نظرات مطالب
EF Code First #10
سلام
من EF profiler رو از طریق NuGet نصب کردم ، اسمبلی‌ها به برنامه الحاق شد،تابع استارت اون به صورت خودکار به برنامه اضافه شد... همه درست. ولی وقتی برنامه رو اجرا میکنم هیچ اتفاقی نمیوفته و EF Profiler هیچ چیزی رو نمیتونه لاگ کنه. خیلی در مورد این مشکل گشتم ولی چیزی پیدا نمیکنم در ضمن وقتی EF Profiler رو قبل از ایجاد بانک اطلاعاتی به برنامه اضافه میکنم خطای زیر رو میده.
An unhandled exception of type 'System.NotSupportedException' occurred in EntityFramework.dll

Additional information: Unable to determine the DbProviderFactory type for connection of type 'System.Data.SqlClient.SqlConnection'. Make sure that the ADO.NET provider is installed or registered in the application config.
 
مطالب
حذف پردازش درخواست‌های فایل‌های استاتیک در متد Application_AuthenticateRequest
پروژه‌ی «فروشگاه شهر طلایی من» را اگر در برنامه‌ی DNTProfiler بررسی کنیم، در برگه‌ی Urls آن یک چنین گزارش‌هایی را می‌توان مشاهده کرد:


همانطور که مشاهده می‌کنید، درخواست یک فایل استاتیک، سبب اجرای یک کوئری بر روی بانک اطلاعاتی شده‌است و یک Context خاص خودش را نیز ایجاد کرده‌است. اگر به قسمت سابقه‌ی متدهایی که سبب بروز این امر شده‌اند (در همان برگه‌، در پایین صفحه) دقت کنیم، به متد Application_AuthenticateRequest فایل global.asax.cs می‌رسیم. هر چند در فایل RouteConfig.cs مسیرهای اسکریپت‌ها و فایل‌های CSS جهت صرفنظر شدن معرفی شده‌اند، اما این موارد بر روی متد خاص Application_AuthenticateRequest تاثیری ندارند و این متد به ازای هر درخواست رسیده‌ی به IIS یکبار اجرا می‌شود؛ زیرا یک چنین تنظیمی در فایل web.config وجود دارد:
 <modules runAllManagedModulesForAllRequests="true">
به همین دلیل است که حتی درخواست فایل‌های استاتیک نیز سبب اجرای ماژول forms authentication و بروز صدور یک کوئری شده‌اند.


کنترل ASP.NET MVC Bundles در حین Forms Authentication

اگر بخواهیم درخواست‌های رسیده‌ی به Application_AuthenticateRequest را کنترل کنیم، می‌توان چنین متدی را تدارک دید:
private bool shouldIgnoreRequest()
{
    string[] reservedPath =
    {
        "/__browserLink",
        "/img",
        "/fonts",
        "/Scripts",
        "/Content"
    };
 
    var rawUrl = Context.Request.RawUrl;
    if (reservedPath.Any(path => rawUrl.StartsWith(path, StringComparison.OrdinalIgnoreCase)))
    {
        return true;
    }
 
    return BundleTable.Bundles.Select(bundle => bundle.Path.TrimStart('~'))
              .Any(bundlePath => rawUrl.StartsWith(bundlePath, StringComparison.OrdinalIgnoreCase));
}
در اینجا یک سری مسیر مشخص مانند پوشه‌ی تصاویر، قلم‌ها و اسکریپت‌ها و امثال آن معرفی شده‌اند. همچنین BundleTable.Bundles نیز مورد بررسی قرار گرفته‌است. در حین استفاده‌ی از ASP.NET MVC Bundles دیگر مسیرها الزاما به پوشه‌ی Content ختم نخواهند شد:
 bundles.Add(new ScriptBundle("~/bundles/modernizr").Include(
 "~/Scripts/modernizr-*"));
 و بر اساس تعریف پارامتر bundles/modernizer/~ مسیری مانند localhost/bundles/modernizer درخواست خواهد شد. برای دسترسی به این مسیرهای سفارشی تعریف شده می‌توان از مجموعه‌ی BundleTable.Bundles، مطابق متد فوق کوئری گرفت و مسیرهای درخواستی را که با مسیرهای bundles سفارشی تعریف شده تطابق دارند، دیگر پردازش نکرد:
protected void Application_AuthenticateRequest(Object sender, EventArgs e)
{
    if (shouldIgnoreRequest()) return;
 
    if (Context.User == null)
        return;
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 11 - بررسی رابطه‌ی Self Referencing
پیشنیازها
- بررسی نحوه تعریف نگاشت جداول خود ارجاع دهنده (Self Referencing Entity)
- مباحث تکمیلی مدل‌های خود ارجاع دهنده در EF Code first
- آشنایی با SQL Server Common Table Expressions - CTE
- بدست آوردن برگهای یک درخت توسط Recursive CTE


در پیشنیازهای بحث، روش تعریف روابط خود ارجاع دهنده و یا Self Referencing را تا EF 6.x می‌توانید مطالعه کنید. در این قسمت قصد داریم معادل این روش‌ها را در EF Core بررسی کنیم.


روش تعریف روابط خود ارجاع دهنده توسط Fluent API در EF Core

اگر همان مدل کامنت‌های چندسطحی یک بلاگ را درنظر بگیریم:
    public class BlogComment
    {
        public int Id { get; set; }

        public string Body { get; set; }

        public DateTime Date1 { get; set; }


        public virtual BlogComment Reply { get; set; }
        public int? ReplyId { get; set; }

        public virtual ICollection<BlogComment> Children { get; set; }
    }
اینبار تنظیمات Fluent API معادل EF Core آن به صورت ذیل خواهد بود:
    public class MyDBDataContext : DbContext
    {
        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            optionsBuilder.UseSqlServer(@"Data Source=(local);Initial Catalog=testdb2;Integrated Security = true");
        }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Entity<BlogComment>(entity =>
            {
                entity.HasIndex(e => e.ReplyId);

                entity.HasOne(d => d.Reply)
                    .WithMany(p => p.Children)
                    .HasForeignKey(d => d.ReplyId);
            });
        }

        public virtual DbSet<BlogComment> BlogComments { get; set; }
    }
هدف از مدل‌های خود ارجاع دهنده، مدلسازی اطلاعات چند سطحی است؛ مانند منوهای چندسطحی یک سایت، کامنت‌های چند سطحی یک مطلب، سلسله مراتب کارمندان یک شرکت و امثال آن.
نکته‌ها‌ی مهم مدلسازی این نوع روابط، موارد ذیل هستند:
الف) وجود خاصیتی از جنس کلاس اصلی در همان کلاس
   public virtual BlogComment Reply { get; set; }
ب) که در حقیقت مشخص می‌کند، والد رکورد جاری کدام رکورد قبلی است:
   public int? ReplyId { get; set; }
برای اینکه چنین رابطه‌ای تشکیل شود، باید این فیلد، مقدارش را از کلید اصلی جدول تامین کند (تشکیل یک کلید خارجی که به کلید اصلی جدول اشاره می‌کند).
علت نال پذیر بودن این خاصیت، نیاز به ثبت ریشه‌ای است که خودش والد است و فرزند رکوردی پیشین، نیست.


ج) همچنین برای سهولت دریافت فرزندان یک ریشه، مجموعه‌ای از جنس همان کلاس نیز تشکیل می‌شود.
 public virtual ICollection<BlogComment> Children { get; set; }


روش تعریف روابط خود ارجاع دهنده توسط Data Annotations در EF Core

در ادامه معادل تنظیمات فوق را توسط ویژگی‌ها ملاحظه می‌کنید که در اینجا توسط ویژگی‌های InverseProperty و ForeignKey، کار تشکیل روابط صورت گرفته‌است:
    public class BlogComment
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Body { get; set; }
        public DateTime Date1 { get; set; }

        [ForeignKey("ReplyId")]
        [InverseProperty("Children")]
        public virtual BlogComment Reply { get; set; }
        public int? ReplyId { get; set; }

        [InverseProperty("Reply")]
        public virtual ICollection<BlogComment> Children { get; set; }
    }
البته قسمت تشکیل ایندکس بر روی ReplyId را فقط توسط Fluent API می‌توان انجام داد:
        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            modelBuilder.Entity<BlogComment>(entity =>
            {
                entity.HasIndex(e => e.ReplyId);
            });
        }


ثبت اطلاعات و کوئری گرفتن از روابط خود ارجاع دهنده در EF Core

در اینجا نحوه‌ی ثبت دو سری نظر و زیر نظر را مشاهده می‌کنید:
var comment1 = new BlogComment { Body = "نظر من این است که" };
var comment12 = new BlogComment { Body = "پاسخی به نظر اول", Reply = comment1 };
var comment121 = new BlogComment { Body = "پاسخی به پاسخ به نظر اول", Reply = comment12 };

context.BlogComments.Add(comment121);

var comment2 = new BlogComment { Body = "نظر من این بود که" };
var comment22 = new BlogComment { Body = "پاسخی به نظر قبلی", Reply = comment2 };
var comment221 = new BlogComment { Body = "پاسخی به پاسخ به نظر من اول", Reply = comment22 };
context.BlogComments.Add(comment221);

context.SaveChanges();


نظرات اصلی، با ReplyId مساوی نال قابل تشخیص هستند. سایر نظرات، توسط همین ReplyId به یکی از Idهای موجود، متصل شده‌اند.

در تصویر فوق و با توجه به اطلاعات ثبت شده، فرض کنید می‌خواهیم ریشه‌ی با id مساوی 1 و تمام زیر ریشه‌های آن‌را بیابیم. انجام یک چنین کاری نه در EF Core و نه در EF 6.x، پشتیبانی نمی‌شود. بدیهی است در اینجا هنوز روش‌های Include و ThenInclue هم جواب می‌دهند؛ اما چون Lazy loading فعال نیست، عملا نمی‌توان تمام زیر ریشه‌ها را یافت و همچنین به چندین و چند رفت و برگشت به ازای هر زیر ریشه خواهیم رسید که اصلا بهینه نیست.
برای اینکار نیاز است مستقیما کوئری نویسی کرد که در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 10 - استفاده از امکانات بومی بانک‌های اطلاعاتی» زیر ساخت آن‌را بررسی کردیم:
var id = 1;
var childIds = new List<int>();
 
var connection = context.Database.GetDbConnection();
connection.Open();
var command = connection.CreateCommand();
command.CommandText =
    @"WITH Hierachy(ChildId, ParentId) AS (
                SELECT Id, ReplyId
                    FROM BlogComments
                UNION ALL
                SELECT h.ChildId, bc.ReplyId
                    FROM BlogComments bc
                    INNER JOIN Hierachy h ON bc.Id = h.ParentId
            )
 
            SELECT h.ChildId
                FROM Hierachy h
                WHERE h.ParentId = @Id";
command.Parameters.Add(new SqlParameter("id", id));
 
var reader = command.ExecuteReader();
while (reader.Read())
{
    var childId = (int)reader[0];
    childIds.Add(childId);
}
reader.Dispose();

 
var list = context.BlogComments
                .Where(blogComment => blogComment.Id == id ||
                                      childIds.Contains(blogComment.Id))
                .ToList();
زمانیکه کدهای فوق اجرا می‌شوند، تنها دو کوئری ذیل به بانک اطلاعاتی ارسال خواهند شد:
exec sp_executesql N'WITH Hierachy(ChildId, ParentId) AS (
                            SELECT Id, ReplyId
                                FROM BlogComments
                            UNION ALL
                            SELECT h.ChildId, bc.ReplyId
                                FROM BlogComments bc
                                INNER JOIN Hierachy h ON bc.Id = h.ParentId
                        )

                        SELECT h.ChildId
                            FROM Hierachy h
                            WHERE h.ParentId = @Id',N'@id int',@id=1
که لیست Idهای تمام زیر ریشه‌های مربوط به id مساوی یک را بر می‌گرداند:


و پس از آن:
 exec sp_executesql N'SELECT [blogComment].[Id], [blogComment].[Body], [blogComment].[Date1], [blogComment].[ReplyId]
FROM [BlogComments] AS [blogComment]
WHERE [blogComment].[Id] IN (@__id_0, 3, 5)',N'@__id_0 int',@__id_0=1
اکنون که Idهای مساوی 3 و 5 را یافتیم، با استفاده از متد Contains آن‌ها را تبدیل به where in کرده و لیست نهایی گزارش را تهیه می‌کنیم:


یافتن Idهای زیر ریشه‌ها توسط روش CTE (پیشنیازهای ابتدای بحث) و سپس کوئری گرفتن بر روی این Idها، بهینه‌ترین روشی‌است که در EF می‌توان جهت کار با مدل‌های خود ارجاع دهنده بکار گرفت.
مطالب
تولید اطلاعات تصادفی توسط GenFu
گاها برای تولید اطلاعات تصادفی، خصوصا هنگام نوشتن تست‌ها، زمان زیادی بیهوده تلف شده و حجم زیادی کد اضافه تولید میشود. کتابخانه‌ای بنام GenFu ایجاد شده که وظیفه ایجاد داده‌های تصادفی را بر عهده گرفته‌است. این کتابخانه متن باز (Open Source) بوده و می‌توانید آن را از مخزن گیت‌هاب دریافت نمایید.

