Jon P. Smith, author of Entity Framework Core in Action, explains what a multi-tenant app is and then digs into the things you need to do to make a multi-tenant app using ASP.NET Core with EF Core.
00:00 Countdown
02:19 Introduction and Community Links
18:25 What are multi-tenant web applications?
21:14 Single level multi-tenant demo
29:00 Partitioning tenants with EF Core QueryFilter
38:00 Admin features: creating users and tenants
43:00 Q&A
43:00 Hierarchical multi-tenant
59:00 How to get started
1:06:30 Database sharding and connection string management
1:16:30 Scaling with Azure SQL Elastic Pools
1:19:00 Conclusion
One of the most exciting announcements during this year’s Connect(); event was the ability to embed .NET libraries into existing iOS (Objective-C/Swift) and Android (Java) applications with .NET Embedding. This is great because you can start to share code between your iOS and Android applications, and you can also share the user interface between your apps when you combine .NET Embedding with Xamarin.Forms Native Forms. This means that you can leverage your existing investments and apps without having to re-write them from scratch to start adding cross-platform logic and UI. In fact, during the Connect(); keynote I showed how I was able to extend the open source Swift-based Kickstarter iOS application with .NET Embedding and Xamarin.Forms Native Forms. You can check out the clip below.
پاسخ به برترین سوالات Python
یک کاراکتر کنترلی، یک نقطه کدی است که به وسیله علائم نوشتاری قابل نمایش نباشد. مانند Backspace
تعریف بالا به ما میگوید که در یک متن نوشتاری، به غیر از کد حروفی که مشاهده میکنیم، کدهای دیگری هم هستن که قابل نمایش نیستند ولی بین متون وجود دارند. شاید شما تعدادی از آنها را بشناسید مثل کدهای 10 و 13 برای خط بعد و اول سطر که به line feed و carriage return معروف هستند. در این نوشتار قصد داریم با تعدادی از آنها آشنا شویم.
قبل از آغاز این نوشتار به شما توصیه میکنم یک نگاه اجمالی هم که شده بر نوشتار «داستانی از unicode» داشته باشید تا اطلاعات تکمیلیتری از این نوشتار به دست آورید. مبحث کلیدهای کنترلی از زمانی آغاز شد که کدهای اسکی ایجاد شدند و به دو دستهی c0 و c1 تقسیم شدند. خود کدهای اسکی هم بر اساس کدهای تلگراف ایجاد شدند و بسیاری از کلیدهای کنترلی هم از آنجا به استاندارد اسکی پیوستند و برای ارتباط و کنترل دستگاههایی چون چاپگرها و تهیه اطلاعات متا در مورد طلاعاتی که قرار بود در نوار مغناطیسی ذخیره شوند به کار رفتند. به عنوان نمونه کد 10 به عنوان line feed در چاپگر، یک خط کاغذ را به سمت داخل میکشید و کد 13 هم باعث میشد چاپگر به ابتدای سطر بازگردد. البته بیشتر این کاراکترها در پردازش متون به خصوص امروزه استفاده نمیشوند و فقط یک سری از آنها رایج هستند؛ مثل دو موردی که در بالا و در همین خط به آنها اشاره شد.
دستهی c0 از کد 0 آغاز شده و تا کد 31 ادامه مییابد. دو کد بعدی که کدهای Space و DEL هستند در هیچ گروهی قرار نمیگیرند. گروه c1 از کدهای 128 آغاز شده و تا 159 ادامه مییابند که جدول این گروهها و کلیدها کنترلی را میتوانید مشاهده کنید. برای مثال اولین کلید کنترلی که کد آن 0 است به نام نال است که در قدیم هم برای بستن رشتهها در زبان سی از آن استفاده میکردیم.
هر چند به مرور زمان هم تعدادی از همین کلیدهای کنترلی کاربرد خود را از دست دادند و برای آنها شکلک هایی چون خنده، قلب، نت موسیقی و ... را قرار دادند ولی گاهی اوقات برنامه نویسها هنوز در برنامههای خود از کد آنها برای کارهایی چون انجام عملیات بیتی استفاده میکنند.
استفادههای C0
کلیدهای کنترلی این دسته بیشتر برای منظم ساختن متنهای ساده و همچنین ایجاد ارتباط در پروتکل ارتباطی و دستگاههای مختلف به کار میرفت؛ ارسال فرمانهایی چون آغاز و توقف کار یا انجام عملی خاص توسط هر یک از این کلیدها صورت میگرفت. دستگاههایی چون کارت پانچها، ماشین تایپ و موارد مشابه، از این نوع هستند. با اینکه عمر این دستگاه به سر آمد ولی کلیدهای کنترلی جان سالم به در بردند.
استفادههای C1
این دسته در اواخر سال 1970 اضافه شدند و بیشتر برای ارتباط با چاپگر و صفحهی نمایش به کار میرفتند؛ مثل پیمایشهای افقی و عمودی، تعریف ناحیهای برای پر کردن فرم و Line-Break و کلیدهای انتقالی (شیفت) برای پشتیبانی از کلیدهای کنترلی و قابل چاپ بیشتر. 2 تا از کلیدها هم برای استفادهی خصوصی برنامه نویس کنار گذاشته شدند و 4 تا هم رزرو شده برای استفادهی آینده، تا بعدا استانداردسازی شوند.
کلیدهای کنترلی در سی شارپ
بسیاری از ما از علامت \ در کدهایمان برای قرار دادن کلیدهای کنترلی استفاده میکنیم مثل r\n\ که ترکیب دو کد CR و LF است.
