سلام؛ در مثال 1 ، این قطعه کد باعث شده که بتونیم زنجیرهی توصیه کنندگان کاربر 27 را بگیریم ؟
اگر جواب خیر است پس دقیقا چه کاری انجام میدهد ؟
member.Children.Any(m => member.MemId == m.RecommendedBy) ||
نیازی به مثال آنچنانی ندارد. ابتدا بستهی نیوگت این پروژه را نصب کنید:
بعد یکبار در ابتدای برنامه در اولین کوئری، متد InteractiveViews.SetViewCacheFactory آنرا فراخوانی کنید. البته بهتر است آنرا درون یک سینگلتون thread safe قرار دهید. بار اولی که فایل xml آن ایجاد میشود زمان خواهد برد. بار دوم اجرای برنامه سریع است.
PM> Install-Package EFInteractiveViews
private static bool _isPreGeneratedViewCacheSet; private void InitializationPreGeneratedViews() { if (_isPreGeneratedViewCacheSet) return; var precompiledViewsFilePath = new FileInfo(Assembly.GetExecutingAssembly().Location).DirectoryName + @”\EF6PrecompiledViews.xml”; InteractiveViews.SetViewCacheFactory(this, new FileViewCacheFactory(precompiledViewsFilePath)); _isPreGeneratedViewCacheSet = true; }
مسیرراهها
SQL Server
آخرین تاریخ بروزرسانی 93/10/21
SQL Server 2005
SQL Server 2008
SQL Server 2012
SQL Serve 2014
SQL Server 2005
SQL Server 2008
- SQL Server 2008: Script Data
- سرویس پک یک SQL Server 2008
- اس کیوال سرور 2008 و عملگرهای C مانند
- انتقال فایلهای دیتابیس اس کیوال سرور 2008
- فشرده سازی اطلاعات در SQL server 2008
- مقایسه امنیت Oracle11g و SQL server 2008 از دید آمار در سال 2009
- آشنایی با قابلیت FileStream اس کیوال سرور 2008 - قسمت اول
- آشنایی با قابلیت FileStream اس کیوال سرور 2008 - قسمت دوم
- آشنایی با قابلیت FileStream اس کیوال سرور 2008 - قسمت سوم
- تهیه گزارش از منسوخ شدههای مورد استفاده در SQL Server 2008
- استفاده از قابلیت Script Data اس کیوال سرور 2008 از طریق برنامه نویسی
- Resource Governor در 2008 SQL Server
- Embed کردن SQL Server Express 2008 در یک برنامه
SQL Server 2012
- Microsoft® SQL Server® 2012
- نحوه تبدیل نگارش SQL Server 2012 RTM مدت دار، به نگارش کامل
- نحوه ایجاد Sequence و استفاده آن در Sql Server 2012
- بررسی الگوهای ایندکسهای Non-Clustered در SQL Server
- آشنایی با Column Store Index در SQL Server 2012
- آشنایی با Contained Databases در SQL Server 2012
- استفاده از Sparse Columns در SQL Server 2012
- تغییر نام پایگاه داده و فایل هایش در SQL Server 2012
- گرفتن خروجی XML از جداول در SQL Server 2012
- گرفتن خروجی JSON از جداول در SQL Server 2012
- آشنایی با FileTable در SQL Server 2012 بخش 1
- آشنایی با FileTable در SQL Server 2012 بخش 2
SQL Serve 2014
- معرفی OLTP درون حافظهای در SQL Server 2014
- ایجاد جداول بهینه سازی شده برای حافظه در SQL Server 2014
- ابزارهای مهاجرت به OLTP درون حافظهای در SQL Server 2014
- ماندگاری با تاخیر در SQL Server 2014
- امکان استفاده از یک هارد SSD بجای RAM در SQL Server 2014
- کاهش حجم لاگ فایلهای اسکیوال سرور 2005 و 2008
- گزارشگیری از تاریخچهی پشتیبانگیریها در اس کیوال سرور
- گزارشگیری از تاریخچهی اجرای کوئریها در SQL Server
- تشخیص کمبود ایندکسها در SQL server
- پیدا کردن لیست SQL serverهای نصب شده در یک شبکه
- چرا نباید از کوئریهای select * استفاده کرد؟
- منسوخ شدهها در نگارشهای جدید SQL server
- پیدا کردن وابستگیهای اشیاء در SQL Server
- به روز رسانی Viewها و رویههای ذخیره شده در SQL server
- نحوه راه اندازی مجدد یک دیتابیس اس کیوال سرور پس از پر شدن هارد دیسک
- مشکل اتصال به اس کیوال سرور 2000 از طریق management studio 2008
- مشکل ی و ک فارسی و عربی در یک دیتابیس اس کیوال سرور
- مونیتور کردن میزان مصرف CPU در اس کیوال سرور
- تنظیمات پیشنهادی حداکثر حافظهی مصرفی اس کیوال سرور
- Microsoft SQL Server 2008 Management Objects
- مونیتور کردن میزان فضای خالی باقیمانده در سرور توسط اس کیوال سرور
- آیا از وضعیت رویههای ذخیره شدهی دیتابیسهای اس کیوال سرور خود خبر دارید؟
- تعیین اعتبار کردن یک عبارت SQL
- تعیین اعتبار کردن یک عبارت SQL - قسمت دوم
- نگهداری ایندکسها در اسکیوال سرور
- حذف سریع تمام رکوردها در SQL server
- بررسی صحت پشتیبانهای تهیه شده در SQL Server
- یافتن لیست اسمبلیهای ارجاعی
- مقایسه ساختاری دو دیتابیس SQL Server
- sp_send_dbmail و ارسال ایمیل فارسی
- محدود کردن دسترسی به اس کیوال سرور بر اساس IP
- مقایسه نتایج الگوریتمهای هش کردن اطلاعات در اس کیوال سرور و دات نت
- تنظیم درجه سازگاری یک دیتابیس اس کیوال سرور
- مقایسه رکوردهای دو جدول
- تهیه بک آپهای خودکار از SQL Server Express
- بازسازی msdb تخریب شده
- مقایسه حساس به حروف کوچک و بزرگ در SQL Server
- مزیتهای استفاده از رویههای ذخیره شده؛ واقعیت یا توهم؟!
- روشهایی برای حذف رکوردهای تکراری
- ذخیره سازی فایلها در دیتابیس یا استفاده از فایل سیستم متداول؟
- به روز رسانی فیلدهای XML در SQL Server
- Optimize for unknown
- FxCop برای SQL Server
- با رویههای ذخیره شده خود، وب سرویس ایجاد کنید
- به روز رسانی فیلدهای XML در SQL Server - قسمت دوم
- مرجعی در مورد نگارشهای مختلف SQL Server
- یافتن تداخلات Collations در SQL Server
- عدم کاهش حجم لاگ فایل SQL Server
- دریافت خطای database is not accessible و نحوهی رفع مشکل
- سرورهای متصل شدهی SQL Server و مبحث تراکنشها
- چک لیست نصب SQL Server
- درک نمودار
- بررسی مقدار دهی اولیه متغیرها در T-SQL
- اگر نصب سرویس پک اس کیوال سرور Fail شد ...
- ایجاد بک آپ برای دیتابیس با استفاده از CMD
- انتخاب Sub Query درون پرانتزها به کمک [+Ctrl+Shift
- روشی جهت یافتن فیلدهای استفاده شده درون Stored Procedure ، Function و View
- آشنایی با Row_Number،Rank،Dense_Rank،NTILE
- بازگردانی پایگاه داده بدون فایل لاگ
- LocalDB چیست؟
- آشنایی با تابع PATINDEX در SQL Server
- اجرای Stored Procedure با چند نوع مقدار برگشتی توسط EF CodeFirst
- آشنایی با SQL Server Data Tools
- مشکل ارتباط با SQL Server در لوکال
- آشنایی با Window Functionها در SQL Server بخش اول
- آشنایی با Window Functionها در SQL Server بخش دوم
- آشنایی با Window Functionها در SQL Server بخش سوم
- آشنایی با Window Functionها در SQL Server بخش چهارم
- استفاده از SQLDom برای آنالیز عبارات T-SQL
- دسته بندی سطرهای جدول
- حذف نمودن کاراکترهای ناخواسته توسط Recursive CTE قسمت اول
- جستجوی کاراکترهای wildcards توسط ماده اختیاری ESCAPE
- ستون محاسباتی (computed column)
- گذری بر مفاهیم relationship
- حذف کاراکترهای ناخواسته توسط Recursive CTE قسمت دوم
- از کار افتادن SQL Server Agent
- بدست آوردن برگهای یک درخت توسط Recursive CTE
- بررسی مساله متداول Top N در نسخههای مختلف SQL Server
- فعال و غیر فعال کردن قیود
- مروری بر طراحی Schema less بانک اطلاعاتی SisoDb
- اجرای یک Script حاوی دستورات Go در سی شارپ
- آشنایی با Window Functionها در SQL Server بخش پنجم
- افزودن یک DataType جدید برای نگهداری تاریخ خورشیدی - 1
- افزودن یک DataType جدید برای نگهداری تاریخ خورشیدی - 2
- افزودن یک DataType جدید برای نگهداری تاریخ خورشیدی - 3
- نحوه انتقال اطلاعات استخراج شده از وب سرویس به SQL Server به کمک SSIS
- Full Text Search و Rank فیلدهای بازیابی شده
- بررسی دستور Truncate Table و Delete
- Identity و مباحث مربوط به آن (قسمت اول) - آشنایی با Identity
- Identity و مباحث مربوطه (قسمت دوم) نحوه بدست آوردن مقادیر Identity
- ویدئوی آموزش مقدمات CodeFirst در قالب یک کلاس آموزشی به همراه مثال
- مفهوم READ_COMMITTED_SNAPSHOT در EF 6
- آشنایی با SQL Server Common Table Expressions - CTE
- NoSQL و مایکروسافت
- نحوه تهیه گزارش در SSRS و انتشار آن روی وب سرور
- مدیریت اطلاعات وابسته به زمان در بانکهای اطلاعاتی رابطهای
- تبدیل اعداد صحیح و اعشاری به حروف در T-SQL با استفاده از Join
- SQL Instance
- خواندن سریع اطلاعات فایل اکسل و ذخیره در بانک SQL
- افزودن اکانت مدیریتی فراموش شده به SQL Server
- اندازه گیری کارآیی پرس و جوها با استفاده از SET STATISTICS TIME
- ساخت کاربر ویندوز توسط SQL Server
- بررسی Transactions و Locks در SQL Server
- معرفی و استفاده از DDL Triggers در SQL Server
- بررسی دو نکته (ترفند) کاربردی در SQL Server
- بررسی ابزار SQL Server Profiler
- اجرای SSIS Package از طریق برنامه کاربردی
- پردازش دادههای جغرافیایی به کمک SQL Server و Entity framework
- استفاده از قابلیت پارتیشن بندی در آرشیو جداول بانکهای اطلاعاتی SQL Server
- بررسی بارگذاری دادهها در انبارهای داده و معرفی الگوهای بکار رفته در آن
- بهبود عملکرد SQL Server Locks در سیستمهای با تعداد تراکنش بالا در Entity Framework
- SQL Antipattern #1
- SQL Antipattern #2
- پیاده سازی عملیات صفحه بندی (paging) در sql server
- فعالسازی Multiple Active Result Sets
- استفاده از SQLDom برای آنالیز عبارات T-SQL، قسمت دوم
- اتصال به SQL از راه دور (Remote) و یا به یک سرور در شبکه
- نحوه تعریف Linked Server و دریافت اطلاعات از سروری دیگر
- زمانیکه پوشههای پروژهها را جابجا میکنید، باید تمام فایلهای csproj آنها را باز کنید و سپس مسیرهای HintPath بستههای نیوگت را اصلاح کنید:
اگر اینکار رخ ندهد، عملا کار بازیابی بستهها پاسخ نخواهد داد چون HintPathهای موجود به چند سطح بالاتر اشاره نمیکنند:
- در پروژهی RabbalShopCMS.DomainClasses شما به نظر یک سری کلاسها نیستند و اضافه نشدند به سورس کنترل.
