مطالب
مقدمه‌ای بر تزریق وابستگی‌ها درASP.NET Core
ASP.NET Core با ذهنیت پشتیبانی و استفاده از تزریق وابستگی‌ها ایجاد شده‌است. اپلیکیشن‌های ASP.NET Core از سرویس‌های ذاتی فریم ورک که داخل متدهای کلاس Startup پروژه تزریق شده‌اند و همچنین سرویس‌های اپلیکیشن که تنظیمات خاص آنها در پروژه انجام گرفته است، استفاده می‌کنند. سرویس کانتینر پیش فرض ارائه شده توسط ASP.NET Core، مجموعه‌ای حداقلی از ویژگی‌ها را ارائه می‌کند و هدف آن جایگزینی با دیگر فریم ورک‌های تزریق وابستگی نمی‌باشد.

مشاهده یا دانلود کدهای مقاله


تزریق وابستگی چیست؟

تزریق وابستگی (DI) تکنیکی برای دستیابی به اتصال شل بین اشیاء و همکاران اشیاء و وابستگی‌های بین آنها می‌باشد. یک شیء برای انجام وظایف خود، بجای اینکه اشیاء همکار خود را به صورت مستقیم نمونه سازی کند، یا از ارجاعات استاتیک استفاده نماید، می‌تواند از اشیائی که برایش تامین شده‌است، استفاده کند. در اغلب موارد کلاس‌ها، وابستگی‌های خود را از طریق سازنده‌ی خود درخواست می‌کنند، که به آنها اجازه می‌دهد اصل وابستگی صریح را رعایت کنند (Explicit Dependencies Principle). این روش را «تزریق در سازنده» می‌نامند.
از آنجا که در طراحی کلاس‌ها با استفاده از DI، نمونه سازی مستقیم، توسط کلاس‌ها و به صورت Hard-coded انجام نمی‌گیرد، وابستگی بین اشیاء کم شده و پروژه‌ای با اتصالات شل به دست می‌آید. با این کار اصل وابستگی معکوس (Dependency Inversion Principle) رعایت می‌شود. بر اساس این اصل، ماژول‌های سطح بالا نباید به ماژول‌های سطح پایین خود وابسته باشند؛ بلکه هر دو باید به کلاس‌هایی انتزاعی وابسته باشند. اشیاء بجای ارجاع به پیاده سازی‌های خاص کلاس‌های همکار خود، کلاس‌های انتزاعی، معمولاٌ اینترفیس آنها را درخواست می‌کنند و هنگام نمونه سازی از آنها (داخل متد سازنده) کلاس پیاده سازی شده برایشان تامین می‌شود. خارج کردن وابستگی‌‎های مستقیم از کلاس‌ها و تامین پیاده سازی‌های این اینترفیس‌ها به صورت پارامتر‌هایی برای کلاس‌ها، یک مثال از الگوی طراحی استراتژی (Strategy design pattern) می‌باشد.

در حالتیکه کلاس‌ها به تعداد زیادی کلاس وابستگی داشته باشند و برای اجرا شدن، نیاز به تامین وابستگی‌هایشان داشته باشند، بهتر است یک کلاس اختصاصی، برای نمونه سازی این کلاس‌ها با وابستگی‌های مورد نیاز آنها، در سیستم وجود داشته باشد. این کلاس نمونه ساز را کانتینرIoC، یا کانتینر DI یا به طور خلاصه کانتینر می‌نامند ( Inversion of Control (IoC) ). کانتینر در اصل یک کارخانه می‌باشد که وظیفه‌ی تامین نمونه‌هایی از کلاس‌هایی را که از آن درخواست می‌شود، انجام می‌دهد. اگر یک کلاس تعریف شده، وابستگی به کلاس‌های دیگر داشته باشد و کانتینر برای ارائه وابستگی‌های کلاس تعریف شده تنظیم شده باشد، هر موقع نیاز به یک نمونه از این کلاس وجود داشته باشد، به عنوان بخشی از کار نمونه سازی از کلاس مورد نظر، کلاس‌های وابسته‌ی آن نیز ایجاد می‌شوند (همه‌ی کارهای مربوط به نمونه سازی کلاس خاص و کلاس‌های وابسته به آن توسط کانتینر انجام می‌گیرد). به این ترتیب، می‌توان وابستگی‌های بسیار پیچیده و تو در توی موجود در سیستم را بدون نیاز به هیچگونه نمونه سازی hard-code شده، برای کلاس‌ها فراهم کرد. کانتینرها علاوه بر ایجاد اشیاء و وابستگی‌های موجود در آنها، معمولا طول عمر اشیاء در اپلیکیشن را نیز مدیریت می‌کنند.
ASP.NET Core یک کانتینر بسیار ساده را به نام اینترفیس IServiceProvider  ارائه داده است که به صورت پیش فرض از تزریق وابستگی در سازنده‌ی کلاس‌ها پشتیبانی می‌کند و همچنین ASP.NET برخی از سرویس‌های خود را از طریق DI در دسترس قرار داده است. کانتینرASP.NET، یک اشاره‌گر به کلاس‌هایی است که به عنوان سرویس عمل می‌کنند. در ادامه‌ی این مقاله، سرویس‌ها به کلاس‌هایی گفته می‌شود که به وسیله‌ی کانتینر ASP.NET Core مدیریت می‌شوند. شما می‌توانید سرویس ConfigureServices کانتینر را در داخل کلاس Startup پروژه خود پیکربندی کنید.


تزریق وابستگی از طریق متد سازنده‌ی کلاس

تزریق وابستگی از طریق متد سازنده، مستلزم آن است که سازنده‌ی کلاس مورد نظر عمومی باشد. در غیر این صورت، اپلیکیشن شما استثنای InvalidOperationException  را با پیام زیر نشان می‌دهد:
 A suitable constructor for type 'YourType' could not be located. Ensure the type is concrete and services are registered for all parameters of a public constructor.

تزریق از طریق متد سازنده مستلزم آن است که تنها یک سازنده‌ی مناسب وجود داشته باشد. البته Overload سازنده امکان پذیر است؛ ولی باید تنها یک متد سازنده وجود داشته باشد که آرگومان‌های آن توسط DI قابل ارائه باشند. اگر بیش از یکی وجود داشته باشد، سیستم استثنای InvalidOperationException را با پیام زیر نشان می‌دهد:
 Multiple constructors accepting all given argument types have been found in type 'YourType'. There should only be one applicable constructor.

سازندگان می‌توانند آرگومان‌هایی را از طریق DI دریافت کنند. برای این منظور آرگومان‌های این سازنده‌ها باید مقدار پیش فرضی را داشته باشند. به مثال زیر توجه نمایید:
// throws InvalidOperationException: Unable to resolve service for type 'System.String'...
public CharactersController(ICharacterRepository characterRepository, string title)
{
    _characterRepository = characterRepository;
    _title = title;
}

// runs without error
public CharactersController(ICharacterRepository characterRepository, string title = "Characters")
{
    _characterRepository = characterRepository;
    _title = title;
}


استفاده از سرویس ارائه شده توسط فریم ورک

متد ConfigureServices در کلاس Startup، مسئول تعریف سرویس‌هایی است که سیستم از آن استفاده می‌کند. از جمله‌ی این سرویس‌ها می‌توان به ویژگی‌های پلتفرم مانند EF Core و ASP.NET Core MVC اشاره کرد. IServiceCollection که به ConfigureServices ارائه می‌شود، سرویس‌های زیر را تعریف می‌کند (که البته بستگی به نوع پیکربندی هاست دارد):

  نوع سرویس    طول زندگی 
    Microsoft.AspNetCore.Hosting.IHostingEnvironment  
 Singleton 
    Microsoft.AspNetCore.Hosting.IApplicationLifetime     Singleton 
    Microsoft.AspNetCore.Hosting.IStartup     Singleton 
    Microsoft.AspNetCore.Hosting.Server.IServer     Singleton 
    Microsoft.Extensions.Options.IConfigureOptions     Transient 
    Microsoft.Extensions.ObjectPool.ObjectPoolProvider     Singleton 
    Microsoft.AspNetCore.Hosting.IStartupFilter     Transient 
    System.Diagnostics.DiagnosticListener     Singleton 
    System.Diagnostics.DiagnosticSource     Singleton 
    Microsoft.Extensions.Options.IOptions     Singleton 
    Microsoft.AspNetCore.Http.IHttpContextFactory     Transient 
    Microsoft.AspNetCore.Hosting.Builder.IApplicationBuilderFactory     Transient 
    Microsoft.Extensions.Logging.ILogger     Singleton 
    Microsoft.Extensions.Logging.ILoggerFactory  
 Singleton 

در زیر نمونه ای از نحوه‌ی اضافه کردن سرویس‌های مختلف را به کانتینر، با استفاده از متدهای الحاقی مانند AddDbContext، AddIdentity و AddMvc، مشاهده می‌کنید:

// This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    // Add framework services.
    services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options =>
        options.UseSqlServer(Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection")));

    services.AddIdentity<ApplicationUser, IdentityRole>()
        .AddEntityFrameworkStores<ApplicationDbContext>()
        .AddDefaultTokenProviders();

    services.AddMvc();

    // Add application services.
    services.AddTransient<IEmailSender, AuthMessageSender>();
    services.AddTransient<ISmsSender, AuthMessageSender>();
}
ویژگی‌ها و میان افزار‌های ارائه شده توسط ASP.NET، مانند MVC، از یک قرارداد، با استفاده از متد الحاقی AddServiceName برای ثبت تمام سرویس‌های مورد نیاز این ویژگی پیروی می‌کنند.


