مطالب
ASP.NET MVC #10

آشنایی با روش‌های مختلف ارسال اطلاعات یک درخواست به کنترلر

تا اینجا با روش‌های مختلف ارسال اطلاعات از یک کنترلر به View متناظر آن آشنا شدیم. اما حالت عکس آن چطور؟ مثلا در ASP.NET Web forms، دوبار بر روی یک دکمه کلیک می‌کردیم و در روال رویدادگردان کلیک آن، همانند برنامه‌های ویندوزی، دسترسی به اطلاعات اشیاء قرار گرفته بر روی فرم را داشتیم. در ASP.NET MVC که کلا مفهوم Events را حذف کرده و وب را همانگونه که هست ارائه می‌دهد و به علاوه کنترلرهای آن، ارجاع مستقیمی را به هیچکدام از اشیاء بصری در خود ندارند (برای مثال کنترلر و متدی در آن نمی‌دانند که الان بر روی View آن، یک گرید قرار دارد یا یک دکمه یا اصلا هیچی)، چگونه می‌توان اطلاعاتی را از کاربر دریافت کرد؟
در اینجا حداقل سه روش برای دریافت اطلاعات از کاربر وجود دارد:
الف) استفاده از اشیاء Context مانند HttpContext، Request، RouteData و غیره
ب) به کمک پارامترهای اکشن متدها
ج) با استفاده از ویژگی جدیدی به نام Data Model Binding

یک مثال کاربردی
قصد داریم یک صفحه لاگین ساده را طراحی کنیم تا بتوانیم هر سه حالت ذکر شده فوق را در عمل بررسی نمائیم. بحث HTML Helpers استاندارد ASP.NET MVC را هم که در قسمت قبل شروع کردیم، لابلای توضیحات قسمت جاری و قسمت‌های بعدی با مثال‌های کاربردی دنبال خواهند شد.
بنابراین یک پروژه جدید خالی ASP.NET MVC را شروع کرده و مدلی را به نام Account با محتوای زیر به پوشه Models برنامه اضافه کنید:

namespace MvcApplication6.Models
{
public class Account
{
public string Name { get; set; }
public string Password { get; set; }
}
}

یک کنترلر جدید را هم به نام LoginController به پوشه کنترلرهای برنامه اضافه کنید. بر روی متد Index پیش فرض آن کلیک راست نمائید و یک View خالی را اضافه نمائید.
در ادامه به فایل Global.asax.cs مراجعه کرده و نام کنترلر پیش‌فرض را به Login تغییر دهید تا به محض شروع برنامه در VS.NET، صفحه لاگین ظاهر شود.
کدهای کامل کنترلر لاگین را در ادامه ملاحظه می‌کنید:

using System.Web.Mvc;
using MvcApplication6.Models;

namespace MvcApplication6.Controllers
{
public class LoginController : Controller
{
[HttpGet]
public ActionResult Index()
{
return View(); //Shows the login page
}

[HttpPost]
public ActionResult LoginResult()
{
string name = Request.Form["name"];
string password = Request.Form["password"];

if (name == "Vahid" && password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

[HttpPost]
[ActionName("LoginResultWithParams")]
public ActionResult LoginResult(string name, string password)
{
if (name == "Vahid" && password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

[HttpPost]
public ActionResult Login(Account account)
{
if (account.Name == "Vahid" && account.Password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}
}
}

همچنین Viewهای متناظر با این کنترلر هم به شرح زیر هستند:
فایل index.cshtml به نحو زیر تعریف خواهد شد:

@model MvcApplication6.Models.Account
@{
ViewBag.Title = "Index";
}
<h2>
Login</h2>
@using (Html.BeginForm(actionName: "LoginResult", controllerName: "Login"))
{
<fieldset>
<legend>Test LoginResult()</legend>
<p>
Name: @Html.TextBoxFor(m => m.Name)</p>
<p>
Password: @Html.PasswordFor(m => m.Password)</p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
}
@using (Html.BeginForm(actionName: "LoginResultWithParams", controllerName: "Login"))
{
<fieldset>
<legend>Test LoginResult(string name, string password)</legend>
<p>
Name: @Html.TextBoxFor(m => m.Name)</p>
<p>
Password: @Html.PasswordFor(m => m.Password)</p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
}
@using (Html.BeginForm(actionName: "Login", controllerName: "Login"))
{
<fieldset>
<legend>Test Login(Account acc)</legend>
<p>
Name: @Html.TextBoxFor(m => m.Name)</p>
<p>
Password: @Html.PasswordFor(m => m.Password)</p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
}

و فایل result.cshtml هم محتوای زیر را دارد:

@{
ViewBag.Title = "Result";
}
<fieldset>
<legend>Login Result</legend>
<p>
@ViewBag.Message</p>
</fieldset>

توضیحاتی در مورد View لاگین برنامه:
در View صفحه لاگین سه فرم را مشاهده می‌کنید. در برنامه‌های ASP.NET Web forms در هر صفحه، تنها یک فرم را می‌توان تعریف کرد؛ اما در ASP.NET MVC این محدودیت برداشته شده است.
تعریف یک فرم هم با متد کمکی Html.BeginForm انجام می‌شود. در اینجا برای مثال می‌شود یک فرم را به کنترلری خاص و متدی مشخص در آن نگاشت نمائیم.
از عبارت using هم برای درج خودکار تگ بسته شدن فرم، در حین dispose شیء MvcForm کمک گرفته شده است.
برای نمونه خروجی HTML اولین فرم تعریف شده به صورت زیر است:

<form action="/Login/LoginResult" method="post">   
<fieldset>
<legend>Test LoginResult()</legend>
<p>
Name: <input id="Name" name="Name" type="text" value="" /></p>
<p>
Password: <input id="Password" name="Password" type="password" /></p>
<input type="submit" value="Login" />
</fieldset>
</form>

توسط متدهای کمکی Html.TextBoxFor و Html.PasswordFor یک TextBox و یک PasswordBox به صفحه اضافه می‌شوند، اما این For آن‌ها و همچنین lambda expression ایی که بکارگرفته شده برای چیست؟
متدهای کمکی Html.TextBox و Html.Password از نگارش‌های اولیه ASP.NET MVC وجود داشتند. این متدها نام خاصیت‌ها و پارامترهایی را که قرار است به آن‌ها بایند شوند، به صورت رشته می‌پذیرند. اما با توجه به اینکه در اینجا می‌توان یک strongly typed view را تعریف کرد،‌ تیم ASP.NET MVC بهتر دیده است که این رشته‌ها را حذف کرده و از قابلیتی به نام Static reflection استفاده کند (^ و ^).

با این توضیحات، اطلاعات سه فرم تعریف شده در View لاگین برنامه، به سه متد متفاوت قرار گرفته در کنترلری به نام Login ارسال خواهند شد. همچنین با توجه به مشخص بودن نوع model که در ابتدای فایل تعریف شده، خاصیت‌هایی را که قرار است اطلاعات ارسالی به آن‌ها بایند شوند نیز به نحو strongly typed تعریف شده‌اند و تحت نظر کامپایلر خواهند بود.


توضیحاتی در مورد نحوه عملکرد کنترلر لاگین برنامه:

در این کنترلر صرفنظر از محتوای متدهای آن‌ها، دو نکته جدید را می‌توان مشاهده کرد. استفاده از ویژگی‌های HttpPost، HttpGet و ActionName. در اینجا به کمک ویژگی‌های HttpGet و HttpPost در مورد نحوه دسترسی به این متدها، محدودیت قائل شده‌ایم. به این معنا که تنها در حالت Post است که متد LoginResult در دسترس خواهد بود و اگر شخصی نام این متدها را مستقیما در مرورگر وارد کند (یا همان HttpGet پیش فرض که نیازی هم به ذکر صریح آن نیست)، با پیغام «یافت نشد» مواجه می‌گردد.
البته در نگارش‌های اولیه ASP.NET MVC از ویژگی دیگری به نام AcceptVerbs برای مشخص سازی نوع محدودیت فراخوانی یک اکشن متد استفاده می‌شد که هنوز هم معتبر است. برای مثال:

[AcceptVerbs(HttpVerbs.Get)]

یک نکته امنیتی:
همیشه متدهای Delete خود را به HttpPost محدود کنید. به این علت که ممکن است در طی مثلا یک ایمیل، آدرسی به شکل http://localhost/blog/delete/10 برای شما ارسال شود و همچنین سشن کار با قسمت مدیریتی بلاگ شما نیز در همان حال فعال باشد. URL ایی به این شکل، در حالت پیش فرض، محدودیت اجرایی HttpGet را دارد. بنابراین احتمال اجرا شدن آن بالا است. اما زمانیکه متد delete را به HttpPost محدود کردید، دیگر این نوع حملات جواب نخواهند داد و حتما نیاز خواهد بود تا اطلاعاتی به سرور Post شود و نه یک Get ساده (مثلا کلیک بر روی یک لینک معمولی)، کار حذف را انجام دهد.


