مطالب
کوئری نویسی در EF Core - قسمت اول - تشکیل بانک اطلاعاتی و مقدار دهی اولیه‌ی آن
عموم کسانیکه برای بار اول با LINQ آشنا می‌شوند، مشکل ترجمه‌ی کوئری‌های قبلی SQL خود را به آن دارند. به همین جهت پس از چند سعی و خطا ترجیح می‌دهند تا از ORMها استفاده نکنند؛ چون در کوئری نویسی با آن‌ها مشکل دارند. در این سری، تمام مثال‌های سایت PostgreSQL Exercises با EF Core و LINQ to Entities آن پیاده سازی خواهند شد تا بتواند به عنوان راهنمایی برای تازه‌کاران مورد استفاده قرار گیرد.


بررسی ساختار بانک اطلاعاتی تمرین‌های سایت PostgreSQL Exercises

بانک اطلاعاتی مثال‌های سایت PostgreSQL Exercises از سه جدول با مشخصات زیر تشکیل می‌شود:

جدول کاربران
 CREATE TABLE cd.members
    (
       memid integer NOT NULL, 
       surname character varying(200) NOT NULL, 
       firstname character varying(200) NOT NULL, 
       address character varying(300) NOT NULL, 
       zipcode integer NOT NULL, 
       telephone character varying(20) NOT NULL, 
       recommendedby integer,
       joindate timestamp not null,
       CONSTRAINT members_pk PRIMARY KEY (memid),
       CONSTRAINT fk_members_recommendedby FOREIGN KEY (recommendedby)
            REFERENCES cd.members(memid) ON DELETE SET NULL
    );
هر کاربر در اینجا به همراه یک ID و آدرس است. همچنین به همراه اطلاعات کاربری که او را توصیه کرده‌است (یک جدول خود ارجاع دهنده‌است).


جدول امکانات قابل ارائه‌ی به کاربران
   CREATE TABLE cd.facilities
    (
       facid integer NOT NULL, 
       name character varying(100) NOT NULL, 
       membercost numeric NOT NULL, 
       guestcost numeric NOT NULL, 
       initialoutlay numeric NOT NULL, 
       monthlymaintenance numeric NOT NULL, 
       CONSTRAINT facilities_pk PRIMARY KEY (facid)
    );
در این جدول، امکاناتی مانند «زمین تنیس» و امثال آن ثبت می‌شوند؛ به همراه اطلاعاتی مانند هزینه‌ی اجاره‌ی آن توسط کاربران و یا مهمان‌ها که این دو هزینه، با هم متفاوت هستند. همچنین اطلاعاتی مانند هزینه‌ی راه‌اندازی اولیه‌ی آن‌ها، به همراه هزینه‌ی نگهداری ماهیانه‌ی هر کدام از امکانات نیز ثبت می‌شوند؛ تا در آینده بتوان یک سری محاسبات مالی را نیز در مورد امکانات مهیای مجموعه انجام داد تا مشخص شود که آیا برای مثال داشتن مجموعه‌ای خاص، مقرون به صرفه هست یا خیر.


جدول سوابق استفاده‌ی کاربران از امکانات مجموعه
CREATE TABLE cd.bookings
    (
       bookid integer NOT NULL, 
       facid integer NOT NULL, 
       memid integer NOT NULL, 
       starttime timestamp NOT NULL,
       slots integer NOT NULL,
       CONSTRAINT bookings_pk PRIMARY KEY (bookid),
       CONSTRAINT fk_bookings_facid FOREIGN KEY (facid) REFERENCES cd.facilities(facid),
       CONSTRAINT fk_bookings_memid FOREIGN KEY (memid) REFERENCES cd.members(memid)
    );
در این جدول با ثبت ID کاربر و امکاناتی را که درخواست داده، سوابق رزرو آن‌ها نگهداری می‌شوند.
هر رزرو کردن مکان و امکاناتی در این مجموعه، «نیم ساعته» است. بنابراین Slots در اینجا به معنای تعداد نیم ساعت‌های رزرو کردن یک مکان خاص است؛ که به آن «half hour slots» نیز گفته می‌شود و زمان شروع این رزرو نیز ثبت می‌شود.


تبدیل ساختار بانک اطلاعاتی سایت PostgreSQL Exercises به EF Core Code First


در این دیاگرام، دیتابیس متشکل از سه جدول یاد شده را ملاحظه می‌کنید. برای تبدیل آن‌ها به موجودیت‌های EF Core، می‌توان به صورت زیر عمل کرد:

موجودیت کاربران

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Member
    {
        public int MemId { set; get; }

        public string Surname { set; get; }

        public string FirstName { set; get; }

        public string Address { set; get; }

        public int ZipCode { set; get; }

        public string Telephone { set; get; }

        public virtual ICollection<Member> Children { get; set; }
        public virtual Member Recommender { set; get; }
        public int? RecommendedBy { set; get; }

        public DateTime JoinDate { set; get; }

        public virtual ICollection<Booking> Bookings { set; get; }
    }
}
خواص این کلاس دقیقا بر اساس فیلدهای جدول کاربران مثال‌های سایت تهیه شده‌است. تنها تفاوت آن، داشتن خواص راهبری (navigation properties) مانند Children، Member و Bookings است که نوع روابط این موجودیت را با سایر موجودیت‌ها مشخص می‌کنند:
- خاصیت‌های Children و Recommender برای تعریف رابطه‌ی «خود ارجاعی» اضافه شده‌اند. در اینجا هر کاربر می‌تواند توسط کاربر دیگری توصیه شده باشد.
- خاصیت Bookings برای بیان رابطه‌ی یک به چند با موجودیت Booking، تعریف شده‌است؛ هر یک کاربر می‌تواند به هر تعدادی رزرو امکانات داشته باشد.


موجودیت Facility

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Facility
    {
        public int FacId { set; get; }

        public string Name { set; get; }

        public decimal MemberCost { set; get; }

        public decimal GuestCost { set; get; }

        public decimal InitialOutlay { set; get; }

        public decimal MonthlyMaintenance { set; get; }

        public virtual ICollection<Booking> Bookings { set; get; }
    }
}
- در این جدول، خواص از نوع پولی، توسط نوع decimal معرفی شده‌اند. برای این موارد هیچگاه از double و یا float استفاده نکنید؛ اطلاعات بیشتر.
- خاصیت راهبری Bookings، بیانگر رابطه‌ی یک به چند هرکدام از امکانات مجموعه با تعداد بار و سوابق رزرو شدن آن‌ها است.


موجودیت Booking

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class Booking
    {
        public int BookId { set; get; }

        public int FacId { set; get; }
        public virtual Facility Facility { set; get; }

        public int MemId { set; get; }
        public virtual Member Member { set; get; }

        public DateTime StartTime { set; get; }

        public int Slots { set; get; }
    }
}
در جدول ثبت وقایع این مجموعه، اطلاعات کاربر و اطلاعات امکانات درخواستی توسط او ثبت می‌شوند. به همین جهت دو خاصیت راهبری Facility و Member نیز به ازای هر کدام از این Idها تعریف شده‌اند. وجود آن‌ها، جوین نویسی را در آینده بسیار ساده خواهند کرد.


تنظیمات هر کدام از موجودیت‌ها و روابط بین آن‌ها در EF Core Code First

پس از مشخص شدن طراحی موجودیت‌ها، اکنون نیاز است ارتباطات بین آن‌ها را به EF Core، به نحو دقیق‌تری معرفی کرد و همچنین طول و یا دقت هر کدام از خواص را نیز مشخص نمود.

تنظیمات موجودیت کاربران

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class MemberConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Member>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Member> builder)
        {
            builder.HasKey(member => member.MemId);
            builder.Property(member => member.MemId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);

            builder.Property(member => member.Surname).HasMaxLength(200).IsRequired();
            builder.Property(member => member.FirstName).HasMaxLength(200).IsRequired();
            builder.Property(member => member.Address).HasMaxLength(300).IsRequired();
            builder.Property(member => member.ZipCode).IsRequired();
            builder.Property(member => member.Telephone).HasMaxLength(20).IsRequired();

            builder.HasIndex(member => member.RecommendedBy);
            builder.HasOne(member => member.Recommender)
                    .WithMany(member => member.Children)
                    .HasForeignKey(member => member.RecommendedBy);

            builder.Property(member => member.JoinDate).IsRequired();

            builder.HasIndex(member => member.JoinDate).HasName("IX_JoinDate");
            builder.HasIndex(member => member.RecommendedBy).HasName("IX_RecommendedBy");
        }
    }
}
- در اینجا بر اساس تعاریفی که در ابتدای بحث مشاهده کردید، برای مثال طول هر کدام از فیلدهای رشته‌ای متناظر تعریف شده‌اند.
- سپس نحوه‌ی تعریف رابطه‌ی خود راجاعی این موجودیت را مشاهده می‌کنید.
- دو ایندکس هم در اینجا تعریف شده‌اند که جزو اطلاعات موجود در فایل SQL این سری از مثال‌ها هستند.

نکته‌ی مهم: در اینجا یک UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1) را نیز مشاهده می‌کنید که شاید برای شما تازگی داشته باشد. فیلد ID تمام جداول این مجموعه برخلاف معمول که از 1 شروع می‌شود، از صفر شروع می‌شود و ID مساوی صفر را برای کاربران مهمان درنظر گرفته‌است. روش تعریف چنین تنظیم خاصی را توسط متد UseIdentityColumn و دو پارامتر آن در اینجا مشاهده می‌کنید. این ID مساوی صفر، نکات خاصی را هم در حین ثبت اطلاعات اولیه‌ی هر جدول، به همراه دارد که در ادامه بررسی خواهد شد.


