مطالب
RavenDB؛ تجربه متفاوت از پایگاه داده
" به شما خواننده گرامی پیشنهاد می‌کنم مطلب قبلی را مطالعه کنید تا پیش زمینه مناسبی در باره این مطلب کسب کنید. "

ماهیت این پایگاه داده وب سرویسی مبتنی بر REST است و فرمت اطلاعاتی که از سرور دریافت می‌شود، JSON است.

گام اول: باید آخرین نسخه RavenDB  را دریافت کنید. همان طور که مشاهده می‌کنید، ویرایش‌های مختلف کتابخانه هایی که برای نسخه Client و همچنین Server طراحی شده است، دراین فایل قرار گرفته است.

برای راه اندازی Server باید فایل Start را اجرا کنید، چند ثانیه بعد محیط مدیریتی آن را در مرورگر خود مشاهده می‌کنید. در بالای صفحه روی لینک Databases کلیک کنید و در صفحه باز شده گزینه New Database را انتخاب کنید. با دادن یک نام دلخواه حالا شما یک پایگاه داده ایجاد کرده اید. تا همین جا دست نگه دارید و اجازه دهید با این محیط دوست داشتنی و قابلیت‌های آن بعدا آشنا شویم.
در گام دوم به Visual Studio می‌رویم و نحوه ارتباط با پایگاه داده و استفاده از دستورات آن را فرا می‌گیریم.
 

گام دوم:

با یک پروژه Test شروع می‌کنیم که در هر گام تکمیل می‌شود و می‌توانید پروژه کامل را در پایان این پست دانلود کنید.

برای استفاده از کتابخانه‌های مورد نیاز دو راه وجود دارد:

  • استفاده از NuGet : با استفاده از دستور زیر Package مورد نیاز به پروژه شما افزوده می‌شود.

PM> Install-Package RavenDB -Version 1.0.919 

  • اضافه کردن کتابخانه‌ها به صورت دستی : کتابخانه‌های مورد نیاز شما در همان فایلی که دانلود شده بود و در پوشه Client قرار دارند.

کتابخانه هایی را که NuGet به پروژه من اضافه کرد، در تصویر زیر مشاهده می‌کنید :

با Newtonsoft.Json در اولین بخش بحث آشنا شدید. NLog هم یک کتابخانه قوی و مستقل برای مدیریت Log است که این پایگاه داده از آن بهره برده است.

" دلیل اینکه از پروژه تست استفاده کردم ؛ تمرکز روی کدها و مشاهده تاثیر آن‌ها ، مستقل از UI و لایه‌های دیگر نرم افزار است. بدیهی است که استفاده از آن‌ها در هر پروژه امکان پذیر است. "

برای شروع نیاز به آدرس Server و نام پایگاه داده داریم که می‌توانید در App.config به عنوان تنظیمات نرم افزار شما ذخیره شود و هنگام اجرای نرم افزار مقدار آن‌ها را خوانده و در متغییر‌های readonly ذخیره شوند.

<appSettings>
    <add key="ServerName" value="http://SorousH-HP:8080/"/>
    <add key="DatabaseName" value="TestDatabase" />
</appSettings>

هنگامی که صفحه Management Studio در مرورگر باز است، می‌توانید از نوار آدرس مرورگر خود آدرس سرور را به دست آورید.  

    [TestClass]
    public class BeginnerTest
    {
        private readonly string serverName;
        private readonly string databaseName;

        public BeginnerTest()
        {
            serverName = ConfigurationManager.AppSettings["ServerName"];
            databaseName = ConfigurationManager.AppSettings["DatabaseName"];
        }
    }

برای برقراری ارتباط با پایگاه داده نیاز به یک شئ از جنس DocumentStore و جهت انجام عملیات مختلف ( ذخیره، حذف و ... ) نیاز به یک شئ از جنس IDocumentSession است. کد زیر، نحوه کار با آن‌ها را به شما نشان می‌دهد :

[TestClass]
    public class BeginnerTest
    {
        private readonly string serverName;
        private readonly string databaseName;

        private DocumentStore documentStore;
        private IDocumentSession session;

        public BeginnerTest()
        {
            serverName = ConfigurationManager.AppSettings["ServerName"];
            databaseName = ConfigurationManager.AppSettings["DatabaseName"];
        }

        [TestInitialize]
        public void TestStart()
        {
            documentStore = new DocumentStore { Url = serverName };
            documentStore.Initialize();
            session = documentStore.OpenSession(databaseName);

        }
        
        [TestCleanup]
        public void TestEnd()
        {
             session.SaveChanges(); 
             documentStore.Dispose();
             session.Dispose();
        }
    }

در طراحی این پایگاه داده از اگوی Unit Of Work استفاده شده است. به این معنی که تمام تغییرات در حافظه ذخیره می‌شوند و به محض اجرای دستور ;()session.SaveChanges ارتباط برقرار شده و تمام تغییرات ذخیره خواهند شد.

هنگام شروع ( تابع : TestStart ) متغییر session مقدار دهی می‌شود و در پایان کار ( تابع : TestEnd ) تغییرات ذخیره شده و منابعی که توسط این دو شئ در حافظه استفاده شده است، رها می‌شود.

البته بر مبنای طراحی شما، دستور ;()session.SaveChanges می‌تواند پس از انجام هر عملیات اجرا شود.

برای آشنا شدن با نحوه ذخیره کردن اطلاعات، به کد زیر دقت کنید:
class User
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public string Address { get; set; }
        public int Zip { get; set; }اهی 
    }
        [TestMethod]
        public void Insert()
        {
            var user = new User
                           {
                               Id = 1,
                               Name = "John Doe",
                               Address = "no-address",
                               Zip = 65826
                           };
            session.Store(user);
        }
اگر همه چیز درست پیش رفته باشد، وقتی به محیط RavenDB Studio که هنوز در مرورگر شما باز است، نگاهی می‌اندازید، یک سند جدید ایجاد شده است که با کلیک روی آن، اطلاعات آن قابل مشاهده است.
لحظه‌ی لذت بخشی است...
یکی  از روش‌های خواندن اطلاعات هم به صورت زیر است:
        [TestMethod]
        public void Select()
        {
            var user = session.Load<User>(1);
        }
نتیجه خروجی این دستور هم یک شئ از جنس کلاس User است.

تا این جا، ساده‌ترین مثال‌های ممکن را مشاهده کردید و حتما در بحث بعد مثال‌های جالب‌تر و دقیق‌تری را بررسی می‌کنیم و همچنین نگاهی به جزئیات طراحی و قرارداد‌های از پیش تعیین شده می‌اندازیم.

" به شما پیشنهاد می‌کنم که منتظر بحث بعدی نباشید! همین حالا دست به کار شوید... "


مطالب
واکشی اطلاعات سرویس Web Api با استفاده از TypeScript و AngularJs
در پست‌های قبلی با TypeScript، AngularJs و Web Api آشنا شدید. در این پست قصد دارم از ترکیب این موارد برای پیاده سازی عملیات واکشی اطلاعات سرویس Web Api در قالب یک پروژه استفاده نمایم. برای شروع ابتدا یک پروژه Asp.Net MVC ایجاد کنید.
در قسمت مدل ابتدا یک کلاس پایه برای مدل ایجاد خواهیم کرد:
public abstract class Entity
    {
        public Guid Id { get; set; }
    }
حال کلاسی به نام Book ایجاد می‌کنیم:
public class Book : EntityBase
    {
        public string Name { get; set; }
        public decimal Author { get; set; }
    }
در پوشه مدل یک کلاسی به نام BookRepository ایجاد کنید و کد‌های زیر را در آن کپی نمایید(به جای پیاده سازی بر روی بانک اطلاعاتی، عملیات بر روی لیست درون حافظه انجام می‌گیرد):
 public class BookRepository
    {
        private readonly ConcurrentDictionary<Guid, Book> result = new ConcurrentDictionary<Guid, Book>();

        public IQueryable<Book> GetAll()
        {
            return result.Values.AsQueryable();
        }        

        public Book Add(Book entity)
        {
            if (entity.Id == Guid.Empty) entity.Id = Guid.NewGuid();

            if (result.ContainsKey(entity.Id)) return null;

            if (!result.TryAdd(entity.Id, entity)) return null;

            return entity;
        }     
    }

نوبت به کلاس کنترلر می‌رسد. یک کنترلر Api به نام BooksController ایجاد کنید و سپس کد‌های زیر را در آن کپی نمایید:
 public class BooksController : ApiController
    {
        public static BookRepository repository = new BookRepository();       

public BooksController()
        {
            repository.Add(new Book 
            {
                Id=Guid.NewGuid(),
                Name="C#",
                Author="Masoud Pakdel"
            });

            repository.Add(new Book
            {
                Id = Guid.NewGuid(),
                Name = "F#",
                Author = "Masoud Pakdel"
            });

            repository.Add(new Book
            {
                Id = Guid.NewGuid(),
                Name = "TypeScript",
                Author = "Masoud Pakdel"
            });
        }

        public IEnumerable<Book> Get()
        {
            return repository.GetAll().ToArray();
        }          
    }

