مطالب
استفاده از popBox برای کوچک کردن خودکار تصاویر بزرگ

یکی از دوستان در قسمت تماس با من پیغام گذاشته بود که چگونه تصاویر یک صفحه را می‌شود به صورت موقت کوچک کرد؟ برای نمونه، این مشکلی است که در فوروم‌ها زیاد وجود دارد. گاهی از اوقات یکی از کاربران تصویری را ارسال می‌کند که اندازه‌ی آن در حد یک تابلوی دیواری است!
با استفاده از محصول سورس بازی به نام popBox می‌توان تصاویر دلخواهی را ابتدا با اندازه‌ی کوچک در صفحه نشان داد و پس از کلیک بر روی آن، تصویر به اندازه اصلی آن نمایش داده خواهد شد. به این صورت صفحه از شکل نخواهد افتاد. این اسکریپت از آدرس زیر قابل دریافت است:
http://www.c6software.com/products/popbox/default.aspx
نحوه استفاده و مثال‌های مربوطه هم در همان آدرس قابل مشاهده است و نکته خاصی ندارد.

اما این روش یا روش‌های مشابه آن یک مشکل دارند. اعمال آن‌ها باید به صورت دستی صورت گیرد. یعنی باید دقیقا مشخص کنیم که این تصویر معلوم در ابتدا به اندازه‌ی مشخصی نمایش داده شود و سایر تنظیمات مربوطه اعمال گردد. این روش در سایت‌های پویا عملا پاسخگو نخواهد بود. زمانیکه کاربری مطلبی را ارسال می‌کند یا باید در سورس‌های موجود دست برد و به تصاویر ارسالی به صورت خودکار تنظیمات مربوط به popbox‌ را اضافه کرد، یا اینکه هر بار مطالب را پس از ارسال به صورت دستی ویرایش کرد یا روش‌هایی مانند این.

با استفاده از jQuery ، اسکریپت selectAll.js را به این مجموعه اضافه کردم. ابتدا تمامی تصاویر صفحه پیدا می‌شوند و سپس به آنهایی که طول و عرض بزرگتری از حد مجاز دارند به صورت خودکار ویژگی‌های popBox افزوده خواهد شد. چون این روش اسکریپتی است : الف) نیازی به تغییر در سورس‌های موجود نیست. ب) توسط هر تکنولوژی سمت سروری نیز قابل استفاده است. ج) به صورت خودکار به تمامی تصاویر بزرگ صفحه اعمال می‌شود و نیازی به ویرایش دستی هیچ موردی جهت اعمال ویژگی‌های مورد نظر وجود نخواهد داشت.

نکته جالبی که با jQuery وجود دارد، روال رخ‌داد گردان document.ready آن است. این رخداد پیش از window.onload استاندارد و زمانیکه DOM آماده استفاده است فراخوانی می‌شود.

برای استفاده از آن ابتدا باید دو فولدر scripts و images به سرور کپی شوند. سپس سه سطر زیر را به هدر صفحه اضافه کنید (به سورس صفحه sample.html فایل پیوست می‌توان مراجعه کرد):

<script src="scripts/jquery.min.js" type="text/javascript"></script>
<script src="scripts/PopBox.js" type="text/javascript"></script>
<script type="text/javascript" src="scripts/selectAll.js"></script>

در مورد سایر تنظیمات، فایل selectAll.js را گشوده و موارد زیر را در صورت لزوم ویرایش نمائید:
popBoxWaitImage.src = "images/spinner40.gif";
popBoxRevertImage = "images/magminus.gif";
popBoxPopImage = "images/magplus.gif";
popBoxRevertText = "کوچک‌ نمایی";
popBoxPopText = "بزرگ‌ نمایی";
popBoxCaptionMoreText = "بیشتر";
popBoxCaptionLessText = "کمتر";
MaximumAllowedWidth = 500;
MaximumAllowedHeight = 480;

در این فایل قسمتی از تابع rescaleImage از سایت stack overflow قرض گرفته شد و تغییرات لازم جهت اعمال ویژگی‌های popbox‌ به آن اعمال گردید. با استفاده از این تابع نسبت‌های طول و عرض تصویر به میزان ثابتی کوچک می‌شوند و تصویر کوچک شده با کیفیت بهتری نمایش داده خواهد شد.
موارد ذکر شده را از این آدرس می‌توانید دریافت نمائید.


مطالب
کمی درباره httpmodule
قبل از اینکه به httpmodule‌ها بپردازیم، اجازه بدید کمی در در مورد  httphandler  اطلاعات کسب کنیم. httphandler ویژگی است که از asp.net  به بعد ایجاد شد و در asp کلاسیک خبری از آن نیست.
یک httphandler کامپوننتی است که از طریق اینترفیس System.Web.IHttpHandler پیاده سازی میشود و به پردازش درخواست‌های رسیده از httprequest رسیدگی می‌کند.
فرض کنید کاربری درخواست صفحه default.aspx را کرده است و سرور هم پاسخ آن را می‌دهد. در واقع پردازش اینکه چه پاسخی باید به کاربر یا کلاینت ارسال شود بر عهده این کامپوننت می‌باشد. برای وب سرویس هم موضوع به همین صورت است؛ هر نوع درخواست HTTP از این طریق انجام می‌شود.
حال به سراغ httpmodule می‌رویم. httpmodule‌ها اسمبلی یا ماژول‌هایی هستن که بر سر راه هر درخواست کاربر از سرور قرار گرفته و قبل از اینکه درخواست شما به httphandler برسد، اول از فیلتر این‌ها رد می‌شود. در واقع موقعی که شما درخواست صفحه default.aspx را می‌کنید، درخواست شما به موتور asp.net ارسال می‌شود و از میان فیلترهایی رد می‌شود تا به دست httphandler برای پردازش خروجی برسد. برای همین اگر گاهی به جای گفتن asp.net engine عبارت asp.net pipeline هم میگویند همین هست؛ چون درخواست شما از بین بخش‌های زیادی می‌گذرد تا به httphandler برسد که httpmodule یکی از آن بخش هاست. با هر درخواستی که سرور ارسال می‌شود، httpmodule‌ها صدا زده می‌شوند و به برنامه نویس امکان بررسی اطلاعات درخواستی و پردازش درخواست‌ها را در ورودی و خروجی، می‌دهد و شما میتوانید هر عملی را که نیاز دارید انجام دهید. تعدادی از این ماژول‌های آماده، همان state‌ها و Authentication می‌باشند.
تصویر زیر نحوه‌ی ارسال و بازگشت یک درخواست را به سمت httphandler نشان می‌دهد


