در قسمتهای قبلی (^ و ^) راهکارهایی جهت بالا بردن کارآیی، ارائه شد. در ادامه، به آخرین قسمت این سری اشاره خواهم کرد.
فراخوانی متد شناسایی تغییرات
یادآوری: قبل از هر چیز با توجه به این مقاله دانستن این نکته الزامی است که فراخوانی برخی متدها مانند DbSet.Add سبب فراخوانی DataContext.ChangeTracker.DetectChanges خواهند شد.
فرض کنید قصد افزودن 2000 موجودیت دانش آموز را دارید:
for (int i = 0; i < 2000; i++) { Pupil pupil = GetNewPupil(); db.Pupils.Add(pupil); } db.SaveChanges();
اگر به تصویر بالا دقت کنید بیش از 34 ثانیه (خط 193 قسمت سوم شکل) جهت افزودن 2000 موجودیت به کانتکست سپری شده است. در حالی که درج این 2000 موجودیت کمی بیش از 1 ثانیه (خط 195 قسمت سوم شکل) که 379 میلی ثانیه (قسمت دوم شکل) آن مربوط به اجرای کوئری اختصاص یافته طول کشیده است.
بیشترین زمان صرف شدهی برای درج 2000 موجودیت، در کد برنامه سپری شده است که با بررسی بیشتر در پروفایلر، متوجه زمان بر بودن فراخوانی متد ()DetectChanges که در فضای نام Data.Entity.Core وجود دارد خواهید شد. این متد 2000 بار به تعداد موجودیت هایی که قصد داریم به بانک اطلاعاتی اضافه نماییم، فراخوانی شده است.
همانطور که در شکل بالا مشخص است همان 34 ثانیه جهت ردیابی تغییرات صرف شده است. EF ردیابی تغییرات را بصورت پیش فرض هر زمانی که قصد افزودن یا ویرایش موجودیتی را داشته باشید، انجام خواهد داد و هر چه موجودیتهای بیشتری را بخواهید ویرایش یا اضافه نمایید، این زمان نیز بیشتر خواهد شد. در حقیقت زمان لازم برای الگوریتم ردیابی تغییرات بصورت نمایی با رشد موجودیتها افزوده میشود. به عبارت دیگر اگر این تعداد موجودیتها را به 4000 عدد برسانید، مدت زمان لازم بیش از 2 برابر افزوده خواهد شد.
راه حل اول:
استفاده از متد ()AddRange ارائه شده در EF6 که جهت درج دستهای (Bulk Insert) ارائه شده است:
var list = new List<Pupil>(); for (int i = 0; i < 2000; i++) { Pupil pupil = GetNewPupil(); list.Add(pupil); } db.Pupils.AddRange(list); db.SaveChanges();
راه حل دوم:
در سناریوهای پیچیده، مانند درج دستهای چندین موجودیت، شاید مجبور به خاموش نمودن این قابلیت شوید:
db.Configuration.AutoDetectChangesEnabled = false;
ردیابی تغییرات
هنگامی که موجودیتی را از بانک اطلاعاتی دریافت نمایید، میتوانید آن را ویرایش نمایید و مجددا به بانک اطلاعاتی اعمال نمایید. چون EF اطلاعی از قصد شما برای موجودیت نمیداند، مجبور است تغییرات شما را زیر نظر بگیرد که این زیر نظر گرفتن، هزینه و سربار دارد و این سربار و هزینه برای دادههای زیاد، بیشتر خواهد شد. بنابراین اگر قصد دارید اطلاعاتی فقط خواندنی را از بانک اطلاعاتی دریافت نمایید، بهتر است صراحتا به EF بگویید این موجودیت را تحت ردیابی قرار ندهد.string city = "New York"; List<School> schools = db.Schools .AsNoTracking() .Where(s => s.City == city) .Take(100) .ToList();
استفاده از متد AsNoTracking در کد بالا سبب خواهد شد 100 مدرسه که در شهر نیویورک وجود دارد توسط EF، بدون تحت نظر گرفتن آنها از بانک اطلاعاتی دریافت شوند و سرباری نیز تحمیل نشود.
ویوهای از قبل کامپایل شده
معمولا، هنگامی که از EF برای اولین بار استفاده مینمایید، ویوهایی ایجاد میگردد که برای ایجاد کوئریها مورد استفاده قرار میگیرند. این ویوها در طول حیات برنامه فقط یکبار ایجاد میشوند. ولی همین یکبار هم زمانبر هستند. خوشبختانه راههایی وجود دارد که ایجاد این ویوها را در زمان runtime انجام نداد و آن راه، استفاده از ویوهای از پیش کامپایل شده است. یکی از راههای ایجاد این ویوها استفاده از Entity Framework Power Tools است. بعد از نصب اکستنشن، بر روی فایل کانتکست راست کلیک کرده و سپس گزینهی Generate Views را از منوی Entity Framework انتخاب کنید.
توجه داشته باشید که هر تغییری را بعد از ایجاد این ویوها بر روی کانتکست اعمال نمایید، باید آنها را مجددا تولید کنید. برای آشنایی بیشتر با این ویوها به این لینک مراجعه کنید. هم چنین پکیج نیوگتی بنام EFInteractiveViews نیز برای این منظور تهیه و توزیع شده است.
حذف کوئریهای ابتدایی غیر ضروری
در هنگام شروع به کار با EF، چندین کوئری آغازین بر روی دیتابیس اجرا میشوند. یکی از کوئریهای آغازین جهت تشخیص نسخهی دیتابیس است که همانطور در تصویر زیر مشاهده میکنید، در حدود چند میلی ثانیه میباشد.
با توجه به توضیحات، در صورتیکه اطلاعی از نسخهی دیتابیس دارید، میتوانید این کوئری ابتدایی را تحریف نمایید. برای اینکار میتوان توسط متد ()ResolveManifestToken کلاسی که اینترفیس IManifestTokenResolver را پیاده سازی کرده است، نسخهی دیتابیس را برگردانیم و از یک رفت و برگشت به دیتابیس جلوگیری نماییم.
public class CustomManifestTokenResolver : IManifestTokenResolver { public string ResolveManifestToken(DbConnection connection) { return "2014"; } }
public class CustomDbConfiguration : DbConfiguration { public CustomDbConfiguration() { SetManifestTokenResolver(new CustomManifestTokenResolver()); } }
تخریب کانتکست
تخریب و از بین بردن کانتکست هنگامی که به آن نیاز نداریم بسیار ضروری است. یکی از روشهای اصولی برای Disposing کانتکست، محصور کردن آن بوسیله دستور Using است (البته فرض بر این است که قرار نیست از الگوهای اشاره شده استفاده نماییم). در صورت عدم تخریب صحیح کانتکست باید منتظر آسیب جدی به کارایی Garbage Collector جهت آزاد سازی منابع مورد استفاده کانتکست و هم چنین باز نمودن اتصالات جدید به دیتابیس باشید.
پاسخگویی به چندین درخواست بر روی یک کانکشن
EF از قابلیتی بنام Multiple Result Sets میتواند بهره ببرد که این قابلیت باعث میشود بر روی یک کانکشن ایجاد شده، یک یا چند درخواست از دیتابیس ارسال و یا دریافت شود که سبب کاهش تعداد رفت و برگشت به دیتابیس میشود. کاربرد دیگر این قابلیت، زمانی است که تاخیر زیادی (latency) بین اپلیکیشن و دیتابیس وجود دارد.
برای فعالسازی کافی است مقدار زیر را در کانکشن استرینگ اضافه نمایید:
MultipleActiveResultSets=True;
استفاده از متدهای ناهمگام
در C#5 و EF6 پشتیبانی خوبی از متدهای ناهمگام فراهم شده است و اکثر متدهایی مانند ToListAsync, CountAsync, FirstAsync, SaveChangesAsync و غیره که باعث رفت و برگشت به دیتابیس میشوند امکان پشتیبانی ناهمگام را نیز دارند. البته این قابلیت برای برنامههای یک درخواست در یک زمان شاید مفید نباشد؛ ولی برای برنامههای وبی برعکس. در برنامه وب جهت پشتیبانی از بارگذاری همزمان (concurrent) قابلیت ناهمگام (Async) سبب خواهد شد منابع تا زمان اجرای کوئری به ThreadPool بازگردانده شود و برای سرویس دهی مهیا باشند که باعث افزایش scalability خواهد شد.
