مطالب
OpenCVSharp #5
استفاده از پنجره‌ی native خود OpenCV، روش مرسومی است در زبان‌های مختلف برنامه نویسی که از OpenCV استفاده می‌کنند و این پنجره مستقل است از سکوی کاری مورد استفاده. اما شاید در دات نت علاقمند باشید که نتیجه‌ی عملیات را در یک picture box استاندارد نمایش دهید. در ادامه، تبدیل تصاویر OpenCV را به فرمت دات نت، در دو قالب برنامه‌های WinForms و همچنین WPF، بررسی خواهیم کرد.


استفاده از OpenCVSharp در برنامه‌های WinForms به کمک PictureBoxIpl

یکی از اسمبلی‌های کتابخانه‌ی OpenCVSharp را که در پوشه‌ی bin برنامه می‌توان مشاهده کرد، OpenCvSharp.UserInterface.dll نام دارد. این اسمبلی حاوی یک picture box جدید به نام PictureBoxIpl است که می‌تواند تصاویری را با فرمت IplImage، دریافت کند.


می‌توانید این picture box ویژه را از طریق منوی ToolBox -> Choose items و سپس صفحه‌ی دیالوگ فوق، به نوار ابزار WinForms اضافه کرده و از آن استفاده کنید و یا می‌توان با کدنویسی نیز به آن دسترسی یافت:
using (var iplImage = new IplImage(@"..\..\Images\Penguin.png", LoadMode.Color))
{
    Cv.Dilate(iplImage, iplImage);
 
    var pictureBoxIpl = new OpenCvSharp.UserInterface.PictureBoxIpl
    {
        ImageIpl = iplImage,
        AutoSize = true
    };
    flowLayoutPanel1.Controls.Add(pictureBoxIpl); 
}
در اینجا تصویر مورد نظر را توسط کلاس IplImage بارگذاری کرده و سپس برای نمونه فیلتر Dilate را به آن اعمال کرده‌ایم. سپس وهله‌ی جدیدی از کنترل PictureBoxIpl ایجاد و خاصیت ImageIpl آن، به تصویر بارگذاری شده، تنظیم و در آخر این picture box با کدنویسی به صفحه اضافه شده‌است.

یک نکته
هر نوع تغییری به iplImage پس از انتساب آن به خاصیت ImageIpl، نمایش داده نخواهد شد. برای به حداقل رساندن سربار ایجاد اشیاء جدید (خصوصا برای نمایش اطلاعات رسیده‌ی از دوربین یا WebCam)، از متد RefreshIplImage استفاده کنید. این متد بجای ایجاد یک شیء جدید، تنها ناحیه‌ی موجود را مجددا ترسیم خواهد کرد و بسیار سریع است:
 pictureBoxIpl.RefreshIplImage(iplImage);


استفاده از OpenCVSharp در برنامه‌های WinForms به کمک PictureBox

اگر نخواهید از کنترل جدید PictureBoxIpl استفاده کنید، می‌توان از همان Picture box استاندارد WinForms نیز کمک گرفت:
Bitmap bitmap;
using (var iplImage = new IplImage(@"..\..\Images\Penguin.png", LoadMode.Color))
{
    bitmap = iplImage.ToBitmap(); // BitmapConverter.ToBitmap()
}
 
var pictureBox = new PictureBox
{
    Image = bitmap,
    ClientSize = bitmap.Size
}; 
 
flowLayoutPanel1.Controls.Add(pictureBox);
تنها نکته‌ای که در اینجا جدید است، استفاده از متد الحاقی ToBitmap می‌باشد که در کلاس BitmapConverter کتابخانه‌ی OpenCVSharp تعریف شده‌است. به این ترتیب تصویر با فرمت OpenCV، به یک Bitmap دات نتی تبدیل می‌شود. اکنون می‌توان این بیت‌مپ را برای مثال به یک Picture box استاندارد انتساب داد و یا حتی متد Save آن‌را فراخوانی کرد و آن‌را بر روی دیسک سخت، ذخیره نمود.

یک نکته
در اینجا نیز برای به حداقل رسانی به روز رسانی‌های بعدی picture box بهتر است از متد ToBitmap به شکل زیر کمک گرفت:
 iplImage.ToBitmap(dst: (Bitmap)pictureBox.Image);
به این ترتیب سربار وهله سازی یک شیء جدید Bitmap حذف خواهد شد و صرفا ناحیه‌ی نمایشی مجددا ترسیم می‌شود.





استفاده از OpenCVSharp در برنامه‌های WPF

در WPF می‌توان با استفاده از متد الحاقی ToWriteableBitmap کلاس BitmapConverter، فرمت IplImage را به منبع تصویر یک کنترل تصویر استاندارد، تبدیل کرد:
using System.Windows.Media;
using OpenCvSharp;
using OpenCvSharp.Extensions;
 
namespace OpenCVSharpSample05Wpf
{
    public partial class MainWindow
    {
        public MainWindow()
        {
            InitializeComponent();
            loadImage();
        }
 
        private void loadImage()
        {
            using (var iplImage = new IplImage(@"..\..\Images\Penguin.png", LoadMode.Color))
            {
                Cv.Dilate(iplImage, iplImage);
 
                Image1.Source = iplImage.ToWriteableBitmap(PixelFormats.Bgr24);
            }
        }
    }
}

کدهای کامل WPF و WinForms این مطلب برای دریافت.
مطالب
سازگار کردن GridView با افزونه‌های jQuery


افزونه‌ها/پلاگین‌های زیادی جهت کار با table استاندارد HTML وجود دارند و خروجی رندر شده‌ی یک ASP.Net GridView هم در نهایت یک جدول است. فرض کنید قصد داریم افزونه زیر را به GridView استاندارد ASP.Net اعمال کنیم.
jQuery quickSearch plug-in

ظاهرا بدون مشکل خاصی اعمال می‌گردد. برای مثال در هدر صفحه داریم: (شبیه به مثال موجود در سایت اصلی آن، جهت اعمال به GridView1)

<script src="jquery.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="jquery.quicksearch.js" type="text/javascript"></script>

<script type="text/javascript">
$(document).ready(function() {
//جستجو در جدول
$('table#<%=GridView1.ClientID %> tbody tr').quicksearch({
position: 'before',
attached: 'span#attachSearch',
labelText: 'جستجو',
isFieldset: true,
loaderText: ' ... ',
fixWidths: true
});
});
</script>

برای اعمال بر:
(در اینجا محل قرارگیری تکست باکس مربوط به جستجو، در span ایی با id مساوی attachSearch تنظیم شده است، می‌توانید از ID خود GridView هم استفاده کنید.)

<span id="attachSearch"></span>
<br />
<asp:GridView ID="GridView1" runat="server"></asp:GridView>

نکته:
1- همانطور که در مقاله مربوط به ClientID ذکر شد، هیچ الزامی ندارد که ID‌ مربوط به GridView‌ شما برای مثال دقیقا همان GridView1 جهت استفاده در سمت کلاینت باشد و بسته به container آن، این نام ترکیبی از ID شیء(های) در بر گیرنده و شیء مورد نظر می‌باشد. به همین جهت از GridView1.ClientID استفاده گردید تا اسکریپت ما با آن مشکلی نداشته باشد.

2- خصوصیات ظاهری افزونه فوق از سلکتور quicksearch فایل css شما دریافت می‌شوند. برای مثال:
.quicksearch
{
width:190px;
}

مشکل!
پس از هر بار جستجو، header مربوط به GridView محو می‌شود، اما نمونه موجود در سایت اصلی افزونه، این مشکل را ندارد. چرا؟!
GridView‌ مربوط به ASP.Net پس از رندر شدن، جدولی است که تگ‌های thead را ندارد. اگر به سورس صفحه سایت افزونه دقت نمائید، هدر جدول با تگ‌های thead محصور شده است اما GridView استاندارد ASP.Net به صورت پیش فرض این‌کار را انجام نمی‌دهد و خروجی آن چیزی شبیه به جدول زیر است: (هدر با th مشخص می‌شود و از تگ thead خبری نیست)

<table >
<tr >
<th scope="col">col1</th>
<th scope="col">col2</th>
<th scope="col">col3</th>
</tr>
<tr>
<td>1</td>
<td>2</td>
<td>3</td>
</tr>
.
.
.

