اشتراک‌ها
دوره ASP.NET Core SignalR

Everything you need to get started adding real time functionality to your web apps using ASP.NET Core SignalR.  

دوره ASP.NET Core SignalR
مطالب
سیستم‌های توزیع شده در NET. - بخش پنجم - اهداف
در بخشهای قبل، دلایل بوجود آمدن سیستمهای توزیع شده بررسی شد و تاکید کردیم که نیازمندی‌ها، باعث تغییر و تکامل سیستمهای ما می‌شوند و بر همین اساس بررسی کردیم که چه نیازمندی‌هایی باعث می‌شوند که دیگر سیستم‌های متمرکز به تنهایی پاسخگوی نیازهای ما نباشند و عاملی شوند برای رفتن به سمت سیستمهای توزیع شده. گفتیم که اتخاذ تصمیمات نادرست چه عواقبی را برای سیستمهای ما بوجود می‌آورد و بر همین اساس مهمترین فاکتورها را در انتخاب سیستم‌های توزیع شده، به شما معرفی کردیم. تعاریف مختلفی از این نوع سیستم‌ها را در اختیار شما قرار دادیم؛ خصوصیات، مزایا و معایب سیستمهای توزیع شده را به شما معرفی کردیم، تا با دید باز، یک انتخاب درست را با کمترین میزان ریسک انجام دهیم.
در این بخش ما 4 هدف اصلی را که باید در سیستم‌های توزیع شده برآورده شوند، بر اساس ارزش آنها مورد بررسی قرار می‌دهیم. یک سیستم توزیع شده باید اولا منابع را به آسانی در دسترس کاربران قرار دهد. دوما شفاف باشد و تمام پیچیدگی‌های یک سیستم توزیع شده را از دید کاربر، مخفی کند. سوما باز و قابل گسترش باشد؛ بصورتیکه به آسانی و با شفافیت کامل بتوانیم اجزای جدیدی را به آن اضافه کنیم. چهارما مقیاس پذیر باشد؛ بصورتیکه بدون اینکه مشکلی برای سیستم بوجود بیاید، بتوانیم منابع موجود سیستم را افزایش دهیم. در این بخش جزئیات هر یک از این اهداف را مورد بررسی قرار می‌دهیم.


اهداف سیستم‌های توزیع شده

1- Connecting resources and users: مشخص‌ترین و اصلی‌ترین هدف سیستم‌های توزیع شده، اتصال کاربران به منابع و اشتراک منابع بصورت کنترل شده با کارآیی بالا برای کاربران است. به‌صورتیکه کاربران  به آسانی به منابع دسترسی داشته باشند. منظور از منابع، هرچیزی در سیستمهای توزیع شده می‌تواند باشد. منابعی مانند داده‌ها، سخت‌افزارها، فایلها، Componentها، زیرسیستمها و هر چیز دیگری که کاربران می‌توانند بصورت مستقیم و غیر مستقیم به آنها دسترسی داشته باشند. یکی از مهمترین دلایل دسترسی به این هدف، مسائل اقتصادی است. بطور مثال ممکن است ما سیستم خودمان را طوری طراحی کنیم که پردازش‌های بسیار مهم و پیچیده در تعدادی از سخت افزار‌های بسیار پر هزینه انجام شوند. به این صورت ما این سخت افزارها را برای سایر قسمت‌های سیستم، به اشتراک میگزاریم و از طریق دیگر قسمتهای سیستم، دسترسی آن را به کاربران می‌دهیم. در این حالت دیگر نیازی نیست هر قسمت جداگانه در سیستم، سخت افزاری بسیار قوی را برای خودش نیاز داشته باشد. یا زمانیکه ما یک زیرسیستم را یکبار پیاده سازی می‌کنیم و دسترسی آن را به سایر قسمت‌ها میدهیم، سایر سیستمها، دیگر نیازی نیست آن زیرسیستم را برای خودشان پیاده سازی کنند و تنها از زیرسیستم موجود استفاده می‌کنند. دسترسی به این هدف باعث می‌شود تا کاربران به راحتی به تمام منابع موجود در سیستم‌های توزیع شده دسترسی داشته باشند.

2- Distribution transparency: بدلیل پیچیدگی‌های بسیار زیاد در سیستم‌های توزیع شده، شفافیت، کمک بسیار بزرگی به سادگی نحوه تعامل کاربر با سیستم‌های توزیع شده می‌کند. شفافیت در سیستم‌های توزیع شده بدین معنا است که سیستم باید تمام پیچیدگی‌های خود را از دید کاربر مخفی کند و پیاده سازی سیستم بصورت توزیع شده نباید هیچ پیچیدگی را در نحوه تعامل کاربر با سیستم بوجود بیاورد.
درواقع در سیستمهای توزیع شده، درخواست دریافت شده، در بین منابع سیستم توزیع می‌شود. تمام منابع با همکاری که با یکدیگر انجام می‌دهند، درخواست مورد نظر را پردازش کرده و پاسخ لازم را به کاربر ارائه می‌دهند. در این بین ممکن است منابع موجود در سیستم، رفتارهای متفاوتی را داشته باشند؛ مثلا هر زیرسیستم در سخت افزار و سیستم عامل جداگانه‌ای اجرا شود که باعث می‌شود حتی نحوه دستیابی به فایل‌ها یا داده‌های هر زیرسیستم نیز با سایر زیرسیستمها متفاوت باشد. شفافیت در سیستمهای توزیع شده بدین معنا است که یک سیستم توزیع شده باید خود را به‌صورت یک سیستم واحد که در یک سخت افزار ارائه می‌شود، ارائه دهد تا کاربران هیچ نگرانی در نحوه تعامل با سیستم نداشته باشند. شفافیت در سیستمهای توزیع شده جنبه‌های مختلفی دارد که در این قسمت آنها را بررسی می‌کنیم.


جنبه‌های مختلف شفافیت در سیستم‌های توزیع شده

1- Access Transparency: شفافیت در دسترسی به منابع یا مخفی کردن پیچیدگی‌ها و روشهای مختلف دسترسی به منابع. زیر سیستم‌های متفاوت ممکن است در سیستم عامل‌های متفاوتی نیز اجرا شوند و همانطور که می‌دانید هر سیستم عامل ممکن است نحوه دسترسی به منابعش با سایر سیستم عامل‌ها متفاوت باشد. در اینجا ما باید زیر سیستم‌های خود را طوری طراحی کنیم تا این تفاوت‌های در نحوه دسترسی به منابع را از دید کاربر مخفی کنند و این حس را به کاربر بدهد که سیستم، یک روش واحدی را برای دسترسی به منابع دارد.

2- Location Transparency: شفافیت در مکان منابع و مخفی کردن اینکه منابع در سطح شبکه توزیع شده‌اند. این جنبه بیان می‌کند که کاربران نمی‌توانند بگویند که منابع بصورت فیزیکی در سخت افزار‌های متفاوتی توزیع شده‌اند.کاربران هیچ درکی از اینکه ممکن است منابع حتی بصورت جغرافیایی در مکان‌های بسیار دوری از یکدیگر قرار گرفته‌اند، ندارند.

3- Migration Transparency: مخفی کردن اینکه ممکن است مکان منابع تغییر یابند. در یک سیستم توزیع شده ممکن است به هر دلیلی، مکان منابع تغییر کند. بطور مثال ممکن است با افزایش داده‌ها نیاز به افزودن Node جدیدی به سیستم باشد تا قسمتی از داده‌های سیستم از این پس از طریق این Node در دسترس باشند. این جابجایی منابع نباید هیچ تاثیری در نحوه‌ی تعامل کاربر داشته باشد.

4- Relocation Transparency: مخفی کردن اینکه منابع ممکن است در زمان استفاده، تغییر مکان دهند. در این حالت دقیقا در زمانیکه شخص در حال استفاده از منابع است ممکن است منابع جابجا شوند که این جابجایی در زمان استفاده از منابع نباید هیچ تاثیری در نحوه تعامل کاربر با سیستم داشته باشد. بطور مثال زمانیکه دو کاربر از طریق تلفن همراه در حال ارسال اطلاعات برای یکدیگر هستند، جابجایی هر یک از این دو کاربر، نباید تاثیری در جریان ارتباطی آنها داشته باشد.

5- Replication Transparency: مخفی کردن اینکه منابع در چند جا کپی شده‌اند. در یک سیستم توزیع شده برای بهبود کارآیی و دسترسی ممکن است منابع در چند جای مختلف کپی شوند و شفافیت در Replication می‌گوید ما باید این واقعیت را که ممکن است منابع ما در سخت افزارهای مختلفی کپی شده باشند، از دید کاربر مخفی کنیم.

