مطالب دوره‌ها
صفحات مودال در بوت استرپ 3
در مورد صفحات مودال بوت استرپ 2، مطالب ذیل، در سایت جاری پیشتر مطرح شده‌اند:
- استفاده از modal dialogs مجموعه Twitter Bootstrap برای گرفتن تائید از کاربر
- نمایش فرم‌های مودال Ajax ایی در ASP.NET MVC به کمک Twitter Bootstrap
این کدها نیاز به اندکی تغییر دارند تا با سیستم بوت استرپ 3 سازگار شوند.

ارتقاء کدهای صفحات مودال بوت استرپ 2 به 3

- اگر پیشتر به کلاس modal، کلاس hide را نیز اضافه می‌کردید، اکنون دیگر نیازی نیست؛ زیرا hide بودن به صورت پیش فرض اعمال می‌شود (بودن آن هم سبب می‌شود تا یک صفحه خاکستری نمایش داده شود؛ اما از صفحه مودال خبری نباشد).
- کلاس‌های modal-header، modal-body و modal-footer بوت استرپ 2، باید داخل یک div با کلاس modal-content محصور شوند.
- کلاس modal-content باید داخل کلاس modal-dialog محصور شود.

یک مثال:
    <div class="container">
        <h4 class="alert alert-info">
            فرم‌های مودال بوت استرپ 3</h4>
        <div class="row">
            <a data-toggle="modal" href="#myModal" class="btn btn-primary">نمایش صفحه مودال</a>
            <div class="modal" id="myModal">
                <div class="modal-dialog">
                    <div class="modal-content">
                        <div class="modal-header">
                            <button type="button" class="close" data-dismiss="modal" aria-hidden="true">
                                ×</button>
                            <h4 class="modal-title">
                                عنوان</h4>
                        </div>
                        <div class="modal-body">
                            محتوای صفحه در اینجا
                        </div>
                        <div class="modal-footer">
                            <a href="#" data-dismiss="modal" class="btn">بستن</a> <a href="#" class="btn btn-primary">
                                ذخیره سازی تغییرات</a>
                        </div>
                    </div>
                </div>
            </div>
        </div>
        <!-- end row -->
    </div>
    <!-- /container -->


در این مثال، سلسله مراتب کلاس‌های modal ایی که باید تعریف شوند را ملاحظه می‌کنید. همچنین لینکی با ویژگی data-toggle مساوی modal سبب نمایش این قسمت مخفی از صفحه، به صورت مودال خواهد شد.
در مثال‌هایی که با بوت استرپ 2 مشاهده کردید (در مقدمه بحث جاری)، این محتوای مخفی به صورت پویا با جاوا اسکریپت به body صفحه اضافه می‌شود.


بارگذاری یک صفحه مودال Ajax ایی
در بوت استرپ سه  می‌توان با استفاده از خاصیت remote تنظیمات نمایش یک صفحه مودال، به صورت خودکار اینگونه صفحات را بارگذاری کرد:
$('#myModal').modal({
   show: true,
   remote: '/myNestedContent'
});
و یا حتی اینکار بدون نیاز به کدنویسی جاوا اسکریپتی و با تنظیم ویژگی‌های data- مانند مثال ذیل نیز قابل انجام است:
<a data-toggle="modal" class="btn btn-primary" href="@renderModalPartialViewUrl" data-target="#myModal">Click me</a>
 <div class="modal fade" id="myModal" tabindex="-1" role="dialog"></div>
البته بدیهی است در این حالت اطلاعات از طریق HttpGet به صورت خودکار دریافت می‌شوند. ضمنا مباحث اعتبارسنجی و غیره هم در این حالت به درستی کار نخواهند کرد. بنابراین بهتر است از افزونه مثال انتهای بحث در حالت‌های پیشرفته‌تر استفاده شود. صرفا برای کاربردهای معمولی نمایش اطلاعات خواندنی، قابلیت ریموت توکار جالب است.

نکته مهم: در حالت ریموت، طراحی محتوایی که باید نمایش داده شود، نباید شامل سطر ذیل باشد. در غیراینصورت اطلاعاتی نمایش داده نخواهد شد:
<div class="modal" id="myModal">
از این جهت که این سطر با آی دی myModal پیشتر به صفحه اضافه شده‌است و تکرار آن سبب محو محتوای جدید می‌شود.


به روز رسانی مثال‌های ASP.NET MVC جهت سازگاری با بوت استرپ 3

مثال فوق را به همراه کدهای اصلاح شده دو مثال ابتدای بحث (jquery.bootstrap-modal-ajax-form.js و jquery.bootstrap-modal-confirm.js)، از لینک ذیل می‌توانید دریافت کنید. این مثال به همراه قالب t4 افزودن Viewهای مودال بوت استرپ (CreateBootstrap3ModalForm.tt) نیز هست.
bs3-sample06.zip
 
مطالب
معرفی کتابخانه Postal برای ASP.NET MVC
Postal کتابخانه ای برای تولید و ارسال ایمیل توسط نما‌های ASP.NET MVC است. برای شروع این کتابخانه را به پروژه خود اضافه کنید. پنجره Package Manager Console  را باز کرده و فرمان زیر را اجرا کنید.
PM> Install-Package Postal

شروع به کار با Postal

نحوه استفاده از Postal در کنترلر‌های خود را در کد زیر مشاهده می‌کنید.
using Postal;

public class HomeController : Controller
{
  public ActionResult Index()
  {
      dynamic email = new Email("Example");
      email.To = "webninja@example.com";
      email.FunnyLink = DB.GetRandomLolcatLink();
      email.Send();
      return View();
  }
}
Postal نمای ایمیل را در مسیر Views\Emails\Example.cshtml جستجو می‌کند.
To: @ViewBag.To
From: lolcats@website.com
Subject: Important Message

Hello,
You wanted important web links right?
Check out this: @ViewBag.FunnyLink

<3


پیکربندی SMTP

Postal ایمیل‌ها را توسط SmtpClient ارسال می‌کند که در فریم ورک دات نت موجود است. تنظیمات SMTP را می‌توانید در فایل web.config خود پیکربندی کنید. برای اطلاعات بیشتر به MSDN Documentation مراجعه کنید.
<configuration>
  ...
  <system.net>
    <mailSettings>
      <smtp deliveryMethod="network">
        <network host="example.org" port="25" defaultCredentials="true"/>
      </smtp>
    </mailSettings>
  </system.net>
  ...
</configuration>

ایمیل‌های Strongly-typed

همه خوششان نمی‌آید از آبجکت‌های دینامیک استفاده کنند. علاوه بر آن آبجکت‌های دینامیک مشکلاتی هم دارند. مثلا قابلیت IntelliSense و یا Compile-time error را نخواهید داشت.
قدم اول - کلاسی تعریف کنید که از Email ارث بری می‌کند.
namespace App.Models
{
  public class ExampleEmail : Email
  {
    public string To { get; set; }
    public string Message { get; set; }
  }
}
قدم دوم - از این کلاس استفاده کنید!
public void Send()
{
  var email = new ExampleEmail
  {
    To = "hello@world.com",
    Message = "Strong typed message"
  };
  email.Send();
}
قدم سوم - نمایی ایجاد کنید که از مدل شما استفاده می‌کند. نام نما، بر اساس نام کلاس مدل انتخاب شده است. بنابراین مثلا ExampleEmail نمایی با نام Example.cshtml لازم دارد.
@model App.Models.ExampleEmail
To: @Model.To
From: postal@example.com
Subject: Example

Hello,
@Model.Message
Thanks!

آزمون‌های واحد (Unit Testing)

هنگام تست کردن کدهایی که با Postal کار می‌کنند، یکی از کارهایی که می‌خواهید انجام دهید حصول اطمینان از ارسال شدن ایمیل‌ها است. البته در بدنه تست‌ها نمی‌خواهیم هیچ ایمیلی ارسال شود.
Postal یک قرارداد بنام IEmailService و یک پیاده سازی پیش فرض از آن بنام EmailService ارائه می‌کند، که در واقع ایمیل‌ها را ارسال هم می‌کند. با در نظر گرفتن این پیش فرض که شما از یک IoC Container استفاده می‌کنید (مانند StructureMap, Ninject)، آن را طوری پیکربندی کنید تا یک نمونه از IEmailService به کنترلر‌ها تزریق کند. سپس از این سرویس برای ارسال آبجکت‌های ایمیل‌ها استفاده کنید (بجای فراخوانی متد ()Email.Send).
public class ExampleController : Controller 
{
    public ExampleController(IEmailService emailService)
    {
        this.emailService = emailService;
    }

    readonly IEmailService emailService;

    public ActionResult Index()
    {
        dynamic email = new Email("Example");
        // ...
        emailService.Send(email);
        return View();
    }
}
این کنترلر را با ساختن یک Mock از اینترفیس IEmailService تست کنید. یک مثال با استفاده از FakeItEasy را در زیر مشاهده می‌کنید.
[Test]
public void ItSendsEmail()
{
    var emailService = A.Fake<IEmailService>();
    var controller = new ExampleController(emailService);
    controller.Index();
    A.CallTo(() => emailService.Send(A<Email>._))
     .MustHaveHappened();
}

ایمیل‌های ساده و HTML

Postal ارسال ایمیل‌های ساده (plain text) و HTML را بسیار ساده می‌کند.
قدم اول - نمای اصلی را بسازید. این نما header‌ها را خواهد داشت و نما‌های مورد نیاز را هم رفرنس می‌کند. مسیر نما Views\Emails\Example.cshtml\~ است.
To: test@test.com
From: example@test.com
Subject: Fancy email
Views: Text, Html
قدوم دوم - نمای تکست را ایجاد کنید. به قوانین نامگذاری دقت کنید، Example.cshtml به Example.Text.cshtml تغییر یافته. مسیر فایل Views\Emails\Example.Text.cshtml است.
Content-Type: text/plain; charset=utf-8

Hello @ViewBag.PersonName,
This is a message
دقت داشته باشید که تنها یک Content-Type باید تعریف کنید.
قدم سوم - نمای HTML را ایجاد کنید (باز هم فقط با یک Content-Type). مسیر فایل Views\Emails\Example.Html.cshtml\~ است.
Content-Type: text/html; charset=utf-8

<html>
  <body>
    <p>Hello @ViewBag.PersonName,</p>
    <p>This is a message</p>
  </body>
</html>

ضمیمه ها

برای افزودن ضمائم خود به ایمیل ها، متد Attach را فراخوانی کنید.
dynamic email = new Email("Example");
email.Attach(new Attachment("c:\\attachment.txt"));
email.Send();


جاسازی تصاویر در ایمیل ها

Postal یک HTML Helper دارد که امکان جاسازی (embedding) تصاویر در ایمیل‌ها را فراهم می‌کند. دیگر نیازی نیست به یک URL خارجی اشاره کنید. 
ابتدا مطمئن شوید که فایل web.config شما فضای نام Postal را اضافه کرده است. این کار دسترسی به HTML Helper مذکور در نمای‌های ایمیل را ممکن می‌سازد.
<configuration>
  <system.web.webPages.razor>
    <pages pageBaseType="System.Web.Mvc.WebViewPage">
      <namespaces>
        <add namespace="Postal" />
      </namespaces>
    </pages>
  </system.web.webPages.razor>
</configuration>
متد EmbedImage تصویر مورد نظر را در ایمیل شما جاسازی می‌کند و توسط یک تگ </img> آن را رفرنس می‌کند.
To: john@example.org
From: app@example.org
Subject: Image

@Html.EmbedImage("~/content/postal.jpg")
Postal سعی می‌کند تا نام فایل تصویر را، بر اساس مسیر تقریبی ریشه اپلیکیشن شما تعیین کند.


Postal بیرون از ASP.NET

Postal می‌تواند نماهای ایمیل‌ها را بیرون از فضای ASP.NET رندر کند. مثلا در یک اپلیکیشن کنسول یا یک سرویس ویندوز.
این امر توسط یک View Engine سفارشی میسر می‌شود. تنها نماهای Razor پشتیبانی می‌شوند. نمونه کدی را در زیر مشاهده می‌کنید.
using Postal;

class Program
{
    static void Main(string[] args)
    {
        // Get the path to the directory containing views
        var viewsPath = Path.GetFullPath(@"..\..\Views");

        var engines = new ViewEngineCollection();
        engines.Add(new FileSystemRazorViewEngine(viewsPath));

        var service = new EmailService(engines);

        dynamic email = new Email("Test");
        // Will look for Test.cshtml or Test.vbhtml in Views directory.
        email.Message = "Hello, non-asp.net world!";
        service.Send(email);
    }
}

محدودیت ها: نمی توانید برای نمای ایمیل هایتان از Layout‌ها استفاده کنید. همچنین در نماهای خود تنها از مدل‌ها (Models) می‌توانید استفاده کنید، و نه ViewBag.


Email Headers:  برای در بر داشتن نام، در آدرس ایمیل از فرمت زیر استفاده کنید.

To: John Smith <john@example.org>
Multiple Values: برخی از header‌ها می‌توانند چند مقدار داشته باشند. مثلا Bcc و CC. اینگونه مقادیر را می‌توانید به دو روش در نمای خود تعریف کنید:
جدا کردن مقادیر با کاما:
Bcc: john@smith.com, harry@green.com
Subject: Example

etc
و یا تکرار header:
Bcc: john@smith.com
Bcc: harry@green.com
Subject: Example

etc

ساختن ایمیل بدون ارسال آن

لازم نیست برای ارسال ایمیل هایتان به Postal تکیه کنید. در عوض می‌توانید یک آبجکت از نوع System.Net.Mail.MailMessage تولید کنید و به هر نحوی که می‌خواهید آن را پردازش کنید. مثلا شاید بخواهید بجای ارسال ایمیل ها، آنها را به یک صف پیام مثل MSMQ انتقال دهید یا بعدا توسط سرویس دیگری ارسال شوند. این آبجکت MailMessage تمامی Header ها، محتوای اصلی ایمیل و ضمائم را در بر خواهد گرفت.
کلاس EmailService در Postal متدی با نام CreateMailMessage فراهم می‌کند.
public class ExampleController : Controller 
{
    public ExampleController(IEmailService emailService)
    {
        this.emailService = emailService;
    }

    readonly IEmailService emailService;

    public ActionResult Index()
    {
        dynamic email = new Email("Example");
        // ...

        var message = emailService.CreateMailMessage(email);
        CustomProcessMailMessage(message);        

        return View();
    }
}

در این پست با امکانات اصلی کتابخانه Postal آشنا شدید و دیدید که به سادگی می‌توانید ایمیل‌های Razor بسازید. برای اطلاعات بیشتر لطفا به سایت پروژه Postal  مراجعه کنید.
مطالب
نمایش Breadcrumbs در برنامه‌های Angular
داشتن Breadcrumbs یکی از گزینه‌های مفید بهبود کاربری هر سایتی است و در برنامه‌های Angular با کوئری گرفتن از سیستم مسیریابی آن می‌توان به سادگی آن‌ها را تولید کرد.



