مطالب
بررسی Source Generators در #C - قسمت دوم - یک مثال
یک مثال: پیاده سازی INotifyPropertyChanged توسط Source Generators

هدف از اینترفیس INotifyPropertyChanged که به همراه یک رخ‌داد است:
public interface INotifyPropertyChanged  
{ 
   event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;  
}
مطلع سازی استفاده کننده‌ی از یک شیء، از تغییرات رخ‌داده‌ی در مقادیر خواص آن است که نمونه‌ی آن، در برنامه‌های WPF، جهت به روز رسانی UI، زیاد مورد استفاده قرار می‌گیرد. البته این رخ‌داد به خودی خود کار خاصی را انجام نمی‌دهد و برای استفاده‌ی از آن، باید مقدار زیادی کد نوشت و این مقدار کد نیز باید به ازای تک تک خواص یک کلاس مدل، تکرار شوند:
  partial class CarModel : INotifyPropertyChanged
  {

    private double _speedKmPerHour;
    
    public double SpeedKmPerHour
    {
      get => _speedKmPerHour;
      set
      {
        _speedKmPerHour = value;
        PropertyChanged?.Invoke(this, new PropertyChangedEventArgs(nameof(SpeedKmPerHour)));
      }
    }

    public event PropertyChangedEventHandler? PropertyChanged;
  }
همچنین باید درنظر داشت که با تغییر نام خاصیتی، میزان قابل ملاحظه‌ای از این کدهای تکراری نیز باید به روز رسانی شوند که این عملیات می‌تواند ایده‌ی خوبی برای استفاده‌ی از Source Generators باشد.
اگر بخواهیم تولید این کدهای تکراری را به Source Generators محول کنیم، می‌توان برای مثال فیلد خصوصی مرتبط را نگه داشت و تولید مابقی کدها را خودکار کرد:
  partial class CarModel : INotifyPropertyChanged
  {
    private double _speedKmPerHour;    
  }
در این حالت کلاس مدل، به صورت partial تعریف می‌شود و فقط فیلد خصوصی، در کدهای ما حضور خواهد داشت. مابقی کدهای این کلاس partial به صورت خودکار توسط یک Source Generator سفارشی تولید خواهد شد. همانطور که ملاحظه می‌کنید، کاهش حجم قابل ملاحظه‌ای حاصل شده و همچنین اگر فیلد خصوصی دیگری نیز در اینجا اضافه شود، واکنش Source Generator ما آنی خواهد بود و بلافاصله کدهای مرتبط را تولید می‌کند و برنامه، بدون مشکلی کامپایل خواهد شد؛ هرچند به ظاهر INotifyPropertyChanged ذکر شده، در این کلاس اصلا پیاده سازی نشده‌است.


ایجاد پروژه‌ی Source Generator

در ابتدا برای ایجاد تولید کننده‌ی خودکار کدهای INotifyPropertyChanged، یک class library را به solution جاری اضافه می‌کنیم. سپس نیاز است ارجاعاتی را به دو بسته‌ی نیوگت زیر نیز افزود:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.CodeAnalysis.Analyzers" Version="3.3.3">
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
    </PackageReference>
    <PackageReference Include="Microsoft.CodeAnalysis.CSharp" Version="4.2.0" PrivateAssets="all" />
  </ItemGroup>
</Project>
سپس کلاس جدید NotifyPropertyChangedGenerator را به نحو زیر به آن اضافه می‌کنیم:
  [Generator]
  public class NotifyPropertyChangedGenerator : ISourceGenerator
  {
    public void Initialize(GeneratorInitializationContext context)
    {
    }

    public void Execute(GeneratorExecutionContext context)
    {
- این کلاس باید اینترفیس ISourceGenerator را پیاده سازی کرده و همچنین مزین به ویژگی Generator باشد.
- اینترفیس ISourceGenerator به همراه دو متد Initialize و Execute است که در صورت نیاز باید پیاده سازی شوند.

در متد Execute، به خاصیت context.Compilation دسترسی داریم. این خاصیت تمام اطلاعاتی را که کامپایلر از Solution جاری در اختیار دارد، به توسعه دهنده ارائه می‌دهد. برای نمونه پیاده سازی متد Execute تولید کننده‌ی کد مثال جاری، چنین شکلی را دارد:
    public void Execute(GeneratorExecutionContext context)
    {
      // uncomment to debug the actual build of the target project
      // Debugger.Launch();
      var compilation = context.Compilation;
      var notifyInterface = compilation.GetTypeByMetadataName("System.ComponentModel.INotifyPropertyChanged");

      foreach (var syntaxTree in compilation.SyntaxTrees)
      {
        var semanticModel = compilation.GetSemanticModel(syntaxTree);
        var immutableHashSet = syntaxTree.GetRoot()
          .DescendantNodesAndSelf()
          .OfType<ClassDeclarationSyntax>()
          .Select(x => semanticModel.GetDeclaredSymbol(x))
          .OfType<ITypeSymbol>()
          .Where(x => x.Interfaces.Contains(notifyInterface))
          .ToImmutableHashSet();

        foreach (var typeSymbol in immutableHashSet)
        {
          var source = GeneratePropertyChanged(typeSymbol);
          context.AddSource($"{typeSymbol.Name}.Notify.cs", source);
        }
      }
    }
در اینجا با استفاده از context.Compilation به اطلاعات کامپایلر دسترسی پیدا کرده و سپس SyntaxTrees آن‌را یکی یکی، جهت یافتن کلاس‌ها و یا همان ClassDeclarationSyntax ها، پیمایش و بررسی می‌کنیم. سپس از بین این کلاس‌ها، کلاس‌هایی که INotifyPropertyChanged را پیاده سازی کرده باشند، انتخاب می‌کنیم که اطلاعات آن در پایان کار، به متد GeneratePropertyChanged جهت تولید مابقی کدهای partial class ارسال شده و کد تولیدی، به context اضافه می‌شود تا به نحو متداولی همانند سایر کدهای برنامه، به مجموعه کدهای مورد بررسی کامپایلر اضافه شود.

نکته‌ی مهم و جالب در اینجا این است که نیازی نیست تا قطعه کد جدید را به صورت SyntaxTrees در آورد و به کامپایلر اضافه کرد. می‌توان این قطعه کد را به نحو متداولی، به صورت یک قطعه رشته‌ی استاندارد #C، تولید و به کامپایلر با متد context.AddSource ارائه کرد که نمونه‌ای از آن‌را در ذیل مشاهده می‌کنید:
    private string GeneratePropertyChanged(ITypeSymbol typeSymbol)
    {
      return $@"
using System.ComponentModel;

namespace {typeSymbol.ContainingNamespace}
{{
  partial class {typeSymbol.Name}
  {{
    {GenerateProperties(typeSymbol)}
    public event PropertyChangedEventHandler? PropertyChanged;
  }}
}}";
    }

    private static string GenerateProperties(ITypeSymbol typeSymbol)
    {
      var sb = new StringBuilder();
      var suffix = "BackingField";

      foreach (var fieldSymbol in typeSymbol.GetMembers().OfType<IFieldSymbol>()
        .Where(x=>x.Name.EndsWith(suffix)))
      {
        var propertyName = fieldSymbol.Name[..^suffix.Length];
        sb.AppendLine($@"
    public {fieldSymbol.Type} {propertyName}
    {{
      get => {fieldSymbol.Name};
      set
      {{
        {fieldSymbol.Name} = value;
        PropertyChanged?.Invoke(this, new PropertyChangedEventArgs(nameof({propertyName})));
      }}
    }}");
      }

      return sb.ToString();
    }
در اینجا در ابتدا بدنه‌ی کلاس partial تکمیل می‌شود. سپس خواص عمومی آن بر اساس فیلدهای خصوصی تعریف شده، تکمیل می‌شوند. در این مثال اگر یک فیلد خصوصی به عبارت BackingField ختم شود، به عنوان فیلدی که قرار است معادل کدهای INotifyPropertyChanged را داشته باشد، شناسایی می‌شود و به همراه کدهای تولید شده‌ی خودکار خواهد بود.

