مطالب
OpenCVSharp #10
محاسبه و ترسیم Histogram تصاویر

هیستوگرام یک تصویر، توزیع میزان روشنایی آن تصویر را نمایش می‌دهد و در آن تعداد نقاط قسمت‌های روشن تصویر، ترسیم می‌شوند. محاسبه‌ی هیستوگرام تصاویر در حین دیباگ الگوریتم‌های پردازش تصویر، کاربرد زیادی دارند.
OpenCV به همراه متد توکاری است به نام cv::calcHist که قادر است هیستوگرام تعدادی آرایه را محاسبه کند و در C++ API آن قرار دارد. البته هدف اصلی این متد، انجام محاسبات مرتبط است و در اینجا قصد داریم این محاسبات را نمایش دهیم.


تغییر میزان روشنایی و وضوح تصاویر در OpenCV

همانطور که عنوان شد، کار هیستوگرام تصاویر، نمایش توزیع میزان روشنایی نقاط و اجزای آن‌ها است. بنابراین می‌توان جهت مشاهده‌ی تغییر هیستوگرام محاسبه شده با تغییر میزان روشنایی و وضوح تصویر، از متد ذیل کمک گرفت:
private static void updateBrightnessContrast(Mat src, Mat modifiedSrc, int brightness, int contrast)
{
    brightness = brightness - 100;
    contrast = contrast - 100;
 
    double alpha, beta;
    if (contrast > 0)
    {
        double delta = 127f * contrast / 100f;
        alpha = 255f / (255f - delta * 2);
        beta = alpha * (brightness - delta);
    }
    else
    {
        double delta = -128f * contrast / 100;
        alpha = (256f - delta * 2) / 255f;
        beta = alpha * brightness + delta;
    }
    src.ConvertTo(modifiedSrc, MatType.CV_8UC3, alpha, beta);
}
در اینجا src تصویر اصلی است. brightness و contrast، مقادیر میزان روشنایی و وضوح دریافتی از کاربر هستند. این مقادیر را می‌توان به متد ConvertTo ارسال کرد تا src را تبدیل به modifiedSrc نماید و وضوح و روشنایی آن‌را تغییر دهد.

پس از اینکه متد تغییر وضوح تصویر اصلی را تهیه کردیم، می‌توان به پنجره‌ی نمایش تصویر اصلی، دو tracker جهت دریافت brightness و contrast اضافه کرد و به این ترتیب امکان نمایش پویای تغییرات را مهیا نمود:
using (var src = new Mat(@"..\..\Images\Penguin.Png", LoadMode.AnyDepth | LoadMode.AnyColor))
{
    using (var sourceWindow = new Window("Source", image: src,
           flags: WindowMode.AutoSize | WindowMode.FreeRatio))
    {
        using (var histogramWindow = new Window("Histogram",
               flags: WindowMode.AutoSize | WindowMode.FreeRatio))
        {
            var brightness = 100;
            var contrast = 100;
 
            var brightnessTrackbar = sourceWindow.CreateTrackbar(
                    name: "Brightness", value: brightness, max: 200,
                    callback: pos =>
                    {
                        brightness = pos;
                        updateImageCalculateHistogram(sourceWindow, histogramWindow, src, brightness, contrast);
                    });
 
            var contrastTrackbar = sourceWindow.CreateTrackbar(
                name: "Contrast", value: contrast, max: 200,
                callback: pos =>
                {
                    contrast = pos;
                    updateImageCalculateHistogram(sourceWindow, histogramWindow, src, brightness, contrast);
                });
 
 
            brightnessTrackbar.Callback.DynamicInvoke(brightness);
            contrastTrackbar.Callback.DynamicInvoke(contrast);
 
            Cv2.WaitKey();
        }
    }
}
در اینجا src تصویر اصلی است. پنجره‌ی Source کار نمایش تصویر اصلی را به عهده دارد. همچنین به این پنجره، دو tracker اضافه شده‌اند تا کار دریافت مقادیر روشنایی و وضوح را از کاربر، مدیریت کنند.
پنجره‌ی دومی نیز به نام هیستوگرام در اینجا تعریف شده‌است. در این پنجره قصد داریم هیستوگرام تغییرات پویای تصویر اصلی را نمایش دهیم.



روش محاسبه‌ی هیستوگرام تصاویر و نمایش آن‌ها در OpenCVSharp

کدهای کامل محاسبه‌ی هیستوگرام تصویر اصلی تغییر یافته (modifiedSrc) و سپس نمایش آن‌را در پنجره‌ی histogramWindow، در ادامه ملاحظه می‌کنید:
private static void calculateHistogram1(Window histogramWindow, Mat src, Mat modifiedSrc)
{
    const int histogramSize = 64;
    int[] dimensions = { histogramSize }; // Histogram size for each dimension
    Rangef[] ranges = { new Rangef(0, histogramSize) }; // min/max
 
    using (var histogram = new Mat())
    {
        Cv2.CalcHist(
            images: new[] { modifiedSrc },
            channels: new[] { 0 },
            mask: null,
            hist: histogram,
            dims: 1,
            histSize: dimensions,
            ranges: ranges);
 
        using (var histogramImage = (Mat)(Mat.Ones(rows: src.Rows, cols: src.Cols, type: MatType.CV_8U) * 255))
        {
            // Scales and draws histogram
 
            Cv2.Normalize(histogram, histogram, 0, histogramImage.Rows, NormType.MinMax);
            var binW = Cv.Round((double)histogramImage.Cols / histogramSize);
 
            var color = Scalar.All(100);
 
            for (var i = 0; i < histogramSize; i++)
            {
                Cv2.Rectangle(histogramImage,
                    new Point(i * binW, histogramImage.Rows),
                    new Point((i + 1) * binW, histogramImage.Rows - Cv.Round(histogram.Get<float>(i))),
                    color,
                    -1);
            }
 
            histogramWindow.Image = histogramImage;
        }
    }
}
معادل متد cv::calcHist، متد Cv2.CalcHist در OpenCVSharp است. این متد آرایه‌ای از تصاویر را قبول می‌کند که در اینجا تنها قصد داریم با یک تصویر کار کنیم. به همین جهت آرایه‌های images، اندازه‌های آن‌ها و بازه‌های min/max این تصاویر تنها یک عضو دارند. خروجی این متد پارامتر hist آن است که توسط یک new Mat تامین شده‌است. مقدار dims به یک تنظیم شده‌است؛ زیرا در اینجا تنها قصد داریم شدت نقاط را اندازه گیری کنیم. پارامتر ranges مشخص می‌کند که مقادیر اندازه گیری شده باید در چه بازه‌ایی جمع آوری شوند.
پس از محاسبه‌ی هیستوگرام، یک تصویر خالی پر شده‌ی با عدد یک را توسط متد Mat.Ones ایجاد می‌کنیم. این تصویر به عنوان منبع تصویر هیستوگرام نمایش داده شده، مورد استفاده قرار می‌گیرد. سپس نیاز است اطلاعات محاسبه شده، در مقیاسی قرار گیرند که قابل نمایش باشد. به همین جهت با استفاده از متد Normalize، آن‌ها را در مقیاس و بازه‌ی ارتفاع تصویر، تغییر اندازه خواهیم داد. سپس به کمک متد مستطیل، خروجی آرایه هیستوگرام را در صفحه، با رنگ خاکستری مشخص شده توسط متد Scalar.All ترسیم خواهیم کرد.


همانطور که در این تصویر ملاحظه می‌کنید، با کدرتر شدن تصویر اصلی، هیستوگرام آن، توزیع روشنایی کمتری را نمایش می‌دهد.


کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
Globalization در ASP.NET MVC
اگر بازار هدف یک محصول شامل چندین کشور، منطقه یا زبان مختلف باشد، طراحی و پیاده سازی آن برای پشتیبانی از ویژگی‌های چندزبانه یک فاکتور مهم به حساب می‌آید. یکی از بهترین روشهای پیاده سازی این ویژگی در دات نت استفاده از فایلهای Resource است. درواقع هدف اصلی استفاده از فایلهای Resource نیز Globalization است. Globalization برابر است با Internationalization + Localization که به اختصار به آن g11n میگویند. در تعریف، Internationalization (یا به اختصار i18n) به فرایند طراحی یک محصول برای پشتیبانی از فرهنگ(culture)‌ها و زبانهای مختلف و Localization (یا L10n) یا بومی‌سازی به شخصی‌سازی یک برنامه برای یک فرهنگ یا زبان خاص گفته میشود. (اطلاعات بیشتر در اینجا).
استفاده از این فایلها محدود به پیاده سازی ویژگی چندزبانه نیست. شما میتوانید از این فایلها برای نگهداری تمام رشته‌های موردنیاز خود استفاده کنید. نکته دیگری که باید بدان اشاره کرد این است که تقرببا تمامی منابع مورد استفاده در یک محصول را میتوان درون این فایلها ذخیره کرد. این منابع در حالت کلی شامل موارد زیر است:
- انواع رشته‌های مورد استفاده در برنامه چون لیبل‌ها و پیغام‌ها و یا مسیرها (مثلا نشانی تصاویر یا نام کنترلرها و اکشنها) و یا حتی برخی تنظیمات ویژه برنامه (که نمیخواهیم براحتی قابل نمایش یا تغییر باشد و یا اینکه بخواهیم با تغییر زبان تغییر کنند مثل direction و امثال آن)
- تصاویر و آیکونها و یا فایلهای صوتی و انواع دیگر فایل ها
- و ...
 نحوه بهره برداری از فایلهای Resource در دات نت، پیاده سازی نسبتا آسانی را در اختیار برنامه نویس قرار میدهد. برای استفاده از این فایلها نیز روشهای متنوعی وجود دارد که در مطلب جاری به چگونگی استفاده از آنها در پروژه‌های ASP.NET MVC پرداخته میشود.

Globalization در دات نت
فرمت نام یک culture دات نت (که در کلاس CultureInfo پیاده شده است) بر اساس استاندارد RFC 4646 (^ و ^) است. (در اینجا اطلاعاتی راجع به RFC یا Request for Comments آورده شده است). در این استاندارد نام یک فرهنگ (کالچر) ترکیبی از نام زبان به همراه نام کشور یا منطقه مربوطه است. نام زبان برپایه استاندارد ISO 639 که یک عبارت دوحرفی با حروف کوچک برای معرفی زبان است مثل fa برای فارسی و en برای انگلیسی و نام کشور یا منطقه نیز برپایه استاندارد ISO 3166 که یه عبارت دوحرفی با حروف بزرگ برای معرفی یک کشور یا یک منطقه است مثل IR برای ایران یا US برای آمریکاست. برای نمونه میتوان به fa-IR برای زبان فارسی کشور ایران و یا en-US برای زبان انگلیسی آمریکایی اشاره کرد. البته در این روش نامگذاری یکی دو مورد استثنا هم وجود دارد (اطلاعات کامل کلیه زبانها: National Language Support (NLS) API Reference). یک فرهنگ خنثی (Neutral Culture) نیز تنها با استفاده از دو حرف نام زبان و بدون نام کشور یا منطقه معرفی میشود. مثل fa برای فارسی یا de برای آلمانی. در این بخش نیز دو استثنا وجود دارد (^).
در دات نت دو نوع culture وجود دارد: Culture و UICulture. هر دوی این مقادیر در هر Thread مقداری منحصربه فرد دارند. مقدار Culture بر روی توابع وابسته به فرهنگ (مثل فرمت رشته‌های تاریخ و اعداد و پول) تاثیر میگذارد. اما مقدار UICulture تعیین میکند که سیستم مدیریت منابع دات نت (Resource Manager) از کدام فایل Resource برای بارگذاری داده‌ها استفاده کند. درواقع در دات نت با استفاده از پراپرتی‌های موجود در کلاس استاتیک Thread برای ثرد جاری (که عبارتند از CurrentCulture و CurrentUICulture) برای فرمت کردن و یا انتخاب Resource مناسب تصمیم گیری میشود. برای تعیین کالچر جاری به صورت دستی میتوان بصورت زیر عمل کرد:
Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = new CultureInfo("fa-IR");
Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture("fa-IR");
دراینجا باید اشاره کنم که کار انتخاب Resource مناسب با توجه به کالچر ثرد جاری توسط ResourceProviderFactory پیشفرض دات نت انجام میشود. در مطالب بعدی به نحوه تعریف یک پرووایدر شخصی سازی شده هم خواهم پرداخت.