ایجاد ساختاری برای نگهداری آرایه‌ی breadcrumbs

کامپوننت نمایش breadcrumbs را در مسیر src\app\core\bread-crumb ایجاد می‌کنیم. یعنی قصد داریم آن‌را به CoreModule برنامه اضافه کنیم؛ از این جهت که کامپوننت آن، تکمیل کننده‌ی app.component است و هر کامپوننتی که تنها در این کامپوننت ویژه بکار رود، محل تعریف آن در CoreModule خواهد بود.
به همین جهت کامپوننت bread-crumb را به صورت ذیل ایجاد می‌کنیم:
 ng g c core/bread-crumb
که تعاریف آن در فایل src\app\core\core.module.ts در قسمت exports و declarations درج خواهد شد:
import { BreadCrumbComponent } from "./bread-crumb/bread-crumb.component";

@NgModule({
  imports: [CommonModule, RouterModule],
  exports: [
    // components that are used in app.component.ts will be listed here.
    BreadCrumbComponent
  ],
  declarations: [
    // components that are used in app.component.ts will be listed here.
    BreadCrumbComponent
  ]
})
export class CoreModule {}
و سپس اینترفیس bread-crumb.ts را در مسیر src\app\core\bread-crumb\bread-crumb.ts به نحو زیر تعریف می‌کنیم:
export interface BreadCrumb {
  label: string;
  url: string;
};
برچسب و url، دو حداقل پیش‌فرض نمایش قطعات منوی breadcrumbs هستند.


تکمیل کامپوننت Breadcrumb

کدهای کامل کامپوننت Breadcrumb را در ذیل مشاهده می‌کنید:
import { Component, OnInit, ViewEncapsulation } from "@angular/core";
import { ActivatedRoute, NavigationEnd, Router } from "@angular/router";
import { BreadCrumb } from "./bread-crumb";
import { Observable } from "rxjs/Observable";

@Component({
  selector: "app-bread-crumb",
  templateUrl: "./bread-crumb.component.html",
  styleUrls: ["./bread-crumb.component.css"],
  encapsulation: ViewEncapsulation.None
})
export class BreadCrumbComponent implements OnInit {

  breadcrumbs$: Observable<BreadCrumb[]>;

  constructor(private activatedRoute: ActivatedRoute, private router: Router) { }

  ngOnInit() {
    this.breadcrumbs$ = this.router.events
      .filter(event => event instanceof NavigationEnd)
      .distinctUntilChanged()
      .map(event => event ? this.buildBreadCrumbs(this.activatedRoute.root) : []);
  }

  buildBreadCrumbs(route: ActivatedRoute, url: string = "", breadcrumbs: Array<BreadCrumb> = []): Array<BreadCrumb> {
    const routeDataBreadCrumbKey = "breadcrumb";
    const routeConfig = route.routeConfig;
    const path = routeConfig && routeConfig.path !== undefined ? routeConfig.path : "";

    let label = path;
    if (url === "") {
      label = "Home";
    } else if (routeConfig && routeConfig.data !== undefined) {
      label = routeConfig.data[routeDataBreadCrumbKey];
    }

    const nextUrl = `${url}${path}/`;
    const breadcrumb: BreadCrumb = {
      label: label,
      url: nextUrl
    };
    console.log("breadcrumb", { path: path, label: label, url: nextUrl, route: route });
    const newBreadcrumbs = [...breadcrumbs, breadcrumb];
    if (route.firstChild) {
      return this.buildBreadCrumbs(route.firstChild, nextUrl, newBreadcrumbs);
    }
    return newBreadcrumbs;
  }

}
توضیحات:
در اینجا در ابتدای کار، مشترک رخ‌داد NavigationEnd سیستم مسیریابی خواهیم شد:
  ngOnInit() {
    this.breadcrumbs$ = this.router.events
      .filter(event => event instanceof NavigationEnd)
      .distinctUntilChanged()
      .map(event => event ? this.buildBreadCrumbs(this.activatedRoute.root) : []);
  }
هر زمانیکه رخ‌داد مرور صفحه‌ی جاری به پایان رسید، بر اساس مسیر ریشه‌ی آن، متد buildBreadCrumbs فراخوانی می‌شود. این متد، یک متد بازگشتی است. از این جهت که مسیر جاری می‌تواند حاصل مرور یک مسیر والد و سپس چندین مسیر تو در توی فرزند و والد آن باشد. برای نمونه ممکن است مانند تصویر ابتدای بحث، مسیریابی شما به صورت ذیل تعریف شده باشد:
const routes: Routes = [
  {
    path: "breadCrumbTest",
    data: { breadcrumb: "Parent1" },
    children: [
      {
        path: "", component: Parent1Component
      },
      {
        path: "Parent1Child1",
        data: { breadcrumb: "Parent1-Child1" },
        children: [
          {
            path: "", component: Parent1Child1Component
          },
          {
            path: "Parent1Child1Child1", component: Parent1Child1Child1Component,
            data: { breadcrumb: "Parent1-Child1 Child1" }
          }
        ]
      }
    ]
  }
];
در اینجا چندین مسیر والد و فرزند تو در تو را مشاهده می‌کنید.
بر اساس قراردادی که در کامپوننت نمایش bread-crumbs درنظر گرفته‌ایم، عنوان هر مسیر در خاصیت data آن با کلید breadcrumb درج می‌شود:
 data: { breadcrumb: "Parent1-Child1 Child1" }
مقدار این خاصیت را به صورت ذیل در متد buildBreadCrumbs می‌خوانیم:
  buildBreadCrumbs(route: ActivatedRoute, url: string = "", breadcrumbs: Array<BreadCrumb> = []): Array<BreadCrumb> {
    const routeDataBreadCrumbKey = "breadcrumb";
    const routeConfig = route.routeConfig;
    const path = routeConfig && routeConfig.path !== undefined ? routeConfig.path : "";

    let label = path;
    if (url === "") {
      label = "Home";
    } else if (routeConfig && routeConfig.data !== undefined) {
      label = routeConfig.data[routeDataBreadCrumbKey];
    }
برای بار اول فراخوانی متد بازگشتی buildBreadCrumbs، مقدار url خالی است. به همین جهت برچسب home را به آن نسبت خواهیم داد. در بار بعدی، اطلاعات path و data مسیر فعال شده را از شیء route.routeConfig استخراج کرده و توسط آن یک bread-crumb جدید را ایجاد می‌کنیم:
    const nextUrl = `${url}${path}/`;
    const breadcrumb: BreadCrumb = {
      label: label,
      url: nextUrl
    };
سپس اگر این مسیر فرزندی را داشته باشد، مقدار خاصیت route.firstChild آن نال نبوده و می‌توان متد بازگشتی را در همینجا با فراخوانی متد جاری تشکیل داد:
    const newBreadcrumbs = [...breadcrumbs, breadcrumb];
    if (route.firstChild) {
      return this.buildBreadCrumbs(route.firstChild, nextUrl, newBreadcrumbs);
    }
    return newBreadcrumbs;
علت استفاده‌ی از روش [breadcrumb, breadcrumbs...] بجای استفاده از متد push آرایه، مربوط است به
 encapsulation: ViewEncapsulation.None
در مورد ViewEncapsulation در مطلب «بررسی استراتژی‌های تشخیص تغییرات در برنامه‌های Angular» بیشتر بحث کرده‌ایم و تنظیم آن به None، کارآیی برنامه را با کاهش کار سیستم ردیابی تغییرات Angular، بهبود می‌بخشد.


تکمیل قالب نمایش Breadcrumbs

پس از تکمیل BreadCrumbComponent، اکنون قالب آن به صورت ذیل تعریف می‌شود:
<ol class="breadcrumb">
  <li *ngFor="let breadcrumb of breadcrumbs$ | async" class="breadcrumb-item">
    <a [routerLink]="[breadcrumb.url]">{{ breadcrumb.label }}</a>
  </li>
</ol>
در اینجا بر روی آرایه‌ی تشکیل شده‌ی توسط متد buildBreadCrumbs، یک حلقه ایجاد شده و عناصر آن نمایش داده می‌شوند. چون خاصیت عمومی breadcrumbs به صورت یک Observable تعریف شده‌است، در اینجا استفاده از async pipe را نیز در این حلقه مشاهده می‌کنید:
   breadcrumbs$: Observable<BreadCrumb[]>;


نمایش نهایی BreadCrumbs

در پایان کافی است به فایل app.component.html مراجعه کرده و selector کامپوننت نمایش bread crumbs را در آن درج کنیم:
<div class="container">
  <app-bread-crumb></app-bread-crumb>
  <router-outlet></router-outlet>
</div>


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
تزریق وابستگی‌ها در ASP.NET Core - بخش 4 - طول حیات سرویس ها یا Service Lifetime
در قسمت‌های قبلی این سری، به ترتیب ابتدا در مورد مبحث تزریق وابستگی‌ها صبحت کردیم، بعد اولین سرویس‌مان را در ASP.NET Core ثبت و واکشی کردیم. در بخش سوم، تنظیمات را درون سامانه، ثبت و استفاده کردیم و حالا در این بخش می‌خواهیم به مبحث طول حیات سرویس‌ها بپردازیم.
همانطور که گفتیم، وظیفه‌ی DI Container، ایجاد یک نمونه از سرویس درخواست شده، تزریق آن به کلاس درخواست دهنده و در انتها از بین بردن یا Dispose شیء ایجاد شده از سرویس ثبت شده‌است. بنابراین ما باید در هنگام ثبت سرویس، بر اساس تحلیل و نیاز برنامه‌ی خودمان، طول عمر سرویس/Service Life Time را مشخص کنیم.

بصورت کلی در Microsoft Dependency Injection Container و اکثر DI Container‌های دیگر، 3 نوع کلی چرخه‌ی حیات وجود دارند که به ترتیب پایداری و طول عمر شیء ایجاد شده، در زیر آورده شده‌اند:
  •  Singleton
  •  Scoped
  •  Transient

Singleton (یگانه)

فقط و فقط یک شیء از سرویس ثبت شده با این طول عمر، در اولین درخواست ایجاد می‌شود و سپس در کل طول حیات برنامه، از همین شیء ایجاد شده، استفاده می‌گردد.  به همین دلیل به آن «یگانه» یا Singleton می‌گویند. هر زمانیکه این سرویس در خواست داده می‌شود، DI Container، همان یک شیء را در اختیار درخواست دهنده قرار می‌دهد و این شیء، هیچگاه از بین نمی‌رود.  به بیان دیگر، DI Container هیچگاه این شیء را از بین نمی‌برد. شیء ساخته شده از سرویس ثبت شده‌ی با حالت Singleton، بین تمامی استفاده کنندگان، به صورت اشتراکی استفاده می‌شود. این طول عمر تقریبا مشابه‌ی اشیاء ساخته شده توسط Singleton Pattern عمل می‌کند.
با توجه به مطالب گفته شده، ویژگی‌های سرویس‌های Singleton به شرح زیر هستند:
  •   در اولین درخواست به سرویس، یک نمونه از آن ساخته می‌شود و تا پایان برنامه در حافظه نگه داشته می‌شود.
  •   در سایر درخواست‌ها، همان یک نمونه‌ی ساخته شده‌ی از سرویس، ارائه داده می‌شود. 
  •   به علت موجود بودن در حافظه، معمولا دسترسی به آن‌ها و عملکرد آن‌ها سریعتر است.
  •   بار کاری بر روی Garbage Collector فریمورک را کاهش می‌دهند.

بنابراین در هنگام تعریف کردن یک سرویس به صورت Singleton باید نکات زیر را مد نظر قرار بدهید:
  • باید سرویس مورد نظر Thread Safe باشد .
  •  نباید استفاده کننده‌ی از این سرویس، امکان تغییر State آن را داشته باشد.
  •  اگر ساخت شیء‌ای از یک سرویس، هزینه‌ی زیادی را داشته باشد ، احتمالا Singleton کردن آن می‌تواند ایده‌ی خوبی باشد.
  •  شیء ساخته شده‌ی از این سرویس، تا زمان اجرای برنامه، بخشی از حافظه‌ی برنامه را اشغال می‌کند. پس باید حجم اشغالی در حافظه را نیز مد نظر قرار داد.
  •  تعداد دفعات استفاده را در برابر مصرف حافظه در نظر بگیرید.
معمولا سرویس‌هایی مثل تنظیمات برنامه، از این نوع تعریف می‌شوند.

برای ثبت یک سرویس به صورت Singleton می‌توانیم از متدهای توسعه‌ای با نام ()AddSingleton، با سربارهای مختلف بر روی IServiceCollection استفاده کنیم. علاوه بر این، در هنگام استفاده از Option Pattern، متد Configure، خودش سرویس مورد نظر را به صورت Singleton ثبت می‌کند.

خب، به روش زیر سرویس GuidProvider را بعنوان یک Singleton  تعریف می‌کنیم:
services.AddSingleton(services => new GuidProvider());
 اکنون این سرویس را درون اکشن Index  و کنترلر HomeController تزریق می‌کنیم:
        public HomeController(ILogger<HomeController> logger,
            IMessageServiceA messageService,
            LiteDbConfig liteDbConfig,
            GuidProvider guidHelper)
        {
            _logger = logger;
            _messageService = messageService;
            _messageService = new MessageServiceAA();
            _guidHelper = guidHelper;
        }

حالا اگر برنامه را اجرا کنیم، می‌بینید که با تازه سازی صفحه‌ی Home/Index ، همچنان Id، برابر با یک رشته‌ی یکسان است. حتی اگر تب دیگری را در مرورگر باز کنیم و دوباره به این صفحه برویم، می‌بینیم که Id برابر همان رشته‌ی قبلی است و دلیل این موضوع، ثبت سرویس Guid Service به صورت Singleton است.


Scoped ( محدود شده )

به ازای هر درخواست (در اینجا معمولا درخواست‌های Http مد نظر است) یک نمونه از این سرویس ساخته می‌شود و در طول حیات این درخواست، DI Container به هر کلاسی که به این سرویس نیاز دارد، همان یک نمونه را برگشت می‌دهد و این نمونه در کل طول اجرای این درخواست، بین تمامی سرویس گیرندگان، یکسان است. هر زمانی، درخواست به پایان برسد، نمونه‌ی ساخته شده از سرویس، Disposed می‌گردد و GC می‌تواند آن را از بین ببرد.

معمولا سرویس‌های اتصال به پایگاه داده‌ها و کار بر روی آنها که شامل خواندن، نوشتن، ویرایش، حذف می‌شوند را با طول حیات Scoped ، درون DI Container ثبت می‌کنند . EF Core به صورت پیش فرض ، Db Context را به صورت Scoped ثبت می‌کند.

سرویس‌های Scoped در محدوده‌ی درخواست، مانند  Singleton عمل می‌کنند و شیء ساخته شده و وضعیت آن در بین تمامی سرویس‌هایی  که به آن نیاز دارند، مشترک است. بنابراین باید به این نکته در هنگام تعریف سرویس به صورت Scoped ، توجه داشته باشید.

تمام Middleware ‌های ASP.NET Core هم فقط همان نمونه‌ی ایجاد شده از سرویس Scoped را در طی اجرای یک درخواست خاص، می‌گیرند.

هر سرویسی که به سرویس‌های Scoped نیاز دارد، یا باید به صورت Transient و یا باید به صورت Scoped ثبت شود، تا مانع از این شویم که شیء ساخته شده، فراتر از طول حیات موردنظرمان، در حافظه بماند و از آن استفاده شود .

