مطالب
استفاده از Flash Uploader در ASP.NET MVC
چندسال قبل یک کنترل آپلود فایل در برنامه‌های ASP.NET Web forms در سایت Code projects منتشر شد که من در چند پروژه از آن استفاده کردم.
در ادامه نحوه سازگار سازی این مجموعه را با ASP.NET MVC مرور خواهیم کرد:

الف) سورس‌های اصلی Flash کنترل ارسال فایل‌ها
اگر علاقمند به تغییر اطلاعاتی در فایل فلش نهایی هستید به پوشه OriginalFlashSource پروژه پیوست شده مراجعه کنید. در اینجا برای مثال یک سری از برچسب‌های آن فارسی شده‌اند و کامپایل مجدد.


ب) مزیت استفاده از Flash uploader
با استفاده از Flash uploader امکان انتخاب چندین فایل با هم وجود دارد. همچنین در صفحه دیالوگ انتخاب فایل‌ها دقیقا می‌توان پسوند فایل‌های مورد نظر را نیز تعیین کرد. این دو مورد در حالت ارسال معمولی فایل‌ها به سرور و استفاده از امکانات معمولی HTML وجود ندارند. به علاوه امکان نمایش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها و همچنین حذف کلی لیست و حذف یک آیتم از لیست را هم درنظر بگیرید.



ج) معادل کنترل Web forms را در ASP.NET MVC به شکل زیر می‌توان تهیه کرد:

@helper AddFlashUploader(
                string uploadUrl,
                string queryParameters,
                string flashUrl,
                int totalUploadSizeLimit = 0,
                int uploadFileSizeLimit = 0,
                string fileTypes = "",
                string fileTypeDescription = "",
                string onUploadComplete = "")
    {      
        onUploadComplete = string.IsNullOrEmpty(onUploadComplete) ? "" : "completeFunction=" + onUploadComplete;
        queryParameters = Server.UrlEncode(queryParameters);        
        fileTypes = string.IsNullOrEmpty(fileTypes) ? "" : "&fileTypes=" + Server.UrlEncode(fileTypes);
        fileTypeDescription = string.IsNullOrEmpty(fileTypeDescription) ? "" : "&fileTypeDescription=" + Server.UrlEncode(fileTypeDescription);
        var totalUploadSizeLimitData = totalUploadSizeLimit > 0 ? "&totalUploadSize=" + totalUploadSizeLimit : "";
        var uploadFileSizeLimitData = uploadFileSizeLimit > 0 ? "&fileSizeLimit=" + uploadFileSizeLimit : "";
        var flashVars = onUploadComplete + fileTypes + fileTypeDescription + totalUploadSizeLimitData + uploadFileSizeLimitData + "&uploadPage=" + uploadUrl + "?" + queryParameters;
    <object classid="clsid:d27cdb6e-ae6d-11cf-96b8-444553540000" codebase="http://fpdownload.macromedia.com/pub/shockwave/cabs/flash/swflash.cab#version=9,0,0,0"
        width="575" height="375" id="fileUpload" align="middle">
        <param name="allowScriptAccess" value="sameDomain" />
        <param name="movie" value="@flashUrl" />
        <param name="quality" value="high" />
        <param name="wmode" value="transparent">
        <param name=FlashVars value="@flashVars">
        <embed src="@flashUrl"
               FlashVars="@flashVars" 
               quality="high" 
               wmode="transparent" 
               width="575" 
               height="375" 
               name="fileUpload" 
               align="middle" 
               allowScriptAccess="sameDomain" 
               type="application/x-shockwave-flash" 
               pluginspage="http://www.macromedia.com/go/getflashplayer" />
    </object>                        
}
این اطلاعات در فایلی به نام FlashUploadHelper.cshtml در پوشه App_Code قرار خواهند گرفت.


د) نحوه استفاده از HTML helper فوق:

@{
    ViewBag.Title = "Index";
    var uploadUrl = Url.Action("Uploader", "Home");
    var flashUrl = Url.Content("~/Content/FlashUpload/FlashFileUpload.swf");
}
<h2>
    Flash Uploader</h2>
<div style="background: #E0EBEF;">
    @FlashUploadHelper.AddFlashUploader(
                uploadUrl: uploadUrl,
                queryParameters: "User=Vahid&Id=تست",
                flashUrl: flashUrl,
                fileTypeDescription: "Images",
                fileTypes: "*.gif; *.png; *.jpg; *.jpeg",
                uploadFileSizeLimit: 0,
                totalUploadSizeLimit: 0,
                onUploadComplete: "alert('انجام شد');")
</div>
با کدهای کنترلری معادل:
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Web;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcFlashUpload.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View();
        }

        public ActionResult Uploader(string User, string Id, IEnumerable<HttpPostedFileBase> FileData)
        {
            var queryParameter1 = User;
            var queryParameter2 = Id;
            // ...

            foreach (var file in FileData)
            {
                if (file.ContentLength > 0)
                {
                    var fileName = Path.GetFileName(file.FileName);
                    var path = Path.Combine(Server.MapPath("~/App_Data/Uploads"), fileName);
                    file.SaveAs(path);
                }
            }

            return Content(" ");
        }
    }
}

توضیحات:
در اینجا uploadUrl، مسیر اکشن متدی است که قرار است اطلاعات فایل‌ها را دریافت کند. queryParameters اختیاری است. اگر تعریف شود تعدادی کوئری استرینگ دلخواه را می‌تواند به متد Uploader ارسال کند. برای نمونه در اینجا User و Id ارسال شده‌اند یا هر نوع کوئری استرینگ دیگری که مدنظر است.
flashUrl مسیر فایل SWF را مشخص می‌کند. در اینجا فایل FlashFileUpload.swfدر پوشه Content/FlashUpload قرار گرفته است.
fileTypeDescription برچسبی است که نوع فایل‌های قابل انتخاب را به کاربر نمایش می‌دهد و fileTypes نوع‌های مجاز قابل ارسال را دقیقا مشخص می‌کند.
پارامترهای uploadFileSizeLimit و totalUploadSizeLimit در صورتیکه مساوی صفر وارد شوند، به معنای عدم محدودیت اندازه در فایل‌ها و جمع حجم ارسالی در هر بار است.
استفاده از پارامتر onUploadComplete اختیاری است. در اینجا می‌توان پس از پایان عملیات از طریق جاوا اسکریپت عملیاتی را انجام داد. برای مثال اگر خواستید کاربر را به صفحه خاصی هدایت کنید، window.locationرا مقدار دهی نمائید.
در متد Uploader کنترلر فوق، پارامترهای User و id اختیاری بوده و بر اساس queryParameters متد FlashUploadHelper.AddFlashUploader مشخص می‌شوند. اما نام FileData نباید تغییری کند؛ از این لحاظ که دقیقا همین نام در فایل فلش، مورد استفاده قرار گرفته است.
در اکشن متد دریافت فایل‌ها، لیستی از فایل‌های ارسالی به سرور دریافت شده و سپس بر این اساس می‌توان آن‌ها را در مکانی مشخص ذخیره نمود.