برای شناسایی یک کلید کنترلی در سی شارپ از متد ایستای Char.IsControl استفاده مینماییم. کد زیر در مجموعهی MSDN برای نشان دادن قابلیت این متد نوشته شده است که در طی یک حلقه رنجی از کد پوینتها را بررسی کرده و نتیجه را به صورت شش ستونی در کنسول نمایش میدهد. یا کد مشابه دیگر که بر اساس دسیمال نمایش میدهد.
using System; public class ControlChars { public static void Main() { int charsWritten = 0; for (int ctr = 0x00; ctr <= 0xFFFF; ctr++) { char ch = Convert.ToChar(ctr); if (char.IsControl(ch)) { Console.Write(@"\U{0:X4} ", ctr); charsWritten++; if (charsWritten % 6 == 0) Console.WriteLine(); } } } } // The example displays the following output to the console: // \U0000 \U0001 \U0002 \U0003 \U0004 \U0005 // \U0006 \U0007 \U0008 \U0009 \U000A \U000B // \U000C \U000D \U000E \U000F \U0010 \U0011 // \U0012 \U0013 \U0014 \U0015 \U0016 \U0017 // \U0018 \U0019 \U001A \U001B \U001C \U001D // \U001E \U001F \U007F \U0080 \U0081 \U0082 // \U0083 \U0084 \U0085 \U0086 \U0087 \U0088 // \U0089 \U008A \U008B \U008C \U008D \U008E // \U008F \U0090 \U0091 \U0092 \U0093 \U0094 // \U0095 \U0096 \U0097 \U0098 \U0099 \U009A // \U009B \U009C \U009D \U009E \U009F
آیا هنوز برنامه نویسها از کلیدهای کنترلی استفاده میکنند؟
این سوال بستگی به برنامهای دارد که شما مینویسید. باید گفت هنوز بسیاری از آنها در بسیاری از برنامهها استفاده میشوند. مانند بعضی از درایورها برای ارسال اطلاعات به سمت یک قطعه یا دستگاه یا حتی از شما میخواهند برنامهای بنویسید که با دستگاههای قدیمی ارتباط برقرار کند. برنامههایی که نیاز به کار با رشتهها دارند و ...
لیست زیر مشخص میکند که کدامیک از کلیدهای کنترلی تا چه اندازه امروزه توسط برنامه نویسان استفاده میشوند.
Null | استفاده روزمرهای از آن در همهی برنامهها وجود دارد و نیاز به معرفی ندارد. |
Transmission Control | این کلیدها که 10 عدد هستند شامل SOH , ACK , DLE , ENQ , EOT , ETB , ETX , Nak , STX , SYN هستند. کاربردشان در انتقال اطلاعات بود ولی امروزه استفاده از آنها به شدت کم شده است و انتقال دادهها با سوکت TCP/IP و HTTP و FTP و دیگر پروتکولها به سرانجام رسید و گاها برای بعضی کاربردهای ویژه استفاده میشوند. |
BEL | این مورد واقعا کاربردش را از دست داده است. وظیفه قبلیاش ارسال یه هشدار یا یک زنگ اخطار به کاربر بود. مثلا برای اینکه ماشین تایپ به کاربر هشدار بدهد به آخر خط رسیده است، یک کد BELL به سمت آن ارسال میکرد. |
Format Effectors | کدهای این دسته عبارتند از BS , CR , FF , HT , HTJ , HTS , IND , LF , NEL , PLD , PLU , RI , VT , VTS هستند که احتمالا مهمترین کدهایی هستند که امروزه از آنها استفاده میشود. کاربردشان در فرمت بندی یا قالب بندی متون نوشته شده یا همان کلیدهای قابل چاپ میباشد. CR و LF که همیشه معرف حضور ما هستند و بودنشان در سیستم یک امر حیاتی است. HT که همان tab است. BS که همان Backspace است. FF و VT هم که امروزه به ندرت استفاده میشوند. |
Device Control | هنوز برای ارتباط با دستگاههای مختلف مثل کار با پورتها استفاده میشوند. کلیدهای معروف آن DC1 و DC3 هستند که به XON و XOFF هم شناخته میشوند. یکی از کاربردهای آن. |
SUB | یک نماد جایگزین که استفادهی خود را از دست داده است. موقعیکه نمادی نامعتبر بود یا خطایی رخ میداد، این نماد جایگزین آن میشد. امروزه بیشتر از علامت ؟ در متون استفاده میشود. در یک صفحه کلید استاندارد این کد توسط فشرده شدن Ctrl+Z ارسال میشود. |
CAN , EM | کاربردی امروزه ندارد. CAN برای کنترل خطا به کار میرفت و EM در نوارهای مغناطیسی. |
Information Separators | شامل 4 کلید FS ,GS , RS و US میشود که برای جداسازی دادهها از یکدیگر به کار میروند؛ ولی بهخاطر جایگزینی آنها با اسنادی مثل XML یا دیتابیسها، استفاده از آنها تا حدودی به پایان رسیده است. |
SP | همان کلید space است که نیاز به معرفی ندارد و کارش گویای همه چیز هست. |
DELL | همان کلید Delete است. |
NBSP | این کلید همان کاراکتر ;nbsp& است که در کدهای HTML استفاده میشود. |
SHY | علامت - یا Hyphen است که به شدت استفاده از آن کم شده است. |
به زبان ساده، وقتی شما متغیر جدیدی را ایجاد میکنید، با توجه به نوع (Type) آن متغیر، "مقدار" متغیر شما در Stack یا Heap قرار خواهد گرفت.
