EF Code First #12
همانطور که مشاهده میکنید، در طول یک درخواست (آی دی HttpContext یکی است)، دو Context متفاوت ایجاد شدهاند.
آموزش MEF#1
توی Ninject میتونستیم مشخص کنیم یک پلاگین وابسته به پلاگین دیگه باشه. این کار در MEF به چه شکلی انجام میگیرد؟
EF Code First #2
اگر برنامه ما به شکلی باشد که ماژول پذیر باشد و در DLL جداگانه همانند این مثال یک ماژول با نام Blog داشته باشیم برای اضافه کردن به Context باید چگونه عمل نماییم؟
EF Code First #12
شاید سادهترین تعریف برای Saltarelle این باشد که «کامپایلریست که کدهای C# را به جاوا اسکریپت تبدیل میکند». محاسن زیادی را میتوان برای اینگونه کامپایلرها نام برد؛ مخصوصا در پروژههای سازمانی که نگهداری از کدهای جاوا اسکریپت بسیار سخت و گاهی خارج از توان است و این شاید مهمترین عامل ظهور ابزارهای جدید از قبیل Typescript باشد.
در هر صورت اگر حوصله و وقت کافی برای تجهیز تیم نرم افزاری، به دانش یک زبان جدید مانند Typescript نباشد، استفاده از توان و دانش تیم تولید، از زبان C# سادهترین راه حل است و اگر ابزاری مطمئن برای استفاده از حداکثر قدرت JavaScript همراه با امکانات نگهداری و توسعه کدها وجود داشته باشد، بی شک Saltarelle یکی از بهترینهای آنهاست.
قبلا کامپایلر هایی از این دست مانند Script# وجود داشتند، اما فاقد همه امکانات C# بوده وعملا قدرت کامل C# در کد نویسی وجود نداشت. اما با توجه به ادعای توسعه دهندگان این کامپایلر سورس باز در استفادهی حداکثری از کلیه ویژگیهای C# 5 و با وجود Library های متعدد میتوان Saltarelle را عملا یک کامپایلر موفق در این زمینه دانست.
برای استفاده از Saltarelle در یک برنامه وب ساده باید یک پروژه Console Application به Solution اضافه کرد و پکیج Saltarelle.Compiler را از nuget نصب نمایید. بعد از نصب این پکیج، کلیه Reference ها از پروژه حدف میشوند و هر بار Build توسط کامپایلر Saltarelle انجام میشود. البته با اولین Build، مقداری Error را خواهید دید که برای از بین بردنشان نیاز است پکیج Saltarelle.Runtime را نیز در این پروژه نصب نمایید:
PM> Install-Package Saltarelle.Compiler PM> Install-Package Saltarelle.Runtime
در صورتیکه کماکان Build نهایی با Error همرا بود، یکبار این پروژه را Unload و سپس مجددا Load نمایید
UI یک پروژه وب MVC است و Client یک Console Application که پکیجهای مورد نیاز Saltarelle روی آن نصب شده است.
در صورتیکه پروژه را Build نماییم و نگاهی به پوشهی Debug بیاندازیم، یک فایل JavaScript همنام پروژه وجود دارد:
برای اینکه بعد از هر بار Build ، فایل اسکریپت به پوشهی مربوطه در پروژه UI منتقل شود کافیست کد زیر را در Post Build پروژه Client بنویسیم:
copy "$(TargetDir)$(TargetName).js" "$(SolutionDir)SalratelleSample.UI\Scripts"
اکنون پس از هر بار Build ، فایل اسکریپت مورد نظر در پوشهی Scripts پروژه UI آپدیت میشود:
در ادامه کافیست فایل اسکریپت را به layout اضافه کنیم.
<script src="~/Scripts/SaltarelleSample.Client.js"></script>
در پوشهی Saltarelle.Runtime در پکیجهای نصب شده، یک فایل اسکریپت به نام mscorlib.min.js نیز وجود دارد که حاوی اسکریپتهای مورد نیاز Saltarelle در هنگام اجراست. آن را به پوشه اسکریپتهای پروژه UI کپی نمایید و سپس به Layout اضافه کنید.