دریافت پروژه
MvcFlashUploader.zip
مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت یازدهم
در این مطلب و همینطور مطلب بعدی قرار است به مبحث لاگ فایل‌ها Logfile بپردازیم. همانطور که می‌دانید سیستم IIS مثل هر سیستم دیگری لاگ هایی دارد که به مرور زمان این لاگ‌ها میتوانند مقدار زیادی از ظرفیت دیسک سخت را به خود اختصاص بدهند و این عمل میتواند موجب بروز مشکلاتی در سرور شود. به خوبی به یاد دارم که برای یکی از مشتریانم VPS تهیه نموده بودیم و بعد از یک سال با من تماس گرفت که سایت بالا نمی‌آید و وقتی بررسی شد، دیدم که از فضای دیسک سخت چند گیگابایتی، تنها چند مگابایت به طور ناچیز فضا برایش باقی مانده است و باعث شده است سرور از کار بیفتد. پس از بررسی متوجه شدیم تمام این فضاها توسط لاگ فایل‌ها پر شده است و از آنجا که سرویس دهنده تا مبلغی را به عنوان مدیریت سرور، ماهانه دریافت نکند، مدیریت این سرور مجازی را به عهده نداشته اند که البته بعدها با انتقال به یک سرور دیگر از یک سرویس دهنده دیگر مشکلات ما در مورد سرور برای همیشه حل شد.
پس این داستان به خوبی روشن می‌کند که مدیریت این لاگ‌ها چقدر میتواند مهم و حیاتی باشد. آقای تیم وَن از تیم تحریریه مایکروسافت در بخش IIS موارد زیر را برای مدیریت لاگ‌ها بر می‌شمارد:
  • فعال سازی فشرده سازی
  • انتقال لاگ‌ها به یک سیستم راه دور
  • حذف لاگ فایل‌های قدیمی از طریق اسکریپت نویسی
  • حذف لاگ فایل‌های قدیمی توسط IIS Log File Cleaner

فشرده سازی دایرکتوری لاگ فایل ها
مسیر ذخیره لاگ فایل‌ها در آدرس زیر می‌باشد. به این آدرس رفته و Properties دایرکتوری مورد نظر  را باز کنید و در برگه‌ی General آن، گزینه‌ی Advanced را زده تا در کادر جدیدی که باز می‌شود، گزینه‌ی Compress contents to save disk space را انتخاب کنید تا محتویات در هنگام ذخیره روی دیسک سخت فشرده شوند.
%SystemDrive%\inetpub\logs\LogFiles

این روش ساده‌ترین روش موجود برای مدیریت لاگ هاست ولی روش نهایی نیست و باز به مرور زمان این روش هم کارایی خودش را از دست خواهد داد. این روش بیشتر شبیه خرید زمان می‌باشد تا اینکه یک راه حل نهایی برای حل مشکل باشد. البته این را هم باید مدنظر داشت که موقع تیک زدن گزینه بالا عملیات فشرده سازی باعث کند شدن سرعت کامپیوتر در حین آغاز عمل ذخیره سازی لاگ فایل‌ها هم خواهد شد. پس اگر قصد چنین کاری ذا دارید در ساعاتی که سرور کمترین فشار از طرف کاربران را دارد یا اصطلاحا پیک کاری آن پایین است انجامش دهید.


انتقال لاگ فایل‌ها به یک سیستم راه دور

همانطور که در بالا اشاره کردیم محل پیش فرض ذخیره سازی لاگ‌ها درمسیر

%SystemDrive%\inetpub\logs\LogFiles

قرار دارد و این محل ذخیره سازی برای هر سرور یا حتی یک وب سایت خاص در صفحه تنظیمات Logging مشخص شده است و شما در میتوانید این لاگ‌ها را حتی برای کل سرور یا مربوط به یک سایت خاص، به سروری دیگر انتقال دهید. این امکان می‌تواند به امنیت سیستم هم کمک فراوانی کند تا اگر دیسک محلی Local Disk هم دچار مشکل شد، باز خواندن لاگ فایل‌ها میسر باشد و با استفاده از ابزارهای تحلیل لاگ فایل ها، آن‌ها را مورد بررسی قرار دهیم. برای تغییر محل ذخیره سازی لاگ‌ها به یک سیستم راه دور، راه حل زیر را طی کنید.

در IIS وب سایتی را که میخواهید لاگ آن انتقال یابد، انتخاب کنید؛ یا اگر لاگ کل سیستم IIS را میخواهید انتقال بدهید نام سرور را در لیست درختی انتخاب کنید و از ماژول‌های سمت راست، ماژول Logging را انتخاب کنید و در قسمت Directory که محل ذخیره سازی فعلی لاگ‌ها را نوشته شده است، به صورت UNC آدرس دهی کنید. در آدرس زیر اولی نام سرور است Contoso-server1\\ و دومی هم Logs نام پوشه‌ای که به اشتراک گذاشته شده است.


حذف لاگ فایل‌های قدیمی با استفاده از اسکریپت

با این روش میتوانید لاگ فایل هایی را که بعد از مدتی معین که دلخواه شما هست، از سیستم حذف نمایید و اگر این اسکریپت را زمان بندی خودکار نمایید، می‌توانید از مراقبت مداوم و ثابت این کار نیز رها شوید.

با ستفاده از VBScript بررسی می‌کنیم که اگر مثلا عمر لاگ فایل به 30 روز رسیده است، باید حذف شوند. خط دوم کد زیر نهایت عمر یک لاگ فایل را مشخص می‌کند:

sLogFolder = "c:\inetpub\logs\LogFiles"
iMaxAge = 30   'in days
Set objFSO = CreateObject("Scripting.FileSystemObject")
set colFolder = objFSO.GetFolder(sLogFolder)
For Each colSubfolder in colFolder.SubFolders
        Set objFolder = objFSO.GetFolder(colSubfolder.Path)
        Set colFiles = objFolder.Files
        For Each objFile in colFiles
                iFileAge = now-objFile.DateCreated
                if iFileAge > (iMaxAge+1)  then
                        objFSO.deletefile objFile, True
                end if
        Next
Next

اسکریپت بالا تمامی subfolder‌ها را برای همه سایت‌ها بررسی کرده و لاگ‌های آنان را حذف می‌کند. ولی اگر دوست دارید این عملیات را تنها به یک وب سایت محدود کنید، باید مسیر را در خط اول دقیق‌تر مشخص کنید.

برای اجرای دستی اسکریپت در cmd تایپ کنید:

cscript.exe c:\scripts\retentionscript.vbs

ولی اگر میخواهید این اسکریپت در هر دوره‌ی زمانی خاص اجرا شود، یا زمان بندی Scheduling گردد، دیگر مجبور نیستید هر بار به فکر نگهداری از لاگ‌ها باشید.


زمان بندی اجرای اسکریپت

server manager (قابل تست در ویندوزهای سرور)  را باز کرده و از منوی Tools گزینه Task Scheduler را انتخاب کنید و در قسمت Actions گزینه Create Task را انتخاب نمایید. در کادر باز شده نام "Delete Log Files " را برای مثال برگزینید و در قسمت Security هم کاربری که اجازه اجرای اسکریپت را دارد مشخص کنید.