تنظیمات موجودیت امکانات مجموعه

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class FacilityConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Facility>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Facility> builder)
        {
            builder.HasKey(facility => facility.FacId);
            builder.Property(facility => facility.FacId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);

            builder.Property(facility => facility.Name).HasMaxLength(100).IsRequired();

            builder.Property(facility => facility.MemberCost).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");

            builder.Property(facility => facility.GuestCost).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");

            builder.Property(facility => facility.InitialOutlay).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");

            builder.Property(facility => facility.MonthlyMaintenance).IsRequired().HasColumnType("decimal(18, 6)");
        }
    }
}
تنها نکته‌ی مهم این تنظیمات، ذکر دقت نوع decimal است؛ بدون تنظیم آن، EF Core در حین اجرای Migrations، اخطاری را صادر می‌کند.


تنظیمات موجودیت سوابق رزرو‌های امکانات مجموعه

namespace EFCorePgExercises.Entities
{
    public class BookingConfiguration : IEntityTypeConfiguration<Booking>
    {
        public void Configure(EntityTypeBuilder<Booking> builder)
        {
            builder.HasKey(booking => booking.BookId);
            builder.Property(booking => booking.BookId).IsRequired().UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1);

            builder.Property(booking => booking.FacId).IsRequired();
            builder.HasOne(booking => booking.Facility)
                    .WithMany(facility => facility.Bookings)
                    .HasForeignKey(booking => booking.FacId);

            builder.Property(booking => booking.MemId).IsRequired();
            builder.HasOne(booking => booking.Member)
                    .WithMany(member => member.Bookings)
                    .HasForeignKey(booking => booking.MemId);

            builder.Property(booking => booking.StartTime).IsRequired();

            builder.Property(booking => booking.Slots).IsRequired();

            builder.HasIndex(booking => new { booking.MemId, booking.FacId }).HasName("IX_memid_facid");
            builder.HasIndex(booking => new { booking.FacId, booking.StartTime }).HasName("IX_facid_starttime");
            builder.HasIndex(booking => new { booking.MemId, booking.StartTime }).HasName("IX_memid_starttime");
            builder.HasIndex(booking => booking.StartTime).HasName("IX_starttime");
        }
    }
}
روابط یک به چند بین امکانات و رزروها و کاربران و رزروها، در تنظیمات فوق بیان شده‌اند و ذکر آن‌ها در یک سمت رابطه کافی است.


ایجاد Context و معرفی موجودیت‌ها و تنظیمات آن‌ها

در ادامه توسط ApplicationDbContext که از DbContext ارث‌بری می‌کند، سه موجودیت تعریف شده را در معرض دید EF Core قرار می‌دهیم:
namespace EFCorePgExercises.DataLayer
{
    public class ApplicationDbContext : DbContext
    {
        public ApplicationDbContext(DbContextOptions options)
            : base(options)
        {
        }

        public DbSet<Member> Members { get; set; }

        public DbSet<Booking> Bookings { get; set; }

        public DbSet<Facility> Facilities { get; set; }

        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder modelBuilder)
        {
            base.OnModelCreating(modelBuilder);

            modelBuilder.ApplyConfigurationsFromAssembly(typeof(MemberConfiguration).Assembly);
        }
    }
}
همچنین تمام تنظیماتی را که تعریف کردیم، توسط یک سطر ApplyConfigurationsFromAssembly می‌توان از اسمبلی دربرگیرنده‌ی آن‌ها خواند و به Context اضافه کرد.


اجرای Migrations جهت تشکیل ساختار بانک اطلاعاتی

اکنون که موجودیت‌ها، روابط بین آن‌ها و Context برنامه مشخص شدند، می‌توان با اجرای دستوارت زیر، سبب تولید کدهای Migration شد که با اجرای آن‌ها، بانک اطلاعاتی متناظری به صورت خودکار تولید می‌شود:
dotnet tool install --global dotnet-ef --version 3.1.6
dotnet tool update --global dotnet-ef --version 3.1.6
dotnet build
dotnet ef migrations add Init --context ApplicationDbContext
در نگارش EF Core 3x، نیاز است ابزار dotnet-ef را به صورت جداگانه‌ای دریافت و یا به روز رسانی کرد (دو دستور اول) و سپس دستور dotnet ef را اجرا نمود.


مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی

سایت PostgreSQL Exercises به همراه فایل SQL ایجاد جداول و مقدار دهی اولیه‌ی آن‌ها نیز هست. شاید عنوان کنید که چرا این اطلاعات به صورت متدهای HasData، به تنظیمات موجودیت‌ها اضافه نشدند؟ علت آن به همان ID مساوی صفر بر می‌گردد! در حین استفاده‌ی از متد HasData نمی‌توانید ID ای داشته باشید که مقدار آن با مقدار پیش‌فرض آن نوع، یکی باشد. برای مثال مقدار پیش فرض int، مساوی صفر است. به همین جهت حتی با تنظیم UseIdentityColumn(seed: 0, increment: 1)، اجازه‌ی ثبت Id مساوی صفر را نمی‌دهد؛ چون نمی‌تواند تشخیص دهد که این مقدار، یک مقدار صریح است یا خیر (^). بنابراین مجبور هستیم تا آن‌ها را به صورت معمولی ثبت کنیم:
context.Facilities.Add(new Facility { Name = "Tennis Court 1", MemberCost = 5, GuestCost = 25, InitialOutlay = 10000, MonthlyMaintenance = 200 });
// مابقی موارد
context.SaveChanges();
در این حالت، اول رکورد ثبت شده، Id مساوی صفر را خواهد داشت و مابقی هم یکی یکی افزایش می‌یابند.
این روش برای ثبت اطلاعات Facilities و Booking کار می‌کند؛ اما ... چون Idهای کاربران پشت سر هم نیست و بین آن‌ها فاصله وجود دارد، دیگر نمی‌توان از روش فوق استفاده کرد و نیاز است بتوان مقدار Id را به صورت صریحی تعیین کرد که این مورد نکات جالبی را به همراه دارد:
- در حین کار با SQL Server نیاز است دستور SET IDENTITY_INSERT Members ON را در ابتدای کار، فراخوانی کرد تا بتوان مقدار فیلد ID خود افزایش دهنده را به صورت دستی مقدار دهی کرد.
- در هر زمان، فقط یک جدول و فقط یک سشن (یک اتصال) را می‌توان توسط IDENTITY_INSERT در حالت ثبت و مقدار دهی ID آن قرار داد.
- EF Core، به ازای هر batch اطلاعاتی که ثبت می‌کند، یکبار اتصال را باز و بسته می‌کند. این مورد سبب می‌شود که فراخوانی ExecuteSqlCommand با دستور یاد شده، تاثیری نداشته باشد. برای رفع این مشکل باید یک تراکنش را باز کرد، تا اتصال به بانک اطلاعاتی، در طول آن باز باقی بماند.

در اینجا برای ثبت کاربر با ID مساوی صفر، باز هم می‌توان به صورت معمولی عمل کرد:
context.Members.Add(new Member { ... });
context.SaveChanges(); // For id = 0 = Int's CLR Default Value!
چون اولین رکورد است، ID آن مساوی صفر خواهد شد. برای مابقی از روش ویژه‌ی زیر استفاده می‌کنیم:
using (var transaction = context.Database.BeginTransaction())
{
    try
    {
        context.Database.ExecuteSqlRaw("SET IDENTITY_INSERT Members ON");

        context.Members.Add(new Member { ... });
        // مابقی موارد

        context.SaveChanges();

        transaction.Commit();
    }
    catch
    {
        transaction.Rollback();
        throw;
    }
    finally
    {
        context.Database.ExecuteSqlRaw("SET IDENTITY_INSERT Members OFF");
    }
}
ابتدا یک تراکنش را بر روی context ایجاد می‌کنیم تا اتصال باز شده، در طول آن ثابت باقی بماند. اکنون اجرای دستور SET IDENTITY_INSERT، مؤثر واقع می‌شود. سپس تمام رکوردها را با ذکر ID صریح آن‌ها به context اضافه کرد، آن‌ها را ذخیره نموده و تراکنش را Commit می‌کنیم. در پایان کار هم باید دستور خاموش کردن SET IDENTITY_INSERT صادر شود.


کدهای کامل موجودیت‌های این قسمت به همراه تنظیمات آن‌ها
کدهای کامل تنظیم Context و همچنین مقدار دهی اولیه‌ی بانک اطلاعاتی
مطالب
مبانی TypeScript؛ تنظیمات کامپایلر
برای کامپایل کدهای TypeScript به جاوا اسکریپت، علاوه بر پارامترهای کامپایلر، از تنظیمات فایل مخصوصی به نام tsconfig.json نیز استفاده می‌شود که این موارد را در قسمت جاری بررسی خواهیم کرد.


نحوه‌ی اعمال تنظیمات کامپایلر TypeScript

روش‌های متفاوتی جهت اعمال تنظیمات کامپایلر TypeScript وجود دارند:
الف) ذکر پارامترها و سوئیچ‌های کامپایلر خط فرمان tsc به صورت مستقیم.
ب) بعضی از ادیتور‌ها و IDEها این پارامترها را به صورت گزینه‌ها و دیالوگ‌هایی ارائه می‌دهند.
ج) استفاده از یک Build task، همانند روشی که در تنظیمات VSCode در مطلب «چرا TypeScript» مشاهده کردید.
د) ذکر تنظیمات کامپایلر، در فایل مخصوصی به نام tsconfig.json.