ثبت سرویس‌های اختصاصی

شما می‌توانید سرویس‌های اپلیکیشن خودتان را به ترتیبی که در تکه کد زیر مشاهده می‌کنید، ثبت نمایید. اولین نوع جنریک، نوعی است که از کانتینر درخواست خواهد شد و معمولا به شکل اینترفیس می‌باشد. نوع دوم، نوع پیاده سازی شده‌ای است که به وسیله‌ی کانتینر، نمونه سازی خواهد شد و کانتینر برای درخواست‌های از نوع اول، این نمونه از  تایپ را ارائه خواهد کرد:
services.AddTransient<IEmailSender, AuthMessageSender>();
services.AddTransient<ISmsSender, AuthMessageSender>();

نکته:
هر متد الحاقی <services.Add<ServiceName، سرویس‌هایی را اضافه و پیکربندی می‌کند. به عنوان مثال services.AddMvc نیازمندی‌های سرویس MVC را اضافه می‌کند. توصیه می‌شود شما هم با افزودن متدهای الحاقی در فضای نام Microsoft.Extensions.DependencyInjection این قرارداد را رعایت نمائید. این کار باعث کپسوله شدن ثبت گروهی سرویس‌ها می‌شود.
متد AddTransient، برای نگاشت نوع‌های انتزاعی به سرویس‌های واقعی که نیاز به نمونه سازی به ازای هر درخواست دارند، استفاده می‌شود. در اصطلاح، طول عمر سرویس‌ها در اینجا مشخص می‌شوند. در ادامه گزینه‌های دیگری هم برای طول عمر سرویس‌ها تعریف خواهند شد. خیلی مهم است که برای هر یک از سرویس‌های ثبت شده، طول عمر مناسبی را انتخاب نمایید. آیا برای هر کلاس که سرویسی را درخواست می‌کند، باید یک نمونه‌ی جدید ساخته شود؟ آیا فقط یک نمونه در طول یک درخواست وب مورد استفاده قرار می‌گیرد؟ یا باید از یک نمونه‌ی واحد برای طول عمر کل اپلیکیشن استفاده شود؟
در مثال ارائه شده‌ی در این مقاله، یک کنترلر ساده به نام CharactersController وجود دارد که نام کاراکتری را نشان می‌دهد. متد Index، لیست کنونی کاراکترهایی را که در اپلیکیشن ذخیره شده‌اند، نشان می‌دهد. در صورتیکه این لیست خالی باشد، تعدادی به آن اضافه می‌کند. توجه داشته باشید، اگرچه این اپلیکیشن از Entity Framework Core و ClassDataContext برای داده‌های مانا استفاده می‌کند، هیچیکدام از آنها در کنترلر ظاهر نمی‌شوند. در عوض، مکانیزم دسترسی به داده‌های خاص، در پشت یک اینترفیس (ICharacterRepository) مخفی شده است (طبق الگوی طراحی ریپازیتوری). یک نمونه از ICharacterRepository از طریق سازنده درخواست می‌شود و به یک فیلد خصوصی اختصاص داده می‌شود، سپس برای دسترسی به کاراکتر‌ها در صورت لزوم استفاده می‌شود:
public class CharactersController : Controller
{
    private readonly ICharacterRepository _characterRepository;

    public CharactersController(ICharacterRepository characterRepository)
    {
        _characterRepository = characterRepository;
    }

    // GET: /characters/
    public IActionResult Index()
    {
        PopulateCharactersIfNoneExist();
        var characters = _characterRepository.ListAll();

        return View(characters);
    }

    private void PopulateCharactersIfNoneExist()
    {
        if (!_characterRepository.ListAll().Any())
        {
            _characterRepository.Add(new Character("Darth Maul"));
            _characterRepository.Add(new Character("Darth Vader"));
            _characterRepository.Add(new Character("Yoda"));
            _characterRepository.Add(new Character("Mace Windu"));
        }
    }
}

ICharacterRepository دو متد مورد نیاز کنترلر برای کار با نمونه‌های Character را تعریف می‌کند:
using System.Collections.Generic;
using DependencyInjectionSample.Models;

namespace DependencyInjectionSample.Interfaces
{
    public interface ICharacterRepository
    {
        IEnumerable<Character> ListAll();
        void Add(Character character);
    }
}
این اینترفیس با نوع واقعی CharacterRepository پیاده سازی شده است که در زمان اجرا استفاده می‌شود:

using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using DependencyInjectionSample.Interfaces;

namespace DependencyInjectionSample.Models
{
    public class CharacterRepository : ICharacterRepository
    {
        private readonly ApplicationDbContext _dbContext;

        public CharacterRepository(ApplicationDbContext dbContext)
        {
            _dbContext = dbContext;
        }

        public IEnumerable<Character> ListAll()
        {
            return _dbContext.Characters.AsEnumerable();
        }

        public void Add(Character character)
        {
            _dbContext.Characters.Add(character);
            _dbContext.SaveChanges();
        }
    }
}
توجه داشته باشید که CharacterRepository یک ApplicationDbContext را در سازنده‌ی خود درخواست می‌کند. همانطور که مشاهده می‌شود هر وابستگی درخواست شده، به نوبه خود وابستگی‌های دیگری را درخواست می‌کند. تزریق وابستگی‌هایی به شکل زنجیره‌ای، همانند این مثال غیر معمول نیست. کانتینر مسئول resolve (نمونه سازی) همه‌ی وابستگی‌های موجود در گراف وابستگی و بازگرداندن سرویس کاملا resolve شده می‌باشد.

نکته
ایجاد شیء درخواست شده و تمامی اشیاء مورد نیاز شیء درخواست شده را گراف شیء می‌نامند. به همین ترتیب مجموعه‌ای از وابستگی‌هایی را که باید resolve شوند، به طور معمول، درخت وابستگی یا گراف وابستگی می‌نامند.

در مورد مثال مطرح شده، ICharacterRepository و به نوبه خود ApplicationDbContext باید با سرویس‌های خود در کانتینر ConfigureServices و کلاس Startup ثبت شوند. ApplicationDbContext با فراخوانی متد <AddDbContext<T پیکربندی می‌شود. کد زیر ثبت کردن نوع CharacterRepository را نشان می‌دهد:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options =>
        options.UseInMemoryDatabase()
    );

    // Add framework services.
    services.AddMvc();

    // Register application services.
    services.AddScoped<ICharacterRepository, CharacterRepository>();
    services.AddTransient<IOperationTransient, Operation>();
    services.AddScoped<IOperationScoped, Operation>();
    services.AddSingleton<IOperationSingleton, Operation>();
    services.AddSingleton<IOperationSingletonInstance>(new Operation(Guid.Empty));
    services.AddTransient<OperationService, OperationService>();
}
کانتکست انتیتی فریم ورک، با استفاده از متدهای کمکی که در تکه کد بالا نشان داده شده است، باید با طول عمر Scoped به کانتینر سرویس‌ها افزوده شود. این کار می‌تواند به صورت اتوماتیک انجام گیرد. همه‌ی ریپازیتوری‌هایی که از Entity Framework استفاده می‌کنند، باید از یک طول عمر مشابه استفاده کنند.

هشدار
خطر بزرگی را که باید در نظر گرفت، resolve کردن سرویس Scoped از طول عمر singleton می‌باشد. در صورت انجام این کار، احتمال دارد که سرویس‌ها وارد حالت نادرستی شوند.

سرویس‌هایی که وابستگی‌های دیگری هم دارند، باید آنها را در کانتینر ثبت کنند. اگر سازنده‌ی سرویس نیاز به یک primitive به عنوان ورودی داشته باشد، می‌توان با استفاده از الگوی گزینه‌ها و پیکربندی (options pattern and configuration)، ورودی‌های مناسبی را به سازنده‌ها منتقل کرد.


طول عمر سرویس‌ها و گزینه‌های ثبت

سرویس‌های ASP.NET را می‌توان با طول عمرهای زیر پیکربندی کرد:
Transient: سرویس‌هایی با طول عمر Transient، در هر زمان که درخواست می‌شوند، مجددا ایجاد می‌شوند. این طول عمر برای سرویس‌های سبک و بدون حالت مناسب می‌باشند.
Scoped: سرویس‌هایی با طول عمر Scoped، تنها یکبار در طی هر درخواست ایجاد می‌شوند.
Singleton: سرویس‌هایی با طول عمر Singleton، برای اولین باری که درخواست می‌شوند (یا اگر در ConfigureServices نمونه‌ای را مشخص کرده باشید) ایجاد می‌شوند و درخواست‌های آتی برای این سرویس‌ها از همان نمونه‌ی ایجاد شده استفاده می‌کنند. اگر اپلیکیشن شما درخواست رفتار singleton را داشته باشد، پیشنهاد می‌شود که سرویس کانتینر را برای مدیریت طول عمر سرویس مورد نیاز پیکربندی کنید و خودتان الگوی طراحی singleton را پیاده سازی نکنید.

سرویس‌ها به چندین روش می‌توانند در کانتینر ثبت شوند. چگونگی ثبت کردن یک سرویس پیاده سازی شده برای یک نوع، در بخش‌های پیشین توضیح داده شده است. علاوه بر این، یک کارخانه را می‌توان مشخص کرد، که برای ایجاد نمونه بر اساس تقاضا استفاده شود. رویکرد سوم، ایجاد مستقیم نمونه‌ای از نوع مورد نظر است که در این حالت کانتینر اقدام به ایجاد یا نابود کردن نمونه نمی‌کند.