برگه Triggers را انتخاب کرده و گزینه New را انتخاب کنید و عملیات زمان بندی را تنظیم کنید و حتما بعد از زمان بندی مطمئن باشید که تیک Enabled فعال است.

در برگه Actions هم گزینه New را انتخاب کنید؛ در کادر باز شده از لیست Start a program را انتخاب کرده و در قسمت Program\script، دستور cscript را ذکر نمایید و به عنوان آرگومان ورودی Add arguments  هم مسیر اسکریپت خود را ذکر نمایید و کادر را تایید کنید.

برای آغاز زمان بندی در لیست وظیفه‌های فعال active task pane، وظیفه ای که الان ساخته اید را اجرا کرده و به مسیر ذخیره لاگ‌ها رفته و می‌بینید که لاگ‌های مورد نظر حذف شده‌اند؛ پس از صحت اجرای اسکریپت مطمئن می‌شویم. دوباره به لیست وظایف رفته و گزینه End را بزنید تا وظیفه، در حالت Ready قرار گیرد تا از همین الان فرایند زمان بندی اجرای اسکریپت آغاز شود.


حذف لاگ فایل‌ها با استفاده از IIS Log Cleaner Tools

ساده‌ترین ابزار برای مدیریت حذف لاگ فایل هاست که هر یک ساعت یکبار اجرا شده و لاگ فایل‌های تاریخ گذشته را که زمانش را شما تعیین می‌کنید، به سمت سطل زباله که البته درستش بازیافت است Recycle Bin انتقال میدهد تا از ضرر از دست دادن لاگ‌ها جلوگیری کند که بعدا شما میتوانید آن‌ها را به صورت دستی حذف کنید. همچنین عملیات خودکار حذف را نیز می‌توان متوقف نمود.

ابتدا برنامه را از اینجا  دانلود کنید. موقعیکه برنامه را اجرا کنید، در نوتیفیکیشن taskbar می‌نشیند و برنامه با یک پیغام به شما اعلام می‌کند، این اولین بار است که برنامه را باز کرده‌اید. پس یک سر به setting آن بزنید؛ با انتخاب گزینه‌ی settings برنامه بسته شده و فایل Settings.txt برای شما باز می‌شود که مدت زمان عمر لاگ فایل و مسیر ذخیره آن‌ها، از شما پرسیده می‌شود که مقدار عمر هر لاگ فایل به طور پیش فرض 30 روز و مسیر ذخیره‌ی لاگ‌ها همان مسیر پیش فرض IIS است که اگر شما دستی آن را تغییر داده اید، با پرسیدن آن، از محل لاگ‌ها اطمینان کسب می‌کند. در صورتی که قصد تغییری را در فایل، دارید آن را تغییر داده و ذخیره کنید و برنامه را مجددا اجرا کنید.

نکات نهایی در مورد این برنامه :

  • اگر از ابزار IIS Cleaner Tool استفاده می‌کنید باید دستی سطل بازیافت را هم پاک کنید و هم اینکه میتوانید یک محدودیت حجمی برای Recycle Bin قرار دهید که اگر به یک حدی رسید، خودکار پاک کند تا مشکلی برای سیستم عامل ایجاد نشود که البته به طور پیش فرض چنین است.
  • برنامه بالا به طور پیش فرض ریشه‌ی لاگ‌ها را حذف می‌کند. پس اگر میخواهید فقط سایت خاصی را مد نظر داشته باشد، آدرس دایرکتوری آن را اضافه کنید. البته چون این برنامه فقط روی یک دایرکتوری کار می‌کند و شما چند وب سایت دارید و مثلا میخواهید سه تای آن‌ها را پاکسازی کنید، چاره‌ی جز استفاده از اسکریپت‌های با زمان بندی ندارید.
  • برنامه‌ی بالا فقط فایل هایی با پسوند log را به سطل بازیافت انتقال می‌دهد.
  • برنامه‌ی بالا یک سرویس نیست و باید به طور دستی توسط کاربر اجرا گردد. پس اگر ریست هم شد باید دستی اجرا شود یا آن را به داخل پوشه startup بکشید.
  • برنامه برای اجرایش نیاز به لاگین کاربر و مجوز نوشتن در آن پوشه را دارد تا به درستی کار کند.
در قسمت بعدی مبحث لاگ‌ها را ادامه خواهیم داد و با ماژول Logging در IIS و تنظیماتش آشنا خواهیم شد.
مطالب
تبدیل html به pdf با کیفیت بالا

کتابخانه iTextSharp دارای کلاسی است به نام HTMLWorker که کار تبدیل عناصر HTML را به عناصر متناظر خودش، انجام می‌دهد. این کلاس در حال حاضر منسوخ شده درنظر گرفته می‌شود (اینطور توسط نویسندگان آن اعلام شده) و دیگر توسعه نخواهد یافت. بنابراین اگر از HTMLWorker استفاده می‌کنید با یک کلاس قدیمی که دارای HTML Parser ایی بسیار بدوی است طرف هستید و در کل برای تبدیل محتوای HTML ایی با ساختار بسیار ساده بد نیست؛ اما انتظار زیادی از آن نداشته باشید.
جایگزین کلاس HTMLWorker در این کتابخانه در حال حاضر کتابخانه itextsharp.xmlworker است، که به صورت یک افزونه در کنار کتابخانه اصلی در حال توسعه می‌باشد. مشکل اصلی این کتابخانه، عدم پشتیبانی از UTF8 و راست به چپ است. بنابراین حداقل به درد کار ما نمی‌خورد.

راه حل بسیار بهتری برای موضوع اصلی بحث ما وجود دارد و آن هم استفاده از موتور WebKit (همان موتوری که برای مثال در Apple Safari استفاده می‌شود) برای HTML parsing و سپس تبدیل نتیجه نهایی به PDF است. پروژه‌ای که این مقصود را میسر کرده، wkhtmltopdf نام دارد.
توسط آن به کمک موتور WebKit، کار HTML Parsing انجام شده و سپس برای تبدیل عناصر نهایی به PDF از امکانات کتابخانه‌ای به نام QT استفاده می‌شود. کیفیت نهایی آن کپی مطابق اصل HTML قابل مشاهده در یک مرورگر است و با یونیکد و زبان فارسی هم مشکلی ندارد.

برای استفاده از این کتابخانه‌ی native در دات نت، شخصی پروژه‌ای را ایجاد کرده است به نام WkHtmlToXSharp که محصور کننده‌ی wkhtmltopdf می‌باشد. در ادامه به نحوه استفاده از آن خواهیم پرداخت:

الف) دریافت پروژه WkHtmlToXSharp
پروژه WkHtmlToXSharp را از آدرس زیر می‌توانید دریافت کنید.

