مطالب
مقدمه‌ای بر صفحات Razor در ASP.NET Core 2.0 - بخش اوّل
Page یا «صفحه» در Razor، یکی از ویژگی‌های جدید در  ASP.NET Core MVC است که تمرکز کدنویسی را بر روی صفحات قرار می‌دهد و این موجب راحتی کدنویسی و بالارفتن راندمان می‌شود. این «صفحات» نیازمند استفاده از نسخۀ ASP.NET Core 2.0.0 و نسخه‌های بعد از آن هستند که در  Visual Studio 2017 Update 3 و نسخه‌های بعدی در دسترس است.
«صفحات» Razor به‌طور پیش‌‎فرض در MVC در دسترس است و کافیست در فایل  Startup.cs، «صفحات» Razor فعال شود:
public class Startup
{
    public void ConfigureServices(IServiceCollections services)
    {
        services.AddMvc(); // موجب فعال شدن «صفحات»  و کنترلرها می‌شود
    }

    public void Configure(IApplicationBuilder app)
    {
        app.UseMvc();
    }
}
تمام ویژگی‌های جدید «صفحات» Razor در اسمبلی Microsoft.AspNetCore.Mvc.RazorPages در دسترس است و کافیست بدان ارجاع دهید. همچنین اگر ارجاعی به پکیج  Microsoft.AspNetCore.Mvc  داشته باشید نیز «صفحات» Razor در دسترس خواهند بود.
«صفحۀ» زیر را در نظر بگیرید:
@page

@{
    var message = "Hello, World!";
}

<html>
<body>
    <p>@message</p>
</body>
</html>
این کد، بسیار شبیه «صفحات» ویوی Razor معمولی است؛ اما آنچه آن را متفاوت می‌سازد، استفاده از دایرکتیو page@  است. با استفاده از  page@، درواقع این فایل نقش اکشن متد MVC را نیز انجام می‌دهد و بدین معناست که می‌تواند به‌طورمستقیم، درخواست‌ها را بدون وساطت هیچ کنترلری مدیریت کند. دایرکتیو  page@، باید در ابتدای صفحۀ Razor قرار بگیرد. این دایرکتیو رفتار اصلی سایر Razorها را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
ارتباط میان مسیرهای URL با صفحات، از طریق محل قرارگیری «صفحات» در فایل سیستم، اتفاق می‌افتد. جدول زیر نحوۀ ارتباط میان مسیر «صفحات» Razor و URL متناظر آن را نشان می‌دهد: 
 URL متناظر  نام فایل و مسیر آن 
/  یا  /Index
 /Pages/Index.cshtml
/Contact /Pages/Store/Contact.cshtml
/Store/Contact /Pages/Store/Contact.cshtml
برنامه هنگام اجرا، به‌طور پیش‌فرض، برای یافتن فایل «صفحات» Razor در پوشۀ «صفحات» جستجو می‌کند.
ویژگی‌های جدید «صفحات» Razor  بدین منظور طراحی شده‌اند تا الگوهای عمومی به‌کار رفته در پیمایش‌گر صفحات وب را آسان‌تر کنند. صفحۀ «تماس با ما» را در نظر بگیرید که در آن مدل Contact پیاده‌سازی شده است. فایل  MyApp/Contact.cs  بدین شکل است:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace MyApp 
{
    public class Contact
    {
        [Required]
        public string Name { get; set; }

        [Required]
        public string Email { get; set; }
    }
}
و فایل ویوی آن یعنی MyApp/Pages/Contact.cshtml به شکل زیر است:
@page
@using MyApp
@using Microsoft.AspNetCore.Mvc.RazorPages
@addTagHelper "*, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers"
@inject ApplicationDbContext Db

@functions {
    [BindProperty]
    public Contact Contact { get; set; }

    public async Task<IActionResult> OnPostAsync()
    {
        if (ModelState.IsValid)
        {
            Db.Contacts.Add(Contact);
            await Db.SaveChangesAsync();
            return RedirectToPage();
        }

        return Page();
    }
}

<html>
<body>
    <p>فرم زیر را پر کنید تا در اسرع وقت، کارشناسان ما با شما بگیرند</p> 
    <div asp-validation-summary="All"></div>
    <form method="POST">
      <div>Name: <input asp-for="Contact.Name" /></div>
      <div>Email: <input asp-for="Contact.Email" /></div>
      <input type="submit" />
    </form>
</body>
</html>
این «صفحه»، هندلری با عنوان OnPostAsync  دارد که هنگام ارسال درخواست‌های POST (هنگامی‌که کاربری فرم را ثبت می‌کند) اجرا می‌شود. البته می‌توان برای هر نوع تقاضای HTTP، هندلری را اضافه کرد که معمولاً از  OnGet  برای هرگونه تقاضای نشان دادن یک صفحۀ HTML استفاده می‌شود و از  OnPost  برای ارسال اطلاعات از طریق فرم استفاده می‌شود و همان‌طور که می‌دانیم پسوند Async اختیاری است. اما اغلب به‌طور قراردادی به‌کار برده می‌شود. کد نوشته شده داخل OnPostAsync بسیار شبیه چیزی است که به‌طور معمول در داخل یک کنترلر نوشته می‌شود. این الگویی است برای صفحاتی که در آن‌ها بیشتر اصول اوّلیۀ MVC از قبیل بایند کردن مدل‌ها، اعتبارسنجی و نتایج اکشن‌ها قابل استفاده است.  
روند اصلی  OnPostAsync  به‌شکل زیر است:
کنترل خطاهای اعتبارسنجی.
  1. اگر خطایی نبود، اطلاعات ذخیره شده و به صفحۀ دیگر ریدایرکت می‌شود.
  2. درغیراین‌صورت، صفحه را دوباره به‌همراه خطاهای اعتبار سنجی نمایش می‌دهد.
  3. اگر اطلاعات موفقت‌آمیز وارد شوند، آنگاه متد هندلر OnPostAsync، هلپر RedirctToPage را برای برگرداندن نمونه‌ای از RedirectToPageResult فراخوانی می‌کند. این یک نوع جدید بازگشتی برای اکشن متد است که شبیه RedirectToAction  یا RedirectToRoute  است؛ با این تفاوت که مخصوص صفحات طراحی شده است.
هنگامیکه فرم ثبت شده، خطای اعتبارسنجی داشته باشد، آنگاه متد هندلر OnPostAsync هلپر متد Page را فراخوانی می‌کند. این هلپر یک نمونه از PageResult را برمی‌گرداند. این شبیه کاری است که اکشن‌ها در کنترلر‌ها، یک ویو را برگردانند. PageResult خروجی پیش‌فرض یک هندلر متد است و هندلر متدی که نوع  void  را برگرداند «صفحۀ» جاری را رندر می‌کند.
خصیصۀ  Contact از attribute جدید [BindProperty] برای مقید کردن مدل استفاده می‌کند. «صفحات» به‌طور پیش‌فرض، ویژگی‌هایی را که GET نیستند، مقید می‌کنند. مقیدکردن به خواص، موجب کاهش کدی می‌شود که شما باید در فرم مورد نظر خود بیاورید؛ مثلاً به‌راحتی می‌توان نوشت ( <input asp-for="Contacts.Name" /> ) که با این کار مقیدسازی فیلد و خصیصۀ مورد نظر به‌طور خودکار انجام می‌شود.
به‌جای استفاده از دایرکتیو  model@ در اینجا، از ویژگی جدید «صفحات» استفاده می‌کنیم. به‌طور پیش‌فرض دایرکتیو کلاس Page همان مدل است و ویژگی‌هایی شبیه مقیدکردن مدل‌ها، تگ هلپرها و هلپرهای HTML، همگی فقط با ویژگی‌هایی که درون functions@ نوشته شده‌اند، کار می‌کنند. هنگام استفاده از «صفحات» به‌طور خودکار به ویومدل دسترسی وجود دارد.
دایرکتیو  inject@  قبل از شروع هندلر متد، قرار گرفته و برای تزریق وابستگی در «صفحات» استفاده می‌شود که همانند Razor ویوهای قبل کار می‌کند. متغیر Db در اینجا از نوع  ApplicationDbContext است که به «صفحه» تزریق می‌شود. 
در اینجا نیازی به نوشتن هیچ دستوری برای اعتبارسنجی anti-forgery نیست. تولید و اعتبارسنجی anti-forgery به‌طور خودکار در «صفحات» انجام می‌شود و برای دستیابی به این ویژگی امنیتی نیاز به تنظیمات اضافه‌تری نیست.
می‌توان ویوی MyApp/Pages/Contact.chsml  را از مدل آن به شکل زیر جدا کرد: 
@page
@using MyApp
@using MyApp.Pages
@using Microsoft.AspNetCore.Mvc.RazorPages
@addTagHelper "*, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers"
@model ContactModel

<html>
<body>
    <p>فرم زیر را پر کنید تا در اسرع وقت، کارشناسان ما با شما بگیرند </p>
    <div asp-validation-summary="All"></div>
    <form method="POST">
      <div>Name: <input asp-for="Contact.Name" /></div>
      <div>Email: <input asp-for="Contact.Email" /></div>
      <input type="submit" />
    </form>
</body>
</html>
و بخش مدل «صفحه» را به شکل زیر:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc.RazorPages;

namespace MyApp.Pages
{
    public class ContactModel : PageModel
    {
        public ContactModel(ApplicationDbContext db)
        {
            Db = db;
        }

