مطالب
کش کردن اطلاعات غیر پویا در ASP.Net - قسمت اول

در مورد افزونه YSlow افزونه Firebug فایرفاکس پیشتر صحبت شد. این افزونه پس از آنالیز یک سایت، پیشنهاداتی را نیز جهت بهبود سرعت، ارائه می‌دهد.





همانطور که در شکل بالا مشخص است، عناصری مانند css و js ، قسمت expires اشان (تاریخ منقضی شدن کش آن‌ها در سمت کلاینت) خالی است و پیشنهاد داده که به هر کدام از این عناصر، هدر مخصوص مشخص سازی مدت زمان کش شدن در سمت کلاینت اضافه شود.
ASP.Net در مورد کش کردن اطلاعات صفحات پویا به اندازه‌ی کافی امکانات در اختیار برنامه نویس قرار می‌دهد اما در مورد اضافه کردن این هدر جهت یک فایل css غیر پویا شاید نتوان مطلب خاصی را یافت.
در IIS7 امکانات ویژه‌ای برای این منظور در نظر گرفته شده که نحوه استفاده از آن در ASP.Net به صورت زیر است:
فایل وب کانفیگ سایت را باز کرده و به قسمت system.webServer چند سطر زیر را اضافه کنید:

<staticContent>
<clientCache httpExpires="Sun, 29 Mar 2020 00:00:00 GMT" cacheControlMode="UseExpires" />
</staticContent>

این مورد فقط مختص به IIS7 است و بر روی نگارش‌های پایین‌تر کار نمی‌کند.
با این کار، تاریخ منقضی شدن هر آنچه که توسط موتور ASP.net سرو نمی‌شود به سال 2020 تنظیم خواهد شد. (کلیه محتوای غیرپویای سایت، اعم از تصاویر، فایلهای css ، js و غیره)
پس از این تنظیم مجددا YSlow را اجرا کرده و Performance Grade ایی را که نمایش می‌دهد بررسی نمائید.

بدیهی است اگر یکی از فایل‌های css یا js شما تغییر کند، کلاینت، اطلاعات جدیدی را تا سال 2020 دریافت نمی‌کند. برای حل این مشکل یک کوئری استرینگ ساده به انتهای لینک مربوط به css‌ یا js‌ خود اضافه کنید تا URL جدید با URL قبلی آن یکسان نباشد (این کوئری استرینگ تاثیری روی محتوای ایستای ما ندارد). به این صورت این آدرس جدید، مجددا دریافت شده و تا سال 2020 کش خواهد شد.

نکته:
اعمال تنظیم فوق، در IIS7 ویندوز سرور 2008 مجاز است؛ اما در IIS7 ویندوز ویستا قفل شده است و قابل override نیست. برای تغییر آن، فایل زیر را پیدا کنید:
open %systemroot%\System32\inetsrv\config\applicationHost.config
و در آن سطر
<section name="staticContent" overrideModeDefault="Deny" />
را به صورت زیر تغییر دهید تا مجاز به اعمال تغییرات شوید:
<section name="staticContent" overrideModeDefault="Allow" />
در قسمت بعد در مورد نگارش‌های پایین‌تر IIS توضیح داده خواهد شد.


مآخذ:
YSlow: Add expires header to images in IIS 7
IIS7: How to set cache control for static content?

مطالب
React 16x - قسمت 30 - React Hooks - بخش 1 - معرفی useState و useEffect
با استفاده از React Hooks که در نگارش 16.7.0 آن معرفی شدند، می‌توان در کامپوننت‌های تابعی «تا پیش از این» بدون حالت، به state و تمام قابلیت‌های دیگر React، دسترسی یافت. جهت یادآوری، در قسمت 8 این سری، کامپوننت‌های تابعی بدون حالت را معرفی کردیم. تا پیش از معرفی React Hooks، برای ردیابی تغییرات مقادیری خاص، می‌بایستی آن‌ها را در خاصیت state کامپوننت‌هایی که به صورت کلاس تعریف شده بودند، قرار می‌دادیم. بنابراین class components، تنها نوع کامپوننت‌هایی در React بودند که دسترسی به state را داشتند. شبیه به همین مورد، برای life-cycle hooks معرفی شده‌ی در قسمت 9 برقرار بود. برای مثال متد componentDidMount، تنها در class components، جهت دسترسی به یک API خارجی و انجام اعمال Ajax ای، قابل تعریف بود و کار کامپوننت‌های تابعی بدون حالت، بیشتر نمایش عناصر HTML و دریافت مقادیر خود از class components، توسط props بود. به این ترتیب امکان تجزیه‌ی یک UI پیچیده، به یک component tree با خوانایی بیشتری، میسر می‌شد. اما با معرفی React v16.7.0، از لحاظ فنی دیگر الزاما نیازی به class components وجود ندارد و می‌توان با استفاده از React Hooks، تمام قابلیت‌هایی را که پیشتر فقط توسط class components در اختیار داشتیم، اکنون با کامپوننت‌های تابعی نیز پیاده سازی کنیم.


برپایی پیش‌نیازها

در اینجا برای بررسی React Hooks، یک پروژه‌ی جدید React را ایجاد می‌کنیم:
> npm i -g create-react-app
> create-react-app sample-30
> cd sample-30
> npm start
در ادامه توئیتر بوت استرپ 4 را نیز نصب می‌کنیم. برای این منظور پس از باز کردن پوشه‌ی اصلی برنامه توسط VSCode، دکمه‌های ctrl+` را فشرده (ctrl+back-tick) و دستور زیر را در ترمینال ظاهر شده وارد کنید:
> npm install --save bootstrap
سپس برای افزودن فایل bootstrap.css به پروژه‌ی React خود، ابتدای فایل index.js را به نحو زیر ویرایش خواهیم کرد:
import "bootstrap/dist/css/bootstrap.css";
این import به صورت خودکار توسط webpack ای که در پشت صحنه کار bundling & minification برنامه را انجام می‌دهد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

همچنین اگر به فایل package.json موجود در ریشه‌ی پروژه دقت کنیم، برای کار با React-hooks، نیاز است نگارش بسته‌های React و React-dom، حداقل مساوی 16.7 باشند که در زمان نگارش این مطلب، نگارش 16.12.0 آن به صورت خودکار نصب می‌شود. بنابراین بدون مشکلی می‌توانیم شروع به کار با React hooks کنیم.


معرفی useState Hook

در اینجا قصد داریم یک شمارشگر را به همراه یک دکمه، در صفحه نمایش دهیم؛ بطوریکه این شمارشگر، تعداد بار کلیک بر روی دکمه را ردیابی می‌کند. از پیش می‌دانیم که برای ردیابی مقدار تعداد بار کلیک شدن، باید متغیر آن‌را درون state یک class component قرار داد:
import "./App.css";

import React, { Component } from "react";

class App extends Component {
  state = { count: 0 };

  incrementCount = () => {
    this.setState({ count: this.state.count + 1 });
  };

  render() {
    return (
      <button onClick={this.incrementCount} className="btn btn-primary m-3">
        I was clicked {this.state.count} times!
      </button>
    );
  }
}

export default App;
در اینجا یک class component متداول را داریم که در آن دکمه‌ای تعریف شده‌است. سپس برای شمارش تعداد بار کلیک بر روی آن، خاصیت count را به شیء منتسب به state، با مقدار اولیه‌ی صفر، اضافه کرده‌ایم. اکنون هربار که بر روی آن کلیک می‌شود، رویدادگردان incrementCount فراخوانی شده و توسط متد this.setState، مقدار پیشین خاصیت count، بر اساس مقدار فعلی آن، یک واحد افزایش می‌یابد. نتیجه‌ی آن نیز در برچسب دکمه، نمایش داده می‌شود:


اکنون می‌خواهیم همین کامپوننت را توسط React hooks بازنویسی کنیم. در ابتدا، فایل app.js را به App‍Class.js، تغییر نام می‌دهیم تا نگارش قبلی class component را برای مقایسه، در اختیار داشته باشیم. در ادامه فایل جدید AppFunction.js را برای بازنویسی آن توسط یک کامپوننت تابعی، توسط میانبرهای imrc و سپس sfc در VSCode، ایجاد می‌کنیم. البته این تغییر نام فایل‌ها، نیاز به تغییر نام ماژول‌های import شده‌ی در فایل index.js را نیز به صورت زیر دارد:
//import App from "./App‍Class";
import App from "./AppFunction";