- قسمت post build event باید به صورت ذیل اصلاح شود:
به این صورت تمام فایلهای مرتبط کپی میشوند.
- در global.asax.cs پروژهی اصلی باید این موارد را حذف کنید:
Razor generator به ازای هر پلاگین دارای یک فایل RazorGeneratorMvcStart است که کارش ثبت یک ViewEngine مخصوص خواندن فایلهای View از اسمبلی برنامه است که این موارد نباید حذف شوند و اگر حذف شوند، Viewهای پلاگینها قابل مشاهده نخواهند بود.
- افزونهی دارای Area نیازی نیست فایل layout داشته باشد. فقط باید دارای یک ViewStart باشد که به layout پروژهی اصلی اشاره کند. این layout از پروژهی پایه دریافت میشود و نه از افزونه. بنابراین فایل layout افزونه باید حذف شود و اضافی است.
- بعد در حالت solution چند پروژهای اجرای دستور ذیل الزامی است: (خیلی مهم)
این مورد سبب خواهد شد تا تمام وابستگیهای solution جاری به همراه تمام پروژههای مرتبط آن یکدست شوند.
- اگر با درخواست یک آدرس، فایل view پروژهی دیگری بازگشت داده شد، ترتیب اضافه شدن PrecompiledMvcEngine را تغییر دهید. برای مثال در پروژهی پلاگین:
در پروژهی اصلی:
<HintPath>..\..\..\packages\T4MVCExtensions.3.15.0\lib\net40\T4MVCExtensions.dll</HintPath>
<HintPath>..\packages\EntityFramework.6.1.3\lib\net45\EntityFramework.dll</HintPath>
- قسمت post build event باید به صورت ذیل اصلاح شود:
Copy "$(ProjectDir)$(OutDir)*.*" "$(SolutionDir)RabbalShopCMS.Web\bin\"
- در global.asax.cs پروژهی اصلی باید این موارد را حذف کنید:
ViewEngines.Engines.Clear(); ViewEngines.Engines.Add(new RazorViewEngine ());
- افزونهی دارای Area نیازی نیست فایل layout داشته باشد. فقط باید دارای یک ViewStart باشد که به layout پروژهی اصلی اشاره کند. این layout از پروژهی پایه دریافت میشود و نه از افزونه. بنابراین فایل layout افزونه باید حذف شود و اضافی است.
- بعد در حالت solution چند پروژهای اجرای دستور ذیل الزامی است: (خیلی مهم)
PM> update-package
- اگر با درخواست یک آدرس، فایل view پروژهی دیگری بازگشت داده شد، ترتیب اضافه شدن PrecompiledMvcEngine را تغییر دهید. برای مثال در پروژهی پلاگین:
ViewEngines.Engines.Insert(0, engine);
ViewEngines.Engines.Add(engine);
من قصد پیاده سازی یک صفحه برای جستجوی پیشرفته بین همه جداول رو دارم. برای این کار یک کلاس تعریف کردم و در ورودی تابع یک لیست از این نوع را بهش پاس میدم. این کلاس اینطور تعریف شده:
کاربر اسم جدول و اون ستونی که میخواد شرط رو براش اعمال کنه رو انتخاب میکنه و بعدش عبارت یا محدوده تاریخ رو وارد میکنه. این که شامل بشه یا نشه رو هم با Include میتونه مشخص کنه.
آیا اینکار با gridify امکان پذیر میباشد؟
public class SearchDTO { public string TableName { get; set; } public string ColumnName { get; set; } public string searchPhrase { get; set; } = string.Empty; public DateTimeOffset? searchDateFrom { get; set; } public DateTimeOffset? searchDateTo { get; set; } public int Include { get; set; } = 1; }
من هر چی داکومنت رو خوندم توی همشون اسم جدول رو نمیشد به صورت string وارد کرد. اگه اشتباه میکنم لطفا اصلاح کنید.
رویه ای که مدنظرم هست اینه که داخل یه حلقه for یا foreach یک کوئری بنویسم که همهی جداولی که کاربر انتخاب کرده رو با هم join کنه. بعدش توی یه حلقه دیگه شرطها رو روی ستون هایی که انتخاب کرده اعمال کنم.
در نهایت ستونهای نتیحه نهایی رو Select کنم تا اون ستون هایی که مجاز هستند به سمت کلاینت برگشت داده بشه. اسامی این ستونها رو توی یه فایل .resx ذخیره کردم.
یعنی یه چیزی شبیه به این کد:(ولی این کد درست و قابل اجرا نیست)
// Join the tables dynamically based on the table names for (int i = 1; i < filterList.Count; i++) { var joinEntityType = entityTypes.FirstOrDefault(t => t.ClrType.Name == filterList[0].TableName)?.ClrType; if (entityType == null) { return (null, 0, 0); } var joinEntityQuery = (IQueryable<object>)Activator.CreateInstance(typeof(DbSet<>).MakeGenericType(joinEntityType), _dbContext); query = query.Join(joinEntityQuery.ToList(), x => x.GetType().GetProperty($"{filterList[i - 1].TableName}.{filterList[i - 1].TableName}Id").GetValue(x), y => y.GetType().GetProperty($"{filterList[i].TableName}.{filterList[i].TableName}Id").GetValue(y), (x, y) => x); } // Apply the conditions dynamically based on the column names and conditions for (int i = 0; i < filterList.Count; i++) { if (!string.IsNullOrEmpty(filterList[i].searchPhrase)) { var parameter = Expression.Parameter(entityType, "x"); var condition = Expression.Call( typeof(string).GetMethod("Contains", new[] { typeof(string) }), Expression.PropertyOrField(parameter, filterList[i].ColumnName), Expression.Constant(filterList[i].searchPhrase) ); var lambda = Expression.Lambda<Func<object, bool>>(condition, parameter); query = query.Where(lambda); } if (filterList[i].searchDateFrom.HasValue) { //must write expression for date constraint } } // Select the specified columns dynamically ResourceManager resourceManager = new ResourceManager(typeof(TablePropertiesResources)); var columnNames = resourceManager.GetResourceSet(CultureInfo.CurrentCulture, true, true) .OfType<DictionaryEntry>() .Select(entry => entry.Key.ToString()) .ToList(); var selectColumns = columnNames.ToArray(); var selectedData = query .Select(x => new { // Dynamically select the desired properties Result = selectColumns.ToDictionary(column => column, column => x.GetType().GetProperty(column).GetValue(x)) }) .ToList();
در این مطلب تعدادی از شایعترین مشکلات حین کار با Entity framework که نهایتا به تولید برنامههایی کند منجر میشوند، بررسی خواهند شد.
مدل مورد بررسی
کوئریهایی که در ادامه بررسی خواهند شد، بر روی رابطهی one-to-many فوق تعریف شدهاند؛ یک کاربر به همراه تعدادی مطلب منتشر شده.
مشکل 1: بارگذاری تعداد زیادی ردیف
در بسیاری از اوقات، در برنامههای خود تنها نیاز به مشاهدهی قسمت خاصی از یک سری از اطلاعات، وجود دارند. به همین جهت بکارگیری متد ToList بدون محدود سازی تعداد ردیفهای بازگشت داده شده، سبب بالا رفتن مصرف حافظهی سرور و همچنین بالا رفتن میزان دادهای که هر بار باید بین سرور و کلاینت منتقل شوند، خواهد شد. یک چنین برنامههایی بسیار مستعد به استثناهایی از نوع out of memory هستند.
