مطالب
اصلاح Urlها در فایل‌های PDF با استفاده از iTextSharp
نحوه ایجاد لینک در فایل‌های PDF به کمک iTextSharp

حداقل دو نوع لینک را در فایل‌های PDF می‌توان ایجاد کرد:
الف) لینک به منابع خارجی؛ مانند یک وب سایت
ب) لینک به صفحه‌ای داخل فایل PDF
در ادامه مثالی را مشاهده خواهید نمود که شامل هر دو نوع لینک است:
        void WriteFile()
        {
            using (var doc = new Document(PageSize.LETTER))
            {
                using (var fs = new FileStream("test.pdf", FileMode.Create))
                {
                    using (var writer = PdfWriter.GetInstance(doc, fs))
                    {
                        doc.Open();
                        var blueFont = FontFactory.GetFont("Arial", 12, Font.NORMAL, BaseColor.BLUE);
                        doc.Add(new Chunk("Go to URL", blueFont).SetAction(new PdfAction("http://www.google.com/", false)));

                        doc.NewPage();
                        doc.Add(new Chunk("Go to Test", blueFont).SetLocalGoto("entry1"));

                        doc.NewPage();
                        doc.Add(new Chunk("Test").SetLocalDestination("entry1"));

                        doc.Close();
                    }
                }
            }
        }
حاصل این مثال، یک فایل PDF است با سه صفحه. در صفحه اول لینکی به سایت Google وجود دارد. در صفحه دوم، لینکی به صفحه سوم تهیه شده است.
در صفحه سوم یک Local Destination تعبیه شده است. در صفحه دوم به کمک یک Local Goto، لینکی به این مقصد داخلی ایجاد خواهد شد.


اصلاح لینک‌ها در فایل‌های PDF

همان مثال فوق را درنظر بگیرید. فرض کنید لینک خارجی ذکر شده در ابتدای فایل را می‌خواهیم به مقصدی که در صفحه دوم ایجاد کرده‌ایم، تغییر دهیم. برای مثال خروجی PDF ایی را درنظر بگیرید که لینک‌های اصلی آن به مقالاتی در یک سایت اشاره می‌کنند. اما همین مقالات اکنون در فایل نهایی خروجی نیز قرار دارند. بهتر است این لینک‌های خارجی را به لینک‌های ارجاع دهنده به مقالات موجود در فایل اصلاح کنیم، تا استفاده از نتیجه حاصل، ساده‌تر گردد.
پیش از اینکه کدهای این قسمت را بررسی کنیم، نیاز است کمی با ساختار سطح پایین فایل‌های PDF آشنا شویم. پس از آن قادر خواهیم بود تا نسبت به اصلاح این لینک‌ها اقدام کنیم.




در تصویر اول نحوه ذخیره شدن named destinationها را در یک فایل PDF مشاهده می‌کنید.
در تصویر دوم، ساختار دو نوع لینک تعریف شده در صفحات، مشخص هستند. یکی بر اساس Uri کار می‌کند و دیگری بر اساس GoTo.
کاری را که در ادامه قصد داریم انجام دهیم، تبدیل حالت Uri به GoTo است. برای مثال، در ادامه می‌خواهیم لینک مثال فوق را ویرایش کرده و آن‌را تبدیل به لینکی نمائیم که به entry1 اشاره می‌کند. کدهای انجام اینکار را در ادامه ملاحظه می‌کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using iTextSharp.text.pdf;

namespace ReplaceLinks
{
    public class ReplacePdfLinks
    {
        Dictionary<string, PdfObject> _namedDestinations;
        PdfReader _reader;

        public string InputPdf { set; get; }
        public string OutputPdf { set; get; }
        public Func<Uri, string> UriToNamedDestination { set; get; }

        public void Start()
        {
            updatePdfLinks();
            saveChanges();
        }

        private PdfArray getAnnotationsOfCurrentPage(int pageNumber)
        {
            var pageDictionary = _reader.GetPageN(pageNumber);
            var annotations = pageDictionary.GetAsArray(PdfName.ANNOTS);
            return annotations;
        }

        private static bool hasAction(PdfDictionary annotationDictionary)
        {
            return annotationDictionary.Get(PdfName.SUBTYPE).Equals(PdfName.LINK);
        }

        private static bool isUriAction(PdfDictionary annotationAction)
        {
            return annotationAction.Get(PdfName.S).Equals(PdfName.URI);
        }

        private void replaceUriWithLocalDestination(PdfDictionary annotationAction)
        {
            var uri = annotationAction.Get(PdfName.URI) as PdfString;
            if (uri == null)
                return;

            if (string.IsNullOrWhiteSpace(uri.ToString()))
                return;

            var namedDestination = UriToNamedDestination(new Uri(uri.ToString()));
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(namedDestination))
                return;

            PdfObject entry;
            if (!_namedDestinations.TryGetValue(namedDestination, out entry))
                return;

            annotationAction.Remove(PdfName.S);
            annotationAction.Remove(PdfName.URI);

            var newLocalDestination = new PdfArray();
            annotationAction.Put(PdfName.S, PdfName.GOTO);
            var xRef = ((PdfArray)entry).First(x => x is PdfIndirectReference);
            newLocalDestination.Add(xRef);
            newLocalDestination.Add(PdfName.FITH);
            annotationAction.Put(PdfName.D, newLocalDestination);
        }

        private void saveChanges()
        {
            using (var fileStream = new FileStream(OutputPdf, FileMode.Create, FileAccess.Write, FileShare.None))
            using (var stamper = new PdfStamper(_reader, fileStream))
            {
                stamper.Close();
            }
        }

        private void updatePdfLinks()
        {
            _reader = new PdfReader(InputPdf);
            _namedDestinations = _reader.GetNamedDestinationFromStrings();

            var pageCount = _reader.NumberOfPages;
            for (var i = 1; i <= pageCount; i++)
            {
                var annotations = getAnnotationsOfCurrentPage(i);
                if (annotations == null || !annotations.Any())
                    continue;

                foreach (var annotation in annotations.ArrayList)
                {
                    var annotationDictionary = (PdfDictionary)PdfReader.GetPdfObject(annotation);

                    if (!hasAction(annotationDictionary))
                        continue;

                    var annotationAction = annotationDictionary.Get(PdfName.A) as PdfDictionary;
                    if (annotationAction == null)
                        continue;

                    if (!isUriAction(annotationAction))
                        continue;

                    replaceUriWithLocalDestination(annotationAction);
                }
            }
        }
    }
}
توضیح این کدها بدون ارجاع به تصاویر ارائه شده میسر نیست. کار از متد updatePdfLinks شروع می‌شود. با استفاده از متد GetNamedDestinationFromStrings به کلیه named destinationهای تعریف شده دسترسی خواهیم داشت (تصویر اول). در ادامه Annotations هر صفحه دریافت می‌شوند. اگر به تصویر دوم دقت کنید، به ازای هر صفحه یک سری Annot وجود دارد. داخل اشیاء Annotations، لینک‌ها قرار می‌گیرند. در ادامه این لینک‌ها استخراج شده و تنها مواردی که دارای Uri هستند بررسی خواهند شد.
کار تغییر ساختار PDF در متد replaceUriWithLocalDestination انجام می‌شود. در اینجا آدرس استخراجی به استفاده کننده ارجاع شده و named destination مناسبی دریافت می‌شود. اگر این «مقصد نام دار» در مجموعه مقاصد نام دار PDF جاری وجود داشت، خواص لینک قبلی مانند Uri آن حذف شده و با GoTo به آدرس این مقصد جدید جایگزین می‌شود.
در آخر، توسط یک PdfStamper، اطلاعات تغییر کرده را در فایلی جدید ثبت خواهیم کرد.

یک نمونه از استفاده از کلاس فوق به شرح زیر است:
            new ReplacePdfLinks
            {
                InputPdf = @"test.pdf",
                OutputPdf = "mod.pdf",
                UriToNamedDestination = uri =>
                {
                    if (uri.Host.ToLowerInvariant().Contains("google.com"))
                    {
                        return "entry1";
                    }

                    return string.Empty;
                }
            }.Start();
در این مثال، اگر لینکی به آدرس Google.com اشاره کند، ویرایش شده و اینبار به مقصدی داخلی به نام entry1 ختم خواهد شد.

چند نکته تکمیلی
- اگر قصد داشته باشیم تا لینکی را ویرایش کرده اما تنها Uri آن‌را تغییر دهیم، تنها کافی است URI آن‌را به نحو زیر در متد replaceUriWithLocalDestination ویرایش کنیم:
annotationAction.Put(PdfName.URI, new PdfString("http://www.bing.com/"));
- اگر بجای یک مقصد نام دار، تنها قرار است لینک موجود، به صفحه‌ای مشخص اشاره کند، تغییرات متد replaceUriWithLocalDestination به نحو زیر خواهد بود:
newLocalDestination.Add((PdfObject)_reader.GetPageOrigRef(pageNum: 2));
RemovePdfLinks.7z
نظرات مطالب
مدیریت اسپم‌ها در SignalR
بسیار مفید و کاربردی. البته یک نکته در استفاده از این راه وجود دارد که در هنگام پیاده سازی بهتر هست لحاظ شود:
- بسته به سیستمی که در آن استفاده میشود نیاز است "تعداد درخواست‌ها در زمان مورد نظر"، تغییر کند (به این دلیل که بعضی از درخواست‌های مهم در سیستمی که غیر از چت، همزمان از عملیات دیگری نیز استفاده میکند مختل میشود) یا متغیری برای متمایز کردن درخواست‌ها در کلاس ActivityInfo ایجاد شود. از قطعه کد زیر میتوان به نام تابعی که از سمت کلاینت صدا زده شده است دسترسی داشت:
var methodName = context.MethodDescriptor.Name;
برای دوستانی که از سی شارپ استفاده میکنند کدهای درج شده در پست به شکل زیر است:
public class ActivityInfo
    {
        public ActivityInfo(string connectionId)
        {
            ConnectionId = connectionId;
            Time = DateTime.Now;
        }
        public string ConnectionId { get; set; }

        public DateTime Time { get; set; }
    }
   
    public class SpamDetectionPiplelineModule : HubPipelineModule
    {
        public static HashSet<ActivityInfo> SpamDetection = new HashSet<ActivityInfo>();
        private readonly object _spamDetectionLock = new object();
        public bool IsSpam(string connectionId)
        {
            lock (_spamDetectionLock)
            {
                //Remove all old info before 3 seconds ago
                SpamDetection.RemoveWhere(q => q.Time < DateTime.Now.AddSeconds(-3));

                SpamDetection.Add(new ActivityInfo(connectionId));

                //Check activities from 3 seconds ago
                if (SpamDetection.Count(q => q.ConnectionId == connectionId) > 3)
                {
                    return true;
                }
                return false;
            }
        }
        protected override bool OnBeforeIncoming(IHubIncomingInvokerContext context)
        {
            if (IsSpam(context.Hub.Context.ConnectionId))
            {
                return false;
            }
            return base.OnBeforeIncoming(context);
        }
    }

مطالب
اعمال کنترل دسترسی پویا در پروژه‌های ASP.NET Core با استفاده از AuthorizationPolicyProvider سفارشی

در مطلب «سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت پنجم - سیاست‌های دسترسی پویا» به طور مفصل به قضیه کنترل دسترسی پویا در ASP.NET Core Identity پرداخته شده‌است؛ در این مطلب روش دیگری را بررسی خواهیم کرد.