اولین سؤالی که اینجا مطرح می‌شود، این است: در این کامپوننت تابعی جدید، state را از کجا بدست بیاوریم؟
با React Hooks، بجای تعریف یک state به صورت خاصیت، آن‌را صرفا use می‌کنیم و این دقیقا نام اولین React Hooks ای است که بررسی می‌کنیم؛ یا همان useState. بنابراین ابتدا این شیء را import خواهیم کرد:
import React, { useState } from 'react';
useState یک تابع است و باید در ابتدای کامپوننت، مورد استفاده قرار گیرد. این متد برای شروع به کار، نیاز به یک state آغازین را دارد؛ دقیقا مانند همان‌کاری که در class component فوق انجام دادیم:
const App = () => {
    const [count, setCount] = useState(0);
در اینجا عدد صفر، همان مقدار آغازین متغیر count است (شبیه به کاری که در state = { count: 0 } انجام دادیم). سپس اولین خروجی متد useState که داخل یک آرایه مشخص شده‌است (JavaScript array destructuring ؛ با مزیت امکان انتخاب نام‌هایی دلخواه، بدون نیاز به تعریف alias، برخلاف حالت object destructuring)، همان متغیر count است که توسط state ردیابی خواهد شد. اینبار بجای متد this.setState قبلی که یک متد عمومی بود، متدی اختصاصی را صرفا جهت تغییر مقدار همین متغیر count، به نام setCount به عنوان دومین خروجی متد useState، تعریف می‌کنیم. در حقیقت تا اینجا امضای متد جنریک useState استفاده شده، به صورت زیر تغییر کرده‌است:
useState<number>(initialState: number | (() => number)): [number, React.Dispatch<React.SetStateAction<number>>]
متد useState، یک initialState را دریافت می‌کند و سپس یک عدد را (در اینجا چون مقدار آغازین، عددی است)، به همراه یک متد، جهت تغییر state آن، بازگشت می‌دهد:
import React, { useState } from "react";

const App = () => {
  const [count, setCount] = useState(0);
  const incrementCount = () => {
    setCount(count + 1);
  };

  return (
    <button onClick={incrementCount} className="btn btn-primary m-3">
      I was clicked {count} times!
    </button>
  );
};

export default App;
- پس از تعریف useState، متد رویدادگردان onClick را همانند قبل تعریف می‌کنیم؛ با یک تغییر مهم: چون این متد داخل یک کامپوننت تابعی تعریف شده‌است، باید با const شروع شود و همانند یک متغیر که به آن متدی انتساب داده شده، معرفی گردد. پیشتر incrementCount تعریف شده‌ی داخل یک class component، یک خاصیت بود که متدی به آن انتساب داده شده بود.
- همچنین در اینجا (داخل این متد) دیگر خبری از this‌ها نیست؛ onClick، مستقیما به متغیر incrementCount اشاره می‌کند و {count} نیز مستقیما از خروجی useState، که به مقدار جاری count اشاره می‌کند، تامین می‌شود.
- اکنون با هربار کلیک بر روی این دکمه، متد منتسب به متغیر incrementCount فراخوانی شده و در داخل آن، همان متد setCount را جهت به روز رسانی state، فراخوانی می‌کنیم (بجای فراخوانی this.setState عمومی قبلی). در اینجا ابتدا مقدار جاری متغیر count در state، دریافت شده و سپس یک واحد به آن اضافه می‌شود. امضای متد جنریک setCount به صورت زیر است:
 const setCount: (value: React.SetStateAction<number>) => void


استفاده از مقدار قبلی state توسط useState

زمانیکه متد this.setState فراخوانی می‌شود، اینکار سبب در صف قرار گرفتن رندر مجدد کامپوننت جاری خواهد شد. همچنین اعمال این متد نیز ممکن است در صف قرار گیرد. یعنی اگر پس از فراخوانی this.setState، سعی در خواندن state به روز شده را داشته باشیم، ممکن است مقدار اشتباهی را دریافت کنیم:
  incrementCount = () => {
    this.setState({ count: this.state.count + 1 });
  };
برای نمونه در فراخوانی فوق، منظور از this.state.count، مقدار جاری یا همان مقدار قبلی count است که قرار است یک واحد به آن اضافه شود. اما چون متد this.setState کار به روز رسانی‌های state را نیز در صف قرار می‌دهد، دفعه‌ی بعدی که بر روی آن کلیک شد، الزامی ندارد که this.state.count، حتما در همان لحظه به روز رسانی شده باشد. برای رفع این مشکل می‌توان نوشت:
  incrementCount = () => {
    this.setState(prevState => ({
      count: prevState.count + 1
    }));
  };
prevState در اینجا یعنی state قبلی و توسط متد setState، به صورت یک arrow function قابل دریافت است که در نهایت یک شیء را باز می‌گرداند. اکنون بر اساس state قبلی می‌توان به روز رسانی دقیقی را انجام داد.

این نکته در مورد کامپوننت‌های تابعی نیز وجود دارد:
  const incrementCount = () => {
    setCount(count + 1);
  };
در اینجا متغیر count، همانند خاصیت this.state.count کامپوننت‌های کلاسی عمل می‌کند. بنابراین الزامی ندارد که با هر بار فراخوانی setCount، مقدار جاری متغیر count، دقیقا به مقدار قبلی تنظیم شده‌ی آن اشاره کند. برای انجام مشابه اینکار با کامپوننت‌های تابعی که از useState استفاده می‌کنند، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
const incrementCount = () => {
    setCount(prevCount => prevCount + 1);
  };
در اینجا نیز امکان دسترسی به مقدار قبلی count، توسط یک arrow function وجود دارد که برخلاف حالت prevState، فقط یک مقدار عددی مرتبط با count را باز می‌گرداند.


به روز رسانی بیش از یک خاصیت در state

فرض کنید قصد داریم به مثال جاری، یک مربع را در صفحه اضافه کنیم که با کلیک بر روی آن، رنگش تغییر می‌کند (خاموش و روشن می‌شود):


در حالت AppClass یا کامپوننت کلاسی، کدهای برنامه به صورت زیر تغییر می‌کنند:
import "./App.css";

import React, { Component } from "react";

class App extends Component {
  state = {
    count: 0,
    isOn: false
  };

  incrementCount = () => {
    this.setState(prevState => ({
      count: prevState.count + 1
    }));
  };

  toggleLight = () => {
    this.setState(prevState => ({
      isOn: !prevState.isOn
    }));
  };

  render() {
    return (
      <>
        <h1>App Class</h1>
        <h2>Counter</h2>
        <button onClick={this.incrementCount} className="btn btn-primary m-3">
          I was clicked {this.state.count} times!
        </button>

        <h2>Toggle Light</h2>
        <div
          style={{
            height: "50px",
            width: "50px",
            cursor: "pointer"
          }}
          className={
            this.state.isOn ? "alert alert-info m-3" : "alert alert-warning m-3"
          }
          onClick={this.toggleLight}
        />
      </>
    );
  }
}

export default App;
توضیحات:
- در متد رندر، نیاز است تا تنها یک child، بازگشت داده شود. به همین جهت می‌توان از React.Fragment، برای محصور سازی المان‌های تعریف شده، استفاده کرد. البته در React 16.7.0، دیگر نیازی به ذکر صریح React.Fragment نبوده و فقط می‌توان نوشت </><> تا بیانگر یک فرگمنت باشد.
- سپس یک div تعریف شده که با استفاده از ویژگی style، یک سری شیوه‌نامه‌ی ابتدایی، مانند طول و عرض و نوع اشاره‌گر ماوس آن، تعیین شده‌اند.
- اکنون برای اینکه بتوان با کلیک بر روی این div، رنگ آن‌را تغییر داد، نیاز است بتوان توسط متغیری، مقدار خاموش و روشن بودن را ردیابی کرد. به همین جهت خاصیت جدید isOn را به state اضافه می‌کنیم.
- در آخر، رویداد onClick این div را به متد رویدادگران toggleLight متصل می‌کنیم تا توسط آن و فراخوانی this.setState، بتوان مقدار قبلی isOn را در state، دریافت و سپس آن‌را معکوس کرد و بجای مقدار جاری isOn در state درج کنیم. این فراخوانی، سبب رندر مجدد کامپوننت جاری شده و در نتیجه‌ی آن، مقدار className را بر اساس مقدار this.state.isOn، به صورت پویا تغییر می‌دهد.

