مطالب
EF Code First #1

در ادامه بحث ASP.NET MVC می‌شود به ابزاری به نام MVC Scaffolding اشاره کرد. کار این ابزار که توسط یکی از اعضای تیم ASP.NET MVC به نام استیو اندرسون تهیه شده، تولید کدهای اولیه یک برنامه کامل ASP.NET MVC از روی مدل‌های شما می‌باشد. حجم بالایی از کدهای تکراری آغازین برنامه را می‌شود توسط این ابزار تولید و بعد سفارشی کرد. MVC Scaffolding حتی قابلیت تولید کد بر اساس الگوی Repository و یا نوشتن Unit tests مرتبط را نیز دارد. بدیهی است این ابزار جای یک برنامه نویس را نمی‌تواند پر کند اما کدهای آغازین یک سری کارهای متداول و تکراری را به خوبی می‌تواند پیاده سازی و ارائه دهد. زیر ساخت این ابزار، علاوه بر ASP.NET MVC، آشنایی با Entity framework code first است.
در طی سری ASP.NET MVC که در این سایت تا به اینجا مطالعه کردید من به شدت سعی کردم از ابزارگرایی پرهیز کنم. چون شخصی که نمی‌داند مسیریابی چیست، اطلاعات چگونه به یک کنترلر منتقل یا به یک View ارسال می‌شوند، قراردادهای پیش فرض فریم ورک چیست یا زیر ساخت امنیتی یا فیلترهای ASP.NET MVC کدامند، چطور می‌تواند از ابزار پیشرفته Code generator ایی استفاده کند، یا حتی در ادامه کدهای تولیدی آن‌را سفارشی سازی کند؟ بنابراین برای استفاده از این ابزار و درک کدهای تولیدی آن، نیاز به یک پیشنیاز دیگر هم وجود دارد: «Entity framework code first»
امسال دو کتاب خوب در این زمینه منتشر شده‌اند به نام‌های:
Programming Entity Framework: DbContext, ISBN: 978-1-449-31296-1
Programming Entity Framework: Code First, ISBN: 978-1-449-31294-7
که هر دو به صورت اختصاصی به مقوله EF Code first پرداخته‌اند.


در طی روزهای بعدی EF Code first را با هم مرور خواهیم کرد و البته این مرور مستقل است از نوع فناوری میزبان آن؛ می‌خواهد یک برنامه کنسول باشد یا WPF یا یک سرویس ویندوز NT و یا ... یک برنامه وب.
البته از دیدگاه مایکروسافت، M در MVC به معنای EF Code first است. به همین جهت MVC3 به صورت پیش فرض ارجاعی را به اسمبلی‌های آن دارد و یا حتی به روز رسانی که برای آن ارائه داده نیز در جهت تکمیل همین بحث است.


مروری سریع بر تاریخچه Entity framework code first

ویژوال استودیو 2010 و دات نت 4، به همراه EF 4.0 ارائه شدند. با این نگارش امکان استفاده از حالت‌های طراحی database first و model first مهیا است. پس از آن، به روز رسانی‌های EF خارج از نوبت و به صورت منظم، هر از چندگاهی ارائه می‌شوند و در زمان نگارش این مطلب، آخرین نگارش پایدار در دسترس آن 4.3.1 می‌باشد. از زمان EF 4.1 به بعد، نوع جدیدی از مدل سازی به نام Code first به این فریم ورک اضافه شد و در نگارش‌های بعدی آن، مباحث DB migration جهت ساده سازی تطابق اطلاعات مدل‌ها با بانک اطلاعاتی، اضافه گردیدند. در روش Code first، کار با طراحی کلاس‌ها که در اینجا مدل داده‌ها نامیده می‌شوند، شروع گردیده و سپس بر اساس این اطلاعات، تولید یک بانک اطلاعاتی جدید و یا استفاده از نمونه‌ای موجود میسر می‌گردد.
پیشتر در روش database first ابتدا یک بانک اطلاعاتی موجود، مهندسی معکوس می‌شد و از روی آن فایل XML ایی با پسوند EDMX تولید می‌گشت. سپس به کمک entity data model designer ویژوال استودیو، این فایل نمایش داده شده و یا امکان اعمال تغییرات بر روی آن میسر می‌شد. همچنین در روش دیگری به نام model first نیز کار از entity data model designer جهت طراحی موجودیت‌ها آغاز می‌گشت.
اما با روش Code first دیگر در ابتدای امر مدل فیزیکی و یک بانک اطلاعاتی وجود خارجی ندارد. در اینجا EF تعاریف کلاس‌های شما را بررسی کرده و بر اساس آن، اطلاعات نگاشت‌های خواص کلاس‌ها به جداول و فیلدهای بانک اطلاعاتی را تشکیل می‌دهد. البته عموما تعاریف ساده کلاس‌ها بر این منظور کافی نیستند. به همین جهت از یک سری متادیتا به نام ویژگی‌ها یا اصطلاحا data annotations مهیا در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations برای افزودن اطلاعات لازم مانند نام فیلدها، جداول و یا تعاریف روابط ویژه نیز استفاده می‌گردد. به علاوه در روش Code first یک API جدید به نام Fluent API نیز جهت تعاریف این ویژگی‌ها و روابط، با کدنویسی مستقیم نیز درنظر گرفته شده است. نهایتا از این اطلاعات جهت نگاشت کلاس‌ها به بانک اطلاعاتی و یا برای تولید ساختار یک بانک اطلاعاتی خالی جدید نیز می‌توان کمک گرفت.



مزایای EF Code first

- مطلوب برنامه نویس‌ها! : برنامه نویس‌هایی که مدتی تجربه کار با ابزارهای طراح را داشته باشند به خوبی می‌دانند این نوع ابزارها عموما demo-ware هستند. چندجا کلیک می‌کنید، دوبار Next، سه بار OK و ... به نظر می‌رسد کار تمام شده. اما واقعیت این است که عمری را باید صرف نگهداری و یا پیاده سازی جزئیاتی کرد که انجام آن‌ها با کدنویسی مستقیم بسیار سریعتر، ساده‌تر و با کنترل بیشتری قابل انجام است.
- سرعت: برای کار با EF Code first نیازی نیست در ابتدای کار بانک اطلاعاتی خاصی وجود داشته باشد. کلا‌س‌های خود را طراحی و شروع به کدنویسی کنید.
- سادگی: در اینجا دیگر از فایل‌های EDMX خبری نیست و نیازی نیست مرتبا آن‌ها را به روز کرده یا نگهداری کرد. تمام کارها را با کدنویسی و کنترل بیشتری می‌توان انجام داد. به علاوه کنترل کاملی بر روی کد نهایی تهیه شده نیز وجود دارد و توسط ابزارهای تولید کد، ایجاد نمی‌شوند.
- طراحی بهتر بانک اطلاعاتی نهایی: اگر طرح دقیقی از مدل‌های برنامه داشته باشیم، می‌توان آن‌ها را به المان‌های کوچک و مشخصی، تقسیم و refactor کرد. همین مساله در نهایت مباحث database normalization را به نحوی مطلوب و با سرعت بیشتری میسر می‌کند.
- امکان استفاده مجدد از طراحی کلاس‌های انجام شده در سایر ORMهای دیگر. چون طراحی مدل‌های برنامه به بانک اطلاعاتی خاصی گره نمی‌خورند و همچنین الزاما هم قرار نیست جزئیات کاری EF در آن‌ها لحاظ شود، این کلاس‌ها در صورت نیاز در سایر پروژه‌ها نیز به سادگی قابل استفاده هستند.
- ردیابی ساده‌تر تغییرات: روش اصولی کار با پروژه‌های نرم افزاری همواره شامل استفاده از یک ابزار سورس کنترل مانند SVN، Git، مرکوریال و امثال آن است. به این ترتیب ردیابی تغییرات انجام شده به سادگی توسط این ابزارها میسر می‌شوند.
- ساده‌تر شدن طراحی‌های پیچیده‌تر: برای مثال پیاده سازی ارث بری،‌ ایجاد کلاس‌های خود ارجاع دهنده و امثال آن با کدنویسی ساده‌تر است.


