اگر امروز با استفاده از دستور dotnet new console یک برنامهی کنسول را شروع کنیم، به یک فایل program.cs تقریبا خالی و یک فایل csproj. مرتبط میرسیم و ... همین! اما نیازهای واقعی ما در یک برنامهی کنسول، شامل این موارد هستند:
- نیاز به انجام تزریق وابستگیها
- نیاز به دسترسی به فایلهای کانفیگ؛ شبیه به برنامههای وب
- نیاز به کار با EF و مدیریت صحیح طول عمر Context آن
- مشخص بودن شماره نگارش دات نت و همچنین ابزارهای EF استفاده شده
- غنی سازی کامپایلر با یک سری آنالایزر و تنظیمات مخصوص آن جهت اعمال سخت گیریهای بیشتر!
- استفاده از مدیریت مرکزی بستههای نیوگت برای پروژههای مختلف در Solution
- نیاز به کار با HttpClient؛ آن هم به نحو صحیحی
- نیاز به دسترسی به سوئیچها و پارامترهای ارسالی به برنامهی کنسول از طریق خط فرمان
- نیاز به دسترسی به سیستم Logging؛ شبیه به برنامههای وب
- امکان انجام آزمونهای واحد و یکپارچگی درون حافظهای
تمام این موارد به صورت از پیش تنظیم شده، در قالب ارائه شدهی توسط این پروژه موجود هستند.
برای نصب آن، ابتدا مخزن کد فوق را clone کرده و سپس فایل register_template.cmd آنرا اجرا کنید. پس از آن دستور dotnet new dntconsole، جهت ایجاد پروژههای جدید مبتنی بر این قالب، در دسترس خواهد بود.
لیست مشترکات بانکهای اطلاعاتی NoSQL
قبل از اینکه بخواهیم وارد ریز جزئیات بانکهای اطلاعاتی NoSQL شویم، نیاز است لیست و سرفصلی از مفاهیم اصلی و مشترک بین اینگونه بانکهای اطلاعاتی را تدارک ببینیم که شامل موارد ذیل میشود:
الف) Non-Relational یا غیر رابطهای
از کلمه NoSQL عموما اینطور برداشت میشود که در اینجا دیگر خبری از SQL نویسی نیست که در عمل برداشت نادرستی است. شاید جالب باشد که بدانید، تعدادی از بانکهای اطلاعاتی NoSQL از زبان SQL نیز به عنوان اینترفیسی برای نوشتن کوئریهای مرتبط، پشتیبانی میکنند.
کلمه NoSQL بیشتر به Non-Relational یا غیر رابطهای بودن اینگونه بانکهای اطلاعاتی بر میگردد. مباحثی مانند مدلهای دادهای نرمال شده، اتصالات و Join جداول، در دنیای NoSQL وجود خارجی ندارند.
ب) Non-schematized/schema free یا بدون اسکیما
مفهوم مهم و مشترک دیگری که در بین بانکهای اطلاعاتی NoSQL وجود دارد، بدون اسکیما بودن اطلاعات آنها است. به این معنا که با حرکت از رکورد یک به رکورد دو، ممکن است با دو ساختار دادهای متفاوت مواجه شوید.
ج) Eventual consistency یا عاقبت یک دست شدن
عاقبت یک دست شدن، به معنای دریافت دستوری از شما و نحوه پاسخ دادن به آن (یا حتی پاسخ ندادن به آن) از طرف بانک اطلاعاتی NoSQL است. برای مثال، زمانیکه یک رکورد جدید را اضافه میکنید، یا اطلاعات موجودی را به روز رسانی خواهید کرد، اغلب بانکهای اطلاعاتی NoSQL این دستور را بسیار سریع دریافت و پردازش خواهند کرد. اما تفاوت است بین دریافت پیام و پردازش واقعی آن در اینجا.
اکثر بانکهای اطلاعاتی NoSQL، پردازش و اعمال واقعی دستورات دریافتی را با یک تاخیر انجام میدهند. به این ترتیب میتوان خیلی سریع به بانک اطلاعاتی اعلام کرد که چه میخواهیم و بانک اطلاعاتی بلافاصله مجددا کنترل را به شما بازخواهد گرداند. اما اعمال و انتشار واقعی این دستور، مدتی زمان خواهد برد.