به منظور مشخص کردن تفاوت بین این طول عمرها و گزینه‌های ثبت کردن، یک اینترفیس ساده را در نظر بگیرید که نشان دهنده‌ی یک یا چند operation است و یک شناسه‌ی منحصر به فرد operation را از طریق OperationId نشان می‌دهد. برای مشخص شدن انواع طول عمرهای درخواست شده، بسته به نحوه‌ی پیکربندی طول عمر سرویس مثال زده شده، کانتینر، نمونه‌ی یکسان یا متفاوتی را از سرویس، به کلاس درخواست کننده ارائه می‌دهد.  ما برای هر طول عمر، یک نوع را ایجاد می‌کنیم:

using System;

namespace DependencyInjectionSample.Interfaces
{
    public interface IOperation
    {
        Guid OperationId { get; }
    }

    public interface IOperationTransient : IOperation
    {
    }
    public interface IOperationScoped : IOperation
    {
    }
    public interface IOperationSingleton : IOperation
    {
    }
    public interface IOperationSingletonInstance : IOperation
    {
    }
}
ما این اینترفیس‌ها را با استفاده از یک کلاس واحد به نام Operation پیاده سازی کرده‌ایم. سازنده‌ی این کلاس، یک Guid به عنوان ورودی می‌گیرد؛ یا اگر Guid برایش تامین نشد، خودش یک Guid جدید را می‌سازد.
سپس در ConfigureServices، هر نوع با توجه به طول عمر مورد نظر، به کانتینر افزوده می‌شود:
services.AddScoped<ICharacterRepository, CharacterRepository>();
services.AddTransient<IOperationTransient, Operation>();
services.AddScoped<IOperationScoped, Operation>();
services.AddSingleton<IOperationSingleton, Operation>();
services.AddSingleton<IOperationSingletonInstance>(new Operation(Guid.Empty));
services.AddTransient<OperationService, OperationService>();
توجه داشته باشید که سرویس IOperationSingletonInstance، از یک نمونه‌ی خاص، با شناسه‌ی شناخته شده‌ی Guid.Empty استفاده می‌کند (این Guid فقط شامل اعداد صفر می‌باشد). بنابراین زمانیکه این تایپ مورد استفاده قرار می‌گیرد، کاملا واضح است. تمام این سرویس‌ها وابستگی‌های خود را به صورت پراپرتی نمایش می‌دهند. بنابراین می‌توان آنها را در View نمایش داد.

using DependencyInjectionSample.Interfaces;

namespace DependencyInjectionSample.Services
{
    public class OperationService
    {
        public IOperationTransient TransientOperation { get; }
        public IOperationScoped ScopedOperation { get; }
        public IOperationSingleton SingletonOperation { get; }
        public IOperationSingletonInstance SingletonInstanceOperation { get; }

        public OperationService(IOperationTransient transientOperation,
            IOperationScoped scopedOperation,
            IOperationSingleton singletonOperation,
            IOperationSingletonInstance instanceOperation)
        {
            TransientOperation = transientOperation;
            ScopedOperation = scopedOperation;
            SingletonOperation = singletonOperation;
            SingletonInstanceOperation = instanceOperation;
        }
    }
}
برای نشان دادن طول عمر اشیاء، در بین درخواست‌های جداگانه‌ی یک اپلیکیشن، مثال ذکر شده شامل کنترلر OperationsController می‌باشد که هر کدام از انواع IOperation و همچنین OperationService را درخواست می‌کند. سپس اکشن Index تمام مقادیر OperationId کنترل کننده و سرویس‌ها را نمایش می‌دهد:
using DependencyInjectionSample.Interfaces;
using DependencyInjectionSample.Services;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace DependencyInjectionSample.Controllers
{
    public class OperationsController : Controller
    {
        private readonly OperationService _operationService;
        private readonly IOperationTransient _transientOperation;
        private readonly IOperationScoped _scopedOperation;
        private readonly IOperationSingleton _singletonOperation;
        private readonly IOperationSingletonInstance _singletonInstanceOperation;

        public OperationsController(OperationService operationService,
            IOperationTransient transientOperation,
            IOperationScoped scopedOperation,
            IOperationSingleton singletonOperation,
            IOperationSingletonInstance singletonInstanceOperation)
        {
            _operationService = operationService;
            _transientOperation = transientOperation;
            _scopedOperation = scopedOperation;
            _singletonOperation = singletonOperation;
            _singletonInstanceOperation = singletonInstanceOperation;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            // viewbag contains controller-requested services
            ViewBag.Transient = _transientOperation;
            ViewBag.Scoped = _scopedOperation;
            ViewBag.Singleton = _singletonOperation;
            ViewBag.SingletonInstance = _singletonInstanceOperation;

            // operation service has its own requested services
            ViewBag.Service = _operationService;
            return View();
        }
    }
}

حالا دو درخواست جداگانه برای این کنترلر ساخته شده است:



به تفاوت‌های موجود در مقادیر OperationId در یک درخواست و بین درخواستها توجه کنید:
-  OperationId اشیاء Transient همیشه متفاوت می‌باشند. چون یک نمونه جدید برای هر کنترلر و هر سرویس ایجاد شده‌است.
- اشیاء Scoped در یک درخواست، یکسان هستند؛ اما در درخواست‌های مختلف متفاوت می‌باشند.
- اشیاء Singleton برای هر شی‌ء و هر درخواست (صرف نظر از اینکه یک نمونه در ConfigureServices ارائه شده است) یکسان می‌باشند.


درخواست سرویس

در ASP.NET سرویس‌های موجود در یک درخواست HttpContext از طریق مجموعه RequestServices قابل مشاهده می‌باشد.


RequestServices نشان دهنده‌ی سرویس‌هایی است که شما به عنوان بخشی از اپلیکیشن خود، آنها را پیکربندی و درخواست می‌کنید. هنگامیکه اشیاء اپلیکیشن شما وابستگی‌های خود را مشخص می‌کنند، این وابستگی‌ها با استفاده از نوع‌های موجود در RequestServices برآورده می‌شوند و نوع‌های موجود در ApplicationServices در این مرحله مورد استفاده قرار نمی‌گیرد.
به طور کلی، شما نباید مستقیما از این خواص استفاده کنید و بجای آن، نوع‌های کلاس خود را توسط سازنده‌ی کلاس، درخواست کنید و اجازه دهید فریم ورک این وابستگی‌ها را تزریق کند. این کار باعث به‌وجود آمدن کلاس‌هایی با قابلیت آزمون‌پذیری بالاتر و اتصالات شل‌تر بین آنها می‌شود.


نکته
درخواست وابستگی‌ها با استفاده از پارامترهای کلاس سازنده، بر روش کار با مجموعه‌ی RequestServices ارجحیت دارد.


طراحی سرویس‌ها برای تزریق وابستگی‌ها

شما باید سرویس‌های خود را طوری طراحی کنید که از تزریق وابستگی‌ها برای ارتباطات خود استفاده نمایند. این کار باعث کاهش استفاده از فراخوانی‌های متدهای استاتیک (متدهای استاتیک، حالت دار می‌باشند و استفاده‌ی زیاد از آنها باعث به وجود آمدن بوی بد کدی به نام static cling، می‌شود) و همچنین از بین رفتن نیاز به نمونه سازی مستقیم کلاس‌های وابسته داخل سرویس‌ها، می‌شود. هر موقع بخواهید بین new کردن یک کلاس، یا درخواست دادن آن از طریق تزریق وابستگی، یکی را انتخاب کنید، این اصطلاح را به یاد بیاورید،  New is Glue. با پیروی از اصول SOLID طراحی شیء گرا، به طور طبیعی کلاس‌های شما تمایل به کوچک بودن، کارا و قابل تست بودن را دارند.
اگر متوجه شدید که کلاس‌های شما تمایل دارند تا تعداد وابستگی‌های زیادی به آنها تزریق شود، چه باید بکنید؟ به طور کلی این مشکل نشانه‌ای است از نقض  Single Responsibility Principle یا SRP است و احتمالا کلاس‌های شما وظایف بیش از اندازه‌ای را دارند. در این گونه موارد تلاش کنید مقداری از وظایف کلاس را به یک کلاس جدید منتقل کنید. در نظر داشته باشید که کلاس‌های کنترلر باید به مسائل UI تمرکز کنند و قوانین کسب و کار و جزئیات دسترسی به داده‌ها باید در کلاس‌هایی جداگانه و مرتبط با خود قرار داشته باشند.
به طور خاص برای دسترسی به داده ، شما می‌توانید DbContext را به کنترلر‌های خود تزریق کنید (با فرض اینکه شما EF را به کانتینر سرویس ConfigureServices اضافه کرده‌اید). بعضی از توسعه دهندگان به جای تزریق مستقیم DbContext از یک اینترفیس ریپازیتوری استفاده می‌نمایند. می‌توانید با استفاده از یک اینترفیس برای کپسوله کردن منطق دسترسی به داده‌ها در یک مکان، تعداد تغییرات مورد نیاز را در صورت تغییر دیتابیس، به حداقل برسانید.


تخریب سرویس ها

سرویس کانتینر برای نوع‌های IDisposable که خودش ایجاد کرده‌است، متد Dispose را فراخوانی خواهد کرد. با این حال، اگر شما خودتان نمونه‌ای را به صورت دستی نمونه سازی و به کانتینر اضافه کرده باشید، سرویس کانتینر آنرا dispose نخواهد کرد.

مثال:
// Services implement IDisposable:
public class Service1 : IDisposable {}
public class Service2 : IDisposable {}
public class Service3 : IDisposable {}

public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    // container will create the instance(s) of these types and will dispose them
    services.AddScoped<Service1>();
    services.AddSingleton<Service2>();

    // container did not create instance so it will NOT dispose it
    services.AddSingleton<Service3>(new Service3());
    services.AddSingleton(new Service3());
}

نکته:
در نسخه 1.0، کانتینر برای تمام اشیاء از نوع IDisposable از جمله اشیائی که خودش ایجاد نکرده بود، متد dispose را فراخوانی می‌کرد.