کدهای source generator ما همین مقدار بیش‌تر نیست. اکنون می‌خواهیم از آن در یک برنامه‌ی کنسول جدید (برای مثال به نام NotifyPropertyChangedGenerator.Demo) استفاده کنیم. برای اینکار نیاز است ارجاعی را به آن اضافه کنیم؛ اما این ارجاع، یک ارجاع متداول نیست و نیاز به ذکر چنین ویژگی خاصی وجود دارد:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\NotifyPropertyChangedGenerator\NotifyPropertyChangedGenerator.csproj"
                      OutputItemType="Analyzer" ReferenceOutputAssembly="false"/>
  </ItemGroup>
</Project>
در اینجا میسر دهی پروژه‌ی تولید کننده‌ی کد، همانند سایر پروژه‌ها است؛ اما نوع آن باید آنالایزر معرفی شود. به همین جهت از خاصیت OutputItemType با مقدار Analyzer استفاده شده‌است. همچنین تنظیم ReferenceOutputAssembly به false به این معنا است که این اسمبلی ویژه، یک وابستگی و dependency واقعی پروژه‌ی جاری نیست و ما قرار نیست به صورت مستقیمی از کدهای آن استفاده کنیم.

برای آزمایش این تولید کننده‌ی کد، کلاس CarModel را به صورت زیر به پروژه‌ی کنسول آزمایشی اضافه می‌کنیم:
using System.ComponentModel;

namespace NotifyPropertyChangedGenerator.Demo
{
  public partial class CarModel : INotifyPropertyChanged
  {
    private double SpeedKmPerHourBackingField;
    private int NumberOfDoorsBackingField;
    private string ModelBackingField = "";

    public void SpeedUp() => SpeedKmPerHour *= 1.1;
  }
}
این کلاس پیاده سازی کننده‌ی INotifyPropertyChanged است؛ اما به همراه هیچ خاصیت عمومی نیست. فقط به همراه یکسری فیلد خصوصی ختم شده‌ی به «BackingField» است که توسط تولید کننده‌ی کد شناسایی شده و اطلاعات آن‌ها تکمیل می‌شود. فقط باید دقت داشت که این کلاس حتما باید به صورت partial تعریف شود تا امکان تکمیل خودکار کدهای آن وجود داشته باشد.

یک نکته:   در این حالت هرچند برنامه بدون مشکل کامپایل و اجرا می‌شود، ممکن است خطوط قرمزی را در IDE خود مشاهده کنید که عنوان می‌کند این قطعه از کد قابل کامپایل نیست. اگر با چنین صحنه‌ای مواجه شدید، یکبار solution را بسته و مجددا باز کنید تا تولید کننده‌ی کد، به خوبی شناسایی شود. البته نگارش‌های جدیدتر Visual Studio و Rider به همراه قابلیت auto reload پروژه برای کار با تولید کننده‌‌های کد هستند و دیگر شاهد چنین صحنه‌هایی نیستیم و حتی اگر برای مثال فیلد جدیدی را به CarModel اضافه کنیم، نه فقط بلافاصله کدهای متناظر آن تولید می‌شوند، بلکه خواص عمومی تولید شده در Intellisense نیز قابل دسترسی هستند.


نحوه‌ی مشاهده‌ی کدهای خودکار تولید شده

اگر علاقمند باشید تا کدهای خودکار تولید شده را مشاهده کنید، در Visual Studio، در قسمت و درخت نمایشی dependencies پروژه، گره‌ای به نام Analyzers وجود دارد که در آن برای مثال نام NotifyPropertyChangedGenerator و ذیل آن، کلاس‌های تولید شده‌ی توسط آن، قابل مشاهده و دسترسی هستند و حتی قابل دیباگ نیز می‌باشند؛ یعنی می‌توان بر روی سطور مختلف آن، break-point قرار داد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: SourceGeneratorTests.zip

معرفی تعدادی منبع تکمیلی
- برنامه Source generator playground
در اینجا تعدادی مثال را که توسط مایکروسافت توسعه یافته‌است، مشاهده می‌کنید که اتفاقا یکی از آن‌ها پیاده سازی تولید کننده‌ی کد اینترفیس INotifyPropertyChanged است. در این برنامه، خروجی کدهای تولیدی نیز به سادگی قابل مشاهده‌است.

- برنامه SharpLab
برای توسعه‌ی تولید کننده‌های کد، عموما نیاز است تا با Roslyn API آشنا بود. در این برنامه اگر از منوی بالای صفحه قسمت results، گزینه‌ی «syntax tree» را انتخاب کنید و سپس قسمتی از کد خود را انتخاب کنید، بلافاصله معادل Roslyn API آن، در سمت راست صفحه نمایش داده می‌شود.

- معرفی مجموعه‌ای از Source Generators
در اینجا می‌توان مجموعه‌ای از پروژه‌های سورس باز Source Generators را مشاهده و کدهای آن‌ها را مطالعه کنید و یا از آن‌ها در پروژه‌های خود استفاده نمائید.

- معرفی یک cookbook در مورد Source Generators
این cookbook توسط خود مایکروسافت تهیه شده‌است و جهت شروع به کار با این فناوری، بسیار مفید است.

- مجموعه مثال‌های Source generators از مایکروسافت
در اینجا می‌توانید مجموعه مثال‌هایی از Source generators را که توسط مایکروسافت تهیه شده‌است، مشاهده کنید. شرح و توضیحات تعدادی از آن‌ها را هم در اینجا مطالعه کنید.
مطالب
بررسی تصویر امنیتی (Captcha) سایت - قسمت دوم

در ادامه بررسی تصویر امنیتی سایت مواردی که باید پیاده سازی شود برای مورد اول میتوان کلاس زیر را در نظر گرفت که متدهایی برای تولید اعداد بصورت تصادفی در بین بازه معرفی شده را بازگشت میدهد:


// RandomGenerator.cs
using System;
using System.Security.Cryptography;

namespace PersianCaptchaHandler
{
    public class RandomGenerator
    {
        private static readonly byte[] Randb = new byte[4];
        private static readonly RNGCryptoServiceProvider Rand = new RNGCryptoServiceProvider();

        public static int Next()
        {
            Rand.GetBytes(Randb);
            var value = BitConverter.ToInt32(Randb, 0);
            if (value < 0) value = -value;
            return value;
        }
        public static int Next(int max)
        {
            Rand.GetBytes(Randb);
            var value = BitConverter.ToInt32(Randb, 0);
            value = value%(max + 1);
            if (value < 0) value = -value;
            return value;
        }
        public static int Next(int min, int max)
        {
            var value = Next(max - min) + min;
            return value;
        }
    }
}
و برای تبدیل عدد تصادفی بدست آمده به متن نیز از این کلاس میتوان استفاده کرد که به طرز ساده ای این کار را انجام میدهد:
// NumberToString.cs
namespace PersianCaptchaHandler
{
    public class NumberToString
    {