پشتیبانی از زبانهای مختلف در MVC
برای استفاده از ویژگی چندزبانه در MVC دو روش کلی وجود دارد.
1. استفاده از فایلهای Resource برای تمامی رشته‌های موجود
2. استفاده از View‌های مختلف برای هر زبان
البته روش سومی هم که از ترکیب این دو روش استفاده میکند نیز وجود دارد. انتخاب روش مناسب کمی به سلیقه‌ها و عادات برنامه نویسی بستگی دارد. اگر فکر میکنید که استفاده از ویوهای مختلف به دلیل جداسازی مفاهیم درگیر در کالچرها (مثل جانمایی اجزای مختلف ویوها یا بحث Direction) باعث مدیریت بهتر و کاهش هزینه‌های پشتیبانی میشود بهتر است از روش دوم یا ترکیبی از این دو روش استفاده کنید. خودم به شخصه سعی میکنم از روش اول استفاده کنم. چون معتقدم استفاده از ویوهای مختلف باعث افزایش بیش از اندازه حجم کار میشود. اما در برخی موارد استفاده از روش دوم یا ترکیبی از دو روش میتواند بهتر باشد.

تولید فایلهای Resource
بهترین مکان برای نگهداری فایلهای Resource در یک پروژه جداگانه است. در پروژه‌های از نوع وب‌سایت پوشه‌هایی با نام App_GlobalResources یا App_LocalResources وجود دارد که میتوان از آنها برای نگهداری و مدیریت این نوع فایلها استفاده کرد. اما همانطور که در اینجا توضیح داده شده است این روش مناسب نیست. بنابراین ابتدا یک پروژه مخصوص نگهداری فایلهای Resource ایجاد کنید و سپس اقدام به تهیه این فایلها نمایید. سعی کنید که عنوان این پروژه به صورت زیر باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره نحوه نامگذاری اشیای مختلف در دات نت به این مطلب رجوع کنید.
<SolutionName>.Resources
برای افزودن فایلهای Resource به این پروژه ابتدا برای انتخاب زبان پیش فرض محصول خود تصمیم بگیرید. پیشنهاد میکنم که از زبان انگلیسی (en-US) برای اینکار استفاده کنید. ابتدا یک فایل Resource (با پسوند resx.) مثلا با نام Texts.resx به این پروژه اضافه کنید. با افزودن این فایل به پروژه، ویژوال استودیو به صورت خودکار یک فایل cs. حاوی کلاس متناظر با این فایل را به پروژه اضافه میکند. این کار توسط ابزار توکاری به نام ResXFileCodeGenerator انجام میشود. اگر به پراپرتی‌های این فایل resx. رجوع کنید میتوانید این عنوان را در پراپرتی Custom Tool ببینید. البته ابزار دیگری برای تولید این کلاسها نیز وجود دارد. این ابزارهای توکار برای سطوح دسترسی مخنلف استفاده میشوند. ابزار پیش فرض در ویژوال استودیو یعنی همان ResXFileCodeGenerator، این کلاسها را با دسترسی internal تولید میکند که مناسب کار ما نیست. ابزار دیگری که برای اینکار درون ویژوال استودیو وجود دارد PublicResXFileCodeGenerator است و همانطور که از نامش پیداست از سطح دسترسی public استفاده میکند. برای تغییر این ابزار کافی است تا عنوان آن را دقیقا در پراپرتی Custom Tool تایپ کنید.

نکته: درباره پراپرتی مهم Build Action این فایلها در مطالب بعدی بیشتر بحث میشود.
برای تعیین سطح دسترسی Resource موردنظر به روشی دیگر، میتوانید فایل Resource را باز کرده و Access Modifier آن را به Public تغییر دهید.

سپس برای پشتیبانی از زبانی دیگر، یک فایل دیگر Resource به پروژه اضافه کنید. نام این فایل باید همنام فایل اصلی به همراه نام کالچر موردنظر باشد. مثلا برای زبان فارسی عنوان فایل باید Texts.fa-IR.resx یا به صورت ساده‌تر برای کالچر خنثی (بدون نام کشور) Texts.fa.resx باشد. دقت کنید اگر نام فایل را در همان پنجره افزودن فایل وارد کنید ویژوال استودیو این همنامی را به صورت هوشمند تشخیص داده و تغییراتی را در پراپرتی‌های پیش فرض فایل Resource ایجاد میکند.
نکته: این هوشمندی مرتبه نسبتا بالایی دارد. بدین صورت که تنها درصورتیکه عبارت بعد از نام فایل اصلی Resource (رشته بعد از نقطه مثلا fa در اینجا) متعلق به یک کالچر معتبر باشد این تغییرات اعمال خواهد شد.
مهمترین این تغییرات این است که ابزاری را برای پراپرتی Custom Tool این فایلها انتخاب نمیکند! اگر به پراپرتی فایل Texts.fa.resx مراجعه کنید این مورد کاملا مشخص است. در نتیجه دیگر فایل cs. حاوی کلاسی جداگانه برای این فایل ساخته نمیشود. همچنین اگر فایل Resource جدید را باز کنید میبنید که برای Access Modifier آن گزینه No Code Generation انتخاب شده است.
در ادامه شروع به افزودن عناوین موردنظر در این دو فایل کنید. در اولی (بدون نام زبان) رشته‌های مربوط به زبان انگلیسی و در دومی رشته‌های مربوط به زبان فارسی را وارد کنید. سپس در هرجایی که یک لیبل یا یک رشته برای نمایش وجود دارد از این کلیدهای Resource استفاده کنید مثل:
<SolutionName>.Resources.Texts.Save
<SolutionName>.Resources.Texts.Cancel

استفاده از Resource در ویومدل ها
دو خاصیت معروفی که در ویومدلها استفاده میشوند عبارتند از: DisplayName و Required. پشتیبانی از کلیدهای Resource به صورت توکار در خاصیت Required وجود دارد. برای استفاده از آنها باید به صورت زیر عمل کرد:
[Required(ErrorMessageResourceName = "ResourceKeyName", ErrorMessageResourceType = typeof(<SolutionName>.Resources.<ResourceClassName>))]
در کد بالا باید از نام فایل Resource اصلی (فایل اول که بدون نام کالچر بوده و به عنوان منبع پیشفرض به همراه یک فایل cs. حاوی کلاس مربوطه نیز هست) برای معرفی ErrorMessageResourceType استفاده کرد. چون ابزار توکار ویژوال استودیو از نام این فایل برای تولید کلاس مربوطه استفاده میکند.
متاسفانه خاصیت DisplayName که در فضای نام System.ComponentModel (در فایل System.dll) قرار دارد قابلیت استفاده از کلیدهای Resource را به صورت توکار ندارد. در دات نت 4 خاصیت دیگری در فضای نام System.ComponentModel.DataAnnotations به نام Display (در فایل System.ComponentModel.DataAnnotations.dll) وجود دارد که این امکان را به صورت توکار دارد. اما قابلیت استفاده از این خاصیت تنها در MVC 3 وجود دارد. برای نسخه‌های قدیمیتر MVC امکان استفاده از این خاصیت حتی اگر نسخه فریمورک هدف 4 باشد وجود ندارد، چون هسته این نسخه‌های قدیمی امکان استفاده از ویژگی‌های جدید فریمورک با نسخه بالاتر را ندارد. برای رفع این مشکل میتوان کلاس خاصیت DisplayName را برای استفاده از خاصیت Display به صورت زیر توسعه داد:
public class LocalizationDisplayNameAttribute : DisplayNameAttribute
  {
    private readonly DisplayAttribute _display;
    public LocalizationDisplayNameAttribute(string resourceName, Type resourceType)
    {
      _display = new DisplayAttribute { ResourceType = resourceType, Name = resourceName };
    }
    public override string DisplayName
    {
      get
      {
        try
        {
          return _display.GetName();
        }
        catch (Exception)
        {
          return _display.Name;
        }
      }
    }
  }
در این کلاس با ترکیب دو خاصیت نامبرده امکان استفاده از کلیدهای Resource فراهم شده است. در پیاده سازی این کلاس فرض شده است که نسخه فریمورک هدف حداقل برابر 4 است. اگر از نسخه‌های پایین‌تر استفاده میکنید در پیاده سازی این کلاس باید کاملا به صورت دستی کلید موردنظر را از Resource معرفی شده بدست آورید. مثلا به صورت زیر:
public class LocalizationDisplayNameAttribute : DisplayNameAttribute
{
    private readonly PropertyInfo nameProperty;
    public LocalizationDisplayNameAttribute(string displayNameKey, Type resourceType = null)
        : base(displayNameKey)
    {
        if (resourceType != null)
            nameProperty = resourceType.GetProperty(base.DisplayName, BindingFlags.Static | BindingFlags.Public);
    }
    public override string DisplayName
    {
        get
        {
            if (nameProperty == null) base.DisplayName;
            return (string)nameProperty.GetValue(nameProperty.DeclaringType, null);
        }
    }
}
برای استفاده از این خاصیت جدید میتوان به صورت زیر عمل کرد:
[LocalizationDisplayName("ResourceKeyName", typeof(<SolutionName>.Resources.<ResourceClassName>))]
البته بیشتر خواص متداول در ویومدلها از ویژگی موردبحث پشتیبانی میکنند.
نکته: به کار گیری این روش ممکن است در پروژه‌های بزرگ کمی گیج کننده و دردسرساز بوده و باعث پیچیدگی بی‌مورد کد و نیز افزایش بیش از حد حجم کدنویسی شود. در مقاله آقای فیل هک (Model Metadata and Validation Localization using Conventions) روش بهتر و تمیزتری برای مدیریت پیامهای این خاصیت‌ها آورده شده است.

پشتیبانی از ویژگی چند زبانه
مرحله بعدی برای چندزبانه کردن پروژه‌های MVC تغییراتی است که برای مدیریت Culture جاری برنامه باید پیاده شوند. برای اینکار باید خاصیت CurrentUICulture در ثرد جاری کنترل و مدیریت شود. یکی از مکانهایی که برای نگهداری زبان جاری استفاده میشود کوکی است. معمولا برای اینکار از کوکی‌های دارای تاریخ انقضای طولانی استفاده میشود. میتوان از تنظیمات موجود در فایل کانفیگ برای ذخیره زبان پیش فرض سیستم نیز استفاه کرد.
روشی که معمولا برای مدیریت زبان جاری میتوان از آن استفاده کرد پیاده سازی یک کلاس پایه برای تمام کنترلرها است. کد زیر راه حل نهایی را نشان میدهد:
public class BaseController : Controller
  {
    private const string LanguageCookieName = "MyLanguageCookieName";
    protected override void ExecuteCore()
    {
      var cookie = HttpContext.Request.Cookies[LanguageCookieName];
      string lang;
      if (cookie != null)
      {
        lang = cookie.Value;
      }
      else
      {
        lang = ConfigurationManager.AppSettings["DefaultCulture"] ?? "fa-IR";
        var httpCookie = new HttpCookie(LanguageCookieName, lang) { Expires = DateTime.Now.AddYears(1) };
        HttpContext.Response.SetCookie(httpCookie);
      }
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang);
      base.ExecuteCore();
    }
  }
راه حل دیگر استفاده از یک ActionFilter است که نحوه پیاده سازی یک نمونه از آن در زیر آورده شده است:
public class LocalizationActionFilterAttribute : ActionFilterAttribute
  {
    private const string LanguageCookieName = "MyLanguageCookieName";
    public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
    {
      var cookie = filterContext.HttpContext.Request.Cookies[LanguageCookieName];
      string lang;
      if (cookie != null)
      {
        lang = cookie.Value;
      }
      else
      {
        lang = ConfigurationManager.AppSettings["DefaultCulture"] ?? "fa-IR";
        var httpCookie = new HttpCookie(LanguageCookieName, lang) { Expires = DateTime.Now.AddYears(1) };
        filterContext.HttpContext.Response.SetCookie(httpCookie);
      }
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang);
      base.OnActionExecuting(filterContext);
    }
  }
نکته مهم: تعیین زبان جاری (یعنی همان مقداردهی پراپرتی CurrentCulture ثرد جاری) در یک اکشن فیلتر بدرستی عمل نمیکند. برای بررسی بیشتر این مسئله ابتدا به تصویر زیر که ترتیب رخ‌دادن رویدادهای مهم در ASP.NET MVC را نشان میدهد دقت کنید:

همانطور که در تصویر فوق مشاهده میکنید رویداد OnActionExecuting که در یک اکشن فیلتر به کار میرود بعد از عملیات مدل بایندینگ رخ میدهد. بنابراین قبل از تعیین کالچر جاری، عملیات validation و یافتن متن خطاها از فایلهای Resource انجام میشود که منجر به انتخاب کلیدهای مربوط به کالچر پیشفرض سرور (و نه آنچه که کاربر تنظیم کرده) خواهد شد. بنابراین استفاده از یک اکشن فیلتر برای تعیین کالچر جاری مناسب نیست. راه حل مناسب استفاده از همان کنترلر پایه است، زیرا متد ExecuteCore قبل از تمامی این عملیات صدا زده میشود. بنابرابن همیشه کالچر تنظیم شده توسط کاربر به عنوان مقدار جاری آن در ثرد ثبت میشود.