6- Concurrency Transparency: مخفی کردن اینکه ممکن است منابع، بین چند کاربر مشترک باشند. بدلیل بالا بودن تعداد کاربران در سیستمهای توزیع شده، همزمانی در دسترسی به منابع مشترک، بسیار بیشتر اتفاق می‌افتد و این مهم است که هیچ یک از کاربران ندانند که کاربر دیگری بصورت همزمان در حال استفاده از آن داده است.

7- Failure Transparency: مخفی کردن خرابی و بازیابی منابع یک سیستم توزیع شده، از کاربر. در یک سیستم توزیع شده ممکن است منابع به هر دلیلی از دسترس خارج شوند. در این صورت نباید از دسترس خارج شدن منابع و بازیابی آنها هیچ تاثیری در جریان تعامل کاربر با سیستم داشته باشد.


البته این نکته را نیز بگویم اگرچه شفافیت یکی از اهداف بسیار مهم سیستم‌های توزیع شده‌است و ما نیز باید سیستمی را طراحی کنیم که تا حد امکان به این هدف دست پیدا کند، اما بدلیل این که گاهی ممکن است شفافیت تاثیر مخربی بر روی کاربر داشته باشد، باید درجه‌هایی  را برای آن در نظر بگیریم. بطور مثال زمانیکه دو کاربر از طریق تلفن همراه خود با یکدیگر در ارتباطند، نیازی به مخفی کردن موقعیت مکانی آنها نیست. یا در سیستم‌های موقعیت یاب، اصل بر این است که موقعیت منابع مختلف مشخص باشند. یا زمانیکه قرار است یک درخواست را برای یک چاپگر ارسال کنیم بهتر است درخواست ما به نزدیکترین چاپگر به ما ارسال شود تا اینکه به یک چاپگر در جایی دیگر ارسال شود. منظور از دستیابی به این هدف این است که پیچیدگی سیستم‌های توزیع شده باید از دید کاربر مخفی بماند تا تاثیر مخربی بر روی کاربر نداشته باشد؛ در صورتیکه نیاز کاربر به عدم شفافیت برخی از قسمتهای سیستم باشد بهتر است درجه‌هایی را برای سیستم‌های توزیع شده در نظر بگیریم.



3- Openness: باز بودن یا قابل گسترش بودن سیستم‌های توزیع شده یکی دیگر از اهداف بسیار مهم این سیستمها می‌باشد. به این صورت که یک سیستم در حال اجرا باید توانایی اضافه کردن منابع جدید را داشته باشد. بطور مثال با افزوده شدن نیازمندی‌های جدید، نیاز می‌شود که یک زیر سیستم جدید یا Component جدید را پیاده سازی کنیم. قسمت جدید به راحتی و بدون تاثیر در جریان تعامل کاربر باید بتواند به سیستم اضافه شود. در اکثر موارد این هدف با استفاده از یکسری قراردادهای مشخص که تمامی زیر سیستم‌ها آنها را می‌شناسند و رعایت می‌کنند، محقق می‌شود.

4- Scalability: مقیاس پذیری سیستم‌های توزیع شده بدین معنی است که با رشد مواردی مانند تعداد پردازش و درخواست یا موقعیت جغرافیایی کاربران، سیستم قادر باشد بدون تاثیر بر جریان تعامل کاربر با سیستم، آنها را پوشش دهد. یعنی بطور مثال زمانیکه تعداد درخواست‌های کاربران سیستم افزایش می‌یابد، با Replicate قسمتهای موجود سیستم در سخت افزار‌های جدید می‌توانیم بار پردازشی را بین تعداد بیشتری از Node‌ها تقسیم کنیم. به این صورت سیستم می‌تواند بدون از دسترس خارج شدن، تعداد بیشتری از درخواستهای کاربران را پوشش دهد. یا زمانیکه قرار است موقعیت‌های جدید جغرافیایی را سیستم پوشش دهد، با اضافه کردن منابع مورد نیاز، در آن موقعیت جغرافیایی، سیستم قادر است نیاز کاربران آن مکان جغرافیایی را برآورده کند.


 تا به این قسمت از سری مقالات سیستم‌های توزیع شده، هدف من این بوده که با چرایی وجود این نوع از سیستم‌ها و نحوه‌ی انتخاب آنها و اهداف سیستم‌های توزیع شده آشنا شوید. در بخش‌های بعد، روشهای مختلف طراحی و پیاده سازی سیستم‌های توزیع شده را مورد بررسی قرار می‌دهیم و می‌بینیم که چه ابزارهایی برای پیاده سازی سیستم‌های توزیع شده در NET. وجود دارند و با توجه به نوع کارآیی هر یک از این ابزارها، آنها را بصورت جداگانه مورد استفاده قرار می‌دهیم تا با مزایا و معایب هریک آشنا شویم. البته این را نیز ذکر کنم که با توجه به تعاریف سیستم‌های توزیع شده، انواع مختلفی از سیستم‌های توزیع شده وجود دارند که ما از قبل با برخی از آنها آشنا هستیم؛ معماری‌هایی مانند Client/Server یا N-Tier  نمونه‌هایی از سیستم‌های توزیع شده هستند که در آنها وظایف، در سخت افزارهای متفاوتی تقسیم شده و ارتباط هر قسمت از طریق سرویس‌هایی که ما پیاده سازی می‌کنیم، صورت می‌پذیرد و به دلیل اینکه مطمئنا همه شما با نحوه طراحی و پیاده سازی آنها و نحوه ارتباط قسمتهای مختلف آنها آشنا هستید، در سری مقالات سیستمهای توزیع شده در NET.، دیگر نیازی به توضیحی در مورد آنها نمی‌باشد. هدف من از قسمت‌های مرتبط با پیاده سازی سیستم‌های توزیع شده، چگونگی تکامل معماری‌هایی مانند N-Tier بوسیله ابزارهایی است که با هدف دستیابی به خصوصیات و اهداف سیستم‌های توزیع شده بوجود آمده‌اند.  
مطالب
پیاده سازی حذف منطقی در Entity framework
یکی از روش‌هایی که در اکثر پروژه‌های بزرگ استفاده می‌شود، بحث استفاده از حذف منطقی (soft delete) بجای حذف فیزیکی رکورد می‌باشد (اکثرا در برنامه‌هایی که با بخش مالی (پول) در ارتباط هستند) و از آنجاییکه هیچ برنامه‌ای بدون باگ نمی‌باشد، حذف منطقی بجای حذف فیزیکی پیشنهاد می‌شود. در واقع داشتن و حفظ دیتا، یک امتیاز مثبت می‌باشد؛ به علاوه استرس از دست دادن داده به صورت اتفاقی (سهل انگاری کاربر) را هم نخواهیم داشت. لازم به ذکر است کاربران نهایی استفاده کننده از نرم افزار، خبری از نوع حذف منطقی ندارند.

علاوه بر مواردی که ذکر شد، حذف منطقی می‌تواند به عنوان روشی برای حذف مطرح شود؛ به این صورت که حذف یک رکورد، در دو مرحله صورت گیرد:
- مرحله اول، حذف منطقی: کاربر اقدام به حذف رکورد مورد نظر را میکند. بعد از حذف، خبری از نمایش رکورد مربوطه نخواهد بود .
- مرحله دوم، حذف فیزیکی: مدیر اصلی می‌تواند تصمیم بگیرد که رکورد‌های حذف منطقی شده واقعا حذف شوند یا خیر. فقط مدیر اصلی و سایر افردای که دسترسی حذف مرحله دوم را داشته باشند، از روند دو مرحله‌ای حذف با خبر هستند.

 
در ادامه قصد داریم به مزایا و معایب حذف منطقی و روش‌هایی برای مدیریت آن بپردازیم.
پیشهاد میکنم سری مقالات مفید تحلیل سیستم مدیریت محتوا DTNCMS را حتما مطالعه نمایید.

برای اینکه بخواهیم حذف منطقی را پیاده سازی نماییم، نیاز داریم به هر رکورد، فیلدی اضافه شود تا از طریق آن مشخص نماییم که آیا رکورد حذف شده است یا خیر. برای این منظور باید فیلدی از نوع boolean به تمام کلاس‌ها (جداول) اضافه شود. می‌توانیم این فیلد را به صورت زیر تعریف کنیم:
  public bool IsDeleted { get; set; }
برای جلوگیری از تکرار کد فوق پیشنهاد میکنم اقدام به ایجاد یک اینترفیس به صورت زیر نمایید:
public interface ISoftDelete
{
    bool IsDeleted { get; set; }
}
و در کلاسی که قصد حذف منطقی را در آن دارید، فقط کافیست از اینترفیس فوق ارث بری نماید:
public class Post :ISoftDelete
{
}


بعد از افزودن فیلد فوق، نیاز داریم تا در تمام کوئری‌ها شرطی را اضافه نماییم تا فقط رکوردهایی را از دیتابیس واکشی کند که حذف نشده‌اند. یعنی فیلد فوق برابر False باشد. در ادامه روش‌هایی برای این هدف بیان خواهند شد.