        #region Fields
        private static readonly string[] Yakan = new[] { "صفر", "یک", "دو", "سه", "چهار", "پنج", "شش", "هفت", "هشت", "نه" };
        private static readonly string[] Dahgan = new[] { "", "", "بیست", "سی", "چهل", "پنجاه", "شصت", "هفتاد", "هشتاد", "نود" };
        private static readonly string[] Dahyek = new [] { "ده", "یازده", "دوازده", "سیزده", "چهارده", "پانزده", "شانزده", "هفده", "هجده", "نوزده" };
        private static readonly string[] Sadgan = new [] { "", "یکصد", "دوصد", "سیصد", "چهارصد", "پانصد", "ششصد", "هفتصد", "هشتصد", "نهصد" };
        private static readonly string[] Basex = new [] { "", "هزار", "میلیون", "میلیارد", "تریلیون" };
        #endregion

        private static string Getnum3(int num3)
        {
            var s = "";
            var d12 = num3 % 100;
            var d3 = num3 / 100;
            if (d3 != 0)
                s = Sadgan[d3] + " و ";
            if ((d12 >= 10) && (d12 <= 19))
            {
                s = s + Dahyek[d12 - 10];
            }
            else
            {
                var d2 = d12 / 10;
                if (d2 != 0)
                    s = s + Dahgan[d2] + " و ";
                var d1 = d12 % 10;
                if (d1 != 0)
                    s = s + Yakan[d1] + " و ";
                s = s.Substring(0, s.Length - 3);
            }
            return s;
        }

        public static string ConvertIntNumberToFarsiAlphabatic(string snum)
        {
            var stotal = "";
            if (snum == "0") return Yakan[0];

            snum = snum.PadLeft(((snum.Length - 1) / 3 + 1) * 3, '0');
            var l = snum.Length / 3 - 1;
            for (var i = 0; i <= l; i++)
            {
                var b = int.Parse(snum.Substring(i * 3, 3));
                if (b != 0)
                    stotal = stotal + Getnum3(b) + " " + Basex[l - i] + " و ";
            }
            stotal = stotal.Substring(0, stotal.Length - 3);
            return stotal;
        }
    }
}
و برای کد کردن و دیکد کردن یعنی موارد سوم و چهارم مقاله قبلی، متن بدست آمده را که بعنوان قسمتی از آدرس تصویر در ادامه آدرس هندلر معرفی شده می‌آید تبدیل به یک string بی معنی برای بازدیدکننده میکند:

using System;
using System.IO;
using System.Security.Cryptography;
using System.Text;

namespace PersianCaptchaHandler
{
    public class Encryptor
    {
        #region constraints
        private static string Password { get { return "Mehdi"; } }
        private static string Salt { get { return "Payervand"; } }
        #endregion

        public static string Encrypt(string clearText)
        {
            // Turn text to bytes
            var clearBytes = Encoding.Unicode.GetBytes(clearText);

            var pdb = new PasswordDeriveBytes(Password, Encoding.Unicode.GetBytes(Salt));

            var ms = new MemoryStream();
            var alg = Rijndael.Create();

            alg.Key = pdb.GetBytes(32);
            alg.IV = pdb.GetBytes(16);

            var cs = new CryptoStream(ms, alg.CreateEncryptor(), CryptoStreamMode.Write);

            cs.Write(clearBytes, 0, clearBytes.Length);
            cs.Close();

            var encryptedData = ms.ToArray();

            return Convert.ToBase64String(encryptedData);
        }
        public static string Decrypt(string cipherText)
        {
            // Convert text to byte
            var cipherBytes = Convert.FromBase64String(cipherText);

            var pdb = new PasswordDeriveBytes(Password, Encoding.Unicode.GetBytes(Salt));

            var ms = new MemoryStream();
            var alg = Rijndael.Create();

            alg.Key = pdb.GetBytes(32);
            alg.IV = pdb.GetBytes(16);

            var cs = new CryptoStream(ms, alg.CreateDecryptor(), CryptoStreamMode.Write);

            cs.Write(cipherBytes, 0, cipherBytes.Length);
            cs.Close();

            var decryptedData = ms.ToArray();

            return Encoding.Unicode.GetString(decryptedData);
        }
    }
}


و نیز برای اعتبار سنجی عدد دریافتی از کاربر میتوان از عبارت با قاعده زیر استفاده کرد:

// Utils.cs
using System.Text.RegularExpressions;

namespace PersianCaptchaHandler
{
    public class Utils
    {
        private static readonly Regex NumberMatch = new Regex(@"^([0-9]*|\d*\.\d{1}?\d*)$", RegexOptions.Compiled);
        public static bool IsNumber(string number2Match)
        {
            return NumberMatch.IsMatch(number2Match);
        }
    }
}
برای استفاده نیز کافیست که هندلر مربوط به این کتابخانه را بطریق زیر در وب کانفیگ رجیستر کرد:

<add verb="GET" path="/captcha/" type="PersianCaptchaHandler.CaptchaHandler, PersianCaptchaHandler, Version=1.0.0.0, Culture=neutral"  />
و در صفحه مورد نظرتان بطریق زیر میتوان از یک تگ تصویر برای نمایش تصویر تولیدی و از یک فیلد مخفی برای نگهداری مقدار کد شده معادل عدد تولیدی که در هنگام مقایسه با عدد ورودی کاربر مورد نیاز است استفاده شود:

<!-- ASPX -->
<dl>
    <dt>تصویر امنیتی</dt>
    <dd>
        <asp:Image ID="imgCaptchaText" runat="server" AlternateText="CaptchaImage" />
        <asp:HiddenField ID="hfCaptchaText" runat="server" />
        <asp:ImageButton ID="btnRefreshCaptcha" runat="server" ImageUrl="/img/refresh.png"
            OnClick="btnRefreshCaptcha_Click" />
        <br />
        <asp:TextBox ID="txtCaptcha" runat="server" AutoCompleteType="Disabled"></asp:TextBox>
    </dd>
    <dd>
        <asp:Button ID="btnSubmit" runat="server" Text="ثبت" OnClick="btnSubmit_Click" />
    </dd>
</dl>
<asp:Label ID="lblMessage" runat="server"></asp:Label>
در زمان لود صفحه، تصویر امنیتی مقدار دهی میشود و در زمان ورود عدد توسط کاربر با توجه به اینکه کاربر حتما باید عدد وارد کند با عبارت با قاعده این اعتبار سنجی انجام میشود:

        protected void Page_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            if (!Page.IsPostBack)
                SetCaptcha();
        }

        private void SetCaptcha()
        {
            lblMessage.Text =
            txtCaptcha.Text = string.Empty;

            var newNumber =
                RandomGenerator.Next(100, 999)
                ;

            var farsiAlphabatic = NumberToString.ConvertIntNumberToFarsiAlphabatic(newNumber.ToString());

            hfCaptchaText.Value =
                HttpUtility
                .UrlEncode(
                    Encryptor.Encrypt(
                        farsiAlphabatic
                    )
                );

            txtCaptcha.Text = string.Empty;
            imgCaptchaText.ImageUrl =
                "/captcha/?text=" + hfCaptchaText.Value;
        }
و بعد از ورود عدد از سمت کاربر از متد تبدیل به حروف استفاده کرده و این مقدار تولیدی با مقدار فیلد مخفی مقایسه میشود:
        private string GetCaptcha()
        {
            var farsiAlphabatic = NumberToString.ConvertIntNumberToFarsiAlphabatic(txtCaptcha.Text);

            var encryptedString =
                HttpUtility
                .UrlEncode(
                    Encryptor.Encrypt(
                        farsiAlphabatic
                    )
                );

            return encryptedString;
        }

        private bool ValidateUserInputForLogin()
        {
            if (!Utils.IsNumber(txtCaptcha.Text))
            {
                lblMessage.Text = "تصویر امنیتی را بطور صحیح وارد نکرده اید";
                return false;
            }

