مطالب
استفاده از درایوها در Window Azure Storage جهت استفاده در RavenDB
در تلاش برای راه اندازی دیتابیس RavenDB بر روی Windows Azure چند مقاله ‌ای خوندم که گاهی خیلی گیج کننده بود. الان تقریباً به نتایجی رسیده‌ام و دوست دارم در این مقاله نکاتی رو که به نظرم دانستن آنها بایسته است را مطرح کنم. باشد که مفید واقع شود.

پیش زمینه 1، یکی دیگر از روشهای راه اندازی RavenDB:
راه اندازی سرویس، نصب بر روی IIS و استفاده به صورت توکار، روش‌هایی هستند که در خود مستندات نچندان کامل RavenDB در حال حاضر مطرح شده است. راه دیگری که برای راه اندازی RavenDB می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد، از طریق برنامه نویسی است. یعنی سرور RavenDB را با اجرای کد بالا می‌آوریم. نگران نباشید، این کار خیلی سخت نیست و به سادگی از طریق نمونه سازی از کلاس HttpServer و ارائه پارامترهای پیکره‌بندی و فراخوانی یک و یا دو متود می‌تواند صورت گیرد. مزیت این روش در پویایی و انعطاف پذیری آن است. شما می‌توانید هر تعداد سرور را با هر پیکره‌بندی پویایی، بالا بیاورید.
به کلمه HttpServer خوب دقت کنید. بله، درست است؛ این یک سرور کامل است و تمام درخواست‌های Http را طبق قواعد RavenDB و البته HTTP پاسخ می‌دهد. حتی studio ی RavenDB ,که یک برنامه Silverlight است, نیز سرو میشود. (برنامه Silverlight در ریسورسهای RavenDB.Database.dll توکار(embed) شده است.)
کد مینیمالیست نمونه، یک RavenDB http server در قالب یک برنامه Console Application:
static void Main(string[] args)
{
    var configuration = new Raven.Database.Config.RavenConfiguration() {
        AccessControlAllowMethods = "All",
        AnonymousUserAccessMode = Raven.Database.Server.AnonymousUserAccessMode.All,
        DataDirectory = @"C:\Sam\labs\HttpServerData",
        Port = 8071,
    };
    var database = new Raven.Database.DocumentDatabase(configuration);
    var server = new Raven.Database.Server.HttpServer(configuration, database);
    database.SpinBackgroundWorkers();
    server.StartListening();

    Console.WriteLine("RavenDB http server is running ...");
    Console.ReadLine();
}
با اجرای برنامه فوق، پایگاه داده شما در پورت 8071 ماشین، فعال است و آماده پاسخگویی. استودیوی RavenDB نیز از طریق مسیر http://127.0.0.1:8071 قابل دسترسی است.
چرا این مطلب را گفتم، چون برای راه اندازی RavenDB در Azure می‌خواهیم از این روش استفاده کنیم. در یک worker role دیگر ما نه IIS داریم و نه یک virtual machine در اختیار داریم تا یک service را بر روی آن نصب کنیم. پس بهترین گزینه برای ما راه اندازی سرور RavenDB از طریق برنامه نویسی است.

پیش زمینه 2، چندساکنی در RavenDB و مسیر داده ها:(Multi Tenancy)
یک سرور RavenDB می‌تواند چندین پایگاه داده را میزبانی کند. هر چند به طور پیش فرض تک ساکنی برگزیده شده است. اما شما می‌توانید پایگاه‌های داده جدید را به سیستم اضافه کنید. مشکلی که من با مستندات RavenDB دارم این است که به طور پیش فرض درباره زمانی مصداق پیدا می‌کنند که RavenDB در حالت تک ساکنی مورد استفاده قرار میگیرد. 
مهم است که بدانید مسیری که به عنوان مسیر داده‌ها در هنگام راه اندازی سرور ارائه می‌دهید برای پایگاه داده پیش فرض مورد استفاده قرار میگیرد و باید مسیرهای جداگانه مستقلی برای پایگاه داده‌های بعدی تنظیم کنید.
توجه داشته باشید که در RavenDB اگر در هنگام ساخت پایگاه داده، مسیری را مطرح نکنید، مسیر پیش فرض انتخاب خواهد شد. همچنین در حالت چندساکنی هم هیچ ارتباطی بین پایگاه‌های داده بعدی با پایگاه داده <system> وجود ندارد و همواره مسیر پیش فرض به صورت ~/Databases/dbName خواهد بود که dbName نام پایگاه داده مورد نظر شما است. مهم است که بدانید که ~ در مسیر فوق دارای تعریف رسمی ای نیست و آنچه از کد بر می‌آید ~ مسیر BaseDirectory برای AppDomain جاری است. پس با توجه اینکه نوع برنامه میزبان سرور چیست (IIS, Windows Service, Worker Role) مقدار آن می‌تواند متفاوت باشد.

تعریف Worker Role برای RavenDB
در واقع مطلب اصلی درباره نحوه استفاده از CloudDrive در Web Role یا Worker Role است. همانطور که میدانید Web Role و Worker Role هر دو برای ذخیره سازی داده‌ها مناسب نیستند. در واقع بایستی با این رویکرد به آنها نگاه کنید که فقط کدهای اجرایی بر روی آنها قرار بگیرند و نه چیز دیگری. در مورد استفاده پایگاه داده RavenDB در Windows Azure می‌توانید آن را به صورت یک Worker Role تعریف کنید. اما برای اینکه داده‌ها را ذخیره کنید بایستی از یک Cloud Drive استفاده کنید.
خوب، در ابتد لازم است که کمی درباره‌ی CloudDrive بدانیم؛ خواندن این مطلب درباره‌ی اولین انتشار Windows Azure Drive خالی از لطف نیست.
حالا برای اینکه RavenDB را راه بیاندازیم باید نخست Wroker Role را بسازیم و سپس قطعه کدی بنویسیم تا درایو مجزا و مختصی را برای اینکه RavenDB اطلاعات را در آن بریزد بسازد. در آخر باید Worker Role را تنظیم کنیم تا درایو ساخته شده را در خود mount کند.
برای ساختن درایو قطعه کد زیر آن را انجام میدهد:
CloudStorageAccount storageAccount = CloudStorageAccount.FromConfigurationSetting(connectionString);
// here is when later on you may add code for inititalizing CloudDrive chache
CloudBlobClient blobClient = storageAccount.CreateCloudBlobClient();
blobClient.GetContainerReference("drives").CreateIfNotExist();

CloudDrive cloudDrive = storageAccount.CreateCloudDrive(
    blobClient
    .GetContainerReference("drives")
    .GetPageBlobReference("ravendb4.vhd")
    .Uri.ToString()
);

try
{
    // create a 1GB Virtual Hard Drive
    cloudDrive.Create(1024);
}
catch (CloudDriveException /*ex*/ )
{
    // the most likely exception here is ERROR_BLOB_ALREADY_EXISTS
    // exception is also thrown if the drive already exists 
} 
در کد فوق نامهای drives و ravendb.vhd کاملاً اختیاری هستند. اما باید از قواعد نامگذاری container پیروی کنند.
برای سوار کردن درایو قطعه کد زیر آن را انجام میدهد:
string driveLetter = cloudDrive.Mount(25, DriveMountOptions.Force);
توجه داشته باشید که کد سوار کردن درایو، قاعدتاً، بایستی در Worker Role صورت بگیرد و همچنین باید قبل از راه اندازی RavenDB باشد.
این یک ایراد طراحی Windows Azure است که شما نمیتوانید حرف درایو را خودتان انتخاب کنید، بلکه خروجی متود Mount مشخص میکند که درایو در چه حرف درایوی سوار شده است. و شما محدود هستند که کدهای خود را به گونه ای بنویسید که مسیر ذخیره سازی اطلاعات در Cloud Drive را ثابت فرض نکند و ارجاعات به این مسیرها شامل حرف درایو نباشد.

رفع مشکل کندی درایو در Windows Azure با تعریف کش:
کد فوق برای راه اندازی درایو مورد نظر ما کافی است. اما هنوز دارای یک مشکل اساسی و مهم است و آن اینست که بسیار کند عمل خواهد کرد.
با فراخوانی متود CloudDrive.InitializeCache این متود به طور اتوماتیک برای تمام درایوهای mount شده یک کش محلی فراهم میکند و در نتیجه network I/O کمتری صورت خواهد گرفت. توجه داشته باشید که در صورت استفاده از این متود بایستی کش را برای Worker Role تعریف کنید. در صورت عدم استفاده از این متود کارائی پایگاه داده شما به شدت افت میکند. کد زیر را قبل از تعریف هر نوع درایوی قرار دهید.
LocalResource localCache = RoleEnvironment.GetLocalResource("RavenCache");
CloudDrive.InitializeCache(localCache.RootPath, localCache.MaximumSizeInMegabytes);
در کد فوق RavenCache نام یک Local Storage است که شما در تنظیمات Worker Role تعریف میکنید.(نام آن اختیاری است.) برای تعریف Local Storage بایستی در قسمت تنظیمات Worker Role رفته و آنگاه زبانه Local Storage رفته و سپس یک Local Storage را به مانند تصویر زیر اضافه کنید. نام که میتواند هر نامی باشد. اندازه را به اندازه مجموع درایوهایی که میخواهید در Worker Role تعریف کنید قرار دهید(در مثال برنامه ما در اینجا مقدار 1024) و گزینه Clean on role recycle را آنتیک کنید.


حال که درایو مورد نیاز ما آماده است قدم دیگر این است که پورتی را که RavenDB میخواهد در آن فعال شود را تعریف کنیم. برای اینکار بایستی در  قسمت تنظیمات Worker Role در زبانه Endpoints رفته و یک endpoint جدید به آن مطابق تصویر زیر ارائه کنیم.

حال که پورت هم تنظیم شده است میتوانیم RavenDB را در Worker Role راه بیاندازیم:

var config = new RavenConfiguration
{
    DataDirectory = driveLetter,
    AnonymousUserAccessMode = AnonymousUserAccessMode.All,
    HttpCompression = true,
    DefaultStorageTypeName = "munin",
    Port = RoleEnvironment.CurrentRoleInstance.InstanceEndpoints["Raven"].IPEndpoint.Port,
    PluginsDirectory = "plugins"
};

try
{
    documentDatabase = new DocumentDatabase(config);
    documentDatabase.SpinBackgroundWorkers();
    httpServer = new HttpServer(config, documentDatabase);
    try
    {
        httpServer.StartListening();
    }
    catch (Exception ex)
    {
        Trace.WriteLine("StartRaven Error: " + ex.ToString(), "Error");

        if (httpServer != null)
        {
            httpServer.Dispose();
            httpServer = null;
        }
    }
}
catch (Exception ex)
{
    Trace.WriteLine("StartRaven Error: " + ex.ToString(), "Error");

    if (documentDatabase != null)
    {
        documentDatabase.Dispose();
        documentDatabase = null;
    }
}

مطالب
فقط به خاطر یک نیم فاصله!
نسخه‌ی 64 بیتی ویندوز 7 را نصب کرده‌ام و اولین مشکل، نبود صفحه کلید مطابق استاندارد 2091 برای نسخه‌های 64 بیتی ویندوز است. پروژه وب فارسی دانشگاه صنعتی شریف، سال‌ها قبل فقط یک نسخه‌ی 32 بیتی از آن را تهیه کرده و نسخه‌های 64 بیتی موجود، مطابق استاندارد 9147 هستند و من به دلایل ذیل حاضر به استفاده از آن نیستم!
  1. در استاندارد 9147 ، جای ژ و پ مطابق صفحه کلیدی که در بازار ایران فروخته می‌شود نیست (و باید به همه پاسخگو باشید که چرا اینطوری است).
  2. ی و ک در آن اصلاح شده و دیگر عربی نیست که چقدر هم خوب، اما من تعداد زیادی برنامه و همچنین تعداد قابل توجهی فایل word دارم که مطابق استاندارد 2091 تهیه شده‌اند. مشکلات ی و ک فارسی و عربی را هم در اینجا ذکر کرده‌ام و به دنبال باگ‌های جدید در برنامه‌ها نمی‌گردم.
  3. با ی و ک فارسی اگر در گوگل جستجو کنید تعداد پاسخ‌های مرتبط یافت شده بسیار بسیار کمتر از حالتی خواهد بود که با ی و ک عربی جستجو کنید.
  4. در یک سازمان باید رویه‌ا‌ی واحد در این مورد برقرار باشد. یا همه باید از 2091 استفاده کنند و یا همه از 9147.

نسخه‌ی کامل استاندارد 9147 را از سایت آقای اخگری می‌توانید دریافت نمائید:

به همین دلایل خصوصا قسمت دوم (هر چند ممکن است با آن موافق نباشید)، نیاز به صفحه کلید مطابق استاندارد 2091 نسخه‌ی 64 بیتی داشتم.

