نظرات مطالب
Angular Material 6x - قسمت اول - افزودن آن به برنامه
یکسری از وابستگی‌هایی که دارید با هم سازگاری ندارند (فایل zip انتهای بحث را دریافت کنید و شماره نگارش‌های package.json آن‌را با نمونه‌ی خودتان مقایسه کنید). برای مثال این بحث در مورد Angular 6x است و شما angular-cli نگارش 1.0.0 آن هم beta.28.3 را استفاده می‌کنید.
  "devDependencies": {
    "angular-cli": "1.0.0-beta.28.3",
راه حل: قسمت « به روز رسانی Angular CLI » را پیگیری کنید (هیچ راه حل دیگری هم ندارد. هر دو قسمت «الف) به روز رسانی بسته‌ی عمومی نصب شده‌ی آن » و «ب) به روز رسانی یک برنامه‌ی محلی» را باید انجام دهید).ضمنا در نظرات آن مطلب، نکات تکمیلی مهمی هم وجود دارند که بد نیست با آن‌ها آشنا شوید؛ مانند روش به روز رسانی یکجای وابستگی‌های سراسری سیستم و یا روش یافتن نگارش‌های جدید بسته‌های یک فایل package.json قدیمی.
نظرات مطالب
پشتیبانی توکار از GDPR در ASP.NET Core 2.1
بسته‌ی AspNetCoreCompat آن برای MVC 5x هست (البته پشتیبانی آنچنانی هم ندارد) و در کل خیر. معماری این‌ها یکی نیست. وابستگی‌های این‌ها یکی نیست. از دیدگاه مایکروسافت، MVC 5x در فاز نگهداری هست و نه توسعه‌ی اصلی. حتی قصد بازنشسته کردن Full .NET framework را با NET Core 3. دارند. قسمت‌های باقیمانده‌ی Full .NET framework که در NET Core. نیست، همان قسمت‌های دسکتاپ هستند (WPF و WinForms). این‌ها را هم قصد دارند در نگارش 3 به NET Core. اضافه کنند (به صورت غیرچندسکویی و فقط مختص ویندوز) که معنای غیرمستقیم آن هدایت توسعه دهندگان دات نت به صرفا NET Core. هست.
مطالب
بررسی الگوهای ایندکس‌های Non-Clustered در SQL Server

قصد داریم الگوهای مختلف ایندکس گذاری و استراتژی Non-Clustered Indexes را در Sql Server، بررسی کنیم.

مزایای ایجاد ایندکس‌های صحیح بر اساس نیازهای واقعی کاری:

  • سریعتر شدن اجرای کوئری‌های جستجو در تعداد رکوردهای بالا
  • مرتب سازی سریعتر نتایج (sorting)
  • کوئری‌هایی که بر اساس عبارت GROUP BY ایجاد شده‌اند، سریعتر اجرا خواهند شد 

Non-Clustered Indexes 

تقریبا در تمام دیتابیس‌ها به راه‌های دیگری برای دسترسی به داده‌های جداول نیاز خواهد شد که لزوما این داده‌ها براساس ترتیب هنگام ذخیره سازی، مرتب نیستند. در چنین شرایطی ایندکس‌های غیر خوشه‌ای بر سر کار خواهند آمد.
در ادامه الگوهای مختلف ایندکس گذاری مرتبط با ایندکس‌های غیر خوشه‌ای را بررسی کرده و برای هر کدام از آنها مثالی را بررسی خواهیم کرد. خواهیم دید هر ایندکسی که از جانب ما ایجاد می‌شود، نمیتوان مطمئن شد که توسط Sql Server  مورد استفاده قرار می‌گیرد!
این الگو‌ها در تعیین زمان و مکان ساخت ایندکس‌های غیر خوشه‌ای، به ما کمک خواهند کرد که به شرح زیر می‌باشند:
  • Search Columns
  • Index Intersection
  • Multiple Columns
  • Covering Indexes
  • Included Columns
  • Filterd Indexes
  • Foreign Keys

Search Columns

یکی از الگوهای اولیه‌، ساخت ایندکس‌های غیر خوشه‌ای براساس الگوهای جستجوی تعریف شده یا مورد انتظار می‌باشد. این الگو با اینکه خیلی شناخته شده است ولی گاهی اوقات به راحتی از کنار آن گذشته و از آن چشم پوشی می‌کنیم.
برای مثال اگر قرار است در جدول Contacts جستجویی براساس نام آنها داشته باشید، بهتر است یک ایندکس غیر خوشه‌ای بر روی فیلد نام ایجاد کنید. هدف اصلی از این الگو، کاهش هزینه‌ی Scan کردن دوباره‌ی ایندکس خوشه دار و انتقال این عملیات به ایندکس غیر خوشه داری که مسیر دسترسی مستقیم به دیتا را مهیا می‌کند. به مثال زیر توجه بفرمایید:

USE AdventureWorks2012;

GO
CREATE TABLE dbo.Contacts (
    ContactID         INT           IDENTITY (1, 1),
    FirstName         NVARCHAR (50),
    LastName          NVARCHAR (50),
    IsActive          BIT          ,
    EmailAddress      NVARCHAR (50),
    CertificationDate DATETIME     ,
    FillerData        CHAR (1000)  ,
    CONSTRAINT PK_Contacts PRIMARY KEY CLUSTERED (ContactID)
);

INSERT INTO dbo.Contacts (FirstName, LastName, IsActive, EmailAddress, CertificationDate)
SELECT pp.FirstName,
       pp.LastName,
       IIF (pp.BusinessEntityID / 10 = 1, 1, 0),
       pea.EmailAddress,
       IIF (pp.BusinessEntityID / 10 = 1, pp.ModifiedDate, NULL)
FROM   Person.Person AS pp
       INNER JOIN
       Person.EmailAddress AS pea
       ON pp.BusinessEntityID = pea.BusinessEntityID;

ابتدا قصد داریم از جدول Contacts بدون استفاده از هیچ ایندکس غیر خوشه‌ای، کوئری بگیریم. نتیجه‌های نشان داده شده‌ی در کوئری حاصل از کد T-SQL زیر به شرح زیر است:

SET STATISTICS IO ON;

SELECT ContactID,
       FirstName
FROM   dbo.Contacts
WHERE  FirstName = 'Catherine';

SET STATISTICS IO OFF;

22 رکورد را واکشی کرده است؛ ولی با خواندن 2866 page ! که این تعداد، تمام صفحات موجود در جدول می‌باشد. بنابراین واکشی این تعداد رکورد از کل رکورد‌های موجود در جدول (19000) نیاز به چک کردن همه‌ی صفحات را خواهد داشت که واقعا روش بهینه‌ای نمی‌باشد. 

همانطور که در تصویر پلن کوئری بالا هم مشخص است، کل ایندکس خوشه دار ما Scan شده است که هزینه‌ی بالایی خواهد داشت.

حال با کد T-SQL زیر یک ایندکس غیر خوشه دار را بر روی فیلد FirstName ایجاد خواهیم کرد:

CREATE INDEX IX_Contacts_FirstName ON dbo.Contacts(FirstName);

اگر دوباره کوئری قبلی را اجرا کنیم، به نتایج خیلی بهتری خواهیم رسید و تعداد صفحات خوانده شده به 2 کاهش یافته است! 

Sql Server این بار به جای اسکن دوباره‌ی ایندکس خوشه دار، با استفاده از Index Seek و بهره بردن از ایندکس ایجاد شده‌ی توسط ما، یک پلن قابل قبول را برای ما ارائه داده است.