راه حل: با استفاده از Skip و Take، مباحث صفحهی بندی را اعمال کنید.
مشکل 2: بازگرداندن تعداد زیادی ستون
فرض کنید View برنامه، در حال نمایش عناوین مطالب ارسالی است. کوئری فوق، علاوه بر عناوین، شامل تمام خواص تعریف شدهی دیگر نیز هست. یک چنین کوئریهایی نیز هربار سبب هدر رفتن منابع سرور میشوند.
راه حل: اگر تنها نیاز به خاصیت Content است، از Select و سپس ToList استفاده کنید؛ البته به همراه نکته 1.
مشکل 3: گزارشگیریهایی که بیشباهت به حملهی به دیتابیس نیستند
فرض کنید قرار است رکوردهای مطالب را نمایش دهید. در حین نمایش این مطالب، در قسمتی از آن باید نام نویسنده نیز درج شود. با توجه به رابطهی تعریف شده، نوشتن post.User.Name به ازای هر مطلب، بسیار ساده به نظر میرسد و بدون مشکل هم کار میکند. اما ... اگر خروجی SQL این گزارش را مشاهده کنیم، به ازای هر ردیف نمایش داده شده، یکبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی، جهت دریافت نام نویسنده یک مطلب وجود دارد.
این مورد به lazy loading مشهور است و در مواردی که قرار است با یک مطلب و یک نویسنده کار شود، شاید اهمیتی نداشته باشد. اما در حین نمایش لیستی از اطلاعات، بیشباهت به یک حملهی شدید به بانک اطلاعاتی نیست.
راه حل: در گزارشگیریها اگر نیاز به نمایش اطلاعات روابط یک موجودیت وجود دارد، از متد Include استفاده کنید تا Lazy loading لغو شود.
مشکل 4: فعال بودن بیجهت مباحث ردیابی اطلاعات
در اینجا ما فقط قصد داریم که لیستی از اطلاعات را دریافت و سپس نمایش دهیم. در این بین، هدف، ویرایش یا حذف اطلاعات این لیست نیست. یک چنین کوئریهایی مساوی هستند با تشکیل dynamic proxies مخصوص EF جهت ردیابی تغییرات اطلاعات (مباحث AOP توکار). EF توسط این dynamic proxies، محصور کنندههایی را برای تک تک آیتمهای بازگشت داده شده از لیست تهیه میکند. در این حالت اگر خاصیتی را تغییر دهید، ابتدا وارد این محصور کننده (غشاء نامرئی) میشود، در سیستم ردیابی EF ذخیره شده و سپس به شیء اصلی اعمال میگردد. به عبارتی شیء در حال استفاده، هر چند به ظاهر post.User است اما در واقعیت یک User دارای روکشی نامرئی از جنس dynamic proxyهای EF است. تهیه این روکشها، هزینهبر هستند؛ چه از لحاظ میزان مصرف حافظه و چه از نظر سرعت کار.
راه حل: در گزاشگیریها، dynamic proxies را توسط متد AsNoTracking غیرفعال کنید:
مشکل 5: باز کردن تعداد اتصالات زیاد به بانک اطلاعاتی در طول یک درخواست
هر Context دارای اتصال منحصربفرد خود به بانک اطلاعاتی است. اگر در طول یک درخواست، بیش از یک Context مورد استفاده قرار گیرد، بدیهی است به همین تعداد اتصال باز شده به بانک اطلاعاتی، خواهیم داشت. نتیجهی آن فشار بیشتر بر بانک اطلاعاتی و همچنین کاهش سرعت برنامه است؛ از این لحاظ که اتصالات TCP برقرار شده، هزینهی بالایی را به همراه دارند.
روش تشخیص:
داشتن متدهایی که در آنها کار وهله سازی و dispose زمینهی EF انجام میشود (متدهایی که در آنها new Context وجود دارد).
راه حل: برای حل این مساله باید از روشهای تزریق وابستگیها استفاده کرد. یک Context وهله سازی شدهی در طول عمر یک درخواست، باید بین وهلههای مختلف اشیایی که نیاز به Context دارند، زنده نگه داشته شده و به اشتراک گذاشته شود.
مشکل 6: فرق است بین IList و IEnumerable
خروجی کوئری LINQ نوشته شده از نوع IEnumerable است. در EF، هربار مراجعهی مجدد به یک کوئری که خروجی IEnumerable دارد، مساوی است با ارزیابی مجدد آن کوئری. به عبارتی، یکبار دیگر این کوئری بر روی بانک اطلاعاتی اجرا خواهد شد و رفت و برگشت مجددی صورت میگیرد.
زمانیکه در حال تهیهی گزارشی هستید، ابزارهای گزارشگیر ممکن است چندین بار از نتیجهی کوئری شما در حین تهیهی گزارش استفاده کنند. بنابراین برخلاف تصور، data binding انجام شده، تنها یکبار سبب اجرای این کوئری نمیشود؛ بسته به ساز و کار درونی گزارشگیر، چندین بار ممکن است این کوئری فراخوانی شود.
راه حل: یک ToList را به انتهای این کوئری اضافه کنید. به این ترتیب از نتیجهی کوئری، بجای اصل کوئری استفاده خواهد شد و در این حالت تنها یکبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی را شاهد خواهید بود.
مشکل 7: فرق است بین IQueryable و IEnumerable
خروجی IEnumerable، یعنی این عبارت را محاسبه کن. خروجی IQueryable یعنی این عبارت را درنظر داشته باش. اگر نیاز است نتایج کوئریها با هم ترکیب شوند، مثلا بر اساس رابط کاربری برنامه، کاربر بتواند شرطهای مختلف را با هم ترکیب کند، باید از ترکیب IQueryableها استفاده کرد تا سبب رفت و برگشت اضافی به بانک اطلاعاتی نشویم.
مشکل 8: استفاده از کوئریهای Like دار
این نوع کوئریها که در نهایت به Like در SQL ترجمه میشوند، سبب full table scan خواهند شد که کارآیی بسیار پایینی دارند. در این نوع موارد توصیه شدهاست که از روشهای full text search استفاده کنید.
مشکل 9: استفاده از Count بجای Any
اگر نیاز است بررسی کنید مجموعهای دارای مقداری است یا خیر، از Count>0 استفاده نکنید. کارآیی Any و کوئری SQL ایی که تولید میکند، به مراتب بیشتر و بهینهتر است از Count>0.
مشکل 10: سرعت insert پایین است
ردیابی تغییرات را خاموش کرده و از متد جدید AddRange استفاده کنید. همچنین افزونههایی برای Bulk insert نیز موجود هستند.
مشکل 11: شروع برنامه کند است
میتوان تمام مباحث نگاشتهای پویای کلاسهای برنامه به جداول و روابط بانک اطلاعاتی را به صورت کامپایل شده در برنامه ذخیره کرد. این مورد سبب بالا رفتن سرعت شروع برنامه خصوصا در حالتیکه تعداد جداول بالا است میشود.
مدل مورد بررسی
public class User { public int Id { get; set; } public string Name { get; set; } public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { get; set; } } public class BlogPost { public int Id { get; set; } public string Title { get; set; } public string Content { get; set; } [ForeignKey("UserId")] public virtual User User { get; set; } public int UserId { get; set; } }
مشکل 1: بارگذاری تعداد زیادی ردیف
var data = context.BlogPosts.ToList();
راه حل: با استفاده از Skip و Take، مباحث صفحهی بندی را اعمال کنید.
مشکل 2: بازگرداندن تعداد زیادی ستون
var data = context.BlogPosts.ToList();
راه حل: اگر تنها نیاز به خاصیت Content است، از Select و سپس ToList استفاده کنید؛ البته به همراه نکته 1.
var list = context.BlogPosts.Select(x => x.Content).Skip(15).Take(15).ToList();
مشکل 3: گزارشگیریهایی که بیشباهت به حملهی به دیتابیس نیستند
foreach (var post in context.BlogPosts) { Console.WriteLine(post.User.Name); }
این مورد به lazy loading مشهور است و در مواردی که قرار است با یک مطلب و یک نویسنده کار شود، شاید اهمیتی نداشته باشد. اما در حین نمایش لیستی از اطلاعات، بیشباهت به یک حملهی شدید به بانک اطلاعاتی نیست.
راه حل: در گزارشگیریها اگر نیاز به نمایش اطلاعات روابط یک موجودیت وجود دارد، از متد Include استفاده کنید تا Lazy loading لغو شود.
foreach (var post in context.BlogPosts.Include(x=>x.User))
مشکل 4: فعال بودن بیجهت مباحث ردیابی اطلاعات
var data = context.BlogPosts.ToList();
راه حل: در گزاشگیریها، dynamic proxies را توسط متد AsNoTracking غیرفعال کنید:
var data = context.BlogPosts.AsNoTracking().Skip(15).Take(15).ToList();
مشکل 5: باز کردن تعداد اتصالات زیاد به بانک اطلاعاتی در طول یک درخواست
هر Context دارای اتصال منحصربفرد خود به بانک اطلاعاتی است. اگر در طول یک درخواست، بیش از یک Context مورد استفاده قرار گیرد، بدیهی است به همین تعداد اتصال باز شده به بانک اطلاعاتی، خواهیم داشت. نتیجهی آن فشار بیشتر بر بانک اطلاعاتی و همچنین کاهش سرعت برنامه است؛ از این لحاظ که اتصالات TCP برقرار شده، هزینهی بالایی را به همراه دارند.
روش تشخیص:
private void problem5MoreThan1ConnectionPerRequest() { using (var context = new MyContext()) { var count = context.BlogPosts.ToList(); } }
راه حل: برای حل این مساله باید از روشهای تزریق وابستگیها استفاده کرد. یک Context وهله سازی شدهی در طول عمر یک درخواست، باید بین وهلههای مختلف اشیایی که نیاز به Context دارند، زنده نگه داشته شده و به اشتراک گذاشته شود.
