Asp.Net Identity #1
EF Code First #10
شما زمانی میتونید از lazy loading برای بارگذاری اشیاء مرتبط مانند حلقه زیر استفاده کنید:
foreach (var dept in db.Departments) { Console.WriteLine(dept.Name); foreach (var item in dept.Employees) { Console.WriteLine(item.FirstName); } }
در WCF یکبار اطلاعات serialize شده و اتصال بسته میشود (البته WCF فراتر است از حالت http binding ساده؛ ولی عموما این مورد در برنامههای وب مدنظر است). بنابراین اینبار اگر dept.Employees را روی لیست تهیه شده فراخوانی کنید، پیغام بسته بودن اتصال رو دریافت میکنید. به همین جهت اگر نیاز به اطلاعات کارمندان هم هست، همه را باید به یکباره از سرور دریافت کرد.
چرا افسانهای که میگوید PHP از ASP.NET سریعتر است اینقدر شایع است؟ در این مقاله به بیان حقایقی میپردازیم که این افسانه را زیر سوال میبرد؟
خیلی وقتها در بسیاری از نوشتهها و اظهارنظرها میبینیم ادعا میشود که PHP بسیار سریعتر از ASP.net است و اینکه ASP.net از لحاظ سرعت کند است. آزار دهندهترین بخش این ادعاها، آن است که هر یک از آنها را که نگاه میکنی بصورت کاملا غیر واقع بینانه به موضوع نگاه میکنند و فقط بدون دلیل این موضوع را ادعا میکنند. زیرا به این موضوع بصورتی کاملا متعصبانه و بدور از واقعیتها نگاه میشود. به همین دلیل بصورت گسترده ای این افسانه در میان اهالی وب پذیرفته شده است.
حال بجای اینکه این موضوع را بارها و بارها در جاهای مختلف بیان کنیم، این مقاله را نوشته و در هر کجا که لازم باشد به آن ارجاع خواهیم داد. باید توجه کنید این حقیقت که زبان PHP یک زبان اصیل و قدرتمند است هیچ شکی در آن نیست اما اینکه بخواهیم بصورت مغرضانه و به این دلیل که ما از این زبان استفاده میکنیم، آنرا از هر لحاظ برتر از سایر زبانها بدانیم (کمی که نه) بسیار اغراق آمیز است.
این مقاله برای این نیست که ما هریک از این زبانها را زیر سوال ببریم. بلکه برای آن است که این موضوع را با دلایل منطقی و حقیقی بررسی کنیم که آیا اینکه میگویند PHP از ASP.net سریعتر است واقعیت دارد یا نه؟
Compiled در مقابل Interpreted Languages:
قبل از هرچیز ذکر این نکته الزامی است که این دو زبان تفاوتهای اساسی در base دارند. ASP.net یک زبان بهینه سازی و کامپایل شده است، به این معنی که کدهای نوشته شده در این زبان قبل از اینکه قابل اجرا شوند، به مجموعه ای از دستورالعملهای خاص ماشین تبدیل میشوند. از سوی دیگر PHP یک زبان تفسیر شده است، به این معنی که کدهای نوشته شده به همان شکل ذخیره شده و در زمان اجرا این کدها تفسیر میشوند. این موضوع بطور گستردهای پذیرفته شده و ثابت شده است که برنامههای کامپایل شده به مراتب سریعتر از برنامههای تفسیر شده اجرا میشوند، به این دلیل که برنامههای تفسیر شده نیاز دارند تا در زمان اجرا به دستورالعملهای ماشین تبدیل شوند.
در اینجا به یک نقل قول از دانشنامه آزاد ویکی پدیا اشاره میکنم که میزان سریعتر بودن برنامههای کامپایل شده را نشان میدهد:
به این معنا که یک برنامه بصورت کامپایل شده بسیار سریعتر از همان برنامه بصورت تفسیر شده، اجرا میشود.
اعداد و ارقام:
حال که تئوری خود را مبنی بر دلیل سریعتر بودن ASP.net بیان کردیم بیایید با هم نگاهی به برخی آمارها بیاندازیم تا این تئوری را در عمل هم نشان داده باشیم.
آمارهای زیر توسط شرکت WrenSoft جهت مقایسه زمان اجرای یک کد مشابه در زبانهای مختلف تهیه شده است. اگر میخواهید توصیف عمیقتری از آمارها داشته باشید لطفا لینک را دنبال کنید.
همانطور که میبینید زمان متوسط برای سایت PHP، 0.1500 ثانیه و برای سایت ASP.net، 0.0150 ثانیه است. یک تفاوت بزرگ: PHP ده برابر نسبت به ASP.net کندتر است!