برای مشاهده‌ی خروجی برنامه در این حالت، نیاز است به index.js مراجعه و تغییر زیر را اعمال کرد تا کامپوننت App، از ماژول App‍Class تامین شود:
import App from "./App‍Class";
//import App from "./AppFunction";

اکنون قصد داریم دقیقا معادل همین قطعه کد را در کامپوننت تابعی خود پیاده سازی کنیم. به همین جهت به فایل src\AppFunction.js بازگشته و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
import React, { useState } from "react";

const App = () => {
  const [count, setCount] = useState(0);
  const [isOn, setIsOn] = useState(false);

  const incrementCount = () => {
    setCount(prevCount => prevCount + 1);
  };

  const toggleLight = () => {
    setIsOn(prevIsOn => !prevIsOn);
  };

  return (
    <>
      <h1>App Function</h1>
      <h2>Counter</h2>
      <button onClick={incrementCount} className="btn btn-primary m-3">
        I was clicked {count} times!
      </button>

      <h2>Toggle Light</h2>
      <div
        style={{
          height: "50px",
          width: "50px",
          cursor: "pointer"
        }}
        className={isOn ? "alert alert-info m-3" : "alert alert-warning m-3"}
        onClick={toggleLight}
      />
    </>
  );
};

export default App;
توضیحات:
- اگر دقت کنید، کلیات این کامپوننت تابعی، با کامپوننت کلاسی، آنچنان متفاوت نیست. متد رندر آن دقیقا همان markup را بازگشت می‌دهد؛ با یک تفاوت مهم: در اینجا دیگر نیازی به ذکر thisها نیست، چون تمام ارجاعات، به متغیرهای داخل تابع App انجام شده‌است و نه به متدها و یا خاصیت‌های یک کلاس.
- مرحله‌ی بعد تغییر، جایگزینی this.state.isOn قبلی، با یک متغیر درون تابع App است. به همین جهت در اینجا یک useState دیگر را تعریف می‌کنیم. هر useState، تنها به قسمتی از state اشاره می‌کند و مانند خاصیت کلی state مربوط به یک کلاس نیست. همچنین در خاصیت state یک کلاس، مقدار آن همواره به یک شیء اشاره می‌کند؛ اما با useState چنین اجباری وجود ندارد و می‌تواند هر نوع مجاز جاوا اسکریپتی باشد. برای مثال در اینجا مقدار اولیه‌ی آن به false تنظیم شده‌است. پس از آن، خروجی این متد، قسمتی از state را که کنترل می‌کند، به نام متغیر isOn و تنظیم کننده‌ی آن‌را به نام متد setIsOn، معرفی خواهد کرد. متد useState، یک متد جنریک است. یعنی نوع خروجی‌های آن بر اساس نوع مقدار اولیه‌ای که به آن انتساب داده می‌شود، تعیین می‌شود. برای مثال اگر نوع مقدار اولیه‌ی آن، Boolean باشد، به صورت خودکار نوع متغیر و پارامتر متد خروجی از آن نیز Boolean خواهند بود.
- در آخر خاصیت toggleLight کلاس کامپوننت، تبدیل به یک متغیر یا ثابت، در تابع جاری App می‌شود و بجای this.setState کلی قبلی، از متد اختصاصی‌تر setIsOn، برای تغییر مقدار state متناظر، کمک گرفته خواهد شد. در اینجا با استفاده از prevIsOn، به مقدار دقیق پیشین متغیر isOn در state، دسترسی یافته و سپس آن‌را معکوس می‌کنیم.

برای مشاهده‌ی خروجی برنامه در این حالت، نیاز است به index.js مراجعه و تغییر زیر را اعمال کرد تا کامپوننت App، از ماژول App‍Function تامین شود:
// import App from "./App‍Class";
import App from "./AppFunction";


معرفی useEffect Hook

فرض کنید قصد داریم برچسب دکمه‌ی «I was clicked {this.state.count} times» را در المان Title صفحه، نمایش دهیم. برای انجام چنین کاری نیاز است با DOM API تعامل داشته باشیم؛ اما پیشتر یک چنین کاری را تنها با class components می‌شد انجام داد. برای رفع این محدودیت در کامپوننت‌های تابعی، hook جدیدی به نام useEffect، ارائه شده‌است که باید import شود:
import React, { useEffect, useState } from "react";
اکنون این سؤال مطرح می‌شود که در متد useEffect، واژه‌ی Effect به چه چیزی اشاره می‌کند؟
در اینجا effect به معنای side effect و یا اثرات جانبی است؛ مانند: تعامل با یک API خارجی، کار با API مرورگر و کلا هر جائیکه در برنامه با دنیای خارج تعاملی وجود دارد، به عنوان یک side effect شناخته می‌شود. بنابراین با استفاده متد useEffect، می‌توان در کامپوننت‌های تابعی نیز با دنیای خارج، تعامل برقرار کرد.
import React, { useEffect, useState } from "react";

const App = () => {
  const [count, setCount] = useState(0);

  useEffect(() => {
    document.title = `You have clicked ${count} times`;
  });
متد useEffect، یک تابع را به عنوان ورودی دریافت کرده (effect function) و آن‌را پس از هر بار رندر کامپوننت جاری، اجرا می‌کند. برای مثال با تغییر state، کار رندر کامپوننت جاری، در صف قرار می‌گیرد و پس از اتمام رندر، تابع effect ذکر شده، اجرا می‌شود. برای مثال در اینجا پس از هر بار رندر کامپوننت،  document.title با عبارتی که به همراه تعداد بار کلیک کردن بر روی دکمه‌است، به روز رسانی می‌شود:


در اولین بار اجرای برنامه، عبارت «You have clicked 0 times»، در عنوان صفحه‌ی جاری، ظاهر می‌شود که از مقدار پیش‌فرض count، استفاده کرده‌است. اکنون اگر بر روی دکمه، کلیک کنیم، پس از تغییر برچسب دکمه (یا همان رندر کامپوننت، پس از تغییری در state)، آنگاه عنوان نمایش داده شده‌ی در مرورگر نیز تغییر می‌کند.

یک نکته: چون useEffect دارای همان scope متغیر count است، نیاز به API خاصی برای خواندن مقدار آن در اینجا نیست.

سؤال: برای پیاده سازی چنین قابلیتی در یک کامپوننت کلاسی چه باید کرد؟ در این مثال، در ابتدای کار باید مقدار پیش‌فرض موجود در state را در عنوان صفحه مشاهده کرد و پس از هربار به روز رسانی state نیز باید این عنوان، تغییر کند.
برای پیاده سازی معادل متد useEffect ای که در یک کامپوننت تابعی استفاده شد، در اینجا باید از دو life-cycle hook متفاوت، به نام‌های componentDidMount و componentDidUpdate، استفاده کنیم:
class App extends Component {

  componentDidMount() {
    document.title = `You have been clicked ${this.state.count} times`;
  }

  componentDidUpdate() {
    document.title = `You have been clicked ${this.state.count} times`;
  }
- برای به روز رسانی عنوان صفحه، در اولین بار نمایش آن، باید از متد componentDidMount استفاده کرد.
- همچنین چون می‌خواهیم به ازای هر تغییری در state نیز این عنوان تغییر کند (با هر بار کلیک بر روی دکمه)، باید از متد componentDidUpdate هم استفاده کنیم.