 این پروژه به همراه فایل‌های کامپایل شده نهایی wkhtmltopdf نیز می‌باشد و حجمی حدود 40 مگ دارد. به علاوه فعلا نسخه 32 بیتی آن در دسترس است. بنابراین باید دقت داشت که نباید تنظیمات پروژه دات نت خود را بر روی Any CPU قرار دهیم، زیرا در این حالت برنامه شما در یک سیستم 64 بیتی بلافاصله کرش خواهد کرد. تنظیمات target platform پروژه دات نتی ما حتما باید بر روی X86 تنظیم شود.

ب) پس از دریافت این پروژه و افزودن ارجاعی به اسمبلی WkHtmlToXSharp.dll، استفاده از آن به نحو زیر می‌باشد:

using System.IO;
using WkHtmlToXSharp;
using System;

namespace Test2
{
    public class WkHtmlToXSharpTest
    {
        public static void ConvertHtmlStringToPdfTest()
        {
            using (var wk = new MultiplexingConverter())
            {
                wk.Begin += (s, e) => Console.WriteLine("Conversion begin, phase count: {0}", e.Value);
                wk.Error += (s, e) => Console.WriteLine(e.Value);
                wk.Warning += (s, e) => Console.WriteLine(e.Value);
                wk.PhaseChanged += (s, e) => Console.WriteLine("PhaseChanged: {0} - {1}", e.Value, e.Value2);
                wk.ProgressChanged += (s, e) => Console.WriteLine("ProgressChanged: {0} - {1}", e.Value, e.Value2);
                wk.Finished += (s, e) => Console.WriteLine("Finished: {0}", e.Value ? "success" : "failed!");

                wk.GlobalSettings.Margin.Top = "0cm";
                wk.GlobalSettings.Margin.Bottom = "0cm";
                wk.GlobalSettings.Margin.Left = "0cm";
                wk.GlobalSettings.Margin.Right = "0cm";

                wk.ObjectSettings.Web.EnablePlugins = false;
                wk.ObjectSettings.Web.EnableJavascript = false;
                wk.ObjectSettings.Load.Proxy = "none";

                var htmlString = File.ReadAllText(@"c:\page.xhtml");
                var tmp = wk.Convert(htmlString);

                File.WriteAllBytes(@"tst.pdf", tmp);
            }
        }
    }
}

کار با وهله سازی از کلاس MultiplexingConverter شروع می‌شود. اگر علاقمند باشید که درصد پیشرفت کار به همراه خطاهای احتمالی پردازشی را ملاحظه کنید می‌توان از رخدادگردان‌هایی مانند ProgressChanged و Error استفاده نمائید که نمونه‌ای از آن در کد فوق بکارگرفته شده است.
تبدیل HTML به PDF آنچنان تنظیمات خاصی ندارد زیرا فرض بر این است که قرار است از همان تنظیمات اصلی HTML مورد نظر استفاده گردد. اما اگر نیاز به تنظیمات بیشتری وجود داشت، برای مثال به کمک GlobalSettings آن می‌توان حاشیه‌های صفحات فایل نهایی تولیدی را تنظیم کرد.
موتور WebKit با توجه به اینکه موتور یک مرورگر است، امکان پردازش جاوا اسکریپت را هم دارد. بنابراین اگر قصد استفاده از آن‌را نداشتید می‌توان خاصیت ObjectSettings.Web.EnableJavascript را به false مقدار دهی کرد.
کار اصلی، در متد Convert انجام می‌شود. در اینجا می‌توان یک رشته را که حاوی فایل HTML مورد نظر است به آن ارسال کرد و نتیجه نهایی، آرایه‌ای از بایت‌ها، حاوی فایل باینری PDF تولیدی است.
روش دیگر استفاده از این کتابخانه، مقدار دهی wk.ObjectSettings.Page می‌باشد. در اینجا می‌توان Url یک صفحه اینترنتی را مشخص ساخت. در این حالت دیگر نیازی نیست تا به متد Convert پارامتری را ارسال کرد. می‌توان از overload بدون پارامتر آن استفاده نمود.

یک نکته:
اگر می‌خواهید زبان فارسی را توسط این کتابخانه به درستی پردازش کنید، نیاز است حتما یک سطر زیر را به header فایل html خود اضافه نمائید:

<meta http-equiv="Content-Type" content="text/html; charset=utf-8" />

 
مطالب
مروری بر کتابخانه ReactJS - قسمت اول - آشنایی با ReactJS
در این سری مقالات، مروری بر کتابخانه ReactJS خواهیم داشت. به طور کلی با آن آشنا می‌شویم، برای Visual Studio Code پیکربندیش میکنیم و قابلیت‌های مختلف کتابخانه را بررسی میکنیم. هر چند که مثالها در کل ساده هستند، اما پیش نیاز درک کامل آنها، آشنا بودن خواننده با HTML DOM، JavaScript و  Ajax است. در قسمت اول، کتابخانه را معرفی و مثال‌هایی از امکانات اصلی آن‌را مرور میکنیم.  

React یک کتابخانه متن‌باز جاوااسکریپتی، برای ساخت رابط کاربری به صورت پویا، بر پایه تغییر وضعیت اولیه المانها (تگ‌ها) نسبت به داده‌های وارد شده از سمت سرور یا داده‌های ایجاد شده در سمت کاربر، برای ساخت برنامه‌های تک‌صفحه‌ای در بستر وب است. این کتابخانه توسط فیس بوک ساخته شده و توسط فیس‌بوک، اینستاگرام و جمعی از شرکت‌ها و اشخاص منفرد، توسعه داده شده و نگهداری میشود. 
کلمه React به معنای واکنش نشان دادن است و این دقیقا کاری است که این کتابخانه انجام میدهد. وقتی بخشی از برنامه تغییر می‌کند، این تغییرات باید در جایی منعکس شوند. مثلا اگر توسط Ajax داده‌هایی را از سرور دریافت کرده‌ایم، به چیزی بیشتر از یک جدول ثابت برای نمایش و تبادل با داده‌های رسیده احتیاج داریم. توسط React رابط کاربری (HTML) را با استفاده از JavaScript ایجاد میکنیم. React برای کار با Ajax فوق‌العاده است! 
مرورگر‌ها برای رندر کردن یک HTML DOM به صورت پویا مشکلی ندارند؛ اما به اندازه کافی سریع نیستند. بخصوص زمانیکه نیاز به به‌روز کردن DOM می‌رسد و مرورگر تغییرات جدید را در حافظه موقت خود ندارد. DOM یک گلوگاه است و بهتر است، از داشتن کدهای خیلی زیاد HTML در صفحه پرهیز کنیم. بخصوص در صفحه‌هایی با اطلاعات پویا بهتر است کار ساخت و تغییر رابط کاربری را به JavaScript بسپاریم. اگر تگ‌های HTML به صورت اشیاء JavaScript ارائه شوند، امکانات بیشتری برای کار با آنها خواهیم داشت. 
React متد createElement را برای ساخت تگ‌های HTML دارد که یک شیء JavaScript را ایجاد میکند. البته می‌شود همین کار را با JavaScript نیز انجام داد. ارزش ایجاد تگ‌های HTML با React زمانی است که میخواهیم  با داده‌ها و تغییرات آنها سر و کار داشته باشیم. در قطعه کد زیر ساخت تگ img، توسط JavaScript و React آورده شده. 
var image = document.createElement("img");
image.setAttribute("src", "logo.png");

React.createElement("img", { src : "logo.png" });
با ساخت تگ‌ها توسط React، نماینده‌ای از تگ ساخته شده را در حافظه داریم که از نمونه‌ای که در مرورگر به صورت ایستا وجود دارد، جداست. به این صورت می‌توانیم تغییراتی را که میخواهیم بر روی DOM انجام شوند، بر اساس ساختاری که در حافظه داریم، اعمال کنیم.  