بررسی و آزمایش با دادههای واقعی
در اکثر مواقع کارآیی با حجیم شدن دادهها کاهش پیدا میکند (البته در صورت عدم رعایت اصول استاندارد). بنابراین بررسی کارآیی در محیط هایی با حجم دادههای بالا ضروری است. هیچ چیز بدتر از آن نیست که همه چیز در محیط توسعه خوب و بی نقص باشد ولی در محیط عملیاتی به شکست بیانجامد. به همین جهت سعی کنید از ابزارهای تولید داده (^ و ^ و ^) برای ایجاد دادههای آزمایشی استفاده نمایید. سپس کارآیی کوئری خود را مورد بررسی و آزمایش قرار دهید.
در حین کار با WCF RIA Services اگر تمام موجودیتهای تعریف شده انتخاب شوند یک فایل طویل DomainService حاصل خواهد شد. کار کردن با این فایل نه زیبا است و نه ساده. بعد از یک مدت شاید بگوئیم، خوب! من به ازای هر جدول یک DomainService جدا تولید میکنم با نامی مختص به آن و این اطلاعات را در فایلی جداگانه نیز ذخیره خواهم کرد. پس از انجام اینکار با خطای زیر مواجه خواهیم شد:
به صورت خلاصه: مهم نیست سیستم شما از چند جدول تشکیل شده است؛ مهم این است که تنها یک فایل DomainService را باید تولید کنید و البته این یک محدودیت نیست؛ یک هدف محسوب میشود؛ از این دیدگاه که موجودیتهای مرتبط باید در یک Domain قرار گیرند و تنها در یک دومین هستند که روابط بین آنها معنا پیدا میکند.
- روش توصیه شده برای مدیریت این کلاس DomainService طویل، استفاده از واژهی کلیدی partial است (برای مثال public partial class MyDomainService). به این صورت هر موجودیت را میتوان در یک فایل جداگانه قرار داد و به این ترتیب مدیریت سادهتری را بر روی اطلاعات تولید شده داشت و همچنین تمامی این فایلها در نهایت یک کلاس واحد را تشکیل میدهند و اصل وجود یک DomainService واحد در برنامه زیر سؤال نخواهد رفت.
- کدهایی را که خودتان نیز به این مجموعه اضافه خواهید کرد، در لابلای کدهای تولید شده قرار ندهید. در صورت تغییری در جداول نیاز است تا این فایلها مجددا تولید شوند و اینجا است که تمام تغییرات خود را از دست خواهید داد. برای این منظور باز هم یک کلاس partial دیگر را تعریف کنید تا کدهای سفارشی خود را بتوان به صورت مجزایی از کدهای تولید شده به صورت خودکار، در آن قرار داد (برای مثال به نام MyServiceNameDomainService.extensions.cs).
- جایی که قرار است یک سری از فایلها مجددا تولید شوند استفاده از برنامههای سورس کنترل را فراموش نکنید؛ تا هر زمانی بتوان کدهای جدید را با کدهای نگارشهای قبل به سادگی مقایسه کرد؛ یا حتی به نگارشهای قبلی بازگشت نمود.
- این نکته را به خاطر داشته باشید که اگر اطلاعاتی به صورت خودکار از پیش تعریف شده و موجود است (کلاس دومین یا متادیتای آن)، این اطلاعات حین استفاده از امکانات تولید کد خودکار، مجددا تولید نخواهند شد. به همین جهت باید ابتدا آنها را به صورت comment در آورد (یا از پروژه خارج نمود؛ استفاده از امکانات include و exclude پوشهها یا فایلها در ویژوال استودیو) تا همواره کدهای آخرین اطلاعات موجود تولید گردند.
در این مقاله مروری سریع و کاربردی خواهیم داشت بر تواناییهای مقدماتی LINQ to XML .
فایل Employee.XML را با محتویات زیر در نظر بگیرید:
<Employees>
<Employee>
<Name>Vahid</Name>
<Phone>11111111</Phone>
<Department>IT</Department>
<Age>52</Age>
</Employee>
<Employee>
<Name>Farid</Name>
<Phone>124578963</Phone>
<Department>Civil</Department>
<Age>35</Age>
</Employee>
<Employee>
<Name>Mehdi</Name>
<Phone>1245788754</Phone>
<Department>HR</Department>
<Age>30</Age>
</Employee>
</Employees>
1- چگونه یک فایل XML را جهت استفاده توسط LINQ بارگذاری کنیم؟
قبل از شروع، اسمبلی System.Xml.Linq باید به ارجاعات برنامه اضافه شود. سپس:
using System.Xml.Linq;
XDocument xDoc = XDocument.Load("Employee.xml");
2- اگر محتویات XML دریافتی به صورت رشته بود (مثلا از یک دیتابیس دریافت شد)، اکنون چگونه باید آنرا بارگذاری کرد؟
اینکار را با استفاده از یک StringReader به صورت زیر میتوان انجام داد:
// loading XML from string
StringReader sr = new StringReader(stringXML);
XDocument xDoc = XDocument.Load(sr);
3- چگونه یک کوئری ساده شامل تمامی رکوردهای Employee مجموعه Employees را تهیه کنیم؟
using System.Collections;
IEnumerable<XElement> empList = from e in xDoc.Root.Elements("Employee") select e;
اکنون که مجموعه کارکنان توسط متغیر empList در اختیار ما است، دسترسی به محتویات آن به سادگی زیر خواهد بود:
foreach (XElement employee in empList)
{
foreach (XElement e in employee.Elements())
{
Console.WriteLine(e.Name + " = " + e.Value);
}
}
4- کوئری بنویسید که اطلاعات تمامی کارکنان بخش HR را باز گرداند.
IEnumerable<XElement> hrList = from e in xDoc.Root.Elements("Employee")
where e.Element("Department").Value == "HR"
select e;
همانطور که ملاحظه میکنید همانند عبارات SQL ، در تمامی عناصر متعلق به کارکنان، عناصری که دپارتمان آنها مساوی HR است بازگشت داده میشود.
5- کوئری بنویسید که لیست تمامی کارکنان بالای 30 سال را ارائه دهد.
IEnumerable<XElement> tList = from e in xDoc.Root.Elements("Employee")
where int.Parse(e.Element("Age").Value) > 30
select e;
چون حاصل e.Element("Age").Value یک رشته است، برای اعمال فیلترهای عددی باید این رشتهها تبدیل به عدد شوند. به همین جهت از int.Parse استفاده شده است.
6- کوئری بنویسید که لیست تمامی کارکنان بالای 30 سال را مرتب شده بر اساس نام باز گرداند.
IEnumerable<XElement> tList = from e in xDoc.Root.Elements("Employee")
where int.Parse(e.Element("Age").Value) > 30
orderby e.Element("Name").Value
select e;
7- تبدیل نتیجهی یک کوئری LINQ به لیستی از اشیاء
مفهومی به سی شارپ 3 اضافه شده است به نام anonymous types . برای مثال:
توسط این قابلیت میتوان یک شیء را بدون نیاز به تعریف ابتدایی آن ایجاد کرد و حتی از intelliSense موجود در IDE نیز بهره مند شد. این نوعهای ناشناس توسط واژههای کلیدی new و var تولید میشوند. کامپایلر به صورت خودکار برای هر anonymous type یک کلاس ایجاد میکند.
