مطالب
ارسال خطاهای رخ‌داده‌ی در برنامه‌های سمت کلاینت Blazor WASM، به تلگرام
هر زمانیکه در سمت کلاینت، استثناء یا خطایی رخ می‌دهد، کاربر با نوار زرد رنگی در پایین صفحه، از آن مطلع می‌شود؛ اما برنامه نویس چطور؟! به همین جهت در این مطلب قصد داریم تمام خطاهای رخ داده‌ی در برنامه‌ی سمت کلاینت را لاگ کرده و به سرور تلگرام ارسال کنیم. مزیت کار کردن با تلگرام، دسترسی به سروری است که تقریبا همواره در دسترس است و برخلاف بانک اطلاعاتی برنامه که ممکن است در لحظه‌ی بروز خطا، خودش سبب ساز اصلی باشد و قادر به ثبت اطلاعات خطاهای رسیده‌ی از سمت کلاینت نباشد، چنین مشکلی را با تلگرام نداریم (مانند همان جمله‌ی معروف: «بک‌آپ سروری که روی همان سرور گرفته می‌شود، بک آپ نام ندارد!»). همچنین بررسی و حذف گزارش‌های رسیده‌ی به آن نیز بسیار ساده‌است و می‌توان این گزارش‌ها را مستقل از سرور برنامه و از طریق وسایل مختلفی مانند گوشی‌های همراه، تبلت‌ها و غیره نیز بررسی کرد.




نحوه‌ی نمایش خطاها در برنامه‌های Blazor

در حین توسعه‌ی برنامه‌های Blazor، اگر استثنائی رخ دهد، نوار زرد رنگی در پایین صفحه، ظاهر می‌شود که امکان هدایت توسعه دهنده را به کنسول مرورگر، برای مشاهده‌ی جزئیات بیشتر آن خطا را دارد. در حالت توزیع برنامه، این نوار زرد رنگ تنها به ذکر خطایی رخ داده‌است اکتفا کرده و گزینه‌ی راه اندازی مجدد برنامه را با ریفرش کردن مرورگر، پیشنهاد می‌دهد. سفارشی سازی آن هم در فایل wwwroot/index.html در قسمت زیر صورت می‌گیرد:
<div id="blazor-error-ui">
    An unhandled error has occurred.
    <a href="" class="reload">Reload</a>
    <a class="dismiss">🗙</a>
</div>
که شیوه نامه‌های پیش‌فرض آن در فایل wwwroot/css/app.css قرار دارند. در حالت عادی المان blazor-error-ui به همراه یک display: none است که از نمایش آن جلوگیری می‌کند. اما در زمان بروز خطایی، فریم‌ورک آن‌را به صورت display: block نمایش می‌دهد.


نحوه‌ی مدیریت استثناءها در برنامه‌های Blazor

توصیه شده‌است که کار مدیریت استثناءها باید توسط توسعه دهنده صورت گیرد و بهتر است جزئیات آن‌ها و یا stack-trace آن‌ها را به کاربر نمایش نداد؛ تا مبادا اطلاعات حساسی فاش شوند و یا کاربر مهاجم بتواند توسط آن‌ها اطلاعات ارزشمندی را از نحوه‌ی عملکرد برنامه بدست آورد.
برخلاف برنامه‌های ASP.NET Core که دارای یک middleware pipeline هستند و برای مثال توسط آن‌ها می‌توان مدیریت سراسری خطاهای رخ‌داده را انجام داد، چنین ویژگی در برنامه‌های Blazor وجود ندارد؛ چون در اینجا مرورگر است که هاست برنامه بوده و processing pipeline آن‌را تشکیل می‌دهد.
اما ... اگر استثنائی مدیریت نشده در یک برنامه‌ی Blazor رخ‌دهد، این استثناء در ابتدا توسط یک ILogger، لاگ شده و سپس در کنسول مرورگر نمایش داده می‌شود. در اینجا Console Logging Provider، تامین کننده‌ی پیش‌فرض سیستم ثبت وقایع برنامه‌های Blazor است. به همین جهت استثناءهای مدیریت نشده‌ی برنامه را می‌توان در کنسول توسعه دهندگان مرورگر نیز مشاهده کرد. برای مثال اگر سطح لاگ ارائه شده LogLevel.Error باشد، به صورت خودکار به معادل console.error ترجمه می‌شود.
بنابراین اگر در برنامه‌ی Blazor جاری یک ILoggerProvider سفارشی را تهیه و آن‌را به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی کنیم، می‌توان از تمام وقایع سیستم (هر قسمتی از آن که از ILogger استفاده می‌کند)، منجمله تمام خطاهای رخ‌داده (و مدیریت نشده) مطلع شد و برای مثال آن‌ها را به سمت Web API برنامه، جهت ثبت در بانک اطلاعاتی و یا نمایش در برنامه‌ی تلگرام، ارسال کرد و این دقیقا همان کاری است که قصد داریم در ادامه انجام دهیم.


نوشتن یک ILoggerProvider سفارشی جهت ارسال رخ‌دادها برنامه‌ی سمت کلاینت، به یک Web API

برای ارسال تمام وقایع برنامه‌ی کلاینت به سمت سرور، نیاز است یک ILoggerProvider سفارشی را تهیه کنیم که شروع آن به صورت زیر است:
using System;
using System.Net.Http;
using Microsoft.AspNetCore.Components;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using Microsoft.Extensions.Options;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Client.Logging
{
    public class ClientLoggerProvider : ILoggerProvider
    {
        private readonly HttpClient _httpClient;
        private readonly WebApiLoggerOptions _options;
        private readonly NavigationManager _navigationManager;

        public ClientLoggerProvider(
                IServiceProvider serviceProvider,
                IOptions<WebApiLoggerOptions> options,
                NavigationManager navigationManager)
        {
            if (serviceProvider is null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(serviceProvider));
            }

            if (options is null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(options));
            }

            _httpClient = serviceProvider.CreateScope().ServiceProvider.GetRequiredService<HttpClient>();
            _options = options.Value;
            _navigationManager = navigationManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(navigationManager));
        }

        public ILogger CreateLogger(string categoryName)
        {
            return new WebApiLogger(_httpClient, _options, _navigationManager);
        }

        public void Dispose()
        {
        }
    }
}
توضیحات:
زمانیکه قرار است یک لاگر سفارشی را به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی کنیم، روش آن به صورت زیر است:
using System;
using Microsoft.Extensions.DependencyInjection;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Client.Logging
{
    public static class ClientLoggerProviderExtensions
    {
        public static ILoggingBuilder AddWebApiLogger(this ILoggingBuilder builder)
        {
            if (builder == null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(builder));
            }

            builder.Services.AddSingleton<ILoggerProvider, ClientLoggerProvider>();
            return builder;
        }
    }
}
باید کلاسی را داشته باشیم مانند ClientLoggerProvider که یک ILoggerProvider را پیاده سازی می‌کند و نحوه‌ی ثبت آن نیز باید حتما Singleton باشد. مزیت معرفی ILoggerProvider به این نحو، امکان دسترسی به سرویس‌های برنامه در سازنده‌ی کلاس ClientLoggerProvider است و در این حالت دیگر نیاز به نوشتن new ClientLoggerProvider نبوده و خود سیستم تزریق وابستگی‌ها، سازنده‌های ClientLoggerProvider را تامین می‌کند.
در کلاس ClientLoggerProvider فوق، سه وابستگی تزریق شده را مشاهده می‌کنید:
public ClientLoggerProvider(
                IServiceProvider serviceProvider,
                IOptions<WebApiLoggerOptions> options,
                NavigationManager navigationManager)
با استفاده از IServiceProvider می‌توان به HttpClient برنامه دسترسی یافت. از این جهت که چون HttpClient به صورت پیش‌فرض با طول عمر Scoped به سیستم معرفی شده، امکان تزریق مستقیم آن به سازنده‌ی یک ILoggerProvider از نوع Singleton وجود ندارد. به همین جهت از IServiceProvider برای تامین آن استفاده خواهیم کرد. مابقی موارد مانند IOptions که تنظیمات این لاگر را فراهم می‌کند و یا NavigationManager استاندارد برنامه که امکان دسترسی به Url جاری را میسر می‌کند، به صورت پیش‌فرض دارای طول عمر Singleton هستند و می‌توان آن‌ها را بدون مشکل، به سازنده‌ی لاگر سفارشی، تزریق کرد.
مهم‌ترین قسمت ILoggerProvider سفارشی، متد CreateLogger آن است که یک ILogger را بازگشت می‌دهد:
public ILogger CreateLogger(string categoryName)
{
   return new WebApiLogger(_httpClient, _options, _navigationManager);
}
بنابراین در ادامه نیاز است، یک ILogger سفارشی را نیز پیاده سازی کنیم:
using System;
using System.Net.Http;
using System.Net.Http.Json;
using BlazorWasmTelegramLogger.Shared;
using Microsoft.AspNetCore.Components;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Client.Logging
{
    public class WebApiLogger : ILogger
    {
        private readonly WebApiLoggerOptions _options;
        private readonly HttpClient _httpClient;
        private readonly NavigationManager _navigationManager;

        public WebApiLogger(HttpClient httpClient, WebApiLoggerOptions options, NavigationManager navigationManager)
        {
            _httpClient = httpClient ?? throw new ArgumentNullException(nameof(httpClient));
            _options = options ?? throw new ArgumentNullException(nameof(options));
            _navigationManager = navigationManager ?? throw new ArgumentNullException(nameof(navigationManager));
        }

        public IDisposable BeginScope<TState>(TState state) => default;

        public bool IsEnabled(LogLevel logLevel) => logLevel >= _options.LogLevel;

        public void Log<TState>(
            LogLevel logLevel,
            EventId eventId,
            TState state,
            Exception exception,
            Func<TState, Exception, string> formatter)
        {
            if (!IsEnabled(logLevel))
            {
                return;
            }

            if (formatter is null)
            {
                throw new ArgumentNullException(nameof(formatter));
            }

            try
            {
                ClientLog log = new()
                {
                    LogLevel = logLevel,
                    EventId = eventId,
                    Message = formatter(state, exception),
                    Exception = exception?.Message,
                    StackTrace = exception?.StackTrace,
                    Url = _navigationManager.Uri
                };
                _httpClient.PostAsJsonAsync(_options.LoggerEndpointUrl, log);
            }
            catch
            {
                // don't throw exceptions from the logger
            }
        }
    }
}
نحوه‌ی عملکرد این ILogger سفارشی بسیار ساده‌است:
- متد IsEnabled آن مشخص می‌کند که چه سطحی از رخ‌دادهای سیستم را باید لاگ کند. این سطح را نیز از تنظیمات برنامه دریافت می‌کند:
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Client.Logging
{
    public class WebApiLoggerOptions
    {
        public string LoggerEndpointUrl { set; get; }

        public LogLevel LogLevel { get; set; } = LogLevel.Information;
    }
}
در این تنظیمات مشخص می‌کنیم که Url مربوط به اکشن متد Web API ما که قرار است اطلاعات به سمت آن ارسال شوند، چیست؟ همچنین حداقل سطح لاگ مدنظر را نیز باید مشخص کنیم. اطلاعات آن توسط فایل Client\wwwroot\appsettings.json با این محتوای فرضی قابل تنظیم است:
{
  "Logging": {
    "LogLevel": {
      "Default": "Information",
      "Microsoft": "Warning",
      "Microsoft.Hosting.Lifetime": "Information"
    }
  },
  "WebApiLogger": {
    "LogLevel": "Warning",
    "LoggerEndpointUrl": "/api/logs"
  }
}
و همچنین باید کلاس WebApiLoggerOptions را به نحو زیر در کلاس Program برنامه به سیستم تزریق وابستگی‌ها، معرفی کرد تا <IOptions<WebApiLoggerOptions قابلیت تزریق به سازنده‌ی تامین کننده‌ی لاگر را پیدا کند:
namespace BlazorWasmTelegramLogger.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            builder.RootComponents.Add<App>("#app");

            builder.Services.Configure<WebApiLoggerOptions>(options => builder.Configuration.GetSection("WebApiLogger").Bind(options));
            // …
        }
    }
}
- متد لاگ این لاگر سفارشی، پیام نهایی قابل ارسال به سمت Web API را تشکیل داده و توسط متد httpClient.PostAsJsonAsync آن‌را ارسال می‌کند. به همین جهت ساختار لاگ مدنظر را در فایل Shared\ClientLog.cs به صورت زیر تعریف کرده‌ایم که بین برنامه‌ی کلاینت و سرور، مشترک است:
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Shared
{
    public class ClientLog
    {
        public LogLevel LogLevel { get; set; }

        public EventId EventId { get; set; }

        public string Message { get; set; }

        public string Exception { get; set; }

        public string StackTrace { get; set; }

        public string Url { get; set; }
    }
}
این اطلاعاتی است که کلاینت به ازای رخ‌دادی خاص، جمع آوری کرده و به سمت سرور ارسال می‌کند.