مشخص می‌باشد که بدون وابستگی به روش خاصی، خیلی ساده می‌توان به شکل زیر عمل کرد:

services.AddAuthorization(options =>
{
    options.AddPolicy("View Projects", 
        policy => policy.RequireClaim(CustomClaimTypes.Permission, "projects.view"));
});
با یک ClaimType مشخص برای دسترسی‌ها، یک سیاست جدید را تعریف کرده و برای استفاده از آن نیز همانند قبل به شکل زیر می‌توان عمل کرد:
[Authorize("View Projects")]
public IActionResult Index(int siteId)
{
    return View();
}
روشی یکپارچه و بدون نیاز به کوچکترین سفارشی سازی؛ ولی در مقیاس بزرگ تعریف سیاست‌ها برای تک تک دسترسی‌های مورد نیاز، قطعا آزار دهنده خواهد بود. خبر خوب اینکه زیرساخت احراز هویت و کنترل دسترسی در ASP.NET Core مکانیزمی برای خودکار کردن فرآیند تعریف options.AddPolicy‌ها در کلاس آغازین برنامه، ارائه داده‌است که دقیقا یکی از موارد استفاده‌ی آن، راه حلی می‌باشد برای همین مشکلی که مطرح شد.
Using a large range of policies (for different room numbers or ages, for example), so it doesn’t make sense to add each individual authorization policy with an AuthorizationOptions.AddPolicy call. 


کار با پیاده سازی واسط IAuthorizationPolicyProvider شروع می‌شود؛ یا شاید ارث بری از DefaultAuthorizationPolicyProvider رجیستر شده‌ی در سیستم DI و توسعه آن هم کافی باشد.

public class AuthorizationPolicyProvider : DefaultAuthorizationPolicyProvider
{
    public AuthorizationPolicyProvider(IOptions<AuthorizationOptions> options)
        : base(options)
    {
    }

    public override Task<AuthorizationPolicy> GetPolicyAsync(string policyName)
    {
        if (!policyName.StartsWith(PermissionAuthorizeAttribute.PolicyPrefix, StringComparison.OrdinalIgnoreCase))
        {
            return base.GetPolicyAsync(policyName);
        }

        var permissionNames = policyName.Substring(PermissionAuthorizeAttribute.PolicyPrefix.Length).Split(',');

        var policy = new AuthorizationPolicyBuilder()
            .RequireClaim(CustomClaimTypes.Permission, permissionNames)
            .Build();

        return Task.FromResult(policy);
    }
}

متد GetPolicyAsync موظف به یافتن و بازگشت یک Policy ثبت شده می‌باشد؛ با این حال می‌توان با بازنویسی آن و با استفاده از وهله‌ای از AuthorizationPolicyBuilder، فرآیند تعریف سیاست درخواست شده را که احتمالا در تنظیمات آغازین پروژه تعریف نشده و پیشوند مدنظر را نیز دارد، خوکار کرد. در اینجا امکان ترکیب کردن چندین دسترسی را هم خواهیم داشت که برای این منظور می‌توان دسترسی‌های مختلف را به صورت comma separated به سیستم معرفی کرد. 

نکته‌ی مهم در تکه کد بالا مربوط است به PolicyPrefix که با استفاده از آن مشخص کرده‌ایم که برای هر سیاست درخواستی، این فرآیند را طی نکند و موجب اختلال در سیستم نشود. 


پس از پیاده سازی واسط مطرح شده، لازم است این پیاده سازی جدید را به سیستم DI هم معرفی کنید:

services.AddSingleton<IAuthorizationPolicyProvider, AuthorizationPolicyProvider>();


خوب، تا اینجا فرآیند تعریف سیاست‌ها به صورت خودکار انجام شد. در ادامه نیاز است با تعریف یک فیلتر Authorization، بتوان لیست دسترسی‌های مورد نظر برای اکشنی خاص را نیز مشخص کرد تا در متد GetPolicyAsync فوق، کار ثبت خودکار سیاست دسترسی متناظر با آن‌را توسط فراخوانی متد policyBuilder.RequireClaim، انجام دهد تا دیگر نیازی به تعریف دستی و جداگانه‌ی آن، در کلاس آغازین برنامه نباشد. برای این منظور به شکل زیر عمل خواهیم کرد:

    public class PermissionAuthorizeAttribute : AuthorizeAttribute
    {
        internal const string PolicyPrefix = "PERMISSION:";

        /// <summary>
        /// Creates a new instance of <see cref="AuthorizeAttribute"/> class.
        /// </summary>
        /// <param name="permissions">A list of permissions to authorize</param>
        public PermissionAuthorizeAttribute(params string[] permissions)
        {
            Policy = $"{PolicyPrefix}{string.Join(",", permissions)}";
        }
    }

همانطور که مشخص می‌باشد، رشته PERMISSION به عنوان پیشوند رشته تولیدی از لیست اسامی دسترسی‌ها، استفاده شده‌است و در پراپرتی Policy قرار داده شده‌است. این بار برای کنترل دسترسی می‌توان به شکل زیر عمل کرد:

[PermissionAuthorize(PermissionNames.Projects_View)]
public IActionResult Get(FilteredQueryModel query)
{
   //...
}
[PermissionAuthorize(PermissionNames.Projects_Create)]
public IActionResult Post(ProjectModel model)
{
   //...
}

برای مثال در اولین فراخوانی فیلتر PermissionAuthorize فوق، مقدار ثابت PermissionNames.Projects_View به عنوان یک Policy جدید به متد GetPolicyAsync کلاس AuthorizationPolicyProvider سفارشی ما ارسال می‌شود. چون دارای پیشوند «:PERMISSION» است، مورد پردازش قرار گرفته و توسط متد policyBuilder.RequireClaim به صورت خودکار به سیستم معرفی و ثبت خواهد شد.


همچنین راه حل مطرح شده برای مدیریت دسترسی‌های پویا، در gist به اشتراک گذاشته شده «موجودیت‌های مرتبط با مدیریت دسترسی‌های پویا» را نیز مد نظر قرار دهید.

نظرات اشتراک‌ها
ارتقا به dotnet core 2
با سلام و احترام
قسمت آخر مقاله یعنی قطعه کد
// Only used by EF Tooling
        public static IWebHost BuildWebHost(string[] args)
        {
            return WebHost.CreateDefaultBuilder()
                .ConfigureAppConfiguration((ctx, cfg) =>
                {
                    cfg.SetBasePath(Directory.GetCurrentDirectory())
                        .AddJsonFile("appsettings.json", true) // require the json file!
                        .AddEnvironmentVariables();
                })
                .ConfigureLogging((ctx, logging) => { }) // No logging
                .UseStartup()
                .UseSetting("DesignTime", "true")
                .Build();
        }
راه حل استانداردی نمیباشد و البته که با این حال نیاز به تکمیل شدن دارد به این شکل که باید در فایل startup.cs از تنظیم اضافه شده یعنی
UseSetting("DesignTime", "true")
جهت جلوگیری از Initial شدن دیتابیس در هنگام استفاده از Entity Framework Core Tooling به طور مثال عملیات Migration استفاده کرد
if (_config["DesignTime"] != "true")
{
  using (var scope = app.ApplicationServices.CreateScope())
  {
    var initializer = scope.ServiceProvider.GetRequiredService<YourSampleDataInitializer>();
    initializer.RunAsync().Wait();
  }
}
در ادامه روش توصیه شده توسط مایکروسافت پیاده سازی اینترفیس جدید IDesignTimeDbContextFactory میباشد که به واسطه آن EF موفق به یافتن Context برنامه در هنگام عملیات Migration میشود.قطعه کد زیر نمونه ای از این پیاده سازی است.
public class BloggingContextFactory : IDesignTimeDbContextFactory<BloggingContext>
    {
        public BloggingContext Create(string[] args)
        {
            var optionsBuilder = new DbContextOptionsBuilder<BloggingContext>();
            optionsBuilder.UseSqlite("Data Source=blog.db");

            return new BloggingContext(optionsBuilder.Options);
        }
    }
البته همه این موارد زمانی درست کار خواهد کرد که فایل Program.cs برنامه را نیز به شکل جدید آن یعنی
public static void Main(string[] args)
        {
            BuildWebHost(args).Run();
        }

        public static IWebHost BuildWebHost(string[] args) =>
            WebHost.CreateDefaultBuilder(args)
                .UseStartup<Startup>()
                .Build();
تغییر دهیم.دلیل آن هم ... EF Core 2.0: design-time DbContext discovery
مطالب دوره‌ها
ساخت یک Mini ORM با AutoMapper
Mini ORM‌ها برخلاف ORMهای کاملی مانند Entity framework یا NHibernate، کوئری‌های LINQ را تبدیل به SQL نمی‌کنند. در اینجا کار با SQL نویسی مستقیم شروع می‌شود و مهم‌ترین کار این کتابخانه‌ها، نگاشت نتیجه‌ی دریافتی از بانک اطلاعاتی به اشیاء دات نتی هستند. خوب ... AutoMapper هم دقیقا همین کار را انجام می‌دهد! بنابراین در ادامه قصد داریم یک Mini ORM را به کمک AutoMapper طراحی کنیم.