Index Intersection

در برخی از سناریوها لازم است یکسری ستون دیگر هم علاوه بر ستونی که ایندکس را بر روی آن تعریف کرده‌ایم، در بخش شرط یا خروجی select استفاده شوند. یکی از راه‌حل‌ها، ایجاد یک ایندکس غیر خوشه‌ای که سایر ستون‌ها را نیز Include می‌کند، می‌باشد. با وجود ایندکس‌هایی که هر کدام از آنها می‌توانند برای ادا کردن بخشی از شروط، نقش ایفا کنند، Sql Server  هم با به کار بردن آنها می‌تواند رکوردهایی که در فصل مشترک حاصل از جسجتوی این ایندکس‌ها بدست آمده را به عنوان خروجی کوئری ما بازگشت دهد. این عملیات Index Intersection نام دارد. به مثال زیر توجه کنید:

SET STATISTICS IO ON;

SELECT ContactID,
       FirstName,
       LastName
FROM   dbo.Contacts
WHERE  FirstName = 'Catherine'
       AND LastName = 'Cox';

SET STATISTICS IO OFF;

در کوئری بالا علاوه بر FirstName که یک ایندکس غیر خوشه دار را بر روی آن ایجاد کرده‌ایم، فیلد LastName را هم در بخش Select و شرط، مطرح کرده‌ایم. حالا اگر آن را اجرا کنیم، به آمار و پلن زیر دست خواهیم یافت:

بله تعداد Page‌های خوانده شده این بار به 68 افزایش یافته است که نسبت به حالت بدون LastName که 2 Page خوانده شده بود، زیاد است. همانطور که در پلن زیر مشخص است، به دلیل ایندکسی که برروی FirstName ایجاد کرده‌ایم، نمی‌تواند تمام داده‌های مورد نیاز کوئری را مهیا کند. عملیات Key Lookup و nested loop هم این بار اضافه شده‌اند. Sql Server همچنان استفاده از ایندکس موجود را در کنار Key Lookup از ایندکس خوشه دار، ارزان‌تر از اسکن ایندکس خوشه دار، تشخیص داده است.

مشکل زمانی گریبان گیر ما خواهد شد که به ازای هر مطابقتی در ایندکس غیر خوشه دار، یک بار به ایندکس خوشه دار برای بررسی شرط بعدی و واکشی دیتا، رجوع خواهد شد. باید دقت کرد که Key Lookup همیشه به عنوان مشکل مطرح نمی‌شود. ولی باعث افزایش غیرضروری هزینه‌های CPU و I/O برای کوئری خواهد شد.

برای استفاده از الگوی Index Intersection، یک ایندکس غیر خوشه دار برروی ستون LastName ایجاد خواهیم کرد:

CREATE INDEX IX_Contacts_LastName ON dbo.Contacts(LastName);

اگر این بار کوئری قبل را اجرا کنیم، به آمار و پلن زیر خواهیم رسید:

بله تعداد Page‌های خوانده شده به 5 کاهش یافته و این بار به جای استفاده از Key Lookup، از دو index seek استفاده کرده است که هزینه‌ای کمتر را نسبت به حالت قبل خواهد داشت. به دلیل اینکه این دو ایندکس تمام دیتای لازم را می‌توانند مهیا کنند، دیگر نیازی به رجوع به ایندکس خوشه دار نخواهد بود. تصویر زیر در درک پلن بالا و این الگو می‌تواند مفید باشد:

Multiple Columns

در دو الگوی قبل، بیشتر به ایجاد ایندکس‌، بر روی یک ستون متمرکز شده بودیم. اگر تعدادی از ستون‌ها در بخش شروط مربوط به کوئری مطرح شوند، بهتر است آنها را در قالب یک ایندکس نگهداری کنیم. برای نشان دادن تأثیر این مورد،  یک ایندکس غیر خوشه دار را بر روی دو ستون ایجاد می‌کنیم: 

CREATE INDEX IX_Contacts_FirstNameLastName
    ON dbo.Contacts(FirstName, LastName);

SET STATISTICS IO ON;

SELECT ContactID,
       FirstName,
       LastName
FROM   dbo.Contacts
WHERE  FirstName = 'Catherine'
       AND LastName = 'Cox';

SET STATISTICS IO OFF;

با اجرای کوئری بالا به آمار و پلن زیر خواهیم رسید:

باید توجه داشت هر زمان که نیاز است یکسری فیلد، در قسمت شرطی خیلی از کوئری‌ها تکرار شوند، ایجاد کردن یک ایندکس برروی آنها به صورت یکجا، ایده‌ی خوبی خواهد بود.

الگوی Multiple Columns هم به مانند الگوی Search Columns باید هنگام ایندکس گذاری دیتابیس در نظر گرفته شود و از اهمیت بالایی برخوردار است. باید توجه داشت اگر فیلدهایی که در قسمت شرطی کوئری مطرح می‌شوند، متغییر باشد، استفاده از الگوی Index Intersection مفید خواهد. ولی برای مواقعی که نیاز است یکسری فیلد به صورت یکجا در بخش شرطی کوئری مطرح شوند، الگوی Multiple Columns کارآیی بهتری خواهد داشت. از این دو الگوی مطرح شده که در تناقض باهم قرار دارند، می‌توان به نحوی استفاده برد تا هزینه‌ی کلی را کاهش داد.

Covering Index

الگوی بعدی، ایندکس پوشش دهنده نام گرفته است. همانند نامی که دارد، هدف آن نگهداری یکسری ستون در ستون‌های ایندکس تولیدی که اتفاقا این ستون‌ها در قسمت شرطی کوئری قرار ندارند، ولی قرار است به عنوان خروجی Select برگردانده شوند، می‌باشد.
این الگو به عنوان یک روش استاندارد ایندکس گذاری در Sql Server مطرح بوده است. البته در ادامه و با بروز شدن روش‌هایی که می‌توان ایندکس‌ها را ایجاد کرد، این الگو نسبت به قبل کمتر مفید است! از آن جهت که یک روش شناخته شده می‌باشد، در این قسمت این مورد را هم مطرح کردیم. به مثال زیر توجه کنید:

SET STATISTICS IO ON;

SELECT ContactID,
       FirstName,
       LastName,
       IsActive
FROM   dbo.Contacts
WHERE  FirstName = 'Catherine'
       AND LastName = 'Cox';

SET STATISTICS IO OFF;

در کوئری بالا این بار قصد داریم خصوصیت IsActive را که در ایندکس IX_Contacts_FirstNameLastName نگهداری نمی‌شود و همچنین در قسمت شرطی هم مطرح نشده و نیازی به آن نبوده، هم واکشی کنیم. با توجه به نتایج بدست آمده که در آمار و پلن زیر مشخص است، باز هم تعداد Page‌های خوانده شده به 5 افزایش یافته و بار دیگر، Key Lookup و Nested Loop را در کنار یک Index Seek، برروی ایندکسی که با الگوی Multiple Columns ایجاد کرده‌ایم، خواهیم داشت.


الگوی index covering پیشنهاد می‌کند ستونی را هم که در قسمت شرطی مطرح نمی‌شود، به عنوان ستونی اصلی در ایندکس، نگهداری کنیم؛ به شکل زیر:

CREATE INDEX IX_Contacts_FirstNameLastNameIsActive ON dbo.Contacts(FirstName, LastName,IsActive)

ایندکس غیر خوشه دار بالا، 3 فیلدی را که قرار است در بخش شرطی مطرح شوند، یا به عنوان خروجی Select برگردانده شوند، در بر می‌گیرد. سپس کوئری قبلی را دوباره اجرا میکنیم. به نتایج زیر خواهیم رسید:

باز هم هزینه‌ی Key Lookup حذف شده و این بار از ایندکس جدید ما استفاده شده و تعداد Page‌های خوانده شده هم به 2 کاهش یافته است.
این الگو در بیشتر سناریو‌ها کاملا مفید بوده و پتانسیل افزایش کارآیی را در بیشتر سناریو‌ها دارد. اما در سال‌های اخیر از زمانیکه امکانات جدیدی در Sql Server 2005 به بعد ایجاد شد، از استفاده‌ی آن کاسته شده است. با وجود این امکانات جدید که در الگوی بعد به آن خواهیم پرداخت، می‌توان ستون‌های اضافی را در ایندکس‌ها، Include کنیم و نیازی نیست که جزء ستون‌های اصلی ایندکس باشند. 

Included Columns

الگوی Included Columns درواقعا پسر عموی الگوی Covering Index می‌باشد. در این الگو از عبارت INCLUDE در ایجاد یا تغییر ایندکس استفاده می‌شود و از این طریق امکان این را مهیا می‌کند تا یکسری ستون که جز ستون‌های اصلی ایندکس نیستند هم در ایندکس غیر خوشه دار ما افزوده شوند و حتی در قسمت شرطی هم مطرح شوند. این عمل خیلی شبیه به نگهداری دیتا‌های غیر کلیدی در یک ایندکس خوشه دار می‌باشد و این همان تفاوت اصلی بین دو الگو مطرح شده است.

