مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت نهم- مدیریت طول عمر توکن‌ها
توکن‌های صادر شده‌ی توسط IdentityServer به دلایل امنیتی، طول عمر محدودی دارند. بنابراین اولین سؤالی که در اینجا مطرح خواهد شد، این است: «اگر توکنی منقضی شد، چه باید کرد؟» و یا «اگر خواستیم به صورت دستی طول عمر توکنی را پایان دهیم، چه باید کرد؟»


بررسی طول عمر توکن‌ها

اگر مرورگر خود را پس از لاگین به سیستم، برای مدتی به حال خود رها کنید، پس از شروع به کار مجدد، مشاهده خواهید کرد که دیگر نمی‌توانید به API دسترسی پیدا کنید. علت اینجا است که Access token صادر شده، منقضی شده‌است. تمام توکن‌ها، دارای طول عمر مشخصی هستند و پس از سپری شدن این زمان، دیگر اعتبارسنجی نخواهند شد. زمان انقضای توکن، در خاصیت یا claim ویژه‌ای به نام exp ذخیره می‌شود.
در اینجا ما دو نوع توکن را داریم: Identity token و Access token
از Identity token برای ورود به سیستم کلاینت استفاده می‌شود و به صورت پیش‌فرض طول عمر کوتاه آن به 5 دقیقه تنظیم شده‌است. علت کوتاه بودن این زمان این است که این توکن‌ها تنها یکبار مورد استفاده قرار می‌گیرد و پس از ارائه‌ی آن به کلاینت، از طریق آن Claim Identity تولید می‌شود. پس از آن طول عمر Claim Identity تولید شده صرفا به تنظیمات برنامه‌ی کلاینت مرتبط است و می‌تواند از تنظیمات IDP کاملا مجزا باشد؛ مانند پیاده سازی sliding expiration. در این حالت تا زمانیکه کاربر در برنامه فعال است، در حالت logged in باقی خواهد ماند.

Access tokenها متفاوت هستند. طول عمر پیش‌فرض آن‌ها به یک ساعت تنظیم شده‌است و نسبت به Identity token طول عمر بیشتری دارند. پس از اینکه این زمان سپری شد، تنها با داشتن یک Access token جدید است که دسترسی ما مجددا به Web API برقرار خواهد شد. بنابراین در اینجا ممکن است هنوز در برنامه‌ی کلاینت در حالت logged in قرار داشته باشیم، چون هنوز طول عمر Claim Identity آن به پایان نرسیده‌است، اما نتوانیم با قسمت‌های مختلف برنامه کار کنیم، چون نمی‌توانیم از یک Access token منقضی شده جهت دسترسی به منابع محافظت شده‌ی سمت Web API استفاده نمائیم. در اینجا دیگر برنامه‌ی کلاینت هیچ نقشی بر روی تعیین طول عمر یک Access token ندارد و این طول عمر صرفا توسط IDP به تمام کلاینت‌های آن دیکته می‌شود.
در اینجا برای دریافت یک Access token جدید، نیاز به یک Refresh token داریم که صرفا برای «کلاینت‌های محرمانه» که در قسمت سوم این سری آن‌ها را بررسی کردیم، توصیه می‌شود.


چگونه می‌توان زمان انقضای توکن‌ها را صریحا تنظیم کرد؟

برای تنظیم زمان انقضای توکن‌ها، از کلاس src\IDP\DNT.IDP\Config.cs سمت IDP شروع می‌کنیم.
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static IEnumerable<Client> GetClients()
        {
            return new List<Client>
            {
                new Client
                {
                    ClientName = "Image Gallery",
                    // IdentityTokenLifetime = ... // defaults to 300 seconds / 5 minutes
                    // AuthorizationCodeLifetime = ... // defaults to 300 seconds / 5 minutes
                    // AccessTokenLifetime = ... // defaults to 3600 seconds / 1 hour
                }
             };
        }
    }
}
- در اینجا در تنظیمات یک کلاینت جدید، خاصیت IdentityTokenLifetime آن، به طول عمر Identity token تولید شده اشاره می‌کند که مقدار پیش‌فرض آن عدد صحیح 300 ثانیه است یا معادل 5 دقیقه.
- مقدار خاصیت AuthorizationCodeLifetime تنظیمات یک کلاینت، عدد صحیحی است با مقدار پیش‌فرض 300 ثانیه یا معادل 5 دقیقه که طول عمر AuthorizationCode را تعیین می‌کند. این مورد، طول عمر توکن خاصی نیست و در حین فراخوانی Token Endpoint مبادله می‌شود و در طی Hybrid flow رخ می‌دهد. بنابراین مقدار پیش‌فرض آن بسیار مناسب بوده و نیازی به تغییر آن نیست.
- مقدار خاصیت AccessTokenLifetime تنظیمات یک کلاینت، عدد صحیحی است با مقدار پیش‌فرض 3600 ثانیه و یا معادل 1 ساعت و طول عمر Access token تولید شده‌ی توسط این IDP را مشخص می‌کند.
البته باید درنظر داشت اگر طول عمر این توکن دسترسی را برای مثال به 120 یا 2 دقیقه تنظیم کنید، پس از سپری شدن این 2 دقیقه ... هنوز هم برنامه‌ی کلاینت قادر است به Web API دسترسی داشته باشد. علت آن وجود بازه‌ی 5 دقیقه‌ای است که در طی آن، انجام این عملیات مجاز شمرده می‌شود و برای کلاینت‌هایی درنظر گرفته شده‌است که ساعت سیستم آن‌ها ممکن است اندکی با ساعت سرور IDP تفاوت داشته باشند.


درخواست تولید یک Access Token جدید با استفاده از Refresh Tokens

زمانیکه توکنی منقضی می‌شود، کاربر باید مجددا به سیستم لاگین کند تا توکن جدیدی برای او صادر گردد. برای بهبود این تجربه‌ی کاربری، می‌توان در کلاینت‌های محرمانه با استفاده از Refresh token، در پشت صحنه عملیات دریافت توکن جدید را انجام داد و در این حالت دیگر کاربر نیازی به لاگین مجدد ندارد. در این حالت برنامه‌ی کلاینت یک درخواست از نوع POST را به سمت IDP ارسال می‌کند. در این حالت عملیات Client Authentication نیز صورت می‌گیرد. یعنی باید مشخصات کامل کلاینت را به سمت IDP ارسال کرد. در اینجا اطلاعات هویت کلاینت در هدر درخواست و Refresh token در بدنه‌ی درخواست به سمت سرور IDP ارسال خواهند شد. پس از آن IDP اطلاعات رسیده را تعیین اعتبار کرده و در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات، یک Access token جدید را به همراه Identity token و همچنین یک Refresh token جدید دیگر، صادر می‌کند.
برای صدور مجوز درخواست یک Refresh token، نیاز است scope جدیدی را به نام offline_access معرفی کنیم. به این معنا که امکان دسترسی به برنامه حتی در زمانیکه offline است، وجود داشته باشد. بنابراین offline در اینجا به معنای عدم لاگین بودن شخص در سطح IDP است.
بنابراین اولین قدم پیاده سازی کار با Refresh token، مراجعه‌ی به کلاس src\IDP\DNT.IDP\Config.cs و افزودن خاصیت AllowOfflineAccess با مقدار true به خواص یک کلاینت است:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static IEnumerable<Client> GetClients()
        {
            return new List<Client>
            {
                new Client
                {
                    ClientName = "Image Gallery",
                    // IdentityTokenLifetime = ... // defaults to 300 seconds / 5 minutes
                    // AuthorizationCodeLifetime = ... // defaults to 300 seconds / 5 minutes
                    // AccessTokenLifetime = ... // defaults to 3600 seconds / 1 hour
                    AllowOfflineAccess = true,
                    // AbsoluteRefreshTokenLifetime = ... // Defaults to 2592000 seconds / 30 days
                    // RefreshTokenExpiration = TokenExpiration.Sliding
                    UpdateAccessTokenClaimsOnRefresh = true,
                    // ...
                }
             };
        }
    }
}
- در اینجا می‌توان خاصیت AbsoluteRefreshTokenLifetime را که بیانگر طول عمر Refresh token است، تنظیم کرد. مقدار پیش‌فرض آن 2592000  ثانیه و یا معادل 30 روز است.
- البته RefreshToken ضرورتی ندارد که طول عمر Absolute و یا کاملا تعیین شده‌ای را داشته باشد. این رفتار را توسط خاصیت RefreshTokenExpiration می‌توان به TokenExpiration.Sliding نیز تنظیم کرد. البته حالت پیش‌فرض آن بسیار مناسب است.
- در اینجا می‌توان خاصیت UpdateAccessTokenClaimsOnRefresh را نیز به true تنظیم کرد. فرض کنید یکی از Claims کاربر مانند آدرس او تغییر کرده‌است. به صورت پیش‌فرض با درخواست مجدد توکن توسط RefreshToken، این Claims به روز رسانی نمی‌شوند. با تنظیم این خاصیت به true این مشکل برطرف خواهد شد.


پس از تنظیم IDP جهت صدور RefreshToken، اکنون کلاس ImageGallery.MvcClient.WebApp\Startup.cs برنامه‌ی MVC Client را به صورت زیر تکمیل می‌کنیم:
ابتدا در متد تنظیمات AddOpenIdConnect، نیاز است صدور درخواست scope جدید offline_access را صادر کنیم:
options.Scope.Add("offline_access");
همین اندازه تنظیم در سمت برنامه‌ی کلاینت برای دریافت refresh token و ذخیره سازی آن جهت استفاده‌های آتی کفایت می‌کند.

در ادامه نیاز است به سرویس ImageGalleryHttpClient مراجعه کرده و کدهای آن‌را به صورت زیر تغییر داد:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Headers;
using System.Threading.Tasks;
using IdentityModel.Client;
using Microsoft.AspNetCore.Authentication;
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.Extensions.Configuration;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using Microsoft.IdentityModel.Protocols.OpenIdConnect;

namespace ImageGallery.MvcClient.Services
{
    public interface IImageGalleryHttpClient
    {
        Task<HttpClient> GetHttpClientAsync();
    }

    /// <summary>
    /// A typed HttpClient.
    /// </summary>
    public class ImageGalleryHttpClient : IImageGalleryHttpClient
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;
        private readonly IConfiguration _configuration;
        private readonly IHttpContextAccessor _httpContextAccessor;
        private readonly ILogger<ImageGalleryHttpClient> _logger;

        public ImageGalleryHttpClient(
            HttpClient httpClient,
            IConfiguration configuration,
            IHttpContextAccessor httpContextAccessor,
            ILogger<ImageGalleryHttpClient> logger)
        {
            _httpClient = httpClient;
            _configuration = configuration;
            _httpContextAccessor = httpContextAccessor;
            _logger = logger;
        }

        public async Task<HttpClient> GetHttpClientAsync()
        {
            var accessToken = string.Empty;

            var currentContext = _httpContextAccessor.HttpContext;
            var expires_at = await currentContext.GetTokenAsync("expires_at");
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(expires_at)
                || ((DateTime.Parse(expires_at).AddSeconds(-60)).ToUniversalTime() < DateTime.UtcNow))
            {
                accessToken = await RenewTokens();
            }
            else
            {
                accessToken = await currentContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.AccessToken);
            }

            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(accessToken))
            {
                _logger.LogInformation($"Using Access Token: {accessToken}");
                _httpClient.SetBearerToken(accessToken);
            }

            _httpClient.BaseAddress = new Uri(_configuration["WebApiBaseAddress"]);
            _httpClient.DefaultRequestHeaders.Accept.Clear();
            _httpClient.DefaultRequestHeaders.Accept.Add(new MediaTypeWithQualityHeaderValue("application/json"));

            return _httpClient;
        }

        private async Task<string> RenewTokens()
        {
            // get the current HttpContext to access the tokens
            var currentContext = _httpContextAccessor.HttpContext;

            // get the metadata
            var discoveryClient = new DiscoveryClient(_configuration["IDPBaseAddress"]);
            var metaDataResponse = await discoveryClient.GetAsync();

            // create a new token client to get new tokens
            var tokenClient = new TokenClient(
                metaDataResponse.TokenEndpoint,
                _configuration["ClientId"],
                _configuration["ClientSecret"]);

            // get the saved refresh token
            var currentRefreshToken = await currentContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.RefreshToken);

            // refresh the tokens
            var tokenResult = await tokenClient.RequestRefreshTokenAsync(currentRefreshToken);
            if (tokenResult.IsError)
            {
                throw new Exception("Problem encountered while refreshing tokens.", tokenResult.Exception);
            }

            // update the tokens & expiration value
            var updatedTokens = new List<AuthenticationToken>();
            updatedTokens.Add(new AuthenticationToken
            {
                Name = OpenIdConnectParameterNames.IdToken,
                Value = tokenResult.IdentityToken
            });
            updatedTokens.Add(new AuthenticationToken
            {
                Name = OpenIdConnectParameterNames.AccessToken,
                Value = tokenResult.AccessToken
            });
            updatedTokens.Add(new AuthenticationToken
            {
                Name = OpenIdConnectParameterNames.RefreshToken,
                Value = tokenResult.RefreshToken
            });

            var expiresAt = DateTime.UtcNow + TimeSpan.FromSeconds(tokenResult.ExpiresIn);
            updatedTokens.Add(new AuthenticationToken
            {
                Name = "expires_at",
                Value = expiresAt.ToString("o", CultureInfo.InvariantCulture)
            });

            // get authenticate result, containing the current principal & properties
            var currentAuthenticateResult = await currentContext.AuthenticateAsync("Cookies");

            // store the updated tokens
            currentAuthenticateResult.Properties.StoreTokens(updatedTokens);

            // sign in
            await currentContext.SignInAsync("Cookies",
             currentAuthenticateResult.Principal, currentAuthenticateResult.Properties);

            // return the new access token
            return tokenResult.AccessToken;
        }
    }
}
تفاوت این کلاس با نمونه‌ی قبلی آن در اضافه شدن متد RenewTokens آن است.
پیشتر در قسمت ششم، روش کار مستقیم با DiscoveryClient و TokenClient را در حین کار با UserInfo Endpoint جهت دریافت دستی اطلاعات claims از IDP بررسی کردیم. در اینجا به همین ترتیب با TokenEndpoint کار می‌کنیم. به همین جهت توسط DiscoveryClient، متادیتای IDP را که شامل آدرس TokenEndpoint است، استخراج کرده و توسط آن TokenClient را به همراه اطلاعات کلاینت تشکیل می‌دهیم.
سپس مقدار refresh token فعلی را نیاز داریم. زیرا توسط آن است که می‌توانیم درخواست دریافت یکسری توکن جدید را ارائه دهیم. پس از آن با فراخوانی tokenClient.RequestRefreshTokenAsync(currentRefreshToken)، تعدادی توکن جدید را از سمت IDP دریافت می‌کنیم. لیست آن‌ها را تهیه کرده و توسط آن کوکی جاری را به روز رسانی می‌کنیم. در این حالت نیاز است مجددا SignInAsync فراخوانی شود تا کار به روز رسانی کوکی نهایی گردد.
خروجی این متد، مقدار access token جدید است.
پس از آن در متد GetHttpClientAsync بررسی می‌کنیم که آیا نیاز است کار refresh token صورت گیرد یا خیر؟ برای این منظور مقدار expires_at را دریافت و با زمان جاری با فرمت UTC مقایسه می‌کنیم. 60 ثانیه پیش از انقضای توکن، متد RenewTokens فراخوانی شده و توسط آن access token جدیدی برای استفاده‌ی در برنامه صادر می‌شود. مابقی این متد مانند قبل است و این توکن دسترسی را به همراه درخواست از Web API به سمت آن ارسال می‌کنیم.