            var strGetCaptcha =
                GetCaptcha();

            var strDecodedVAlue =
                hfCaptchaText.Value;

            if (strDecodedVAlue != strGetCaptcha)
            {
                lblMessage.Text = "کلمه امنیتی اشتباه است";
                SetCaptcha();
                return false;
            }
            return true;
        }

        protected void btnSubmit_Click(object sender, EventArgs e)
        {
            if (!ValidateUserInputForLogin()) return;
            lblMessage.Text = "کلمه امنیتی درست است";
        }

        protected void btnRefreshCaptcha_Click(object sender, ImageClickEventArgs e)
        {
            SetCaptcha();
        }
 در آخر این پروژه در کدپلکس قرار داده شده، و مشتاق نظرات و پیشنهادات شما هستم و نیز نمونه مثال بالا ضمیمه شده است
نظرات مطالب
یافتن مقادیر نال در Entity framework
خروجی SQL شما منطبق با خروجی SQL حاصل از EF نیست. روش کار را اینجا توضیح دادم که چگونه می‌شود این خروجی را دقیقا به دست آورد.
در حالت
var list1 = ctx.Users.Where(x => x.Name != null).ToList();
این خروجی حاصل می‌شود:
SELECT
[Extent1].[Id] AS [Id],
[Extent1].[Name] AS [Name],
[Extent1].[Age] AS [Age]
FROM [dbo].[People] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Name] IS NOT NULL
در حالت
var list2 = ctx.Users.Where(x => x.Name == null).ToList();
دقیقا این خروجی را خواهیم داشت:
SELECT
[Extent1].[Id] AS [Id],
[Extent1].[Name] AS [Name],
[Extent1].[Age] AS [Age]
FROM [dbo].[People] AS [Extent1]
WHERE [Extent1].[Name] IS NULL

مطالب
نحوه استخراج آیکون‌های یک قلم در WPF
مطلب «نحوه نمایش تمام آیکون‌های تعریف شده در یک قلم در WPF» را در نظر بگیرید. سؤال: اگر در یک برنامه تنها به تعدادی از این آیکون‌ها یا گلیف‌ها نیاز بود آیا می‌توان این‌ها را به صورت مجزا استخراج و استفاده کرد؟
پاسخ: بلی. همان کلاس  FontFamily موجود در اسمبلی PresentationCore.dll، امکان تبدیل یک گلیف را به معادل هندسی آن نیز دارد. در ادامه کدهای آن‌را مرور خواهیم کرد:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Globalization;
using System.IO;
using System.Windows;
using System.Windows.Media;
using CrMap.Models;

namespace CrMap.ViewModels
{
    public class CrMapViewModel
    {
        public IList<Symbol> Symbols { set; get; }
        public int GridRows { set; get; }
        public int GridCols { set; get; }

        public CrMapViewModel()
        {
            fillDataSource();
        }

        private void fillDataSource()
        {
            Symbols = new List<Symbol>();
            GridCols = 15;

            var fontFamily = new FontFamily(new Uri("pack://application:,,,/"), "/Fonts/#whhglyphs");

            GlyphTypeface glyph = null;
            Typeface glyphTypeface = null;
            foreach (var typeface in fontFamily.GetTypefaces())
            {
                if (typeface.TryGetGlyphTypeface(out glyph) && (glyph != null))
                {
                    glyphTypeface = typeface;
                    break;
                }
            }

            if (glyph == null)
                throw new InvalidOperationException("Couldn't find a GlyphTypeface.");

            GridRows = (glyph.CharacterToGlyphMap.Count / GridCols) + 1;

            foreach (var item in glyph.CharacterToGlyphMap)
            {
                var index = item.Key;
                Symbols.Add(new Symbol
                {
                    Character = Convert.ToChar(index),
                    CharacterCode = string.Format("&#x{0:X}", index)
                });

                saveToFile(glyphTypeface, index);
            }
        }

        private static void saveToFile(Typeface glyphTypeface, int index)
        {
            var formattedText = new FormattedText(
                                        textToFormat: Convert.ToChar(index).ToString(),
                                        culture: new CultureInfo("en-us"),
                                        flowDirection: FlowDirection.LeftToRight,
                                        typeface: glyphTypeface,
                                        emSize: 20,
                                        foreground: Brushes.Black);
            var geometry = formattedText.BuildGeometry(new Point(0, 0));
            var path = geometry.GetFlattenedPathGeometry();
            File.WriteAllText(index + ".path", path.ToString());
        }
    }
}
در اینجا تنها متد saveToFile در مقایسه با قسمت قبل افزوده شده است.
شیء FormattedText دارای متدی است به نام BuildGeometry که اطلاعات یک گلیف را تبدیل به معادل هندسی آن می‌کند. سپس توسط GetFlattenedPathGeometry معادل Path آن‌را می‌توان بدست آورد. برای مثال اگر پس از اجرای این مثال، به فایل 48.path تولیدی آن مراجعه کنیم، چنین خروجی را می‌توان مشاهده کرد:
 F1M5,7.47150993347168L5,17.2566661834717 5.732421875,19.0242443084717 7.5,19.7566661834717
12.5,19.7566661834717 13.69140625,19.4441661834717 5,7.47150993347168z
M7.5,4.75666618347168L6.30859375,5.06916618347168 15,17.0418224334717
15,7.25666618347168 14.267578125,5.48908805847168 12.5,4.75666618347168
7.5,4.75666618347168z M7.5,2.25666618347168L12.5,2.25666618347168
14.4189453125,2.62287712097168 16.03515625,3.72150993347168 17.1337890625,5.33772134780884
17.5,7.25666618347168 17.5,17.2566661834717 17.1337890625,19.1756114959717
16.03515625,20.7918224334717 14.4189453125,21.8904552459717 12.5,22.2566661834717
7.5,22.2566661834717 5.5810546875,21.8904552459717 3.96484375,20.7918224334717
2.8662109375,19.1756114959717 2.5,17.2566661834717 2.5,7.25666618347168 2.8662109375,5.33772134780884
3.96484375,3.72150993347168 5.5810546875,2.62287712097168 7.5,2.25666618347168z
که برای استفاده از اطلاعات آن در WPF می‌توان نوشت:
<Path Stroke="DarkRed" Fill="Black" Data="F1M5,7.47150993347168L5,17.2566661834717
              5.732421875,19.0242443084717 7.5,19.7566661834717 12.5,19.7566661834717 13.69140625,19.4441661834717 
              5,7.47150993347168z M7.5,4.75666618347168L6.30859375,5.06916618347168 15,17.0418224334717 
              15,7.25666618347168 14.267578125,5.48908805847168 12.5,4.75666618347168 7.5,4.75666618347168z 
              M7.5,2.25666618347168L12.5,2.25666618347168 14.4189453125,2.62287712097168 
              16.03515625,3.72150993347168 17.1337890625,5.33772134780884 17.5,7.25666618347168 
              17.5,17.2566661834717 17.1337890625,19.1756114959717 16.03515625,20.7918224334717 
              14.4189453125,21.8904552459717 12.5,22.2566661834717 7.5,22.2566661834717 
              5.5810546875,21.8904552459717 3.96484375,20.7918224334717 2.8662109375,19.1756114959717 
              2.5,17.2566661834717 2.5,7.25666618347168 2.8662109375,5.33772134780884 
              3.96484375,3.72150993347168 
              5.5810546875,2.62287712097168 7.5,2.25666618347168z" />
مطالب
MongoDb در سی شارپ (بخش هفتم)
در اینجا قصد داریم که دیتاهای استاتیک و دیتاهای پویا را بررسی کنیم. همانطور که میدانید مونگو تنها خواصی را که در کلاس وجود دارند ذخیره میکند و همان‌ها را هم در برگشت به کلاس انتساب میدهد. ولی ممکن است برای بعضی از اسناد هر بار فیلدهایی را تعریف کنیم که در کلاس اصلی پراپرتی برای آن وجود ندارد. فیلدهایی که ممکن است در زمان اجرا آن‌ها را بشناسیم. برای این کار دو روش متفاوت توسط تیم فنی مونگو پیشنهاد شده است.
اولین روش این است که یک پراپرتی را مثلا به عنوان متادیتا به کلاس اضافه و در قالب کلید و مقدار آن‌ها را مقدار دهی کنیم:
public class Book:Entity
    {
        public string Title { get; set; }
        public string ISBN { get; set; }
        public int Price { get; set; }
        public List<Author> Authors { get; set; }
        public BsonDocument ExtraFields { get; set; }
        public Language Language { get; set; }
        public ObjectId Image { get; set; }
        public int Year { get; set; }
        public DateTime LastStock { get; set; }