در این کنترلر، اکشنی به نام Get داریم که در آن اطلاعات کتاب‌ها از Repository مربوطه برگشت داده خواهد شد. در سازنده این کنترلر ابتدا سه کتاب به صورت پیش فرض اضافه می‌شود و انتظار داریم که بعد از اجرای برنامه، لیست مورد نظر را مشاهده نماییم.

حال نویت به عملیات سمت کلاینت میرسد. برای استفاده از قابلیت‌های TypeScript و AngularJs در Vs.Net از این مقاله کمک بگیرید. بعد از آماده سازی در فولدر script، پوشه ای به نام app می‌سازیم و یک فایل TypeScript به نام  BookModel  در آن ایجاد می‌کنیم:
module Model {
    export class Book{
        Id: string;
        Name: string;
        Author: string;
    }
}
واضح است که ماژولی به نام Model داریم که در آن کلاسی به نام Book ایجاد شده است. برای انتقال اطلاعات از طریق سرویس http$ در Angular نیاز به سریالایز کردن این کلاس به فرمت Json خواهیم داشت. قصد داریم View مورد نظر را به صورت زیر ایجاد نماییم:
 <div ng-controller="Books.Controller">       
        <table class="table table-striped table-hover" style="width: 500px;">
            <thead>
                <tr>
                    <th>Name</th>
                    <th>Author</th>              
                </tr>
            </thead>
            <tbody>
                <tr ng-repeat="book in books">
                    <td>{{book.Name}}</td>
                    <td>{{book.Author}}</td>                                     
                </tr>
            </tbody>
        </table>
    </div>

توضیح کد‌های بالا:
ابتدا یک کنترلری که به نام Controller که در ماژولی به نام Book تعریف شده است باید ایجاد شود. اطلاعات تمام کتب ثبت شده باید از سرویس مورد نظر دریافت و با یک ng-repeat در جدول نمایش داده خواهند شود.
در پوشه app یک فایل TypeScript دیگر برای تعریف برخی نیازمندی‌ها به نام  AngularModule ایجاد می‌کنیم که کد آن به صورت زیر خواهد بود:
declare module AngularModule {
    export interface HttpPromise {
        success(callback: Function) : HttpPromise;       
    }
    export interface Http {
        get(url: string): HttpPromise;   
    }
}
در این ماژول دو اینترفیس تعریف شده است. اولی به نام HttpPromise است که تابعی به نام success  دارد. این تابع باید بعد از موفقیت آمیز بودن  عملیات فراخوانی شود. ورودی آن از نوع Function است. بعنی اجازه تعریف یک تابع را به عنوان ورودی برای این توابع دارید.
در اینترفیس Http نیز تابعی به نام get تعریف شده  است که  برای دریافت اطلاعات از سرویس api، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. از آن جا که تعریف توابع در اینترفیس فاقد بدنه است در نتیجه این جا فقط امضای توابع مشخص خواهد شد. پیاده سازی توابع به عهده کنترلر‌ها خواهد بود:
مرحله بعد مربوط است به تعریف کنترلری  به نام BookController تا اینترفیس بالا را پیاده سازی نماید. کد‌های آن به صورت زیر خواهد بود:
/// <reference path='AngularModule.ts' />
/// <reference path='BookModel.ts' />

module Books {
    export interface Scope {        
        books: Model.Book[];
    }

    export class Controller {
        private httpService: any;

        constructor($scope: Scope, $http: any) {
            this.httpService = $http;

            this.getAllBooks(function (data) {
                $scope.books = data;
            });
            var controller = this;
    }

        getAllBooks(successCallback: Function): void {
            this.httpService.get('/api/books').success(function (data, status) {
                successCallback(data);
            });
        }
    }
}


توضیح کد‌های بالا:
برای دسترسی به تعاریف انجام شده در سایر ماژول‌ها باید ارجاعی به فایل تعاریف ماژول‌های مورد نظر داشته باشیم. در غیر این صورت هنگام استفاده از این ماژول‌ها با خطای کامپایلری روبرو خواهیم شد. عملیات ارجاع به صورت زیر است:
/// <reference path='AngularModule.ts' />
/// <reference path='BookModel.ts' />
در پست قبلی توضیح داده شد که برای مقید سازی عناصر بهتر است یک اینترفیس به نام Scope تعریف کنیم تا بتوانیم متغیر‌های مورد نظر برای مقید سازی را در آن تعریف نماییم در این جا تعریف آن به صورت زیر است:
export interface Scope {  
        books: Model.Book[];      
    }
در این جا فقط نیاز به لیستی از کتاب‌ها داریم تا بتوان در جدول مورد نظر در View آنرا پیمایش کرد. تابعی به نام getAllBooks در کنترلر مورد نظر نوشته شده است که ورودی آن یک تابع خواهد بود که باید بعد از واکشی اطلاعات از سرویس، فراخوانی شود. اگر به کد‌های بالا دقت کنید می‌بینید که در ابتدا سازنده کنترلر،سرویس http$ موجود در Angular به متغیری به نام httpService نسبت داده می‌شود. با فراخوانی تابع get و ارسال آدرس سرویس که با توجه به مقدار مسیر یابی پیش فرض کلاس WebApiConfig باید با api شروع شود به راحتی اطلاعات مورد نظر به دست خواهد آمد. بعد از واکشی در صورت موفقیت آمیز بودن عملیات تابع success اجرا می‌شود که نتیجه آن انتساب مقدار به دست آمده به متغیر books تعریف شده در scope$ می‌باشد.

در نهایت خروجی به صورت زیر خواهد بود:


سورس پیاده سازی مثال بالا در Visual Studio 2013
مطالب
استفاده از shim و stub برای mock کردن در آزمون واحد
مقدمه:
از آنجایی که در این سایت در مورد shim و stub صحبتی نشده دوست داشتم مطلبی در این باره بزارم. در آزمون واحد ما نیاز داریم که یک سری اشیا را moq کنیم تا بتوانیم آزمون واحد را به درستی انجام دهیم. ما در آزمون واحد نباید وابستگی به لایه‌های پایین یا بالا داشته باشیم پس باید مقلدی از object هایی که در سطوح مختلف قرار دارند بسازیم.
شاید برای کسانی که با آزمون واحد کار کردند، به ویژه با فریم ورک تست Microsoft، یک سری مشکلاتی با mock کردن اشیا با استفاده از Mock داشته اند که حالا می‌خواهیم با معرفی فریم ورک‌های جدید، این مشکل را حل کنیم.
برای اینکه شما آزمون واحد درستی داشته باشید باید کارهای زیر را انجام دهید:
1- هر objectی که نیاز به mock کردن دارد باید حتما یا non-static باشد، یا اینترفیس داشته باشد.
2- شما احتیاج به یک فریم ورک تزریق وابستگی‌ها دارید که به عنوان بخشی از معماری نرم افزار یا الگوهای مناسب شی‌ءگرایی مطرح است، تا عمل تزریق وابستگی‌ها را انجام دهید.
3- ساختارها باید برای تزریق وابستگی در اینترفیس‌های object‌های وابسته تغییر یابند.