نمودار دوم: زمان صرف شده برای تولید و نمایش نتایج برای جستجوی وب سایتهای متوسط
PHP، 1.0097 ثانیه طول میکشد در حالی که ASP.net، 0.0810 ثانیه زمان نیاز دارد. میبینیم که PHP دوازده بار بیشتر از ASP.net زمان میبرد.
درحال حاضر این آزمون با یک کد مشابه در زبانهای برنامه نویسی مختلف پیاده سازی و اجرا شد و نتیجه را مشاهده نمودید. حال این موضوع پیش میاید که این اجرای کدها بر روی سیستم عامل ویندوزی بوده است و این میتواند به نفع ASP.net باشد، پس همین آزمون را بر روی سیستم عامل لینوکسی مشاهده میکنیم.
آمارهای زیر از سایت معتبر shootout.alioth.debian.org گرفته شده است. این آمارها نحوه اجرای همان کد را بر روی سیستم عامل لینوکسی برای هردو زبان نشان میدهد:
همانطور که مشاهده میکنید در سیستم لینوکسی نیز همچنان ASP.net سریعتر از PHP عمل میکند.
نتیجه گیری:
همین حالا جملهی "asp.net vs php speed" را در google جستجو کنید. خواهید دید که در اکثر پستها گفته شده که PHP از ASP.net سریعتر است اما دلیلی بر این ادعا نخواهید یافت و فقط در حد حرف است. مشکل این است که اکثر مردم وقتی چیزی را زیاد میبینند یا زیاد میشنوند بدون آنکه دلیل بخواهند آنرا میپذیریند و حتی بعضی اوقات از آن نیز دفاع میکنند که واقعا جای تاسف دارد.
توسعه وب بوسیله PHP کار خوبی است، بسیاری از اپلیکیشنها و وبسایتهای شگفت انگیز توسط این زبان نوشته شده اند. اگر احساس میکنید PHP یک زبان برتر است از آن استفاده کنید اما این دلیل نمیشود که اطلاعات غلط را به دیگران القاء کنید و بدون دلیل و مدرک این زبان را از هر لحاظ برتر بدانید حال آنکه در این مقاله دیدیم که براساس چیزی که ارائه شد، ASP.net سرعت بیشتری نسبت به PHP دارد.
اگر با من در این امر موافق نیستید میتوانید با نظرهای مستدل خود ما را راهنمایی کنید.
نحوه کار با ftp - بخش اول
چند نکته جزئی در مورد کدهای تهیه شده:
- وجود این try/catch در اینجا هیچ هدفی رو برآورده نکرده. از قسمت throw ex هم توصیه میشود که استفاده نکنید. از thow خالی استفاده کنید تا stack trace پاک نشه. به علاوه زمانیکه مشغول به طراحی یک کتابخانه هستید تا حد ممکن از ذکر try/catch خودداری کنید. وظیفه بررسی این مسایل مرتبط است به لایههای بالاتر استفاده کننده و نه کتابخانه پایه.
- if ابتدای متد هم ضرورتی ندارد. اگر قرار است باشد، باید به استفاده کننده در طی یک استثناء اعلام شود که چرا فایل درخواستی او آپلود نشده. در کل استفاده از متد File.Exists به همراه صدور استثناء در صورت عدم وجود فایل، در اینجا مناسبتر است.
- نامگذاریهایی مانند obj_ftp مربوط به دوران C است. در سیشارپ روش دیگری رو باید استفاده کنید که در مطلب اصول نامگذاری در دات نت به تفصیل بررسی شده.
- بررسی صفر بودن readBytes بهتر است پیش از فراخوانی متد Write انجام شود.
- یک سری از اشیاء در دات نت پیاده سازی کننده IDispoable هستند. به این معنا که بهتر است از using برای استفاده از آنها کمک گرفته شود تا کامپایلر قسمت finally به همراه آزاد سازی منابع را به صورت خودکار اضافه کند. این نکته برای مواردی که در بین کار استثنایی رخ میدهد جهت آزاد سازی منابع لازم است. یعنی بهتر بود بجای try/catch از try/finally و یا using در مکانهای مناسب استفاده میشد.
