مطالب
استفاده از Razor در فایل‌های JavaScript و CSS
یکی از مشکلات سینتکس Razor سمت سرور، این است که در فایل‌های JavaScript و CSS سمت کاربر نمی‌توانیم از آن استفاده کنیم، به عنوان مثال فرض کنید در یک فایل JavaScript نیاز به مشخص سازی آدرس یک اکشن متد دارید؛ مثلاً انجام یک عملیات ای‌جکسی. در این حالت به عنوان یک Best Practice بهتر است از Url.Action استفاده کنید. اما همانطور که عنوان شد، این امکان یعنی استفاده از سینتکس Razor در فایل‌های JS و CSS مهیا نیست.
ساده‌ترین راه‌حل، تولید ویوهای سمت سرور JavaScript ایی است. برای اینکار تنها کاری که باید انجام دهیم، تغییر مقدار Content-Type صفحه به مقدار موردنظر می‌باشد؛ مثلاً text/javascript برای فایل‌های JS و text/css برای فایل‌های CSS. به عنوان مثال برای فایل‌های CSS به این صورت عمل خواهیم کرد:
public ActionResult Style()
{
            Response.ContentType = "text/css";
            var model = new Style
            {
                Color = "red",
                Background = "blue"
            };
            return View(model);
}
برای ویوی آن نیز خواهیم داشت:
@model ExternalJavaScript.Models.Style
@{
    Layout = null;
}
body {
    color : @Model.Color;
    background-color : @Model.Background;
}
در نهایت ویوی فوق را به عنوان فایل CSS در فایل Layout استفاده خواهیم کرد:
<link rel="stylesheet" href="@Url.Action("Style","Home")" />
برای حالت فوق می‌توانیم یک اکشن فیلتر به صورت زیر تهیه کنیم:
public class ContentType : ActionFilterAttribute
    {
        private string _contentType;
        public ContentType(string ct)
        {
            this._contentType = ct;
        }

        public override void OnActionExecuted(ActionExecutedContext context) { /* nada */ }
        public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext context)
        {
            context.HttpContext.Response.ContentType = this._contentType;
        }
    }
و برای استفاده از آن خواهیم داشت:
[ContentType("text/css")]
public ActionResult Style()
 {
     var model = new Style
      {
                Color = "red",
                Background = "blue"
      };
     return View(model);
}

برای فایل‌های JS نیز می‌توانیم از یک View به عنوان محل قرارگیری کدهای جاوا اسکریپت استفاده کنیم:
public class JavaScriptSettingsController : Controller
{
        public ActionResult Index()
        {
            return PartialView();
        }
}
در این حالت در داخل فایل Index.cshtml کدهای جاوا اسکریپت را همراه با سینتکس Razor می‌توانیم بنویسیم:
$(function(){
    $.post('@Url.Action("GetData", "Home")', function (data) {
        $('.notificationList').html(data);
            if ($(data).filter("li").length != 0) {
                $('#notificationCounter').html($(data).filter("li").length);
            }
    });
});
سپس در داخل فایل Layout.cshtml_ می‌توانیم به ویوی فوق ارجاعی داشته باشیم:
<script src="/JavaScriptSettings"></script>
این روش به خوبی برای ویوهای JS و CSS کار خواهد کرد؛ اما از آنجائیکه ویوی ما توسط ویژوال استودیو به عنوان یک فایل JS و یا CSS معتبر شناخته نمی‌شود، Intellisense برای آن مهیا نیست. برای فعال سازی Intellisense و همچنین معتبر شناخته شدن ویوی فوق، بهترین راه‌حل قرار دادن کدهای JS درون بلاک script است (برای فایل‌های CSS نیز همینطور):
<script>
    $(function () {
        $.post('@Url.Action("Index", "Home")', function (data) {
            $('.notificationList').html(data);
            if ($(data).filter("li").length != 0) {
                $('#notificationCounter').html($(data).filter("li").length);
            }
        });
    });
</script>
اما با اجرای برنامه، در کنسول مرورگر بلافاصله خطای Uncaught SyntaxError: Unexpected token < را دریافت خواهید کرد. در این حالت به روشی نیاز داریم که در زمان اجرا بلاک script را حذف نمائید. بنابراین از یک اکشن فیلتر سفارشی برای اینکار استفاده خواهیم کرد. کار این اکشن فیلتر، تغییر مقدار Content-Type و همچنین حذف بلاک مورد نظر می‌باشد:
public class ExternalFileAttribute : ActionFilterAttribute
    {
        private readonly string _contentType;
        private readonly string _tag;
        public ExternalFileAttribute(string ct, string tag)
        {
            this._contentType = ct;
            _tag = tag;
        }

        public override void OnResultExecuted(ResultExecutedContext filterContext)
        {
            var response = filterContext.HttpContext.Response;
            response.Filter = new StripEnclosingTagsFilter(response.Filter, _tag);
            response.ContentType = _contentType;
        }

        private class StripEnclosingTagsFilter : MemoryStream
        {
            private static Regex _leadingOpeningScriptTag;
            private static Regex _trailingClosingScriptTag;

            //private static string Tag;

            private readonly StringBuilder _output;
            private readonly Stream _responseStream;

            /*static StripEnclosingTagsFilter()
            {
                LeadingOpeningScriptTag = new Regex(string.Format(@"^\s*<{0}[^>]*>", Tag), RegexOptions.Compiled);
                TrailingClosingScriptTag = new Regex(string.Format(@"</{0}>\s*$", Tag), RegexOptions.Compiled);
            }*/

            public StripEnclosingTagsFilter(Stream responseStream, string tag)
            {
                _leadingOpeningScriptTag = new Regex(string.Format(@"^\s*<{0}[^>]*>", tag), RegexOptions.Compiled);
                _trailingClosingScriptTag = new Regex(string.Format(@"</{0}>\s*$", tag), RegexOptions.Compiled);

                _responseStream = responseStream;
                _output = new StringBuilder();
            }

            public override void Write(byte[] buffer, int offset, int count)
            {
                string response = GetStringResponse(buffer, offset, count);
                _output.Append(response);
            }

            public override void Flush()
            {
                string response = _output.ToString();

                if (_leadingOpeningScriptTag.IsMatch(response) && _trailingClosingScriptTag.IsMatch(response))
                {
                    response = _leadingOpeningScriptTag.Replace(response, string.Empty);
                    response = _trailingClosingScriptTag.Replace(response, string.Empty);
                }

                WriteStringResponse(response);
                _output.Clear();
            }

            private static string GetStringResponse(byte[] buffer, int offset, int count)
            {
                byte[] responseData = new byte[count];
                Buffer.BlockCopy(buffer, offset, responseData, 0, count);

                return Encoding.Default.GetString(responseData);
            }

            private void WriteStringResponse(string response)
            {
                byte[] outdata = Encoding.Default.GetBytes(response);
                _responseStream.Write(outdata, 0, outdata.GetLength(0));
            }
        }
    }
 در نهایت می‌توانیم اکشن‌متد موردنظرمان را با فیلتر سفارشی مزین کنیم:
[ExternalFile("text/javascript", "script")]
public ActionResult Index()
{
      return PartialView();
}
برای تولید ویوهای CSS نیز کافی است مقادیر فیلتر را تغییر دهیم:
[ExternalFile("text/css", "style")]
public ActionResult Style()
{
            var model = new Style
            {
                Color = "red",
                Background = "blue"
            };
            return View(model);
}
مطالب
پیدا کردن وابستگی‌های اشیاء در SQL Server

با بالا رفتن تعداد اشیاء تعریف شده در SQL server ، نگهداری آنها نیز مشکل‌تر می‌شود. در این حالت تغییر کوچکی در یکی از اشیاء ممکن است باعث از کار افتادن قسمتی از سیستم شود. بنابراین قبل از هر گونه تغییری در یک شیء، ابتدا باید سایر اشیاء وابسته به آن‌ را یافت و در نظر داشت ( dependencies ). برای این منظور ( impact analysis ) راه‌کارهای مختلفی در SQL server وجود دارد که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت:

الف) استفاده از امکانات management studio (اس کیوال سرور 2005 به بعد)

ساده‌ترین راه ممکن که گزارش مفصلی را نیز ارائه می‌دهد، کلیک بر روی یک شیء در management studio و انتخاب گزینه view dependencies است (شکل زیر).


در صفحه ظاهر شده می‌توان اشیایی را که شیء مورد نظر به آنها وابسته است، مشاهده نمود یا برعکس (اشیایی که عملکرد آنها وابسته به شیء انتخابی است را نیز می‌توان ملاحظه کرد).

ب) کوئری گرفتن از جداول سیستمی

امکانات قسمت قبل را با استفاده از اطلاعات جدول syscomments نیز می‌توان شبیه سازی کرد. در این جدول اطلاعات تعاریف کلیه view ، trigger ، رویه‌های ذخیره شده و غیره نگهداری می‌شود. برای مثال فرض کنید قصد داریم در جدول Orders دیتابیس Northwind ، نام فیلد OrderDate را تغییر دهیم. قبل از این‌کار بهتر است کوئری زیر را اجرا کنیم تا نام اشیاء وابسته را بدست آوریم:
SELECT NAME
FROM syscomments c
JOIN sysobjects o
ON c.id = o.id
WHERE TEXT LIKE '%OrderDate%'
AND TEXT LIKE '%Orders%'


این روش انعطاف پذیری بیشتری را نسبت به امکانات قسمت الف ، ارائه می‌دهد. برای نمونه فرض کنید می‌خواهید در یک دیتابیس کلیه اشیایی که عملیات delete را انجام می‌دهند پیدا کنید (جستجوی اشیاء حاوی یک عبارت خاص). در این مورد خواهیم داشت:

SELECT NAME
FROM syscomments c
JOIN Northwind.dbo.sysobjects o
ON c.id = o.id
WHERE TEXT LIKE '%delete%'

ج) استفاده از رویه ذخیره شده سیستمی sp_depends

جدول سیستمی دیگری در اس کیوال سرور به نام sysdepends وجود دارد که اطلاعات وابستگی‌های اشیاء در آن‌ها نگهداری می‌شود. برای دسترسی به اطلاعات این جدول ، اس کیوال سرور رویه ذخیره شده سیستمی sp_depends را ارائه داده است. برای مثال فرض کنید می‌خواهیم لیست اشیایی را که به جدول Oredres دیتابیس Northwind وابسته هستند، پیدا کنیم. در این حالت داریم:
USE Northwind
EXEC sp_depends 'Orders'


د) استفاده از schema view

با استفاده از view سیستمی INFORMATION_SCHEMA.ROUTINES ، که از ترکیب جداول syscolumns و sysobjects ایجاد شده است نیز می‌توان عملکرد sp_depends را شبیه سازی کرد اما جداول و view ها از گزارش آن حذف شده‌اند.
SELECT routine_name,
routine_type
FROM INFORMATION_SCHEMA.ROUTINES
WHERE routine_definition LIKE '%Orders%'

در جدول زیر مقایسه‌ای از امکانات و گزارش حاصل از این چهار روش با هم مقایسه شده‌اند:



ه) استفاده از برنامه SQL Dependency Tracker

نسخه آزمایشی برنامه ذکر شده را از این آدرس می‌توان دریافت کرد.