گزینه‌های متداول کامپایلر TypeScript

گزینه‌های کامپایلر TypeScript نسبتا قابل توجه هستند و لیست کامل و به روز آن‌ها را در هندبوک تایپ‌اسکریپت می‌توانید مشاهده کنید. در اینجا تعدادی از مهم‌ترین‌ها را بررسی خواهیم کرد:
- سوئیچ module-- جهت مشخص سازی فرمت خروجی ماژول‌های TypeScript بکار می‌رود. در مطلب بررسی ماژول‌ها عنوان شد که TypeScript قادر است ماژول‌های تعریف شده را با سایر فرمت‌های متداول جاوا اسکریپت مانند common.js و amd نیز تولید کند. سوئیچ module-- جهت تنظیم این گزینه درنظر گرفته شده‌است. خلاصه‌ای این سوئیچ نیز m-- است. این سوئیچ یکی از مقادیر commonjs, amd, system, es2015 را می‌پذیرد. اگر es2015 را مشخص کردید، نیاز است target را نیز به ES6 تنظیم کنید.
- سوئیچ moduleResolution-- نحوه‌ی یافتن ارجاعات به ماژول‌ها را مشخص می‌کند. در اینجا روش‌های node.js و کلاسیک را می‌توان قید کرد.
- سوئیچ target-- برای تعیین نگارش خروجی جاوا اسکریپت تولیدی بکار می‌رود. حالت پیش فرض آن ES3 است و ES5 و ES6 را نیز پشتیبانی می‌کند.
- گزینه‌ی watch-- کامپایلر را در حالت watch نگه می‌دارد. در این حالت تغییرات آخرین تاریخ نوشته شدن در فایل‌های ts بررسی شده و در صورت یافتن تغییری، بلافاصله خروجی js آن‌ها تهیه می‌شود.
- سوئیچ outDir-- برای مشخص کردن پوشه‌ی فایل‌های تولیدی نهایی بکار می‌رود.
- گزینه‌ی noImplicitAny-- برای ممنوع کردن نوع‌های Any متغیرها به صورت پیش فرض است و در این حالت خطای کامپایلری را مشاهده خواهید کرد. استفاده از این گزینه به این معنا نیست که دیگر نمی‌توان از نوع Any استفاده کرد؛ بلکه به این معنا است که در صورت نیاز باید آن‌را به صورت صریح قید کنید.

یک مثال:
در VSCode و در پوشه‌ی vscode. آن، در تنظیمات فایل tasks.json، چنین گزینه‌هایی را می‌توان برای کامپایلر tsc، ذکر کرد:
"args": ["--target", "ES5",
            "--outDir", "js",
            "--module", "commonjs",
            "--sourceMap",
            "--watch",
             "app.ts"],
به این ترتیب خروجی جاوا اسکریپت آن با فرمت ES 5 بوده و فایل‌های نهایی آن در پوشه‌ی js، در ریشه‌ی پروژه نوشته خواهند شد. همچنین فرمت ماژول‌های خروجی آن نیز به commonjs تنظیم شده‌است. این کامپایلر sourceMapها را جهت امکان دیباگ بهتر کدها تولید کرده و در حالت watch قرار دارد.


بررسی کاربرد فایل tsconfig.json

فایل ویژه‌ی tsconfig.json در نگارش 1.5 تایپ‌اسکریپت معرفی گردید. هدف از این فایل، ساده کردن تعریف پارامترهای کامپایلر است؛ البته الزامی به استفاده‌ی از آن وجود ندارد.
این فایل مزایای ذیل را به همراه دارد:
الف) محل قرارگیری آن، ریشه‌ی پروژه‌ی TypeScript را مشخص می‌کند.
ب) تنظیمات ذکر شده‌ی در این فایل، به تمام فایل‌های موجود در پوشه و زیر پوشه‌های محل قرارگیری آن به صورت پیش فرض اعمال می‌شوند.
هنگامیکه در تنظیمات کامپایلر tsc، نام فایل یا فایل‌های ts ایی را ذکر نمی‌کنید، این کامپایلر در ابتدا به دنبال فایل tsconfig.json می‌گردد و بر این اساس فایل‌های ts را پردازش خواهد کرد. اگر مانند مثال فوق، در انتهای پارامترها، نام فایلی را ذکر کنید، از فایل tsconfig.json صرفنظر خواهد شد.
یک نکته: برای ذکر صریح محل فایل tsconfig از پارامتر project استفاده کنید:
 tsc --project ./lib
ج) امکان ذکر گزینه‌های کامپایلر را فراهم می‌کند.
در این حالت می‌توان کامپایلر tsc را بدون پارامتری اجرا کرد و این برنامه اطلاعات مورد نیاز خود را از فایل tsconfig.json دریافت خواهد کرد. باید دقت داشت، هر سوئیچی که در خط فرمان ذکر شود، پارامترهای معادل ذکر شده‌ی در فایل tsconfig.json را بازنویسی می‌کند. بنابراین در صورت وجود این فایل، می‌توان خاصیت args مثال قبل را به یک آرایه‌ی خالی تنظیم کرد.
د) امکان مشخص سازی الحاق و عدم الحاق فایل‌های ts را به همراه دارد.
 {
     "compilerOptions": {
                      "target": "es5",
                      "outDir": "js",
                      "module":"commonjs",
                      "sourceMap":true
     },
     "files": [
             "app.ts",
             "classes.ts"
     ]
}
نمونه‌ای از محتوای این فایل JSON را در مثال فوق مشاهده می‌کنید. در خاصیت compilerOptions آن، امکان تعریف پارامترهای کامپایلر وجود دارند؛ مانند تعیین نوع جاوا اسکریپت خروجی و پوشه‌ی نهایی آن. خاصیت آرایه‌ی files آن، برای ذکر لیست فایل‌هایی است که باید به کامپایلر ارسال شوند.
کار خاصیت files الحاق و include است. اگر می‌خواهید از پوشه‌ها و یا فایل‌هایی صرفنظر شود، از خاصیت exclude استفاده کنید:
{
      "compilerOptions": {
                     "target": "es5",
                     "outDir": "js"
      },
      "exclude": [
               "node_modules",
               "lib"
      ]
}
باید دقت داشت که در اینجا تنها یکی از خواص files و یا exclude را می‌توان ذکر کرد. اگر هر دو را با هم ذکر کنید، تنها از خاصیت files استفاده می‌شود.

یک نکته
در VSCode داخل فایل tsconfig.json با فشردن ctrl+space، به یک intellisense حاوی گزینه‌های تکمیل کننده‌ی آن خواهید رسید.


ساده سازی الحاق فایل‌های تعاریف نوع‌ها

در مطلب «مبانی TypeScript؛ تهیه فایل‌های تعاریف نوع‌ها» با فایل‌های ویژه‌ی d.ts. آشنا شدیم. استفاده‌ی از این فایل‌ها به همراه ذکر اجباری reference path مرتبط در ابتدای هر فایل ts است. این‌کار اضافی را با استفاده از فایل tsconfig.json می‌توان حذف کرد:
{
         "compilerOptions": {
                  "target": "es5",
                  "outDir": "js",
                  "module": "commonjs",
                  "sourceMap": true,
                  "watch": true
         },
         "files": [
                "app.ts",
                "typings/main.d.ts"
         ]
}
در اینجا با ذکر typings/main.d.ts در قسمت files، اطلاعات موجود در این فایل d.ts. به صورت سراسری به تمام فایل‌های ts موجود در پروژه‌ی جاری اعمال می‌شود و دیگر نیازی به ذکر صریح reference path آن نیست.
مطالب دوره‌ها
لغو Lazy Loading در حین کار با AutoMapper و Entity Framework
پیشنیازها
- مطالعه‌ی مطالب گروه AutoMapper در سایت، دید خوبی را برای شروع به کار با آن فراهم می‌کنند و در اینجا قصد تکرار این مباحث پایه‌ای را نخواهیم داشت. هدف بیشتر بررسی یک سری نکات پیشرفته‌تر و عمیق‌تر است از کار با AutoMapper.
- آشنایی با Lazy loading و Eager loading در حین کار با EF


ساختار و پیشنیازهای برنامه‌ی مطلب جاری

جهت سهولت پیگیری مطلب و تمرکز بیشتر بر روی مفاهیم اصلی مورد بحث، یک برنامه‌ی کنسول را آغاز کرده و سپس بسته‌های نیوگت ذیل را به آن اضافه کنید:
PM> install-package AutoMapper
PM> install-package EntityFramework
به این ترتیب بسته‌های AutoMapper و EF به پروژه‌ی جاری اضافه خواهند شد.


آشنایی با ساختار مدل‌های برنامه

در اینجا ساختار جداول مطالب یک بلاگ را به همراه نویسندگان آن‌ها، مشاهده می‌کنید:
public class BlogPost
{
    public int Id { get; set; }
    public string Title { get; set; }
    public string Content { get; set; }
 
    [ForeignKey("UserId")]
    public virtual User User { get; set; }
    public int UserId { get; set; }
}

public class User
{
    public int Id { get; set; }
    public string Name { get; set; }
    public int Age { get; set; }
 
    public virtual ICollection<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
}
هر کاربر می‌تواند تعدادی مطلب تهیه کند و هر مطلب توسط یک کاربر نوشته شده‌است.


هدف از این مثال

فرض کنید اطلاعاتی که قرار است به کاربر نمایش داده شوند، توسط ViewModel ذیل تهیه می‌شود:
public class UserViewModel
{
    public int Id { set; get; }
    public string Name { set; get; }
 
    public ICollection<BlogPost> BlogPosts { get; set; }
}
در اینجا می‌خواهیم اولین کاربر ثبت شده را یافته و سپس لیست مطالب آن‌را نمایش دهیم. همچنین می‌خواهیم این کوئری تهیه شده به صورت خودکار اطلاعاتش را بر اساس ساختار ViewModel ایی که مشخص کردیم (و این ViewModel الزاما تمام عناصر آن با عناصر مدل اصلی یکی نیست)، بازگشت دهیم.