- علت استفاده از شیء Application دراینجا چه چیزی بوده؟ AppSettings خوانده شده از وب کانفیگ برنامه و کل اطلاعات آن در آغاز به کار یک برنامه ASP.NET به صورت خودکار کش میشوند. به همین جهت است که اگر حتی یک نقطه در فایل وب کانفیگ تغییر کند برنامه ASP.NET ری استارت میشود (تا دوباره تنظیمات را بخواند). بنابراین مستقیما از همان امکانات ConfigurationManager بدون انتساب آن به شیء سراسری Application استفاده کنید. اینکار سرباری آنچنانی هم ندارد؛ چون از حافظه خوانده میشود و نه از فایل. هر بار فراخوانی ConfigurationManager.AppSettings به معنای مراجعه به فایل web.config نیست. فقط بار اول اینکار انجام میشود؛ تا زمانیکه این فایل تغییر کند یا برنامه ری استارت شود.
و ساختار سرویس که SSIS به این ساختار نیاز دارد .
حال از محیط BIDS یک پروژه SSIS ایجاد میکنیم (برای آشنایی با BIDS به این پست مراجعه کنید) و یک Web Service Task به آن اضافه میکنیم :
سپس روی task دوبار کلیک کنید تا پنجره تنظیمات آن باز شود :
حال باید یک دیتا سورس کانکشن که همان سرویس ما میباشد تعریف کنیم :
دکمه تست را فشار دهید تا تاییدیه معتبر بودن سرویس را دریافت کنید ، OK را فشار دهید .
در قدم بعد SSIS به قالب فایل xml که در خروجی WSDL است نیاز دارد . اگر این فایل را دارید آدرس آن را باید در قسمت WSDL FIle وارد کنید در غیر این صورت (مانند شرایط فعلی این مثال) باید این فایل را از سرویس خود دانلود کنید . نکته اینکه در صورتی که این فایل را ندارید ، گزینه overwriteWSDLFile را True کنید و مسیر یک فایلی که در سیستم شما موجود نیست را در آدرس WSDLFile وارد کنید .
حال شما فایل مورد نظر را دارید :
اگر به تب input بازگردید میتوانید ادامه تنظیمات را انجام دهید :
حال باید خروجی مورد نظر از این سرویس را تعریف کنیم . دو نوع خروجی برای ما امکان پذیر است . یکی انتقال اطلاعات به یک فایل (مناسب برای مواردی که نیاز به دادههای offline دارید) و یکی منتقل کردن آنها به متغیرهای خود SSIS Package برای استفاده در کامهای بعدی flow (برای مواردی که نیاز به انجام تغییرات روی دادههای Online دارید) .
پس از انجام این تنظیمات باید کانکشن هایی مطابق زیر داشته باشید :
F5 را فشار دهید تا عملیات شروع شود :
خواندنیهای 29 تیر
اس کیوال سرور
امنیت
توسعه وب
دات نت فریم ورک
سی و مشتقات
شیرپوینت
لینوکس
مای اس کیوال
متفرقه
محیطهای مجتمع توسعه
مرورگرها
وب سرورها
ویندوز
قسمتی از یک پروژه به همراه کلاس SqlHelper آن در کامنتهای مطلب «اهمیت Code review» توسط یکی از خوانندگان بلاگ جهت Code review مطرح شده که بهتر است در یک مطلب جدید و مجزا به آن پرداخته شود. قسمت مهم آن کلاس SqlHelper است و مابقی در اینجا ندید گرفته میشوند:
//It's only for code review purpose!
using System.Data;
using System.Data.SqlClient;
using System.Web.Configuration;
public sealed class SqlHelper
{
private SqlHelper() { }
// Send Connection String
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static string GetCntString()
{
return WebConfigurationManager.ConnectionStrings["db_ConnectionString"].ConnectionString;
}
// Connect to Data Base SqlServer
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static SqlConnection Connect2Db(ref SqlConnection sqlCnt, string cntString)
{
try
{
if (sqlCnt == null) sqlCnt = new SqlConnection();
sqlCnt.ConnectionString = cntString;
if (sqlCnt.State != ConnectionState.Open) sqlCnt.Open();
return sqlCnt;
}
catch (SqlException)
{
return null;
}
}
// Run ExecuteScalar Command
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static string RunExecuteScalarCmd(ref SqlConnection sqlCnt, string strCmd, bool blnClose)
{
Connect2Db(ref sqlCnt, GetCntString());
using (sqlCnt)
{
using(SqlCommand sqlCmd = sqlCnt.CreateCommand())
{
sqlCmd.CommandText = strCmd;
object objResult = sqlCmd.ExecuteScalar();