اگر کوئری زیر را اجرا کنیم:

SET STATISTICS IO ON;

SELECT ContactID,
       FirstName,
       LastName,
       EmailAddress
FROM   dbo.Contacts
WHERE  FirstName = 'Catherine';

SET STATISTICS IO OFF;

68 Page خوانده شده خواهیم داشت که حاصل یک Index Seek بر روی ایندکس IX_Contacts_FirstName می‌باشد و برای واکشی بقیه ستون‌ها هم یک Key Lookup بر روی ایندکس خوشه دار در پلن مشخص خواهد بود.

علاوه بر ایندکس‌های ایجاد شده‌ی در مراحل قبل، حال یک ایندکس غیر خوشه‌ای را با استفاده از الگوی INC ایجاد می‌کنیم:

CREATE INDEX IX_Contacts_FirstNameINC ON dbo.Contacts(FirstName)
INCLUDE (LastName, IsActive, EmailAddress);

دوباره کوئری قبلی را اگر اجرا کنیم، نتایج به دست آمده، به شرح زیر خواهد بود:

این بار از ایندکس جدید ایجاد شده استفاده شده و تعداد Page‌های خوانده شده، به 3 کاهش یافته است. با توجه به انعطاف پذیری این الگو می‌توان از اندک افزایشی که در تعداد Page‌های خوانده شده نسبت به الگوی ایندکس پوشش دهنده وجود دارد، چشم پوشی کرد.
در مثال‌های قبل چندین ایندکس بر روی جدول Contacts ایجاد کرده‌ایم که 4 مورد از آنها به صورت اختصاصی بر روی فیلد FirstName بوده است. باید توجه کرد این ایندکس‌ها نیاز به فضا و نگهداری در مواقع ویرایش رکورد‌های جدول خواهند داشت. لذا این هزینه‌ها اثر منفی برروی تمام عملیاتی خواهند داشت که روی جدول انجام می‌شود.
الگوی INC می‌تواند این مشکل را برطرف کند. برای مثال با استفاده از آن می‌توان ایندکس‌های تولید شده‌ی در مراحل قبل را بر روی FirstName، توسط یک ایندکس نیز پوشش داد. لذا ایندکس‌های قبلی را حذف کرده و با یکسری کوئری، مشخص خواهیم کرد که گفته‌ی ما صحت دارد:

IF EXISTS(SELECT * FROM sys.indexes WHERE object_id = OBJECT_ID('dbo.Contacts')
AND name = 'IX_Contacts_FirstNameLastName')
DROP INDEX IX_Contacts_FirstNameLastName ON dbo.Contacts
GO
IF EXISTS(SELECT * FROM sys.indexes WHERE object_id = OBJECT_ID('dbo.Contacts')
AND name = 'IX_Contacts_FirstNameLastNameIsActive')
DROP INDEX IX_Contacts_FirstNameLastNameIsActive ON dbo.Contacts
GO
IF EXISTS(SELECT * FROM sys.indexes WHERE object_id = OBJECT_ID('dbo.Contacts')
AND name = 'IX_Contacts_FirstName')
DROP INDEX IX_Contacts_FirstName ON dbo.Contacts
GO

با کدهای بالا ایندکس‌هایی را که بر روی FirstName ایجاد شده بودند، حذف کرده و این بار تمام کوئری‌های مطرح شده‌ی در مراحل قبل را یکبار دیگر اجرا می‌کنیم:

SET STATISTICS IO ON;

SELECT ContactID,
       FirstName
FROM   dbo.Contacts
WHERE  FirstName = 'Catherine';

SELECT ContactID,
       FirstName,
       LastName
FROM   dbo.Contacts
WHERE  FirstName = 'Catherine'
       AND LastName = 'Cox';

SELECT ContactID,
       FirstName,
       LastName,
       IsActive
FROM   dbo.Contacts
WHERE  FirstName = 'Catherine'
       AND LastName = 'Cox';

SET STATISTICS IO OFF;

دو نکته‌ای که باید به آنها توجه کرد:

  1. کوئری‌ها بالا در مقایسه با الگوهای قبلی به چه شکلی اجرا خواهند شد؟
  2. توجه کردن به تعداد Page‌های خوانده شده
در جواب مورد اول، Sql Server از عملیات Index Seek برای فیلترینگ برروی FirstName استفاده کرده و اگر ستون دیگری هم در بخش شرطی کوئری آورده شده، باز هم از این نوع عملیات استفاده شده است. به عنوان مثلا در دو کوئری بعد، LastName هم در بخش شرطی مطرح شده است‌. دلیل این کار که باز هم از Index Seek استفاده می‌شود این است که بعد از اعمال فیلترینگ بر روی FirstName، حالا یکسری رکورد در اختیار داریم که اتفاقا به LastName آنها هم دسترسی هست و فقط رکورد‌ها براساس آن مرتب نشده اند و نیازی نیست به ایندکس خوشه دار دسترسی داشته باشیم. لذا می‌توان همینجا بر روی این فیلد هم فیلترینگ را اعمال کرد. به پلن زیر توجه کنید:

در جواب مورد دوم، با اینکه حدود 50% افزایش در تعداد Page‌های خوانده شده نسبت به حالتی که به صورت جدا از هم برای هر کوئری خاص یک ایندکس در نظر گرفته بودیم، داشته‌ایم ولی این تغییر کارآیی نمی‌تواند ساخت 4 ایندکس را به جای 1 ایندکس که تمام آنها را پوشش می‌دهد، توجیه کند! در حالیکه ما به کارآیی مورد نظر خود دست یافته‌ایم.

در نتیجه الگوی INC هنگام ساخت ایندکس‌های غیر خوشه دار خیلی مهم است و باید به آن توجه زیادی کرد. بیشتر در مواقعی‌که نیاز است عملیات Lookup را حذف کنید و سرعت خواندن و کارآیی اجرای کوئری را افزایش دهید، این الگو مناسب خواهد بود. همچنین با کاهش تعداد ایندکس‌ها برای پوشش دادن ایندکس‌های لازم برای کوئری‌ها مشابه، باید توجه کرد که باز هم نسبت به حالتی که هیچ ایندکس غیر خوشه داری ایجاد نشده، کارآیی افزایش می‌یابد.

Filtered Indexes

ممکن است در برخی از جداول دیتابیس، یکسری رکوردهایی با مقدار‌هایی که به ندرت یا هرگز از آنها در یک برنامه‌ی کاربردی استفاده نخواهد شد، ذخیره شده باشند. در این مواقع، حذف آنها از نتیجه‌ی خروجی کوئری‌ها می‌تواند خیلی مفید باشد. یا در مواقعی می‌توان از این مورد برای مشخص کردن یک زیر مجموعه‌ی از داده‌های جدول، برای ایجاد ایندکس استفاده کرد. همچنین می‌توان به جای کوئری زدن بر روی میلیون‌ها رکورد موجود در جدول، ایندکس‌ها را طوری ایجاد کرد که پوشش دهنده‌ی بخشی از دیتای چند میلیونی باشند.

بله همانطور که از نام این الگو نیز مشخص است، هدف آن کاهش تعداد رکوردهایی است که در ایندکس نگهداری می‌شوند. به دو کوئری زیر توجه کنید:
SET STATISTICS IO ON;

SELECT   ContactID,
         FirstName,
         LastName,
         CertificationDate
FROM     dbo.Contacts
WHERE    CertificationDate IS NOT NULL
ORDER BY CertificationDate;

SELECT   ContactID,
         FirstName,
         LastName,
         CertificationDate
FROM     dbo.Contacts
WHERE    CertificationDate BETWEEN '20050101' AND '20050201'
ORDER BY CertificationDate;

SET STATISTICS IO OFF;
در کوئری اول به دنبال رکورد هایی هستیم که CertificationDate آنها نال می‌باشد و در دومی هم به دنبال آنهایی هستیم که در یک بازه‌ی زمانی قرار دارند. از آمار و پلن زیر مشخص است که چون هیچ ایندکس غیر خوشه داری بر روی CertificationDate ایجاد نشده‌است، از Index Scan برروی ایندکس خوشه دار استفاده شده است که حاصل آن خوانده شدن 2866 عدد Page می‌باشد!

زمانیکه مقدار آن نال باشد، استفاده نخواهد شد. آیا عقل سلیم قبول می‌کند که این مقادیر نال را در ایندکس نگهداری و رکوردهایی با مقادیر نال داشته باشیم؟ برای پیاده سازی این الگو باید از عبارت Where به هنگام ساخت ایندکس‌های غیر خوشه‌ای استفاده کنیم.
 توجه کنید که امکان استفاده از مقادیر متغیر در بخش Where، وجود ندارد.
نکته‌ی بعدی این است که نمی‌توان مقایسه‌های پیچیده را در این مورد استفاده کرد. برای مثال استفاده از LIKE و BETWEEN امکان پذیر نیست.