امکان تعیین/تغییر زبان توسط کاربر
برای تعیین یا تغییر زبان جاری سیستم نیز روشهای گوناگونی وجود دارد. استفاده از زبان تنظیم شده در مرورگر کاربر، استفاده از عنوان زبان در آدرس صفحات درخواستی و یا تعیین زبان توسط کاربر در تنظیمات برنامه/سایت و ذخیره آن در کوکی یا دیتابیس و مواردی از این دست روشهایی است که معمولا برای تعیین زبان جاری از آن استفاده میشود. در کدهای نمونه ای که در بخشهای قبل آورده شده است فرض شده است که زبان جاری سیستم درون یک کوکی ذخیره میشود بنابراین برای استفاده از این روش میتوان از قطعه کدی مشابه زیر (مثلا در فایل Layout.cshtml_) برای تعیین و تغییر زبان استفاه کرد:
<select id="langs" onchange="languageChanged()">
  <option value="fa-IR">فارسی</option>
  <option value="en-US">انگلیسی</option>
</select>
<script type="text/javascript">
  function languageChanged() {
    setCookie("MyLanguageCookieName", $('#langs').val(), 365);
    window.location.reload();
  }
  document.ready = function () {
    $('#langs').val(getCookie("MyLanguageCookieName"));
  };
  function setCookie(name, value, exdays, path) {
    var exdate = new Date();
    exdate.setDate(exdate.getDate() + exdays);
    var newValue = escape(value) + ((exdays == null) ? "" : "; expires=" + exdate.toUTCString()) + ((path == null) ? "" : "; path=" + path) ;
    document.cookie = name + "=" + newValue;
  }
  function getCookie(name) {
    var i, x, y, cookies = document.cookie.split(";");
    for (i = 0; i < cookies.length; i++) {
      x = cookies[i].substr(0, cookies[i].indexOf("="));
      y = cookies[i].substr(cookies[i].indexOf("=") + 1);
      x = x.replace(/^\s+|\s+$/g, "");
      if (x == name) {
        return unescape(y);
      }
    }
  }
</script> 
متدهای setCookie و getCookie جاوا اسکریپتی در کد بالا از اینجا گرفته شده اند البته پس از کمی تغییر.
نکته: مطلب Cookieها بحثی نسبتا مفصل است که در جای خودش باید به صورت کامل آورده شود. اما در اینجا تنها به همین نکته اشاره کنم که عدم توجه به پراپرتی path کوکی‌ها در این مورد خاص برای خود من بسیار گیج‌کننده و دردسرساز بود. 
به عنوان راهی دیگر میتوان به جای روش ساده استفاده از کوکی، تنظیماتی در اختیار کاربر قرار داد تا بتواند زبان تنظیم شده را درون یک فایل یا دیتابیس ذخیره کرد البته با درنظر گرفتن مسائل مربوط به کش کردن این تنظیمات.
راه حل بعدی میتواند استفاده از تنظیمات مرورگر کاربر برای دریافت زبان جاری تنظیم شده است. مرورگرها تنظیمات مربوط به زبان را در قسمت Accept-Languages در HTTP Header درخواست ارسالی به سمت سرور قرار میدهند. بصورت زیر:
GET https://www.dntips.ir HTTP/1.1
...
Accept-Language: fa-IR,en-US;q=0.5
...
این هم تصویر مربوط به Fiddler آن:

نکته: پارامتر q در عبارت مشخص شده در تصویر فوق relative quality factor نام دارد و به نوعی مشخص کننده اولویت زبان مربوطه است. مقدار آن بین 0 و 1 است و مقدار پیش فرض آن 1 است. هرچه مقدار این پارامتر بیشتر باشد زبان مربوطه اولویت بالاتری دارد. مثلا عبارت زیر را درنظر بگیرید:
Accept-Language: fa-IR,fa;q=0.8,en-US;q=0.5,ar-BH;q=0.3
در این حالت اولویت زبان fa-IR برابر 1 و fa برابر 0.8 (fa;q=0.8) است. اولویت دیگر زبانهای تنظیم شده نیز همانطور که نشان داده شده است در مراتب بعدی قرار دارند. در تنظیم نمایش داده شده برای تغییر این تنظیمات در IE میتوان همانند تصویر زیر اقدام کرد:

در تصویر بالا زبان فارسی اولویت بالاتری نسبت به انگلیسی دارد. برای اینکه سیستم g11n دات نت به صورت خودکار از این مقادیر جهت زبان ثرد جاری استفاده کند میتوان از تنظیم زیر در فایل کانفیگ استفاده کرد:
<system.web>
    <globalization enableClientBasedCulture="true" uiCulture="auto" culture="auto"></globalization>
</system.web>
در سمت سرور نیز برای دریافت این مقادیر تنظیم شده در مرورگر کاربر میتوان از کدهای زیر استفاه کرد. مثلا در یک اکشن فیلتر:
var langs = filterContext.HttpContext.Request.UserLanguages;
پراپرتی UserLanguages از کلاس Request حاوی آرایه‌ای از استرینگ است. این آرایه درواقع از Split کردن مقدار Accept-Languages با کاراکتر ',' بدست می‌آید. بنابراین اعضای این آرایه رشته‌ای از نام زبان به همراه پارامتر q مربوطه خواهند بود (مثل "fa;q=0.8").
راه دیگر مدیریت زبانها استفاده از عنوان زبان در مسیر درخواستی صفحات است. مثلا آدرسی شبیه به www.MySite.com/fa/Employees نشان میدهد کاربر درخواست نسخه فارسی از صفحه Employees را دارد. نحوه استفاده از این عناوین و نیز موقعیت فیزیکی این عناوین در مسیر صفحات درخواستی کاملا به سلیقه برنامه نویس و یا کارفرما بستگی دارد. روش کلی بهره برداری از این روش در تمام موارد تقریبا یکسان است.
برای پیاده سازی این روش ابتدا باید یک route جدید در فایل Global.asax.cs اضافه کرد:
routes.MapRoute(
    "Localization", // Route name
    "{lang}/{controller}/{action}/{id}", // URL with parameters
    new { controller = "Home", action = "Index", id = UrlParameter.Optional } // Parameter defaults
);
دقت کنید که این route باید قبل از تمام routeهای دیگر ثبت شود. سپس باید کلاس پایه کنترلر را به صورت زیر پیاده سازی کرد:
public class BaseController : Controller
{
  protected override void ExecuteCore()
  {
    var lang = RouteData.Values["lang"];
    if (lang != null && !string.IsNullOrWhiteSpace(lang.ToString()))
    {
      Thread.CurrentThread.CurrentUICulture = CultureInfo.CreateSpecificCulture(lang.ToString());
    }
    base.ExecuteCore();
  }
}
این کار را در یک اکشن فیلتر هم میتوان انجام داد اما با توجه به توضیحاتی که در قسمت قبل داده شد استفاده از اکشن فیلتر برای تعیین زبان جاری کار مناسبی نیست.
نکته: به دلیل آوردن عنوان زبان در مسیر درخواستها باید کتترل دقیقتری بر کلیه مسیرهای موجود داشت!

استفاده از ویوهای جداگانه برای زبانهای مختلف
برای اینکار ابتدا ساختار مناسبی را برای نگهداری از ویوهای مختلف خود درنظر بگیرید. مثلا میتوانید همانند نامگذاری فایلهای Resource از نام زبان یا کالچر به عنوان بخشی از نام فایلهای ویو استفاده کنید و تمام ویوها را در یک مسیر ذخیره کنید. همانند تصویر زیر:

البته اینکار ممکن است به مدیریت این فایلها را کمی مشکل کند چون به مرور زمان تعداد فایلهای ویو در یک فولدر زیاد خواهد شد. روش دیگری که برای نگهداری این ویوها میتوان به کار برد استفاده از فولدرهای جداگانه با عناوین زبانهای موردنظر است. مانند تصویر زیر:

روش دیگری که برای نگهداری و مدیریت بهتر ویوهای زبانهای مختلف از آن استفاده میشود به شکل زیر است:

استفاه از هرکدام از این روشها کاملا به سلیقه و راحتی مدیریت فایلها برای برنامه نویس بستگی دارد. درهر صورت پس از انتخاب یکی از این روشها باید اپلیکشن خود را طوری تنظیم کنیم که با توجه به زبان جاری سیستم، ویوی مربوطه را جهت نمایش انتخاب کند.
مثلا برای روش اول نامگذاری ویوها میتوان از روش دستکاری متد OnActionExecuted در کلاس پایه کنترلر استفاده کرد:
public class BaseController : Controller
{
  protected override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext context)
  {
    var view = context.Result as ViewResultBase;
    if (view == null) return; // not a view
    var viewName = view.ViewName;
    view.ViewName = GetGlobalizationViewName(viewName, context);
    base.OnActionExecuted(context);
  }
  private static string GetGlobalizationViewName(string viewName, ControllerContext context)
  {
    var cultureName = Thread.CurrentThread.CurrentUICulture.Name;
    if (cultureName == "en-US") return viewName; // default culture
    if (string.IsNullOrEmpty(viewName))
      return context.RouteData.Values["action"] + "." + cultureName; // "Index.fa"
    int i;
    if ((i = viewName.IndexOf('.')) > 0) // ex: Index.cshtml
      return viewName.Substring(0, i + 1) + cultureName + viewName.Substring(i); // "Index.fa.cshtml"
    return viewName + "." + cultureName; // "Index" ==> "Index.fa"
  }
}
همانطور که قبلا نیز شرح داده شد، چون متد ExecuteCore قبل از OnActionExecuted صدا زده میشود بنابراین از تنظیم درست مقدار کالچر در ثرد جاری اطمینان داریم.
روش دیگری که برای مدیریت انتخاب ویوهای مناسب استفاده از یک ویوانجین شخصی سازی شده است. مثلا برای روش سوم نامگذاری ویوها میتوان از کد زیر استفاده کرد:
public sealed class RazorGlobalizationViewEngine : RazorViewEngine
  {
    protected override IView CreatePartialView(ControllerContext controllerContext, string partialPath)
    {
      return base.CreatePartialView(controllerContext, GetGlobalizationViewPath(controllerContext, partialPath));
    }
    protected override IView CreateView(ControllerContext controllerContext, string viewPath, string masterPath)
    {
      return base.CreateView(controllerContext, GetGlobalizationViewPath(controllerContext, viewPath), masterPath);
    }
    private static string GetGlobalizationViewPath(ControllerContext controllerContext, string viewPath)
    {
      //var controllerName = controllerContext.RouteData.GetRequiredString("controller");
      var request = controllerContext.HttpContext.Request;
      var lang = request.Cookies["MyLanguageCookie"];
      if (lang != null && !string.IsNullOrEmpty(lang.Value) && lang.Value != "en-US")
      {
        var localizedViewPath = Regex.Replace(viewPath, "^~/Views/", string.Format("~/Views/Globalization/{0}/", lang.Value));
        if (File.Exists(request.MapPath(localizedViewPath))) viewPath = localizedViewPath;
      }
      return viewPath;
    }
و برای ثبت این ViewEngine در فایل Global.asax.cs خواهیم داشت:
protected void Application_Start()
{
  ViewEngines.Engines.Clear();
  ViewEngines.Engines.Add(new RazorGlobalizationViewEngine());
}