دریافت آخرین نگارش EF


برای دریافت و نصب آخرین نگارش EF نیاز است از NuGet استفاده شود و این مزایا را به همراه دارد:
به کمک NuGet امکان با خبر شدن از به روز رسانی جدید صورت گرفته به صورت خودکار درنظر گرفته شده است و همچنین کار دریافت بسته‌های مرتبط و به روز رسانی ارجاعات نیز در این حالت خودکار است. به علاوه توسط NuGet امکان دسترسی به کتابخانه‌هایی که مثلا در گوگل‌کد قرار دارند و به صورت معمول امکان دریافت آن‌ها برای ما میسر نیست، نیز بدون مشکل فراهم است (برای نمونه ELMAH، که اصل آن از گوگل‌کد قابل دریافت است؛ اما بسته نیوگت آن نیز در دسترس می‌باشد).
پس از نصب NuGet، تنها کافی است بر روی گره References در Solution explorer ویژوال استودیو، کلیک راست کرده و به کمک NuGet آخرین نگارش EF را نصب کرد. در گالری آنلاین آن، عموما EF اولین گزینه است (به علت تعداد بالای دریافت آن).
حین استفاده از NuGet جهت نصب Ef، ابتدا ارجاعاتی به اسمبلی‌های زیر به برنامه اضافه خواهند شد:
System.ComponentModel.DataAnnotations.dll
System.Data.Entity.dll
EntityFramework.dll
بدیهی است بدون استفاده از NuGet، تمام این کارها را باید دستی انجام داد.
سپس در پوشه‌ای به نام packages، فایل‌های مرتبط با EF قرار خواهند گرفت که شامل اسمبلی آن به همراه ابزارهای DB Migration است. همچنین فایل packages.config که شامل تعاریف اسمبلی‌های نصب شده است به پروژه اضافه می‌شود. NuGet به کمک این فایل و شماره نگارش درج شده در آن، شما را از به روز رسانی‌های بعدی مطلع خواهد ساخت:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
<package id="EntityFramework" version="4.3.1" />
</packages>

همچنین اگر به فایل app.config یا web.config برنامه نیز مراجعه کنید، یک سری تنظیمات ابتدایی اتصال به بانک اطلاعاتی در آن ذکر شده است:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
<!-- For more information on Entity Framework configuration, visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=237468 -->
<section name="entityFramework" type="System.Data.Entity.Internal.ConfigFile.EntityFrameworkSection, EntityFramework, Version=4.3.1.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" />
</configSections>
<entityFramework>
<defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.SqlConnectionFactory, EntityFramework">
<parameters>
<parameter value="Data Source=(localdb)\v11.0; Integrated Security=True; MultipleActiveResultSets=True" />
</parameters>
</defaultConnectionFactory>
</entityFramework>
</configuration>

همانطور که ملاحظه می‌کنید بانک اطلاعاتی پیش فرضی که در اینجا ذکر شده است، LocalDB می‌باشد. این بانک اطلاعاتی را از این آدرس‌ نیز می‌توانید دریافت کنید.

البته ضرورتی هم به استفاده از آن نیست و از سایر نگارش‌های SQL Server نیز می‌توان استفاده کرد ولی خوب ... مزیت استفاده از آن برای کاربر نهایی این است که «نیازی به یک مهندس برای نصب، راه اندازی و نگهداری ندارد». تنها مشکل آن این است که از ویندوز XP پشتیبانی نمی‌کند. البته SQL Server CE 4.0 این محدودیت را ندارد.
ضمن اینکه باید درنظر داشت EF به فناوری میزبان خاصی گره نخورده است و مثال‌هایی که در اینجا بررسی می‌شوند صرفا تعدادی برنامه کنسول معمولی هستند و نکات عنوان شده در آن‌ها در تمام فناوری‌های میزبان موجود به یک نحو کاربرد دارند.


قراردادهای پیش فرض EF Code first

عنوان شد که اطلاعات کلاس‌های ساده تشکیل دهنده مدل‌های برنامه، برای تعریف جداول و فیلدهای یک بانک اطلاعات و همچنین مشخص سازی روابط بین آن‌ها کافی نیستند و مرسوم است برای پر کردن این خلاء از یک سری متادیتا و یا Fluent API مهیا نیز استفاده گردد. اما در EF Code first یک سری قرار داد توکار نیز وجود دارند که مطلع بودن از آن‌ها سبب خواهد شد تا حجم کدنویسی و تنظیمات جانبی این فریم ورک به حداقل برسند. برای نمونه مدل‌های معروف بلاگ و مطالب آن‌را درنظر بگیرید:

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Post
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Content { set; get; }
public virtual Blog Blog { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}


یکی از قراردادهای EF Code first این است که کلاس‌های مدل شما را جهت یافتن خاصیتی به نام Id یا ClassId مانند BlogId، جستجو می‌کند و از آن به عنوان primary key و فیلد identity جدول بانک اطلاعاتی استفاده خواهد کرد.
همچنین در کلاس Blog، خاصیت لیستی از Posts و در کلاس Post خاصیت virtual ایی به نام Blog وجود دارند. به این ترتیب روابط بین دو کلاس و ایجاد کلید خارجی متناظر با آن‌را به صورت خودکار انجام خواهد داد.
نهایتا از این اطلاعات جهت تشکیل database schema یا ساختار بانک اطلاعاتی استفاده می‌گردد.
اگر به فضاهای نام دو کلاس فوق دقت کرده باشید، به کلمه Models ختم شده‌اند. به این معنا که در پوشه‌ای به همین نام در پروژه جاری قرار دارند. یا مرسوم است کلاس‌های مدل را در یک پروژه class library مجزا به نام DomainClasses نیز قرار دهند. این پروژه نیازی به ارجاعات اسمبلی‌های EF ندارد و تنها به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیاز خواهد داشت.


EF Code first چگونه کلاس‌های مورد نظر را انتخاب می‌کند؟

ممکن است ده‌ها و صدها کلاس در یک پروژه وجود داشته باشند. EF Code first چگونه از بین این کلاس‌ها تشخیص خواهد داد که باید از کدامیک استفاده کند؟ اینجا است که مفهوم جدیدی به نام DbContext معرفی شده است. برای تعریف آن یک کلاس دیگر را به پروژه برای مثال به نام Context اضافه کنید. همچنین مرسوم است که این کلاس را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer اضافه می‌کنند. این پروژه نیاز به ارجاعی به اسمبلی‌های EF خواهد داشت. در ادامه کلاس جدید اضافه شده باید از کلاس DbContext مشتق شود:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }
}
}

سپس در اینجا به کمک نوع جنریکی به نام DbSet، کلاس‌های دومین برنامه را معرفی می‌کنیم. به این ترتیب، EF Code first ابتدا به دنبال کلاسی مشتق شده از DbContext خواهد گشت. پس از یافتن آن‌، خواصی از نوع DbSet را بررسی کرده و نوع‌های متناظر با آن‌را به عنوان کلاس‌های دومین درنظر می‌گیرد و از سایر کلاس‌های برنامه صرفنظر خواهد کرد. این کل کاری است که باید انجام شود.
اگر دقت کرده باشید، نام کلاس‌های موجودیت‌ها، مفرد هستند و نام خواص تعریف شده به کمک DbSet‌، جمع می‌باشند که نهایتا متناظر خواهند بود با نام جداول بانک اطلاعاتی تشکیل شده.


تشکیل خودکار بانک اطلاعاتی و افزودن اطلاعات به جداول

تا اینجا بدون تهیه یک بانک اطلاعاتی نیز می‌توان از کلاس Context تهیه شده استفاده کرد و کار کدنویسی را آغاز نمود. بدیهی است جهت اجرای نهایی کدها، نیاز به یک بانک اطلاعاتی خواهد بود. اگر تنظیمات پیش فرض فایل کانفیگ برنامه را تغییر ندهیم، از همان defaultConnectionFactory یاده شده استفاده خواهد کرد. در این حالت نام بانک اطلاعاتی به صورت خودکار تنظیم شده و مساوی «EF_Sample01.Context» خواهد بود.
برای سفارشی سازی آن نیاز است فایل app.config یا web.config برنامه را اندکی ویرایش نمود:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
...
</configSections>
<connectionStrings>
<clear/>
<add name="Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>
...
</configuration>

در اینجا به بانک اطلاعاتی testdb2012 در وهله پیش فرض SQL Server نصب شده، اشاره شده است. فقط باید دقت داشت که تگ configSections باید در ابتدای فایل قرار گیرد و مابقی تنظیمات پس از آن.
یا اگر علاقمند باشید که از SQL Server CE استفاده کنید، تنظیمات رشته اتصالی را به نحو زیر مقدار دهی نمائید:

<connectionStrings> 
              <add name="MyContextName"
                         connectionString="Data Source=|DataDirectory|\Store.sdf"
                         providerName="System.Data.SqlServerCe.4.0" />
</connectionStrings>

در هر دو حالت، name باید به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره کند که در مثال جاری همان Context است.
یا اگر علاقمند بودید که این قرارداد توکار را تغییر داده و نام رشته اتصالی را با کدنویسی تعیین کنید، می‌توان به نحو زیر عمل کرد:

public class Context : DbContext
{
    public Context()
      : base("ConnectionStringName")
    {
    }


البته ضرورتی ندارد این بانک اطلاعاتی از پیش موجود باشد. در اولین بار اجرای کدهای زیر، به صورت خودکار بانک اطلاعاتی و جداول Blogs و Posts و روابط بین آن‌ها تشکیل می‌گردد:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}


در این تصویر چند نکته حائز اهمیت هستند:
الف) نام پیش فرض بانک اطلاعاتی که به آن اشاره شد (اگر تنظیمات رشته اتصالی قید نگردد).
ب) تشکیل خودکار primary key از روی خواصی به نام Id
ج) تشکیل خودکار روابط بین جداول و ایجاد کلید خارجی (به کمک خاصیت virtual تعریف شده)
د) تشکیل جدول سیستمی به نام dbo.__MigrationHistory که از آن برای نگهداری سابقه به روز رسانی‌های ساختار جداول کمک گرفته خواهد شد.
ه) نوع و طول فیلدهای متنی، nvarchar از نوع max است.

تمام این‌ها بر اساس پیش فرض‌ها و قراردادهای توکار EF Code first انجام شده است.