Virtual DOM

تفاوت در ساخت تگ‌های HTML به صورت مجازی بین JavaScript و React این است که React وضعیت تگ‌هایی را که می‌سازد دنبال می‌کند. برای مثال فرض کنید نام سه محصول را در یک تگ < ul > نشان داده‌ایم. React وضعیت اصلی این تگ را که به مرورگر فرستاده، در حافظه دارد و همچنین در اثر تغییر منبع داده‌ای که برای < ul > مشخص کرده‌ایم (که میتواند ورود اطلاعات به صورت Ajax باشد (مثلا اضافه شدن یک محصول جدید)) وضعیت جدیدی را برای تگ < ul > در حافظه ایجاد میکند. با وجود دو وضعیت برای یک تگ در حافظه، React میتواند تفاوت بین آنها را تشخیص داده و تگ را به روز کند. به این حالت عملکرد React ، اصطلاحا Virtual DOM می‌گویند.

React رابط کاربری را به صورت یک مدل می‌بیند و این مدل را با توجه به وضعیت اصلی آن در حافظه دوباره می‌سازد. برای React مهم نیست که ماهیت تغییر چیست. فقط وضعیت‌ها را مثل دو عکس می‌بیند و میفهمد که آیا چیزی عوض شده‌است یا نه. دیالوگ React با مرورگر اینطور است: ای تگ < ul > این لیست را نشان بده (لیستی با سه محصول)، و بعد می‌گوید: ای تگ < ul > این لیست را نشان بده (لیستی با چهار محصول)!


کامپوننت‌های React

رابط‌های کاربری مثل تگ‌های HTML  برای React به معنای Component هستند. استفاده از این مؤلفه‌های مجزا، مزایای زیادی دارند که در زیر مثالی از نحوه ساخت یک Component را در React می‌بینیم.   
<a href = “http://google.com”>
     <img src=”google.png”/>
</a>

// Components
<clickableimage/>
<linkimage/>

در کد بالا، بخش اول واضح است. عکسی که قابلیت کلیک شدن را دارد. حال فرض کنید یکی از کامپوننت‌های  <clickableimage/> یا <linkimage/>، همان تصویر قابل کلیک را ایجاد کنند. با نام گذاری واضح کامپوننت‌ها، خوانایی برنامه بهتر می‌شود. یعنی میدانیم هر کامپوننت چه کاری را برای ما انجام میدهد. با این تصور که اگر تگ‌های زیاد و طولانی را در بخش رابط کاربری داریم، ارزش استفاده از کامپوننت‌های  React مشخص می‌شود.


قابلیت استفاده مجدد

در React کامپوننت‌ها برای اساس توابع ساخته می‌شوند. یعنی وقتی یک کامپوننت را صدا بزنیم، در واقع یک تابع را اجرا می‌کنیم. در نتیجه کامپوننت‌ها رفتار توابع را دارند؛ ورودی میگیرند و خروجی که یک DOM مجازی است را تحویل میدهند. اگر تابعی که مسئول ساخت کامپوننت است وابستگی به توابع یا متغیرهای بیرونی نداشته باشد، میتواند در جای دیگری از برنامه یا برنامه‌ای دیگر مجددا استفاده شود. کد زیر نشان میدهد که چطور کامپوننت‌های React ساخته می‌شوند.  
var ClickableImage = function(props) {
  return (
      <a href={props.href}>
         <img src={props.src} />
      </a>
    );
};

ReactDOM.render(
<ClickableImage href="http://google.com" src="logo.png" />,
document.getElementById("targetDivId"));
در قسمت‌های بعد، به هر یک از امکانات ReactJS نگاهی دقیق‌تر و مثال‌هایی بیشتر، خواهیم داشت.  
مطالب
OneNote و مصرف بالای RAM و CPU

از برنامه OneNote زیاد استفاده می‌کنم. عموما برای یادداشت برداری از سایت‌ها؛ فقط کافی است یک صفحه از مرورگر خودتون را با Ctrl+A انتخاب و با Ctrl+C در حافظه کپی کنید. سپس با Ctrl+V در OneNote ، کل صفحه با همان فرمت اصلی و تمام تصاویر، جداول و غیره ذخیره خواهد شد. همچنین در OneNote 2010، دریافت تصاویر از سایت‌ها به صورت asynchronous است (برخلاف نگارش 2007 آن) و حین دریافت تصاویر برنامه متوقف نمی‌شود.

اما اگر سرویس Windows search که کار indexing را انجام می‌دهد خاموش باشد:
  • احتمالا OneNote شما بالای 400 مگ رم مصرف خواهد کرد.
  • مرتبا هنگ می‌کند.
  • عموما CPU Usage ایی بالای 50 درصد به صورت مداوم خواهید داشت.
  • جستجوی آن دیگر درست کار نمی‌کند و بسیار بسیار کند خواهد بود.
و اگر سرویس یاد شده روشن باشد،‌ همه چیز عادی است، از مصرف رم تا CPU و غیره.

مطالب
سرنوشت اعتبارسنجی درخواست‌ها در ASP.NET Core
Request Validation یا اعتبارسنجی درخواست‌ها چیست؟


اگر با وب فرم‌ها کار کرده باشید، حتما با تنظیم زیر در فایل web.config برنامه‌های وب آشنا هستید:
<pages validaterequest="false"></pages>
که در آن اعتبارسنجی درخواست رسیده جهت امکان ورود برای مثال اطلاعات HTML ای، به طور کامل خاموش شده‌است (به صورت سراسری در کل برنامه) و یا اگر از MVC 5.x استفاده می‌کنید، ویژگی [ValidateInput(false)] و یا [AllowHtml] نیز یک چنین کاری را انجام می‌دهند.
Request Validation قابلیتی است که از زمان ASP.NET 1.1 وجود داشته‌است و توسط آن اگر اطلاعات دریافتی از کاربر به همراه تگ‌های HTML و یا کدهای JavaScript ای باشد، خطرناک تشخیص داده شده و با ارائه‌ی پیام خطایی (مانند تصویر فوق)، پردازش درخواست متوقف می‌شود. این اعتبارسنجی بر روی هدرها، کوئری استرینگ‌ها، بدنه‌ی درخواست و کوکی‌ها صورت می‌گیرد. هدف آن نیز به حداقل رساندن امکان حملات Cross-Site Scripting و یا XSS است.