همانطور که ملاحظه می‌کنید این جستجوها بر روی اطلاعات ذخیره شده در اس کیوال سرور صورت می‌گیرند و اگر در کدهای خود در خارج از اس کیوال سرور مخلوطی از عبارات اس کیوال را داشته باشید، نگهداری آنها بسیار مشکل خواهد بود. بنابراین تا حد ممکن باید عملیات مرتبط را در دیتابیس و توسط اشیاء اس کیوال سرور مانند رویه‌های ذخیره شده، view ها و امثال آن‌ها انجام داد تا این جدا سازی به‌خوبی صورت گرفته و در زمان نیاز به انجام تغییرات، ردگیری اشیاء وابسته به‌سادگی صورت گیرد.


اشتراک‌ها
پیاده سازی Etag Filter
public class ETagAttribute : ActionFilterAttribute
{
    public override void OnActionExecuting(ActionExecutingContext filterContext)
    {
        filterContext.HttpContext.Response.Filter = new ETagFilter(filterContext.HttpContext.Response, filterContext.RequestContext.HttpContext.Request);
    }
}

public class ETagFilter : MemoryStream
{
    private HttpResponseBase _response = null;
    private HttpRequestBase _request;
    private Stream _filter = null;

    public ETagFilter(HttpResponseBase response, HttpRequestBase request)
    {
        _response = response;
        _request = request;
        _filter = response.Filter;
    }

    private string GetToken(Stream stream)
    {
        var checksum = new byte[0];
        checksum = MD5.Create().ComputeHash(stream);
        return Convert.ToBase64String(checksum, 0, checksum.Length);
    }

    public override void Write(byte[] buffer, int offset, int count)
    {
        var data = new byte[count];

        Buffer.BlockCopy(buffer, offset, data, 0, count);

        var token = GetToken(new MemoryStream(data));
        var clientToken = _request.Headers["If-None-Match"];

        if (token != clientToken)
        {
            _response.AddHeader("ETag", token);
            _filter.Write(data, 0, count);
        }
        else
        {
            _response.SuppressContent = true;
            _response.StatusCode = 304;
            _response.StatusDescription = "Not Modified";
            _response.AddHeader("Content-Length", "0");
        }
    }
}
پیاده سازی Etag Filter
مطالب
جلوگیری از ورود نام Area های یکسان، در هنگام درج اطلاعات در برنامه‌های ASP.NET MVC 5x
در وب‌سایتی مثل آپارات، چنین آدرسی aparat.com/reporting به منزله‌ی آدرس دهی به کانال شخصیِ فردی است. حال اگر وب‌سایت ما نیز چنین سیستم آدرس دهی را داشته باشد و همچنین پیشتر یک Area با نام Reporting را نیز داشته باشیم، توسط چنین آدرسی (درحالت پیش فرض) به آن Area دسترسی خواهیم داشت:
mysite.com/reporting
حال اگر یکی از کاربران هنگام ساخت کانالی جدید (برای سناریوی بالا)، بخواهد آدرس کانالش Reporting باشد، با توجه به اینکه هم مسیر دسترسی به Area گزارشات (Reporting) و هم مسیر دسترسی به کانال این شخص از طریق Url بالا است، قطعا به مشکل خواهیم خورد.
برای رفع این مشکل میتوان یک فایل xml، txt و ... درست کرد و نام تمامی Area‌‌ها را در آن فایل ثبت کرد و بعد، هنگام ثبت کانال جدید (برای سناریوی بالا) توسط کاربر، فایل مذکور را خوانده و در صورتیکه نام آدرس وارد شده معادل یکی از Area‌‌های سایتمان بود و در لیست Area‌‌های از پیش ثبت شده در آن فایل قرار داشت، پیغام لازم را به کاربر نشان می‌دهیم و از ثبت و یا ویرایش اطلاعات، جلوگیری می‌کنیم.
روش فوق به درستی کار می‌کند و مشکلی ندارد، اما ضعف آن این است که به صورت دستی این عملیات باید انجام شود و در صورتیکه یک Area جدید اضافه شود، باید آن فایل ویرایش شود. اما می‌توان با استفاده از یک Attribute، این کار را انجام و تمامی عملیات را به صورت داینامیک انجام داد.
برای شروع، یک مدل برای کانال و یک منبع داده را برای آن در نظر می‌گیریم:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace SampleProject.Models
{
    public class Channel
    {
        public string ChannelTitle { get; set; }
        [Required]
        public string ChannelUrl { get; set; }
    }
}
using System.Collections.Generic;

namespace SampleProject.Models
{
    public static class ChannelDataSource
    {
        static ChannelDataSource() => Channels = new List<Channel>();
        public static List<Channel> Channels { get; private set; }
        public static void Add(Channel channel) => Channels.Add(channel);
    }
}
منبع داده، شامل یک خاصیت است که لیست تمامی کانال‌های از قبل اضافه شده را بر می‌گرداند و یک متد افزودن که به این لیست، یک کانال را اضافه می‌کند.
حال یک کنترلر به نام Channel را اضافه می‌کنیم:
using SampleProject.Models;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;

namespace SampleProject.Controllers
{
    public class ChannelController : Controller
    {
        // GET: Channel
        public ActionResult Index()
        {
            var channels = ChannelDataSource.Channels;
            return View(channels);
        }

        public ActionResult Channel(string channelUrl)
        {
            if (string.IsNullOrWhiteSpace(channelUrl))
            {
                return new HttpNotFoundResult("channel not found!");
            }
            var channel = ChannelDataSource.Channels.SingleOrDefault(ch => ch.ChannelUrl == channelUrl.ToLower());
            if (channel == null)
            {
                return new HttpNotFoundResult("channel not found!");
            }
            return View(channel);
        }

        public ActionResult Create() => View();

        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Create(Channel channel)
        {
            if (!ModelState.IsValid)
            {
                ModelState.AddModelError(string.Empty, "Please check your inputs!");
                return View(channel);
            }
            ChannelDataSource.Add(channel);
            TempData["Message"] = "Channel added successfully!";
            return RedirectToAction(nameof(Index));
        }
    }
}
در اکشن Index، لیستی از تمامی کانال‌های موجود را نمایش می‌دهیم. در اکشن Channel، آدرسی را که وارد شده است، در منبع داده به دنبال آن می‌گردیم و یک ویوو با Template جزئیات (Details)، از مدل کانال را به کاربر نمایش می‌دهیم؛ در غیر اینصورت صفحه 404 را نمایش می‌دهیم. در اکشن‌های Create، صفحه افزودن را به کاربر نمایش داده و در آن یکی اکشن، عمل افزودن را در صورتیکه اطلاعات وارد شده صحیح باشند، انجام می‌دهیم.
با توجه به اینکه میخواهیم سیستم مسیر دهی سایت برای کانال‌ها تغییر کند، فایل RouteConfig در پوشه‌ی App_Start را به شکل ذیل تغییر می‌دهیم:
using System.Web.Mvc;
using System.Web.Routing;

namespace SampleProject
{
    public class RouteConfig
    {
        public static void RegisterRoutes(RouteCollection routes)
        {
            routes.IgnoreRoute("{resource}.axd/{*pathInfo}");

            routes.MapRoute(
                name: "ChannelUrls",
                url: "{channelurl}",
                defaults: new { controller = "Channel", action = "Channel", id = UrlParameter.Optional }
            );

            routes.MapRoute(
                name: "Default",
                url: "{controller}/{action}/{id}",
                defaults: new { controller = "Channel", action = "Index", id = UrlParameter.Optional }
            );
        }
    }
}
در مسیر دهی بالا اگر "نام سایت، اسلش، نام کانال" را وارد کند اولین سیستم مسیریابی فعال می‌شود و او را به اکشن Channel کنترلر Channel، راهنمایی می‌کند.
حال برای اینکه هنگام ساخت کانال جدید، نام تکراری یکی از Area‌ها را وارد نکند، به این ترتیب عمل می‌کنیم:
ابتدا یک متد کمکی را نوشته که لیست Area‌‌های پروژه‌مان را برگشت دهد ( + ):
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web.Routing;

namespace SampleProject.Models
{
    public static class Utility
    {
        public static List<string> GetAllAreaNames()
        {
            var areaNames = RouteTable.Routes.OfType<Route>()
                            .Where(d => d.DataTokens != null)
                            .Where(d=> d.DataTokens.ContainsKey("area"))
                            .Select(r => r.DataTokens["area"].ToString().ToLower())
                            .ToList();
            return areaNames;
        }
    }
}
و بعد Attribute مورد نظر را ایجاد میکنیم:
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using SampleProject.Models;

namespace SampleProject.CustomValidators
{
    public class CheckForAreaExisting : ValidationAttribute, IClientValidatable
    {
        public List<string> AreaNames
        {
            get
            {
                return Utility.GetAllAreaNames();
            }
        }
        public IEnumerable<ModelClientValidationRule> GetClientValidationRules(ModelMetadata metadata, ControllerContext context)
        {
            var rule = new ModelClientValidationRule
            {
                ValidationType = "checkforareaexisting",
                ErrorMessage = FormatErrorMessage(metadata.GetDisplayName())
            };
            rule.ValidationParameters.Add("areanames", string.Join(",", AreaNames));
            yield return rule;
        }

        public override bool IsValid(object value)
        {
            if (value != null)
            {
                return Utility.GetAllAreaNames()
                   .SingleOrDefault(area => area == value.ToString().ToLower()) == null;
            }
            return true;
        }
    }
}
در کلاس بالا توسط متد IsValid بررسی میکنیم که آیا مقدار وارد شده ( Channel Url ) با یکی از نام‌های Area‌‌های پروژه‌مان تطابق دارد یا خیر، که اگر این چنین بود، مقدار false برگشت داده می‌شود.
توسط واسط IClientValidatable و متود GetClientValidationRules کارهای اعتبارسنجی سمت کلاینت را نیز انجام می‌دهیم ( + ). مقدار خاصیت ValidationType نام متدی است که در سمت کلاینت این کار را انجام می‌دهد. مقدار خاصیت ValidationParameters، مقداری است که به سمت کلاینت به عنوان param فرستاده می‌شود تا از آن جهت اینکه آیا مقدار وارد شده توسط کاربر، یکی از Area‌های سایت هست یا خیر، استفاده کرد. در اینجا نام Area‌‌‌ها را با یک رشته و با یک جداکننده، توسط این خاصیت به سمت کلاینت می‌فرستیم. 
حال در سمت کلاینت یک فایل Js را با نام CustomValidation و محتوای زیر ایجاد می‌کنیم:
jQuery.validator.addMethod("checkforareaexisting",
    function (value, element, param) {
        var isValueOneOfTheAreaNames = $.inArray(value.toLowerCase(), param.areaNames) === -1;
        return isValueOneOfTheAreaNames;
    });