دقیقا از همین توانایی در LINQ نیز میتوان استفاده نمود:
var empList = from e in xDoc.Root.Elements("Employee")
orderby e.Element("Name").Value
select new
{
Name = e.Element("Name").Value,
Phone = e.Element("Phone").Value,
Department = e.Element("Department").Value,
Age = int.Parse(e.Element("Age").Value)
};
foreach (var employee in empList)
{
Console.WriteLine("Name = " + employee.Name);
Console.WriteLine("Dep = " + employee.Department);
Console.WriteLine("Phone = " + employee.Phone);
Console.WriteLine("Age = " + employee.Age);
}
public class Employee
{
public string Name { get; set; }
public string Phone { get; set; }
public string Department { get; set; }
public int Age { get; set; }
}
برای مثال اگر بخواهیم لیست دریافتی را به صورت یک لیست جنریک بازگشت دهیم خواهیم داشت:
public class Employee
{
public string Name { get; set; }
public string Phone { get; set; }
public string Department { get; set; }
public int Age { get; set; }
}
List<Employee> Get()
{
XDocument xDoc = XDocument.Load("Employee.xml");
var items =
from e in xDoc.Root.Elements("Employee")
orderby e.Element("Name").Value
select new Employee
{
Name = e.Element("Name").Value,
Phone = e.Element("Phone").Value,
Department = e.Element("Department").Value,
Age = int.Parse(e.Element("Age").Value)
};
return items.ToList();
}
مقدمه
SQL Server، با هر تقاضا به عنوان یک واحد مستقل رفتار میکند. در وضعیتهای پیچیده ای که فعالیتها توسط مجموعه ای از دستورات SQL انجام میشود، به طوری که یا همه باید اجرا شوند یا هیچکدام اجرا نشوند، این روش مناسب نیست. در چنین وضعیت هایی، نه تنها تقاضاهای موجود در یک دنباله به یکدیگر بستگی دارند، بلکه شکست یکی از تقاضاهای موجود در دنباله، به معنای این است که کل تقاضاهای موجود در دنباله باید لغو شوند، و تغییرات حاصل از تقاضاهای اجراشده در آن دنباله خنثی شوند تا بانک اطلاعاتی به حالت قبلی برگردد.1- تراکنش چیست؟
تراکنش شامل مجموعه ای از یک یا چند دستور SQL است که به عنوان یک واحد عمل میکنند. اگر یک دستور SQL در این واحد با موفقیت اجرا نشود، کل آن واحد خنثی میشود و داده هایی که در اجرای آن واحد تغییر کرده اند، به حالت اول برگردانده میشود. بنابراین تراکنش وقتی موفق است که هر یک از دستورات آن با موفقیت اجرا شوند. برای درک مفهوم تراکنش مثال زیر را در نظر بگیرید: سهامدار A در معامله ای 400 سهم از شرکتی را به سهامدار B میفروشد. در این سیستم، معامله وقتی کامل میشود که حساب سهامدار A به اندازه 400 بدهکار و حساب سهامدار B همزمان به اندازه 400 بستانکار شود. اگر هر کدام از این مراحل با شکست مواجه شود، معامله انجام نمیشود.2- خواص تراکنش
هر تراکنش دارای چهار خاصیت است (معروف به ACID) که به شرح زیر میباشند:2-1- خاصیت یکپارچگی (Atomicity)
یکپارچگی به معنای این است که تراکنش باید به عنوان یک واحد منسجم (غیر قابل تفکیک) در نظر گرفته شود. در مثال مربوط به مبادله سهام، یکپارچگی به معنای این است که فروش سهام توسط سهامدار A و خرید آن سهام توسط سهامدار B، مستقل از هم قابل انجام نیستند و برای این که تراکنش کامل شود، هر دو عمل باید با موفقیت انجام شوند.اجرای یکپارچه، یک عمل "همه یا هیچ" است. در عملیات یکپارچه، اگر هر کدام از دستورات موجود در تراکنش با شکست مواجه شوند، اجرای تمام دستورات قبلی خنثی میشود تا به جامعیت بانک اطلاعاتی آسیب نرسد.
2-2- خاصیت سازگاری (Consistency)
سازگاری زمانی وجود دارد که هر تراکنش، سیستم را در یک حالت سازگار قرار دهد (چه تراکنش به طور کامل انجام شود و چه در اثر وجود خطایی خنثی گردد). در مثال مبادله سهام، سازگاری به معنای آن است که هر بدهکاری مربوط به حساب فروشنده، موجب همان میزان بستانکاری در حساب خریدار میشود.در SQL Server، سازگاری با راهکار ثبت فایل سابقه انجام میگیرد که تمام تغییرات را در بانک اطلاعاتی ذخیره میکند و جزییات را برای ترمیم تراکنش ثبت مینماید. اگر سیستم در اثنای اجرای تراکنش خراب شود، فرآیند ترمیم SQL Server با استفاده از این اطلاعات، تعیین میکند که آیا تراکنش با موفقیت انجام شده است یا خیر، و در صورت عدم موفقیت آن را خنثی میکند. خاصیت سازگاری تضمین میکند که بانک اطلاعاتی هیچگاه تراکنشهای ناقص را نشان نمیدهد.
2-3- خاصیت تفکیک (Isolation)
تفکیک موجب میشود هر تراکنش در فضای خودش و جدا از سایر تراکنشهای دیگری که در سیستم انجام میگیرد، اجرا شود و نتایج هر تراکنش فقط در صورت کامل شدن آن قابل مشاهده است. اگر چندین تراکنش همزمان در سیستم در حال اجرا باشند، اصل تفکیک تضمین میکند که اثرات یک تراکنش تا کامل شدن آن، قابل مشاهده نیست. در مثال مربوط به مبادله سهام، اصل تفکیک به معنای این است که تراکنش بین دو سهامدار، مستقل از تمام تراکنشهای دیگری است که در سیستم به مبادله سهام میپردازند و اثر آن وقتی برای افراد قابل مشاهده است که آن تراکنش کامل شده باشد. این اصل در مواردی که سیستم همزمان از چندین کاربر پشتیبانی میکند، مفید است.2-4- پایداری (Durability)
پایداری به معنای این است که تغییرات حاصل از نهایی شدن تراکنش، حتی در صورت خرابی سیستم نیز پایدار میماند. اغلب سیستمهای مدیریت بانک اطلاعاتی رابطه ای، از طریق ثبت تمام فعالیتهای تغییر دهندهی دادهها در بانک اطلاعاتی، پایداری را تضمین میکنند. در صورت خرابی سیستم یا رسانه ذخیره سازی داده ها، سیستم قادر است آخرین بهنگام سازی موفق را هنگام راه اندازی مجدد، بازیابی کند. در مثال مربوط به مبادله سهام، پایداری به معنای این است که وقتی انتقال سهام از سهامدار A به B با موفقیت انجام گردید، حتی اگر سیستم بعداً خراب شد، باید نتیجهی آن را منعکس سازد.3- مشکلات همزمانی(Concurrency Effects):
3-1- Dirty Read:
زمانی روی میدهد که تراکنشی رکوردی را میخواند، که بخشی از تراکنشی است که هنوز تکمیل نشده است، اگر آن تراکنش Rollback شود اطلاعاتی از بانک اطلاعاتی دارید که هرگز روی نداده است.اگر سطح جداسازی تراکنش (پیش فرض) Read Committed باشد، این مشکل بوجود نمیآید.
3-2- Non-Repeatable Read:
زمانی ایجاد میشود که رکوردی را دو بار در یک تراکنش میخوانید و در این اثنا یک تراکنش مجزای دیگر دادهها را تغییر میدهد. برای پیشگیری از این مسئله باید سطح جداسازی تراکنش برابر با Repeatable Read یا Serializable باشد.3-3- Phantoms:
با رکوردهای مرموزی سروکار داریم که گویی تحت تاثیر عبارات Update و Delete صادر شده قرار نگرفته اند. به طور خلاصه شخصی عبارت Insert را درست در زمانی که Update مان در حال اجرا بوده انجام داده است، و با توجه به اینکه ردیف جدیدی بوده و قفلی وجود نداشته، به خوبی انجام شده است. تنها چاره این مشکل تنظیم سطح Serializable است و در این صورت بهنگام رسانیهای جداول نباید درون بخش Where قرار گیرد، در غیر این صورت Lock خواهند شد.3-4- Lost Update:
زمانی روی میدهد که یک Update به طور موفقیت آمیزی در بانک اطلاعاتی نوشته میشود، اما به طور اتفاقی توسط تراکنش دیگری بازنویسی میشود. راه حل این مشکل بستگی به کد شما دارد و بایست به نحوی تشخیص دهید، بین زمانی که دادهها را میخوانید و زمانی که میخواهید آنرا بهنگام کنید، اتصال دیگری رکورد شما را بهنگام کرده است.4- منابع قابل قفل شدن
6 منبع قابل قفل شدن برای SQL Server وجود دارد و آنها سلسله مراتبی را تشکیل میدهند. هر چه سطح قفل بالاتر باشد، Granularity کمتری دارد. در ترتیب آبشاری Granularity عبارتند از:• Database: کل بانک اطلاعاتی قفل شده است، معمولاً طی تغییرات Schema بانک اطلاعاتی روی میدهد.