حداقل دو راه حل برای رفع این مشکل وجود دارد:
الف) راه حل سمت سرور
برای اضافه کردن thead باید کمی کد نویسی کرد. پس از اینکه گرید شما بایند شد، چند سطر زیر را اضافه کنید:

//سازگار با افزونه‌های جی کوئری
if (GridView1.Rows.Count > 0)
{
//This replaces <td> with <th> and adds the scope attribute
GridView1.UseAccessibleHeader = true;

//This will add the <thead> and <tbody> elements
GridView1.HeaderRow.TableSection = TableRowSection.TableHeader;

//This adds the <tfoot> element.
//Remove if you don't have a footer row
//GridView1.FooterRow.TableSection = TableRowSection.TableFooter;
}

ب)راه حل سمت کلاینت
سطر مربوط به جستجو را به صورت زیر هم می‌توان نوشت:

$('table#<%=GridView1.ClientID %> tr:has(td)').quicksearch({

در اینجا به دنبال هرچی tr که td دارد می‌گردیم. به صورت پیش فرض در tr مربوط به هدر گرید، ما th داریم و نه td ، بنابراین مشکل محو شدن هدر به این صورت حل خواهد شد.

نکته:
اگر می‌خواهید که ناحیه مربوط به جستجوی افزونه فوق در پرینت صفحه ظاهر نشود به css صفحه چند سطر زیر را اضافه کنید:

@media print
{
.quicksearch
{
display: none;
}
}


تمرین!
افزونه جی کوئری زیر را به یک ASP.Net GridView اعمال کنید:
table sorter

اشتراک‌ها
مثالی از Firefox 3D
برای مشاهده آن دکمه‌های ctrl+shift+l را در فایرفاکس فشار دهید تا ابزار Inspect آن ظاهر شود. سپس در پایین صفحه روی دکمه 3D view کلیک کنید.
اگر دکمه 3D View ظاهر نشد، در نوار آدرس‌ها، about:config را نوشته و دو مورد زیر را تغییر دهید:
webgl.force-enabled : true
layers.acceleration.force-enabled : true
مثالی از Firefox 3D
نظرات مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت پنجم - پیاده سازی ورود و خروج از سیستم
- همان مسیری را که عنوان کرده (https://localhost:6001/.well-known/openid-configuration) در مرورگر باز کنید؛ باید قابل دسترسی باشد.
- اگر قابل دسترسی بود، بیشتر مشکل HTTPS هست. برای این منظور، حتما نیاز هست با قسمت «تنظیم مجوز امضای توکن‌های IDP» آشنا باشید و آن‌را پیاده سازی کرده باشید (مهم و اجباری!)
- غیرفعال کردن بررسی مجوز در Xamarin این نکات را هم به همراه دارد:
ServicePointManager.ServerCertificateValidationCallback += (sender, cert, chain, sslPolicyErrors) => true;

var options = new OidcClientOptions(); 
options.BackchannelHandler = new HttpClientHandler
{ 
  ServerCertificateCustomValidationCallback = (message, certificate, chain, sslPolicyErrors) => true
};
مطالب دوره‌ها
معرفی Aspect oriented programming
AOP یا Aspect oriented programming چیست؟

AOP یکی از فناوری‌های مرتبط با توسعه نرم افزار محسوب می‌شود که توسط آن می‌توان اعمال مشترک و متداول موجود در برنامه را در یک یا چند ماژول مختلف قرار داد (که به آن‌ها Aspects نیز گفته می‌شود) و سپس آن‌ها را به مکان‌های مختلفی در برنامه متصل ساخت. عموما Aspects، قابلیت‌هایی را که قسمت عمده‌ای از برنامه را تحت پوشش قرار می‌دهند، کپسوله می‌کنند. اصطلاحا به این نوع قابلیت‌های مشترک، تکراری و پراکنده مورد نیاز در قسمت‌های مختلف برنامه، Cross cutting concerns نیز گفته می‌شود؛ مانند اعمال ثبت وقایع سیستم، امنیت، مدیریت تراکنش‌ها و امثال آن. با قرار دادن این نیازها در Aspects مجزا، می‌توان برنامه‌ای را تشکیل داد که از کدهای تکراری عاری است.


مثالی از کدهای تکراری پراکنده در برنامه

به برنامه ذیل و قسمت‌های مختلف ثبت وقایع آن دقت کنید:
using System;

namespace AOP00
{
    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {
            Log.Debug("Program has started.");
            //.....
            try
            {

            }
            catch (Exception ex)
            {
                Log.Error(ex);
                throw;
            }
            finally
            {
                //.....
                Log.Debug("Program has ended.");
            }
        }
    }
}
همانطور که ملاحظه می‌کنید، حجم بالایی از کدهای تکراری ثبت وقایع، تنها در قسمت کوچکی از برنامه تدارک دیده شده‌اند. این مساله نقض اصل DRY یا Don't repeat yourself است. کاری که برای رفع این مشکل قرار است انجام دهیم، استفاده از AOP و کپسوله سازی اعمال تکراری و سپس اتصال آن به قسمت‌های مختلف برنامه است.


معرفی Aspects و مزایای استفاده از آن‌ها

همانطور که عنوان شد اولین گام در AOP، کپسوله سازی کدهای تکراری است که اصطلاحا یک Aspect را تشکیل می‌دهند. بنابراین هر Aspect صرفا یک محصور کننده قابلیتی خاص و تکراری در برنامه است. این Aspect باید اصل SRP یا Single responsibility principle (تک مسئولیتی) را رعایت کند. برای اتصال یک Aspect به قطعه‌های مختلف کدهای برنامه از الگوی طراحی تزئین کننده یا Decorator pattern استفاده می‌شود. به این ترتیب که این Aspect خاص قرار است قسمتی از کدهای برنامه را تزئین کند. همچنین در این حالت، open closed principle نیز بهتر رعایت خواهد گردید. از این جهت که کدهای تکراری برنامه، به Aspects منتقل شده‌اند و دیگر نیازی نیست برای تغییر آن‌ها، کدهای قسمت‌های مختلف را تغییر داد (کدهای برنامه باز خواهند بود برای توسعه و بسته برای تغییر). بنابراین با استفاده از Aspects، به یک طراحی شیء‌گرای بهتر نیز دست خواهیم یافت.


مراحل اجرای یک Aspect

هر Aspect برای تزئین یا اتصال به قسمت‌های مختلف برنامه، یک طول عمر کاری مشخص را طی می‌کند:
الف) مرحله OnStart
        public User GetUserById(int id)
        {
            if (Cache.ExistsFor(id))
            {
                return Cache[id];
            }
            else
            {
                var user = LoadFromDb(id);
                Cache.AddFor("User", id, user);
                return user;
            }
        }
مرحله اول اجرای یک Aspect، در آغاز کار قطعه‌ای است که قرار است آن‌را مزین کند. بنابراین بلافاصله قبل از اجرای کدی، برای مثال در یک متد، قادر خواهیم بود تا قطعه کد موجود در Aspect ایی را فراخوانی و اجرا کنیم.
برای مثال در متد GetUserById، پیش از اینکه کار به مراجعه به بانک اطلاعاتی برسد، ابتدا وضعیت کش سیستم بررسی می‌شود. بنابراین در این مثال می‌توان قسمت بررسی کش را به یک Aspect مجزا منتقل ساخته و در صورتیکه اطلاعاتی موجود بود، بازگشت داده شود؛ در غیر اینصورت مجوز اجرای ادامه کدها صادر گردد.

ب) مرحله OnSuccess
مرحله OnSuccess زمانی اجرا می‌شود که اجرای یک متد بدون بروز استثنایی خاتمه یافته است.

ج) مرحله OnExit
مرحله OnExit همانند مرحله OnSuccess است؛ با این تفاوت که مرحله OnSuccess در صورت بروز استثنایی در کدها اجرا نخواهد شد اما مرحله OnExit همواره در پایان کار یک متد فراخوانی می‌گردد.

د) مرحله OnError
مرحله OnError در طول عمر یک Aspect، در زمان بروز استثنایی رخ می‌دهد. برای مثال به این ترتیب می‌توان قسمت ثبت وقایع بروز استثناهای سیستم را کلا به یک Aspect مشخص انتقال داده و حجم کدهای تکراری را به این ترتیب به شدت کاهش داد.



