اشتراک‌ها
بیش از 50 سوال Angular در مصاحبه ها به همراه پاسخ

It’s time to get serious about improving your programming skills. Let’s do it!

That’s an easy career improvement goal to give oneself, but “become a kick-$!! programmer” is not a simple goal. For one thing, saying, “I want to get better” assumes that you recognize what “better” looks like. Plus, too many people aim for improvement without any sense of how to get there. 

بیش از 50 سوال Angular در مصاحبه ها به همراه پاسخ
اشتراک‌ها
چگونگی مستندسازی اشیای Microsoft SQL Server

In any good programming reference, you will read that a developer has to document his code, not only for him/herself, but also for the person who, ten years later will be asked to maintain it. This would, of course, be made easier thanks to a good documentation of existing code. 

چگونگی مستندسازی اشیای Microsoft SQL Server
اشتراک‌ها
کانال اموزش زبان برنامه نویسی جاوا ، و اندروید

در این کانال دوره‌های آموزشی از قبیل آموزش Object Oriented Programming و همچنین قواعد برنامه نویسی از جمله SOC , Solid Principle , Yagni , Kiss , ... و همچنین الگوی‌های طراحی را پوشش خواهد داد . که در نهایت به سراغ اندروید رفته و کلی مفاهیم رو به جزئیات توضیح داده خواهد شد . این دوره ها  در 3 سطح Basic , Intermediate , Advanced تفکیک می‌شوند .

خواهشمندیم این کانال را به دوستان خود معرفی نمایید تا بتوانیم با کمک شما دوستان شبکه ای از برنامه نویسان حرفه ای را دوره هم جمع نماییم .  

کانال اموزش زبان برنامه نویسی جاوا ، و اندروید
اشتراک‌ها
آنچه هر برنامه نویس جاوا اسکریپت درباره ECMA Script 2015 باید بداند

, What Every JavaScript Developer Should Know About ECMAScript 2015 is the book I'd like to read about the new features in the JavaScript language. The book isn't a reference manual or an exhaustive list of everything in the ES2015 specification. Instead, I purposefully selected what I think are the important features we will use in everyday programming.  

آنچه هر برنامه نویس جاوا اسکریپت درباره ECMA Script 2015 باید بداند
نظرات مطالب
قسمت دوم -- نگاهی دقیق تر به اولین پروژه VC++ (درک مفهوم فایلهای سرآیند و فضای نام ، ویژگیهای زبان ++C و برخی قوانین برنامه نویسی در ++C)
عنوان مطلب صحیح نیست لطفا تغییر دهید،
در فضای برنامه نویسی مراد از VC.NET زبان برنامه نویسی CPP تحت CLI است یعنی با سینتکس CPP و کامپایلر .NET یعنی همان کامپایلری که C#.NET و VB.NET استفاده می‌کنند. یا به عبارتی Managed CPP. در منوی New Project در Visual Studio گزینه CLR باید انتخاب شود.

آموزش هایی که شما ارائه کرده اید مربوط به Native CPP است. برنامه نویسی MFC یا VCL یا Win32 یا.. متفاوت با VC++.NET است.در منوی New Project در Visual Studio گزینه‌های غیر از CLR همگی native  هستند.

بهتر است مشابه msdn از واژه ++Visual C  استفاده کنید:
++Visual C
++NET Programming in Visual C.

با تشکر
نظرات مطالب
اصول برنامه نویسی موازی درNET. نسخه 4 بخش اول - 1
اگر منظور شما از روش‌های کلاسیک استفاده از Threadهاست باید بدانید که آن روش‌ها برای CPU‌های تک هسته ای در نظر گرفته شده بودند. همانطور که می‌دانید در CPU‌های تک هسته ای ، CPU تنها قادر به اجرای یک وظیفه در یک واحد زمان می‌باشد. در این CPU‌ها برای اینکه بتوان چندین وظیفه  را همراه با هم انجام داد CPU بین کارهای در حال انجام در بازه‌های زمانی مختلف سوییچ میکند و برای ما اینطور به نظر می‌آید که CPU در حال انجام چند وظیفه در یک زمان است.
اما در CPU‌ها چند هسته ای امروزی هر هسته قادر به اجرای یک وظیفه به صورت مجزا می‌باشد و این CPU‌ها برای انجام کارهای همزمان عملکرد بسیار بسیار بهتری نسبت به CPU‌های تک هسته ای دارند.
 با توجه به این موضوع برای اینکه بتوان از قابلیتهای چند هسته ای CPU‌های امروزی استفاده کرد باید برنامه نویسی موازی (Parallel Programming) انجام داد و روش‌های کلاسیک مناسب این کار نمی‌باشند. 
مطالب دوره‌ها
خلاصه‌ای از اعمال متداول با AutoMapper و Entity Framework
فرض کنید کلاس‌های مدل برنامه از سه کلاس مشتری، سفارشات مشتری‌ها و اقلام هر سفارش تشکیل شده‌است:
public class Customer
{
    public int Id { set; get; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
    public string Bio { get; set; }
 
    public virtual ICollection<Order> Orders { get; set; }
 
    [Computed]
    [NotMapped]
    public string FullName
    {
        get { return FirstName + ' ' + LastName; }
    }
}

public class Order
{
    public int Id { set; get; }
    public string OrderNo { get; set; }
    public DateTime PurchaseDate { get; set; }
    public bool ShipToHomeAddress { get; set; }
 
    public virtual ICollection<OrderItem> OrderItems { get; set; }
 
    [ForeignKey("CustomerId")]
    public virtual Customer Customer { get; set; }
    public int CustomerId { get; set; }
 