در کدهای تعریف شده نیز، ابتدا یک وهله از شیء Context ایجاد شده و سپس به کمک آن می‌توان به جدول Blogs اطلاعاتی را افزود و در آخر ذخیره نمود. استفاده از using هم دراینجا نباید فراموش شود، زیرا اگر استثنایی در این بین رخ دهد، کار پاکسازی منابع و بستن اتصال گشوده شده به بانک اطلاعاتی به صورت خودکار انجام خواهد شد.
در ادامه اگر بخواهیم مطلبی را به Blog ثبت شده اضافه کنیم، خواهیم داشت:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//addBlog();
addPost();
}

private static void addPost()
{
using (var db = new Context())
{
var blog = db.Blogs.Find(1);
db.Posts.Add(new Post
{
Blog = blog,
Content = "data",
Title = "EF"
});
db.SaveChanges();
}
}

private static void addBlog()
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}

متد db.Blogs.Find، بر اساس primary key بلاگ ثبت شده، یک وهله از آن‌را یافته و سپس از آن جهت تشکیل شیء Post و افزودن آن به جدول Posts استفاده می‌شود. متد Find ابتدا Contxet جاری را جهت یافتن شیءایی با id مساوی یک جستجو می‌کند (اصطلاحا به آن first level cache هم گفته می‌شود). اگر موفق به یافتن آن شد، بدون صدور کوئری اضافه‌ای به بانک اطلاعاتی از اطلاعات همان شیء استفاده خواهد کرد. در غیراینصورت نیاز خواهد داشت تا ابتدا کوئری لازم را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و اطلاعات شیء Blog متناظر با id=1 را دریافت کند. همچنین اگر نیاز داشتیم تا تنها با سطح اول کش کار کنیم، در EF Code first می‌توان از خاصیتی به نام Local نیز استفاده کرد. برای مثال خاصیت db.Blogs.Local بیانگر اطلاعات موجود در سطح اول کش می‌باشد.
نهایتا کوئری Insert تولید شده توسط آن به شکل زیر خواهد بود (لاگ شده توسط برنامه SQL Server Profiler):

exec sp_executesql N'insert [dbo].[Posts]([Title], [Content], [Blog_Id])
values (@0, @1, @2)
select [Id]
from [dbo].[Posts]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()',
N'@0 nvarchar(max) ,@1 nvarchar(max) ,@2 int',
@0=N'EF',
@1=N'data',
@2=1


این نوع کوئرهای پارامتری چندین مزیت مهم را به همراه دارند:
الف) به صورت خودکار تشکیل می‌شوند. تمام کوئری‌های پشت صحنه EF پارامتری هستند و نیازی نیست مرتبا مزایای این امر را گوشزد کرد و باز هم عده‌ای با جمع زدن رشته‌ها نسبت به نوشتن کوئری‌های نا امن SQL اقدام کنند.
ب) کوئرهای پارامتری در مقابل حملات تزریق اس کیوال مقاوم هستند.
ج) SQL Server با کوئری‌های پارامتری همانند رویه‌های ذخیره شده رفتار می‌کند. یعنی query execution plan محاسبه شده آن‌ها را کش خواهد کرد. همین امر سبب بالا رفتن کارآیی برنامه در فراخوانی‌های بعدی می‌گردد. الگوی کلی مشخص است. فقط پارامترهای آن تغییر می‌کنند.
د) مصرف حافظه SQL Server کاهش می‌یابد. چون SQL Server مجبور نیست به ازای هر کوئری اصطلاحا Ad Hoc رسیده یکبار execution plan متفاوت آن‌ها را محاسبه و سپس کش کند. این مورد مشکل مهم تمام برنامه‌هایی است که از کوئری‌های پارامتری استفاده نمی‌کنند؛ تا حدی که گاهی تصور می‌کنند شاید SQL Server دچار نشتی حافظه شده، اما مشکل جای دیگری است.


مشکل! ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده مطلوب کار ما نیست.

تا همینجا با حداقل کدنویسی و تنظیمات مرتبط با آن، پیشرفت خوبی داشته‌ایم؛ اما نتیجه حاصل آنچنان مطلوب نیست و نیاز به سفارشی سازی دارد. برای مثال طول فیلدها را نیاز داریم به مقدار دیگری تنظیم کنیم، تعدادی از فیلدها باید به صورت not null تعریف شوند یا نام پیش فرض بانک اطلاعاتی باید مشخص گردد و مواردی از این دست. با این موارد در قسمت‌های بعدی بیشتر آشنا خواهیم شد.
مطالب
آشنایی با LibMan در پروژه‌های ASP.NET Core
مدیریت پکیج‌های سمت کلاینت
پروژه‌های جدیدی که با استفاده از قالب پیش‌فرض ایجاد می‌شوند، شامل یک پوشه با نام lib، در شاخه‌ی wwwroot هستند که حاوی این فایل‌ها می‌باشند:


اینها به عنوان حداقل‌های ایجاد یک وب اپلیکیشن، برای قالب انتخاب شده در نظر گرفته شده‌اند. اما فرض کنید بعد از مدتی می‌خواهیم ورژن bootstrap استفاده شده در پروژه را ارتقاء دهیم؛ در این حالت چندین انتخاب داریم:

  • دانلود مستقیم فایل موردنیاز و جایگزین کردن آن با نسخه‌ی فعلی
  • حذف پوشه‌ی wwwroot/lib و نصب مجدد پوشه‌ها از طریق NPM یا Yarn
  • استفاده از bower و سفارشی‌سازی مسیر قرار گرفتن فایل‌ها توسط browerrc.

روش اول، به نسبت ساده‌تر است؛ اما مشکل اینجاست که همه چیز به صورت دستی انجام خواهد گرفت. یعنی برای نسخه‌های بعدی همین روال باید مجدداً انجام شود. در روش دوم نیز مشکل اینجاست که مسیر قرار گرفتن پکیج‌های پروژه، از این به بعد node_modules خواهند بود و نیاز به یک تنظیم اضافی در فایل Startup.cs و مطلع کردن ASP.NET Core برای serve کردن فایل‌های سمت کلاینت است همچنین نیاز خواهد بود که تمامی ارجاعات داخل فایل Layout.cshtmlـ نیز از lib به node_modules تغییر پیدا کنند. در نهایت روش آخر نیز به دلیل منسوخ شدن bower پیشنهاد نمی‌شود.

استفاده از LibMan 
LibMan یک قابلیت جدید است که از نسخه‌ی Visual Studio 2017 برای مدیریت پکیج‌های سمت کلاینت اضافه شده است. این ابزار به صورت cross platform تهیه شده است؛ یعنی در خارج از Visual Studio نیز قابل استفاده می‌باشد. در واقع این ابزار را می‌توانیم به صورت Globally روی سیستم خود نصب کنیم و از طریق خط فرمان همانند NPM از آن استفاده کنیم.  

نصب و استفاده از LibMan
این ابزار ابتدا توسط Mads Kristensen با عنوان Client-Side Library Installer به صورت یک افزونه برای Visual Studio 2015 توسعه داده شد که در نهایت تیم ASP.NET این ابزار را  به صورت توکار به Visual Studio 2017 اضافه کرد. در نتیجه اگر از نسخه‌ی 2017 ویژوال استودیو استفاده می‌کنید، برای استفاده از این ابزار نیاز به نصب پکیج خاصی نخواهید داشت. برای استفاده از این ابزار در سیستم‌عامل‌های به غیر از ویندوز نیز یک CLI تهیه شده است که از طریق خط فرمان قابل استفاده می‌باشد. برای نصب این ابزار کافی است ابتدا آن را به صورت سراسری نصب کنید:
dotnet tool install -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli

قدم بعدی اضافه کردن فایلی با عنوان libman.json درون پروژه است. برای افزودن این فایل کافی است دستور زیر را در خطر فرمان وارد کنید:
libman init

با صدور فرمان فوق فایل مربوطه درون پروژه ایجاد می‌شود که در واقع یک فایل json ساده برای مدیریت پکیج‌های سمت کلاینت است:
{
  "version": "1.0",
  "defaultProvider": "cdnjs",
  "libraries": []
}

همانطور که مشاهده می‌کنید، می‌توانیم منبع دریافت پکیج‌‌ها را نیز تعیین کنیم که در حالت پیش‌فرض بر روی cdnjs تنظیم شده‌است و در واقع یک Content Delivery Network برای تعداد بیشماری پکیج سمت کلاینت است. درون آرایه‌ی libraries نیز می‌توانیم پکیج‌های موردنیاز خود را وارد کنیم. حتی برای هر پکیج هم می‌توانیم provider را override نمائیم. فرض کنید می‌خواهیم کتابخانه‌ی bootstrap را به پروژه اضافه کنیم. در اینحالت کافی است دستور زیر را برای نصب پکیج مربوطه صادر نمائیم:
libman install bootstrap@4.3.1 --provider unpkg --destination wwwroot/lib/bootstrap

در نهایت فایل libman.json چنین ساختاری پیدا خواهد کرد:
{
  "version": "1.0",
  "defaultProvider": "cdnjs",
  "libraries": [
    {
      "provider": "unpkg",
      "library": "bootstrap@4.3.1",
      "destination": "wwwroot/lib/bootstrap"
    }
  ]
}

برای نصب مجدد پکیج هم می‌توانید از دستور libman restore استفاده کنید؛ در این حالت دقیقا مانند Nuget، پکیج‌ها از روی فایل libman.json از provider مربوطه دانلود و به پروژه اضافه خواهند شد. در ادامه لیست دستورات موجود را مشاهده می‌کنید:

نظرات مطالب
طراحی افزونه پذیر با ASP.NET MVC 4.x/5.x - قسمت دوم
با سلام و احترام
در نظر داشته باشید که فرضا 3 افزونه داریم که همشون از یکسری فایل‌های css و js استفاده میکنند مثلا در استفاده از kendo ui.
خوب طبیعتا اگه قرار باشه که تو هر افزونه فایل‌های css و js کندو رو داخل dll مدفون سازی کنیم بهینه نخواهد بود و هم حجم فایل‌های dll افزایش پیدا میکنه هم در هر درخواست از ویو Index هر افزونه باید همه رو لود کنه .
بنابراین من فکر میکنم که در این موارد این فایل‌ها رو باید در پروژه اصلی قرار داد.
همچنین در بحث Bundling ارائه شده در این پست بر روی فایل‌های Js و css صحبت شده.
اگه مجبور باشیم در جایی یکسری اسکریپت‌ها رو در View بنویسیم چگونه باید عمل کرد؟
به نظر توابع اسکریپتی مربوط به فایل‌های Js قابل شناسایی نیست چون رفرنس این فایل‌ها در پروژه اصلی برنامه هست.
ممنون میشم راهنمایی بقرمائید.
مطالب دوره‌ها
استفاده از async و await در برنامه‌های ASP.NET Web forms 4.5
سؤال: چه زمانی از متدهای async و چه زمانی از متدهای همزمان بهتر است استفاده شود؟

از متدهای همزمان متداول برای انجام امور ذیل استفاده نمائید:
- جهت پردازش اعمالی ساده و سریع
- اعمال مدنظر بیشتر قرار است بر روی CPU اجرا شوند و از مرزهای IO سیستم عبور نمی‌کنند.

و از متدهای غیرهمزمان برای پردازش موارد زیر کمک بگیرید:
- از وب سرویس‌هایی استفاده می‌کنید که متدهای نگارش async را نیز ارائه داده‌اند.
- عمل مدنظر network-bound و یا I/O-bound است بجای CPU-bound. یعنی از مرزهای IO سیستم عبور می‌کند.
- نیاز است چندین عملیات را به موازات هم اجرا کرد.
- نیاز است مکانیزمی را جهت لغو یک عملیات طولانی ارائه دهید.


مزایای استفاده از متدهای async در ASP.NET

استفاده از await در ASP.NET، ساختار ذاتی پروتکل HTTP را که اساسا یک synchronous protocol، تغییر نمی‌دهد. کلاینت، درخواستی را ارسال می‌کند و باید تا زمان آماده شدن نتیجه و بازگشت آن از طرف سرور، صبر کند. نحوه‌ی تهیه‌ی این نتیجه، خواه async باشد و یا حتی همزمان، از دید مصرف کننده کاملا مخفی است. اکنون سؤال اینجا است که چرا باید از متدهای async استفاده کرد؟
- پردازش موازی: می‌توان چند Task را مثلا توسط Task.WhenAll به صورت موازی با هم پردازش کرده و در نهایت نتیجه را سریعتر به مصرف کننده بازگشت داد. اما باید دقت داشت که این Taskها اگر I/O bound باشند، ارزش پردازش موازی را دارند و اگر compute bound باشند (اعمال محاسباتی)، صرفا یک سری ترد را ایجاد و مصرف کرده‌اید که می‌توانسته‌اند به سایر درخواست‌های رسیده پاسخ دهند.
- خالی کردن تردهای در حال انتظار: در اعمالی که disk I/O و یا network I/O دارند، پردازش موازی و اعمال async به شدت مقیاس پذیری سیستم را بالا می‌برند. به این ترتیب worker thread جاری (که تعداد آن‌ها محدود است)، سریعتر آزاد شده و به worker pool بازگشت داده می‌شود تا بتواند به یک درخواست دیگر رسیده سرویس دهد. در این حالت می‌توان با منابع کمتری، درخواست‌های بیشتری را پردازش کرد.


ایجاد Asynchronous HTTP Handlers در ASP.Net 4.5

در نگارش‌های پیش از دات نت 4.5، برای نوشتن فایل‌های ashx غیرهمزمان می‌بایستی اینترفیس IHttpAsynchHandler پیاده سازی می‌شد که نحوه‌ی کار با آن از مدل APM پیروی می‌کرد؛ نیاز به استفاده از یک سری callback داشت و این عملیات باید طی دو متد پردازش می‌شد. اما در دات نت 4.5 و با معرفی امکانات async و await، نگارش سازگاری با پیاده سازی کلاس پایه HttpTaskAsyncHandler فراهم شده است.
برای آزمایش آن، یک برنامه‌ی جدید ASP.NET Web forms نگارش 4.5 یا بالاتر را ایجاد کنید. سپس از منوی پروژه، گزینه‌ی Add new item یک Generic handler به نام LogRequestHandler.ashx را به پروژه اضافه نمائید.
زمانیکه این فایل به پروژه اضافه می‌شود، یک چنین امضایی را دارد:
 public class LogRequestHandler : IHttpHandler
IHttpHandler آن‌را اکنون به HttpTaskAsyncHandler تغییر دهید. سپس پیاده سازی ابتدایی آن به شکل زیر خواهد بود:
using System;
using System.Net;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Web;

namespace Async14
{
    public class LogRequestHandler : HttpTaskAsyncHandler
    {
        public override async Task ProcessRequestAsync(HttpContext context)
        {
            string url = context.Request.QueryString["rssfeedURL"];
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(url))
            {
                context.Response.Write("Rss feed URL is not provided");
            }

            using (var webClient = new WebClient {Encoding = Encoding.UTF8})
            {
                webClient.Headers.Add("User-Agent", "LogRequestHandler 1.0");
                var rssfeed = await webClient.DownloadStringTaskAsync(url);
                context.Response.Write(rssfeed);
            }
        }

        public override bool IsReusable
        {
            get { return true; }
        }

        public override void ProcessRequest(HttpContext context)
        {
            throw new Exception("The ProcessRequest method has no implementation.");
        }
    }
}
واژه‌ی کلیدی async را نیز جهت استفاده از await به نسخه‌ی غیرهمزمان آن اضافه کرده‌ایم.
در این مثال آدرس یک فید RSS از طریق کوئری استرینگ rssfeedURL دریافت شده و سپس محتوای آن به کمک متد DownloadStringTaskAsync دریافت و بازگشت داده می‌شود.
برای آزمایش آن، مسیر ذیل را درخواست دهید:
 http://localhost:4207/LogRequestHandler.ashx?rssfeedURL=https://www.dntips.ir/feed/latestchanges
کاربردهای فایل‌های ashx برای مثال ارائه فید‌های XML ایی یک سایت، ارائه منبع نمایش تصاویر پویا از بانک اطلاعاتی، ارائه JSON برای افزونه‌های auto complete جی‌کوئری و امثال آن است. مزیت آن‌ها سربار بسیار کم است؛ زیرا وارد چرخه‌ی طول عمر یک صفحه‌ی aspx معمولی نمی‌شوند.


صفحات async در ASP.NET 4.5

در قسمت‌های قبل مشاهده کردیم که در برنامه‌های دسکتاپ، به سادگی می‌توان امضای روال‌های رخداد گردان را به async تغییر داد و ... برنامه کار می‌کند. به علاوه از مزیت استفاده از واژه کلیدی await نیز در آن‌ها برخوردار خواهیم شد. اما ... هرچند این روش در وب فرم‌ها نیز صادق است (مثلا public void Page_Load را به  public async void Page_Load می‌توان تبدیل کرد) اما اعضای تیم ASP.NET آن‌را در مورد برنامه‌های وب فرم توصیه نمی‌کنند:
Async void event handlers تنها در مورد تعداد کمی از روال‌های رخدادگردان ASP.NET Web forms کار می‌کنند و از آن‌ها تنها برای تدارک پردازش‌های ساده می‌توان استفاده کرد. اگر کار در حال انجام اندکی پیچیدگی دارد، «باید» از PageAsyncTask استفاده نمائید. علت اینجا است که Async void یعنی fire and forget (کاری را شروع کرده و فراموشش کنید). این روش در برنامه‌های دسکتاپ کار می‌کند، زیرا این برنامه‌ها مدل طول عمر متفاوتی داشته و تا زمانیکه برنامه از طرف OS خاتمه نیابد، مشکلی نخواهند داشت. اما برنامه‌های بدون حالت وب متفاوتند. اگر عملیات async پس از خاتمه‌ی طول عمر صفحه پایان یابد، دیگر نمی‌توان اطلاعات صحیحی را به کاربر ارائه داد. بنابراین تا حد ممکن از تعاریف async void در برنامه‌های وب خودداری کنید.

تبدیل روال‌های رخدادگردان متداول وب فرم‌ها به نسخه‌ی async شامل دو مرحله است:
الف) از متد جدید RegisterAsyncTask که در کلاس پایه Page قرار دارد برای تعریف یک PageAsyncTask استفاده کنید:
using System;
using System.Net;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using System.Web.UI;

namespace Async14
{
    public partial class _default : Page
    {
        protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            RegisterAsyncTask(new PageAsyncTask(LoadSomeData));
        }

        public async Task LoadSomeData()
        {
            using (var webClient = new WebClient { Encoding = Encoding.UTF8 })
            {
                webClient.Headers.Add("User-Agent", "LogRequest 1.0");
                var rssfeed = await webClient.DownloadStringTaskAsync("url");

                //listcontacts.DataSource = rssfeed;
            }
        }
    }
}
با استفاده از System.Web.UI.PageAsyncTask می‌توان یک async Task را در روال‌های رخدادگردان ASP.NET مورد استفاده قرار داد.