در مطلب جاری قصد ایجاد اطلاعات تصادفی برای کلاس زیر را داریم :
public class Person
{
    public int ID { get; set; }

    public string Firstname { get; set; }

    public string Lastname { get; set; }

    public string Email { get; set; }

    public string PhoneNumber { get; set; }

    public override string ToString()
    {
        return $"{ID}: {Firstname} {Lastname} - {Email} - {PhoneNumber}";
    }
}

نصب GenFu

برای نصب کتابخانه GenFu از دستور زیر در Package Manager Console استفاده میکنیم :
Install-Package GenFu

1. ایجاد یک شخص

برای ایجاد شخصی جدید همراه با اطلاعاتی تصادفی به شکل زیر عمل خواهیم کرد :
var person = A.New<Person>();
Console.WriteLine(person);
نتیجه کد فوق به این صورت خواهد بود :
18: Diedra Morgan - Zachary.Garcia@telus.net - (531) 273-9001
اگر دقت کنید متوجه میشوید که GenFu بصورت خودکار داده‌هایی مرتبط با Property هایی که نام گذاری کردید‌، ایجاد کرده‌است.
برای Email، داده‌ای با فرمت صحیح ایمیل و برای PhoneNumber هم شماره تلفنی با فرمت صحیح تولید شده است.

2. ایجاد چند شخص

برای ایجاد لیستی از اشخاص نیز میتوانید از متد ListOf استفاده کرده و تعداد اشخاص مورد نیازتان را به آن ارسال کنید ( پیشفرض 25 ) :
var people = A.ListOf<Person>(5);
people.ForEach(Console.WriteLine);
کد فوق باعث ایجاد 5 شخص با اطلاعات تصادفی متفاوتی خواهد شد:
97: Maria MacKenzie - Alexandra.Johnson@rogers.ca - (670) 787-3053
34: Alexander Scott - Isaiah.Price@gmail.com - (730) 645-4946
66: Kevin Perez - Gabrielle.Alexander@hotmail.com - (230) 758-8233
81: Maria Evans - Vanessa.Bell@rogers.ca - (508) 572-4343
79: Tyler Parker - Alyssa.Taylor@telus.net - (297) 357-7617

تا به اینجای کار GenFu بخوبی جوابگوی نیازهایمان بوده‌است. اما اگر پیشفرض‌ها جوابگو نبود و بخواهیم فرمت داده‌های تولید شده را تغییر دهیم چطور ؟
برای اینکار میتوانیم از متد Configure استفاده کرده و نحوه ایجاد داده را برای Property هایی که مشخص میکنیم، تغییر دهیم.

3. ایجاد چند شخص و مقدارهی یک property با مقدار ثابت

اگر بخواهیم داده‌های ایجاد شده را داخل دیتابیس لحاظ کنیم، نیاز داریم تا ID آن‌ها را برابر 0 قرار دهیم تا دیتابیس مشکلی برای ثبتشان نداشته باشد. برای ایجاد لیستی از اشخاص که ID آن‌ها برابر 0 باشد :
A.Configure<Person>().Fill(x => x.ID, 0);

var people = A.ListOf<Person>(5);
people.ForEach(Console.WriteLine);
نتیجه :
0: Darron Gonzalez - Benjamin.Daeninck@hotmail.com - (405) 418-7783
0: Melanie Garcia - Jennifer.Griffin@microsoft.com - (711) 277-8826
0: James Hughes - Tristan.Ward@live.com - (734) 400-8322
0: Miranda Torres - Ross.Davis@rogers.ca - (495) 479-8147
0: David Hughes - Jillian.Alexander@live.com - (361) 617-6642
در این حالت بدون هیچگونه مشکلی میتوانید داده‌های ایجاد شده را داخل دیتابیس ذخیره نمایید.

4. ایجاد چند شخص و مقداردهی یک property با متد

حالت دیگری که میتوانید نحوه مقداردهی یک Property را تنظیم کنید، استفاده از متد یا delegate است:
var i = 1;

A.Configure<Person>()
    .Fill(c => c.ID, () => i++);

var people = A.ListOf<Person>(5);
people.ForEach(Console.WriteLine);

نتیجه :
1: Paul Long - Carlos.Kelly@telus.net - (202) 573-6278
2: Jesse Iginla - Liberty.Moore@gmail.com - (589) 791-3606
3: Raymundo Price - Ang.Taylor@live.com - (336) 400-1601
4: Elizabeth Getzlaff - Leslie.Campbell@att.com - (662) 582-9010
5: Abigail Bailey - Tristan.Ross@live.com - (225) 661-7023
همانطور که می‌بینید، ID اشخاص بصورت تصاعدی مقداردهی شده است.

5. ایجاد چند شخص و مقداردهی یک property با مقادیر property‌های دیگر

همچنین میتوانید از مقادیر Property‌های دیگر برای مقداردهی یک Property استفاده کنید :
A.Configure<Person>()
    .Fill(c => c.ID, 0)
    .Fill(c => c.Email,
        c => $"{c.Firstname}.{c.Lastname}@gmail.com");

var people = A.ListOf<Person>(5);
people.ForEach(Console.WriteLine);
کد فوق باعث تولید اشخاصی میشود که ایمیل آن‌ها برابر (Firstname).(Lastname) خواهد بود :
0: Patrick Perry - Patrick.Perry@gmail.com - (796) 460-6576
0: Rebecca Main - Rebecca.Main@gmail.com - (757) 472-3332
0: Kimberly Carter - Kimberly.Carter@gmail.com - (436) 484-8273
0: Sara Lewis - Sara.Lewis@gmail.com - (424) 717-7682
0: Lauren Ross - Lauren.Ross@gmail.com - (277) 294-5776

6. استفاده از Extension‌های درون ساخت GenFu برای مقداردهی

GenFu دارای Extension هایی بوده که باعث میشوند اطلاعات یک Property با مقادیر قابل درک و مشخصی پر شوند.
مثال :
A.Configure<Person>()
    .Fill(x => x.Firstname).AsPersonTitle();

var people = A.ListOf<Person>(5);
people.ForEach(Console.WriteLine);  
نتیجه :
64: Miss. Ratzlaff - Bryce.Simmons@att.com - (386) 309-2414
7: Air Marshall Yarobi - Ariana.Russell@att.com - (459) 238-0717
96: Air Marshall Taylor - Luke.Olsen@gmail.com - (775) 401-5281
28: Doctor Cox - Leah.Diaz@att.com - (569) 464-7961
99: Master Phillips - Chloe.Scott@hotmail.com - (578) 221-9021

7. GenFu WireFrame

در نهایت GenFu دارای پکیج جانبی به اسم Wireframes است که شامل HTML Helper هایی است که با استفاده از آن‌ها میتوانید المان‌های HTML مانند P, Image, Table و ... را با مقادیری برای تست بعنوان Placeholder ایجاد کنید. 
برای نصب و مطالعه بیشتر درباره GenFu WireFrames این لینک را ببینید.
مطالب
نحوه نمایش فیلدهای تصویری و همچنین بارگذاری تصاویر از مسیری مشخص در PdfReport
عموما برای نمایش تصاویر در گزارشات، یکی از دو حالت زیر وجود دارد:
الف) مسیر تصاویر موجود در فایل سیستم، در بانک اطلاعاتی ذخیره شده‌اند و قرار است گزارش نهایی در ستونی مشخص شامل این تصاویر باشد.
ب) محتوای بایناری تصاویر در خود بانک اطلاعاتی ذخیره شده‌اند و نیاز است آن‌ها را در گزارشات نمایش دهیم.

هر دو حالت فوق در PdfReport پشتیبانی می‌شوند و در ادامه نحوه انجام این موارد را بررسی خواهیم کرد.

الف) بارگذاری تصاویر از فایل سیستم

ابتدا مدل زیر را در نظر بگیرید:
namespace PdfReportSamples.Models
{
    public class ImageRecord
    {
        public int Id { set; get; }
        public string ImagePath { set; get; }
        public string Name { set; get; }
    }
}
توسط آن تعدادی رکورد را که ImagePath آن‌ها فایل‌هایی بر روی سیستم هستند، خواهیم ساخت:
using System;
using System.Collections.Generic;
using iTextSharp.text.pdf;
using PdfReportSamples.Models;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.ImageFilePath
{
    public class ImageFilePathPdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
            .DefaultFonts(fonts =>
            {
                fonts.Path(AppPath.ApplicationPath + "\\fonts\\irsans.ttf",
                                  Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
            })
            .PagesFooter(footer =>
            {
                footer.DefaultFooter(DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
            })
            .PagesHeader(header =>
            {
                header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                {
                    defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                    defaultHeader.Message("گزارش جدید ما");
                });
            })
            .MainTableTemplate(template =>
            {
                template.BasicTemplate(BasicTemplate.SnowyPineTemplate);
            })
            .MainTablePreferences(table =>
            {
                table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.Relative);
            })
            .MainTableDataSource(dataSource =>
            {
                var listOfRows = new List<ImageRecord>
                                             {
                                                 new ImageRecord
                                                     {
                                                         Id=1,
                                                         ImagePath =  AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png",
                                                         Name = "Rnd"
                                                     },
                                                 new ImageRecord
                                                     {
                                                         Id=2,
                                                         ImagePath =  AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\02.png",
                                                         Name = "Bug"
                                                     },
                                                 new ImageRecord
                                                     {
                                                         Id=3,
                                                         ImagePath =  AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\03.png",
                                                         Name = "Stuff"
                                                     },
                                                 new ImageRecord
                                                     {
                                                         Id=4,
                                                         ImagePath =  AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\04.png",
                                                         Name = "Sun"
                                                     }
                                             };
                dataSource.StronglyTypedList(listOfRows);
            })
            .MainTableColumns(columns =>
            {
                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName("rowNo");
                    column.IsRowNumber(true);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(0);
                    column.Width(1);
                    column.HeaderCell("ردیف");
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<ImageRecord>(x => x.Id);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(1);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("شماره");
                    column.ColumnItemsTemplate(t => t.Barcode(new Barcode39()));
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<ImageRecord>(x => x.ImagePath);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(2);
                    column.Width(3);
                    column.HeaderCell("تصویر");
                    column.ColumnItemsTemplate(t => t.ImageFilePath(defaultImageFilePath: string.Empty, fitImages: false));
                });

                columns.AddColumn(column =>
                {
                    column.PropertyName<ImageRecord>(x => x.Name);
                    column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                    column.IsVisible(true);
                    column.Order(3);
                    column.Width(2);
                    column.HeaderCell("نام");
                });
            })
            .MainTableEvents(events =>
            {
                events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");
            })
            .Export(export =>
            {
                export.ToExcel();
                export.ToXml();
            })
            .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\RptImageFilePathSample.pdf"));
        }
    }
}