تهیه نگاشت‌های AutoMapper

برای مدیریت بهتر نگاشت‌های AutoMapper توصیه شده‌است که کلاس‌های Profile ایی را به شکل ذیل تهیه کنیم:
public class TestProfile : Profile
{
    protected override void Configure()
    {
        this.CreateMap<User, UserViewModel>();
    }
 
    public override string ProfileName
    {
        get { return this.GetType().Name; }
    }
}
کار با ارث بری از کلاس پایه Profile کتابخانه‌ی AutoMapper شروع می‌شود. سپس باید متد Configure آن‌را بازنویسی کنیم. در اینجا می‌توان با استفاده از متدی مانند Create مشخص کنیم که قرار است اطلاعاتی با ساختار شیء User، به اطلاعاتی با ساختار از نوع شیء UserViewModel به صورت خودکار نگاشت شوند.


ثبت و معرفی پروفایل‌های AutoMapper

پس از تهیه‌ی پروفایل مورد نیاز، در ابتدای برنامه با استفاده از متد Mapper.Initialize، کار ثبت این تنظیمات صورت خواهد گرفت:
Mapper.Initialize(cfg => // In Application_Start()
{
    cfg.AddProfile<TestProfile>();
});


روش متداول کار با AutoMapper جهت نگاشت اطلاعات User به ViewModel آن

در ادامه به نحو متداولی، ابتدا اولین کاربر ثبت شده را یافته و سپس با استفاده از متد Mapper.Map اطلاعات این شیء user به ViewModel آن نگاشت می‌شود:
using (var context = new MyContext())
{
    var user1 = context.Users.FirstOrDefault();
    if (user1 != null)
    {
        var uiUser = new UserViewModel();
        Mapper.Map(source: user1, destination: uiUser);
 
        Console.WriteLine(uiUser.Name);
        foreach (var post in uiUser.BlogPosts)
        {
            Console.WriteLine(post.Title);
        }
    }
}
تا اینجا اگر برنامه را اجرا کنید، مشکلی را مشاهده نخواهید کرد، اما این کدها سبب اجرای حداقل دو کوئری خواهند شد:
الف) یافتن اولین کاربر
ب) واکشی لیست مطالب او در یک کوئری دیگر


کاهش تعداد رفت و برگشت‌ها به سرور با استفاده از متدهای ویژه‌ی AutoMapper

در حالت متداول کار با EF، با استفاده از متد Include می‌توان این Lazy loading را لغو کرد و در همان اولین کوئری، مطالب کاربر یافت شده را نیز دریافت نمود:
 var user1 = context.Users.Include(user => user.BlogPosts).FirstOrDefault();
و سپس این اطلاعات را توسط AutoMapper نگاشت کرد.
در این حالت، AutoMapper برای ساده سازی این مراحل، متدهای Project To را معرفی کرده‌است:
 var uiUser = context.Users.Project().To<UserViewModel>().FirstOrDefault();
در اینجا نیز Lazy loading لغو شده و به صورت خودکار جوینی به جدول مطالب کاربران ایجاد خواهد شد.
بنابراین با استفاده از متد‌های Project To می‌توان از ذکر Includeهای EF صرفنظر کرد و همچنین دیگر نیازی به نوشتن متد Select جهت نگاشت دستی خواص مورد نظر به خواص ViewModel نیست.

کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید:
AM_Sample01.zip
مطالب
Vue Lifecycle hooks
هر وهله از Vue از یک‌سری مراحل یا (initialization steps) عبور خواهد کرد به عنوان مثال مراحلی از قبیل کامپایل شدن تمپلیت، mount شدن وهله به DOM و یا بروزرسانی DOM زمانیکه داده‌ها تغییر پیدا می‌کنند و ... در حین طی کردن این مسیر یکسری توابع ویژه با نام lifecycle hooks فراخوانی خواهند شد. بنابراین درون این توابع می‌توانیم در هر مرحله کدهای موردنیازمان را قرار دهیم:

همانطور که مشاهده می‌کنید این چرخه حیات با وهله‌سازی شیء Vue شروع می‌شود. در این مرحله اولین تابع یعنی beforeCreate فراخوانی می‌شود. در این مرحله کار مقداردهی اولیه (initialization) ایونت‌های پاس داده شده به Vue instance انجام خواهد گرفت. در مرحله بعد تابع created فراخوانی و در ادامه تمپلیت (اگر تعیین شده باشد) کامپایل و بعد از آن تابع beforeMount فراخوانی خواهد شد. این تابع دقیقاً قبل از اینکه تمپلیت به DOM اضافه شود فراخوانی می‌شود. در این‌حالت المنت تعیین شده در قسمت el با محتوای تمپلیت مقداردهی می‌شود. البته تا اینجا هنوز خروجی به DOM اضافه نشده است؛ تنها اعمال بایندینگ، string interpolation بر روی تمپلیت صورت خواهند گرفت تا خروجی به صورت یک HTML آماده تحویل به مرحله بعد گردد. در ادامه خروجی تهیه شده به DOM اضافه (mount) خواهد شد. در این مرحله اگر دیتایی تغییر کند، تابع beforeUpdate فراخوانی خواهد شد. بعد از اینکه تغییری توسط Vue مشاهده شد، تابع updated فراخوانی خواهد شد. در نهایت توابع beforeDestroyed و destroyed را داریم. درون این توابع فرصت آزادسازی منابع استفاده شده را خواهیم داشت. 
به عنوان مثال بعد از اینکه یک وهله از Vue ایجاد شد، تابعی با نام created فراخوانی خواهد شد: 
new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            a: 1
        };
    },
    created: function () {
        // `this` points to the vm instance
        console.log('a is: ' + this.a)
    }
});

در حالت کلی می‌توانیم hookها را به چهار دسته‌بندی زیر تقسیم کنیم:
(Creation (Initialization
این نوع hook در واقع اولین توابعی هستند که درون یک کامپوننت فراخوانی خواهند شد. در اینجا می‌توانیم قبل از اینکه کامپوننت به DOM اضافه شود، اکشن مورد نیازمان را قرار دهیم. باید دقت داشته باشید که درون این توابع، به target element (همان المنت‌ی که وهله‌ی Vue به آن متصل خواهد شد) و همچنین DOM دسترسی ندارید و مقادیر آن‌ها در این فاز، undefined خواهند بود: 
new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            name: 'Sirwan'
        };
    },
    beforeCreate: function () {
        console.log('name is: ' + this.name);
        console.log(`We don't have access to target element at this point: ${this.$el}`);
    },
    created: function () {
        // `this` points to the vm instance
        console.log('name is: ' + this.name);
        console.log(`We don't have access to target element at this point: ${this.$el}`);
    }
});

(Mounting (DOM Insertion
در این مرحله می‌توانیم بلافاصله قبل و بعد از اولین رندر، به کامپوننت دسترسی داشته باشیم. می‌توانیم از این hookها برای تغییر کامپوننت، به محض رندر شدن استفاده کنیم. بنابراین در این فاز به target element نیز دسترسی خواهیم داشت: 
beforeMount: function () {
    console.log(`this.$el doesn't exist yet, but it will soon!`);
},
mounted: function () {
    console.log(this.$el);
}

(Updating (Diff & Re-render
این توابع هنگامیکه داده‌های تعریف شده در قسمت data تغییر پیدا کنند، فراخوانی خواهند شد. یعنی دقیقاً قبل از اینکه DOM به‌روزرسانی شود، فراخوانی خواهند شد. در مثال زیر به محض ایجاد شدن وهله‌ی Vue، یک تایمر ایجاد شده است. این تایمر هر ثانیه یکبار مقدار دیتای counter را یک واحد افزایش خواهد داد. در حالت عادی اگر دیتایی درون DOM استفاده نشده باشد، درون کنسول خروجی را دریافت نخواهید کرد. در نتیجه این توابع تنها در صورتیکه از دیتا درون DOM استفاده شده باشد، فراخوانی خواهند شد: 
new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            name: 'Sirwan',
            counter: 0
        };
    },
    created: function () {
        setInterval(() => {
            this.counter++
        }, 1000)
    },
    beforeUpdate: function () {
        console.log(this.counter); // Logs the counter value every second, before the DOM updates.
    },
    updated: function () {
        console.log(`new value: ${this.counter}`);
    }
});

(Destruction (Teardown
این توابع، قبل و بعد از تخریب شدن (حذف شدن از DOM) کامپوننت فراخوانی خواهند شد:
new Vue({
    el: '#app',
    data() {
        return {
            name: 'Sirwan',
            counter: 0
        };
    },
    beforeDestroy: function () {
        
    },
    destroyed() {
        console.log(this) // There's practically nothing here!
    }
});
 
 
Vue.js چگونه تغییرات داده‌ها را متوجه خواهد شد؟
شاید تصور کنید که Vue.js به صورت مداوم تغییرات را مشاهده کرده و در صورت وجود تغییری بر روی دیتا، این تغییرات را مستقیماً به DOM اعمال خواهد کرد. هر پراپرتی دارای یک watcher است؛ یعنی وقتی یک شیء را به سازنده Vue ارسال می‌کنیم، یک watcher برای تمامی پراپرتی‌های تعریف شده، درون پراپرتی data ایجاد خواهد کرد. این watcher در واقع مسئول کنترل تغییرات پراپرتی‌ها می‌باشد و اگر تغییری صورت بگیرد، آن را به DOM اعمال خواهد کرد. اما نکته اینجاست که این تغییرات بلافاصه بر روی DOM اعمال نخواهند شد؛ زیرا از لحاظ کارآیی، اینکار بهینه نیست. فرض کنید یک پراپرتی با نام message درون قسمت data داریم که مقدار آن Hello است. اکنون همین مقدار توسط UI مجدداً به Hello ست خواهد شد. در این‌حالت اعمال تغییرات نباید به DOM منعکس شود، زیرا مقدار message به همان مقدار قبلی تنظیم شده است. در عوض Vue.js از مفهومی با نام Virtual DOM استفاده می‌کند که در واقع یک کپی از DOM اصلی است؛ با این تفاوت که دسترسی به آن خیلی سریعتر از DOM اصلی می‌باشد. بنابراین Vue.js تغییرات صورت گرفته را مستقیماً به Virtual DOM اعمال می‌کند. در نهایت آن را با DOM اصلی مقایسه خواهد کرد و در صورت وجود تغییر، آن را با DOM اصلی ادغام خواهد کرد. 
مطالب
بررسی Bad code smell ها: میراث رد شده