این بار با استفاده از الگوی Filtered Indexes یک ایندکس غیر خوشه‌ای را بر روی ستون CertificationDate ایجاد می‌کنیم:

CREATE INDEX IX_Contacts_CertificationDate ON dbo.Contacts(CertificationDate)
INCLUDE (FirstName, LastName)
WHERE CertificationDate IS NOT NULL;

حال دوباره دو کوئری قبلی را اجرا می‌کنیم. آمار و پلن زیر نشان می‌دهند که این بار فقط 2 عدد Page خوانده شده است و عملیات به Index Seek بر روی ایندکس جدید تغییر کرده است.


یکسری از مزایای نگهداری فقط زیر مجموعه‌ای از رکوردهای جدول در ایندکس، به شرح زیر است:

  • کم شدن تعداد رکورد‌های ایندکس‌ها موجب کاهش تعداد Page‌های مورد نیاز برای ذخیره سازی آنها و در نتیجه کاهش حجم مورد نیاز برای ذخیره سازی خواهد شد.
  • با توجه به مورد اول، اگر تعداد Page‌های برای نگهداری ایندکس کم باشند، لذا فرصت Fragmentation برای ایندکس کم خواهد بود و در نتیجه، هزینه و تلاش کمی برای نگهداری آن لازم است.
  • زمانیکه تعداد مقادیر نگهداری شده‌ی در ایندکس محدود هستند، تعداد Page هایی که برای پیمایش نیاز است، کم خواهند بود و اینجاست که حتی Index Scan هم بروری آن خیلی بهینه‌تر از Index Scan بر روی ایندکس خوشه دار می‌باشد.
شرایطی که می‌توان و باید از Filtered Indexes استفاده کرد:
  • اگر لازم است بر روی یک ستون که به‌صورت نال‌پذیر است، ایندکس ایجاد کنید(دلایل آن پیش‌تر گفته شد).
  • اگر لازم است برروی Sparse Column، یک ایندکس یکتا ایجاد کنید.
  • مورد بعدی همان بحث کاهش تعداد رکوردهایی می‌باشد که در ایندکس ذخیره می‌شوند.
Foreign Keys
آخرین الگویی که به آن می‌پردازیم مربوط می‌شود به کلید خارجی. این مورد تنها الگویی است که به طور مستقیم به اشیاء موجود در طراحی دیتابیس مربوط می‌باشد. کلید‌های خارجی گاهی مواقع می‌توانند باعث بروز مشکلی کارآیی شوند، بدون آنکه کسی متوجه این دخالت در کارآیی باشد.
از آنجائیکه کلید خارجی یک قید را بر روی مقادیر مجاز برای یک ستون مهیا می‌کند، لذا یک بررسی برای زمانیکه مقادیر نیاز به اعتبارسنجی دارند، وجود خواهد داشت. این اعتبارسنجی با توجه به شکل زیر دو نوع می‌باشد که به شرح زیر است:

  1. اعتبارسنجی بر روی جدول ParentTable  
  2. اعتبارسنجی بر روی جدول ChildTable 

در مورد نوع اول، هر وقت که رکوردهای جدول ChildTable تغییر کند، در این صورت مقدار ParentID موجود جدول ChildTable با یک جستجو در جدول ParentTable اعتبارسنجی خواهد شد. از آنجایی که این کلید خارجی در جدول ParentTable یک کلید اصلی بوده، یک ایندکس خوشه دار بر روی آن ایجاد شده است و تأثیری در کاهش کارآیی نخواهد داشت.
در مورد نوع دوم، هروقت تغییراتی بر روی  ParentID موجود در جدول ParentTable داشته باشیم، نیاز است اعتبار سنجی بر روی جدول ChildTable انجام شود. برای مثال با حذف یک رکورد در جدول پدر، لازم است که جدول فرزند بررسی کند که آیا این ParentID در رکورد‌ها موجود استفاده شده است یا خیر؟ در این نوع از اعتبارسنجی، الگوی Foreign Key خود را نشان می‌دهد.

برای نشان دادن استفاده‌ی از این الگو، لازم است جداول مطرح شده‌ی در تصویر بالا را ایجاد کنیم:

USE AdventureWorks2012;


GO
CREATE TABLE dbo.Customer (
    CustomerID  INT        ,
    FillterData CHAR (1000),
    CONSTRAINT PK_Customer_CustomerID PRIMARY KEY CLUSTERED (CustomerID)
);

CREATE TABLE dbo.SalesOrderHeader (
    SalesOrderID INT        ,
    OrderDate    DATETIME   ,
    DueDate      DATETIME   ,
    CustomerID   INT        ,
    FillterData  CHAR (1000),
    CONSTRAINT PK_SalesOrderHeader_SalesOrderID PRIMARY KEY CLUSTERED (SalesOrderID),
    CONSTRAINT GK_SalesOrderHeader_CustomerID_FROM_Customer FOREIGN KEY (CustomerID) REFERENCES dbo.Customer (CustomerID)
);

کد T-SQL بالا دو جدول مشتری و سفارش را ایجاد کرده و یک ارتباط یک به چند مابین آنها را از سمت مشتری به سفارش ایجاد می‌کند. برای انجام آزمایش خود، یکسری دیتای موجود را هم از جداول دیتابیس AdventureWorks2012 در جداول بالا درج می‌کنیم:

INSERT INTO dbo.Customer (CustomerID)
SELECT CustomerID
FROM   Sales.Customer;

INSERT INTO dbo.SalesOrderHeader (SalesOrderID, OrderDate, DueDate, CustomerID)
SELECT SalesOrderID,
       OrderDate,
       DueDate,
       CustomerID
FROM   Sales.SalesOrderHeader;

در واقع می‌خواهیم نشان دهیم که در زمان تغییر یک رکورد از جدول Customers، چه اتفاقاتی می‌افتد. برای مثال این تغییر می‌تواند حذف یک رکورد باشد که به شکل زیر آن را انجام خواهیم داد:

SET STATISTICS IO ON;

DELETE dbo.Customer
WHERE  CustomerID = 701;

SET STATISTICS IO OFF;

آمار و پلن زیر نشان می‌دهد که برای حذف یک رکورد در جدول مشتری، چون از عملیات Index Seek برروی ایندکس خوشه دار موجود برروی ستون CustomerID استفاده شده است، تنها 3 Page خوانده شده‌است؛ ولی برای اعتبارسنجی برروی جدول سفارش، با خواندن 4513 page و انجام عملیات Index Scan برروی ایندکس خوشه دار باعث کاهش کارآیی شده است.

برای پیاده سازی الگوی کلیدخارجی یک ایندکس غیر خوشه‌ای را بر روی CustomerID در جدول سفارشات ایجاد می‌کنیم:

CREATE INDEX IS_SalesOrderHeader_CustomerID ON dbo.SalesOrderHeader(CustomerID)

اگر دوباره کوئری بالا را با یک CustomerID دیگر انجام دهیم، به نتایج بهتری دست خواهیم یافت. تعداد Page‌های خوانده شده‌ی برای اعتبارسنجی جدول سفارشات، به عدد 2 کاهش یافته است! و از یک عملیات Index Seek بر روی ایندکس ایجاد شده، استفاده شده است.

اگر از EF استفاده می‌کنید، در حال حاضر به غیر از الگوهای Filtered Indexes و Include Indexes، پیاده سازی بقیه الگوهای ذکر شده به صورت توکار پشتیبانی می‌شود. برای دو الگوی مذکور هم می‌توان از نوشتن T-SQL خام استفاده کرد. برای مثال:

public partial class AddIndexes : DbMigration
    {
        private const string IndexName = "IX_LogSamples";

        public override void Up()
        {
            Sql(String.Format(@"CREATE NONCLUSTERED INDEX [{0}]
                               ON [dbo].[Logs] ([SampleId],[Date])
                               INCLUDE ([Value])", IndexName));

        }

        public override void Down()
        {
            DropIndex("dbo.Logs", IndexName);
        }
    }

یا حتی خیلی تمیزتر و  با ایده گرفتن از این مطلب می‌توان به یک کد Refactoring friendly نیز دست یافت.