برای تهیه صفحه کلید فارسی از برنامه Microsoft Keyboard Layout Creator استفاده می‌شود که نسخه‌ی 1.4 آن‌را از آدرس زیر می‌توانید دریافت نمائید. این نسخه قابلیت تولید فایل‌های dll مرتبط 64 بیتی را هم دارد:


یکی از قابلیت‌های این برنامه بارگذاری صفحه کلید فارسی جاری سیستم است:



صفحه کلید استاندارد 2091 پروژه وب فارسی را اگر با آن باز کرده و سپس از منوی Project گزینه‌ی Build DLL and setup package را انتخاب نمائید، با خطای زیر متوقف خواهید شد:
ERROR: 'VK_SPACE' in Shift State 'Shift' must be made up of white space character(s), but is defined as '‌' (U+200c) instead.
که دقیقا مربوطه به این سطر در تعاریف صفحه کلید است (صفحه کلید را می‌شود به صورت فایلی با پسوند klc هم save as کرد):
39 SPACE  0 0020 200c 0020 -1  // SPACE, ZERO WIDTH NON-JOINER, SPACE, <none>
مفاهیم این ستون‌ها هم به شرح زیر هستند:
0 //Column 4
1 //Column 5 : Shft
2 //Column 6 :       Ctrl
3 //Column 7 : Shft  Ctrl
یعنی جهت نمایش نیم فاصله حاصل از ترکیب shift space مطابق استاندارد تایپ ایران، بجای 0x0020 یا همان فاصله، از 0x200C استفاده شده است (مطابق استاندارد تایپ ایران باید نوشت "می‌روم" و نه "می روم". به نیم فاصله و فاصله دقت بفرمائید).
اما این برنامه‌ی محترم دقیقا همین مورد را غلط گرفته و فایل dll نهایی را تولید نمی‌کند (مطابق خطایی که ذکر شد).
برنامه‌ی Microsoft Keyboard Layout Creator هم با دات نت فریم ورک نوشته شده است. اگر کمی با reflector به آنالیز آن بپردازیم به کلاس Accept و متد زیر خواهیم رسید:
private bool VerifySpaceBarIntegrity(ShiftState ss, bool fMustBeDefined)
در این متد جایی که خطای ذکر شده صادر می‌شود، مربوط به چند سطر زیر است:
if (!Utilities.IsSpacing(ss.Characters))
{
    this.WriteErrorToLogFile("SpaceKeyNeedsWhiteSpaceCharacters", new string[] { "VK_" + Utilities.VkStringOfIvk(ss.VK), this.m_stStateLabel[ss.State], ss.Characters, Utilities.FromCharacterToUPlusForm(ss.Characters) });
    flag = false; /*اینجا باید اصلاح شود!*/
}
خوب! به نظر شما ایرادی دارد که این flag همیشه true باشد؟! برای همین منظور، فایل MSKLC.exe را پچ کرده‌ام که از آدرس زیر قابل دریافت است:

  دریافت پچ شده نگارش 1.4.6000.2 : MSKLC.Patched.7z  

با استفاده از این نسخه (ابتدا برنامه اصلی را نصب کرده و سپس فایل exe را جایگزین نمائید)، به راحتی می‌توان نسخه‌ی استاندارد و اصلی 2091 را بارگذاری و مجددا کامپایل کرد (بدون توقف کامپایل به خاطر فقط یک نیم فاصله‌ی غیرمعتبر از دیدگاه نویسندگان اصلی برنامه). به این صورت فایل‌های 64 بیتی لازم هم تولید می‌شوند ( ممکن است در حین کار با برنامه‌ی patch شده، نمایش خطای کار با نیم فاصله را مجددا دریافت کنید؛ اما مهم نیست . نمونه‌ی وصله شده، بدون مشکل حاصل را کامپایل می‌کند که در نمونه‌ی اصلی اینطور نیست. یعنی پس از overwrite کردن فایل exe موجود، با نمونه patch شده، برنامه کار کامپایل را کامل می‌کند) که حاصل نهایی را از آدرس زیر می‌توانید دریافت نمائید:


این فایل‌ها دقیقا بر مبنای همان فایل‌های پروژه وب فارسی استاندارد 2091 هستند؛ با این تفاوت که نسخه‌‌های غیر 32 بیتی هم در آن لحاظ شده‌اند.

نصب این dll‌ها هم از ویندوز ویستا به بعد داستان خودش را پیدا کرده؛ ابتدا باید take ownership شود، سپس می‌توان فایل اصلی را به سادگی جایگزین کرد و سپس reboot .
برای این منظور ابتدا به پوشه‌ی system32 ویندوز مراجعه کرده و فایل KBDFA.DLL را پیدا کنید.
در ادامه به پنجره خواص آن (کلیک راست و انتخاب properties) مراجعه و برگه‌ی Security آن‌را انتخاب کنید.
در این قسمت بر روی دکمه‌ی Advanced کلیک نمائید.
در صفحه‌ی باز شده به برگه‌ی Owner مراجعه کنید.
در این قسمت بر روی دکمه‌ی Edit کلیک نموده و کاربر خودتان را اضافه نمائید.
پس از طی این مرحله (یا همان take ownership) به برگه security مراجعه کرده و به کاربر خودتان دسترسی full control بدهید.
اکنون مجوز تغییر این فایل را بدون هیچ مشکلی خواهید یافت.
در پایان reboot را فراموش نکنید.

راه دوم:
یا برنامه نصاب حاصل از برنامه‌ی Microsoft Keyboard Layout Creator، مدخل جدیدی را به صفحه کلیدهای قابل انتخاب ویندوز در کنترل پنل اضافه می‌کند که نیازی به reboot ندارد.
مطالب دوره‌ها
ارائه کاربری ساده‌تر انتخاب چندین آیتم از یک لیست به کمک افزونه TagIt در ASP.NET MVC
چندی قبل مطلبی را در مورد بررسی تفصیلی رابطه چند به چند در این سایت مطالعه کردید. در آن مطلب صرفا به بحث ذخیره سازی اطلاعات دریافتی از کاربر اشاره شد. برای مثال اگر مطلبی چندین برچسب دارد، چگونه باید این‌ها را در بانک اطلاعاتی به نحو صحیحی ذخیره کرد.
در مطلب جاری قصد داریم با نحوه ارائه یک UI کاربر پسند برای این منظور آشنا شویم و سؤال مهم هم این است: «چگونه می‌توان کار کاربر را در حین وارد کردن تعدادی از برچسب‌های مرتبط با یک مطلب ساده‌تر کرد؟». برای این منظور یکی از راه حل‌هایی که در بسیاری از سایت‌ها مرسوم شده است، استفاده از افزونه‌هایی مانند jQuery TagIt می‌باشد که در ادامه با نحوه استفاده از آن در ASP.NET MVC آشنا خواهیم شد.


پیشنیازها:
دریافت افزونه TagIt
همچنین دریافت jQuery UI (افزونه TagIt برای نمایش لیست Auto Complete آیتم‌ها از jQuery UI در پشت صحنه استفاده می‌کند)
<head>
    <title>@ViewBag.Title</title>
    <link href="@Url.Content("~/Content/TagIt/jquery-ui-1.8.23.custom.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <link href="@Url.Content("~/Content/TagIt/tagit-simple-blue.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <link href="@Url.Content("Content/Site.css")" rel="stylesheet" type="text/css" />
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery-1.9.1.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.unobtrusive-ajax.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Content/TagIt/jquery-ui-1.8.23.custom.min.js")" type="text/javascript"></script>
    <script src="@Url.Content("~/Content/TagIt/tagit.js")" type="text/javascript"></script>
    @RenderSection("JavaScript", required: false)
</head>
که نهایتا نیاز است یک چنین تعاریفی را به فایل layout برنامه اضافه کنیم.

آشنایی با مدل برنامه

using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace jQueryMvcSample04.Models
{
    public class BlogPostViewModel
    {
        [DisplayName("عنوان"), Required(ErrorMessage = "*")]
        public string Title { set; get; }

        [DisplayName("متن"), Required(ErrorMessage = "*")]
        public string Body { set; get; }

        /// <summary>
        /// آرایه‌ای محدود از برچسب‌های این مطلب خاص به صورت جی‌سون که پیشتر ثبت شده است
        /// هدف استفاده در حین ویرایش مطلب
        /// </summary>
        public string InitialTags { set; get; }

        /// <summary>
        /// آرایه‌ای جی‌سونی از تمام برچسب‌های موجود در سیستم
        /// هدف نمایش منوی انتخاب برچسب‌ها از لیست
        /// </summary>
        public string TagsSource { set; get; }

        /// <summary>
        /// آرایه‌ای از برچسب‌های وارد شده توسط کاربر در حین ثبت مطلب
        /// </summary>
        [DisplayName("برچسب‌ها"), Required(ErrorMessage = "*")]
        public string[] Tags { set; get; }

        public int? Id { set; get; }
    }
}
اگر به نام این کلاس دقت کنید، به ViewModel ختم شده است. از این لحاظ که حاوی خواصی می‌باشد که عموما جهت رندر کردن صحیح UI مورد استفاده قرار می‌گیرند و معادلی در سمت بانک اطلاعاتی نخواهند داشت.
افزونه TagIt برای نمایش اطلاعات خود به دو منبع داده نیاز دارد:
الف) TagsSource : لیستی است به فرمت JSON، از هر آنچه که در سیستم پیشتر به عنوان یک برچسب ثبت شده است. از این لیست برای نمایش منوی خودکار انتخاب آیتم‌ها استفاده می‌شود.
ب) InitialTags : لیستی است به فرمت JSON، از تمام برچسب‌های مرتبط با یک مطلب. از این اطلاعات در حین ویرایش یک مطلب استفاده خواهد شد.

در این ViewModel یک خاصیت دیگر به شکل آرایه، به نام Tags تعریف شده است که لیست برچسب‌های وارد شده توسط کاربر را دریافت خواهد کرد.


معرفی کنترلر برنامه

using System.Web.Mvc;
using jQueryMvcSample04.Extensions;
using jQueryMvcSample04.Models;

namespace jQueryMvcSample04.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public ActionResult Index(int? id)
        {
            //در ابتدای کار تمام تگ‌های موجود در سیستم از بانک اطلاعاتی دریافت خواهند شد
            //از این تگ‌ها برای تشکیل منوی انتخاب برچسب‌ها استفاده می‌شود
            var tagsSource = new[] { "C#", "C++", "C", "ASP.NET", "MVC" }.ToJson();

            //همچنین صرفا برچسب‌های مطلب جاری که پیشتر ثبت شده‌اند نیز باید از بانک اطلاعاتی دریافت گردند
            //از این برچسب‌ها برای ویرایش یک مطلب موجود استفاده خواهد شد
            var init = new[] { "ASP.NET" }.ToJson();

            var model = new BlogPostViewModel
            {
                TagsSource = tagsSource,
                InitialTags = init,
                Id = id
            };
            return View(model);
        }

        [HttpPost]
        public ActionResult Index(BlogPostViewModel data)
        {
            if (this.ModelState.IsValid)
            {
                //todo: save data
                // ...
                return RedirectToAction(actionName: "index", controllerName: "home");
            }

            //در صورت بروز خطا مجددا اطلاعات موجود نمایش داده خواهند شد
            data.TagsSource = new[] { "C#", "C++", "C", "ASP.NET", "MVC" }.ToJson();
            data.InitialTags = data.Tags.ToJson();
            return View(data);
        }
    }
}


با توجه به توضیحاتی که ارائه شد، کنترلر برنامه ساختار واضح‌تری را یافته است. در اولین بار نمایش صفحه، لیست منبع داده تگ‌ها و همچنین تگ‌های مرتبط با یک مطلب (در صورت وجود) به View ارائه خواهند شد.
از همین ViewModel، در عملیات Post نیز استفاده گردیده و اطلاعات دریافت می‌گردد.
تعریف متد الحاقی ToJson مورد استفاده را نیز در ادامه ملاحظه می‌نمائید:
using System.Linq;
using System.Web.Script.Serialization;

namespace jQueryMvcSample04.Extensions
{
    public static class JsonExt
    {
        public static string ToJson(this string[] initialTags)
        {            
            if (initialTags == null || !initialTags.Any())
                return "[]";
            else
                return new JavaScriptSerializer().Serialize(initialTags);
        }
    }
}

و مرحله آخر تعریف View متناظر است

@model jQueryMvcSample04.Models.BlogPostViewModel
@{
    ViewBag.Title = "Index";
}
@using (Html.BeginForm())
{
    @Html.ValidationSummary(true)

    <fieldset>
        <legend>ثبت مطلب جدید</legend>
        @Html.HiddenFor(model => model.Id)
        <div class="editor-label">
            @Html.LabelFor(model => model.Title)
        </div>
        <div class="editor-field">
            @Html.EditorFor(model => model.Title)
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.Title)
        </div>
        <div class="editor-label">
            @Html.LabelFor(model => model.Body)
        </div>
        <div class="editor-field">
            @Html.EditorFor(model => model.Body)
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.Body)
        </div>
        <div class="editor-label">
            @Html.LabelFor(model => model.Tags)
        </div>
        <div class="editor-field">
            <ul id="tagsList" dir="ltr" name="Tags">
            </ul>
            @Html.ValidationMessageFor(model => model.Tags)
        </div>
        <p>
            <input type="submit" value="Create" />
        </p>
    </fieldset>
}
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
    $(document).ready(function () {
            var tagsSource = @Html.Raw(Model.TagsSource);
            $('#tagsList').tagit({
                 tagSource: tagsSource, 
                 select: true, 
                 triggerKeys: ['enter', 'comma', 'tab'],
                 initialTags:  @Html.Raw(Model.InitialTags) 
              });
});
    </script>
}
در این View دو نکته حائز اهمیت هستند:
الف) برای نمایش افزونه TagIt از یک ul با id مساوی tagsList استفاده شده است.
ب) خواص اضافی موجود در ViewModel که اطلاعات JSON ایی مورد نیاز را بازگشت می‌دهند در قسمت اسکریپت صفحه مورد استفاده قرار گرفته‌اند. در اینجا نیاز است از Html.Raw استفاده شود تا اطلاعات مرتبط با JSON اشتباها encode نشده و قابل استفاده باشند.