در آخر هم کار ثبت متد ()AddWebApiLogger که معرفی ILoggerProvider سفارشی ما را انجام می‌دهد، به صورت زیر خواهد بود:
namespace BlazorWasmTelegramLogger.Client
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            builder.RootComponents.Add<App>("#app");

            builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });

            builder.Services.Configure<WebApiLoggerOptions>(options => builder.Configuration.GetSection("WebApiLogger").Bind(options));
            builder.Services.AddLogging(configure =>
            {
                configure.AddWebApiLogger();
            });

            await builder.Build().RunAsync();
        }
    }
}
تا اینجا اگر هر نوع استثنای مدیریت نشده‌ای در برنامه‌ی Blazor WASM رخ دهد، چون سطح لاگ آن بالاتر از Warning تنظیم شده‌ی در فایل Client\wwwroot\appsettings.json است:
public bool IsEnabled(LogLevel logLevel) => logLevel >= _options.LogLevel;
به صورت خودکار به سمت کنترلر api/logs ارسال خواهد شد. بنابراین مرحله‌ی بعدی، تکمیل کنترلر یاد شده‌است.


ایجاد سرویسی برای ارسال لاگ‌های برنامه به سمت تلگرام

پیش از اینکه کار تکمیل کنترلر api/logs را در برنامه‌ی Web API انجام دهیم، ابتدا در همان برنامه‌ی Web API، سرویسی را برای ارسال لاگ‌های رسیده به سمت تلگرام، تهیه می‌کنیم. علت اینکه این قسمت را به برنامه‌ی سمت سرور محول کرده‌ایم، شامل موارد زیر است:
- درست است که می‌توان کتابخانه‌های مرتبط با تلگرام را به برنامه‌ی سی‌شارپی Blazor خود اضافه کرد، اما هر وابستگی سمت کلاینتی، سبب حجیم‌تر شدن توزیع نهایی برنامه خواهد شد که مطلوب نیست.
- برای کار با تلگرام نیاز است توکن اتصال به آن‌را در یک محل امن، نگهداری کرد. قرار دادن این نوع اطلاعات حساس، در برنامه‌ی سمت کلاینتی که تمام اجزای آن از مرورگر قابل استخراج و بررسی است، کار اشتباهی است.
- ارسال اطلاعات لاگ برنامه‌ی سمت کلاینت به Web API، مزیت لاگ سمت سرور آن‌را مانند ثبت در یک فایل محلی، ثبت در بانک اطلاعاتی و غیره را نیز میسر می‌کند و صرفا محدود به تلگرام نیست.

برای ارسال اطلاعات به تلگرام، سرویس سمت سرور زیر را تهیه می‌کنیم:
using System;
using System.Text;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorWasmTelegramLogger.Shared;
using Microsoft.Extensions.Logging;
using Microsoft.Extensions.Options;
using Telegram.Bot;
using Telegram.Bot.Types.Enums;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Server.Services
{
    public class TelegramLoggingBotOptions
    {
        public string AccessToken { get; set; }
        public string ChatId { get; set; }
    }

    public interface ITelegramBotService
    {
        Task SendLogAsync(ClientLog log);
    }

    public class TelegramBotService : ITelegramBotService
    {
        private readonly string _chatId;
        private readonly TelegramBotClient _client;

        public TelegramBotService(IOptions<TelegramLoggingBotOptions> options)
        {
            _chatId = options.Value.ChatId;
            _client = new TelegramBotClient(options.Value.AccessToken);
        }

        public async Task SendLogAsync(ClientLog log)
        {
            var text = formatMessage(log);
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(text))
            {
                return;
            }

            await _client.SendTextMessageAsync(_chatId, text, ParseMode.Markdown);
        }

        private static string formatMessage(ClientLog log)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(log.Message))
            {
                return string.Empty;
            }

            var sb = new StringBuilder();
            sb.Append(toEmoji(log.LogLevel))
                .Append(" *")
                .AppendFormat("{0:hh:mm:ss}", DateTime.Now)
                .Append("* ")
                .AppendLine(log.Message);

            if (!string.IsNullOrWhiteSpace(log.Exception))
            {
                sb.AppendLine()
                    .Append('`')
                    .AppendLine(log.Exception)
                    .AppendLine(log.StackTrace)
                    .AppendLine("`")
                    .AppendLine();
            }

            sb.Append("*Url:* ").AppendLine(log.Url);
            return sb.ToString();
        }

        private static string toEmoji(LogLevel level) =>
            level switch
            {
                LogLevel.Trace => "⬜️",
                LogLevel.Debug => "🟦",
                LogLevel.Information => "⬛️️️",
                LogLevel.Warning => "🟧",
                LogLevel.Error => "🟥",
                LogLevel.Critical => "❌",
                LogLevel.None => "🔳",
                _ => throw new ArgumentOutOfRangeException(nameof(level), level, null)
            };
    }
}
توضیحات:
- برای کار با API تلگرام، از کتابخانه‌ی معروف Telegram.Bot استفاده کرده‌ایم که به صورت زیر، وابستگی آن به برنامه‌ی Web API اضافه می‌شود:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk.Web">
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Telegram.Bot" Version="15.7.1" />
  </ItemGroup>
</Project>
- این سرویس برای کار کردن، نیاز به تنظیمات زیر را دارد:
    public class TelegramLoggingBotOptions
    {
        public string AccessToken { get; set; }
        public string ChatId { get; set; }
    }
- برای دریافت AccessToken، در برنامه‌ی تلگرام خود، بات مخصوصی را به نام https://t.me/botfather یافته و سپس آن‌را استارت کنید:


پس از شروع این بات، ابتدا دستور newbot/ را صادر کنید. سپس یک نام را از شما می‌پرسد. نام دلخواهی را وارد کنید. در ادامه یک نام منحصربفرد را جهت شناسایی این بات خواهد پرسید. پس از دریافت آن، توکن خود را همانند تصویر فوق، مشاهده می‌کنید.

- مرحله‌ی بعد تنظیم ChatId است. نحوه‌ی کار برنامه به این صورت است که پیام‌ها را به این بات سفارشی خود ارسال کرده و این بات، آن‌ها را به کانال اختصاصی ما هدایت می‌کند. بنابراین یک کانال جدید را ایجاد کنید. ترجیحا بهتر است این کانال خصوصی باشد. سپس کاربر test_2021_logs_bot@ (همان نام منحصربفرد بات که حتما باید با @ شروع شود) را به عنوان عضو جدید کانال خود اضافه کنید. در اینجا عنوان می‌کند که این کاربر چون بات است، باید دسترسی ادمین را داشته باشد که دقیقا این دسترسی را نیز باید برقرار کنید تا بتوان توسط این بات، پیامی را به کانال اختصاصی خود ارسال کرد.
بنابراین تا اینجا یک کانال خصوصی را ایجاد کرده‌ایم که بات جدید test_2021_logs_bot@ عضو با دسترسی ادمین آن است. اکنون باید Id این کانال را بیابیم. برای اینکار بات دیگری را به نام JsonDumpBot@ یافته و استارت کنید. سپس در کانال خود یک پیام آزمایشی جدید را ارسال کنید و در ادامه این پیام را به بات JsonDumpBot@ ارسال کنید (forward کنید). همان لحظه‌ای که کار ارسال پیام به این بات صورت گرفت، Id کانال خود را در پاسخ آن می‌توانید مشاهده کنید:


در این تصویر مقدار forward_from_chat:id همان ChatId تنظیمات برنامه‌ی شما است.

در آخر این اطلاعات را در فایل Server\appsettings.json قرار می‌دهیم:
{
  "Logging": {
    "LogLevel": {
      "Default": "Information",
      "Microsoft": "Warning",
      "Microsoft.Hosting.Lifetime": "Information"
    }
  },
  "AllowedHosts": "*",
  "TelegramLoggingBot": {
    "AccessToken": "1826…",
    "ChatId": "-1001…" 
  }
}
که نحوه‌ی ثبت و معرفی آن‌ها به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه‌ی Web API، به صورت زیر است:
namespace BlazorWasmTelegramLogger.Server
{
    public class Startup
    {
        // ...

        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.Configure<TelegramLoggingBotOptions>(options =>
                            Configuration.GetSection("TelegramLoggingBot").Bind(options));
            services.AddSingleton<ITelegramBotService, TelegramBotService>();

            // ...
        }

        // ...
    }
}
سرویس ITelegramBotService را با طول عمر Singleton معرفی کرده‌ایم. چون new TelegramBotClient ای که در سازنده‌ی آن صورت می‌گیرد:
    public class TelegramBotService : ITelegramBotService
    {
        private readonly string _chatId;
        private readonly TelegramBotClient _client;

        public TelegramBotService(IOptions<TelegramLoggingBotOptions> options)
        {
            _chatId = options.Value.ChatId;
            _client = new TelegramBotClient(options.Value.AccessToken);
        }
باید فقط یکبار در طول عمر برنامه انجام شود و از این پس، هر بار که متد client.SendTextMessageAsync_ آن فراخوانی می‌گردد، پیامی به سمت بات و سپس کانال اختصاصی ما ارسال می‌شود.


ایجاد کنترلر Logs، جهت دریافت لاگ‌های رسیده‌ی از سمت کلاینت

مرحله‌ی آخر کار بسیار ساده‌است. سرویس تکمیل شده‌ی ITelegramBotService را به سازنده‌ی کنترلر Logs تزریق کرده و سپس متد SendLogAsync آن‌را فراخوانی می‌کنیم تا لاگی را که از کلاینت دریافت کرده، به سمت تلگرام هدایت کند:
using System;
using System.Threading.Tasks;
using BlazorWasmTelegramLogger.Server.Services;
using BlazorWasmTelegramLogger.Shared;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using Microsoft.Extensions.Logging;

namespace BlazorWasmTelegramLogger.Server.Controllers
{
    [ApiController]
    [Route("api/[controller]")]
    public class LogsController : ControllerBase
    {
        private readonly ILogger<LogsController> _logger;
        private readonly ITelegramBotService _telegramBotService;

        public LogsController(ILogger<LogsController> logger, ITelegramBotService telegramBotService)
        {
            _logger = logger ?? throw new ArgumentNullException(nameof(logger));
            _telegramBotService = telegramBotService;
        }

        [HttpPost]
        public async Task<IActionResult> PostLog(ClientLog log)
        {
            // TODO: Save the client's `log` in the database

            _logger.Log(log.LogLevel, log.EventId, log.Url + Environment.NewLine + log.Message);

            await _telegramBotService.SendLogAsync(log);

            return Ok();
        }
    }
}


آزمایش برنامه

برای آزمایش برنامه، برای مثال در فایل Client\Pages\Counter.razor یک استثنای عمدی مدیریت نشده را قرار داده‌ایم:
@page "/counter"

<h1>Counter</h1>

<p>Current count: @currentCount</p>

<button class="btn btn-primary" @onclick="IncrementCount">Click me</button>

@code {
    private int currentCount = 0;

    private void IncrementCount()
    {
        currentCount++;

        throw new InvalidOperationException("This is an exception message from the client!");
    }
}
اکنون اگر برنامه را اجرا کرده و سپس بر روی دکمه‌ی شمارشگر کلیک کنیم، همان تصویر ابتدای مطلب را که حاصل از ارسال جزئیات این استثنای مدیریت نشده به سمت تلگرام است، مشاهده خواهیم کرد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: BlazorWasmTelegramLogger.zip
مطالب
پیاده سازی SoftDelete در EF Core
در مورد حذف منطقی در EF 6x، پیشتر مطالبی را در این سایت مطالعه کرده‌اید:
- «پیاده سازی حذف منطقی در Entity framework» حذف منطقی، یکی از الگوهای بسیار پرکاربرد در برنامه‌های تجاری است. توسط آن بجای حذف فیزیکی اطلاعات، آن‌ها را تنها به عنوان رکوردی حذف شده، «علامتگذاری» می‌کنیم. مزایای آن نیز به شرح زیر هستند:
- داشتن سابقه‌ی حذف اطلاعات
- جلوگیری از cascade delete
- امکان بازیابی رکوردها و امکان ایجاد قسمتی به نام recycle bin در برنامه (شبیه به recycle bin در ویندوز که امکان بازیابی موارد حذف شده را می‌دهد)
- امکان داشتن رکوردهایی که در یک برنامه (به ظاهر) حذف شده‌اند، اما هنوز در برنامه‌ی دیگری در حال استفاده هستند.
- بالابردن میزان امنیت برنامه. فرض کنید سایت شما هک شده و شخصی، دسترسی به پنل مدیریتی و سطوح دسترسی مدیریتی برنامه را پیدا کرده‌است. در این حالت حذف تمام رکوردهای سایت توسط او، تنها به معنای تغییر یک بیت، از یک به صفر است و بازگرداندن این درجه از خسارت، تنها با روشن کردن این بیت، برطرف می‌شود.

