نظرات مطالب
بررسی معادل‌های LINQ to Objects در TypeScript
jQuery خودش به صورت توکار بسیاری از قابلیت‌های LINQ را دارد. برای مثال معادل Where در آن grep.$ است و یا معادل Select، متد map.$ آن است. برای مثال کد #C زیر:
var maleNames = people
.Where(p => p.Sex == "M")
.Select(p => p.Name)
به صورت زیر توسط jQuery ترجمه می‌شود:
var maleNames = $.grep(people, function (p) { return p.Sex == 'M'; })
            .map(function (p) { return p.Name; });
مطالب
خواندن فید گزارش آب و هوای یاهو با استفاده از روش Xml serialization

در مطلب قبلی (در مورد کتابخانه anti-xss مایکروسافت) از روش xml serialization برای خواندن فایل xml حملات استفاده کردیم.
ایجاد این کلاس و نگاشت اشیاء با توجه به ساختار ساده آن به صورت دستی و به‌سادگی انجام شد. اکنون به مثال زیر دقت بفرمائید:
سرویس آب و هوای یاهو برای شهرهای مختلف ایران از طریق لینک زیر قابل استفاده است:
http://weather.yahoo.com/regional/IRXX.html
اگر به صفحات شهرهای مختلف مراجعه نمائید، یک فید rss هم مشاهده خواهید کرد، برای مثال در مورد تهران داریم:
http://weather.yahooapis.com/forecastrss?p=IRXX0018&u=c
ساختار این فایل xml تا حدودی با یک rss استاندارد تطابق دارد. اما اگر به سورس xml آن دقت کنیم تگ‌های دیگری را نیز مشاهده خواهیم کرد که برای مثال دما ، تاریخ و شرایط جوی را به صورت دقیقی و با استفاده از اصول xml ارائه می‌دهند.

<yweather:condition text="Partly Cloudy" code="29" temp="10" date="Tue, 11 Nov 2008 5:30 pm IRT" />

خوب، برای دریافت این اطلاعات چه باید کرد؟ یکی از روش‌های متداول برای کار با این نوع داده‌ها، استفاده از کلاس DataSet در دات نت و فراخوانی متد ReadXml آن است (یک آدرس اینترنتی را هم می‌تواند دریافت کند). سپس مطابق روش‌های معمول ADO.Net می‌توان به تگ‌ها ومقادیر آنها دسترسی داشت.
روش‌ بالا هر چند مشکلی ندارد اما به زیبایی کار با خواص یک کلاس متناظر با آن فایل xml نیست. اما در اینجا برای استفاده از روش xml serialization یک مشکل وجود دارد! ایجاد دستی این کلاس که بیانگر عملکرد آن فایل xml است کار ساده‌ای نیست.
خوشبختانه به همراه SDK‌ دات نت فریم ورک 2، برنامه‌ای به نام xsd.exe نیز همراه است که کار ایجاد یک کلاس cs یا vb را از یک فایل xml جهت این منظور انجام می‌دهد (این برنامه برای مثال در مسیر C:\Program Files\Microsoft.NET\SDK\v2.0\Bin قرار دارد).

برای ایجاد فایل کلاس به صورت خودکار از روی یک فایل xml موجود باید به ترتیب زیر عمل کرد:
الف) ایجاد فایل xsd متناظر (XML Schema Definition)
برای اینکار در خط فرمان تایپ کنید:
xsd.exe file.xml

نکته 1:
روش دیگر انجام این کار : فایل xml را در VS.net باز کنید، از منوی بالای صفحه گزینه xml را انتخاب نموده و بر روی دکمه Create Schema کلیک کنید.

ب) ایجاد فایل cs یا vb از روی فایل(های) xsd ایجاد شده
در اینجا برای فید آب و هوای یاهو سه فایل xsd تولید خواهد شد. برای تبدیل آنها به کلاس cs باید دستور زیر را در خط فرمان اجرا کرد:

Xsd.exe file_1.xsd file_2.xsd file_3.xsd /c

این مورد نکته مهمی است و تنها اگر یکی از فایل‌ها اینجا ذکر شوند، کلاس ناقصی تشکیل خواهد شد. (برای نمونه فایل xssAttacks.xml مطلب قبلی، ساختار ساده‌ای داشته و تنها به یک فایل xsd ختم خواهد شد)

نکته 2:
برای انتخاب زبان VB (با توجه به این‌که پیش فرض آن CS است) می‌توان به صورت زیر عمل کرد:
xsd.exe file.xsd /c  /l:vb

نکته 3:
برای تولید فایل xsd ، از برنامه Infer.exe نیز می‌توان استفاده کرد (خروجی نهایی دقیق‌تری را ارائه می‌دهد). این برنامه را از اینجا دریافت کنید.

تصاویر زیر مقایسه دو فایل کلاس نهایی تولید شده از xsd های این دو برنامه است:






پس از طی این مراحل فایل کلاس ما برای xml serialization آماده خواهد شد. مرحله بعد دریافت اطلاعات و نگاشت آن به این کلاس تولید شده است:

public static rss DeserializeFromXML()
{
XmlSerializer deserializer =
new XmlSerializer(typeof(rss));
using (XmlReader reader = XmlReader.Create("http://weather.yahooapis.com/forecastrss?p=IRXX0018&u=c"))
{
return (rss)deserializer.Deserialize(reader);
}
}

کلاس rss از فید xml و فایل‌های xsd آن که تولید کردیم به صورت خودکار ایجاد شده است.
اکنون برای مثال خواندن وضعیت فعلی جوی از فید دریافتی به سادگی زیر است:

rss data = DeserializeFromXML();
MessageBox.Show(data.channel.item.condition.text);


نظرات مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت اول - موجودیت‌های پایه و DbContext برنامه
سلام، تاریخ هایی که در دیتابیس درج یا ویرایش می‌شوند، تاریخ یک روز قبل می‌باشد. (برای shadow‌ها تاریخ درست درج میشه) این حالت فقط برای فیلدهای جداول خودم می‌باشد.
builder.AddDateTimeUtcKindConverter();
کد فوق رو که کامنت میکنم درست میشه.
مطالب دوره‌ها
مدل سازی داده‌ها در RavenDB
در مطلب جاری، به صورت اختصاصی، مبحث مدل سازی اطلاعات و رسیدن به مدل ذهنی مرسوم در طراحی‌های NoSQL سندگرا را در مقایسه با دنیای Relational، بررسی خواهیم کرد.