Stack
این ساختمان داده، داخل Memory پیاده سازی شده است و تعدادی از متغیرهایی را که ما داخل کد ایجاد میکنیم، در این نوع ساختمان داده از Memory نگهداری میشوند.
شرط قرار گرفتن مقدار یک متغیر داخل Stack این است که متغیر از نوع Value Type باشد. در زبان #C، بطور کلی Struct و Enumها Value Type هستند و بصورت پیشفرض داخل Stack قرار میگیرند. تمامی ValueTypeها در #C، بطور implicit از System.ValueType ارث بری میکنند.
Typeهای زیر، Value Typeهای پیشفرض تعریف شدهی در زبان #C هستند که به آنها Simple Type نیز گفته میشوند:
Represents | Type |
Boolean value | bool |
8-bit unsigned integer | byte |
16-bit Unicode character | char |
128-bit precise decimal values with 28-29 significant digits | decimal |
64-bit double-precision floating point type | double |
32-bit single-precision floating point type | float |
32-bit signed integer type | int |
64-bit signed integer type | long |
8-bit signed integer type | sbyte |
16-bit signed integer type | short |
32-bit unsigned integer type | uint |
64-bit unsigned integer type | ulong |
16-bit unsigned integer type | ushort |
اگر سورس هرکدام از این تایپها مانند Int32 را در ریپازیتوری CoreFX مایکروسافت بررسی کنید، متوجه خواهید شد که تمامی این تایپها از نوع Struct تعریف شدهاند و همانطور که گفتیم، بطور پیشفرض، Structها داخل Stack قرار خواهند گرفت.
طول عمر متغیرهایی که داخل Stack قرار گرفتهاند، منحصر به پایان اجرای یک متد است. بدین معنا که بعد از به پایان رسیدن یک متد، تمامی متغیرهای مورد استفاده در آن متد، از حافظه Stack بطور خودکار حذف خواهند شد. متغیرهایی که داخل Stack قرار میگیرند، نوع و حجم مقادیرشان بر اساس Type ای دارند، در زمان Compile-Time مشخص است.
public static int Add(int number1, int number2) { // number1 is on the stack (function parameter) // number2 is on the stack (function parameter) int sum = number1 + number2; // sum is on the stack (local variable) return sum; }
در زبان #C و در مرحله Compile-Time، کدها به زبان IL (مخفف Intermediate Language) ترجمه میشوند که با نامهای MSIL (مخفف Microsoft Intermediate Language ) و CIL (مخفف Common Intermediate Language ) نیز، این زبان شناخته میشود. ساختار این زبان Stack-based بوده و با شناخت آن، با مفهوم Stack نیز بهتر میتوانیم آشنا شویم.
IL زبانی است که CLR (مخفف Common Language Runtime) را که همان Runtime مایکروسافت است، شناخته و اجرا میکند. قابل ذکر است که Runtime مایکروسافت Open-Source بوده و سورس آن با نام CoreCLR در گذشته از این آدرس و در حال حاضر با نام Runtime از این آدرس قابل دسترسی است.
C:\Program Files (x86)\Microsoft SDKs\Windows\{version}\Bin\ildasm.exe
.method private hidebysig static int32 Add(int32 number1, int32 number2) cil managed { .locals init (int32 V_0, int32 V_1) IL_0001: ldarg.0 // Stack is: [2] IL_0002: ldarg.1 // Stack is: [2, 5] IL_0003: add // Stack is: [7] IL_0004: stloc.0 // Stack is: [] and V_0's value is: 7 IL_0005: ldloc.0 // Stack is: [7] IL_0006: stloc.1 // Stack is: [] and V_1's value is: 7 IL_0009: ldloc.1 // Stack is: [7] IL_000a: ret // Return [7] }
میتوانید لیست دستورات مورد استفاده در CIL را از اینجا ببینید.
در ادامه، خط به خط، خروجی حاصل را بررسی میکنیم:
2- از کلمه کلیدی ldarg (مخفف Load Argument) برای لود کردن آرگومان یا همان پارامتر ورودی متد، داخل Stack استفاده میشود.
• ldarg.0 به معنای لود کردن پارامتر ورودی اول، داخل Stack است و با فراخوانی آن، Stack Frame دارای یک عضو که مقدار آن 2 است، میشود.
3- با استفاده از کلمه کلیدی add، مقادیر موجود در Stack با یکدیگر جمع میشوند و Stack Frame دارای یک عضو که مقدار آن 7 است، میشود.
4- با استفاده از کلمه کلیدی stloc (مخفف Store Local)، آخرین عضو موجود در Stack، داخل متغیر محلی ذکر شده، قرار گرفته و ذخیره میشود.
5- با استفاده از کلمه کلیدی ldloc (مخفف Load Local)، میتوان متغیر محلی ذخیره شده را داخل Stack قرار داد.
6- در نهایت، مقدار 7، داخل متغیر 1 یا همان V_1 با دستور stloc.1 بار دیگر ذخیره، با ldloc.1 لود شده و با استفاده از دستور ret، برگشت داده میشود.
* نکته: اگر کدها را بطور دقیق بررسی کرده باشید، احتمالا فکر کرده اید که چه نیازی به ایجاد یک متغیر اضافی و ریختن نتیجه داخل آن و سپس برگشت دادن نتیجه، در مرحله 6 است؟!
* نکته: احتمالا تا به اینجا دلیل بوجود آمدن StackOverflowException را متوجه شده باشید. فضای Stack محدود است. این فضا در سیستمهای 32 بیت برابر با 1 مگابایت و در سیستمهای 64 بیت برابر با 4 مگابایت است (Reference). اگر حجم متغیرهایی که روی استک Push میشوند، این محدودیت را رد کنند و یا اگر یک متد بطور دائم خودش را صدا بزند (Recursive) و هیچگاه از آن خارج نشود، با خطای StackOverflowException مواجه میشوید.