دریافت مثال و پروژه کامل این قسمت
jQueryMvcSample04.zip
مطالب
ASP.NET MVC #9

مروری بر HTML Helpers استاندارد مهیا در ASP.NET MVC

یکی از اهداف وجودی Server controls در ASP.NET Web forms، رندر خودکار HTML است. برای مثال Menu control، TreeView control، GridView و امثال آن کار تولید تگ‌های table، tr و بسیاری موارد دیگر را در پشت صحنه برای ما انجام می‌دهند. اما در ASP.NET MVC، هدف رسیدن به یک markup ساده و تمیز است که 100 درصد بر روی اجزای آن کنترل داشته باشیم و این مورد به صورت ضمنی به این معنا است که در اینجا تمام این HTMLها را باید خودمان تولید کنیم. البته در عمل خیر. یک نمونه از آن‌را در قسمت قبل مشاهده کردیم که چطور می‌توان منطق تولید تگ‌های HTML را کپسوله سازی کرد و بارها مورد استفاده قرار داد. به علاوه فریم ورک ASP.NET MVC نیز به همراه تعدادی HTML helper توکار ارائه شده است مانند CheckBox، ActionLink، RenderPartial و غیره که کار تولید تگ‌های HTML ضروری و پایه را برای ما ساده می‌کنند.
یک مثال:
@Html.ActionLink("About us", "Index", "About")

در اینجا از متدی به نام ActionLink استفاده شده است. شیء Html هم وهله‌ای از کلاس HtmlHelper است که در تمام Viewها قابل دسترسی می‌باشد.
در این متد،‌ اولین پارامتر، متن نمایش داده شده به کاربر را مشخص می‌کند، پارامتر سوم، نام کنترلری است که مورد استفاده قرار می‌گیرد و پارامتر دوم، نام متد یا اکشنی در آن است که فراخوانی خواهد شد (البته هر کدام از این HtmlHelperها به همراه تعداد قابل توجهی overload هم هستند).
زمانیکه این صفحه را رندر کنیم، به خروجی زیر خواهیم رسید:
<a href="/About">About us</a>

در این لینک نهایی خبری از متد Index ایی که معرفی کردیم، نیست. چرا؟
متد ActionLink بر اساس تعاریف پیش فرض مسیریابی برنامه، سعی می‌کند بهترین خروجی را ارائه دهد. مطابق تعاریف پیش فرض برنامه، متد Index، اکشن پیش فرض کنترلرهای برنامه است. بنابراین ضرورتی به ذکر آن ندیده است.

مثالی دیگر:
همان کلاس‌های Product و Products قسمت هفتم را در نظر بگیرید (قسمت بررسی «ساختار پروژه مثال جاری» در آن مثال). همچنین به اطلاعات «نوشتن HTML Helpers ویژه، به کمک امکانات Razor» قسمت هشتم هم نیاز داریم.
اینبار می‌خواهیم بجای نمایش لیست ساده‌ای از محصولات،‌ ابتدا نام آن‌ها را به صورت لینک‌هایی در صفحه نمایش دهیم. در ادامه پس از کلیک کاربر روی یک نام، توضیحات بیشتری از محصول انتخابی را در صفحه‌ای دیگر ارائه نمائیم. کدهای View ما اینبار به شکل زیر تغییر می‌کنند:

@using MvcApplication5.Models
@model MvcApplication5.Models.Products
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
@helper GetProductsList(List<Product> products)
{
<ul>
@foreach (var item in products)
{
<li>@Html.ActionLink(item.Name, "Details", new { id = item.ProductNumber })</li>
}
</ul>
}
<h2>Index</h2>

@GetProductsList(@Model)

توضیحات:
ابتدا یک helper method را تعریف کرده‌ایم و به کمک Html.ActionLink، از نام و شماره محصول، جهت تولید لینک‌های نمایش جزئیات هر یک از محصولات کمک گرفته‌ایم. بنابراین در کنترلر خود نیاز به متد جدیدی به نام Details خواهیم داشت که پارامتری از نوع ProductNumber را دریافت می‌کند. سپس جزئیات این محصول را یافته و در View متناظر با خودش ارائه خواهد داد. پارامتر سومی که در متد ActionLink بکارگرفته شده در اینجا مشاهده می‌کنید، یک anonymously typed object است و توسط آن خواصی را تعریف خواهیم کرد که توسط تعاریف مسیریابی تعریف شده در فایل Global.asax.cs،‌ قابل تفسیر و تبدیل به لینک‌های مرتبط و صحیحی باشد.
اکنون اگر این مثال را اجرا کنیم، اولین لینک تولیدی آن به این شکل خواهد بود:
http://localhost/Home/Details/D123

در اینجا به یک نکته مهم هم باید دقت داشت؛ نام کنترلر به صورت خودکار به این لینک اضافه شده است. بنابراین بهتر است از ایجاد دستی این نوع لینک‌ها خودداری کرده و کار را به متدهای استاندارد فریم ورک واگذار نمود تا بهترین خروجی را دریافت کنیم.
البته اگر الان بر روی این لینک کلیک نمائیم، با پیغام 404 مواجه خواهیم شد. برای تکمیل این مثال، متد Details را به کنترلر تعریف شده اضافه خواهیم کرد:

using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication5.Models;

namespace MvcApplication5.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
var products = new Products();
return View(products);
}

public ActionResult Details(string id)
{
var product = new Products().FirstOrDefault(x => x.ProductNumber == id);
if (product == null)
return View("Error");
return View(product);
}
}
}

در متد Details، ابتدا ProductNumber دریافت شده و سپس شیء محصول متناظر با آن، به View این متد، بازگشت داده می‌شود. اگر بر اساس ورودی دریافتی، محصولی یافت نشد، کاربر را به View ایی به نام Error که در پوشه Views/Shared قرار گرفته است، هدایت می‌کنیم.
برای اضافه کردن این View هم بر روی متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. چون یک شیء strongly typed از نوع Product را قرار است به View ارسال کنیم (مانند مثال قسمت پنجم)، می‌توان در صفحه باز شده تیک Create a strongly typed view را گذاشت و سپس Model class را از نوع Product انتخاب کرد و در قسمت Scaffold template هم Details را انتخاب نمود. به این ترتیب Code generator توکار VS.NET قسمتی از کار تولید View را برای ما انجام داده و بدیهی است اکنون سفارشی سازی این View تولیدی که قسمت عمده‌ای از آن تولید شده است، کار ساده‌ای می‌باشد:

@model MvcApplication5.Models.Product

@{
ViewBag.Title = "Details";
}

<h2>Details</h2>

<fieldset>
<legend>Product</legend>

<div class="display-label">ProductNumber</div>
<div class="display-field">@Model.ProductNumber</div>

<div class="display-label">Name</div>
<div class="display-field">@Model.Name</div>

<div class="display-label">Price</div>
<div class="display-field">@String.Format("{0:F}", Model.Price)</div>
</fieldset>
<p>
@Html.ActionLink("Edit", "Edit", new { /* id=Model.PrimaryKey */ }) |
@Html.ActionLink("Back to List", "Index")
</p>

در اینجا کدهای مرتبط با View نمایش جزئیات محصول را مشاهده می‌کنید که توسط VS.NET به صورت خودکار از روی مدل انتخابی تولید شده است.
اکنون یکبار دیگر برنامه را اجرا کرده و بر روی لینک نمایش جزئیات محصولات کلیک نمائید تا بتوان این اطلاعات را در صفحه‌ی بعدی مشاهده نمود.


یک نکته:
اگر سعی کنیم متد @helper GetProductsList فوق را در پوشه App_Code، همانند قسمت قبل قرار دهیم، به متد Html.ActionLink دسترسی نخواهیم داشت. چرا؟
پیغام خطایی که ارائه می‌شود این است:
'System.Web.WebPages.Html.HtmlHelper' does not contain a definition for 'ActionLink' 

به این معنا که در وهله‌ای از شیء System.Web.WebPages.Html.HtmlHelper، به دنبال متد ActionLink می‌گردد. در حالیکه ActionLink مورد نظر به کلاس System.Web.Mvc.HtmlHelper مرتبط می‌شود.
یک راه حل آن به صورت زیر است. به هر متد helper یک آرگومان WebViewPage page را اضافه می‌کنیم (به همراه دو فضای نامی که به ابتدای فایل اضافه می‌شوند)

@using System.Web.Mvc
@using System.Web.Mvc.Html

@using MvcApplication5.Models

@helper GetProductsList(WebViewPage page, List<Product> products)
{
<ul>
@foreach (var item in products)
{
<li> @page.Html.ActionLink(item.Name, "Details", new { id = item.ProductNumber })</li>
}
</ul>
}
سپس برای استفاده از آن در یک View خواهیم داشت:
@MyHelpers.GetProductsList(this, @Model)


متد ActionLink و عبارات فارسی

متد ActionLink آدرس‌های وبی را که تولید می‌کند، URL encoded هستند. برای نمونه اگر رشته‌ای که قرار است به عنوان پارامتر به اکشن متد ما ارسال شود، مساوی Hello World است، آن‌را به صورت Hello%20World در صفحه درج می‌کند. البته این مورد مشکلی را در سمت متدهای کنترلرها ایجاد نمی‌کند، چون کار URL decoding خودکار است. اما ... اگر مقداری که قرار است ارسال شود مثلا «مقدار یک» باشد، آدرس تولیدی این شکل را خواهد داشت:

http://localhost/Home/Details/%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%A7%D8%B1%20%D9%8A%D9%83

و اگر این URL encoding انجام نشود، فقط اولین قسمت قبل از فاصله به متد ارسال می‌گردد.
مرورگرهایی مثل فایرفاکس و کروم، مشکلی با نمایش این لینک به شکل اصلی فارسی آن ندارند (حین نمایش، URL decoding را اعمال می‌کنند). اما اگر مرورگر مثلا IE8 باشد، کاربر دقیقا به همین شکل آدرس‌ها را در نوار آدرس مرورگر خود مشاهده خواهد کرد که آنچنان زیبا نیستند.
حل این مشکل، یک نکته کوچک را به همراه دارد. اگر href تولیدی به شکل زیر باشد:

<li><a href="/Home/Details/مقدار یک">Super Fast Bike</a></li>

IE حین نمایش نهایی آن، آن‌را فارسی نشان خواهد داد. حتی زمانیکه کاربر بر روی آن کلیک کند، به صورت خودکار کاراکترهایی را که لازم است encode نماید، به نحو صحیحی در URL نهایی قابل مشاهده در نوار آدرس‌ها ظاهر خواهد کرد. برای مثال %20 را به صورت خودکار اضافه می‌کند و نگرانی از این لحاظ وجود نخواهد داشت که الان بین دو کلمه فاصله‌ای وجود دارد یا خیر (مرورگرهای دیگر هم دقیقا همین رفتار را در مورد لینک‌های داخل صفحه دارند).
خلاصه این توضیحات متد کمکی زیر است:

@helper EmitCleanUnicodeUrl(MvcHtmlString data)
{
@Html.Raw(HttpUtility.UrlDecode(data.ToString()))
}

و برای نمونه نحوه استفاده از آن به شکل زیر خواهد بود:

@helper GetProductsList(List<Product> products)
{
<ul>
@foreach (var item in products)
{
<li>@EmitCleanUnicodeUrl(@Html.ActionLink(item.Name, "Details", new { id = item.ProductNumber }))</li>
}
</ul>
}

ضمن اینکه باید درنظر داشت کلا این نوع طراحی مشکل دارد! برای مثال فرض کنید که در این مثال، جزئیات، نمایش دهنده مطلب ارسالی در یک بلاگ است. یعنی یک سری عنوان و جزئیات متناظر با آن‌ها در دیتابیس وجود دارند. اگر آدرس مطالب به این شکل باشد http://site/blog/details/text، به این معنا است که این text مساوی است با primary key جدول بانک اطلاعاتی. یعنی وبلاگ نویس سایت شما فقط یکبار در طول عمر این برنامه می‌تواند بگوید «سال نو مبارک!». دفعه‌ی بعد به علت تکراری بودن، مجاز به ارسال پیام تبریک دیگری نخواهد بود! به همین جهت بهتر است طراحی را به این شکل تغییر دهید http://site/blog/details/id/text. در اینجا id همان primary key خواهد بود. Text هم عنوان مطلب. Id به جهت خوشایند بانک اطلاعاتی و Text هم برای خوشایند موتورهای جستجو در این URL قرار دارند. مطابق تعاریف مسیریابی برنامه، Text فقط حالت تزئینی داشته و پردازش نخواهد شد.
از این نوع ترفندها زیاد به کار برده می‌شوند. برای نمونه به URL مطالب انجمن‌های معروف اینترنتی دقت کنید. عموما یک عدد را به همراه text مشاهده می‌کنید. عدد در برنامه پردازش می‌شود، متن هم برای موتورهای جستجو درنظر گرفته شده است.



مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت پنجم
در مطالب قبلی در مورد ماژولار بودن IIS زیاد صحبت کردیم، ولی اجازه بدهید این مورد را به صورت کاربردی‌تر و موشکافانه‌تر بررسی کنیم. برای اینکه به مشکلی در طول این سری از مطالب برنخورید، IIS را به صورت کامل یعنی full feature نصب نمایید. از بخش control panel>programs & features>Turn Windows features on or off اقدام نمایید و هرچه زیر مجموعه Internet information service هست را برگزینید. در صورتی که از نسخه‌های ویندوز سرور 2008 استفاده می‌کنید از طریق server manager>roles>web server اقدام نمایید.
برای نصب یک ماژول باید دو مرحله را انجام داد:
  1. نصب ماژول
  2. فعال سازی ماژول
نکته ای که در مورد ماژول‌های native وجود دارد این هست که این ماژول‌ها دسترسی بدون محدودیتی به منابع سروری دارند و از این رو حتما باید این نکته را دقت کنید که ماژول native شما از یک منبع مورد اعتماد دریافت شده باشد.

نصب یک native module
برای نصب می‌توانید یکی از سه راه زیر را استفاده کنید:
  1. ویرایش دستی فایل کانفیگ و از نسخه IIS7.5 به بعد هم می‌توانید از configuration editor هم استفاده کنید.
  2. استفاده از محیط گرافیکی IIS
  3. استفاده از خط فرمان با دستور Appcmd
مزیت روش دستی این هست که شما دقیقا می‌دانید در پشت صحنه چه اتفاقی می‌افتد و نتیجه هر کدام از این سه روش، اضافه شدن یک مدخل ورودی به تگ <globalmodules> است. برای اعمال تغییرات، مسیر زیر را بروید:
%windir%\system32\inetsrv\config\applicationhost.config
کسی که نیاز به دسترسی به این مسیر و انجام تغییرات دارد باید در بالاترین سطح مدیریتی سرور باشد.
اگر فایل را باز کنید و تگ globalmodule را پیدا کنید متوجه می‌شوید که تمامی ماژول‌ها در این قسمت معرفی شده‌اند و برای خود یک مدخل ورودی یا همان تگ add را دارند که در آن مسیر فایل dll هم ذکر شده است:
<globalModules> 
 
 <addname="DefaultDocumentModule"image="%windir%\system32\inetsrv\defdoc.dll"/> 
 
 <addname="DirectoryListingModule"image="%windir%\system32\inetsrv\dirlist.dll"/> 

<add name="StaticFileModule"image="%windir%\system32\inetsrv\static.dll"/>
...

