نظرات مطالب
معرفی System.Text.Json در NET Core 3.0.
یک نکته‌ی تکمیلی: نوشتن تبدیلگرهای نوع‌ها برای System.Text.Json

System.Text.Json، در حال حاضر از مفهومی به نام type coercion/inference، پشتیبانی نمی‌کند. type coercion یعنی تبدیل یک مقدار، به مقداری دیگر که به صورت مستقیم قابل انتساب به یکدیگر نیستند. برای مثال اگر رشته‌ی "true" را درنظر بگیریم، قابلیت انتساب به یک خاصیت از نوع bool را ندارد. برای یک چنین مواردی در این API جدید، باید تبدیلگر نوشت.
یک مثال:
using System.Collections.Generic;
using System.Text.Json;

namespace JsonTests
{
    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }
        public bool IsInStock { get; set; }
    }

    class Program
    {
        static void Main(string[] args)
        {            
         var products = JsonSerializer.Deserialize<List<Product>>("[{\"Id\":1026,\"Name\":\"P1\",\"IsInStock\":\"false\"}]");
        }
    }
}
در این مثال، خاصیت IsInStock از نوع bool است، اما مقداری را که باید از طریق متد Deserialize دریافت کنیم، یک رشته‌ی bool ای است که قابل انتساب به bool نیست. در این حالت اگر برنامه را اجرا کنیم به استثنای زیر خواهیم رسید:
An unhandled exception of type 'System.Text.Json.JsonException' occurred in System.Text.Json.dll
Inner exceptions found, see $exception in variables window for more details.
Innermost exception System.InvalidOperationException : Cannot get the value of a token type 'String' as a boolean.
برای رفع این مشکل، می‌توان تبدیلگر زیر را تدارک دید:
    public class BooleanConverter : JsonConverter<bool>
    {
        public override bool Read(ref Utf8JsonReader reader, Type typeToConvert, JsonSerializerOptions options)
        {
            var value = reader.GetString();
            if (value.Equals("true", StringComparison.OrdinalIgnoreCase)
                 || value.Equals("yes", StringComparison.OrdinalIgnoreCase)
                 || value.Equals("1", StringComparison.Ordinal))
            {
                return true;
            }

            if (value.Equals("false", StringComparison.OrdinalIgnoreCase)
                 || value.Equals("no", StringComparison.OrdinalIgnoreCase)
                 || value.Equals("0", StringComparison.Ordinal))
            {
                return false;
            }

            throw new NotSupportedException($"`{value}` can't be converted to `bool`.");
        }

        public override void Write(Utf8JsonWriter writer, bool value, JsonSerializerOptions options)
        {
            switch (value)
            {
                case true:
                    writer.WriteStringValue("true");
                    break;
                case false:
                    writer.WriteStringValue("false");
                    break;
            }
        }
    }
برای نوشتن یک تبدیلگر bool، کلاس مرتبط، باید <JsonConverter<bool را پیاده سازی کند. کلاس JsonConverter نیز به صورت زیر تعریف شده‌است:
    public abstract class JsonConverter<T> : JsonConverter
    {
        protected internal JsonConverter();

        public override bool CanConvert(Type typeToConvert);
        public abstract T Read(ref Utf8JsonReader reader, Type typeToConvert, JsonSerializerOptions options);
        public abstract void Write(Utf8JsonWriter writer, T value, JsonSerializerOptions options);
    }
و پیاده سازی دو متد Read و Write آن الزامی است.
در متد Read آن، مقدار رشته‌ای دریافت شده‌ی از منبع داده، در اختیار ما قرار می‌گیرد. سپس باید بر اساس این مقدار، مقدار متناظری را از نوع T که در اینجا bool است، بازگشت دهیم. برای مثال اگر یکی از مقادیر رشته‌ای true ،yes و 1 را دریافت کردیم، بجای آن true را بازگشت می‌دهیم.

اکنون برای استفاده‌ی از آن خواهیم داشت:
var options = new JsonSerializerOptions();
options.Converters.Add(new BooleanConverter());
var products = JsonSerializer.Deserialize<List<Product>>(
   "[{\"Id\":1026,\"Name\":\"P1\",\"IsInStock\":\"false\"}]",
   options);
و یا روش دیگر انجام اینکار، استفاده از ویژگی JsonConverter، برای معرفی تبدیلگر تهیه شده‌است:
[JsonConverter(typeof(BooleanConverter))]
public bool IsInStock { get; set; }

از این تبدیلگر برای حالت Serialize نیز می‌توان استفاده کرد:
var options  = new JsonSerializerOptions() {WriteIndented = true };
options.Converters.Add(new BooleanConverter());
var data = JsonSerializer.Serialize<List<Product>>(productList, options);
مطالب
استفاده از Lambda Expression در پروژه های مبتنی بر WCF
نکته : آشنایی با مفاهیم پایه WCF برای فهم بهتر مفاهیم توصیه می‌شود.

امروزه استفاده از WCF در پروژه‌های SOA بسیار فراگیر شده است. کمتر کسی است که در مورد قدرت تکنولوژی WCF نشنیده باشد یا از این تکنولوژی در پروژه‌های خود استفاده نکرده باشد. WCF مدل برنامه نویسی یکپارچه مایکروسافت برای ساخت نرم‌افزارهای سرویس گرا است و برای توسعه دهندگان امکانی را فراهم می‌کند که راهکارهایی امن، و مبتنی بر تراکنش را تولید نمایند که قابلیت استفاده در بین پلتفرم‌های مختلف را دارند. قبل از WCF توسعه دهندگان پروژه‌های نرم افزاری برای تولید پروژه‌های توزیع شده باید شرایط موجود برای تولید و توسعه را در نظر می‌گرفتند. برای مثال اگر استفاده کننده از سرویس در داخل سازمان و بر پایه دات نت تهیه شده بود از .net remoting استفاده می‌کردند و اگر استفاده کننده سرویس از خارج سازمان یا مثلا بر پایه تکنولوژی J2EE بود از Web Service‌ها استفاده می‌شد. با ظهور WCF این تکنولوژی با هم تجمیع شدند(بهتر بگم تبدیل به یک تکنولوژی واحد شدند) و دیگر خبری از net remoting یا web service‌ها نیست.
  WCF با تمام قدرت و امکاناتی که داراست دارای نقاط ضعفی هم می‌باشد که البته این معایب (یا محدودیت) بیشتر جهت سازگار سازی سرویس‌های نوشته شده با سیستم‌ها و پروتکل‌های مختلف است.
برای انتقال داده‌ها از طریق WCF بین سیستم‌های مختلف باید داده‌های مورد نظر حتما سریالایز شوند که مثال هایی از این دست رو در همین سایت می‌تونید مطالعه کنید:
(^ )  و (^ ) و (^ )