د) Open source یا منبع باز بودن
اغلب بانکهای اطلاعاتی NoSQL موجود، منبع باز هستند که علاوه بر بهره بردن از مزایای اینگونه پروژهها، استفاده کنندگان سورس باز دیگری را نیز ترغیب به استفاده از آنها کردهاند.
ه) Distributed یا توزیع شده
هرچند امکان پیاده سازی توزیع شده بانکهای اطلاعاتی رابطهای نیز وجود دارد، اما نیاز به تنظیمات قابل توجهی برای حصول این امر میباشد. در دنیای NoSQL، توزیع شده بودن جزئی از استاندارد تهیه اینگونه بانکهای اطلاعاتی است و بر اساس این مدل ذهنی شکل گرفتهاند. به این معنا که اطلاعات را میتوان بین چندین سیستم تقسیم کرد، که حتی این سیستمها ممکن است فواصل جغرافیایی قابل توجهی نیز با یکدیگر داشته باشند.
و) Web scale یا مناسب برای برنامههای تحت وب پر کاربر
امروزه بسیاری از کمپانیهای بزرگ اینترنتی، برای مدیریت تعداد بالایی از کاربران همزمان خود، مانند فیسبوک، یاهو، گوگل، Linkedin، مایکروسافت و غیره، نیاز به بانکهای اطلاعاتی پیدا کردهاند که باید در مقابل این حجم عظیم درخواستها و همچنین اطلاعاتی که دارند، بسیار بسیار سریع پاسخ دهند. به همین جهت بانکهای اطلاعاتی NoSQL ابداع شدهاند تا بتوان برای این نوع سناریوها پاسخی را ارائه داد.
و نکته مهم دیگر اینجا است که خود این کمپانیهای بزرگ اینترنتی، بزرگترین توسعه دهندههای بانکهای اطلاعاتی NoSQL نیز هستند.
نحوه مدیریت یکپارچگی اطلاعات در بانکهای اطلاعاتی NoSQL
مدیریت یکپارچگی اطلاعات بانکهای اطلاعاتی NoSQL به علت ذات و طراحی توزیع شده آنها، با نحوه مدیریت یکپارچگی اطلاعات بانکهای اطلاعاتی رابطهای متفاوت است. اینجا است که تئوری خاصی به نام CAP مطرح میشود که شامل یکپارچگی یا Consistency به همراه Availability یا دسترسی پذیری (همیشه برقرار بودن) و partition tolerance یا توزیع پذیری است. در تئوری CAP مطرح میشود که هر بانک اطلاعاتی خاص، تنها دو مورد از سه مورد مطرح شده را میتواند با هم پوشش دهد.
به این ترتیب بانکهای اطلاعاتی رابطهای عموما دو مورد C و P یا یکپارچگی (Consistency) و partition tolerance یا میزان تحمل تقسیم شدن اطلاعات را ارائه میدهند. اما بانکهای اطلاعاتی NoSQL از این تئوری، تنها دو مورد A و P را پوشش میدهند (دسترسی پذیری و توزیع پذیری مطلوب).
بنابراین مفهومی به نام ACID که در بانکهای اطلاعاتی رابطهای ضامن یکپارچگی اطلاعات آنها است، در دنیای NoSQL وجود خارجی ندارد. کلمه ACID مخفف موارد ذیل است:
Atomicity، Consistency، Isolation و Durability
ACID در بانکهای اطلاعاتی رابطهای تضمین شده است. در این نوع سیستمها، با ایجاد تراکنشها، مباحث ایزوله سازی و یکپارچگی اطلاعات به نحو مطلوبی مدیریت میگردد؛ اما دنیای NoSQL، دسترسی پذیری را به یکپارچگی ترجیح داده است و به همین جهت پیشتر مطرح شد که مفهوم «Eventual consistency یا عاقبت یک دست شدن» در این نوع بانکهای اطلاعاتی در پشت صحنه بکار گرفته میشود. یک مثال دنیای واقعی از عاقبت یک دست شدن اطلاعات را حتما در مباحث DNS مطالعه کردهاید. زمانیکه یک رکورد DNS اضافه میشود یا به روز خواهد شد، اعمال این دستورات در سراسر دنیا به یکباره و همزمان نیست. هرچند اعمال این اطلاعات جدید در یک نود شبکه ممکن است آنی باشد، اما پخش و توزیع آن در سراسر سرورهای DNS دنیا، مدتی زمان خواهد برد (گاهی تا یک روز یا بیشتر).