برنامه نویس هم میتواند با استفاده از اینترفیس‌های IHttpModule و IHttpHandler در درخواست‌ها دخالت نماید.
برای شروع یک کلاس ایجاد کنید که اینترفیس IHttpModule را پیاده سازی می‌کند. شما دو متد را باید در این کلاس بنویسید؛ یکی Init و دیگر Dispose. همانطور که مطلع هستید، اولی در ابتدای ایجاد شیء و دیگر موقع از دست رفتن شی صدا زده می‌شود.
متد Init یک آرگومان از نوع httpapplication دارد که مانند رسم نامگذاری متغیرها، بیشتر به اسم context یا app نام گذاری می‌شوند:
public void Init(HttpApplication app)
{
   app.BeginRequest += new EventHandler(OnBeginRequest);
}

public void Dispose(){ }
همانطور که می‌بینید این شیء یک رویداد دارد که ما این رویداد را به تابعی به نام OnBeginRequest متصل کردیم. سایر رویداد‌های موجود در httpapplication  به شرح زیر می‌باشند:
 BeginRequest  این رویداد اولین رویدادی است که اجرا می‌شود، هر نوع عملی که میخواهید در ابتدای ارسال درخواست انجام دهید، باید در این قسمت قرار بگیرد؛ مثلا قرار دادن یک بنر بالای صفحه 
AuthenticateRequest خود دانت از یک سیستم امنیتی توکار بهره مند است و اگر می‌خواهید در مورد آن خصوصی سازی انجام بدهید، این رویداد می‌تواند کمکتان کند 
AuthorizeRequest بعد از رویداد بالا، این رویداد برای شناسایی انجام می‌شود. مثلا دسترسی ها؛ دسترسی به قسمت هایی خاصی از منابع به او داده شود و قسمت هایی بعضی از منابع از او گرفته شود.
ResolveRequestCache این رویداد برای کش کردن اطلاعات استفاده می‌شود. خود دانت تمامی این رویدادها را به صورت تو کار فراهم آورده است؛ ولی اگر باز خصوصی سازی خاصی مد نظر شماست می‌توانید در این قسمت‌ها، تغییراتی را اعمال کنید. مثلا ایجاد file caching به جای memory cache و ... 
AcquireRequestState این قسمت برای مدیریت state می‌باشد مثلا مدیریت session ها
PreRequestHandlerExecute این رویداد قبل از httphandler اجرا می‌شود.
PostRequestHandlerExecute این رویداد بعد از httphandler اجرا می‌شود.
ReleaseRequestState این رویداد برای این صدا زده می‌شود که به شما بگوید عملیات درخواست پایان یافته است و باید state‌های ایجاد شده را release یا رها کنید.
UpdateRequestCache   برای خصوصی سازی output cache بکار می‌رود.
EndRequest عملیات درخواست پایان یافته است. در صورتیکه قصد نوشتن دیباگری در طی تمامی عملیات دارید، میتواند به شما کمک کند. 
PreSendRequestHeaders این رویداد قبل از ارسال طلاعات هدر هست. اگر قصد اضافه کردن اطلاعاتی به هدر دارید، این رویداد را به کار ببرید.
PreSendRequestContent  این رویداد موقعی صدا زده می‌شود که متد response.flush فراخوانی شود.، اگر می‌خواهید به محتوا چیزی اضافه کنید، از اینجا کمک بگیرید.
Error این رویداد موقعی رخ می‌دهد که یک استثنای مدیریت نشده رخ بدهد. برای نوشتن سیستم خطایابی خصوصی از این قسمت عمل کنید.
Disposed  این رویداد موقعی صدا زده میشود که درخواست، بنا به هر دلیلی پایان یافته است. برای عملیات پاکسازی و .. می‌شود از آن استفاده کرد. مثلا یک جور rollback برای کارهای انجام گرفته.

کد زیر را در نظر بگیرید:
کد زیر یک رویداد را تعریف کرده و سپس خود httpapplication را به عنوان sender استفاده می‌کند.
در اینجا قصد داریم یکی از صفحات را در خروجی تغییر دهیم. آدرس تایپ شده همان باشد ولی صفحه‌ی درخواست شده، صفحه‌ی دیگری است. این کار موقعی بیشتر کاربردی است که آدرس یک صفحه تغییر کرده و کاربر آدرس قبلی را وارد می‌کند. حالا یا از طریق بوک مارک یا از طریق یک لینک، در یک جای دیگر و شما میخواهید او را به صفحه‌ای جدید انتقال دهید، ولی در نوار آدرس، همان آدرس قبلی باقی بماند. همچنین کار دیگری که قرار است انجام بگیرد محاسبه مدت زمان رسیدگی به درخواست را محاسبه کند ، برای همین در رویداد BeginRequest زمان شروع درخواست را ذخیره و در رویداد EndRequest با به دست آوردن اختلاف زمان فعلی با زمان شروع به مدت زمان مربوطه پی خواهیم برد.
با استفاده از app.Context.Request.RawUrl آدرس اصلی و درخواست شده را یافته و در صورتی که شامل نام صفحه مربوطه بود، با نام صفحه‌ی جدید جابجا می‌کنیم تا اطلاعات به صفحه‌ی جدید پاس شوند ولی در نوار آدرس، هنوز آدرس قبلی یا درخواست شده، قابل مشاهده است.
در خط ["app.Context.Items["start  که یک کلاس ارث بری شده از اینترفیس IDictionary است، بر اساس کلید، داده شما را ذخیره و در مواقع لزوم در هر رویداد به شما باز می‌گرداند.
 public class UrlPath : IHttpModule
    {
        public void Init(HttpApplication app)
        {
            app.BeginRequest+=new EventHandler(_BeginRequest);
            app.EndRequest+=new EventHandler(_EndRequest);
        }

        public void Dispose()
        {

        }

         void _BeginRequest(object sender, EventArgs e)
         {
             
             HttpApplication app = (HttpApplication) sender;
             app.Context.Items["start"] = DateTime.Now;

             if (app.Context.Request.RawUrl.ToLower().Contains("tours_list.aspx"))
             {
                 app.Context.RewritePath(app.Context.Request.RawUrl.ToLower().Replace("tours_list.aspx","tours_cat.aspx"));
             }