 </globalModules>

برای حذف یا جایگزینی یک ماژول به راحتی می‌توانید مدخل ورودی یک ماژول را به صورت دستی حذف نمایید و برای جایگزینی هم بعد از حذف، ماژول خود را معرفی کنید. ولی توجه داشته باشید که این حذف به معنی حذف این ماژول از تمامی اپلیکیشن‌های موجود بر روی IIS هست و سپس اضافه کردن یک ماژول به این بخش. همچنین اگر قصد شما فقط حذف یک ماژول از روی یکی از اپلیکشن‌ها باشد باید از طریق فایل کانفیگ سایت از مسیر تگ‌های <system.webserver><modules> و با استفاده از تگ‌های add و remove به معرفی یک ماژول مختص این اپلیکیشن و یا حذف یک ماژول خاص اقدام نمایید.

PreConditions
این ویژگی می‌تواند در خط معرفی ماژول، مورد استفاده قرار بگیرد. اگر به فایل نگاه کنید می‌بینید که در بعضی خطوط این ویژگی ذکر شده است. تعریف این ویژگی به هسته IIS می‌گوید که این ماژول در چه مواردی و به چه شیوه ای باید به کار گرفته شود.
 <add name="ManagedEngine64" image="%windir%\Microsoft.NET\Framework64\v2.0.50727\webengine.dll" preCondition="integratedMode,runtimeVersionv2.0,bitness64" /> 
 
 <add name="ManagedEngine" image="%windir%\Microsoft.NET\Framework\v2.0.50727\webengine.dll" preCondition="integratedMode,runtimeVersionv2.0,bitness32" /> 
 
<add name="ManagedEngineV4.0_32bit" image="%windir%\Microsoft.NET\Framework\v4.0.30319\webengine4.dll" preCondition="integratedMode,runtimeVersionv4.0,bitness32" /> 
 
<add name="ManagedEngineV4.0_64bit" image="%windir%\Microsoft.NET\Framework64\v4.0.30319\webengine4.dll" preCondition="integratedMode,runtimeVersionv4.0,bitness64" />

مقادیری که precondition میتواند بگیر شامل موارد زیر هستند:
bitness
این گزینه به دو صورت bitness32 و bitness64 یافت می‌شود. امروزه پردازنده‌های 64 بیتی بسیار متداول شده اند و بسیاری از تولید کنندگان دارند به سمت عرضه ابزارهای 64 بیتی رو می‌آورند و به زودی عرضه‌های 32 بیتی را متوقف می‌کنند و به سمت سیستم عامل‌های 64 بیت سوییچ خواند کرد ولی باز هم هنوز برنامه‌های 32 بیتی زیادی هستند که مورد استفاده قرار می‌گیرند و نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت. برای همین ویندوزهای 64 بیتی مایکروسافت در کنار محیط 64 بیتی‌شان از یک محیط 32 بیت به اسم WOW64 استفاده می‌کنند. در این حالت این امتیاز به شما داده می‌شود که از پروسه‌های کارگر 32 بیتی در کنار پروسه‌های کارگر 64 بیتی استفاده کنید و PreCondition به bitness32 یا bitness64 تنظیم می‌شود تا از صحت بارگزاری dll در یک محیط درست مطمئن شود. در صورتی که این خصوصیت ذکر نشود یک هندلر 32 بیتی و 64 بیتی و یک module map اجرا می‌شود.

Runtime version
اگر ماژول خاصی برای اجرا به ورژن خاصی از net framwork. نیاز دارد، این ویژگی ذکر می‌شود. در صورتی که ماژولی قصد اجرای بر روی فریم ورک اشتباهی داشته باشد سبب خطا خواهد شد.

Mana gedHandler 
با معرفی IIS7 ما با یک مدل توسعه پذیر روبرو شدیم و می‌توانستیم ماژول‌ها و هندلرهای خود را بنویسیم و مستقیما در Pipeline قرار دهیم ولی سوییچ کردن بین دو بخش کدهای مدیریت شده و native یک عمل سنگین برای سیستم به شمار می‌آید و به منظور کاهش این بار گزینه managedhandler قرار داده شده است تا تعیین کند مواقعی که درخواست نیازی به این ماژول ندارد، این ماژول اجرا نگردد. به عنوان مثال فایل‌های ایستا چون jpg یا html و... شامل این ماژول نخواهند شد. واضح‌ترین مثال در این زمینه Forms Authentication می‌باشد و موقعی اجرا می‌شوند که درخواست فایل‌های aspx شده باشد و اگر یک فایل html را درخواست کنید این ماژول امنیتی روی آن اثری ندارد و عملیات شناسایی هویت روی آن اجرا نمی‌شود و اگر می‌خواهید روی همه فایل‌ها، این عملیات شناسایی انجام شود باید خصوصیت "precondition="managedhandler حذف شود.
در صورتی که تگ module را به صورت زیر بنویسید تمامی ماژول‌ها برای تمامی درخواست‌ها اجرا خواهد شد، صرف نظر از اینکه آیا ماژولی به صورت "precondition="managedmodule مقداردهی شده است یا خیر.
<modules runAllManagedModulesForAllRequests="true"/>
 
The Mode Precondition 
تا به الان گفتیم که چگونه میتوانیم یک ماژول و یا هندلر مدیریت شده‌ای را به Pipeline اضافه کنیم؛ ولی IIS7 به بالا نیاز دارد که تا پروسه‌های کارگر را به روشی خاص به این منظور اجرا کند و فریم ورک دات نت را برای اجرای آن‌ها بارگزاری کند. همچنین به اجرای ماژولی به اسم webengine.dll برای مدیریت  ماژولهای مدیریت شده نیازمند است و خود IIS در مورد کدهای مدیریت شده چیزی متوجه نمی‌شود. پس ما برای اینکه IIS را متوجه این موضوع نمائیم، باید Integrated mode را به آن معرفی کنیم.
در نسخه‌های قبلی IIS یک روش قدیمی برای کدهای مدیریت شده وجود داشت که از طریق اینترفیسی به نام ISAPI صورت می‌گرفت. در این حالت ASPNET_ISAPI.DLL مسئول این کار بود و اگر هنوز هم میخواهید از این dll در نسخه‌های جدیدتر IIS کمک بگیرید باید به جای معرفی classic mode ، integration mode را معرفی کنید.
با برابر کردن precondtion به مقدار "intgretedmode" هندلر یا ماژول شما در یک پول با خصوصیت integrated بارگزاری خواهد شد و اگر مقدار آن "classicmode" باشد در یک پول بدون خاصیت integrated بارگزاری می‌شود.
تفاوت بین دو روش کلاسیک و مجتمع integrated بر سر این هست که در روش جدید، ماژول شما به عنوان یک پلاگین برای IIS دیده نمی‌شود و کد شما را جزئی از کامپوننت‌های خود به شمار می‌آورد. به صورت واضح‌تر در حالت کلاسیک موقعی که درخواستی وارد pipeline میشد ابتدا از کامپوننت‌ها و ماژول‌های داخلی خود IIS عبور داده میشد و بعد فایل ASPNET_ISAPI.DLL جهت پردازش کدهای مدیریت شده صدا زده میشد و با توجه به کدهای شما، بعضی مراحل تکرار میشد؛ مثلا اگر کد شما در مورد Authentication بود و بعد از گذر از مراحل auth داخل خود IIS و بقیه موارد دوباره نوبت کد شما و گذر از مراحل authentication بود. یعنی وجود دو pipeline؛ ولی در حالت مجتمع این دوبار انجام وظیفه از بین رفته است چرا که کدهای شما به طور مستقیم در pipeline قرار دارند و آن‌ها را جزئی از خود می‌داند، نه یک پلاگین که افزون بر فعالیت خودشان، اجرای کدهای شما رو هم بر دوش بکشند.
شکل زیر نمونه ای از حالت کلاسیک را نشان می‌دهد که در آن دو بار عمل auth دارد انجام میگیرد.
 



شکل زیر هم نمونه ای حالت مجتمع هست:

 
در کل امروزه دیگر استفاده از روش کلاسیک راهکار درستی نیست و این ویژگی تنها به عنوان یک سازگاری با نمونه کارهای قدیمی است.
تگ‌هایی که از خصوصت precondition استفاده می‌کنند به شرح زیر هستند:
  • ISAPI filters 
  • globalModules 
  • handlers 
  • modules 

در مورد بقیه تگ‌ها در آینده بیشتر بحث می‌کنیم. بهتر هست مطلب را با توضیح precondition جهت ممانعت از طولانی و طومار شدن در اینجا ببندیم و در قسمت آینده دیگر روش‌های نصب ماژولمان را دنبال کنیم.
مطالب
کار با modal dialogs مجموعه Bootstrap در برنامه‌های Angular
در مطلب «Angular CLI - قسمت ششم - استفاده از کتابخانه‌های ثالث» با نحوه‌ی دریافت، نصب و راه اندازی کتابخانه‌ی ngx-bootstrap آشنا شدیم. در اینجا می‌خواهیم نحوه‌ی کار با کامپوننت Modal آن را بررسی کنیم.


سازماندهی بهتر کامپوننت‌های ngx-bootstrap

پس از نصب بسته‌ی npm کتابخانه‌ی ngx-bootstrap و تنظیم فایل angular-cli.json. که در مطلب «Angular CLI - قسمت ششم - استفاده از کتابخانه‌های ثالث» بررسی شدند، برای کار با کامپوننت‌های این کتابخانه باید متدهای BsDropdownModule.forRoot، TooltipModule.forRoot، ModalModule.forRoot و ... را به قسمت imports فایل app.module.ts اضافه کرد. با انجام این‌کار پس از مدتی به یک فایل بسیار شلوغ app.module.ts خواهیم رسید. برای مدیریت بهتر آن می‌توان شبیه به مطلب «سازماندهی برنامه‌های Angular توسط ماژول‌ها» در پوشه‌ی Shared برنامه، ماژول ذیل را تدارک دید. برای اینکار ابتدا فایل جدید src\app\shared\shared.bootstrap.module.ts را ایجاد نمائید. سپس کامپوننت‌های این کتابخانه را به صورت ذیل در این تک ماژول اختصاصی قرار دهید:
import { NgModule } from "@angular/core";
import { CommonModule } from "@angular/common";
import { BsDropdownModule } from "ngx-bootstrap/dropdown";
import { TooltipModule } from "ngx-bootstrap/tooltip";
import { ModalModule } from "ngx-bootstrap/modal";

@NgModule({
  imports: [
    CommonModule,
    BsDropdownModule.forRoot(),
    TooltipModule.forRoot(),
    ModalModule.forRoot()
  ],
  exports: [
    BsDropdownModule,
    TooltipModule,
    ModalModule
  ]
})
export class SharedBootstrapModule { }
متدهای forRoot در قسمت imports قرار می‌گیرند (فلسفه‌ی وجودی این متد و الگوی ویژه را در مطلب «سازماندهی برنامه‌های Angular توسط ماژول‌ها» پیشتر بررسی کرده‌ایم). سپس برای اینکه این کامپوننت‌ها در سایر ماژول‌های برنامه قابل استفاده باشند، باید نام ماژول مرتبط با هر کدام را در قسمت exports نیز ذکر کرد.
اکنون برای استفاده‌ی از SharedBootstrapModule اختصاصی فوق، می‌توان دو روش را بکار برد:
الف) import مستقیم آن در فایل app.module.ts
import { SharedBootstrapModule } from './shared/shared.bootstrap.module';
@NgModule({
  imports: [BrowserModule, SharedBootstrapModule],
  // ...
})
export class AppModule {}
ب) import آن در SharedModule
و یا اگر فایل src\app\shared\shared.module.ts را مطابق مطلب «سازماندهی برنامه‌های Angular توسط ماژول‌ها» ایجاد کرده‌اید، این ماژول به صورت ذیل، در دو قسمت imports و exports آن اضافه خواهد شد:
import { SharedBootstrapModule } from "./shared.bootstrap.module";

@NgModule({
  imports: [
    CommonModule,
    SharedBootstrapModule
  ],
  exports: [
    CommonModule,
    SharedBootstrapModule
  ]
})


نمایش یک modal dialog توسط کامپوننت Modal

پس از تعریف ModalModule.forRoot، اکنون می‌توان به کامپوننت Modal این ماژول دسترسی یافت. برای این منظور کامپوننتی که قرار است یک Modal را نمایش دهد، چنین ساختاری را پیدا می‌کند:
import { Component, OnInit, TemplateRef } from "@angular/core";
import { BsModalRef, BsModalService } from "ngx-bootstrap";

@Component({
  selector: "app-modal-dialog-test",
  templateUrl: "./modal-dialog-test.component.html",
  styleUrls: ["./modal-dialog-test.component.css"]
})
export class ModalDialogTestComponent implements OnInit {

  modalRef: BsModalRef;

  constructor(private modalService: BsModalService) { }

  openModal(template: TemplateRef<any>) {
    this.modalRef = this.modalService.show(template,
      { animated: true, keyboard: true, backdrop: true, ignoreBackdropClick: false });
  }

  closeModal() {
    this.modalRef.hide();
  }
}
توسط سرویس BsModalService که به سازنده‌ی کلاس کامپوننت تزریق شده‌است، می‌توان به متد show آن دسترسی یافت. این متد یک ng-template را قبول می‌کند. بنابراین در قالب این کامپوننت باید قسمتی را که قرار است به صورت modal نمایش داده شود، توسط یک ng-template تعریف کرد.
سپس با فراخوانی متد this.modalService.show می‌توان این قالب را نمایش داد. خروجی این متد ارجاعی را به این modal بازگشت می‌دهد. از این ارجاع می‌توان در جهت بستن آن استفاده کرد (مانند متد closeModal).