$.validator.unobtrusive.adapters.add('checkforareaexisting', ['areanames'], function (options) {
    options.rules['checkforareaexisting'] = { areaNames: options.params.areanames.split(',') };
    options.messages['checkforareaexisting'] = options.message;
});
در بخش اول، نام متد که در بالا (Attribute) به آن اشاره شده است آمده است، و بعد بررسی می‌کنیم که آیا مقدار آمده توسط کاربر، یکی از نام‌های Area‌‌های موجود سایت است یا خیر که اگر این طور باشد، false برگشت داده می‌شود و پیغام خطا به کاربر نمایش داده می‌شود. در بخش Onubtrusive توسط پارامتری که در Attribute برای فرستادن نام Area‌ها نوشته بودیم (areanames)، نام‌های Area‌ها را می‌گیریم و بعد آن را Split و به Rule انتساب می‌دهیم و ErrorMessage ـی را که به خاصیت ChannelUrl مدلمان نسبت می‌دهیم، به عنوان پیغام خطا در نظر می‌گیریم.
فایل‌های Js در Layout باید به این صورت باشند:
<!DOCTYPE html>

<html>
<head>
    <meta name="viewport" content="width=device-width" />
    <title>_Layout</title>
    <style>

    </style>
</head>
<body>
    <div>
        @RenderBody()
    </div>
    <script src="~/Scripts/Jquery.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.validate.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/jquery.validate.unobtrusive.min.js"></script>
    <script src="~/Scripts/CustomValidation.js"></script>
</body>
</html>

حال کافی است به خاصیت ChannelUrl مدلمان این Attribute را نسبت دهیم:
using SampleProject.CustomValidators;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;

namespace SampleProject.Models
{
    public class Channel
    {
        public string ChannelTitle { get; set; }
        [Required]
        [CheckForAreaExisting(ErrorMessage = "You can't use this url for your channel!")]
        public string ChannelUrl { get; set; }
    }
}
اکنون نوبت آزمایش برنامه است. کافی است که یک یا چند Area جدید را با نام‌های متفاوت، اضافه کنید و الان اگر به صفحه افزودن کانال مراجعه کنید و نام یکی از Area‌‌های سایت را در قسمت Channel Url وارد کنید، پیغام خطا نمایش داده می‌شود.
نکته: در این حالت اسامی تمامی Area‌‌های سایت به کلاینت ارسال می‌شود. اگر از این بابت احساس رضایت نمی‌کنید، میتوانید از خاصیت Remote توکار MVC بهره ببرید.
برای اینکار این اکشن را به کنترلر Channel اضافه می‌کنیم:
[HttpPost]
public ActionResult CheckForAreaExisting(string channelUrl)
{
    var isValueOneOfTheAreaNames = Utility.GetAllAreaNames()
                                   .SingleOrDefault(area => area == channelUrl.ToLower()) == null;
    return Json(isValueOneOfTheAreaNames);
}  
و بعد مدل نیز به این صورت تغییر می‌کند:
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Web.Mvc;

namespace SampleProject.Models
{
    public class Channel
    {
        public string ChannelTitle { get; set; }
        [Required]
        [Remote("CheckForAreaExisting", "Channel",
            ErrorMessage = "You can't use this url for your channel!",
            HttpMethod = "Post")]
        public string ChannelUrl { get; set; }
    }
}
به این ترتیب هر بار درخواستی به سمت سرور ارسال و طی آن بررسی می‌شود که مقدار وارد شده یکی از Area‌‌‌‌های سایت هست یا خیر؟ بدیهی است که در این حالت، دیگر نیازی به واسط IClientValidatable در کلاس CheckForAreaExisting موجود در پوشه CustomValidators وجود ندارد.
مطالب دوره‌ها
مدیریت تغییرات گریدی از اطلاعات به کمک استفاده از الگوی واحد کار مشترک بین ViewModel و لایه سرویس
قالب پروژه WPF Framework به همراه چندین صفحه ابتدایی لازم، برای شروع هر برنامه‌ی تجاری دسکتاپی است؛ مثال مانند صفحه لاگین، صفحه تغییرات مشخصات کاربر وارد شده به سیستم و امثال آن. صفحه‌ای را که در این قسمت بررسی خواهیم کرد، صفحه تعریف کاربران جدید و ویرایش اطلاعات کاربران موجود است.


در این صفحه با کلیک بر روی دکمه به علاوه، یک ردیف به ردیف‌های موجود اضافه شده و در اینجا می‌توان اطلاعات کاربر جدیدی به همراه سطح دسترسی او را وارد و ذخیره کرد و یا حتی اطلاعات کاربران موجود را ویرایش نمود. اگر بخواهیم مانند مراحلی که در قسمت قبل در مورد تعریف یک صفحه جدید در برنامه توضیح داده شد، عمل کنیم، به صورت خلاصه به ترتیب ذیل عمل شده است:
1) ایجاد صفحه تغییر مشخصات کاربر
ابتدا صفحه Views\Admin\AddNewUser.xaml به پروژه ریشه که Viewهای برنامه در آن تعریف می‌شوند، اضافه شده است. به همراه دو دکمه و یک ListView که تطابق بهتری با قالب متروی مورد استفاده دارد.

2) تنظیم اعتبارسنجی صفحه اضافه شده
مرحله بعد تعریف هر صفحه‌ای در سیستم، مشخص سازی وضعیت دسترسی به آن است:
/// <summary>
/// افزودن و مدیریت کاربران سیستم
/// </summary>
[PageAuthorization(AuthorizationType.ApplyRequiredRoles, "IsAdmin, CanAddNewUser")]
ویژگی PageAuthorization به فایل Views\Admin\AddNewUser.xaml.cs اعمال شده است. در اینجا تنها کاربرانی که خاصیت‌های IsAdmin و CanAddNewUser آن‌ها true باشند، مجوز دسترسی به صفحه تعریف کاربران را خواهند یافت.

3) تغییر منوی برنامه جهت اشاره به صفحه جدید
در ادامه در فایل منوی برنامه Views\MainMenu.xaml تعریف دسترسی به صفحه Views\Admin\AddNewUser.xaml قید شده است:
                <Button Style="{DynamicResource MetroCircleButtonStyle}"
                        Height="55" Width="55"  
                        Command="{Binding DoNavigate}"
                        CommandParameter="\Views\Admin\AddNewUser.xaml"
                        Margin="2">
                    <Rectangle Width="28" Height="17.25">
                        <Rectangle.Fill>
                            <VisualBrush Stretch="Fill" Visual="{StaticResource appbar_user_add}" />
                        </Rectangle.Fill>
                    </Rectangle>
                </Button>
همانطور که در قسمت قبل نیز توضیح داده شده، تنها کافی است در اینجا CommandParameter را مساوی مسیر فایل AddNewUser.xaml قرار دهیم تا سیستم راهبری به صورت خودکار از آن استفاده کند.

4) ایجاد ViewModel متناظر با صفحه
مرحله نهایی تعریف صفحه AddNewUser، افزودن ViewModel متناظر با آن است که سورس کامل آن‌را در فایل ViewModels\Admin\AddNewUserViewModel.cs پروژه Infrastructure می‌توانید ملاحظه کنید.
نکته مهم این ViewModel، ارائه خاصیت لیست کاربران از نوع ObservableCollection به View و گرید برنامه است:
public ObservableCollection<User> UsersList { set; get; }
اطلاعات آن از IUsersService تزریق شده در سازنده کلاس ViewModel دریافت می‌شود:
        /// <summary>
        /// جهت مقاصد انقیاد داده‌ها در دبلیو پی اف طراحی شده است
        /// لیستی از کاربران سیستم را باز می‌گرداند
        /// </summary>
        /// <param name="count">تعداد کاربر مد نظر</param>
        /// <returns>لیستی از کاربران</returns>
        public ObservableCollection<User> GetSyncedUsersList(int count = 1000)
        {
            _users.OrderBy(x => x.FriendlyName).Take(count)
                  .Load();

            // For Databinding with WPF.
            // Before calling this method you need to fill the context by using `Load()` method.
            return _users.Local;
        }
این کدها را در فایل UsersService.cs لایه سرویس برنامه می‌توانید مشاهده نمائید.
در اینجا از قابلیت خاصیتی به نام Local که یک ObservableCollection تحت نظر EF را بازگشت می‌دهد، استفاده شده است. برای استفاده از این خاصیت، ابتدا باید کوئری خود را تهیه و سپس متد Load را بر روی آن فراخوانی کرد. سپس خاصیت Local بر اساس اطلاعات کوئری قبلی پر و مقدار دهی خواهد شد.
علت انتخاب نام Synced برای این متد، تحت نظر بودن اطلاعات خاصیت Local است تا زمانیکه Context تعریف شده زنده نگه داشته شود. به همین جهت در برنامه جاری از روش زنده نگه داشتن Context به ازای یک ViewModel استفاده شده است.
به Context، توسط اینترفیس IUnitOfWork تزریق شده در سازنده کلاس ViewModel می‌توان دسترسی یافت. چون در اینجا از تزریق وابستگی‌ها استفاده شده است، وهله‌ای که IUnitOfWork کلاس AddNewUserViewModel را تشکیل می‌دهد، دقیقا همان وهله‌ای است که در کلاس UsersService لایه سرویس استفاده شده است. در نتیجه، در گرید برنامه هر تغییری اعمال شود، تحت نظر IUnitOfWork خواهد بود و صرفا با فراخوانی متد uow.ApplyAllChanges آن، کلیه تغییرات تمام ردیف‌های تحت نظر EF به صورت خودکار در بانک اطلاعاتی درج و یا به روز خواهند شد.
همچنین در مورد ViewModelContextHasChanges نیز در قسمت قبل بحث شد. در اینجا پیاده سازی کننده آن صرفا خاصیت uow.ContextHasChanges است. به این ترتیب اگر کاربر، تغییری را در صفحه داده باشد و بخواهد به صفحه دیگری رجوع کند، با پیام زیر مواجه خواهد شد:


از همین خاصیت برای فعال و غیرفعال کردن دکمه ذخیره سازی اطلاعات نیز استفاده شده است:
  /// <summary>
  /// فعال و غیرفعال سازی خودکار دکمه ثبت
  /// این متد به صورت خودکار توسط RelayCommand کنترل می‌شود
  /// </summary>  
  private bool canDoSave()
  {
     // آیا در حین نمایش صفحه‌ای دیگر باید به کاربر پیغام داد که اطلاعات ذخیره نشده‌ای وجود دارد؟
     return ViewModelContextHasChanges;
  }
این متد توسط RelayCommand ایی به نام  DoSave
  /// <summary>
  /// رخداد ذخیره سازی اطلاعات را دریافت می‌کند
  /// </summary>
  public RelayCommand DoSave { set; get; }
که به نحو زیر مقدار دهی شده است، مورد استفاده قرار می‌گیرد:
DoSave = new RelayCommand(doSave, canDoSave);
به ازای هر تغییری در UI، این RelayCommand به نتیجه canDoSave مراجعه کرده و اگر خروجی آن true باشد، دکمه متناظر را به صورت خودکار فعال می‌کند و یا برعکس.
این بررسی نیز بسیار سبک و سریع است. از این جهت که تغییرات Context در حافظه نگهداری می‌شوند و مراجعه به آن مساوی مراجعه به بانک اطلاعاتی نیست.
مطالب
بررسی نکات دریافت فایل‌های حجیم توسط HttpClient
HttpClient به عنوان جایگزینی برای HttpWebRequest API قدیمی، به همراه NET 4.5. ارائه شد و هدف آن یکپارچه کردن پیاده سازی‌های متفاوت موجود به همراه ارائه را‌ه‌حلی چندسکویی است که از WPF/UWP ، ASP.NET تا NET Core. و iOS/Android را نیز پشتیبانی می‌کند. تمام قابلیت‌های جدید پروتکل HTTP مانند HTTP/2 نیز از این پس تنها به همراه این API ارائه می‌شوند.
در مطلب «روش استفاده‌ی صحیح از HttpClient در برنامه‌های دات نت» با روش استفاده‌ی تک وهله‌ای آن آشنا شدیم. در این مطلب نکات ویژه‌ی دریافت فایل‌های حجیم آن‌را بررسی خواهیم کرد. بدون توجه به این نکات، یا OutOfMemoryException را دریافت خواهید کرد و یا پیش از پایان کار، با خطای Timeout این پروسه به پایان خواهد رسید.


مشکل اول: نیاز به تغییر Timeout پیش فرض

فرض کنید می‌خواهیم فایل حجیمی را با تنظیمات پیش‌فرض HttpClient دریافت کنیم:
using System;
using System.Net.Http;
using System.Threading.Tasks;

namespace HttpClientTips.LargeFiles
{
    class Program
    {
        private static readonly HttpClient _client = new HttpClient();

        static async Task Main(string[] args)
        {
            var bytes = await DownloadLargeFileAsync();
        }

        public static async Task<byte[]> DownloadLargeFileAsync()
        {
            Console.WriteLine("Downloading a 4K content - too much bytes.");
            var response = await _client.GetAsync("http://downloads.4ksamples.com/downloads/sample-Elysium.2013.2160p.mkv");
            var bytes = await response.Content.ReadAsByteArrayAsync();
            return bytes;
        }
    }
}
در این حالت باتوجه به اینکه Timeout پیش‌فرض HttpClient به 100 ثانیه تنظیم شده‌است، اگر سرعت دریافت بالایی را نداشته باشید و نتوانید این فایل را پیش از 2 دقیقه دریافت کنید، برنامه با استثنای TaskCancelledException متوقف خواهد شد.
بنابراین اولین تغییر مورد نیاز، تنظیم صریح Timeout آن است:
private static readonly HttpClient _client = new HttpClient
{
    Timeout = Timeout.InfiniteTimeSpan
};


مشکل دوم: دریافت استثنای OutOfMemoryExceptions

روش دریافت پیش‌فرض اطلاعات توسط HttpClient، نگهداری و بافر تمام آن‌ها در حافظه‌ی سیستم است. این روش برای اطلاعات کم حجم، مشکلی را به همراه نخواهد داشت. بنابراین در حین دریافت فایل‌های چندگیگابایتی با آن، حتما با استثنای OutOfMemoryException مواجه خواهیم شد.
namespace HttpClientTips.LargeFiles
{
    class Program
    {
        private static readonly HttpClient _client = new HttpClient
        {
            Timeout = Timeout.InfiniteTimeSpan
        };

        static async Task Main(string[] args)
        {
            await DownloadLargeFileAsync();
        }

        public static async Task DownloadLargeFileAsync()
        {
            Console.WriteLine("Downloading a 4K content. too much bytes.");
            var response = await _client.GetAsync("http://downloads.4ksamples.com/downloads/sample-Elysium.2013.2160p.mkv");
            using (var streamToReadFrom = await response.Content.ReadAsStreamAsync())
            {
                string fileToWriteTo = Path.GetTempFileName();
                Console.WriteLine($"Save path: {fileToWriteTo}");
                using (var streamToWriteTo = File.Open(fileToWriteTo, FileMode.Create))
                {
                    await streamToReadFrom.CopyToAsync(streamToWriteTo);
                }
            }
        }
    }
}
در این حالت برای رفع مشکل، از متد ReadAsStreamAsync آن استفاده می‌کنیم. به این ترتیب بجای یک آرایه‌ی بزرگ از بایت‌ها، با استریمی از آن‌ها سر و کار داشته و به این صورت مشکل مواجه شدن با کمبود حافظه برطرف می‌شود.
مشکل: در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، تا پایان کار متد DownloadLargeFileAsync، حجم فایل دریافتی تغییری نخواهد کرد. یعنی هنوز هم کل فایل در حافظه بافر می‌شود و سپس استریم آن در اختیار FileStream نهایی برای نوشتن قرار خواهد گرفت.
علت این‌جا است که متد client.GetAsync تا زمانیکه کل Response ارسالی از طرف سرور خوانده نشود (headers + content)، عملیات را سد کرده و منتظر می‌ماند. بنابراین با این تغییرات عملا به نتیجه‌ی دلخواه نرسیده‌ایم.


دریافت اطلاعات Header و سپس استریم کردن Content

چون متد client.GetAsync تا دریافت کامل headers + content متوقف می‌ماند، می‌توان به آن اعلام کرد تنها هدر را به صورت کامل دریافت کن و سپس باقیمانده‌ی عملیات دریافت بدنه‌ی Response را به صورت Stream در اختیار ادامه‌ی برنامه قرار بده. برای اینکار نیاز است پارامتر HttpCompletionOption را تکمیل کرد:
var response = await _client.GetAsync(
                "http://downloads.4ksamples.com/downloads/sample-Elysium.2013.2160p.mkv",
                HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead);
پارامتر HttpCompletionOption.ResponseHeadersRead به متد GetAsync اعلام می‌کند که پس از خواندن هدر Response، ادامه‌ی عملیات را در اختیار سطرهای بعدی کد قرار بده و عملیات را تا پایان خواندن کامل Response در حافظه، متوقف نکن.


مشکل سوم: برنامه در دریافت سومین فایل از یک سرور هنگ می‌کند.

تعداد اتصالات همزمانی را که می‌توان توسط HttpClient به یک سرور گشود، محدود هستند. برای مثال این عدد در Full .NET Framework مساوی 2 است. بنابراین اگر اتصال سوم موازی را شروع کنیم، چون Timeout را به بی‌نهایت تنظیم کرده‌ایم، این قسمت از برنامه هیچگاه تکمیل نخواهد شد.
روش تنظیم تعداد اتصالات مجاز به یک سرور:
- در Full .NET Framework با تنظیم خاصیت ServicePointManager.DefaultConnectionLimit است که به 2 تنظیم شده‌است.
- این مورد در NET Core. توسط پارامتر HttpClientHandler و خاصیت MaxConnectionsPerServer آن تنظیم می‌شود:
private static readonly HttpClientHandler _handler = new HttpClientHandler
{
    MaxConnectionsPerServer = int.MaxValue, // default for .NET Core
    UseDefaultCredentials = true
};
private static readonly HttpClient _client = new HttpClient(_handler)
{
    Timeout = Timeout.InfiniteTimeSpan
};
البته مقدار پیش‌فرض آن int.MaxValue است که نسبت به حالت Full .NET Framework عدد بسیار بزرگتری است.
نظرات مطالب
فعال سازی قسمت ارسال فایل و تصویر ویرایشگر آنلاین RedActor در ASP.NET MVC
با عرض پوزش من در یک برنامه asp.net web form دارم از این ادیتور استفاده میکنم و نتونستم معادل دستورات زیر در asp.net رو بفهمم .
var array = new { filelink = "files/myfile.zip", filename="myfile.zip" };
return Json(array, System.Net.Mime.MediaTypeNames.Text.Plain, JsonRequestBehavior.AllowGet);
چیزی که خودم حدس زدم یک خروجی شبیه زیر بود :) اما مثل اینکه درست نبود
context.Response.Write("{'filelink'='" + filePath + "'}");
لطفا برای هر دو مورد فایل و تصویر راهنمایی بفرمایید چه خروجی json مدنظر هست.


مطالب
استفاده از shim و stub برای mock کردن در آزمون واحد
مقدمه:
از آنجایی که در این سایت در مورد shim و stub صحبتی نشده دوست داشتم مطلبی در این باره بزارم. در آزمون واحد ما نیاز داریم که یک سری اشیا را moq کنیم تا بتوانیم آزمون واحد را به درستی انجام دهیم. ما در آزمون واحد نباید وابستگی به لایه‌های پایین یا بالا داشته باشیم پس باید مقلدی از object هایی که در سطوح مختلف قرار دارند بسازیم.
شاید برای کسانی که با آزمون واحد کار کردند، به ویژه با فریم ورک تست Microsoft، یک سری مشکلاتی با mock کردن اشیا با استفاده از Mock داشته اند که حالا می‌خواهیم با معرفی فریم ورک‌های جدید، این مشکل را حل کنیم.
برای اینکه شما آزمون واحد درستی داشته باشید باید کارهای زیر را انجام دهید:
1- هر objectی که نیاز به mock کردن دارد باید حتما یا non-static باشد، یا اینترفیس داشته باشد.
2- شما احتیاج به یک فریم ورک تزریق وابستگی‌ها دارید که به عنوان بخشی از معماری نرم افزار یا الگوهای مناسب شی‌ءگرایی مطرح است، تا عمل تزریق وابستگی‌ها را انجام دهید.
3- ساختارها باید برای تزریق وابستگی در اینترفیس‌های object‌های وابسته تغییر یابند.

