مطالب
بررسی Source Generators در #C - قسمت سوم - بهبود کارآیی برنامه با تبدیل عملیات Reflection به تولید کد خودکار
همانطور که در قسمت اول این سری نیز عنوان شد، انجام عملیات Reflection عموما به همراه سربار محاسبه‌ی هرباره‌ی اطلاعات مورد نیاز آن است و اکنون می‌توان یک چنین محاسباتی را توسط Source generators، در زمان کامپایل برنامه، تامین و جزئی از خروجی نهایی کامپل شده‌ی آن کرد تا کارآیی برنامه به شدت افزایش یابد. یک نمونه مثال آن، استفاده از ویژگی Display بر روی عناصر یک enum است تا بتوان توضیحات بیشتری را جهت نمایش در UI، ارائه داد:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace NotifyPropertyChangedGenerator.Demo;

public enum Gender
{
    NotSpecified,
    [Display(Name = "مرد")] Male,
    [Display(Name = "زن")] Female
}
روش متداول جهت دسترسی به اطلاعات ویژگی Display، استفاده از Reflection به صورت زیر است:
public static class Extensions
{
    public static string GetDisplayName(this Enum value)
    {
        if (value is null)
            throw new ArgumentNullException(nameof(value));

        var attribute = value.GetType().GetField(value.ToString())?
            .GetCustomAttributes<DisplayAttribute>(false).FirstOrDefault();

        if (attribute is null)
            return value.ToString();

        return attribute.GetType().GetProperty("Name")?.GetValue(attribute, null)?.ToString();
    }
}
یعنی هرجائی که در برنامه نیاز باشد تا برای مثال نام نمایشی Gender.Female محاسبه شود، باید یکبار عملیات فوق در زمان اجرا، تکرار گردد با محاسبه‌ی تمام ویژگی‌های یک عنصر enum، بررسی وجود DisplayAttribute در این بین و در صورت وجود، محاسبه‌ی مقدار خاصیت Name آن.
یعنی در اصل متد کمکی که برای اینکار نیاز داریم، چنین خروجی را دارد:
namespace NotifyPropertyChangedGenerator.Demo
{
  public static class GenderExtensions
  {
      public static string GetDisplayName(this Gender @enum)
      {
          return @enum switch
            {
                Gender.NotSpecified => "NotSpecified",
                Gender.Male => "مرد",
                Gender.Female => "زن",
                _ => throw new ArgumentOutOfRangeException(nameof(@enum))
            };
      }
  }
}
مزیت این روش نسبت به Reflection، از پیش محاسبه شده بودن و سرعت بالای کار با آن است؛ اما ... باید به ازای هر enum نوشته شده، یکبار به صورت اختصاصی، تکرار شود و همچنین اگر اطلاعات enum متناظر با آن تغییر کرد، نیاز است تا این کلاس‌ها و متدهای کمکی نیز اصلاح شوند. به همین جهت است که عموما کار با Reflection ترجیح داده می‌شود؛ چون حجم کدنویسی کمتری را به همراه دارد و همچنین می‌تواند انواع و اقسام enum را پوشش دهد و عمومی است.
با ارائه‌ی Source Generators، مشکلات یاد شده دیگر وجود ندارند. یعنی کار تولید متدهای اختصاصی برای هر enum، خودکار است و همچنین به روز رسانی آنی آن‌ها با هر تغییری در enum‌ها نیز پیش‌بینی شده‌است.


تهیه‌ی تولید کننده‌ی خودکار کدی که نام نمایشی enumها را به صورت از پیش محاسبه شده ارائه می‌دهد

در قسمت قبل، با روش تهیه و استفاده از Source Generators آشنا شدیم. در اینجا نیز از همان قالب، در جهت تولید کد متد الحاقی GetDisplayName فوق، استفاده خواهیم کرد. یعنی هدف رسیدن به کلاس GenderExtensions فوق و متد GetDisplayName آن، در زمان کامپایل برنامه و به صورت خودکار است:
[Generator]
public class EnumExtensionsGenerator : ISourceGenerator
{
    public void Initialize(GeneratorInitializationContext context)
    {}

    public void Execute(GeneratorExecutionContext context)
    {
        var compilation = context.Compilation;
        foreach (var syntaxTree in compilation.SyntaxTrees)
        {
            var semanticModel = compilation.GetSemanticModel(syntaxTree);
            var immutableHashSet = syntaxTree.GetRoot()
                .DescendantNodesAndSelf()
                .OfType<EnumDeclarationSyntax>()
                .Select(enumDeclarationSyntax => semanticModel.GetDeclaredSymbol(enumDeclarationSyntax))
                .OfType<ITypeSymbol>()
                /*.Where(typeSymbol => typeSymbol.GetAttributes().Any(
                    attributeData => string.Equals(attributeData.AttributeClass?.Name, "GenerateExtensions",
                        StringComparison.Ordinal)
                ))*/
                .ToImmutableHashSet();

            foreach (var typeSymbol in immutableHashSet)
            {
                var source = GenerateEnumExtensions(typeSymbol);
                context.AddSource($"{typeSymbol.Name}Extensions.cs", source);
            }
        }
    }
کار را با ایجاد یک کلاس عمومی جدید که پیاده سازی کننده‌ی اینترفیس ISourceGenerator و مزین به ویژگی Generator است، شروع می‌کنیم. در مورد وابستگی‌های مورد نیاز یک چنین پروژه‌ای، در قسمت قبل توضیحات کافی ارائه شد.
در اینجا در متد Execute، دسترسی کاملی را به اطلاعات تهیه شده‌ی توسط کامپایلر داریم. توسط آن تمام Enumهای برنامه را یا همان EnumDeclarationSyntax را در اینجا، یافته و سپس حلقه‌ای را بر روی اطلاعات آن‌ها تشکیل داده و برای تک تک آن‌ها، توسط متد GenerateEnumExtensions، کد معادل کلاس GenderExtensions را که در این مطلب معرفی شد، تولید می‌کنیم. در پایان کار نیز این کد را توسط متد AddSource، به کامپایلر معرفی خواهیم کرد تا بلافاصله در IDE ظاهر شده و قابلیت استفاده را پیدا کند.

یک نکته: اگر می‌خواهید صرفا enumهای خاصی در این بین بررسی شوند، می‌توانید کدهای یک Attribute سفارشی را مثلا با نام فرضی [GenerateExtensions] در همینجا توسط متد context.AddSource به مجموعه سورس‌ها اضافه کنید و سپس بر اساس نام آن، در قسمت Where ایی که کامنت شده‌است، تنها اطلاعات مدنظر را فیلتر و پردازش کنید.

متدی هم که ابتدا کلاس Extensions را بر اساس نام هر Enum موجود تولید و سپس بدنه‌ی متد GetDisplayName اختصاصی آن‌را تکمیل می‌کند، به صورت زیر است:
    private string GenerateEnumExtensions(ITypeSymbol typeSymbol)
    {
        return $@"namespace {typeSymbol.ContainingNamespace}
{{
  public static class {typeSymbol.Name}Extensions
  {{
      public static string GetDisplayName(this {typeSymbol.Name} @enum)
      {{
          {GenerateExtensionMethodBody(typeSymbol)}
      }}
  }}
}}";
    }

    private static string GenerateExtensionMethodBody(ITypeSymbol typeSymbol)
    {
        var sb = new StringBuilder();
        sb.Append(@"return @enum switch
            {
");

        foreach (var fieldSymbol in typeSymbol.GetMembers().OfType<IFieldSymbol>())
        {
            var displayAttribute = fieldSymbol.GetAttributes()
                .FirstOrDefault(attributeData =>
                    string.Equals(attributeData.AttributeClass?.Name, "DisplayAttribute", StringComparison.Ordinal));
            if (displayAttribute is null)
            {                
                sb.AppendLine(
                    $@"                {typeSymbol.Name}.{fieldSymbol.Name} => ""{fieldSymbol.Name}"",");
            }
            else
            {
                var displayAttributeName = displayAttribute.NamedArguments
                    .FirstOrDefault(x => string.Equals(x.Key, "Name", StringComparison.Ordinal))
                    .Value;
                sb.AppendLine(
                    $@"                {typeSymbol.Name}.{fieldSymbol.Name} => ""{displayAttributeName.Value}"",");
            }
        }

        sb.Append(
            @"                _ => throw new ArgumentOutOfRangeException(nameof(@enum))
            };");

        return sb.ToString();
    }
در مورد روش استفاده‌ی از این source generator نیز در قسمت قبل بحث شد و فقط کافی است ارجاعی را به اسمبلی آن به پروژه‌ی مدنظر افزود و OutputItemType را به آنالایزر تنظیم کرد.

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: SourceGeneratorTests-part3.zip


سؤال: چگونه می‌توان کدهای تولید شده‌ی توسط یک Source Generator را ذخیره کرد؟

Source Generators به صورت پیش‌فرض هیچ فایلی را بر روی دیسک سخت ذخیره نمی‌کنند و تمام عملیات آن‌ها در حافظه انجام می‌شود. اگر علاقمند به مطالعه‌ی این خروجی‌های خودکار، به صورت فایل‌های واقعی هستید، نیاز به انجام تغییرات زیر در فایل csproj پروژه‌ی مصرف کننده‌ی Source Generator است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">

  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net6.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>

    <EmitCompilerGeneratedFiles>true</EmitCompilerGeneratedFiles>
    <CompilerGeneratedFilesOutputPath>Generated</CompilerGeneratedFilesOutputPath>
  </PropertyGroup>
  
  <Target Name="CleanSourceGeneratedFiles" BeforeTargets="BeforeBuild" DependsOnTargets="$(BeforeBuildDependsOn)">
    <RemoveDir Directories="$(CompilerGeneratedFilesOutputPath)" />
  </Target>  
  <ItemGroup>
    <!-- Exclude the output of source generators from the compilation -->
    <Compile Remove="$(CompilerGeneratedFilesOutputPath)/**/*.cs" />
<Content Include="$(CompilerGeneratedFilesOutputPath)/**" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\NotifyPropertyChangedGenerator\NotifyPropertyChangedGenerator.csproj" 
OutputItemType="Analyzer" ReferenceOutputAssembly="false" />
  </ItemGroup>
</Project>
توضیحات:
- EmitCompilerGeneratedFiles سبب ثبت فایل‌های خودکار تولید شده، بر روی دیسک سخت می‌شود که قالب مسیر پیش‌فرض ذخیره سازی آن به صورت زیر است:
{BaseIntermediateOutpath}/generated/{Assembly}/{SourceGeneratorName}/{GeneratedFile}
- اگر می‌خواهید نام پوشه‌ی generated را تغییر دهید، می‌توان از ویژگی CompilerGeneratedFilesOutputPath استفاده کرد.
- چون این فایل‌های cs. جدید ثبت شده‌ی بر روی دیسک سخت، مجددا وارد پروسه‌ی کامپایل می‌شوند و خود Source Generator هم یک نمونه‌ی از آن‌ها‌را پیش‌تر به کامپایلر معرفی کرده‌است، برنامه دیگر به علت وجود اطلاعات تکراری، کامپایل نخواهد شد. به همین جهت نیاز است تا قسمت Compile Remove فوق را نیز معرفی کرد تا کامپایلر از پوشه‌ی Generated تنظیمی، صرفنظر کند.
- اطلاعات موجود در پوشه‌ی Generated، فقط یکبار تولید می‌شوند؛ صرفنظر از اطلاعات موجود در حافظه که همیشه به روز است. به همین جهت اگر می‌خواهید نمونه‌های به روز شده‌ی آن‌ها را نیز بر روی دیسک سخت داشته باشید، نیاز به قسمت RemoveDir تنظیمی وجود دارد.
مطالب
فعال سازی قسمت آپلود تصویر و فایل Kendo UI Editor
یکی دیگر از ویجت‌های Kendo UI یک HTML Editor کامل است به همراه امکانات ارسال فایل، تصویر و ... پشتیبانی از راست به چپ. در ادامه قصد داریم نحوه‌ی مدیریت نمایش لیست فایل‌ها، افزودن و حذف آن‌ها را از طریق این ادیتور بررسی کنیم.