         }
         void _EndRequest(object sender, EventArgs e)
         {
             HttpApplication app = (HttpApplication)sender;
             string log = (DateTime.Now - DateTime.Parse(app.Context.Items["start"].ToString())).ToString();
             Debugger.Log(0,"duration","request took " + log+Environment.NewLine); 
             
         } 
    }
حالا باید کلاس نوشته شده را به عنوان یک httpmodule به سیستم معرفی کنیم. به همین منظور وارد web.config شوید و کلاس جدید را معرفی کنید:
  <httpModules>
     <add name="UrlPath" type="UrlPath"/> 
   </httpModules>
اگر کلاس شما داخل یک namespace قرار دارد، در قسمت type حتما قبل از نام کلاس، آن را تعریف کنید namspace.ClassName
حالا دیگر کلاس UrlPath  به عنوان یک httpmodule به سیستم معرفی شده است. تگ httpmodule را بین تگ <system.web> قرار داده ایم.
در ادامه پروژه را start بزنید تا نتیجه کار را ببینید:
اگر IIS شما، هم نسخه‌ی IIS من باشد، نباید تفاوتی مشاهده کنید و می‌بینید که درخواست‌ها هیچ تغییری نکردند؛ چرا که اصلا httpmodule اجرا نشده است. در واقع در نسخه‌های قدیمی IIS یعنی 6 به قبل، این تعریف درست است ولی از نسخه‌ی 7 به بعد IIS، روش دیگری برای تعریف را قبول دارد و باید تگ httpmodule، بین دو تگ <syste.webserver> قرار بگیرد و نام تگ httpmodule به module تغییر پیدا کند.
پس کد فوق به این صورت تغییر می‌کند:
<system.webServer>
  
    <modules>
      <add name="UrlRewrite" type="UrlRewrite"/>
    </modules>
</system.webServer>
حالا اگر قصدا دارید که پروژه‌ی شما در هر دو IIS مورد حمایت قرار گیرد، باید این ماژول را در هر دو جا معرفی کرده و در تگ system.webserver  نیاز است تگ زیر تعریف شود که به طوری پیش فرض در webconfig می‌باشد:
    <validation validateIntegratedModeConfiguration="false"/>
در غیر این صورت خطای زیر را دریافت می‌کنید:

HTTP Error 500.22 - Internal Server Error 

در کل استفاده از این ماژول به شما کمک می‌کند تمامی اطلاعات ارسالی به سیستم را قبل از رسیدن به قسمت پردازش بررسی نمایید و هر نوع تغییری را که میخواهید اعمال کنید و لازم نیست این تغییرات را روی هر بخش، جداگانه انجام دهید یا یک کلاس بنویسید که هر بار در یک جا صدا بزنید و خیلی از موارد دیگر

Global.asax و HttpModule
اگر با global.asax کار کرده باشید حتما می‌پرسید که الان چه تفاوتی با httpmodule دارد؟ در فایل global هم همین‌ها را دارید و دقیقا همین مزایا مهیاست؛ در واقع global.asax یک پیاده سازی از httpapplication هست.
کلاس‌های httpmodule  نام دیگری هم دارند به اسم Portable global .asax به معنی یک فایل global.asax قابل حمل یا پرتابل. دلیل این نام گذاری این هست که شما موقعی که یک کد را در فایل global می‌نویسید، برای همیشه آن کد متعلق به همان پروژه هست و قابل انتقال به یک پروژه دیگر نیست ولی شما میتوانید httpmodule‌ها را در قالب یک پروژه به هر پروژه ای که دوست دارید رفرنس کنید و کد شما قابلیت استفاده مجدد و Reuse پیدا می‌کند و هم اینکه در صورت نیاز می‌توانید آن‌ها را در قالب یک dll منتشر کنید.
نظرات مطالب
پیاده سازی JSON Web Token با ASP.NET Web API 2.x
- قسمت web api برنامه با mvc یکپارچه هست؟ اگر بله، برای کار با web api نیازی به این روش ندارید. همینقدر که کاربر برای مثال از طریق روش‌هایی مانند ASP.NET Identity و یا Forms authentication به سایت وارد شده باشد، کوکی حاصل از اعتبارسنجی آن‌ها، به همراه اعمال Ajax ای مختص Web API هم به صورت خودکار ارسال می‌شود و ... کاربر با موفقیت اعتبارسنجی خواهد شد. پروژه‌ی مطلب «اعمال تزریق وابستگی‌ها به مثال رسمی ASP.NET Identity» یک قسمت Web API محافظت شده هم دارد؛ با این view که کاملا عادی به نظر می‌رسد. چون سیستم یکپارچه هست.
- کاربرد JWT بیشتر در برنامه‌های SPA مانند Angular است: «احراز هویت و اعتبارسنجی کاربران در برنامه‌های Angular»
در اینجا کاربر پس از لاگین (از طریق صفحه‌ی لاگینی، کاملا عادی و معمولی که هیچ اطلاعاتی هم از پیش در آن ذخیره نشده)، چیزی را که سمت کلاینت ذخیره می‌کند (برای مثال در local storage مرورگر)، فقط توکن‌های دریافتی پس از اعتبارسنجی موفق است و نه کلمه‌ی عبور و نه هیچ اطلاعات دیگری. سپس در هر درخواست به منابع محافظت شده‌ی سمت سرور، صرفا این توکن‌ها را ارسال می‌کند تا توسط آن، کار اعتبارسنجی خودکار کاربر صورت گیرد و هویت و همچنین سطوح دسترسی آن مشخص شوند.
- مثالی که در این پروژه ارائه شده، نمونه‌ی دیگر «آزمایش Web APIs توسط Postman - قسمت ششم - اعتبارسنجی مبتنی بر JWT» است؛ جهت ارائه‌ی یک سری مفهوم.
مطالب
با رویه‌های ذخیره شده خود، وب سرویس ایجاد کنید