توسط ActionName می‌توان نام دیگری را صرفنظر از نام متد تعریف شده در کنترلر، به آن متد انتساب داد که توسط فریم ورک در حین پردازش نهایی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. برای مثال در اینجا به متد LoginResult دوم، نام LoginResultWithParams را انتساب داده‌ایم که در فرم دوم تعریف شده در View لاگین برنامه مورد استفاده قرار گرفته است.
وجود این ActionName هم در مثال فوق ضروری است. از آنجائیکه دو متد هم نام را معرفی کرده‌ایم و فریم ورک نمی‌داند که کدامیک را باید پردازش کند. در این حالت (بدون وجود ActionName معرفی شده)، برنامه با خطای زیر مواجه می‌گردد:

The current request for action 'LoginResult' on controller type 'LoginController' is ambiguous between the following action methods:
System.Web.Mvc.ActionResult LoginResult() on type MvcApplication6.Controllers.LoginController
System.Web.Mvc.ActionResult LoginResult(System.String, System.String) on type MvcApplication6.Controllers.LoginController

برای اینکه بتوانید نحوه نگاشت فرم‌ها به متدها را بهتر درک کنید، بر روی چهار return View موجود در کنترلر لاگین برنامه، چهار breakpoint را تعریف کنید. سپس برنامه را در حالت دیباگ اجرا نمائید و تک تک فرم‌ها را یکبار با کلیک بر روی دکمه لاگین، به سرور ارسال نمائید.


بررسی سه روش دریافت اطلاعات از کاربر در ASP.NET MVC

الف) استفاده از اشیاء Context

در ویژوال استودیو، در کنترلر لاگین برنامه، بر روی کلمه Controller کلیک راست کرده و گزینه Go to definition را انتخاب کنید. در اینجا بهتر می‌توان به خواصی که در یک کنترلر به آن‌ها دسترسی داریم، نگاهی انداخت:

public HttpContextBase HttpContext { get; }
public HttpRequestBase Request { get; }
public HttpResponseBase Response { get; }
public RouteData RouteData { get; }

در بین این خواص و اشیاء مهیا، Request و RouteData بیشتر مد نظر ما هستند. در مورد RouteData در قسمت ششم این سری، توضیحاتی ارائه شد. اگر مجددا Go to definition مربوط به HttpRequestBase خاصیت Request را بررسی کنیم، موارد ذیل جالب توجه خواهند بود:

public virtual NameValueCollection QueryString { get; } // GET variables
public NameValueCollection Form { get; } // POST variables
public HttpCookieCollection Cookies { get; }
public NameValueCollection Headers { get; }
public string HttpMethod { get; }

توسط خاصیت Form شیء Request می‌توان به مقادیر ارسالی به سرور در یک کنترلر دسترسی یافت که نمونه‌ای از آن‌را در اولین متد LoginResult می‌توانید مشاهده کنید. این روش در ASP.NET Web forms هم کار می‌کند. جهت اطلاع این روش با ASP کلاسیک دهه نود هم سازگار است!
البته این روش آنچنان مرسوم نیست؛ چون NameValueCollection مورد استفاده، ایندکسی عددی یا رشته‌ای را می‌پذیرد که هر دو با پیشرفت‌هایی که در زبان‌های دات نتی صورت گرفته‌اند، دیگر آنچنان مطلوب و روش مرجح به حساب نمی‌آیند. اما ... هنوز هم قابل استفاده است.
به علاوه اگر دقت کرده باشید در اینجا HttpContextBase داریم بجای HttpContext. تمام این کلاس‌های پایه هم به جهت سهولت انجام آزمون‌های واحد در ASP.NET MVC ایجاد شده‌اند. کار کردن مستقیم با HttpContext مشکل بوده و نیاز به شبیه سازی فرآیندهای رخ داده در یک وب سرور را دارد. اما این کلاس‌های پایه جدید، مشکلات یاد شده را به همراه ندارند.


ب) استفاده از پارامترهای اکشن متدها

نکته‌ای در مورد نامگذاری پارامترهای یک اکشن متد به صورت توکار اعمال می‌شود که باید به آن دقت داشت:
اگر نام یک پارامتر، با نام کلید یکی از رکوردهای موجود در مجموعه‌های زیر یکی باشد، آنگاه به صورت خودکار اطلاعات دریافتی به این پارامتر نگاشت خواهد شد (پارامتر هم نام، به صورت خودکار مقدار دهی می‌شود). این مجموعه‌ها شامل موارد زیرهستند:

Request.Form
Request.QueryString
Request.Files
RouteData.Values

برای نمونه در متدی که با نام LoginResultWithParams مشخص شده، چون نام‌های دو پارامتر آن، با نام‌های بکارگرفته شده در Html.TextBoxFor و Html.PasswordFor یکی هستند، با مقادیر ارسالی آن‌ها مقدار دهی شده و سپس در متد قابل استفاده خواهند بود. در پشت صحنه هم از همان رکوردهای موجود در Request.Form (یا سایر موارد ذکر شده)، استفاده می‌شود. در اینجا هر رکورد مثلا مجموعه Request.Form، کلیدی مساوی نام ارسالی به سرور را داشته و مقدار آن هم، مقداری است که کاربر وارد کرده است.
اگر همانندی یافت نشد، آن پارامتر با نال مقدار دهی می‌گردد. بنابراین اگر برای مثال یک پارامتر از نوع int را معرفی کرده باشید و چون نوع int، نال نمی‌پذیرد، یک استثناء بروز خواهد کرد. برای حل این مشکل هم می‌توان از Nullable types استفاده نمود (مثلا بجای int id نوشت int? id تا مشکلی جهت انتساب مقدار نال وجود نداشته باشد).
همچنین باید دقت داشت که این بررسی تطابق‌های بین نام عناصر HTML و نام پارامترهای متدها، case insensitive است و به کوچکی و بزرگی حروف حساس نیست. برای مثال، پارامتر معرفی شده در متد LoginResult مساوی string name است، اما نام خاصیت تعریف شده در کلاس Account مساوی Name بود.


ج) استفاده از ویژگی جدیدی به نام Data Model Binding

در ASP.NET MVC چون می‌توان با یک Strongly typed view کار کرد، خود فریم ورک این قابلیت را دارد که اطلاعات ارسالی یکی فرم را به صورت خودکار به یک وهله از یک شیء نگاشت کند. در اینجا model binder وارد عمل می‌شود، مقادیر ارسالی را استخراج کرده (اطلاعات دریافتی از Form یا کوئری استرینگ‌ها یا اطلاعات مسیریابی و غیره) و به خاصیت‌های یک شیء نگاشت می‌کند. بدیهی است در اینجا این خواص باید عمومی باشند و هم نام عناصر HTML ارسالی به سرور. همچنین model binder پیش فرض ASP.NET MVC را نیز می‌توان کاملا تعویض کرد و محدود به استفاده از model binder توکار آن نیستیم.
وجود این Model binder، کار با ORMها را بسیار لذت بخش می‌کند؛ از آنجائیکه خود فریم ورک ASP.NET MVC می‌تواند عناصر شیءایی را که قرار است به بانک اطلاعاتی اضافه شود، یا در آن به روز شود، به صورت خودکار ایجاد کرده یا به روز رسانی نماید.
نحوه کار با model binder را در متد Login کنترلر فوق می‌توانید مشاهده کنید. بر روی return View آن یک breakpoint قرار دهید. فرم سوم را به سرور ارسال کنید و سپس در VS.NET خواص شیء ساخته شده را در حین دیباگ برنامه، بررسی نمائید.
بنابراین تفاوتی نمی‌کند که از چندین پارامتر استفاده کنید یا اینکه کلا یک شیء را به عنوان پارامتر معرفی نمائید. فریم ورک سعی می‌کند اندکی هوش به خرج داده و مقادیر ارسالی به سرور را به پارامترهای تعریفی، حتی به خواص اشیاء این پارامترهای تعریف شده، نگاشت کند.

در ASP.NET MVC سه نوع Model binder وجود دارند:
1) Model binder پیش فرض که توضیحات آن به همراه مثالی ارائه شد.
2) Form collection model binder که در ادامه توضیحات آن‌را مشاهده خواهید نمود.
3) HTTP posted file base model binder که توضیحات آن به قسمت بعدی موکول می‌شود.