بنابراین در ادامه، قالب کامپوننت مثال این قسمت، یک چنین شکلی را پیدا می‌کند:
<h1>Displaying modal bootstrap dialogs</h1>

<button type="button" class="btn btn-info" (click)="openModal(template1)">Create template modal</button>

<ng-template #template1>
  <div class="modal-header">
    <h4 class="modal-title pull-left">Modal</h4>
    <button type="button" class="close pull-right" aria-label="Close" (click)="closeModal()">
      <span aria-hidden="true">&times;</span>
    </button>
  </div>
  <div class="modal-body">
    This is a modal.
  </div>
</ng-template>
در اینجا محتوای modal داخل یک ng-template قرار گرفته‌است و این قالب توسط یک template reference variable به نام template1 مشخص شده‌است. این نام را در متد openModal(template1) استفاده خواهیم کرد تا به متد show سرویس نمایش modal منتقل شود.



طراحی یک کامپوننت عمومی مودال جهت دریافت تائید انجام عملیات

در ادامه می‌خواهیم توسط یک modal dialog، کار دریافت تائید و یا لغو انجام یک عملیات را انجام دهیم. چون این کامپوننت عمومی قرار است در بیش از یک ماژول استفاده شود، بنابراین نیاز است آن‌را در Shared Module ثبت کرد. به همین جهت این کامپوننت را به نحو ذیل در پوشه‌ی Shared ایجاد می‌کنیم:
 ng g c Shared/ConfirmModal --skip-import
پرچم skip-import نیز ذکر شده‌است، چون قصد نداریم به صورت مستقیم از طریق درج selector آن در صفحه، با آن کار کنیم. سرویس سفارشی مودالی که برای این منظور تدارک خواهیم دید، کار نمایش آن‌را انجام می‌دهد.
import { ConfirmModalComponent } from "./confirm-modal/confirm-modal.component";

@NgModule({
  imports: [
  ],
  entryComponents: [
    ConfirmModalComponent
  ],
  declarations: [
    ConfirmModalComponent
  ]
})
export class SharedModule {}
نحوه‌ی درج و تعریف این کامپوننت اندکی متفاوت است. چون این کامپوننت قرار است «به صورت پویا» توسط متد show سرویس BsModalService نمایش داده شود (پارامتر اول آن می‌تواند یک قالب و یا یک کامپوننت کامل باشد)، باید در قسمت entryComponents و declarations مربوط به SharedModule درج شود. آن‌را در قسمت exports ذکر نمی‌کنیم، چون قرار نیست با درج مستقیم selector آن در صفحه، آن‌را نمایش دهیم.

این کامپوننت دریافت تائید کاربر به صورت ذیل تعریف می‌شود:
import { Component } from "@angular/core";

@Component({
  selector: "app-confirm-modal",
  templateUrl: "./confirm-modal.component.html",
  styleUrls: ["./confirm-modal.component.css"]
})
export class ConfirmModalComponent {

  args: {
    title: string;
    message: string;
  };

  close: (val?: any) => void;

}
در اینجا args آن توسط سرویسی که در ادامه طراحی می‌کنیم، مقدار دهی خواهد شد (طراحی args در اینجا کاملا دلخواه است و در کامپوننت‌های مشابه دیگر می‌تواند متفاوت باشد). متد close آن نیز کار گزارش دهی به فراخوان را انجام می‌دهد.
قالب این کامپوننت نیز بدون استفاده از ng-template تعریف می‌شود:
<div class="modal-header">
  <h4 class="modal-title pull-left">{{ args?.title }}</h4>
  <button type="button" class="close pull-right" aria-label="Close" (click)="close()">
    <span aria-hidden="true">&times;</span>
  </button>
</div>
<div class="modal-body">
  <p>{{ args?.message }}</p>
</div>
<div class="modal-footer">
  <button class="btn btn-danger" (click)="close(true)">Yes</button>
  <button class="btn btn-primary" (click)="close()">Cancel</button>
</div>
چون این کامپوننت قرار است به صورت پویا توسط متد show بارگذاری شود، نیازی نیست محتوای قالب آن‌را توسط ng-template مخفی کرد و سپس نمایش داد. زمانیکه این کامپوننت بارگذاری شد، یعنی قصد داریم یک modal کامل را نمایش دهیم.

تا اینجا یک کامپوننت نمایش دریافت تائید انجام عملیات را تهیه کردیم. در ادامه نیاز است یک سرویس را جهت بارگذاری پویای اینگونه کامپوننت‌های مودال طراحی کنیم. این سرویس عمومی در پوشه‌ی Core و CoreModule ثبت خواهد شد:
 >ng g s Core/Modal
با این محتوا
import { Injectable } from "@angular/core";
import { BsModalService } from "ngx-bootstrap";

@Injectable()
export class ModalService {

  constructor(private bsModalService: BsModalService) { }

  show(component: any, args?: any, options?: any): Promise<any> {
    return new Promise(resolve => {
      options = options || {};
      const modal = this.bsModalService.show(component, options);
      let result: any;
      const sub = this.bsModalService.onHidden.subscribe(() => {
        sub.unsubscribe();
        resolve(result);
      });
      modal.content.args = args;
      modal.content.close = (val?: any) => {
        result = val;
        modal.hide();
      };
    });
  }
}
کار این سرویس، نمایش یک کامپوننت مودال مانند ConfirmModalComponent به صورت پویا است؛ از این جهت که متد this.bsModalService.show هم امکان نمایش یک ng-template را دارد و هم یک کامپوننت کامل را به صورت پویا.

یک مودال در سه حالت ممکن است بسته شود:
الف) کلیک بر روی دکمه‌ی close و یا cancel
ب) کلیک بر روی علامت ضربدر درج شده‌ی در یک سمت عنوان آن
ج) کلیک بر روی قسمتی از صفحه، خارج از مودال
در حالات ب و ج، رخ‌داد this.bsModalService.onHidden فراخوانی می‌شود. در حالت الف، همان متد close درج شده‌ی در کامپوننت فراخوانی می‌شود.
برای اینکه بتوان نتیجه‌ی عملیات را از طرف یک سرویس به کامپوننت فراخوان آن گزارش دهیم، یکی از روش‌ها، استفاده از Promiseها است که مشاهده می‌کنید. با فراخوانی resolve(result)، کار ارسال نتیجه‌ی فراخوانی متدهای close(true) و ()close صورت می‌گیرد (یا true و یا undefined).

خاصیت modal.content امکان دسترسی به خواص عمومی کامپوننت در حال استفاده را میسر می‌کند (content به کامپوننت بارگذاری شده اشاره می‌کند). اینجا است که می‌توان برای مثال به خاصیت args یک کامپوننت، مقادیری را نسبت داد و یا به متد close آن دسترسی یافت.

پس از افزودن این سرویس، محل تعریف آن در قسمت providers مربوط به CoreModule است تا در تمام برنامه قابل دسترسی شود:
import { ModalService } from "./modal.service";

@NgModule({
  providers: [
    ModalService
  ]
})
export class CoreModule {}
در پایان برای آزمایش این سرویس جدید، یک دکمه و یک برچسب را به قالب کامپوننت ModalDialogTestComponent ابتدای بحث اضافه می‌کنیم:
<button type="button" class="btn btn-danger" (click)="deleteRecord()">Delete record</button>
<div *ngIf="confirmResult" class="alert alert-info">{{confirmResult}}</div>
با این کدها:
import { ModalService } from "./../../core/modal.service";
import { ConfirmModalComponent } from "./../../shared/confirm-modal/confirm-modal.component";

export class ModalDialogTestComponent implements OnInit {

  confirmResult: string;

  constructor(private modalService: ModalService) { }

  deleteRecord() {
    this.confirmResult = "";
    this.modalService.show(
      ConfirmModalComponent,
      {
        title: "Confirm", message: "Do you want to delete this record?"
      },
      {
        animated: true, keyboard: true, backdrop: true, ignoreBackdropClick: false
      }).then(confirmed => {
        if (confirmed) {
          this.confirmResult = "Deleted!";
        } else {
          this.confirmResult = "Canceled!";
        }
      });
  }
}
در اینجا نحوه‌ی استفاده‌ی از این ModalService سفارشی را ملاحظه می‌کنید. ابتدا به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و سپس در متد deleteRecord توسط متد show آن، کامپوننت ConfirmModalComponent به صورت پویا بارگذاری شده‌است. همچنین خاصیت args آن نیز با خواص title و message سفارشی، مقدار دهی شده‌است. چون این متد یک Promise را باز می‌گرداند، می‌توان مشترک آن شد و نتیجه‌ی نهایی را از آن دریافت کرد و بر اساس آن تصمیم گرفت که آیا باید عملیاتی رخ‌دهد، یا خیر.


توسط this.modalService.show می‌توان انواع و اقسام کامپوننت‌های مودال را به صورت پویا بارگذاری کرد و نمایش داد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
آموزش فایرباگ - #2 - تب Console
در قسمت قبلی با تب‌های فایرباگ آشنا شدیم . در این قسمت و قسمت‌های بعدی ، با هر تب به صورت کامل آشنا خواهیم شد .

در این قسمت با تب Console  آشنا خواهیم شد .
در قسمت قبل در مورد این تب گفتیم :

در این تب دو بخش وجود دارد :
در بخش Log هشدار‌ها ، پیغام‌ها ، درخواست‌های XHR و ... نمایش داده می‌شوند .
بخش دیگر هم که در سمت راست قرار دارد ، مخصوص اجرای کدهای جاوا اسکریپت می‌باشد .

 

پس یک قسمت داریم برای نوشتن کدهای جاوا اسکریپت و یک قسمت هم برای مشاهده‌ی رویداد‌ها .

اکنون 2 سوال مطرح می‌شود :
  1. برای اجرای یک کد در حالت معمول چگونه عمل می‌کنیم ؟
    پاسخ : کدهای مورد نظر را بین تگ باز و بسته‌ی script قرار می‌دهیم و صفحه مورد نظر را در مرورگر باز می‌کنیم و مرورگر کد را اجرا می‌کند .
  2. در صورتی که کدهای ما خطا داشته باشند ، چگونه خطایابی می‌کنیم ؟
    پاسخ : در بین کدهای نوشته شده چند alert قرار می‌دهیم و سعی می‌کنیم مشکل را پیدا کنیم .

همین 2 سوال اهمیت و قدرت فایرباگ و قسمت Console آن را برای ما آشکار می‌کند ، زیرا ما می‌توانیم بدون Reload کردن صفحه ، کدهایمان را اجرا و نتیجه را مشاهده کنیم یا بوسیله توابع موجود خیلی ساده کدهایمان را خطایابی کنیم .



چگونه کدهای نوشته شده را سریع اجرا کنم ؟ کلید میانبر ( HotKey ) اجرای کد‌ها چیست ؟
پاسخ : فشردن کلید CTRL + Enter

امتحان کنید :

کد زیر را در بخش کدنویسی تایپ کنید و بوسیله کلید میانبر گفته شده ، آن را اجرا کنید .
document.getElementsByTagName("div");
 
تصویر ذیل نتیجه اجرای کدی هست که اجرا کردیم .



چند نکته :
  • قسمت هایی که با رنگ قرمز و یک دات ( . ) بعد از نام تگ قرار گرفته اند ، کلاس‌های CSS ای هستند که المنت دارد .
  • قسمت هایی که با رنگ آبی تیره و یک شارپ ( # ) بعد از نام تگ قرار گرفته اند ، ID تگ‌ها هستند .
  • قسمت هایی که کمرنگ هستند ، المنت هایی هستند که در صفحه قابل نمایش نیستند .
  • اگر یک تگ چند کلاس داشته باشد ، فقط اولین کلاس نمایش داده می‌شود .


دکمه‌ها و حالت‌های نمایش بخش کد نویسی

4 دکمه در قسمت کدنویسی وجود دارد :
  1. Run : اجرای کد
  2. Clear : خالی کردن بخش کد نویسی
  3. Copy : کپی کردن کد موجود در بخش کد نویسی در حافظه
  4. History : کدهای نوشته شده در نشست ( Session ) فعلی مرورگر

بخش کد نویسی می‌تواند به 2 شکل نمایش داده شود :
  1. بصورت جعبه چند خطی ( Command Editor )
  2. بصورت تک خطی ( Command Line )
با دکمه‌ی قرمز رنگ موجود در پایین - چپ می‌توانید بین این دو حالت سوئیچ کنید .


9 دکمه هم در بالای بخش log وجود دارد ( به ترتیب از چپ به راست ) :


  • دکمه ای با عنوان “Break On All Errors” . زمانی فعال شود ، در اولین اجرای یک کد از داخل صفحه ، به تب Script منتقل می‌شود و در خطی که کد در حال اجرا است توقف می‌کند .
  • Clear : بخش log را خالی می‌کند .
  • Persist : فعال بودن این دکمه باعث می‌شود که محتویات بخش Console در بارگزاری مجدد صفحه حفظ شود .
  • Profile : بوسیله این گزینه می‌توانید کدهای اجرایی خود در مدت زمان فعال بودن این دکمه ، تحت نظر بگیرید .
    به این صورت که پس از غیر فعال کردن این دکمه ( کلیک مجدد بروی آن ) می‌توانید تابع‌های اجرا شده ، تعداد فراخوانی آنها ، مدت زمان اجرای هر یک ، میانگین زمان اجرای هر بار یک تابع و ... را مشاهده کنید .
  • 5 دکمه‌ی بعدی هم برای فیلتر کردن Log هستند .


نمایش تعداد خطاهای اتفاق افتاده ، در نوار وضعیت ( Status Bar ) :

اگر در زمان فعال بودن فایرباگ ، در صفحه خطایی رخ دهد ، در نوار وضعیت عدد 1 را نمایش می‌دهد و به ازای هر خطای جدید ، یکی به تعداد خطاها اضافه می‌کند .
البته اگر از ورژن‌های جدید فایرفاکس استفاده می‌کنید ، نوار وضعیت را نخواهید داشت و تعداد خطاها را در کنار آیکون فایرباگ خواهید داشت .