قابلیت جالبی از SQL Server 2005 به بعد به این محصول اضافه شده است که امکان ایجاد یک وب سرویس بومی را بر اساس رویه‌های ذخیره شده و یا توابع تعریف شده در دیتابیس‌های موجود، فراهم می‌سازد. این قابلیت نیازی به IIS یا هر هاست دیگری برای اجرا ندارد و توسط خود اس کیوال سرور راه اندازی و مدیریت می‌شود.
توضیحات مفصل آن‌‌را در MSDN می‌توانید ملاحظه کنید و در اینجا یک مثال عملی از آن را با هم مرور خواهیم کرد:

الف) ایجاد یک جدول آزمایشی به همراه تعدادی رکورد دلخواه در آن

CREATE TABLE [tblWSTest](
[id] [int] IDENTITY(1,1) NOT NULL,
[f1] [nvarchar](50) NULL,
[f2] [nvarchar](500) NULL,
CONSTRAINT [PK_tblWSTest] PRIMARY KEY CLUSTERED
(
[id] ASC
)WITH (PAD_INDEX = OFF, STATISTICS_NORECOMPUTE = OFF, IGNORE_DUP_KEY = OFF, ALLOW_ROW_LOCKS = ON, ALLOW_PAGE_LOCKS = ON) ON [PRIMARY]
) ON [PRIMARY]

SET IDENTITY_INSERT [tblWSTest] ON
INSERT [tblWSTest] ([id], [f1], [f2]) VALUES (1, N'a1', N'a2')
INSERT [tblWSTest] ([id], [f1], [f2]) VALUES (2, N'b1', N'b2')
INSERT [tblWSTest] ([id], [f1], [f2]) VALUES (3, N'c1', N'c2')
INSERT [tblWSTest] ([id], [f1], [f2]) VALUES (4, N'd1', N'd2')
INSERT [tblWSTest] ([id], [f1], [f2]) VALUES (5, N'e1', N'e2')
SET IDENTITY_INSERT [dbo].[tblWSTest] OFF
ب) ایجاد یک رویه ذخیره شده در دیتابیس جاری

CREATE PROCEDURE GetAllData
AS
SELECT f1,
f2
FROM tblWSTest
ج) ایجاد یک HTTP Endpoint

CREATE ENDPOINT GetDataService
STATE = STARTED
AS HTTP(
PATH = '/GetData',
AUTHENTICATION = (INTEGRATED),
PORTS = (CLEAR),
CLEAR_PORT = 8080,
SITE = '*'
)
FOR SOAP(
WEBMETHOD 'GetAllData'
(NAME = 'testdb2009.dbo.GetAllData'),
WSDL = DEFAULT,
DATABASE = 'testdb2009',
NAMESPACE = DEFAULT
)

توضیحات:
Ports در حالت clear و یا ssl می‌تواند باشد. همچنین برای اینکه با IIS موجود بر روی سیستم هم تداخل نکند CLEAR_PORT به 8080 تنظیم شده است. سایر پارامترهای آن بسیار واضح هستند. برای مثال تعیین دیتابیسی که این رویه ذخیره شده در آن قرار دارد و همچنین مسیر کامل دسترسی به آن دقیقا مشخص می‌گردند.


این وب سرویس هم اکنون آغاز به کار کرده است. برای مشاهده wsdl آن، آدرس زیر را در مرورگر وب خود وارد نمائید (PATH و CLEAR_PORT معرفی شده در endPoint اینجا بکار می‌رود):

http://localhost:8080/GetData?wsdl

د) استفاده از این وب سرویس در یک برنامه ویندوزی
یک برنامه ساده winForms را شروع کنید. سپس یک DataGridView را بر روی فرم قرار دهید (بدیهی است این مورد می‌تواند یک برنامه ASP.Net هم باشد و موارد مشابه دیگر). سپس از منوی پروژه، یک service reference را در VS2008 بر اساس آدرس wdsl فوق اضافه کنید (شکل زیر):


برای اینکه این مثال در VS2008 درست کار کند باید فایل app.config ایجاد شده را کمی ویرایش کرد. قسمت security آن را یافته و تغییرات زیر را با توجه به AUTHENTICATION مورد نیاز تغییر دهید:

<security mode="TransportCredentialOnly">
<transport clientCredentialType="Windows" proxyCredentialType="None"
realm="" />
<message clientCredentialType="UserName" algorithmSuite="Default" />
</security>
سپس کد برنامه ما به صورت زیر خواهد بود:

using System;
using System.Data;
using System.Windows.Forms;

namespace WebServiceTest
{
public partial class Form1 : Form
{
public Form1()
{
InitializeComponent();
}

private void Form1_Load(object sender, EventArgs e)
{
ServiceReference1.GetDataServiceSoapClient data =
new ServiceReference1.GetDataServiceSoapClient();
dataGridView1.DataSource = (data.GetAllData()[0] as DataSet).Tables[0];
}
}
}




دوره‌ها
معرفی SignalR و ارتباطات بلادرنگ
ASP.NET SignalR فریم ورک جدیدی برای ساخت برنامه‌های بلادرنگ (realtime) تحت وب است.
در این دوره به مشکلات موجود بر سر راه ارتباطات بلادرنگ در برنامه‌های وب اشاره شده و در ادامه به معرفی ASP.NET SignalR خواهیم پرداخت. سپس مفاهیمی مانند Hubs ، Clients و Hosting بررسی می‌شوند. همچنین قسمتی نیز به خطایابی و آشنایی با نحوه دیباگ این نوع برنامه‌ها اختصاص یافته است.
نظرات مطالب
EF Code First #12
- باید از الگوی Service locator استفاده کنید در این موارد خاص فناوری‌های قدیمی که برای تزریق وابستگی‌ها طراحی نشده‌اند. پیشنیاز این بحث دوره «بررسی مفاهیم معکوس سازی وابستگی‌ها و ابزارهای مرتبط با آن » است.
- ضمن اینکه الان با بودن ASP.NET Web API که هم با وب فرم‌ها سازگار است و هم با MVC، دلیلی برای استفاده از وب متدهای استاتیک عهد عتیق وجود ندارد. ASP.NET Web API طوری طراحی شده تا تزریق وابستگی‌ها در آن ممکن و آزمون پذیری آن بالا باشد.
مطالب دوره‌ها
کار با RavenDB از طریق REST API آن
در این قسمت قصد داریم برخلاف رویه معمول کار با RavenDB که از طریق کتابخانه‌های کلاینت آن انجام می‌شود، با استفاده از REST API آن، ساز و کار درونی آن‌را بیشتر بررسی کنیم.