معرفی Reference Tokens

تا اینجا با توکن‌هایی از نوع JWT کار کردیم. این نوع توکن‌ها، به همراه تمام اطلاعات مورد نیاز جهت اعتبارسنجی آن‌ها در سمت کلاینت، بدون نیاز به فراخوانی مجدد IDP به ازای هر درخواست هستند. اما این نوع توکن‌ها به همراه یک مشکل نیز هستند. زمانیکه صادر شدند، دیگر نمی‌توان طول عمر آن‌ها را کنترل کرد. اگر طول عمر یک Access token به مدت 20 دقیقه تنظیم شده باشد، می‌توان مطمئن بود که در طی این 20 دقیقه حتما می‌توان از آن استفاده کرد و دیگر نمی‌توان در طی این بازه‌ی زمانی دسترسی آن‌را بست و یا آن‌را برگشت زد. اینجاست که Reference Tokens معرفی می‌شوند. بجای قرار دادن تمام اطلاعات در یک JWT متکی به خود، این نوع توکن‌های مرجع، فقط یک Id هستند که به توکن اصلی ذخیره شده‌ی در سطح IDP لینک می‌شوند و به آن اشاره می‌کنند. در این حالت هربار که نیاز به دسترسی منابع محافظت شده‌ی سمت API را با یک چنین توکن دسترسی لینک شده‌ای داشته باشیم، Reference Token در پشت صحنه (back channel) به IDP ارسال شده و اعتبارسنجی می‌شود. سپس محتوای اصلی آن به سمت API ارسال می‌شود. این عملیات از طریق endpoint ویژه‌ای در IDP به نام token introspection endpoint انجام می‌شود. به این ترتیب می‌توان طول عمر توکن صادر شده را کاملا کنترل کرد؛ چون تنها تا زمانیکه در data store مربوط به IDP وجود خارجی داشته باشند، قابل استفاده خواهند بود. بنابراین نسبت به حالت استفاده‌ی از JWTهای متکی به خود، تنها عیب آن زیاد شدن ترافیک به سمت IDP جهت اعتبارسنجی Reference Token‌ها به ازای هر درخواست به سمت Web API است.


چگونه از Reference Token‌ها بجای JWTهای متکی به خود استفاده کنیم؟

برای استفاده‌ی از Reference Tokenها بجای JWTها، ابتدا نیاز به مراجعه‌ی به کلاس src\IDP\DNT.IDP\Config.cs و تغییر مقدار خاصیت AccessTokenType هر کلاینت است:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        public static IEnumerable<Client> GetClients()
        {
            return new List<Client>
            {
                new Client
                {
                    ClientName = "Image Gallery",
// ...
                    AccessTokenType = AccessTokenType.Reference
                }
             };
        }
    }
}
مقدار پیش‌فرض AccessTokenType، همان Jwt یا توکن‌های متکی به خود است که در اینجا به Reference Token تغییر یافته‌است.
اینبار اگر برنامه را اجرا کنید و در کلاس ImageGalleryHttpClient برنامه‌ی کلاینت، بر روی سطر httpClient.SetBearerToken یک break-point قرار دهید، مشاهده خواهید کرد فرمت این توکن ارسالی به سمت Web API تغییر یافته و اینبار تنها یک Id ساده‌است که دیگر قابل decode شدن و استخراج اطلاعات دیگری از آن نیست. با ادامه جریان برنامه و رسیدن این توکن به سمت Web API، درخواست رسیده برگشت خواهد خورد و اجرا نمی‌شود.
علت اینجا است که هنوز تنظیمات کار با token introspection endpoint انجام نشده و این توکن رسیده‌ی در سمت Web API قابل اعتبارسنجی و استفاده نیست. برای تنظیم آن نیاز است یک ApiSecret را در سطح Api Resource مربوط به IDP تنظیم کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public static class Config
    {
        // api-related resources (scopes)
        public static IEnumerable<ApiResource> GetApiResources()
        {
            return new List<ApiResource>
            {
                new ApiResource(
                    name: "imagegalleryapi",
                    displayName: "Image Gallery API",
                    claimTypes: new List<string> {"role" })
                {
                  ApiSecrets = { new Secret("apisecret".Sha256()) }
                }
            };
        }
اکنون فایل startup در سطح API را جهت معرفی این تغییرات به صورت زیر ویرایش می‌کنیم:
namespace ImageGallery.WebApi.WebApp
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAuthentication(defaultScheme: IdentityServerAuthenticationDefaults.AuthenticationScheme)
               .AddIdentityServerAuthentication(options =>
               {
                   options.Authority = Configuration["IDPBaseAddress"];
                   options.ApiName = "imagegalleryapi";
                   options.ApiSecret = "apisecret";
               });
در اینجا نیاز است ApiSecret تنظیم شده‌ی در سطح IDP معرفی شود.

اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، ارتباط با token introspection endpoint به صورت خودکار برقرار شده، توکن رسیده اعتبارسنجی گردیده و برنامه بدون مشکل اجرا خواهد شد.


چگونه می‌توان Reference Tokenها را از IDP حذف کرد؟

هدف اصلی استفاده‌ی از Reference Tokenها به دست آوردن کنترل بیشتری بر روی طول عمر آن‌ها است و حذف کردن آن‌ها می‌تواند به روش‌های مختلفی رخ دهد. برای مثال یک روش آن تدارک یک صفحه‌ی Admin و ارائه‌ی رابط کاربری برای حذف توکن‌ها از منبع داده‌ی IDP است. روش دیگر آن حذف این توکن‌ها از طریق برنامه‌ی کلاینت با برنامه نویسی است؛ برای مثال در زمان logout شخص. برای این منظور، endpoint ویژه‌ای به نام token revocation endpoint در نظر گرفته شده‌است. فراخوانی آن از سمت برنامه‌ی کلاینت، امکان حذف توکن‌های ذخیره شده‌ی در سمت IDP را میسر می‌کند.
به همین جهت به کنترلر ImageGallery.MvcClient.WebApp\Controllers\GalleryController.cs مراجعه کرده و متد Logout آن‌را تکمیل می‌کنیم:
namespace ImageGallery.MvcClient.WebApp.Controllers
{
    [Authorize]
    public class GalleryController : Controller
    {
        public async Task Logout()
        {
            await revokeTokens();
            // Clears the  local cookie ("Cookies" must match the name of the scheme)
            await HttpContext.SignOutAsync("Cookies");
            await HttpContext.SignOutAsync("oidc");
        }

        private async Task revokeTokens()
        {
            var discoveryClient = new DiscoveryClient(_configuration["IDPBaseAddress"]);
            var metaDataResponse = await discoveryClient.GetAsync();
            var tokenRevocationClient = new TokenRevocationClient(
                metaDataResponse.RevocationEndpoint,
                _configuration["ClientId"],
                _configuration["ClientSecret"]
            );

            var accessToken = await HttpContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.AccessToken);
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(accessToken))
            {
                var response = await tokenRevocationClient.RevokeAccessTokenAsync(accessToken);
                if (response.IsError)
                {
                    throw new Exception("Problem accessing the TokenRevocation endpoint.", response.Exception);
                }
            }

            var refreshToken = await HttpContext.GetTokenAsync(OpenIdConnectParameterNames.RefreshToken);
            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(refreshToken))
            {
                var response = await tokenRevocationClient.RevokeRefreshTokenAsync(refreshToken);
                if (response.IsError)
                {
                    throw new Exception("Problem accessing the TokenRevocation endpoint.", response.Exception);
                }
            }
        }
در اینجا در متد جدید revokeTokens، ابتدا توسط DiscoveryClient، به آدرس RevocationEndpoint دسترسی پیدا می‌کنیم. سپس توسط آن، TokenRevocationClient را تشکیل می‌دهیم. اکنون می‌توان توسط این کلاینت حذف توکن‌ها، دو متد RevokeAccessTokenAsync و RevokeRefreshTokenAsync آن‌را بر اساس مقادیر فعلی این توکن‌ها در سیستم، فراخوانی کرد تا سبب حذف آن‌ها در سمت IDP شویم.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.
مطالب
مستند سازی ASP.NET Core 2x API توسط OpenAPI Swagger - قسمت پنجم - تکمیل مستندات نوع و فرمت‌های مجاز خروجی و دریافتی API
زمانیکه کنترلر یک API را توسط قالب‌های پیش‌فرض آن ایجاد می‌کنیم، یک سری اکشن متد پیش‌فرض Get/Post/Put/Delete در آن قابل مشاهده هستند. می‌توان این نوع خروجی این نوع متدها را به نحو ساده‌تری نیز مستند کرد:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    public class ConventionTestsController : ControllerBase
    {
        // GET: api/ConventionTests/5
        [HttpGet("{id}", Name = "Get")]
        [ApiConventionMethod(typeof(DefaultApiConventions), nameof(DefaultApiConventions.Get))]
        public string Get(int id)
        {
            return "value";
        }
در اینجا با ذکر ویژگی ApiConventionMethod، از نوع DefaultApiConventions، برای تولید مستندات خروجی متدی از نوع Get استفاده شده‌است. اگر به تعریف کلاس توکار  DefaultApiConventions مراجعه کنیم، در مورد متد Get، یک چنین ویژگی‌هایی را به صورت خودکار اعمال می‌کند:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ApiExplorer;

namespace Microsoft.AspNetCore.Mvc
{
    public static class DefaultApiConventions
    {
        [ApiConventionNameMatch(ApiConventionNameMatchBehavior.Prefix)]
        [ProducesDefaultResponseType]
        [ProducesResponseType(200)]
        [ProducesResponseType(404)]
        public static void Get(
[ApiConventionNameMatch(ApiConventionNameMatchBehavior.Suffix)]
[ApiConventionTypeMatch(ApiConventionTypeMatchBehavior.Any)] 
object id);
    }
}
البته باید دقت داشت که DefaultApiConventions برای قالب پیش‌فرض کنترلرهای API طراحی شده‌است و همچنین اگر فیلترهای سراسری را مانند قسمت قبل فعال کرده باشیم، اعمال نخواهند شد و از همان فیلترهای سراسری استفاده می‌شود.
امکان اعمال DefaultApiConventions به تمام متدهای یک کنترلر API نیز به صورت زیر با استفاده از ویژگی ApiConventionType اعمال شده‌ی به کلاس کنترلر میسر است:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    [ApiConventionType(typeof(DefaultApiConventions))]
    public class ConventionTestsController : ControllerBase
یا حتی می‌توان بجای اعمال دستی ApiConventionType به تمام کنترلرهای API، آن‌را به کل پروژه و اسمبلی جاری اعمال کرد:
[assembly: ApiConventionType(typeof(DefaultApiConventions))]
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
اینکار را در کلاس Startup و پیش‌از تعریف فضای نام آن به نحو فوق می‌توان انجام داد. به این ترتیب DefaultApiConventions، به تمام کنترلرهای موجود در این اسمبلی اعمال می‌شوند. بنابراین با اعمال سراسری آن می‌توان ApiConventionType اعمالی بر کلاس ConventionTestsController را حذف کرد.


ایجاد ApiConventions سفارشی

همانطور که عنوان شد، اگر متدهای API شما دقیقا همان نام‌های پیش‌فرض Get/Post/Put/Delete را داشته باشند، توسط DefaultApiConventions مدیریت خواهند شد. در سایر حالات، مثلا اگر بجای نام Post، از نام Insert استفاده شد، باید ApiConventions سفارشی را ایجاد کرد:
using Microsoft.AspNetCore.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.ApiExplorer;

namespace OpenAPISwaggerDoc.Web.AppConventions
{
    public static class CustomConventions
    {
        [ProducesDefaultResponseType]
        [ProducesResponseType(StatusCodes.Status201Created)]
        [ProducesResponseType(StatusCodes.Status400BadRequest)]
        [ApiConventionNameMatch(ApiConventionNameMatchBehavior.Prefix)]
        public static void Insert(
            [ApiConventionNameMatch(ApiConventionNameMatchBehavior.Any)]
            [ApiConventionTypeMatch(ApiConventionTypeMatchBehavior.Any)]
            object model)
        { }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، نحوه‌ی تشکیل این کلاس، با public static class DefaultApiConventions توکاری که پیشتر در مورد آن بحث شد، یکی است. نوع کلاس آن static است و با نام متدی که قصد اعمال به آن‌را داریم، سازگاری دارد. سپس تعدادی ویژگی خاص، به این متد اعمال شده‌اند.
پس از آن برای اعمال این ApiConventions جدید می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    [ApiController]
    public class ConventionTestsController : ControllerBase
    {
        [HttpPost]
        [ApiConventionMethod(typeof(CustomConventions), nameof(CustomConventions.Insert))]
        public void Insert([FromBody] string value)
        {
        }
در اینجا حالت نوع ApiConventionMethod به کلاس جدید CustomConventions اشاره می‌کند و نام متد آن نیز Insert درنظر گرفته شده‌است. در این حالت حتی اگر نام این اکشن متد را به InsertTest تغییر دهیم، باز هم کار می‌کند؛ چون بر اساس پارامتر دوم ویژگی ApiConventionMethod عمل کرده و متد متناظر را پیدا می‌کند. اما اگر آن‌را توسط ApiConventionType به خود کنترلر اعمال کنیم، فقط بر اساس ApiConventionNameMatch است که باز هم به متد InsertTest اعمال خواهد شد؛ چون در اینجا Prefix همان معنای StartsWith را می‌دهد. به علاوه در اینجا object model به عنوان پارامتر تعریف شده‌است و در سمت اکشن متد کنترلر، string value را داریم. در این مورد نیز ویژگی‌های اعمال شده به معنای صرفنظر از نوع و نام پارامتر تعریف شده‌ی در ApiConvention ما هستند (Any در اینجا به معنای صرفنظر از تطابق دقیق است).


سؤال: آیا استفاده‌ی از این ApiConventions ایده‌ی خوبی است؟

همانطور که در ابتدای بحث نیز عنوان شد، اگر فیلترهای سراسری را مانند قسمت قبل فعال کرده باشیم، از اعمال ApiConventions صرفنظر می‌شود. همچنین حالت پیش‌فرض آن‌ها برای حالت‌های متداول و ساده مفید هستند و برای سایر حالات باید کدهای زیادی را نوشت. به همین جهت خود مایکروسافت هم استفاده‌ی از ApiConventions را صرفا برای کنترلرهای API ای که دقیقا مطابق با قالب پیش‌فرض آن‌ها تهیه شده‌اند، توصیه می‌کند. بنابراین استفاده‌ی از Attributes که در قسمت قبل آن‌ها را بررسی کردیم، مقدم هستند بر استفاده‌ی از ApiConventions و تعدادی از بهترین تجربه‌های کاربری در این زمینه به شرح زیر می‌باشند:
- از API Analyzers که در قسمت قبل معرفی شد، برای یافتن کمبودهای نقایص مستندات استفاده کنید.
- از ویژگی ProducesDefaultResponseType استفاده کنید؛ اما تا جائیکه می‌توانید، جزئیات ممکن را به صورت صریحی مستند نمائید.
- Attributes را به صورت سراسری معرفی کنید.


بهبود مستندات Content negotiation

فرض کنید می‌خواهید لیست کتاب‌های یک نویسنده را دریافت کنید. در اینجا خروجی ارائه شده، با فرمت JSON تولید می‌شود؛ اما ممکن است XML ای نیز باشد و یا حالت‌های دیگر، بسته به تنظیمات برنامه. کار Content negotiation این است که مصرف کننده‌ی یک API، دقیقا مشخص کند، چه نوع فرمت خروجی را مدنظر دارد. هدری که برای این منظور استفاده می‌شود، accept header نام‌دارد و ذکر آن اجباری است؛ هر چند تعدادی از APIها بدون وجود آن نیز سعی می‌کنند حالت پیش‌فرضی را ارائه دهند.