پیاده سازی حذف منطقی در EF Core شامل مراحل خاصی است که در این مطلب، جزئیات آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.


نیاز به تعریف دو خاصیت جدید در هر جدول

هر جدولی که قرار است soft delete به آن اعمال شود، باید دارای دو فیلد جدید bool IsDeleted و DateTime? DeletedAt باشد. می‌توان این خواص را به هر موجودیتی به صورت دستی اضافه کرد و یا می‌توان ابتدا یک کلاس پایه‌ی abstract را برای آن ایجاد کرد:
using System;

namespace EFCoreSoftDelete.Entities
{
    public abstract class BaseEntity
    {
        public int Id { get; set; }


        public bool IsDeleted { set; get; }
        public DateTime? DeletedAt { set; get; }
    }
}
و سپس موجودیت‌هایی را که قرار است از soft delete پشتیبانی کنند، توسط آن علامتگذاری کرد؛ مانند موجودیت Blog:
using System.Collections.Generic;
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.EntityFrameworkCore.Metadata.Builders;

namespace EFCoreSoftDelete.Entities
{
    public class Blog : BaseEntity
    {
        public string Name { set; get; }

        public virtual ICollection<Post> Posts { set; get; }
    }

    public class BlogConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Blog>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Blog> builder)
        {
            builder.Property(blog => blog.Name).HasMaxLength(450).IsRequired();
            builder.HasIndex(blog => blog.Name).IsUnique();

            builder.HasData(new Blog { Id = 1, Name = "Blog 1" });
            builder.HasData(new Blog { Id = 2, Name = "Blog 2" });
            builder.HasData(new Blog { Id = 3, Name = "Blog 3" });
        }
    }
}
که هر بلاگ از تعدادی مطلب تشکیل شده‌است:
using Microsoft.EntityFrameworkCore;
using Microsoft.EntityFrameworkCore.Metadata.Builders;

namespace EFCoreSoftDelete.Entities
{
    public class Post : BaseEntity
    {
        public string Title { set; get; }

        public Blog Blog { set; get; }
        public int BlogId { set; get; }
    }

    public class PostConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Post>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Post> builder)
        {
            builder.Property(post => post.Title).HasMaxLength(450);
            builder.HasOne(post => post.Blog).WithMany(blog => blog.Posts).HasForeignKey(post => post.BlogId);

            builder.HasData(new Post { Id = 1, BlogId = 1, Title = "Post 1" });
            builder.HasData(new Post { Id = 2, BlogId = 1, Title = "Post 2" });
            builder.HasData(new Post { Id = 3, BlogId = 1, Title = "Post 3" });
            builder.HasData(new Post { Id = 4, BlogId = 1, Title = "Post 4" });
            builder.HasData(new Post { Id = 5, BlogId = 2, Title = "Post 5" });
        }
    }
}
مزیت علامتگذاری این کلاس‌ها، امکان کوئری گرفتن از آن‌ها نیز می‌باشد که در ادامه از آن استفاده خواهیم کرد.


حذف خودکار رکوردهایی که Soft Delete شده‌اند، از نتیجه‌ی کوئری‌ها و گزارشات

تا اینجا فقط دو خاصیت ساده را به کلاس‌های مدنظر خود اضافه کرده‌ایم. پس از آن یا می‌توان در هر جائی برای مثال شرط context.Blogs.Where(blog => !blog.IsDeleted) را به صورت دستی اعمال کرد و در گزارشات، رکوردهای حذف منطقی شده را نمایش نداد و یا از زمان ارائه‌ی EF Core 2x می‌توان برای آن‌ها Query Filter تعریف کرد. برای مثال می‌توان به تنظیمات موجودیت Blog و یا Post مراجعه نمود و با استفاده از متد HasQueryFilter، همان شرط blog => !blog.IsDeleted را به صورت سراسری به تمام کوئری‌های مرتبط با این موجودیت‌ها اعمال کرد:
    public class BlogConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Blog>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Blog> builder)
        {
            // ...
            builder.HasQueryFilter(blog => !blog.IsDeleted);
        }
    }
از این پس ذکر context.Blogs دقیقا معنای context.Blogs.Where(blog => !blog.IsDeleted) را می‌دهد و دیگر نیازی به ذکر صریح شرط متناظر با soft delete نیست.
در این حالت کوئری‌های نهایی به صورت خودکار دارای شرط زیر خواهند شد:
SELECT [b].[Id], [b].[DeletedAt], [b].[IsDeleted], [b].[Name]
FROM [Blogs] AS [b]
WHERE [b].[IsDeleted] <> CAST(1 AS bit)


اعمال خودکار QueryFilter مخصوص Soft Delete به تمام موجودیت‌ها

همانطور که عنوان شد، مزیت علامتگذاری موجودیت‌ها با کلاس پایه‌ی BaseEntity، امکان کوئری گرفتن از آن‌ها است:
namespace EFCoreSoftDelete.DataLayer
{
    public static class GlobalFiltersManager
    {
        public static void ApplySoftDeleteQueryFilters(this ModelBuilder modelBuilder)
        {
            foreach (var entityType in modelBuilder.Model
                                                    .GetEntityTypes()
                                                    .Where(eType => typeof(BaseEntity).IsAssignableFrom(eType.ClrType)))
            {
                entityType.addSoftDeleteQueryFilter();
            }
        }

        private static void addSoftDeleteQueryFilter(this IMutableEntityType entityData)
        {
            var methodToCall = typeof(GlobalFiltersManager)
                                .GetMethod(nameof(getSoftDeleteFilter), BindingFlags.NonPublic | BindingFlags.Static)
                                .MakeGenericMethod(entityData.ClrType);
            var filter = methodToCall.Invoke(null, new object[] { });
            entityData.SetQueryFilter((LambdaExpression)filter);
        }

        private static LambdaExpression getSoftDeleteFilter<TEntity>() where TEntity : BaseEntity
        {
            return (Expression<Func<TEntity, bool>>)(entity => !entity.IsDeleted);
        }
    }
}
در اینجا در ابتدا تمام موجودیت‌هایی که از BaseEntity ارث بری کرده‌اند، یافت می‌شوند. سپس بر روی آن‌ها قرار است متد SetQueryFilter فراخوانی شود. این متد بر اساس تعاریف EF Core، یک LambdaExpression کلی را قبول می‌کند که نمونه‌ی آن در متد getSoftDeleteFilter تعریف شده و سپس توسط متد addSoftDeleteQueryFilter به صورت پویا به modelBuilder اعمال می‌شود.

محل اعمال آن نیز در انتهای متد OnModelCreating است تا به صورت خودکار به تمام موجودیت‌های موجود اعمال شود:
namespace EFCoreSoftDelete.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {

        //...


        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            base.OnModelCreating(modelBuilder);

            modelBuilder.ApplyConfigurationsFromAssembly(typeof(BaseEntity).Assembly);
            modelBuilder.ApplySoftDeleteQueryFilters();
        }


مشکل! هنوز هم حذف فیزیکی رخ می‌دهد!

تنظیمات فوق، تنها بر روی کوئری‌های نوشته شده تاثیر دارند؛ اما هیچگونه تاثیری را بر روی متد Remove و سپس SaveChanges نداشته و در این حالت، هنوز هم حذف واقعی و فیزیکی رخ می‌دهد.
 برای رفع این مشکل باید به EF Core گفت، هر چند دستور حذف صادر شده، اما آن‌را تبدیل به دستور Update کن؛ یعنی فیلد IsDelete را به 1 و فیلد DeletedAt را با زمان جاری مقدار دهی کن:
namespace EFCoreSoftDelete.DataLayer
{
    public static class AuditableEntitiesManager
    {
        public static void SetAuditableEntityOnBeforeSaveChanges(this ApplicationDbContext context)
        {
            var now = DateTime.UtcNow;

            foreach (var entry in context.ChangeTracker.Entries<BaseEntity>())
            {
                switch (entry.State)
                {
                    case EntityState.Added:
                        //TODO: ...
                        break;
                    case EntityState.Modified:
                        //TODO: ...
                        break;
                    case EntityState.Deleted:
                        entry.State = EntityState.Unchanged; //NOTE: For soft-deletes to work with the original `Remove` method.

                        entry.Entity.IsDeleted = true;
                        entry.Entity.DeletedAt = now;
                        break;
                }
            }
        }
    }
}
در اینجا با استفاده از سیستم tracking، رکوردهای حذف شده‌ی با وضعیت EntityState.Deleted، به وضعیت EntityState.Unchanged تغییر پیدا می‌کنند، تا دیگر حذف نشوند. اما در ادامه چون دو خاصیت IsDeleted و DeletedAt این موجودیت، ویرایش می‌شوند، وضعیت جدید Modified خواهد بود که به کوئری‌های Update تفسیر می‌شوند. به این ترتیب می‌توان همانند قبل یک رکورد را حذف کرد:
var post1 = context.Posts.Find(1);
if (post1 != null)
{
   context.Remove(post1);

   context.SaveChanges();
}
اما دستوری که توسط EF Core صادر می‌شود، یک Update است:
Executing DbCommand [Parameters=[@p2='1', @p0='2020-09-17T05:11:32' (Nullable = true), @p1='True'], CommandType='Text', CommandTimeout='30']
SET NOCOUNT ON;
UPDATE [Posts] SET [DeletedAt] = @p0, [IsDeleted] = @p1
WHERE [Id] = @p2;
SELECT @@ROWCOUNT;

محل اعمال متد SetAuditableEntityOnBeforeSaveChanges فوق، پیش از فراخوانی SaveChanges و به صورت زیر است:
namespace EFCoreSoftDelete.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        // ...

        public override int SaveChanges(bool acceptAllChangesOnSuccess)
        {
            ChangeTracker.DetectChanges();

            beforeSaveTriggers();

            ChangeTracker.AutoDetectChangesEnabled = false; // for performance reasons, to avoid calling DetectChanges() again.
            var result = base.SaveChanges(acceptAllChangesOnSuccess);

            ChangeTracker.AutoDetectChangesEnabled = true;
            return result;
        }

        // ...

        private void beforeSaveTriggers()
        {
            setAuditProperties();
        }

        private void setAuditProperties()
        {
            this.SetAuditableEntityOnBeforeSaveChanges();
        }
    }
}


مشکل! رکوردهای وابسته حذف نمی‌شوند!