    [Computed]
    [NotMapped]
    public decimal Total
    {
        get { return OrderItems.Sum(x => x.TotalPrice); }
    }
}

public class OrderItem
{
    public int Id { get; set; }
    public decimal Price { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public int Quantity { get; set; }
 
    [ForeignKey("OrderId")]
    public virtual Order Order { get; set; }
    public int OrderId { get; set; }
 
    [Computed]
    [NotMapped]
    public decimal TotalPrice
    {
        get { return Price * Quantity; }
    }
}
در اینجا برای پیاده سازی خواص محاسباتی، از نکته‌ی مطرح شده‌ی در مطلب «نگاشت خواص محاسبه شده به کمک AutoMapper و DelegateDecompiler» استفاده شده‌است.
در ادامه می‌خواهیم اطلاعات حاصل از این کلاس‌ها را با شرایط خاصی به ViewModelهای مشخصی جهت نمایش در برنامه نگاشت کنیم.


نمایش اطلاعات مشتری‌ها

می‌خواهیم اطلاعات مشتری‌ها را مطابق فرمت کلاس ذیل بازگشت دهیم:
public class CustomerViewModel
{
    public string Bio { get; set; }
    public string CustomerName { get; set; }
}
با این شرایط که
- اگر Bio نال بود، بجای آن N/A نمایش داده شود.
- CustomerName از خاصیت محاسباتی FullName کلاس مشتری تامین گردد.

برای حل این مساله، نیاز است نگاشت زیر را تهیه کنیم:
this.CreateMap<Customer, CustomerViewModel>()
   .ForMember(dest => dest.CustomerName, opt => opt.MapFrom(entity => entity.FullName))
   .ForMember(dest => dest.Bio, opt => opt.MapFrom(entity => entity.Bio ?? "N/A"));
AutoMapper برای جایگزین کردن خواص با مقدار نال، با یک مقدار مشخص، از متدی به نام NullSubstitute استفاده می‌کند. اما در این حالت خاص که قصد داریم از Project To استفاده کنیم، این روش پاسخ نمی‌دهد و محدودیت‌هایی دارد. به همین جهت از روش map from و بررسی مقدار خاصیت، استفاده شده‌است.
همچنین در اینجا مطابق نگاشت فوق، خاصیت CustomerName از خاصیت FullName کلاس مشتری دریافت می‌شود.

کوئری نهایی استفاده کننده‌ی از این اطلاعات به شکل زیر خواهد بود:
using (var context = new MyContext())
{
    var viewCustomers = context.Customers
        .Project()
        .To<CustomerViewModel>()
        .Decompile()
        .ToList();
    // don't use
    // var viewCustomers = Mapper.Map<IEnumerable<Customer>, IEnumerable<CustomerViewModel>>(dbCustomers);
    foreach (var customer in viewCustomers)
    {
        Console.WriteLine("{0} - {1}", customer.CustomerName, customer.Bio);
    }
}
در اینجا از متدهای Project To و همچنین Decompile استفاده شده‌است (جهت پردازش خاصیت محاسباتی).


نمایش اطلاعات سفارش‌های مشتری‌ها

در ادامه قصد داریم اطلاعات سفارش‌ها را با فرمت ViewModel ذیل نمایش دهیم:
public class OrderViewModel
{
    public string CustomerName { get; set; }
    public decimal Total { get; set; }
    public string OrderNumber { get; set; }
    public IEnumerable<OrderItemsViewModel> OrderItems { get; set; }
}

public class OrderItemsViewModel
{
    public string Name { get; set; }
    public int Quantity { get; set; }
    public decimal Price { get; set; }
}
با این شرایط که
- CustomerName از خاصیت محاسباتی FullName کلاس مشتری تامین گردد.
- خاصیت OrderNumber آن از خاصیت OrderNo تهیه گردد.