Swagger-UI به نحوی که در تصویر فوق ملاحظه می‌کنید، امکان انتخاب Accept header را مسیر می‌کند. در این حالت اگر application/json را انتخاب کنیم، خروجی JSON ای را دریافت می‌کنیم. اما اگر text/plain را انتخاب کنیم، چون توسط API ما پشتیبانی نمی‌شود، خروجی از نوع 406 یا همان Status406NotAcceptable را دریافت خواهیم کرد. بنابراین وجود گزینه‌ی text/plain در اینجا غیرضروری و گمراه کننده‌است و نیاز است این مشکل را برطرف کرد:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web.Controllers
{
    [Produces("application/json")]
    [Route("api/authors/{authorId}/books")]
    [ApiController]
    public class BooksController : ControllerBase
در اینجا ویژگی جدیدی را به نام Produces مشاهده می‌کنید که به کل اکشن متدهای یک کنترلر API اضافه شده‌است. کار آن محدود کردن فرمت خروجی اکشن متدها با ذکر media-types مورد نظر است.
پس از اعمال این ویژگی، تاثیر آن‌را بر روی Swagger-UI در شکل زیر مشاهده می‌کنید که اینبار تنها به یک مورد مشخص، محدود شده‌است:


در اینجا اگر قصد داشته باشیم خروجی XML را نیز پشتیبانی کنیم، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
- ابتدا در کلاس Startup، نیاز است OutputFormatter متناظری را به سیستم معرفی نمود:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc(setupAction =>
            {
                setupAction.OutputFormatters.Add(new XmlSerializerOutputFormatter());
- سپس ویژگی Produces را نیز تکمیل می‌کنیم تا این نوع خروجی را پشتیبانی کند:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web.Controllers
{
    [Produces("application/json", "application/xml")]
    [Route("api/authors/{authorId}/books")]
    [ApiController]
    public class BooksController : ControllerBase
با این خروجی:

نکته‌ی مهم: اگر Produces را اصلاح نکنیم، تعریف XmlSerializerOutputFormatter و ارسال یک درخواست با هدر Accept از نوع application/xml، هیچ تاثیری نداشته و باز هم JSON بازگشت داده می‌شود.


در این حالت اگر Controls Accept header را در UI از نوع xml انتخاب کنیم و سپس با کلیک بر روی دکمه‌ی try it out و ذکر id یک نویسنده، لیست کتاب‌های او را درخواست کنیم، خروجی نهایی XML ای آن قابل مشاهده خواهد بود:


البته تا اینجا فقط Swagger-UI را جهت محدود کردن به دو نوع خروجی با فرمت JSON و XML، اصلاح کرده‌ایم؛ اما این مورد به معنای محدود کردن سایر ابزارهای آزمایش یک API مانند postman نیست. در این نوع موارد، تمام مدیاتایپ‌های ارسالی پشتیبانی نشده، سبب تولید خروجی با فرمت JSON می‌شوند. برای محدود کردن آن‌ها به خروجی از نوع 406 می‌توان تنظیم ReturnHttpNotAcceptable را به true انجام داد تا اگر برای مثال درخواست application/xyz ارسال شد، صرفا یک استثناء بازگشت داده شود و نه خروجی JSON:

namespace OpenAPISwaggerDoc.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddMvc(setupAction =>
            {
                setupAction.ReturnHttpNotAcceptable = true; // Status406NotAcceptable


بهبود مستندات نوع بدنه‌ی درخواست


تا اینجا فرمت accept header را دقیقا مشخص و مستند کردیم؛ اما اگر به تصویر فوق دقت کنید، در حین ارسال اطلاعاتی از نوع POST به سرور، چندین نوع Request body را می‌توان انتخاب کرد که الزاما تمام آن‌ها توسط API ما پشتیبانی نمی‌شود. برای رفع این مشکل می‌توان از ویژگی Consumes استفاده کرد که نوع مدیتاتایپ‌های مجاز ورودی را مشخص می‌کند:
namespace OpenAPISwaggerDoc.Web.Controllers
{
    [Produces("application/json", "application/xml")]
    [Route("api/authors/{authorId}/books")]
    [ApiController]
    public class BooksController : ControllerBase
    {
        /// <summary>
        /// Create a book for a specific author
        /// </summary>
        /// <param name="authorId">The id of the book author</param>
        /// <param name="bookForCreation">The book to create</param>
        /// <returns>An ActionResult of type Book</returns>
        [HttpPost()]
        [Consumes("application/json")]
        [ProducesResponseType(StatusCodes.Status201Created)]
        [ProducesResponseType(StatusCodes.Status404NotFound)]
        public async Task<ActionResult<Book>> CreateBook(
            Guid authorId,
            [FromBody] BookForCreation bookForCreation)
        {
بعد از این تغییر، نوع بدنه‌ی درخواست نیز محدود می‌شود:



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: OpenAPISwaggerDoc-05.zip
مطالب
Delegate در سی شارپ
یک Delegate نوعی اشاره‌گر است به توابع در سی شارپ که می‌تواند ارجاعی را به یک یا چند تابع بخصوص داشته باشد. منظور از توابع در سی شارپ، متدها هستند. امضای یک Delegate باید با متدی که به آن اشاره می‌کنید یکی باشد.
using System;
using System.Windows.Forms;
 
namespace CSharpDelegates
{
    public delegate void Display(string sMsg);
    public partial class Form1 : Form
    {
        public Form1()
        {
            InitializeComponent();
        }
 
        private void Form1_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            Display del = new Display(ShowMessage);
            del("This is an example for delegate");
        }
 
        private void ShowMessage(string strMessage)
        {
            MessageBox.Show(strMessage);
        }
 
    }
}
  همانطور که در کد بالا مشاهده می‌کنید، Delegate‌ها بسیار شبیه به کلاس‌ها هستند. می‌توانیم از آنها یک شیء ساخته و نام متدی را که قرار است به آن اشاره کند، از طریق سازنده به آن ارسال کنیم. در کد بالا یک Delegate را با نام Display ساخته‌ایم که به متد ShowMessage اشاره می‌کند. اگر به Delegate و متد ShowMessage دقت کنید خواهید دید که هر دو دارای پارامتر ورودی و امضای یکسانی هستند. ما شیءای به نام Display را از نوع Delegate ساخته‌ایم که متدی به نام ShowMessage را با پارامتر ورودی از نوع string، اجرا می‌کند.
شاید بپرسید که چرا باید از Delegate استفاده کنیم؟ چرا متد ShowMessage را مستقیما اجرا نکنیم؟
خوب، Delegate‌ها برای طراحی فریم ورکهایی با قابلیت استفاده‌ی مجدد از کدهای آنها، بسیار مناسب هستند. بگذارید این مطلب را با یک مثال ساده از کلاس Employee توضیح دهیم.
ویژال استودیو را باز کنید و یک پروژه‌ی Windows Forms Application ساده را با نام CSharpDelegates بسازید. سپس کلاس زیر را به آن اضافه کنید:   
using System.Collections.Generic;
 
namespace CSharpDelegates
{
    public class Employee
    {
        public int EmployeeId { get; set; }
 
        public string Name { get; set; }
 
        public int Experience { get; set; }
 
        public double Salary { get; set; }
 
        public void IncreaseSalary(List<Employee> Employees)
        {
            foreach (Employee emp in Employees)
            {
                if (emp.Salary < 10000)
                {
                    emp.Salary = emp.Salary + emp.Salary * 0.3;
                }
            }
        }
    }
}
در کلاس Employee بالا، تعدادی فیلد و یک متد با نام IncreaseSalary داریم که وظیفه‌ی آن افزایش 30% حقوق کارمندانی است که کمتر از 10000 می‌گیرند. اگر در آینده قصد داشته باشیم که علاوه بر این افزایش حقوق، منطق دیگری را با میزان ترفیع و شایستگی کارمندان نیز لحاظ کنیم، لازم است کدهای متد IncreaseSalary را تغییر دهیم که این کار، یک کار خسته کننده است و شاید ما دوست نداشته باشیم تا کدهای کلاس پایه‌ی Employee را تغییر دهیم. در این نوع سناریوها می‌توان با استفاده از Delegateها، منطق افزایش حقوق و منطق ترفیع و شایستگی کارمندان را از هم جدا کرد. خوب، اولین کار، ویرایش متد IncreaseSalary است:  
using System.Collections.Generic;
 
namespace CSharpDelegates
{
    public delegate bool SalaryIncreaseEligibility(Employee emp);
    public class Employee
    {
        public int EmployeeId { get; set; }
 
        public string Name { get; set; }
 
        public int Experience { get; set; }
 
        public double Salary { get; set; }
 
        public string IncreaseSalary(List<Employee> Employees, SalaryIncreaseEligibility del)
        {
            string sSalIncreasdEmployees = "Salary increased for ";
            foreach (Employee emp in Employees)
            {
                if (del(emp))
                {
                    emp.Salary = emp.Salary + emp.Salary * 0.3;
                    sSalIncreasdEmployees = sSalIncreasdEmployees + emp.Name + " ,";
                }
            }
 
            return sSalIncreasdEmployees;
        }
    }
}
همانطور که در کد بالا قابل مشاهده است، منطق افزایش حقوق بر اساس ترفیع و شایستگی کارمندان را با Delegate ایی به نام SalaryIncreaseEligibility جدا کرده‌ایم. بدین وسیله می‌توانیم منطق شناسایی کردن کارمندان لایق افزایش حقوق را بدون ایجاد تغییری در کلاس Employee سفارشی کنیم. حال بگذارید متد IncreaseSalary از کلاس Employee را با منطق سفارشی خود برای افزایش حقوق کارمندان لایق، با کمک Delegate ایی به نام SalaryIncreaseEligibility اجرا کنیم. 
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Windows.Forms;
 
namespace CSharpDelegates
{
    public partial class Form1 : Form
    {
        public Form1()
        {
            InitializeComponent();
        }
 
        private void Form1_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            List<Employee> empList = new List<Employee>();
            empList.Add(new Employee() { EmployeeId = 100, Name = "Mark", Salary = 2000, Experience = 3 });
            empList.Add(new Employee() { EmployeeId = 101, Name = "John", Salary = 15000, Experience = 8 });
            empList.Add(new Employee() { EmployeeId = 102, Name = "David", Salary = 4000, Experience = 4 });
            empList.Add(new Employee() { EmployeeId = 103, Name = "Bob", Salary = 50000, Experience = 14 });
            empList.Add(new Employee() { EmployeeId = 104, Name = "Alex", Salary = 9000, Experience = 6 });
 
            SalaryIncreaseEligibility del = new SalaryIncreaseEligibility(SalaryEligibility);
 
            Employee objEmp = new Employee();
            string sMsg = objEmp.IncreaseSalary(empList, del);
 
            MessageBox.Show(sMsg);
        }
 
        private bool SalaryEligibility(Employee emp)
        {
            if (emp.Salary > 10000)
            {
                return true;
            }
            else
            {
                return false;
            }
        }
 
    }
}
در کد بالا ما منطق ترفیع و شایستگی کارمندان را از متد SalaryEligibility جدا کرده‌ایم و این منطق را به کمک Delegate ای به نام SalaryIncreaseEligibility به متد ذکر شده پاس داده‌ایم. در آینده اگر قصد داشته باشیم تا این افزایش حقوق را بر اساس منطق دیگری تعریف کنیم، فقط کافیست که متد SalaryEligibility را تغییر دهیم و دیگر لازم نیست تغییری در کلاس Employee ایجاد کنیم.
مطالب
آشنایی با Implicit Casting و Explicit Casting
همه ما به نحوی در پروژه‌های خود مجبور به تبدیل انوع داده شده ایم و یک نوع از داده یا Object رو به نوع دیگری از داده یا Object تبدیل کرده ایم. در این پست دو روش دیگر برای تبدیل انواع داده‌ها بررسی میکنیم. برای شروع دو کلاس زیر رو در نظر بگیرید.
#1کلاس Book
    public class Book
    {
        public int Code { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Category { get; set; }        
    }
#2کلاس NoteBook
    public class NoteBook
    {
        public int Code { get; set; }
        public string Title { get; set; }        
    }
این دو کلاس هیچ ارتباطی با هم ندارند در نتیجه امکان تبدیل این دو نوع وجود ندارد یعنی اجرای هر دو دستور زیر باعث ایجاد خطای کامپایلری می‌شود.
        static void Main( string[] args )
        {
            Book book = new Book() 
            {
                Code = 1,
                Title = "Book1",
                Category = "Default"
            };

            NoteBook noteBook = new NoteBook();

            noteBook = (NoteBook)book;//Compile error
            noteBook = book as NoteBook;//Compile error
        }
برای حل این مشکل و تبدیل این دو نوع از Object‌ها می‌تونیم از دو نوع ImplicitCasting و Explicit Casting استفاده کنیم.
#Explicit Casting
public class Book
    {
        public int Code { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Category { get; set; }

        public static explicit operator NoteBook( Book book )
        {
            return new NoteBook()
            {
                Code = book.Code,
                Title = book.Title
            };
        }
    }
در Explicit یک Operator به صورت Explicit تعریف می‌کنیم که ورودی اون از نوع خود کلاس book و خروجی اون از نوع مورد دلخواه است. Converter مورد نظر رو در بدنه این Operator می‌نویسیم. حالا به راحتی دستور زیر کامپایل می‌شود.
static void Main( string[] args )
        {
            Book book = new Book() 
            {
                Code = 1,
                Title = "Book1",
                Category = "Default"
            };

            NoteBook noteBook = new NoteBook();

            noteBook = (NoteBook)book;//Correct  
        }

در بالا مشاهده می‌کنید که حتما باید به طور صریح عملیات Cast رو انجام دهیددر غیر این صورت همچنان خطا خواهید داشت. اما می‌توان این مراحل رو هم نادیده گرفت و تبدیل رو به صورت Implicit انجام داد.

#Implicit Casting

public class Book
    {
        public int Code { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Category { get; set; }

        public static implicit operator NoteBook( Book book )
        {
            return new NoteBook()
            {
                Code = book.Code,
                Title = book.Title
            };
        }
    }
تنها تفاوت این روش با روش قبلی، در نوع تعریف operator است. بعد از تعریف نوع استفاده به صورت زیر خواهد بود.

static void Main( string[] args )
        {
            Book book = new Book() 
            {
                Code = 1,
                Title = "Book1",
                Category = "Default"
            };

            NoteBook noteBook = new NoteBook();

            noteBook = book;//Correct  
        }
در این روش نیاز به ذکر نوع Object برای Cast نیست و Object مورد نظر به راحتی به نوع داده قبل از اپراتور = تبدیل می‌شود.
مطالب
مهاجرت از SQL Membership به ASP.NET Identity
در این مقاله مهاجرت یک اپلیکیشن وب که توسط SQL Membership ساخته شده است را به سیستم جدید ASP.NET Identity بررسی می‌کنیم. برای این مقاله از یک قالب اپلیکیشن وب (Web Forms) که توسط Visual Studio 2010 ساخته شده است برای ساختن کاربران و نقش‌ها استفاده می‌کنیم. سپس با استفاده از یک SQL Script دیتابیس موجود را به دیتابیسی که ASP.NET Identity نیاز دارد تبدیل می‌کنیم. در قدم بعدی پکیج‌های مورد نیاز را به پروژه اضافه می‌کنیم و صفحات جدیدی برای مدیریت حساب‌های کاربری خواهیم ساخت. بعنوان یک تست، کاربران قدیمی که توسط SQL Membership ساخته شده بودند باید قادر باشند به سایت وارد شوند. همچنین کاربران جدید باید بتوانند بدون هیچ مشکلی در سیستم ثبت نام کنند. سورس کد کامل این مقاله را می‌توانید از این لینک دریافت کنید.


یک اپلیکیشن با SQL Membership بسازید

برای شروع به اپلیکیشنی نیاز داریم که از SQL Membership استفاده می‌کند و دارای داده هایی از کاربران و نقش‌ها است. برای این مقاله، بگذارید پروژه جدیدی توسط VS 2010 بسازیم.

حال با استفاده از ابزار ASP.NET Configuration دو کاربر جدید بسازید: oldAdminUser و oldUser.

نقش جدیدی با نام Admin بسازید و کاربر oldAdminUser را به آن اضافه کنید.

بخش جدیدی با نام Admin در سایت خود بسازید و فرمی بنام Default.aspx به آن اضافه کنید. همچنین فایل web.config این قسمت را طوری پیکربندی کنید تا تنها کاربرانی که در نقش Admin هستند به آن دسترسی داشته باشند. برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید.

پنجره Server Explorer را باز کنید و جداول ساخته شده توسط SQL Membership را بررسی کنید. اطلاعات اصلی کاربران که برای ورود به سایت استفاده می‌شوند، در جداول aspnet_Users و aspnet_Membership ذخیره می‌شوند. داده‌های مربوط به نقش‌ها نیز در جدول aspnet_Roles ذخیره خواهند شد. رابطه بین کاربران و نقش‌ها نیز در جدول aspnet_UsersInRoles ذخیره می‌شود، یعنی اینکه هر کاربری به چه نقش هایی تعلق دارد.