Shims و Stubs:
نوع stub همانند فریم ورک mock می‌باشد که برای مقلد ساختن اینترفیس‌ها و کلاس‌های non-sealed virtual یا ویژگی ها، رویدادها و متدهای abstract استفاده می‌شود. نوع shim می‌تواند کارهایی که stub نمی‌تواند بکند انجام دهد یعنی برای مقلد ساختن کلاس‌های static یا متدهای non-overridable استفاده می‌شود. با مثال‌های زیر می‌توانید با کارایی بیشتر shim و stub آشنا شوید.
یک پروژه mvc ایجاد کنید و نام آن را FakingExample بگذارید. در این پروژه کلاسی با نام CartToShim به صورت زیر ایجاد کنید:
namespace FakingExample
{
    public class CartToShim
    {
        public int CartId { get; private set; }
        public int UserId { get; private set; }
        private List<CartItem> _cartItems = new List<CartItem>();
        public ReadOnlyCollection<CartItem> CartItems { get; private set; }
        public DateTime CreateDateTime { get; private set; }
 
        public CartToShim(int cartId, int userId)
        {
            CartId = cartId;
            UserId = userId;
            CreateDateTime = DateTime.Now;
            CartItems = new ReadOnlyCollection<CartItem>(_cartItems);
        }
 
        public void AddCartItem(int productId)
        {
            var cartItemId = DataAccessLayer.SaveCartItem(CartId, productId);
            _cartItems.Add(new CartItem(cartItemId, productId));
        }
    }
}
و همچنین کلاسی با نام CartItem به صورت زیر ایجاد کنید:
public class CartItem
    {
        public int CartItemId { get; private set; }
        public int ProductId { get; private set; }
 
        public CartItem(int cartItemId, int productId)
        {
            CartItemId = cartItemId;
            ProductId = productId;
        }
    }
حالا یک پروژه unit test را با نام FakingExample.Tests اضافه کرده و نام کلاس آن را CartToShimTest بگذارید. یک reference از پروژه FakingExample تان به پروژه‌ی تستی که ساخته اید اضافه کنید. برای اینکه بتوانید کلاس‌های پروژه FakingExample را shim و یا stub کنید باید بر روی Reference پروژه تان راست کلیک کنید و گزینه Add Fakes Assembly را انتخاب کنید. وقتی این گزینه را می‌زنید، پوشه ای با نام Fakes در پروژه تست ایجاد شده و FakingExample.fakes در داخل آن قرار دارد همچنین در reference‌های پروژه تست، FakingExample.Fakes نیز ایجاد می‌شود.
اگر بر روی فایل fakes که در reference ایجاد شده دوبار کلیک کنید می‌توانید کلاس‌های CartItem و CartToShim را مشاهده کنید که هم نوع stub شان است و هم نوع shim آنها که در تصویر زیر می‌توانید مشاهده کنید.

ShimDataAccessLayer را که مشاهده می‌کنید یک متد SaveCartItem دارد که به دیتابیس متصل شده و آیتم‌های کارت را ذخیره می‌کند.

حالا می‌توانیم تست خود را بنویسیم. در زیر یک نمونه از تست را مشاهده می‌کنید:

[TestMethod]
        public void AddCartItem_GivenCartAndProduct_ThenProductShouldBeAddedToCart()
        {
            //Create a context to scope and cleanup shims
            using (ShimsContext.Create())
            {
                int cartItemId = 42, cartId = 1, userId = 33, productId = 777;
 
                //Shim SaveCartItem rerouting it to a delegate which 
                //always returns cartItemId
                Fakes.ShimDataAccessLayer.SaveCartItemInt32Int32 = (c, p) => cartItemId;
 
                var cart = new CartToShim(cartId, userId);
                cart.AddCartItem(productId);
 
                Assert.AreEqual(cartId, cart.CartItems.Count);
                var cartItem = cart.CartItems[0];
                Assert.AreEqual(cartItemId, cartItem.CartItemId);
                Assert.AreEqual(productId, cartItem.ProductId);
            }
        }
همانطور که در بالا مشاهده می‌کنید کدهای تست ما در اسکوپی قرار گرفته اند که محدوده shim را تعیین می‌کند و پس از پایان یافتن تست، تغییرات shim به حالت قبل بر می‌گردد. متد SaveCartItemInt32Int32 را که مشاهده می‌کنید یک متد static است و نمی‌توانیم با mock ویا stub آن را مقلد کنیم. تغییر اسم متد SaveCartItem به SaveCartItemInt32Int32 به این معنی است که متد ما دو ورودی از نوع Int32 دارد و به همین خاطر fake این متد به این صورت ایجاد شده است. مثلا اگر شما متد Save ای داشتید که یک ورودی Int و یک ورودی String داشت fake آن به صورت SaveInt32String ایجاد می‌شد.

به این نکته توجه داشته باشید که حتما برای assert کردن باید assert‌ها را در داخل اسکوپ ShimsContext قرار گرفته باشد در غیر این صورت assert شما درست کار نمی‌کند.

این یک مثال از shim بود؛ حالا می‌خواهم مثالی از یک stub را برای شما بزنم. یک اینترفیس با نام ICartSaver به صورت زیر ایجاد کنید:

public interface ICartSaver
    {
        int SaveCartItem(int cartId, int productId);
    }
برای shim کردن ما نیازی به اینترفیس نداشتیم اما برای استفاده از stub و یا Mock ما حتما به یک اینترفیس نیاز داریم تا بتوانیم object موردنظر را مقلد کنیم. حال باید یک کلاسی با نام CartSaver برای پیاده سازی اینترفیس خود بسازیم:
public class CartSaver : ICartSaver
    {
        public int SaveCartItem(int cartId, int productId)
        {
            using (var conn = new SqlConnection("RandomSqlConnectionString"))
            {
                var cmd = new SqlCommand("InsCartItem", conn);
                cmd.CommandType = CommandType.StoredProcedure;
                cmd.Parameters.AddWithValue("@CartId", cartId);
                cmd.Parameters.AddWithValue("@ProductId", productId);
 
                conn.Open();
                return (int)cmd.ExecuteScalar();
            }
        }
    }
حال تستی که با shim انجام دادیم را با استفاده از Stub انجام می‌دهیم:
[TestMethod]
        public void AddCartItem_GivenCartAndProduct_ThenProductShouldBeAddedToCart()
        {
            int cartItemId = 42, cartId = 1, userId = 33, productId = 777;
 
            //Stub ICartSaver and customize the behavior via a 
            //delegate, ro return cartItemId
            var cartSaver = new Fakes.StubICartSaver();
            cartSaver.SaveCartItemInt32Int32 = (c, p) => cartItemId;
 
            var cart = new CartToStub(cartId, userId, cartSaver);
            cart.AddCartItem(productId);
 
            Assert.AreEqual(cartId, cart.CartItems.Count);
            var cartItem = cart.CartItems[0];
            Assert.AreEqual(cartItemId, cartItem.CartItemId);
            Assert.AreEqual(productId, cartItem.ProductId);
        }
امیدوارم که این مطلب برای شما مفید بوده باشد.
اشتراک‌ها
موجودیت های مرتبط با مدیریت دسترسی های پویا

راه حل‌های مختلفی برای مدیریت دسترسی‌های پویا وجود دارد که باتوجه به Domain ای که در آن قرار داریم میتوانند مورد استفاده قرار بگیرند و در این رابطه مطالب زیادی هم ارائه شده است؛ در این راستا یکی از راه حل هایی که در یکی سیستم‌ها استفاده کرده ایم را در این gist می‌توانید مشاهده کنید.