به همین جهت کار را با تهیه‌ی نگاشت ذیل ادامه می‌دهیم:
this.CreateMap<Order, OrderViewModel>()
  .ForMember(dest => dest.OrderNumber, opt => opt.MapFrom(src => src.OrderNo))
  .ForMember(dest => dest.CustomerName, opt => opt.MapFrom(src => src.Customer.FullName));
بر این اساس کوئری مورد استفاده نیز به نحو ذیل تشکیل می‌شود:
using (var context = new MyContext())
{
    var viewOrders = context.Orders
        .Project()
        .To<OrderViewModel>()
        .Decompile()
        .ToList();
    // don't use
    // var viewOrders = Mapper.Map<IEnumerable<Order>, IEnumerable<OrderViewModel>>(dbOrders);
    foreach (var order in viewOrders)
    {
        Console.WriteLine("{0} - {1} - {2}", order.OrderNumber, order.CustomerName, order.Total);
    }
}
در اینجا چون از خاصیت OrderItems کلاس ViewModel صرفنظر نشده‌است، اطلاعات آن نیز به همراه viewOrders موجود است. یعنی می‌توان چنین کوئری را نیز جهت نمایش اطلاعات تو در توی اقلام هر سفارش نیز نوشت:
using (var context = new MyContext())
{
    var viewOrders = context.Orders
        .Project()
        .To<OrderViewModel>()
        .Decompile()
        .ToList();
    // don't use
    // var viewOrders = Mapper.Map<IEnumerable<Order>, IEnumerable<OrderViewModel>>(dbOrders);
    foreach (var order in viewOrders)
    {
        Console.WriteLine("{0} - {1} - {2}", order.OrderNumber, order.CustomerName, order.Total);
        foreach (var item in order.OrderItems)
        {
            Console.WriteLine("({0}) {1} - {2}", item.Quantity, item.Name, item.Price);
        }
    }
}
اگر می‌خواهید OrderItems به صورت خودکار واکشی نشود، نیاز است در نگاشت تهیه شده، توسط متد Ignore از آن صرفنظر کنید:
this.CreateMap<Order, OrderViewModel>()
  .ForMember(dest => dest.OrderNumber, opt => opt.MapFrom(src => src.OrderNo))
  .ForMember(dest => dest.OrderItems, opt => opt.Ignore())
  .ForMember(dest => dest.CustomerName, opt => opt.MapFrom(src => src.Customer.FullName));


نمایش اطلاعات یک سفارش، با فرمتی خاص

تا اینجا نگاشت‌های انجام شده بر روی لیستی از اشیاء صورت گرفتند. در ادامه می‌خواهیم اولین سفارش ثبت شده را با فرمت ذیل نمایش دهیم:
public class OrderDateViewModel
{
    public int PurchaseHour { get; set; }
    public int PurchaseMinute { get; set; }
    public string CustomerName { get; set; }
}
به همین منظور ابتدا نگاشت ذیل را تهیه می‌کنیم:
this.CreateMap<Order, OrderDateViewModel>()
  .ForMember(dest => dest.PurchaseHour, opt => opt.MapFrom(src => src.PurchaseDate.Hour))
  .ForMember(dest => dest.PurchaseMinute, opt => opt.MapFrom(src => src.PurchaseDate.Minute))
  .ForMember(dest => dest.CustomerName, opt => opt.MapFrom(src => src.Customer.FullName));
در اینجا ساعت و دقیقه‌ی خرید، از خاصیت PurchaseDate استخراج شده‌اند. همچنین CustomerName نیز از خاصیت FullName کلاس مشتری دریافت گردیده‌است.
پس از این تنظیمات، کوئری نهایی به شکل ذیل خواهد بود:
using (var context = new MyContext())
{
    var viewOrder = context.Orders
        .Project()
        .To<OrderDateViewModel>()
        .Decompile()
        .FirstOrDefault();
    // don't use
    // var viewOrder = Mapper.Map<Order, OrderDateViewModel>(dbOrder);
 
    if (viewOrder != null)
    {
        Console.WriteLine("{0}, {1}:{2}", viewOrder.CustomerName, viewOrder.PurchaseHour, viewOrder.PurchaseMinute);
    }
}


فرمت کردن سفارشی اطلاعات در حین نگاشت‌ها

در مورد فرمت کننده‌های سفارشی و تبدیلگرها پیشتر بحث کرده‌ایم. اما اغلب آن‌ها را در حالت خاص LINQ to Entities نمی‌توان بکار برد، زیرا قابلیت تبدیل به SQL را ندارند. برای مثال فرض کنید می‌خواهیم خاصیت ShipToHomeAddress کلاس Order را به خاصیت ShipHome کلاس ذیل نگاشت کنیم:
public class OrderShipViewModel
{
    public string ShipHome { get; set; }
    public string CustomerName { get; set; }
}
با این شرط که اگر مقدار آن True بود، Yes را نمایش دهد. با توجه به ساختار مدنظر، نگاشت ذیل را می‌توان تهیه کرد که در آن فرمت کردن سفارشی، به متد MapFrom واگذار شده‌است:
this.CreateMap<Order, OrderShipViewModel>()
   .ForMember(dest => dest.ShipHome, opt => opt.MapFrom(src=>src.ShipToHomeAddress? "Yes": "No"))
   .ForMember(dest => dest.CustomerName, opt => opt.MapFrom(src => src.Customer.FullName));
با این کوئری جهت استفاده‌ی از این تنظیمات:
using (var context = new MyContext())
{
    var viewOrders = context.Orders
        .Project()
        .To<OrderShipViewModel>()
        .Decompile()
        .ToList();
    // don't use
    // var viewOrders = Mapper.Map<IEnumerable<Order>, IEnumerable<OrderShipViewModel>>(dbOrders);
    foreach (var order in viewOrders)
    {
        Console.WriteLine("{0} - {1}", order.CustomerName, order.ShipHome);
    }
}

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
C# 8.0 - Ranges & Indices
نوع Span به همراه NET Core 2.1. ارائه شد. یکی از مهم‌ترین مزایای آن امکان دسترسی به قسمتی از حافظه (توسط متد Split آن)، بدون ایجاد سربار کپی یا تخصیص مجدد حافظه‌ای برای دسترسی به آن است. قدم بعدی، بسط این قابلیت به امکانات ذاتی زبان #C است؛ تحت عنوان ویژگی Ranges که امکان دسترسی مستقیم به بازه‌ای/قسمتی از آرایه‌ها، رشته‌ها و یا Spanها را میسر می‌کند.