برای مدیریت اساسی سیستم عضویت، مهاجرت جداول ذکر شده به سیستم جدید ASP.NET Identity کفایت می‌کند.

مهاجرت به Visual Studio 2013

  • برای شروع ابتدا Visual Studio Express 2013 for Web یا Visual Studio 2013 را نصب کنید.
  • حال پروژه ایجاد شده را در نسخه جدید ویژوال استودیو باز کنید. اگر نسخه ای از SQL Server Express را روی سیستم خود نصب نکرده باشید، هنگام باز کردن پروژه پیغامی به شما نشان داده می‌شود. دلیل آن وجود رشته اتصالی است که از SQL Server Express استفاده می‌کند. برای رفع این مساله می‌توانید SQL Express را نصب کنید، و یا رشته اتصال را طوری تغییر دهید که از LocalDB استفاده کند.
  • فایل web.config را باز کرده و رشته اتصال را مانند تصویر زیر ویرایش کنید.

  • پنجره Server Explorer را باز کنید و مطمئن شوید که الگوی جداول و داده‌ها قابل رویت هستند.
  • سیستم ASP.NET Identity با نسخه 4.5 دات نت فریم ورک و بالا‌تر سازگار است. پس نسخه فریم ورک پروژه را به آخرین نسخه (4.5.1) تغییر دهید.

پروژه را Build کنید تا مطمئن شوید هیچ خطایی وجود ندارد.

نصب پکیج‌های NuGet

در پنجره Solution Explorer روی نام پروژه خود کلیک راست کرده، و گزینه Manage NuGet Packages را انتخاب کنید. در قسمت جستجوی دیالوگ باز شده، عبارت "Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework" را وارد کنید. این پکیج را در لیست نتایج انتخاب کرده و آن را نصب کنید. نصب این بسته، نیازمندهای موجود را بصورت خودکار دانلود و نصب می‌کند: EntityFramework و ASP.NET Identity Core. حال پکیج‌های زیر را هم نصب کنید (اگر نمی‌خواهید OAuth را فعال کنید، 4 پکیج آخر را نادیده بگیرید).
  • Microsoft.AspNet.Identity.Owin
  • Microsoft.Owin.Host.SystemWeb
  • Microsoft.Owin.Security.Facebook
  • Microsoft.Owin.Security.Google
  • Microsoft.Owin.Security.MicrosoftAccount
  • Microsoft.Owin.Security.Twitter

مهاجرت دیتابیس فعلی به سیستم ASP.NET Identity

قدم بعدی مهاجرت دیتابیس فعلی به الگویی است، که سیستم ASP.NET Identity به آن نیاز دارد. بدین منظور ما یک اسکریپت SQL را اجرا می‌کنیم تا جداول جدیدی بسازد و اطلاعات کاربران را به آنها انتقال دهد. فایل این اسکریپت را می‌توانید از لینک https://github.com/suhasj/SQLMembership-Identity-OWIN دریافت کنید.
این اسکریپت مختص این مقاله است. اگر الگوی استفاده شده برای جداول سیستم عضویت شما ویرایش/سفارشی-سازی شده باید این اسکریپت را هم بر اساس این تغییرات بروز رسانی کنید.
پنجره Server Explorer را باز کنید. گره اتصال ApplicationServices را باز کنید تا جداول را مشاهده کنید. روی گره Tables کلیک راست کرده و گزینه New Query را انتخاب کنید.

در پنجره کوئری باز شده، تمام محتویات فایل Migrations.sql را کپی کنید. سپس اسکریپت را با کلیک کردن دکمه Execute اجرا کنید.

ممکن است با اخطاری مواجه شوید مبنی بر آنکه امکان حذف (drop) بعضی از جداول وجود نداشت. دلیلش آن است که چهار عبارت اولیه در این اسکریپت، تمام جداول مربوط به Identity را در صورت وجود حذف می‌کنند. از آنجا که با اجرای اولیه این اسکریپت چنین جداولی وجود ندارند، می‌توانیم این خطاها را نادیده بگیریم. حال پنجره Server Explorer را تازه (refresh) کنید و خواهید دید که پنج جدول جدید ساخته شده اند.

لیست زیر نحوه Map کردن اطلاعات از جداول SQL Membership به سیستم Identity را نشان می‌دهد.

  • aspnet_Roles --> AspNetRoles
  • aspnet_Users, aspnet_Membership --> AspNetUsers
  • aspnet_UsersInRoles --> AspNetUserRoles

جداول AspNetUserClaims و AspNetUserLogins خالی هستند. فیلد تفکیک کننده (Discriminator) در جدول AspNetUsers باید مطابق نام کلاس مدل باشد، که در مرحله بعدی تعریف خواهد شد. همچنین ستون PasswordHash به فرم 'encrypted password|password salt|password format' می‌باشد. این شما را قادر می‌سازد تا از رمزنگاری برای ذخیره و بازیابی کلمه‌های عبور استفاده کنید. این مورد نیز در ادامه مقاله بررسی شده است.



ساختن مدل‌ها و صفحات عضویت

بصورت پیش فرض سیستم ASP.NET Identity برای دریافت و ذخیره اطلاعات در دیتابیس عضویت از Entity Framework استفاده می‌کند. برای آنکه بتوانیم با جداول موجود کار کنیم، می‌بایست ابتدا مدل هایی که الگوی دیتابیس را نمایندگی می‌کنند ایجاد کنیم. برای این کار مدل‌های ما یا باید اینترفیس‌های موجود در Identity.Core را پیاده سازی کنند، یا می‌توانند پیاده سازی‌های پیش فرض را توسعه دهند. پیاده سازی‌های پیش فرض در Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework وجود دارند.
در نمونه ما، جداول AspNetRoles, AspNetUserClaims, AspNetLogins و AspNetUserRole ستون هایی دارند که شباهت زیادی به پیاده سازی‌های پیش فرض سیستم Identity دارند. در نتیجه می‌توانیم از کلاس‌های موجود، برای Map کردن الگوی جدید استفاده کنیم. جدول AspNetUsers ستون‌های جدیدی نیز دارد. می‌توانیم کلاس جدیدی بسازیم که از IdentityUser ارث بری کند و آن را گسترش دهیم تا این فیلدهای جدید را پوشش دهد.
پوشه ای با نام Models بسازید (در صورتی که وجود ندارد) و کلاسی با نام User به آن اضافه کنید.

کلاس User باید کلاس IdentityUser را که در اسمبلی Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework وجود دارد گسترش دهد. خاصیت هایی را تعریف کنید که نماینده الگوی جدول AspNetUser هستند. خواص ID, Username, PasswordHash و SecurityStamp در کلاس IdentityUser تعریف شده اند، بنابراین این خواص را در لیست زیر نمی‌بینید.

  public class User : IdentityUser
    {
        public User()
        {
            CreateDate = DateTime.Now;
            IsApproved = false;
            LastLoginDate = DateTime.Now;
            LastActivityDate = DateTime.Now;
            LastPasswordChangedDate = DateTime.Now;
            LastLockoutDate = DateTime.Parse("1/1/1754");
            FailedPasswordAnswerAttemptWindowStart = DateTime.Parse("1/1/1754");
            FailedPasswordAttemptWindowStart = DateTime.Parse("1/1/1754");
        }

        public System.Guid ApplicationId { get; set; }
        public string MobileAlias { get; set; }
        public bool IsAnonymous { get; set; }
        public System.DateTime LastActivityDate { get; set; }
        public string MobilePIN { get; set; }
        public string Email { get; set; }
        public string LoweredEmail { get; set; }
        public string LoweredUserName { get; set; }
        public string PasswordQuestion { get; set; }
        public string PasswordAnswer { get; set; }
        public bool IsApproved { get; set; }
        public bool IsLockedOut { get; set; }
        public System.DateTime CreateDate { get; set; }
        public System.DateTime LastLoginDate { get; set; }
        public System.DateTime LastPasswordChangedDate { get; set; }
        public System.DateTime LastLockoutDate { get; set; }
        public int FailedPasswordAttemptCount { get; set; }
        public System.DateTime FailedPasswordAttemptWindowStart { get; set; }
        public int FailedPasswordAnswerAttemptCount { get; set; }
        public System.DateTime FailedPasswordAnswerAttemptWindowStart { get; set; }
        public string Comment { get; set; }
    }

حال برای دسترسی به دیتابیس مورد نظر، نیاز به یک DbContext داریم. اسمبلی Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework کلاسی با نام IdentityDbContext دارد که پیاده سازی پیش فرض برای دسترسی به دیتابیس ASP.NET Identity است. نکته قابل توجه این است که IdentityDbContext آبجکتی از نوع TUser را می‌پذیرد. TUser می‌تواند هر کلاسی باشد که از IdentityUser ارث بری کرده و آن را گسترش می‌دهد.

در پوشه Models کلاس جدیدی با نام ApplicationDbContext بسازید که از IdentityDbContext ارث بری کرده و از کلاس User استفاده می‌کند.

public class ApplicationDbContext : IdentityDbContext<User>
{
        
}

مدیریت کاربران در ASP.NET Identity توسط کلاسی با نام UserManager انجام می‌شود که در اسمبلی Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework قرار دارد. چیزی که ما در این مرحله نیاز داریم، کلاسی است که از UserManager ارث بری می‌کند و آن را طوری توسعه می‌دهد که از کلاس User استفاده کند.

در پوشه Models کلاس جدیدی با نام UserManager بسازید.

public class UserManager : UserManager<User>
{
        
}

کلمه عبور کاربران بصورت رمز نگاری شده در دیتابیس ذخیره می‌شوند. الگوریتم رمز نگاری SQL Membership با سیستم ASP.NET Identity تفاوت دارد. هنگامی که کاربران قدیمی به سایت وارد می‌شوند، کلمه عبورشان را توسط الگوریتم‌های قدیمی SQL Membership رمزگشایی می‌کنیم، اما کاربران جدید از الگوریتم‌های ASP.NET Identity استفاده خواهند کرد.

کلاس UserManager خاصیتی با نام PasswordHasher دارد. این خاصیت نمونه ای از یک کلاس را ذخیره می‌کند، که اینترفیس IPasswordHasher را پیاده سازی کرده است. این کلاس هنگام تراکنش‌های احراز هویت کاربران استفاده می‌شود تا کلمه‌های عبور را رمزنگاری/رمزگشایی شوند. در کلاس UserManager کلاس جدیدی بنام SQLPasswordHasher بسازید. کد کامل را در لیست زیر مشاهده می‌کنید.

public class SQLPasswordHasher : PasswordHasher
{
        public override string HashPassword(string password)
        {
            return base.HashPassword(password);
        }

        public override PasswordVerificationResult VerifyHashedPassword(string hashedPassword, string providedPassword)
        {
            string[] passwordProperties = hashedPassword.Split('|');
            if (passwordProperties.Length != 3)
            {
                return base.VerifyHashedPassword(hashedPassword, providedPassword);
            }
            else
            {
                string passwordHash = passwordProperties[0];
                int passwordformat = 1;
                string salt = passwordProperties[2];
                if (String.Equals(EncryptPassword(providedPassword, passwordformat, salt), passwordHash, StringComparison.CurrentCultureIgnoreCase))
                {
                    return PasswordVerificationResult.SuccessRehashNeeded;
                }
                else
                {
                    return PasswordVerificationResult.Failed;
                }
            }
        }

        //This is copied from the existing SQL providers and is provided only for back-compat.
        private string EncryptPassword(string pass, int passwordFormat, string salt)
        {
            if (passwordFormat == 0) // MembershipPasswordFormat.Clear
                return pass;

            byte[] bIn = Encoding.Unicode.GetBytes(pass);
            byte[] bSalt = Convert.FromBase64String(salt);
            byte[] bRet = null;

            if (passwordFormat == 1)
            { // MembershipPasswordFormat.Hashed 
                HashAlgorithm hm = HashAlgorithm.Create("SHA1");
                if (hm is KeyedHashAlgorithm)
                {
                    KeyedHashAlgorithm kha = (KeyedHashAlgorithm)hm;
                    if (kha.Key.Length == bSalt.Length)
                    {
                        kha.Key = bSalt;
                    }
                    else if (kha.Key.Length < bSalt.Length)
                    {
                        byte[] bKey = new byte[kha.Key.Length];
                        Buffer.BlockCopy(bSalt, 0, bKey, 0, bKey.Length);
                        kha.Key = bKey;
                    }
                    else
                    {
                        byte[] bKey = new byte[kha.Key.Length];
                        for (int iter = 0; iter < bKey.Length; )
                        {
                            int len = Math.Min(bSalt.Length, bKey.Length - iter);
                            Buffer.BlockCopy(bSalt, 0, bKey, iter, len);
                            iter += len;
                        }
                        kha.Key = bKey;
                    }
                    bRet = kha.ComputeHash(bIn);
                }
                else
                {
                    byte[] bAll = new byte[bSalt.Length + bIn.Length];
                    Buffer.BlockCopy(bSalt, 0, bAll, 0, bSalt.Length);
                    Buffer.BlockCopy(bIn, 0, bAll, bSalt.Length, bIn.Length);
                    bRet = hm.ComputeHash(bAll);
                }
            }

            return Convert.ToBase64String(bRet);
    }
}



دقت کنید تا فضاهای نام System.Text و System.Security.Cryptography را وارد کرده باشید.

متد EncodePassword کلمه عبور را بر اساس پیاده سازی پیش فرض SQL Membership رمزنگاری می‌کند. این الگوریتم از System.Web گرفته می‌شود. اگر اپلیکیشن قدیمی شما از الگوریتم خاصی استفاده می‌کرده است، همینجا باید آن را منعکس کنید. دو متد دیگر نیز بنام‌های HashPassword و VerifyHashedPassword نیاز داریم. این متدها از EncodePassword برای رمزنگاری کلمه‌های عبور و تایید آنها در دیتابیس استفاده می‌کنند.

سیستم SQL Membership برای رمزنگاری (Hash) کلمه‌های عبور هنگام ثبت نام و تغییر آنها توسط کاربران، از PasswordHash, PasswordSalt و PasswordFormat استفاده می‌کرد. در روند مهاجرت، این سه فیلد در ستون PasswordHash جدول AspNetUsers ذخیره شده و با کاراکتر '|' جدا شده اند. هنگام ورود کاربری به سایت، اگر کله عبور شامل این فیلدها باشد از الگوریتم SQL Membership برای بررسی آن استفاده می‌کنیم. در غیر اینصورت از پیاده سازی پیش فرض ASP.NET Identity استفاده خواهد شد. با این روش، کاربران قدیمی لازم نیست کلمه‌های عبور خود را صرفا بدلیل مهاجرت اپلیکیشن ما تغییر دهند.