REST چیست؟

برای درک ساختار پشت صحنه RavenDB نیاز است با مفهوم REST آشنا باشیم؛ زیرا سرور این بانک اطلاعاتی، خود را به صورت یک RESTful web service در اختیار مصرف کنندگان قرار می‌دهد.
REST مخفف representational state transfer است و این روزها هر زمانیکه صحبت از آن به میان می‌آید منظور یک RESTful web service است که با استفاده از تعدادی HTTP Verb استاندارد می‌توان با آن کار کرد؛ مانند GET، POST، PUT و DELETE. با استفاده از GET‌، یک منبع ذخیره شده بازگشت داده می‌شود. با استفاده از فعل PUT، اطلاعاتی به منابع موجود اضافه و یا جایگزین می‌شوند. POST نیز مانند PUT است با این تفاوت که نوع اطلاعات ارسالی آن اهمیتی نداشته و تفسیر آن به سرور واگذار می‌شود. از DELETE نیز برای حذف یک منبع استفاده می‌گردد.


چند مثال
فرض کنید REST API برنامه‌ای از طریق آدرس http://myapp.com/api/questions در اختیار شما قرار گرفته است. در این آدرس، به questions منابع یا Resource گفته می‌شود. اگر دستور GET پروتکل HTTP بر روی این آدرس اجرا شود، انتظار ما این است که لیست تمام سؤالات بازگشت داده شود و اگر از دستور POST استفاده شود، باید یک سؤال جدید به مجموعه منابع موجود اضافه گردد.
اکنون آدرس http://myapp.com/api/questions/1 را درنظر بگیرید. در اینجا عدد یک معادل Id اولین سؤال ثبت شده است. بر اساس این آدرس خاص، اینبار اگر دستور GET صادر شود، تنها اطلاعات سؤال یک بازگشت داده خواهد شد و یا اگر از دستور PUT استفاده شود، اطلاعات سؤال یک با مقدار جدید ارسالی جایگزین می‌شود و یا با فراخوانی دستور DELETE، سؤال شماره یک حذف خواهد گردید.


کار با دستور GET

در ادامه، به مثال قسمت قبل مراجعه کرده و تنها سرور RavenDB را اجرا نمائید (برنامه Raven.Server.exe)، تا در ادامه بتوانیم دستورات HTTP را بر روی آن امتحان کنیم. همچنین نیاز به برنامه معروف فیدلر نیز خواهیم داشت. از این برنامه برای ساخت دستورات HTTP استفاده خواهد شد.
پس از دریافت و نصب فیدلر، برگه Composer آن‌را گشوده و http://localhost:8080/docs/questions/1 را در حالت GET اجرا کنید:


در این حالت دستور بر روی بانک اطلاعاتی اجرا شده و خروجی را در برگه Inspectors آن می‌توان مشاهده کرد:



به علاوه در اینجا یک سری هدر اضافی (یا متادیتا) را هم می‌توان مشاهده کرد که RavenDB جهت سهولت کار کلاینت خود ارسال کرده است:


یک نکته: اگر آدرس http://localhost:8080/docs/questions را اجرا کنید، به معنای درخواست دریافت تمام سؤالات است. اما RavenDB به صورت پیش فرض طوری طراحی شده‌است که تمام اطلاعات را بازگشت ندهد و شعار آن Safe by default است. به این ترتیب مشکلات مصرف حافظه بیش از حد، پیش از بکارگیری یک سیستم در محیط کاری واقعی، توسط برنامه نویس یافت شده و مجبور خواهد شد تا برای نمایش تعداد زیادی رکورد، حتما صفحه بندی اطلاعات را پیاده سازی کرده و هربار تعداد معقولی از رکوردها را واکشی نماید.


کار با دستور PUT

اینبار نوع دستور را به PUT و آدرس را به http://localhost:8080/docs/questions/1 تنظیم می‌کنیم. همچنین در قسمت Request body، مقداری را که قرار است در سؤال یک درج شود، با فرمت JSON وارد می‌کنیم.
برای آزمایش صحت عملکرد آن، مرحله کار با دستور GET را یکبار دیگر تکرار نمائید:


همانطور که مشاهده می‌کنید، تغییر ما در عنوان سؤال یک، با موفقیت اعمال شده است.


کار با دستور POST

در حین کار با دستور PUT، نیاز است حتما Id سؤال مورد نظر برای به روز رسانی (و یا حتی ایجاد نمونه جدید، در صورت عدم وجود) ذکر شود. اگر نیاز است اطلاعاتی به سیستم اضافه شوند و Id آن توسط RavenDB انتساب داده شود، بجای دستور PUT از دستور POST استفاده خواهیم کرد.


مطابق تصویر، اطلاعات شیء مدنظر را با فرمت JSON به آدرس http://localhost:8080/docs/ ارسال خواهیم کرد. در این حالت اگر به برگه‌ی Inspectors مراجعه نمائیم، یک چنین خروجی JSON ایی دریافت می‌گردد:


Key در اینجا شماره منحصربفرد سند ایجاد شده است و برای دریافت آن تنها کافی است که دستور GET را بر روی آدرس زیر که نمایانگر Key دریافتی است، اجرا کنیم:
http://localhost:8080/docs/e0a92054-9003-4dda-84e2-93e83b359102


کار با دستور DELETE

برای حذف یک سند تنها کافی است آدرس آن‌را وارد کرده و نوع دستور را بر روی Delete قرار دهیم. برای مثال اگر دستور Delete را بر روی آدرس فوق که به همراه Id تولید شده توسط RavenDB است اجرا کنیم، بلافاصله سند از بانک اطلاعاتی حذف خواهد شد.


بازگشت چندین سند از بانک اطلاعاتی RavenDB

برای نمونه، در فراخوانی‌های Ajaxایی نیاز است چندین رکورد با هم بازگشت داده شوند. برای این منظور باید یک درخواست Post ویژه را مهیا کرد:



در اینجا آدرس ارسال اطلاعات، آدرس خاص http://localhost:8080/queries است. اطلاعات ارسالی به آن، آرایه‌ای از Idهای اسنادی است که به اطلاعات آن‌ها نیاز داریم.