معرفی عملگر Hat

برای دسترسی به آخرین عضو یک آرایه عموما از روش زیر استفاده می‌شود:
var integerArray = new int[3];
var lastItem = integerArray[integerArray.Length - 1];
یعنی از آخر شروع به شمارش کرده و 1 واحد از آن کم می‌کنیم (این عدد 1 را به‌خاطر داشته باشید) و یا اگر بخواهیم از LINQ استفاده کنیم می‌توان از متد Last آن استفاده کرد:
var integerList = integerArray.ToList();
integerList.Last();
همچنین اگر بخواهیم دومین عنصر از آخر آن‌را دریافت کنیم:
var secondToLast = integerArray[integerArray.Length - 2];
نیز مجددا از آخر شروع به شمارش کرده و 2 واحد، از آن کم می‌کنیم (این عدد 2 را نیز به‌خاطر داشته باشید).

این شمردن‌های از آخر در C# 8.0 توسط ارائه‌ی عملگر hat یا همان ^ که پیشتر کار xor را انجام می‌داد (و البته هنوز هم در جای خودش همین مفهوم را دارد)، میسر شده‌است:
var lastItem = integerArray[^1];
این قطعه کد یعنی به دنبال ایندکس X، از آخر آرایه هستیم.

نکته‌ی مهم: کسانیکه شروع به آموزش برنامه نویسی می‌کنند، مدتی طول می‌کشد تا عادت کنند که اولین ایندکس یک آرایه از صفر شروع می‌شود. در اینجا باید درنظر داشت که با بکارگیری «عملگر کلاه»، آخرین ایندکس یک آرایه از «یک» شروع می‌شود و نه از صفر. برای نمونه در مثال زیر به خوبی تفاوت بین ایندکس از ابتدا و ایندکس از انتها را می‌توانید مشاهده کنید:
var words = new string[]
{
                // index from start    index from end
    "The",      // 0                   ^9
    "quick",    // 1                   ^8
    "brown",    // 2                   ^7
    "fox",      // 3                   ^6
    "jumped",   // 4                   ^5
    "over",     // 5                   ^4
    "the",      // 6                   ^3
    "lazy",     // 7                   ^2
    "dog"       // 8                   ^1
};              // 9 (or words.Length) ^0
آرایه‌ی فوق، 9 عضو دارد. در این حالت اولین عنصر آن با ایندکس صفر قابل دسترسی است. در همین حالت همین ایندکس را اگر از آخر محاسبه کنیم، 9 خواهد بود و همینطور برای مابقی.
در حالت کلی ایندکس n^ معادل sequence.Length - n است. بنابراین sequence[^0] به معنای sequence[sequence.Length] است و هر دو مورد یک index out of range exception را صادر می‌کنند.

IDE نیز با فعال سازی C# 8.0، زمانیکه به قطعه کد زیر می‌رسد، زیر words.Length - 1 خط کشیده و پیشنهاد می‌دهد که بهتر است از 1^ استفاده کنید:
Console.WriteLine($"The last word is {words[words.Length - 1]}");



معرفی نوع جدید Index

در C# 8.0 زمانیکه می‌نویسم 1^، در حقیقت قطعه کد زیر را ایجاد کرده‌ایم:
var index = new Index(value: 1, fromEnd: true);
Index indexStruct = ^1;
var indexShortHand = ^1;
Index یک struct و نوع جدید در C# 8.0 می‌باشد که در فضای نام System قرار گرفته‌است. سه سطر فوق دقیقا به یک معنا هستند و هر کدام خلاصه شده و ساده شده‌ی سطر قبلی است.
در سطر اول، پارامتر fromEnd نیز قابل تعریف است. این fromEnd با مقدار true، همان عملگر ^ در اینجا است و عدم ذکر این عملگر به معنای false بودن آن است:
int[] a = { 0, 1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9 };
Console.WriteLine(a[a.Length – 2]); // will write 8 on console.
Console.WriteLine(a[^2]); // will write 8 on console.

Index i5 = 5;
Console.WriteLine(a[i5]);        //will write 5 on console.

Index i2fromEnd = ^2;
Console.WriteLine(a[i2fromEnd]); // will write 8 on console.
در این مثال دو نمونه کاربرد fromEnd با مقدار false و سپس true را ملاحظه می‌کنید. در حالتیکه Index i5 = 5 تعریف شده‌است، دسترسی به عناصر آرایه همانند قبل از ایندکس صفر و از آغاز شروع می‌شود و نه از ایندکس یک.