• Table: کل جدول قفل شده است، شامل همه اشیای مرتبط با جدول.
• Extent: کل Extent (متشکل از هشت Page) قفل شده است.
• Page: همه دادهها یا کلیدهای Index در آن Page قفل شده اند.
• Key: قفلی در کلید مشخصی یا مجموعه کلید هایی Index وجود دارد. ممکن است سایر کلیدها در همان Index Page تحت تاثیر قرار نگیرند.
• (Row or Row Identifier (RID: هر چند قفل از لحاظ فنی در Row Identifier قرار میگیرد ولی اساساً کل ردیف را قفل میکند.
5- تسریع قفل (Lock Escalation) و تاثیرات قفل روی عملکرد
اگر تعداد آیتمهای قفل شده کم باشد نگهداری سطح بهتری از Granularity (مثلاً RID به جای Page) معنی دار است. هرچند با افزایش تعداد آیتمهای قفل شده، سربار مرتبط با نگهداری آن قفلها در واقع باعث کاهش عملکرد میشود، و میتواند باعث شود قفل به مدت طولانیتری در محل باشد(هر چه قفل به مدت طولانیتری در محل باشد، احتمال این که شخصی آن رکورد خاص را بخواهد بیشتر است).هنگامی که تعداد قفل نگهداری شده به آستانه خاصی برسد آن گاه قفل به بالاترین سطح بعدی افزایش مییابد و قفلهای سطح پایینتر نباید به شدت مدیریت شوند (آزاد کردن منابع و کمک به سرعت در مجادله).
توجه شود که تسریع مبتنی بر تعداد قفل هاست و نه تعداد کاربران.
6- حالات قفل (Lock Modes):
همانطور که دامنه وسیعی از منابع برای قفل شدن وجود دارد، دامنه ای از حالات قفل نیز وجود دارد.6-1- (Shared Locks (S:
زمانی استفاده میشود، که فقط باید دادهها را بخوانید، یعنی هیچ تغییری ایجاد نخواهید کرد. Shared Lock با سایر Shared Lockهای دیگر سازگار است، البته قفلهای دیگری هستند که با Shared Lock سازگار نیستند. یکی از کارهایی که Shared Lock انجام میدهد، ممانعت از انجام Dirty Read از طرف کاربران است.6-2- (Exclusive Locks (X:
این قفلها با هیچ قفل دیگری سازگار نیستند. اگر قفل دیگری وجود داشته باشد، نمیتوان به Exclusive Lock دست یافت و همچنین در حالی که Exclusive Lock فعال باشد، به هر قفل جدیدی از هر شکل اجازه ایجاد شدن در منبع را نمیدهند.این قفل از اینکه دو نفر همزمان به حذف کردن، بهنگام رسانی و یا هر کار دیگری مبادرت ورزند، پیشگیری میکند.
6-3- (Update Locks (U:
این قفل ها نوعی پیوند میان Shared Locks و Exclusive Locks هستند.برای انجام Update باید بخش Where را (در صورت وجود) تایید اعتبار کنید، تا دریابید فقط چه ردیف هایی را میخواهید بهنگام رسانی کنید. این بدان معنی است که فقط به Shared Lock نیاز دارید، تا زمانی که واقعاً بهنگام رسانی فیزیکی را انجام دهید. در زمان بهنگام سازی فیزیکی نیاز به Exclusive Lock دارید.
Update Lock نشان دهنده این واقعیت است که دو مرحله مجزا در بهنگام رسانی وجود دارد، Shared Lock ای دارید که در حال تبدیل شدن به Exclusive Lock است. Update Lock تمامی Update Lockهای دیگر را از تولید شدن باز میدارند، و همچنین فقط با Shared Lock و Intent Shared Lockها سازگار هستند.
6-4- Intent Locks:
با سلسله مراتب شی سر و کار دارد. بدون Intent Lock، اشیای سطح بالاتر نمیدانند چه قفلی را در سطح پایینتر داشته اید. این قفلها کارایی را افزایش میدهند و 3 نوع هستند:6-4-1- (Intent Shared Lock (IS:
Shared Lock در نقطه پایینتری در سلسله مراتب، تولید شده یا در شرف تولید است. این نوع قفل تنها به Table و Page اعمال میشود.6-4-2- (Intent Exclusive Lock (IX:
همانند Intent Shared Lock است اما در شرف قرار گرفتن در آیتم سطح پایینتر است.6-4-3- (Shared With Intent Exclusive (SIX:
Shared Lock در پایین سلسله مراتب شی تولید شده یا در شرف تولید است اما Intent Lock قصد اصلاح دادهها را دارد بنابراین در نقطه مشخصی تبدیل به Intent Exclusive Lock میشود.6-5- Schema Locks:
به دو شکل هستند:6-5-1- (Schema Modification Lock (Sch-M:
تغییر Schema به شی اعمال شده است. هیچ پرس و جویی یا سایر عبارتهای Create، Alter و Drop نمیتوانند در مورد این شی در مدت قفل Sch-M اجرا شوند. با همه حالات قفل ناسازگار است.6-5-2- (Schema Stability Lock (Sch-S:
بسیار شبیه به Shared Lock است، هدف اصلی این قفل پیشگیری از Sch-M است وقتی که قبلاً قفل هایی برای سایر پرس و جو-ها (یا عبارتهای Create، Alter و Drop) در شی فعال شده اند. این قفل با تمامی انواع دیگر قفل سازگار است به جز با Sch-M.6-6- (Bulk Update Locks (BU:
این قفلها بارگذاری موازی دادهها را امکان پذیر میکنند، یعنی جدول در مورد هر فعالیت نرمال (عبارات T-SQL) قفل میشود، اما چندین عمل bcp یا Bulk Insert را میتوان در همان زمان انجام داد. این قفل فقط با Sch-S و سایر قفل هایBU سازگار است.7- سطوح جداسازی (Isolation Level):
7-1- Read Committed (وضعیت پیش فرض):
با Read Committed همه Shared Lockهای ایجاد شده، به محض اینکه عبارت ایجاد کننده آنها تکمیل شود، به طور خودکار آزاد میشوند. به طور خلاصه قفلهای مرتبط با عبارت Select به محض تکمیل عبارت Select آزاد میشوند و SQL Server منتظر پایان تراکنش نمیماند. اگر تراکنش پرس و جویی را انجام میدهد که دادهها را اصلاح میکند (Insert، Delete و Update) قفلها برای مدت تراکنش نگه داشته میشوند.با این سطح پیش فرض، میتوانید مطمئن شوید جامعیت کافی برای پیشگیری از Dirty Read دارید، اما همچنان Phantoms و Non-Repeatable Read میتواند روی دهد.
7-2- Read Uncommitted:
خطرناکترین گزینه از میان تمامی گزینهها است، اما بالاترین عملکرد را به لحاظ سرعت دارد. در واقع با این تنظیم سطح تجربه همه مسائل متعدد هم زمانی مانند Dirty Read امکان پذیر است. در واقع با تنظیم این سطح به SQL Server اعلام میکنیم هیچ قفلی را تنظیم نکرده و به هیچ قفلی اعتنا نکند، بنابراین هیچ تراکنش دیگری را مسدود نمیکنیم.میتوانید همین اثر Read Uncommitted را با اضافه کردن نکته بهینه ساز NOLOCK در پرس و جوها بدست آورید.