محتوای یک فایل Resource
ساختار یک فایل resx. به صورت XML استاندارد است. در زیر محتوای یک نمونه فایل Resource با پسوند resx. را مشاهده میکنید:
<?xml version="1.0" encoding="utf-8"?>
<root>
  <!-- 
    Microsoft ResX Schema ...
    -->
  <xsd:schema id="root" xmlns="" xmlns:xsd="http://www.w3.org/2001/XMLSchema" xmlns:msdata="urn:schemas-microsoft-com:xml-msdata">
   ...
  </xsd:schema>
  <resheader name="resmimetype">
    <value>text/microsoft-resx</value>
  </resheader>
  <resheader name="version">
    <value>2.0</value>
  </resheader>
  <resheader name="reader">
    <value>System.Resources.ResXResourceReader, System.Windows.Forms, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089</value>
  </resheader>
  <resheader name="writer">
    <value>System.Resources.ResXResourceWriter, System.Windows.Forms, Version=4.0.0.0, Culture=neutral, PublicKeyToken=b77a5c561934e089</value>
  </resheader>
  <data name="RightToLeft" xml:space="preserve">
    <value>false</value>
    <comment>RightToleft is false in English!</comment>
  </data>
</root>
در قسمت ابتدایی تمام فایلهای resx. که توسط ویژوال استودیو تولید میشود کامنتی طولانی وجود دارد که به صورت خلاصه به شرح محتوا و ساختار یک فایل Resource میپردازد. در ادامه تگ نسبتا طولانی xsd:schema قرار دارد. از این قسمت برای معرفی ساختار داده ای فایلهای XML استفاده میشود. برای آشنایی بیشتر با XSD (یا XML Schema) به اینجا مراجعه کنید. به صورت خلاصه میتوان گفت که XSD برای تعیین ساختار داده‌ها یا تعیین نوع داده ای اطلاعات موجود در یک فایل XML به کار میرود. درواقع تگهای XSD به نوعی فایل XML ما را Strongly Typed میکند. با توجه به اطلاعات این قسمت، فایلهای resx. شامل 4 نوع گره اصلی هستند که عبارتند از: metadata و assembly و data و resheader. در تعریف هر یک از گره‌ها در این قسمت مشخصاتی چون نام زیر گره‌های قابل تعریف در هر گره و نام و نوع خاصیتهای هر یک معرفی شده است.
بخش موردنظر ما در این مطلب قسمت انتهایی این فایلهاست (تگهای resheader و data). همانطور در بالا مشاهده میکنید تگهای reheader شامل تنظیمات مربوط به فایل resx. با ساختاری ساده به صورت name/value است. یکی از این تنظیمات resmimetype فایل resource را معرفی میکند که درواقع مشخص کننده نوع محتوای (Content Type) فایل XML است(^). برای فایلهای resx این مقدار برابر text/microsoft-resx است. تنظیم بعدی نسخه مربوط به فایل resx (یا Microsoft ResX Schema) را نشان میدهد. در حال حاضر نسخه جاری (در VS 2010) برابر 2.0 است. تنظیم بعدی مربوط به کلاسهای reader و writer تعریف شده برای استفاده از این فایلهاست. به نوع این کلاسهای خواننده و نویسنده فایلهای resx. و مکان فیزیکی و فضای نام آنها دقت کنید که در مطالب بعدی از آنها برای ویرایش و بروزرسانی فایلهای resource در زمان اجرا استفاده خواهیم کرد.
در پایان نیز تگهای data که برای نگهداری داده‌ها از آنها استفاده میشود. هر گره data شامل یک خاصیت نام (name) و یک زیرگره مقدار (value) است. البته امکان تعیین یک کامنت در زیرگره comment نیز وجود دارد که اختیاری است. هر گره data مینواند شامل خاصیت type و یا mimetype نیز باشد. خاصیت type مشخص کننده نوعی است که تبدیل text/value را با استفاده از ساختار TypeConverter پشتیبانی میکند. البته اگر در نوع مشخص شده این پشتیبانی وجود نداشته باشد، داده موردنظر پس از سریالایز شدن با فرمت مشخص شده در خاصیت mimetype ذخیره میشود. این mimetype اطلاعات موردنیاز را برای کلاس خواننده این فایلها (ResXResourceReader به صورت پیشفرض) جهت چگونگی بازیابی آبجکت موردنظر فراهم میکند. مشخص کردن این دو خاصیت برای انواع رشته ای نیاز نیست. انواع mimetype قابل استفاده عبارتند از:
- application/x-microsoft.net.object.binary.base64: آبجکت موردنظر باید با استفاده از کلاس System.Runtime.Serialization.Formatters.Binary.BinaryFormatter سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود (راجع به انکدینگ base64 ^ و ^).
- application/x-microsoft.net.object.soap.base64: آبجکت موردنظر باید با استفاده از کلاس System.Runtime.Serialization.Formatters.Soap.SoapFormatter سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود.
- application/x-microsoft.net.object.bytearray.base64: آبجکت ابتدا باید با استفاده از یک System.ComponentModel.TypeConverter به آرایه ای از بایت سریالایز شده و سپس با فرمت base64 به یک رشته انکد شود.
نکته: امکان جاسازی کردن (embed) فایلهای resx. در یک اسمبلی یا کامپایل مستقیم آن به یک سَتِلایت اسمبلی (ترجمه مناسبی برای satellite assembly پیدا نکردم، چیزی شبیه به اسمبلی قمری یا وابسته و از این قبیل ...) وجود ندارد. ابتدا باید این فایلهای resx. به فایلهای resources. تبدیل شوند. اینکار با استفاده از ابزار Resource File Generator (نام فایل اجرایی آن resgen.exe است) انجام میشود (^ و ^). سپس میتوان با استفاده از Assembly Linker ستلایت اسمبلی مربوطه را تولید کرد (^). کل این عملیات در ویژوال استودیو با استفاده از ابزار msbuild به صورت خودکار انجام میشود!

نحوه یافتن کلیدهای Resource در بین فایلهای مختلف Resx توسط پرووایدر پیش فرض در دات نت
عملیات ابتدا با بررسی خاصیت CurrentUICulture از ثرد جاری آغاز میشود. سپس با استفاده از عنوان استاندارد کالچر جاری، فایل مناسب Resource یافته میشود. در نهایت بهترین گزینه موجود برای کلید درخواستی از منابع موجود انتخاب میشود. مثلا اگر کالچر جاری fa-IR و کلید درخواستی از کلاس Texts باشد ابتدا جستجو برای یافتن فایل Texts.fa-IR.resx آغاز میشود و اگر فایل موردنظر یا کلید درخواستی در این فایل یافته نشد جستجو در فایل Texts.fa.resx ادامه می‌یابد. اگر باز هم یافته نشد درنهایت این عملیات جستجو در فایل resource اصلی خاتمه می‌یابد و مقدار کلید منبع پیش فرض به عنوان نتیجه برگشت داده میشود. یعنی در تمامی حالات سعی میشود تا دقیقترین و بهترین و نزدیکترین نتیجه انتخاب شود. البته درصورتیکه از یک پرووایدر شخصی سازی شده برای کار خود استفاده میکنید باید چنین الگوریتمی را جهت یافتن کلیدهای منابع خود از فایلهای Resource (یا هرمنبع دیگر مثل دیتابیس یا حتی یک وب سرویس) درنظر بگیرید.

Globalization در کلاینت (javascript g11n)
یکی دیگر از موارد استفاده g11n در برنامه نویسی سمت کلاینت است. با وجود استفاده گسترده از جاوا اسکریپت در برنامه نویسی سمت کلاینت در وب اپلیکیشنها، متاسفانه تا همین اواخر عملا ابزار یا کتابخانه مناسبی برای مدیریت g11n در این زمینه وجود نداشته است. یکی از اولین کتابخانه‌های تولید شده در این زمینه کتابخانه jQuery Globalization است که توسط مایکروسافت توسعه داده شده است (برای آشنایی بیشتر با این کتابخانه به ^ و ^ مراجعه کنید). این کتابخانه بعدا تغییر نام داده و اکنون با عنوان Globalize شناخته میشود. Globalize یک کتابخانه کاملا مستقل است که وابستگی به هیچ کتابخانه دیگر ندارد (یعنی برای استفاده از آن نیازی به jQuery نیست). این کتابخانه حاوی کالچرهای بسیاری است که عملیات مختلفی چون فرمت و parse انواع داده‌ها را نیز در سمت کلاینت مدیریت میکند. همچنین با فراهم کردن منابعی حاوی جفتهای key/culture میتوان از مزایایی مشابه مواردی که در این مطلب بحث شد در سمت کلاینت نیز بهره برد. نشانی این کتابخانه در github اینجا است. با اینکه خود این کتابخانه ابزار کاملی است اما در بین کالچرهای موجود در فایلهای آن متاسفانه پشتیبانی کاملی از زبان فارسی نشده است. ابزار دیگری که برای اینکار وجود دارد پلاگین jquery localize است که برای بحث g11n رشته‌ها پیاده‌سازی بهتر و کاملتری دارد.

در مطالب بعدی به مباحث تغییر مقادیر کلیدهای فایلهای resource در هنگام اجرا با استفاده از روش مستقیم تغییر محتوای فایلها و کامپایل دوباره توسط ابزار msbuild و نیز استفاده از یک ResourceProvider شخصی سازی شده به عنوان یک راه حل بهتر برای اینکار میپردازم.
در تهیه این مطلب از منابع زیر استفاده شده است:

مطالب
جایگزین کردن jQuery با JavaScript خالص - قسمت ششم - رخدادهای مرورگرها
واکنش نشان دادن به تغییرات صفحات وب، قسمت مهم و عمده‌ای از کار توسعه‌ی برنامه‌های وب را تشکیل می‌دهد. مفاهیم مرتبط با DOM events از زمان IE 4.0 و Netscape Navigator version 2 به مرورگرها اضافه شدند و به مرور تکامل یافتند. پیش از ظهور مرورگرهای مدرن (به IE 9.0 و مرورگرهای پیش از آن، مرورگرهای «باستانی» گفته می‌شود) به علت عدم هماهنگی آن‌ها با استانداردهای وب و تفاوت روش‌های رخدادگردانی، jQuery نقش مهمی را در زمینه‌ی یکدست سازی کدهای مدیریت رخدادها در بین مرورگرهای مختلف ارائه کرد. اما با پیش‌رفت‌های صورت گرفته و هماهنگی بیشتر مرورگرها با استانداردهای وب، دیگر نیازی به jQuery برای ارائه‌ی کدهای یکدست رخدادگردانی نیست و کار مستقیم با API وب مرورگرها برای این منظور کافی است.


انواع رخدادها: بومی و سفارشی

دو رده بندی عمومی رخدادها در مرورگرها وجود دارند: بومی و سفارشی.
بومی‌ها همان‌هایی هستند که در مستندات رسمی استانداردهای وب ذکر شده‌اند؛ مانند click که توسط ماوس و یا صفحه کلید فعال می‌شود و یا load که در زمان بارگذاری کامل صفحه، تصاویر و یا یک iframe رخ می‌دهد.
رخدادهای سفارشی مواردی هستند که توسط یک کتابخانه‌ی خاص و یا جهت یک برنامه‌ی خاص تهیه شده‌اند. مانند یک رخداد سفارشی که زمان شروع آپلود یک فایل را اعلام می‌کند.
رخدادهای سفارشی که بدون jQuery ایجاد و رخ‌می‌دهند، توسط jQuery نیز قابل بررسی و مدیریت هستند و نه برعکس. به عبارتی رخدادهای سفارشی ایجاد شده‌ی توسط jQuery غیراستاندارد بوده و صرفا مختص به API آن هستند.
در این بین، شیء استاندارد Event کار اتصال رخدادهای سفارشی و استاندارد را انجام می‌دهد. هر نوع رخداد DOM (سفارشی و یا بومی)، توسط یک شیء Event بیان می‌شود که آن نیز به همراه تعدادی خاصیت و متد، جهت مدیریت این رخداد است. برای مثال رخداد click دارای خاصیت type ایی به نام click است که در شیء Event متناظر با آن تعریف شده‌است.