تنظیمات ابتدایی Kendo UI Editor

در ذیل کدهای سمت کاربر فعال سازی مقدماتی Kendo UI را مشاهده می‌کنید. در قسمت tools آن، لیست امکانات و نوار ابزار مهیای آن درج شده‌اند.
دو مورد insertImage و insertFile آن نیاز به تنظیمات سمت کاربر و سرور بیشتری دارند.
<!--نحوه‌ی راست به چپ سازی -->
<div class="k-rtl">
    <textarea id="editor" rows="10" cols="30" style="height: 440px"></textarea>
</div>
 
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $("#editor").kendoEditor({
                tools: [
                    "bold", "italic", "underline", "strikethrough", "justifyLeft",
                    "justifyCenter", "justifyRight", "justifyFull", "insertUnorderedList",
                    "insertOrderedList", "indent", "outdent", "createLink", "unlink",
                    "insertImage", "insertFile",
                    "subscript", "superscript", "createTable", "addRowAbove", "addRowBelow",
                    "addColumnLeft", "addColumnRight", "deleteRow", "deleteColumn", "viewHtml",
                    "formatting", "cleanFormatting", "fontName", "fontSize", "foreColor",
                    "backColor", "print"
                ],
                imageBrowser: {
                    messages: {
                        dropFilesHere: "فایل‌های خود را به اینجا کشیده و رها کنید"
                    },
                    transport: {
                        read: {
                            url: "@Url.Action("GetFilesList", "KendoEditorImages")",
                            dataType: "json",
                            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                            type: 'GET',
                            cache: false
                        },
                        destroy: {
                            url: "@Url.Action("DestroyFile", "KendoEditorImages")",
                            type: "POST"
                        },
                        create: {
                            url: "@Url.Action("CreateFolder", "KendoEditorImages")",
                            type: "POST"
                        },
                        thumbnailUrl: "@Url.Action("GetThumbnail", "KendoEditorImages")",
                        uploadUrl: "@Url.Action("UploadFile", "KendoEditorImages")",
                        imageUrl: "@Url.Action("GetFile", "KendoEditorImages")?path={0}"
                    }
                },
                fileBrowser: {
                    messages: {
                        dropFilesHere: "فایل‌های خود را به اینجا کشیده و رها کنید"
                    },
                    transport: {
                        read: {
                            url: "@Url.Action("GetFilesList", "KendoEditorFiles")",
                            dataType: "json",
                            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                            type: 'GET',
                            cache: false
                        },
                        destroy: {
                            url: "@Url.Action("DestroyFile", "KendoEditorFiles")",
                            type: "POST"
                        },
                        create: {
                            url: "@Url.Action("CreateFolder", "KendoEditorFiles")",
                            type: "POST"
                        },
                        uploadUrl: "@Url.Action("UploadFile", "KendoEditorFiles")",
                        fileUrl: "@Url.Action("GetFile", "KendoEditorFiles")?path={0}"
                    }
                }
            });
        });
    </script>
}
در اینجا نحوه‌ی تنظیم مسیرهای مختلف ارسال فایل و تصویر Kendo UI Editor را ملاحظه می‌کنید.
منهای قسمت thumbnailUrl، عملکرد قسمت‌های مختلف افزودن فایل و تصویر این ادیتور یکسان هستند. به همین جهت می‌توان برای مثال کنترلی مانند KendoEditorFilesController را ایجاد و سپس در کنترلر KendoEditorImagesController از آن ارث بری کرد و متد دریافت و نمایش بند انگشتی تصاویر را افزود. به این ترتیب دیگر نیازی به تکرار کدهای مشترک بین این دو قسمت نخواهد بود.


نمایش لیست پوشه‌ها و تصویر در ابتدای باز شدن صفحه‌ی درج تصویر

با کلیک بر روی دکمه‌ی نمایش لیست تصاویر، صفحه دیالوگی مانند شکل زیر ظاهر خواهد شد:


تنظیمات خواندن این فایل‌ها، از قسمت read مربوط به imageBrowser دریافت می‌شود که cache آن نیز به false تنظیم شده‌است تا در این بین مرورگر اطلاعات را کش نکند. این مورد در حین حذف فایل‌ها و پوشه‌ها مهم است. زیرا اگر cache:false تنظیم نشده باشد، حذف یک فایل یا پوشه در سمت کاربر تاثیری نخواهد داشت.
imageBrowser: {
    transport: {
        read: {
            url: "@Url.Action("GetFilesList", "KendoEditorImages")",
            dataType: "json",
            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
            type: 'GET',
            cache: false
        }
    }
},
در ادامه نیاز است اکشن متد GetFilesList را به نحو ذیل در سمت سرور تهیه کرد:
namespace KendoUI13.Controllers
{
    public class KendoEditorFilesController : Controller
    {
        //مسیر پوشه فایل‌ها
        protected string FilesFolder = "~/files";
 
        protected string KendoFileType = "f";
        protected string KendoDirType = "d";
 
        [HttpGet]
        public ActionResult GetFilesList(string path)
        {
            path = GetSafeDirPath(path);
            var imagesList = new DirectoryInfo(path)
                                .GetFiles()
                                .Select(fileInfo => new KendoFile
                                {
                                    Name = fileInfo.Name,
                                    Size = fileInfo.Length,
                                    Type = KendoFileType
                                }).ToList();
 
            var foldersList = new DirectoryInfo(path)
                                .GetDirectories()
                                .Select(directoryInfo => new KendoFile
                                {
                                    Name = directoryInfo.Name,
                                    Type = KendoDirType
                                }).ToList();
 
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(imagesList.Union(foldersList), new JsonSerializerSettings
                {
                    ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver()
                }),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
 
 
        protected string GetSafeDirPath(string path)
        {
            // path = مسیر زیر پوشه‌ی وارد شده
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(path))
            {
                return Server.MapPath(FilesFolder);
            }
 
            //تمیز سازی امنیتی
            path = Path.GetDirectoryName(path);
            path = Path.Combine(Server.MapPath(FilesFolder), path);
            return path;
        } 
    }
}
در اینجا کدهای کلاس پایه KendoEditorFilesController را مشاهده می‌کنید. به این جهت فیلد FilesFolder آن protected تعریف شده‌است تا در کلاسی که از آن ارث بری می‌کند نیز قابل دسترسی باشد. سپس لیست فایل‌ها و پوشه‌های path دریافتی با فرمت لیستی از KendoFile تهیه شده و با فرمت JSON بازگشت داده می‌شوند. ساختار KendoFile را در ذیل مشاهده می‌کنید:
namespace KendoUI13.Models
{
    public class KendoFile
    {
        public string Name { set; get; }
        public string Type { set; get; }
        public long Size { set; get; }
    }
}
- در اینجا Type می‌تواند از نوع فایل با مقدار f و یا از نوع پوشه با مقدار d باشد.
- علت استفاده از CamelCasePropertyNamesContractResolver در حین بازگشت JSON نهایی، تبدیل خواص دات نتی، به نام‌های سازگار با JavaScript است. برای مثال به صورت خودکار Name را تبدیل به name می‌کند.
- پارامتر path در ابتدای کار خالی است. اما کاربر می‌تواند در بین پوشه‌های باز شده‌ی توسط مرورگر تصاویر Kendo UI حرکت کند. به همین جهت مقدار آن باید هربار بررسی شده و بر این اساس لیست فایل‌ها و پوشه‌های جاری بازگشت داده شوند.


مدیریت حذف تصاویر و پوشه‌ها

همانطور که در شکل فوق نیز مشخص است، با انتخاب یک پوشه یا فایل، دکمه‌ای با آیکن ضربدر جهت فراهم آوردن امکان حذف، ظاهر می‌شود. این دکمه متصل است به قسمت destroy تنظیمات ادیتور:
imageBrowser: {
    transport: {
        destroy: {
            url: "@Url.Action("DestroyFile", "KendoEditorImages")",
            type: "POST"
        }
    }
},
این تنظیمات سمت کاربر را باید به نحو ذیل در سمت سرور مدیریت کرد:
namespace KendoUI13.Controllers
{
    public class KendoEditorFilesController : Controller
    {
        //مسیر پوشه فایل‌ها
        protected string FilesFolder = "~/files";
 
        protected string KendoFileType = "f";
        protected string KendoDirType = "d";
 
        [HttpPost]
        public ActionResult DestroyFile(string name, string path)
        {
            //تمیز سازی امنیتی
            name = Path.GetFileName(name);
            path = GetSafeDirPath(path);
 
            var pathToDelete = Path.Combine(path, name);
 
            var attr = System.IO.File.GetAttributes(pathToDelete);
            if ((attr & FileAttributes.Directory) == FileAttributes.Directory)
            {
                Directory.Delete(pathToDelete, recursive: true);
            }
            else
            {
                System.IO.File.Delete(pathToDelete);
            }
 
            return Json(new object[0]);
        } 
    }
}
- استفاده از Path.GetFileName جهت دریافت نام فایل‌ها در اینجا بسیار مهم است. زیرا اگر این تمیز سازی امنیتی صورت نگیرد، ممکن است با کمی تغییر در آن، فایل web.config برنامه، دریافت یا حذف شود.
- پارامتر name دریافتی مساوی است با نام فایل انتخاب شده و path مشخص می‌کند که در کدام پوشه قرار داریم.
- چون در اینجا امکان حذف یک پوشه یا فایل وجود دارد، حتما نیاز است بررسی کنیم، مسیر دریافتی پوشه‌است یا فایل و سپس بر این اساس جهت حذف آن‌ها اقدام صورت گیرد.


مدیریت ایجاد یک پوشه‌ی جدید

تنظیمات قسمت create مرورگر تصاویر، مرتبط است به زمانیکه کاربر با کلیک بر روی دکمه‌ی +، درخواست ایجاد یک پوشه‌ی جدید را کرده‌است:
imageBrowser: {
    transport: {
        create: {
            url: "@Url.Action("CreateFolder", "KendoEditorImages")",
            type: "POST"
        }
    }
},
کدهای اکشن متد متناظر با این عمل را در ذیل مشاهده می‌کنید:
namespace KendoUI13.Controllers
{
    public class KendoEditorFilesController : Controller
    {
        //مسیر پوشه فایل‌ها
        protected string FilesFolder = "~/files";
 
        protected string KendoFileType = "f";
        protected string KendoDirType = "d";
 
        [HttpPost]
        public ActionResult CreateFolder(string name, string path)
        {
            //تمیز سازی امنیتی
            name = Path.GetFileName(name);
            path = GetSafeDirPath(path);
            var dirToCreate = Path.Combine(path, name);
 
            Directory.CreateDirectory(dirToCreate);
 
            return KendoFile(new KendoFile
            {
                Name = name,
                Type = KendoDirType
            });
        }
 
        protected ActionResult KendoFile(KendoFile file)
        {
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(file,
                    new JsonSerializerSettings
                    {
                        ContractResolver = new CamelCasePropertyNamesContractResolver()
                    }),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
    }
}
- در اینجا نیز name مساوی نام پوشه‌ی درخواستی است و path به مسیر تو در توی پوشه‌ی جاری اشاره می‌کند.
- پس از ایجاد پوشه، باید نام آن‌را با فرمت KendoFile به صورت JSON بازگشت داد. همچنین در اینجا Type را نیز باید به d (پوشه) تنظیم کرد.


مدیریت قسمت ارسال فایل و تصویر

زمانیکه کاربر بر روی دکمه‌ی upload file یا بارگذاری تصاویر در اینجا کلیک می‌کند، اطلاعات فایل آپلودی به مسیر uploadUrl ارسال می‌گردد.
imageBrowser: {
    transport: {
        thumbnailUrl: "@Url.Action("GetThumbnail", "KendoEditorImages")",
        uploadUrl: "@Url.Action("UploadFile", "KendoEditorImages")",
        imageUrl: "@Url.Action("GetFile", "KendoEditorImages")?path={0}"
    }
},
دو تنظیم دیگر thumbnailUrl و imageUrl، برای نمایش بند انگشتی و نمایش کامل تصویر کاربرد دارند.
در ادامه کدهای مدیریت سمت سرور قسمت آپلود این ادیتور را مشاهده می‌کنید:
namespace KendoUI13.Controllers
{
    public class KendoEditorFilesController : Controller
    {
        //مسیر پوشه فایل‌ها
        protected string FilesFolder = "~/files";
 
        protected string KendoFileType = "f";
        protected string KendoDirType = "d";

 
        [HttpPost]
        public ActionResult UploadFile(HttpPostedFileBase file, string path)
        {
            //تمیز سازی امنیتی
            var name = Path.GetFileName(file.FileName);
            path = GetSafeDirPath(path);
            var pathToSave = Path.Combine(path, name);
 
            file.SaveAs(pathToSave);
 
            return KendoFile(new KendoFile
            {
                Name = name,
                Size = file.ContentLength,
                Type = KendoFileType
            });
        } 
    }
}
- در اینجا path مشخص می‌کند که در کدام پوشه‌ی تو در تو قرار داریم و file نیز حاوی محتوای ارسالی به سرور است.
- پس از ذخیره سازی اطلاعات فایل، نیاز است اطلاعات فایل نهایی را با فرمت KendoFile به صورت JSON بازگشت دهیم.