تفاوت‌های دوره ما با زمانیکه بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای پدیدار شدند

- دنیای بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای برای Write بهینه سازی شده‌اند؛ از این جهت که تاریخچه پیدایش آن‌ها به دهه 70 میلادی بر می‌گردد، زمانیکه برای تهیه سخت دیسک‌ها باید هزینه‌های گزافی پرداخت می‌شد. به همین جهت الگوریتم‌ها و روش‌های بسیاری در آن دوره ابداع شدند تا ذخیره سازی اطلاعات، حجم کمتری را به خود اختصاص دهند. اینجا است که مباحثی مانند Normalization بوجود آمدند تا تضمین شود که داده‌ها تنها یکبار ذخیره شده و دوبار در جاهای مختلفی ذخیره نگردند. جهت اطلاع در سال 1980 میلادی، یک سخت دیسک 10 مگابایتی حدود 4000 دلار قیمت داشته است.
- تفاوت مهم دیگر دوره ما با دهه‌های 70 و 80 میلادی، پدیدار شدن UI و روابط کاربری بسیار پیچیده، در مقایسه با برنامه‌های خط فرمان یا حداکثر فرم‌های بسیار ساده ورود اطلاعات در آن زمان است. برای مثال در دهه 70 میلادی تصور UI ایی مانند صفحه ابتدایی سایت Stack overflow احتمالا به ذهن هم خطور نمی‌کرده است.


تهیه چنین UI ایی نه تنها از لحاظ طراحی، بلکه از لحاظ تامین داده‌ها از جداول مختلف نیز بسیار پیچیده است. برای مثال برای رندر صفحه اول سایت استک اورفلو ابتدا باید تعدادی سؤال از جدول سؤالات واکشی شوند. در اینجا در ذیل هر سؤال نام شخص مرتبط را هم مشاهده می‌کنید. بنابراین اطلاعات نام او، از جدول کاربران نیز باید دریافت گردد. یا در اینجا تعداد رای‌های هر سؤال را نیز مشاهده می‌کنید که به طور قطع اطلاعات آن در جدول دیگری نگه داری می‌شود. در گوشه‌ای از صفحه، برچسب‌های مورد علاقه و در ذیل هر سؤال، برچسب‌های اختصاصی هر مطلب نمایش داده شده‌اند. تگ‌ها نیز در جدولی جداگانه قرار دارند. تمام این قسمت‌های مختلف، نیاز به واکشی و رندر حجم بالایی از اطلاعات را دارند.
- تعداد کاربران برنامه‌ها در دهه‌های 70 و 80 میلادی نیز با دوره ما متفاوت بوده‌اند. اغلب برنامه‌های آن دوران تک کاربره طراحی می‌شدند؛ با بانک‌های اطلاعاتی که صرفا جهت کار بر روی یک سیستم طراحی شده بودند. اما برای نمونه سایت استک اور فلویی که مثال زده شده، توسط هزاران و یا شاید میلیون‌ها نفر مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ با توزیع و تقسیم اطلاعات آن بر روی سرورها مختلف.


معرفی مفهوم Unit of change

همین پیچیدگی‌ها سبب شدند تا جهت ساده‌سازی حل اینگونه مسایل، حرکتی به سمت دنیای NoSQL شروع شود. ایده اصلی مدل سازی داده‌ها در اینجا کم کردن تعداد اعمالی است که باید جهت رسیدن به یک نتیجه واحد انجام داد. اگر قرار است یک سؤال به همراه تگ‌ها، اطلاعات کاربر، رای‌ها و غیره واکشی شوند، چرا باید تعداد اعمال قابل توجهی جهت مراجعه به جداول مختلف مرتبط صورت گیرد؟ چرا تمام این اطلاعات را یکجا نداشته باشیم تا بتوان همگی را در طی یک واکشی به دست آورد و به این ترتیب دیگر نیازی نباشد انواع و اقسام JOIN‌ها را به چند ده جدول موجود نوشت؟
اینجا است که مفهومی به نام Unit of change مطرح می‌شود. در هر واحد تغییر، کلیه اطلاعات مورد نیاز برای رندر یک شیء قرار می‌گیرند. برای مثال اگر قرار است با شیء محصول کار کنیم، تمام اطلاعات مورد نیاز آن‌‌را اعم از گروه‌ها، نوع‌ها، رنگ‌ها و غیره را در طی یک سند بانک اطلاعاتی NoSQL سندگرا، ذخیره می‌کنیم.


محدود‌ه‌های تراکنشی یا Transactional boundaries

محدوده‌های تراکنشی در Domain driven design به Aggregate root نیز معروف است. هر محدود تراکنشی حاوی یک Unit of change قرار گرفته داخل یک سند است. ابتدا بررسی می‌کنیم که در یک Read به چه نوع اطلاعاتی نیاز داریم و سپس کل اطلاعات مورد نیاز را بدون نوشتن JOIN ایی از جداول دیگر، داخل یک سند قرار می‌دهیم.
هر محدوده تراکنشی می‌تواند به محدوده تراکنشی دیگری نیز ارجاع داده باشد. برای مثال در RavenDB شماره‌های اسناد، یک سری رشته هستند؛ برخلاف بانک‌های اطلاعاتی رابطه‌ای که بیشتر از اعداد برای مشخص سازی Id استفاده می‌کنند. در این حالت برای ارجاع به یک کاربر فقط کافی است برای مثال مقدار خاصیت کاربر یک سند به "users/1" تنظیم شود. "users/1" نیز یک Id تعریف شده در RavenDB است.
مزیت این روش، سرعت واکشی بسیار بالای دریافت اطلاعات آن است؛ دیگر در اینجا نیازی به JOINهای سنگین به جداول دیگر برای تامین اطلاعات مورد نیاز نیست و همچنین در ساختار‌های پیچیده‌تری مانند ساختارهای تو در تو، دیگر نیازی به تهیه کوئری‌های بازگشتی و استفاده از روش‌های پیچیده مرتبط با آن‌ها نیز وجود ندارد و کلیه اطلاعات مورد نظر، به شکل یک شیء JSON داخل یک سند حاضر و آماده برای واکشی در طی یک Read هستند.
به این ترتیب می‌توان به سیستم‌های مقیاس پذیری رسید. سیستم‌هایی که با بالا رفتن حجم اطلاعات در حین واکشی‌های داده‌های مورد نیاز، کند نبوده و بسیار سریع پاسخ می‌دهند.