    }
 در مدل Book، یک فیلد را به نام ExtraField اضافه میکنیم و نوع آن را BsonDocument میگذاریم . آن را به شکل زیر مقدار دهی می‌کنیم:
     var book = new Book()
            {
      
                Title = "Gone With Wind",
                ISBN = "43442424",
                Price = 50000,
                Year = 1936,
                LastStock = DateTime.Now.AddDays(-13),
                Language = new Language()
                {
                    Name = "Persian"
                },
                Authors = new List<Author>()
               {
                   new Author()
                   {
                       Name = "Margaret Mitchell"
                   }
               },
                ExtraFields=new BsonDocument("Translator", "Ali Mahboobi")
            };
در اینجا ما یک فیلد را اضافه کرد‌ه‌ایم که نام آن Translator بوده و مقدارش را علی محبوبی گذاشتیم. اگر به سند ذخیره شده‌ی آن نگاهی بیندازیم می‌بینیم که این دیتا به شکل زیر ذخیره شده است:

همینطور که می‌بینید این فیلد جدید به عنوان یک شیء جدا یا یک سند توکار ذخیره شده‌است. ولی اگر میخواهید به عنوان یک فیلد، همانند دیگر فیلدها ذخیره شود، باید فیلد ExtraField را به ویژگی BsonExtraElement مزین کنید. پس مدل را به شکل زیر بازنویسی میکنیم:

public class Book:Entity
    {
        public string Title { get; set; }
        public string ISBN { get; set; }
        public int Price { get; set; }
        public List<Author> Authors { get; set; }
        [BsonExtraElements]
        public BsonDocument ExtraFields { get; set; }
        public Language Language { get; set; }
        public ObjectId Image { get; set; }
        public int Year { get; set; }
        public DateTime LastStock { get; set; }

    }
حال اگر مقادیر ذخیره شده را بررسی کنیم، باید شکل زیر را ببینید:


الان translator همانند دیگر فیلدها به یک شکل نمایش داده میشود.
در این روش فقط تیم مونگو اخطار داده است که مراقب باشید قبلا فیلدی به این نام نبوده باشد تا بعدا دچار مشکل و تصادم شود.
نظرات مطالب
EF Code First #12
با سلام و تشکر از زحمات استاد نصیری
من چند روز پیش مطلبی رو راجع به ساخت attribute برای compare validation در روش code first عنوان کردم(البته در asp.net web form).که در واقع اصلی‌ترین کاربردش همون کاربرد معروف مقایسه رمز عبور و تکرار رمز عبور هست. یه سری کارایی در این زمینه انجام دادم و خواستم در مورد مشکل مربوطه و در کل ، صحیح یا غلط بودن این روش کمکم کنید.
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Class | AttributeTargets.Property | AttributeTargets.Field | AttributeTargets.Parameter, AllowMultiple = true, Inherited = true)]
    public  class CompareAttribute : ValidationAttribute
    {
        public CompareAttribute(string originalProperty, string confirmProperty)
        {
            OriginalProperty = originalProperty;
            ConfirmProperty = confirmProperty;
        }
        public string ConfirmProperty
        {
            get;
            private set;
        }
        public string OriginalProperty
        {
            get;
            private set;
        }
        public override bool IsValid(object value)
        {
            PropertyDescriptorCollection properties = TypeDescriptor.GetProperties(value);
            return String.Equals(((User)value).Password, ((User)value).RepeatPassword);
        }
    }
    
تا اینجا یه کلاس تعریف شده که خیلی خلاصه Validation Attribute رو پیاده سازی کرده.این هم از کلاس User ، فقط در حد تعریف property‌های لازم این مثال
 //[CompareAttribute("Password", "RepeatPassword", ErrorMessage = "Not Compare!")]
    public class User
    {
        public Int64 UserId { get; set; }

 [Required(ErrorMessageResourceName = "Password", ErrorMessageResourceType = typeof(ErrorMessageResource))] public String Password { get; set; }

 [NotMapped] [Required(ErrorMessageResourceName = "RepeatPassword", ErrorMessageResourceType = typeof(ErrorMessageResource))] //[CompareAttribute("Password","RepeatPassword" , ErrorMessage = "Not Compare!")] public String RepeatPassword { get; set; } }
مشکل اصلی استفاده از همین compare attribute  هست که ساخته شده .
وقتی اونو بالای کلاس User میزارم کار میکنه.ولی خب این یه کار خیلی زشتیه! چون به ازای همه property‌ها اجرا میشه.ولی وقتی اونو تو جای اصلیش که همون بالای repeat password هست میزارم کار نمیکنه.
یه جورایی مشکل از اینه که نمیشه انگار مقدار property رو به این سمت پاس داد.ولی در حالتی که بالای کلاس میزارمش چون خود کلاس رو پاس میده ، طبیعتاٌ
اسم property‌ها رو هم پیدا میکنه.
ممنون میشم راهنماییم کنید .


مطالب دوره‌ها
عیب یابی و دیباگ برنامه‌های SignalR
1) برنامه SignalR در IE کار نمی‌کند.
پردازشگر json، در نگارش‌های اخیر IE به آن اضافه شده است. برای رفع این مشکل در نگارش‌های قدیمی، نیاز است از اسکریپت کمکی http://nuget.org/List/Packages/json2 استفاده نمائید. همچنین مرورگر IE را نیز باید وادار ساخت تا بر اساس آخرین موتور پردازشی خود کار کند:
 <meta http-equiv="X-UA-Compatible" content="IE=edge" />

2) هنگام فراخوانی مسیر signalr/hubs پیغام 404 (یافت نشد) دریافت می‌شود.
برای رفع این مشکل ابتدا اطمینان حاصل کنید که تنظیمات مسیریابی تعریف شده در فایل global.asax.cs موجود هستند.
در ادامه اطمینان حاصل نمائید مسیر اسکریپت‌های signalr/hubs به درستی تعریف شده‌اند:
 <script type="text/javascript" src="/signalr/hubs"></script>
برای مثال در برنامه‌های MVC و وب فرم‌ها تعریف صحیح باید به شکل زیر باشد:
 MVC:
<script type="text/javascript" src="@Url.Content("~/signalr/hubs")"></script>

Web forms:
<script type="text/javascript" src='<%= ResolveClientUrl("~/signalr/hubs") %>'></script>
همچنین وجود تنظیمات ذیل را در فایل وب کانفیگ برنامه نیز بررسی کنید:
<configuration>
   <system.webServer>
        <modules runAllManagedModulesForAllRequests="true">
        </modules>
    </system.webServer>
</configuration>

3) متدهای سمت کلاینت من فراخوانی نمی‌شوند.
بهترین راه برای مشاهده ریز جرئیات خطاها، ذکر سطر ذیل در کدهای سمت کلاینت جاوا اسکریپتی برنامه است:
 $.connection.hub.logging = true;
و سپس مراجعه به کنسول جاوا اسکریپت مرورگر برای بررسی خطاهای لاگ شده.