در کنار همه این امکانات ، فایرباگ یک مجموعه کامل از توابع کاربردی برای توسعه جاوا اسکریپت و خطایابی جاوا اسکریپت در اختیار ما می‌گذارد .

چند متد کمکی برای نوشتن Log‌های مختلف در Console :
console.debug('This is a Debug message'); 
console.info('This is an Information'); 
console.warn('This is a Warning message'); 
console.error('This is an Error message');


در قسمت بعدی توابع مربوط به توسعه جاوا اسکریپت ( Command Line API & Console API ) در فایرباگ را بررسی خواهیم کرد .
اشتراک‌ها
گوگل سیستم عامل فیوژا را به‌صورت آزمایشی روی آنر پلی هواوی اجرا کرد

ویژگی‌های جذاب و سیاست‌های درست گوگل در توسعه‌ی اندروید باعث شده تا این سیستم‌عامل به مؤفقیت قابل‌توجهی در بازار گوشی‌های هوشمند دست پیدا کند. محبوبیت گوشی‌های اندرویدی به اندازه‌ای در بین جوامع مختلف رشد پیدا کرده که کمتر کسی پیدا می‌شود با واژه‌ی اندروید بیگانه باشد. 

گوگل سیستم عامل فیوژا را به‌صورت آزمایشی روی آنر پلی هواوی اجرا کرد
مطالب
React 16x - قسمت 20 - کار با فرم‌ها - بخش 3 - بهبود کیفیت کدهای فرم لاگین
تا اینجا اگر به کدهای کامپوننت فرم لاگینی که ایجاد کردیم دقت کنید، تبدیل شده‌است به محلی برای انباشت حجم قابل توجهی از کد. به این ترتیب اگر قرار باشد فرم‌های جدیدی را تعریف کنیم، نیاز خواهد بود قسمت‌های عمده‌ای از این کدها را در هر جایی تکرار کنیم. بنابراین جهت کاهش مسئولیت‌های آن، نیاز است بازسازی کد (refactoring) قابل ملاحظه‌ای بر روی آن صورت گیرد.


تشخیص قسمت‌هایی که قابلیت استخراج از کامپوننت لاگین را دارند

قصد داریم قسمت‌هایی از کامپوننت لاگین فعلی را استخراج کرده و آن‌ها را درون یک کامپوننت با قابلیت استفاده‌ی مجدد قرار دهیم:
- خاصیت state: می‌خواهیم تمام فرم‌هایی را که تعریف می‌کنیم، دارای خاصیت errors باشند. بنابراین این خاصیت قابلیت استفاده‌ی مجدد را دارد.
- خاصیت schema: قابلیت استفاده‌ی مجدد را ندارد و مختص فرم لاگین تعریف شده‌است. این منطق از هر فرمی با فرم دیگر، متفاوت است.
- متد validate: در این متد، هیچ نوع وابستگی از آن به مفهوم لاگین وجود ندارد و کاملا قابلیت استفاده‌ی مجدد را دارد. تنها this.state.account آن وابسته‌ی به کامپوننت لاگین است و بدیهی است شیء account را در سایر فرم‌ها نخواهیم داشت و ممکن است نام آن movie یا customer باشد. بنابراین قاعده‌ای را در اینجا تعریف می‌کنیم، بر این مبنا که از این پس، تمام فرم‌های ما دارای خاصیتی به نام data خواهند بود که بیانگر اطلاعات آن فرم می‌باشد. با این تغییر، برای مثال در فرم لاگین، data به شیء account تنظیم می‌شود و در فرمی دیگر به شیء customer.
- متد validateProperty: همانند متد validate است و کاملا قابلیت استفاده‌ی مجدد را دارد.
- متد handleSubmit: قسمت ابتدایی این متد که شامل غیرفعال کردن post back به سرور و اعتبارسنجی فرم است، قابلیت استفاده‌ی مجدد را دارد. اما قسمت دوم آن مانند ارسال فرم به سرور و یا هر عملیات دیگری، از یک فرم به فرم دیگر می‌تواند متفاوت باشد.
 - متد handleChange: این متد نیز قابلیت استفاده‌ی مجدد را دارد؛ چون می‌خواهیم در تمام فرم‌ها در حین تایپ اطلاعات، کار اعتبارسنجی ورودی‌ها صورت گیرد. این متد نیز به this.state.account وابسته‌است که قاعده‌ی تعریف خاصیت data در state، می‌تواند این مشکل را حل کند.
- متد رندر: طراحی آن کاملا وابسته‌است به نوع فرمی که مدنظر می‌باشد؛ اما دکمه‌ی submit آن خیر. بجز برچسب دکمه‌ی submit، مابقی قسمت‌های آن مانند کلاس‌های CSS و منطق فعال‌سازی و غیرفعال‌سازی آن، قابلیت استفاده‌ی مجدد را دارند.

بنابراین در ادامه کار، refactoring کامپوننت فرم لاگین را برای استخراج قسمت‌های با قابلیت استفاده‌ی مجدد آن، انجام خواهیم داد.


تبدیل قسمت‌های با قابلیت استفاده‌ی مجدد کامپوننت لاگین، به یک کامپوننت عمومی

ابتدا کامپوننت عمومی Form را که قابلیت استفاده‌ی مجدد دارد، در فایل جدید src\components\common\form.jsx تعریف کرده و سپس کامپوننت فرم لاگین را طوری تغییر می‌دهیم که از آن، بجای کلاس پیش‌فرض Component، ارث بری کند. به این ترتیب تمام متدهای تعریف شده‌ی در این کامپوننت با قابلیت استفاده‌ی مجدد، در کامپوننت‌های مشتق شده‌ی از آن، در دسترس خواهند بود.

1- در ادامه همانطور که عنوان شد، خاصیت state فرم‌ها باید دارای شیء data و شیء errors باشند تا توسط آن‌ها بتوان اطلاعات کل فرم و اطلاعات خطاهای اعتبارسنجی را ذخیره کرد:
import React, { Component } from "react";

class Form extends Component {
    state = {
        data:{},
        errors:{}
     }
با این تغییر، به فرم login بازگشته و خاصیت account موجود در state آن‌را به data تغییر نام می‌دهیم. برای اینکار بهتر است دکمه‌ی F2 را بر روی نام انتخاب شده‌ی account در VSCode فشار دهید تا تکست باکس تغییر نام آن ظاهر شود. مزیت کار با این ابزار refactoring توکار، اصلاح خودکار تمام ارجاعات به account قبلی، با این نام جدید است. همچنین نام تمام خواصی و متغیرهایی را هم که به account تنظیم کرده بودیم، به data تغییر می‌دهیم تا کار به روز رسانی state بر روی data صورت گیرد و نه account قبلی. در این حالت شاید استفاده از امکانات replace کلی ادیتور، بهتر از استفاده از ویژگی F2 باشد.

2- در ادامه، کاری با خاصیت schema تعریف شده‌ی در کامپوننت لاگین نداریم؛ چون کاملا مختص به آن است. اما متدهای validate و validateProperty آن‌را طور کامل cut کرده و به کامپوننت Form، منتقل می‌کنیم. با این انتقال، چون این متدها از کتابخانه‌ی Joi استفاده می‌کنند، باید import آن‌را نیز به ابتدای ماژول جدید فرم، اضافه کرد:
import Joi from "@hapi/joi";

3- سپس متد رندر کامپوننت Form را کاملا حذف می‌کنیم؛ چون این کامپوننت قرار نیست چیزی را رندر کند.

4- در قسمت دوم متد handleSubmit، برای مثال قرار است ارسال داده‌ها به سرور صورت گیرد. به همین جهت آن‌را تبدیل به متدی مانند doSubmit کرده و سپس کل متد handleSubmit را نیز به کامپوننت Form منتقل می‌کنیم.
  doSubmit = () => {
    // call the server
    console.log("Submitted!");
  };

5- متد handleChange را نیز از کامپوننت فرم لاگین cut کرده و به کامپوننت Form منتقل می‌کنیم.

6- پس از این نقل و انتقالات، کار ارث بری از کامپوننت فرم را در کامپوننت فرم لاگین انجام می‌دهیم:
import Form from "./common/form";
// ...

class LoginForm extends Form {

اکنون اگر برنامه را ذخیره کرده و اجرا کنیم، همانند قبل و آن‌چیزی که در انتهای قسمت قبلی به آن رسیدیم، بدون مشکل کار می‌کند؛ اما کدهای کامپوننت فرم لاگین به شدت کاهش یافته و ساده شده‌است. همچنین اگر دفعه‌ی بعد، نیاز به ایجاد فرمی وجود داشت، دیگر نیازی به تکرار این حجم از کد نیست. تنها نیاز خواهیم داشت تا state را تعریف کرده و schema را اضافه کنیم و همچنین نیاز است متد doSumbit را پیاده سازی کنیم تا مشخص شود پس از تکمیل فرم و اعتبارسنجی آن، قرار است چه رخ‌دادی واقع شود.

کدهای کامل کامپوننت فرم را از پیوست انتهای بحث می‌توانید دریافت کنید؛ البته تمام متدهای آن‌را در قسمت قبل تکمیل کرده بودیم و در اینجا صرفا یکسری cut/paste صورت گرفتند.


ساده کردن و بهبود پیاده سازی متد رندر

1- در متد رندر فعلی کامپوننت فرم لاگین، اگر به دکمه‌ی submit آن دقت کنیم، بجز برچسب آن، مابقی قسمت‌های آن در تمام فرم‌های دیگری که تعریف خواهیم کرد، یکسان خواهند بود. به همین جهت این قسمت را می‌توان تبدیل به یک متد کمکی در کلاس Form کرد:
  renderButton(label) {
    return (
      <button disabled={this.validate()} className="btn btn-primary">
        {label}
      </button>
    );
  }
سپس در متد رندر کامپوننت فرم لاگین، تنها کافی است بجای المان button قبلی، از متد فوق استفاده کنیم:
{this.renderButton("Login")}

2- در قسمت‌های قبل، برچسب، فیلدهای ورودی و تگ‌ها و کلاس‌های بوت استرپی را به کامپوننت Input منتقل کردیم، تا به یک فرم ساده‌تر و با قابلیت نگهداری بالاتری برسیم. هرچند این هدف حاصل شده، اما باز هم تعاریف المان‌های Input قرارگرفته‌ی در متد رندر کامپوننت لاگین، دارای الگوی تکراری ذکر یک خاصیت مشخص، تعریف رویدادگردان‌های مشخص و اطلاعات اعتبارسنجی کاملا مشخصی هستند. به همین جهت تعریف المان Input را هم مانند متد renderButton فوق می‌توان به کلاس پایه Form انتقال داد:
  import Input from "./input";
  //...

  renderInput(name, label) {
    const { data, errors } = this.state;
    return (
      <Input
        name={name}
        label={label}
        value={data[name]}
        onChange={this.handleChange}
        error={errors[name]}
      />
    );
همانطور که مشاهده می‌کنید، با استفاده از [] و دسترسی پویای به خواص اشیاء، می‌توان رندر المان Input را تبدیل به متدی با قابلیت نگهداری بهتر کرد و از تکرار ویژگی‌های name ، label ، value ، onChange و error به ازای هر فیلد مورد نیاز، پرهیز کرد. اکنون با این تغییر، متد رندر کامپوننت فرم لاگین به صورت زیر خلاصه می‌شود که بسیار بهتر است از تعریف تعداد قابل ملاحظه‌ای div و کلاس بوت استرپی، تعریف المان‌ها، اتصال تک تک آن‌ها به خواص تعریف شده، اتصال آن‌ها به رویداد گردان‌ها و همچنین به اعتبارسنج‌ها:
  render() {
    return (
      <form onSubmit={this.handleSubmit}>
        {this.renderInput("username", "Username")}
        {this.renderInput("password", "Password")}
        {this.renderButton("Login")}
      </form>
    );
  }

3- تا اینجا فرم لاگین تعریف شده، یک مشکل کوچک را دارد: فیلد پسورد آن، از نوع text تعریف شده و اطلاعات وارد شده را همانند یک textbox معمولی نمایش می‌دهد. برای رفع این مشکل، پارامتر type را با یک مقدار پیش‌فرض پر استفاده، تعریف کرده و به المان Input اعمال می‌کنیم:
  renderInput(name, label, type = "text") {
    const { data, errors } = this.state;
    return (
      <Input
        name={name}
        type={type}
        label={label}
        value={data[name]}
        onChange={this.handleChange}
        error={errors[name]}
      />
    );
  }

سپس این type را در قسمتی که المان مرتبط را رندر می‌کنیم، با password مقدار دهی خواهیم کرد:
  render() {
    return (
      <form onSubmit={this.handleSubmit}>
        {this.renderInput("username", "Username")}
        {this.renderInput("password", "Password", "password")}
        {this.renderButton("Login")}
      </form>
    );
}
نیازی به ذکر type، در اولین renderInput ذکر شده، نیست؛ چون مقدار این پارامتر را ازمقدار پیش‌فرض text، دریافت می‌کند.

البته این تغییرات تا به اینجا کار نخواهند کرد؛ چون هنوز کلاس المان Input را جهت پذیرش ویژگی جدید type، ویرایش نکرده‌ایم. بنابراین به فایل src\components\common\input.jsx مراجعه کرده و type را به آن اعمال می‌کنیم:
import React from "react";

const Input = ({ name, type, label, value, error, onChange }) => {
  return (
    <div className="form-group">
      <label htmlFor={name}>{label}</label>
      <input
        value={value}
        onChange={onChange}
        id={name}
        name={name}
        type={type}
        className="form-control"
      />
      {error && <div className="alert alert-danger">{error}</div>}
    </div>
  );
};

export default Input;
اکنون اگر تغییرات را ذخیره کرده و به مرورگر مراجعه کنیم، فیلد کلمه‌ی عبور، دیگر حروف وارد شده را نمایش نمی‌دهد و بر اساس نوع استاندارد password، عمل می‌کند.