ارث بری از KendoEditorFilesController جهت تکمیل قسمت مدیریت تصاویر

تا اینجا کدهایی را که ملاحظه کردید، برای هر دو قسمت ارسال تصویر و فایل کاربرد دارند. قسمت ارسال تصاویر برای تکمیل نیاز به متد دریافت تصاویر به صورت بند انگشتی نیز دارد که به صورت ذیل قابل تعریف است و چون از کلاس پایه KendoEditorFilesController ارث بری کرده‌است، این کنترلر به صورت خودکار حاوی اکشن متدهای کلاس پایه نیز خواهد بود.
using System.Web.Mvc;
 
namespace KendoUI13.Controllers
{
    public class KendoEditorImagesController : KendoEditorFilesController
    {
        public KendoEditorImagesController()
        {
            // بازنویسی مسیر پوشه‌ی فایل‌ها
            FilesFolder = "~/images";
        }
 
        [HttpGet]
        [OutputCache(Duration = 3600, VaryByParam = "path")]
        public ActionResult GetThumbnail(string path)
        {
            //todo: create thumb/ resize image
 
            path = GetSafeFileAndDirPath(path);
            return File(path, "image/png");
        }
    }
}

کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
چقدر سی‌شارپ را می‌شناسیم؟!
هر چند که #C به عنوان یک زبان ساده برای درک و یادگیری شناخته میشود، گاهی رفتاری غیرمنتظره را حتی برای توسعه دهنده‌های با تجربه خواهد داشت. در این نوشته مروری بر بعضی از این رفتارها و توضیح دلایل پشت آن خواهیم کرد.

Value 

اگر مقدار null مدیریت نشود، میتواند باعث ایجاد نتایج نامطلوب، یا باعث از کار افتادن برنامه شود. شئ null به خودی خود مخرب نیست؛ اما اگر بخواهیم به یکی از متدها یا خاصیت‌های آن دسترسی داشته باشیم، با استثنای معروف NullReferenceException روبرو می‌شویم. برای در امان ماندن، باید همیشه اطمینان داشته باشیم که پیش از استفاده از امکانات شئ، ارجاع آن null نباشد. در قطعه کد زیر برخی از رفتارهای null value آورده شده:
// Behavior 1 
object obj = null;
bool objValueEqual = obj.Equals(null);

// Behavior 2 
object obj = null;
Type objType = obj.GetType();

// Behavior 3
string str = (string)null;
bool strType = str is string;

// Behavior 4
int num = 5;
Nullable<int> nullableNum = 5;
bool typeEqual = num.GetType() == nullableNum.GetType();

// Behavior 5
Type inType = typeof(int);
Type nullableIntType = typeof(Nullable<int>);
bool typeEqual = inType == nullableIntType;
  • در رفتار اول هرچند که متد Equals از شی null در دسترس است و با مقدار null مقایسه شده اما در زمان اجرا پیغام خطای NullReferenceException را خواهیم داشت. 
  • در رفتار دوم هم پیغام خطا را خواهیم داشت. شئ با مقدار null، در زمان اجرا هیچ نوعی را برنمیگرداند. 
  • در رفتار سوم هر چند که مقدار null صریحا به رشته تبدیل شده و برای چاپ متغیر str پیام خطایی را نخواهیم داشت، اما متغیر strType در خروجی، false خواهد بود. همانطور که در رفتار دوم گفته شد، شیء با مقدار null هیچ نوعی را برنمیگرداند. 
  • خروجی رفتار چهارم true خواهد بود. به این صورت که هر دو از نوع System.int32 خواهند بود.
  • در رفتار پنجم اگر از نوع‌ها، خروجی جداگانه بگیریم، خواهیم دیدکه نوع int از System.int32 و <Nullable<int از نوع System.Nullable`1[System.Int32] میباشند، در نتیجه خروجی false است. اشیای nullable بعد از اینکه مقداری مشخص را دریافت کردند، به صورت یک شیء غیر nullable رفتار خواهند کرد.

مدیریت مقادیر null در سربارگذاری متدها   

        static void Main(string[] args)
        {
            Console.WriteLine(Method(null));
            Console.ReadLine();
        }
        private static string Method(object obj)
        {
            return "Object parameter";
        }
        private static string Method(string str)
        {
            return "String parameter";
        }
در قطعه کد بالا، فراخوانی متد سربارگذاری شده با مقدار ورودی null، باعث اجرای متدی میشود که پارامتر ورودی آن از نوع رشته است. تا زمانیکه یکی از پارامترها بتواند به دیگری تبدیل شود، برنامه بدون خطا کامپایل خواهد شد. اما اگر هیچ تبدیل نوعی بین پارامترها وجود نداشته باشد، کد کامپایل نخواهد شد. بین متدهای سربارگذاری شده، متدی که نوع پارامتر آن مشخص‌تر است، فراخوانی میشود. برای اینکه متد خاصی را مجبور به اجرا کنیم، باید مقدار null را پیش از ارسال، به نوع پارامتر آن متد تبدیل کنید.(object)null

رفتارهای ()Math.Round

var rounded = Math.Round(1.5); // 2
var rounded = Math.Round(2.5); // 2

var rounded = Math.Round(2.5, MidpointRounding.ToEven); // 2
var rounded = Math.Round(2.5, MidpointRounding.AwayFromZero); // 3

var value = 1.4f;
var rounded = Math.Round(value + 0.1f); // 1
متد Round از کلاس Math، ورودی را که عددی اعشاری است، گرد میکند. اگر مقدار اعشار کمتر از ۰.۵ باشد، به سمت پایین و اگر بیشتر از ۰.۵ باشد، به سمت بالا گرد میشود. اما اگر ورودی دقیقا مقدار اعشاری ۰.۵ را داشته باشد چطور؟ متد Round به صورت پیش‌فرض ورودی  را به نزدیکترین عدد زوج گرد میکند، به این دلیل خط‌های ۱ و ۲ از قطعه کد بالا، خروجی یکسان ۲ را خواهند داشت. این متد آرگومان دومی هم دارد که دو حالت MidpointRounding.ToEven و MidpointRounding.AwayFromZero را می‌توان برای آن مشخص کرد. ToEven همان رفتار پیش‌فرض متد است که ورودی را به نزدیکترین عدد زوج گرد میکند و از حالت AwayFromZero میشود برای گرد کردن ورودی به عدد بزرگتر استفاده کرد (خط ۵). 
در خط ۸ یک حالت خاص دیگر نیز داریم. انتظار میرود که خروجی، به نزدیکترین عدد زوج گرد شود و نتیجه ۲ باشد؛ مثل خط ۱، اما خروجی ۱ خواهد بود. وقتی ورودی‌ها را از نوع float در نظر بگیریم، مقدار 0.1f کمی کمتر از ۰.۱ خواهد بود و نتیجه محاسبه کمی کمتر از ۱.۵. برای پرهیز از این مسئله بهتر است ورودی متد Round را از نوع decimal در نظر بگیریم.
 

مقدار دهی اولیه کلاسها 

پیشنهاد میشود برای جلوگیری از وقوع استثناءها از مقدار دهی اولیه کلاسها در سازنده کلاس، بخصوص اگر سازنده استاتیک داشته باشیم، پرهیز کنیم. ترتیب مقدار دهی اولیه زمانیکه از یک کلاس یه وهله ساخته میشود، به قرار زیر است:
  • فیلدهای استاتیک (زمانیکه کلاس برای اولین بار در دسترس قرار میگیرد)
  • سازنده استاتیک (زمانیکه کلاس برای اولین بار در دسترس قرار میگیرد)
  • فیلدهایی از کلاس که در نمونه ساخته شده در دسترس قرار میگیرند.
  • سازنده کلاس که در زمان ایجاد یک نمونه از کلاس در دسترس قرار میگیرد.
در قطعه کد زیر اگر نمونه‌ای از کلاس FailingClass ساخته شود، انتظار میرود که خطای InvalidOperationException صادر شود؛ اما برنامه با خطای TypeInitializationException متوقف میشود. در واقع در زمان اجرا به صورت خودکار خطای TypeInitializationException، خطای InvalidOperationException را پوشش میدهد. اگر بجای  InvalidOperationException یک دستور ساده WriteLine داشته باشیم، سازنده کلاس FailingClass مجال کامل شدن را خواهد داشت. اما با خطایی که داخل سازنده صادر کرده‌ایم، سازنده کلاس بدون اینکه به طور کامل به پایان برسد، متوقف خواهد شد. 
    public static class Config
    {
        public static bool ThrowException { get; set; } = true;
    }

    public class FailingClass
    {
        static FailingClass()
        {
            if (Config.ThrowException)
            {
                throw new InvalidOperationException();
            }
        }
    }
حال که میدانیم خطای اصلی که در این مواقع صادر میشود چیست، شاید بخواهیم به روش زیر آن را مدیریت کنیم.
try
{
   var failedInstance = new FailingClass();
}
catch (TypeInitializationException) { }

Config.ThrowException = false;
var instance = new FailingClass();
اگر قطعه کد بالا را بدون بخش try  اجرا کنیم، برنامه ابتدا صدور خطا را false میکند و بدون مشکل از کلاس نمونه‌ای ساخته میشود. اما اگر بخش try را داشته باشیم، هر چند که خطا در بخش try گرفته میشود و تنظیم صدور خطا false است، باز هم در خط آخر و در زمان ایجاد یک نمونه از کلاس، پیام خطای TypeInitializationException خواهیم داشت. علت آن است که سازنده استاتیک کلاس فقط یک بار فراخوانی میشود و اگر در این فراخوانی خطایی رخ دهد، این خطا در اثر ایجاد سایر نمونه‌ها و یا استفاده مستقیم از کلاس، مجددا صادر خواهد شد. در نتیجه این کلاس تا زمانیکه پردازش آن در جریان است، غیرقابل استفاده خواهد بود. یک مثال دیگر از ترتیب فراخوانی‌ها را بررسی میکنیم.
public class BaseClass
{
    {
        public BaseClass()
        {
            VirtualMethod(1);
        }
        public virtual int VirtualMethod(int dividend)
        {
            return dividend / 1;
        }
    }

    public class DerivedClass : BaseClass
    {
        int divisor;
        public DerivedClass()
        {
            divisor = 1;
        }
        public override int VirtualMethod(int dividend)
        {
            return base.VirtualMethod(dividend / divisor);
        }
    }
در قطعه کد بالا هر چند که همه چیز درست به نظر میرسد، اما اگر از کلاس DerivedClass نمونه‌ای ساخته شود، با پیام خطای DivideByZeroException مواجه میشویم. علت این مشکل ترتیب مقدار دهی اولیه در کلاسهای فرزند است. ابتدا فیلدهای کلاس فرزند مقدار دهی میشوند و بعد فیلدهای کلاس پایه، بعد سازنده کلاس پایه فراخوانی میشود و پس از آن سازنده کلاس فرزند. ترتیب فراخوانی‌ها به همین جا محدود نمیشود. 
در مثال بالا متد VirtualMethod که در سازنده کلاس پایه فراخوانی شده، پیش از این که کد داخل خود را اجرا کند، متد VirtualMethod را در کلاس فرزند، فراخوانی میکند و کلاس فرزند مجالی را برای مقدار دهی متغیر divisor، در سازنده خود نخواهد داشت. در نتیجه مقدار این متغیر در متد VirtualMethod صفر خواهد ماند و باعث صدور استثناء میشود. برای پرهیز از چنین مشکلاتی بهتر است فیلدهای یک کلاس به صورت مستقیم مقدار دهی اولیه بشوند. مقدار دهی اولیه و یا فراخوانی متدهای virtual در سازنده کلاس‌ها میتواند باعث بروز رفتارهای پیش بینی نشده‌ای شوند.