به همین جهت است که بانکهای اطلاعاتی رابطهای در حجمهای عظیم اطلاعات و تعداد کاربران همزمان بالا، کند عمل میکنند. حجم اطلاعات بالا است، مدتی زمان خواهد برد تا تغییرات اعمال شوند، و چون مفهوم ACID در این نوع بانکهای اطلاعاتی تضمین شده است، کاربران باید مدتی منتظر بمانند و نمونهای از آنها را با dead lockهای شایع، احتمالا پیشتر بررسی یا تجربه کردهاید. در مقابل، بانکهای اطلاعاتی NoSQL بجای یکپارچگی، دسترسی پذیری را اولویت اول خود میدانند و نه یکپارچگی اطلاعات را. در یک بانک اطلاعاتی NoSQL، دستور ثبت اطلاعات دریافت میشود (این مرحله آنی است)، اما اعمال نهایی آن آنی نیست و مدتی زمان خواهد برد تا تمام اطلاعات در کلیه سرورها یک دست شوند.
نحوه مدیریت Indexing اطلاعات در بانکهای اطلاعاتی NoSQL
اغلب بانکهای اطلاعاتی NoSQL تنها بر اساس اطلاعات کلیدهای اصلی جداول آنها index میشوند (البته نام خاصی به نام «جدول»، بسته به نوع بانک اطلاعاتی NoSQL ممکن است متفاوت باشد، اما منظور ظرف دربرگیرنده تعدادی رکورد است در اینجا). این ایندکس نیز از نوع clustered است. به این معنا که اطلاعات به صورت فیزیکی، بر همین مبنا ذخیره و مرتب خواهند شد.
یک مثال: بانک اطلاعاتی NoSQL خاصی به نام Hbase که بر فراز Hadoop distributed file system طراحی شده است، دقیقا به همین روش عمل میکند. این فایل سیستم، تنها از روش Append only برای ذخیره سازی اطلاعات استفاده میکند و در آن مفهوم دسترسی اتفاقی یا random access پیاده سازی نشده است. در این حالت، تمام نوشتنها در بافر، لاگ میشوند و در بازههای زمانی متناوب و مشخصی سبب باز تولید فایلهای موجود و مرتب سازی مجدد آنها از ابتدا خواهند شد. دسترسی به این اطلاعات پس از تکمیل نوشتن، به علت مرتب سازی فیزیکی که صورت گرفته، بسیار سریع است. همچنین مصرف کننده سیستم نیز چون بلافاصله پس از ثبت اطلاعات در بافر سیستم، کنترل را به دست میگیرد، احساس کار با سیستمی را خواهد داشت که بسیار سریع است.
به علاوه Indexهای دیگری نیز وجود دارند که بر اساس کلیدهای اصلی جداول تولید نمیشوند و به آنها ایندکسهای ثانویه یا secondary indexes نیز گفته میشود و تنها تعداد محدودی از بانکهای اطلاعاتی NoSQL از آنها پشتیبانی میکنند. این مساله هم از اینجا ناشی میشود که با توجه به بدون اسکیما بودن جداول بانکهای اطلاعاتی NoSQL، چگونه میتوان اطلاعاتی را ایندکس کرد که ممکن است در رکورد دیگری، ساختار متناظر با آن اصلا وجود خارجی نداشته باشد.
نحوه پردازش Queries در بانکهای اطلاعاتی NoSQL
بانکهای اطلاعاتی NoSQL عموما از زبان کوئری خاصی پشتیبانی نمیکنند. در اینجا باید به اطلاعات به شکل فایلهایی که حاوی رکوردها هستند نگاه کرد. به این ترتیب برای پردازش و یافتن اطلاعات درون این فایلها، نیاز به ایجاد برنامههایی است که این فایلها را گشوده و بر اساس منطق خاصی، اطلاعات مورد نظر را استخراج کنند. گاهی از اوقات زبان SQL نیز پشتیبانی میشود ولی آنچنان عمومیت ندارد. الگوریتمی که در این برنامهها بکار گرفته میشود، Map Reduce نام دارد.