سرویس‌های کانتینر جانشین

کانتینر موجود در net core. به منظور تامین نیازهای اساسی فریم ورک ایجاد شده‌است و تعداد زیادی از اپلیکیشن‌ها از آن استفاده می‌کنند. با این حال، توسعه دهندگان می‌توانند کانتینرهای مورد نظر خود را جایگزین آن کنند. متد ConfigureServices به طور معمول مقدار void را بر می‌گرداند. اما با تغییر امضای آن به نوع بازگشتیIServiceProvider، می‌توان سرویس کانتینر متفاوتی را در اپلیکیشن پیکربندی کرد. سرویس‌های کانتینر IOC مختلفی برای NET. وجود دارند؛ در مثال زیر، Autofac استفاده شده است.
در ابتدا بسته‌های زیر را نصب کنید:
Autofac
Autofac.Extensions.DependencyInjection
سپس کانتینر را در ConfigureServices پیکربندی کنید و  IServiceProvider را به عنوان خروجی بازگردانید:
public IServiceProvider ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddMvc();
    // Add other framework services

    // Add Autofac
    var containerBuilder = new ContainerBuilder();
    containerBuilder.RegisterModule<DefaultModule>();
    containerBuilder.Populate(services);
    var container = containerBuilder.Build();
    return new AutofacServiceProvider(container);
}


توصیه ها

هنگام کار با تزریق وابستگی‌ها، توصیه‌های ذیر را در نظر داشته باشید:
- DI برای اشیایی که دارای وابستگی پیچیده هستند، مناسب می‌باشد. کنترلرها، سرویس‌ها، آداپتورها و ریپازیتوری‌ها، نمونه‌هایی از این اشیاء هستند که می‌توانند به DI اضافه شوند.
- از ذخیره‌ی داده‌ها و پیکربندی مستقیم در DI اجتناب کنید. به عنوان مثال، معمولا سبد خرید کاربر نباید به سرویس کانتینر اضافه شود. پیکربندی باید از مدل گزینه‌ها استفاده کند. همچنین از اشیاء "data holder"، که فقط برای دسترسی دادن به اشیاء دیگر ایجاد شده‌اند، نیز اجتناب کنید. در صورت امکان بهتر است شیء واقعی مورد نیاز DI درخواست شود.
- از دسترسی استاتیک به سرویس‌ها اجتناب شود.
- از نمونه سازی مستقیم سرویس‌ها در کد برنامه خود اجتناب کنید.
- از دسترسی استاتیک به HttpContext اجتناب کنید.

توجه
مانند هر توصیه‌ی دیگری، ممکن است شما با شرایطی مواجه شوید که مجبور به نقض هر یک از این توصیه‌ها شوید. اما این موارد استثناء بسیار نادر می‌باشند و رعایت این نکات یک عادت برنامه نویسی خوب محسوب می‌شود.

مرجع: Introduction to Dependency Injection in ASP.NET Core
نظرات مطالب
بالا بردن سرعت بارگذاری اولیه EF Code first با تعداد مدل‌های زیاد
یک نکته‌ی تکمیلی: امکان بالابردن سرعت بارگذاری برنامه‌های مبتنی بر EF 6.2 به صورت توکار

با به روز رسانی ارجاعات EF مورد استفاده:
To Update 
PM> Update-Package EntityFramework -Version 6.2.0

To install
PM> Install-Package EntityFramework -Version 6.2.0
 تنها کافی است قطعه کد ذیل را به اسمبلی حاوی Context خود اضافه کنید:
public class MyDbConfiguration : DbConfiguration
{
   public MyDbConfiguration() : base()
   {
       SetModelStore(new DefaultDbModelStore(Directory.GetCurrentDirectory()));
   }
}
تشخیص و استفاده‌ی از آن توسط EF 6.2 خودکار است. پس از آن یک کش محلی، از مدل سیستم تهیه می‌شود (Entity Framework Code First Model Cache) و در مسیری که قید شده (پارامتر DefaultDbModelStore)، ذخیره خواهد شد؛ مانند:
 /bin/Debug/MyAssembly.MyNamespace.MyDbContext.edmx
بازسازی این کش محلی بجای تولید پویای آن در هربار بارگذاری برنامه (که سرعت آغاز برنامه را کاهش می‌دهد)، بر اساس مقایسه‌ی تاریخ آخرین تغییر اسمبلی حاوی Context برنامه با تاریخ آخرین تغییر فایل کش محلی است. اگر این دو یکی نبودند، این کش بازتولید خواهد شد.

پس از این تغییر کوچک، اولین بار اجرای برنامه همانند حالت تولید پویای Entity Framework Code First Model Cache که پیشتر در حافظه انجام می‌شد، اندکی طول کشیده و نتیجه‌ی آن در فایل edmx یاد شده ذخیره می‌شود. از بار دوم اجرای برنامه، Model Cache از فایل edmx محلی خوانده شده و به این ترتیب سرعت آغاز برنامه به شدت افزایش خواهد یافت.
برای نمونه عنوان شده‌است که با استفاده از این روش، سرعت بارگذاری Context ایی با 600 مدل، از 14 ثانیه به 2 ثانیه کاهش یافته‌است.

یک نکته: برای برنامه‌های وب بهتر است از مسیر پوشه‌ی محافظت شده‌ی App_Data به عنوان پارامتر DefaultDbModelStore استفاده کنید:
var appDataDirectory = Path.Combine(AppDomain.CurrentDomain.BaseDirectory, "App_Data");
//OR
var appDataDirectory = AppDomain.CurrentDomain.GetData("DataDirectory").ToString();
نظرات مطالب
ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 6 - سرویس‌ها و تزریق وابستگی‌ها
یک نکته‌ی تکمیلی
یک populate اضافی در اینجا باید حذف شود:
private IServiceProvider IocConfig(IServiceCollection services)
        {
            var container = new Container();
            container.Configure(config =>
            {
                //config.Populate(services); ---> اضافی است
            });
            container.Populate(services);
            return container.GetInstance<IServiceProvider>();
        }
مطالب
راهکار راه‌اندازی Infrastructure as a code
Infrastructure as code پروسه تعریف کردن ساختار Infrastructure در قالب یک سری فایل است؛ بجای اینکه با ابزارهایی Interactive مانند Portalها به مدیریت Infra بپردازیم.

مزیت این روش در آن است که در صورت داشتن Stageهای مختلفی مانند Development, QA, Sandbox, Production و ...، ابتدا در تعدادی فایل، ساختار Infra مورد نیاز را نوشته و به صورت اتوماتیک Development را از روی آن می‌سازیم و بعد در صورت جواب گرفتن، QA و ... را نیز از روی همان می‌سازیم و از اینجا به بعد هر تغییری در Infra ابتدا در Development تست شده و در صورت جواب گرفتن، به QA و سپس Production می‌رود.

این روش به علت خودکار بودن، باعث می‌شود امکان اشتباه پایین بیاید و بسته به روش پیاده سازی، می‌تواند خیلی شبیه به Migrationها در EntityFramework باشد؛ چرا که در آنجا نیز Migrationها ایجاد و بر روی دیتابیس Development اعمال می‌شوند و در صورت جواب گرفتن در تست‌ها، می‌توان تغییرات را به صورت خودکار روی QA و ... نیز ارسال نمود و امکان فراموش کردن چیزی در این میان وجود ندارد.

یکی از بهترین ابزارهای Infra as a code، ابزاری به نام Pulumi است که هم با kubernetes و هم با Azure و AWS و Google Cloud سازگار است. البته برای مثال Kubernetes خود روش‌هایی را برای نگهداری ساختار Infra در قالب فایل‌های کانفیگ‌اش دارد، ولی Pulumi هم سادگی و آسانی را ارائه می‌دهد و هم در Cloud که شما عموما از Database Serviceها و App Service و Logging Systemهای مختص خود Cloud استفاده می‌کنید که زیر مجموعه kubernetes نیستند، می‌توانید کنترل کل Cloud و Kubernetes را همزمان با یک ابزار انجام دهید.

برای مثال، افراد در Cloud به جای ساختن دیتابیس در Kubernetes، از Database as a service استفاده می‌کنند که به معنای رسیدن به کیفیت بالاتر و کاهش هزینه‌هاست. یا درخواست سرویس DDos protection و CDN یا Media Services و ... نیز مثال‌هایی دیگر از این نوع هستند.

برای کار با Pulumi هم می‌توانید از سایت آن، اکانت بگیرید که در این صورت Snapshotهای تغییرات Infra در کد، داخل سایت Pulumi نگهداری می‌شوند و هم می‌توانید Snapshotها را مشابه Snapshotهای Entity Framework داخل خود سورس کنترلر نگه دارید که در این صورت وابستگی به سرورهای Pulumi نیز نخواهید داشت.

بعد از نصب Pulumi CLI می‌توانید یک پروژه را با یکی از زبان‌های برنامه نویسی Go - C# - JavaScript - Python ایجاد نموده و سپس داخل آن Resourceهای خود را بسازید و تنظیمات Firewall را ایجاد کنید و ...

سپس با دستور Pulumi up تغییرات شما روی Development یا هر Stage دیگری که انتخاب کرده‌اید، اعمال می‌شوند. در نهایت اگر باز Infra احتیاج به تغییری داشته باشد، ابتدا فایل پروژه را تغییر می‌دهید و بعد سایر روال‌های لازم درون تیمی، اعم از Code Review و ... را می‌گذرانید و سپس مجدد Pulumi up را اجرا می‌کنید.