کلاس پایه AdoMapper

public abstract class AdoMapper<T> where T : class
{
    private readonly SqlConnection _connection;
 
    protected AdoMapper(string connectionString)
    {
        _connection = new SqlConnection(connectionString);
    }
 
    protected virtual IEnumerable<T> ExecuteCommand(SqlCommand command)
    {
        command.Connection = _connection;
        command.CommandType = CommandType.StoredProcedure;
        _connection.Open();
 
        try
        {
            var reader = command.ExecuteReader();
            try
            {
                return Mapper.Map<IDataReader, IEnumerable<T>>(reader);
            }
            finally
            {
                reader.Close();
            }
        }
        finally
        {
            _connection.Close();
        }
    }
 
    protected virtual T GetRecord(SqlCommand command)
    {
        command.Connection = _connection;
        _connection.Open();
        try
        {
            var reader = command.ExecuteReader();
            try
            {
                reader.Read();
                return Mapper.Map<IDataReader, T>(reader);
            }
            finally
            {
                reader.Close();
            }
        }
        finally
        {
            _connection.Close();
        }
    }
 
    protected virtual IEnumerable<T> GetRecords(SqlCommand command)
    {
        command.Connection = _connection;
        _connection.Open();
        try
        {
            var reader = command.ExecuteReader();
            try
            {
                return Mapper.Map<IDataReader, IEnumerable<T>>(reader);
            }
            finally
            {
                reader.Close();
            }
        }
        finally
        {
            _connection.Close();
        }
    }
}
در اینجا کلاس پایه Mini ORM طراحی شده را ملاحظه می‌کنید. برای نمونه قسمت GetRecords آن مانند مباحث استاندارد ADO.NET است. فقط کار خواندن و همچنین نگاشت رکوردهای دریافت شده از بانک اطلاعاتی به شیء‌ایی از نوع T توسط AutoMapper انجام خواهد شد.


نحوه‌ی استفاده از کلاس پایه AdoMapper

در کدهای ذیل نحوه‌ی ارث بری از کلاس پایه AdoMapper و سپس استفاده از متدهای آن‌را ملاحظه می‌کنید:
public class UsersService : AdoMapper<User>, IUsersService
{
    public UsersService(string connectionString)
        : base(connectionString)
    {
    }
 
    public IEnumerable<User> GetAll()
    {
        using (var command = new SqlCommand("SELECT * FROM Users"))
        {
            return GetRecords(command);
        }
    }
 
    public User GetById(int id)
    {
        using (var command = new SqlCommand("SELECT * FROM Users WHERE Id = @id"))
        {
            command.Parameters.Add(new SqlParameter("id", id));
            return GetRecord(command);
        }
    }
}
در این مثال نحوه‌ی تعریف کوئری‌های پارامتری نیز در متد GetById به نحو متداولی مشخص شده‌است. کار نگاشت حاصل این کوئری‌ها به اشیاء دات نتی را AutoMapper انجام خواهد داد. نحوه‌ی کار نیز، نگاشت فیلد f1 به خاصیت f1 است (هم نام‌ها به هم نگاشت می‌شوند).


تعریف پروفایل مخصوص AutoMapper

ORMهای تمام عیار، کار نگاشت فیلدهای بانک اطلاعاتی را به خواص اشیاء دات نتی، به صورت خودکار انجام می‌دهند. در اینجا همانند روش‌های متداول کار با AutoMapper نیاز است این نگاشت را به صورت دستی یکبار تعریف کرد:
public class UsersProfile : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        this.CreateMap<IDataRecord, User>();
    }
 
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
و سپس در ابتدای برنامه آن‌را به AutoMapper معرفی نمود:
Mapper.Initialize(cfg => // In Application_Start()
{
    cfg.AddProfile<UsersProfile>();
});


سفارشی سازی نگاشت‌های AutoMapper

فرض کنید کلاس Advertisement زیر، معادل است با جدول Advertisements بانک اطلاعاتی؛ با این تفاوت که در کلاس تعریف شده، خاصیت TitleWithOtherName تطابقی با هیچکدام از فیلدهای بانک اطلاعاتی ندارد. بنابراین اطلاعاتی نیز به آن نگاشت نخواهد شد.
public class Advertisement
{
    public int Id { set; get; }
    public string Title { get; set; }
    public string Description { get; set; }
    public int UserId { get; set; }
 
    public string TitleWithOtherName { get; set; }
}
برای رفع این مشکل می‌توان حین تعریف پروفایل مخصوص Advertisement، آن‌را سفارشی سازی نیز نمود:
public class AdvertisementsProfile : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        this.CreateMap<IDataRecord, Advertisement>()
            .ForMember(dest => dest.TitleWithOtherName,
                       options => options.MapFrom(src =>
                            src.GetString(src.GetOrdinal("Title"))));
    }
 
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
در اینجا پس از تعریف نگاشت مخصوص کار با IDataRecordها، عنوان شده‌است که هر زمانیکه به خاصیت TitleWithOtherName رسیدی، مقدارش را از فیلد Title دریافت و جایگزین کن.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
Functional Programming یا برنامه نویسی تابعی - قسمت سوم – Immutability

در ادامه مطالب مربوط به برنامه نویسی تابعی، قصد دارم بیشتر وارد کد شویم و مباحث عنوان شده را در دنیای کد پیاده سازی کنیم. هدف این قسمت، refactor کردن کد موجود به یک معماری immutable هست.  پیشتر درباره immutable ‌ها صحبت کردیم. ابتدا برای یکسان سازی ادبیات مورد استفاده، چند کلمه را مجددا تعریف خواهیم کرد:

  • Immutability: عدم توانایی تغییر داده
  • State: داده‌هایی که در طول زمان تغییر می‌کنند
  • Side Effect: تغییری که روی داده‌ها اتفاق می‌افتد

در قطعه کد زیر سعی شده‌است تفاوت یک کلاس Stateless و stateful را به سادگی نشان دهیم:

    //Stateful
    public class UserProfile
    {
        private User _user;
        private string _address;

        public void UpdateUser(int userId, string name)
        {
            _user = new User(userId, name);
        }
    }

    //Stateless
    public class User
    {
        public User(int id, string name)
        {
            Id = id;
            Name = name;
        }

        public int Id { get; }
        public string Name { get; }
    }


چرا Immutable بودن مهم است؟ 

هر عمل mutable  معادل کدی غیر شفاف است. در واقع وابستگی هر عملی که انجام می‌دهیم به state، باعث می‌شود که شرایط ناپایداری را در کد داشته باشیم. به طور مثال در یک عملیات چند نخی تصور کنید که چندین نخ به طور همزمان می‌توانند state را تغییر دهند و مدیریت این قضیه باعث به وجود آمدن کد‌هایی ناخوانا و تحمیل پیچیدگی بیشتر به کد خواهد شد. 

در واقع انتظار داریم که به ازای یک ورودی بر اساس بدنه‌ی متد، یک خروجی داشته باشیم؛ ولی در واقعیت تاثیری که اجرای متد بر روی state کل کلاس خواهد گذاشت، از دید ما پنهان است و باعث به وجود آمدن مشکلات بعدی خواهد شد. برای مثال قطعه کد بالا را به صورت Honest بازنویسی میکنیم: 

    public class UserProfile
    {
        private readonly User _user;
        private readonly string _address;

        public UserProfile(User user,string address)
        {
            _user = user;
            _address = address;
        }
        public UserProfile UpdateUser(int userId, string name)
        {
            var newUser = new User(userId, name);
            return  new UserProfile(newUser,_address);
        }
    }

    public class User
    {
        public User(int id, string name)
        {
            Id = id;
            Name = name;
        }

        public int Id { get; }
        public string Name { get; }
    }

در این مثال متد UpdateUser به جای  void، یک شی از جنس کلاس UserProfile را بر می‌گرداند. کلاس UserProfile هم برای وهله سازی نیاز به یک شیء از جنس User و Address را دارد. بنابراین مطمئن هستیم که مقدار دهی شده‌اند. نکته دیگر در قطعه کد بالا این است که به ازای هر بار فراخوانی متد، یک شیء جدید بدون وابستگی به وهله سازی اشیاء دیگر، برگردانده میشود.


Immutable بودن باعث می‌شود: 

  • خوانایی کد افزایش پیدا کند
  • جای واحدی برای Validate کردن داشته باشیم
  • به صورت ذاتی Thread Safe باشیم


در مورد محدودیت‌هایی که در کار با اشیاء Immutable باید در نظر داشته باشیم، می‌توان به مصرف بالای رم و سی پی یو، اشاره کرد. در واقع به نسبت حالت mutate، تعداد اشیاء بیشتری ساخته خواهند شد. در فریمورک دات نت برای کار با اشیا immutable امکاناتی در نظر گرفته شده که این هزینه را کاهش می‌دهند. به طور مثال می‌توانیم از کلاس ImmutableList استفاده کنیم و از ایجاد اشیاء اضافه‌تر و تحمیل بار اضافی به GC جلوگیری کنیم. یک مثال: 

//Create Immutable List
ImmutableList<string> list = ImmutableList.Create<string>();
ImmutableList<string> list2 = list.Add("Salam");

//Builder
ImmutableList<string>.Builder builder = ImmutableList.CreateBuilder<string>();
builder.Add("avali");
builder.Add("dovomi");
builder.Add("sevomi");

ImmutableList<string> immutableList = builder.ToImmutable();


چطور با side effect کنار بیایم؟ 

یکی از الگوهای رایج برای این کار، مفهوم جدا سازی Command/Query است. به طور ساده تمامی عملیاتی را که تاثیر گذار هستند، به صورت Command در نظر میگیریم. Command ‌ها معمولا هیچ نوعی را بازگشت نمیدهند و همینطور بر عکس این قضیه برای Query ‌ها صادق است. اشتباه رایج درباره این الگو، محدود کردن این الگو به معماری‌های خاصی مانند Domain Driven می‌باشد؛ در صورتیکه الزامی برای رعایت این الگو در سایر معماری‌ها وجود ندارد. 