چند ریختی 

 چند ریختی قابلیتی است برای کلاسهای متفاوت تا بتوانند یک اینترفیس مشابه را به صورت‌های مختلفی پیاده‌سازی کنند. اما قطعه کد زیر قاعده چند ریختی را نقض میکند. 
 class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var instance = new DerivedClass();
            var result = instance.Method();
            result = ((BaseClass)instance).Method();
            Console.WriteLine(instance + " -> " + result); // Derived Class ...  -> Method in BaseClass
            Console.ReadLine();

        }
    }

    public class BaseClass
    {
        public virtual string Method()
        {
            return "Method in BaseClass";
        }
    }

    public class DerivedClass : BaseClass
    {
        public override string ToString()
        {
            return "Derived Class ... ";
        }

        public new string Method()
        {
            return "Method in DerivedClass";
        }
    }
در خروجی کنسول هرچند که Instance همچنان وهله‌ای از DerivedClass است اما به دلیل تبدیل در خط ۷، Method کلاس DerivedClass به وسیله کلاس پایه پنهان شده و Method کلاس پایه فراخوانی میشود. در قطعه کد زیر حالت مشابه‌ای را که در بالا داشتیم، برای interface‌ها دیده میشود.
class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            var instance = new DerivedClass();
            var result = instance.Method(); // -> Method in DerivedClass
            result = ((IInterface)instance).Method(); // -> Method belonging to IInterface
            Console.WriteLine(result);
            Console.ReadLine();
        }
    }

    public interface IInterface
    {
        string Method();
    }

    public class DerivedClass : IInterface
    {
        public string Method()
        {
            return "Method in DerivedClass";
        }
        string IInterface.Method()
        {
            return "Method belonging to IInterface";
        }
}
هرچند که به نظر میرسد دلیلی برای استفاده از روشهای گفته شده وجود ندارد، اما اگر بخواهیم بیش از یک پیاده‌سازی را برای یک متد در یک کلاس داشته باشیم، میتواند مورد توجه قرار گیرد. بخصوص اگر نیاز باشد که پیاده‌سازی دوم خودش به طور مستقلی در کلاسی دیگر استفاده شود.

Iterators 

Iterator‌ها (تکرار شونده‌ها) ساختارهایی هستند که برای حرکت در عناصر یک collection استفاده میشوند. عموما از دستور foreach استفاده و نوع جنریک <IEnumerable<T را نمایندگی میکنند. هر چند که استفاده از آنها ساده است، اما اگر کارکرد داخلی iteratorها را درک نکنیم ممکن است به دام استفاده نادرست از آنها گرفتار شویم. در قطعه کد زیر کلاس Test صدا زده میشود و مقادیر یک تا پنج به صورت یک IEnumerable از داخل بلوک using بازگشت داده میشود. 
private IEnumerable<int> GetEnumerable(StringBuilder log)
{
     using (var test = new Test(log))
      {
          return Enumerable.Range(1, 5);
      }
}

فرض کنیم کلاس Test اینترفیس IDisposable را پیاده‌سازی کرده و در سازنده و متد Dispose خود پیامهایی را به log اضافه کند. در مثالهای واقعی، کلاس Testمیتواند اتصالی به پایگاه داده باشد و رکوردهای خوانده شده، بازگشت داده شوند. توسط حلقه زیر مقدار خروجی تابع را چاپ میکنیم.
var log = new StringBuilder();
            
foreach (var number in GetEnumerable(log))
{
     log.AppendLine($"{number}");
}
انتظار میرود که خروجی به این صورت باشد که ابتدا رشته Created (از سازنده کلاس Test) چاپ شود بعد اعداد یک تا پنج و در نهایت رشته Disposed (از متد Dispose کلاس Test). به عبارتی در ابتدای کار، بلوک using، سازنده کلاس را فراخوانی کند و بعد از اینکه بلوک به پایان کارش رسید متد Dispose کلاس فراخوانی شود. اما در واقع خروجی به صورت زیر خواهد بود. 
Created
Disposed
1
2
3
4
5
این تفاوت در دنیای واقعی مهم است؛ به اینصورت که مثلا اتصال به پایگاه داده قبل از اینکه داده‌ها خوانده شوند، بسته میشود و قطعه کد به درستی عمل نخواهد کرد. تنها راه حل، پیمایش در collection داخل using و بازگشت هر مقدار به صورت مجزا است، که در زیر آمده است.
 using (var test = new Test(log))
 {
     foreach (var i in Enumerable.Range(1,5))
     {
         yield return i;
     }
 }
فقط در این صورت است که کلاس Test بعد از اتمام کار حلقه و در زمان درست به پایان میرسد. توسط کلمه کلیدی yield و برای متدی که خروجی قابل پیمایش داشته باشد میتوان چندین مقدار را بازگشت داد. ترتیب اجرای دستورات در قطعه کد بالا به این صورت است که ابتدا نمونه‌ای از کلاس Test ایجاد میشود و سازنده کلاس فراخوانی میشود، سپس حلقه foreach به تعداد مشخص شده در Range مقادیر بازگشتی را در خروجی تابع قرار میدهد. وقتی که کار حلقه تمام شد، بلوک using دستورات را ادامه خواهد داد که برابر با خاتمه دادن به تمام نمونه‌ها و منابع استفاده شده در بلوک است؛ یعنی فراخوانی متد Dispose. با استفاده از این روش خروجی به شکل زیر خواهد بود. 
Created
1
2
3
4
5
Disposed

مطالب
محدود کردن درخواست های Asp.Net Web Api بر اساس Client IP
در بسیاری از سناریو‌ها این موضوع مطرح می‌شود که سرویس‌های طراحی شده بر اساس Asp.Net Web Api، فقط به یک سری آی پی‌های مشخص سرویس دهند. برای مثال اگر Ip کلاینت در لیست کلاینت‌های دارای لایسنس خریداری شده بود، امکان استفاده از سرویس میسر باشد؛ در غیر این صورت خیر. بسته به نوع پیاده سازی سرویس‌های Web api، پیاده سازی این بخش کمی متفاوت خواهد شد. در طی این پست این موضوع را برای سه حالت IIs Host  و SelfHost و Owin Host بررسی می‌کنیم.
در اینجا قصد داریم حالتی را پیاده سازی نماییم که اگر درخواست جاری از سوی کلاینتی بود که Ip آن در لیست Ip‌های غیر مجاز قرار داشت، ادامه‌ی عملیات متوقف شود.

IIS Hosting:
حالت پیش فرض استفاده از سرویس‌های Web Api همین گزینه است؛ وابستگی مستقیم به System.Web . در مورد مزایا و معایب آن بحث نمی‌کنیم اما اگر این روش را انتخاب کردید تکه کد زیر این کار را برای ما انجام می‌دهد:
if (request.Properties.ContainsKey["MS_HttpContext"]) 
{
    var ctx = request.Properties["MS_HttpContext"] as HttpContextWrapper;
    if (ctx != null)
    {
        var ip = ctx.Request.UserHostAddress;       
    }
}
برای بدست آوردن شی HttpContext می‌توان آن را از لیست Properties‌های درخواست جاری به دست آورد. حال کد بالا را در قالب یک Extension Method در خواهیم آورد؛ به صورت زیر:

public static class HttpRequestMessageExtensions
{
    private const string HttpContext = "MS_HttpContext";

    public static string GetClientIpAddress(this HttpRequestMessage request)
    {
        if (request.Properties.ContainsKey(HttpContext))
        {
            dynamic ctx = request.Properties[HttpContext];
            if (ctx != null)
            {
                return ctx.Request.UserHostAddress;
            }
        }      
        return null;
    }
}

Self Hosting:

در حالت Self Host می‌توان عملیات بالا را با استفاده از خاصیت RemoteEndpointMessageProperty  انجام داد که تقریبا شبیه به حالت Web Host است. مقدار این خاصیت نیز در شی جاری HttpRequestMessage وجود دارد. فقط باید به صورت زیر آن را واکشی نماییم:
if (request.Properties.ContainsKey[RemoteEndpointMessageProperty.Name]) 
{
    var remote = request.Properties[RemoteEndpointMessageProperty.Name] as RemoteEndpointMessageProperty;

    if (remote != null)
    {
        var ip = remote.Address;        
    }
}
خاصیت RemoteEndpointMessageProperty  به تمامی درخواست‌ها وارده در سرویس‌های WCF چه در حالت استفاده از Http و چه در حالت Tcp اضافه می‌شود و در اسمبلی System.ServiceModel نیز می‌باشد. ار آنجا که Web Api از هسته‌ی WCF استفاده می‌کند (WCF Core) در نتیجه می‌توان از این روش استفاده نمود. فقط باید اسمبلی System.ServiceModel را به پروژه‌ی خود اضافه نمایید.

ترکیب حالت‌های قبلی:
اگر می‌خواهید کد‌های نوشته شده شما وابستگی به نوع هاست پروژه نداشته باشد، یا به معنای دیگر، در هر دو حالت به درستی کار کند می‌توانید به روش زیر حالت‌های قبلی را با هم ترکیب کنید. 
»در این صورت دیگر نیازی به اضافه کردن اسمبلی System.ServiceModel  نیست.
public static class HttpRequestMessageExtensions
{
    private const string HttpContext = "MS_HttpContext";
    private const string RemoteEndpointMessage = "System.ServiceModel.Channels.RemoteEndpointMessageProperty";

    public static string GetClientIpAddress(this HttpRequestMessage request)
    {
        if (request.Properties.ContainsKey(HttpContext))
        {
            dynamic ctx = request.Properties[HttpContext];
            if (ctx != null)
            {
                return ctx.Request.UserHostAddress;
            }
        }

        if (request.Properties.ContainsKey(RemoteEndpointMessage))
        {
            dynamic remoteEndpoint = request.Properties[RemoteEndpointMessage];
            if (remoteEndpoint != null)
            {
                return remoteEndpoint.Address;
            }
        }

        return null;
    }
}
مرحله بعدی طراحی یک DelegatingHandler جهت استفاده از IP به دست آمده است .
 
public class MyHandler : DelegatingHandler
{
 private readonly HashSet<string> deniedIps;

    protected override Task<HttpResponseMessage> SendAsync(HttpRequestMessage request, CancellationToken cancellationToken)
    {

      if (deniedIps.Contains(request.GetClientIpAddress()))
        {            
            return Task.FromResult( new HttpResponseMessage( HttpStatusCode.Unauthorized ) );
        }

        return base.SendAsync(request, cancellationToken);
    }
}

Owin :