انتشار رخدادها در صفحه

در روزهای آغازین وب، Netscape روش event capturing را برای انتشار رخدادها در صفحه ارائه داد و در مقابل آن IE روش event bubbling را معرفی کرد که متضاد یکدیگر بودند. در سال 2000 با ارائه استاندارد DOM Level 2 Events Specification، این وضعیت تغییر کرد و شامل هر دو مورد event capturing و event bubbling است و در حال حاضر تمام مرورگرهای مدرن این استاندارد را پیاده سازی کرده‌اند. بر اساس این استاندارد، زمانیکه رویدادی خلق می‌شود، فاز capturing آغاز می‌گردد که از شیء window شروع، سپس به شیء document منتشر می‌شود و این روند تا رسیدن به المانی که سبب بروز رخداد شده‌است ادامه پیدا می‌کند. پس از پایان فاز capturing، فاز جدید bubbling شروع می‌شود. در این فاز، رخداد از تمام والدین شیء هدف عبور می‌کند تا به شیء window برسد.
برای مثال اگر سند HTML ما چنین تعریفی را داشته باشد و بر روی المان «child of child of one» کلیک شده باشد:
   <!DOCTYPE html> 
   <html>
   <head>
     <title>event propagation demo</title>
   </head>
   <body>
     <section>
       <h1>nested divs</h1>
       <div>one
        <div>child of one
          <div>child of child of one</div>
        </div>
      </div>
    </section>
  </body>
  </html>
این رخداد در فاز capturing از این المان‌ها عبور می‌کند:
1.window
2.document
3.<html>
4.<body>
5.<section>
6.<div>one
7.<div>child of one
8.<div>child of child of one
و در فاز Bubbling از این المان‌ها:
9.<div>child of child of one
10.<div>child of one
11.<div>one
12.<section>
13.<body>
14.<html>
15.document
16.window
هرچند به دلایل تاریخی و همچنین عدم پشتیبانی jQuery از فاز capturing، بیشتر از فاز Bubbling به صورت پیش‌فرض در رخدادگردانی استفاده می‌شود. همچنین صدور رخداد از المانی که آن‌را ایجاد کرده‌است، بیشتر منطقی به نظر می‌رسد تا عکس آن.
البته باید درنظر داشت که jQuery از روش ارائه شده‌ی توسط مرورگر برای فاز Bubbling استفاده نمی‌کند و این مسیر را خودش مجددا محاسبه و رخدادگردان‌های این مسیر را به صورت دستی اجرا می‌کند. به همین جهت کارآیی آن نسبت به روش توکار و بومی مرورگرها کمتر است.


ایجاد رخدادهای DOM و صدور آن‌ها در jQuery

برای نمایش ایجاد و صدور رخدادهای DOM با و بدون jQuery، از قطعه کد HTML زیر استفاده می‌کنیم:
   <div>
     <button type="button">do something</button>
   </div>
 
  <form method="POST" action="/user">
     <label>Enter user name:
       <input name="user">
     </label>
     <button type="submit">submit</button>
  </form>
jQuery به همراه دو متد trigger و triggerHandler برای ایجاد و انتشار رخدادها در طول DOM است. متد trigger سبب ایجاد، صدور و انتشار یک رخداد به تمام والدهای شیء صادر کننده‌ی رخداد می‌شود. نوع این انتشار نیز bubbling است. متد triggerHandler، فقط بر روی المانی که فراخوانی می‌شود، عمل کرده و سبب انتشار این رخداد از طریق bubbling نمی‌شود:
   // submits the form 
   $('FORM').trigger('submit');
 
   // submits the form by clicking the button 
   $('BUTTON[type="submit"]').trigger('click');
 
   // focuses the text input 
   $('INPUT').trigger('focus');
 
  // removes focus from the text input 
  $('INPUT').trigger('blur');
در این مثال‌ها توسط متد trigger، به دو روش سبب submit یک فرم و همچنین در ابتدا سبب focus یک تکست باکس و سپس رفع آن شده‌ایم.
هرچند روش دومی نیز در jQuery API برای انجام همینکارها نیز پیش بینی شده‌است:
   // submits the form 
   $('FORM').submit();
 
   // submits the form by clicking the button 
   $('BUTTON[type="submit"]').click();
 
   // focuses the text input 
   $('INPUT').focus();
 
  // removes focus from the text input 
  $('INPUT').blur();
در اینجا به ازای هر رخداد، یک نام مستعار در jQuery API تدارک دیده شده‌است.

در ادامه فرض کنید یک دکمه داخل یک div قرار گرفته‌است و آن div نیز به همراه یک مدیریت کننده‌ی رخداد کلیک است. در این حالت اگر بخواهیم با کلیک بر روی دکمه سبب اجرای رویدادگردان div والد نشویم، می‌توان از متد triggerHandler استفاده کرد:
  // clicks the first button - the click event does not bubble 
  $('BUTTON[type="button"]').triggerHandler('click');


ایجاد رخدادهای DOM و صدور آن‌ها در جاوا اسکریپت (بدون استفاده از jQuery)

در web API مرورگرها، برای انجام بروز رخدادهای معادل مثالی که با jQuery مطرح شد، می‌توان متدهای بومی متناظر با این رخدادها را بر روی المان‌ها فراخوانی کرد:
   // submits the form 
   document.querySelector('FORM').submit();
 
   // submits the form by clicking the button 
   document.querySelector('BUTTON[type="submit"]').click();
 
   // focuses the text input 
   document.querySelector('INPUT').focus();
 
  // removes focus from the text input 
  document.querySelector('INPUT').blur();
قطعه کد فوق به علت استفاده‌ی از querySelector، با IE 8.0 و تمام مرورگرهای پس از آن سازگار است.
متدهای توکار و بومی click ،focus و blur بر روی تمام عناصر DOM که از اینترفیس HTMLElement مشتق شده باشند، وجود دارند. متد submit فقط بر روی المان‌هایی از نوع <form> وجود دارد و قابل فراخوانی است.
باید دقت داشت که فراخوانی متدهای click و submit از نوع bubbling است؛ اما متدهای focus و blur خیر. از این جهت که این دو رخداد فاز capturing را سبب می‌شوند.

متدهای یاد شده را توسط سازنده‌ی شیء Event و یا متد createEvent شیء document نیز می‌توان ایجاد کرد. یکی از کاربردهای آن، ارائه‌ی رفتاری سفارشی مانند triggerHandler جی‌کوئری است:
   var clickEvent;

   if (typeof Event === 'function') {
     clickEvent = new Event('click', {bubbles: false});
   }
   else {
       clickEvent = document.createEvent('Event');
      clickEvent.initEvent('click', false, true);
  }

  document.querySelector('BUTTON[type="button"]').dispatchEvent(clickEvent);
کار با سازنده‌ی شیء Event در تمام مرورگرهای جدید، منهای IE (تمام نگارش‌های آن) پشتیبانی می‌شود. در اینجا اگر این پشتیبانی وجود داشت، از خاصیت bubbles: false شیء Event استفاده می‌شود و اگر مرورگری قدیمی بود، از متد document.createEvent برای این منظور کمک گرفته می‌شود. در این حالت دومین پارامتر متد initEvent، همان bubbles است.


ایجاد و صدور رخدادهای سفارشی

فرض کنید در حال تهیه‌ی کتابخانه‌ای هستیم که افزودن و حذف آیتم‌ها را به یک گالری عکس ارائه می‌دهد. می‌خواهیم روشی را در اختیار مصرف کننده قرار دهیم تا بتواند به این رخدادهای سفارشی (غیر استانداردی که جزو W3C نیستند) گوش فرا دهد.
در جی‌کوئری برای ایجاد رخدادهای سفارشی به صورت زیر عمل می‌شود:
  // Triggers a custom "image-removed" element, 
  // which bubbles up to ancestor elements.
$libraryElement.trigger('image-removed', {id: 1});
در اینجا نیز صدور رخدادها همانند قبل و توسط همان متد trigger است. اما مشکلی که با آن وجود دارد این است که گوش فرا دهنده‌ی به این رخداد نیز باید توسط جی‌کوئری ارائه شود و خارج از این کتابخانه قابل دریافت و پیگیری نیست.
در خارج از جی‌کوئری و توسط web API استاندارد مرورگرها ایجاد و صدور رخدادهای سفارشی به همراه bubbling آن به صورت زیر است:
  var event = new CustomEvent('image-removed', {
    bubbles: true,
    detail: {id: 1}
  });
  libraryElement.dispatchEvent(event);
البته باید به‌خاطر داشته باشید این روش صرفا با مرورگرهای جدید (منهای تمام نگارش‌های IE) کار می‌کند. در اینجا اگر نیاز به ارائه‌ی راه حلی سازگار با IE نیز وجود داشت می‌توان از document.createEvent استفاده کرد:
  var event = document.createEvent('CustomEvent');
  event.initCustomEvent('image-removed', false, true, {id: 1});
  libraryElement.dispatchEvent(event);
و اگر بخواهیم بررسی وجود IE و یا پشتیبانی از CustomEvent را نیز قید کنیم، به قطعه کد زیر خواهیم رسید که با تمام مرورگرهای موجود کار می‌کند:
  var event;
 
   // If the `CustomEvent` constructor function is not supported, 
   // fall back to `createEvent` method. 
   if (typeof CustomEvent === 'function') {
     event = new CustomEvent('image-removed', {
       bubbles: true,
       detail: {id: 1}
     });
  }
  else {
      event = document.createEvent('CustomEvent');
      event.initCustomEvent('image-removed', false, true, {
        id: 1
      });
  }

  libraryElement.dispatchEvent(event);


گوش فرادادن به رخدادهای صادر شده، توسط jQuery

در جی‌کوئری با استفاده از متد on آن می‌توان به تمام رخدادهای استاندارد و همچنین سفارشی گوش فرا داد:
  $(window).on('resize', function() {
     // react to new window size 
  });
در ادامه برای حذف تمام گوش فرا دهنده‌های به رخداد resize می‌توان از متد off آن استفاده کرد:
  // remove all resize listeners - usually a bad idea 
  $(window).off('resize');
اما مشکلی را که این روش به همراه دارد، از کار انداختن تمام قسمت‌های دیگری است که هم اکنون به صدور این رخداد گوش فرا می‌دهند.
روش بهتر انجام اینکار، ذخیره‌ی ارجاعی به متدی است که قرار است این رویداد گردانی را انجام دهد:
  var resizeHandler = function() {
      // react to new window size 
  };

  $(window).on('resize', resizeHandler);

  // ...later 
  // remove only our resize handler 
  $(window).off('resize', resizeHandler);
و در آخر تنها این گوش فرا دهنده‌ی خاص را در صورت نیاز غیرفعال می‌کنیم و نه تمام گوش فرادهنده‌های سراسر برنامه را.

همچنین اگر یک گوش فراهنده‌ی به رخدادی تنها قرار است یکبار در طول عمر برنامه اجرا شود، می‌توان از متد one استفاده کرد:
$(someElement).one('click', function() {
    // handle click event 
});
پس از یکبار اجرای رخدادگردان کلیک در اینجا، از کلیک‌های بعدی صرفنظر خواهد شد.