مشکل 6: فرق است بین IList و IEnumerable
DataContext = from user in context.Users where user.Id>10 select user;
زمانیکه در حال تهیهی گزارشی هستید، ابزارهای گزارشگیر ممکن است چندین بار از نتیجهی کوئری شما در حین تهیهی گزارش استفاده کنند. بنابراین برخلاف تصور، data binding انجام شده، تنها یکبار سبب اجرای این کوئری نمیشود؛ بسته به ساز و کار درونی گزارشگیر، چندین بار ممکن است این کوئری فراخوانی شود.
راه حل: یک ToList را به انتهای این کوئری اضافه کنید. به این ترتیب از نتیجهی کوئری، بجای اصل کوئری استفاده خواهد شد و در این حالت تنها یکبار رفت و برگشت به بانک اطلاعاتی را شاهد خواهید بود.
مشکل 7: فرق است بین IQueryable و IEnumerable
خروجی IEnumerable، یعنی این عبارت را محاسبه کن. خروجی IQueryable یعنی این عبارت را درنظر داشته باش. اگر نیاز است نتایج کوئریها با هم ترکیب شوند، مثلا بر اساس رابط کاربری برنامه، کاربر بتواند شرطهای مختلف را با هم ترکیب کند، باید از ترکیب IQueryableها استفاده کرد تا سبب رفت و برگشت اضافی به بانک اطلاعاتی نشویم.
مشکل 8: استفاده از کوئریهای Like دار
var list = context.BlogPosts.Where(x => x.Content.Contains("test"))
مشکل 9: استفاده از Count بجای Any
اگر نیاز است بررسی کنید مجموعهای دارای مقداری است یا خیر، از Count>0 استفاده نکنید. کارآیی Any و کوئری SQL ایی که تولید میکند، به مراتب بیشتر و بهینهتر است از Count>0.
مشکل 10: سرعت insert پایین است
ردیابی تغییرات را خاموش کرده و از متد جدید AddRange استفاده کنید. همچنین افزونههایی برای Bulk insert نیز موجود هستند.
مشکل 11: شروع برنامه کند است
میتوان تمام مباحث نگاشتهای پویای کلاسهای برنامه به جداول و روابط بانک اطلاعاتی را به صورت کامپایل شده در برنامه ذخیره کرد. این مورد سبب بالا رفتن سرعت شروع برنامه خصوصا در حالتیکه تعداد جداول بالا است میشود.
اگر جدیدا قصد برنامه نویسی اندروید را کردهاید، یا هنوز روشهای متدوالی را برای
کار با این زبان انتخاب نکردهاید؛ به نظرم این مقاله میتواند کمک خوبی
برای شما باشد. مسائلی که بیان میکنم در واقع از تجربیات شخصی و راه حل
هایی است که برای خودم تعیین کردهام و تعدادی از آنها را در طول مدتی که
در این زمینه فعالیت کردهام، از جاهای مختلف دیده و در یک جا گردآوری
کردهام. برای نامگذاری اشیاء و متغیرها و دیگر موارد، من از این قاعده پیروی میکنم که به نظرم بسیار ایده آل میباشد. الگوی معماری هم که جدیدا مورد استفاده قرار دادهام، الگوی MVP است که نمونهای از آن، در گیت هاب قرار گرفته است. البته این مثال ساده تر نیز وجود دارد. تشریح کامل این معماری را به همراه آزمون واحد آن، میتوانید در این مقاله سه قسمتی ببینید.
در اینجا، یک سری نکات را در طول برنامه نویسی، متذکر میشوم تا مدیریت کدهای شما را در اندروید راحتتر کند.
یک نکتهی دیگر را که باید متذکر شوم این است که همه اصطلاحاتی که در این مقاله استفاده میشوند بر اساس اندروید استادیو و مستندات رسمی گوگل است است؛ به عنوان نمونه عبارتهای ماژول و پروژه آن چیزی هستند که ما در اندروید استادیو به آنها اشاره میکنیم، نه آنچه که کاربران Eclipse به آن اشاره میکنند.
یک. برای هر تکه کد و یا متدی که مینویسید مستندات کافی قرار دهید و اگر این متد نیاز به مجوز خاصی دارد مانند نمونه زیر، آن را حتما ذکر کنید:
در اینجا، یک سری نکات را در طول برنامه نویسی، متذکر میشوم تا مدیریت کدهای شما را در اندروید راحتتر کند.
یک نکتهی دیگر را که باید متذکر شوم این است که همه اصطلاحاتی که در این مقاله استفاده میشوند بر اساس اندروید استادیو و مستندات رسمی گوگل است است؛ به عنوان نمونه عبارتهای ماژول و پروژه آن چیزی هستند که ما در اندروید استادیو به آنها اشاره میکنیم، نه آنچه که کاربران Eclipse به آن اشاره میکنند.
یک. برای هر تکه کد و یا متدی که مینویسید مستندات کافی قرار دهید و اگر این متد نیاز به مجوز خاصی دارد مانند نمونه زیر، آن را حتما ذکر کنید:
/** * * <p> * check network is available or not <br/> * internet connection is not matter,for check internet connection refer to IsInternetConnected() Method in this class * </p> * <p> * Required Permission : <b>android.permission.ACCESS_NETWORK_STATE</b> * </p> * @param context * @return returns true if a network is available */ public boolean isNetworkAvailable(Context context) { ConnectivityManager connectivityManager = (ConnectivityManager) context.getSystemService(Context.CONNECTIVITY_SERVICE); NetworkInfo activeNetworkInfo = connectivityManager.getActiveNetworkInfo(); return activeNetworkInfo != null && activeNetworkInfo.isConnected(); }
همچنین اگر، مورد خاص دیگری مثل بالا بود، حتما آن را ذکر کنید. میتوانید از تگ گذاری در کامنت ها
نیز استفاده کنید. از ویژگیهای کامنت todo در اندروید استادیو این است
که میتوانید در حین کار با سیستم گیت نیز از آن بهره ببرید و قبل از کامیت
کردن کد، کدهای todo به شما یادآوری شوند و هر پیکربندی را که لازم دارید، روی آن انجام دهید.
دو.
از یک کلاس واحد جهت استفاده از اطلاعات عمومی و یا ثابتها استفاده
نمایید. این اطلاعات میتوانند شامل: مسیرها، آدرسهای وب سرویس، شماره
اختصاصی هر نوتیفیکیشن و .... باشند. برای اینکار میتوان هر کدام از اطلاعات را
داخل یک کلاس قرار داد و همه این کلاسها را به صورت استاتیک تعریف کنید تا
بدین شکل در دسترس قرار بگیرند (از الگوی singleton هم میتوان استفاده
کرد).
public class ProjectSettings { public static NotificationsId=new NotificationsId(); public static UrlAddresss=new UrlAddresss(); public static SdPath=new SdPath(); ...... }
ProjectSettings.NotificationsId.UpdateNotificationId
بدین شکل هم به طور ساده و مفهومی صدا زده میشود و هم اینکه در همه جای
برنامه این ثابتها و مقادیر قابل استفاده هستند. به عنوان مثال به شماره
هر نوتیفیکیشن از همه جا دسترسی دارید و هم اینکه شمارهای تکراری اشتباها
انتخاب نمیشود.
سه. حداکثر استفاده از اینترفیس را به خصوص برای UI انجام بدهید:
به عنوان نمونه، بسیاری نمایش یک toast را به شکل زیر انجام میدهند:
سه. حداکثر استفاده از اینترفیس را به خصوص برای UI انجام بدهید:
به عنوان نمونه، بسیاری نمایش یک toast را به شکل زیر انجام میدهند:
Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show();
یا اینکه برای یک دیالوگ مستقیما و در جا همانجا به کدنویسی مشغول میشوند.
این روشها هیچ مشکلی ندارند ولی در آینده نگهداری کد را مشکل میکنند.
مثلا تصور کنید شما بسیاری از جاهای برنامه، Toast زدید و حالا قصد دارید در
نسخه بعدی برنامه، toastهای دلخواه و یا custom ایی را ایجاد کنید. در این صورت
مجبورید کل برنامه را رصد کرده و هر جا toast هست آن را تغییر دهید. در
اینجا هم اصول DRY را نادیده گرفتهاید و هم زحمت شما زیاد شدهاست و حتی
ممکن است یک یا چندتایی از قلم بیفتند. برای دیالوگها هم بدین صورت خواهد
بود و خیلی از مسائل دیگر. به همین جهت استفاده از اینترفیسها توصیه
میشود و فردا نیز اگر باز یک کلاس دیگر را نوشتید، خیلی راحت آن را با کلاس
فعلی تعویض میکنید.
public interface IMessageUI { void ShowToast(Context context,String message); } public class MessageUI impelement IMessageUI { public void ShowToast(Context context,string message) { Toast.makeText(context, message, Toast.LENGTH_SHORT).show(); } }
چهار. اگر برای اولین بار است وارد اندروید میشوید، خوب چرخههای یک شیء، چون اکتیویتی یا فراگمنت را یاد بگیرید تا در آینده با مشکلات خاصی روبرو نشوید.
به عنوان مثال درست است که اولین رویداد فراخوانی در onCreate رخ میدهد ولی
همیشه محل مناسبی برای دریافت دیتاها در زمان اولیه نیست. به عنوان مثال
تصور کنید که لیستی در اکتیویتی A دارید و به اکتیویتی B میروید و یک آیتم
به اطلاعات اضافه میشود و موقعی که به اکتیویتی A بر میگردید، زیاد تعجب نکنید که لیست دقیقا به
همان شکل قبلی است و خبری از آیتم جدید نیست.