پاکسازی اثرات جانبی در useEffect Hook

فرض کنید قصد داریم موقعیت فعلی کرسر ماوس را در مرورگر نمایش دهیم. برای انجام اینکار در کامپوننت کلاسی، می‌توان از متد componentDidMount جهت دسترسی به DOM API و استفاده از متد addEventListener آن، برای گوش فرا دادن به حرکات کرسر ماوس، استفاده کرد:
class App extends Component {

  componentDidMount() {
    // ...
    window.addEventListener("mousemove", this.handleMouseMove);
  }
 دومین پارامتر این متد، یک callback function است که این حرکات را ردیابی می‌کند:
  handleMouseMove = event => {
    this.setState({
      x: event.pageX,
      y: event.pageY
    });
  };
در اینجا می‌توان با استفاده از شیء رخداد دریافتی، موقعیت x و y کرسر ماوس را در صفحه دریافت کرد و سپس با فراخوانی متد this.setState، این خواص را در state کامپوننت، اضافه و یا به روز رسانی نمود. بنابراین در این حالت الزامی به تعریف این خواص در شیء منتسب به state نیست؛ اما حداقل با تعریف آن‌ها می‌توان مقدار اولیه‌ای را برایشان درنظر گرفت:
class App extends Component {
  state = {
    //...
    x: 0,
    y: 0
  };
در آخر برای نمایش این اطلاعات موجود در state، می‌توان چنین المان‌هایی را به متد رندر کامپوننت، اضافه کرد:
<h2>Mouse Position</h2>
<p>X position: {this.state.x}</p>
<p>Y position: {this.state.y}</p>
بنابراین ردیابی تغییرات محل کرسر ماوس نیز یک side effect است که برای دسترسی به آن، نیاز است با window API کار کرد و این side effect‌ها دو نوع هستند:
- تعدادی از آن‌ها نیازی به پاکسازی و خارج شدن از حافظه را ندارند؛ مانند به روز رسانی عنوان صفحه در مرورگر. می‌توان یک چنین side effect هایی را اجرا و سپس آن‌ها را فراموش کرد.
- اما تعدادی از side effect‌ها را حتما باید پاکسازی کرد؛ مانند mousemove listener تعریف شده‌ی در مثال فوق. در اینجا زمانیکه کامپوننت جاری mount می‌شود، این listener را تعریف می‌کنیم؛ اما با Unmount شدن آن، باید این listener را حذف کرد تا برنامه دچار نشتی حافظه نشود (اگر اینکار انجام نشود، در این مثال مرورگر هنگ خواهد کرد!). روش انجام اینکار در متد componentWillUnmount، به صورت زیر است:
  componentWillUnmount() {
    window.removeEventListener("mousemove", this.handleMouseMove);
  }
سؤال: یک چنین قابلیتی را چگونه می‌توان در یک کامپوننت تابعی تعریف کرد؟
در این حالت نیز می‌توان از متد useEffect استفاده کرد. البته ابتدا باید state شیء ای را برای نگهداری اطلاعات به روز موقعیت مکانی کرسر ماوس، ایجاد کرد:
const [mousePosition, setMousePosition] = useState({ x: 0, y: 0 });
همانطور که عنوان شد، متد useState، برخلاف خاصیت کلی state یک کامپوننت کلاسی که فقط اشیاء را می‌پذیرد، هر نوع جاوا اسکریپتی را می‌تواند بپذیرد که در اینجا برای نمونه به یک شیء، تنظیم شده‌است.
سپس side effect خود را در قسمت effect function متد useEffect قرار می‌دهیم که آن نیز به متغیر handleMouseMove اشاره می‌کند:
  const [mousePosition, setMousePosition] = useState({ x: 0, y: 0 });

  useEffect(() => {
    // ...
    window.addEventListener("mousemove", handleMouseMove);
  });

  const handleMouseMove = event => {
    setMousePosition({
      x: event.pageX,
      y: event.pageY
    });
  };
به متغیر handleMouseMove، متدی انتساب داده شده‌است که با فراخوانی آن توسط mousemove listener، یک شیء evenet دریافت و سپس بر اساس خواص آن، خواص x و y شیء موجود در state، توسط متد setMousePosition، به روز رسانی می‌شود.
سپس برای نمایش x و y به روز رسانی شده‌ی در state، می‌توان از markup زیر در متد رندر استفاده کرد.
<h2>Mouse Position</h2>
{JSON.stringify(mousePosition, null, 2)}
<br />
اکنون سؤال اینجا است که معادل متد componentWillUnmount در اینجا چیست؟
اگر effect function تعریف شده، دارای یک خروجی (از نوع تابع) باشد، به این معنا است که این side effect، نیاز به پاکسازی دارد و این متد را در زمان Unmount آن فراخوانی می‌کند:
  useEffect(() => {
    // …
    // componentDidMount & componentDidUpdate
    window.addEventListener("mousemove", handleMouseMove);

    // componentWillUnmount
    return () => {
      window.removeEventListener("mousemove", handleMouseMove);
    };
  });
پیشتر آموختیم که effect function، تنها یکبار اجرا نمی‌شود؛ بلکه به ازای هر بار رندر، یکبار پس از آن اجرا می‌شود. یعنی خروجی آن نه فقط در زمان Unmount اجرا می‌شود، بلکه یکبار هم پیش از هر بار اجرای خود effect اجرا می‌گردد. به این ترتیب در اینجا فرصت پاکسازی اجرای قبلی را نیز خواهیم داد. بنابراین روش پاکسازی آن نسبت به متد componentWillUnmount کامپوننت‌های تابعی، پیشرفته‌تر است. یعنی توسط آن می‌توان یک side effect خاص را پیش و پس از هر بار رندر، در صورت نیاز فراخوانی کرد.

سؤال: اگر بخواهیم از اجرای یک side effect، به ازای هر بار رندر جلوگیری کنیم، چه باید کرد؟

برای اینکار می‌توان آرگومان دومی را به متد useEffect اضافه کرد که آرایه‌ای از مقادیر است. توسط اعضای آن می‌توان مقدار و یا مقادیری را مشخص کرد که side effect تعریف شده، به آن وابسته‌است. اکنون اگر این مقدار تغییر کند، آنگاه side effect متناظر با آن نیز اجرا می‌شود:
  useEffect(() => {
    document.title = `You have clicked ${count} times`;
    window.addEventListener("mousemove", handleMouseMove);

    return () => {
      window.removeEventListener("mousemove", handleMouseMove);
    };
  },[]);
در این مثال، چون پارامتر دوم را به صورت یک آرایه‌ی خالی مقدار دهی کرده‌ایم، effect function تعریف شده تنها در زمان mount و unmount اجرا می‌شود. البته اگر این تغییر را ذخیره کرده و برنامه را اجرا کنیم، تمام قسمت‌های تعریف شده‌ی آن به خوبی کار می‌کنند (با کلیک بر روی دکمه، برچسب آن به روز رسانی می‌شود و یا با حرکت کرسر ماوس در صفحه، موقعیت آن گزارش داده می‌شود)، منهای قسمت به روز رسانی عنوان صفحه با هر بار کلیک. علت اینجا است که با تغییر معرفی شده، دیگر حالت componentDidUpdate توسط متد useEffect پوشش داده نمی‌شود و به این ترتیب با هر بار به روز رسانی state و رندر کامپوننت، دیگر کار به اجرای مجدد side effect آن نمی‌رسد.
برای رفع این مشکل، باید به useEffect اعلام کنیم که side effect تعریف شده‌ی در آن، وابسته‌است به مقدار count و با تغییرات آن در state، نیاز است مجددا اجرا شود:
  useEffect(() => {
   // ...
  },[count]);
به همین جهت در آرایه‌ی تعریف شده، مقداری را که به آن وابستگی وجود دارد، مشخص می‌کنیم. با این تغییر اگر بر روی دکمه کلیک کنیم، چون اکنون useEffect می‌داند که باید تغییرات count را ردیابی کند، با اجرای مجدد effect function خود، عنوان صفحه نیز به روز رسانی خواهد شد.


کار با چندین listener مختلف در متد useEffect

سؤال: آیا تنظیم یک وابستگی خاص در متد useEffect، امکان تنظیم event listenerهای دیگر را غیرممکن می‌کند؟
برای پاسخ به این سؤال، چند event listener دیگر را ثبت می‌کنیم. برای مثال یکی دیگر از APIهای مرورگر، navigator نام دارد که توسط آن می‌توان وضعیت آنلاین و آفلاین بودن را به کمک خروجی خاصیت navigator.onLine آن، مشخص کرد. به کمک این API می‌خواهیم این وضعیت را نمایش دهیم. برای این منظور ابتدا state آن‌را در کامپوننت تابعی، ایجاد می‌کنیم:
const [status, setStatus] = useState(navigator.onLine);
مقدار اولیه‌ی این state را نیز توسط مقدار جاری خاصیت navigator.onLine، مشخص کرده‌ایم.
اکنون برای گوش فرا دادن به تغییرات این خاصیت (online و یا offline شدن کاربر)، نیاز است دو event listener را به کمک متد addEventListener ثبت کنیم و همچنین این متدها نیاز به پاکسازی هم دارند:
  useEffect(() => {
    // ...

    window.addEventListener("online", handleOnline);
    window.addEventListener("offline", handleOffline);

    return () => {
      // ...
  
      window.removeEventListener("online", handleOnline);
      window.removeEventListener("offline", handleOffline);
    };
  }, [count]);
پس از ثبت event listener ها، اکنون می‌توان با هربار فراخوانی آن‌ها توسط مرورگر، وضعیت state آن‌را به true و یا false، تغییر داد:
  const handleOnline = () => {
    setStatus(true);
  };

  const handleOffline = () => {
    setStatus(false);
  };
و در آخر مقدار متغیر status را به نحو زیر در متد رندر، نمایش داد:
<h2>Network Status</h2>
<p>
  You are <strong>{status ? "online" : "offline"}</strong>
</p>

برای آزمایش حالت offline آن، فقط کافی است به ابزار توسعه دهندگان مرورگر مراجعه کرده و در برگه‌ی network آن، حالت online را offline کنید:


در این حالت هم نمایش وضعیت آنلاین بودن کاربر به درستی کار می‌کند و هم سایر قسمت‌هایی که تاکنون اضافه کرده‌ایم. به این معنا که هر چند توسط ذکر پارامتر [count]، وابستگی خاصی برای side effect ویژه‌ای، مشخص شده‌است، اما ما را از تنظیم event listener‌های دیگری در قسمت‌های mount و unmount محروم نمی‌کند.