برای ثبت یک سرویس به صورت Scoped می‌توانیم از متدهای توسعه‌ای با نام AddScoped() با سربارهای مختلف بر روی IServiceCollection استفاده کنیم. در اینجا از نسخه‌ای که دو پارامتر جنریک را می‌گیرد، برای ثبت یک سرویس به صورت Scoped استفاده می‌کنیم:

services.AddScoped<IMessageServiceB, MessageServiceBA>();

می توانیم سرویس GuidProvider را  به جای Signleton ، به صورت Scoped ثبت کنیم: 

services.AddScoped(services => new GuidProvider());
حال اگر برنامه را اجرا کنیم، می بینید که این بار با تازه سازی صفحه‌ی Home/Index، مقدار  Id برابر با یک رشته‌ی جدید است.  

 

Transient (گذرا)

به ازای هر درخواست دهنده‌ی جدید، یک نمونه‌ی جدید از سرویس، توسط DI Container ساخته می‌شود و در اختیار آن قرار می‌گیرد.

سرویس‌هایی را به این صورت ثبت کنید که:

  •   نیاز به Thread Safe بودن داشته باشند.
  • نمی توانید طول عمر سرویس را حدس بزنید.

سرویس‌های Transient ، کارآیی پائین‌تری دارند و سربار عملکردی زیادی بر روی Garbage Collector می گذارند؛ ولی به علت اینکه به ازای هر واکشی، یک نمونه‌ی جدید از آن‌ها ساخته می‌شود و State بین این اشیاء به اشتراک گذاشته نمی‌شود، امنیت بیشتری دارند و درک و خطایابی آنها ساده‌تر است.

برای ثبت سرویس‌های Transient از متد توسعه‌ای AddTransient() استفاده می‌کنیم. سربارهای این متد مانند سربارهای متدهای AddSingleton() و AddScoped() است:

services.AddTransient<IMessageServiceC, MessageServiceCA>();

 

وابستگی‌های محصور شده

یک سرویس نباید وابسته‌ی به سرویسی باشد که طول حیاتی کمتر از طول حیات خودش را دارد.

برای مثال اگر درون سرویسی با طول حیات Singleton، از یک سرویس با طول حیات Transient استفاده کنیم، اینکار باعث می‌شود که یک نمونه از سرویس Transient در طول حیات برنامه، همیشه درون حافظه بماند و این ممکن است باعث خطاهای عجیبی در هنگام اجرا شود که معمولا خطایابی و رفع آن‌ها مشکل است.


اثرات جانبی وابستگی‌های محصور شده:

  • به اشتراک گذاری تصادفی وضعیت یک شیء بین Thread ‌ها درون سرویس‌هایی که Thread Safe نیستند.
  • اشیاء، بیش از زمان پیش بینی شده‌ی برایشان، درون حافظه باقی می‌مانند.


سرویس‌های Transient می‌توانند به سرویس‌هایی با طول حیات زیر وابستگی داشته باشند:

  •   Transient
  •   Scoped
  •   Singleton

 

سرویس‌های Scoped می‌توانند به سرویس‌هایی با طول حیات زیر وابستگی داشته باشند:

  • Transient
  •   Scoped


سرویس‌های Singleton می‌توانند به سرویس هایی با طول حیات زیر وابستگی داشته باشند:

Singleton  


می‌توانید از جدول زیر به عنوان راهنمای خلاصه شده‌ی برای استفاده‌ی امن از سرویس‌ها درون یکدیگر بهره ببرید:


Scope Validation 

این قابلیت که به صورت پیش فرض در حالت توسعه‌ی برنامه‌های ASP.NET Core فعال است، در زمان شروع برنامه و در Startup ، بررسی می‌کند که سرویس‌ها، وابستگی به سرویس‌هایی با طول حیاتی مناسب، داشته باشند.

مطالب
Blazor 5x - قسمت 19 - کار با فرم‌ها - بخش 7 - نکات ویژه‌ی کار با EF-Core در برنامه‌های Blazor Server
تا قسمت قبل، روشی را که برای کار با EF-Core درنظر گرفتیم، روش متداول کار با آن، در برنامه‌های ASP.NET Core Web API بود؛ یعنی این روش با برنامه‌های مبتنی بر Blazor WASM که از دو قسمت مجزای Web API سمت سرور و Web Assembly سمت کلاینت تشکیل شده‌اند، به خوبی جواب می‌دهد؛ اما ... با Blazor Server یکپارچه که تمام قسمت‌های مدیریتی آن سمت سرور رخ می‌دهند، خیر! در این مطلب، دلایل این موضوع را به همراه ارائه راه‌حلی، بررسی خواهیم کرد.


طول عمر سرویس‌ها، در برنامه‌های Blazor Server متفاوت هستند

هنگامیکه با یک ASP.NET Core Web API متداول کار می‌کنیم، درخواست‌های HTTP رسیده، از میان‌افزارهای موجود رد شده و پردازش می‌شوند. اما هنگامیکه با Blazor Server کار می‌کنیم، به علت وجود یک اتصال دائم SignalR که عموما از نوع Web socket است، دیگر درخواست HTTP وجود ندارد. تمام رفت و برگشت‌های برنامه به سرور و پاسخ‌های دریافتی، از طریق Web socket منتقل می‌شوند و نه درخواست‌ها و پاسخ‌های متداول HTTP.
این روش پردازشی، اولین تاثیری را که بر روی رفتار یک برنامه می‌گذارد، تغییر طول عمر سرویس‌های آن است. برای مثال در برنامه‌های Web API، طول عمر درخواست‌ها، از نوع Scoped هستند و با شروع پردازش یک درخواست، سرویس‌های مورد نیاز وهله سازی شده و در پایان درخواست، رها می‌شوند.
این مساله در حین کار با EF-Core نیز بسیار مهم است؛ از این جهت که در برنامه‌های Web API نیز EF-Core و DbContext آن، به صورت سرویس‌هایی با طول عمر Scoped تعریف می‌شوند. برای مثال زمانیکه یک چنین تعریفی را در برنامه داریم:
services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));
امضای واقعی متد AddDbContext مورد استفاده‌ی فوق، به صورت زیر است:
public static IServiceCollection AddDbContext<TContext>(
    [NotNullAttribute] this IServiceCollection serviceCollection, 
    [CanBeNullAttribute] Action<DbContextOptionsBuilder> optionsAction = null, 
    ServiceLifetime contextLifetime = ServiceLifetime.Scoped, 
    ServiceLifetime optionsLifetime = ServiceLifetime.Scoped) where TContext : DbContext;
همانطور که مشاهده می‌کنید، طول عمرهای پیش‌فرض تعریف شده‌ی در اینجا، از نوع Scoped هستند. یعنی زمانیکه سرویس‌های ApplicationDbContext را از طریق سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه دریافت می‌کنیم، در ابتدای یک درخواست Web API، به صورت خودکار وهله سازی شده و در پایان درخواست رها می‌شوند. به این ترتیب به ازای هر درخواست رسیده، وهله‌ی متفاوتی از DbContex را دریافت می‌کنیم که با وهله‌ی استفاده شده‌ی در درخواست قبلی، یکی نیست.
اما زمانیکه مانند یک برنامه‌ی مبتنی بر Blazor Server، دیگر HTTP Requests متداولی را نداریم، چطور؟ در این حالت زمانیکه یک اتصال SignalR برقرار شد، وهله‌ای از DbContext که در اختیار برنامه‌ی Blazor Server قرار می‌گیرد، تا زمانیکه کاربر این اتصال را به نحوی قطع نکرده (مانند بستن کامل مرورگر و یا ریفرش صفحه)، ثابت باقی خواهد ماند. یعنی به ازای هر اتصال SignalR، طول عمر ServiceLifetime.Scoped پیش‌فرض تعریف شده، همانند یک وهله‌ی با طول عمر Singleton عمل می‌کند. در این حالت تمام صفحات و کامپوننت‌های یک برنامه‌ی Blazor Server، از یک تک وهله‌ی مشخص DbContext که در ابتدای کار دریافت کرده‌اند، کار می‌کنند و از آنجائیکه DbContext به صورت thread-safe کار نمی‌کند، این تک وهله مشکلات زیادی را ایجاد خواهد کرد که یک نمونه از آن‌را در عمل، در پایان قسمت قبل مشاهده کردید:
«اگر برنامه را اجرا کرده و سعی در حذف یک ردیف کنیم، به خطای زیر می‌رسیم و یا حتی اگر کاربر شروع کند به کلیک کردن سریع در قسمت‌های مختلف برنامه، باز هم این خطا مشاهده می‌شود:
 An exception occurred while iterating over the results of a query for context type 'BlazorServer.DataAccess.ApplicationDbContext'.
System.InvalidOperationException: A second operation was started on this context before a previous operation completed.
This is usually caused by different threads concurrently using the same instance of DbContext.
For more information on how to avoid threading issues with DbContext, see https://go.microsoft.com/fwlink/?linkid=2097913.
عنوان می‌کند که متد OnConfirmDeleteRoomClicked، بر روی ترد دیگری نسبت به ترد اولیه‌ای که DbContext بر روی آن ایجاد شده، در حال اجرا است و چون DbContext برای یک چنین سناریوهایی، thread-safe نیست، اجازه‌ی استفاده‌ی از آن‌را نمی‌دهد.»
هر درخواست Web API نیز بر روی یک ترد جداگانه اجرا می‌شود؛ اما چون ابتدا و انتهای درخواست‌ها مشخص است، طول عمر Scoped، در ابتدای درخواست شروع شده و در پایان آن رها سازی می‌شود. به همین جهت استثنائی را که در اینجا مشاهده می‌کنید، در برنامه‌های Web API شاید هیچگاه مشاهده نشود.


معرفی DbContextFactory در EF Core 5x

همواره باید طول عمر DbContext را تا جای ممکن، کوتاه نگه داشت. مشکل فعلی ما، Singleton رفتار کردن DbContext‌ها (داشتن طول عمر طولانی) در برنامه‌های Blazor Server هستند. یک چنین رفتاری را شاید در برنامه‌های دسکتاپ هم پیشتر مشاهده کرده باشید. برای مثال در برنامه‌های دسکتاپ WPF، تا زمانیکه یک فرم باز است، Context ایجاد شده‌ی در آن هم برقرار است و Dispose نمی‌شود. در یک چنین حالت‌هایی، عموما Context را در زمان نیاز، ایجاد کرده و پس از پایان آن کار کوتاه، Context را رها می‌کنند. به همین جهت نیاز به DbContext Factory ای وجود دارد که بتواند یک چنین پیاده سازی‌هایی را میسر کند و خوشبختانه از زمان EF Core 5x، یک چنین امکانی خصوصا برای برنامه‌های Blazor Server تحت عنوان DbContextFactory ارائه شده‌است که به عنوان راه حل استاندارد دسترسی به DbContext در اینگونه برنامه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
برای کار با DbContextFactory، اینبار در فایل BlazorServer.App\Startup.cs، بجای استفاده از services.AddDbContext، از متد AddDbContextFactory استفاده می‌شود:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    var connectionString = Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection");
    //services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));
    services.AddDbContextFactory<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));
سپس باید دقت داشت که روش استفاده‌ی از آن، نسبت به کار مستقیم با ApplicationDbContext، کاملا متفاوت است. هدف از DbContextFactory، ساخت دستی Context در زمان نیاز و سپس Dispose صریح آن است. بنابراین طول عمر Context دریافت شده‌ی توسط آن باید توسط برنامه نویس مدیریت شود و به صورت خودکار توسط IoC Container برنامه مدیریت نخواهد شد. در این حالت دو روش استفاده‌ی از آن در کامپوننت‌های برنامه‌های Blazor Server، پیشنهاد می‌شود.


روش اول کار با DbContextFactory در کامپوننت‌های Blazor Server : وهله سازی از نو، به ازای هر متد

در این روش پس از ثبت AddDbContextFactory در فایل Startup برنامه مانند مثال فوق، ابتدا سرویس IDbContextFactory که به ApplicationDbContext اشاره می‌کند به ابتدای کامپوننت تزریق می‌شود:
@inject IDbContextFactory<ApplicationDbContext> DbFactory
سپس در هر جائی که نیاز به وهله‌ای از ApplicationDbContext است، آن‌را به صورت دستی وهله سازی کرده و همانجا هم Dispose می‌کنیم:
private async Task DeleteImageAsync()
{
    using var context = DbFactory.CreateDbContext();

    var image = await context.HotelRoomImages.FindAsync(1);

   // ...
}
در اینجا یکی متدهای یک کامپوننت فرضی را مشاهده می‌کند که از DbFactory تزریق شده استفاده کرد و سپس با استفاده از متد ()CreateDbContext، وهله‌ی جدیدی از ApplicationDbContext را ایجاد می‌کند. همچنین در همان سطر، وجود عبارت using نیز مشاهده می‌شود. یعنی در پایان کار این متد، context ایجاد شده حتما Dispose شده و طول عمر کوتاهی خواهد داشت.


روش دوم کار با DbContextFactory در کامپوننت‌های Blazor Server : یکبار وهله سازی Context به ازای هر کامپوننت

در این روش می‌توان طول عمر Context را معادل طول عمر کامپوننت تعریف کرد که مزیت استفاده‌ی از Change tracking موجود در EF-Core را به همراه خواهد داشت. در این حالت کامپوننت‌های Blazor Server، شبیه به فرم‌های برنامه‌های دسکتاپ عمل می‌کنند:
@implements IDisposable
@inject IDbContextFactory<ApplicationDbContext> DbFactory


@code
{
   private ApplicationDbContext Context;

   protected override async Task OnInitializedAsync()
   {
       Context = DbFactory.CreateDbContext();
       await base.OnInitializedAsync();
   }

   private async Task DeleteImageAsync()
   {
       var image = await Context.HotelRoomImages.FindAsync(1);
       // ...
   }

   public void Dispose()
   {
     Context.Dispose();
   }
}
- در اینجا همانند روش اول، کار با تزریق IDbContextFactory شروع می‌شود
-  اما بجای اینکه به ازای هر متد، کار فراخوانی DbFactory.CreateDbContext صورت گیرد، یکبار در آغاز کار کامپوننت و در روال رویدادگردان OnInitializedAsync، کار وهله سازی Context کامپوننت انجام شده و از این تک Context در تمام متدهای کامپوننت استفاده خواهد شد.
- در این حالت کار Dispose خودکار این Context به متد Dispose نهایی کل کامپوننت واگذار شده‌است. برای اینکه این متد فراخوانی شود، نیاز است در ابتدای تعاریف کامپوننت، از دایرکتیو implements IDisposable@ استفاده کرد.


سؤال: اگر سرویسی از ApplicationDbContext تزریق شده‌ی در سازنده‌ی خود استفاده می‌کند، چکار باید کرد؟

برای نمونه سرویس‌های از پیش تعریف شده‌ی ASP.NET Core Identity، در سازنده‌ی خود از ApplicationDbContext استفاده می‌کنند و نه از IDbContextFactory. در این حالت برای تامین ApplicationDbContext‌های تزریق شده، فقط کافی است از روش زیر استفاده کنیم:
services.AddScoped<ApplicationDbContext>(serviceProvider =>
     serviceProvider.GetRequiredService<IDbContextFactory<ApplicationDbContext>>().CreateDbContext());
در این حالت به ازای هر Scope تعریف شده‌ی در برنامه، جهت دسترسی به ApplicationDbContext از طریق سیستم تزریق وابستگی‌ها، کار فراخوانی DbFactory.CreateDbContext به صورت خودکار انجام خواهد شد.