  روش هایی برای فیلتر رکورد‌های حذف شده
1- افزودن فیلتر زیر در تمامی کوئری‌ها:
where (IsDeleted=false && ...)
در روش فوق نیاز است در تمامی کوئری هایمان شرط فوق را اضافه کنیم. همانطور که حدس زده‌‌اید، در این روش احتمال فراموش شدن شرط فوق وجود دارد و از طرفی یک کد را در همه کوئری‌ها تکرار کرده‌ایم.

2- نوشتن یک متد الحاقی‌:
برای جلوگیری از تکرار شرط فوق می‌توان یک متد الحاقی را به صورت زیر پیاده سازی نمود و در تمامی شرط‌ها، آن را فراخوانی کرد:
public static class EntityFrameworkExtentions
{
    public static ObservableCollection<TEntity> Alive<TEntity>(this DbSet<TEntity> set)
        where TEntity : class, ISoftDelete
    {
        var data = set.Where(e => e.IsDeleted == false);
        return new ObservableCollection<TEntity>(data);
    }
}

3-استفاده از کتابخانه  EntityFramework.DynamicFilte
ابتدا اقدام به نصب بسته آن نمایید:
Install-Package EntityFramework.DynamicFilters
و در کلاس Context خود فیلتر  زیر را قرار دهید :
modelBuilder.Filter("IsDeleted", (ISoftDelete d) => d.IsDeleted, false);


مشکلاتی پیرامون حذف منطقی

- کلاس User و Post را در نظر بگیرد که یک User چندین Post دارد. حال اگر حذف، فیزیکی باشد و کاربر اقدام به حذف User مورد نظر کند، با خطای زیر مواجه می‌شود:
The DELETE statement conflicted with the REFERENCE constraint ....
  اما در حذف منطقی چطور؟ در حذف منطقی چون رکوردی حذف نمی‌شود و فقط فیلد IsDeleted به روز رسانی می‌شود، خطای فوق رخ نخواهد داد و همین مورد باعث بروز مشکل می‌شود؛ چون رکوردی که دارای کلید اصلی بوده حذف شده، ولی رکورد‌های وابسته به آن هنوز داخل سیستم موجود می‌باشند. پس برای این مورد نیاز هست ابتدا تمامی Navigation property‌های رکورد مورد نظر یافت شوند و در صورتیکه مقداری وجود نداشت، رکورد مورد نظر حذف فیزیکی شود. برای این منظور دو راه حل پیشنهاد می‌شود:

1- در سرویس‌های مربوط به کلاس‌هایی که از ISoftDelet ارث بری کرده‌اند، متدی تحت عنوان CanDelete، به صورت زیر تعریف شود:
public bool CanDelete(user model)
{
return !model.posts.Any() &&  ! model.news.Any();
}
در متد Candelete، خصوصیات مورد نیاز کلاس را بررسی کرده و در صورتیکه هیچ رکوردی وجود نداشت، کاربر می‌تواند رکورد مورد نظر را حذف نماید.

2- برای جلوگیری از تکرار قطعه کد فوق، میتوان از روش زیر استفاده کرد:
- یک Attribute سفارشی را به صورت زیر تعریف نمایید:
[AttributeUsage(AttributeTargets.Property)]
public class MustBeEmptyToDeleteAttribute : Attribute { }
- به تمامی خصوصیات مورد نیاز که قصد بررسی آنها را داریم، آن‌را به صورت زیر اضافه میکنیم:
public class User
{
    public int Id { get; set; }
    public bool IsDeleted { get; set; }

    [MustBeEmptyToDelete] public virtual ICollection<Post> Posts { get; set; }
    [MustBeEmptyToDelete] public virtual ICollection<File> Files { get; set; }
    // etc...
}
و در پایان متد الحاقی زیر، برای بررسی رکورد‌های وابسته می‌باشد:
public static class EntityExtensions
{
    public static bool CanDelete(this object entity)
    {
        return entity.GetType().GetProperties()
            .Where(x => x.IsDefined(typeof(MustBeEmptyToDeleteAttribute)))
            .Select(x => x.GetValue(entity))
            .OfType<IEnumerable<object>>()
            .All(x => !x.Any());
    }

همانطور که بیان شد، در حذف منطقی فقط رکورد مورد نظر به روز رسانی می‌شود. برای این منظور می‌توان دو متد را همانند زیر در نظر گرفت و هر کدام که مورد نیاز بود، فراخوانی شود:
 public void MarkAsSoftDeleted<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : ISoftDelete
        {
            Entry(entity).State = EntityState.Modified;
           // set IsDelete=true 
          // here you can set other logs like who deleted ,when ,...
      }

 public void MarkAsDeleted<TEntity>(TEntity entity) where TEntity : class
    {
            Entry(entity).State = EntityState.Deleted;
    }

پیشنهادها
- اگر از حذف منطقی استفاده میکنید، امکانی را در سیستم قرار دهید تا در صورت تمایل رکورد‌های حذف منطقی را بتوان حذف کرد (تهیه backup و حذف)، حذف منطقی در دراز مدت حجم دیتابیس را بالا می‌برد.
- تا حد امکان به کاربران استفاده کننده، وجود امکان حذف منطقی را اطلاع ندهید. اطلاع از این امر شاید باعث عدم دقت افراد استفاده کننده شود.
نظرات مطالب
PersianDatePicker یک DatePicker شمسی به زبان JavaScript که از تاریخ سرور استفاده می‌کند
با سلام
من از نسخه‌ی اصلاح شده آقای نصیری استفاده کردم و به دو مورد مشکل برخوردم.
۱- زمانی که تاریخ رو وارد میکنی خودش هنگام ارسال به میلادی تبدیل میکنه اگر در کلاس post
 public DateTime AddDate { set; get; }
به این صورت بنویسی. اما اگر بصورت زیر باشه
 public DateTime ? AddDate { set; get; }
تاریخ رو بصورت رشته شمسی ارسال میکنه.
 ۲- هنگام ارسال اگه خالی ارسال کنی خطا میده یا هنگام ویرایش اگر تو بانک تاریخ خالی باشه وقت نشون دادن اطلاعات بازم خطا میده.. با سپاس
مطالب
معرفی واژه‌ی کلیدی جدید required در C# 11
واژه‌ی کلیدی جدید required در C# 11.0، همانند خواص init-only که پیشتر معرفی شدند، با هدف آغاز و نمونه سازی دقیق‌تر و ساده‌تر اشیایی است که برای اینکار، به تعاریف ویژه‌ی سازنده‌ی کلاس‌ها وابسته نیستند.


امکان نمونه سازی بدون قید و شرط کلاس‌ها

تعریف کلاس Article1 را به صورت زیر درنظر بگیرید:
public class Article1
{
    public string Title { get; set; }
    public string? Subtitle { get; set; }
    public string Author { get; set; }
    public DateTime Published { get; set; }
}
ساختار پروژه‌های دات نت 7 نیز به صورت پیش‌فرض به صورت زیر است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <OutputType>Exe</OutputType>
    <TargetFramework>net7.0</TargetFramework>
    <ImplicitUsings>enable</ImplicitUsings>
    <Nullable>enable</Nullable>
  </PropertyGroup>
</Project>
یعنی nullable reference types در آن‌ها فعال است. با این فعال بودن، به اخطارهای زیر می‌رسیم:
Non-nullable property 'Title' must contain a non-null value when exiting constructor. Consider declaring the property as nullable. [CS11Tests]csharp(CS8618)
Non-nullable property 'Author' must contain a non-null value when exiting constructor. Consider declaring the property as nullable. [CS11Tests]csharp(CS8618)
عنوان می‌کند که خاصیت‌های Title و Author، به صورت غیرنال‌پذیر تعریف شده‌اند (و همانند Subtitle نال‌پذیر نیستند)؛ اما تعریف این کلاس به نحوی است که این مساله را الزامی نمی‌کند. یعنی می‌توان نمونه‌ای از Article1 را ایجاد کرد که در آن، هر دوی این خواص نال باشند؛ هرچند در این حالت مشکلی از لحاظ کامپایل وجود نخواهد داشت، اما ممکن است به علت اشتباه استفاده‌ی از آن‌ها، به null reference exceptions برسیم. چون یکی از مهم‌ترین اهداف استفاده از یک چنین تعاریفی و فعال سازی nullable reference type در یک پروژه، ارائه‌ی متادیتای بهتری جهت خواص و پارامترها و خروجی‌های متدهاست تا استفاده کننده دقیقا بداند که آیا این خواص می‌توانند نال باشد یا خیر. اگر  public string ای تعریف شده، یعنی این خاصیت قطعا نال نخواهد بود و می‌توان بدون مشکل و بدون بررسی مقدار آن، از آن استفاده کرد و اگر ?public string ای تعریف شده، یعنی ممکن است مقدار آن نال نیز باشد و بهتر است پیش از استفاده‌ی از آن، حتما مقدار آن بررسی شود. اکنون مشکل اینجا است که هیچگونه قیدی، جهت اجبار به مقدار دهی خواص غیرنال پذیر در اینجا وجود ندارند و می‌توان نمونه‌ای از شیء Article1 را ایجاد کرد که در آن متادیتای خواص غیرنال پذیر تعریفی در آن، نقض شوند.