کلاس UserManager را مانند قطعه کد زیر بروز رسانی کنید.

public UserManager()
            : base(new UserStore<User>(new ApplicationDbContext()))
        {
            this.PasswordHasher = new SQLPasswordHasher();
 }

ایجاد صفحات جدید مدیریت کاربران

قدم بعدی ایجاد صفحاتی است که به کاربران اجازه ثبت نام و ورود را می‌دهند. صفحات قدیمی SQL Membership از کنترل هایی استفاده می‌کنند که با ASP.NET Identity سازگار نیستند. برای ساختن این صفحات جدید به این مقاله مراجعه کنید. از آنجا که در این مقاله پروژه جدید را ساخته ایم و پکیج‌های لازم را هم نصب کرده ایم، می‌توانید مستقیما به قسمت Adding Web Forms for registering users to your application بروید.
چند تغییر که باید اعمال شوند:
  • فایل‌های Register.aspx.cs و Login.aspx.cs از کلاس UserManager استفاده می‌کنند. این ارجاعات را با کلاس UserManager جدیدی که در پوشه Models ساختید جایگزین کنید.
  • همچنین ارجاعات استفاده از کلاس IdentityUser را به کلاس User که در پوشه Models ساختید تغییر دهید.
  • لازم است توسعه دهنده مقدار ApplicationId را برای کاربران جدید طوری تنظیم کند که با شناسه اپلیکیشن جاری تطابق داشته باشد. برای این کار می‌توانید پیش از ساختن حساب‌های کاربری جدید در فایل Register.aspx.cs ابتدا شناسه اپلیکیشن را بدست آورید و اطلاعات کاربر را بدرستی تنظیم کنید.
مثال: در فایل Register.aspx.cs متد جدیدی تعریف کنید که جدول aspnet_Applications را بررسی میکند و شناسه اپلیکیشن را بر اساس نام اپلیکیشن بدست می‌آورد.
private Guid GetApplicationID()
{
    using (SqlConnection connection = new SqlConnection(ConfigurationManager.ConnectionStrings["ApplicationServices"].ConnectionString))
            {
                string queryString = "SELECT ApplicationId from aspnet_Applications WHERE ApplicationName = '/'"; //Set application name as in database

                SqlCommand command = new SqlCommand(queryString, connection);
                command.Connection.Open();

                var reader = command.ExecuteReader();
                while (reader.Read())
                {
                    return reader.GetGuid(0);
                }

            return Guid.NewGuid();
        }
}


  حال می‌توانید این مقدار را برای آبجکت کاربر تنظیم کنید.
var currentApplicationId = GetApplicationID();

User user = new User() { UserName = Username.Text,
ApplicationId=currentApplicationId, …};
در این مرحله می‌توانید با استفاده از اطلاعات پیشین وارد سایت شوید، یا کاربران جدیدی ثبت کنید. همچنین اطمینان حاصل کنید که کاربران پیشین در نقش‌های مورد نظر وجود دارند.
مهاجرت به ASP.NET Identity مزایا و قابلیت‌های جدیدی را به شما ارائه می‌کند. مثلا کاربران می‌توانند با استفاده از تامین کنندگان ثالثی مثل Facebook, Google, Microsoft, Twitter و غیره به سایت وارد شوند. اگر به سورس کد این مقاله مراجعه کنید خواهید دید که امکانات OAuth نیز فعال شده اند.
در این مقاله انتقال داده‌های پروفایل کاربران بررسی نشد. اما با استفاده از نکات ذکر شده می‌توانید پروفایل کاربران را هم بسادگی منتقل کنید. کافی است مدل‌های لازم را در پروژه خود تعریف کرده و با استفاده از اسکریپت‌های SQL داده‌ها را انتقال دهید.
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 8 - بررسی رابطه‌ی Many-to-Many
در مطلب «بررسی تفصیلی رابطه Many-to-Many در EF Code first» نحوه‌ی مدلسازی رابطه‌ی چند به چند را در EF 6.x بررسی کردیم. یک چنین رابطه‌ای که به همراه مدیریت خودکار join table آن است (جدول BlogPostsJoinTags در شکل زیر)، در EF Core 1.0 RTM پشتیبانی نمی‌شود.


البته همیشه درخواست کنترل این جدول واسط که کاملا از دیدگاه ORMها (تمام آن‌ها) مخفی است، وجود داشته‌است و قرار است این پشتیبانی توسط مفهوم ویژه‌ای به نام shadow properties به نگارش‌های بعدی EF Core اضافه شود.
اما فعلا در نگارش اول آن، توصیه شده‌است که رابطه‌ی many-to-many را به صورت دو رابطه‌ی one-to-many مدلسازی کنید که در ادامه آن‌را بررسی خواهیم کرد. بنابراین پیشنیاز آن مطالعه‌ی مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 7 - بررسی رابطه‌ی One-to-Many» می‌باشد.


مدلسازی موجودیت‌های یک رابطه‌ی چند به چند در EF Core 1.0 RTM توسط Fluent API

در اینجا نحوه‌ی مدلسازی یک رابطه‌ی چند به چند را توسط دو رابطه‌ی one-to-many مشاهده می‌کنید. تنها تفاوت آن با EF 6.x، قید صریح جدول واسط BlogPostsJoinTags است که یک چنین جدولی در EF 6.x به صورت خودکار تشکیل شده و مدیریت می‌شود و کاملا از دید برنامه مخفی است. اما در اینجا (در نگارش اول EF Core) نیاز است این جدول واسط را از حالت مخفی خارج کرد و سپس دو رابطه‌ی یک به چند را به جداول مطالب و تگ‌های آن‌ها تشکیل داد.
مزیت این حالت، دسترسی کامل به طراحی جدول واسط، توسط برنامه است. بنابراین اگر به هر دلیلی نیاز به افزودن خواص بیشتری به این جدول ویژه دارید، اکنون امکان آن میسر است.
    public class Tags
    {
        public Tags()
        {
            BlogPostsJoinTags = new HashSet<BlogPostsJoinTags>();
        }

        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public virtual ICollection<BlogPostsJoinTags> BlogPostsJoinTags { get; set; }
    }

    public class BlogPostsJoinTags
    {
        public virtual BlogPosts BlogPost { get; set; }
        public int BlogPostId { get; set; }

        public virtual Tags Tag { get; set; }
        public int TagId { get; set; }
    }

    public class BlogPosts
    {
        public BlogPosts()
        {
            BlogPostsJoinTags = new HashSet<BlogPostsJoinTags>();
        }

        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Body { get; set; }

        public virtual ICollection<BlogPostsJoinTags> BlogPostsJoinTags { get; set; }
    }
پس از آن باید Context برنامه را نیز جهت ذکر صریح رابطه‌ی یک به چند، ویرایش کرد. با متدهای HasOne و WithMany در مطلب قبل «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 7 - بررسی رابطه‌ی One-to-Many» آشنا شدیم و علت نیاز به ذکر صریح آن‌ها، وجود بیش از یک سر رابطه در جدول واسط BlogPostsJoinTags است. در این حالت یافتن InversePropertyها توسط EF Core میسر نیست و حتما باید از یک طرف شروع و سمت دیگر را مشخص کرد.
به علاوه در اینجا تعریف یک composite key را هم بر روی خواص کلید خارجی جدول واسط مشاهده می‌کنید. وجود این کلید ترکیبی سبب خواهد شد که ملزم به ثبت هر دو Id (کلیدهای جداول مطلب و تگ) در حین ثبت در این جدول شویم (یا قید اجباری هر دو طرف رابطه).
    public class MyDBDataContext : DbContext
    {
        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(@"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2;Integrated Security = true");
        }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Entity<BlogPosts>(entity =>
            {
                entity.Property(e => e.Title)
                    .IsRequired()
                    .HasMaxLength(450);
            });

            modelBuilder.Entity<Tags>(entity =>
            {
                entity.Property(e => e.Name)
                    .IsRequired()
                    .HasMaxLength(450);
            });

            modelBuilder.Entity<BlogPostsJoinTags>(entity =>
            {
                entity.HasKey(e => new { e.TagId, e.BlogPostId })
                    .HasName("PK_dbo.BlogPostsJoinTags");

                entity.HasIndex(e => e.BlogPostId)
                    .HasName("IX_BlogPostId");

                entity.HasIndex(e => e.TagId)
                    .HasName("IX_TagId");

                entity.HasOne(d => d.BlogPost)
                    .WithMany(p => p.BlogPostsJoinTags)
                    .HasForeignKey(d => d.BlogPostId)
                    .HasConstraintName("FK_dbo.BlogPostsJoinTags_dbo.BlogPosts_BlogPostId");

                entity.HasOne(d => d.Tag)
                    .WithMany(p => p.BlogPostsJoinTags)
                    .HasForeignKey(d => d.TagId)
                    .HasConstraintName("FK_dbo.BlogPostsJoinTags_dbo.Tags_TagId");
            });
        }

        public virtual DbSet<BlogPosts> BlogPosts { get; set; }
        public virtual DbSet<BlogPostsJoinTags> BlogPostsJoinTags { get; set; }
        public virtual DbSet<Tags> Tags { get; set; }
    }


مدلسازی موجودیت‌های یک رابطه‌ی چند به چند در EF Core 1.0 RTM توسط Data Annotations

در حالت مدلسازی توسط ویژگی‌ها، ذکر InversePropertyها و همچنین ForeignKeyها مقداری واضح‌تر به نظر می‌رسند. به علاوه، یک سری از تنظیمات هم معادل data annotations ایی ندارند؛ مانند composite key تعریف شده‌ی بر روی خواص جدول واسط و همچنین ایندکس‌های تعریف شده، که حتما باید توسط Fluent API تنظیم شوند.
    public class Tags
    {
        public Tags()
        {
            BlogPostsJoinTags = new HashSet<BlogPostsJoinTags>();
        }

        public int Id { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(450)]
        public string Name { get; set; }

        [InverseProperty("Tag")]
        public virtual ICollection<BlogPostsJoinTags> BlogPostsJoinTags { get; set; }
    }

    public class BlogPostsJoinTags
    {
        [ForeignKey("BlogPostId")]
        [InverseProperty("BlogPostsJoinTags")]
        public virtual BlogPosts BlogPost { get; set; }
        public int BlogPostId { get; set; }

        [ForeignKey("TagId")]
        [InverseProperty("BlogPostsJoinTags")]
        public virtual Tags Tag { get; set; }
        public int TagId { get; set; }
    }

    public class BlogPosts
    {
        public BlogPosts()
        {
            BlogPostsJoinTags = new HashSet<BlogPostsJoinTags>();
        }

        public int Id { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength(450)]
        public string Title { get; set; }

        public string Body { get; set; }

        [InverseProperty("BlogPost")]
        public virtual ICollection<BlogPostsJoinTags> BlogPostsJoinTags { get; set; }
    }

    public class MyDBDataContext : DbContext
    {
        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(@"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2;Integrated Security = true");
        }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Entity<BlogPostsJoinTags>(entity =>
            {
                entity.HasKey(e => new { e.TagId, e.BlogPostId })
                    .HasName("PK_dbo.BlogPostsJoinTags");

                entity.HasIndex(e => e.BlogPostId)
                    .HasName("IX_BlogPostId");

                entity.HasIndex(e => e.TagId)
                    .HasName("IX_TagId");
            });
        }

        public virtual DbSet<BlogPosts> BlogPosts { get; set; }
        public virtual DbSet<BlogPostsJoinTags> BlogPostsJoinTags { get; set; }
        public virtual DbSet<Tags> Tags { get; set; }
    }
همانطور که در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 6 - تعیین نوع‌های داده و ویژگی‌های آن‌ها» نیز عنوان شد، علت تنظیم MaxLength به عدد 450 این است که بتوان بر روی این ستون ایندکس ایجاد کرد.


نحوه‌ی ثبت اطلاعات در دو رابطه‌ی یک به چند به همراه جدول واسط

در EF 6.x، کار مقدار دهی Idهای جدول واسط به صورت خودکار انجام می‌شود. در اینجا این مقدار دهی را باید به صورت صریح انجام داد:
 var post = new BlogPosts { ... };
context.BlogPosts.Add(post);

var tag = new Tags { ... };
context.Tags.Add(tag);

var postTag = new BlogPostsJoinTags { Tag = tag, BlogPost = post };
context.PostsTags.Add(postTag);

context.SaveChanges();


نحوه‌ی واکشی اطلاعات به هم مرتبط در دو رابطه‌ی یک به چند به همراه جدول واسط

در مورد متدهای Include و ThenInclude در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 7 - بررسی رابطه‌ی One-to-Many» پیشتر بحث شد.
            BlogPosts post1 = this.BlogPosts
                  .Include(blogPosts => blogPosts.BlogPostsJoinTags)
                    .ThenInclude(joinTags => joinTags.Tag)
                  .First(blogPosts => blogPosts.Id == 1);
            IEnumerable<Tags> post1Tags = post1.BlogPostsJoinTags.Select(x => x.Tag);
در اینجا اگر می‌خواهیم به لیست تمام برچسب‌های اولین مطلب دسترسی پیدا کنیم، ابتدا باید رابطه‌ی جدول واسط را Include کنیم. سپس چون در همین سطح می‌خواهیم به سطح بعدی تگ‌های مرتبط برسیم، باید از متد الحاقی جدید ThenInclude استفاده کرد. در غیراینصورت در سطر بعدی، post1.BlogPostsJoinTags نال خواهد بود و همچنین حاوی لیست تگ‌ها نیز نخواهد بود.


یک نکته‌ی تکمیلی
وضعیت پشتیبانی از رابطه‌ی many-to-many را همانند EF 6.x در EF Core، در اینجا می‌توانید پیگیری کنید.
مطالب
بررسی تغییرات Blazor 8x - قسمت هشتم - مدیریت انتقال اطلاعات Pre-Rendering سمت سرور، به جزایر تعاملی
این Prerendering است که امکان رندر یک کامپوننت تعاملی را در سمت سرور میسر می‌کند تا کاربر بتواند پیش از فعال شدن قابلیت‌های پیشرفته‌ی یک کامپوننت، یک حداقل خروجی را از آن مشاهده کند و همچنین وجود آن برای موتورهای جستجو و بهبود SEO بسیار مفید است. اما ... در این بین مشکلی رخ می‌دهد که نمونه‌ی آن‌را در قسمت قبل مشاهده کردیم: آغاز آن دوبار صورت می‌گیرد؛ یکبار در سمت سرور برای تهیه‌ی یک خروجی SSR و یکبار هم پس از فعال شدن قابلیت‌های تعاملی آن در سمت کلاینت. این آغاز دوباره، برای هر دو حالت کامپوننت‌های تعاملی Blazor Server و Blazor WASM برقرار است. راه‌حل‌هایی از نحوه‌ی مواجه شدن با یک چنین مشکلی را در قسمت قبل بررسی کردیم. راه‌حل دیگری که در این بین ارائه شده و توسط خود مایکروسافت هم در مثال‌های آن مورد استفاده قرار می‌گیرد، استفاده از سرویس PersistentComponentState است که جزئیات آن‌را در این قسمت بررسی خواهیم کرد.


بررسی نحوه‌ی عملکرد سرویس PersistentComponentState

سرویس PersistentComponentState، در دات‌نت 6، به Blazor اضافه شد و امکان جدیدی نیست. قسمتی از این مباحث جدید SSR که به‌نظر مختص به Blazor 8x هستند، پیشتر هم وجود داشتند؛ تحت عنوان pre-rendering. برای مثال فقط کافی بودن تا در برنامه‌های Blazor Server قبلی، فایل Host.cshtml_ را به صورت زیر ویرایش کرد تا pre-rendering فعال شود:
<component type="typeof(App)" render-mode="ServerPrerendered" />
مشکلی که در این حالت بروز می‌کرد این بود که متد OnInitializedAsync یک کامپوننت، دوبار فراخوانی می‌شد؛ یکبار در زمان pre-rendering در سمت سرور، تا HTML استاتیکی برای ارائه‌ی به مرورگر کاربر تولید شود و بار دیگر در زمان فعال شدن اتصال SignalR کامپوننت و ارائه‌ی نهایی تعاملی آن. به همین جهت، کار سنگین آغازین یک کامپوننت، دوبار انجام می‌شد که تجربه‌ی کاربری ناخوشایندی را هم به همراه داشت. برای رفع این مشکل، tag helper ویژه‌ای را به نام persist-component-state تهیه کردند که به صورت زیر به فایل host.cshtml_ اضافه می‌شد:
<body>
    <component type="typeof(App)" render-mode="WebAssemblyPrerendered" /> 
    <persist-component-state />
</body>
این tag-helper فوق است که کار درج رمزنگاری شده‌ی اطلاعات کش شده‌ی pre-rendering سمت سرور را در انتهای فایل HTML صفحه انجام می‌دهد و برای نمونه، نحوه‌ی استفاده‌ی از آن به صورت زیر است:
@page "/"

@implements IDisposable
@inject PersistentComponentState applicationState
@inject IUserRepository userRepository

@foreach(var user in users)
{
    <ShowUserInformation user="@item"></ShowUserInformation>
}

@code {
    private const string cachingKey = "something_unique";
    private List<User> users = new();
    private PersistingComponentStateSubscription persistingSubscription;
    
    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        persistingSubscription = applicationState.RegisterOnPersisting(PersistData);

        if (applicationState.TryTakeFromJson<List<User>>(cachingKey, out var restored))
        {
            users = restored;
        }
        else 
        {
            users = await userRepository.GetAllUsers();
        }
    }

    public void Dispose()
    {
        persistingSubscription.Dispose();
    }

    private Task PersistData()
    {
        applicationState.PersistAsJson(cachingKey, users);
        return Task.CompletedTask;
    }

}
توضیحات:
- ابتدا تزریق سرویس PersistentComponentState را مشاهده می‌کنید. این همان کامپوننتی است که کار کش کردن اطلاعات را مدیریت می‌کند.
- سپس فراخوانی متد RegisterOnPersisting انجام شده‌است. متدی که توسط آن ثبت می‌شود، در حین عملیات pre-rendering فراخوانی می‌شود تا اطلاعاتی را کش کند. نحوه‌ی این کش شدن را در ادامه‌ی مطلب بررسی می‌کنیم.
- سپس فراخوانی متد TryTakeFromJson رخ‌داده‌است. اگر این متد اطلاعاتی را برگرداند، یعنی pre-rendering سمت سرور پیشتر انجام شده و اطلاعاتی کش شده، برای دریافت در سمت کلاینت، وجود داشته و نیازی به مراجعه‌ی مجدد و دوباره، به بانک اطلاعاتی نیست.
- دراینجا یک قسمت Dispose را هم مشاهده می‌کنید تا اگر کاربر به صفحه‌ی دیگری مراجعه کرد، متد ثبت شده‌ی در اینجا، از لیست مواردی که باید در حین pre-rendering سریالایز شوند، حذف گردد.