به مثال زیر دقت کنید. سعی کردم قسمت‌های Command و Query را از هم جدا کنم: 

در واقع هر برنامه می‌تواند شامل دو قسمت باشد:

قسمتی که در آن منطق تجاری برنامه پیاده سازی می‌شود و باید به صورت Immutable باشد که یک خروجی را تولید میکند و قسمت دیگر برنامه که خروجی تولید شده را برای ذخیره سازی وضعیت سیستم استفاده می‌کند. 

در واقع یک هسته Immutable، ورودی را دریافت کرده و خروجی‌های مورد نیاز را تولید میکند و همه این‌ها در دل یک پوستهMutable پیاده سازی می‌شوند که ما در اینجا به آن اصطلاحا Mutable Shell میگوییم.   

برای مسائلی که در بالا صحبت شد، نمونه‌‌ای را آماده کرده‌ام. این نمونه به طور ساده یک سیستم مدیریت نوبت است که نوبت‌ها را در فایلی ذخیره و بازیابی میکند ( mutate ) و منطق مربوط به نوبت‌ها و زمان ویزیت آن میتواند به صورت immutable پیاده سازی شود. این کد در دو حالت functional و غیر functional پیاده سازی شده تا به خوبی تفاوت آن را در حالت قبل و بعد از برنامه نویسی تابعی بتوانیم درک کنیم. به جهت خوانایی بیشتر و دسترسی به کد‌ها، آن‌ها را روی گیت‌هاب قرار داده و شما میتوانید از اینجا سورس کد مورد نظر را بررسی کنید. سعی شده در این مثال تمامی مواردی که در این قسمت ذکر شد را پیاده سازی کنیم. امیدوارم که مطالب مربوط به برنامه نویسی تابعی یا functional programming توانسته باشد دیدگاه جدیدی را به کدهایی که مینویسیم بدهد. در  قسمت‌های بعدی به مواردی مانند مدیریت exception ‌ها و کار با null ‌ها و ... خواهیم پرداخت.

مطالب
طراحی یک ماژول IpBlocker در ASP.NET MVC
همانطور که میدانید وب سایت‌های اینترنتی در معرض انواع و اقسام حملات قرار دارند و یکی از این حملات Dos است. در این نوشتار میخواهیم تکه کدی را ارائه دهیم، تا این نوع حملات را دفع نماید. همانطور که میدانید یک درخواست Http باید از ماژول‌های مختلفی عبور نماید تا به یک Http Handler برسد.
ابتدا باید یک Enum تعریف کنیم تا نوع درخواست کاربر را مشخص کند. مثلا 100 درخواست ابتدایی را به عنوان FirstVisite در نظر گرفته و اگر تعداد درخواستها از 100 گذشت، در دسته Revisit قرار میگیرند و ... . البته این بستگی به شما دارد که مقادیر را چقدر در نظر بگیرید؛ اما دقت کنید.
private enum VisiteType
        {
            FirstVisite = 2,
            Reviste = 4,
        }
در مرحله بعدی باید آدرس Ip بیننده سایت را بدست آورده وچک کنیم که این آدرس Ip در کش موجود هست یا خیر. اگر موجود بود مقدار متغیر hits را افزایش میدهیم و چک میکنیم که متغیر با کدام یک از مقادیر Enum برابری میکند و آن را در کش سیستم ذخیره میکنیم.
if (httpContext.Cache[ipAddress] != null)
                {
                    hits++;

                    if (hits == (int)VisiteType.FirstVisite)
                    {
                        httpContext.Cache.Insert(key: ipAddress,
                           value: hits,
                           dependencies: null,
                           absoluteExpiration: DateTime.UtcNow.AddSeconds(1),
                           slidingExpiration: Cache.NoSlidingExpiration);
                        return;
                    }
در تکه کد بالا چون درخواست به حد معین و معقولی رسیده است، آدرس بعد از یک ثانیه از کش حذف میشود. اما اگر درخواستهای غیرمعقولی به سرور ارسال شود، باید پاسخ را قطع و آدرس Ip را در کش ذخیره و این آدرس Ip باید به مدت معینی در کش مانده و بلاک شود.
using System;
using System.Net;
using System.Web;
using System.Web.Caching;

namespace IpBlocker
{
    public class IpBlocker : IHttpModule
    {
        private int hits = 0;
        /// <summary>
        /// Define enum to specify visite type
        /// </summary>
        private enum VisiteType
        {
            FirstVisite = 2,
            Reviste = 4,
        }
        public void Init(HttpApplication context)
        {
            context.BeginRequest += OnBeginRequest;
        }
        public void Dispose()
        {

        }

        public void OnBeginRequest(object sender, EventArgs e)
        {
            var httpApplication = sender as HttpApplication;
            var httpContext = httpApplication?.Context;
            ProcessRequest(httpApplication, httpContext);
        }

        private void ProcessRequest(HttpApplication application, HttpContext httpContext)
        {
            //Checke if browser is a search engine web crawler
            if (httpContext.Request.Browser.Crawler)
                return;

            var ipAddress = application.Context.Request.UserHostAddress;

            if (httpContext.Cache[ipAddress] == null)
            {
                // Reset hits for new request after blocking ip
                if (hits > 0)
                    hits = 0;

                hits++;

                httpContext.Cache.Insert(key: ipAddress,
                   value: hits,
                   dependencies: null,
                   absoluteExpiration: DateTime.UtcNow.AddSeconds(1),
                   slidingExpiration: Cache.NoSlidingExpiration);

                return;
            }          

            else
            {
                if (httpContext.Cache[ipAddress] != null)
                {
                    hits++;

                    if (hits == (int)VisiteType.FirstVisite)
                    {
                        httpContext.Cache.Insert(key: ipAddress,
                           value: hits,
                           dependencies: null,
                           absoluteExpiration: DateTime.UtcNow.AddSeconds(1),
                           slidingExpiration: Cache.NoSlidingExpiration);
                        return;
                    }

                    if (hits == (int)VisiteType.Reviste)
                    {

                        httpContext.Cache.Insert(key: ipAddress,
                           value: hits,
                           dependencies: null,
                           absoluteExpiration: DateTime.UtcNow.AddSeconds(1),
                           slidingExpiration: Cache.NoSlidingExpiration);
                        return;
                    }
                    if (hits > (int)VisiteType.Reviste)
                    {
                        httpContext.Cache.Insert(key: ipAddress,
                            value: hits,
                            dependencies: null,
                            absoluteExpiration: DateTime.UtcNow.AddMinutes(1),
                            slidingExpiration: Cache.NoSlidingExpiration);

                        httpContext.Response.StatusCode = (int)HttpStatusCode.Forbidden;
                        httpContext.Response.SuppressContent = true;
                        httpContext.Response.End();
                    }
                }
            }
        }
    }
}
در کد بالا محدودیت زمانی یک دقیقه در نظر گرفته شده است.

مطالب
مسیریابی در Angular - قسمت نهم - محافظ‌های مسیرها
جهت مقاصد امنیتی، اعتبارسنجی کاربران و یا تحت نظر قرار دادن مسیرها، نیاز است بتوان بررسی کرد که آیا پیمایش یک مسیر، مجاز است یا خیر؟ برای پیاده سازی یک چنین ویژگی‌هایی در Angular، مفهوم Route Guards یا محافظ‌های مسیرها پیش بینی شده‌است که شامل چندین نوع محافظ می‌شوند:
 - canActivate : جهت محافظت دسترسی به یک مسیر
 -  canActivateChild: برای محافظت دسترسی به یک Child Route
 - canDeactivate : برای جلوگیری کردن از ترک مسیر جاری و هدایت به مسیری دیگر (برای مثال جهت نمایش پیام «هنوز اطلاع تغییر یافته را ذخیره نکرده‌اید»)
 - canLoad : برای جلوگیری از مسیریابی غیرهمزمان (async routing) که در قسمت بعدی بررسی خواهد شد
 - resolve: برای پیش واکشی اطلاعات، پیش از نمایش مسیر (که آن‌را در قسمت چهارم این سری بررسی کردیم)


لزوم استفاده‌ی از محافظ‌های مسیرها


گاهی از اوقات می‌خواهیم دسترسی به یک مسیر را محدود به کاربران وارد شده‌ی به سیستم کنیم و یا مسیرهایی را داشته باشیم که تنها توسط گروه خاصی از کاربران قابل دسترسی باشند. همچنین در بسیاری از اوقات نیاز است به کاربران اخطارهایی را پیش از ترک یک مسیر نمایش دهیم. برای مثال پیش از ترک صفحه‌ی ویرایش اطلاعاتی که دارای اطلاعات ذخیره نشده‌است، بهتر است پیامی را جهت یادآوری این مساله نمایش دهیم. برای پیاده سازی هر کدام از این قابلیت‌ها از یک محافظ مسیر ویژه استفاده می‌شود.


ترتیب اجرای محافظ‌های مسیرها

مسیریاب سیستم، ابتدا محافظ canDeactivate را اجرا می‌کند تا مشخص شود که آیا کاربر می‌تواند مسیر جاری را ترک کند یا خیر؟ سپس اگر مسیریابی تعریف شده غیرهمزمان باشد، محافظ canLoad اجرا می‌شود. پس از آن محافظ canActivateChild بررسی می‌شود. در ادامه محافظ canActivate اجرا می‌گردد. در پایان کار بررسی محافظ‌های موجود، کار بررسی محافظ resolve‌، جهت پیش واکشی اطلاعات مسیر درخواستی، انجام خواهد شد.
در اینجا اگر یکی از محافظ‌ها مقدار false را برگرداند، پردازش مابقی آن‌ها لغو خواهد شد و کار هدایت کاربر به مسیر درخواستی، خاتمه می‌یابد.


