساله در کل مورد مثبتی است؛ خصوصا در برنامه‌های وب! چون استفاده‌ی نادرست از Lazy loading که به select n+1 نیز مشهور است، سبب رفت و برگشت‌های بی‌شماری به بانک اطلاعاتی می‌شود و عموم برنامه نویس‌های وب باید مدام توسط برنامه‌های Profiler بررسی کنند که آیا این مساله رخ داده‌است یا خیر. فعلا EF Core از این مشکل در امان است!
اما ... اگر به روش کار EF 6.x عادت کرده باشید، قطعه کد ذیل:
 var firstPost = context.Post.First();
Console.WriteLine(firstPost.Blog.Url);
چنین خطایی را صادر می‌کند:
 System.NullReferenceException
Object reference not set to an instance of an object.
علت اینجا است که چون Lazy loading غیرفعال است (هنوز در EF Core 1.0 پیاده سازی نشده‌است)، اولین دسترسی به شیء Blog، سبب وهله سازی خودکار آن نشده و این شیء نال است. به همین جهت استثنای فوق را مشاهده می‌کنیم.
برای رفع این مشکل باید توسط متد Include، سبب لغو عملیات Lazy loading و واکشی صریح Blog مرتبط شویم که اصطلاحا به آن eager loading می‌گویند:
 var firstPost = context.Post.Include(x => x.Blog).First();
Console.WriteLine(firstPost.Blog.Url);

نکته‌ای در مورد سطوح بارگذاری اعضای به هم مرتبط در EF Core

متد Include ایی را که تا اینجا مشاهده کردید، با EF 6.x تفاوتی ندارد. برای مثال اگر شیء Blog حاوی خواص راهبری Posts و همچنین Owner باشد، برای بارگذاری این اعضای مرتبط، می‌توان همانند قبل، متدهای Include را پشت سر هم ذکر کرد:
var blogs = context.Blogs
                              .Include(blog => blog.Posts)
                              .Include(blog => blog.Owner)
                              .ToList();
اما فرض کنید خاصیت Post، دارای یک خاصیت راهبری دیگری به نام Author نیز باشد و می‌خواهیم این خاصیت هم بارگذاری شود:
var blogs = context.Blogs
                              .Include(blog => blog.Posts)
                                      .ThenInclude(post => post.Author)
                              .ToList();
روش انجام چنین کاری در EF Core، توسط متد الحاقی جدید ThenInclude است. ابتدا لیست Blogها عنوان شده‌است. سپس در این لیست علاقمند به واکشی تمام مطالب این بلاگ‌ها هم بوده‌ایم. به علاوه در این مطالب، نیاز است خاصیت Author آن‌ها نیز از پیش مقدار دهی شده و قابل دسترسی باشد. به همین جهت برای دسترسی به چندین سطح مختلف از متد ThenInclude کمک گرفته شده‌است.
همچنین در اینجا امکان ذکر زنجیروار متدهای ThenInclude هم هست:
var blogs = context.Blogs
                              .Include(blog => blog.Posts)
                                 .ThenInclude(post => post.Author)
                                        .ThenInclude(author => author.Photo)
                              .ToList();
در این مثال یک سطح دیگر جلو رفته و شیء Photo مربوط به شیء Author را هم واکشی کرده‌ایم.
به علاوه امکان ذکر چندین ریشه و چندین زیر ریشه هم وجود دارند:
var blogs = context.Blogs
                              .Include(blog => blog.Posts)
                                  .ThenInclude(post => post.Author)
                                      .ThenInclude(author => author.Photo)
                              .Include(blog => blog.Owner)
                                    .ThenInclude(owner => owner.Photo)
                              .ToList();

یک نکته: متد Include تنها زمانی درنظر گرفته خواهد شد که نوع خروجی نهایی کوئری، دقیقا از نوع موجودیتی باشد که با آن شروع به کار کرده‌ایم. برای مثال اگر در این بین یک Select اضافه شود و فقط تنها تعدادی از خواص Blog واکشی شوند، از تمام Includeهای ذکر شده صرفنظر می‌شود؛ مانند کوئری ذیل:
var blogs = context.Blogs
                              .Include(blog => blog.Posts)
                              .Select(blog => new
                               {
                                  Id = blog.BlogId,
                                  Url = blog.Url
                               })
                               .ToList();