توضیحات:
- در متد MainTableDataSource، یک سری رکورد دلخواه را بر اساس تعدادی تصویر مشخص ایجاد کرده‌ایم. این تصاویر در پوشه bin\images مثال‌های PdfReport قرار دارند. سپس آن‌ها را توسط متد dataSource.StronglyTypedList، در اختیار PdfReport قرار داده‌ایم.
- در مرحله بعد، توسط متد MainTableColumns، ستون‌های دلخواه گزارش را ایجاد کرده‌ایم.
دو نکته در اینجا مهم هستند:
الف) برای نمایش یک تصویر از فایل سیستم، فقط کافی است از ColumnItemsTemplate متناظر با آن استفاده کرد (حالت پیش فرض، نمایش متنی اطلاعات است). برای نمونه قالب پیش فرض ImageFilePath به نحو زیر قابل استفاده است:
 column.ColumnItemsTemplate(t => t.ImageFilePath(defaultImageFilePath: string.Empty, fitImages: false));
در اینجا در آرگومان اول آن می‌توان مسیر تصویری را مشخص کرد که در صورت موجود نبودن تصویر مشخص شده در منبع داده، بهتر است نمایش داده شود. اگر string.Empty وارد شد، از این مورد صرفنظر خواهد شد. آرگومان دوم آن مشخص می‌کند که آیا تصویر نمایش داده شده باید با ابعاد سلول متناظر با آن هماهنگ شده و نمایش داده شود یا خیر.
ب) در کتابخانه iTextSharp که پایه PdfReport است، امکان تهیه بارکد هم وجود دارد. برای مثال این بارکدها توسط قالب زیر، قابل استفاده خواهند شد:
 column.ColumnItemsTemplate(t => t.Barcode(new Barcode39()));
تصویری از حاصل این گزارش را در ذیل مشاهده می‌کنید:


ب) بارگذاری محتوای تصاویر از بانک اطلاعاتی

ابتدا کدهای کامل این مثال را در نظر بگیرید:
using System;
using PdfRpt.Core.Contracts;
using PdfRpt.FluentInterface;

namespace PdfReportSamples.DbImage
{
    public class DbImagePdfReport
    {
        public IPdfReportData CreatePdfReport()
        {
            return new PdfReport().DocumentPreferences(doc =>
            {
                doc.RunDirection(PdfRunDirection.RightToLeft);
                doc.Orientation(PageOrientation.Portrait);
                doc.PageSize(PdfPageSize.A4);
                doc.DocumentMetadata(new DocumentMetadata { Author = "Vahid", Application = "PdfRpt", Keywords = "Test", Subject = "Test Rpt", Title = "Test" });
            })
             .DefaultFonts(fonts =>
             {
                 fonts.Path(AppPath.ApplicationPath + "\\fonts\\irsans.ttf",
                            Environment.GetEnvironmentVariable("SystemRoot") + "\\fonts\\verdana.ttf");
             })
             .PagesFooter(footer =>
             {
                 footer.DefaultFooter(DateTime.Now.ToString("MM/dd/yyyy"));
             })
             .PagesHeader(header =>
             {
                 header.DefaultHeader(defaultHeader =>
                 {
                     defaultHeader.ImagePath(AppPath.ApplicationPath + "\\Images\\01.png");
                     defaultHeader.Message("گزارش جدید ما");
                 });
             })
             .MainTableTemplate(template =>
             {
                 template.BasicTemplate(BasicTemplate.AutumnTemplate);
             })
             .MainTablePreferences(table =>
             {
                 table.ColumnsWidthsType(TableColumnWidthType.FitToContent);
             })
             .MainTableDataSource(dataSource =>
             {
                 dataSource.GenericDataReader(
                   providerName: "System.Data.SQLite",
                   connectionString: "Data Source=" + AppPath.ApplicationPath + "\\data\\blogs.sqlite",
                   sql: @"SELECT [url], [name], [NumberOfPosts], [AddDate], [thumbnail]
                               FROM [tblBlogs]
                               WHERE [NumberOfPosts]>=@p1",
                   parametersValues: new object[] { 10 }
               );
             })
             .MainTableEvents(events =>
             {
                 events.DataSourceIsEmpty(message: "There is no data available to display.");
             })
             .MainTableSummarySettings(summary =>
             {
                 summary.OverallSummarySettings("جمع کل");
                 summary.PreviousPageSummarySettings("نقل از صفحه قبل");
             })
             .MainTableColumns(columns =>
             {
                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("rowNo");
                     column.IsRowNumber(true);
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(0);
                     column.HeaderCell("ردیف");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("url");
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(1);
                     column.HeaderCell("آدرس");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("name");
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(2);
                     column.HeaderCell("نام");
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("NumberOfPosts");
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(3);
                     column.HeaderCell("تعداد پست");
                     column.ColumnItemsTemplate(template =>
                     {
                         template.TextBlock();
                         template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                     column.AggregateFunction(aggregateFunction =>
                     {
                         aggregateFunction.NumericAggregateFunction(AggregateFunction.Sum);
                         aggregateFunction.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : string.Format("{0:n0}", obj));
                     });
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("AddDate");
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(4);
                     column.HeaderCell("تاریخ ثبت");
                     column.ColumnItemsTemplate(template =>
                     {
                         template.TextBlock();
                         template.DisplayFormatFormula(obj => obj == null ? string.Empty : ((DateTime)obj).ToString("dd/MM/yyyy HH:mm"));
                     });
                 });

                 columns.AddColumn(column =>
                 {
                     column.PropertyName("thumbnail");
                     column.CellsHorizontalAlignment(HorizontalAlignment.Center);
                     column.IsVisible(true);
                     column.Order(5);
                     column.HeaderCell("تصویر");
                     column.ColumnItemsTemplate(t => t.ByteArrayImage(defaultImageFilePath: string.Empty, fitImages: false));
                 });
             })
             .Export(export =>
             {
                 export.ToXml();
                 export.ToExcel();
             })
             .Generate(data => data.AsPdfFile(AppPath.ApplicationPath + "\\Pdf\\RptDbImageSample.pdf"));
        }
    }
}

توضیحات:
بانک اطلاعاتی SQLite موجود در پوشه bin\data سورس PdfReport، حاوی فیلدی است به نام thumbnail که در آن محتوای یک سری تصویر ذخیره شده‌اند.
در اینجا توسط کوئری زیر قصد داریم این اطلاعات را خوانده و نمایش دهیم:
SELECT [url], [name], [NumberOfPosts], [AddDate], [thumbnail]
FROM [tblBlogs]
WHERE [NumberOfPosts]>=@p1
همانطور که ملاحظه می‌کنید، در اینجا نیز تنها کافی است قالب ستون مرتبطی را انتخاب کنیم:
column.ColumnItemsTemplate(t => t.ByteArrayImage(defaultImageFilePath: string.Empty, fitImages: false));
قالب ByteArrayImage، اطلاعات باینری فیلد thumbnail را خوانده و تبدیل به تصاویر قرار داده شده در فایل گزارش نهایی می‌کند. پارامترهای آن، با پارامترهای قالب ImageFilePath که پیشتر توضیح داده شد، یکی هستند. 
مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 12 - بررسی تنظیمات ارث بری روابط
پیشنیاز: «تنظیمات ارث بری کلاس‌ها در EF Code first»

در مطلب پیشنیاز فوق، تنظیمات روابط ارث بری را تا EF 6.x، می‌توانید مطالعه کنید. در EF Core 1.0 RTM، فقط رابطه‌ی TPH که در آن تمام کلاس‌های سلسه مراتب ارث بری، به یک جدول در بانک اطلاعاتی نگاشت می‌شوند، پشتیبانی می‌شود. سایر روش‌های ارث بری که در EF 6.x وجود دارند، مانند TPT و TPC، قرار است به نگارش‌های پس از 1.0 RTM آن اضافه شوند:
- لیست مواردی که قرار است به نگارش‌های بعدی اضافه شوند
- پیگیری وضعیت پیاده سازی TPT
- پیگیری وضعیت پیاده سازی TPC


طراحی یک کلاس پایه، بدون تنظیمات ارث بری روابط

مرسوم است که یک کلاس ویژه را به نام BaseEntity، به شکل زیر تعریف کنند؛ که اهدف آن حداقل سه مورد ذیل است:
الف) کاهش ذکر فیلدهای تکراری در سایر کلاس‌های دومین برنامه، مانند فیلد Id
ب) نشانه گذاری موجودیت‌های برنامه، جهت یافتن سریع آن‌ها توسط Reflection (برای مثال افزودن خودکار موجودیت‌ها به Context برنامه با یافتن تمام کلاس‌هایی که از نوع BaseEntity هستند)
ج) مقدار دهی خودکار یک سری از فیلدهای ویژه، مانند زمان افزوده شدن رکورد و آخرین زمان ویرایش شدن رکورد و امثال آن
public class BaseEntity
{
   public int Id { set; get; }
   public DateTime? DateAdded { set; get; }
   public DateTime? DateUpdated { set; get; }
}
و پس از آن هر موجودیت برنامه به این شکل خلاصه شده و نشانه گذاری می‌شود:
public class Person : BaseEntity
{
   public string FirstName { get; set; }
   public string LastName { get; set; }
}
حالت پیش فرض ارث بری‌ها در EF Core، همان حالت TPH است که در ادامه توضیح داده خواهد شد. اما هدف ما در اینجا تنظیم هیچکدام از حالت‌های ارث بری نیست. هدف صرفا کاهش تعداد فیلدهای تکراری ذکر شده‌ی در کلاس‌های دومین برنامه است. بنابراین جهت لغو تنظیمات ارث بری EF Core، نیاز است یک چنین تنظیمی را انجام داد:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
    modelBuilder.Ignore<BaseEntity>();
با فراخوانی متد Ignore بر روی کلاس پایه‌ی تهیه شده، این کلاس دیگر وارد تنظیمات روابط EF Core نمی‌شود و در جداول نهایی، فیلدهای آن به صورت معمول در کنار سایر فیلدهای جداول مشتق شده‌ی از آن‌ها قرار می‌گیرند.

مشکل! اگر بر روی کلاس پایه‌ی تعریف شده تنظیماتی را اعمال کنید (هر نوع تنظیمی را)، با توجه به فراخوانی متد Ignore، این تنظیمات نیز ندید گرفته خواهند شد.
اگر علاقمند بودید تا این تنظیمات را به تمام کلاس‌های مشتق شده‌ی از BaseEntity به صورت خودکار اعمال کنید، روش کار به صورت ذیل است:
protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
{
   modelBuilder.Ignore<BaseEntity>();
   foreach (var entityType in modelBuilder.Model.GetEntityTypes())
   {
     var dateAddedProperty = entityType.FindProperty("DateAdded");
     dateAddedProperty.ValueGenerated = ValueGenerated.OnAdd;
     dateAddedProperty.SqlServer().DefaultValueSql = "getdate()";
     var dateUpdatedProperty = entityType.FindProperty("DateUpdated");
     dateUpdatedProperty.ValueGenerated = ValueGenerated.OnAddOrUpdate;
     dateUpdatedProperty.SqlServer().ComputedColumnSql = "getdate()";
   }
کاری که در اینجا انجام شده، تنظیم خاصیت DateAdded کلاس پایه، به حالت ValueGeneratedOnAdd و تنظیم خاصیت DateUpdated کلاس پایه به حالت ValueGeneratedOnAddOrUpdate با مقدار پیش فرض getdate است. این مفاهیم را در مطلب «شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 5 - استراتژهای تعیین کلید اصلی جداول و ایندکس‌ها» پیشتر بررسی کردیم.
خلاصه‌ی آن نیز به این صورت است:
الف) نیازی نیست تا در حین ثبت اطلاعات موجودیت‌های خود، فیلدهای DateAdded و یا DateUpdated را مقدار دهی کنید.
ب) فیلد DateAdded فقط در زمان اولین بار ثبت در بانک اطلاعاتی، به صورت خودکار توسط متد getdate مقدار دهی می‌شود.
ج) فیلد DateUpdated در هر بار فراخوانی متد SaveChanges  (یعنی در هر دو حالت ثبت و یا به روز رسانی) به صورت خودکار توسط متد getdate مقدار دهی می‌شود.