مراحل ساخت و اعمال یک محافظ مسیر

ساخت و اعمال یک محافظ مسیر شامل سه مرحله است:
الف) یک محافظ مسیر عموما به صورت یک سرویس جدید پیاده سازی می‌شود:
import { Injectable } from '@angular/core';
import { CanActivate } from '@angular/router';

@Injectable()
export class AuthGuard implements CanActivate {
    canActivate(route: ActivatedRouteSnapshot, state: RouterStateSnapshot): boolean {

    }
}
در اینجا برای اینکه این سرویس به صورت یک محافظ مسیر عمل کند، نیاز است نوع محافظ مدنظر را نیز پیاده سازی نماید؛ مانند CanActivate در اینجا. پس از آن باید متد مرتبط با این اینترفیس که در اینجا canActivate است، پیاده سازی شود. اگر این متد false را برگرداند، سبب لغو هدایت کاربر به آن مسیر خواهد شد و این متد می‌تواند خروجی پیچیده‌تری مانند یک Observable را نیز داشته باشد. اگر یک چنین نوع خروجی درنظر گرفته شود، فراخوان آن، تا پایان کار این Observable صبر خواهد کرد.

ب) از آنجائیکه محافظ‌ها، سرویس هستند، نیاز است تعریف کلاس آن‌ها را در قسمت providers ماژول مرتبط نیز ذکر کنیم تا در برنامه قابل دسترسی شوند. باید دقت داشت که برخلاف سایر سرویس‌ها، امکان تعریف محافظ‌ها صرفا در سطح یک ماژول مسیر است و نه در سطح یک کامپوننت. به این ترتیب مسیریاب می‌تواند به آن، در طی هدایت کاربر به مسیر درخواستی، دسترسی پیدا کند.

ج) پس از آن برای فعالسازی یک محافظ مسیر، آن‌را به عنوان یک خاصیت جدید، به تنظیمات مسیریابی اضافه خواهیم کرد. نام این خاصیت دقیقا مساوی با نوع محافظی است که تعریف شده‌است. برای مثال اگر محافظ تعریف شده از نوع CanActivate است، نام خاصیتی که ذکر خواهد شد، canActivate می‌باشد. مقدار آن نیز می‌تواند آرایه‌ای از سرویس‌هایی از این نوع باشد.

امکان به اشتراک گذاشتن یک محافظ بین چندین مسیر نیز وجود دارد. فرض کنید می‌خواهیم تمام مسیرهای مربوط به محصولات را محافظت کنیم. در این حالت می‌توان محافظ را به تک تک Child routes موجود اعمال کرد و یا می‌توان محافظ را به والد آن‌ها نیز اعمال کنیم تا به صورت خودکار سبب محافظت از فرزندان آن نیز شویم.


یک مثال: ساخت محافظ canActivate‌

جهت بررسی شرط یا شرایطی پیش از فعال سازی یک مسیر درخواستی، از محافظ‌هایی از نوع canActivate می‌توان استفاده کرد. این نوع محافظ‌ها عموما جهت اعتبارسنجی کاربران و محدود سازی دسترسی آن‌ها به قسمت‌های مختلف برنامه استفاده می‌شوند. این نوع محافظ‌ها حتی با تغییر پارامترهای مسیریابی نیز فعال شده و بررسی می‌شوند.

در ادامه‌ی مثال این سری می‌خواهیم کاربران را پیش از دسترسی به قسمت‌های مختلف مرتبط با محصولات، وادار به لاگین کنیم. برای این منظور دستور ذیل را اجرا کنید:
 >ng g guard user/auth -m user/user.module
به این ترتیب تغییرات ذیل در ماژول کاربران رخ خواهند داد:
 installing guard
  create src\app\user\auth.guard.spec.ts
  create src\app\user\auth.guard.ts
  update src\app\user\user.module.ts
در اینجا قالب ابتدایی کلاس سرویس AuthGuard ایجاد می‌شود (در فایل auth.guard.ts) و همچنین اگر به سطر آخر آن دقت کنید، این سرویس را به قسمت providers ماژول کاربران (در فایل user.module.ts) نیز افزوده‌است.

در ادامه کدهای این محافظ را به صورت ذیل تکمیل کنید:
import { Injectable } from '@angular/core';
import { ActivatedRouteSnapshot, RouterStateSnapshot, CanActivate, Router } from '@angular/router';

import { AuthService } from './auth.service';

@Injectable()
export class AuthGuard implements CanActivate {

  constructor(private authService: AuthService,
    private router: Router) { }

  canActivate(route: ActivatedRouteSnapshot, state: RouterStateSnapshot): boolean {
    return this.checkLoggedIn(state.url);
  }

  checkLoggedIn(url: string): boolean {
    if (this.authService.isLoggedIn()) {
      return true;
    }
    this.authService.redirectUrl = url;
    this.router.navigate(['/login']);
    return false;
  }
}
خاصیت redirectUrl نیز به کلاس سرویسAuthService ، جهت به اشتراک گذاری اطلاعات، اضافه شده‌است:
export class AuthService {
   currentUser: IUser;
   redirectUrl: string;

توضیحات:

این سرویس چون از نوع CanActivate است، این اینترفیس را پیاده سازی کرده‌است و همچنین متد canActivate آن‌را نیز به همراه دارد:
export class AuthGuard implements CanActivate {
    canActivate(route: ActivatedRouteSnapshot, state: RouterStateSnapshot): boolean {
در اینجا از ActivatedRouteSnapshot می‌توان اطلاعات مسیرجاری، مانند پارامترهای آن‌را بدست آورد. پارامتر RouterStateSnapshot نیز وضعیت مسیریابی را بازگشت می‌دهد. برای مثال state.url، حاوی آدرس کامل مسیر درخواستی به صورت یک رشته است که از آن در اینجا جهت حفظ و به اشتراک گذاری مسیر اولیه‌ی درخواستی استفاده شده‌است. خاصیت route.url حاوی آرایه‌ای از URL segments است.

یک نکته: هرچند در اینجا می‌توان به پارامتر id مسیر، مانند route.params['id'] در صورت نیاز دسترسی یافت، اما امکان دسترسی به اطلاعات از پیش واکشی شده مانند route.data['product'] وجود ندارد. علت آن‌را نیز در قسمت «ترتیب اجرای محافظ‌های مسیرها» ابتدای بحث جاری، بررسی کردیم: محافظ resolve در انتهای کار پردازش تمام محافظ‌های موجود فراخوانی می‌شود.

در متد canActivate می‌خواهیم بررسی کنیم که آیا کاربر، لاگین کرده‌است یا خیر؟ اگر بله، تنها کافی است true را بازگشت دهیم تا کار این محافظ پایان یابد. در غیراینصورت false را بازگشت داده و همچنین سبب هدایت کاربر به صفحه‌ی لاگین می‌شویم.
به همین منظور سرویس AuthService را به سازنده‌ی این کلاس تزریق کرده‌ایم تا بتوانیم به متد isLoggedIn آن دسترسی پیدا کنیم (این سرویس را در قسمت دوم این سری تکمیل کردیم).
این متد نیز به صورت ذیل تعریف شده‌است:
isLoggedIn(): boolean {
   return !this.currentUser;
}
در اینجا استفاده‌ی از ! سبب بازگشت true، در صورت نال نبودن شیء کاربر جاری وارد شده‌ی به سیستم می‌شود.

در ادامه برای استفاده‌ی از این محافظ مسیر، به فایل src\app\product\product-routing.module.ts مراجعه کرده و آن‌را به نحو ذیل اعمال خواهیم کرد:
import { AuthGuard } from './../user/auth.guard';

const routes: Routes = [
  {
    path: 'products',
    canActivate: [ AuthGuard ],
    children: [    ]
  }
];
در قسمت ششم، کار گروه بندی مسیرها را انجام دادیم. اکنون در اینجا نمونه‌ای از استفاده‌ی از آن‌را مشاهده می‌کنید. بجای اینکه AuthGuard  را به تک تک مسیرهای فرزند تعریف شده‌ی محصولات، اعمال کنیم، آن‌را به والد این مسیر اعمال کرده‌ایم تا به صورت خودکار به تمام فرزندان آن نیز اعمال شود.

اکنون برنامه را با دستور ng s -o ساخته و اجرا کنید. سپس بر روی لینک لیست محصولات و یا افزودن یک محصول جدید کلیک کنید. بلافاصله صفحه‌ی لاگین را مشاهده خواهید کرد.


به خاطر سپاری و بازیابی مسیر درخواستی کاربر پس از لاگین

در اینجا اگر کاربر بر روی لینک افزودن یک محصول جدید کلیک کند، صفحه‌ی لاگین را مشاهده خواهد کرد. اما پس از لاگین، همواره به مسیر لیست محصولات هدایت می‌شود و در این حالت مسیر درخواستی اولیه فراموش خواهد شد. برای رفع این مشکل نیاز است آدرس درخواستی کاربر را نیز ذخیره و بازیابی کرد. به همین جهت خاصیت this.authService.redirectUrl = url را در متد checkLoggedIn محافظ تعریف شده مقدار دهی کردیم. در اینجا از سرویس Auth، برای به اشتراک گذاری اطلاعات با محافظ‌های مسیر استفاده کرده‌ایم. طول عمر یک سرویس، singleton است. بنابراین تنها یک وهله از آن در طول عمر برنامه وجود خواهد داشت. به این ترتیب با ذخیره‌ی اطلاعاتی در آن، این اطلاعات در تمام برنامه قابل دسترسی خواهد شد.
با توجه به این نکته، اکنون به فایل src\app\user\login\login.component.ts مراجعه کرده و قسمت this.router.navigate آن‌را به صورت ذیل بهبود خواهیم بخشید:
      if (this.authService.login(userName, password)) {
        if (this.authService.redirectUrl) {
          this.router.navigateByUrl(this.authService.redirectUrl);
        } else {
          this.router.navigate(['/products']);
        }
      }
در اینجا بررسی می‌شود که آیا پیشتر خاصیت redirectUrl پس از لاگین مقدار دهی شده‌است یا خیر؟ اگر بله، از متد navigateByUrl جهت هدایت به آن مسیر استفاده خواهد شد.

در ادامه برای آزمایش آن، پس از اجرای برنامه، صفحه‌ی افزودن یک محصول جدید را درخواست دهید. سپس لاگین کنید. اکنون مشاهده خواهید کرد که برنامه مسیر درخواستی پیش از لاگین را به خاطر سپرده‌است.