ب) سپس در کدهای فایل aspx، نیاز است خاصیت async را نیز true نمائید:
 <%@ Page Language="C#" AutoEventWireup="true"
Async="true"
  CodeBehind="default.aspx.cs" Inherits="Async14._default" %>


تغییر تنظیمات IIS برای بهره بردن از پردازش‌های Async

اگر از ویندوزهای 7، ویستا و یا 8 استفاده می‌کنید، IIS آن‌ها به صورت پیش فرض به 10 درخواست همزمان محدود است.
بنابراین تنظیمات ذیل مرتبط است به یک ویندوز سرور و نه یک work station :
به IIS manager مراجعه کنید. سپس برگه‌ی Application Pools آن‌را باز کرده و بر روی Application pool برنامه خود کلیک راست نمائید. در اینجا گزینه‌ی Advanced Settings را انتخاب کنید. در آن Queue Length را به مثلا عدد 5000 تغییر دهید. همچنین در دات نت 4.5 عدد 5000 برای MaxConcurrentRequestsPerCPU نیز مناسب است. به علاوه عدد connectionManagement/maxconnection را نیز به 12 برابر تعداد هسته‌های موجود تغییر دهید.
مطالب
فراخوانی GraphQL API در یک کلاینت Angular
در قسمت‌های قبل ( ^  ، ^ و  ^ ) GraphQL  را در ASP.Net Core راه اندازی کردیم و در قسمت ( فراخوانی GraphQL API در یک کلاینت ASP.NET Core  ) از GraphQL API  فراهم شده در یک کلاینت ASP Net Core  استفاده کردیم. اکنون می‌خواهیم چگونگی استفاده از GraphQL را در انگیولار، یاد بگیریم.
Apollo Angular، به شما اجازه میدهد داده‌ها را از یک سرور GraphQL دریافت و از آن برای ساختن UI ‌های واکنشی و پیچیده در انگیولار استفاده کنید. وقتی که از Apollo Client استفاده می‌کنیم، نیازی نیست هیچ چیز خاصی را در مورد سینتکس query ‌ها یادبگیریم؛ به دلیل اینکه همه چیز همان استاندارد GraphQL می‌باشد. هر چیزی را که شما در GraphQL query IDE تایپ می‌کنید، می‌توانید آن‌ها را در کد‌های Apollo Client نیز قرار دهید.

Installation with Angular Schematics 
 
بعد از ایجاد یک پروژه انگیولار با دستور زیر
ng new apollo-angular-project
در ترمینال VS Code  دستور زیر را وارد نمایید: 
ng add apollo-angular
تنها کاری که بعد از اجرای دستور بالا نیاز است انجام دهیم، تنظیم آدرس سرور GraphQL می‌باشد. از این رو فایل graphql.module.ts را باز کنید و متغیر uri را مقدار دهی کنید.
const uri = 'https://localhost:5001/graphql';
اکنون همه چیز تمام شده‌است. شما می‌توانید اولین query خود را اجرا کنید. 

Installation without Angular Schematics 

اگر می‌خواهید Apollo را بدون کمک گرفتن از Angular Schematics نصب کنید، در ابتدا کتابخانه‌های زیر را نصب نمائید:
npm install --save apollo-angular \
  apollo-angular-link-http \
  apollo-link \
  apollo-client \
  apollo-cache-inmemory \
  graphql-tag \
  graphql
کتابخانه apollo-client نیازمند AsyncIterable می‌باشد. به همین جهت مطمئن شوید فایل tsconfig.json شما به صورت زیر است:
{
  "compilerOptions": {
    // ...
    "lib": [
      "es2017",
      "dom",
      "esnext.asynciterable"
    ]
  }
}
اکنون شما تمام وابستگی‌های مورد نیاز را دارید. سپس می‌توانید اولین Apollo Client خود را اجرا کنید. 
در ادامه، فایل app.module.ts را باز کرده و آن را مطابق زیر ویرایش کنید:
import { BrowserModule } from '@angular/platform-browser';
import { NgModule } from '@angular/core';

import { AppComponent } from './app.component';
import { HttpClientModule } from "@angular/common/http";
import { ApolloModule, APOLLO_OPTIONS } from "apollo-angular";
import { HttpLinkModule, HttpLink } from "apollo-angular-link-http";
import { InMemoryCache } from "apollo-cache-inmemory";


@NgModule({
  declarations:
    [
      AppComponent
    ],
  imports:
    [
      BrowserModule,
      HttpClientModule,
      ApolloModule,
      HttpLinkModule
    ],
  providers:
    [
      {
        provide: APOLLO_OPTIONS,
        useFactory: (httpLink: HttpLink) => {
          return {
            cache: new InMemoryCache(),
            link: httpLink.create({
              uri: "https://localhost:5001/graphql"
            })
          }
        },
        deps:
          [
            HttpLink
          ]
      }],
  bootstrap:
    [
      AppComponent
    ]
})
export class AppModule { }
چه کاری در اینجا انجام شده است:
- با استفاده از سرویس apollo-angular-link-http و HttpLink، کلاینت را به یک سرور GraphQL متصل می‌کنیم. 
- apollo-cache-inmemory و InMemoryCache محلی برای ذخیره سازی داده‌ها می‌باشد. 
- APOLLO_OPTIONS فراهم کننده تنظیمات Apollo Client است.
- HttpLink نیاز به HttpClient دارد. به همین خاطر است که ما از HttpClientModule استفاده کرده‌ایم. 

Links and Cache 
 Apollo Client، یک لایه واسط شبکه قابل تعویض را دارد که به شما اجازه می‌دهد تا تنظیم کنید که چگونه query ‌ها در HTTP ارسال شوند؛ یا کل بخش Network را با چیزی کاملا سفارشی سازی شده جایگزین کنید؛ مثل یک websocket transport.
apollo-angular-link-http : از Http  برای ارسال query ‌ها استفاده می‌کند. 
apollo-cache-inmemory : پیاده سازی کش پیش فرض برای Apollo Client 2.0 می‌باشد. 
 
نکته
 Apollo یک سرویس export شده انگیولار از apollo-angular، برای به اشتراک گذاشتن داده‌های GraphQL با UI شما می‌باشد.

شروع کار
به همان روش که فایل‌های Model را برای کلاینت ASP.NET Core ایجاد کردیم، در اینجا هم ایجاد می‌کنیم. کار را با ایجاد کردن یک پوشه جدید به نام types، شروع می‌کنیم و چند type را در آن تعریف خواهیم کرد ( OwnerInputType ،AccountType  و OwnerType ):
export type OwnerInputType = {
    name: string;
    address: string;
}
export type AccountType = {
    'id': string;
    'description': string;
    'ownerId' : string;
    'type': string;
}
import { AccountType } from './accountType';
 
export type OwnerType = {
    'id': string;
    'name': string;
    'address': string;
    'accounts': AccountType[];
}

سپس یک سرویس را به نام graphql ایجاد می‌کنیم: 
ng g s graphql
و آن را همانند زیر ویرایش می‌کنیم: 
import { Injectable } from '@angular/core';
import { Apollo } from 'apollo-angular';
import gql from 'graphql-tag';

@Injectable({
  providedIn: 'root'
})
export class GraphqlService {

  constructor(private apollo: Apollo) { }
  
}
اکنون همه چیز آماده است تا تعدادی query و mutation را اجرا کنیم ( providedIn ).

بازیابی تمامی Owner ها 
سرویس graphql  را باز می‌کنیم و آن را همانند زیر ویرایش می‌کنیم ( اضافه کردن متد getOwners ):
  public getOwners = () => {
    return this.apollo.query({
      query: gql`query getOwners{
      owners{
        id,
        name,
        address,
        accounts{
          id,
          description,
          type
        }
      }
    }`
    });
  }

سپس فایل app.component.ts را باز کرده و همانند زیر ویرایش می‌کنیم: 
export class AppComponent implements OnInit {

  public owners: OwnerType[];
  public loading = true;

  constructor(private graphQLService: GraphqlService) { }

  ngOnInit() {
    this.graphQLService.getOwners().subscribe(result => {
      this.owners = result.data["owners"] as OwnerType[];
      this.loading = result.loading;
    });
  }
}

و هم چنین app.component.html:
<div>
    <div *ngIf="!this.loading">
        <table>
            <thead>
                <tr>
                    <th>
                        #
                    </th>
                    <th>
                        نام و نام خانوادگی
                    </th>
                    <th>
                        آدرس
                    </th>
                </tr>
            </thead>

            <tbody>
                <ng-container *ngFor="let item of this.owners;let idx=index" [ngTemplateOutlet]="innertable"
                    [ngTemplateOutletContext]="{item:item, index:idx}"></ng-container>
            </tbody>

        </table>
    </div>
    <div *ngIf="this.loading">
        <p>
            در حال بارگذاری لیست ...
        </p>
    </div>
</div>