یک نکته:
اولین متد LoginResult کنترلر را به نحو زیر نیز می‌توان بازنویسی کرد:
[HttpPost]
[ActionName("LoginResultWithFormCollection")]
public ActionResult LoginResult(FormCollection collection)
{
string name = collection["name"];
string password = collection["password"];

if (name == "Vahid" && password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

در اینجا FormCollection به صورت خودکار بر اساس مقادیر ارسالی به سرور توسط فریم ورک تشکیل می‌شود (FormCollection هم یک نوع model binder ساده است) و اساسا یک NameValueCollection می‌باشد.
بدیهی است در این حالت باید نگاشت مقادیر دریافتی، به متغیرهای متناظر با آن‌ها، دستی انجام شود (مانند مثال فوق) یا اینکه می‌توان از متد UpdateModel کلاس Controller هم استفاده کرد:

[HttpPost]
public ActionResult LoginResultUpdateFormCollection(FormCollection collection)
{
var account = new Account();
this.UpdateModel(account, collection.ToValueProvider());

if (account.Name == "Vahid" && account.Password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

متد توکار UpdateModel، به صورت خودکار اطلاعات FormCollection دریافتی را به شیء مورد نظر، نگاشت می‌کند.
همچنین باید عنوان کرد که متد UpdateModel، در پشت صحنه از اطلاعات Model binder پیش فرض و هر نوع Model binder سفارشی که ایجاد کنیم استفاده می‌کند. به این ترتیب زمانیکه از این متد استفاده می‌کنیم، اصلا نیازی به استفاده از FormCollection نیست و متد بدون آرگومان زیر هم به خوبی کار خواهد کرد:

[HttpPost]
public ActionResult LoginResultUpdateModel()
{
var account = new Account();
this.UpdateModel(account);

if (account.Name == "Vahid" && account.Password == "123")
ViewBag.Message = "Succeeded";
else
ViewBag.Message = "Failed";

return View("Result");
}

استفاده از model binderها همینجا به پایان نمی‌رسد. نکات تکمیلی آن‌ها در قسمت بعدی بررسی خواهند شد.

نظرات مطالب
شروع به کار با EF Core 1.0 - قسمت 14 - لایه بندی و تزریق وابستگی‌ها
در ویژوال استودیو بر روی این قسمت break point گذاشتید و مقدار آن‌را بررسی کردید؟ اگر بله، بله. این مورد اشاره‌گری هست به کل یک جدول. کار دیباگر و visualizer آن، اجرای این قسمت از کد است (یعنی یک ToList را در اینجا بر روی آن اجرا می‌کند تا بتوانید مقدار آن‌را مشاهده کنید). یعنی بارگذاری کل جدول مرتبط با آن. اما اگر این قطعه کد را وادار به اجرای زود هنگام نکنید، یک DbSet بیشتر نیست که در کل زنجیره‌ی LINQ تعریف شده، به صورت یک عبارت تفسیر خواهد شد و نه اینکه به اینجا رسید، اجرا می‌شود.
مطالب
بررسی روش آپلود فایل‌ها از طریق یک برنامه‌ی Angular به یک برنامه‌ی ASP.NET Core
پیشنیازها
«بررسی روش آپلود فایل‌ها در ASP.NET Core»
«ارسال فایل و تصویر به همراه داده‌های دیگر از طریق jQuery Ajax»
- در مطلب اول، روش دریافت فایل‌ها از کلاینت، در سمت سرور و ذخیره سازی آن‌ها در یک برنامه‌ی ASP.NET Core بررسی شده‌است که کلیات آن در اینجا نیز صادق است.
- در مطلب دوم، روش کار با FormData استاندارد بررسی شده‌است. هرچند در مطلب جاری از jQuery استفاده نمی‌شود، اما نکات نحوه‌ی کار با شیء FormData استاندارد، در اینجا نیز یکی است.


تدارک مقدمات مثال این قسمت

این مثال در ادامه‌ی همین سری کار با فرم‌های مبتنی بر قالب‌ها است. به همین جهت ابتدا ماژول جدید UploadFile را به آن اضافه می‌کنیم:
 >ng g m UploadFile -m app.module --routing
همچنین به فایل app.module.ts مراجعه کرده و UploadFileModule را بجای UploadFileRoutingModule در قسمت imports معرفی می‌کنیم. سپس به این ماژول جدید، کامپوننت فرم ثبت یک درخواست پشتیبانی را اضافه خواهیم کرد:
 >ng g c UploadFile/UploadFileSimple
که اینکار سبب به روز رسانی فایل upload-file.module.ts و افزوده شدن UploadFileSimpleComponent به قسمت declarations آن می‌شود.
در ادامه کلاس مدل معادل فرم ثبت نام یک درخواست پشتیبانی را تعریف می‌کنیم:
 >ng g cl UploadFile/Ticket
با این محتوا:
export class Ticket {
  constructor(public description: string = "") {}
}
در اینجا Ticket تعریف شده دارای یک خاصیت توضیحات است و این فرم به همراه فیلد ارسال چندین فایل نیز می‌باشد که نیازی به درج آن‌ها در کلاس فوق نیست:



ایجاد مقدمات کامپوننت UploadFileSimple و قالب آن

پس از ایجاد ساختار کلاس Ticket، یک وهله از آن‌را به نام model ایجاد کرده و در اختیار قالب آن قرار می‌دهیم:
import { Ticket } from "./../ticket";

export class UploadFileSimpleComponent implements OnInit {
  model = new Ticket();
سپس قالب این کامپوننت و یا همان فایل upload-file-simple.component.html را به صورت ذیل تکمیل می‌کنیم:
<div class="container">
  <h3>Support Form</h3>
  <form #form="ngForm" (submit)="submitForm(form)" novalidate>
    <div class="form-group" [class.has-error]="description.invalid && description.touched">
      <label class="control-label">Description</label>
      <input #description="ngModel" required type="text" class="form-control"
        name="description" [(ngModel)]="model.description">
      <div *ngIf="description.invalid && description.touched">
        <div class="alert alert-danger"  *ngIf="description.errors.required">
          description is required.
        </div>
      </div>
    </div>

    <div class="form-group">
      <label class="control-label">Screenshot(s)</label>
      <input #screenshotInput required type="file" multiple (change)="fileChange($event)"
        class="form-control" name="screenshot">
    </div>

    <button class="btn btn-primary" [disabled]="form.invalid" type="submit">Ok</button>
  </form>
</div>
در اینجا ابتدا فیلد توضیحات درخواست جدید، ارائه و به خاصیت model.description متصل شده‌است. همچنین این فیلد با ویژگی required مزین، و اجباری بودن آن بررسی گردیده‌است.
سپس در انتها، فیلد آپلود را مشاهده می‌کنید؛ با این ویژگی‌ها:
الف) ngModel ایی به آن متصل نشده‌است؛ چون روش کار با آن متفاوت است.
ب) یک template reference variable به نام screenshotInput# در آن تعریف شده‌است. از این متغیر، در کامپوننت قالب استفاده خواهیم کرد.
ج) به رخ‌داد change این کنترل، متد fileChange متصل شده‌است که رخ‌داد جاری را نیز دریافت می‌کند.
د) ذکر ویژگی استاندارد multiple را نیز در اینجا مشاهده می‌کنید. وجود آن سبب خواهد شد تا کاربر بتواند چندین فایل را با هم انتخاب کند. اگر نیازی به ارسال چندین فایل نیست، این ویژگی را حذف کنید.


دسترسی به المان ارسال فایل در کامپوننت متناظر

تا اینجا یک المان ارسال فایل را به فرم، اضافه کرده‌ایم. اما چگونه باید به فایل‌های آن برای ارسال به سرور دسترسی پیدا کنیم؟
برای این منظور در ادامه دو روش را بررسی خواهیم کرد:

1) دسترسی به المان ارسال فایل از طریق رخ‌داد change
در تعریف فیلد ارسال فایل، اتصال به رخ‌داد change تعریف شده‌است:
 (change)="fileChange($event)"
معادل آن در سمت کامپوننت متناظر، به صورت ذیل است:
fileChange(event) {
    const filesList: FileList = event.target.files;
    console.log("fileChange() -> filesList", filesList);
}
همانطور که مشاهده می‌کنید، event.target، امکان دسترسی مستقیم به المان متناظری را در قالب کامپوننت میسر می‌کند. سپس می‌توان به خاصیت files آن دسترسی یافت.


در اینجا ساختار شیء استاندارد FileList و اجزای آن‌را مشاهده می‌کنید. برای مثال چون دو فایل انتخاب شده‌است، این لیست به همراه یک خاصیت طول و دو شیء File است.