در ادامه یک نمونه کد را می‌بینیم، از راه اندازی App Service - Sql Server - Blob Storage - Application Insights

App Service ساخته شده که Backend ما را اجرا می‌کند، هم Connection String اتصال به دیتابیس را خواهد داشت و هم Connection String مربوط به Blob Storage را تا فایل‌هایش را درون آن ذخیره کند و در نهایت Application Insights هم وظیفه Monitoring را به عهده خواهد داشت.
var sqlDatabasePassword = pulumiConfig.RequireSecret("sql-server-nikola-dev-password");
var sqlDatabaseUserId = pulumiConfig.RequireSecret("sql-server-nikola-dev-user-id");

var resourceGroup = new ResourceGroup("rg-dds-nikola-dev", new ResourceGroupArgs
{
    Name = "rg-dds-nikola-dev",
    Location = "WestUS"
});

var storageAccount = new Account("storagenikoladev", new AccountArgs
{
    Name = "storagenikoladev",
    ResourceGroupName = resourceGroup.Name,
    Location = resourceGroup.Location,
    AccountKind = "StorageV2",
    AccountReplicationType = "LRS",
    AccountTier = "Standard",
});

var container = new Container("container-nikola-dev", new ContainerArgs
{
    Name = "container-nikola-dev",
    ContainerAccessType = "blob",
    StorageAccountName = storageAccount.Name
});

var blobStorage = new Blob("blob-nikola-dev", new BlobArgs
{
    Name = "blob-nikola-dev",
    StorageAccountName = storageAccount.Name,
    StorageContainerName = container.Name,
    Type = "Block"
});

var appInsights = new Insights("app-insights-nikola-dev", new InsightsArgs
{
    Name = "app-insights-nikola-dev",
    ResourceGroupName = resourceGroup.Name,
    Location = resourceGroup.Location,
    ApplicationType = "web" // also general for mobile apps
});

var sqlServer = new SqlServer("sql-server-nikola-dev", new SqlServerArgs
{
    Name = "sql-server-nikola-dev",
    ResourceGroupName = resourceGroup.Name,
    Location = resourceGroup.Location,
    AdministratorLogin = sqlDatabaseUserId,
    AdministratorLoginPassword = sqlDatabasePassword,
    Version = "12.0"
});

var sqlDatabase = new Database("sql-database-nikola-dev", new DatabaseArgs
{
    Name = "sql-database-nikola-dev",
    ResourceGroupName = resourceGroup.Name,
    Location = resourceGroup.Location,
    ServerName = sqlServer.Name,
    RequestedServiceObjectiveName = "Basic"
});

var appServicePlan = new Plan("app-plan-nikola-dev", new PlanArgs
{
    Name = "app-plan-nikola-dev",
    ResourceGroupName = resourceGroup.Name,
    Location = resourceGroup.Location,
    Sku = new PlanSkuArgs
    {
        Tier = "Shared",
        Size = "D1"
    }
});

var appService = new AppService("app-service-nikola-dev", new AppServiceArgs
{
    Name = "app-service-nikola-dev",
    ResourceGroupName = resourceGroup.Name,
    Location = resourceGroup.Location,
    AppServicePlanId = appServicePlan.Id,
    SiteConfig = new AppServiceSiteConfigArgs
    {
        Use32BitWorkerProcess = true, // X64 not allowed in shared plan!
        AlwaysOn = false, // not allowed in shared plan!
        Http2Enabled = true
    },
    AppSettings =
    {
        { "ApplicationInsights:InstrumentationKey", appInsights.InstrumentationKey },
        { "APPINSIGHTS_INSTRUMENTATIONKEY", appInsights.InstrumentationKey }
    },
    ConnectionStrings = new InputList<AppServiceConnectionStringArgs>()
    {
        new AppServiceConnectionStringArgs
        {
            Name = "AppDbConnectionString",
            Type = "SQLAzure",
            Value = Output.Tuple(sqlServer.Name, sqlDatabase.Name, sqlDatabaseUserId, sqlDatabasePassword).Apply(t =>
            {
                (string _sqlServer, string _sqlDatabase, string _sqlDatabaseUserId, string _sqlDatabasePassword) = t;
                return $"Data Source=tcp:{_sqlServer}.database.windows.net;Initial Catalog={_sqlDatabase};User ID={_sqlDatabaseUserId};Password={_sqlDatabasePassword};Max Pool Size=1024;Persist Security Info=true;Application Name=Nikola";
            })
        },
        new AppServiceConnectionStringArgs
        {
            Name = "AzureBlobStorageConnectionString",
            Type = "Custom",
            Value = Output.Tuple(storageAccount.PrimaryAccessKey, storageAccount.Name).Apply(t =>
            {
                (string _primaryAccess, string _storageAccountName) = t;
                return $"DefaultEndpointsProtocol=https;AccountName={_storageAccountName};AccountKey={_primaryAccess};EndpointSuffix=core.windows.net";
            })
        }
    }
});

appService.OutboundIpAddresses.Apply(ips =>
{
    foreach (string ip in ips.Split(','))
    {
        new FirewallRule($"app-srv-{ip}", new FirewallRuleArgs
        {
            Name = $"app-srv-{ip}",
            EndIpAddress = ip,
            ResourceGroupName = resourceGroup.Name,
            ServerName = sqlServer.Name,
            StartIpAddress = ip
        });
    }

    return (string?)null;
});
حال فرض کنید در Sprint جدید، شروع به استفاده از Redis می‌کنیم. به این ترتیب فایل بالا تغییر می‌کند و یک Redis نیز به آن اضافه می‌شود. فایل بالا Single source of truth است و در واقع با نگاه به آن می‌فهمیم که Infra مان چه ساختاری دارد (دقیقا مشابه مدل در Entity Framework Core).

سپس زمانیکه تغییرات قرار است روی QA برود، روال CI/CD می‌تواند به صورت خودکار ابتدا Infra مربوط به خودش را (یعنی QA) را تغییر دهد تا Redis دار شود و سپس پروژه را پابلیش کند و Migrationهای مربوط به Database را هم اجرا کند و اگر کل این فرآیند با موفقیت طی شود، مجدد در هنگام پابلیش به Production نیز بدون هر گونه کار دستی، تمامی این موارد به شکل خودکار اعمال می‌شوند و این خود یک بهبود اساسی را در روال DevOps پروژه ایجاد می‌کند.
مطالب
پنج دلیل برای توسعه‌ی وب با ASP.NET Core

یک:  ASP.NET Core مستقل از Platform است

آینده‌ی محتوم نرم‌افزار، توسعه به شیوه‌های مستقل از Platform است. شاید این دلیل به تنهایی برای مهاجرت به ASP.NET Core کافی باشد. امروزه نرم‌افزارهایی که مبتنی بر یک Platform خاص نیستند، نسبت به سایر نرم‌افزارها مزیت رقابتی‌تری دارند. نرم‌افزارهای Cross Platform یا مستقل از Platform، بر روی هر سیستم عاملی اجرا می‌شوند. برای اجرای آنها در کامپیوترهای شخصی یا Server کافیست معماری پردازنده‌ی مرکزی x86 باشد و سیستم عامل نیز یکی از انواع ویندوز، لینوکس یا مک.
دلیل مستقل بودن ASP.NET Core از Platform، مبتنی بودن آن بر NET Core. است. این نسخه از دات‌نت را می‌توان برای سیستم‌‌عامل‌های مختلف از http://dot.net دانلود و نصب کرد.
برای اجرای نرم‌افزارهایی که مبتنی بر NET Core. هستند نیاز به بازنویسی کدها یا استفاده از زبان‌های برنامه‌نویسی جداگانه‌ای نیست. این خاصیت همچنین برای libraryهای استانداردی که از این نسخه از دات‌نت استفاده می‌کنند نیز صادق است.

دو:  Open Source است

یکی از انتقادهایی که سال‌ها به مایکروسافت می‌شد، ناشناخته بودن سورس نرم‌افزارهای این شرکت و انحصار طلبی‌هایش بود. اما در سال‌های اخیر مایکروسافت نشان داده‌است که این جنبه از کاراکترش را به تدریج اصلاح کرده‌است. به طوری که اسکات هانسلمن، یکی از کارمندان این شرکت و وبلاگ‌نویس مشهور در این مورد گفته است:
دلیل آمدن من به مایکروسافت این بود که می‌خواستیم هر چقدر می‌توانیم کارها را Open Source کنیم و یک جامعه‌ی کاربری برای دات‌نت و اوپن سورس بسازیم و حالا به NET Core 1.0. رسیده‌ایم.
زمانی شایعه‌ی لو رفتن بخشی از سورس کد ویندوز ۹۵، در صدر اخبار تکنولوژی بود و این یک شکست برای مایکروسافت محسوب می‌شد. اما امروزه ASP.NET Core با لایسنس MIT عرضه شده است که یکی از آزادترین مجوزهای اوپن سورس است. نرم‌افزارهایی که با این مجوز عرضه می‌شوند، آزادی تغییر کد، ادغام با مجوزهای دیگر، عرضه به عنوان محصول دیگر، استفاده تجاری و ... را به همه‌ی توسعه‌دهندگان می‌دهد.