سؤال: روش پیاده سازی سرویس‌های یک برنامه Blazor Server به چه صورتی باید تغییر کند؟

تا اینجا روش‌هایی که برای استفاده از IDbContextFactory معرفی شدند (که روش‌های رسمی و توصیه شده‌ی اینکار نیز هستند)، فرض را بر این گذاشته‌اند که ما قرار است تمام منطق تجاری کار با بانک اطلاعاتی را داخل همان متدهای کامپوننت‌ها انجام دهیم (این روش برنامه نویسی، بسیار مورد علاقه‌ی مایکروسافت است و در تمام مثال‌های رسمی آن به صورت ضمنی توصیه می‌شود!). اما اگر همانند مثالی که تاکنون در این سری بررسی کردیم، نخواهیم اینکار را انجام دهیم و علاقمند باشیم تا این منطق تجاری را به سرویس‌های مجزایی، با مسئولیت‌های مشخصی انتقال دهیم، روش استفاده‌ی از IDbContextFactory چگونه خواهد بود؟
در این حالت از ترکیب روش دوم مطرح شده‌ی استفاده از IDbContextFactory که به همراه مزیت دسترسی کامل به Change Tracking توکار EF-Core و پیاده سازی الگوی واحد کار است و وهله سازی خودکار ApplicationDbContext که معرفی شد، استفاده خواهیم کرد؛ به این صورت:
الف) تمام سرویس‌های EF-Core یک برنامه‌ی Blazor Server باید اینترفیس IDisposable را پیاده سازی کنند.
این مورد برای سرویس‌های پروژه‌های Web API، ضروری نیست؛ چون طول عمر Context آن‌ها توسط خود IoC Container مدیریت می‌شود؛ اما در برنامه‌های Blazor Server، مطابق توضیحاتی که ارائه شد، خودمان باید این طول عمر را مدیریت کنیم.
بنابراین به پروژه‌ی سرویس‌های برنامه مراجعه کرده و هر سرویسی که ApplicationDbContext تزریق شده‌ای را در سازنده‌ی خود می‌پذیرد، یافته و تعریف اینترفیس آن‌را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
public interface IHotelRoomService : IDisposable
{
   // ...
}

public interface IHotelRoomImageService : IDisposable
{
   // ...
}
سپس باید اینترفیس‌های IDisposable را پیاده سازی کرد که روش مورد پذیرش code analyzer‌ها در این زمینه، رعایت الگوی زیر، دقیقا به همین شکل است و باید از دو متد تشکیل شود:
    public class HotelRoomService : IHotelRoomService
    {
        private bool _isDisposed;

        // ...

        public void Dispose()
        {
            Dispose(disposing: true);
            GC.SuppressFinalize(this);
        }

        protected virtual void Dispose(bool disposing)
        {
            if (!_isDisposed)
            {
                try
                {
                    if (disposing)
                    {
                        _dbContext.Dispose();
                    }
                }
                finally
                {
                    _isDisposed = true;
                }
            }
        }
    }
این الگو را به همین شکل برای سرویس HotelRoomImageService نیز پیاده سازی می‌کنیم.


ب) Dispose دستی تمام سرویس‌ها، در کامپوننت‌های مرتبط
در ادامه تمام کامپوننت‌هایی را که از سرویس‌های فوق استفاده می‌کنند یافته و ابتدا دایرکتیو implements IDisposable@ را به ابتدای آن‌ها اضافه می‌کنیم. سپس متد Dispose آن‌ها را جهت فراخوانی متد Dispose سرویس‌های فوق، تکمیل خواهیم کرد:
بنابراین ابتدا به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Pages\HotelRoom\HotelRoomUpsert.razor مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال می‌کنیم:
@page "/hotel-room/create"
@page "/hotel-room/edit/{Id:int}"

@implements IDisposable
// ...


@code
{
    // ...

    public void Dispose()
    {
        HotelRoomImageService.Dispose();
        HotelRoomService.Dispose();
    }
}
و همچنین به کامپوننت BlazorServer\BlazorServer.App\Pages\HotelRoom\HotelRoomList.razor مراجعه کرده و آن‌را به صورت زیر جهت Dispose دستی سرویس‌ها، تکمیل می‌کنیم:
@page "/hotel-room"

@implements IDisposable
// ...


@code
{
    // ...

    public void Dispose()
    {
        HotelRoomService.Dispose();
    }
}


مشکل! اینبار خطای dispose شدن context را دریافت می‌کنیم!

System.ObjectDisposedException: Cannot access a disposed context instance.
A common cause of this error is disposing a context instance that was resolved from dependency injection and then
later trying to use the same context instance elsewhere in your application. This may occur if you are calling 'Dispose'
on the context instance, or wrapping it in a using statement. If you are using dependency injection, you should let the
dependency injection container take care of disposing context instances.
Object name: 'ApplicationDbContext'.
هم برنامه‌های Blazor WASM و هم برنامه‌های Blazor Server از مفهوم طول عمرهای تنظیم شده‌ی سرویس‌ها پشتیبانی نمی‌کنند! در هر دوی این‌ها اگر سرویسی را با طول عمر Scoped تنظیم کردیم، رفتار آن همانند سرویس‌های Singleton خواهد بود. تنها زمانی رفتارهای Scoped و یا Transient پشتیبانی می‌شوند که درخواست HTTP ای رخ داده باشد که این مورد خارج است از طول عمر یک برنامه‌ی Blazor WASM و همچنین اتصال SignalR برنامه‌های Blazor Server. فقط قسمت‌هایی از برنامه‌ی Blazor Server که با مدل قبلی Razor pages طراحی شده‌اند، چون سبب شروع یک درخواست HTTP معمولی می‌شوند، همانند برنامه‌های متداول ASP.NET Core رفتار می‌کنند و در این حالت طول عمرهای غیر Singleton مفهوم پیدا می‌کنند.

مشکلی که در اینجا رخ داده این است که سرویس‌هایی را داریم با طول عمر به ظاهر Scoped که یکی از وابستگی‌های آن‌ها را به صورت دستی Dispose کرده‌ایم. چون طول عمر Scoped در اینجا وجود ندارد و طول عمرها در اصل Singleton هستند، هربار که سرویس مدنظر مجددا درخواست شود، همان وهله‌ی ابتدایی که اکنون یکی از وابستگی‌های آن Dispose شده، در اختیار برنامه قرار می‌گیرد.
پس از این تغییرات، اولین باری که برنامه را اجرا می‌کنیم، لیست اتاق‌ها به خوبی نمایش داده می‌شوند و مشکلی نیست. بعد در همین حال و در همین صفحه، اگر بر روی دکمه‌ی افزودن یک اتاق جدید کلیک کنیم، اتفاقی که رخ می‌دهد، فراخوانی متد Dispose کامپوننت لیست اتاق‌ها است (بر روی آن یک break-point قرار دهید). بنابراین متد Dispose یک کامپوننت، با هدایت به یک مسیر دیگر، به صورت خودکار فراخوانی می‌شود. در این حالت Context برنامه Dispose شده و در کامپوننت ثبت یک اتاق جدید دیگر، در دسترس نخواهد بود؛ چون IHotelRoomService مورد استفاده مجددا وهله سازی نمی‌شود و از همان وهله‌ای که بار اول ایجاد شده، استفاده خواهد شد.
 
بنابراین سؤال اینجا است که چگونه می‌توان سیستم تزریق وابستگی‌ها را وادار کرد تا تمام سرویس‌های تزریق شده‌ی به سازنده‌ها‌ی سرویس‌های HotelRoomService و  HotelRoomImageService را مجددا وهله سازی کند و سعی نکند از همان وهله‌های قبلی استفاده کند؟

پاسخ: یک روش این است که IHotelRoomImageService را خودمان به ازای هر کامپوننت به صورت دستی در روال رویدادگردان OnInitializedAsync وهله سازی کرده و DbFactory.CreateDbContext جدیدی را مستقیما به سازنده‌ی آن ارسال کنیم. در این حالت مطمئن خواهیم شد که این وهله، جای دیگری به اشتراک گذاشته نمی‌شود:
@code
{
   private IHotelRoomImageService HotelRoomImageService;

   protected override async Task OnInitializedAsync()
   {
       HotelRoomImageService =  new HotelRoomImageService(DbFactory.CreateDbContext(), mapper);
       await base.OnInitializedAsync();
   }

   private async Task DeleteImageAsync()
   {
       await HotelRoomImageService.DeleteAsync(1);
       // ...
   }

   public void Dispose()
   {
     HotelRoomImageService.Dispose();
   }
}
هرچند این روش کار می‌کند، اما در زمان استفاده از IoC Container‌ها قرار نیست کار انجام new‌ها را خودمان به صورت دستی انجام دهیم و بهتر است مدیریت این مساله به آن‌ها واگذار شود.


وادار کردن Blazor Server به وهله سازی مجدد سرویس‌های کامپوننت‌ها

بنابراین مشکل ما Singleton رفتار کردن سرویس‌ها، در برنامه‌های Blazor است. برای مثال در برنامه‌های Blazor Server، تا زمانیکه اتصال SignalR برنامه برقرار است (مرورگر بسته نشده، برگه‌ی جاری بسته نشده و یا کاربر صفحه را ریفرش نکرده)، هیچ سرویسی دوباره وهله سازی نمی‌شود.
برای رفع این مشکل، امکان Scoped رفتار کردن سرویس‌های یک کامپوننت نیز در نظر گرفته شده‌اند. برای نمونه کدهای کامپوننت HotelRoomList.razor را به صورت زیر تغییر می‌دهیم:
@page "/hotel-room"

@*@implements IDisposable*@
@*@inject IHotelRoomService HotelRoomService*@
@inherits OwningComponentBase<IHotelRoomService>
با استفاده از دایرکتیو جدید inherits OwningComponentBase@ می‌توان میدان دید یک سرویس را به طول عمر کامپوننت جاری محدود کرد. هربار که این کامپوننت نمایش داده می‌شود، وهله سازی شده و هربار که به کامپوننت دیگری هدایت می‌شویم، به صورت خودکار سرویس مورد استفاده را Dispose می‌کند. بنابراین در اینجا دیگر نیازی به ذکر دایرکتیو implements IDisposable@ نیست.

چند نکته:
- فقط یکبار به ازای هر کامپوننت می‌توان از دایرکتیو inherits استفاده کرد.
- زمانیکه طول عمر سرویسی را توسط OwningComponentBase مدیریت می‌کنیم، در حقیقت یک کلاس پایه را برای آن کامپوننت درنظر گرفته‌ایم که به همراه یک خاصیت عمومی ویژه، به نام Service و از نوع سرویس مدنظر ما است. در این حالت یا می‌توان از خاصیت Service به صورت مستقیم استفاده کرد و یا می‌توان به صورت زیر، همان کدهای قبلی را داشت و هربار که نیازی به HotelRoomService بود، آن‌را به خاصیت عمومی Service هدایت کرد:
@code
{
   private IHotelRoomService HotelRoomService => Service;
- اگر نیاز به بیش از یک سرویس وجود داشت، چون نمی‌توان بیش از یک inherits را تعریف کرد، می‌توان از نمونه‌ی غیرجنریک OwningComponentBase استفاده کرد:
@page "/preferences"
@using Microsoft.Extensions.DependencyInjection
@inherits OwningComponentBase


@code {
    private IHotelRoomService HotelRoomService { get; set; }
    private IHotelRoomImageService HotelRoomImageService { get; set; }

    protected override void OnInitialized()
    {
        HotelRoomService = ScopedServices.GetRequiredService<IHotelRoomService>();
        HotelRoomImageService = ScopedServices.GetRequiredService<IHotelRoomImageService>();
    }
}
در این حالت کلاس پایه‌ی OwningComponentBase، به همراه خاصیت جدید ScopedServices است که با فراخوانی متد GetRequiredService در روال رویدادگردان OnInitialized بر روی آن، سبب وهله سازی Scoped سرویس مدنظر خواهد شد. نمونه‌ی جنریک آن، تمام این موارد را در پشت صحنه انجام می‌دهد و کار کردن با آن ساده‌تر و خلاصه‌تر است.


خلاصه‌ی بحث جاری در مورد روش مدیریت DbContext برنامه‌های Blazor Server:

- بجای services.AddDbContext متداول، باید از AddDbContextFactory استفاده کرد:
services.AddDbContextFactory<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));
services.AddScoped<ApplicationDbContext>(serviceProvider =>
        serviceProvider.GetRequiredService<IDbContextFactory<ApplicationDbContext>>().CreateDbContext());
- تمام سرویس‌هایی که از ApplicationDbContext استفاده می‌کنند، باید به همراه پیاده سازی Dispose آن نیز باشند؛ چون Scope یک سرویس، معادل طول عمر اتصال SignalR برنامه است و مدام وهله سازی نمی‌شود. در این حالت باید وهله سازی و Dispose آن‌را دستی مدیریت کرد.
- کامپوننت‌های برنامه، سرویس‌هایی را که باید Scoped عمل کنند، دیگر نباید از طریق تزریق مستقیم آن‌ها دریافت کنند؛ چون در این حالت همواره به همان وهله‌ای که در ابتدای کار ایجاد شده، می‌رسیم:
@inject IHotelRoomService HotelRoomService
این دریافت باید با استفاده از کلاس پایه OwningComponentBase صورت گیرد:
@inherits OwningComponentBase<IHotelRoomService>
تا عملیات فراخوانی خودکار ScopedServices.GetRequiredService (دریافت وهله‌ی جدید Scoped) و همچنین Dispose خودکار آن‌ها را به ازای هر کامپوننت مجزا، مدیریت کند.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-19.zip
مطالب
نگاهی به اجزای تعاملی Twitter Bootstrap
پس از آشنایی با طرحبندی صفحات و امکانات متداول Twitter Bootstrap، در این قسمت به کامپوننت‌ها و اجزای تعاملی آن مانند منوها، برگه‌ها و امثال آن خواهیم پرداخت.

منوهای پایین افتادنی (Dropdown menus) در Twitter Bootstrap

برای کار با منوها، حداقل نیازهایی که باید به صفحه اضافه شوند، فایل css مرتبط با Twitter Bootstrap، فایل اسکریپت‌های جی‌کوئری و فایل bootstrap.min.js است.
در ادامه، ساختار متداول یک منوی نمونه ایجاد شده را ملاحظه می‌کنید:
    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span12">
                <div class="dropdown">
                    <a class="dropdown-toggle" data-toggle="dropdown" href="#">منوی پایین افتادنی 
                    <span  class="caret"></span></a>
                    <ul class="dropdown-menu">
                        <li><a href="http://www.site1.com">site1</a></li>
                        <li><a href="http://www.site2.com">site2</a></li>
                        <li><a href="http://www.site3.com">site3</a></li>
                        <li class="divider"></li>
                        <li class="dropdown-submenu"><a href="#">سایر موارد</a>
                            <ul class="dropdown-menu">
                                <li><a href="http://www.site4.com">site4</a></li>
                                <li><a href="http://www.site5.com">site5</a></li>
                            </ul>
                        </li>
                    </ul>
                </div>
            </div>
        </div>
    </div>

در اینجا به یک div، کلاس dropdown نسبت داده شده است؛ از این جهت که می‌توان این منو را به انواع و اقسام المان‌های صفحه نیز نسبت داد. به این ترتیب، منو از محل قرارگیری این المان باز خواهد شد. در ادامه روال متداول تعریف منو را در Bootstrap، ملاحظه می‌کنید. کلاس dropdown-toggle سبب خواهد شد تا با کلیک ماوس بر روی لینک، منو ظاهر شود. کلاس caret نیز سبب نمایش مثلث رو به پایین، جهت مشخص سازی وجود منو در این محل خاص، تعریف شده است.
المان‌های منو، توسط لیست‌ها تعریف می‌شوند. این لیست باید با کلاس dropdown-menu شروع شود. سپس هر عضو این لیست، یک آیتم منو را تشکیل خوهد داد. اگر نیاز به خط جدا کننده‌ای در این میان باشد، باید از کلاس divider استفاده کرد.
در اینجا همچنین امکان تعریف منوهای تو در تو نیز وجود دارد. برای اینکار تنها کافی است یک لیست دیگر را در این میان اضافه کرد. کلاس dropdown-submenu به عضو لیست دربرگیرنده زیر منو، اضافه می‌شود. زیر منو نیز دارای کلاس dropdown-menu خواهد بود.