میراث رد شده یا Refused bequest به دسته «بد استفاده کنندگان از شیء گرایی» تعلق دارد. این دسته از کدهای بد بو، معمولا استفاده ناقص یا نادرستی از مفاهیم و اصول شیء گرایی دارند. 
زمانیکه یک کلاس تنها بخشی از اعضای (خصوصیت، متد و ...) کلاس پدر خود را استفاده می‌کند، با این الگو سر و کار داریم. در چنین شرایطی دیگر اعضای کلاس پدر یا استفاده نمی‌شوند و یا حتی در صورت پیاده سازی شدن توسط کلاس، بلااستفاده می‌مانند. به طور مثال متدهایی از کلاس پدر پیاده سازی می‌شوند و با پرتاب یک استثناء در بدنه‌شان از کار می‌افتند. 
یکی از دلایل مهم ایجاد چنین کدهای بد بویی، ایجاد رابطه ارث بری تنها برای استفاده دوباره از کدهای یک کلاس است. در صورتیکه ممکن است کلاس پدر و فرزند هیچ ارتباط منطقی ای از نظر ارث بری با یکدیگر نداشته باشند.   
به طور مثال فرض کنید در حال توسعه یک محصول هستید که در آن فروش کالا اتفاق می‌افتد. در ابتدای کار، تنها کاربران این محصول، شرکت‌ها هستند. روالی نیز برای محاسبه تخفیف مربوط به شرکت‌ها ایجاد شده است. در این روال یک تخفیف پایه وجود دارد که به همه مشتریان تعلق می‌گیرید و تخفیف‌هایی نیز وجود دارند که به هر یک از شرکت‌ها تعلق می‌گیرند. میزان تخفیف نهایی برای یک شرکت از مجموع این دو مقدار بدست می‌آید. کلاس مربوط به محاسبه تخفیف به این صورت است: 

public class DiscountCalculator 
{ 
    protected decimal CalculateGeneralDiscount() 
    { 
        // calculate general discount 
        return 0; 
    } 
    protected decimal AddSpecificDiscount(decimal baseDiscount) 
    { 
        // add specific discounts to base discount 
        return 0; 
    } 
    protected virtual decimal GetFinalDiscount() 
    { 
        var baseDiscount = CalculateGeneralDiscount(); 
        var addedDiscount = AddSpecificDiscount(baseDiscount); 
        return addedDiscount; 
    } 
}
بعد از مدتی نیاز می‌شود که افراد حقیقی از نرم افزار استفاده کرده و خرید نمایند و این مکانیزم تخفیف برای آن‌ها نیز اعمال شود. توسعه دهنده بعد از بررسی به این نتیجه می‌رسد که تنها تفاوت این مکانیزم با مکانیزم قبلی، متد AddSpecificDiscount است که باید برای اشخاص حقیقی بازنویسی شود. این توسعه دهنده تصمیم می‌گیرد برای استفاده دوباره از کد موجود در کلاس DiscountCalculator، کلاس مربوط به اشخاص حقیقی را از آن ارث ببرد. که نتیجه به صورت زیر خواهد بود:
public class PersonDiscountCalculator : DiscountCalculator 
{ 
    private decimal AddSpecificDiscountForPerson(decimal baseDiscount) 
    { 
        // calculate base discount for person 
        return 0; 
    } 
    protected override decimal GetFinalDiscount() 
    { 
        var baseDiscount = CalculateGeneralDiscount(); 
        var added = AddSpecificDiscountForPerson(baseDiscount); 
        return added; 
    } 
}

همانطور که در کد بالا مشاهده می‌کنید، متد مربوط به افزودن تخفیف‌های خاص شخص از نو نوشته شده و متد مربوط به محاسبه تخفیف‌های پایه استفاده شده و متد GetFinalDiscount دوباره نویسی شده تا با مکانیزم جدید همخوانی داشته باشد.
در این مثال متد مربوط به محاسبه تخفیف برای شرکت، علارغم اینکه به دلیل رابطه ارث بری در کلاس فرزند قابل دسترس است، بلااستفاده مانده است. و حتی وجود چنین متدی در کلاس PersonDiscountCalculator نیز بی معنی است. در واقع کلاس PersonDiscountCalculator برخی از میراث کلاس پدر خود را رد کرده است.

روش‌های اصلاح این نوع کد بد بو 

1) زمانیکه رابطه ارث بری هیچ معنایی ندارد، می‌توان به جای استفاده از ارث بری، شیء مربوط به کلاس پدر را ایجاد و در بدنه کلاس فرزند از آن استفاده کرد. مثلا برای فراخوانی متدها یا دسترسی به خصوصیت‌ها (مثال ذکر شده در این دسته نیست).
2) زمانیکه رابطه منطقی وجود داشته باشد، ولی اعضای اضافی کلاس پدر، به فرزند به ارث برسند، راه حل معمولا در جدا کردن کلاس پدر و ایجاد یک کلاس جدید پدر برای مصرف مورد نظر است.  
در مثال مطرح شده رابطه منطقی بین کلاس‌ها وجود دارد؛ ولی نه به شکلی که پیاده سازی شده است. یکی از راه‌های مناسب برای رفع چنین مشکلی، ایجاد یک کلاس پدر مشترک (در اینجا DiscountCalculator) و انتقال منطق‌های مربوطه به آن و ارث بری کردن تک تک کلاسها از آن است.  
public abstract class DiscountCalculator 
{ 
    protected decimal CalculateGeneralDiscount() 
    { 
        // calculate general discount 
        return 0; 
    } 
    protected abstract decimal AddSpecificDiscount(decimal baseDiscount); 
    protected virtual decimal GetFinalDiscount() 
    { 
        var baseDiscount = CalculateGeneralDiscount(); 
        var addedDiscount = AddSpecificDiscount(baseDiscount); 
        return addedDiscount; 
    } 
}

کلاس DiscountCalculator به عنوان کلاس پایه برای محاسبات تخفیف تعریف شده و کلاس‌های مربوط به شرکت و شخص از آن ارث بری می‌کنند. به این صورت که محاسبات کلی تخفیف‌ها در کلاس پایه و محاسبات مربوط به افزودن تخفیف‌های خاص در کلاس‌های فرزند انجام می‌شود (با فرض این که محاسبات مربوط به افزودن تخفیف‌های خاص تفاوت دارند).   
public class CompanyDiscountCalculator: DiscountCalculator 
{ 
    protected override decimal AddSpecificDiscount(decimal baseDiscount) 
        { 
            // add some customer specific discounts to base discount 
            return 0; 
        } 
    } 
    public class PersonDiscountCalculator : DiscountCalculator 
    { 
        protected override decimal AddSpecificDiscount(decimal baseDiscount) 
        { 
            // calculate base discount for person 
            return 0; 
        } 
}

جمع بندی 

در صورتیکه این کد بد بو اصلاح شود، معمولا با کدی قابل درک‌تر و با سازماندهی منطقی بهتری روبرو خواهیم بود. به طور کلی رعایت رابطه منطقی بین کلاس‌ها، علاوه بر جلوگیری از بروز مشکل «میراث رد شده»، خوانایی کد را افزایش داده و اعمال تغییرات در آن را نیز آسان‌تر می‌کند.

مطالب
مروری بر کتابخانه ReactJS - قسمت اول - آشنایی با ReactJS
در این سری مقالات، مروری بر کتابخانه ReactJS خواهیم داشت. به طور کلی با آن آشنا می‌شویم، برای Visual Studio Code پیکربندیش میکنیم و قابلیت‌های مختلف کتابخانه را بررسی میکنیم. هر چند که مثالها در کل ساده هستند، اما پیش نیاز درک کامل آنها، آشنا بودن خواننده با HTML DOM، JavaScript و  Ajax است. در قسمت اول، کتابخانه را معرفی و مثال‌هایی از امکانات اصلی آن‌را مرور میکنیم.  