در راه حل ارائه شده، علاوه بر این که امکان اعطای یکسری دسترسی برای گروه‌های کاربری وجود دارد، می‌توان دسترسی هایی را به صورت مستقیم برای کاربر خاصی نیز اعطاء کرد یا یکسری از دسترسی‌های کاربر را که از طریق گروه‌های کاربری خود دارا می‌باشد را از او گرفت و ...

public static class PermissionNames
{
    public const string Pages = nameof(Pages);
    public const string Pages_Administration = nameof(Pages_Administration);
    public const string Pages_Administration_Roles = nameof(Pages_Administration_Roles);
    public const string Pages_Administration_Roles_Create = nameof(Pages_Administration_Roles_Create);
    public const string Pages_Administration_Roles_Edit = nameof(Pages_Administration_Roles_Create);
    public const string Pages_Administration_Roles_Delete = nameof(Pages_Administration_Roles_Create);
    public const string Pages_Administration_Users = nameof(Pages_Administration_Users);
    public const string Pages_Administration_Users_Create = nameof(Pages_Administration_Users_Create);
    public const string Pages_Administration_Users_Edit = nameof(Pages_Administration_Users_Create);
    public const string Pages_Administration_Users_Delete = nameof(Pages_Administration_Users_Create);
    //...
}
موجودیت های مرتبط با مدیریت دسترسی های پویا
مطالب
استفاده از Unity در پیاده سازی الگوی Service locator
یکی از راهکارهای پیاده سازی IOC یا همان Inversion Of Control در پروژه‌های MVC استفاده از Unity و معرفی آن به DependencyResolver خود دات نت است.
برای آشنایی با Unity و قابلیت‌های آن میتوانید به اینجا و اینجا سر بزنید.
اما برای استفاده از Unity در پروژه‌های MVC کافی است در Global یا فایل راه انداز (bootstrapper ) تک تک انتزاع‌ها (Interface) را به کلاس‌های مرتبط شان معرفی کنید.
var container = new UnityContainer();  
container.RegisterType<ISomeService, SomeService>(new PerRequestLifetimeManager());
container.RegisterType<ISomeBusiness, SomeBusiness>(new PerRequestLifetimeManager());
container.RegisterType<ISomeController, SomeController>(new PerRequestLifetimeManager());
و بعد از ایجاد container از نوع UnityContainer میتوانیم آنرا به MVC معرفی کنیم:
DependencyResolver.SetResolver(new UnityDependencyResolver(container));
تا به اینجا به‌راحتی میتوانید از سرویس‌های معرفی شده در پروژه MVC استفاده کنید.
var someService=(ISomeService)DependencyResolver.Current.GetService(typeof(ISomeService));
var data=someService.GetData();
اما اگر بخواهیم از کلاس‌های معرفی شده در Unity در لایه‌های دیگر (مثلا Business) استفاده کنیم چه باید کرد؟
برای هر این مشکل راهکارهای متفاوتی وجود دارد. من در لایه سرویس از Service locator بهره برده ام. برای آشنایی با این الگو اینجا را بخوانید. اکثر برنامه نویسان الگوهای IOC و Service Locator را با هم اشتباه میگیرند یا آنها را اشتباها بجای هم بکار میبرند.
برای درک تفاوت الگوی IOC و Service locator اینجا را بخوانید.

در لایه سرویس یک کلاس Service Factory داریم که قرار است همه سرویس‌ها، برای برقراری ارتباط با یکدیگر از آن استفاده کنند.این کلاس معمولا در لایه سرویس به اشکال گوناگونی پیاده سازی میشود که کارش وهه سازی از Interface‌های درخواستی است. اما برای یکپارچه کردن آن با Unity من آنرا به شکل زیر پیاده سازی کرده ام

public class ServiceFactory : MarshalByRefObject
    {
        static IUnityContainer uContainer = new UnityContainer();
        public static Type DataContextType { get; set; }

        public static void Initialise(IUnityContainer unityContainer, Type dbContextType)
        {
            uContainer = unityContainer;
            DataContextType = dbContextType;
            uContainer.RegisterType(typeof(BaseDataContext), DataContextType, new HierarchicalLifetimeManager());
        }
        public static T Create<T>()
        {
            return (T)Activator.CreateInstance<T>();
        }
        public static T Create<T>(string fullTypeName)
        {
            return (T)System.Reflection.Assembly.GetExecutingAssembly().CreateInstance(fullTypeName);
        }
        public static T Create<T>(Type entityType)
        {
            return (T)Activator.CreateInstance(entityType);
        }
        public static dynamic Create(Type entityType)
        {
            return Activator.CreateInstance(entityType);
        }

        public static T Get<T>()
        {
            return uContainer.Resolve<T>();
        }
        public static object Get(Type type)
        {
            return uContainer.Resolve(type);
        }
    }

در این کلاس ما بجای ایجاد داینامیک آبجکت‌ها، از Unity استفاده کرده‌ایم. در همان ابتدا که برنامه‌ی وب ما برای اولین بار اجرا میشود و بعد از Register کردن کلاس‌ها، می‌توانیم container را به صورت پارامتر سازنده به کلاس Service Factory ارسال کنیم. به این ترتیب برای استفاده از سرویس‌ها در لایه Business از Unity بهره میبریم.

البته استفاده از Unity برای DataContext خیلی منطقی نیست و بهتر است نوع DataContext را در ابتدا بگیریم و هرجا نیاز داشتیم با استفاده از متد Create از آن وهله سازی بکنیم.

نظرات مطالب
ارسال ایمیل در ASP.NET Core
نکته تکمیلی:
در صورت استفاده از mailkit در محیط net core. میتوان کلاس SMTPClient را به شکل زیر مورد استفاده قرار داد.
 public class DiskSmtpClient : SmtpClient
    {
        public DiskSmtpClient(IOptionsSnapshot<MailKitOptions> mailOptionsSnapshot)
        {
            if (mailOptionsSnapshot.Value.SpecifiedPickupDirectory)
            {
                SpecifiedPickupDirectory = true;
                PickupDirectoryLocation = mailOptionsSnapshot.Value.PickupDirectoryLocation;
            }
            
        }
        public bool SpecifiedPickupDirectory { get; set; }
        public string PickupDirectoryLocation { get; set; }

        public override Task SendAsync(MimeMessage message, CancellationToken cancellationToken = new CancellationToken(),
            ITransferProgress progress = null)
        {
            if (!SpecifiedPickupDirectory)
                return base.SendAsync(message, cancellationToken, progress);
            return SaveToPickupDirectory(message, PickupDirectoryLocation);

        }

    



        private async Task SaveToPickupDirectory(MimeMessage message, string pickupDirectory)
        {
            using (var stream = new FileStream($@"{pickupDirectory}\email-{Guid.NewGuid().ToString("N")}.eml", FileMode.CreateNew))
            {
                await message.WriteToAsync(stream);
            }
        }

       

        public override Task ConnectAsync(string host, int port = 0, SecureSocketOptions options = SecureSocketOptions.Auto,
            CancellationToken cancellationToken = new CancellationToken())
        {
            if (!SpecifiedPickupDirectory)
                return base.ConnectAsync(host, port, options, cancellationToken);
            return Task.CompletedTask;
        }



        public override Task DisconnectAsync(bool quit, CancellationToken cancellationToken = new CancellationToken())
        {
            if (!SpecifiedPickupDirectory)
                return base.DisconnectAsync(quit, cancellationToken);

            return Task.CompletedTask;
        }
    }
در کد بالا دو خصوصیت SpecifiedPickupDirectory  و PickupDirectoryLocation به آن اضافه شده اند و با رونویسی از متدهای مورد استفاده به جای ارسال ایمیل در صورت مقداردهی  SpecifiedPickupDirectory  ایمیل در آدرس  PickupDirectoryLocation   ذخیره میگردد. سپس به شکل زیر آن را مورد استفاده قرار میدهیم:
 services.AddTransient<DiskSmtpClient>();
  var email = "mail@dotnettips.info";
            var subject = "subject";
            var message = "message";

            var emailMessage = new MimeMessage();

            emailMessage.From.Add(new MailboxAddress("DNT", "do-not-reply@dotnettips.info"));
            emailMessage.To.Add(new MailboxAddress("", email));
            emailMessage.Subject = subject;
            emailMessage.Body = new TextPart(TextFormat.Html)
            {
                Text = message
            };

            
                _client.SpecifiedPickupDirectory = true;
                _client.PickupDirectoryLocation = "c:\\mail";