Denormalization داده‌ها

اینجا است که احتمالا ذهن رابطه‌ای تربیت شده‌ی شما شروع به واکنش می‌کند! برای مثال اگر نام یک محصول تغییر کرد، چطور؟ اگر آدرس یک مشتری نیاز به ویرایش داشت، چطور؟ چگونه یکپارچگی اطلاعاتی که اکنون به ازای هر سند پراکنده شده‌است، مدیریت می‌شود؟
زمانیکه به این نوع سؤالات رسیده‌ایم، یعنی Denormalization رخ داده است. در اینجا سندهایی را داریم که کلیه اطلاعات مورد نیاز خود را یکجا دارند. به این مساله از منظر نگاه به داده‌ها در طی زمان نیز می‌توان پرداخت. به این معنا که صحیح است که آدرس مشتری خاصی امروز تغییر کرده است، اما زمانیکه سندی برای او در سال قبل صادر شده است، واقعا آدرس آن مشتری که سفارشی برایش ارسال شده، دقیقا همان چیزی بوده است که در سند مرتبط، ثبت شده و موجود می‌باشد. بنابراین سند قبلی با اطلاعات قبلی مشتری در سیستم موجود خواهد بود و اگر سند جدیدی صادر شد، این سند بدیهی است که از اطلاعات امروز مشتری استفاده می‌کند.


ملاحظات اندازه‌های داده‌ها

زمانیکه سند‌ها بسیار بزرگ می‌شوند چه رخ خواهد داد؟ از لحاظ اندازه داده‌ها سه نوع سند را می‌توان متصور بود:
الف) سندهای محدود، مانند اغلب اطلاعاتی که تعداد فیلدهای مشخصی دارند با تعداد اشیاء مشخصی.
ب) سندهای نامحدود اما با محدودیت طبیعی. برای مثال اطلاعات فرزندان یک شخص را درنظر بگیرید. هرچند این اطلاعات نامحدود هستند، اما به صورت طبیعی می‌توان فرض کرد که سقف بالایی آن عموما به 20 نمی‌رسد!
ج) سندهای نامحدود، مانند سندهایی که آرایه‌ای از اطلاعات را ذخیره می‌کنند. برای مثال در یک سایت فروشگاه، اطلاعات فروش یک گروه از اجناس خاص را درنظر بگیرید که عموما نامحدود است. اینجا است که باید به اندازه اسناد نیز دقت داشت. برای مدیریت این مساله حداقل از دو روش استفاده می‌شود:
- محدود کردن تعداد اشیاء. برای مثال در هر سند حداکثر 100 اطلاعات فروش یک محصول بیشتر ثبت نشود. زمانیکه به این حد رسیدیم، یک سند جدید ایجاد شده و Id سند قبلی مثلا "products/1" در سند دوم ذکر خواهد شد.
- محدود کردن تعداد اطلاعات ذخیره شده بر اساس زمان
RavenDB برای مدیریت این مساله، مفهوم Includes را معرفی کرده است. در اینجا با استفاده از متد الحاقی Include، کار زنجیر کردن سندهای مرتبط صورت خواهد گرفت.



یک مثال عملی: مدل سازی داده‌های یک بلاگ در RavenDB

پس از این بحث مقدماتی که جهت معرفی ذهنیت مدل سازی داده‌ها در دنیای غیر رابطه‌ای NoSQL ضروری بود، در ادامه قصد داریم مدل‌های داده‌های یک بلاگ را سازگار با ساختار بانک اطلاعاتی NoSQL سندگرای RavenDB طراحی کنیم.
در یک بلاگ، تعدادی مطلب، نظر، برچسب (گروه‌های مطالب) و امثال آن وجود دارند. اگر بخواهیم این اطلاعات را به صورت رابطه‌ای مدل کنیم، به ازای هر کدام از این موجودیت‌ها یک جدول نیاز خواهد بود و برای رندر صفحه اصلی بلاگ، چندین و چند کوئری برای نمایش اطلاعات مطالب، نویسنده(ها)، برچسب‌ها و غیره باید به بانک اطلاعاتی ارسال گردد، که تعدادی از آن‌ها مستقیما بر روی یک جدول اجرا می‌شوند و تعدادی دیگر نیاز به JOIN دارند.
مشکلاتی که روش رابطه‌ای دارد:
- تعداد اعمالی که باید برای نمایش صفحه اول سایت صورت گیرد، بسیار زیاد است و این مساله با تعداد بالای کاربران از دید مقیاس پذیری سیستم مشکل ساز است.
- داده‌های مرتبط در جداول مختلفی پراکنده‌اند.
- این سیستم برای Write بهینه سازی شده است و نه برای Read. (همان بحث گران بودن سخت دیسک‌ها در دهه‌های قبل که در ابتدای بحث به آن اشاره شد)

مدل سازی سازگار با دنیای NoSQL یک بلاگ

در اینجا چند کلاس مقدماتی را مشاهده می‌کنید که تعریف آن‌ها به همین نحو صحیح است و نیاز به جزئیات و یا روابط بیشتری ندارند.
namespace RavenDBSample01.BlogModels
{
    public class BlogConfig
    {
        public string Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Description { set; get; }
        // ... more items here
    }

    public class User
    {
        public string Id { set; get; }
        public string FullName { set; get; }
        public string Email { set; get; }
        // ... more items here
    }
}
اما کلاس مطالب بلاگ را به چه صورتی طراحی کنیم؟ هر مطلب، دارای تعدادی نظر خواهد بود. اینجا است که بحث unit of change مطرح می‌شود و درج اطلاعاتی که در طی یک read نیاز است از بانک اطلاعاتی جهت رندر UI واکشی شوند. به این ترتیب به این نتیجه می‌رسیم که بهتر است کلیه کامنت‌های یک مطلب را داخل همان شیء مطلب مرتبط قرار دهیم. از این جهت که یک نظر، خارج از یک مطلب بلاگ دارای مفهوم نیست.
اما این طراحی نیز یک مشکل دارد. درست است که ساختار یک صفحه مطلب، از مطالب وبلاگ به همین نحوی است که توضیح داده شد؛ اما در صفحه اول سایت، هیچگاه کامنت‌های مطالب درج نمی‌شوند. بنابراین نیازی نیست تا تمام کامنت‌ها را داخل یک مطلب ذخیره کرد. به این ترتیب برای نمایش صفحه اول سایت، حجم کمتری از اطلاعات واکشی خواهند شد.
    public class Post
    {
        public string Id { set; get; }
        public string Title { set; get; }
        public string Body { set; get; }