تذکر! بدیهی است متد getdate، یک متد بومی سمت SQL Server است و این روش خاص تعیین مقدار پیش فرض فیلدها، فقط با SQL Server کار می‌کند. همچنین این getdate، به معنای دریافت تاریخ و ساعت سروری است که SQL Server بر روی آن نصب شده‌است و نه سروری که برنامه‌ی وب شما در آن قرار دارد و برنامه کوچکترین دخالتی را در مقدار دهی این مقادیر نخواهد داشت.
در قسمت‌های بعدی که مباحث Tracking را بررسی خواهیم کرد، روش دیگری را برای طراحی کلاس‌های پایه و مقدار دهی خواص ویژه‌ی آن‌ها مطرح می‌کنیم که مستقل است از نوع بانک اطلاعاتی مورد استفاده.


بررسی تنظیمات رابطه‌ی  Table per Hierarchy یا TPH

رابطه‌ی TPH یا تشکیل یک جدول بانک اطلاعاتی، به ازای تمام کلاس‌های دخیل در سلسه مراتب ارث بری تعریف شده، بسیار شبیه است به حالت BaseEntity فوق که در آن نیز ارث بری تعریف شده، در نهایت منجر به تشکیل یک جدول، در سمت بانک اطلاعاتی می‌گردد. با این تفاوت که در حالت TPH، فیلد جدیدی نیز به نام Discriminator، به تعریف نهایی جدول ایجاد شده، اضافه می‌شود. از فیلد Discriminator جهت درج نام کلاس‌های متناظر با هر رکورد، استفاده شده است. به این ترتیب EF در حین کار با اشیاء، دقیقا می‌داند که چگونه باید خواص متناظر با کلاس‌های مختلف را مقدار دهی کند و نوع ردیف درج شده‌ی در بانک اطلاعاتی چیست؟
باید دقت داشت که تنظیمات TPH، شیوه برخورد پیش فرض EF Core با ارث بری کلاس‌ها است و نیاز به هیچگونه تنظیم اضافه‌تری را ندارد. اما اگر علاقمند بودید تا نام فیلد خودکار Discriminator و مقادیری را که در آن درج می‌شوند، سفارشی سازی کنید، روش کار صرفا توسط Fluent API میسر است و به صورت زیر می‌باشد:
public class Blog
{
   public int BlogId { get; set; }
   public string Url { get; set; }
}

public class RssBlog : Blog
{
   public string RssUrl { get; set; }
}

class MyContext : DbContext
{
   public DbSet<Blog> Blogs { get; set; }
   protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
   {
      modelBuilder.Entity<Blog>()
       .HasDiscriminator<string>("blog_type")
       .HasValue<Blog>("blog_base")
       .HasValue<RssBlog>("blog_rss");
   }
}
در اینجا نام فیلد Discriminator، به blog_type، مقدار نوع متناظر با کلاس Blog، به blog_base و مقدار نوع متناظر با کلاس RssBlog، به blog_rss تنظیم شده‌است.
اگر این تنظیمات سفارشی صورت نگیرند، از نام‌های پیش فرض نوع‌ها برای مقدار دهی ستون Discriminator، مانند تصویر ذیل استفاده خواهد شد:


برای کوئری نوشتن در این حالت می‌توان از متد الحاقی OfType جهت فیلتر کردن اطلاعات بر اساس کلاسی خاص، کمک گرفت:
 var blog1 = db.Blogs.OfType<RssBlog>().FirstOrDefault(x => x.RssUrl == "………");
مطالب
ASP.NET MVC #12

تولید خودکار فرم‌های ورود و نمایش اطلاعات در ASP.NET MVC بر اساس اطلاعات مدل‌ها

در الگوی MVC، قسمت M یا مدل آن یک سری ویژگی‌های خاص خودش را دارد:
شما را وادار نمی‌کند که مدل را به نحو خاصی طراحی کنید. شما را مجبور نمی‌کند که کلاس‌های مدل را برای نمونه همانند کلاس‌های کنترلرها، از کلاس خاصی به ارث ببرید. یا حتی در مورد نحوه‌ی دسترسی به داده‌ها نیز، نظری ندارد. به عبارتی برنامه نویس است که می‌تواند بر اساس امکانات مهیای در کل اکوسیستم دات نت، در این مورد آزادانه تصمیم گیری کند.
بر همین اساس ASP.NET MVC یک سری قرارداد را برای سهولت اعتبار سنجی یا تولید بهتر رابط کاربری بر اساس اطلاعات مدل‌ها، فراهم آورده است. این قراردادها هم چیزی نیستند جز یک سری metadata که نحوه‌ی دربرگیری اطلاعات را در مدل‌ها توضیح می‌دهند. برای دسترسی به آن‌ها پروژه جاری باید ارجاعی را به اسمبلی‌های System.ComponentModel.DataAnnotations.dll و System.Web.Mvc.dll داشته باشد (که VS.NET به صورت خودکار در ابتدای ایجاد پروژه اینکار را انجام می‌دهد).

یک مثال کاربردی

یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را آغاز کنید. در پوشه مدل‌های آن، مدل اولیه‌ای را با محتوای زیر ایجاد نمائید:

using System;

namespace MvcApplication8.Models
{
public class Employee
{
public int Id { set; get; }
public string Name { set; get; }
public decimal Salary { set; get; }
public string Address { set; get; }
public bool IsMale { set; get; }
public DateTime AddDate { set; get; }
}
}

سپس یک کنترلر جدید را هم به نام EmployeeController با محتوای زیر به پروژه اضافه نمائید:

using System;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication8.Models;

namespace MvcApplication8.Controllers
{
public class EmployeeController : Controller
{
public ActionResult Create()
{
var employee = new Employee { AddDate = DateTime.Now };
return View(employee);
}
}
}

بر روی متد Create کلیک راست کرده و یک View ساده را برای آن ایجاد نمائید. سپس محتوای این View را به صورت زیر تغییر دهید:

@model MvcApplication8.Models.Employee
@{
ViewBag.Title = "Create";
}

<h2>Create An Employee</h2>

@using (Html.BeginForm(actionName: "Create", controllerName: "Employee"))
{
@Html.EditorForModel()
<input type="submit" value="Save" />
}

اکنون اگر پروژه را اجرا کرده و مسیر http://localhost/employee/create را وارد نمائید، یک صفحه ورود اطلاعات تولید شده به صورت خودکار را مشاهده خواهید کرد. متد Html.EditorForModel بر اساس اطلاعات خواص عمومی مدل، یک فرم خودکار را تشکیل می‌دهد.
البته فرم تولیدی به این شکل شاید آنچنان مطلوب نباشد، از این جهت که برای مثال Id را هم لحاظ کرده، در صورتیکه قرار است این Id توسط بانک اطلاعاتی انتساب داده شود و نیازی نیست تا کاربر آن‌را وارد نماید. یا مثلا برچسب AddDate نباید به این شکل صرفا بر اساس نام خاصیت متناظر با آن تولید شود و مواردی از این دست. به عبارتی نیاز به سفارشی سازی کار این فرم ساز توکار ASP.NET MVC وجود دارد که ادامه بحث جاری را تشکیل خواهد داد.



سفارشی سازی فرم ساز توکار ASP.NET MVC با کمک Metadata خواص

برای اینکه بتوان نحوه نمایش فرم خودکار تولید شده را سفارشی کرد، می‌توان از یک سری attribute و data annotations توکار دات نت و ASP.NET MVC استفاده کرد و نهایتا این metadata توسط فریم ورک، مورد استفاده قرار خواهند گرفت. برای مثال:

using System;
using System.ComponentModel;
using System.ComponentModel.DataAnnotations;
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication8.Models
{
public class Employee
{
//[ScaffoldColumn(false)]

[HiddenInput(DisplayValue=false)]
public int Id { set; get; }

public string Name { set; get; }

[DisplayName("Annual Salary ($)")]
public decimal Salary { set; get; }

public string Address { set; get; }

[DisplayName("Is Male?")]
public bool IsMale { set; get; }

[DisplayName("Start Date")]
[DataType(DataType.Date)]
public DateTime AddDate { set; get; }
}
}

در اینجا به کمک ویژگی HiddenInput از نمایش عمومی خاصیت Id جلوگیری خواهیم کرد یا توسط ویژگی DisplayName، برچسب دلخواه خود را به عناصر فرم تشکیل شده، انتساب خواهیم داد. اگر نیاز باشد تا خاصیتی کلا از رابط کاربری حذف شود می‌توان از ویژگی ScaffoldColumn با مقدار false استفاده کرد. یا توسط DataType، مشخص کرده‌ایم که نوع ورودی فقط قرار است Date باشد و نیازی به قسمت Time آن نداریم.
DataType شامل نوع‌های از پیش تعریف شده دیگری نیز هست. برای مثال اگر نیاز به نمایش TextArea بود از مقدار MultilineText، ‌استفاده کنید:

[DataType(DataType.MultilineText)]

یا برای نمایش PasswordBox از مقدار Password می‌توان کمک گرفت. اگر نیاز دارید تا آدرس ایمیلی به شکل یک لینک mailto نمایش داده شود از مقدار EmailAddress استفاده کنید. به کمک مقدار Url، متن خروجی به صورت خودکار تبدیل به یک آدرس قابل کلیک خواهد شد.
اکنون اگر پروژه را مجددا کامپایل کنیم و به آدرس ایجاد یک کارمند جدید مراجعه نمائیم، با رابط کاربری بهتری مواجه خواهیم شد.



سفارشی سازی ظاهر فرم ساز توکار ASP.NET MVC

در ادامه اگر بخواهیم ظاهر این فرم را اندکی سفارشی‌تر کنیم، بهتر است به سورس صفحه تولیدی در مرورگر مراجعه کنیم. در اینجا یک سری عناصر HTML محصور شده با div را خواهیم یافت. هر کدام از این‌ها هم با classهای css خاص خود تعریف شده‌اند. بنابراین اگر علاقمند باشیم که رنگ و قلم و غیره این موارد تغییر دهیم، تنها کافی است فایل css برنامه را ویرایش کنیم و نیازی به دستکاری مستقیم کدهای برنامه نیست.



انتساب قالب‌های سفارشی به خواص یک شیء

تا اینجا در مورد نحوه سفارشی سازی رنگ، قلم، برچسب و نوع داده‌های هر کدام از عناصر نهایی نمایش داده شده، توضیحاتی را ملاحظه نمودید.
در فرم تولیدی نهایی، خاصیت bool تعریف شده به صورت خودکار به یک checkbox تبدیل شده است. چقدر خوب می‌شد اگر امکان تبدیل آن مثلا به RadioButton انتخاب مرد یا زن بودن کارمند ثبت شده در سیستم وجود داشت. برای اصلاح یا تغییر این مورد، باز هم می‌توان از متادیتای خواص، جهت تعریف قالبی خاص برای هر کدام از خواص مدل استفاده کرد.
به پوشه Views/Shared مراجعه کرده و یک پوشه جدید به نام EditorTemplates را ایجاد نمائید. بر روی این پوشه کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در صفحه باز شده، گزینه «Create as a partial view» را انتخاب نمائید و نام آن‌را هم مثلا GenderOptions وارد کنید. همچنین گزینه «Create a strongly typed view» را نیز انتخاب کنید. مقدار Model class را مساوی bool وارد نمائید. فعلا یک hello داخل این صفحه جدید وارد کرده و سپس خاصیت IsMale را به نحو زیر تغییر دهید:

[DisplayName("Gender")]
[UIHint("GenderOptions")]
public bool IsMale { set; get; }

توسط ویژگی UIHint، می‌توان یک خاصیت را به یک partial view متصل کرد. در اینجا خاصیت IsMale به partial view ایی به نام GenderOptions متصل شده است. اکنون اگر برنامه را کامپایل و اجرا کرده و آدرس ایجاد یک کارمند جدید را ملاحظه کنید، بجای Checkbox باید یک hello نمایش داده شود.
محتویات این Partial view هم نهایتا به شکل زیر خواهند بود:

@model bool
<p>@Html.RadioButton("", false, !Model) Female</p>
<p>@Html.RadioButton("", true, Model) Male</p>

در اینجا Model که از نوع bool تعریف شده، به خاصیت IsMale اشاره خواهد کرد. دو RadioButton هم برای انتخاب بین حالت زن و مرد تعریف شده‌اند.