مدیریت کردن نحوه‌ی نمونه سازی کلاس‌ها، با وابستگی به سازنده‌های آن

یکی از روش‌های مدیریت مشکلی که تا اینجا بررسی شد، تعریف سازنده‌های متعددی برای یک کلاس است؛ تا توسط آن بتوان مقدار دهی یک سری از خواص را اجباری کرد:
public class Article2
{
    public Article2(string title, string subtitle, string author, DateTime published)
    {
        Title = title;
        Subtitle = subtitle;
        Author = author;
        Published = published;
    }

    public Article2(string title, string author, DateTime published)
    {
        Title = title;
        Author = author;
        Published = published;
    }

    public string Title { get; set; }
    public string? Subtitle { get; set; }
    public string Author { get; set; }
    public DateTime Published { get; set; }
}
در این کلاس، نمونه‌ی بهبود یافته‌ی Article1 را مشاهده می‌کنید که استفاده کننده را وادار به مقدار دهی title و author می‌کند. در این حالت اخطارهای کامپایلری را که مشاهده کردید، رفع می‌شوند؛ اما به همراه این مسایل است:
- تعداد سطرهای تعریف این کلاس، به شدت افزایش یافته‌است.
- با اضافه شدن خواص بیشتری به کلاس، به تعاریف بیشتری نیاز خواهد بود.
- سازنده‌ها کار خاصی را بجز نگاشت مقادیر ارائه شده، به خواص کلاس، انجام نمی‌دهند.
- نمونه سازی این کلاس‌ها، شکل طولانی و غیرواضح زیر را پیدا می‌کند و زیبایی inline object initializers را ندارند:
 Article2 article = new("C# 11 Required Keyword", "A new language feature", "Name",  new DateTime(2022, 11, 12));

البته روش دیگر مدیریت یک چنین اخطارهایی، استفاده از مقدار ویژه‌ی !default است که سبب محو اخطارهای یاد شده می‌شود؛ اما باز هم مقدار دهی آن‌را الزامی نمی‌کند. فقط به این معنا است که قول می‌دهیم این خاصیت را در جای دیگری مقدار دهی کنیم و هیچگاه نال نباشد!
 public string Title { get; set; } = default!;


مدیریت کردن نحوه‌ی نمونه سازی کلاس‌ها، بدون وابستگی به سازنده‌های آن در C# 11.0

C# 11 به همراه واژه‌ی کلیدی جدیدی به نام required است تا دیگر نیازی نباشد همانند راه حل فوق، سازنده‌های متعددی را جهت اجبار به مقدار دهی خواص یک شیء، تعریف کنیم. در این حالت تعریف کلاس Article به صورت زیر خلاصه می‌شود و دیگر به همراه اخطارهای کامپایلر نمایش داده شده نیز نیست:
public class Article3
{
    public required string Title { get; set; }
    public string? Subtitle { get; set; }
    public required string Author { get; set; }
    public DateTime Published { get; set; }
}
به این ترتیب هنوز می‌توان از زیبایی و خوانایی به همراه نمونه سازی توسط روش inline object initializers بهره‌مند شد و همچنین مطمئن بود که اگر استفاده کننده خاصیت غیرنال‌پذیر Title را مقدار دهی نکند، اینبار با یک خطای کامپایلر متوقف خواهد شد:



معرفی ویژگی جدید SetsRequiredMembers

کلاس Book زیر را که به همراه یک خاصیت required و دو سازنده‌است، درنظر بگیرید:
public class Book
{
    public Book() => Name = string.Empty;

    public Book(string name) => Name = name;

    public required string Name { get; set; }
}
اکنون فرض کنید که بر این اساس، شیء‌ای را به صورت زیر نمونه سازی کرده‌ایم:
Book book = new("Book's Name");
این قطعه کد با خطای زیر کامپایل نمی‌شود:
Required member 'Book.Name' must be set in the object initializer or attribute constructor. [CS11Tests]csharp(CS9035)
عنوان می‌کند که باید خاصیت Name را حتما مقدار دهی کرد؛ چون از نوع required است. هرچند سازنده‌‌ای که از آن استفاده شده، این مقدار دهی را انجام داده‌است و مشکلی از لحاظ عدم مقدار دهی خاصیت Name در اینجا وجود ندارد. برای رفع این مشکل، باید تغییر زیر را اعمال کرد:
public class Book
{
    [SetsRequiredMembers]
    public Book() => Name = string.Empty;

    [SetsRequiredMembers]
    public Book(string name) => Name = name;

    public required string Name { get; set; }
}
با استفاده از ویژگی جدید SetsRequiredMembers عنوان می‌کنیم که این سازنده‌ی خاص، حتما خواص از نوع required را نیز مقدار دهی می‌کند و نیازی به صدور خطای یاد شده نیست. در این حالت بررسی خواص required توسط کامپایلر غیرفعال می‌شود.


محدودیت‌های کار با خواص required

- واژه‌ی کلیدی required را می‌توان تنها به خواص و فیلدهای نوع‌های class, record, record struct اعمال کرد. امکان اعمال این واژه‌ی کلیدی به اجزای یک اینترفیس وجود ندارد.
- میدان دید اعضای required باید حداقل در حد نوع‌های دربرگیرنده‌ی آن‌ها باشند. برای مثال اگر کلاسی public است، نمی‌توان در آن یک فیلد required با میدان دید protected را تعریف کرد.
- نوع‌های مشتق شده‌ی از یک نوع پایه، نمی‌توانند اعضای required آن‌را مخفی کنند و اگر قصد بازنویسی آن‌را دارند، باید حتما واژه‌ی کلیدی required را لحاظ کنند.
- اگر سازنده‌ای به سازنده‌ی دیگری از طریق ذکر ()base و یا ()this زنجیر شده باشد نیز باید ویژگی SetsRequiredMembers مرتبط را تکرار کند.
مطالب
Blazor 5x - قسمت 13 - کار با فرم‌ها - بخش 1 - کار با EF Core در برنامه‌های Blazor Server
در ادامه قصد داریم یک پروژه‌ی مدیریت هتل را پیاده سازی کنیم. این پروژه، دو قسمتی است. قسمت اول آن یک پروژه‌ی Blazor Server، برای مدیریت هتل مانند تعاریف اتاق‌ها است و پروژه‌ی دوم آن از نوع Blazor WASM، برای مراجعه‌ی کاربران عمومی و رزرو اتاق‌ها است. هدف، بررسی نحوه‌ی کار با هر دو نوع فناوری است. وگرنه می‌توان کل پروژه را با Blazor Server و یا کل آن‌را با Blazor WASM هم پیاده سازی کرد. در مورد نحوه‌ی انتخاب و مزایا و معایب هرکدام از این فناوری‌ها، در قسمت‌های اول و دوم این سری بیشتر بحث شده‌است.


ساختار پوشه‌ها و پروژه‌های قسمت Blazor Server


قسمت Blazor Server مدیریت هتل ما از 7 پروژه و پوشه‌ی زیر تشکیل می‌شود:
- BlazorServer.App: پروژه‌ی اصلی Blazor Server است که با اجرای دستور dotnet new blazorserver در پوشه‌ی خالی آن آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Common: پروژه‌ای از نوع classlib، جهت قرارگیری کدهای مشترک بین پروژه‌ها است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.DataAccess: پروژه‌ای از نوع classlib، برای تعریف DbContext برنامه است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Entities: پروژه‌ای از نوع classlib، جهت تعریف کلاس‌های متناظر با جداول بانک اطلاعاتی برنامه است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Models: پروژه‌ای از نوع classlib، برای تعریف کلاس‌های data transfer objects برنامه (DTO's) است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Models.Mappings: پروژه‌ای از نوع classlib، برای تعریف نگاشت‌های بین DTO's و مجودیت‌های برنامه و برعکس است که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.
- BlazorServer.Services: پروژه‌ای از نوع classlib، جهت تعریف کدهایی که منطق تجاری تعامل با بانک اطلاعاتی را از طریق BlazorServer.DataAccess میسر می‌کند که با اجرای دستور dotnet new classlib در این پوشه آغاز می‌شود.