حالت پیش‌فرض حذف رکوردها در EFCore به cascade delete تنظیم شده‌است. یعنی اگر blog با id=1 حذف شود، نه فقط این blog، بلکه تمام مطالب وابسته‌ی به آن نیز حذف خواهند شد. اما در اینجا اگر این بلاگ را حذف کنیم:
 ar blog1 = context.Blogs.FirstOrDefault(blog => blog.Id == 1);
if (blog1 != null)
{
   context.Remove(blog1);

   context.SaveChanges();
}
تنها تک رکورد متناظر با آن حذف منطقی شده و مطالب متناظر با آن خیر. برای رفع این مشکل باید به صورت زیر عمل کرد:
var blog1AndItsRelatedPosts = context.Blogs
    .Include(blog => blog.Posts)
    .FirstOrDefault(blog => blog.Id == 1);
if (blog1AndItsRelatedPosts != null)
{
    context.Remove(blog1AndItsRelatedPosts);

    context.SaveChanges();
}
ابتدا باید رکوردهای وابسته را توسط یک Include به حافظه وارد کرد و سپس دستور Delete را بر روی کل آن صادر نمود که یک چنین خروجی را تولید می‌کند:
SELECT [t].[Id], [t].[DeletedAt], [t].[IsDeleted], [t].[Name], [t0].[Id], [t0].[BlogId], [t0].[DeletedAt], [t0].[IsDeleted], [t0].[Title]
FROM (
SELECT TOP(1) [b].[Id], [b].[DeletedAt], [b].[IsDeleted], [b].[Name]
FROM [Blogs] AS [b]
WHERE ([b].[IsDeleted] <> CAST(1 AS bit)) AND ([b].[Id] = 1)
) AS [t]
LEFT JOIN (
SELECT [p].[Id], [p].[BlogId], [p].[DeletedAt], [p].[IsDeleted], [p].[Title]
FROM [Posts] AS [p]
WHERE [p].[IsDeleted] <> CAST(1 AS bit)
) AS [t0] ON [t].[Id] = [t0].[BlogId]
ORDER BY [t].[Id], [t0].[Id]

Executing DbCommand [Parameters=[@p2='1', @p0='2020-09-17T05:25:00' (Nullable = true), @p1='True',
 @p5='2', @p3='2020-09-17T05:25:00' (Nullable = true), @p4='True', @p8='3',
@p6='2020-09-17T05:25:00' (Nullable = true), @p7='True',
 @p11='4', @p9='2020-09-17T05:25:00' (Nullable = true), @p10='True'], CommandType='Text', CommandTimeout='30']

SET NOCOUNT ON;
UPDATE [Blogs] SET [DeletedAt] = @p0, [IsDeleted] = @p1
WHERE [Id] = @p2;
SELECT @@ROWCOUNT;

UPDATE [Posts] SET [DeletedAt] = @p3, [IsDeleted] = @p4
WHERE [Id] = @p5;
SELECT @@ROWCOUNT;

UPDATE [Posts] SET [DeletedAt] = @p6, [IsDeleted] = @p7
WHERE [Id] = @p8;
SELECT @@ROWCOUNT;

UPDATE [Posts] SET [DeletedAt] = @p9, [IsDeleted] = @p10
WHERE [Id] = @p11;
SELECT @@ROWCOUNT;
ابتدا اولین بلاگ را حذف منطقی کرده؛ سپس تمام مطالب متناظر با آن‌را که پیشتر حذف منطقی نشده‌اند، یکی یکی به صورت حذف شده، علامتگذاری می‌کند. به این ترتیب cascade delete منطقی نیز در اینجا میسر می‌شود.


یک نکته: مشکل حذف منطقی و رکوردهای منحصربفرد

فرض کنید در جدولی، فیلد نام کاربری را به عنوان یک فیلد منحصربفرد تعریف کرده‌اید و اکنون رکوردی در این بین، حذف منطقی شده‌است. مشکلی که در آینده بروز خواهد کرد، عدم امکان ثبت رکورد جدیدی با همان نام کاربری است که حذف منطقی شده‌است؛ چون یک unique index بر روی آن وجود دارد. در این حالت اگر از SQL Server استفاده می‌کنید، از قابلیتی به نام filtered indexes پشتیبانی می‌کند که در آن امکان تعریف یک شرط و predicate، در حین تعریف ایندکس‌ها وجود دارد. در این حالت می‌توان رکوردهای حذف منطقی شده را به ایندکس وارد نکرد.



کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: EFCoreSoftDelete.zip
مطالب
پیاده سازی Template تو در تو در AngularJS و ASP.NET MVC
در Angular می شود یک سری Template و ساختار از پیش تعریف شده داشت و در هر زمان که نیاز بود مدلی را به آنها پاس داد و نمای HTML مورد نظر را تحویل گرفت.
بطور مثال در فرم ساز‌ها یا همان فرم‌های داینامیک ما نیاز داریم که مدل یک فرم (مثلا در فرمت JSON) را برای View ارسال کنیم و با استفاده از توانایی‌های Angular بتوانیم فرم مورد نظر را نمایش دهیم و در صورت امکان تغییر دهیم.
ViewModel فرم شما در MVC میتواند چیزی شبیه این باشد
   public class Form
    {
        public string Name { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public List<BaseElement> Elements { get; set; }
    }

    public abstract class BaseElement
    {
        public string Name { get; set; }
        public string Title { get; set; }
    }
    public class Section : BaseElement
    {
        public List<TextBox> Elements { get; set; }
    }
    public class TextBox : BaseElement
    {
        public string Value { get; set; }
        public string CssClass { get; set; }
    }
یک کنترلر هم برای مدیریت فرم ایجاد میکنیم
  public class FormBuilderController : Controller
    {
        //
        // GET: /FormBuilder/

        public ActionResult Index()
        {
            var form = new Form();
            var section = new Section() { Title = "Basic Info", Name = "section01" };
            section.Elements.Add(new TextBox() { Name = "txt1", Title = "First Text Box" });
            form.Elements.Add(new TextBox() { Name = "txt1", Title = "Second Text Box" });
            var formJson=JsonConvert.SerializeObject(form);
            return View(formJson);
        }
    }
در این کنترلر ما تنها یک اکشن داریم که در آن یک فرم خام ساده ایجاد کرده و سپس با استفاده از کتابخانه Json.net آنرا سریال و تبدیل به فرمت Json می‌کنیم و سپس آنرا برای View ایی که از Angular قدرت گرفته است، ارسال می‌نمائیم.
پیاده سازی View با Angular به اشکال گوناگونی قابل پیاده سازی و استفاده است که در اینجا و اینجا  می‌توانید ببینید.
 اما برای اینکه مشکل کنترلرهای تودرتو(Section) را حل کنید باید بصورت بازگشتی Template را فراخوانی کنید.
  <script type="text/ng-template" id="ElementTemplate">  
    <div ng-if="control.Type == 'JbSection'">
    <h2>{{control.Title}}</h2>
    <ul>
        <li ng-repeat="control in control.Elements" ng-include="'ElementTemplate'"></li>
    </ul>
    </div>
    </script>
و یا
<script type="text/ng-template" id="element.html">
    {{data.label}}
    <ul>
        <li ng-repeat="element in data.elements" ng-include="'element.html'"></li>
    </ul>
</script>

<ul ng-controller="NestedFormCtrl">
    <li ng-repeat="field in formData" ng-include="'element.html'"></li>
</ul>
در اینجا صفحه element.html یک صفحه بیرونی است که Template ما در آن قرار دارد.
نظرات مطالب
قیود مسیریابی در ASP.NET Core
استفاده از URL Slug در آدرس‌دهی می‌تواند کمک کننده باشد؛ به این صورت که در زمان تولید لینک، مقدار مناسب را از روی مقدار اصلی با این شیوه تولید و جایگزین کنید. در بعضی از پیاده‌سازی‌ها برای این منظور در پایگاه داده فیلدی مجزا برای آن در نظر میگیرند و در هنگام ایجاد و ویرایش آن را بر اساس فیلد اصلی مقداردهی و ذخیره می‌کنند.
public class Product
{
    //...
    public string  Title { get; set; }     
    public string  TitleSlug { get; set; } // productAddModel.TitleSlug = SlugMethod(productAddModel.Title);
}
نظرات مطالب
EF Code First #8
سلام در قسمت Self Referencing Entity اگر بخواهیم کلید خارجی نام دیگری داشته باشد طبق گفته شما که عمل کردم خطای Sequence contains no elements را میدهد.
using System.Collections.Generic;
 
namespace EF_Sample04.Models
{
    public class Employee
    {
        public int Id { set; get; }
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
 
        public int? ManagerID { get; set; }
        public virtual Employee Manager { get; set; }       
    }
}
using EF_Sample04.Models;
using System.Data.Entity.ModelConfiguration; 
namespace EF_Sample04.Mappings
{
    public class EmployeeConfig : EntityTypeConfiguration<Employee>
    {
        public EmployeeConfig()
        {
            this.HasOptional(x => x.Manager)
                .WithMany()
                .HasForeignKey(x => x.ManagerID)
                .WillCascadeOnDelete(false);
        }
    }
}
مطالب
استفاده از EF در اپلیکیشن های N-Tier : قسمت دوم
در قسمت قبل معماری اپلیکیشن‌های N-Tier و بروز رسانی موجودیت‌های منفصل توسط Web API را بررسی کردیم. در این قسمت بروز رسانی موجودیت‌های منفصل توسط WCF را بررسی می‌کنیم.

بروز رسانی موجودیت‌های منفصل توسط WCF

سناریویی را در نظر بگیرید که در آن عملیات CRUD توسط WCF پیاده سازی شده اند و دسترسی داده‌ها با مدل Code-First انجام می‌شود. فرض کنید مدل اپلیکیشن مانند تصویر زیر است.

همانطور که می‌بینید مدل ما متشکل از پست‌ها و نظرات کاربران است. برای ساده نگاه داشتن مثال جاری، اکثر فیلدها حذف شده اند. مثلا متن پست ها، نویسنده، تاریخ و زمان انتشار و غیره. می‌خواهیم تمام کد دسترسی داده‌ها را در یک سرویس WCF پیاده سازی کنیم تا کلاینت‌ها بتوانند عملیات CRUD را توسط آن انجام دهند. برای ساختن این سرویس مراحل زیر را دنبال کنید.

  • در ویژوال استودیو پروژه جدیدی از نوع Class Library بسازید و نام آن را به Recipe2 تغییر دهید.
  • با استفاده از NuGet Package Manager کتابخانه Entity Framework 6 را به پروژه اضافه کنید.
  • سه کلاس با نام‌های Post, Comment و Recipe2Context به پروژه اضافه کنید. کلاس‌های Post و Comment موجودیت‌های مدل ما هستند که به جداول متناظرشان نگاشت می‌شوند. کلاس Recipe2Context آبجکت DbContext ما خواهد بود که بعنوان درگاه عملیاتی EF عمل می‌کند. دقت کنید که خاصیت‌های لازم WCF یعنی DataContract و DataMember در کلاس‌های موجودیت‌ها بدرستی استفاده می‌شوند. لیست زیر کد این کلاس‌ها را نشان می‌دهد.
[DataContract(IsReference = true)]
public class Post
{
    public Post()
    {
        comments = new HashSet<Comments>();
    }
    
    [DataMember]
    public int PostId { get; set; }
    [DataMember]
    public string Title { get; set; }
    [DataMember]
    public virtual ICollection<Comment> Comments { get; set; }
}