یا یک مثال جالب دیگر در این زمینه می‌تواند تبدیل enum به یک Dropdownlist باشد. در این حالت partial view ما شکل زیر را خواهد یافت:

@model Enum
@Html.DropDownListFor(m => m, Enum.GetValues(Model.GetType())
.Cast<Enum>()
.Select(m => {
string enumVal = Enum.GetName(Model.GetType(), m);
return new SelectListItem() {
Selected = (Model.ToString() == enumVal),
Text = enumVal,
Value = enumVal
};
}))

و برای استفاده از آن، از ویژگی زیر می‌توان کمک گرفت (مزین کردن خاصیتی از نوع یک enum دلخواه، جهت تبدیل خودکار آن به یک دراپ داون لیست):

[UIHint("Enum")]


سایر متدهای کمکی تولید و نمایش خودکار اطلاعات از روی اطلاعات مدل‌های برنامه

متدهای دیگری نیز در رده‌ی Templated helpers قرار می‌گیرند. اگر از متد Html.EditorFor استفاده کنیم، از تمام این اطلاعات متادیتای تعریف شده نیز استفاده خواهد کرد. همانطور که در قسمت قبل (قسمت 11) نیز توضیح داده شد، صفحه استاندارد Add view در VS.NET به همراه یک سری قالب تولید فرم‌های Create و Edit هم هست که دقیقا کد نهایی تولیدی را بر اساس همین متد تولید می‌کند.
استفاده از Html.EditorFor انعطاف پذیری بیشتری را به همراه دارد. برای مثال اگر یک طراح وب، طرح ویژه‌ای را در مورد ظاهر فرم‌های سایت به شما ارائه دهد، بهتر است از این روش استفاده کنید. اما خروجی نهایی Html.EditorForModel به کمک تعدادی متادیتا و اندکی دستکاری CSS، از دیدگاه یک برنامه نویس بی نقص است!
به علاوه، متد Html.DisplayForModel نیز مهیا است. بجای اینکه کار تولید رابط کاربری اطلاعات نمایش جزئیات یک شیء را انجام دهید، اجازه دهید تا متد Html.DisplayForModel اینکار را انجام دهد. سفارشی سازی آن نیز همانند قبل است و بر اساس متادیتای خواص انجام می‌شود. در این حالت، مسیر پیش فرض جستجوی قالب‌های UIHint آن، Views/Shared/DisplayTemplates می‌باشد. همچنین Html.DisplayFor نیز جهت کار با یک خاصیت مدل تدارک دیده شده است. البته باید درنظر داشت که استفاده از پوشه Views/Shared اجباری نیست. برای مثال اگر از پوشه Views/Home/DisplayTemplates استفاده کنیم، قالب‌های سفارشی تهیه شده تنها جهت Viewهای کنترلر home قابل استفاده خواهند بود.
یکی دیگر از ویژگی‌هایی که جهت سفارشی سازی نحوه نمایش خودکار اطلاعات می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد، DisplayFormat است. برای مثال اگر مقدار خاصیت در حال نمایش نال بود، می‌توان مقدار دیگری را نمایش داد:

[DisplayFormat(NullDisplayText = "-")]

یا اگر علاقمند بودیم که فرمت اطلاعات در حال نمایش را تغییر دهیم، به نحو زیر می‌توان عمل کرد:

[DisplayFormat(DataFormatString  = "{0:n}")]

مقدار DataFormatString در پشت صحنه در متد string.Format مورد استفاده قرار می‌گیرد.
و اگر بخواهیم که این ویژگی در حالت تولید فرم ویرایش نیز درنظر گرفته شود، می‌توان خاصیت ApplyFormatInEditMode را نیز مقدار دهی کرد:

[DisplayFormat(DataFormatString  = "{0:n}", ApplyFormatInEditMode = true)]



بازنویسی قالب‌های پیش فرض تولید فرم یا نمایش اطلاعات خودکار ASP.NET MVC

یکی دیگر از قرارداهای بکارگرفته شده در حین استفاده از قالب‌های سفارشی، استفاده از نام اشیاء می‌باشد. مثلا در پوشه Views/Shared/DisplayTemplates، اگر یک Partial view به نام String.cshtml وجود داشته باشد، از این پس نحوه رندر کلیه خواص رشته‌ای تمام مدل‌ها، بر اساس محتوای فایل String.cshtml مشخص می‌شود؛ به همین ترتیب در مورد datetime و سایر انواع مهیا.
برای مثال اگر خواستید تمام تاریخ‌های میلادی دریافتی از بانک اطلاعاتی را شمسی نمایش دهید، فقط کافی است یک فایل datetime.cshtml سفارشی را تولید کنید که Model آن تاریخ میلادی دریافتی است و نهایتا کار این Partial view، رندر تاریخ تبدیل شده به همراه تگ‌های سفارشی مورد نظر می‌باشد. در این حالت نیازی به ذکر ویژگی UIHint نیز نخواهد بود و همه چیز خودکار است.
به همین ترتیب اگر نام مدل ما Employee باشد و فایل Partial view ایی به نام Employee.cshtml در پوشه Views/Shared/DisplayTemplates قرار گیرد، متد Html.DisplayForModel به صورت پیش فرض از محتوای این فایل جهت رندر اطلاعات نمایش جزئیات شیء Employee استفاده خواهد کرد.
داخل Partial viewهای سفارشی تعریف شده به کمک خاصیت ViewData.TemplateInfo.FormattedModelValue مقدار نهایی فرمت شده قابل استفاده را فراهم می‌کند. این مورد هم از این جهت حائز اهمیت است که نیازی نباشد تا ویژگی DisplayFormat را به صورت دستی پردازش کنیم. همچنین اطلاعات ViewData.ModelMetadata نیز دراینجا قابل دسترسی هستند.



سؤال: Partial View چیست؟

همانطور که از نام Partial view بر‌می‌آید، هدف آن رندر کردن قسمتی از صفحه است به همراه استفاده مجدد از کدهای تولید رابط کاربری در چندین و چند View؛ چیزی شبیه به User controls در ASP.NET Web forms البته با این تفاوت که Page life cycle و Code behind و سایر موارد مشابه آن در اینجا حذف شده‌اند. همچنین از Partial viewها برای به روز رسانی قسمتی از صفحه حین فراخوانی‌های Ajaxایی نیز استفاده می‌شود. مهم‌ترین کاربرد Partial views علاوه بر استفاده مجدد از کدها، خلوت کردن Viewهای شلوغ است جهت ساده‌تر سازی نگهداری آن‌ها در طول زمان (یک نوع Refactoring فایل‌های View محسوب می‌شوند).
پسوند این فایل‌ها نیز بسته به موتور View مورد استفاده تعیین می‌شود. برای مثال حین استفاده از Razor، پسوند Partial views همان cshtml یا vbhtml می‌باشد. یا اگر از web forms view engine استفاده شود، پسوند آن‌ها ascx است (همانند User controls در وب فرم‌ها).
البته چون در حالت استفاده از موتور Razor، پسوند View و Partial viewها یکی است، مرسوم شده است که نام Partial viewها را با یک underline شروع کنیم تا بتوان بین این دو تمایز قائل شد.
اگر این فایل‌ها را در پوشه Views/Shared تعریف کنیم، در تمام Viewها قابل استفاده خواهند بود. اما اگر مثلا در پوشه Views/Home آن‌هارا قرار دهیم، تنها در Viewهای متعلق به کنترلر Home، قابل بکارگیری می‌باشند.
Partial views را نیز می‌توان strongly typed تعریف کرد و به این ترتیب با مشخص سازی دقیق نوع model آن، علاوه بر بهره‌مندی از Intellisense خودکار، رندر آن‌را نیز تحت کنترل کامپایلر قرار داد.
مقدار Model در یک View بر اساس اطلاعات مدلی که به آن ارسال شده است تعیین می‌گردد. اما در یک Partial view که جزئی از یک View را نهایتا تشکیل خواهد داد، بر اساس مقدار ارسالی از طریق View معین می‌گردد.

یک مثال
در ادامه قصد داریم کد حلقه نمایش لیستی از عناصر تولید شده توسط VS.NET را به یک Partial view منتقل و Refactor کنیم.
ابتدا یک منبع داده فرضی زیر را در نظر بگیرید:
using System;
using System.Collections.Generic;

namespace MvcApplication8.Models
{
public class Employees
{
public IList<Employee> CreateEmployees()
{
return new[]
{
new Employee { Id = 1, AddDate = DateTime.Now.AddYears(-3), Name = "Emp-01", Salary = 3000},
new Employee { Id = 2, AddDate = DateTime.Now.AddYears(-2), Name = "Emp-02", Salary = 2000},
new Employee { Id = 3, AddDate = DateTime.Now.AddYears(-1), Name = "Emp-03", Salary = 1000}
};
}
}
}

سپس از آن در یک کنترلر برای بازگشت لیستی از کارکنان استفاده خواهیم کرد:

public ActionResult EmployeeList()
{
var list = new Employees().CreateEmployees();
return View(list);
}

View متناظر با این متد را هم با کلیک راست بر روی متد، انتخاب گزینه Add view و سپس ایجاد یک strongly typed view از نوع کلاس Employee، ایجاد خواهیم کرد.
در ادامه قصد داریم بدنه حلقه زیر را refactor کنیم و آن‌را به یک Parial view منتقل نمائیم تا View ما اندکی خلوت‌تر و مفهوم‌تر شود:

@foreach (var item in Model) {
<tr>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Name)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Salary)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.Address)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.IsMale)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(modelItem => item.AddDate)
</td>
<td>
@Html.ActionLink("Edit", "Edit", new { id=item.Id }) |
@Html.ActionLink("Details", "Details", new { id=item.Id }) |
@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id=item.Id })
</td>
</tr>
}

سپس بر روی پوشه Views/Employee کلیک راست کرده و گزینه Add|View را انتخاب کنید. در اینجا نام _EmployeeItem را وارد کرده و همچنین گزینه Create as a partial view و create a strongly typed view را نیز انتخاب کنید. نوع مدل هم Employee خواهد بود. به این ترتیب فایل زیر تشکیل خواهد شد:
\Views\Employee\_EmployeeItem.cshtml

ابتدای نام فایل‌را با underline شروع کرده‌ایم تا بتوان بین Viewها و Partial views تفاوت قائل شد. همچنین این Partial view چون داخل پوشه Employee تعریف شده، فقط در Viewهای کنترلر Employee در دسترس خواهد بود.
در ادامه کل بدنه حلقه فوق را cut کرده و در این فایل جدید paste نمائید. مرحله اول refactoring یک view به همین نحو آغاز می‌شود. البته در این حالت قادر به استفاده از Partial view نخواهیم بود چون اطلاعاتی که به این فایل ارسال می‌گردد و مدلی که در دسترس آن است از نوع Employee است و نه لیستی از کارمندان. به همین جهت باید item را با Model جایگزین کرد:

@model MvcApplication8.Models.Employee

<tr>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.Name)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.Salary)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.Address)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.IsMale)
</td>
<td>
@Html.DisplayFor(x => x.AddDate)
</td>
<td>
@Html.ActionLink("Edit", "Edit", new { id = Model.Id }) |
@Html.ActionLink("Details", "Details", new { id = Model.Id }) |
@Html.ActionLink("Delete", "Delete", new { id = Model.Id })
</td>
</tr>


سپس برای استفاده از این Partial view در صفحه نمایش لیست کارمندان خواهیم داشت:

@foreach (var item in Model) {
@Html.Partial("_EmployeeItem", item)
}

متد Html.Partial، اطلاعات یک Partial view را پردازش و تبدیل به یک رشته کرده و در اختیار Razor قرار می‌دهد تا در صفحه نمایش داده شود. پارامتر اول آن نام Partial view مورد نظر است (نیازی به ذکر پسوند فایل نیست) و پارامتر دوم، اطلاعاتی است که به آن ارسال خواهد شد.
متد دیگری هم وجود دارد به نام Html.RenderPartial. کار این متد نوشتن مستقیم در Response است، برخلاف Html.Partial که فقط یک رشته را بر می‌گرداند.