Heap
.Heap: a group of things placed, thrown, or lying one on another
در مقابل ساختار ترتیبی و منظم Stack، ساختار Heap قرار دارد. Heap قسمتی از حافظه است که ساختار، ترتیب و Layout خاصی ندارد.
وقتی یک متغیر از نوع string را ایجاد میکنیم، مقدار آن داخل Heap و Memory-Address آن متغیر روی Heap، در Stack نگه داری میشود:
public static void SayHi() { string name = "Moien"; }
در این مثال، چون string یک class است، مقدار آن داخل heap ذخیره شده و آدرس آن قسمت (segment) از memory، روی Stack قرار میگیرد:
.method private hidebysig static void SayHi() cil managed { .locals init (string V_0) IL_0001: ldstr "Moien" // Stack is: [memory-address of string in heap] IL_0006: stloc.0 IL_0007: ret }
به متغیرهایی که مقادیرشان داخل Heap ذخیره میشوند، Reference-Type گفته میشود.
* نکته: در این مثال متغیری به نام name ایجاد شده که از آن هیچ استفادهای نشده است. در زمان JIT-Compilation، با توجه با Optimizationهای موجود در سطح CLR، این متد بطور کلی اضافه تشخیص داده شده و از آن صرفنظر خواهد شد.
Boxing and Unboxing
به فرایند تبدیل یک Value-Type مانند int که بصورت پیشفرض داخل Stack ذخیره میشود، به یک object که در داخل Heap ذخیره میشود، Boxing گفته میشود. انجام این عمل باعث allocation بر روی memory میشود که سربار زیادی دارد.
با انجام عمل Boxing، قادر خواهیم بود تا بعنوان مثال یک عدد را بر خلاف روال عادی آن، روی Heap ذخیره کنیم:
public static void Boxing() { const int number = 5; object boxedNumber = number; // implicit boxing using implicit cast object boxedNumber = (object)number; // explicit boxing using direct cast }
در ابتدا عدد 5 روی Stack ذخیره شده بود، اما با Box کردن آن، یعنی قرار دادن مقدار آن داخل یک object، مقدار از Stack به Heap انتقال داده شده و allocation اتفاق خواهد افتاد:
.method public hidebysig static void Boxing() cil managed { .locals init (object V_0) IL_0001: ldc.i4.5 // Stack is: [5] IL_0002: box [System.Runtime]System.Int32 // Stack is: [memory-address of 5 in heap] IL_0007: stloc.0 IL_0008: ret }
به عکس این عمل، یعنی تبدیل یک Reference-Type به یک Value-Type، اصطلاحا Unboxing گفته میشود:
public static void Unboxing() { object boxedNumber = 5; int number = (int)boxedNumber; }
که نتیجه آن، به این صورت خواهد بود:
.method public hidebysig static void Unboxing() cil managed { .locals init (object V_0, int32 V_1) IL_0001: ldc.i4.5 // Stack is: [5] IL_0002: box [System.Runtime]System.Int32 // Stack is: [memory-address of 5 in heap] IL_0007: stloc.0 // Stack is: [] IL_0008: ldloc.0 // Stack is: [memory-address of 5 in heap] IL_0009: unbox.any [System.Runtime]System.Int32 // Stack is: [5] IL_000e: stloc.1 // Stack is: [] IL_000f: ret }
تلاش تیمهای مایکروسافت طی سالهای اخیر، باعث افزایش Performance فوق العاده در NET Core. و ASP.NET Core شده است. یکی از دلایل این Performance، جلوگیری بسیار زیاد از allocation در کدهای خود NET. است، که این امر به واسطه اولویت قرار دادن استفاده از Structها میسر گردیده است.
برخلاف Stack که طول عمر متغیرهای موجود در آن، در انتهای یک متد پایان مییابند، متغیرهای allocate شدهی در Heap به این شکل نبوده و در صورت حذف نکردن آنها بصورت دستی، تا پایان طول عمر اجرای برنامه داخل memory باقی خواهند ماند. اینجا، جاییست که Garbage Collector در NET. وارد عمل میشود.
سری آموزشی Blazor Hybrid
Blazor Hybrid for Beginners
Join James Montemagno as he takes you on a journey of building your first Hybrid applications across iOS, Android, Mac, Windows, and Web with ASP.NET Core, Blazor, Blazor Hybrid, and .NET MAUI! You will learn how to use Blazor Hybrid to blend desktop and mobile native client frameworks with .NET and Blazor.
In a Blazor Hybrid app, Razor components run natively on the device. Components render to an embedded Web View control through a local interop channel. Components don't run in the browser, and WebAssembly isn't involved. Razor components load and execute code quickly, and components have full access to the native capabilities of the device through the .NET platform. Component styles rendered in a Web View are platform dependent and may require you to account for rendering differences across platforms using custom stylesheets.
Blazor Hybrid support is built into the .NET Multi-platform App UI (.NET MAUI) framework. .NET MAUI includes the BlazorWebView control that permits rendering Razor components into an embedded Web View. By using .NET MAUI and Blazor together, you can reuse one set of web UI components across mobile, desktop, and web.
Domain Driven Design: The Good Parts
The greenfield project started out so promising. Instead of devolving into big ball of mud, the team decided to apply domain-driven design principles. Ubiquitous language, proper boundaries, encapsulation, it all made sense.