<script src="~/Scripts/mscorlib.min.js"></script> <script src="~/Scripts/SaltarelleSample.Client.js"></script>
حال نوبت به اضافه نمودن libraryهای مورد نیازمان است. برای دسترسی به آبجکت هایی از قبیل document, window, element و غیره در جاوااسکریپت میتوان پکیج Saltarelle.Web را در پروژهی Client نصب نمود و برای دسترسی به اشیاء و فرمانهای jQuery، پکیج Salratelle.jQuery را نصب نمایید.
> Install-Package Saltarelle.Web > Install-Package Saltarelle.jQuery
به این libraryها imported library میگویند. در واقع، در زمان کامپایل، برای این libraryها فایل اسکریپتی تولید نمیشود و فقط آبجکتهای #C هستند که که هنگام کامپایل تبدیل به کدهای ساده اسکریپت میشوند که اگر اسکریپت مربوط به آنها به صفحه اضافه نشده باشد، اجرای اسکریپت با خطا مواجه میشود.
به طور سادهتر وقتی از jQuery library استفاده میکنید هیچ فایل اسکریپت اضافهای تولید نمیشود، اما باید اسکریپت jQuery به صفحه شما اضافه شده باشد.
<script src="~/Scripts/jquery-1.10.2.min.js"></script>
مثال ما یک اپلیکیشن ساده برای خواندن فیدهای همین سایت است. ابتدا کدهای سمت سرور را در پروژه UI می نویسیم.
کلاسهای مورد نیاز ما برای این فید ریدر:
public class Feed { public string FeedId { get; set; } public string Title { get; set; } public string Address { get; set; } } public class Item { public string Title { get; set; } public string Link { get; set; } public string Description { get; set; } }
و یک کلاس برای مدیریت منطق برنامه
public class SiteManager { private static List<Feed> _feeds; public static List<Feed> Feeds { get { if (_feeds == null) _feeds = CreateSites(); return _feeds; } } private static List<Feed> CreateSites() { return new List<Feed>() { new Feed(){ FeedId = "1", Title = "آخرین تغییرات سایت", Address = "https://www.dntips.ir/rss.xml" }, new Feed(){ FeedId = "2", Title = "مطالب سایت", Address = "https://www.dntips.ir/feeds/posts" }, new Feed(){ FeedId = "3", Title = "نظرات سایت", Address = "https://www.dntips.ir/feeds/comments" }, new Feed(){ FeedId = "4", Title = "خلاصه اشتراک ها", Address = "https://www.dntips.ir/feed/news" }, }; } public static IEnumerable<Item> GetNews(string id) { XDocument feedXML = XDocument.Load(Feeds.Find(s=> s.FeedId == id).Address); var feeds = from feed in feedXML.Descendants("item") select new Item { Title = feed.Element("title").Value, Link = feed.Element("link").Value, Description = feed.Element("description").Value }; return feeds; } }
کلاس SiteManager فقط یک لیست از فیدها دارد و متدی که با گرفتن شناسهی فید ، یک لیست از آیتمهای موجود در آن فید ایجاد میکند.
حال دو ApiController برای دریافت دادهها ایجاد میکنیم
public class FeedController : ApiController { // GET api/<controller> public IEnumerable<Feed> Get() { return SiteManager.Feeds; } } public class ItemsController : ApiController { // GET api/<controller>/5 public IEnumerable<Item> Get(string id) { return SiteManager.GetNews(id); } }
در View پیشفرض که Index از کنترلر Home است، یک Html ساده برای
فرم صفحه اضافه میکنیم
<div> <div> <h2>Feeds</h2> <ul id="Feeds"> </ul> </div> <div> <h2>Items</h2> <p id="FeedItems"> </p> </div> </div>
در المنت Feeds لیست فیدها را قرار میدهیم و در FeedItems آیتمهای مربوط به هر فید. حال به سراغ کدهای سمت کلاینت میرویم و به جای جاوا اسکریپت از Saltarelle استفاده میکنیم.