        [BindProperty]
        public Contact Contact { get; set; }

        private ApplicationDbContext Db { get; }

        public async Task<IActionResult> OnPostAsync()
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                Db.Contacts.Add(Contact);
                await Db.SaveChangesAsync();
                return RedirectToPage();
            }

            return Page();
        }
    }
}
براساس قرارداد، کلاس باید به‌شکل PageModel باشد و در همان فضای نامی باشد که صفحۀ آن قرار دارد و نیازی به استفاده از functions @ نیست و تنها تغییر آن، تزریق وابستگی از طریق کلاس سازنده است. 
با استفاده از PageModel می‌توان از الگوی آزمون واحد بهره برد؛ اما مستلزم نوشتن صریح کلاس و سازندۀ آن است. مزیت «صفحات» بدون فایل PageModel این است که از کامپایل در زمان اجرا پشتیبانی می‌کنند که این قابلیت در هنگام کدنویسی مفید است.
ادامه دارد...
نظرات مطالب
فعال سازی قسمت آپلود تصویر و فایل Kendo UI Editor
اگر thumb‌ها به درستی  نمایش داده نمی‌شود و فقط قسمتی از عکس رو مشاهده می‌کنید ، با استفاده از قطعه کد زیر این مشکل رفع خواهد شد :
1- تعریف کلاس به صورت زیر
public class ImageSize
    {
        public int Height
        {
            get;
            set;
        }

        public int Width
        {
            get;
            set;
        }
    }
2- تعریف کلاس ImageResizer همانند زیر :
public class ImageResizer
    {
        public ImageSize Resize(ImageSize originalSize, ImageSize targetSize)
        {
            var aspectRatio = (float)originalSize.Width / (float)originalSize.Height;
            var width = targetSize.Width;
            var height = targetSize.Height;

            if (originalSize.Width > targetSize.Width || originalSize.Height > targetSize.Height)
            {
                if (aspectRatio > 1)
                {
                    height = (int)(targetSize.Height / aspectRatio);
                }
                else
                {
                    width = (int)(targetSize.Width * aspectRatio);
                }
            }
            else
            {
                width = originalSize.Width;
                height = originalSize.Height;
            }

            return new ImageSize
            {
                Width = Math.Max(width, 1),
                Height = Math.Max(height, 1)
            };
        }
    }

3- تعریف کلاس ThumbnailCreator  همانند نمونه زیر :
 public class ThumbnailCreator
    {
        private static readonly IDictionary<string, ImageFormat> ImageFormats = new Dictionary<string, ImageFormat>{
            {"image/png", ImageFormat.Png},
            {"image/gif", ImageFormat.Gif},
            {"image/jpeg", ImageFormat.Jpeg}
        };

        private readonly ImageResizer resizer;

        public ThumbnailCreator()
        {
            this.resizer = new ImageResizer();
        }

        public byte[] Create(Stream source, ImageSize desiredSize, string contentType)
        {
            using (var image = Image.FromStream(source))
            {
                var originalSize = new ImageSize
                {
                    Height = image.Height,
                    Width = image.Width
                };

                var size = resizer.Resize(originalSize, desiredSize);

                using (var thumbnail = new Bitmap(size.Width, size.Height))
                {
                    ScaleImage(image, thumbnail);

                    using (var memoryStream = new MemoryStream())
                    {
                        thumbnail.Save(memoryStream, ImageFormats[contentType]);

                        return memoryStream.ToArray();
                    }
                }
            }
        }

        private void ScaleImage(Image source, Image destination)
        {
            using (var graphics = Graphics.FromImage(destination))
            {
                graphics.CompositingMode = CompositingMode.SourceCopy;
                graphics.CompositingQuality = CompositingQuality.HighQuality;
                graphics.SmoothingMode = SmoothingMode.AntiAlias;
                graphics.PixelOffsetMode = PixelOffsetMode.HighQuality;
                graphics.InterpolationMode = InterpolationMode.HighQualityBicubic;

                graphics.DrawImage(source, 0, 0, destination.Width, destination.Height);
            }
        }
    }

4- تعریف اکشن Thumbnail همانند زیر :
private FileContentResult CreateThumbnail(string physicalPath)
        {
            using (var fileStream = System.IO.File.OpenRead(physicalPath))
            {
                var desiredSize = new ImageSize
                {
                    Width = ThumbnailWidth,
                    Height = ThumbnailHeight
                };


                string contentType = MimeMapping.GetMimeMapping(physicalPath);
                return File(thumbnailCreator.Create(fileStream, desiredSize, contentType), contentType);
            }
        }

و در پایان اکشن GetThumbnail  را همانند زیر تغییر خواهیم داد :
 public virtual ActionResult GetThumbnail(string path)
        {
            path = GetSafeFileAndDirPath(path);
          //  return File(path, contentType); 
            return CreateThumbnail(path);
        }



مطالب
ساخت منوهای چند سطحی در ASP.NET MVC
پیش نیاز مطلب جاری مطالب زیر می‌باشند:
1- EF Code First #8
2- مباحث تکمیلی مدل‌های خود ارجاع دهنده در EF Code First
3- نگاهی به اجزای تعاملی Twitter Bootstrap 

هدف از مطلب جاری نحوه نمایش منوی‌های چند سطحی می‌باشد، ابتدا مثال کامل زیر را در نظر بگیرید :
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Text;

namespace Menu.Models.Entities
{
    public class Category
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public int? ParentId { get; set; }
        public virtual Category Parent { get; set; }
        public virtual ICollection<Category> Children { get; set; }
    }
}

public class MyContext : DbContext
{
        public DbSet<Category> Category { get; set; }
 
        protected override void OnModelCreating(DbModelBuilder modelBuilder)
        {
            // Self Referencing Entity
            modelBuilder.Entity<Category>()
                        .HasOptional(x => x.Parent)
                        .WithMany(x => x.Children)
                        .HasForeignKey(x => x.ParentId)
                        .WillCascadeOnDelete(false);
 
            base.OnModelCreating(modelBuilder);
        }
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید، مدل ما شامل مشخصات گروه محصولات می‌باشد که به صورت خود ارجاع دهنده (خاصیت Parent به همین کلاس اشاره میکند) تعریف شده است. در مورد خواص مدل‌های خود ارجاع دهنده، مطالبی را در سایت مطالعه کردید (خواص مربوط در مطالب گفته شده دقیقاً به همان صورت می‌باشد و نیازی به توضیح اضافه‌تری نیست).
هدف از این بحث، نحوه نمایش گروه محصولات داخل منو به صورت چند سطحی می‌باشد، جهت نمایش می‌بایست از تکنیک recursive function استفاده کنید، ابتدا در نظر داشته باشید که ساختار منوی تشکیل شده می‌بایست بدین صورت باشد :
 

این حالت می‌تواند تا n سطح پیش برود، حال نحوه نمایش در View مربوطه باید به صورت زیر باشد :

@using Menu.Helper
@model IEnumerable<.Models.Entities.Category>
@ShowTree(Model)
 
@helper ShowTree(IEnumerable<Menu.Models.Entities.Category> categories)
{
    foreach (var item in categories)
    {
    <li class="@(item.Children.Any() ? "dropdown-submenu" : "")">
 
        @Html.ActionLink(item.Name, actionName: "Category", controllerName: "Product", routeValues: new { Id = item.Id, productName = item.Name.ToSeoUrl() }, htmlAttributes: null)
        @if (item.Children.Any())
        {
            <ul>
                @ShowTree(item.Children)
            </ul>
                }
    </li>
 
        }
}
توجه داشته باشید که رندر نهایی توسط Bootstrap انجام شده است. ساختار منو همانطور که ملاحظه می‌کنید با استفاده از کلاس‌های drop-down که از کلاس‌های پیش فرض بوت استرپ می‌باشد تشکیل شده است همچنین کلاس dropdown-submenu که از نسخه 2 به بعد بوت استرپ موجود می‌باشد، استفاده شده است.

یک نکته :
در خط 9 این مورد را که آیا آیتم جاری فرزندی دارد چک کرده ایم اگر داشته باشد کلاس dropdown-submenu  را به li جاری اضافه میکند.
نظرات مطالب
غیرمعتبر شدن کوکی‌های برنامه‌های ASP.NET Core هاست شده‌ی در IIS پس از ری‌استارت آن
یک نکته‌ی تکمیلی: روش ذخیره سازی کلید موقتی تولید شده در بانک اطلاعاتی بجای حافظه‌ی سرور

سیستم data protection به همراه اینترفیسی است به نام IXmlRepository که از آن می‌توان برای مشخص سازی محل ذخیره سازی XML ایی اطلاعات کلید تولید شده استفاده کرد. این امکان هم وجود دارد که این اینترفیس را طوری پیاده سازی کرد تا اطلاعات را درون بانک اطلاعاتی ذخیره کند. به صورت ذیل:
ابتدا کلاس AppDataProtectionKey را به عنوان یک موجودیت جدید به سیستم EF معرفی می‌کنیم:
public class AppDataProtectionKey
{
    public int Id { get; set; }
    public string FriendlyName { get; set; }
    public string XmlData { get; set; }
}
کار این جدول، ذخیره سازی اطلاعات کلید موقتی است تا پس از ری استارت سرور، این اطلاعات از دست نروند و قابلیت بازیابی خودکار را داشته باشند.