انواع مختلف AOP

تا اینجا شاید این سؤال برای شما پیش آمده باشد که خوب! جالب است! اما چطور می‌خواهید در مراحلی که یاد شد، دخالت کرده و قطعه کدی را تزریق کنید؟
در AOP دو روش متداول کلی برای انجام اعمال تزریق کد وجود دارند:
1) استفاده از Interceptors
به کمک Interceptors، فرآیند فراخوانی متدها و خواص یک کلاس، تحت کنترل و نظارت قرار خواهند گرفت. برای انجام این امر، عموما از IOC Containers استفاده می‌شود (Inversion of control). احتمالا تا کنون از این کتابخانه‌ها تنها برای تزریق وابستگی‌های برنامه خود کمک گرفته‌اید و از سایر توانمندی‌های آن‌ها آنچنان استفاده‌ای نکرده‌اید. در این حالت، زمانیکه یک IOC Container کار وهله سازی کلاس خاصی را انجام می‌دهد، در همین حین می‌تواند مراحل یاد شده شروع، پایان و خطای متدها یا فراخوانی‌های خواص را نیز تحت نظر قرار داده و به این ترتیب مصرف کننده امکان تزریق کدهایی را در این مکان‌ها خواهد یافت.
مزیت مهم استفاده از Interceptors، عدم نیاز به کامپایل و یا تغییر ثانویه اسمبلی‌های موجود برای تغییری در کدهای آن‌ها است (برای تزریق نواحی تحت کنترل قرار دادن اعمال) و تمام کارها به صورت خودکار در زمان اجرای برنامه مدیریت می‌گردند.

2) بهره گیری از فناوری IL Code Weaving
در فناوی IL Code Weaving، ابتدا برنامه و ماژول‌های آن به نحو متداولی کامپایل و تبدیل به dll یا exe خواهند شد. سپس این dllها و فایل‌های اجرایی به پردازشگر ثانویه یک فریم ورک AOP برای تغییر و تزریق کدها سپرده خواهند شد. برای مثال در این حالت، کدهای سطح پایین IL مرتبط با مراحل مختلف اجرای یک Aspect، تولید و به اسمبلی‌های نهایی برنامه تزریق می‌شوند. اکنون به dll یا فایل اجرایی جدیدی خواهیم رسید که علاوه بر کدهای اصلی برنامه، حاوی کدهای تزریق شده تمام Aspects تعریف شده نیز هستند.
مطالب
بارگذاری بدون وقفه فایل‌های جاوااسکریپت به کمک async و defer
امروزه در برنامه‌های تحت وب، بارگذاری فایل‌های جاوااسکریپت صفحات، یکی از چالش‌های بزرگ در عملکرد، کارآیی و سرعت اجرای صفحات وب به شمار می‌‌آید. حال اینکه توسعه اپلیکیشن‌های single page و استفاده از کتابخانه‌های حجیم جاوااسکریپتی، حجم این سری فایل‌ها را بیشتر و بیشتر نیز می‌کند.

در شرایطی خاص، تگ script باعث می‌شود که مرورگر برای مدت زمانی متوقف شود و فایل‌های جاوااسکریپت را بارگذاری و اجرا نماید. در این مواقع مرورگر از انجام عملیات دیگری منع شده و شروع به اعمال فایل جاوااسکریپت در حال بارگذاری در محتوای صفحه‌ی بار شده می‌کند. این نگارش و اعمال می‌تواند سبب ویرایش یک element و یا تغییر DOM یا ارجاعی به یک URL دیگر شود. به این منظور، بهترین و رایج‌ترین کار این است که تگ‌های script را به انتهای صفحه و پیش از تگ body منتقل کنیم. با این حال نیز ممکن است که مرورگر برای چند ثانیه منتظر دریافت پاسخ‌های اسکریپت‌های انتهای صفحه بماند، اما این امر چندان قابل توجه نیست؛ به این دلیل که غالب استایل‌ها و content صفحه بارگذاری شده‌اند. با این وجود، این راهکار برای صفحات وب کنونی که ممکن است شامل محتوای یک یا چندین مگابایتی باشند، کافی نیست.  
در این مواقع برخی از کد نویس‌ها از روش‌هایی مانند inject کردن تگ script به صورت Ajax استفاده می‌کنند که این روش‌ها از block شدن صفحه جلوگیری می‌کند، اما با این حال این روش‌ها نیز چالش‌های خاص خود مانند نوشتن کد‌های اضافی برای هر اسکریپت و تست‌های مرتبط برای اطمینان از بار شدن و اجرای صحیح اسکریپت‌ها در موقعیت مناسب را دارند که ممکن است روند کد نویسی با استفاده از کتابخانه‌های third-party را بسیار طولانی کند.
برای حل این چالش خرسندم که تکنیکی را که به صورت built-in در HTML5 وجود دارد، به شما معرفی کنم.

استفاده از defer Attribute

 این Attribute اگر درون هر تگ script ایی نوشته شود، آن فایل در هنگام بارگذاری فایل‌ها و ساختن صفحه، نادیده گرفته می‌شود و پس از اتمام پروسه، این فایل شروع به بارگذاری شدن می‌کند. در حقیقت در این حین در مرورگر همانند تمامی عملیات‌های Lazy Loading به صورت ضمنی یک promise ساخته می‌شود. البته گفتنی است که این نوع بارگذاری نباید شامل فایل‌های جاوا اسکریپتی باشد که شامل عملیاتی مانند document.write و یا تغییرات DOM هستند.
<script src="file.js" defer></script>
مرورگر تمامی فایل‌های شامل defer Attribute را بدون توقف پردازش‌های صفحه، به صورت موازی بارگذاری می‌نماید. اما اینکه این ویژگی از چه زمانی در مرورگر‌ها وجود داشته؟ باید گفت که تقریبا 12 سال از عمر آن می‌گذرد. تقریبا از نسخه‌ی IE4 ( ^_^ ). البته این نکته گفتنی است هنگامی که شما از این Attribute استفاده می‌کنید، این تضمین وجود دارد که تمامی این اسکریپت‌ها اجرا می‌شوند، اما اینکه کدامیک در چه زمانی بارگذاری و اجرا می‌شوند، کاملا نامشخص است. از نظر تئوری، عملیات بارگذاری پس از ویرایش DOM و کمی پیش از فراخوانی رخداد DOMContentLodaded صورت می‌گیرد. اما در عمل، این عملیات به مرورگر و سیستم‌عامل نیز وابسته است.

استفاده از async Attribute

این Attribute در HTML5 معرفی شد و به نوعی کامل کننده و منسوخ کننده‌ی defer می‌باشد.
<script src="file.js" async></script>
به طور کلی می‌توان گفت که عملکرد async و defer یکسان می‌باشند. البته تفاوت اصلی این دو سینتکس، در زمان اجرای اسکریپت‌های بار شده می‌باشد. در async عملیات execution، در اولین فرصتی که پس از تکمیل دریافت فایل ممکن است، صورت می‌گیرد. به سه تصویر زیر توجه کنید:

تصویر فوق یک سناریوی ساده‌ی بارگذاری صفحه‌ی html را به همراه یک فایل جاوااسکریپت با تگ script ساده را نمایش می‌دهد. همانطور که ملاحظه می‌کنید، در لحظه‌ای که فایل اسکریپت شروع به دانلود شدن می‌کند (قسمت بنفش)، عملیات parse صفحه متوقف شده تا زمانی که فایل دانلود و اجرا شود (قسمت قرمز). پس از آن دوباره عملیات parsing از سر گرفته می‌شود. این عملیات به همراه تگ script ساده صورت گرفته است. حال در تصویر بعد قصد داریم که همین سناریو را به کمک defer Attribute بررسی کنیم:

همانطور که ملاحظه می‌کنید به کمک defer، شروع عملیات دانلود فایل اسکریپت، خللی در عملیات html parse ایجاد نمی‌کند و این دو عملیات به صورت موازی می‌توانند اجرا شوند. پس از دریافت فایل اسکریپت، این فایل مستقیما اجرا نمی‌شود و لزوما باید پس از عملیات parsing صورت پذیرد.

و اما تصویر زیر، سناریو‌ی فوق را به همراه async attribute نمایش می‌دهد:

در این حالت عملیات دریافت فایل اسکریپت همانند defer به صورت موازی اجرا می‌شود. اما تفاوتی که در این قسمت و در async وجود دارد، زمان اجرا شدن فایل‌های اسکریپت است. همانطور که ملاحظه می‌کنید دقیقا پس از دریافت فایل، اسکریپت ما در اجراست و پس از اجرای کامل، دوباره عملیات parsing ادامه می‌یابد. در حقیقت اسکریپت‌های با async attribute با فراخوانی رخداد onload شروع به اجرا می‌کنند. جهت استفاده‌ی از async، خیالتان راحت باشد؛ با توجه به این منبع، تقریبا تمام مرورگرها از این ویژگی پشتیبانی می‌کنند.