<ng-template #innertable let-item="item" let-idx="index">
    <tr>
        <td>{{idx+1}}</td>
        <td>{{item.name}}</td>
        <td>{{item.address}}</td>
    </tr>
    <tr *ngIf="this.item.accounts && this.item.accounts.length > 0">
        <td colspan="4">
            <div>
                <p>Accounts</p>
            </div>
            <div>
                <table>
                    <thead>
                        <tr>
                            <th>#</th>
                            <th>نوع</th>
                            <th>توضیحات</th>
                        </tr>
                    </thead>
                    <tbody>
                        <tr *ngFor="let innerItem of this.item.accounts;let innerIndex=index">
                            <td>
                                {{innerIndex+1}}
                            </td>
                            <td>
                                {{innerItem.type}}
                            </td>
                            <td>
                                {{innerItem.description}}
                            </td>
                        </tr>
                    </tbody>
                </table>
            </div>
        </td>
    </tr>
</ng-template>
اکنون جهت اجرای پروژه، کد‌های ضمیمه شده در پایان قسمت ( GraphQL Mutations در ASP.NET Core ( عملیات POST, PUT, DELETE ) ) را دانلود نمایید و آن را اجرا کنید: 
dotnet restore
dotnet run
سپس پروژه را اجرا کنید: 
ng serve

خروجی به صورت زیر می‌باشد (لیست تمامی Owner ‌ها به همراه Account‌های مربوط به هر Owner):


در متد getOwner، بجای apollo.query می‌توان از apollo.watchQuery استفاده کرد که در نمونه زیر، در ابتدا، GraphQL query را در تابع gql ( از graphql-tag ) برای خصوصیت query در متد apollo.watchQuery پاس میدهیم.
  public getOwners = () => {
    return this.apollo.watchQuery<any>({
      query: gql`query getOwners{
        owners{
          id,
          name,
          address,
          accounts{
            id,
            description,
            type
          }
        }
      }`
    })
  }

و سپس در کامپوننت:
export class AppComponent implements OnInit {

  loading: boolean;
  public owners: OwnerType[];

  private querySubscription: Subscription;

  constructor(private graphQLService: GraphqlService) { }

  ngOnInit() {
    this.querySubscription = this.graphQLService.getOwners()
      .valueChanges
      .subscribe(result => {
        this.loading = result.loading;
        this.owners = result.data["owners"] as OwnerType[];
      });
  }

  ngOnDestroy() {
    this.querySubscription.unsubscribe();
  }
}
متد watchQuery، شیء QueryRef را برگشت می‌دهد که خصوصیت valueChanges را دارد که آن یک Observable می‌باشد. Observable تنها یک بار صادر خواهد شد و آن زمانی است که query کامل می‌شود و خصوصیت loading به false  تنظیم خواهد شد؛ مگر اینکه شما پارامتر notifyOnNetworkStatusChange را در watchQuery  به true  تنظیم کنید. شیء منتقل شده از طریق یک Observable، شامل خصوصیات loading ،error و data است. هنگامی که نتیجه query برگشت داده می‌شود، به خصوصیت data انتساب داده می‌شود. 
 


مابقی query ‌ها و mutation ها از سرویس graphql
بازیابی یک Owner  مشخص 

  public getOwner = (id) => {
    return this.apollo.query({
      query: gql`query getOwner($ownerID: ID!){
      owner(ownerId: $ownerID){
        id,
        name,
        address,
        accounts{
          id,
          description,
          type
        }
      }
    }`,
      variables: { ownerID: id }
    })
  }

ایجاد یک Owner جدید 
  public createOwner = (ownerToCreate: OwnerInputType) => {
    return this.apollo.mutate({
      mutation: gql`mutation($owner: ownerInput!){
        createOwner(owner: $owner){
          id,
          name,
          address
        }
      }`,
      variables: { owner: ownerToCreate }
    })
  }

ویرایش یک Owner 
  public updateOwner = (ownerToUpdate: OwnerInputType, id: string) => {
    return this.apollo.mutate({
      mutation: gql`mutation($owner: ownerInput!, $ownerId: ID!){
        updateOwner(owner: $owner, ownerId: $ownerId){
          id,
          name,
          address
        }
      }`,
      variables: { owner: ownerToUpdate, ownerId: id }
    })
  }

و در نهایت حذف یک Owner
  public deleteOwner = (id: string) => {
    return this.apollo.mutate({
      mutation: gql`mutation($ownerId: ID!){
        deleteOwner(ownerId: $ownerId)
       }`,
      variables: { ownerId: id }
    })
  }
اکنون شما می‌توانید با ویرایش کردن فایل app.component.ts یا ایجاد کردن کامپوننت‌های جدید، از نتایج بدست آمده استفاده کنید.


کد‌های کامل این قسمت را از ایجا دریافت کنید : GraphQL_Angular.zip
کد‌های کامل قسمت ( GraphQL Mutations در ASP.NET Core ( عملیات POST, PUT, DELETE ) ) را از اینجا دریافت کنید :  ASPCoreGraphQL_3.rar  
مطالب دوره‌ها
بوت استرپ (نگارش 3) چیست؟
بوت استرپ یک فریم ورک CSS واکنشگرا (responsive) است، که جهت ساخت سریع برنامه‌های استاتیک و همچنین پویای وب کاربرد دارد. در حال حاضر این پروژه جزو محبوب‌ترین و فعال‌ترین پروژه‌های سایت Github است. اگر علاقمند هستید که لیستی از سایت‌های استفاده کننده از بوت استرپ را مشاهده کنید، به آدرس‌های ذیل مراجعه نمائید:


تازه‌های بوت استرپ 3 کدامند؟

- بوت استرپ 3 جهت کار با صفحه‌های نمایش کوچک دستگاه‌های موبایل به شدت بهینه سازی شده است و به همین جهت به آن mobile-first CSS framework نیز می‌گویند.
- در نگارش 2 بوت استرپ، حداقل دو نوع گرید واکنشگرا و غیر واکنشگرا قابل تعریف بودند. در نگارش سوم آن، تنها یک نوع گرید جدید واکنشگرا در این فریم ورک وجود دارد که می‌تواند چهار نوع سایز از بزرگ تا کوچک را شامل شود.
- بوت استرپ 3 با IE7 به قبل و همچنین فایرفاکس 3.6 و پایین‌تر دیگر سازگار نیست. البته برای پشتیبانی از IE8، نیاز به اندکی تغییرات نیز وجود خواهد داشت که در قسمت‌های بعد این جزئیات را بیشتر بررسی خواهیم کرد. به عبارت دیگر بدون این تغییرات، بوت استرپ 3 در حالت پیش فرض با IE9 به بعد سازگار است.
- در بوت استرپ 3 برخلاف نگارش قبلی آن که لیستی از آیکن‌های خود را در قالب چند فایل PNG image sprite که آیکن‌ها را به صورت فشرده در کنار هم قرار داده بود، اینبار تنها از Font icons استفاده می‌کند. به این ترتیب تغییر اندازه این آیکن‌ها با توجه به برداری بودن نمایش قلم‌ها و همچنین قابلیت اعمال رنگ به آن‌ها نیز بسیار ساده‌تر می‌گردد.


سؤال: آیا نیاز است از یک فریم ورک CSS واکنشگرا استفاده شود؟

در سال‌های قبل، عموما طراحی وب بر اساس تهیه یا خرید یک سری قالب‌های از پیش آماده شده، شکیل صورت می‌گرفته‌است. این قالب‌ها به سرعت با برنامه، یکپارچه شده و حداکثر قلم یا رنگ‌های آن‌ها‌را اندکی تغییر می‌دادیم و یا اینکه خودمان کل این مسیر را از صفر طی می‌کردیم. این پروسه سفارشی، بسیار سنگین بوده و مشکل مهم آن، عدم امکان استفاده مجدد از طراحی‌های انجام شده می‌باشد که نهایتا در دراز مدت هزینه‌ی بالایی را برای ما به همراه خواهند داشت. اما با استفاده از فریم ورک‌های CSS واکنشگرا به این مزایا خواهیم رسید:
- قسمت عمده‌ای از کار پیشتر برای شما انجام شده است.
برای مثال نیازی نیست تا حتما برای طرحبندی صفحه، سیستم گرید خاص خودتان را طراحی کنید و یا اینکه مانند سال‌های دور، به استفاده از HTML tables پناه ببرید.
- قابلیت سفارشی سازی بسیار بالایی دارند.
برای مثال با استفاده از فناوری‌هایی مانند less می‌توان بوت استرپ را تا حد بسیار زیادی سفارشی سازی کرد. به این ترتیب دیگر یک سایت بوت استرپ، شبیه به بوت استرپ به نظر نخواهد رسید! شاید عده‌ای عنوان کنند که تمام سایت‌های بوت استرپ یک شکل هستند، اما واقعیت این است که این سایت‌ها تنها از قابلیت‌های سفارشی سازی بوت استرپ و less استفاده نکرده‌اند.
 

دریافت بوت استرپ 3

سایت رسمی دریافت بوت استرپ، آدرس ذیل می‌باشد:

البته ما از این نگارش خام استفاده نخواهیم کرد و نیاز است برای کارهای سایت‌های فارسی، از نگارش راست به چپ آن استفاده کنیم. بنابراین اگر از ویژوال استودیو استفاده می‌کنید، می‌توانید به یکی از دو بسته نیوگت ذیل مراجعه نمائید:
و اگر می‌خواهید صرفا به فایل‌های درون این بسته‌ها دسترسی پیدا کنید، از دو آدرس ذیل استفاده کنید:
فایل‌های دریافت شده با پسوند nupkg، در حقیقت یک فایل zip استاندارد هستند.