سه: جدا بودن از Web Server

این نسخه‌ی از APS.NET، کاملاً از وب‌سرور که نرم‌افزارها را هاست می‌کند، جدا (decouple) شده است. اگرچه همچنان استفاده از IIS بر روی ویندوز منطقی به نظر می‌رسد اما مایکروسافت یک پروژه‌ی اوپن سورس دیگری را به نام Kestrel نیز منتشر کرده است.
وب‌سرور Kestrel مبتنی بر پروژه libuv است و libuv در اصل برای هاست کردن Node.js تولید شده بود و تأکید آن بر روی انجام عملیات I/O به صورت asynchronous است.
نکته جالب این است که یک برنامه‌ی مبتنی بر ASP.NET Core، در واقع یک Console Application است که در متد Main آن وب‌سرور فراخوانی می‌شود:
using System;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
namespace aspnetcoreapp
{
public class Program
{
  public static void Main(string[] args)
  {
   var host = new WebHostBuilder()
                  .UseKestrel()
                  .UseStartup<Startup>()
                  .Build();
   host.Run();
  }
}
}

چهار: تزریق وابستگی (Dependency Injection) تو کار

تزریق وابستگی‌ها برای ایجاد وابستگی سست (loosely coupling) بین اشیاء مرتبط و وابسته به یکدیگر است. به جای نمونه‌سازی مستقیم اشیاء مرتبط، یا استفاده از ارجاع‌های ایستا به آن اشیاء، زمانی که یک کلاس به آنها احتیاج داشته باشد، با روش‌های خاصی از طریق DI به اشیاء مورد نیاز دسترسی پیدا می‌کند. در این استراتژی، ماژول‌های سطح بالا نباید به ماژول‌های سطح پایین وابسته باشند، بلکه هر دو باید به abstraction (معمولا Interface ها) وابسته باشند.
وقتی یک سیستم برای استفاده‌ی از DI طراحی شده‌است و کلاس‌های زیادی دارد که وابستگی‌هایش را از طریق constructor یا property‌ها درخواست می‌کند، بهتر است یک کلاس مخصوص ایجاد آن کلاس‌ها و وابستگی‌هایشان داشته باشد. به این کلاس‌ها container، یا Inversion of Control (IoC) container یا Dependency Injection (DI) container گفته می‌شود.
با این روش، بدون نیاز به hard code کردن instance سازی از کلاس‌ها، می‌توان گراف‌های پیچیده وابستگی را در اختیار یک کلاس قرار داد.
طراحی ASP.NET Core از پایه طوری است که حداکثر استفاده را از Dependency Injection می‌کند. یک container ساده توکار با نام IServiceProvider وجود دارد که به صورت پیش‌فرض constructor injection را پشتیبانی می‌کند.
در ASP.NET Core با مفهومی به نام service سر و کار خواهید داشت که در واقع به type هایی گفته می‌شود که از طریق DI در اختیار شما قرار می‌گیرند. سرویس‌ها در متد ConfigureServices کلاس Startup برنامه شما تعریف می‌شوند. این service‌ها می‌توانند Entity Framework Core یا ASP.NET Core MVC باشند یا سرویس‌هایی که توسط شما تعریف شده‌اند. مثال:
// This method gets called by the runtime. Use this method to add services to the container.
public void ConfigureServices (IServiceCollection services)
{
// Add framework services.
services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options =>
  options.UseSqlServer(Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection")));
services.AddIdentity<ApplicationUser, IdentityRole>()
  .AddEntityFrameworkStores<ApplicationDbContext>()
  .AddDefaultTokenProviders();
services.AddMvc();
// Add application services.
services.AddTransient<IEmailSender, AuthMessageSender>();
services.AddTransient<ISmsSender, AuthMessageSender>();
}


پنج: یکپارچگی با framework‌های مدرن سمت کلاینت

فرآیند build در برنامه‌های تحت وب مدرن معمولاً این وظایف را انجام می‌دهد:
  • bundle و minify کردن فایل‌های جاوا اسکریپت و همینطور CSS
  • اجرای ابزارهایی برای bundle و minify کردن قبل از هر build
  • کامپایل کردن فایل‌های LESS و SASS در CSS
  • کامپیال کردن فایل‌های CoffeeScript و TypeScript در JavaScript
برای اجرای چنین فرآیندهایی از ابزاری به نام task runner استفاده می‌شود که Visual Studio از دو ابزار task runner مبتنی برا جاوا اسکریپت به نام‌های Gulp و Grunt بهره می‌برد. از این ابزارها با استفاده از ASP.NET Core Web Application template می‌توان در ASP.NET Core استفاده کرد.
همچنین امکان استفاده از Bower که یک package manager (مانند NuGet) برای وب است، وجود دارد. معمولاً از Bower برای نصب فایل‌های CSS ، فونت‌ها، framework‌های سمت کلاینت و کتابخانه‌های جاوا اسکریپت استفاده می‌شود. اگرچه بسیاری از package‌ها در NuGet هم وجود دارند، اما تمرکز بیشتر NuGet بر روی کتابخانه‌های دات‌نتی است.
نصب و استفاده‌ی سایر library‌های سمت کلاینت مانند Bootstrap ، Knockout.js ، Angular JS  و زبان TypeScript نیز در Visual Studio و هماهنگی آن با ASP.NET Core نیز بسیار ساده است.
پس همین حالا دست به کار شوید و با نصب -حداقل - Microsoft Visual Studio 2015 Update 3 بر روی ویندوز یا Visual Studio Code  بر روی هر سیستم عاملی از برنامه‌نویسی با ASP.NET Core لذت ببرید!
منابع :
مطالب
امن سازی برنامه‌های ASP.NET Core توسط IdentityServer 4x - قسمت چهاردهم- آماده شدن برای انتشار برنامه
در «قسمت دهم- ذخیره سازی اطلاعات کاربران IDP در بانک اطلاعاتی»، اطلاعات TestUser تنظیم شده‌ی در کلاس Config برنامه‌ی IDP را به بانک اطلاعاتی منتقل کردیم که در نتیجه‌ی آن سه جدول Users، UserClaims و UserLogins، تشکیل شدند. در اینجا می‌خواهیم سایر قسمت‌های کلاس Config را نیز به بانک اطلاعاتی منتقل کنیم.


تنظیم مجوز امضای توکن‌های IDP

namespace DNT.IDP
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddIdentityServer()
                .AddDeveloperSigningCredential()
                .AddCustomUserStore()
                .AddInMemoryIdentityResources(Config.GetIdentityResources())
                .AddInMemoryApiResources(Config.GetApiResources())
                .AddInMemoryClients(Config.GetClients());
تا اینجا تنظیمات کلاس آغازین برنامه چنین شکلی را دارد که AddCustomUserStore آن‌را در قسمت دهم به آن افزودیم.
مرحله‌ی بعد، تغییر AddDeveloperSigningCredential به یک نمونه‌ی واقعی است. استفاده‌ی از روش فعلی آن چنین مشکلاتی را ایجاد می‌کند:
- اگر برنامه‌ی IDP را در سرورهای مختلفی توزیع کنیم و این سرورها توسط یک Load balancer مدیریت شوند، هر درخواست رسیده، به سروری متفاوت هدایت خواهد شد. در این حالت هر برنامه نیز مجوز امضای توکن متفاوتی را پیدا می‌کند. برای مثال اگر یک توکن دسترسی توسط سرور A امضاء شود، اما در درخواست بعدی رسیده، توسط مجوز سرور B تعیین اعتبار شود، این اعتبارسنجی با شکست مواجه خواهد شد.
- حتی اگر از یک Load balancer استفاده نکنیم، به طور قطع Application pool برنامه در سرور، در زمانی خاص Recycle خواهد شد. این مورد DeveloperSigningCredential تنظیم شده را نیز ریست می‌کند. یعنی با ری‌استارت شدن Application pool، کلیدهای مجوز امضای توکن‌ها تغییر می‌کنند که در نهایت سبب شکست اعتبارسنجی توکن‌های صادر شده‌ی توسط IDP می‌شوند.

بنابراین برای انتشار نهایی برنامه نمی‌توان از DeveloperSigningCredential فعلی استفاده کرد و نیاز است یک signing certificate را تولید و تنظیم کنیم. برای این منظور از برنامه‌ی makecert.exe مایکروسافت که جزئی از SDK ویندوز است، استفاده می‌کنیم. این فایل را از پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP\MakeCert نیز می‌توانید دریافت کنید.
سپس دستور زیر را با دسترسی admin اجرا کنید:
 makecert.exe -r -pe -n "CN=DntIdpSigningCert" -b 01/01/2018 -e 01/01/2025 -eku 1.3.6.1.5.5.7.3.3 -sky signature -a sha256 -len 2048 -ss my -sr LocalMachine
در اینجا تاریخ شروع و پایان اعتبار مجوز ذکر شده‌اند. همچنین نتیجه‌ی آن به صورت خودکار در LocalMachine certificate store ذخیره می‌شود. به همین جهت اجرای آن نیاز به دسترسی admin را دارد.
پس از آن در قسمت run ویندوز، دستور mmc را وارد کرده و enter کنید. سپس از منوی File گزینه‌ی Add remove span-in را انتخاب کنید. در اینجا certificate را add کنید. در صفحه‌ی باز شده Computer Account و سپس Local Computer را انتخاب کنید و در نهایت OK. اکنون می‌توانید این مجوز جدید را در قسمت «Personal/Certificates»، مشاهده کنید:


در اینجا Thumbprint این مجوز را در حافظه کپی کنید؛ از این جهت که در ادامه از آن استفاده خواهیم کرد.

چون این مجوز از نوع self signed است، در قسمت Trusted Root Certification Authorities قرار نگرفته‌است که باید این انتقال را انجام داد. در غیراینصورت می‌توان توسط آن توکن‌های صادر شده را امضاء کرد اما به عنوان یک توکن معتبر به نظر نخواهند رسید.
در ادامه این مجوز جدید را انتخاب کرده و بر روی آن کلیک راست کنید. سپس گزینه‌ی All tasks -> export را انتخاب کنید. نکته‌ی مهمی را که در اینجا باید رعایت کنید، انتخاب گزینه‌ی «yes, export the private key» است. کپی و paste این مجوز از اینجا به جایی دیگر، این private key را export نمی‌کند. در پایان این عملیات، یک فایل pfx را خواهید داشت.
- در آخر نیاز است این فایل pfx را در مسیر «Trusted Root Certification Authorities/Certificates» قرار دهید. برای اینکار بر روی نود certificate آن کلیک راست کرده و گزینه‌ی All tasks -> import را انتخاب کنید. سپس مسیر فایل pfx خود را داده و این مجوز را import نمائید.