بنابراین برای کار با RavenDB در برنامه‌های وب و خصوصا کدهای سمت کلاینت آن، نیازی به کلاینت یا کتابخانه ویژه‌ای نیست و تنها کافی است یک درخواست Ajax از نوع post را به آدرس کوئری‌های سرور RavenDB ارسال کنیم تا نتیجه نهایی را به شکل JSON دریافت نمائیم.
مطالب
مهاجرت داده عضویت و پروفایل از Universal Providers به ASP.NET Identity
در این مقاله مهاجرت داده‌های سیستم عضویت، نقش‌ها و پروفایل‌های کاربران که توسط Universal Providers ساخته شده اند به مدل ASP.NET Identity را بررسی می‌کنیم. رویکردی که در این مقاله استفاده شده و قدم‌های لازمی که توضیح داده شده اند، برای اپلیکیشنی که با SQL Membership کار می‌کند هم می‌توانند کارساز باشند.

با انتشار Visual Studio 2013، تیم ASP.NET سیستم جدیدی با نام ASP.NET Identity معرفی کردند. می‌توانید  در این لینک  بیشتر درباره این انتشار بخوانید. 

در ادامه مقاله قبلی تحت عنوان  مهاجرت از SQL Membership به ASP.NET Identity ، در این پست به مهاجرت داده‌های یک اپلیکیشن که از مدل Providers برای مدیریت اطلاعات کاربران، نقش‌ها و پروفایل‌ها استفاده می‌کند به مدل جدید ASP.NET Identity می‌پردازیم. تمرکز این مقاله اساسا روی مهاجرت داده‌های پروفایل کاربران خواهد بود، تا بتوان به سرعت از آنها در اپلیکیشن استفاده کرد. مهاجرت داده‌های عضویت و نقش ها، شبیه پروسه مهاجرت SQL Membership است. رویکردی که در ادامه برای مهاجرت داده پروفایل‌ها دنبال شده است، می‌تواند برای اپلیکیشنی با SQL Membership نیز استفاده شود.

بعنوان یک مثال، با اپلیکیشن وبی شروع می‌کنیم که توسط Visual Studio 2012 ساخته شده و از مدل Providers استفاده می‌کند. پس از آن یک سری کد برای مدیریت پروفایل ها، ثبت نام کاربران، افزودن اطلاعات پروفایل به کاربران و مهاجرت الگوی دیتابیس می‌نویسیم و نهایتا اپلیکیشن را بروز رسانی می‌کنیم تا برای استفاده از سیستم Identity برای مدیریت کاربران و نقش‌ها آماده باشد. و بعنوان یک تست، کاربرانی که قبلا توسط Universal Providers ساخته شده اند باید بتوانند به سایت وارد شوند، و کاربران جدید هم باید قادر به ثبت نام در سایت باشند.

سورس کد کامل این مثال را می‌توانید از  این لینک  دریافت کنید.



خلاصه مهاجرت داده پروفایل ها

قبل از آنکه با مهاجرت‌ها شروع کنیم، بگذارید تا نگاهی به تجربه مان از ذخیره اطلاعات پروفایل‌ها در مدل Providers بیاندازیم. اطلاعات پروفایل کاربران یک اپلیکیشن به طرق مختلفی می‌تواند ذخیره شود. یکی از رایج‌ترین این راه ها، استفاده از تامین کننده‌های پیش فرضی است که بهمراه Universal Providers منتشر شدند. بدین منظور انجام مراحل زیر لازم است
  1. کلاس جدیدی بسازید که دارای خواصی برای ذخیره اطلاعات پروفایل است.
  2. کلاس جدیدی بسازید که از 'ProfileBase' ارث بری می‌کند و متدهای لازم برای دریافت پروفایل کاربران را پیاده سازی می‌کند.
  3. استفاده از تامین کننده‌های پیش فرض را، در فایل web.config فعال کنید. و کلاسی که در مرحله 2 ساختید را بعنوان کلاس پیش فرض برای خواندن اطلاعات پروفایل معرفی کنید.


اطلاعات پروفایل‌ها بصورت serialized xml و binary در جدول 'Profiles' ذخیره می‌شوند.


پس از آنکه به سیستم ASP.NET Identity مهاجرت کردیم، اطلاعات پروفایل  deserialized شده و در قالب خواص کلاس User ذخیره می‌شوند. هر خاصیت، بعدا می‌تواند به  یک ستون در دیتابیس متصل شود. مزیت بدست آمده این است که مستقیما از کلاس User به اطلاعات پروفایل دسترسی داریم. ناگفته نماند که دیگر داده‌ها serialize/deserialize هم نمی‌شوند.


شروع به کار

در Visual Studio 2012 پروژه جدیدی از نوع ASP.NET 4.5 Web Forms application بسازید. مثال جاری از یک قالب Web Forms استفاده می‌کند، اما می‌توانید از یک قالب MVC هم استفاده کنید.

پوشه جدیدی با نام 'Models' بسازید تا اطلاعات پروفایل را در آن قرار دهیم.

بعنوان یک مثال، بگذارید تا تاریخ تولد کاربر، شهر سکونت، قد و وزن او را در پروفایلش ذخیره کنیم. قد و وزن بصورت یک کلاس سفارشی (custom class) بنام 'PersonalStats' ذخیره می‌شوند. برای ذخیره و بازیابی پروفایل ها، به کلاسی احتیاج داریم که 'ProfileBase' را ارث بری می‌کند. پس کلاس جدیدی با نام 'AppProfile' بسازید.

public class ProfileInfo
{
    public ProfileInfo()
    {
        UserStats = new PersonalStats();
    }
    public DateTime? DateOfBirth { get; set; }
    public PersonalStats UserStats { get; set; }
    public string City { get; set; }
}

public class PersonalStats
{
    public int? Weight { get; set; }
    public int? Height { get; set; }
}

public class AppProfile : ProfileBase
{
    public ProfileInfo ProfileInfo
    {
        get { return (ProfileInfo)GetPropertyValue("ProfileInfo"); }
    }
    public static AppProfile GetProfile()
    {
        return (AppProfile)HttpContext.Current.Profile;
    }
    public static AppProfile GetProfile(string userName)
    {
        return (AppProfile)Create(userName);
    }
}

پروفایل را در فایل web.config خود فعال کنید. نام کلاسی را که در مرحله قبل ساختید، بعنوان کلاس پیش فرض برای ذخیره و بازیابی پروفایل‌ها معرفی کنید.

<profile defaultProvider="DefaultProfileProvider" enabled="true"
    inherits="UniversalProviders_ProfileMigrations.Models.AppProfile">
  <providers>
    .....
  </providers>
</profile>

برای دریافت اطلاعات پروفایل از کاربر، فرم وب جدیدی در پوشه Account بسازید و آنرا 'AddProfileData.aspx' نامگذاری کنید.

<h2> Add Profile Data for <%# User.Identity.Name %></h2>
<asp:Label Text="" ID="Result" runat="server" />
<div>
    Date of Birth:
    <asp:TextBox runat="server" ID="DateOfBirth"/>
</div>
<div>
    Weight:
    <asp:TextBox runat="server" ID="Weight"/>
</div>
<div>
    Height:
    <asp:TextBox runat="server" ID="Height"/>
</div>
<div>
    City:
    <asp:TextBox runat="server" ID="City"/>
</div>
<div>
    <asp:Button Text="Add Profile" ID="Add" OnClick="Add_Click" runat="server" />
</div>

کد زیر را هم به فایل code-behind اضافه کنید.

protected void Add_Click(object sender, EventArgs e)
{
    AppProfile profile = AppProfile.GetProfile(User.Identity.Name);
    profile.ProfileInfo.DateOfBirth = DateTime.Parse(DateOfBirth.Text);
    profile.ProfileInfo.UserStats.Weight = Int32.Parse(Weight.Text);
    profile.ProfileInfo.UserStats.Height = Int32.Parse(Height.Text);
    profile.ProfileInfo.City = City.Text;
    profile.Save();
}

دقت کنید که فضای نامی که کلاس AppProfile در آن قرار دارد را وارد کرده باشید.

اپلیکیشن را اجرا کنید و کاربر جدیدی با نام 'olduser' بسازید. به صفحه جدید 'AddProfileData' بروید و اطلاعات پروفایل کاربر را وارد کنید.

با استفاده از پنجره Server Explorer می‌توانید تایید کنید که اطلاعات پروفایل با فرمت xml در جدول 'Profiles' ذخیره می‌شوند.

مهاجرت الگوی دیتابیس

برای اینکه دیتابیس فعلی بتواند با سیستم ASP.NET Identity کار کند، باید الگوی ASP.NET Identity را بروز رسانی کنیم تا فیلدهای جدیدی که اضافه کردیم را هم در نظر بگیرد. این کار می‌تواند توسط اسکریپت‌های SQL انجام شود، باید جداول جدیدی بسازیم و اطلاعات موجود را به آنها انتقال دهیم. در پنجره 'Server Explorer' گره 'DefaultConnection' را باز کنید تا جداول لیست شوند. روی Tables کلیک راست کنید و 'New Query' را انتخاب کنید.

اسکریپت مورد نیاز را از آدرس https://raw.github.com/suhasj/UniversalProviders-Identity-Migrations/master/Migration.txt دریافت کرده و آن را اجرا کنید. اگر اتصال خود به دیتابیس را تازه کنید خواهید دید که جداول جدیدی اضافه شده اند. می‌توانید داده‌های این جداول را بررسی کنید تا ببینید چگونه اطلاعات منتقل شده اند.

مهاجرت اپلیکیشن برای استفاده از ASP.NET Identity

پکیج‌های مورد نیاز برای ASP.NET Identity را نصب کنید:
  • Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework
  • Microsoft.AspNet.Identity.Owin
  • Microsoft.Owin.Host.SystemWeb
  • Microsoft.Owin.Security.Facebook
  • Microsoft.Owin.Security.Google
  • Microsoft.Owin.Security.MicrosoftAccount
  • Microsoft.Owin.Security.Twitter
اطلاعات بیشتری درباره مدیریت پکیج‌های NuGet از اینجا قابل دسترسی هستند.

برای اینکه بتوانیم از الگوی جاری دیتابیس استفاده کنیم، ابتدا باید مدل‌های لازم ASP.NET Identity را تعریف کنیم تا موجودیت‌های دیتابیس را Map کنیم. طبق قرارداد سیستم Identity کلاس‌های مدل یا باید اینترفیس‌های تعریف شده در Identity.Core dll را پیاده سازی کنند، یا می‌توانند پیاده سازی‌های پیش فرضی را که در Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework وجود دارند گسترش دهند. ما برای نقش ها، اطلاعات ورود کاربران و claim‌ها از پیاده سازی‌های پیش فرض استفاده خواهیم کرد. نیاز به استفاده از یک کلاس سفارشی User داریم. پوشه جدیدی در پروژه با نام 'IdentityModels' بسازید. کلاسی با نام 'User' در این پوشه بسازید و کد آن را با لیست زیر تطابق دهید.
using Microsoft.AspNet.Identity.EntityFramework;
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Web;
using UniversalProviders_ProfileMigrations.Models;

namespace UniversalProviders_Identity_Migrations
{
    public class User : IdentityUser
    {
        public User()
        {
            CreateDate = DateTime.UtcNow;
            IsApproved = false;
            LastLoginDate = DateTime.UtcNow;
            LastActivityDate = DateTime.UtcNow;
            LastPasswordChangedDate = DateTime.UtcNow;
            Profile = new ProfileInfo();
        }

        public System.Guid ApplicationId { get; set; }
        public bool IsAnonymous { get; set; }
        public System.DateTime? LastActivityDate { get; set; }
        public string Email { get; set; }
        public string PasswordQuestion { get; set; }
        public string PasswordAnswer { get; set; }
        public bool IsApproved { get; set; }
        public bool IsLockedOut { get; set; }
        public System.DateTime? CreateDate { get; set; }
        public System.DateTime? LastLoginDate { get; set; }
        public System.DateTime? LastPasswordChangedDate { get; set; }
        public System.DateTime? LastLockoutDate { get; set; }
        public int FailedPasswordAttemptCount { get; set; }
        public System.DateTime? FailedPasswordAttemptWindowStart { get; set; }
        public int FailedPasswordAnswerAttemptCount { get; set; }
        public System.DateTime? FailedPasswordAnswerAttemptWindowStart { get; set; }
        public string Comment { get; set; }
        public ProfileInfo Profile { get; set; }
    }
}
دقت کنید که 'ProfileInfo' حالا بعنوان یک خاصیت روی کلاس User تعریف شده است. بنابراین می‌توانیم مستقیما از کلاس کاربر با اطلاعات پروفایل کار کنیم.