اگر از این روش استفاده نشود، به علت دوبار فراخوانی شدن متد OnInitializedAsync یک کامپوننت به همراه pre-rendering، اطلاعاتی که در حین pre-rendering کامپوننت از بانک اطلاعاتی، برای تولید محتوای استاتیک صفحه در سمت سرور دریافت شده، با فعالسازی آتی تعاملی سمت کلاینت آن کامپوننت، از دست خواهد رفت و در این حالت کلاینت باید مجددا این اطلاعات را از بانک اطلاعاتی درخواست کند. بنابراین هدف از persist-component-state، حفظ داده‌ها در بین دو رندر است؛ رندر اولی که در سمت سرور انجام می‌شود و رندر دومی که متعاقبا در سمت کلاینت رخ می‌دهد.

یک نکته: به یک چنین قابلیتی در فریم‌ورک‌های دیگر «hydration» هم گفته می‌شود که در اصل یک شیء دیکشنری است که مقدار شیء حالت را در سمت سرور دریافت کرده و آن‌را در زمان فعال شدن سمت کلاینت کامپوننت، برای استفاده‌ی مجدد مهیا می‌کند.


سؤال: اطلاعات سرویس PersistentComponentState کجا ذخیره می‌شوند؟

همانطور که در مثال فوق هم مشاهده کردید، سرویس PersistentComponentState، این state را به صورت JSON ذخیره می‌کند. اما ... این اطلاعات دقیقا کجا ذخیره می‌شوند؟
برای مشاهده‌ی آن‌ها، فقط کافی است به source صفحه مراجعه کنید تا با دو مقدار مخفی رمزنگاری شده‌ی زیر در انتهای HTML صفحه مواجه شوید!
<!--Blazor-Server-Component-State:CfDJXyz->
<!--Blazor-WebAssembly-Component-State:eyJVc2Xyz->
فرمت این اطلاعات، JsonSerializer.SerializeToUtf8Bytes رمزنگاری شده‌ی توسط IDataProtectionProvider است. این هم یک روش نگهداری اطلاعات، بجای استفاده از کش مرورگر است؛ بدون نیاز به استفاده از جاوااسکریپت و کار با local storage و امثال آن.

مایکروسافت از این نوع کارها پیشتر در ASP.NET Web forms توسط ViewStateها انجام داده‌است! البته ViewStateها جهت نگهداری اطلاعات وضعیت کلاینت، به سمت سرور ارسال می‌شوند؛ اما این Component-Stateهای مخفی، فقط یکبار توسط قسمت کلاینت خوانده می‌شوند و هدف آن‌ها ارسال اطلاعاتی به سمت سرور نیست.

یک نکته: همانطور که عنوان شد، در نگارش‌های قبلی Blazor، از تگ‌هلپری به نام persist-component-state برای درج این اطلاعات در انتهای صفحه استفاده می‌کردند. استفاده از این تگ‌هلپر در Blazor 8x منسوخ شده و به صورت خودکار داده‌های تمام سرویس‌های PersistentComponentState فعالی که توسط PersistAsJson اطلاعاتی را ذخیره می‌کنند، جمع آوری و به صورت یکجا در انتهای صفحه به صورت رمزنگاری شده، درج می‌کنند.


روش خاموش کردن Pre-rendering

برای خاموش کردن pre-rendering نیاز است پارامتر هم‌نامی را به نحو زیر با false مقدار دهی کرد:
@rendermode renderMode

@code 
{
    private static IComponentRenderMode renderMode = new InteractiveWebAssemblyRenderMode(prerender: false);
}


بازنویسی مثال قسمت قبل با استفاده از سرویس PersistentComponentState

در قسمت قبل هرچند روش مواجه شدن با مشکل دوبار فراخوانی شدن متد آغازین یک کامپوننت را در سمت سرور و کلاینت بررسی کردیم، اما ... در نهایت دوبار مراجعه به بانک اطلاعاتی انجام می‌شود؛ یکبار در زمان pre-rendering و با مراجعه‌ی مستقیم به یک سرویس سمت سرور و یکبار دیگر هم در زمان فراخوانی httpClient.GetFromJsonAsync در سمت کلاینت برای دریافت اطلاعات مورد نیاز از یک Web API Endpoint. اگر بخواهیم اطلاعات لیست محصولات دریافتی سمت سرور را به سمت کلاینت منتقل کنیم و مجددا آن‌را از بانک اطلاعاتی دریافت نکنیم، راه‌حل سوم آن، استفاده از سرویس PersistentComponentState است.

در کدهای زیر، بازنویسی کامپوننت محصولات مشابه را مشاهده می‌کنید که کمی پیچیده‌تر شده‌است. اینبار لیست محصولات مشابه، در همان بار اول رندر کامپوننت نمایش داده می‌شوند و نه پس از کلیک بر روی دکمه‌ای. به همین جهت باید کار مدیریت دوبار فراخوانی متد رویدادگردان OnInitializedAsync را به درستی انجام داد. متد OnInitializedAsync یکبار در حین پیش‌رندر سمت سرور اجرا می‌شود و بار دیگر زمانیکه وب‌اسمبلی جاری در مرورگر به صورت کامل دریافت شده و فعال می‌شود؛ یعنی برای بار دوم، کدهای اجرایی آن سمت کلاینت هستند.
در این مثال با استفاده از سرویس PersistentComponentState، اطلاعات دریافت شده‌ی در حین pre-rendering ابتدایی رخ‌داده‌ی در سمت سرور، در متد OnPersistingAsync، کش شده و در حین فعال شدن وب‌اسمبلی مرتبط در سمت کلاینت، با استفاده از متد PersistentState.TryTakeFromJson، از کش خوانده می‌شوند و دیگر دوبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی را شاهد نخواهیم بود.

@implements IDisposable

@inject IProductStore ProductStore
@inject PersistentComponentState PersistentState

<h3>Related products</h3>

@if (_relatedProducts == null)
{
    <p>Loading...</p>
}
else
{
    <div class="mt-3">
        @foreach (var item in _relatedProducts)
        {
            <a href="/ProductDetails/@item.Id">
                <div class="col-sm">
                    <h5 class="mt-0">@item.Title (@item.Price)</h5>
                </div>
            </a>
        }
    </div>
}

@code{

    private const string StateCachingKey = "products";
    private IList<Product>? _relatedProducts;
    private PersistingComponentStateSubscription _persistingSubscription;

    [Parameter]
    public int ProductId { get; set; }

    protected override async Task OnInitializedAsync()
    {
        _persistingSubscription = PersistentState.RegisterOnPersisting(OnPersistingAsync, RenderMode.InteractiveWebAssembly);

        if (PersistentState.TryTakeFromJson<IList<Product>>(StateCachingKey, out var restored))
        {
            _relatedProducts = restored;
        }
        else
        {
            await Task.Delay(500); // Simulates asynchronous loading
            _relatedProducts = await ProductStore.GetRelatedProducts(ProductId);
        }
    }

    private Task OnPersistingAsync()
    {
        PersistentState.PersistAsJson(StateCachingKey, _relatedProducts);
        return Task.CompletedTask;
    }

    public void Dispose()
    {
        _persistingSubscription.Dispose();
    }

}
در این پیاده سازی هنوز هم از سرویس IProductStore استفاده می‌شود که دو نگارش سمت سرور و سمت کلاینت آن‌را در قسمت قبل تهیه کردیم. برای مثال باتوجه به اینکه کدهای فوق در حین pre-rendering در سمت سرور اجرا می‌شوند، به صورت خودکار از نگارش سمت سرور IProductStore استفاده خواهد شد.

نکته‌ی مهم: فعلا کدهای فوق فقط برای حالت بارگذاری اولیه‌ی کامپوننت درست کار می‌کنند. یعنی اگر نگارش وب‌اسمبلی کامپوننت پس از وقوع پیش‌رندر سمت سرور، در مرورگر دریافت و بارگذاری کامل شود؛ اما برای دفعات بعدی مراجعه‌ی به این صفحه با استفاده از enhanced navigation و راهبری بهبود یافته که در قسمت ششم این سری بررسی کردیم ... دیگر کار نمی‌کنند و در این حالت کش شدنی رخ نمی‌دهد که در نتیجه، شاهد دوبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی خواهیم بود و اساسا استفاده‌ی از PersistentComponentState را زیر سؤال می‌برد؛ چون در حین راهبری بهبود یافته، از آن استفاده نمی‌شود (قسمت PersistentState.TryTakeFromJson آن، هیچگاه اطلاعاتی را از کش نمی‌خواند). اطلاعات بیشتر 
مطالب
آموزش Cache در ASP.NET Core - (قسمت دوم : EasyCaching)
در قسمت اول، درمورد سیستم Cache پیش‌فرض موجود در Asp.Net Core و مزیت‌ها و معایب آن گفتیم. اگر قسمت اول را نخواندید، قسمت اول مقاله را میتوانید از این لینک بخوانید. 
 در این قسمت میخواهیم یک پکیج محبوب و کاربردی را برای پیاده سازی کش، در Asp.Net Core را بررسی کنیم.
در دنیای امروز، برنامه نویسی پکیج‌ها و فریمورک‌ها، نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند؛ بطوریکه در بسیاری از این موارد، استفاده از این پکیج‌ها، عمل عاقلانه‌تری نسبت به دوباره نویسی فیچر‌های مربوطه است. برای عمل کشینگ در Asp.Net Core نیز پکیج‌های فوق‌العاده‌ای وجود دارند که در این مقاله، به بررسی و استفاده پکیج این میپردازیم.
در این پکیج، هر یک از متد‌های موجود در عملیات کشینگ، بصورت بهینه‌ای تعریف شده و قابل استفاده‌اند. سیستمی که این پکیج برای کش کردن داده‌ها استفاده میکند، همان سیستم کش Asp.Net Core هست و به‌نوعی، سوار بر این سیستم، قابلیت‌های بیشتر و بهتری را ارائه میدهد و این متد‌ها شامل موارد زیر هستند:
  1.  Get/GetAsync(with data retriever)
  2.  Get/GetAsync(without data retriever)
  3.  Set/SetAsync
  4.  Remove/RemoveAsync
  5.  ~~Refresh/RefreshAsync (was removed)~~
  6.  RemoveByPrefix/RemoveByPrefixAsync
  7.  SetAll/SetAllAsync
  8.  GetAll/GetAllAsync
  9.  GetByPrefix/GetByPrefixAsync
  10.  RemoveAll/RemoveAllAsync
  11.  GetCount
  12.  Flush/FlushAsync
  13.  TrySet/TrySetAsync
  14.  GetExpiration/GetExpirationAsync

مفهوم استفاده از این متد‌ها، با همان مفهوم متد‌های کش در core، برابری میکند که در قسمت اول این مقاله به آن پرداختیم. همانطور که می‌بینید، این پکیج از Async Method‌‌ها هم پشتیبانی میکند و میتوانید کش‌های خود را بصورت Async بنویسید.
یکی از قابلیت‌های دیگر این پکیج، سازگاری آن با انواع Cache Provider‌های موجود است. بطور خلاصه Cache Provider‌ها، همان ارائه دهندگان حافظه‌ی Ram، در قالب‌ها و ابزارهای مختلف هستند. برخی از این‌ها با داشتن الگوریتم‌های بهینه‌تر، سرعت بالاتری از رد و بدل کردن اطلاعات در Ram را در اختیار ما قرار میدهند و Local بودن یا Distributed بودن را کنترل میکنند. Cache provider‌های گوناگونی وجود دارند که هریک به شکلی کار میکند؛ برای مثال شما میتوانید با Provider ای مستقیما با خود Ram، برای Get و Set کردن کش‌های خود در ارتباط باشید و یا در روشی دیگر، از یک دیتابیس(Redis)، جدا از دیتابیس اصلی برنامه که حافظه مصرفی آن Ram هست و منابع حافظه شما را نیز مدیریت میکند، برای کش‌های خود استفاده کنید و اطلاعات را بصورت ایندکس گذاری شده در Ram ذخیره کنید که به سرعت واکشی آن می‌افزاید.

بطور کل Cache Provider هایی که پکیج EasyCaching با آن‌ها سازگار است شامل موارد زیر است:
  1. In-Memory
  2. Memcached
  3. Redis(Based on StackExchange.Redis)
  4. Redis(Based on csredis)
  5. SQLite
  6. Hybrid
  7. Disk
  8. LiteDb

یکی دیگر از مزیت‌های این پکیج، سازگاری آن با Serializer‌های مختلف است. همانطور که میدانید دیتا‌های ورودی و خروجی در برنامه، نیاز به Serialize شدن دارند. وقتی میخواهید دیتایی را در دیتابیس ذخیره کنید، آن را در قالب یک شی (Model) از کاربر دریافت میکنید و شما باید برای ذخیره این دیتا، اطلاعات درون شیء را به قالبی که قابل ذخیره شدن باشد، در آورید که این عمل Serialize نام دارد. دقیقا برعکس این روند، بعد از واکشی اطلاعات از دیتابیس، اطلاعات را در قالب اشیایی که قابل نمایش به کاربر باشد (DeSerialize) در میاوریم.
در کش کردن هم چیزی که شما با آن سروکار دارید، دیتا است؛ پس برای ذخیره و واکشی این دیتا، از هر حافظه‌ای، چه دیتابیس و چه Ram، باید از یک Serializer استفاده کنید تا عملیات Serialize و DeSerialize را برایتان انجام دهد. Serializer‌های مختلفی وجود دارند که بصورت پکیج‌هایی ارائه شده‌اند و اما Serializer هایی که سیستم EasyCaching آن‌هارا پشتیبانی میکند، شامل موارد ذیل هستند:
  1. BinaryFormatter
  2. MessagePack
  3. Newtonsoft.Json
  4. Protobuf
  5. System.Text.Json

در ادامه به پیاده سازی کش، با استفاده از EasyCaching در سه Provider مختلف از این پکیج می‌پردازیم.

 1_ پروایدر InMemory :
پروایدر InMemory، یک سیستم Local Caching را برای ما به وجود میاورد. در قسمت قبلی مقاله سیستم‌های Local(InMemory) و Distributed را بررسی کردیم و تفاوت‌های میان آن‌ها را گفتیم.