مطالب
طرحبندی صفحات وب با بوت استرپ 4 - قسمت اول
یکی از مفیدترین قسمت‌های بوت استرپ 4، سیستم طرحبندی و گرید آن است که در ابتدا با یک Container آغاز می‌شود. این Container می‌تواند واکنشگرا و با عرض ثابت باشد و یا fluid انتخاب شود که کل عرض صفحه را به خود اختصاص می‌دهد. داخل هر Container می‌توان ستون‌ها و ردیف‌هایی را تعریف کرد. بوت استرپ 4، یک گرید طرحبندی 12 ستونه را ارائه می‌دهد که برای اندازه‌های زیر، تعدادی break-point را تعریف کرده‌است:
extra small, small, medium, large, extra large
در این نگارش، break-point از نوع extra small، نسبت به نگارش سوم بوت استرپ، جدید است.
به این ترتیب این گرید به شدت انعطاف پذیر شده و می‌توان برای اندازه‌های مختلف صفحه، طرحبندی‌های متفاوتی را ارائه داد.


دربرگیرنده‌ها و ردیف‌های گرید بوت استرپ

گرید طرحبندی بوت استرپ 4، 12 ستونه است و از فناوری خاصی به نام Flexbox استفاده می‌کند. برای کار با آن نیاز است با دو عنصر اصلی زیر آشنا بود:
- Containers: هدف آن‌ها تنظیم طرحبندی، مطابق با break-point (های) خاصی می‌باشد.
- ردیف‌ها و ستون‌ها: طرحبندی اصلی را تشکیل می‌دهند و ردیف‌ها، تعریف ستون‌ها را میسر می‌کنند.


بررسی Grid Containers

در بوت استرپ 4، دو نوع Container با کلاس‌های زیر وجود دارند:
- container: یک دربرگیرنده‌ی متداول است و طرحبندی را در میانه‌ی صفحه و بر اساس break-point (های) خاصی نمایش می‌دهد. این دربرگیرنده، در اطرف آن یک padding با اندازه‌ی 15px را نیز به همراه دارد و با break-pointهای زیر خودش را تطبیق می‌دهد:
extra small: کمتر از 576px
small: بیشتر از 576px
medium: بیشتر از 768px
large: بیشتر از 992px
extra-large: بیشتر از 1200px

- container-fluid: این دربرگیرنده، کل عرض نمایشی صفحه را پوشش می‌دهد.


یک مثال: تعریف container، row و columns

<head>
    <style>
        img {
          width: 100px;
          display: block;
        }
      </style>
</head>

<body>
    <header class="clearfix" style="height: 50vh; background: url(images/background.jpg) no-repeat center center; background-size: cover; margin-bottom: 20px;">
        <div class="container">
            <img src="images/wisdompetlogo.svg" alt="Wisdom Pet Logo">
        </div>
    </header>

    <div class="container">
        <section id="services">
            <div class="row">
                <article class="col">
                    <img class="mx-auto" src="images/icon-exoticpets.svg" alt="Icon">
                    <h3>Exotic Pets</h3>
                    <p>We offer specialized care for reptiles, rodents, birds,
                        and other exotic pets.</p>
                </article>

                <article class="col">
                    <img class="mx-auto" src="images/icon-grooming.svg" alt="Icon">
                    <h3>Grooming</h3>
                    <p>Our therapeutic grooming treatments help battle fleas,
                        allergic dermatitis, and other challenging skin
                        conditions.</p>
                </article>

                <article class="col">
                    <img class="mx-auto" src="images/icon-health.svg" alt="Icon">
                    <h3>General Health</h3>
                    <p>Wellness and senior exams, ultrasound, x-ray, and dental
                        cleanings are just a few of our general health
                        services.</p>
                </article>

                <article class="col">
                    <img class="mx-auto" src="images/icon-nutrition.svg" alt="Icon">
                    <h3>Nutrition</h3>
                    <p>Let our nutrition experts review your pet's diet and
                        prescribe a custom nutrition plan for optimum health
                        and disease prevention.</p>
                </article>

                <article class="col">
                    <img class="mx-auto" src="images/icon-pestcontrol.svg" alt="Icon">
                    <h3>Pest Control</h3>
                    <p>We offer the latest advances in safe and effective
                        prevention and treatment of fleas, ticks, worms, heart
                        worm, and other parasites.</p>
                </article>

                <article class="col">
                    <img class="mx-auto" src="images/icon-vaccinations.svg" alt="Icon">
                    <h3>Vaccinations</h3>
                    <p>Our veterinarians are experienced in modern vaccination
                        protocols that prevent many of the deadliest diseases
                        in pets.</p>
                </article>
            </div>
        </section>
    </div>
</body>
با این خروجی:


توضیحات:
- برای آزمایش این مثال، ابتدا کلاس container آن‌را حذف کنید:
<div class="container">
مشاهده خواهید کرد که کل صفحه بجای نمایش در وسط آن، از سمت چپ و بدون هیچ فاصله‌ای شروع می‌شود. این کلاس container است که محتوا را به میانه‌ی صفحه با فواصلی معین از دو طرف، منتقل می‌کند. به همین جهت عنصرheader  ابتدای آن‌را داخل این container قرار نداده‌ایم تا کل عرض صفحه را پر کند. مقدار height: 50vh، به معنای استفاده‌ی از 50 درصد view-port height است.
اما چون می‌خواهیم محل قرارگیری لوگوی داخل این هدر، با حاشیه‌ی سمت چپ container ذیل آن یکی باشد، این logo را داخل container قرار داده‌ایم.
- از این جهت که تصاویر استفاده شده از نوع svg هستند و بسیار بزرگ می‌باشند، با style تعریف شده‌ی در ابتدای head، اندازه‌ی آن‌ها را کاهش داده‌ایم و همچنین نوع نمایشی آن‌ها را نیز به block تنظیم کرده‌ایم. در این حالت برای اینکه تصاویر در میانه‌ی این block قرار گیرند، از کلاس mx-auto استفاده شده‌است.
- در مرحله‌ی بعد، کار تعریف سطرها و ستون‌ها انجام شده‌است:
    <div class="container">
        <section id="services">
            <div class="row">
                <article class="col">
هر row باید داخل container قرار گیرد. سپس داخل آن می‌توان 12 ستون را تعریف کرد که در اینجا از کلاس col برای این منظور استفاده شده‌است. col ساده‌ترین نوع ستون در بوت استرپ 4 است. کار آن این است که محتوا را تا جائیکه می‌تواند در فضای مهیا نمایش دهد.


برای مثال اگر عرض صفحه را کاهش دهیم، فقط به اندازه‌ی سه آیتم، فضا برای نمایش وجود خواهد داشت و اگر عرض صفحه را بیشتر کنیم، امکان نمایش هر 6 آیتم تعریف شده را مانند تصویر قبلی، میسر می‌کند.


انواع ستون‌های طرحبندی در بوت استرپ 4

همانطور که عنوان شد، گرید بوت استرپ 4، دارای 12 ستون است. البته در اینجا یک ستون می‌تواند عرض چندین ستون را نیز به خود اختصاص دهد.

در این تصویر، فرمول تعریف کلاس‌های ستون‌ها را در بوت استرپ 4 مشاهده می‌کنید. هر قسمتی از این فرمول که داخل پرانتز قرار گرفته‌است، یعنی ذکر آن اختیاری می‌باشد؛ به همین جهت در مثال قبلی، ذکر صرفا col نیز کار کرد. در این حالت اگر دو ستون را تعریف کنید، هر کدام 50 درصد عرض container را به خود اختصاص می‌دهند و اگر سه ستون تعریف شود، هر کدام 33 درصد عرض را اشغال می‌کنند.
در این فرمول BP به معنای break-point است و یکی از مقادیر ذکر شده‌ی مقابل آن‌را می‌تواند داشته باشد. برای مثال اگر col-sm را تعریف کردیم، یعنی این ستون تا زمانیکه اندازه‌ی صفحه تا 576px باشد، کل عرض صفحه را پر می‌کند.
COL در اینجا به معنای تعداد ستونی است که این محتوا قرار است به خود اختصاص دهد. برای مثال col-md-6 یعنی این ستون تا رسیدن به break-point از نوع md، کل عرض صفحه را به خود اختصاص می‌دهد؛ پس از آن (اندازه‌ی صفحه‌ی بیشتر از 768px) این ستون، 6 واحد از 12 واحد ممکن را به خود اختصاص خواهد داد.
ذکر BP نیز اختیاری است. یعنی اگر تنها col-6 را تعریف کردیم، این ستون در تمام break-pointها و در تمام اندازه‌های ممکن صفحه، همواره 6 واحد از 12 واحد موجود را به خود اختصاص می‌دهد.