چند نکته تکمیلی در مورد منوها:
- همانطور که در قسمت بررسی دکمه‌های Bootstrap نیز عنوان شد، برای تبدیل یک المان به دکمه فقط کافی است کلاس btn را به آن انتساب دهیم. در اینجا نیز می‌توان کلاس لینک منوی پایین افتادنی را به صورت btn btn-primary dropdown-toggle تعریف کرد تا ظاهر آن تبدیل به یک دکمه Bootstrap شود.
- در اولین div مثال فوق، کلاس dropdown ذکر شده است. می‌توان این کلاس را به dropup تغییر داد تا نحوه باز شدن منوی تعریف شده رو به بالا باشد؛ بجای رو به پایین.
- برای ساخت split button که تشکیل شده است از دو دکمه اصلی و دکمه کوچکی در کنار آن که یک زیرمنو را نمایش می‌دهد، باید به نحو زیر عمل کرد:
    <div class="container-fluid">
        <div class="row-fluid">
            <div class="span12">
                <div class="btn-group">
                    <a class="btn btn-primary" href="#">Split button</a> <a class="btn btn-primary dropdown-toggle"
                        data-toggle="dropdown" href="#"><span class="caret"></span></a>
                    <ul class="dropdown-menu">
                        <li><a href="http://www.site1.com">site1</a></li>
                        <li><a href="http://www.site2.com">site2</a></li>
                    </ul>
                </div>
            </div>
        </div>
    </div>
تنها نکته‌ای که در اینجا نسبت به حالت قبل اضافه شده است، استفاده از کلاس btn-group است. این کلاس سبب می‌شود تا دکمه‌های تعریف شده در کنار هم به شکل یک toolbar مرتب شوند.



تعریف برگه‌ها در Twitter Bootstrap

برای تعریف منوهای راهبری سایت به شکل برگه، کار با استفاده از کلاس nav و تعریف یک لیست ساده شروع می‌شود:
    <div class="container">
        <div class="row">
            <h2>
                Navigational menus
            </h2>
            <div class="span3">
                <ul class="nav nav-tabs">
                    <li class="nav-header">nav nav-tabs</li>
                    <li class="active"><a href="#">Home</a></li>
                    <li><a href="#">Contact</a></li>
                    <li><a href="#">Login</a></li>
                </ul>
            </div>
            <div class="span3">
                <ul class="nav nav-tabs nav-stacked">
                    <li class="nav-header">nav nav-tabs nav-stacked</li>
                    <li class="active"><a href="#">Home</a></li>
                    <li><a href="#">Contact</a></li>
                    <li><a href="#">Login</a></li>
                </ul>
            </div>
            <div class="span3">
                <ul class="nav nav-pills">
                    <li class="nav-header">nav nav-pills</li>
                    <li class="active"><a href="#">Home</a></li>
                    <li><a href="#">Contact</a></li>
                    <li><a href="#">Login</a></li>
                </ul>
            </div>
            <div class="span3">
                <ul class="nav nav-list">
                    <li class="nav-header">nav nav-list</li>
                    <li class="active"><a href="#">Home</a></li>
                    <li><a href="#">Contact</a></li>
                    <li><a href="#">Login</a></li>
                    <li class="dropdown"><a class="dropdown-toggle" data-toggle="dropdown" href="#">Menu
                        ...<span class="caret"></span></a>
                        <ul class="dropdown-menu">
                            <li><a href="http://www.site1.com">site1</a></li>
                            <li><a href="http://www.site2.com">site2</a></li>
                        </ul>
                    </li>
                </ul>
            </div>
        </div>
    </div>


- اضافه شدن کلاس nav، بولت‌های لیست را حذف و ویژگی تغییر رنگ زمینه هر یک از عناصر لیست را با حرکت اشاره‌گر ماوس بر روی آن فعال می‌کند.
- برای اعمال اشکال مختلف به کلاس nav، می‌توان از سایر کلاس‌های مرتبط استفاده کرد. اگر از nav-tabs استفاده شود، این لیست عمودی تبدیل به یک لیست افقی خواهد شد. اگر کلاس active به یکی از آیتم‌های آن نسبت داده شود (بیانگر صفحه جاری)، این گزینه حالت انتخاب شده را پیدا می‌کند.
- در هر حالت، برای تبدیل چیدمان افقی به عمودی، از کلاس nav-stacked استفاده نمائید.
- کلاس nav-pills، برای نمایش عنصر فعال، از یک مستطیل با گوشه‌های گرد استفاده می‌کند.
- اگر می‌خواهید این گوشه‌ها گرد نباشند، از nav-list استفاده کنید.
- در هر کدام از حالت‌ها می‌توان از یک گزینه اختیاری با کلاس nav-header برای نمایش متنی خاکستری بالای منوی راهبری استفاده کرد.
- همانطور که در آخرین لیست اضافه شده در مثال فوق ملاحظه می‌کنید، امکان تعریف منوهای پایین افتادنی در اینجا نیز میسر است. در این حالت کلاس li تعریف شده باید dropdown تعریف شود. مابقی نکات آن مانند قبل است.


تعریف یک Tab به همراه محتوای برگه‌های آن در داخل یک صفحه

در حالت تعریف منوهای راهبری فوق، هر عنصر برگه‌های تعریف شده به یک صفحه جدید لینک شده بود. اگر نیاز باشد تا هر برگه، محتوایی داخل همان صفحه داشته باشد باید به نحو ذیل عمل کرد:
    <div class="container">
        <div class="row">
            <div class="span12">
                <div class="tabbable">
                    <ul class="nav nav-tabs">
                        <li class="active"><a data-toggle="tab" href="#tab1">Home</a></li>
                        <li><a data-toggle="tab" href="#tab2">About</a></li>
                    </ul>
                    <div class="tab-content">
                        <div class="tab-pane active" id="tab1">
                            data ... data ...
                        </div>
                        <div class="tab-pane" id="tab2">
                            data2 ... data2 ...
                        </div>
                    </div>
                </div>
            </div>
        </div>
    </div>

در اینجا کار با کلاس tabbable شروع می‌شود. سپس از یک لیست با کلاس nav nav-tabs برای تعریف سرتیترهای برگه‌ها استفاده می‌کنیم.
اگر به مثال فوق دقت کنید، اینبار hrefهای تعریف شده به tab1 و tab2 اشاره می‌کنند. ایندو در حقیقت id محتوای متناظر هستند که در قسمت div ایی با کلاس tab-content به div هایی با id مساوی tab1 و tab2 انتساب داده شده‌اند.


شیوه دوم تعریف منوی راهبری سایت به کمک Twitter Bootstrap

اگر علاقمند باشید که منوی راهبری بالای سایت دارای یک حاشیه به همراه مسایل طراحی واکنش‌گرا باشد، می‌توان از کامپوننت navbar مجموعه Bootstrap استفاده کرد:
    <div class="container">
        <div class="row">
            <div class="span12">
                <nav class="navbar navbar-inverse">
                    <div class="navbar-inner">
                        <a href="/" class="brand">نام سایت در اینجا</a> 
                        <a class="btn btn-navbar" data-toggle="collapse" data-target=".nav-collapse">
                            <span class="icon-bar"></span>
                            <span class="icon-bar"></span>
                            <span class="icon-bar"></span>
                        </a>
                        <div class="nav-collapse collapse">
                            <ul class="nav">
                                <li><a href="/about">درباره</a></li>
                                <li><a href="/contact">تماس</a></li>
                                <li class="dropdown"><a class="dropdown-toggle" data-toggle="dropdown" href="#">Menu
                                    ...<span class="caret"></span></a>
                                    <ul class="dropdown-menu">
                                        <li><a href="http://www.site1.com">site1</a></li>
                                        <li><a href="http://www.site2.com">site2</a></li>
                                    </ul>
                                </li>
                            </ul>
                            <form class="navbar-search pull-right input-append" action="/search">
                            <input class="span2" type="search" />
                            <button class="btn" type="button">
                                جستجو</button>
                            </form>
                        </div>
                    </div>
                </nav>
            </div>
        </div>
    </div>


navbar نیز همانند بسیاری از کامپوننت‌های Bootstrap، بر اساس ul و liها کار می‌کند. در ابتدای کار، کلاس nav را به تگ ul انتساب می‌دهیم. این مورد با مباحث قسمت قبلی در مورد تدارک برگه‌ها، تفاوتی نمی‌کند. به این ترتیب بولت‌های لیست حذف شده و همچنین تغییر رنگ پس زمینه، با حرکت اشاره‌گر ماوس بر روی آیتم‌ها را سبب می‌شود. سپس کل این ul و li ها، داخل تگ nav قرار می‌گیرند با کلاسی مساوی navbar. تا اینجا لیست عمودی تبدیل به یک لیست افقی می‌شود.
در ادامه برای اضافه کردن حاشیه‌ای به اطراف این منوی راهبری و تمایز آن از سایر قسمت‌های صفحه، یک div با کلاس navbar-inner را اضافه خواهیم کرد.
عموما مرسوم است که در منوی راهبری اصلی سایت، نام سایت یا متنی مشخص نیز در قسمتی از این منو ظاهر شود. برای انجام اینکار، کافی است یک لینک را با کلاس brand اضافه کنیم.
این موارد، اصول کلی تهیه یک منوی راهبری اصلی سایت را توسط Bootstrap بیان می‌کنند. در ادامه به چند نکته تکمیلی خواهیم پرداخت:
- اگر به تگ nav، کلاس navbar-static-top را اضافه کنیم، فاصله بین منو و اطراف صفحه را حذف می‌کند.
- اگر علاقمند هستیم که منوی بالای صفحه حتی با اسکرول به پایین محتوای نمایش داده شده، همواره نمایان باشد و بر روی محتوا قرار گیرد، می‌توان به تگ nav، کلاس navbar-fixed-top را اضافه کرد. یا اگر نیاز است این منو در پایین صفحه به صورت ثابت نمایش داده شود از navbar-fixed-bottom می‌شود استفاده کرد.
در این حالت خاص ممکن است منو، قسمتی از ابتدای محتوای صفحه را مخفی کند و این محتوا زیر منو واقع شود. برای بهبود آن باید margin-top مرتبط با body را مقدار دهی کنید (حدود 40px کافی است).
- استفاده از کلاس navbar-inverse (همانند مثال فوق)، سبب معکوس شدن رنگ زمینه منوی راهبری می‌شود.
- همچنین در اینجا نیز می‌توان یک dropdown-menu را به نحوی که ملاحظه می‌کنید، به منوی اصلی سایت افزود.
- امکان قرار دادن فرم‌های خاصی مانند فرم جستجو نیز در منوی راهبری وجود دارد. در این حالت از کلاس navbar-search مانند مثال فوق استفاده خواهد شد. کلاس pull-right این المان را به سمت راست صفحه (در اینجا به سمت چپ با توجه به RTL بودن قالب)، هدایت می‌کند و کلاس input-append سبب می‌شود تا دکمه و تکست باکس تعریف شده در یک سطر و کنار هم قرارگیرند تا ظاهر بهتری حاصل شود. در حالت کلی کلاس navbar-form نیز برای این نوع فرم‌ها درنظر گرفته شده است.
- اگر دقت کرده باشید، کل محتوای منو، به همراه فرم تعریف شده، در یک div با کلاس nav-collapse قرار گرفته است. هدف از اینکار ناپدید شدن خودکار قسمت‌های طولانی یا نچندان مهم، در حین مرور سایت با اندازه‌های مرورگر کوچکتر مانند مرورگرهای موبایل است. همچنین اگر بخواهیم در این حالت که قسمت‌هایی ناپدید شده‌اند، یک دکمه با سه سطر که بیانگر منویی مخفی است را نمایش دهیم می‌توان از کلاس btn-navbar استفاده کرد؛ که نمونه‌ای از آن‌را در مثال فوق ملاحظه می‌کنید. این دکمه بر اساس data-target مشخص شده، سبب مخفی یا ظاهر شدن قسمتی از صفحه می‌گردد.




تعیین موقعیت کاربر در صفحه به کمک breadcrumbs در Bootstrap

    <div class="container">
        <div class="row">
            <div class="span12">
                <ul class="breadcrumb">
                    <li><a href="/level1">سطح یک</a> <span class="divider">/</span></li>
                    <li><a href="/level2">سطح دو</a> <span class="divider">/</span></li>
                    <li class="active">سطح سه</li>
                </ul>
            </div>
        </div>
    </div>
عموما مرسوم است در یک سایت چند سطحی، موقعیت جاری کاربر، به نحوی به او اعلام شود. یکی از این روش‌ها استفاده از breadcrumbs است که نمونه‌ای از آن‌را در مثال فوق ملاحظه می‌کنید.
- در اینجا نیز برای تعریف breadcrumbs از ul و li استفاده شده است به همراه کلاس breadcrumb.
- برای ایجاد فاصله و نمایش یک خط جداکننده، از کلاس divider کمک گرفته شده است.
- صفحه جاری با کلاس active مشخص گردیده؛ بدون تعریف لینک.


تعریف قسمت صفحه بندی یک لیست یا گرید به کمک Bootstrap

<div class="container">
        <div class="row">
            <div class="span12">
                <div class="pagination pagination-centered pagination-large">
                    <ul>
                        <li class="disabled"><a href="#">Prev</a></li>
                        <li class="active"><a href="/page/1">1</a></li>
                        <li><a href="/page/2">2</a></li>
                        <li><a href="/page/3">3</a></li>
                        <li><a href="/page/4">4</a></li>
                        <li><a href="#">Next</a></li>
                    </ul>
                </div>
            </div>
        </div>
    </div>

برای نمایش زیباتر قسمت صفحه بندی یک لیست یا گرید می‌توان از یک سری ul و li مزین شده با کلاس pagination استفاده کرد. کلاس pagination-centered، آن‌را در وسط صفحه قرار خواهد داد (حالت‌های چپ و راست نیز وجود دارند). کلاس pagination-large، این قسمت را اندکی بزرگتر از معمول نمایش می‌دهد.
در اینجا کلاس disabled، سبب غیرفعال نمایش داده شدن لینک به یک صفحه و کلاس active، بیانگر نمایش صفحه جاری است.