زمانی که از Owin   برای هاست سرویس‌های Web Api خود استفاده می‌کنید کمی روال انجام کار متفاوت خواهد شد. در این مورد نیز می‌توانید از DelegatingHandler‌ها استفاده کنید. معرفی DelegatingHandler طراحی شده به Asp.Net PipeLine به صورت زیر خواهد بود:
public class Startup
    {
        public void Configuration( IAppBuilder appBuilder )
        {     
            var config = new HttpConfiguration();
                 
            var routeHandler = HttpClientFactory.CreatePipeline( new HttpControllerDispatcher( config ), new DelegatingHandler[] 
            {
                new MyHandler(),
            } );
      
            config.Routes.MapHttpRoute(
                name: "Default",
                routeTemplate: "{controller}/{action}",
                defaults: null,
                constraints: null,
                handler: routeHandler
            );            
           
            config.EnsureInitialized();
         
            appBuilder.UseWebApi( config );         
        }
    }
اما نکته ای را که باید به آن دقت داشت، این است که یکی از مزایای استفاده از Owin، یکپارچه سازی عملیات هاستینگ قسمت‌های مختلف برنامه است. برای مثال ممکن است قصد داشته باشید که بخش هایی که با Asp.Net SignalR نیز پیاده سازی شده‌اند، قابلیت استفاده از کد‌های بالا را داشته باشند. در این صورت بهتر است کل عملیات بالا در قالب یک Owin Middleware عمل نماید تا تمام قسمت‌های هاست شده‌ی برنامه از کد‌های بالا استفاده نمایند؛ به صورت زیر:
public class IpMiddleware : OwinMiddleware
{
    private readonly HashSet<string> _deniedIps;

    public IpMiddleware(OwinMiddleware next, HashSet<string> deniedIps) :
        base(next)
    {
        _deniedIps = deniedIps;
    }

    public override async Task Invoke(OwinRequest request, OwinResponse response)
    {
        var ipAddress = (string)request.Environment["server.RemoteIpAddress"];

        if (_deniedIps.Contains(ipAddress))
        {
            response.StatusCode = 403;
            return;
        }

        await Next.Invoke(request, response);
    }
}
برای نوشتن یک Owin Middleware کافیست کلاس مورد نظر از کلاس OwinMiddleware ارث ببرد و متد Invoke را Override کنید.  لیست Ip‌های غیر مجاز، از طریق سازنده در اختیار Middleware قرار می‌گیرد. اگر درخواست مجاز بود از طریق دستور Next.Invoke(request,response) کنترل برنامه به مرحله بعدی منتقل می‌شود در غیر صورت عملیات با کد 403 متوقف می‌شود.
در نهایت برای معرفی این Middleware طراحی شده به Application، مراحل زیر را انجام دهید.
public class Startup
    {
        public void Configuration( IAppBuilder appBuilder )
        {       
           var config = new HttpConfiguration();                      

           var deniedIps = new HashSet<string> {"192.168.0.100", "192.168.0.101"}; 
          
app.Use(typeof(IpMiddleware), deniedIps); appBuilder.UseWebApi( config ); } }
مطالب
اندازه گیری کارآیی کدها توسط NBench
این روزها جهت اندازه‌گیری کارآیی قطعات کدهای دات نتی، استفاده از فریم ورک‌های مخصوصی که بسیاری از نکات ریز مرتبط با اینگونه اندازه‌گیری‌ها را مانند warmup یا گرم کردن JIT (جهت عدم اندازه گیری زمان کامپایل پویای کدها، بجای زمان واقعی اجرای آن‌ها)، اندازه‌گیری فشار بر روی Garbage collector و غیره را انجام می‌دهند، بجای استفاده‌ی از Stop Watch، متداول است. یکی از معروفترین‌های این گروه، که تقریبا حالت استانداردی را در جهت اندازه گیری کارآیی کدهای دات نتی پیدا کرده‌است، فریم ورک سورس باز NBench است.


شروع به کار با NBench

برای شروع به کار با NBench، ابتدا نیاز است دو بسته‌ی نیوگت ذیل را نصب کرد:
PM> Install-Package NBench
PM> Install-Package NBench.Runner
عملکرد این فریم ورک، شبیه به عملکرد فریم ورک‌های آزمون‌های واحد است. برای مثال فرض کنید که می‌خواهید فشار حافظه و فشار بر روی GC قطعه کدی را اندازه گیری کنید:
[PerfBenchmark(RunMode = RunMode.Iterations, TestMode = TestMode.Measurement)]
[MemoryMeasurement(MemoryMetric.TotalBytesAllocated)]
public void AddMemoryMeasurement()
{
    const int numberOfAdds = 1000000;
    var dictionary = new Dictionary<int, int>();
    for (var i = 0; i < numberOfAdds; i++)
    {
        dictionary.Add(i, i);
    }
}
 
[PerfBenchmark(RunMode = RunMode.Iterations, TestMode = TestMode.Measurement)]
[GcMeasurement(GcMetric.TotalCollections, GcGeneration.AllGc)]
public void MeasureGarbageCollections()
{
    var dataCache = new List<int[]>();
    for (var i = 0; i < 500; i++)
    {
        for (var j = 0; j < 10000; j++)
        {
            var data = new int[100];
            dataCache.Add(data.ToArray());
        }
 
        dataCache.Clear();
    }
}
همانند نوشتن متدهای آزمون‌های واحد، ابتدا یک یا چند متد public void را در اینجا اضافه می‌کنیم.
سپس هر متد تست به ویژگی PerfBenchmark مزین می‌شود. در اینجا RunMode.Iterations به این معنا است که خودمان قصد داریم در طی یک حلقه، تعداد بار انجام را مشخص کنیم.
ویژگی MemoryMeasurement برای اندازه گیری حافظه‌ی مصرفی یک قطعه کد و GcMeasurement برای اندازه گیری فشار بر روی Garbage collector بکار می‌رود.


اجرای آزمون‌های NBench

پس از تهیه‌ی دو متد فوق، به پوشه‌ی packages\NBench.Runner.0.3.4\lib\net45 مراجعه کنید. یک فایل exe در آن موجود است که کار یافتن و اجرای آزمون‌های NBench را انجام می‌دهد. به عنوان پارامتر آن تنها کافی است مسیر اسمبلی برنامه (فایل exe و یا dll) را به آن ارسال کنیم:
 D:\Prog\NBenchSample\packages\NBench.Runner.0.3.4\lib\net45\NBench.Runner.exe "D:\Prog\NBenchSample\NBenchSample\bin\Release\NBenchSample.exe"
پس از آن، کار اجرای آزمون‌های NBench شروع شده و پس از مدتی ابتدا BEGIN WARMUP و END WARMUP‌ها را می‌توان مشاهده کرد و در آخر یک چنین خروجی ارائه می‌شود:
 --------------- RESULTS: NBenchSample.Program+AddMemoryMeasurement ---------------
TotalBytesAllocated: Max: 47,842,944.00 bytes, Average: 42,002,757.60 bytes, Min: 41,353,848.00 bytes, StdDev: 2,052,032.33 bytes
TotalBytesAllocated: Max / s: 359,074,078.19 bytes, Average / s: 311,474,786.96 bytes, Min / s: 300,926,928.79 bytes, StdDev / s: 16,869,581.62 bytes

--------------- RESULTS: NBenchSample.Program+MeasureGarbageCollections ---------------
TotalCollections [Gen0]: Max: 708.00 collections, Average: 702.80 collections, Min: 697.00 collections, StdDev: 3.65 collections
TotalCollections [Gen0]: Max / s: 111.55 collections, Average / s: 109.87 collections, Min / s: 107.88 collections, StdDev / s: 1.28 collections

TotalCollections [Gen1]: Max: 338.00 collections, Average: 334.60 collections, Min: 330.00 collections, StdDev: 2.41 collections
TotalCollections [Gen1]: Max / s: 53.61 collections, Average / s: 52.31 collections, Min / s: 51.10 collections, StdDev / s: 0.70 collections

TotalCollections [Gen2]: Max: 32.00 collections, Average: 24.80 collections, Min: 18.00 collections, StdDev: 4.73 collections
TotalCollections [Gen2]: Max / s: 4.91 collections, Average / s: 3.87 collections, Min / s: 2.86 collections, StdDev / s: 0.72 collections


نکته‌ای در مورد اندازه گیری فشار حافظه

حافظه توسط سیستم عامل، به صورت صفحات تخصیص داده می‌شود. برای مثال اگر شما به 12 بایت نیاز داشته باشید، سیستم عامل ممکن است 8 کیلوبایت را جهت کاهش تعداد بار تخصیص‌های حافظه و بالا بردن سرعت کار، در اختیار برنامه قرار دهد. بنابراین جهت رسیدن به بهترین نتیجه، در اینجا بهتر است تعداد زیادی شیء را مورد آزمایش قرار داد. برای مثال در آزمایش فوق بجای افزودن یک آیتم به دیکشنری، افزودن میلیون‌ها شیء، نویز استراتژی تخصیص حافظه‌ی توسط سیستم عامل را به حداقل می‌رساند.

شبیه به همین استراتژی، در پیاده سازی Dictionary نیز بکارگرفته شده‌است:
[PerfBenchmark(RunMode = RunMode.Iterations, TestMode = TestMode.Measurement)]
[MemoryMeasurement(MemoryMetric.TotalBytesAllocated)]
public void AddMemoryMeasurement_With_initial_Size()
{
    const int numberOfAdds = 1000000;
    var dictionary = new Dictionary<int, int>(numberOfAdds);
    for (var i = 0; i < numberOfAdds; i++)
    {
        dictionary.Add(i, i);
    }
}
اگر اینبار این آزمون را انجام دهیم، به نتیجه‌ی ذیل خواهیم رسید:
 --------------- RESULTS: NBenchSample.Program+AddMemoryMeasurement_With_initial_Size ---------------
TotalBytesAllocated: Max: 23,245,912.00 bytes, Average: 23,245,912.00 bytes, Min: 23,245,912.00 bytes, StdDev: 0.00 bytes
TotalBytesAllocated: Max / s: 394,032,435.34 bytes, Average / s: 389,108,363.43 bytes, Min / s: 378,502,981.34 bytes, StdDev / s: 5,575,519.09 bytes
در اینجا زمانیکه شیء دیکشنری ایجاد شده‌است، اندازه‌ی اولیه‌ی آن نیز مشخص گردیده‌است. همین مساله سبب شده‌است تا مصرف حافظه‌ی آن از نزدیک به 41 مگابایت (متد AddMemoryMeasurement ابتدای بحث) به نزدیک 24 مگابایت (متد AddMemoryMeasurement_With_initial_Size فوق) کاهش یابد.
علت اینجا است که دیکشنری در پشت صحنه، از یک متد ReSize استفاده می‌کند که شبیه به سیستم عامل، بیشتر از مقدار مورد نیاز جهت ذخیره‌ی اشیاء، برای کاهش تعداد بار تخصیص‌های حافظه، حافظه به خود اختصاص می‌دهد. به همین جهت زمانیکه اندازه‌ی اولیه را مشخص کرد‌ه‌ایم، کار تخصیص حافظه‌ی بیش از اندازه‌ی این شیء، به شدت کاهش یافته‌است.


بررسی متد MeasureGarbageCollections

در متد MeasureGarbageCollections، مقدار زیادی شیء بر روی heap ایجاد شده و GC را وادار به عکس العمل شدید می‌کند.
حلقه‌ی داخلی ایجاد شده نیز تعداد زیادی شیء را در جهت پاکسازی GC تخصیص می‌دهد. این پاکسازی در مرحله‌ا‌ی به نام generation 0 صورت می‌گیرد.
اشیاء اضافه شده‌ی به لیست، طول عمر بیشتری دارند (تا پایان حلقه). بنابراین از garbage collection at generation 0 جان سالم به در خواهند برد و در garbage collection at generation 1  به عمر آن‌ها پایان داده خواهد شد. هرچند ممکن است تعدادی از آن‌ها پاکسازی نشده و تا پایان full garbage collection (generation 2) باقی بمانند.
در آزمایش انجام شده، با ذکر GcGeneration.AllGc، هر سه مورد Gen0 تا Gen2 اندازه گیری خواهند شد. عموما اندازه گیری Gen0 و Gen1 مهم نیستند و این‌ها خیلی زود به پایان خواهند رسید. اگر تعداد بار رخ‌دادن Gen2 زیاد بود (یا اصلا وجود داشت)، می‌تواند سبب بروز مشکلات کارآیی شدیدی گردد.
بنابراین می‌توان بجای تنظیم GcGeneration.AllGc، صرفا از GcGeneration.Gen2 استفاده کرد.