Shims و Stubs:
نوع stub همانند فریم ورک mock می‌باشد که برای مقلد ساختن اینترفیس‌ها و کلاس‌های non-sealed virtual یا ویژگی ها، رویدادها و متدهای abstract استفاده می‌شود. نوع shim می‌تواند کارهایی که stub نمی‌تواند بکند انجام دهد یعنی برای مقلد ساختن کلاس‌های static یا متدهای non-overridable استفاده می‌شود. با مثال‌های زیر می‌توانید با کارایی بیشتر shim و stub آشنا شوید.
یک پروژه mvc ایجاد کنید و نام آن را FakingExample بگذارید. در این پروژه کلاسی با نام CartToShim به صورت زیر ایجاد کنید:
namespace FakingExample
{
    public class CartToShim
    {
        public int CartId { get; private set; }
        public int UserId { get; private set; }
        private List<CartItem> _cartItems = new List<CartItem>();
        public ReadOnlyCollection<CartItem> CartItems { get; private set; }
        public DateTime CreateDateTime { get; private set; }
 
        public CartToShim(int cartId, int userId)
        {
            CartId = cartId;
            UserId = userId;
            CreateDateTime = DateTime.Now;
            CartItems = new ReadOnlyCollection<CartItem>(_cartItems);
        }
 
        public void AddCartItem(int productId)
        {
            var cartItemId = DataAccessLayer.SaveCartItem(CartId, productId);
            _cartItems.Add(new CartItem(cartItemId, productId));
        }
    }
}
و همچنین کلاسی با نام CartItem به صورت زیر ایجاد کنید:
public class CartItem
    {
        public int CartItemId { get; private set; }
        public int ProductId { get; private set; }
 
        public CartItem(int cartItemId, int productId)
        {
            CartItemId = cartItemId;
            ProductId = productId;
        }
    }
حالا یک پروژه unit test را با نام FakingExample.Tests اضافه کرده و نام کلاس آن را CartToShimTest بگذارید. یک reference از پروژه FakingExample تان به پروژه‌ی تستی که ساخته اید اضافه کنید. برای اینکه بتوانید کلاس‌های پروژه FakingExample را shim و یا stub کنید باید بر روی Reference پروژه تان راست کلیک کنید و گزینه Add Fakes Assembly را انتخاب کنید. وقتی این گزینه را می‌زنید، پوشه ای با نام Fakes در پروژه تست ایجاد شده و FakingExample.fakes در داخل آن قرار دارد همچنین در reference‌های پروژه تست، FakingExample.Fakes نیز ایجاد می‌شود.
اگر بر روی فایل fakes که در reference ایجاد شده دوبار کلیک کنید می‌توانید کلاس‌های CartItem و CartToShim را مشاهده کنید که هم نوع stub شان است و هم نوع shim آنها که در تصویر زیر می‌توانید مشاهده کنید.

ShimDataAccessLayer را که مشاهده می‌کنید یک متد SaveCartItem دارد که به دیتابیس متصل شده و آیتم‌های کارت را ذخیره می‌کند.

حالا می‌توانیم تست خود را بنویسیم. در زیر یک نمونه از تست را مشاهده می‌کنید:

[TestMethod]
        public void AddCartItem_GivenCartAndProduct_ThenProductShouldBeAddedToCart()
        {
            //Create a context to scope and cleanup shims
            using (ShimsContext.Create())
            {
                int cartItemId = 42, cartId = 1, userId = 33, productId = 777;
 
                //Shim SaveCartItem rerouting it to a delegate which 
                //always returns cartItemId
                Fakes.ShimDataAccessLayer.SaveCartItemInt32Int32 = (c, p) => cartItemId;
 
                var cart = new CartToShim(cartId, userId);
                cart.AddCartItem(productId);
 
                Assert.AreEqual(cartId, cart.CartItems.Count);
                var cartItem = cart.CartItems[0];
                Assert.AreEqual(cartItemId, cartItem.CartItemId);
                Assert.AreEqual(productId, cartItem.ProductId);
            }
        }
همانطور که در بالا مشاهده می‌کنید کدهای تست ما در اسکوپی قرار گرفته اند که محدوده shim را تعیین می‌کند و پس از پایان یافتن تست، تغییرات shim به حالت قبل بر می‌گردد. متد SaveCartItemInt32Int32 را که مشاهده می‌کنید یک متد static است و نمی‌توانیم با mock ویا stub آن را مقلد کنیم. تغییر اسم متد SaveCartItem به SaveCartItemInt32Int32 به این معنی است که متد ما دو ورودی از نوع Int32 دارد و به همین خاطر fake این متد به این صورت ایجاد شده است. مثلا اگر شما متد Save ای داشتید که یک ورودی Int و یک ورودی String داشت fake آن به صورت SaveInt32String ایجاد می‌شد.

به این نکته توجه داشته باشید که حتما برای assert کردن باید assert‌ها را در داخل اسکوپ ShimsContext قرار گرفته باشد در غیر این صورت assert شما درست کار نمی‌کند.

این یک مثال از shim بود؛ حالا می‌خواهم مثالی از یک stub را برای شما بزنم. یک اینترفیس با نام ICartSaver به صورت زیر ایجاد کنید:

public interface ICartSaver
    {
        int SaveCartItem(int cartId, int productId);
    }
برای shim کردن ما نیازی به اینترفیس نداشتیم اما برای استفاده از stub و یا Mock ما حتما به یک اینترفیس نیاز داریم تا بتوانیم object موردنظر را مقلد کنیم. حال باید یک کلاسی با نام CartSaver برای پیاده سازی اینترفیس خود بسازیم:
public class CartSaver : ICartSaver
    {
        public int SaveCartItem(int cartId, int productId)
        {
            using (var conn = new SqlConnection("RandomSqlConnectionString"))
            {
                var cmd = new SqlCommand("InsCartItem", conn);
                cmd.CommandType = CommandType.StoredProcedure;
                cmd.Parameters.AddWithValue("@CartId", cartId);
                cmd.Parameters.AddWithValue("@ProductId", productId);
 
                conn.Open();
                return (int)cmd.ExecuteScalar();
            }
        }
    }
حال تستی که با shim انجام دادیم را با استفاده از Stub انجام می‌دهیم:
[TestMethod]
        public void AddCartItem_GivenCartAndProduct_ThenProductShouldBeAddedToCart()
        {
            int cartItemId = 42, cartId = 1, userId = 33, productId = 777;
 
            //Stub ICartSaver and customize the behavior via a 
            //delegate, ro return cartItemId
            var cartSaver = new Fakes.StubICartSaver();
            cartSaver.SaveCartItemInt32Int32 = (c, p) => cartItemId;
 
            var cart = new CartToStub(cartId, userId, cartSaver);
            cart.AddCartItem(productId);
 
            Assert.AreEqual(cartId, cart.CartItems.Count);
            var cartItem = cart.CartItems[0];
            Assert.AreEqual(cartItemId, cartItem.CartItemId);
            Assert.AreEqual(productId, cartItem.ProductId);
        }
امیدوارم که این مطلب برای شما مفید بوده باشد.
مطالب
آشنایی با NHibernate - قسمت هشتم

معرفی الگوی Repository

روش متداول کار با فناوری‌های مختلف دسترسی به داده‌ها عموما بدین شکل است:
الف) یافتن رشته اتصالی رمزنگاری شده به دیتابیس از یک فایل کانفیگ (در یک برنامه اصولی البته!)
ب) باز کردن یک اتصال به دیتابیس
ج) ایجاد اشیاء Command برای انجام عملیات مورد نظر
د) اجرا و فراخوانی اشیاء مراحل قبل
ه) بستن اتصال به دیتابیس و آزاد سازی اشیاء

اگر در برنامه‌های یک تازه کار به هر محلی از برنامه او دقت کنید این 5 مرحله را می‌توانید مشاهده کنید. همه جا! قسمت ثبت، قسمت جستجو، قسمت نمایش و ...
مشکلات این روش:
1- حجم کارهای تکراری انجام شده بالا است. اگر قسمتی از فناوری دسترسی به داده‌ها را به اشتباه درک کرده باشد، پس از مطالعه بیشتر و مشخص شدن نحوه‌ی رفع مشکل، قسمت عمده‌ای از برنامه را باید اصلاح کند (زیرا کدهای تکراری همه جای آن پراکنده‌اند).
2- برنامه نویس هر بار باید این مراحل را به درستی انجام دهد. اگر در یک برنامه بزرگ تنها قسمت آخر در یکی از مراحل کاری فراموش شود دیر یا زود برنامه تحت فشار کاری بالا از کار خواهد افتاد (و متاسفانه این مساله بسیار شایع است).
3- برنامه منحصرا برای یک نوع دیتابیس خاص تهیه خواهد شد و تغییر این رویه جهت استفاده از دیتابیسی دیگر (مثلا کوچ برنامه از اکسس به اس کیوال سرور)، نیازمند بازنویسی کل برنامه می‌باشد.
و ...

همین برنامه نویس پس از مدتی کار به این نتیجه می‌رسد که باید برای این‌کارهای متداول، یک لایه و کلاس دسترسی به داده‌ها را تشکیل دهد. اکنون هر قسمتی از برنامه برای کار با دیتابیس باید با این کلاس مرکزی که انجام کارهای متداول با دیتابیس را خلاصه می‌کند، کار کند. به این صورت کد نویسی یک نواختی با حذف کدهای تکراری از سطح برنامه و همچنین بدون فراموش شدن قسمت مهمی از مراحل کاری، حاصل می‌گردد. در اینجا اگر روزی قرار شد از یک دیتابیس دیگر استفاده شود فقط کافی است یک کلاس برنامه تغییر کند و نیازی به بازنویسی کل برنامه نخواهد بود.

این روزها تشکیل این لایه دسترسی به داده‌ها (data access layer یا DAL) نیز مزموم است! و دلایل آن در مباحث چرا به یک ORM نیازمندیم برشمرده شده است. جهت کار با ORM ها نیز نیازمند یک لایه دیگر می‌باشیم تا یک سری اعمال متداول با آن‌هارا کپسوله کرده و از حجم کارهای تکراری خود بکاهیم. برای این منظور قبل از اینکه دست به اختراع بزنیم، بهتر است به الگوهای طراحی برنامه نویسی شیء گرا رجوع کرد و از رهنمودهای آن استفاده نمود.

الگوی Repository یکی از الگوهای برنامه‌ نویسی با مقیاس سازمانی است. با کمک این الگو لایه‌ای بر روی لایه نگاشت اشیاء برنامه به دیتابیس تشکیل شده و عملا برنامه را مستقل از نوع ORM مورد استفاه می‌کند. به این صورت هم از تشکیل یک سری کدهای تکراری در سطح برنامه جلوگیری شده و هم از وابستگی بین مدل برنامه و لایه دسترسی به داده‌ها (که در اینجا همان NHibernate می‌باشد) جلوگیری می‌شود. الگوی Repository (مخزن)، کار ثبت،‌ حذف، جستجو و به روز رسانی داده‌ها را با ترجمه آن‌ها به روش‌های بومی مورد استفاده توسط ORM‌ مورد نظر، کپسوله می‌کند. به این شکل شما می‌توانید یک الگوی مخزن عمومی را برای کارهای خود تهیه کرده و به سادگی از یک ORM به ORM دیگر کوچ کنید؛ زیرا کدهای برنامه شما به هیچ ORM خاصی گره نخورده و این عملیات بومی کار با ORM توسط لایه‌ای که توسط الگوی مخزن تشکیل شده، صورت گرفته است.