پ.ن: این مطلب خلاصه‌ای از فصل 8 کتاب  Expert Performance Indexing for SQL Server 2012  می‌باشد. 

نظرات مطالب
بازنویسی سطح دوم کش برای Entity framework 6
- این سطر فقط برای دیباگ هست. حذفش کنید.
- اگر change tracking را خاموش کردید، نیاز هست ابتدای متد SaveAllChanges کار فراخوانی this.ChangeTracker.DetectChanges را دستی انجام دهید تا لیست موجودیت‌های تغییر کرده قابل گزارشگیری باشد.
نظرات مطالب
مونیتور کردن میزان مصرف CPU در اس کیوال سرور
باید از روش‌های دیگری استفاده کرد. برای مثال در مطلب «گزارشگیری از تاریخچه‌ی اجرای کوئری‌ها در SQL Server» نمونه‌ای از آن مطرح شده‌است و یا نمونه‌ای دیگر در اینجا
نظرات مطالب
Url Routing در ASP.Net WebForms
مقداری که از کوئری استرینگ میخونه چیه همون pi? آخه من قبلا id میگفتم بخون وجواب میداد اما الان گفتم pi رو بخون ولی جواب نداد.
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 11 - بررسی رابطه‌ی Self Referencing
پیشنیازها
- بررسی نحوه تعریف نگاشت جداول خود ارجاع دهنده (Self Referencing Entity)
- مباحث تکمیلی مدل‌های خود ارجاع دهنده در EF Code first
- آشنایی با SQL Server Common Table Expressions - CTE
- بدست آوردن برگهای یک درخت توسط Recursive CTE


در پیشنیازهای بحث، روش تعریف روابط خود ارجاع دهنده و یا Self Referencing را تا EF 6.x می‌توانید مطالعه کنید. در این قسمت قصد داریم معادل این روش‌ها را در EF Core بررسی کنیم.


روش تعریف روابط خود ارجاع دهنده توسط Fluent API در EF Core

اگر همان مدل کامنت‌های چندسطحی یک بلاگ را درنظر بگیریم:
    public class BlogComment
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Body { get; set; }

        public DateTime Date1 { get; set; }


        public virtual BlogComment Reply { get; set; }
        public int? ReplyId { get; set; }

        public virtual ICollection<BlogComment> Children { get; set; }
    }
اینبار تنظیمات Fluent API معادل EF Core آن به صورت ذیل خواهد بود:
    public class MyDBDataContext : DbContext
    {
        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(@"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2;Integrated Security = true");
        }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Entity<BlogComment>(entity =>
            {
                entity.HasIndex(e => e.ReplyId);

                entity.HasOne(d => d.Reply)
                    .WithMany(p => p.Children)
                    .HasForeignKey(d => d.ReplyId);
            });
        }

        public virtual DbSet<BlogComment> BlogComments { get; set; }
    }
هدف از مدل‌های خود ارجاع دهنده، مدلسازی اطلاعات چند سطحی است؛ مانند منوهای چندسطحی یک سایت، کامنت‌های چند سطحی یک مطلب، سلسله مراتب کارمندان یک شرکت و امثال آن.
نکته‌ها‌ی مهم مدلسازی این نوع روابط، موارد ذیل هستند:
الف) وجود خاصیتی از جنس کلاس اصلی در همان کلاس
   public virtual BlogComment Reply { get; set; }
ب) که در حقیقت مشخص می‌کند، والد رکورد جاری کدام رکورد قبلی است:
   public int? ReplyId { get; set; }
برای اینکه چنین رابطه‌ای تشکیل شود، باید این فیلد، مقدارش را از کلید اصلی جدول تامین کند (تشکیل یک کلید خارجی که به کلید اصلی جدول اشاره می‌کند).
علت نال پذیر بودن این خاصیت، نیاز به ثبت ریشه‌ای است که خودش والد است و فرزند رکوردی پیشین، نیست.


ج) همچنین برای سهولت دریافت فرزندان یک ریشه، مجموعه‌ای از جنس همان کلاس نیز تشکیل می‌شود.
 public virtual ICollection<BlogComment> Children { get; set; }


روش تعریف روابط خود ارجاع دهنده توسط Data Annotations در EF Core

در ادامه معادل تنظیمات فوق را توسط ویژگی‌ها ملاحظه می‌کنید که در اینجا توسط ویژگی‌های InverseProperty و ForeignKey، کار تشکیل روابط صورت گرفته‌است:
    public class BlogComment
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Body { get; set; }
        public DateTime Date1 { get; set; }

        [ForeignKey("ReplyId")]
        [InverseProperty("Children")]
        public virtual BlogComment Reply { get; set; }
        public int? ReplyId { get; set; }

        [InverseProperty("Reply")]
        public virtual ICollection<BlogComment> Children { get; set; }
    }
البته قسمت تشکیل ایندکس بر روی ReplyId را فقط توسط Fluent API می‌توان انجام داد:
        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Entity<BlogComment>(entity =>
            {
                entity.HasIndex(e => e.ReplyId);
            });
        }


ثبت اطلاعات و کوئری گرفتن از روابط خود ارجاع دهنده در EF Core

در اینجا نحوه‌ی ثبت دو سری نظر و زیر نظر را مشاهده می‌کنید:
var comment1 = new BlogComment { Body = "نظر من این است که" };
var comment12 = new BlogComment { Body = "پاسخی به نظر اول", Reply = comment1 };
var comment121 = new BlogComment { Body = "پاسخی به پاسخ به نظر اول", Reply = comment12 };

context.BlogComments.Add(comment121);

var comment2 = new BlogComment { Body = "نظر من این بود که" };
var comment22 = new BlogComment { Body = "پاسخی به نظر قبلی", Reply = comment2 };
var comment221 = new BlogComment { Body = "پاسخی به پاسخ به نظر من اول", Reply = comment22 };
context.BlogComments.Add(comment221);

context.SaveChanges();


نظرات اصلی، با ReplyId مساوی نال قابل تشخیص هستند. سایر نظرات، توسط همین ReplyId به یکی از Idهای موجود، متصل شده‌اند.

در تصویر فوق و با توجه به اطلاعات ثبت شده، فرض کنید می‌خواهیم ریشه‌ی با id مساوی 1 و تمام زیر ریشه‌های آن‌را بیابیم. انجام یک چنین کاری نه در EF Core و نه در EF 6.x، پشتیبانی نمی‌شود. بدیهی است در اینجا هنوز روش‌های Include و ThenInclue هم جواب می‌دهند؛ اما چون Lazy loading فعال نیست، عملا نمی‌توان تمام زیر ریشه‌ها را یافت و همچنین به چندین و چند رفت و برگشت به ازای هر زیر ریشه خواهیم رسید که اصلا بهینه نیست.
برای اینکار نیاز است مستقیما کوئری نویسی کرد که در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 10 - استفاده از امکانات بومی بانک‌های اطلاعاتی» زیر ساخت آن‌را بررسی کردیم:
var id = 1;
var childIds = new List<int>();
 
var connection = context.Database.GetDbConnection();
connection.Open();
var command = connection.CreateCommand();
command.CommandText =
    @"WITH Hierachy(ChildId, ParentId) AS (
                SELECT Id, ReplyId
                    FROM BlogComments
                UNION ALL
                SELECT h.ChildId, bc.ReplyId
                    FROM BlogComments bc
                    INNER JOIN Hierachy h ON bc.Id = h.ParentId
            )
 
            SELECT h.ChildId
                FROM Hierachy h
                WHERE h.ParentId = @Id";
command.Parameters.Add(new SqlParameter("id", id));
 
var reader = command.ExecuteReader();
while (reader.Read())
{
    var childId = (int)reader[0];
    childIds.Add(childId);
}
reader.Dispose();

 
var list = context.BlogComments
                .Where(blogComment => blogComment.Id == id ||
                                      childIds.Contains(blogComment.Id))
                .ToList();
زمانیکه کدهای فوق اجرا می‌شوند، تنها دو کوئری ذیل به بانک اطلاعاتی ارسال خواهند شد:
exec sp_executesql N'WITH Hierachy(ChildId, ParentId) AS (
                            SELECT Id, ReplyId
                                FROM BlogComments
                            UNION ALL
                            SELECT h.ChildId, bc.ReplyId
                                FROM BlogComments bc
                                INNER JOIN Hierachy h ON bc.Id = h.ParentId
                        )