اندازه‌گیری Throughput یا تعداد بار اجرای یک متد در ثانیه

روش دیگر کار با فریم ورک NBench، ایجاد یک کلاس مخصوص و سپس افزودن متدهای Setup مزین به PerfSetup، متد Cleanup مزین به PerfCleanup و سپس تعدادی متد اندازه گیری کارآیی توسط ویژگی PerfBenchmark است. در اینجا برای اندازه‌گیری سرعت اجرای متدها، از ویژگی CounterThroughputAssertion استفاده خواهد شد که پارامتر اول آن نام یک شمارشگر است. این شمارشگر در متد Setup ایجاد می‌شود (با یک نام دلخواه).
public class DictionaryThroughputTests
{
    private readonly Dictionary<int, int> _dictionary = new Dictionary<int, int>();
 
    private const string AddCounterName = "AddCounter";
    private Counter _addCounter;
    private int _key;
 
    private const int AverageOperationsPerSecond = 20000000;
 
    [PerfSetup]
    public void Setup(BenchmarkContext context)
    {
        _addCounter = context.GetCounter(AddCounterName);
        _key = 0;
    }
 
    [PerfBenchmark(RunMode = RunMode.Throughput, TestMode = TestMode.Test)]
    [CounterThroughputAssertion(AddCounterName, MustBe.GreaterThan, AverageOperationsPerSecond)]
    public void AddThroughput_ThroughputMode(BenchmarkContext context)
    {
        _dictionary.Add(_key++, _key);
        _addCounter.Increment();
    }
 
    [PerfBenchmark(RunMode = RunMode.Iterations, TestMode = TestMode.Test)]
    [CounterThroughputAssertion(AddCounterName, MustBe.GreaterThan, AverageOperationsPerSecond)]
    public void AddThroughput_IterationsMode(BenchmarkContext context)
    {
        for (var i = 0; i < AverageOperationsPerSecond; i++)
        {
            _dictionary.Add(i, i);
            _addCounter.Increment();
        }
    }
 
    [PerfCleanup]
    public void Cleanup(BenchmarkContext context)
    {
        _dictionary.Clear();
    }
}
در این آزمایش‌ها، RunMode.Throughput به معنای اجرای متد آزمایش به تعداد AverageOperationsPerSecond توسط فریم ورک NBench است. در حالت قید RunMode.Iterations، تعداد بار اجرا، توسط حلقه‌ای که ما مشخص کرده‌ایم، تعیین می‌گردد.
 --------------- RESULTS: NBenchSample.DictionaryThroughputTests+AddThroughput_ThroughputMode ---------------
[Counter] AddCounter: Max: 575,654.00 operations, Average: 575,654.00 operations, Min: 575,654.00 operations, StdDev: 0.00 operations
[Counter] AddCounter: Max / s: 7,205,997.59 operations, Average / s: 7,163,894.30 operations, Min / s: 7,075,316.79 operations, StdDev / s: 42,518.20 operations

--------------- RESULTS: NBenchSample.DictionaryThroughputTests+AddThroughput_IterationsMode ---------------
[Counter] AddCounter: Max: 20,000,000.00 operations, Average: 20,000,000.00 operations, Min: 20,000,000.00 operations, StdDev: 0.00 operations
[Counter] AddCounter: Max / s: 7,409,380.61 operations, Average / s: 7,250,991.24 operations, Min / s: 6,880,938.73 operations, StdDev / s: 148,085.19 operations
اگر دقت کنید، کارآیی اندازه گیری شده‌ی در حالت RunMode.Iterations بیشتر است از حالت RunMode.Throughput. چون در حالت RunMode.Throughput، فریم ورک کار اجرای متد را از طریق Reflection انجام می‌دهد. بنابراین بهتر است از حالت RunMode.Iterations، جهت رسیدن به نتایج دقیق‌تری استفاده کرد.
در اینجا برای گزارش دادن، عددهای Average و  Average / s باید مورد استفاده قرار گیرند.
مطالب دوره‌ها
تامین مقادیر پارامترها در حین نگاشت‌های AutoMapper
متد Project To را می‌توان به عنوان متد پیش فرض حین کار با ORMها درنظر گرفت؛ با این مزایا:
- جلوگیری از Lazy loading اشتباه
- کاهش تعداد فیلدهای بازگشت داده شده‌ی از دیتابیس و محدود ساختن آن‌ها به خواصی که قرار است نگاشت شوند. در حالت معمولی استفاده‌ی از متد Mapper.Map، تمام فیلدهای مدل بارگذاری شده و سپس در سمت کلاینت توسط AutoMapper نگاشت خواهند شد. اما در حالت استفاده‌ی از متد ویژه‌ی Project To، کوئری SQL ارسالی به بانک اطلاعاتی نیز مطابق نگاشت تعریف شده، تغییر کرده و خلاصه خواهد شد.

در این حالت یک چنین سناریویی را درنظر بگیرید. مدل متناظر با جدول بانک اطلاعاتی ما چنین ساختاری را دارد:
public class UserModel
{
    public int Id { get; set; }
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
}
و اطلاعاتی که قرار است در رابط کاربری نمایش داده شوند، به این شکل تعریف شده‌اند:
public class UserViewModel
{
    public string FirstName { get; set; }
    public string LastName { get; set; }
    public string UserIdentityName { get; set; }
}
در اینجا خاصیت UserIdentityName قرار است در زمان اجرا، برای مثال توسط مقدار User.Identity.Name تامین شود و در حالت کلی، خاصیت یا خاصیت‌های ثابتی را داریم که نیاز است در حین نگاشت انجام شده، در زمان اجرا مقدار ثابت خود را دریافت کنند.


تعریف نگاشت‌های پارامتری

برای حل این مساله، از روش زیر استفاده می‌شود:
 string userIdentityName = null;
this.CreateMap<UserModel, UserViewModel>()
 .ForMember(d => d.UserIdentityName, opt => opt.MapFrom(src => userIdentityName));
ابتدا یک متغیر خالی را تعریف می‌کنیم. از آن جهت تهیه‌ی یک lambda expression صحیح در قسمت MapFrom استفاده خواهیم کرد. کار این متغیر خالی، تهیه‌ی یک عبارت جایگزین شونده‌ی در زمان اجرا است.
اکنون جهت استفاده‌ی از این متغیر با قابلیت جایگزینی، می‌توان به نحو ذیل عمل کرد:
var uiUsers = users.AsQueryable()
                   .Project()
                   .To<UserViewModel>(new { userIdentityName = "User.Identity.Name Value Here" })
                   .ToList();
در اینجا لیست کاربران بانک اطلاعاتی، به لیست UserViewModel‌ها نگاشت شده و همچنین مقدار خاصیت UserIdentityName آن‌ها نیز از پارامتری که به متد Project To ارسال گردیده‌است، تامین خواهد شد.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب دوره‌ها
به روز رسانی خواص راهبری و مجموعه‌های Entity Framework توسط AutoMapper
فرض کنید مدل‌های بانک اطلاعاتی ما چنین ساختاری را دارند:
public abstract class BaseEntity
{
    public int Id { set; get; }
}

public class User : BaseEntity
{
        public string Name { set; get; }
 
        public virtual ICollection<Advertisement> Advertisements { get; set; }
}

public class Advertisement : BaseEntity
{
    public string Title { get; set; }
    public string Description { get; set; }
 
    [ForeignKey("UserId")]
    public virtual User User { get; set; }
    public int UserId { get; set; }
}
و همچنین مدل‌های رابط کاربری یا ViewModel‌های برنامه نیز به صورت ذیل تعریف شده‌اند:
public class AdvertisementViewModel
{
    public int Id { get; set; }
    public string Title { get; set; }
    public int UserId { get; set; }
}
 
public class UserViewModel
{
    public int Id { set; get; }
    public string Name { set; get; }
    public List<AdvertisementViewModel> Advertisements { get; set; }
}


به روز رسانی خواص راهبری Entity framework توسط AutoMapper

در کلاس‌های فوق، یک کاربر، تعدادی تبلیغات را می‌تواند ثبت کند. در این حالت اگر بخواهیم خاصیت User کلاس Advertisement را توسط AutoMapper به روز کنیم، با رعایت دو نکته، اینکار به سادگی انجام خواهد شد:
الف) همانطور که در کلاس Advertisement جهت تعریف کلید خارجی مشخص است، UserId نیز علاوه بر User ذکر شده‌است. این مورد کار نگاشت UserId اطلاعات دریافتی از کاربر را ساده کرده و در این حالت نیازی به یافتن اصل User این UserId از بانک اطلاعاتی نخواهد بود.
ب) چون در اطلاعات دریافتی از کاربر تنها Id او را داریم و نه کل شیء مرتبط را، بنابراین باید به AutoMapper اعلام کنیم تا از این خاصیت صرفنظر کند که اینکار توسط متد Ignore به نحو ذیل قابل انجام است:
this.CreateMap<AdvertisementViewModel, Advertisement>()
      .ForMember(advertisement => advertisement.Description, opt => opt.Ignore())
      .ForMember(advertisement => advertisement.User, opt => opt.Ignore());


به روز رسانی مجموعه‌های Entity Framework توسط AutoMapper

فرض کنید چنین اطلاعاتی از کاربر و رابط کاربری برنامه دریافت شده است:
var uiUser1 = new UserViewModel
{
    Id = 1,
    Name = "user 1",
    Advertisements = new List<AdvertisementViewModel>
    {
        new AdvertisementViewModel
        {
            Id = 1,
            Title = "Adv 1",
            UserId = 1
        },
        new AdvertisementViewModel
        {
            Id = 2,
            Title = "Adv 2",
            UserId = 1
        }
    }
};
اکنون می‌خواهیم معادل این رکورد را از بانک اطلاعاتی یافته و سپس اطلاعات آن‌را بر اساس اطلاعات UI به روز کنیم. شاید در نگاه اول چنین روشی پیشنهاد شود:
 var dbUser1 = ctx.Users.Include(user => user.Advertisements).First(x => x.Id == uiUser1.Id);
Mapper.Map(source: uiUser1, destination: dbUser1);
ابتدا کاربری را که Id آن مساوی uiUser1.Id است، یافته و سپس به AutoMapper اعلام می‌کنیم تا تمام اطلاعات آن‌را به صورت یکجا به روز کند. این نگاشت را نیز برای آن تعریف خواهیم کرد:
 this.CreateMap<UserViewModel, User>()
در یک چنین حالتی، ابتدا شیء user 1 از بانک اطلاعاتی دریافت شده (و با توجه به وجود Include، تمام تبلیغات او نیز دریافت می‌شوند)، سپس ... دو رکورد دریافتی از کاربر، کاملا جایگزین اطلاعات موجود می‌شوند. این جایگزینی سبب تخریب پروکسی‌های EF می‌گردند. برای مثال اگر پیشتر تبلیغی با Id=1 در بانک اطلاعاتی وجود داشته، اکنون با نمونه‌ی جدیدی جایگزین می‌شود که سیستم Tracking و ردیابی EF اطلاعاتی در مورد آن ندارد. به همین جهت اگر در این حالت ctx.SaveChanges فراخوانی شود، عملیات ثبت و یا به روز رسانی با شکست مواجه خواهد شد.

علت را در این دو تصویر بهتر می‌توان مشاهده کرد:



تصویر اول که مستقیما از بانک اطلاعاتی حاصل شده‌است، دارای پروکسی‌های EF است. اما در تصویر دوم، جایگزین شدن این پروکسی‌ها را مشاهده می‌کنید که سبب خواهد شد این اشیاء دیگر تحت نظارت EF نباشند.


راه حل:

در این مورد خاص باید به AutoMapper اعلام کنیم تا کاری با لیست تبلیغات کاربر دریافت شده‌ی از بانک اطلاعاتی نداشته باشد و آن‌را راسا جایگزین نکند:
this.CreateMap<UserViewModel, User>().ForMember(user => user.Advertisements, opt => opt.Ignore());
در اینجا متد Ignore را بر روی لیست تبلیغات کاربر بانک اطلاعاتی فراخوانی کرده‌ایم، تا اطلاعات آن پس از اولین نگاشت انجام شده‌ی توسط AutoMapper دست نخورده باقی بماند.
سپس کار ثبت یا به روز رسانی را به صورت نیمه خودکار مدیریت می‌کنیم:
using (var ctx = new MyContext())
{
    var dbUser1 = ctx.Users.Include(user => user.Advertisements).First(x => x.Id == uiUser1.Id);
    Mapper.Map(source: uiUser1, destination: dbUser1);
 
    foreach (var uiUserAdvertisement in uiUser1.Advertisements)
    {
        var dbUserAdvertisement = dbUser1.Advertisements.FirstOrDefault(ad => ad.Id == uiUserAdvertisement.Id);
        if (dbUserAdvertisement == null)
        {
            // Add new record
            var advertisement = Mapper.Map<AdvertisementViewModel, Advertisement>(uiUserAdvertisement);
            dbUser1.Advertisements.Add(advertisement);
        }
        else
        {
            // Update the existing record
            Mapper.Map(uiUserAdvertisement, dbUserAdvertisement);
        }
    }
 
    ctx.SaveChanges();
}
- در اینجا ابتدا db user معادل اطلاعات ui user از بانک اطلاعاتی، به همراه لیست تبلیغات او دریافت می‌شود و اطلاعات ابتدایی او نگاشت خواهند شد.
- سپس بر روی اطلاعات تبلیغات دریافتی از کاربر، یک حلقه را تشکیل خواهیم داد. در اینجا هربار بررسی می‌کنیم که آیا معادل این تبلیغ هم اکنون به شیء db user متصل است یا خیر؟ اگر متصل نبود، یعنی یک رکورد جدید است و باید Add شود. اگر متصل بود صرفا باید به روز رسانی صورت گیرد.
- برای حالت ایجاد شیء جدید بانک اطلاعاتی، بر اساس uiUserAdvertisement دریافتی، می‌توان از متد Mapper.Map استفاده کرد؛ خروجی این متد، یک شیء جدید تبلیغ است.
- برای حالت به روز رسانی اطلاعات db user موجود، بر اساس اطلاعات ارسالی کاربر نیز می‌توان از متد Mapper.Map کمک گرفت.