بررسی محافظ canActivateChild

این محافظ نیز شبیه به محافظ canActivate است؛ با این تفاوت که تنها زمانی فعالسازی خواهد شد که فرزند یک مسیر قرار است نمایش داده شود و نه خود مسیر اصلی.
محافظ canActivateChild با تغییر قسمت child یک مسیر فعالسازی می‌شود؛ حتی اگر این تغییر در حد تغییر پارامترهای آن مسیر باشد. اما باید درنظر داشت که اگر تنها قسمت child یک مسیر تغییر کند، دیگر محافظ canActivate مجددا اجرا نخواهد شد.

یک مثال: اگر کاربر در حال مشاهده‌ی صفحه‌ی لیست محصولات باشد و بر روی لینک مشاهده‌ی یک محصول کلیک کند، تنها قسمت child مسیر تغییر می‌کند. در این حالت canActivate مسیر اصلی دیگر اجرا نخواهد شد؛ اما تمام محافظ‌های canActivateChild مرتبط مجددا اجرا خواهند شد.


بررسی محافظ canDeactivate

محافظ canDeactivate پیش از ترک یک مسیر، فعالسازی و بررسی می‌شود. عموما از آن جهت بررسی وضعیت اطلاعات ذخیره نشده و اطلاع رسانی به کاربر، پیش از ترک مسیر جاری استفاده استفاده می‌گردد. این محافظ با هر تغییری در آدرس جاری مسیر، بررسی می‌شود. بدیهی است این تغییر صرفا درون یک برنامه‌ی Angular معنا پیدا می‌کند و نه هدایت به سایتی دیگر.
در حال حاضر در مثال جاری این سری، اگر کاربر، تغییری را در صفحه‌ی ویرایش اطلاعات ایجاد کند و بدون کلیک بر روی دکمه‌ی Save به صفحه‌ی دیگری مراجعه کند، این اطلاعات تغییر یافته، از دست خواهند رفت. برای رفع این مشکل می‌توان محافظ canDeactivate ایی را برای آن طراحی کرد. به همین جهت دستور ذیل را اجرا کنید:
 >ng g guard product/ProductEdit -m product/product.module
تا سبب انجام تغییرات ذیل در ماژول محصولات شود:
 installing guard
  create src\app\product\product-edit.guard.spec.ts
  create src\app\product\product-edit.guard.ts
  update src\app\product\product.module.ts
در اینجا علاوه بر ایجاد قالب ابتدایی محافظ ProductEdit، سبب به روز رسانی قسمت providers ماژول محصولات نیز شده‌است.

امضای ابتدایی یک محافظ CanDeactivate به صورت ذیل است:
export  class ProductEditGuard implements CanDeactivate<ProductEditComponent> {
    canDeactivate(component: ProductEditComponent): boolean {
اینترفیس CanDeactivate جنریک بوده و پارامتر جنریک آن نوع کامپوننتی را که قرار است از این محافظ استفاده کند، مشخص می‌کند. سپس نوع پارامتر متد canDeactivate آن بر اساس نوع پارامتر جنریک، تعیین می‌گردد.
اکنون این محافظ نیاز دارد تا بداند که آیا کامپوننت ویرایش محصولات، دارای اطلاعات ذخیره نشده‌ای هست یا خیر؟ چون کامپوننت ویرایش محصولات، به عنوان پارامتر به متد canDeactivate آن ارسال شده‌است، بنابراین می‌تواند به خواص و متد‌های عمومی آن کلاس نیز دسترسی پیدا کند. به همین جهت تغییرات ذیل را به کامپوننت ویرایش محصولات در فایل src\app\product\product-edit\product-edit.component.ts اعمال می‌کنیم:
  get product(): IProduct {
    return this.currentProduct;
  }
  set product(value: IProduct) {
    this.currentProduct = value;
    // Clone the object to retain a copy
    this.originalProduct = Object.assign({}, value);
  }

  get isDirty(): boolean {
    return JSON.stringify(this.originalProduct) !== JSON.stringify(this.currentProduct);
  }
در اینجا یک کپی از اصل محصول در حال ویرایش، برای مقایسه‌ی آن با محصول جاری در حال ویرایش، نگهداری می‌شود. به این ترتیب خاصیت isDirty می‌تواند مشخص کند که آیا تغییری بر روی خواص این شیء صورت گرفته‌است یا خیر؟ استفاده از متد JSON.stringify، یکی از ساده‌ترین روش‌هایی است که از آن می‌توان جهت مقایسه‌ی تمام خواص دو شیء استفاده کرد. البته چون در اینجا ترتیب خواص این دو شیء یکی است، این روش کار می‌کند.
برای اینکه این امر میسر شود، خاصیت product به حالت get/set دار تغییر یافته‌است تا بتوان کپی اولیه‌ی محصول را جهت مقایسه، نگهداری کرد. استفاده از متد Object.assign سبب ایجاد یک کپی از شیء اولیه شده و به این صورت دو وهله‌ی غیرمشترک را خواهیم داشت. اگر value مستقیما به originalProduct  انتساب داده می‌شد، در این حالت هر دوی currentProduct و originalProduct به یک شیء اشاره می‌کردند.

اکنون می‌توان از این خاصیت جدید کامپوننت ویرایش محصولات، در محافظ ترک صفحه‌ی آن استفاده کرد:
import { Injectable } from '@angular/core';
import { CanDeactivate } from '@angular/router';

import { ProductEditComponent } from './product-edit/product-edit.component';

@Injectable()
export class ProductEditGuard implements CanDeactivate<ProductEditComponent> {

  canDeactivate(component: ProductEditComponent): boolean {
    if (component.isDirty) {
      let productName = component.product.productName || 'New Product';
      return confirm(`Navigate away and lose all changes to ${productName}?`);
    }
    return true;
  }
}
در اینجا اگر فرم، تغییر یافته و هنوز ذخیره نشده باشد، خاصیت isDirty برقرار شده و سبب نمایش یک دیالوگ confirm می‌شود. اگر کاربر آن‌را تائید کند، آنگاه مسیر درخواستی جدید فعال می‌شود. در غیراینصورت، هدایت به مسیر جدید لغو خواهد شد.

در آخر برای استفاده‌ی از این محافظ جدید، باید آن‌را به تنظیمات مسیریابی برنامه اضافه کنیم. به همین جهت به فایل src\app\product\product-routing.module.ts مراجعه کرده و این محافظ را به والد مسیریابی ویرایش یک محصول اضافه می‌کنیم:
import { ProductEditGuard } from './product-edit.guard';

const routes: Routes = [
  {
    path: 'products',
    canActivate: [ AuthGuard ],    
    children: [
      {
        path: '',
        component: ProductListComponent
      },
      {
        path: ':id',
        component: ProductDetailComponent,
        resolve: { product: ProductResolverService }
      },
      {
        path: ':id/edit',
        component: ProductEditComponent,
        resolve: { product: ProductResolverService },
        canDeactivate: [ ProductEditGuard ],
        children: [
          { path: '', redirectTo: 'info', pathMatch: 'full' },
          { path: 'info', component: ProductEditInfoComponent },
          { path: 'tags', component: ProductEditTagsComponent }
        ]
      }
    ]
  }
];
با افزودن canDeactivate به والد ویرایش محصولات، از هر دو child route تعریف شده محافظت می‌کند.


برای آزمایش آن، به صفحه‌ی ویرایش یکی از محصولات مراجعه کرده و تغییری را ایجاد کنید. سپس درخواست مشاهده‌ی صفحه‌ی دیگری را با کلیک بر روی یکی از لینک‌های منوی برنامه ارائه دهید. بلافاصله دیالوگ confirm ظاهر خواهد شد (تصویر فوق).

مشکل! در همین حالت بر روی دکمه‌ی Ok کلیک کنید تا اطلاعات ذخیره نشده را از دست داده و به مسیر دیگری هدایت شویم. مجددا همین پروسه را تکرار کنید. اینبار اگر بر روی دکمه‌ی Save کلیک کنید، باز هم دیالوگ confirm ظاهر می‌شود. علت اینجا است که شیء محصول اصلی و جاری، پس از ذخیره سازی به حالت اولیه بازگشت داده نشده‌اند. برای این منظور متد reset را به کامپوننت ویرایش اطلاعات اضافه کرده:
reset(): void {
    this.dataIsValid = null;
    this.currentProduct = null;
    this.originalProduct = null;
  }
و سپس آن‌را به متد onSaveComplete، اضافه می‌کنیم:
  onSaveComplete(message?: string): void {
    if (message) {
      this.messageService.addMessage(message);
    }
    this.reset();

    // Navigate back to the product list
    this.router.navigate(['/products']);
  }


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-routing-lab-08.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng s -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
نظرات مطالب
مدیریت محل اعمال Google analytics در ASP.NET MVC
با تشکر.
من دقیقاً روش بالا را استفاده کرده ام. در کلاینت خوب جواب می‌دهد ولی وقتی بر روی سرور آپلود میکنم ، نتیجه ای حاصل نمی‌شود.
string username = ConfigurationManager.AppSettings["GoogleAnalyticsUsername"];
        string password = ConfigurationManager.AppSettings["GoogleAnalyticsPassword"];
        string profileId = ConfigurationManager.AppSettings["GoogleAnalyticsProfileId"];
        string yesterdayDate = DateTime.Today.AddDays(-1).ToString("yyyy-MM-dd");
var service = new AnalyticsService("WebSiteAnalytics");

                service.setUserCredentials(username, password);
                var dataQuery = new DataQuery()
                {
                    Ids = profileId,
                    Metrics = "ga:pageviews",
                    Sort = "ga:pageviews",
                };
                DataFeed dataFeed = null;

                //--- total visit
                dataQuery.GAStartDate = new DateTime(2012, 3, 1).ToString("yyyy-MM-dd");
                dataQuery.GAEndDate = DateTime.Now.ToString("yyyy-MM-dd");
                dataFeed = service.Query(dataQuery);
                var totalEntry = (dataFeed.Entries == null || dataFeed.Entries.Count == 0) ? "0" :
                    (dataFeed.Entries[0] as DataEntry).Metrics[0].Value;

                //--- yesterday visit
                dataQuery.GAStartDate = DateTime.Now.AddDays(-1).ToString("yyyy-MM-dd");
                dataQuery.GAEndDate = DateTime.Now.AddDays(-1).ToString("yyyy-MM-dd");
                dataFeed = service.Query(dataQuery);
                var yesterdayEntry = (dataFeed.Entries == null || dataFeed.Entries.Count == 0) ? "0" :
                    (dataFeed.Entries[0] as DataEntry).Metrics[0].Value;