پاکسازی اثرات جانبی در useEffect Hook، زمانیکه روشی برای آن وجود ندارد

در مثالی دیگر می‌خواهیم از API موقعیت جغرافیایی کاربر در مرورگر یا navigator.geolocation استفاده کنیم. توسط این API هم می‌توان طول و عرض جغرافیایی را به دست آورد و هم تغییرات آن‌را تحت نظر قرار داد. برای مثال با بررسی این تغییرات می‌توان سرعت را نیز به دست آورد.
در این حالت نیز ابتدا با تعریف state مختص به آن شروع می‌کنیم و اینبار به عنوان مثال، مقدار اولیه‌ی آن‌را خارج از تابع جاری تنظیم می‌کنیم (جهت نمایش یک گزینه‌ی مهیای دیگر):
const initialLocationState = {
  latitude: null,
  longitude: null,
  speed: null
};

const App = () => {
  // ...
  const [location, setLocation] = useState(initialLocationState);
سپس جهت کار با این API، مقدار اولیه‌ی موقعیت کاربر و همچنین ردیابی تغییرات آن‌را در متد useEffect، تنظیم می‌کنیم:
  useEffect(() => {
    // ...

    navigator.geolocation.getCurrentPosition(handleGeolocation);
    const watchId = navigator.geolocation.watchPosition(handleGeolocation);

    return () => {
      // ...
      navigator.geolocation.clearWatch(watchId);
    };
  }, [count]);
در اینجا متد getCurrentPosition، با متد addEventListener متفاوت است و تنها یک callback function را دریافت می‌کند که در آن می‌توان setLocation را جهت به روز رسانی موقعیت جاری جغرافیایی کاربر، فراخوانی کرد. مشکلی که با این متد وجود دارد، نداشتن معادلی شبیه به متد removeEventListener است. یعنی API آن روشی را برای unmount آن فراهم نکرده‌است. البته متد watchPosition که تغییرات موقعیت کاربر را ردیابی می‌کند، دارای API مخصوص پاکسازی آن نیز هست که در این کدها ذکر شده‌است.

یک روش برای حل این مشکل و غیرفعال کردن دستی listener متد getCurrentPosition پس از unmount، تعریف یک متغیر mounted پیش از متد useEffect است:
  let mounted = true;

  useEffect(() => {
   // ...

    return () => {
      // ...
      mounted = false;
    };
  }, [count]);
و آن‌را در زمان پاکسازی useEffect، با false مقدار دهی می‌کنیم. اکنون زمانیکه می‌خواهیم رویدادگردان این Listener را تعریف کنیم، تنها بر اساس مقدار متغیر mounted عمل خواهیم کرد که از نشتی حافظه‌ی آن جلوگیری می‌کند:
  const handleGeolocation = event => {
    if (mounted) {
      setLocation({
        latitude: event.coords.latitude,
        longitude: event.coords.longitude,
        speed: event.coords.speed
      });
    }
  };
در آخر هم برای نمایش آن در متد رندر به صورت زیر عمل می‌کنیم:
<h2>Geolocation</h2>
<p>Latitude is {location.latitude}</p>
<p>Longitude is {location.longitude}</p>
<p>Your speed is {location.speed ? location.speed : "0"}</p>

سؤال: در اینجا شیء location چندین بار تکرار شده‌است. آیا می‌توان مقادیر خواص آن‌را توسط Object Destructuring نیز به دست آورد؟
پاسخ: بله. در اینجا هم Object Destructuring بر روی location state، کار می‌کند:
const [{ latitude, longitude, speed }, setLocation] = useState(
    initialLocationState
  );
که پس از آن، دیگر نیازی به تکرار شیء location نخواهد بود:
<h2>Geolocation</h2>
<p>Latitude is {latitude}</p>
<p>Longitude is {longitude}</p>
<p>Your speed is {speed ? speed : "0"}</p>


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-30-part-01.zip
مطالب
آشنایی با mocking frameworks (چارچوب‌های تقلید) - قسمت اول

این مطلب در ادامه‌ی مطالب آزمو‌ن‌های واحد یا unit testing است.
نوشتن آزمون واحد برای کلاس‌هایی که با یک سری از الگوریتم‌ها ، مسایل ریاضی و امثال آن سر و کار دارند، ساده است. عموما این نوع کلاس‌ها وابستگی خارجی آنچنانی ندارند؛ اما در عمل کلاس‌های ما ممکن است وابستگی‌های خارجی بسیاری پیدا کنند؛ برای مثال کار با دیتابیس، اتصال به یک وب سرویس، دریافت فایل از اینترنت، خواندن اطلاعات از انواع فایل‌ها و غیره.
مطابق اصول آزمایشات واحد، یک آزمون واحد خوب باید ایزوله باشد. نباید به مرزهای سیستم‌های دیگر وارد شده و عملکرد سیستم‌های خارج از کلاس را بررسی کند.
این مثال ساده را در نظر بگیرید:
فرض کنید برنامه شما قرار است از یک وب سرویس لیستی از آدرس‌های IP یک کشور خاص را دریافت کند و در یک دیتابیس محلی آن‌ها را ذخیره نماید. به صورت متداول این کلاس باید اتصالی را به وب سرویس گشوده و اطلاعات را دریافت کند و همچنین آن‌ها را خارج از مرز کلاس در یک دیتابیس ثبت کند. نوشتن آزمون واحد برای این کلاس مطابق اصول مربوطه غیر ممکن است. اگر کلاس آزمون واحد آن‌را تهیه نمائید، این آزمون، integration test نام خواهد گرفت زیرا از مرزهای سیستم باید عبور نماید.

همچنین یک آزمون واحد باید تا حد ممکن سریع باشد تا برنامه نویس از انجام آن بر روی یک پروژه بزرگ منصرف نگردد و ایجاد این اتصالات در خارج از سیستم، بیشتر سبب کندی کار خواهند شد.

برای این ایزوله سازی روش‌های مختلفی وجود دارند که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت:

روش اول: استفاده از اینترفیس‌ها
با کمک یک اینترفیس می‌توان مشخص کرد که یک قطعه از کد "چه کاری" را قرار است انجام دهد؛ و نه اینکه "چگونه" باید آن‌را به انجام رساند.
یک مثال ساده از خود دات نت فریم ورک، اینترفیس IComparable است:

public static string GetComparisonText(IComparable a, IComparable b)
{
if (a.CompareTo(b) == 1)
return "a is bigger";
if (a.CompareTo(b) == -1)
return "b is bigger";
return "same";
}
در این مثال چون از IComparable استفاده شده، متد ما از هر نوع داده‌ای جهت مقایسه می‌تواند استفاده کند. تنها موردی که برای آن مهم خواهد بود این است که a راهی را برای مقایسه با b ارائه دهد.