تعاریف این اشیاء استاندارد، در فایل ذیل قرار دارند و به همین جهت است که VSCode، بدون نیاز به تنظیمات دیگری، آن‌ها را شناسایی و intellisense متناظری را مهیا می‌کند:
 C:\Program Files (x86)\Microsoft VS Code\resources\app\extensions\node_modules\typescript\lib\lib.dom.d.ts
همچنین اگر به فایل tsconfig.json پروژه نیز مراجعه کنید، یک چنین تعاریفی در آن قرار دارند:
{
    "lib": [
      "es2016",
      "dom"
    ]
  }
}
وجود و تعریف کتابخانه‌ی dom است که سبب کامپایل شدن کدهای فوق، بدون بروز هیچگونه خطایی می‌شود.


2) دسترسی به المان آپلود فایل از طریق یک template reference variable
در حین تعریف المان فایل در فرم برنامه، متغیر screenshotInput# نیز ذکر شده‌است. می‌توان به یک چنین متغیرهایی در کامپوننت متناظر به روش ذیل دسترسی یافت:
import { Component, OnInit, ViewChild, ElementRef } from "@angular/core";

export class UploadFileSimpleComponent implements OnInit {
  @ViewChild("screenshotInput") screenshotInput: ElementRef;

  submitForm(form: NgForm) {
    const fileInput: HTMLInputElement = this.screenshotInput.nativeElement;
    console.log("fileInput.files", fileInput.files);
  }
ابتدا یک خاصیت جدید را به نام screenshotInput از نوع ElementRef که در angular/core@ تعریف شده‌است، اضافه می‌کنیم. سپس برای اتصال آن به template reference variable ایی به نام screenshotInput، از ویژگی به نام ViewChild، با پارامتری مساوی نام همین متغیر، استفاده خواهیم کرد.
اکنون خاصیت screenshotInput کامپوننت، به متغیری به همین نام در قالب متناظر با آن متصل شده‌است. بنابراین با استفاده از خاصیت nativeElement آن همانند کدهایی که در متد submitForm فوق ملاحظه می‌کنید، می‌توان به خاصیت files این کنترل ارسال فایل‌ها دسترسی یافت.
نوع جدید و استاندارد HTMLInputElement نیز در فایل lib.dom.d.ts که پیشتر معرفی شد، ثبت شده‌است.


ارسال فرم درخواست پشتیبانی به سرور

تا اینجا فرمی را تشکیل داده و همچنین به فیلد file آن دسترسی پیدا کردیم. اکنون می‌خواهیم این اطلاعات را به سمت سرور ارسال کنیم. برای این منظور، سرویس جدیدی را ایجاد خواهیم کرد:
 >ng g s UploadFile/UploadFileSimple -m upload-file.module
که سبب به روز رسانی خودکار قسمت providers فایل upload-file.module.ts نیز می‌شود.
در ادامه کدهای کامل این سرویس را مشاهده می‌کنید:
import { Http, RequestOptions, Response, Headers } from "@angular/http";
import { Injectable } from "@angular/core";
import { Observable } from "rxjs/Observable";
import "rxjs/add/operator/do";
import "rxjs/add/operator/catch";
import "rxjs/add/observable/throw";
import "rxjs/add/operator/map";
import "rxjs/add/observable/of";

import { Ticket } from "./ticket";

@Injectable()
export class UploadFileSimpleService {
  private baseUrl = "api/SimpleUpload";

  constructor(private http: Http) {}

  private extractData(res: Response) {
    const body = res.json();
    return body || {};
  }

  private handleError(error: Response): Observable<any> {
    console.error("observable error: ", error);
    return Observable.throw(error.statusText);
  }

  postTicket(ticket: Ticket, filesList: FileList): Observable<any> {
    if (!filesList || filesList.length === 0) {
      return Observable.throw("Please select a file.");
    }

    const formData: FormData = new FormData();

    for (const key in ticket) {
      if (ticket.hasOwnProperty(key)) {
        formData.append(key, ticket[key]);
      }
    }

    for (let i = 0; i < filesList.length; i++) {
      formData.append(filesList[i].name, filesList[i]);
    }

    const headers = new Headers();
    headers.append("Accept", "application/json");
    const options = new RequestOptions({ headers: headers });

    return this.http
      .post(`${this.baseUrl}/SaveTicket`, formData, options)
      .map(this.extractData)
      .catch(this.handleError);
  }
}
توضیحات تکمیلی:
روش کار با فرم‌هایی که فیلدهای ارسال فایل را به همراه دارند، متفاوت است با روش کار با فرم‌های معمولی. در فرم‌های معمولی، اصل شیء Ticket را به متد this.http.post واگذار می‌کنیم. مابقی آن خودکار است. در اینجا باید شیء استاندارد FormData را تشکیل داده و سپس اطلاعات را از طریق آن ارسال کنیم:
الف) افزودن مقادیر خواص شیء Ticket به FormData
  postTicket(ticket: Ticket, filesList: FileList): Observable<any> {
    const formData: FormData = new FormData();

    for (const key in ticket) {
      if (ticket.hasOwnProperty(key)) {
        formData.append(key, ticket[key]);
      }
    }
با استفاده از حلقه‌ی for می‌توان بر روی خواص یک شیء جاوا اسکریپتی حرکت کرد. به این ترتیب می‌توان نام و مقدار آن‌ها را یافت و سپس به formData به صورت key/value افزود.

ب) افزودن فایل‌ها به شیء FormData
پس از افزودن اطلاعات ticket به FormData، اکنون نوبت به افزودن فایل‌های فرم است:
    for (let i = 0; i < filesList.length; i++) {
      formData.append(filesList[i].name, filesList[i]);
    }
این مورد نیز به سادگی تشکیل یک حلقه، بر روی خاصیت files المان آپلود فایل است. به همین جهت بود که به دو روش سعی کردیم، به این خاصیت دسترسی پیدا کنیم.

یک نکته: چون در اینجا کلید اضافه شده، نام فایل است، دیگر نمی‌توان در سمت سرور از روش model binding استفاده کرد. چون این نام دیگر ثابت نیست و هربار می‌تواند متغیر باشد (در حالت model binding دقیقا مشخص است که کلید مشخصی قرار است به سرور ارسال شود و بر همین اساس، نام خاصیت یا پارامتر سمت سرور تعیین می‌گردد). به همین جهت در سمت سرور برای دسترسی به این مجموعه، از روش Request.Form.Files استفاده می‌کنیم.

ج) ارسال اطلاعات نهایی به سرور
اکنون که formData را بر اساس اطلاعات اضافی ticket و فایل‌های متصل به آن تشکیل دادیم، روش ارسال آن به سرور همانند قبل است:
    const headers = new Headers();
    headers.append("Accept", "application/json");
    const options = new RequestOptions({ headers: headers });

    return this.http
      .post(`${this.baseUrl}/SaveTicket`, formData, options)
      .map(this.extractData)
      .catch(this.handleError);

یک نکته: در اینجا در روش استفاده از formData نباید Content-Type را به multipart/form-data  تنظیم کرد. در غیراینصورت خطای Missing content-type boundary error را دریافت می‌کنید.


تکمیل کامپوننت ارسال درخواست پشتیبانی

پس از تکمیل سرویس ارسال اطلاعات به سمت سرور، اکنون نوبت به استفاده‌ی از آن در کامپوننت ارسال فرم درخواست پشتیبانی است. بنابراین ابتدا این سرویس جدید را به سازنده‌ی UploadFileSimpleComponent تزریق می‌کنیم:
import { UploadFileSimpleService } from "./../upload-file-simple.service";

export class UploadFileSimpleComponent implements OnInit {
  constructor(private uploadService: UploadFileSimpleService  ) {}
و سپس متد submitForm چنین شکلی را پیدا می‌کند:
  submitForm(form: NgForm) {
    const fileInput: HTMLInputElement = this.screenshotInput.nativeElement;
    console.log("fileInput.files", fileInput.files);

    this.uploadService
      .postTicket(this.model, fileInput.files)
      .subscribe(data => {
        console.log("success: ", data);
      });
  }
در اینجا this.model حاوی اطلاعات شیء ticket است (برای مثال اطلاعات توضیحات آن) و fileInput.files امکان دسترسی به اطلاعات فایل‌های انتخابی توسط کاربر را می‌دهد. پس از آن فراخوانی متدهای this.uploadService.postTicket و subscribe، سبب ارسال این اطلاعات به سمت سرور می‌شوند.