با توجه به این که داده‌ها سریالایز می‌شوند، در نتیجه امکان انقال داده هایی که از نوع object  هستند در WCF وجود ندارد. بلکه نوع داده باید صراحتا ذکر شود و این نوع باید قابیلت سریالایز شدن را دارا باشد.برای مثال شما نمی‌تونید متدی داشته باشید که پارامتر ورودی آن از نوع delegate باشد یا کلاسی باشد که صفت [Serializable] در بالای اون قرار نداشته باشد یا کلاسی باشد که صفت DataContract برای خود کلاس و صفت DataMember برای خاصیت‌های اون تعریف نشده باشد. حالا سوال مهم این است اگر متدی داشته باشیم که پارامتر ورودی آن حتما باید از نوع delegate باشد چه باید کرد؟

برای تشریح بهتر مسئله یک مثال می‌زنم؟

سرویسی داریم برای اطلاعات کتاب ها. قصد داریم متدی بنوسیم که پارامتر ورودی آن از نوع Lambda Expression است تا Query مورد نظر کاربر از سمت کلاینت به سمت سرور دریافت کند و خروجی مورد نظر را با توجه به Query ورودی به کلاینت برگشت دهد.( متدی متداول در اکثر پروژه ها). به صورت زیر عمل می‌کنیم.

*ابتدا یک Blank Solution ایجاد کنید.

*یک ClassLibrary به نام Model ایجاد کنید و کلاسی به نام Book در آن بسازید .(همانطور که میبینید کلاس مورد نظر سریالایز شده است):

   [DataContract]
    public class Book
    {
        [DataMember]
        public int Code { get; set; }

        [DataMember]
        public string Title { get; set; }
    }
* یک WCF Service Application ایجاد کنید
یک Contract برای ارتباط بین سرور و کلاینت می‌سازیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq.Expressions;
using System.ServiceModel;

namespace WcfLambdaExpression
{
    [ServiceContract]
    public interface IBookService
    {
        [OperationContract]
        IEnumerable<Book> GetByExpression( Expression<Func<Book, bool>> expression );
    }
}
متد GetByExpression دارای پارامتر ورودی expression است که نوع آن نیز Lambda Expression  می‌باشد. حال یک سرویس ایجاد می‌کنیم:
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;

namespace WcfLambdaExpression
{    
    public class BookService : IBookService
    {        
        public BookService()
        {
            ListOfBook = new List<Book>();
        }

        public List<Book> ListOfBook 
        {
            get;
            private set;
        }

        public IEnumerable<Book> GetByExpression( Expression<Func<Book, bool>> expression )
        {
            ListOfBook.AddRange( new Book[] 
            {
                new Book(){Code = 1 , Title = "Book1"},
                new Book(){Code = 2 , Title = "Book2"},
                new Book(){Code = 3 , Title = "Book3"},
                new Book(){Code = 4 , Title = "Book4"},
                new Book(){Code = 5 , Title = "Book5"},
            } );

            return ListOfBook.AsQueryable().Where( expression );
        }       
    }
}
بعد از Build پروژه همه چیز سمت سرور آماده است. یک پروژه دیگر از نوع Console ایجاد کنید و از روش AddServiceReference سعی کنید که سرویس مورد نظر را به پروژه اضافه کنید. در هنگام Add Service Reference برای اینکه سرویس سمت سرور و کلاینت هر دو با یک مدل کار کنند باید از یک Reference assembly استفاده کنند و کافی است از قسمت Advanced گزینه Reuse types in referenced assemblies را تیک بزنید و assembly‌های مورد نظر را انتخاب کنید.( در این پروژه باید Model و System.Xml.Linq را انتخاب کنید)


به طور حتم با خطا روبرو خواهید شد. دلیل آن هم این است که امکان سریالایز کردن برای پارامتر ورودی expression میسر نیست.
خطای مربوطه به شکل زیر خواهد بود:
Type 'System.Linq.Expressions.Expression`1[System.Func`2[WcfLambdaExpression.Book,System.Boolean]]' cannot be serialized. 
Consider marking it with the DataContractAttribute attribute, and marking all of its members you want serialized with the DataMemberAttribute attribute.  
If the type is a collection, consider marking it with the CollectionDataContractAttribute.  
See the Microsoft .NET Framework documentation for other supported types
حال چه باید کرد؟
روش‌های زیادی برای بر طرف کردن این محدودیت وجود دارد. اما در این پست روشی رو که خودم از اون استفاده می‌کنم رو براتون شرح می‌دهم.
در این روش باید از XElement استفاده شود که در فضای نام System.Linq.Xml قرار دارد. یعنی آرگومان ورودی سمت کلاینت باید به فرمت Xml سریالایز شود و سمت سرور دوباره دی سریالایز شده و تبدیل به یک Lambda Expression شود. اما سریالایز کردن Lambda Expression واقعا کاری سخت و طاقت فرساست . با توجه به این که در اکثر پروژه‌ها این متد‌ها به صورت Generic نوشته می‌شوند. برای حل این مسئله بعد از مدتی جستجو، کلاسی رو پیدا کردم که این کار رو برام انجام می‌داد. بعد از مطالعه دقیق و مشاهده روش کار کلاس، تغییرات مورد نظرم رو اعمال کردم و الان در اکثر پروژه هام دارم از این کلاس استفاده می‌کنم.
یک مثال از روش استفاده :
برای اینکه از این کلاس در هر دو پروژه (سرور و کلاینت) استفاده می‌کنیم باید یک Class Library جدید به نام Common بسازید و یک ارجاع از اون رو به هر دو پروژه سمت سرور و کلاینت بدید.
سرویس و Contract بالا رو به صورت زیر باز نویسی کنید.
[ServiceContract]
    public interface IBookService
    {
        [OperationContract]
        IEnumerable<Book> GetByExpression( XElement expression );
    }
و سرویس :
using System;
using System.Collections.Generic;
using System.Linq;
using System.Linq.Expressions;
using System.Xml.Linq;

namespace WcfLambdaExpression
{
    public class BookService : IBookService
    {
        public BookService()
        {
            ListOfBook = new List<Book>();
        }

        public List<Book> ListOfBook
        {
            get;
            private set;
        }

        public IEnumerable<Book> GetByExpression( XElement expression )
        {
            ListOfBook.AddRange( new Book[] 
            {
                new Book(){Code = 1 , Title = "Book1"},
                new Book(){Code = 2 , Title = "Book2"},
                new Book(){Code = 3 , Title = "Book3"},
                new Book(){Code = 4 , Title = "Book4"},
                new Book(){Code = 5 , Title = "Book5"},
            } );

             Common.ExpressionSerializer serializer = new Common.ExpressionSerializer();

            return ListOfBook.AsQueryable().Where( serializer.Deserialize( expression ) as Expression<Func<Book, bool>> );
        }
    }
بعد از Build پروژه از روش Add Service Reference استفاده کنید و می‌بینید که بدون هیچ گونه مشکلی سرویس مورد نظر به پروژه Console اضافه شد. برای استفاده سمت کلاینت به صورت زیر عمل کنید.

using System;
using System.Linq.Expressions;
using TestExpression.MyBookService;

namespace TestExpression
{
    class Program
    {
        static void Main( string[] args )
        {
            BookServiceClient bookService = new BookServiceClient();

            Expression<Func<Book, bool>> expression = x => x.Code > 2 && x.Code < 5;

            Common.ExpressionSerializer serializer = new Common.ExpressionSerializer();

            bookService.GetByExpression( serializer.Serialize( expression ) );
        }
    }
}
بعد از اجرای پروژه، در سمت سرور خروجی‌های زیر رو مشاهده می‌کنیم.

خروجی هم به صورت زیر خواهد بود:

دریافت سورس کامل Expression-Serialization
نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 7 - بررسی رابطه‌ی One-to-Many
با سلام و احترام
من سه تا کلاس به شکل زیر دارم
public class Location {
        [Key]
        public int Id { get; set; }
        [Required]
        public string LocationName { get; set; }

        public virtual ICollection<User> Users { get; set; }
        public virtual ICollection<Person> People { get; set; }

    }

   public class Person {
        [Key]
        public int Id { get; set; }

        [MaxLength (250)]
        [Required]
        public string LastName { get; set; }

        [MaxLength (250)]
        [Required]
        public string FirstName { get; set; }


        public int? UserId { get; set; }
        public  virtual User User { get; set; }
        public int? LocationId { get; set; }
        public virtual Location Location { get; set; }

    }

   public class User {
        [Key]
        public int Id { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength (250)]
        public string LastName { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength (250)]
        public string FirstName { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength (250)]
        public string UserName { get; set; }

        [Required]
        [MaxLength (250)]
        public string Password { get; set; }

        public int? LocationId { get; set; }
        public virtual Location Location { get; set; }

        public virtual ICollection<Person> People { get; set; }
}
همانطور که در طراحی کلاسها مشاهده می‌شود 
1- در کلاس Location با استفاده از navigation property‌های Users و People به کاربران و افراد یک مکان دسترسی داریم.
2- در کلاس Person با استفاده از navigation property‌های User و Location میتوان پی برد که این فرد توسط چه کاربری ثبت شده و همچنین فرد در چه مکانی میباشد.
3- در کلاس User نیز با استفاده از navigation property‌های Location و People میتوان پی برد که این کاربر چه افرادی را ثبت کرده و کاربر در چه مکانی میباشد.
مشکل:
1- همانطور که در تعریف این کلاسها مشاهده میکنیم به طور مثال از کلاس کاربر به افراد دسترسی داریم و هر فرد نیز دوباره به کاربر دسترسی دارد و این navigation property به صورت loop به یکدیگر دسترسی دارند و این مسئله در واکشی اطلاعات با زمان زیادی همراه بوده و همچنین در تبدیل آنها به به DTO توسط Automaper مشکلاتی ایجاد می‌کند. و یا به طور مثال یک User به افراد ثبت شده توسط خودش دسترسی دارد و هر فرد دوباره به کاربر دسترسی دارد و ...
2- هنگام  استفاده از متد 
ProjectTo در  automapper موضوع LazyLoading در نظر گرفته نمیشود و تمامی  navigation property ها لود می‌شوند.
سوال : 
1- آیا طراحی کلاسها به این شکل ایراد دارد؟
2- برای حل مشکل این نوع navigation property ها راهکاری وجود دارد؟
3- از متد 
ProjectTo چطور استفاده کنیم تا LazyLoading را لغو نکند؟
4- آیا فعال بودن 
LazyLoading در پروژه‌های وبی اشکالاتی ایجاد میکند؟
مطالب
چند نکته اضافه برای Refactoring
Refactoring عامل خوانایی کد و در بسیاری از مواقع، سبب بالاتر رفتن کارآیی برنامه است. در واقع حتی بسیاری از قوانین Refactoring خود یک الگوی طراحی به شمار می‌آیند. در این مقاله به تعدادی از مباحث Refactoring می‌پردازیم:

یک: به جای بازگرداندن شماره خطا، از استثناءها استفاده کنید. نمونه زیر را ببینید:
public int ReturnErrorCodes(int n1)
{
         if(n1==0)
               return -1;
          if(n1<0)
                 return -2;
            if(n1>_max)
                return -3;
            return n1;
}
همانطور که می‌بینید در کد بالا شماره‌های خطا بازگشت داده می‌شوند. در این حالت می‌توانیم آن‌ها را با استثناءها جایگزین کنیم:
public int ReturnErrorCodes(int n1)
{
         if(n1==0)
                throw new ZeroException();
          if(n1<0)
                 throw new MinException();
            if(n1>_max)
                throw new MaxException();
            return n1;
}

امروزه دیگر برگرداندن شماره‌های خطا منسوخ شده و جای آن از کلاس‌های استثناء استفاده می‌کنند و دریافت آن را از طریق Catch کنترل می‌کنند. از مزایای آن می‌توان به این اشاره کرد که کد اصلی، عاری از دستورات شرطی برای چک کردن می‌شود و کد، حالت مختصرتری به خود می‌گیرد. در یک نگاه کد نشان می‌دهد که چه اتفاقی می‌افتد و چه خطاهایی داریم. استثناءها بر خلاف شماره کدها، یک نوع ساده و ابتدایی نیستند. بلکه کلاس هستند و می‌توانند به ما قابلیت توسعه یک کلاس خطا را بدهند. متدی یا چیزی را اضافه کنیم تا قابلیت‌های آن بالاتر برود.

 دو. یک شیء کامل را بازگردانید.
نمونه کد زیر را ببینید:
Public Void Draw()
{
        var x=_pointDetector.X;
        var y=_pointerDetector.Y;
        _rectangle.Draw(x,y);
}
در این شیوه، هر چقدر متغیرهای برگشتی افزایش پیدا کنند، اهمیت استفاده از آن بیشتر می‌شود. برای حل این مسئله باید به جای برگرداندن تک تک مقادیر، همه آن‌ها را در قالب یک شیء برگردانید:
public Void Draw()
{
     var point = _pointDetector.Point;
     _rectangle.Draw(point);
}
از مزایای استفاده‌ی از الگو، این است که تعداد خطوط شما در بدنه اصلی، کاهش می‌یابد و اگر در آینده نیاز به افزایش تعداد خروجی‌ها باشد، لازم نیست که بدنه‌ی اصلی را هم تغییر بدهید و مرتب کدی یا خطی را به آن اضافه کنید.

سه
. شروط یکسان را تابع نویسی کنید. گاهی از اوقات مانند کد زیر پیش می‌آید که خروجی چندین شرط شما، خروجی یکسانی دارند. جهت این کار می‌توانید تمام این شرط‌ها را به یک تابع یا متد دیگر منتقل کنید:
public void Conditions(){
     if(a==0)
             return 0;
     if(b==0)
             return 0;
     if(c==0)
             return 0;
     if(d==0)
             return 0;
}
به جای آن می‌نویسیم:
public void Conditions()
{
          if(allConditions())
               return 0;
}
بدین صورت بدنه اصلی خلاصه‌تر شده و شرط‌ها به متدی با نامی که هدف آن را مشخص می‌کند انتقال می‌یابند.

چهار. چند خط کد شرطی را در یک شرط ننویسید و آنها را به متغیرهای جداگانه انتساب دهید. نمونه زیر را ببینید:
public void renderBanner() {
  if ((platform.toUpperCase().indexOf("MAC") > -1) &&
       (browser.toUpperCase().indexOf("IE") > -1) &&
        wasInitialized() && resize > 0 )
  {
    // do something
  }
}
در این حالت بهتر است هر شرط به یک خط و یک متغیر انتقال یابد تا خطوط تمیزتر و خلاصه‌تر و قابل فهم‌تری داشته باشیم:
public void renderBanner() {
  bool isMacOs = platform.toUpperCase().indexOf("MAC") > -1;
  bool isIE = browser.toUpperCase().indexOf("IE") > -1;
  bool wasResized = resize > 0;

  if (isMacOs && isIE && wasInitialized() && wasResized) {
    // do something
  }
}

پنج
. معرفی اکستنشن محلی: گاهی اوقات از کلاس‌هایی استفاده می‌کنید که شامل متد یا خاصیتی که احتیاج دارید نیستند و دسترسی به سورس آن کلاس هم امکان پذیر نیست یا هزینه سنگینی دارد. در این صورت می‌توانید از یک زیر کلاس یا Wrapper Class استفاده کنید.
به عنوان مثال متد NextDay جایگاه آن در DateTime است. برای افزودن این خاصیت دو راه دارید که یک زیر کلاس از DateTime ایجاد کنید و متدی را به آن اضافه کنید یا اینکه کلاس DateTime را در یک کلاس دیگر بپیچانید (محصور کنید).
public class Globalization:DateTime
{
     public int NextDay()
     {
      }
}
یا
public class Globalization
{
    public DateTime DT{get;set;}
     public int NextDay()
     {
      }
}

پی نوشت:
اینکه کلاس dateTime قابل ارث بری است یا خیر اهمیتی ندارد. تنها به عنوان مثال ذکر شده است.
مزیت این روش این است که شما در طول برنامه از یک کلاس یکسان استفاده می‌کنید و با همین یک کلاس به همه موارد دسترسی دارید و باعث وجود کد یکتایی می‌شوید و به جای اینکه مرتبا از کلاس‌های مختلف استفاده کنید، از یک نام مشخص استفاده می‌کنید و خوانایی کد را در کل برنامه بالا می‌برید.
مطالب
نمایش بلادرنگ اعلامی به تمام کاربران در هنگام درج یک رکورد جدید
در ادامه می‌خواهیم اعلام عمومی نمایش افزوده شدن یک پیام جدید را بعد از ثبت رکوردی جدید، به تمامی کاربران متصل به سیستم ارسال کنیم. پیش نیاز مطلب جاری موارد زیر می‌باشند:
namespace ShowAlertSignalR.Models
{
    public class Product
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Title { get; set; }
        public string Description { get; set; }
        public float Price { get; set; }
        public Category Category { get; set; }

    }

    public enum Category
    {
        [Display(Name = "دسته بندی اول")]
        Cat1,
        [Display(Name = "دسته بندی دوم")]
        Cat2,
        [Display(Name = "دسته بندی سوم")]
        Cat3
    }
}
در اینجا مدل ما شامل عنوان، توضیح، قیمت و یک enum برای دسته‌بندی یک محصول ساده می‌باشد.
کلاس context نیز به صورت زیر می‌باشد:
namespace ShowAlertSignalR.Models
{
    public class ProductDbContext : DbContext
    {
        public ProductDbContext() : base("productSample")
        {
            Database.Log = sql => Debug.Write(sql);
        }
        public DbSet<Product> Products { get; set; }
    }
}
همانطور که در ابتدا عنوان شد، می‌خواهیم بعد از ثبت یک رکورد جدید، پیامی عمومی به تمامی کاربران متصل به سایت نمایش داده شود. در کد زیر اکشن متد Create را مشاهده می‌کنید: 
[HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Create(Product product)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                db.Products.Add(product);
                db.SaveChanges();
                return RedirectToAction("Index");
            }

            return View(product);
        }
می‌توانیم از ViewBag برای اینکار استفاده کنیم؛ به طوریکه یک پارامتر از نوع bool برای متد Index تعریف کرده و سپس مقدار آن را درون این شیء ViewBag انتقال دهیم، این متغییر بیانگر حالتی است که آیا اطلاعات جدیدی برای نمایش وجود دارد یا خیر؟ بنابراین اکشن متد Index را به اینصورت تعریف می‌کنیم:
public ActionResult Index(bool notifyUsers = false)
        {
            ViewBag.NotifyUsers = notifyUsers;
            return View(db.Products.ToList());
        }
در اینجا مقدار پیش‌فرض این متغیر، false می‌باشد. یعنی اطلاعات جدیدی برای نمایش موجود نمی‌باشد. در نتیجه اکشن متد Create را به صورتی تغییر می‌دهیم که بعد از درج رکورد موردنظر و هدایت کاربر به صفحه‌ی Index، مقدار این متغییر به true تنظیم شود:
[HttpPost]
        [ValidateAntiForgeryToken]
        public ActionResult Create(Product product)
        {
            if (ModelState.IsValid)
            {
                db.Products.Add(product);
                db.SaveChanges();
                return RedirectToAction("Index", new { notifyUsers = true });
            }

            return View(product);
        }
قدم بعدی ایجاد یک هاب SignalR می‌باشد:
namespace ShowAlertSignalR.Hubs
{
    public class NotificationHub : Hub
    {
        public void SendNotification()
        {
            Clients.Others.ShowNotification();
        }
    }
}
در ادامه کدهای سمت کلاینت را برای هاب فوق، داخل ویوی Index اضافه می‌کنیم:
@section scripts
{
    
    <script src="~/Scripts/jquery.signalR-2.0.2.min.js"></script>
    <script src="~/signalr/hubs"></script>
    <script>

        var notify = $.connection.notificationHub;
        notify.client.showNotification = function() {
            $('#result').append("<div class='alert alert-info alert-dismissable'>" +
                "<button type='button' class='close' data-dismiss='alert' aria-hidden='true'>&times;</button>" +
            "رکورد جدیدی هم اکنون ثبت گردید، برای مشاهده آن صفحه را بروزرسانی کنید" + "</div>");
        };
        $.connection.hub.start().done(function() {
            @{
                if (ViewBag.NotifyUsers)
                {
                    <text>notify.server.sendNotification();</text>
                }
            }
        });
    </script>
}
همانطور که در کدهای فوق مشاهده می‌کنید، بعد از اینکه اتصال با موفقیت برقرار شد (درون متد done) شرط چک کردن متغییر NotifyUsers را بررسی کرده‌ایم. یعنی در این حالت اگر مقدار آن true بود، متد درون هاب را فراخوانی کرده‌ایم. در نهایت پیام به یک div با آی‌دی result اضافه شده است.
لازم به ذکر است برای حالت‌های حذف و به‌روزرسانی نیز روال کار به همین صورت می‌باشد.
سورس مثال جاری : ShowAlertSignalR.zip
مطالب
آشنایی با Refactoring - قسمت 6

در ادامه بحث «حذف کدهای تکراری»، روش Refactoring دیگری به نام "Extract Superclass" وجود دارد که البته در بین برنامه نویس‌های دات نت به نام Base class بیشتر مشهور است تا Superclass. هدف آن هم انتقال کدهای تکراری بین چند کلاس، به یک کلاس پایه و سپس ارث بری از آن می‌باشد.

یک مثال:
در WPF و Silverlight جهت مطلع سازی رابط کاربری از تغییرات حاصل شده در مقادیر داده‌ها، نیاز است کلاس مورد نظر، اینترفیس INotifyPropertyChanged را پیاده سازی کند:

using System.ComponentModel;

namespace Refactoring.Day6.ExtractSuperclass.Before
{
public class User : INotifyPropertyChanged
{
string _name;
public string Name
{
get { return _name; }
set
{
if (_name == value) return;
_name = value;
raisePropertyChanged("Name");
}
}

public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;
void raisePropertyChanged(string propertyName)
{
var handler = PropertyChanged;
if (handler == null) return;
handler(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
}
}
}


و نکته‌ی مهم این است که اگر 100 کلاس هم داشته باشید، باید این کدهای تکراری اجباری مرتبط با raisePropertyChanged را در آن‌ها قرار دهید. به همین جهت مرسوم است برای کاهش حجم کدهای تکرای، قسمت‌های تکراری کد فوق را در یک کلاس پایه قرار می‌دهند:

using System.ComponentModel;

namespace Refactoring.Day6.ExtractSuperclass.After
{
public class ViewModelBase : INotifyPropertyChanged
{
public event PropertyChangedEventHandler PropertyChanged;
protected void RaisePropertyChanged(string propertyName)
{
var handler = PropertyChanged;
if (handler == null) return;
handler(this, new PropertyChangedEventArgs(propertyName));
}
}
}

و سپس از آن ارث بری می‌کنند:

namespace Refactoring.Day6.ExtractSuperclass.After
{
public class User : ViewModelBase
{
string _name;
public string Name
{
get { return _name; }
set
{
if (_name == value) return;
_name = value;
RaisePropertyChanged("Name");
}
}
}
}


به این ترتیب این کلاس پایه در ده‌ها و صدها کلاس قابل استفاده خواهد بود، بدون اینکه مجبور شویم مرتبا یک سری کد تکراری «اجباری» را copy/paste کنیم.

مثالی دیگر:
اگر با ORM های Code first کار کنید، نیاز است تا ابتدا طراحی کار توسط کلاس‌های ساده دات نتی انجام شود؛ که اصطلاحا به آن‌ها POCO یا Plain old CLR objects یا Plain old .NET Classes هم گفته می‌شود. در بین این کلاس‌ها، متداول است که یک سری از خصوصیات، تکراری و مشترک باشد؛ مثلا تمام کلاس‌ها تاریخ ثبت رکورد را هم داشته باشند به همراه نام کاربر و مشخصاتی از این دست. اینجا هم برای حذف کدهای تکراری، یک Base class طراحی می‌شود: (+)

مطالب
بررسی چند نکته در مورد ارث بری کلاس‌ها در #C
مقدمه
وراثت، بین کلاس‌های والد (Parent) و فرزند (Child) ارتباط ایجاد می‌کند. در این مطلب، با یک مثال ساده، نکات مختلفی را بررسی خواهیم کرد.

در ابتدا کلاس‌هایی را با نام parent و child، به شکل زیر ایجاد می‌کنیم:
public class Parent
{
  public Parent()
  {
            Console.WriteLine("Parent Constructor");
  }
  public void Print()
  {
            Console.WriteLine("Parent Print");
  }
} public class Child : Parent { public Child() { Console.WriteLine("Child Constructor"); } public void Print() { Console.WriteLine("Child Print"); } }
با کامپایل کد فوق، هشدار (نه خطا) زیر توسط ویژوال استودیو صادر خواهد شد:

هشدارفوق این نکته را تذکر می‌دهد که متد Print تعریف شده در کلاس Child، پیاده سازی متد Print را در کلاس والد، مخفی (Hide) می‌کند. به همین خاطر پیشنهاد می‌کند که اگر واقعا قصد چنین کاری را داریم (نادیده گرفتن پیاده سازی print کلاس والد) از کلمه کلیدی (keyword) new استفاده کنیم. بدین شکل:
 public new void Print()
  {
     Console.WriteLine("Child Print");
  }
حال با نمونه سازی کلاس‌های فوق، رفتار سازنده و متد Print را بررسی می‌کنیم:
Console.WriteLine("====Parent====");
Parent parent = new Parent();
parent.Print();

Console.WriteLine("====Child====");
Child child = new Child();
child.Print();

Console.WriteLine("====Parent Via Child====");
Parent pc = new Child();
pc.Print();
در قسمت اول نمونه سازی از والد، نکته خاصی وجود ندارد. در ابتدا سازنده و سپس فراخوانی متد Print اتفاق خواهد افتاد.
در قسمت دوم نمونه سازی از فرزند، ابتدا سازنده والد و سپس سازنده فرزند فراخوانی خواهند.
در بخش سوم، یک نمونه فرزند را از نوع والد، ایجاد کرد‌هایم .( () Parent pc=new Child). در این بخش ابتدا سازنده والد و بعد از آن سازنده فرزند، فراخوانی می‌شود و با فراخوانی متد Print، متد والد اجرا خواهد شد.


استفاده از Virtual  و Override
اگر بدنبال این باشیم که در قسمت سوم متد Print فرزند فراخوانی شود، مفاهیم virtual و override به کمک ما خواهند آمد:
  public class Parent
{
  public Parent()
  {
Console.WriteLine("Parent Constructor");
  }

  public virtual void  Print()
  {
Console.WriteLine("Parent Print");
  }
}

public class Child : Parent
{
  public Child()
  {
Console.WriteLine("Child Constructor");
  }

  public override void Print()
  {
Console.WriteLine("Child Print");
  }
}
با تعریف متد از نوع virtual، امکان تحریف رفتار پیش فرض متد را توسط فرزند‌ها، مهیا خواهیم کرد. فرزندان نیز با override کردن متد والد، پیاده سازی خود را اعمال می‌کنند.
اگر خروجی کد بالا را با قسمت قبل مقایسه کنید، متوجه خواهید شد که در قسمت سوم فرزند، رفتار متد والد را تحریف/بازنویسی (override) کرده است ( پیاده سازی فرزند اجرا شده است).


سازنده‌های استاتیک (Static Constructor)
سازنده‌های استاتیک برای مقدار دهی به داده‌های استاتیک و یا انجام عملیاتی که تنها قرار است یکبار انجام شوند مورد استفاده قرار میگیرند. این سازنده‌ها بصورت اتوماتیک قبل از ساخت نمونه و مقداردهی اعضای استاتیک و قبل از سازنده‌های غیر استاتیک اجرا می‌شوند.
   public class Parent
{
  static Parent()
  {
Console.WriteLine("Parent static Constructor");
  }
  public Parent()
  {
Console.WriteLine("Parent Constructor");
  }

  public virtual void  Print()
  {
Console.WriteLine("Parent Print");
  }
}

public class Child : Parent
{
  static Child()
  {
Console.WriteLine("Child static Constructor");
  }
  public Child()
  {
Console.WriteLine("Child Constructor");
  }

  public override void Print()
  {
Console.WriteLine("Child Print");
  }
در بخش سوم در ابتدا سازنده استاتیک فرزند و سپس سازنده استاتیک والد فراخوانی خواهند شد و ترتیب اجرای سایر متد‌ها و سازنده‌ها مثل قبل است.




  جمع بندی
* اگر نمونه‌ای از یک فرزند را ایجاد کنیم، ابتدا سازنده‌ی والد فراخوانی خواهد شد و پس از آن سازنده‌ی کلاس فرزند.
* اگر قصد تحریف رفتار متد والد را در فرزندان داریم، می‌توانیم این متد‌ها را در کلاس والد بصورت virtual تعریف کنیم.
نظرات مطالب
ASP.NET MVC #20
در یک View اگر قسمت‌های مختلف صفحه نیاز به مدل‌های متفاوتی دارند باید (بهتر است) از ViewModel استفاده کنید. برای نمونه اگر ViewModel شما به صورت زیر تعریف شده‌است و Model1 و Model2 هم هر کدام یک کلاس مجزا هستند:
public class MyViewModel
{
    public Model1 Model1 { set; get; }
    public Model2 Model2 { set; get; }
}
با این اکشن متد:
public ActionResult Index()
{
    var model = new MyViewModel();
    return View(model);
}
در یک View به نحو ذیل قابل استفاده خواهد بود:
@model Models.MyViewModel

@Html.EditorFor(model=>model.Model1)
<br />
@Html.EditorFor(model=>model.Model2)
مطالب
نحوه کار Expression و ایجاد یک DynamicFilter
ساختار Expression‌ها شبیه به ساختار یک درخت است. به عنوان مثال زمانیکه شما یک فیلتر ساده را مانند دستور زیر اجرا میکنید:
Expression<Func<string, bool>> f = s => s.Length < 5;
Expression ایجاد شده از فیلتر شما به صورت زیر میباشد:

منبع : کتاب C# 8 in a Nutshell 

ParameterCollection به پارامترهای استفاده شده در فیلتر اشاره دارد که در فیلتر بالا فقط s استفاده شده‌است و از نوع string است.

BinaryExpression شامل سه قسمت مهم Left , Right و NodeType میباشد. برای فیلتر بالا، مقدار پراپرتی Left برابر s.Length می‌باشد و پراپرتی Right شامل مقدار 5 و مقدار NodeType هم برابر LessThan میباشد. یعنی فیلتر بالا به یک درخت تبدیل شده که نود اصلی آن LessThan است و دو مقدار Left و Right را باهم مقایسه میکند. اما اگر یک شرط دیگر را به فیلتر بالا اعمال کنیم، ساختار Expression کمی تغییر میکند. برای مثال: 

Expression<Func<string, bool>> filter = s => s.Length > 5 && s.Length < 45;

Expression ایجاد شده برای این فیلتر شامل همان ساختار قبلی است؛ اما با این تغییر که هر کدام از پراپرتی‌های Right و Left، خود یک BinaryExpression شده‌اند و مقدار NodeType اصلی از LessThan به AndAlso تغییر پیدا کرده‌است. Expression ایجاد شده از فیلتر بالا ( filter.Body ) به این صورت است که پراپرتی Left آن برابر است با یک BinaryExpression که مقدار NodeType آن برابر است با GreaterThan و پراپرتی Left آن شامل s.Length میباشد و پراپرتی Right آن برابر 5 میباشد. همچنین پراپرتی Right مربوط به filter.Body برابر یک ExpressionBinary است که مقدار NodeType آن برابر است با LessThan و پراپرتی Left آن برابر s.Length است و پراپرتی Right آن برابر 45 میباشد.

filter.Body شبیه به تصویر زیر میباشد :

اگر بخواهیم خودمان یک Expression tree را ایجاد کنیم، باید از پایین‌ترین نود آن شروع کنیم. یعنی ابتدا باید پراپرتی Left و Right را ایجاد کنیم و سپس این دو پراپرتی را با هم مقایسه کنیم (NodeType). در کد زیر Expression مربوط به فیلتر بالا را نوشته‌ایم:

ParameterExpression parameterExpression = Expression.Parameter(typeof(string));
MemberExpression memberExpression = Expression.Property(parameterExpression, "Length");

ConstantExpression greaterThanConstantExpression = Expression.Constant(5);
BinaryExpression greaterThanComparison = Expression.GreaterThan(memberExpression, greaterThanConstantExpression);
var greaterThan = Expression.Lambda<Func<string, bool>>(greaterThanComparison, parameterExpression);

ConstantExpression lessThanConstantExpression = Expression.Constant(45);
BinaryExpression lessThanComparsion = Expression.LessThan(memberExpression, lessThanConstantExpression);
var lessThan = Expression.Lambda<Func<string, bool>>(lessThanComparsion, parameterExpression);

var param = Expression.Parameter(typeof(string), "x");
var body = Expression.AndAlso(
            Expression.Invoke(greaterThan, param),
            Expression.Invoke(lessThan, param)
        );
Expression<Func<string, bool>> filter = Expression.Lambda<Func<string, bool>>(body, param);

ParameterExpression : نوع پارامتری را که میخواهیم روی آن شرط را روی آن اعمال کنیم، مشخص کرده‌ایم.

MemberExpression  : پراپرتی Length را معرفی کرده‌ایم که قرار است شرطی بر روی این پراپرتی اعمال شود.

ConstantExpression   : مقدار ثابتی که پراپرتی MemeberExpression قرار است با آن مقایسه شود.

BinaryExpression   : نود تایپ را مشخص کرده‌ایم که برابر است با GreaterThan.

سپس Expression مربوط به هرکدام را در greaterThan و lessThan ایجاد کرده‌ایم و این دو را باهم And کرده و در متغییر body قرار داده‌ایم و در نهایت filter را با دستور Expression.Lambda ایجاد کرده‌ایم که برابر است با :

Expression<Func<string, bool>> filter = s => s.Length > 5 && s.Length < 45;


ساخت یک داینامیک فیلتر

در ادامه میخواهیم یک داینامیک فیلتر را ایجاد کنیم که به طور مثال برنامه نویس از سمت فرانت‌اند بتواند فیلتر‌های ساده‌ای را اعمال کند. برای این کار یک کلاس برای فیلتر ایجاد میکنیم :

public class DynamicModel
{
    public string Name { get; set; }
    public string Comparison { get; set; }
    public object Data { get; set; }
}

پراپرتی Data مقداری است که باید با آن مقایسه انجام شود.

Comparison نوع عملیات را مشخص میکند مانند : Equal, LessThan, GreaterThan و... .

پراپرتی Name نام پراپرتی است که باید شرط روی آن اعمال شود.

کلاس ثابت ها:

public static class ComparisonConstant
{
    public const string LessThan = "LesThan";
    public const string LessThanEqual = "LesThanEqual";
    public const string GreaterThan = "GreaterThan";
    public const string GreaterThanEqual = "GreaterThanEqual";
    public const string Equal = "Equal";
    public const string NotEqual = "NotEqual";
}

ساخت اکستنشن متد:

public static IQueryable<TModel> DynamicFilter<TModel>(this IQueryable<TModel> iqueryable, IEnumerable<DynamicModel> dynamicModel)
{
    return iqueryable.Where(Filter<TModel>(dynamicModel));
}  
public static Expression<Func<TModel, bool>> Filter<TModel>(IEnumerable<DynamicModel> dynamicModel)
{
    Expression<Func<TModel, bool>> result = a => true;
    foreach (var item in dynamicModel)
    {
        ParameterExpression parameterExpression = Expression.Parameter(typeof(TModel));
        MemberExpression memberExpression = Expression.Property(parameterExpression, item.Name);
        ConstantExpression constantExpression = Expression.Constant(item.Data);
        BinaryExpression comparison = GetBinaryExpression(item.Comparison, memberExpression, constantExpression);
        var expression = Expression.Lambda<Func<TModel, bool>>(comparison, parameterExpression);
        var param = Expression.Parameter(typeof(TModel), "x");
        var body = Expression.AndAlso(
                    Expression.Invoke(result, param),
                    Expression.Invoke(expression, param)
                );
        result = Expression.Lambda<Func<TModel, bool>>(body, param);
    }
    return result;
}

ورودی این مدل، لیستی از DynamicModel میباشد که به ازای هر کدام از آیتم‌ها، یک BinaryExpression ایجاد میکند و آن را با result تعریف شده And میکند. یعنی تمامی آیتم‌های ارسال شده باهم And میشوند.

متد GetBinaryExpression بر اساس مقدار فیلد Comparison که از سمت فرانت ارسال میشود، کار میکند:

private static BinaryExpression GetBinaryExpression(string comparison, MemberExpression memberExpression, ConstantExpression constantExpression)
{
    switch (comparison)
    {
        case ComparisonConstant.Equal:
            return Expression.Equal(memberExpression, constantExpression);
        case ComparisonConstant.LessThan:
            return Expression.LessThan(memberExpression, constantExpression);
        case ComparisonConstant.GreaterThan:
            return Expression.GreaterThan(memberExpression, constantExpression);
        case ComparisonConstant.NotEqual:
            return Expression.NotEqual(memberExpression, constantExpression);
        case ComparisonConstant.GreaterThanEqual:
            return Expression.GreaterThanOrEqual(memberExpression, constantExpression);
        case ComparisonConstant.LessThanEqual:
            return Expression.LessThanOrEqual(memberExpression, constantExpression);
        default:
            return null;
    }
}

 کلاس Category را در نظر بگیرید که شامل دو پراپرتی Title و Id میباشد و میخواهیم از این داینامیک فیلتر، برای فیلتر کردن دیتاها استفاده کنیم از سمت فرانت‌اند. اگر از سمت فرانت‌اند چنین دیتایی ارسال شود:

[
   {
      "Name":"Title",
      "Comparison":"Equal",
      "Data":"Hi"
   },
   {
      "Name":"Id",
      "Comparison":"LesThanEqual",
      "Data": 100
   }
]

تمامی رکوردهایی که مقدار پراپرتی Title آنها برابر Hi باشد و Id آن کوچکتر مساوی 100 باشد، از دیتابیس خوانده میشود.

var categories = _dbContext.Categories
                         .DynamicFilter(filter)//filter => IEnumerable<DynamicModel>
                         .ToList();

گیت هاب داینامیک فیلتر 

نظرات مطالب
ایجاد ویژگی‌های اعتبارسنجی سفارشی در ASP.NET Core 3.1 به همراه اعتبارسنجی سمت کلاینت آن‌ها
کتابخانه FluentValidation ،  این قابلیت رو داره در سمت کلاینت اعتبار سنجی انجام بده و شما میتونید از تمامی شروطی که برای مدل خود در نظر گرفتید به همراه بخش کلاینتش رو باهم استفاده کنید. به عنوان مثال میخواهید کد ملی رو اعتبار سنجی کنید؛ مانند خالی نبودن فیلد. ابتدا از کلاس ClientValidationBase ارث بری می‌کنید
public class NationalCodeClientValidator : ClientValidatorBase
    {
        #region Fields

        private NationalCodeValidator NationalCodeValidator => (NationalCodeValidator)Validator;

        #endregion Fields

        #region Methods

        #region Constructors

        public NationalCodeClientValidator(PropertyRule rule, IPropertyValidator validator) : base(rule, validator)
        {
        }

        #endregion Constructors

        #region Override

        public override void AddValidation(ClientModelValidationContext context)
        {
            MergeAttribute(context.Attributes, "data-val", "true");
            MergeAttribute(context.Attributes, "data-val-nationalcode", GetErrorMessage());
        }

        #endregion Override

        #region Utility

        private string GetErrorMessage()
        {
            var formatter = ValidatorOptions.MessageFormatterFactory().AppendPropertyName(Rule.GetDisplayName());
            string messageTemplate;
            try
            {
                messageTemplate = Validator.Options.ErrorMessageSource.GetString(null);
            }
            catch (FluentValidationMessageFormatException)
            {
                messageTemplate = ValidatorOptions.LanguageManager.GetStringForValidator<NotEmptyValidator>();
            }
            var message = formatter.BuildMessage(messageTemplate);
            return message;
        }

        #endregion Utility

        #endregion Methods
    }

سپس کلاسی دیگر تعریف کرده و از PropertyValidator ارث بری می‌کنید:
public class NationalCodeValidator : PropertyValidator
    {
        #region Methods

        #region Constructors

        public NationalCodeValidator() : base(new LanguageStringSource(nameof(NationalCodeValidator)))
        {
        }

        #endregion Constructors

        #region Override

        protected override bool IsValid(PropertyValidatorContext context)
        {
            return true;
        }

        #endregion Override

        #endregion Methods
    }

سپس باید کلاس‌های تعریف شده رو به FluentValidation معرفی کرد:
.AddFluentValidation(option =>
            {
                option.RegisterValidatorsFromAssemblyContaining<CreateBankValidation>();
                option.ConfigureClientsideValidation(AddFluentValidationClientModelValidatorProvider());
            })

 private static Action<FluentValidationClientModelValidatorProvider> AddFluentValidationClientModelValidatorProvider()
        {
            return clientSideValidation =>
            {
                clientSideValidation.Add(typeof(NationalCodeValidator), (context, rule, validator) => new NationalCodeClientValidator(rule, validator));
            };
        }

حال فقط مانده استفاده ساختار Validation در سمت کلاینت:
// بررسی تایید کد ملی

function setCustomValidator() {
    $.validator.unobtrusive.adapters.add('nationalcode', [], function (options) {
        options.rules['nationalcode'] = {};
        options.messages['nationalcode'] = options.message;
    });
    $.validator.addMethod('nationalcode', function (value, element, parameters) {
        if (isValidIranianNationalCode(value)) return true;
        return false;
    });
}