7-3- Repeatable Read:
سطح جداسازی را تا حدودی افزایش میدهد و سطح اضافی محافظت همزمانی را با پیشگیری از Dirty Read و همچنین Non-Repeatable Read فراهم میکند.پیشگیری از Non-Repeatable Read بسیار مفید است اما حتی نگه داشتن Shared Lock تا زمان پایان تراکنش میتواند دسترسی کاربران به اشیا را مسدود کند، بنابراین به بهره وری لطمه وارد میکند.
نکته بهینه ساز برای این سطح REPEATEABLEREAD است.
7-4- Serializable:
این سطح از تمام مسائل هم زمانی پیشگیری میکند به جز برای Lost Update.این تنظیم سطح به واقع بالاترین سطح آنچه را که سازگاری نامیده میشود، برای پایگاه داده فراهم میکند. در واقع فرآیند بهنگام رسانی برای کاربران مختلف به طور یکسان عمل میکند به گونه ای که اگر همه کاربران یک تراکنش را در یک زمان اجرا میکردند، این گونه میشد « پردازش امور به طور سریالی».
با استفاده از نکته بهینه ساز SERIALIZABLE یا HOLDLOCK در پرس و جو شبیه سازی میشود.
7-5- Snapshot:
جدترین سطح جداسازی است که در نسخه 2005 اضافه شد، که شبیه ترکیبی از Read Committed و Read Uncommitted است. به طور پیش فرض در دسترس نیست، در صورتی در دسترس است که گزینه ALLOW_SNAPSHOT_ISOLATION برای بانک اطلاعاتی فعال شده باشد.(برای هر بانک اطلاعاتی موجود در تراکنش)Snapshot مشابه Read Uncommitted هیچ قفلی ایجاد نمیکند. تفاوت اصلی آنها در این است که تغییرات صورت گرفته در بانک اطلاعاتی را در زمانهای متفاوت تشخیص میدهند. هر تغییر در بانک اطلاعاتی بدون توجه به زمان یا Commit شدن آن، توسط پرس و جو هایی که سطح جداسازی Read Uncommitted را اجرا میکنند، دیده میشود. با Snapshot فقط تغییراتی که قبل از شروع تراکنش، Commit شده اند، مشاهده میشود.
از شروع تراکنش Snapshot، تمامی دادهها دقیقاً مشاهده میشوند، زیرا در شروع تراکنش Commit شده اند.
نکته: در حالی که Snapshot توجهی به قفلها و تنظیمات آنها ندارد، یک حالت خاص وجود دارد. چنانچه هنگام انجام Snapshot یک عمل Rollback (بازیافت) بانک اطلاعاتی در جریان باشد، تراکنش Snapshot قفلهای خاصی را برای عمل کردن به عنوان یک مکان نگهدار و سپس انتظار برای تکمیل Rollback تنظیم میکند. به محض تکمیل Rollback، قفل حذف شده و Snapshot به طور طبیعی به جلو حرکت خواهد کرد.
ASP.NET MVC #6
ولی به نظر من توی mvc قضیه برعکسه. وقتی قرار واسط کاربر طراحی بشه ، و از روش ترجیح داده شده strongly type view استفاده بشه ( که واقعا جالبه و کار باهاش راحت) ، طراح حتی باید مدل ها رو بشناسه، یا حتی در روش باز هم توصیه شده ، کلاس های سی شارپی به عنوان viewModel تعریف کنه و view رو با اونها تشکیل بده. در حالیکه در مرحله کدنویسی دیگه به عناصر صفحه وابستگی وجود نداره.
منظورم اینه که توی هرکدوم به نظرم وابستگی وجود داره، ولی تو مراحل متفاوت.اینطوره؟
کاربردهای Static reflection - قسمت اول
در «یک میلیون بار» اجرا، حدودا 10 ثانیه تفاوت اجرا است نسبت به حالت بکارگیری رشتهها.
البته شما در عمل، نه در محیط آزمایشگاهی، پیدا کنید برنامهای را که یک میلیون بار بخواهد خواصی را مرتبا به روز کند.
- زمانیکه LINQ هم ارائه شد، اولین مقالاتی که در این مورد ... در مورد نقد آن منتشر شد، تمرکز را گذاشتند روی کارآیی؛ که این کمی کند است! البته الان کمتر کسی است که در پروژههایش حداقل از LINQ to Objects استفاده نکند. به این دلایل:
- هدف استفاده از LINQ اصلا مسابقهی سرعت نیست.
- هدف تولید کدهای Strongly typed که این اهمیتها را دارند: تحت نظر کامپایلر هستند، قابلیت refactoring دارند و intellisense خودکاری را به همراه خواهند داشت. تمام اینها نگهداری یک پروژه را (که اصل زمان اختصاص داده شده به توسعه یک نرم افزار هم همین قسمت نگهداری است)، سادهتر و قابل تحملتر میکند.
- کاهش حجم کدهای نوشته شده. شما میتونید حجم بالایی از if-else و for و حلقهها و غیره رو با یک سطر LINQ نمایش بدید. این هم در بالابردن خوانایی و همچنین نگهداری سادهتر برنامه مؤثر است.
- تبدیل سادهتر اطلاعات خام به اشیاء (LINQ to xyz ها)
و ...
شما خیلی از مزایا رو بدست خواهید آورد اما خوب مسلما اینها هزینه هم دارند. اما نه آنچنان که کسی بخواهد از آنها صرفنظر کند.
Blazor 5x - قسمت 19 - کار با فرمها - بخش 7 - نکات ویژهی کار با EF-Core در برنامههای Blazor Server
طول عمر سرویسها، در برنامههای Blazor Server متفاوت هستند
هنگامیکه با یک ASP.NET Core Web API متداول کار میکنیم، درخواستهای HTTP رسیده، از میانافزارهای موجود رد شده و پردازش میشوند. اما هنگامیکه با Blazor Server کار میکنیم، به علت وجود یک اتصال دائم SignalR که عموما از نوع Web socket است، دیگر درخواست HTTP وجود ندارد. تمام رفت و برگشتهای برنامه به سرور و پاسخهای دریافتی، از طریق Web socket منتقل میشوند و نه درخواستها و پاسخهای متداول HTTP.
این روش پردازشی، اولین تاثیری را که بر روی رفتار یک برنامه میگذارد، تغییر طول عمر سرویسهای آن است. برای مثال در برنامههای Web API، طول عمر درخواستها، از نوع Scoped هستند و با شروع پردازش یک درخواست، سرویسهای مورد نیاز وهله سازی شده و در پایان درخواست، رها میشوند.
این مساله در حین کار با EF-Core نیز بسیار مهم است؛ از این جهت که در برنامههای Web API نیز EF-Core و DbContext آن، به صورت سرویسهایی با طول عمر Scoped تعریف میشوند. برای مثال زمانیکه یک چنین تعریفی را در برنامه داریم:
services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));
public static IServiceCollection AddDbContext<TContext>( [NotNullAttribute] this IServiceCollection serviceCollection, [CanBeNullAttribute] Action<DbContextOptionsBuilder> optionsAction = null, ServiceLifetime contextLifetime = ServiceLifetime.Scoped, ServiceLifetime optionsLifetime = ServiceLifetime.Scoped) where TContext : DbContext;
اما زمانیکه مانند یک برنامهی مبتنی بر Blazor Server، دیگر HTTP Requests متداولی را نداریم، چطور؟ در این حالت زمانیکه یک اتصال SignalR برقرار شد، وهلهای از DbContext که در اختیار برنامهی Blazor Server قرار میگیرد، تا زمانیکه کاربر این اتصال را به نحوی قطع نکرده (مانند بستن کامل مرورگر و یا ریفرش صفحه)، ثابت باقی خواهد ماند. یعنی به ازای هر اتصال SignalR، طول عمر ServiceLifetime.Scoped پیشفرض تعریف شده، همانند یک وهلهی با طول عمر Singleton عمل میکند. در این حالت تمام صفحات و کامپوننتهای یک برنامهی Blazor Server، از یک تک وهلهی مشخص DbContext که در ابتدای کار دریافت کردهاند، کار میکنند و از آنجائیکه DbContext به صورت thread-safe کار نمیکند، این تک وهله مشکلات زیادی را ایجاد خواهد کرد که یک نمونه از آنرا در عمل، در پایان قسمت قبل مشاهده کردید:
«اگر برنامه را اجرا کرده و سعی در حذف یک ردیف کنیم، به خطای زیر میرسیم و یا حتی اگر کاربر شروع کند به کلیک کردن سریع در قسمتهای مختلف برنامه، باز هم این خطا مشاهده میشود:
An exception occurred while iterating over the results of a query for context type 'BlazorServer.DataAccess.ApplicationDbContext'. System.InvalidOperationException: A second operation was started on this context before a previous operation completed. This is usually caused by different threads concurrently using the same instance of DbContext. For more information on how to avoid threading issues with DbContext, see https://go.microsoft.com/fwlink/?linkid=2097913.