دریافت فرم درخواست پشتیبانی در سمت سرور و ذخیره‌ی فایل‌های آن‌

کدهای کامل SimpleUpload که در سرویس فوق مشخص شده‌است، به صورت ذیل هستند. ابتدا مدل Ticket مشخص شده‌است:
namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Models
{
    public class Ticket
    {
        public int Id { set; get; }
        public string Description { set; get; }
    }
}
و سپس کنترلر ذخیره سازی اطلاعات Ticket را مشاهده می‌کنید:
using System.IO;
using System.Threading.Tasks;
using AngularTemplateDrivenFormsLab.Models;
using Microsoft.AspNetCore.Hosting;
using Microsoft.AspNetCore.Mvc;

namespace AngularTemplateDrivenFormsLab.Controllers
{
    [Route("api/[controller]")]
    public class SimpleUploadController : Controller
    {
        private readonly IHostingEnvironment _environment;
        public SimpleUploadController(IHostingEnvironment environment)
        {
            _environment = environment;
        }

        [HttpPost("[action]")]
        public async Task<IActionResult> SaveTicket(Ticket ticket)
        {
            //TODO: save the ticket ... get id
            ticket.Id = 1001;

            var uploadsRootFolder = Path.Combine(_environment.WebRootPath, "uploads");
            if (!Directory.Exists(uploadsRootFolder))
            {
                Directory.CreateDirectory(uploadsRootFolder);
            }

            var files = Request.Form.Files;
            foreach (var file in files)
            {
                //TODO: do security checks ...!

                if (file == null || file.Length == 0)
                {
                    continue;
                }

                var filePath = Path.Combine(uploadsRootFolder, file.FileName);
                using (var fileStream = new FileStream(filePath, FileMode.Create))
                {
                    await file.CopyToAsync(fileStream).ConfigureAwait(false);
                }
            }

            return Created("", ticket);
        }
    }
}
توضیحات تکمیلی
- تزریق IHostingEnvironment در سازنده‌ی کلاس کنترلر، سبب می‌شود تا از طریق خاصیت WebRootPath آن، به مسیر wwwroot سایت دسترسی پیدا کنیم و فایل‌های نهایی را در آنجا ذخیره سازی کنیم.
- همانطور که ملاحظه می‌کنید، هنوز هم model binding کار کرده و می‌توان شیء Ticket را به نحو متداولی دریافت کرد:
 SaveTicket(Ticket ticket)
اما همانطور که عنوان شد، چون در حلقه‌ی افزودن فایل‌ها در سمت کلاینت، کلید نام این فایل‌ها هربار متفاوت است:
 formData.append(filesList[i].name, filesList[i]);
مجبور هستیم در سمت سرور بر روی Request.Form.Files یک حلقه را تشکیل داده و تمام فایل‌های رسیده را پردازش کنیم:
var files = Request.Form.Files;
foreach (var file in files)



کدهای کامل این قسمت را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.
مطالب
ذخیره سازی تنظیمات برنامه‌های ASP.NET Core در بانک اطلاعاتی به کمک Entity Framework Core
در مطلب «ارتقاء به ASP.NET Core 1.0 - قسمت 7 - کار با فایل‌های config » با مقدمات کار با فایل‌های تنظیمات برنامه و تامین کننده‌های مختلف آن‌ها آشنا شدیم. در این مطلب قصد داریم یک نمونه‌ی سفارشی تامین کننده‌های تنظیمات برنامه را بر اساس دریافت و ذخیره سازی اطلاعات در بانک اطلاعاتی، تهیه کنیم.


ساختار موجودیت تنظیمات برنامه

تنظیمات برنامه با هر قالبی که تهیه شوند، دست آخر به صورت یک <Dictionary<string,string در برنامه پردازش شده و قابل دسترسی می‌شوند. بنابراین موجودیت معادل این Dictionary را به صورت زیر تعریف می‌کنیم:
namespace DbConfig.Web.DomainClasses
{
    public class ConfigurationValue
    {
        public int Id { get; set; }
        public string Key { get; set; }
        public string Value { get; set; }
    }
}


ساختار Context برنامه و مقدار دهی اولیه‌ی آن

پس از تعریف موجودیت تنظیمات برنامه، آن‌را به صورت زیر به Context برنامه معرفی می‌کنیم:
    public class MyAppContext : DbContext, IUnitOfWork
    {
        public MyAppContext(DbContextOptions options) : base(options)
        { }

        public virtual DbSet<ConfigurationValue> Configurations { set; get; }
همچنین، برای مقدار دهی مقادیر اولیه‌ی تنظیمات برنامه نیز اینبار می‌توان به کمک متد HasData، به صورت زیر عمل کرد:
        protected override void OnModelCreating(ModelBuilder builder)
        {
            // it should be placed here, otherwise it will rewrite the following settings!
            base.OnModelCreating(builder);

            // Custom application mappings
            builder.Entity<ConfigurationValue>(entity =>
            {
                entity.Property(e => e.Key).HasMaxLength(450).IsRequired();
                entity.HasIndex(e => e.Key).IsUnique();
                entity.Property(e => e.Value).IsRequired();
                entity.HasData(new ConfigurationValue
                {
                    Id = 1,
                    Key = "key-1",
                    Value = "value_from_ef_1"
                });
                entity.HasData(new ConfigurationValue
                {
                    Id = 2,
                    Key = "key-2",
                    Value = "value_from_ef_2"
                });
            });
        }

ایجاد یک IConfigurationSource سفارشی مبتنی بر بانک اطلاعاتی

انواع و اقسام تامین کننده‌های تنظیمات برنامه در پروژه‌های ASP.NET Core، در حقیقت یک پیاده سازی سفارشی از اینترفیس IConfigurationSource هستند. به همین جهت در ادامه یک نمونه‌ی مبتنی بر EF Core آن را تهیه می‌کنیم:
    public class EFConfigurationSource : IConfigurationSource
    {
        private readonly IServiceProvider _serviceProvider;

        public EFConfigurationSource(IServiceProvider serviceProvider)
        {
            _serviceProvider = serviceProvider;
        }

        public IConfigurationProvider Build(IConfigurationBuilder builder)
        {
            return new EFConfigurationProvider(_serviceProvider);
        }
    }
در اینجا چون می‌خواهیم به IUnitOfWork دسترسی پیدا کنیم، IServiceProvider را به سازنده‌ی این تامین کننده تزریق کرده‌ایم. کار اصلی ساخت آن نیز در متد Build، با ارائه‌ی یک IConfigurationProvider سفارشی انجام می‌شود. اینجا است که اطلاعات را از بانک اطلاعاتی خوانده و در اختیار سیستم تنظیمات برنامه قرار می‌دهیم:
    public class EFConfigurationProvider : ConfigurationProvider
    {
        private readonly IServiceProvider _serviceProvider;

        public EFConfigurationProvider(IServiceProvider serviceProvider)
        {
            _serviceProvider = serviceProvider;
            ensureDatabaseIsCreated();
        }

        public override void Load()
        {
            using (var scope = _serviceProvider.CreateScope())
            {
                var uow = scope.ServiceProvider.GetRequiredService<IUnitOfWork>();
                this.Data?.Clear();
                this.Data = uow.Set<ConfigurationValue>()
                               .AsNoTracking()
                               .ToList()
                               .ToDictionary(c => c.Key, c => c.Value);
            }
        }

        private void ensureDatabaseIsCreated()
        {
            using (var scope = _serviceProvider.CreateScope())
            {
                var uow = scope.ServiceProvider.GetRequiredService<IUnitOfWork>();
                uow.Migrate();
            }
        }
    }
در ConfigurationProvider فوق، متد Load، در آغاز برنامه فراخوانی شده و در اینجا فرصت داریم تا خاصیت this.Data آن‌را که از نوع <Dictionary<string,string است، مقدار دهی کنیم. بنابراین از serviceProvider تزریق شده‌ی در سازنده‌ی کلاس استفاده کرده و به وهله‌ای از IUnitOfWork دسترسی پیدا می‌کنیم. سپس بر این اساس تمام رکوردهای جدول متناظر با ConfigurationValue را دریافت و توسط متد ToDictionary، تبدیل به ساختار مدنظر خاصیت this.Data می‌کنیم.
در اینجا فراخوانی متد ensureDatabaseIsCreated را نیز مشاهده می‌کنید. کلاس EFConfigurationProvider در آغاز برنامه و پیش از هر عمل دیگری وهله سازی شده و سپس متد Load آن فراخوانی می‌شود. به همین جهت نیاز است یا پیشتر، بانک اطلاعاتی را توسط دستورات Migration ایجاد کرده باشید و یا متد ensureDatabaseIsCreated، اطلاعات Migration موجود را به بانک اطلاعاتی برنامه اعمال می‌کند.