سپس آن‌را به Context برنامه به صورت ذیل اضافه می‌کنیم:
 public virtual DbSet<AppDataProtectionKey> AppDataProtectionKeys { get; set; }
با این تنظیمات:
modelBuilder.Entity<AppDataProtectionKey>(builder =>
{
   builder.ToTable("AppDataProtectionKeys");
   builder.HasIndex(e => e.FriendlyName).IsUnique();
});

در ادامه پیاده سازی ویژه‌ی ذیل را از IXmlRepository، که از اطلاعات فوق استفاده می‌کند، تهیه خواهیم کرد:
    public class DataProtectionKeyService : IXmlRepository
    {
        private readonly IServiceProvider _serviceProvider;

        public DataProtectionKeyService(IServiceProvider serviceProvider)
        {
            _serviceProvider = serviceProvider;
            _serviceProvider.CheckArgumentIsNull(nameof(_serviceProvider));
        }

        public IReadOnlyCollection<XElement> GetAllElements()
        {
            return _serviceProvider.RunScopedContext<ReadOnlyCollection<XElement>>(context =>
            {
                var dataProtectionKeys = context.Set<AppDataProtectionKey>();
                return new ReadOnlyCollection<XElement>(dataProtectionKeys.Select(k => XElement.Parse(k.XmlData)).ToList());
            });
        }

        public void StoreElement(XElement element, string friendlyName)
        {
            // We need a separate context to call its SaveChanges several times,
            // without using the current request's context and changing its internal state.
            _serviceProvider.RunScopedContext(context =>
            {
                var dataProtectionKeys = context.Set<AppDataProtectionKey>();
                var entity = dataProtectionKeys.SingleOrDefault(k => k.FriendlyName == friendlyName);
                if (null != entity)
                {
                    entity.XmlData = element.ToString();
                    dataProtectionKeys.Update(entity);
                }
                else
                {
                    dataProtectionKeys.Add(new AppDataProtectionKey
                    {
                        FriendlyName = friendlyName,
                        XmlData = element.ToString()
                    });
                }
                context.SaveChanges();
            });
        }
    }
در این اینترفیس نحوه‌ی دسترسی به یک context جدید، اندکی متفاوت است از حالت‌های متداول. در اینجا چون می‌خواهیم این کلاس تاثیری را بر روی واحد کار درخواست جاری نگذارد، یک context جدید را برای آن وهله سازی می‌کنیم و از context موجود در طی طول عمر درخواست جاری استفاده نخواهیم کرد.
اطلاعات متدهای سرویس فوق به صورت خودکار توسط سیستم data-protection تامین می‌شوند. تنها کاری را که در اینجا انجام داده‌ایم، گوش فرادادن به این تغییرات و ذخیره سازی آن‌ها در بانک اطلاعاتی است.

مرحله‌ی آخر کار، معرفی این تغییرات به سیستم است که نحوه‌ی انجام آن‌را در ذیل مشاهده می‌کنید:
        private static void addCustomDataProtection(this IServiceCollection services, SiteSettings siteSettings)
        {
            services.AddScoped<IXmlRepository, DataProtectionKeyService>();
            services.AddSingleton<IConfigureOptions<KeyManagementOptions>>(serviceProvider =>
            {
                return new ConfigureOptions<KeyManagementOptions>(options =>
                {
                    var scopeFactory = serviceProvider.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>();
                    using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
                    {
                        options.XmlRepository = scope.ServiceProvider.GetService<IXmlRepository>();
                    }
                });
            });
            services
                .AddDataProtection()
                .SetDefaultKeyLifetime(siteSettings.CookieOptions.ExpireTimeSpan)
                .SetApplicationName(siteSettings.CookieOptions.CookieName)
                .UseCryptographicAlgorithms(new AuthenticatedEncryptorConfiguration
                {
                    EncryptionAlgorithm = EncryptionAlgorithm.AES_256_CBC,
                    ValidationAlgorithm = ValidationAlgorithm.HMACSHA256
                });
        }
ابتدا محل تامین سرویس IXmlRepository مشخص شده‌است. سپس روش مقدار دهی XmlRepository  را ملاحظه می‌کنید که باید به این صورت باشد. مقدار آن نیز از سرویس DataProtectionKeyService سفارشی ما تامین می‌شود. در انتها طول عمر کلید تولید شده، نام برنامه و الگوریتم‌های مدنظر تنظیم شده‌اند.

همین مقدار تنظیم سبب خواهد شد تا به صورت خودکار اطلاعات موقتی کلیدهای رمزنگاری سیستم data-protection در بانک اطلاعاتی ذخیره شده و یا بازیابی شوند.

این تغییرات به پروژه‌ی DNTIdentity اعمال شده‌اند.
مطالب
انجام کارهای زمانبندی شده در برنامه‌های ASP.NET توسط DNT Scheduler
اگر به دو مطلب استفاده از Quartz.Net (^ و ^) و خصوصا نظرات آن دقت کرده باشید به این نتیجه خواهید رسید که ... این کتابخانه‌ی در اصل جاوایی گنگ طراحی شده‌است. در سایت جاری برای انجام کارهای زمانبندی شده (مانند ارسال ایمیل‌های روزانه خلاصه مطالب، تهیه خروجی PDF و XML سایت، تبدیل پیش نویس‌ها به مطالب، بازسازی ایندکس‌های جستجو و امثال آن) از یک Thread timer استفاده می‌شود که حجم نهایی کتابخانه‌ی محصور کننده و مدیریت کننده‌ی وظایف آن جمعا 8 کیلوبایت است؛ متشکل از ... سه کلاس. در ادامه کدهای کامل و نحوه‌ی استفاده از آن را بررسی خواهیم کرد.


دریافت کتابخانه DNT Scheduler و مثال آن

DNTScheduler 
در این بسته، کدهای کتابخانه‌ی DNT Scheduler و یک مثال وب فرم را، ملاحظه خواهید کرد. از این جهت که برای ثبت وظایف این کتابخانه، از فایل global.asax.cs استفاده می‌شود، اهمیتی ندارد که پروژه‌ی شما وب فرم است یا MVC. با هر دو حالت کار می‌کند.



نحوه‌ی تعریف یک وظیفه‌ی جدید

کار با تعریف یک کلاس و پیاده سازی ScheduledTaskTemplate شروع می‌شود:
 public class SendEmailsTask : ScheduledTaskTemplate
برای نمونه :
using System;

namespace DNTScheduler.TestWebApplication.WebTasks
{
    public class SendEmailsTask : ScheduledTaskTemplate
    {
        /// <summary>
        /// اگر چند جاب در یک زمان مشخص داشتید، این خاصیت ترتیب اجرای آن‌ها را مشخص خواهد کرد
        /// </summary>
        public override int Order
        {
            get { return 1; }
        }

        public override bool RunAt(DateTime utcNow)
        {
            if (this.IsShuttingDown || this.Pause)
                return false;

            var now = utcNow.AddHours(3.5);
            return now.Minute % 2 == 0 && now.Second == 1;
        }

        public override void Run()
        {
            if (this.IsShuttingDown || this.Pause)
                return;

            System.Diagnostics.Trace.WriteLine("Running Send Emails");
        }

        public override string Name
        {
            get { return "ارسال ایمیل"; }
        }
    }
}
- در اینجا Order، ترتیب اجرای وظیفه‌ی جاری را در مقایسه با سایر وظیفه‌هایی که قرار است در یک زمان مشخص اجرا شوند، مشخص می‌کند.
- متد RunAt ثانیه‌ای یکبار فراخوانی می‌شود (بنابراین بررسی now.Second را فراموش نکنید). زمان ارسالی به آن UTC است و اگر برای نمونه می‌خواهید بر اساس ساعت ایران کار کنید باید 3.5 ساعت به آن اضافه نمائید. این مساله برای سرورهایی که خارج از ایران قرار دارند مهم است. چون زمان محلی آن‌ها برای تصمیم گیری در مورد زمان اجرای کارها مفید نیست.
در متد RunAt فرصت خواهید داشت تا منطق زمان اجرای وظیفه‌ی جاری را مشخص کنید. برای نمونه در مثال فوق، این وظیفه هر دو دقیقه یکبار اجرا می‌شود. یا اگر خواستید اجرای آن فقط در سال 23 و 33 دقیقه هر روز باشد، تعریف آن به نحو ذیل خواهد بود:
        public override bool RunAt(DateTime utcNow)
        {
            if (this.IsShuttingDown || this.Pause)
                return false;

            var now = utcNow.AddHours(3.5);
            return now.Hour == 23 && now.Minute == 33 && now.Second == 1;
        }
- خاصیت IsShuttingDown موجود در کلاس پایه ScheduledTaskTemplate، توسط کتابخانه‌ی DNT Scheduler مقدار دهی می‌شود. این کتابخانه قادر است زمان خاموش شدن پروسه‌ی فعلی IIS را تشخیص داده و خاصیت IsShuttingDown را true کند. بنابراین در حین اجرای وظیفه‌ای مشخص، به مقدار IsShuttingDown دقت داشته باشید. اگر true شد، یعنی فقط 30 ثانیه وقت دارید تا کار را تمام کنید.
خاصیت Pause هر وظیفه را برنامه می‌تواند تغییر دهد. به این ترتیب در مورد توقف یا ادامه‌ی یک وظیفه می‌توان تصمیم گیری کرد. خاصیت ScheduledTasksCoordinator.Current.ScheduledTasks، لیست وظایف تعریف شده را در اختیار شما قرار می‌دهد.
- در متد Run، منطق وظیفه‌ی تعریف شده را باید مشخص کرد. برای مثال ارسال ایمیل یا تهیه‌ی بک آپ.
- Name نیز نام وظیفه‌ی جاری است که می‌تواند در گزارشات مفید باشد.

همین مقدار برای تعریف یک وظیفه کافی است.