اکنون با توجه به این توضیحات، برای ایزوله کردن ارتباط با دیتابیس و وب سرویس در مثال فوق، می‌توان اینترفیس‌های زیر را تدارک دید:
    public interface IEmailSource
{
IEnumerable<string> GetEmailAddresses();
}

public interface IEmailDataStore
{
void SaveEmailAddresses(IEnumerable<string> emailAddresses);

}
در اینجا استفاده و تعریف اینترفیس‌ها چندین خاصیت را به همراه خواهد داشت :
الف) به این صورت تنها مشخص می‌شود که چه کاری را قصد داریم انجام دهیم و کاری به پیاده سازی آن نداریم.
ب) ساخت کلاس بدون وجود یا دسترسی به یک دیتابیس میسر می‌شود. این مورد خصوصا در یک کار تیمی که قسمت‌های مختلف کار به صورت همزمان در حالت پیشرفت و تهیه است حائز اهمیت می‌شود.
ج) با توجه به اینکه در اینجا به پیاده سازی توجهی نداریم، می‌توان از این اینترفیس‌ها جهت تقلید دنیای واقعی استفاده کنیم. (که در اینجا mocking نام گرفته است)

جهت تقلید رفتار و عملکرد این دو اینترفیس، به کلاس‌های تقلید زیر خواهیم رسید:

public class MockEmailSource : IEmailSource
{
public IEnumerable<string> EmailAddressesToReturn { get; set; }
public IEnumerable<string> GetEmailAddresses()
{
return EmailAddressesToReturn;
}
}

public class MockEmailDataStore : IEmailDataStore
{
public IEnumerable<string> SavedEmailAddresses { get; set; }
public void SaveEmailAddresses(IEnumerable<string> emailAddresses)
{
SavedEmailAddresses = emailAddresses;
}

}
تا اینجا اولین قدم در مورد ایزوله سازی کلاس‌هایی که به مرز سیستم‌های دیگر وارد می‌شوند، برداشته شد. اما به مرور زمان مدیریت این اینترفیس‌ها و افزودن رفتارهای جدید به کلاس‌های مشتق شده از آن‌ها مشکل می‌شود. به همین جهت تا حد ممکن از پیاده سازی دستی آن‌ها خودداری شده و روش پیشنهادی استفاده از mocking frameworks است.

ادامه دارد ....

نظرات مطالب
صفحه بندی و مرتب سازی خودکار اطلاعات به کمک jqGrid در ASP.NET MVC
سلام و ضمن تشکر
کتابخانه کمکی ارائه شده در لینک برای استفاده در ASP.NET Core را مطالعه کردم و نمونه مثالی که برای دمو در لینک Demo.AspNetCore.JqGrid برای استفاده از این کتابخانه ارائه کرده است را بررسی کردم.
مشکلی که داشتم با نمونه مثال عنوان شده این کتابخانه در dot NET Core این بود :
1. قبلا توسط jqGridHelper که شما آن را توسعه داده بودید کوئری‌های جستجو و فیلترینگ داینامیک بر روی جداول اعمال می‌شد و نیاز به  کدنویسی‌های اضافه‌تر سمت سرور برای فیلترینگ هر جدول نبود ولی در این مثالی که برای کتابخانه جدید dot NET Core در لینک ارائه کرده نیاز است تا برای هر جدولی که می‌خواهیم نمایش دهیم چندین متد جداگانه برای فیلتر و مرتب سازی آن سمت سرور پیاده سازی شود ضمن اینکه کوئری جستجو‌ها هم برای هر فیلدی که می‌خواهید در گرید اضافه کنید باید جداگانه سمت سرور کد آن نوشته شود که باعث پیچیده‌تر شدن و کدنویسی بسیار زیاد سمت سرور میشود. 
2. در کتابخانه jqGridHelper به دلیل نحوه داینامیک بودن و به صورت String بودن کوئری‌های نهایی که به Linq ترجمه می‌شد امکان فعال سازی و استفاده از آن بر روی بانکهای اطلاعاتی NoSQL از قبیل MongoDB با استفاده از MongoDB Driver به راحتی فراهم میشد در حالی که در مثال ارائه شده برای dot Net Core به دلیل ماهیت ساخت داینامیک بودن آن توسط خود Linq و عدم پشتیبانی از این نحو فیلترینگ در درایور دات نتی مونگو امکان استفاده از مثال برای زمانی که از بانک اطلاعاتی مونگو استفاده می‌شود و می‌خواهیم بر روی جداول فیلترینگ انجام دهیم فراهم نمی‌باشد و با خطا مواجه می‌شود

به همین خاطر سعی کردم تا کدهای کتابخانه jqGridHelper قدیمی که بر روی نسخه قبلی ASP.NET MVC به راحتی برای انواع بانکهای اطلاعاتی از قبیل SQL Server  و MongoDB کار می‌کرد را تغییراتی بدهم تا بتوان از این مثال برای استفاده در dot Net Core در انواع بانکهای اطلاعاتی SQL Server  و  MongoDB و غیره که قبلا استفاده می‌شد به راحتی استفاده کرد و هم کدنویسی سمت سرور برای نمایش و فیلترینگ انواع گرید‌ها را به شدت کاهش می‌دهد
کتابخانه قبلی jqGridHelper   را همگام با کتابخانه Releasing Lib.AspNetCore.Mvc.JqGrid v1.0.0  تغییر دادم


دوستان از لینک زیر می‌توانید بهینه سازی شده مثال لینک اول برای استفاده از jqGrid در dotNet Core همراه با قابلیت استفاده با بانک اطلاعاتی Mongo DB را استفاده نمایید.
Demo-AspNetCore-JqGrid.rar
مطالب
مدیریت خروجی نال از اکشن متدهای برنامه‌های ASP.NET Core
فرض کنید اکشن متد Web API شما قرار است اطلاعات رکوردی را بازگشت دهد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace Core3xWebApi.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("[controller]")]
    public class HomeController : ControllerBase
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult<string> Get()
        {
            return null;
        }
    }
}
و در این حالت خاص، خروجی کوئری مدنظر، نال است. اگر کلاینت سعی کند این اطلاعات را دریافت نماید، با تصویر/خروجی زیر مواجه خواهد شد:


همانطور که مشاهده می‌کنید، هیچ خروجی تولید نشده و تنها به تنظیم status-code مساوی 204 که به معنای no content است، اکتفا کرده‌است.


چرا از کشن متدهای ASP.NET Core نمی‌توان خروجی نال گرفت؟

فرمت خروجی اکشن متدها در ASP.NET Core بر اساس output formatter‌های متفاوتی مانند JSON ،XML و غیره، تعیین می‌شود. اما زمانیکه به نال می‌رسد، از یک output formatter خاص به نام HttpNoContentOutputFormatter کمک می‌گیرد. کار آن تبدیل null، به خروجی مخصوصی است که توضیح داده شد. به این معنا که هیچگاه خروجی نال برنامه، برای مثال به نحو متداولی تبدیل به یک خروجی استاندارد JSON نمی‌شود و این مساله برای Http Client‌های مختلفی که منتظر یک خروجی استاندارد هستند (مانند انواع برنامه‌های تک صفحه‌ای وب)، عموما مساله ساز است؛ چون هر status-code دیگری بجز 200 را به صورت بروز یک خطا تفسیر می‌کنند که در حالت فوق، فقط به معنای نبود اطلاعات است و نه بروز خطایی.


چگونه خروجی نال را به همان شکلی که هست بازگشت دهیم؟

HttpNoContentOutputFormatter به همراه خاصیت TreatNullValueAsNoContent نیز هست که اگر در ابتدای تنظیمات برنامه به false تنظیم شود، دیگر مقادیر نال را به خروجی no content تبدیل نمی‌کند:
namespace Core3xWebApi
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddControllers(options =>
            {
                // remove formatter that turns nulls into 204 - No Content responses
                // this formatter breaks SPA's Http response JSON parsing
                options.OutputFormatters.RemoveType<HttpNoContentOutputFormatter>();
                options.OutputFormatters.Insert(0, new HttpNoContentOutputFormatter
                {
                    TreatNullValueAsNoContent = false
                });
            });
        }
پس از این تغییر، اگر برنامه‌ی سمت کلاینت، سعی در دریافت اطلاعاتی از API فوق کند، اینبار یک خروجی استاندارد JSON را که در آن null درج شده‌است، دریافت خواهد کرد؛ به همراه status-code مساوی 200 که در سمت کلاینت، به یک خطا نگاشت نخواهد شد (اگر کوئری ما خروجی ندارد، دلیل بر بروز خطایی نبوده؛ فقط اطلاعاتی برای نمایش نیست):

مطالب
پیاده سازی پروژه‌های React با TypeScript - قسمت هشتم - تعیین نوع کامپوننت‌های کلاسی
با ارائه‌ی React Hooks، استفاده‌ی از کامپوننت‌های کلاسی، کمتر و کمتر شده‌اند. اما جهت تکمیل و خاتمه‌ی سری جاری، این نوع را نیز در این قسمت بررسی می‌کنیم.