چون اکتیویتی در حالت stop بوده و بعد از آن به حالت Resume رفته و تا موقعی که این اکتیویتی از حافظه خارج نشود یا گوشی چرخش نداشته باشد، واکشی دیتاها صورت نخواهد گرفت. پس بهترین مکان در این حالت، رویداد OnStart است که در هر دو وضعیت صدا زده میشود؛ یا اینکه در OnRestatr روی آداپتور تغییرات جدید را اعمال کنید تا نیازی به واکشی مجدد دادهها نباشد.
چون اکتیویتی در حالت stop بوده و بعد از آن به حالت Resume رفته و تا موقعی که این اکتیویتی از حافظه خارج نشود یا گوشی چرخش نداشته باشد، واکشی دیتاها صورت نخواهد گرفت. پس بهترین مکان در این حالت، رویداد OnStart است که در هر دو وضعیت صدا زده میشود؛ یا اینکه در OnRestatr روی آداپتور تغییرات جدید را اعمال کنید تا نیازی به واکشی مجدد دادهها نباشد.
به طور خلاصه نحوه اجرای رویدادها بدین شکل است که ابتدای رویداد OnCreate اجرا میشود که هنوز هیچ UI ئی در آن پیاده سازی نشدهاست و شما در اینجا موظفید Layout خود را معرفی کنید. رویداد OnStart بعد از آن موقعی که UI آماده شده است، اجرا میگردد. سپس رویداد OnResume اجرا میشود.
تا بدینجا اکتیویتی مشکلی ندارد و میتواند به عملیات پاسخ دهد ولی اگر قسمتی از اکتیویتی در زیر لایهای از UI پنهان شود، به عنوان مثال دیالوگی باز شود که قسمتی از اکتیویتی را بپوشاند و یا منویی همانند تلگرام قسمتی از صفحه را بپوشاند، اکتیویتی اصطلاحا در حالت Pause قرار گرفته و بدین ترتیب رویداد OnPause اجرا میگردد. اگر همین دیالوگ بسته شود و مجددا اکتیویتی به طور کامل نمایان گردد مجددا رویداد OnResume اجرا میگردد.
از رویداد Onresume میتوانید برای کارهایی که بین زمان آغاز اکتیویتی و برگشت اکتیویتی مشترکند استفاده کرد. اگر به هر نحوی اکتیویتی به طور کامل پنهان شود٬، به این معناست که شما به اکتیویتی دیگری رفتهاید رویداد OnStop اجرا شدهاست و در صورت بازگشت، رویداد OnRestart اجرا خواهد شد. ولی اگر مدت طولانی از رویداد OnStop بگذرد احتمال اینکه سیستم مدیریت منابع اندروید، اکتیویتی شما را از حافظه خارج کند زیاد است و رویداد OnDestroy صورت خواهد گرفت. در این حالت دفعه بعد، مجددا همه عملیات از ابتدا آغاز میگردند.
تا بدینجا اکتیویتی مشکلی ندارد و میتواند به عملیات پاسخ دهد ولی اگر قسمتی از اکتیویتی در زیر لایهای از UI پنهان شود، به عنوان مثال دیالوگی باز شود که قسمتی از اکتیویتی را بپوشاند و یا منویی همانند تلگرام قسمتی از صفحه را بپوشاند، اکتیویتی اصطلاحا در حالت Pause قرار گرفته و بدین ترتیب رویداد OnPause اجرا میگردد. اگر همین دیالوگ بسته شود و مجددا اکتیویتی به طور کامل نمایان گردد مجددا رویداد OnResume اجرا میگردد.
از رویداد Onresume میتوانید برای کارهایی که بین زمان آغاز اکتیویتی و برگشت اکتیویتی مشترکند استفاده کرد. اگر به هر نحوی اکتیویتی به طور کامل پنهان شود٬، به این معناست که شما به اکتیویتی دیگری رفتهاید رویداد OnStop اجرا شدهاست و در صورت بازگشت، رویداد OnRestart اجرا خواهد شد. ولی اگر مدت طولانی از رویداد OnStop بگذرد احتمال اینکه سیستم مدیریت منابع اندروید، اکتیویتی شما را از حافظه خارج کند زیاد است و رویداد OnDestroy صورت خواهد گرفت. در این حالت دفعه بعد، مجددا همه عملیات از ابتدا آغاز میگردند.
پنج.
سرویس را با تردهای UI ترکیب نکنید. بعضا دیده میشود که کاربران
AsyncTask را داخل سرویس استفاده میکنند ولی این را بدانید که سرویس یک
ترد پردازشی جداگانه است و تضمینی برای ارتباط با UI به شما نمیدهند. هر
چند گوگل جدیدا تمهیداتی را برای آن اندیشیده است که به شما اجازه اینکار را
نمیدهد. ولی اگر باز هم اندروید استادیو به شما خوردهای نگرفت، خودتان این
قانون را اجرا کنید. قرار نیست یک AsyncTask با سرویس ترکیب شود.
شش. اگر برنامه شما قرار است در چندین حالت مختلفی که اتفاق میافتد، یک کار خاصی را انجام دهد، برای برنامهتان یک Receiver بنویسید و در آن کدهای تکراری را نوشته و در محلهای مختلف وقوع آن رویدادها، رسیور را صدا بزنید. برای نمونه برنامه تلگرام یک سرویس پیام رسان پشت صحنه دارد که در دو رویداد قرار است اجرا شوند. یکی موقعی که گوشی بوت خود را تکمیل کرده است و در حال آغاز فرایندهای سیستم عامل است و دیگر زمانی است که برنامه اجرا میشود. در اینجا تلگرام از یک رسیور سیستمی برای آگاهی از بوت شدن و یک رسیور داخل برنامه جهت آگاهی از اجرای برنامه استفاده میکند و هر دو به یک کلاس از جنس BroadcastReceiver متصلند:
<receiver android:name=".AppStartReceiver" android:enabled="true"> <intent-filter> <action android:name="org.telegram.start" /> <action android:name="android.intent.action.BOOT_COMPLETED" /> </intent-filter> </receiver>
public class AppStartReceiver extends BroadcastReceiver { public void onReceive(Context context, Intent intent) { AndroidUtilities.runOnUIThread(new Runnable() { @Override public void run() { ApplicationLoader.startPushService(); } }); } }
برنامه تلگرام حتی برای حالتهای پخش هم رسیورها استفاده کرده است که در همین رسیور وضعیت تغییر پلیر مشخص میشود:
<receiver android:name=".MusicPlayerReceiver" > <intent-filter> <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.close" /> <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.pause" /> <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.next" /> <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.play" /> <action android:name="org.telegram.android.musicplayer.previous" /> <action android:name="android.intent.action.MEDIA_BUTTON" /> <action android:name="android.media.AUDIO_BECOMING_NOISY" /> </intent-filter> </receiver>
اینگونه تلگرام میتواند از همه جا سرویس را کنترل کند. مثلا موقعی که
دانلود یک موزیک تمام شده، سریعا پخش آن موزیک دانلود شده را آغاز کند.
هفت. اگر از یک ORM برای لایه دادهها استفاده میکنید (قبلا در سایت جاری در مورد ORMهای اندروید صحبت کردهایم و ORMهای خوش دستی که خودم از آنها استفاده میکنم ActiveAndroid و CPORM هستند که هم کار کردن با آنها راحت است و هم اینکه امکانات خوبی را عرضه میکنند) در این نوع ORMها شما نباید انتظار چیزی مانند EF را داشته باشید و در بعضی موارد باید کمی خودتان کمک کنید. به عنوان مثال در Active Android برای ایجاد یک inner join باید به شکل زیر بنویسید:
هفت. اگر از یک ORM برای لایه دادهها استفاده میکنید (قبلا در سایت جاری در مورد ORMهای اندروید صحبت کردهایم و ORMهای خوش دستی که خودم از آنها استفاده میکنم ActiveAndroid و CPORM هستند که هم کار کردن با آنها راحت است و هم اینکه امکانات خوبی را عرضه میکنند) در این نوع ORMها شما نباید انتظار چیزی مانند EF را داشته باشید و در بعضی موارد باید کمی خودتان کمک کنید. به عنوان مثال در Active Android برای ایجاد یک inner join باید به شکل زیر بنویسید:
From query= new Select() .from(Poem.class) .innerJoin(BankPoemsGroups.class) .on("poems.id=bank_poems_groups.poem") .where("BankGroup=?", String.valueOf(groupId)); return query.execute();
@Table(name="poems") public class Poem extends Model { public static String tableName="poems"; public static String codeColumn="code"; public static String titleColumn="title"; public static String bookColumn="book"; ...... @Column(name="code",index = true) public int Code; @Column(name="title") public String Title; @Column(name="book") public Book Book; .....}
From query= new Select() .from(Poem.class) .innerJoin(BankPoemsGroups.class) .on(Poem.TableName+"."+ Poem.IdColumn+"="+ BankPoemsGroups.TableName+"."+ BankPoemsGroups.PoemColumn) .where(Poem.BankGroupColumn+"=?", String.valueOf(groupId)); return query.execute();
حالا کمی بهتر شد. هم برای تغییر آینده بهتر شد و هم اینکه احتمال خطای
تایپی کاهش یافت. ولی باز هم ایجاد کوئری هنوز سخت است و نوشتن مرتب یک
رابطه جوین و شرطی و چسباندن مداوم رشتهها کار خسته کنندهای است و احتمال
خطای سهوی و انسانی هم در آن بالاست. برای رفع این مشکل بهتر است یک کلاس
جدید برای ساخت این کوئریها داشته باشیم که یک نمونه از آن را در این
پایین میبینید:
public class QueryConcater { public String GetInnerJoinQuery(String table1,String field1,String table2,String field2) { String query=table1 +"." +field1+"="+table2+"."+field2; return query; } ...... }
return new Select() .from(Color.class) .innerJoin(ProductItem.class) .on(queryConcater.GetInnerJoinQuery(ProductItem.TableName, ProductItem.ColorColumn, Color.TableName)) .where(queryConcater.WhereConditionQuery (ProductItem.TableName, ProductItem.ProductColumn), productId) .execute();
در دستورات بالا از این کلاس دو متد برای کوئری جوین و یکی هم برای ساخت
شرط ایجاد شده است و مقادیر به صورت پارامتر داده شدهاند. این الگو کمک
میکند که اگر هم این تکه کد اشتباه باشد، با تغییر یکجا بقیه کدها هم تغییر
میکنند و اگر در آینده هم ORM تغییر یافت، نحوه کوئری نویسیها در این کلاس
تغییر کنند، نه اینکه در طول لایه سرویس پراکنده باشند.