But along the way, something went completely and utterly wrong. It started with arguments on the proper way of implementing aggregates and entities. Arguments began over project and folder structure. Someone read a blog post that repositories are evil, and ORMs the devil incarnate. Another read that relational databases are last century, we need to store everything as a stream of events. Then came the actor model and frameworks that sounded like someone clearing their throat. Instead of a nice, clean architecture, the team chased the next new approach without ever actually shipping anything.
Beyond the endless technical arguments it causes, domain-driven design can actually produce great software. We have to look past the hype into the true value of DDD, what it can bring to our organizations and how it can enable us to build quality systems. With the advent of microservices, DDD is more important than ever - but only if we can get to the good parts.
در جهت تکمیل بحث "بررسی امنیتی، حین استفاده از jQuery Ajax"، یک مورد دیگر را هم میتوان اضافه کرد: چگونه صفحهی معروف Add service reference را در VS.NET جهت سرویس WCF خود از کار بیندازیم؟
راه حل آن هم بسیار ساده است اما چون عموما در منابع مرتبط با جملات و کلمات بیش از حد فنی بیان میشود، شاید از دید دور مانده باشد:
اگر WCF Service تولیدی شما تنها قرار است توسط برنامهی Silverlight یا جاوا اسکریپتی موجود در پروژهی جاری مورد استفاده قرار گیرد، باید Meta Data مرتبط با آن سرویس را جهت بالابردن امنیت سیستم، حذف نمود. توسط این Meta Data میتوان ServiceContract ، OperationContract و سایر اطلاعات یک WCF Service را استخراج نمود.
الف) روش غیر فعال کردن متادیتا در یک Ajax enabled WCF Service
به فایل وب کانفیگ برنامه مراجعه کرده و تغییر زیر را اعمال کنید:
...
<behavior name="">
<serviceMetadata httpGetEnabled="false" httpsGetUrl="false" />
...
</behavior>
...
ب) روش غیرفعال کردن متادیتا در یک Silverlight enabled WCF Service
ابتدا قسمت الف را اعمال نموده سپس تغییر زیر را نیز لحاظ نمائید (IMetadataExchange به صورت کامنت درآمده):
<!-- <endpoint address="mex" binding="mexHttpBinding"
contract="IMetadataExchange" /> -->
با این تغییرات ساده، گزینهی Add service reference دیگر قابلیت تشخیص خودکار اطلاعات سرویس شما را نداشته و با یک خطا متوقف خواهد شد:
The HTML document does not contain Web service discovery information.
Metadata contains a reference that cannot be resolved.
سؤال:
1- آیا با این تغییر در عملکرد WCF سرویس ما اخلال ایجاد خواهد شد؟
پاسخ: خیر. تنها Web service discovery information را از کار انداختهایم.
2- در صورت تغییر کدهای WCF Service چه باید کرد؟
پاسخ: اگر امضای متدها و اینترفیسهای تعریف شده تغییری نداشتهاند، لزومی به هیچ نوع تغییری نیست. در غیراینصورت، سریع موارد الف و ب فوق را به حالت اول برگردانده، کلاینت مورد استفاده را به روز کنید، مجددا متادیتا را حذف نمائید.
- Blazor Server، که در آن یک اتصال SignalR، بین مرورگر کاربر و سرور، برقرار شده و سرور حالات مختلف این جلسهی کاری را مدیریت میکند. آغاز این حالت، بسیار سریع است؛ اما وجود اتصال دائم SignalR در آن ضروری است. نیاز به وجود این اتصال دائم، با تعداد بالای کاربر میتواند کارآیی سرور را تحت تاثیر قرار دهد.
- Blazor WASM: در این حالت کل برنامهی Blazor، درون مرورگر کاربر اجرا میشود و برای اینکار الزاما نیازی به سرور ندارد؛ اما آغاز اولیهی آن به علت نیاز به بارگذاری کل برنامه درون مرورگر کاربر، اندکی کند است. اتصال این روش با سرور، از طریق روشهای متداول کار با Web API صورت میگیرد و نیازی به اتصال دائم SignalR را ندارد.
دات نت 8، دو تغییر اساسی را در اینجا ارائه میدهد:
- در اینجا حالت جدیدی به نام SSR یا Static Server Rendering ارائه شدهاست (به آن Server-side rendering هم میگویند). در این حالت نه WASM ای درون مرورگر کاربر اجرا میشود و نه اتصال دائم SignalR ای برای کار با آن نیاز است! در این حالت برنامه تقریبا همانند یک MVC Razor application سنتی کار میکند؛ یعنی سرور، کار رندر نهایی HTML قابل ارائهی به کاربر را انجام داده و آنرا به سمت مرورگر، برای نمایش ارسال میکند و همچنین سرور، هیچ حالتی را هم از برنامه ذخیره نمیکند و بهعلاوه، کلاینت نیز نیازی به دریافت کل برنامه را در ابتدای کار ندارد (هم آغاز و نمایش سریعی را دارد و هم نیاز به منابع کمتری را در سمت سرور برای اجرا دارد).
- تغییر مهم دیگری که در دات نت 8 صورت گرفته، امکان ترکیب کردن حالتهای مختلف رندر صفحات، در برنامههای Blazor است. یعنی میتوان یک صفحهی SSR را داشت که تنها قسمت کوچکی از آن بر اساس معماری Blazor Server کار کند (قسمتهای اصطلاحا interactive یا تعاملی آن). یا حتی در یک برنامه، امکان ترکیب Blazor Server و Blazor WASM نیز وجود دارد.