        public ICollection<string> Tags { set; get; }

        public string AuthorId { set; get; }

        public string PostCommentsId { set; get; }
        public int CommentsCount { set; get; }
    }

    public class Comment
    {
        public string Id { set; get; }
        public string Body { set; get; }
        public string AuthorName { set; get; }
        public DateTime CreatedAt { set; get; }
    }

    public class PostComments
    {
        public List<Comment> Comments { set; get; }
        public string LastCommentId { set; get; }
    }
در اینجا ساختار Post و Commentهای بلاگ را مشاهده می‌کنید. جایی که ذخیره سازی اصلی کامنت‌ها صورت می‌گیرد در شیء PostComments است. یعنی PostCommentsId شیء Post به یک وهله از شیء PostComments که حاوی کلیه کامنت‌های آن مطلب است، اشاره می‌کند.
به این ترتیب برای نمایش صفحه اول سایت، فقط یک کوئری صادر می‌شود. برای نمایش یک مطلب و کلیه کامنت‌های متناظر با آن دو کوئری صادر خواهند شد.

بنابراین همانطور که مشاهده می‌کنید، در دنیای NoSQL، طراحی مدل‌های داده‌ای بر اساس «سناریوهای Read» صورت می‌گیرد و نه صرفا طراحی یک مدل رابطه‌ای بهینه سازی شده برای حالت Write.

سورس کامل ASP.NET MVC این بلاگ‌را که «راکن بلاگ» نام دارد، از GitHub نویسندگان اصلی RavenDB می‌توانید دریافت کنید.
نظرات مطالب
استفاده از shim و stub برای mock کردن در آزمون واحد
من نویسنده خوبی نیستم و شاید بهتر باشه که در اینباره نظر ندهم. به هر روی چند نکته به نظرم آمد باشد که مورد توجه شما واقع شود:
  • مقدمه را هنوز کامل نکردی. مقدمه خواننده را در جای پرتی از ماجرا رها میکند. اگر چهار خط آخر مقدمه را دوباره بخوانید متوجه میشوید که اگر تمام کاری که برای داشتن آزمون واحد باید انجام شود همین سه مورد باشد دیگر هرگز کسی به Fakes نیاز پیدا نمیکند، پس باید در ادامه میگفتید که این حالت مطلوب است ولی همیشه عملی نیست.
  • شروع و پایان مثالها مشخص نبود. مثالها بدون عنوان بودند. در شروع مثال باید مقدمه ای از مثال را مطرح میکردی و بعد مراحل مثال را توضیح میدادی.
  • در مثال اول باید بر بیشتر بر روی DataAccessLayer تاکید میکردی و صریح مشخص میکردی که عدم توانایی برنامه نویس در تغییر این کلاس و یا معماری سیستم گزینه IoC را کنار میگذارد و به این ترتیب مثال شما سودمندی Shim را بهتر نشان میداد.
  • در مثال دوم، کد CardToStub را ارائه نکردی، اگر،طبق آنچه انتظار میرود، وابستگی که در CardToStub وجود دارد به اینترفیس ICartSaver است در این صورت اساساً مثال شما هیچ دلیل و انگیزشی برای Stub فراهم نمیکند. باید باز هم ذهنیت خواننده را شکل میدادی و او را متوجه این موضوع میکردی که در پیاده سازی دیگری که برنامه نویس قدرت اعمال تغییر در آن ندارد وابستگی سخت وجود دارد و به این دلیل Stub میتواند مفید واقع شود.
البته این رو به حساب اینکه من یک خواننده بسیار مبتدی هستم گفتم شاید مقاله برای دیگران بیشتر از من قابل فهم است. ولی در کل مقاله خوبی بود و برای من کابردی بود.
مطالب
قابل ویرایش کننده‌ی فوق العاده x-editable ؛ قسمت دوم
در قسمت قبلی با نحوه‌ی اجرا و ویژگی‌های فنی و خصوصیات کدنویسی x-editable آشنا شدیم. غیر از این خصوصیات، خصوصیات دیگری هم هستند که فقط مختص نوع کنترلی هست که در قسمت type مشخص کرده‌اید.

کنترلهای زیر جهت ورود اطلاعات در ویرایشگر پشتیبانی می‌شوند:
  • text
  • textarea
  • select
  • date
  • datetime
  • dateui
  • combodate
  • html5types
  • checklist
  • wysihtml5
  • typeahead
  • typeaheadjs
  • select2 
text
 clear دکمه‌ای جهت حذف محتوای کادر متنی است. مقدار پیش فرض آن true است.
 escape  برای دفاع در برابر کدهای مخرب html به کار میرود و کاراکترهای مدنظر را در صورت true بودن غیرفعال می‌کند. البته اگر از خاصیت display استفاده کنید این گزینه تاثیرش را از دست خواهد داد.
 inputclass یک کلاس css را به کادر متنی اعمال می‌کند.
placeholder
مقدار داده شده را در صورتی که کادر متنی خالی باشد، نشان می‌دهد.
 tpl به معنی یک قالب. شما می‌توانید کد html تگ input خود را وارد کنید؛ ولی توصیه نمی‌شود.


 TextArea

همان خاصیت‌های قبلی را دارد بعلاوه rows که نمایانگر مقدار ارتفاع آن است.

select

خاصیت‌های escape,input,class و tpl را دارد به‌علاوه خاصیت‌های زیر:

 prepend  همانند گزینه پایینی است ولی قبل از آن داده‌های خود را اضافه می‌کند.
 source از آنجا که یک لیست، لیستی از آیتم‌ها را دارد و کاربر یکی از آن‌ها را انتخاب می‌کند، این بخش، منبع آیتم‌ها را معرفی می‌کند. این خاصیت چهار نوع داده می‌پذیرد: آرایه یا شیء‌ایی از مقادیر. تابعی که بعد از انجام هر عملی، اطلاعات به آن پاس می‌شوند و یا از نوع رشته که این رشته یک آدرس سمت سرور است که با درخواست از آن آدرس، اطلاعات را دریافت می‌کند.
 sourceCache
 اگه خاصیت بالا با آدرسی پر شده باشد که از سمت سرور بخواند، در دفعات بعدی مقدار دریافتی را از کش خواهد خواند.
 sourceError  یک پیام خطا هنگام بارگزاری اطلاعات
 sourceOptions  در صورتیکه قصد اضافه کردن پارامتری را به درخواست ایجکسی دارید. یک شیء از پارامترها را به آن نسبت می‌دهیم و برای رونویسی پارامترها از یک تابع استفاده می‌کنیم که نحوه‌ی تغییرات را قبلا در جدول شماره یک دیده‌اید.
 