هشت. سعی کنید همیشه از یک سیستم گزارش خطا در اپلیکیشن خود استفاده کنید. در حال حاضر معروفترین سیستم گزارش خطا Acra است که میتوانید backend آن را هم از اینجا تهیه کنید و اگر هم نخواستید، سایت Tracepot امکانات خوبی را به رایگان برای شما فراهم میکند. از این پس با سیستم آکرا شما به یک سیستم گزارش خطا متصلید که خطاهای برنامه شما در گوشی کاربر به شما گزارش داده خواهد شد. این گزارشها شامل:
هشت. سعی کنید همیشه از یک سیستم گزارش خطا در اپلیکیشن خود استفاده کنید. در حال حاضر معروفترین سیستم گزارش خطا Acra است که میتوانید backend آن را هم از اینجا تهیه کنید و اگر هم نخواستید، سایت Tracepot امکانات خوبی را به رایگان برای شما فراهم میکند. از این پس با سیستم آکرا شما به یک سیستم گزارش خطا متصلید که خطاهای برنامه شما در گوشی کاربر به شما گزارش داده خواهد شد. این گزارشها شامل:
- وضعیت گوشی در حین باز شدن برنامه و در حین خطا چگونه بوده است.
- مشخصات گوشی
- این خطا به چه تعداد رخ داده است و برای چه تعداد کاربر
- گزارش گیری بر اساس اولین تاریخ رخداد خطا و آخرین تاریخ، نسخه سیستم عامل اندروید، ورژن برنامه شما و...
نه. آکرا همانند Elmah نمیتواند خطاهای catch شده را دریافت کند. برای حل این مشکل عبارت زیر را در catchها بنویسید:
ACRA.getErrorReporter().handleException(caughtException);
ده. بر خلاف سیستم دات نت که شما اجباری به استفاده از Try Catchها ندارید. در
جاوا اینگونه نیست و هر متدی که Throw روی آن انجام شده باشد مستلزم استفاده از catch است. به همین دلیل در شماره نه
گفتیم که چگونه باید این مشکل را حل کنیم. ولی در بسیاری از اوقات پیش
میآید که ما داریم از ماژولهای متفاوتی استفاده میکنیم که جدا از ماژول
اصلی برنامه هستند و این مورد باعث میشود که بعضی افراد یا Acra را در همه
ماژولها صدا بزنند یا اینکه بی خیال آن شوند. ولی کار راحتتر این است که
شما هم همانند برنامه نویسان جاوا متد خود را به Throw مزین کنید تا در
هنگام استفاده از آن در برنامه اصلی نیاز به catch شدن باشد. در واقع شما
نباید catchها را داخل یک کتابخانه جدا و مستقل قرار دهید و روش صحیح هم
همین است حالا چه استفاده از آکرا نیاز باشد و چه نباشد.
نمونه اشتباه:
public void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) { try { InputStream in = new FileInputStream(source); OutputStream out = new FileOutputStream(destination); long fileLength=new File(source).length(); // Transfer bytes from in to out byte[] buf = new byte[64*1024]; int len; long total=0; while ((len = in.read(buf)) > 0) { out.write(buf, 0, len); total+=len; copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total); } in.close(); out.close(); } catch (IOException e) { e.printStackTrace(); } }
public void CopyFile(String source,String destination,CopyFileListener copyFileListener) throws IOException { InputStream in = new FileInputStream(source); OutputStream out = new FileOutputStream(destination); long fileLength=new File(source).length(); // Transfer bytes from in to out byte[] buf = new byte[64*1024]; int len; long total=0; while ((len = in.read(buf)) > 0) { out.write(buf, 0, len); total+=len; copyFileListener.PublishProgress(fileLength,total); } in.close(); out.close(); }
مطالب
EF Code First #12
پیاده سازی الگوی Context Per Request در برنامههای مبتنی بر EF Code first
در طراحی برنامههای چند لایه مبتنی بر EF مرسوم نیست که در هر کلاس و متدی که قرار است از امکانات آن استفاده کند، یکبار DbContext و کلاس مشتق شده از آن وهله سازی شوند؛ به این ترتیب امکان انجام امور مختلف در طی یک تراکنش از بین میرود. برای حل این مشکل الگویی مطرح شده است به نام Session/Context Per Request و یا به اشتراک گذاری یک Unit of work در لایههای مختلف برنامه در طی یک درخواست، که در ادامه یک پیاده سازی آنرا با هم مرور خواهیم کرد.
البته این سشن با سشن ASP.NET یکی نیست. در NHibernate معادل DbContextایی که در اینجا ملاحظه میکنید، Session نام دارد.
اهمیت بکارگیری الگوی Unit of work و به اشتراک گذاری آن در طی یک درخواست
در الگوی واحد کار یا همان DbContext در اینجا، تمام درخواستهای رسیده به آن، در صف قرار گرفته و تمام آنها در پایان کار، به بانک اطلاعاتی اعمال میشوند. برای مثال زمانیکه شیءایی را به یک وهله از DbContext اضافه/حذف میکنیم، یا در ادامه مقدار خاصیتی را تغییر میدهیم، هیچکدام از این تغییرات تا زمانیکه متد SaveChanges فراخوانی نشود، به بانک اطلاعاتی اعمال نخواهند شد. این مساله مزایای زیر را به همراه خواهد داشت:
الف) کارآیی بهتر
در اینجا از یک کانکشن باز شده، حداکثر استفاده صورت میگیرد. چندین و چند عملیات در طی یک batch به بانک اطلاعاتی اعمال میگردند؛ بجای اینکه برای اعمال هرکدام، یکبار اتصال جداگانهای به بانک اطلاعاتی باز شود.
ب) بررسی مسایل همزمانی
استفاده از یک الگوی واحد کار، امکان بررسی خودکار تمام تغییرات انجام شده بر روی یک موجودیت را در متدها و لایههای مختلف میسر کرده و به این ترتیب مسایل مرتبط با ConcurrencyMode عنوان شده در قسمتهای قبل به نحو بهتری قابل مدیریت خواهند بود.
ج) استفاده صحیح از تراکنشها
الگوی واحد کار به صورت خودکار از تراکنشها استفاده میکند. اگر در حین فراخوانی متد SaveChanges مشکلی رخ دهد، کل عملیات Rollback خواهد شد و تغییری در بانک اطلاعاتی رخ نخواهد داد. بنابراین استفاده از یک تراکنش در حین چند عملیات ناشی از لایههای مختلف برنامه، منطقیتر است تا اینکه هر کدام، در تراکنشی جدا مشغول به کار باشند.
کلاسهای مدل مثال جاری
در مثالی که در این قسمت بررسی خواهیم کرد، از کلاسهای مدل گروه محصولات کمک گرفته شده است:
using System.Collections.Generic;
namespace EF_Sample07.DomainClasses { public class Category { public int Id { get; set; } public virtual string Name { get; set; } public virtual string Title { get; set; } public virtual ICollection<Product> Products { get; set; } } }
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
namespace EF_Sample07.DomainClasses { public class Product { public int Id { get; set; } public string Name { get; set; } public decimal Price { get; set; }
[ForeignKey("CategoryId")] public virtual Category Category { get; set; } public int CategoryId { get; set; } } }
در کلاس Product، یک خاصیت اضافی به نام CategoryId اضافه شده است که توسط ویژگی ForeignKey، به عنوان کلید خارجی جدول معرفی خواهد شد. از این خاصیت در برنامههای ASP.NET برای مقدار دهی یک کلید خارجی توسط یک DropDownList پر شده با لیست گروهها، استفاده خواهیم کرد.
پیاده سازی الگوی واحد کار
همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، DbContext در EF Code first بر اساس الگوی واحد کار تهیه شده است، اما برای به اشتراک گذاشتن آن بین لایههای مختلف برنامه نیاز است یک لایه انتزاعی را برای آن تهیه کنیم، تا بتوان آنرا به صورت خودکار توسط کتابخانههای Dependency Injection یا به اختصار DI در زمان نیاز به استفاده از آن، به کلاسهای استفاده کننده تزریق کنیم. کتابخانهی DI ایی که در این قسمت مورد استفاده قرار میگیرد، کتابخانه معروف StructureMap است. برای دریافت آن میتوانید از Nuget استفاده کنید؛ یا از صفحه اصلی آن در Github : (^).
اینترفیس پایه الگوی واحد کار ما به شرح زیر است:
using System.Data.Entity; using System;
namespace EF_Sample07.DataLayer.Context { public interface IUnitOfWork { IDbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class; int SaveChanges(); } }
برای استفاده اولیه آن، تنها تغییری که در برنامه حاصل میشود به نحو زیر است:
using System.Data.Entity; using EF_Sample07.DomainClasses;
namespace EF_Sample07.DataLayer.Context { public class Sample07Context : DbContext, IUnitOfWork { public DbSet<Category> Categories { set; get; } public DbSet<Product> Products { set; get; }
#region IUnitOfWork Members public new IDbSet<TEntity> Set<TEntity>() where TEntity : class { return base.Set<TEntity>(); } #endregion } }
توضیحات:
با کلاس Context در قسمتهای قبل آشنا شدهایم. در اینجا به معرفی کلاسهایی خواهیم پرداخت که در معرض دید EF Code first قرار خواهند گرفت.