نمایش اطلاعات از کنترلر‌های مختلف در یک صفحه

Html.Partial بر اساس اطلاعات مدل ارسالی از یک کنترلر، کار رندر قسمتی از آن‌را در یک View خاص عهده دار خواهد شد. اما اگر بخواهیم مثلا در یک صفحه یک قسمت را به نمایش آخرین اخبار و یک قسمت را به نمایش آخرین وضعیت آب و هوا اختصاص دهیم، از روش دیگری به نام RenderAction می‌توان کمک گرفت. در اینجا هم دو متد Html.Action و Html.RenderAction وجود دارند. اولی یک رشته را بر می‌گرداند و دومی اطلاعات را مستقیما در Response درج می‌کند.

یک مثال:
کنترلر جدیدی را به نام MenuController به پروژه اضافه کنید:
using System.Web.Mvc;

namespace MvcApplication8.Controllers
{
public class MenuController : Controller
{
[ChildActionOnly]
public ActionResult ShowMenu(string options)
{
return PartialView(viewName: "_ShowMenu", model: options);
}
}
}

سپس بر روی نام متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. در اینجا قصد داریم یک partial view که نامش با underline شروع می‌شود را اضافه کنیم. مثلا با محتوای زیر ( با توجه به اینکه مدل ارسالی از نوع رشته‌ای است):

@model string

<ul>
<li>
@Model
</li>
</ul>

حین فراخوانی متد Html.Action، یک متد در یک کنترلر فراخوانی خواهد شد (که شامل ارائه درخواست و طی سیکل کامل پردازشی آن کنترلر نیز خواهد بود). سپس آن متد با بازگشت دادن یک PartialView، اطلاعات پردازش شده یک partial view را به فراخوان بازگشت می‌دهد. اگر نامی ذکر نشود، همان نام متد در نظر گرفته خواهد شد. البته از آنجائیکه در این مثال در ابتدای نام Partial view یک underline قرار دادیم، نیاز خواهد بود تا این نام صریحا ذکر گردد (چون دیگر هم نام متد یا ActionName آن نیست). ویژگی ChildActionOnly سبب می‌شود تا این متد ویژه تنها از طریق فراخوانی Html.Action در دسترس باشد.
برای استفاده از آن هم در Viewایی دیگر خواهیم داشت:

@Html.Action(actionName: "ShowMenu", controllerName: "Menu", 
routeValues: new { options = "some data..." })

در اینجا هم پارامتر ارسالی به کمک anonymously typed objects مشخص و مقدار دهی شده است.


سؤال مهم: چه تفاوتی بین RenderPartial و RenderAction وجود دارد؟ به نظر هر دو یک کار را انجام می‌دهند، هر دو مقداری HTML را پس از پرداش به صفحه تزریق می‌کنند.
پاسخ: اگر View والد، دارای کلیه اطلاعات لازم جهت نمایش اطلاعات Partial view است، از RenderPartial استفاده کنید. به این ترتیب برخلاف حالت RenderAction درخواست جدیدی به ASP.NET Pipeline صادر نشده و کارآیی نهایی بهتر خواهد بود. صرفا یک الحاق ساده به صفحه انجام خواهد شد.
اما اگر برای رندر کردن این قسمت از صفحه که قرار است اضافه شود، نیاز به دریافت اطلاعات دیگری خارج از اطلاعات مهیا می‌باشد، از روش RenderAction استفاده کنید. برای مثال اگر در صفحه جاری قرار است لیست پروژه‌ها نمایش داده شود و در کنار صفحه مثلا منوی خاصی باید قرار گیرد، اطلاعات این منو در View جاری فراهم نیست (و همچنین مرتبط به آن هم نیست). بنابراین از روش RenderAction برای حل این مساله می‌توان کمک گرفت.
به صورت خلاصه برای نمایش اطلاعات تکراری در صفحات مختلف سایت در حالتیکه این اطلاعات از قسمت‌های دیگر صفحه ایزوله است (مثلا نمایش چند ویجت مختلف در صفحه)، روش RenderAction ارجحیت دارد.


یک نکته
فراخوانی متدهای RenderAction و RenderPartial در حین کار با Razor باید به شکل فراخوانی یک متد داخل {} باشند:

@{ Html.RenderAction("About"); }
And not @Html.RenderAction("About")

علت این است که @ به تنهایی به معنای نوشتن در Response است. متد RenderAction هم خروجی ندارد و مستقیما در Response اطلاعات خودش را درج می‌کند. بنابراین این دو با هم همخوانی ندارند و باید به شکل یک متد معمولی با آن رفتار کرد.
اگر حجم اطلاعاتی که قرار است در صفحه درج شود بالا است، متدهای RenderAction و RenderPartial نسبت به Html.Action و Html.Partial کارآیی بهتری دارند؛ چون یک مرحله تبدیل کل اطلاعات به رشته و سپس درج نتیجه در Response، در آن‌ها حذف شده است.


مطالب
پیاده سازی RabbitMQ
RabbitMq شبیه به یک صف FIFO عمل میکند؛ یعنی داده‌ها به ترتیب وارد queue میشوند و به ترتیب نیز به Consumer‌ها ارسال میشوند. برای شروع، یک سولوشن جدید را به نام RabbitMqExample ایجاد میکنیم و پروژه‌های زیر را به آن اضافه میکنیم.
  • یک پروژه از نوع Asp.Net Core Web Application ایجاد میکنیم به نام RabbiMqExample.Producer که همان ارسال کننده (Producer) میباشد.
  • یک پروژه از نوع Asp.Net Core Web Application به نام RabbitMqExample.Consumer برای دریافت کننده (Consumer).
  • یک پروژه از نوع Class library .Net Core به نام RabbitMqExample.Common که شامل سرویس‌ها و مدل‌های مشترک بین Producer و Consumer میباشد.
ابتدا در لایه Common یک کلاس برای دریافت اطلاعات RabbitMq از appsettings.json ایجاد میکنیم.
public class RabbitMqConfiguration
{
    public string HostName { get; set; }
    public string Username { get; set; }
    public string Password { get; set; }
}
سپس یک سرویس را برای برقراری ارتباط با RabbitMq ایجاد میکنیم
public interface IRabbitMqService
{
    IConnection CreateChannel();
}

public class RabbitMqService : IRabbitMqService
{
    private readonly RabbitMqConfiguration _configuration;
    public RabbitMqService(IOptions<RabbitMqConfiguration> options)
    {
        _configuration = options.Value;
    }
    public IConnection CreateChannel()
    {
        ConnectionFactory connection = new ConnectionFactory()
        {
            UserName = _configuration.Username,
            Password = _configuration.Password,
            HostName = _configuration.HostName
        };
        connection.DispatchConsumersAsync = true;
        var channel = connection.CreateConnection();
        return channel;
    }
}
در متد CreateChannel، اطلاعات موردنیاز برای ارتباط با RabbitMq را مانند هاست، نام کاربری و کلمه عبور، وارد میکنیم که از appsettings.json خوانده شده‌اند. مقدار پیش‌فرض نام کاربری و کلمه عبور، guest میباشد.
 اگر بخواهید Consumer شما داده‌های queue‌ها را به صورت async دریافت کند، باید مقدار پراپرتی DispatchConsumersAsync مربوط به ConnectionFactory را برابر true کنید. مقدار پیشفرض آن false است.  
در ادامه یک کلاس را برای رجیستر کردن سرویس‌ها ایجاد میکنیم؛ در لایه Common.
public static class StartupExtension
{
    public static void AddCommonService(this IServiceCollection services, IConfiguration configuration)
    {
        services.Configure<RabbitMqConfiguration>(a => configuration.GetSection(nameof(RabbitMqConfiguration)).Bind(a));
        services.AddSingleton<IRabbitMqService, RabbitMqService>();
    }
}
پکیج‌های مورد نیاز این لایه :
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="Microsoft.Extensions.Configuration.Abstractions" Version="5.0.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.Extensions.Configuration.Binder" Version="5.0.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.Extensions.DependencyInjection" Version="5.0.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.Extensions.DependencyInjection.Abstractions" Version="5.0.0" />
    <PackageReference Include="Microsoft.Extensions.Options" Version="5.0.0" />
    <PackageReference Include="RabbitMQ.Client" Version="6.2.1" />
  </ItemGroup>
تا به اینجا موارد مربوط به لایه Common تمام شده؛ در ادامه باید یک Consumer و یک Producer را ایجاد کنیم.
در لایه Consumer برای دریافت داده‌ها از RabbitMq؛ یک سرویس را به نام ConsumerService ایجاد میکنیم:
public interface IConsumerService
{
    Task ReadMessgaes();
}

public class ConsumerService : IConsumerService, IDisposable
{
    private readonly IModel _model;
    private readonly IConnection _connection;
    public ConsumerService(IRabbitMqService rabbitMqService)
    {
        _connection = rabbitMqService.CreateChannel();
        _model = _connection.CreateModel();
        _model.QueueDeclare(_queueName, durable: true, exclusive: false, autoDelete: false);
        _model.ExchangeDeclare("UserExchange", ExchangeType.Fanout, durable: true, autoDelete: false);
        _model.QueueBind(_queueName, "UserExchange", string.Empty);
    }
    const string _queueName = "User";
    public async Task ReadMessgaes()
    {
        var consumer = new AsyncEventingBasicConsumer(_model);
        consumer.Received += async (ch, ea) =>
        {
            var body = ea.Body.ToArray();
            var text = System.Text.Encoding.UTF8.GetString(body);
            Console.WriteLine(text);
            await Task.CompletedTask;
            _model.BasicAck(ea.DeliveryTag, false);
        };
        _model.BasicConsume(_queueName, false, consumer);
        await Task.CompletedTask;
    }

    public void Dispose()
    {
        if (_model.IsOpen)
            _model.Close();
        if (_connection.IsOpen)
            _connection.Close();
    }
}
ابتدا connection را ایجاد کرده‌ایم؛ توسط متد CreateChannel که آنرا در سرویس قبلی پیاده سازی کردیم.
بعد از ایجاد IModel، باید queue مربوطه را معرفی کنیم که با استفاده از متد QueueDeclare این کار را انجام داده‌ایم. 
پارامترهای متد QueueDeclare:
  • پارامتر اول، اسم queue میباشد 
  • پارامتر durable مشخص میکند که داده‌ها به صورت مانا باشند یا نه. اگر برابر true باشد، دیتاهای مربوط به queue‌ها، در دیسک ذخیره میشوند؛ اما اگر برابر false باشد، بر روی حافظه ذخیره میشوند. در محیط‌هایی که مانایی اطلاعات مهم میباشد، باید مقدار این پارامتر را true کنید.
  • پارامتر سوم: اطلاعات بیشتر
  • پارامتر autoDelete اگر برابر true باشد، زمانی که تمامی Consumer‌ها ارتباطشان با RabbitMq قطع شود، queue هم پاک میشود. اما اگر برابر true باشد، queue باقی میماند؛ حتی اگر هیچ Consumer ای به آن وصل نباشد.
در ادامه باید Exchange مربوط به queue را مشخص کنیم. متد ExchangeDeclare یک Exchange را ایجاد میکند. پارامتر‌های متد ExchangeDeclare:
  • نام Exchange
  • نوع Exchange که میتواند Headers , Topic ,  Fanout یا Direct باشد. اگر برابر Fanout باشد و اگر داده‌ای وارد Exchange شود، آن‌را به تمامی queue هایی که به آن بایند شده‌است، ارسال میکند. اما اگر نوع آن Direct باشد، داده را به یک queue مشخص ارسال میکند؛ با استفاده از پارامتر routeKey.
  • پارامتر‌های بعدی، durable و autoDelete هستند که همانند پارامترهای QueueDeclare عمل میکنند.
سپس در ادامه با استفاده از متد QueueBind میتوانیم queue ایجاد شده را به exchange ایجاد شده، بایند کنیم. پارامتر اول، اسم queue و پارامتر دوم، اسم exchange میباشد و پارامتر سوم، routeKey میباشد و چون نوع Exchange ایجاد شده از نوع Fanout است، آنرا خالی میگذاریم. 

چون هنگام تعریف queue مقدار پارامتر DispatchConsumersAsync مربوط به ConnectionFactory را برابر true کردیم، در اینجا نیز باید بجای EventingBasicConsumer، از AsyncEventingBasicConsumer استفاده کنیم. اگر مقدار DispatchConsumersAsync برابر false باشد، باید از EventingBasicConsumer برای ایجاد Consumer استفاده کنید. 