کلاس Program را از پروژه Client باز میکنیم و متد Main را به شکل زیر تغییر میدهیم:
static void Main() { jQuery.OnDocumentReady(() => { FillFeeds(); }); }
بعد از کامپایل شدن، کد #C شارپ بالا به صورت زیر در میآید:
$SaltarelleSample_Client_$Program.$main = function() { $(function() { $SaltarelleSample_Client_$Program.$fillFeeds(); }); }; $SaltarelleSample_Client_$Program.$main();
و این همان متد معروف jQuery است که Saltarelle.jQuery برایمان ایجاد کرده است.
متد FillFeeds را به شکل زیر پیاده سازی میکنیم
private static void FillFeeds() { jQuery.Ajax(new jQueryAjaxOptions() { Url = "/api/feed", Type = "GET", Success = (d,t,r) => { // Fill var ul = jQuery.Select("#Feeds"); jQuery.Each((List<Feed>)d, (idx,i) => { var li = jQuery.Select("<li>").Text(i.Title).CSS("cursor", "pointer"); li.Click(eve => { FillData(i.FeedId); }); ul.Append(li); }); } }); }
آبجکت jQuery، متدی به نام Ajax دارد که یک شی از کلاس jQueryAjaxOptions را به عنوان پارامتر میپذیرد. این کلاس کلیه خصوصیات متد Ajax در jQuery را پیاده سازی میکند. نکته شیرین آن توانایی نوشتن lambda برای Delegate هاست.
خاصیت Success یک Delegate است که 3 پارامتر ورودی را میپذیرد.
public delegate void AjaxRequestCallback(object data, string textStatus, jQueryXmlHttpRequest request);
data همان مقداریست که api باز میگرداند که یک لیست از Feed هاست. برای زیبایی کار، من یک کلاس Feed در پروژه Client اضافه میکنم که خصوصیاتی مشترک با کلاس اصلی سمت سرور دارد و مقدار برگشی Ajax را به آن تبدیل میکنم.
کلاس Feed و Item
[PreserveMemberCase()] public class Feed { //[ScriptName("FeedId")] public string FeedId; //[ScriptName("Title")] public string Title; //[ScriptName("Address")] public string Address; } [PreserveMemberCase()] public class Item { // [ScriptName("Title")] public string Title; // [ScriptName("Link")] public string Link; // [ScriptName("Description")] public string Description; }
jQuery.Each((List<Feed>)d, (idx,i) => { var li = jQuery.Select("<li>").Text(i.Title).CSS("cursor", "pointer"); li.Click(eve => { FillData(i.FeedId); }); ul.Append(li); });
به ازای هر آیتمی که در شیء بازگشتی وجود دارد، با استفاد از متد each در jQuery یک li ایجاد میکنیم. همان طور که میبینید کلیه خواص، به شکل Fluent قابل اضافه شدن میباشد. سپس برای li یک رویداد کلیک که در صورت وقوع، متد FillData را با شناسه فید کلیک شده فراخوانی میکند و در آخر li را به المنت ul اضافه میکنیم.
برای هر کلیک هم مانند مثال بالا api را با شناسهی فید مربوطه فراخوانی کرده و به ازای هر آیتم، یک سطر ایجاد میکنیم.
private static void FillData(string p) { jQuery.Ajax(new jQueryAjaxOptions() { Url = "/api/items/" + p, Type = "GET", Success = (d, t, r) => { var content = jQuery.Select("#FeedItems"); content.Html(""); foreach (var item in (List<Item>)d) { var row = jQuery.Select("<div>").AddClass("row").CSS("direction", "rtl"); var link = jQuery.Select("<a>").Attribute("href", item.Link).Text(item.Title); row.Append(link); content.Append(row); } } }); }
در این مثال ما از Saltarelle.jQuery برای استفاده از jQuery.js استفاده نمودیم. libraryهای متعددی برای Saltarelle از قبیل linq,angular,knockout,jQueryUI,nodeJs ایجاد شده و همچنین قابلیتهای زیادی برای نوشتن imported libraryهای سفارشی نیز وجود دارد.