4) خطای «Connection must be started before data can be sent» را دریافت می‌کنم.
همانطور که در قسمت قبل عنوان شد، کلیه فراخوانی‌های SignalR از نوع غیرهمزمان هستند. بنابراین باید با استفاده از callback و زمان فراخوانی آن‌ها که عموما پس از برقراری اتصال رخ می‌دهد، نسبت به انجام امور دلخواه اقدام کرد.
               var connection = $.hubConnection('http://localhost:8081/');
               proxy = connection.createProxy('collectionhub')
               connection.start()
                    .done(function () {
                        proxy.invoke('subscribe', 'Product');
                        $('#messages').append('<li>invoked subscribe</li>');
                    })
                    .fail(function () { alert("Could not Connect!"); });
همانطور که در این مثال مشاهده می‌کنید، سطر proxy.invoke در یک callback فراخوانی شده است و نه بلافاصله در سطری پس از connection.start. هر زمان که اتصال به نحو موفقیت آمیزی برقرار شد، آنگاه متد subscribe در سمت سرور فراخوانی می‌گردد.
در حالت استفاده بدون پروکسی نیز چنین callbackهایی قابل تعریف هستند:
$.connection.hub.start()
                .done(function() {
                    myHub.server.SomeFunction(SomeParam) //e.g. a login or init
                         .done(connectionReady); 
                })
                .fail(function() {
                    alert("Could not Connect!");
                 });

5) بعد از 10 اتصال به IIS، برنامه متوقف می‌شود.
این مورد، محدودیت ذاتی IIS 7 نصب شده بر روی ویندوز 7 است. بهتر است از یک IIS کامل موجود در ویندوزهای سرور استفاده کنید. در این سرورها عدد پیش فرض تنظیم شده 5000 اتصال است که در صورت نیاز با استفاده از دستور زیر قابل تغییر است:
 appcmd.exe set config /section:system.webserver/serverRuntime /appConcurrentRequestLimit:100000
به علاوه ASP.NET نیز محدودیت 5000 اتصال به ازای هر CPU را دارد. برای تغییر آن باید به مسیر ذیل مراجعه
  %windir%\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\aspnet.config
و سپس مقدار maxConcurrentRequestsPerCPU را تنظیم کرد:
<?xml version="1.0" encoding="UTF-8" ?>
<configuration>
    <runtime>
        <legacyUnhandledExceptionPolicy enabled="false" />
        <legacyImpersonationPolicy enabled="true"/>
        <alwaysFlowImpersonationPolicy enabled="false"/>
        <SymbolReadingPolicy enabled="1" />
        <shadowCopyVerifyByTimestamp enabled="true"/>
    </runtime>
    <startup useLegacyV2RuntimeActivationPolicy="true" />
    <system.web>
        <applicationPool maxConcurrentRequestsPerCPU="20000" />
    </system.web>
</configuration>
به علاوه ASP.NET پس از رد شدن از حد maxConcurrentRequestsPerCPU، درخواست‌ها را در صف قرار می‌دهد. این مورد نیز قابل تنظیم است. ابتدا به مسیر ذیل مراجعه کرده
 %windir%\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\Config\machine.config
و سپس در صورت نیاز و لزوم، مقدار requestQueueLimit را تغییر دهید:
 <processModel autoConfig="false" requestQueueLimit="250000" />
نظرات مطالب
اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity
یک نکته‌ی تکمیلی
- اگر به سورس ASP.NET Identity 2.x مراجعه کنید، تنها قسمتی در آن که سرویس مورد نیاز خود را مستقیما از owin context دریافت کرده‌است، سطر زیر می‌باشد:
var manager = context.OwinContext.GetUserManager<TManager>();
بنابراین در تنظیمات تزریق وابستگی‌های این نوع برنامه‌ها، وجود یک سطر ذیل در کلاس Startup برنامه ضروری می‌باشد:
app.CreatePerOwinContext(() => (ApplicationUserManager)container.GetInstance<IApplicationUserManager>());
و اگر این سطر را نداشته باشید، کار تعیین اعتبار SecurityStamp و همچنین ساخت اطلاعات کوکی کاربر بر اساس user claims آن مختل خواهد شد.
- سایر app.CreatePerOwinContext‌های کلاس آغازین برنامه اختیاری هستند و ارجاع مستقیمی به آن‌ها در کدهای ASP.NET Identity 2.x وجود ندارد. برای مثال اگر در کدهای شما چنین سطری موجود نیست:
var dbContext = HttpContext.GetOwinContext().Get<ApplicationDbContext>();
نیازی به ثبت سرویس آن توسط app.CreatePerOwinContext وجود نداشته و ثبت آن یک سربار اضافی خواهد بود.
مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت سوم - جوین نویسی
پس از آشنایی با نوشتن یک سری کوئری‌های ساده در EF Core، در این قسمت به نحوه‌ی گزارشگیری از اطلاعات چندین جدول مرتبط به هم توسط Joinها خواهیم پرداخت.

مثال 1: یافتن زمان‌های شروع رزرو کردن امکانات مختلف، توسط یک کاربر مشخص.

چگونه می‌توان زمان‌های شروع رزروهای کاربری به نام «David Farrell» را یافت؟


همانطور که در دیاگرام فوق مشاهده می‌کنید، به ازای هر ID کاربری در جدول کاربران، به دنبال ردیف‌هایی در جدول Bookings هستیم که این ID در آن‌ها درج شده‌است. اما ... در EF-Core برخلاف SQL نویسی معمولی، ما کاری به ذکر قسمت اتصالی ON [Bookings].[MemId] = [Members].[MemId] نداریم. همینقدر که در کوئری نوشته شده به یک سر دیگر رابطه و خاصیت راهبری (navigation property) دیگری اشاره شود، خود EF-Core جوینی را به صورت خودکار تشکیل خواهد داد و شرط یاد شده را نیز برقرار می‌کند.
در قسمت اول این سری، در حین طراحی موجودیت کاربر، برای تشکیل سر دیگر رابطه‌ی one-to-many آن، به جدول Bookings، خاصیت Member را نیز که بیانگر کلید خارجی به جدول کاربران است، اضافه کردیم:
namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Booking
    {
       // ...

        public int MemId { set; get; }
        public virtual Member Member { set; get; }

       // ...
    }
}
خاصیت عددی MemId، کلید خارجی است که در بانک اطلاعاتی رابطه‌ای ثبت خواهد شد و خاصیت Member، خاصیت راهبری است که جوین نویسی به جدول کاربران را بدون ذکر صریح جوین میسر می‌کند:
var startTimes = context.Bookings
                        .Where(booking => booking.Member.FirstName == "David"
                                            && booking.Member.Surname == "Farrell")
                        .Select(booking => new { booking.StartTime })
                        .ToList();
در این کوئری همینقدر که در قسمت Where آن booking.Member ذکر شده، جوینی به جدول کاربران را به صورت خودکار تشکیل می‌دهد:




مثال 2: یافتن زمان‌های شروع به رزرو شدن یک امکان خاص در مجموعه.
لیست زمان‌های شروع به رزرو شدن زمین(های) تنیس را برای روز 2012-09-21 تولید کنید. خروجی آن باید به همراه ستون‌های StartTime, FacilityName باشد.