روش دسترسی به بازه‌ای از اعضای یک آرایه تا پیش از C# 8.0

فرض کنید آرایه‌ای از اعداد بین 1 تا 10 را به صورت زیر ایجاد کرده‌اید:
var numbers = Enumerable.Range(1, 10).ToArray();
اکنون اگر بخواهیم به بازه‌ی مشخصی درون این آرایه دسترسی پیدا کنیم، می‌توان حداقل به یکی از دو روش زیر عمل کرد:
var (start, end) = (1, 7); 
var length = end - start; 

// Using LINQ 
var subset1 = numbers.Skip(start).Take(length);
 
// Or using Array.Copy 
var subset2 = new int[length];
Array.Copy(numbers, start, subset2, 0, length);
یا می‌توان برای مثال توسط LINQ، از متدهای Skip و Take آن برای جدا کردن بازه‌ای از آرایه‌ی numbers استفاده کرد و یا حتی می‌توان از روش کپی کردن آرایه‌ها به آرایه‌ای جدید نیز کمک گرفت که در هر دو حالت، مراحلی که باید طی شوند قابل توجه است. با ارائه‌ی C# 8.0، این نوع دسترسی‌ها جزئی از قابلیت‌های زبان شده‌اند.


روش دسترسی به بازه‌ای از اعضای یک آرایه در C# 8.0

در C# 8.0 برای دسترسی به بازه‌ای از عناصر یک آرایه می‌توان از range expression که به صورت x..y نوشته می‌شود، استفاده کرد. در ادامه، مثال‌هایی را از کاربردهای عبارت .. ملاحظه می‌کنید:
var myArray = new string[] { "Item1", "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" };
3..1 به معنای انتخاب بازه‌ای از المان 2 تا المان 3 است. در اینجا به واژه‌ی «المان» دقت کنید که معادل ایندکس آن در آرایه نیست. یعنی عدد ابتدای یک بازه دقیقا به ایندکس آن در آرایه اشاره می‌کند و عدد انتهای بازه، به ایندکس ماقبل آن (از این جهت که بتوان توسط 0^، انتهای بازه را مشخص کرد؛ بدون دریافت استثنای index out of range). به همین جهت به ابتدای بازه می‌گویند inclusive و به انتهای آن exclusive:
 var fromIndexToX = myArray[1..3]; // = [Item2, Item3]
1^..1 به معنای انتخاب بازه‌ای از المان 2، تا المان یکی مانده به آخر است:
var fromIndexToXFromTheEnd = myArray[1..^1]; // = [ "Item2", "Item3", "Item4" ]

ذکر انتهای بازه اجباری نیست و اگر ذکر نشود به معنای 0^ است. برای مثال ..1 به معنای انتخاب بازه‌ای از المان 2، تا آخرین المان است:
var fromAnIndexToTheEnd = myArray[1..]; // = [ "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" ]

ذکر ابتدای بازه نیز اجباری نیست و اگر ذکر نشود به معنای عدد صفر است. برای مثال 3.. به معنای انتخاب بازه‌ای از اولین المان، تا سومین المان است:
 var fromTheStartToAnIndex = myArray[..3]; // = [ "Item1", "Item2", "Item3" ]

اگر ابتدا و انتهای بازه ذکر نشوند، کل بازه و تمام عناصر آن بازگشت داده می‌شوند:
 var entireRange = myArray[..]; // = [ "Item1", "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" ]
همچنین [0^..0] نیز به معنای کل بازه است.

مثالی دیگر: بازنویسی یک حلقه‌ی for با foreach
حلقه‌ی for زیر را
var myArray = new string[] { "Item1", "Item2", "Item3", "Item4", "Item5" };
for (int i = 1; i <= 3; i++)
{
  Console.WriteLine(myArray[i]);
}
توسط range expression می‌توان به صورت زیر بازنویسی کرد:
foreach (var item in myArray[1..4]) // = [ "Item2", "Item3", "Item4" ]
{
  Console.WriteLine(item);
}
بنابراین همانطور که مشاهده می‌کنید، ذکر بازه‌ی 4..1 به صورت حلقه‌ی for (int i = 1; i < 4; i++) تفسیر می‌شود و نه حلقه‌ی for (int i = 1; i <= 4; i++)
یعنی ابتدای آن inclusive است و انتهای آن exclusive


چند مثال کاربردی و متداول از بازه‌ها

using System;
using System.Linq;

namespace ConsoleApp
{
    class Program
    {
        private static readonly int[] _numbers = Enumerable.Range(1, 10).ToArray();

        static void Main()
        {
            var skip2CharactersAndTake2Characters = _numbers[2..4]; // صرفنظر کردن از دو عنصر اول و سپس انتخاب دو عنصر
            var skipFirstAndLastCharacter = _numbers[1..^1]; // صرفنظر کردن از دو عنصر اول و آخر
            var last3Characters = _numbers[^3..]; // انتخاب بازه‌ای شامل سه عنصر آخر
            var first4Characters = _numbers[0..4]; // دریافت بازه‌ای از 4 عنصر اول
            var rangeStartFrom2 = _numbers[2..]; // دریافت بازه‌ای شروع شده از المان دوم تا آخر
            var skipLast3Characters = _numbers[..^3]; // صرفنظر کردن از سه المان آخر
            var rangeAll = _numbers[..]; // انتخاب کل بازه
        }
    }
}


معرفی نوع جدید Range

در C# 8.0 زمانیکه می‌نویسم 4..1، در حقیقت قطعه کد زیر را ایجاد کرده‌ایم:
var range = new Range(1, 4);
Range rangeStruct = 1..4;
var rangeShortHand = 1..4;
Range نیز یک struct و نوع جدید در C# 8.0 می‌باشد که در فضای نام System قرار گرفته‌است. سه سطر فوق دقیقا به یک معنا هستند و هر کدام خلاصه شده و ساده شده‌ی سطر قبلی است.