مطمئنا استفاده از چنین کامپایلرهایی راه حلی سریع برای رهایی از مشکلات متعدد کد نویسی با جاوا اسکریپت در نرم افزارهای بزرگ مقیاس است. اما مقایسه آنها با ابزارهایی از قبیل typescript احتیاج به زمان و تجربه کافی در این زمینه دارد.
- در این مثال، خواص مربوط به popbox در document.ready مربوط به جی کوئری ست میشود، یعنی قبل از اینکه عکسها load شوند تنظیمات ما اعمال شده.
- اسکریپت مربوط به popbox را من فشرده نکردم. با فشرده سازی آن حجم آن نصف میشود که در مورد سرعت load شدن آن خیلی مؤثر است. برای این منظور میتونید به آدرس زیر مراجعه کنید:
http://www.codeproject.com/KB/cs/jscompress.aspx
تغییرات الگوریتمهای هش کردن اطلاعات
با حذف و تغییرنام کلاسهایی مانند SHA256Managed (و تمام کلاسهای Managed_) در NET Core.، معادل کدهایی مانند:
using (var sha256 = new SHA256Managed()) { // Crypto code here... }
public static string GetHash(string text) { using (var sha256 = SHA256.Create()) { var hashedBytes = sha256.ComputeHash(Encoding.UTF8.GetBytes(text)); return BitConverter.ToString(hashedBytes).Replace("-", "").ToLower(); } }
"dependencies": { "System.Security.Cryptography.Algorithms": "4.2.0" },
به علاوه اگر نیاز به محاسبهی هش حاصل از جمع چندین byte array را دارید، در اینجا میتوان از الگوریتمهای IncrementalHash به صورت ذیل استفاده کرد:
using (var md5 = IncrementalHash.CreateHash(HashAlgorithmName.MD5)) { md5.AppendData(byteArray1, 0, byteArray1.Length); md5.AppendData(byteArray2, 0, byteArray2.Length); var hash = md5.GetHashAndReset(); }
تولید اعداد تصادفی Thread safe در NET Core.
روشهای زیادی برای تولید اعداد تصادفی در برنامههای دات نت وجود دارند؛ اما مشکل اکثر آنها این است که thread safe نیستند و نباید از آنها در برنامههای چند ریسمانی (مانند برنامههای وب)، به نحو متداولی استفاده کرد. در این بین تنها کلاسی که thread safe است، کلاس RNGCryptoServiceProvider میباشد؛ آن هم با یک شرط:
private static readonly RNGCryptoServiceProvider Rand = new RNGCryptoServiceProvider();
بنابراین اگر در کدهای خود چنین تعریفی را دارید:
var rand = new RNGCryptoServiceProvider();
در NET Core. این کلاس به طور کامل حذف شدهاست و معادل جدید آن کلاس RandomNumberGenerator است که به صورت ذیل قابل استفاده است (و در عمل تفاوتی بین کدهای آن با کدهای RNGCryptoServiceProvider نیست):
public interface IRandomNumberProvider { int Next(); int Next(int max); int Next(int min, int max); } public class RandomNumberProvider : IRandomNumberProvider { private readonly RandomNumberGenerator _rand = RandomNumberGenerator.Create(); public int Next() { var randb = new byte[4]; _rand.GetBytes(randb); var value = BitConverter.ToInt32(randb, 0); if (value < 0) value = -value; return value; } public int Next(int max) { var randb = new byte[4]; _rand.GetBytes(randb); var value = BitConverter.ToInt32(randb, 0); value = value % (max + 1); // % calculates remainder if (value < 0) value = -value; return value; } public int Next(int min, int max) { var value = Next(max - min) + min; return value; } }
public class Startup { public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.TryAddSingleton<IRandomNumberProvider, RandomNumberProvider>();
نیاز به الگوریتمهای رمزنگاری متقارن قوی و معادل بهتر آنها در ASP.NET Core
ASP.NET Core به همراه یکسری API جدید است به نام data protection APIs که روشهایی را برای پیاده سازی بهتر الگوریتمهای هش کردن اطلاعات و رمزنگاری اطلاعات، ارائه میدهند و برای مثال ASP.NET Core Identity و یا حتی Anti forgery token آن، در پشت صحنه دقیقا از همین API برای انجام کارهای رمزنگاری اطلاعات استفاده میکنند.