React یک کتابخانه متن‌باز جاوااسکریپتی، برای ساخت رابط کاربری به صورت پویا، بر پایه تغییر وضعیت اولیه المانها (تگ‌ها) نسبت به داده‌های وارد شده از سمت سرور یا داده‌های ایجاد شده در سمت کاربر، برای ساخت برنامه‌های تک‌صفحه‌ای در بستر وب است. این کتابخانه توسط فیس بوک ساخته شده و توسط فیس‌بوک، اینستاگرام و جمعی از شرکت‌ها و اشخاص منفرد، توسعه داده شده و نگهداری میشود. 
کلمه React به معنای واکنش نشان دادن است و این دقیقا کاری است که این کتابخانه انجام میدهد. وقتی بخشی از برنامه تغییر می‌کند، این تغییرات باید در جایی منعکس شوند. مثلا اگر توسط Ajax داده‌هایی را از سرور دریافت کرده‌ایم، به چیزی بیشتر از یک جدول ثابت برای نمایش و تبادل با داده‌های رسیده احتیاج داریم. توسط React رابط کاربری (HTML) را با استفاده از JavaScript ایجاد میکنیم. React برای کار با Ajax فوق‌العاده است! 
مرورگر‌ها برای رندر کردن یک HTML DOM به صورت پویا مشکلی ندارند؛ اما به اندازه کافی سریع نیستند. بخصوص زمانیکه نیاز به به‌روز کردن DOM می‌رسد و مرورگر تغییرات جدید را در حافظه موقت خود ندارد. DOM یک گلوگاه است و بهتر است، از داشتن کدهای خیلی زیاد HTML در صفحه پرهیز کنیم. بخصوص در صفحه‌هایی با اطلاعات پویا بهتر است کار ساخت و تغییر رابط کاربری را به JavaScript بسپاریم. اگر تگ‌های HTML به صورت اشیاء JavaScript ارائه شوند، امکانات بیشتری برای کار با آنها خواهیم داشت. 
React متد createElement را برای ساخت تگ‌های HTML دارد که یک شیء JavaScript را ایجاد میکند. البته می‌شود همین کار را با JavaScript نیز انجام داد. ارزش ایجاد تگ‌های HTML با React زمانی است که میخواهیم  با داده‌ها و تغییرات آنها سر و کار داشته باشیم. در قطعه کد زیر ساخت تگ img، توسط JavaScript و React آورده شده. 
var image = document.createElement("img");
image.setAttribute("src", "logo.png");

React.createElement("img", { src : "logo.png" });
با ساخت تگ‌ها توسط React، نماینده‌ای از تگ ساخته شده را در حافظه داریم که از نمونه‌ای که در مرورگر به صورت ایستا وجود دارد، جداست. به این صورت می‌توانیم تغییراتی را که میخواهیم بر روی DOM انجام شوند، بر اساس ساختاری که در حافظه داریم، اعمال کنیم.  

Virtual DOM

تفاوت در ساخت تگ‌های HTML به صورت مجازی بین JavaScript و React این است که React وضعیت تگ‌هایی را که می‌سازد دنبال می‌کند. برای مثال فرض کنید نام سه محصول را در یک تگ < ul > نشان داده‌ایم. React وضعیت اصلی این تگ را که به مرورگر فرستاده، در حافظه دارد و همچنین در اثر تغییر منبع داده‌ای که برای < ul > مشخص کرده‌ایم (که میتواند ورود اطلاعات به صورت Ajax باشد (مثلا اضافه شدن یک محصول جدید)) وضعیت جدیدی را برای تگ < ul > در حافظه ایجاد میکند. با وجود دو وضعیت برای یک تگ در حافظه، React میتواند تفاوت بین آنها را تشخیص داده و تگ را به روز کند. به این حالت عملکرد React ، اصطلاحا Virtual DOM می‌گویند.

React رابط کاربری را به صورت یک مدل می‌بیند و این مدل را با توجه به وضعیت اصلی آن در حافظه دوباره می‌سازد. برای React مهم نیست که ماهیت تغییر چیست. فقط وضعیت‌ها را مثل دو عکس می‌بیند و میفهمد که آیا چیزی عوض شده‌است یا نه. دیالوگ React با مرورگر اینطور است: ای تگ < ul > این لیست را نشان بده (لیستی با سه محصول)، و بعد می‌گوید: ای تگ < ul > این لیست را نشان بده (لیستی با چهار محصول)!


کامپوننت‌های React

رابط‌های کاربری مثل تگ‌های HTML  برای React به معنای Component هستند. استفاده از این مؤلفه‌های مجزا، مزایای زیادی دارند که در زیر مثالی از نحوه ساخت یک Component را در React می‌بینیم.   
<a href = “http://google.com”>
     <img src=”google.png”/>
</a>

// Components
<clickableimage/>
<linkimage/>

در کد بالا، بخش اول واضح است. عکسی که قابلیت کلیک شدن را دارد. حال فرض کنید یکی از کامپوننت‌های  <clickableimage/> یا <linkimage/>، همان تصویر قابل کلیک را ایجاد کنند. با نام گذاری واضح کامپوننت‌ها، خوانایی برنامه بهتر می‌شود. یعنی میدانیم هر کامپوننت چه کاری را برای ما انجام میدهد. با این تصور که اگر تگ‌های زیاد و طولانی را در بخش رابط کاربری داریم، ارزش استفاده از کامپوننت‌های  React مشخص می‌شود.


قابلیت استفاده مجدد

در React کامپوننت‌ها برای اساس توابع ساخته می‌شوند. یعنی وقتی یک کامپوننت را صدا بزنیم، در واقع یک تابع را اجرا می‌کنیم. در نتیجه کامپوننت‌ها رفتار توابع را دارند؛ ورودی میگیرند و خروجی که یک DOM مجازی است را تحویل میدهند. اگر تابعی که مسئول ساخت کامپوننت است وابستگی به توابع یا متغیرهای بیرونی نداشته باشد، میتواند در جای دیگری از برنامه یا برنامه‌ای دیگر مجددا استفاده شود. کد زیر نشان میدهد که چطور کامپوننت‌های React ساخته می‌شوند.  
var ClickableImage = function(props) {
  return (
      <a href={props.href}>
         <img src={props.src} />
      </a>
    );
};

ReactDOM.render(
<ClickableImage href="http://google.com" src="logo.png" />,
document.getElementById("targetDivId"));
در قسمت‌های بعد، به هر یک از امکانات ReactJS نگاهی دقیق‌تر و مثال‌هایی بیشتر، خواهیم داشت.  
مطالب
سفارشی سازی ASP.NET Core Identity - قسمت ششم - فارسی سازی پیام‌ها
هرچند ASP.NET Core Identity تمام پیام‌های خطایی را که ارائه می‌دهد از یک فایل resx دریافت می‌کند، اما این فایل در نگارش 1.1 آن حداقل قابلیت چندزبانی شدن را ندارد و اگر فایل resx فارسی آن‌را تهیه کنیم، توسط این فریم ورک استفاده نخواهد شد. در ادامه ابتدا نگاهی خواهیم داشت به زیرساخت استفاده شده‌ی در این فریم ورک برای بومی سازی پیام‌های داخلی آن و سپس نحوه‌ی فارسی کردن آن‌را بررسی می‌کنیم.


ASP.NET Core Identity 1.1 چگونه پیام‌های خطای خود را تامین می‌کند؟

نگارش 1.1 این فریم ورک به همراه یک فایل Resources.resx است که تمام پیام‌های خطاهای ارائه شده‌ی توسط متدهای مختلف آن‌را به همراه دارد. این فایل توسط کلاس IdentityErrorDescriber به نحو ذیل استفاده می‌شود:
    public class IdentityErrorDescriber
    {
        public virtual IdentityError DefaultError()
        {
            return new IdentityError
            {
                Code = nameof(DefaultError),
                Description = Resources.DefaultError
            };
        }
برای مثال برای نمایش یک پیام خطای عمومی، به کلاس Resources معادل فایل resx یاد شده مراجعه کرده و خاصیت DefaultError آن‌را ارائه می‌دهد و به همین نحو برای سایر خطاها و اخطارها.
سپس کلاس IdentityErrorDescriber به سیستم تزریق وابستگی‌های آن اضافه شده و هرجائیکه نیاز به نمایش پیامی را داشته، از آن استفاده می‌کند.
بنابراین همانطور که ملاحظه می‌کنید کلاس Resources آن ثابت است و قابل تغییر نیست. به همین جهت اگر معادل فارسی این فایل را تهیه کنیم، توسط این فریم ورک به صورت خودکار استفاده نخواهد شد.


فارسی سازی IdentityErrorDescriber

بهترین راه فارسی سازی کلاس IdentityErrorDescriber، ارث بری از آن و بازنویسی متدهای virtual آن است که اینکار در کلاس CustomIdentityErrorDescriber انجام شده‌است:
    public class CustomIdentityErrorDescriber : IdentityErrorDescriber
    {
        public override IdentityError DefaultError()
        {
            return new IdentityError
            {
                Code = nameof(DefaultError),
                Description = "خطایی رخ داده‌است."
            };
        }
پس از بازنویسی کامل این کلاس، اکنون نوبت به جایگزینی آن با IdentityErrorDescriber پیش‌فرض است:
services.AddScoped<IdentityErrorDescriber, CustomIdentityErrorDescriber>();

services.AddIdentity<User, Role>(identityOptions =>
            {
            }).AddUserStore<ApplicationUserStore>()
               // the rest of the setting …
              .AddErrorDescriber<CustomIdentityErrorDescriber>()
               // the rest of the setting …
معرفی CustomIdentityErrorDescriber، در دو قسمت معرفی عمومی آن به سیستم تزریق وابستگی‌ها و همچنین متد AddErrorDescriber زنجیره‌ی AddIdentity کلاس IdentityServicesRegistry انجام شده‌است.
به این ترتیب این فریم ورک هرزمانیکه نیاز به وهله‌ای از نوع IdentityErrorDescriber را داشته باشد، از وهله‌ی فارسی سازی شده‌ی ما استفاده می‌کند.


مشکل! هنوز پس از جایگزینی سرویس IdentityServicesRegistry اصلی، تعدادی از خطاها فارسی نیستند!