برای استفاده از پروایدر InMemory در EasyCaching باید پکیج زیر را نصب کنید: 
Install-Package EasyCaching.InMemory
در مرحله بعد، کانفیگ‌های مربوط به این پکیج را در کلاس Startup برنامه خود میاوریم. راحت‌ترین روش افزودن این پکیج به Startup، صرفا افزودن حالت پیشفرض آن به متد ConfigureServices است که به شرح زیر عمل میکنیم: 
  services.AddEasyCaching(options =>
 {
       // use memory cache with a simple way
        options.UseInMemory();
 }
این حالت از کانفیگ، پکیج تنظیمات پیش‌فرض خود پکیج را برای برنامه قرار میدهد؛ شما میتوانید با استفاده از option‌های دیگری که در متد ()UseInMemory وجود دارند، تنظیمات شخصی سازی شده از سیستم کشینگ خود را اعمال کنید. 
و تمام. هم اکنون میتوان با استفاده از اینترفیس IEasyCachingProvider که این سرویس در اختیارمان قرار داده و عمل تزریق وابستگی آن در کلاس‌ها و کنترلر‌های مان دیتای در حال عبور را کش کنیم. متد‌های موجود در این اینترفیس به شرح زیر میباشد : 
// تنظیم یک کش با کلید - مقدار - زمان انقضا
void Set<T>(string cacheKey, T cacheValue, TimeSpan expiration);
Task SetAsync<T>(string cacheKey, T cacheValue, TimeSpan expiration);

// تنظیم یک کش با مقدار و زمان انقضا که تایپ مقدار از نوع دیکشنری هست و کلید دیکشنری بعنوان کلید کش قرار میگیرد
void SetAll<T>(IDictionary<string, T> value, TimeSpan expiration);
Task SetAllAsync<T>(IDictionary<string, T> value, TimeSpan expiration);

// تنظیم یک کش با کلید - مقدار - زمان انقضا
// اگر کلیدی همنام وجود داشته باشد مقدار نادرست و در غیر اینصورت مقدار نادرست را برمیگرداند
bool TrySet<T>(string cacheKey, T cacheValue, TimeSpan expiration);
Task<bool> TrySetAsync<T>(string cacheKey, T cacheValue, TimeSpan expiration);
 
// گرفتن یک کش با کلید
CacheValue<T> Get<T>(string cacheKey);
Task<CacheValue<T>> GetAsync<T>(string cacheKey);

// 
CacheValue<T> Get<T>(string cacheKey, Func<T> dataRetriever, TimeSpan expiration);
Task<CacheValue<T>> GetAsync<T>(string cacheKey, Func<Task<T>> dataRetriever, TimeSpan expiration);
 
// گرفتن یک کش با چند کاراکتر پیشین کلید آن
// برای مثال یک کلید با نام
// MyKey
// تنها با داشتن چند حرف اول 
// MyK
// میتوانیم این کش را دریافت کنیم
IDictionary<string, CacheValue<T>> GetByPrefix<T>(string prefix);
Task<IDictionary<string, CacheValue<T>>> GetByPrefixAsync<T>(string prefix);

// 
IDictionary<string, CacheValue<T>> GetAll<T>(IEnumerable<string> cacheKeys);
Task<IDictionary<string, CacheValue<T>>> GetAllAsync<T>(IEnumerable<string> cacheKeys);

// گرفتن تعداد کش‌های با کاراکتر‌های پیشین کلید که میان چند کلید یکسان است 
int GetCount(string prefix = "");
Task<int> GetCountAsync(string prefix = "");

// گرفتن زمان انقضا باقیمانده از یک کش با کلید آن
TimeSpan GetExpiration(string cacheKey);
Task<TimeSpan> GetExpirationAsync(string cacheKey);

// حذف کردن یک کش با کلید
void Remove(string cacheKey);
Task RemoveAsync(string cacheKey);

// حذف کردن یک کش با چند کاراکتر پیشین کلید
void RemoveByPrefix(string prefix);
Task RemoveByPrefixAsync(string prefix);
 
// حذف کردن چند کش با لیستی از کلید‌ها void RemoveAll(IEnumerable<string> cacheKeys);
Task RemoveAllAsync(IEnumerable<string> cacheKeys);

// بررسی وجود یا عدم وجود یک کش با کلید
bool Exists(string cacheKey);
Task<bool> ExistsAsync(string cacheKey);

// حذف کردن همه کش‌ها void Flush();
Task FlushAsync();

همانطور که قبلا گفته شد، سیستم کش، با دیتا مرتبط است و نیازمند یک Object Serializer جهت Serialize کردن اطلاعات ورودی و ذخیره آن در Target Storage مشخص شده است. پکیج EasyCaching برای Provider‌های خود، یک Object Serializer پیش‌فرض قرار داده‌است و تا وقتی که شما آن را طبق نیازی خاص، بصورت سفارشی تغییر نداده باشید، از آن استفاده میکند.
در میان پنج Serializer معرفی شده که EasyCaching آن‌ها را پشتیبانی میکند، BinaryFormatter بصورت پیش‌فرض در همه‌ی Provider‌ها برقرار است و تا وقتی یک Serializer انتخابی به EasyCaching معرفی نکنید، این پکیج از این Serializer استفاده میکند.
برای استفاده از Serializer‌های دیگری که معرفی شده میتوانید از لینک‌های زیر کمک بگیرید :

2 - پروایدر Redis :
ردیس، یک دیتابیس Key Value محور هست که محل ذخیره سازی آن Ram است و اطلاعات، بصورت موقت در آن ذخیره میشوند. بطور خلاصه، Key Value یعنی یکبار کلید و مقداری برای آن کلید تعریف میشود و هر وقت نام کلید تعریف شده، صدا زده شد، مقدار نسبت داده شده به آن، در اختیار ما قرار میگیرد. برای مثال کلید "Name" و مقدار "James". با این انتساب، هروقت "Name" فراخوانده شود، مقدار "James" را خواهیم داشت. سیستم Key Value بخاطر عدم پیچیدگی و سادگی‌ای که دارد، بسیار سریع عمل میکند و همچنین ایندکس گذاری‌هایی که ردیس روی دیتا‌ها انجام میدهد، باعث افزایش سرعت آن نیز خواهد شد که ردیس را به سریع‌ترین دیتابیس Key Value دنیا تبدیل کرده.
در اینجا با توجه به قابلیت هایی که ردیس داراست، یکی از بهترین گزینه‌ها برای انتخاب بعنوان فضای ذخیره سازی کش‌ها بصورت Distributed است.
برای استفاده از این دیتابیس قدرتمند ابتدا باید از طریق یکی از روش‌های معمول اقدام به نصب آن کنید. میتوانید فایل نصبی را از وبسایت رسمی آن دانلود کنید و یا یا با استفاده از Docker اقدام به نصب آن نمایید.
پس از نصب این دیتابیس روی سیستم خود ، برای استفاده از آن در EasyCaching ابتدا باید پکیج مورد نیاز را نصب کنید. 
Install-Package EasyCaching.Redis
ادامه کار به همان سادگی پروایدر قبلی هست و فقط کافیست EasyCaching و option ردیس را به کلاس Startup اضافه کنید. 
 services.AddEasyCaching(option =>
{
       option.UseRedis(config =>
      {
             config.DBConfig.Endpoints.Add(new ServerEndPoint("127.0.0.1", 6379));
      });
});
با استفاده از متد UseRedis شما قابلیت استفاده از ردیس را در EasyCaching فعال میکنید و سپس باید اطلاعات Host و Port ردیس نصب شده‌ی روی سیستم خود را به این متد معرفی کنید.
اگر ردیس را بدون تنظیمات شخصی سازی شده و در همان حالت پیش‌فرض خودش نصب کرده باشید، Host و Port شما مانند نمونه بالا 127.0.0.1 و 6379 خواهد بود و نیازی به تغییر نیست.
در مرحله بعد برای استفاده از پروایدر ردیس ، اینترفیس IRedisCachingProvider در سرتاسر برنامه در دسترس خواهد بود. این اینترفیس علاوه بر اینکه متد‌های اصلی موجود در EasyCaching را ساپورت کرده ، بخاطر ساختار دیتابیسی که خود ردیس در اختیار ما قرار میدهد قابلیت‌های بیشتری نیز اراعه خواهد داد. این قابلیت‌ها خصیصه‌های ردیس هست چرا که این دیتابیس هم دقیقا شبیه به ساختار سیستم کش Key , Value را پشتیبانی میکند و در پی آن قابلیت هایی برای مدیریت بهتر کلید‌ها و مقادیر اراعه میدهد.
اینترفیس IRedisCachingProvider شامل تعداد زیادی از متد‌ها برای پشتیبانی از قابلیت‌های ردیس است که در ادامه همه آنهارا نام برده و برخی را توضیح مختصری خواهیم داد:
  • متد‌های Keys 
// حذف کردن یک کلید در صورت وجود
bool KeyDel(string cacheKey);
Task<bool> KeyDelAsync(string cacheKey);

// تنظیم تاریخ انتضا به یک کلید موجود بر حسب ثانیه
bool KeyExpire(string cacheKey, int second);
Task<bool> KeyExpireAsync(string cacheKey, int second);

// بررسی وجود یا عدم وجود یک کلید
bool KeyExists(string cacheKey);
Task<bool> KeyExistsAsync(string cacheKey);

// گرفتن زمان انتقضا باقیمانده یک کلید
long TTL(string cacheKey);
Task<long> TTLAsync(string cacheKey);

// جستجو بین همه کلید‌ها براساس فیلتر شامل بودن نام کلید از مقدار ورودی
List<string> SearchKeys(string cacheKey, int? count = null);
  • متد‌های String 
// افزودن یک عدد (پیشقرض 1) به مقدار نوع عددی یک کلید
long IncrBy(string cacheKey, long value = 1);
Task<long> IncrByAsync(string cacheKey, long value = 1);

// افزودن یک عدد (پیشقرض 1) به مقدار نوع عددی یک کلید
double IncrByFloat(string cacheKey, double value = 1);
Task<double> IncrByFloatAsync(string cacheKey, double value = 1);

// تنظیم یک کلید و مقدار وقتی مقدار از نوع رشته باشد
bool StringSet(string cacheKey, string cacheValue, TimeSpan? expiration = null, string when = "");
Task<bool> StringSetAsync(string cacheKey, string cacheValue, TimeSpan? expiration = null, string when = "");

// گرفتن کلید و مقدار آن وقتی مقدار از نوع رشته باشد
string StringGet(string cacheKey);
Task<string> StringGetAsync(string cacheKey);

// گرفتن تعداد کاراکتر‌های مقدار یک کلید وقتی مقدار از نوع رشته باشد
long StringLen(string cacheKey);
Task<long> StringLenAsync(string cacheKey);

// جایگزاری یک رشته درون رشته مقدار یک کلید بعد از شماره کاراکتر مشخص شده در ورودی برای مثال 
// "Hello World"
// 6 , jack
// "Hello jack"
long StringSetRange(string cacheKey, long offest, string value);
Task<long> StringSetRangeAsync(string cacheKey, long offest, string value);

// گرفتن یک بازه از رشته مقدار یک کلید با شماره کاراکتر شروع و پایان
string StringGetRange(string cacheKey, long start, long end);
Task<string> StringGetRangeAsync(string cacheKey, long start, long end);
  • متد‌های Hashes
// شما میتوانید دو کلید با نام‌های یکسان داشته باشید که در کلید تایپ دیکشنری مقدار خود باهم متفاوت هستند
bool HMSet(string cacheKey, Dictionary<string, string> vals, TimeSpan? expiration = null);
Task<bool> HMSetAsync(string cacheKey, Dictionary<string, string> vals, TimeSpan? expiration = null);

// شما میتوانید دو کلید با نام‌های یکسان داشته باشید که در ورودی فیلد باهم متفاوت هستند
bool HSet(string cacheKey, string field, string cacheValue);
Task<bool> HSetAsync(string cacheKey, string field, string cacheValue);

// بررسی وجود یا عدم وجود یک کلید و فیلد
bool HExists(string cacheKey, string field);
Task<bool> HExistsAsync(string cacheKey, string field);

// حذف کردن کلید‌های همنام موجود با همه فیلد‌های متفاوت در حالت پیشفرض مگر اینکه کلید و نام فیلد را بهمراه آن مشخص کنید
long HDel(string cacheKey, IList<string> fields = null);
Task<long> HDelAsync(string cacheKey, IList<string> fields = null);

// گرفتن مقدار با نام کلید و نام فیلد
string HGet(string cacheKey, string field);
Task<string> HGetAsync(string cacheKey, string field);

// گرفتن فیلد و مقدار با کلید
Dictionary<string, string> HGetAll(string cacheKey);
Task<Dictionary<string, string>> HGetAllAsync(string cacheKey);

//  افزودن یک عدد (پیشقرض 1) به مقدار نوع عددی یک کلید و فیلد
long HIncrBy(string cacheKey, string field, long val = 1);
Task<long> HIncrByAsync(string cacheKey, string field, long val = 1);

// گرفتن فیلد‌های متفاوت یک کلید
List<string> HKeys(string cacheKey);
Task<List<string>> HKeysAsync(string cacheKey);

// گرفتن تعداد فیلد‌های متفاوت یک کلید
long HLen(string cacheKey);
Task<long> HLenAsync(string cacheKey);

// گرفتن مقادیر یک کلید بدون در نظر گرفتن فیلد‌های متفاوت
List<string> HVals(string cacheKey);
Task<List<string>> HValsAsync(string cacheKey);

// گرفتن مقدار دیکشنری با کلید و نام فیلد‌ها Dictionary<string, string> HMGet(string cacheKey, IList<string> fields);
Task<Dictionary<string, string>> HMGetAsync(string cacheKey, IList<string> fields);
  • متد‌های List
// گرفتن یک مقدار از لیست مقادیر با شماره ایندکس آن
T LIndex<T>(string cacheKey, long index);
Task<T> LIndexAsync<T>(string cacheKey, long index);

// گرفتن تعداد مقادیر در لیست یک کلید
long LLen(string cacheKey);
Task<long> LLenAsync(string cacheKey);

// گرفتن اولین مقدار از مقادیر یک لیست در یک کلید
T LPop<T>(string cacheKey);
Task<T> LPopAsync<T>(string cacheKey);

// ایجاد یک کلید که لیستی از مقادیر را پشتیبانی میکند و میتوانید هر بار مقدار جدید به لیست آن اضافه کنید
long LPush<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues);
Task<long> LPushAsync<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues);

// گرفتن مقادیر یک لیست از داده بر اساس شماره ایندکس شروع و پایان برای مثال مقادیر ۳ تا ۷ از ۱۰ مقدار
List<T> LRange<T>(string cacheKey, long start, long stop);
Task<List<T>> LRangeAsync<T>(string cacheKey, long start, long stop);

// حذف کردن مقادیر یک لیست بر اساس تعداد وارد شده که بعد از مقدار وارد شده شروع به شمارش میشود
long LRem<T>(string cacheKey, long count, T cacheValue);
Task<long> LRemAsync<T>(string cacheKey, long count, T cacheValue);

// افزودن یک مقدار به لیستی از مقادیر یک کلید با گرفتن شماره ایندکس
bool LSet<T>(string cacheKey, long index, T cacheValue);
Task<bool> LSetAsync<T>(string cacheKey, long index, T cacheValue);

// بررسی میکند که لیست مقداری برای شماره ایندکس شروع و پایان درون خودش دارد یا خیر
bool LTrim(string cacheKey, long start, long stop);
Task<bool> LTrimAsync(string cacheKey, long start, long stop);

//  https://redis.io/commands/lpushx
long LPushX<T>(string cacheKey, T cacheValue);
Task<long> LPushXAsync<T>(string cacheKey, T cacheValue);

// https://redis.io/commands/linsert
long LInsertBefore<T>(string cacheKey, T pivot, T cacheValue);
Task<long> LInsertBeforeAsync<T>(string cacheKey, T pivot, T cacheValue);

// https://redis.io/commands/linsert
long LInsertAfter<T>(string cacheKey, T pivot, T cacheValue);
Task<long> LInsertAfterAsync<T>(string cacheKey, T pivot, T cacheValue);

// https://redis.io/commands/rpushx
long RPushX<T>(string cacheKey, T cacheValue);
Task<long> RPushXAsync<T>(string cacheKey, T cacheValue);

// https://redis.io/commands/rpush
long RPush<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues);
Task<long> RPushAsync<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues);

// https://redis.io/commands/rpop
T RPop<T>(string cacheKey);
Task<T> RPopAsync<T>(string cacheKey);
  • متد‌های Set
// https://redis.io/commands/SAdd
long SAdd<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues, TimeSpan? expiration = null);
Task<long> SAddAsync<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues, TimeSpan? expiration = null);
       
// https://redis.io/commands/SCard
long SCard(string cacheKey);
Task<long> SCardAsync(string cacheKey);

// https://redis.io/commands/SIsMember
bool SIsMember<T>(string cacheKey, T cacheValue);
Task<bool> SIsMemberAsync<T>(string cacheKey, T cacheValue);

// https://redis.io/commands/SMembers
List<T> SMembers<T>(string cacheKey);
Task<List<T>> SMembersAsync<T>(string cacheKey);