نمایش برچسب‌ها و اعلانات با زمینه‌های مختلف به کمک Bootstrap

برای نمایش برچسب‌های کوتاه با زمینه‌ای متفاوت از کلاس label استفاده می‌شود. افزودن کلاس‌هایی مانند  label-success و امثال آن که در مثال ذیل ذکر شده‌اند، رنگ‌های متفاوتی را سبب خواهند شد. برای گرد کردن بیش از حد گوشه این برچسب‌ها از کلاس badge استفاده می‌شود.
    <div class="container">
        <div class="row">
            <div class="span12">
                <section>
                    <ul class="unstyled">
                        <li><span class="label">پیش فرض</span></li>
                        <li><span class="label label-success">موفقیت آمیز</span></li>
                        <li><span class="label label-warning">اخطار</span></li>
                        <li><span class="label label-importatnt">مهم است</span></li>
                        <li><span class="label label-info">اطلاعات</span></li>
                        <li><span class="label label-inverse">رنگ معکوس</span></li>
                    </ul>
                </section>
                <section>
                    <ul class="unstyled">
                        <li><span class="badge">پیش فرض</span></li>
                        <li><span class="badge badge-success">موفقیت آمیز</span></li>
                        <li><span class="badge badge-warning">اخطار</span></li>
                        <li><span class="badge badge-importatnt">مهم است</span></li>
                        <li><span class="badge badge-info">اطلاعات</span></li>
                        <li><span class="badge badge-inverse">رنگ معکوس</span></li>
                    </ul>
                </section>
                <div>
                    <div class="alert">
                        <button class="close" data-dismiss="alert">&times;</button>
                        نمایش اعلانات
                    </div>
                    <div class="alert alert-danger">
                        <button class="close" data-dismiss="alert">&times;</button>
                        نمایش اعلانات
                    </div>
                    <div class="alert alert-info">
                        <button class="close" data-dismiss="alert">&times;</button>
                        نمایش اعلانات
                    </div>
                    <div class="alert alert-success">
                        <button class="close" data-dismiss="alert">&times;</button>
                        نمایش اعلانات
                    </div>
                    <div class="alert alert-error">
                        <button class="close" data-dismiss="alert">&times;</button>
                        نمایش اعلانات
                    </div>
                </div>
            </div>
        </div>
    </div>

همانطور که ملاحظه می‌کنید برای نمایش اعلانی به کاربر می‌توان از کلاس alert استفاده کرد. افزودن کلاس‌هایی مانند alert-danger، رنگ‌های متفاوتی را ارائه خواهند داد و اگر علاقمندید که کاربر بتواند این اخطار را با کلیک بر روی دکمه ضربدر کنار آن حذف کند، از یک دکمه با کلاس close و data-dismiss مساوی alert استفاده کنید. این اطلاعات به صورت خودکار توسط اسکریپت‌های bootstrap پردازش می‌شوند.
مطالب
آشنایی با ساختار IIS قسمت دوم
در قسمت قبلی گفتیم که IIS از تعدادی کامپوننت تشکیل شده است و به یکی از آن‌ها به نام Http.sys پرداختیم. در این قسمت قصد داریم به WWW Services بپردازیم.

اجازه بدهید قبل از هر چیزی به دو مفهوم اصلی در IIS بپردزیم :

1. Worker Process

2. Application Pool

پروسه‌های کارگر  w3wp.exe  وظیفه‌ی اجرای برنامه‌های asp.net را در IIS ، به عهده دارند. این پروسه‌ها مسئولیت پردازش تمامی درخواست و پاسخ‌ها از/به کلاینت را دارند. هر کاری که باید در asp.net انجام بشود، توسط این‌ها صورت می‌گیرد. به بیان ساده‌تر این پروسه‌ها قلب برنامه‌های ASP.Net بر روی IIS هستند .

Application Pool:این پول‌ها در واقع ظرفی یا در برگیرنده ای برای پروسه‌های کارگر به حساب می‌آیند. این پول‌ها پروسه‌های کارگر را از هم جدا و دسته بندی می‌کنند تا قابلیت اعتماد، امنیت و در دسترس بودن بدهند. موقعی که یک پروسه یا حتی یک پول دچار مشکل می‌شود، این اطمینان داده می‌شود که تاثیری بر دیگر پول‌ها یا پروسه‌های کارگر، ندارد. یعنی موقعی که یک web application  دچار مشکل شود، هیچ تاثیری بر اجرای  web application‌های دیگر ندارد. به یک application pool با چند پروسه کارگر  web garden  میگویند. 


World Wide WebPublishing Services
یکی از قدیمی‌ترین امکانات موجود در IIS هست که از نسخه 7 به بعد، کار خود را با یک سروریس جدید به اسم Windows Process Activation Service یا به اختصار WAS که به صورت local system بر روی پروسه Svchost.exe با یک کد باینری یکسان اجرا می‌شود، شریک شده است. ممکن است در بعضی جاها WWW Service به صورت W3SVC هم نوشته شود.

اصلا این WWW Service چه کاری انجام می‌دهد و به چه دردی می‌خورد؟
این سرویس در سه بخش مهم  IIS 6 به فعالیت می‌پردازد:
  • HTTP administration and configuration
  •  Performance monitoring
  • Process management

HTTP Administration and Configuration 

سرویس WWW وظیفه خواندن اطلاعات پیکربندی IIS از متابیس را بر عهده دارد و از این اطلاعات خوانده شده برای پیکربندی و به روز کردن Http.sys استفاده می‌کند. به غیر از این کار، وظیفه آغاز و توقف و نظارت یا مانیتورینگ و همچنین مدیریت کامل پروسه‌های کارگر در زمینه http request را هم عهده دار است.

Performance Monitoring 
سرویس WWW بر کارآیی وب سایت‌ها و کش IIS نظارت می‌کند و البته یک شمارنده کارآیی performance counter هم ایجاد می‌کند. کار شمارنده کارآیی این است که اطلاعات یک سرویس یا سیستم عامل یا یک برنامه کاربردی را جمع آوری می‌کند تا به ما بگوید که این بخش‌ها به چه میزانی بهینه کار خود را انجام می‌دهند و به ما کمک می‌کنند که سیستم را به بهترین کارآیی برسانیم. سیستم عامل، شبکه و درایورها، داده‌های شمارشی را تهیه و در قالب یک سیستم نظارتی گرافیکی به کارشناس سیستم یا شبکه نشان می‌دهند. برنامه نویس‌ها هم از این طریق می‌توانند برنامه‌های خود را بنویسند که در اینجا لیستی از شمارنده‌ها در دانت نت را می‌توانید ببینید و بیشتر آن‌ها از طریق فضای نام system.diagnostic در دسترس هستند.

Process Management 
سرویس www مدیریت application pool و پروسه‌های کارگر را هم به عهده دارد. این مدیریت شامل شروع و توقف و بازیابی پروسه‌های کارگر می‌شود. به علاوه اینکه این سرویس کار نظارت بر صحت انجام عملیات پروسه‌های کارگر را هم جز وظایف خود می‌داند. وقتی که چندین بار کار پروسه‌های کارگر در یک دوره زمانی که در فایل پیکربندی مشخص شده با مشکل مواجه شود، از شروع یک پروسه کارگر دیگر جلوگیری می‌کند.

در نسخه‌های جدیدتر IIS چکاری بر عهده WWW Service است؟
در IIS7 به بعد، دیگر مدیریت پروسه‌های کارگر را به عهده ندارد؛ ولی به جای آن سمتی جدید را به اسم listener adapter، دریافت کرده است که یک listener adapter برای http listener یعنی Http.sys است. اصلی‌ترین وظیفه فعلی را که انجام می‌دهد پیکربندی Http.sys می‌باشد. موقعی که اطلاعات پیکربندی به روز می‌شوند باید این تغییرات بر روی Http.sys اعمال شوند. دومین وظیفه آن این است موقعی که درخواست جدیدی وارد صف درخواست‌ها می‌شود این مورد را به اطلاع WAS برساند.
WAS در قسمت سوم این مقاله توضیح داده خواهد شد.
مطالب
مسیریابی در Angular - قسمت چهارم - پیش واکشی اطلاعات
اگر مثال قسمت قبل را اجرا کرده باشید، حتما شاهد این تجربه‌ی ناخوشایند کاربری بوده‌اید:
با کلیک بر روی لینک منوی نمایش لیست محصولات، ابتدا قاب خالی لیست محصولات نمایش داده می‌شود:


سپس بعد از یک ثانیه، شاهد بارگذاری اطلاعات جدول لیست محصولات خواهید بود. این یک ثانیه تاخیر را نیز به عمد توسط منبع داده درون حافظه‌ای برنامه ایجاد کردیم، تا بتوان شرایط دنیای واقعی را شبیه سازی کرد:
 InMemoryWebApiModule.forRoot(ProductData, { delay: 1000 }),
برای مدیریت یک چنین حالتی، در سیستم مسیریابی Angular، امکان پیش بارگذاری اطلاعات مسیری خاص، پیش از نمایش قالب آن درنظر گرفته شده‌است.


ارسال اطلاعات ثابت به مسیرهای مختلف برنامه

روش‌های متعددی برای ارسال اطلاعات به مسیرهای مختلف برنامه وجود دارند که تعدادی از آن‌ها را مانند پارامترهای اختیاری، پارامترهای اجباری و پارامترهای کوئری، در قسمت قبل بررسی کردیم. روش دیگری را که در اینجا می‌توان بکار برد، استفاده از خاصیت data تعاریف مسیریابی برنامه است:
 { path: 'products', component: ProductListComponent, data: { pageTitle: 'Product List'} },
خاصیت data، برای تعریف اطلاعات ثابتی که در طول عمر برنامه تغییر نمی‌کنند (static data) مفید است و به صورت مجموعه‌ای از key/valueهای دلخواه، قابل تعریف است.
برای خواندن این اطلاعات ثابت می‌توان از شیء route.snapshot سرویس ActivatedRoute استفاده کرد:
 this.pageTitle = this.route.snapshot.data['pageTitle'];
باید درنظر داشت که چون این اطلاعات ثابت است، در اینجا استفاده‌ی از this.route.params که یک Observable است، غیرضروری می‌باشد.


پیش بارگذاری اطلاعات پویای مسیرهای مختلف برنامه

زمانیکه به صفحه‌ی جزئیات یک محصول مراجعه می‌کنیم، ابتدا این کامپوننت آغاز شده و قالب آن نمایش داده می‌شود. سپس در متد ngOnInit آن کار درخواست اطلاعات از سرور و نمایش آن صورت خواهد گرفت. در این بین، چون زمانی بین درخواست اطلاعات از سرور و دریافت آن صرف می‌شود، کاربر ابتدا شاهد قالب خالی کامپوننت، به همراه برچسب‌های مختلف آن خواهد بود که فاقد اطلاعات هستند و پس از مدتی این اطلاعات نمایش داده می‌شوند.
برای حل این مشکل از سرویسی به نام Route Resolver استفاده می‌شود. در این حالت زمانیکه کاربر صفحه‌ی جزئیات یک محصول را درخواست می‌کند، ابتدا مسیریابی آن فعال شده و سپس سرویس Route Resolver اجرا می‌شود که کار آن درخواست اطلاعات از وب سرور است. در این حالت پس از دریافت اطلاعات از سرور، کار فعالسازی کامپوننت صورت می‌گیرد. به این ترتیب قالب کاملا آماده‌ی کامپوننت، به همراه اطلاعات مرتبط با آن، به کاربر نمایش داده خواهد شد.
بدون استفاده‌ی از Route Resolver، کامپوننت کلاس، پس از آغاز آن، اطلاعات را دریافت می‌کند. اما با بکارگیری Route Resolver، این سرویس ویژه‌است که پیش از هر مرحله‌ی دیگری اطلاعات را دریافت می‌کند.

پیاده سازی یک Route Resolver شامل سه مرحله‌است:
الف) ایجاد و ثبت سرویس Route Resolver
ب) معرفی Route Resolver به تنظیمات مسیریابی
ج) خواندن اطلاعات دریافتی توسط Route Resolver به کمک سرویس ActivatedRoute


ایجاد سرویس Route Resolver

یک Route Resolver به صورت یک سرویس جدید ایجاد می‌شود:
> ng g s product/ProductResolver -m product/product.module
installing service
  create src\app\product\product-resolver.service.spec.ts
  create src\app\product\product-resolver.service.ts
  update src\app\product\product.module.ts
پس از ایجاد قالب خالی این سرویس و به روز رسانی خودکار ماژول مرتبط، جهت تکمیل قسمت providers آن (سطر آخر فوق):
 providers: [ProductService, ProductResolverService]

 فایل src\app\product\product-resolver.service.ts را به نحو ذیل تکمیل کنید:
import { Injectable } from '@angular/core';
import { Resolve, ActivatedRouteSnapshot, RouterStateSnapshot, Router } from '@angular/router';

import { Observable } from 'rxjs/Observable';
import 'rxjs/add/operator/catch';
import 'rxjs/add/observable/of';
import 'rxjs/add/operator/map';

import { ProductService } from './product.service';
import { IProduct } from './iproduct';

@Injectable()
export class ProductResolverService implements Resolve<IProduct>  {

  constructor(private productService: ProductService,
    private router: Router) { }

  resolve(route: ActivatedRouteSnapshot, state: RouterStateSnapshot): Observable<IProduct> {
    let id = route.params['id'];
    if (isNaN(id)) {
      console.log(`Product id was not a number: ${id}`);
      this.router.navigate(['/products']);
      return Observable.of(null);
    }

    return this.productService.getProduct(+id)
      .map(product => {
        if (product) {
          return product;
        }
        console.log(`Product was not found: ${id}`);
        this.router.navigate(['/products']);
        return null;
      })
      .catch(error => {
        console.log(`Retrieval error: ${error}`);
        this.router.navigate(['/products']);
        return Observable.of(null);
      });
  }
}
توضیحات:
مرحله‌ی اول تعریف یک سرویس Route Resolver، پیاده سازی اینترفیس جنریک Resolve است:
 export class ProductResolverService implements Resolve<IProduct>  {
پارامتر جنریک Resolve، نوع اطلاعاتی را که دریافت می‌کند، مشخص خواهد کرد.
این اینترفیس پیاده سازی متد resolve را با امضایی که مشاهده می‌کنید، درخواست می‌کند:
resolve(route: ActivatedRouteSnapshot, state: RouterStateSnapshot): Observable<IProduct> {
در اینجا ActivatedRouteSnapshot حاوی اطلاعاتی است از مسیریابی فعال شده. برای مثال اطلاعاتی مانند پارامترهای مسیریابی را می‌توان از آن دریافت کرد.
RouterStateSnapshot وضعیت مسیریاب را در این لحظه در اختیار این سرویس قرار می‌دهد.
خروجی این متد یک Observable است؛ از نوع اطلاعاتی که دریافت می‌کند. زمانیکه مسیریابی فعال می‌شود، متد resolve را فراخوانی کرده و منتظر پایان کار Observable آن می‌شود. پس از آن است که کامپوننت این مسیریابی را فعالسازی خواهد کرد.

در پیاده سازی متد resolve، تعدادی اعتبارسنجی اطلاعات را نیز مشاهده می‌کنید. برای مثال اگر id وارد شده، عددی نباشد، در اینجا فرصت خواهیم داشت پیش از فعالسازی کامپوننت نمایش جزئیات یک محصول، کاربر را به صفحه‌ای دیگر هدایت کنیم.