DbSetها هم معرف الگوی Repository هستند. کلاس Sample07Context، معرفی الگوی واحد کار یا Unit of work برنامه است.
برای اینکه بتوانیم تعاریف کلاسهای سرویس برنامه را مستقل از تعریف کلاس Sample07Context کنیم، یک اینترفیس جدید را به نام IUnitOfWork به برنامه اضافه کردهایم.
در اینجا کلاس Sample07Context پیاده سازی کننده اینترفیس IUnitOfWork خواهد بود (اولین تغییر).
دومین تغییر هم استفاده از متد base.Set میباشد. به این ترتیب به سادگی میتوان به DbSetهای مختلف در حین کار با IUnitOfWork دسترسی پیدا کرد. به عبارتی ضرورتی ندارد به ازای تک تک DbSetها یکبار خاصیت جدیدی را به اینترفیس IUnitOfWork اضافه کرد. به کمک استفاده از امکانات Generics مهیا، اینبار
uow.Set<Product>
معادل همان db.Products سابق است؛ در حالتیکه از Sample07Context به صورت مستقیم استفاده شود.
همچنین نیازی به پیاده سازی متد SaveChanges نیست؛ زیرا پیاده سازی آن در کلاس DbContext قرار دارد.
استفاده از الگوی واحد کار در کلاسهای لایه سرویس برنامه
using EF_Sample07.DomainClasses; using System.Collections.Generic;
namespace EF_Sample07.ServiceLayer { public interface ICategoryService { void AddNewCategory(Category category); IList<Category> GetAllCategories(); } }
using EF_Sample07.DomainClasses; using System.Collections.Generic;
namespace EF_Sample07.ServiceLayer { public interface IProductService { void AddNewProduct(Product product); IList<Product> GetAllProducts(); } }
لایه سرویس برنامه را با دو اینترفیس جدید شروع میکنیم. هدف از این اینترفیسها، ارائه پیاده سازیهای متفاوت، به ازای ORMهای مختلف است. برای مثال در کلاسهای زیر که نام آنها با Ef شروع شده است، پیاده سازی خاص Ef Code first را تدارک خواهیم دید. این پیاده سازی، قابل انتقال به سایر ORMها نیست چون نه پیاده سازی یکسانی را از مباحث LINQ ارائه میدهند و نه متدهای الحاقی همانندی را به همراه دارند و نه اینکه مباحث نگاشت کلاسهای آنها به جداول مختلف یکی است:
using System.Collections.Generic; using System.Data.Entity; using System.Linq; using EF_Sample07.DataLayer.Context; using EF_Sample07.DomainClasses;
namespace EF_Sample07.ServiceLayer { public class EfCategoryService : ICategoryService { IUnitOfWork _uow; IDbSet<Category> _categories; public EfCategoryService(IUnitOfWork uow) { _uow = uow; _categories = _uow.Set<Category>(); }
public void AddNewCategory(Category category) { _categories.Add(category); }
public IList<Category> GetAllCategories() { return _categories.ToList(); } } }
using System.Collections.Generic; using System.Data.Entity; using System.Linq; using EF_Sample07.DataLayer.Context; using EF_Sample07.DomainClasses;
namespace EF_Sample07.ServiceLayer { public class EfProductService : IProductService { IUnitOfWork _uow; IDbSet<Product> _products; public EfProductService(IUnitOfWork uow) { _uow = uow; _products = _uow.Set<Product>(); }
public void AddNewProduct(Product product) { _products.Add(product); }
public IList<Product> GetAllProducts() { return _products.Include(x => x.Category).ToList(); } } }
توضیحات:
همانطور که ملاحظه میکنید در هیچکدام از کلاسهای سرویس برنامه، وهله سازی مستقیمی از الگوی واحد کار وجود ندارد. این لایه از برنامه اصلا نمیداند که کلاسی به نام Sample07Context وجود خارجی دارد یا خیر.
همچنین لایه اضافی دیگری را به نام Repository جهت مخفی سازی سازوکار EF به برنامه اضافه نکردهایم. این لایه شاید در نگاه اول برنامه را مستقل از ORM جلوه دهد اما در عمل قابل انتقال نیست و سبب تحمیل سربار اضافی بی موردی به برنامه میشود؛ ORMها ویژگیهای یکسانی را ارائه نمیدهند. حتی در حالت استفاده از LINQ، پیاده سازیهای یکسانی را به همراه ندارند.
بنابراین اگر قرار است برنامه مستقل از ORM کار کند، نیاز است لایه استفاده کننده از سرویس برنامه، با دو اینترفیس IProductService و ICategoryService کار کند و نه به صورت مستقیم با پیاده سازی آنها. به این ترتیب هر زمان که لازم شد، فقط باید پیاده سازیهای کلاسهای سرویس را تغییر داد؛ باز هم برنامه نهایی بدون نیاز به تغییری کار خواهد کرد.
تا اینجا به معماری پیچیدهای نرسیدهایم و اصطلاحا over-engineering صورت نگرفته است. یک اینترفیس بسیار ساده IUnitOfWork به برنامه اضافه شده؛ در ادامه این اینترفیس به کلاسهای سرویس برنامه تزریق شده است (تزریق وابستگی در سازنده کلاس). کلاسهای سرویس ما «میدانند» که EF وجود خارجی دارد و سعی نکردهایم توسط لایه اضافی دیگری آنرا مخفی کنیم. شیوه کار با IDbSet تعریف شده دقیقا همانند روال متداولی است که با EF Code first کار میشود و بسیار طبیعی جلوه میکند.
استفاده از الگوی واحد کار و کلاسهای سرویس تهیه شده در یک برنامه کنسول ویندوزی
در ادامه برای وهله سازی اینترفیسهای سرویس و واحد کار برنامه، از کتابخانه StructureMap که یاد شد، استفاده خواهیم کرد. بنابراین، تمام برنامههای نهایی ارائه شده در این قسمت، ارجاعی را به اسمبلی StructureMap.dll نیاز خواهند داشت.
کدهای برنامه کنسول مثال جاری را در ادامه ملاحظه خواهید کرد:
using System.Collections.Generic; using System.Data.Entity; using EF_Sample07.DataLayer.Context; using EF_Sample07.DomainClasses; using EF_Sample07.ServiceLayer; using StructureMap;
namespace EF_Sample07 { class Program { static void Main(string[] args) { Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample07Context, Configuration>());
HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize(); ObjectFactory.Initialize(x => { x.For<IUnitOfWork>().CacheBy(InstanceScope.Hybrid).Use<Sample07Context>(); x.For<ICategoryService>().Use<EfCategoryService>(); });
var uow = ObjectFactory.GetInstance<IUnitOfWork>(); var categoryService = ObjectFactory.GetInstance<ICategoryService>();
var product1 = new Product { Name = "P100", Price = 100 }; var product2 = new Product { Name = "P200", Price = 200 }; var category1 = new Category { Name = "Cat100", Title = "Title100", Products = new List<Product> { product1, product2 } }; categoryService.AddNewCategory(category1); uow.SaveChanges(); } } }
در اینجا بیشتر هدف، معرفی نحوه استفاده از StructureMap است.
ابتدا توسط متد ObjectFactory.Initialize مشخص میکنیم که اگر برنامه نیاز به اینترفیس IUnitOfWork داشت، لطفا کلاس Sample07Context را وهله سازی کرده و مورد استفاده قرار بده. اگر ICategoryService مورد استفاده قرار گرفت، وهله مورد نظر باید از کلاس EfCategoryService تامین شود.
توسط ObjectFactory.GetInstance نیز میتوان به وهلهای از این کلاسها دست یافت و نهایتا با فراخوانی uow.SaveChanges میتوان اطلاعات را ذخیره کرد.
چند نکته:
- به کمک کتابخانه StructureMap، تزریق IUnitOfWork به سازنده کلاس EfCategoryService به صورت خودکار انجام میشود. اگر به کدهای فوق دقت کنید ما فقط با اینترفیسها مشغول به کار هستیم، اما وهلهسازیها در پشت صحنه انجام میشود.
- حین معرفی IUnitOfWork از متد CacheBy با پارامتر InstanceScope.Hybrid استفاده شده است. این enum مقادیر زیر را میتواند بپذیرد:
public enum InstanceScope { PerRequest = 0, Singleton = 1, ThreadLocal = 2, HttpContext = 3, Hybrid = 4, HttpSession = 5, HybridHttpSession = 6, Unique = 7, Transient = 8, }
برای مثال اگر در برنامهای نیاز داشتید یک کلاس به صورت Singleton عمل کند، فقط کافی است نحوه کش شدن آنرا تغییر دهید.
حالت PerRequest در برنامههای وب کاربرد دارد (و حالت پیش فرض است). با انتخاب آن وهله سازی کلاس مورد نظر به ازای هر درخواست رسیده انجام خواهد شد.
در حالت ThreadLocal، به ازای هر Thread، وهلهای متفاوت در اختیار مصرف کننده قرار میگیرد.
با انتخاب حالت HttpContext، به ازای هر HttpContext ایجاد شده، کلاس معرفی شده یکبار وهله سازی میگردد.
حالت Hybrid ترکیبی است از حالتهای HttpContext و ThreadLocal. اگر برنامه وب بود، از HttpContext استفاده خواهد کرد در غیراینصورت به ThreadLocal سوئیچ میکند.