                        SELECT h.ChildId
                            FROM Hierachy h
                            WHERE h.ParentId = @Id',N'@id int',@id=1
که لیست Idهای تمام زیر ریشه‌های مربوط به id مساوی یک را بر می‌گرداند:


و پس از آن:
 exec sp_executesql N'SELECT [blogComment].[Id], [blogComment].[Body], [blogComment].[Date1], [blogComment].[ReplyId]
FROM [BlogComments] AS [blogComment]
WHERE [blogComment].[Id] IN (@__id_0, 3, 5)',N'@__id_0 int',@__id_0=1
اکنون که Idهای مساوی 3 و 5 را یافتیم، با استفاده از متد Contains آن‌ها را تبدیل به where in کرده و لیست نهایی گزارش را تهیه می‌کنیم:


یافتن Idهای زیر ریشه‌ها توسط روش CTE (پیشنیازهای ابتدای بحث) و سپس کوئری گرفتن بر روی این Idها، بهینه‌ترین روشی‌است که در EF می‌توان جهت کار با مدل‌های خود ارجاع دهنده بکار گرفت.
مطالب
بررسی چند کتابخانه آپلود با پشتیبانی از DragDrop
برای یکی از پروژه‌ها نیاز به یک آپلودر داشتم که قابلیت  Drag&Drop را نیز داشته باشد و در ضمن پیاده سازی آسانی هم داشته باشد. در این بین به تعدادی از کتابخانه‌های جی کوئری می‌پردازیم.
FileDrop
اولین کتابخانه‌ای که با آن آشنا شدم و از آن استفاده کردم، کتابخانه‌ی FileDrop است که بسیار ساده و در عین حال قابلیت‌های خوبی را می‌دهد و از فناوری Filereader  (+) در Html5 برای اینکار استفاده می‌کند. مرورگرهای کروم، فایرفاکس 3.6 به بعد، IE10 به بعد و Opera 12 به بعد از آن پشتیبانی می‌کنند.
فایل‌های مورد نیاز را از اینجا دانلود کنید . فایل اسکریت آن را ابتدا صدا بزنید:
 <script src="~/scripts/jquery.filedrop.js" type="text/javascript"></script>
سپس المان‌های زیر را به کد HTML خود اضافه کنید:
 <div id="dropZone">فایل برنامه را به داخل این کادر بکشانید</div>
        <br>
        فایل یا فایل‌های آپلود شده:
        <ul id="uploadResult"></ul>
تگ اول، محلی است که فایل‌ها به سمت آن درگ و روی آن دراپ می‌شوند که از این به بعد به آن محل آپلود می‌گوییم. المان بعدی جهت گزارش فایل‌هایی است که آپلود شده‌اند. با آپلود شدن هر تعداد فایل، اسم آن به لیست اضافه می‌گردد.
کدهای css زیر را هم به صفحه اضافه کنید تا محل آپلود زیباتر شود:
        .files {
            min-height: 42px;
            background: #CCC none repeat scroll 0% 0%;
            border-top: 1px solid #FFF;
            margin: 11px 0px;
            padding: 11px 13px;
            border-radius: 6px;
        }

        #dropZone.mouse-over {
            background-color: #1d4257;
        }

کد جی کوئری زیر را به صفحه اضافه کنید:
      $('#dropZone').filedrop({
                url: uploadAddress,
                paramname: 'files',
                maxFiles: 1,
                dragOver: function() {
                    $('#dropZone').addClass('mouse-over');
                },
                dragLeave: function() {
                    $('#dropZone').removeClass('mouse-over');
                },
                drop: function() {
                    $('#dropZone').removeClass('mouse-over');
                },
                afterAll: function() {
                    $('#dropZone').html('آپلود با موفقیت انجام شد');
                },
                uploadFinished: function(i, file, response, time) {
                    $('#uploadResult').append('<li>' + file.name + '</li>');
                }
            });
ابتدا پلاگین جی کوئری را روی تگ مربوطه اعمال می‌کنیم و سپس پارامترها را با مشخصات زیر اعمال می‌کنیم:
Url  آدرسی که قرار است فایل‌ها به آن سمت ارسال شوند. 
 Paramname  در سمت سرور باید فایل‌ها را با استفاده از این نام پارامتر دریافت  کنید.
 maxFiles  تعداد فایلهایی که میتوان با درگ و دراپ کردن روی آن به دست آورد. در بالا به یک فایل محدود شده است.
 dragOver  این رویداد زمانی اجرا خواهد شد که اشاره گر با حالت درگ کرده فایل‌ها را به محل آپلود آورده است.
 dragLeave  موقعی که ماوس از محل آپلود خارج می‌شود
 drop  موقعی که شما فایل‌ها را روی محل  آپلود رها می‌کنید.
 afterAll  بعد از اینکه همه کارها تمام شد اجرا می‌شود.(آخرین رویداد)
 uploadFinished  کار آپلود به پایان رسیده است. در مثال بالا پس از پایان آپلود، نام فایل آپلود شده را به کاربر نشان داده‌ایم.

نحوه‌ی دریافت آن در سمت سرور, در یک اکشن متد به صورت زیر است:

[HttpPost]
        public virtual ActionResult UpdateApp(IEnumerable<HttpPostedFileBase>files)
        {
            foreach (HttpPostedFileBase file in files)
            {
                string filePath = Path.Combine(TempPath, file.FileName);
                file.SaveAs(filePath);
            }

            return Json(new {state = "success", message = "با موفقیت عملیات ارسال فایل انجام شد"}, JsonRequestBehavior.AllowGet);
        }

در اکشن متد بالا ما فایل‌ها را از طریق نام پارامتر files که مشخص کرده بودیم، به عنوان یک لیست شمارشی دریافت می‌کنیم.  کدها بالا برای ساده‌ترین راه اندازی ممکن کفایت می‌کنند.

این موارد از اصلی‌ترین‌ها هستند که به کار می‌آیند. به غیر این‌ها یک سری خصوصیات اضافه‌تری هم برای آن وجود دارد.


fallback_id 
 اگر دوست دارید این آپلودر را نیر به یک آپلودر معمولی اتصال دهید از این شناسه استفاده کنید.
 withCredentials   با استفاده از کوکی‌ها یک درخواست cross-origin ایجاد می‌کند.
 data  اگر دوست دارید به همراه فایل‌ها اطلاعات دیگری هم به همراه آن ارسال و پست شوند از این طریق اقدام نمایید. می‌تواند در قالب یک متغیر باشد یا خروجی یک تابع.
data: {
        param1: 'value1',           
        param2: function(){
            return calculated_data; 
        }
 headers برای ارسال مقدار اضافه‌تر در هدر درخواست به کار میرود و صدا زدن آن همانند کد data می‌باشد. 
 error   در صورتیکه در فرایند آپلود خطایی رخ دهد، اجرا می‌گردد. نحوه‌ی کدنویسی آن و بررسی خطاهای آن به شرح زیر است:
error: function(err, file) {
        switch(err) {
            case 'BrowserNotSupported':
                alert('مرورگر از این فناوری پشتیبانی نمی‌کند')
                break;
            case 'TooManyFiles':
                // قصد آپلود همزمان فایل‌های بیشتری از حد مجاز تعیین شده دارید
                break;
            case 'FileTooLarge':
                //حداقل حجم یکی از فایل‌ها از حجم مجاز تعیین شده بیشتر است
                //برای دسترسی به نام آن فایل از کد زیر استفاده کنید
              //file.name
                break;
            case 'FileTypeNotAllowed':
                // نوع حداقل یکی از فایل‌ها با نوع‌ها مشخص شده ما یکی نیست
                break;
            case 'FileExtensionNotAllowed':
                // پسوند حداقل یکی از فایل‌ها مورد تایید نیست
                break;
            default:
                break;
        }
    }
 allowedfiletypes   نوع فایل‌های مجاز را تعیین می‌کند:
allowedfiletypes: 
['image/jpeg','image/png','image/gif']
 allowedfileextensions   پسوند فایل هایی که برای آپلود مجاز هستند را معرفی می‌کند.
allowedfileextensions:
 ['.apk','.jar']
 maxfilesize   حداکثر حجم مجاز برای هر فایل که به مگابایت بیان می‌شود.
 docOver   این رویداد زمانی اجرا می‌شود که فایل‌های درگ شده شما وارد محیط یا پنجره مرورگر می‌شود.
 uploadStarted 
 این رویداد زمانی اجرا میگردد که فرایند آپلود هر فایل به طور جداگانه در حال آغاز شدن است:
متغیر i در کد زیر شامل اندیس فایلی است که آپلودش آغاز شده است و این اندیس از صفر آغاز می‌شود.
متغیر file دسترسی شما را به اطلاعات یک فایل باز میکند مانند نام فایل.
متغیر len تعداد فایل هایی را که کاربر در محل آپلود رها کرده است، باز میگرداند.
function(i, file, len){