اصلاح پروژه‌ی BlazorServer.App جهت استفاده از LibMan

قالب پیش‌فرض BlazorServer.App، به همراه پوشه‌ی wwwroot\css است که در آن بوت استرپ و open-iconic به همراه فایل site.css قرار دارند. چون این پروژه به همراه هیچ نوع روشی برای مدیریت نگهداری بسته‌های سمت کلاینت خود نیست، دو پوشه‌ی بوت استرپ و open-iconic آن‌را حذف کرده و از روش مطرح شده‌ی در مطلب «Blazor 5x - قسمت یازدهم - مبانی Blazor - بخش 8 - کار با جاوا اسکریپت» استفاده خواهیم کرد:
dotnet tool update -g Microsoft.Web.LibraryManager.Cli
libman init
libman install bootstrap --provider unpkg --destination wwwroot/lib/bootstrap
libman install open-iconic --provider unpkg --destination wwwroot/lib/open-iconic
در پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه‌ی BlazorServer.App، دستورات فوق را اجرا می‌کنیم تا بسته‌های bootstrap و open-iconic را در پوشه‌ی wwwroot/lib نصب کند و همچنین فایل libman.json متناظری را نیز جهت اجرای دستور libman restore برای دفعات آتی، تولید کند.

بعد از نصب بسته‌های ذکر شده، ابتدا سطر زیر را از ابتدای فایل پیش‌فرض wwwroot\css\site.css حذف می‌کنیم:
@import url('open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css');
سپس فایل Pages\_Host.cshtml را به صورت زیر به روز رسانی می‌کنیم تا به مسیرهای جدید بسته‌های CSS، اشاره کند:
<head>
    <meta charset="utf-8" />
    <meta name="viewport" content="width=device-width, initial-scale=1.0" />
    <title>BlazorServer.App</title>
    <base href="~/" />
    <link href="lib/open-iconic/font/css/open-iconic-bootstrap.min.css" rel="stylesheet" />
    <link href="lib/bootstrap/dist/css/bootstrap.min.css" rel="stylesheet" />
    <link href="css/site.css" rel="stylesheet" />
    <link href="BlazorServer.App.styles.css" rel="stylesheet" />
</head>

برای bundling & minification این فایل‌ها می‌توان از «Bundler Minifier» استفاده کرد.


پروژه‌ی موجودیت‌های مدیریت هتل

فایل BlazorServer.Entities.csproj وابستگی خاصی را نداشته و به صورت زیر تعریف شده‌است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
</Project>
در این پروژه، کلاس جدید HotelRoom را که بیانگر ساختار جدول متناظری در بانک اطلاعاتی است، به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorServer.Entities
{
    public class HotelRoom
    {
        [Key]
        public int Id { get; set; }

        [Required]
        public string Name { get; set; }

        [Required]
        public int Occupancy { get; set; }

        [Required]
        public decimal RegularRate { get; set; }

        public string Details { get; set; }

        public string SqFt { get; set; }

        public string CreatedBy { get; set; }

        public DateTime CreatedDate { get; set; } = DateTime.Now;

        public string UpdatedBy { get; set; }

        public DateTime UpdatedDate { get; set; }
    }
}
که شامل فیلدهایی مانند نام، ظرفیت، مساحت و ... یک اتاق هتل است.


پروژه‌ی تعریف DbContext برنامه‌ی مدیریت هتل

فایل BlazorServer.DataAccess.csproj به این صورت تعریف شده‌است:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Entities\BlazorServer.Entities.csproj" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer" Version="5.0.3" />
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Tools" Version="5.0.3">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>
  </ItemGroup>
</Project>
- در اینجا چون نیاز است موجودیت HotelRoom را به صورت یک DbSet معرفی کنیم، ارجاعی را به پروژه‌ی BlazorServer.Entities.csproj تعریف کرده‌ایم.
- همچنین دو وابستگی مورد نیاز جهت کار با EntityFrameworkCore و اجرای مهاجرت‌ها را نیز به آن افزوده‌ایم.

پس از تامین این وابستگی‌ها، اکنون می‌توان DbContext ابتدایی برنامه را به صورت زیر تعریف کرد که کار آن، در معرض دید قرار دادن HotelRoom به صورت یک DbSet است:
using BlazorServer.Entities;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace BlazorServer.DataAccess
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public DbSet<HotelRoom> HotelRooms { get; set; }

        public ApplicationDbContext(DbContextOptions<ApplicationDbContext> options) : base(options)
        { }
    }
}
پس از این مرحله، نیاز است این DbContext را به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه‌ی اصلی معرفی کرد. بنابراین فایل BlazorServer.App.csproj پروژه‌ی اصلی Blazor Server را گشوده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.DataAccess\BlazorServer.DataAccess.csproj" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.SqlServer" Version="5.0.3" />
    <PackageReference Include="Microsoft.EntityFrameworkCore.Design" Version="5.0.3">
      <PrivateAssets>all</PrivateAssets>
      <IncludeAssets>runtime; build; native; contentfiles; analyzers; buildtransitive</IncludeAssets>
    </PackageReference>
  </ItemGroup>
</Project>
- چون می‌خواهیم ApplicationDbContext را به سیستم تزریق وابستگی‌ها معرفی کنیم، بنابراین باید بتوان به کلاس آن نیز دسترسی داشت که اینکار، با تعریف ارجاعی به BlazorServer.DataAccess.csproj میسر شده‌است.
- سپس چون می‌خواهیم از تامین کننده‌ی بانک اطلاعاتی SQL Server نیز استفاده کنیم، وابستگی‌های آن‌را نیز افزوده‌ایم.

با این تنظیمات، به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Startup.cs مراجعه کرده و کار افزودن AddDbContext و UseSqlServer را انجام می‌دهیم تا DbContext برنامه از طریق تزریق وابستگی‌ها قابل دسترسی شود و همچنین رشته‌ی اتصالی مشخص شده نیز به تامین کننده‌ی SQL Server ارسال شود:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...
 
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            var connectionString = Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection");
            services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));

            // ...
این رشته‌ی اتصالی را به صورت زیر در فایل BlazorServer\BlazorServer.App\appsettings.json تعریف کرده‌ایم:
{
  "ConnectionStrings": {
    "DefaultConnection": "Server=(localdb)\\mssqllocaldb;Database=HotelManagement;Trusted_Connection=True;MultipleActiveResultSets=true"
  }
}
که در حقیقت یک رشته‌ی اتصالی جهت کار با LocalDB است.


اجرای مهاجرت‌ها و تشکیل ساختار بانک اطلاعاتی

پس از این تنظیمات، اکنون می‌توانیم به پوشه‌ی BlazorServer\BlazorServer.DataAccess مراجعه کرده و از طریق خط فرمان، دستورات زیر را صادر کنیم:
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 5.0.3
dotnet build
dotnet ef migrations --startup-project ../BlazorServer.App/ add Init --context ApplicationDbContext
dotnet ef --startup-project ../BlazorServer.App/ database update --context ApplicationDbContext
- در ابتدا نیاز است ابزارهای مهاجرت EF-Core را نصب کنیم که سطر اول، اینکار را انجام می‌دهد.
- همیشه بهتر است پیش از اجرای عملیات Migration، یکبار dotnet build را اجرا کرد؛ تا اگر خطایی وجود دارد، بتوان جزئیات دقیق آن‌را مشاهده کرد. چون عموما این جزئیات در حین اجرای دستورات بعدی، با پیام مختصر «عملیات شکست خورد»، نمایش داده نمی‌شوند.
- دستور سوم، کار تشکیل پوشه‌ی BlazorServer\BlazorServer.DataAccess\Migrations و تولید خودکار دستورات تشکیل بانک اطلاعاتی را بر اساس ساختار DbContext برنامه انجام می‌دهد.
- دستور چهارم، بر اساس اطلاعات موجود در پوشه‌ی BlazorServer\BlazorServer.DataAccess\Migrations، بانک اطلاعاتی واقعی را تولید می‌کند.
در این دستورات ذکر پروژه‌ی آغازین برنامه جهت یافتن وابستگی‌های پروژه ضروری است.