پس از ایجاد مجوز امضای توکن‌ها و انتقال آن به Trusted Root Certification Authorities، نحوه‌ی معرفی آن به IDP به صورت زیر است:
namespace DNT.IDP
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddIdentityServer()
                .AddSigningCredential(loadCertificateFromStore())
                .AddCustomUserStore()
                .AddInMemoryIdentityResources(Config.GetIdentityResources())
                .AddInMemoryApiResources(Config.GetApiResources())
                .AddInMemoryClients(Config.GetClients());
        }

        private X509Certificate2 loadCertificateFromStore()
        {
            var thumbPrint = Configuration["CertificateThumbPrint"];
            using (var store = new X509Store(StoreName.My, StoreLocation.LocalMachine))
            {
                store.Open(OpenFlags.ReadOnly);
                var certCollection = store.Certificates.Find(X509FindType.FindByThumbprint, thumbPrint, true);
                if (certCollection.Count == 0)
                {
                    throw new Exception("The specified certificate wasn't found.");
                }
                return certCollection[0];
            }
        }

        private X509Certificate2 loadCertificateFromFile()
        {
            // NOTE:
            // You should check out the identity of your application pool and make sure
            // that the `Load user profile` option is turned on, otherwise the crypto susbsystem won't work.
            var certificate = new X509Certificate2(
                fileName: Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), "wwwroot", "app_data", 
                    Configuration["X509Certificate:FileName"]),
                password: Configuration["X509Certificate:Password"],
                keyStorageFlags: X509KeyStorageFlags.MachineKeySet | X509KeyStorageFlags.PersistKeySet |
                                 X509KeyStorageFlags.Exportable);
            return certificate;
        }
    }
}
متد کمکی loadCertificateFromStore، بر اساس thumbPrint مجوز تولید شده، آن‌را بارگذاری می‌کند. سپس این مجوز، توسط متد AddSigningCredential به IdentityServer معرفی خواهد شد و یا اگر فایل pfx ای را دارید، می‌توانید از متد loadCertificateFromFile استفاده کنید. این متد برای اینکه در IIS به درستی کار کند، نیاز است در خواص Application pool سایت IDP، گزینه‌ی Load user profile را انتخاب کرده باشید (مهم!).

پس از این تغییرات، برنامه را اجرا کنید. سپس مسیر discovery document را طی کرده و آدرس jwks_uri آن‌را در مرورگر باز کنید. در اینجا خاصیت kid نمایش داده شده با thumbPrint مجوز یکی است.
https://localhost:6001/.well-known/openid-configuration
https://localhost:6001/.well-known/openid-configuration/jwks


انتقال سایر قسمت‌های فایل Config برنامه‌ی IDP به بانک اطلاعاتی

قسمت آخر آماده سازی برنامه برای انتشار آن، انتقال سایر داده‌های فایل Config، مانند Resources و Clients برنامه‌ی IDP، به بانک اطلاعاتی است. البته هیچ الزامی هم به انجام اینکار نیست. چون اگر تعداد برنامه‌های متفاوتی که در سازمان قرار است از IDP استفاده کنند، کم است، تعریف مستقیم آن‌ها داخل فایل Config برنامه‌ی IDP، مشکلی را ایجاد نمی‌کند و این تعداد رکورد الزاما نیازی به بانک اطلاعاتی ندارند. اما اگر بخواهیم امکان به روز رسانی این اطلاعات را بدون نیاز به کامپایل مجدد برنامه‌ی IDP توسط یک صفحه‌ی مدیریتی داشته باشیم، نیاز است آن‌ها را به بانک اطلاعاتی منتقل کنیم. این مورد مزیت به اشتراک گذاری یک چنین اطلاعاتی را توسط Load balancers نیز میسر می‌کند.
البته باید درنظر داشت قسمت دیگر اطلاعات IdentityServer شامل refresh tokens و reference tokens هستند. تمام این‌ها اکنون در حافظه ذخیره می‌شوند که با ری‌استارت شدن Application pool برنامه از بین خواهند رفت. بنابراین حداقل در این مورد استفاده‌ی از بانک اطلاعاتی اجباری است.
خوشبختانه قسمت عمده‌ی این کار توسط خود تیم IdentityServer توسط بسته‌ی IdentityServer4.EntityFramework انجام شده‌است که در اینجا از آن استفاده خواهیم کرد. البته در اینجا این بسته‌ی نیوگت را مستقیما مورد استفاده قرار نمی‌دهیم. از این جهت که نیاز به 2 رشته‌ی اتصالی جداگانه و دو Context جداگانه را دارد که داخل خود این بسته تعریف شده‌است و ترجیح می‌دهیم که اطلاعات آن‌را با ApplicationContext خود یکی کنیم.
برای این منظور آخرین سورس کد پایدار آن‌را از این آدرس دریافت کنید:
https://github.com/IdentityServer/IdentityServer4.EntityFramework/releases

انتقال موجودیت‌ها به پروژه‌ی DNT.IDP.DomainClasses

در این بسته‌ی دریافتی، در پوشه‌ی src\IdentityServer4.EntityFramework\Entities آن، کلاس‌های تعاریف موجودیت‌های متناظر با منابع IdentityServer قرار دارند. بنابراین همین فایل‌ها را از این پروژه استخراج کرده و به پروژه‌ی DNT.IDP.DomainClasses در پوشه‌ی جدید IdentityServer4Entities اضافه می‌کنیم.
البته در این حالت پروژه‌ی DNT.IDP.DomainClasses نیاز به این وابستگی‌ها را خواهد داشت:
<Project Sdk="Microsoft.NET.Sdk">  
  <PropertyGroup>
    <TargetFramework>netstandard2.0</TargetFramework>
  </PropertyGroup>
  <ItemGroup>
    <PackageReference Include="System.ComponentModel.Annotations" Version="4.3.0" />
    <PackageReference Include="IdentityServer4" Version="2.2.0" />
  </ItemGroup>
</Project>
پس از این انتقال، فضاهای نام این کلاس‌ها را نیز اصلاح می‌کنیم؛ تا با پروژه‌ی جاری تطابق پیدا کنند.


انتقال تنظیمات روابط بین موجودیت‌ها، به پروژه‌ی DNT.IDP.DataLayer

در فایل src\IdentityServer4.EntityFramework\Extensions\ModelBuilderExtensions.cs بسته‌ی دریافتی، تعاریف تنظیمات این موجودیت‌ها به همراه نحوه‌ی برقراری ارتباطات بین آن‌ها قرار دارد. بنابراین این اطلاعات را نیز از این فایل استخراج و به پروژه‌ی DNT.IDP.DataLayer اضافه می‌کنیم. البته در اینجا از روش IEntityTypeConfiguration برای قرار هر کدام از تعاریف یک در کلاس مجزا استفاده کرده‌ایم.
پس از این انتقال، به کلاس Context برنامه مراجعه کرده و توسط متد builder.ApplyConfiguration، این فایل‌های IEntityTypeConfiguration را معرفی می‌کنیم.


تعاریف DbSetهای متناظر با موجودیت‌های منتقل و تنظیم شده در پروژه‌ی DNT.IDP.DataLayer

پس از انتقال موجودیت‌ها و روابط بین آن‌ها، دو فایل DbContext را در این بسته‌ی دریافتی خواهید یافت:
الف) فایل src\IdentityServer4.EntityFramework\DbContexts\ConfigurationDbContext.cs
این فایل، موجودیت‌های تنظیمات برنامه مانند Resources و Clients را در معرض دید EF Core قرار می‌دهد.
سپس فایل src\IdentityServer4.EntityFramework\Interfaces\IConfigurationDbContext.cs نیز جهت استفاده‌ی از این DbContext در سرویس‌های این بسته‌ی دریافتی تعریف شده‌است.
ب) فایل src\IdentityServer4.EntityFramework\DbContexts\PersistedGrantDbContext.cs
این فایل، موجودیت‌های ذخیره سازی اطلاعات مخصوص IDP را مانند refresh tokens و reference tokens، در معرض دید EF Core قرار می‌دهد.
همچنین فایل src\IdentityServer4.EntityFramework\Interfaces\IPersistedGrantDbContext.cs نیز جهت استفاده‌ی از این DbContext در سرویس‌های این بسته‌ی دریافتی تعریف شده‌است.

ما در اینجا DbSetهای هر دوی این DbContext‌ها را در ApplicationDbContext خود، خلاصه و ادغام می‌کنیم.


انتقال نگاشت‌های AutoMapper بسته‌ی دریافتی به پروژه‌ی جدید DNT.IDP.Mappings

در پوشه‌ی src\IdentityServer4.EntityFramework\Mappers، تعاریف نگاشت‌های AutoMapper، برای تبدیلات بین موجودیت‌های برنامه و IdentityServer4.Models انجام شده‌است. کل محتویات این پوشه را به یک پروژه‌ی Class library جدید به نام DNT.IDP.Mappings منتقل و فضاهای نام آن‌را نیز اصلاح می‌کنیم.