مثال: بررسی فرمول تعریف ستون‌ها در بوت استرپ 4

<head>
    <style>
        img {
              width: 100%;
              height: 200px;
              max-height: 200px;
            }
    </style>
</head>

<body>
    <div class="container">
        <div id="services">
            <div class="row">
                <section class="col">
                    <img src="images/image.png" alt="sample image">
                    <h4>Exotic Pets</h4>
                    <p>We offer <strong>specialized</strong> care for <em>reptiles,
                            rodents, birds,</em> and other exotic pets.</p>
                </section>
                <section class="col">
                    <img src="images/image.png" alt="sample image">
                    <h4>Grooming</h4>
                    <p>Our therapeutic <span class="font-weight-bold">grooming</span>
                        treatments help battle fleas, allergic dermatitis, and
                        other challenging skin conditions.</p>
                </section>
                <section class="col">
                    <img src="images/image.png" alt="sample image">
                    <h4>General Health</h4>
                    <p>Wellness and senior exams, ultrasound, x-ray, and dental
                        cleanings are just a few of our general health
                        services.</p>
                </section>
                <section class="col">
                    <img class="img-fluid" src="images/image.png" alt="sample image">
                    <h4>Nutrition</h4>
                    <p>Let our nutrition experts review your pet's diet and
                        prescribe a custom nutrition plan for optimum health
                        and
                        disease prevention.</p>
                </section>
                <section class="col">
                    <img src="images/image.png" alt="sample image">
                    <h4>Pest Control</h4>
                    <p>We offer the latest advances in safe and effective
                        prevention and treatment of fleas, ticks, worms, heart
                        worm, and other parasites.</p>
                </section>
                <section class="col">
                    <img src="images/image.png" alt="sample image">
                    <h4>Vaccinations</h4>
                    <p>Our veterinarians are experienced in modern vaccination
                        protocols that prevent many of the deadliest diseases
                        in
                        pets.</p>
                </section>
            </div>
        </div>
    </div>
</body>
- ابتدا یک container تعریف شده‌است تا محتوا را به میانه‌ی صفحه منتقل کند و همچنین شیوه‌نامه‌های پیش‌فرض بوت استرپ را به آن اعمال نماید.
- سپس کل محتوا را داخل یک ردیف تعریف کرده‌ایم.
- در ادامه هر المان section تعریف شده را به صورت یک col در آورده‌ایم. به این ترتیب بوت استرپ سعی می‌کند تا کل عرض را با ستون‌های تعریف شده تا جائیکه ممکن است پر کند:


و اگر عرض صفحه را کوچک‌تر کنیم، باز هم تاجائیکه ممکن است تعدادی را در سطر اول و مابقی را در سطرهای بعدی جا خواهد داد:


در ادامه می‌خواهیم مشخص کنیم، ستون‌های خاصی، همیشه عرض مشخصی را به خود اختصاص دهند:
    <div class="container">
        <div id="services">
            <div class="row">
                <section class="col-6">
با این خروجی:


در این حالت، اولین ستون تعریف شده، تحت هر حالتی و با هر اندازه‌ی صفحه‌ای، همیشه نصف عرض (6 واحد از 12 واحد) را به خود اختصاص خواهد داد.

مرحله‌ی بعد این است که مشخص کنیم یک ستون در چه اندازه‌ای از صفحه شروع کند به اختصاص دادن عرضی خاص به خود. برای این منظور هر 6 عنصر section تعریف شده را به صورت زیر ویرایش می‌کنیم:
<section class="col-sm">
در این حالت اگر اندازه‌ی صفحه کمتر از این break-point باشد، هر ستون، کل عرض صفحه را به خود اختصاص می‌دهد:


و اگر صفحه را بزرگتر کنیم، مجددا همان حالت تعریف col خالی تکرار می‌شود و بوت استرپ سعی می‌کند در هر سطر، تا جائیکه می‌تواند، تعداد آیتم بیشتری را جا دهد. اگر بخواهیم این تعداد جا دادن‌ها را نیز کنترل کنیم، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
<section class="col-sm-6">
در اینجا col-sm-6 را به هر المان section انتساب داده‌ایم. به این ترتیب باز هم اگر عرض صفحه کمتر از sm باشد، هر آیتم، کل عرض صفحه را به خود اختصاص می‌دهد. اما اگر اندازه‌ی صفحه بیشتر از sm شود، هر آیتم همواره 6 واحد، یا نیمی از عرض را به خود اختصاص خواهد داد:



امکان تعریف بیش از یک break-point برای هر ستون در بوت استرپ 4


در این جدول انواع break-pointهای قابل تعریف توسط بوت استرپ 4 را ملاحظه می‌کنید. تا اینجا تاثیر اعمال تنها یکی از این‌ها را بر روی یک ستون بررسی کردیم؛ اما می‌توان چندین break-point را بر روی یک ستون نیز اعمال کرد. برای مثال اگر به تمام sectionهای مثال این قسمت ترکیب زیر را اضافه کنیم:
<section class="col-sm-6 col-md-4">
به این معنا خواهد بود که تا زمانیکه عرض صفحه کمتر از 576px است (sm)، هر آیتم کل عرض صفحه را پوشش می‌دهد. زمانیکه از این break-point رد شدیم، هر آیتم 6 واحد از 12 واحد را به خود اختصاص خواهد داد؛ تا زمانیکه عرض صفحه کمتر از 768px است (md). پس از اینکه این break-point را نیز رد کردیم و اندازه‌ی صفحه بزرگتر از آن شد، اینبار هر آیتم، 4 واحد از 12 واحد را به خود اختصاص می‌دهد:



امکان تغییر موقعیت شروع ستون‌ها در بوت استرپ 4


در تصویر فوق، فرمول تغییر موقعیت شروع ستون‌ها در بوت استرپ 4 را مشاهده می‌کنید. برای مثال اگر offset-sm-1 را به اولین section اضافه کنیم:
<section class="col-sm-6 col-md-4 offset-sm-1">
پس از رد شدن از break-point تعریف شده‌ی sm، اولین section، به اندازه‌ی یک واحد به سمت راست منتقل می‌شود و از لبه‌ی سمت چپ فاصله پیدا می‌کند:


برای نمونه این قابلیت، پیشتر یکی از روش‌های در مرکز صفحه قرار دادن ستون‌ها بود؛ اما چون بوت استرپ 4 از Flexbox استفاده می‌کند، روش‌های بهتری نیز برای آن وجود دارند که آن‌ها را در قسمت‌های بعد بررسی می‌کنیم.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Bootstrap4_04.zip
مطالب
EF Code First #1

در ادامه بحث ASP.NET MVC می‌شود به ابزاری به نام MVC Scaffolding اشاره کرد. کار این ابزار که توسط یکی از اعضای تیم ASP.NET MVC به نام استیو اندرسون تهیه شده، تولید کدهای اولیه یک برنامه کامل ASP.NET MVC از روی مدل‌های شما می‌باشد. حجم بالایی از کدهای تکراری آغازین برنامه را می‌شود توسط این ابزار تولید و بعد سفارشی کرد. MVC Scaffolding حتی قابلیت تولید کد بر اساس الگوی Repository و یا نوشتن Unit tests مرتبط را نیز دارد. بدیهی است این ابزار جای یک برنامه نویس را نمی‌تواند پر کند اما کدهای آغازین یک سری کارهای متداول و تکراری را به خوبی می‌تواند پیاده سازی و ارائه دهد. زیر ساخت این ابزار، علاوه بر ASP.NET MVC، آشنایی با Entity framework code first است.
در طی سری ASP.NET MVC که در این سایت تا به اینجا مطالعه کردید من به شدت سعی کردم از ابزارگرایی پرهیز کنم. چون شخصی که نمی‌داند مسیریابی چیست، اطلاعات چگونه به یک کنترلر منتقل یا به یک View ارسال می‌شوند، قراردادهای پیش فرض فریم ورک چیست یا زیر ساخت امنیتی یا فیلترهای ASP.NET MVC کدامند، چطور می‌تواند از ابزار پیشرفته Code generator ایی استفاده کند، یا حتی در ادامه کدهای تولیدی آن‌را سفارشی سازی کند؟ بنابراین برای استفاده از این ابزار و درک کدهای تولیدی آن، نیاز به یک پیشنیاز دیگر هم وجود دارد: «Entity framework code first»
امسال دو کتاب خوب در این زمینه منتشر شده‌اند به نام‌های:
Programming Entity Framework: DbContext, ISBN: 978-1-449-31296-1
Programming Entity Framework: Code First, ISBN: 978-1-449-31294-7
که هر دو به صورت اختصاصی به مقوله EF Code first پرداخته‌اند.