تکمیل پروژه‌ی DTO‌های برنامه

همواره توصیه شده‌است که موجودیت‌های برنامه را مستقیما در معرض دید UI قرار ندهید. حداقل مشکلی را که در اینجا ممکن است مشاهده کنید، حملات از نوع mass assignment هستند. برای مثال قرار است از کاربر، کلمه‌ی عبور جدید آن‌را دریافت کنید، ولی چون اطلاعات دریافتی، به اصل موجودیت متناظر با بانک اطلاعاتی نگاشت می‌شود، کاربر می‌تواند فیلد IsAdmin را هم خودش مقدار دهی کند! و چون سیستم Binding بسیار پیشرفته عمل می‌کند، این ورودی را معتبر یافته و در اینجا علاوه بر به روز رسانی کلمه‌ی عبور، خواص دیگری را هم که نباید به روز رسانی شوند، به روز رسانی می‌کند و یا در بسیاری از موارد نیاز است data annotations خاصی را برای فیلدها تعریف کرد که ربطی به موجودیت اصلی ندارند و یا نیاز است فیلدهایی را در UI قرار داد که باز هم تناظر یک به یکی با موجودیت اصلی ندارند (گاهی کمتر و گاهی بیشتر هستند و باید بر روی آن‌ها محاسباتی صورت گیرد تا قابلیت ذخیره سازی در بانک اطلاعاتی را پیدا کنند). به همین جهت کار مدل سازی UI و یا بازگشت اطلاعات نهایی از سرویس‌ها را توسط DTO‌ها که یک سری کلاس ساده‌ی C# 9.0 از نوع record هستند، انجام می‌دهیم:
using System;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace BlazorServer.Models
{
    public record HotelRoomDTO
    {
        public int Id { get; init; }

        [Required(ErrorMessage = "Please enter the room's name")]
        public string Name { get; init; }

        [Required(ErrorMessage = "Please enter the occupancy")]
        public int Occupancy { get; init; }

        [Range(1, 3000, ErrorMessage = "Regular rate must be between 1 and 3000")]
        public decimal RegularRate { get; init; }

        public string Details { get; init; }

        public string SqFt { get; init; }
    }
}
Record‌های C# 9.0، انتخاب بسیار مناسبی برای تعریف DTO‌ها هستند. از این لحاظ که قرار نیست اطلاعات دریافتی از کاربر، در این بین و پس از مقدار دهی اولیه، تغییر کنند.
در اینجا فیلدهای UI برنامه را که در قسمت بعد تکمیل خواهیم کرد، مشاهده می‌کنید؛ به همراه یک سری data annotation برای تعریف اجباری و یا بازه‌ی مورد قبول، به همراه پیام‌های خطای مرتبط.


نگاشت DTO‌های برنامه به موجودیت‌ها و بر عکس

یا می‌توان خواص DTO تعریف شده را یکی یکی به موجودیتی متناظر با آن انتساب داد و یا می‌توان از AutoMapper برای اینکار استفاده کرد. به همین جهت به BlazorServer.Models.Mappings.csproj مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>net5.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>

  <ItemGroup>
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Entities\BlazorServer.Entities.csproj" />
    <ProjectReference Include="..\BlazorServer.Models\BlazorServer.Models.csproj" />
  </ItemGroup>

  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="AutoMapper.Extensions.Microsoft.DependencyInjection" Version="8.1.1" />
  </ItemGroup>
</Project>
- پروژه‌ای که کار تعریف نگاشت‌ها را انجام می‌دهد، نیاز به اطلاعات موجودیت‌ها و مدل‌ها (DTO ها)ی متناظر را دارد. به همین جهت ارجاعاتی را به این دو پروژه، تعریف کرده‌ایم.
- همچنین بسته‌ی مخصوص AutoMapper را که به همراه امکانات تزریق وابستگی‌های آن نیز هست، در اینجا افزوده‌ایم.

پس از افزودن این ارجاعات، نگاشت دو طرفه‌ی بین مدل و موجودیت تعریف شده را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
using AutoMapper;
using BlazorServer.Entities;

namespace BlazorServer.Models.Mappings
{
    public class MappingProfile : Profile
    {
        public MappingProfile()
        {
            CreateMap<HotelRoomDTO, HotelRoom>().ReverseMap(); // two-way mapping
        }
    }
}
اکنون برای شناسایی پروفایل فوق و معرفی آن به AutoMapper، به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Startup.cs مراجعه کرده و تزریق وابستگی و ردیابی خودکار آن‌را اضافه می‌کنیم که شامل اسکن تمام اسمبلی‌های موجود، جهت یافتن Profile‌های AutoMapper است:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddAutoMapper(AppDomain.CurrentDomain.GetAssemblies());

            // ...


تعریف سرویس مدیریت اتاق‌های هتل

پس از راه اندازی برنامه و تعریف موجودیت‌ها، DbContext و غیره، اکنون می‌توانیم از آن‌ها جهت ارائه‌ی منطق مدیریتی برنامه استفاده کنیم:
using System.Collections.Generic;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorServer.Models;

namespace BlazorServer.Services
{
    public interface IHotelRoomService
    {
        Task<HotelRoomDTO> CreateHotelRoomAsync(HotelRoomDTO hotelRoomDTO);

        Task<int> DeleteHotelRoomAsync(int roomId);

        IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO> GetAllHotelRoomsAsync();

        Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId);

        Task<HotelRoomDTO> IsRoomUniqueAsync(string name);

        Task<HotelRoomDTO> UpdateHotelRoomAsync(int roomId, HotelRoomDTO hotelRoomDTO);
    }
}

که پیاده سازی ابتدایی آن به صورت زیر است:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Threading.Tasks;
using AutoMapper;
using AutoMapper.QueryableExtensions;
using BlazorServer.DataAccess;
using BlazorServer.Entities;
using BlazorServer.Models;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;

namespace BlazorServer.Services
{
    public class HotelRoomService : IHotelRoomService
    {
        private readonly ApplicationDbContext _dbContext;
        private readonly IMapper _mapper;
        private readonly IConfigurationProvider _mapperConfiguration;

        public HotelRoomService(ApplicationDbContext dbContext, IMapper mapper)
        {
            _dbContext = dbContext ?? throw new ArgumentNullException(nameof(dbContext));
            _mapper = mapper ?? throw new ArgumentNullException(nameof(mapper));
            _mapperConfiguration = mapper.ConfigurationProvider;
        }

        public async Task<HotelRoomDTO> CreateHotelRoomAsync(HotelRoomDTO hotelRoomDTO)
        {
            var hotelRoom = _mapper.Map<HotelRoom>(hotelRoomDTO);
            hotelRoom.CreatedDate = DateTime.Now;
            hotelRoom.CreatedBy = "";
            var addedHotelRoom = await _dbContext.HotelRooms.AddAsync(hotelRoom);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
            return _mapper.Map<HotelRoomDTO>(addedHotelRoom.Entity);
        }

        public async Task<int> DeleteHotelRoomAsync(int roomId)
        {
            var roomDetails = await _dbContext.HotelRooms.FindAsync(roomId);
            if (roomDetails == null)
            {
                return 0;
            }

            _dbContext.HotelRooms.Remove(roomDetails);
            return await _dbContext.SaveChangesAsync();
        }

        public IAsyncEnumerable<HotelRoomDTO> GetAllHotelRoomsAsync()
        {
            return _dbContext.HotelRooms
                        .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                        .AsAsyncEnumerable();
        }

        public Task<HotelRoomDTO> GetHotelRoomAsync(int roomId)
        {
            return _dbContext.HotelRooms
                            .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                            .FirstOrDefaultAsync(x => x.Id == roomId);
        }

        public Task<HotelRoomDTO> IsRoomUniqueAsync(string name)
        {
            return _dbContext.HotelRooms
                            .ProjectTo<HotelRoomDTO>(_mapperConfiguration)
                            .FirstOrDefaultAsync(x => x.Name == name);
        }

        public async Task<HotelRoomDTO> UpdateHotelRoomAsync(int roomId, HotelRoomDTO hotelRoomDTO)
        {
            if (roomId != hotelRoomDTO.Id)
            {
                return null;
            }

            var roomDetails = await _dbContext.HotelRooms.FindAsync(roomId);
            var room = _mapper.Map(hotelRoomDTO, roomDetails);
            room.UpdatedBy = "";
            room.UpdatedDate = DateTime.Now;
            var updatedRoom = _dbContext.HotelRooms.Update(room);
            await _dbContext.SaveChangesAsync();
            return _mapper.Map<HotelRoomDTO>(updatedRoom.Entity);
        }
    }
}
- در اینجا DbContext برنامه و همچنین نگاشت‌گر AutoMapper، به سازنده‌ی سرویس، تزریق شده و توسط آن‌ها، ابتدا اطلاعات DTOها به موجودیت‌ها تبدیل شده‌اند (و یا برعکس) و سپس با استفاده از dbContext برنامه، کوئری‌هایی را بر روی بانک اطلاعاتی اجرا کرده‌ایم.
- در این کدها استفاده از متد ProjectTo را هم مشاهده می‌کنید. استفاده از این متد، بسیار بهینه‌تر از کار با متد Map درون حافظه‌ای است. از این جهت که بر روی SQL نهایی ارسالی به سمت سرور تاثیرگذار است و تعداد فیلدهای بازگشت داده شده را بر اساس DTO تعیین شده، کاهش می‌دهد. درغیراینصورت باید تمام ستون‌های جدول را بازگشت داد و سپس با استفاده از متد Map درون حافظه‌‌ای، کار نگاشت نهایی را انجام داد که آنچنان بهینه نیست.