سپس باید EventHandler مربوط به دریافت داده‌ها از queue را پیاده سازی کنیم. event مربوط به Received، زمانی اجرا میشود که داده‌ای به queue ارسال شود. زمانیکه داده‌ای ارسال میشود، وارد event مربوطه میشود و ابتدا آنرا به صورت byte دریافت میکنیم. سپس رشته‌ی ارسالی آن‌را توسط متد GetString، بدست می‌آوریم و داده‌ی ارسال شده را در صفحه‌ی کنسول نمایش میدهیم.

 در ادامه به RabbitMq اطلاع میدهیم که داده‌ای که ارسال شده برای queue، توسط Consumer دریافت شده؛ با استفاده از متد BasicAck. این کار یک delivery  به RabbitMq ارسال میکند تا دیتای ارسال شده را را پاک کند. اگر این متد را فراخوانی نکنیم، هربار که برنامه اجرا میشود، تمامی دیتاهای قبلی را مجددا دریافت میکنیم و تا زمانیکه delivery را به RabbitMq نفرستیم، داده‌ها را پاک نمیکند.

نکته آخر در Consumer، متد BasicConsume است که عملا Consumer ایجاد شده را به RabbitMq معرفی میکند. برای دریافت داده‌ها و ثبت Consumer، نیازمند آن هستیم تا یکبار متد ReadMessage فراخوانی شود. برای همین یک HostedService ایجاد میکنیم تا یکبار این متد را فراخوانی کند:
public class ConsumerHostedService : BackgroundService
{
    private readonly IConsumerService _consumerService;

    public ConsumerHostedService(IConsumerService consumerService)
    {
        _consumerService = consumerService;
    }

    protected override async Task ExecuteAsync(CancellationToken stoppingToken)
    {
        await _consumerService.ReadMessgaes();
    }
}
در نهایت سرویس‌های ایجاد شده را رجیستر میکنیم؛ در Startup لایه Consumer
public class Startup
{
    public Startup(IConfiguration configuration)
    {
        Configuration = configuration;
    }

    public IConfiguration Configuration { get; set; }
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        services.AddCommonService(Configuration);
        services.AddSingleton<IConsumerService, ConsumerService>();
        services.AddHostedService<ConsumerHostedService>();
    }
    public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
    {
    }
}
تا به اینجا کارهای مربوط به Consumer تمام شده و باید قسمت Producer آنرا پیاده سازی کنیم.
در لایه Producer یک کنترلر به نام RabbitController را ایجاد میکنیم که شامل یک متد میباشد که داده‌ها را به Queue ارسال میکند:
[Route("api/[controller]/[action]")]
[ApiController]
public class RabbitController : ControllerBase
{
    private readonly IRabbitMqService _rabbitMqService;

    public HomeController(IRabbitMqService rabbitMqService)
    {
        _rabbitMqService = rabbitMqService;
    }
    [HttpPost]
    public IActionResult SendMessage()
    {
        using var connection = _rabbitMqService.CreateChannel();
        using var model = connection.CreateModel();
        var body = Encoding.UTF8.GetBytes("Hi");
        model.BasicPublish("UserExchange",
                             string.Empty,
                             basicProperties: null,
                             body: body);

        return Ok();
    }
}
در متد SendMessage، ابتدا ارتباط خود را با RabbitMq برقرار میکنیم و سپس دیتای "Hi" را به صورت byte، به RabbitMq ارسال میکنیم؛ توسط متد BasicPublish.
پارامتر اول، اسم Exchange است و پارامتر دوم، routeKey و body هم دیتای ارسالی میباشد. در نهایت سرویس‌های مربوط به لایه Producer را رجیستر میکنیم؛ در Startup لایه Consumer:
public class Startup
{
    public Startup(IConfiguration configuration)
    {
        Configuration = configuration;
    }

    public IConfiguration Configuration { get; set; }
    public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
    {
        services.AddControllers();
        services.AddCommonService(Configuration);
    }
    public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
    {
        app.UseRouting();

        app.UseEndpoints(endpoints =>
        {
            endpoints.MapDefaultControllerRoute();
        });
    }
}
اکنون اگر هر دو پروژه را اجرا کنید و متد SendMessage مربوط به کنترلر Rabbit را فراخوانی کنید، بعد از آنکه پیام شما ارسال شد، در صفحه کنسول مربوط به Consumer، رشته ارسال شده را مشاهده میکنید.
فایل appsetting.json مربوط به پروژه‌های Consumer و Producer:
{
  "RabbitMqConfiguration": {
    "HostName": "localhost",
    "Username": "guest",
    "Password": "guest"
  }
}
فایل docker-compose.yml برای اجرای RabbitMq بر روی داکر:
version: "3.2"
services:
  rabbitmq:
    image: rabbitmq:3-management-alpine
    container_name: 'rabbitmq'
    ports:
        - 5672:5672
        - 15672:15672
کدهای این مقاله را میتوانید از گیت‌هاب دانلود کنید.
مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت یازدهم- استفاده از تامین کننده‌های هویت خارجی
همیشه نمی‌توان کاربران را وادار به استفاده‌ی از صفحه‌ی لاگین برنامه‌ی IDP کرد. ممکن است کاربران بخواهند توسط سطوح دسترسی خود در یک شبکه‌ی ویندوزی به سیستم وارد شوند و یا از Social identity providers مانند تلگرام، گوگل، فیس‌بوک، توئیتر و امثال آن‌ها برای ورود به سیستم استفاده کنند. برای مثال شاید کاربری بخواهد توسط اکانت گوگل خود به سیستم وارد شود. همچنین مباحث two-factor authentication را نیز باید مدنظر داشت؛ برای مثال ارسال یک کد موقت از طریق ایمیل و یا SMS و ترکیب آن با روش فعلی ورود به سیستم جهت بالا بردن میزان امنیت برنامه.
در این مطلب نحوه‌ی یکپارچه سازی Windows Authentication دومین‌های ویندوزی را با IdentityServer بررسی می‌کنیم.


کار با تامین کننده‌های هویت خارجی

اغلب کاربران، دارای اکانت ثبت شده‌ای در جای دیگری نیز هستند و شاید آنچنان نسبت به ایجاد اکانت جدیدی در IDP ما رضایت نداشته باشند. برای چنین حالتی، امکان یکپارچه سازی IdentityServer با انواع و اقسام IDP‌های دیگر نیز پیش بینی شده‌است. در اینجا تمام این‌ها، روش‌های مختلفی برای ورود به سیستم، توسط یک کاربر هستند. کاربر ممکن است توسط اکانت خود در شبکه‌ی ویندوزی به سیستم وارد شود و یا توسط اکانت خود در گوگل، اما در نهایت از دیدگاه سیستم ما، یک کاربر مشخص بیشتر نیست.


نگاهی به شیوه‌ی پشتیبانی از تامین کننده‌های هویت خارجی توسط Quick Start UI

Quick Start UI ای را که در «قسمت چهارم - نصب و راه اندازی IdentityServer» به IDP اضافه کردیم، دارای کدهای کار با تامین کننده‌های هویت خارجی نیز می‌باشد. برای بررسی آن، کنترلر DNT.IDP\Controllers\Account\ExternalController.cs را باز کنید:
[HttpGet]
public async Task<IActionResult> Challenge(string provider, string returnUrl)

[HttpGet]
public async Task<IActionResult> Callback()
زمانیکه کاربر بر روی یکی از تامین کننده‌های لاگین خارجی در صفحه‌ی لاگین کلیک می‌کند، اکشن Challenge، نام provider مدنظر را دریافت کرده و پس از آن returnUrl را به اکشن متد Callback به صورت query string ارسال می‌کند. اینجا است که کاربر به تامین کننده‌ی هویت خارجی مانند گوگل منتقل می‌شود. البته مدیریت حالت Windows Authentication و استفاده از اکانت ویندوزی در اینجا متفاوت است؛ از این جهت که از returnUrl پشتیبانی نمی‌کند. در اینجا اطلاعات کاربر از اکانت ویندوزی او به صورت خودکار استخراج شده و به لیست Claims او اضافه می‌شود. سپس یک کوکی رمزنگاری شده از این اطلاعات تولید می‌شود تا در ادامه از محتویات آن استفاده شود.
در اکشن متد Callback، اطلاعات کاربر از کوکی رمزنگاری شده‌ی متد Challenge استخراج می‌شود و بر اساس آن هویت کاربر در سطح IDP شکل می‌گیرد.


فعالسازی Windows Authentication برای ورود به IDP

در ادامه می‌خواهیم برنامه را جهت استفاده‌ی از اکانت ویندوزی کاربران جهت ورود به IDP تنظیم کنیم. برای این منظور باید نکات مطلب «فعالسازی Windows Authentication در برنامه‌های ASP.NET Core 2.0» را پیشتر مطالعه کرده باشید.
پس از فعالسازی Windows Authentication در برنامه، اگر برنامه‌ی IDP را توسط IIS و یا IIS Express و یا HttpSys اجرا کنید، دکمه‌ی جدید Windows را در قسمت External Login مشاهده خواهید کرد:


یک نکته: برچسب این دکمه را در حالت استفاده‌ی از مشتقات IIS، به صورت زیر می‌توان تغییر داد:
namespace DNT.IDP
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.Configure<IISOptions>(iis =>
            {
                iis.AuthenticationDisplayName = "Windows Account";
                iis.AutomaticAuthentication = false;
            });

اتصال کاربر وارد شده‌ی از یک تامین کننده‌ی هویت خارجی به کاربران بانک اطلاعاتی برنامه

سازنده‌ی کنترلر DNT.IDP\Controllers\Account\ExternalController.cs نیز همانند کنترلر Account که آن‌را در قسمت قبل تغییر دادیم، از TestUserStore استفاده می‌کند:
        public ExternalController(
            IIdentityServerInteractionService interaction,
            IClientStore clientStore,
            IEventService events,
            TestUserStore users = null)
        {
            _users = users ?? new TestUserStore(TestUsers.Users);

            _interaction = interaction;
            _clientStore = clientStore;
            _events = events;
        }
بنابراین در ابتدا آن‌را با IUsersService تعویض خواهیم کرد:
        private readonly IUsersService _usersService;
        public ExternalController(
    // ...
            IUsersService usersService)
        {
    // ...
            _usersService = usersService;
        }
و سپس تمام ارجاعات قبلی به users_ را نیز توسط امکانات این سرویس اصلاح می‌کنیم:
الف) در متد FindUserFromExternalProvider
سطر قدیمی
 var user = _users.FindByExternalProvider(provider, providerUserId);
به این صورت تغییر می‌کند:
 var user = await _usersService.GetUserByProviderAsync(provider, providerUserId);
در این حالت امضای این متد نیز باید اصلاح شود تا async شده و همچنین User را بجای TestUser بازگشت دهد:
 private async Task<(User user, string provider, string providerUserId, IEnumerable<Claim> claims)> FindUserFromExternalProvider(AuthenticateResult result)
ب) متد AutoProvisionUser قبلی
private TestUser AutoProvisionUser(string provider, string providerUserId, IEnumerable<Claim> claims)
{
   var user = _users.AutoProvisionUser(provider, providerUserId, claims.ToList());
   return user;
}
نیز باید حذف شود؛ زیرا در ادامه آن‌را با صفحه‌ی ثبت نام کاربر، جایگزین می‌کنیم.
مفهوم «Provisioning a user» در اینجا به معنای درخواست از کاربر، جهت ورود اطلاعاتی مانند نام و نام خانوادگی او است که پیشتر صفحه‌ی ثبت کاربر جدید را برای این منظور در قسمت قبل ایجاد کرده‌ایم و از آن می‌شود در اینجا استفاده‌ی مجدد کرد. بنابراین در ادامه، گردش کاری ورود کاربر از طریق تامین کننده‌ی هویت خارجی را به نحوی اصلاح می‌کنیم که کاربر جدید، ابتدا به صفحه‌ی ثبت نام وارد شود و اطلاعات تکمیلی خود را وارد کند؛ سپس به صورت خودکار به متد Callback بازگشته و ادامه‌ی مراحل را طی نماید:
در اکشن متد نمایش صفحه‌ی ثبت نام کاربر جدید، متد RegisterUser تنها آدرس بازگشت به صفحه‌ی قبلی را دریافت می‌کند:
[HttpGet]
public IActionResult RegisterUser(string returnUrl)
اکنون نیاز است اطلاعات Provider و ProviderUserId را نیز در اینجا دریافت کرد. به همین جهت ViewModel زیر را به برنامه اضافه می‌کنیم:
namespace DNT.IDP.Controllers.UserRegistration
{
    public class RegistrationInputModel
    {
        public string ReturnUrl { get; set; }
        public string Provider { get; set; }
        public string ProviderUserId { get; set; }