هر درخواست Web API نیز بر روی یک ترد جداگانه اجرا میشود؛ اما چون ابتدا و انتهای درخواستها مشخص است، طول عمر Scoped، در ابتدای درخواست شروع شده و در پایان آن رها سازی میشود. به همین جهت استثنائی را که در اینجا مشاهده میکنید، در برنامههای Web API شاید هیچگاه مشاهده نشود.
معرفی DbContextFactory در EF Core 5x
همواره باید طول عمر DbContext را تا جای ممکن، کوتاه نگه داشت. مشکل فعلی ما، Singleton رفتار کردن DbContextها (داشتن طول عمر طولانی) در برنامههای Blazor Server هستند. یک چنین رفتاری را شاید در برنامههای دسکتاپ هم پیشتر مشاهده کرده باشید. برای مثال در برنامههای دسکتاپ WPF، تا زمانیکه یک فرم باز است، Context ایجاد شدهی در آن هم برقرار است و Dispose نمیشود. در یک چنین حالتهایی، عموما Context را در زمان نیاز، ایجاد کرده و پس از پایان آن کار کوتاه، Context را رها میکنند. به همین جهت نیاز به DbContext Factory ای وجود دارد که بتواند یک چنین پیاده سازیهایی را میسر کند و خوشبختانه از زمان EF Core 5x، یک چنین امکانی خصوصا برای برنامههای Blazor Server تحت عنوان DbContextFactory ارائه شدهاست که به عنوان راه حل استاندارد دسترسی به DbContext در اینگونه برنامهها مورد استفاده قرار میگیرد.
برای کار با DbContextFactory، اینبار در فایل BlazorServer.App\Startup.cs، بجای استفاده از services.AddDbContext، از متد AddDbContextFactory استفاده میشود:
public void ConfigureServices(IServiceCollection services) { var connectionString = Configuration.GetConnectionString("DefaultConnection"); //services.AddDbContext<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString)); services.AddDbContextFactory<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString));
روش اول کار با DbContextFactory در کامپوننتهای Blazor Server : وهله سازی از نو، به ازای هر متد
در این روش پس از ثبت AddDbContextFactory در فایل Startup برنامه مانند مثال فوق، ابتدا سرویس IDbContextFactory که به ApplicationDbContext اشاره میکند به ابتدای کامپوننت تزریق میشود:
@inject IDbContextFactory<ApplicationDbContext> DbFactory
private async Task DeleteImageAsync() { using var context = DbFactory.CreateDbContext(); var image = await context.HotelRoomImages.FindAsync(1); // ... }
روش دوم کار با DbContextFactory در کامپوننتهای Blazor Server : یکبار وهله سازی Context به ازای هر کامپوننت
در این روش میتوان طول عمر Context را معادل طول عمر کامپوننت تعریف کرد که مزیت استفادهی از Change tracking موجود در EF-Core را به همراه خواهد داشت. در این حالت کامپوننتهای Blazor Server، شبیه به فرمهای برنامههای دسکتاپ عمل میکنند:
@implements IDisposable @inject IDbContextFactory<ApplicationDbContext> DbFactory @code { private ApplicationDbContext Context; protected override async Task OnInitializedAsync() { Context = DbFactory.CreateDbContext(); await base.OnInitializedAsync(); } private async Task DeleteImageAsync() { var image = await Context.HotelRoomImages.FindAsync(1); // ... } public void Dispose() { Context.Dispose(); } }
- اما بجای اینکه به ازای هر متد، کار فراخوانی DbFactory.CreateDbContext صورت گیرد، یکبار در آغاز کار کامپوننت و در روال رویدادگردان OnInitializedAsync، کار وهله سازی Context کامپوننت انجام شده و از این تک Context در تمام متدهای کامپوننت استفاده خواهد شد.
- در این حالت کار Dispose خودکار این Context به متد Dispose نهایی کل کامپوننت واگذار شدهاست. برای اینکه این متد فراخوانی شود، نیاز است در ابتدای تعاریف کامپوننت، از دایرکتیو implements IDisposable@ استفاده کرد.
سؤال: اگر سرویسی از ApplicationDbContext تزریق شدهی در سازندهی خود استفاده میکند، چکار باید کرد؟
برای نمونه سرویسهای از پیش تعریف شدهی ASP.NET Core Identity، در سازندهی خود از ApplicationDbContext استفاده میکنند و نه از IDbContextFactory. در این حالت برای تامین ApplicationDbContextهای تزریق شده، فقط کافی است از روش زیر استفاده کنیم:
services.AddScoped<ApplicationDbContext>(serviceProvider => serviceProvider.GetRequiredService<IDbContextFactory<ApplicationDbContext>>().CreateDbContext());
سؤال: روش پیاده سازی سرویسهای یک برنامه Blazor Server به چه صورتی باید تغییر کند؟
تا اینجا روشهایی که برای استفاده از IDbContextFactory معرفی شدند (که روشهای رسمی و توصیه شدهی اینکار نیز هستند)، فرض را بر این گذاشتهاند که ما قرار است تمام منطق تجاری کار با بانک اطلاعاتی را داخل همان متدهای کامپوننتها انجام دهیم (این روش برنامه نویسی، بسیار مورد علاقهی مایکروسافت است و در تمام مثالهای رسمی آن به صورت ضمنی توصیه میشود!). اما اگر همانند مثالی که تاکنون در این سری بررسی کردیم، نخواهیم اینکار را انجام دهیم و علاقمند باشیم تا این منطق تجاری را به سرویسهای مجزایی، با مسئولیتهای مشخصی انتقال دهیم، روش استفادهی از IDbContextFactory چگونه خواهد بود؟
در این حالت از ترکیب روش دوم مطرح شدهی استفاده از IDbContextFactory که به همراه مزیت دسترسی کامل به Change Tracking توکار EF-Core و پیاده سازی الگوی واحد کار است و وهله سازی خودکار ApplicationDbContext که معرفی شد، استفاده خواهیم کرد؛ به این صورت:
الف) تمام سرویسهای EF-Core یک برنامهی Blazor Server باید اینترفیس IDisposable را پیاده سازی کنند.
این مورد برای سرویسهای پروژههای Web API، ضروری نیست؛ چون طول عمر Context آنها توسط خود IoC Container مدیریت میشود؛ اما در برنامههای Blazor Server، مطابق توضیحاتی که ارائه شد، خودمان باید این طول عمر را مدیریت کنیم.
بنابراین به پروژهی سرویسهای برنامه مراجعه کرده و هر سرویسی که ApplicationDbContext تزریق شدهای را در سازندهی خود میپذیرد، یافته و تعریف اینترفیس آنرا به صورت زیر تغییر میدهیم:
public interface IHotelRoomService : IDisposable { // ... } public interface IHotelRoomImageService : IDisposable { // ... }
public class HotelRoomService : IHotelRoomService { private bool _isDisposed; // ... public void Dispose() { Dispose(disposing: true); GC.SuppressFinalize(this); } protected virtual void Dispose(bool disposing) { if (!_isDisposed) { try { if (disposing) { _dbContext.Dispose(); } } finally { _isDisposed = true; } } } }
ب) Dispose دستی تمام سرویسها، در کامپوننتهای مرتبط
در ادامه تمام کامپوننتهایی را که از سرویسهای فوق استفاده میکنند یافته و ابتدا دایرکتیو implements IDisposable@ را به ابتدای آنها اضافه میکنیم. سپس متد Dispose آنها را جهت فراخوانی متد Dispose سرویسهای فوق، تکمیل خواهیم کرد:
بنابراین ابتدا به فایل BlazorServer\BlazorServer.App\Pages\HotelRoom\HotelRoomUpsert.razor مراجعه کرده و تغییرات زیر را اعمال میکنیم:
@page "/hotel-room/create" @page "/hotel-room/edit/{Id:int}" @implements IDisposable // ... @code { // ... public void Dispose() { HotelRoomImageService.Dispose(); HotelRoomService.Dispose(); } }
@page "/hotel-room" @implements IDisposable // ... @code { // ... public void Dispose() { HotelRoomService.Dispose(); } }
مشکل! اینبار خطای dispose شدن context را دریافت میکنیم!