یک مثال: استفاده از نوع جدید Range به عنوان پارامتر یک متد
using System;
using System.Linq;

namespace ConsoleApp
{
    class Program
    {
        private static readonly int[] _numbers = Enumerable.Range(1, 10).ToArray();
        static void Print(Range range) => Console.WriteLine($"{range} => {string.Join(", ", _numbers[range])}");

        static void Main()
        {
            Print(1..3); // 1..3 => 2, 3
            Print(..3);      // 0..3 => 1, 2, 3
            Print(3..);      // 3..^0 => 4, 5, 6, 7, 8, 9, 10
            Print(1..^1);    // 1..^1 => 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9
            Print(^2..^1);   // ^2..^1 => 9
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، Range را می‌توان به عنوان پارامتر متدها نیز استفاده و بر روی آرایه‌ها اعمال کرد؛ اما با <List<T سازگار نیست.

مثالی دیگر: استفاده از Range به عنوان جایگزینی برای متد String.Substring

از Range می‌توان برای کار بر روی رشته‌ها و انتخاب قسمتی از آن‌ها نیز استفاده کرد:
Console.WriteLine("123456789"[1..4]); // Would output 234
چند مثال دیگر:
var helloWorldStr = "Hello, World!";

var hello = helloWorldStr[..5];
Console.WriteLine(hello); // Output: Hello

var world = helloWorldStr[7..];
Console.WriteLine(world); // Output: World!

var world2 = helloWorldStr[^6..]; // Take the last 6 characters
Console.WriteLine(world); // Output: World!


سؤال: زمانیکه بازه‌ای از یک آرایه را انتخاب می‌کنیم، آیا یک آرایه‌ی جدید ایجاد می‌شود، یا هنوز به همان آرایه‌ی قبلی اشاره می‌کند؟

پاسخ: یک آرایه‌ی جدید ایجاد می‌شود؛ اما می‌توان با فراخوانی متد ()array.AsSpan پیش از انتخاب یک بازه، بازه‌ای را تولید کرد که دقیقا به همان آرایه‌ی اصلی اشاره می‌کند و یک کپی جدید نیست:
var arr = (new[] { 1, 4, 8, 11, 19, 31 }).AsSpan();
var range = arr[2..5];

ref int elt1 = ref range[1];
elt1 = -1;

int copiedElement = range[2];
copiedElement = -2;

Console.WriteLine($"range[1]: {range[1]}, range[2]: {range[2]}"); // output: range[1]: -1, range[2]: 19
Console.WriteLine($"arr[3]: {arr[3]}, arr[4]: {arr[4]}"); // output: arr[3]: -1, arr[4]: 19
در این مثال، آرایه‌ی اصلی را ابتدا تبدیل به یک Span کرده‌ایم و سپس بازه‌ای از روی آن انتخاب شده‌است. به همین جهت است که زمانیکه از ref locals برای تغییر عضوی از این بازه استفاده می‌شود، این تغییر بر روی آرایه‌ی اصلی نیز تاثیر می‌گذارد.
مطالب
نگاشت خودکار اشیاء توسط AutoMapper و Reflection - ایده شماره 2
پیش نیاز این مطلب، قسمت قبل آن است. در قسمت قبل، یک کلاس جنریک را به نام BaseDto ایجاد کردیم که با ارث بری Dto‌های پروژه از این کلاس، علاوه بر متد‌های ToEntity و FromEntity جهت ساده سازی عملیات نگاشت، Mapping‌های لازم بین Dto‌ها و Entity‌های مربوطه، توسط Reflection به صورت خودکار انجام می‌شد.
در این قسمت می‌خواهیم مکانیزم Mapping خودکار را کمی تغییر داده و قابلیت سفارشی سازی Mapping‌ها را فراهم کنیم. سورس کامل مثال را می‌توانید در این  ریپازیتوری  مشاهده کنید. 
ابتدا یک اینترفیس را به نام IHaveCustomMapping به نحو زیر ایجاد می‌کنیم.
public interface IHaveCustomMapping
{
    void CreateMappings(AutoMapper.Profile profile);
}
هر کلاسی که این اینترفیس را پیاده سازی کند، در متد CreateMappings آن، یک شیء از نوع Profile را دریافت می‌کند و می‌تواند تمامی کانفیگ Mapping‌های دلخواه را اعمال کند.
به عنوان مثال کلاس زیر، Mapping لازم برای PostDto و Post را درون متد CreateMappings خود اعمال می‌کند.
public class PostDtoMapping : IHaveCustomMapping
{
    public void CreateMappings(Profile profile)
    {
        profile.CreateMap<PostDto, Post>().ReverseMap();
    }
}
اکنون لازم است تدبیری بیاندیشیم تا کلاس‌هایی را که از اینترفیس IHaveCustomMapping مشتق شده‌اند، به AutoMapper معرفی کنیم. در واقع باید کلاس‌های مذکور (مانند PostDtoMapping) را یافته، یک وهله از آنها را ایجاد کنیم، سپس متد CreateMappings آنها فراخوانی کرده و شیء ای از نوع Profile را به عنوان ورودی به آن پاس دهیم.
بدین منظور کلاسی را به نام CustomMappingProfile به نحو زیر تعریف می‌کنیم.
public class CustomMappingProfile : Profile
{
    public CustomMappingProfile(IEnumerable<IHaveCustomMapping> haveCustomMappings)
    {
        foreach (var item in haveCustomMappings)
            item.CreateMappings(this);
    }
}
  • این کلاس از AutoMapper.Profile ارث بری کرده‌است.
  • درون سازنده‌ی خود لیستی از اشیاء اینترفیس IHaveCustomMapping را دریافت کرده و بر روی آنها گردش می‌کند.
  • و متد CreateMappings هرکدام را فراخوانی کرده و خودش (this : شی جاری) را (که از نوع Profile شده) به عنوان پارامتر ورودی پاس می‌دهد.
اکنون کلاس AutoMapperConfiguration قسمت قبل را به نحو زیر اصلاح می‌کنیم.
public static class AutoMapperConfiguration
{
    public static void InitializeAutoMapper()
    {
        Mapper.Initialize(config =>
        {
            config.AddCustomMappingProfile();
        });