نکته‌ی مهم
چون در اینجا از متد Include استفاده شده‌است، فراخوانی‌های FirstOrDefault داخل حلقه، سبب رفت و برگشت اضافه‌تری به بانک اطلاعاتی نخواهند شد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
AM_Sample04.zip
مطالب
CheckBoxList در ASP.NET MVC

ASP.NET MVC به همراه HtmlHelper توکاری جهت نمایش یک ChekBoxList نیست؛ اما سیستم Model binder آن، این نوع کنترل‌ها را به خوبی پشتیبانی می‌کند. برای مثال، یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس یک کنترلر Home جدید را نیز به آن اضافه کنید. در ادامه، برای متد Index آن، یک View خالی را ایجاد نمائید. سپس محتوای این View را به نحو زیر تغییر دهید:
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
@using (Html.BeginForm())
{
<input type='checkbox' name='Result' value='value1' />
<input type='checkbox' name='Result' value='value2' />
<input type='checkbox' name='Result' value='value3' />
<input type="submit" value="submit" />
}

و کنترلر Home را نیز مطابق کدهای زیر ویرایش کنید:
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication21.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
return View();
}

[HttpPost]
public ActionResult Index(string[] result)
{
return View();
}
}
}

یک breakpoint را در تابع Index دوم که آرایه‌ای را دریافت می‌کند، قرار دهید. سپس برنامه را اجرا کرده، تعدادی از checkboxها را انتخاب و فرم نمایش داده شده را به سرور ارسال کنید:


بله. همانطور که ملاحظه می‌کنید، تمام عناصر ارسالی انتخاب شده که دارای نامی مشابه بوده‌اند، به یک آرایه قابل بایند هستند و سیستم model binder می‌داند که چگونه باید این اطلاعات را دریافت و پردازش کند.
از این مقدمه می‌توان به عنوان پایه و اساس نوشتن یک HtmlHelper سفارشی CheckBoxList استفاده کرد.
برای این منظور یک پوشه جدید را به نام app_code، به ریشه پروژه اضافه نمائید. سپس یک فایل خالی را به نام Helpers.cshtml نیز به آن اضافه کنید. محتوای این فایل را به نحو زیر تغییر دهید:

@helper CheckBoxList(string name, List<System.Web.Mvc.SelectListItem> items)
{
<div class="checkboxList">
@foreach (var item in items)
{
@item.Text
<input type="checkbox" name="@name"
value="@item.Value"
@if (item.Selected) { <text>checked="checked"</text> }
/>
< br />
}
</div>
}

و برای استفاده از آن، کنترلر Home را مطابق کدهای زیر ویرایش کنید:

using System.Collections.Generic;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication21.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Tags = new List<SelectListItem>
{
new SelectListItem { Text = "Item1", Value = "Val1", Selected = false },
new SelectListItem { Text = "Item2", Value = "Val2", Selected = false },
new SelectListItem { Text = "Item3", Value = "Val3", Selected = true }
};
return View();
}

[HttpPost]
public ActionResult GetTags(string[] tags)
{
return View();
}

[HttpPost]
public ActionResult Index(string[] result)
{
return View();
}
}
}

و در این حالت View برنامه به شکل زیر درخواهد آمد:
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
@using (Html.BeginForm())
{

<input type='checkbox' name='Result' value='value1' />
<input type='checkbox' name='Result' value='value2' />
<input type='checkbox' name='Result' value='value3' />
<input type="submit" value="submit" />
}

@using (Html.BeginForm(actionName: "GetTags", controllerName: "Home"))
{
@Helpers.CheckBoxList("Tags", (List<SelectListItem>)ViewBag.Tags)
<input type="submit" value="submit" />
}

با توجه به اینکه کدهای Razor قرار گرفته در پوشه خاص app_code در ریشه سایت، به صورت خودکار در حین اجرای برنامه کامپایل می‌شوند، متد Helpers.CheckBoxList در تمام Viewهای برنامه در دسترس خواهد بود. در این متد، یک نام و لیستی از SelectListItemها دریافت می‌گردد. سپس به صورت خودکار یک CheckboxList را تولید خواهد کرد. برای دریافت مقادیر ارسالی آن به سرور هم باید مطابق متد GetTags تعریف شده در کنترلر Home عمل کرد. در اینجا Value عناصر انتخابی به صورت آرایه‌ای از رشته‌ها در دسترس خواهد بود.

روشی جامع‌تر
در آدرس زیر می‌توانید یک HtmlHelper بسیار جامع را جهت تولید CheckBoxList در ASP.NET MVC بیابید. در همان صفحه روش استفاده از آن، به همراه چندین مثال ارائه شده است:
https://github.com/devnoob/MVC3-Html.CheckBoxList-custom-extension

مطالب
ایجاد «خواص الحاقی» با استفاده از امکانات TypeDescriptor و یک TypeDescriptionProvider سفارشی

برای ایجاد «خواص الحاقی» قبلا در سایت مطلب ایجاد «خواص الحاقی» تهیه شده‌است. در این مطلب قصد داریم راه حل ارائه شده‌ی در مطلب مذکور را با یک TypeDescriptionProvider سفارشی ترکیب کرده تا به صورت یکدست، از طریق TypeDescriptor بتوان به آن خواص نیز دسترسی داشته باشیم. 

فرض کنید در یک سیستم Modular Monolith، نیاز جدیدی به دست شما رسیده است که به شرح زیر می‌باشد:

نیاز داریم در گریدی از صفحه‌ی X مربوط به «مؤلفه 1»، ستونی جدید را اضافه کنید و دیتای مربوط به این ستون، توسط «مؤلفه 2» مهیا خواهد شد.

شرایط زیر می‌تواند در سیستم حاکم باشد:
  • قبلا «مؤلفه 2» ارجاعی را به «مؤلفه 1» داده است؛ لذا امکان ارجاع معکوس را در این حالت، نداریم.
  • «مؤلفه 1» باید بتواند مستقل از «مؤلفه 2» نیز توزیع شده و کار کند؛ لذا این نیاز برای زمانی است که «مؤلفه 2» برای توزیع در Component Model ما وجود داشته باشد.
  • نمی‌خواهیم در آینده برای نیازهای مشابه در همان صفحه‌ی X، تغییر جدیدی را در «مؤلفه 1» داشته باشیم (اضافه کردن خصوصیت مورد نظر به مدل نمایشی یا اصطلاحا ویو-مدل متناظر با گرید در در زمان طراحی، جواب مساله نمی‌باشد)
  • می‌‌خواهیم به یک طراحی با Loose Coupling (اتصال سست و ضعیف، وابستگی ضعیف) دست پیدا کنیم.

راه حل چیست؟
با توجه به شرایط حاکم، بدون شک برای مهیا کردن دیتای ستون مذکور نمی‌توان به «مؤلفه 2» مستقیما ارجاع داده و «مؤلفه 1» را به «مؤلفه 2» وابسته کنیم. از طرفی چه بسا در نیاز‌های آتی نیز لازم باشد ستون جدید دیگری برای نمایش دیتای خاصی در گرید مذکور، اضافه شود. راه حل پیشنهادی، معکوس سازی این وابستگی می‌باشد. به عنوان مثال با استفاده از Expose کردن یک Interface توسط «مؤلفه 1» و پیاده سازی آن توسط سایر مؤلفه‌ها و استفاده از این پیاده سازی‌ها در زمان اجرا، می‌تواند راه حلی برای این معکوس سازی باشد. 

نمودار UML بالا، نشان دهنده‌ی راه حل پیشنهادی میباشد.

در این حالت «مؤلفه 1» بدون آگاهی از سایر مؤلفه‌ها، همه‌ی پیاده سازی‌های IExtraColumnConenvtion را در زمان اجرا یافته و از آنها برای ایجاد ستون‌های جدید، استفاده خواهد کرد.

واسط مذکور به شکل زیر می‌باشد: 

public interface IConvention
{
}

public interface IExtraColumnConvention<T> : IConvention
{
   string Name { get; }
 
   string Title { get; }
 
   void Populate(IEnumerable<T> list);
}

البته این واسط می‌تواند جزئیات بیشتری را هم شامل شود.


گام اول: طراحی TypeDescriptionProvider


در ‎.NET به دو طریق میتوان به متادیتا‌ی یک Type دسترسی داشت:

  • استفاده از API Reflection موجود در فضای نام System.Reflection 
  • کلاس TypeDescriptor 

به طور کلی هدف از این کلاس در دات نت، ارائه اطلاعاتی در خصوص یک وهله از جمله: Attributeها، Propertyها، Event‌های آن و غیره، می‌باشد. هنگام استفاده از Reflection، اطلاعات بدست آمده از Type، به دلیل اینکه بعد از کامپایل نمی‌توانند تغییر کنند، لذا قابلیت توسعه پذیری را هم ندارند. در مقابل، با استفاده از کلاس TypeDescriptor این توسعه پذیری را برای وهله‌های مختلف می‌توانید داشته باشید.

برای مهیا کردن متادیتای سفارشی (در اینجا اطلاعات مرتبط با خصوصیات الحاقی) برای TypeDescriptor، نیاز است یک TypeDescriptionProvider سفارشی را طراحی کنیم. 

/// <summary>
/// Use this provider when you need access ExtraProperties with TypeDescriptor.GetProperties(instance)
/// </summary>
public class ExtraPropertyTypeDescriptionProvider<T> : TypeDescriptionProvider where T : class
{
    private static readonly TypeDescriptionProvider Default =
        TypeDescriptor.GetProvider(typeof(T));

    public ExtraPropertyTypeDescriptionProvider() : base(Default)
    {
    }

    public override ICustomTypeDescriptor GetTypeDescriptor(Type instanceType, object instance)
    {
        var descriptor = base.GetTypeDescriptor(instanceType, instance);
        return instance == null ? descriptor : new ExtraPropertyCustomTypeDescriptor(descriptor, instance);
    }

    private sealed class ExtraPropertyCustomTypeDescriptor : CustomTypeDescriptor
    {
      //...
    }
}

  در تکه کد بالا، ابتدا تامین کننده‌ی پیش‌فرض مرتبط با نوع جنریک مورد نظر را یافته و به عنوان تامین کننده‌ی پایه معرفی کرده‌ایم. سپس برای معرفی CustomTypeDescritpr باید متد GetTypeDescriptor را بازنویسی کنیم. در اینجا لازم است برای معرفی متادیتا مرتبط با یک نوع، یک پیاده سازی از واسط ICustomTypeDescriptor را ارائه کنیم:
private sealed class ExtraPropertyCustomTypeDescriptor : CustomTypeDescriptor
{
    private readonly IEnumerable<ExtraPropertyDescriptor<T>> _instanceExtraProperties;

    public ExtraPropertyCustomTypeDescriptor(ICustomTypeDescriptor defaultDescriptor, object instance)
        : base(defaultDescriptor)
    {
        _instanceExtraProperties = instance.ExtraPropertyList<T>();
    }

    public override PropertyDescriptorCollection GetProperties(Attribute[] attributes)
    {
        var properties = new PropertyDescriptorCollection(null);

        foreach (PropertyDescriptor property in base.GetProperties(attributes))
        {
            properties.Add(property);
        }

        foreach (var property in _instanceExtraProperties)
        {
            properties.Add(property);
        }

        return properties;
    }

    public override PropertyDescriptorCollection GetProperties()
    {
        return GetProperties(null);
    }
}
در سازنده این کلاس، لیست خصوصیات الحاقی وهله جاری، در قالب لیستی از ExtraPropertyDescriptor‌ها دریافت شده و با بازنویسی دو متد GetProperties، لیست بدست آماده را به لیست خصوصیات فعلی آن وهله اضافه کرده‌ایم.
متد الحاقی ExtraPropertList به شکل زیر پیاده‌سازی شده‌است:
public static class ExtraProperties
{
    //...