date
خاصیت‌های مشترک قبلی : tpl,input,class,escape و clear است.
 datepicker  پیکربندی تقویم را بر عهده دارد. برای اطلاعات بیشتر در مورد پیکربندی تقویم به این لینک مراجعه فرمایید.
{ weekStart: 0, startView: 0, minViewMode: 0, autoclose: false }
 format قالب بندی فرمت تاریخ جهت ارسال به سرور\ حالت پیش فرض yyyy-mm-dd
مقادیری که میتوان به کار برد: yy   yyyy mm   m  dd   d
 viewformat  این فرمت هنگام نمایش به کار می‌آید و در صورتیکه مقدار عنصر در این قالب نباشد، آن را تبدیل می‌کند.


 datetime در بوت استراپ

کاملا مشترک با مورد قبلی.


dateUI

مختص JqueryUI است و کاملا مشترک با مورد قبلی.


combodate

موارد مشترک قبلی را دارد ولی به جای خاصیت datepicker از combodate استفاده می‌شود که پیکربندی آن در این لینک قرار دارد.


نوع‌های HTML 5

شامل موارد زیر است:

  • password
  • email
  • url
  • tel
  • number
  • range
  • time 
html5 شامل عناصر زیادی است که ویژگی‌های جالبی را مد نظر دارند؛ ولی ممکن است بعضی المان‌ها در بعضی مرورگرها کارآیی مناسبی نداشته باشند که در این صفحه سازگاری مرورگرها با این نوع المان‌ها ذکر شده است.
خاصیت‌های ذکر شده در مورد نوع text، در مورد آن‌ها نیز صدق می‌کند.

checklist
همانند نوع select است؛ فقط خاصیت separator را دارد که کارش جدا کردن مقادیر است و مقدار پیش فرض آن علامت ',' است.


wysihtml5
سورس و دمو ی این نوع ادیتور که بر پایه‌ی بوت استرپ بنا شده است و زحمت اضافه کردن کتابخانه‌ها به صفحه، بر عهده شماست.
مداخل زیر را به طور دستی به صفحه اضافه کنید:
<link href="js/inputs-ext/wysihtml5/bootstrap-wysihtml5-0.0.2/bootstrap-wysihtml5-0.0.2.css" rel="stylesheet" type="text/css"></link>  
<script src="js/inputs-ext/wysihtml5/bootstrap-wysihtml5-0.0.2/wysihtml5-0.3.0.min.js"></script>  
<script src="js/inputs-ext/wysihtml5/bootstrap-wysihtml5-0.0.2/bootstrap-wysihtml5-0.0.2.min.js"></script>
و همچنین اسکریپت x-editable برای کار با این عنصر را هم اضافه کنید:
<script src="js/inputs-ext/wysihtml5/wysihtml5.js"></script>
این فایل در بسته‌ای که دانلود کرده‌اید موجود است. شامل خاصیت‌های escape,inputclass,placeholder,tpl است و خاصیت wysihtml5 شامل تنظیمات و پیکربندی ادیتور است که پیکریندی آن را می‌توانید در اینجا مطالعه بفرمایید.

typeahead
این گزینه فقط مختص بوت استرپ 2 است و یک کنترل autocomplete به شمار می‌آید. منبع داده‌های آن از طریق خاصیت source به دو صورت آرایه و object تامین می‌گردد.
['text1', 'text2', 'text3' ...]

//or

[{value: 1, text: "text1"}, {value: 2, text: "text2"}, ...]
شامل خاصیت‌های clear,escape,prepend,source,sourceOptions,sourceError,sourceCache,inputclass,tpl است و شامل خاصیت typeahead جهت پیکربندی آن می‌شود.

typeaheadjs
همانند قبلی است و بر اساس twitterBootstrap است و شامل همان خصوصیات قبلی است. تنها خصوصیت typeahead آن است که باید از این پیکربندی استفاده کنید.

Select2
این المان بر اساس این کتابخانه  سورس باز ایجاد می‌شود. و مستندات آن شامل جزئیات و پیکربندی آن می‌شود. برای معرفی آن فایل‌های زیر را به صفحه معرفی کنید.
<link href="select2/select2.css" rel="stylesheet" type="text/css"></link>  
<script src="select2/select2.js"></script>
برای دریافت استایل بوت استرپی آن این فایل را صدا بزنید:
<link href="select2-bootstrap.css" rel="stylesheet" type="text/css"></link>
نکته: در حال حاضر خاصیت autotext روی این المان جواب نمی‌دهد و می‌توانید از خاصیت data-value به جای آن استفاده کنید.

شامل خاصیت‌های inputclass , escape , placeolder , source , tpl می‌باشد و از select2 برای دریافت پیکربندی‌های کنترل استفاده می‌کند و علامت جدا کننده آن توسط viewseperator صورت می‌گیرد.


قالبی نو برای ویرایشگر

ویرایشگر فعلی ما به خصوص در بوت استرپ، ظاهر فوق العاده‌ای دارد. ولی اگر بازهم مایل به تغییر و رونویسی هستید، این امکان فراهم شده است.

fn.editableform.template$
 مقدار پیش فرض آن که حتما باید شامل تگ فرم و کلاس‌های مدنظر باشد:
    <form>
        <div>
             <div><div></div><div></div></div>
             <div></div>
        </div> 
    </form>
در صورتی که قصد تغییر کلاس‌های آن را دارید باید کلاس‌های زیر را رونویسی کنید:
  • control-group
  • editable-input
  • editable-buttons
  • editable-error-block

fn.editableform.buttons$ 
    <button type="submit">ok</button>
    <button type="button">cancel</button>
کلاس‌های editable-sumit و editable-cancel به طور خودکار به کلاس editable-buttons تزریق می‌شوند.
و نهایتا جهت تغییر loading

fn.editableform.loading$  
<div></div>

گاهی اوقات نیاز است که خصوصیات این ویرایشگر را در شرایط متغیر صفحه کنترل کنیم، برای مثال گاهی پیش می‌آید که بخواهید در یک شرایط خاص ویرایشگر یک المان خاص را غیرفعال کنید. کد زیر مثال این تغییرات است.
$('#favsite').editable('option', 'disabled', false);