اگر بوت استرپ اصل را از سایت اصلی آن دریافت کنید، شامل تعداد فایل‌ها و پوشه‌های بسیار بیشتری است نسبت به نمونه RTL فوق. اما فایل‌های نهایی آن که مورد استفاده قرار خواهند گرفت، درون پوشه dist یا توزیع آن قرار گرفته‌اند و آنچنان تفاوتی با نگارش RTL ندارند. فقط در نگارش اصل، فایل‌های min و فشرده شده نیز همراه این بسته هستند که در نگارش RTL لحاظ نشده‌اند. این موضوع در آینده به نفع ما خواهد بود. از این لحاظ که اگر از سیستم bundling & minification مربوط بهASP.NET  استفاده کنید (جهت تولید خودکار فایل‌های min در زمان اجرا)، این سیستم به صورت پیش فرض از فایل‌های min موجود استفاده می‌کند و ممکن است مدتی سردرگم باشید که چرا تغییراتی را که به فایل CSS بوت استرپ اعمال کرده‌ام، در سایت اعمال نمی‌شوند. به علاوه امکان اعمال تغییرات و حتی دیباگ فایل‌های غیرفشرده خصوصا جاوا اسکریپتی آن نیز بسیار ساده‌تر و مفهوم‌تر است.

جهت مطالعه مباحث تکمیلی در مورد نحوه فشرده سازی فایل‌های CSS یا JS می‌توانید به مقالات ذیل، در سایت جاری مراجعه نمائید:

علاوه بر این‌ها در نگارش سوم بوت استرپ، تعدادی فایل CSS جدید به نام قالب یا theme نیز اضافه شده‌اند که همراه نسخه RTL نیست. برای مثال اگر به پوشه bootstrap-3.0.0.zip\bootstrap-3.0.0\dist\css مراجعه کنید، فایل bootstrap-theme.css نیز قابل مشاهده است. به این ترتیب قالبی و لایه‌ای بر روی مقادیر پیش فرض موجود در فایل bootstrap.css اعمال خواهند شد؛ برای مثال اعمال طراحی تخت یا flat مدرن آن به دکمه‌ها و عناصر دیگر این مجموعه.


شروع یک فایل HTML با بوت استرپ

تا اینجا فرض بر این است که فایل‌های بوت استرپ را دریافت کرده‌اید. در ادامه قصد داریم، نحوه معرفی این فایل‌ها را در یک فایل ساده HTML بررسی کنیم.
<!doctype html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8">
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>My Website</title>
    <link href="Content/css/bootstrap-rtl.css" rel="stylesheet">    
<link href="Content/css/custom.css" rel="stylesheet">    
</head>
<body>


</body>
</html>
صفحه آغازین کار با بوت استرپ 3 یک چنین شکلی را خواهد داشت و می‌تواند پایه تشکیل فایل masterpage یا layout برنامه‌های ASP.NET قرار گیرد. متا تگ viewport اضافه شده، جهت طراحی‌های واکنشگرا اضافه شده است و در ادامه لینک شدن فایل CSS بوت استرپ 3 را ملاحظه می‌کنید.
اگر سایت شما از تعاریف CSS سفارشی دیگری نیز استفاده می‌کند، تعاریف آن‌ها باید پس از بوت استرپ، ذکر گردند.


افزودن اسکریپت‌های بوت استرپ 3

برای کار با اسکریپت‌های بوت استرپ 3 نیاز است ابتدا jQuery را به صورت جداگانه دریافت کنیم. در حال حاضر اگر به سایت جی‌کوئری مراجعه کنید با دو نگارش 1.x و 2.x این کتابخانه مواجه خواهید شد. اگر نیاز به پشتیبانی از IE 8 را در محل کار خود دارید، باید از نگارش 1.x استفاده کنید. نگارش آخر 1.x کتابخانه جی‌کوئری را از طریق CDN آن همواره می‌توان مورد استفاده قرار داد:
 <script src="http://code.jquery.com/jquery-latest.min.js"></script>
بهتر است تعاریف فایل‌های جاوا اسکریپت را پیش از بسته شدن تگ body قرار دهید. یکی از مزایای مهم آن مشاهده نشدن یک فلش کوتاه مدت سفید رنگ در ابتدای بارگذاری صفحاتی با پس زمینه غیر روشن است. از این جهت که هر المانی که در head صفحه تعریف شود، حتما باید پیش از بارگذاری کل صفحه دریافت گردد. به این ترتیب با سرعت‌های دریافت کمتر، این مساله سبب خالی ماندن صفحه برای مدتی کوتاه خواهد شد و همان فلش سفید رنگ عنوان شده را پدید می‌آورد؛ چون هنوز مابقی صفحه بارگذاری نشده و خالی است.
پس از تعریف جی‌کوئری، تعریف اسکریپت‌های بوت استرپ قرار می‌گیرد (چون وابسته است به جی‌کوئری). فایل bootstrap-rtl.js شامل تمام زیر فایل‌های مورد نیاز نیز می‌باشد:
 <script src="Scripts/bootstrap-rtl.js"></script>
برای سازگار سازی بوت استرپ 3 با IE8 نیاز به یک فایل اسکریپت دیگر نیز داریم. این فایل را از آدرس ذیل دریافت نمائید:
این فایل 4 کیلوبایتی را نیز باید به تعاریف اسکریپت‌های مورد نیاز، اضافه کرد:
 <script src="Scripts/respond.min.js"></script>
البته این اسکریپت خاص، مطابق توضیحات آن باید به head صفحه اضافه شود تا با IE8 بهتر کار کند.
تا اینجا ساختار صفحه HTML تهیه شده جهت استفاده از امکانات بوت استرپ 3، شکل زیر را خواهد داشت:
<!doctype html>
<html>
<head>
    <meta charset="utf-8">
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0">
    <title>My Website</title>

    <link href="Content/css/bootstrap-rtl.css" rel="stylesheet">    
<link href="Content/css/custom.css" rel="stylesheet">       
<script src="Scripts/respond.min.js"></script>
</head>
<body>


<script src="http://code.jquery.com/jquery-latest.min.js"></script>
<script src="Scripts/bootstrap-rtl.js"></script>
</body>
</html>

فایل‌های نهایی این قسمت را از اینجا نیز می‌توانید دریافت کنید:
bs3-sample01.zip
 
نظرات مطالب
شروع به کار با AngularJS 2.0 و TypeScript - قسمت اول - نصب پیشنیازها
اگر امکانش هست ساختار یه پروژه ASP .NET MVC با استفاده از angular CLI رو بذارید. منظورم اینه که اگر بخواهیم از این دو استفاده کنیم ساختار پروژه در حالت استاندارد به چه صورتی باید باشد.
مطالب
آموزش VC++ از مقدماتی تا پیشرفته
بحثی که بنده قصد آموزش آن را دارم آموزش  ++ C  در IDE  مایکروسافت  visual studio  می‌باشد . آموزش از پروژه‌های Win32 Console Application  شروع شده و قسمت پیشرفته آموزش در پروژه‌های Win32 Project ادامه می‌یابد .
...

اولین پروژه

معمولا برای شروع از تاریخچه و توضیحات دیگر استفاده میکنند اما روش آموزشی که در پیش خواهیم گرفت با انجام پروژه‌های عملی بوده و هر جا که نیاز به توضیح باشد ، بیان میکنیم ...

ایجاد اولین پروژه  Win32 Console Application

ویژوال استادیو را اجرا نمایید و از گزینه  File -> New -> Project و سپس طبق عکس زیر پروژه Win32 Console Application را انتخاب نمایید ، دقت کنید که زبان انتخاب شده ++Visual C باشد.

در این مرحله میتوانید محل ذخیره شده پروژه را در قسمت Location  تنظیم نمایید و از قسمت  Name  میتوانید نام دلخواه را وارد کنید در حالت پیش فرض اگر اولین پروژه Win32 Console  در مسیر تعین شده‌ی قسمت  Location  باشد ، نام  ConsoleApplication1  قرار گرفته است . پس از تنظیمات Ok کنید .

در این مرحله Next  را بزنید .

در این مرحله در قسمت Additional options  تیک Empty project را بزنید ، همانند عکس فوق تنظیمات را انجام دهید .

پس از انجام مراحل فوق پروژه بصورت شکل زیر ظاهر میشود .

برای کد نویسی روی نام پروژه که در اینجا ConsoleApplication1 می‌باشد ، راست کلیک میکنیم و گزینه Add و سپس New Item  را انتخاب میکنیم .

طبق عکس زیر فایل با پسوند cpp  را انتخاب و Add  میکنیم .

فایلی که اکنون به پروژه اضافه کردیم خالی و با نام پیش فرض Source.cpp  می‌باشد ، دستورات زیر را در آن تایپ کنید .حال پروژه به شکل زیر خواهد بود .

#include<iostream>

int  main()
{
   std::cout<<"Hello world ...\n";
   return 0;
}

برای اجرای پروژه کلید F5 را فشار دهید و اگر میخواهید نتیجه کار را مشاهده کنید کلید Ctrl + F5  را امتحان کنید .

شما اولین پروژه VC++  را اجرا نمودید ( آفرین ) .