Map Reduce به معنای نوشتن کدی است، با دو تابع. اولین تابع اصطلاحا Map step یا مرحله نگاشت نام دارد. در این مرحله کوئری به قسمتهای کوچکتری خرد شده و بر روی سیستمهای توزیع شده به صورت موازی اجرا میشود. مرحله بعد Reduce step نام دارد که در آن، نتیجه دریافتی حاصل از کوئریهای اجرا شده بر روی سیستمهای مختلف، با هم یکی خواهند شد.
این روش برای نمونه در سیستم Hadoop بسیار مرسوم است. Hadoop دارای یک فایل سیستم توزیع شده است (که پیشتر در مورد آن بحث شد) به همراه یک موتور Map Reduce توکار. همچنین رده دیگری از بانکهای اطلاعاتی NoSQL، اصطلاحا Wide column store نام دارند (مانند Hbase) که عموما به همراه Hadoop بکارگرفته میشوند. موتور Map Reduce متعلق به Hadoop بر روی جداول Hbase اجرا میشوند.
به علاوه Amazon web services دارای سرویسی است به نام Elastic map reduce یا EMR که در حقیقت مجموعهی پردازش ابری است که بر مبنای Hadoop کار میکند. این سرویس قادر است با بانکهای اطلاعاتی NoSQL دیگر و یا حتی بانکهای اطلاعاتی رابطهای نیز کار کند.
بنابراین MapReduce، یک بانک اطلاعاتی نیست؛ بلکه یک روش پردازش اطلاعات است که فایلها را به عنوان ورودی دریافت کرده و یک فایل را به عنوان خروجی تولید میکند. از آنجائیکه بسیاری از بانکهای اطلاعاتی NoSQL کار عمدهاشان، ایجاد و تغییر فایلها است، اغلب جداول اطلاعات آنها ورودی و خروجیهای معتبری برای یک موتور Map reduce به حساب میآیند.
در این بین، افزونهای برای Hadoop به نام Hive طراحی شده است که با ارائه HiveSQL، امکان نوشتن کوئریهایی SQL مانند را بر فراز موتورهای Map reduce ممکن میسازد. این افزونه با Hive tables خاص خودش و یا با Hbase سازگار است.
آشنایی مقدماتی با مفاهیمی مانند الگوهای Sharding و Partitioning در بانکهای اطلاعاتی NoSQL
Sharding (شاردینگ تلفظ میشود) یک الگوی تقسیم اطلاعات بر روی چندین سرور است که اساس توزیع شده بودن بانکهای اطلاعاتی NoSQL را تشکیل میدهد. این نوع تقسیم اطلاعات، از کوئریهایی به نام Fan-out پشتیبانی میکند. به این معنا که شما کوئری خود را به نود اصلی ارسال میکنید و سپس به کمک موتورهای Map reduce، این کوئری بر روی سرورهای مختلف اجرا شده و نتیجه نهایی جمع آوری خواهد شد. به این ترتیب تقسیم اطلاعات، صرفا به معنای قرار دادن یک سری فایل بر روی سرورهای مختلف نیست، بلکه هر کدام از این سرورها به صورت مستقل نیز قابلیت پردازش اطلاعات را دارند.
امکان تکثیر و همچنین replication هر کدام از سرورها نیز وجود دارد که قابلیت بازیابی سریع و مقاومت در برابر خرابیها و مشکلات را افزایش میدهند.
از آنجائیکه Shardها را میتوان در سرورهای بسیار متفاوت و گستردهای از لحاظ جغرافیایی قرار داد، هر Shard میتواند همانند مفاهیم CDN نیز عمل کند؛ به این معنا که میتوان Shard مورد نیاز سروری خاص را در محلی نزدیکتر به او قرار داد. به این ترتیب سرعت عملیات افزایش یافته و همچنین بار شبکه نیز کاهش مییابد.
EF Code First #12
یه سوال :
این متد SaveChanges خودش به صورت توکار کار مدیریت کانکشن (Open و Close کردن کانکشن) رو انجام میده مثل متد Fill کلاس SqlDataAdapter در ADO.NET یا روال کار در اینجا به صورت دیگری است؟ در کل منظورم همون بحث Connection Poolingه
نگارش نهایی SQL Server 2016 منتشر شد
نکته : فقط در Vs.Net با نسخههای Ultimate و Premium میتونید از Code UI Test استفاده کنید که البته به دلیل اینکه در ایران پیدا کردن نسخههای دیگر Vs.Net به غیر از Ultimate سختتر است به طور قطع این محدودیت برای برنامه نویسان ما وجود نخواهد داشت. برای اینکه از نسخه Vs.Net خود اطمینان حاصل کنید از منوی Help گزینه About Microsoft Visual Studio رو انتخاب کنید. پنجره ای به شکل زیر مشاهده خواهید کرد که در آن مشخصات کامل Vs.Net ذکر شده است.