معرفی EFConfigurationSource به برنامه

جهت معرفی ساده‌تر EFConfigurationSource تهیه شده، ابتدا یک متد الحاقی را بر اساس آن تهیه می‌کنیم:
    public static class EFExtensions
    {
        public static IConfigurationBuilder AddEFConfig(this IConfigurationBuilder builder,
            IServiceProvider serviceProvider)
        {
            return builder.Add(new EFConfigurationSource(serviceProvider));
        }
    }
سپس می‌توان این متد AddEFConfig را به صورت زیر به تنظیمات برنامه در کلاس Startup اضافه و معرفی کرد:
namespace DbConfig.Web
{
    public class Startup
    {
        public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
        {
            services.AddScoped<IUnitOfWork, MyAppContext>();
            services.AddScoped<IConfigurationValuesService, ConfigurationValuesService>();

            var connectionString = Configuration.GetConnectionString("SqlServerConnection")
                     .Replace("|DataDirectory|", Path.Combine(Directory.GetCurrentDirectory(), "wwwroot", "app_data"));
            services.AddDbContext<MyAppContext>(options =>
                    {
                        options.UseSqlServer(
                            connectionString,
                            dbOptions =>
                                {
                                    var minutes = (int)TimeSpan.FromMinutes(3).TotalSeconds;
                                    dbOptions.CommandTimeout(minutes);
                                    dbOptions.EnableRetryOnFailure();
                                });
                    });

            var serviceProvider = services.BuildServiceProvider();
            var configuration = new ConfigurationBuilder()
                                       .AddConfiguration(Configuration) // Adds all of the existing configurations
                                       .AddEFConfig(serviceProvider)
                                       .Build();
            services.AddSingleton<IConfigurationRoot>(sp => configuration); // Replace
            services.AddSingleton<IConfiguration>(sp => configuration); // Replace
در اینجا ابتدا نیاز است یک ConfigurationBuilder جدید را ایجاد کنیم تا بتوان AddEFConfig را بر روی آن فراخوانی کرد. در این بین، خود برنامه نیز تعدادی تامین کننده‌ی تنظیمات پیش‌فرض را نیز دارد که قصد نداریم سبب پاک شدن آن‌ها شویم. به همین جهت آن‌ها را توسط متد AddConfiguration، افزوده‌ایم. پس از تعریف این ConfigurationBuilder جدید، نیاز است آن‌را جایگزین IConfiguration و IConfigurationRoot پیش‌فرض برنامه کنیم که روش آن‌را در دو متد services.AddSingleton ملاحظه می‌کنید.
همچنین روش دسترسی به serviceProvider مورد نیاز AddEFConfig، توسط متد services.BuildServiceProvider نیز در کدهای فوق مشخص است. به همین جهت مجبور شدیم این تعریف را در اینجا قرار دهیم و گرنه می‌شد از کلاس Program و یا حتی سازنده‌ی کلاس Startup نیز استفاده کرد. مشکل این دو مکان عدم دسترسی به سرویس IUnitOfWork و سایر تنظیمات برنامه است.


آزمایش برنامه

اگر به قسمت «ساختار Context برنامه و مقدار دهی اولیه‌ی آن» مطلب جاری دقت کرده باشید، دو کلید پیش‌فرض در اینجا ثبت شده‌اند. به همین جهت در ادامه با تزریق سرویس IConfiguration به سازنده‌ی یک کنترلر، سعی در خواندن مقادیر آن‌ها خواهیم کرد:
namespace DbConfig.Web.Controllers
{
    public class HomeController : Controller
    {
        private readonly IConfiguration _configuration;

        public HomeController(IConfiguration configuration)
        {
            _configuration = configuration;
        }

        public IActionResult Index()
        {
            return Json(
                new
                {
                    key1 = _configuration["key-1"],
                    key2 = _configuration["key-2"]
                });
        }
با این خروجی:



به روز رسانی بانک اطلاعاتی برنامه و بارگذاری مجدد اطلاعات IConfiguration

فرض کنید توسط سرویسی، اطلاعات جدول ConfigurationValue را تغییر داده‌اید. نکته‌ی مهم اینجا است که اینکار سبب فراخوانی مجدد متد Load کلاس EFConfigurationProvider نخواهد شد و عملا این تغییرات در سراسر برنامه توسط تزریق اینترفیس IConfiguration قابل دسترسی نخواهند بود (مگر اینکه برنامه مجددا ری‌استارت شود). نکته‌ی به روز رسانی این اطلاعات به صورت زیر است:
    public class ConfigurationValuesService : IConfigurationValuesService
    {
        private readonly IConfiguration _configuration;

        public ConfigurationValuesService(IConfiguration configuration)
        {
            _configuration = configuration;
        }

        private void reloadEFConfigurationProvider()
        {
            ((IConfigurationRoot)_configuration).Reload();
        }
در جائیکه نیاز است پس از به روز رسانی بانک اطلاعاتی، تنظیمات برنامه را نیز بارگذاری مجدد کنید، ابتدا اینترفیس IConfiguration را به سازنده‌ی آن تزریق کرده و سپس به نحو فوق، متد Reload را فراخوانی کنید. اینکار سبب می‌شود تا یکبار دیگری متد Load کلاس EFConfigurationProvider نیز فراخوانی شود که باعث بارگذاری مجدد تنظیمات برنامه خواهد شد.


کدهای کامل این مطلب را از اینجا می‌توانید دریافت کنید: EFCoreDbConfig.zip
مطالب
Blazor 5x - قسمت دوم - بررسی ساختار اولیه‌ی پروژه‌های Blazor
پس از آشنایی با دو مدل هاستینگ برنامه‌های Blazor در قسمت قبل، اکنون می‌خواهیم ساختار ابتدایی قالب‌های این دو پروژه را بررسی کنیم.


ایجاد پروژه‌های خالی Blazor

در انتهای قسمت قبل، با روش ایجاد پروژه‌های خالی Blazor به کمک NET SDK 5x. آشنا شدیم. به همین جهت دو پوشه‌ی جدید BlazorWasmSample و BlazorServerSample را ایجاد کرده و از طریق خط فرمان و با کمک NET CLI.، در پوشه‌ی اولی دستور dotnet new blazorwasm و در پوشه‌ی دومی دستور dotnet new blazorserver را اجرا می‌کنیم.
البته اجرای این دو دستور، نیاز به اتصال به اینترنت را هم برای بار اول دارند؛ تا فایل‌های مورد نیاز و بسته‌های مرتبط را دریافت و restore کنند. بسته به سرعت اینترنت، حداقل یک ربعی را باید صبر کنید تا دریافت ابتدایی بسته‌های مرتبط به پایان برسد. برای دفعات بعدی، از کش محلی NuGet، برای restore بسته‌های blazor استفاده می‌شود که بسیار سریع است.


بررسی ساختار پروژه‌ی Blazor Server و اجرای آن

پس از اجرای دستور dotnet new blazorserver در یک پوشه‌ی خالی و ایجاد پروژه‌ی ابتدایی آن:


همانطور که مشاهده می‌کنید، ساختار این پروژه، بسیار شبیه به یک پروژه‌ی استاندارد ASP.NET Core از نوع Razor pages است.
- در پوشه‌ی properties آن، فایل launchSettings.json قرار دارد که برای نمونه، شماره پورت اجرایی برنامه را در حالت اجرای توسط دستور dotnet run و یا توسط IIS Express مشخص می‌کند.

- پوشه‌ی wwwroot آن، مخصوص ارائه‌ی فایل‌های ایستا مانند wwwroot\css\bootstrap است. در ابتدای کار، این پوشه به همراه فایل‌های CSS بوت استرپ است. در ادامه اگر نیاز باشد، فایل‌های جاوا اسکریپتی را نیز می‌توان به این قسمت اضافه کرد.

- در پوشه‌ی Data آن، سرویس تامین اطلاعاتی اتفاقی قرار دارد؛ به نام WeatherForecastService که هدف آن، تامین اطلاعات یک جدول نمایشی است که در ادامه در آدرس https://localhost:5001/fetchdata قابل مشاهده است.