اگر به کلاس PasswordValidator آن مراجعه کنید، در سازنده‌ی کلاس یک چنین تعریفی را می‌توان مشاهده کرد:
    public class PasswordValidator<TUser> : IPasswordValidator<TUser> where TUser : class
    {
        public PasswordValidator(IdentityErrorDescriber errors = null)
        {
            Describer = errors ?? new IdentityErrorDescriber();
        }
یعنی اگر ما این کلاس PasswordValidator را سفارشی سازی کردیم و فراموش کردیم که سازنده‌ی آن‌را هم بازنویسی کنیم، پارامتر errors آن نال خواهد بود (چون از مقدار پیش‌فرض پارامترها استفاده کرده‌اند). یعنی از new IdentityErrorDescriber اصلی (بدون مراجعه‌ی به سیستم تزریق وابستگی‌ها و استفاده‌ی از نسخه‌ی سفارشی سازی شده‌ی ما) استفاده می‌کند. بنابراین در هر دو کلاس سفارشی سازی شده‌ی اعتبارسنجی کاربران و کلمات عبور آن‌ها، ذکر سازنده‌ی پیش‌فرض این کلاس‌ها و ذکر پارامتر IdentityErrorDescriber آن، اجباری است:
    public class CustomPasswordValidator : PasswordValidator<User>
    {
        private readonly IUsedPasswordsService _usedPasswordsService;
        private readonly ISet<string> _passwordsBanList;

        public CustomPasswordValidator(
            IdentityErrorDescriber errors,// How to use CustomIdentityErrorDescriber
            IOptionsSnapshot<SiteSettings> configurationRoot,
            IUsedPasswordsService usedPasswordsService) : base(errors)



    public class CustomUserValidator : UserValidator<User>
    {
        private readonly ISet<string> _emailsBanList;

        public CustomUserValidator(
            IdentityErrorDescriber errors,// How to use CustomIdentityErrorDescriber
            IOptionsSnapshot<SiteSettings> configurationRoot
            ) : base(errors)
به این ترتیب، زمانیکه این کلاس‌ها توسط سیستم تزریق وابستگی‌ها وهله سازی می‌شوند، IdentityErrorDescriber آن دقیقا همان کلاس فارسی سازی شده‌ی ما خواهد بود و دیگر شرط ()errors ?? new IdentityErrorDescriber در کلاس پایه محقق نمی‌شود تا بازهم به همان تامین کننده‌ی پیش فرض خطاها مراجعه کند؛ چون  base(errors) آن با کلاس جدید ما مقدار دهی شده‌است.

یک نکته: اگر کلاس‌های زیر را سفارشی سازی کردید، تمامشان از حالت ()errors ?? new IdentityErrorDescriber در سازنده‌ی کلاس خود استفاده می‌کنند. بنابراین ذکر مجدد و بازنویسی سازنده‌ی آن‌ها را فراموش نکنید (در حد ذکر مجدد سازنده‌ی کلاس پایه کفایت می‌کند و مابقی آن توسط سیستم تزریق وابستگی‌ها مدیریت خواهد شد):
- PasswordValidator
- RoleManager
- RoleStore
- UserStore
- UserValidator
- RoleValidator


کدهای کامل این سری را در مخزن کد DNT Identity می‌توانید ملاحظه کنید.
مطالب
استفاده از ویجت آپلود KendoUI بصورت پاپ آپ
پیشنیاز:
- بررسی ویجت Kendo UI File Upload

در مطلب قبل جزئیات استفاده از ویجت آپلود فریمورک قدرتمند Kendo UI عنوان شدند. در این مطلب قصد داریم طریقه‌ی استفاده از آن را به صورت پاپ آپ، در ویجت گرید Kendo بررسی کنیم.
مدل زیر را در نظر بگیرید:
var product = {
    ProductId: 1001,
    ProductName: "Product 1001",
    Available: true,
    Filename: "Image02.png"
};
و برای ایجاد یک دیتاسورس سمت کاربر برای گرید، یک منبع داده را با استفاده از مدل بالا تولید میکنیم:
        var productCount = 100;
        var products = [];

        function datasourceFilling() {
            for (var i = 0; i < productCount; i++) {
                var product = {
                    ProductId: i,
                    ProductName: "Product " + i + " Name",
                    Available: i % 2 == 0 ? true: false,
                    Filename: i % 2 == 0 ? "Image01.png" : "Image02.png"
                };
                products.push(product);
            }
        }
سپس برای نمایش در گرید، سیم پیچی‌های لازم را انجام میدهیم:
        function makekendoGrid() {

            $("#grid").kendoGrid({
                dataSource: {
                    data: products,
                    schema: {
                        model:
                        {
                            //id: "ProductId",
                            fields:
                            {
                                ProductId: { editable: false, nullable: true },
                                ProductName: { validation: { required: true } },
                                Available: { type: "boolean" },
                                ImageName: { type: "string", editable: false },
                                Filename: { type: "string", validation: { required: true } }
                            }
                        }
                    },
                    pageSize: 20
                },
                height: 550,
                scrollable: true,
                sortable: true,
                filterable: true,
                pageable: {
                    input: true,
                    numeric: false
                },
                editable: {
                    mode: "popup",
                },
                columns: [
                    { field: "ProductName", title: "Product Name" },
                    { field: "Available", width: "100px", template: '<input type="checkbox" #= Available ? checked="checked" : "" # disabled="disabled" ></input>' },
                    { field: "ImageName", width: "150px", template: "<img src='/img/#=Filename#' alt='#=Filename #' Title='#=Filename #' height='80' width='80'/>" },
                    { field: "Filename", width: "100px", editor: fileEditor },
                    { command: ["edit"], title: "&nbsp;", width: "200px" }
                ]
            });

            var grid = $('#grid').data('kendoGrid');
            grid.hideColumn(3);
        }
همانطور که میبینید در ستون‌های گرید، یک ستون ImageName نیز اضافه شده‌است که به‌صورت تمپلیت تصویر محصول را نمایش میدهد. برای خود فیلد نیز از یک تمپلیت ادیتور که در ادامه تعریف خواهیم کرد استفاده کرده‌ایم:
        function fileEditor(container, options) {

            $('<input type="file" name="file"/>')
                .appendTo(container)
                .kendoUpload({
                    multiple: false,
                    async: {
                        saveUrl: "@Url.Action("Save", "Home")",
                        removeUrl: "@Url.Action("Remove", "Home")",
                        autoUpload: true,
                    },
                    upload: function (e) {
                        alert("upload");
                        e.data = { Id: options.model.Id };
                    },
                    success: function (e) {
                        alert("success");
                        options.model.set("ImageName", e.response.ImageUrl);
                    },
                    error: function (e) {
                        alert("error");
                        alert("Failed to upload " + e.files.length + " files " + e.XMLHttpRequest.status + " " + e.XMLHttpRequest.responseText);
                    }
                });
        }
برای آپلود فایل و حذف آن نیز اکشن‌های لازم را در سمت سرور مینویسم:
        [System.Web.Mvc.HttpPost]
        public virtual ActionResult Save(HttpPostedFileBase file)
        {
            var exName = Path.GetExtension(file.FileName);
            var totalFileName = System.Guid.NewGuid().ToString().ToLower().Replace("-", "") + exName;
            var physicalPath = Path.Combine(Server.MapPath("/img"), totalFileName);
            file.SaveAs(physicalPath);
            return Json(new { ImageUrl = totalFileName }, "text/plain");
        }

        [System.Web.Mvc.HttpPost]
        public virtual ContentResult Remove(string fileName)
        {
            if (fileName != null)
            {
                var physicalPath = Path.Combine(Server.MapPath("/img"), fileName);
                System.IO.File.Delete(physicalPath);
            }

            // Return an empty string to signify success
            return Content("");
        }

حاصل کار بصورت تصویر زیر نمایش داده شده است:

مطالب
استفاده از خواص راهبری در Entity framework بجای Join نویسی
یکی از مزایای مهم استفاده از Entity framework، خواص راهبری (navigation properties) آن هستند که امکان تهیه کوئری‌های بین جداول را به سادگی و به نحوی منطقی فراهم می‌کنند.
برای مثال دو جدول شهر‌ها و افراد را درنظر بگیرید. مقصود از تعریف جدول شهر‌ها در اینجا، مشخص سازی محل تولد افراد است:
    public class Person
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        [ForeignKey("BornInCityId")]
        public virtual City BornInCity { get; set; }
        public int BornInCityId { get; set; }
    }

    public class City
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Name { get; set; }

        public virtual ICollection<Person> People { get; set; }
    }
در ادامه این کلاس‌ها را در معرض دید EF Code first قرار داده:
    public class MyContext : DbContext
    {
        public DbSet<City> Cities { get; set; }
        public DbSet<Person> People { get; set; }
    }


و همچنین تعدادی رکورد آغازین را نیز به جداول مرتبط اضافه می‌کنیم:
    public class Configuration : DbMigrationsConfiguration<MyContext>
    {
        public Configuration()
        {
            AutomaticMigrationsEnabled = true;
            AutomaticMigrationDataLossAllowed = true;
        }

        protected override void Seed(MyContext context)
        {
            var city1 = new City { Name = "city-1" };
            var city2 = new City { Name = "city-2" };
            context.Cities.Add(city1);
            context.Cities.Add(city2);

            var person1 = new Person { Name = "user-1", BornInCity = city1 };
            var person2 = new Person { Name = "user-2", BornInCity = city1 };
            context.People.Add(person1);
            context.People.Add(person2);

            base.Seed(context);
        }
    }
در این حالت برای نمایش لیست نام افراد به همراه محل تولد آن‌ها، بنابر روال سابق SQL نویسی، نوشتن کوئری LINQ زیر بسیار متداول است:
    public static class Test
    {
        public static void RunTests()
        {
            Database.SetInitializer(new MigrateDatabaseToLatestVersion<MyContext, Configuration>());

            using (var context = new MyContext())
            {
                var peopleAndCitiesList = from person in context.People
                           join city in context.Cities
                           on person.BornInCityId equals city.Id
                           select new
                           {
                              PersonName = person.Name,
                              CityName = city.Name
                           };

                foreach (var item in peopleAndCitiesList)
                {
                    Console.WriteLine("{0}:{1}", item.PersonName, item.CityName);
                }
            }
        }
    }
که حاصل آن اجرای کوئری ذیل بر روی بانک اطلاعاتی خواهد بود:
SELECT 
          [Extent1].[BornInCityId] AS [BornInCityId], 
          [Extent1].[Name] AS [Name], 
          [Extent2].[Name] AS [Name1]
FROM  [dbo].[People] AS [Extent1]
INNER JOIN [dbo].[Cities] AS [Extent2] ON [Extent1].[BornInCityId] = [Extent2].[Id]
این نوع کوئری‌های join دار را به نحو ساده‌تری نیز می‌توان در EF با استفاده از خواص راهبری و بدون join نویسی مستقیم تهیه کرد:
var peopleAndCitiesList = context.People
                                  .Select(person => new
                                                         {
                                                             PersonName = person.Name,
                                                             CityName = person.BornInCity.Name
                                                         });
که دقیقا همان خروجی SQL یاد شده را تولید می‌کند.