نحوه‌ی ثبت و راه اندازی وظایف تعریف شده

پس از اینکه چند وظیفه را تعریف کردیم، برای مدیریت بهتر آن‌ها می‌توان یک کلاس ثبت و معرفی کلی را مثلا به نام ScheduledTasksRegistry ایجاد کرد:
using System;
using System.Net;

namespace DNTScheduler.TestWebApplication.WebTasks
{
    public static class ScheduledTasksRegistry
    {
        public static void Init()
        {
            ScheduledTasksCoordinator.Current.AddScheduledTasks(
                new SendEmailsTask(),
                new DoBackupTask());

            ScheduledTasksCoordinator.Current.OnUnexpectedException = (exception, scheduledTask) =>
            {
                //todo: log the exception.
                System.Diagnostics.Trace.WriteLine(scheduledTask.Name + ":" + exception.Message);
            };

            ScheduledTasksCoordinator.Current.Start();
        }

        public static void End()
        {
            ScheduledTasksCoordinator.Current.Dispose();
        }

        public static void WakeUp(string pageUrl)
        {
            try
            {
                using (var client = new WebClient())
                {
                    client.Credentials = CredentialCache.DefaultNetworkCredentials;
                    client.Headers.Add("User-Agent", "ScheduledTasks 1.0");
                    client.DownloadData(pageUrl);
                }
            }
            catch (Exception ex)
            {
                //todo: log ex
                System.Diagnostics.Trace.WriteLine(ex.Message);
            }
        }
    }
}
- شیء ScheduledTasksCoordinator.Current، نمایانگر تنها وهله‌ی مدیریت وظایف برنامه است.
- توسط متد ScheduledTasksCoordinator.Current.AddScheduledTasks، تنها کافی است کلاس‌های وظایف مشتق شده از ScheduledTaskTemplate، معرفی شوند.
- به کمک متد ScheduledTasksCoordinator.Current.Start، کار Thread timer برنامه شروع می‌شود.
- اگر در حین اجرای متد Run، استثنایی رخ دهد، آن‌را توسط یک Action delegate به نام ScheduledTasksCoordinator.Current.OnUnexpectedException می‌توانید دریافت کنید. کتابخانه‌ی DNT Scheduler برای اجرای وظایف، از یک ترد با سطح تقدم Below normal استفاده می‌کند تا در حین اجرای وظایف، برنامه‌ی جاری با اخلال و کندی مواجه نشده و بتواند به درخواست‌های رسیده پاسخ دهد. در این بین اگر استثنایی رخ دهد، می‌تواند کل پروسه‌ی IIS را خاموش کند. به همین جهت این کتابخانه کار try/catch استثناهای متد Run را نیز انجام می‌دهد تا از این لحاظ مشکلی نباشد.
- متد ScheduledTasksCoordinator.Current.Dispose کار مدیر وظایف برنامه را خاتمه می‌دهد.
- از متد WakeUp تعریف شده می‌توان برای بیدار کردن مجدد برنامه استفاده کرد.


استفاده از کلاس ScheduledTasksRegistry تعریف شده

پس از اینکه کلاس ScheduledTasksRegistry را تعریف کردیم، نیاز است آن‌را به فایل استاندارد global.asax.cs برنامه به نحو ذیل معرفی کنیم:
using System;
using System.Configuration;
using DNTScheduler.TestWebApplication.WebTasks;

namespace DNTScheduler.TestWebApplication
{
    public class Global : System.Web.HttpApplication
    {
        protected void Application_Start(object sender, EventArgs e)
        {
            ScheduledTasksRegistry.Init();
        }

        protected void Application_End()
        {
            ScheduledTasksRegistry.End();
            //نکته مهم این روش نیاز به سرویس پینگ سایت برای زنده نگه داشتن آن است
            ScheduledTasksRegistry.WakeUp(ConfigurationManager.AppSettings["SiteRootUrl"]);
        }
    }
}
- متد ScheduledTasksRegistry.Init در حین آغاز برنامه فراخوانی می‌شود.
- متد ScheduledTasksRegistry.End در پایان کار برنامه جهت پاکسازی منابع باید فراخوانی گردد.
همچنین در اینجا با فراخوانی ScheduledTasksRegistry.WakeUp، می‌توانید برنامه را مجددا زنده کنید! IIS مجاز است یک سایت ASP.NET را پس از مثلا 20 دقیقه عدم فعالیت (فعالیت به معنای درخواست‌های رسیده به سایت است و نه کارهای پس زمینه)، از حافظه خارج کند (این عدد در application pool برنامه قابل تنظیم است). در اینجا در فایل web.config برنامه می‌توانید آدرس یکی از صفحات سایت را برای فراخوانی مجدد تعریف کنید:
 <?xml version="1.0"?>
<configuration>
  <appSettings>
      <add key="SiteRootUrl" value="http://localhost:10189/Default.aspx" />
  </appSettings>
</configuration>
همینکه درخواست مجددی به این صفحه برسد، مجددا برنامه توسط IIS بارگذاری شده و اجرا می‌گردد. به این ترتیب وظایف تعریف شده، در طول یک روز بدون مشکل کار خواهند کرد.


گزارشگیری از وظایف تعریف شده

برای دسترسی به کلیه وظایف تعریف شده، از خاصیت ScheduledTasksCoordinator.Current.ScheduledTasks استفاده نمائید:
var jobsList = ScheduledTasksCoordinator.Current.ScheduledTasks.Select(x => new
{
   TaskName = x.Name,
   LastRunTime = x.LastRun,
   LastRunWasSuccessful = x.IsLastRunSuccessful,
   IsPaused = x.Pause,
}).ToList();
لیست حاصل را به سادگی می‌توان در یک Grid نمایش داد.
مطالب
روشی برای DeSerialize کردن QueryString به یک کلاس
چند روز پیش در حال استفاده از افزونه‌ی jQuery Bootgrid بودم که داده‌های خود را در قالب زیر به صورت کوئری استرینگ ارسال می‌کند.
current=1&rowCount=10&sort[sender]=asc&searchPhrase=&id=b0df282a-0d67-40e5-8558-c9e93b7befed

قبلا هم با کوئری استرینگ‌ها کار کرده‌ایم و نحوه دریافت آن را یاد گرفته‌ایم و میدانیم که اگر کلاس شما شامل پراپرتی‌های همنام با کلید‌های کوئری استرینگ باشد مستقیما در کلاس شما جا می‌گیرند؛ ولی من دوست داشتم که پراپرتی‌های کلاسم نام دلخواه من را داشته باشد و اجباری به استفاده از نام‌های کوئری استرینگ نداشته باشد. اصلا ممکن است افراد Back End یک سری کد نوشته‌اند و کلاسشان را هم ساخته‌اند و اصلا کاری با من ندارند که چطوری داده‌ها را و با چه اسامی از آن‌ها دریافت می‌کنم و فقط انتظار دارند که کلاس آن‌ها را با اطلاعات دریافتی پر کنم و ارسال کنم. اگر بخواهیم به طور دستی هر یک از کلید‌ها را چک کنیم، هم کدنویسی طولانی می‌شود و هم کد قابلیت استفاده مجدد ندارد. پس بهترین کار این است که یک کد با قابلیت استفاده مجدد بنویسیم.

دوست دارم چیزی شبیه به DeSerialize کردن فرمت json توسط کتابخانه Json.net داشته باشم؛ پس در اولین قدم یک attribute با مشخصات زیر می‌سازیم:
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Property,Inherited = true)]
    public class RequestBodyField:Attribute
    {
        public string Field;
        public RequestBodyField(string field)
        {
            this.Field = field;
        }
    }
سپس در کلاس اصلی، ما این خصوصیت‌ها را در بالای propertyها تعریف کرده و با کلید‌های موجود در کوئری استرینگ برابر می‌کنیم:
    public class EmployeesRequestBody
    {
        [RequestBodyField("current")]
        public  int CurrentPage { get; set; }

        [RequestBodyField("rowcount")]
        public int RowCount { get; set; }

        [RequestBodyField("searchPhrase")]
        public string SearchPhrase { get; set; }

        [RequestBodyField("sort")]
        public NameValueCollection SortDictionary { get; set; }
    }
سپس کلاس زیر را می‌نویسیم که وظیفه دارد کلاس‌های از جنس بالا را با query string‌ها رسیده در درخواست مطابقت دهد:
 public T GetFromQueryString<T>() where T : new()
        {
            var obj = new T();

            var queryString = HttpContext.Current.Request.QueryString;
            var queries = HttpUtility.ParseQueryString(queryString.ToString());

            var properties = typeof(T).GetProperties();
            foreach (var property in properties)
            {
                foreach (Attribute attribute in property.GetCustomAttributes(true))
                {
                    var requestBodyField = attribute as RequestBodyField; 
                    if (requestBodyField == null) continue;

                    //get value of query string
                    var valueAsString = queries[requestBodyField.Field];

                    var converter = TypeDescriptor.GetConverter(property.PropertyType);
                    var value = converter.ConvertFrom(valueAsString);

                    if (value == null)
                        continue;

                    property.SetValue(obj, value, null);
                }
            }
            return obj;
        }
این متد یک تعریف کلاس را دریافت می‌کند. سپس رشته‌ی کوئری استرینگ موجود در بدنه درخواست را دریافت کرده و با استفاده از کد زیر اشیا را به صورت nameValueCollection دریافت می‌کنیم.
HttpContext.Current.Request.QueryString
نکته: همچنین متد httputility.parseQueryString یک رشته کوئری استرینگ دریافت می‌کند و کوئری استرینگ را به زوج نام و مقدار nameValueCollection تبدیل میکند.