// https://redis.io/commands/SPop
T SPop<T>(string cacheKey);
Task<T> SPopAsync<T>(string cacheKey);

// https://redis.io/commands/SRandMember
List<T> SRandMember<T>(string cacheKey, int count = 1);
Task<List<T>> SRandMemberAsync<T>(string cacheKey, int count = 1);

// https://redis.io/commands/SRem
long SRem<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues = null);
Task<long> SRemAsync<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues = null);
  • متد‌های Stored Set
// https://redis.io/commands/ZAdd
long ZAdd<T>(string cacheKey, Dictionary<T, double> cacheValues);
Task<long> ZAddAsync<T>(string cacheKey, Dictionary<T, double> cacheValues);
       
// https://redis.io/commands/ZCard       
long ZCard(string cacheKey);
Task<long> ZCardAsync(string cacheKey);

// https://redis.io/commands/ZCount
long ZCount(string cacheKey, double min, double max);
Task<long> ZCountAsync(string cacheKey, double min, double max);

// https://redis.io/commands/ZIncrBy
double ZIncrBy(string cacheKey, string field, double val = 1);
Task<double> ZIncrByAsync(string cacheKey, string field, double val = 1);

// https://redis.io/commands/ZLexCount
long ZLexCount(string cacheKey, string min, string max);
Task<long> ZLexCountAsync(string cacheKey, string min, string max);

// https://redis.io/commands/ZRange
List<T> ZRange<T>(string cacheKey, long start, long stop);
Task<List<T>> ZRangeAsync<T>(string cacheKey, long start, long stop);

// https://redis.io/commands/ZRank
long? ZRank<T>(string cacheKey, T cacheValue);
Task<long?> ZRankAsync<T>(string cacheKey, T cacheValue);

// https://redis.io/commands/ZRem
long ZRem<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues);
Task<long> ZRemAsync<T>(string cacheKey, IList<T> cacheValues);

// https://redis.io/commands/ZScore
double? ZScore<T>(string cacheKey, T cacheValue);
Task<double?> ZScoreAsync<T>(string cacheKey, T cacheValue);
  • متد‌های Hyperloglog
// https://redis.io/commands/PfAdd
bool PfAdd<T>(string cacheKey, List<T> values);
Task<bool> PfAddAsync<T>(string cacheKey, List<T> values);

// https://redis.io/commands/PfCount
long PfCount(List<string> cacheKeys);
Task<long> PfCountAsync(List<string> cacheKeys);

// https://redis.io/commands/PfMerge
bool PfMerge(string destKey, List<string> sourceKeys);
Task<bool> PfMergeAsync(string destKey, List<string> sourceKeys);
  • متد‌های Geo
// https://redis.io/commands/GeoAdd
long GeoAdd(string cacheKey, List<(double longitude, double latitude, string member)> values);
Task<long> GeoAddAsync(string cacheKey, List<(double longitude, double latitude, string member)> values);

// https://redis.io/commands/GeoDist
double? GeoDist(string cacheKey, string member1, string member2, string unit = "m");
Task<double?> GeoDistAsync(string cacheKey, string member1, string member2, string unit = "m");

// https://redis.io/commands/GeoHash
List<string> GeoHash(string cacheKey, List<string> members);
Task<List<string>> GeoHashAsync(string cacheKey, List<string> members);

// https://redis.io/commands/GeoPos
List<(decimal longitude, decimal latitude)?> GeoPos(string cacheKey, List<string> members);
Task<List<(decimal longitude, decimal latitude)?>> GeoPosAsync(string cacheKey, List<string> members);
برای اطلاعات بیشتر از متد‌های دیگر موجود در ردیس میتوانید از این لینک استفاده کنید. 

3 - پروایدر Hybrid :
این پروایدر، روشی از کشینگ را مابین local caching و distributed caching، ارائه میدهد و میتوانید از یک پروایدر Local مثل InMemory و پروایدر Distributed مثل Redis، همزمان باهم استفاده کنید که در یک کانال باهم و در راستای هم کار میکنند.
اما سوال اینجاست که این قابلیت دقیقا چه کاری انجام میدهد؟
همانطور که قبلا گفته شد، کش In-Memory سرعت بالاتری نسبت به کش Distributed دارد؛ اما دچار معایبی در حالت چند سروری هست که این معایب از جمله حذف شدن دیتای یک سرور، در صورت Down شدن آن، Sync نبودن کش سرور‌ها باهم دیگر و دو نسخه، کش کردن دیتا در هر سرور و موارد دیگری که میتوان نام برد. اما از طرفی کش Distributed مشکلات چند سروری را با قرار دادن یک مرکزیت واحد کش در حافظه شبکه شده سرور‌ها برطرف میکند و اطلاعات سرور‌ها، از یک منبع خوانده میشود و طبعا مشکلات In-Memory را نخواهیم داشت؛ اما به دلیل رد و بدل شدن دیتا در محیط شبکه و عمل Serialize , Deserialize که هنگام عبور دیتا روی آن صورت میگیرد، بخشی از سرعت، کاهش خواهد یافت و درنهایت Performance کمتری را نسبت به In-Memory ارائه میدهد.
حالا برای اینکه بتوانیم سیستم کش خودمان را طوری طراحی کنیم که عیب‌های (Local)In-Memory و Distributed را نداشته باشیم و بتوانیم از هریک به شکلی درست استفاده کنیم که هم اطلاعاتمان Sync باشد و هم از سرعت بالای In-Memory برخوردار شویم، میتوانیم از پروایدر Hybrid استفاده کنیم. 

شیوه کار این پروایدر به این صورت است که وقتی برنامه برای بار اول به کش In-Memory درخواستی را ارسال میکند و کش مورد نظر در آن وجود ندارد، برنامه یک درخواست دیگر را به کش Distributed ارسال میکند و دیتای مورد نظر را به کاربر بازگشت میدهد و علاوه بر آن یک کپی از کش آن دیتا، در کش In-Memory هم ایجاد میکند. با این ساختار از دفعات بعد که کاربر درخواستی را ارسال کند، دیتای درخواستی در In-Memory نیز موجود خواهد بود و سریع‌تر از بار اول پاسخ را ارسال خواهد کرد.
از طرفی نیز وقتی کاربر دیتای جدیدی را ذخیره میکند، ابتدا آن دیتا در In-Memory کش شده و سپس با درخواست خود پروایدر، در کش Distributed هم اعمال میشود تا در نهایت دیتابیس نیز آن را ذخیره کند.
وقتی این اتفاق می‌افتد، پروایدر Hybrid با کمک پکیج Bus.Redis به کش In-Memory سرور‌های دیگر دستور Pull کردن دیتا کش‌های جدید را ارسال میکند و در نهایت همه سرور‌ها نیز به کمک Distributed مرکزی باهم Sync خواهند بود.

برای فعال سازی این پروایدر باید پکیج‌های زیر را در برنامه خود نصب کنید: 
Install-Package EasyCaching.HybridCache
Install-Package EasyCaching.InMemory
Install-Package EasyCaching.Redis
Install-Package EasyCaching.Bus.Redis
در این مجموعه از پکیج‌ها، از یک پروایدر Local(InMemory) و یک پروایدر distributed(Redis) استفاده شده و همانطور که گفته شد، مدیریت هماهنگ سازی این دو، توسط پکیج دیگری بنام EasyCaching.Bus.Redis صورت میگیرد.

تنظیمات فعالسازی این پروایدر هم متشکل از تنظیمات دو پروایدر In-Memory و Redis، بعلاوه معرفی این دو به هم در متد UseHybrid خواهد بود. 
   services.AddEasyCaching(option =>
       // local
       option.UseInMemory("c1");

       // distributed
       option.UseRedis(config =>
                config.DBConfig.Endpoints.Add(new ServerEndPoint("127.0.0.1", 6379));
       }, "c2");

       // combine local and distributed
        option.UseHybrid(config =>
                 // specify the local cache provider name after v0.5.4
                   config.LocalCacheProviderName = "c1"
                // specify the distributed cache provider name after v0.5.4
                   config.DistributedCacheProviderName = "c2"
        });

          // use redis bus
           .WithRedisBus(busConf =>
                   busConf.Endpoints.Add(new ServerEndPoint("127.0.0.1", 6379));
           });
});
برای استفاده از این پروایدر، متفاوت با پروایدر‌های قبلی، باید اینترفیس IHybridCachingProvider را فراخوانی کنیم. متد‌های موجود در این اینترفیس، همان متدهایی است که در اینترفیس IEasyCachingProvider وجود دارند و از نظر نام متد و روش استفاده، تفاوتی میان آن نیست.

 پیشنهاد شخصی در Distributed Cache‌ها 
همانطور که گفته شد Distributed کش‌ها، گزینه مناسب‌تری برای برنامه‌های چند سروری هستند؛ اما در این حالت مواردی مثل Round Trip شبکه و جابجایی اطلاعات در این محیط بعلاوه Serialize , Deserialize هایی که باید انجام شوند دلیلی میشود تا سرعت آن در پاسخ به درخواست‌های برنامه، نسبت به حالت تک سروری(In-Memory) کمتر باشد. Hybrid Provider یکی از روش‌های حل این مشکل بوده که معرفی کردیم. اما برای اینکه تیر خلاص را به پیکره سیستم Distributed Cache خود بزنید و تریک فنی آخر را نیز روی آن اجرا کنید، پیشنهاد میکنم از پکیج EasyCaching.Extensions.EasyCompressor که بر پایه پکیج EasyCaching نوشته شده استفاده کنید. این پکیج، اطلاعات را قبل از کش شدن، فشرده سازی میکند و حجم اطلاعات را به طور محسوسی کاهش میدهد که میزان فضای اشغالی Ram را کم کرده و همچنین عمل جابجایی اطلاعات را نیز تسریع می‌بخشد. میتوانید از این پکیج هم در Redis و هم در Hybrid استفاده کنید. چگونگی استفاده از آن نیز در لینک Github ذکر شده موجود است.

معرفی پروژه
تا اینجا با مفاهیمی که برای شروع استفاده حرفه‌ای از کش در پروژه‌تان نیاز بود، آشنا شدید. در پروژه‌های واقعی، میتوانیم از این سیستم به روش‌های مختلفی در سطوح مختلفی از برنامه استفاده کنیم؛ برای مثال کد‌های مربوط به عملیات کش را میتوان بصورت ساده‌ای در هر کنترلر تزریق و در اکشن‌ها استفاده کرد؛ یا از لایه کنترلر، آن را به لایه سرویس منتقل کرد. در روشی دیگر میتوانیم یک Attribute را برای این عمل در نظر بگیریم و یا اینکه آن را بصورت یک Middleware اختصاصی در برنامه پیاده کنیم. 
در این پروژه علاوه بر اینکه سعی کرده‌ام استفاده از Provider‌های معرفی شده را در محیط واقعی‌تر پیاده سازی کنم، در هر پروژه از این Solution، کش را به شیوه‌ای متفاوت در لایه‌های مختلفی از برنامه قرار داده‌ام تا شما همراهان بتوانید طبق نیازتان از روشی مناسب و بهینه در پروژه‌های واقعی خود از آن استفاده کنید.
پاسخ به بازخورد‌های پروژه‌ها
درخواست همزمان گزارش
نباید به تمام کاربران یک فایل را نمایش دهید. چون ممکن است رکوردهایی که گزارش می‌گیرند متفاوت باشد.
یک راه این است که حین ذخیره سازی فایل، یک نام منحصربفرد را تولید کنید. مثلا از Guid استفاده کنید:
AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\name" + System.Guid.NewGuid().ToString("N") + ".pdf"
روش دیگر این است که اگر برنامه وب است، اصلا از فایل استفاده نکنید و از memory stream استفاده کنید:
using(var memoryStream = new MemoryStream())
{
  return new PdfReport()
   ...
  .Generate(data => data.AsPdfStream(memoryStream));
  // now use memoryStream.ToArray()
}
memoryStream.ToArray حاوی فایل pdf شما است. الان می‌تونید داخل browser اون رو flush کنید.
مطالب
متدهای کمکی مفید در پروژه های asp.net mvc
ابتدا در پروژه‌ی mvc خود یک پوشه با نامی دلخواه (مثلا MyHelpers) بسازید و سپس کلاسی با محتویات زیر را به آن اضافه کنید(نام کلاس به دلخواه Helpers گذاشته شده است) : 
public static class Helpers
{
       //در اینجا متدها ی کمکی قرار میگیرند
}
1- تبدیل تاریخ میلادی به شمسی با استفاده از کتابخانه ی Persia :
public static MvcHtmlString FarsiDate(this HtmlHelper html, DateTime dateTime)
        {
            var tag = new TagBuilder("span");
            tag.MergeAttribute("dir", "ltr");
            tag.AddCssClass("farsi-date");
            tag.SetInnerText(Calendar.ConvertToPersian(dateTime).ToString("W"));
            return MvcHtmlString.Create(tag.ToString(TagRenderMode.Normal));
        }
مثال استفاده : 
@Html.FarsiDate(news.DateTimeCreated)
2- زمان فارسی : 
public static MvcHtmlString FarsiTime(this HtmlHelper html, DateTime dateTime)
        {
            var tag = new TagBuilder("span");
            tag.MergeAttribute("dir", "ltr");
            tag.AddCssClass("farsi-time");
            tag.SetInnerText(Calendar.ConvertToPersian(dateTime).ToString("R"));
            return MvcHtmlString.Create(tag.ToString(TagRenderMode.Normal));
        }
مثال استفاده : 
@Html.FarsiTime(news.DateTimeCreated)
3- تاریخ و زمان فارسی : 
public static MvcHtmlString FarsiDateAndTime(this HtmlHelper html, DateTime dateTime)
        {
            return MvcHtmlString.Create(FarsiTime(html, dateTime).ToHtmlString() + "  ,  " + FarsiDate(html, dateTime).ToHtmlString());
        }
مثال استفاده : 
@Html.FarsiDateAndTime(news.DateTimeCreated)
4- زمان گذشته : 
public static MvcHtmlString FarsiRemaining(this HtmlHelper html, DateTime dateTime)
        {
            var tag = new TagBuilder("span");
            tag.MergeAttribute("dir", "rtl");
            tag.AddCssClass("farsi-remaining");
            tag.SetInnerText(Calendar.ConvertToPersian(dateTime).ToRelativeDateString("TY"));
            return MvcHtmlString.Create(tag.ToString(TagRenderMode.Normal));
        }
مثال استفاده : 
@Html.FarsiRemaining(news.DateTimeCreated)
 
5- خلاصه‌ی مطلب با استفاده از کتابخانه ی Html Agility Pack   (تعداد کلمات از کلمه‌ی اول یک متن به اندازه‌ی max )
public static string GetSummary(this HtmlHelper html, string text, int max)
        {
            string summaryHtml = string.Empty;
            // load our html document
            var htmlDoc = new HtmlDocument();
            htmlDoc.LoadHtml(text);
            int wordCount = 0;
            foreach (var element in htmlDoc.DocumentNode.ChildNodes)
            {
                // inner text will strip out all html, and give us plain text
                string elementText = element.InnerText;

                // we split by space to get all the words in this element
                string[] elementWords = elementText.Split(new char[] { ' ' });

                // and if we haven't used too many words ...
                if (wordCount <= max)
                {
                    // add the *outer* HTML (which will have proper 
                    // html formatting for this fragment) to the summary
                    summaryHtml += element.OuterHtml;
                    wordCount += elementWords.Count() + 1;
                }
                else
                {
                    break;
                }
            }
            return summaryHtml;
        }
مثال استفاده : 
@Html.Raw(Html.GetSummary(news.Content, 60))
6- گرفتن لیست Validation Error‌ها در ModelState : 
        public  static List<string> GetListOfErrors(this ModelStateDictionary modelState)
        {
            var list = modelState.ToList();
            var listErrors = new List<string>();
            foreach (var keyValuePair in list)
            {
                listErrors.AddRange(keyValuePair.Value.Errors.Select(error => error.ErrorMessage));
            }
            return listErrors;
        }
مثال استفاده (در کنترلر):
var listErrors = ModelState.GetListOfErrors();
از دوستان عزیز خواهشمندم متدهای کمکی مورد استفاده در پروژه‌های خود را در قسمت نظرات قرار دهند.