مطالب
C# 6 - Expression-Bodied Members
در ادامه مطالب منتشر شده در رابطه با قابلیت‌های جدید سی‌شارپ 6، در این مطلب به بررسی یکی دیگر از این قابلیت‌ها، با نام Expression-Bodied Members خواهیم پرداخت. در واقع در سی‌شارپ 6، هدف، ساده‌سازی سینتکس و افزایش بهره‌وری برنامه‌نویس می‌باشد. در نسخه‌های قبلی سی‌شارپ برای یکسری از اعمال روتین می‌بایستی روالی‌هایی را مدام تکرار می‌کردیم؛ به عنوان مثال در تعریف پراپرتی‌های یک کلاس در حالت get-only باید هر بار توسط return مقداری را برگردانیم:
public class Person
{
   public string FirstName { get; set; }
   public string LastName { get; set; }
   public string FullName
   {
       get
       {
                return FirstName + " " + LastName;
       }
   }
}
نوشتن پراپرتی‌هایی همانند FullName منجر به نوشتن خطوط کد اضافه‌تری خواهد شد، هرچند می‌توان این حالت را با برداشتن خطوط اضافی بهبود بخشید:
public string FullName
{
       get { return FirstName + " " + LastName; }
}
اما در سی‌شارپ 6 میتوان آن را توسط expression body به یک خط کاهش داد!

استفاده از expression body برای پراپرتی‌های get-only (فقط خواندنی):

اگر در کلاس‌هایتان پراپرتی‌های get-only دارید، به راحتی می‌توانید بدنه‌ی پراپرتی را با استفاده از expression syntax خلاصه‌نویسی کنید. در واقع شما با استفاده از سینتکس lambda expression اقدام به نوشتن بدنه پراپرتی‌های موردنظرتان می‌کنید. یعنی به جای نوشتن کدی مانند:
{ get { return your expression; } }
به راحتی می‌توانید از سینتکس زیر استفاده نمائید:
=> your expression;
به عنوان مثال، میتوان پراپرتی FullName را در کلاس Person با کمک قابلیت expression body به صورت زیر بازنویسی کنیم:
public class Person
{
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }

        public string FullName => FirstName + " " + LastName;
}
با کد فوق به راحتی توانستیم قسمت‌های اضافه‌ای را حذف کنیم. اکنون ممکن است بپرسید آیا این تغییر در performance برنامه تاثیری دارد؟ خیر؛ زیرا سینتکس فوق دقیقاً همان کد ILی را تولید خواهد کرد که در حالت عادی تولید می‌شود. همچنین delegateی را تولید نخواهد کرد؛ بلکه تنها از سینتکس lambda expression برای خلاصه‌نویسی بدنه پراپرتی استفاده می‌کند. در حال حاضر برای حالت setter سینتکسی ارائه نشده است.

استفاده از expression body برای Indexerها: 

همچنین از این قابلیت برای Indexerها نیز میتوان استفاده کرد، مثلاً به جای نوشتن کد زیر:
public string this[int number]
{
            get
            {
                if (number >= 0 && number < _values.Length)
                {
                    return _values[number];
                }
                return "Error";
            }
}
می‌توانیم کد فوق را به این صورت خلاصه‌نویسی کنیم:
public string this[int number] => (number >= 0 && number < _values.Length) ? _values[number] : "Error";
نکته: توجه داشته باشید که در هر دو حالت فوق تنها می‌توانیم برای get از expression body استفاده کنیم، هنوز سینتکسی برای حالت set ارائه نشده است.

استفاده از expression body برای متدها: 

برای متدها نیز می‌توانیم از قابلیت عنوان شده استفاده نمائیم، به عنوان مثال اگر داخل کلاس Person متد زیر را داشته باشیم:
public override string ToString()
{
      return FirstName;
}
می‌توانیم آن را به صورت زیر بنویسیم:
public override string ToString() => FirstName;
همانطور که مشاهده می‌کنید به جای نوشتن curly braces یا {} از lambda arrow یا <= استفاده کرده‌ایم. در اینجا عبارت سمت راست lambda arrow نمایانگر بدنه‌ی متد است. همچنین برای متدهای دارای پارامتر نیز به این صورت عمل می‌کنیم:
public int DoubleTheValue(int someValue) => someValue * 2;
یک عضو از کلاس که به صورت expression body نوشته شده باشد، expression bodied member نامیده می‌شود. این عضو از کلاس در ظاهر شبیه به عبارات لامبدای ناشناس (anonymous lambda expression) است. اما یک expression bodied member باید دارای نام، مقدار بازگشتی و بدنه متد باشد. 
تقریباً تمامی access modifierها در این حالت قابلیت استفاده را دارند. تنها متدهای abstract نمی‌توانند استفاده شوند.

محدودیت‌های Expression Bodied Members 
  • یکی از محدودیت‌های استفاده از expression body داشتن چندین خط دستور برای بدنه متدهایمان است. در اینحالت باید از روش سابق (statement body) استفاده نمائید. 
  • یکی دیگر از محدودیت‌ها عدم امکان استفاده از if, else, switch است. به عنوان مثال نمی‌توان کد زیر را با داشتن if و else به صورت expression body نوشت:
public override string ToString()
{
       if (MiddleName != null)
       {
                return FirstName + " " + MiddleName + " " + LastName;
       }
       else
       {
                return FirstName + " " + LastName;
       }
}
برای حالت فوق به عنوان یک روش جایگزین می‌توان از conditional operator استفاده کرد:
public override string ToString() =>
                    (MiddleName != null)
                    ? FirstName + " " + MiddleName + " " + LastName
                    : FirstName + " " + LastName;
  • همچنین نمی‌توان از for, foreach, while, do در expression body استفاده کرد، به جای آن می‌توان از عبارت‌های LINQ برای بدنه تابع استفاده کرد. به عنوان مثال متد زیر:
public IEnumerable<int> SmallNumbers()
{
    for (int i = 0; i < 10; i++)
        yield return i;
}
را می‌توان در حالت expression body به این صورت نوشت:
public IEnumerable<int> SmallNumbers() => from n in Enumerable.Range(0, 10)
                                                                         select n;
و یا به این صورت:
public IEnumerable<int> SmallNumbers() => Enumerable.Range(0, 10).Select(n => n);
  • همانطور که عنوان شد، استفاده از expression body در قسمت پراپرتی‌ها تنها محدود به پراپرتی‌های get-only (فقط خواندنی) میباشد.
  • استفاده از این قابلیت برای متدهای سازنده
  • استفاده در رخدادها
  • استفاده در finalizers
نکته: اگر می‌خواهید expression bodied member شما هم initializer داشته باشد و همچنین یک read only auto property باشد، باید مقداری سینتکس آن را تغییر دهید. همانطور که می‌دانید auto propertyها نیازی به backing field ندارند؛ بلکه در زمان کامپایل به صورت خودکار تولید خواهند شد. در نتیجه برای مقداردهی اولیه به backing fieldها می‌توانیم درون سازنده کلاس آنها را initialize کنیم:
    public class Person
    {
        public string FirstName { get; set; }
        public string LastName { get; set; }

        public Person()
        {
            this.FirstName = "Sirwan";
            this.LastName = "Afifi";
        }
    }
برای نوشتن پراپرتی‌های فوق به صورت expression body می‌توانیم به این صورت عمل کنیم:
public string FirstName { get; set; } = "Sirwan";
public string LastName { get; set; } = "Afifi";
اگر ReSharper را نصب کرده باشید، به شما پیشنهاد می‌دهد که از expression body استفاده نمائید: :
برای حالت فوق:

برای پراپرتی‌ها:



مطالب
روشی برای DeSerialize کردن QueryString به یک کلاس
چند روز پیش در حال استفاده از افزونه‌ی jQuery Bootgrid بودم که داده‌های خود را در قالب زیر به صورت کوئری استرینگ ارسال می‌کند.
current=1&rowCount=10&sort[sender]=asc&searchPhrase=&id=b0df282a-0d67-40e5-8558-c9e93b7befed

قبلا هم با کوئری استرینگ‌ها کار کرده‌ایم و نحوه دریافت آن را یاد گرفته‌ایم و میدانیم که اگر کلاس شما شامل پراپرتی‌های همنام با کلید‌های کوئری استرینگ باشد مستقیما در کلاس شما جا می‌گیرند؛ ولی من دوست داشتم که پراپرتی‌های کلاسم نام دلخواه من را داشته باشد و اجباری به استفاده از نام‌های کوئری استرینگ نداشته باشد. اصلا ممکن است افراد Back End یک سری کد نوشته‌اند و کلاسشان را هم ساخته‌اند و اصلا کاری با من ندارند که چطوری داده‌ها را و با چه اسامی از آن‌ها دریافت می‌کنم و فقط انتظار دارند که کلاس آن‌ها را با اطلاعات دریافتی پر کنم و ارسال کنم. اگر بخواهیم به طور دستی هر یک از کلید‌ها را چک کنیم، هم کدنویسی طولانی می‌شود و هم کد قابلیت استفاده مجدد ندارد. پس بهترین کار این است که یک کد با قابلیت استفاده مجدد بنویسیم.

دوست دارم چیزی شبیه به DeSerialize کردن فرمت json توسط کتابخانه Json.net داشته باشم؛ پس در اولین قدم یک attribute با مشخصات زیر می‌سازیم:
    [AttributeUsage(AttributeTargets.Property,Inherited = true)]
    public class RequestBodyField:Attribute
    {
        public string Field;
        public RequestBodyField(string field)
        {
            this.Field = field;
        }
    }
سپس در کلاس اصلی، ما این خصوصیت‌ها را در بالای propertyها تعریف کرده و با کلید‌های موجود در کوئری استرینگ برابر می‌کنیم:
    public class EmployeesRequestBody
    {
        [RequestBodyField("current")]
        public  int CurrentPage { get; set; }

        [RequestBodyField("rowcount")]
        public int RowCount { get; set; }

        [RequestBodyField("searchPhrase")]
        public string SearchPhrase { get; set; }

        [RequestBodyField("sort")]
        public NameValueCollection SortDictionary { get; set; }
    }
سپس کلاس زیر را می‌نویسیم که وظیفه دارد کلاس‌های از جنس بالا را با query string‌ها رسیده در درخواست مطابقت دهد:
 public T GetFromQueryString<T>() where T : new()
        {
            var obj = new T();

            var queryString = HttpContext.Current.Request.QueryString;
            var queries = HttpUtility.ParseQueryString(queryString.ToString());

            var properties = typeof(T).GetProperties();
            foreach (var property in properties)
            {
                foreach (Attribute attribute in property.GetCustomAttributes(true))
                {
                    var requestBodyField = attribute as RequestBodyField; 
                    if (requestBodyField == null) continue;

                    //get value of query string
                    var valueAsString = queries[requestBodyField.Field];

                    var converter = TypeDescriptor.GetConverter(property.PropertyType);
                    var value = converter.ConvertFrom(valueAsString);

                    if (value == null)
                        continue;

                    property.SetValue(obj, value, null);
                }
            }
            return obj;
        }
این متد یک تعریف کلاس را دریافت می‌کند. سپس رشته‌ی کوئری استرینگ موجود در بدنه درخواست را دریافت کرده و با استفاده از کد زیر اشیا را به صورت nameValueCollection دریافت می‌کنیم.
HttpContext.Current.Request.QueryString
نکته: همچنین متد httputility.parseQueryString یک رشته کوئری استرینگ دریافت می‌کند و کوئری استرینگ را به زوج نام و مقدار nameValueCollection تبدیل میکند.

 سپس در مرحله‌ی بعدی با استفاده از Reflection پراپرتی‌هایی را که دارای attribute تعریف شده هستند، پیدا می‌کنیم.
مقدار داده شده به attribute را در nameValueCollection بررسی می‌کنیم و در صورت موجود بودن، مقدار آن را می‌گیریم. از آنجا که این مقدار از نوع رشته است و ممکن است مقدار داخل آن عددی یا هر نوع دیگری باشد، باید آن را به نوع صحیح تبدیل کنیم که خطوط زیر کار تبدیل را انجام می‌دهند:
   var converter = TypeDescriptor.GetConverter(property.PropertyType);
   var value = converter.ConvertFrom(valueAsString);

در خط اول بر اساس نوع property کلاس، یک converter دریافت می‌کنیم و سپس مقدار ارسال شده را به آن می‌دهیم تا مقدار جدید را با نوع صحیح خود، دریافت کنیم.
سپس در صورتی که مقدار صحیح دریافت شود و برابر null نباشد، مقدار را در پراپرتی مربوطه جا می‌دهیم.

نکته‌ای که در اینجا نیاز به تلاش بیشتر دارد، کلید sort در کوئری استرینگ است. با نگاهی دقیق‌تر متوجه می‌شوید که خود کلید دو مقدار دارد که یکی از مقادیرش با کلید ترکیب شده است. این حالت روش ارسال آرایه‌ها با نام کلیدی متفاوت در کوئری استرینگ است. این حالت ارسال باعث می‌شود که گرید بتواند حالت multi sort را نیز پیاده سازی کند.
پس برای دریافت این نوع مقادیر کمی کد به آن اضافه می‌کنیم. برای دریافت مقادیر آرایه‌ای کد زیر را به سیستم اضافه می‌کنیم:
if (valueAsString == null)
                    {
                        var keys = from key in queries.AllKeys where key.StartsWith(requestBodyField.Field) select key;

                        var collection = new NameValueCollection();

                        foreach (var key in keys)
                        {
                            var openBraketIndex = key.IndexOf("[", StringComparison.Ordinal);
                            var closeBraketIndex = key.IndexOf("]", StringComparison.Ordinal);

                            if (openBraketIndex < 0 || closeBraketIndex < 0)
                                throw new Exception("query string is corrupted.");

                            openBraketIndex++;
                            //get key in [...]
                            var fieldName = key.Substring(openBraketIndex, closeBraketIndex - openBraketIndex);
                            collection.Add(fieldName, queries[key] );
                        }
                        property.SetValue(obj, collection, null);
                        continue;
                    }
در صورتیکه شما کلید sort را درخواست کنید و از آنجا که کلید اصلی با نام [sort[sender است، مقدار null بازگشت می‌دهد. پس ما می‌توانیم به این مقدار شک کنیم که شاید این کلید حاوی مقدار مورد نظر ماست؛ پس این حالت را بررسی میکنیم.  برای بررسی، با استفاده از linq بررسی می‌کنیم که اگر کلید‌های namValueCollection با این کلید (در اینجا sort) آغاز می‌شوند، پس به احتمال زیاد همان حالت مورد نظر ما رخ داه است. پس اندیس‌های [ و ] را می‌گیریم و اگر اندیس هر دو بزرگتر از صفر بود مقدار ما بین آن را به عنوان کلید بیرون می‌کشیم و در یک namValueCollection جدید قرار می‌دهیم و در نهایت به پراپرتی پاس می‌دهیم. کد نهایی این متد به شکل زیر است:
        public T GetFromQueryString<T>() where T : new()
        {
            var obj = new T();
            var properties = typeof(T).GetProperties();

            var queryString = HttpContext.Current.Request.QueryString;
            var queries = HttpUtility.ParseQueryString(queryString.ToString());

            foreach (var property in properties)
            {
                foreach (Attribute attribute in property.GetCustomAttributes(true))
                {
                    var requestBodyField = attribute as RequestBodyField; 
                    if (requestBodyField == null) continue;

                    //get value of query string
                    var valueAsString = queries[requestBodyField.Field];

                    if (valueAsString == null)
                    {
                        var keys = from key in queries.AllKeys where key.StartsWith(requestBodyField.Field) select key;

                        var collection = new NameValueCollection();

                        foreach (var key in keys)
                        {
                            var openBraketIndex = key.IndexOf("[", StringComparison.Ordinal);
                            var closeBraketIndex = key.IndexOf("]", StringComparison.Ordinal);

                            if (openBraketIndex < 0 || closeBraketIndex < 0)
                                throw new Exception("query string is corrupted.");

                            openBraketIndex++;
                            //get key in [...]
                            var fieldName = key.Substring(openBraketIndex, closeBraketIndex - openBraketIndex);
                            collection.Add(fieldName, queries[key]);
                        }
                        property.SetValue(obj, collection, null);
                        continue;
                    }

                    var converter = TypeDescriptor.GetConverter(property.PropertyType);
                    var value = converter.ConvertFrom(valueAsString);

                    if (value == null)
                        continue;

                    property.SetValue(obj, value, null);
                }
            }
            return obj;
        }

حال  به صورت زیر این متد را صدا می‌زنیم:
public virtual ActionResult GetEmployees()
{
     var request = new Requests().GetFromQueryString<EmployeesRequestBody>();
}
 
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت یازدهم
انتشار نوع‌ها  (Types) به یک ماژول
در این قسمت به نحوه‌ی تبدیل سورس به یک فایل قابل انتشار می‌پردازیم. کد زیر را به عنوان مثال در نظر بگیرید:
public sealed class Program {
  public static void Main() {
    System.Console.WriteLine("Hi");
  }
}
این کد یک ارجاع به نام کنسول دارد که این ارجاع، داخل فایلی به نام mscorlib.dll قرار دارد. پس برنامه‌ی ما نوعی را دارد، که آن نوع توسط شرکت دیگری پیاده سازی شده است. برای ساخت برنامه‌ی کد بالا، کدها را داخل فایلی با نام program.cs قرار داده و با دستور زیر در خط فرمان آن را کامپایل می‌کنیم:
csc.exe /out:Program.exe /t:exe /r:MSCorLib.dll Program.cs
کد بالا با سوئیچ اول می‌گوید که فایلی را با نام program.exe درست کن و با سوئیچ دوم می‌گوید که این برنامه از نوع کنسول هست.
موقعیکه کامپایلر فایل سورس را مورد بررسی قرار می‌دهد، متوجه متد writerline می‌گردد؛ ولی از آنجاکه این نوع توسط شما ایجاد نشده است و یک نوع خارجی است، شما باید یک مجموعه از ارجاعات را به کمپایلر داده تا آن نوع را در آن‌ها بیابد. ارائه این ارجاعات به کامپایلر توسط سوئیچ r/ که در خط بالا استفاده شده است، صورت می‌گیرد.


mscorlib یک فایل سورس است که شامل همه‌ی نوع‌ها، از قبیل int,string,byte و خیلی از نوع‌های دیگر می‌شود. از آنجائیکه استفاده‌ی از این نوع‌ها به طور مکرر توسط برنامه نویس‌ها صورت می‌گیرد، کمپایلر به طور خودکار این کتابخانه را به لیست ارجاعات اضافه می‌کند. به بیان دیگر خط بالا به شکل زیر هم قابل اجراست:
csc.exe /out:Program.exe /t:exe Program.cs

به علاوه از آنجایی که بقیه‌ی سوئیچ‌ها هم مقدار پیش فرضی را دارند، خط زیر هم معادل خطوط بالاست:
csc.exe Program.cs

اگر به هر دلیلی دوست ندارید که سمت mscorlib ارجاعی صورت بگیرید، می‌توانید از دستور زیر استفاده کنید:
/nostdlib

مایکروسافت موقعی از این سوئیچ بالا استفاده کرده است که خواسته است خود mscorlib را بسازد. با اضافه کردن این سوئیچ، کد مثال که حاوی شیء یا نوع کنسول است به خطا برخواهد خورد چون تعریف آن در mscorlib صورت گرفته و شما با سوئیچ بالا دسترسی به آن را ممنوع اعلام کرد‌ه‌اید و از آنجاکه این نوع تعریف نشده، برنامه ازکامپایل بازخواهد ماند.
csc.exe /out:Program.exe /t:exe /nostdlib Program.cs

بیایید نگاه دقیقتری به فایل program.exe ساخته شده بیندازیم؛ دقیقا این فایل چه نوع فایلی است؟ برای بسیاری از مبتدیان، این یک فایل اجرایی است که در هر دو ماشین 32 و 64 بیتی قابل اجراست. ویندوز از سه نوع برنامه پشتیبانی می‌کند: CUI یا برنامه‌های تحت کنسول، برنامه‌هایی با رابط گرافیکی GUI و برنامه‌های مخصوص windows store که سوئیچ‌های آن به شرح زیر است:
//CUI
/t:exe

//GUI
/t:winexe

//Winsows store App
/t:appcontainerexe

قبل از اینکه بحث را در مورد سوئیچ‌ها به پایان برسانیم، اجازه دهید در مورد فایل‌های پاسخگو یا response file صحبت کنیم. یک فایل پاسخگو، فایلی است که شامل مجموعه‌ای از سوئیچ‌های خط فرمان می‌شود. موقعی‌که csc.exe اجرا می‌شود، به فایل پاسخگویی که شما به آن معرفی کرده‌اید مراجعه کرده و فرمان را با سوئیچ‌های داخل آن اجرا می‌کند. معرفی یک فایل پاسخگو به کامپایلر توسط علامت @ و سپس نام فایل صورت می‌گیرد و در این فایل هر خط، شامل یک سوئیچ است. مثلا فایل پاسخگوی response.rsp شامل سوئیچ‌های زیر است:
/out:MyProject.exe
/target:winexe

و برای در نظر گرفتن این سوئیچ‌ها فایل پاسخگو را به کامپایلر معرفی می‌کنیم:
csc.exe @MyProject.rsp CodeFile1.cs CodeFile2.cs

این فایل خیلی کار شما را راحت می‌کند و نمی‌گذارد در هر بار کامپایل، مرتب سوئیچ‌های آن را وارد کنید و کیفیت کار را بالا می‌برد. همچنین می‌توانید چندین فایل پاسخگو داشته باشید و هر کدام شامل سوئیچ‌های مختلفی تا اگر خواستید تنظیمات کامپایل را تغییر دهید، به راحتی تنها نام فایل پاسخگو را تغییر دهید. همچنین کامپایلر سی شارپ از چندین فایل پاسخگو هم پشتیبانی می‌کند و می‌توانید هر تعداد فایل پاسخگویی را به آن معرفی کنید. در صورتیکه فایل را با نام csc.rsp نامگذاری کرده باشید، نیازی به معرفی آن نیست چرا که کامپایلر در صورت وجود، آن را به طور خودکار خواهد خواند و به این فایل global response file یا فایل پاسخگوی عمومی گویند.
در صورتیکه چندین فایل پاسخگو که به آن فایل‌های محلی local می‌گویند، معرفی کنید که دستورات آن‌ها(سوئیچ) با دستورات داخل csc.rsp مقدار متفاوتی داشته باشند، فایل‌های محلی الویت بالاتری نسبت به فایل global داشته و تنظمیات آن‌ها روی فایل global رونوشت می‌گردند.

موقعی‌که شما دات نت فریمورک را نصب می‌کنید، فایل csc.rsp را با تنظیمات پیش فرض در مسیر زیر نصب می‌کند:
%SystemRoot%\
Microsoft.NET\Framework(64)\vX.X.X

حروف x نمایانگر نسخه‌ی دات نت فریمورکی هست که شما نصب کرده‌اید. آخرین ورژن از این فایل در زمان نگارش کتاب، شامل سوئیچ‌های زیر بوده است.
# This file contains command­line options that the C#
# command line compiler (CSC) will process as part
# of every compilation, unless the "/noconfig" option
# is specified.
# Reference the common Framework libraries
/r:Accessibility.dll
/r:Microsoft.CSharp.dll
/r:System.Configuration.dll
/r:System.Configuration.Install.dll
/r:System.Core.dll
/r:System.Data.dll
/r:System.Data.DataSetExtensions.dll
/r:System.Data.Linq.dll
/r:System.Data.OracleClient.dll
/r:System.Deployment.dll
/r:System.Design.dll
/r:System.DirectoryServices.dll
/r:System.dll
/r:System.Drawing.Design.dll
/r:System.Drawing.dll
/r:System.EnterpriseServices.dll
/r:System.Management.dll
/r:System.Messaging.dll
/r:System.Runtime.Remoting.dll
/r:System.Runtime.Serialization.dll
/r:System.Runtime.Serialization.Formatters.Soap.dll
/r:System.Security.dll
/r:System.ServiceModel.dll
/r:System.ServiceModel.Web.dll
/r:System.ServiceProcess.dll
/r:System.Transactions.dll
/r:System.Web.dll
/r:System.Web.Extensions.Design.dll
/r:System.Web.Extensions.dll
/r:System.Web.Mobile.dll
/r:System.Web.RegularExpressions.dll
/r:System.Web.Services.dll
/r:System.Windows.Forms.Dll
/r:System.Workflow.Activities.dll
/r:System.Workflow.ComponentModel.dll
/r:System.Workflow.Runtime.dll
/r:System.Xml.dll
/r:System.Xml.Linq.dll

این فایل حاوی بسیاری از ارجاعات اسمبلی‌هایی است که بیشتر توسط توسعه دهندگان مورد استفاده قرار می‌گیرد و در صورتیکه برنامه‌ی شما به این اسمبلی‌ها محدود می‌گردد، لازم نیست که این اسمبلی‌ها را به کامپایلر معرفی کنید.
البته ارجاع کردن به این اسمبلی‌ها تا حد کمی باعث کند شدن صورت کامپایل می‌شوند؛ ولی تاثیری بر فایل نهایی و نحوه‌ی اجرای آن نمی‌گذارند.

نکته: در صورتی که قصد ارجاعی را دارید، می‌توانید آدرس مستقیم اسمبلی را هم ذکر کنید. ولی اگر تنها به نام اسمبلی اکتفا کنید، مسیرهای زیر جهت یافتن اسمبلی بررسی خواهند شد:
  • دایرکتوری برنامه
  • دایرکتوری که شامل فایل csc.exe می‌شود. که خود فایل mscorlib از همانجا خوانده می‌شود و مسیر آن شبیه مسیر زیر است:
%SystemRoot%\Microsoft.NET\Framework\v4.0.#####

  • هر دایرکتوری که توسط سوئیچ lib/ مشخص شده باشد.
  • هر دایرکتوری که توسط متغیر محلی lib مشخص شده باشد.
استفاده از سوئیچ noconfig/ هم باعث می‌شود که فایل‌های پاسخگوی از هر نوعی، چه عمومی و چه محلی، مورد استفاده قرار نگیرند. همچنین شما مجاز هستید که فایل csc.rsp را هم تغییر دهید؛ ولی این نکته را فراموش نکنید، در صورتی که برنامه‌ی شما به سیستمی دیگر منتقل شود، تنظیمات این فایل در آنجا متفاوت خواهد بود و بهتر هست یک فایل محلی را که همراه خودش هست استفاده کنید.
در قسمت بعدی نگاه دیگری بر متادیتا خواهیم داشت.
مطالب
آشنایی با CLR: قسمت شانزدهم
در مقاله قبلی بحث Assembly Linker را باز کردیم و یاد گرفتیم که چگونه می‌توان با استفاده از آن ماژول‌های مختلف را به یک اسمبلی اضافه کرد. در این قسمت از این سلسله مقالات  قصد داریم فایل‌های منابع (Resource) مانند مواد چندرسانه‌ای، چند زبانه و .. را به آن اضافه کنیم. یک اسمبلی حتی میتواند تنها Resource باشد.

برای اضافه کردن یک فایل به عنوان منبع، از سوئیچ [embed[resource استفاده می‌شود. این سوئیچ محتوای هر نوع فایلی را که به آن پاس شود، به فایل PE اجرایی انتقال داده و جدول ManifestResourceDef را به روز می‌کند تا سیستم از وجود آن آگاه شود.
سوئیچ [link[Resource هم برای الحاق کردن یک فایل به اسمبلی به کار می‌رود و دو جدول ManifestResourceDef و  FileDef را جهت معرفی منبع جدید و شناسایی فایل اسمبلی که حاوی این منبع است، به روز می‌کند. در این حالت فایل منبع embed نشده و باید در کنار پروژه منتشر شود.
csc هم قابلیت‌های مشابهی را با استفاده از سوئیچ‌های resource/ و link/ دارد و به روز رسانی و دیگر اطلاعات تکمیلی آن مشابه موارد بالاست.

شما حتی می‌توانید منابع یک فایل win32 را خیلی راحت و آسان به اسمبلی معرفی کنید. شما به آسانی می‌توانید مسیر یک فایل res. را با استفاده از سوئیچ win32res/ در al یا csc مشخص کنید. یا برای embed کردن آیکن یک برنامه win32 از سوئیچ win32icon/ مسیر یک فایل ICO را مشخص کنید. در ویژوال استودیو این‌کار به صورت ویژوالی در پنجره تنظمیات پروژه و برگه‌ی Application امکان پذیر است. دلیل اصلی که آیکن برنامه‌ها به صورت embed ذخیره می‌شوند این است که این آیکن برای فایل اجرایی یک برنامه‌ی مدیریت شده هم به کار می‌رود.

فایل‌های اسمبلی Win32 شامل یک فایل مانیفست اطلاعاتی هستند که به طور خودکار توسط کمپایلر سی شارپ تولید می‌گردند. با استفاده از سوئیچ nowin32manifest/ میتوان از ایجاد این نوع فایل جلوگیری کرد. این اطلاعات به طور پیش فرض شبیه زیر است:
<?xml version="1.0" encoding="UTF­8" standalone="yes"?>
<assembly xmlns="urn:schemas­microsoft­com:asm.v1" manifestVersion="1.0">
<assemblyIdentity version="1.0.0.0" name="MyApplication.app" />
<trustInfo xmlns="urn:schemas­microsoft­com:asm.v2">
<security>
<requestedPrivileges xmlns="urn:schemas­microsoft­com:asm.v3">
<requestedExecutionLevel level="asInvoker" uiAccess="false"/>
</requestedPrivileges>
</security>
</trustInfo>
</assembly>
موقعیکه AL یا CSC یک فایل نهایی PE را ایجاد می‌کند، یک منبع نسخه بندی شده با استاندارد win32 نیز به آن Embed می‌شود که با راست کلیک روی فایل و انتخاب گزینه‌ی Properties و برگه‌ی Details این اطلاعات نمایش می‌یابد. در کدنویسی این اپلیکیشن هم می‌توانید از طریق فضای نام system.Diagnostics.FileVersionInfo و متد ایستای آن GetVersionInfo که پارامتر ورودی آن مسیر فایل اسمبلی است هم به این اطلاعات، در حین اجرای برنامه دست پیدا کنید.