    },
uploadFinished 
با اتمام آپلود هر فایل، این رویداد فراخوانی می‌گردد. دو پارامتر اول آن، همانند سابق هستند. پارامتر response خروجی json ایی را که در سمت سرور برگرداندیم، به ما باز می‌گرداند. پارامتر بعدی، زمانی را که برای آپلود طول کشیده است، بر می‌گرداند.
 function(i, file, response, time) {
    }
progressUpdated 
این رویداد برای نمایش پیشرفت یک آپلود مناسب است که آخرین پارامتر آن یک عدد صحیح از پیشرفت فایل را بر می‌گرداند.
function(i, file, progress) {
    },
globalProgressUpdated 
این رویداد میزان پیشرفت کلیه فایل‌ها را به درصد باز می‌گرداند:
function(progress) {
        $('#progress div')
.width(progress+"%"); }
speedUpdated 
سرعت آپلود هر فایل را با کیلوبیت بر ثانیه مشخص می‌کند.
function(i, file, speed) {
    }
rename
در صورتی که قصد تغییر نام فایل ارسالی را دارید می‌توانید از این رویداد استفاده کنید. پارامتر name، نام اصلی فایل را بر می‌گرداند که می‌توانید آن را دستکاری کنید و نام جدیدی را به عنوان خروجی برگردانید. نمونه کاربردی از این رویداد
 rename: function(name) {
    }

beforeEach 
این رویداد قبل از آپلود هر فایل آغاز می‌گردد و برگرداندن مقدار false در آن باعث جلوگیری و کنسل شدن آپلود آن فایل می‌گردد.
function(file) {
    }

beforeSend 
پارامترهای اولی تکراری هستند ولی آخرین پارامتر یک تابع done را می‌توان به آن پاس کرد که قبل از اجرای کل عملیات آپلود صدا زده می‌شود.
 function(file, i, done) {
    }
رویدادی به اسم queuefiles هم هست تعداد فایل‌هایی را که میتوانند به طور موازی و همزمان آپلود گردند، مشخص می‌کند. ولی دراین حالت maxfiles مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. جهت بررسی یک مثال عملی و همچنین کدهای سمت سرور در PHP میتوانید از این آموزش استفاده کنید.
با تستی که به صورت لوکال رو آن انجام دادم به نظر نمی‌رسد برای فایل‌های با حجم متوسط به بالا مناسب باشد و برای فایل‌های با حجم کم مناسب می‌باشد. یک فایل 8 مگابایتی در حالت لوکال 9 ثانیه آپلود آن زمان برد و برای فایل‌های بزرگتر، فایرفاکس دیالوگ Stop Script را نشان داد.

PlUpload
این کتابخانه متن باز هم بسیار کارآمد و ساده و قابل انعطاف است و مثالهای آماده زیادی دارد. سایت سابسن هم در بخش آپلود زیرنویس‌ها از این کتابخانه استفاده می‌کند. از آنجا که آموزش این کتابخانه در سایت جاری آمده است از ذکر نکات بیشتر در مورد آن خودداری می‌نماییم.

Bootstrap FileStyle
اگر از قالب بوت استراپ استفاده می‌کنید و دوست دارید روی المان input file  قدیمی، ولی به شکلی مدرن کار کنید این کتابخانه هم فراموش نشود.

DropZoneJS
این کتابخانه به نسبت DropFile امکانات بیشتری را دارد و در سایت اختصاصی آن مثال‌ها و مستندات خوبی قرار گرفته است. در ساده‌ترین حالت آن ابتدا فایل کتابخانه  را صدا زده و سپس تگ فرم را به آن نسبت دهید:
<script src="https://rawgit.com/enyo/dropzone/master/dist/dropzone.js"></script>

<form action="/upload-target" class="dropzone"></form>
ولی اگر بخواهید آن را به سمت سرور ارسال کنید و  از آنجا آن را کنترل کنید، کد فرم را به شکل زیر تغییر دهید:
ابتدا بسته‌ی نیوگت آن را صدا بزنید:
Install-Package dropzone

با نصب این کتابخانه یک سری فایل CSS هم به سیستم اضافه می‌شود که می‌توانید برای استایل دهی هر چه بیشتر از آن بهره ببرید. کد فرم را به شکل زیر تغییر دهید:
    <form action="~/Home/SaveUploadedFile" method="post" enctype="multipart/form-data" class="dropzone" id="dropzoneForm" style="width: 50px; background: none; border: none;">
        <div class="fallback">
            <input name="file" type="file" multiple />
            <input type="submit" value="Upload" />
        </div>
    </form>
تگی که با کلاس fallback مزین شده است موقعی به کار می‌آید که مرورگر از این کتابخانه پشتیبانی نکرده و مجبور به نمایش یک آپلود معمولی می‌شویم.
با استفاده از کدنویسی هم می‌توان یک المان را به یک آپلودر تبدیل کرد:
var myDropzone = new Dropzone("div#myId", { url: "/file/post"});

//============ OR ====================
$("div#myId").dropzone({ url: "/file/post" });
همانطور که می‌بینید الزامی برای اینکه از یک تگ فرم استفاده کنید ندارد.
برای کانفیگ آپلودرهایی که از طریف المانهای Html ایجاد می‌شوند، می‌توان از کد زیر استفاده کرد و یک تنظیم عمومی برای تمامی آپلودرهای html آن صفحه ایجاد کرد.
Dropzone.options.myId= {
  paramName: "file", //نام پارامتری که فایل از طریق آن انتقال می‌بابد
  maxFilesize: 2, // MB
  accept: function(file, done) {
    if (file.name == "justinbieber.jpg") {
      done("Naha, you don't.");
    }
    else { done(); }
  }
};
تابع بالا یک آرگومان از نوع file را برگردانده و اگر این تابع، تابع done را با پارامتری رشته‌ای صدا بزند، عملیات آپلود آن فایل کنسل شده و پیام خطایی را نمایش می‌دهد و در صورتیکه بدون پارامتر صدا زده شود، عمل آپلود بدون مشکل انجام می‌شود.
ازآنجا که این کتابخانه از تنظیمات وسیعی استفاده می‌کند و از حوصله‌ی این مقاله خارج است، بهتر هست که صفحه‌ی مستندات آن را که کامل هم هست، مطالعه بفرمایید. از سری قابلیت‌هایی که پشتیبانی می‌کند: موارد پوشش داده شده در FileDrop، ساخت layout، ایجاد صف، متد حذف و اضافه و از این قبیل، ایجاد تصویر تمبر مانند و ...

یک نکته تکمیلی در مورد آپلود: در ASP.net به طور پیش فرض نهایت حجم فایل آپلودی 4 مگابایتی تعیین شده است که میتوانید آن را از طریق web.config تغییر دهید:
<configuration>
    <system.web>
        <httpRuntime maxRequestLength="1048576" />
    </system.web>
</configuration>
برای IIS 7 به بعد هم از تکه کد زیر استفاده کنید:
<system.webServer>
   <security>
      <requestFiltering>
         <requestLimits maxAllowedContentLength="1073741824" />
      </requestFiltering>
   </security>
 </system.webServer>
در هر دو کد بالا نهایت حجم بر روی یک گیگابایت تعیین شده است که maxRequestLength به صورت کیلوبایت و maxAllowContentLength به صورت بایت تعیین شده است. توصیه می‌شود هر دو شکل آن را وارد کنید. به خصوص که IIS Express از کد ابتدایی استفاده می‌کند و بخواهید نتیجه‌ی آن را در تست‌ها ببینید.

مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 10 - استفاده از امکانات بومی بانک‌های اطلاعاتی
در قسمت بعد، ارتباطات self referencing را بررسی خواهیم کرد و چون EF Core هیچ راه حل بهینه‌ای را برای کوئری گرفتن از این نوع روابط سلسله مراتبی ارائه نمی‌دهد (درEF 6.x نیز به همین ترتیب)، نیاز است مستقیما SQL نویسی کرد. به همین جهت در این قسمت نحوه‌ی نوشتن کوئری‌های مستقیم SQL و اجرای آن‌ها را در EF Core بررسی می‌کنیم.