تعیین نوع props و state در کامپوننت‌های کلاسی

برای این منظور ابتدا فایل جدید src\components\BigC.tsx را ایجاد کرده و سپس توسط میانبر rcc، ساختار ابتدایی این کامپوننت را ایجاد می‌کنیم. در ادامه آن‌را در کامپوننت src\App.tsx استفاده خواهیم کرد:


یکی از مزایای دیگر کار با تایپ‌اسکریپت، فعال شدن intellisense مرتبط با افزونه‌هایی مانند typescript hero و auto import است که نمونه‌ای از آن‌را در تصویر فوق مشاهده می‌کنید. فقط کافی است نام المان مرتبط را نوشت و سپس با استفاده از افزونه‌های یاد شده، به صورت خودکار import آن‌را اضافه کرد.

پس از افزودن المان این کامپوننت، اگر سعی کنیم یک props را برای آن تعریف کنیم، بلافاصله خطای تعریف نشده بودن آن‌را دریافت خواهیم کرد:


در اینجا نیز همانند کامپوننت‌های تابعی، باید ابتدا نوع Props را تعیین کرد و تنها تفاوت آن، روش معرفی این type جدید به کامپوننت است:
import React, { Component } from "react";

type Props = {
  title: string;
};

type State = {
  status: string;
};

export default class BigC extends Component<Props, State> {
  render() {
    return (
      <div>
        <h1>I'm in a class component</h1>
      </div>
    );
  }
}
در کامپوننت‌های کلاسی، نوع State و نوع Props، از طریق آرگومان‌های جنریک Component، به نحوی که مشاهده می‌کنید، مشخص می‌شوند.
مابقی نکات آن مانند props اختیاری و غیره، تفاوت خاصی را با کامپوننت‌های تابعی که پیشتر بررسی کردیم، ندارند و یکی هستند.


مقایسه‌ای بین Types و Interfaces

در این سری بیشتر از types استفاده شد، تا اینترفیس‌های تایپ‌اسکریپت. برای مثال بجای نوع زیر:
type State = {
   rValue: boolean;
};
می‌توان از اینترفیس معادل آن نیز استفاده کرد:
interface State {
  rValue: boolean;
}
اما از کدامیک باید استفاده کرد؟
در تایپ‌اسکریپت، از type بیشتر برای تعریف یک نوع جدید استفاده می‌شود، اما از اینترفیس‌ها برای تعریف موجودیت‌ها و entities. برای مثال از type می‌توان برای تعریف نامی برای نوع‌های primitive, union, intersection نیز استفاده کرد، اما اینترفیس‌ها همواره برای تعیین نوع اشیاء مورد استفاده قرار می‌گیرند. نمی‌توان دو نوع هم‌نام را تعریف کرد، اما اگر دو اینترفیس هم نام را تعریف کنید، با هم یکی می‌شوند. نوع‌ها برخلاف اینترفیس‌ها قابلیت پیاده سازی نداشته و بیشتر جنبه‌ی یک اعلان را دارند و ... در نهایت استفاده‌ی از هر کدام بیشتر یک انتخاب شخصی است.


منابع تکمیلی

یکی از بهترین منابع تکمیلی استفاده‌ی از TypeScript در React، مخزن کد react-typescript-cheatsheet است که به همراه مجموعه‌ای از نکات مرتبط است.
مطالب
OpenCVSharp #13
تشخیص قسمت‌های مشابه تصاویر در OpenCV

در شکل زیر، دو تصویر سمت چپ و راست، اندکی با هم تفاوت دارند و در تصویر سوم، نقاط مشابه یافت شده‌ی توسط OpenCV ترسیم شده‌اند:


کدهای مثال فوق را در ذیل مشاهده می‌کنید:
var img1 = new Mat(@"..\..\Images\left.png", LoadMode.GrayScale);
Cv2.ImShow("Left", img1);
Cv2.WaitKey(1); // do events
 
var img2 = new Mat(@"..\..\Images\right.png", LoadMode.GrayScale);
Cv2.ImShow("Right", img2);
Cv2.WaitKey(1); // do events
 
 
// detecting keypoints
// FastFeatureDetector, StarDetector, SIFT, SURF, ORB, BRISK, MSER, GFTTDetector, DenseFeatureDetector, SimpleBlobDetector
// SURF = Speeded Up Robust Features
var detector = new SURF(hessianThreshold: 400); //SurfFeatureDetector
var keypoints1 = detector.Detect(img1);
var keypoints2 = detector.Detect(img2);
 
// computing descriptors, BRIEF, FREAK
// BRIEF = Binary Robust Independent Elementary Features
var extractor = new BriefDescriptorExtractor();
var descriptors1 = new Mat();
var descriptors2 = new Mat();
extractor.Compute(img1, ref keypoints1, descriptors1);
extractor.Compute(img2, ref keypoints2, descriptors2);
 
// matching descriptors
var matcher = new BFMatcher();
var matches = matcher.Match(descriptors1, descriptors2);
 
// drawing the results
var imgMatches = new Mat();
Cv2.DrawMatches(img1, keypoints1, img2, keypoints2, matches, imgMatches);
Cv2.ImShow("Matches", imgMatches);
Cv2.WaitKey(1); // do events
 
Cv2.WaitKey(0);
 
Cv2.DestroyAllWindows();
img1.Dispose();
img2.Dispose();
در ابتدا نیاز به یک تشخیص دهنده یا Detector داریم. در OpenCVSharp، الگوریتم‌ها و کلاس‌های FastFeatureDetector, StarDetector, SIFT, SURF, ORB, BRISK, MSER, GFTTDetector, DenseFeatureDetector, SimpleBlobDetector برای اینکار قابل استفاده هستند. برای مثال در اینجا از الگوریتم SURF آن استفاده شده‌است.
کار این تشخیص دهنده، تشخیص نقاط کلیدی تصاویر است. برای مثال تشخیص گوشه‌ها، لبه‌ها و غیره.
سپس اطلاعات نواحی اطراف هر نقطه‌ی کلیدی را تحت عنوان descriptors استخراج می‌کنیم.
بعد از محاسبه‌ی نقاط کلیدی هر تصویر، اینبار نیاز است این نقاط را بین دو تصویر با هم مقایسه کرد و مشابه‌ها را یافت. برای مثال الگوریتم BFMatcher یک Brute force matcher است که بر اساس اطلاعات نواحی اطراف هر نقطه‌ی کلیدی، سعی در یافتن نقاط مشابه می‌کند.
پس از یافتن نقاط مشابه، نیاز است بر اساس آن‌ها نگاشتی بین دو تصویر صورت گیرد و مشابه‌ها ترسیم شوند. متد DrawMatches این‌کار را انجام می‌شود.

اگر علاقمند هستید که با ریز جزئیات ریاضی الگوریتم‌های استفاده شده نیز آشنا شوید، سری مطالب descriptors را دنبال نمائید.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
به روز رسانی ارجاعات یک اسمبلی دارای امضای دیجیتال بدون کامپایل مجدد

سؤال: امروز NHibernate به روز شده اما Fluent NHibernate خیر! چکار باید کرد؟!

Fluent NHibernate کتابخانه‌ای است جهت رهایی برنامه نویس‌ها از نوشتن فایل‌های XML نگاشت کلاس‌ها به جداول به همراه قابلیت‌های دیگری مانند نگاشت خودکار و غیره. بنابراین این کتابخانه بدون NHibernate اصلی بدون کاربرد است. تیم توسعه آن هم با تیم اصلی NHibernate یکی نیست. عموما NHibernate به روز می‌شود اما Fluent NHibernate ممکن است تا دو ماه بعد از آن هم به روز نشود. در این مواقع چه باید کرد؟

دو کار را می‌توان انجام داد:

الف) سورس Fluent NHibernate را دریافت کنیم و سپس ارجاعات قبلی به NHibernate قدیمی را حذف و ارجاعاتی را به اسمبلی‌های جدید آن اضافه و پروژه را کامپایل کنیم.
Fluent NHibernate در طی این مدت به اندازه کافی رشد کرده و به قولی پخته است. کاری را هم که ادعا می‌کند به خوبی انجام می‌دهد. اما چون اسمبلی‌های اصلی NHibernate و همچنین Fluent NHibernate دارای امضای دیجیتال هستند، نمی‌توان از اسمبلی‌های جدید NHibernate به همراه Fluent NHibernate قدیمی‌ استفاده کرد. خطای حاصل شبیه به عبارات ذیل خواهد بود:

System.IO.FileLoadException: Could not load file or assembly ‘nameOfAssembly’,
Version=specificVersion, Culture=neutral, PublicKeyToken=publicKey’ or one of it's dependencies.
The located assembly’s manifest definition does not match the assembly reference.
(Exception from HRESULT: 0x80131040)

حذف ارجاعات به NHibernate قدیمی و افزودن مجدد ارجاعات به فایل‌های جدید و کامپایل نهایی پروژه یک راه حل است.