4- مشکل! آیا باید به ازای هر ویژگی جدیدی که قرار است به این input اعمال کنیم، مانند type در اینجا، نیاز است یک پارامتر جدید را تعریف و سپس از آن استفاده کرد؟ در این حالت اینترفیس این کامپوننت از کنترل خارج می‌شود و همچنین هربار باید آن‌را ویرایش کرد و تغییر داد. به علاوه اگر به تعریف این input دقت کنیم، نام 4 ویژگی آن، با مقادیری که دریافت می‌کنند،  هم نام هستند (ویژگی value با مقدار value و ...):
<input
  value={value}
  name={name}
  type={type}
  onChange={onChange}
  id={name}
  className="form-control"
/>
در کامپوننت جاری، منهای پارامترهایی که نام ویژگی‌های تعریف شده، با نام آن پارامترها در تمام قسمت‌های کامپوننت (نه فقط المان input)، یکی نیستند (name، label و error)، مابقی را می‌توان توسط یک «rest operator»، به این متد ارسال کرد:
import React from "react";

const Input = ({ name, label, error, ...rest }) => {
  return (
    <div className="form-group">
      <label htmlFor={name}>{label}</label>
      <input {...rest} name={name} id={name} className="form-control" />
      {error && <div className="alert alert-danger">{error}</div>}
    </div>
  );
};

export default Input;
بنابراین منهای name، label و error که در قسمت‌های دیگر کامپوننت استفاده می‌شوند، مابقی پارامترهای این کامپوننت تابعی را حذف کرده و با یک rest operator، دریافت می‌کنیم. سپس آن‌ها را به کمک یک spread operator، در المان input، گسترده و درج می‌کنیم. شبیه به اینکار را در قسمت 15 و بخش «ارسال props سفارشی در حین مسیریابی به کامپوننت‌ها» آن انجام داده بودیم. با کمک عملگرهای rest و spread، به سادگی می‌توان هرنوع ویژگی جدیدی را که برای کار با المان input نیاز داریم، به کامپوننت جاری ارسال کرد؛ بدون اینکه نیازی باشد هربار تعریف پارامترهای آن را تغییر دهیم. پارامتر rest تعریف شده، یعنی هر خاصیت دیگری را بجز سه خاصیت name، label و error، به صورت خودکار به این کامپوننت تابعی ارسال کن.
با این تغییر در کامپوننت Input، سایر قسمت‌های برنامه نیازی به تغییر ندارند. برای مثال در متد renderInput، سه ویژگی name، label و error تبدیل به سه پارامتر دریافتی از props می‌شوند (ترتیب ذکر آن‌ها اهمیتی ندارد). مابقی ویژگی‌های تعریف شده‌ی در آن، به صورت خودکار در قسمت input {...rest} درج خواهند شد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: sample-20.zip
مطالب
جایگزین کردن jQuery با JavaScript خالص - قسمت ششم - رخدادهای مرورگرها
واکنش نشان دادن به تغییرات صفحات وب، قسمت مهم و عمده‌ای از کار توسعه‌ی برنامه‌های وب را تشکیل می‌دهد. مفاهیم مرتبط با DOM events از زمان IE 4.0 و Netscape Navigator version 2 به مرورگرها اضافه شدند و به مرور تکامل یافتند. پیش از ظهور مرورگرهای مدرن (به IE 9.0 و مرورگرهای پیش از آن، مرورگرهای «باستانی» گفته می‌شود) به علت عدم هماهنگی آن‌ها با استانداردهای وب و تفاوت روش‌های رخدادگردانی، jQuery نقش مهمی را در زمینه‌ی یکدست سازی کدهای مدیریت رخدادها در بین مرورگرهای مختلف ارائه کرد. اما با پیش‌رفت‌های صورت گرفته و هماهنگی بیشتر مرورگرها با استانداردهای وب، دیگر نیازی به jQuery برای ارائه‌ی کدهای یکدست رخدادگردانی نیست و کار مستقیم با API وب مرورگرها برای این منظور کافی است.


انواع رخدادها: بومی و سفارشی

دو رده بندی عمومی رخدادها در مرورگرها وجود دارند: بومی و سفارشی.
بومی‌ها همان‌هایی هستند که در مستندات رسمی استانداردهای وب ذکر شده‌اند؛ مانند click که توسط ماوس و یا صفحه کلید فعال می‌شود و یا load که در زمان بارگذاری کامل صفحه، تصاویر و یا یک iframe رخ می‌دهد.
رخدادهای سفارشی مواردی هستند که توسط یک کتابخانه‌ی خاص و یا جهت یک برنامه‌ی خاص تهیه شده‌اند. مانند یک رخداد سفارشی که زمان شروع آپلود یک فایل را اعلام می‌کند.
رخدادهای سفارشی که بدون jQuery ایجاد و رخ‌می‌دهند، توسط jQuery نیز قابل بررسی و مدیریت هستند و نه برعکس. به عبارتی رخدادهای سفارشی ایجاد شده‌ی توسط jQuery غیراستاندارد بوده و صرفا مختص به API آن هستند.
در این بین، شیء استاندارد Event کار اتصال رخدادهای سفارشی و استاندارد را انجام می‌دهد. هر نوع رخداد DOM (سفارشی و یا بومی)، توسط یک شیء Event بیان می‌شود که آن نیز به همراه تعدادی خاصیت و متد، جهت مدیریت این رخداد است. برای مثال رخداد click دارای خاصیت type ایی به نام click است که در شیء Event متناظر با آن تعریف شده‌است.


انتشار رخدادها در صفحه

در روزهای آغازین وب، Netscape روش event capturing را برای انتشار رخدادها در صفحه ارائه داد و در مقابل آن IE روش event bubbling را معرفی کرد که متضاد یکدیگر بودند. در سال 2000 با ارائه استاندارد DOM Level 2 Events Specification، این وضعیت تغییر کرد و شامل هر دو مورد event capturing و event bubbling است و در حال حاضر تمام مرورگرهای مدرن این استاندارد را پیاده سازی کرده‌اند. بر اساس این استاندارد، زمانیکه رویدادی خلق می‌شود، فاز capturing آغاز می‌گردد که از شیء window شروع، سپس به شیء document منتشر می‌شود و این روند تا رسیدن به المانی که سبب بروز رخداد شده‌است ادامه پیدا می‌کند. پس از پایان فاز capturing، فاز جدید bubbling شروع می‌شود. در این فاز، رخداد از تمام والدین شیء هدف عبور می‌کند تا به شیء window برسد.
برای مثال اگر سند HTML ما چنین تعریفی را داشته باشد و بر روی المان «child of child of one» کلیک شده باشد:
   <!DOCTYPE html> 
   <html>
   <head>
     <title>event propagation demo</title>
   </head>
   <body>
     <section>
       <h1>nested divs</h1>
       <div>one
        <div>child of one
          <div>child of child of one</div>
        </div>
      </div>
    </section>
  </body>
  </html>
این رخداد در فاز capturing از این المان‌ها عبور می‌کند:
1.window
2.document
3.<html>
4.<body>
5.<section>
6.<div>one
7.<div>child of one
8.<div>child of child of one
و در فاز Bubbling از این المان‌ها:
9.<div>child of child of one
10.<div>child of one
11.<div>one
12.<section>
13.<body>
14.<html>
15.document
16.window
هرچند به دلایل تاریخی و همچنین عدم پشتیبانی jQuery از فاز capturing، بیشتر از فاز Bubbling به صورت پیش‌فرض در رخدادگردانی استفاده می‌شود. همچنین صدور رخداد از المانی که آن‌را ایجاد کرده‌است، بیشتر منطقی به نظر می‌رسد تا عکس آن.
البته باید درنظر داشت که jQuery از روش ارائه شده‌ی توسط مرورگر برای فاز Bubbling استفاده نمی‌کند و این مسیر را خودش مجددا محاسبه و رخدادگردان‌های این مسیر را به صورت دستی اجرا می‌کند. به همین جهت کارآیی آن نسبت به روش توکار و بومی مرورگرها کمتر است.


ایجاد رخدادهای DOM و صدور آن‌ها در jQuery

برای نمایش ایجاد و صدور رخدادهای DOM با و بدون jQuery، از قطعه کد HTML زیر استفاده می‌کنیم:
   <div>
     <button type="button">do something</button>
   </div>
 
  <form method="POST" action="/user">
     <label>Enter user name:
       <input name="user">
     </label>
     <button type="submit">submit</button>
  </form>
jQuery به همراه دو متد trigger و triggerHandler برای ایجاد و انتشار رخدادها در طول DOM است. متد trigger سبب ایجاد، صدور و انتشار یک رخداد به تمام والدهای شیء صادر کننده‌ی رخداد می‌شود. نوع این انتشار نیز bubbling است. متد triggerHandler، فقط بر روی المانی که فراخوانی می‌شود، عمل کرده و سبب انتشار این رخداد از طریق bubbling نمی‌شود:
   // submits the form 
   $('FORM').trigger('submit');
 
   // submits the form by clicking the button 
   $('BUTTON[type="submit"]').trigger('click');
 
   // focuses the text input 
   $('INPUT').trigger('focus');
 
  // removes focus from the text input 
  $('INPUT').trigger('blur');
در این مثال‌ها توسط متد trigger، به دو روش سبب submit یک فرم و همچنین در ابتدا سبب focus یک تکست باکس و سپس رفع آن شده‌ایم.
هرچند روش دومی نیز در jQuery API برای انجام همینکارها نیز پیش بینی شده‌است:
   // submits the form 
   $('FORM').submit();
 
   // submits the form by clicking the button 
   $('BUTTON[type="submit"]').click();
 
   // focuses the text input 
   $('INPUT').focus();
 
  // removes focus from the text input 
  $('INPUT').blur();
در اینجا به ازای هر رخداد، یک نام مستعار در jQuery API تدارک دیده شده‌است.

در ادامه فرض کنید یک دکمه داخل یک div قرار گرفته‌است و آن div نیز به همراه یک مدیریت کننده‌ی رخداد کلیک است. در این حالت اگر بخواهیم با کلیک بر روی دکمه سبب اجرای رویدادگردان div والد نشویم، می‌توان از متد triggerHandler استفاده کرد:
  // clicks the first button - the click event does not bubble 
  $('BUTTON[type="button"]').triggerHandler('click');


ایجاد رخدادهای DOM و صدور آن‌ها در جاوا اسکریپت (بدون استفاده از jQuery)

در web API مرورگرها، برای انجام بروز رخدادهای معادل مثالی که با jQuery مطرح شد، می‌توان متدهای بومی متناظر با این رخدادها را بر روی المان‌ها فراخوانی کرد:
   // submits the form 
   document.querySelector('FORM').submit();
 
   // submits the form by clicking the button 
   document.querySelector('BUTTON[type="submit"]').click();
 
   // focuses the text input 
   document.querySelector('INPUT').focus();
 
  // removes focus from the text input 
  document.querySelector('INPUT').blur();
قطعه کد فوق به علت استفاده‌ی از querySelector، با IE 8.0 و تمام مرورگرهای پس از آن سازگار است.
متدهای توکار و بومی click ،focus و blur بر روی تمام عناصر DOM که از اینترفیس HTMLElement مشتق شده باشند، وجود دارند. متد submit فقط بر روی المان‌هایی از نوع <form> وجود دارد و قابل فراخوانی است.
باید دقت داشت که فراخوانی متدهای click و submit از نوع bubbling است؛ اما متدهای focus و blur خیر. از این جهت که این دو رخداد فاز capturing را سبب می‌شوند.

متدهای یاد شده را توسط سازنده‌ی شیء Event و یا متد createEvent شیء document نیز می‌توان ایجاد کرد. یکی از کاربردهای آن، ارائه‌ی رفتاری سفارشی مانند triggerHandler جی‌کوئری است:
   var clickEvent;

   if (typeof Event === 'function') {
     clickEvent = new Event('click', {bubbles: false});
   }
   else {
       clickEvent = document.createEvent('Event');
      clickEvent.initEvent('click', false, true);
  }

  document.querySelector('BUTTON[type="button"]').dispatchEvent(clickEvent);
کار با سازنده‌ی شیء Event در تمام مرورگرهای جدید، منهای IE (تمام نگارش‌های آن) پشتیبانی می‌شود. در اینجا اگر این پشتیبانی وجود داشت، از خاصیت bubbles: false شیء Event استفاده می‌شود و اگر مرورگری قدیمی بود، از متد document.createEvent برای این منظور کمک گرفته می‌شود. در این حالت دومین پارامتر متد initEvent، همان bubbles است.


