مطالب
ASP.NET MVC #9

مروری بر HTML Helpers استاندارد مهیا در ASP.NET MVC

یکی از اهداف وجودی Server controls در ASP.NET Web forms، رندر خودکار HTML است. برای مثال Menu control، TreeView control، GridView و امثال آن کار تولید تگ‌های table، tr و بسیاری موارد دیگر را در پشت صحنه برای ما انجام می‌دهند. اما در ASP.NET MVC، هدف رسیدن به یک markup ساده و تمیز است که 100 درصد بر روی اجزای آن کنترل داشته باشیم و این مورد به صورت ضمنی به این معنا است که در اینجا تمام این HTMLها را باید خودمان تولید کنیم. البته در عمل خیر. یک نمونه از آن‌را در قسمت قبل مشاهده کردیم که چطور می‌توان منطق تولید تگ‌های HTML را کپسوله سازی کرد و بارها مورد استفاده قرار داد. به علاوه فریم ورک ASP.NET MVC نیز به همراه تعدادی HTML helper توکار ارائه شده است مانند CheckBox، ActionLink، RenderPartial و غیره که کار تولید تگ‌های HTML ضروری و پایه را برای ما ساده می‌کنند.
یک مثال:
@Html.ActionLink("About us", "Index", "About")

در اینجا از متدی به نام ActionLink استفاده شده است. شیء Html هم وهله‌ای از کلاس HtmlHelper است که در تمام Viewها قابل دسترسی می‌باشد.
در این متد،‌ اولین پارامتر، متن نمایش داده شده به کاربر را مشخص می‌کند، پارامتر سوم، نام کنترلری است که مورد استفاده قرار می‌گیرد و پارامتر دوم، نام متد یا اکشنی در آن است که فراخوانی خواهد شد (البته هر کدام از این HtmlHelperها به همراه تعداد قابل توجهی overload هم هستند).
زمانیکه این صفحه را رندر کنیم، به خروجی زیر خواهیم رسید:
<a href="/About">About us</a>

در این لینک نهایی خبری از متد Index ایی که معرفی کردیم، نیست. چرا؟
متد ActionLink بر اساس تعاریف پیش فرض مسیریابی برنامه، سعی می‌کند بهترین خروجی را ارائه دهد. مطابق تعاریف پیش فرض برنامه، متد Index، اکشن پیش فرض کنترلرهای برنامه است. بنابراین ضرورتی به ذکر آن ندیده است.

مثالی دیگر:
همان کلاس‌های Product و Products قسمت هفتم را در نظر بگیرید (قسمت بررسی «ساختار پروژه مثال جاری» در آن مثال). همچنین به اطلاعات «نوشتن HTML Helpers ویژه، به کمک امکانات Razor» قسمت هشتم هم نیاز داریم.
اینبار می‌خواهیم بجای نمایش لیست ساده‌ای از محصولات،‌ ابتدا نام آن‌ها را به صورت لینک‌هایی در صفحه نمایش دهیم. در ادامه پس از کلیک کاربر روی یک نام، توضیحات بیشتری از محصول انتخابی را در صفحه‌ای دیگر ارائه نمائیم. کدهای View ما اینبار به شکل زیر تغییر می‌کنند:

@using MvcApplication5.Models
@model MvcApplication5.Models.Products
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
@helper GetProductsList(List<Product> products)
{
<ul>
@foreach (var item in products)
{
<li>@Html.ActionLink(item.Name, "Details", new { id = item.ProductNumber })</li>
}
</ul>
}
<h2>Index</h2>

@GetProductsList(@Model)

توضیحات:
ابتدا یک helper method را تعریف کرده‌ایم و به کمک Html.ActionLink، از نام و شماره محصول، جهت تولید لینک‌های نمایش جزئیات هر یک از محصولات کمک گرفته‌ایم. بنابراین در کنترلر خود نیاز به متد جدیدی به نام Details خواهیم داشت که پارامتری از نوع ProductNumber را دریافت می‌کند. سپس جزئیات این محصول را یافته و در View متناظر با خودش ارائه خواهد داد. پارامتر سومی که در متد ActionLink بکارگرفته شده در اینجا مشاهده می‌کنید، یک anonymously typed object است و توسط آن خواصی را تعریف خواهیم کرد که توسط تعاریف مسیریابی تعریف شده در فایل Global.asax.cs،‌ قابل تفسیر و تبدیل به لینک‌های مرتبط و صحیحی باشد.
اکنون اگر این مثال را اجرا کنیم، اولین لینک تولیدی آن به این شکل خواهد بود:
http://localhost/Home/Details/D123

در اینجا به یک نکته مهم هم باید دقت داشت؛ نام کنترلر به صورت خودکار به این لینک اضافه شده است. بنابراین بهتر است از ایجاد دستی این نوع لینک‌ها خودداری کرده و کار را به متدهای استاندارد فریم ورک واگذار نمود تا بهترین خروجی را دریافت کنیم.
البته اگر الان بر روی این لینک کلیک نمائیم، با پیغام 404 مواجه خواهیم شد. برای تکمیل این مثال، متد Details را به کنترلر تعریف شده اضافه خواهیم کرد:

using System.Linq;
using System.Web.Mvc;
using MvcApplication5.Models;

namespace MvcApplication5.Controllers
{
public class HomeController : Controller
{
public ActionResult Index()
{
var products = new Products();
return View(products);
}

public ActionResult Details(string id)
{
var product = new Products().FirstOrDefault(x => x.ProductNumber == id);
if (product == null)
return View("Error");
return View(product);
}
}
}

در متد Details، ابتدا ProductNumber دریافت شده و سپس شیء محصول متناظر با آن، به View این متد، بازگشت داده می‌شود. اگر بر اساس ورودی دریافتی، محصولی یافت نشد، کاربر را به View ایی به نام Error که در پوشه Views/Shared قرار گرفته است، هدایت می‌کنیم.
برای اضافه کردن این View هم بر روی متد کلیک راست کرده و گزینه Add view را انتخاب کنید. چون یک شیء strongly typed از نوع Product را قرار است به View ارسال کنیم (مانند مثال قسمت پنجم)، می‌توان در صفحه باز شده تیک Create a strongly typed view را گذاشت و سپس Model class را از نوع Product انتخاب کرد و در قسمت Scaffold template هم Details را انتخاب نمود. به این ترتیب Code generator توکار VS.NET قسمتی از کار تولید View را برای ما انجام داده و بدیهی است اکنون سفارشی سازی این View تولیدی که قسمت عمده‌ای از آن تولید شده است، کار ساده‌ای می‌باشد:

@model MvcApplication5.Models.Product

@{
ViewBag.Title = "Details";
}

<h2>Details</h2>

<fieldset>
<legend>Product</legend>

<div class="display-label">ProductNumber</div>
<div class="display-field">@Model.ProductNumber</div>

<div class="display-label">Name</div>
<div class="display-field">@Model.Name</div>

<div class="display-label">Price</div>
<div class="display-field">@String.Format("{0:F}", Model.Price)</div>
</fieldset>
<p>
@Html.ActionLink("Edit", "Edit", new { /* id=Model.PrimaryKey */ }) |
@Html.ActionLink("Back to List", "Index")
</p>

در اینجا کدهای مرتبط با View نمایش جزئیات محصول را مشاهده می‌کنید که توسط VS.NET به صورت خودکار از روی مدل انتخابی تولید شده است.
اکنون یکبار دیگر برنامه را اجرا کرده و بر روی لینک نمایش جزئیات محصولات کلیک نمائید تا بتوان این اطلاعات را در صفحه‌ی بعدی مشاهده نمود.


یک نکته:
اگر سعی کنیم متد @helper GetProductsList فوق را در پوشه App_Code، همانند قسمت قبل قرار دهیم، به متد Html.ActionLink دسترسی نخواهیم داشت. چرا؟
پیغام خطایی که ارائه می‌شود این است:
'System.Web.WebPages.Html.HtmlHelper' does not contain a definition for 'ActionLink' 

به این معنا که در وهله‌ای از شیء System.Web.WebPages.Html.HtmlHelper، به دنبال متد ActionLink می‌گردد. در حالیکه ActionLink مورد نظر به کلاس System.Web.Mvc.HtmlHelper مرتبط می‌شود.
یک راه حل آن به صورت زیر است. به هر متد helper یک آرگومان WebViewPage page را اضافه می‌کنیم (به همراه دو فضای نامی که به ابتدای فایل اضافه می‌شوند)

@using System.Web.Mvc
@using System.Web.Mvc.Html

@using MvcApplication5.Models

@helper GetProductsList(WebViewPage page, List<Product> products)
{
<ul>
@foreach (var item in products)
{
<li> @page.Html.ActionLink(item.Name, "Details", new { id = item.ProductNumber })</li>
}
</ul>
}
سپس برای استفاده از آن در یک View خواهیم داشت:
@MyHelpers.GetProductsList(this, @Model)


متد ActionLink و عبارات فارسی

متد ActionLink آدرس‌های وبی را که تولید می‌کند، URL encoded هستند. برای نمونه اگر رشته‌ای که قرار است به عنوان پارامتر به اکشن متد ما ارسال شود، مساوی Hello World است، آن‌را به صورت Hello%20World در صفحه درج می‌کند. البته این مورد مشکلی را در سمت متدهای کنترلرها ایجاد نمی‌کند، چون کار URL decoding خودکار است. اما ... اگر مقداری که قرار است ارسال شود مثلا «مقدار یک» باشد، آدرس تولیدی این شکل را خواهد داشت:

http://localhost/Home/Details/%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%A7%D8%B1%20%D9%8A%D9%83

و اگر این URL encoding انجام نشود، فقط اولین قسمت قبل از فاصله به متد ارسال می‌گردد.
مرورگرهایی مثل فایرفاکس و کروم، مشکلی با نمایش این لینک به شکل اصلی فارسی آن ندارند (حین نمایش، URL decoding را اعمال می‌کنند). اما اگر مرورگر مثلا IE8 باشد، کاربر دقیقا به همین شکل آدرس‌ها را در نوار آدرس مرورگر خود مشاهده خواهد کرد که آنچنان زیبا نیستند.
حل این مشکل، یک نکته کوچک را به همراه دارد. اگر href تولیدی به شکل زیر باشد:

<li><a href="/Home/Details/مقدار یک">Super Fast Bike</a></li>

IE حین نمایش نهایی آن، آن‌را فارسی نشان خواهد داد. حتی زمانیکه کاربر بر روی آن کلیک کند، به صورت خودکار کاراکترهایی را که لازم است encode نماید، به نحو صحیحی در URL نهایی قابل مشاهده در نوار آدرس‌ها ظاهر خواهد کرد. برای مثال %20 را به صورت خودکار اضافه می‌کند و نگرانی از این لحاظ وجود نخواهد داشت که الان بین دو کلمه فاصله‌ای وجود دارد یا خیر (مرورگرهای دیگر هم دقیقا همین رفتار را در مورد لینک‌های داخل صفحه دارند).
خلاصه این توضیحات متد کمکی زیر است:

@helper EmitCleanUnicodeUrl(MvcHtmlString data)
{
@Html.Raw(HttpUtility.UrlDecode(data.ToString()))
}

و برای نمونه نحوه استفاده از آن به شکل زیر خواهد بود:

@helper GetProductsList(List<Product> products)
{
<ul>
@foreach (var item in products)
{
<li>@EmitCleanUnicodeUrl(@Html.ActionLink(item.Name, "Details", new { id = item.ProductNumber }))</li>
}
</ul>
}

ضمن اینکه باید درنظر داشت کلا این نوع طراحی مشکل دارد! برای مثال فرض کنید که در این مثال، جزئیات، نمایش دهنده مطلب ارسالی در یک بلاگ است. یعنی یک سری عنوان و جزئیات متناظر با آن‌ها در دیتابیس وجود دارند. اگر آدرس مطالب به این شکل باشد http://site/blog/details/text، به این معنا است که این text مساوی است با primary key جدول بانک اطلاعاتی. یعنی وبلاگ نویس سایت شما فقط یکبار در طول عمر این برنامه می‌تواند بگوید «سال نو مبارک!». دفعه‌ی بعد به علت تکراری بودن، مجاز به ارسال پیام تبریک دیگری نخواهد بود! به همین جهت بهتر است طراحی را به این شکل تغییر دهید http://site/blog/details/id/text. در اینجا id همان primary key خواهد بود. Text هم عنوان مطلب. Id به جهت خوشایند بانک اطلاعاتی و Text هم برای خوشایند موتورهای جستجو در این URL قرار دارند. مطابق تعاریف مسیریابی برنامه، Text فقط حالت تزئینی داشته و پردازش نخواهد شد.
از این نوع ترفندها زیاد به کار برده می‌شوند. برای نمونه به URL مطالب انجمن‌های معروف اینترنتی دقت کنید. عموما یک عدد را به همراه text مشاهده می‌کنید. عدد در برنامه پردازش می‌شود، متن هم برای موتورهای جستجو درنظر گرفته شده است.



مطالب
پَرباد - راهنمای اتصال و پیاده‌سازی درگاه‌های پرداخت اینترنتی (شبکه شتاب)

پَرباد چیست؟

همانطور که همه ما میدانیم، اتصال و راه اندازی درگاه‌های پرداخت اینترنتی (شبکه شتاب)، از همان ابتدا کاری مشکل و  پر دردسر برای برنامه نویسان بود. هر بانک، سیستم متفاوت و مخصوص به خود را دارد و این بدان معنا است که برنامه نویسان باید کدهای کاملا متفاوت و همچنین پیاده سازی‌های متفاوتی را از روی فایل‌های PDF راهنمای بانکی، که در نهایت منجر به بی نظمی در پروژه‌ها می‌شود، بنویسند و البته مشکل بزرگتر آن است که پس از پیاده سازی هم اطمینان کاملی از صحت کدهای نوشته شده وجود ندارد؛ چه بسا که واحد‌های پشتیبانی درگاه‌های پرداخت هم افراد حرفه‌ای و آشنا با توسعه نرم افزار نیستند و اکثر اوقات نمی‌توان به آنها تکیه کرد.
برای راحتی کار برنامه نویسان حوضه فریم ورک دات نت، سیستمی جامع، اوپن سورس و کاملا رایگان، بدون نیاز به اضافه کردن هیچ گونه وب سرویسی تهیه شده است که به برنامه نویسان اجازه می‌دهد تنها با نوشتن چند خط کد، وب سایت خود را به پرداخت اینترنتی مجهز کنند. لطفا پیشنهادات، بحث‌ها و نظرات خود را در صفحه مخصوص این پروژه ارسال کنید.  
این سیستم در حال حاضر متشکل از درگاه‌های پرداخت اینترنتی بانک‌های ملت، سامان، پارسیان، تجارت و پاسارگاد است.
همچنین این سیستم در قالب یک Nuget Package برای نصب راحت در اپلیکیشن آماده شده است.


آنچه که شما در این مطلب یاد خواهید گرفت:

  • طریقه نصب
  • ایجاد صورتحساب و ارسال کاربر به درگاه پرداخت
  • تایید صورتحساب
  • مردود کردن صورتحساب قبل از انتقال وجه از مشتری به فروشنده
  • برگشت وجه به حساب مشتری پس از تأیید صورتحساب
  • درگاه مجازی پرداخت (برای تست وب اپلیکیشن، بدون داشتن حساب واقعی در درگاه‌های بانکی)
  • تنظیمات
  • ذخیره سازی اطلاعات پرداخت


طریقه نصب

PM> Install-Package Parbad

برای وب سایت‌های بر پایه فریم ورک MVC

PM> Install-Package Parbad.MVC5


ایجاد صورتحساب و ارسال کاربر به درگاه پرداخت

ابتدا یک شیٔ صورتحساب را به صورت زیر ایجاد کنید
var invoice = new Invoice( [Order Number], [Amount], [Verify URL]);

- Order Number شماره صورتحساب است و باید همیشه یک عدد یکتا باشد (تکراری نباشد).
- Amount مبلغ قابل پرداخت به ریال است.
- Verify URL یک آدرس در وب سایت شما، برای بازگشت مشتری پس از پرداخت و تأیید صورتحساب است.
برای مثال:
var invoice = new Invoice(1, 30000, "http://www.mywebsite.com/payment/verify" );
سپس صورتحساب را به درگاه مورد نظر ارسال میکنیم.
var result = Payment.Request(Gateways.Mellat, invoice);

شیٔ result حاوی شماره یکتا رجوع و وضعیت درخواست (موفقیت یا عدم موفقیت درخواست) است.
if (result.Status == RequestResultStatus.Success)
{
    // این متد، کاربر را به سمت وب سایت درگاه پرداخت هدایت میکند
    result.Process(Context);
}
else
{
    // در صورت تمایل می‌توانید پیغام مورد نظر از درگاه پرداخت را نمایش دهید
    var msg = result.Message;
}

در وب سایت‌های MVC می‌توانید به روش زیر عمل کنید

if (result.Status == RequestResultStatus.Success)
{
   // کاربر را به سمت وب سایت درگاه پرداخت هدایت میکند 
   return new RequestActionResult(result);
}
else
{
   return View("Error");
}


تأیید صورتحساب

پس از بازگشت کاربر از وب سایت بانک، باید از پرداخت صورتحساب توسط کاربر اطمینان حاصل کنید. کد زیر را باید در آدرسی که هنگام ساخت صورتحساب ذکر کرده بودید، قرار دهید.
var result = Payment.Verify(System.Web.HttpContext.Current);

شیٔ result در اینجا حاوی اطلاعاتی مانند: درگاه بانکی (که کاربر در آن صورتحساب را پرداخت کرده)، شماره رجوع، شماره تراکنش یکتای بانکی، وضعیت پرداخت و پیام درگاه است.
شما می‌توانید با بررسی این شیٔ، تصمیمات لازم را بگیرید.
if(result.Status == VerifyResultStatus.Success)
{
    // کاربر، صورتحساب را پرداخت کرده است و شما میتوانید ادامه عملیات خرید را انجام دهید
}
else
{
    // کاربر بنا به دلایلی صورتحساب را پرداخت نکرده است
    // شما همچنین میتوانید علت را در قالب یک پیام از پراپرتی پیام مشاهده کنید

    // بنابراین شما میتوانید این صورتحساب را در پایگاه داده خود مردود اعلام کنید
}


مردود کردن صورتحساب قبل از انتقال وجه از مشتری به فروشنده

در بعضی شرایط، پس از پرداخت صورتحساب توسط مشتری، شما متوجه می‌شوید که باید عملیات را لغو کنید.  
سناریو زیر را در نظر بگیرید:
در زمانیکه مشتری در وب سایت بانکی، صورتحساب را پرداخت میکرده است،  موجودی کالای خریداری شده توسط او در فروشگاه شما، به پایان رسیده ! حال باید این وجه پرداخت شده را فورا مردود اعلام کنید.
برای این منظور متد تأیید صورتحساب را به روش زیر بازنویسی کنید



همانطور که در تصویر می‌بینید، در هنگام بازگشت مشتری به وب سایت شما و تأیید کردن صورتحساب، شما می‌توانید اطلاعات تراکنش مورد نظر را که شامل، درگاه پرداخت بانکی، شماره سفارش و شماره رجوع است را دریافت کنید و سپس با استفاده از این اطلاعات، پایگاه داده خود را بررسی کرده و در صورت لزوم، متد Cancel را فراخوانی کنید. به این ترتیب به درگاه بانکی، هیچگونه تأییدیه ای اعلام نمی‌شود و این بدان معناست که اگر وجهی به حساب فروشگاه واریز شده باشد، پس از چند دقیقه (معمولا ۱۵ دقیقه) به حساب مشتری برگشت داده خواهد شد.


برگشت وجه به حساب مشتری پس از تأیید صورتحساب

var refundResult = Payment.Refund(new RefundInvoice([Order Number], [Amount]));
در اینجا، Order Number همان شماره سفارش صورتحساب و Amount مقداری از وجه و یا کل وجه برای برگشت به حساب مشتری است.
پس از آن شما می‌توانید نتیجه این عملیات را در شیٔ refundResult بررسی کنید.


درگاه مجازی پرداخت

درصورتیکه شما نیاز به تست عملکرد اپلیکیشن خود داشته باشید، نیازی به داشتن یک حساب واقعی در بانک‌های اینترنتی ندارید و می‌توانید اپلیکیشن خود را با یک درگاه مجازی بسیار ساده تست کنید. برای انجام این کار در هنگام ارسال صورتحساب، از میان درگاه‌های بانکی، درگاه مجازی پَرباد را انتخاب کنید.
var result = Payment.Request(Gateways.ParbadVirtualGateway, invoice);


در نتیجه در هنگام هدایت کاربر به درگاه پرداخت، کاربر به درگاه مجازی هدایت خواهد شد.

اما قبل از کار با درگاه مجازی باید در فایل web.config وب اپلیکیشن خود، تنظیمات زیر را قرار دهید:
<system.webServer>
  <handlers>
   <add name="ParbadGatewayPage" verb="*" path="Parbad.axd" type="Parbad.Web.Gateway.ParbadVirtualGatewayHandler" />
  </handlers>
</system.webServer>
در اینجا، درگاه مجازی به عنوان یک HttpHandler معرفی شده است. مقداری که در مشخصه path ذکر شده، در واقع آدرس درگاه مجازی است که شما می‌توانید به دلخواه خود آن را وارد کنید. ما در این مثال از آدرس parbad.axd استفاده کرده ایم.
و در نهایت در وب اپلیکیشن خود، مسیر ذکر شده را به صورت زیر معرفی کنید:
ParbadConfiguration.Gateways.ConfigureParbadVirtualGateway(new ParbadVirtualGatewayConfiguration("Parbad.axd"));
در نتیجه در هنگام هدایت کاربر به درگاه مجازی، شما باید در نوار آدرس مرورگر خود، مقداری را که تنظیم کرده اید مشاهده کنید.


نکته مهم: فراموش نکنید، قبل از انتشار نهایی وب سایت بر روی سرور (نمایش عمومی)، تنظیمات HttpHandler مربوط به این درگاه مجازی را از درون فایل web.config حذف کنید. بدین صورت، این درگاه از دسترس عموم خارج خواهد بود.

تنظیمات پَرباد

بهترین مکان برای درج این تنظیمات در اپلیکیشن‌های ASP.NET WebForms فایل Global.asax.cs و در اپلیکیشن‌های ASP.NET MVC فایل Startup.cs است.
ASP.NET Web Forms
public class Global : HttpApplication
{
    void Application_Start(object sender, EventArgs e)
    {
        // configurations
    }
}

ASP.NET MVC
public class Startup
{
    public void Configuration(IAppBuilder app)
    {
        // configurations
    }
}

تنظیمات درگاه‌های پرداخت

قبل از ارتباط با درگاه‌های بانکی شبکه شتاب، باید مشخصات درگاه بانکی را که استفاده می‌کنید، تنظیم کنید.
برای مثال: تنظیم درگاه پرداخت بانک ملت


تنظیمات ذخیره سازی اطلاعات پرداخت

پَرباد برای ذخیره و بازیابی اطلاعات پرداخت، نیاز به یک منبع ذخیره سازی دارد.
منبع پیش فرض پَرباد، کلاس TemporaryMemoryStorage است که همانطور که از نام آن پیداست، اطلاعات را به صورت موقت در حافظه رَم سرور ذخیره میکند. اگر شما خودتان اطلاعات پرداخت را در پایگاه داده ذخیره میکنید، این منبع، گزینه مناسبی است به دلیل سرعت بسیار بالای حافظه رَم.
توجه: در نظر داشته باشید که اگر به هر دلیلی سرور و یا وب سایت شما، ری‌استارت شود، کلیه اطلاعات موجود در این منبع هم از بین خواهد رفت.
ذخیره و بازیابی توسط SQL Server
برای این منظور در قسمت تنظیمات، کد زیر را قرار داده و رشته اتصال و نام جدول پرداخت را معرفی کنید.
ParbadConfiguration.Storage = new SqlServerStorage("Connection String", "MyPaymentTableName");

فیلد‌های مورد نیاز در این جدول:

ذخیره و بازیابی اطلاعات توسط روش مورد نظر شما:
در صورتیکه مایلید ذخیره و بازیابی را به روش خود انجام دهید، کلاس Storage را پیاده سازی کنید
public class MyStorage : Storage
{
    // Implement methods here...
}

و کلاس مورد نظر را در تنظیمات به عنوان منبع، معرفی کنید.
ParbadConfiguration.Storage = new MyStorage();

لازم به ذکر است که این کلاس شامل متد‌های synchronous و همچنین asynchronous است. بنابراین در صورتیکه برای مثال در هنگام ارسال درخواست به بانک، از متد‌های async استفاده می‌کنید، نیازی به پیاده سازی کردن متد‌های synchronous نیست.
در صورتیکه هر گونه پیشنهاد یا انتقاد نسبت به کارکرد این سیستم دارید، صمیمانه منتظر شنیدن آن در راستای توسعه این سیستم هستم.
همچنین در صورت تمایل به توسعه آن، می‌توانید آن را در گیت هاب دنبال کنید و یا لطفا پیشنهادات، بحث‌ها و نظرات خود را در صفحه مخصوص این پروژه ارسال کنید. 
با تشکر.
مطالب
بررسی اینترفیس ICommand در WPF
مدتی هست که مشغول مطالعه و یادگیری WPF از طریق مطالب سایت هستم؛ به همین خاطر تصمیم گرفتم مطلبی را حول محور اینترفیس ICommnad  گردآوری کنم و در اختیار کاربران سایت قرار دهم.

سرفصل‌های این مطلب :
• Command چیست
• اینترفیس ICommand چیست 
• چرا اینترفیس ICommand
• ایجاد UI مورد نیاز 
• چگونگی استفاده از ICommand 
• استفاده از INotifyPropertyChanged

Command چیست ؟
در برنامه نویسی WPF به هر کلاسی که اینترفیس ICommand را پیاده سازی کند، اصطلاحا Commnad گوییم. تفاوت کوچکی بین یک Event و Command وجود دارد. رخداد‌ها برای کنترل‌های UI ساخته و تخصیص داده می‌شوند؛ اما Command‌ها انتزاعی‌تر هستند و تمرکز آنها بر روی نحوه‌ی انجام کارها می‌باشد.
برای تعاملات در برنامه‌ها از Commandها و Event‌ها استفاده می‌کنیم. ما در WPF دو روش برای تعامل با UI داریم:
1- استفاده از Event‌ها و نوشتن کد‌های مورد نیاز در بخش CodeBehind (رعایت نکردن الگوی MVVM).
WPF تعداد زیادی RoutedEvent پیش ساخته (Built In) دارد که از آنها می‌توان در این روش استفاده کرد. 
2- استفاده از Command و درگیر کردن کدهای اجرایی نوشته شده در ViewModel با استفاده از Command ها.
در زمان استفاده از الگوی MVVM مجاز به نوشتن کد در بخش CodeBehind نیستیم. بنابراین از سیستم رخداد‌های طراحی شده‌ی در WPF که RoutedEvent می‌باشد، نمی‌توان استفاده کرد. به این خاطر که رخداد‌ها در ViewModel قابل دسترسی نمی‌باشد.

اینترفیس ICommand:
این اینترفیس سه عضو دارد که آن‌ها را در جدول زیر مشاهده می‌کنید:

نام عضو

توضیحات

Bool CanExecute(object parameter)

این تابع پارامتری از نوع object را دریافت می‌کند و یک مقدار bool را به خروجی تابع می‌فرستد. اگر مقدار خروجی متد، true  باشدcommand  اجرا خواهد شد و در غیر اینصورت اتفاقی رخ نخواهد داد. اغلب ازDelegate  ها به عنوان پارامتر این تابع استفاده می‌شود؛Delegate های پیش ساخته‌ای همچون Action,Predicate,Func

Event EventHandler CanExecuteChanged

این رویداد برای آگاه سازی UI که به Command متصل است، استفاده می‌شود .بر اساس خروجی تابع CanExecute، این رویداد اتفاق می‌افتد.

Void Execute(Object parameter)

این متد کار اصلی را در Command‌ها انجام می‌دهد. این متد تنها زمانی اجرا می‌شود که متدCanExecute  مقدار true را بازگرداند. این تابع پارامتری را از نوع object دریافت می‌کند، اما عموما ما یکDelegate  را به آن ارسال می‌کنیم. Delegate ارجاعی را به متدی، در خود نگاه می‌دارد که انتظار داریم در صورت اجرایcommand ، اجرا شود.


چرا اینترفیس ICommand :
هسته‌ی اصلی Command‌ها در WPF، اینترفیس ICommand می‌باشد. این اینترفیس به‌صورت گسترده‌ای در الگوی MVVM و Prism  استفاده شده است و استفاده‌ی از آن محدود به MVVM نمی‌باشد. تعداد زیادی Commnad بصورت پیش ساخته وجود دارند که این اینترفیس را پیاده سازی کرده‌اند .کلاس پایه RoutedCommand اینترفیس ICommand را پیاده سازی کرده است و WPF فرمان‌های زیر را فراهم کرده است:
• MediaCommnads
• ApplicationCommnads
• NavigationCommands
• ComponentCommnads
• EditingCommnads
که همگی از کلاس RoutedCommand استفاده کرده‌اند.
در این مطلب به دنبال ایجاد برنامه‌ای هستیم که حاصل جمع مفدار دو Textbox را پس از فشردن کلید جمع در یک textblock نمایش دهد.

ساخت UI مورد نیاز :
گام اول : 
با اجرای ویژوال استودیو، برنامه‌ای را با نام ICommnadSample ایجاد کنید. ساختار پروژه به شکل زیر است:
همانطور که می‌بینید View و ViewModel و در نهایت Command‌ها در پوشه‌های مجزایی ساماندهی شده‌اند.

گام دوم:
ابتدا قالب گرافیکی را مشخص می‌کنیم. در پوشه‌ی Views یک UserControl را به نام CalculatorView.xaml ایجاد کرده و کد زیر را در آن نوشتیم:
<Grid DataContext="{Binding Source={StaticResource calculatorVM}}" Background="#FFCCCC">
        <Grid.RowDefinitions>
            <RowDefinition Height="80"/>
            <RowDefinition/>
            <RowDefinition Height="80"/>
            <RowDefinition Height="44"/>
        </Grid.RowDefinitions>
        <Grid.ColumnDefinitions>
            <ColumnDefinition/>
            <ColumnDefinition/>
            <ColumnDefinition/>
            <ColumnDefinition/>
        </Grid.ColumnDefinitions>

        <Label Grid.Row="0" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="4" FontSize="25"
               VerticalAlignment="Top" HorizontalAlignment="Center" Foreground="Blue" Content="ICommand Sample"/>
        <Label Grid.Row="0" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="2" 
               Margin="10,0,0,0" VerticalAlignment="Bottom" FontSize="20"  Content="First Input"/>
        <Label Grid.Row="0" Grid.Column="2" Grid.ColumnSpan="2" 
               Margin="10,0,0,0" VerticalAlignment="Bottom" FontSize="20"  Content="Second Input"/>

        <TextBox Grid.Row="1" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="2" Margin="10,0,0,0" FontSize="20" 
                 HorizontalAlignment="Left" Height="30"  Width="150" TextAlignment="Center" Text="{Binding FirstValue, Mode=TwoWay}"/>
        <TextBox Grid.Row="1" Grid.Column="2" Grid.ColumnSpan="2" Margin="10,0,0,0" FontSize="20"
                 HorizontalAlignment="Left"  Height="30" Width="150" TextAlignment="Center" Text="{Binding SecondValue, Mode=TwoWay}"/>

        <Rectangle Grid.Row="2" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="4" Fill="LightBlue"/>
        <Button Grid.Row="2" Grid.Column="0" Content="+"  Margin="10,0,0,0" HorizontalAlignment="Left" Height="50" Width="50" FontSize="30" Command="{Binding AddCommand}"/>
        
        <Label Grid.Row="3" Grid.Column="0" Grid.ColumnSpan="2" FontSize="25" Margin="10,0,0,0" HorizontalAlignment="Left" Height="50"  Content="Result : "/>
        <TextBlock Grid.Row="3" Grid.Column="2" Grid.ColumnSpan="2" FontSize="20" Margin="10,0,0,0" Background="BlanchedAlmond"
                   TextAlignment="Center"  HorizontalAlignment="Left" Height="36" Width="150" Text="{Binding Output}"/>
    </Grid>
برای استفاده از این UserControl در پنجره‌ی اصلی برنامه (فایل MainWindows.Xaml) به شکل زیر عمل می‌کنیم:
ابتدا فضای نام View را به فایل MainWindows.xaml اضافه می‌کنیم :
   xmlns:myview="clr-namespace:ICommnadSample.Views"
ایجاد تگ برای استفاده از View تولید شده در  Grid اصلی برنامه :
<Grid>
        <myview:CalculatorView/>
</Grid>

گام سوم :
همانطور که مشاهده می‌کنید، کنترل‌هایی که در عملیات انقیاد داده‌ها (DataBinding) شرکت می‌کنند، از طریق خاصیت Binding و معرفی خصوصیت مورد نظر مشخص می‌شوند.
برای این منظور در پوشه‌ی ViewModels و به کلاس CalculatorViewModel سه خصوصیت به‌همراه فیلد خصوصی، به شکل زیر اضافه می‌کنیم:
private double firstValue; 
private double secondValue;
private double output;
public double FirstValue
        {
            get { return firstValue; }
            set
            {
                firstValue = value;
                OnPropertyChanged("FirstValue");
            }
        }
        public double SecondValue
        {
            get { return secondValue; }
            set
            {
                secondValue = value;
                OnPropertyChanged("SecondValue");
            }
        }
        public double Output
        {
            get { return output; }
            set
            {
                output = value;
                OnPropertyChanged("Output");
            }
        }

چگونگی استفاده‌ی از اینترفیس ICommand :
برای ایجاد ارتباط بین Command ‌ها و UI می‌بایست اینترفیس ICommand توسط کلاس مورد نظر ما پیاده سازی شود. در ابتدا کلاسی با عنوان PlusCommnad  ایجاد و از اینترفیس مورد نظر ارث بری می‌کنیم.
هدف ما شبیه سازی رویداد کلیک دکمه‌ی موجود در صفحه با استفاده از Command می‌باشد.

گام چهارم:
پس از پیاده سازی اینترفیس لازم است تا کمی تغییر در بدنه متد‌ها ایجاد کنیم:
public class PlusCommand : ICommand
{
    private CalculatorViewModel calculatorViewModel;
    public PlusCommand(CalculatorViewModel vm)
    {
        calculatorViewModel = vm;
    }
    public bool CanExecute(object parameter)
    {
        return true;
    }
    public void Execute(object parameter)
    {
        calculatorViewModel.Add();
    }
    public event EventHandler CanExecuteChanged;
}
همانطور که می‌بینید در ابتدا فیلدی از جنس کلاس CalculatorViewModel ایجاد و از طریق سازنده‌ی کلاس آن را مقدار دهی کردیم (قصد داریم نمونه‌ای از ViewModel مورد نظر را به این کلاس ارسال کنیم).
در ادامه بصورت دستی (Hard Code) مقدار بازگردانده شده را برای تابع CanExecute به مقدار true  تغییر دادیم و متد تابع Execute را به شکلی تغییر دادیم تا تابع Add را در CalculatorViewModel، اجرا کند.

گام پنجم:
از کلاس PlusCommand در CalculatorViewModel، یک شیء ساخته و در سازنده‌ی CalculatorViewModel آن را مقدار دهی می‌کنیم: 
        private PlusCommand plusCommand;
        public CalculatorViewModel()
        {
            plusCommand = new PlusCommand(this);
        }

گام ششم:
در فایل CalculatorView ارجاعی را به فضای نام کلاس CalculatorViewModel ایجاد می‌کنیم :
   xmlns:vm="clr-namespace:ICommnadSample.ViewModels"
پس از اضافه کردن فضای نام، از تگ UserControl.Resource برای رجیستر کردن CalculatorViewModel با کلید calculatorVM جهت مشخص کردن منبع داده استفاده کردیم.
 <UserControl.Resources>
        <vm:CalculatorViewModel x:Key="calculatorVM" />
    </UserControl.Resources>

گام هفتم:
اضافه کردن تابع Add در CalculatorViewModel برای عملیات جمع :
public void Add()
{
   Output = firstValue + secondValue;
}

گام هشتم:
تعریف یک Command  برای عملیات جمع به نام AddCommand. این همان خصوصیتی است که باید بجای رویداد کلیک دکمه از طریق خاصیت Command موجود در کنترل و ویژگی Binding به کنترل متصل شود.
  public ICommand AddCommand {
            get
            {
                return plusCommand;
            }
        }

نحوه‌ی استفاده:
   Command="{Binding AddCommand}"
 
گام نهم :
برای تکمیل عملیات انقیاد داده‌ها، کلاسی به نام ViewModelBase تعریف شده است. این کلاس از اینترفیس INotifyPropertyChange ارث بری کرده و اعضای این کلاس را پیاده سازی کرده است.
  public class ViewModelBase:INotifyPropertyChanged
    {
        public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;

        protected virtual void OnPropertyChanged([CallerMemberName] string propertyName = null)
        {
            PropertyChanged?.Invoke(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
        }
    }
پیاده سازی این اینترفیس سبب می‌شود تا کلاس‌های ViewModel ایی که احتیاج به این اینترفیس برای عملیات انقیاد داده‌ها دارند، تنها با ارث بری، از این ظرفیت استفاده کنند و نیازی به پیاده سازی این اینترفیس در هر کلاس نباشد.

گام دهم:
ارث بری کلاس CalculatorViewModel از کلاس ViewModelBase:
   public class CalculatorViewModel : ViewModelBase
در این مرحله هر کنترلی را که قصد داریم با تغییر منبع داده بروز شود و یا با تغییر وضعیتش منبع داده تغییر کند، اعلام می‌کنیم:
   OnPropertyChanged("FirstValue");
برای هر سه خصوصیت ViewModel کد زیر را در بلاک Set تکرار می‌کنیم (توجه شود که پارامتر ارسالی باید نام پراپرتی مورد نظر باشد)
کد کامل کلاس CalculatorViewModel به شکل زیر است:
public class CalculatorViewModel : ViewModelBase
    {
        private double firstValue;
        private double secondValue;
        private double output;
        private PlusCommand plusCommand;
        public CalculatorViewModel()
        {
            plusCommand = new PlusCommand(this);
        }

        public double FirstValue
        {
            get { return firstValue; }

            set
            {
                firstValue = value;
                OnPropertyChanged("FirstValue");
            }
        }
        public double SecondValue
        {
            get { return secondValue; }
            set
            {
                secondValue = value;
                OnPropertyChanged("SecondValue");
            }
        }
        public double Output
        {

            get { return output; }

            set
            {
                output = value;
                OnPropertyChanged("Output");
            }
        }


        public ICommand AddCommand
        {
            get
            {
                return plusCommand;
            }
        }

        internal void Add()
        {
            Output = firstValue + secondValue;
        }
    }


حال می‌توانید برنامه را اجرا و تست کنید:



برای درک بهتر عملیات انقیاد دادها می‌توانید به این مقاله مراجعه کنید.

مطالب
استفاده از کتابخانه‌های ثالث جاوا اسکریپتی در برنامه‌های AngularJS 2.0
هزاران کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی مستقل از AngularJS 2.0 وجود دارند که نیاز است بتوانیم از آن‌ها در برنامه‌های مختلفی استفاده کنیم. در این مطلب، دو روش بارگذاری آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.


هدف: استفاده از کتابخانه‌ی jsSHA

می‌خواهیم در یک برنامه‌ی AngularJS 2.0، از کتابخانه‌ی jsSHA استفاده کرده و هش SHA512 یک رشته را محاسبه کنیم.


تامین پیشنیازهای اولیه

می‌توان فایل‌های این کتابخانه را مستقیما از GitHub دریافت و به پروژه اضافه کرد. اما بهتر است این‌کار را توسط npm مدیریت کنیم. به همین جهت فایل package.json آن‌را گشوده و سپس مدخل متناظری را به آن اضافه کنید:
"dependencies": {
    // ...
    "jssha": "^2.1.0",
    // ...
  },
به این ترتیب با اجرای دستور npm install بر روی پوشه‌ی جاری و یا ذخیره‌ی فایل در ویژوال استودیو، کار دریافت خودکار این کتابخانه صورت گرفته و در مسیر node_modules\jssha\src ذخیره می‌شود.


بارگذاری فایل‌های کتابخانه به صورت پویا

یک روش استفاده از این کتابخانه یا هر کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی، افزودن مدخل تعریف آن به صفحه‌ی index.html است:
 <script src="node_modules/jssha/src/sha512.js"></script>
این روش هر چند کار می‌کند، اما با توجه به اینکه AngularJS 2.0 از System.JS برای مدیریت ماژول‌های خود کمک می‌گیرد، می‌تواند با روش پویای ذیل جایگزین شود. برای این منظور ابتدا فایل systemjs.config.js را باز کنید و سپس دو تغییر ذیل را به آن اعمال نمائید:
// map tells the System loader where to look for things
var map = {
    // ...
    'jssha': 'node_modules/jssha/src'
};
 
// packages tells the System loader how to load when no filename and/or no extension
var packages = {
    // ...
    'jssha': { main: 'sha512.js', defaultExtension: 'js' }
};
در اینجا به اشیاء map و packages آن فایل که کار بارگذاری ماژول‌ها را به صورت خودکار انجام می‌دهد، تعاریف جدید jssha را اضافه کرده‌ایم. در قسمت map، مسیر پوشه‌ی فایل‌های js این کتابخانه مشخص شده‌اند و در قسمت packages، نام فایل اصلی مدنظر و پسوندهای آن‌ها ذکر گردید‌ه‌اند.
به این ترتیب هر زمانیکه کار import این کتابخانه صورت گیرد، بارگذاری پویای آن انجام خواهد شد. به علاوه ابزارهای بسته بندی و deploy پروژه هم این فایل را پردازش کرده و به صورت خودکار، کار bundling، فشرده سازی و یکی سازی اسکریپت‌ها را انجام می‌دهند.


استفاده از jsSHA به صورت untyped

پس از دریافت بسته‌های این کتابخانه و مشخص سازی نحوه‌ی بارگذاری پویای آن، اکنون نوبت به استفاده‌ی از آن است. در اینجا منظور از untyped این است که فرض کنیم برای این کتابخانه، فایل‌های typings مخصوص TypeScript وجود ندارند و پس از جستجوی در مخزن کد https://github.com/DefinitelyTyped/DefinitelyTyped نتوانسته‌ایم معادلی را برای آن پیدا کنیم. بنابراین فایل جدید untyped-sha.component.ts را با محتوای ذیل به پروژه اضافه کنید:
import { Component, OnInit } from '@angular/core';
 
var jsSHA = require("jssha"); // ==> loads `sha512.js` file dynamically using `systemjs.config.js` file definitions
//declare var jsSHA: any; // ==> this requires adding <script src="node_modules/jssha/src/sha512.js"></script> to the first page manually.
 
@Component({
    templateUrl: 'app/using-third-party-libraries/untyped-sha.component.html'
})
export class UnTypedShaComponent implements OnInit {
    hash: String;
 
    ngOnInit(): void {
        let shaObj = new jsSHA("SHA-512", "TEXT");
        shaObj.update("This is a test");
        this.hash = shaObj.getHash("HEX");
    }
}
با این قالب untyped-sha.component.html
<h1>SHA-512 Hash / UnTyped</h1>
 
<p>String: This is a test</p>
<p>HEX: {{hash}}</p>
توضیحات
هر زمانیکه فایل‌های typing یک کتابخانه‌ی جاوا اسکریپتی در دسترس نبودند، فقط کافی است از روش declare var jsSHA: any استفاده کنید. در اینجا any به همان حالت استاندارد و بی‌نوع جاوا اسکریپت اشاره می‌کند. در این حالت برنامه بدون مشکل کامپایل خواهد شد؛ اما از تمام مزایای TypeScript مانند بررسی نوع‌ها و همچنین intellisense محروم می‌شویم.
در این مثال در hook ویژه‌ای به نام OnInit، کار ساخت شیء SHA را انجام داده و سپس هش عبارت This is a test محاسبه شده و به خاصیت عمومی hash انتساب داده می‌شود. سپس این خاصیت عمومی، در قالب این کامپوننت از طریق روش interpolation نمایش داده شده‌است.

دو نکته‌ی مهم
الف) اگر از روش declare var jsSHA: any استفاده کردید، کار بارگذاری فایل sha512.js به صورت خودکار رخ نخواهد داد؛ چون ماژولی را import نمی‌کند. بنابراین تعاریف systemjs.config.js ندید گرفته خواهد شد. در این حالت باید از همان روش متداول افزودن تگ script این کتابخانه به فایل index.html استفاده کرد.
ب) برای بارگذاری پویای کتابخانه‌ی jsSHA بر اساس تعاریف فایل systemjs.config.js از متد require کمک بگیرید:
 var jsSHA = require("jssha");
در این حالت باز هم متغیر jsSHA تعریف شده از نوع any است؛ اما اینبار متد require کار بارگذاری خودکار ماژولی را به نام jssha، انجام می‌دهد. این بارگذاری هم بر اساس تعاریف قسمت «بارگذاری فایل‌های کتابخانه به صورت پویا» ابتدای بحث کار می‌کند.


استفاده از jsSHA به صورت typed

کتابخانه‌ی jsSHA در مخزن کد https://github.com/DefinitelyTyped/DefinitelyTyped/tree/master/jssha دارای فایل d.ts. مخصوص خود است. برای نصب آن از یکی از دو روش ذیل استفاده کنید:
الف) نصب دستی فایل‌های typings
 npm install -g typings
typings install jssha --save --ambient
توسط خط فرمان، به پوشه‌ی ریشه‌ی پروژه وارد شده و دو دستور فوق را صادر کنید. به این ترتیب فایل‌های d.ts. لازم، به پوشه‌ی typings پروژه اضافه می‌شوند.
ب) تکمیل فایل typings.ts
{
    "ambientDependencies": {
         // ...
        "jssha": "registry:dt/jssha#2.1.0+20160317120654"
    }
}
برای این منظور فایل typings.json را گشوده و سپس سطر جدید فوق را به آن اضافه کنید. اکنون اگر فایل package.json را یکبار دیگر ذخیره کنید و یا دستور npm install را صادر کنید، همان مراحل قسمت الف تکرار خواهند شد.

پس از نصب فایل‌های typings این پروژه، به فایل main.ts مراجعه کرده و مدخل ذیل را به ابتدای آن اضافه کنید:
/// <reference path="../typings/browser/ambient/jssha/index.d.ts" />
اینکار سبب خواهد شد تا intellisense درون ویژوال استودیو بتواند مداخل متناظر را یافته و راهنمای مناسبی را ارائه دهد.

در ادامه فایل جدید typed-sha.component.ts را با محتوای ذیل به پروژه اضافه کنید:
import { Component, OnInit } from '@angular/core';
//import { jsSHA } from "jssha";
import * as jsSHA from "jssha"; // ===> var jsSHA = require("jssha"); // ===> loads `sha512.js` file dynamically using `systemjs.config.js` file definitions
 
@Component({
    templateUrl: 'app/using-third-party-libraries/typed-sha.component.html'
})
export class TypedShaComponent implements OnInit{
    hash: String;
 
    ngOnInit(): void {
        let shaObj = new jsSHA("SHA-512", "TEXT");
        shaObj.update("This is a test");
        this.hash = shaObj.getHash("HEX");
    }
}
محتویات فایل typed-sha.component.html با محتویات فایل untyped-sha.component.html که پیشتر عنوان شد، یکی است.
در اینجا تنها نکته‌ی مهم و جدید نسبت به روش قبل (استفاده از jsSHA به صورت untyped)، روش import این کتابخانه است. روش "import * as jsSHA from "jssha به عبارت var jsSHA = require("jssha") ترجمه می‌شود که در نهایت سبب بارگذاری خودکار فایل‌های jssha بر اساس تعاریف مداخل آن در فایل systemjs.config.js می‌گردد.


کدهای کامل این پروژه را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
شروع به کار با DNTFrameworkCore - قسمت 6 - پیاده‌سازی عملیات CRUD موجودیت‌ها با استفاده از ASP.NET Core MVC
به عنوان آخرین قسمت مرتبط با تفکر مبتنی‌بر CRUD‏ ‎(‎CRUD-based thinking)‎، روش پیاده‌سازی عملیات CRUD موجودیت‌ها را با استفاده از ASP.NET Core MVC و افزونه jquery-unobtrusive-ajax بررسی خواهیم کرد. 


برای شروع لازم است بسته نیوگت زیر را نصب کنید: 
PM> Install-Package DNTFrameworkCore.Web

قراردادها، مفاهیم و نکات اولیه 
  1. Refactor کردن فرم‌های ثبت و ویرایش مرتبط با یک Aggregate، به یک PartialView که با یک ViewModel کار می‌کند. برای موجودیت‌های ساده و پایه، همان Model/DTO، به عنوان Model متناظر با یک ویو یا به اصطلاح ViewModel استفاده می‌شود؛ ولی برای سایر موارد، از مدلی که نام آن با نام موجودیت + کلمه ModalViewModel یا FormViewModel تشکیل می‌شود، استفاده خواهیم کرد.
  2. یک فرم، در قالب یک پارشال‌ویو، به صورت Ajaxای با استفاده از افزونه  jquery-unobtrusive-ajax بارگذاری شده و به سرور ارسال خواهد شد.
  3. یک فرم براساس طراحی خود می‌تواند در قالب یک مودال باز شود، یا به منظور inline-editing آن را بارگذاری و به قسمتی از صفحه که مدنظرتان می‌باشد اضافه شود.
  4. وجود ویو Index به همراه پارشال‌ویو ‎_List برای نمایش لیستی و یک پارشال‌ویو برای عملیات ثبت و ویرایش الزامی ‌می‌باشد. البته اگر از مکانیزمی که در مطلب « طراحی یک گرید با jQuery Ajax و ASP.NET MVC به همراه پیاده سازی عملیات CRUD»  مطرح شد، استفاده نمی‌کنید و نیاز دارید تا اطلاعات صفحه‌بندی شده، مرتب شده و فیلتر شده‌ای را در قالب JSON دریافت کنید، از اکشن‌متد ReadPagedList کنترلر پایه استفاده کنید.

مثال اول: پیاده‌سازی BlogsController و طراحی فرم ثبت و ویرایش
کار با ارث‌بری از کنترلر پایه طراحی شده در زیرساخت به شکل زیر آغاز می‌شود:
public class BlogsController : CrudController<IBlogService, int, BlogModel>
{
    public BlogsController(IBlogService service) : base(service)
    {
    }

    protected override string CreatePermissionName => PermissionNames.Blogs_Create;
    protected override string EditPermissionName => PermissionNames.Blogs_Edit;
    protected override string ViewPermissionName => PermissionNames.Blogs_View;
    protected override string DeletePermissionName => PermissionNames.Blogs_Delete;
    protected override string ViewName => "_BlogModal";
}
در اینجا مشخص کردن ViewName متناظر با موجودیت جاری، الزامی می‌باشد. همانطور که عنوان شد، یک پارشال‌ویو برای عملیات ثبت و ویرایش کفایت می‌کند و طراحی پشت این کنترلر پایه نیز بر این اساس می‌باشد. گام بعدی، طراحی پارشال‌ویو مذکور می‌باشد. 

<div>
    <h4 asp-if="Model.IsNew()">Create New Blog</h4>
    <h4 asp-if="!Model.IsNew()">Edit Blog</h4>
    <button type="button" data-dismiss="modal">&times;</button>
</div>
در اینجا با استفاده از تگ‌هلپر asp-if موجود در زیرساخت و متد IsNew متناظر با مدل جاری، عنوان نمایشی مودال را مشخص کرده‌ایم. 
 ‌


<form asp-action="@(Model.IsNew() ? "Create" : "Edit")" asp-controller="Blogs" asp-modal-form="BlogForm">
    <div>
        <input type="hidden" name="save-continue" value="true"/>
        <input asp-for="RowVersion" type="hidden"/>
        <input asp-for="Id" type="hidden"/>
        <div>
            <div>
                <label asp-for="Title"></label>
                <input asp-for="Title" autocomplete="off"/>
                <span asp-validation-for="Title"></span>
            </div>
        </div>
        <div>
            <div>
                <label asp-for="Url"></label>
                <input asp-for="Url" type="url"/>
                <span asp-validation-for="Url"></span>
            </div>
        </div>
    </div>

...

</form>
با استفاده از متد IsNew مدل جاری، اکشن متد متناظر با درخواست POST مشخص شده و سپس از طریق تگ‌هلپر asp-modal-form، فرآیند افزودن ویژگی‌های data-ajax به فرم را خودکار کرده‌ایم. سپس با استفاده از یک Hidden Input با نام save-continue و مقدار true به فرم، عملیات ذخیره کردن بدون بسته شدن فرم را شبیه سازی کرده‌ایم؛ این Input می‌تواند به صورت شرطی به فرم اضافه شود (دکمه‌های ذخیره/ذخیره و بستن و ...) که در سمت سرور با توجه به مقدار ارسالی تصمیم گرفته می‌شود که دوباره فرم با اطلاعات جدید (در اینجا Id و RowVersion) به کلاینت ارسال شود یا خیر.

<div>
    <a asp-modal-delete-link asp-model-id="@Model.Id" asp-modal-toggle="false"
       asp-controller="Blogs" asp-action="Delete" asp-if="!Model.IsNew()" asp-permission="@PermissionNames.Blogs_Delete"
       title="Delete Blog">
        <i></i>
    </a>
    <a title="Refresh Blog" asp-if="!Model.IsNew()" asp-modal-link asp-modal-toggle="false"
       asp-controller="Blogs" asp-action="Edit" asp-route-id="@Model.Id">
        <i></i>
    </a>
    <a title="New Blog" asp-modal-link asp-modal-toggle="false"
       asp-controller="Blogs" asp-action="Create">
        <i></i>
    </a>
    <button type="button" data-dismiss="modal">
        <i></i>&nbsp; Cancel
    </button>
    <button type="submit">
        <i></i>&nbsp; Save Changes
    </button>
</div>
بخش فوتر این مودال در برگیرنده دکمه‌های متناظر با اکشن‌های قابل انجام بر روی موجودیت جاری می‌باشد.
در این فرم ابتدا 3 دکمه میانبر برای عملیات حذف، بازنشانی و جدید درنظر گرفته شده‌اند؛ برای حذف که از طریق تگ‌هلپر asp-modal-delete-link کار افزودن خودکار ویژگی‌های data-ajax انجام شده و در نهایت با توجه به اکشن‌متد و کنترلر مشخص شده، یک مودال، برای گرفتن تأیید از کاربر باز می‌شود و در زمان پذیرش درخواست، حذف مدل جاری به سرور ارسال خواهد شد. با استفاده از تگ‌هلپر asp-permission نیز دسترسی مورد نیاز برای مشاهده دکمه مورد نظر را مشخص کرده‌ایم. دکمه‌های بازنشانی و جدید، در اینجا از طریق تگ‌هلپر asp-modal-link تبدیل به یک لینک Ajaxای شده است که کار بارگذاری یک پارشال‌ویو را انجام می‌دهند؛ همچنین با استفاده از ویژگی asp-modal-toggle متناظر با تگ‌هلپر مذکور با مقدار false، مشخص کرده‎ایم که صرفا محتوای مودال جاری جایگزین شود و نیاز به گشوده شدن دوباره آن نیست.