اینها عناوین موارد جدیدی هستند که در این سری به تفصیل بررسی خواهیم کرد.
تاریخچهی نمایش صفحات وب در مرورگرها
در ابتدای ارائهی وب، سرورها، ابتدا درخواستی را از طرف مرورگر کلاینت دریافت میکردند و در پاسخ به آن، HTML ای را تولید و بازگشت میدادند. حاصل آن، نمایش یک صفحهی استاتیک non-interactive بود (غیرتعاملی). علت تاکید بر روی واژهی interactive (تعاملی)، بکارگیری گستردهی آن در نگارش جدید Blazor است؛ تا حدی که ایجاد قالبهای جدید آغازین برنامههای آن، با تنظیم این گزینه همراه است. برای مشاهدهی آن، پس از نصب SDK جدید دات نت، دستور dotnet new blazor --help را صادر کنید.
سپس JavaScript از راه رسید و هدف آن، افزودن interactivity به صفحات سمت کاربر بود تا بتوان بر اساس تعاملات و ورودیهای کاربر، تغییراتی را بر روی محتوای صفحه اعمال کرد. در ادامه JavaScript این امکان را یافت تا بتواند درخواستهایی را به سمت سرور ارسال کند و بر اساس خروجی دریافتی، قسمتهایی از صفحهی جاری استاتیک را به صورت پویا تغییر دهد.
در ادامه با بالارفتن توانمندیهای سختافزاری و همچنین توسعهی کتابخانههای جاوااسکریپتی، به برنامههای تک صفحهای کاملا پویا و interactive رسیدیم که به آنها SPA گفته میشود (Single-page applications)؛ از این دست کتابخانهها میتوان به Backbone اشاره کرد و پس از آن به React و Angular. برنامههای Blazor نیز اخیرا به این جمع اضافه شدهاند.
اما ... اخیرا توسعه دهندهها به این نتیجه رسیدهاند که SPAها برای تمام امور، مناسب و یا حتی الزامی نیستند. گاهی از اوقات ما فقط نیاز داریم تا محتوایی را خیلی سریع و بهینه تولید و بازگشت دهیم؛ مانند نمایش لیست اخبار، به هزاران دنبال کننده، با حداقل مصرف منابع و در همین حال نیاز به interactivity در بعضی از قسمتهای خاص نیز احساس میشود. این رویهای است که در تعدادی از فریمورکهای جدید و مدرن جاوااسکریپتی مانند Astro در پیش گرفته شدهاست؛ در آنها ترکیبی از رندر سمت سرور، به همراه interactivity سمت کاربر، مشاهده میشود. برای مثال این امکان را فراهم میکنند تا محتوای قسمتی از صفحه را در سمت سرور تهیه و رندر کنید، یا قسمتی از صفحه (یک کامپوننت خاص)، به صورت interactive فعال شود. ترکیب این دو مورد، دقیقا هدف اصلی Blazor، در دات نت 8 است. برای مثال فرض کنید میخواهید برنامه و سایتی را طراحی کنید که چند صفحهی آغازین آن، بدون هیچگونه تعاملی با کاربر هستند و باید سریع و SEO friendly باشند. همچنین تعدادی از صفحات آن هم قرار است فقط یک سری محتوای ثابت را نمایش دهند، اما در قسمتهای خاصی از آن نیاز به تعامل با کاربر است.
معرفی Blazor یکپارچه در دات نت 8
مهمترین تغییر Blazor در دات نت 8، یکپارچه شدن حالتهای مختلف رندر آن در سمت سرور است. تغییرات زیاد رخ دادهاند تا امکان داشتن Server-side rendering یا SSR به همراه قابلیت فعال سازی interactivity به ازای هر کامپوننت دلخواه که به آن حالتهای رندر (Render modes) گفته میشود، میسر شوند. در اساس، این روش جدید، همان Blazor Server بهبود یافتهاست که حالت SSR، حالت پیشفرض آن است. در کنار آن قابلیتهای راهبری (navigation)، نیز بهبود یافتهاند تا برنامههای SSR همانند برنامههای SPA بهنظر برسند.
در دات نت 8، ASP.NET Core و Blazor نیز کاملا یکپارچه شدهاند. در این حالت برنامههای Blazor Server میتوانند همانند برنامههای MVC Razor Pages متداول، با کمک قابلیت SSR، صفحات غیر interactive ای را رندر کنند؛ البته به کمک کامپوننتهای Razor. مزیت آن نسبت به MVC Razor Pages این است که اکنون میتوانید هر کامپوننت مجزایی از صفحه را نیز کاملا interactive کنید.
در نگارشهای قبلی Blazor، برنامههای Blazor Server حتی برای شروع کار نیاز به یک صفحهی Razor Pages آغازین داشتند، اما دیگر نیازی به این مورد با دات نت 8 نیست؛ چون ASP.NET Core 8x میتواند کامپوننتهای Razor را نیز به صورت HTML خالص بازگشت دهد و یا Minimal API آن به همراه خروجی new RazorComponentResult نیز شدهاست. در حالت SSR، حتی سیستم مسیریابی ASP.NET Core نیز با Blazor یکی شدهاست.
البته این تغییرات، حالتهای خالص Blazor WebAssembly و یا MAUI Blazor Hybrid را تحت تاثیر قرار نمیدهند؛ اما بدیهی است تمام آنها از سایر قابلیتهای جدید اضافه شده نیز بهرهمند هستند.