در طی روزهای بعدی EF Code first را با هم مرور خواهیم کرد و البته این مرور مستقل است از نوع فناوری میزبان آن؛ می‌خواهد یک برنامه کنسول باشد یا WPF یا یک سرویس ویندوز NT و یا ... یک برنامه وب.
البته از دیدگاه مایکروسافت، M در MVC به معنای EF Code first است. به همین جهت MVC3 به صورت پیش فرض ارجاعی را به اسمبلی‌های آن دارد و یا حتی به روز رسانی که برای آن ارائه داده نیز در جهت تکمیل همین بحث است.


مروری سریع بر تاریخچه Entity framework code first

ویژوال استودیو 2010 و دات نت 4، به همراه EF 4.0 ارائه شدند. با این نگارش امکان استفاده از حالت‌های طراحی database first و model first مهیا است. پس از آن، به روز رسانی‌های EF خارج از نوبت و به صورت منظم، هر از چندگاهی ارائه می‌شوند و در زمان نگارش این مطلب، آخرین نگارش پایدار در دسترس آن 4.3.1 می‌باشد. از زمان EF 4.1 به بعد، نوع جدیدی از مدل سازی به نام Code first به این فریم ورک اضافه شد و در نگارش‌های بعدی آن، مباحث DB migration جهت ساده سازی تطابق اطلاعات مدل‌ها با بانک اطلاعاتی، اضافه گردیدند. در روش Code first، کار با طراحی کلاس‌ها که در اینجا مدل داده‌ها نامیده می‌شوند، شروع گردیده و سپس بر اساس این اطلاعات، تولید یک بانک اطلاعاتی جدید و یا استفاده از نمونه‌ای موجود میسر می‌گردد.
پیشتر در روش database first ابتدا یک بانک اطلاعاتی موجود، مهندسی معکوس می‌شد و از روی آن فایل XML ایی با پسوند EDMX تولید می‌گشت. سپس به کمک entity data model designer ویژوال استودیو، این فایل نمایش داده شده و یا امکان اعمال تغییرات بر روی آن میسر می‌شد. همچنین در روش دیگری به نام model first نیز کار از entity data model designer جهت طراحی موجودیت‌ها آغاز می‌گشت.
اما با روش Code first دیگر در ابتدای امر مدل فیزیکی و یک بانک اطلاعاتی وجود خارجی ندارد. در اینجا EF تعاریف کلاس‌های شما را بررسی کرده و بر اساس آن، اطلاعات نگاشت‌های خواص کلاس‌ها به جداول و فیلدهای بانک اطلاعاتی را تشکیل می‌دهد. البته عموما تعاریف ساده کلاس‌ها بر این منظور کافی نیستند. به همین جهت از یک سری متادیتا به نام ویژگی‌ها یا اصطلاحا data annotations مهیا در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations برای افزودن اطلاعات لازم مانند نام فیلدها، جداول و یا تعاریف روابط ویژه نیز استفاده می‌گردد. به علاوه در روش Code first یک API جدید به نام Fluent API نیز جهت تعاریف این ویژگی‌ها و روابط، با کدنویسی مستقیم نیز درنظر گرفته شده است. نهایتا از این اطلاعات جهت نگاشت کلاس‌ها به بانک اطلاعاتی و یا برای تولید ساختار یک بانک اطلاعاتی خالی جدید نیز می‌توان کمک گرفت.



مزایای EF Code first

- مطلوب برنامه نویس‌ها! : برنامه نویس‌هایی که مدتی تجربه کار با ابزارهای طراح را داشته باشند به خوبی می‌دانند این نوع ابزارها عموما demo-ware هستند. چندجا کلیک می‌کنید، دوبار Next، سه بار OK و ... به نظر می‌رسد کار تمام شده. اما واقعیت این است که عمری را باید صرف نگهداری و یا پیاده سازی جزئیاتی کرد که انجام آن‌ها با کدنویسی مستقیم بسیار سریعتر، ساده‌تر و با کنترل بیشتری قابل انجام است.
- سرعت: برای کار با EF Code first نیازی نیست در ابتدای کار بانک اطلاعاتی خاصی وجود داشته باشد. کلا‌س‌های خود را طراحی و شروع به کدنویسی کنید.
- سادگی: در اینجا دیگر از فایل‌های EDMX خبری نیست و نیازی نیست مرتبا آن‌ها را به روز کرده یا نگهداری کرد. تمام کارها را با کدنویسی و کنترل بیشتری می‌توان انجام داد. به علاوه کنترل کاملی بر روی کد نهایی تهیه شده نیز وجود دارد و توسط ابزارهای تولید کد، ایجاد نمی‌شوند.
- طراحی بهتر بانک اطلاعاتی نهایی: اگر طرح دقیقی از مدل‌های برنامه داشته باشیم، می‌توان آن‌ها را به المان‌های کوچک و مشخصی، تقسیم و refactor کرد. همین مساله در نهایت مباحث database normalization را به نحوی مطلوب و با سرعت بیشتری میسر می‌کند.
- امکان استفاده مجدد از طراحی کلاس‌های انجام شده در سایر ORMهای دیگر. چون طراحی مدل‌های برنامه به بانک اطلاعاتی خاصی گره نمی‌خورند و همچنین الزاما هم قرار نیست جزئیات کاری EF در آن‌ها لحاظ شود، این کلاس‌ها در صورت نیاز در سایر پروژه‌ها نیز به سادگی قابل استفاده هستند.
- ردیابی ساده‌تر تغییرات: روش اصولی کار با پروژه‌های نرم افزاری همواره شامل استفاده از یک ابزار سورس کنترل مانند SVN، Git، مرکوریال و امثال آن است. به این ترتیب ردیابی تغییرات انجام شده به سادگی توسط این ابزارها میسر می‌شوند.
- ساده‌تر شدن طراحی‌های پیچیده‌تر: برای مثال پیاده سازی ارث بری،‌ ایجاد کلاس‌های خود ارجاع دهنده و امثال آن با کدنویسی ساده‌تر است.


دریافت آخرین نگارش EF


برای دریافت و نصب آخرین نگارش EF نیاز است از NuGet استفاده شود و این مزایا را به همراه دارد:
به کمک NuGet امکان با خبر شدن از به روز رسانی جدید صورت گرفته به صورت خودکار درنظر گرفته شده است و همچنین کار دریافت بسته‌های مرتبط و به روز رسانی ارجاعات نیز در این حالت خودکار است. به علاوه توسط NuGet امکان دسترسی به کتابخانه‌هایی که مثلا در گوگل‌کد قرار دارند و به صورت معمول امکان دریافت آن‌ها برای ما میسر نیست، نیز بدون مشکل فراهم است (برای نمونه ELMAH، که اصل آن از گوگل‌کد قابل دریافت است؛ اما بسته نیوگت آن نیز در دسترس می‌باشد).
پس از نصب NuGet، تنها کافی است بر روی گره References در Solution explorer ویژوال استودیو، کلیک راست کرده و به کمک NuGet آخرین نگارش EF را نصب کرد. در گالری آنلاین آن، عموما EF اولین گزینه است (به علت تعداد بالای دریافت آن).
حین استفاده از NuGet جهت نصب Ef، ابتدا ارجاعاتی به اسمبلی‌های زیر به برنامه اضافه خواهند شد:
System.ComponentModel.DataAnnotations.dll
System.Data.Entity.dll
EntityFramework.dll
بدیهی است بدون استفاده از NuGet، تمام این کارها را باید دستی انجام داد.
سپس در پوشه‌ای به نام packages، فایل‌های مرتبط با EF قرار خواهند گرفت که شامل اسمبلی آن به همراه ابزارهای DB Migration است. همچنین فایل packages.config که شامل تعاریف اسمبلی‌های نصب شده است به پروژه اضافه می‌شود. NuGet به کمک این فایل و شماره نگارش درج شده در آن، شما را از به روز رسانی‌های بعدی مطلع خواهد ساخت:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<packages>
<package id="EntityFramework" version="4.3.1" />
</packages>

همچنین اگر به فایل app.config یا web.config برنامه نیز مراجعه کنید، یک سری تنظیمات ابتدایی اتصال به بانک اطلاعاتی در آن ذکر شده است:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
<!-- For more information on Entity Framework configuration, visit http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=237468 -->
<section name="entityFramework" type="System.Data.Entity.Internal.ConfigFile.EntityFrameworkSection, EntityFramework, Version=4.3.1.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089" />
</configSections>
<entityFramework>
<defaultConnectionFactory type="System.Data.Entity.Infrastructure.SqlConnectionFactory, EntityFramework">
<parameters>
<parameter value="Data Source=(localdb)\v11.0; Integrated Security=True; MultipleActiveResultSets=True" />
</parameters>
</defaultConnectionFactory>
</entityFramework>
</configuration>

همانطور که ملاحظه می‌کنید بانک اطلاعاتی پیش فرضی که در اینجا ذکر شده است، LocalDB می‌باشد. این بانک اطلاعاتی را از این آدرس‌ نیز می‌توانید دریافت کنید.