System.ObjectDisposedException: Cannot access a disposed context instance. A common cause of this error is disposing a context instance that was resolved from dependency injection and then later trying to use the same context instance elsewhere in your application. This may occur if you are calling 'Dispose' on the context instance, or wrapping it in a using statement. If you are using dependency injection, you should let the dependency injection container take care of disposing context instances. Object name: 'ApplicationDbContext'.
مشکلی که در اینجا رخ داده این است که سرویسهایی را داریم با طول عمر به ظاهر Scoped که یکی از وابستگیهای آنها را به صورت دستی Dispose کردهایم. چون طول عمر Scoped در اینجا وجود ندارد و طول عمرها در اصل Singleton هستند، هربار که سرویس مدنظر مجددا درخواست شود، همان وهلهی ابتدایی که اکنون یکی از وابستگیهای آن Dispose شده، در اختیار برنامه قرار میگیرد.
پس از این تغییرات، اولین باری که برنامه را اجرا میکنیم، لیست اتاقها به خوبی نمایش داده میشوند و مشکلی نیست. بعد در همین حال و در همین صفحه، اگر بر روی دکمهی افزودن یک اتاق جدید کلیک کنیم، اتفاقی که رخ میدهد، فراخوانی متد Dispose کامپوننت لیست اتاقها است (بر روی آن یک break-point قرار دهید). بنابراین متد Dispose یک کامپوننت، با هدایت به یک مسیر دیگر، به صورت خودکار فراخوانی میشود. در این حالت Context برنامه Dispose شده و در کامپوننت ثبت یک اتاق جدید دیگر، در دسترس نخواهد بود؛ چون IHotelRoomService مورد استفاده مجددا وهله سازی نمیشود و از همان وهلهای که بار اول ایجاد شده، استفاده خواهد شد.
بنابراین سؤال اینجا است که چگونه میتوان سیستم تزریق وابستگیها را وادار کرد تا تمام سرویسهای تزریق شدهی به سازندههای سرویسهای HotelRoomService و HotelRoomImageService را مجددا وهله سازی کند و سعی نکند از همان وهلههای قبلی استفاده کند؟
پاسخ: یک روش این است که IHotelRoomImageService را خودمان به ازای هر کامپوننت به صورت دستی در روال رویدادگردان OnInitializedAsync وهله سازی کرده و DbFactory.CreateDbContext جدیدی را مستقیما به سازندهی آن ارسال کنیم. در این حالت مطمئن خواهیم شد که این وهله، جای دیگری به اشتراک گذاشته نمیشود:
@code { private IHotelRoomImageService HotelRoomImageService; protected override async Task OnInitializedAsync() { HotelRoomImageService = new HotelRoomImageService(DbFactory.CreateDbContext(), mapper); await base.OnInitializedAsync(); } private async Task DeleteImageAsync() { await HotelRoomImageService.DeleteAsync(1); // ... } public void Dispose() { HotelRoomImageService.Dispose(); } }
وادار کردن Blazor Server به وهله سازی مجدد سرویسهای کامپوننتها
بنابراین مشکل ما Singleton رفتار کردن سرویسها، در برنامههای Blazor است. برای مثال در برنامههای Blazor Server، تا زمانیکه اتصال SignalR برنامه برقرار است (مرورگر بسته نشده، برگهی جاری بسته نشده و یا کاربر صفحه را ریفرش نکرده)، هیچ سرویسی دوباره وهله سازی نمیشود.
برای رفع این مشکل، امکان Scoped رفتار کردن سرویسهای یک کامپوننت نیز در نظر گرفته شدهاند. برای نمونه کدهای کامپوننت HotelRoomList.razor را به صورت زیر تغییر میدهیم:
@page "/hotel-room" @*@implements IDisposable*@ @*@inject IHotelRoomService HotelRoomService*@ @inherits OwningComponentBase<IHotelRoomService>
چند نکته:
- فقط یکبار به ازای هر کامپوننت میتوان از دایرکتیو inherits استفاده کرد.
- زمانیکه طول عمر سرویسی را توسط OwningComponentBase مدیریت میکنیم، در حقیقت یک کلاس پایه را برای آن کامپوننت درنظر گرفتهایم که به همراه یک خاصیت عمومی ویژه، به نام Service و از نوع سرویس مدنظر ما است. در این حالت یا میتوان از خاصیت Service به صورت مستقیم استفاده کرد و یا میتوان به صورت زیر، همان کدهای قبلی را داشت و هربار که نیازی به HotelRoomService بود، آنرا به خاصیت عمومی Service هدایت کرد:
@code { private IHotelRoomService HotelRoomService => Service;
@page "/preferences" @using Microsoft.Extensions.DependencyInjection @inherits OwningComponentBase @code { private IHotelRoomService HotelRoomService { get; set; } private IHotelRoomImageService HotelRoomImageService { get; set; } protected override void OnInitialized() { HotelRoomService = ScopedServices.GetRequiredService<IHotelRoomService>(); HotelRoomImageService = ScopedServices.GetRequiredService<IHotelRoomImageService>(); } }
خلاصهی بحث جاری در مورد روش مدیریت DbContext برنامههای Blazor Server:
- بجای services.AddDbContext متداول، باید از AddDbContextFactory استفاده کرد:
services.AddDbContextFactory<ApplicationDbContext>(options => options.UseSqlServer(connectionString)); services.AddScoped<ApplicationDbContext>(serviceProvider => serviceProvider.GetRequiredService<IDbContextFactory<ApplicationDbContext>>().CreateDbContext());
- کامپوننتهای برنامه، سرویسهایی را که باید Scoped عمل کنند، دیگر نباید از طریق تزریق مستقیم آنها دریافت کنند؛ چون در این حالت همواره به همان وهلهای که در ابتدای کار ایجاد شده، میرسیم:
@inject IHotelRoomService HotelRoomService
@inherits OwningComponentBase<IHotelRoomService>
کدهای کامل این مطلب را از اینجا میتوانید دریافت کنید: Blazor-5x-Part-19.zip
ترجمه و تالیف: بهروز راد
وضعیت: در حال نگارش
پیشتر، آقای نصیری در بخشی از مباحث مربوط به Code First در مورد روشهای مختلف ارث بری در EF و در روش Code First صحبت کرده اند. در این مقالهی دو قسمتی، در مورد دو تا از این روشها در حالت Database First میخوانید.
چرا باید از ارث بری استفاده کنیم؟
یکی از اهداف اصلی ORMها این است که با ایجاد یک مدل مفهومی از پایگاه داده، آن را هر چه بیشتر به طرز تفکر ما از مدل شی گرای برنامه مان نزدیکتر کنند. از آنجا که ما توسعه گران از مفاهیم شی گرایی مانند "ارث بری" در کدهای خود استفاده میکنیم، نیاز داریم تا این مفهوم را در سطح پایگاه داده نیز داشته باشیم. آیا این کار امکان پذیر است؟ EF چه امکاناتی برای رسیدن به این هدف برای ما فراهم کرده است؟ در این قسمت به این سوال پاسخ خواهیم داد.
ارث بری جداول مفهومی است که در EF به راحتی قابل پیاده سازی است. سه روش برای پیاده سازی این مفهوم در مدل وجود دارد.
- Table Per Type یا TPT: خصیصههای مشترک در جدول پایه قرار دارند و به ازای هر زیر مجموعه نیز یک جدول جدا ایجاد میشود.