در آخر نیاز است این سرویس را نیز به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی کنیم. به همین جهت در فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Startup.cs، تغییر زیر را اعمال خواهیم کرد:
namespace BlazorServer.App
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IHotelRoomService, HotelRoomService>();

         // ...


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-13.zip
مطالب
ASP.NET MVC #5

بررسی نحوه انتقال اطلاعات از یک کنترلر به View‌های مرتبط با آن

در ASP.NET Web forms در فایل code behind یک فرم مثلا می‌توان نوشت Label1.Text و سپس مقداری را به آن انتساب داد. اما اینجا به چه ترتیبی می‌توان شبیه به این نوع عملیات را انجام داد؟ با توجه به اینکه در کنترلر‌ها هیچ نوع ارجاع مستقیمی به اشیاء رابط کاربری وجود ندارد و این دو از هم مجزا شده‌اند.
در پاسخ به این سؤال، همان مثال ساده قسمت قبل را ادامه می‌دهیم. یک پروژه جدید خالی ایجاد شده است به همراه HomeController ایی که به آن اضافه کرده‌ایم. همچنین مطابق روشی که ذکر شد، View ایی به نام Index را نیز به آن اضافه کرده‌ایم. سپس برای ارسال اطلاعات از یک کنترلر به View از یکی از روش‌های زیر می‌توان استفاده کرد:

الف) استفاده از اشیاء پویا

ViewBag یک شیء dynamic است که در دات نت 4 امکان تعریف آن میسر شده است. به این معنا که هر نوع خاصیت دلخواهی را می‌توان به این شیء انتساب داد و سپس این اطلاعات در View نیز قابل دسترسی و استخراج خواهد بود. مثلا اگر در اینجا به شیء ViewBag، خاصیت دلخواه Country را اضافه کنیم و سپس مقداری را نیز به آن انتساب دهیم:

using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Country = "Iran";
return View();
}
}
}

این اطلاعات در View مرتبط با اکشنی به نام Index به نحو زیر قابل بازیابی خواهد بود (نحوه اضافه کردن View متناظر با یک اکشن یا متد را هم در قسمت قبل با تصویر مرور کردیم):

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<p>
Country : @ViewBag.Country
</p>

در این مثال، @ در View engine جاری که Razor نام دارد، به این معنا می‌باشد که این مقداری است که می‌خواهم دریافت کنی (ViewBag.Country) و سپس آن‌را در حین پردازش صفحه نمایش دهی.


ب) انتقال اطلاعات یک شیء کامل و غیر پویا به View

هر پروژه جدید MVC به همراه پوشه‌ای به نام Models است که در آن می‌توان تعاریف اشیاء تجاری برنامه را قرار داد. در پروژه جاری، یک کلاس ساده را به نام Employee به این پوشه اضافه می‌کنیم:

namespace MvcApplication1.Models
{
public class Employee
{
public string FirstName { get; set; }
public string LastName { get; set; }
public string Email { get; set; }
}
}

اکنون برای نمونه یک وهله از این شیء را در متد Index ایجاد کرده و سپس به view متناظر با آن ارسال می‌کنیم (در قسمت return View کد زیر مشخص است). بدیهی است این وهله سازی در عمل می‌تواند از طریق دسترسی به یک بانک اطلاعاتی یا یک وب سرویس و غیره باشد.

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication1.Models;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewBag.Country = "Iran";

var employee = new Employee
{
Email = "name@site.com",
FirstName = "Vahid",
LastName = "N."
};

return View(employee);
}
}
}

امضاهای متفاوت (overloads) متد کمکی View هم به شرح زیر هستند:

ViewResult View(Object model)
ViewResult View(string viewName, Object model)
ViewResult View(string viewName, string masterName, Object model)


اکنون برای دسترسی به اطلاعات این شیء employee در View متناظر با این متد، چندین روش وجود دارد:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
Country: @ViewBag.Country <‪br />
FirstName: @Model.FirstName
</div>

می‌توان از طریق شیء استاندارد دیگری به نام Model (که این هم یک شیء dynamic است مانند ViewBag قسمت قبل)، به خواص شیء یا مدل ارسالی به View جاری دسترسی پیدا کرد که یک نمونه از آن‌را در اینجا ملاحظه می‌کنید.
روش دوم، بر اساس تعریف صریح نوع مدل است به نحو زیر:

@model MvcApplication1.Models.Employee
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
Country: @ViewBag.Country
<‪br />
FirstName: @Model.FirstName
</div>

در اینجا در مقایسه با قبل، تنها یک سطر به اول فایل View اضافه شده است که در آن نوع شیء Model تعیین می‌گردد (کلمه model هم در اینجا با حروف کوچک شروع شده است). به این ترتیب اینبار اگر سعی کنیم به خواص این شیء دسترسی پیدا کنیم، Intellisense ویژوال استودیو ظاهر می‌شود. به این معنا که شیء Model بکارگرفته شده اینبار دیگر dynamic نیست و دقیقا می‌داند که چه خواصی را باید پیش از اجرای برنامه در اختیار استفاده کننده قرار دهد.
به این روش، روش Strongly typed view هم گفته می‌شود؛ چون View دقیقا می‌داند که چون نوعی را باید انتظار داشته باشد؛ تحت نظر کامپایلر قرار گرفته و همچنین Intellisense نیز برای آن مهیا خواهد بود.
به همین جهت این روش Strongly typed view، در بین تمام روش‌های مهیا، به عنوان روش توصیه شده و مرجح مطرح است.
به علاوه استفاده از Strongly typed views یک مزیت دیگر را هم به همراه دارد: فعال شدن یک code generator توکار در VS.NET به نام scaffolding. یک مثال ساده:
تا اینجا ما اطلاعات یک کارمند را نمایش دادیم. اگر بخواهیم یک لیست از کارمندها را نمایش دهیم چه باید کرد؟
روش کار با قبل تفاوتی نمی‌کند. اینبار در return View ما، یک شیء لیستی ارائه خواهد شد. در سمت View هم با یک حلقه foreach کار نمایش این اطلاعات صورت خواهد گرفت. راه ساده‌تری هم هست. اجازه دهیم تا خود VS.NET، کدهای مرتبط را برای ما تولید کند.
یک کلاس دیگر به پوشه مدل‌های برنامه اضافه کنید به نام Employees با محتوای زیر:

using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication1.Models
{
public class Employees
{
public IList<Employee> CreateEmployees()
{
return new[]
{
new Employee { Email = "name1@site.com", FirstName = "name1", LastName = "LastName1" },
new Employee { Email = "name2@site.com", FirstName = "name2", LastName = "LastName2" },
new Employee { Email = "name3@site.com", FirstName = "name3", LastName = "LastName3" }
};
}
}
}

سپس متد جدید زیر را به کنترلر Home اضافه کنید.

public ActionResult List()
{
var employeesList = new Employees().CreateEmployees();
return View(employeesList);
}

برای اضافه کردن View متناظر با آن، روی نام متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در صفحه ظاهر شده:


تیک مربوط به Create a strongly typed view را قرار دهید. سپس در قسمت Model class، کلاس Employee را انتخاب کنید (نه Employees جدید را، چون از آن می‌خواهیم به عنوان منبع داده لیست تولیدی استفاده کنیم). اگر این کلاس را مشاهده نمی‌کنید، به این معنا است که هنوز برنامه را یکبار کامپایل نکرده‌اید تا VS.NET بتواند با اعمال Reflection بر روی اسمبلی برنامه آن‌را پیدا کند. سپس در قسمت Scaffold template گزینه List را انتخاب کنید تا Code generator توکار VS.NET فعال شود. اکنون بر روی دکمه Add کلیک نمائید تا View نهایی تولید شود. برای مشاهده نتیجه نهایی مسیر http://localhost/Home/List باید بررسی گردد.


ج) استفاده از ViewDataDictionary

ViewDataDictionary از نوع IDictionary با کلیدی رشته‌ای و مقداری از نوع object است. توسط آن شیء‌ایی به نام ViewData در ASP.NET MVC به نحو زیر تعریف شده است:

public ViewDataDictionary ViewData { get; set; }

این روش در نگارش‌های اولیه ASP.NET MVC بیشتر مرسوم بود. برای مثال:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
ViewData["DateTime"] = "<‪br/>" + DateTime.Now;
return View();
}
}
}

و سپس جهت استفاده از این ViewData تعریف شده با کلید دلخواهی به نام DateTime در View متناظر با اکشن Index خواهیم داشت:

@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Index</h2>
<div>
DateTime: @ViewData["DateTime"]
</div>

یک نکته امنیتی:
اگر به مقدار انتساب داده شده به شیء ViewDataDictionary دقت کنید، یک تگ br هم به آن اضافه شده است. برنامه را یکبار اجرا کنید. مشاهده خواهید کرد که این تگ به همین نحو نمایش داده می‌شود و نه به صورت یک سطر جدید HTML . چرا؟ چون Razor به صورت پیش فرض اطلاعات را encode شده (فراخوانی متد Html.Encode در پشت صحنه به صورت خودکار) در صفحه نمایش می‌دهد و این مساله از لحاظ امنیتی بسیار عالی است؛ زیرا جلوی بسیاری از حملات cross site scripting یا XSS را خواهد گرفت.
احتمالا الان این سؤال پیش خواهد آمد که اگر «عالمانه» بخواهیم این رفتار نیکوی پیش فرض را غیرفعال کنیم چه باید کرد؟
برای این منظور می‌توان نوشت:
@Html.Raw(myString)

و یا:
<div>@MvcHtmlString.Create("<h1>HTML</h1>")</div>

به این ترتیب خروجی Razor دیگر encode شده نخواهد بود.