محدودیت‌های اعتبارسنجی درخواست‌ها

هر چند Request validation یک ویژگی و امکان جالب است، اما ... در عمل راه‌حل جامعی نیست و تنها اگر کاربر تگ‌های HTML ای را ارسال کند، متوجه وجود یک خطر احتمالی می‌شود. برای مثال اگر این اطلاعات خطرناک به نحو دیگری در قسمت‌های مختلفی مانند attributeها، CSSها و غیره نیز تزریق شوند، عکس العملی را نشان نخواهد داد. به علاوه اگر این نوع حملات به همراه ترکیب آن‌ها با روش‌های Unicode نیز باشد، می‌توان این اعتبارسنجی را دور زد.


اعتبارسنجی خودکار درخواست‌ها و حس کاذب امنیت

متاسفانه وجود اعتبارسنجی خودکار درخواست‌ها سبب این توهم می‌شود که برنامه در مقابل حملات XSS امن است و بالاخره این قابلیت توسط مایکروسافت در برنامه قرار داده شده‌است و ما هم به آن اطمینان داریم. اما با توجه به نحوه‌ی پیاده سازی و محدودیت‌های یاد شده‌ی آن، این قابلیت صرفا یک لایه‌ی بسیار ابتدایی اعتبارسنجی اطلاعات ارسالی به سمت سرور را شامل می‌شود و بررسی تمام حالات حملات XSS را پوشش نمی‌دهد (اگر علاقمند هستید که بدانید چه بازه‌ای از این حملات ممکن هستند، آزمون‌های واحد کتابخانه‌ی HtmlSanitizer را بررسی کنید).


پایان اعتبارسنجی درخواست‌ها در ASP.NET Core

طراحان ASP.NET Core تصمیم گرفته‌اند که یک چنین قابلیتی را به طور کامل از ASP.NET Core حذف کنند؛ چون به این نتیجه رسیده‌اند که ... ایده‌ی خوبی نبوده و در اکثر مواقع برنامه نویس‌ها کاملا آن‌را خاموش می‌کنند (مانند مثال‌های وب فرم و MVC فوق). اعتبارسنجی درخواست‌ها مشکل یک برنامه است و مراحل و سطوح آن از هر برنامه، به برنامه‌ی دیگری بر اساس نیازمندی‌های آن متفاوت است. به همین جهت تعیین اجباری اعتبارسنجی درخواست‌ها در نگارش‌های قبلی ASP.NET سبب شده‌است که عملا برنامه نویس‌ها با آن کار نکنند. بنابراین در اینجا دیگر خبری از ویژگی‌های ValidateInput و یا AllowHtml و یا مانند وب فرم‌ها و HTTP Module مخصوص آن، به همراه یک میان‌افزار تعیین اعتبار درخواست‌ها نیست.


اکنون برای مقابله با حملات XSS در کدهای سمت سرور برنامه‌های ASP.NET Core چه باید کرد؟

در ASP.NET Core، کار مقابله‌ی با حملات XSS، از فریم‌ورک، به خود برنامه واگذار شده‌است و در اینجا شما بر اساس نیازمندی‌های خود تصمیم خواهید گرفت که تا چه حدی و چه مسایلی را کنترل کنید. برای این منظور در سمت سرور، استفاده‌ی ترکیبی از سه روش زیر توصیه می‌شود:
الف) تمیز کردن اطلاعات ورودی رسیده‌ی از کاربران توسط کتابخانه‌هایی مانند HtmlSanitizer
ب) محدود کردن بازه‌ی اطلاعات قابل قبول ارسالی توسط کاربران
[Required]
[StringLength(50)]
[RegularExpression(@"^[a-zA-Z0-9 -']*$")]
public string Name {get;set;}
در اینجا با مشخص کردن طول رشته، امکان انشاء نوشتن از کاربر گرفته شده‌است و همچنین توسط عبارات باقاعده، تنها ورود حروف و اعداد انگلیسی، به همراه یک فاصله و - مجاز شمرده شده‌اند.
ج) استفاده‌ی اجباری از Content Security Policy Headers و تعدیل تنظیمات آن‌ها بر اساس نیازمندی‌های برنامه‌ی خود
مطالب
شرط گذاری روی Include ها در EF Core 5x
سناریویی را در نظر بگیرید که میخواهید لیست Blog‌ها را به همراه Post هایشان که شامل کلمه‌ی خاصی است، به کلاینت باز گردانید. در این حالت احتمالا چنین کدی به نظرتان خواهد آمد:
// -- FilteredInclude_EFCore5
var list = dbContext.Blogs
    .AsNoTracking()
    .Include(p => p.Posts.Where(p => p.Title.Contains("test title")))
    .ToList();
return Json(list);
این کد تا قبل از EFCore 5.0 پیش نمایش 3، به خطای زیر منجر میشود؛ چرا که EFCore از شرط گذاری روی Include‌ها پشتیبانی نمی‌کند:
System.InvalidOperationException: 'Lambda expression used inside Include is not valid.'
پس مجبوریم همه‌ی رکورد‌های Include را از دیتابیس خوانده و سپس آنها را در حافظه فیلتر کنیم:
// -- NonFilteredInclude
var list = dbContext.Blogs
    .AsNoTracking()
    .Include(e => e.Posts)
    .ToList();
list.ForEach(p => p.Posts = p.Posts.Where(p => p.Title.Contains("test title")).ToList());
این روش سربار بسیار زیادی دارد و بسته به تعداد رکورد‌ها و ستون‌های Post، حجم زیادی از دیتای غیر لازم را از دیتابیس میخواند و تخصیص حافظه (memory allocation) اضافی و زیادی را به همراه دارد. مثلا اگر 100 Blog داشته باشیم که هرکدام 100 Post داشته باشند و فقط یکی از Post‌ها شرط مورد نظر را داشته باشد، بدین ترتیب 100 * 100 منهای 1 رکورد اضافی واکشی خواهد شد؛ یعنی برابر ‭9,999‬! (می توان با لحاظ کردن تعداد و حجم ستون‌های اضافی نیز وخامت اوضاع را درک کرد)
همچنین اگر به صورت غیر read-only (عدم استفاده از AsNoTracking)  داده‌ها را لود کرده باشید، با شرطی که داخل ForEach اعمال می‌شود، رکوردهایی که فیلتر میشوند به صورت Deleted در ChangeTracker علامت گذاری میشوند که میتواند مشکل ساز نیز باشد.
برای حل این مشکل چندین روش وجود دارد:
1- توسط یک تایپ دلخواه (anonymous یا dto) واکشی را به صورت Projection انجام دهیم و Post‌ها را فیلتر کنیم:
// -- Projection_Manually
var list = dbContext.Blogs
    .AsNoTracking()
    .Select(p => new
    {
        p.Id,
        p.Name,
        Posts = p.Posts.Where(p => p.Title.Contains("test title")).ToList()
    }).ToList();
این دستور، کوئری SQL زیر را تولید میکند:
SELECT [b].[Id], [b].[Name], [t].[Id], [t].[BlogId], [t].[Description], [t].[Title]
FROM [Blogs] AS [b]
LEFT JOIN (
    SELECT [p].[Id], [p].[BlogId], [p].[Description], [p].[Title]
    FROM [Posts] AS [p]
    WHERE CHARINDEX(N'test title', [p].[Title]) > 0
) AS [t] ON [b].[Id] = [t].[BlogId]
ORDER BY [b].[Id], [t].[Id]
معایب این روش:
  • در صورت نیاز به ویرایش (عدم استفاده از AsNoTracking) بدلیل استفاده از anonymous بجای Blog، هیچ شیء Blog ایی در ChangeTracker ثبت نخواهد شد، ولی اشیا Post در ChangeTracker ثبت می‌شوند. در نتیجه تنها 1 شیء در ChangeTracker اضافه خواهد شد.
  • کد نویسی را کثیف میکند؛ مخصوصا اگر نیاز به شرط گذاری بر روی چندین Navigation Collection تو در تو را داشته باشید.
برای جلوگیری از این کثیف شدن میتوان از قابلیت Projection کتابخانه‌ی AutoMapper استفاده کرد. کوئری تولید شده و عملکرد آن عینا مشابه همین روش است، ولی کد تمیز‌تری را موجب می‌شود ( از نظر سرعت، مقدار کمی کند‌تر است. انتهای مقاله، بنچمارک آن را میتوانید مشاهده کنید)