 سپس در مرحله‌ی بعدی با استفاده از Reflection پراپرتی‌هایی را که دارای attribute تعریف شده هستند، پیدا می‌کنیم.
مقدار داده شده به attribute را در nameValueCollection بررسی می‌کنیم و در صورت موجود بودن، مقدار آن را می‌گیریم. از آنجا که این مقدار از نوع رشته است و ممکن است مقدار داخل آن عددی یا هر نوع دیگری باشد، باید آن را به نوع صحیح تبدیل کنیم که خطوط زیر کار تبدیل را انجام می‌دهند:
   var converter = TypeDescriptor.GetConverter(property.PropertyType);
   var value = converter.ConvertFrom(valueAsString);

در خط اول بر اساس نوع property کلاس، یک converter دریافت می‌کنیم و سپس مقدار ارسال شده را به آن می‌دهیم تا مقدار جدید را با نوع صحیح خود، دریافت کنیم.
سپس در صورتی که مقدار صحیح دریافت شود و برابر null نباشد، مقدار را در پراپرتی مربوطه جا می‌دهیم.

نکته‌ای که در اینجا نیاز به تلاش بیشتر دارد، کلید sort در کوئری استرینگ است. با نگاهی دقیق‌تر متوجه می‌شوید که خود کلید دو مقدار دارد که یکی از مقادیرش با کلید ترکیب شده است. این حالت روش ارسال آرایه‌ها با نام کلیدی متفاوت در کوئری استرینگ است. این حالت ارسال باعث می‌شود که گرید بتواند حالت multi sort را نیز پیاده سازی کند.
پس برای دریافت این نوع مقادیر کمی کد به آن اضافه می‌کنیم. برای دریافت مقادیر آرایه‌ای کد زیر را به سیستم اضافه می‌کنیم:
if (valueAsString == null)
                    {
                        var keys = from key in queries.AllKeys where key.StartsWith(requestBodyField.Field) select key;

                        var collection = new NameValueCollection();

                        foreach (var key in keys)
                        {
                            var openBraketIndex = key.IndexOf("[", StringComparison.Ordinal);
                            var closeBraketIndex = key.IndexOf("]", StringComparison.Ordinal);

                            if (openBraketIndex < 0 || closeBraketIndex < 0)
                                throw new Exception("query string is corrupted.");

                            openBraketIndex++;
                            //get key in [...]
                            var fieldName = key.Substring(openBraketIndex, closeBraketIndex - openBraketIndex);
                            collection.Add(fieldName, queries[key] );
                        }
                        property.SetValue(obj, collection, null);
                        continue;
                    }
در صورتیکه شما کلید sort را درخواست کنید و از آنجا که کلید اصلی با نام [sort[sender است، مقدار null بازگشت می‌دهد. پس ما می‌توانیم به این مقدار شک کنیم که شاید این کلید حاوی مقدار مورد نظر ماست؛ پس این حالت را بررسی میکنیم.  برای بررسی، با استفاده از linq بررسی می‌کنیم که اگر کلید‌های namValueCollection با این کلید (در اینجا sort) آغاز می‌شوند، پس به احتمال زیاد همان حالت مورد نظر ما رخ داه است. پس اندیس‌های [ و ] را می‌گیریم و اگر اندیس هر دو بزرگتر از صفر بود مقدار ما بین آن را به عنوان کلید بیرون می‌کشیم و در یک namValueCollection جدید قرار می‌دهیم و در نهایت به پراپرتی پاس می‌دهیم. کد نهایی این متد به شکل زیر است:
        public T GetFromQueryString<T>() where T : new()
        {
            var obj = new T();
            var properties = typeof(T).GetProperties();

            var queryString = HttpContext.Current.Request.QueryString;
            var queries = HttpUtility.ParseQueryString(queryString.ToString());

            foreach (var property in properties)
            {
                foreach (Attribute attribute in property.GetCustomAttributes(true))
                {
                    var requestBodyField = attribute as RequestBodyField; 
                    if (requestBodyField == null) continue;

                    //get value of query string
                    var valueAsString = queries[requestBodyField.Field];

                    if (valueAsString == null)
                    {
                        var keys = from key in queries.AllKeys where key.StartsWith(requestBodyField.Field) select key;

                        var collection = new NameValueCollection();

                        foreach (var key in keys)
                        {
                            var openBraketIndex = key.IndexOf("[", StringComparison.Ordinal);
                            var closeBraketIndex = key.IndexOf("]", StringComparison.Ordinal);

                            if (openBraketIndex < 0 || closeBraketIndex < 0)
                                throw new Exception("query string is corrupted.");

                            openBraketIndex++;
                            //get key in [...]
                            var fieldName = key.Substring(openBraketIndex, closeBraketIndex - openBraketIndex);
                            collection.Add(fieldName, queries[key]);
                        }
                        property.SetValue(obj, collection, null);
                        continue;
                    }

                    var converter = TypeDescriptor.GetConverter(property.PropertyType);
                    var value = converter.ConvertFrom(valueAsString);

                    if (value == null)
                        continue;

                    property.SetValue(obj, value, null);
                }
            }
            return obj;
        }

حال  به صورت زیر این متد را صدا می‌زنیم:
public virtual ActionResult GetEmployees()
{
     var request = new Requests().GetFromQueryString<EmployeesRequestBody>();
}
 
مطالب
محدود سازی نرخ دسترسی به منابع در برنامه‌های ASP.NET Core - قسمت دوم - پیاده سازی
در قسمت قبل با مفاهیم، اصطلاحات و الگوریتم‌های مرتبط با میان‌افزار جدید Rate limiting مخصوص ASP.NET Core 7 آشنا شدیم که در پشت صحنه از امکانات موجود در فضای نام System.Threading.RateLimiting استفاده می‌کند. در این قسمت نحوه‌ی استفاده‌ی از آن‌را مرور خواهیم کرد.


روش افزودن میان‌افزار RateLimiter به برنامه‌های ASP.NET Core

شبیه به سایر میان‌افزارها، جهت فعالسازی میان‌افزار RateLimiter، ابتدا باید سرویس‌های متناظر با آن‌را به برنامه معرفی کرد و پس از فعالسازی میان‌افزار مسیریابی، آن‌‌را به زنجیره‌ی مدیریت یک درخواست معرفی نمود. برای نمونه در مثال زیر، امکان دسترسی به تمام درخواست‌ها، به 10 درخواست در دقیقه، محدود می‌شود که پارتیشن بندی آن (در مورد پارتیشن بندی در قسمت قبل بیشتر بحث شد)، بر اساس username کاربر اعتبارسنجی شده و یا hostname یک کاربر غیراعتبارسنجی شده‌است:
var builder = WebApplication.CreateBuilder(args);

builder.Services.AddRateLimiter(options =>
{
    options.GlobalLimiter = PartitionedRateLimiter.Create<HttpContext, string>(httpContext =>
        RateLimitPartition.GetFixedWindowLimiter(
            partitionKey: httpContext.User.Identity?.Name ?? httpContext.Request.Headers.Host.ToString(),
            factory: partition => new FixedWindowRateLimiterOptions
            {
                AutoReplenishment = true,
                PermitLimit = 10,
                QueueLimit = 0,
                Window = TimeSpan.FromMinutes(1)
            }));
});

// ...

var app = builder.Build();

// ...

app.UseRouting();
app.UseRateLimiter();

app.MapGet("/", () => "Hello World!");

app.Run();
توضیحات:
- فراخوانی builder.Services.AddRateLimiter، سبب معرفی سرویس‌های میان‌افزار rate limiter به سیستم تزریق وابستگی‌های ASP.NET Core می‌شود.
- در اینجا می‌توان برای مثال خاصیت options.GlobalLimiter تنظیمات آن‌را نیز مقدار دهی کرد. GlobalLimiter، سبب تنظیم یک محدود کننده‌ی سراسری نرخ، برای تمام درخواست‌های رسیده‌ی به برنامه می‌شود.
- GlobalLimiter را می‌توان با هر نوع PartitionedRateLimiter مقدار دهی کرد که در اینجا از نوع FixedWindowLimiter انتخاب شده‌است تا بتوان «الگوریتم‌های بازه‌ی زمانی مشخص» را به برنامه اعمال نمود تا برای مثال فقط امکان پردازش 10 درخواست در هر دقیقه برای هر کاربر، وجود داشته باشد.
- در پایان کار، فراخوانی app.UseRateLimiter را نیز مشاهده می‌‌کنید که سبب فعالسازی میان‌افزار، بر اساس تنظیمات صورت گرفته می‌شود.

برای آزمایش برنامه، آن‌را  اجرا کرده و سپس به سرعت شروع به refresh کردن صفحه‌ی اصلی آن کنید. پس از 10 بار ریفرش، پیام  503 Service Unavailable را مشاهده خواهید کرد که به معنای مسدود شدن دسترسی به برنامه توسط میان‌افزار rate limiter است.