ب) راه حل دیگر استفاده از ویژگی bindingRedirect است بدون دریافت سورس، حذف و افزودن ارجاعات و کامپایل مجدد:
  <runtime>
<assemblyBinding xmlns="urn:schemas-microsoft-com:asm.v1">
<dependentAssembly>
<assemblyIdentity name="NHibernate"
publicKeyToken="aa95f207798dfdb4"
culture="neutral" />
<bindingRedirect oldVersion="3.0.0.4000"
newVersion="3.1.0.4000"/>
</dependentAssembly>
</assemblyBinding>
</runtime>


در این مثال، پس از افزودن تعاریف فوق به فایل config برنامه، به سادگی می‌توان از اسمبلی اصلی NHibernate دارای نگارش 3.1.0.4000 به جای اسمبلی قدیمی‌تر 3.0.0.4000 آن استفاده کرد (همان نگارشی که Fluent NHibernate ما بر اساس آن کامپایل شده) و دیگر نیازی هم به کامپایل مجدد پروژه‌ای که از یک اسمبلی قدیمی Fluent NHibernate استفاده می‌کند، نخواهد بود.

مطالب
چه زمان‌هایی یک برنامه‌ی ASP.NET ری استارت می‌شود؟

برای ری استارت کردن یک برنامه‌ی ASP.NET حتما نیازی نیست تا IIS را متوقف و سپس راه اندازی کرد یا تنظیمات App pool برنامه را در IIS تغییر داد. روش‌های دیگری نیز وجود دارند که عدم آگاهی از آن‌ها می‌تواند سبب بروز مشکلات عدیده‌ای گردد و گاها خطایابی آن‌ها بسیار مشکل است؛ زیرا ری استارت شدن برنامه = از دست رفتن آنی تمام سشن‌های InProc تمام کاربران سایت؛ پاک شدن کش برنامه در IIS؛ از دست رفتن تمام متغیرهای استاتیک، Application State و مواردی از این دست:
  • - نوشتن در پوشه bin برنامه (ایجاد فایل یا ایجاد پوشه یا تغییر نام پوشه‌ها و مواردی از این دست). (بنابراین قرار دادن بانک اطلاعاتی برنامه در این پوشه، اشتباه بوده و به همین جهت پوشه‌ی استاندارد App_Data طراحی شده است)
  • - نوشتن در فایل web.config برنامه (به صورت دستی، حتی در حد اضافه کردن یک فاصله یا توسط خود برنامه و یا استفاده از متد File.SetLastWriteTime). در این حالت ASP.NET FileSystemWatcher بلافاصله وارد عمل شده و برنامه را ری استارت می‌کند. (هدف اصلی وجودی این فایل، برخورد فقط خواندنی با آن است نه ذخیره سازی تنظیمات پویای برنامه در آن. برای ذخیره سازی تنظیمات پویا، از بانک اطلاعاتی و یا یک فایل XML مجزای از وب کانفیگ استفاده کنید یا مواردی مشابه)
  • - هر گونه تغییری در فایل‌ها و یا پوشه‌های App_WebReferences ، App_Code ، Global.asax ، machine.config ، App_GlobalResources و App_LocalResources نیز سبب ری استارت برنامه خواهند شد.
  • - با ایجاد، حذف یا تغییر نام یکی از ساب دایرکتوری‌های واقع شده در ریشه برنامه. بنابراین اگر برنامه‌ی شما به صورت پویا پوشه‌هایی را ایجاد یا حذف می‌کند باید منتظر ری استارت‌های پی در پی باشید (البته این مورد با از کار انداختن FileChangesMonitor مربوط به HttpRuntime قابل حل می‌باشد (+)، ولی همانطور که عنوان شد به صورت پیش فرض همواره فعال است)
  • - فراخوانی متد System.Web.HttpRuntime.UnloadAppDomain شبیه به همان Application.Exit در برنامه‌های دسکتاپ است و بلافاصله سبب خاتمه‌ی برنامه می‌شود. قرار دادن فایل App_Offline.htm در پوشه اصلی برنامه نیز چنین رفتاری را سبب خواهد شد. علاوه بر آن تگ httpRuntime در وب کانفیگ نیز دارای گزینه‌ی enable است و تنظیم آن به false ، سبب خاتمه‌ی سرویس دهی برنامه خواهد شد.
  • - رسیدن به عدد numRecompilesBeforeAppRestart تعریف شده در فایل machine.config که عموما به عدد 15 تنظیم شده است. اگر تغییرات زیادی را در فایل‌های (مرتبط با ASP.NET مانند aspx ، asmx و غیره) برنامه داده باشید (بیشتر از 15 مورد) و نیازی به ری کامپایل اساسی وجود داشته باشد، ASP.NET FileSystemWatcher به صورت خودکار برنامه را ری استارت خواهد کرد.

مطالب
ثبت استثناهای مدیریت شده توسط ELMAH
در مورد ELMAH پیشتر مطالبی در این سایت منتشر شده است:

از آن می‌توان جهت ثبت استثناهای مدیریت نشده در انواع و اقسام برنامه‌های وب دات نتی استفاده کرد. از برنامه‌های ASP.NET Webforms ، ASP.NET MVC تا سرویس‌های WCF ، WCF RIA و غیره. سپس این Http module ویژه امکان مرور خطاهای ثبت شده را از راه دور میسر می‌سازد، به همراه فید RSS از خطاها، امکان مشاهده‌ی مقادیر فیلدها در لحظه‌ی بروز خطا، ارسال ایمیل خطاها و امکان ذخیره سازی آن‌ها در فایل‌های XML تا انواع بانک‌های اطلاعاتی.
برای نمونه، سایت Stackoverflow از یک نمونه‌ی سفارشی شده‌ی آن استفاده می‌کند (+).

همانطور که در این معرفی آمده است : ثبت استثناهای "مدیریت نشده". اما آیا امکان ثبت استثناهای مدیریت شده هم توسط آن وجود دارد؟
پاسخ: بله. به صورت زیر:
...
}
catch (Exception ex)
{
   Elmah.ErrorSignal.FromCurrentContext().Raise(ex);
... 
فقط کافی است ارجاعی به اسمبلی ELMAH اضافه شود و از سطر فوق استفاده گردد. به این صورت خروجی شبیه به همان خطاهای مدیریت نشده در لیست خطاهای ثبت شده توسط ELMAH ظاهر خواهد شد.

یک نکته‌ی تکمیلی
در یک سری از متدهای فایل global.asax عموما Context ای وجود ندارد (دقیقا مانند برنامه‌های دسکتاپ). در این حالت از روش زیر
 Elmah.ErrorLog.GetDefault(null).Log(new Error(ex))
استفاده کنید:
using System;
using System.Text;
using Elmah;

namespace Common.WebToolkit
{
    public static class ElmahLogEx
    {
        public static void LogException(this string ex)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(ex))
                return;
            LogException(new Exception(ex));
        }

        public static void LogException(this Exception ex)
        {
            if (ex == null) return;
            try
            {
                ErrorSignal.FromCurrentContext().Raise(ex);
            }
            catch
            {
                ErrorLog.GetDefault(null).Log(new Error(ex));
            }
        }
    }
}
البته باید درنظر داشت که ماژول ارسال ایمیل‌های آن یک HttpModule است و  نیاز به HttpContext جاری را دارد تا کار کند. زمانیکه از ErrorLog.GetDefault(null) استفاده می‌شود، ایمیلی توسط آن ارسال نخواهد شد؛ چون درخواستی به این HttpModule نمی‌رسد.