if (blnClose) CloseCnt(ref sqlCnt, true);
return (objResult == null) ? string.Empty : objResult.ToString();
}
}
}
// Close SqlServer Connection
//---------------------------------------------------------------------------------------
public static bool CloseCnt(ref SqlConnection sqlCnt, bool nullSqlCnt)
{
try
{
if (sqlCnt == null) return true;
if (sqlCnt.State == ConnectionState.Open)
{
sqlCnt.Close();
sqlCnt.Dispose();
}
if (nullSqlCnt) sqlCnt = null;
return true;
}
catch (SqlException)
{
return false;
}
}
}
مثالی از نحوه استفاده ارائه شده:
protected void BtnTest_Click(object sender, EventArgs e)
{
SqlConnection sqlCnt = new SqlConnection();
string strQuery = "SELECT COUNT(UnitPrice) AS PriceCount FROM [Order Details]";
// در این مرحله پارامتر سوم یعنی کانکشن باز نگه داشته شود
string strResult = SqlHelper.RunExecuteScalarCmd(ref sqlCnt, strQuery, false);
strQuery = "SELECT LastName + N'-' + FirstName AS FullName FROM Employees WHERE (EmployeeID = 9)";
// در این مرحله پارامتر سوم یعنی کانکشن بسته شود
strResult = SqlHelper.RunExecuteScalarCmd(ref sqlCnt, strQuery, true);
}
مروری بر این کد:
1) نحوه کامنت نوشتن
بین سی شارپ و زبان سی++ تفاوت وجود دارد. این نحوه کامنت نویسی بیشتر در سی++ متداول است. اگر از ویژوال استودیو استفاده میکنید، مکان نما را به سطر قبل از یک متد منتقل کرده و سه بار پشت سر هم forward slash را تایپ کنید. به صورت خودکار ساختار خالی زیر تشکیل خواهد شد:
/// <summary>
///
/// </summary>
/// <param name="sqlCnt"></param>
/// <param name="cntString"></param>
/// <returns></returns>
public static SqlConnection Connect2Db(ref SqlConnection sqlCnt, string cntString)
این روش مرسوم کامنت نویسی کدهای سی شارپ است. خصوصا اینکه ابزارهایی وجود دارند که به صورت خودکار از این نوع کامنتها، فایل CHM درست میکنند.
2) وجود سازنده private
احتمالا هدف این بوده که نه شخصی و نه حتی کامپایلر، وهلهای از این کلاس را ایجاد نکند. بنابراین بهتر است کلاسی را که تمام متدهای آن static است (که به این هم خواهیم رسید!) ، راسا static معرفی کنید. به این ترتیب نیازی به سازنده private نخواهد بود.
3) وجود try/catch
یک اصل کلی وجود دارد: اگر در حال طراحی یک کتابخانه پایهای هستید، try/catch را در هیچ متدی از آن لحاظ نکنید. بله؛ درست خوندید! لطفا try/catch ننویسید! کرش کردن برنامه خوب است! لایههای بالاتر برنامه که در حال استفاده از کدهای شما هستند متوجه خواهند شد که مشکلی رخ داده و این مشکل توسط کتابخانه مورد استفاده «خفه» نشده. برای مثال اگر هم اکنون SQL Server در دسترس نیست، لایههای بالاتر برنامه باید این مشکل را متوجه شوند. Exception اصلا چیز بدی نیست! کرش برنامه اصلا بد نیست!
فرض کنید که دچار بیماری شدهاید. اگر مثلا تبی رخ ندهد، از کجا باید متوجه شد که نیاز به مراقبت پزشکی وجود دارد؟ اگر هیچ علامتی بروز داده نشود که تا الان نسل بشر منقرض شده بود!
4) وجود ref و out
دوستان گرامی! این ref و out فقط جهت سازگاری با زبان C در سی شارپ وجود دارد. لطفا تا حد ممکن از آن استفاده نکنید! مثلا استفاده از توابع API ویندوز که با C نوشته شدهاند.
یکی از مهمترین کاربردهای pointers در زبان سی، دریافت بیش از یک خروجی از یک تابع است. برای مثال یک متد API ویندوز را فراخوانی میکنید؛ خروجی آن یک ساختار است که به کمک pointers به عنوان یکی از پارامترهای همان متد معرفی شده. این روش به وفور در طراحی ویندوز بکار رفته. ولی خوب در سی شارپ که از این نوع مشکلات وجود ندارد. یک کلاس ساده را طراحی کنید که چندین خاصیت دارد. هر کدام از این خاصیتها میتوانند نمایانگر یک خروجی باشند. خروجی متد را از نوع این کلاس تعریف کنید. یا برای مثال در دات نت 4، امکان دیگری به نام Tuples معرفی شده برای کسانی که سریع میخواهند چند خروجی از یک تابع دریافت کنند و نمیخواهند برای اینکار یک کلاس بنویسند.