پس از آن نیاز به دریافت اطلاعات محصول درخواست شده، از REST Web API برنامه است. به همین جهت سرویس ProductService را که در قسمت قبل معرفی کردیم، به سازنده‌ی کلاس تزریق کرده‌ایم تا از طریق متد getProduct آن، کار دریافت اطلاعات یک محصول را انجام دهیم.
در اینجا متد getProduct(+id) به همراه عملگر + است تا id دریافتی را به عدد تبدیل کند. سپس بر روی این متد، عملگر map فراخوانی شده‌است. به این ترتیب می‌توان به اطلاعات دریافتی از سرور، پیش از بازگشت آن به فراخوان متد resolve، دسترسی یافت. به این ترتیب در اینجا نیز می‌توان یک سری اعتبارسنجی را انجام داد. برای مثال آیا id دریافتی، متناظر با محصولی در سمت سرور است یا خیر؟
map operator خروجی را به صورت یک observable بازگشت می‌دهد. به همین جهت در اینجا نیازی به ذکر return Observable.of نیست.


معرفی Route Resolver به تنظیمات مسیریابی

بعد از پیاده سازی سرویس Route Resolver، نیاز است آن‌را به تنظیمات مسیریابی برنامه اضافه کنیم. به همین جهت فایل src\app\product\product-routing.module.ts را گشوده و تنظیمات آن‌را به شکل زیر تغییر دهید:
import { ProductResolverService } from './product-resolver.service';

const routes: Routes = [
  { path: 'products', component: ProductListComponent },
  {
    path: 'products/:id', component: ProductDetailComponent,
    resolve: { product: ProductResolverService }
  },
  {
    path: 'products/:id/edit', component: ProductEditComponent,
    resolve: { product: ProductResolverService }
  }
];
در اینجا با استفاده از خاصیت resolve تنظیمات مسیریابی، می‌توان لیستی از Route Resolverها را به صورت key/valueها معرفی کرد. در اینجا key، یک نام دلخواه است و value، ارجاعی را به سرویس Route Resolver تعریف شده دارد.
در اینجا هر تعداد Route Resolver مورد نیاز را می‌توان تعریف کرد. برای مثال اگر مسیریابی خاصی، اطلاعات دیگری را نیز از سرویس خاصی دریافت می‌کند، می‌توان یک جفت کلید/مقدار دیگر را نیز برای آن تعریف کرد. فقط باید دقت داشت که keyها باید منحصربفرد باشند.
به این ترتیب اطمینان حاصل خوهیم کرد که اطلاعات مورد نیاز این مسیریابی‌ها، پیش از فعالسازی کامپوننت آن‌ها، از REST Web API برنامه دریافت می‌شوند.

 
خواندن اطلاعات دریافتی توسط Route Resolver به کمک سرویس ActivatedRoute

پس از تعریف سرویس Route Resolver سفارشی خود و معرفی آن به تنظیمات مسیریابی برنامه، قسمت نهایی این عملیات، خواندن این اطلاعات پیش واکشی شده‌است. به همین جهت فایل src\app\product\product-detail\product-detail.component.ts را گشوده و محتوای آن‌را به نحو ذیل اصلاح کنید:
  constructor(private route: ActivatedRoute) { }

  ngOnInit(): void {
    this.product = this.route.snapshot.data['product'];
  }
- اگر قرار نیست Route Resolver، اطلاعات مدنظر را «مجددا» واکشی کند، می‌توان از شیء route.snapshot برای خواندن اطلاعات Resolver متناظر با این مسیریابی استفاده کرد. در اینجا خاصیت data‌، به کلید خاصیت resolve تعریف شده‌ی در تنظیمات مسیریابی برنامه اشاره می‌کند که همان product است.
- همانطور که مشاهده می‌کنید، دیگر در این کامپوننت نیازی به تزریق سرویس ProductService نبوده و قسمت دریافت اطلاعات آن از طریق این سرویس، حذف شده‌است.

برای آزمایش آن، لیست محصولات را مشاهده کرده و سپس بر روی لینک مشاهده‌ی جزئیات یک محصول کلیک کنید. البته در اینجا چون هنوز Route Resolver ایی را برای پیش دریافت لیست محصولات ایجاد نکرده‌ایم، ابتدا قاب خالی لیست محصولات نمایش داده می‌شود و سپس لیست محصولات. اما دیگر صفحه‌ی نمایش جزئیات یک محصول، این چنین نیست. ابتدا یک وقفه‌ی یک ثانیه‌ای را حس خواهید کرد و سپس صفحه‌ی کامل جزئیات یک محصول نمایان می‌شود.

یک نکته: اگر یک سرویس Route Resolver، در دو کامپوننت مختلف استفاده شود، اطلاعات آن، بین این دو کامپوننت به اشتراک گذاشته خواهد شد.

مرحله‌ی بعد، ویرایش فایل src\app\product\product-edit\product-edit.component.ts است تا کامپوننت ویرایش جزئیات اطلاعات نیز بتواند از قابلیت پیش واکشی اطلاعات استفاده کند. در اینجا هنوز نیاز به سرویس ProductService است تا بتوان اطلاعات را ذخیره و یا حذف کرد. تنها قسمتی که باید تغییر کند، حذف متد getProduct و تغییر متد ngOnInit است:
ngOnInit(): void {
        this.route.data.subscribe(data => {
            this.onProductRetrieved(data['product']);
        });
    }
در اینجا نیز همانند قسمت قبل، نباید از خاصیت route.snapshot.data استفاده کرد؛ زیرا در حالت مشاهده‌ی جزئیات یک محصول و سپس بر روی لینک افزودن یک محصول جدید، چون root URL Segment تغییر نمی‌کند (یا همان قسمت /products/ در URL جاری)، سبب فراخوانی مجدد متد ngOnInit نخواهد شد. به همین جهت به یک Observable برای گوش فرادادن به تغییرات مسیریابی نیاز است و در اینجا route.data نیز یک Observable است.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: angular-routing-lab-03.zip
برای اجرای آن فرض بر این است که پیشتر Angular CLI را نصب کرده‌اید. سپس از طریق خط فرمان به ریشه‌ی پروژه وارد شده و دستور npm install را صادر کنید تا وابستگی‌های آن دریافت و نصب شوند. در آخر با اجرای دستور ng serve -o برنامه ساخته شده و در مرورگر پیش فرض سیستم نمایش داده خواهد شد.
مطالب
کامپوننت‌ها در AngularJS 1.5 - قسمت دوم - مسیریابی
در این قسمت به معرفی سیستم مسیریاب در Angular 1.5 خواهیم پرداخت. قبل از معرفی این سیستم ابتدا سیستم مسیریاب اصلی در Angular را بررسی خواهیم کرد.

مروری بر مسیریابی در AngularJS
برای استفاده از مسیریاب اصلی Angular کافی است از دایرکتیو ویژه‌ایی با نام ng-view به همراه یکسری تنظیمات پیکربندی استفاده کنیم. به عنوان مثال اگر آدرس صفحه با home/ مطابقت داشته باشد، تمپلیت home.html توسط دایرکتیو ng-view بارگذاری خواهد شد. برای فعال‌سازی این سیستم ابتدا باید پکیج angular-route را به پروژه مثال قسمت قبل اضافه کنید:
bower install angular-route --save
در ادامه لازم است وابستگی فوق را به صفحه‌ی index.html اضافه نمائید:
<script src="bower_components/angular-route/angular-route.min.js" type="text/javascript"></script>
اکنون درون صفحه به جای نمایش مستقیم کامپوننت، از دایرکتیو ng-view استفاده خواهیم کرد:
<div class="col-md-9">
                <ng-view></ng-view>
</div>

 همچنین مقدار فیلد url کامپوننت dntWidget را به صورت زیر تغییر دهید:
      model.panel = {
          title: "Panel Title",
          items: [
              {
                  title: "Home", url: "#/home"
              },
              {
                  title: "Articles", url: "#/articles"
              },
              {
                  title: "Authors", url: "#/authors"
              }
          ]
      };

در ادامه باید سیستم مسیریاب را به عنوان یک وابستگی به اپلیکیشن معرفی کنیم:
var module = angular.module("dntModule", ["ngRoute"]);
اکنون می‌توانیم پیکربندی موردنظر جهت هدایت آدرس‌ها به تمپلیت‌های مربوطه را بنویسیم:
module.config(function ($routeProvider) {
        $routeProvider
            .when("/home", { template: "<app-home></app-home>" })
            .when("/articles", { template: "<app-articles></app-articles>" })
            .when("/authors", { template: "<app-authors></app-authors>" })
            .otherwise({ redirectTo: "/home" });
    });

همانطور که مشاهده می‌کنید به route provider اعلام کرده‌ایم که در صورت مطابقت داشتن آدرس URL با هر کدام از حالت‌های فوق، تمپلیت متناسب با آن را نمایش بدهد. در نهایت توسط otherwise اگر آدرس، با هیچکدام از حالت‌های تعریف شده مطابقت نداشت، کاربر به آدرس home/ هدایت خواهد شد. 
نکته‌ایی که در کد فوق وجود دارد این است که سیستم مسیریاب اصلی Angular تا اینجا هیچ اطلاعی از وجود کامپوننت‌ها ندارد، اما می‌داند یک تمپلیت چیست. بنابراین از تمپلیت، جهت نمایش یک کامپوننت استفاده خواهد کرد.
برای ایجاد کامپوننت‌های فوق نیز می‌توانید آن را به صورت زیر ایجاد کنید:
module.component("appHome", {
        template: `
        <hr><div>
            <div>Panel heading = HomePage</div>
            <div>
                HomePage
            </div>
        </div>`
    });
    module.component("appArticles", {
        template: `
        <hr><div>
            <div>Panel heading = Articles</div>
            <div>
                Articles
            </div>
        </div>`
    });
    module.component("appAuthors", {
        template: `
        <hr><div>
            <div>Panel heading = Authors</div>
            <div>
                Authors
            </div>
        </div>`
    });

اکنون اگر برنامه را اجرا کنید، خواهید دید که به صورت پیش‌فرض به آدرس home/# هدایت خواهیم شد. زیرا آدرسی برای root، درون route configuration تعریف نکرده‌ایم:

اکنون توسط لینک‌های تعریف شده می‌توانیم به راحتی درون تمپلیت‌ها، پیمایش کنیم. همانطور که عنوان شد تا اینجا مسیریاب پیش‌فرض Angular هیچ اطلاعی از کامپوننت‌ها ندارد؛ بلکه آنها را با کمک template، به صورت غیر مستقیم، درون صفحه نمایش داده‌ایم.


معرفی Component Router

مزیت این روتر این است که به صورت اختصاصی برای کار با کامپوننت‌ها طراحی شده است. بنابراین دیگر نیازی به استفاده از template درون route configuration نیست. برای استفاده از این روتر ابتدا باید پکیج آن را نصب کنیم:

bower install angular-component-router --save

سپس وابستگی فوق را با روتر پیش‌فرضی که در مثال قبل بررسی کردیم، جایگزین خواهیم کرد:

<script src="bower_components/angular-component-router/angular_1_router.js"></script>

همچنین درون فایل module.js به جای وابستگی ngRoute از ngComponentrouter استفاده خواهیم کرد:

var module = angular.module("dntModule", ["ngComponentRouter"]);

در ادامه به جای تمامی route configurations قبلی، اینبار یک کامپوننت جدید را به صورت زیر ایجاد خواهیم کرد:

module.component("appHome", {
        template: `
        <hr>
        <div>
            <div>Panel heading = HomePage</div>
            <div>
                HomePage
            </div>
        </div>`
    });

همانطور که مشاهده می‌کنید برای پاسخ‌گویی به تغییرات URL، مقدار routeConfig$ را مقداردهی کرده‌ایم. در اینجا به جای بارگذاری تمپلیت، خود کامپوننت، در هر یک از ruleهای فوق بارگذاری خواهد شد. برای حالت otherwise نیز از سینتکس **/ استفاده کرده‌ایم.

تمپلیت کامپوننت فوق نیز به صورت زیر است:

<div class="container">
    <div class="row">
        <div class="col-md-3">
            <hr>
            <dnt-widget></dnt-widget>
        </div>
        <div class="col-md-9">
            <ng-outlet></ng-outlet>
        </div>
    </div>
</div>

لازم به ذکر است دیگر نباید از دایرکتیو  ng-view استفاده کنیم؛ زیرا این دایرکتیو برای استفاده از روتر اصلی طراحی شده است. به جای آن از دایرکتیو ng-outlet استفاده شده است. این کامپوننت به عنوان یک کامپوننت top level عمل خواهد کرد. بنابراین درون صفحه‌ی index.html از کامپوننت فوق استفاده خواهیم کرد:

<html ng-app="dntModule">
<head>
    <meta charset="UTF-8">
    <title>Using Angular 1.5 Component Router</title>
    <link rel="stylesheet" href="bower_components/bootstrap/dist/css/bootstrap.css">
    <link rel="stylesheet" href="bower_components/font-awesome/css/font-awesome.min.css">
</head>
<body>
    
    <dnt-app></dnt-app>

    <script src="bower_components/angular/angular.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="bower_components/angular-component-router/angular_1_router.js"></script>
    <script src="scripts/module.js" type="text/javascript"></script>
    <script src="scripts/dnt-app.component.js"></script>
    <script src="scripts/dnt-widget.component.js"></script>
</body>
</html>

در نهایت باید جهت فعال‌سازی سیستم مسیریابی جدید، سرویس زیر را همراه با نام کامپوننت فوق ریجستر کنیم:

module.value("$routerRootComponent", "dntApp");

اکنون اگر برنامه را اجرا کنید خواهید دید که همانند قبل، کار خواهد کرد. اما اینبار از روتر جدید و سازگار با کامپوننت‌ها استفاده می‌کند.

کدهای این قسمت را نیز از اینجا می‌توانید دریافت کنید. 

مطالب
بررسی ابزار SQL Server Profiler

مقدمه

Profiler یک ابزار گرافیکی برای ردیابی و نظارت بر کارآئی SQL Server است. امکان ردیابی اطلاعاتی در خصوص رویدادهای مختلف و ثبت این داده‌ها در یک فایل (با پسوند trc) یا جدول برای تحلیل‌های آتی نیز وجود دارد. برای اجرای این ابزار مراحل زیر را انجام دهید:

Start > Programs> Microsoft SQL Server > Performance Tools> SQL Server Profiler
و یا در محیط  Management Studio از منوی Tools گزینه SQL Server Profiler را انتخاب نمائید.


1- اصطلاحات

1-1- رویداد (Event):

یک رویداد، کاری است که توسط موتور بانک اطلاعاتی (Database Engine) انجام می‌شود. برای مثال هر یک از موارد زیر یک رویداد هستند.
-  متصل شدن کاربران (login connections) قطع شدن ارتباط یک login
-  اجرای دستورات T-SQL، شروع و پایان اجرای یک رویه، شروع و پایان یک دستور در طول اجرای یک رویه، اجرای رویه‌های دور Remote Procedure Call
-  باز شدن یک Cursor
-  بررسی و کنترل مجوزهای امنیتی

1-2- کلاس رویداد (Event Class):

برای بکارگیری رویدادها در Profiler، از یک Event Class استفاده می‌کنیم. یک Event Class رویدادی است که قابلیت ردیابی دارد. برای مثال بررسی ورود و اتصال کاربران با استفاده از کلاس Audit Login قابل پیاده سازی است. هر یک از موارد زیر یک Event Class هستند.
-  SQL:BatchCompleted
-  Audit Login
-  Audit Logout
-  Lock: Acquired
-  Lock: Released

1-3- گروه رویداد (Event Category):

یک گروه رویداد شامل رویدادهایی است که به صورت مفهومی دسته بندی شده اند. برای مثال، کلیه رویدادهای مربوط به قفل‌ها از جمله Lock: Acquired (بدست آوردن قفل) و Lock: Released (رها کردن قفل) در گروه رویداد Locks قرار  دارند.