معرفی حالتهای مختلف رندر Blazor در دات نت 8
یک برنامهی جدید 8x Blazor، در اساس بر روی سرور رندر میشود (همان SSR). اما همانطور که عنوان شد، این SSR ارائه شدهی توسط Blazor، یک قابلیت مهم را نسبت به MVC Razor pages دارد و آن هم امکان فعالسازی interactivity، به ازای کامپوننتها و قسمتهای کوچکی از صفحه است که واقعا نیاز است تعاملی باشند. فعالسازی آن هم بسیار ساده، یکدست و یکپارچه است:
@* For being rendered on the server *@ <Counter @rendermode="@InteractiveServer" /> @* For running in WebAssembly *@ <Counter @rendermode="@InteractiveWebAssembly" />
این تعاریف حالت رندر را توسط دایرکتیوها نیز میتوان به ازای هر کامپوننت مجزا، مشخص کرد (یکی از این دو حالت باید بکار گرفته شود):
@rendermode InteractiveServer @rendermode InteractiveWebAssembly
امکان اعمال این ویژگیها به مسیریاب برنامه نیز وجود دارد که در این حالت کل برنامه را interactive میکند. اما در حالت پیشفرض، برنامهای که ایجاد میشود فاقد تنظیمات تعاملی در ریشهی اصلی آن است.
معرفی حالت رندر خودکار در Blazor 8x
یکی دیگر از حالتهای رندر معرفی شدهی در Blazor 8x، حالت Auto است:
<Counter @rendermode="@InteractiveAuto" />
معرفی حالت رندر Streaming در Blazor 8x
در بار اول بارگذاری صفحات، ممکن است دریافت اطلاعات مرتبط با آن کمی کند و با وقفه باشند. در این حالت برای اینکه برنامههای SSR یک صفحهی خالی را نمایش ندهند، میتوان در ابتدا با استفاده از حالت رندر جدید StreamRendering، حداقل قالب صفحه را نمایش داد و سپس اصل اطلاعات را:
@attribute [StreamRendering(prerender: true)]
جزئیات بیشتر نحوهی کار با این حالات را در قسمتهای بعدی بررسی خواهیم کرد.
نتیجه گیری:
روشهای جدید رندر ارائه شدهی در Blazor 8x، برای موارد زیر مفید هستند:
- زمانیکه قسمت عمدهای از برنامهی شما بر روی سرور اجرا میشود.
- زمانیکه خروجی اصلی برنامهی شما بیشتر حاوی محتواهای ثابت است؛ مانند CMSها.
- زمانیکه میخواهید صفحات شما قابل ایندکس شدن توسط موتورهای جستجو باشند و مباحث SEO برای شما مهم است.
- زمانیکه نیاز به مقدار کمی امکانات تعاملی دارید و فقط قسمتهای کوچکی از صفحه قرار است تعاملی باشند. برای مثال فقط قرار است قسمت کوچکی از یک صفحهی نمایش مقالهای از یک بلاگ، به همراه امکان رای دادن به آن مطلب (تنها قسمت «تعاملی» صفحه) باشد.
- و یا زمانیکه میخواهید MVC Razor Pages را با یک فناوری جدید که امکانات بیشتری را در اختیار شما قرار میدهد، جایگزین کنید.
معرفی عملگر Hat
برای دسترسی به آخرین عضو یک آرایه عموما از روش زیر استفاده میشود:
var integerArray = new int[3]; var lastItem = integerArray[integerArray.Length - 1];
var integerList = integerArray.ToList(); integerList.Last();
var secondToLast = integerArray[integerArray.Length - 2];
این شمردنهای از آخر در C# 8.0 توسط ارائهی عملگر hat یا همان ^ که پیشتر کار xor را انجام میداد (و البته هنوز هم در جای خودش همین مفهوم را دارد)، میسر شدهاست:
var lastItem = integerArray[^1];
نکتهی مهم: کسانیکه شروع به آموزش برنامه نویسی میکنند، مدتی طول میکشد تا عادت کنند که اولین ایندکس یک آرایه از صفر شروع میشود. در اینجا باید درنظر داشت که با بکارگیری «عملگر کلاه»، آخرین ایندکس یک آرایه از «یک» شروع میشود و نه از صفر. برای نمونه در مثال زیر به خوبی تفاوت بین ایندکس از ابتدا و ایندکس از انتها را میتوانید مشاهده کنید:
var words = new string[] { // index from start index from end "The", // 0 ^9 "quick", // 1 ^8 "brown", // 2 ^7 "fox", // 3 ^6 "jumped", // 4 ^5 "over", // 5 ^4 "the", // 6 ^3 "lazy", // 7 ^2 "dog" // 8 ^1 }; // 9 (or words.Length) ^0
در حالت کلی ایندکس n^ معادل sequence.Length - n است. بنابراین sequence[^0] به معنای sequence[sequence.Length] است و هر دو مورد یک index out of range exception را صادر میکنند.
IDE نیز با فعال سازی C# 8.0، زمانیکه به قطعه کد زیر میرسد، زیر words.Length - 1 خط کشیده و پیشنهاد میدهد که بهتر است از 1^ استفاده کنید:
Console.WriteLine($"The last word is {words[words.Length - 1]}");
معرفی نوع جدید Index
در C# 8.0 زمانیکه مینویسم 1^، در حقیقت قطعه کد زیر را ایجاد کردهایم:
var index = new Index(value: 1, fromEnd: true); Index indexStruct = ^1; var indexShortHand = ^1;
در سطر اول، پارامتر fromEnd نیز قابل تعریف است. این fromEnd با مقدار true، همان عملگر ^ در اینجا است و عدم ذکر این عملگر به معنای false بودن آن است:
int[] a = { 0, 1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9 }; Console.WriteLine(a[a.Length – 2]); // will write 8 on console. Console.WriteLine(a[^2]); // will write 8 on console. Index i5 = 5; Console.WriteLine(a[i5]); //will write 5 on console. Index i2fromEnd = ^2; Console.WriteLine(a[i2fromEnd]); // will write 8 on console.