                _client.LocalDomain = "dotnettips.info";
                await _client.ConnectAsync("smtp.relay.uri", 25, SecureSocketOptions.None).ConfigureAwait(false);
                await _client.SendAsync(emailMessage).ConfigureAwait(false);
                await _client.DisconnectAsync(true).ConfigureAwait(false);
در صورتی که قصد ندارید کد اضافه‌تری را نیز اعمال نمایید میتوانید با اضافه کردن تکه کد زیر به فایل startup و محتوای تنظیمات آن به فایل appsettings.json دو خط بالا را حذف نمایید:
services.Configure<MailKitOptions>(options => Configuration.GetSection("MailKitOptions").Bind(options));
  "MailKitOptions": {
    "SpecifiedPickupDirectory": true,
    "PickupDirectoryLocation": "c:\\mail"
  }
در این صورت میتوان تنظیمات جداگانه ای برای حالت انتشار و توسعه نیز در نظر گرفت.
کلاس متناظر MailKitOptions
    public class MailKitOptions
    {
        public  bool SpecifiedPickupDirectory { get; set; }
        public  string PickupDirectoryLocation { get; set; }
    }

مطالب
نحوه استفاده از ViewModel در ASP.NET MVC

یک Model چیست؟

·   قسمتی از Application است که Domain Logic را پیاده سازی می‌کند.

·   همچنین با عنوان Business Logic نیز شناخته می‌شود.

·   Domain Logic داده‌هایی را که بین UI و دیتابیس پاس داده می‌شود، مدیریت می‌کند.

·   برای مثال، در یک سیستم انبار،Model   کارش ذخیره سازی اقلام در حافظه و Logic تعیین کننده موجود بودن یک آیتم در انبار میباشد.


یک ViewModel چیست؟

·   ViewModel به ما این امکان را میدهد تا از چندین Entity، یک شیء واحد بسازیم.

·   بهینه شده برای استفاده و رندر توسط یک View

 

چرا باید از ViewModel استفاده کنیم؟

  • اگر شما بخواهید چندین Model را به یک View پاس دهید، استفاده از ViewModel ایده بسیار خوبی است.
  • همچنین امکان Validate کردن ViewModel را به روشی متفاوت‌تر از Domain Model برای سناریوهای اعتبارسنجی attribute-based را در اختیارمان قرار میدهد.
  • برای قالبندی داده‌ها نیز استفاده میشود.
        o برای مثال به یک داده یا مقدار پولی قالبندی شده به یک روش خاص نیاز داریم؟
ViewModel بهترین مکان برای انجام این کار است.
  • استفاده از ViewModel تعامل بین Model و View را ساده‌تر می‌کند.  


مکان قرارگیری ViewModel در پروژه بهتر است کجا باشد؟

  1. می‌تواند در یک پوشه با نام ViewModel در ریشه پروژه باشد.

  2. به صورت یک dll ارجاع داده شده به پروژه. 
  3. در یک پروژه جدا به عنوان یک Service Layer.


Best Practice هایی در زمان استفاده از ViewModelها 

  1. داده‌هایی را که قرار است در View رندر شوند، داخل ViewModel قرار دهید.
  2. View باید خصوصیاتی را که نیاز دارد، مستقیما از ViewModel بدست بیاورد.
  3. وقتی که ViewModel شما پیچیده‌تر می‌شود، بهتر است از یک Mapper استفاده کنید.

اجازه دهید مثالی را در این رابطه براتون بیارم :

در یک View می‌خواهیم هم لیست اخبار سایت و هم لیست سخنرانان سایت (مثال مربوط به یک پروژه برای همایش است) را نمایش دهیم. خوب طبق مطالب فوق استفاده از ViewModel بهترین راه حل است. ViewModel مربوطه به صورت زیر تعریف شده است :

public class SpeakerAndNewsViewModel
    {
        public IEnumerable<News> News { get; set; }
        public IEnumerable<Speaker> Speakers { get; set; }
    }
و در اکشن متد Index هم بدین صورت Model‌ها را به ViewModel ساخته شده پاس می‌دهیم :
public ActionResult Index()
        {
            var news = db.News.OrderBy(r=>r.Date)
                        .Take(3);
            var speakers = db.Speakers.Take(4);
            var model = new SpeakerAndNewsViewModel { 
                News=news,
                Speakers=speakers
            };
            return View(model);
        }
و یک View را به صورت Strongly Typed از نوع ViewModel خود که در اینجا SpeakerAndNewsViewModel  است ایجاد می‌کنیم :

و View مربوطه را به شکل زیر تغییر می‌دهیم :  
@model  Project.Models.SpeakerAndNewsViewModel
@{
    ViewBag.Title = "Home Page";
}
@section news
{
@foreach (var item in Model.News)
{
    //..
}
}
@section speakers
{
@foreach (var item in Model.Speakers)
{
    //...
}
}
مطالب
فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها در Angular - قسمت پنجم - ارسال اطلاعات به سرور
تا اینجا تنظیمات اصلی فرم ثبت اطلاعات کارمندان را انجام دادیم. اکنون نوبت به ارسال این اطلاعات به سمت سرور است. پیشنیاز آن نیز تدارک مواردی است که در مطلب «یکپارچه سازی Angular CLI و ASP.NET Core در VS 2017» پیشتر بحث شدند. از این مطلب تنها تنظیمات موارد ذیل را نیاز خواهیم داشت و از تکرار آن‌ها در اینجا صرفنظر می‌شود تا هم مطلب کوتاه‌تر شود و هم بتوان بر روی اصل موضوع جاری، تمرکز کرد:
- ایجاد یک پروژه‌ی جدید ASP.NET Core در VS 2017
- تنظیمات یک برنامه‌ی ASP.NET Core خالی برای اجرای یک برنامه‌ی Angular CLI
- تنظیمات فایل آغازین یک برنامه‌ی ASP.NET Core جهت ارائه‌ی برنامه‌های Angular
- ایجاد ساختار اولیه‌ی برنامه‌ی Angular CLI در داخل پروژه‌ی جاری: این مورد را تاکنون انجام داده‌ایم و تکمیل کرده‌ایم. بنابراین تنها کاری که نیاز است انجام شود، cut و paste محتوای پوشه‌ی angular-template-driven-forms-lab (پروژه‌ی این سری) به ریشه‌ی پروژه‌ی ASP.NET Core است.
- تنظیم محل خروجی نهایی Angular CLI به پوشه‌ی wwwroot
- روش اول و یا دوم اجرای برنامه‌های مبتنی بر ASP.NET Core و Angular CLI

البته سورس کامل تمام این تنظیمات را از انتهای بحث نیز می‌توانید دریافت کنید.
ضمن اینکه هیچ نیازی هم به استفاده از VS 2017 نیست و هر دوی برنامه‌ی Angular و ASP.NET Core را می‌توان توسط VSCode به خوبی مدیریت و اجرا کرد.