متدها و رویدادها


متدهایی که روی آن قابل اجراست:
editable
ویرایشگر را بر اساس مقادیر اولیه روی عنصر مشخص شده فعال می‌کند.
() activate  فوکوس را به input ویرایشگر باز می‌گرداند.
() destory  حذف ویژگی ویرایش از روی عنصر
() disable  غیرفعال کردن ویرایشگر
() enable  فعال سازی آن
 ()getvalue
باعث بازگردانی مقدار جاری همه عناصر توسط شیء جفت کلید مقدار می‌شود و عناصری که شامل متن یا مقداری نیستند، از آن حذف می‌شوند. در صورتیکه قصد دارید مقدار تنها یک عنصر قابل دریافت باشد، با خاصیت isSingle آن را true کنید.
    $('#username, #fullname').editable('getValue');
    //result:
    {
    username: "superuser",
    fullname: "John"
    }
    //isSingle = true
    $('#username').editable('getValue', true);
    //result "superuser"
 ()hide  مخفی کردن تگ فرم ویرایشگر
(option(key,value
 تغییر خصوصیات یک عنصر که در بالا هم نمونه کد آن را دیدیم.
(setvalue(value,convertStr  ست کردن مقدار جدید کنترل و پارامتر دوم وضعیت تبدیل این مقدار به فرمت داخلی است که برای آن تعریف شده است مثل date
() show  نمایش ویرایشگر
( submit(options  در صورتی که خاصیت ارسال خودکار به سمت سرور را غیر فعال کرده باشید، با این گزینه می‌توانید همه اطلاعات و تغییرات را ارسال کنید. برای ایجاد فرم بر اساس ویرایشگرها و ارسال اطلاعات با کلیک بر روی دکمه submit کاربرد دارد. یک مثال در این زمینه .
پارامترهای options به شرح زیر هستند:
url
data
ajaxoptions
(error(obj
(success(obj,config

از نسخه 1.5.1 میتوان این گزینه را به راحتی روی یک المان خاص هم صدا زد:
$('#username').editable('submit')
() toggle  کدی که صدا زده می‌شود بین دو وضعیت show و hide سوئیچ می‌کند.
() toggleDisabled  تغییر وضعیت بین دو حالت enable و disable
() validate  انجام اعتبارسنجی بر روی همه کنترل ها.
    $('#username, #fullname').editable('validate');
    // possible result:
    {
      username: "username is required",
      fullname: "fullname should be minimum 3 letters length"
    }


رویدادها

 hidden این رویداد زمانی رخ می‌دهد که ویرایشگر دیگر قابل مشاهده نیست و شامل دو پارامتر event و reason است. reason دلیل اینکه چرا ویرایشگر از دید خارج شده است را با یکی از گزینه‌های زیر مشخص می‌کند.
save
cancel
onblur
nochange
manual

    $('#username').on('hidden', function(e, reason) {
        if(reason === 'save' || reason === 'cancel') {
            //auto-open next editable
            $(this).closest('tr').next().find('.editable').editable('show');
        } 
    });
init
موقعی صدا زده میشود که متد editable روی عنصر صدا زده می‌شود و به یاد داشته باشید که این رویداد باید قبل از آن ست شده باشد.
    $('#username').on('init', function(e, editable) {
        alert('initialized ' + editable.options.name);
    });
    $('#username').editable();
save
 موقعی که مقدار جدید، با موفقیت تایید می‌شود. دو پارامتر event و params را باز می‌گرداند که params شامل دو خصوصیت newValue و response است که به ترتیب مقدار جدید و اطلاعات برگشت داده شده از درخواست آژاکس است.
    $('#username').on('save', function(e, params) {
        alert('Saved value: ' + params.newValue);
    });
shown
موقعیکه ویرایشگر نمایش می‌یابد و فرم با موفقیت رندر شده است. برای اشیایی چون select باید صبر کنید تا مقادیر آن‌ها بارگذاری شوند.
    $('#username').on('shown', function(e, editable) {
        editable.input.$input.val('overwriting value of input..');
    });
 

حل مشکل این ابزار در کندو

موقعیکه من این ابزار را بر روی treeview قرار دادم، به این مشکل برخوردم که اطراف پنجره باز شده، توسط حاشیه‌های treeview محدود شده است و مطابق شکل زیر قسمت‌هایی از آن دیده نمی‌شود. به همین علت css‌های کندو را به اندازه یک خط ویرایش کردم.


برای حل این مشکل فایل kendo.common-xxx را باز کنید. xxx بر اساس قالبی که برای کندو انتخاب کرده‌اید، می‌تواند متفاوت باشد. در مثال‌های کندو عموما این xxx به نام default شناخته می‌شود یا برای مثال من، bootstrap بود.
بعد از اینکه باز کردید، به دنبال چنین استایلی بگردید:
div.k-treeview{
border-width: 0px;
background: transparent none repeat scroll 0px center;
overflow: auto;
white-space: nowrap;
}
خط زیر را از آن حذف کنید تا مشکل حل شود.
overflow: auto;

نکته بعدی اینکه وقتی ویرایشگر در حالت popup قرار می‌گیرد، مقدار خاصیت title نمایش می‌یابد که عموما با مضامینی چون "کلمه جدید را وارد نمایید" و ... پر می‌شود که به طور پیش فرض سمت چپ قرار گرفته است. کد زیر را در صفحه وارد کنید تا متن در سمت راست قرار بگیرد:
  .popover-title {
        text-align: right;
    }

مطالب
بار کردن ساعت و تاریخ فعلی سرور با JQuery Ajax
در این مطلب می‌خواهم شما را با نحوه بار گزاری ساعت و تاریخ سیستم سرور با استفاده از JQuery Ajax آشنا کنم.
در بعضی از سایتها با استفاده از جاوا اسکریپت تاریخ و ساعت جاری سیستم کلاینت به او نشان داه می‌شود.
این روش یک مزیت دارد: اول اینکه این کدها سمت کلاینت اجرا میشن و برای سرور بار اضافی ایجاد نمیکنن.
و یک عیب هم دارد: در صورتی که ساعت و تاریخ روی سیستم کلاینت تنظیم نباشد، همین ساعت و تاریخ نادرست برای او نمایش داده می‌شود. همین عیب می‌تواند باعث افت کیفیت وب سایت شود.

اما راهی هست که تاریخ و ساعت سیستم سرور برای کاربر نشان داده شود و آن هم استفاده از JQuery Ajax هست. به صورتی که هر ثانیه درخواستی برای یک handler فرستاده می‌شود و آن handler نیز ساعت و تاریخ روی سرور را باز می‌گرداند و این مقدار بازگشته شده را می‌توان در تگی از صفحه وب نمایش داد.