روش دسترسی به بازهای از اعضای یک آرایه تا پیش از C# 8.0
فرض کنید آرایهای از اعداد بین 1 تا 10 را به صورت زیر ایجاد کردهاید:
var numbers = Enumerable.Range(1, 10).ToArray();
var (start, end) = (1, 7); var length = end - start; // Using LINQ var subset1 = numbers.Skip(start).Take(length); // Or using Array.Copy var subset2 = new int[length]; Array.Copy(numbers, start, subset2, 0, length);
روش دسترسی به بازهای از اعضای یک آرایه در C# 8.0
در C# 8.0 برای دسترسی به بازهای از عناصر یک آرایه میتوان از range expression که به صورت x..y نوشته میشود، استفاده کرد. در ادامه، مثالهایی را از کاربردهای عبارت .. ملاحظه میکنید:
var myArray = new string[] { "Item1", "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" };
var fromIndexToX = myArray[1..3]; // = [Item2, Item3]
var fromIndexToXFromTheEnd = myArray[1..^1]; // = [ "Item2", "Item3", "Item4" ]
var fromAnIndexToTheEnd = myArray[1..]; // = [ "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" ]
var fromTheStartToAnIndex = myArray[..3]; // = [ "Item1", "Item2", "Item3" ]
var entireRange = myArray[..]; // = [ "Item1", "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" ]
مثالی دیگر: بازنویسی یک حلقهی for با foreach
حلقهی for زیر را
var myArray = new string[] { "Item1", "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" }; for (int i = 1; i <= 3; i++) { Console.WriteLine(myArray[i]); }
foreach (var item in myArray[1..4]) // = [ "Item2", "Item3", "Item4" ] { Console.WriteLine(item); }
یعنی ابتدای آن inclusive است و انتهای آن exclusive
چند مثال کاربردی و متداول از بازهها
using System; using System.Linq; namespace ConsoleApp { class Program { private static readonly int[] _numbers = Enumerable.Range(1, 10).ToArray(); static void Main() { var skip2CharactersAndTake2Characters = _numbers[2..4]; // صرفنظر کردن از دو عنصر اول و سپس انتخاب دو عنصر var skipFirstAndLastCharacter = _numbers[1..^1]; // صرفنظر کردن از دو عنصر اول و آخر var last3Characters = _numbers[^3..]; // انتخاب بازهای شامل سه عنصر آخر var first4Characters = _numbers[0..4]; // دریافت بازهای از 4 عنصر اول var rangeStartFrom2 = _numbers[2..]; // دریافت بازهای شروع شده از المان دوم تا آخر var skipLast3Characters = _numbers[..^3]; // صرفنظر کردن از سه المان آخر var rangeAll = _numbers[..]; // انتخاب کل بازه } } }
معرفی نوع جدید Range
در C# 8.0 زمانیکه مینویسم 4..1، در حقیقت قطعه کد زیر را ایجاد کردهایم:
var range = new Range(1, 4); Range rangeStruct = 1..4; var rangeShortHand = 1..4;
یک مثال: استفاده از نوع جدید Range به عنوان پارامتر یک متد
using System; using System.Linq; namespace ConsoleApp { class Program { private static readonly int[] _numbers = Enumerable.Range(1, 10).ToArray(); static void Print(Range range) => Console.WriteLine($"{range} => {string.Join(", ", _numbers[range])}"); static void Main() { Print(1..3); // 1..3 => 2, 3 Print(..3); // 0..3 => 1, 2, 3 Print(3..); // 3..^0 => 4, 5, 6, 7, 8, 9, 10 Print(1..^1); // 1..^1 => 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9 Print(^2..^1); // ^2..^1 => 9 } } }
مثالی دیگر: استفاده از Range به عنوان جایگزینی برای متد String.Substring
از Range میتوان برای کار بر روی رشتهها و انتخاب قسمتی از آنها نیز استفاده کرد:
Console.WriteLine("123456789"[1..4]); // Would output 234
var helloWorldStr = "Hello, World!"; var hello = helloWorldStr[..5]; Console.WriteLine(hello); // Output: Hello var world = helloWorldStr[7..]; Console.WriteLine(world); // Output: World! var world2 = helloWorldStr[^6..]; // Take the last 6 characters Console.WriteLine(world); // Output: World!
سؤال: زمانیکه بازهای از یک آرایه را انتخاب میکنیم، آیا یک آرایهی جدید ایجاد میشود، یا هنوز به همان آرایهی قبلی اشاره میکند؟
پاسخ: یک آرایهی جدید ایجاد میشود؛ اما میتوان با فراخوانی متد ()array.AsSpan پیش از انتخاب یک بازه، بازهای را تولید کرد که دقیقا به همان آرایهی اصلی اشاره میکند و یک کپی جدید نیست:
var arr = (new[] { 1, 4, 8, 11, 19, 31 }).AsSpan(); var range = arr[2..5]; ref int elt1 = ref range[1]; elt1 = -1; int copiedElement = range[2]; copiedElement = -2; Console.WriteLine($"range[1]: {range[1]}, range[2]: {range[2]}"); // output: range[1]: -1, range[2]: 19 Console.WriteLine($"arr[3]: {arr[3]}, arr[4]: {arr[4]}"); // output: arr[3]: -1, arr[4]: 19