[DataContract(IsReference=true)]
public class Comment
{
    [DataMember]
    public int CommentId { get; set; }
    [DataMember]
    public int PostId { get; set; }
    [DataMember]
    public string CommentText { get; set; }
    [DataMember]
    public virtual Post Post { get; set; }
}

public class EFRecipesEntities : DbContext
{
    public EFRecipesEntities() : base("name=EFRecipesEntities") {}

    public DbSet<Post> posts;
    public DbSet<Comment> comments;
}
  • یک فایل App.config به پروژه اضافه کنید و رشته اتصال زیر را به آن اضافه نمایید.
<connectionStrings>
  <add name="Recipe2ConnectionString"
    connectionString="Data Source=.;
    Initial Catalog=EFRecipes;
    Integrated Security=True;
    MultipleActiveResultSets=True"
    providerName="System.Data.SqlClient" />
</connectionStrings>
  • حال یک پروژه WCF به Solution جاری اضافه کنید. برای ساده نگاه داشتن مثال جاری، نام پیش فرض Service1 را بپذیرید. فایل IService1.cs را باز کنید و کد زیر را با محتوای آن جایگزین نمایید.
[ServiceContract]
public interface IService1
{
    [OperationContract]
    void Cleanup();
    [OperationContract]
    Post GetPostByTitle(string title);
    [OperationContract]
    Post SubmitPost(Post post);
    [OperationContract]
    Comment SubmitComment(Comment comment);
    [OperationContract]
    void DeleteComment(Comment comment);
}
  • فایل Service1.svc.cs را باز کنید و کد زیر را با محتوای آن جایگزین نمایید. بیاد داشته باشید که پروژه Recipe2 را ارجاع کنید و فضای نام آن را وارد نمایید. همچنین کتابخانه EF 6 را باید به پروژه اضافه کنید.
public class Service1 : IService
{
    public void Cleanup()
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            context.Database.ExecuteSqlCommand("delete from [comments]");
            context. Database.ExecuteSqlCommand ("delete from [posts]");
        }
    }

    public Post GetPostByTitle(string title)
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            context.Configuration.ProxyCreationEnabled = false;
            var post = context.Posts.Include(p => p.Comments).Single(p => p.Title == title);
            return post;
        }
    }

    public Post SubmitPost(Post post)
    {
        context.Entry(post).State =
            // if Id equal to 0, must be insert; otherwise, it's an update
            post.PostId == 0 ? EntityState.Added : EntityState.Modified;
        context.SaveChanges();
        return post;
    }

    public Comment SubmitComment(Comment comment)
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            context.Comments.Attach(comment);
            if (comment.CommentId == 0)
            {
                // this is an insert
                context.Entry(comment).State = EntityState.Added);
            }
            else
            {
                // set single property to modified, which sets state of entity to modified, but
                // only updates the single property – not the entire entity
                context.entry(comment).Property(x => x.CommentText).IsModified = true;
            }
            context.SaveChanges();
            return comment;
        }
    }

    public void DeleteComment(Comment comment)
    {
        using (var context = new EFRecipesEntities())
        {
            context.Entry(comment).State = EntityState.Deleted;
            context.SaveChanges();
        }
    }
}


  • در آخر پروژه جدیدی از نوع Windows Console Application به Solution جاری اضافه کنید. از این اپلیکیشن بعنوان کلاینتی برای تست سرویس WCF استفاده خواهیم کرد. فایل program.cs را باز کنید و کد زیر را با محتوای آن جایگزین نمایید. روی نام پروژه کلیک راست کرده و گزینه Add Service Reference را انتخاب کنید، سپس ارجاعی به سرویس Service1 اضافه کنید. رفرنسی هم به کتابخانه کلاس‌ها که در ابتدای مراحل ساختید باید اضافه کنید.
class Program
{
    static void Main(string[] args)
    {
        using (var client = new ServiceReference2.Service1Client())
        {
            // cleanup previous data
            client.Cleanup();
            // insert a post
            var post = new Post { Title = "POCO Proxies" };
            post = client.SubmitPost(post);
            // update the post
            post.Title = "Change Tracking Proxies";
            client.SubmitPost(post);
            // add a comment
            var comment1 = new Comment { CommentText = "Virtual Properties are cool!", PostId = post.PostId };
            var comment2 = new Comment { CommentText = "I use ICollection<T> all the time", PostId = post.PostId };
            comment1 = client.SubmitComment(comment1);
            comment2 = client.SubmitComment(comment2);
            // update a comment
            comment1.CommentText = "How do I use ICollection<T>?";
            client.SubmitComment(comment1);
            // delete comment 1
            client.DeleteComment(comment1);
            // get posts with comments
            var p = client.GetPostByTitle("Change Tracking Proxies");
            Console.WriteLine("Comments for post: {0}", p.Title);
            foreach (var comment in p.Comments)
            {
                Console.WriteLine("\tComment: {0}", comment.CommentText);
            }
        }
    }
}
اگر اپلیکیشن کلاینت (برنامه کنسول) را اجرا کنید با خروجی زیر مواجه می‌شوید.

Comments for post: Change Tracking Proxies
Comment: I use ICollection<T> all the time


شرح مثال جاری

ابتدا با اپلیکیشن کنسول شروع می‌کنیم، که کلاینت سرویس ما است. نخست در یک بلاک {} using وهله ای از کلاینت سرویس مان ایجاد می‌کنیم. درست همانطور که وهله ای از یک EF Context می‌سازیم. استفاده از بلوک‌های using توصیه می‌شود چرا که متد Dispose بصورت خودکار فراخوانی خواهد شد، چه بصورت عادی چه هنگام بروز خطا. پس از آنکه وهله ای از کلاینت سرویس را در اختیار داشتیم، متد Cleanup را صدا می‌زنیم. با فراخوانی این متد تمام داده‌های تست پیشین را حذف می‌کنیم. در چند خط بعدی، متد SubmitPost را روی سرویس فراخوانی می‌کنیم. در پیاده سازی فعلی شناسه پست را بررسی می‌کنیم. اگر مقدار شناسه صفر باشد، خاصیت State موجودیت را به Added تغییر می‌دهید تا رکورد جدیدی ثبت کنیم. در غیر اینصورت فرض بر این است که چنین موجودیتی وجود دارد و قصد ویرایش آن را داریم، بنابراین خاصیت State را به Modified تغییر می‌دهیم. از آنجا که مقدار متغیرهای int بصورت پیش فرض صفر است، با این روش می‌توانیم وضعیت پست‌ها را مشخص کنیم. یعنی تعیین کنیم رکورد جدیدی باید ثبت شود یا رکوردی موجود بروز رسانی گردد. رویکردی بهتر آن است که پارامتری اضافی به متد پاس دهیم، یا متدی مجزا برای ثبت رکوردهای جدید تعریف کنیم. مثلا رکوردی با نام InsertPost. در هر حال، بهترین روش بستگی به ساختار اپلیکیشن شما دارد.

اگر پست جدیدی ثبت شود، خاصیت PostId با مقدار مناسب جدید بروز رسانی می‌شود و وهله پست را باز می‌گردانیم. ایجاد و بروز رسانی نظرات کاربران مشابه ایجاد و بروز رسانی پست‌ها است، اما با یک تفاوت اساسی: بعنوان یک قانون، هنگام بروز رسانی نظرات کاربران تنها فیلد متن نظر باید بروز رسانی شود. بنابراین با فیلدهای دیگری مانند تاریخ انتشار و غیره اصلا کاری نخواهیم داشت. بدین منظور تنها خاصیت CommentText را بعنوان Modified علامت گذاری می‌کنیم. این امر منجر می‌شود که Entity Framework عبارتی برای بروز رسانی تولید کند که تنها این فیلد را در بر می‌گیرد. توجه داشته باشید که این روش تنها در صورتی کار می‌کند که بخواهید یک فیلد واحد را بروز رسانی کنید. اگر می‌خواستیم فیلدهای بیشتری را در موجودیت Comment بروز رسانی کنیم، باید مکانیزمی برای ردیابی تغییرات در سمت کلاینت در نظر می‌گرفتیم. در مواقعی که خاصیت‌های متعددی می‌توانند تغییر کنند، معمولا بهتر است کل موجودیت بروز رسانی شود تا اینکه مکانیزمی پیچیده برای ردیابی تغییرات در سمت کلاینت پیاده گردد. بروز رسانی کل موجودیت بهینه‌تر خواهد بود.

برای حذف یک دیدگاه، متد Entry را روی آبجکت DbContext فراخوانی می‌کنیم و موجودیت مورد نظر را بعنوان آرگومان پاس می‌دهیم. این امر سبب می‌شود که موجودیت مورد نظر بعنوان Deleted علامت گذاری شود، که هنگام فراخوانی متد SaveChanges اسکریپت لازم برای حذف رکورد را تولید خواهد کرد.

در آخر متد GetPostByTitle یک پست را بر اساس عنوان پیدا کرده و تمام نظرات کاربران مربوط به آن را هم بارگذاری می‌کند. از آنجا که ما کلاس‌های POCO را پیاده سازی کرده ایم، Entity Framework آبجکتی را بر می‌گرداند که Dynamic Proxy نامیده می‌شود. این آبجکت پست و نظرات مربوط به آن را در بر خواهد گرفت. متاسفانه WCF نمی‌تواند آبجکت‌های پروکسی را مرتب سازی (serialize) کند. اما با غیرفعال کردن قابلیت ایجاد پروکسی‌ها (ProxyCreationEnabled=false) ما به Entity Framework می‌گوییم که خود آبجکت‌های اصلی را بازگرداند. اگر سعی کنید آبجکت پروکسی را سریال کنید با پیغام خطای زیر مواجه خواهید شد:

The underlying connection was closed: The connection was closed unexpectedly 

می توانیم غیرفعال کردن تولید پروکسی را به متد سازنده کلاس سرویس منتقل کنیم تا روی تمام متدهای سرویس اعمال شود.

در این قسمت دیدیم چگونه می‌توانیم از آبجکت‌های POCO برای مدیریت عملیات CRUD توسط WCF استفاده کنیم. از آنجا که هیچ اطلاعاتی درباره وضعیت موجودیت‌ها روی کلاینت ذخیره نمی‌شود، متدهایی مجزا برای عملیات CRUD ساختیم. در قسمت‌های بعدی خواهیم دید چگونه می‌توان تعداد متدهایی که سرویس مان باید پیاده سازی کند را کاهش داد و چگونه ارتباطات بین کلاینت و سرور را ساده‌تر کنیم.

بازخوردهای دوره
انتقال خودکار Data Annotations از مدل‌ها به ViewModelهای ASP.NET MVC به کمک AutoMapper
روشی دیگر جهت انتقال Data Annotations از Model به ViewModel

در ASP MVC  با MetadataTypeAttribute .
 روش کار به این صورت است که کلاس ViewModel را به Attribute (MetadataType ) مزین می‌کنیم که این Attribute  در سازنده خود تایپ Model را دریافت می‌کند و همچنین  در فضای نامی زیر قرار دارد 
System.ComponentModel.DataAnnotations 
    public class Student
    {
        public int Id { get; set; }

        [Required(ErrorMessage = "نام ضروری است")]
        [Display(Name = "نام")]
        public string Name { get; set; }
    }

ViewModel
    [MetadataType(typeof(Student))]
    public class StudentViewModel
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
    }

در ASP MVC Core  هم روش کار به همین صورت است بجای MetadataType از ModelMetadataType  استفاده کنید .
نظرات مطالب
بررسی تفصیلی رابطه Many-to-Many در EF Code first
سلام. من ساختاری شبیه به این دارم:
public class Person
{
        //...
        public virtual IList<Center> PreferedCenters { get; set; }
        public virtual IList<Center> ActiveCenters { get; set; }

        public Person()
        {
            PreferedCenters = new List<Center>();
            ActiveCenters = new List<Center>();
        }
}
و کلا Center هم به شکل زیره:
public class Center
{
    //...
    public virtual IList<Person> Persons { get; set; }

    public Center()
    {
        Persons = new List<Person>();
    }
}
مشکلی که دارم اینه که منطقا باید دوتا رابطه‌ی Many-to-many تشکیل بشه: ActiveCenters و PreferedCenters. ولی توی جدول خروجی EF، فقط ستونی به اسم Center_ID ساخته می‌شه و وقتی هم که می‌خوام به سیستم چیزی اضافه کنم اروری شبیه به این می‌گیرم: 
An unhandled exception of type 'System.InvalidOperationException' occurred in EntityFramework.dll

Additional information: Multiplicity constraint violated. The role 'Center_Persons_Source' of the relationship 'Yarigaran.DataLayer.Center_Persons' has multiplicity 1 or 0..1.
مطالب
ASP.NET MVC #11

بررسی نکات تکمیلی Model binder در ASP.NET MVC

یک برنامه خالی جدید ASP.NET MVC را شروع کنید و سپس مدل زیر را به پوشه Models آن اضافه نمائید:

using System;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

از این مدل چند مقصود ذیل دنبال می‌شوند:
استفاده از Id به عنوان primary key برای edit و update رکوردها. استفاده از DateTime برای اینکه اگر کاربری اطلاعات بی ربطی را وارد کرد چگونه باید این مشکل را در حالت model binding خودکار تشخیص داد و استفاده از IsAdmin برای یادآوری یک نکته امنیتی بسیار مهم که اگر حین model binding خودکار به آن توجه نشود، سایت را با مشکلات حاد امنیتی مواجه خواهد کرد. سیستم پیشرفته است. می‌تواند به صورت خودکار ورودی‌های کاربر را تبدیل به یک شیء حاضر و آماده کند ... اما باید حین استفاده از این قابلیت دلپذیر به یک سری نکات امنیتی هم دقت داشت تا سایت ما به نحو دلپذیری هک نشود!