طراحی کلاس مخزن باید شرایط زیر را برآورده سازد:
الف) باید یک طراحی عمومی داشته باشد و بتواند در پروژه‌های متعددی مورد استفاده مجدد قرار گیرد.
ب) باید با سیستمی از نوع اول طراحی و کد نویسی و بعد کار با دیتابیس، سازگاری داشته باشد.
ج) باید امکان انجام آزمایشات واحد را سهولت بخشد.
د) باید وابستگی کلاس‌های دومین برنامه را به زیر ساخت ORM مورد استفاده قطع کند (اگر سال بعد به این نتیجه رسیدید که ORM ایی به نام XYZ برای کار شما بهتر است، فقط پیاده سازی این کلاس باید تغییر کند و نه کل برنامه).
ه) باید استفاده از کوئری‌هایی از نوع strongly typed را ترویج کند (مثل کوئری‌هایی از نوع LINQ).


بررسی مدل برنامه

مدل این قسمت (برنامه NHSample4 از نوع کنسول با همان ارجاعات متداول ذکر شده در قسمت‌های قبل)، از نوع many-to-many می‌باشد. در اینجا یک واحد درسی توسط چندین دانشجو می‌تواند اخذ شود یا یک دانشجو می‌تواند چندین واحد درسی را اخذ نماید که برای نمونه کلاس دیاگرام و کلاس‌های متشکل آن به شکل زیر خواهند بود:



using System.Collections.Generic;

namespace NHSample4.Domain
{
public class Course
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Teacher { get; set; }
public virtual IList<Student> Students { get; set; }

public Course()
{
Students = new List<Student>();
}
}
}


using System.Collections.Generic;

namespace NHSample4.Domain
{
public class Student
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual string Name { get; set; }
public virtual IList<Course> Courses { get; set; }

public Student()
{
Courses = new List<Course>();
}
}
}

کلاس کانفیگ برنامه جهت ایجاد نگاشت‌ها و سپس ساخت دیتابیس متناظر

using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Cfg;
using FluentNHibernate.Cfg.Db;
using NHibernate.Tool.hbm2ddl;

namespace NHSessionManager
{
public class Config
{
public static FluentConfiguration GetConfig()
{
return
Fluently.Configure()
.Database(
MsSqlConfiguration
.MsSql2008
.ConnectionString(x => x.FromConnectionStringWithKey("DbConnectionString"))
)
.Mappings(
m => m.AutoMappings.Add(
new AutoPersistenceModel()
.Where(x => x.Namespace.EndsWith("Domain"))
.AddEntityAssembly(typeof(NHSample4.Domain.Course).Assembly))
.ExportTo(System.Environment.CurrentDirectory)
);
}

public static void CreateDb()
{
bool script = false;//آیا خروجی در کنسول هم نمایش داده شود
bool export = true;//آیا بر روی دیتابیس هم اجرا شود
bool dropTables = false;//آیا جداول موجود دراپ شوند
new SchemaExport(GetConfig().BuildConfiguration()).Execute(script, export, dropTables);
}
}
}
چند نکته در مورد این کلاس:
الف) با توجه به اینکه برنامه از نوع ویندوزی است، برای مدیریت صحیح کانکشن استرینگ، فایل App.Config را به برنامه افروده و محتویات آن‌را به شکل زیر تنظیم می‌کنیم (تا کلید DbConnectionString توسط متد GetConfig مورد استفاده قرارگیرد ):

<?xml version="1.0" encoding="utf-8" ?>
<configuration>
<connectionStrings>
<!--NHSessionManager-->
<add name="DbConnectionString"
connectionString="Data Source=(local);Initial Catalog=HelloNHibernate;Integrated Security = true"/>
</connectionStrings>
</configuration>

ب) در NHibernate سنتی (!) کار ساخت نگاشت‌ها توسط یک سری فایل xml صورت می‌گیرد که با معرفی فریم ورک Fluent NHibernate و استفاده از قابلیت‌های Auto Mapping آن، این‌کار با سهولت و دقت هر چه تمام‌تر قابل انجام است که توضیحات نحوه‌ی انجام ‌آن‌را در قسمت‌های قبل مطالعه فرمودید. اگر نیاز بود تا این فایل‌های XML نیز جهت بررسی شخصی ایجاد شوند، تنها کافی است از متد ExportTo آن همانگونه که در متد GetConfig استفاده شده، کمک گرفته شود. به این صورت پس از ایجاد خودکار نگاشت‌ها، فایل‌های XML متناظر نیز در مسیری که به عنوان آرگومان متد ExportTo مشخص گردیده است، تولید خواهند شد (دو فایل NHSample4.Domain.Course.hbm.xml و NHSample4.Domain.Student.hbm.xml را در پوشه‌ای که محل اجرای برنامه است خواهید یافت).

با فراخوانی متد CreateDb این کلاس، پس از ساخت خودکار نگاشت‌ها، database schema متناظر، در دیتابیسی که توسط کانکشن استرینگ برنامه مشخص شده، ایجاد خواهد شد که دیتابیس دیاگرام آن‌را در شکل ذیل مشاهده می‌نمائید (جداول دانشجویان و واحدها هر کدام به صورت موجودیتی مستقل ایجاد شده که ارجاعات آن‌ها در جدولی سوم نگهداری می‌شود).



پیاده سازی الگوی مخزن

اینترفیس عمومی الگوی مخزن به شکل زیر می‌تواند باشد:

using System;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;

namespace NHSample4.NHRepository
{
//Repository Interface
public interface IRepository<T>
{
T Get(object key);

T Save(T entity);
T Update(T entity);
void Delete(T entity);

IQueryable<T> Find();
IQueryable<T> Find(Expression<Func<T, bool>> predicate);
}
}

سپس پیاده سازی آن با توجه به کلاس SingletonCore ایی که در قسمت قبل تهیه کردیم (جهت مدیریت صحیح سشن فکتوری)، به صورت زیر خواهد بود.
این کلاس کار آغاز و پایان تراکنش‌ها را نیز مدیریت کرده و جهت سهولت کار اینترفیس IDisposable را نیز پیاده سازی می‌کند :

using System;
using System.Linq;
using NHSessionManager;
using NHibernate;
using NHibernate.Linq;

namespace NHSample4.NHRepository
{
public class Repository<T> : IRepository<T>, IDisposable
{
private ISession _session;
private bool _disposed = false;

public Repository()
{
_session = SingletonCore.SessionFactory.OpenSession();
BeginTransaction();
}

~Repository()
{
Dispose(false);
}

public T Get(object key)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

return _session.Get<T>(key);
}

public T Save(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

_session.Save(entity);
return entity;
}

public T Update(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return default(T);

_session.Update(entity);
return entity;
}

public void Delete(T entity)
{
if (!isSessionSafe) return;

_session.Delete(entity);
}

public IQueryable<T> Find()
{
if (!isSessionSafe) return null;

return _session.Linq<T>();
}

public IQueryable<T> Find(System.Linq.Expressions.Expression<Func<T, bool>> predicate)
{
if (!isSessionSafe) return null;

return Find().Where(predicate);
}

void Commit()
{
if (!isSessionSafe) return;

if (_session.Transaction != null &&
_session.Transaction.IsActive &&
!_session.Transaction.WasCommitted &&
!_session.Transaction.WasRolledBack)
{
_session.Transaction.Commit();
}
else
{
_session.Flush();
}
}

void Rollback()
{
if (!isSessionSafe) return;

if (_session.Transaction != null && _session.Transaction.IsActive)
{
_session.Transaction.Rollback();
}
}

private bool isSessionSafe
{
get
{
return _session != null && _session.IsOpen;
}
}

void BeginTransaction()
{
if (!isSessionSafe) return;

_session.BeginTransaction();
}


public void Dispose()
{
Dispose(true);
// tell the GC that the Finalize process no longer needs to be run for this object.
GC.SuppressFinalize(this);
}

protected virtual void Dispose(bool disposeManagedResources)
{
if (_disposed) return;
if (!disposeManagedResources) return;
if (!isSessionSafe) return;

try
{
Commit();
}
catch (Exception ex)
{
Console.WriteLine(ex.ToString());
Rollback();
}
finally
{
if (isSessionSafe)
{
_session.Close();
_session.Dispose();
}
}

_disposed = true;
}
}
}
اکنون جهت استفاده از این کلاس مخزن به شکل زیر می‌توان عمل کرد:

using System;
using System.Collections.Generic;
using NHSample4.Domain;
using NHSample4.NHRepository;

namespace NHSample4
{
class Program
{
static void Main(string[] args)
{
//ایجاد دیتابیس در صورت نیاز
//NHSessionManager.Config.CreateDb();


//ابتدا یک دانشجو را اضافه می‌کنیم
Student student = null;
using (var studentRepo = new Repository<Student>())
{
student = studentRepo.Save(new Student() { Name = "Vahid" });
}

//سپس یک واحد را اضافه می‌کنیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
var course = courseRepo.Save(new Course() { Teacher = "Shams" });
}

//اکنون یک واحد را به دانشجو انتساب می‌دهیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
courseRepo.Save(new Course() { Students = new List<Student>() { student } });
}

//سپس شماره دروس استادی خاص را نمایش می‌دهیم
using (var courseRepo = new Repository<Course>())
{
var query = courseRepo.Find(t => t.Teacher == "Shams");

foreach (var course in query)
Console.WriteLine(course.Id);
}

Console.WriteLine("Press a key...");
Console.ReadKey();
}
}
}

همانطور که ملاحظه می‌کنید در این سطح دیگر برنامه هیچ درکی از ORM مورد استفاده ندارد و پیاده سازی نحوه‌ی تعامل با NHibernate در پس کلاس مخزن مخفی شده است. کار آغاز و پایان تراکنش‌ها به صورت خودکار مدیریت گردیده و همچنین آزاد سازی منابع را نیز توسط اینترفیس IDisposable مدیریت می‌کند. به این صورت امکان فراموش شدن یک سری از اعمال متداول به حداقل رسیده، میزان کدهای تکراری برنامه کم شده و همچنین هر زمانیکه نیاز بود، صرفا با تغییر پیاده سازی کلاس مخزن می‌توان به ORM دیگری کوچ کرد؛ بدون اینکه نیازی به بازنویسی کل برنامه وجود داشته باشد.