ایجاد ساختار مقدماتی سرویس ارسال اطلاعات به سرور

در برنامه‌های Angular مرسوم است جهت کاهش مسئولیت‌های یک کلاس و امکان استفاده‌ی مجدد از کدها، منطق ارسال اطلاعات به سرور، به درون کلاس یک سرویس منتقل شود و سپس این سرویس به کلاس‌های کامپوننت‌ها، برای مثال یک فرم ثبت اطلاعات، برای ارسال و یا دریافت اطلاعات، تزریق گردد. به همین جهت، ابتدا ساختار ابتدایی این سرویس و تنظیمات مرتبط با آن‌را انجام می‌دهیم.
ابتدا از طریق خط فرمان به پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه وارد شده (جائیکه فایل Startup.cs قرار دارد) و سپس دستور ذیل را اجرا می‌کنیم:
 >ng g s employee/FormPoster -m employee.module
با این خروجی
 installing service
  create src\app\employee\form-poster.service.spec.ts
  create src\app\employee\form-poster.service.ts
  update src\app\employee\employee.module.ts
همانطور که در سطر آخر نیز ملاحظه می‌کنید، فایل employee.module.ts را جهت درج کلاس جدید FormPosterService در قسمت providers ماژول آن به روز رسانی می‌کند؛ تا بتوانیم این سرویس را در کامپوننت‌های این ماژول تزریق کرده و استفاده کنیم.
ساختار ابتدایی این سرویس را نیز به نحو ذیل تغییر می‌دهیم:
import { Injectable } from '@angular/core';
import { Http } from '@angular/http';

import { Employee } from './employee';

@Injectable()
export class FormPosterService {

    constructor(private http:Http) {
    }

    postEmployeeForm(employee: Employee) {
    }
}
در اینجا سرویس Http انگیولار به سازنده‌ی کلاس تزریق شده‌است و این نحوه‌ی تعریف سبب می‌شود تا بتوان به پارامتر http، به صورت یک فیلد خصوصی تعریف شده‌ی در سطح کلاس نیز دسترسی پیدا کنیم.
چون این کلاس از ماژول توکار Http استفاده می‌کند، نیاز است این ماژول را نیز به قسمت imports فایل src\app\app.module.ts اضافه کنیم:
import { HttpModule } from "@angular/http";

@NgModule({
  imports: [
    BrowserModule,
    FormsModule,
    HttpModule,
    EmployeeModule,
    AppRoutingModule
  ]
اکنون می‌توانیم این سرویس جدید FormPosterService را به سازنده‌ی کامپوننت EmployeeRegisterComponent در فایل src\app\employee\employee-register\employee-register.component.ts تزریق کنیم:
import { FormPosterService } from "../form-poster.service";

export class EmployeeRegisterComponent implements OnInit {

  constructor(private formPoster: FormPosterService) {}

}

در ادامه برای آزمایش برنامه، به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دو پنجره‌ی کنسول مجزا را باز کنید. در اولی، دستورات:
>npm install
>ng build --watch
و در دومی، دستورات ذیل را اجرا کنید:
>dotnet restore
>dotnet watch run
دستورات اول کار بازیابی وابستگی‌های سمت کلاینت و سپس ساخت تدریجی برنامه‌ی Angular را دنبال می‌کند. دستورات دوم، وابستگی‌های برنامه‌ی ASP.NET Core را دریافت و نصب کرده و سپس برنامه را در حالت watch ساخته و بر روی پورت 5000 ارائه می‌کند (بدون نیاز به اجرای VS 2017؛ این دستور عمومی است).
به همین جهت برای آزمایش ابتدایی آن، آدرس http://localhost:5000 را در مرورگر باز کنید. برگه‌ی developer tools مرورگر را نیز بررسی کنید تا خطایی در آن ظاهر نشده باشد. برای مثال اگر فراموش کرده باشید تا HttpModule را به app.module اضافه کنید، خطای no provider for HttpModule را مشاهده خواهید کرد.


مدیریت رخداد submit فرم در Angular

تا اینجا کار برپایی تنظیمات اولیه‌ی کار با سرویس Http را انجام دادیم. مرحله‌ی بعد مدیریت رخداد submit فرم است. به همین جهت فایل src\app\employee\employee-register\employee-register.component.html را گشوده و سپس رخدادگردان submit را به فرم آن اضافه کنید:
<form #form="ngForm" (submit)="submitForm(form)" novalidate>
در حین رخدادگردانی submit می‌توان به template reference variable تعریف شده‌ی form# برای دسترسی به وهله‌ای از ngForm نیز کمک گرفت.
export class EmployeeRegisterComponent implements OnInit {
  submitForm(form: NgForm) {
    console.log(this.model);
    console.log(form.value);
  }
}
امضای متد submitForm را در اینجا مشاهده می‌کنید. form دریافتی آن از نوع NgForm است که در ابتدای فایل import شده‌است.
در همین حال اگر بر روی دکمه‌ی ok کلیک کنیم، چنین خروجی را در کنسول developer مروگر می‌توان مشاهده کرد:


اولین مورد، محتوای this.model است و دومی محتوای form.value را گزارش کرده‌است. همانطور که مشاهده می‌کنید، مقدار form.value بسیار شبیه است به وهله‌ای از مدلی که در سطح کلاس تعریف کرده‌ایم و این مقدار همواره توسط Angular نگهداری و مدیریت می‌شود. بنابراین حتما الزامی نیست تا مدلی را جهت کار با فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها به صورت جداگانه‌ای تهیه کرد. توسط شیء form نیز می‌توان به تمام اطلاعات فیلدها دسترسی یافت.


تکمیل سرویس ارسال اطلاعات به سرور

در ادامه می‌خواهیم اطلاعات مدل فرم را به سرور ارسال کنیم. برای این منظور سرویس FormPoster را به صورت ذیل تکمیل می‌کنیم:
import { Injectable } from "@angular/core";
import { Http, Response, Headers, RequestOptions } from "@angular/http";

import { Observable } from "rxjs/Observable";
import "rxjs/add/operator/do";
import "rxjs/add/operator/catch";
import "rxjs/add/observable/throw";
import "rxjs/add/operator/map";
import "rxjs/add/observable/of";

import { Employee } from "./employee";

@Injectable()
export class FormPosterService {
  private baseUrl = "api/employee";

  constructor(private http: Http) {}

  private extractData(res: Response) {
    const body = res.json();
    return body.fields || {};
  }

  private handleError(error: Response): Observable<any> {
    console.error("observable error: ", error);
    return Observable.throw(error.statusText);
  }

  postEmployeeForm(employee: Employee): Observable<Employee> {
    const body = JSON.stringify(employee);
    const headers = new Headers({ "Content-Type": "application/json" });
    const options = new RequestOptions({ headers: headers });

    return this.http
      .post(this.baseUrl, body, options)
      .map(this.extractData)
      .catch(this.handleError);
  }
}
برای کار با Observables یا می‌توان نوشت 'import 'rxjs/Rx که تمام بسته‌ی RxJS را import می‌کند، یا همانند این مثال بهتر است تنها اپراتورهایی را که به آن‌ها نیاز پیدا می‌کنیم، import نمائیم. به این ترتیب حجم نهایی ارائه‌ی برنامه نیز کاهش خواهد یافت.
در متد postEmployeeForm، ابتدا توسط JSON.stringify محتوای شیء کارمند encode می‌شود. البته متد post اینکار را به صورت توکار نیز می‌تواند مدیریت کند. سپس ذکر هدر مناسب در اینجا الزامی است تا در سمت سرور بتوانیم اطلاعات دریافتی را به شیء متناظری نگاشت کنیم. در غیراینصورت model binder سمت سرور نمی‌داند که چه نوع فرمتی را دریافت کرده‌است و چه نوع decoding را باید انجام دهد.
در قسمت map، کار بررسی اطلاعات دریافتی از سرور را انجام خواهیم داد و اگر در این بین خطایی وجود داشت، توسط متد handleError در کنسول developer مرورگر نمایش داده می‌شود.
خروجی متد postEmployeeForm یک Observable است. بنابراین تا زمانیکه یک subscriber نداشته باشد، اجرا نخواهد شد. به همین جهت به کلاس EmployeeRegisterComponent مراجعه کرده و متد submitForm را به نحو ذیل تکمیل می‌کنیم:
  submitForm(form: NgForm) {
    console.log(this.model);
    console.log(form.value);

    // validate form
    this.validatePrimaryLanguage(this.model.primaryLanguage);
    if (this.hasPrimaryLanguageError) {
      return;
    }

    this.formPoster
      .postEmployeeForm(this.model)
      .subscribe(
        data => console.log("success: ", data),
        err => console.log("error: ", err)
      );
  }
در اینجا ابتدا اعتبارسنجی سفارشی drop down را که در قسمت قبل بررسی کردیم، قرار داده‌ایم. پس از آن متد postEmployeeForm سرویس formPoster فراخوانی شده‌است و در اینجا کار subscribe به نتیجه‌ی عملیات صورت گرفته‌است که می‌تواند حاوی اطلاعاتی از سمت سرور و یا خطایی در این بین باشد.