البته ضرورتی هم به استفاده از آن نیست و از سایر نگارش‌های SQL Server نیز می‌توان استفاده کرد ولی خوب ... مزیت استفاده از آن برای کاربر نهایی این است که «نیازی به یک مهندس برای نصب، راه اندازی و نگهداری ندارد». تنها مشکل آن این است که از ویندوز XP پشتیبانی نمی‌کند. البته SQL Server CE 4.0 این محدودیت را ندارد.
ضمن اینکه باید درنظر داشت EF به فناوری میزبان خاصی گره نخورده است و مثال‌هایی که در اینجا بررسی می‌شوند صرفا تعدادی برنامه کنسول معمولی هستند و نکات عنوان شده در آن‌ها در تمام فناوری‌های میزبان موجود به یک نحو کاربرد دارند.


قراردادهای پیش فرض EF Code first

عنوان شد که اطلاعات کلاس‌های ساده تشکیل دهنده مدل‌های برنامه، برای تعریف جداول و فیلدهای یک بانک اطلاعات و همچنین مشخص سازی روابط بین آن‌ها کافی نیستند و مرسوم است برای پر کردن این خلاء از یک سری متادیتا و یا Fluent API مهیا نیز استفاده گردد. اما در EF Code first یک سری قرار داد توکار نیز وجود دارند که مطلع بودن از آن‌ها سبب خواهد شد تا حجم کدنویسی و تنظیمات جانبی این فریم ورک به حداقل برسند. برای نمونه مدل‌های معروف بلاگ و مطالب آن‌را درنظر بگیرید:

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Post
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string Content { set; get; }
public virtual Blog Blog { set; get; }
}
}

using System.Collections.Generic;

namespace EF_Sample01.Models
{
public class Blog
{
public int Id { set; get; }
public string Title { set; get; }
public string AuthorName { set; get; }
public IList<Post> Posts { set; get; }
}
}


یکی از قراردادهای EF Code first این است که کلاس‌های مدل شما را جهت یافتن خاصیتی به نام Id یا ClassId مانند BlogId، جستجو می‌کند و از آن به عنوان primary key و فیلد identity جدول بانک اطلاعاتی استفاده خواهد کرد.
همچنین در کلاس Blog، خاصیت لیستی از Posts و در کلاس Post خاصیت virtual ایی به نام Blog وجود دارند. به این ترتیب روابط بین دو کلاس و ایجاد کلید خارجی متناظر با آن‌را به صورت خودکار انجام خواهد داد.
نهایتا از این اطلاعات جهت تشکیل database schema یا ساختار بانک اطلاعاتی استفاده می‌گردد.
اگر به فضاهای نام دو کلاس فوق دقت کرده باشید، به کلمه Models ختم شده‌اند. به این معنا که در پوشه‌ای به همین نام در پروژه جاری قرار دارند. یا مرسوم است کلاس‌های مدل را در یک پروژه class library مجزا به نام DomainClasses نیز قرار دهند. این پروژه نیازی به ارجاعات اسمبلی‌های EF ندارد و تنها به اسمبلی System.ComponentModel.DataAnnotations.dll نیاز خواهد داشت.


EF Code first چگونه کلاس‌های مورد نظر را انتخاب می‌کند؟

ممکن است ده‌ها و صدها کلاس در یک پروژه وجود داشته باشند. EF Code first چگونه از بین این کلاس‌ها تشخیص خواهد داد که باید از کدامیک استفاده کند؟ اینجا است که مفهوم جدیدی به نام DbContext معرفی شده است. برای تعریف آن یک کلاس دیگر را به پروژه برای مثال به نام Context اضافه کنید. همچنین مرسوم است که این کلاس را در پروژه class library دیگری به نام DataLayer اضافه می‌کنند. این پروژه نیاز به ارجاعی به اسمبلی‌های EF خواهد داشت. در ادامه کلاس جدید اضافه شده باید از کلاس DbContext مشتق شود:

using System.Data.Entity;
using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
public class Context : DbContext
{
public DbSet<Blog> Blogs { set; get; }
public DbSet<Post> Posts { set; get; }
}
}

سپس در اینجا به کمک نوع جنریکی به نام DbSet، کلاس‌های دومین برنامه را معرفی می‌کنیم. به این ترتیب، EF Code first ابتدا به دنبال کلاسی مشتق شده از DbContext خواهد گشت. پس از یافتن آن‌، خواصی از نوع DbSet را بررسی کرده و نوع‌های متناظر با آن‌را به عنوان کلاس‌های دومین درنظر می‌گیرد و از سایر کلاس‌های برنامه صرفنظر خواهد کرد. این کل کاری است که باید انجام شود.
اگر دقت کرده باشید، نام کلاس‌های موجودیت‌ها، مفرد هستند و نام خواص تعریف شده به کمک DbSet‌، جمع می‌باشند که نهایتا متناظر خواهند بود با نام جداول بانک اطلاعاتی تشکیل شده.


تشکیل خودکار بانک اطلاعاتی و افزودن اطلاعات به جداول

تا اینجا بدون تهیه یک بانک اطلاعاتی نیز می‌توان از کلاس Context تهیه شده استفاده کرد و کار کدنویسی را آغاز نمود. بدیهی است جهت اجرای نهایی کدها، نیاز به یک بانک اطلاعاتی خواهد بود. اگر تنظیمات پیش فرض فایل کانفیگ برنامه را تغییر ندهیم، از همان defaultConnectionFactory یاده شده استفاده خواهد کرد. در این حالت نام بانک اطلاعاتی به صورت خودکار تنظیم شده و مساوی «EF_Sample01.Context» خواهد بود.
برای سفارشی سازی آن نیاز است فایل app.config یا web.config برنامه را اندکی ویرایش نمود:

<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<configuration>
<configSections>
...
</configSections>
<connectionStrings>
<clear/>
<add name="Context"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2012;Integrated Security = true"
providerName="System.Data.SqlClient"
/>
</connectionStrings>
...
</configuration>

در اینجا به بانک اطلاعاتی testdb2012 در وهله پیش فرض SQL Server نصب شده، اشاره شده است. فقط باید دقت داشت که تگ configSections باید در ابتدای فایل قرار گیرد و مابقی تنظیمات پس از آن.
یا اگر علاقمند باشید که از SQL Server CE استفاده کنید، تنظیمات رشته اتصالی را به نحو زیر مقدار دهی نمائید:

<connectionStrings> 
              <add name="MyContextName"
                         connectionString="Data Source=|DataDirectory|\Store.sdf"
                         providerName="System.Data.SqlServerCe.4.0" />
</connectionStrings>

در هر دو حالت، name باید به نام کلاس مشتق شده از DbContext اشاره کند که در مثال جاری همان Context است.
یا اگر علاقمند بودید که این قرارداد توکار را تغییر داده و نام رشته اتصالی را با کدنویسی تعیین کنید، می‌توان به نحو زیر عمل کرد:

public class Context : DbContext
{
    public Context()
      : base("ConnectionStringName")
    {
    }


البته ضرورتی ندارد این بانک اطلاعاتی از پیش موجود باشد. در اولین بار اجرای کدهای زیر، به صورت خودکار بانک اطلاعاتی و جداول Blogs و Posts و روابط بین آن‌ها تشکیل می‌گردد:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}


در این تصویر چند نکته حائز اهمیت هستند:
الف) نام پیش فرض بانک اطلاعاتی که به آن اشاره شد (اگر تنظیمات رشته اتصالی قید نگردد).
ب) تشکیل خودکار primary key از روی خواصی به نام Id
ج) تشکیل خودکار روابط بین جداول و ایجاد کلید خارجی (به کمک خاصیت virtual تعریف شده)
د) تشکیل جدول سیستمی به نام dbo.__MigrationHistory که از آن برای نگهداری سابقه به روز رسانی‌های ساختار جداول کمک گرفته خواهد شد.
ه) نوع و طول فیلدهای متنی، nvarchar از نوع max است.