        //Compile mapping after configuration to boost map speed
        Mapper.Configuration.CompileMappings();
    }

    public static void AddCustomMappingProfile(this IMapperConfigurationExpression config)
    {
        config.AddCustomMappingProfile(Assembly.GetEntryAssembly());
    }

    public static void AddCustomMappingProfile(this IMapperConfigurationExpression config, params Assembly[] assemblies)
    {
        var allTypes = assemblies.SelectMany(a => a.ExportedTypes);

        //Find all classes that implement IHaveCustomMapping inteface and create new instance of each
        var list = allTypes.Where(type => type.IsClass && !type.IsAbstract &&
            type.GetInterfaces().Contains(typeof(IHaveCustomMapping)))
            .Select(type => (IHaveCustomMapping)Activator.CreateInstance(type));

        //Create a new automapper Profile for this list to create mapping then add to the config
        var profile = new CustomMappingProfile(list);
        config.AddProfile(profile);
    }
}
  • توضیحات متد های InitializeAutoMapper و AddCustomMappingProfile، مشابه مطلب قبل است و لازم به ذکر مجدد نیست.
  • متد AddCustomMappingProfile آرایه‌ای از اسمبلی‌ها را دریافت و سپس تمامی نوع‌های قابل دسترس آنها را (ExportedTypes) واکشی می‌کند.
  • سپس توسط شرط Where، نوع‌هایی که کلاس بوده، abstract نیستند و از اینترفیس IHaveCustomMapping مشتق شده‌اند فیلتر می‌شوند. 
  • سپس توسط متد Activator.CreateInstance، وهله‌ای از آنها ایجاد و به نوع IHaveCustomMapping تبدیل می‌شوند و نهایتا لیستی از اشیاء وهله سازی شده را باز می‌گرداند.
  • سپس وهله‌ای از نوع CustomMappingProfile (که مسئول اعمال Mapping‌های اشیاء دریافتی است و قبلا بررسی کردیم) ایجاد می‌کنیم و لیست مذکور را به سازنده آن پاس می‌دهیم.
  • نهایتا profile ساخته شده (حاوی تمامی Mapping‌های اعمال شده) را توسط متد config.AddProfile به AutoMapper معرفی می‌کنیم (در این لحظه تمامی Mapping‌های تعریف شده داخل profile، به AutoMapper اعمال می‌شوند).
توسط این مکانیزم، هر کلاسی که اینترفیس IHaveCustomMapping را پیاده سازی کرده باشد، به صورت خودکار یافت شده و Mapping به آنها اعمال می‌شود. حال می‌توان این مکانیزم را با BaseDto قسمت قبل ترکیب کرده و کلاس BaseDto را به نحو زیر اصلاح کنیم.
public abstract class BaseDto<TDto, TEntity, TKey> : IHaveCustomMapping
        where TEntity : BaseEntity<TKey>
{
    [Display(Name = "ردیف")]
    public TKey Id { get; set; }

    /// <summary>
    /// Maps this dto to a new entity object.
    /// </summary>
    public TEntity ToEntity()
    {
        return Mapper.Map<TEntity>(CastToDerivedClass(this));
    }

    /// <summary>
    /// Maps this dto to an exist entity object.
    /// </summary>
    public TEntity ToEntity(TEntity entity)
    {
        return Mapper.Map(CastToDerivedClass(this), entity);
    }

    /// <summary>
    /// Maps the specified entity to a new dto object.
    /// </summary>
    public static TDto FromEntity(TEntity model)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(model);
    }

    protected TDto CastToDerivedClass(BaseDto<TDto, TEntity, TKey> baseInstance)
    {
        return Mapper.Map<TDto>(baseInstance);
    }