یک نکته: اگر علاقمند باشید تا ساختار واقعی شیء NgForm را مشاهده کنید، در ابتدای متد فوق، console.log(form.form) را فراخوانی کنید و سپس شیء حاصل را در کنسول developer مرورگر بررسی نمائید.


تکمیل Web API برنامه‌ی ASP.NET Core جهت دریافت اطلاعات از کلاینت‌ها

در ابتدای سرویس formPoster، یک چنین تعریفی را داریم:
export class FormPosterService {
  private baseUrl = "api/employee";
به همین جهت نیاز است سرویس Web API سمت سرور خود را بر این مبنا تکمیل کنیم.
ابتدا مدل زیر را به پروژه‌ی ASP.NET Core جاری، معادل نمونه‌ی تایپ‌اسکریپتی سمت کلاینت آن اضافه می‌کنیم. البته در اینجا یک Id نیز اضافه شده‌است:
namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Models
{
    public class Employee
    {
        public int Id { set; get; }
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }
        public bool IsFullTime { get; set; }
        public string PaymentType { get; set; }
        public string PrimaryLanguage { get; set; }
    }
}

سپس کنترلر جدید EmployeeController را با محتوای ذیل اضافه خواهیم کرد:
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;
using AngularTemplateDrivenFormsLab.Models;

namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    public class EmployeeController : Controller
    {
        public IActionResult Post([FromBody] Employee model)
        {
            //todo: save model

            model.Id = 100;
            return Created("", new { fields = model });
        }
    }
}
این کنترلر با شیوه‌ی Web API تعریف شده‌است. مسیریابی آن با api شروع می‌شود تا با مسیر baseUrl سرویس formPoster تطابق پیدا کند.
در اینجا پس از ثبت فرضی مدل، Id آن به همراه اطلاعات مدل، به نحوی که ملاحظه می‌کنید، بازگشت داده شده‌است. این نوع خروجی، یک چنین JSON ایی را تولید می‌کند:
{"fields":{"id":100,"firstName":"Vahid","lastName":"N","isFullTime":true,"paymentType":"FullTime","primaryLanguage":"Persian"}}
به همین جهت است که در متد extractData، دسترسی به body.fields را مشاهده می‌کنید. این fields در اینجا دربرگیرنده‌ی اطلاعات بازگشتی از سرور است (نام آن دلخواه است و درصورت تغییر آن در سمت سرو، باید این نام را در متد extractData نیز اصلاح کنید).
  private extractData(res: Response) {
    const body = res.json();
    return body.fields || {};
  }
اکنون اگر برنامه را با دستورات dotnet watch build و ng build --watch اجرا کنیم، بر روی پورت 5000 قابل دسترسی خواهد بود و پس از ارسال فرم به سرور، چنین خروجی را می‌توان در کنسول developer مرورگر مشاهده کرد:


نمایش success به همراه شیءایی که از سمت سرور دریافت شده‌است؛ که حاصل اجرای سطر ذیل در متد submitForm است:
 data => console.log("success: ", data)
همانطور که مشاهده می‌کنید، این شیء به همراه Id نیز هست. بنابراین درصورت نیاز به آن در سمت کلاینت، خاصیت معادل آن‌را به کلاس کارمند اضافه کرده و در همین سطر فوق می‌توان به آن دسترسی یافت.


بارگذاری اطلاعات drop down از سرور

تا اینجا اطلاعات drop down نمایش داده شده از یک آرایه‌ی مشخص سمت کلاینت تامین شدند. در ادامه قصد داریم تا آن‌ها را از سرور دریافت کنیم. به همین جهت اکشن متد ذیل را به کنترلر سمت سرور برنامه اضافه کنید:
[HttpGet("/api/[controller]/[action]")]
public IActionResult Languages()
{
    string[] languages = { "Persian", "English", "Spanish", "Other" };
    return Ok(languages);
}
که برای آزمایش آن می‌توانید مسیر http://localhost:5000/api/employee/languages را جداگانه در مرورگر درخواست کنید.
پس از آن در سمت کلاینت این تغییرات نیاز هستند:
ابتدا به سرویس FormPosterService دو متد ذیل را اضافه می‌کنیم که کار آن‌ها دریافت و پردازش اطلاعات از api/employee/languages سمت سرور هستند:
  private extractLanguages(res: Response) {
    const body = res.json();
    return body || {};
  }

  getLanguages(): Observable<any> {
    return this.http
      .get(`${this.baseUrl}/languages`)
      .map(this.extractLanguages)
      .catch(this.handleError);
  }
اینبار چون خروجی سمت سرور را مانند قبل (متد extractData) داخل فیلدی مانند fields محصور نکردیم، همان body دریافتی بازگشت داده شده‌است.
پس از آن دو تغییر ذیل را نیاز است به EmployeeRegisterComponent اعمال کنیم:
  languages = [];

  ngOnInit() {
    this.formPoster
      .getLanguages()
      .subscribe(
        data => this.languages = data,
        err => console.log("get error: ", err)
      );
  }
ابتدا آرایه‌ی زبان‌ها با یک آرایه‌ی خالی مقدار دهی شده‌است و سپس در متد ngOnInit، کار دریافت اطلاعات آن از سرور، صورت گرفته‌است.

مشکل! ممکن است مدت زمانی طول بکشد تا این اطلاعات از سمت سرور دریافت شوند. در این حالت می‌توان به شکل زیر در فایل employee-register.component.html فرم را تا زمان پر شدن دراپ داون آن مخفی کرد:
<h3 *ngIf="languages.length == 0">Loading...</h3>
<div class="container" *ngIf="languages.length > 0">
در این حالت هر زمانیکه آرایه‌ی زبان‌ها پر شد، loading حذف شده و div نمایان می‌گردد.

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-template-driven-forms-lab-05.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دو پنجره‌ی کنسول مجزا را باز کنید. در اولی دستورات:
>npm install
>ng build --watch
و در دومی دستورات ذیل را اجرا کنید:
>dotnet restore
>dotnet watch run
اکنون می‌توانید برنامه را در آدرس http://localhost:5000 مشاهده و اجرا کنید.
مطالب
کار با Areas در ASP.NET Core
کار با Areas را تا ASP.NET MVC 5.x می‌توانید در مطلب «ASP.NET MVC #14» مطالعه کنید. در ASP.NET Core، کلیات آن ثابت مانده‌است و تنظیمات ابتدایی آن اندکی تغییر کرده‌اند.


مفهوم Areas

Areas یکی از روش‌های ساماندهی برنامه‌های بزرگ، به نواحی کوچکتری مانند قسمت‌های مدیریتی، پشتیبانی از کاربران و غیره است. به این ترتیب می‌توان کنترلرها، Viewها و مدل‌های هر قسمت را از قسمتی دیگر، جدا کرد و مدیریت پروژه را ساده‌تر نمود. هر Area دارای ساختار پوشه‌های مرتبط به خود می‌باشد و به این نحو است که جداسازی این نواحی مختلف را میسر می‌کند؛ تا بهتر مشخص باشد که هر المانی متعلق است به چه ناحیه‌ای. به علاوه در این حالت می‌توان پروژه را بین چندین توسعه دهنده‌ی مختلف نیز تقسیم کرد؛ بدون اینکه در کار یکدیگر تداخلی ایجاد کنند.


ایجاد Areas

اگر با ASP.NET MVC 5.x کار کرده باشید، می‌دانید که ویژوال استودیو با کلیک راست بر روی پروژه‌ی جاری، گزینه افزودن یک Area جدید را به همراه دارد. یک چنین قابلیتی تا ASP.NET Core 1.1 به ابزارهای همراه آن افزوده نشده‌است. بنابراین تمام مراحل ذیل را باید دستی ایجاد کنید و هنوز قالب از پیش تعریف شده و ساده کننده‌‌ای برای اینکار وجود ندارد:


همانطور که در تصویر نیز ملاحظه می‌کنید، نیاز است در ریشه‌ی پروژه، پوشه‌ی جدیدی را به نام Areas ایجاد کرد. سپس در داخل این پوشه می‌توان نواحی مختلفی را با پوشه بندی‌های مجزایی ایجاد نمود. برای مثال در اینجا ناحیه‌ی Blog ایجاد شده‌است که در این ناحیه نیز پوشه‌های Controllers و Views آن باید به صورت دستی ایجاد شوند.