اجرای کوئری‌های خام SQL بر روی بانک اطلاعاتی، توسط EF Core

گاهی از اوقات نیاز به استفاده‌ی قابلیت خاصی از بانک اطلاعاتی مدنظر وجود دارد که توسط LINQ پشتیبانی نمی‌شود و یا کوئری SQL حاصل از LINQ to Entities آنچنان بهینه نیست. در یک چنین حالاتی راهی بجز نوشتن کوئر‌ی‌های خام SQL وجود ندارد. امکان اجرای یک چنین کوئری‌هایی توسط EF Core پیش بینی شده‌است؛ اما با این محدودیت‌ها:
 - خروجی کوئری SQL، تنها باید معادل یکی از کلاس‌های موجودیت‌های شما باشد. قرار است این محدودیت در نگارش 1.1 برطرف شود.
 - کوئری SQL نوشته شده باید تمام خواص موجودیتی را که قرار است به آن نگاشت شود، بازگشت دهد.
 - نام ستون‌های بازگشت داده شده‌ی توسط کوئری SQL باید با نام خواص موجودیت در حال کار، یکی باشند و برخلاف EF 6.x، از یک چنین عدم تطابق‌هایی صرفنظر نخواهد شد.
 -  کوئری SQL نوشته شده نباید به همراه اطلاعات ارتباطات موجودیت‌ها باشد.

در اینجا برای نوشتن کوئری‌های خام SQL می‌توان از متد FromSql مرتبط با یکی از DbSetهای برنامه استفاده کرد:
var blogs = context.Blogs
    .FromSql("SELECT * FROM dbo.Blogs")
    .ToList();
و یا حتی می‌توان از رویه‌ی ذخیره شده‌ای استفاده کرد که خروجی ستون‌های آن، معادل تمام خواص کلاس Blog باشد:
var blogs = context.Blogs
  .FromSql("EXECUTE dbo.GetMostPopularBlogs")
  .ToList();

بنابراین رفتار EF Core اندکی متفاوت است با EF 6.x. در اینجا اگر می‌خواهید از عبارت SQL خود خروجی بگیرید، باید از یکی از DbSetهای خود شروع کنید و متد FromSql را بر روی آن فراخوانی نمائید. همچنین کوئری نوشته شده باید اولا تمام ستون‌های آن DbSet رابازگشت دهد و به علاوه این ستون‌ها دقیقا با نام‌های خواص آن کلاس، تطابق داشته باشند.
علت این مسایل نیز به این دلیل است که بتوان نتیجه‌ی کوئری را به صورت خودکار وارد سیستم change tracking کرد و همچنین کوئری‌های ترکیبی LINQ را نیز در اینجا فعال کرد.


ارسال پارامترها به کوئری‌های خام SQL

تنها حالتی در EF Core که مستعد به حملات تزریق SQL است، دقیقا همین مورد دور شدن از LINQ و نوشتن عبارات مستقیم SQL است. در اینجا برای نوشتن کوئری‌های پارامتری دو حالت پیش بینی شده‌است:
الف) روش parameter place holders
در اینجا متد FromSql، بسیار شبیه به متد String.Format است، اما در عمل اینطور نیست و تمام place holders آن به صورت خودکار تبدیل به پارامتر می‌شوند:
var user = "johndoe";

var blogs = context.Blogs
  .FromSql("EXECUTE dbo.GetMostPopularBlogsForUser {0}", user)
  .ToList();
ب) روش ساخت دستی DbParameterها
اگر می‌خواهید از پارامترهای نام دار استفاده کنید، با وهله‌ای از SqlParameter شروع کرده و سپس آن‌را به متد FromSql ارسال کنید:
var user = new SqlParameter("user", "johndoe");
var blogs = context.Blogs
  .FromSql("EXECUTE dbo.GetMostPopularBlogsForUser @user", user)
  .ToList();
و یا این حالت را به شکل ساده شده‌ی ذیل نیز می‌توان مورد استفاده قرار داد:
 var results = _context.Contacts.FromSql(
@"SELECT Id, Name Address, City, State, Zip 
    FROM Contacts 
    WHERE Name IN (@p0, @p1)", name1, name2);
که در اینجا p0@ به name1 و p1@ به name2 نگاشت خواهد شد.
مزیت کار کردن با SqlParameter این است که می‌توان برای مثال Direction و SqlDbType را نیز صریحا ذکر کرد (بسته به نوع پارامترهای رویه‌ی ذخیره شده):
var nameParameter = new SqlParameter
{
  ParameterName = "@name",
  Value = "doc",
  Direction = ParameterDirection.Input,
  SqlDbType = SqlDbType.NVarChar
};


امکان ترکیب کوئری‌های SQL و LINQ نیز پیش بینی شده‌است

در کوئری ذیل، قسمت select از جدولی به صورت SQL و قسمت where و order by آن توسط LINQ تهیه شده‌اند که در نهایت به یک کوئری ترجمه شده و بر روی بانک اطلاعاتی اجرا می‌شوند.
یک مثال جالب آن، امکان کوئری گرفتن از Table Value Function‌ها و سپس ترکیب آن‌ها با LINQ است (این ترکیب، تنها یک کوئری SQL نهایی را تولید می‌کند):
var posts = context.Posts
  .FromSql("SELECT * FROM dbo.GetMatchingPostByTitle({0})", searchTerm)
  .Where(p => p.BlogId == 1)
  .OrderByDescending(p => p.CreateDate)
  .ToList();


واکشی ارتباطات یک موجودیت توسط SQL و LINQ

در ابتدای بحث در قسمت محدودیت‌های کوئری‌های SQL نوشته شده، ذکر شد «کوئری SQL نوشته شده نباید به همراه اطلاعات ارتباطات موجودیت‌ها باشد». برای رفع این محدودیت می‌توان از ترکیب SQL و LINQ به صورت ذیل استفاده کرد:
var searchTerm = ".NET";
var blogs = context.Blogs
  .FromSql("SELECT * FROM dbo.SearchBlogs {0}", searchTerm)
  .Include(b => b.Posts)
  .ToList();
در اینجا برای واکشی ارتباطات یک موجودیت از متد Include استفاده شده‌است.


اجرای عبارات SQL، بدون بازگشت مقداری

تا اینجا در مورد عبارات SQL از نوع Select و یا اجرای رویه‌های ذخیره شده، بحث شد. برای اجرای عبارات SQL ایی مانند update و delete می‌توان از متد ExecuteSqlCommand مربوط به  context.Database استفاده کرد:
  context.Database.ExecuteSqlCommand("UPDATE dbo.People SET FirstName = 'Jane' WHERE PersonId = 30");
و یا برای ارسال پارامترها به آن می‌توان به این صورت عمل کرد (اجرای یک رویه‌ی ذخیره شده با دو پارامتر ارسالی به آن):
context.Database.ExecuteSqlCommand("usp_CreateShipper @p0, @p1",
  parameters: new[] { "hello", "world" });


اجرای عبارات SQL و دریافت خروجی‌هایی به غیر از موجودیت‌های برنامه

در ابتدا بحث عنوان شد که محدودیت فعلی کوئری‌های FromSQL که می‌توانند خروجی را نیز ارائه دهند، مقید بودن آن‌ها به DbSet در حال استفاده است و محدود بودن آن‌ها به خواص کلاس متناظر تعریف شده. در این حالت اگر بخواهیم یک محاسبه‌ی عددی را بازگشت دهیم چه باید کرد؟
متد ExecuteSqlCommand تنها وضعیت نهایی اجرای عملیات را بازگشت می‌دهد و FromSQL مقید است به DbSet متناظر. برای رفع این محدودیت‌ها می‌توان مستقیما به DbConnection دسترسی یافت و سپس کوئری گرفت؛ به نحو ذیل:
using (var connection = context.Database.GetDbConnection())
{
    connection.Open();
 
    using (var command = connection.CreateCommand())
    {
        command.CommandText = "SELECT COUNT(*) FROM Contacts";
        var result = command.ExecuteScalar().ToString();
    }
}
به عبارتی در اینجا امکان بازگشت به حالت ADO.NET خام نیز پیش بینی شده‌است.