در این مرحله قصد داریم برای فرم زیر Unit Test طراحی کنیم. پروژه به صورت زیر است:
کاملا واضح است که در این فرم دو عدد به عنوان ورودی دریافت میشود و بعد از کلیک بر روی CalculateSum نتیجه در textbox سوم نمایش داده میشود. برای تست عملکرد صحیح فرم بالا ایتدا به Solution مورد نظر از منوی test Project یک Coded UI Test Project اضافه میکنیم. به دلیل اینکه این قبلا در این Solution پروژه تست از نوع Coded UI Test نبود بلافاصله یک پنجره نمایش داده میشود. مطمئن شوید گزینه اول انتخاب شده و بعد بر روی Ok کلیک کنید.(گزینه اول به معنی است که قصد داریم عملیات مورد نظر بر روی UI را رکورد کنیم و گزینه دوم به معنی است که قصد داریم از عملیات رکورد شده قبلی استفاده کنیم). یک کلاس به نام CodeUITest1 به همراه یک متد تست به نام CodedUITestMethod1 ساخته میشود. اولین چیزی که جلب توجه میکند این است که این کلاس به جای TestClassAttribute دارای نشان CodeUITestAttrbiute است. در گوشه سمت راست Vs.Net خود یک پنجره کوچک به نام UI Map Test Builder مانند شکل زیر خواهید دید.دکمه قرمز رنگ به نام Record Button است و عملیات تست را رکورد خواهد کرد. دکمه دایره ای به رنگ مشکی برای تعیین Assertion به کار میرود. و در نهایت گزینه آخر کدهای مورد نظر مراحل قبل را به صورت خودکار تولید خواهد کرد.
#روش کار
روش کار به این صورت است که ابتدا شما مراحل تست خود را شبیه سازی خواهید کرد و بعد از آن Test Builder مراحل تست شما را به صورت کامل به صورت کدهای قابل فهم تولید خواهد کرد. (دقیقا شبیه به ایجاد UnitTest به روش Arrange/Act/Assert است با این تفاوت که این مراحل توسط UI Map رکورد شده و نیازی به کد نویسی ندارد). در پایان باید یک Data Driven Coded UI Test طراحی کنید تا بتوانید از این مراحل رکورد استفاده نمایید.
#چگونگی شبیه سازی :
پروژه را اجرا نمایید. زمانی که فرم مورد نظر ظاهر شد بر روی گزینه Record در TestBuilder کلیک کنید. عملیات ذخیره سازی شروع شده است. در نتیجه به فرم مربوطه رفته و در Textbox اول مقدار 10 و در textbox دوم مقدار 5 را وارد نمایید. با کلیک بر روی دکمه CalculateSum مقدار 15 نمایش داده خواهد شد. از برنامه خارج شوید و بعد بر روی گزینه Generate Code در TestBuilder کلیک کنید با از کلیدهای ترکیبی Alt + G استفاده نمایید.(اگر در این مرحله، از برنامه خارج نشده باشید با خطا مواجه خواهید شد.) در پنجره نمایش داده شده یک نام به متد اختصاص دهید. عملیات تولید کد شروع خواهد شد. بعد کدی مشابه زیر را در متد مربوطه مشاهده خواهید کرد.