موقعیکه شما یک اسمبلی می‌سازید باید فیلدهای منبع نسخه بندی را هم ذکر کنید. اینکار توسط خصوصیت‌ها (Attributes) در سطح کد انجام می‌گیرد. این خصوصیات شامل موارد زیر هستند که در فضای نام Reflection قرار گرفته‌اند.
using System.Reflection;

// FileDescription version information:
[assembly: AssemblyTitle("MultiFileLibrary.dll")]

// Comments version information:
[assembly: AssemblyDescription("This assembly contains MultiFileLibrary's types")]

// CompanyName version information:
[assembly: AssemblyCompany("Wintellect")]

// ProductName version information:
[assembly: AssemblyProduct("Wintellect (R) MultiFileLibrary's Type Library")]

// LegalCopyright version information:
[assembly: AssemblyCopyright("Copyright (c) Wintellect 2013")]

// LegalTrademarks version information:
[assembly:AssemblyTrademark("MultiFileLibrary is a registered trademark of Wintellect")]

// AssemblyVersion version information:
[assembly: AssemblyVersion("3.0.0.0")]

// FILEVERSION/FileVersion version information:
[assembly: AssemblyFileVersion("1.0.0.0")]

// PRODUCTVERSION/ProductVersion version information:
[assembly: AssemblyInformationalVersion("2.0.0.0")]

// Set the Language field (discussed later in the "Culture" section)
[assembly:AssemblyCulture("")]

جدول زیر اطلاعاتی در مورد سوئیچ‌های AL جهت مقداردهی این فیلدهای نسخه بندی دارد (کامپایلر سی شارپ این سوئیچ‌ها را ندارد و بهتر است از طریق همان خصوصیات در کدها اقدام کنید). بعضی از اطلاعات زیر با استفاده از سوئیچ‌ها قابل تغییر نیستند؛ چرا که این مقادیر یا ثابت هستند یا اینکه طبق شرایطی از بین چند مقدار ثابت، یکی از آن‌ها انتخاب می‌شود.

نسخه منبع  سوئیچ AL.exe  توصیف خصوصیت یا سوئیچ مربوطه
 FILEVERSION  fileversion/  System.Reflection.AssemblyFileVersionAttribute.
 PRODUCTVERSION  productversion/  System.Reflection.
AssemblyInformationalVersionAttribute
 FILEFLAGSMASK  -  Always set to VS_FFI_FILEFLAGSMASK (defined in WinVer.h as
0x0000003F).
 FILEFLAGS  - همیشه صفر است
 FILEOS  -  در حال حاضر همیشه VOS__WINDOWS32
است
FILETYPE
target/
Set to VFT_APP if /target:exe or /target:winexe is specified;
set to VFT_DLL if /target:library is specified.

 FILESUBTYPE -

 Always set to VFT2_UNKNOWN. (This field has no meaning for VFT_APP
and VFT_DLL.)
 AssemblyVersion version/  System.Reflection.AssemblyVersionAttribute
 Comments  description/  System.Reflection.AssemblyDescriptionAttribute
 CompanyName  company/  System.Reflection.AssemblyCompanyAttribute
 FileDescription title/  System.Reflection.AssemblyTitleAttribute
 FileVersion  version/  System.Reflection.AssemblyFileVersionAttribute
 InternalName  out/  ذکر نام فایل خروجی بدون پسوند.
 LegalCopyright  copyright/  System.Reflection.AssemblyCopyrightAttribute
 LegalTrademarks  trademark/  System.Reflection.AssemblyTrademarkAttribute
 OriginalFilename  out  ذکر نام فایل خروجی بدون پسوند.
 PrivateBuild  -  همیشه خالی است.
 ProductName  product  System.Reflection.AssemblyProductAttribute
 ProductVersion  productversion  System.Reflection.
AssemblyInformationalVersionAttribute
 SpecialBuild  -  همیشه خالی است.
موقعیکه شما یک پروژه‌ی سی شارپ را ایجاد می‌کنید، فایلی به نام AssebmlyInfo.cs در دایرکتوری Properties پروژه ایجاد می‌شود. این فایل شامل تمامی خصوصیت‌های نسخه بندی که در بالا ذکر شد، به‌علاوه یک سری خصوصیات دیگری که در آینده توضیح خواهیم داد، می‌باشد.
شما برای ویرایش این فایل می‌توانید به راحتی آن را باز کرده و اطلاعات داخل آن را تغییر دهید. ویژوال استودیو نیز برای ویرایش این فایل، امکانات GUI را نیز فراهم کرده است. برای استفاده از این امکان، پنجره‌ی properties را در سطح Solution باز کرده و در تب Application روی Assembly Information کلیک کنید.


مطالب
OpenCVSharp #11
خوشه بندی تصویر به کمک الگوریتم K-Means توسط OpenCV

الگوریتم k-Means clustering را می‌توان به کمک یک مثال بهتر بررسی کرد. فرض کنید شرکت منسوجاتی قرار است پیراهن‌های جدیدی را به بازار ارائه کند. بدیهی است برای فروش بیشتر، بهتر است پیراهن‌هایی را با اندازه‌های متفاوتی تولید کرد تا برای عموم مردم مفید باشد. اما ... برای این شرکت مقرون به صرفه نیست تا برای تمام اندازه‌های ممکن، پیراهن تولید کند. بنابراین اندازه‌های اشخاص را در سه گروه کوچک، متوسط و بزرگ تعریف می‌کند. این گروه بندی را می‌توان توسط الگوریتم k-means clustering نیز انجام داد و به کمک آن به سه اندازه‌ی بسیار مناسب رسید تا برای عموم اشخاص مناسب باشد. حتی اگر این سه گروه ناکافی باشند، این الگوریتم می‌تواند تعداد خوشه بندی‌های متغیری را دریافت کند تا بهینه‌ترین پاسخ حاصل شود. [برای مطالعه بیشتر]

ارتباط الگوریتم k-means clustering با مباحث پردازش تصویر، در پیش پردازش‌های لازمی است که جهت سرفصل‌هایی مانند تشخیص اشیاء، آنالیز صحنه، ردیابی و امثال آن ضروری هستند. از الگوریتم خوشه بندی k-means عموما جهت مفهومی به نام Color Quantization یا کاهش تعداد رنگ‌های تصویر استفاده می‌شود. یکی از مهم‌ترین مزایای این کار، کاهش فشار حافظه و همچنین بالا رفتن سرعت پردازش‌های بعدی بر روی تصویر است. همچنین گاهی از اوقات برای چاپ پوسترها نیاز است تعداد رنگ‌های تصویر را کاهش داد که در اینجا نیز می‌توان از این الگوریتم استفاده کرد.


پیاده سازی الگوریتم خوشه بندی K-means

در ادامه کدهای بکارگیری متد kmeans کتابخانه‌ی OpenCV را به کمک OpenCVSharp مشاهده می‌کنید:
var src = new Mat(@"..\..\Images\fruits.jpg", LoadMode.AnyDepth | LoadMode.AnyColor);
Cv2.ImShow("Source", src);
Cv2.WaitKey(1); // do events
 
Cv2.Blur(src, src, new Size(15, 15));
Cv2.ImShow("Blurred Image", src);
Cv2.WaitKey(1); // do events
 
// Converts the MxNx3 image into a Kx3 matrix where K=MxN and
// each row is now a vector in the 3-D space of RGB.
// change to a Mx3 column vector (M is number of pixels in image)
var columnVector = src.Reshape(cn: 3, rows: src.Rows * src.Cols);
 
// convert to floating point, it is a requirement of the k-means method of OpenCV.
var samples = new Mat();
columnVector.ConvertTo(samples, MatType.CV_32FC3);
 
for (var clustersCount = 2; clustersCount <= 8; clustersCount += 2)
{
    var bestLabels = new Mat();
    var centers = new Mat();
    Cv2.Kmeans(
        data: samples,
        k: clustersCount,
        bestLabels: bestLabels,
        criteria:
            new TermCriteria(type: CriteriaType.Epsilon | CriteriaType.Iteration, maxCount: 10, epsilon: 1.0),
        attempts: 3,
        flags: KMeansFlag.PpCenters,
        centers: centers);
 
 
    var clusteredImage = new Mat(src.Rows, src.Cols, src.Type());
    for (var size = 0; size < src.Cols * src.Rows; size++)
    {
        var clusterIndex = bestLabels.At<int>(0, size);
        var newPixel = new Vec3b
        {
            Item0 = (byte)(centers.At<float>(clusterIndex, 0)), // B
            Item1 = (byte)(centers.At<float>(clusterIndex, 1)), // G
            Item2 = (byte)(centers.At<float>(clusterIndex, 2)) // R
        };
        clusteredImage.Set(size / src.Cols, size % src.Cols, newPixel);
    }
 
    Cv2.ImShow(string.Format("Clustered Image [k:{0}]", clustersCount), clusteredImage);
    Cv2.WaitKey(1); // do events
}
 
Cv2.WaitKey();
Cv2.DestroyAllWindows();
با این خروجی


توضیحات

- ابتدا تصویر اصلی برنامه بارگذاری می‌شود و در یک پنجره نمایش داده خواهد شد. در اینجا متد Cv2.WaitKey را با پارامتر یک، مشاهده می‌کنید. این فراخوانی ویژه‌، شبیه به متد do events در برنامه‌های WinForms است. اگر فراخوانی نشود، تمام تصاویر پنجره‌های مختلف برنامه تا زمان پایان پردازش‌های مختلف برنامه، نمایش داده نخواهند شد و تا آن زمان صرفا یک یا چند پنجره‌ی خاکستری رنگ را مشاهده خواهید کرد.
- در ادامه متد Blur بر روی این تصویر فراخوانی شده‌است تا مقداری تصویر را مات کند. هدف از بکارگیری این متد در این مثال، برجسته کردن خوشه بندی گروه‌های رنگی مختلف در تصویر اصلی است.
- سپس متد Reshape بر روی ماتریس تصویر اصلی بارگذاری شده فراخوانی می‌شود.
هدف از بکارگیری الگوریتم k-means، انتساب برچسب‌هایی به هر نقطه‌ی RGB تصویر است. در اینجا هر نقطه به شکل یک بردار در فضای سه بعدی مشاهده می‌شود. سپس سعی خواهد شد تا این MxN بردار، به k قسمت تقسیم شوند.
متد Reshape تصویر اصلی MxNx3 را به یک ماتریس Kx3 تبدیل می‌کند که در آن K=MxN است و اکنون هر ردیف آن برداری است در فضای سه بعدی RGB.
- پس از آن توسط متد ConvertTo، نوع داده‌های این ماتریس جدید به float تبدیل می‌شوند تا در متد kmeans قابل استفاده شوند.
- در ادامه یک حلقه را مشاهده می‌کنید که عملیات کاهش رنگ‌های تصویر و خوشه بندی آن‌ها را 4 بار با مقادیر مختلف clustersCount انجام می‌دهد.
- در متد kmeans، پارامتر data یک ماتریس float است که هر نمونه‌ی آن در یک ردیف قرار گرفته‌است. K بیانگر تعداد خوشه‌ها، جهت تقسیم داده‌ها است.
در اینجا پارامترهای labels و centers خروجی‌های متد هستند. برچسب‌ها بیانگر اندیس‌های هر خوشه به ازای هر نمونه هستند. Centers ماتریس مراکز هر خوشه است و دارای یک ردیف به ازای هر خوشه است.
پارامتر criteria آن مشخص می‌کند که الگوریتم چگونه باید خاتمه یابد که در آن حداکثر تعداد بررسی‌ها و یا دقت مورد نظر مشخص می‌شوند.
پارامتر attempts مشخص می‌کند که این الگوریتم چندبار باید اجرا شود تا بهترین میزان فشردگی و کاهش رنگ حاصل شود.
- پس از پایان عملیات k-means نیاز است تا اطلاعات آن مجددا به شکل ماتریسی هم اندازه‌ی تصویر اصلی برگردانده شود تا بتوان آن‌را نمایش داد. در اینجا بهتر می‌توان نحوه‌ی عملکرد متد k-means را درک کرد. حلقه‌ی تشکیل شده به اندازه‌ی تمام نقاط طول و عرض تصویر اصلی است. به ازای هر نقطه، توسط الگوریتم k-means یک برچسب تشکیل شده (bestLabels) که مشخص می‌کند این نقطه متعلق به کدام خوشه و cluster رنگ‌های کاهش یافته است. سپس بر اساس این اندیس می‌توان رنگ این نقطه را از خروجی centers یافته و در یک تصویر جدید نمایش داد.



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
ایجاد Drop Down List های آبشاری توسط Kendo UI
پیشتر مطلبی را در مورد ایجاد Drop Down List‌های به هم پیوسته توسط jQuery Ajax در این سایت مطالعه کرده بودید. شبیه به همان مطلب را اینبار قصد داریم توسط Kendo UI پیاده سازی کنیم.


مدل‌های برنامه

در اینجا قصد داریم لیست گروه‌ها را به همراه محصولات مرتبط با آن‌ها، توسط دو drop down list نمایش دهیم:
public class Category
{
    public int CategoryId { set; get; }
    public string CategoryName { set; get; }
 
    [JsonIgnore]
    public IList<Product> Products { set; get; }
}


public class Product
{
    public int ProductId { set; get; }
    public string ProductName { set; get; }
}
از ویژگی JsonIgnore جهت عدم درج لیست محصولات، در خروجی JSON نهایی تولیدی گروه‌ها، استفاده شده‌است.


منبع داده JSON سمت سرور

پس از مشخص شدن مدل‌های برنامه، اکنون توسط دو اکشن متد، لیست گروه‌ها و همچنین لیست محصولات یک گروه خاص را با فرمت JSON بازگشت می‌دهیم:
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Web.Mvc;
using KendoUI12.Models;
using Newtonsoft.Json;
 
namespace KendoUI12.Controllers
{
 
    public class HomeController : Controller
    {
        public ActionResult Index()
        {
            return View(); // shows the page.
        }
 
        [HttpGet]
        public ActionResult GetCategories()
        {
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(CategoriesDataSource.Items),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
 
        [HttpGet]
        public ActionResult GetProducts(int categoryId)
        {
 
            var products = CategoriesDataSource.Items
                            .Where(category => category.CategoryId == categoryId)
                            .SelectMany(category => category.Products)
                            .ToList();
 
            return new ContentResult
            {
                Content = JsonConvert.SerializeObject(products),
                ContentType = "application/json",
                ContentEncoding = Encoding.UTF8
            };
        }
    }
}
بار اولی که صفحه بارگذاری می‌شود، توسط یک درخواست Ajax ایی، لیست گروه‌ها دریافت خواهد شد. سپس با انتخاب یک گروه، اکشن متد GetProducts جهت بازگرداندن لیست محصولات آن گروه، فراخوانی می‌گردد.
در اینجا به عمد از JsonConvert.SerializeObject استفاده شده‌است تا ویژگی JsonIgnore کلاس گروه‌ها، توسط کتابخانه‌ی JSON.NET مورد استفاده قرار گیرد (ASP.NET MVC برخلاف ASP.NET Web API به صورت پیش فرض از JSON.NET استفاده نمی‌کند).


کدهای سمت کاربر برنامه

کدهای جاوا اسکریپتی Kendo UI را جهت تعریف دو drop down list به هم مرتبط و آبشاری، در ادامه ملاحظه می‌کنید:
<!--نحوه‌ی راست به چپ سازی -->
<div class="k-rtl k-header demo-section">
    <label for="categories">گروه‌ها: </label><input id="categories" style="width: 270px" />
    <label for="products">محصولات: </label><input id="products" disabled="disabled" style="width: 270px" />
</div>
 
@section JavaScript
{
    <script type="text/javascript">
        $(function () {
            $("#categories").kendoDropDownList({
                optionLabel: "انتخاب گروه...",
                dataTextField: "CategoryName",
                dataValueField: "CategoryId",
                dataSource: {
                    transport: {
                        read: {
                            url: "@Url.Action("GetCategories", "Home")",
                            dataType: "json",
                            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                            type: 'GET'
                        }
                    }
                }
            });
 
            $("#products").kendoDropDownList({
                autoBind: false, // won’t try and read from the DataSource when it first loads
                cascadeFrom: "categories", // the id of the DropDown you want to cascade from
                optionLabel: "انتخاب محصول...",
                dataTextField: "ProductName",
                dataValueField: "ProductId",
                dataSource: {
                    // When the serverFiltering is disabled, then the combobox will not make any additional requests to the server.
                    serverFiltering: true, // the DataSource will send filter values to the server
                    transport: {
                        read: {
                            url: "@Url.Action("GetProducts", "Home")",
                            dataType: "json",
                            contentType: 'application/json; charset=utf-8',
                            type: 'GET',
                            data: function () {
                                return { categoryId: $("#categories").val() };
                            }
                        }
                    }
                }
            });
        });
    </script>
 
    <style scoped>
        .demo-section {
            width: 100%;
            height: 100px;
        }
    </style>
}
دراپ داون اول، به صورت متداولی تعریف شده‌است. ابتدا فیلدهای Text و Value هر ردیف آن مشخص و سپس منبع داده آن به اکشن متد GetCategories تنظیم گردیده‌است. به این ترتیب با اولین بار مشاهده‌ی صفحه، این دراپ داون پر خواهد شد.
سپس دراپ دوم که وابسته‌است به دراپ داون اول، با این نکات طراحی شده‌است:
الف) خاصیت autoBind آن به false تنظیم شده‌است. به این ترتیب این دراپ داون در اولین بار نمایش صفحه، به سرور جهت دریافت اطلاعات مراجعه نخواهد کرد.
ب) خاصیت cascadeFrom آن به id دراپ داون اول تنظیم شده‌است.
ج) در منبع داده‌ی آن دو تغییر مهم وجود دارند:
- خاصیت serverFiltering به true تنظیم شده‌است. این مورد سبب خواهد شد تا آیتم گروه انتخاب شده، به سرور ارسال شود.
- خاصیت data نیز تنظیم شده‌است. این مورد پارامتر categoryId اکشن متد GetProducts را تامین می‌کند و مقدار آن از مقدار انتخاب شده‌ی دراپ داون اول دریافت می‌گردد.

اگر برنامه را اجرا کنیم، برای بار اول لیست گروه‌ها دریافت خواهند شد:


سپس با انتخاب یک گروه، لیست محصولات مرتبط با آن در دراپ داون دوم ظاهر می‌گردند:



کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
شروع کار با Apache Cordova در ویژوال استودیو #2
در قسمت اول، با Apache Cordova  آشنا شدیم. در این قست قصد دارم در مورد Phonegap, معایب و مزایای Cordova و روش نصب و راه اندازی آن را بر روی Visual Studio، خدمت شما ارائه دهم. 

توضیح مختصری در مورد  Adobe Phonegap
در حوالی سال 2009 ، phonegap به‌واسطه‌ی استارت آپی بنام Nitobi با هدف ایجاد یک راه حل سورس باز  برای  ساخت اپلیکیشن‌های بومی موبایل با تکنولوژی‌های تحت وب، تولید شد. شرکت Adobe در حوالی سال 2011 ، Notobi را به همرا حق مالکیت phonegap خریداری کرد و هسته‌ی سورس باز آن را با نام Cordova به شرکت Apache اهدا کرد. نسبت بین Cordova و phonegap مانند نسبت بین مرورگر Blink و کروم است. در واقع phonegap ترکیبی‌است از Cordova و یک سری امکانات اضافه‌ی شرکت Adobe. تفاوت اصلی بین Cordova و Phonegap مربوط است به ابزارهای Command-Line و سرویس Build فون گپ است که در مقالات بعدی به آنها خواهیم پرداخت.
بیشتر : اینجا و اینجا

 مزایای استفاده از Cordova:
  • محیط برنامه نویسی قدرتمند
  • هسته اصلی  کد‌های همه اپلیکیشن‌ها  تولید شده شبیه به هم است
  • نیازی به یادگیری زبان‌های مربوط به هر پلتفرم را ندارید
  • کم هزینه و زمان کمتر
  • طراحی رابط گرافیکی سریع و منعطف به کمک HTML5 , CSS3 
  • برنامه نویسی آسان و سریع با javascript , Typescript
  • قابلیت اجرا بر روی چندین پلتفرم مختلف(Android,iOS,Widnows Phone )
  • قابلیت استفاده از فریم‌ورکهای تحت وب مانند Bootstrap , Angular JS, ...
  • قابلیت طراحی پلاگین برای ارتباط با سیستم عامل
  • مناسب برای برای برنامه‌های چت و استفاد از وب سرویس‌ها
  • مناسب برای ساخت بازیهای آنلاین و آفلاین با تکنولوژی‌های تحت وب
  • راحتی کار با آن برای برنامه نویسان تحت وب 

معایب  استفاده از Cordova  :
  • نداشتن ابزار گزارش خطاهای مناسب؛ درنتیجه برطرف کردن خطاها خسته کننده خواهد بود .
  • UI, UX اپلیکیشن‌ها باید به نحوی باشد که کاربر حس کند با نرم‌افزارهای بومی گوشی کار می‌کند.
  • کاهش سرعت اجرایی جزئی نسبت به سایر برنامه‌ها (به دلیل استفاده از WebView)
  • عدم دسترسی مستقیم به سیستم عامل و امکانات آن 

نصب اتوماتیک وابستگی ها
ابزارهایی که ما نیاز داریم:

لازم است تا Visual Studio 2013، با حداقل آپدیت 2 بر روی سیستم شما نصب باشد.

بعد از اتمام دانلود فایل، اقدام به نصب آن نمایید. در این حین، یک سری وابستگی‌های مربوط به خود را دانلود و نصب خواهد کرد. لیست وابستگی ها:
  • Node.js
  • Git CLI
  • Google Chrome
  • Apache Ant
  • Oracle Java JDK 7 (حتما نسخه x86 نصب شود)
  • Android SDK 
  • SQLLite For Windows Runtime
  • Apple iTunes
فایل نصاب، همه‌ی این وابستگی‌ها را به‌غیر از Android SDK، نصب می‌کند. 
در آخر هم سیستم خود را راستارت کنید.

نصب دستی وابستگی‌ها:
اگر به هر دلیلی در نصب خودکار این وابستگی‌ها  توسط نصاب با مشکل بر خورد کردید، می‌توانید تک تک آنها را دانلود کرده و نصب کنید. لینک‌های مورد نظر را هم به همین دلیل قرار دادم. 
  1. node.js را از لینک مقابل دانلود کنید:  اینجا  (پیشنهاد می‌کنیم نسخه‌ی x86 آن را نصب کنید)
  2. Google Chrome را نصب کنید
  3. Git Command Line Tools را نصب کنید و توجه کنید که در هنگام نصب، گزینه مربوط به افزودن Git را به مسیر  Command Prompt  شما، انتخاب کرده باشید.
  4. Apchage Ant را  دانلود  و در مسیری از سیستم خودتان قرار دهید. 
  5. Java JDK 7 x86 را از لینک مشخص شده دانلود کنید و سپس عملیات نصب را انجام دهید.
  6. Android SDK را از آدرس مشحص شده دانلود کنید. پکیچ‌های مورد نیاز، به این SDK افزوده شده است. بعد از دانلود آن را در مسیری از سیستم خود قرار دهید.
  7. Apple iTunes و  SQLite را دانلود و نصب کنید.
  8. اگر از ویندوز 7 استفاده می‌کنید ، WebSocket4Net را از لینک مقابل دانلود کنید ( اینجا ) و سپس  فایل net45\Release\WebSocket4Net.dll  در مسیر زیر کپی کنید:
%ProgramFiles(x86)%\Microsoft Visual Studio 12.0\Common7\IDE\CommonExtensions\Microsoft\WebClient\Diagnostics\ToolWindows 


ویژوال استودیو  پیکربندی‌های مربوط به نرم افزار‌های  thrid-party (سوم شخص/ثالث: نرم افزارهایی که برای دستکاری بر روی سیستم عامل، توسط شرکت‌هایی غیر از شرکت‌های تولید کننده سیستم عامل تولید می‌شوند) را که شما نصب کرده‌اید، تشخیص می‌دهد و مسیر‌های نصب آنها را درون متغیر‌های محیطی (environment variables)  به شکل زیر نگه می‌دارد:
ADT_HOME :به مسیر نصب اندروید اشاره می‌کند
ANT_HOME: به فولدری که Apache Ant در آن قرار دارد اشاره می‌کند
JAVA_HOME: به مسیر نصب جاوا اشاره می‌کند
GIT_HOME: به مسیر نصب GIT اشاره می‌کند.
دقت کنید باید نام‌های متغیر‌ها، دقیقا به همین نام‌ها باشند.
برای تنظیم این متغیر‌ها، به مسیر Control Panel\System and Security\System وارد شده و گزینه‌ی Advanced System Setting را انتخاب کنید. سپس در پنجره‌ی باز شده گزینه‌ی Environment Variables را انتخاب کنید و در قست system variables، این 4 متغیری که ذکر شد را ایجاد کنید. سپس نیاز است این مسیر‌ها را به system path اضافه کنید. برای این کار از همان قسمت system variables متغییر path را انتخاب کرده و گزینه‌ی ویرایش را بزنید و ابتدا محتویات آن را در یک فایل notepad کپی کنید و مسیر‌های زیر را به اول آن اضافه کنید :
%GIT_HOME%\cmd;C:\Program Files (x86)\nodejs\;%JAVA_HOME%\bin;%ANT_HOME%\bin;
%ANDROID_HOME%\tools;%ANDROID_HOME%\platform-tools; C:\ProgramData\Oracle\Java\javapath;
 دقت کنید که مسیر‌های ذکر شده فقط یکبار در کل فایل وجود داشته باشند و سپس کل محتوای فایل را کپی کرده و در قسمت مربوط به path پیست کنید و با کلیک بر روی دکمه‌های OK کار را به اتمام رسانید.












نکته تکمیلی
نیازمندی Apache Cordova CTP3.1   :
یکی از سیستم عامل‌های مقابل: Windows 7, Windows 8, Windows 8.1, or Windows Server 2012 R2. 
آپدیت 4 مربوط به ویژوال استدیو (دقت کنید قبل از نصب آپدیت 4 ویژوال استدیو باید نسخه قبلی  Cordova CTP  را حذف کنید(uninstall) )
امکان توسعه اپلیکیشن‌های windows phone , windows برای کاربران ویندوز 7 وجود ندارد .


در مقاله‌ی بعدی یک پروژه جدید خواهیم ساخت .
منبع مفید برای نصب و راه اندازی :اینجا
ادامه دارد...
مطالب
آشنایی با Leaflet
مقدمه
سیستم‌های جغرافیایی و GIS اهمیت زیادی در زندگی روزمره‌ی ما دارند. GIS به نرم افزار یا سخت افزاری اطلاق می‌شود که کاربر را قادر می‌سازد تا به ذخیره، بازیابی و تجزیه و تحلیل داده‌های جغرافیایی (Spatial) بپردازد. یکی از پایه‌های نرم افزار‌های GIS، نقشه و نمایش اطلاعات بر روی نقشه می‌باشد. به طور حتم در وب سایت‌ها مشاهده کرده‌اید که آدرس یک شرکت بر روی نقشه نمایان می‌شود یا به عنوان مثالی دیگر سرویس دهنده‌های اینترنت از نقشه برای نمایش میزان و کیفیت آنتن دهی در محله‌های مختلف یک شهر استفاده می‌کنند.
برای نمایش نقشه در نرم افزار‌های تحت وب کتابخانه‌های JavaScript ایی زیادی وجود دارند. این مطلب به معرفی کتاب خانه‌ی کدباز و رایگان leaflet می‌پردازد. leaflet یک کتابخانه‌ی مدرن JavaScript برای کار با نقشه می‌باشد. از خصوصیات بارز این کتابخانه پشتیبانی بسیار خوب آن از موبایل و دستگاههای لمسی است. Leaflet تنها 33 کیلوبایت حجم دارد و ویژگی‌های آن اغلب نیازهای‌های توسعه دهندگان را برای پیاده سازی نرم افزار‌های مبتنی بر نقشه پوشش می‌دهد. از مزایای این کتابخانه می‌توان به مشارکت جامعه‌ی بزرگ توسعه دهندگان، سورس خوانا و تمیز، مستندات خوب و تعداد زیادی پلاگین برای آن اشاره کرد.

آماده سازی صفحه
برای استفاده از Leaflet ابتدا باید فایل Style و JavaScript کتابخانه را ارجاع داد:
 <script src="http://cdn.leafletjs.com/leaflet-0.7.3/leaflet.js"></script>
 <link rel="stylesheet" href="http://cdn.leafletjs.com/leaflet-0.7.3/leaflet.css" />
سپس یک div با یک Id مشخص را به صفحه اضافه می‌کنیم. div مورد نظر باید از ارتفاع مشخصی برخوردار باشد که به سادگی با style زیر میسر می‌گردد:
#map { height: 600px; }
پس از انجام مقدمات اکنون می‌توان یک نقشه را با تنظیمات دلخواهی در div تعریف شده نمایش داد.

تنظیمات اولیه نقشه
با کد زیر ابتدا یک وهله از شیء map ایجاد می‌شود:
var map = L.map('map').setView([29.6760859,52.4950737], 13);
همانطور که مشاهده می‌شود شناسه‌ی div تعریف شده از طریق سازنده به map پاس داده شده است و سپس به کمک تابع setView به محل مختصات جغرافیایی مورد نظر با زوم پیشفرض 13 نمایش داده می‌شود. طراحی Leaflet به صورتی است که استفاده از متدهای زنجیروار (chainable) را میسر می‌سازد. به عنوان نمونه در کد بالا تابع setView یک شیء map را بر می‌گرداند و توسعه دهنده می‌تواند از توابع دیگر مقدار بازگشتی استفاده کند. این مورد از نظر طراحی شبیه به jQuery می‌باشد.
اگر Google Maps را مشاهده کنید، متوجه می‌شوید که یک نقشه، به صورت مستطیل مستطیل، بارگزاری می‌شود. به این مستطیل‌ها Tile گفته می‌شود. tile‌ها همان فایل‌های png هستند و درواقع به ازای زوم‌های مختلف در محل‌های مختلف، tile‌های متفاوتی با شناسه‌ی مشخصی وجود دارند. تصویر زیر نقشه‌ی Google می‌باشد؛ قبل از اینکه tile‌ها بارگزاری شوند. اگر با دقت نگاه کنید مستطیل‌های بزرگ و کوچکی را مشاهده می‌کنید که قسمت‌های مختلف یک نقشه یا همان تایل می‌باشند.

 پس برای نمایش یک نقشه نیاز است tile‌ها را از یک منبع، در اختیار نقشه قرار داد. این منبع می‌تواند یک وب سرویس باشد.
پس از تعریف اولیه، نیاز است یک Tile Layer ایجاد کرده و آن را به نقشه اضافه کرد:
var osmUrl='http://{s}.tile.openstreetmap.org/{z}/{x}/{y}.png';
var osmAttrib='Map data © <a href="http://openstreetmap.org">OpenStreetMap</a> contributors';
var osm = new L.TileLayer(osmUrl, { maxZoom: 18, attribution: osmAttrib}).addTo(map);
در کد بالا ابتدا آدرس tile server تعریف شده است. در این مثال از سرویس OpenStreetMap برای تهیه‌ی Tile‌ها استفاده شده است. سپس لینک سرویس دهنده، به همراه  متن attribution(نوشته‌ای که در زیر نقشه قرار می‌گیرد)  به شیء TileLayer پاس داده شد و شیء ایجاد شده از طریق متد addTo به شیء map اضافه شده است.
نتیجه‌ی کار در مرورگر اینگونه خواهد بود:


Marker، دایره و چندضلعی

در کنار نمایش Tile‌ها می‌توان اشکال گرافیکی نیز به نقشه اضافه کرد؛ مثل مارکر(نقطه)، مستطیل، دایره و یا یک Popup. اضافه کردن یک Marker به سادگی، با کد زیر صورت می‌پذیرد:

var marker = L.marker([29.623116,52.497856]).addTo(map);

محل مورد نظر به شیء مارکر پاس داده شده و مقدار بازگشتی به map اضافه شده است.

نمایش چند ضلعی و دایره هم کار ساده ای است. برای دایره باید ابتدا مختصات مرکز دایره و شعاع به متر را به L.circle پاس داد:

var circle = L.circle([29.6308217,52.5048021], 500, {
    color: 'red',
    fillColor: '#f03',
    fillOpacity: 0.5
}).addTo(map);

در کد بالا علاوه بر محل و اندازه دایره، رنگ محیط، رنگ داخل و شفافیت (opacity) نیز مشخص شده‌اند.

برای چند ضلعی‌ها می‌توان به این صورت عمل کرد:

var polygon = L.polygon([
[29.628453, 52.488838],
[29.637368, 52.493987],
[29.637168, 52.503987]
]).addTo(map);


کار کردن با Popup ها

از Popup می‌توان برای نمایش اطلاعات اضافه‌ای بر روی یک محل خاص یا یک عنوان به مانند Marker استفاده کرد. برای مثال می‌توان اطلاعاتی درباره‌ی محل یک Marker یا دایره نمایش داد. در هنگام ایجاد marker، دایره و چندضلعی مقادیر بازگشتی در متغیر‌های جدایی ذخیره شدند. اکنون می‌توان به آن اشیاء یک popup اضافه کرد:

marker.bindPopup("باغ عفیف آباد").openPopup();
circle.bindPopup("I am a circle.");
polygon.bindPopup("I am a polygon.");

به علت اینکه openPopup برای Marker صدا زده شده، به صورت پیشفرض popup را نمایش می‌دهد. اما برای بقیه، نمایش با کلیک خواهد بود. البته الزاما نیازی نیست که popup روی یک شیء نمایش داده شود، می‌توان popup‌های مستقلی نیز ایجاد کرد:

var popup = L.popup()
    .setLatLng([51.5, -0.09])
    .setContent("I am a standalone popup.")
    .openOn(map);
مطالب
اتصال به سرویس WCF در NETCF 3.5

با توجه به پیشرفتی که در حوزه اپلیکشن‌های وابسته به فریمورک دات نت بوجود آمده، ولی شاید حرکت عملی بزرگی از سمت تولیدکندگان در حوزه کامپکت صورت نگرفته و همچنان شاهد فرمانروایی سیستم عاملهایی چون Windows Compact 6.0 با استفاده از دات نت فریمورک‌هایی نهایت با نسخه 3.5 هستیم. البته میتوان ارزان‌تر بودن در خارج و مسئله تحریم در داخل را هم در نظر داشت و نمونه عینی این مورد را میتوان در دستگاههای وارد شده در حوزه Compact،  دید. البته شرکت‌های تولید کننده خارجی که عمدتا در کشورهای جنوب شرق و شرق آسیا هستند، جزو شرکت‌های مطرح در این زمینه هستند که بازارهای خوبی هم در کشورهای توسعه یافته‌ای چون آمریکا پیدا کرده‌اند.

در این بین برای عقب نماندن از تکنولوژی‌های جدید بوجود آمده در حوزه دات نت مانند WCF این مقاله کمکی هر چند کوچک برای استفاده از این قابلیت موثر در فریمورک کامپکت می‌تواند باشد.

پیشنیاز‌های لازم:

- Microsoft Visual Studio 2008 + Service Pack 1

- نصب Power Toys for .NET Compact Framework 3.5


پیاده سازی سرویس (بر روی سیستمی غیر از ویندوز کامپکت):  

در ویژوال استودیو 2008 سرویس پک یک، پروژه ای از نوعclass library  را  ایجاد کرده و سرویسی تستی را برای استفاده ایجاد میکنیم:  
[ServiceContract(Namespace = "http://samples.wcf.cfnet.sample")]
    public interface ICalculator
    {
        [OperationContract]
        int Add(int a, int b);
    }

و پیاده سازی آن:

public class CalculatorService : ICalculator
    {
        public static int count;

        public int Add(int a, int b)
        {
            count++;
            Console.WriteLine(string.Format("{3}\tReceived 'Add({0}, {1})' returning {2}", a, b, a + b, count));
            return a + b;
        }

سرور سرویس:

برای هاست این سرویس از یک برنامه‌ی کنسول که در سلوشن ایجاد میکنیم استفاده میکنیم. البته امکان‌های دیگر برای هاست سرویس در هر پروسس دات نتی را میتوان یاد آور شد. برای هاست کردن شروع یک سرویس WCF باید یک IP درون شبکه را که قابل دسترسی از سمت ویندوز کامپکت بوده و به سیستم انتساب داده شده، دریافت و استفاده کنیم:  

var addressList = Dns.GetHostEntry(Dns.GetHostName());

string hostIP = addressList.AddressList.Single(x=>x.ToString().StartsWith("192.168.10.")).ToString();
Uri address = new Uri(string.Format("http://{0}:8000/Calculator", hostIP));

در قطعه بالا IP در رنج مناسب و قابل دسترسی انتخاب میشود چون ویندوز کامپکت (فارق از اینکه در شبیه ساز باشد یا واقعی) از طریق شبکه به سرور دسترسی پیدا میکند باید IP مناسب انتساب داده شده انتخاب شود.

ServiceHost serviceHost = new ServiceHost(typeof(CalculatorService),address);
serviceHost.AddServiceEndpoint(typeof(ICalculator), new BasicHttpBinding(), "Calculator");

در ادامه یک سرویس هاست را new کرده و سرویس و بایندینگ را به آن در سازنده پاس میدهیم.

var serviceMetadataBehavior =
new ServiceMetadataBehavior { HttpGetEnabled = true };
serviceHost.Description.Behaviors.Add(serviceMetadataBehavior);

این قسمت برای ادامه کارکرد سرویس لازم نیست ولی در ادامه‌ی مقاله برای تولید کدهای سمت کلاینت باید این قابلیت فعال باشد و پس از آن دیگر احتیاجی نیست و میتوان این چند خط کد را کامنت کرد.

serviceHost.Open();
Console.WriteLine("CalculatorService is running at " + address.ToString());
Console.WriteLine("Press <ENTER> to terminate");
Console.ReadLine();
serviceHost.Close();

و در نهایت، شروع سرویس با فرمان Open و خاتمه آن با فرمان Close .


کلاینت سرویس (در داخل ویندوز کامپکت):

همراه با ارائه دات نت فریمورک 3.5 برای کار با سرویس WCF که از آن یک نسخه‌ی ارائه شده برای کامپکت نیز تهیه شده‌است، ابزاری مانند netcfSvcUtil.exe که در SDK نسخه‌ی کامپکت موجود است و کاربرد هندل کردن بعضی از موارد مانند تولید کد پروکسی‌های سمت کلاینت را دارد که در ادامه طرز استفاده از آن را بررسی خواهیم کرد. بعد از اجرای سرویس WCF با رفتار HttpGetEnabled = true برای بررسی سریع کارکرد صحیح سرویس، آدرس آن را در مرورگر میبینیم. تصویر زیر نتیجه‌ی آن در مرورگر است:



در خط فرمان به آدرس مربوط به این ابزار رفته (بسته به نسخه‌ی سیستم عامل ممکن است در پوشه‌های زیر یافت شود ( :

(Windows Drive)\Program Files (x86)\Microsoft.NET\SDK\CompactFramework\v3.5\bin
(Windows Drive)\Program Files\Microsoft.NET\SDK\CompactFramework\v3.5\bin

و فرمان زیر را اجرا میکنیم:

netcfSvcUtil.exe /language:C# /target:code /directory:D:\GeneratedCode\CF\CaculatorService http://192.168.10.189:8000/BooksService.svc?wsdl

البته ذکر IP شبکه در اینجا الزامی نیست؛ زیرا در صورت استفاده از آدرسهای داخلی سیستم، این فرمان به مشکلی بر نخواهد خورد. در این فرمان تولید کد با زبان c# و تولید کد که بصورت پیش فرض نیز وجود دارد و محل ذخیره سازی کدهای تولیدی را مشخص میکنیم و بعد از اجرای این فرمان، باید دو فایل در مسیر اشاره شده در فرمان تولید شود که اساس کار ما در سمت کلاینت خواهد بود:


کلاینت سرویس نیز با استفاده کدهای تولیدی بصورت زیر آماده سازی و اجرا میشود:

var addressList = Dns.GetHostEntry(Dns.GetHostName());
var localAddress = addressList.AddressList.Single(x => x.ToString().StartsWith("192.168.10.")).ToString();

دوباره IP مناسب در شبکه جاری استخراج میشود. بایندیگ مورد نیاز برای ارتباط با سرور ساخته میشود:

var binding = CalculatorClient.CreateDefaultBinding();

نکته‌ای که دراین قسمت باید مدنظر قرار گیرد این است که در زمان تولید کدها اگر از localhost یا 127.0.0.1 و یا آدرسهای دیگر انتساب داده شده به سرور استفاده کرده باشید در متد CreateDefaultBinding از همان آدرس استفاده میشود و برای اصلاح آن بصورت زیر عمل میکنیم:

string remoteAddress = CalculatorClient.EndpointAddress.Uri.ToString();
remoteAddress = remoteAddress.Replace("localhost", serviceAddress.Text);

یک EndpointAddress با استفاده از این آدرس ساخته و به‌همراه بایندینگ، یک آبجکت از جنس CalculatorClient که در کدهای تولیدی داریم میسازیم:

CalculatorClient _client = new CalculatorClient(binding, endpoint);

برای تست نیز تنها متد این سرویس را با یک جفت عدد، صدا میزنیم:

var result = _client.Add(82, 18).ToString(CultureInfo.InvariantCulture);

به این ترتیب خروجی مورد نظر زیر را در کنسول سرویس مشاهده خواهیم کرد:


 
مطالب
ترفندهای یونیکد برای زبان‌های راست به چپ
آشنایی با RLE

الگوریتم پردازش دوطرفه‌ی یونیکد، جهت و سمت نمایش متن را بر اساس خواص جهتی هر حرف مشخص می‌کند. در این حالت اگر متن مورد نمایش، انگلیسی و یا فارسی خالص باشند به خوبی عمل می‌کند؛ اما اگر ترکیب این دو را در یک  رشته داشته باشیم، نیاز است نحوه‌ی جهت گیری و نمایش حروف را به Unicode bidirectional algorithm معرفی کنیم. این نوع مشکلات را فارسی زبان‌ها در حین نمایش ترکیبی از متن فارسی و انگلیسی در Tooltips، برنامه‌های نمایش زیرنویس‌های فیلم‌ها، برنامه‌های گزارشگیری و امثال آن به وفور مشاهده می‌کنند.
راه حل استاندارد یونیکد آن، استفاده از حروف نامرئی یونیکد است که جهت نمایشی متن جاری را بازنویسی می‌کنند:
U+202A:   LEFT-TO-RIGHT EMBEDDING (LRE)
U+202B:   RIGHT-TO-LEFT EMBEDDING (RLE)
U+202D:   LEFT-TO-RIGHT OVERRIDE (LRO)
U+202E:   RIGHT-TO-LEFT OVERRIDE (RLO)
U+202C:   POP DIRECTIONAL FORMATTING (PDF)
برای مثال حرف یونیکد نامرئی U202B به این معنا است: «از این لحظه به بعد تا اطلاع ثانوی، متن نمایش داده شده راست به چپ است؛ صرفنظر از خواص جهتی حروف مورد استفاده».
این تا اطلاع ثانوی یا POP نیز توسط حرف U202C مشخص شده و به پایان می‌رسد. به عبارتی یونیکد شبیه به یک پشته یا Stack عمل می‌کند.


مثال اول
عبارت «متن فارسی به همراه جمله‌ی this is a test انگلیسی» را در نظر بگیرید. اکنون فرض کنید می‌خواهیم از آن جهت ارائه یک فایل readme مخصوص GitHub با فرمت mark down یا md استفاده کنیم:


همانطور که ملاحظه می‌کنید، جمله معکوس شده‌است. برای رفع این مشکل می‌توان از کاراکتر نامرئی یونیکد 202b استفاده کرد. البته در mark down امکان تعریف ساده‌تر این کاراکتر به صورت ذیل نیز پیش بینی شده‌است:
 &#x202b;



مثال دوم

اغلب نمایشگرهای چپ به راست متون نیز در حالت پیش فرض، عبارت مثال اول را معکوس نمایش می‌دهند:


اگر از notepad استفاده کنید، به صورت توکار امکان افزودن RLE را به ابتدای جمله دارد:


مثال سوم

در زبان‌های دات نتی نیز جهت نمایش صحیح متون ترکیبی، می‌توان حرف RLE را به صورت ذیل به ابتدای یک جمله اضافه کرد:
public const char RightToLeftEmbedding = (char)0x202B;
این مورد خصوصا در ابزارهای گزارشگیری یا کار با API ویندوز می‌تواند مفید باشد.



تشخیص راست به چپ بودن متن

در محیط وب جهت نمایش صحیح یک متن نیز می‌توان به مرورگرها کمک کرد. تعریف dir=rtl تفاوتی با قرار دادن RLE در ابتدای یک متن ندارد. در این حالت نیاز است بدانیم حروف RTL در چه بازه‌ای از شماره حروف یونیکد قرار می‌گیرند:
  Right-to-left Unicode blocks for modern scripts are:

 Consecutive range of the main letters:
 U+0590 to U+05FF - Hebrew
 U+0600 to U+06FF - Arabic
 U+0700 to U+074F - Syriac
 U+0750 to U+077F - Arabic Supplement
 U+0780 to U+07BF - Thaana
 U+07C0 to U+07FF - N'Ko
 U+0800 to U+083F - Samaritan

 Arabic Extended:
 U+08A0 to U+08FF - Arabic Extended-A

 Consecutive presentation forms:
 U+FB1D to U+FB4F - Hebrew presentation forms
 U+FB50 to U+FDFF - Arabic presentation forms A

 More Arabic presentation forms:
 U+FE70 to U+FEFF - Arabic presentation forms B
که یک نمونه‌ی ساده شده‌ی این بازه‌ها، به صورت ذیل است:
private static readonly Regex _matchArabicHebrew =
new Regex(@"[\u0600-\u06FF,\u0590-\u05FF]", RegexOptions.IgnoreCase | RegexOptions.Compiled);

  public static bool ContainsRtlFarsi(this string txt)
  {
       return !string.IsNullOrEmpty(txt) && _matchArabicHebrew.IsMatch(txt);
  }
و حالت پیشرفته‌تر آن‌را که سایت توئیتر برای ارائه‌ی یک جعبه متنی به صورت خودکار راست به چپ شونده، مورد استفاده قرار می‌دهد، در اینجا می‌توانید مطالعه کنید:
RTLText.module.js


نمایش صحیح عبارات ممیز دار در یک گزارش راست به چپ


استاندارد یونیکد یک سری کاراکتر را «کاراکتر ضعیف» معرفی کرده‌است. برای مثال کاراکتر اسلش بکار رفته در یک تاریخ هم از این دست است. بنابراین اگر در یک گزارش تولیدی، شماره کد ممیز دار و یا یک تاریخ را معکوس مشاهده می‌کنید به این علت است که یک «نویسه ضعیف» مثل اسلش نمی‌تواند جهت را تغییر دهد؛ مگر اینکه از یک «نویسه قوی» برای دستکاری آن استفاده شود (مانند RLE و POP که در ابتدای بحث معرفی شدند).
یک مطلب تکمیلی در این مورد: «iTextSharp و نمایش صحیح تاریخ در متنی راست به چپ»
این اصول در تمام محیط‌هایی که از یونیکد پشتیبانی می‌کنند صادق است و تفاوتی نمی‌کند که ویندوز باشد یا Adobe reader و یا یک ابزار گزارشگیری که اصلا برای محیط‌های راست به چپ طراحی نشده‌است.


کار با اعراب در متون راست به چپ

در یونیکد یک حرف می‌تواند از یک یا چند code point تشکیل شود. در حالت FormC، هر حرف، با اعراب آن یک code point را تشکیل می‌دهند. در حالت FormD، حرف با اعراب آن دو code point را تشکیل خواهند داد. به همین جهت نیاز است رشته را تبدیل به حالت D کرد تا بتوان اعراب آن‌را مجزای از حروف پایه، حذف نمود.
البته اعراب در اینجا به اعراب عربی ختم نمی‌شود. یک سری حروف اروپایی مانند  "ä" ،"ö" و "ü" را نیز شامل می‌شود.
یک مطلب تکمیلی در این مورد:  «حذف اعراب از حروف و کلمات»