دریافت سورس برنامه قسمت هشتم

ادامه دارد ...


مطالب
ساخت یک بلاگ ساده با Ember.js، قسمت چهارم
در قسمت قبل، اطلاعات نمایش داده شده، از یک سری آرایه ثابت جاوا اسکریپتی تامین شدند. در یک برنامه‌ی واقعی نیاز است داده‌ها را یا از HTML 5 local storage تامین کرد و یا از سرور به کمک Ajax. برای اینگونه اعمال، ember.js به همراه افزونه‌ای است به نام Ember Data که جزئیات کار با آن‌را در این قسمت بررسی خواهیم کرد.


استفاده از Ember Data با Local Storage

برای کار با HTML 5 local storage نیاز به Ember Data Local Storage Adapter نیز هست که در قسمت اول این سری، آدرس دریافت آن معرفی شد. این فایل‌ها نیز در پوشه‌ی Scripts\Libs برنامه کپی خواهند شد.
در ادامه به فایل Scripts\App\store.js که در قسمت قبل جهت تعریف دو آرایه ثابت مطالب و نظرات اضافه شد، مراجعه کرده و محتوای فعلی آن‌را با کدهای زیر جایگزین کنید:
Blogger.ApplicationSerializer = DS.LSSerializer.extend();
Blogger.ApplicationAdapter = DS.LSAdapter.extend();
این تعاریف سبب خواهند شد تا Ember Data از Local Storage Adapter استفاده کند.
در ادامه با توجه به حذف دو آرایه‌ی posts و comments که پیشتر در فایل store.js تعریف شده بودند، نیاز است مدل‌های متناظری را جهت تعریف خواص آن‌ها، به برنامه اضافه کنیم. این‌کار را با افزودن دو فایل جدید comment.js و post.js به پوشه‌ی Scripts\Models انجام خواهیم داد.
محتوای فایل Scripts\Models\post.js :
Blogger.Post = DS.Model.extend({
  title: DS.attr(),
  body: DS.attr()
});
محتوای فایل Scripts\Models\comment.js :
Blogger.Comment = DS.Model.extend({
  text: DS.attr()
});
سپس مداخل تعریف آن‌ها را به فایل index.html نیز اضافه خواهیم کرد:
 <script src="Scripts/Models/post.js" type="text/javascript"></script>
<script src="Scripts/Models/comment.js" type="text/javascript"></script>

برای تعاریف مدل‌ها در Ember data مرسوم است که نام مدل‌ها، اسامی جمع نباشند. سپس با ایجاد وهله‌ای از DS.Model.extend یک مدل ember data را تعریف خواهیم کرد. در این مدل، خواص هر شیء را مشخص کرده و مقدار آن‌ها همیشه ()DS.attr خواهد بود. این نکته را در دو مدل Post و Comment مشاهده می‌کنید. اگر دقت کنید به هر دو مدل، خاصیت id اضافه نشده‌است. این خاصیت به صورت خودکار توسط Ember data تنظیم می‌شود.

اکنون نیاز است برنامه را جهت استفاده از این مدل‌های جدید به روز کرد. برای این منظور فایل Scripts\Routes\posts.js را گشوده و مدل آن‌را به نحو ذیل ویرایش کنید:
Blogger.PostsRoute = Ember.Route.extend({
    //controllerName: 'posts', // مقدار پیش فرض است و نیازی به ذکر آن نیست
    //renderTemplare: function () {
    //    this.render('posts'); // مقدار پیش فرض است و نیازی به ذکر آن نیست
    //},
    model: function () {
        return this.store.find('post');
    }
});
در اینجا this.store معادل data store برنامه است که مطابق تنظیمات برنامه، همان ember data می‌باشد. سپس متد find را به همراه نام مدل، به صورت رشته‌ای در اینجا مشخص می‌کنیم.
به همین ترتیب فایل Scripts\Routes\recent-comments.js را نیز جهت استفاده از data store ویرایش خواهیم کرد:
Blogger.RecentCommentsRoute = Ember.Route.extend({
    model: function () {
        return this.store.find('comment');
    }
});
و فایل Scripts\Routes\post.js که در آن منطق یافتن یک مطلب بر اساس آدرس مختص به آن قرار دارد، به صورت ذیل بازنویسی می‌شود:
Blogger.PostRoute = Ember.Route.extend({
    model: function (params) {
        return this.store.find('post', params.post_id);
    }
});
اگر متد find بدون پارامتر ذکر شود، به معنای بازگشت تمامی عناصر موجود در آن مدل خواهد بود و اگر پارامتر دوم آن مانند این مثال تنظیم شود، تنها همان وهله‌ی درخواستی را بازگشت می‌دهد.


افزودن امکان ثبت یک مطلب جدید

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنید، برنامه بدون خطا بارگذاری خواهد شد اما فعلا رکوردی را برای نمایش ندارد. در ادامه، برنامه را جهت افزودن مطالب جدید توسعه خواهیم داد. برای اینکار ابتدا به فایل Scripts\App\router.js مراجعه کرده و سپس مسیریابی جدید new-post را تعریف خواهیم کرد:
Blogger.Router.map(function () {
    this.resource('posts', { path: '/' });
    this.resource('about');
    this.resource('contact', function () {
        this.resource('email');
        this.resource('phone');
    });
    this.resource('recent-comments');
    this.resource('post', { path: 'posts/:post_id' });
    this.resource('new-post');
});
اکنون در صفحه‌ی اول سایت، توسط قالب Scripts\Templates\posts.hbs، دکمه‌ای را جهت ایجاد یک مطلب جدید اضافه خواهیم کرد:
<h2>Ember.js blog</h2>
<ul>
    {{#each post in arrangedContent}}
    <li>{{#link-to 'post' post.id}}{{post.title}}{{/link-to}}</li>
    {{/each}}
</ul>
 
<a href="#" class="btn btn-primary" {{action 'sortByTitle' }}>Sort by title</a>
{{#link-to 'new-post' classNames="btn btn-success"}}New Post{{/link-to}}
در اینجا دکمه‌ی New Post به مسیریابی جدید new-post اشاره می‌کند.
برای تعریف عناصر نمایشی این مسیریابی، فایل جدید قالب Scripts\Templates\new-post.hbs را با محتوای زیر اضافه کنید:
<h1>New post</h1>
<form>
  <div class="form-group">
    <label for="title">Title</label>
    {{input value=title id="title" class="form-control"}}
  </div>

  <div class="form-group">
    <label for="body">Body</label>
    {{textarea value=body id="body" class="form-control" rows="5"}}
  </div>


  <button class="btn btn-primary" {{action 'save'}}>Save</button>
</form>
با نمونه‌ی این فرم در قسمت قبل در حین ویرایش یک مطلب، آشنا شدیم. دو المان دریافت اطلاعات در آن قرار دارند که هر کدام به خواص مدل برنامه bind شده‌اند. همچنین یک دکمه‌ی save، با اکشنی به همین نام در اینجا تعریف شده‌است.
پس از آن نیاز است نام فایل قالب new-post را به template loader برنامه در فایل index.html اضافه کرد:
<script type="text/javascript">
    EmberHandlebarsLoader.loadTemplates([
       'posts', 'about', 'application', 'contact', 'email', 'phone',
       'recent-comments', 'post', 'new-post'
    ]);
</script>
برای مدیریت دکمه‌ی save این قالب جدید نیاز است کنترلر جدیدی را در فایل جدید Scripts\Controllers\new-post.js تعریف کنیم؛ با این محتوا:
Blogger.NewPostController = Ember.Controller.extend({
    actions: {
        save: function () {
            var newPost = this.store.createRecord('post', {
                title: this.get('title'),
                body: this.get('body')
            });
            newPost.save();
            this.transitionToRoute('posts');
        }
    }
});
به همراه افزودن مدخلی از آن به فایل index.html برنامه:
 <script src="Scripts/Controllers/new-post.js" type="text/javascript"></script>

در اینجا کنترلر جدید NewPostController را مشاهده می‌کنید. از این جهت که برای دسترسی به خواص مدل تغییر کرده، از متد this.get استفاده شده‌است، نیازی نیست حتما از یک ObjectController مانند قسمت قبل استفاده کرد و Controller معمولی نیز برای اینکار کافی است.
آرگومان اول this.store.createRecord نام مدل است و آرگومان دوم آن، وهله‌ای که قرار است به آن اضافه شود. همچنین باید دقت داشت که برای تنظیم یک خاصیت، از متد this.set و برای دریافت مقدار یک خاصیت تغییر کرده از this.get به همراه نام خاصیت مورد نظر استفاده می‌شود و نباید مستقیما برای مثال از this.title استفاده کرد.
this.store.createRecord صرفا یک شیء جدید (ember data object) را ایجاد می‌کند. برای ذخیره سازی نهایی آن باید متد save آن‌را فراخوانی کرد (پیاده سازی الگوی active record است). به این ترتیب این شیء در local storage ذخیره خواهد شد.
پس از ذخیره‌ی مطلب جدید، از متد this.transitionToRoute استفاده شده‌است. این متد، برنامه را به صورت خودکار به صفحه‌ی متناظر با مسیریابی posts هدایت می‌کند.

اکنون برنامه را اجرا کنید. بر روی دکمه‌ی سبز رنگ new post در صفحه‌ی اول کلیک کرده و یک مطلب جدید را تعریف کنید. بلافاصله عنوان و لینک متناظر با این مطلب را در صفحه‌ی اول سایت مشاهده خواهید کرد.
همچنین اگر برنامه را مجددا بارگذاری کنید، این مطالب هنوز قابل مشاهده هستند؛ زیرا در local storage مرورگر ذخیره شده‌اند.


در اینجا اگر به لینک‌های تولید شده دقت کنید، id آن‌ها عددی نیست. این روشی است که local storage با آن کار می‌کند.


افزودن امکان حذف یک مطلب به سایت

برای حذف یک مطلب، دکمه‌ی حذف را به انتهای قالب Scripts\Templates\post.hbs اضافه خواهیم کرد:
<h2>{{title}}</h2>
{{#if isEditing}}
<form>
    <div class="form-group">
        <label for="title">Title</label>
        {{input value=title id="title" class="form-control"}}
    </div>
    <div class="form-group">
        <label for="body">Body</label>
        {{textarea value=body id="body" class="form-control" rows="5"}}
    </div>
    <button class="btn btn-primary" {{action 'save' }}>Save</button>
</form>
{{else}}
<p>{{body}}</p>
<button class="btn btn-primary" {{action 'edit' }}>Edit</button>
<button class="btn btn-danger" {{action 'delete' }}>Delete</button>
{{/if}}


سپس کنترلر Scripts\Controllers\post.js را جهت مدیریت اکشن جدید delete به نحو ذیل تکمیل می‌کنیم:
Blogger.PostController = Ember.ObjectController.extend({
    isEditing: false,
    actions: {
        edit: function () {
            this.set('isEditing', true);
        },
        save: function () {
            var post = this.get('model');
            post.save();

            this.set('isEditing', false);
        },
        delete: function () {
            if (confirm('Do you want to delete this post?')) {
                this.get('model').destroyRecord();
                this.transitionToRoute('posts');
            }
        }
    }
});
متد destroyRecord، مدل انتخابی را هم از حافظه و هم از data store حذف می‌کند. سپس کاربر را به صفحه‌ی اصلی سایت هدایت خواهیم کرد.
متد save نیز در اینجا بهبود یافته‌است. ابتدا مدل جاری دریافت شده و سپس متد save بر روی آن فراخوانی می‌شود. به این ترتیب اطلاعات از حافظه به local storage نیز منتقل خواهند شد.