در ادامه یک کنترلر جدید به نام UserController را به پوشه کنترلرهای پروژه اضافه نمائید. همچنین نام کنترلر پیش فرض تعریف شده در قسمت مسیریابی فایل Global.asax.cs را هم به User تغییر دهید تا در هربار اجرای برنامه در VS.NET، نیازی به تایپ آدرس‌های مرتبط با UserController نداشته باشیم.
یک منبع داده تشکیل شده در حافظه را هم برای نمایش لیستی از کاربران، به نحو زیر به پروژه اضافه خواهیم کرد:

using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class Users
{
public IList<User> CreateInMemoryDataSource()
{
return new[]
{
new User { Id = 1, Name = "User1", Password = "123", IsAdmin = false, AddDate = DateTime.Now },
new User { Id = 2, Name = "User2", Password = "456", IsAdmin = false, AddDate = DateTime.Now },
new User { Id = 3, Name = "User3", Password = "789", IsAdmin = true, AddDate = DateTime.Now }
};
}
}
}

در اینجا فعلا هدف آشنایی با زیر ساخت‌های ASP.NET MVC است و درک صحیح نحوه کارکرد آن. مهم نیست از EF استفاده می‌کنید یا NH یا حتی ADO.NET کلاسیک و یا از Micro ORMهایی که پس از ارائه دات نت 4 مرسوم شده‌اند. تهیه یک ToList یا Insert و Update با این فریم ورک‌ها خارج از بحث جاری هستند.

سورس کامل کنترلر User به شرح زیر است:

using System;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication7.Models;

namespace MvcApplication7.Controllers
{
public class UserController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
var usersList = new Users().CreateInMemoryDataSource();
return View(usersList); // Shows the Index view.
}

[HttpGet]
public ActionResult Details(int id)
{
var user = new Users().CreateInMemoryDataSource().FirstOrDefault(x => x.Id == id);
if (user == null)
return View("Error");
return View(user); // Shows the Details view.
}

[HttpGet]
public ActionResult Create()
{
var user = new User { AddDate = DateTime.Now };
return View(user); // Shows the Create view.
}

[HttpPost]
public ActionResult Create(User user)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
// todo: Add record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Create view again.
}

[HttpGet]
public ActionResult Edit(int id)
{
var user = new Users().CreateInMemoryDataSource().FirstOrDefault(x => x.Id == id);
if (user == null)
return View("Error");
return View(user); // Shows the Edit view.
}

[HttpPost]
public ActionResult Edit(User user)
{
if (this.ModelState.IsValid)
{
// todo: Edit record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Edit view again.
}

[HttpPost]
public ActionResult Delete(int id)
{
// todo: Delete record
return RedirectToAction("Index");
}
}
}

توضیحات:

ایجاد خودکار فرم‌های ورود اطلاعات

در قسمت قبل برای توضیح دادن نحوه ایجاد فرم‌ها در ASP.NET MVC و همچنین نحوه نگاشت اطلاعات آن‌ها به اکشن متدهای کنترلرها، فرم‌های مورد نظر را دستی ایجاد کردیم.
اما باید درنظر داشت که برای ایجاد Viewها می‌توان از ابزار توکار خود VS.NET نیز استفاده کرد و سپس اطلاعات و فرم‌های تولیدی را سفارشی نمود. این سریع‌ترین راه ممکن است زمانیکه مدل مورد استفاده کاملا مشخص است و می‌خواهیم Strongly typed views را ایجاد کنیم.
برای نمونه بر روی متد Index کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در اینجا گزینه‌ی create a strongly typed view را انتخاب کرده و سپس از لیست مدل‌ها، User را انتخاب نمائید. Scaffold template را هم بر روی حالت List قرار دهید.
برای متد Details هم به همین نحو عمل نمائید.
برای ایجاد View متناظر با متد Create در حالت HttpGet، تمام مراحل یکی است. فقط Scaffold template انتخابی را بر روی Create قرار دهید تا فرم ورود اطلاعات، به صورت خودکار تولید شود.
متد Create در حالت HttpPost نیازی به View اضافی ندارد. چون صرفا قرار است اطلاعاتی را از سرور دریافت و ثبت کند.
برای ایجاد View متناظر با متد Edit در حالت HttpGet، باز هم مراحل مانند قبل است با این تفاوت که Scaffold template انتخابی را بر روی گزینه Edit قرار دهید تا فرم ویرایش اطلاعات کاربر به صورت خودکار به پروژه اضافه شود.
متد Edit در حالت HttpPost نیازی به View اضافی ندارد و کارش تنها دریافت اطلاعات از سرور و به روز رسانی بانک اطلاعاتی است.
به همین ترتیب متد Delete نیز، نیازی به View خاصی ندارد. در اینجا بر اساس primary key دریافتی، می‌توان یک کاربر را یافته و حذف کرد.



سفارشی سازی Viewهای خودکار تولیدی

با کمک امکانات Scaffolding نامبرده شده، حجم قابل توجهی کد را در اندک زمانی می‌توان تولید کرد. بدیهی است حتما نیاز به سفارشی سازی کدهای تولیدی وجود خواهد داشت. مثلا شاید نیازی نباشد فیلد پسود کاربر، در حین نمایش لیست کاربران، نمایش داده شود. می‌شود کلا این ستون را حذف کرد و از این نوع مسایل.
یک مورد دیگر را هم در Viewهای تولیدی حتما نیاز است که ویرایش کنیم. آن هم مرتبط است به لینک حذف اطلاعات یک کاربر در صفحه Index.cshtml:

@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id=item.Id }

در قسمت قبل هم عنوان شد که اعمال حذف باید بر اساس HttpPost محدود شوند تا بتوان میزان امنیت برنامه را بهبود داد. متد Delete هم در کنترلر فوق تنها به حالت HttpPost محدود شده است. بنابراین ActionLink پیش فرض را حذف کرده و بجای آن فرم و دکمه زیر را قرار می‌دهیم تا اطلاعات به سرور Post شوند:

@using (Html.BeginForm(actionName: "Delete", controllerName: "User", routeValues: new { id = item.Id }))
{
<input type="submit" value="Delete"
onclick="return confirm ('Do you want to delete this record?');" />
}

در اینجا نحوه ایجاد یک فرم، که id رکورد متناظر را به سرور ارسال می‌کند، مشاهده می‌کنید.



علت وجود دو متد، به ازای هر Edit یا Create

به ازای هر کدام از متدهای Edit و Create دو متد HttpGet و HttpPost را ایجاد کرده‌ایم. کار متدهای HttpGet نمایش View‌های متناظر به کاربر هستند. بنابراین وجود آن‌ها ضروری است. در این حالت چون از دو Verb متفاوت استفاده شده، می‌توان متدهای هم نامی را بدون مشکل استفاده کرد. به هر کدام از افعال Get و Post و امثال آن، یک Http Verb گفته می‌شود.



بررسی معتبر بودن اطلاعات دریافتی

کلاس پایه Controller که کنترلرهای برنامه از آن مشتق می‌شوند، شامل یک سری خواص و متدهای توکار نیز هست. برای مثال توسط خاصیت this.ModelState.IsValid می‌توان بررسی کرد که آیا Model دریافتی معتبر است یا خیر. برای بررسی این مورد، یک breakpoint را بر روی سطر this.ModelState.IsValid در متد Create قرار دهید. سپس به صفحه ایجاد کاربر جدید مراجعه کرده و مثلا بجای تاریخ روز، abcd را وارد کنید. سپس فرم را به سرور ارسال نمائید. در این حالت مقدار خاصیت this.ModelState.IsValid مساوی false می‌باشد که حتما باید به آن پیش از ثبت اطلاعات دقت داشت.



شبیه سازی عملکرد ViewState در ASP.NET MVC

در متدهای Create و Edit در حالت Post، اگر اطلاعات Model معتبر نباشند، مجددا شیء User دریافتی، به View بازگشت داده می‌شود. چرا؟
صفحات وب، زمانیکه به سرور ارسال می‌شوند، تمام اطلاعات کنترل‌های خود را از دست خواهد داد (صفحه پاک می‌شود، چون مجددا یک صفحه خالی از سرور دریافت خواهد شد). برای رفع این مشکل در ASP.NET Web forms، از مفهومی به نام ViewState کمک می‌گیرند. کار ViewState ذخیره موقت اطلاعات فرم جاری است برای استفاده مجدد پس از Postback. به این معنا که پس از ارسال فرم به سرور، اگر کاربری در textbox اول مقدار abc را وارد کرده بود، پس از نمایش مجدد فرم، مقدار abc را در همان textbox مشاهده خواهد کرد (شبیه سازی برنامه‌های دسکتاپ در محیط وب). بدیهی است وجود ViewState برای ذخیره سازی این نوع اطلاعات، حجم صفحه را بالا می‌برد (بسته به پیچیدگی صفحه ممکن است به چند صد کیلوبایت هم برسد).
در ASP.NET MVC بجای استفاده از ترفندی به نام ViewState، مجددا اطلاعات همان مدل متناظر با View را بازگشت می‌دهند. در این حالت پس از ارسال صفحه به سرور و نمایش مجدد صفحه ورود اطلاعات، تمام کنترل‌ها با همان مقادیر قبلی وارد شده توسط کاربر قابل مشاهده خواهند بود (مدل مشخص است، View ما هم از نوع strongly typed می‌باشد. در این حالت فریم ورک می‌داند که اطلاعات را چگونه به کنترل‌های قرار گرفته در صفحه نگاشت کند).
در مثال فوق، اگر اطلاعات وارد شده صحیح باشند، کاربر به صفحه Index هدایت خواهد شد. در غیراینصورت مجددا همان View جاری با همان اطلاعات model قبلی که کاربر تکمیل کرده است به او برای تصحیح، نمایش داده می‌شود. این مساله هم جهت بالا بردن سهولت کاربری برنامه بسیار مهم است. تصور کنید که یک فرم خالی با پیغام «تاریخ وارد شده معتبر نیست» مجدا به کاربر نمایش داده شود و از او درخواست کنیم که تمام اطلاعات دیگر را نیز از صفر وارد کند چون اطلاعات صفحه پس از ارسال به سرور پاک شده‌اند؛ که ... اصلا قابل قبول نیست و فوق‌العاده برنامه را غیرحرفه‌ای نمایش می‌دهد.