طراحی موجودیت Booking، به همراه یک کلید خارجی به Facility نیز هست:
namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Booking
    {
       // ...

        public int FacId { set; get; }
        public virtual Facility Facility { set; get; }

       // ...
    }
}
خاصیت عددی FacId، کلید خارجی Facility است که در بانک اطلاعاتی رابطه‌ای ثبت خواهد شد و خاصیت Facility، خاصیت راهبری است که جوین نویسی به جدول Facilities را بدون ذکر صریح جوین میسر می‌کند:
int[] tennisCourts = { 0, 1 };
var date1 = new DateTime(2012, 09, 21);
var date2 = new DateTime(2012, 09, 22);
var startTimes = context.Bookings
                        .Where(booking => tennisCourts.Contains(booking.Facility.FacId)
                                && booking.StartTime >= date1
                                && booking.StartTime < date2)
                        .Select(booking => new { booking.StartTime, booking.Facility.Name })
                        .ToList();
- زمین‌های تنیس این مجموعه، دارای دو Id مساوی 0 و 1 هستند که در اینجا به صورت صریحی مشخص شده‌اند تا مانند مثال 6 قسمت قبل عمل شود. روش دیگر یافتن آن‌ها می‌تواند مانند مثال 5 قسمت قبل باشد که به صورت «Name.Contains("Tennis")» نوشته شد.
- در قسمت Where این کوئری چون booking.Facility ذکر شده، سبب ایجاد جوین خودکاری به جدول Facilities خواهد شد.
- علت استفاده‌ی از دو تاریخ در اینجا برای یافتن اطلاعات تنها یک روز، ثبت زمان، به همراه تاریخ رزرو است. ستون تاریخ شروع، به صورت «2012-09-21 18:00:00.0000000» مقدار دهی شده‌است و نه به صورت «2012-09-21». البته در EF-Core راه دیگری هم برای حل این مساله وجود دارد. هر خاصیت از نوع DateTime، به همراه خاصیت Date نیز هست. برای مثال اگر بجای booking.StartTime نوشته شود booking.StartTime.Date (به خاصیت Date اضافه شده دقت کنید)، کد SQL حاصل، به همراه «CONVERT(date, [b].[StartTime])» خواهد بود که سبب حذف خودکار قسمت زمان این ستون می‌شود.



مثال 3: تولید لیست کاربرانی که کاربر دیگری را توصیه کرده‌اند.

چگونه می‌توان لیست کاربرانی را یافت که کاربر دیگری را توصیه کرده‌اند؟ این لیست نباید به همراه ردیف‌های تکراری باشد و همچنین باید بر اساس surname, firstname مرتب شود.

در اینجا به مفهوم جوین کردن یک جدول با خودش رسیده‌ایم. جدول کاربران، یک جدول خود ارجاع دهنده‌است:
namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Member
    {
       // ...

        public virtual ICollection<Member> Children { get; set; }
        public virtual Member Recommender { set; get; }
        public int? RecommendedBy { set; get; }

       // ...
    }
}
که در اینجا RecommendedBy، یک کلید خارجی نال پذیر است که به Id همین جدول اشاره می‌کند. دو خاصیت دیگر تعریف شده، مکمل این خاصیت عددی، جهت سهولت کوئری نویسی‌های EF-Core هستند. برای مثال اگر در کوئری Recommender != null ذکر شود، سبب تشکیل جوینی به همین جدول شده و لیست کاربرانی را ارائه می‌دهد که کاربر دیگری را توصیه کرده‌اند:
var members = context.Members
                        .Where(member => member.Recommender != null)
                        .Select(member => new { member.Recommender.FirstName, member.Recommender.Surname })
                        .Distinct()
                        .OrderBy(member => member.Surname).ThenBy(member => member.FirstName)
                        .ToList();
وجود Distinct سبب بازگشت ردیف‌هایی غیرتکراری می‌شود (چون دو خاصیت نام و نام خانوادگی انتخاب شده‌اند، ردیف غیرتکراری، ردیفی خواهد بود که هر دوی این ستون‌ها در آن وجود نداشته باشد) و روش مرتب سازی بر اساس دو خاصیت را نیز مشاهده می‌کنید. در اینجا نباید دوبار OrderBy را پشت سر هم ذکر کرد. بار اول OrderBy است و بار دوم ThenBy تعریف می‌شود:



مثال 4: تولید لیست کاربران به همراه توصیه کننده‌ی آن‌ها.

چگونه می‌توان لیست کاربران را به همراه توصیه کننده‌ی آن‌ها تولید کرد؟ این لیست باید بر اساس surname, firstname مرتب شود.
var members = context.Members
                        .Select(member => new
                        {
                            memFName = member.FirstName,
                            memSName = member.Surname,
                            recFName = member.Recommender.FirstName ?? "",
                            recSName = member.Recommender.Surname ?? ""
                        })
                        .OrderBy(member => member.memSName).ThenBy(member => member.memFName)
                        .ToList();
در اینجا نیز می‌توان با ذکر member.Recommender سبب تولید یک جوین خودکار شد. همچنین همانطور که در مثال 7 قسمت قبل نیز بررسی کردیم، می‌توان بر روی خواص ذکر شده‌ی در Select، محاسباتی را نیز انجام داد. برای مثال در اینجا بجای درج مقدار null برای کاربرانی که کاربر دیگری را توصیه نکرده‌اند، ترجیح داده‌ایم که یک رشته‌ی خالی بازگشت داده شود که به صورت «COALESCE ([m0].[FirstName], N'')» ترجمه می‌شود:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، نوع جوین خودکار تشکیل شده، Left join است و دیگر مانند جوین‌های مثال‌های ابتدای بحث، inner join نیست. در inner join، جدول سمت راست و چپ بر اساس شرط ON آن‌ها با هم مقایسه شده و ردیف‌های کاملا تطابق یافته‌ای بازگشت داده می‌شوند. کار Left join نیز مشابه است، با این تفاوت که در اینجا ممکن است برای جدول سمت چپ، هیچ ردیف تطابق یافته‌ای در جدول سمت راست وجود نداشته باشد (نوع آن بر اساس نال پذیری خاصیت RecommendedBy تشخیص داده شده‌است)؛ برای مثال یک کاربر ممکن است توسط کاربر دیگری توصیه نشده باشد (و RecommendedBy او نال باشد)، اما علاقمندیم که نام او در لیست نهایی حضور داشته باشد و حذف نشود.


یک نکته: در SQL Server تفاوتی بین left join و left outer join وجود ندارد و ذکر واژه‌ی کلیدی outer کاملا اختیاری است. جدول موارد مشابهی در SQL Server که به یک معنا هستند، صورت زیر است:
A LEFT JOIN B            A LEFT OUTER JOIN B
A RIGHT JOIN B           A RIGHT OUTER JOIN B
A FULL JOIN B            A FULL OUTER JOIN B
A INNER JOIN B           A JOIN B


مثال 5: تولید لیست کاربرانی که از زمین تنیس استفاده کرده‌اند.

چگونه می‌توان لیست کاربرانی را تولید کرد که از زمین(های) تنیس استفاده کرده‌اند؟ خروجی این گزارش باید به همراه یک ستون جمع نام و نام خانوادگی و ستون نام زمین باشد. این گزارش نباید دارای ردیف‌های تکراری باشد و همچنین باید بر اساس حاصل جمع نام و نام خانوادگی، مرتب شده باشد.