مثال: ابتدا یک صفحه aspx می‌سازیم و تگ زیر را در آن قرار می‌دهیم:
<p id="datetime"></p>
ساعت و تاریخ بار شده از سرور در این تگ باید نشان داده شود.

سپس کدهای اسکریپت زیر را می‌نویسیم:
var auto_referesh = setInterval
 (
     function()
    {
         $.post
         (
            "GetDateTime.ashx",
             function (result) 
            {
                $('#datetime').html(result);
            }
        );
     }, 1000
 );
با نوشتن این کدها هر ثانیه یک بار، بوسیله Ajax درخواستی برای یک handler به اسم GetDateTime.ashx فرستاده می‌شود. وظیفه این handler برگرداندن تاریخ و ساعت فعلی سیستم سرور است. بعد از دریافت مقدار این مقدار از این handler، آنرا در تگ با شناسه datetime قرار می‌دهیم.

کد استفاده شده در handler هم به این صورت است:
<%@ WebHandler Language="C#" Class="GetDateTime" %>

using System;
using System.Web;

public class GetDateTime : IHttpHandler {
    
    public void ProcessRequest (HttpContext context) {
        context.Response.ContentType = "text/plain";
        context.Response.Write(DateTime.Now.ToString());
    }
 
    public bool IsReusable {
        get {
            return false;
        }
    }

}
در انتها فایل ضمیمه این مثال را از این لینک دریافت کنید:
AjaxDateTime.zip

نظرات مطالب
تفاوت بین Interface و کلاس Abstract در چیست؟
اتفاقا اگر یک کلاس abstract از یک اینترفیس ارث‌بری کند، باید تمام متدهای آن اینترفیس را هم ذکر و هم پیاده سازی کند. اما با استفاده از واژه‌ی کلیدی abstract می‌توان قسمت پیاده سازی را به پیاده ساز کلاس abstract واگذار کرد:
interface IFoo
{
    void Bar();
}

abstract class Foo : IFoo
{
    public abstract void Bar();
}
به شخصه در طی این چند سال، حتی یکبار چنین ترکیبی را ندیده‌ام. صرف وجود قابلیتی، دلیل بر استفاده‌ی از آن نیست. عموما یا از اینترفیس استفاده می‌کنند و یا از کلاس‌های abstract و نه از هر دو با هم. اگر هم از کلاس‌های abstract به‌ندرت استفاده شده و می‌شود، تنها و تنها، جائی بوده که برای مثال در فریم‌ورک MVC، نخواسته‌اند با تغییر ساختار کلاس پایه‌ی Controller، چند ده‌هزار برنامه نویس استفاده کننده‌ی از آن‌را با وادار کردن به پیاده سازی اجزای یک اینترفیس تغییر یافته، ناراحت کنند (چون در آن زمان فقط کلاس‌های abstract، امکان داشتن پیاده سازی پیش‌فرض را داشتند) که البته این محدودیت را هم بعدها با امکان تعریف «default implementation» در اینترفیس‌ها، رفع کردند. یعنی بیشتر در اینجا رسیدگی به وضعیت روحی و روانی استفاده کننده‌ها با بالابردن درجه‌ی سازگاری فریم‌ورک‌های جدید با نگارش‌های قدیمی آن‌ها مدنظر بوده و نه بازی با مفاهیم.
مطالب
پیاده سازی CQRS توسط MediatR - قسمت چهارم
در این قسمت قصد داریم به بررسی Behavior‌ ها در فریمورک MediatR بپردازیم. کدهای این قسمت به‌روزرسانی و از این ریپازیتوری قابل دسترسی است.

با استفاده از Behavior‌ها امکان پیاده سازی AOP را براحتی خواهید داشت. Behavior‌ها، مانند Filter‌‌ ها در ASP.NET MVC هستند. همانطور که با استفاده از متدهای OnActionExecuting و OnActionExecuted میتوانستیم اعمالی را قبل و بعد از اجرای یک اکشن‌متد انجام دهیم، چنین قابلیتی را با Behavior‌ها در MediatR نیز خواهیم داشت. مزیت اینکار این است که شما میتوانید کدهای Cross-Cutting-Concern خود را یکبار نوشته و چندین بار بدون تکرار مجدد، از آن استفاده کنید.


Performance Counter Behavior

فرض کنید میخواهید زمان انجام کار یک متد را اندازه گیری کرده و در صورت طولانی بودن زمان انجام آن، لاگی را مبنی بر کند بودن بیش از حد مجاز این متد، ثبت کنید. شاید اولین راهی که برای انجام اینکار به ذهنتان بیاید این باشد که داخل تمام متدهایی که میخواهیم زمان انجام آنها را  محاسبه کنیم، چنین کدی را تکرار کنیم:
public class SomeClass
{
    private readonly ILogger _logger;

    public SomeClass(ILogger logger)
    {
        _logger = logger;
    }

    public void SomeMethod()
    {
        Stopwatch stopwatch = new Stopwatch();
        stopwatch.Start();

        // TODO: Do some work here

        stopwatch.Stop();

        if (stopwatch.ElapsedMilliseconds > TimeSpan.FromSeconds(5).Milliseconds)
        {
            // This method has taken a long time, So we log that to check it later.
            _logger.LogWarning($"SomeClass.SomeMethod has taken {stopwatch.ElapsedMilliseconds} to run completely !");
        }
    }
}
در این صورت تمام متدهایی که نیاز به محاسبه زمان پردازش را دارند، باید به کلاسشان Logger تزریق شود. Stopwatch باید ایجاد، Start و Stop شود و در نهایت، بررسی کنیم که آیا زمان انجام این متد از حداکثری که برای آن مشخص کرده‌ایم گذشته است یا خیر.

علاوه بر این تصور کنید روزی تصمیم بگیرید که حداکثر زمان برای Log کردن را از 5 ثانیه به 10 ثانیه تغییر دهید. در این صورت بدلیل اینکه در همه متدها این قطعه کد تکرار شده‌است، مجبور به تغییر تمام کدهای برنامه برای اصلاح این بخش خواهید شد. در اینجا اصل DRY نقض شده‌است.