خطاهای نمایش داده شده به کاربر

به صورت پیش فرض خطایی که به کاربر نمایش داده می‌شود، استثنایی است که توسط فریم ورک صادر شده است. برای مثال نتوانسته است abcd را به یک تاریخ معتبر تبدیل کند. می‌توان توسط this.ModelState.AddModelError خطایی را نیز در اینجا اضافه کرد و پیغام بهتری را به کاربر نمایش داد. یا توسط یک سری data annotations هم کار اعتبار سنجی را سفارشی کرد که بحث آن به صورت جداگانه در یک قسمت مستقل بررسی خواهد شد.
ولی به صورت خلاصه اگر به فرم‌های تولید شده توسط VS.NET دقت کنید، در ابتدای هر فرم داریم:

@Html.ValidationSummary(true)

در اینجا خطاهای عمومی در سطح مدل نمایش داده می‌شوند. برای اضافه کردن این نوع خطاها، در متد AddModelError، مقدار key را خالی وارد کنید:

ModelState.AddModelError(string.Empty, "There is something wrong with model.");

همچنین در این فرم‌ها داریم:
@Html.EditorFor(model => model.AddDate)
@Html.ValidationMessageFor(model => model.AddDate)

EditorFor سعی می‌کند اندکی هوش به خرج دهد. یعنی اگر خاصیت دریافتی مثلا از نوع bool بود، خودش یک checkbox را در صفحه نمایش می‌دهد. همچنین بر اساس متادیتا یک خاصیت نیز می‌تواند تصمیم گیری را انجام دهد. این متادیتا منظور attributes و data annotations ایی است که به خواص یک مدل اعمال می‌شود. مثلا اگر ویژگی HiddenInput را به یک خاصیت اعمال کنیم، به شکل یک فیلد مخفی در صفحه ظاهر خواهد شد.
یا متد Html.DisplayFor، اطلاعات را به صورت فقط خواندنی نمایش می‌دهد. اصطلاحا به این نوع متدها، Templated Helpers هم گفته می‌شود. بحث بیشتر درباره‌ای این موارد به قسمتی مجزا و مستقل موکول می‌گردد. برای نمونه کل فرم ادیت برنامه را حذف کنید و بجای آن بنویسید Html.EditorForModel و سپس برنامه را اجرا کنید. یک فرم کامل خودکار ویرایش اطلاعات را مشاهده خواهید کرد (و البته نکات سفارشی سازی آن به یک قسمت کامل نیاز دارند).
در اینجا متد ValidationMessageFor کار نمایش خطاهای اعتبارسنجی مرتبط با یک خاصیت مشخص را انجام می‌دهد. بنابراین اگر قصد ارائه خطایی سفارشی و مخصوص یک فیلد مشخص را داشتید، در متد AddModelError، مقدار پارامتر اول یا همان key را مساوی نام خاصیت مورد نظر قرار دهید.


مقابله با مشکل امنیتی Mass Assignment در حین کار با Model binders

استفاده از Model binders بسیار لذت بخش است. یک شیء را به عنوان پارامتر اکشن متد خود معرفی می‌کنیم. فریم ورک هم در ادامه سعی می‌کند تا اطلاعات فرم را به خواص این شیء نگاشت کند. بدیهی است این روش نسبت به روش ASP.NET Web forms که باید به ازای تک تک کنترل‌های موجود در صفحه یکبار کار دریافت اطلاعات و مقدار دهی خواص یک شیء را انجام داد، بسیار ساده‌تر و سریعتر است.
اما اگر همین سیستم پیشرفته جدید ناآگاهانه مورد استفاده قرار گیرد می‌تواند منشاء حملات ناگواری شود که به نام «Mass Assignment» شهرت یافته‌اند.
همان صفحه ویرایش اطلاعات را درنظر بگیرید. چک باکس IsAdmin قرار است در قسمت مدیریتی برنامه تنظیم شود. اگر کاربری نیاز داشته باشد اطلاعات خودش را ویرایش کند، مثلا پسوردش را تغییر دهد، با یک صفحه ساده کلمه عبور قبلی را وارد کنید و دوبار کلمه عبور جدید را نیز وارد نمائید، مواجه خواهد شد. خوب ... اگر همین کاربر صفحه را جعل کند و فیلد چک باکس IsAdmin را به صفحه اضافه کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بله ... مشکل هم همینجا است. در اینصورت کاربر عادی می‌تواند دسترسی خودش را تا سطح ادمین بالا ببرد، چون model binder اطلاعات IsAdmin را از کاربر دریافت کرده و به صورت خودکار به model ارائه شده، نگاشت کرده است.
برای مقابله با این نوع حملات چندین روش وجود دارند:
الف) ایجاد لیست سفید
به کمک ویژگی Bind می‌توان لیستی از خواص را جهت به روز رسانی به model binder معرفی کرد. مابقی ندید گرفته خواهند شد:

public ActionResult Edit([Bind(Include = "Name, Password")] User user)

در اینجا تنها خواص Name و Password توسط model binder به خواص شیء User نگاشت می‌شوند.
به علاوه همانطور که در قسمت قبل نیز ذکر شد، متد edit را به شکل زیر نیز می‌توان بازنویسی کرد. در اینجا متدهای توکار UpdateModel و TryUpdateModel نیز لیست سفید خواص مورد نظر را می‌پذیرند (اعمال دستی model binding):

[HttpPost]
public ActionResult Edit()
{
var user = new User();
if(TryUpdateModel(user, includeProperties: new[] { "Name", "Password" }))
{
// todo: Edit record
return RedirectToAction("Index");
}
return View(user); // Shows the Edit view again.
}


ب) ایجاد لیست سیاه
به همین ترتیب می‌توان تنها خواصی را معرفی کرد که باید صرفنظر شوند:
public ActionResult Edit([Bind(Exclude = "IsAdmin")] User user)

در اینجا از خاصیت IsAdmin صرف نظر گردیده و از مقدار ارسالی آن توسط کاربر استفاده نخواهد شد.
و یا می‌توان پارامتر excludeProperties متد TryUpdateModel را نیز مقدار دهی کرد.

لازم به ذکر است که ویژگی Bind را به کل یک کلاس هم می‌توان اعمال کرد. برای مثال:

using System;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication7.Models
{
[Bind(Exclude = "IsAdmin")]
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

این مورد اثر سراسری داشته و قابل بازنویسی نیست. به عبارتی حتی اگر در متدی خاصیت IsAdmin را مجددا الحاق کنیم، تاثیری نخواهد داشت.
یا می‌توان از ویژگی ReadOnly هم استفاده کرد:
using System;
using System.ComponentModel;

namespace MvcApplication7.Models
{
public class User
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public string Password { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }

[ReadOnly(true)]
public bool IsAdmin { set; get; }
}
}

در این حالت هم خاصیت IsAdmin هیچگاه توسط model binder به روز و مقدار دهی نخواهد شد.

ج) استفاده از ViewModels
این راه حلی است که بیشتر مورد توجه معماران نرم افزار است و البته کسانی که پیشتر با الگوی MVVM کار کرده باشند این نام برایشان آشنا است؛ اما در اینجا مفهوم متفاوتی دارد. در الگوی MVVM، کلاس‌های ViewModel شبیه به کنترلرها در MVC هستند یا به عبارتی همانند رهبر یک اکستر عمل می‌کنند. اما در الگوی MVC خیر. در اینجا فقط مدل یک View هستند و نه بیشتر. هدف هم این است که بین Domain Model و View Model تفاوت قائل شد.
کار View model در الگوی MVC، شکل دادن به چندین domain model و همچنین اطلاعات اضافی دیگری که نیاز هستند، جهت استفاده نهایی توسط یک View می‌باشد. به این ترتیب View با یک شیء سر و کار خواهد داشت و همچنین منطق شکل دهی به اطلاعات مورد نیازش هم از داخل View حذف شده و به خواص View model در زمان تشکیل آن منتقل می‌شود.
مشخصات یک View model خوب به شرح زیر است:
الف) رابطه بین یک View و View model آن، رابطه‌ای یک به یک است. به ازای هر View، بهتر است یک کلاس View model وجود داشته باشد.
ب) View ساختار View model را دیکته می‌کند و نه کنترلر.
ج) View modelها صرفا یک سری کلاس POCO (کلاس‌هایی تشکیل شده از خاصیت، خاصیت، خاصیت ....) هستند که هیچ منطقی در آن‌ها قرار نمی‌گیرد.
د) View model باید حاوی تمام اطلاعاتی باشد که View جهت رندر نیاز دارد و نه بیشتر و الزامی هم ندارد که این اطلاعات مستقیما به domain models مرتبط شوند. برای مثال اگر قرار است firstName+LastName در View نمایش داده شود، کار این جمع زدن باید حین تهیه View Model انجام شود و نه داخل View. یا اگر قرار است اطلاعات عددی با سه رقم جدا کننده به کاربر نمایش داده شوند، وظیفه View Model است که یک خاصیت اضافی را برای تهیه این مورد تدارک ببیند. یا مثلا اگر یک فرم ثبت نام داریم و در این فرم لیستی وجود دارد که تنها Id عنصر انتخابی آن در Model اصلی مورد استفاده قرار می‌گیرد، تهیه اطلاعات این لیست هم کار ViewModel است و نه اینکه مدام به Model اصلی بخواهیم خاصیت اضافه کنیم.

ViewModel چگونه پیاده سازی می‌شود؟
اکثر مقالات را که مطالعه کنید، این روش را توصیه می‌کنند:

public class MyViewModel
{
    public SomeDomainModel1 Model1 { get; set; }
    public SomeDomainModel2 Model2 { get; set; }
    ...
}

یعنی اینکه View ما به اطلاعات مثلا دو Model نیاز دارد. این‌ها را به این شکل محصور و کپسوله می‌کنیم. اگر View، واقعا به تمام فیلدهای این کلاس‌ها نیاز داشته باشد، این روش صحیح است. در غیر اینصورت، این روش نادرست است (و متاسفانه همه جا هم دقیقا به این شکل تبلیغ می‌شود).
ViewModel محصور کننده یک یا چند مدل نیست. در اینجا حس غلط کار کردن با یک ViewModel را داریم. ViewModel فقط باید ارائه کننده اطلاعاتی باشد که یک View نیاز دارد و نه بیشتر و نه تمام خواص تمام کلاس‌های تعریف شده. به عبارتی این نوع تعریف صحیح است:

public class MyViewModel
{
    public string SomeExtraField1 { get; set; }
    public string SomeExtraField2 { get; set; }
public IEnumerable<SelectListItem> StateSelectList { get; set; }
// ...
    public string PersonFullName { set; set; }
}

در اینجا، View متناظری، قرار است نام کامل یک شخص را به علاوه یک سری اطلاعات اضافی که در domain model نیست، نمایش دهد. مثلا نمایش نام استان‌ها که نهایتا Id انتخابی آن قرار است در برنامه استفاده شود.
خلاصه علت وجودی ViewModel این موارد است:
الف) Model برنامه را مستقیما در معرض استفاده قرار ندهیم (عدم رعایت این نکته به مشکلات امنیتی حادی هم حین به روز رسانی اطلاعات ممکن است ختم ‌شود که پیشتر توضیح داده شد).
ب) فیلدهای نمایشی اضافی مورد نیاز یک View را داخل Model برنامه تعریف نکنیم (مثلا تعاریف عناصر یک دراپ داون لیست، جایش اینجا نیست. مدل فقط نیاز به Id عنصر انتخابی آن دارد).

با این توضیحات، اگر View به روز رسانی اطلاعات کلمه عبور کاربر، تنها به اطلاعات id آن کاربر و کلمه عبور او نیاز دارد، فقط باید همین اطلاعات را در اختیار View قرار داد و نه بیشتر:

namespace MvcApplication7.Models
{
public class UserViewModel
{
public int Id { set; get; }
public string Password { set; get; }
}
}

به این ترتیب دیگر خاصیت IsAdming اضافه‌ای وجود ندارد که بخواهد مورد حمله واقع شود.



استفاده از model binding برای آپلود فایل به سرور

برای آپلود فایل به سرور تنها کافی است یک اکشن متد به شکل زیر را تعریف کنیم. HttpPostedFileBase نیز یکی دیگر از model binderهای توکار ASP.NET MVC است:

[HttpGet]
public ActionResult Upload()
{
return View(); // Shows the upload page
}

[HttpPost]
public ActionResult Upload(System.Web.HttpPostedFileBase file)
{
string filename = Server.MapPath("~/files/somename.ext");
file.SaveAs(filename);
return RedirectToAction("Index");
}

View متناظر هم می‌تواند به شکل زیر باشد:

@{
ViewBag.Title = "Upload";
}
<h2>
Upload</h2>
@using (Html.BeginForm(actionName: "Upload", controllerName: "User",
method: FormMethod.Post,
htmlAttributes: new { enctype = "multipart/form-data" }))
{
<text>Upload a photo:</text> <input type="file" name="photo" />
<input type="submit" value="Upload" />
}

اگر دقت کرده باشید در طراحی ASP.NET MVC از anonymously typed objects زیاد استفاده می‌شود. در اینجا هم برای معرفی enctype فرم آپلود، مورد استفاده قرار گرفته است. به عبارتی هر جایی که مشخص نبوده چه تعداد ویژگی یا کلا چه ویژگی‌ها و خاصیت‌هایی را می‌توان تنظیم کرد، اجازه تعریف آن‌ها را به صورت anonymously typed objects میسر کرده‌اند. یک نمونه دیگر آن در متد routes.MapRoute فایل Global.asax.cs است که پارامتر سوم دریافت مقدار پیش فرض‌ها نیز anonymously typed object است. یا نمونه دیگر آن‌را در همین قسمت در جایی که لینک delete را به فرم تبدیل کردیم مشاهده نمودید. مقدار routeValues هم یک anonymously typed object معرفی شد.