اما توضیحات :

خط اول برنامه یک راهنمای پیش پردازنده است ، کاراکتر # که نشان میدهد این خط یک راهنمای پیش پردازنده است و بعد عبارت include  و نام یک فایل کتابخانه ای که بین علامت <> قرار داده شده ،  فایل سرآیند استفاده شده در اینجا  iostream  میباشد . (به فایل‌های کتابخانه ای ، فایلهای سرآیند (Header Files) نیز گفته میشود. ) راهنمای پیش پردازنده خطی است که به کامپایلر اطلاع میدهد در برنامه موجودیتی است که تعریف آن را در فایل سرآیند مذکور جستجو کند . در این برنامه از std::cout  استفاده شده ، که کامپایلر در مورد آن چیزی نمیداند لذا به فایل iostream  مراجعه نموده ، تعریف آن را می‌یابد و آن را اجرا میکند . 

خط 3 :

بخشی از هر برنامه تابع می‌باشد . پرانتزهای واقع پس از  آن  main نشان می‌دهند که main یک بلوک برنامه بنام تابع است. برنامه‌ها می‌توانند حاوی یک یا چندین تابع  باشند، اما main  تابع اصلی برنامه است که وجود آن الزامی میباشد . کلمه کلیدی  int  که در سمت چپ main   قرار گرفته، بر این نکته دلالت دارد که main  یک مقدار صحیح برمی‌گرداند.

خط 5 :

با استفاده از این دستور رشته ای را به خروجی استاندارد که معمولا صفحه نمایش باشد ارسال میکنیم .

خط 6 :

که ;0 return میباشد مقدار برگشتی تابع را مشخص میکند در حقیقت این خط که مقدار 0 را برمیگرادند نشان دهنده اتمام موفقیت آمیز برنامه می‌باشد .

به مرور زمان نسبت به موارد بالا بیشتر و مفصل صحبت خواهیم نمود .

مطالب
تولید خودکار کدهای سمت کلاینت بر اساس OpenAPI Specification
در سری «مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger» با نحوه‌ی تولید OpenAPI Specification، بر اساس کنترلرها و اکشن متدهای Web API خود آشنا شدیم و سپس با استفاده از ابزار Swagger-UI، یک رابط کاربری پویا را نیز برای آن تولید و سفارشی سازی کردیم. کاربرد OpenAPI Specification صرفا به مستندسازی یک Web API خلاصه نمی‌شود. بر اساس این استاندارد، ابزارهای متعددی جهت تولید کدهای سمت سرور و سمت کلاینت نیز طراحی شده‌اند که در اینجا نمونه‌ای از آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.


تولید خودکار کدها بر اساس OpenAPI Specification

فرض کنید در حال توسعه‌ی برنامه‌ی سمت کلاینت Angular و یا سمت سرور ASP.NET Core ای هستید که هر دوی این‌ها از یک Web API استفاده می‌کنند. همچنین فرض کنید که این Web API را نیز خودتان توسعه می‌دهید. بنابراین حداقل کدی که باید در اینجا به اشتراک گذاشته شود، کدهای کلاس‌های DTO یا Data transfer objects هستند تا این کلاینت‌ها بتوانند اطلاعات Web API را به نحو صحیحی Deserialize کنند و یا برعکس، بتوانند اطلاعات را با فرمت صحیحی به سمت Web API ارسال کنند.
برای مدیریت این مساله می‌توان از دو روش استفاده کرد:
الف) استفاده از یک پروژه‌ی اشتراکی
اگر کدهای مدنظر، سمت سرور باشند، می‌توان یک پروژه‌ی اشتراکی را برای این منظور ایجاد کرد و کدهای DTO را درون آن قرار داد و سپس ارجاعی به آن را در پروژه‌های مختلف، استفاده نمود. به این ترتیب تکرار کدها، کاهش یافته و همچنین تغییرات آن نیز به تمام پروژه‌های استفاده کننده به نحو یکسانی اعمال می‌شوند. در این حالت یک اسمبلی اشتراکی تولید شده و به صورت مستقلی توزیع می‌شود.

ب) استفاده از روش لینک کردن فایل‌ها
در این روش پروژه‌های استفاده کننده از کلاس‌های DTO، فایل‌های آن‌را به پروژه‌ی خود لینک می‌کنند. در این حالت باز هم شاهد کاهش تکرار کدها و همچنین اعمال یک دست تغییرات خواهیم بود. اما در این روش دیگر یک اسمبلی اشتراکی وجود نداشته و کلاس‌های DTO هم اکنون با اسمبلی پروژه‌های استفاده کننده، یکی و کامپایل شده‌اند.

بدیهی است در هر دو روش، نیاز است بر روی کلاینت و API، کنترل کاملی وجود داشته باشد و بتوان به کدهای آن‌ها دسترسی داشت. به علاوه فایل‌های اشتراکی نیز باید بر اساس Target platform یکسانی تولید شده باشند. در این حالت دیگر نیازی به OpenAPI Specification برای تولید کدهای کلاینت دات نتی خود، نیست.

اما اگر کدهای API مدنظر در دسترس نباشند و یا بر اساس پلتفرم دیگری مانند node.js تولید شده باشد، کار یکپارچه سازی با آن دیگر با به اشتراک گذاری فایل‌های آن میسر نیست. در این حالت اگر این API به همراه یک OpenAPI Specification باشد، می‌توان از آن برای تولید خودکار کدهای کلاینت‌های آن استفاده کرد.


معرفی تعدادی از ابزارهایی که قادرند بر اساس OpenAPI Specification، کد تولید کنند

برای تولید کد از روی OpenAPI Specification، گزینه‌های متعددی در دسترس هستند:

الف) Swagger CodeGen
این ابزار را که جزئی از مجموعه ابزارهای تولید شده‌ی برفراز OpenAPI است، می‌توانید از آدرس swagger-codegen دریافت کنید. البته برای اجرای آن نیاز به Java Runtime است و یا نگارش آنلاین آن نیز در دسترس است: swagger.io
در ابزار آنلاین آن، در منوی generate بالای صفحه، گزینه‌ی تولید کد برای #C نیز موجود است.

ب)  AutoRest
محل دریافت: https://github.com/Azure/autorest
بر اساس node.js کار می‌کند و از طریق خط فرمان، قابل دسترسی است. همچنین این مورد ابزار تامین کننده‌ی گزینه‌ی Add REST client در ویژوال استودیو نیز می‌باشد. اما در کل، امکان تنظیمات آنچنانی را به همراه ندارد.

ج) NSwagStudio
محل دریافت: https://github.com/RSuter/NSwag/wiki/NSwagStudio
همانطور که در مطلب «مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger - قسمت اول - معرفی» نیز عنوان شد، NSwag یکی دیگر از تولید کننده‌های OpenAPI Specification مخصوص پروژه‌های دات نت است. NSwagStudio نیز جزئی از این مجموعه است که به کمک آن می‌توان کدهای کلاینت‌ها و DTOها را بر اساس OpenAPI Spec تولید کرد. همچنین امکان تنظیمات قابل توجهی را در مورد نحوه‌ی تولید کدهای نهایی به همراه دارد.


استفاده از NSwagStudio برای تولید کدهای DTOها

در اینجا از همان برنامه‌ای که در سری «مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger» بررسی کردیم، استفاده خواهیم کرد. بنابراین این برنامه، از پیش تنظیم شده‌است و هم اکنون به همراه یک تولید کننده‌ی OpenAPI Specification نیز می‌باشد. آن‌را اجرا کنید تا بتوان به OpenAPI Specification تولیدی آن در آدرس زیر دسترسی یافت:
 https://localhost:5001/swagger/LibraryOpenAPISpecification/swagger.json
سپس فایل msi مخصوص NSwagStudio را نیز از لینک آن در Github دریافت، نصب و اجرا کنید.


مطابق تصویر، ابتدا آدرس Swagger Specification URL یا همان آدرس فوق را وارد کنید. سپس فضای نام دلخواهی را وارد کرده و گزینه‌ی تولید کلاس‌های کلاینت را فعلا انتخاب نکنید. در لیست تنظیمات آن، گزینه‌ی Class Style نیز مهم است. برای مثال برای پروژه‌های ASP.NET Core حالت POCO را انتخاب کنید (plain old clr objects) و برای پروژه‌های مبتنی بر XAML، گزینه‌ی Inpc مناسب‌تر است چون RaisePropertyChanged‌ها را هم تولید می‌کند. در آخر بر روی دکمه‌ی Generate Outputs کلیک کنید تا خروجی ذیل حاصل شود:


یا می‌توان این خروجی را copy/paste کرد و یا می‌توان در برگه‌ی Settings، در انتهای لیست آن، مقدار output file path را مشخص کرد و سپس بر روی دکمه‌ی Generate files کلیک نمود تا فایل معادل آن تولید شود.


استفاده از NSwagStudio برای تولید کدهای کلاینت Angular استفاده کننده‌ی از API

NSwagStudio امکان تولید یک TypeScript Client را نیز دارد:

در اینجا ابتدا TypeScript Client را انتخاب می‌کنیم و سپس در تنظیمات آن، قالب Angular را انتخاب کرده و نگارش RxJS آن‌را نیز، 6 انتخاب می‌کنیم. در آخر بر روی Generate outputs کلیک می‌کنیم:


نکته‌ی جالب این خروجی، دقت داشتن به status codes درج شده‌ی در OpenAPI Spec است که در قسمت‌های چهارم و پنجم سری «مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger» آن‌ها را بررسی کردیم.
در اینجا نه تنها سرویسی جهت تعامل با API ما تولید شده‌است، بلکه معادل تایپ‌اسکریپتی DTOهای برنامه را نیز تولید کرده‌است: