مطالب
Includeهای صرفنظر شده در EF Core
یکی از روش‌های Join نوشتن درEF ، استفاده از Includeها است. اما ... آیا تمام Includeهایی که تعریف شده‌اند ضروری بوده‌اند؟ آیا تمام Joinهای حاصل از Include‌های تعریف شده مورد استفاده قرار گرفته‌اند و بی‌جهت کارآیی برنامه را پایین نیاورده‌اند؟ EF Core برای مقابله با یک چنین مواردی که بسیار هم متداول هستند، پس از بررسی کوئری، سعی می‌کند Includeهای اضافی و بی‌مصرف را حذف کرده و سبب تولید Joinهای اضافی نشود.


یک مثال: بررسی تنظیمات نمایش خطاهای Includeهای صرفنظر شده

موجودیت‌های Blog و Postهای آن‌را درنظر بگیرید:
public class Blog
{
  public int BlogId { get; set; }
  public string Url { get; set; }

  public List<Post> Posts { get; set; }
}

public class Post
{
  public int PostId { get; set; }
  public string Title { get; set; }
  public string Content { get; set; }

  public int BlogId { get; set; }
  public Blog Blog { get; set; }
}

به همراه Context آن که به صورت ذیل تعریف شده‌است:
    public class BloggingContext : DbContext
    {
        public BloggingContext()
        { }

        public BloggingContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        { }

        public DbSet<Blog> Blogs { get; set; }
        public DbSet<Post> Posts { get; set; }

        protected override void OnConfiguring(DbContextOptionsBuilder optionsBuilder)
        {
            if (!optionsBuilder.IsConfigured)
            {
                optionsBuilder.UseSqlServer(@"Server=(localdb)\mssqllocaldb;Database=Demo.Includes;Trusted_Connection=True;");
                optionsBuilder.ConfigureWarnings(warnings => warnings.Log(CoreEventId.IncludeIgnoredWarning));
                optionsBuilder.UseLoggerFactory(new LoggerFactory().AddConsole((message, logLevel) =>
                {
                    return true;
                    /*return logLevel == LogLevel.Debug &&
                           message.StartsWith("Microsoft.EntityFrameworkCore.Database.Command");*/
                }));
            }
        }
    }
در اینجا در تنظیمات ConfigureWarnings، نمایش IncludeIgnoredWarning نیز لحاظ شده‌است. به این ترتیب می‌توان از وقوع Includeهای صرفنظر شده مطلع شد.
همچنین ذکر UseLoggerFactory، به نحوی که مشاهده می‌کنید، یکی دیگر از روش‌های لاگ کردن خروجی‌های EF است. در اینجا اگر true تنظیم شود، تمام اتفاقات مرتبط با EF Core لاگ می‌شوند. اگر می‌خواهید تنها کوئری‌های SQL آن‌را مشاهده کنید، روش فیلتر کردن آن‌ها در سطر بعدی نمایش داده شده‌است.

در این حالت اگر کوئری ذیل را اجرا کنیم:
var blogs = context.Blogs
    .Include(blog => blog.Posts)
    .Select(blog => new
    {
       Id = blog.BlogId,
       Url = blog.Url
    })
    .ToList();
ابتدا خطای ذیل نمایش داده می‌شود:
 warn: Microsoft.EntityFrameworkCore.Query[100106]
The Include operation for navigation '[blog].Posts' is unnecessary and was ignored because the navigation is not reachable in the final query results. See https://go.microsoft.com/fwlink/?linkid=850303 for more information.
سپس کوئری نهایی تشکیل شده نیز به صورت ذیل است:
SELECT [blog].[BlogId] AS [Id], [blog].[Url]
FROM [Blogs] AS [blog]
همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا خبری از join به جدول posts نیست و یک کوئری ساده را تشکیل داده‌است. چون خروجی نهایی که در Select قید شده‌است، ارتباطی به جدول posts ندارد. به همین جهت، تشکیل join بر روی آن غیرضروری است و با این خطای ذکر شده می‌توان دریافت که بهتر است Include ذکر شده را از کوئری حذف کرد.


یک نکته: اگر تنظیم نمایش IncludeIgnoredWarning را به نحو ذیل به Throw تنظیم کنیم:
 optionsBuilder.ConfigureWarnings(warnings => warnings.Throw(CoreEventId.IncludeIgnoredWarning));
اینبار برنامه با رسیدن به یک چنین کوئری‌هایی، متن اخطار ذکر شده را به صورت یک استثناء صادر خواهد کرد. این حالت در زمان توسعه‌ی برنامه می‌تواند مفید باشد.

کدهای کامل این مثال را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: IgnoredIncludes.zip
مطالب
استفاده از DbProviderFactory
استفاده از DbProviderFactory امکان اتصال به دیتابیس‌های مختلف با یک کد واحد را برای شما فراهم می‌سازد،بطوریکه اگر بخواهید برنامه ای بنویسید که قابلیت اتصال به Oracle و SqlServer و دیگر دیتابیس‌ها را داشته باشد، استفاده از DbProviderFactory ، کار شما را تسهیل می‌نماید.

DbProviderFactory  در Net Framework 2.0. ارائه شده است.برای درک و چگونگی استفاده از DBProviderFactory مثالی را بررسی می‌نماییم.
ابتدا کد زیر را درون یک فرم کپی نمایید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.ComponentModel;
using System.Data;
using System.Drawing;
using System.Linq;
using System.Text;
using System.Windows.Forms;
using System.Data.Common;

namespace DBFactory
{
    public partial class Form1 : Form
    {
        private string _MySQLProvider = "MySql.Data.MySqlClient";
        private string _SQLProvider="System.Data.SqlClient";
        private string _OracleProvider ="System.Data.OracleClient";
        private DbProviderFactory _DbProviderFactory;
        private DbConnection _DbConnection = null;
        private DbCommand _DbCommand = null;
        private DbDataAdapter _DbDataAdapter = null;

        public Form1()
        {
            InitializeComponent();
        }

        private void Form1_Load(object sender, EventArgs e)
        {
            try
            {

             string _SQLconnectionstring = "Integrated Security=SSPI;Persist Security Info=False;Initial Catalog=Test;Data Source=FARHAD-PC";
             string _Oracleconnectionstring = "Data Source=ServiceName;User Id=Username;Password=Password";
             
            _DbProviderFactory = DbProviderFactories.GetFactory(_SQLProvider);
            _DbConnection = _DbProviderFactory.CreateConnection();
            _DbConnection.ConnectionString = _SQLconnectionstring;
            
            _DbConnection.Open();

            if (_DbConnection.State == ConnectionState.Closed)
            {

                MessageBox.Show("اتصال با دیتابیس برقرار نشده است");
            }
            else
            {
                MessageBox.Show("اتصال با دیتابیس با موفقیت بر قرار شده است");
            }
            }
            catch (System.Exception excep)
            {
                MessageBox.Show(excep.Message.ToString());    
            }         

        }
    }
}

برای استفاد از DBProviderFactory می‌بایست از فضای نامی System.Data.Common استفاده نمایید. بعد از اعلان کلاس فرم تعدادی آبجکت تعریف شده است، که سه آبجکت ابتدایی آن، بیانگر Provider دیتابیس‌های MySQL،SQLSERVER و Oracle می‌باشد:
 private string _MySQLProvider = "MySql.Data.MySqlClient";
 private string _SQLProvider="System.Data.SqlClient";
 private string _OracleProvider ="System.Data.OracleClient";
Provider‌های بیان شده، جهت استفاده DBFactory برای تشخیص نوع Database می‌باشد، تا بتواند آبجکت‌های مربوط به دیتابیس را ایجاد و در اختیار برنامه نویس قرار دهد. در این مثال ارتباط با دیتابیس SQLSERVER را امتحان می‌کنیم. بنابراین خواهیم داشت:
_DbProviderFactory = DbProviderFactories.GetFactory("System.Data.SqlClient");

در کد بالا، Provider، دیتابیس SQLSERVER به DbProviderFactory به عنوان ورودی داده شده است، بنابراین آبجکتهای مربوط به دیتابیس SQL Server ایجاد و در اختیار شما قرار می‌گیرد.

اگر به نام فضای نامی System.Data.Common توجه نمایید،از کلمه Common استفاده شده است و منظور این است که تمامی کلاسهایی را که این فضای نامی ارائه می‌دهد، در هر دیتابیسی قابل استفاده می‌باشد. برای تشخیص، کلاسهای مربوط به این فضای نامی نیز در ابتدای نام آنها از دو حرف DB استفاده شده است. تمامی کلاسهای زیر در فضای نامی System.Data.Common قابل ارائه و استفاده می‌باشد:
DbCommand 
DbCommandBuilder 
DbConnection 
DbDataAdapter 
DbDataReader 
DbException 
DbParameter 
DbTransaction

جهت اطلاع: ممکن است سئوالی در ذهن شما ایجاد شود که دات نت چگونه براساس نام Provider نوع دیتابیس را تشخیص می‌دهد؟
جواب: زمانی که دیتابیس‌های مختلف روی سیستم شما نصب می‌شود، Provider‌های مربوط به هر دیتابیس درون فایل Machine.config که مربوط به دات نت میباشد، درج می‌شود. و دات نت براساس اطلاعات مربوط به همین فایل آبجکت‌های دیتابیس را ایجاد می‌نماید.

امیدوارم مطلب فوق مفید واقع شود.
مطالب
با رویه‌های ذخیره شده خود، وب سرویس ایجاد کنید

قابلیت جالبی از SQL Server 2005 به بعد به این محصول اضافه شده است که امکان ایجاد یک وب سرویس بومی را بر اساس رویه‌های ذخیره شده و یا توابع تعریف شده در دیتابیس‌های موجود، فراهم می‌سازد. این قابلیت نیازی به IIS یا هر هاست دیگری برای اجرا ندارد و توسط خود اس کیوال سرور راه اندازی و مدیریت می‌شود.
توضیحات مفصل آن‌‌را در MSDN می‌توانید ملاحظه کنید و در اینجا یک مثال عملی از آن را با هم مرور خواهیم کرد:

الف) ایجاد یک جدول آزمایشی به همراه تعدادی رکورد دلخواه در آن

CREATE TABLE [tblWSTest](
[id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[f1] [nvarchar](50) NULL,
[f2] [nvarchar](500) NULL,
CONSTRAINT [PK_tblWSTest] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[id] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF, IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]

SET IDENTITY_INSERT [tblWSTest] ON
INSERT [tblWSTest] ([id], [f1], [f2]) VALUES (1, N'a1', N'a2')
INSERT [tblWSTest] ([id], [f1], [f2]) VALUES (2, N'b1', N'b2')
INSERT [tblWSTest] ([id], [f1], [f2]) VALUES (3, N'c1', N'c2')
INSERT [tblWSTest] ([id], [f1], [f2]) VALUES (4, N'd1', N'd2')
INSERT [tblWSTest] ([id], [f1], [f2]) VALUES (5, N'e1', N'e2')
SET IDENTITY_INSERT [dbo].[tblWSTest] OFF
ب) ایجاد یک رویه ذخیره شده در دیتابیس جاری

CREATE PROCEDURE GetAllData
AS
SELECT f1,
f2
FROM tblWSTest
ج) ایجاد یک HTTP Endpoint

CREATE ENDPOINT GetDataService
STATE = STARTED
AS HTTP(
PATH = '/GetData',
AUTHENTICATION = (INTEGRATED),
PORTS = (CLEAR),
CLEAR_PORT = 8080,
SITE = '*'
)
FOR SOAP(
WEBMETHOD 'GetAllData'
(NAME = 'testdb2009.dbo.GetAllData'),
WSDL = DEFAULT,
DATABASE = 'testdb2009',
NAMESPACE = DEFAULT
)

توضیحات:
Ports در حالت clear و یا ssl می‌تواند باشد. همچنین برای اینکه با IIS موجود بر روی سیستم هم تداخل نکند CLEAR_PORT به 8080 تنظیم شده است. سایر پارامترهای آن بسیار واضح هستند. برای مثال تعیین دیتابیسی که این رویه ذخیره شده در آن قرار دارد و همچنین مسیر کامل دسترسی به آن دقیقا مشخص می‌گردند.


این وب سرویس هم اکنون آغاز به کار کرده است. برای مشاهده wsdl آن، آدرس زیر را در مرورگر وب خود وارد نمائید (PATH و CLEAR_PORT معرفی شده در endPoint اینجا بکار می‌رود):

http://localhost:8080/GetData?wsdl

د) استفاده از این وب سرویس در یک برنامه ویندوزی
یک برنامه ساده winForms را شروع کنید. سپس یک DataGridView را بر روی فرم قرار دهید (بدیهی است این مورد می‌تواند یک برنامه ASP.Net هم باشد و موارد مشابه دیگر). سپس از منوی پروژه، یک service reference را در VS2008 بر اساس آدرس wdsl فوق اضافه کنید (شکل زیر):


برای اینکه این مثال در VS2008 درست کار کند باید فایل app.config ایجاد شده را کمی ویرایش کرد. قسمت security آن را یافته و تغییرات زیر را با توجه به AUTHENTICATION مورد نیاز تغییر دهید:

<security mode="TransportCredentialOnly">
<transport clientCredentialType="Windows" proxyCredentialType="None"
realm="" />
<message clientCredentialType="UserName" algorithmSuite="Default" />
</security>
سپس کد برنامه ما به صورت زیر خواهد بود:

using System;
using System.Data;
using System.Windows.Forms;

namespace WebServiceTest
{
public partial class Form1 : Form
{
public Form1()
{
InitializeComponent();
}

private void Form1_Load(object sender, EventArgs e)
{
ServiceReference1.GetDataServiceSoapClient data =
new ServiceReference1.GetDataServiceSoapClient();
dataGridView1.DataSource = (data.GetAllData()[0] as DataSet).Tables[0];
}
}
}




مطالب
مقدمه‌ای بر Docker
Docker به صورت ساده، پلتفرمی است که به سادگی قابلیت ساخت، انتقال و اجرا کردن Image‌ها را در اختیار دارد و همچنین به صورت native درون سرور‌های لینوکسی و ویندوزی اجرا میشود؛ به علاوه اینکه در محیط محلی، برای تست نیز بر روی ماشین‌های ویندوزی و مک از طریق virtual machine قابل اجراست.

دو مفهوم اساسی در محیط Docker وجود دارند که دانستن آن‌ها ضروری است: Image و Container
image عملا چیزی است که از آن برای Build یک Container استفاده می‌شود. image دارای یک سری فایل‌های لازم و اساسی است که باعث می‌شود بر روی یک Operation System اجرا شود؛ مثل Ubuntu یا Windows. بنابراین شما Application Framework خود را خواهید داشت و همچنین Databaseی که با آن کار میکند. بنابراین قابلیت استفاده از زبان‌ها و فریم ورک‌های مختلف چون Asp.net Core, Nodejs, Python و غیره را خواهد داشت. یک image به خودی خود غیر قابل استفاده است تا زمانیکه بر روی یک Container توزیع شده باشد، تا قابلیت اجرا پیدا کند. بنابراین نقطه‌ی شروع اصلی اجرایی یک برنامه با Container مربوط به آن میباشد.
به صورت خلاصه Image یک template از نوع Readonly است که ترکیبی از لایه‌های File System می‌باشد، به همراه فایل‌های share شده‌ی دیگر (از قبیل فریم ورک‌ها و ...) که میتوانند یک Docker Container Instance را تولید نمایند.
Container یک محیط امن و ایزوله است که به وسیله‌ی image ساخته شده است و میتواند اجرا، متوقف، منتقل و یا حذف شود (بطور قابل ملاحظه‌ای اجرا کردن و متوقف کردن آن سریع میباشد).


تفاوت Docker Containers و Virtual Machines

Virtual Machines همیشه بر روی Host Operation System اجرا میشوند (که می‌تواند بر روی ویندوز یا لینوکس باشد) و بعد از آن اجرای Guest OS بر روی سطحی به نام Hypervisor. پس میتوان گفت یک کپی کامل از سیستم عامل است که که بر روی hypervisor اجرا میشود و خودش نیز بر روی سخت افزار اجرا میشود. بنابراین میتوان مثل شکل زیر، یک App داشت که عملا یک سری باینری و کتابخانه است و اگر قرار باشد بر روی سیستم عامل‌های مختلفی کار کند، احتیاج به کپی کردن کل آن می‌باشد و بطور واضحی زمان و هزینه‌ی بیشتری برای بالا آوردن آن لازم است.
اما بر خلاف آن، داکر با استفاده از ابزاری به نام Docker Engine کار میکند که میتواند Container‌های مختلفی از OS‌های مختلف را اجرا نماید و نیازی به کپی گرفتن از کل سیستم عامل برای اجرای هر container نخواهد بود.


بنابراین با استفاده از ابزار‌های مجازی سازی چون Vmware، نسخه‌ی کاملی را از سیستم عامل مطبوع خود میتوان نصب و اجرا نمود؛ اما برخلاف آن با استفاده از داکر، یک نسخه‌ی کوچک از سیستم عامل، بدون وابستگی‌ها و پیچیدگی‌های نسخه‌ی اصلی در اختیار خواهد بود.
با این وجود، بوسیله داکر به راحتی میتوان تعداد زیادی از Container‌ها را به راحتی و با سرعت بالا اجرا نموده و مورد تست و ارزیابی قرار داد.


چطور Docker میتواند سریعتر از Virtual Machine‌ها عمل کند ؟

داکر از چیزی به نام Copy On Write استفاده میکند؛ به معنای کپی کردن همزمان با نوشتن. همانطور که گفته شد هر Container از یک Image ساخته میشود و عملا Imageها همان FileSystem‌های از قبل تولید شده هستند و هر کدام از لایه‌ای از کتابخانه‌ها استفاده میکنند که برای اجرای برنامه‌های کاربردی مورد استفاده قرار می‌گیرند. سرور آپاچی را در نظر بگیرید، به عنوان یک فایل image که FileSystem بر روی آن ذخیره شده‌است. با نصب Php یک لایه بر روی لایه دیگر ایجاد شده و فقط تغییرات جدید به آن اضافه خواهند شد و حال اگر بخواهید تغییری را بر روی source code خود بدهید، عملا فقط آن تغییر به Image و FileSystem اضافه خواهد شد. این معماری لایه لایه باعث تولید یک FileSystem بصورت read-only میشود که شامل لایه‌های متفاوتی است و سبب کم حجم شدن آن، بالا رفتن سرعت آن می‌شود و همچنین با استفاده از Caching، قدرت زیادی را بدان می‌بخشد.


پس همانطور که در شکل فوق مشاهده میکنید، هر image از لایه‌های مختلفی تشکیل شده است و توانایی به اشتراک گذاشتن این لایه‌های متمایز از یکدیگر در Container‌ها وجود دارد.


بنابراین طبق شکل فوق، بحث را اینگونه خلاصه میکنیم که هر Image از ترکیبی از لایه‌هایی از نوع read-only تشکیل شده است و با اضافه شدن Container، عملا یک لایه‌ی دیگری که قابلیت read/write را دارد بر روی آن اضافه میشود و درون آن source code میتواند قرار گیرد و اینکه بر مبنای شکل زیر میبینید که قابلیت به اشتراک گذاری Image layer‌ها به Container‌های مختلف تعبیه شده است که باعث میشود لایه‌ی نصب شده بر روی سیستم، بصورت اشتراکی قابل استفاده‌ی مجدد باشد و فضای دیسک کمتری، به علاوه سرعت اجرای بالاتری را داشته باشد. هر لایه یک مقدار هش شده‌ی یکتایی را در اختیار دارد تا از لایه‌های دیگر تمیز داده شود و قابل شناسایی باشد.




داکر در شبکه چگونه کار میکند؟

ضمنا نکته‌ی قابل توجه که در مقاله‌های بعدی به صورت عملی به آن میپردازیم این است که با استفاده از داکر میتوانیم وب سرورهایی را بر روی Container‌های مختلفی داشته باشیم که همگی بر روی پورت بطور مثال 80 هستند؛ طوری که درون هر Container بدلیل ایزوله بودن پروسس‌های مخصوص Container مربوط به خود، به پورت‌های باز داخل آن شبکه دسترسی دارند و میتوانند پورت در نظر گرفته شده‌ی درون Container را با پورت دیگری بیرون Container به اصطلاح Expose نمایند.
ضمن اینکه نکته‌ی دیگری که وجود دارد، ارتباط Container‌ها با یکدیگر است. برای مثال یک Container برای Database و دیگری برای WebApp میباشد که باید به همدیگر link شده تا قابل استفاده گردند و عملا نیازی به نوشتن ip یکدیگر در این حالت وجود ندارد. البته راه‌های دیگری از قبیل Compose کردن نیز وجود دارد که در ادامه بیشتر با آن‌ها آشنا خواهیم شد.


Docker Volume چیست؟

بحث دیگری که وجود دارد، Volumeها هستند که قسمتی از FileSystem‌ها میباشند و بصورت ساده، مثال کاربردی‌اش میتواند قسمتی از یک سیستم و دایرکتوری خاصی را بر روی Container خاصی Map کردن باشد و عملا داخل آن دایرکتوری میتواند source code بوده باشد (یکی از راه‌های ممکن برای map کردن source code به container) و بر روی Container ایجاد شود.
فوایدی که با استفاده از Volume‌ها میتوان به آن رسید از قبیل موارد زیر میباشند:
قابلیت به اشتراک گذاری یک Volume بین Container‌های مختلف که به شدت میتواند قابل استفاده باشد.
Data Volume‌ها ماندگار هستند. یعنی حتی بعد از اینکه Container مربوطه را حذف نمایید، volume مربوط به آن بطور اتوماتیک حذف نمیشود (مگر اینکه خودتان دستور حذف کردن آن را وارد نمایید). پس عملا قابلیت استفاده‌ی مجدد را نیز خواهد داشت.

طبق شکل فوق ما میتوانیم درون یک container یک volume داشته باشیم. وقتی ما چیزی را درون آن مینویسیم عملا داریم در قسمت خاصی به نام Docker Host عمل write کردن را انجام میدهیم که باعث میشود داکر متوجه آن شود. وقتی اسمی را به یک Volume انتساب میدهیم همانند /var/www، در واقع یک اسم مستعار (alias) میباشد که اشاره میکند به این Docker host موجود. در ادامه بیشتر با Volume‌ها آشنا خواهیم شد. 


DockerFile و ساخت image‌ها چگونه است؟

روش دیگر برای اجرای source code در داکر، ساخت یک image اختصاصی از آن و اجرا کردن آن بر روی یک container مجزا است.  با استفاده از DockerFile میتوانید image‌های خود را build کرده که عملا هر image در آخر باید به یک سیستم عامل برسد و همانطور که گفته شد به صورت لایه‌ای کار میکنند و مراتب اجرای آن از قبیل working directory و expose کردن بر روی پورتی خاص، همچنین استفاده از Environment Variable‌ها میباشد و همچنین با استفاده از DockerHub (که نسخه‌ی enterprise نیز دارد) میتوان image‌های ساخته شده را بر روی cloud نگه داشت و همه‌ی اعضای تیم از یک image بخصوص استفاده کنند؛ برای مثال همه‌ی اعضای تیم از یک نسخه‌ی Nodejs استفاده کنند و اشتباها بر روی ماشین‌های توسعه‌ی مختلف برنامه نویسان، از نسخه‌های مختلفی استفاده نشود و همچنین روند به‌روز رسانی به سادگی انجام گیرد.


مزایای Docker برای برنامه نویسان

فرض کنید که یک App Service از Azure تهیه کرده باشید. تست‌های unit, integration, acceptance را انجام داده و با خیال راحت Container خود را از طریق برای مثال Visual studio team service بر روی App service به صورت انتشار از طریق مدل Continuous Integration و  Continuous Deployment داشته باشید. پس عملا داکر به Devops بودن محیط و چابک بودن تیم توسعه کمک شایانی کرده و فرآیند‌های سخت و زمانبر انتقال Codeها از محیط توسعه به محیط انتشار را تسریع میبخشد.
بنابراین از داکر به راحتی میتوان در محیط Production نیز استفاده کرد و مزایای فوق العاده ای را برای برنامه نویسان ارائه کرده است. بطور مثال فرض کنید در تولید نرم‌افزار یک Web server ، تعدادی Database و یک Caching server که کانفیگ کردن، اجرا و ... به صورت عادی بسیار صعب و مشکل ساز بوده را به راحتی میتوان اجرا نمود. ضمن اینکه ممکن است هر کدام از ابزارهایی که استفاده شده، فقط مخصوص سیستم عاملی خاص باشد که قاعدتا احتیاج به بالا آوردن Virtual Machine خواهید بود و در سناریو‌های خاصی مثل سیستم هایی با معماری Microservice که هر کدام از این ریز سرویس‌ها ممکن است زبان، فریم ورک، دیتابیس و ... مخصوص به خود را داشته باشند، عملا کار بسیار سخت و پر هزینه خواهد بود (ضمن اینکه استفاده‌ی همزمان از چند Virtual Machine در کنار هم در محیط توسعه، حجم زیادی از memory و disk سیستم شما را خواهد گرفت و شما را مجبور به ارتقای سیستم خود خواهد کرد!).

مشکل دیگری که Docker آن را حل کرده، Conflict‌های ورژن‌های مختلف ابزار‌های مورد استفاده است. به راحتی میتوان Containerی از Image‌ها را به صورت ایزوله با ورژن‌های مختلفی ایجاد کرد تا بطور کامل برنامه نویسان را از مشکل همیشگی به‌روزرسانی‌ها و Role-back کردن‌ها آسوده خاطر نماید. 

از آنجایی که داکر قابلیت اجرای در محیط production را نیز دارد، عملا محیط Development با محیط Production تفاوتی ندارد و این جمله‌ی معروف که «در سیستم من کار میکند اما در نسخه‌ی انتشار داده شده خیر» دیگر اتفاق نخواهد افتاد.

به راحتی میتوانید از یک Image خاص، Containerهای ایزوله‌ی متفاوتی را ساخته و همگی آنها را در کنار هم اجرا نمود و مورد تست و ارزیابی قرار داد.


Dokcer hub

مخرنی است از هزاران Image آماده از قبیل سیستم عامل، فریم ورک و... که قابلیت استفاده‌ی مجدد خواهد داشت. همچنین شما میتوانید Image‌های خود را نیز بدان اضافه نموده تا دیگران از آن استفاده نمایند. استفاده از مخزن‌های public آن رایگان میباشد. از آنجایی که Docker یک محصول متن باز و رایگان است، یک بخش از درآمد‌های آن از فروش اختصاصی مخزن‌ها در DokcerHub میباشد (چیزی شبیه به Private Repository در Github).
بیشتر از این به مفاهیم نمیپردازیم. برای مطالعه‌ی بیشتر، کتاب فوق العاده‌ی Mastering Docker را پیشنهاد میکنم. 


شروع به کار با Docker

بعد از نصب کردن نسخه‌ی رسمی Docker و باز کردن ترمینال مربوطه، اولین دستوراتی را که باید با آن آشنا باشیم، شامل موارد زیر میباشد:

لیست Image‌های کش شده‌ی بر روی سیستم:
 docker images
لیست container‌های در حال اجرای بر روی ماشین محلی:
 docker ps
بعد از تست کردن دو دستور فوق مشاهده میکنید که هیچ image و containerی بر روی سیستم شما وجود ندارد.

برای آزمایش کردن و نصب اولین image، دستور زیر را وارد میکنیم (میتوانید اطلاعات بیشتری از imageها را در dockerHub پیدا کنید). من در اینجا  kitematic/hello-world-nginx را به عنوان image از مخزن dokcerhub، بر روی سیستم خود pull کرده‌ام (این یک نسخه‌ی بسیار سبک از کانتینر nginx میباشد).
 docker pull kitematic/hello-world-nginx
بعد از اجرای دوباره‌ی دستور docker images مشاهده میکنید که image مربوطه بر روی سیستم شما نصب شده است.
حال وقت اجرای این image و توزیع آن بر روی container میباشد که با استفاده از دستور زیر است:
 docker run -p 80:80 kitematic/hello-world-nginx
پرچم p- برای مقدار دهی پورت خارجی و داخلی میباشد و بعد از آن هم که نام image مربوطه برای اجرای container میباشد (فلگ‌های خیلی بیشتر و تخصصی‌تری در رابطه با اجرا وجود دارند که در ادامه بیشتر مورد بحث قرار می‌گیرند) .

بعد از اجرای این دستور میتوانید با وارد کردن ip مربوط به virtual machine ساخته شده بر روی سیستم خود (اگر از مک یا ویندوز استفاده میکنید احتمالا 192.168.99.100 خواهد بود) که البته با دستور docker-machine ip میتوانید آن را پیدا کنید و وارد کردن آن بر روی مرورگر خود، تصویری مثل زیر را مشاهده کنید:

بدین معناست که container شما اجرا شده و قابلیت مورد استفاده قرار گرفتن را خواهد داشت. حال اگر دستور docker ps را مجددا وارد نمایید، اطلاعات این container را از نوع id, status port و غیره، مشاهده خواهید کرد.
مطالب
استفاده از SQLDom برای آنالیز عبارات T-SQL
به همراه بسته Features pack اس کیوال سرور 2012، دو بسته SqlDom.msi نیز وجود دارند (نسخه‌های X86 و X64). این بسته حاوی اسمبلی Microsoft.SqlServer.TransactSql.ScriptDom.dll می‌باشد که نهایتا در آدرس Program Files\Microsoft SQL Server\110\SDK\Assemblies کپی خواهد شد.
به کمک آن می‌توان عبارات پیچیده T-SQL را Parse و آنالیز کرد. البته باید در نظر داشت هرچند این بسته جهت SQL Server 2012 ارائه شده اما این اسمبلی با نگارش‌های 2005 به بعد اس کیوال سرور کاملا سازگار است و اساسا نیازی هم به SQL Server ندارد. در ادامه مروری خواهیم داشت بر نحوه استفاده از آن.


یافتن کوئری‌های * Select در بین انبوهی از اسکریپت‌ها به کمک SQLDom

در مورد مضرات کوئری‌های * select پیشتر مطلبی را در این سایت خوانده‌اید. در ادامه قصد داریم به کمک امکانات اسمبلی Microsoft.SqlServer.TransactSql.ScriptDom.dll، تعدادی عبارت T-SQL را آنالیز کرده و مشخص کنیم که آیا حاوی * select هستند یا خیر. کد کامل آن‌را در ذیل مشاهده می‌کنید:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.IO;
using System.Linq;
using System.Text;
using Microsoft.SqlServer.TransactSql.ScriptDom;

namespace DbCop
{
    // Microsoft® SQL Server® 2012 Transact-SQL ScriptDom 
    // SQL Server 2012 managed parser, Supports SQL Server 2005+
    // SQLDom.msi (redist x86/x64)
    // http://www.microsoft.com/en-us/download/details.aspx?id=29065
    // X86: http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=239634&clcid=0x409
    // X64: http://go.microsoft.com/fwlink/?LinkID=239635&clcid=0x409
    // Program Files\Microsoft SQL Server\110\SDK\Assemblies\Microsoft.SqlServer.TransactSql.ScriptDom.dll

    class Program
    {
        static void Main()
        {
            const string tSql = @"
                -- select * in PROCEDURE
                CREATE PROCEDURE dbo.SelectStarTest
                AS
                SELECT * FROM dbo.tbl1
                go

                -- select * in PROCEDURE with TableVar
                Create PRocedure SelectAll
                AS
                Declare @X table(Id integer)
                Select * from @x
                go

                -- select * in PROCEDURE with ctex
                CREATE PROCEDURE dbo.SelectAllCte
                AS 
                WITH ctex
                AS (
                SELECT * FROM sys.objects
                )
                SELECT * FROM ctex
                go

                -- normal select *
                select * from tbl1; 
                select * from dbo.tbl2;
            ";

            IList<ParseError> errors;
            TSqlScript sqlFragment;
            using (var reader = new StringReader(tSql))
            {
                var parser = new TSql110Parser(initialQuotedIdentifiers: true);
                sqlFragment = (TSqlScript)parser.Parse(reader, out errors);
            }

            if (errors != null && errors.Any())
            {
                var sb = new StringBuilder();
                foreach (var error in errors)
                    sb.AppendLine(error.Message);

                throw new InvalidOperationException(sb.ToString());
            }

            var i = 0;
            foreach (var batch in sqlFragment.Batches)
            {
                Console.WriteLine("Batch: {0}, Statement(s): {1}", ++i, batch.Statements.Count);
                foreach (var statement in batch.Statements)
                {
                    processStatement(statement);
                }
                Console.WriteLine();
            }

            Console.WriteLine("\nPress a key...");
            Console.Read();
        }

        private static void processStatement(TSqlStatement statement)
        {
            var createProcedureStatement = statement as CreateProcedureStatement;
            if (createProcedureStatement != null)
            {
                var statementList = createProcedureStatement.StatementList;
                foreach (var procedureStatement in statementList.Statements)
                {
                    processStatement(procedureStatement);
                }
            }

            var selectStatement = statement as SelectStatement;
            if (selectStatement != null)
            {
                var query = selectStatement.QueryExpression;
                var selectElements = ((QuerySpecification)query).SelectElements;
                foreach (var selectElement in selectElements)
                {
                    var expression = selectElement as SelectStarExpression;
                    if (expression == null) continue;
                    Console.WriteLine(
                        "`Select *` detected @StartOffset:{0}, Line:{1}, T-SQL: {2}",
                        expression.StartOffset,
                        expression.StartLine,
                        statementToString(selectStatement));
                }
            }
        }

        private static string statementToString(TSqlFragment selectStatement)
        {
            var text = new StringBuilder();
            for (var i = selectStatement.FirstTokenIndex; i <= selectStatement.LastTokenIndex; i++)
            {
                text.Append(selectStatement.ScriptTokenStream[i].Text);
            }
            return text.ToString();
        }
    }
}

توضیحات:
پس از نصب SQLDom.msi، ارجاعی را به اسمبلی زیر اضافه نمائید تا بتوانید کد فوق را کامپایل کنید:
Program Files\Microsoft SQL Server\110\SDK\Assemblies\Microsoft.SqlServer.TransactSql.ScriptDom.dll

کار با ایجاد وهله‌ای از TSql110Parser شروع می‌شود. متد Parse آن، آرگومانی از نوع TextReader را قبول می‌کند. برای مثال با استفاده از StringReader می‌توان محتوای یک متغیر رشته‌ای را به آن ارسال کرد و یا توسط StreamReader یک فایل sql را.
پس از فراخوانی متد Parse، بهتر است بررسی شود که آیا عبارت T-SQL دریافتی معتبر بوده است یا خیر. اینکار را توسط لیستی از ParseError‌های دریافتی می‌توان انجام داد.
خروجی متد Parse، حاوی یک سری Batch آنالیز شده است. هر عبارت Go در اینجا یک Batch را تشکیل می‌دهد. سپس در داخل هر batch به دنبال batch.Statements خواهیم گشت تا بتوان به عبارات T-SQL آن‌ها دسترسی یافت.
در ادامه کار اصلی توسط متد processStatement صورت می‌گیرد. عبارات دریافتی، در حالت کلی از نوع TSqlStatement هستند اما در اصل می‌توانند یکی از مشتقات آن نیز باشند. در اینجا فقط دو مورد CreateProcedureStatement و SelectStatement بررسی شده‌اند (مطابق رشته tSql ابتدای مثال). هر دو عبارت، از کلاس TSqlStatement مشتق شده‌اند.
در متد processStatement عبارات select معمولی و همچنین آن‌هایی که داخل رویه‌های ذخیره شده تعریف شده‌اند، استخراج شده و در نهایت بررسی می‌شوند که آیا از نوع SelectStarExpression هستند یا خیر (همان * select صورت مساله).
خروجی مثال فوق به شرح زیر است:
Batch: 1, Statement(s): 1
`Select *` detected @StartOffset:140, Line:5, T-SQL: SELECT * FROM dbo.tbl1

Batch: 2, Statement(s): 1
`Select *` detected @StartOffset:368, Line:12, T-SQL: Select * from @x

Batch: 3, Statement(s): 1
`Select *` detected @StartOffset:659, Line:22, T-SQL: WITH ctex
                AS (
                SELECT * FROM sys.objects
                )
                SELECT * FROM ctex

Batch: 4, Statement(s): 2
`Select *` detected @StartOffset:753, Line:26, T-SQL: select * from tbl1;
`Select *` detected @StartOffset:791, Line:27, T-SQL: select * from dbo.tbl2;
 
نظرات مطالب
استفاده از قابلیت پارتیشن بندی در آرشیو جداول بانک‌های اطلاعاتی SQL Server
با سلام، ابتدا از سوال آخر شروع میکنم، چنانچه تمایل دارید از امکان پارتیشنینگ در آرشیو بانک اطلاعاتی تان استفاده کنید همانگونه که در متن اشاره شده، باید جداول به شکل Aligned Index تعریف شوند.(پس نیاز به Filegroup می‌باشد)
در مورد فشرده سازی به هیچ وجه هدف افزایش سرعت در پرس و جو‌ها نیست بلکه کاهش حجم، هدف غائی است. همینطور هدف از ایجاد ایندکس در این است که هر رکورد در مکان صحیح خود به هنگام درج قرار گیرد و بدین ترتیب چنانچه مجموعه مرتب شده باشد، مرتبه اجرائی از (O(n به 
(O( Log n کاهش می‌یابد و ... به همین خاطر است که در سیستم‌های OLTP توصیه شده از Index هوشمندانه استفاده شود (بدلیل اینکه عملیات درج، بروزرسانی و حذف به کندی صورت نگیرد) و در سیستم‌های DSS برعکس به دلیل ماهیت غیر عملیاتی بودن آنها استفاده فراوان از Index توصیه شده است.
بطور کلی ساختار ایندکس پایه در SQL Server عبارتند از: ایندکس‌های
Clustered ، ایندکس‌های Nonclustered در Heap و  ایندکس‌های Nonclustered در یک ایندکس‌های Clustered شده؛ روش ذخیره فیزیکی داده بین این ایندکس‌ها متفاوت است و همچنین روشی که SQL Server برای پیمایش ایندکس در B-Tree استفاده می‌کند بسته به این سه نوع متفاوت خواهد بود.  
نظرات مطالب
مزیت‌های استفاده از رویه‌های ذخیره شده؛ واقعیت یا توهم؟!
چند مورد را در مورد نکته دوم جهت تکمیل بحث اضافه کنم:

در اس کیوال سرور 2000 اگر از ad hoc کوئری استفاده شود احتمال recompile شدن بسیار زیاد است اما این مورد از اس کیوال سرور 2005 به بعد به شدت بهبود یافته. برای مطالعه بیشتر
Execution Plan Caching and Reuse
http://technet.microsoft.com/en-us/library/ms181055%28SQL.90%29.aspx

نکته مهمی که در ad hoc کوئری‌ها ممکن است سبب recompile شدن plan اجرایی آن شود بحث تغییر نوع یا اندازه‌ی پارامترهای مورد استفاده است. اگر این موارد به صورت صریح ذکر شوند و از پارامترهایADO.Net استفاده شوند، تشخیص نوع و اندازه پارامترها برای اس کیوال سرور بسیار ساده شده و حتما از کش بجای recompile استفاده خواهد کرد. برای مطالعه بیشتر:
Parameters and Execution Plan Reuse
http://technet.microsoft.com/en-us/library/ms175580%28SQL.90%29.aspx
دقیقا همین نکته را اگر از Nhibernate‌ استفاده می‌کنید نیز باید رعایت کنید:
NHibernate queries & sql server execution plans
http://testdrivendevelopment.wordpress.com/2009/03/10/nhibernate-queries-sql-server-execution-plans/
خلاصه این مقاله به این صورت است که اس کیوال سرور را وادار نکنیم که از recompile به جهت مشخص نبودن طول یا اندازه پارامترها، هر بار استفاده نماید.
مطالب
نحوه ایجاد شمارنده Row_Number() Sql Server در LINQ
چند روز پیش برای انجام یک بخشی از کار پروژه خودم باید از توابع و window function‌ها در sql server  استفاده میکردم که در سایت جاری آشنایی با Row_Number،Rank،Dense_Rank،NTILE و  آشنایی با Window Function‌ها در SQL Server بصورت مفصل توضیح داده شده است.
حال اگر بخواهیم یکی از پرکاربردترین این توابع که Row_Number می‌باشد را در LINQ استفاده کنیم باید به چه صورت عمل کنیم.
من برای پیاده سازی از برنامه نیمه رایگان LINQPad استفاده کردم که میتوانید از سایت اصلی این نرم افزار دانلود نمائید.
پس از دانلود و اجرای آن ، در قسمت بالایی زبان linqpad  را به C# Statement(s) تغییر دهید.
 

سپس کد زیر را به بخش query  انتقال دهید.
string[] mystring = new string[]{"a","b","c","d"};

int i=0;

var s1 = from s in mystring.ToList()
let e = i++
select new {
Row_Number = i,StringName = s
};

s1.Dump();
mystring.Count().Dump("mystring Count");

سپس با زدن کلید F5 یا دکمه اجرای query  نتیجه را مشاهده نمائید.

use-row_number-in-Linq.linq


 
 
پاسخ به پرسش‌ها
ساخت یک دیتابیس ترکیبی از SQL و فایل های XML

۱: راهکار بهینه، نیاز به دیتای بیشتری داره، چون مثلا سایز تیم تولید، دانش و امکانات نگهداری سیستم بعد از راه‌اندازی، زیرساخت و امکانات سخت‌افزاری و... می‌تونه پاسخ نهایی رو کلی تغییر بده.

۲: ۱۰۰۰ کالا از ۱۰۰ سایت، آیا دامنه تغییر این اعداد مثلا ۱۲۰۰ کالا از ۱۳۰ سایت خواهد بود؟ یا امکانش هست که در کوتاه/میان‌مدت تبدیل به ۱۰٬۰۰۰ کالا از ۵۰۰۰ سایت بشه؟ (پیش‌بینی رشد)

۳: ایندکس‌گذاری روی XML در SQL Server به خوبی پشتیبانی می‌شه، سایز XML در سریالایز/دیسریالایز شدن و طبیعتن در کارایی سیستم اثرگذار است

۴: برای محصولی مثل SQL Server نگهداری ۴۰ میلیون رکورد (۱ سال داده‌ با اعدادی که فرمودید) عدد کوچکی است، «ولی» بسیار وابسته به اینه که زیرساخت خوب و مدیردیتابیس با دانشی داشته باشید وگرنه حتی ۴۰۰٬۰۰۰ رکورد هم می‌تونه مشکل ایجاد کنه

۵: این نوع سیستم‌ها عموما در مرحله جمع‌آوری به صورت OLTP طراحی می‌شن و برای سابقه به DW با ساختار Dimensional تبدیل و منتقل می‌شن. باز هم بستگی به تیم و شرایط تولید داره

۶: نکته بعدی اینکه مثلا به راحتی می‌تونید دیتا رو روی جدول پارتیشن‌بندی کنید و پارتیشن‌های قدیمی رو فشرده کنید

نظرات مطالب
پیاده سازی JSON Web Token با ASP.NET Web API 2.x
سلام و تشکر از مطلب منسجم و جامع و مانعی که نوشتید.
در خصوص اینکه فرموده اید " آیا اصلا چنین توکنی در بانک اطلاعاتی ما وجود خارجی دارد یا خیر؟ آیا توسط ما صادر شده‌است یا خیر؟"
فکر میکنم برای نیل به این هدف نیازی برای ذخیره توکن‌ها نیست. همینکه مطمئن شویم امضای توکن صحیح است کفایت میکند تا اطمینان داشته باشیم اولا توکن سالم است و ثانیا صادر کننده هم خود ما بوده ایم. البته این فقط برای روش رمزنگاری نامتقارن مثل RSA صدق میکند. چرا که کاربر با داشتن Public Key نمیتواند توکنی جعل کند. ولی اگر مثلا از HMAC با بکارگیری Shared Secret برای رمزگزاری استفاده شود باید تضمین شود این کلید کاملا محافظت شده و به سمت غیرقابل اطمینان نرود.
ثانیا برای پیاده کردن Login/out میتوان بر روی Claim‌های توکن، شماره ای (مثلا Guid) داشته باشیم که سریال توکن را نشان میدهد. این شماره‌ها را به عنوان شماره‌های Active هر کاربر در پایگاه ذخیره کنیم. هنگام رسیدن درخواست پس از اطمینان از صحت توکن و اینکه صادر کننده ما بوده ایم، چون UserId را که در توکن داریم، میتوانیم شماره سریال توکن را در لیست شماره‌های اکتیو کاربر در پایگاه جستجو کنیم. 
درصورت Logout هم این لیستِ شماره هایِ کاربر را خالی کنیم.