گوش فرادادن به رخدادهای صادر شده، توسط جاوا اسکریپت خالص (یا همان web API مرورگرها)

ابتدایی‌ترین روش گوش فرادادن به رخدادها که از زمان آغاز معرفی آن‌ها در دسترس بوده‌است، روش تعریف inline آن‌ها است:
  <button onclick="handleButtonClick()">click me</button>
در اینجا متد رویدادگردان به یکی از ویژگی المان انتساب داده می‌شود. مشکل این روش، نیاز به سراسری تعریف کردن متد handleButtonClick است و دیگر نمی‌توان آن‌را در فضای نامی خاص و یا سفارشی قرار داد.
روش دیگر ثبت رویدادگردان click، انتساب متد آن به خاصیت رخداد متناظری در آن المان ویژه است:
  buttonEl.onclick = function() {
    // handle button click 
  };
مزیت این روش، عدم نیاز به استفاده‌ی از متدهای سراسری است.
البته باید دقت داشت که یکی از دو روش یاد شده را می‌توانید استفاده کنید. در اینجا آخرین رویدادگردان متصل شده‌ی به المان، همواره تمام نمونه‌های موجود دیگر را بازنویسی می‌کند.
اگر نیاز به معرفی رویدادگردان‌های متعددی برای یک المان در ماژول‌های مختلف برنامه وجود داشت، از زمان IE 9.0 به بعد، متد addEventListener برای این منظور تدارک دیده شده‌است و syntax آن بسیار شبیه به متد on جی‌کوئری است:
  buttonEl.addEventListener('click', function() {
    // handle button click 
  });
در این حالت دیگر مشکل نیاز به متدهای سراسری و یا عدم امکان تعریف بیش از یک رویدادگردان خاص برای المانی مشخص، دیگر وجود ندارد.
برای نمونه معادل قطعه کد جی‌کوئری که پیشتر با متد on نوشتیم، با جاوا اسکریپت خالص به صورت زیر است:
  window.addEventListener('resize', function() {
    // react to new window size 
  });
در اینجا برای حذف یک رویدادگردان می‌توان از متد removeEventListener استفاده کرد. تفاوت مهم آن با متد off جی‌کوئری این است که در اینجا حتما باید مشخص باشد کدام رویدادگردان را می‌خواهید حذف کنید:
  var resizeHandler = function() {
      // react to new window size 
  };

  window.addEventListener('resize', resizeHandler);

  // ...later 
  // remove only our resize handler 
  window.removeEventListener('resize', resizeHandler);
یعنی روش حذف رویدادگردان‌ها در اینجا شبیه به مثال دومی است که برای متد off جی‌کوئری ارائه کردیم. ابتدا باید ارجاعی را به متد رویدادگردان تهیه کنیم و سپس بر اساس این ارجاع، امکان حذف آن وجود خواهد داشت.
در اینجا حتی امکان تعریف متد one جی‌کوئری نیز پیش بینی شده‌است (البته جزو استانداردهای جدید وب از سال 2016 است):
  someElement.addEventListener('click', function(event) {
     // handle click event 
  }, { once: true });
اگر بخواهیم متد one سازگار با مرورگرهای قدیمی‌تر را نیز ارائه کنیم، چنین شکلی را پیدا می‌کند:
  var clickHandler = function() {
    // handle click event 
    // ...then unregister handler 
    someElement.removeEventListener('click', clickHandler);
  };
  someElement.addEventListener('click', clickHandler);
در اینجا پس از بروز رخداد، کار removeEventListener آن به صورت خودکار صورت می‌گیرد.


کنترل انتشار رخدادها

فرض کنید می‌خواهیم جلوی انتخاب المان‌های صفحه مانند تصاویر و متن را توسط ماوس بگیریم. روش انجام اینکار با jQuery به صورت زیر است:
$(window).on('mousedown', function(event) {
    event.preventDefault();
});
و یا توسط web API مرورگرها به این صورت:
  window.addEventListener('mousedown', function(event) {
    event.preventDefault();
  });
مطابق «W3C DOM Level 3 Events specification» عملکرد پیش‌فرض رخداد mousedown با انتخاب متون و یا کشیدن و رها کردن المان‌ها آغاز می‌شود. متد preventDefault یکی از متدهای شیء event است که به رویدادگردان‌های تعریف شده ارسال می‌شود و توسط آن عملکرد پیش‌فرض آن رخداد لغو می‌شود.

برای جلوگیری کردن از انتشار رخدادی مانند click جهت رسیدن به سایر رویدادگردان‌های ثبت شده‌ی در بین راه فاز bubbling، می‌توان از متد stopPropagation استفاده کرد. روش انجام اینکار در جی‌کوئری:
  $someElement.on('click', function(event) {
      event.stopPropagation();
  });
البته jQuery صرفا فاز انتشار از نوع bubbling را پشتیبانی می‌کند.
و با web Api جهت جلوگیری از انتشار رخدادها در فاز capturing (این تنها راه مدیریت فاز capturing است):
  // stop propagation during capturing phase 
  someElement.addEventListener('click', function(event) {
      event.stopPropagation();
  }, true);
و یا استفاده از web API برای جلوگیری از انتشار رخدادها در فاز bubbling:
  // stop propagation during bubbling phase 
  someElement.addEventListener('click', function(event) {
      event.stopPropagation();
  });
البته باید درنظر داشت که متد stopPropagation از انتشار رخدادها به سایر گوش فرا دهنده‌های همان المان صادر کننده‌ی رخداد جلوگیری نمی‌کند. برای این منظور باید از متد stopImmediatePropagation استفاده کرد؛ در جی‌کوئری:
  $someElement.on('click', function(event) {
      event.stopImmediatePropagation();
  });
و توسط web API مرورگرها:
  someElement.addEventListener('click', function(event) {
      event.stopImmediatePropagation();
  });

یک نکته: در این حالت اگر متد رویدادگردانی مقدار false را برگرداند، به معنای فراخوانی هر دوی متد preventDefault و stopPropagation است.


ارسال اطلاعات به رویدادگردان‌ها

روش ارسال اطلاعات اضافی به رویداد گردان‌ها در جی‌کوئری به صورت زیر است:
  $uploaderElement.trigger('uploadError', {
    filename: 'picture.jpeg'
  });
و رویدادگردان گوش فرا دهنده‌ی به آن، به این نحو می‌تواند به filename دسترسی پیدا کند:
  $uploaderParent.on('uploadError', function(event, data) {
     showAlert('Failed to upload ' + data.filename);
  });
در اینجا دومین پارامتر تعریف شده، امکان دسترسی به تمام خواص سفارشی ارسالی را میسر می‌کند.

روش انجام اینکار با web API مرورگرها به صورت زیر است:
   // send the failed filename w/ an error event
  var event = new CustomEvent('uploadError', {
     bubbles: true,
     detail: {filename: 'picture.jpeg'}
   });
   uploaderElement.dispatchEvent(event);
 
   // ...and this is a listener for the event 
   uploaderParent.addEventListener('uploadError', function(event) {
      showAlert('Failed to upload ' + event.detail.filename);
  });
این روش با تمام مرورگرهای مدرن (منهای تمام نگارش‌های IE) کار می‌کند و روش دسترسی به خاصیت detail سفارشی تعریف و ارسال شده، از طریق همان خاصیت event ارسالی به رویدادگردان است.
و اگر می‌خواهید از IE هم پشتیبانی کنید، روش جایگزین کردن شیء CustomEvent با createEvent به صورت زیر است:
  // send the failed filename w/ an error event 
   var event = document.createEvent('CustomEvent');
   event.initCustomEvent('uploadError', true, true, {
     filename: 'picture.jpeg'
   });
   uploaderElement.dispatchEvent(event);
 
   // ...and this is a listener for the event 
   uploaderParent.addEventListener('uploadError', function(event) {
    showAlert('Failed to upload ' + event.detail.filename);
  });


متوجه شدن زمان بارگذاری یک شیء در صفحه

در حین توسعه‌ی برنامه‌های وب، با این نوع سؤالات زیاد مواجه خواهید شد: چه زمانی تمام و یا بعضی از المان‌های صفحه کاملا بارگذاری و رندر شده‌اند؟
پاسخ به این نوع سؤالات در W3C UI Events specification توسط رویداد استاندارد load داده شده‌است.

- چه زمانی تمام المان‌های موجود در صفحه کاملا بارگذاری و رندر شده و همچنین شیوه‌نامه‌های تعریف شده نیز به آن‌ها اعمال گردیده‌اند؟
روش انجام اینکار با jQuery:
  $(window).on('load', function() {
    // page is fully rendered 
  });
و توسط web API بومی مرورگرها که بسیار مشابه نمونه‌ی jQuery است:
  window.addEventListener('load', function() {
    // page is fully rendered 
  });

- چه زمانی markup استاتیک صفحه‌ی جاری در جای خود قرار گرفته‌اند؟
اهمیت این موضوع، به دسترسی به زمان مناسب و امن ایجاد تغییرات در DOM بر می‌گردد. برای این منظور رویداد استاندارد DOMContentLoaded پیش‌بینی شده‌است که زودتر از رویداد load، در دسترس برنامه نویس قرار می‌گیرد. در جی‌کوئری توسط یکی از دو روش معروف زیر به رویداد یاد شده دسترسی خواهید داشت:
  $(document).ready(function() {
    // markup is on the page 
  });

  //or
  $(function() {
    // markup is on the page 
  });
و معادل web API آن در تمام مرورگرهای جدید، همان تعریف رویدادگردانی برای DOMContentLoaded استاندارد است:
  document.addEventListener('DOMContentLoaded', function() {
    // markup is on the page 
  });

یک نکته: بهتر است این تعریف web API را پیش از تگ‌های <link> قرار دهید. زیرا بارگذاری آن‌ها، اجرای هر نوع اسکریپتی را تا زمان پایان عملیات، سد می‌کند.

- چه زمانی المانی خاص در صفحه بارگذاری شده‌است و چه زمانی بارگذاری یک المان با شکست مواجه شده‌است؟
در جی‌کوئری توسط بررسی رویدادهای load و error می‌توان به وضعیت نهایی بارگذاری المان‌هایی خاص دسترسی یافت:
   $('IMG').on('load', function() {
     // image has successfully loaded 
   });
 
   $('IMG').on('error', function() {
     // image has failed to load 
   });
روش انجام اینکار با web API مرورگرها نیز یکی است:
  document.querySelector('IMG').addEventListener('load', function() {
    // image has successfully loaded 
  });

  document.querySelector('IMG').addEventListener('error', function() {
    // image has failed to load 
  });

- جلوگیری از ترک اتفاقی صفحه‌ی جاری
گاهی از اوقات نیاز است برای از جلوگیری از تخریب صفحه‌ی جاری و از دست رفتن اطلاعات ذخیره نشده‌ی کاربر، اگر بر روی دکمه‌ی close بالای صفحه کلیک کرد و یا کاربر به اشتباه به صفحه‌ی دیگری هدایت شد، جلوی اینکار را بگیریم. برای این منظور رخداد استاندارد beforeunload درنظر گرفته شده‌است. روش استفاده‌ی از این رویداد در جی‌کوئری:
  $(window).on('beforeunload', function() {
    return 'Are you sure you want to unload the page?';
  });
و در web API مرورگرها:
  window.addEventListener('beforeunload', function(event) {
    var message = 'Are you sure you want to unload the page?';
    event.returnValue = message;
    return message;
  });
در حالت web API بعضی از مرورگرها از نتیجه‌ی متد استفاده می‌کنند و بعضی دیگر از مقدار خاصیت event.returnValue. به همین جهت هر دو مورد در اینجا مقدار دهی شده‌اند.
مطالب
نحوه تولید پویای صفحات از طریق دیتابیس در ASP.NET MVC
گاهی نیاز داریم صفحات را در دیتابیس ذخیره کنیم تا علاوه بر قابلیت جستجوی پیشرفته‌ی صفحات از طریق Full Text Search، بتوانیم از پویایی صفحات کامپایل شونده نیز استفاده کنیم.
جهت پیاده سازی این مثال ما از Entity Framework استفاده می‌کنیم.
بنابراین ابتدا کلاس Page را جهت ذخیره آدرس و محتوی صفحات مجازی در دیتابیس، پیاده سازی می‌کنیم: 
public class Page
{
    public int Id { get; set; }

    public string Path { get; set; }

    public string Content { get; set; }
}  
سپس کلاس VirtualPathProvider را سفارشی سازی می‌کنیم:
public class CustomVirtualPathProvider : VirtualPathProvider
{
    public override bool FileExists(string virtualPath)
    {
        return base.FileExists(virtualPath) || FileExistsInDatabase(virtualPath);
    }

    public override VirtualFile GetFile(string virtualPath)
    {
        return base.FileExists(virtualPath)
            ? base.GetFile(virtualPath)
            : new CustomVirtualFile(virtualPath, GetFileFromDatabase(virtualPath));
    }

    private bool FileExistsInDatabase(string virtualPath)
    {
        virtualPath = virtualPath.Replace("~", "");

        return new DatabaseContext().Pages.Any(v => v.Path == virtualPath);
    }

    private byte[] GetFileFromDatabase(string virtualPath)
    {
         virtualPath = virtualPath.Replace("~", "");

         return Encoding.UTF8.GetBytes(new DatabaseContext().Pages.First(v => v.Path == virtualPath).Content);
    }
}  
تابع FileExists ابتدا وجود فایل مورد نظر را در مسیر داده شده، بررسی می‌کند و در صورت عدم وجود آن، دیتابیس را به دنبال آن جستجو می‌کند.
تابع GetFile در صورتیکه صفحه به صورت فایل موجود باشد، روال همیشگی را جهت نمایش طی می‌کند. اما اگر نباشد یک نمونه از کلاس سفارشی سازی شده‌ی CustomVirtualFile را ایجاد کرده و بر می‌گرداند.
کلاس CustomVirtualFile به صورت زیر سفارشی سازی شده:
public class CustomVirtualFile : VirtualFile
{
    private readonly byte[] _content;

    public CustomVirtualFile(string virtualPath, byte[] content)
        : base(virtualPath)
    {
        _content = content;
    }

    public override Stream Open()
    {
        return new MemoryStream(_content);
    }
}  
تابع Open، محتوای ارائه شده را به صورت یک استریم بر می‌گرداند.