جدول Bookings به همراه دو کلید خارجی به جداول Facilities و Members است:
namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Booking
    {
       // ...

        public int FacId { set; get; }
        public virtual Facility Facility { set; get; }

        public int MemId { set; get; }
        public virtual Member Member { set; get; }

       // ...
    }
}
بنابراین برای تولید گزارشی که اطلاعات هر دوی این‌ها را به همراه دارد (اطلاعات کاربر و اطلاعات امکاناتی که استفاده کرده)، نیاز است دو جوین به دو جدول یاد شده نوشته شود. برای اینکار نیاز است در کوئری خود به booking.Member و booking.Facility برسیم. به همین جهت از جدول کاربران که دارای خاصیت از نوع ICollection  اشاره کننده‌ی به Bookings کاربران است شروع می‌کنیم:
namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Member
    {
       // ...

        public virtual ICollection<Booking> Bookings { set; get; }
    }
}
سپس بر روی این خاصیت مجموعه‌ای، اینبار یک SelectMany را فراخوانی می‌کنیم تا خروجی آن، تک تک رکوردهای booking متناظر باشد. اکنون که به هر رکورد booking کاربران دسترسی یافته‌ایم، می‌توانیم از طریق خواص راهبری booking.Member و booking.Facility هر ردیف، اطلاعات نهایی گزارش را تولید کنیم:
int[] tennisCourts = { 0, 1 };
var members = context.Members
                        .SelectMany(x => x.Bookings)
                        .Where(booking => tennisCourts.Contains(booking.Facility.FacId))
                        .Select(booking => new
                        {
                            Member = booking.Member.FirstName + " " + booking.Member.Surname,
                            Facility = booking.Facility.Name
                        })
                        .Distinct()
                        .OrderBy(x => x.Member)
                        .ToList();
ID زمین‌های تنیس مشخص هستند که توسط tennisCourts.Contains به FacId‌های موجود اعمال شده‌اند. همچنین در قسمت Select نیز خاصیت Member آن به جمع دو خاصیت از booking.Member اشاره می‌کند و چون نتیجه‌ی حاصل یک ستون از پیش تعریف شده نیست، نیاز است تا برای آن نام صریحی انتخاب شود.
پس از آن برای حذف ردیف‌های تکراری حاصل از گزارش، از متد Distinct استفاده شده و OrderBy نیز بر اساس خاصیت جدید Member، قابل تعریف است:



مثال 6: تولید لیست رزروهای گران قیمت

لیست رزروهای روز 2012-09-14 را تولید کنید که هزینه‌ی آن‌ها بیشتر از 30 دلار باشد. باید بخاطر داشت که هزینه‌های کاربران با مهمان‌ها متفاوت است و هزینه‌ها بر اساس Slotهای نیم ساعته محاسبه می‌شوند و ID کاربر مهمان همیشه صفر است. خروجی  این گزارش باید به همراه نام کامل کاربر، نام امکانات مورد استفاده و هزینه‌ی نهایی باشد. همچنین باید بر اساس هزینه‌های نهایی به صورت نزولی مرتب شود.
var date1 = new DateTime(2012, 09, 14);
var date2 = new DateTime(2012, 09, 15);

var items = context.Members
                        .SelectMany(x => x.Bookings)
                        .Where(booking => booking.StartTime >= date1 && booking.StartTime < date2
                        && (
                            (((booking.Slots * booking.Facility.GuestCost) > 30) && (booking.MemId == 0)) ||
                            (((booking.Slots * booking.Facility.MemberCost) > 30) && (booking.MemId != 0))
                        ))
                        .Select(booking => new
                        {
                            Member = booking.Member.FirstName + " " + booking.Member.Surname,
                            Facility = booking.Facility.Name,
                            Cost = booking.MemId == 0 ?
                                        booking.Slots * booking.Facility.GuestCost
                                        : booking.Slots * booking.Facility.MemberCost
                        })
                        .Distinct()
                        .OrderByDescending(x => x.Cost)
                        .ToList();
در اینجا نیز چون نیاز است خروجی نهایی به همراه نام کاربر و نام امکانات مورد استفاده باشد، همانند مثال قبلی، به حداقل دو جوین نیاز است. به همین جهت از جدول Members به همراه SelectMany بر روی تک تک Bookings آن شروع می‌کنیم.
سپس بر اساس صفر بودن یا نبودن booking.MemId  (کاربر مهمان بودن یا خیر)، شرط هزینه‌ی بیشتر از 30 دلار اعمال شده‌است.
در آخر Select گزارش مورد نیاز، به همراه جمع نام و نام خانوادگی، نام امکانات استفاده شده و خاصیت محاسباتی Cost است که بر اساس مهمان بودن یا نبودن کاربر، متفاوت است.
متد Distinct ردیف‌های تکراری حاصل از این گزارش را حذف می‌کند (محل درج آن مهم است) و متد OrderByDescending، مرتب سازی نزولی بر اساس خاصیت محاسباتی Cost را انجام می‌دهد.



مثال 7: تولید لیست کاربران به همراه توصیه کننده‌ی آن‌ها، بدون استفاده از جوین.

در اینجا می‌خواهیم همان مثال 4 را بدون استفاده از جوین بررسی کنیم. بدون استفاده از جوین در اینجا به معنای استفاده از sub-query است (نوشتن یک کوئری داخل کوئری اصلی).
var members = context.Members
                        .Select(member =>
                        new
                        {
                            Member = member.FirstName + " " + member.Surname,
                            Recommender = context.Members
                                .Where(recommender => recommender.MemId == member.RecommendedBy)
                                .Select(recommender => recommender.FirstName + " " + recommender.Surname)
                                .FirstOrDefault() ?? ""
                        })
                        .Distinct()
                        .OrderBy(member => member.Member)
                        .ToList();
این کوئری به صورت متداولی بر روی جدول Members اعمال شده‌است، با این تفاوت که در حین Select نهایی آن، یکبار دیگر کوئری جدید شروع شده‌ی با context.Members را مشاهده می‌کنید که سبب تولید یک sub-query، زمانیکه ToList نهایی فراخوانی می‌شود، خواهد شد. این sub-query در حقیقت یک outer join را با ذکر recommender.MemId == member.RecommendedBy (بیان صریح روش اتصال ID‌های دو سر رابطه) شبیه سازی می‌کند.



مثال 8: تولید لیست رزروهای گران قیمت با استفاده از یک sub-query.

هدف از این مثال، ارائه‌ی روش حل دیگری برای مثال 6، به نحو تمیزتری است. در مثال 6، هزینه‌ی رزرو را دوبار، یکبار در متد Where و یکبار در متد Select محاسبه کردیم. اینبار می‌خواهیم با استفاده از sub-query‌ها این محاسبه را یکبار انجام دهیم.
var date1 = new DateTime(2012, 09, 14);
var date2 = new DateTime(2012, 09, 15);

var items = context.Members
                        .SelectMany(x => x.Bookings)
                        .Where(booking => booking.StartTime >= date1 && booking.StartTime < date2)
                        .Select(booking => new
                        {
                            Member = booking.Member.FirstName + " " + booking.Member.Surname,
                            Facility = booking.Facility.Name,
                            Cost = booking.MemId == 0 ?
                                        booking.Slots * booking.Facility.GuestCost
                                        : booking.Slots * booking.Facility.MemberCost
                        })
                        .Where(x => x.Cost > 30)
                        .Distinct()
                        .OrderByDescending(x => x.Cost)
                        .ToList();
اینبار یک Select نوشته شده که در آن Cost، در ابتدا محاسبه شده و سپس Where دومی ذکر شده که از این Cost استفاده می‌کند.
هرچند کوئری SQL نهایی تولید شده‌ی توسط EF-Core آن، تفاوتی چندانی با نگارش قبلی ندارد:



کدهای کامل این قسمت را در اینجا می‌توانید مشاهده کنید.