ثبت و نمایش نظرات به همراه تنظیمات روابط اشیاء در Ember Data

در ادامه قصد داریم امکان افزودن نظرات را به مطالب، به همراه نمایش آن‌‌ها در ذیل هر مطلب، پیاده سازی کنیم. برای اینکار نیاز است رابطه‌ی بین یک مطلب و نظرات مرتبط با آن‌را در مدل ember data مشخص کنیم. به همین جهت فایل Scripts\Models\post.js را گشوده و تغییرات ذیل را به آن اعمال کنید:
Blogger.Post = DS.Model.extend({
  title: DS.attr(),
  body: DS.attr(),
  comments: DS.hasMany('comment', { async: true })
});
در اینجا خاصیت جدیدی به نام comments به مدل مطلب اضافه شده‌است و توسط آن می‌توان به تمامی نظرات یک مطلب دسترسی یافت؛ تعریف رابطه‌ی یک به چند، به کمک متد DS.hasMany که پارامتر اول آن نام مدل مرتبط است. تعریف async: true برای کار با local storage اجباری است و در نگارش‌های آتی ember data حالت پیش فرض خواهد بود.
همچنین نیاز است یک سر دیگر رابطه را نیز مشخص کرد. برای این منظور فایل Scripts\Models\comment.js را گشوده و به نحو ذیل تکمیل کنید:
Blogger.Comment = DS.Model.extend({
    text: DS.attr(),
    post: DS.belongsTo('post', { async: true })
});
در اینجا خاصیت جدید post به مدل نظر اضافه شده‌است و مقدار آن از طریق متد DS.belongsTo که مدل post را به یک نظر، مرتبط می‌کند، تامین خواهد شد. بنابراین در این حالت اگر به شیء comment مراجعه کنیم، خاصیت جدید post.id آن، به id مطلب متناظر اشاره می‌کند.

در ادامه نیاز است بتوان تعدادی نظر را ثبت کرد. به همین جهت با تعریف مسیریابی آن شروع می‌کنیم. این مسیریابی تعریف شده در فایل Scripts\App\router.js نیز باید تو در تو باشد؛ زیرا قسمت ثبت نظر (new-comment) دقیقا داخل همان صفحه‌ی نمایش یک مطلب ظاهر می‌شود:
Blogger.Router.map(function () {
    this.resource('posts', { path: '/' });
    this.resource('about');
    this.resource('contact', function () {
        this.resource('email');
        this.resource('phone');
    });
    this.resource('recent-comments');
    this.resource('post', { path: 'posts/:post_id' }, function () {
        this.resource('new-comment');
    });
    this.resource('new-post');
});
لینک آن‌را نیز به انتهای فایل Scripts\Templates\post.hbs اضافه می‌کنیم. از این جهت که این لینک به مدل جاری اشاره می‌کند، با استفاده از متغیر this، مدل جاری را به عنوان مدل مورد استفاده مشخص خواهیم کرد:
<h2>{{title}}</h2>
{{#if isEditing}}
<form>
    <div class="form-group">
        <label for="title">Title</label>
        {{input value=title id="title" class="form-control"}}
    </div>
    <div class="form-group">
        <label for="body">Body</label>
        {{textarea value=body id="body" class="form-control" rows="5"}}
    </div>
    <button class="btn btn-primary" {{action 'save' }}>Save</button>
</form>
{{else}}
<p>{{body}}</p>
<button class="btn btn-primary" {{action 'edit' }}>Edit</button>
<button class="btn btn-danger" {{action 'delete' }}>Delete</button>
{{/if}}
 
<h2>Comments</h2>
{{#each comment in comments}}
<p>
    {{comment.text}}
</p>
{{/each}}
 
<p>{{#link-to 'new-comment' this class="btn btn-success"}}New comment{{/link-to}}</p>
{{outlet}}
پس از تکمیل روابط مدل‌ها، قالب Scripts\Templates\post.hbs را جهت استفاده از این خواص به روز خواهیم کرد. در تغییرات جدید، قسمت <h2>Comments</h2> به انتهای صفحه اضافه شده‌است. سپس حلقه‌ای بر روی خاصیت جدید comments تشکیل شده و مقدار خاصیت text هر آیتم نمایش داده می‌شود.
در انتهای قالب نیز یک {{outlet}} اضافه شده‌است. کار آن نمایش قالب ارسال یک نظر جدید، پس از کلیک بر روی لینک New Comment می‌باشد. این قالب را با افزودن فایل Scripts\Templates\new-comment.hbs با محتوای ذیل ایجاد خواهیم کرد:
<h2>New comment</h2>

<form>
  <div class="form-group">
    <label for="text">Your thoughts:</label>
    {{textarea value=text id="text" class="form-control" rows="5"}}
  </div>

  <button class="btn btn-primary" {{action "save"}}>Add your comment</button>
</form>
سپس نام این قالب را به template loader فایل index.html نیز اضافه می‌کنیم؛ تا در ابتدای بارگذاری برنامه شناسایی شده و استفاده شود:
<script type="text/javascript">
    EmberHandlebarsLoader.loadTemplates([
       'posts', 'about', 'application', 'contact', 'email', 'phone',
       'recent-comments', 'post', 'new-post', 'new-comment'
    ]);
</script>
این قالب به خاصیت text یک comment متصل بوده و همچنین اکشن جدیدی به نام save دارد. بنابراین برای مدیریت اکشن save، نیاز به کنترلری متناظر خواهد بود. به همین جهت فایل جدید Scripts\Controllers\new-comment.js را با محتوای ذیل ایجاد کنید:
Blogger.NewCommentController = Ember.ObjectController.extend({
    needs: ['post'],
    actions: {
        save: function () {
            var comment = this.store.createRecord('comment', {
                text: this.get('text')
            });
            comment.save();
 
            var post = this.get('controllers.post.model');
            post.get('comments').pushObject(comment);
            post.save();
 
            this.transitionToRoute('post', post.id);
        }
    }
});
و مدخل تعریف آن‌را نیز به صفحه‌ی index.html اضافه می‌کنیم:
 <script src="Scripts/Controllers/new-comment.js" type="text/javascript"></script>

قسمت ذخیره سازی comment جدید با ذخیره سازی یک post جدید که پیشتر بررسی کردیم، تفاوتی ندارد. از متد this.store.createRecord جهت معرفی وهله‌ای جدید از comment استفاده و سپس متد save آن، برای ثبت نهایی فراخوانی شده‌است.
در ادامه باید این نظر جدید را به post متناظر با آن مرتبط کنیم. برای اینکار نیاز است تا به مدل کنترلر post دسترسی داشته باشیم. به همین جهت خاصیت needs را به تعاریف کنترلر جاری به همراه نام کنترلر مورد نیاز، اضافه کرده‌‌ایم. به این ترتیب می‌توان توسط متد this.get و پارامتر controllers.post.model در کنترلر NewComment به اطلاعات کنترلر post دسترسی یافت. سپس خاصیت comments شیء post جاری را یافته و مقدار آن‌را به comment جدیدی که ثبت کردیم، تنظیم می‌کنیم. در ادامه با فراخوانی متد save، کار تنظیم ارتباطات یک مطلب و نظرهای جدید آن به پایان می‌رسد.
در آخر با فراخوانی متد transitionToRoute به مطلبی که نظر جدیدی برای آن ارسال شده‌است باز می‌گردیم.


همانطور که در این تصویر نیز مشاهده می‌کنید، اطلاعات ذخیره شده در local storage را توسط افزونه‌ی Ember Inspector نیز می‌توان مشاهده کرد.


افزودن دکمه‌ی حذف به لیست نظرات ارسالی

برای افزودن دکمه‌ی حذف، به قالب Scripts\Templates\post.hbs مراجعه کرده و قسمتی را که لیست نظرات را نمایش می‌دهد، به نحو ذیل تکمیل می‌کنیم:
{{#each comment in comments}}
<p>
    {{comment.text}}
    <button class="btn btn-xs btn-danger" {{action 'delete' }}>delete</button>
</p>
{{/each}}
همچنین برای مدیریت اکشن جدید delete، کنترلر جدید comment را در فایل Scripts\Controllers\comment.js اضافه خواهیم کرد.
Blogger.CommentController = Ember.ObjectController.extend({
    needs: ['post'],
    actions: {
        delete: function () {
            if (confirm('Do you want to delete this comment?')) {
                var comment = this.get('model');
                comment.deleteRecord();
                comment.save();
 
                var post = this.get('controllers.post.model');
                post.get('comments').removeObject(comment);
                post.save(); 
            }
        }
    }
});
به همراه تعریف مدخل آن در فایل index.html :
 <script src="Scripts/Controllers/comment.js" type="text/javascript"></script>

در این حالت اگر برنامه را اجرا کنید، پیام «Do you want to delete this post» را مشاهده خواهید کرد بجای پیام «Do you want to delete this comment». علت اینجا است که قالب post به صورت پیش فرض به کنترلر post متصل است و نه کنترلر comment. برای رفع این مشکل تنها کافی است از itemController به نحو ذیل استفاده کنیم:
{{#each comment in comments  itemController="comment"}}
<p>
    {{comment.text}}
    <button class="btn btn-xs btn-danger" {{action 'delete' }}>delete</button>
</p>
{{/each}}
به این ترتیب اکشن delete به کنترلر comment ارسال خواهد شد و نه کنترلر پیش فرض post جاری.
در کنترلر Comment روش دیگری را برای حذف یک رکورد مشاهده می‌کنید. می‌توان ابتدا متد deleteRecord را بر روی مدل فراخوانی کرد و سپس آن‌را save نمود تا نهایی شود. همچنین در اینجا نیاز است نظر حذف شده را از سر دیگر رابطه نیز حذف کرد. روش دسترسی به post جاری در این حالت، همانند توضیحات NewCommentController است که پیشتر بحث شد.


کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
EmberJS03_04.zip