1-4- ستون داده ای (Data Column):

یک ستون داده ای، خصوصیت و جزئیات یک رویداد را شامل می‌شود. برای مثال در یک Trace که رویدادهای Lock: Acquired را نظارت می‌کند، ستون Binary Data شامل شناسه (ID) یک صفحه و یا یک سطر قفل شده است و یا اینکه ستون Duration مدت زمان اجرای یک رویه را نمایش می‌دهد.

1-5- الگو (Template):

یک الگو، مشخص کننده تنظیمات پیش گزیده برای یک Trace است، این تنظیمات شامل رویدادهایی است که نیاز دارید بر آنها نظارت داشته باشید. هنگامیکه یک Trace براساس یک الگو اجرا شود، رویدادهای مشخص شده، نظارت می‌شوند و نتیجه به صورت یک فایل یا جدول قابل مشاهده خواهد بود.

1-6- ردیاب (Trace):

یک Trace داده‌ها را براساس رویدادهای انتخاب شده، جمع آوری می‌کند. امکان اجرای بلافاصله یک Trace برای جمع آوری اطلاعات با توجه به رویدادهای انتخاب شده و ذخیره کردن آن برای اجرای آتی وجود دارد.

1-7- فیلتر (Filter):

هنگامی که یک Trace یا الگو ایجاد می‌شود، امکان تعریف شرایطی برای فیلتر کردن داده‌های جمع آوری شده نیز وجود دارد. این کار باعث کاهش حجم داده‌های گزارش شده می‌شود. برای مثال اطلاعات مربوط به یک کاربر خاص جمع آوری می‌شود و یا اینکه رشد یک بانک اطلاعاتی مشخص بررسی می‌شود.


2- انتخاب الگو (Profiler Trace Templates)

از آنجائیکه اصولاً انتخاب Eventهای مناسب، کار سخت و تخصصی می‌باشد برای راحتی کار تعدادی Template‌های آماده وجود دارد، برای مثال TSQL_Duration تاکیدش روی مدت انجام کار است و یا SP_Counts در مواردی که بخواهیم رویه‌های ذخیره شده را بهینه کنیم استفاده می‌شود در جدول زیر به شرح هر یک پرداخته شده است:
 الگو  هدف 
 Blank   ایجاد یک Trace کلی 
 SP_Counts   ثبت اجرای هر رویه ذخیره شده برای تشخیص اینکه هر رویه چند بار اجرا شده است 
 Standard   ثبت آمارهای کارائی برای هر رویه ذخیره شده و Query‌های عادی SQL که اجرا می‌شوند و عملیات ورود و خروج هر Login (پیش فرض) 
 TSQL   ثبت یک لیست از همه رویه‌های ذخیره شده و Query‌های عادی SQL که اجرا می‌شوند ولی آمارهای کارائی را شامل نمی‌شود 
 TSQL_Duration   ثبت مدت زمان اجرای هر رویه ذخیره شده و هر Query عادی SQL 
 TSQL_Grouped   ثبت تمام  login‌ها و logout‌ها در طول اجرای رویه‌های ذخیره شده و هر Query عادی SQL، شامل اطلاعاتی برای شناسائی برنامه و کاربری که درخواست را اجرا می‌کند 
 TSQL_Locks   ثبت اطلاعات انسداد (blocking) و بن بست (deadlock) از قبیل blocked processes، deadlock chains، deadlock graphs,... . این الگو همچنین درخواست‌های تمام رویه‌های ذخیره شده و تمامی دستورات هر رویه و  هر Query عادی SQL را دریافت می‌کند 
 TSQL_Replay   ثبت اجرای رویه‌های ذخیره شده و Query‌های SQL در یک SQL Instance و  مهیا کردن امکان اجرای دوباره عملیات در سیستمی دیگر 
 TSQL_SPs   ثبت کارائی برای Query‌های SQL، رویه‌های ذخیره شده و تمامی دستورات درون یک رویه ذخیره شده و نیز عملیات ورود و خروج هر Login 
 Tuning   ثبت اطلاعات کارائی برای Query‌های عادی SQL و رویه‌های ذخیره شده و یا تمامی دستورات درون یک رویه ذخیره شده 

3- انتخاب رویداد (SQL Trace Event Groups)

رویداد‌ها در 21 گروه رویداد دسته بندی می‌شوند که در جدول زیر لیست شده اند:
 گروه رویداد  هدف 
 Broker  13 رویداد برای واسطه سرویس (Service Broker) 
 CLR   1 رویداد برای بارگذاری اسمبلی‌های CLR (Common Language Runtime) 
 Cursors   7 رویداد برای ایجاد، دستیابی و در اختیار گرفتن Cursor 
 Database   6 رویداد برای رشد/کاهش  (grow/shrink) فایل های  Data/Log همچنین تغییرات حالت انعکاس (Mirroring) 
 Deprecation   2 رویداد برای آگاه کردن وضعیت نابسامان درون یک SQL Instance 
 Errors and
Warnings 
 16 رویداد برای خطاها، هشدارها و پیغام‌های اطلاعاتی که ثبت شده است 
 Full Text   3  رویداد برای پیگیری یک شاخص متنی کامل 
 Locks   9 رویداد برای بدست آوردن، رها کردن قفل و بن بست (Deadlock) 
 OLEDB   5 رویداد برای درخواست‌های توزیع شده و RPC (اجرای رویه‌های دور) 
 Objects   3 رویداد برای وقتی که یک شی ایجاد، تغییر یا حذف می‌شود 
 Performance   14 رویداد برای ثبت نقشه درخواست‌ها (Query Plan) برای استفاده نقشه راهنما (Plan Guide) به منظور بهینه سازی کارائی درخواست ها،  همچنین این گروه رویداد در خواست‌های متنی کامل (full text) را ثبت می‌کند 
 Progress Report   10 رویداد برای ایجاد Online Index 
 Query
Notifications 
 4 رویداد برای سرویس اطلاع رسان (Notification Service) 
 Scans   2 رویداد برای وقتی که یک جدول یا شاخص، پویش می‌شود 
 Security Audit   44 رویداد برای وقتی که مجوزی استفاده شود، جابجائی هویتی رخ دهد، تنظیمات امنیتی اشیائی تغییر کند،یک  SQL Instance  شروع و متوقف شود و یک  Database جایگزین شود یا از آن پشتیبان گرفته شود 
 Server  3 رویداد برای Mount Tape، تغییر کردن حافظه سرور و بستن یک فایل Trace 
 Sessions   3 رویداد برای وقتی که Connection‌ها موجود هستند و یک Trace فعال می‌شود، همچنین یک Trigger  و یک تابع دسته بندی(classification functions) مربوط به مدیریت منابع(resource governor) رخ دهد 
 Stored Procedures   12 رویداد برای اجرای یک رویه ذخیره شده و دستورات درون آن ، کامپایل مجدد و استفاده از حافظه نهانی (Cache) 
 Transactions   13 رویداد برای شروع، ذخیره ، تائید و لغو یک تراکنش 
 TSQL   9  رویداد برای اجرای Query‌های SQL و جستجوهای XQUERY (در داده‌های XML)  
 User Configurable   10 رویداد که شما می‌توانید پیکربندی کنید 
به طور معمول بیشتر از گروه رویدادهای Locks، Performance، Security Audit، Stored Procedures و TSQL استفاده می‌شود.


4- انتخاب ستون‌های داده ای ( Data Columns)

اگرچه می‌توان همه‌ی 64 ستون داده ای ممکن را برای ردیابی انتخاب کرد ولیکن داده‌های Trace شما زمانی مفید خواهند بود که اطلاعات ضروری را ثبت کرده باشید. برای مثال شماره ترتیب تراکنش‌ها را،  برای یک رویداد RPC:Completed می‌توانید برگردانید، اما همه رویه‌های ذخیره شده مقادیر را تغییر نمی‌دهند بنابراین شماره ترتیب تراکنش‌ها فضای بیهوده ای را مصرف می‌کند. بعلاوه همه ستون‌های داده ای برای تمامی رویداد‌های Trace معتبر نیستند. برای مثال Read ، Write ،CPU و Duration برای رویداد‌های RPC:Starting و SQL:BatchStarting معتبر نیستند.
ApplicationName، NTUserName، LoginName، ClientProcessID، SPID، HostName، LoginSID، NTDomainName و SessionLoginName ، مشخص می‌کنند چه کسی و از چه منشاء دستور را اجرا کرده است.
ستون SessionLoginName معمولاً نام Login ای که از آن برای متصل شدن به SQL Instance استفاده شده است را نشان می‌دهد. در حالیکه ستون LoginName نام کاربری را که دستور را اجرا می‌کند نشان می‌دهد (EXECUTE AS). ستون ApplicationName خالی است مگر اینکه در ConnectionString برنامه کاربردیمان این خصوصیت (Property) مقداردهی شده باشد. ستون StartTime و EndTime زمان سرحدی برای هر رویداد را ثبت می‌کند این ستون‌ها بویژه در هنگامی که به عملیات Correlate  نیاز دارید مفید هستند.


5- بررسی چند سناریو نمونه

•  یافتن درخواست هائی (Queries) که بدترین کارایی را دارا هستند.

برای ردیابی درخواست‌های ناکارا، از رویداد RPC:Completed از دسته Stored Procedure و رویداد SQL:BatchCompleted از دسته TSQL استفاده می‌شود.

•  نظارت بر کارایی رویه ها

برای ردیابی کارائی رویه ها، از رویدادهای SP:Starting، SP:Completed، SP:StmtCompleted و SP:StmtStaring از کلاس Stored Procedure و رویدادهای SQL:BatchStarting ، SQL:BatchCompleted از کلاس TSQL استفاده می‌شود.

•  نظارت بر اجرای دستورات T-SQL توسط هر کاربر

برای ردیابی دستوراتی که توسط یک کاربر خاص اجرا می‌شود، نیاز به ایجاد یک Trace برای نظارت بر رویدادهای کلاس‌های Sessions، ExistingConnection و TSQL داریم همچنین لازم است نام کاربر در قسمت فیلتر  و با استفاده از DBUserName مشخص شود.

•  اجرا دوباره ردیاب (Trace Replay)

این الگو  معمولاً برای debugging استفاده می‌شود برای این منظور  از الگوی Replay استفاده می‌شود. در ضمن امکان اجرای دوباره عملیات در سیستمی دیگر با استفاده از این الگو مهیا می‌شود.

•  ابزار Tuning Advisor (راهنمای تنظیم کارائی)

این ابزاری برای تحلیل کارائی یک یا چند بانک اطلاعاتی و تاثیر عملکرد آنها بر بار کاری (Workload) سرویس دهنده است. یک بار کاری مجموعه ای از دستورات T-SQL است که روی بانک اطلاعاتی اجرا می‌شود. بعد از تحلیل تاثیر بارکاری بر بانک اطلاعاتی، Tuning Advisor توصیه هائی برای اضافه کردن، حذف و یا تغییر طراحی فیزیکی ساختار بانک اطلاعاتی ارائه می‌دهد این تغییرات ساختاری شامل پیشنهاد برای تغییر ساختاری موارد Clustered Indexes، Nonclustered Indexes، Indexed View و Partitioning است.
برای ایجاد بارکاری می‌توان از یک ردیاب تهیه شده در SQL Profiler استفاده کرد برای این منظور از الگوی Tuning استفاده می‌شود و یا رویدادهای RPC:Completed، SQL:BatchCompleted و SP:StmtCompleted را ردیابی نمائید.

•  ترکیب ابزارهای نظارتی (Correlating Performance and Monitoring Data)

یک Trace برای ثبت اطلاعاتی که در یک SQL Instance رخ می‌دهد، استفاده می‌شود. System Monitor  برای ثبت شمارنده‌های کارائی(performance counters) استفاده می‌شود و همچنین از منابع سخت افزاری و اجزای دیگر که روی سرور اجرا می‌شوند، تصاویری فراهم می‌کند. توجه شود که در مورد  Correlating یک فایل ردیاب (trace file) و یک Counter Log (ابزار Performance )، ستون داده ای StartTime و EndTime باید انتخاب شود، برای این کار از منوی File گزینه Import Performance Data انتخاب می‌شود.

•  جستجوی علت رخ دادن یک بن بست

برای ردیابی علت رخ دادن یک بن بست، از رویدادهای RPC:Starting، SQLBatchStarting از دسته Stored Procedure و رویدادهای Deadlock graph، Lock:Deadlock و Lock:Deadlock Chain از دسته Locks استفاده می‌شود. ( در صورتی که نیاز به یک ارائه گرافیکی دارید از  Deadlock graph استفاده نمائید، خروجی مطابق تصویر زیر می‌شود).


5-1- ایجاد یک Trace

1-  Profiler را اجرا کنید از منوی File گزینه New Trace را انتخاب کنید و به SQL Instance مورد نظرتان متصل شوید.
2-  مطابق تصویر زیر برای Trace یک نام و الگو و تنظیمات ذخیره سازی فایل را مشخص کنید.


3-  بر روی قسمت Events Selection کلیک نمائید.
4-  مطابق تصویر زیر رویداد‌ها و کلاس رویداد‌ها را انتخاب کنید، ستون‌های TextData، NTUserName، LoginName، CPU،Reads،Writes، Duration، SPID، StartTime، EndTime، BinaryData، DataBaseName، ServerName و ObjectName را انتخاب کنید.

5-  روی Column Filters کلیک کنید و مطابق تصویر زیر برای DatabaseName فیلتری تنظیم کنید.


6-  روی Run کلیک کنید. تعدادی Query و رویه ذخیره شده مرتبط با پایگاه داده AdventureWorks اجرا کنید .


5-2- ایجاد یک Counter Log

برای ایجاد یک Counter Log  مراحل زیر  را انجام دهید:
1-  ابزار Performance را اجرا کنید (برای این کار عبارتPerfMon را در قسمت Run بنویسید).
2-  در قسمت Counter Logs یک log ایجاد کنید.
3-  روی Add Counters کلیک کرده و مطابق تصویر موارد زیر را انتخاب کنید.
Select counters from list 
Performance Object 
 Output Queue Length  Network Interface 
 % Processor Time  Processor 
 Processor Queue Length  System 
 Buffer Manager:Page life expectancy  SQLServer 
 
4-  روی Ok کلیک کنید تا Counter Log ذخیره شود سپس روی آن راست کلیک کرده و آنرا Start کنید.


5-3- ترکیب ابزارهای نظارتی (Correlating SQL Trace and System Monitor Data)

1-  Profiler را اجرا کنید از منوی File گزینه Open و سپس Trace File را انتخاب کنید فایل trc را که در گام اول ایجاد کردید، باز نمائید.
2-  از منوی File گزینه Import Performance Data را انتخاب کنید و فایل counter log  را که در مرحله قبل ایجاد کردید  انتخاب کنید.



نکته: اطلاعات فایل trc را می‌توان درون یک جدول وارد کرد، بدین ترتیب می‌توان آنالیز بیشتری داشت به عنوان مثال دستورات زیر این عمل را انجام می‌دهند.


 SELECT * INTO dbo.BaselineTrace
FROM fn_trace_gettable(' c:\performance baseline.trc ', default);
با اجرای دستور زیر جدولی با نام  BaselineTrace ایجاد و محتویات Trace مان (performance baseline.trc) در آن درج می‌گردد.