د) استفاده از TempData

TempData نیز یک dictionary دیگر برای ذخیره سازی اطلاعات است و به نحو زیر در فریم ورک تعریف شده است:

public TempDataDictionary TempData { get; set; }

TempData در پشت صحنه از سشن‌های ASP.NET جهت ذخیره سازی اطلاعات استفاده می‌کند. بنابراین اطلاعات آن در سایر کنترلرها و View ها نیز در دسترس خواهد بود. البته TempData یک سری تفاوت هم با سشن معمولی ASP.NET دارد:
- بلافاصله پس از خوانده شدن، حذف خواهد شد.
- پس از پایان درخواست از بین خواهد رفت.
هر دو مورد هم به جهت بالابردن کارآیی برنامه‌های ASP.NET MVC و مصرف کمتر حافظه سرور درنظر گرفته‌ شده‌اند.
البته کسانی که برای بار اول هست با ASP.NET مواجه می‌شوند، شاید سؤال بپرسند این مسایل چه اهمیتی دارد؟ پروتکل HTTP، ذاتا یک پروتکل «بدون حالت» است یا Stateless هم به آن گفته می‌شود. به این معنا که پس از ارائه یک صفحه وب توسط سرور، تمام اشیاء مرتبط با آن در سمت سرور تخریب خواهند شد. این مورد متفاوت‌ است با برنامه‌های معمولی دسکتاپ که طول عمر یک شیء معمولی تعریف شده در سطح فرم به صورت یک فیلد، تا زمان باز بودن آن فرم، تعیین می‌گردد و به صورت خودکار از حافظه حذف نمی‌شود. این مساله دقیقا مشکل تمام تازه واردها به دنیای وب است که چرا اشیاء ما نیست و نابود شدند. در اینجا وب سرور قرار است به هزاران درخواست رسیده پاسخ دهد. اگر قرار باشد تمام این اشیاء را در سمت سرور نگهداری کند، خیلی زود با اتمام منابع مواجه می‌گردد. اما واقعیت این است که نیاز است یک سری از اطلاعات را در حافظه نگه داشت. به همین منظور یکی از چندین روش مدیریت حالت در ASP.NET استفاده از سشن‌ها است که در اینجا به نحو بسیار مطلوبی، با سربار حداقل توسط TempData مدیریت شده است.
یک مثال کاربردی در این زمینه:
فرض کنید در متد جاری کنترلر، ابتدا بررسی می‌کنیم که آیا ورودی دریافتی معتبر است یا خیر. در غیراینصورت، کاربر را به یک View دیگر از طریق کنترلری دیگر جهت نمایش خطاها هدایت خواهیم کرد.
همین «هدایت مرورگر به یک View دیگر» یعنی پاک شدن و تخریب اطلاعات کنترلر قبلی به صورت خودکار. بنابراین نیاز است این اطلاعات را در TempData قرار دهیم تا در کنترلری دیگر قابل استفاده باشد:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication1.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult InsertData(string name)
{
// Check for input errors.
if (string.IsNullOrWhiteSpace(name))
{
TempData["error"] = "name is required.";
return RedirectToAction("ShowError");
}
// No errors
// ...
return View();
}

public ActionResult ShowError()
{
var error = TempData["error"] as string;
if (!string.IsNullOrWhiteSpace(error))
{
ViewBag.Error = error;
}
return View();
}
}
}

در همان HomeController دو متد جدید به نام‌های InsertData و ShowError اضافه شده‌اند. در متد InsertData ابتدا بررسی می‌شود که آیا نامی وارد شده است یا خیر. اگر خیر توسط متد RedirectToAction، کاربر به اکشن یا متد ShowError هدایت خواهد شد.
برای انتقال اطلاعات خطایی که می‌خواهیم در حین این Redirect نمایش دهیم نیز از TempData استفاده شده است.
بدیهی است برای اجرا این مثال نیاز است دو View جدید برای متدهای InsertData و ShowError ایجاد شوند (کلیک راست روی نام متد و انتخاب گزینه Add view برای اضافه کردن View مرتبط با آن اکشن).
محتوای View مرتبط با متد افزودن اطلاعات فعلا مهم نیست، ولی View نمایش خطاها در ساده‌ترین حالت مثلا می‌تواند به صورت زیر باشد:

@{
ViewBag.Title = "ShowError";
}

<h2>Error</h2>

@ViewBag.Error

برای آزمایش برنامه هم مطابق مسیریابی پیش فرض و با توجه به قرار داشتن در کنترلری به نام Home، مسیر http://localhost/Home/InsertData ابتدا باید بررسی شود. چون آرگومانی وارد نشده، بلافاصله صفحه به آدرس http://localhost/Home/ShowError به صورت خودکار هدایت خواهد شد.


نکته‌ای تکمیلی در مورد Strongly typed viewها:
عنوان شد که Strongly typed view روش مرجح بوده و بهتر است از آن استفاده شود، زیرا اطلاعات اشیاء و خواص تعریف شده در یک View تحت نظر کامپایلر قرار می‌گیرند که بسیار عالی است. یعنی اگر در View بنویسم FirstName: @Model.FirstName1 چون FirstName1 وجود خارجی ندارد، برنامه نباید کامپایل شود. یکبار این را بررسی کنید. برنامه بدون مشکل کامپایل می‌شود! اما تنها در زمان اجرا است که صفحه زرد رنگ معروف خطاهای ASP.NET ظاهر می‌شود که چنین خاصیتی وجود ندارد (این حالت پیش فرض است؛ یعنی کامپایل یک View‌ در زمان اجرا). البته این باز هم خیلی بهتر است از ViewBag، چون اگر مثلا ViewBag.Country1 را وارد کنیم، در زمان اجرا تنها چیزی نمایش داده نخواهد شد؛‌ اما با روش Strongly typed view، حتما خطای Compilation Error به همراه نمایش محل مشکل نهایی، در صفحه ظاهر خواهد شد.
سؤال: آیا می‌شود پیش از اجرای برنامه هم این بررسی را انجام داد؟
پاسخ: بله. باید فایل پروژه را اندکی ویرایش کرده و مقدار MvcBuildViews را که به صورت پیش فرض false هست، true نمود. یا خارج از ویژوال استودیو با یک ادیتور متنی ساده مثلا فایل csproj را گشوده و این تغییر را انجام دهید. یا داخل ویژوال استودیو، بر روی نام پروژه کلیک راست کرده و سپس گزینه Unload Project را انتخاب کنید. مجددا بر روی این پروژه Unload شده کلیک راست نموده و گزینه edit را انتخاب نمائید. در صفحه باز شده، MvcBuildViews را یافته و آن‌را true کنید. سپس پروژه را Reload کنید.
اکنون اگر پروژه را کامپایل کنید، پیغام خطای زیر پیش از اجرای برنامه قابل مشاهده خواهد بود:

'MvcApplication1.Models.Employee' does not contain a definition for 'FirstName1' 
and no extension method 'FirstName1' accepting a first argument of type 'MvcApplication1.Models.Employee'
could be found (are you missing a using directive or an assembly reference?)
d:\Prog\MvcApplication1\MvcApplication1\Views\Home\Index.cshtml 10 MvcApplication1

البته بدیهی است این تغییر، زمان Build پروژه را مقداری افزایش خواهد داد؛ اما امن‌ترین حالت ممکن برای جلوگیری از این نوع خطاهای تایپی است.
یا حداقل بهتر است یکبار پیش از ارائه نهایی برنامه این مورد فعال و بررسی شود.

و یک خبر خوب!
مجوز سورس کد ASP.NET MVC از MS-PL به Apache تغییر کرده و همچنین Razor و یک سری موارد دیگر هم سورس باز شده‌اند. این تغییرات به این معنا خواهند بود که پروژه از حالت فقط خواندنی MS-PL به حالت متداول یک پروژه سورس باز که شامل دریافت تغییرات و وصله‌ها از جامعه برنامه نویس‌ها است، تغییر کرده است (^ و ^).