افزودن مسیریابی مرتبط با Areas

پس از اضافه کردن دستی پوشه‌های Areas و ناحیه‌ی جدید، به همراه ساختار پوشه‌های کنترلرها و Viewهای آن، اکنون نیاز است این ناحیه‌ی جدید را به سیستم مسیریابی معرفی نمود. برای این منظور به فایل آغازین برنامه مراجعه کرده و در متد Configure آن، تعریف جدید ذیل را اضافه می‌کنیم:
app.UseMvc(routes =>
{
    routes.MapRoute(
        name: "areas",
        template: "{area:exists}/{controller=Home}/{action=Index}/{id?}");
 
    routes.MapRoute(
        name: "default",
        template: "{controller=Home}/{action=Index}/{id?}"); 
});
مسیریابی پیش‌فرض را در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 9 - بررسی تغییرات مسیریابی» پیشتر بررسی کرده‌ایم. در اینجا پیش از این مسیریابی، مسیریابی جدید areas تعریف شده‌است. قید exists در اینجا به معنای تنها استفاده‌ی از نواحی تعریف شده‌ی در برنامه‌ی جاری است و الگوی تعریف شده، تمام آن‌ها را شامل می‌شود و دیگر نیازی به تعریف مسیریابی جداگانه‌ای به ازای ایجاد هر Area جدید نیست (برخلاف ASP.NET MVC 5.x).


علامتگذاری کنترلرهای یک ناحیه

تمام اصول کار کردن با کنترلرهای یک ناحیه، مانند سایر کنترلرهای دیگر برنامه‌است؛ با یک تفاوت:
[Area("Blog")]
public class HomeController : Controller
{
    public IActionResult Index()
    {
        return View();
    }
}
در ASP.NET Core حتما نیاز است توسط ویژگی جدید Area، نام ناحیه‌ی کنترلر را صریحا مشخص کرد؛ در غیراینصورت، صرفنظر از محل تعریف این کنترلر، اطلاعات آن متعلق به هیچ ناحیه‌ای نبوده و وارد سیستم مسیریابی Areas نمی‌شود.

یک نکته: اگر از Attribute routing استفاده می‌کنید، توکن مرتبط با نواحی، [area] نام دارد:
 [Route("[area]/app/[controller]/actions/[action]/{id:weekday?}")]


فعالسازی Layout و Tag Helpers در Areas

اگر در همین حال، برنامه را اجرا و به مسیر http://localhost/blog مراجعه کنید، هرچند اطلاعات View متناظر با کنترلر Home و اکشن متد Index آن نمایش داده می‌شوند، اما این View نه layout دارد و نه Tag helpers آن پردازش شده‌اند. برای فعالسازی این دو مورد، دو فایل ViewStart.cshtml_ و ViewImports.cshtml_ را از پوشه‌ی views اصلی پروژه، به پوشه‌ی views این Area جدید کپی کنید. فایل ViewStart، نام و مسیر فایل layout پیش فرض ناحیه را مشخص می‌کند و فایل ViewImports حاوی تعاریف فعالسازی Tag helpers است:
 @addTagHelper *, Microsoft.AspNetCore.Mvc.TagHelpers
 هر Area می‌تواند layout خاص خودش را داشته باشد؛ اما اگر فایل ViewStart آن به نحو ذیل مقدار دهی شود، به فایل اصلی واقع در پوشه‌ی Views/Shared/_Layout.cshtml ریشه‌ی پروژه، اشاره می‌کند.
 @{
 Layout = "_Layout";
}
و برای تغییر و یا مقداردهی صریح آن می‌توان به صورت ذیل عمل کرد:
 @{
 Layout = "~/Areas/Blog/Views/Shared/_Layout.cshtml";
}


Areas و تاثیر آن‌ها در حین لینک دهی به قسمت‌های مختلف برنامه

اگر قرار است لینکی به قسمتی واقع در همان Area جاری مرتبط شود، نیازی نیست تا هیچ نکته‌ی خاصی را درنظر گرفت و تولید لینک‌ها به نحو صحیحی صورت می‌گیرند:
 <a asp-action="Index" asp-controller="Home">Link</a>
اما اگر می‌خواهیم به ناحیه‌ی جدیدی به نام Services و کنترلر و اکشن متد خاصی از آن، از یک ناحیه‌ی دیگر لینک دهیم، نیاز است asp-area را صریحا ذکر کرد:
 <a asp-area="Services" asp-controller="Home" asp-action="Index">Go to Services’ Home Page</a>
به علاوه  اگر قصد تعریف لینکی را به یک اکشن متد واقع در کنترلری که در هیچ ناحیه‌ای قرار ندارد، داشته باشیم، باید asp-area آن‌را خالی ذکر کنیم:
 <a asp-action="Index" asp-controller="Home" asp-area="">Link</a>


تاثیر Areas بر روی تنظیمات توزیع برنامه

فایل‌های View موجود در Areas نیز باید در حین توزیع نهایی برنامه ارائه شوند؛ مگر اینکه آن‌ها را از پیش کامپایل کرده باشیم. اگر از حالت از پیش کامپایل کردن Viewها استفاده نمی‌شود، نیاز است قسمت publishOptions فایل project.json را به نحو ذیل در جهت الحاق فایل‌های Viewهای نواحی مختلف، ویرایش و تکمیل کرد:
"publishOptions": {
     "include": [
       "Areas/**/*.cshtml",
       ....
       ....
     ]
نظرات مطالب
رسم نمودار توسط Kendo Chart
با سلام و تشکر
من مشکل مرتب سازی فیلد‌های از نوع عددی (int) در Kendo Chart دارم. همانند شکل زیر


کد‌های نوشته شده به شکل زیر هستند (Year از جنس عدد هست)

 $(document).ready(function () {
        //چارت 4
        $.ajax({
            type: 'POST',
            url: '@Url.Action("TierStatistics4", "Dashboard", new { area = "Tier" })', 
            dataType: 'json',
            data: { CostCenterId: $("#CostCenterId").val(), QueryIndex: $("#QueryIndex").val() },
            success: function (data) {
                dataSource = new kendo.data.DataSource({
                    data: data,
                    group: {
                        field: "Series"
                    },
                    sort:
                        {
                            field: "Year",
                            dir: "desc"
                        }
                });
                $("#chart4").kendoChart({
                    title: {
                        text: "آمار تعداد/هزینه(ریال) تایر مصرفی شعب به تفکیک مراکز هزینه و ماه‌های سال",
                        font: "irsans",
                    },
                    dataSource: dataSource,
                    series: [{
                        type: "column",
                        field: "Value",
                        categoryField: "Year",
                        name: "#=  group.value  #",
                    }],
                    categoryAxis: {

                        font: "irsans",
                        labels: {
                            font: "irsans"
                        }
                    },
                    valueAxis:
                        {
                            labels: {
                                font: "irsans",
                                visible: true,
                            }
                        },
                    seriesDefaults: {

                        style: "smooth",
                        labels: {
                            position: "Bottom",
                            visible: false,
                            fromat: "{0:n0}",
                            font: "irsans",
                            font: "irsans",
                            format: "{0:n0}",
                        }
                    },
                    legend: {
                        position: "top",
                        labels: {
                            font: "irsans"
                        }
                    },
                    tooltip: {
                        visible: true,
                        format: "{0:n0}",
                        template: "#= series.name #: #= value #",
                        font: "irsans",
                    }
                })
            },
            error: function (ex) {
                alert('خطا در بازیابی اطلاعات' + ex);
            }
        });
        return false;
    });
ضمنا ViewModel هم به صورت زیر می‌باشد
 public class DashoardViewModel : System.Object
    {
        public DashoardThirdViewModel()
        {
        }
        public string Series { get; set; }
        // **********
        public int Year { get; set; }
        //**********
        public long Value { get; set; }
        // **********


    }

ممنون از راهنمائی تون.