[TestMethod] public void CodedUITestMethod1() { this.UIMap.CalculateSum(); this.UIMap.txtSecondValueMustBe10(); }
public void CodedUITestMethod1 ()
{
#region Variable Declarations
WinEdit uITxtFirstNumberEdit = this.UIدوعددصحیحواردنماییدWindow.UITxtFirstNumberWindow.UITxtFirstNumberEdit;
WinEdit uITxtSecondNumberEdit = this.UIدوعددصحیحواردنماییدWindow.UITxtSecondNumberWindow.UITxtSecondNumberEdit;
WinButton uICalculateSumButton = this.UIدوعددصحیحواردنماییدWindow.UICalculateSumWindow.UICalculateSumButton;
#endregion
// Type '10' in 'txtFirstNumber' text box
uITxtFirstNumberEdit.Text = this.CalculateSumParams.UITxtFirstNumberEditText;
// Type '{Tab}' in 'txtFirstNumber' text box
Keyboard.SendKeys(uITxtFirstNumberEdit, this.CalculateSumParams.UITxtFirstNumberEditSendKeys, ModifierKeys.None);
// Type '10' in 'txtSecondNumber' text box
uITxtSecondNumberEdit.Text = this.CalculateSumParams.UITxtSecondNumberEditText;
// Click 'Calculate Sum' button
Mouse.Click(uICalculateSumButton, new Point(83, 12));
// Type '10' in 'txtFirstNumber' text box
uITxtFirstNumberEdit.Text = this.CalculateSumParams.UITxtFirstNumberEditText1;
// Type '{Tab}' in 'txtFirstNumber' text box
Keyboard.SendKeys(uITxtFirstNumberEdit, this.CalculateSumParams.UITxtFirstNumberEditSendKeys1, ModifierKeys.None);
// Type '10' in 'txtSecondNumber' text box
uITxtSecondNumberEdit.Text = this.CalculateSumParams.UITxtSecondNumberEditText1;
// Type '{Tab}' in 'txtSecondNumber' text box
Keyboard.SendKeys(uITxtSecondNumberEdit, this.CalculateSumParams.UITxtSecondNumberEditSendKeys, ModifierKeys.None);
// Click 'Calculate Sum' button
Mouse.Click(uICalculateSumButton, new Point(49, 11));
// Type '10' in 'txtFirstNumber' text box
uITxtFirstNumberEdit.Text = this.CalculateSumParams.UITxtFirstNumberEditText2;
// Type '{Tab}' in 'txtFirstNumber' text box
Keyboard.SendKeys(uITxtFirstNumberEdit, this.CalculateSumParams.UITxtFirstNumberEditSendKeys2, ModifierKeys.None);
// Type '5' in 'txtSecondNumber' text box
uITxtSecondNumberEdit.Text = this.CalculateSumParams.UITxtSecondNumberEditText2;
// Type '{Tab}' in 'txtSecondNumber' text box
Keyboard.SendKeys(uITxtSecondNumberEdit, this.CalculateSumParams.UITxtSecondNumberEditSendKeys1, ModifierKeys.None);
// Click 'Calculate Sum' button
Mouse.Click(uICalculateSumButton, new Point(74, 16));
}
چگونگی ایجاد Assertion
اگر به کد متد تست CodedUITestMethod1 در بالا دقت کنید یک متد به صورت this.UIMap.txtSecondValueMustBe10 فراخوانی شده است. این در واقع یک Assertion است که در هنگام عملیات رکورد ایجاد کردم و به این معنی است که مقدار TextBox دوم حتما باید 10 باشد. حال روش تولید Assertionها را بررسی خواهیم کرد.
بعد از شروع شدن مرحله رکورد اگر قصد دارید برای یک کنترل خاص Assert بنویسید، دکمه assertion (به رنگ مشکی و به صورت دایره است) را بر روی کنترل مورد نظر drag&drop کنید. یک border آبی برای کنترل مورد نظر ایجاد خواهد شد:
به محض اتمام عملیات drag&drop منوی زیر ظاهر خواهد شد:
از گزینه Add Assertion استفاده کنید و برای کنترل مورد نظر یک assert بنویسید. در شکل زیر یک assert برای textbox دوم نوشتم به صورتی که مقدار آن باید با 5 برابر باشد.از گزینه آخر برای نمایش پیغام مورد نظر خودتون در هنگامی که aseert با شکست مواجه میشود استفاده کنید.
کد تولید شده زیر برای عملیات assert بالا است:
public void txtSecondValueMustBe10() { #region Variable Declarations WinEdit uITxtSecondNumberEdit = this.UIدوعددصحیحواردنماییدWindow.UITxtSecondNumberWindow.UITxtSecondNumberEdit; #endregion // Verify that the 'ControlType' property of 'txtSecondNumber' text box equals '10' Assert.AreEqual(this.txtSecondValueMustBe10ExpectedValues.UITxtSecondNumberEditControlType, uITxtSecondNumberEdit.ControlType.ToString()); }
مرحله اول انجام شد. برای تست این مراحل باید یک Data DrivenTest بسازید که در پست بعدی به صورت کامل شرح داده خواهد شد.