    public static IEnumerable<ExtraPropertyDescriptor<T>> ExtraPropertyList<T>(this object instance) where T : class
    {
        if (!PropertyCache.TryGetValue(instance, out var properties))
            throw new KeyNotFoundException($"key: {instance.GetType().Name} was not found in dictionary");

        return properties.Select(p =>
            new ExtraPropertyDescriptor<T>(p.PropertyName, p.PropertyValueFunc, p.SetPropertyValueFunc,
                p.PropertyType,
                p.Attributes));
    }
}

در اینجا از همان مکانیزم افزودن خواص الحاقی که در ابتدای مطلب اشاره شد، استفاده شده است. 
ExtraPropertyDescriptor به شکل زیر طراحی شده است:
public sealed class ExtraPropertyDescriptor<T> : PropertyDescriptor where T : class
{
    private readonly Func<object, object> _propertyValueFunc;
    private readonly Action<object, object> _setPropertyValueFunc;
    private readonly Type _propertyType;

    public ExtraPropertyDescriptor(
        string propertyName,
        Func<object, object> propertyValueFunc,
        Action<object, object> setPropertyValueFunc,
        Type propertyType,
        Attribute[] attributes) : base(propertyName, attributes)
    {
        _propertyValueFunc = propertyValueFunc;
        _setPropertyValueFunc = setPropertyValueFunc;
        _propertyType = propertyType;
    }

    public override void ResetValue(object component)
    {
    }

    public override bool CanResetValue(object component) => true;

    public override object GetValue(object component) => _propertyValueFunc(component);

    public override void SetValue(object component, object value) => _setPropertyValueFunc(component, value);

    public override bool ShouldSerializeValue(object component) => true;
    public override Type ComponentType => typeof(T);
    public override bool IsReadOnly => _setPropertyValueFunc == null;
    public override Type PropertyType => _propertyType;
}
در نهایت برای استفاده از تامین کننده‌ی طراحی شده، می‌توان به شکل زیر عمل کرد:
[TypeDescriptionProvider(typeof(ExtraPropertyTypeDescriptionProvider<Person>))]
private class Person
{
    public string Name { get; set; }
    public string Family { get; set; }
}
در اینصورت با آزمایش زیر مشخص است که امکان دسترسی به این خصوصیات الحاقی نیز از طریق TypeDescriptor مهیا می‌باشد:
[Test]
public void Should_TypeDescriptor_GetProperties_Returns_ExtraProperties_And_PredefinedProperties()
{
    //Arrange
    var rabbal = new Person {Name = "GholamReza", Family = "Rabbal"};
    const string propertyName = "Title";
    const string propertyValue = "Software Engineer";

    //Act
    rabbal.ExtraProperty(propertyName, propertyValue);
    var title = TypeDescriptor.GetProperties(rabbal).Find(propertyName, true);

    //Assert
    rabbal.ExtraProperty<string>(propertyName).ShouldBe(propertyValue);
    title.ShouldNotBeNull();
    title.GetValue(rabbal).ShouldBe(propertyValue);
}

گام دوم: استفاده از IExtraColumnConvention برای نمایش ستون‌های الحاقی


فرض کنیم 3 پیاده‌سازی از واسط IExtraColumnConvention را توسط مؤلفه‌های مختلف، به شکل داشته باشیم:
public class Column4Convention : IExtraColumnConvention<Product>
{
   public string Name => "Column4";
 
   public string Title => "Column 4"
 
   public void Populate(IEnumerable<Product> list)
   {
      //TODO: forEach on list and set ExtraProperty
      // item.ExtraProperty(Name,value)
      // item.ExtraProperty(Name,(obj)=> value)
      // item.ExtraProperty(Name,(obj)=> value, (obj,value)=>)
   }
}

public class Column2Convention : IExtraColumnConvention<Product>
{
   public string Name => "Column2";
 
   public string Title => "Column 2"
 
   public void Populate(IEnumerable<Product> list)
   {
      //TODO: forEach on list and set ExtraProperty
   }
}

public class Column3Convention : IExtraColumnConvention<Product>
{
   public string Name => "Column3";
 
   public string Title => "Column 3"
 
   public void Populate(IEnumerable<Product> list)
   {
      //TODO: forEach on list and set ExtraProperty
   }
}

سپس این پیاده‌سازی‌ها از طریق مکانیزمی مانند معرفی آنها به یک IoC Container، توسط میزبان (مؤلفه 1) قابل دسترسی خواهد بود. در نهایت میزبان، قبل از نمایش محصولات، به شکل زیر عمل خواهد کرد:
var products = _productService.PagedList(page:1, pageSize:10);
var columns = _provider.GetServices<IExtraColumnConvention<Product>>();
foreach(var column in columns)
{
  column.Populate(products);
}
از این پس خصوصیات الحاقی اضافه شده‌ی توسط مؤلفه‌های دیگر نیز جزئی از خصوصیات محصولات بوده و از طریق TypeDescriptor.GetProperties قابل دسترسی می‌باشد. البته مشخص است راهکاری که در اینجا مطرح شد، وابستگی خیلی زیادی را به مکانیزم استفاده شده در لایه Presentation برای نمایش اطلاعات دارد.
نکته: امکان تهیه ContractResolver سفارشی برای کتابخانه JSON.NET به منظور Serialize خواص الحاقی اضافه شده در زمان اجرا، نیز وجود دارد.

تامین کننده طراحی شده‌ی در این مطلب، به زیرساخت DNTFrameworkCore اضافه شد.
مطالب
روش تولید خودکار URLها در برنامه‌های ASP.NET Core
پیشتر مطلب «نحوه صحیح تولید Url در ASP.NET MVC» را در این سایت مطالعه کرده‌اید و خلاصه‌ی آن به این صورت است که اگر در جائی از برنامه‌ی خود، مسیر Home/Details/1 را به صورت دستی وارد کرده‌اید، با تغییر الگوی مسیریابی برنامه برای مثال به صورت "uni/{controller=Home}/{action=Index}/{id?}" در آینده، مسیر یاد شده دیگر معتبر و قابل دسترسی نبوده و نیاز خواهید داشت تمام مسیرهای دستی وارد شده‌ی اینگونه را در سراسر برنامه اصلاح کنید. به همین جهت در این مطلب روش جدید تولید خودکار URL‌ها را در برنامه‌های ASP.NET Core بررسی می‌کنیم.


تولید URL‌های منتهی به اکشن متدها در کنترلرها

هنوز هم در اکشن متدهای ASP.NET Core می‌توان از متد Url.Action برای تولید لینکی به سایر اکشن متدهای کنترلرهای دیگر استفاده کرد. البته اینبار مقادیر مسیریابی آن به عنوان پارامتر سوم باید وارد شوند و همچنین می‌توان بر اساس Scheme جاری، به صورت خودکار http و یا https را در ابتدای URL درج کرد (البته ذکر Scheme سبب تولید URLهای مطلق می‌شود؛ اگر نیاز به مسیرهای نسبی است، آن‌را ذکر نکنید):
var url = this.Url.Action("About", "Home", new { id = 1 }, this.Request.Scheme);

اما اگر در اکشن متدهای کنترلرها قرار نداشتیم چطور؟
در هر قسمتی از برنامه که دسترسی به httpContext وجود دارد، می‌توان به سرویس IUrlHelper آن نیز دسترسی یافت (this.Url در یک اکشن متد، وهله‌ای از IUrlHelper است):
var urlHelper = httpContext.RequestServices.GetRequiredService<IUrlHelper>()
و پس از آن برای نمونه متد urlHelper.Action یاد شده (معادل this.Url.Action) در دسترس می‌باشد.


تولید URL‌های منتهی به اکشن متدها در خارج از کنترلرها

فرض کنید می‌خواهید در متد Configure فایل آغازین برنامه، آدرس منتهی به یک اکشن متد خاصی را تولید کنید و یا در یک میان‌افزار که عملکرد آن باتوجه به محل قرارگیری آن، پیش از رخ‌دادن و اجرای میان‌افزار MVC است. در این حالت دیگر روش IUrlHelper یاد شده کار نمی‌کند؛ چون در این مکان‌ها دسترسی به Action Context میان‌افزار MVC وجود ندارد و هنوز این میان‌افزار اجرا نشده‌است.
برای رفع این مشکل، از زمان ASP.NET Core 2.2 به بعد، سرویس توکار جدیدی به نام LinkGenerator اضافه شده‌است که الزاما برای کار کردن، نیازی به Http Context و همچنین Action Context را ندارد. برای مثال اگر در متد void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)، دسترسی به app وجود دارد، توسط آن می‌توان سرویس LinkGenerator را دریافت کرد و سپس با کمک متد GetPathByAction آن، مسیر منتهی به یک اکشن متد خاص را به صورت خودکار تولید کرد:
var generator = app.ApplicationServices.GetRequiredService<LinkGenerator>();
var controllerName = nameof(HomeController).Replace("Controller", "");
var url = generator.GetPathByAction(nameof(HomeController.Index), controllerName)
بدیهی است اگر در قسمتی از برنامه امکان تزریق وابستگی‌ها در سازنده‌ی کلاس مدنظر وجود داشته باشد، می‌توان LinkGenerator را به آن تزریق کرد (بدون نیاز به تنظیم خاصی) و از امکانات آن استفاده کرد. طول عمر LinkGenerator به صورت پیش‌فرض به Singleton تنظیم شده‌است. بنابراین می‌توان آن‌را به سازنده‌ی یک میان‌افزار نیز تزریق کرد (چون طول عمر میان‌افزاها نیز Singleton است):
public class MyMiddleware
{
    private readonly LinkGenerator _linkGenerator;

    public MyMiddleware(RequestDelegate next, LinkGenerator linkGenerator) 
   {
       _linkGenerator = linkGenerator;
   }   

    public async Task Invoke(HttpContext httpContext)
    {
        var url = _linkGenerator.GenerateLink(new { controller = "Store", action = "ListProducts" });
    
        httpContext.Response.ContentType = "text/plain";
        return httpContext.Response.WriteAsync($"Go to {url} to see the list of products.");
    }
}
و یا حتی روش ()<var linkGenerator = httpContext.RequestServices.GetService<LinkGenerator نیز در اینجا برای دسترسی به سرویس LinkGenerator کار می‌کند. به علاوه امکان تزریق مستقیم آن به Viewها و صفحات Razor نیز وجود دارد

یک نکته: متد GetUriByAction امکان دریافت HttpContext را نیز دارد:
public static string GetPathByAction(this LinkGenerator generator,
 HttpContext httpContext, string action = null, string controller = null,
 object values = null, PathString? pathBase = null,
 FragmentString fragment = default, LinkOptions options = null);
مانند:
var url = _linkGenerator.GetUriByAction(_accessor.HttpContext,
action: "GetContentByFileId",
values: new { FileId = 1 }
);
در این مثال accessor همان IHttpContextAccessor تزریق شده‌ی به یک سرویس خاص است. مزیت این روش، عدم نیاز به تکمیل سایر پارامترهای متد GetUriByAction است. اگر متد GetUriByAction را بدون HttpContext استفاده کنید، نیاز خواهید داشت تعداد پارامترهای بیشتری از آن‌را برای راهنمایی به آن تکمیل کنید:
public static string GetPathByAction(this LinkGenerator generator, string action, string controller,
 object values = null, PathString pathBase = default,
FragmentString fragment = default, LinkOptions options = null);