                //--- today visit
                dataQuery.GAStartDate = DateTime.Now.ToString("yyyy-MM-dd");
                dataQuery.GAEndDate = DateTime.Now.ToString("yyyy-MM-dd");
                dataFeed = service.Query(dataQuery);
                var todayEntry = (dataFeed.Entries == null || dataFeed.Entries.Count == 0) ? "0" :
                    (dataFeed.Entries[0] as DataEntry).Metrics[0].Value;

                //--- last week visit
                dataQuery.GAStartDate = DateTime.Now.AddDays(-7).ToString("yyyy-MM-dd");
                dataQuery.GAEndDate = DateTime.Now.ToString("yyyy-MM-dd");
                dataFeed = service.Query(dataQuery);
                var lastWeekEntry = (dataFeed.Entries == null || dataFeed.Entries.Count == 0) ? "0" :
                    (dataFeed.Entries[0] as DataEntry).Metrics[0].Value;

                //--- last month visit
                dataQuery.GAStartDate = DateTime.Now.AddDays(-30).ToString("yyyy-MM-dd");
                dataQuery.GAEndDate = DateTime.Now.ToString("yyyy-MM-dd");
                dataFeed = service.Query(dataQuery);
                var lastMonthEntry = (dataFeed.Entries == null || dataFeed.Entries.Count == 0) ? "0" :
                    (dataFeed.Entries[0] as DataEntry).Metrics[0].Value;

مطالب
React 16x - قسمت 28 - احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران - بخش 3 - فراخوانی منابع محافظت شده و مخفی کردن عناصر صفحه
ارسال خودکار هدرهای ویژه‌ی Authorization، به سمت سرور

در برنامه‌ی backend این سری (که از انتهای مطلب قابل دریافت است)، به Controllers\MoviesController.cs مراجعه کرده و متدهای Get/Delete/Create آن‌را با فیلتر [Authorize] مزین می‌کنیم تا دسترسی به آن‌ها، تنها به کاربران لاگین شده‌ی در سیستم، محدود شود. در این حالت اگر به برنامه‌ی React مراجعه کرده و برای مثال سعی در ویرایش رکوردی کنیم، اتفاقی رخ نخواهد داد:


علت را نیز در برگه‌ی network کنسول توسعه دهندگان مرورگر، می‌توان مشاهده کرد. این درخواست از سمت سرور با Status Code: 401، برگشت خورده‌است. برای رفع این مشکل باید JSON web token ای را که در حین لاگین، از سمت سرور دریافت کرده بودیم، به همراه درخواست خود، مجددا به سمت سرور ارسال کنیم. این ارسال نیز باید به صورت یک هدر مخصوص با کلید Authorization و مقدار "Bearer jwt" باشد.
به همین جهت ابتدا به src\services\authService.js مراجعه کرده و متدی را برای بازگشت JWT ذخیره شده‌ی در local storage به آن اضافه می‌کنیم:
export function getLocalJwt(){
  return localStorage.getItem(tokenKey);
}
سپس به src\services\httpService.js مراجعه کرده و از آن استفاده می‌کنیم:
import * as auth from "./authService";

axios.defaults.headers.common["Authorization"] = "Bearer " + auth.getLocalJwt();
کار این یک سطر که در ابتدای ماژول httpService قرار می‌گیرد، تنظیم هدرهای پیش‌فرض تمام انواع درخواست‌های ارسالی توسط Axios است. البته می‌توان از حالت‌های اختصاصی‌تری نیز مانند فقط post، بجای common استفاده کرد. برای نمونه در تنظیم فوق، تمام درخواست‌های HTTP Get/Post/Delete/Put ارسالی توسط Axios، دارای هدر Authorization که مقدار آن به ثابتی شروع شده‌ی با Bearer و سپس مقدار JWT دریافتی از سرور تنظیم می‌شود، خواهند بود.

مشکل! اگر برنامه را در این حالت اجرا کنید، یک چنین خطایی را مشاهده خواهید کرد:
Uncaught ReferenceError: Cannot access 'tokenKey' before initialization
علت اینجا است که سرویس httpService، دارای ارجاعی به سرویس authService شده‌است و برعکس (در httpService، یک import از authService را داریم و در authService، یک import از httpService را)! یعنی یک وابستگی حلقوی و دو طرفه رخ‌داده‌است.
برای رفع این خطا باید ابتدا مشخص کنیم که کدامیک از این ماژول‌ها، اصلی است و کدامیک باید وابسته‌ی به دیگری باشد. در این حالت httpService، ماژول اصلی است و بدون آن و با نبود امکان اتصال به backend، دیگر authService قابل استفاده نخواهد بود.
به همین جهت به httpService مراجعه کرده و import مربوط به authService را از آن حذف می‌کنیم. سپس در همینجا متدی را برای تنظیم هدر Authorizationاضافه کرده و آن‌را به لیست default exports این ماژول نیز اضافه می‌کنیم:
function setJwt(jwt) {
  axios.defaults.headers.common["Authorization"] = "Bearer " + jwt;
}

//...

export default {
  // ...
  setJwt
};
در آخر، در authService که ارجاعی را به httpService دارد، فراخوانی متد setJwt را در ابتدای ماژول، انجام خواهیم داد:
http.setJwt(getLocalJwt());
به این ترتیب، وابستگی حلقوی بین این دو ماژول برطرف می‌شود و اکنون این authService است که به httpService وابسته‌است و نه برعکس.

تا اینجا اگر تغییرات را ذخیره کرده و سعی در ویرایش یکی از رکوردهای فیلم‌های نمایش داده شده کنیم، این‌کار با موفقیت انجام می‌شود؛ چون اینبار درخواست ارسالی، دارای هدر ویژه‌ی authorization است:



روش بررسی انقضای توکن‌ها در سمت کلاینت

اگر JWT قدیمی و منقضی شده‌ی از روز گذشته را آزمایش کنید، باز هم از سمت سرور، Status Code: 401 دریافت خواهد شد. اما اینبار در لاگ‌های برنامه‌ی سمت سرور، OnChallenge error مشخص است. در این حالت باید یکبار logout کرد تا JWT قدیمی حذف شود. سپس نیاز به لاگین مجدد است تا یک JWT جدید دریافت گردد. می‌توان اینکار را پیش از ارسال اطلاعات به سمت سرور، در سمت کلاینت نیز بررسی کرد:
function checkExpirationDate(user) {
  if (!user || !user.exp) {
    throw new Error("This access token doesn't have an expiration date!");
  }

  user.expirationDateUtc = new Date(0); // The 0 sets the date to the epoch
  user.expirationDateUtc.setUTCSeconds(user.exp);

  const isAccessTokenTokenExpired =
    user.expirationDateUtc.valueOf() < new Date().valueOf();
  if (isAccessTokenTokenExpired) {
    throw new Error("This access token is expired!");
  }
}
در اینجا user، همان شیء حاصل از const user = jwtDecode(jwt) است که در قسمت قبل به آن پرداختیم. سپس خاصیت exp آن با زمان جاری مقایسه شده و در صورت وجود مشکلی، استثنایی را صادر می‌کند. می‌توان این متد را پس از فراخوانی jwtDecode، قرار داد.


محدود کردن حذف رکوردهای فیلم‌ها به نقش Admin در Backend

تا اینجا تمام کاربران وارد شده‌ی به سیستم، می‌توانند علاوه بر ویرایش فیلم‌ها، آن‌ها را نیز حذف کنند. به همین جهت می‌خواهیم دسترسی حذف را از کاربرانی که ادمین نیستند، بگیریم. برای این منظور، در سمت سرور کافی است در کنترلر MoviesController، ویژگی [Authorize(Policy = CustomRoles.Admin)] را به اکشن متد Delete، اضافه کنیم. به این ترتیب اگر کاربری در سیستم ادمین نبود و درخواست حذف رکوردی را صادر کرد، خطای 403 را از سمت سرور دریافت می‌کند:


در برنامه‌ی مثال backend این سری، در فایل Services\UsersDataSource.cs، یک کاربر ادمین پیش‌فرض ثبت شده‌است. مابقی کاربرانی که به صورت معمولی در سایت ثبت نام می‌کنند، ادمین نیستند.
در این حالت اگر کاربری ادمین بود، چون در توکن او که در فایل Services\TokenFactoryService.cs صادر می‌شود، یک User Claim ویژه‌ی از نوع Role و با مقدار Admin وجود دارد:
if (user.IsAdmin)
{
   claims.Add(new Claim(ClaimTypes.Role, CustomRoles.Admin, ClaimValueTypes.String, _configuration.Value.Issuer));
}
این مقدار، در payload توکن نهایی او نیز ظاهر خواهد شد:
{
  // ...
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role": "Admin",
  // ...
}
بنابراین هربار که برنامه‌ی React ما، هدر Bearer jwt را به سمت سرور ارسال می‌کند، فیلتر Authorize محدود شده‌ی به نقش ادمین، این نقش را در صورت وجود در توکن او، پردازش کرده و دسترسی‌های لازم را به صورت خودکار صادر می‌کند و همانطور که پیشتر نیز عنوان شد، اگر کاربری این نقش را به صورت دستی به توکن ارسالی به سمت سرور اضافه کند، به دلیل دسترسی نداشتن به کلیدهای خصوصی تولید مجدد امضای دیجیتال توکن، درخواست او در سمت سرور تعیین اعتبار نشده و برگشت خواهد خورد.


نکته 1: اگر در اینجا چندین بار یک User Claim را با مقادیر متفاوتی، به لیست claims اضافه کنیم، مقادیر آن در خروجی نهایی، به شکل یک آرایه ظاهر می‌گردند.