محتویات پوشه‌های IdentityModels  و IdentityAccount  را از آدرس  https://github.com/suhasj/UniversalProviders-Identity-Migrations/tree/master/UniversalProviders-Identity-Migrations  دریافت و کپی کنید. این فایل‌ها مابقی مدل ها، و صفحاتی برای مدیریت کاربران و نقش‌ها در سیستم جدید ASP.NET Identity هستند.


انتقال داده پروفایل‌ها به جداول جدید

همانطور که گفته شد ابتدا باید داده‌های پروفایل را deserialize کرده و از فرمت xml خارج کنیم، سپس آنها را در ستون‌های جدول AspNetUsers ذخیره کنیم. ستون‌های جدید در مرحله قبل به دیتابیس اضافه شدند، پس تنها کاری که باقی مانده پر کردن این ستون‌ها با داده‌های ضروری است. بدین منظور ما از یک اپلیکیشن کنسول استفاده می‌کنیم که تنها یک بار اجرا خواهد شد، و ستون‌های جدید را با داده‌های لازم پر می‌کند.

در solution جاری یک پروژه اپلیکیشن کنسول بسازید.

آخرین نسخه پکیج Entity Framework را نصب کنید. همچنین یک رفرنس به اپلیکیشن وب پروژه بدهید (کلیک راست روی پروژه و گزینه 'Add Reference').

کد زیر را در کلاس Program.cs وارد کنید. این قطعه کد پروفایل تک تک کاربران را می‌خواند و در قالب 'ProfileInfo' آنها را serialize می‌کند و در دیتابیس ذخیره می‌کند.

public class Program
{
    var dbContext = new ApplicationDbContext();
    foreach (var profile in dbContext.Profiles)
    {
        var stringId = profile.UserId.ToString();
        var user = dbContext.Users.Where(x => x.Id == stringId).FirstOrDefault();
        Console.WriteLine("Adding Profile for user:" + user.UserName);
        var serializer = new XmlSerializer(typeof(ProfileInfo));
        var stringReader = new StringReader(profile.PropertyValueStrings);
        var profileData = serializer.Deserialize(stringReader) as ProfileInfo;
        if (profileData == null)
        {
            Console.WriteLine("Profile data deserialization error for user:" + user.UserName);
        }
        else
        {
            user.Profile = profileData;
        }
    }
    dbContext.SaveChanges();
}

برخی از مدل‌های استفاده شده در پوشه 'IdentityModels' تعریف شده اند که در پروژه اپلیکیشن وبمان قرار دارند، بنابراین افزودن فضاهای نام مورد نیاز فراموش نشود.


کد بالا روی دیتابیسی که در پوشه App_Data وجود دارد کار می‌کند، این دیتابیس در مراحل قبلی در اپلیکیشن وب پروژه ایجاد شد. برای اینکه این دیتابیس را رفرنس کنیم باید رشته اتصال فایل app.config اپلیکیشن کنسول را بروز رسانی کنید. از همان رشته اتصال web.config در اپلیکیشن وب پروژه استفاده کنید. همچنین آدرس فیزیکی کامل را در خاصیت 'AttachDbFilename' وارد کنید.


یک Command Prompt باز کنید و به پوشه bin اپلیکیشن کنسول بالا بروید. فایل اجرایی را اجرا کنید و نتیجه را مانند تصویر زیر بررسی کنید.

در پنجره Server Explorer جدول 'AspNetUsers' را باز کنید. حال ستون‌های این جدول باید خواص کلاس مدل را منعکس کنند.


کارایی سیستم را تایید کنید

با استفاده از صفحات جدیدی که برای کار با ASP.NET Identity پیاده سازی شده اند سیستم را تست کنید. با کاربران قدیمی که در دیتابیس قبلی وجود دارند وارد شوید. کاربران باید با همان اطلاعات پیشین بتوانند وارد سیستم شوند. مابقی قابلیت‌ها را هم بررسی کنید. مثلا افزودن OAuth، ثبت کاربر جدید، تغییر کلمه عبور، افزودن نقش ها، تخصیص کاربران به نقش‌ها و غیره.

داده‌های پروفایل کاربران قدیمی و جدید همگی باید در جدول کاربران ذخیره شده و بازیابی شوند. جدول قبلی دیگر نباید رفرنس شود.
بازخوردهای دوره
استفاده از StructureMap به عنوان یک IoC Container

من تا روز قبل هیچ مشکلی دراستفاده از StructureMap نداشتم وازکار کردن باهاش لذت می‌بردم ولی با استفاده از  NuGet دیروز آخرین نسخه StructureMap رو از سایت گرفتم وموقع اجرای برنامه به محض اولین وهله سازی (uow) اشکال میگیره و پیغام Error in the application میده.... ولی اگه دستی و بدون استفاده ازStructureMap وهله سازی کنم کارها روی روال پیش میره.... Error Code =205 و توی سایت‌ها زیاد سرچ زدم ولی موارد قید شده راهگشای این مشکل نبود...درضمن توی Error Details  هم پیغام زیر رو نمایش میده : 

StructureMap Exception Code:  205
Missing requested Instance property "path" for InstanceKey "fcfc9943-37d0-45d3-aebc-dad30fe29e59"

که اگه ConnectionString من مشکل داره پس چرا بدون استفاده از StructureMap اون وهله سازی میکنه؟

و کدهای ایجاد و وهله سازی : 

            ObjectFactory.Initialize(x =>
                {
                    x.For<IUnitOfWorkCentralSystem>().HybridHttpOrThreadLocalScoped().Use<ContextCentralSystem>();
                    x.For<IYearService>().Use<YearService>();
                    x.For<IUserService>().Use<UsersService>();
                });
            var _uow = ObjectFactory.GetInstance<IUnitOfWorkCentralSystem>();
پیشاپیش ممنون از همکاری شما.