بررسی تنظیمات رد درخواست‌ها توسط میان‌افزار rate limiter

اگر پس از محدود شدن دسترسی به برنامه توسط میان افزار rate limiter از status code = 503 دریافتی راضی نیستید، می‌توان آن‌را هم تغییر داد:
builder.Services.AddRateLimiter(options =>
{
    options.RejectionStatusCode = 429;

    // ...
});
برای مثال بسیاری از سرویس‌ها بجای 503، از status code دیگری مانند 429 Too Many Requests استفاده می‌کنند که نحوه‌ی تنظیم آن‌را در مثال فوق مشاهده می‌کنید.
علاوه بر آن در اینجا گزینه‌ی OnRejected نیز پیش بینی شده‌است تا بتوان response ارائه شده را در حالت رد درخواست، سفارشی سازی کرد تا بتوان پیام بهتری را به کاربری که هم اکنون دسترسی او محدود شده‌است، ارائه داد:
builder.Services.AddRateLimiter(options =>
{
    options.OnRejected = async (context, token) =>
    {
        context.HttpContext.Response.StatusCode = 429;
        if (context.Lease.TryGetMetadata(MetadataName.RetryAfter, out var retryAfter))
        {
            await context.HttpContext.Response.WriteAsync(
                $"Too many requests. Please try again after {retryAfter.TotalMinutes} minute(s). " +
                $"Read more about our rate limits at https://example.org/docs/ratelimiting.", cancellationToken: token);
        }
        else
        {
            await context.HttpContext.Response.WriteAsync(
                "Too many requests. Please try again later. " +
                "Read more about our rate limits at https://example.org/docs/ratelimiting.", cancellationToken: token);
        }
    };

    // ...
});
برای نمونه در مثال فوق ابتدا status code، به 429 تنظیم می‌شود و سپس یک response با معنا به سمت کاربر ارسال می‌گردد که دقیقا مشخص می‌کند آن کاربر چه زمانی می‌تواند مجددا سعی کند و همچنین لینکی را به مستندات محدود سازی برنامه جهت توضیحات بیشتر ارائه می‌دهد.

یک نکته: باتوجه به اینکه در اینجا به HttpContext دسترسی داریم، یعنی به context.HttpContext.RequestServices نیز دسترسی خواهیم داشت که توسط آن می‌توان برای مثال سرویس ILogger را از آن درخواست کرد و رخ‌داد واقع شده را برای بررسی بیشتر لاگ نمود؛ برای مثال چه کاربری مشکل پیدا کرده‌است؟
context.HttpContext.RequestServices.GetService<ILoggerFactory>()?
                .CreateLogger("Microsoft.AspNetCore.RateLimitingMiddleware")
                .LogWarning("OnRejected: {RequestPath}", context.HttpContext.Request.Path);
همچنین باید دقت داشت که اگر در اینجا از بانک اطلاعاتی استفاده کرده‌اید، تعداد کوئری‌های آن‌را محدود کنید؛ وگرنه واقعا rate limiter از لحاظ محدود کردن دسترسی به منابع، کمک زیادی را به شما نخواهد کرد.

طراحی فعلی میان‌افزار rate limiter، کمی محدود است. برای مثال «retry after»، تنها metadata مفیدی است که جهت بازگشت ارائه می‌دهد و همچنین مانند GitHub مشخص نمی‌کند که در لحظه‌ی جاری چند درخواست دیگر را می‌توان ارسال کرد و امکان دسترسی به اطلاعات آماری درونی آن وجود ندارد. اگر نیاز به یک چنین اطلاعاتی دارید شاید استفاده از میان‌افزار ثالث دیگری به نام AspNetCoreRateLimit برای شما مفیدتر باشد!


الگوریتم‌های پشتیبانی شده‌ی توسط میان‌افزار rate limiter

در قسمت قبل با چند الگوریتم استاندارد طراحی میان‌افزارهای rate limiter آشنا شدیم که میان‌افزار توکار rate limiter موجود در ASP.NET Core 7x، اکثر آن‌ها را پشتیبانی می‌کند:
- Concurrency limit: ساده‌ترین نوع محدود سازی نرخ درخواست‌ها است و کاری به زمان ندارد و فقط برای آن، تعداد درخواست‌های همزمان مهم است. برای مثال پیاده سازی «مجاز بودن تنها 10 درخواست همزمان».
- Fixed window limit: توسط آن می‌توان محدودیت‌هایی مانند «مجاز بودن تنها 60 درخواست در دقیقه» را اعمال کرد که به معنای امکان ارسال یک درخواست در هر ثانیه در هر دقیقه و یا حتی ارسال یکجای 60 درخواست در یک ثانیه است.
- Sliding window limit: این محدودیت بسیار شبیه به حالت قبل است اما به همراه قطعاتی که کنترل بیشتری را بر روی محدودیت‌ها میسر می‌کند؛ مانند مجاز بودن 60 درخواست در هر دقیقه که فقط در این حالت یک درخواست در هر ثانیه مجاز باشد.
- Token bucket limit: امکان کنترل نرخ سیلان را میسر کرده و همچنین از درخواست‌های انفجاری نیز پشتیبانی می‌کند (این مفاهیم در قسمت قبل بررسی شدند).

علاوه بر این‌ها امکان ترکیب گزینه‌های فوق توسط متد کمکی PartitionedRateLimiter.CreateChained نیز میسر است:
builder.Services.AddRateLimiter(options =>
{
    options.GlobalLimiter = PartitionedRateLimiter.CreateChained(
        PartitionedRateLimiter.Create<HttpContext, string>(httpContext =>
            RateLimitPartition.GetFixedWindowLimiter(httpContext.ResolveClientIpAddress(), partition =>
                new FixedWindowRateLimiterOptions
                {
                    AutoReplenishment = true,
                    PermitLimit = 600,
                    Window = TimeSpan.FromMinutes(1)
                })),
        PartitionedRateLimiter.Create<HttpContext, string>(httpContext =>
            RateLimitPartition.GetFixedWindowLimiter(httpContext.ResolveClientIpAddress(), partition =>
                new FixedWindowRateLimiterOptions
                {
                    AutoReplenishment = true,
                    PermitLimit = 6000,
                    Window = TimeSpan.FromHours(1)
                })));

    // ...
});
برای نمونه در مثال فوق به ازای یک آدرس IP مشخص، تنها می‌توان 600 درخواست را در دقیقه ارسال کرد؛ با این محدودیت که جمع آن‌ها در ساعت، بیشتر از 6000 مورد نباشد.
در این مثال فرضی، متد الحاقی ResolveClientIpAddress اهمیتی ندارد. بهتر است برای برنامه‌ی خود از کلید پارتیشن بندی بهتر و معقول‌تری استفاده کنید.


امکان در صف قرار دادن درخواست‌ها بجای رد کردن آن‌ها

در تنظیمات مثال‌های فوق، در کنار PermitLimit، می‌توان QueueLimit را نیز مشخص کرد. به این ترتیب با رسیدن به PermitLimit، به تعداد QueueLimit، درخواست‌ها در صف قرار می‌گیرند، بجای اینکه کاملا رد شوند:
PartitionedRateLimiter.Create<HttpContext, string>(httpContext =>
    RateLimitPartition.GetFixedWindowLimiter(httpContext.ResolveClientIpAddress(), partition =>
        new FixedWindowRateLimiterOptions
        {
            AutoReplenishment = true,
            PermitLimit = 10,
            QueueLimit = 6,
            QueueProcessingOrder = QueueProcessingOrder.OldestFirst,
            Window = TimeSpan.FromSeconds(1)
        })));
در این مثال هر کلاینت می‌تواند 10 درخواست در ثانیه را ارسال کند. در صورت رسیدن به این محدودیت، تا 6 عدد از درخواست‌های جدید رسیده، بجای رد شدن، در صف قرار می‌گیرند تا در ثانیه‌ی بعدی که این بازه‌ی مشخص به پایان می‌رسد، پردازش شوند.
این تنظیم، تجربه‌ی کاربری بهتری را برای استفاده کنندگان از برنامه‌ی شما به همراه خواهد داشت؛ بجای رد قاطع درخواست‌های ارسالی توسط آن‌ها.

یک نکته: بهتر است QueueLimitهای بزرگی را انتخاب نکنید؛ خصوصا برای بازه‌های زمانی طولانی. چون یک مصرف کننده نیاز دارد تا سریع، پاسخی را دریافت کند و اگر این‌طور نباشد، دوباره سعی خواهد کرد. تنها چند ثانیه‌ی کوتاه در صف بودن برای کاربران معنا دارد.


امکان ایجاد سیاست‌های محدود سازی سفارشی

اگر الگوریتم‌های توکار میان‌افزار rate limiter برای کار شما مناسب نیستند، می‌توانید با پیاده سازی <IRateLimiterPolicy<TPartitionKey، یک نمونه‌ی سفارشی را ایجاد کنید. پیاده سازی این اینترفیس، نیاز به دو متد را دارد:
الف) متد GetPartition که بر اساس HttpContext جاری، یک rate limiter مخصوص را باز می‌گرداند.
ب) متد OnRejected که امکان سفارشی سازی response رد درخواست‌ها را میسر می‌کند.