استفاده از الگوی واحد کار و کلاسهای سرویس تهیه شده در یک برنامه ASP.NET MVC
یک برنامه خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. سپس یک HomeController جدید را نیز به آن اضافه نمائید و کدهای آنرا مطابق اطلاعات زیر تغییر دهید:
using System.Web.Mvc; using EF_Sample07.DomainClasses; using EF_Sample07.ServiceLayer; using EF_Sample07.DataLayer.Context; using System.Collections.Generic;
namespace EF_Sample07.MvcAppSample.Controllers { public class HomeController : Controller { IProductService _productService; ICategoryService _categoryService; IUnitOfWork _uow; public HomeController(IUnitOfWork uow, IProductService productService, ICategoryService categoryService) { _productService = productService; _categoryService = categoryService; _uow = uow; }
[HttpGet] public ActionResult Index() { var list = _productService.GetAllProducts(); return View(list); }
[HttpGet] public ActionResult Create() { ViewBag.CategoriesList = new SelectList(_categoryService.GetAllCategories(), "Id", "Name"); return View(); }
[HttpPost] public ActionResult Create(Product product) { if (this.ModelState.IsValid) { _productService.AddNewProduct(product); _uow.SaveChanges(); }
return RedirectToAction("Index"); }
[HttpGet] public ActionResult CreateCategory() { return View(); }
[HttpPost] public ActionResult CreateCategory(Category category) { if (this.ModelState.IsValid) { _categoryService.AddNewCategory(category); _uow.SaveChanges(); }
return RedirectToAction("Index"); } } }
نکته مهم این کنترلر، تزریق وابستگیها در سازنده کلاس کنترلر است؛ به این ترتیب کنترلر جاری نمیداند که با کدام پیاده سازی خاصی از این اینترفیسها قرار است کار کند.
اگر برنامه را به همین نحو اجرا کنیم، موتور ASP.NET MVC ایراد خواهد گرفت که یک کنترلر باید دارای سازندهای بدون پارامتر باشد تا من بتوانم به صورت خودکار وهلهای از آنرا ایجاد کنم. برای رفع این مشکل از کتابخانه StructureMap برای تزریق خودکار وابستگیها کمک خواهیم گرفت:
using System; using System.Data.Entity; using System.Web.Mvc; using System.Web.Routing; using EF_Sample07.DataLayer.Context; using EF_Sample07.ServiceLayer; using StructureMap;
namespace EF_Sample07.MvcAppSample
{ // Note: For instructions on enabling IIS6 or IIS7 classic mode, // visit http://go.microsoft.com/?LinkId=9394801
public class MvcApplication : System.Web.HttpApplication { public static void RegisterGlobalFilters(GlobalFilterCollection filters) { filters.Add(new HandleErrorAttribute()); }
public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes) { routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");
routes.MapRoute( "Default", // Route name "{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults ); }
protected void Application_Start() { Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample07Context, Configuration>()); HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize(); AreaRegistration.RegisterAllAreas(); RegisterGlobalFilters(GlobalFilters.Filters); RegisterRoutes(RouteTable.Routes); initStructureMap(); }
private static void initStructureMap() { ObjectFactory.Initialize(x => { x.For<IUnitOfWork>().HttpContextScoped().Use(() => new Sample07Context()); x.ForRequestedType<ICategoryService>().TheDefaultIsConcreteType<EfCategoryService>(); x.ForRequestedType<IProductService>().TheDefaultIsConcreteType<EfProductService>(); });
//Set current Controller factory as StructureMapControllerFactory ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory(new StructureMapControllerFactory()); }
protected void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e) { ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects(); } }
public class StructureMapControllerFactory : DefaultControllerFactory { protected override IController GetControllerInstance(RequestContext requestContext, Type controllerType) { return ObjectFactory.GetInstance(controllerType) as Controller; } } }
توضیحات:
کدهای فوق متعلق به کلاس Global.asax.cs هستند. در اینجا در متد Application_Start، متد initStructureMap فراخوانی شده است.
با پیاده سازی ObjectFactory.Initialize در کدهای برنامه کنسول معرفی شده آشنا شدیم. اینبار فقط حالت کش شدن کلاس Context برنامه را HttpContextScoped قرار دادهایم تا به ازای هر درخواست رسیده یک بار الگوی واحد کار وهله سازی شود.
نکته مهمی که در اینجا اضافه شدهاست، استفاده از متد ControllerBuilder.Current.SetControllerFactory میباشد. این متد نیاز به وهلهای از نوع DefaultControllerFactory دارد که نمونهای از آنرا در کلاس StructureMapControllerFactory مشاهده میکنید. به این ترتیب در زمان وهله سازی خودکار یک کنترلر، اینبار StructureMap وارد عمل شده و وابستگیهای برنامه را مطابق تعاریف ObjectFactory.Initialize ذکر شده، به سازنده کلاس کنترلر تزریق میکند.
همچنین در متد Application_EndRequest با فراخوانی ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects از نشتی اتصالات به بانک اطلاعاتی جلوگیری خواهیم کرد. چون وهله الگوی کار برنامه HttpScoped تعریف شده، در پایان یک درخواست به صورت خودکار توسط StructureMap پاکسازی میشود و به نشتی منابع نخواهیم رسید.
استفاده از الگوی واحد کار و کلاسهای سرویس تهیه شده در یک برنامه ASP.NET Web forms
در یک برنامه ASP.NET Web forms نیز میتوان این مباحث را پیاده سازی کرد:
using System; using System.Data.Entity; using EF_Sample07.DataLayer.Context; using EF_Sample07.ServiceLayer; using StructureMap;
namespace EF_Sample07.WebFormsAppSample { public class Global : System.Web.HttpApplication { private static void initStructureMap() { ObjectFactory.Initialize(x => { x.For<IUnitOfWork>().HttpContextScoped().Use(() => new Sample07Context()); x.ForRequestedType<ICategoryService>().TheDefaultIsConcreteType<EfCategoryService>(); x.ForRequestedType<IProductService>().TheDefaultIsConcreteType<EfProductService>();
x.SetAllProperties(y=> { y.OfType<IUnitOfWork>(); y.OfType<ICategoryService>(); y.OfType<IProductService>(); }); }); }
void Application_Start(object sender, EventArgs e) { Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<Sample07Context, Configuration>()); HibernatingRhinos.Profiler.Appender.EntityFramework.EntityFrameworkProfiler.Initialize(); initStructureMap(); }
void Application_EndRequest(object sender, EventArgs e) { ObjectFactory.ReleaseAndDisposeAllHttpScopedObjects(); }
در اینجا کدهای کلاس Global.asax.cs را ملاحظه میکنید. توضیحات آن با قسمت ASP.NET MVC آنچنان تفاوتی ندارد و یکی است. البته منهای تعاریف SetAllProperties که جدید است و در ادامه به علت اضافه کردن آنها خواهیم رسید.
در ASP.NET Web forms برخلاف ASP.NET MVC نیاز است کار وهله سازی اینترفیسها را به صورت دستی انجام دهیم. برای این منظور و کاهش کدهای تکراری برنامه میتوان یک کلاس پایه را به نحو زیر تعریف کرد:
using System.Web.UI; using StructureMap;
namespace EF_Sample07.WebFormsAppSample { public class BasePage : Page { public BasePage() { ObjectFactory.BuildUp(this); } } }
سپس برای استفاده از آن خواهیم داشت:
using System; using EF_Sample07.DataLayer.Context; using EF_Sample07.DomainClasses; using EF_Sample07.ServiceLayer;
namespace EF_Sample07.WebFormsAppSample { public partial class AddProduct : BasePage { public IUnitOfWork UoW { set; get; } public IProductService ProductService { set; get; } public ICategoryService CategoryService { set; get; }
protected void Page_Load(object sender, EventArgs e) { if (!IsPostBack) { bindToCategories(); } }
private void bindToCategories() { ddlCategories.DataTextField = "Name"; ddlCategories.DataValueField = "Id"; ddlCategories.DataSource = CategoryService.GetAllCategories(); ddlCategories.DataBind(); }
protected void btnAdd_Click(object sender, EventArgs e) { var product = new Product { Name = txtName.Text, Price = int.Parse(txtPrice.Text), CategoryId = int.Parse(ddlCategories.SelectedItem.Value) }; ProductService.AddNewProduct(product); UoW.SaveChanges(); Response.Redirect("~/Default.aspx"); } } }
اینبار وابستگیهای کلاس افزودن محصولات، به صورت خواصی عمومی تعریف شدهاند. این خواص عمومی توسط متد SetAllProperties که در فایل global.asax.cs معرفی شدند، باید یکبار تعریف شوند (مهم!).
سپس اگر دقت کرده باشید، اینبار کلاس AddProduct از BasePage ما ارث بری کرده است. در سازند کلاس BasePage، با فراخوانی متد ObjectFactory.BuildUp، تزریق وابستگیها به خواص عمومی کلاس جاری صورت میگیرد.
در ادامه نحوه استفاده از این اینترفیسها را جهت مقدار دهی یک DropDownList یا ذخیره سازی اطلاعات یک محصول مشاهده میکنید. در اینجا نیز کار با اینترفیسها انجام شده و کلاس جاری دقیقا نمیداند که با چه وهلهای مشغول به کار است. تنها در زمان اجرا است که توسط StructureMap ، به ازای هر اینترفیس معرفی شده، وهلهای مناسب بر اساس تعاریف فایل Global.asax.cs در اختیار برنامه قرار میگیرد.
کدهای کامل مثالهای این سری را از آدرس زیر هم میتوانید دریافت کنید: (^)
به روز رسانی
کدهای قسمت جاری را به روز شده جهت استفاده از EF 6 و StructureMap 3 در VS 2013، از اینجا میتوانید دریافت کنید:
EF_Sample07