حال نوبت ثبت کلاس CustomVirtualPathProvider جهت استفاده‌ی خودکار از آن می‌باشد. برای این کار در تابع Application_Start موجود در فایل Global.asax.cs دستور زیر را اضافه می‌نماییم:
protected void Application_Start()
{
    HostingEnvironment.RegisterVirtualPathProvider(new CustomVirtualPathProvider());
    //...
}
و تمام!
همه چیز به صورت خودکار اجرا شده و در صورت عدم وجود فایل در آدرس‌های ارسال شده، صفحات ما از طریق جدول Pages موجود در دیتابیس بارگزاری می‌شوند.
مطالب
حذف لایه‌های جدید اضافه شده به فایل‌های PDF توسط iTextSharp
شاید یک سری از Ebookهای PDF ایی را دیده باشید که سایت‌های ثالث، آن‌ها را پس از افزودن لایه‌ای متنی، مثلا در ذیل تمام صفحات به همراه آدرس وب سایت خودشان، باز انتشار می‌دهند. در مطلب جاری قصد داریم، نحوه حذف این لایه‌های اضافی را توسط iTextSharp بررسی کنیم.




یافتن و حذف لایه‌های اضافه شده به صفحات یک فایل PDF

برای آشنایی با ساختار سطح پایین لایه‌های اضافه شده نیاز است به برنامه iText Rups مراجعه کنیم.


همانطور که مشاهده می‌کنید، برای رسیدن به لایه‌ای که حاوی متن اضافه شده به ذیل تمام صفحات است، نیاز است ابتدا صفحات را گشوده و سپس CONTENTS آن‌ها را استخراج کنیم. در این CONTENTS کلیه streamهای موجود را بررسی و هر کدام که حاوی متن مورد نظر ما بودند، یافته و سپس آن استریم را با مقدار دهی طول آن به صفر، حذف کنیم. روش کار را در متد ذیل مشاهده می‌کنید:
        private static void removeWatermarkLayer(string watermarkedFile, string text,  string unwatermarkedFile)
        {
            PdfReader.unethicalreading = true;
            PdfReader reader = new PdfReader(watermarkedFile);
            reader.RemoveUnusedObjects();
            int pageCount = reader.NumberOfPages;
            for (int i = 1; i <= pageCount; i++)
            {
                var page = reader.GetPageN(i);                
                var contentarray = page.GetAsArray(PdfName.CONTENTS);
                if (contentarray == null)
                    continue;

                for (int j = 0; j < contentarray.Size; j++)
                {
                    var stream = (PRStream)contentarray.GetAsStream(j);
                    //دریافت محتوای خام صفحه
                    var content = System.Text.Encoding.ASCII.GetString(PdfReader.GetStreamBytes(stream));
                    if (content.Contains(text))
                    {
                        //حذف کامل محتوا از فایل
                        stream.Put(PdfName.LENGTH, new PdfNumber(0));
                        stream.SetData(new byte[0]);
                    }
                }
            }

            using (var fileStream = new FileStream(unwatermarkedFile, FileMode.Create, FileAccess.Write, FileShare.None))
            {
                using (var stamper = new PdfStamper(reader, fileStream))
                {
                    stamper.SetFullCompression();
                    stamper.Close();
                }
            }
        }
در این متد watermarkedFile همان فایل اصلی دارای لایه‌های اضافی است. Text متنی است که در استریم‌های صفحات به دنبال آن خواهیم گشت و unwatermarkedFile نام و مسیر فایل تصحیح شده نهایی است که قرار است تولید شود.
مطالب
واکشی اولیه در HTML5 Prefetching - HTML5
در HTML5 قابلیت‌های زیادی برای بهبود در سرعت نمایش و عملکرد سایت‌ها در نظر گرفته شده؛ یکی از این قابلیت‌های جالب، Prefetching  یا واکشی اولیه است. 
خب بزارید سناریو رو اینطور مطرح کنم: فرض کنید یک بازدید کننده به سایت شما مراجعه میکنه "abc.htm" و شما به عنوان یک طراح وب میدونید که بازدید کننده پس از مطالعه این صفحه به صفحه دیگه ای از سایت باید مراجعه کنه، به عنوان مثال "xyz.htm". با استفاده از قابلیت واکشی اولیه میشه مرورگر رو مجبور کرد که در زمانی که کاربر مشغول مشاهده، خواندن و یا گشت و گذار تو صفحه‌ی مورد نظر ماست، بیاد صفحات دیگری که برای اون مشخص میکنیم رو در پس زمینه بارگذاری کنه. با این عمل وقتی که کاربر، صفحه ما رو به سمت صفحات کش شده ترک میکنه، صفحات مورد نظر با سرعت فوق العاده ای نمایش داده میشن؛ دلیلش هم اینه که تمام اطلاعات صفحات کش شده توسط مرورگر دانلود شده و آماده نمایشه.

برای استفاده از این قابلیت باید در بخش head سایتمون یک لینک به صورت زیر به صفحه و یا تصویر مورد نظری که میخوایم کش بشه، قرار بدیم:
<link rel="prefetch" href="http://www.example.com/page2.aspx"> <!-- Firefox -->
<link rel="prerender" href="http://www.example.com/page2.aspx"> <!-- Chrome -->

یا

<link rel="prefetch" href="http://www.example.com/picture.jpg"> <!-- Firefox -->
<link rel="prerender" href="http://www.example.com/picture.jpg"> <!-- Chrome -->
همونطور که ملاحظه میکنید این قابلیت در حال حاضر فقط توسط دو مرورگر محبوب وب یعنی کروم و فایرفاکس پشتیبانی میشه و مرورگرهای دیگه با رسیدن به این خطوط از کش کردن اون صرف نظر میکنن.

نکته:

و در انتها لازمه به این نکته توجه کنید که وقتی صفحه ای از سایت ما که حاوی لینک های prefetch هست لود میشه، بلافاصله مرورگر شروع به گرفتن لینک‌های مورد نظر میکنه و اگر در سمت سرور در هنگام لود شدن صفحات کدی نوشته باشید اون کد اجرا میشه. توجه به این نکته میتونه از گیج شدن شما  در هنگام کار با متغیر هایی که توی session ذخیره میشن جلوگیری کنه!
مطالب
بهینه سازی پروژه‌های Angular
Angular یکی از محبوب‌ترین فریم ورک‌ها، برای ساختن برنامه‌های تک صفحه‌ای می‌باشد. اگرچه گفتیم تک صفحه‌ای، اما ضرورتا منظور این نیست که پروژه‌ی شما تنها شامل یک صفحه باشد. شما می‌توانید با Angular یک وب سایت را با هزاران صفحه نیز ایجاد کنید. با این حال وقتی بحث از کارآیی باشد، بهتر است همیشه در رابطه با تعدادی فکر کنیم که باعث می‌شوند پروژه، نرم و سریع اجرا شود. 


#1 Optimize main bundle with Lazy Loading
وقتی که پروژه را برای حالت ارائه‌ی نهایی (Production ) بدون در نظر گرفتن Lazy Load، بیلد می‌کنیم احتمالا فایل‌های تولید شده زیر را در پوشه‌ی dist خواهیم دید: 

  1. polyfills.js :  برای ساختن برنامه‌های سازگار با انواع مرورگر‌ها می‌باشد. به دلیل اینکه وقتی کد‌ها را با جدیدترین ویژگی‌ها می‌نویسیم، ممکن است که همه‌ی مرورگر‌ها توانایی پشتیبانی از آن ویژگی‌ها را نداشته باشند.
  2. scripts.js : شامل اسکریپت‌هایی می‌باشد که در بخش scripts، در فایل angular.json تعریف کرده‌ایم.
  3.  webpack loader : runtime.js می‌باشد. این فایل شامل webpack utilities‌هایی می‌باشد که برای بارگذاری دیگر فایل‌ها مورد نیاز است.
  4. styles.css : شامل style ‌هایی است که در بخش styles، در فایل angular.json تعریف کرده‌ایم.
  5. main.js : شامل تمامی کد‌ها از قبیل کامپوننت‌ها ( کد‌های مربوط به css ، html ، ts) ، دایرکتیو‌ها، pipes و سرویس‌ها و ماژول‌های ایمپورت شده از جمله third party‌های می‌باشد.

همانطور که متوجه هستید، فایل main.js در طول زمان بزرگتر و بزرگتر خواهد شد که این یک مشکل است. در این حالت برای مشاهده‌ی وب سایت، مرورگر نیاز دارد که فایل main.js را دانلود کرده و سپس در صفحه،  آن را اجرا و رندر کند که این یک چالش برای کاربران موبایل با اینترنت ضعیف و هم چنین کاربران دسکتاپ می‌باشد. 
آسان‌ترین راه برای برطرف کردن این مشکل این است که پروژه را به چندین ماژول lazy load، تقسیم کنیم. وقتی که از lazy module‌ها استفاده می‌کنیم، انگیولار chunk مربوط به آن را تولید می‌کند که در ابتدا بارگذاری نخواهد شد؛ مگر اینکه مورد نیاز باشند (معمولا با فعال سازی یک مسیر اتفاق می‌افتد). 
وقتی که از lazy loading استفاده می‌کنیم، بعد از فرایند build، فایل‌های جدیدی تولید خواهند شد، مثل  4.386205799sfghe4.js که یک  چانک از  یک lazy module می‌باشد و در زمان راه اندازی صفحه اول اجرا نخواهد شد که نتیجه‌ی آن داشتن فایل main.js ای با حجم کم می‌باشد. بنابراین بارگذاری صفحه‌ی اول، خیلی سریع انجام خواهد شد. 

با این حال، بارگذاری هر قسمت می‌تواند بر روی کارآیی تاثیر داشته باشد (بارگذاری ممکن است کند باشد). خوشبختانه انگیولار یک راه را برای برطرف کردن این مشکل فراهم کرده است ( PreloadingStrategy ) . بعد از اینکه فایل main.js  به صورت کامل بارگذاری و اجرا شد، کار پیش واکشی ماژول‌ها را انجام می‌دهد و زمانیکه کاربری مسیری را درخواست می‌دهد، آْن مسیر را بدون درنگ مشاهده خواهد کرد.