- Table Per Hierarchy یا TPH: تمامی خصیصهها در یک جدول وجود دارند.
- Table Per Concrete Type یا TPC: جدول پایه ای وجود ندارد و به ازای هر موجودیت دقیقاً یک جدول همراه با خصیصههای موجودیت در آن ایجاد میشود.
روش TPT
در این روش، خصیصههای مشترک در یک جدول پایه قرار دارند و به ازای هر زیر مجموعه از جدول پایه، یک جدول با خصیصههای منحصر به آن نوع ایجاد میشود. ابتدا جداول و ارتباطات بین آنها که در توضیح مثال برای این روش با آنها کار میکنیم را ببینیم.
فرض کنید قصد داریم تا در هنگام ثبت مشخصات یک دانش آموز، مقطع تحصیلی او نیز حتماً ذخیره شود. در این حالت، فیلدی با نام Degree ایجاد و تیک گزینهی Allow Nulls را از روبروی آن بر میداریم. با این حال اگر مشخصات دانش آموزان را در جدولی عمومی مثلاً با نام People ذخیره کنیم و این جدول را مکانی برای ذخیرهی مشخصات افراد دیگری مانند مدیران و معلمان نیز در نظر بگیریم، از آنجا که قصد ثبت مقطع تحصیلی برای مدیران و معلمان را نداریم، وجود فیلد Degree در کار ما اختلال ایجاد میکند. اما با ذخیرهی اطلاعات مدیران و معلمان در جداول مختص به خود، میتوان قانون غیر قابل Null بودن فیلد Degree برای دانش آموزان را به راحتی پیاده سازی کرد.
همان طور که در شکل قبل نیز مشخص است، ما یک جدول پایه با نام Persons ایجاد کرده ایم و خصیصههای مشترک بین زیر مجموعهها (FirstName و LastName) را در آن قرار داده ایم. سه موجودیت (Student، Admin و Instructor) از Persons ارث میبرند و موجودیت BusinessStudent نیز از Student ارث میبَرَد.
جداول ایجاد شده، پس از ایجاد مدل به روش Database First، به شکل زیر تبدیل میشوند.
از آنجا که قصد داریم ارتباطات ارث بری شده ایجاد کنیم، باید ارتباطات پیش فرض شکل گرفته بین موجودیتها را حذف کنیم. بدین منظور، بر روی هر خط ارتباطی در EDM Designer کلیک راست و گزینهی Delete from Model را انتخاب کنید. سپس بر روی موجودیت Person، کلیک راست کرده و از منوی Add New، گزینهی Inheritance را انتخاب کنید (شکل زیر).
شکل زیر ظاهر میشود.
قسمت بالا، موجودیت پایه، و قسمت پایین، موجودیت مشتق شده را مشخص میکند. این کار را سه مرتبه برای ایجاد ارتباط ارث بری شده بین موجودیت Person به عنوان موجودیت پایه و موجودیتهای Student، Instructor و Admin به عنوان موجودیتهای مشتق شده ایجاد کنید. همچنین یک ارتباط نیز بین موجودیت Student به عنوان موجودیت پایه و موجودیت BusinessStudent به عنوان موجودیت مشتق شده ایجاد کنید. نتیجهی کار را در شکل زیر ملاحظه میکنید.
اگر بر روی دکمهی Save در نوار ابزار Visual Studio کلیک کنید، چهار خطا در پنجرهی Error List نمایش داده میشود
این خطاها بیانگر این هستند که خصیصهی PersonId به دلیل اینکه در موجودیت پایهی Person تعریف شده است، نباید در موجودیتهای مشتق شده از آن نیز وجود داشته باشد چون موجودیتهای مشتق شده، خصیصهی PersonId را به ارث برده اند. وجود این خصیصه در زمان طراحی جدول در مدل فیزیکی الزامی بوده است اما اکنون ما با مدل مفهومی و قوانین شی گرایی سر و کار داریم. بنابراین خصیصهی PersonId را از موجودیتهای Student، Instructor، Admin و BusinessStudent حذف کنید. شکل زیر، نتیجهی کار را نشان میدهد.
اکنون اگر بر روی دکمهی Save کلیک کنید، خطاها از بین میروند.
ما خصیصهی PersonId را از موجودیتهای مشتق شده به این دلیل که آن را از موجودیت پایه ارث میبرند حذف کردیم. حال این خصیصه برای موجودیتهای مشتق شده وجود دارد اما باید مشخص کنیم که به کدام خصیصه از کلاس پایه تناظر دارد. شاید انتظار این باشد که EF، خود تشخیص بدهد که PersonId در موجودیتهای مشتق شده باید به PersonId کلاس پایهی خود تناظر داشته باشد اما در حال حاضر این کاری است که خود باید انجام دهیم. بدین منظور، بر روی هر یک از موجودیتهای مشتق شده کلیک راست کرده و گزینهی Table Mapping را انتخاب کنید. سپس همان طور که در شکل زیر مشاهده میکنید، تناظر را ایجاد کنید.
مدل ما آماده است. آن را امتحان میکنیم. در زیر، یک کوئری LINQ ساده بر روی مدل ایجاد شده را ملاحظه میکنید.
using (PersonDbEntities context = new PersonDbEntities()) { var people = from p in context.Persons select p; foreach (Person person in people) { Console.WriteLine("{0}, {1}", person.LastName, person.FirstName); } Console.ReadLine(); }
قضیه به همین جا ختم نمیشود! ما الان یک مدل ارث بری شده داریم. بهتر است مزایای آن را در عمل ببینیم. شاید دوست داشته باشیم تا فقط اطلاعات زیر مجموعهی BusinessStudent را بازیابی کنیم.
using (PersonDbEntities context = new PersonDbEntities()) { var students = from p in context.Persons.OfType<BusinessStudent>() select p; foreach (BusinessStudent student in students) { Console.WriteLine("{0}, {1}: Degree {2}, Discipline {3}", student.LastName, student.FirstName, student.Degree, student.Discipline); } Console.ReadLine(); }
همان طور که در کدهای قبل نیز مشخص است، خصیصههای LastName و FirstName از موجودیت پایه یعنی Person، خصیصهی Degree از موجودیت مشتق شدهی Student (که البته در نقش موجودیت پایه برای BusinessStudent است) و Discipline از موجودیت مشتق شده یعنی BusinessStudent خوانده میشوند.
یک روش دیگر نیز برای کار با این سلسه مراتب ارث بری وجود دارد. کوئری اول را دست نزنیم (اطلاعات موجودیت پایه را بازیابی کنیم) و پیش از انجام عملیاتی خاص، نوع موجودیت مشتق شده را بررسی کنیم. مثالی در این زمینه:
using (PersonDbEntities context = new PersonDbEntities()) { var people = from p in context.Persons select p; foreach (Person person in people) { Console.WriteLine("{0}, {1}", person.LastName, person.FirstName); if (person is Student) Console.WriteLine(" Degree: {0}", ((Student)person).Degree); if (person is BusinessStudent) Console.WriteLine(" Discipline: {0}", ((BusinessStudent)person).Discipline); } Console.ReadLine(); }
مزایای روش TPT
- امکان نرمال سازی سطح 3 در این روش به خوبی وجود دارد
- افزونگی در جداول وجود ندارد.
- اصلاح مدل آسان است (برای اضافه یا حذف کردن یک موجودیت به/از مدل فقط کافی است تا جدول متناظر با آن را از پایگاه داده حذف کنید)
- سرعت عملیات CRUD (ایجاد، بازیابی، آپدیت، حذف) دادهها با افزایش تعداد موجودیتهای شرکت کننده در سلسله مراتب ارث بری کاهش مییابد. به عنوان مثال، کوئریهای SELECT، حاوی عبارتهای JOIN خواهند بود و عدم توجه صحیح به کوئری نوشته شده میتواند منجر به حضور چندین عبارت JOIN که برای ارتباط بین جداول به کار میرود در اسکریپت تولیدی و کاهش زمان اجرای بازیابی دادهها شود.
- تعداد جداول در پایگاه داده زیاد میشود
در قسمت بعد با روش TPH آشنا میشوید.