ضمن اینکه برای مثال در متد Connect2Db، هم کانکشن یکبار به صورت ref معرفی شده و یکبار به صورت خروجی متد. اصلا نیازی به استفاده از ref در اینجا نبوده. حتی نیازی به خروجی کانکشن هم در این متد وجود نداشته. کلیه تغییرات شما در شیء کانکشنی که به عنوان پارامتر ارسال شده، در خارج از آن متد هم منعکس میشود (شبیه به همان بحث pointers در زبان سی). بنابراین وجود ref غیرضروری است؛ وجود خروجی متد هم به همین صورت.
5) استفاده از using در متد RunExecuteScalarCmd
استفاده از using خیلی خوب است؛ همیشه اینکار را انجام دهید!
اما اگر اینکار را انجام دادید، بدانید که شیء sqlCnt در پایان بدنه using ، توسط GC نابوده شده است. بنابراین اینجا bool blnClose دیگر چه کاربردی دارد؟! تصمیم شما دیگر اهمیتی نخواهد داشت؛ چون کار تخریبی پیشتر انجام شده.
6) متد CloseCnt
این متد زاید است؛ به دلیلی که در قسمت (5) عنوان شد. using های استفاده شده، کار را تمام کردهاند. بنابراین بستن اشیاء dispose شده معنا نخواهد داشت.
7) در مورد نحوه استفاده
اگر SqlHelper را در اینجا مثلا یک DAL ساده فرض کنیم (data access layer)، جای قسمت BLL (business logic layer) در اینجا خالی است. عموما هم چون توضیحات این موارد را خیلی بد ارائه دادهاند، افراد از شنیدن اسم آنها هم وحشت میکنند. BLL یعنی کمی دست به Refactoring بزنید و این پیاده سازی منطق تجاری ارائه شده در متد BtnTest_Click را به یک کلاس مجزا خارج از code behind پروژه منتقل کنید. Code behind فقط محل استفاده نهایی از آن باشد. همین! فعلا با همین مختصر شروع کنید.
مورد دیگری که در اینجا باز هم مشهود است، عدم استفاده از پارامتر در کوئریها است. چون از پارامتر استفاده نکردهاید، SQL Server مجبور است برای حالت EmployeeID = 9 یکبار execution plan را محاسبه کند، برای کوئری بعدی مثلا EmployeeID = 19، اینکار را تکرار کند و الی آخر. این یعنی مصرف حافظه بالا و همچنین سرعت پایین انجام کوئریها. بنابراین اینقدر در قید و بند باز نگه داشتن یک کانکشن نباشید؛ مشکل اصلی جای دیگری است!
8) برنامه وب و اطلاعات استاتیک!
این پروژه، یک پروژه ASP.NET است. دیدن تعاریف استاتیک در این نوع پروژهها یک علامت خطر است! در این مورد قبلا مطلب نوشتم:
متغیرهای استاتیک و برنامههای ASP.NET
یک درخواست عمومی!
لطف کنید در پروژهای «جدید» خودتون این نوع کلاسهای SqlHelper رو «دور بریزید». یاد گرفتن کار با یک ORM جدید اصلا سخت نیست. مثلا طراحی Entity framework مایکروسافت به حدی ساده است که هر شخصی با داشتن بهره هوشی در حد یک عنکبوت آبی یا حتی جلبک دریایی هم میتونه با اون کار کنه! فقط NHibernate هست که کمی مرد افکن است و گرنه مابقی به عمد ساده طراحی شدهاند.
مزایای کار کردن با ORM ها این است:
- کوئریهای حاصل از آنها «پارامتری» است؛ که این دو مزیت عمده را به همراه دارد:
امنیت: مقاومت در برابر SQL Injection
سرعت و همچنین مصرف حافظه کمتر: با کوئریهای پارامتری در SQL Server همانند رویههای ذخیره شده رفتار میشود.
- عدم نیاز به نوشتن DAL شخصی پر از باگ. چون ORM یعنی همان DAL که توسط یک سری حرفهای طراحی شده.
- یک دست شدن کدها در یک تیم. چون همه بر اساس یک اینترفیس مشخص کار خواهند کرد.
- امکان استفاده از امکانات جدید زبانهای دات نتی مانند LINQ و نوشتن کوئریهای strongly typed تحت کنترل کامپایلر.
- پایین آوردن هزینههای آموزشی افراد در یک تیم. مثلا EF را میشود به عنوان یک پیشنیاز در نظر گرفت؛ عمومی است و همه گیر. کسی هم از شنیدن نام آن تعجب نخواهد کرد. کتاب(های) آموزشی هم در مورد آن زیاد هست.
و ...