برای مثال اگر بخواهید کتابخانهای را طراحی کرده و در آن از الگوریتم AES استفاده نمائید، نیاز است تنظیم اضافهتری را جهت دریافت کلید عملیات نیز اضافه کنید. اما با استفاده از data protection APIs نیازی به اینکار نیست و مدیریت ایجاد، نگهداری و انقضای این کلید به صورت خودکار توسط سیستم data protection انجام میشود. کلیدهای این سیستم موقتی هستند و طول عمری محدود دارند. بنابراین باتوجه به این موضوع، روش مناسبی هستند برای تولید توکنهای Anti forgery و یا تولید محتوای رمزنگاری شدهی کوکیها. بنابراین نباید از آن جهت ذخیره سازی اطلاعات ماندگار در بانکهای اطلاعاتی استفاده کرد.
فعال سازی این سیستم نیازی به تنظیمات اضافهتری در ASP.NET Core ندارد و جزو پیش فرضهای آن است. در کدهای ذیل، نمونهای از استفادهی از این سیستم را ملاحظه میکنید:
public interface IProtectionProvider { string Decrypt(string inputText); string Encrypt(string inputText); } namespace Providers { public class ProtectionProvider : IProtectionProvider { private readonly IDataProtector _dataProtector; public ProtectionProvider(IDataProtectionProvider dataProtectionProvider) { _dataProtector = dataProtectionProvider.CreateProtector(typeof(ProtectionProvider).FullName); } public string Decrypt(string inputText) { var inputBytes = Convert.FromBase64String(inputText); var bytes = _dataProtector.Unprotect(inputBytes); return Encoding.UTF8.GetString(bytes); } public string Encrypt(string inputText) { var inputBytes = Encoding.UTF8.GetBytes(inputText); var bytes = _dataProtector.Protect(inputBytes); return Convert.ToBase64String(bytes); } } }
public class Startup { public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { services.TryAddSingleton<IProtectionProvider, ProtectionProvider>();
مستندات مفصل این API را در اینجا میتوانید مطالعه کنید.
معادل الگوریتم Rijndael در NET Core.
همانطور که عنوان شد، طول عمر کلیدهای data protection API محدود است و به همین جهت برای کارهایی چون تولید توکنها، رمزنگاری کوئری استرینگها و یا کوکیهای کوتاه مدت، بسیار مناسب است. اما اگر نیاز به ذخیره سازی طولانی مدت اطلاعات رمزنگاری شده وجود داشته باشد، یکی از الگوریتمهای مناسب اینکار، الگوریتم AES است.
الگوریتم Rijndael نگارش کامل دات نت، اینبار نام اصلی آن یا AES را در NET Core. پیدا کردهاست و نمونهای از نحوهی استفادهی از آن، جهت رمزنگاری و رمزگشایی اطلاعات، به صورت ذیل است:
public string Decrypt(string inputText, string key, string salt) { var inputBytes = Convert.FromBase64String(inputText); var pdb = new Rfc2898DeriveBytes(key, Encoding.UTF8.GetBytes(salt)); using (var ms = new MemoryStream()) { var alg = Aes.Create(); alg.Key = pdb.GetBytes(32); alg.IV = pdb.GetBytes(16); using (var cs = new CryptoStream(ms, alg.CreateDecryptor(), CryptoStreamMode.Write)) { cs.Write(inputBytes, 0, inputBytes.Length); } return Encoding.UTF8.GetString(ms.ToArray()); } } public string Encrypt(string inputText, string key, string salt) { var inputBytes = Encoding.UTF8.GetBytes(inputText); var pdb = new Rfc2898DeriveBytes(key, Encoding.UTF8.GetBytes(salt)); using (var ms = new MemoryStream()) { var alg = Aes.Create(); alg.Key = pdb.GetBytes(32); alg.IV = pdb.GetBytes(16); using (var cs = new CryptoStream(ms, alg.CreateEncryptor(), CryptoStreamMode.Write)) { cs.Write(inputBytes, 0, inputBytes.Length); } return Convert.ToBase64String(ms.ToArray()); } }
میانگین متحرک یا moving average به چند دسته تقسیم میشود که سادهترین آنها میان متحرک ساده است.