انتقال src\IdentityServer4.EntityFramework\Options به پروژه‌ی DNT.IDP.Models

در پوشه‌ی Options بسته‌ی دریافتی سه فایل موجود هستند:
الف) Options\ConfigurationStoreOptions.cs
این فایل، به همراه تنظیمات نام جداول متناظر با ذخیره سازی اطلاعات کلاینت‌ها است. نیازی به آن نداریم؛ چون زمانیکه موجودیت‌ها و تنظیمات آن‌ها را به صورت مستقیم در اختیار داریم، نیازی به فایل تنظیمات ثالثی برای انجام اینکار نیست.
ب) Options\OperationalStoreOptions.cs
این فایل، تنظیمات نام جداول مرتبط با ذخیره سازی توکن‌ها را به همراه دارد. به این نام جداول نیز نیازی نداریم. اما این فایل به همراه سه تنظیم زیر جهت پاکسازی دوره‌ای توکن‌های قدیمی نیز هست:
namespace IdentityServer4.EntityFramework.Options
{
    public class OperationalStoreOptions
    {
        public bool EnableTokenCleanup { get; set; } = false;
        public int TokenCleanupInterval { get; set; } = 3600;
        public int TokenCleanupBatchSize { get; set; } = 100;
    }
}
از این تنظیمات در سرویس TokenCleanup استفاده می‌شود. به همین جهت همین سه مورد را به پروژه‌ی DNT.IDP.Models منتقل کرده و سپس بجای اینکه این کلاس را مستقیما در سرویس TokenCleanup تزریق کنیم، آن‌را از طریق سیستم Configuration و فایل appsettings.json به این سرویس تزریق می‌کنیم؛ به کمک سرویس توکار IOptions خود ASP.NET Core:
public TokenCleanup(
  IServiceProvider serviceProvider, 
  ILogger<TokenCleanup> logger, 
  IOptions<OperationalStoreOptions> options)
ج) Options\TableConfiguration.cs
کلاسی است به همراه خواص نام اسکیمای جداول که در دو کلاس تنظیمات قبلی بکار رفته‌است. نیازی به آن نداریم.


انتقال سرویس‌های IdentityServer4.EntityFramework به پروژه‌ی DNT.IDP.Services

بسته‌ی دریافتی، شامل دو پوشه‌ی src\IdentityServer4.EntityFramework\Services و src\IdentityServer4.EntityFramework\Stores است که سرویس‌های آن‌را تشکیل می‌دهند (جمعا 5 سرویس TokenCleanup، CorsPolicyService، ClientStore، PersistedGrantStore و ResourceStore). بنابراین این سرویس‌ها را نیز مستقیما از این پوشه‌ها به پروژه‌ی DNT.IDP.Services کپی خواهیم کرد.
همانطور که عنوان شد دو فایل Interfaces\IConfigurationDbContext.cs و Interfaces\IPersistedGrantDbContext.cs برای دسترسی به دو DbContext این بسته‌ی دریافتی در سرویس‌های آن، تعریف شده‌اند و چون ما در اینجا صرفا یک ApplicationDbContext را داریم که از طریق IUnitOfWork، در دسترس لایه‌ی سرویس قرار می‌گیرد، ارجاعات به دو اینترفیس یاد شده را با IUnitOfWork تعویض خواهیم کرد تا مجددا قابل استفاده شوند.


انتقال متدهای الحاقی معرفی سرویس‌های IdentityServer4.EntityFramework به پروژه‌ی DNT.IDP

پس از انتقال قسمت‌های مختلف IdentityServer4.EntityFramework به لایه‌های مختلف برنامه‌ی جاری، اکنون نیاز است سرویس‌های آن‌را به برنامه معرفی کرد که در نهایت جایگزین متدهای فعلی درون حافظه‌ای کلاس آغازین برنامه‌ی IDP می‌شوند. خود این بسته در فایل زیر، به همراه متدهایی الحاقی است که این معرفی را انجام می‌دهند:
src\IdentityServer4.EntityFramework\Extensions\IdentityServerEntityFrameworkBuilderExtensions.cs
به همین جهت این فایل را به پروژه‌ی وب DNT.IDP ، منتقل خواهیم کرد؛ همانجایی که در قسمت دهم AddCustomUserStore را تعریف کردیم.
این کلاس پس از انتقال، نیاز به تغییرات ذیل را دارد:
الف) چون یکسری از کلاس‌های تنظیمات را حذف کردیم و نیازی به آن‌ها نداریم، آن‌ها را نیز به طور کامل از این فایل حذف می‌کنیم. تنها تنظیم مورد نیاز آن، OperationalStoreOptions است که اینبار آن‌را از فایل appsettings.json دریافت می‌کنیم. بنابراین ذکر این مورد نیز در اینجا اضافی است.
ب) در آن، دو Context موجود در بسته‌ی اصلی IdentityServer4.EntityFramework مورد استفاده قرار گرفته‌اند. ما در اینجا آن‌ها را نیز با تک Context برنامه‌ی خود تعویض می‌کنیم.
ج) در آن سرویسی به نام TokenCleanupHost تعریف شده‌است. آن‌را نیز به لایه‌ی سرویس‌ها منتقل می‌کنیم. همچنین در امضای سازنده‌ی آن بجای تزریق مستقیم OperationalStoreOptions از <IOptions<OperationalStoreOptions استفاده خواهیم کرد.
نگارش نهایی و تمیز شده‌ی IdentityServerEntityFrameworkBuilderExtensions را در اینجا مشاهده می‌کنید.


افزودن متدهای الحاقی جدید به فایل آغازین برنامه‌ی IDP

پس از انتقال IdentityServerEntityFrameworkBuilderExtensions به پروژه‌ی DNT.IDP، اکنون نوبت به استفاده‌ی از آن است:
namespace DNT.IDP
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddIdentityServer()
                .AddSigningCredential(loadCertificateFromStore())
                .AddCustomUserStore()
                .AddConfigurationStore()
                .AddOperationalStore();
به این ترتیب متدهای الحاقی جدید AddConfigurationStore و AddOperationalStore جهت معرفی محل‌های ذخیره سازی اطلاعات کاربران، منابع و توکن‌های IdentityServer مورد استفاده قرار می‌گیرند.


اجرای Migrations در پروژه‌ی DNT.IDP.DataLayer

پس از پایان این نقل و انتقالات، اکنون نیاز است ساختار بانک اطلاعاتی برنامه را بر اساس موجودیت‌ها و روابط جدید بین آن‌ها، به روز رسانی کنیم. به همین جهت فایل add_migrations.cmd موجود در پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP.DataLayer را اجرا می‌کنیم تا کلاس‌های Migrations متناظر تولید شوند و سپس فایل update_db.cmd را اجرا می‌کنیم تا این تغییرات، به بانک اطلاعاتی برنامه نیز اعمال گردند.


انتقال اطلاعات فایل درون حافظه‌ای Config، به بانک اطلاعاتی برنامه

تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنیم، دیگر کار نمی‌کند. چون جداول کلاینت‌ها و منابع آن خالی هستند. به همین جهت نیاز است اطلاعات فایل درون حافظه‌ای Config را به بانک اطلاعاتی منتقل کنیم. برای این منظور سرویس ConfigSeedDataService را به برنامه اضافه کرده‌ایم:
    public interface IConfigSeedDataService
    {
        void EnsureSeedDataForContext(
            IEnumerable<IdentityServer4.Models.Client> clients,
            IEnumerable<IdentityServer4.Models.ApiResource> apiResources,
            IEnumerable<IdentityServer4.Models.IdentityResource> identityResources);
    }
این سرویس به کمک اطلاعات Mappings مخصوص AutoMapper این پروژه، IdentityServer4.Models تعریف شده‌ی در کلاس Config درون حافظه‌ای را به موجودیت‌های اصلی DNT.IDP.DomainClasses.IdentityServer4Entities تبدیل و سپس در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌کند.
برای استفاده‌ی از آن، به کلاس آغازین برنامه‌ی IDP مراجعه می‌کنیم:
namespace DNT.IDP
{
    public class Startup
    {
        public void Configure(IApplicationBuilder app, IHostingEnvironment env)
        {
    // ...
            initializeDb(app);
            seedDb(app);
    // ...
        }
        
        private static void seedDb(IApplicationBuilder app)
        {
            var scopeFactory = app.ApplicationServices.GetRequiredService<IServiceScopeFactory>();
            using (var scope = scopeFactory.CreateScope())
            {
                var configSeedDataService = scope.ServiceProvider.GetService<IConfigSeedDataService>();
                configSeedDataService.EnsureSeedDataForContext(
                    Config.GetClients(),
                    Config.GetApiResources(),
                    Config.GetIdentityResources()
                    );
            }
        }
در اینجا توسط متد seedDb، متدهای درون حافظه‌ای کلاس Config به سرویس ConfigSeedDataService ارسال شده، توسط Mappings تعریف شده، به معادل‌های موجودیت‌های برنامه تبدیل و سپس در بانک اطلاعاتی ذخیره می‌شوند.


آزمایش برنامه

پس از اعمال این تغییرات، برنامه‌ها را اجرا کنید. سپس به بانک اطلاعاتی آن مراجعه نمائید. در اینجا لیست جداول جدیدی را که اضافه شده‌اند ملاحظه می‌کنید:


همچنین برای نمونه، در اینجا اطلاعات منابع منتقل شده‌ی به بانک اطلاعاتی، از فایل Config، قابل مشاهده هستند:


و یا قسمت ذخیره سازی خودکار توکن‌های تولیدی توسط آن نیز به درستی کار می‌کند:





کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
برای اجرای برنامه:
- ابتدا به پوشه‌ی src\WebApi\ImageGallery.WebApi.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا WebAPI برنامه راه اندازی شود.
- سپس به پوشه‌ی src\IDP\DNT.IDP مراجعه کرده و و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا برنامه‌ی IDP راه اندازی شود.
- در آخر به پوشه‌ی src\MvcClient\ImageGallery.MvcClient.WebApp وارد شده و dotnet_run.bat آن‌را اجرا کنید تا MVC Client راه اندازی شود.
اکنون که هر سه برنامه در حال اجرا هستند، مرورگر را گشوده و مسیر https://localhost:5001 را درخواست کنید. در صفحه‌ی login نام کاربری را User 1 و کلمه‌ی عبور آن‌را password وارد کنید.