در مثال زیر پیاده سازی یک rate limiter سفارشی را مشاهده می‌کنید که نحوه‌ی پارتیشن بندی آن بر اساس user-name کاربر اعتبارسنجی شده و یا host-name کاربر وارد نشده‌ی به سیستم است. در اینجا کاربر وارد شده‌ی به سیستم، محدودیت بیشتری دارد:
public class ExampleRateLimiterPolicy : IRateLimiterPolicy<string>
{
    public RateLimitPartition<string> GetPartition(HttpContext httpContext)
    {
        if (httpContext.User.Identity?.IsAuthenticated == true)
        {
            return RateLimitPartition.GetFixedWindowLimiter(httpContext.User.Identity.Name!,
                partition => new FixedWindowRateLimiterOptions
                {
                    AutoReplenishment = true,
                    PermitLimit = 1_000,
                    Window = TimeSpan.FromMinutes(1),
                });
        }

        return RateLimitPartition.GetFixedWindowLimiter(httpContext.Request.Headers.Host.ToString(),
            partition => new FixedWindowRateLimiterOptions
            {
                AutoReplenishment = true,
                PermitLimit = 100,
                Window = TimeSpan.FromMinutes(1),
            });
    }

    public Func<OnRejectedContext, CancellationToken, ValueTask>? OnRejected { get; } =
        (context, _) =>
        {
            context.HttpContext.Response.StatusCode = 418; // I'm a 🫖
            return new ValueTask();
        };
}
و نحوه‌ی معرفی آن به سیستم به صورت زیر است:
options.AddPolicy<string, ExampleRateLimiterPolicy>("myPolicy");


امکان تعریف سیاست‌های محدود سازی نرخ دسترسی به گروهی از endpoints

تا اینجا روش‌های سراسری محدود سازی دسترسی به منابع برنامه را بررسی کردیم؛ اما ممکن است در برنامه‌ای بخواهیم محدودیت‌های متفاوتی را به گروه‌های خاصی از endpoints اعمال کنیم و یا شاید اصلا نخواهیم تعدادی از آن‌ها را محدود کنیم:
builder.Services.AddRateLimiter(options =>
{
    options.AddFixedWindowLimiter("Api", options =>
    {
        options.AutoReplenishment = true;
        options.PermitLimit = 10;
        options.Window = TimeSpan.FromMinutes(1);
    });

    options.AddFixedWindowLimiter("Web", options =>
    {
        options.AutoReplenishment = true;
        options.PermitLimit = 10;
        options.Window = TimeSpan.FromMinutes(1);
    });

    // ...
});
در این مثال روش تعریف دو سیاست مختلف محدودسازی را مشاهده می‌کنید که اینبار «نامدار» هستند؛ نام یکی Api است و نام دیگری Web.
البته باید درنظر داشت که متدهای الحاقی Add داری را که در اینجا ملاحظه می‌کنید، محدود سازی را بر اساس نام درنظر گرفته شده انجام می‌دهند. یعنی درحقیقت یک محدودسازی سراسری بر اساس گروهی از endpoints هستند و امکان تعریف پارتیشنی را به ازای یک کاربر یا آدرس IP خاص، ندارند. اگر نیاز به اعمال این نوع پارتیشن بندی را دارید، باید از متدهای AddPolicy استفاده کنید:
options.AddPolicy("Api", httpContext =>
        RateLimitPartition.GetFixedWindowLimiter(httpContext.ResolveClientIpAddress(),
        partition => new FixedWindowRateLimiterOptions
        {
            AutoReplenishment = true,
            PermitLimit = 10,
            Window = TimeSpan.FromSeconds(1)
        }));
متدهای AddPolicy دار، هم امکان دسترسی به httpContext جاری را میسر می‌کنند و هم نامدار هستند که قابلیت اعمال آن‌ها را به گروهی از endpoints ممکن می‌کند.


محدود سازی نرخ دسترسی به منابع در ASP.NET Core Minimal API

پس از تعریف نامی برای سیاست‌های دسترسی، اکنون می‌توان از آن‌ها به صورت زیر جهت محدود سازی یک endpoint و یا گروهی از آن‌ها استفاده کرد:
// Endpoint
app.MapGet("/api/hello", () => "Hello World!").RequireRateLimiting("Api");

// Group
app.MapGroup("/api/orders").RequireRateLimiting("Api");
و یا حتی می‌توان بطور کامل محدود سازی نرخ دسترسی را برای یک endpoint و یا گروهی از آن‌ها غیرفعال کرد:
// Endpoint
app.MapGet("/api/hello", () => "Hello World!").DisableRateLimiting();

// Group
app.MapGroup("/api/orders").DisableRateLimiting();


محدود سازی نرخ دسترسی به منابع در ASP.NET Core MVC

می‌توان سیاست‌های نرخ دسترسی تعریف شده را بر اساس نام آن‌ها به کنترلرها و یا اکشن متدها اعمال نمود:
[EnableRateLimiting("Api")]
public class Orders : Controller
{
    [DisableRateLimiting]
    public IActionResult Index()
    {
        return View();
    }

    [EnableRateLimiting("ApiListing")]
    public IActionResult List()
    {
        return View();
    }
}
در اینجا سیاست نرخ دسترسی با نام Api، به کل کنترلر و اکشن متدهای آن اعمال شده، اما اکشن متد Index آن با بکارگیری ویژگی DisableRateLimiting، از این محدودیت خارج و اکشن متد List، از سیاست نام دار دیگری استفاده کرده‌است.
و یا حتی می‌توان این سیاست‌های محدود سازی نرخ دسترسی را به تمام کنترلرها و صفحات razor نیز به صورت زیر اعمال کرد:
app.UseConfiguredEndpoints(endpoints =>
{
    endpoints.MapRazorPages()
        .DisableRateLimiting();

    endpoints.MapControllers()
        .RequireRateLimiting("UserBasedRateLimiting");
});
مطالب
C# 7 - More Expression-Bodied Members
یکی از امکانات جالب سی‌شارپ که در نسخه 6 معرفی شد، قابلیت Expression-Bodied Members بود. در نسخه 7 سی‌شارپ، امکانات جدیدتری اضافه شده است؛ به عنوان مثال اکنون می‌توان برای constructors, finalizers و همچنین get and set برای پراپرتی‌ها و ایندکسرها نیز از این قابلیت استفاده کرد.

 
استفاده از expression body برای constructors 
public class Person
{
    public string FirstName { get; set; }
    public Person(string firstName)
    {
        this.FirstName = firstName;
    }
}
به عنوان مثال اکنون سازنده‌ی کلاس فوق را می‌توانیم از روش block body متداول، به روش expression body، به صورت خلاصه‌تری بنویسیم:
public class Person
{
     public string FirstName { get; set; }
     public Person(string firstName) => this.FirstName = firstName;
}
البته محدودیت این روش این است که تنها برای یک پارامتر می‌توانیم به اینصورت عمل کنیم؛ اما در نسخه‌ 7.1  قرار است قابلیت استفاده از expression body برای بیشتر از یک پارامتر نیز اضافه شود:
public class Person
{
    public string Name { get; }
    public int Age { get; }

    public Person(string name, int age) => (Name, Age) = (name, age);
}

اما اگر نیاز داشتید برای بیشتر از دو متغیر از expression body استفاده کنید می‌توانید از Tuple برای شبیه‌سازی آن استفاده کنید(+):
public class Person
{
    private readonly (string name, int age) _tuple;    

    public string Name => _tuple.name;
    public int Age => _tuple.age;

    public Person(string name, int age) => _tuple = (name, age);
}

استفاده از expression body برای destructors 
public class Resource
{
    ~Resource() => Console.WriteLine("destructor");
}


 استفاده از expression body در get / set accessors 
 در سی‌شارپ 7 برای accessors نیز می‌توانیم از سینتکس جدید expression body استفاده کنیم. به عنوان مثال کد زیر را در نظر بگیرید:
private int _x;
public int X 
{
    get
    {
        return _x;
    }
    set
    {
        _x = value;
    }
}
کد فوق را می‌توانیم در سی‌شارپ 7 به صورت خلاصه‌تری بنویسیم:
private int _x;
public int X 
{
    get => _x;
    set => _x = value;
}

در ویژوال‌استودیوی 2017 نیز با قرار دادن ماوس بر روی پراپرتی x_، استفاده‌ی از سینتکس expression body به شما پیشنهاد داده خواهد شد:


همچنین برای Event Accessors نیز می‌توانیم از این قابلیت استفاده کنیم:

private EventHandler _someEvent;
public event EventHandler SomeEvent
{
    add => _someEvent += value;
    remove => _someEvent -= value;
}


نظرات مطالب
اعتبارسنجی مبتنی بر JWT در ASP.NET Core 2.0 بدون استفاده از سیستم Identity
ممنون از پاسخ اما من می‌خوام برگشت یک view باشه در واقع صفحه link بشه . در صورت امکان
 public IActionResult Get()
        {
            //return Ok(new
            //{
            //    Id = 1,
            //    Title = "Hello from My Protected Controller! [Authorize]",
            //    Username = this.User.Identity.Name
            //});
            return View();
        }
مطالب
اعتبارسنجی در Angular 2 توسط JWT
در مقالاتی که در سایت منتشر شده‌است، آشنایی و همچنین نحوه پیاده سازی Json Web Token را فرا گرفتیم. در اینجا میخواهیم با استفاده از توکن تولید شده، برنامه‌های Angular2 یا هر نوع فریمورک spa را با آن ارتباط دهیم. در سایت جاری قبلا در مورد نحوه پیاده سازی آن صحبت شده‌است و میخواهیم از آن در یک پروژه Angular 2 صحبت کنیم.
پروژه دات نت را از طریق این آدرس دریافت کرده  و آن را در حالت اجرا بگذارید.

سپس یک سرویس جدید را در پروژه Angular خود اجرا کنید و متد زیر را به آن اضافه کنید:
login():any{
    let urlSearchParams = new URLSearchParams();
    urlSearchParams.append('username', 'Vahid');
    urlSearchParams.append('password', '1234');
    urlSearchParams.append('grant_type', 'password');
    let body = urlSearchParams.toString();

    let headers = new Headers();
    headers.append('Content-Type', 'application/x-www-form-urlencoded');
    return this._http.post('http://localhost:9577/login', body, { headers: headers })
        .map(res => res.json());
}
در متد بالا ابتدا از کلاس  URLSearchParams  یک شیء میسازیم. این کلاس در ماژول Http قرار دارد و وظیفه آن تبدیل پارامترهای داده شده به شکل زیر میباشد:
username=vahid&password=1234
دلیل اینکه ما در اینجا همانند jquery از JSON.stringify استفاده نکردیم این است که در حالتیکه خصوصیت Content-Type هدر را بر روی application/x-wwww-form-urlencoded قرار میدهیم، شیء ایجاد شده از کلاس Http در اینجا، کل عبارت را تبدیل به کلید بدون مقدار میکند و باعث میشود که پارامترها به درستی به سمت Owin هدایت نشوند. بعد از آن هدری که ذکر شد را در درخواست قرار داده و آن را ارسال میکنیم.
از آنجاکه پروژه انگیولار ساخته شده در آدرسی دیگر و جدا از پروژه‌ی دات نت قرار دارد و همینطور که می‌بینید آدرس کامل آن را به این دلیل قرار دادم، ممکن است خطای CORS را دریافت کنید که میتوانید آن را با نصب یک بسته نیوگتی حل کنید.
 