    //Get automapper Profile then create mapping and ignore unmapped properties
    public void CreateMappings(Profile profile)
    {
        var mappingExpression = profile.CreateMap<TDto, TEntity>();

        var dtoType = typeof(TDto);
        var entityType = typeof(TEntity);

        //Ignore mapping to any property of source (like Post.Categroy) that dose not contains in destination (like PostDto)
        //To prevent from wrong mapping. for example in mapping of "PostDto -> Post", automapper create a new instance for Category (with null catgeoryName) because we have CategoryName property that has null value
        foreach (var property in entityType.GetProperties())
        {
            if (dtoType.GetProperty(property.Name) == null)
                mappingExpression.ForMember(property.Name, opt => opt.Ignore());
        }

        //Pass mapping expressin to customize mapping in concrete class
        CustomMappings(mappingExpression.ReverseMap());
    }

    //Concrete class can override this method to customize mapping
    public virtual void CustomMappings(IMappingExpression<TEntity, TDto> mapping)
    {
    }
}
  • کلاس جنریک BaseDto، متدCreateMappings اینترفیس IHaveCustomMapping را پیاده سازی می‌کند.
  • درون این متد، Mapping بین دو نوع TDto و TEntity، توسط ()<profile.CreateMap<TDto, TEntity کانفیگ می‌شود.
  • مانند مطلب قبل، خواصی را که نباید نگاشت شوند، توسط Reflection یافته و Ignore می‌کنیم.
  • سپس Mapping برعکس را توسط ReverseMap اعمال کرده و به متد زیرین آن که virtual نیز است، پاس می‌دهیم.
متد CustomMappings ای که به صورت virtual تعریف شده‌است، این امکان را به ما می‌دهد که در کلاس‌هایی که از BaseDto ارث بری می‌کنند، در صورت لزوم آن را بازنویسی (override) کرده و سفارشی سازی دلخواه‌مان را بر روی Mapping دریافتی اعمال کنیم.
مثال: کلاس PostDto زیر از BaseDto ارث بری کرده و چون سفارشی سازی‌ای لازم دارد، متد CustomMappings والد خود را override کرده است.
public class PostDto : BaseDto<PostDto, Post, long>
{
    public string Title { get; set; }
    public string Text { get; set; }
    public int CategoryId { get; set; }

    public string CategoryName { get; set; } //=> Category.Name
    public string FullTitle { get; set; } //=> custom mapping for "Title (Category.Name)"
        
    public override void CustomMappings(IMappingExpression<Post, PostDto> mapping)
    {
        mapping.ForMember(
                dest => dest.FullTitle,
                config => config.MapFrom(src => $"{src.Title} ({src.Category.Name})"));
    }
}
  • این کلاس، خاصیتی به نام FullTitle دارد که معادلی (خاصیت همنامی) در کلاس Post برای آن وجود ندارد و قرار است مقدار ترکیبی حاصل از Title و Category.Name را نمایش دهد. 
  • به همین جهت متد CustomMappings را باز نویسی کرده، شیء mapping را دریافت و سفارشی سازی لازم را روی آن انجام داده‌ایم.
  • توسط متد ForMember مشخص کرده‌ایم که مقدار خاصیت FullTitle باید حاصلی از ترکیب Title و Category.Name به نحو مشخص شده باشد ( توسط متد MapFrom).
پس در این روش علاوه بر امکانات BaseDto و Mapping خودکار، امکان سفارشی سازی دلخواه را نیز خواهیم داشت.
برای کوئری گرفتن از دیتابیس نیز و تبدیل آنها به لیستی از Dto‌ها می‌توان از متد ProjectTo بر روی IQueryable استفاده کرد و حتی شرط Where را بر روی کوئری Dto‌ها اعمال کرد مانند زیر:
List<PostDto> list =
    //ProjectTo method select only needed properties (of PostDto) not all properties
    //Also select only needed property of navigations (like Post.Category.Name) not all unlike Include
    //This ability called "Projection"
    await _applicationDbContext.Posts.ProjectTo<PostDto>()
    //We can also use Where on IQuerable<PostDto>
    .Where(p => p.Title.Contains("test") || p.CategoryName.Contains("test"))
    .ToListAsync();
  • متد ProjectTo کوئری post را به IQueryable ای از postDto تبدیل می‌کند (این قابلیت Projection نامیده می‌شود).
  • نگاشت خودکار خواص موجود در postDto توسط AutoMapper به صورت خودکار انجام می‌شود و فقط خواص لازم برای postDto واکشی می‌شوند (نه همه خواص در جدول post، که این به لحاظ کارآیی بهتر است).
  • همچنین اگر خواصی را داخل Navigation Property‌ها مانند CategoryName داشته باشیم، موقع کوئری گرفتن از دیتابیس، آنها نیز اعمال شده و فقط خواص لازم از Category واکشی می‌شوند (فقط خاصیت Name، بر خلاف Include که همه ستون‌ها را واکشی می‌کند).
  • همچنین می‌توان بر روی خواص Dto شرط Where را قرار داد مانند p.CategoryName.Contains("test") و تماما به کوئری SQL معادل آن ترجمه و اجرا می‌شوند.