        public bool IsProvisioningFromExternal => !string.IsNullOrWhiteSpace(Provider);
    }
}
سپس با داشتن اطلاعات FindUserFromExternalProvider که آن‌را در قسمت الف اصلاح کردیم، اگر خروجی آن null باشد، یعنی کاربری که از سمت تامین کننده‌ی هویت خارجی به برنامه‌ی ما وارد شده‌است، دارای اکانتی در سمت IDP نیست. به همین جهت او را به صفحه‌ی ثبت نام کاربر هدایت می‌کنیم. همچنین پس از پایان کار ثبت نام نیاز است مجددا به همینجا، یعنی متد Callback که فراخوان FindUserFromExternalProvider است، بازگشت:
namespace DNT.IDP.Controllers.Account
{
    [SecurityHeaders]
    [AllowAnonymous]
    public class ExternalController : Controller
    {
        public async Task<IActionResult> Callback()
        {
            var result = await HttpContext.AuthenticateAsync(IdentityServer4.IdentityServerConstants.ExternalCookieAuthenticationScheme);
            var returnUrl = result.Properties.Items["returnUrl"] ?? "~/";

            var (user, provider, providerUserId, claims) = await FindUserFromExternalProvider(result);
            if (user == null)
            {
                // user = AutoProvisionUser(provider, providerUserId, claims);
                
                var returnUrlAfterRegistration = Url.Action("Callback", new { returnUrl = returnUrl });
                var continueWithUrl = Url.Action("RegisterUser", "UserRegistration" ,
                    new { returnUrl = returnUrlAfterRegistration, provider = provider, providerUserId = providerUserId });
                return Redirect(continueWithUrl);
            }
در اینجا نحوه‌ی اصلاح اکشن متد Callback را جهت هدایت یک کاربر جدید به صفحه‌ی ثبت نام و تکمیل اطلاعات مورد نیاز IDP را مشاهده می‌کنید.
returnUrl ارسالی به اکشن متد RegisterUser، به همین اکشن متد جاری اشاره می‌کند. یعنی کاربر پس از تکمیل اطلاعات و اینبار نال نبودن user او، گردش کاری جاری را ادامه خواهد داد.

در ادامه نیاز است امضای متد نمایش صفحه‌ی ثبت نام را نیز بر این اساس اصلاح کنیم:
namespace DNT.IDP.Controllers.UserRegistration
{
    public class UserRegistrationController : Controller
    {
        [HttpGet]
        public IActionResult RegisterUser(RegistrationInputModel registrationInputModel)
        {
            var vm = new RegisterUserViewModel
            {
                ReturnUrl = registrationInputModel.ReturnUrl,
                Provider = registrationInputModel.Provider,
                ProviderUserId = registrationInputModel.ProviderUserId
            };

            return View(vm);
        }
به این ترتیب اطلاعات provider نیز علاوه بر ReturnUrl در اختیار View آن قرار خواهد گرفت. البته RegisterUserViewModel هنوز شامل این خواص اضافی نیست. به همین جهت با ارث بری از RegistrationInputModel، این خواص در اختیار RegisterUserViewModel نیز قرار می‌گیرند:
namespace DNT.IDP.Controllers.UserRegistration
{
    public class RegisterUserViewModel : RegistrationInputModel
    {

اکنون نیاز است RegisterUser.cshtml را اصلاح کنیم:
- ابتدا دو فیلد مخفی دیگر Provider و ProviderUserId را نیز به این فرم اضافه می‌کنیم؛ از این جهت که در حین postback به سمت سرور به مقادیر آن‌ها نیاز داریم:
<inputtype="hidden"asp-for="ReturnUrl"/>
<inputtype="hidden"asp-for="Provider"/>
<inputtype="hidden"asp-for="ProviderUserId"/>
- با توجه به اینکه کاربر از طریق یک تامین کننده‌ی هویت خارجی وارد شده‌است، دیگر نیازی به ورود کلمه‌ی عبور ندارد. به همین جهت خاصیت آن‌را در ViewModel مربوطه به صورت Required تعریف نکرده‌ایم:
@if (!Model.IsProvisioningFromExternal)
{
    <div>
        <label asp-for="Password"></label>
        <input type="password" placeholder="Password"
               asp-for="Password" autocomplete="off">
    </div>
}
مابقی این فرم ثبت نام مانند قبل خواهد بود.

پس از آن نیاز است اطلاعات اکانت خارجی این کاربر را در حین postback و ارسال اطلاعات به اکشن متد RegisterUser، ثبت کنیم:
namespace DNT.IDP.Controllers.UserRegistration
{
    public class UserRegistrationController : Controller
    {
        [HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public async Task<IActionResult> RegisterUser(RegisterUserViewModel model)
        {
    // ...
            
            if (model.IsProvisioningFromExternal)
            {
                userToCreate.UserLogins.Add(new UserLogin
                {
                    LoginProvider = model.Provider,
                    ProviderKey = model.ProviderUserId
                });
            }

            // add it through the repository
            await _usersService.AddUserAsync(userToCreate);

// ...
        }
    }
که اینکار را با مقدار دهی UserLogins کاربر در حال ثبت، انجام داده‌ایم.
همچنین در ادامه‌ی این اکشن متد، کار لاگین خودکار کاربر نیز انجام می‌شود. با توجه به اینکه پس از ثبت اطلاعات کاربر نیاز است مجددا گردش کاری اکشن متد Callback طی شود، این لاگین خودکار را نیز برای حالت ورود از طریق تامین کننده‌ی خارجی، غیرفعال می‌کنیم:
if (!model.IsProvisioningFromExternal)
{
    // log the user in
    // issue authentication cookie with subject ID and username
    var props = new AuthenticationProperties
    {
        IsPersistent = false,
        ExpiresUtc = DateTimeOffset.UtcNow.Add(AccountOptions.RememberMeLoginDuration)
    };
    await HttpContext.SignInAsync(userToCreate.SubjectId, userToCreate.Username, props);
}

بررسی ورود به سیستم توسط دکمه‌ی External Login -> Windows

پس از این تغییرات، اکنون در حین ورود به سیستم (تصویر ابتدای بحث در قسمت فعالسازی اعتبارسنجی ویندوزی)، گزینه‌ی External Login -> Windows را انتخاب می‌کنیم. بلافاصله به صفحه‌ی ثبت‌نام کاربر هدایت خواهیم شد:


همانطور که مشاهده می‌کنید، IDP اکانت ویندوزی جاری را تشخیص داده و فعال کرده‌است. همچنین در اینجا خبری از ورود کلمه‌ی عبور هم نیست.
پس از تکمیل این فرم، بلافاصله کار ثبت اطلاعات کاربر و هدایت خودکار به برنامه‌ی MVC Client انجام می‌شود.
در ادامه از برنامه‌ی کلاینت logout کنید. اکنون در صفحه‌ی login مجددا بر روی دکمه‌ی Windows کلیک نمائید. اینبار بدون پرسیدن سؤالی، لاگین شده و وارد برنامه‌ی کلاینت خواهید شد؛ چون پیشتر کار اتصال اکانت ویندوزی به اکانتی در سمت IDP انجام شده‌است.



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.

یک نکته: برای آزمایش برنامه جهت فعالسازی Windows Authentication بهتر است برنامه‌ی IDP را توسط IIS Express اجرا کنید و یا اگر از IIS Express استفاده نمی‌کنید، نیاز است UseHttpSys فایل program.cs را مطابق توضیحات «یک نکته‌ی تکمیلی: UseHttpSys و استفاده‌ی از HTTPS»  فعال کنید.
نظرات مطالب
پشتیبانی توکار از انجام کارهای پس‌زمینه در ASP.NET Core 2x
نکته تکمیلی: معادل  HostingEnvironment.QueueBackgroundWorkItem  در ASP.NET Core
public interface IBackgroundTaskQueue : ISingletonDependency
{
    void QueueBackgroundWorkItem(Func<CancellationToken, IServiceProvider, Task> workItem);

    Task<Func<CancellationToken, IServiceProvider, Task>> DequeueAsync(
        CancellationToken cancellationToken);
}
با تزریق این IBackgroundTaskQueue و استفاده از متد QueueBackgoundWorkItem، امکان در صف قرار دادن یک وظیفه جدید را خواهید داشت. 
پیاده سازی واسط IBackgroundTaskQueue
internal class BackgroundTaskQueue : IBackgroundTaskQueue
{
    private readonly ConcurrentQueue<Func<CancellationToken, IServiceProvider, Task>> _workItems =
        new ConcurrentQueue<Func<CancellationToken, IServiceProvider, Task>>();

    private readonly SemaphoreSlim _signal = new SemaphoreSlim(0);

    public void QueueBackgroundWorkItem(
        Func<CancellationToken, IServiceProvider, Task> workItem)
    {
        if (workItem == null)
        {
            throw new ArgumentNullException(nameof(workItem));
        }

        _workItems.Enqueue(workItem);
        _signal.Release();
    }

    public async Task<Func<CancellationToken, IServiceProvider, Task>> DequeueAsync(
        CancellationToken cancellationToken)
    {
        await _signal.WaitAsync(cancellationToken);
        _workItems.TryDequeue(out var workItem);

        return workItem;
    }
}
در زمان ثبت و معرفی یک کار پس‌زمینه، داخل صفی با رعایت مباحث همزمانی و تحت عنوان ‎_workItems قرار خواهد گرفت. متد DequeueAsync نیز توسط HostedService پیاده سازی شده در ادامه، استفاده شده و به ترتیب وظایف ثبت شده را اجرا خواهد کرد.
پیاده سازی یک QueuedHostedService 
public class QueuedHostedService : BackgroundService
{
    private readonly IServiceScopeFactory _factory;
    private readonly ILogger _logger;
    private readonly IBackgroundTaskQueue _queue;

    public QueuedHostedService(
        IBackgroundTaskQueue queue,
        IServiceScopeFactory factory,
        ILoggerFactory loggerFactory)
    {
        _factory = factory ?? throw new ArgumentNullException(nameof(factory));
        _queue = queue ?? throw new ArgumentNullException(nameof(queue));
        _logger = loggerFactory.CreateLogger<QueuedHostedService>();
    }


    protected override async Task ExecuteAsync(CancellationToken cancellationToken)

    {
        _logger.LogInformation("Queued Hosted Service is starting.");

        while (!cancellationToken.IsCancellationRequested)
        {
            var workItem = await _queue.DequeueAsync(cancellationToken);

            try
            {
                using (var scope = _factory.CreateScope())
                {
                    await workItem(cancellationToken, scope.ServiceProvider);
                }
            }
            catch (Exception ex)
            {
                _logger.LogError(ex,
                    $"Error occurred executing {nameof(workItem)}.");
            }
        }

        _logger.LogInformation("Queued Hosted Service is stopping.");
    }
}
این امکان قرار است به صورت آزمایشی به نسخه ASP.NET Core 3.0 اضافه شود. برای استفاده از آن کافی است QueuedHostedService را به سیستم DI معرفی کرده به شکل زیر عمل کنید:
public class InvoiceService : IInvoiceService
{
   private readonly IBackgroundTaskQueue _queue;
   
   public InvoiceService(IBackgroundTaskQueue queue)
   {
     _queue = queue ?? throw new ArgumentNullException(nameof(queue));
   }
   
   public Print(InvoiceModel model)
   {
      _queue.QueueBackgroundWorkItem((token, provider)=>
      {
      //todo: print
      return Task.Task.CompletedTask;
      })
   }
}