همچنین برای تست و انجام یک عمل مرتبط با توکن، متد زیر را هم به آن اضافه می‌کنیم:
ApiAdmin(token:any):any{
    let headers = new Headers();
    headers.append('Authorization', 'bearer ' + token);
    return this._http.get('http://localhost:9577/api/MyProtectedApi', { headers: headers })
        .map(res => res.json());
}
در اینجا با استفاده از روش Http Bearer که در اعتبارسنجی در سطح OAuth کاربرد زیادی دارد، توکن تولید شده را که در پارامتر ورودی متد دریافت کرده‌ایم، به هدر اضافه کرده و آن را ارسال میکنیم.

کد کل سرویس،  الان به شکل زیر شده است:
import { Http, Headers, URLSearchParams } from '@angular/http';
import { Injectable } from '@angular/core';
import { Observable } from "rxjs/Observable";
import "rxjs/Rx";

@Injectable()
export class MemberShipService {
    constructor(private _http: Http) { }

    ApiAdmin(token: any): any {
        let headers = new Headers();
        headers.append('Authorization', 'bearer ' + token);
        return this._http.get('http://localhost:9577/api/MyProtectedApi', { headers: headers })
            .map(res => res.json());
    }

    login(): any {
        let urlSearchParams = new URLSearchParams();
        urlSearchParams.append('username', 'Vahid');
        urlSearchParams.append('password', '1234');
        urlSearchParams.append('grant_type', 'password');
        let body = urlSearchParams.toString();

        let headers = new Headers();
        headers.append('Content-Type', 'application/x-www-form-urlencoded');
        return this._http.post('http://localhost:9577/login', body, { headers: headers })
            .map(res => res.json());
    }
}
سپس سرویس ساخته شده را در ngModule معرفی میکنیم. در کامپوننت هدف دو دکمه را قرار میدهیم؛ یکی برای لاگین و دیگری برای دریافت اطلاعاتی که نیاز به اعتبار سنجی دارد. رویداد کلیک دکمه‌ها را به متدهای زیر متصل میکنیم:
Login(){
    this._service.login()
        .subscribe(res => {
            localStorage.setItem('access_token', res.access_token);
            localStorage.setItem('refresh_token', res.refresh_token);
        }
        , error => console.log(error));
}
در اینجا ما اطلاعات لاگین را به سمت سرور فرستاده و در صورتیکه پاسخ صحیحی را دریافت کردیم، متد Subscribe اجرا خواهد شد و مقادیر دریافتی را باید به نحوی در سیستم و بین کامپوننت‌های مختلف، ذخیره و نگهداری کنیم. در اینجا من از روش Local Storage که در سایت جاری قبلا به آن پرداخته شده‌است، استفاده میکنم. access_token و refresh_token جاری و اطلاعات دیگری را چون رول‌ها و ... هر یک را با یک کلید ذخیره میکنیم تا بعدا به آن دسترسی داشته باشیم.
در متد بعدی که قرار است توسط آن صحت اعتبارسنجی مورد آزامایش قرار بگیرد، کدهای زیر را مینویسیم:
CallApi()
{
    let item = localStorage.getItem("access_token");
    if (item == null) {
        alert('please Login First.');
        return;
    }
    this._service.ApiAdmin(item)
        .subscribe(res => {
            alert(res);
        }
        , error => console.log(error));
}
در اینجا ابتدا توکن ذخیره شده را از Local Storage درخواست میکنیم. اگر نتیجه این درخواست نال باشد، به این معنی است که کاربر قبلا لاگین نکرده است؛ در غیر این صورت درخواست را با توکن دریافتی میفرستیم و پاسخ موفق آن را در یک alert می‌بینیم. در صورتیکه توکن ما اعتبار نداشته باشد، خطای بازگشتی در کنسول نمایش خواهد یافت.


اعتبارسنجی در مسیریابی


یکی از روش‌هایی که انگیولار باید بررسی کند این است که کاربر جاری با توجه به نقش‌هایی که ممکن است داشته باشد، یا اعتبار سنجی شده است یا خیر و میزان دسترسی او به کامپوننت‌ها، باید مشخص گردد. برای این مورد خصوصیتی به مسیریابی اضافه شده است به نام CanActivate که از شما یک کلاس را که در آن اینترفیس CanActivate پیاده سازی شده است، درخواست میکند. در اینجا ما یک Guard را با نام LoginGuard ایجاد میکنیم، تا تنها کاربرانی که لاگین کرده‌اند، به این صفحه دسترسی داشته باشند:
import { CanActivate } from '@angular/router';
import { Injectable } from '@angular/core';

@Injectable()
export class LoginGuard implements CanActivate {
    constructor() { }

    canActivate() {
        let item = localStorage.getItem('access_token');
        if (item == null)
            return false;
        return true;
    }
}
در متد Activate باید خروجی boolean بازگردد. در صورتیکه true بازگشت داده شود، عملیات هدایت به کامپوننت مقصد با موفقیت انجام خواهد شد. در صورتیکه خلاف این موضوع اتفاق بیفتد، کامپوننت هدف نمایش داده نمیشود. در اینجا بررسی کرده‌ایم که اگر توکن مورد نظر در localStorage  قرار داشت، به معنی این است که لاگین شده‌است. ولی این موضوع روشن است که در یک مثال واقعی باید صحت این توکن بررسی شود. این Guard در واقع یک سرویس است که باید در فایل ngModule معرفی شده و آن را در فایل مسیریابی به شکل زیر استفاده کنیم:
 { path: 'component-one/:id', component: Component1Component,canActivate:[LoginGuard]}
در معرفی یک مسیر به فایل مسیریابی، خصوصیاتی چون مسیری که نوشته میشود و کامپوننت مربوط به آن مسیر ذکر می‌شود. خصوصیت دیگر، CanActivate است که به آن کلاس LoginGuard را معرفی مکنیم. در اینجا شما میتواند به هر تعداد گارد را که دوست دارید، معرفی کنید ولی به یاد داشته باشید که اگر یکی از آن‌ها در اعتبارسنجی ناموفق باشد، دیگر کامپوننت جاری در دسترس نخواهد بود. به معنای دیگر تمامی گاردها باید نتیجه‌ی true را بازگردانند تا دسترسی به کامپوننت هدف ممکن شود.
 { path: 'component-one/:id', component: Component1Component,canActivate:[LoginGuard,SecondGuard]}

در یک گارد ممکن است کاربر لاگین نکرده باشد و شما نیاز دارید او را به صفحه لاگین هدایت کنید. در این صورت گارد لاگین را به شکل زیر بازنویسی میکنیم:
import { Router } from '@angular/router';
import { CanActivate } from '@angular/router';
import { Injectable } from '@angular/core';

@Injectable()
export class LoginGuard implements CanActivate {

    constructor(public router: Router) { }

    canActivate() {
        let item = localStorage.getItem('access_token');
        if (item == null) {
            this.router.navigate(['/app']);
            return false;
        }
        return true;
    }
}
در اینجا ما از سازنده کلاس، شیءایی از نوع Router را ساختیم که امکانات و متدهای خوبی را در باب مسیریابی به همراه دارد و از آن برای انتقال به مسیری دیگر که میتواند صفحه لاگین باشد، استفاده کردیم.

همچنین گارد میتواند اطلاعات مسیر درخواست شده را خوانده و بر اساس آن به شما پاسخ بدهد. به عنوان مثال پارامترهایی را که به سمت مسیر مورد نظر هدایت میشود، بخواند و بر اساس آن، تصمیم گیری کند. به عنوان نمونه کاربر به مسیر ذکرشده دسترسی دارد، ولی با Id که در مسیر ارسال کرده است، دسترسی ندارد:
import { Router } from '@angular/router';
import { CanActivate, ActivatedRouteSnapshot } from '@angular/router';
import { Injectable } from '@angular/core';

@Injectable()
export class SecondGuard implements CanActivate {

    constructor(public router: Router) { }

    canActivate(route: ActivatedRouteSnapshot) {
        let id = route.params['id'];
        if (id == 1) {
            return false;
        }
        return true;
    }
}

متد CanActivate میتواند پارامترهای زیادی را به عنوان ورودی دریافت کند که یکی از آن‌ها ActivatedRouteSnapshot است که اطلاعات خوب و مفیدی را در مورد مسیر ارسال شده از طرف کاربر دارد و با استفاده از آن در اینجا میتوانیم پارامترهای ارسالی را دریافت کنیم. در اینجا ذکر کرده‌ایم که اگر پارامتر Id که بر مبنای مسیر زیر است، برابر 1 بود، مقدار برگشتی برابر false خواهد بود و دسترسی به کامپوننت در اینجا ممکن نخواهد بود.
 { path: 'component-one/:id', component: Component1Component,canActivate:[LoginGuard,SecondGuard] }