اخلاق مشارکت در یک پروژهی سورس باز
بعضی از توسعه دهندهها در حین مشارکت در یک پروژهی سورس باز، برای مثال جهت افزودن قابلیتی جدید و یا رفع مشکلی، ابتدا سعی میکنند تا کدهای فعلی را برای خودشان «قابل فهمتر» کنند. این قابل فهمتر کردن پروژه، شامل تغییر نام متغیرها و متدهای فعلی، انتقال کدهای موجود به فایلهایی دیگر یا حتی یکی کردن چندین فایل با هم، مرتب سازی متدهای یک کلاس بر اساس حروف الفباء و امثال آن میشود.
این کارها را نباید در حین مشارکت و توسعهی پروژههای سورس باز دیگران انجام دهید! اگر هدفتان رفع مشکلی است یا افزودن قابلیتی جدید، باید نحوهی کدنویسی فعلی را حفظ کنید. از این جهت که نگهدارندهی اصلی پروژه، پیش از شما اینکار را شروع کردهاست و زمانیکه شما به پروژهای دیگر رجوع خواهید کرد، باز نیز باید همین کار را ادامه دهد.
اگر refactoring گستردهی شما به هر نحوی سبب بهبود پروژهی اصلی میشود، ابتدا این مورد را با مسئول اصلی پروژه مطرح کنید. اگر او قبول کرد، سپس اقدام به چنین کاری نمائید.
بحث در مورد تغییرات پیش از ارسال PR
قبل از اینکه PR ایی را ارسال کنید، بهتر است یک issue یا ticket جدید را باز کرده و در مورد آن بحث کنید یا توضیح دهید. در این حالت ممکن است توضیحات بهتری را در مورد سازگار سازی تغییرات خود با کدهای فعلی دریافت کنید.
Pull requestها را کوچک نگهدارید
برای اینکه شانس قبول شدن PR خود را بالا ببرید، حجم و تمرکز آنرا کوچک نگه دارید. بسیاری از توسعه دهندههای سورس باز اگر با یک PR حجیم روبرو شوند، آنرا رد میکنند چون مشکل اصلی، مدت زمان بالایی است که باید جهت بررسی این PR اختصاص داد. هرچقدر حجم آن بیشتر باشد، زمان بیشتری را خواهد برد.
فقط یک کار را انجام دهید
شبیه به اصل تک مسئولیتی کلاسها، یک PR نیز باید تنها یک کار را انجام دهد و بر روی یک موضوع خاص تمرکز داشته باشد. فرض کنید PR ایی را ارسال کردهاید که سه مشکل A، B و C را برطرف میکند. از دیدگاه مسئول اصلی پروژه، موارد A و C قابل قبول هستند؛ اما نه مورد C مطرح شده. در این حالت کل PR شما برگشت خواهد خورد. به همین جهت بهتر است بجای یک PR، سه PR مختلف و مجزا را جهت رفع مشکلات A، B و C ارسال کنید.
سازگاری تغییرات ارسالی را بررسی کنید
حداقل کاری را که پیش از ارسال PR باید انجام دهید این است که بررسی کنید آیا این تغییرات قابل Build هستند یا خیر. همچنین اگر پروژه دارای یک سری Unit tests است، حتما آنها را یکبار بررسی کنید تا مطمئن شوید جای دیگری را به هم نریختهاید. ضمنا وجود این تستها به صورت ضمنی به این معنا است که تغییرات جدید شما نیز باید به همراه تستهای مرتبطی باشند تا پذیرفته شوند.
PR ایی را بر روی شاخهی master ارسال نکنید
پس از اینکه یک fork از پروژهای سورس باز را ایجاد کردید و سپس آنرا clone نمودید تا به صورت Local بتوانید با آن کار کنید، فراموش نکنید که در همینجا باید یک branch و انشعاب جدید را جهت کار بر روی ویژگی مدنظر خود ایجاد کنید (برای مثال feature-X, fix-Y). بسیاری از پروژههای سورس باز به هیچ عنوان PRهای کار شدهی بر روی انشعاب master را قبول نمیکنند.
برای مطالعه بیشتر
Open Source Contribution Etiquette
ten tips for better Pull Requests
Getting a Pull Request Accepted
Optimize Your Pull-request