مثال دوم:
می‌خواهیم لیست شهرها را بر اساس تعداد کاربر متناظر به صورت نزولی مرتب کنیم:
var citiesList = context.Cities.OrderByDescending(x => x.People.Count());
foreach (var item in citiesList)
{
    Console.WriteLine("{0}", item.Name);
}
همانطور که مشاهده می‌کنید از خواص راهبری در قسمت order by هم می‌شود استفاده کرد. خروجی SQL کوئری فوق به صورت زیر است:
SELECT 
[Project1].[Id] AS [Id], 
[Project1].[Name] AS [Name]
FROM ( SELECT 
        [Extent1].[Id] AS [Id], 
        [Extent1].[Name] AS [Name], 
        (SELECT 
                COUNT(1) AS [A1]
                FROM [dbo].[People] AS [Extent2]
                WHERE [Extent1].[Id] = [Extent2].[BornInCityId]) AS [C1]
        FROM [dbo].[Cities] AS [Extent1]
)  AS [Project1]
ORDER BY [Project1].[C1] DESC

مثال سوم:
در ادامه قصد داریم لیست شهرها را به همراه تعداد نفرات متناظر با آن‌ها نمایش دهیم:
 var peopleAndCitiesList = context.Cities
                                     .Select(city => new
                                                 {
                                                     InUseCount = city.People.Count(),
                                                     CityName = city.Name
                                                 });

foreach (var item in peopleAndCitiesList)
{
     Console.WriteLine("{0}:{1}", item.CityName, item.InUseCount);
}
در اینجا از خاصیت راهبری People برای شمارش تعداد اعضای متناظر با هر شهر استفاده شده است.
خروجی SQL کوئری فوق به نحو ذیل است:
SELECT 
[Extent1].[Id] AS [Id], 
(SELECT 
        COUNT(1) AS [A1]
        FROM [dbo].[People] AS [Extent2]
        WHERE [Extent1].[Id] = [Extent2].[BornInCityId]) AS [C1], 
[Extent1].[Name] AS [Name]
FROM [dbo].[Cities] AS [Extent1]
مطالب
استفاده از فیلدهای XML در NHibernate

در مورد طراحی یک برنامه "فرم ساز" در مطلب قبلی بحث شد ... حدودا سه سال قبل اینکار را برای شرکتی انجام دادم. یک برنامه درخواست خدمات نوشته شده با ASP.NET که مدیران برنامه می‌توانستند برای آن فرم طراحی کنند؛ فرم درخواست پرینت، درخواست نصب نرم افزار، درخواست وام، درخواست پیک، درخواست آژانس و ... فرم‌هایی که تمامی نداشتند! آن زمان برای حل این مساله از فیلدهای XML استفاده کردم.
فیلدهای XML قابلیت نه چندان جدیدی هستند که از SQL Server 2005 به بعد اضافه شده‌اند. مهم‌ترین مزیت آن‌ها‌ هم امکان ذخیره سازی اطلاعات هر نوع شیء‌ایی به عنوان یک فیلد XML است. یعنی همان زیرساختی که برای ایجاد یک برنامه فرم ساز نیاز است. ذخیره سازی آن هم آداب خاصی را طلب نمی‌کند. به ازای هر فیلد مورد نظر کاربر، یک نود جدید به صورت رشته معمولی باید اضافه شود و نهایتا رشته تولیدی باید ذخیره گردد. از دید ما یک رشته‌ است، از دید SQL Server یک نوع XML واقعی؛ به همراه این مزیت مهم که به سادگی می‌توان با T-SQL/XQuery/XPath از جزئیات اطلاعات این نوع فیلدها کوئری گرفت و سرعت کار هم واقعا بالا است؛ به علاوه بر خلاف مطلب قبلی در مورد dynamic components ، اینبار نیازی نیست تا به ازای هر یک فیلد درخواستی کاربر، واقعا یک فیلد جدید را به جدول خاصی اضافه کرد. داخل این فیلد XML هر نوع ساختار دلخواهی را می‌توان ذخیره کرد. به عبارتی به کمک فیلدهایی از نوع XML می‌توان داخل یک سیستم بانک اطلاعاتی رابطه‌ای، schema-less کار کرد (un-typed XML) و همچنین از این اطلاعات ویژه، کوئری‌های پیچیده هم گرفت.
تا جایی که اطلاع دارم، چند شرکت دیگر هم در ایران دقیقا از همین ایده فیلدهای XML برای ساخت برنامه فرم ساز استفاده کرده‌اند ...؛ البته مطلب جدیدی هم نیست؛ برنامه‌های فرم ساز اوراکل و IBM هم سال‌ها است که از XML برای همین منظور استفاده می‌کنند. مایکروسافت هم به همین دلیل (شاید بتوان گفت مهم‌ترین دلیل وجودی فیلدهای XML در SQL Server)، پشتیبانی توکاری از XML به عمل آورده‌ است.
یا روش دیگری را که برای طراحی سیستم‌های فرم ساز پیشنهاد می‌کنند استفاده از بانک‌های اطلاعاتی مبتنی بر key-value‌ مانند Redis یا RavenDb است؛ یا استفاده از بانک‌های اطلاعاتی schema-less واقعی مانند CouchDb.


خوب ... اکنون سؤال این است که NHibernate برای کار با فیلدهای XML چه تمهیداتی را درنظر گرفته است؟
برای این منظور خاصیتی را که قرار است به یک فیلد از نوع XML نگاشت شود، با نوع XDocument مشخص خواهیم ساخت:
using System.Xml.Linq;

namespace TestModel
{
public class DynamicTable
{
public virtual int Id { get; set; }
public virtual XDocument Document { get; set; }
}
}

سپس باید جهت معرفی این نوع ویژه، به صورت صریح از XDocType استفاده کرد؛ یعنی نکته‌ی اصلی، استفاده از CustomType مرتبط است:
using FluentNHibernate.Automapping;
using FluentNHibernate.Automapping.Alterations;
using NHibernate.Type;

namespace TestModel
{
public class DynamicTableMapping : IAutoMappingOverride<DynamicTable>
{
public void Override(AutoMapping<DynamicTable> mapping)
{
mapping.Id(x => x.Id);
mapping.Map(x => x.Document).CustomType<XDocType>();
}
}
}

البته لازم به ذکر است که دو نوع NHibernate.Type.XDocType و NHibernate.Type.XmlDocType برای کار با فیلد‌های XML در NHibernate وجود دارند. XDocType برای کار با نوع System.Xml.Linq.XDocument طراحی شده است و XmlDocType مخصوص نگاشت نوع System.Xml.XmlDocument است.

اکنون اگر به کمک کلاس SchemaExport ، اسکریپت تولید جدول متناظر با اطلاعات فوق را ایجاد کنیم به حاصل زیر خواهیم رسید:
   if exists (select * from dbo.sysobjects
where id = object_id(N'[DynamicTable]') and OBJECTPROPERTY(id, N'IsUserTable') = 1)
drop table [DynamicTable]

create table [DynamicTable] (
Id INT IDENTITY NOT NULL,
Document XML null,
primary key (Id)
)

یک سری اعمال متداول ذخیره سازی اطلاعات و تهیه کوئری نیز در ادامه ذکر شده‌اند:
//insert
object savedId = 0;
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var obj = new DynamicTable
{
Document = System.Xml.Linq.XDocument.Parse(
@"<Doc><Node1>Text1</Node1><Node2>Text2</Node2></Doc>"
)
};
savedId = session.Save(obj);
tx.Commit();
}
}

//simple query
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var entity = session.Get<DynamicTable>(savedId);
if (entity != null)
{
Console.WriteLine(entity.Document.Root.ToString());
}

tx.Commit();
}
}

//advanced query
using (var session = sessionFactory.OpenSession())
{
using (var tx = session.BeginTransaction())
{
var list = session.CreateSQLQuery("select [Document].value('(//Doc/Node1)[1]','nvarchar(255)') from [DynamicTable] where id=:p0")
.SetParameter("p0", savedId)
.List();

if (list != null)
{
Console.WriteLine(list[0]);
}

tx.Commit();
}
}

و در پایان بدیهی است که جهت کار با امکانات پیشرفته‌تر موجود در SQL Server در مورد فیلد‌های XML ( برای نمونه: + و +) باید مثلا رویه ذخیره شده تهیه کرد (یا مستقیما از متد CreateSQLQuery همانند مثال فوق کمک گرفت) و آن‌را در NHibernate مورد استفاده قرار داد. البته به این صورت کار شما محدود به SQL Server خواهد شد و باید در نظر داشت که در کل تعداد کمی بانک اطلاعاتی وجود دارند که نوع‌های XML را به صورت توکار پشتیبانی می‌کنند.