سفارشی سازی model binder پیش فرض ASP.NET MVC

در همین مثال فرض کنید تاریخ را به صورت شمسی از کاربر دریافت می‌کنیم. خاصیت تعریف شده هم DateTime میلادی است. به عبارتی model binder حین تبدیل رشته تاریخ شمسی دریافتی به تاریخ میلادی با شکست مواجه شده و نهایتا خاصیت this.ModelState.IsValid مقدارش false خواهد بود. برای حل این مشکل چکار باید کرد؟
برای این منظور باید نحوه پردازش یک نوع خاص را سفارشی کرد. ابتدا با پیاده سازی اینترفیس IModelBinder شروع می‌کنیم. توسط bindingContext.ValueProvider می‌توان به مقداری که کاربر وارد کرده در میانه راه دسترسی یافت. آن‌را تبدیل کرده و نمونه صحیح را بازگشت داد.
نمونه‌ای از این پیاده سازی را در ادامه ملاحظه می‌کنید:

using System;
using System.Globalization;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication7.Binders
{
public class PersianDateModelBinder : IModelBinder
{

public object BindModel(ControllerContext controllerContext, ModelBindingContext bindingContext)
{
var valueResult = bindingContext.ValueProvider.GetValue(bindingContext.ModelName);
var modelState = new ModelState { Value = valueResult };
object actualValue = null;
try
{
var parts = valueResult.AttemptedValue.Split('/'); //ex. 1391/1/19
if (parts.Length != 3) return null;
int year = int.Parse(parts[0]);
int month = int.Parse(parts[1]);
int day = int.Parse(parts[2]);
actualValue = new DateTime(year, month, day, new PersianCalendar());
}
catch (FormatException e)
{
modelState.Errors.Add(e);
}

bindingContext.ModelState.Add(bindingContext.ModelName, modelState);
return actualValue;
}
}
}

سپس برای معرفی PersianDateModelBinder جدید تنها کافی است سطر زیر را

ModelBinders.Binders.Add(typeof(DateTime), new PersianDateModelBinder());

به متد Application_Start قرار گرفته در فایل Global.asax.cs برنامه اضافه کرد. از این پس کاربران می‌توانند تاریخ‌ها را در برنامه شمسی وارد کنند و model binder بدون مشکل خواهد توانست اطلاعات ورودی را به معادل DateTime میلادی آن تبدیل کند و استفاده نماید.
تعریف مدل بایندر سفارشی در فایل Global.asax.cs آن‌را به صورت سراسری در تمام مدل‌ها و اکشن‌متدها فعال خواهد کرد. اگر نیاز بود تنها یک اکشن متد خاص از این مدل بایندر سفارشی استفاده کند می‌توان به روش زیر عمل کرد:

public ActionResult Create([ModelBinder(typeof(PersianDateModelBinder))] User user)

همچنین ویژگی ModelBinder را به یک کلاس هم می‌توان اعمال کرد:

[ModelBinder(typeof(PersianDateModelBinder))]
public class User
{


مطالب
نحوه کار Expression و ایجاد یک DynamicFilter
ساختار Expression‌ها شبیه به ساختار یک درخت است. به عنوان مثال زمانیکه شما یک فیلتر ساده را مانند دستور زیر اجرا میکنید:
Expression<Func<string, bool>> f = s => s.Length < 5;
Expression ایجاد شده از فیلتر شما به صورت زیر میباشد:

منبع : کتاب C# 8 in a Nutshell 

ParameterCollection به پارامترهای استفاده شده در فیلتر اشاره دارد که در فیلتر بالا فقط s استفاده شده‌است و از نوع string است.

BinaryExpression شامل سه قسمت مهم Left , Right و NodeType میباشد. برای فیلتر بالا، مقدار پراپرتی Left برابر s.Length می‌باشد و پراپرتی Right شامل مقدار 5 و مقدار NodeType هم برابر LessThan میباشد. یعنی فیلتر بالا به یک درخت تبدیل شده که نود اصلی آن LessThan است و دو مقدار Left و Right را باهم مقایسه میکند. اما اگر یک شرط دیگر را به فیلتر بالا اعمال کنیم، ساختار Expression کمی تغییر میکند. برای مثال: 

Expression<Func<string, bool>> filter = s => s.Length > 5 && s.Length < 45;

Expression ایجاد شده برای این فیلتر شامل همان ساختار قبلی است؛ اما با این تغییر که هر کدام از پراپرتی‌های Right و Left، خود یک BinaryExpression شده‌اند و مقدار NodeType اصلی از LessThan به AndAlso تغییر پیدا کرده‌است. Expression ایجاد شده از فیلتر بالا ( filter.Body ) به این صورت است که پراپرتی Left آن برابر است با یک BinaryExpression که مقدار NodeType آن برابر است با GreaterThan و پراپرتی Left آن شامل s.Length میباشد و پراپرتی Right آن برابر 5 میباشد. همچنین پراپرتی Right مربوط به filter.Body برابر یک ExpressionBinary است که مقدار NodeType آن برابر است با LessThan و پراپرتی Left آن برابر s.Length است و پراپرتی Right آن برابر 45 میباشد.

filter.Body شبیه به تصویر زیر میباشد :

اگر بخواهیم خودمان یک Expression tree را ایجاد کنیم، باید از پایین‌ترین نود آن شروع کنیم. یعنی ابتدا باید پراپرتی Left و Right را ایجاد کنیم و سپس این دو پراپرتی را با هم مقایسه کنیم (NodeType). در کد زیر Expression مربوط به فیلتر بالا را نوشته‌ایم:

ParameterExpression parameterExpression = Expression.Parameter(typeof(string));
MemberExpression memberExpression = Expression.Property(parameterExpression, "Length");

ConstantExpression greaterThanConstantExpression = Expression.Constant(5);
BinaryExpression greaterThanComparison = Expression.GreaterThan(memberExpression, greaterThanConstantExpression);
var greaterThan = Expression.Lambda<Func<string, bool>>(greaterThanComparison, parameterExpression);

ConstantExpression lessThanConstantExpression = Expression.Constant(45);
BinaryExpression lessThanComparsion = Expression.LessThan(memberExpression, lessThanConstantExpression);
var lessThan = Expression.Lambda<Func<string, bool>>(lessThanComparsion, parameterExpression);

var param = Expression.Parameter(typeof(string), "x");
var body = Expression.AndAlso(
            Expression.Invoke(greaterThan, param),
            Expression.Invoke(lessThan, param)
        );
Expression<Func<string, bool>> filter = Expression.Lambda<Func<string, bool>>(body, param);

ParameterExpression : نوع پارامتری را که میخواهیم روی آن شرط را روی آن اعمال کنیم، مشخص کرده‌ایم.

MemberExpression  : پراپرتی Length را معرفی کرده‌ایم که قرار است شرطی بر روی این پراپرتی اعمال شود.

ConstantExpression   : مقدار ثابتی که پراپرتی MemeberExpression قرار است با آن مقایسه شود.

BinaryExpression   : نود تایپ را مشخص کرده‌ایم که برابر است با GreaterThan.

سپس Expression مربوط به هرکدام را در greaterThan و lessThan ایجاد کرده‌ایم و این دو را باهم And کرده و در متغییر body قرار داده‌ایم و در نهایت filter را با دستور Expression.Lambda ایجاد کرده‌ایم که برابر است با :

Expression<Func<string, bool>> filter = s => s.Length > 5 && s.Length < 45;


ساخت یک داینامیک فیلتر

در ادامه میخواهیم یک داینامیک فیلتر را ایجاد کنیم که به طور مثال برنامه نویس از سمت فرانت‌اند بتواند فیلتر‌های ساده‌ای را اعمال کند. برای این کار یک کلاس برای فیلتر ایجاد میکنیم :

public class DynamicModel
{
    public string Name { get; set; }
    public string Comparison { get; set; }
    public object Data { get; set; }
}

پراپرتی Data مقداری است که باید با آن مقایسه انجام شود.

Comparison نوع عملیات را مشخص میکند مانند : Equal, LessThan, GreaterThan و... .

پراپرتی Name نام پراپرتی است که باید شرط روی آن اعمال شود.

کلاس ثابت ها:

public static class ComparisonConstant
{
    public const string LessThan = "LesThan";
    public const string LessThanEqual = "LesThanEqual";
    public const string GreaterThan = "GreaterThan";
    public const string GreaterThanEqual = "GreaterThanEqual";
    public const string Equal = "Equal";
    public const string NotEqual = "NotEqual";
}

ساخت اکستنشن متد:

public static IQueryable<TModel> DynamicFilter<TModel>(this IQueryable<TModel> iqueryable, IEnumerable<DynamicModel> dynamicModel)
{
    return iqueryable.Where(Filter<TModel>(dynamicModel));
}  
public static Expression<Func<TModel, bool>> Filter<TModel>(IEnumerable<DynamicModel> dynamicModel)
{
    Expression<Func<TModel, bool>> result = a => true;
    foreach (var item in dynamicModel)
    {
        ParameterExpression parameterExpression = Expression.Parameter(typeof(TModel));
        MemberExpression memberExpression = Expression.Property(parameterExpression, item.Name);
        ConstantExpression constantExpression = Expression.Constant(item.Data);
        BinaryExpression comparison = GetBinaryExpression(item.Comparison, memberExpression, constantExpression);
        var expression = Expression.Lambda<Func<TModel, bool>>(comparison, parameterExpression);
        var param = Expression.Parameter(typeof(TModel), "x");
        var body = Expression.AndAlso(
                    Expression.Invoke(result, param),
                    Expression.Invoke(expression, param)
                );
        result = Expression.Lambda<Func<TModel, bool>>(body, param);
    }
    return result;
}

ورودی این مدل، لیستی از DynamicModel میباشد که به ازای هر کدام از آیتم‌ها، یک BinaryExpression ایجاد میکند و آن را با result تعریف شده And میکند. یعنی تمامی آیتم‌های ارسال شده باهم And میشوند.

متد GetBinaryExpression بر اساس مقدار فیلد Comparison که از سمت فرانت ارسال میشود، کار میکند:

private static BinaryExpression GetBinaryExpression(string comparison, MemberExpression memberExpression, ConstantExpression constantExpression)
{
    switch (comparison)
    {
        case ComparisonConstant.Equal:
            return Expression.Equal(memberExpression, constantExpression);
        case ComparisonConstant.LessThan:
            return Expression.LessThan(memberExpression, constantExpression);
        case ComparisonConstant.GreaterThan:
            return Expression.GreaterThan(memberExpression, constantExpression);
        case ComparisonConstant.NotEqual:
            return Expression.NotEqual(memberExpression, constantExpression);
        case ComparisonConstant.GreaterThanEqual:
            return Expression.GreaterThanOrEqual(memberExpression, constantExpression);
        case ComparisonConstant.LessThanEqual:
            return Expression.LessThanOrEqual(memberExpression, constantExpression);
        default:
            return null;
    }
}

 کلاس Category را در نظر بگیرید که شامل دو پراپرتی Title و Id میباشد و میخواهیم از این داینامیک فیلتر، برای فیلتر کردن دیتاها استفاده کنیم از سمت فرانت‌اند. اگر از سمت فرانت‌اند چنین دیتایی ارسال شود:

[
   {
      "Name":"Title",
      "Comparison":"Equal",
      "Data":"Hi"
   },
   {
      "Name":"Id",
      "Comparison":"LesThanEqual",
      "Data": 100
   }
]

تمامی رکوردهایی که مقدار پراپرتی Title آنها برابر Hi باشد و Id آن کوچکتر مساوی 100 باشد، از دیتابیس خوانده میشود.

var categories = _dbContext.Categories
                         .DynamicFilter(filter)//filter => IEnumerable<DynamicModel>
                         .ToList();

گیت هاب داینامیک فیلتر