تنظیمات حذف آبشاری در رابطه‌ی one-to-many

زمانیکه در رابطه‌ی one-to-many قسمت principal (والد رابطه) و یا همان Blog در مثال جاری حذف می‌شود، سه اتفاق برای فرزندان آن میسر خواهند بود:
الف) Cascade : در این حالت ردیف‌های فرزندان وابسته نیز حذف خواهند شد.
باید دقت داشت که حالت Cascade فقط برای موجودیت‌هایی اعمال می‌شود که توسط Context بارگذاری شده و در آن وجود دارند. اگر می‌خواهید سایر موجودیت‌های مرتبط نیز با این روش حذف شوند، باید در سمت دیتابیس نیز تنظیماتی مانند ON DELETE CASCADE زیر نیز وجود داشته باشند:
 CONSTRAINT [FK_Post_Blog_BlogId] FOREIGN KEY ([BlogId]) REFERENCES [Blog] ([BlogId]) ON DELETE CASCADE
و اگر با EF Core بانک اطلاعاتی خود را ایجاد می‌کنید (مباحث مهاجرت‌ها)، این تنظیم به صورت خودکار اعمال خواهد شد؛ اگر DeleteBehavior را به نحو ذیل مشخص کرده باشید:
modelBuilder.Entity<Post>()
                    .HasOne(p => p.Blog)
                    .WithMany(b => b.Posts)
                    .OnDelete(DeleteBehavior.Cascade);
ب) SetNull: در این حالت فرزندان وابسته حذف نمی‌شوند و تنها کلید خارجی آن‌ها به نال تنظیم می‌شود.
ج) Restrict: هیچ تغییری بر روی فرزندان رابطه رخ نمی‌دهد.

یک نکته: به صورت پیش فرض اگر رابطه‌ی one-to-many، به Required تنظیم شود، حالت حذف آن cascade خواهد بود. در غیراینصورت برای حالت‌های Optional، حالت SetNull تنظیم می‌گردد:
modelBuilder.Entity<Post>()
                    .HasOne(p => p.Blog)
                    .WithMany(b => b.Posts)
                    .IsRequired();
در اینجا ذکر صریح متد IsRequired به این معنا است که مقدار دهی کلید خارجی سر دیگر رابطه، اجباری است.
به علاوه باید دقت داشت، همان مباحث «تعیین اجباری بودن یا نبودن ستون‌ها در EF Core» در قسمت قبل، در اینجا هم صادق است. برای مثال چون BlogId (کلید خارجی در کلاس Post) از نوع int است و نال پذیر نیست، بنابراین از دیدگاه EF Core یک فیلد اجباری درنظر گرفته می‌شود. به همین جهت است که در کدهای تولید شده‌ی توسط EF Core در ابتدای بحث، ذکر متد IsRequired و یا OnDelete را مشاهده نمی‌کنید.
بنابراین اگر می‌خواهید حالت SetNull را فعال کنید، باید این کلید خارجی را نیز نال پذیر و به صورت int? BlogId ذکر کنید تا optional درنظر گرفته شود.
مطالب
بهبود عملکرد SQL Server Locks در سیستم‌های با تعداد تراکنش بالا در Entity Framework
بر اساس رفتار پیش فرض در دیتابیس SQL Server، در زمان انجام دادن یک دستور که منجر به ایجاد تغییرات در اطلاعات موجود در جدول می‌شود (برای مثال دستور Update)، جدول مربوطه به صورت کامل Lock می‌شود، ولو آن دستور Update، فقط با یکی از رکوردهای آن جدول کار داشته باشد.