2- از قابلیت IncludeFilter کتابخانه‌ی  Z.EntityFramework.Plus.EFCore استفاده کنیم.
این کتابخانه امکانات بسیار مفیدی را ارائه میدهد و شخصا برای پروژه‌های واقعی و بزرگ آن را پیشنهاد میدهم. اگر از امکانات آن بجا استفاده شود، تاثیر بسیار زیادی را بر روی پرفرمنس پروژه خواهد گذاشت (توصیه میکنم حتما داکیومنت آن را مطالعه کنید). این کتابخانه کاملا رایگان است و از EFCore و EF6 (در یک پکیج جداگانه) پشتیبانی میکند. شرکت مالک آن (ZZZ) یک کتابخانه‌ی دیگر را نیز به نام  Z.EntityFramework.Extensions.EFCore دارد که امکانات بیشتری را ارائه میدهد؛ ولی رایگان نیست.
در این روش خواهیم داشت:
// -- IncludeFilter_EFCorePlus
var list = dbContext.Blogs
    .AsNoTracking()
    .IncludeFilter(e => e.Posts.Where(p => p.Title.Contains("test tile")))
    .ToList();
این دستور کوئری SQL زیر را تولید میکند:
-- EF+ Query Future: 1 of 2
SELECT [b].[Id], [b].[Name]
FROM [Blogs] AS [b]
;

-- EF+ Query Future: 2 of 2
SELECT [t].[Id], [t].[BlogId], [t].[Description], [t].[Title]
FROM [Blogs] AS [b]
INNER JOIN (
    SELECT [p].[Id], [p].[BlogId], [p].[Description], [p].[Title]
    FROM [Posts] AS [p]
    WHERE CHARINDEX(N'test title', [p].[Title]) > 0
) AS [t] ON [b].[Id] = [t].[BlogId]
;
  • همانطور که می‌بینید این دستور، 2 کوئری را اجرا میکند. سرعت آن از روش قبلی کمی کند‌تر است و memory allocation بیشتری را انجام میدهد.
  • در صورت عدم استفاده از AsNoTracking، اشیاء Blog را نیز ثبت میکند؛ درنتیجه تعداد 101 آبجکت (100 Blog و 1 Post) به ChangeTracker اضافه خواهند شد.
  • کد نویسی تمیزتر و راحت‌تری در سمت سی شارپ دارد. 
  • این روش در EF6 نیز قابل استفاده است.

3- کمبود این قابلیت در EFCore بسیار حس میشد (در NHibernate از قدیم این امکان وجود داشت) تا اینکه نهایتا در EFCore 5.0 پیش نمایش 3 (آخرین نسخه‌ی در حال حاضر) این قابلیت به EFCore اضافه شده‌است.
برای استفاده از آن نیاز به هیچ کد اضافه‌ای نیست و به صورت معمول میتوان از متد Include، همراه با شرط استفاده کرد:
// -- FilteredInclude_EFCore5
var list = dbContext.Blogs
    .AsNoTracking()
    .Include(p => p.Posts.Where(p => p.Title.Contains("test title")))
    .ToList();
این دستور، کوئری SQL زیر را تولید میکند:
SELECT [b].[Id], [b].[Name], [t].[Id], [t].[BlogId], [t].[Description], [t].[Title]
FROM [Blogs] AS [b]
LEFT JOIN (
    SELECT [p].[Id], [p].[BlogId], [p].[Description], [p].[Title]
    FROM [Posts] AS [p]
    WHERE CHARINDEX(N'test title', [p].[Title]) > 0
) AS [t] ON [b].[Id] = [t].[BlogId]
ORDER BY [b].[Id], [t].[Id]
  • این روش بسیار بهینه است و از روش قبلی (دوم) کمی سریع‌تر بوده و memory allocation کمتری (نزدیک به روش اول) دارد.
  • در صورت عدم استفاده از AsNoTracking، مانند قبلی عمل میکند؛ درنتیجه تعداد 101 آبجکت به ChangeTracker اضافه خواهند شد. 
  • کد نویسی تمیزتر و راحت‌تری در سمت سی شارپ دارد.

بنچمارک مقایسه‌ی این روش‌ها را میتوانید از ریپازیتوری گیتهاب زیر دریافت کنید:
تصویر زیر نتایج آن‌را نشان میدهد. این شاخص‌ها بر اساس تعداد رکوردها، ستون‌ها و حجم دیتای واکشی شده از دیتابیس، میتوانند متفاوت باشند؛ ولی نتیجه‌ی آن از لحاظ مقایسه‌ای، مشابه همین خواهد بود:

مطالب
برنامه نویسی اندروید با Xamarin.Android - قسمت اول
وقتی صحبت از ساخت برنامه‌های کاربردی iOS و Android می‌شود، بسیاری از افراد تنها گزینه را Objective-C یا Java می‌دانند. اما در این چند سال اکوسیستم‌هایی (مجموعه ای از ابزارها) برای ایجاد برنامه‌های کاربردی موبایل ظهور کرده‌اند و البته تمرکز آن‌ها بر روی Cross Platform بودن آن‌ها بوده است. هر کدام از آن‌ها قابلیت‌هایی را برای ما به ارمغان می‌آورند. البته بعضی فقط به ما امکان نوشتن کدهای Html و Java Script را می‌دهند و برخی دیگر از کدهای C++/C که کدهای low-level هستند، استفاده می‌کنند.
ما در اینجا قصد معرفی Xamarin را داریم. تنها پلتفرمی که تمام امکانات بومی موبایل را به همراه امکانات بسیار دیگری، برای ما فراهم می‌کند. این امکانات شامل موارد ذیل هستند:
1- اتصال کامل به SDK بومی: Xamarin شامل اتصالاتی برای استفاده از تمامی (تقریبا) امکانات iOS و Android می‌باشد. این اتصالات به صورت Strongly-typed هستند. به این معنا که برای بررسی و استفاده، آسان هست و همچنین در حین توسعه و کامپایل به خوبی صحت کد‌ها را چک می‌کند.
2- قابلیت ارتباط با Objective-C،Java، C،C : زامارین امکاناتی را برای فراخوانی مستقیم کتابخانه‌هایی که با Objective-C، Java، C و ++C نوشته شده‌اند، نیز فراهم کرده است. این یک امکان فوق العاده هست که شما بتوانید از تعداد بسیار زیاد کتابخانه‌های نوشته شده برای iOS و Android استفاده کنید.
3- استفاده از زبان مدرن #C: برنامه‌های Xamarin با #C نوشه می‌شوند که بهبود‌های قابل توجهی نسبت به زبان‌های Objective-C و Java داشته است. امکاناتی مانند عبارات لامبدا، LINQ، برنامه نویسی موازی و ....
4- مجموعه کلاس‌های فوق العاده: برنامه‌های Xamarin از Net BCL. که مجموعه‌ای عظیم و جامع از ویژگی‌های قدرتمند، مانند استفاده از XML، بانک اطلاعاتی، شبکه، IO و ...است، استفاده می‌کند که امکانات فوق العاده‌ای را برای توسعه دهندگان فراهم می‌نماید.
5- استفاد ه از یک IDE قدرتمند: برای Mac OS X شما Xamarin Studio  و برای ویندوز Xamarin Studio و Visual Studio را در اختیار دارید که برای یک توسعه دهنده‌ی نرم افزار چیزی را کم نگذاشته‌اند.
6- Cross Platform بودن: Xamarin برای سه پلتفرم مطرح موبایل، شامل iOS، Android و Windows Phone قابل استفاده می‌باشد و تقریبا 90 درصد از کدهای شما قابل استفاده‌ی مجدد در هر سه پلتفرم می‌باشد.
البته با ارائه‌ی Xamarin.Forms این میزان به 100درصد رسیده است!

نحوه‌ی نصب Xamarin:
می‌توانید Xamarin Studio و Xamarin For Visual Studio را از سایت Xamarin دانلود نموده و به راحتی نصب نمایید. برای آنکه بتوانید Xamarin را نصب و استفاده نمایید، لازم است که موارد زیر را نیز به روی سیستم خود داشته باشید:
1- Android SDK  
2- GTK#
3- Android NDK
4- Java SDK(JDK)
هر آنچه را که برای ادامه‌ی مسیر با ما لازم دارید، از ehsanavr.com دانلود نمایید.
 و البته نحوه‌ی نصب Xamarin به صورت کامل و همراه با تصاویر مربوطه نیز در آدرس زیر وجود دارد:

Emulator یا شبیه ساز اندروید: Xamarin یک شبیه ساز بسیار عالی برای تست برنامه‌های اندرویدی در اختیار ما قرار داده است که از Virtual Box استفاده می‌کند. می‌توانید این نرم افزار را با نام Xamarin Android Player از اینجا دانلود نمایید. بعد از نصب و اجرای آن شما باید Imageهای مربوط به هر نسخه‌ای را که میخواهید، دانلود کنید:

Xamarin Android Player


  
کمی درباره سطوح مختلف APIهای اندروید:
اندروید برای تشخیص سازگاری برنامه‌های اندروید، از سطوح مختلف APIها(API Levels) استفاده می‌کند. هر سطح از این APIها یک ورژن از اندروید را شامل می‌شوند. برای مثال Marshmallow که به اندروید 6 معروف می‌باشد، از API Level شماره 23 بهره می‌برد و Lollipop نسخه‌ی 5، شامل API Level شماره 21 و Lollipop 5.1 شامل API Level شماره 22 می‌باشد و الی آخر.
اهمیت دانستن این موضوع، به این دلیل می‌باشد که انتخاب API Level مناسب، ارتباط مستقیمی با موبایل هایی دارد که می‌توانند برنامه‌ی شما را اجرا کنند. می‌توانید لیست کامل API‌های موجود را از اینجا مشاهده نمایید:

برای هر برنامه‌ی اندروید نوشته شده، 3 تنظیم برای SDK مورد استفاده قرار می‌گیرد:
Target Framework: مشخص کننده‌ی نوع فریموورکی می‌باشد که برنامه با آن کامپایل می‌شود.
Minimum Android Version: مشخص کننده‌ی قدیمی‌ترین نسخه‌ی اندرویدی می‌باشد که می‌خواهید برنامه‌ی شما روی آن اجرا شود. این API Level در زمان اجرا استفاده می‌شود.
Target Android Version: نسخه‌ای را که برنامه‌ی شما بر روی آن اجرا می‌شود، مشخص می‌نماید. این API Level در زمان اجرا استفاده می‌شود. همیشه میزان این API Level باید برابر یا بیشتر از Target Framework باشد.
البته معمولا این سه تنظیمات را روی یک API Level تنظیم می‌کنند.
قبل از اینکه بخواهید API Level مورد نظر را انتخاب کنید، باید SDK مربوط به آن را دانلود و نصب نمایید. برای مدیریت نسخه‌های SDKهای نصب شده بر روی سیستم خود می‌توانید از Android SDK Manager که در فولدر SDK قرار دارد می‌توانید استفاده نمایید.


کمی درباره‌ی معماری Xamarin:
برنامه‌های نوشته شده در Xamarin.Android در محیط Mono اجرا می‌شوند و Mono در کنار ماشین مجازی زمان اجرای اندروید، اجرا می‌شود. این دو سیستم روی هسته‌ی لینوکس اجرا می‌شوند و APIهای مختلفی را در اختیار برنامه نویسان قرار می‌دهند. Mono با زبان C نوشته شده است. شما می‌توانید کلاس‌های NET. مانند: System، System.IO، System.Net را برای دسترسی به قابلیت‌های لینوکس مورد استفاده قرار بدهید.
در اندروید، بیشتر قابلیت‌های سیستم مانند صدا، گرافیک، OpenGL و قابلیت‌های تلفن، مستقیم در دسترس برنامه‌های بومی(Native) نیستند. آن‌ها فقط از طریق APIهای Android Runtime Java در دسترس هستند که در فضای نام Java.* یا Android.* قرار داردند. تصویر زیر این توضیحات را به خوبی نشان می‌دهد.
 

Xamarin

توسعه دهندگان Xamarin.Android به امکانات مختلفی از سیستم عامل با فراخوانی API‌های NET. دسترسی دارند و همچنین کلاس‌های موجود در فضای نام Android، پُلی برای استفاده از API‌های اندروید توسط برنامه نویسان Xamarin می‌باشد.
نکته‌ی مهم دیگر این است که Packageهای برنامه‌های نوشته شده با Xamarin ساختاری شبیه به برنامه‌های معمول اندرویدی دارد، البته همراه با موارد زیر:
1- اسمبلی‌های برنامه (شامل IL)
2- کتابخانه‌های بومی، که باید حتما برنامه‌های Xamarin.Android کتابخانه‌های زمان اجرای مناسب با معماری اندروید مانند:armeabi، armeabi-v7a، x86 را در اختیار داشته باشد.

در بخش بعد اولین برنامه‌ی اندرویدی خود را با Xamarin اجرا می‌نماییم.