 

برای حل این مشکل از Behavior‌ها استفاده میکنیم. برای پیاده سازی Behavior‌ها داخل MediatR، کافیست از interface ای بنام IPipelineBehavior ارث بری کنیم:
public class RequestPerformanceBehavior<TRequest, TResponse> :
    IPipelineBehavior<TRequest, TResponse>
{
    private readonly ILogger<RequestPerformanceBehavior<TRequest, TResponse>> _logger;

    public RequestPerformanceBehavior(ILogger<RequestPerformanceBehavior<TRequest, TResponse>> logger)
    {
        _logger = logger;
    }

    public async Task<TResponse> Handle(TRequest request, CancellationToken cancellationToken, RequestHandlerDelegate<TResponse> next)
    {
        Stopwatch stopwatch = new Stopwatch();
        stopwatch.Start();

        TResponse response = await next();

        stopwatch.Stop();

        if (stopwatch.ElapsedMilliseconds > TimeSpan.FromSeconds(5).Milliseconds)
        {
            // This method has taken a long time, So we log that to check it later.
            _logger.LogWarning($"{request} has taken {stopwatch.ElapsedMilliseconds} to run completely !");
        }

        return response;
    }
}
همانطور که میبینید منطق کد ما تغییری نکرده‌است. از IPipelineBehavior ارث بری کرده و متد Handle آن را پیاده سازی کرده‌ایم. همانند Middleware‌ ها در ASP.NET Core، در اینجا نیز یک RequestHandlerDelegate بنام next داریم که با اجرا و return آن، روند اجرای بقیه Command/Query‌ها ادامه پیدا خواهد کرد.

سپس باید Behavior‌های خود را از طریق DI به MediatR معرفی کنیم. داخل Startup.cs به این صورت RequestPerformanceBehavior خود را Register میکنیم:
services.AddScoped(typeof(IPipelineBehavior<,>), typeof(RequestPerformanceBehavior<,>));

در نهایت برای تست کارکرد این Behavior، در کوئری GetCustomerByIdQueryHandler خود 5 ثانیه Delay ایجاد میکنیم تا طول اجرای آن، از Maximum زمان مشخص شده بیشتر و Log انجام شود:
public class GetCustomerByIdQueryHandler : IRequestHandler<GetCustomerByIdQuery, CustomerDto>
{
    private readonly ApplicationDbContext _context;
    private readonly IMapper _mapper;

    public GetCustomerByIdQueryHandler(ApplicationDbContext context, IMapper mapper)
    {
        _context = context;
        _mapper = mapper;
    }

    public async Task<CustomerDto> Handle(GetCustomerByIdQuery request, CancellationToken cancellationToken)
    {
        Customer customer = await _context.Customers
            .FindAsync(request.CustomerId);

        if (customer == null)
        {
            throw new RestException(HttpStatusCode.NotFound, "Customer with given ID is not found.");
        }

        // For testing PerformanceBehavior
        await Task.Delay(5000, cancellationToken);

        return _mapper.Map<CustomerDto>(customer);
    }
}

پس از اجرای برنامه و فراخوانی GetCustomerById ، داخل Console این پیغام را خواهید دید:



Transaction Behavior


یکی دیگر از استفاده‌های Behavior‌ها میتواند پیاده سازی Transaction و Rollback باشد. فرض کنید میخواهیم افزودن یک مشتری به دیتابیس فقط زمانی صورت گیرد که تمام کارهای داخل Command با موفقیت و بدون رخ دادن Exception انجام شود. برای انجام اینکار میتوان یک TransactionBehavior نوشت تا بدنه Command‌ها را داخل یک TransactionScope قرار دهد و در صورت وقوع Exception ، عمل Rollback صورت گیرد :
public class TransactionBehavior<TRequest, TResponse> :
    IPipelineBehavior<TRequest, TResponse>
{
    public async Task<TResponse> Handle(TRequest request, CancellationToken cancellationToken, RequestHandlerDelegate<TResponse> next)
    {
        var transactionOptions = new TransactionOptions
        {
            IsolationLevel = IsolationLevel.ReadCommitted,
            Timeout = TransactionManager.MaximumTimeout
        };

        using (var transaction = new TransactionScope(TransactionScopeOption.Required, transactionOptions,
            TransactionScopeAsyncFlowOption.Enabled))
        {
            TResponse response = await next();

            transaction.Complete();

            return response;
        }
    }
}

سپس این Behavior را داخل DI Container خود Register میکنیم :
services.AddScoped(typeof(IPipelineBehavior<,>), typeof(TransactionBehavior<,>));

در نهایت متد Handle در CreateCustomerCommandHandler را که در قسمت‌های قبل ایجاد کردیم، تغییر داده و بعد از SaveChanges مربوط به Entity Framework، یک Exception را صادر میکنیم:
public class CreateCustomerCommandHandler : IRequestHandler<CreateCustomerCommand, CustomerDto>
{
    readonly ApplicationDbContext _context;
    readonly IMapper _mapper;
    readonly IMediator _mediator;

    public CreateCustomerCommandHandler(ApplicationDbContext context,
        IMapper mapper,
        IMediator mediator)
    {
        _context = context;
        _mapper = mapper;
        _mediator = mediator;
    }

    public async Task<CustomerDto> Handle(CreateCustomerCommand createCustomerCommand, CancellationToken cancellationToken)
    {
        Domain.Customer customer = _mapper.Map<Domain.Customer>(createCustomerCommand);

        await _context.Customers.AddAsync(customer, cancellationToken);
        await _context.SaveChangesAsync(cancellationToken);

        throw new Exception("======= MY CUSTOM EXCEPTION =======");

        // Raising Event ...
        await _mediator.Publish(new CustomerCreatedEvent(customer.FirstName, customer.LastName, customer.RegistrationDate), cancellationToken);

        return _mapper.Map<CustomerDto>(customer);
    }
}

اگر برنامه را اجرا کنید خواهید دید با اینکه Exception ما بعد از SaveChanges رخ داده است، اما بدلیل استفاده از Transaction Behavior ای که نوشتیم، عملیات Rollback صورت گرفته و داخل دیتابیس رکوردی ثبت نشده‌است.

* نکته : قبل از استفاده از Transaction‌ها حتما این مطالب ( 1 , 2 ) را مطالعه کنید.

MediatR دارای 2 اینترفیس IRequestPreProcessor و IRequestPostProcessor نیز هست که اگر نیاز داشته باشید یک عمل فقط قبل یا بعد از انجام یک Command/Query صورت گیرد، میتوانید از آنها استفاده کنید.

همچنین پیاده سازی‌های پیشفرضی از این 2 اینترفیس با نام‌های RequestPreProcessorBehavior و RequestPostProcessorBehavior داخل فریمورک، بطور پیشفرض وجود دارد که قبل و بعد از تمامی Handler‌ها اجرا خواهند شد.