نکته 2: پیاده سازی سمت سرور backend این سری، یک باگ امنیتی مهم را دارد! در حین ثبت نام، کاربران می‌توانند مقدار خاصیت isAdmin شیء User را:
    public class User : BaseModel
    {
        [Required, MinLength(2), MaxLength(50)]
        public string Name { set; get; }

        [Required, MinLength(5), MaxLength(255)]
        public string Email { set; get; }

        [Required, MinLength(5), MaxLength(1024)]
        public string Password { set; get; }

        public bool IsAdmin { set; get; }
    }
خودشان دستی تنظیم کرده و ارسال کنند تا به صورت ادمین ثبت شوند! به این مشکل مهم، اصطلاحا mass assignment گفته می‌شود.
راه حل اصولی مقابله‌ی با آن، داشتن یک DTO و یا ViewModel خاص قسمت ثبت نام و جدا کردن مدل متناظر با موجودیت User، از شیءای است که اطلاعات نهایی را از کاربر، دریافت می‌کند. شیءای که اطلاعات را از کاربر دریافت می‌کند، نباید دارای خاصیت isAdmin قابل تنظیم در حین ثبت نام معمولی کاربران سایت باشد. یک روش دیگر حل این مشکل، استفاده از ویژگی Bind و ذکر صریح نام خواصی است که قرار است bind شوند و نه هیچ خاصیت دیگری از شیء User:
[HttpPost]
public ActionResult<User> Create(
            [FromBody]
            [Bind(nameof(Models.User.Name), nameof(Models.User.Email), nameof(Models.User.Password))]
            User data)
        {
و یا حتی می‌توان ویژگی [BindNever] را بر روی خاصیت IsAdmin، در مدل User قرار داد.

نکته 3: اگر می‌خواهید در برنامه‌ی React، با مواجه شدن با خطای 403 از سمت سرور، کاربر را به یک صفحه‌ی عمومی «دسترسی ندارید» هدایت کنید، می‌توانید از interceptor سراسری که در قسمت 24 تعریف کردیم، استفاده کنید. در اینجا status code = 403 را جهت history.push به یک آدرس access-denied سفارشی و جدید، پردازش کنید.


نمایش یا مخفی کردن المان‌ها بر اساس سطوح دسترسی کاربر وارد شده‌ی به سیستم

می‌خواهیم در صفحه‌ی نمایش لیست فیلم‌ها، دکمه‌ی new movie را که بالای صفحه قرار دارد، به کاربرانی که لاگین نکرده‌اند، نمایش ندهیم. همچنین نمی‌خواهیم اینگونه کاربران، بتوانند فیلمی را ویرایش و یا حذف کنند؛ یعنی لینک به صفحه‌ی جزئیات ویرایشی فیلم‌ها و ستونی که دکمه‌ها‌ی حذف هر ردیف را نمایش می‌دهد، به کاربران وارد نشده‌ی به سیستم نمایش داده نشوند.

در قسمت قبل، در فایل app.js، شیء currentUser را به state اضافه کردیم و با استفاده از ارسال آن به کامپوننت NavBar:
<NavBar user={this.state.currentUser} />
 نام کاربر وارد شده‌ی به سیستم را نمایش دادیم. با استفاده از همین روش می‌توان شیء currentUser را به کامپوننت Movies ارسال کرد و سپس بر اساس محتوای آن، قسمت‌های مختلف صفحه را مخفی کرد و یا نمایش داد. البته در اینجا (در فایل app.js) خود کامپوننت Movies درج نشده‌است؛ بلکه مسیریابی آن‌را تعریف کرده‌ایم که با روش ارسال پارامتر به یک مسیریابی، در قسمت 15، قابل تغییر و پیاده سازی است:
<Route
   path="/movies"
   render={props => <Movies {...props} user={this.state.currentUser} />}
/>
در اینجا برای ارسال props به یک کامپوننت، نیاز است از ویژگی render استفاده شود. سپس پارامتر arrow function را به همان props تنظیم می‌کنیم. همچنین با استفاده از spread operator، این props را در المان JSX تعریف شده، گسترده و تزریق می‌کنیم؛ تا از سایر خواص پیشینی که تزریق شده بودند مانند history، location و match، محروم نشویم و آن‌ها را از دست ندهیم. در نهایت المان کامپوننت مدنظر را همانند روش متداولی که برای تعریف تمام کامپوننت‌های React و تنظیم ویژگی‌های آن‌ها استفاده می‌شود، بازگشت می‌دهیم.

پس از این تغییر به فایل src\components\movies.jsx مراجعه کرده و شیء user را در متد رندر، دریافت می‌کنیم:
class Movies extends Component {
  // ...

  render() {
    const { user } = this.props;
    // ...
اکنون که در کامپوننت Movies به این شیء user دسترسی پیدا کردیم، توسط آن می‌توان قسمت‌های مختلف صفحه را مخفی کرد و یا نمایش داد:
{user && (
  <Link
    to="/movies/new"
    className="btn btn-primary"
    style={{ marginBottom: 20 }}
  >
    New Movie
  </Link>
)}
با این تغییر، اگر شیء user مقدار دهی شده باشد، عبارت پس از &&، در صفحه درج خواهد شد و برعکس:


در این تصویر همانطور که مشخص است، کاربر هنوز به سیستم وارد نشده‌است؛ بنابراین به علت null بودن شیء user، دکمه‌ی New Movie را مشاهده نمی‌کند.


روش دریافت نقش‌های کاربر وارد شده‌ی به سیستم در سمت کلاینت

همانطور که پیشتر در مطلب جاری عنوان شد، نقش‌های دریافتی از سرور، یک چنین شکلی را در jwtDecode نهایی (یا user در اینجا) دارند:
{
  // ...
  "http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role": "Admin",
  // ...
}
که البته اگر چندین Role تعریف شده باشند، مقادیر آن‌ها در خروجی نهایی، به شکل یک آرایه ظاهر می‌گردد. بنابراین برای بررسی آن‌ها می‌توان نوشت:
function addRoles(user) {
  const roles =
    user["http://schemas.microsoft.com/ws/2008/06/identity/claims/role"];
  if (roles) {
    if (Array.isArray(roles)) {
      user.roles = roles.map(role => role.toLowerCase());
    } else {
      user.roles = [roles.toLowerCase()];
    }
  }
}
کار این متد، دریافت نقش و یا نقش‌های ممکن از jwtDecode، و بازگشت آن‌ها (افزودن آن‌ها به صورت یک خاصیت جدید، به نام roles، به شیء user دریافتی) به صورت یک آرایه‌ی با عناصری LowerCase است. سپس اگر نیاز به بررسی نقش‌، یا نقش‌های کاربری خاص بود، می‌توان از یکی از متدهای زیر استفاده کرد:
export function isAuthUserInRoles(user, requiredRoles) {
  if (!user || !user.roles) {
    return false;
  }

  if (user.roles.indexOf(adminRoleName.toLowerCase()) >= 0) {
    return true; // The `Admin` role has full access to every pages.
  }

  return requiredRoles.some(requiredRole => {
    if (user.roles) {
      return user.roles.indexOf(requiredRole.toLowerCase()) >= 0;
    } else {
      return false;
    }
  });
}

export function isAuthUserInRole(user, requiredRole) {
  return isAuthUserInRoles(user, [requiredRole]);
}
متد isAuthUserInRoles، آرایه‌ای از نقش‌ها را دریافت می‌کند و سپس بررسی می‌کند که آیا کاربر انتخابی، دارای این نقش‌ها هست یا خیر و متد isAuthUserInRole، تنها یک نقش را بررسی می‌کند.
در این کدها، adminRoleName به صورت زیر تامین شده‌است:
import { adminRoleName, apiUrl } from "../config.json";
یعنی محتویات فایل config.json تعریف شده را به صورت زیر با افزودن نام نقش ادمین، تغییر داده‌ایم:
{
  "apiUrl": "https://localhost:5001/api",
  "adminRoleName": "Admin"
}


عدم نمایش ستون Delete ردیف‌های لیست فیلم‌ها، به کاربرانی که Admin نیستند

اکنون که امکان بررسی نقش‌های کاربر لاگین شده‌ی به سیستم را داریم، می‌خواهیم ستون Delete ردیف‌های لیست فیلم‌ها را فقط به کاربری که دارای نقش Admin است، نمایش دهیم. برای اینکار نیاز به دریافت شیء user، در src\components\moviesTable.jsx وجود دارد. یک روش دریافت کاربر جاری وارد شده‌ی به سیستم، همانی است که تا به اینجا بررسی کردیم: شیء currentUser را به صورت props، از بالاترین کامپوننت، به پایین‌تر کامپوننت موجود در component tree ارسال می‌کنیم. روش دیگر اینکار، دریافت مستقیم کاربر جاری از خود src\services\authService.js است و ... اینکار ساده‌تر است! به علاوه اینکه همیشه بررسی تاریخ انقضای توکن را نیز به صورت خودکار انجام می‌دهد و در صورت انقضای توکن، کاربر را در قسمت catch متد getCurrentUser، از سیستم خارج خواهد کرد.
بنابراین در src\components\moviesTable.jsx، ابتدا authService را import می‌کنیم:
import * as auth from "../services/authService";
در ادامه ابتدا تعریف ستون حذف را از آرایه‌ی columns خارج کرده و تبدیل به یک خاصیت می‌کنیم. یعنی در ابتدای کار، چنین ستونی تعریف نشده‌است:
class MoviesTable extends Component {
  columns = [ ... ];
  // ...

  deleteColumn = {
    key: "delete",
    content: movie => (
      <button
        onClick={() => this.props.onDelete(movie)}
        className="btn btn-danger btn-sm"
      >
        Delete
      </button>
    )
  };
در آخر در متد سازنده‌ی این کامپوننت، کاربر جاری را از authService دریافت کرده و اگر این کاربر دارای نقش Admin بود، ستون deleteColumn را به لیست ستون‌های موجود، اضافه می‌کنیم تا نمایش داده شود:
  constructor() {
    super();
    const user = auth.getCurrentUser();
    if (user && auth.isAuthUserInRole(user, "Admin")) {
      this.columns.push(this.deleteColumn);
    }
  }
اکنون برای آزمایش برنامه، یکبار از آن خارج شوید؛ دیگر نباید ستون Delete نمایش داده شود. همچنین یکبار هم تحت عنوان یک کاربر معمولی در سایت ثبت نام کنید. این کاربر نیز چنین ستونی را مشاهده نمی‌کند.

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-28-backend.zip و sample-28-frontend.zip