#2 Debug bundles with Webpack Bundle Analyzer 
حتی ممکن است بعد از تقسیم کردن منطق برنامه به چند ماژول lazy load، شما یک فایل main.js بزرگ داشته باشید. در این حالت می‌توانید بهینه سازی بیشتری را با استفاده از Webpack Bundle Analyzer انجام دهید. با استفاده از این پکیج می‌توانید آمار‌هایی را در رابطه با هر باندل داشته باشید. در ابتدا با استفاده از دستور زیر پکیج آن‌را نصب کنید:
npm install --save-dev webpack-bundle-analyzer
سپس فایل package.json را باز کرده و در بخش scripts، مدخل زیر را اضافه کنید:
"bundle-report": "ng build --prod --stats-json && webpack-bundle-analyzer dist/stats.json"
توجه کنید که اگر خروجی برنامه شما مستقیما در dist می‌باشد، به صورت بالا عمل کنید؛ ولی اگر خروجی برنامه شما در پوشه‌ی dist/YourApplicationName باشد، آن را به حالت زیر ویرایش کنید:
"bundle-report": "ng build --prod --stats-json && webpack-bundle-analyzer dist/YourApplicationName/stats.json"
در نهایت دستور زیر را اجرا کنید:
npm run bundle-report
دستور بالا یک بیلد را برای پروژه برای حالت ارائه‌ی نهایی  (Production) همراه با  آمار‌هایی در رابطه با هر باندل ایجاد می‌کند. در اینجا می‌توانیم ببینیم که چه ماژولها/فایل‌هایی در هر باندل استفاده شده‌است. این مورد فوق العاده کمک می‌کند. هم چنین می‌توانیم به صورت بصری ببینیم که چه چیز‌هایی در هر ماژول شامل شده‌اند که بهتر بود آنجا نباشند:


#3 Use Lazy Loading for images that are not visible in page 
وقتی که صفحه اصلی را در اولین بار، بارگذاری می‌کنیم، می‌توانیم تصاویری را داشته باشیم که در صفحه‌ی نمایش، نمایان نباشند (منظور viewport می‌باشد) و کاربر برای دیدن آن تصاویر باید صفحه را به پایین اسکرول کند. با این وجود وقتی که صفحه بارگذاری می‌شود، تصاویر هم بلافاصله دانلود می‌شوند. اگر تعداد تصاویر زیاد باشند این مورد می‌تواند بر روی performance تاثیر منفی داشته باشد. برای برطرف کردن این مشکل می‌توان از lazy loading تصاویر استفاده کرد. در این حالت تصاویر زمانی بارگذاری می‌شوند که کاربر به آن‌ها می‌رسد. یک JavaScript API به نام Intersection Observer API وجود دارد که باعث می‌شود پیاده سازی lazy load خیلی آسان شود. علاوه بر این می‌توان یک دایرکتیو را با قابلیت استفاده مجدد طراحی کرد ( lazy loading برای تصاویر با استفاده از Intersection Observer).

#4 Use virtual scrolling for large lists  
با استفاده از virtual scrolling  می‌توان المنت‌ها را در Dom بر اساس بخش‌های قابل مشاهده‌ای از یک لیست، Load  یا unload کرد که برنامه را فوق العاده سریع می‌کند.
 
#5 Use FOUT instead of FOIT for fonts  
در بیشتر وب سایت‌ها می‌توان فونت‌های سفارشی زیبایی را به جای فونت‌های معمول دید. با این حال برای استفاده از فونت‌های فراهم شده توسط سرویس‌های دیگر لازم است که مرورگر آن‌ها را دانلود و parse  کند. اگر از فونت‌های سفارشی استفاده کنیم، مثل  Google Fonts، چه اتفاقی می‌افتد؟ در اینجا دو سناریو وجود دارد: 
  • در این حالت مرورگر منتظر می‌ماند تا فونت دانلود شود و آن را parse  کند و تنها بعد از آن متن را بر روی صفحه نمایش می‌دهد. متن روی صفحه تا زمانیکه فونت دانلود و parse  نشده باشد، قابل مشاهده نیست؛ این FOIT است (Flash of invisible text) .
  • مرورگر در ابتدا متن را با استفاده از فونت معمول نمایش می‌دهد و بعد از آن سعی می‌کند که ساختار‌های فونت خارجی را دریافت کند. وقتی که دانلود انجام شد و سپس آن را parse  کرد، فونت سفارشی دانلود شده، با فونت معمول جایگزین خواهد شد؛ این FOUT است ( Flash of unstyled text ).

بیشتر مرورگر‌ها از FOIT  استفاده می‌کنند و تنها Internet Explorer از FOUT استفاده می‌کند. برای برطرف کردن این مشکل می‌توان از توصیف‌گر font-display استفاده کرد و به مرورگر بگوییم که می‌خواهیم در ابتدا متن را با فونت معمول نمایش دهیم و جایگزینی فونت، بعد از دانلود باشد (بیشتر).
نظرات مطالب
اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity
- در مقدمه مطلب «ذخیره سازی اطلاعات در مرورگر توسط برنامه‌های Angular» در مورد محدودیت حجم‌های حالت‌های مختلف ذخیره سازی اطلاعات در سمت کلاینت، بیشتر توضیح داده شده‌است.
- روش پیاده سازی dynamic permission شما و قرار دادن اطلاعات آن در توکن، در این حالت بی‌مورد است. از این جهت که به نظر قصد ندارید از اطلاعات آن در سمت کلاینت استفاده کنید (محدود کردن دسترسی به صفحات یک برنامه‌ی SPA و نه یک برنامه‌ی MVC). توکن و هرچیزی که در آن است جهت کاربردهای سمت کلاینت بیشتر باید مورد استفاده قرارگیرند تا سمت سرور. این بحث JWT برای برنامه‌های Angular و کلا SPA (تک صفحه‌ای وب) بیشتر استفاده می‌شود (سمت سرور Web API خالص، سمت کاربر SPA خالص). اگر برنامه‌ی شما چنین چیزی نیست، از آن استفاده نکنید.
چون اطلاعات دسترسی به صفحات به نظر سایت MVC شما مطلقا کاربردی در سمت کلاینت ندارند، آن‌را به توکن اضافه نکنید. در عوض در متد CanUserAccess، قسمت user.HasClaim را با کوئری گرفتن از بانک اطلاعاتی جایگزین کنید.
- مثال سمت کلاینت بحث جاری در سری «احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular» عمیق‌تر بررسی شده‌است و هدف از قسمت‌های مختلف توکن آن‌را جهت استفاده‌ی در سمت کلاینت (استفاده از نقش‌ها جهت دسترسی به صفحات برنامه‌ی سمت کلاینت Angular، استفاده از تاریخ انقضای توکن جهت بررسی اعتبار آن، استفاده از نام نمایشی قرار گرفته‌ی در توکن برای نمایش آن در سمت کلاینت و غیره)، بهتر درک خواهید کرد. در سمت سرور با داشتن Id شخص، مابقی را می‌توان از بانک اطلاعاتی کوئری گرفت و نیازی به سنگین کردن توکن نیست.
مطالب
مدیریت محل اعمال Google analytics در ASP.NET MVC
ذخیره سازی اطلاعات بازدیدهای کاربران، در طول زمان حجم بالایی از بانک اطلاعاتی را به خود اختصاص خواهد داد؛ به علاوه کند شدن کوئری‌های مرتبط با آن، به همراه مصرف بالای منابع سیستم. به همین جهت اکثر سایت‌ها از Google analytics برای مدیریت جمع آوری بازدیدهای کاربران خود استفاده می‌کنند و این ابزار واقعا عالی و حرفه‌ای طراحی شده و پیاده سازی همانند آن شاید در حد یک پروژه‌ی‌ چندساله باشد.
اضافه کردن Google analytics به یک سایت، بسیار ساده است. در آن ثبت نام می‌کنید؛ سپس آدرس دومین خود را وارد کرده و یک قطعه کد جاوا اسکریپتی را دریافت خواهید کرد که باید به انتهای تمام صفحات سایت خود اضافه نمائید و ... همین.
اضافه کردن این کد در ASP.NET MVC می‌تواند در فایل layout یا همان master page سایت انجام شود تا به صورت خودکار به تمام صفحات اعمال گردد.

مشکل!
من نمی‌خواهم که صفحات غیرعمومی سایت نیز دارای کدهای Google analytics باشند و بی‌جهت Google به این‌جاها نیز سرکشی زاید کند! چکار باید کرد؟
احتمالا عنوان می‌کنید که باید یک if و else به همراه آرایه‌ای از نام‌ها و آدرس‌های صفحات غیرعمومی سایت تهیه کرد و بر این اساس کدهای Google analytics را در master page درج کرد یا خیر.
بله. این روش کار می‌کنه ولی بهینه نیست و همچنین نگهداری آن در طول زمان مشکل است. سایت توسعه خواهد یافت، صفحات غیرعمومی بیشتر خواهند شد و ممکن است در این بین فراموش شود که کدهای مرتبط به روز شوند.

روش بهتر:
آیا می‌توان در یک View مشخص کرد که فیلتر Authorize در اکشن متد متناظری که آن‌را رندر کرده است بکار گرفته شده است یا خیر؟
صفحات غیرعمومی سایت در ASP.NET MVC با فیلتر Authorize محافظت می‌شوند. این فیلتر را می‌توان به کل یک کنترلر اعمال کرد تا به تمام اکشن متدهای آن اعمال شود؛ یا فقط به یک اکشن متد خاص که Viewایی خاص را رندر می‌کند.

نحوه پیاده سازی تشخیص وجود فیلتر Authorize را در یک View رندر شده، در متد کمکی زیر می‌توان مشاهده کرد:
@helper IncludeGoogleAnalytics(WebViewPage page)
    {
        var controller = page.ViewContext.Controller;
        var controllerHasAuthorizeAttribute = controller.GetType().GetCustomAttributes(typeof(AuthorizeAttribute), true).Any();
        var currentActionName = page.ViewContext.Controller.ValueProvider.GetValue("action").RawValue.ToString();
        var actionHasAuthorizeAttribute = controller.GetType().GetMethods()
                                                    .Where(x => x.Name == currentActionName &&
                                                                x.GetCustomAttributes(typeof(AuthorizeAttribute), true).Any())                                                    
                                                    .Any();
        if (!controllerHasAuthorizeAttribute && !actionHasAuthorizeAttribute)
        {
            string trackingId = ConfigurationManager.AppSettings["GoogleAnalyticsID"];
    <script type="text/javascript">
        var _gaq = _gaq || [];
        _gaq.push(['_setAccount', '@trackingId']);
        _gaq.push(['_trackPageview']);
        (function () {
            var ga = document.createElement('script'); ga.type = 'text/javascript'; ga.async = true;
            ga.src = ('https:' == document.location.protocol ? 'https://ssl' : 'http://www') + '.google-analytics.com/ga.js';
            var s = document.getElementsByTagName('script')[0]; s.parentNode.insertBefore(ga, s);
        })();    
    </script>
        }

  توضیحات:
این متد در فایلی به نام HtmlUtils قرار گرفته در پوشه app_code تعریف شده است و بکارگیری آن در یک فایل master page به نحو زیر خواهد بود:
@HtmlUtils.IncludeGoogleAnalytics(this)

در این متد به کمک خاصیت page.ViewContext.Controller می‌توان به کنترلری که در حال رندر کردن View جاری است دسترسی یافت. اکنون که به کنترلر دسترسی داریم، به کمک Reflection، ویژگی‌ها یا Attributes آن‌را یافته و بررسی می‌کنیم که آیا دارای AuthorizeAttribute است یا خیر. بر این اساس می‌توان تصمیم گرفت که آیا View در حال نمایش عمومی است یا خصوصی. اگر عمومی بود، کدهای اسکریپتی Google analytics به صورت خودکار به صفحه تزریق می‌شوند.
همچنین در اینجا فرض بر این است که Id منتسب به دومین جاری در کلیدی به نام GoogleAnalyticsID در فایل کانفیگ برنامه در قسمت app settings آن تعریف شده است.
 
نظرات مطالب
از سرگیری مجدد، لغو درخواست و سعی مجدد دریافت فایل‌های حجیم توسط HttpClient
- بحث جاری مطلقا ارتباطی به Angular ندارد. HttpClient آن بحث دات نتی هست و نه Angular ای.
- در سمت سرور «یک نکته‌ی تکمیلی: پشتیبانی توکار ASP.NET Core 2.0 از Range headers» فوق را با تنظیم پارامتر enableRangeProcessing: true انجام دهید، کافی است و هیچ تغییر دیگری را نیاز ندارد (همان مثال‌های قسمت آخر آن ...به علاوه تمام متدهای بازگشت فایل، پارامتر enableRangeProcessing را نیز به همراه دارند... ).
- در مورد نمایش درصد پیشرفت دانلود و یا آپلود فایل‌ها در برنامه‌های Angular بدون نیاز به کامپوننت جانبی؛ که بدون آن، کاربر باید تا آخرین لحظه‌ی دریافت و یا آپلود بایت‌ها، بدون نمایش گزارشی، صبر کند و شاید اینطور تصور کند که دریافت و یا آپلود یکجا و یکباره بوده‌است: «یک نکته‌ی تکمیلی: به روز رسانی مثال مطلب جاری جهت گزارش درصد پیشرفت آپلود فایل‌ها توسط HTTP Client جدید Angular»