ایجاد و صدور رخدادهای سفارشی

فرض کنید در حال تهیه‌ی کتابخانه‌ای هستیم که افزودن و حذف آیتم‌ها را به یک گالری عکس ارائه می‌دهد. می‌خواهیم روشی را در اختیار مصرف کننده قرار دهیم تا بتواند به این رخدادهای سفارشی (غیر استانداردی که جزو W3C نیستند) گوش فرا دهد.
در جی‌کوئری برای ایجاد رخدادهای سفارشی به صورت زیر عمل می‌شود:
  // Triggers a custom "image-removed" element, 
  // which bubbles up to ancestor elements.
$libraryElement.trigger('image-removed', {id: 1});
در اینجا نیز صدور رخدادها همانند قبل و توسط همان متد trigger است. اما مشکلی که با آن وجود دارد این است که گوش فرا دهنده‌ی به این رخداد نیز باید توسط جی‌کوئری ارائه شود و خارج از این کتابخانه قابل دریافت و پیگیری نیست.
در خارج از جی‌کوئری و توسط web API استاندارد مرورگرها ایجاد و صدور رخدادهای سفارشی به همراه bubbling آن به صورت زیر است:
  var event = new CustomEvent('image-removed', {
    bubbles: true,
    detail: {id: 1}
  });
  libraryElement.dispatchEvent(event);
البته باید به‌خاطر داشته باشید این روش صرفا با مرورگرهای جدید (منهای تمام نگارش‌های IE) کار می‌کند. در اینجا اگر نیاز به ارائه‌ی راه حلی سازگار با IE نیز وجود داشت می‌توان از document.createEvent استفاده کرد:
  var event = document.createEvent('CustomEvent');
  event.initCustomEvent('image-removed', false, true, {id: 1});
  libraryElement.dispatchEvent(event);
و اگر بخواهیم بررسی وجود IE و یا پشتیبانی از CustomEvent را نیز قید کنیم، به قطعه کد زیر خواهیم رسید که با تمام مرورگرهای موجود کار می‌کند:
  var event;
 
   // If the `CustomEvent` constructor function is not supported, 
   // fall back to `createEvent` method. 
   if (typeof CustomEvent === 'function') {
     event = new CustomEvent('image-removed', {
       bubbles: true,
       detail: {id: 1}
     });
  }
  else {
      event = document.createEvent('CustomEvent');
      event.initCustomEvent('image-removed', false, true, {
        id: 1
      });
  }

  libraryElement.dispatchEvent(event);


گوش فرادادن به رخدادهای صادر شده، توسط jQuery

در جی‌کوئری با استفاده از متد on آن می‌توان به تمام رخدادهای استاندارد و همچنین سفارشی گوش فرا داد:
  $(window).on('resize', function() {
     // react to new window size 
  });
در ادامه برای حذف تمام گوش فرا دهنده‌های به رخداد resize می‌توان از متد off آن استفاده کرد:
  // remove all resize listeners - usually a bad idea 
  $(window).off('resize');
اما مشکلی را که این روش به همراه دارد، از کار انداختن تمام قسمت‌های دیگری است که هم اکنون به صدور این رخداد گوش فرا می‌دهند.
روش بهتر انجام اینکار، ذخیره‌ی ارجاعی به متدی است که قرار است این رویداد گردانی را انجام دهد:
  var resizeHandler = function() {
      // react to new window size 
  };

  $(window).on('resize', resizeHandler);

  // ...later 
  // remove only our resize handler 
  $(window).off('resize', resizeHandler);
و در آخر تنها این گوش فرا دهنده‌ی خاص را در صورت نیاز غیرفعال می‌کنیم و نه تمام گوش فرادهنده‌های سراسر برنامه را.

همچنین اگر یک گوش فراهنده‌ی به رخدادی تنها قرار است یکبار در طول عمر برنامه اجرا شود، می‌توان از متد one استفاده کرد:
$(someElement).one('click', function() {
    // handle click event 
});
پس از یکبار اجرای رخدادگردان کلیک در اینجا، از کلیک‌های بعدی صرفنظر خواهد شد.


گوش فرادادن به رخدادهای صادر شده، توسط جاوا اسکریپت خالص (یا همان web API مرورگرها)

ابتدایی‌ترین روش گوش فرادادن به رخدادها که از زمان آغاز معرفی آن‌ها در دسترس بوده‌است، روش تعریف inline آن‌ها است:
  <button onclick="handleButtonClick()">click me</button>
در اینجا متد رویدادگردان به یکی از ویژگی المان انتساب داده می‌شود. مشکل این روش، نیاز به سراسری تعریف کردن متد handleButtonClick است و دیگر نمی‌توان آن‌را در فضای نامی خاص و یا سفارشی قرار داد.
روش دیگر ثبت رویدادگردان click، انتساب متد آن به خاصیت رخداد متناظری در آن المان ویژه است:
  buttonEl.onclick = function() {
    // handle button click 
  };
مزیت این روش، عدم نیاز به استفاده‌ی از متدهای سراسری است.
البته باید دقت داشت که یکی از دو روش یاد شده را می‌توانید استفاده کنید. در اینجا آخرین رویدادگردان متصل شده‌ی به المان، همواره تمام نمونه‌های موجود دیگر را بازنویسی می‌کند.
اگر نیاز به معرفی رویدادگردان‌های متعددی برای یک المان در ماژول‌های مختلف برنامه وجود داشت، از زمان IE 9.0 به بعد، متد addEventListener برای این منظور تدارک دیده شده‌است و syntax آن بسیار شبیه به متد on جی‌کوئری است:
  buttonEl.addEventListener('click', function() {
    // handle button click 
  });
در این حالت دیگر مشکل نیاز به متدهای سراسری و یا عدم امکان تعریف بیش از یک رویدادگردان خاص برای المانی مشخص، دیگر وجود ندارد.
برای نمونه معادل قطعه کد جی‌کوئری که پیشتر با متد on نوشتیم، با جاوا اسکریپت خالص به صورت زیر است:
  window.addEventListener('resize', function() {
    // react to new window size 
  });
در اینجا برای حذف یک رویدادگردان می‌توان از متد removeEventListener استفاده کرد. تفاوت مهم آن با متد off جی‌کوئری این است که در اینجا حتما باید مشخص باشد کدام رویدادگردان را می‌خواهید حذف کنید:
  var resizeHandler = function() {
      // react to new window size 
  };

  window.addEventListener('resize', resizeHandler);

  // ...later 
  // remove only our resize handler 
  window.removeEventListener('resize', resizeHandler);
یعنی روش حذف رویدادگردان‌ها در اینجا شبیه به مثال دومی است که برای متد off جی‌کوئری ارائه کردیم. ابتدا باید ارجاعی را به متد رویدادگردان تهیه کنیم و سپس بر اساس این ارجاع، امکان حذف آن وجود خواهد داشت.
در اینجا حتی امکان تعریف متد one جی‌کوئری نیز پیش بینی شده‌است (البته جزو استانداردهای جدید وب از سال 2016 است):
  someElement.addEventListener('click', function(event) {
     // handle click event 
  }, { once: true });
اگر بخواهیم متد one سازگار با مرورگرهای قدیمی‌تر را نیز ارائه کنیم، چنین شکلی را پیدا می‌کند:
  var clickHandler = function() {
    // handle click event 
    // ...then unregister handler 
    someElement.removeEventListener('click', clickHandler);
  };
  someElement.addEventListener('click', clickHandler);
در اینجا پس از بروز رخداد، کار removeEventListener آن به صورت خودکار صورت می‌گیرد.


کنترل انتشار رخدادها

فرض کنید می‌خواهیم جلوی انتخاب المان‌های صفحه مانند تصاویر و متن را توسط ماوس بگیریم. روش انجام اینکار با jQuery به صورت زیر است:
$(window).on('mousedown', function(event) {
    event.preventDefault();
});
و یا توسط web API مرورگرها به این صورت:
  window.addEventListener('mousedown', function(event) {
    event.preventDefault();
  });
مطابق «W3C DOM Level 3 Events specification» عملکرد پیش‌فرض رخداد mousedown با انتخاب متون و یا کشیدن و رها کردن المان‌ها آغاز می‌شود. متد preventDefault یکی از متدهای شیء event است که به رویدادگردان‌های تعریف شده ارسال می‌شود و توسط آن عملکرد پیش‌فرض آن رخداد لغو می‌شود.

برای جلوگیری کردن از انتشار رخدادی مانند click جهت رسیدن به سایر رویدادگردان‌های ثبت شده‌ی در بین راه فاز bubbling، می‌توان از متد stopPropagation استفاده کرد. روش انجام اینکار در جی‌کوئری:
  $someElement.on('click', function(event) {
      event.stopPropagation();
  });
البته jQuery صرفا فاز انتشار از نوع bubbling را پشتیبانی می‌کند.
و با web Api جهت جلوگیری از انتشار رخدادها در فاز capturing (این تنها راه مدیریت فاز capturing است):
  // stop propagation during capturing phase 
  someElement.addEventListener('click', function(event) {
      event.stopPropagation();
  }, true);
و یا استفاده از web API برای جلوگیری از انتشار رخدادها در فاز bubbling:
  // stop propagation during bubbling phase 
  someElement.addEventListener('click', function(event) {
      event.stopPropagation();
  });
البته باید درنظر داشت که متد stopPropagation از انتشار رخدادها به سایر گوش فرا دهنده‌های همان المان صادر کننده‌ی رخداد جلوگیری نمی‌کند. برای این منظور باید از متد stopImmediatePropagation استفاده کرد؛ در جی‌کوئری:
  $someElement.on('click', function(event) {
      event.stopImmediatePropagation();
  });
و توسط web API مرورگرها:
  someElement.addEventListener('click', function(event) {
      event.stopImmediatePropagation();
  });

یک نکته: در این حالت اگر متد رویدادگردانی مقدار false را برگرداند، به معنای فراخوانی هر دوی متد preventDefault و stopPropagation است.


ارسال اطلاعات به رویدادگردان‌ها

روش ارسال اطلاعات اضافی به رویداد گردان‌ها در جی‌کوئری به صورت زیر است:
  $uploaderElement.trigger('uploadError', {
    filename: 'picture.jpeg'
  });
و رویدادگردان گوش فرا دهنده‌ی به آن، به این نحو می‌تواند به filename دسترسی پیدا کند:
  $uploaderParent.on('uploadError', function(event, data) {
     showAlert('Failed to upload ' + data.filename);
  });
در اینجا دومین پارامتر تعریف شده، امکان دسترسی به تمام خواص سفارشی ارسالی را میسر می‌کند.

روش انجام اینکار با web API مرورگرها به صورت زیر است:
   // send the failed filename w/ an error event
  var event = new CustomEvent('uploadError', {
     bubbles: true,
     detail: {filename: 'picture.jpeg'}
   });
   uploaderElement.dispatchEvent(event);
 
   // ...and this is a listener for the event 
   uploaderParent.addEventListener('uploadError', function(event) {
      showAlert('Failed to upload ' + event.detail.filename);
  });
این روش با تمام مرورگرهای مدرن (منهای تمام نگارش‌های IE) کار می‌کند و روش دسترسی به خاصیت detail سفارشی تعریف و ارسال شده، از طریق همان خاصیت event ارسالی به رویدادگردان است.
و اگر می‌خواهید از IE هم پشتیبانی کنید، روش جایگزین کردن شیء CustomEvent با createEvent به صورت زیر است:
  // send the failed filename w/ an error event 
   var event = document.createEvent('CustomEvent');
   event.initCustomEvent('uploadError', true, true, {
     filename: 'picture.jpeg'
   });
   uploaderElement.dispatchEvent(event);
 
   // ...and this is a listener for the event 
   uploaderParent.addEventListener('uploadError', function(event) {
    showAlert('Failed to upload ' + event.detail.filename);
  });


متوجه شدن زمان بارگذاری یک شیء در صفحه

در حین توسعه‌ی برنامه‌های وب، با این نوع سؤالات زیاد مواجه خواهید شد: چه زمانی تمام و یا بعضی از المان‌های صفحه کاملا بارگذاری و رندر شده‌اند؟
پاسخ به این نوع سؤالات در W3C UI Events specification توسط رویداد استاندارد load داده شده‌است.

- چه زمانی تمام المان‌های موجود در صفحه کاملا بارگذاری و رندر شده و همچنین شیوه‌نامه‌های تعریف شده نیز به آن‌ها اعمال گردیده‌اند؟
روش انجام اینکار با jQuery:
  $(window).on('load', function() {
    // page is fully rendered 
  });
و توسط web API بومی مرورگرها که بسیار مشابه نمونه‌ی jQuery است:
  window.addEventListener('load', function() {
    // page is fully rendered 
  });

- چه زمانی markup استاتیک صفحه‌ی جاری در جای خود قرار گرفته‌اند؟
اهمیت این موضوع، به دسترسی به زمان مناسب و امن ایجاد تغییرات در DOM بر می‌گردد. برای این منظور رویداد استاندارد DOMContentLoaded پیش‌بینی شده‌است که زودتر از رویداد load، در دسترس برنامه نویس قرار می‌گیرد. در جی‌کوئری توسط یکی از دو روش معروف زیر به رویداد یاد شده دسترسی خواهید داشت:
  $(document).ready(function() {
    // markup is on the page 
  });

  //or
  $(function() {
    // markup is on the page 
  });
و معادل web API آن در تمام مرورگرهای جدید، همان تعریف رویدادگردانی برای DOMContentLoaded استاندارد است:
  document.addEventListener('DOMContentLoaded', function() {
    // markup is on the page 
  });

یک نکته: بهتر است این تعریف web API را پیش از تگ‌های <link> قرار دهید. زیرا بارگذاری آن‌ها، اجرای هر نوع اسکریپتی را تا زمان پایان عملیات، سد می‌کند.

- چه زمانی المانی خاص در صفحه بارگذاری شده‌است و چه زمانی بارگذاری یک المان با شکست مواجه شده‌است؟
در جی‌کوئری توسط بررسی رویدادهای load و error می‌توان به وضعیت نهایی بارگذاری المان‌هایی خاص دسترسی یافت:
   $('IMG').on('load', function() {
     // image has successfully loaded 
   });
 
   $('IMG').on('error', function() {
     // image has failed to load 
   });
روش انجام اینکار با web API مرورگرها نیز یکی است:
  document.querySelector('IMG').addEventListener('load', function() {
    // image has successfully loaded 
  });

  document.querySelector('IMG').addEventListener('error', function() {
    // image has failed to load 
  });

- جلوگیری از ترک اتفاقی صفحه‌ی جاری
گاهی از اوقات نیاز است برای از جلوگیری از تخریب صفحه‌ی جاری و از دست رفتن اطلاعات ذخیره نشده‌ی کاربر، اگر بر روی دکمه‌ی close بالای صفحه کلیک کرد و یا کاربر به اشتباه به صفحه‌ی دیگری هدایت شد، جلوی اینکار را بگیریم. برای این منظور رخداد استاندارد beforeunload درنظر گرفته شده‌است. روش استفاده‌ی از این رویداد در جی‌کوئری:
  $(window).on('beforeunload', function() {
    return 'Are you sure you want to unload the page?';
  });
و در web API مرورگرها:
  window.addEventListener('beforeunload', function(event) {
    var message = 'Are you sure you want to unload the page?';
    event.returnValue = message;
    return message;
  });
در حالت web API بعضی از مرورگرها از نتیجه‌ی متد استفاده می‌کنند و بعضی دیگر از مقدار خاصیت event.returnValue. به همین جهت هر دو مورد در اینجا مقدار دهی شده‌اند.