- در پوشه‌ی Pages، تمام کامپوننت‌های Razor برنامه قرار می‌گیرند. یکی از مهم‌ترین صفحات آن، فایل Pages\_Host.cshtml است. کار این صفحه‌ی ریشه، افزودن تمام فایل‌های CSS و JS، به برنامه‌است. بنابراین در آینده نیز از همین صفحه برای افزودن فایل‌های CSS و JS استفاده خواهیم کرد. اگر به قسمت body این صفحه دقت کنیم، تگ جدید کامپوننت قابل مشاهده‌است:
<body>
   <component type="typeof(App)" render-mode="ServerPrerendered" />
کار آن، رندر کامپوننت App.razor واقع در ریشه‌ی پروژه‌است.
همچنین در همینجا، تگ‌های دیگری نیز قابل مشاهده هستند:
<body>
    <component type="typeof(App)" render-mode="ServerPrerendered" />

    <div id="blazor-error-ui">
        <environment include="Staging,Production">
            An error has occurred. This application may no longer respond until reloaded.
        </environment>
        <environment include="Development">
            An unhandled exception has occurred. See browser dev tools for details.
        </environment>
        <a href="" class="reload">Reload</a>
        <a class="dismiss">🗙</a>
    </div>

    <script src="_framework/blazor.server.js"></script>
</body>
همانطور که در قسمت قبل نیز عنوان شد، اتصال برنامه‌ی در حال اجرای در مرورگر blazor server با backend، از طریق یک اتصال دائم SignalR صورت می‌گیرد. اگر در این بین خطای اتصالی رخ دهد، div با id مساوی blazor-error-ui فوق، یکی از پیام‌‌هایی را که مشاهده می‌کنید، بسته به اینکه برنامه در حالت توسعه در حال اجرا است و یا در حالت ارائه‌ی نهایی، نمایش می‌دهد. افزودن مدخل blazor.server.js نیز به همین منظور است. کار آن مدیریت اتصال دائم SignalR، به صورت خودکار است و از این لحاظ نیازی به کدنویسی خاصی از سمت ما ندارد. این اتصال، کار به روز رسانی UI و هدایت رخ‌دادها را به سمت سرور، انجام می‌دهد.

- در پوشه‌ی Shared، یکسری فایل‌های اشتراکی قرار دارند که قرار است در کامپوننت‌های واقع در پوشه‌ی Pages مورد استفاه قرار گیرند. برای نمونه فایل Shared\MainLayout.razor، شبیه به master page برنامه‌های web forms است که قالب کلی سایت را مشخص می‌کند. داخل آن Body@ را مشاهده می‌کنید که به معنای نمایش صفحات دیگر، دقیقا در همین محل است. همچنین در این پوشه فایل Shared\NavMenu.razor نیز قرار دارد که ارجاعی به آن در MainLayout.razor ذکر شده و کار آن نمایش منوی آبی‌رنگ سمت چپ صفحه‌است.

- در پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه، فایل Imports.razor_ قابل مشاهده‌است. مزیت تعریف usingها در اینجا این است که از تکرار آن‌ها در کامپوننت‌های razor ای که در ادامه تهیه خواهیم کرد، جلوگیری می‌کند. هر using تعریف شده‌ی در اینجا، در تمام کامپوننت‌ها، قابل دسترسی است؛ به آن global imports هم گفته می‌شود.

- در پوشه‌ی ریشه‌ی برنامه، فایل App.razor نیز قابل مشاهده‌است. کار آن تعریف قالب پیش‌فرض برنامه‌است که برای مثال به Shared\MainLayout.razor اشاره می‌کند. همچنین کامپوننت مسیریابی نیز در اینجا ذکر شده‌است:
<Router AppAssembly="@typeof(Program).Assembly" PreferExactMatches="@true">
    <Found Context="routeData">
        <RouteView RouteData="@routeData" DefaultLayout="@typeof(MainLayout)" />
    </Found>
    <NotFound>
        <LayoutView Layout="@typeof(MainLayout)">
            <p>Sorry, there's nothing at this address.</p>
        </LayoutView>
    </NotFound>
</Router>
اگر شخصی مسیر از پیش تعریف شده‌ای را وارد کند، به قسمت Found وارد می‌شود و در غیر اینصورت به قسمت NotFound. در قسمت Found است که از قالب MainLayout برای رندر یک کامپوننت توسط کامپوننت RouteView، استفاده خواهد شد و در قسمت NotFound، فقط پیام «Sorry, there's nothing at this address» به کاربر نمایش داده می‌شود. قالب‌های هر دو نیز قابل تغییر و سفارشی سازی هستند.

- فایل appsettings.json نیز همانند برنامه‌های استاندارد ASP.NET Core در اینجا مشاهده می‌شود.

- فایل Program.cs آن که نقطه‌ی آغازین برنامه‌است و کار فراخوانی Startup.cs را انجام می‌دهد، دقیقا با یک فایل Program.cs برنامه‌ی استاندارد ASP.NET Core یکی است.

- در فایل Startup.cs آن، همانند قبل دو متد تنظیم سرویس‌ها و تنظیم میان‌افزارها قابل مشاهده‌است.
public void ConfigureServices(IServiceCollection services)
{
    services.AddRazorPages();
    services.AddServerSideBlazor();
    services.AddSingleton<WeatherForecastService>();
}
در ConfigureServices آن، سرویس‌های صفحات razor و ServerSideBlazor اضافه شده‌اند. همچنین سرویس نمونه‌ی WeatherForecastService نیز در اینجا ثبت شده‌است.
قسمت‌های جدید متد Configure آن، ثبت مسیریابی توکار BlazorHub است که مرتبط است با اتصال دائم SignalR برنامه و اگر مسیری پیدا نشد، به Host_ هدایت می‌شود:
public void Configure(IApplicationBuilder app, IWebHostEnvironment env)
{
    // ...

    app.UseEndpoints(endpoints =>
    {
       endpoints.MapBlazorHub();
       endpoints.MapFallbackToPage("/_Host");
    });
}
در ادامه در همان پوشه، دستور dotnet run را اجرا می‌کنیم تا پروژه، کامپایل و همچنین وب سرور آن نیز اجرا شده و برنامه در آدرس https://localhost:5001 قابل دسترسی شود.


که به همراه 13 درخواست و نزدیک به 600 KB دریافت اطلاعات از سمت سرور است.

این برنامه‌ی نمونه، به همراه سه صفحه‌ی نمایش Home، نمایش یک شمارشگر و نمایش اطلاعاتی از پیش آماده شده‌است. اگر صفحه‌ی شمارشگر آن‌را باز کنیم، با کلیک بر روی دکمه‌ی آن، هرچند مقدار current count افزایش می‌یابد، اما شاهد post-back متداولی به سمت سرور نیستیم و این صفحه بسیار شبیه به صفحات برنامه‌های SPA (تک صفحه‌ای وب) به نظر می‌رسد:


همانطور که عنوان شد، مدخل blazor.server.js فایل Pages\_Host.cshtml، کار به روز رسانی UI و هدایت رخ‌دادها را به سمت سرور به صورت خودکار انجام می‌دهد. به همین جهت است که post-back ای را مشاهده نمی‌کنیم و برنامه، شبیه به یک برنامه‌ی SPA به نظر می‌رسد؛ هر چند تمام رندرهای آن سمت سرور انجام می‌شوند و توسط SignalR به سمت کلاینت بازگشت داده خواهند شد.
برای نمونه اگر بر روی دکمه‌ی شمارشگر کلیک کنیم، در برگه‌ی network مرورگر، هیچ اثری از آن مشاهده نمی‌شود (هیچ رفت و برگشتی را مشاهده نمی‌کنیم). علت اینجا است که اطلاعات متناظر با این کلیک، از طریق web socket باز شده‌ی توسط SignalR، به سمت سرور ارسال شده و نتیجه‌ی واکنش به این کلیک‌ها و رندر HTML نهایی سمت سرور آن، از همین طریق به سمت کلاینت بازگشت داده می‌شود.


بررسی ساختار پروژه‌ی Blazor WASM و اجرای آن

پس از اجرای دستور dotnet new blazorwasm در یک پوشه‌ی خالی و ایجاد پروژه‌ی ابتدایی آن:


همان صفحات پروژه‌ی خالی Blazor Server در اینجا نیز قابل مشاهده هستند. این برنامه‌ی نمونه، به همراه سه صفحه‌ی نمایش Home، نمایش یک شمارشگر و نمایش اطلاعاتی از پیش آماده شده‌است. صفحات و کامپوننت‌های پوشه‌های Pages و Shared نیز دقیقا همانند پروژه‌ی Blazor Server قابل مشاهده هستند. مفاهیمی مانند فایل‌های Imports.razor_ و App.razor نیز مانند قبل هستند.

البته در اینجا فایل Startup ای مشاهده نمی‌شود و تمام تنظیمات آغازین برنامه، داخل فایل Program.cs انجام خواهند شد:
namespace BlazorWasmSample
{
    public class Program
    {
        public static async Task Main(string[] args)
        {
            var builder = WebAssemblyHostBuilder.CreateDefault(args);
            builder.RootComponents.Add<App>("#app");

            builder.Services.AddScoped(sp => new HttpClient { BaseAddress = new Uri(builder.HostEnvironment.BaseAddress) });

            await builder.Build().RunAsync();
        }
    }
}
در اینجا ابتدا کامپوننت App.razor را به برنامه معرفی می‌کند که ساختار آن با نمونه‌ی مشابه Blazor Server دقیقا یکی است. سپس سرویسی را برای دسترسی به HttpClient، به سیستم تزریق وابستگی‌های برنامه معرفی می‌کند. هدف از آن، دسترسی ساده‌تر به endpoint‌های یک ASP.NET Core Web API است. از این جهت که در یک برنامه‌ی سمت کلاینت، دیگر دسترسی مستقیمی به سرویس‌های سمت سرور را نداریم و برای کار با آن‌ها همانند سایر برنامه‌های SPA که از Ajax استفاده می‌کنند، در اینجا از HttpClient برای کار با Web API‌های مختلف استفاده می‌شود.