خروجی نهایی در حالت ویرایش به شکل زیر می‌باشد:

‌‌
مثال دوم: پیاده‌سازی RolesController و طراحی فرم ثبت و ویرایش
‌‌نکته قابل توجه در طراحی فرم‌های ثبت و ویرایش موجودیت‌های پیچیده‌تر مربوط است به ارسال اطلاعات اضافه‌تر از هر آنچه در مدل وجود دارد به کلاینت و همچنین دریافت اطلاعات در ساختار تودرتو یا به اصطلاح یک گراف از اشیاء. به عنوان مثال برای ثبت یک گروه کاربری نیاز است لیست دسترسی‌ها را نیز در فرم نمایش دهیم تا توسط کاربر انتخاب شود؛ در این حالت نیاز است یک مدل متناظر و متناسب را به شکل زیر طراحی کرد:
public class RoleModalViewModel : RoleModel
{
    public IReadOnlyList<LookupItem> PermissionList { get; set; }
}
در اینجا با ارث‌بری از RoleModel متناظر با موجودیت گروه کاربری، لیست دسترسی‌ها نیز در طریق خصوصیت PermissionList قابل استفاده می‌باشد. حال برای مقداردهی خصوصیت اضافه شده و به طور کلی برای ارسال اطلاعات اضافه به کلاینت در زمان بارگذاری فرم، نیاز است متد RenderView را به شکل زیر بازنویسی کنید:
protected override IActionResult RenderView(RoleModel role)
{
    var model = _mapper.Map<RoleModalViewModel>(role);
    model.PermissionList = ReadPermissionList();

    return PartialView(ViewName, model);
}
به عنوان مثال در اینجا از AutoMapper برای وهله سازی از RoleModalViewModel و نگاشت خصوصیات RoleModel، استفاده شده است. به این ترتیب خروجی نهایی در حالت ویرایش به شکل زیر می‌باشد:



برای مدیریت سناریوهای Master-Detail به مانند قسمت مدیریت دسترسی‌ها در تب Permissions فرم بالا، امکاناتی در زیرساخت تعبیه شده است ولی پیاده‌سازی آن را به عنوان یک تمرین و با توجه به سری مطالب «Editing Variable Length Reorderable Collections in ASP.NET MVC» به شما واگذار می‌کنم.


نکته تکمیلی: برای ارسال اطلاعات اضافی به ویو Index متناظر با یک موجودیت می‌توانید متد RenderIndex را به شکل زیر بازنویسی کنید:

protected override IActionResult RenderIndex(IPagedQueryResult<RoleReadModel> model)
{
    var indexModel = new RoleIndexViewModel
    {
        Items = model.Items,
        TotalCount = model.TotalCount,
        Permissions = ReadPermissionList()
    };

    return Request.IsAjaxRequest()
        ? (IActionResult) PartialView(indexModel)
        : View(indexModel);
}

مدل RoleIndexViewModel استفاده شده در تکه کد بالا نیز به شکل زیر خواهد بود:

public class RoleIndexViewModel : PagedQueryResult<RoleReadModel>
{
    public IReadOnlyList<LookupItem> Permissions { get; set; }
}


فرآیند بارگذاری یک پارشال‌ویو در مودال

به عنوان مثال برای استفاده از مودال‌های بوت استرپ، ایده کار به این شکل است که یک مودال را به شکل زیر در فایل Layout قرار دهید:

<div class="modal fade" @*tabindex="-1"*@ id="main-modal" data-keyboard="true" data-backdrop="static" role="dialog" aria-hidden="true">
    <div class="modal-dialog modal-dialog-centered" role="document">
        <div class="modal-content">
            <div class="modal-body">
                Loading...
            </div>
        </div>
    </div>
</div>

سپس در زمان کلیک بروی یک دکمه Ajaxای، ابتدا main-modal را نمایش داده و بعد از دریافت پارشال‌ویو از سرور، آن را با محتوای modal-content جایگزین می‌کنیم. به همین دلیل Tag Halperهای مطرح شده در مطلب جاری، callbackهای failure/complete/success متناظر با unobtrusive-ajax را نیز مقداردهی می‌کنند. برای این منظور نیاز است تا متدهای جاوااسکریپتی زیر نیز در سطح شیء window تعریف شده باشند:‌‌

    /*----------------------------------  asp-modal-link ---------------------------*/
    window.handleModalLinkLoaded = function (data, status, xhr) {
        prepareForm('#main-modal.modal form');
    };
    window.handleModalLinkFailed = function (xhr, status, error) {
        //....
    };
    /*----------------------------------  asp-modal-form ---------------------------*/
    window.handleModalFormBegin = function (xhr) {
        $('#main-modal a').addClass('disabled');
        $('#main-modal button').attr('disabled', 'disabled');
    };
    window.handleModalFormComplete = function (xhr, status) {
        $('#main-modal a').removeClass('disabled');
        $('#main-modal button').removeAttr('disabled');
    };
    window.handleModalFormSucceeded = function (data, status, xhr) {
        if (xhr.getResponseHeader('Content-Type') === 'text/html; charset=utf-8') {
            prepareForm('#main-modal.modal form');
        } else {
            hideMainModal();
        }
    };
    window.handleModalFormFailed = function (xhr, status, error, formId) {
        if (xhr.status === 400) {
            handleBadRequest(xhr, formId);
        }
    };


برای بررسی بیشتر، پیشنهاد می‌کنم پروژه DNTFrameworkCore.TestWebApp موجود در مخزن این زیرساخت را بازبینی کنید. 
نظرات مطالب
کار با SignalR Core از طریق یک کلاینت جاوا اسکریپتی
ارتقاء به NET Core 3x.
UseSignalR منسوخ شده اعلام می‌شود و با UseEndpoints جانشین خواهد شد:
// Old code:
app.UseSignalR(routes =>
{
    routes.MapHub<SomeHub>("/path");
});

// New code:
app.UseEndpoints(endpoints =>
{
    endpoints.MapHub<SomeHub>("/path");
});
نظرات مطالب
چند نکته اضافه برای Refactoring
در مورد نوشتن کدهای تمیزتر یه مورد دیگه ای هست که کمتر رعایت میشه. اونم درگیر کردن کدهای هدف یک تابع در شرط‌ها و بلوک‌ها می‌باشد. متدی را در نظر بگیرید که برای انجام دادن کار اصلی خودش باید برقرار بودن چندشرط رو بررسی کند. روند معمول نوشتن if تو در تو است.
public bool SaveTextF(string path)
{
    if (_isTextChanged)
    {
        if (string.IsNullOrWhiteSpace(path))
        {
            using (var dlg = new SaveFileDialog {Filter = "*.txt"})
            {
                if (dlg.ShowDialog() == DialogResult.OK)
                    path = dlg.FileName;
                else
                    return false;
            }
        }

        //call save methods on path
    }
    return true;
}
ولی با کمی اصلاح می‌تواند کار اصلی متد (در اینجا ذخیره کردن) را در بالاترین بلوک (بلوک تابع) نوشت:
public bool SaveTextT(string path)
{
    if (!_isTextChanged) return true;
    if (string.IsNullOrWhiteSpace(path))
        using (var dlg = new SaveFileDialog {Filter = "*.txt"})
        {
            if (dlg.ShowDialog() != DialogResult.OK) return false;
            path = dlg.FileName;
        }
    //call save methods on path
    return true;
}
با معکوس سازی شروط به کدی تمیزتر خواهیم رسید. invert if توسط افزونه resharper در ویژوال استادیو به برنامه نویس گوشزد میشود ولی همیشه بهترین گزینه را عنوان نمیکند.