در سیستم‌های با تعداد تراکنش بالا و دارای تعداد زیاد کلاینت، این رفتار پیش فرض موجب ایجاد صفی از تراکنش‌های در حال انتظار بر روی جداولی می‌شود که ویرایش‌های زیادی بر روی آنها رخ می‌دهد.
اگر چه که بنظر این مشکل راه حل‌های زیادی دارد، لکن آن راه حلی که همیشه موثر عمل می‌کند استفاده از SQL Server Table Hints است.
SQL Server Table Hints به تمامی آن دستوراتی گفته می‌شود که هنگام اجرای دستور اصلی (برای مثال Select و یا Update) رفتار پیش فرض SQL Server را بر اساس Hint ارائه شده تغییر می‌دهند.
لیست کامل این Hint‌ها را می‌توانید در اینجا مشاهده کنید.
Hint ای که در اینجا برای ما مفید است، آن است که به SQL Server بگوییم هنگام اجرای دستور Update، به جای Lock کردن کل جدول، فقط رکورد در حال ویرایش را Lock کند، و این باعث می‌شود تا باقی تراکنش ها، که ای بسا با سایر رکوردهای آن جدول کار داشته باشند متوقف نشوند، که البته این مسئله کمی به افزایش مصرف حافظه می‌انجامد، لکن مقدار افزایش بسیار ناچیز است.
این Hint که rowlock نام دارد در تراکنش‌های با Isolation Level تنظیم شده بر روی Snapshot باید با یک Table Hint دیگر با نام updlock ترکیب شود.
توضیحات مفصل‌تر این دو Hint در لینک مربوطه آمده است.
بنابر این، بجای دستور
update products
set Name = "Test"
Where Id = 1
داریم
update products with (nolock,updlock)
set Name = "Test"
where Id = 1
تا اینجا مشکل خاصی وجود ندارد، آنچه که از اینجا به بعد اهمیت دارد این است که در هنگام کار با Entity Framework، اساسا ما نویسنده دستورات Update نیستیم که به آنها Hint اضافه کنیم یا نه، بلکه دستورات SQL بوسیله Entity Framework ایجاد می‌شوند.
در Entity Framework، مکانیزمی تعبیه شده است با نام Db Command Interceptor که به شما اجازه می‌دهد دستورات SQL ساخته شده را Log کنید و یا قبل از اجرا تغییر دهید، که برای اضافه نمودن Table Hint‌ها ما از این روش استفاده می‌کنیم، برای انجام این کار داریم: (توضیحات در ادامه)
    public class UpdateRowLockHintDbCommandInterceptor : IDbCommandInterceptor
    {
        public void NonQueryExecuting(DbCommand command, DbCommandInterceptionContext<Int32> interceptionContext)
        {
            if (command.CommandType != CommandType.Text) return; // (1)
            if (!(command is SqlCommand)) return; // (2)
            SqlCommand sqlCommand = (SqlCommand)command;
            String commandText = sqlCommand.CommandText;
            String updateCommandRegularExpression = "(update) ";
            Boolean isUpdateCommand = Regex.IsMatch(commandText, updateCommandRegularExpression, RegexOptions.IgnoreCase | RegexOptions.Multiline); // You may use better regular expression pattern here.
            if (isUpdateCommand)
            {
                Boolean isSnapshotIsolationTransaction = sqlCommand.Transaction != null && sqlCommand.Transaction.IsolationLevel == IsolationLevel.Snapshot;
                String tableHintToAdd = isSnapshotIsolationTransaction ? " with (rowlock , updlock) set " : " with (rowlock) set ";
                commandText = Regex.Replace(commandText, "^(set) ", (match) =>
                {
                    return tableHintToAdd;
                }, RegexOptions.IgnoreCase | RegexOptions.Multiline);
                command.CommandText = commandText;
            }
        }
این کد در قسمت (1) ابتدا تشخیص می‌دهد که آیا این یک Command دارای Command Text است یا خیر، برای مثال اگر فراخوانی یک Stored Procedure است، ما با آن کاری نداریم.
در قسمت دوم تشخیص می‌دهیم که آیا با SQL Server در حال تعامل هستیم، یا برای مثال با Oracle و ...، که ما برای Table Hint‌ها فقط با SQL Server کار داریم.
سپس باید تشخیص دهیم که آیا این یک دستور update است یا خیر ؟ برای این منظور از Regular Expression‌ها استفاده کرده ایم، که خیلی به بحث آموزش این پست مربوط نیست، به صورت کلی از Regular Expression‌ها برای یافتن و بررسی و جایگزینی عبارات با قاعده در هنگام کار با رشته‌ها استفاده می‌شود.
ممکن است Regular Expression ای که شما می‌نویسید بسیار بهتر از این نمونه باشد، که در این صورت خوشحال می‌شوم در قسمت نظرات آنرا قرار دهید.
در نهایت با بررسی Transaction Isolation Level مربوطه که Snapshot است یا خیر، به درج یک یا هر دو Table Hint مربوطه اقدام می‌نماییم.