تمام این‌ها بر اساس پیش فرض‌ها و قراردادهای توکار EF Code first انجام شده است.

در کدهای تعریف شده نیز، ابتدا یک وهله از شیء Context ایجاد شده و سپس به کمک آن می‌توان به جدول Blogs اطلاعاتی را افزود و در آخر ذخیره نمود. استفاده از using هم دراینجا نباید فراموش شود، زیرا اگر استثنایی در این بین رخ دهد، کار پاکسازی منابع و بستن اتصال گشوده شده به بانک اطلاعاتی به صورت خودکار انجام خواهد شد.
در ادامه اگر بخواهیم مطلبی را به Blog ثبت شده اضافه کنیم، خواهیم داشت:

using EF_Sample01.Models;

namespace EF_Sample01
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//addBlog();
addPost();
}

private static void addPost()
{
using (var db = new Context())
{
var blog = db.Blogs.Find(1);
db.Posts.Add(new Post
{
Blog = blog,
Content = "data",
Title = "EF"
});
db.SaveChanges();
}
}

private static void addBlog()
{
using (var db = new Context())
{
db.Blogs.Add(new Blog { AuthorName = "Vahid", Title = ".NET Tips" });
db.SaveChanges();
}
}
}
}

متد db.Blogs.Find، بر اساس primary key بلاگ ثبت شده، یک وهله از آن‌را یافته و سپس از آن جهت تشکیل شیء Post و افزودن آن به جدول Posts استفاده می‌شود. متد Find ابتدا Contxet جاری را جهت یافتن شیءایی با id مساوی یک جستجو می‌کند (اصطلاحا به آن first level cache هم گفته می‌شود). اگر موفق به یافتن آن شد، بدون صدور کوئری اضافه‌ای به بانک اطلاعاتی از اطلاعات همان شیء استفاده خواهد کرد. در غیراینصورت نیاز خواهد داشت تا ابتدا کوئری لازم را به بانک اطلاعاتی ارسال کرده و اطلاعات شیء Blog متناظر با id=1 را دریافت کند. همچنین اگر نیاز داشتیم تا تنها با سطح اول کش کار کنیم، در EF Code first می‌توان از خاصیتی به نام Local نیز استفاده کرد. برای مثال خاصیت db.Blogs.Local بیانگر اطلاعات موجود در سطح اول کش می‌باشد.
نهایتا کوئری Insert تولید شده توسط آن به شکل زیر خواهد بود (لاگ شده توسط برنامه SQL Server Profiler):

exec sp_executesql N'insert [dbo].[Posts]([Title], [Content], [Blog_Id])
values (@0, @1, @2)
select [Id]
from [dbo].[Posts]
where @@ROWCOUNT > 0 and [Id] = scope_identity()',
N'@0 nvarchar(max) ,@1 nvarchar(max) ,@2 int',
@0=N'EF',
@1=N'data',
@2=1


این نوع کوئرهای پارامتری چندین مزیت مهم را به همراه دارند:
الف) به صورت خودکار تشکیل می‌شوند. تمام کوئری‌های پشت صحنه EF پارامتری هستند و نیازی نیست مرتبا مزایای این امر را گوشزد کرد و باز هم عده‌ای با جمع زدن رشته‌ها نسبت به نوشتن کوئری‌های نا امن SQL اقدام کنند.
ب) کوئرهای پارامتری در مقابل حملات تزریق اس کیوال مقاوم هستند.
ج) SQL Server با کوئری‌های پارامتری همانند رویه‌های ذخیره شده رفتار می‌کند. یعنی query execution plan محاسبه شده آن‌ها را کش خواهد کرد. همین امر سبب بالا رفتن کارآیی برنامه در فراخوانی‌های بعدی می‌گردد. الگوی کلی مشخص است. فقط پارامترهای آن تغییر می‌کنند.
د) مصرف حافظه SQL Server کاهش می‌یابد. چون SQL Server مجبور نیست به ازای هر کوئری اصطلاحا Ad Hoc رسیده یکبار execution plan متفاوت آن‌ها را محاسبه و سپس کش کند. این مورد مشکل مهم تمام برنامه‌هایی است که از کوئری‌های پارامتری استفاده نمی‌کنند؛ تا حدی که گاهی تصور می‌کنند شاید SQL Server دچار نشتی حافظه شده، اما مشکل جای دیگری است.


مشکل! ساختار بانک اطلاعاتی تشکیل شده مطلوب کار ما نیست.

تا همینجا با حداقل کدنویسی و تنظیمات مرتبط با آن، پیشرفت خوبی داشته‌ایم؛ اما نتیجه حاصل آنچنان مطلوب نیست و نیاز به سفارشی سازی دارد. برای مثال طول فیلدها را نیاز داریم به مقدار دیگری تنظیم کنیم، تعدادی از فیلدها باید به صورت not null تعریف شوند یا نام پیش فرض بانک اطلاعاتی باید مشخص گردد و مواردی از این دست. با این موارد در قسمت‌های بعدی بیشتر آشنا خواهیم شد.
مطالب
تبدیل pdf به تصویر توسط GhostScript

در  مطلبی که در همین سایت اشاره شد با استفاده از Adobe Acrobat می‌توان فایل‌های pdf  را به تصویر تبدیل کرد اما چون نیاز بود تا در وب از آن استفاده کنیم و گاهی اوقات امکان نصب Adobe Acrobat Sdk در سرور وجود ندارد می‌توان از روش زیر نیز استفاده کرد.

ابتدا فایل gsdll32.dll را در پوشه bin  پروژه کپی کنید ( این فایل به همراه مثال ارائه شده وجود دارد).

سپس برای متدهای موردنیاز موجود در Api که بصورت Unmanaged می‌باشند یکسری wrapper ایجاد میکنیم. این متدها شامل :

  1. gsapi_new_instance که برای ایجاد یک نمونه جدید از api بکار می‌رود.
  2.  gsapi_init_with_args که برای مقداردهی نمونه ایجاد شده بوسیله آرگومان‌ها بکار می‌رود .
  3. gsapi_delete_instance  و  gsapi_exit برای آزادسازی منابع ایجاد شده. 

در زیر چند آرگومان مهم که باید به api ارسال شوند نیز آمده است:

 -sDEVICE  فرمت تصویر خروجی 
 dFirstPage-  صفحه آغازین برای تبدیل 
dLastPage -  صفحه پایانی برای تبدیل 
dDEVICEWIDTHPOINTS-  اندازه width فایل pdf 
dDEVICEHEIGHTPOINTS- اندازه height فایل pdf
 dDEVICEXRESOLUTION-  resolutionX
-dDEVICEYRESOLUTION  resolutionY
sOutputFile- مسیر فایل(های) خروجی 
  مسیر فایل ورودی 
نکته اول : برای حالتی که قصد دارید بیش از یک صفحه از فایل pdf را به تصویر تبدیل کنید، کافیست در هنگام مقداردهی به پارامتر –sOutputFile درهرکجای آن علامت %d را قرار دهید تا بطور خودکار شمارنده ای برای نام فایل‌ها در نظر گرفته شود. بطور مثال img%d باعث می‌شود که تصاویر تولید شده بصورت img1 و img2 و img3 و غیره ایجاد شوند.
 
نکته دوم :
هنگامی که خواستم از این api درون وب استفاده کنم و از آنجا که سیستم عامل windows server 2008 x64 روی سرور نصب بود موقع دریافت خروجی با خطای زیر مواجه می‌شدم:

BadImageFormatException: An attempt was made to load a program with an incorrect format. Exception from HRESULT: 0x8007000B

برای حل این مشکل IIS  را باز میکنیم و بر روی ApplicationPool ای که برای وب سایت خودمان درنظر گرفتیم کلیک راست کرده و گزینه Advanced Setting را انتخاب میکنیم. با باز شدن این دیالوگ گزینه Enable 32-bit Application را به true تنظیم میکنیم. 

پروژه کامل این مثال 

اشتراک‌ها
بحثی در مورد تغییرات اخیر سایت Medium

یک‌ماهی است که دسترسی به مقالات مهم سایت medium.com مشکل شده و حتما باید 5 دلار در ماه برای خواندن آن‌ها هزینه کرد؛ هرچند به نظر این نوع مقالات هنوز از طریق کش گوگل قابل خواندن هستند ...

بحثی در مورد تغییرات اخیر سایت Medium