برای محاسبه میانگین متحرک باید بازه زمانی مورد نظر را مشخص کنیم. مثلا میانگین فروش در 3 روز گذشته.
به جدول زیر توجه بفرمایید:
میانگین متحرک فروش سه روز و چهار روز گذشته در جدول فوق قابل مشاهده است.
بطور مثال مقدار میانگین متحرک سه روزه برای روز چهارم برابر است با جمع فروش سه روز گذشته تقسیم بر سه. یعنی 3/(10+12+13)
و برای روز ششم میانگین متحرک 4 روزه برابر است با جمع فروش چهار روز گذشته و تقسیم آنها بر چهار. یعنی 10+12+13+16 تقسیم بر 4 که برابر است با 12.7
در نمودار زیر، خط قرم رنگ مربوط به میانگین متحرک ساده (میانگین فروش سه روز گذشته) است و خط آبی رنگ نیز میزان فروش است
راه حل در SQL Server 2012
توسط توابع window این مساله را به سادگی میتوانیم حل کنیم. همانطور که مشاهده میشود در تصویر زیر. کافیست ما به سطرهایی در بازهی سه سطر قبل تا یک سطر قبل (برای میانگین متحرک سه روزه) دسترسی پیدا کرده و میانگین آن را بگیریم.
ابتدا این جدول را ایجاد و تعدادی سطر برای نمونه در آن درج کنید:
CREATE TABLE Samples ( [date] SMALLDATETIME, selling SMALLMONEY ); INSERT Samples VALUES ('2010-12-01 00:00:00', 10), ('2010-12-02 00:00:00', 12), ('2010-12-03 00:00:00', 13), ('2010-12-04 00:00:00', 16), ('2010-12-05 00:00:00', 19), ('2010-12-06 00:00:00', 23), ('2010-12-07 00:00:00', 26), ('2010-12-08 00:00:00', 27), ('2010-12-09 00:00:00', 20), ('2010-12-10 00:00:00', 18), ('2010-12-11 00:00:00', 19);
SELECT [date], selling, CASE WHEN rnk < 4 THEN NULL ELSE mv END AS SimpleMovingAverage FROM (SELECT *, AVG(selling) OVER(ORDER BY [date] ROWS BETWEEN 3 PRECEDING AND 1 PRECEDING) AS mv, ROW_NUMBER() OVER(ORDER BY [date]) AS rnk FROM Samples ) AS d;
قلب query دستور ROWS BETWEEN 3 PRECEDING AND 1 PRECEDING میباشد.
به این معنا که سطرهایی در بازهی سه سطر قبل و یک سطر قبل را در Window انتخاب کرده و عمل میاگنین گیری را بر اساس مقادیر مورد نظر انجام بده.
راه حل در SQL Server 2005
به درخواست یکی از کاربران من راه حلی را پیشنهاد میکنم که جایگزین مناسبی برای روش قبلی است در صورت عدم استفاده از نسخه 2012. توابع window در اینگونه مسائل بهترین عملکرد را خواهند داشت.
SELECT S.[date], S.selling, CASE WHEN COUNT(*) < 3 THEN NULL ELSE AVG(s) END AS SimpleMovingAverage FROM Samples AS S OUTER APPLY (SELECT TOP(3) selling FROM Samples WHERE [date] < S.[date] ORDER BY [date] DESC) AS D(s) GROUP BY S.[date], S.selling ORDER BY S.[date];
FOR FUN
توسط توابع Analytical ای چون LAG نیز میتوان اینگونه مسائل را حل نمود. بطور مثال توسط تابع LAG به یک مقدار قبلی، دو مقدار قبلی و سه مقدار قبلی دسترسی پیدا کرده و آنها را با یکدیگر جمع نموده و تقسیم بر تعدادشان میکنیم یعنی:
select [date], selling, ( lag(selling, 1) over(order by [date]) + lag(selling, 2) over(order by [date]) + lag(selling, 3) over(order by [date]) ) / 3 from Samples;