تفاوت ساختاری دیگر این پروژه‌ی WASM، با نمونه‌ی Blazor Server، ساختار پوشه‌ی wwwroot آن است:


که به همراه فایل جدید نمونه‌ی wwwroot\sample-data\weather.json است؛ بجای سرویس متناظر سمت سرور آن در برنامه‌ی blazor server. همچنین فایل جدید wwwroot\index.html نیز قابل مشاهده‌است و محتوای تگ body آن به صورت زیر است:
<body>
    <div id="app">Loading...</div>

    <div id="blazor-error-ui">
        An unhandled error has occurred.
        <a href="" class="reload">Reload</a>
        <a class="dismiss">🗙</a>
    </div>
    <script src="_framework/blazor.webassembly.js"></script>
</body>
- چون این برنامه، یک برنامه‌ی سمت کلاینت است، اینبار بجای فایل Host_ سمت سرور، فایل index.html سمت کلاینت را برای ارائه‌ی آغازین برنامه داریم که وابستگی به دات نت ندارد و توسط مرورگر قابل درک است.
- در ابتدای بارگذاری برنامه، یک loading نمایش داده می‌شود که در اینجا نحوه‌ی تعریف آن مشخص است. همچنین اگر خطایی رخ دهد نیز توسط div ای با id مساوی blazor-error-ui اطلاع رسانی می‌شود.
- مدخل blazor.webassembly.js در اینجا، کار دریافت وب اسمبلی و فایل‌های NET runtime. را انجام می‌دهد؛ برخلاف برنامه‌های Blazor Server که توسط فایل blazor.server.js، یک ارتباط دائم SignalR را با سرور برقرار می‌کردند تا کدهای رندر شده‌ی سمت سرور را دریافت و نمایش دهند و یا اطلاعاتی را به سمت سرور ارسال کنند: برای مثال بر روی دکمه‌ای کلیک شده‌است، اطلاعات مربوطه را در سمت سرور پردازش کن و نتیجه‌ی نهایی رندر شده را بازگشت بده. اما در اینجا همه چیز داخل مرورگر اجرا می‌شود و برای این نوع اعمال، رفت و برگشتی به سمت سرور صورت نمی‌گیرد. به همین جهت تمام کدهای #C ما به سمت کلاینت ارسال شده و داخل مرورگر به کمک فناوری وب اسمبلی، اجرا می‌شوند. در اینجا از لحاظ ارسال تمام کدهای مرتبط با UI برنامه‌ی سمت کلاینت به مرورگر کاربر، تفاوتی با فریم‌ورک‌هایی مانند Angular و یا React نیست و آن‌ها هم تمام کدهای UI برنامه را کامپایل کرده و یکجا ارسال می‌کنند.

در ادامه در همان پوشه، دستور dotnet run را اجرا می‌کنیم تا پروژه کامپایل و همچنین وب سرور آن نیز اجرا شده و برنامه در آدرس https://localhost:5001 قابل دسترسی شود.


که به همراه 205 درخواست و نزدیک به 9.6 MB دریافت اطلاعات از سمت سرور است. البته اگر همین صفحه را refresh کنیم، دیگر شاهد دریافت مجدد فایل‌های DLL مربوط به NET Runtime. نخواهیم بود و اینبار از کش مرورگر خوانده می‌شوند:


در این برنامه‌ی سمت کلاینت، ابتدا تمام فایل‌های NET Runtime. و وب اسمبلی دریافت شده و سپس اجرای تغییرات UI، در همین سمت و بدون نیاز به اتصال دائم SignalR ای به سمت سرور، پردازش و نمایش داده می‌شوند. به همین جهت زمانیکه بر روی دکمه‌ی شمارشگر آن کلیک می‌کنیم، اتفاقی در برگه‌ی network مرورگر ثبت نمی‌شود و رفت و برگشتی به سمت سرور صورت نمی‌گیرد.

عدم وجود اتصال SignalR، مزیت امکان اجرای آفلاین برنامه‌ی WASM را نیز میسر می‌کند. برای مثال یکبار دیگر همان برنامه‌ی Blazor Server را به کمک دستور dotnet run اجرا کنید. سپس آن‌را در مرورگر در آدرس https://localhost:5001 باز کنید. اکنون پنجره‌ی کنسولی که dotnet run را اجرا کرده، خاتمه دهید (قسمت اجرای سمت سرور آن‌را ببندید).


بلافاصله تصویر «سعی در اتصال مجدد» فوق را مشاهده خواهیم کرد که به دلیل قطع اتصال SignalR رخ داده‌است. یعنی یک برنامه‌ی Blazor Server، بدون این اتصال دائم، قادر به ادامه‌ی فعالیت نیست. اما چنین محدودیتی با برنامه‌های Blazor WASM وجود ندارد.
البته بدیهی است اگر یک Web API سمت سرور برای ارائه‌ی اطلاعاتی به برنامه‌ی WASM نیاز باشد، API سمت سرور برنامه نیز باید جهت کار و نمایش اطلاعات در سمت کلاینت در دسترس باشد؛ وگرنه قسمت‌های متناظر با آن، قادر به نمایش و یا ثبت اطلاعات نخواهند بود.
مطالب
آشنایی با Directive ها در AngularJs
اگر مطالعه ای اجمالی درباره مزیت‌ها و قدرت‌های فریم ورک Angular داشته باشید یکی از مواردی که بسیار جلب توجه می‌کند مبحث Directive‌ها است. به کمک Directive‌ها در Angular می‌توانید کد‌های HTML خود را توسعه دهید. این توسعه علاوه بر تعریف تگ‌های جدید، شامل توسعه کلاس‌ها و همچنین ویژگی‌های تگ‌های HTML نیز خواهد بود. کد‌های HTML شما بسیار خواناتر و از طرفی با قابلیت استفاده مجدد می‌شود. البته این پست فقط شروع به کار در این مقوله است زیرا مبحث Directive‌ها بسیار گسترده‌تر از آن است که بتوان مطالب آن را در  یک مقاله گنجاند.
برای شروع یک فایل جاوا اسکریپ ایجاد کرده و در ابتدای آن یک ماژول تعریف کنید:
var app = angular.module('myApp', []);
در این جا نام ماژول را myApp انتخاب کردم. حال یک Directive به نام angry (نام دیرکتیو‌ها را با حروف کوچک آغاز کنید )به صورت زیر ایجاد می‌کنیم:
app.directive('angry', function () {
    return {
        restrict: 'E',
        template: '<div style="color:red"> I am angry!</div>'
    }
})
 تابع سازنده Directive مورد نظر که یک آبجکت را برگشت می‌دهد شامل خواص زیر می‌باشد:
restrict: که چهار مقدار E و A و C و M را می‌پذیرد که به EACM نیز معروف هستند.
E: زمانی که قصد داشته باشیم یک المان جدید بسازیم از E به معنای element در restrict استفاده می‌کنیم(<my-directive></my-directive> 
 A: زمانی که قصد داشته باشیم Directive مورد نظر به عنوان Attribute در تگ‌ها استفاده شود از A به معنای Attribute در restrict استفاده می‌شود(<div my-directive="exp"></div> 
C: از C نیز برای تعریف Directive به عنوان مقادیر ویژگی کلاس استفاده می‌کنیم(<div class="my-directive: exp "></div> 
M: حالت M  نیز برای استفاده Directive در کامنت‌ها است(<!-- directive: my-directive exp -->  ).
در ادامه یک Directive  دیگر به نام happy می‌سازیم:
app.directive('happy', function () {
    return {
        restrict: 'A',
        template: '<div style="color:blue"> I am happy!</div>'
    };
})
تفاوت اصلی بین این دو Directive در نوع restrict آن‌ها می‌باشد. برای استفاده از این Directive‌ها در View می‌توان به صورت زیر عمل نمود:
<script type="text/javascript" src="~/scripts/Modules/module1.js"></script>

<div ng-app="myApp">
    <angry></angry>
    <div happy></div>
</div>
همان طور که می‌بینید دستور Directive اول که را با restrict از نوع E است می‌توان به عنوان یک تگ جدید استفاده کرد. دستور happy به عنوان ویژگی تگ div مورد استفاده قرار می‌گیرد(به دلیل اینکه restrict آن از نوع A است) که در نهایت خروجی ساده مثال بالا به صورت زیر خواهد بود:



ادامه دارد...